449

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 449 :: پنجشنبه 18 خرداد 1385

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

يادش بخير ديروزمان را که جاری چشمه ها , حسرت نگاهمان را داشتند و بلندای قله ها حقير عظمتمان .
و امروز گرفتار کدامين قانون غير اساسی شده ايم که چشمانمان گرينوف شيطان شده و بلندای وجودمان حقير نام و نان ...

...... و فرياد از فردايمان .


 

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • اسپارتاكوس ايراني
  • معرفي فيلم: ماموريت: غير ممکن ٣
  • قسمت شصت و نهم شبهاي برره
  • آلبوم:  Tag (sandy)
  • Winamp Pro 5.22
  • webcame برای سونی اریکسون
  • فريب خوردن آقا محمد خان قاجار 
  • زندگينامه نصرا... فلسفي
  • دنياي سحرآميز تلفن همراه
  • و .....
 

 


 

Mobin-group.com

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

Mobin-group.com

 


Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

 
 
 

 

Mobin-group.com

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

تعليق غني سازي، محور پيشنهادهاي قدرتهاي بزرگ به ايران است

سخنگوي وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد: تعليق غني سازي اورانيوم از سوي ايران، محور پيشنهادهاي قدرتهاي بزرگ است.
به گزارش خبرگزاري رويتر، شون مك كورمك از اظهار نظر در اين باره كه بسته پيشنهادي ممكن است شامل بندي باشد كه ايران بتواند در نهايت غني سازي را در خاك خود ادامه دهد، خودداري كرد اما در عين حال گفت: تعليق يك شرط اساسي قدرتهاي بزرگ براي آغاز مذاكرات است و اين شرط بايد در طول هرگونه مذاكراتي ادامه داشته باشد.
وي افزود: تعليق تمام فعاليتهاي غني سازي اورانيوم، محور آن چيزي است كه جامعه بين المللي از ايران مي خواهد، انجام دهد.
پنج عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل و آلمان در نشست پنج‌شنبه خود در وين با دادن پيشنهاد‌هايي به ايران توافق كردند تا از اين طريق بتوانند تهران را از فعاليت‌هاي هسته‌اي خود بازدارند.
خاوير سولانا نماينده ارشد سياست خارجي اتحاديه اروپا روز سه شنبه در ايران اين پيشنهاد را كه به گفته تهران داراي عناصري مثبت اما همچنين ابهاماتي است، تسليم مقامات ايراني كرد.
علي لاريجاني دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران روز سه شنبه پس از ملاقات دو ساعته با خاوير سولانا گفت: تهران پيشنهادهاي 5 كشور عضو شوراي امنيت و آلمان را دريافت كرده و آنها را بررسي مي‌كند.
وي مذاكراتش با سولانا را سازنده و مثبت ارزيابي كرد و در عين حال گفت: براي رسيدن به نتيجه درباره پيشنهادهاي گروه 1+5 به جمهوري اسلامي ايران به بررسي ها و گفت‌وگوهاي بيشتري نياز است.
اين در حالي است كه روزنامه نيويورك تايمز در شماره روز گذشته خود نوشت: بسته پيشنهادي بين المللي علاوه بر اعطاي يك رشته مشوقها و امتيازهاي تجاري، تعهد غرب را به حمايت از برنامه ايران در زمينه توليد انرژي هسته‌اي در بر مي‌گيرد.

 



 

Mobin-group.com


 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

ماموريت: غير ممکن ٣
Mission: Impossible III

 کارگردان: جي. جي. آبرامز. فيلمنامه: جي. جي. آبرامز، الکس کورتزمان، روبرتو اورچي. موسيقي: مايکل جياچينو. مدير فيلمبرداري: دانيل ميندل. تدوين: ماريان براندون، مري جو مارکي. طراح صحنه: اسکات چامبليس. بازيگران: تام کروز[اتان هانت]، وينگ ريمز[لوتر استريکل]، فيليپ سيمور هافمن[اوون داويان]، کري راسل[ليندسي]، بهار سومخ[خانم کاري]، لارنس فيشبرن[جان براسل]، جاناتان ريس مه يرز[دکلان]. ١٢٦ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ آمريکا.
يک ماموريت غير ممکن ديگر براي اتان هانت، اين بار او بايد با اوون داويان تاجر بين الملي سلاح مقابله کند. اتان براي مقابله با ترفندهاي بي رحمانه داويان گروهي متشکل از استريکل، دکلان، زين و ليندسي را گرد هم مي آورد تا او را براي هميشه متوقف کند.

چرا بايد ديد؟
اولين قسمت ماموريت غير ممکن که با تهيه کنندگي تام کروز و پائولا واگنر ساخته شد، در سايه کارگرداني هوشمندانه برايان دپالما توانست موفقيت بزرگي کسب کند. قسمت دوم نيز که توسط جان وو ساخته شد، دوستداران سبک وي را راضي از سالن بيرون فرستاد، اما آبرامز به عنوان کارگردان نام شناخته شده اي براي سينما دوستان نيست. ماموريت: غير ممکن ٣ اولين تجربه او در اين زمينه است. آبرامز که با فيلمنامه آرماگدون، هميشه جوان و Regarding Henry شناخته شده و تا امروز کارگرداني چند سريال تلويزيوني را تجربه کرده، سکان هدايت پروژه اي ١٥٠ ميليون دلاري را به دست گرفته و تا زمان مشخص شدن عايدي فيلم در سالن هاي آمريکا نمي توان حرف زيادي درباره موفقيت يا ناکامي او بر زبان آورد. اين قسمت که ساخت آن به جو کارناهان و ديويد فينچر پيشنهاد شده بود، با تبليغات گسترده اي براي اکران آن در آمريکا و اروپا همراه بوده و به نظر مي رسد که سرنوشت اين سريال حتي در دست هاي آبرامز دچار مخاطره نخواهد شد. کروز و واگنر که خواستار امضاي کارگردان هايي متفاوت براي هر قسمت اين مجموعه بودند، يقيناً براي چهارمين قسمت آن کارگرداني ديگر را انتخاب خواهند کرد، اما تا آن روز براي کسب هيجان از تماشاي اين يکي غافل نشويد!
ژانر: اکشن، ماجرايي، تريلر.

 

دانلود فيلم

با همکاري دوست خوبم «Benz223@gmail.com» هر روز يک قسمت از مجموعه ديدني و پرطرفدار شبهاي برره را براي دانلود در اين قسمت مي گذاريم.

قسمت شصت و نهم شبهاي برره

سريال "شبهاي برره" كاري موفق و قوي است كه با تيزبيني خاصي بسياري از سنت‌ها و خلقيات منفي رايج بين مردم را به نقد كشيده است.

Shabhaye Barareh is a popular daily sitcom about an imaginary place in Iran.
Director: Mehran Modiri

لينک دانلود (غير مستقيم)

 

 


Mobin-group.com

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

آلبومفارسی

Tag
(sandy)

01 - Moghaddameh [24Kps]

02 - Jaaddeye Eshgh [24Kps]

03 - Dar Bongahe Moamelati [24Kps]

04 - Yaa Rahn Yaa Ejareh [24Kps]

05 - Matalak [24Kps]

06 - Tmasse Telefony [24Kps]

07 - Sara [24Kps]

08 - Video [24Kps]

09 - Television [24Kps]

10 - Laghab [24Kps]

11 - Arous Posti [24Kps]

12 - Bia Bia [24Kps]

13 - Koroush Mikhanad [24Kps]

 

 

 

Mobin-group.com

 

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Winamp Pro 5.22

یه برنامه ی معروف دیگه! وینمپ رو که همه میشناسن خصوصا هموظنان ایرانی خودمون چون توی کشور ما این برنامه خیلی کاربر داره. این برنامه یکی از قویترین برنامه های پخش فایل های صوتی و همچنین تصویری به شمار میره که میتونید آخرین نسخه ی اونو از لینک زیر دریافت کنید. همینطور میتونید فایل های صوتی خودتونو تا سرعت 48x روی سی دی رایت کنید.

 لینک دانلود فایل | حجم : ۵.۸ مگابایت
 برای دریافت کرک اینجا را کلیک کنید
 





 

نرم افزار موبایل

webcame برای سونی اریکسون

اینم یه برنامه که می تونین گوش های که در زیر نوشتم به وب کم تبدیل کنین از طریق کابل USB
K700 / S700 / k500 / T610 / T630 / Z600 / K750 / W800 / W900 /D750

 لینک دانلود اول
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

Mobin-group.com

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com


در نظربازی ما بی​خبران حیرانند

در نظربازی ما بی​خبران حیرانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد
گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان

 

من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عشق داند که در این دایره سرگردانند
ماه و خورشید همین آینه می​گردانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
که در آن آینه صاحب نظران حیرانند
عشقبازان چنین مستحق هجرانند
ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند
عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند

 
 

 

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه جرقه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

shiva_187411@yahoo.com

چه زیباست وقتی نگاهی نگاهی را می طلبد و به خنده قلبی را به تپش درمی آورد و حرکت چشمی محبت را پیام می دهد و خون را در رگهای عاشق به حرکت درمی آورد و پیام رفاقت را به قلب می رساند

 

 

setareh_2002b2002@yahoo.com

عشق با يك لبخند شروع ميشه، با يك بوسه رشد ميكنه و با
يك اشك تموم ميشه. روشنترين آينده هميشه روي گذشته
فراموش شده، شكل ميگيره. نميشه تا وقتي كه دردها و
رنجها را دور نريختي، توي زندگي به درستي پيش بري.

 

 

ali87_student@yahoo.com

امروز كسي محرم اسرار كسي نيست
ما تجربه كرديم كسي يار كسي نيست

 

 

baharak2009@yahoo.com

در تمام لحظه هایم هیچ کس غربت تنهائیم را حس نکرد
آسمانم غم گرفت
هیچ کس برکه طوفانیم را حس نکرد
آنکه سامان غزلهایم از اوست
بی سر و سامانیم را حس نکرد

 

 
aminsanie550@yahoo.com

شاید این داستان را شنیده اید اما من هر بار که میخوانمش برایم تازگی دارد:
در هند سقایی بود که دو کوزه بزرگ داشت که هر کدام از آنها را از يک سر ميله اي آويزان مي کرد و روي شانه هايش مي گذاشت . در يکي از کوزه ها شکافي وجود داشت . بنابراين در حالي که کوزه سالم ، هميشه حداکثر مقدار آب ممکن را از رودخانه به خانه ارباب مي رساند، کوزه شکسته تنها نصف اين مقدار را حمل مي کرد. براي مدت دو سال ، سقا فقط يک کوزه و نيم آب را به خانه مي رساند. کوزه سالم به موفقيت خودش افتخار ميکرد. اما کوزه شکسته بيچاره از نقص خود شرمنده بود و از اينکه تنها مي توانست نيمي از کار خود را انجام دهد، ناراحت بود. بعد از دوسال روزي در کنار رودخانه ، کوزه شکسته به سقا گفت :
« من از خودم شرمنده ام و از تو پوزش میخواهم چون در اين دو سال گذشته من تنها توانسته ام نيمي از کاري را که بايد ، انجام دهم . به خاطر شکاف های من ، تو مجبور شدي اين همه تلاش کني ولي باز هم به نتيجه مطلوب نرسيدي.» سقا لبخندی زد و گفت : « کوزهء نازنینم!از تو مي خواهم در مسير بازگشت به خانه، به گل هاي زيباي کنار راه توجه کني.» در حين بالا رفتن از تپه ، کوزهء شکسته گل هاي باطراوت و زیبای کنار جاده را دید که با گرمای آفتاب ميدرخشیدند وعطر شان همهء فضا را فراگرفته بود. سقا گفت :
« من از شکاف هاي تو خبر داشتم و ببین چگونه از آنها استفاده کردم؟! من در کناره راه ، گل هايي کاشتم که هر روز وقتي از رودخانه بر مي گشتيم ، تو به آنها آب داده اي . براي مدت دو سال ، من با اين گل ها ، خانه اربابم را تزئين و عطرآگین ساختم . بي وجود تو ، خانه نمي توانست اين قدر زيباو مطبوع باشد.»

 

 

viski_601@yahoo.com

عشق ورزيدن

روزي مردي عقربي را ديد که درون آب دست و پا ميزند او تصميم گرفت عقرب را نجات دهد اما عقرب انگشت او را نيش زد .
مرد باز هم سعي کرد تا عقرب را از آب بيرون بياورد اما عقرب بار ديگر او را نيش زد . رهگذري او را
ديد و پرسيد : براي چه عقربي را که نيش مي زند نجات ميدهي ؟ مرد پاسخ داد : اين طبيعت
عقرب است که نيش بزند ولي طبيعت من اين است که عشق بورزم چرا بايد مانع
عشق ورزيدن شوم فقط به اين دليل که عقرب طبيعتا نيش ميزند ؟؟
عشق ورزيدن را متوقف نساز . لطف و مهرباني خود را دريغ نکن .حتي اگر ديگران تو را بيازارند

 

 

nazi_ahmadi100@yahoo.com

کساني که نظاره گر اين صحنه بودند هنوز دربارهً آن حرف مي زنند.مـي دانيد چــرا؟
زيرا اين حادثه عميقاً در قلب ما تاثير گذاشت و ما همه مي دانيم چيزهاي مهم تري از برنده شدن يک نفر در دنيا وجود دارد.
کمک کردن به ديگران براي اين که آنها هم موفقيت را تجربه کنند*******حتي اگر به اين معني باشد که قدم هاي خود را
آهسته تر کنيم و در شيوهً زندگي خود تغييراتي ايجاد کنيم.

 

 

ahmade_hajy@yahoo.com

جواب راهنمائي

با سلام
در جواب دوست عزيزمان smh_hms@yahoo.com كه درخواست كرده بود از اعضاي كروه در مورد ساخت ويب سايت و وبلاك بايستي به عرض دوستان برسانم سايتهاي مختلفي هستند كه خدمات رايكان ارائه مي دهند جهت اين كار, مثل:
http://www.blogfa.com
http://www.50mages.com
كه دوستان مي توانند به اين سايتها مراجعه كرده و از خدمات رايكان براي ساخت سايت استفاده كنند.
احمد حاجي مولود از كردستان عراق

 

 

fox_elly2000@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان.... 25

بانوی من
نامه های من به تو ؛
! برتر از خود مایند
چرا که نور برتر از فانوس است ؛
شعر ؛
برتر از کتاب
..... و بوسه برتر از لبهاست
نامه های من به تو ؛
برتر از خود مایند
این نامه ها
اسنادی هستند که دیگران
.... زیبایی تو
.... و عشق مرا
! در آنها خواهند یافت
وقتی تلفظ نامت را
به کودکان جهان آموختم
! دهانشان به درخت توتی بدل شد
تو به کتاب های درسی
! و جعبه های شیرینی راه پیدا کردی
..... عشق من

تورا در جملات پیامبران پنهان کردم
.... و در شراب راهبان
در دستمال های بدرقه
.... و پنجرهء کلیساها
در آینهء رویاها
..... و الوار زورق ها
چندان که به ماهیان نشانی چشمانت را دادم
تمام نشانی ها را
!.... از یاد بردند

« نزار قبانی »

 

 

behzad_s1361@yahoo.com

غنيمت شمردن دمى كه در آنى

مى‏فرمايد «فانك بيومك و لست بما بعده» يعنى تو هستى و همين امروزى‏كه در دست توست فردا كه با تو نيست. آيا فردا بيايد يا نيايد؟ معلوم نيست. توهستى و همين امروز. بلكه تو هستى و همين ساعت. بلكه تو هستى همين دم،همين لحظه، چه كسى مى‏داند همين لحظه بعد حياتى دارد يا ندارد؟ «فانك‏بيومك و لست بما بعده» تو هستى و همين امروز. تو كه با فردا مصاحبتى‏ندارى. اگر امروز كارت را انجام دادى و فردايى هم بود، خب فردا مى‏شود يك‏امروز ديگر، آن هم يك كارى دارد براى خودش. امروز تو يك وظايفى دارى‏اگر اين‏ها را انجام دادى، و فردايى هم بود، خب فردا وظايف خودش راخواهد داشت. اگر نبود، ديگر پشيمان نيستى كه چرا ديروز وظايفم را انجام‏ندادم «يا حسرة على ما فرطت فى جنب الله» ديروز كه وظايفت را انجام دادى،اگر فردايى هم نبود، خب طلبكار كه نيستى از خدا، نبود. پس اين فكر را بكنيم‏ما كه ماييم و يك دم، اين لحظه، اين ساعت، اين روزى كه در اختيار ماست.ببينيم اين را صرف چه بايد بكنيم. اگر اهل آرزوهاى طولانى دنيويى باشيم‏فكر آخرت به ذهن ما نمى‏آيد. مى‏گوييم: اين را صرف يك معامله‏اى بكنيم كه‏فردا يك درآمد بيشترى داشته باشد. كارى بكنيم كه لذت بيشترى داشته باشد.اما كارهاى اخروى، نماز هميشه مى‏شود خواند. قرآن، فردا مى‏خوانم، مطالعه‏درس، فردا بيشتر مطالعه مى‏كنم. فعلاً دم غنيمت است براى آن لذايذ دنيا.بدانيم كه اين چه خطرناك است. اگر فردايى نبود چه؟ حالا كه مى‏گويم اين كارامروز را فردا مى‏كنم، اگر فردايى براى من نبود؟
«فان يكن غدٌ لك فكن فى الغد كما كنت فى اليوم» اگر فردايى بود براى تو،تازه مى‏شود مثل امروز. فردا هم مى‏شود، در موقع خودش امروز. آن روز هم‏براى خودش وظايفى دارد و كارى بايد انجام بدهى «و ان لم يكن غدٌ لك لم‏تندم على ما فرّطت فى اليوم» اگر فردايى نبود پشيمان نمى‏شوى كه اى كاش‏ديروز فلان كار را انجام داده بودم. آن كارى كه مى‏توانستى بكنى، كردى. البته‏هميشه آدم بايد آرزو داشته باشد كه كارهاى بيشتر و بهترى انجام بدهد. ولى‏توان انسان محدود است. اگر به اندازه توانش كار خودش را انجام داد، ديگرپشيمانى ندارد. آن كارى را كه مى‏توانستم، كردم. اما اگر نكردم كه فردا مى‏كنم‏و فردايى نبود، آن وقت چه خاكى به سر بريزم. دنبالش باز همين مطلب با بيان‏ديگرى «يا اباذر كم من مستقبل يوماً لا مستكمله و منتظر غداً لا يبلغه» چه بساكسانى كه اول روز مى‏روند اول روز زنده هستند اما به كمالش نمى‏رسند. روزتمام نشده، اجلشان فرا مى‏رسد. منتظرند كه فردا بيايد كه كارى انجام بدهند امافردا براى آنها نيامد «كم من مستقبل يوماً لا يستكمله» به استقبال روز رفته،آغاز روز زنده است، اما استكمالش نمى‏تواند بكند. پايان نمى‏رسد يا انتظارفردا دارد اما به فردا نمى‏رسد. توجه داشته باش به اين مطلب.
پس ببينيد چگونه ذهن را متوجه چه مطالبى مى‏كنند چون نتايج مطلوب ازآن گرفته مى‏شود. اول فكر بكنيد ببنيد چه اندازه مى‏توانيد به كار خودتان‏اطمينان داشته باشيد تا كارى را براى آينده بگذاريد. وقتى نمى‏توانيد اطمينان‏داشته باشيد كه آينده‏اى باشد، پس چرا كار را تأخير مى‏اندازيد؟ اين را اگر آدم‏يك مقدارى كشش بدهد مى‏رسد به اين كه اول ظهر كه آدم مى‏خواهد نمازنخواند مى‏گويد ساعت بعد مى‏خوانم، مى‏گويد تو زنده مى‏مانى ساعت بعد؟اطمينان دارى؟ اگر ساعت بعدى نبود؟ پس چه بهتر كه نمازت را اول وقت‏بخوانى. اگر نبود پشيمان مى‏شوى مى‏گويى اى كاش نمازم را خوانده بودم.آخرين ساعت زندگى‏ام را با نماز واجبم گذارنده بودم. اگر بود كه ضررى‏نكردى، آن تكليفى كه مى‏بايست انجام مى‏دادى، انجام دادى، بعدش هم به‏كارهاى ديگرت مى‏رسىيم. اما اين‏حالا معنايش چيست؟

 

 

moshaver62@yahoo.com

مشاور

سلام سي و پنجم

دوستاي گلم سلام
خيلي از ماها در موقعيت هايي گير كرديم كه منافع ما به خطر افتاده بوده يا به حريم خصوصي ما تعدي شده بوده ..
در اين مورد شاهد رفتارهاي متفاوتي بوديم .
بعضي ها كه خجالتي بودن و به خاطر مسائلي هيچ گونه واكنشي نشون ندادن يا به صورت ضعيفي واكنش نشون مي دن .
بعضي ها هم با رفتار بسيار ناشايست از خودشون دفاع مي كنن كه گاهي اوقات به دعوا و كتك كاري هم مي رسه ..
اما بعضي ها هم هستند كه با قاطعيت از حريمشون دفاع مي كنن .
اما قاطعيت چيه ؟
در علوم روانشناسي قاطعيت اين طور تعريف شده .
ايستادگي بر نظرات شخصي و بيان افكار ، احساسات و باورها به صورت مستقيم ، صادقانه و متناسب به گونه اي كه به حقوق ديگران نيز احترام گذاشته شود ..
رفتارهايي كه به وسيله ي آن فرد بتواند علايق خود را بيان كند ؛ صادقانه و به راحتي نظرات و احساسات خود را بيان كند ؛ بر نظرات خود پافشاري كند ، و بدون تجاوز به حقوق ديگران حقوق شخصي خود را بدست آورد .
احترام به حقوق ديگران و ايجاد تعادل بين حقوق خود و ديگران .

گروه مشاور
moshaver62@yahoo.com
http://moshaver62.persianblog.com

 

 

ebgh_80@yahoo.com

اين نامه يك جوابيه نيست !

از دوست عزيزي كه مقاله من را نقد كرده بود ، سپاسگذارم . به دو دليل ، اول اينكه معلوم مي شود هنوز هم كساني هستن كه نسبت به مطلب من يا كسان ديگر( با هر موضوعي ) واكنش نشان دهند ( منظور از واكنش ، ابدا جهت گيري نيست ) و اين به معناي اين است كه مطالب خوانده مي شود و دوم بابت اينكه من از نقد شدن ، خوشحال مي شوم . اگر نقد در جهت درستي باشد ، مي تواند به انسان در راه تصحيح رفتار يا عملكردش تاثير بسزايي داشته باشد . دوست گرامي ، تشكر صميمانه من را بپذيريد و يك تشكر ديگر بابت اينكه شما بهتر از من مي توانيد مطالب طنز و غير طنز مرا ميكس بفرماييد و عليه خودم استفاده كنيد و اين نشان از خلاقيت والا و مطالعه كامل هر مطلبي كه من مي نويسم دارد . بگذريم . ( در ضمن اول مقاله اشاره شده بود كه مطلب من سياسي نيست در حاليكه پاسخ شما كاملا جهت گيري سياسي داشت ! ) .
و اما در مورد پاسخي كه به مساله حج داده بوديد . شما از محرم شدن ( حرف اول با ضمه ) ، تعبير به هم محرم شدن ( حرف اول با فتحه ) داشتيد در حاليكه محرم شدن به معني حرام شدن بر هم است نه محرم شدن ( حرف اول با فتحه ) . شايان به ذكر است پس از مناسك محرم شدن ، زن و شوهر هم به هم حرام مي شوند . پس حرف آن بزرگوار كه فرموده بودند ديدن ساق پاي مردان بر زنان حرام است ، هنوز هم از ديد من به معناي رد مناسك حج است !
در ابتدا مي خواهم مساله اي را بازگو كنم كه در شماره جديد روزانه خوانده ام .
مطلبي بود كه درباره كشور هند نوشته شده بود . در كشور هند 1510 مورد جرم ثبت شده در سال 2004 به وقوع پيوسته است . در ابران در همين سال بيش از شش هزار جرم به ثبت رسيده است كه حدود 1500 جرم آن فقط قتل بوده است . اگر جمعيت هند را يك ميليارد و دويست ميليون نفر در نظر بگيريم و جمعيت ايران را هفتاد ميليون نفر مي توان به راحتي گفت كه هند عليرغم داشتن جمعيتي هفده برابر كشور خودمان ، در حدود يك چهارم ايران مساله جرمي دارد .
مساله دوم ، مطلب گشت و گذار جنسي در اينترنت بود . يك نكته در اين مطلب به چشم مي خورد كه برايم جالب بود . نوشته شده بود كه در رومهاي چت ، مي توان عكسها و فيلم هايي را ديد كه از زن هاي بدكاره به نمايش گذاشته مي شود . جلالخالق ! اگر منظور نويسنده وب كم است كه ، نمايش عمومي نيست و با رضايت دو طرف است و اگر منظور نمايش عمومي است كه خوشا به سعادت كسيكه اصلا در رومهاي چت نرفته و مطلبش در يكي از روزنامه هاي اصلي اين مملكت چاپ مي شود !

 

 

loti_842000@yahoo.com

قهوه

ننام انگلیسی: Coffee
نام علمی : Coffea arabica

كليات گياه شناسي
قهوه درختي است كه ارتفاع آن تا هشت متر ميرسد داراي ساقه اي استوانه اي شكل و برگهاي نوك تيز ، متقابل ، بيضوي و هميشه سبز مي باشد . گلهاي قهوه برنگ سفيد و بطور گروهي در كنار برگها ظاهر مي شود . ميوه آن كه به نام قهوه معروف است بشكل تخم مرغي و برنگ سبز بوده كه تدريجا زرد و سپس قرمز مي شود . بهترين نوع قهوه ، قهوه عربي است كه بحالت خودرو در حبشه ،‌سودان و مناطق استوائي آفريقا وجود دارد ولي اكنون كشت آندر برزيل ، ونزوئلا ، جزائر آنتيل و ديگر مناطق آمريكاي جنوبي مرسوم است .

تركيبات شيميايي:
در بازار دو نوع قهوه وجود دارد كه بنام قهوه سبز (خام ) و قهوه بو داده معروف است و از نظر تركيب شيميايي با هم متفاوتند .
در صد گرم قهوه مواد زيرموجود است
آب 10 گرم
چربي 8 گرم
مواد قندي 7 گرم
سلولز 15 گرم
كافئين 1/5 گرم
البته مقدر كافئين نسبت به نوع آن مختلف است و بين 0/7 درصد تا 1/5 درصد تغيير مي كند . هر فنجان قهوه معمولا داراي 80 ميلي گرم كافئين مي باشد . البته در قهوه بغير از كافئين ، آلكالوئيدهاي ديگري مانند آدنين ، گزانتين ،‌هايپوگزانتين و گوانين وجود دارد . قهوه اي كه به مصرف نوشيدن مي رسد قهوه بو داده است زيرا قهوه سبز را نمي توان مصرف كرد. قهوه پس از بودادن عطري مطبوع پيدا مي كند وبرنگ قهو ه اي در مي آيد و تغييرات شيميايي بسياري در آن بوجود مي آيد .
قهوه بو داده را بايد در ظروف در بسته نگاهدري كرد زيرا تدريجا رطوبت خود را از دست داده و اكسيذمي شود و بوي مطبوع آن از بين می رود .
چون قهوه براي مبتلايان به بيماري قلبي و عصبي ضرر درد بنابراين براي اينگونه افراد قهوه بدون كافئين كه بنام Decafinated Coffee معروف است ودر بازار كرده اند كه ضرر آن بيش از قهوه معمولي است زيرا براي گرفتن كافئين از حلال هاي شيميايي نظير دي كلرواتيلن ، تري كلور اتيلن و كلرور اتيلن استفاده مي كنند كه مقدري از آن در قهوه مي ماند و اين مواد سمي و سرطان زا هستند.

خواص داروئي:
قهوه از نظرطب قديم ايران سرد و خشك است و چون جزء دسته آلكالوئيدها مي باشد بنابراين بايد در مصرف آن احتياط كرده و فقط آنرا بعنوان دارو مصرف كردن كسانيكه به آن معتاد هستند بايد سعي در ترك آن داشته باشند .
1)قهوه محرك است و هضم را آسان مي كند
2)تب بر است مخصوصا تب هاي نوبه اي را برطرف مي كند
3)به بدن نيروي كاذب مي دهد
4)سردرد را برطرف مي كند
5)مسموميت هاي نشاي از مصرف الكل زياد را درمان مي كند
6)براي برطرف كردن يرقان مفيد است
7)ادرار آور است
در درمان سرفه اي كه با بلغم همراه باشد موثر است
9)دردهاي عصبي را درمان مي كند
10)در درمان سياه سرفه مفيد است
11)ضد عفوني كننده است
12)گرد قهوه براي سوختگي ها مفيد است
13)قهوه ضد افسردگي است
14)مقاومت ورزشكاران رازياد مي كند
15)برونشها را باز مي كند براي مبتلايان به بيماري آسم مفيد است
16)براي برطرف كردن تب يونجه مفيد است
17)از كرم خوردگي دندان جلوگيري مي كند
طرز استفاده:
به مبحث نسخه پيچي گياهان دارويي براي بيماري مورد نظر مراجعه نماييد
مضرات :
1-قهوه فشار خون را بالا مي برد و آنهائيكه فشار خونشان بالاست بايد از نوشيدن قهوه خورددي كنند
2-باعث تحريك و ضعيف شدن قلب مي شود
3-باعث بيماري قلبي مي شود . تجربه ثابت كرده است كسانيكه قهوه مي نشوند احتمال بيماير قلبي در آنها سه برابر كساني است كه قهوه نمي خورند .
4-كلسترول خون را افزايش مي دهد .
5-زنان باردار به هيچ وجه نبايد قهوه مصرف كننذ زيرا باعث عوارض خطرناك براي كودك مي شود
6-خوردن قهوه در خانم ها ممكن است باعث كيست در سينه شود
7-ايجاد سردرد مي كند
8-قهوه بيخوابي مي آورد
9-ممكن است باعث حركات غير دري عضلاني شود
10-ايجاد ناراحتي هاي روده اي و معده اي مي كند
11-لرزش و رعشه مي آورد
12-سوء هاضمه مي آورد
13-دربرخي مصرف زياد توليد اسهال مي كند
14-باعث تضعيف قواي جنسي مي شود

 

 

raufihamed@yahoo.com

نگاهي به فيلم قيصر و قضيۀ آن سانسور سه حرفی!

از جمله من، بهرام بيضايي، پرويز فني‌زاده، محمدعلي كشاورز و جمشيد مشايخي. قبل از آن هم به همه ما پيشنهاد فيلم شده بود، ولي آن موقع كسي كه در وزارت فرهنگ و هنر بود نمي‌توانست در فيلم سينمايي بازي كند. اعتصابي براي حقوقمان كرديم و گفتيم تا درست نشود برنمي‌گرديم. در واقع همه دوست داشتند از اداره تئاتر بيرون بيايند.
تا آن موقع هيچ كار سينمايي را قبول نكرده بودم. حتي قبلش كيميايي از من خواسته بود. من و كيميايي بچه محل و از قديم رفيق بوديم، ولي آن موقع وقتي من آمدم بيرون، قبول كردم كه در قيصر حضور داشته باشم. كيميايي سعي كرد در قيصر همه بچه‌ها بازيگر شوند. مشايخي قرار شد در نقش فرمان باشد و محمدعلي كشاورز، خان‌دايي. من هم رفاقتي قرار شد همان نقش را بازي كنم كه كردم. در همان موقع، كار ما در اداره تئاتر درست شد و حقوق‌ها بالا رفت. كشاورز سريع برگشت و در فيلم بازي نكرد. مشايخي هم كه هميشه سرقولش هست گفت: ما اين قول را داده‌ايم و بايد اين كار را بكنيم، و اجازه گرفت و بازي كرد و نقش خان‌دايي را گرفت. ناصر ملک‌مطيعي هم فرمان شد.
اگر بخواهيم از همه آنهايي که فيلم قيصر را ديده‌اند، چند صحنه از فيلم، يا جمله‌اي از گفت‌وگوهاي آن را به‌ياد آورند و بگويند، حتما که نمونه‌هاي متفاوتي را خواهيم شنيد. ولي با حدس قريب به يقين مي‌توان گفت يک صحنه در اين به‌ياد‌آوري‌ها مشترک است و آن هم صحنۀ تک‌گويي يا آن يک تکه مونولوگي که بهمن مفيد در قهوه‌خانه قصۀ دراز با بروبچه‌ها براي دواخوري به دربند رفتن‌شان» را تعريف مي‌کند. بهمن مفيد خود در مصاحبه‌اش مي‌گويد: اين صحنه درست سرجايش واقع شد. در قيصر تا آن‌جا ريتم فيلم کند است، و بعد از گفتار من ريتم فيلم عوض و تند مي‌شود. . .
شايد جالب باشد اگر بدانيم که متن اين تک‌گويي از قبل در سناريو نبوده و قصۀ دواخوري از ابداعات و شيرين‌ کاري ‌هاي بهمن مفيد بود. خود او در اين باره مي‌گويد: از بچگي قبل از اين ‌كه ايشان کيميايي فيلمساز شوند، گاه با بچه‌محل‌ها سرميدان ژاله جمع مي‌شديم و من اين تكه را اجرا مي‌كردم. كيميايي در عالم رفاقت خواست آن را در فيلم بازي کنم. من آن تكه را كه بازي كردم، خيلي مورد پسند همه قرار گرفت و مشهور شده بودم. وقتي غروب‌ها از اداره تئاتر در ميدان فردوسي به سمت ميدان ژاله بر مي‌گشتم، يادم است سر چهار راه‌ها يكي از جوان‌ها معركه گرفته بود و براي بقيه آن تكه متن را اجرا مي‌كرد؛ حسابي در دهن‌ها افتاده بود. . .
از اين حاشيه‌نويسي‌ها و خرده خاطرات، در باره و مربوط به فيلم قيصر کم نيست، شايد وقتي ديگر باز هم مواردي از اين‌دست را با هم مرور کنيم و به خاطر بياوريم. ولي دست به نقد مي‌توان صداي بهمن مفيد در آن تکه بازي را در اينجا بشنويد.
قبل از شنيدن صداي اين صحنه از فيلم، و به همين بهانه نکته‌اي را هم گفته باشم که در عين نه‌چندان مهم بودن و پيش ‌پا افتادگي آن، در ضمن نمونه‌اي است از نوع و اعمال سانسور، که انگار جزئي از پيکرۀ هفت‌ اندام هنر در تاريخ معاصر ما بوده و هست. مي‌دانيم که نمايش فيلم قيصر در دورۀ حکومت پيشين و در سال 1348، از همان آغاز و قبل از اکران شدن آن، دوره‌اي را در کشاکش بخش‌هاي مختلف ادارۀ سانسور وزارت فرهنگ و هنر معطل مانده و حتي بعد از اجازۀ نمايش، چند روزي از اکران عمومي آن نگذشته، بنا به‌دستور آن ‌را پايين کشيده‌اند! در زندگي‌نامۀ بهروز وثوقي مي‌خوانيم:
«. . . قرار است «قيصر» تا شب عيد، ده روزي روي پرده باشد و نمايش موفقش ادامه يابد. اما ناگهان چهارشنبۀ بعد، فيلم را مي‌کشند پايين و براي دو سه روز باقي مانده، فيلم ديگري را نمايش مي‌دهند. پرس‌ و جو مي‌کنند. بهروز به شباويز تلفن مي‌زند. شباويز مي‌گويد: فيلم را ادارۀ سانسور کشيده پائين. گفته‌اند بر خلاف مصالح اجتماعي است و توليد فساد مي‌کند. . .
بهروز مي‌رود ادارۀ سانسور، آن‌جا روزنامه‌ها را نشانش مي‌دهند و مي‌گويند که اين فيلم تاثير بد مي‌گذارد روي جوان‌هاي مردم، و باعث فساد جامعه و چاقوکشي مي‌شود. چه کنيم؟ چه نکنيم؟ بالاخره رضايت مي‌دهند که از تعداد ضربه‌هاي چاقويي که قيصر به برادران آق‌منگل مي‌زند و گويا هر کدام دوازده ضربه بوده، کاسته شود. قرار شد ضربه‌هاي چاقو را بکنيم سه تا. . . البته کلي چک و چانه زديم تا قبول کردند.
[صفحۀ 139 و 140 از کتاب زندگي‌نامۀ بهروز وثوقي، نوشتۀ ناصر زراعتي]
خب حالا مي‌شود اينطور حساب کرد که مسئولين ادارۀ سانسور وزارت فرهنگ و هنر خيلي به‌ فکر اخلاق اجتماعي در جامعه بوده‌اند و بالاخره بايد که از بابت حقوقي که مي‌گرفتند، کاري هم مي‌کردنده‌اند. اين جلسات چک و چانه زدن براي تقليل دوازده ضربه، به سه ضربه، لابد کلي کار برده و جزو ساعات کاري به حساب آمده است. ولي اين نمونۀ سانسور در آن تکه از بازي بهمن مفيد در صحنۀ قهوه‌خانه ديگر از آن حرف‌هاست. در واقع بيشتر مصداق از پاپ، کاتوليک‌تر شدن بازبين يا مسئولي است که در ادارۀ سانسور وزارت فرهنگ و هنر مشغول بوده. نام محلي که راوي قصۀ دواخوري چشم باز مي‌کند و خود را آنجا مي‌بيند، در نسخۀ اصلي نمايش فيلم، تيغ خورده است!
آن صحنه را که حتما به‌ ياد داريد: قيصر از آبادان برگشته. از آنچه که کريم و منصور آق‌منگل، بر سر خان‌داداش و خواهر او آورده‌اند باخبر شده. حالا وارد قهوه‌خانۀ زيرگذر مي‌شود. از راديو صداي مرضيه که ترانۀ برگ خزان را مي‌خواند، شنيده مي‌شود. صاحب قهوه‌خانه، به حرمت مرگ فرمان که از کسبۀ محل بود، و عزاي قيصر، شاگرد خود را مي‌گويد که راديو را خاموش کند.
فضاي قهوه‌خانه با همهمه‌اي که در آن است، در عين حال در سکوتي که رنگي از احترام، و شايد نوعي خود را کنار کشيدن، از ترس درگير شدن با شر و گرفتاري است، در خود گرفته. قيصر سر ميزي چند تايي از بچه‌محل‌هاي قديمي را مي‌بيند. به آنجا کشيده مي‌شود و مي‌نشيند. سلام و عليک و سر سلامتي‌اي از سوي جمع، و بعد در پرسش قيصر که: تو چرا اين ريختي شدي؟ ماجرايي به روايت بهمن مفيد مي‌شنويم که: او عليرغم ميلش، به همراه چند نفري از دوستان، سوار ماشين مي‌شوند و براي شادخواري به هتل کوهپايه دربند مي‌روند. يکي از جمع به سلامتي کسي که راوي چندان با او ميانۀ خوشي نداشته مي‌نوشد. از اين بابت درگير مي‌شوند و چاقو مي‌کشند. راوي ماجرا، تاکسي‌اي مي‌گيرد و به شهر برمي‌گردد. سر کوچه برلن، دم مغازۀ نقره‌فروشي که پياده مي‌شود، تنه‌اش مي‌خورد به تنۀ يک پسرۀ هيکل‌ميزون و طرف با سيلي مي‌گذارد بيخ گوشش و او مي‌افتد توي جوب. بلند مي‌شود. ضمن اينکه در جيب‌هايش دنبال چاقوي زنجاني‌اش مي‌گردد، کرکري هم مي‌خواند. هيکل ميزون چک دوم را مي‌خواباند.
راوي ماجرا، چشمش را که باز مي‌کند مي‌بيند در مريض‌خونۀ روس‌هاست. که همان بيمارستان شوروي معروف تهران است. دست کردم جيبم که برم و بيام، چشمو وا کردم ديدم مريضخونه روسام.
کلمۀ روس با سه حرف «ر»، «و»، «س»، در باند صداي فيلم تيغ خورده ولي«آم» آن باقي مانده است. پس تلفظ گوينده را مي‌شنويم «مريض‌خونآم»!
بيمارستان شوروي يا آنچنانکه مردم کوجه و بازار مي‌گفتند: مريضخونۀ روسا، موسسه‌اي غيرقانوني و يا سازماني مخفي نبود. شايد اصلا زماني در بارۀ سابقه و انگيزه‌هاي تاسيس و چند مورد تاريخي که مربوط به اين مرکز پزشکي درماني مي‌شود، چيزي هم در اينجا نوشتيم.
مي‌گويند: صخره‌هاي بزرگي که از دل کوه بيرون زده‌اند، گاه مي‌بيني به چند سنگ‌ريزه بند است. آيا همين موردهاي خرد و ريز و کوچک نيست که جمع مي‌شود و در تکرار خود، حوصلۀ آدمي را سر مي‌برد و صخره به دره درمي‌غلتد. و البته ما جماعت هم به‌ نوبه خود چندان معصوم و بي‌تقصير نيستيم. ما ملت! مردمي که از اولين روز نمايش فيلم قيصر و جذبه و جذابيت اين صحنه و آن تک‌گويي، آن را حفظ شديم و اينجا و آنجا و همه‌جا، جمله به جملۀ آن را بر کرديم و حتي بهتر از خود بازيگر فيلم گفتيم و بازي کرديم، هيچوقت نه پرسيديم، و نه فکر کرديم که: بعد از آنکه دستمان را کرديم توي جيب‌مان تا بريم و بياييم، چشممان که باز شد، ديديم کجا هستيم!؟
راستي کجا بوديم؟
ها يادم آمد

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

دلیل رد قطع نامه از طرف ایران در سال 1361

در روز بيست و يکم تيرماه سال 1361 در آستانه عمليات رمضان شوراي امنيت قطع‌نامه 514 را تصويب کرد. چرا ايران اين قطع‌نامه را رد کرد ،حال آنکه عراق پذيرفت و اقدامات عملي براي آن را انجام داد؟

ايران به دنبال يک صلح پايدار در منطقه بود در حاليکه قطع‌نامه 514 شوراي امنيت هيچ‌ نگاه جدي به صلح و لوازم صلح نداشت. در موارد پنج‌گانه اين قطعنامه هيچ اشاره‌اي به تعيين متجاوز، تنبيه متجاوز و پرداخت غرامت نشده بود و تنها به آتش بس اکتفا شده بود.اين قطعنامه از نظر سياسي براي تأمين نظرات عراق و با پيشنهاد اردن و حمايت آمريکا تصويب شد قبل از آنکه و زمانيکه بخش بزرگي از خاک ايران در اشغال عراق بود شوراي امنيت هيچگاه فراتر از آتش‌بس حرفي نزده بود اما در اين قطعنامه خواستار عقب‌نشيني به مرزهاي بين‌المللي شد که در خواستي باطل بود چون با پيروزي ايران بخش عمده اين موضوع قبلاً به دست آمده بود اما در آنجا که گفته شد عراق اقدامات عملي براي پذيرش قطعنامه 514 انجام داد صحيح نيست زيرا عقب‌نشيني به مرزهاي بين‌المللي از جمله بندهاي اين قطعنامه بود در حاليکه عراق پس از قطع نامه نيز همچنان ارتفاعات آق داغ، ميمک، قلاويزان، و. ... را در اشغال خود نگاه داشته بود.
اگر منظور عقب‌نشيني عراق پس از عمليات بيت‌المقدس و قبل از قطعنامه 514 باشد بايد گفت اين کشور ناچار به عقب‌نشيني شد.

منبع: کتاب آشنايي با جنگ

 

 

مشکان
hra62302@yahoo.com

پنجشنبه: خــبـــر

زورگيري آقاي خوش شانس!

آقاي «الف» تقريباً در تمام مزايده هاي سازمان هاي دولتي- بنيادها و اداره تصفيه ورشكستگي- شركت مي كند و از قضا!! هميشه نيز برنده مي شود و بازهم از قضا!! اموالي كه به مزايده گذارده شده است را با قيمتي چند برابر كمتر از ارزش واقعي به چنگ مي آورد و البته در برخي از موارد هم اين آقاي خوش شانس!! بدون اين كه مزايده اي در كار باشد، صاحب اموال بادآورده مي شود و...
جديدترين «شاه»كار در اين زمينه كه بعيد است آخرين آنها باشد، تصاحب يك قطعه باغ مركبات 7/12هكتاري در شمال كشور است. اين قطعه زمين همراه 2 قطعه زمين ديگر متعلق به شركتي بنام «چكش» بود كه قبل از پيروزي انقلاب، طرف قرارداد يكي از سازمان هاي دولتي بود و بعد از پيروزي انقلاب، اعضاي مؤسس آن كه از وابستگان رژيم شاه بودند، به خارج از كشور گريختند و قرار شد سازمان مديريت، اين سه قطعه زمين را بابت بدهي شركت چكش به آن سازمان دولتي در اختيار سازمان دولتي مزبور قرار دهد و سازمان مورد اشاره نيز زمين 7/12 هكتاري را در اختيار گرفت، اما...
اما در سال 1376، اين باغ 7/12هكتاري ازسوي يكي از بنيادها بدون آن كه اين بنياد در ماجراي مذكور سمت قانوني داشته باشد به مبلغ 76 ميليون تومان به آقاي «الف» فروخته شد، بي آن كه اين معامله به سازمان دولتي ياد شده اطلاع داده شود... وقتي ماجراي اين معامله فاش گرديد، همين ملك در سال 1380 بدون ارزيابي مجدد و بي آن كه مزايده اي صورت پذيرد با افزايش حدود 30 ميليون تومان به همان شخص، يعني آقاي «الف» واگذار گرديد.
گفتني است در سال 1380، وزارت آموزش و پرورش كه از ماجرا و مالكين اصلي ملك ياد شده بي خبر بود، قصد داشت باغ 7/12 هكتاري را به مبلغ يك ميليارد و 270 ميليون تومان از آقاي «الف» بخرد ولي آقاي «الف» قبول نكرد و در همان حال ملك مزبور را كه در آن زمان بيش از 3 ميليارد تومان ارزش داشت، به مبلغ 110 ميليون تومان از اداره تصفيه ورشكستگي خريداري كرد.
هم اكنون قيمت اين باغ كه قانوناً متعلق به يك سازمان دولتي است و در تصرف آن سازمان نيز مي باشد، بيش از چند ميليارد تومان است ولي آقاي «الف» با پشت گرمي و حمايت بعضي ها در بعضي از مراكز ذي نفوذ، در حال ضبط و غصب كامل آن است و فرياد آن سازمان دولتي كه چرا بايد ملك متعلق به دولت اينگونه توسط سرمايه داران تاراج شود، تاكنون به جايي نرسيده است.
بديهي است كه كيهان در صورت ادامه اين ماجرا كه نامي جز «زورگيري» ندارد، اسامي كامل افراد و مراكز مربوطه را منتشر خواهد كرد.

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

18 خرداد
اغلب افراد خوشحالی را در چیزی بیرون از خود جستجو می کنند اینان کاملا در اشتباهند. خوشحالی چیزی است که در خودت وجود دارد و از طرز فکرت ناشی می شود.
وین دایر

 

 

Mobin-group.com

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

  •    دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

 

18 خرداد / 8 ژوئن / 11 جمادی الاول

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
18 خرداد ماه هجري خورشيدي
Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
اسپارتاكوس ايراني

مورخاني كه در زمينه بپاخيزي هاي آزاديخواهانه بشر در طول تاريخ تحقيق كرده اند ، آغاز بپاخيزي بردگان سياهپوست در منطقه بصره به رهبري يك ايراني به نام «علي ورزنيني» از مردم ري را هشتم ژوئن سال 882 ميلادي نوشته اند. علي ورزنيني غلامان سياهپوست معروف به زنگي ( زنجي ) را برضد مالكان عرب آنان كه عمدتا از عوامل المعتمد خليفه عباسي وقت بودند تحريك كرده بود و گفته بود كه رفتار اربابان با آنان مغاير تعاليم اسلامي است و حق دارند بپاخيزند و زنجيرهاي اسارت را پاره كنند كه چنين شد.اين مورخان از علي ورزيني به عنوان اسپارتاكوس پارسي نام برده اند. اسپارتاكوس 12 قرن پيش از علي ورزيني ، بردگان را برضد دولت روم متحد ساخته و با كمك آنان دست به مبارزه مسلحانه زده بود.
    قيام غلامان سياه در بصره هنگامي صورت گرفت كه المعتمد گرفتار استقلال طلبي ايرانيان از جمله صفاريان و سامانيان در گوشه وكنار وطن ما بود.

 

شكست نظامي سالارالدوله در نهاوند

18 خرداد 1286 در نهاوند نبرد ديگري ميان نيروهاي هوادار سالار الدوله و قواي دولتي روي داد كه هزاران كشته و زخمي برجاي گذارد. در اين نبرد سالار الدوله كه مدعي تاج و تخت بود شكست يافت و فرار كرد. سالار ( ابوالفتح ميرزا ) كه سومين پسر مظفرالدين شاه قاجار بود خود را محق به سلطنت كردن مي پنداشت. مورخان دولتي عمليات سالار را تحت عنوان « فتنه سالار » وارد تاريخ ايران كرده اند.
    

 

بدرقه شورانگيز مردم تهران از هيات نظارت بر خلع يد از انگلستان

18 خرداد سال 1330 مهندس مهدي بازرگان، دكتر متين دفتري، و اردلان كه از سوي دكتر مصدق رئيس دولت وقت مامور نظارت بر امر خلع يد از انگلستان در نفت ايران شده بودند در ميان مشايعت و بدرقه شور انگيز و پراحساس هزاران ايراني از مهرآباد عازم خوزستان شدند. اين بدرقه کنندگان با پرچم و پلاكارد از سپيده دم آن روز در مسير آنان به فرودگاه تا روي باند پرواز صف كشيده بودند و ابراز احساسات مي كردند كه انعكاس خبر آن در رسانه هاي ملل ديگر، انگليسي ها را بيش از پيش نگران آينده ساخت.

 

ملي شدن بانكها در ايران و دنباله قضاياء!

شوراي انقلاب ضمن مصوبه اي ، از 18 خرداد 1358 بانكهاي غير دولتي ايران را ملي اعلام كرد. اين تصميم 24 بانك غيردولتي و بانك مختلط (كه بامشاركت بانكهاي خارجي تاسيس شده بودند ) را شامل شد. به علاوه ، اعلام شد كه اين بانكها با هم ادغام و بانكهاي بزرگتري را به وجود خواهند آورد . در همان سال قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز ضمن اصل 44 خود تاسيس بانك و بيمه غير دولتي را ممنوع ساخته است اين همان اصل مهمي است كه به موجب آن در ايران همه صنايع بزرگ، صنايع مادر، بازرگاني خارجي ، معادن بزرگ ، بانكداري ، بيمه ، تامين نيرو ، سدها و شبكه هاي آب رساني، راديو ـ تلويزيون ، پست و تلگراف و تلفن، هواپيمايي ، كشتيراني، راه و راه آهن و ... مالكيت عمومي دارد و دراختيار دولت استو رئيس جمهور به رعايت اين اصول سوگند ياد مي كند و شوراي نگهبان مكلف است مصوباتي را كه مغاير قانون اساسي است رد كند. در تفسير مصوبه 18 خرداد 1358 شوراي انقلاب و بعدا اصل 44 قانون اساسي بود كه انديشمندان جهان نوشتند ايران نخستين گام به سوي سوسياليسم را برداشته است ـ سوسياليسمي ملايم و اسلامي.
     در اجراي مصوبه ملي شدن بانكها ، موسسات مالي غير دولتي براي دو روز تعطيل شدند. چندي بعد هم بهره كاري به دليل منع « رباء » در اسلام ممنوع شد و حسابهاي پس انداز به صورت قرض الحسنه درآمد .
    مرور زمان نشان داد كه از اين اقدام عملا عدول شده است. باوجود اصل 44، به درستي دانسته نيست که با چه تفسيرهايي شرکتهاي هواپيمايي ماهان و ... به وجود آمده اند و مي خواهند در خط راه آهن کرمان ترن غيردولتي بکار اندازند.

 

روزي كه ويليام سوليوان آخرين سفير آمريكا وارد تهران شد

ويليام هيلي سوليوان

ويليام هيلي سوليوان كه از سوي جيمي كارتر رئيس جمهوري وقت آمريكا به عنوان سفير تازه اين كشور در تهران تعيين شده بود و انتصاب او به تصويب سناي آمريكا رسيده بود 18 خرداد 1356 در ميان نگراني شاه از اين انتصاب وارد تهران شد. وي در عين حال آخرين سفير آمريكا در ايران بشمار مي آيد. سوليوان ازمردم ايالت رودآيلند آمريكا هنگام ورود به تهران 56 ساله و قبلا سفير آمريكا در لائوس و فيلي پين بود كه در طول ماموريت او، نظام حكومتي هر دو كشور تغيير يافته بود و به همين لحاظ، انتصاب تازه او باعث انتشار تفسير هايي در رسانه هاي اروپا شده بود كه نوشته بودند كارتر با شاه كه دوست دولتهاي حزب جمهوريخواه آمريكا بوده خوب نيست و در اين زمينه پيش بيني هايي كرده بودند. در طول ماموريت ديپلماتيك سوليوان در تهران نظام حكومتي ايران تغيير كرد و شاه بركنار شد. هنگام ورود سوليوان به تهران بيش از 35 هزار آمريكايي در ايران سرگرم كار بودند. ماموريت سوليوان با تسخير سفارت آمريكا در 1979 و ماجراي گروگانگيري كاركنان آن پايان يافت.در جريان گروگانگيري، سوليوان در تهران نبود. او پيش ازوقوع اين رويداد به واشنگتن رفته بود .
    سوليوان در كتاب 296 صفحه اي خود «ماموريت ايران» در باره ريشه هاي انقلاب اطلاعاتي به دست داده و نوشته است كه با «برزينسكي» مشاور ويژه كارتر در قبال اوضاع ايران اختلاف نظر داشته است كه برزينسكي اتهامات او را نپذيرفته است. در باره اختلاف نظر سوليوان و برزينسكي ، ژنرال هايزر فرستاده نظامي كارتر به ايران در جريان انقلاب در كتاب خاطرات خود در باره اين ماموريت مطالب متعدد نوشته است. سوليوان جانشين ريچارد هلمز ( مدير اسبق سيا ) در تهران شده بود كه از 1973 سفير آمريكا در ايران و از دوستان شاه بود.
    پيش از تاييد انتصاب سوليوان ، جمشيد آموزگار دبير كل وقت حزب دولتي رستاخيز با سايرس ونس وزير امور خارجه آمريكا در پاريس ملاقات و مذاكره كرده بود.

 

ايران به جنبش غير متعهدها پيوست

هشتم ژوئن 1979 نشست وزيران كشورهاي غير متعهد ( بي طرف ) در نخستين جلسه خود عضويت ايران در اين جنبش را تصويب كرد. اين نشست در كلمبو پايتخت سريلانكا تشكيل شده بود. ايران از زمان اشغال نظامي در 1941 از متحدان غرب به شمار مي رفت و به همين سبب دائما با شوروي و كشورهاي سوسياليستي ديگر درگيري داشت.

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
8 ژوئن ميلادي
Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو دموکراسي

تشويق مردم به استفاده از حربه دمکراسي

ال گور هفتم ژوئن 2004 در حمله تازه خود به حكومت بوش كه در برابر صدها تن در شهر تاكوماي ايالت واشنگتن صورت گرفت مردم را به استفاده از حربه دمكراسي تشويق كرد.
    وي گفت: اشغال نظامي عراق، به بدترين صورت به اعتبار آمريكا و ارزشهاي آمريكايي در جهان و در برابر جهانيان آسيب وارد ساخته و خواست كه در انتخابات آينده، مردم با آراي خود كه تجلي اراده آنان است عاملان بي اعتبار سازي آمريكا را بركنار كنند.
    ال گور در انتخابات نوامبر سال 2000 ، در جمع ، آراء بيشتري به دست آورده بود که با مداخله ديوان عالي آمريکا، جورج بوش به پيروزي زسيد.

در قلمرو دانش

كاشف ساختار ملكولي ‌ DNA

دكتر فرانسيس كريك

امروز زاد روز دكتر فرانسيس كريك Francis Crick كاشف ساختار ملكولي ( دي . ان . ا. ) است كه هشتم ژوئن 1916 به دنيا آمد و در مارس 1953 با همكار خود دكتر جيمز واتسون موفق به اين كشف مهم شد. دكتركريك ( انگليسي ) هنگام اعلام اين كشف مهم گفت كه بشر با كشف تازه بر گوشه اي از اسرار حيات دست يافته است. وي گفت كه همه موجودات ذيحيات داراي« دي ان ا » هستند كه دو وظيفه مهم دارد ؛ يكي حمل اطلاعات و ديگري به وجود آوردن المثناي خود. اين كشف كليد اكتشافات مهم ديگري بوده است.

ساير ملل

والدهايم باوجود اتهام همكاري با نازيسم رئيس جمهوري اتريش شد

باوجود اتهام همكاري با نازيسم ، اتريشي ها هشتم ژوئن 1986 « كورت والدهايم » را به رياست جمهوري اتريش برگزيدند. والدهايم از ماهها پيش از انتخابات اتريش زير بمباران همكاري با هيتلر قرار گرفته بود و دولت آمريكا او را به اين كشور ممنوع الورود كرده بود.
    والدهايم كه از 1971 تا 1981 ( دو دوره ) دبير كل سازمان ملل بود از اواسط دهه 1980 با چاپ عكسي كه او را در لباس افسران ارتش هيتلر در بالكان نشان مي داد متهم به همكاري با نازيسم شد و دفاع او از خود كه مانند ساير آلمان ــ اتريشي ها مجبور به انجام خدمت اجباري وظيفه عمومي بوده مسئله را حل نكرد. والدهايم كه در رشته حقوق از دانشگاه وين فارغ التحصيل شده است بعد از جدا شدن اتريش از آلمان وارد دستگاه ديپلماسي وطن خود شد و پس از پست سفارت ، وزير خارجه اتريش گرديد و هنگامي كه نمايندگي اتريش در سازمان ملل را بر عهده داشت نامزد دبيركلي اين سازمان شد و انتخاب گرديد.
    

 

رونالد ريگن و تفسير رسانه ها پس از درگذشت او

رسانه ها در تفسير و تحليلهاي خود درباره رونالد ريگن چهلمين رئيس جمهوري آمريكا كه پنجم ژوئن 2004 پس از ده سال دست و پنجه نرم كردن با بيماري فراموشي ( آلزايمر ) و از ازدست دادن حافظه اش در 93 سالگي در گذشت به چند نكته توجه كرده اند:
    ـ انتخاب شدن در 69 سالگي به رياست جمهوري كه آغاز حكومت در چنين سني در تاريخ آمريكا سابقه نداشت و به علاوه، بيش از هر رئيس جمهور ديگر آمريكا عمر كرد.
    شهرت او عمدتا نتيجه بازي وي در 50 فيلم سينمايي بود كه در ذهن آمريكائيان شخصيت خاصي ( همرديف قهرمان ) از او ساخته بود و شيوائي و زيبايي كلامش كه نتيجه تجربه گويندگي در راديو بود.
     ـ «ريگانوميك» يعني اقتصاد به شيوه ريگن. اقتصاد ريگاني كه منجر به ثروتمندتر كردن عده كمي شد و ثروتمندان آمريكا را آزمندتركرد در دو ـ سه سال اخير از سر گرفته شده است. ريگانوميكس كه نوعي « ساپلاي اكونوميك » است برپايه كاهش ماليات ها ( كه به سود دارندگان درآمد بالا تمام مي شود) و افزايش سرسام آور هزينه هاي نظامي قرار دارد. اين نوع اقتصاد باعث افزايش اشتغال و پيدايش كار مي شود ولي كشور را دچار كسر بودجه و گرفتن وام ( در آمريكا فروش اوراق قرضه به بهره قابل ملاحظه و تضمين شده ) مي كند. دولت آمريكا در پايان حكومت هشت ساله ريگن داراي سه تريليون دلار بدهكاري بود.
    ـ فروپاشي شوروي بدون شليك يك گلوله. ريگن با روش اقتصادي خود و تقويت خارق العاده بنيه نظامي آمريكا و اجراي طرح پرهزينه جنگ ستارگان ( مقابله با حملات اتمي فضايي احتمالي ) و ملاقاتهاي پي در پي با گورباچف به او فهماند كه شوروي با اقتصاد ضعيفي كه دارد نخواهد توانست براي مدتي طولاني به رقابت تسليحاتي با امريكا ادامه دهد و بهتر است ( با گرفتن امتيازهايي ) از اين رقابت دست بردارد كه گورباچف فريب خورد و با كوتاه آمدن در رقابت، ديگر نتوانست كنترل را حفظ كند و بلوك شرق از ميان رفت و شوروي فروپاشيد ، بدون اين كه امتياز هاي وعده داده شده از سوي ريگن، به آن داده شود!. ريگن همچنين با شكست هاي رواني كه به بلوك شرق وارد ساخت ، امريكا را به صورت محيطي دلچسب براي مهاجرت مغزهاي ساير كشورها درآورد.
    ـ تقويت پيترياتيسم امريكايي( معادل ناسيوليسم يا ملت گرايي در كشورهاي ديگر. چون آمريكا يك مهاجرنشين و مركب از مردمي با مليت هاي مختلف است، به جاي ناسيوناليسم واژه «كشور دوستي» كه همان پيترياتيسم است بكار برده مي شود). ريگن پيترياتيسم آمريكايي را كه پس از جنگهاي كره و ويتنام به حداقل رسيده بود زنده و تقويت كرد. پيترياتيسم آمريكايي پس از ريگن باقي ماند و شكست كمونيسم نيم بند شوروي و به صورت تنها ابر قدرت درآمدن آمريكا و تبليغات وسيعي كه روزانه برايش شده مانع كاهش نيروي آن گرديده كه اينك با گسترش اتحاديه اروپا و راه مستقل در پيش گرفتن آن ، مقاومت مسلحانه عراقي ها ، احتمال دستيابي چند كشور ديگر به سلاحهاي موشكي ـ اتمي ، ظهور قدرت چين و رو به ضعف نهادن اقتصاد آمريكا دارد از نيروي آن مي كاهد. جورج بوش دوم بر همين پيترياتيسم آمريكايي باقي مانده از زمان ريگن سوار شد و بدون كسب مجوز از سازمان ملل به عراق مستقل حمله برد و آنجا را متصرف شد.
    ـ بعضي كارهاي ريگن تمايل او به ماكياوليسم را نشان مي دهد زيرا كه پس از انتخاب شدن به رياست اتحاديه بازيگران سينما و ورود به عالم سياست؛ حزب خود را تغيير داد، حزب دمكرات را رها ساخت و به حزب جمهوريخواه پيوست. ديده شده بود كه براي رسيدن به هدف، قوانين را ناديده مي گيرد و نمونه اش در قضيه « ايران ـ كنترا » بود كه متهم شد قانون مصوب كنگره را نقض كرده بود و ....
    ـ پس از مشورت با رمال و ستاره خوان( استرالوجر ) تصميمات مهم را اتخاذ مي كرد و اين امر مورد تاييد همسر او و نيز رئيس دفترش قرار گرفته است. مخالفانش بي باكي او را در اتخاذ تصميمات سياسي مهم را به همين حساب ( راه دادن ستاره ها ! ) گذارده اند. «استرالوجر» او بانويي بود كه در سانفرانسيسكو زندگي مي كرد و گاهي هم به كاخ سفيد دعوت مي شد.
    روزنامه ها ششم ژوئن 2004 اظهارات معمر قذافي را منتشر كرده بودند كه گفته بود از اين جهت متاسف است كه ريگن پيش از محاكمه به اتهام حمله هوايي بدون دليل مورخ 15 آوريل 1986 به شهرهاي ليبي كه منجر به قتل و جرح دهها تن از جمله دختر او شد هوش و حافظه خود را از دست داد و درگذشت.
    

 

انتقاد برخي اروپاييان از اظهارات رئيس جمهوري آمريکا که گفت ما شما را آزاد کرديم!

روسها و برخي رسانه هاي اروپايي از اظهارات ششم ژوئن 2004 جورج بوش( پسر ) در فرانسه در مراسم شصمين سالگرد حمله به نرماندي انتقاد كردند. رئيس جمهوري آمريكا در نطق خود گفته بود: 60 سال پيش، ما شما اروپاييان آزاد كرديم! و امروز نيار به كمك شما در مسئله عراق داريم ، كه بايد مارا حمايت كنيد. منتقدين از اين نطق با نشان دادن خشم خود پرسيده بودند: نيروهاي كدام كشور برلن را گرفت و پرچم خود را بر فراز آن به اهتزاز درآورد؟. و خود پاسخ داده بودند: روسيه و افزوده بودند كه شوروي براي نابود كردن ماشين جنگي هيتلر 27 ميليون كشته داد. حال آن كه تلفات آمريكا در جنگ جهاني دوم به پانصد هزار تن هم نرسيد، و اروپا به وسيله اروپاييان آزاد شد . اگر هم سران اروپا در شوراي امنيت بر اشغال نظامي يك كشور مستقل ( عراق ) صحه بگذارند، عمل آنان ارتباط به توده هاي اروپايي ندارد، و آن چند نفري كه احتمالا چنان عملي را تاييد كنند « مادي ، خودخواه ، قدرت طلب و بي توجه به اصول بين المللي و حاكميت ملت ها هستند و نمي توانند بيش از يك قدمي خود را ببينند».

برخي ديگر از رويدادهاي 8 ژوئن

  • 452:   آتيلا حمله نظامي خود به ايتاليا را آغاز كرد.

  • 1786:   نخستين توليد ماشين ساخت بستني به بازار داده شد.

  • 1809:   « توماس پين» نويسنده « عقل سليم » و « عصر تعقل و دليل » در گذشت.

  • 1815:   39 ايالت آلماني با تاسيس يك كنفدراسيون باهم متحد شدند.

  • 1824:   « كوشينگ » سازنده نخستين ماشين لباسشويي اين اختراع خود را در كوبك كانادا به ثبت داد.

  • 1947:   برنامه احياي اقتصادي اروپاي غربي معروف به « طرح مارشال » به اجرا در آمد و طبق آن ، كارخانه هاي امريكايي به تاسيس شعبه در كشورهاي اروپاي غربي دست زدند.

  • 1953:   يك گردباد خوشه اي با شش شاخه در منطقه «فلينت» ايالت ميشيگان آمريكا 113 نفر را كشت.

  • 1967:   در سومين روز جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل ، نيروهاي اسرائيلي كشتي آمريكايي «ليبرتي» را در مديترانه غرق كردند كه ضمن آن 34 آمريكايي جان باختند . ظاهرا اين كشتي سرگرم جمع آوري اطلاعات در باره عمليات نظامي طرفين بود.

  • 1969:   شاه اعلام كرد كه ايران آماده است با ديگر كشورهاي منطقه خليج فارس پيمان دفاع مشترك امضاء كند.

  • 1979:   « سورس Source» نخستين سرويس كامپيوتري ( آن لاين ) كار خود را آغاز كرد.

  • Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
    11 جمادی الاول هجري قمري
    Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
     

     

     

     

     

    گفتنيهاى تاريخ


    فريب خوردن آقا محمد خان قاجار 

    در روز 20 ذيقعده سال 1211 هجرى قمرى آقا محمد خان قاجار داد و فرياد خدمتگزاران ويژه را شنيد كه با هم نزاع مى كردند. دستور داد كه فورا هر دو نفر را به قتل برسانند، صادق خان شقاقى كه خيال طغيان داشت و مى ترسيد قبل از وقت اسرارش فاش گردد، از راه دلسوزى درخواست نمود كه قتل دو نفر در شب جمعه كه شب عبادت است انجام نشود و به روز بعد موكول گردد. شاه هم فريب خورد و پذيرفت . ولى همان افراد شبانه آقا محمد خان قاجار سفاك 63 ساله را كشتند.
     

     

     

     

     

    فارسي شکر است

    amirrousta52@yahoo.co.uk

    كاريكلماتور
    مرحوم پرويز شاپور

    قفسي كه در نداشته باشد آزاديخواه است.
     


    قند و نمك

    مرحوم جعفر شهري
    ضرب المثلهاي تهراني
    (به زبان محاوره)

    آدم بايد دستشو به زانوهاي خودش بگيره بگه يا علي
    (دستور اتكاء به نفس و قطع اميد از ديگران.)

     

     

     

     

    زندگينامه نامداران ايران


    نصرا... فلسفي
    اديب ، نويسنده و مترجم

    سال و محل تولد: 1285 ه.ق‌ -
    سال و محل وفات: 1344 - تهران
    زندگينامه: استاد نصرا ... فلسفي‌ در سال‌ 1285 ه.ق‌ در خانواده‌اي‌ اهل‌ علم‌ و دانش‌ بدنيا آمد. پدر وي‌ ميرزا نصرا... خان‌ مستوفي‌ سواد كوهي‌ و پدر بزرگش‌ حائري‌ مدرس‌ از حكماي‌ معروف‌ عهد ناصر الدين‌ شاه‌ قاجار بود. نصرا... تحصيلات‌ ابتدائي‌ خود را در مدرسه‌ اقدسيه‌ و دوران‌ متوسطه‌ را در دارالفنون‌ سپري‌ نمود و به‌ خدمت‌ وزارت‌ پست‌ و تلگراف‌ درآمد. وي‌ از بدو جواني‌ به‌ ترجمه‌ آثار ادبي‌ فرانسوي‌ پرداخت‌ وطي‌ سالهاي‌ 1305تا1310 چند كتاب‌ و مقاله‌ را از فرانسه‌ به‌ فارسي‌ ترجمه‌ كرد و برخي‌ داستانهاي‌ كوتاه‌ را نيزدر روزنامه‌ مرد امروز منتشر كرد كه‌ سبب‌ شهرت‌ وي‌ در محافل‌ علمي‌ و مطبوعات‌ تهران‌شد. فلسفي‌ در اوايل‌ روي‌ كار آمدن‌ رضا شاه‌ به‌ همكاري‌ با روزنامه‌ شفق‌ سرخ‌ به‌ مديريت‌ علي‌ دشتي‌ پرداخت‌ و همكاري‌ خود را با اساتيد معروف‌ آن‌ زمان‌ سعيد نفيسي‌ و رشيد ياسمي آغاز كرد و در بدو جواني‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از بهترين‌ مترجمان‌ زبان‌ فرانسه‌ شناخته‌ شد. از بهترين‌ ترجمه‌ هاي‌ وي‌ در اين‌ زمان‌ سرگذشت‌ ورتر اثر گوته‌ شاعر ودانشمند آلماني‌، تاريخ‌ انقلاب‌ روسيه‌ و آخرين‌ ملكه‌ تزاري‌ بود كه‌ با استقبال‌ خوانند گان‌مواجه‌ شد. فلسفي‌ در سال‌ 1304 به‌ مديريت‌ مجله‌ پست‌ و تلگراف‌ برگزيده‌ شد و در سال‌1307 به‌ تقاضاي‌ داور به‌ وزارت‌ دادگستري‌ انتقال‌ يافت‌ ولي‌ پس‌ از چندي‌ به‌ درخواست‌وزير فرهنگ‌ وقت‌ به‌ اين‌ وزارتخانه‌ منتقل‌ شد و به‌ تدريس‌ در مدرسه‌ دارالفنون‌ كه‌ از مراكزعلمي‌ و فرهنگي‌ معتبر آن‌ زمان‌ بود پرداخت‌. فلسفي‌ در طي‌ اين‌ سالها كتاب‌(تاريخ‌ تمدن‌قديم‌) اثر فوستل‌ دو كولانژ را با سرمايه‌ دكتر محمد مصدق و از محل‌ حقوق‌ نمايندگي‌ او به‌ فارسي‌ ترجمه‌ كرد وبا حواشي‌ و اضافاتي‌ چاپ‌ كرد. وي‌ در سال‌ 1313 اداره‌ مجله‌ تعليم‌ و تربيت‌ را براي‌ مدتي‌ كوتاه‌ بر عهده‌ گرفت‌ و در سال‌ 1315 به‌ دعوت‌ دانشگاه‌ تهران‌ تدريس‌ در كرسي‌ تاريخ‌ دانشكده‌ ادبيات‌ را آغاز نمود. اين‌ استاد سخت‌ كوش‌ درسال‌ 1323 مديريت‌ روزنامه‌ سياسي‌ هنري‌ آمد را عهد دار شد و تا سال‌ 1326 مدير اين‌ روزنامه‌ بود. نصرا... فلسفي‌ در دهه‌ سي‌ چند سفر علمي‌ به‌ كشورهاي‌ اروپايي‌ كرد و بسياري‌ از اسناد و مأخذ گرانبهاي‌ مربوط به‌ فرامين‌ و مكاتبات‌ پادشاهان‌ صفوي و تصاوير آنها ونسخه‌ كتابهاي‌ خطي‌ نادر را مطالعه‌ كرد و با استفاده‌ از مدارك‌ جمع‌ آوري‌ شده‌ يكي‌ ازبهترين‌ كتب‌ تاريخي‌ ايران‌ در عهد صفويه‌ بنام‌( تاريخ‌ زندگاني‌ شاه‌ عباس‌ اول‌) را در چهارمجلد تأليف‌ كرد. وي‌ علاوه‌ بر نويسندگي‌ طبع‌ شاعري‌ نيز داشت‌. فلسفي‌ در سال‌ 1344 درگذشت‌.

    آثار: معروف‌ترين‌ آثار وي‌ عبارت‌ است‌ از: جنگ‌ چالدران‌ (1332)، هشت‌ مقاله‌ تاريخي‌ و ادبي‌ (1330)، تاريخ‌ روابطسياسي‌ ايران‌ و اروپا در دوران‌ صفوي‌ (1316)، اصول‌ تعليم‌ و تربيت‌ (1314)، تاريخ‌ عمومي‌ در قرون‌ هفدهم‌ و هجدهم‌ (1316)، تاريخ‌ در پرورش‌ افكار (1318)، جغرافياي‌ اقتصادي‌ كشورهاي‌ بزرگ‌ جهان‌ (1322)، تاريخ‌ ايران‌ از حمله‌ عرب‌ تا حمله‌ مغول‌(1325)، تاريخ‌ عالم‌ در قرون‌ نوزده‌ و بيست‌ (1309)، ترجمه‌ منظومه‌ بيچارگان‌ اثرويكتور هوگو (1305)، ترجمه‌ در وادي‌ فراعنه‌ اثر ميريام‌ هري‌ (1303)، ترجمه‌ داستان‌سرتنگ‌ بلور اثر موريس‌ اوبلان‌، ترجمه‌ تاريخ‌ سلطنت‌ قباد و ظهور ‌مزدك اثر آرتور كريستن‌سن‌ (1320)، ترجمه‌ منتخب‌ اشعار ويكتور هوگو(1335)
     

     

     

     

     

    معرفي آثار انديشمندان

    shamim_shadman@yahoo.com

    دکتر علي شريعتي
    تشیع علوی؛ تشیع صفوی (11)

    صفويه، اكنون باز در برابر قدرت جهاني خلافت اسلامي،مي بايست به قوميت ايراني تكيه كند و احياي سنت هاي باستاني و طرح مفاخر گذشته ،تا هم ايراني-در برابر جامعه بزرگ مسلمانان-انشعاب و استقلال خود را نيرومند سازد و به جاي تكيه بر اسلام-كه او را با ترك و تازي(دشمنان صفوي)پيوند مشترك مي بخشد-بر پايه هاي بومي و سنتي و نژادي خود متكي گردد،و هم رژيم صفوي بدين وسيله در متن توده جا باز كند.
    اما،براي آنكه ناسيوناليسم صفوي،همچون ناسيوناليسم شعوبي،در جامعه بي انشعاب و بي ريشه نماند و با ايمان زنده و وجدان گرم توده در آميزد آن را با اسلام-كه ايمان مذهبي مردم بود-در آميخت و حتي به درون خانه پيغمبر آورد و يك نهضت ”شعوبي شيعي “ساخت تا هم با شعوبيگري تشيع وحدت را به تشيع تفرقه بدل سازد و هم با شيعيگري،شعوبيگري را روح و گرما بخشد و تقدس مذهبي دهد و براي تحقق اين برنامه عميق و هوشيارانه اولاً اسلام،شخص پيغمبر و علي نژاد پرست مي شوند و فاشيست!آن هم معتقد به برتري خاك و خون و برگزيدگي نژاد و تبار ايراني،بويژه طايفه پارس ها(كه سلسله ساساني از آنها است و اختصاصاً تبار ساساني!)و ثانياً،با تكيه بر يك روايت مشكوك و حتي مضحك-كه بي شك شعوبيه قديم ساخته اند-دختري از خانواده سلطنت ساساني با پسري از خانواده نبوت اسلامي ازدواج مي كنند!و ثمره آن يك نوزاد”پيغمبر-پادشاه“ي كه مظهر پيوند”قوميت-مذهب“است،و”امام نخستين”اين“تشيع شعوبي“،در اين”اسلام فاشيست“و”پيغمبر راسيست“و”امامت نژادي“!
    بدين گونه است كه پيامبر اسلامي كه همه نژادها را يكي مي شمارد و همه شرافت هاي خوني را با ”خاك“يكي مي سازد و برتري را تنها به تقوي منحصر مي كند و با اشرافيت،قوميت و نژاد پرستي و راسيسم دشمني مي ورزد و آن را چنان عميق و شديد مي كوبد كه حتي در جامعه هاي غير مسلمان مشرق زمين-كه با فرهنگ و تمدن و اخلاق اسلامي تماس داشته اند-ريشه كن و يا لا اقل،بي رمقش مي نمايد،و حتي به ”فاطمه“اش-كه تنها واسطه العقد نبوت و امامت است و تنها وارث او و”پاره اي از تن “او-رسماً و جداً مي گويد”فاطمه“،كار كن،كه من براي تو هيچ كاري نمي توانم كرد“!،با اين همه مباحات مي كند كه:وقتي او در اينجا،متولد شده است،در جاي ديگري ملك عادلي بوده است!و معتقد است كه برخي نژادها برگزيده خداوندند و در آفرينش از ذات برترند...و همه اين زمينه سازيها براي تهيه مقدمات عروسي است و آمدن عروس از ”مدائن“به ”مدينه“و ازدواج فرخنده دختر يزدگرد-آخرين حلقه زنجير سلطنت-با پسر علي(ع)-اولين حلقه زنجير امامت-!
     

     

     

     

    کمکهای اولیه و امداد
    First aid and Relief

    motlagh3d@yahoo.com

    جلسه اول: مقدمه

    همانطور که قبلا هم خواندیم کشور ایران جزء ده کشور حادثه خیز مهم دنیا تلقی می شود. از بدیهیات مسلم آن است که پیشگیری قبل از وقوع حادثه امری ضروری و ارزان و مقدم بر امداد ونجات پس از حادثه می باشد.
    در اینجا می خواهیم کاری کنیم که باور کنید"حادثه خبر نمی کند" و بخش آموزش امداد و کمکهای اولیه را با شعار (در هر خانواده ایرانی حداقل یک نفر آموزش دیده وجود داشته باشد.) آغاز می کنیم امیدوارم مطالبی که ارائه می شود . مفید و قابل استفاده برای همه باشد.
    در ابتدای بحث آموزش هم این نکته را یادآور می شوم که در پایان هر سرفصل یک آزمون برگزار می کنیم تا میزان یادگیری بهبود بخشد.

    برای شروع چند کلمه کاربردی را تعریف می کنیم:
    • کمکهای اولیه به اقداماتی می گویند که بلافاصله بعد از بروز حادثه و قبل از رسیدن به مرکز درمانی برای کاهش و یا بهبود مصدومیت توسط امدادگر انجام می شود.
    • امدادگر First Aider: هر فرد دوره دیده که آگاهی کامل از کمکهای اولیه داشته باشد یک امدادگر است و مهمترین خوصوصیت امدادگر سرعت عمل بالا و خونسردیست.
    - یک امدادگر باید علاوه بر سرعت عمل مدیریت سانحه نیز بداند تا به بهترین روش بتواند در زمان حادثه برنامه ریزی کند و شرح وظائف ارائه دهد.(متداولترین روش مدیریت روش STOP است)

    * یک امدادگر در صحنه حادثه باید بتواند استرس فرد مصدوم را به حداقل برساند

    * علائم استرس : افزایش تعداد نبض و تنفس- افزایش فشار خون- پوست سرد و مرطوب-مردمکهای گشاد- افزایش قند خون

    * تکنیک های کاهنده استرس: کشیدن نفس عمیق به کمک دیافراگم-کشیدن عضلات- تنفس های عمیق و آهسته –حذف استرسور(عامل استرس)

    مبحث جلسه بعدی ارزیابی و معاینه مصدومین
    * نظرات و پیشنهادات emdadgar_2109@yahoo.com

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    دنياي سحرآميز تلفن همراه

    چكيده: رها شده‌ايم و ديگر اكنون از آزادي سرگيجه گرفته‌ايم. به كمك هزار و يك ابزاري كه بدون سيم كار مي‌كنند ، با سراسر جهان ، هم زمان با جا به جا شدنمان تماس مي‌گيريم و بدينسان به وابستگي‌هاي گوناگون دامن مي‌زنيم.
    كارشناسان، اين رفتار اجتماعي نو را در درون پديده‌اي به نام «ارتباط پايا» بررسي مي‌كنند. شمار تلفن‌هاي همراه فروخته شده در سال 2003 ، بيش از 500 ميليون دستگاه برآورد شده است. در همين سال ، ‌يك سوم مردم ژاپن با تلفن همراه به شبكه اينترنت پيوسته‌اند.
    آمريكايي‌ها 15ميليارد ساعت از تلفن‌هاي همراه خود استفاده كرده‌اند و اروپاييان بيش از 113 ميليارد پيام كوتاه خدماتي براي همديگر فرستاده‌اند.
    چين با 220 ميليارد پيام، در وراي همه اينان جاي مي‌گيرد. مانند بسياري ديگر از توليدات جهان امروزي ، ‌گفتگو به وسيله تلفن همراه، در بنيان خود نيازي است كه اربابان ابزار توليد و كساني كه سودهاي سياسي در گسترش فردگرايي دارند ، آفريده‌اند. در اين ماجرا، ‌اين عرضه است كه تعيين كننده است نه تقاضا.
    شركت‌هاي موتورولا، انتل ، نوكيا، سوني اريكسون ، سامسونگ ، ودافون، ميكروسافت، اس.ف.ر و بويگ و بسياري ديگر از شركت‌ها در مقياس جهاني، ابزار و خدمات مربوط به تلفن همراه را روانه همه بخش‌هاي بازار مي‌كنند.
    ابزار، شبكه‌ها، سامانه‌هاي بهره‌برداري ، برنامه‌هاي رايانه‌اي و ديگر فن‌آوري‌هاي وابسته به تلفن همراه از سرمايه‌گذاري‌هاي گسترده همتراز نتيجه‌‌هاي پيش بيني شده، بهره مي‌برند. امروزه ، شمار تلفن‌هاي همراه از تلفن‌هاي ثابت پيشي گرفته است و همه شواهد نشان مي‌دهند كه هنوز گسترش واقعي فن‌آوري «بي‌سيم» در راه است.
    افزايش تلفن‌هاي همراه و گوناگوني خدمات و تبليغات وابسته به آن ، دگرگوني‌هاي اجتماعي گسترده‌اي را به دنبال خود آورده است.
    دنياي سحر‌آميز اين گونه ارتباط، ميوه نمادين قدرت 20 ساله نئوليبراليسم است و به مانند همان،‌بر غارت استوار است و زمينه ساز نابساماني.
    با گسترش استانداردهاي ناهمگون، شركت‌هاي رقيب مشتريان را به گروگان مي‌گيرند و بدينسان بازار را ميان خود بخش مي‌كنند. هر چند كه نسبت به اروپا و آسيا، آمريكايي‌ها در بهره‌‌وري از تلفن همراه پس مانده‌اند ولي در امر رقابت افسار گسيخته ، از همه پيشي گرفته‌اند.
    از دور خارج شدن تلفن‌هاي همراه و به كار گرفتن تلفن‌هاي جديدتر، بر همه لايه‌هاي بازار اثر مي‌گذارد.
    يادآوري كنيم كه فقط در آمريكا هر ساله ميان 40 تا 50 ميليون تلفن همراه دور انداخته مي شوند.
    مد هر 6 ماه يك بار دگرگون ميشود و نوآوري‌ها، هم ريخت و هم رنگ و هم فن‌آوري‌ دستگاه‌ها را در بر مي‌گيرد.
    دستگاه‌هايي به رنگ آب نبات با اكران‌هاي باز شونده و يا كشويي، كه ميتوانند هم تلفن باشند و هم دوربين عكاسي يا فيلم‌برداري و هم مي‌توانند صداها را بازشناسي كنند، نمونه‌هايي از فرآورده‌هاي ياد شده‌اند. ودافون در بريتانيا و ياهو چيسون در ژاپن، نوترين فن‌آوري‌‌ها را، همچنان كه روزنامه وال استريت مي‌نويسد، از دست همديگر مي‌ربايند.
    امروزه تنها پيشرفته‌ترين دستگاه‌ها مي‌توانند با خدماتي همراهي كنند كه شركت‌ها با تلاش بسيار به مشتريان خود مي‌فروشند.
    شركت‌هايي كه فرآورده‌هاي نو را ناديده بگيرند، هزينه سنگيني را خواهند پرداخت. در ژاپن، سرزميني كه فن‌آوري «بي‌سيم» در اوج رشد خود جاي دارد، رقابت شگرفي كه ميان مديران شركت دوكومو و شركت تازه از راه رسيده ك.د.د.ي در گرفته ، مشتركان را در سيلاب فرآورده‌هاي نو غرق كرده است.
    در سال 2004،‌شركت دوموكو 20 درصد درآمد ساليانه‌اش را كه مبلغي بيش از 9 ميليارد دلار مي‌باشد، از راه فروش برنامه‌اي به نام ايمود به دست آورده است. 42 ميليون مشتري، اين برنامه را روي رايانه‌هاي خود پياده كرده‌اند.
    خدمات به فروش رفته ايمود، چيزي جز برنامه‌هاي فال بيني، بازي و به ويژه زنگ‌هاي گوناگون تلفن نبوده است.
    اينان از همان گونه خدماتي‌اند كه همه شركت‌ها براي سوداندوزي بيشتر ، بر سر آن رقابت چشم‌گيري دارند.
    در اروپا و آمريكا، گسترش كاربردهاي اين فن‌آوري با نگاه به شمار اندك مشتريان،در خور توجه است. آشكار است كه دوشادوش كارآمد كردن بيشتر اين دستگاه‌ها و موج نوي سرمايه‌گذاري، شركت‌هاي ارايه دهنده خدمات، كاركرد اجتماعي تلفن را رقم خواهند زد.
    با اين همه،‌فراموش نكنيم كه گسترش شبكه‌هاي ارتباطات بي‌سيم، وابسته به عامل‌هايي است كه از كنترل خارجند. مهم‌ترين آن‌ها موج‌هاي الكترومغناطيسي‌اند كه به مانند سرچشمه‌اي پنهاني، بيتشرين ارتباطات الكترونيكي را تغذيه مي‌كنند.
    اين وابستگي به خودي خود آشفتگي مي‌آفرينند. در سال‌هاي 2000 و 2001، سال‌هايي كه بيشترين سرمايه‌گذاري روي فن‌آوري ياد شده انجام گرفت، شركت‌ها در پي به دست آوردن انحصار راه‌اندازي نسل نو شبكه‌هاي قدرتمند، هزينه‌هاي سرسام‌آوري را براي خريد بسامدهاي راديويي پرداختند.
    فروش كشورهاي بريتانيا و آلمان و آمريكا در اين داد و ستد ، به ترتيب 33 ميليارد،‌48 ميليارد و 17 ميليارد دلار بود.
    بدهي‌هاي ناشي از اين داد و ستد به مبالغ هنگفتي افزوده شد كه براي خريد شركت‌هاي رقيب خرج شده بود. امري كه ورشكستگي سال‌هاي 2002-2001 را به دنبال آورد و ده‌ها هزار كار را در ميان توليد‌كنندگان تلفن و ابزار يدكي، كه درصد بالايي از اعضاي سنديكاها را در خود داشت، از بين برد.
    از اين تاريخ است كه رقابت افسار گسيخته به همه بخش‌هاي فن‌آوري «ارتباطات از راه دور» دست‌اندازي مي‌كند و با توانايي‌هاي شگرفي كه در اين زمينه بروز مي‌دهد، امكان هر گونه تثبيت قيمتها را از شركت‌ها باز مي‌ستاند و روز به روز نگراني بيشتري را در مورد كنترل بازار دامن مي‌زند.

    بسنده كردن به خدمات ناچيز

    گسترش بي‌برنامه بازاري سرريز شده از كالا، دشواري‌هاي ديگري را نيز مي‌آفرينند. اشتباه هاي چند باره كه در صورت حساب‌ها آورده مي‌شود و كيفيت پايين خدمات، بخشي از اين دشواري‌ها در آمريكاست.
    شش درصد از مشتركين از مبالغي كه به عنوان ماليات فدرال در صورت حساب‌هاي خود ديده‌اند، گله دارند.
    در سال 2002، 60 درصد مشتركين، دست كم يك بار از خدمات ارايه شده شكايت كرده‌اند. در سال 2003 ، در گزارشي دولتي ،‌دشواري‌هاي مربوط به پوشش ارتباطي ، پارازيت‌ها و آكندگي‌ خط‌هاي شبكه را كه به قطع ارتباطات مي‌انجاميدند، به كمي‌سرمايه‌گذاري در اين زمينه نسبت داده است.
    يادآوري كنيم كه قطع شدن‌هاي نابهنگام ، يك دهم ارتباطات يك پنجم مشتريان را در بر مي‌گيرد.
    آيا تمامي‌اين نابهنجاري‌ها هزينه‌اي پرهيز ناپذير است كه براي پيشرفت و نوسان‌هايشان مي‌پردازيم؟ روزنامه‌نگار نيويورك تايمز مي‌نويسد كه «بهره‌وري از تلفن به گونه‌اي شگفت‌انگيز چنان افزوني گرفته است كه شبكه‌هاي ارتباطي همواره آكنده‌اند؛ چيزي كه با درصد بالاي ناخوشنودي‌هاي مشتركين همخواني دارد.»
    اين آكندگي خط‌ها نشان يك بيماري است. زماني كه بدانيم «تلفن‌هاي همراه از تلفن‌هاي ثابت كمتر كارآمدند» پايين بودن سطح خدمات تلفن‌هاي همراه را بهتر در مي‌يابيم.
    با اين كه امنيت ، يكي از مواردي است كه شركت‌ها درباره آن تبليغات فراواني براي فروش تلفن‌هاي همراه مي‌كند، اين تلفن‌ها در زمان‌هاي اضطراري ، از تلفن‌هاي ثابت كه از سوي راهبان نئوليبراليسم ناچيز شمرده شده‌اند، كمتر كارآمدند. ناكارآمدي اين شبكه‌ در جريان 11 سپتامبر 2001 به خوبي آشكار بود.
    ساختن ژنراتورها و بهسازي پوشش‌هاي ارتباطي شركت‌ها مي‌تواند چاره‌اي براي اين دشواري‌ها باشد و كيفيت ارتباط‌ها را به سطح بالاي شبكه‌هاي تلفني سنتي آمريكا برساند. مي‌دانيم كه در شبكه سنتي تلفن آمريكا 99/99 درصد ارتباط‌ها بدون هيچ گونه دشواري‌ به انجام مي‌رسيد.
    چاره كار ، سرمايه‌گذاري‌هاي كلان در اين زمينه است و هيچ شركتي از هراس ورشكسته شدن به آن دست نمي‌يازد. اين جااست كه بازار ارتباط هاي بي سيم از دو سو آسيب پذير مي‌شود:‌ از سويي، رقابت تشديدشده شركت هاي بزرگ، به توانايي‌هايي شگرف در سطوح كلي اين بازار دامن زده است و از ديگر سو، سرمايه گذاري اندك در سطوح محلي، كارآمدي بازار اين فناوري را پرسش برانگيز كرده است.
    در برابر اين آشفتگي كم و بيش فراگير، حكومتها نيز ناتواني خود را نشان داده‌اند. چنين است كه پس از 15 سال گسترش اين بازار، سازمان fedral communication هنوز نمي‌تواند كمينه كيفيت خدماتي را تضمين كند.
    همه اين بازار در شرايطي بسيار شكننده قرار دارد و زمين گير شدن آن مي‌تواند زمين گير شدن اقتصاد جهاني را به دنبال داشته باشد.
    با اين همه مي‌توانيم از خود بپرسيم كه چرا در كمتر از 15 سال شمار تلفن هاي همراه از شماره تلفن هاي ثابت گذشته است. برخي مي‌گويند كه بالا بودن تقاضا، ناشي از رشد نايافتگي شبكه هاي ارتباطي سنتي كشورهاي جنوب و كشورهاي بلوك شرق پيشين است و نوسازي شبكه ها به دست بخش خصوصي در سال هاي 1980 پاسخي بود به نيازهايي كه دوران زيادي سركوب شده بودند.
    اما چرا اين نيازها به سوي تلفن هاي همراه سرازير شده‌اند؟ از ديد ما اين تقاضا ريشه در فشارهاي اجتماعي دارد. نزد انسان هيچ نيازي به ارتباط پايا وجود ندارد.
    اين صحنه گردانان اقتصادند كه تصميم مي‌گيرند كه اين يا آن فناوري گسترش يابد يا نه. نياز به اين كه انسان همواره در دسترس ارتباط با ديگران باشد گام نويني از خصوصي سازي ارتباطات است كه سي سال پيش روشنفكر انگليسي، ريموند ويليامز تحليل كرده است.
    اين گونه زندگي اجتماعي،‌ ريشه در از بين رفتگي توليد كننده خرد و دوري جاي كار از جاي زندگي دارد. به گفته ويليامز اين گونه ارتباط بيشتر برآمد زورآزمايي نيروهاي موثر در جامعه است تا فرجام جبري پيشرفت فني. اين پديده نخست زندگي شهري و پس از آن زندگي حومه نشيني كشورهايي مانند آمريكا را رقم زده است.
    براي اين كه منطقه هاي دورافتاده در خور زندگي كردن باشند بايستي افزون بر اتومبيل و پاركينگ، به گونه اي نو از ارتباط نيز دسترسي داشت. گسترش راديو و تلويزيون نگاه ميليونها خانواده را بر سوي مركزي يگانه از اطلاع رساني و سرگرمي‌كشانده است.
    برآمد و گسترش بهره‌وري از تلفن همراه چيزي جز نتيجه ديگري از اين گرايش تاريخي نيست. گرايشي كه ريشه در جوامع سرمايه داري دارد.
    در اين فضا، چشم پوشي از فناوري نو همان اندازه دشوار است كه زندگي بدون تلفن. بيش از يك قرن است كه اين معجزه فناوري پيوند ميليونها خانواده اي را كه پراكنده و دور از همديگر در شهرهاي بزرگ زندگي مي‌كنند شدني كرده است.
    يك چنين دگرگوني اي اختراع كدهاي جديد را براي آغاز كردن و پايان دادن گفتگو الزامي‌ساخته است. همگاني شدن اين وسيله دگرگوني هاي ژرفي را در روابط خانه و كار زن و مرد و بين طبقات اجتماعي به دنبال داشته و خواهد داشت.
    تلفن همراه به ما اين توانايي را مي‌دهد كه چند دقيقه از روز كاري مان را به زندگي شخصي مان بپردازيم. ولي همزمان همين تلفن به فرادستمان نيز امكان مي‌دهد كه به ما هميشه دسترسي داشته باشند. زمان گذاري آزادي اي كه تلفن همراه به ما داده است بخشي از امكاني است كه مي‌تواند زندگي كارمان را به درون زندگي خصوصي مان بكشاند.
    چين با 269 ميليون مشترك بزرگترين سرزمين تلفن همراه است اين گسترش بهره وري از تلفن همراه همان اندازه به درآمد طبقه متوسط شهري وابسته است كه به مهاجرت دروني كشور پديده اي كه ناشي از وارد شدن كشور چين به بازار جهاني است. ميليونها انسان محل تولد خود را براي يافتن كار وامي‌گذارند و از بيشترشان بهره كشي سختي مي‌شود.
    به گفته مدير دفتر بازرسي شرايط كار در چين در دلتاي رودخانه مرواريد تنها 30 درصد نيرو كار 8 ساعت به كار مي‌پردازد.
    46 درصد نيرو كار تا 14 ساعت در روز كار مي‌كنند در آمريكا ساعت هاي كار از سال 1970، 20 درصد افزايش يافته است و دليل بينايي آن پايين آمدن توانايي خريد نيروي كار است.
    براي زنان ورود به بازار كار چيزي از كارخانگي اي كه مسئوليت همه آن بر دوششان مانده نكاهيده است. گسترش بازار موبايل در بيشتر وقتها با اين انحطاط كيفيت زندگي و پس نشيني خدمات همگاني همراه بوده است. انحطاط نام برده افراد، خانواده را ناگزير كرده است كه زمان خود را ميان ضرورت هاي كاري، خريد، نگهداري كودكان و سرپرستي خويشان سالخورده تقسيم كنند.
    شهرنشيني زمينه برتر گسترش خصوصي سازي صنعت موبايل است. در نبود وسايل نقليه همگاني با كيفيت، اتومبيل نقش بنياني بازي مي‌كند. در محدوده فعاليت هاي كاري آمريكايي ها سالانه 405 ميليون جابه جايي بيش از 75 كيلومتر را به انجام مي‌رسانند.
    هشتاد درصد اين جابه جايي ها با اتومبيل است. اگر افزون بر اين جابه جايي كاري جابه جايي براي خريد و رفتن نزد پزشك و سرگرمي‌را هم به حساب بياوريم امريكايي ها بيش از 1/1 ميليارد جابه جاي انجام مي‌دهندكه 87 درصد آن با اتومبيل است.پياده‌روي فقط 9% جابه جاي‌ها را دربر مي‌گيرد.
    جابه جايي با وسايل نقليه همگاني كه اتوبوس مدرسه را هم شامل مي‌شود فقط 3 % از همه جابه جايي هاست. ميانگين بهره‌وري هر نفر از اتومبيل يك ساعت در روز مي‌باشد.
    بيافزاييم كه 40% ارتباط هاي انجام يافته با تلفن همراه از اتومبيل ها بوده است. اين 40% ارتباط برابر 400 ميليارد دقيقه گفتگو در سال 2003 است.

    شرايطي نابخردانه

    اينجا نيز از تحول طبيعي نمي‌توان سخن گفت. نقش با اهميت اتومبيل در زندگي روزمره اين جامعه ها نيز نتيجه همان خصوصي سازي است كه اين جابه جايي را نشانه رفته است.امري كه پس از جنگ جهاني دوم خودش را به همه تحميل كرده است.
    اتومبيل نماد پيشرفت جبري نيست بلكه نماد نبود توازني است كه جوامع امروزي از آن رنج مي‌برند. اين را هم بدانيم كه تندرستي همگاني نيز دستخوش اين آشفتگي و نبود توازن است.
    در سال 2002 تلفن هاي همراه در آمريكا باني 6 % تصادف هاي جاده اي بوده اند. در اين تصادفها 2600 نفر جان خود را از دست داده اند و 330 هزار نفر زخمي‌شده اند.
    بسياري از كشورها و نيويورك و نيوجرسي آمريكا از بهره‌وري تلفن همراه در اتومبيل جلوگيري كرده اند. به مانند موفقيت بازار اتومبيل، موفقيت بازار تلفن همراه نشانه گرايشي است كه مي‌خواهد شرايطي را كه روز به روز نابخردانه تر مي‌شود توجيه خردورزانه كند و بتواند اندكي كنترل فردي در جامعه اي بيابد كه به كژراهه مي‌رود.
    فناوري ارتباط پايا كه مي‌تواند محل فرد را در همه لحظات شناسايي كند ابزاري است كه توانايي آن را دارد كه در خدمت نظام سرمايه داري اي مستبدتر از آنچه اكنون داريم قرار گيرد. پليس و شركت ها در جهت نظامي‌كردن اين فناوري فعالند و به دنبال به وجود آوردن امكان ردگيري دائمي‌ افراد هستند.
    از چندي پيش بازاريابي اين شركتها به وسوسه اي ديرينه پر و بال مي‌دهد. فرد مي‌تواند با استفاده از تلفن همراه از موقعيت عادي خود در جامعه رهايي يابد.
    در نشريات مي‌خوانيم كه چگونه با تلفن همراه مي‌توان موازين و كاركردهاي غالب را زير پا گذاشت اما گرايش به آزادي نيروي محرك اصلي نياز به ارتباط پايان نمي‌باشد.
    درست است كه استفاده از تكنولوژي تلفن همراه برخي از عرصه هاي زندگي روزمره افراد و خانواده هايشان را آسان مي‌كند اما اين امكان به تشديد نابرابري ها نيز منجر مي‌شود.
    در جامعه اي كه سرگرمي‌و كار به شيوه اي نابرابر بين طبقات اجتماعي تقسيم شده است و افزايش مدت كار به ويژه در ايالات متحده بيكاري و از بين رفتن خدمات دولتي، زندگي شهروندان را دشوارتر مي‌سازد افراد با گرايش به ارتباط‌هايي مانند تلفن همراه تلاش مي‌كنند به تنهايي مشكلات روزمره و خردكننده را حل نمايند.
    بازار تلفن همراه اين ابزار را در عين حال به ابزار پخش آگهي و فروش تبديل كرده است. شركت‌هايي چون ودافن در نظر دارند به زودي براي هر نفر در هر كجا كه باشد پيامي ‌ويژه بفرستند. اين پيام شامل اطلاعات ترافيكي هواشناسي، اخبار و آگهي تجاري خواهد بود.
    در استراليا مشتركين شركت تلسترا، شركتي كه دارد خصوصي مي‌شود، مي‌توانند با گرفتن شماره اي كه روي دستگاه هاي پخش كوكاكولاست نوشيدني خود را بخرند و هزينه آن را با صورت حساب آينده تلفن همراه خود بپردازند.
    در اروپا، شركتها، گروه مالي جديدي را به نام سمپي راه انداخته اند كه قرار است از تلفن همراه وسيله اي براي پرداخت و خريد در تمامي‌اروپا بسازد.
    دو شركت از بزرگترين شركت هاي توليد و فروش موسيقي كه يونيورسال و سوني باشند، از هنرمندان مطرح خود مي‌خواهند كه گزيده اي كوتاه از توليدات خود را براي فروش و پخش روي تلفن هاي همراه آماده سازند.
    چنين است دنيايي سراسر سرگرمي‌و بدون مرز كه ارتباط هاي بي سيم نويدش را به ما مي‌دهند.
     

     

     

     

     

     

     

     

     

    براي دريافت مجله الکترونيکي «روزانه» و «خبرنامه» و به جهت عضويت در گروه «مبين» روي لينک زير کليک کنيد

    http://groups.yahoo.com/group/mobin-group/join


    *****

    براي تماس با مدير گروه روي لينک زير کليک کنيد

    Mobin_s2004@yahoo.com


    **توجه: اين گروه فعلا بصورت آزمايشي فعاليت مي نمايد**

     

     

     

     
    د