1031

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 1031 :: يکشنبه 3 آبان 1387

Mobin_s2004@yahoo.com

ثروت ايراني!


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (1030) اينجا را کليک کنيد


عناوين برخي از مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»:

  • ثروت ايراني!
  • فايل صوتي: احمدي نژاد اشتباهي بود!
  • بورلى هيلز همين نزديكى هاست
  • کتابخانه اینترنتی اروپا
  • ابعاد مختلف سه پرونده اطلاعاتی
  • معرفي و دانلود فيلم : آرمين
  • دانلود فيلم مستند : مرد باردار
  • دانلود انيميشن : The Nutty Professor 2: Facing the Fear
  • آلبوم جدید و زیبای مصطفی فتاحی به نام توبه کردم
  • آهنگ جدید و فوق العاده زیبای شادمهر عقیلی با نام تقدیر
  • Total Recorder Pro v7.1  ابزاری جامع برای ضبط صدا و تصویر
  • دنياي موبايل: بازی ماموریت مخفی
  • بازی سرگرم کننده آلیس کشاورز
  • آري اينچنين بود خواهر
  • نخستین عمل پیوند با استفاده از عضو ساخته شده از سلول‌های بنیادی
  • فراموشي دشمني با ايران براي چند روز
  • دوست دختر ممنوع؛ داستان قسمتی از زندگی من
  • دل شير به عقل‌هاي شيطاني باخت
  • از جبهه چه خبر؟
  • جديدترين شماره از ماهنامه IEEE Communications
  • پخش کننده های جدید اپل
  • هفت‌آسمان مجاز فرهنگ و هنر (42)
  • ازدواج، تشريفات، پايتخت
  • پشت پرده عقايد رام الله
  • كراك(Crack) و راه های شناخت این افیون مخرب چیست؟
  • و ...

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

فايل صوتي: احمدي نژاد اشتباهي بود!
چشمهاي شگفت انگيز!
سریع‌ترین ماشین‌های دنیا
پله های پیش ساخته
سايت خبري ازدواج
كوچكترين جانوران دنيا
موتور جستحوی ترانه‌ها
سرزمين ديسني به صورت لوگو
سبکبالان
پايگاه تخصصي اطلاع رساني دفاع مقدس
بورلى هيلز همين نزديكى هاست
مجموعه عكس از ويلاها و ساختمان هاى تازه ساز لواسانات
کتابخانه اینترنتی اروپا
این سایت، که فقط چند روز هست راه اندازي شده، شامل نقاشی، عکس، فیلم، کتاب، نقشه و متون نگهداری شده در هزار موزه، کتابخانه ملی و آرشیوهای اروپا می شود.

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

حاجي شدن رئيس بزرگترين فرقه هند!

مكه مكرمه به عنوان محل قرار گرفتن قبله مسلمانان، علاوه بر جمعيت يك ميليارد و اندي مسلمانان جهان علاقه‌منداني نيز در ميان ديگر فرق دارد.
به گزارش «تابناك»، علاوه بر ابراز ارادت و علاقه مسيحيان كه بارها در سفرنامه‌ها و ديگر متون به چشم مي‌خورد، شواهد نشان از آن دارد كه هندوهاي هند نيز از اين ابراز ارادت و نياز به قبله مسلمانان غافل نشده‌اند.
بنا بر اين گزارش، در كنگره اخيري كه با نام سومین عرس بیدل دهلوی برگزار شده بود، پروفسور «چهندر شکهر»، استاد هندوی زبان فارسی و رئیس دپارتمان زبان فارسی دهلی نو که به همراه ده نفر از استادان زبان فارسی هند برای شرکت در اين مراسم به ايران آمده بود، با اشاره به سفرنامه‌های حج گفت: در ادب فارسی بسياري از هندوها نقش برجسته‌ای دارند و حتی برخی از آنان به سفر حج هم مشرف شده‌اند.
وي افزود: هرچند امروز می‌گویند که تنها بايد مسلمانان به مكه بروند، اما خود گرونانک، رئیس فرقه سیک‌ها، در چند قرن پیش، به حج و از آنجا به ترکیه، ایران و تا کرمان هم رفته است. امروزه در ترکیه، لوح یادبود سنگی هست که به سفر گرونانک از حج به قونیه اشاره می‌کند.
وی یادآور شد: در همین سفر اخیر که چند هفته پیش انجام شد، در روز ولادت امام رضا ـ عليه‌السلام ـ همراه با دیگر استادان میهمان از سراسر دنیا به زیارت امام رضا مشرف شدم و اايشان را زیارت کردم.

حكم اعدام جاسوس اسرائيل اجرا شد
ابعاد مختلف سه پرونده اطلاعاتی: نبرد اطلاعاتی با موساد شدت یافته است

مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات با تشریح ابعاد مختلف اعدام جاسوس اسرائیلی، حیله نهفته در جریان مربوط به ران آراد و انهدام به موقع یک گروهک تروریستی در کردستان عراق از شدت یافتن نبرد اطلاعاتی کشورمان با رژیم صهیونیستی خبر داد.
به گزارش خبرنگار مهر، مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات پیش از ظهر امروز در نشستی مطبوعاتی با اعلام خبر اعدام علی اشتری محکوم به جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، به بیان جزئیات اتهامات اثبات شده او پرداخت.

اعدام جاسوس اسرائیلی
وی با بیان اینکه اشتری ساعت 5 صبح روز دوشنبه 27/8/87 اعدام و پس از تحویل جسد او به خانواده اش مراسم تشییع و خاکسپاری اش انجام شده، افزود: همانطور که پیش از این و در حدود 4 ماه قبل وعده اطلاع رسانی بیشتر در خصوص موضوع آقای اشتری داده شده بود، امروز مباحثی در این خصوص مطرح می شود.
این مقام وزارت اطلاعات ادامه داد: این فرد که 3 سال برای سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) جاسوسی کرده بود در حدود اواخر سال 1385 از سوی سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شد و پس از گذشت 20 ماه از زمان دستگیری اش به تمام عملیات های پنهانی که برای این سرویس جاسوسی انجام داده بود اعتراف نمود.
مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات همچنین گفت: به هر صورت حکم قطعی این متهم به جاسوسی پس از طی مراحل قانونی و قضایی اعلام و نهایتا دوشنبه هفته گذشته اجرا شد.

جرم های علی اشتری
وی درباره برخی محورهای اتهامی و عملیاتی این جاسوس رژیم صهیونیستی اظهار داشت: این فرد مجموعه اخبار و اطلاعات مورد نیاز سرویس جاسوسی موساد را از داخل کشور جمع آوری می کرد و به طور فنی و حضوری در اختیار عوامل اطلاعاتی آنان قرار می داده است.
این مقام وزارت اطلاعات افزود: اشتری همچنین تلاش می کرد تا ضمن نفوذ به مراکز مهم و حساس کشور نیازهای بعدی سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی را اجرا و در جهت عملیاتی کردن منویات آنها گام بردارد. علاوه بر این، این فرد از امکانات و اختیاراتی که برخی مراکز داخلی با اهداف مشاوره های فنی یا اجرایی، در اختیار او قرار داده بودند به نفع اسرائیلی ها بهره برداری می کرد.

براي مشاهده مشروح نشست مديركل ضدجاسوسي وزارت اطلاعات با خبرنگاران روي اين لينک کليک کنيد

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

آرمين
Armin

نويسنده و کارگردان: اوگنين سيويليچيچ. موسيقي: ميکائيل بائر. مدير فيلمبرداري: استانکو هرچگ، ودران سامانوويچ. ‏تدوين: ويه ران پاولينيچ. طراح صحنه: ملادن اوزبولت. بازيگران: امير حاژيحافيظ بگوويچ[ايبرو]، آرمين ‏عمروويچ[آرمين]، ينس مونشاو]اولريش]، ماري بومر[گودرون]، باربارا پرپيچ[مارتينا]، اورهان گونر[آرپاد]، بورکو ‏پريچ[زوکي]، بوريس اسوارتان[پريچ]، داريا لورنچي[آيدا]، ايوانا بولانکا[نانا]. 82 دقيقه. محصول 2007 کرواسي، ‏بوسني هرزه گوين، آلمان. برنده جايزه بهترين بازيگر/امير حاژيحافيظ بگوويچ از جشنواره دوربان، برنده دلفين نقره ‏براي بهترين فيلمنامه از جشنواره فسترويا-ترويا، برنده جايزه شرق ِ غرب از جشنواره کارلوي واري، برنده جايزه ‏فيپرشي از جشنواره پالم اسپرينگز، برنده جايزه طلاي بهترين بازيگر/امير حاژيحافيظ بگوويچ و بهترين فيلمنامه از ‏جشنواه پولا. ‏
ايبرو و پسرش آرمين از شهر کوچک شان در بوسني به طرف زاگرب حرکت مي کنند. قرار است آرمين در جلسه ‏انتخاب بازيگر نوجوان براي فيلمي درباره جنگ در بوسني که توسط کارگرداني آلماني ساخته مي شود، شرکت کند. اما ‏ظاهراً روياي پسر با اتفاقاتي کوچک در حال نقش بر آب شدن است. ابتدا در بين راه اتوبوس خراب مي شود و آنها دير ‏سر قرار مي رسند. پس از اصرار و خواهش هاي ايبرو مبني بر اينکه فرصتي به آرمين بدهند، کارگردان مي گويد که ‏براي نقش مورد نظر مسن است. آرمين که آرزوي بازي در فيلم را دست نيافتني مي بيند، عصبي است. ايبرو مي کوشد ‏تا با توسل به راه هاي مختلفي مانند ايجاد رابطه با اعضاي گروه فيلمسازي شانسي ديگر براي پسرش فراهم کند. تنها ‏دست آويز او اين بار توانايي ارمين در نواختن آکاردئون و خواندن است. کارگردان مي پذيرد تا به نواختن آرمين گوش ‏دهد. اما در ميانه کار آرمين دچار حمله صرعي مي شود. فرداي آن روز که ايبرو و آرمين آماده بازگشت به شهرشان ‏شده اند، کارگردان با پيشنهاد تازه اي مبني بر ساخت فيلمي مستند درباره آرمين و اينکه در زمان جنگ چه بر سر او ‏آمده، به سراغ شان مي رود. آرمين پيشنهاد را رد مي کند. ايبرو نيز به حمايت او بر اين تصميم صحه مي گذارد و پدر ‏و پسر به شهر خود بازمي گردند.‏


‎‎چرا بايد ديد؟‎ ‎
براي دوستدار سينماي اروپاي شرقي، مخصوصاً يوگسلاوي سابق اوگنين سيويليچيچ نام شناخته شده اي است. البته نه ‏براي تماشاگر ايراني که تنها فيلم هاي دهه 1960 تا 1980 پارتيزاني يوگسلاوي سابق را ديده و از موج هاي تازه در ‏سينماي بالکان دور و بي خبر است. سيويليچيچ متولد 1971 با فيلمنامه نويسي آغاز و از 1991 با ساختن فيلم هاي ‏ويدئويي کوتاه شروع به کارگرداني کرد. 8 سال بعد اولين فيلم بلندش را با نام آرزو مي کنم يک کوسه بودم ساخت. ‏دومين فيلم بلندش به خاطر کونگ فو معذرت مي خواهم! را در سال 2004 کارگرداني کرد. هر دو فيلمش موفق شدند ‏جوايزي در جشنواره هاي داخلي کسب کنند. اما آرمين سومين فيلم وي که موفق ترين کار او تا اين لحظه به شمار مي ‏رود، توانسته ستايش منتقدان و داوران جشنواره هاي بين المللي را کسب و به عنوان نماينده سينماي کشورش به آکادمي ‏اسکار معرفي شود.‏
فيلم که اولين بار در جشنواره برلين 2007 به نمايش در آمد، بر خلاف تصور خيلي ها به جنگ در بالکان، فروپاشي ‏يوگسلاوي، نسل کشي، ضايعات جنگ، فقر و پريشاني متعاقب آن و حتي ميل و آرزوي آرمين به بازي در فيلم نمي ‏پردازد. تمام فيلم اديسه اي است که در پايان آن- زماني که پدر و پسر به شهر خود بازمي گردند- پسر از عشق و محبت ‏بي حد و مرز پدر نسبت به خود آگاه خواهد شد. ‏
آرمين يک ميني درام است که با جزئياتي دقيق و لحظاتي به ياد ماندني زينت يافته و قادر به ايجاد لحظاتي پر از تشويش ‏و نگراني براي تماشاگر است. تا نيمه فيلم حدس زدن دليل رفتار عصبي پسر، توجه هاي بيش از اندازه پدر به او و ‏تلاش هايش براي اهداي فرصت حضور در يک فيلم به فرزندش در هاله اي رمز و راز پيچيده شده است. و حتي ‏زماني که تماشاگر شاهد حمله صرعي آرمين مي شود و مي پندارد دليل اين همه توجه را يافته، سيويليچيچ تک خال تازه ‏اي رو مي کند. پدر بي شائبه فرزند را دوست دارد، نه به خاطر اينکه در جنگ دچار آسيب شده است. او فقط تلاش مي ‏کند در عين سادگي و حتي با وجود ندانستن زبان با اعضاي گروه فيلمسازي رابطه برقرار کند تا پسر را به سرمنزل ‏مقصود برساند. از او مي خواهد قوي باشد، اجازه سيگار کشيدن را به اومي دهد تا به وي يادآور شود بزرگ شده و در ‏پايان به احترام گذاشتن به انتخاب او بر بلوغ فکري اش نيز صحه مي گذارد. ‏
سيويليچيچ در سومين فيلمش موفق مي شود تا با خلق و چيدن صحنه هايي ساده و به ياد ماندني تماشاگر اشنا با تاريخ ‏سينما را به ياد نئورئاليست هايي چون دسيکا يا ويسکونتي بيندازد. رابطه ميان ايبرو و آرمين 14 ساله يادآور رابطه ‏آنتونيو و برونو ريچي در دزد دوچرخه است و حزن و اندوهي که بر فيلم سايه افکنده قادر است تا به اندازه بسياري از ‏فيلم هايي که درباره جنگ اين نقطه از دنيا ساخته شده اند، بر شما اثر بگذارد. فيلم فاقد موسيقي است، اما فيلمبرداري ‏خوب و بازي بي نظير امير حاژيحافيظ بگوويچ اجازه نمي دهد تا به نبود آن فکر کنيد!‏
ژانر: درام. ‏
 

لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال)
Armin.2007.FESTiVAL.DVDRip.XviD-TheWretched.part1.rar
Armin.2007.FESTiVAL.DVDRip.XviD-TheWretched.part2.rar 
Armin.2007.FESTiVAL.DVDRip.XviD-TheWretched.part3.rar 
Armin.2007.FESTiVAL.DVDRip.XviD-TheWretched.part4.rar 
Armin.2007.FESTiVAL.DVDRip.XviD-TheWretched.part5.rar 
Armin.2007.FESTiVAL.DVDRip.XviD-TheWretched.part6.rar 
Armin.2007.FESTiVAL.DVDRip.XviD-TheWretched.part7.rar 
Armin.2007.FESTiVAL.DVDRip.XviD-TheWretched.part8.rar

رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد
 

دانلود فيلم مستند و ورزشي

مرد باردار
The PREGNANT MAN

مستند «مرد باردار»

This Documentary reveals the Pregnant life of Thomas Beatie (the worlds first pregnant Man), with never been seen video footage, includes interviews with the couple and Oregon State Residents, along with there own personal home videos from their home life to her Delivery at the hospital.
When asked whether he considers himself gay when he met with Nancy — his wife now, Thomas said they were a normal couple although perceived by others as lesbians.
“I lived my life as a woman at that point. Legally, I was female. But inside I still felt male. So the way other people perceived us, they saw us as a lesbian couple,” Thomas said.
He said they could have normal kind of intercourse after reassignment surgery and hormone treatment.
The pregnant man said they have legal problems with their first baby’s birth certificate.
“I filled it out as me father, Nancy mother, and they changed it last minute, and they put her as father and me as mother. And then they changed it again and put us as parents. We’re not a same-sex marriage. We’re legal man and wife,” said Thomas.
Mentioning his first delivery, Thomas called it a life-changing experience.
Thomas and wife Nancy met 18 years ago and married after living nearly 12 years later. He underwent surgery but kept his female reproductive organs so he could have a family. They bought sperm from a donor when they decided to start a family.
The 34-year-old has released photos of his new daughter, Susan Juliette Beatie, to People magazine.
On June 29 at 8:55 p.m., Beatie, a former female beauty pageant contestant, made cultural history by bringing into the world a 9 lbs., 5 oz. baby girl named Susan Juliette, reports New York Daily News.
However, Nancy is able to breastfeed the baby thanks to a process known as induced lactation, process using hormones and physical stimulation with a breast pump.
Beatie says that he kept his reproductive rights because “wanting to have a biological child is neither a male nor female desire, but a human desire.”
The 34-year-old man said he is Now expecting their second child in June 2009, and the sperm comes from the same donor, according to CNN report.


لينکهاي دانلود

رمز فايل: ندارد
 

لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد


دانلود انيميشن

The Nutty Professor 2:
Facing the Fear


 

لينکهاي دانلود

رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

توبه کردم
باصداي فتاحي


آلبوم جدید و زیبای مصطفی فتاحی به نام توبه کردم

 

نام آهنگ کیفیت عالی کیفیت متوسط کیفیت پایین
Ay Ay دانلود دانلود دانلود
Sirabi e Naft دانلود دانلود دانلود
Pragmatisme Eshghe دانلود دانلود دانلود
Agha!Negah Dar دانلود دانلود دانلود
Kafsh دانلود دانلود دانلود
Livanha Botriha Goldanha دانلود دانلود دانلود
Gerogangiri Dar Bagh e Vahsh دانلود دانلود دانلود
Charkheshe Poch دانلود دانلود دانلود
Yarom Bia دانلود دانلود دانلود
Ay Ay 2 دانلود دانلود دانلود

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.


تک موزیک

آهنگ جدید و فوق العاده زیبای شادمهر عقیلی
با نام تقدیر

لينک دانلود مستقيم
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Total Recorder Pro v7.1
ابزاری جامع برای ضبط صدا و تصویر

نیازهای مختلفی امروزه کاربران را به استفاده از نرم افزارهای ویرایشی و کاربردی در زمینه فایل های صوتی وادار می نماید. نرم افزارهای مختلفی امروزه برای کاربرد در این زمینه و رفع این نیازها تولید شده اند . نرم افزارهای ویرایشی که به منظور انجام عملیات ویرایش فایل های صوتی ساخته می شوند ، نرم افزارهای ضبط صدا ، نرم افزارهای تبدیل فرمت و بسیاری دیگر از برنامه ها که هر یک انجام وظیفه ای را بر عهده دارند.حال اگر کاربری قصد داشته باشد تا از تمامی کارایی های موجود در این نرم افزارها بهره برد می بایست تا تمامی این ابزارها را بر روی سیستم نصب نماید.
در این مطلب نرم افزاری را به شما معرفی می کنیم که به کمک آن شما دیگر نیاز به نصب چندین نرم افزار در این زمینه نخواهید داشت.
Total Recorder Pro نام نرم افزاری می باشد که در آن تمامی نیازهای کاربران در زمینه فایل های صوتی و تصویری بر طرف خواهد شد. در این نرم افزار ابزارهای مختلف در زمینه صدا همانند ضبط صدا ، تبدیل فرمت فایل های صوتی ، ویرایش و پردازش یک فایل صوتی ، ضبط تصویر ، ویرایش فایل های تصویری و ... قرار داده شده اند. این نرم افزار یکی از قدرتمندترین ابزارها در زمینه فایل های صوتی می باشد. در واقع می توان از این نرم افزار به عنوان یک ابزار کامل و یک استدیوی صوتی حرفه ای یاد نمود. این نرم افزار محصولی از شرکت Total Recorder می باشد.

از ویژگی های این نرم افزار می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- توانایی ضبط هرگونه صدایی در سیستم و میکروفون
- توانایی ضبط صدا به صورت دیجیتال برای اشتراک گذاری در اینترنت
- توانایی استفاده از ابزار جادویی ( Wizard )
- قابلیت ضبط و ویرایش تصاویر در فرمت AVI
- توانایی Encode و تبدیل فرمت فایل های صوتی
و بسیاری دیگر از توانایی ها...
 

لينک دانلود (حجم فايل حدود 5 مگابايت مي باشد و کرک برنامه در داخل فايل زيپ قرار دارد)

رمز فايل: ندارد

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد
 

دنياي موبايل

بازی ماموریت مخفی
LemonQuest Spy Mission

نسخه جديد بازي فوق العاده زيبا و جذاب Spy Mission با گرافيك بسيار بالا كه مخصوص گوشي هاي نوكيا S60v3 ساخته شده كه در سايز 240x320 براي دانلود آماده شده این بازی نسبت به نسخه های قبلی خود از کیفیت بهتر و امکانات بیشتری برخودار است.
 

لينک دانلود مستقيم (حجم فايل کمتر از يک مگابايت مي باشد)

رمز فايل: www.mobin-group.com

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

نکته: فایل مورد نظر بصورت فشرده با پسوند Zip میباشد. لذا بعد از دریافت فایل، آن را از حالت فشرده خارج و سپس با استفاده از دستگاه بلوتوث یا کابل و یا دستگاه کارت ریدر برروی گوشی موبایل خود Install نمایید.

معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري

بازی سرگرم کننده آلیس کشاورز
Alice greenfingers 2

Alice greenfingers 2 یک بازی کم حجم، جذاب و سرگرم کننده است. نام بازی آلیس کشاورز میباشد.در این بازی کاراکتر دختری جوان است که در مزرعه عمویش به کشاورزی مشغول است.شما با هدایت کاراکتر بازی می بایست محصولات را برداشت کنید،به وسیله بیل زمین را کنده بذر فلفل یا محصولات دیگر بپاشید و محصولات را برداشت و آنها را به بازار برده و به فروش برسانید.همچنین میتوانید به پرورش حیوانات بپردازید که بر جذابیت های آن می افزاید و ...
قالب بازی به صورتی طبیعی طراحی شده طوریکه روز و شب برای شما ملموس میگردد و متوجه گذر زمان میشوید!

دیگر ویژگی ها:
امکان کاشت وبرداشت بیش از 10 نوع محصول
اضافه شدن حیوانات جدید به بازی از جمله بز و زنبورعسل
وجود 11 نشان طلایی برای بازکردن قفل مراحل بازی
قابلیت ذخیره مراحل بازی قبل از هر بار خروج

سیستم مورد نیاز:
Windows 98/ME/2000/XP/Vista
DirectX 8
128 MB RAM
CPU: 500 MHz Pentium III or better
Resolution: 800x600 Fullscreen/Windowed
 

لينک دانلود (حجم فايل حدود 4 مگابايت مي باشد)

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

 

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

امام صادق(ع) فرمودند:

مَن اَصلَحَ فیما بَینَهُ وَ بَینَ اللهِ اَصلَحَ اللهُ ما بَینَهُ و بَینَ النَّاسِ

کسی که بین خود و خدایش را اصلاح کند خداوند بین او و مردم را اصلاح می کند.

(جهاد النفس ح 355)

 

 

دانستني هاي علمي
bimaze2006@yahoo.com

  • آيا ميدانستي در فلاند 6 هزار درياچه وجود دارد. بدين علت فلاند نامگذارى شده است. فلاند يعني سرزمين درياچه و باطلاقها.
  • آيا ميدانستي که در زيمبابوه از هر 5 نفر يکي مبتلا به بيمارى هولناک ايدز ميباشد.
  • آيا ميدانستي که براى تهيه يک ليوان عسل ، يک زنبور ناگزير است دو ميليون دفعه روى گلها بنشيند تا بتواند يک ليوان عسل توليد کند.
  • آيا ميدانستي که درفش کاوياني قديمي ترين پرچم ايران است.
  • آيا ميدانستي که فتحعلي شاه قاجار 108 تا بچه داشت که 60 تاى آن پسر. و 48 آن دختر بود.

 

جديدترين پيامک ها و جوک ها
ali_laila_live@yahoo.com

به غصه ها سنگ بزن
به غصه ها سنگ بزن ، تو صورتش رنگ بزن ، هر وقت دلت تنگ ميشه ، فقط به من زنگ بزن


کسی یا کسی
در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی
کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی


بیماران اس ام اسی
اعلامیه انجمن بیماران اس ام اسی:
با فرستادن چند اس ام اس هر چند کوتاه، جان تازه ای به گوشی ما بدهید


آخرین فحش سال
آخرین فحش سال وقتی با من حرف می زنی دهنتو ببند


دلم واست تنگه
میخوام روی تمام سنگ های دنیا بنویسم دلم واست تنگ شده و آرزو میکنم یکی از اون سنگ ها به سرت بخوره تا بفهمی دل تنگی چه دردی داره!

 

 

آل ياسين
hra62302@yahoo.com

تشنگي

گفتم با من حرف بزن؛ آرام گفتي:«شيعيان ما به اندازه آب خوردني ما را نمي خواهند و گرنه دعا مي كردند و فرج مي رسيد.»
ماء معين من،شيعيانت هنوز آنگونه كه بايد تشنه تو نشده اند، تا برايت فرجت از دل دعا كنند. شيعيانت تشنه دنيايند و دنيا را حتي بدون تو دوست مي دارند.
ماء معين من؛ شيعيانت هنوز لذت گمنامي در كوي تو را نچشيده اند و به دنبال نام و ننگ هاي اعتباري مي دوند. شيعيانت فرياد سكوتت را نمي شنوند و تو را براي خويش فرياد مي زنند. شيعيانت حاضر نيستند در مسير تو رنج بكشند. حاضر نيستند رنج تشنگي را تحمل كنند. شيعيانت خود را از لذتهاي زودگذر سير مي كنند و به محض تشنگي رنگ لذت را تغيير مي دهند. شيعيانت در تاريكي براي خود مأمن ساخته اند و خبر از حمله گرگهاي شب ندارند.
شيعيانت از نور خورشيد فرار مي كنند، چرا كه نور آنها را تشنْ تو مي كند و اين تشنگي گران است.
اين تشنگي گران است، چرا كه براي سيراب شدن از چشمه بي منتهاي وصال، بايد رنج انتظار يار را تحمل كرد. چرا كه بايد با وجود تشنگي طعم هيچ حرام آرامشبخشي را نچشيد. چرا كه بايد چشم ژوشيد از همه ستاره هاي فريبنده و همه ماههاي رسواكننده.
اين تشنگي جهاد اكبر(مبارزه با نفس) را مي طلبد و مردهاي راه اندكند.

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

و سپس رو به تمام انسان های جهان بانگ بر می دارد که:
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است!
زال
زال بنیان گذار دانش، حكمت و دبستان پهلوانی است.
زایش و پرورش وی در هاله ای از رازهای عرفانی نهان است.
عشق، خرد و فضیلتی عرفانی، همواره با اوست.
نیمی خدا و نیمی انسان است.
هنگام زاده شدن ، سپید موی است و این نشان خردمندی او و سروش كه خدای زایمان روشنی و نور و سحرگاهان و شادمانی و عشق است، پیام آور تولد اوست.
زال، آن نیمه ی نورانی و رخشان و خردمند درون هر انسانی است.
او نیز مانند بسیاری از قهرمانان عرفانی به كوه انداخته می شود و سیمرغ كه آشیان بر البرز دارد او را پرورش می دهد.
او فرزند سیمرغ است. سیمرغ خداست و او شیره ی جان خدا را می نوشد و خدا و آدمی در هم می شوند. این است ارج و مقام آدمی در عرفان ایرانی. این است آیین و دین مولانا و حافظ و عطار و ....
البرز آن كوه مقدسی است كه جز سیمرغ را بر فراز آن راه نیست. البرز، دژ عاشقان جهان است.
البرز، مركزجهان، سرحد نور و تاریكی، قرارگاه مهر است.
البرز، قله ی درون ماست. انسان كوه است. كوهی كه عشق و مهر و داد و خرد بر آن آشیان دارد.
زال نیمی در اساتیر و نیمی در حماسه می زید.
زال( خرد تابناك درون هر انسانی) گشاینده تمام قفل ها و رازهای عرفانی است
 

ادامه دارد ...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

بري شنيدن آيه مورد نظر بر روي شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد

سوره: سورة الصافات آيات: 182 محل نزول: مکه
 
 
مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ 25 بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ 26 وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ 27 قَالُوا إِنَّكُمْ كُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ 28 قَالُوا بَل لَّمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ 29وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ بَلْ كُنتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ 30 فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ 31 فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ 32 فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ 33 إِنَّا كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ 34 إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ 35 وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ 36 بَلْ جَاء بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ 37 إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِيمِ 38 وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ 39 إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ 40 أُوْلَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ 41 فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ 42 فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ 43 عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ 44 يُطَافُ عَلَيْهِم بِكَأْسٍ مِن مَّعِينٍ 45 بَيْضَاء لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ 46 لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنزَفُونَ 47 وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ 48 كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ 49 فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ 50 قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ 51

 

ترجمه فارسي مکارم

شما را چه شده كه از هم يارى نمى‏طلبيد؟! «25» ولى آنان در آن روز تسليم قدرت خداوندند! «26» (و در اين حال) رو به يكديگر كرده و از هم مى‏پرسند «27» گروهى (مى‏گويند: «شما رهبران گمراهى بوديد كه به ظاهر) از طريق خيرخواهى و نيكى وارد شديد اما جز فريب چيزى در كارتان نبود)!» «28» (آنها در جواب) مى‏گويند: «شما خودتان اهل ايمان نبوديد (تقصير ما چيست)؟! «29» ما هيچ گونه سلطه‏اى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود قومى طغيانگر بوديد! «30» اكنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلم شده، و همگى از عذاب او مى‏چشيم! «31» ما شما را گمراه كرديم، همان گونه كه خود گمراه بوديم! «32» (آرى) همه آنها ( پيشوايان و پيروان گمراه) در آن روز در عذاب الهى مشتركند! «33» ما اين گونه با مجرمان رفتار مى‏كنيم! «34» چرا كه وقتى به آنها گفته مى‏شد: «معبودى جز خدا وجود ندارد»، تكبر و سركشى مى‏كردند «35» و پيوسته مى‏گفتند: «آيا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى ديوانه رها كنيم؟!» «36» چنين نيست، او حق را آورده و پيامبران پيشين را تصديق كرده است! «37» اما شما (مستكبران كوردل) بطور مسلم عذاب دردناك (الهى) را خواهيد چشيد! «38» و جز به آنچه انجام مى‏داديد كيفر داده نمى‏شويد، «39» جز بندگان مخلص خدا (كه از اين كيفرها بركنارند)! «40» براى آنان ( بندگان مخلص) روزى معين و ويژه‏اى است، «41» ميوه‏ها(ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مى‏شوند «42» در باغهاى پر نعمت بهشت; «43» در حالى كه بر تختها رو به روى يكديگر تكيه زده‏اند، «44» و گرداگردشان قدحهاى لبريز از شراب طهور را مى‏گردانند; «45» شرابى سفيد و درخشنده، و لذتبخش براى نوشندگان; «46» شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است و نه از آن مست مى‏شوند! «47» و نزد آنها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمى‏ورزند «48» گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخم‏مرغهايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است)! «49» (در حالى كه آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى ديگر كرده مى‏پرسند «50» كسى از آنها مى‏گويد: «من همنشينى داشتم «51»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن) هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد... التماس دعا

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

cs_ahmad@yahoo.com

سلام
نميدونم تا حالا دقت كرديد كه صدا و سيما اجازه درج آدرس وب سايت ها رو تو تبليغات تلويزيوني نميده ! اگر كسي
علتش رو ميدونه بگه تا واسه ما هم روشن بشه
البته تا دلتون بخواد آدرس وب سايت خود صدا و سيما رو تبليغ ميكنه كه شايد يه چند نفري ازش بازديد كنن.
تا بعد

 

 

roya_bozorgrad@yahoo.com

ba arze salam va khaste nabashid.man be onvane ozvi az ghorou vazife khodam midounam az shoma be khatere in hame zahmat baraye matalebe motenave va akhbare rouzane tashakor konam.2rouze pish mashghoule tamashaye akhbari az channele mbc4 boudam ke ghozahghare barname baraye moarefi dubai be ounja rafte boud.nokte ghabele tavajoh va jaleb in boud ke ghozareshgar barha va barha name khlije fars ro be tor kamel ada kard.hata be nazar miresid ke ou ta amodan dar yek barname 10 daghighei bish az 8 bar name khalije fars ra matrah kard.be har jahat jaye basi khoshhalist ke zahamat va poshtibani mardom va dastan darkaran natijei mosbat dar pey dashte.be khosous barnamei ke az america pakhsh mishod va ghozareshghari ke zani americai boud.be har jahat ehsas kardam matrah kardane in masale mitoune baese khosh hali, ghorour va eftekhare baraye ma iraniha bashe.ba arezouye rouzhai por az shadi va sarbolandi baraye shoma doustan.

 

 

raha_432@yahoo.com

سلام مبين
اگه ميتوني به بچه ها بگو برام دعاكنن
دعا كنن تا دووم بيارم
دعا كنن كه همين يه ذره اعتقاد جوري بندم كنه كه خودم نخام برم
دعا كنن تا خدا اين بنده مطرودشو دوباره به ياد بياره و كمكش كنه
دعاكنن تاتحمل كنم

 

 

saghiwonderland@yahoo.com

اعلام دفاعیه از مرد تن فروش تهرانی

 با عرض سلام و احترام حضور دوستان از جمله افرادی که همچون چاقوی برنده به خود من یا روزانه جوابیه کشیدند
خدمت این دوستان عرض کنم که 1- اگر شما بیننده اخبار 20:30 و یا خواننده یک سری از جراید باشید – مکرر پیش آمده که اخبارشرم آوری در مورد آقا زاده ها و مسئولین دولت در این بخش بیان می شود که با این تفاسیر، حتماً شما مخالف به تصویر کشیدن این موضوعات هستید ؟؟؟؟!!!!! دلیلتان هم این است که چون این مطالب سرشار از قبح و ... است – نباید به اطلاع مردم برسند-2-وقتی مطلبی فرستاده میشود، حتما صرف این نیست که فرستنده حتماً موافق این قضیه است و چون موافق است اقدام به ارسال مطلب نموده- 3-هر متنی را میشود ارسال کرد { مگر توهین آمیز باشد}-– خود خواننده باید به ان سطح شعور و درک برسد که بتواند بین سقوط و هبوط را تشخیص دهد -4-اینجا کلاس درس و نصیحت نیست – من فقط متن ، گفته ها و نظریات این آقا را ارائه کردم –فکر نمی کردم صحیح باشد که در انتهای مطلب بیایم یک کلاس درس دایر کنم و به خوانندگان سایت مبین بیاموزم که عزیز من ، دلبندم این کار زشته و خوبیت نداره –5- من خودم مترجم سه زبان هستم ، ما فقط حق ادای مطلب را داریم نه اضافه کردن نظرات شخصی مترجم-6- اتفاقاً من عکسی هم از این آقا دارم که حتی جایز ندانستم که برای ارسالش اقدامی کنم- -6- اگر اکنون جایی برای ابراز پند باشد، باید به حضور ایفاد کنم که یاد بگیرید خودتان مطلب را نقد کنید – خوب و بدش را برای خود حلاجی کنید – روی کاتالوگ ذهن خود چاپ کنید-نیاز به کارشناس دلسوز نیست- خودتان کارشناس دلسوز خود باشید- خودتان بیاندیشید که خیلی ها از زیبایی ها چه استفاده هایی می کنند ( چه خانم و چه آقا !!! فرقی نمی کند) –این مطالب برای آزادی ذهن شماست نه محدودیت- بخوانید و بیاموزید -

 

 

omidhosseini80@gmail.com

آري اينچنين بود خواهر

اشك‌هايت را پاك كن

مگر نمي بيني كه جهان رو به پايان است؟

و تاريخ به انتهاي خود رسيده؟

با آمدن «اوباما»!

بدان كه خير و شر جهان

تنها در دست صاحبان آمريكاست

روزي تو را به نام برده به آمريكا بردند

امروز تو را صاحب كاخ سفيد مي‌‌خوانند

و امروز تو وارث همه سياهان و بردگان و گرسنگان تاريخي

به لطف آمريكا

آري اينچنين بود خواهر!

 

 

alireza1384@gmail.com

تو رو خدا به این خبر حوادث که در روزنامه ایران در مورخ 30 آبانماه منتشر شده توجه فرمایید:
در این حادثه به جای کوتاهی و قصور شهرداری که باید از مسئولین مربوطه پرسید این چاله اینجا برای چه وجود داشته است و چرا موارد ایمنی و حفاظتی رعایت نشده است، تقصیر را گردن حیوان زبان بسته انداخته اند. و از عبارات مضحکی که می بینید استفاده کرده اند.
اگر خدای ناکرده فردی به این چاله افتاده و آسیب دیده بود و کار به شکایت و محکمه قضایی کشیده بود آیا از این عبارات استفاده می شد!!!
 


 

عمليات نجات شتراز چاه فاضلاب

گروه حوادث ـ شتر سر به هوا كه داخل چاه فاضلاب در حال حفر سقوط كرده بود با كمك آتش نشانان نجات يافت.
مأموران آتش نشانى بندرعباس عصر سه شنبه با اطلاع از حادثه خود را به بلوار امام حسين (ع) شهر رساندند.
آنها پس از بررسى ها مجبور شدند براى بيرون كشيدن حيوان بازيگوش از جرثقيل استفاده كنند.

 

 

shahnazpayandeh@yahoo.com

نکته ای از انجیل

او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست.»
در Malachi آیه 3:3 آمده است:
این آیه برخی از خانمهای کلاس انجیل خوانی را دچار سردرگمی کرد. آنها نمی‌دانستند که این عبارت در مورد ویژگی و ماهیت خداوند چه مفهومی می‌تواند داشته باشد. از این رو یکی از خانمها پیشنهاد داد فرایند تصفیه و پالایش نقره را بررسی کند و نتیجه را در جلسه بعدی انجیل خوانی به اطلاع سایرین برساند.
همان هفته با یک نقره‌کار تماس گرفت و قرار شد او را درمحل کارش ملاقات کند تا نحوه کار او را از نزدیک ببیند. او در مورد علت علاقه خود، گذشته از کنجکاوی در زمینه پالایش نقره چیزی نگفت.
وقتی طرز کار نقره کار را تماشا می‌کرد، دید که او قطعه‌ای نقره را روی آنش گرفت و گذاشت کاملاً داغ شود. او توضیح داد که برای پالایش نقره لازم است آن را در وسط شعله، جایی که داغتر از همه جاست
نگهداشت تا همه ناخالصی‌های آن سوخته و از بین برود.
زن اندیشید ما نیز در چنین نقطه داغی نگه داشته می‌شویم. بعد دوباره به این آیه که می‌گفت: «او
در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست» فکر کرد. از نقره‌کار پرسیدآیا واقعاً در تمام مدتی که نقره در حال خلوص یافتن است، او باید آنجا جلوی آتش بنشیند؟
مرد جواب داد بله، نه تنها باید آنجا بنشیند و قطعه نقره را نگهدارد بلکه باید چشمانش را نیز تمام مدت به آن بدوزد. اگر در تمام آن مدت، لحظه‌ای نقره را رها کند، خراب خواهد شد.
زن لحظه‌ای سکوت کرد. بعد پرسید: «از کجا می‌فهمی نقره کاملاً خالص شده است؟» مرد خندید و گفت: «خوب، خیلی راحت است. هر وقت تصویر خودم را در آن ببینم.»
اگر امروز داغی آنش را احساس می‌کنی، به یاد داشته باش که خداوند چشم به تو دوخته و همچنان به تو خواهد نگریست تا تصویر خود را در تو ببیند.
این مطلب را منتقل کنید. همین حالا کسی محتاج این است تا بداند که خدا در حال نگریستن به اوستـ و او در
حال گذراندن هر شرایطی که باشد، در نهایت فردی بهتر خواهد بود.
«زندگی چون یک سکه است. تو می‌توانی آن را هر طور که بخواهی خرج کنی، اما فقط یک بار.»

 

.

alirezamajidi@gmail.com

نخستین عمل پیوند با استفاده از
عضو ساخته شده از سلول‌های بنیادی

خبر مهم پزشکی که دیروز منتشر شد، در مورد نخستین مورد عمل پیوند عضو با استفاده از عضو ساخته شده از سلول‌های بنیادی بود.
«کلودیا کاستیلو»ی ۳۰ ساله، نخستین فردی در دنیاست که عضوی دریافت کرد که از با استفاده از سلول‌های بنیادی خودش ساخته شده است. او که در کلمبیا به دنیا آمده، مبتلا به بیماری سل بود. این عفونت مجاری هوایی او را به شدت درگیر کرده بود و باعث روی هم خوابیدن نایژه‌ای شده بود که به یکی از ریه‌هایش هوا می‌رساند (برونکومالاسی). اگر راه حلی برای این مشکل پزشکی پیدا نمی‌شد، جراحان مجبور بودند که ریه او را بردارند. اما پژوهشگران و جراحانی از کشورهای انگلیس، اسپانیا و ایتالیا با همکاری هم توانستند موفق به خلق یک تحول تازه دنیای پزشکی شوند. کار بی‌نظیری که آنها کردند، چند مرحله داشت:

۱- برای رفع مشکل، جراحان اسپانیایی نخست نایژه یک شخص فوت شده را از بدنش خارج کردند. اما اگر آنها همین نایژه را به بدن کلودیا پیوند می‌زدند، احتمال پس زده شدن بافت، بالا بود.

۲- بنابراین آنها ، سلول‌ها و آنتی‌ژن‌های MHC شخص اهداکننده را با استفاده شیوه‌هایی از نایژه اهدایی، شستند، و فقط بافت غضروفی را باقی گذاشتند. این کار در دانشگاه Padua ایتالیا انجام شد.

۳- در مرحله بعد آنها از مغز استخوان کلودیا، سلول بنیادی جدا کردند، این سلول‌ها را کشت دادند و آنها را بدل به سلول‌های پوششی و مزانشیمی کردند. این مرحله در دانشگاه بریستول انجام شد.

۴- با استفاده از این سلول‌ها، بافت اهدایی را پوشش دادند. این کار در دانشگاه میلان انجام شد.

۵ و ۶- نایژه ایجاد شده را به بدن کلودیا پیوند زدند.

احتمال پس زده شدن این پیوند، از لحاظ علمی، صفر است و بیمار نیازی به مصرف داروهای ممانعت‌کننده از رد شدن پیوند ندارد. خام کاستیلو، ‌در حال حاضر پس از گذشت پنج ماه از پیوند نایژه، از یک زندگی عادی لذت می‌برد و می‌تواند از دو فرزندش مراقبت کند.

پژوهشگران امیدوارند که در آینده با استفاده از همین تکنیک بتوانند دیگر اعضای صدمه‌دیده بدن انسان را جایگزین کنند. ظرف پنج سال آینده نخستین کارآزمایی بالینی برای پیوند حنجره‌های ساخته شده از سلول‌های بنیادی به بیمارنی که به خاطر سرطان، حنجره‌شان را از دست داده‌اند، شروع خواهد شد. چنین کاری در آینده در مورد بافت مثانه و روده هم انجام خواهد شد.

 

 

hossin_tavakoly@yahoo.com

خدمت به خلق

همه روز روزه بودن،‌ همه شب نماز کردن

همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن

ز مدینه تا به کعبه، سر و پا برهنه رفتن

دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن

به مساجد و معابر، همه اعتکاف جستن

ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن

شب جمعه‌ها نخفتن،‌ به خدای راز گفتن

ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن

به خدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد

که به روی ناامیدی در بسته باز کردن

شیخ بهایی

 

 

arezaee288@yahoo.com

فراموشي دشمني با ايران براي چند روز
‏گزارشي از ايل جورناله عمل جراحي يک کودک ايراني

جان ميکالسين

بعد از دوازده عمل نا موفق در ايران، به لطف اجازه دستگاه هاي اطلاعاتي دو کشور، کودک ايراني در تل آويو ‏جراحي مي شود. اين خبر در ايران منتشر شده است. اسرائيلي ها که رئيس جمهور ايران آرزو دارد کشورشان از نقشه ‏جغرافيا محو شود، و براي نجات جان اين کودک دست به هر کاري مي زنند، اسم مستعار "روي" را برايش انتخاب ‏کرده اند،
روي دوازده ساله است و صورتش به دليل مصرف دارو ورم کرده و توموري همه مغرش را گرفته است. اما داستان ‏او روايتگر توانايي کشتن نفرت و تعصب است. داستان کودکي بيمار که اگر زنده بماند خواهد گفت که از مرز دو کشور ‏در آستانه جنگ کذشته است و از قيد تعصب ها رها شده است.‏
داستان او از زماني آغاز شد که روي تخت جراحي در بيمارستاني در تهران خوابيده بود.روي، بايد فورا تحت عمل ‏جراحي قرار مي گرفت، اما پزشکان دستگاه هاي لازم براي مبارزه با اين تومور را نداشتند. آنها تشکيل جلسه دادند و ‏تصميم گرفتن بيمار را به ترکيه، کشور همسايه بفرستند. اما اين عمل در ترکيه هم نا موفق بود و زماني که پدر و ‏مادرش در فکر پيدا کردن جاي ديگري براي مداواي فرزندشان بودند، يک راه حل جديد پيش پايشان گذاشته ‏شد.اسرائيل، نزديک ترين کشوري که دستگاه هاي پيشرفته براي مبارزه با تومورهاي بدخيم و امکانات پزشکي خارج ‏از تصوري را در اختيار دارد.‏
‏ يعقوب لوين، اين معجزه را عملي کرد. او متولد ايران است و سال هاست که در اسرائيل زندگي مي کند اما همچنان ‏پيوندهايش را با سرزمين محل تولدش، حفظ کرده است. او پرونده پزشکي "روي" را به بخش آنکولوژي بيمارستان تل ‏هاشومر برد. وي مي گويد: "به من گفتند که اگر بشود او را به اسرائيل آورد، آمادگي اين را دارند که اين پسر را ‏معالجه کنند". صدور اجازه ورود به اسرائيل براي فردي که کشورش دشمن اسرائيل محسوب مي شود، بايد از طريق ‏وزارت کشور اين کشور صادر شود. ضامن به وقوع پيوستن چنين معجزه اي، وزير کشور اسرائيل، مئير شيتريت، ‏بود. مئير شيتريت گفت: "زماني که جان يک کودک درميان است، محل تولد و مذهب نقش ندارند". متعاقب اين صحبت ‏وي از آژانس هاي اطلاعاتي خواست تا هر چه سريع تر امکان ورود کودک ايراني را به اسرائيل، فراهم کنند که به اين ‏درخواست وي بلافاصله پاسخ مثبت داده شد. همه چيز در عرض دو هفته برنامه ريزي شد و روز جمعه هواپيمايي که ‏از استانبول به تل آويو مي رفت، "روي" را هم به همراه خود برد. بعد از "روي" پدر و مادر با حجاش نيز به تل آويو ‏رفتند. شين بت، سازمان امنيت داخلي اسرائيل، اجازه دو هفته اقامت در اسرائيل را داده است. مقامات اسرائيلي اصرار ‏دارند که به دلايل امنيتي، نام پسر و خانواده اش، فاش نشود. دليل اين موضوع کاملا واضح است، آنها نمي خواهند که ‏سفر اميد اين خانواده به " کشوري که بايد محو بشود" تبديل به کابوسي در بازگشتشان به ايران بشود. اما در حال ‏حاضر، مهم ترين مسئله، نجات جان "روي" است.‏
دکتر آموس تورن، يکي از پزشکان "روي" مي گويد: "او مي خندد و به هوش است، اما مورد او مورد بسيار سختي ‏است و ما تلاش مي کنيم که با کمک روش هاي درماني مدرن، او را مداوا کنيم. اگر يک جا در دنيا وجود داشته باشد ‏که بتواند اين مودک را معالجه کند، آنجا اسرائيل است".‏
پرزيو روت اشتاين، رئيس بيمارستان تل ها شومر مي گويد: "اين اولين بار نيست که ما کودکاني را که از کشورهايي ‏مي آيند که دشمن ما محسوب مي شوند، مداوا مي کنيم. ما نه سياستمدار هستيم و نه قصد داريم در سياست تغيير بوجود ‏بياوريم، ما صرفا به وظيفه شغلي مان عمل مي کنيم و اميدواريم که عشق و فداکاري که در راه نجات اين کودکان ‏صرف مي شود، راه را براي ايجاد راه حلي جديد و بوجود آمدن تفاهمي عميق بين ملت ها، باز کند".‏

منبع: ايل جورناله 12 اکتبر‏

 

 

silasjasmin@yahoo.com

همه چیز به ما بستگی دارد

در زندگی هر کدام از ما ممکنه فراز و نشیب­های بسیار زیادی وجود داشته باشه. ممکنه بعضی وقتها ما دچار مشکلاتی بشیم که اکثراً خودمون اونها رو رقم زدیم و زمانیکه با اونها دست و پنجه نرم می­کنیم ممکنه شکست بخوریم و این شکست رو دست تقدیر و سرنوشت و ... بدونیم. در صورتیکه اصلاً اینطور نیست. بلکه خود ما همه کارها رو انجام دادیم. بهتره توی زندگیمون همیشه قدر اون چیزی که هستیم رو بدونیم و همه تلاشمون در این باشه که روز به رزو بهتر بشیم.
لئوناردو داوینچی به هنگام کشیدن تابلوی شام آخر، دچار مشکل بزرگی شد. او می­بایست نیکی را به شکل ((عیسی)) و بدی را به شکل ((یهودا )) یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می­کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدلهای آرمانی­اش را پیدا کند. روزی در یک مراسم همسرایی، تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از جوانان همسرا یافت. جوان را به کلیسا دعوت کرد و تابلو را به او نشان داد. سپس جوان را به کارگاهش برد و از چهره­اش اتودها و طرح­هایی برداشت.
سه سال گذشت، تابلو شام آخر، تقریباً تمام شده بود اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود. کاردینال مسئول کلیسا کم­کم به او فشار آورد که نقاشی روی دیوار را زودتر تمام کند. نقاش، پس از روزها جستجو، جوان شکسته و ژنده­پوش و مستی را در جوی آبی یافت.
از دستیارانش خواست او را به کلیسا بیاورند، چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن از او نداشت. گدا را که درست نمی­فهمید چه خبر است به کلیسا آوردند. دستیاران داووینچی سرپا نگهش داشتند و در همان حالت، داوینچی از خطوط بی­تقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بود، طرحی کشید.

وقتی کار تمام شد، گدا که دیگر مستی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید و با آمیزه­ای از شگفتی و اندوه گفت:
- ((من این تابلو را قبلاً دیده­ام))
داوینچی شگفت زده پرسید:
- ((کجا؟))
- سه سال پیش، قبل از اینکه همه چیزم را از دست بدهم، زمانی که در یک گروه همسرایی آواز می­خواندم و زندگی زیبایی داشتم، هنرمندی از من دعوت کرد تا مدتی نقاشی چهره عیسی بشوم.
جوانی که روزی از چهره اون داوینچی نیکویی رو کشیده بود تونست خودش رو به جایی برسونه که تبدیل به تاریکی و زشتی بشه. ما انسانها خیلی وقتها به خاطر اینکه دوست داریم خودمون رو با دیگران مقایسه بکنیم و یا حتی خودمون رو کمتر از اونها بدونیم و سعی کنیم کارهای اونها رو انجام بدیم، خودمون رو از دست می­دیم. کمی به اون چیزی که خدا ما رو برای اون آفریده فکر کنیم. قدر اون چیزی که هستیم رو بدونیم.
حرفم رو با یک بیت شعر و چند جمله تموم می­کنم:
مولوی:
ساعتــی میزان اینی، ساعتــی میـــــــــــزان آن
یک نفس میزان خود باش تا شوی موزون خویش
ما سه چهارم از اصالت وجودی خود را به قیمت شبیه شدن به دیگران از دست می­دهیم.
به دنیا آمده­ای، درست مانند کتابی باز و نانوشته، باید سرنوشت خود را رقم زنی، خود و نه کس دیگر.
خالق سرانجام خود باش. همچون بذر بمانی و بمیری اما می­توانی گل باشی و بشکفی، می­توانی درخت باشی و ببالی.

شاد و پیروز باشید
منتظر نظراتتون در وبلاگم هستم
http://living-with-god.blogfa.com/
با تشکر
سیلاس

 
 

nininaznakon@yahoo.com

دوست دختر ممنوع
داستان قسمتی از زندگی من

با سلام
تقربا اوایل مهر سال 1385 بود که اوج چت کردن من بود.یه روز یکی که آی دیش توی اد لیستم اد کرده بودم و طبق روال معمول آی دی یه دختر بود که نمی دونم آی دیشم از کجا اومده بود.بالاخره...
اون آی دی روشن شد و طبق روال معمول که آی دی های دخترا و پسرهای باحالای که باهاشون دوست شده بودم رو جدا کردم وقتی روشن شد توی قسمت دخترا بود.معمولا با دخترا ویس چت می کردم تا مطمئن بشم که سر کار نیستم.سلام و احوال پرسی کردم کاملا معمولی خودم رو معرفی کردم و اونم خودشو مهدیه و18 ساله معرفی کرد منم گفتم حمیدرضا و 22 و کارمند بانکم(البته بعد فهمیدم که اونم مثل من دروغ گفته چون اسمش عاطفه بود و 16 ساله و منم دانش آموز بودم و 17 ساله)فکر کنم دفع اول یا دفعات اولی بود که باعهاش چت می کردم خودمون رو به هر شکل که همیشه آرزوش رو داشتیم معرفی کردیم.اون گفت که بابا بزرگش فوت کرده و باید زود بره مراسم ختم و منم طبق روال چت کردنم خیلی خیلی با ادب صحبت می کردم البته من همیشه خیلی خیلی با ادبم و اونم خداییش خوب رفتار کرد. طبق معمول چت کردنم آخرش که می خواست بره بهش شماره موبایلم رو دادم و گفتم برای آشنایی بیشترمون بهم زنگ بزنه.من آدم تقریبا با ادب بچه مثبت و سرم توی لاک خودم بود اما چون همیشه دوستام با دخترای زیادی آشنا بودن منم حسودیم می شد و در حد همون چت کفایت می کردم.یه ماه از اون گذشت و یه روز یکی زنگ زد اما نمی دونم از کجا زنگ می زد که شمارش نیفتاد(بعدها فهمیدم از یه روستای دور افتاده زنگ زده)سلام کرد گفت حمید رضا خودتی منم گفتم نه چون دوست نداشتم با یه دختر نامحرم حرف بزنم.باز یه شب تو چت که بودم اونم آن شد گفت چرا شماره الکی دادی منم تازه فهمیدم که چه خبره چون اون موقع نفهمیده بودم که چه خبره به دروغ گفتم که گوشیم دست دوستام بوده و اگه می تونی الآن برام زنگ بزن. اونم همون موقع زنگ زد . دوستی ما شروع شد
چند ماهی با هم دوست بودم تا برای این که راهتتر باشیم من رو با داداشش دوست کرد البته نه این که داداششم از دوستی ما خبر داشته باشه.حالا من مونده بودم و داداشش که اونم رو دروغکی مهدی معرفی کرد.
چهار ماه من با مهدیه و مهدی دروغکی در ارتباط بودم
بعدش کمکم اسم داداشش که مهران بود و بعدشم خودش که اسمش عاطفه بود رو بهم گفت خیلی توی خودم خورد شده بودم اون شب سریع مکالمه رو تموم کردم و رفتم تو فکر.این ماجرا هم گذشت و ما هم با هم چت می کردیم و هم مکالمه تلفنی داشتیم.تا یه شب توی چت بهم گفت می خوام یه چیزی بهت بگم اما بعدش تفره می رفت اما بعد با اسرار من گفت گفت می خواد با من ازدواج کنه (فکرشو بکنین نه من اون رو دیده بودم نه اون من رو)من خداییش یه جورایی دوستش داشتم.نهایتا بهش بله رو گفتم و گفتم اگه باهام بمونی تا آخرش باهاتم.روزای خوبی بود اما چندان خودشم این حرف خودش رو جدی نگرفته بودومی گذشت کمکم واقعا به هم دیگه وابسته شده بودیم حتی یه دفعه که می خواست بره کربلا پشت تلفن انقدر برا هم دیگه گریه کردیم.تا وقتی که می خواست برگرده هر روز می مردم و زنده می شدم فکر می کردم دنیا به سر اومده البته توی این مدت خیلی اتفاقای دیگه ای هم افتاد اما چون حال ندارم نمی نویسم و حجمشم خیلی می شه.منم اینقدر توی صدای یه دختر که هنوز ندیده بودمش محو شده بودم که همه چیزم شده بود اون حتی بهترین دوستامم از من بی خبر بودن.اون برگشت و باز هم دوباره خنده هامون و یک ساعت یک ساعت حرف زدنامون شروع شد تا این که یه روز شروع به اعتراض کرد که می خواد من رو ببینه منم خیلی دیلم می خواست ببینمش اما موقعیتش رو نداشتم چون اون موقع سال دیپ لمم بود و باهاش صحبت کردم که فعلا نمی تونم بیام امتحالای پایان ترمم شروع شد من که سال قبلش معدلم 17 شده بود توی رشته حسابداری اون ترم با 5 تا تجدیدی تموم کردم چون همه چیزم شده بود عاطفه خوب اونم امتحان داشت و نمی تونستیم زیاد با هم باشیم منم شده بودم عین دیوونه ها بدون اون اما شانسی که آورد توی کنکور روزا رو می چرخیدم اما شبا درسم رو می خوندم توی یه سال حتی جلو چشم خانوادمم از یه بچه درس خون تبدیل شده بودم به تنبل و نهایتا کنکور رو قبول شدم توی یه دانشکده دولتی و باز شروع کردم به درس خوندن و 5 تا درسی رو هم که افتاده بودم رو نمره آوردم و تاریخ ورود به دانشگام تایین شد توی بهمن 1386 این رو که فهمید خیلی خوشحال بود چون دیگه شوهرش یه الآف نمی شد و می شد یه آدم تحصیل کرده متشخص از اون جایی که سطح خونواده ما خیلی بالا تر از اونا بود همیشه می ترسید و میی گفت نکنه مامان بابات از خونواده ما خوششون نیاد و اجازه ازدواج ما رو ندن من با دلداری دادن می گفتم نه و می گفتم خیالت نباشه و خودم راضیشون می کنم بازم روزا می رفت تا این که آخرای تابستون دوباره گیر داد حالا که دیگه کاری نداری باید بیای منم باز می خواستم بمالونمش که خودمم کرمم گرفت و فردا صبح که دوشنبه هم بود ساعت 5 بعد نماز رفتم دم خط وایسادم و با ماشین که حتی یادمه تانکر پر از بنزین بود رفتم ساعت 12 اونجا بودم رفتم و یه هتل گرفتم و زنگ زدم بهش ولی با بی میلی تمام جوابم رو داد گفتم حالا اومدم می آی وقتی جوابم رو داد داشتم دیوونه می شدم گفت نه باید به داداشم بگی بیاد.منم خورده بود تو ذوقم و کلی کلنجار رفتم باهاش آخر که گفتم من به خاطر تو اومدم گفت ((خوش اومدی حالا از همون راهی که اومدی برگرد))می خواستم دیگه وجود نداشته باشم اما باز از یه طرف دوستشم داشتم.
یه خورده فکر کردم و گفتم به داداشش زنگ می زنم اونم می آد و می ریم خونشون و می بینمش همین کار رو کردم اما اون سرکارش بود چون تابستون بود همراه باباش می رفت کار گفت بعد کار می آم منم توی هتل خوابیدم تا ساعت 4 که زنگ زدو گلی التماس که به داداشم بگو که با خانوادش بیاد پیشت تا ما هم بیایم و ببینمت منم بهش گفتم نمی گم و قطع کردم و بازم چون می خواستم غافلگیرش کنم همون کار رو براش کردم.ساعت 7 بود که داداشش اومد بعد روبوسی و احوالپرسی دیدم عاطفه مسیج دادو با کلی قربون صدقه رفتن ازم تشکر کرده و گفت که فعلا مسجدن ما هم نماز بخونیم تا اونا بیان.منم نمازم رو خوندم.یهو موبایل مهران زنگ خورد و بهم گفت بابام اینا دم در منتظرتن بیا بریم منماز گرمای بدم عرق کرده بودم و از استرس عین بید می لرزید آخه برای بار اول بود که می خواستم به قول معروف اولین و آخرین دوست دخترم رو ببینم.رفتم بالاخرهنمی دونم باورتون می شه یا نه اما خدا میدونه من بهش نیگاه می کردم اما قیافش رو ندیدم بر خلاف خونواده خودم تحصیلات بالایی نداشتن اما واقعا معرفت داشتن.فکرشم نمی کردم که با یه آدم غریبه که برای بار اول بود که می دیدنش این جور رفتا کنن .شده بودم عین بچشون اونا هم برام مثل خونوادم.جالب بود برام همچین آدمای باحالی رو ببینم و باهاشون آشنا بشم.تا 12 یا یک شب توی شهرشون می گشتیم که بعدشم من رو رسوندن کناره جاده ترانزیتو یه ماشینم برام گرفتن و راهیم کردن اونشب تا صبح با عاطفه مسیج می دادیم و حرف می زدیم که چندانم غیر عادی نبود چون توی این مدت خیلی از این شبا داشتیم.دوست ندارم در مورد قیافه و تیپش حرف بزنم چون دوستش داشتم و برام این چیزا اهمیتی نداشت.این دوستی ما و وعده ها و قرارها و حرف زدنامون تا سه هفته پیش ادامه داشت تا این که من به خودم اومدم و گفتم ای خر توی این مدت می دونی چی کار با خودت و اون دختر کردی به نظر خودم اشتباهام از این قراره:1-با احساسات یه دختر بازی کردم 2-وعده های چرت دادم3-با این دوستی دیگه زندگی آیندشو خراب کردم چون دیگه همیشه به فکر من می مونه4-من یه بچه مثبت یکی که نمازم ترک نمی شد حالا داشتم با یه دختر نامحرم حرف می زنم که حالا فقط از خدا می خوام گناه و گناهان من و همه گناه کارا رو ببخشه.اول به بهونه کنکور میخواستم تمومش کنم اما چون خودمم دوستش داشتم واقعا برام سخت بود و اونم که یه دختر بی گناه بود و همه امیدش من و منم یه آدم مسخره که با بچه بازین این بلا رو به سرش آوردم اون گریه منم انکار دلم کباب شده بود.دیگه وقتی بهم زنگ می زد یا برام مسیج می داد و التماس می کرد که داره بدون من می میره جوابشو نمی دادم چون دیگه خودمم طاقت شنیدن صداش رو نداشتم. چند بارم گوشی رو دادم به دوستام ولی اون فقط وقتی من باهاش حرف می زدم جواب می داد و اگه کس دیگه ای بود قطع می کردش.تقربا دوهفته تلاش کردم تا خودش راضی شد بی خیال من بشه اما به چند شرط 1-دیگه کنکور نمی ده 2-ترک تحصیل می کنه3-دیگه با هیچکی حتی شوهر آیندشو دوست نداره. دقیقا چیزایی که من همیشه روشون تاکید می کردم.توی این دو هفته تا جدایی کامل ما خودمم چند دفعا دووم نیاوردمو باز براش زنگ زدم ولی آخرش تصمیم خودم رو گرفتم و تمومش کردم و الآن که دارم تایپ می کنم دقیقا آخرین مسیجش برام اومد وبرای همیشه ازم خدا حافظی کرد.من موندم و هزار تا آرزو اونم موندو هزار تا آرزوی دیگه که بهش نرسیده.
حالا خدا می دونه چقدر برای هم خرج کردیم و آخرش هیچ دوتا آدم یکی عاشق و یکی بچه مثل من همیشه به فکر هم و همیشه آرزو به دل که به هم برسیم ولی آرزوی دست نیافتنیی هست
این بود داستان عاشق شدن عاطفه و من که همه چیز رو به بازی گرفتم
براش آرزوی موفقیت می کنم و از خدا می خوام هم تو این دنیا و هم توی اون دنیا همیشه خندون باشه

 

 

Aghamir@mahabghodss.com

دل شير به عقل‌هاي شيطاني باخت

این یادداشت حامد احمدی درباره استعفای افشین قطبی ازکار در ایران و حواشی پیرامون آن است که در روزنامه دنیای فوتبال چاپ شده است.

1- کاری نمی‌شود کرد به جز لبخند زدن. لبخندی تلخ برای موفقیت کسانی که در نفی‌کردن دیگران معنا پیدا می‌کنند. برای آن‌ها مهم نیست چه باشد، آنها با خشونت و نفرت فقط می‌گویند چه چیزی نباشد.

٢- نمی‌دانم وقت نوشتن، افشین قطبی چقدر از گیت فرودگاه دور شده و حالا می‌توانم جوگیر بشوم یا نه. هنوز ٢۴ ساعت از رفتن قطبی نگذشته بود که پسر بااستعداد و زرنگ کلاس خود را موظف دانست که قلم در دست بگیرد، مطلب بنویسد و به همه‌ ما یادآوری کند مبادا جوگیر شویم و از رفتن قطبی ناراحت.
٣- داریوش مصطفوی گفته: «نبود قطبی از فوتبال ایران چیزی کم نمی‌کند.» حرف صددرصد درستی است. با نبود قطبی هم حاشیه‌های زرد و کثیف برای برنامه 90 فراوان است. گوینده اخبار ورزشی هم که ذوق زده، رفتن قطبی را به افشاگری دوستش ارتباط می‌دهد، در تکس پیش رویش به جای نام قطبی می‌خواند پیروانی یا استیلی. آنالیزور کاغذی- همان شاگرد زرنگ و بااستعداد و غیرجوگیر- هم تحلیلش را می‌کند. چه فرقی می‌کند مربی تیم چه کسی باشد؟ همه را می‌شود تحلیل کرد.

۴- درک این شرایط خیلی سخت است. شرایطی که باسواد و بی‌سواد ، روشنفکر و تاریک فکر، با فرهنگ و بی‌فرهنگش به یک اندازه سقوط کرده و تهی شده هستند. روزنامه طیف روشنفکر بعد از رفتن قطبی، تیتر اولش «آخ! داشتیم می‌بردیم» است، آن هم در بازی‌ای که همه متوجه بودند که علی دایی شانس آورد که تیمش سه چهار گل نخورد. وقتی برای قطبی و دایی به یک اندازه می‌شود پیاز داغ روی جلد ریخت، دیگر چه فرقی می‌کند که این باشد و آن دیگری نباشد.

۵- واترگیت واقعی اما با رفتن قطبی اتفاق افتاد. رفتن قطبی افشای ماهیت فاسد و تغییرناپذیر فوتبال ایرانی بود. فوتبالی که نه در زمین فوتبال و سیستم‌ها و سکوی تماشاگران، که در چماق و سنگ اوباش اجیر شده فلان مربی اخراجی، اتفاق می‌افتد. ماهیت این فوتبال افشا می‌شود اما بهتر است با والیوم علی دایی و مساوی‌اش فعلا آرام بگیریم تا یادمان برود که این خانه روی آب است.

۶- وقتی خبر استعفای قطبی منتشر شد با دوستی رفتیم سر تمرین پرسپولیس. دل ِ ساده توقع داشت آنجا چهار تا آدم با صدای ضعیف افشین قطبی را تشویق کنند اما آن سی نفر حاضر درباره این حرف می‌زدند که خوب شد تیم ملی را به قطبی ندادند. همین علی دایی خوب است.

٧- برای فوتبال ایرانی علی دایی خوب که نه فوق‌العاده است. تماشای مصاحبه بهزاد کاویانی با علی دایی که در برنامه 90 پخش شد ، روشنگر است. وقتی مصاحبه‌گر با لحنی ترسیده سوال می‌پرسید و آخر هم از لحن مهاجم سرمربی در امان نماند و توهین شنید که سوال‌هایش بی‌ربط و چرت و پرت است. افشین قطبی نمی‌توانست ترش‌رو و مهاجم باشد؛ این قیمت گزاف ماندنش بود، پس نپرداخت و رفت.

٨- یک آدم خوش‌ذوق جملات قطبی درباره واژه مناقشه‌برانگیز Crazy را با ترانه Shine On You Crazy Diamond(بدرخش ای الماس دیوانه) پینک فلوید میکس می‌کند و روی سایتش می‌گذارد. حالا آن صحبت‌ها که برای فوتبال ایرانی و صاحبانش توهین‌آمیز بود، جوی کاملا متفاوت پیدا کرده. جوی اسطوره‌‌‌ای؛ چون قطبی حالا دیگر رفته.

٩. حالا البته اسطوره بد است. آدم‌های منطقی و جدی و خطکشی شده ، حواس‌شان به ما آدم‌های جوگیر است تا ثابت کنند قطبی اسطوره نبود . یک آدم معمولی بود مثل من و تو. این حرف را گوینده اخبار ورزشی تلویزیون در وبلاگش می‌نویسد. قطبی اسطوره نبود کسی مثل خود من بود. آدم‌های منطقی برعکس ادعایشان بیشتر از همه جوگیر هستند.
١٠- نمی‌دانم دیگران درباره قطبی چه فکر می‌کنند، حسابشان درباره او چیست و توقع‌شان تا کجا می‌رود. فقط می‌دانم برای ما که روی سکو بودیم ، مهم بود و هست که آن پائین چه کسی کنار زمین ایستاده. این را می‌دانم و خوب یادم مانده که بهترین و هیجان انگیزترین لحظات زندگی خنثی ما آدم‌های جوگیر زمانی بود که کسی به نام افشین قطبی کنار زمین ایستاده بود.

١١- افشین قطبی چیزهایی را به ما داد که آن اخبارگو و آنالیزور جدی و روزنامه‌ای تا صد سال دیگر هم نمی‌توانند به وجود بیاورند. آخر برای آنها که فرقی نمی‌کند. همه چیز را تحلیل می‌کنند، هر اسمی را با آب و تاب می‌خوانند. اما برای ما هواداران فرق می‌کند اسم چه کسی را فریاد بزنیم ، به خاطر وجود چه کسی هیجان‌زده بشویم و بالا و پائین بپریم.

١٢- افشین قطبی به میان آدم‌های ناراضی‌ای آمده بود که پرستیژ و ژست‌شان در نمایش این است که هیچ‌وقت هیچ‌چیزی راضی‌شان نمی‌کند. آنها همیشه دنبال ایرادند. در همین خاصیت منفی تعریف می‌شوند. برای آنها فرقی بین فیلم ده رقمی و پدرخوانده نیست. هیچ‌کدام راضی‌شان نمی‌کنند. از هر دو می‌توانند و باید ایراد بگیرند. آنها نه با علی دایی راضی می‌شوند نه با افشین قطبی. چیزی که آنها را راضی می‌کند ، ایراد گرفتن و نق زدن و منفی‌بافی‌ست.
١٣- نمی‌دانم آنهایی که روز بازي با سپاهان با هیجانی وصف ناپذیر از سر و کول هم بالا می‌رفتند، الان چه حالی دارند؟ آخر می‌دانید، مطمئنم برای آنها فرق می‌کند که چه کسی آن پائین ایستاده باشد. آنها هیچ‌وقت عادت نداشتند تا دقیقه ٩۶ روی سکوها بمانند اما آن روز برای مردی که- طبق یک آنالیز دقیق «کامل» نیست-آن پائین مطمئن ایستاده بود، منتظر ماندند.

١۴- این نبرد عقل و دل بود. که حالا برنده‌اش معلوم شده. دل شیر به عقل‌های شیطانی باخت. عقل‌های شیطانی؟ آقای واعظ آشتیانی روز یکشنبه ساعت ١٢:٣٠ در مصاحبه با رادیو جوان گفتند که روزنامه‌نگاران روحیه شیطان صفتی دارند. البته این خبر جایی منعکس نشد چون گوینده‌اش قطبی نبود اما چون حرف درستی است اینجا به آن ارجاع می‌دهیم. روح و عقل شیطان صفتی بر دل‌ شیر غلبه کرد. آدم‌های جدی و تحلیلگر بر آدم‌های جوگیر پیروز شدند.

۱۵-آن کسی که گفته از هر دست بدهی از همان دست هم می‌گیری شوخی کرده، شاید هم شرایط خیلی تغییر کرده. افشین قطبی که با انرژی و واژه‌های مثبتش به میدان آمده بود، چیزی به جز نفرت نگرفت. وقتی رفت سایتی، عکسی از شادی مردم در سال ۵۷ برای رفتن شاه را چاپ کرد اما به جای تیتر شاه رفت روی روزنامه کیهان آن سال‌ها، با کمک فتوشاپ تیتر زد قطبی رفت! سایت دیگری با شوری عجیب و رها شده برای حمید استیلی تیتر زد شیردل سرخ! بیا! دیگری درباره روابط شیطانی پشت پرده قطبی نوشت.چیزهایی از این دست بازخورد رفتارهای صادقانه و محترمانه قطبی بود. قطبی دست داد و مشت تحویل گرفت.

۱۶- حالا ما آدم‌های جوگیر هم عوض شدیم. افشین قطبی آخرین تیر ترکش احساسات و هیجان در این محیط افسرده و ساکن و راکد بود. آخرین کسی که می‌شد برای موفقیتش خوشحالی کرد. حالا ما هم به ارتش نفی می‌پیوندیم. می‌شویم آدم‌هایی که هیچ‌چیز راضی‌مان نمی‌کند. آدم‌هایی که با شکست خوردن دیگران شاد می‌شوند و در نفرت از دیگران معنای خود را پیدا می‌کنند.

۱۷- حالا ما از سکوی‌مان پايین می‌آییم، کنار گود می‌نشینیم و منتظر باخت علی دایی، حمید استیلی ، مرزبان و ... می‌مانیم تا با نفرت خوشحالی کنیم. ما هم وارد بازی آدم‌های ناراحت و ناراضی و عقده‌ای و نکبت‌زده می‌شویم. پای تحلیل‌های همیشه ناراضی امیر حاج رضایی می‌نشینیم ، اخبار ورزشی را با صدای مازیار ناظمی که هر اسمی را می‌خواند، دنبال می‌کنیم، از جنجال‌سازی‌ها و شیرین‌کاری‌های عادل فردوسی‌پور ذوق می‌کنیم که چطور دیگران را ضایع می‌کند، روی جلد دنیای فوتبال را تماشا می‌کنیم که باز عکسی از چشمک زدن یک مربی تازه است و نظریه‌ای درباره دلال و خبیث بودنش و حتما تحلیل‌های آقای فرزاد حبیب‌اللهی را می‌خوانیم تا مبادا یادمان برود که نباید جوگیر شویم.

۱۸- آهنگ بدرخش ای الماس دیوانه با میکس صدای افشین قطبی به پایان رسیده و آهنگی دیگری آغاز شده که خواننده‌اش با صدای گرفته و غمگین می‌خواند قصه، قصه‌ مردی‌ست که غرورش را رها نکرده.

۱۹- افشین قطبی غرورش را دو دستی نگه داشت وشبیه ما نشد و رفت اما ما آدم‌های بی‌غرور- از جوگیر تا منطقی و جدی- تحت همین شرایط ماندیم و تغییر نکردیم تا از عدم موفقیت یکدیگر خوشحال شویم و باخت کنار دستی‌مان معنی پیروز شدنمان باشد.

20- حالا روی آهنگ بعدی هستیم. گروه دورز که می‌نوازد و می‌خواند.
.The End
این پایان است.

 

 

hakkakmn@yahoo.com

از جبهه چه خبر؟

ديروز من از تو مي پرسيدم و امروز تو از من مي پرسي، ديروز وقتي قطار وارد ايستگاه شد چشمهايم بر روي پنجره هاي قطار دور مي زد و به دنبال تو مي گشت كه ناگهان دو تا دست ارتباط چشمهايم را با رديف شيشه هاي قطار قطع كرد،گر چه قطار و پنجره هاي رديف شده اش را نمي ديدم اما با احساس گرما و استشمام عطر آن دستها، پنجره يي را گشوده ديدم كه تو و بسياري ديگر از بچه هاي رزمنده در آنسوي پنجره بوديد، تو را ديدم كه پيكر غرق به خون احمد را بر دوش گرفته بودي، در حاليكه خودت مثل باغچه خانة ما غرق گلهاي قرمز بودي و از بدنت مثل باران بهاري قطره هاي قرمز رنگي مي چكيد كه به گمانم عرق روي آن گلها بود، به راستي، حسن چقدر قشنگ شده بودي، مثل اين بود كه احمد روي يك دسته گل بزرگ خوابيده و نسيمي نرم و بهاري هم آن گلها را نوازش مي دهد، بقيه بچه ها را مي ديدم كه غرق در خاك، اما خاكي كه از درونش جوانه هاي گل نمايان بود، قدري جلوتر رفتم و سرم را از پنجره بيرون بردم، به راستي تماشايي بود،‌ شور، عشق، هيجان در آنجا موج مي زد، يكي از بچه ها را ديدم بر روي سجاده اش زانو زده و دستهايش را به طرف آسمان بلند كرده و زير لب زمزمه يي دارد، با خودم گفتم حالا چه وقت نماز خواندن است، كه يك مرتبه ديدم سر به سجده برد و ديگر برنداشت، چشمم به بدنش افتاد ديدم پر از غنچه هاي گل قرمز است و آن شكوفه ها هر لحظه باز و بازتر مي شدند و عطرشان در فضا مي پيچيد، تازه مي فهميدم كه آن نماز براي چه بود، بله آن نماز رجعت بود، آخر در آنجا كسي فرصت اين را نداشت كه ديگري را از زير قرآن عبور دهد، به همين جهت هر يك با آياتي كه در نماز مي خواند خود رااز زير آيه هاي قرآن عبور مي داد و با عجله روانه سفر مي شد.
به راستي چه شور و غوغايي بود، چنان غرق آن پنجره شده بودم كه بطور كل تو را فراموش كرده بودم و از يادم رفته بود كه كجا هستم و براي چه آمده ام، كه به ناگاه دستها از روي چشمهايم كنار رفتند و آن پنجره از نظرم محو شد. برگشتم پشت سر و تو را ديدم، تو كه از بس منتظر عكس العمل من از بستن چشمهايم شده بودي حوصله ات سر رفته و خود بخود دستهايت را از روي چشمهايم برداشته بودي، تو را ديدم كه بجاي گلهاي قرمز گلهاي سفيد از بدنت روئيده بود، منظورم باندهاي سفيدي ست كه بر دست راست و دور سرت پيچيده شده بود، به راستي حسن، يادت هست كه بعد از مدتها همديگر را مي ديديم،‌چقدر آن لحظه شيرين بود و به يادماندني، اما تو نماندي بعد از چند هفته كه زخمهايت قدري بهبود يافتند، دوباره رفتي، باز با همان حال آمدي و دوباره رفتي و هر بار من به بدرقه و استقبالت مي آمدم ولي آن بار كه آمدي ديگر نرفتي، مي دانم چرا، چون تو هم مثل بسياري از بچه ها پايان مأموريت گرفته بودي و بقول معروف كفايت مذاكرات، فهميدم كه تو هم ارتقاع مسئوليت پيدا كرده و جزء آن بالائي ها شده يي، براي خودم افسوس خوردم، بدون رودربايستي بگويم از خودم بدم آمده بود آن قدر بد بوده ام كه بعد از سالها دوستي، ميان اين شهر شلوغ و هركي به هركي ولم كردي و رفتي و غاطي از ما بهترون شدي، حتي به من نگفتي كه دوستان جديد پيدا كردي و قصد داري مرا تنها بگذاري و با فرشته ها پرواز كني، چرا، گاه گاهي از عشق و عاشقي مي گفتي و اينكه عاشق شده يي،‌ اما من حرفت را جدي نمي گرفتم، حالا هم مي بيني با اينكه تو مرا تنها گذاشتي و رفتي، اما من ولكنت نيستم، و افسوس، تو كجا و ما كجا؟ تو اون بالا بالاها و ما اين پايين پايينها، تو با عرشيان مي پري و ما با خاكيان دمخوريم، تو با خورشيد همنشيني و ما ذرّه وار در ميان نور شما نشو و نمائي داريم.
اما خوشحالم كه بعد از سالها،‌ امروز سكوتت را شكستي و بلآخره ما را هم يك بار ديگر لايق شمردي و حرف زدي،‌ با من لب به سخن باز كردي و از آنچه ذهنت را مشغول كرده است سئوال كردي، آخه تو چرا اين سئوال را كردي؟ تو كه خودت همه چيز را مي داني و از آن بالا تمام وقايع رازير نظرداري پس چرا ازمن پرسيدي؟توكه مي داني من شاعرم و احساساتي و رقيق القلب، مگر تو خودت هميشه نمي گفتي شاعرها احساساتي و دل نازكند پس چرا؟ چرا با سئوالت دوباره آن روزها را به يادم آوردي و اشك مرا در آوردي؟ دوباره مرا به ياد پيكر غرق بخون و پرپر شده عباس انداختي، خاطره پيكر متلاشي شده جعفر و بدنهاي مثل گل پائيزي پرپر شدة بچه ها را دوباره به يادم آوردي، گرچه هيچوقت و هيچ زمان آن صحنه ها از خاطرم محو نمي شوند اما تو امروز داغ دلم را تازه كردي.
مي دانم، مي خواستي مرا تنبيه كني، مي خواستي با اين سئوال به من بفهماني خيلي بي لياقت بودم، اين را قبول دارم، اما خودت مي داني دست خودم نبود، تا جايي كه توانستم با شما همراه بودم ولي موانعي در سر راه بود كه مرا از شما جدا كرد، و حالا هم خودم شرمنده هستم، گفتم كه از خودم بدم مي آيد، اما چه مي شود كرد؟ بايد با تقدير ساخت، اصلاً مگر تو خودت هميشه نمي گفتي كه همه چيز دست خداست و هر چه او بخواهد همان مي شود؟ خود لياقت هم دست اوست، به يكي مي دهد و به يكي نمي دهد، راستي حسن،‌ مي خواهي يكي از شعرهاي بقول خودت، هپروتي ام را برايت بخوانم؟ خيلي خوب، باشد دم آخر كه خواستم بروم، فعلاً چون سئوال كردي جوابت را بدهم، چون جواب سئوال هم مثل جواب سلام واجب است، تو از من پرسيدي از جبهه چه خبر؟ همان سئوالي كه آن زمانها من از تو مي پرسيدم، در جواب بايد بگويم همان خبرهائي كه خودت اطلاع داري،‌ حالا هم جنگ است اما نه مثل آن زمان، كه بسيار دامنه اش گسترده تر است و تمام بروبچه ها را به خاك وخون كشيده اند، آه آه آه، حسن بچه هاي بسيج خيلي تنها هستند و دشمن با تمام توان به ميدان آمده است، آن زمان اگر يك صدّام بود با پشتيباني استكبارجهاني، حالا تماما‌خود استكبار جهاني، با مجهزترين سلاحها به ميدان آمده است. با ماهواره، با سي دي، با ويدئو، از همه مهمتر با اينترنت، راستي تو مي داني، اينترنت چي هست؟ اينترنت يك دستگاهي است كه از داخل منزل به تمام نقاط دنيا وصل مي شود و هر تصويري را كه بخواهند مي توانند از هر گوشه دنيا ببينند، ديگر لازم نيست مثل ماهواره آنتن بشقابي روي بام بگذارند و نيروهاي مبارزه با مفاسد بيايند و آن را جمع آوري كنند، راحت و آزاد هر چه را بخواهند از آن سر دنيا به سراغ جوانهاي پاك و بي آلايش ما مي فرستند، آنها را كه قلبهاشان مثل بلور است و از حيله هاي دشمن بي خبر، هدف قرار مي دهند؛آنها از توليد كنندگان و حاملان وتوزيع كننده هاي موادمخدر حمايت مي كنند و تعداد زيادي از جوانهاي عزيز و ساده لوح ما را هدف قرارداده وبه اين بلاي خانمان سوز مبتلا كرده اند؛‌ ! يادت هست آن زمانها محتواي سرودها و شعرها چه بود؟ و سرودهايي كه از راديو و تلويزيون پخش مي شدند چقدر حماسي و معنوي بودند؟ اما حالا ! بعضي از جوانها كم سواد و نا آشنا به فرهنگ جبهه و شهادت و بي اطلاع از حيله هاي دشمن و بي توجه به خطرهاي آنان، توي ماشين هايشان نوارهاي موسيقي مبتذل با صداي خواننده هاي زن مي گذارندوبااين كارشان بدون اينكه متوحه باشند به اهداف دشمنان اسلام كمك ميكنند،يابهتربگويم آلت دست دشمن شده اند مثل آن زمان كه دشمن دركشورمان ستون پنجم داشت، حالا هم اينها ندانسته وبيخبرازهمه چيزوهمه جا ستون پنجم دشمن شده اند.
حسن جان، معذرت مي خواهم مثل اينكه خيلي داغ كردم، نمي خواستم ناراحتت كنم، چون سئوال كردي خواستم توضيح مختصري داده باشم.
اما بهت بگم بچه هاي بسيجي هم مردانه مثل همان زمان با دشمن مي جنگند، گرچه دست شان خالي است باز مثل اوايل جنگ با امكانات و سلاحهاي ابتدايي به مقابله با پيشرفته ترين سلاحهاي دشمن مي پردازند با همين خودكار و كاغذ كاهي ساخت كشور خودمان پشت استكبار را خم كرده اند و او را دچار جنون و پرت و پلاگويي نموده اند، الحق و والانصاف كه بچه بسيجي ها از هيچ كوششي فروگذار نكرده و نمي كنند، حسن جان به بچه هاي ديگر هم بگو خيالتان راحت باشد، تا يك نفر بسيجي در اين كشور هست دشمنان راه به جايي نخواهند برد و تا شما از آن بالا با دعاهايتان از ما حمايت مي كنيد، ما پيروز هستيم. انشاالله

خوب اين هفته زيادحرف زدم و سرت را درد آوردم آخه دلم خيلي گرفته بود،‌ ديگر وقت رفتن است تا هفته يي ديگر و پنجشنبه اي ديگر خدانگهدار.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن روي اين لينک کليک کنيد.

  • دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2008  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

3 آذر / 23 نوامبر/ 24 ذيقعده

Mobin_s2004@yahoo.com
3 آذر ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
با فرار خسرو پرويز و در پي آن رويداد هاي ديگر مسير تاريخ جهان يك بار ديگر تغيير كرد

تصوير خسرو پرويز بر سكه نقره اش

خسرو پرويز هنوز بر جاي پدر ننشسته بود كه وارث دشواري هاي او و ضديت ژنرال بهرام چوبين شد كه با شاه متوفا درگيري پيدا كرده بود. خسرو پرويز كه در تاريخ عمومي (جهان) به خسرو دوم معروف است چون ياراي ايستادگي در برابر ژنرال بهرام (از مردم «ري»)را نداشت 23 نوامبر سال 589 ميلادي به قسطنطنيه فرار كرد تا از موريس امپراتور روم شرقي كمك بخواهد.
     موريس كه در انتظار چنين فرصتي بود يك سپاه كامل در اختيار خسرو دوم قرار داد و اين سپاه با كمك هواداران داخلي خسرو، در جنگ سال 591 ميلادي بهرام را شكست و به شمال خاوري ايران فراري دادند و خسرو دوم بر تخت نشست. موريس كه بهترين سپاه خود را همراه خسرو دوم كرده بود از عهده اقوام «آوار» كه به قلمرو وي تعرض كرده بودند بر نيامد و با شورش نظاميان پادگان قسطنطنيه رو به رو و 27 نوامبر سال 602 ميلادي هنگام فرار به سوي تيسفون براي گرفتن كمك از خسرو كشته شد و فوكاس بر جاي او نشست. با مرگ موريس، خسرو پرويز نه تنها از زير بار تعهداتي كه در قبال كمك موريس به او سپرده بود بيرون آمد بلكه به اجراي طرح هاي خود كه رساندن قلمرو ايران به زمان داريوش بزرگ بود افتاد و كشته شدن موريس را بهانه قرار داد و در سال 605 ميلادي به خونخواهي او از دو سوي قلمرو روم را مورد حمله قرار داد و آناتولي را تا دروازه هاي قسطنطنيه (استانبول) و سوريه و فلسطين را تصرف و «شهربراز» ژنرال مشهور ايران را مامور تصرف مصر كرد كه وي موفق به اين كار شد و اسكندريه تصرف كرد. اين پيشروي كه جهان آن زمان را دچار شگفتي كرده بود سبب شد كه هراكليوس يك حاكم محلي روم در شمال آفريقا بر فوكاس شورش كند و از افريقا به قسطنطنيه برود و فوكاس را بگيرد و اعدام كند. انتقال صليب اصل كه مسيح با آن مصلوب شده بود از سوي نيروهاي ايراني فاتح اورشليم (بيت المقدس) به تيسفون، باعث خشم مسيحيان جهان شده بود و هراكليوس از اين احساس استفاده كرد و با ذوب كردن طلا هاي كليسا ها و ضرب سكه، خزانه خود را پر كرد و به جمع آوري سرباز دست زد و با پرداخت پول و دادن انواع وعده، اقوام خزر را كه هنوز پراكنده نشده بودند با خود همدست كرد و در سال 622 ميلادي به سوي ايران به حركت در آمد و اين سال مصادف با هجرت پيغمبر اسلام (ص) از مكه به مدينه بود. در جنگ 9 دسامبر سال 622 ميلادي، ارتش خسته ايران پس ازآن همه فتوحات، از هراكليوس شكست خورد و به تيسفون عقب نشيني كرد. بزرگان كشور كه نيروهاي رومي را نه چندان دور از دروازه هاي شهر ديدند و از سوي ديگر از خسرو پرويز كه يك ژنرال ايران را اعدام و چند ژنرال ديگر را رنجانده و فراري داده و يا خانه نشين كرده بود بيزار شده بودند او را گرفته و به زندان افكندند و پسرش را به نام قباد دوم بر جايش نشاندند كه چهار روز بعد خسرو در زندان كشته شد و اين بود آغاز پايان كار امپراتوري1200 ساله ايران باستان. قباد دوم بادادن امتياز هاي فراوان از جمله دست كشيدن از سوريه و فلسطين و حتي بخشي از شمال غربي عراق و پس دادن صليب اصل، صلح را از هراكليوس خريداري كرد.
    اين جنگها هر دو امپراتوري را شديدا تضعيف كرد، به گونه اي كه ارتش ايران درجنگ سال 637 (قادسيه) از اعراب مسلمان كه از لحاظ شمار، كمتر و تجهيزات و تداركات كامل هم نداشتند شكست خورد و طولي نكشيد كه اين امپراتوري از ميان رفت و يك سال پس از قادسيه، رومي ها هم از اعراب مسلمان شكست خوردند و آن چه را كه از ايران گرفته بودند از جمله فلسطين و سوريه را از دست دادند و به تدريج قلمرو آنها محدود به اطراف قسطنطنيه شد و برجاي اين دو امپراطوري نيرومند، امپراتوري اسلامي قرار گرفت (امپراتوري عثماني بعدا جانشين روم شرقي شد). روم تا اواسط قرن 19 كه ايتالياي متحد به وجود آمد، استقلال و تماميت نداشت، اما ايرانيان خيلي زود با يك رشته كوششهاي فوق العاده ميهن دوستانه استقلال وطن را به دست آوردند و زبان و فرهنگ خود را زنده كردند و بعد از غائله مغولها و تاتارها بار ديگر امپراتوريشان را تشكيل دادند كه در قرن 19 قرباني مطامع استعمار اروپايي ها و رقابت هاي آنها شدند و به علت نداشتن رجال وطندوست و آگاه، سرزمين مان كوچك شده است.
    در همين قرن 20 با رويدادهاي مشابهي سه بار مسير تاريخ عمومي عوض شده است ؛ پس از جنگ اول و بعداز جنگ دوم جهاني و در سالهاي 1989 تا 1991 بدون جنگ، با انحلال پيمان ورشو و شوروي. شتاب تغيير مسير تاريخ نسبت به گذشته اينك سريعتر شده است و با كوچكترين حركت نادرست همه چيز تغيير خواهد كرد و به همين دليل سران دولتها اينك هركدام داراي چند مشاور تاريخدان شده اند تا مانع اشتباهاتي از اين دست شوند و ....

 

روزي كه درويش خان يكي از پدران موسيقي معاصر ايران فوت شد

درويش خان

غلامحسين درويش (درويش خان) از پدران موسيقي معاصر ايران 22 نوامبر سال 1926 (يكم آذر 1305 خورشيدي) در يك رويداد رانندگي در خيابان اميريه تهران مجروح و چند ساعت بعد پس از انتقال به بيمارستان درگذشت. وي هنگام وفات 54 ساله بود.
    درويش خان موسيقي را در دارالفنون تحصيل كرده بود و نه تنها يك نوازنده تار و سه تار بود بلكه دستگاههاي موسيقي سنتي ايران را به هفت دستگاه تبديل كرد و آهنگهاي فراوان ساخت كه 22 آهنگ آن به جاي مانده است. درويش خان در عين حال يك تكنواز هنرمند بود و بيش از دستگاههاي ديگر به «ماهور» علاقه داشت.
     وي از نخستين كساني است كه در ايران كلاس آموزش موسيقي داير كرد و شماري از نامداران موسيقي ايراني شاگردان او بوده اند.

 

مصوبه خريد نسخه اصل «صورتجلسه انتخاب نادر به شاهي ايران در اجتماع دشت مغان» براي موزه ملي، به هر بها

در اين روز در سال 1331 شوراي وزيران به رياست دكتر مصدق تصويب كرد كه دولت مكلف است به هر بها، نسخه اصل صورتجلسه انتخاب نادر شاه افشار به پادشاهي ايران در سال 1735 (1148 هجري قمري) از سوي نمايندگان ولايات و بزرگان كشور در اجتماع دشت مغان را خريداري كند و به موزه ايران باستان (ملي) بسپارد.
     پاي اين سند مهر و امضاي نمايندگان 35 گانه ولايات و برجستگان كشور وجود دارد و ميرزاي قزويني عبارت «الخير في ما وقع» را كه نشانه ارقام 1148 (تاريخ انجام راي گيري در مغان) بود به دست داده بود كه قرار شده بود بر يك طرف سكه رسمي قرار گيرد و در طرف ديگر سكه عبارت «نادر ايران زمين».
     در پي مصوبه دولت، اصل صورتجلسه انتخاب نادر شاه كه در اختيار «محمد دانش بزرگ نيا» بود ابتياع شد. وي آن را كه در ساختماني در خراسان به دست آمده بود خريداري كرده بود و دلالان عتيقه و موزه هاي لندن و نيويورك درصدد خريد آن بودند كه دولت متوجه شد و مصوبه فوري شوراي وزيران هم به همين سبب بود. از اين صورتجلسه كه ترجمه متن آن در تاريخ دمكراسي جهان آمده است دو نسخه تهيه شده بود. اين ترجمه از متن ارمني بوده است كه نماينده ارمنستان در اجتماع دشت مغان آن را براي خود و اطلاع ارمنيان (در آن زمان اتباع دولت ايران) تهيه كرده بود.

 

 آغاز انتشار روزنامه مجلس در هشت صفحه و با چاپ سربي

3 آذر 1285 - انتشار روزنامه مجلس در هشت صفحه و با چاپ سربي آغاز شد. روزنامه مجلس افزون بر درج اخبار داخلي و خارجي كليه‏ها مذاكرات مجلس شوراي ملي را هم منعكس مي‏كرد و هر هفته چهار شماره از اين روزنامه منتشر مي‏شد. سردبيري روزنامه مجلس را اديب الممالك فراهاني به عهده داشت و مظفرالدين شاه مديريت روزنامه مجلس را به سيد محمد صادق طباطبايي و امتياز آن را به ميرزا محسن مجتهد واگذار كرده بود.

 

درگذشت آيت الله ميرزا محمد علي شاه آبادي

3 آذر 1328 - درگذشت آيت الله ميرزا محمد علي شاه آبادي
در سال 1291 قمري در محله حسين آباد اصفهان در خانه آيت الله ميرزا جواد بيدآبادي طفلي پا به عرصه وجود نهاد كه او را محمد علي ناميدند. او مقدمات علوم را نزد پدر خود كه فقيهي وارسته بود آموخت و سپس در كلاس درس برادر بزرگترش شيخ احمد مجتهد كه يكي از اساتيد معروف آن روز اصفهان بود حاضر شد و در 10 سالگي در كلاس درس آيت الله ميرزا هاشم خوانساري نويسنده كتاب مباني الاصول شركت نمود در سال 1304 قمري به تهران آمده و فقه و اصول را نزد آيت الله ميرزا حسن آشتياني آموخت. وي نخستين سالهاي بلوغ را پشت سرمي گذاشت كه در كلاس درس عرفان نشست و در هجدهمين سال عمر خود به درجه اجتهاد نائل آمد. سپس عازم نجف گرديدو با شور و شوقي وصف ناپذير در درسهاي آخوند خراساني ، آيت الله شيخ فتح الله شريعت (شيخ الشريعه) ، آيت الله ميرزا محمد حسن خليلي و آيت الله محمد تقي شيرازي حاضر شد. آيـــت حــق شــاه آبــادي بعد از هشت سال اقامت در عراق به ايران بازگشت و در تهران در خيابان شاه آباد(جمهوري اسلامي كنوني) ساكن و از اين رو به شاه آبادي معروف گرديد آن بزرگوار مدت 17 سال در تهران اقامت داشت و در سال 1347 قمري راهي شهر مقدس قم شد و به تعليم و تربيت طلاب علوم ديني پرداخت. از جمله شاگردان ايشان حضرت آيت الله العظمي امام خميني(ره) و آيت الله العظمي سيد شهاب الدين نجفي(ره) بوده اند. امــــام خميني (ره) به آيت الله شاه آبادي بسيار علاقه داشتند تا آنجا كه هرگاه از ايشان نامي به ميان مي آوردند ، مي فرمود:روحي له الفداء«جانم فداي او باد» اين مطلب در كتابهاي امام بخصوص در كتابهاي عرفاني ايشان كاملاً مشهود است . آيت الله شاه آبادي بعد از 7 سال اقامت در قم مجدداً در سال 1354 قمري به تهران مراجعت و به ترويج دين و تدريس فقه و اصول پرداختند و نيز مباني علمي خويش را به رشته تحرير درآوردند كه از جمله آثار ايشـــان : شــذرات المعــارف 2 ـ رشحات البحار 3 ـ مفتاح السعاده في احكام العباده 4 ـ حاشيه نجاه العباد 5 ـ منازل السالكين 6 ـ‌ حاشيه كفايـه الاصول آخوند خراساني 7 ـ حاشيه فصول الاصول 8 ـ رساله العقل و الجهل، مي باشد. در زمان حكومت رضا خان يكي از مهمترين اقدامات آيت الله شاه آبادي مبارزه با ظلم ستم شاهي وي بود . چنانكه امام (ره) مي فرمايند: مرحوم آيت الله شاه آبادي علاوه بر آن كه يك فقيه و عارف كامل بودند يك مبارز به تمام معنا هم بودند. سرانجام در سال 1328 شمسي( سوم صفر 1369 قمري) بعد از هفتاد و هشت سال عمر پر بركت روح وي به ملكوت اعلي پيوست و پيكر پاك او با تشيع هزاران نفر از مؤمنين به شهرري منتقل و در رواقابوالفتوح رازي به خاك سپرده شد.

 

وقايع ابتدای انقلاب و دفاع مقدس در چنين روزي

03/09/59
جبهه جنوبي : اجراي آتش در سوسنگرد از نزديكي شهر ـ گلوله باران شديد آبادان .

جبهه مياني : نتيجه عمليات در سومار ( استقرار در 5/2 كيلومتري شهر ، انهدام طرفين ) ـ آتش توپخانه بر روي گيلان غرب .

جبهه شمالي : درگيري در جلديان ـ حضور افسران عراقي با پوشش فراهم شده توسط ضدانقلاب در اشنويه .

عمليات هوايي دشمن و خودي .

گفتگوي رئيس مجلس ( آقاي رفسنجاني ) با رئيس شوراي رهبري قومي بعث سوريه ، همزمان با اجلاس سران عرب .

ياسر عرفات : صدام حسين چيزي بيش از آنچه در موافقت نامه هاي بين دو كشور امضاء شده نميخواهد .

دو گزارش از تأثير جنگ در بغداد و تهران در تايم : " بغداد ، بيكاري و حمله هوايي " و " تهران ، هواي لطيف تر و سوخت كمتر . "

03/09/63
ايجاد تغييرات در نرخ بيمه كشتيها بهوسيله بيمه لويدز به دنبال توقف حملات عراق به كشتيها؛

گزارش مجله تايم از احتمال حملات جديد عراق به كشتيها با تحويل 28 جنگنده ميراژ فرانسوي و مجهز به موشك اگزوست به عراق درگيري خودي با دمكرات در حوالي سقز و گزارشاتي از تردد و تحركات نيروهاي ضدانقلاب و اشرار در غرب كشور و در مرز ايران با عراق و تركيه؛

ادامه جريان تسليميها گزارش هفته نامه ژون آفريك از همكاري گسترده عربستان و امريكا در زمينه كسب اطلاعات و كنترل تحركات دريايي و آسمان خليج فارس عليه ايران مذاكرات وزراي خارجه ايران و چين در خصوص مناسبات دوجانبه و مسائل مورد علاقه طرفين.

مهمترين اهداف ايران در اين زمينه: تأمين اقلام استراتژيك، توسعه فضاي مانور سياست خارجي و گشايش تنگناهاي اقتصادي.

سخنان رياست جمهور و نخست وزير در پاسخ به اظهارات كميته صليب سرخ - ارائه اسناد مربوط به درگيري در اردوگاه گرگان به رايزنان مطبوعاتي سفارتخانه ها و رسانه هاي داخلي و خارجي توسط ستاد تبليغات جنگ.

گزارشي از آزار و شكنجه اسراي ايراني در عراق و سكوت سازمان صليبسرخ؛ گزارش بيبيسي از اطلاعيه صليب سرخ كه نشان دهنده حساسيتهاي موجود نسبت به ايجاد آگاهي اسلامي در اسراي عراقي است.

سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني در سمينار فرماندهان پايگاهها و ردههاي مقاومت بسيجي كه به مناسبت هفته بسيجي تشكيل شده است: ما از هر جهت آماده ايم تا كار جنگ را يكسره كنيم.

سخنان محسن رضايي در مورد اعزام نيروها و سازماندهي ارتش بيست ميليوني به عنوان يكي از وظايف اصلي سپاه.

مطلبي از مجله تايم چاپ امريكا از اوضاع داخلي ايران و عراق: نشانه هايي از صدمات اختلافات داخلي در عراق و نيز اقدامات دولت ايران براي جلب رضايت مردم با توجه به شرايط اقتصادي دوران جنگ تلفنگرام فرماندهي كميته انقلاب اسلامي به فرماندهي كل سپاه به دنبال جلوگيري از تجمعي از عنوان حزبالله عليه منكرات در روز گذشته كه در پيامد آن احتمال اخلال يا تظاهرات و تحصن در پادگان وليعصر داده شده است

نزديكي ساف به مصر، عراق و اردن و دور شدن از ايران و سوريه و سخنان عرفات در تأييد اين برداشت همراه با پارهاي مخالفتها با نظرات ملك حسين.

منع عراق از كاربرد سلاح‌هاي شيميايي در قعطنامه كميته سياسي پانزدهمين اجلاس وزراي خارجه سازمان كنفرانس اسلامي
 

Mobin_s2004@yahoo.com
23 نوامبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
نخستين موشك با سوخت مايع

برخلاف تصور عمومي نخستين موشك كه با سوخت مايع حركت مي كرد 23 نوامبر سال 1933 به دست دانشمندان شوروي ساخته و آزمايش شد ؛ درست ده سال پيش از اين كه آلماني ها موشك بسازند.
     در شوروي آن زمان كه از انقلاب بلشويكي 1917 فاصله اي زياد نگرفته بود ، به كساني كه اختراع و اكتشاف مي كردند و از خود خلاقيت نشان مي دادند و يا اين كه بازده بيشتري داشتند و نسبت به همنوع فداكاري از خود نشان مي دادند عنوان « قهرمان سوسياليست » ، « قهرمان خلق » و مدال مربوط داده مي شد كه دلگرمي و تشويق بزرگي بود و در همه ايجاد انگيزه به پيشبرد جامعه و خدمت عمومي مي كرد كه از دهه 1970 اين تشويق هم كه دريك جامعه سوسياليستي كليد بسياري از پيشرفتهاست به تدريج به صورت تشريفات و غير واقعي (پاتي بازي و تحت تاثير توصيه) در آمد و اهميت خودرا از دست داد . در جوامع غير سوسياليستي ، عمدتا «پول » مشوق خلاقيت است .

برخي ديگر از رويدادهاي 23 نوامبر

  • 0:   امپراتوري سوئد تجزيه و مناطقي از آن به لهستان ، دانمارك و امير نشين ساكسوني آلمان داده شد.
        

  • 1783:   در لندن اعلام شد كه در پي پيروزي انقلاب استقلال آمريكا تا آن روز، بيش از يكصد هزار تن از مهاجران انگليسي ساكن مهاجر نشينان 13 گانه كه وفادار به كشور مادري بودند به خاك انگلستان بازگشته و يا به مهاجر نشين كانادا نقل مكان كرده اند.

  • 1930:   اليجاه محمد در ديترويت آمريكا جمعيت «ملت مسلمان» را تاسيس كرد.
        

  • 1971:   جمهوري توده اي چين بركرسي خود در شوراي امنيت نشست .
        

  • 1980:   ارزش طلا به بالاترين سطح خود يعني هر اونس850 دلار رسيد . چند سا ل پيش از آن هر اونس 161 دلار بود.

  • 1980:   يك رشته زمين لرزه در جنوب ايتاليا، بيش از چهار هزار و هشتصد تن از ساكنان منطقه را بي جان ساخت.

  • 1985:   كماندوهاي مصري در فرودگاه «مالت» به يك هواپيماي مسافربر ربوده شده مصري حمله بردند تا مسافران را نجات دهند كه در زد و خورد آنان و هواپيماربايان 60 تن و بسياري از ايشان مسافران هواپيما كشته شدند.

  • 1996:   يك هواپيماي ربوده شده اتيوپيايي به علت تمام كردن بنزين در آبهاي اقيانوس هند، در كنار ساحل جزيره اصلي از مجمع الجزاير «كومور» فرود آمد كه 127 تن از سرنشينان آن كشته شدند.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    24 ذيقعده هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

    درگذشت « ابوالحسن علي بن مسلم سُلَّمي» مشهوربه ابن سُهروردي و ملقّب به جَمالُ الاِسلام

    24 ذي القعده 553 - «ابوالحسن علي بن مسلم سُلَّمي» مشهوربه ابن سُهروردي و ملقّب به جَمالُ الاِسلام فقيه و رياضيدان قرن ششم هجري قمري ديده ازجهان فروبست. او دانشمند اصولي، فقيه، مفسّر و استاد علم فرائض بود. درعلم رياضي نيزدانشمندي متبحّربشمارمي‎رفت. ازاين رو عمده تأليفاتي كه ازوي بجاي مانده دررياضي است كه ازآن جمله است «اَلمُقَدَّمَةُالكافيَّة في اُصولِ الجَبرو المُقابِلة »نسخه خطي ازاين كتاب موجود است.

     

     درگذشت مظفرالدّين شاه قاجار

    24 ذي القعده 1324 - مظفرالدّين شاه قاجارازدنيا رفت. او پسرچهارم ناصرالدّين شاه بود و در5 سالگي به وليعهدي انتخاب شد. او مدت 40سال حاكم آذربايجان بود و بعد ازمر گ ناصرالدين شاه به سلطنت رسيد. مظفرالدين ميرزا مردي ساده لوح، ضعيفُ النَّفس و ازسياست كاملاً بي اطلاع بود. دردوران حكومتش ظلم و جور برسراسرايران حاكم بود و بسياري ازمنابع حياتي كشور درمقابل دريافت وام ازبيگانگان به آنان واگذارشد. او درچند سفري كه به اروپا كرد قرضهاي بسياري به جاي گذاشت و براي تأمين مخارج اين سفرها دوبارازروسها تقاضاي وام كرد و درمقابل عوايد گمرك و شيلات شمال را به آنان واگذاركرد. درمقابل اخذ وام ازانگلستان نيزعوايد گمرك جنوب را دراختيارآنان گذاشت. بدين ترتيب كشوربه فقرو فلاكت دچارشد. مهمترين اقدام اين شاه قاجاردردوران حكومتش امضاي فرمان مشروطيت بود كه تحت فشارآزاديخواهان انجام گرفت. او درآخرين روزهاي حياتش يعني در14ذيقعده سال1324هجري قمري 51اصل ازقانون اساسي را كه مجلس تهيه و تنظيم كرده بود امضا كرد و چند روز بعد درتهران ازدنيا رفت.

     

     

     

     

     Ãاطلاعات روزانه

     

    آب و هوا

    تهران

    8
    16

    اهواز

    17
    27

    تبريز

    2
    13

    شيراز

    6
    21

    مشهد

    4
    17

    بندرعباس

    17
    28

    کرمان

    4
    22

    اصفهان

    3
    18

    يزد

    10
    22

    کرمانشاه

    4
    16

    اراک

    4
    13

    رشت

    10
    18

    دبی

    21
    28


     

    نرخ  ارز، سکه و طلا در بازار آزاد

    1290 تومان
    1029 تومان
    1550 تومان
    1050 تومان
    276 تومان
    283 تومان

    يورو اروپا:
    دلار آمريکا:
    پوند انگليس:
    يکصد ين ژاپن:
    ريال عربستان:
    درهم امارات:

    227000 تومان
    96000 تومان
    50000 تومان
    189000 تومان

    يک بهار آزادی:
    نيم بهار آزادی:
    ربع بهار آزادی:
    طرح جديد:


     

    اوقات شرعی (به افق تهران)

    اذان صبح : 05:18
    طلوع خورشيد : 06:48
    اذان ظهر : 11:50
    غروب خورشيد : 16:53
    اذان مغرب : 17:14
    نيمه شب شرعي : 23:06
     

     

     

     

     

     

    Ãهديه روزانه

    دانلود مجلات و کتب خارجي

    IEEE Communications
    ماه نوامبر

    جديدترين شماره از ماهنامه
    IEEE Communications

    تاریخ انتشار: نوامبر 2008
    تعداد صفحات مجله: 180
    حجم فایل: 10 مگابايت


    لينک دانلود مستقيم

    رمز فايل: www.mobin-group.com

    براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.



     

     

     

     

     

     

    Ãتکنولوژي روزانه

    سری جدید گوشی های سونی اریکسون با مدل G705 تا اوایل سال 2009 به بازار عرضه خواهد شد 

    چند وقت پیش منتظر محصول جدید سونی اریکسون بودیم. شایعات زیاد بود و حرف و حدیث های زیادی از قابلیت های مدل جدید و قیمت آن به گوش می رسید. همین چند ساعت پیش بود که بالاخره از محصول جدید گوشی سونی اریکسون با مدل G705 پرده بر داری شد. معرفی میکنم:
    G705 با صفحه نمایشگر 2.4 اینچی که به صورت لغزنده از روی صفحه کلید شماره گیرش کنار می رود قرار است در دستانمان جای گیرد. از ویژگی های این محصول می توان به پشتیبانی از شبکه های بی سیمی نظیر WiFi و مجهز بودن به GPS به همراه نقشه های Google map جهت استفاده بر روی سیستم عامل های تلفن همراه اشاره کرد.
    دارندگان می توانند جهت استفاده از بستر های مخابراتی از باند هایGSM/GPRS/EDGE 850/900/1800/1900 استفاده کنند.حجم حافظه داخلی این مدل 1 گیگا بایت و از نوع M2 memory در نظر گرفته شده.
    از امکانات جانبی دیگر این مدل می توان به FM tuner داخلی جهت استفاده از فرکانس های رادیویی دلخواه و همچنین امکانات تحت وبی نظیر RSS Reader   و HTML Browser نام برد.در ضمن لنز 3.2 مگا پیکسلی هم می تواند گالری زیبایی از لحظات به یاد ماندنی تان ایجاد کند.
    همین! ای کاش از قیمت هم خبری داشتم تا برایتان بگویم.باید صبر داشته باشید و تا اوایل سال 2009 تحمل کنید.

    اطلاعات بیشتر

    پخش کننده های جدید اپل:
    iPod nano 4G و iPod Touch 2.0

    دیشب شرکت اپل در یک کنفرانس خبری محصولات جدید خود را معرفی کرد. iPod nano 4G پخش کننده جدید موسیقی این شرکت است که دیشب رسما معرفی شد. این وسیله که در واقع نسل چهارم از سری آی پاد محسوب میشود باریک ترین آی پاد در میان اعضای خانواده خود است و با حافظه 8 و 16 گیگابایت عرضه خواهد شد.
    آی پاد نانو نسل چهارم در 9 رنگ مختلف ارایه میشود. صفحه نمایش آن کمی بزرگ تر شده و به 2 اینچ ارتقا یافته است و دارای طول عمر باطری 24 ساعت برای موسیقی و 4 ساعت برای پخش ویدیو است.
    سیستم لیست موسیقی هوشمند جدید هم از امکانات اضافه شده به آی پاد جدید اپل است.
    نکته ای که آقای جابز در کنفرانس دیشب بر روی آن تاکید داشت، قابل بازیافت بودن آی پاد جدید است. به گفته آقای جابز در ساخت این آی پاد از پی وی سی استفاده نشده و شیشه به کار رفته در آی پاد نیز فاقد آرسنیک است.
    iPod nano 4G با قیمت 149 دلار برای مدل 8 گیگابایتی و 199 دلار برای مدل 16 گیگابایتی فروخته خواهد شد.
    در کنفرانس دیشب آی پاد تاچ جدیدی هم معرفی شد. آی پاد تاچ پخش کننده موسیقی اپل است که کاملا شبیه آیفون ساخته شده است. iPod touch 2.0 نسبت به مدل قبلی نازک تر و با پشتی آلومینیومی عرضه میشود.
    دکمه جدید کنترل صدا و اسپیکر داخلی جدید از امکانات اضافه شده محسوب میشوند.
    امکان جالب دیگر اضافه شدن یک رسیور Nike+ است. از طریق این رسیور هنگام دویدن سرعت و مسافت طی شده بر روی آی پاد تاچ نمایش داده میشود. البته برای استفاده از این رسیور باید کفش مخصوص نایک را هم داشته باشید.
    طول عمر باطری آی پاد تاچ نسخه دوم به 36 ساعت در حالت پخش موسیقی و 6 ساعت برای پخش ویدیو افزایش پیدا کرده است.
    چه خبر از قیمت؟ 199 دلار برای 8 گیگابایتی  
    299 دلار برای 16 گیگابایتی  
    و 399 دلار برای مدل 32 گیگابایتی

    منبع
     

     

     

     

     

     

     Ãکتاب روزانه


    دين و اقتصاد


    نويسنده: ‌حسين واعظى نيا

    معرفی کتاب:
    مطالعة نظام هاي اقتصادي نشان مي دهد كه شناخت درست آن ها بر شناخت دقيق مباني فكري و فلسفي شكل دهندة آن ها متوقف است، و مهم ترين موضوع تأثيرگذار بر اهداف، اصول و چارچوب هاي نظام هاي اقتصادي، نگرش مكاتب گوناگون به بحث دين و قلمرو آن است.
    نظريه پردازان سوسياليسم با اعتقاد به فلسفة ماترياليسم، خدا و دين را انكار كرده اند؛ در نتيجه، در طر احي نظام اقتصادي، جايگاهي براي آموزه هاي الاهي قائل نيستند. نظريه پردازان اقتصاد سرمايه داري با اعتقاد به فلسفة دئيسم، نقش خداوند را در خالقيت او منحصر كرده، آموزه هاي پيامبران را به حوزة اخلاق و معنويت مربوط دانستند؛ در نتيجه، آنان نيز در طر احي نظام سرمايه داري، نقشي براي دين و تعاليم الاهي قائل نشدند.
    انديشه وران مسلمان در مواجهه با پرسش رابطة دين و اقتصاد، به چهار گروه تقسيم مي شوند: گروه نخست، آموزه هاي ديني را در آشنايي انسان ها با خدا و آخرت منحصر دانسته، پرداختن خدا و پيامبر به آموزه هاي دنيايي را كاري لغو و دور از شأن مي دانند. گروه دوم، هدف اصلي دين را تبيين سعادت آخرتي انسان دانسته، معتقدند: دنيا به آن اندازه كه به كار سعادت آخرتي مربوط مي شود، مورد توجه دين است. اين دو گروه، در طر احي نظام هاي اجتماعي، از جمله اقتصاد، عقل و دانش بشري را كافي، و خود را از آموزه هاي انبيا بي نياز مي دانند. گروه سوم، هدف دين را سعادت دنيا و آخرت انسان ها برشمرده، و به تبع آن، تعاليم پيامبران را شامل دنيا و آخرت هر دو مي دانند و معتقدند: در طر احي نظام اقتصادي، بايد اهداف، اصول و چارچوب هاي اساسي را با توجه به آموزه هاي ديني تعريف كرد، و سرانجام، گروه چهارم، دين را متكفل پاسخگويي هر حركت اجتماعي و اقتصادي دانسته، در هر طرح و برنامه اي دنبال آيه و حديث مي گردند. در اين نوشتار، با نقد و بررسي ديدگاه هاي انديشه وران مسلمان، رابطة منطقي دين با نظام هاي اجتماعي به ويژه اقتصاد را تبيين كرده، نشان مي دهيم كه ديدگاه سوم، ديدگاهي حق و قابل قبول است.
    فهرست مطالب کتاب به شرح زیر است:
    دين در مكاتب غرب و تأثير آن در نظام هاي اقتصادي
    دين در تفكر روشنفكران مسلمان
    ديدگاه نخست: آخرت و خدا هدف بعثت انبيا
    ديدگاه دوم: دنيا در حد ضرورت
    ديدگاه سوم: نيازمندي بشر به آموزه هاي برتر
    برهان اول: كمال انسان در گرو تعاليم پيامبران
    برهان دوم: عدالت اجتماعي، نيازمند آموزه هاي پيامبران
    برهان سوم: وحي، حامي عقل و تجربة انسان
    ديدگاه چهارم: وحي، بيانگر همة حقايق


    دانلود کتاب:
    لينک دانلود  (نسخه الکترونيکي با حجم کمتر از يک مگابايت)
    براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
     

     

     

     

     

     

    Ãطنز روزانه

    هفت‌آسمان مجاز فرهنگ و هنر (42)

    جلال سمیعی


    هفته‌ای كه گذشت، هفته‌ی پر دود و گدازی‌ بود و سوختن یك سینما، دو هقته‌نامه و آمار مطالعات تهرانی از عمیق‌ترین و سوزاننده‌ترین اخبار فرهنگی و هنری بودند. خودمان را كنترل می‌كنیم و برخی خبرها را مرور می‌كنیم.


    یكم: یك تماشاگر مسؤولیت آتش‌سوزی را به‌عهده گرفت
    سینما جمهوری سحرگاه جمعه سوخت و صاحبان خود را از رودربایستی برای تغییر كاربری بیرون آورد؛ در همین راستا یك كافه هم اتفاقا در این سینما قرار داشت هدف آتش قرار گرفت و بازتا‌ب‌های فراوانی هم ایجاد كرد؛ بك مقام آگاه هیچ‌چیزی نیفزود؛ یكی از هنرمندان مطرح سینما از ترس آتش گرفتن فعلا خود را از كار محروم كرد؛ یكی از فعالان سیاسی گفت: خاتمی بیاید یا نیاید؟ شایعاتی هم مبنی بر دور جدید مبارزات سیاسی در ژانر آتش‌سوزی مطرح شده است كه هركس مرد است تایید كند.


    دوم: توجیه موقت
    هفته‌نامه‌های شهروند امروز و چلچراغ متوقف شدند؛ یكی از منابع آگاه با اعلام این دو خبر افزود: متاسفانه عده‌ای به‌جای آن كه به‌دنبال كارهای آبرومند باشند، همچنان بر امرار معاش از راه روزنامه‌نگاری اصرار دارند و ما سعی می‌كنیم همچون پدری مهربان آن‌ها را توجیه كنیم. عده‌ای از روزنامه‌نگاران هم با تجمع در برابر ایشان از این كه توجیه و بی‌كار شده‌اند تشكر كردند.


    سوم: توقیف مطبوعات در آمار مطالعات تغییری ایجاد نمی‌كند
    وی همچنین افزود: همه‌ی دنیا ادعا می‌كنند كه سطح مطالعه‌ی شهروندان‌شان از ما بالاتر است؛ در حالی كه شهروندان تهرانی روزی یك‌ساعت مطالعه دارند و فقط هم كتاب‌ می‌خوانند. وی با اشاره به آمارهای دقیق مطالعه در ایران و لزوم بالا رفتن آن‌ها تا بهار آینده، گفت: به‌زور هم كه شده آن‌قدر كتاب می‌دهیم كه مطالعه‌شان برود بالا. وی نیفزود كه تا بهار دقیقا چه‌چیزهایی بالا خواهد زد.


    چهارم: كارگردان‌ها فیلم طولانی نسازند
    تلویزیون همچنین با اشاره به این كه در پخش تیزر فیلم سینمایی «كنعان» اشتباه ناچیزی پیش آمده بود وترانه علیدوستی كلا حذف شده بود، ابراز امیدواری كرد كه با دستور ریاست محترم سازمان این مسائل حل می‌شود. گفتنی‌ست ترانه علیدوستی نقش چندان مهمی هم در كنعان نداشت و برای مقاصد سیاسی سیما را تحت فشار گذاشته بود.


    پنجم: این خبر را نخوانید
    تعدادی از درختان كهنسال گیلان كه چندقرن عمر بیهوده داشتند و دوستان قبلا نتوانسته بودند آنها را برای مصارف هیزم قطع كنند، به‌همت دوستان دلسوز قطع شدند و چوب آنها بین مردم نیازمند تقسیم خواهد شد؛ سردبیر محترم بدانند كه ربط این خبر به ستون ما، به‌دلیل اعتقادات فرهنگی بخشی از مردم آن منطقه و موضوع خرافات بود كه به‌جهت پایدار ماندن ستون از توضیح بیشتر معذورم.


    ششم: نگو
    نویسنده‌ای به نام م.مستور در اظهاراتی بی‌سابقه از تجدیدچاپ دائمی كتاب مشهورش ابراز نگرانی كرده است و قرار است هیاتی از نویسندگان با وی دیدار و وی را توجیه كنند. یكی از این نویسندگان در آستانه‌ی این دیدار افزود: آقای مستور می‌توانند امتیازهای اضافی تجدیدچاپ‌شان را به نویسندگان نیازمند بدهند و در ملاعام این حرف‌ها را نزنند.


    هفتم: پاسخ به نامه‌ها
    جناب آقای م.مرزندی نامه‌ی شما رسید و اهالی تحریریه از خواندن آن حیرت كرده‌اند؛ متاسفانه تا انتخابات راه درازی مانده است و طنزنویسان این محفل هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند كه نامزد معرفی كنند؛ یقین كنید اگر طنزنویسی پیدا شود كه بتواند بیشتر از برخی نامزدهای فعلی اسباب خنده‌ی ملت شود، در نامزد شدن كوتاهی نخواهد كرد. مرسی.
     

     

     

     

     

     

     Ãدانستنيهاي روزانه

    خانه و خانواده، موفقيت، بهداشت، علم و زندگي، جامعه

    ازدواج، تشريفات، پايتخت - 1
    تهراني‌ها شروع زندگي را با خريد حلقه‌هاي 30 ميليون توماني کليد مي‌زنند

    در حال حاضر ساده ترين و سبک ترين حلقه ازدواج حدود 120 هزار تومان قيمت دارد اما به اعتقاد بسياري اين قيمت تنها يک قيمت پايه محسوب مي شود و در صورتي که زوجين تمايل به خريد حلقه هاي گرانتر داشته باشند گاه تا سقف 30 ميليون تومان و بيشتر از آن را هم سفارش مي دهند.
    به گزارش برنا، ورود تجملات ريز و درشت در برگزاري مراسم هاي ازدواج در حال حاضر به يکي از مهمترين معضلات جامعه تبديل شده که بسياري از معاني زيباي ازدواج را زير سوال برده است.
    براساس اين گزارش خريد انگشتر نشان و حلقه هاي ازدواج در بسياري از مواقع اولين مرحله از ورود به اين عالم تجملات است که انتهايش به مسافرت هاي چند ميليوني و عروسي هاي توصيف ناپذير ختم مي شود.
    بنا بر مشاهدات خبرنگار برنا، بسياري از زوجهاي جوان براي خريد حلقه هاي ازدواج خود به بازار بزرگ تهران مراجعه مي کنند چرا که معتقدند حق انتخاب آنها بالا مي رود و مي توانند با خيالي آسوده به انتخاب حلقه بپردازند. بر اين اساس بازار طلا فروشان هر روز شاهد رفت و آمد زوج‌هايي است که با توجه به نوسانات قيمت طلا به قيمت هاي متفاوت طلا تن مي دهند هر چند که چندان مطابق ميلشان نباشد.
    به گفته "حميد طالبي" يکي از طلا فروشان تهران که در حدود 20 سال است که به اين شغل، مشغول است نمي توان قيمت ثابت و مشخصي براي قيمت حلقه ازدواج تعيين کرد چرا که براساس نوع، شکل، وزن، اجرت ساخت و سليقه زوج‌ها متفاوت است.
    طالبي به خبرنگار برنا مي گويد: بسياري از زوجهاي جواني که براي خريد حلقه مراجعه مي کنند معمولا از حلقه هاي پشت ويترين کمتر استقبال مي کنند و معمولا عکس يا نمونه اي از حلقه مورد نظرشان را همراه خود مي آورند تا بر مبناي آن حلقه شان ساخته شود که اين سفارش ها با توجه به اينکه طلا از جنس طلاي سفيد يا زرد (عيار متفاوت) باشد قيمت را دچار نوسان مي کند.
    اين طلا‌فروش در خصوص بالاترين حلقه ازدواجي که تا به حال سفارش گرفته است، مي گويد: حدود 2 سال پيش براي يک زوج جوان حلقه هايي با قيمت 15 ميليون تومان ساختيم که اگر همان حلقه را امروز قرار باشد سفارش بگيريم قيمتش بالاتر از 25 ميليون تومان تمام مي شود.
    بنا بر گزارش برنا در حال حاضر ساده ترين و سبک ترين حلقه ازدواج حدود 120 هزار تومان قيمت دارد اما به اعتقاد بسياري اين قيمت تنها يک قيمت پايه محسوب مي شود و در صورتي که زوجين تمايل به خريد حلقه هاي گرانتر داشته باشند گاه تا سقف 30 ميليون تومان و بيشتر از آن را هم سفارش مي دهند.
    همچنين کمترين هزينه براي تهيه يک سرويس طلا شامل دستبند، گردنبند و گوشواره در ساده ترين و سبک ترين شکل حدود 700 هزار تومان است اما همانند قيمت حلقه نمي توان سقفي براي آن در نظر گرفت.
    نکته قابل تامل در خصوص انتخاب حلقه ميان اين زوج هاي جوان اين است که انتخاب حلقه هاي گران، تنها مختص به جواناني که داراي خانواده‌هاي ثروتمند هستند، نمي شود و بسياري از زوجهاي طبقات متوسط جامعه هم به خريد حلقه هاي گران قيمت تمايل دارند چرا که آنها معتقدند که فقط يکبار قرار است حلقه بخرند بنابراين بايد بهترينش را انتخاب کنند!
    انتخاب حلقه ازدواج با قيمت هاي نجومي در حالي در ميان بسياري از جوانان رواج پيدا کرده است که به اعتقاد بسياري از کارشناسان ادامه چنين روندي در مراسم هاي ازدواج سبب مي شود که بسياري از ارزشها و نکات مثبت ازدواج رنگ ببازد و مراسم هاي ازدواج تبديل به جولانگاهي براي نشان دادن ظواهر دنيا شود...البته بسياري از کارشناسان معتقدند "پايتخت‌نشيني" علت عمده اين توجه به ظواهر يا همان چشم‌وهم‌چشمي هاي ابتداي يک زندگي در ميان زوج‌هاي جوان است.

    گزارش‌هاي ما در اين خصوص ادامه دارد...
     

     

     

     

     

     

    Ãپاسخ به پرسش هاي شما

    zahra4066@yahoo.com

    پشت پرده عقايد رام الله
    به روايت يک مريد سابق  

    رواج دادن مكاتب عرفاني ساختگي و به راه انداختن بساط فساد و تباهي اخلاقي و كلاهبرداري اقتصادي در پوشش فعاليت هاي به اصطلاح رهايي بخش يكي از مهم ترين پروژه هاي دشمنان ايران اسلامي براي به تباهي كشاندن جامعه جوان است. مطلب حاضر افشاگري يكي از گرفتارشدگان در دام اين شبكه هاست. توجه به هشدارهاي نويسنده در اين مقاله هم براي خانواده ها و هم براي مسئولان ضروري است:

    حدود سال 1375 مرد شيادي بانام "خالق ف" و با اسامي مستعار « رام الله» و«ايليا» با نمايندگي مردي بنام م، رسوليان با درج آگهي با عنوان «هنر زندگي متعالي» وارد زندگي من و خواهرم شد و با عنوان قطب جهاني كه اكنون مي خواهد آشكار شود و همه را در راه خداوند هدايت كند، درخواست همكاري و خدمت در راه خداوند كرد.
    تدريجاً با پيشرفت كارها هرچه سرمايه مالي و طلا و تخصص و تجربه داشتم در امر ترجمه و انتشارات بكار بستم ولي نه جاي اين شخص را مي دانستيم و نه اصل و نسبش را. رسوليان در پاسخ سؤالات ما مي گفت او يكي از پنج استاد جهان است و تعليمش مهم است نه مشخصات و خصوصياتش و براي همه طوري وانمود كرد كه او آسماني است و به هيچ جاي زمين تعلق ندارد و طي الارض مي كند. خودش هم گفت روزي پس از كلاس پنجم همه شناسنامه و مداركم را پاره كردم و دور ريختم. بعدها شنيدم كه گاهي به خارج سفر مي كند (لابد بدون شناسنامه و پاسپورت) به مرور مترجمين زياد شدند و مؤسسات و انتشاراتي داير شد ولي وجوه اهدايي و پول هاي حاصله از فروش كتاب ها كجا مي رفت معلوم نبود؟. و كم كم با سيستم شبكه اي مانند «گولدكوئست» هركس فاميلش را آورد و هركس فكر مي كرد در راه خدا خدمت مي كند غافل از آنكه تحت تأثير شگردهاي وي هركس قرار مي گرفت و هر واحد و گروهي فرعي و هرمي تشكيل مي شد و هيچكس از گروههاي ديگر خبر نداشت و كم كم دستور آمد كه فقط به وظايفي كه برعهده داريد خوب عمل كنيد و هركس خدمت بيشتري بكند يعني به خدا بيشتر خدمت كرده و در نتيجه به «رام الله» كه استاد حق و روح خداست! نزديكتر مي شود. با لطايف الحيل گفته شد هر مسئله اي كه براي هركسي پيش مي آيد مربوط به خود اوست و به ديگران مربوط نيست به عبارت ديگر يعني همان شگرد فراماسونرها (ببين و فراموش كن)
    تدريجاً اقدامات عجيب و غريب در جلسات شكل گرفت و در جلسه شب احيا در ماه رمضان در منزل يك زوج كه بعد فهميدم يهودي هستند «رام الله» كارهاي هيپنوتيزمي روي دو نفر انجام داد و جملاتي به اسم دعا مي گفت ولي جو آنجا حالت عارفانه اي نداشت . بيشتر سخنراني ها از عهد عتيق بود. گاهي به افراد از طرف او حيواناتي داده مي شد كه طبق تعاليم انجمن هاي پنهاني و كاباليسم و روح شناسان؛ آن حيوانات حكم فرستنده و گيرنده اطلاعات براي اشخاص عمل مي كنند! و تدريجاً از تعاليم معنوي به تعاليم مخرب روح زايي و انرژي زايي تخريبي و انتشار كتابهاي روح زايي و متون جادوگري منجر شد و براي بنده و برخي مترجمين كه به آنها مطالب خاص براي ترجمه مي دادند و تدريجاً طلب حقوق مي كردند و برخي افراد ديگر كه شايد به رازشان پي مي بردند و يا كارهايشان را مغاير با وعده هايشان مي ديدند و انتقاد و يا سؤال مي كردند حوادثي تا حد خودكشي و جنون به وقوع پيوست و در مواردي كشمكش و تفرقه خانوادگي بين بسياري از اعضا ايجاد شد و برخي نيز آنقدر ترسيدند و تهديد شدند كه جرأت نكردند طرح شكايت قضايي كنند و تنها شايد بنده بودم كه در محاكم قضايي از رام الله (ايليا) هم كه برخي او را مهدي موعود مي دانستند شكايت كردم.
    متعاقباً با دستور رام الله چند نفر از من طرح شكايت كردند و اكنون پس از سه سال دوندگي و اتلاف وقت و انرژي در دادگاه هاي مختلف هنوز به حقوق مادي و معنوي خود يعني طلاهايم و حق الترجمه كتابها و مقالات بسيار و ضرر و زيان سالها كلاهبرداري و فريب بنام اين شخص و همدستانش نشده ام...
    مردمي كه از اين شخص (رام الله) با لقب هاي بسيار، به هر عنوان صدمه خورده اند و يا نشاني از او دارند درخواست مي كنم به دادسراي كاركنان شعبه 6 مراجعه نمايند. به خانواده ها نيز توصيه مي نمايم براي شركت در جلسات و يا مؤسسات تحت عناوين معنوي، خلاقيت، موفقيت، انواع... درماني و شفابخشي و يا كارهاي بدون قرارداد و وعده دار بيشتر مراقب خود و جوانان خود باشند زيرا صهيونيسم جهانخوار با فريب افراد تحصيلكرده و جوان و يا كودكان و زنان براي تهاجم فرهنگي و صدمات روحي و ذهني و مالي ملل مسلمان طبق پروتكل ها و عهدها و اهدافشان بسيار مصرانه شبانه روزي تلاش مي كنند و با روش هاي گوناگون پيشرفته از جمله تأثيرگذاري از راه دور روي ذهن و روح مردم حتي ارسال انواع ويروس هاي مخرب سعي بر رسيدن به اهداف شيطاني صهيونيسم بين الملل دارند. اگرچه نميدانند كه مكر خداوند از مكر آنها بالاتر است.
     

     

     

     

     

     

    Ãمقاله روزانه

    كراك(Crack) و راه های شناخت
    این افیون مخرب چیست؟

    كراك (Crack) ماده ایست محرك كه از تصفیه كوكائین به دست میاد و به اشكال مختلف مصرف میشود اما کراکی که در ایران وجود دارد از مشتقات هروئین است! البته در صورتی که بصورت علمی تولید شود! كراك ماده‌ای بی‌بوست، و مصرف آن خیلی راحت تر از تریاك و یا هروئین است.

    Crack | ToPNeT-MPH.ORQ.IR

    اثرات مخرب مصرف كراك :
    اعتیاد به كراك باعث از بین رفتن درد، استرس، اضطراب و احساس سرخوشى و همینطور تحرك زیاد میشود؛ افرادی كه به این ماده اعتیاد پیدا میكنند بعد از مدتی اثرات كراك در آنها همچنین اثرات دیگری كه مصرف بلند مدت این ماده بجا میگذارد اینهاست:
    از بین رفتن اشتها، كاهش شدید وزن، شكنندگى پوست، پیرى زودرس، افزایش فشار خون و ترشح هیستامین كه باعث خارش در فرد میشه، كراك شدیدا باعث خواب آلودگی یا به قول معروف "چرت" میشود؛ مصرف این ماده اگر بصورت كوتاه مدت ولی مداوم باشد اثرات مخرب جبران ناپذیری روی بدن فرد مصرف كننده میگذارد مثل : عفونت اعضای داخلی بدن، پوسیدگی دندانها، سرطان حنجره و ریه و نابودی كبد.
    بطور كلی تمام اجزائیكه تحت تاثیر مستقیم كراك هستند ذره ذره نابود شده و می پوسند ؛ در بعضی افراد معتاد به كراك، عفونت به حدی است كه اجزای بدنشان از هم جدا می شود و گوشت بدن دچار عفونت می گردد و به قول معروف "كرم" میزند؛ حتما شنیده اید بعضی از معتادین به كراك وقتی میمیرند آنها را غسل نمیدهند چون هنگام شستشو اجزای بدنشان از هم جدا میشود ؛ نمیدانم این مساله تا چه حد درست است اما شنیده ام مصرف چهار روز كراك باعث مى‌شود كه تاثیراتش به مدت چند سال در بدن باقى بماند و موجب اختلالات حركتی و تضعیف حس بینایى و لامسه بشود.
     

    Crack | ToPNeT-MPH.ORQ.IR

    اثرات كوتاه مدت مصرف کراک :
    معمولا بعد از مصرف كراك، احساس افزایش انرژی و سرخوشی زیاد به انسان دست میدهد، ضربان قلب بالا میرود، درجه حرارت بدن زیاد میشود، فشار خون افزایش پیدا میكند، همینطور رنگ پریدگی، كاهش شدید اشتها و لرزش به خصوص در دست ها بوجود میاید، اما این ماده تاثیر خیلی بدی روی چشمها دارد تا جائیكه در بعضی موارد به انحراف مردمك یا "لوچی كاذب" منجر میشود.

    اثرات دراز مدت مصرف کراک :
    كاهش شدید وزن بدن، یبوست، بی خوابی شبانه، ضعف جنسی، رنگ پریدگی، تعریق شدید، سردرد، لرزش دست ها، پریدن عضلات، آب ریزش دائمی بینی، اضطراب و بیقراری شدید، گیجی، رفتار تهاجمی، افسردگی و حتی تمایل به خودكشی از اثرات بلند مدت مصرف این ماده است.

    Crack | ToPNeT-MPH.ORQ.IR

     

    تاثیر مصرف كراك روی فرد :
    توجه داشته باشید كه مصرف حتی یک بار کراک اعتیاد آور است!
    کراک بر خلاف هروئین، تریاک، حشیش و… بدون بو می باشد و مصرف آن خیلی ساده است و به وسایل زیادی نیاز ندارد و در طی چند دقیقه قابل مصرف است! بنابر این جاسازی آن خیلی ساده است و پیدا كردن آن برای خانواده‌ها چندان راحت نیست؛ چیزی شبیه یه تکه گچ از دیوار کنده ‌شده كه توجه هیچکس را بخود جلب نمی‌كند!

    نشانه های فرد معتاد به کراک :
    بعد از تمام شدن آثار نشئگی اثرات زیر ظاهر میشود :
    نگرانی و بیقراری شدید برای تهیه دوباره كراك، سر درد وافسردگی شدید، از بین رفتن شدید انرژی بدنی و بی اشتهایی، داشتن حس نفرت نسبت به خود

    عوارض اجتماعی مصرف کراک :

    معمولا افراد معتاد (به هر نوع ماده مخدر)، مواد را از راههای خلاف تهیه میكنند اما دراین مورد (مصرف كراك) فرد به دلیل توهمات زیاد و حالت هذیانی، حتی دست به كارهایی مثل دزدی و گدایی میزند و بكلی گذشته اش را فراموش میكند در حالی كه ممكن است فردی بسیار آبرومند و متشخص بوده باشد !!!
     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان