871124

حيات جانوري ، گياهي ، دانستنيها و سرگرمي در راز بقا

 

 

 

1067

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 1067 :: پنجشنبه 1 اسفند 1387

Mobin_s2004@yahoo.com

دو خبر مهم
(فراخوان عمومي روزانه اي!)


باسلام به همه شما دوستان گلم
امروز دو خبر مهم در مورد گروه (مبين) و مجله (روزانه) دارم:

خبر اول:
نمي دونم در جريان قرار گرفتيد يا نه، اوايل ژانويه امسال، مطابق با سنت سالهاي گذشته!، سايت گروه (mobin-group.com) هک شد. البته با کمک مسئول فني سايت ، مشکل سايت بلافاصله حل شده، اما اين هک اثرات سوئي روي نرم افزار سايت گذاشت و اين اثرات به مرور باعث شد سايت با مشکلاتي روبرو شود. در نتيجه اين مشکلات از 21 بهمن، با وجود اينکه مجله روزانه منتشر مي شد، اما سايت را نتونستيم آپدين کنيم و آخرين شماره اي که از مجله روزانه در سايت قرار داشت، همون شماره 1060 بود.
تا اينکه از ديروز تا حدودي اين مشکلات برطرف شد و الان سايت گروه آپديت شده اما مشکلات جزئي داره که اميدوارم اون هم به مرور بر طرف ميشه.
پس دوستاني که معمولا از طريق سايت، مجله روزانه را مطالعه مي کنند از امروز مي توانند مانند گذاشته از طريق سايت گروة (mobin-group.com) به مجله الکترونيکي روزانه دسترسي داشته باشند.

خبر دوم:
اين خبر که مهمتر از خبر اولي است و به نوعي يک فراخوان عمومي هم مي باشد. اما اولش لازمه يک مقدمه کوتاه عرض کنم.
از پائيز 84 (که حدود يک سال از عمر مجله روزانه مي گذشت)، با همکاري دوستان عزيزم آقا هادي و ساقور، گرافيک مجله روزانه تغيير يافت و از اون زمان تا کنون تقريبا شکل و شمايل کلي و ساختار مجله ثابت بوده (هميني که ملاحظه مي کنيد) و بعضا تغييرات جزئي گرافيکي پيدا کرده. بعد از گذشت سه و نيم سال از اون تاريخ، تصميم جدي دارم که هم در ظاهر و هم در محتواي مجله تغييرات اساسي اعمال کنم، بقول يکي از دوستان در فکر يک انقلاب هستم! صحبتهايي را هم با دوست گرافيستم و چند نفر از دوستان ديگر انجام داده ام، کارهايي مقدماتي هم شروع شده و در تلاشم از سال آينده (88) مجله روزانه با شکل و ظاهر کاملا تغيير يافته و جديد منتشر شود.
و اما غرض از نوشتن اين مطالب اين بود که از همه شما دوستان و ياران قديم و جديد روزانه درخواست عاجزانه دارم نظرات خود را در مورد مجله روزانه براي من بفرستيد. دو سوال اساسي از شما عزيزان دارم:
1- چه ايرادات (گرافيکي و محتوايي) نسبت به وضعيت فعلي مجله روزانه وارد مي دانيد؟
2- چه پيشنهاداتي براي بهبود «روزانه» و اعمال تغييرات جديد (اعم از محتوايي و گرافيکي) در نسخه جديد داريد؟

بي صبرانه منتظر دريافت نظرات شما خوبان هستم. آدرس ايميلم را هم که مي دانيد: mobin_s2004@yahoo.com

باقي بقايتان
مبين


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (1066) اينجا را کليک کنيد


عناوين برخي از مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»:

  • دو خبر مهم: فراخوان عمومي روزانه اي!
  • ٣٥ نمونهُ زیبا از عکاسی حیوانات
  • بخش ویژه دانلود سخنرانی‌های دکتر رحیم‌پور ازغدی
  • خودتان یا دوستانتان در ده‌ها هزار سال قبل چه شکلی بودید؟!
  • تصاويري از جواهرات تزئيني براي خانم ها
  • نقل حدیثی از پیامبر توسط اوباما
  • معرفي و دانلود فيلم : پرونده هاي مجهول: مي خواهم باور کنم‏‎‎‏
  • دانلود فيلم مستند و ورزشي : رازهايي در مورد انرژي هسته اي (جاسوسي از مسکو)
  • دانلود انيميشن : Defenders of the Earth
  • آلبوم جديد و زيباي سروش با نام گنجینه
  • آهنگ زيباي هنگام بهار باصداي مصطفي محمودي
  • مديريت قدرتمند دانلود فايل با Internet Download Accelerator 5.7.1.1159 Final
  • Tennis Smash Out java mobile game
  • مسابقه ماشین دیوانه وار
  • در جستجو تردید نکن
  • زخمهاي عشق
  • ماجرای هدیه خون یک یهودی به یک عرب
  • امان از ما ایرونیها
  • بروم شمال بشوم برای خودم!
  • استفاده از فناوری تشخیص نقص نیم‌رساناها برای تشخیص مشکلات چشمی ناشی از دیابت
  • مطلبي در مورد تختي
  • مجرمین اینترنتی مفسدین فی الارض هستند
  • پوریم چیست؟
  • حکایاتی چند از عبید زاکانی
  • جديدترين شماره از ماهنامه Personal Computer World
  • سندروم نویسندگی
  • ۱۰ توصیه برای یک سخنرانی موفق
  • روزشمار سال ظهور
  • گزارشی از حضور مخفیانه چهار دختر ایرانی در استادیوم آزادی در بازی تیم ملی ایران در برابر کره جنوبی!!
  • و ...

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

٣٥ نمونهُ زیبا از عکاسی حیوانات
بخش ویژه دانلود سخنرانی‌های دکتر رحیم‌پور ازغدی
سرگرمی با اشعه ایکس
انیس الدوله، زیباترین معشوقه مورد علاقه ناصرالدین شاه
اولین واکسی تلفنی و اینترنتی در ایران
تصاويري از جواهرات تزئيني براي خانم ها
خودتان یا دوستانتان در ده‌ها هزار سال قبل چه شکلی بودید؟!
عکس آپلود کنید، نتیجه را ببینید و سرگرم شوید!
مادر بزرگ مي گفت مال خودت را بپا ديگران را دزد نكن
کميک استريپ: استاد الهي قمشه اي!
تصاویر هنری با انگشتان
دریافت ترجمه کتاب تفسیر المیزان (نسخه 20 جلدی)

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نقل حدیثی از پیامبر اکرم(ص) توسط اوباما

اوباما در مراسم چاشت نیایش ملی امریکا با ذکر روایتی از پیامبر مکرم اسلام گفت:در اسلام حدیثی وجود دارد که می خوانیم که "هیچکدام از شما یک مومن حقیقی نیست تا آن روز که آنچه بر خود آرزو می داردبرای برادر خود نیز آرزو دارد."
وبلاگ کاخ سفید (وابسته به سایت رسمی آن) ، روز پنج شنبه 5 فوریه به سخنرانی باراک حسین اوباما رییس جمهور جدید امریکا پرداخته است.
در این سخنرانی جالب توجه رییس جمهور اوباما در میان انبوه هزاران نفر که در مراسم چاشت نیایش ملی (National Prayer Breakfast) در شهر واشنگتن آمریکا گرد آمده بودند گفت : " ایمان های متفاوت و مختلف ما به جای آنکه هر کدام از ما را از یکدیگر جدا سازد می تواند ما را به سوی تغذیه انسانهای گرسنه ، دلداری و تسکین انسانهای دردمند و مصیبت زده ، برای برقراری صلح در هر سرزمینی که نزاع در آن درگرفته است و برای دوباره ساختن هر آنچه که از هم فروپاشیده است و برای بلند کردن هر آنکه در لحظات سخت و دشوار زمین خورده است ، متحد سازد. "
مراسم چاشت نیایش ملی هر ساله در واشنگتن آمریکا در اولین پنج شنبه ماه فوریه برگزار می شود. این رویداد از سال 1953 و از زمان رییس جمهور آیزنهاور که برای اولین بار در چنین مراسمی شرکت یافت اتفاق می افتد. بخش هایی از نیایش اوباما در این مراسم را در زیر می خوانیم:
" هیچ شکی وجود ندارد که در طبیعت ایمان بدین معناست که برخی عقاید ما هرگز یکی نخواهد بود. ما کتابهای متفاوتی را پیروی می کنیم. احکام و دستورات متفاوتی را به هم چنین. توجیهاتمان و ادراکمان از اینکه هر یک از ما از کجا آمده ایم و به کجا می رویم با یکدیگر متفاوت است و حتی برخی از ما به هیچ ایمانی راسخ نیستیم.
همه ما این اختلاف ها را می دانیم. اما در این میان یک قانون وجود دارد که همه ادیان الهی را به هم پیوند می زند.
عیسی مسیح به ما می گوید که همسایه خود را همانطور که خود را می پسندید بپسندید. و آنچه که برای شما ناگوار و نفرت انگیز است بر همیار و شریک خود روا مدار.
در اسلام حدیثی وجود دارد که می خوانیم "هیچکدام از شما یک مومن حقیقی نیست تا آن روز که آنچه بر خود آرزو می دارد برای برادر خود نیز آرزو دارد."
چنانکه این روایت در مکاتب بودا و هندو نیز به چشم می خورد. و این البته همان قانون طلایی است برای فراخوانی به عشق به همنوع، برای درک و فهم یکدیگر و برای رفتار بااحترام و بزرگواری با کسانی که لحظات کوتاهی را بر روی این زمین خاکی با یکدیگر به قسمت می گذاریم."
در این مسیر ، این ایمان وِِیژه ماست که ما را به سوی خوبی و نیکویی والاتری رهنمون می کند و به جای آنکه ما را از یکدیگر جدا سازد ، می تواند ما را به سوی تغذیه انسانهای گرسنه ، دلداری و تسکین انسانهای دردمند و مصیبت زده ، برای برقراری صلح در هر سرزمینی که نزاع در آن درگرفته است و برای دوباره ساختن هر آنچه که از هم فروپاشیده است و برای بلند کردن هر آنکه در لحظات سخت و دشوار زمین خورده است ، متحد سازد.
هدف ما این است که به سوی رهبران و دانش پژوهان در سراسر جهان دست دراز کنیم تا زمینه برقراری یک گفتگوی ثمر بخش را پیرامون ادیان و اعتقادات را فراهم آوریم. و البته در این راه من انتظار ندارم تا افتراق ها و جدایی ها یک شبه از میان برداشته شود و باور ندارم که نظرات و تنشهایی که برای زمانهای درازی در میان بوده است به یکباره محو شوند اما اعتقاد دارم که اگر بتوانیم به راحتی در یک فضای باز و با صداقت با یکدیگر گفتگو کنیم، آنگاه خراش ها و بریدگی ها و زخم ها آغاز به مرمت و بهبود خواهند کرد و مشارکتی نوین در این میان ظهور خواهد نمود.
در جهانی که هر روز کوچک و کوچکتر می شود ما می توانیم آغاز گر نابودی نیروی تعصبات خشک باشیم و فضایی را بسازیم که در آن صدای شفا بخش فهم و درک متقابل طنین انداز شود.
این است امید من. این است دعای من.

گفتنی است حدیث مورد اشاره ی اوباما متعلق به وجود مبارک خاتم النبیین حضرت محمد (صلی الله علیه واله و سلم) می باشد که :«و الذي نفسي بيده لا يؤمن احدكم حتي يحب لاخيه ما يحب لنفسه».
نهج الفصاحه،حدیث 2515

دادگاه شكايت جاسبي از سليمي‌نمين برگزار شد

دادگاه رسيدگي به شكايات عبدالله جاسبي از عباس سليمي‌نمين در شعبه 1059 دادگاه عمومي به رياست قاضي حسيني و به‌صورت علني برگزار شد.
به گزارش ايسنا، قاضي حسيني در ابتداي شروع جلسه با تاكيد بر اين كه اتهامات عباس سليمي‌نمين در كيفرخواست دادسراي كاركنان دولت وجود دارد، بر حفظ نظم جلسه تاكيد كرد و گفت: موضوع نشر اكاذيب، ‌افترا و توهين طبق نظر قانونگذار قابل گذشت است و ما در اجراي تكاليف شرعي و قانوني قبل از شروع رسيدگي، طرفين را به صلح و سازش دعوت مي‌كنيم.
سپس دوستدار، نماينده دادستان به تشريح كيفرخواست پرداخت و گفت: عباس سليمي نمين 54 ساله مدير دفتر مطالعات و تبيين تاريخ ايران، آزاد با قرار التزام، متهم به توهين و اهانت با استعمال الفاظ ركيك، نشر اكاذيب، ايراد تهمت و افترا با موضوع شكايت دكتر عبدالله جاسبي رييس دانشگاه آزاد اسلامي است.
سليمي‌نمين پس از تفهيم اتهام گفت: نماينده دادستان تا زماني كه مشخص نكند كه من در كجا هتاكي كرده‌ام، حاضر به دفاع نيستم زيرا من هرگز هتاكي نكرده‌ام و هتاكي، اوج توهين است.
دوستدار، نماينده دادستان گفت: در كيفرخواست آمده «مفسد اقتصادي»، آن را مشخص كنيد.
سليمي نمين پاسخ داد: من اتهام زده‌ام و بر اتهام مطرح شده، ايستاده‌ام؛ مصداق مشخص هتاكي را بيان كنيد.
وي در ادامه با ارائه مدارك و اسنادي به دادگاه، تلاش كرد تا مفسد اقتصادي بودن عبدالله جاسبي، رييس دانشگاه آزاد را به اثبات برساند.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

پرونده هاي مجهول: مي خواهم باور کنم‏‎‎‏
The X Files: I Want to Believe

کارگردان: کريس کارتر. فيلمنامه: فرانک اسپوتنيتز، کريس کارتر بر اساس سريال پرونده هاي مجهول. موسيقي: ‏مارک اسنو. مدير فيلمبرداري: بيل رو. تدوين: ريچارد اي. هريس. طراح صحنه: مارک اس. فريبورن. بازيگران: ‏ديويد داکاوني[فاکس مالدر]، جيليان آرمسترانگ[دانا اسکالي]، آماندا پيت[داکوتا ويتني]، بيل کانلي[پدر جوزف ‏کريسمن]، آلوين "اگزبيت" جوينر[مامور مازلي درامي]، ميچل پيلجي[والتر اسکينر]، کالوم کيت رني[جنک داکيشين]. ‏‏105 دقيقه. محصول 2008 آمريکا، کانادا. نام ديگر: ‏The X Files 2‎‏ ، ‏The X Files: Done One‏.‏
شش سال بعد از وقايع پاياني سريال و فرار مالدر، زني جوان در غزب ويرجينيا ربوده مي شود. مدتي بعد مامورين با ‏کمک کشيشي که ازقدرت فراطبيعي برخوردار است، دست بريده اي را که زير برف ها دفن شده مي يابند. اين تنها ‏سرنخ موجود با حادثه ناپديد شده زن جوان مي باشد، که بعدها مشخص مي شود مامور پليس است. سرکار مازلي درامي ‏از دانا اسکالي نيز که از خدمت در ‏FBI‏ خارج و در يک بيمارستان به عنوان پزشک مشغول به کار شده، براي سافتن ‏مالدر کمک مي خواهد. او يقين دارد تنها کسي که مي تواند اين پرونده را حل کند کسي نيست جز فاکس مالدر. اسکالي ‏به سراغ مالدر رفته و به وي مي گويد که در ازاي کمک به حل اين پرونده ‏FBI‏ حاضر است وي را عفو کند. اما مالدر ‏ايتدا باور ندارد و همه اينها را نقشه اي براي به دام انداختن خود ارزيابي مي کند. آن دو به واشنگتن رفته و با مسئول ‏پرونده داکوتا ويتني ملاقات مي کنندو سپس به سراغ پدر جوزف فيتزپاتريک کريسمن مي روند که در يافتن دست بريده ‏به پليس کمک کرده بود. مالدر مي خواهد حرف ها او را مبني بر دريافت الهام از سوي خدا براي کشف جنايت باور ‏کند، اما اسکالي پيشينه او را گوشزد کرده و حرف هاي او را رد مي کند. ‏
وقتي زن دوم نيز ربوده مي شود، ويتني و درامي به همراه مالدر و کريسمن به محل حادثه مي روند. در آنجا چشمان ‏کريسمن شروع به خون ريزي کرده و مالدر را بيش از پيش به صحت گفته هاي وي وادار مي کند. فرداي آن روز او به ‏ديدن ويتني مي رود تا روي پرونده ربوده شدن زن دوم کار کنند. کريسمن نيز که به آنها پيوسته، مامورين را به محلي ‏دفن اعضاي بدن انسان در منطقه اي يخ زده راهنمايي مي کند. بررسي اعضاي به دست آمده مامورين را به يک ‏موسسه انتقال عضو و شخصي به اسم داکيشين که در کودکي مورد تعرض پدر کريسمن قرار گرفته، رهنمون مي سازد. ‏داکيشين مي گريزد و در کيفي که از به جاي مي گذارد، سري يافت مي شود. مالدر و ويتني به تعقيب داکيشين مي ‏پردازند و طي اين کار ويتني کشته مي شود. اسکالي نيز که به ديدن کريسمن رفته با بيهوش شدن وي و انتقالش به ‏بيمارستان درمي يابد که او مبتلا به سرطان پيشرفته است. مالدر که اتومبيل اسکالي را قرض گرفته در شهرک نزديک ‏ربوده شدن زدن دوم، رد داکيشين را پيدا مي کند. اما داکيشين که به تعقيب شدنش توسط مالدر پي برده، اتومبيل او را ‏در جاده اي دور افتاده سرنگون مي کند. اسکالي که تماسش با مالدر قطع شده، زماني که از گرفتن کمک از ‏FBI‏ نا اميد ‏مي شود شخصاً به محل مي رود. اما مالدر که از سانحه نجات يافته، قبل از او به مخفيگاه داکيشين رسيده و با حقايق ‏هولناکي روبرو شده است...‏

چرا بايد ديد؟
کريستوفر کارل کارتر متولد 1956 بلفلاور، کاليفرنيا و فارغ التحصيل رشته روزنامه نگاري از دانشگاه ايالتي ‏کاليفرنيا در لانگ بيچ است. روزنامه نگار آزاد و مدتي سردبير مجله موج سواري بوده و از 1985 با نوشتن فيلمنامه ‏در استوديوهاي ديزني شروع به کار در زمينه فيلم کرده است. در 1992 به شبکه تلويزيوني فاکس قرن بيستم پيوست و ‏سريال پرونده هاي مجهول را خلق کرد که پخش آن از سال 1993 آغاز و تا 2002 ادامه پيدا کرد. اين مجموعه براي ‏او و همکارانش جوايز معتبر فراواني از جمله گولدن گلاب و امي به ارمغان آورد و تبديل به يک پديده محبوب شد. ‏کارتر تاکنون سريال هاي ديگري مانند هزاره(1996) و ‏Harsh Realm‏(1999) نيز نوشته و گاه قسمت هايي از آنها ‏را تهيه و کارگرداني نيز کرده است. تقريباً تمامي اين سريال موفق بوده و توانسته اند جايگاه مناسبي در ميان تماشاگران ‏همه کشورهاي دنيا پيدا کنند. اما پرونده هاي مجهول بدون شک مهم ترين کار او و موفق ترين آنهاست. پرونده هاي ‏مجهول که در 201 قسمت توليد و پخش شد، کارگردان هاي متعددي به خود ديد. کريس کارتر نيز اولين تجربه هاي ‏فيلمسازي خود را با ساختن 10 اپيزود آن به دست آورد. اما وقتي در 1998 قرار شد نسخه سينمايي پرونده هاي ‏مجهول با نام دوم ‏Fight the Future‏ توليد شود، راب بومن که قسمت هاي زيادي از مجموعه را ساخته بود، روي ‏صندلي کارگرداني آن قرار گرفت. اما حاصل کار از نظر تجاري و هنري به اندازه سريال موفق نبود و به زحمت ‏توانست هزينه هاي توليد خود را بازگرداند. و اينک يک دهه بعد از اولين فيلم سينمايي و شش سال پس از اتمام سريال ‏خود کريس کارتر پشت دوربين قرار گرفته تا دومين قسمت سينمايي ماجراهاي مالدر و اسکالي را با نام فرعي مي ‏خواهم باور کنم کارگرداني کند. ‏
پرونده هاي مجهول يکي از پديده هاي مهم و قابل مطالعه جدي تاريخ تلويزيون-بيشتر- و حالا سينماست-کمتر- که سهم ‏اصلي را در نضج گرفتن ساخت سريال ها و فيلم هايي با تم ماورالطبيعه دارد. يک معجون قوي يا بهتر بگوييم فرمولي ‏ترکيبي از گونه هاي تريلر، رازآميز، ماجرايي، جنايي و کارآگاهي که قهرمان هايش بيش از آن که با شواهد و مستندات ‏فيزيکي سر و کار داشته باشند، با حوادث و شواهد غير طبيعي و فراطبيعي دست و پنجه نرم مي کنند. البته همه اينها با ‏اتکا به دو شخصيت اصلي- مالدر باورمند به فراطبيعت و حوادث غير قابل توضيح از نظر علمي مانند اجسام ناشناخته ‏پرنده و بيگانه و ديگري اسکالي که هيچ چيز بدون توضيح و دليل علمي در قاموس و تفکرش معنايي ندارد- با پيرنگ ‏اصلي تلاش دولت يا دولتي درون دولت آمريکا براي تماس با ديگر ساکنان هوشمند کهکهشان و سعي در انکار اين ‏پروژه و پديده ها در انظار عمومي که شخصاً با علاقه تمام و صرفاً به دليل جذابيت همين موضوع تئوري توطئه و ‏بشقاب پرنده ها کل 201 قسمت آن را تماشا کردم. ولي با نسخه سينمايي اش نتوانستم ارتباط چنداني برقرار کنم و ‏فرمولي که در کادر بسته تلويزيون توانسته بود ميليون ها نفر و مرا جلب خود کند، روي پرده نقره اي نتوانست به اندازه ‏کافي مهيج و گيرا باشد. اما افزايش روز افزون طرفداران اين سريال و اشتياق دائمي تهيه کنندگان هاليوودي به کشيدن ‏شيره تمام سوژه هاي امتحان پس داده و موفق باعث تا بار ديگر در سايه آن شهرت و محبوبيت فيلم سينمايي تازه اي ‏ساخته شده و قهرمانان پرونده هاي مجهول را به سر وقت معماي تازه اي بفرستند. براي افزودن رمز و راز و تشويق ‏تماشاگران به تماشاي اين يکي نيز کوشيده شد تا خط داستاني آن و مراحل توليدش به شدت مخفي بماند. البته براي پرهيز ‏از هرگونه مخاطره احتمالي بيش از 30 ميليون دلار بودجه برايش در نظر گرفته نشد و به نظر نمي رسد در بازگشت ‏سرمايه دچار مشکل جدي شود، هر چند رقبايي بسيار سرسخت روي پرده دارد. ‏
نام فرعي اين قسمت از جمله اي گرفته اي شده که از همان قسمت آغازين سريال مالدر با نصب پوستر بشقاب پرنده اي ‏در دفترش با همين نوشته سعي داشت آن را به اسکالي و تماشاگران بقبولاند. اعتراف مي کنم در ميان دوستداران واقعي ‏علم مثل خود من که شيفته پديده هاي توضيح ناپذير هم هستند، توانست موفق شود. اما تماشاي دومين نسخه سينمايي ‏ماجراهاي مالدر و اسکالي نيز مانند اولي نتوانست به اندازه سريال اصلي برايم هيجان انگيز باشد. مشکل در فقدان همان ‏پيرنگ اصلي سريال است که قصه فعلي را در مقايسه با آن کمرنگ و فاقد قدرت مي نماياند. ابته شخصاً آرزو مي کنم ‏توفيق در گيشه يارش باشد چون کارتر در مصاحبه اي با مجله ‏Entertainment Weekly‏ ساخته قسمت سومي در ‏‏2012 با پيرنگ اصلي سريال را منوط به سودآور بودن قسمت فعلي دانسته است. ‏
پرونده هاي مجهول: مي خواهم باور کنم در شکل فعلي و مستقل ان يک فيلم پليسي جنايي متوسط است که مايه هاي ‏ماورالطبيعه کمک زيادي در حل قصه آن نمي کند. بلکه تحقيقات مالدر و ديگران است که به يافته شدن رد ربايندگان و ‏دزدان اعضاي بدن منجر مي شود و شکل و شمايل يک فيلم کارآگاهي معمول را بيشتر دارد. منتها روي طناب موفقيت ‏سريال و محبوبيت دو بازيگر اصلي آن راه مي رود و موفق مي شود تعادلش را براي رسيدن به پايان خط حفظ کند. هر ‏چند چهره جيليان آرمسترانگ در مقايسه با ديويد داکاوني بيشتر شکسته شده باشد و يقيناً براي حضور در قسمت سوم ‏بايد متحمل گريمي بسيار سنگين تر شود. ‏
نويسنده و کارگردان فيلم کوشيده تا از فضاي لوکيشن انتخاب شده و اشاره به حوادث روز-مانند کودک آزار بودن پدر ‏کريسمن يا تصوير جورج بوش در دفتر ‏FBI‏ که در بازگشت مالدر و اسکالي به محل کار سابق شان که با شليک خنده ‏تماشاگران روبرو مي شود- رنگي امروزي تر به فيلم خود بدهد و موفق هم مي شود. اما فيلم هنوز بسيار کار دارد تا ‏اثري معاصر به معناي واقعي آن قلمداد شود. بهتر است آن را در قالب يک فيلم جنايي کمي تا قسمتي پيچيده ببينيد و نه ‏بيشتر! شخصاً اگر وقت اضافه داشته باشم، دي وي دي کل سريال را يک بار ديگر پشت سر هم تماشا مي کنم و منتظر ‏ساخته شدن سومين و احتمالاً سومين نسخه سينمايي آن مي مانم. ولي شما بهتر است با رفتن به سينما و خريد بليط ‏موجبات ساخته شدن آن را فراهم کنيد!‏
ژانر: رازآميز، علمي تخيلي. ‏

براي مشاهده تصاويري از اين فيلم روي اين لينک کليک کنيد
 

لينکهاي دانلود

http://rapidshare.com/files/190778030/Te_X_Fls_I_Wn_t_Blee.part1.rar 
http://rapidshare.com/files/190785008/Te_X_Fls_I_Wn_t_Blee.part2.rar 
http://rapidshare.com/files/190783947/Te_X_Fls_I_Wn_t_Blee.part3.rar 
http://rapidshare.com/files/190784549/Te_X_Fls_I_Wn_t_Blee.part4.rar 
http://rapidshare.com/files/190784385/Te_X_Fls_I_Wn_t_Blee.part5.rar 
http://rapidshare.com/files/190781701/Te_X_Fls_I_Wn_t_Blee.part6.rar 
http://rapidshare.com/files/190782272/Te_X_Fls_I_Wn_t_Blee.part7.rar

رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشند
. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) روي اين لينک کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد
 

دانلود فيلم مستند و ورزشي

Nuclear Secrets
رازهايي در مورد انرژي هسته اي
(جاسوسي از مسکو)

 

مستندي ديدني در مورد رازهايي در مورد انرژي هسته اي
(جاسوسي از مسکو)
محصول کانال BBC

In a series of five spy thrillers Nuclear Secrets explores the key turning points in the race for nuclear supremacy. From the development of the A-Bomb, via the Cuban missile crisis to the spread of nuclear weapons to the Middle East and beyond each story is told through the eyes of the men who risked everything to proliferate their nuclear secrets and those who tried to stop them. Spies or whistleblowers? Patriots or traitors? Nuclear weapons and the actions of these men have transformed the face of war. And now the world could pay the price.
A series of five x one hour documentaries, the first film of five is The Spy from Moscow. Soviet Colonel, Oleg Penkovsky, spied in the build up to the Cuban Missile Crisis of 1962 - a conflict which brought us closer than ever to all-out nuclear war. The second itells the story of Klaus Fuchs, the superspy who helped give the secrets of the bomb to three different countries, launching the world on a path to nuclear proliferation.

لينکهاي دانلود

BBC.Nuclear.Secrets.1of5.avi.001
BBC.Nuclear.Secrets.1of5.avi.002
BBC.Nuclear.Secrets.1of5.avi.003
BBC.Nuclear.Secrets.1of5.avi.004
BBC.Nuclear.Secrets.1of5.avi.005
BBC.Nuclear.Secrets.1of5.avi.006

BBC.Nuclear.Secrets.2of5.avi.001
BBC.Nuclear.Secrets.2of5.avi.002
BBC.Nuclear.Secrets.2of5.avi.003
BBC.Nuclear.Secrets.2of5.avi.004
BBC.Nuclear.Secrets.2of5.avi.005
BBC.Nuclear.Secrets.2of5.avi.006

BBC.Nuclear.Secrets.3of5.avi.001
BBC.Nuclear.Secrets.3of5.avi.002
BBC.Nuclear.Secrets.3of5.avi.003
BBC.Nuclear.Secrets.3of5.avi.004
BBC.Nuclear.Secrets.3of5.avi.005
BBC.Nuclear.Secrets.3of5.avi.006

BBC.Nuclear.Secrets.4of5.avi.001
BBC.Nuclear.Secrets.4of5.avi.002
BBC.Nuclear.Secrets.4of5.avi.003
BBC.Nuclear.Secrets.4of5.avi.004
BBC.Nuclear.Secrets.4of5.avi.005
BBC.Nuclear.Secrets.4of5.avi.006

BBC.Nuclear.Secrets.5of5.avi.001
BBC.Nuclear.Secrets.5of5.avi.002
BBC.Nuclear.Secrets.5of5.avi.003
BBC.Nuclear.Secrets.5of5.avi.004
BBC.Nuclear.Secrets.5of5.avi.005
BBC.Nuclear.Secrets.5of5.avi.006

رمز فايل: ندارد


توجه: بعد از دانلود، توسط نرم افزار hjsplit فايلها را به هم Join کنيد

لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشند. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) روي اين لينک کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد


دانلود انيميشن

Defenders of the Earth


لينکهاي دانلود

defenders.of.the.earth.the.story.begins.1986.internal.dvdrip.xvid.part1.rar
defenders.of.the.earth.the.story.begins.1986.internal.dvdrip.xvid.part2.rar
defenders.of.the.earth.the.story.begins.1986.internal.dvdrip.xvid.part3.rar
defenders.of.the.earth.the.story.begins.1986.internal.dvdrip.xvid.part4.rar
defenders.of.the.earth.the.story.begins.1986.internal.dvdrip.xvid.part5.rar
defenders.of.the.earth.the.story.begins.1986.internal.dvdrip.xvid.part6.rar
defenders.of.the.earth.the.story.begins.1986.internal.dvdrip.xvid.part7.rar
defenders.of.the.earth.the.story.begins.1986.internal.dvdrip.xvid.part8.rar

رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشند. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) روي اين لينک کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

گنيجنه
باصداي سروش

آلبوم جديد و زيباي سروش با نام گنجینه

 

نام خواننده و آهنگ

کیفیت Mp3 - 128

کیفیت پایین Ogg

Bi Ensaf

دانلود دانلود

Ganjineh

دانلود دانلود

Ghalbam

دانلود دانلود

Pashiman

دانلود دانلود

Hedieh

دانلود دانلود

Miras

دانلود دانلود

Delhore

دانلود دانلود

Maral

دانلود دانلود

Nasim

دانلود دانلود

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.


تک موزیک

آهنگ زيباي هنگام بهار
باصداي مصطفي محمودي

لينک دانلود مستقيم
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

مديريت قدرتمند دانلود فايل با
Internet Download Accelerator 5.7.1.1159 Final


Rapidshare Auto Downloader برنامه ای برای دانلود خودکار لینک فایل های سایت Rapidshare بدون نیاز ورود به سایت Rapidshare.com با قابلیت استفاده برای کاربران free یا premium . شما فقط لینک فایل را در قسمت مربوط پیست کنید تا دانلود فایل به طور خودکار شروع شود. این برنامه برای نصب و اجرا به Microsoft .NET Framework 2.0 نیاز دارد.


لينک دانلود (حجم فايل حدود 2 مگابايت مي باشد و کرک فايل در داخل فايل زيپ قرار دارد)

رمز فايل: ندارد

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشند. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) روي اين لينک کليک کنيد
 

دنياي موبايل

Tennis Smash Out java mobile game

Tennis Smash Out گیم فوق العاده زیبای ورزشی تنیس با فرمت جاوا برای گوشی های موبایل سایز 176x208, 240x320 .


لينک دانلود مستقيم (حجم فايل حدود يک مگابايت مي باشد)

رمز فايل: www.mobin-group.com

براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

نکته: فایل مورد نظر بصورت فشرده با پسوند Zip میباشد. لذا بعد از دریافت فایل، آن را از حالت فشرده خارج و سپس با استفاده از دستگاه بلوتوث یا کابل و یا دستگاه کارت ریدر برروی گوشی موبایل خود Install نمایید.


معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري

مسابقه ماشین دیوانه وار
Beetle Crazy Cup 1.0

مسابقه رانندگی یکی از پر هیجان ترین و پر حادثه ترین رشته های ورزشی در دنیا می باشد که عشق سرعت های بسیاری را به خود جذب کرده و کمپانی های اتوموبیل سازی را برای به رخ کشیدن قدرت خود به رقابت کشیده است. اما با اینکه هیچ چیز همانند نشستن پشت یک ماشین واقعی و مسابقه دادن لذت بخش نیست اما همیشه در دسترس نمی باشد و کار هرکسی نیست به همین خاطر بازی سازان به روشی دیگر و کاملا بی خطر این واقعیت را به انیمیشن کشیدند و به واقعیت نزدیک کرده اند. این بار سایت نرم افزاری دانلود رایگان بازی مسابقه دیوانه وار را برای دانلود قرار داده که متفاوت از بازی های ماشین سواری دیگر می باشد و شما را با دنیایی خیالی از مسابقات مواجه می کند.
بازی رانندگی Beetle Crazy Cup یک مسابقه دیوانه وار و سریع می باشد که امکان رقابت در 17 نقشه افسانه ای با 50 ماشین منحصر به فرد و با جزئیات مختلف می باشد. دکمه حرکت را نگه دارید تا وقتی زمان به صفر رسید و اجازه حرکت یافتید، اتوموبیل با قدرت از زمین کنده شده و 100 یارد پرش کند و شتاب بگیرد. محیط و اشیاء موجود در بازی سرگرم کننده و محدوده ای وسیع برای بازی با بهترین تکنولوژی ساخت از خصوصیت های بازی می باشد. شما می توانید 5 مدل رقابت را انتخاب کنید: سرعت، پرش، عرضی، خاکی و ماشین غول پیکر که هر مسابقه در محیطی ابتکاری و شرایط متفاوت همانند روز، شب، باران و آفتاب است. بازی بدون نیاز به نصب با نیاز های سخت افزاری پایین برای اجرا می باشد.
 

لينک دانلود (حجم فايل حدود 97 مگابايت مي باشد)

رمز فايل: ندارد

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشند. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) روي اين لينک کليک کنيد

 

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

امام علی (ع) می فرماید

لا تَقسِروا اَولادَكُم عَلى آدابكُم ، فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمان غَير زَمانِكُم

آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحميل نكنيد، زيرا آنان براى زمانى غير از زمان شما آفريده شده ‏اند.

شرح ابن ابى الحديد ، ج20، ح102

 

 

دانستني هاي علمي
bimaze2006@yahoo.com

  • آيا ميدانستي که بزرگترين کوه يخ جهان به ارتفاع 167 متر در غرب گروئنلند در اقيانوس منجمد شمالي ديده شده است .
  • آيا ميدانستي که اقيانوسهاي جهان به تريب وسعت از اين قراراند، اقيانوس آرام، اقيانوس اطلس، اقيانوس هند، اقيانوس منجمد جنوبي، اقيانوس منجمد شمالي.
  • آيا ميدانستي که نام قديمي اندونزي، هندهلند بود.
  • آيا ميدانستي که ايران بيشترين مرز خشکي را با عراق (1336 کليومتر) و کمترين مرز خشکي را با ترکيه (470 کليومتر) دارد.
  • آيا ميدانستي که ايران هفدهمين کشور وسيع دنيا است .
     

جديدترين پيامک ها
ali_laila_live@yahoo.com

آدم و حوا کجایین؟
یه انگلیسی، یه فرانسوی و یه ایرانی داشتن به زندگی آدم و حوا توی بهشت نگاه میکردن.
انگلیسیه میگه: چه سکوتی، چه احترامی!! مطمئنم که اینا انگلیسیند!
فرانسویه میگه: اینا هم لختن، هم زیبا و هم در حال عشقبازی!! حتماً فرانسویند!
ایرانیه میگه: نه لباسی، نه خونه ای! فقط یک سیب برای خوردن! تازه، حتما فکرمیکنن توی بهشتن!!! نه بابا اینا صد در صد ایرانیند!


خوشبختی
نکته های با مزه وحکمت آموز
از چارلي چاپلين مي پرسند : خوشبختي چيه ؟ ميگه خوشبختي فاصله اين بدبختي تا بدبختي بعديه


مرد و زن
مرد دوستي را كشف كرد و عشق اختراع شد.
زن عشق را كشف كرد و ازدواج را اختراع كرد!
مرد تجارت را كشف كرد و پول را اختراع كرد.
زن پول را كشف كرد و « خريد كردن » اختراع شد!
از آن به بعد مرد چيزهاي بسياري را كشف و اختراع كرد.
ولي زن همچنان مشغول خريد بود!!!


روزی 25 ساعت درس
پسر غضنفر رتبه اول کنکور رو میاره بهش میگن چه کار کردی؟
میگه روزی 25 ساعت درس می خوندم!
میگن مگه میشه؟
میگه آره: صبح یک ساعت زود تر بیدار می شدم!!!


زن مثل ...
زن تو زندگیت مثل ویروسه!!!
اگه وارد زندگیت بشه:
1. جیباتو Search می کنه!
2. پولاتو Delete می کنه!
3. خانوادتو Edit می کنه!
4. ارتباط با دوستاتو Cut می کنه!
5. دفترچه تلفن موبایلتو Scan می کنه!
6. خوشیاتو Cancel می کنه!
7. آخرش هم مخت Hang می کنه!!!

 

Gajamoo
ehsan.itman@gmail.com

خاطرات ژان شاردن
جهانگرد معروف فرانسوی از ایران - 7

sir-jean-chardin-gajamoo

ایرانیان خیلی به یکدیگر هدیه می دهند و از هر فرصت برای هدیه دادن استفاده می نمایند. هر کس که به خانه ی دیگری می رود به اندازه ی بضاعت خود و شان میزبان هدیه ای برای او می برد و هر کس که از سفر می اید برای خویشاوندان و دوستان هدیه می آورد و آنها نیز هدایایی به او می دهند. در فصل بهار،بهترین هدیه گل می باشد و مردم هنگام رفتن به خانه ی دوستان گل می برند و کسانی که باغ بزرگ و گل فراوان دارند،در بامداد،دسته های گل زیبا می بندند و به وسیله ی خدمه برای خویشاوندان و دوستان می فرستند. در فصل گل،در اصفهان هر که را که می بینید گلی در دست دارد و آشنایان وقتی در معابر به هم می رسند گل های خود را به هم تقدیم می کنند.
رسم دادن هدیه طوری در ایران متداول است که محال می باشد کاری بدون دادن و گرفتن هدیه به انجام برسد. در اصفهان ضرب المثلی است به این مضمون که ” از خانه ی قاضی به همان شکل که رفته ای،برمی گردی ” یعنی اگر با دست پر رفته باشی با دست پر مراجعت خواهی کرد و قاضی منظور تو را اجابت خواهد نمود و گر نه بدادت نخواهد رسید. اگر یک رعیت هم بخواهد به شاه عباس شکایت نماید باید هدیه ای برایش ببرد ولو یک جوجه باشد.
در هیچ یک از ممالک جهان به اندازه ی ایران اسم خدا برده نمی شود. تمام ایرانیان از اعلی گرفته تا ادنی،از بامداد تا شام،قبل از هر کار و هر معامله نام خدا را بر زبان می آورند و به خدا سوگند یاد می کنند. درباری ها هنگام قسم خوردن می گویند ” به سر شاه ” یعنی بر سر مقدس پادشاه سوگند یاد می کنیم و غیر درباری ها بنام خدا و بعد از پروردگار، بنام ” علی ” سوگند یاد می نمایند.
ادب و نزاکت ایرانیان چون بحدی است که نمی توان مزیدی برای آن تصور کرد بشکل تملق و اغراق در تملق گویی در آمده است و من فکر می کنم که در جهان ملتی نیست که به قدر ایران در تملق گفتن،اغراق بگوید. وقتی دو نفر در بازار به هم می رسند و آشنا هستند،یکی از آنها به دیگری می گوید من کوچکترین غلام شما هستم. دیگری جواب می دهد که من غلام کوچکترین غلام شما می باشم و چون در ایران، وقت زیاد ارزش ندارد این گفت و شنود مقرون به تملق و اغراق تا یک ربع ساعت ادامه پیدا می کند.
اغراق هایی که درباری ها هنگام تملق گفتن،نسبت به شاه عباس ثانی بر زبان می آورند از حوصله ی نوشتن خارج است و طوری شاه عباس ثانی را تجلیل می کنند که خورشید و ماه و تمام ستارگان آسمان را،برده ی آستان او می دانند و می گویند خورشید و ماه به امر شاه عباس ثانی طلوع و غروب می کند. همه ی این تملق های عجیب،در مورد وصف زیبایی هم به گوش می رسد یا خوانده می شود.
در اصفهان وصف زیبایی زنها مرسوم نیست زیرا اهل ذوق،زنها را نمی بینند تا اینکه زیبایی آنها را وصف نمایند و در عوض زیبایی مردهای جوان را وصف می کنند و می گویند فلان مرد جوان آنقدر زیبا می باشد که خورشید و ماه فقط به امید اینکه بتوانند جمال وی را ببینند،در بامداد و آغاز شب طلوع کنند.

ادامه دارد ...

 

 

آل ياسين
hra62302@yahoo.com

شباهت امام زمان(عج) به پيامبران
شباهت به شيث(ع)


هبة ا... شيث، اجازه نيافت كه علم خودش را آشكار كند، چنانكه در روضه ي كافي روايت شده حضرت ابو جعفر باقر(ع) در خبري طولاني چنين فرمود: وقتي هبة ا...، پدرش آدم را دفن كرد، قابيل به نزدش آمد و گفت: اي هبة ا... من ديدم كه پدرم آدم تو را از علم آنقدر عطا كرد كه به من عطا نكرد، و آن همان علمي است كه برادرت هابيل به آن دعا كرد و قرباني اش قبول شد، و بدين جهت او را كشتم كه فرزنداني نداشته باشد تا بر فرزندان من افتخار كنند و بگويند ما فرزندان كسي هستيم كه قرباني اش قبول شد و شما فرزندان كسي هستيد كه قرباني او قبول نشد.
و تو اگر علمي را كه پدرم به تو اختصاص داده آشكار كني تو را هم مي كشم همان طور كه برادرم هابيل را كشتم. پس هبة ا... و فرزندان او مخفي مي كردند آنچه از علم و ايمان نزد آن ها بود...(1)
حضرت قائم(عج) نيز اجازه نيافته كه علم خود را آشكار كند تا روز وقت معين؛ چنان كه درباره ي حضرتش روايت شده: هنگام ولادت بر زانو قرار گرفت و دو انگشت سبابه اش را به سوي آسمان بلند كرد، و عطسه اي زد و گفت: «الحمدلله رب العالمين و صلي ا... علي محمد و آله»؛ ستمگران پنداشته اند كه حجت الهي باطل و نابود است، و حال آنكه و حال انكه در سخن گفتن به ما اجازه داده شود شك از بين مي رود.(2)
اين خبر را رئيس المحدثين شيخ صدوق در كمال الدين آورده است.(3)

پي نوشت:
1ـ روضه ي كافي، ص114 /// 2- كمال الدين، ج2، ص430 /// 3- مكيال المكارم، ج1، ص214

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

بري شنيدن آيه مورد نظر بر روي شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد

سوره: سورة الشورى آيات: 53 محل نزول: مکه
 
سورة الشورى

 
حم 1 عسق 2 كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ 3 لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ 4 تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ 5 وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَولِيَاء اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ 6 وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ 7 وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُدْخِلُ مَن يَشَاء فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ 8 أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي المَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ 9 وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ 10

 

ترجمه فارسي مکارم
سورة الشورى
 
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
حم «1» عسق «2» اين گونه خداوند عزيز و حكيم به تو و پيامبرانى كه پيش از تو بودند وحى مى‏كند «3» آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست; و او بلندمرتبه و بزرگ است! «4» نزديك است آسمانها (بخاطر نسبتهاى نارواى مشركان) از بالا متلاشى شوند و فرشتگان پيوسته تسبيح و حمد پروردگارشان را بجا مى‏آورند و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مى‏كنند; آگاه باشيد خداوند آمرزنده و مهربان است «5» كسانى كه غير خدا را ولى خود انتخاب كردند، خداوند حساب همه اعمال آنها را نگه مى‏دارد; و تو مامور نيستى كه آنان را مجبور به قبول حق كنى! «6» و اين گونه قرآنى عربى ( فصيح و گويا) را بر تو وحى كرديم تا «ام‏القرى‏» ( مكه) و مردم پيرامون آن را انذار كنى و آنها را از روزى كه همه خلايق در آن روز جمع مى‏شوند و شك و ترديد در آن نيست بترسانى; گروهى در بهشتند و گروهى در آتش سوزان! «7» و اگر خدا مى‏خواست همه آنها را امت واحدى قرار مى‏داد (و به زور هدايت مى‏كرد، ولى هدايت اجبارى سودى ندارد); اما خداوند هر كس را بخواهد در رحمتش وارد مى‏كند، و براى ظالمان ولى و ياورى نيست «8» آيا آنها غير از خدا را ولى خود برگزيدند؟! در حالى كه «ولى‏» فقط خداوند است و اوست كه مردگان را زنده مى‏كند، و اوست كه بر هر چيزى تواناست! «9» در هر چيز اختلاف كنيد، داوريش با خداست; اين است خداوند، پروردگار من، بر او توكل كرده‏ام و به سوى او بازمى‏گردم! «10»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن) هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد... التماس دعا

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

mdezfuli@gmail.com

علت اصلی‌ ناامنی‌ پراید

http://ghalambor.blogspot.com/2009/01/blog-post_20.html

 

 

bahmana58@yahoo.com

در جستجو تردید نکن

راما کریشنا تعریف می کند که مردی می خواست از رودی بگذرد که استاد بیبهی شانا نزدیک شد ، نامی را بر روی کاغذ نوشت و آن را بر پشت مرد چسباند و گفت :
(( نگران نباش . ایمان تو کمکت می کند تا بر آب راه بروی . اما هر لحظه ایمانت را از دست بدهی ، غرق خواهی شد .))
مرد به بیبهی شانا اعتماد کرد و پایش را بر آب گذاشت و به راحتی پیش رفت . اما ناگهان هوس کرد ببیند که استاد بر کاغذی که به پشت او چسبانده چه نوشته است .
آن را برداشت و خواند : (( ایزد راما ، به این مرد کمک کن تا از رود بگذرد.))
مرد فکر کرد : همین ؟ این ایزد راما اصلا کی هست ؟
در همان لحظه ، شک در ذهنش جای گرفت ، در آب فرو رفت و غرق شد

 

 

nazanin678@yahoo.com

زخمهاي عشق

چند سال پيش در يک روز گرم تابستان پسر کوچکي با عجله لباسهايش را درآورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش ميکرد و از شادي کودکش لذت ميبرد. مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي فرزندش شنا ميکند. مادر وحشت زده به سمت درياچه دويد و با فرياد پسرش را صدا زد. پسر سرش را برگرداند ولي ديگر دير شده بود.
تمساح با يک چرخش پاهاي کودک را گرفت تا زير آب بکشد. مادر از راه رسيد و از روي اسکله بازوي پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت ميکشيد ولي عشق مادر به کودکش آنقدر زياد بود که نميگذاشت او بچه را رها کند. کشاورزي که در حال عبور از آن حوالي بود، صداي فرياد مادر را شنيد، به طرف آنها دويد و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را کشت. پسر را سريع به بيمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودي مناسب بيابد.
پاهايش با آرواره هاي تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روي بازوهايش جاي زخم ناخنهاي مادرش مانده بود. خبرنگاري که با کودک مصاحبه ميکرد از و خواست تا جاي زخمهايش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتي زخم ها را نشان داد، سپس با غرور بازوهايش را نشان داد و گفت: اين زخم ها را دوست دارم، اينها خراش هاي عشق مادرم هستند.

 

 

shantiya2005@yahoo.com

ماجرای هدیه خون یک یهودی به یک عرب

بیمار عربی جهت پیوند قلب در بیمارستان بستری شد . پزشکان تشخیص دادند که بر حسب احتیاط می باید مقداری خون از گروه خونی او ذخیره کنند . اما این مرد عرب دارای گروه خونی نادری بود و در ان منطقه خونی از گروه خونی او یافت نشد. پزشکان درخواستی برای دریافت ان گروه خونی به مناطق و کشور های اطراف فرستادند. تا اینکه شخصی یهودی حاضر به اهدای خون شد.
بعد از انجام عمل جراحی مریض عرب به رسم تشکر برای او کارت تبریکی و یک دستگاه ماشین نو فرستاد. متاسفانه عمل پیوند چندان موفقیت آمیز نبود و پزشکان مجبور به انجام عمل جراحی دیگری بودند. این بار نیز درخواستی برای اهدای خون به فرد یهودی فرستادند. وی نیز با کمال رغبت این کار را انجام داد.بعد از عمل جراحی مرد عرب یک کارت تبریک و یک بسته شکلات به رسم قدردانی برای مرد یهودی فرستاد.مرد یهودی که از دریافت این هدیه پس از دریافت هدیه سخاوتمندانه اول شوکه شده بود با مرد عرب تماس گرفت و دلیل اینکه این بار سخاوتمندانه از او تشکر نکرده را جویا شد.مرد عرب در پاسخ گفت: چون این بار خون یهودی در رگ های من است ، به یاد نمی آوری؟

 

 

jafar1350@yahoo.com

امان از ما ایرونیها

همین چند هفته پیش بود که یک ایرانی داخل بانک در منهتن نیویورک شد و یک بلیط از دستگاه گرفت.
وقتی شمارش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پیش کارشناس بانک رفت و گفت که برای مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا را داره و به همین دلیل نیاز به یک وام فوری بمبلغ 5000 دلار داره
کارشناس نگاهی به تیپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که برای اعطای وام نیاز به قدری وثیقه و گارانتی داره..
و مرد هم سریع دستش را کرد توی جیبش و کلید ماشین فراری جدیدش را که دقیقا جلوی در بانک پارک کرده بود را به کارشناس داد و رئیس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو بالاخره با وام آقا موافقت کرد آنهم فقط برای دو هفته
کارمند بانک هم سریع کلید ماشین گرانقیمت را گرفت وماشین به پارکینگ بانک در طبقه پائین انتقال داد.
خلاصه مرد بعد از دو هفته همانطور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86دلار کارمزد وام رو پرداخت کرد.
کارشناس رو به مرد کرد و از قول رئیس بانک گفت
" از اینکه بانک ما رو انتخاب کردید متشکریم"
و گفت ما چک کردیم ومعلوم شد که شما یک مولتی میلیونر هستید ولی فقط من یک سوال برام باقی مانده که با این همه ثروت چرا به خودتون زحمت دادین که 5000 دلار از ما وام گرفتید؟
ایرونی یه نگاهی به کارشناس بیچاره کرد و گفت: تو فقط به من بگو کجای نیویورک میتونم ماشین 250.000 دلاری رو برای 2 هفته با اطمینان خاطر و با فقط 15.86 دلار پارک کنم.

 

 

nirvana.818@gmail.com

درس عبرت

روزي روزگاري پيرزن فقيري توي زباله‌ها دنبال چيزي براي خوردن مي‌گشت كه چشمش به يك چراغ قديمي افتاد. آن را برداشت و رويش دست كشيد. مي‌خواست ببيند اگر ارزش داشته باشد، آن را ببرد و بفروشد. در همين موقع، دود سفيدي از چراغ بيرون آمد. پيرزن چراغ را پرت كرد؛ با ترس و تعجب عقب‌عقب رفت و ديد كه چند قدم آن طرف‌تر، يك غول بزرگ ظاهر شد. غول فوري تعظيم كرد و گفت: «نترس پيرزن! من غول مهربان چراغ جادو هستم. مگر قصه‌هاي جورواجوري را كه برايم ساخته‌اند،‌ نشنيده‌اي؟ حالا يك آرزو كن تا آن را در يك چشم به هم زدن برايت برآورده كنم. امّا يادت باشد كه فقط يك آرزو!» پيرزن كه به خاطر اين خوش‌اقبالي توي پوستش نمي‌گنجيد،‌ از جا پريد و با خوش‌حالي گفت‌: «الهي فدات بشم مادر!» امّا هنوز جمله ی بعدی را نگفته بود كه فداي غول شد و نتوانست آرزویش را به زبان بیاورد. ... و مرگ او درس عبرتي شد براي آن‌ها كه زيادي تعارف مي‌كنند!

 

 

ahoseinnejad@gmail.com

بروم شمال بشوم برای خودم!

شعر: عباس حسین نژاد


بروم برای خودم درخت بشوم
دریا بشوم
توکا بشوم لای بوته های خاردار تمشک
و بوی شالی توی مغز ِ پیرمرد ِ برزیگر

شکوفه آلو بشوم
و تاب بخورم روی سرسره باد
تا فرودگاه ِ رودخانه ای آرام

بشوم گراز ِ نیمه شبان
عاشق تخمه های آفتابگران
و صدای تفنگ ِ ساچمه ای میرشکاران

پلنگ بشوم درلالایی محزون ِ مادربزرگان
در کوچه ها1

لَلِـه وایی بشوم2
وابسته به نفس چوپانی عاشق که کیجا کرچال3 می نوازد

کلاه پوستی روی سر کلبعلی ِ خیس از زحمتی که می کشد
...
بروم
بروم برای خودم شمال بشوم...

پ.ن:
http://sabad.blogsky.com
1- یک لالایی کهن تبرستانی است که مادربزرگ می خواند:
لالا لالا گل ِ لاله
پلنگ در کوچه می ناله
2- للـه وا: نی ِ مازندرانی است که سوز ِ غریبی دارد...
3-کیجا کِرچال: به معنی دختر جاجیم باف است
کیجا کرچال» یا کرچال، ملودی در وصف دخترانی است که پای دستگاه کرچال(دار جاجیم و گلیم بافی) نشسته اند.
کیجاکرچال در گوشه های شوشتری و بیداد همایون با ریتم «چهارچهارم» نواخته می شود.

 

.

alirezamajidi@gmail.com

استفاده از فناوری تشخیص نقص نیم‌رساناها
برای تشخیص مشکلات چشمی ناشی از دیابت

از یک فناوری که برای تشخیص نقص ساخت نیم رساناها استفاده می‌شود، می‌توان برای تشخیص مشکلات چشمی ناشی از دیابت، آن هم از طریق اینترنت استفاده کرد!
در این شیوه جدید، عکس‌هایی از شبکیه چشم (لایه عصبی داخلی چشم)، آپلود می‌شود، سپس الگوریتم‌های سایت، این تصویر را با هزاران عکس از شبکیه‌های سالم و شبکیه‌های مبتلا به عوارض دیابت مقایسه می‌کنند و مشخص می‌کنند که آیا چشم بیمار دیابتی دچار مشکل شده است با نه. انتظار می‌رود، این برنامه تا ۳ ماه بعد تکمیل شود و بتواند به صورت مستقل کار کند.
در آمریکا بیشتر از ۲۵ میلیون بیمار دیابتی وجود دارد، غربالگری این عده زیاد بیماران، مستلزم مصرف وقت زیاد است و هزینه زیادی بر سیستم‌های بهداشتی تحمیل می‌کند. برآورد می‌شود که تنها نیمی از این بیماران به موقع غربالگری می‌شوند، چنین سیستمی اگر تکمیل شود می‌تواند غربالگری بیماران دبابتی را از لحاظ بیماری‌های چشمی، ارزان و بسیار سریع کند.

این سامانه می‌تواند در ۹۰ تا ۹۸ درصد موارد، به درستی سالم بودن یا بیمار بودن شبکیه چشم دیابتی‌ها و نیز میزان پیشرفته بودن بیماری را مشخص کند.
ظاهرا تحلیل کامپیوتری تصاویر شبکیه به خاطر دو بعدی بودن، ساده تر از تحلیل عکس‌های قفسه سینه یا ماموگرام‌ها (عکس‌ها گرفته شده از سینه با اشعه ایکس) است.
در آینده از پزشکی از راه دور telemedicine و نیز پزشکی خودکار automated medicine بیشتر خواهیم شنید.

منبع: Wired

- اگر خودتان یا یکی از اعضای خانواده‌تان مبتلا به دیابت هستند، لازم است در مورد بیماری شبکیه ناشی از دیابت یا Diabetic Retinopathy بیشتر بدانید. چه جایی بهتر از ویکی خوب Medpedia!

 

 

mehrinv@gmail.com

يا مهدي (عج)

ای قبله ی نمازگذاران آسمان
ای خلق عالمت به سر سفره مهمان
هجر تو کرده قامت اسلام را کمان
الغوث یا بن فاطمه الغوث الامان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

ای روح دین حقیقت ایمان بیا بیا
ای جان جان و مصلح کل جهان بیا
تنها دمید عترت و قرآن بیا بیا
خورشید تا به کی به پس ابرها نهان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

ای غائب از نگاه و چراغ دل همه
داغ فراغ تو شده داغ دل همه
گل کرده این شراره به باغ دل همه
آه از جگر بر آمده آتش گرفته جان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

ای پر ز اشک چشم تو صحرا بیابیا
ای سینه سوز ناله زهرای بیا بیا
ای آرزوی زینب کبرا بیا بیا
تا چند سرو قامت دخت علی کمان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

مولا کنار چاه صدا می زند تو را
زهرا به سوز و آه صدا می زند تو را
زینب به قتلگاه صدا می زند تو را
زخم عزیز فاطمه گوید به مرزبان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

از قلب داغدیده ندا می رسد بیا
از ناله ی کشیده ندا می رسد بیا
از حنجر بریده ندا می رسد بیا
ای داغدار لعل لب و چوب خیزران
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

تا کی ز دیده اشک نشانیم سیدی
تا کی در انتظار بمانیم سیدی
تا کی دعای ندبه بخوانیم سیدی
تا کی سر بریده ی جد تو بر سنان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

یاران دعا کنید که دلدار می رسد
خورشید از درون شب تار می رسد
صبح ظهور و وصل رخ یار می رسد
میثم بریز اشک و دعای فرج بخوان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان


nazrecheshmaneto.blogfa.com

 

 

nahal94@yahoo.com

مطلبي در مورد تختي

این مطلب رو یکی از دوستان برام فرستاد .من هم اینو براتون گذاشتم تا اگر دوست داشتید در مجله بذارید.من که خیلی افسوس خوردم شما چی؟ هر سال در روز17 دیماه در «ابن‌بابويه» مردم به ياد پهلوان اخلا‌ق و جوانمردي ورزش ايران جمع مي‌شوند. مراسم هر سال تقريبا مثل سال گذشته است. فقط نام مديراني كه قرار است قول بازسازي آرامگاه را بدهند و چند ماه بعد يادشان مي‌رود، تغيير مي‌كند. مديراني كه همه هنرشان سردادن شعارهاي اخلا‌قي در چنين روزهايي است.
امسال سومين سالي است كه ابن‌بابويه بدون خانواده تختي (پسرش بابك و نوه‌اش غلا‌مرضا) ميزبان ميهمانان جهان پهلوان است. سه سال پيش بابك - كه هيچ‌گاه دل خوشي از اين مراسم و از بالا‌ و پايين پريدن‌هاي تبليغاتي مديران ورزش ايران در مراسم سالگرد نداشت- براي ادامه زندگي به آمريكا رفت.

طنز تلخي است. فرزند جهان‌پهلوان تختي و نوه‌اش ـ كه اتفاقا همنام پدربزرگ است ـ در كشوري زندگي مي‌كنند كه ما هر روز آرزوي <مرگ> حكومتش را فرياد مي‌زنيم. غلا‌مرضا تختي حالا‌ در آمريكا زندگي مي‌كند. در سايت اينترنتي‌اش كريسمس و سال نو ميلا‌دي را با عكس‌هايي از كاج‌هاي تزئين‌شده جشن مي‌گيرد. از «هالوين» مي‌نويسد و عكس كدو تنبل به ما نشان مي‌دهد.
غلا‌مرضا تختي در آمريكا آرام‌آرام بزرگ مي‌شود و به فرهنگ آمريكا آرام‌آرام خو مي‌كند. او كه بايد بيش از هركسي شبيه پدربزرگش باشد و احتمالا‌ هم هست، هزاران كيلومتر از ايران دور شده. حقيقت تلخي است برادر!
او كه حالا‌ 14 ساله است و به سختي تلا‌ش مي‌كند در غربت همچنان غلا‌مرضا تختي بماند، سال پيش در چنين روزهايي از ياد پدربزگ نوشته بود. اين يادداشت كوتاه، سرشار از غم و شوق و لبخند و اشك است:

"ديروز سالگرد پدربزرگم بود و ما نبوديم. آن سال‌هايي كه بوديم مامانم و بابام شير و موز مي‌آوردن مدرسه. بعد از مدرسه هم، من و مامانم مي‌رفتيم خانه مادربزرگم و صبر مي‌كرديم تا شب كه بابام بياد از ابن‌بابويه و حسينيه ارشاد... تلويزيون روشن بود اما پدرم را نشان نمي‌دادند. اين بود كه همه خيال مي‌كردند بابام نرفته.
ما مجبور بوديم به تلفن‌ها جواب بدهيم و بگوييم كه بابام آنجا بود. بعد همه فهميدند كه چرا بابام را نشان نمي‌دهند، با اينكه او از همه بلندتر و پرزورتر و قشنگ‌تر است و تازه فرزند جهان‌پهلوان هم هست...
من اينجا كه آمدم به مادرم گفتم هيچ‌كس مرا نمي‌شناسد و من چطور بروم مدرسه؟ تو ايران همه مي‌دانستند من كي هستم اما اينجا چه كسي مي‌فهمد؟ مادرم گفت چه بهتر، خودت بايد كاري كني كه همه تو را بشناسند.
اين بود كه درس خواندم خيلي. تو زبان انگليسي اول شدم، بين دانش‌آموزان آمريكايي توي سه كلا‌س رياضي اول شدم و توي چهار كلا‌س علوم اول شدم و خيلي جايزه گرفتم؛ تازه به‌خاطر اينكه به يك بچه چيني كمك كردم كارت مخصوص به من دادند و تازه آن‌وقت بود كه فهميدم من هم كمي خوب هستم.
بعد يكي از معلم‌ها به من گفت درباره شب يلدا كار كنم، تحقيق كنم. كردم. ديدم چقدر قشنگ است شب يلدا. همان‌وقت دلم مي‌خواست بيايم ايران اما مادرم همين‌جا شب يلدا گرفت و خلا‌صه بعد از اين تحقيق معلمم جلوي همه به من گفت تو با آن قهرمان ايراني كه توي اينترنت اسمش پر است چه نسبتي داري...؟
گفتم نوه او هستم. همه برگشتن به من نگاه كردند و از آن روز كارم سه برابر شده. يكي براي خودم درس مي‌خوانم يكي هم براي اينكه نگويند نوه جهان‌پهلوان چيزي سرش نمي‌شود."

 

 

silasjasmin@yahoo.com

بی­سواد و باسواد

یک کشتی بود که در آن یک ناخدای جوان و باسواد و یک خدمه پیر و بی سواد مشغول به کار بودند.
پیرمرد هر شب بعد از کار به کابین ناخدا می­رفت و به سخنان مرد جوان گوش می­داد.
یک شب ناخدای جوان رو به پیرمرد کرد و گفت: آیا زمین شناسی خوانده­ای؟
پیرمرد پاسخ داد: نه استاد من هیچ وقت به مدرسه و دانشگاه نرفته­ام.
ناخدا: پیرمرد، تو یک چهارم عمرت را از دست داده­ای.
پیرمرد ناراحت و غمگین به اتاق خود بازگشت و با خود در این فکر بود که مطمئناً ناخدا درست می­گفته و او یک چهارم عمر خود را از دست داده است.
شب بعد باز پیرمرد به اتاق ناخدا رفت.
ناخدا امشب پرسید:
- ای پیرمرد آیا اقیانوس شناسی خوانده­ای؟
- ای استاد اقیانوس شناسی چیست؟ من که درسی نخوانده­ام.
- ای پیرمرد، پس تو نیمی از عمرت را از دست داده­ای.
پیرمرد باز هم قمگین و ناراحت به اتاق خود برگشت و بار در این فکر بود که مطمئناً ناخدا درست می­گفته و او نیمی از عمر خود را از دست داده است.
در شب سوم پیرمرد به کابین ناخدا رفت و این بار ناخدا پرسید:
- آیا از علم هوا شناسی آگاهی داری؟
- استاد، هوا شناسی چیست؟ من که گفتم که هرگز به مدرسه نرفته­ام.
- تو دانش زمینی را که روی آن زندگی می­کنی نمی­دانی، دانش دریایی را که از آن امرار معاش می­کنی نخوانده­ای! دانش هوایی که هر روز با آن سر و کار داری نخوانده­ای! پیرمرد تو سه چهارم عمرت را بر باد داده­ای.
پیرمرد با خود گفت: این مرد دانشمند می­گوید که من سه چهارم عمرم را از دست داده­ام. پس حتماً همینطور است.
باز هم پیرمرد ناراحت و نگران که تنها یک چهارم از عمر او باقی مانده شب را در اتاق خود غصه خورد.
اما صبح
ناخدا صدای کوبیدن در اتاق خود را شنید.
در را باز کرد و پیرمرد در مقابل در نفس زنان پرسید:
- استاد. آیا از علم شنا شناسی چیزی می­دانید؟
- شناشناسی؟ منظورت چسیت؟
- می­توانید شنا کنید؟
- نه! من شنا بلد نیستم.
- جناب استاد، شما همه عمرتان را بر باد داده­اید! کشتی به یک صخره برخورد کرده و در حال غرق شدن است. آنهایی که می­توانند شنا کنند، به ساحل نزدیک می­رسند، اما آنانی که بلد نیستند غرق می­شوند. خیلی متأسفم استاد. شما حتماً جان خود را از دست خواهید داد. عجب اتفاق جالبی بود. مرد جوان چقدر مغرورانه در مورد اون پیرمرد قضاوت می­کرد. یاد یک آیه از انجیل افتدم که اینطور می­گه: اگر فکر می­کنید که استوارید، بهوش باشید که نیافتید!!!!
تمام زندگی مرد مغرور در برابر یک چهارم باقی­مانده عمر پیرمرد.
خیلی وقتها هست که ما وقتمون رو صرف آموزش چیزهایی می­کنیم که به نظرمون می­آد خیلی با ارزش هستند و به اونها افتخار می­کنیم و پیش خودمون فکر می­کنیم که دیگه علامه دهر هستیم و زندگیمون رو روی همون آموخته­ها پایه گذاری می­کنیم. اما زمانی­که با چیزهای ناشناخته روبرو می­شیم که شیوه حل کردن اونها رو نمی­دونیم، خودمون رو موجودات ضعیفی می­دونیم.
آلوین تافر در کتاب ((شوک آینده)) اینطور می­گه که: بی سوادان آینده آنهایی نیستند که خواندن و نوشتن بلد نیستند، بلکه کسانی هستند که نمی­توانند یاد بگیرند.


منتظر نظراتتون در وبلاگم هستم
http://living-with-god.blogfa.com
با تشکر
سیلاس

 

 

haj_hoseini@yahoo.com

مجرمین اینترنتی مفسدین فی الارض هستند

كساني كه امنيت اجتماعي را از امن ترين نقطه زندگي انساني ما سلب مي كنند مفسدين فی الارض هستند و مستحق مجازات اعدام و امروز متاسفانه در فضاي اينترنت مفسدين و حيواناتي در لباس انساني وجود دارند كه اين امنيت را از خلوت خانواده هاي ما مي گيرند مديران و توليدكنندگان محتواي سايتها و بلاگهاي مستهجن خواسته و يا ناخواسته در نهايت شعور و يا بي شعوري تبديل به مفسدين مستحق اعدام شده اند .
امنيت را در فضاي اينترنت از مجرمين اينترنتي بگيريد
مروري به محتواي اينگونه سايتها و وبلاگها فاجعه سلب امنيت اجتماعي را به ما نشان مي دهد موضوعات سكس بامحارم و ضربدري و خانوادگي امنيت يك خانواده را يعني مقدس ترين نهاد اجتماعي را در زيباترن و آرامترين خلوت انساني  به مخاطره مي اندازد ، به عنوان نمونه  شما فرض بفرماييد پسر نوجواني در فضاي اينترنت به طور كاملا تصادفي با يكي از اين سايتها و وبلاگها كه بر اساس خوي شيطاني مدير آن ، مديريت مي شود برخورد كند  از سر كنجكاوي به محتواي آنها نگاهي بياندازد وبا مطالعه محتواي يك داستان مستهجن از روابط نامشروع و شيطاني يك جوان با مادرش دچار وسوسه هاي شيطاني شود هدفي كه اينگونه سايتها دنبال مي كنند و مادر از همه جا بي خبر در امن ترين محيط زندگيش در كنار فرزندي كه از او بوجود آمده از وجود او مايه حيات يعني شير را نوشيده و رشد كرده  بخواهد زندگي كند و بي توجه به نگاهي كه فرزند بر اثر مطالعه اينگونه داستانها به وي پيدا كرده زندگي كند راحت باشد لباس راحتي بپوشد زيرا هرگز فكر نمي كند توسط فرزندش يعني كسي كه در آغوش او رشد كرده مورد نگاه سوء واقع شود و يا مورد اذيت و آزار واقع شود فكرش را بكنيد اين مادر اين موجود كه خداوند به واسطه همه زجرها و اذيتهاي دوران بارداري و زحمت براي رشد فرزند و تربيت او بهشت را زير پاي او قرار داده است امنيتش در اندروني خانه اش به خطر بيافتد ايا كسي كه اين انگيزه و فكر شيطاني را با توليد محتوا و داستانهاي مهيج و مستهجن در درون اين نوجوان ايجاد كرده است مفسد فی الارض نيست؟
يا خواهري را در نظر بگيريد كه در محيط خانه كه امنترين مكان برايش مي باشد توسط برادري كه توسط اين داستانها روح شيطاني پيدا كرده است مورد تعرض واقع شود آيا هرگز اين دختر احساس امنيت پيدا خواهد كرد .
در اينگونه سايتها صدهها داستان و حكايت از روابط نامشروع و حيواني بين محارم يعني دختر با پدر ، مادر با پسر ،برادر و خواهر ،خاله با خواهر زاده ،عمو با برادرزاده و...... وجود دارد و صدهها مورد فيلم و عكس و همه اينها براي نفوذ به درون محيط امن خانواده و با هدف از بين بردن و نابودي كانون خانواده  است آيا مديران و توليدكنندگان اينگونه سايتها و وبلاگها مفسد فی الارض در روي زمين خدا نيستند؟
وحشتناك است
،  تصور چنين جامعه بي بندوبار و لجام گسيخته اي كه دشمنان انسانيت براي ما مي خواهند رقم بزنند نيز ترسناك و باور نكردني است اما آنها همه تلاش خويش را مي كنند آمارهاي بسياري از اينگونه روابط  نامشروع بر اثر تلقين اينگونه سايتها وجود دارد كه  زنگ خطر را براي جامعه  ارزشي ما  به صدا در مي آورد.
مسلم است اينگونه سايتها و بلاگها از يك جا و از يك مجموعه شيطاني مديريت مي شوند شايد عده كمي خود جوش و از سر ناداني و حماقت اينگونه سايتها را مديريت كنند ولي اكثر سايتها و بلاگهاي مطرح در فضاي اينترنت كه به اين موضوعات مي پردازند از يك جا مديريت مي شوند آنها خوب فهميده اند و مي دانند انسان مومن ، انساني كه ارزشهاي ديني و خانوادگي را حفظ مي كند ،  انساني كه حريم انساني را پاس مي دارد ، از بدي و فساد و  از ظلم و جنايت بيزار است و در مقابل ظلم و بيداد ، چپاول  فساد سكوت نمي كند پس براي اينكه بتوان ظلم و جنايت را انجام داد و فريادي از اين انسان بلند نشود بايد او را فاسد كرد بايد كاري كرد كه او با فرو رفتن در منجلاب فساد و بي بندوباري و آلوده شدن به بدترين گناهان روي زمين ديگر هويتي نداشته باشد و برايش  هيچ  فرقي  نكند كه كجاست ، چگونه زندگي  مي كند و كي بر او حكومت مي كند.
آيا اينها كه با اين هدف جامعه ما را مورد تهاجم قرار داده اند مفسد فی الارض نيستند؟
ما گروهي از وبلاگ نويسان مسلمان با همه توان در جهت افشاي جنايت و فساد اينگونه سايتها  بپا خواسته ايم و از همه وبلاگ نويسان از هر دين و مذهبي مي خواهيم به نهضت مقابله با اينگونه سايتها و وبلاگها پيوسته  و با افشاگري و روشن سازي نسل جوان و ارزشمند ما  خانواده ها و با اعلام خطر به مسئولين كشور در اين جهاد كه ما آن را جهاد اكبرش مي ناميم  جامعه و خانواده اشان را از گزند تهاجم دشمن حفظ نمايند . و با نوشتن مقالات و تحليلها و درخواستها ،  براي اينگونه مديران و توليدكنندگان سايتهاي مستهجن تقاضاي اشد مجازات يعني اعدام را بكنند تا ريشه اينگونه افراد در فضاي اين كشور خشكانده شود.
خدايا خود مي داني ما براي حفظ دين تو و كيان خانواده  و عزت كشورمان  قيام كرده ايم و از تو مي خواهيم در اين راه به ما قدرت استقامت و تحليل قوي و بصيرتي نافذ عنايت فرمايي. آمين

www.didebanan.blogfa.com
ديده بانان سربازاني براي انقلاب

 

 

babakn_naseri10@yahoo.comm

 پوریم چیست؟

لغت پوریم، واژه‌ای عبری و به معنی قرعه‌کشی است.
پس از قتل عام پوریم تجمع دوباره اجتماعی در ایران چه گونه و از چه زمان شکل گرفت؟
در فاصله میان رخ‌داد پوریم، که هستی و حیات سی ملت و قوم پیشرفته در ایران را، که فهرست نام آنان در کتیبه‌ی بیستونی داریوش آمده است، به طور کامل متوقف کرد، تا طلوع اسلام، جز آثار بسیار اندک ولی مطمئنی از حضور یونانیان، که پس از شکست از رم و سوخته شدن آتن، قریب پنج قرن در این سرزمین به صورت مهاجر زیسته و به دنبال آزاد شدن سرزمین‌شان، به یونان باز گشته‌اند. هیچ گونه نشانه‌ای از حضور انسان و علامتی از تجمع و تمدن در هیچ مقیاسی در ایران پس از پوریم از نظر باستان‌شناسی دیده نشده است و بدون کم‌ترین تردیدی می‌توان مدعی شد که ساکنان و بومیان کهن ایران که در کوششی پنج هزار ساله، تمدن و تفکر و تولید را در این قسمت جهان پایه گذارده بودند، در نسل‌کشی کامل پوریم به کلی و کاملا نابود شده‌اند.
نخستین آثار حیات دوباره در ایران، تنها در دوران پس از اسلام و به صورت زندگانی در قلاع دیده شده است، که تاکنون نتوانسته‌ایم از ساکنان آن، نشانه‌های قومی و آیینی و تولیدی بیابیم و از آن که در ایران پس از اسلام، به مدت دراز یک هزار سال، جز همین قلعه‌ها، علامت قابل اعتنای دیگری از تجمع متمدنانه و مظاهر اجتماعی دیده نشده، می‌توان پذیرفت که بقایای بر زمین مانده آثار آن قتل عام و فزونی بیش از حد مراکز تخریب و سوخته شده، نخستین مهاجران به ایران پس از طلوع اسلام را به پناه گرفتن در مکان‌های بلند و گزینش زندگانی مدافعانه ناگزیر کرده است.
تصاویر کنونی از تجمع اقوام گوناگون در حواشی اطراف و در درون مرزهای کنونی ایران و نیز فاصله بسیار بلند جغرافیایی و مظاهر زیستی میان ساکنان ایران کنونی، نشان می‌دهد که این مردم، پس از اسلام و بدون برقراری پیوندهای تاریخی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، در حواشی باریکی از نوارهای مرزی ایران، با هویتی کاملا وابسته به ملت‌های اطراف، کلنی‌هایی را بر بلندی‌ها پایه‌گذارده و حتی تاکنون از شناخت حقوق رسمی یکدیگر و برقراری روابط اجتماعی گسترده بازمانده‌اند و این خود کاملا و به صورتی قانع کننده اعلام می‌کند که روابط بومی و ملی و منطقه ای ساکنان کهن ایران، در ماجرای پوریم، کاملا به پایان رسیده و مقطوع شده است.
برای آشنایی بیش تر با مبانی این منظره از تجدید حیات اجتماعی دوباره در ایران، مطالعه چند یادداشت نخست از مجموعه نوشته‌های تحت عنوان «ایران شناسی بدون دروغ» در وبلاگ ناریا www.naria.ir بسیار یاری‌دهنده و روشن‌گر است.
در واقع، قلعه نشینی، اولین نشانه‌ی آغاز حیات انسانی در منطقه‌ی ایران کنونی است که از زمان طلوع اسلام تا زمانی که به نام صفویه می‌شناسیم، برقرار بوده که موضوع صفویه، خود به بحث مستقل دیگری نیازمند است.
حمله‏ی اسکندر و اعراب و مغول
اثبات وقوع نسل‏کشی پوریم که از مناظر و با مراجعه به اسناد متعدد و متنوع ممکن است، به گونه‏ای روشن معلوم می‏کند که وسعت آن قتل‏عام، در حدی بوده است که از پس آن آدم‏کشی بی‏منتها، تا قرون طولانی، آثاری از تجمع و تمدن در سرزمین‏های پوریم‏زده، که پیش از آن حادثه، در مرتبه‏ی بسیار ممتازی از تمدن و تولید و درک مکاتب صنعتی و هنری می‏گذرانده‏اند، دیده نشده است.
بر این اساس، مسلم است که مسلمان عرب، در قرن اول هجری، کم‏ترین انگیزه‏ای برای حمله به ایران خالی از سکنه نداشته است و اگر بنا را بر غارت ایران به وسیله‏ی مسلمانان، بنا بر اقوال تاریخی موجود بگذاریم، لااقل باید نشانه‏هایی از ثروت ملی ایرانیان، به هر صورت ممکن، ارائه دهیم که مطلقا نا ممکن است و حتی اگر همین سکه‏های قلابی عهد ساسانی را نیز در آن زمان رایج بگیریم، باز هم خود نشانه‏ای از فقر مطلق ملی حساب می‏شوند و معلوم می‏کنند که محدودیت دارایی در ایران، در چنان سطحی بوده است که حتی سکه‏ی کوچکی از طلا نیز در ایران پس از پوریم تا عهد قاجار نیافته‏ایم. حقیقت این‏که در هیچ نقطه‏ای از ایران، کم‏ترین نشانه‏ای از امکانات زیر بنایی برای تولید و تجارت و توزیع، از قبیل بازار و کاروان سرا، تا زمان صفویه دیده نشده است و اثری از نیازهای ضروری برای تجمع متمدن نظیر خانه‏های اشرافی و گرمابه و حمام و پل، پدیدار نیست. بنا بر این، برای سرباز مسلمان که رسالت اولیه و مقدم او، ابلاغ آیات قرآن بوده است، چنین سرزمینی که نشانه‏ای از حیات اجتماعی در آن دیده نمی‏شود، جای مناسبی برای فعالیت نظامی به هر شکل و صورتی نبوده است. هم‏چنین بر اساس مستندی که از تخت جمشید با نام «تختگاه هیچ‏کس» ، اثر استاد مجتبی غفوری تهیه شده و از همین سایت نیز قابل Download رایگان و یا ارسال با پست است و مضمون و محتوای آن را نامه‏ی رسمی سازمان نظام مهندسی کشور نیز تایید می‏کند، حتی ساخت قدیم‏ترین بنای تاریخی ایران یعنی تخت جمشید هم، پس از قتل عام پوریم، هرگز به پایان نرسیده و از نظر فنی، قابل آتش زدن نبوده است. چنان‏که در حال حاضر نیز، اندک نشانه‏ای از بقایای آتش‏سوزی در آن نیست. بدین ترتیب، یهودیان که در ماجرای پوریم، تمدن ممتاز شرق میانه را نابود کرده‏اند، با ترفندهای متعدد، عوارض و آثار این تخریب را بر دوش ماجراهای تاریخی رخ‏نداده‏ای چون حمله‏ی اسکندر و اعراب گذارده‏اند. با همین تفسیر و با طرح همین ادله‏ی محکم، طبیعی است که ماجرای حمله‏ی مغول به ایران نیز به بخش دیگری از این سریال دروغ در تاریخ نویسی‏های کنونی برای ایرانیان تبدیل می‏شود؛ زیرا نه فقط تاکنون هیچ سندی دال بر وجود قومی به نام مغول در ایران به دست نیامده، بل در زمان مورد ادعا، هنوز کوچک‏ترین نمایه‏ای از هستی ملی قابل غارت و حتی قابل زیست، در ایران دیده نمی‏شود. بدین ترتیب، تالیف تاریخ‏های کنونی که غالب مولفین آن یهودی‏اند، جز برداشتن بار قتل‏عام پوریم از دوش یهودیان و تقسیم علت ویرانی‏های وسیع حاصل از آن، بر دوش اسکندر و مسلمین و مغول نیست. چنان‏که داستان‏های دیگری در باب آتش زدن کتاب‏ها و کتاب خانه‏ها با توجه به مبحث بنیانی بالا به قصد آلودن تاریخ اسلام و مردم مسلمان، به همت مورخین وابسته به کنیسه و کلیسا تدارک شده است.
www.naria.ir

 

 

hadi.bfd@gmail.com

حکایاتی چند از عبید زاکانی

*درِ خانه ی جحي بدزديدند. او برفت و در مسجدي بركند و به خانه ميبرد. گفتند چرا در مسجد بركنده اي؟ گفت: درِ خانه من دزديده اند و خداوند اين در، دزد را ميشناسد، در را به من سپارد و در خانه خود بازستاند.

*شخصي از مولانا عضدالدين پرسيد: چونست كه مردم در زمان خلفا دعوي خدائي و پيغمبري بسيار مي كردند و اكنون نمي كنند؟ گفت: مردمِ اين روزگار را چندان ظلم و گرسنگي افتاده است كه نه از خدايشان به ياد مي آيد و نه از پيغامبر.

*درويشي به در خانه اي رسيد. پاره ناني بخواست. دختركي در خانه بود گفت: نيست. گفت: چوبي هيمه اي. گفت: نيست. گفت: پاره اي نمك. گفت: نيست. گفت: كوزه اي آب. گفت: نيست. گفت: مادرت كجاست؟ گفت: به تعزيت خويشاوندان رفته است. گفت: چنين كه من حال خانه ی شما مي بينم، 10خويشاوند ديگر مي بايد به تعزيت شما آيند.

*خراساني به نردبان در باغ ديگري ميرفت تا ميوه بدزدد. خداوند باغ برسيد و گفت: در باغ من چكار داري؟ گفت: نردبان مي فروشم. گفت: نردبان در باغ من مي فروشي؟ گفت: نردبان از آن من است، هر كجا كه خواستم ميفروشم.

*شخصي دعوي نبوت كرد. پيش خليفه اش بردند. از او پرسيد كه معجزه ات چيست؟ گفت: معجزه ام اين كه هرچه در دل شما ميگذرد مرا معلوم است. چنانكه اكنون در دل همه ميگذرد كه من دروغ مي گويم.

*ظريفي مرغي بريان در سفره ی بخيلي ديد كه سه روز پي در پي بود و نميخورد. گفت: عمر اين مرغ بريان بعد از مرگ درازتر از عمر اوست پيش از مرگ.

*شخصي تيري به مرغي انداخت. خطا كرد. رفيقش گفت: احسنت. تير انداز بر آشفت كه به من ريشخند مي كني؟ گفت: نه، ميگويم احسنت، اما به مرغ.

*شخصي خانه اي به كرايه گرفته بود. چوبهاي سقفش بسيار صدا مي كرد. به خداوند خانه از بهر مرمّت آن، سخن بگشاد. پاسخ داد كه چوبهاي سقف ذكر خداوند مي كنند. گفت: نيك است، اما ميترسم اين ذكر منجر به سجده شود.

*زني كه سر دو شوهر خورده بود، شوهر سيمش در مرض موت بود. بر او گريه ميكرد و مي گفت: اي خواجه به كجا مي روي و مرا به كه مي سپاري؟ گفت: به شوی چهارمين.

*يكي اسبي از دوستي به عاريت خواست. گفت: اسب دارم اما سياه است. گفت: مگر اسب سياه را سوار نشايد شد؟ گفت: چون نخواهم داد همين قدر بهانه بس است.

*نوشيروان، روزي به دادرسي نشسته بود. مردي كوتاه قامت فراز آمد و بانگ دادخواهي برداشت. خسرو گفت: كسي بر كوتاه قامتان ستم نتواند كرد. گفت: شهريارا، آنكه بر من ستم راند، از من كوتاهتر است. خسرو بخنديد و دادش بداد.

*مردي جامه اي بدزديد و به بازار برد تا بفروشد. جامه را ازو بربودند، پرسيدند كه به چند فروختي؟ گفت: به اصل مايه.

*زشت رويي در امر مذهب، با ديگري مجادله مي كرد و گفتش: آيا تو بر كفر گواهي دهي؟ گفت: مگر كسي كه پندارد خدا تو را در بهترين صورت بيافريده است.

*زشت رويي در آينه به زشتي خود مي نگريست و مي گفت: سپاس خداي را كه مرا صورتي نيكو بيافريد. غلامش ايستاده بود اين سخن مي شنيد و چون از نزد او به در آمد كسي از حال صاحبش پرسيد، گفت: در خانه نشسته و بر خدا دروغ مي بندد.

*مردي زني بگرفت و به روز پنجم فرزندش زاد. مرد به بازار شد و لوح و دواتي بخريد. او را گفتند: اين از چه خريدي؟ گفت: طفلي كه به پنج روز زايد به سه روز مكتبي شود.

رسالــه دلـگشــــا، عبــــید زاکــانی

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن روي اين لينک کليک کنيد.

  • دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2009  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

1 اسفند / 19 فوريه / 23 صفر

Mobin_s2004@yahoo.com
1 اسفند ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
اعدام مردي كه مخالفان سياسي رضاشاه را در زندان با آمپول هوا مي كشت

سرپاس مختاري

راي دادگاه جنايي تهران سي ام بهمن 1322 درباره متهمان به قتل زندانيان سياسي با تزريق آمپول هوا و وسائل ديگر صادر شد. اين وقايع در زمان پادشاهي رضاشاه روي داده بود. طبق اين حكم، پزشك احمدي (پزشك زندان) به اعدام و سرپاس مختاري كه درزمان ارتكاب اين قتلها رئيس شهرباني بود به ده سال زندان محكوم گرديد. بقيه متهمان به شش سال زندان تا حبس ابد محكوم شده بودند. فرخي يزدي روزنامه نگار و سردار اسعد بختياري (جعفرقلي خان) دوتن از اين مقتولان زندان بودند. پزشك احمدي پس از اشغال نظامي ايران توسط نيروهاي انگلستان و شوروي، به عراق گريخته بود و در بغداد پنهان شده بود كه بعدا دستگير و به ايران مسترد گرديده بود.
     جعفرقلي خان سردار اسعد در كابينه هاي متعدد وزير بود و هنگام بازداشت و انتقال به زندان قصر هم وزيرجنگ بود كه ناگهان و بدون مقدمه، به اراده رضاشاه دستگير شده بود. وي به همراه رضاشاه به مازندران رفته بود كه دربابل اورا دستگير كرده بودند. وي كه از مشروطه خواهان بنام بود توسط سرهنگ سياسي رئيس آگاهي پليس (تأمينات) به تهران منتقل و تحويل زندان قصر شده بود. تقريبا همزمان، به دستور رضاشاه عده اي از سران ايلهاي بختياري، بوير احمد و چهارلنگ نيز دستگير شده بودند كه دهم فروردين 1313 به حكم دادگاه نظامي اعدام شدند. گفته شده است كه در همين روز و در زندان قصر، سردار اسعد (معروف به سردار بهادر) با تزريق آمپول هوا توسط پزشك احمدي كشته شده بود. جعفرقلي خان كه هنگام مرگ 55 ساله بود پسر عليقلي خان بختياري بود. عليقلي خان بود كه با سواران خود از اصفهان به تهران آمده و با كمك مجاهدان گيلان و مازندران و افراد يپرم خان پايتخت را تصرف و محمدعلي شاه قاجار را كه راه استبداد درپيش گرفته بود بركنار كردند. درپي درگذشت عليقلي خان، لقب «سردار اسعد» به جعفرقلي خان داده شده بود. جعفرقلي خان كه مدتي هم استاندار كرمان بود در آغاز پادشاهي رضاشاه از دوستان نزديك او بود.
سرهنگ نيرومند يكي ديگر از متهمان پرونده قتلهاي مخالفان سياسي دولت وقت به حبس ابد محكوم شده بود. دادگاه جنايي تهران سرهنگ راسخ را هم كه از ماجرا آگاه بود و به قوه قضايي خبر نداده بود تا عدالت اجرا شود به جرم اختفاي جرم به شش سال زندان محكوم ساخت.

 

 سقوط هواپيماي ايراني توسط عراق

1 اسفند 1364 - دو موشك هوا به زمين جنگنده هاي رژيم بعثي عراق، يك فروند هواپيماي متعلق به شركت هواپيمايي آسمان را بر فراز شهر اهواز هدف قرار دادند. در اين رويداد تلخ 40 تن از ياران متعهد و مؤمن انقلاب شهيد شدند كه از آن ميان شهيد گرانقدر حجت الاسلام محلاتي نخستين نماينده حضرت امام (ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را مي توان نام برد. از ديگر شخصيت هاي انقلابي كه در اين حادثه به شهادت رسيد حسن شاهچراغي است كه از دوره هاي اول و دوم مجلس شوراي اسلامي نماينده مردم دامغان بود و در كنار آن سرپرستي مؤسسه كيهان را نيز بعهده داشت.

 

شهادت حجت الاسلام محلاتي
نماينده امام در سپاه پاسداران

در اول اسفند 1364، آيت‌الله فضل‌الله محلاتي، نماينده امام خميني در سپاه پاسداران، به همراه هشت تن از نمايندگان مجلس،‌ به نام‌هاي:‌ حجج‌اسلام، ‌ابوالقاسم رزاقي، ‌سيد نورالدين رحيمي، غلامرضا سلطاني، مهدي يعقوبي و ابوالقاسم موسوي دامغاني و نيز آقايان محمد كلاته‌اي،‌ علي معرفي‌زاه و سيد حسن شاه چراغي و چند تند ديگر از قضات و مسؤولين نظام،‌ عازم جبهه‌هاي جنگ بودند كه هواپيماي آنها مورد حمله دو فروند جنگده عراقي قرار گرفت و در نزديكي اهواز سقوط كرد و كليه سرنشينان آن به شهادت رسيدند.
جهت ارج نهادن به فداكاري‌هاي روحانيون در طول دوران دفاع مقدس،‌ اين روز به نام روز "روحانيت و دفاع مقدس" نامگذاري گرديد.
روحانیون در دوران هشت سال دفاع مقدس نقش بسيار برجسته‌اي داشتند روحانيون شهيدي همچون شاه‌آبادي، محلاتي، ‌شيرازي،‌ ميثمي، ‌زماني، رزاقي و ... گواهي بر اين مدعاست.

زندگينامه شهيد محلاتي:‌
شهيد آيت‌الله فضل‌الله محلاتي در سال 1309 در محلات متولد شد و در سال 1324 به حوزه علميه قم رفت و از محضر بزرگان همچون به آيت الله بروجردي، ‌امام خميني،‌ علامه طباطبايي و شهيد صدوقي كسب فيض كرد. فعاليت هاي سياسي ايشان از سال 1326 و بدنبال آشنايي با فداييان اسلام و مرحوم آيت الله كاشاني آغاز شد. بعد از كودتاي 28 مرداد به خاطر سخنراني بسيار تند عليه كنسرسيوم نفت و كودتاي شاه،‌ دستگير و به مشهد تبعيد شد. بعد از آغاز نهضت امام خميني در سال 1341 فعاليت هاي شهيد محلاتي شديدتر شد و بارها به زندان افتاد. در آستانه انقلاب اسلامي از اعضاي فعال كميته استقبال از امام بود و بعد از پيروزي در كمتيه مركزي به عنوان نماينده امام فعاليت داشت. ايشان در انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي به عنوان نمانيده محلات و دليجان انتخاب شدند و سپس به عنوان نماينده امام در سپاه منصوب شد. ايشان در دوره دفاع مقدس نقش ارزنده‌اي ايفا نموده و سرانجام مزد مجاهدت هاي خود را با شهادت خود گرفتند.

Mobin_s2004@yahoo.com
19 فوريه ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
اختراع و ثبت گرامافون

اديسون

توماس اديسون دراين روز از سال 1878 اختراع خود گرامافون (فنوگرافPhonograph) را به ثبت داد. اديسون كه در ميشيگان آمريكا به دنيا آمده بود و هلندي تبار بود درجواني در كار تلگراف مشغول بود. وي اختراعات متعدد ديگر دارد ازجمله ساخت لامپ برق. واژه فنوگراف از دو ريشه يوناني به معناي «صدانگار» ساخته شده است. انگليسي ها عمدتا به جاي فنوگراف از واژه گرامافون Gramophone براي ناميدن اين دستگاه كه در ايران «جعبه ساز» گفته مي شد و صفحه صدا (موسيقي) پخش مي كرد استفاده مي كنند. گرامافون (Record player) تا دهه 1980 به مدت 110 سال مورد استفاده بود.
    

گرامافون اختراع اديسون

 

نخستين ايستگاه فضايي جهان

Mir

دانشمندان فضايي شوروي 19 فوريه سال 1986 ايستگاه فضايي «مير» را به فضا فرستادند. اين نخستين ايستگاه فضايي براي اقامت طولاني فضانوردان بود كه بشر به مدار زمين فرستاد. ايستگاه مير (Mir مير به معناي صلح) تا مارس 2001 به مدت 15 سال در مدار زمين بود و در اين مدت فضانوردان متعدد در آن اقامت كرده بودند. اين فضانوردان به نوبت با موشك به ايستگاه فرستاده مي شدند.

 

آلبينوس قرباني جنگ داخلي روميان

تصوير البينوس بر سكه اش

درپي قتل ماركوس ژوليانوس امپراتور روم در اول ژوئن سال 193 ميلادي ، سه ژنرال ارشد اين كشور به خواست سربازان خود اعلام كردند كه امپراتور تازه هستند . سپتيموس سه وروس درايلريا (يوگوسلاوي ) ، نيجر در شرق مديترانه و كلوديوس آلبينوس در بريتانيا . سه وروس پس از وارد آوردن شكست نظامي به نيجر عازم گل ( فرانسه امروز ) شد تا آلبينوس فرمانده ارتش غرب ( مستقر در بريتانيا ، آلمان و گل ) را از ميان بردارد . جنگ روز 19 فوريه سال 197 ميلادي در« ليون » فرانسه روي داد و سه وروس پيروز شد . آلبينوس براي اين كه دستگير و تحقير نشود خود را كشت . سه وروس پس از اين پيروزي و تاييد مقام او در سناي روم عازم جنگ با ايران شد كه در جريان مبارزه او با نيجر به نيجر كمك كرده بود.

 

روزي كه نبرد پرتلفات «گاليپولي» آغاز شد

تنگه داردانل و گاليپولي

حمله نظامي به گاليپولي (كناره هاي تنگه داردانل) كه 337 هزار تلفات داشت 19 فوريه سال 1915 (دومين سال جنگ جهاني اول) آغاز شد و 11 ماه طول كشيد. در نبرد گاليپولي كه هدف از آن تصرف استانبول پايتخت وقت عثماني و تنگه هاي بسفور و داردانل و گشودن درياي سياه بود، نيروهاي انگلستان و فرانسه و متحدان آنها شكست خوردند. عثماني در جريان جنگ جهاني اول متحد آلمان بود كه از ميان رفت. در نبرد گاليپولي 16 لشكر انگليسي ـ فرانسوي با 15 لشكر عثماني مي جنگيدند. حمله با 16 ناو سنگين آغاز شده بود كه همه آنها آسيب ديدند. آلماني ها كه چنين حمله اي را پيش بيني كرده بودند قبلا بهترين توپهاي خود را در اختيار عثماني قرار داده بودند. قسمتي از نيروهاي انگليسي از استراليايي ها، نيوزيلندها و هنديان تشكيل شده بودند. نبرد گاليپولي باعث تقويت ناسيوناليسم نيروهاي مدافع شد و مصطفي كمال (اتاتورك) از همين نبرد درسهايي آموخت كه مانع اضمحلال وطنش شد و جمهوري تركيه پاگرفت.
    چهار عكس زير چگونگي نبرد گاليپولي (چاناكاله ساواش لري) را روشن مي سازد:
    

سربازان عثماني در سنگر و آماده دفاع

 

حمله هوايي ژاپن به استراليا با 250 هواپيما

19 فوريه 1942 دريك حمله هوايي امپراتوري ژاپن به استراليا، صدها تن در منطقه «داروين» كشته شدند. در اين حمله بيش از 250 هواپيماي ژاپني شركت داشتند. امپراتوري ژاپن با شعار اخراج استعمارگران اروپايي از آسيا، دست به جنگ زده بود. انگليسي ها استراليا را ازچنگ بوميان اين سرزمين خارج و در آنجا مهاجرنشين ايجادكرده اند. انگليسي هاي اعزامي به استراليا كه در آغاز كار مركب از جانيان آن كشور بودند بسياري از بوميان استراليا را نابود كردند. پس از نزديك به دو قرن، در فوريه جاري(سال 2008) دولت مهاجران انگليسي استراليا به خاطر كشتار و آزار بوميان اين سرزمين و تصاحب اراضي و املاكشان در طول نزديك به دو قرن از آنان عذرخواهي كرد (عذر بدتر از گناه).
    ــ در همين روز (19 فوريه 1942) روزولت رئيس جمهور وقت آمريكا كه با امپراتوري ژاپن وارد جنگ شده بود با امضاي دستورالعمل شماره 9066 حكم داد كه ژاپني تبارهاي آمريكا و حتي آنانكه در خاك آمريكا متولد شده بودند به كمپ ها فرستاده و درآنجا نگهداري شوند. دراجراي اين بخشنامه، ژاپني هاي آمريكايي اموال و كسب و كار خود را رها ساختند كه از دستشان رفت. دولت آمريكا بيم داشت كه اين ژاپني ها به كشور نياكانشان وفادار مانده باشند و به مساعي نظامي ژاپن كمك كنند. طبق قوانين مهاجرنشن ايالات متحده آمريكا، كساني كه دراين كشور متولد مي شوند تبعه بومي آمريكا بشمار مي آيند. اقدام روزولت ناقض قانون اساسي ايالات متحده بود كه بازرسي، دستگيري و بازداشت بدون حكم قاضي دادگاه (وقوع جرم، وجود دلايل، تفهيم اتهام و ..) را اكيدا منع كرده است.

برخي ديگر از رويدادهاي 19 فوريه

Copernicus
  • 1473:   نيكلائوس كوپرنيكوسNicolaus Copernicus (كوپرنيك) رياضيدان و دانشمند فضايي لهستاني در اين روز به دنيا آمد و 70 سال عمر كرد. وي صاحب فرضيه هاي تازه اي در فضاشناسي است. كوپرنيك همانند ساير دانشمندان قرون وسطي در رشته هاي ديگر علوم از جمله پزشگي هم تبحر داشت.

  • 1674:   جنگ سوم انگلستان و هلند با امضاي پيمان صلح وست مينستر Westminster پايان يافت و دولت هلند منطقه نيوآمستردام در آمريكاي شمالي را به انگلستان واگذار كرد كه اين دولت آن را به نيويورك تغيير نام داد. قبلا نيروهاي انگليسي اين منطقه را كه يك مهاجرنشين هلندي بود تصرف كرده بودند.

  • 1927:   چينيان به اشغال نظامي شانگهاي از سوي انگلستان اعتراض كردند و در اين شهر دست به اعتصاب عمومي و تظاهرات زدند.

  • 1861:   الكساندر دوم تزار وقت روسيه در اين روز فروش (واگذاري) كشاورزان با زمين مزروعي (سرفدم - نوعي بردگي) را هنگام معامله مزرعه لغو كرد.

  • 1959:   دولت انگلستان موافقت كرد به جزيره قبرس مستعمره اش استقلال دهد. اين استقلال از 16 اوت 1960 عملي شد. قبرسي ها براي كسب اين استقلال مبارزات خونين كرده بودند. رهبر اصلي آنان در اين مبارزات اسقف ماكاريوس بود. ماكاريوس پس از تحقق استقلال، به رياست جمهوري قبرس انتخاب شد.

  • 1997:   دنگ شيائو پينگ رهبر پيشين چين در 92 سالگي درگذشت.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    23 صفر هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     تشكيل كميته مهاجرت بعلت حرکت قواي روس به طرف تهران

    23 صفر 1334 - درپي حركت قواي روس به طرف تهران عده اي ازنمايندگان مجلس شوراي ملي و رجال سياسي به قم و سپس اصفهان رفتند و كميته مهاجرت را تشكيل دادند. اين كميته ازنمايندگان استقلال طلب مجلس شوراي ملي همچون آيت الله مدس، علي اكبردهخدا و صوراسرافيل تشكيل شده بود. اين عده چون مخالف همكاري با روسها و انگليسي ها بودند و انديشه آزادي و استقلال كشوررا درسرداشتند. اقدام به ترك مجلس و مهاجرت كردند. همين امرسبب شد كه مجلس اكثريت خود را ازدست دهد و تعطيل شود. درمقابل دولت وقت درتلگرافي ازنمايندگان مجلس خواست كه به تهران بازگردند. سخنگوي كميته مهاجرت درپاسخ به دولت تأكيد كرد «مادام كه قشون روس خاك ايران را ترك نكند نمي توان درتهران انجام وظيفه كرد و بازگشت بيهوده است». كميته مهاجرت پس ازعزيمت به كرمانشاه دولتي موقت به رياست نظام السّلطنه ماني تشكيل داد ولي بعد ازمدتي برخي ازاعضاي آن بتدريج ازايران به خارج ازكشورمهاجرت كردند.

     

     

     

     

     Ãاطلاعات روزانه

     

    آب و هوا

    تهران

    3
    12

    اهواز

    11
    23

    تبريز

    -4
    7

    شيراز

    3
    18

    مشهد

    5
    18

    بندرعباس

    17
    26

    کرمان

    2
    21

    اصفهان

    -2
    15

    يزد

    4
    21

    کرمانشاه

    -2
    11

    اراک

    -2
    11

    رشت

    6
    9

    دبی

    19
    27


     

    نرخ  ارز، سکه و طلا در بازار آزاد

    1233 تومان
    968 تومان
    1400 تومان
    1040 تومان
    260 تومان
    266 تومان

    يورو اروپا:
    دلار آمريکا:
    پوند انگليس:
    يکصد ين ژاپن:
    ريال عربستان:
    درهم امارات:

    217000 تومان
    108000 تومان
    56500 تومان
    208000 تومان

    يک بهار آزادی:
    نيم بهار آزادی:
    ربع بهار آزادی:
    طرح جديد:


     

    اوقات شرعی (به افق تهران)

    اذان صبح : 05:21
    طلوع خورشيد : 06:46
    اذان ظهر : 12:18
    غروب خورشيد : 17:49
    اذان مغرب : 18:09
    نيمه شب شرعي : 23:35

     

     

     

     

     

     

    Ãهديه روزانه

    دانلود مجلات و کتب خارجي

    Personal Computer World
    ماه مارس

    جديدترين شماره از ماهنامه
    Personal Computer World

    تاریخ انتشار: مارس 2009
    تعداد صفحات مجله: 164
    حجم فایل: 37 مگابايت


    لينک دانلود مستقيم

    رمز فايل: www.mobin-group.com

    براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.



     

     

     

     

     

     

    Ãتکنولوژي روزانه

    رونمایی نوکیا 6710 جستجوگر GPS محور و نوکیا 6720 کلاسیک  

    اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که چندان از موبایل های با صفحه کلید QWERTY خوشتان نمی آید اما به دنبال یک گوشی با قابلیت امکان استفاده آسان از GPS می گردید، نوکیا 6710 که امروز معرفی شد، می تواند بهترین انتخاب شما باشد.
    نوکیا در مراسم امروز خود در کنفرانس دنیای موبایل بارسلونا علاوه بر معرفی E55 و E75، دو مدل دیگر از موبایل های معمولی خود را معرفی کرد. یکی از آنها 6710 کشابی جستجوگر و دیگری 6720 کلاسیک است. هر دو این تلفن های همراه دارای تجهیزات GPS داخلی هستند و به راحتی می توان از آنها همراه با Nokia Maps و یا نقشه گوگل و دیگر برنامه ها استفاده کرد. علاوه بر اینکه با GPS این گوشی ها دیگر هیچ وقت در دل ماجراجویی ها گم نمی شوید، می توانید با دوربین 5 مگا پیکسلی آنها داستان ماجراجویی هایتان را هم ثبت کنید. 6720 در سه ماهه دوم سال جاری با قیمت 316 دلار و 6710 جستجوگر با قیمت 387 دلار در سه ماهه سوم امسال به بازار ارائه خواهند شد.
    منبع   

    نوکیا E75 با صفحه کلید کشابی و نرم افزار Nokia Messaging رونمایی شد  

    اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که چندان از موبایل های با صفحه کلید QWERTY خوشتان نمی آید اما به دنبال یک گوشی با قابلیت امکان استفاده آسان از GPS می گردید، نوکیا 6710 که امروز معرفی شد، می تواند بهترین انتخاب شما باشد.
    نوکیا در مراسم امروز خود در کنفرانس دنیای موبایل بارسلونا علاوه بر معرفی E55 و E75، دو مدل دیگر از موبایل های معمولی خود را معرفی کرد. یکی از آنها 6710 کشابی جستجوگر و دیگری 6720 کلاسیک است. هر دو این تلفن های همراه دارای تجهیزات GPS داخلی هستند و به راحتی می توان از آنها همراه با Nokia Maps و یا نقشه گوگل و دیگر برنامه ها استفاده کرد. علاوه بر اینکه با GPS این گوشی ها دیگر هیچ وقت در دل ماجراجویی ها گم نمی شوید، می توانید با دوربین 5 مگا پیکسلی آنها داستان ماجراجویی هایتان را هم ثبت کنید. 6720 در سه ماهه دوم سال جاری با قیمت 316 دلار و 6710 جستجوگر با قیمت 387 دلار در سه ماهه سوم امسال به بازار ارائه خواهند شد.
    منبع
     

     

     

     

     

     

    Ãطنز روزانه

    سندروم نویسندگی

    رضا ساکی

    گفتم نیتم خیره. بی حرف پیش می‌رم تو از حق این بچه محل دفاع می‌كنم. رفتم تو. سی و هفت نفر تو بودن. همه پشت كامپیوتر. یكی منو شناخت كه من نشناختمش. اما پسر نوه‌ی شوهر عمه‌ام اونجا بود هر چی نشونی دادم به جا نیاورد. گفتن بگو. گفتم بابا این بنده خدا رو كه سایت‌اش رو بستین. خودشو چرا هی می‌برین میارن؟ گفتن ما با خودش مشكل داریم نه با سایتش. گفتم رحمت بر شیر مادرتون پس چرا سایت رو بستین؟ یكهو عین سی و هفت نفر نگام كردن. یكی‌شون گفت تو وبلاگت چی می‌نویسی؟ گفتم یا مسیح. در مورد آفات گندم و سموم كشاورزی. گفتن دیگه ننویس. گفتم چشم. اما در مورد چی بنویسم؟ گفتن مگه مرض نوشتن داری؟ گفتم رحمت بر شیر مادرت راست گفتی. من هم بهش گفتم مرد ننویس. به فكر زن و بچه‌ات باش. آدم از ننوشتن كه نمرده؟ مرده؟ نمرده كه؟ گفتن كسی رو می‌شناسی كه بنویسه؟ گفتم چی بنویسه؟ گفتن هر چی؟ گفتم والا برادرم یه چیزایی می‌نویسه.‌ گفتن در مورد چی؟ گفتم تبخال و آفت و جوش و كورك و زگیل و این چیزا.‌ دكتره پوسته بدبخت.‌گفتن بگو ننویسه. گفتم چشم. گفتم نسخه كه می‌تونه بنویسه. عین سی و هفت نفر نگام كردن. یكی گفت باز نوشت و زل زد به مانیتور. یكی دیگه گفت چی نوشت؟ یكی گفت درباره‌ی تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم نوشته.‌ یكی گفت داره تند می‌ره.‌ گفتم بلكم یارو حسابداری چیزیه. ها؟ عین سی و هفت نفر نگام كردن. گفتم می‌خواین بگم ننویسه.‌ گفتن مگه می‌شناسین؟ گفتم نه ولی یه خدا شناس باید پیدا شه بش بگه ننویسه. بلكم مادر پیری داشته باشه. پدر مریضی داشته باشه. خواهر دم بختی داشته باشه. برا... گفتن این كه نوشتی گندم دِوِرِم از دو برابر شدن ژن‌های اِمِر به دست میاد یعنی چی؟ گفتم یعنی گندم دِوِرِم از دو برابر شدن ژن‌های اِمِر به دست میاد. عین سی و هفت نفر نگام كردن. گفتم به شیر مادرم گندم دِوِرِم از دو برابر شدن ژن‌های اِمِر به دست میاد. می‌تونین امتحان كنین. گفتن نگفتیم ننویس. گفتم شیر مادرم حلال نیست اگه بنویسم. خواستم برم. گفتم اگه امری ندارین من برم. گفتن دیگه واسطه نشو.‌ گفتم چشم. گفتن سر راه یه پیغام ببر واسه یكی. گفتم باید بگم ننویسه؟ گفتن بهش بگو كم كاری. بنویس. گفتم ننویس. گفتن بنویسه. گفتم چرا اون بنویسه ولی ما نه؟ عین سی و هفت نفر نگام كردن. گفتن لابد ما یه چیزی می‌دونیم. گفتم حتما شما یه چیزی می‌دونین. از اتاق بیرون اومدم. سه نفر منتظر بودن. یكی داشت روی كاغذ كوچكی می‌نوشت. جوون بود. كنارش پیرزنی نشسته بود. مادرش بود. خسته و خمیده به دستانش پسرش نگاه می‌كرد. لابد داشت توی دلش می‌گفت شیرم را حلالت نمی‌كنم اگر بنویسی. ب

    یرون آمدم.‌ سوار ماشین شدم.‌ به سرعت به سمت نشانی حركت كردم. دور میدان افسر جلویم را گرفت. تا پیاده بشوم شروع كرد به نوشتن. به سمتش دویدم. گفتم جناب سروان ننویس...
     

     

     

     

     

     

     Ãزندگي روزانه

    خانه و خانواده، موفقيت، بهداشت، علم و زندگي، جامعه

    ۱۰ توصیه برای یک سخنرانی موفق

    تاکنون چند بار اتفاق افتاده است که برای عده‌ای سخنرانی کنید؟ آیا شما هم در هنگام سخنرانی دچار اضطراب می‌شوید و صدایتان می‌لرزد؟ ممکن است نتوانید افکارتان را به درستی بیان کنید یا لغات را فراموش کنید و دچار لکنت زبان شوید اما با کمی ‌تمرین می‌توانید بر ترستان غلبه کنید و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید...
    روش‌های بسیاری وجود دارد که می‌توان بر ترس از اشتباه کردن هنگام سخنرانی غلبه کرد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    ۱) پیش از اینکه سخنرانی کنید به خوبی خود را آماده کنید. در این مرحله برای اینکه از اشتباهات فاحش در گفتارتان اجتناب کنید، باید به طور دقیق بدانید که راجع به چه موضوعی و تحت چه شرایطی می‌خواهید سخنرانی کنید و مخاطبان شما چه کسانی هستند. هیچ چیز را به شانس نسپارید.

    ۲) متن سخنرانی را با خود تمرین کنید، و یک کپی از آن بگیرید، به همه جزییات توجه کنید. وقتی شما خوب آماده باشید احتمال اشتباه کم می‌شود ودر نتیجه شما بیشتر احساس آرامش و اطمینان خواهید کرد.

    ۳) دانستن تمام جزییاتی که می‌خواهید در مورد آن سخنرانی کنید هرگز به مفهوم حفظ جز به جز آنچه می‌خواهید بگویید نیست. بلکه این به این معنا است که شما خلاصه ای از آنچه می‌خواهید بگویید را داشته باشید. این موجب می‌شود که شما هنگام فراموش کردن محتوا به این خلاصه نگاهی کنید که حتی از نظر تماشاچی هم مورد قبول است زیرا نشان می‌دهد که شما محتوای پیام را لغت به لغت حفظ نکرده‌اید.

    ۴) شناخت حضار پیش از سخنرانی نیز مهم است زیرا ایده‌ای را در خصوص سخنرانی به شما می‌دهد. اگر شما با فقدان شناخت هرچند محدود افراد بخواهید سخنرانی کنید اضطرابتان افزایش می‌یابد.

    ۵) در خصوص شناخت شرایط هم باید گفت که بهتر است پیش از سخنرانی میکروفون را امتحان کنید و محل سخنرانی را ببینید. همین نکات موجب افزایش اعتماد به نفس شما هنگام سخنرانی می‌شود.

    ۶) محتوای سخنرانی را با خود تمرین کنید. هرقدر بیشتر تمرین کنید اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنید.

    ۷) هنگام تمرین کردن حتی می‌توانید از آینه هم استفاده کنید. این موجب تمرکز بیشتر شما می‌شود و اینکه ببینید هنگام سخنرانی چگونه به نظر می‌رسید و همچنین موجب می‌شود شما تماس چشمی‌خود را با حضار در حین سخنرانی حفظ کنید.

    ۸) شما می‌توانید در تمرین خود از ضبط صوت هم استفاده کنید. این موجب می‌شود که شما از مکث برای به یاد آوردن مطالب خودداری کنید و همچنین شیوه استفاده از لغات را به شما نشان می‌دهد.

    ۹) می‌توانید حتی جلوی دوستانتان هم سخنرانی کنید. این شیوه خیلی جالبی است زیرا شما را با دنیای واقعیت ارتباط می‌دهد. روش دیگر برای کاهش اضطراب این است که بدانید حضار اغلب طرفدار شما هستند. آنها می‌خواهند سخنان شما را بشنوند و ببینند که شما چه کار می‌کنید.

    ۱۰) پیش از آنکه سخنرانی کنید فکر کنید که حضار اشخاصی مهربان و دوست داشتنی و از دوستان شما هستند. این موجب می‌شود شما تصویر خوبی را در ذهن داشته باشید. حضار هم زبان بدن شما را خواهند فهمید و طبق آن پاسخ خواهند داد.
     

     

     

     

     

     

    Ãپاسخ به پرسش هاي شما

    zahra4066@yahoo.com

    روزشمار سال ظهور

    مهدي


    سوال:

    لطفا در مورد  نشانه هاي ظهور و اينکه مشخصا در سالي که حضرت مهدي (عج) ظهور مي کنند، چه اتفاقاتي مي افتد، بيشتر توضيح دهيد.
     

    پاسخ:

    اطلاع از نشانه‌های ظهور، علاوه بر آنکه حسّ کنجکاوی انسان‌ها را ارضا می‌نماید، ثمرات و برکات مهم‌تری را نیز به دنبال می‌آورد که برخی از آنها عبارت است از:

    1. یقین به علم غیب و علم به آینده معصومین(ع): تحقق و رخداد پیشگویی‌ها، قرن‌ها پس از بیان آنها باعث می‌شود که شنونده و خواننده ناخواسته به گویندة این بیانات ایمان بیاورد. به خصوص در موارد متعددی که مطلب بیان شده بسیار فراتر از سطح فهم مخاطبان و شنوندگان این دست روایات در مقطع صدورشان باشد.

    2. افزایش امید به وقوع و قرب ظهور: از آنجا که بسیاری از مطالب مطرح شده در این روایات در مقام بیان و تبیین نشانه‌های ظهور امام عصر(ع) هستند به طور طبیعی خوانندگان و مستمعان این نشانه‌ها نسبت به امام عصر(ع)، ظهور ایشان و نزدیک‌تر شدن این رخداد یقین بیشتری پیدا می‌کنند.

    3. شناسایی جایگاه خود در نقشه و طرح نهایی هستی: چند هزار سال است که پس از هبوط حضرت آدم(ع)، آدمیان بر زمین زندگی می‌کنند و پس از ما نیز صدها و شاید هزاران سال بعد نیز این جریان زندگی برای بنی آدم ادامه داشته باشد. آنچه در دست ماست میراث تمام آنهاست که پیش از ما می‌زیسته‌اند که، باید آن را در نهایت امانتداری و حداقل به همان شکل که تحویل گرفته‌ایم، به نسل‌های پس از خود تحویل دهیم. کوتاهی در انجام هریک از وظایفی که در این راستا برعهدة ما نهاده شده می‌تواند لطمات جبران‌ناپذیری برای ما و آیندگان ما به دنبال بیاورد. تفصیل این مطلب به مجال دیگری نیاز دارد و در اینجا نمی‌توان حق آن را ادا کرد. متأسفانه بسیاری از ما خود را تنها در ظرف این چند روزه محدود و معدود دنیا می‌نگریم و نه تنها از آیندة بشریت که از آینده دنیایی و آخرتی خویش نیز غافلیم. فهم این نکته که از کجا آمده و به کجا می‌رویم و اساساً برای انجام چه مهمی ما را به صحنة هستی آورده‌اند باعث می‌شود که رفتاری کاملاً متفاوت با آنچه اکنون انجام می‌دهیم از ما مشاهده شود.

    4. آمادگی برای مواجهه با آسیب‌ها و فتنه‌ها: دورة آخرالزّمان را به طور شاخص با انحرافات، اعوجاجات، بحران‌ها و آسیب‌ها می‌شناسند. مسلماً افرادی که پیش از وقوع فتنه‌ها و بحران‌ها از آمدن آنها خبر دارند خود را برای مواجهه با آن مهیّا می‌کنند به حدّی که در مواردی می‌توانند بدون ذرّه‌ای آسیب پذیرفتن آن را پشت سر بنهند. مثال شاخص و ملموس این آمادگی بحران خشک‌سالی هفت سالة مصر در دوران حضرت یوسف(ع) است که تنها با خوابی و تعبیری توانستند از آن رهایی یابند و حتی از مناطق اطراف خویش مانند کنعان نیز دستگیری نمایند. شاید اگر ما هم به طور جدی به مطالعة نشانه‌های ظهور بپردازیم بتوانیم به چنین توفیقی دست یابیم.

    5. شناسایی و ریشه‌یابی دقیق‌تر مشکلات و بحران‌ها: از آنجا که ما در حال حاضر از جمله ساکنان آخرالزمان به شمار می‌آییم می‌توانیم با نگاهی گذرا به اطراف خود موارد متعددی از فتنه‌ها و آسیب‌ها را احصا کنیم که متأسفانه در تحلیل‌ها و چاره‌جویی‌ها بدون به توجه به ریشه‌ها و علل و اسباب اصلی افراد به ارائة راه حلی سطحی‌نگرانه بسنده می‌کنند. بدیهی است که نتیجة یک راه حلّ ساده و سطحی در بهترین حالت آن است که مشکل مرتفع نشود و در واقع، در موارد متعدد باعث دامن زدن و تشدید مشکل تا مرز چاره‌ناپذیری می‌شود.

    6. جهت‌یابی برای برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان اجتماعی (درون‌مرزی، درون دینی و مذهبی، بین‌المللی): مشهور است که می‌گویند فهم سؤال نیمی از جواب است و تا مسئله‌ای را خوب نفهمیم نمی‌توانیم آن را به درستی حل کنیم. با شناسایی و ریشه‌یابی دقیق مشکلات و نیز نفش تاریخی خود، به راحتی می‌توان دریافت که چه برعهدة ماست، باید در شرایط کنونی متولّی انجام چه اموری شویم و هدف پیش روی ما چیست. شناسایی مبدأی که در آن هستیم، هدفی که باید به آن برسیم و مسیر میان مبدأ تا مقصد همان برنامه‌ریزی مهم و اساسی است که باید در تمامی عرصه‌های خرد و کلان آن را لحاظ کنیم و صد افسوس که مورد غفلت ما واقع شده است.

    آنچه در ادامه می‌آید تصویری اوّلیه از حوادث و وقایع شش ماهه پیش از ظهور است که آقای مجتبی السادة در کتاب «الفجر المقدس المهدی(ع)» ارائه کرده‌اند. لازم به یادآوری است این کتاب با نام «شش ماه پایانی» توسط انتشارات موعود به فارسی ترجمه و منتشر شده است. تفصیل جزییات این جدول را در اثر فوق می‌توانید مطالعه نمایید.

     

    ماه

    روز

    مکان و موقعيت

    حادثه

    رجب

     

    20 جمادي‌الاول تا 10 رجب

     

    ٭ 10 رجب

     

    ٭ 10 رجب

     

    10 رجب

    ـ

     

    ـ

     

     

     

     

     

    ـ

     

    ـ

    15 رجب

    ـ

    ـ

     

    شام (سوريه)

     

    يمن

     

    ايران

    خورشيد

     

    بين آسمان و زمين

     

     

     

     

     

    بين زمين و آسمان

     

    خورشيد

    ماه

    1. باران شديدي که بسياري از خانه‌ها را ويران مي‌کند

     

    2. آغاز شورش سفياني (عثمان بن عنبسه)

     

    3. آغاز قيام يماني

     

    4. آغاز قيام سيد خراساني

    5. نمايان شدن يک بدن در قرص خورشيد (سر و سينه حضرت مسيح(ع))

    6. نداهاي سه‌گانه:

    الف) بدانيد که لعنت خداوند شامل حال جمعيت ستمگران مي‌شود!

    ب) قيامت نزديک شده است اي جمعيت مؤمنان!

    ج) خداوند متعال فلاني را فرستاده است؛ حرف‌هايش را بشنويد و از او اطاعت کنيد!

    7. دستي که از آسمان به چيزي اشاره و دلالت مي‌کند.

    8. توقف خورشيد از حرکت به مدت 3 ساعت

    9. ماه‌گرفتگي (خسوف)

    شعبان

     

    ـ

     

    جهان اسلام

     

    خيزش‌ها، آغاز و امور و جريانات سياسي متفرق و پراکنده مي‌شود.

     

    رمضان

     

    14 ماه رمضان

    ٭ 23 ماه رمضان (جمعه)

     

     

     

    25 ماه رمضان

     

    خورشيد

    از آسمان

     

     

    از زمين

     

    ماه

    شام

    1. کسوف و خورشيدگرفتگي غيرطبيعي

    2. صيحة آسماني:

    الف) نداي جبرئيل: حق با حضرت مهدي(ع) و شيعيانش است!

    ب) نداي ابليس: حق با عثمان (سفياني) و پيروانش است!

    3. ماه گرفتگي و کسوف غيرطبيعي

    4. بيعت کردن سي‌هزار نفر از قبيلة بني‌کلب با سفياني

    شوال

     

    ـ

     

    نزديک مدينه

    (ديرالزور سوريه)

    نبرد قرقيسيا (و کشته شدن صدهزار نفر از ستمگران) و پيروزي سفياني

     

    ذيقعده

     

    ـ

     

    21 و 22 ذيقعده

    عراق و سوريه

     

    عراق (بغداد)

    1. قبايل جهت تهية آذوقه مسافرت کرده و مي‌جنگند.

    2. سفياني در بغداد کشتارگاهي برپا کرده و 80 هزار نفر را مي‌کشد.

    ذيحجه

     

    10 ذيحجه

     

    11 و 10 ذيحجه

     

    ٭ 25 ذيحجه

     

    ـ

    عراق (کوفه)

     

    مکة مکرمه

     

    مکة مکرمه

     

    مدينة منوره

    1. کشتارگاه کوفه را سفياني به راه مي‌اندازد و علاوه بر مردم عادي 70 عالم ديني را به شهادت مي‌رساند.

    2. آشوب‌هاي منا (تاراج شدن حجاج و دريده شدن پرده‌هاي عصمت به حرام)

    3. شهادت نفس زکيه در مسجدالحرام و بين رکن و مقام

    4. شهادت مرد هاشمي (پسر عموي نفس زکيه محمد و خواهرش فاطمه) و اعدام آنها بر سر در مسجدالنبي(ص)

    محرم

     

    9 محرم

    10 محرم (عاشورا)

     

     

     

    12ـ15 محرم

     

     

     

    ٭ 15 محرم

    مکة مکرمه

    مکة مکرمه

     

     

     

    مدينة منوره

     

     

     

    در بين مدينه و مکه

    1. جمع شدن سيصد و سيزده يار حضرت در مکه

    2. روز ظهور:

    الف) خطبه حضرت بين رکن و مقام

    ب) بيعت ياران با حضرت.

    ج) نداي جبرئيل.

    3. حملة سپاهيان سفياني به مدينه و تاراج شهر:

    تخريب مقبرة مطهر حضرت رسول(ص) و خرد کردن منبر آن حضرت و سرگين انداختن چهارپايان در آن مکان متبرک.

    4. فرو رفتن سپاه سفياني در بيابان بيداء.



     

     

     

     

     

     

    Ãمقاله روزانه

    گزارشی از حضور مخفیانه چهار دختر ایرانی در استادیوم آزادی در بازی تیم ملی ایران در برابر کره جنوبی!!

    اگر در روز بازی ایران- کره جنوبی به سکوهای شمالی ورزشگاه آزادی نگاه می‌کردید، تماشاگران سرخپوش کره جنوبی را می‌دیدید که دربین‌شان خانم‌های چشم بادامی هم تیم‌شان را تشویق می‌کردند.
    البته خبر رسمی صدورمجوز برای بانوان کره از یک ماه پیش منتشر شده بود و حضورشان در استادیوم آزادی چندان اتفاق عجیبی به حساب نمی‌آمد. اما در بین بازی بین خبرنگاران پچ پچه ای پیچید و فاش شد که که در بین 300 تماشاچی کره جنوبی در استادیوم آزادی، چهار دختر ایرانی هم بودند. البته قابل پیش‌بینی بود که یکی دو خانم ایرانی برای ایفای نقش مترجمی همراه آنها به ورزشگاه رفته باشد اما این چهاردختر نه کارمند سفارت کره جنوبی در تهران بودند، نه حکم مترجم و تورلیدر را برای آنها داشتند. این چهار دختر مخفیانه به ورزشگاه رفته بودند.


    خوان اول
    «ما همیشه پیش از مسابقات تیم ملی جمع می‌شویم تا ببینیم چطور می‌توانیم به ورزشگاه برویم. پیش ازبازی با کره جنوبی هم پیش خودمان به جمع‌بندی رسیدیم که چند نامه به زبان‌های انگلیسی و کره‌ای برای زنانی که از سئول به تهران آمدند بنویسیم تا ما را هم همراه خودشان به استادیوم ببرند.
    خیلی شانسی یک مترجم زبان کره‌ای هم پیدا کردیم و نامه را نوشتیم.» این ایده اولیه چهار دختری بود که برای تماشای بازی ایران- کره جنوبی یک مسیر نامتعارف را انتخاب کرده بودند. آنها تا صبح روز بازی صبر کردند و تازه آن وقت کارشان را شروع کردند. به سمت ساختمان سفارت کره جنوبی در تهران رفتند و نامه‌هایی را که تایپ کرده بودند به تور لیدر تماشاگران کره جنوبی درتهران دادند. تماشاگران کره جنوبی برخورد خوبی با آنها دارند و حتی کار به جایی می کشد که سه تا بلیت بازی را به آنها می‌دهند. البته این تنها خوان اول رسیدن به سکوهای ورزشگاه بود.

    عبور از در ورودی
    کاروان تماشاگران کره جنوبی به سمت ورزشگاه راه می‌افتد. چند اتوبوس در کنار چند اتومبیل شخصی که یکی از آنها حامل چهار دختر بود. ماشین‌ها از در ورودی ورزشگاه عبور می‌کنند و به خاطر اینکه ورود کاروان تماشاگران کره جنوبی با حراست مجموعه ورزشی آزادی هماهنگ شده بود، ماموران حراست کاری با دختران ایرانی ندارند. از در ورودی جایگاه تماشاگران که عبور می‌کنند خیال شان راحت می‌شود که دست کم پای‌شان به ورزشگاه رسیده. میان تماشاگران چشم بادامی می‌نشینند و منتظر تا سوت آغاز بازی را بشنوند. بازی آغاز می‌شود و آنها با شگفتی به زمین چمن چشم می دوزند: «یکی از ما بازی ایران- بحرین در مسابقات مقدماتی جام جهانی را استادیوم رفته بود و باتجربه‌تر از ما بود.»


    لو رفتیم
    اما چشم‌های درشت آنها در مقایسه با خانم‌های چشم بادامی کره جنوبی به قدری توی چشم می‌زد که هنوز نیم ساعتی از بازی نگذشته لو می‌روند. آنها را به سمت حراست می برند. در یک اتفاق عجیب مامور حراست به جای اینکه آنها را به بیرون از استادیوم هدایت کند، دختران را نصیحت می‌کند که تنها بازی را تماشا کنند و زیاد شلوغ بازی در نیاورند. البته مامور حراست آنها را چند ردیفی بالاتر از تماشاگران کره جنوبی می‌نشاند تا مشکلی برای‌شان به وجود نیاید. البته درآن بین یکی دو گزارشگر برای گفت‌وگو با دختران به سمت سکوی تماشاگران کره‌جنوبی می‌رود اما حراست اجازه این کار را به آنها نمی‌دهد. البته این را هم باید اضافه کنیم گزارشگران شبکه «پرس‌تی وی» از کسانی بودند که به دنبال مصاحبه با آنها بودند و در این راه ناکام ماندند.


     

    هم کره، هم ایران
    «وقتي ايران گل زد داشتم با تلفن صحبت مي‌كردم. جيغي كه زدم شرط مي‌بندم روي شنوايي پشت خطي تاثير گذاشت. گريه ديگر نگذاشت صحبت كنم. مثل رويا بود آن لحظه. مطمئن بودم گل زديم. دقيقا پشت دروازه بودم و توپ زرد رنگ انگار خورده بود درست وسط قلبم. اما طبق عادت منتظر بودم صحنه تكرار گل پخش شود وشادي بازيكن گل‌زن.» این واکنش یکی از دختران تماشاگران بازی ایران- کره جنوبی پس از گل جواد نکونام به کره جنوبی بود. اما این شادی چندان دوام نداشت و بازی به تساوی کشیده شد: «وقتي ايران گل خورد هياهوي تماشاچي‌هاي كره‌اي كه اطرافمان را گرفته بودند، مانع نشد سكوت سنگين ايراني‌ها را نشنويم.»


    ...و آخر
    غیراز بازی ایران- بحرین در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2006 که یکسری از خانم‌ها را به ورزشگاه راه دادند ، دیگر دختری شانس ورود به استادیوم را پیدا نکرده بود. البته بماند که سال گذشته یکی از دختران با پوشش پسرانه به ورزشگاه رفت و توانست بازی را تماشا کند.

    منبع:
    پارس فوتبال

     

     

     

     

     

     

    Ãيادداشتهاي لبنان
    در خصوص ساخت مستند براي شاخه سازندگي «جهاد البناء» (حزب‌الله لبنان)

    sobhan13564@yahoo.com

     قسمت بيست و پنجم

    مهدي شيرزادي

    خلاصه، بعد از اتمام جلسه، وارد اتاق جناب رييس مي‌شويم و به هم زدن دكور اتاق و جاي اين گلدان را با آن پرچم عوض كردن و ميز آقاي رييس را وارونه كردن و اين‌جور مسائل، كه به قول اين بروبچه‌هاي هنري: «براي اين‌كه كادر صحنه، عالي دربيايد، لازم بود اتاق، كن فيكن شود!» از اين طرف، قيافه‌ي جناب رييس، منشي‌ها و كارمندانش ديدني بود كه مثل بچه‌هايي كه ترسيده باشند، گوشه‌اي از اتاق، بُهتشان زده بود و همينجوري داشتند نگاه مي‌كردند. بعله، خب هنر است و بعضي قرتي‌بازي‌هاي اين‌جوري هم دارد. البته، بنده هم در اين چند مدت، به اين سندرم مبتلا شده‌ام كه اميدوارم با يك رژيم غذايي فشرده، برطرف شود.
    عرض مي‌كردم خدمتتان، كه بعد از تنظيم دكور حضرت جناب رييس، -كه انسان نازنيني بود و تقريباً در مايه‌هاي مشدي‌هاي خودمان كه كلي از اين‌كه يك گروه ايراني داشتند با او مصاحبه مي‌كردند، ذوق كرده بود- بالاخره ركورد تصوير زده مي‌شود و سؤال‌ها، يكي پس از ديگري، مطرح.
    بعد از تقريباً يك ساعت و خورده‌اي سؤال عربي و جواب عربي شنيدن، بنده و هيئت همراه، از كلمه‌ي: «والسلام علي من اتّبع الهدي» مي‌فهميديم كه بايد بساطمان را جمع كنيم. بعد از خاموش شدن دوربين، آقاي «جشّي» پيرامون سياست‌هاي آتي «حزب‌ا...» در مورد شركت «وعد» مي‌گويد و اين‌كه چگونه «سيدحسن»، اين شاخه‌ي «جهادالبناء» را يكي از اسباب‌هاي اساسي و كار بسيار بزرگ علمي و فني براي جهان اسلام تعريف كرده و يك ماجراجويي بزرگ معرفي كرده است.
    موقع خداحافظي، سفارش اكيد مي‌كند كه اگر مشرّف به زيارت امام رضا(ع) شديد، حتماً نائب‌الزياره باشيد. خداحافظي مي‌كنيم و براي فردايي كه هماهنگي با سفارت جور نشد و نتوانستيم نه به «ضاحيه» و نه به جنوب برويم، برنامه‌ريزي مي‌كنيم.
    فردا، به دليل موارد ذكر شده، از صبح تا آخر شب، بنده‌ نوشته‌هايم را چك كردم و «مسعود» و «روح‌الله» هم جهت خريد سوغات و مخلفّات براي خانم بچه‌ها به فروشگاه بزرگي كه «محمدجواد» در «ضاحيه» آدرسش را داده بود، رفتند. آن روز را هم بدون كار و با سختي هرچه تمام‌تر به پايان رسانديم. اما اگر فرصتي پيدا كنيم، در اين چند مدتي كه حتي با مجري‌هاي تلويزيون لبنان –از شبكه‌هاي «المنار» گرفته تا «NBN» و «LBC»- آشنا شديم، برايتان از حقوق اين شبكه‌ها كه متعلق به كدام فرقه هستند و مواضع سياسيشان خواهم نوشت.
    فرداي ديگر، هماهنگي «محمدجواد» با بچه‌هاي «حزب‌الله»، ما را به مقرّ اصلي «جهادالبناء» و مصاحبه با آقاي «قاسم عُلَيق» مي‌كشاند؛ مجتمعي كوچك اما پر رفت و آمد كه از تعريف كارشان مشخص بود كه سرشان خيلي شلوغ است. همان مواردي كه در مصاحبه‌ي مربوط به شركت «وعد» خدمتتان عارض شدم، اين‌جا نيز به اجرا گذاشته مي‌شود و مصاحبه، به خوبي به اتمام مي‌رسد. در نهايت، به كارگردان قول مساعدت در مورد دادن يك‌سري اطلاعات، فيلم و عكس و اين‌جور چيزها را مي‌دهند، البته اين وعده‌ها مثل وعده‌هاي سر خرمن بعضي از ادارات ايران خودمان نيست و همه، در روزهاي مقرر، وصل به صحت مي‌شوند.

    ادامه دارد ...
     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان