453

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 453 :: دوشنبه 22 خرداد 1385

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

جام جهاني آلمان از کدام کانال ماهواره اي؟

من با اينکه بيش از  دو سال هست فوتبال را کلا گذاشته بودم کنار و خيلي وقت بود يک بازي را بطور کامل (90 دقيقه) نگاه نکرده بودم، اما بخاطر حساسيتهاي خاص بازي ديروز ايران، مثل خيلي از شماها بازي را نگاه کردم و باز مثل خيلي از شماها حالم حسابي گرفته شد. اين همه زحمت براي تيم ملي کشيده شده و آخرش اومدن 3 گل از مکزيک خوزدند، واقعا خسته نباشند!
اين جملات را دارم بعد از گل سوم مکزيک و در حالي که هنوز بازي تمام نشده مي نويسم و فقط خواستم يه جوري ناراحتي ام را تخليه کنم.

و اما در اينجا مي خوام کانالي را معرفي کنم که به راحتي مي شه با هر رسيوري گرفت و بازيهاي جام جهاني را مستقيما نگاه کرد. البته اين روزها کانالهاي زيادي در سايتها و وبلاگها معرفي مي شه، اما من که خودم نتونستم هيچ کدامشان را باز کنم، يعني تقريبا اغلبشان کانالي Crypt (قفل شده و پولي) هستند و با رسيورهاي عادي نميشه بازشان کرد.
حهت اطلاع دوستان بايد اضافه کنم  که کانال ZDF آلمان از ماهواره‌ی آسترا بازی‌ها را پخش می‌کند، نه هات‌برد. در ضمن شبکه‌ی جنجالی T۳ هم سرانجام به پخش بازی‌ها فقط در امریکا اکتفا کرده و فقط تحلیل‌ها و تفسیرهای قبل و بعد از بازی در ایران قابل دریافت است. برای دریافت کانال‌های SF۱ و SF۲ روی هات‌برد باید رسیورتان را آپگرید کنید؛ در غیر این صورت این کانال‌ها فاقد صدا و تصویر خواهند بود.
اما اين کانال که مي خوام معرفي کنم را مي شه با هر رسيور و به راحتي گرفت، فقط مسير اين کانال در ماهواره Turksat 1C مي باشد. اسم کانال «kanal 1» هست. اين هم مشخصات اش: فركانس 12008 ,SR:4400 و H با fec:5/6
در روزهاي آينده اگر کانال ديگري پيدا کردم، حتما معرفي مي کنم.

راستي بازي تموم شد و ما سه بر يک باختيم ... بچه ها متشکريم!

 


 

برنامه بازيهاي امروز:

زمان تيمها مکان تاريخ بازی
22:30 غنا : ايتاليا هانوفر 22 خرداد 1385 9
19:30 چک : آمريکا گلزن کرشن 22 خرداد 1385 10
22:30 کرواسی : برزيل برلين 23 خرداد 1385 11


 

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • تعداد زیادی کاریکاتور دیدنی با محوریت «کامپیوتر»
  • معرفي فيلم: روزی روزگاری در مکزيک
  • قسمت هفتاد و سه شبهاي برره
  • افزايش سرعت اينترنت توسط نرم افزار  Flash Speed 200% 3.1
  • ديدن اسناد فارسي در گوشي‌هاي سري 60
  • سينه شاكى را شكافتند تا قلب او را ببينند 
  • زندگينامه بتهوون
  • چهل نكته دربارهْ حادثهْ قم
  • زرقاوى چگونه لو رفت؟
  • مهارت در جستجوي اطلاعات فارسي از اينترنت
  • و .....

 


 

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

عکس جالب؛ انجام بازی بولینگ با امکانات اولیه
تعداد زیادی کاریکاتور دیدنی با محوریت «کامپیوتر»
چند کلیپ خنده‌دار و بامزه!

 

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

تحولات فلسطين در 24 ساعت گذشته

فلسطين در 24 ساعت گذشته شاهد تحولات سياسي و امنيتي متعددي بود که ادامه بحث مربوط به بررسي سند وفاق اسراي فلسطيني و آمادگي ايهود اولمرت نخست وزير رژيم صهيونيستي براي سفر به اردن براي همراه کردن امان عليه دولت حماس از جمله تحولان بعد سياسي آن محسوب مي شود.
به گزارش خبرگزاري قدس(قدسنا) پس از آنکه محمود عباس رييس تشکيلات خودگردان فلسطين اعطاي مهلت به حماس براي موافقت با سندي که وي مدعي است مورد توافق همه اسراي فلسطيني دربند رژيم صهيونيستي به مدت سه روز تمديد کرد تا به اين وسيله فشارها بر دولت حماس را بيشتر کند.اعضاي حماس با هرگونه پذيرش اين سند مخالفت کردند.
اين امر سبب شد تا ظهر امروز نشستي بين رهبران حماس و فتح در غزه با نظارت مصر برگزار شود. هرچندذ که اين نشست همچنان در حال برگزاري است اما مقامات حماس شايعات پيرامون توافق حماس براي اجراي همه پرسي را رد کردند.
عزيز الدويک رييس پارلمان فلسطين و عضو بلندپايه حماس گفت که اين جنبش شايعات پيرامون مشارکت حماس در همه پرسي در صورت شکست گفتگو هاي ملي را تکذيب مي کند.
اختلاف نظر بين رهبران سياسي گروههاي فلسطيني بر سر پذيرش و يا عدم پذيرش سند وفاق اسرا که به تاييد همه اسراي فلسطيني نرسيده پيامد هايي را در صحنه ميداني فلسطين داشت. درگيريها ميان هواداران جنبشهاي مختلف فلسطيني در خيابانهاي غزه نخستين پيامد منفي اين اختلافات بود.
در اين درگيريها دونفر از نيروهاي وزارت کشور فلسطين توسط افراد مسلح زخمي شدند. ادامه اين درگيريها در نقاط مختلف نوار غزه موجب شد تا شهروندان فلسطيني اين منطقه با حضور در خيابانها خواستار پايان دادن به درگيريهاي داخلي به عنوان بهانه اي براي سرکوب آنها توسط رژيم صهيونيستي شوند.
در اين بين جنبش فتح با صدور بيانيه اي خواستار موفقيت گفتوگوهاي ملي بر اساس سند اسرا شد.
همچنين سخنگوي وزارت خارجه آمريکا در شهر قدس نيز ادعا کرد:همه پرسي بازتاب دهنده گفتگوهاي جاري در جامعه پيرامون آينده مردم است.
از سوي ديگر محمود عباس (ابومازن) نيز در اظهار نظري خواستار کنار گذاشتن اختلافات در مورد سند اسرا شد و گفت که برگزاري همه پرسي هنوز قطعي نشده است.
همچنين نهادها و انجمن هاي فلسطيني مستقر در اروپا نيز با صدور بيانيه اي خواستار تقويت گفتگوها و وحدت ملي شدند و برگزاري همه پرسي را رد کردند.
عمرو موسي دبيرکل اتحاديه عرب نيز نسبت به بحراني شدن اوضاع در سرزمينهاي فلسطيني به دنبال اختلاف نظرها پيرامون سند اسرا ابراز نگراني کرد.
همزمان با اين تحولات ايهود اولمرت نخست وزير رژيم صهيونيستي پس از آنکه يکشنبه هفته جاري در شرم الشيخ با حسني مبارک ديدار کرد قصد دارد فردا پنجشنبه با سفر به امان پايتخت اردن با عبدالله دوم شاه ارذدن ديدار کند.
منابع ديپلماتيک معتقدند که اين سفر در چارچوب تحت فشار قرار دادن حمناس براي پذيرش خواسته هاي اسراييل وآمريکا ست. به عقيده اين تحليلگران سفر اولمرت به اردن همزمان با فشارهاي ابومازن به حماس در خصوص پذيرش سند اسرا بخشي از برنامه هاي هدفمند آمريکا و رژيم اسراييل براي به شکست کشاندن دولت حماس در کنار فشارهاي اقتصادي و محاصره او محسوب مي شود.
با اين وجود و در کنار تحولات سياسي در فلسطين تحولات ميداني نيز از جمله اخباري بود که تيتر رسانه هاي دنيا قرار گرفت.
جنگنده هاي رژيم صهيونيستي هشت مرتبه با پرواز بر فراز آسمان غزه مناطق مسکوني اين منطقه را هدف موشک قرار دادند.
در پاسخ به اين جنايات گردانهاي مقاومت ملي شاخه نظامي جبهه دمکراتيک شهرک صهيوينستي نحال عوز واقع در کرانه باختري را هدف موشکهاي دست ساز خود قرار داد و خسارتهاي را نيز بر اين منطقه تحميل کرد.
همچنين نظاميان صهيونيست 11 فلسطيني از اعضاي جنبش جهاد اسلامي ،‌حماس، فتح و جبهه مردمي را در کرانه باختري دستگير کردند و سه فلسطيني ديگر از شهروندان جنين را بازداشت نمودند.
اين نظاميا ن در نابلس واقع در کرانه باختري نيز در پي حملات مبارزان فلسطيني به يک پاسگاه صهيوينستي مجبور به بستن اين پاسگاه شده و از محل دور شدند.
دو جوان فلسطيني نيز در منطقه طوباس واقع در کرانه باختري به ضرب گلوله نظاميان صهيونيست به شدت مجروح شدند.
هلي کوپترهاي آپاچي اشغالگران نيز يک مقر متعلق به کميته هاي مقاومت مردمي فلسطين را در منطقه " تل الهوي" واقع در غزه را هدف بمباران خود قرار دادند.
همه اين تحولات سياسي و ميداني در حالي بود که به گزارش اکثر رسانه هاي فلسطيني بيش از 100 هزار دانش آموز دختر و پسر فلسطيني صبح امروز با حضور در مکانهاي معلومي امتحانات پايان دبيرستان را برگزار کردند.

 

هدی، دختر بچه بی پناه فلسطینی و تنها بازمانده خانواده غالیه: به هیچ وجه قاتلان خانواده ام را نمی بخشم

هدی غالیه، دختر بچه بی پناه فلسطینی و تنها بازمانده یک خانواده هشت نفره که در جریان حمله وحشیانه و ددمنشانه دشمن اشغالگر صهیونیست به شهروندان فلسطینی در ساحل غزه به شهادت رسیدند، گفت: "هرگز قاتلان خانواده ام را نمی بخشم."
این دختر بچه معصوم فلسطینی که در جمع خبرنگاران حضور یافته بود، در حالی که اشک راه سخن را برایش بسته بود، می گفت: "من می خواهم در امنیت و بدون هیچ ترس و واهمه ای زندگی کنم. من هیچ وقت قاتلان خانواده ام را نمی بخشم."
او در جواب خبرنگاران که از او پرسیدند، شب اول را بدون خانواده چطور گذراندی؟ تنها گریست و با گریه جانسوز خود، تمام حاضران متاثر کرد.
یونس، عموی هدی نیز از گزارشگران خواست تا مراعات وضعیت روحی کودک را بکنند و خاطرنشان ساخت: "هدی شب اول را با قرص های آرام بخش گذراند. در حال حاضر در حالتی از ترس به سر می برد."

 



 


 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

روزی روزگاری در مکزيک
Once Upon a Time in Mexico

Once Upon a Time in Mexico (2003) Poster

تاريخ انتشار : 12 سپتامبر 2003
استديو : Columbia Pictures
کارگردان : Robert Rodriguez
نويسنده : Robert Rodriguez
بازيگران : Antonio Banderas, Salma Hayek, Johnny Depp, Willem Dafoe, Rubén Blades, Eva Mendes
سايت رسمی : Once Upon a Time in Mexico
نوع فيلم : تبهکاری ، اکشن ، هيجانی
رده سنی : R
مدت 102 دقيقه
توطئه ای در حال شکل گرفتن است. " باريلو"( ويلم دفو) سلطان مواد مخدر قصد دارد رئيس جمهور مکزيک را به قتل برساند. سندز( جانی دپ) مامور فاسد و جيره خوار سازمان سيا ظاهرا ماموريت می يابد که اين نقشه و توطئه را خنثی کند.او برای شروع عمليات و اعلام جنگش به باريلو، از نوازنده گيتار افسانه ای و محبوبی با نام "ال مارياچی"( آنتونيو باندراس) تقاضا می کند که با او همکاری کند.ال مارياچی که در بکارگيری اسلحه مهارت چشمگيری دارد، با وجود اطلاع از فساد سندز دعوت او را به همکاری می پذيرد.اما ال مارياچی برای برگشتن به شهر و جنگيدن با باريلو دليلی کاملا شخصی دارد. او می خواهد انتقام همسر زيبايش "کارولينا"( سلما هايک) و دخترش را که به دست افراد باريلو کشته شده اند را از باريلو بگيرد.ال مارياچی برای شروع اين عمليات از دو دوست وفادار خود "لورنزو"( انريکه ايگلسياس) و "فودئو" کمک می گيرد. آنها در شهر جنگ خونينی راه می اندازند.


دانلود فيلم

با همکاري دوست خوبم «Benz223@gmail.com» هر روز يک قسمت از مجموعه ديدني و پرطرفدار شبهاي برره را براي دانلود در اين قسمت مي گذاريم.

قسمت هفتاد و سه شبهاي برره

سريال "شبهاي برره" كاري موفق و قوي است كه با تيزبيني خاصي بسياري از سنت‌ها و خلقيات منفي رايج بين مردم را به نقد كشيده است.

Shabhaye Barareh is a popular daily sitcom about an imaginary place in Iran.
Director: Mehran Modiri

لينک دانلود (غير مستقيم)

 

 


 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

مدير كل دفتر امور موسيقي منصوب شد

با معرفي و پيشنهاد معاون امور هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي طي حكمي " محمد حسين احمدي" را به سمت مدير كل دفتر امور موسيقي منصوب كرد.
احمدي، تاكنون سوابق اجرايي و مديريتي متعددي در حوزه فرهنگ و هنر داشته است.
معاون فرهنگي و هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان ، مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان چهارمحال و بختياري و يزد، وابسته فرهنگي و مسئول خانه فرهنگ جمهوري اسلامي ايران در هندوستان و رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در نيجريه از سوابق مديريتي وي مي باشد.
وي از سال 1380 تاكنون نيز سمت مدير كل دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري را بر عهده داشت كه در طول اين مدت به ساماندهي آموزشگاههاي آزاد و هنرستان هاي موسيقي كشور پرداخت.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي همچنين در نامه اي جداگانه از خدمات دكتر همافر در طول فعاليت در دفتر امور موسيقي قدرداني كرد.
همچنين خبرگزاري مهر در اين باره افزوده است است :دکترحسین احمدی که پیش از این مسئولیت مرکز گسترش آموزش های هنری را برعهده داشته است به این سمت منصوب شد.
همچنین گفته شده که طی حکم جداگانه ای " شاه لویی" به عنوان جایگزین دکتر احمدی معرفی شده است. دکتر همافر چهارمین مدیری است که در حوزه معاونت امور هنری ارشاد از دوسال پیش تاکنون تعویض شده است.
از سوي ديگر خبرگزراي رسمي جمهوري اسلامي ايرنا نيز در مورد سابقه اقاي احمدي اورده است :
وي پيش از اين معاونت فرهنگي و هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان، مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي چهارمحال و بختياري و استان يزد، وابسته فرهنگي و مسئول خانه فرهنگ جمهوري اسلامي ايران در هندوستان و رايزني فرهنگي ايران در نيجريه را بر عهده داشته است.
 
 

 

 

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

افزايش سرعت اينترنت توسط نرم افزار
 Flash Speed 200% 3.1
 

پايين بودن سرعت اينترنت و رد بدل شدن اطلاعات تنها به دليل سرعت كم اتصال شما نيست , شما در بسياري از اوقات از حد اكثر توان همين اتصال حال حاضر نيز استفاده نمي كنيد و اين تنها به دليل تنظيمات نادرست اتصال است .
FlashSpeed200% نام محصولي از وب سايت Excellence Software است كه به ادعاي خود قادر به بهينه سازي و افزايش 200 درصدي سرعت اتصال شماست!
اين ابزار با ايجاد تغييراتي در تنظيمات ويندوز و تنظيمات اتصال شما قادر به انجام اين مهم است . شايان ذكر است كه افزايش سرعت و بهينه سازي اتصال ها در اين نرم افزار تنها محدود به اتصال Dialup نمي شود و با اتصال هاي Lan, Cable, ADSL, HDSL, VDSL و PPPoE نيز سازگاري كامل دارد .
ويژگي هاي نرم افزار FlashSpeed200% در يك نگاه :
آساني استفاده از آن و بهينه سازي سرعت تنها با چند كليك ساده .
افزايش و بهينه سازي 200 درصدي سرعت اينترنت و رد و بدل شدن اطلاعات .
سازگاري با اتصالهاي Dial-Up, Lan, Cable, ADSL, HDSL, VDSL و PPPoE .
افزايش سرعت دانلود .
و ....
FlashSpeed200% را مي توانيد از اينجا :
دانلود كنيد نسخه ي 3.1 را با حجم 1 مگابايت
تصويري از محيط نرم افزار
English Explanations

برای دریافت کرک اینجا را کلیک کنید



 

نرم افزار موبایل

ديدن اسناد فارسي در گوشي‌هاي سري 60
توسط برنامه Repligo

امروز مي‌خوام برنامه‌اي بهتون معرفي کنم که به جرات مي‌تونم بگم يکي از بهترين برنامه‌هاي ساخته شده براي اسمارت فون‌هاست
با اين برنامه مي‌تونيد تمام اسناد مجموعه‌ي آفيس،فايلهاي PDF و حتي صفحات وب رو دقيقا به همون شکل اصلي و بدون وابستگي به زبان به صورت تکست (قابليت سرچ در صورت متن بودن) رو در اسمارت فون خودتون ببينيد
اين برنامه از دو قسمت کنورتور و ويوور تشکيل شده
که کنورتور در PC و يوور در گوشي نصب مي‌شه
نام اين برنامه RepliGo هست و مي‌تونيد از اينجا دريافت کنيد
کد فعال سازي برنامه:
RAWME1P3-45678352
اينو هم اضافه کنم که اين برنامه حجم فايل‌ها رو هم به صورت باورنکردني کاهش مي‌ده و قابليت پرينت در کامپيوتر رو دارا هست
در يک کلمه يک برنامه‌ي کامل و دوست داشتني که کمتر همتاي اون پيدا مي‌شه

 

 

 

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com


شاهدان گر دلبری زین سان کنند

شاهدان گر دلبری زین سان کنند
هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
ای جوان سروقد گویی ببر
عاشقان را بر سر خود حکم نیست
پیش چشمم کمتر است از قطره​ای
یار ما چون گیرد آغاز سماع
مردم چشمم به خون آغشته شد
خوش برآ با غصه​ای دل کاهل راز
سر مکش حافظ ز آه نیم شب

 

زاهدان را رخنه در ایمان کنند
گلرخانش دیده نرگسدان کنند
پیش از آن کز قامتت چوگان کنند
هر چه فرمان تو باشد آن کنند
این حکایت​ها که از طوفان کنند
قدسیان بر عرش دست افشان کنند
در کجا این ظلم بر انسان کنند
عیش خوش در بوته هجران کنند
تا چو صبحت آینه رخشان کنند

 
 

 

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه جرقه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

maryam_rreedd@yahoo.com

2 تا جوک!

shoaare tazaahorate akhir dar tabriz :
 vay be roozi ke befahmim chi shod...!

---------------------------------------------------

teste adabiyate konkoore 85: az oon bala......... miyaya !
1- joghd
2- parastoo
3- kaftar
4- fench

 

 

soganad2004@yahoo.com

هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه! ولی حداقل من یادش یادم که وقتی شکست لبه تیزش دست اونی را که شکسته نبره!

 

 

ruzegar_kasif@yahoo.com

دوست داشتن کساني که دوستمان مي‌دارند کار بزرگي نيست، مهم آن است آنهايي را که ما را دوست ندارند، دوست بداريم

 

 

marzisoderjani@yahoo.com

بین دو راهی موندم تو کوچه های غربت
انگار که نا نداره پاهام برای حرکت
می نویسم رو دیوار از درد این غریبی
از اون روزای رفته روزای ناشکیبی
از بوی خوب گلها تو باغچه محبت
از زخم کهنه دل تو روزگار غربت
از سرزمین غمها نامه برات نوشتم
تاکه تو هم بدونی چی شده سرنوشتم

 

 
baharak2009@yahoo.com

دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ ، ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که ز آدمی پس از مرگ چه ماند ، لطف است و محبت است و باقی همه هیچ

 

 

nima_tasisati@yahoo.com

ساکت و تنها
چون کتابی در مسیر باد
می خورد هر دم ورق اما
هیچ کس او را نمی خواند
برگ ها را میدهد بر باد
میرود از یاد
هیچ چیز از اونمی ماند
بادبان کسی او در مسیر باد
مقصدش هر جا که بادابادا
بادبان را نا خدا باد است
لیک او را هم خدا ، هم نا خدا باد است

 

 

viski_601@yahoo.com

آدم بي خاصيت

راننده کاميوني وارد رستوران شد.
دقايي پس از اين که او شروع به غذا خوردن کرد سه جوان موتورسيکلت سوار هم به رستوران آمدند و يک راست به سراغ ميز راننده کاميون رفتند و بعد از چند دقيقه پچ پچ کردن، اولي سيگارش را در استکان چاي راننده خاموش کرد.
راننده به او چيزي نگفت . دومي شيشه نوشابه را روي سر راننده خالي کرد و باز هم راننده سکوت کرد و بعد هم وقتي راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمين خورد ولي باز هم ساکت ماند.
دقايقي بعد از خروج راننده از رستوران يکي از جوانها به صاحب رستوران گفت : چه آدم بي خاصيتي بود، نه غذا خوردن بلد بود و نه حرف زدن و نه دعوا!
رستورانچي جواب داد : از همه بدتر رانندگي بلد نبود چون وقتي داشت مي رفت دنده عقب 3 موتور نازنين را خرد کرد و رفت.

 

 

ahmade_hajy@yahoo.com

دوستان عزيز كروه جرقه سلام
اميدوارم حاله همكي دوستان خوب باشه
مطالبي كه من مي فرستم از كردستان عراقه و اينجا كافي نت فارسي ساز نداره، بخاطر همين هم حروف جهاركانه فارسي را نميشود نوشت، به هر حال به بزركي خودتون ببخشيد.
دوستان شايد خيلي از ماها ندانيم كه در ياهو قسمتي هم هست براي عكسهاي مورد علاقمان كه مي توانيم اون عكسها را داخل آن قرار داده و يك آلبوم عكس داشته باشيم.
براي اين كار ما مي توانيم داخل سايت ياهو رفته و photos را كليك مي كنيم ، بعد ياهو فتوبو باز مي شود، كه مي توانيم با داخل كردن آي دي و بسورد خويش داخل ماي فوتو رفته و براي خودمان آلبومي از عكسهاي مورد علاقه داشته باشيم.

 

 

fox_elly2000@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان .... 27

.... ترانهء دلنوازم
امروز هم محتاج به نام خواندن توام
.... و بی قرار حرفاحرف نام تو
چونان کودکی که
! به دهان بردن تکه یی حلوا را دل دل می کند

..... مدت هاست
که نام تو در مطلع نامه هایم نیست
و حرارتش گرمم نمی کند
.... ولی امروز
در محاصرهء پنجره های اسفند
! می خواهم به نام بخوانمت
.... آتش کوچکی روشن کنم
جامه بپوشم و تورا صدا کنم
ای پیراهن ِ بافته با گل نارنج
!.... و شکوفه های شب بو
نمی توانم تورا در درون
.... و نامت را در دهان پنهان کنم

مردم از عطر لباسم می فهمند
! که عشق من تویی
از عطر تنم در می یابند
.... که با تو بوده ام
از بازوی خواب رفته ام پی می برند
..... که زیر سر تو بوده است

! نمی توانم پنهان کنم
از نوشته های منوّرم می فهمند
.... که برای تو نوشته ام
در شعف گام هایم
..... شوق دیدار تورا در می یابند
در سبزینهء لبانم
..... نشان بوسه های تورا پیدا می کنند

چگونه می خواهی داستان عاشقانه مان را
از حافظهء گنجشکان پاک کنی
و نگذاری
! .... خاطراتشان را منتشر کنند

« نزار قبانی »

 

 

behzad_s1361@yahoo.com

بايد سراغ سر چشمه ها وريشه ها رفت!

متن حديث:
«خيرٌ من الخير فاعله و اجمل من الجميل قائله و ارجح من العلم حامله و شرٌ من الشّر جالبه و احول من الحول راكبه» (1)
ترجمه:
بهتر از كار خوب كسى است كه كار خوب را انجام مى دهد و زيباتر از كلام زيبا كسى است كه سخن زيبا را مى گويد و با فضيلت تر از علم كسى است كه حامل علم است و بدتر از شرّ كسى است كه انجام دهنده شر است و وحشتناك تر از وحشت، فاعل وحشت است.
شرح و تفسير
امام(ع) در اين پنج جمله به نكات مهمّى اشاره مى كند، معنى اين پنج جمله چيست كه سه جمله اش درباره نيكى ها و دوتاى ديگر درباره بدى ها است. امام(ع) در واقع به يك اصل اساسى اشاره مى فرمايند و آن اين است كه هميشه به سراغ سرچشمه ها برويد. اگر مى خواهيد نشر معروف و گسترش نيكى كنيد به سراغ سرچشمه هاى آن برويد. اگر مى خواهيد جلوى بدى ها را بگيريد به سراغ سرچشه هاى بدى ها برويد. مهمتر از بدى و مهم تر از نيكى، فاعل آن است. مسئله مهمّى هميشه در اجتماع بوده و هست كه وقتى مى خواهند با مفاسد مبارزه كنند خيلى ها معلول ها را مى بينند و به سراغ علّت ها نمى روند و لذا موفّق هم نمى شوند يكى را از بين مى برند دوّمى سرجايش مى آيد، دومى را از بين مى برند سوّمى جايش مى آيد چرا؟ براى اين كه سراغ ريشه ها و علّت ها نرفته اند و سراغ معلول ها رفته اند. مثال ساده اى بيان مى كنيم: عدّه اى در صورتشان جوش هايى پيدا مى شود و يا در پوست بدنشان جراحت هايى پيدا مى شود بعضى ها به دنبال مرهم هايى مى روند كه اين جوش ها و جراحت ها را از بين ببرد ولى بعضى ها نگاه مى كنند تا ببينند كه اين پوست كه از درون تغذيه مى شود لابد مشكلاتى در كار كبد اين شخص به وجود آمده است كه به خاطر آن مشكلات آثارى در پوست بدنش نمايان شده است. پوست بدن معمولا صفحه اى است كه فعّاليّت هاى كبد انسان را نشان مى دهد. مرهم گذاشتن اگر چه موقّتاً اثر مى كند امّا اگر علّت از بين نرود دومرتبه در جاى ديگر خودش را نشان مى دهد براى اين كه انسان ناراحتى را موقتاً تسكين بدهد خوب است به سراغ مسكّن برود امّا بايد هم زمان با آن به فكر ريشه ها باشد.
الآن دو مشكل مهم در جامعه ما وجود دارد كه روز به روز هم بدتر مى شود. يكى مشكل مواد مخدر و ديگرى هم مشكل بى بند و بارى هاى جنسى، سنّ استفاده از مواد مخدّر پايين آمده بچه هاى كم سن و سال آلوده مى شوند. به گفته يكى از منابع اطّلاعاتى در يكى از شهرهاى مرزى 150 زن مبتلا به مواد مخدر معتاد پيدا شده در حالى كه مى گويند معمولا زنان كمتر آلوده مى شوند ولى به دلائلى در ميان زن و كودك و جوان و نوجوان گسترش پيدا كرده، در مقابله با اين معضل يك راه اين است كه معتادان را بگيريم و قاچاقچيان مواد مخدر را اعدام كنيم خوب اين يك راه است و بايد هم دنبال بشود، امّا اين راه حلّ اساسى نيست بلكه بايد ديد سرچشمه هاى اعتياد كجاست، آيا بيكارى يا بى دينى يا عدم آموزش فرهنگى است و يا فعّاليت دست هاى مخفى و پنهانِ اجانب است كه مى گويند اگر اين جوان ها مبتلا به مواد مخدر بشوند مانع مهم نفوذ آنها در اين كشور برداشته مى شود. در تاريخ فراموش نمى كنيم انگليسى ها وقتى كه مى خواستند بر چين غلبه كنند سعى كردند ترياك را در بين آنها نفوذ دهند، چينى ها فهميدند و در مقابل انگليسى ها برخاستند، انگليسى ها هم به زور و با توسل به نيروى نظامى، ترياك را وارد چين كردند كه در تاريخ به عنوان «جنگ ترياك» معروف شد. با نفوذ ترياك به داخل چين مردم را آلوده كردند و وقتى ملتى جوان هايش آلوده اعتياد باشد در مقابل دشمن مقاومت ندارد، از آن زمان انگليسى ها جنگ ترياك و جنگ افيون را به راه انداختند حالا هم به اشكال ديگر از آن استفاده مى شود. هنگامى كه آمريكايى ها بر افغانستان مسلط شدند خيال مى شد در مقابل آن شعارهايى كه داده اند ريشه هاى مواد مخدر را مى سوزانند در حالى كه مى گويند كشت ترياك گسترش پيدا كرده و بيشتر مى كارند، آنها در شعارهاى حقوق بشر و مبارزه با فساد و اعتياد دروغ مى گويند آنها به دنبال منافع و نفوذشان هستند ولو اين كه همه مردم دنيا نابود بشوند.
بايد به سراغ ريشه ها رفت، بايد به اين جوان ها آموزش داد، عامل مهمّ، مذهب است، يك بچّه مذهبى معتاد نمى شود، وقتى لامذهب شد معتاد مى شود.
مسئله ديگر مسئله بيكارى است، وقتى بيكارى باشد مى بينند درآمد خوبى از اين كار (خريد و فروش مواد افيونى) پيدا مى كنند سراغ آن مى روند، آدم هاى بيكار آلوده مى شوند. خوب اگر ما فكرى براى اينها نكنيم، اگر ما فكرى براى توطئه هاى دشمن نكنيم چطور مى توانيم مبارزه كنيم پس بايد سراغ علّت ها رفت، معلول ها به تنهايى كافى نيستند، براى فهم علّت ها بايد كنگره ها سمينارها و نشست ها برگزار شود تا انديشمندان بنشينند و راهكارها را بيابند، براى مسائل ساده و پيش پا افتاده چه كنگره ها و چه سمينارهايى تشكيل مى شود ولى براى چنين مسائل مهمّى نه.
مشكل دوّم كه در حال گسترش است بى بندوبارى هاى جنسى و آلودگى جوانان است. آيا با قرار دادن يك عدّه مأمور بسيجى و غير بسيجى، سپاهى و غير سپاهى توى اين خيابان و آن خيابان و جاهاى دور و نزديك و جلوگيرى از تماس هاى نامشروع دختران و پسران، مسئله تمام مى شود يا سر از جاى ديگرى درمى آورد؟ بايد ديد ريشه هايش كدام است: يكى از ريشه هايش كم شدن ازدواج ها است. ازدواج به چند دليل مشكل شده است:
1- توقّعات زياد شده 2- تشريفات زياد شده 3- مهرها سنگين شده 4- هزينه ها بالا رفته، و در كنار اينها گسترش وسائل تحريك كننده. بعضى از جوانان مى گويند در اين شرايط كنترل كردن خويشتن مشكل است، ما به آنها مى گوييم شما مى خواهيد فيلم هاى بدآموز را ببينيد، چشم چرانى بكنيد سى دى هاى آنچنانى را ببينيد و مجلّه هاى كذائى را بخوانيد، بعد هم مى گوييد كنترل مشكل است، شما اوّل جلوى عوامل تحريك را بگيريد، وقتى عوامل محرّك به صورت ساده وجود دارد مثل يك سى دى كه يك دنيا فساد در آن است، و يا اينترنت تمام امواج فساد را در خودش جمع كرده و دنيا را از نظر اخلاقى و از جهات ديگر ناامن كرده چگونه جوان مى تواند خود را كنترل كند. گاهى مجالس عروسى تشكيل مى دهند كه تحريك كننده و ناپاك است، بر خلاف موازين شرع، صدها جوان در همين مجلس عروسى آلوده مى شوند، براى اين كه زن ها و مردها مى آيند و خودشان را نشان مى دهند، همراه با رقص ها و موسيقى ها، به طورى كه يك عدّه جوان مجرّد، دختر و پسر در اين مجلس عروسى آلوده و منحرف مى شوند. جوان مى خواهد در همه اين جاها شركت كند و بعد هم بگويد چرا نمى توان كنترل خويشتن كرد؟ عوامل تحريك را بايد حذف كرد، اسباب ازدواج را بايد آسان كرد. پس بايد به ريشه ها فكر كرد در حالى كه در تمام اين موارد روى نتيجه ها مى رويم.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جايى نرسد فرياد است

در حالى كه نه گوش شنوايى براى اين حرف ها پيدا مى كنى نه گويندگانى براى اين سخنان.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحارالانوار، ج 75، ص 370.

 

 

aminsanie550@yahoo.com

ه روز، وقتي هيزم شکن مشغول قطع کردن يه شاخه درخت بالاي رودخونه بود ،
تبرش افتاد تو رودخونه.وقتي در حال گريه کردن بود يه فرشته اومد و
ازش پرسيد:چرا گريه ميكني؟
هيزم شکن گفت که تبرم توي رودخونه افتاده. فرشته رفت و با يه تبر طلايي برگشت. " آيا اين تبر توست؟هيزم شکن جواب داد: " نه".
فرشته دوباره به زير آب رفت و اين بار با يه تبر نقره اي برگشت و پرسيد که آيا اين تبر توست؟ دوباره، هيزم شکن جواب داد : نه.
فرشته باز هم به زير آب رفت و اين بار با يه تبر آهني برگشت و پرسيد آيا اين تبر توست؟
جواب داد: آره. فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و هيزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
يه روز وقتي داشت با زنش کنار رودخونه راه مي رفت زنش افتاد توي آب.هيزم شکن داشت گريه مي کرد که فرشته باز هم اومد و پرسيد: که چرا گريه مي کني؟
"اوه فرشته، زنم افتاده توي آب. "
فرشته رفت زير آب و با جنيفر لوپز برگشت و پرسيد : زنت اينه؟
هيزم شکن فرياد زد" آره ".
فرشته عصباني شد. " تو تقلب کردي، اين نامرديه. "
هيزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. ميدووني، اگه به جنيفر لوپز " نه" ميگفتم تو ميرفتي و با کاترين زتاجونز مي اومدي. و باز هم اگه به کاترين زتاجونز "نه" ميگفتم تو ميرفتي و با زن خودم مي اومدي و من هم ميگفتم" آره" . اونوقت تو هر سه تا رو به من مي دادي. اما فرشته، من يه آدم فقيرم و توانايي نگهداري سه تا زن رو ندارم، و به همين دليل بود که اين بار گفتم آره.
نکته اخلاقي اين داستان اينه که هر وقت يه مرد دروغ ميگه به خاطر يه دليل شرافتمندانه و منطقیه !!!

 

 

mehrdadfarshchi@yahoo.com

ما خودمان را متقاعد مي کنيم به اين که زندگي بهتر خواهد شد وقتي که ازدواج کنيم و خانواده اي تشکيل دهيم.سپس سر خورده و نا اميد مي شويم چرا که بچه هاي ما کوچک هستند و به توجه دائمي نياز دارند، پس به اميد آينده بهتري هستيم تا آنها بزرگ شوند بعد که به سن نوجواني رسيدند وما درگير مشکلات آنها هستيم آرزوي گذشتن آنها از سن بحران و فرداي شادتري را داريم.....به خودمان وعده ميدهيم زندگي بهتري را..............وقتي من و همسرم با هم تلاش کنيم،تا ماشين بهتري تهيه کنيم،تا به مسافرت تفريحي برويم،تا......بالاخره بازنشسته شويم.
حقيقت اين است که هيچ زماني براي شاد بودن بهتر از زمان حال نيست.زندگي هميشه پر از درگيري و سعي و تلاش است.چه بهتر قدرت رويارويي با آنها را داشته باشيم و عليرغم تمام مشکلات تصميم بگيريم شاد زندگي کنيم.
براي مدت مديدي به نظر هر کسي مي رسد که زندگي واقعي را بايد از جائي شروع کرد ،ولي هميشه موانعي سر راه وجود دارد-تجربيات سختي که بايد از سر گذراند --کارهايي که بايد به سرانجام برسد--زماني که بايد صرف انجام کاري شود--قبضي که بايد پرداخت شود سپس...........تازه زندگي آغاز خواهد شد.اين عقايد کمک کرد تا بفهمم ..هيچ جاده اي تا سعادت و خوشبختي نيست بلکه خوشبختي همان راه ولحظه هاي زندگي است که طي مي کنيم.
پس از تمام لحظات زندگيت لذت ببر......کافيست در انتظار بودن براي اتمام تحصيلات يا شروع آن.به دست آوردن پول يا خرج کردن آن ،براي کاري را شروع کردن،براي ازدواج،براي يک روز تعطيل،خريد ماشين جديد،دادن قرضها،براي بهار،تابستان،پاييز وزمستان،براي اول ماه،پانزدهم ماه،براي آهنگي که قراره از راديو پخش بشه،براي مردن ،براي دوباره زنده شدن.......قبل از اينکه تصميم بگيري شاد باشي.
شاد بودن يک سفر طولاني است،نه يک مقصد
هيچ زماني براي شاد بودن بهتر از زمان حال نيست..............
زندگي کن و از تمام لحظاتش لذت ببر.
آيا به خاطر مي آوري:نام پنج نفر از ثروتمندترين اشخاص جهان،پنج شخصي که در سالهاي اخير ملکه زيبايي جهان شده اند يا ده نفر از کساني که جايزه نوبل را برده اند و يا حتي ده هنرپيشه اي که اخيراً اسکار گرفته اند.......نسبتاً مشکل است.نگران نباش هيچکس به خاطر نمي آورد
تشويقها پايان مي پذيرد..........مدالها را گردوغبار فرا مي گيرد..............و برنده ها خيلي زود فراموش مي شوند.............
ولي اکنون ببين آيا به خاطر مي آوري :نام سه معلمي که در پيشرفت تحصيلي تو نقش موثري داشته اند،سه نفر از دوستانت که
در زمان احتياج به تو کمک کرده اند ،يا انسانها يي که احساس خاص و زيبايي را در قلب تو به وجود آورده اند،يا اسم پنج نفر
از کساني که مايل هستي اوقات فراغت خود را با آنها بگذراني.
جواب دادن خيلي بي دردسر و راحت است ،..نيست؟
کساني که به زندگي تو معنا بخشيده اند ،جزو مشهورترين و بالا ترين افراد دنيا نيستند؛ آنها ثروت زيادي ندارند يا مدال و جايزهً
مهمي به دست نياورده اند؛ولي...........آنها کساني هستند که نگران تواند واز تو مراقبت مي کنند؛کساني که مهم نيست چگونه؛
ولي در کنار تو مي ما نند...
مدتي دربارهً آن فکر کن..........زندگي خيلي کوتاه است........و تو ؛در کدام ليست از کساني که نام بردم هستي؟آيا مي داني؟
بگذار تو را ياري کنم.
تو جزو مشهورترين هاي جهان نيستي ولي در ميان کساني هستي که من به ياد دارم اين اي-ميل را برايشان بفرستم********
مدتي پيش در المپيک معلولان در شهر سياتل؛نـُه دونده در خط شروع براي مسابقه صـد متر ايستاده بودند؛تير شروع مسابقه
شليک شد؛دونده ها سعي مي کردند بدوند و برنده شوند.ناگهان پاي يکي از آنها پيچ خورد و افتاد و شروع به گريه کرد.هشت
دونده ديگر پس از شنيدن صداي گريه او دست از مسابقه کشيدند و باز گشتند.يک دختر عقب مانده ذهني کنار او نشست او را
در آغوش گرفت وبه او دلداري داد .سپس همهً دونده ها در کنار هم راه رفتند تا به خط پايان رسيدند..تمامي جمعيت حاضر در
استاديوم ايستاده بودند و براي آنها دست مي زدند...تشويقي که مدتي بسيار طولاني ادامه پيدا کرد.

کساني که نظاره گر اين صحنه بودند هنوز دربارهً آن حرف مي زنند.مـي دانيد چــرا؟
زيرا اين حادثه عميقاً در قلب ما تاثير گذاشت و ما همه مي دانيم چيزهاي مهم تري از برنده شدن يک نفر در دنيا وجود دارد.
کمک کردن به ديگران براي اين که آنها هم موفقيت را تجربه کنند*******حتي اگر به اين معني باشد که قدم هاي خود را
آهسته تر کنيم و در شيوهً زندگي خود تغييراتي ايجاد کنيم.

اگر اين اي-ميل را براي دوستانتان ارسال کنيد؛شايد مي تواند نشان دهندهً اين بـاشد که در دگرگوني قلبهايمان موفق بوده ايم و شايد هم در دگرگوني قلب ديگران يک شمع چيزي را از دست نمي دهد اگـر به ديگري روشني ببخشد. حالا تصميم با شماست:اين اي-ميل را بفرستيد يا آن را به دور بياندازيد

 

 

nima_setareheasemon@yahoo.com

هدف از خلقت انسان چيست در حالي كه خدا نيازي به عبادت بندگان ندارد؟

هستي و همه اجزايش ، جهان و همه عناصرش ، و آنچه در اين عرصه گاه پهناور جريان دارد ، نشان مي دهد كه آفريننده و كارگزارش از علم و عدل و حكمت و رحمت و محبت بي نهايت برخوردار است ، . ذره ذره جهان هستي تركيبي از علم و عدل و حكمت و رحمت و محبت است .
اگر جلوه گري اين اوصاف و اشراق اين صفات . و طلوع اين واقعيات نبود ، هستي با اين نظام متقن و استوارش رخ نمي نمود.
اگر دانش بي نهايت ، و عدالت فراگير ، و رحمت واسعه ، و محبت بي مرز نبود، چنين نظامي پديدار نمي شد . ما با انديشه سالم ، و خرد ورزي جامع چه هستي را ازديدن كلي و چه از ديدي جزيي مورد توجه قرار ميدهيم اين اوصاف حميده و صفات پسنديده را در همه جوانب هستي و ذره ذره پيكر يك موجود جلوه گر مي بينيم و به چون و چراهاي خود خاتمه مي دهيم .
دانش بي نهايت ، حكمت متقن ، رحمت واسعه ، محبت بي مرز سراغ مشتي خاك مرده آمده و آن را تبديل به نطفه ، سپس علقه ، سپس مضغه ، سپس جنين كرده ، و در تاريك خانه رحم به او صورت و سيرت و جسم و جان ، و عقل وخرد ،‌و روح و روان ، و مخ و مغز ، و عصب و پي ، و پوست و گوشت و خون و قلب ، و حالات باطني عنايت كرد ه، سپس آن را پس از آماده شدن براي زندگي ديگر به دنيا منتقل كرده ، و همه نوع وسائل و سفره هايي پذيرايي را در اختيارش نهاده و راه رشد عقل و خرد را به رويش باز كرده تا از ميان اين خاك مرده كه دانش و حكمت و رحمت و محبت به بدرقه اش آمد پيامبران ، امامان ، دانشمندان ، علما، نويسندگان، شاعران، هنرمندان ،‌عارفان ، كاملان ، انديشمندان ، مردان ، زنان ، جوانان ، خدمتگزاران به وجود آمدند، و تحولات شگرفي در روي زمين از دامداري و كشاورزي و صنعت و تجارت و مدرسه و دبيرستان، دانشكده و دانشگاه و كتابخانه ، و خلاصه اين تمدن عظيم را ايجاد كردند ، و اين سياره تاريك خاكي را به وضعي كه مي بينيد شكل دادند.
تبديل خاك مرده به چنين منبعي بزرگ از عقل و علم ، و اختراع و كشف ، و درس و بحث و هنرمندي و استادي كه كاري صد در صد عالمانه وحكيمانه و آفرينشي فوق العاده شگرف است چون و چرا ندارد . هدف اين بود كه خاك
مرده در دايره تكامل قرار گيرد و از دل آن موجودي لايق خلافت خدا كه بتواند زير نظر خدا و به اذن خدا كار خدايي انجام دهد به وجود آيد و اين تحولات عظيم را در زمين ايجاد كند.
و از آنجا كه انسان در دو جهت مادي و معنوي و جسم و روح و ظاهر و باطن نيازمند و محتاج آفريده شده است خداي حكيم همة امور مادي را براي پاسخ گويي به نيازهاي مادي اش وهمه امور معنوي را كه شامل بعثت پيامبران و امامان و نزول وحي و ترسيم و طرح عبادات است براي پاسخ گويي به نيازهاي معنوي اش قرار داد تا با بهره گيري از ابزار مادي مانند غذا ، پوشاك ، مسكن ، مركب ، دنيايش را آباد كند ،‌ وبا بهره گيري از امور معنوي شخصيت الهي و انساني خود را تحقق داده ، و ترمزي در برابر گناه و فساد و ستم به ديگران و پايمال كردن حقوق هم نوعان داشته باشد و در ساية حقايق معنوي به خاطر اين كه ابدي آفريده شده آخرش را آباد نمايد ، با توجه به نيازمندي هاي فطري و طبيعي بشر محكم و متين بايد گفت : انسان با همه وجود به عبادت و بندگي نسبت به خداي بي نياز ، نيازمند و محتاج است نه خدا به عبادت بندگان نيازمند است ، پس اساس آفرينش انسان از سوي خدا ارادة عالمانه و حكيمانه و رحيمانه و عاشقانه اوست نه نيازش به عبادت مشتي خاك متحرك

از وبلاگ مذهبي

 

 

ebgh_80@yahoo.com

آموزش جنسي
(از ابتدا تا پايان)

قسمت دوم

در اين قسمت به چگونگي صحبت با فرزندانمان در مورد مسايل جنسي و سكسي مي پردازم كه مي تواند براي متاهلين گروه مفيد ولي براي مجردان نيز خالي از لطف نيست .
معمولا كودكاني كه در ايران رشد پيدا كرده اند و با فرهنگ ايراني بزرگ شده اند ، شرم ذاتي اي را هميشه در مورد اين نوع مسايل در خود حس مي كنند . شايد به ندرت بتوان كودكي را يافت كه سوالات جنسي اش را از والدينش بپرسد و معمولا كودكان خودشان راه حل هايي كه در اكثر مواقع ناقص است ، براي سوالاتشان مي يابند ولي اين امر موجب مي شود كه در بزرگسالي ، به مشكلات اساسي در زندگي يا برقراري ارتباط جنسي با شخصي كه مي تواند دوست يا غيره باشد ، ايجاد كند و در اكثر موارد هم به طلاق يا جدايي مي انجامد . اما راه حل چيست ؟
ابتدا لازم است كه نكاتي را در مورد رفتار و ميل جنسي براي شما بگويم .
همه انسانها به نوعي تمايلات جنسي دارند كه موارد مشتركي از ويژگي هاي آن است . مانند بدن و چگونگي فعاليت آن ، زيست شناسي جنسي ، گرايش هاي جنسي كه شامل طبيعي ، ناسالم و انحرافي آن ( هم جنس باز و يا دو جنسي ) ، عشق ، رفتارهاي جنسي و موارد ديگر .
حال به اين سوال مي رسيم كه چرا لازم است كودكان نسبت به رفتارهاي جنسي آشنايي داشته باشند ؟
درك اين نوع رفتارها به كودكان كمك مي كند كه با احساسات و فشارهاي مربوط به سنشان كنار بيايند . مطمينا براي آموزش جنسي ، خانه بهترين مكان براي فرزندان است . ما بايد اعتماد كودكان را جلب كنيم تا بعدا با بالا رفتن سنشان بتوانند آزادانه سوالات مربوط به جنسيت و سكس را از ما بپرسند . حال سوال ديگري پيش مي آيد كه اگر خود ما معذب شديم ، چه گونه بايد كمكشان كنيم ؟
معمولا در فرهنگ ما ايرانيان ، صحبت از سكس ، عمل زشتي به شمار مي آيد و بعنوان والدين نيز از اينكه بچه هايمان به اين نوع مسايل واقف شوند ، معمول اپرهيز داريم . اما چاره چيست ؟
بايد بتوانيم كه احساساتمان را بي پرده و رك به بچه ها بگوييم : براي من صحبت درباره اين مسايل دشوار است ، هيچوقت هم پدر و مادر خودم در اين زمينه با من صحبت نكردند ولي مي خواهم تو كسي را داشته باشي كه در اين باره باهاش گفتگو كني . به همين راحتي . با بچه ها بي پرده سخن بگوييد ، زيرا هر گونه خجالت يا مخفي كردن مسايل ، كار را دشوارتر خواهد كرد .
بهترين زمان براي شروع يك گفت گو چه زماني است ؟
بهترين زمان از ديد روانشناسان ، همان كودكي است كه كودك شروع به دريافت پيامهاي جنسي اش مي كند . البته هيچگاه براي آموزش دير نيست . در مبحث بعدي ، آموزش در طبقه بندي هاي مختلف سني را براي شما بازگو مي كنم . موفق باشيد . احسان بهرام غفاري

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

از شهادت تا شهادت
بمناسبت ايام شهادت حضرت زهرا (س)
قسمت سوم


قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء ( سلام الله عليها):
إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما أمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، قَأنْتَ مِنْ شيعَتِنا، وَ إلاّ فَلا.

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) می فرمایند:
اگر آنچه را كه ما ـ اهل بيت عصمت و طهارت ـ دستور داده ايم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ايم خوددارى نمائى، تو از شيعيان ما هستى وگرنه، خير. 
تفسير الإمام العسكرى (عليه السلام): ص 320، ح 191.

-----------------------------------------------------------------------------------

پانزده گفتار فاطمي از علامه اميني
گفتار سوم

سومين منقبتى كه حضرت صديقه سلام الله عليها با پدر و همسر و فرزندانش اشتراك دارد منور بودن بهشت است با تصوير او.
((انس )) از حضرت رسول اكرم (ص ) روايت مى كند كه آن حضرت فرمود:
((ان آدم صلوات الله عليه نظر فى الجنتة فلم ير صورت مثل صورته فقال : الهى ليس فى الجنة صورة مثل صورتى ؟
فاخبره الله تعالى و اشار الى جنة الفردوس فراى قصرا من ياقوته بيضاء فد خلها فراى خمس صور مكتوب على كل صورة اسمها: انا محمود و هذا ((احمد))، انا الاعلى و هذا ((على ))، انا الفاطر و هذه ((فاطمه ))، انا المحسن و هذا ((حسن ))، انا ذوالاحسان و هذا ((حسين )).))
((حضرت آدم (ع ) چون در بهشت به هر سو نگريست و صورتى را به شكل و قيافه خود نيافت ، عرض كرد: خدايا، صورتى نظير چهره من نيافريده اى ؟
خداى متعال او را متوجه بهشت فردوس كرد و حضرت آدم (ع ) در آنجا قصرى از ياقوت سفيد ديد و هنگامى كه وارد آن قصر شد، پنج تصوير مشاهده كرد كه اسامى هر يك از آنها نيز به اين شرح نوشته شده بود.
من محمودم و اين ((احمد)) است ، من اعلى هستم و اين ((على )) است ، من فاطرم و اين ((فاطمه ))است ، من محسنم و اين ((حسن )) است من ذوالاحسانم و اين ((حسين ))است .
حديث ديگرى در همين موضوع ((شيخ عبدالرحمان صفورى ))در ((نزهت المجالس ))، و ((مولامحمد مبين )) در ((معارج النبوة ))، از حضرت صادق سلام الله عليه روايت مى كند كه آن حضرت فرمود:
((كان آدم و حواء جالسين فجائهما جبرئيل و اتى بهما الى قصر من ذهب و فضة شرفاته من زمرد اخضر فيه سرير من ياقوتة حمراء و على السرير قبة من نور فيها صورة على راسها تاج ، و فى اذنيها قرطان من لولو، و فى عنقها طرق من نور، فتعجبوا من نورها حتى ان آدم نسى حسن حواء فقال : ما هذه الصورة ؟
قال جبرئيل : ((فاطمه ))، و التاج ابوها، و الطوق زوجها، و القرطان ، الحسن والحسين ، فرفع آدم راسه الى القبة فوجد خمسة اسماء مكتوبة من نور: انا المحمود و هذا ((محمد))، و انا الاعلى و هذا ((على ))و ان االفاطر و هذه ((فاطمة ))، و انا المحسن و هذا ((الحسن ))، و منى الاحسان و هذا ((الحسين )) فقال جبرئيل : يا آدم احفظ هذه الاسماءفانك تحتاج اليها، فلما هبط آدم بكى ثلاثمائة عام ثم دعا بهذه الاسماء و قال يا رب : بحق محمد وعلى ، و فاطمة ، والحسن والحسين ، يا محمود يا اعلى ، يا فاطر يا محسن اغفرلى و تقبل توبتى ، فاوحى الله اليه يا آدم لوسئلتنى فى جميع ذريتك لغفرت لهم ))
((آدم (ع ) و حوا، در كنار هم نشسته بودند كه جبرئيل بنزدشان آمد و آنان را همراه خود به داخل قصرى از طلا برد، در آنجا تختى از ياقوت قرمز بود و بالاى آن تخت قبه اى بود نور افشان ، و در ميان آن قبه چهره اى غرقه در نور، كه تاجى بر سر نهاده و دو گوشوار از لولو در گوشش ، و گردن بندى از نور بر گردنش آويخته بود. هر دو از نورانيت حيرت انگيز آن تمثال در شگفت شدند به حدى كه حضرت آدم (ع ) زيبائى همسرش حواء را فراموش نمود (زيرا شاهد يك زيبائى بى سابقه و حسن بى نظيرى بود) لذا روى به جبرئيل كرد و پرسيد اين صورت كيست ؟ جبرئيل گفت : اين فاطمه است ، و آن تاجش احمدنما، گردن بندش حيدرنما و دو گوشوارش نشانگر حسن و حسين اوست . آنگاه حضرت آدم (ع ) سر خويش را به سوى قبه نور بلند كرد، و در آنجا اين پنج اسم را با خط نور نوشته ديد:
من محمودم و اين ((محمد)) است ، من اعلى هستم و اين ((على )) است ، من فاطرم و اين ((فاطمه ))است ، من محسنم و اين ((حسن )) است ، و احسان از من است و اين ((حسين ))است ))
پس از قرائت اين نامها جبرئيل گفت : يا آدم ، اين نامها را به خاطر بسپار كه بعدها يقينا به آنها نيازمند مى شوى ، و آن اسماء مشكل گشاى تو خواهند بود.
بعد از آنكه حضرت آدم مرتكب آن ترك اولى شد و در نتيجه بر زمين فرود آمد، بعد از 300 سال اشك ريختن (بياد آن نامهاى مقدس افتاد) و با آن اسماء مبارك دعائى ترتيب داد و به پيشگاه خداى متعال چنين معروض داشت :
پروردگارا به حق محمد، على ، فاطمه ، حسن و حسين ، يا محمود، يا اعلى ، و يا محسن ، يا فاطر از خطاى من در گذر و توبه مرا قبول فرما. در آن هنگام از جانب خداى تعالى خطاب آمد كه يا آدم اگر (در آن حال دعا) در خواست مى كردى كه گناهان همه فرزندانت را بيامرزم همه آنها را مى بخشيدم ))
آرى براى خداى متعال هرگز سنگينى ندارد كه از بركت اين دعا جميع گناهان ما را نيز ببخشد، لذا جا دارد كه ما نيز بگوئيم :
((يا رب بحق محمد، و على ، و فاطمه ، والحسن والحسين ، يا محمود يا اعلى يا فاطر يا محسن اغفرلنا و تقبل توبتنا))
حديث مفصل ديگى جناب سلمان نقل مى كند كه حضرت رسول اكرم (ص ) فرمود:
((خداى تعالى از اسامى خودش نامهاى ما را مشتق فرموده است : خدا محمود است و من محمدم ، خداى اعلى است و نام برادرم على است ، خدا فاطر است و اسم دخترم فاطمه است ، خدا محسن است و نام دو فرزند من حسن و حسين است .))
((اين روايت را نطنزى )) در ((خصائص علويه ))، و عده اى ديگر از دانشمندان بزرگ شيعه و سنى نقل فرموده اند، و اگر به جز اين روايت ، حديث ديگرى در دست ما نباشد از همين خبر، مطالب مهمى را مى توان استفاده كرد، و با توجه به اين كه بعد از سيصد سال اشك ريختن ، در هنگام درماندگى و احتياج ، اين نامهاى مقدس مشكل گشا و نجات بخش آدم ابوالبشر بوده اند، كاملا واضح است كه تمام فرزندان آدم در سختى ها نيازمند آنان بوده و در طلب حاجت و رفع گرفتاريها با توسل به اين اسماء مبارك كامروا خواهند بود.
 

منتظر دریافت نظرات و پیشنهادات شما خوانندگان محترم هستم
hussein_rfa@yahoo.com

 

مشکان
hra62302@yahoo.com

یکشنبه: داسـتـانـک

افتخار پدربزرگ

همیشه به دندانش افتخار می کرد . اولین سالگرد ازدواجشان گذاشته بودش . وقتی می خندید صورتش خیلی جذاب می شد . این را همیشه مادربزرگ می گفت .
اما امروز دیگر در دهانش نبود . پدربزرگ دندان طلایش را برای خرج دفن مادربزرگ فروخت.

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

22 خرداد
در آموزه های ذن آمده:" پیش از روشن بینی _ هیزم بشکن، آب بیاور. بعد از روشن بینی هیزم بشکن، آب بیاور." تو باید بشکنی و بیاوری. این، تنها بخشی از زندگی ست.
وین دایر

 

 

 

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

  •    دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com

 

22 خرداد / 12 ژوئن / 15 جمادی الاول

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
22 خرداد ماه هجري خورشيدي
Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
شكست ارتش عظيم عرب از 30 هزار داوطلب ايراني

12 ژوئن سال 813 ميلادي 30 هزار داوطلب ايراني از خراسان به حركت آمده بودند تا مأمون را كه از جانب مادر، ايراني بود و وعده داده بود كه امام رضا (ع) را جانشين خود كند خليفه عباسي كنند در همدان بر عباسيان پيروز شدند.
     انگيزه واقعي اين داوطلبان كسب استقلال وطن بود. هارون الرشيد 24 مارس سال 809 ميلادي (روز سوم نوروز آن سال) در توس (خراسان) درگذشته بود، ولي بر خلاف انتظار ايرانيان؛ در بغداد همسر عرب هارون، زبيده، پسر خود امين را جانشين پدر كرده بود.
     اين اقدام بهانه مناسبي به دست سران خراسان داد تا به هواخواهي مأمون برخيزند و نهايتاً كسب استقلال كنند. امور اداري و مالي خلفاي عباسي كه با حمايت ايرانيان برسركار آمده بودند از همان آغاز كار هم در دست بزرگان ايران بود كه امور سياسي خلافت را شكل مي دادند و در تصميم گيري هاي سياسي نقش تعيين كننده داشتند. بزرگان ايران در گوشه و كنار كشور به ويژه در خراسان، از قبل خود را براي چنين فرصتي آماده ساخته بودند. سپاه داوطلب ايراني كه ژنرال ارشد آنان طاهر (معروف به ذواليمينين) بود در حاشيه شهرري (تهران) سپاه اعزامي امين به فرماندهي علي بن عيسي بن ماهان را در همان نخستين تماس در هم شكست و به همدان فراري داد و در جنگ 12 ژوئن 813 ميلادي در همدان نيز ارتش عرب را تارومار كرد كه ضمن آن علي بن عيسي كشته شد. داوطلبان ايراني كه مجال نشان دادن شايستگي، دلاوري و ميهن دوستي يافته بودند سربازان فراري امين را تا بغداد دنبال كردند و روز 25 سپتامبر سال 813، بغداد را تصرف و امين را كه در حال فرار بود دستگير كردند و سراو را براي مأمون به خراسان فرستادند و به اين ترتيب مأمون خليفه شد، اما به بسياري از وعده هايي كه داده بود عمل نكرد. «طاهر» در بازگشت به خراسان اعلام استقلال كرد و پس از او قهرمانان ديگري از سيستان و مازندران و ديلمان (منطقه كوهستاني گيلان) بپا خاستند و استقلال وطن تدريجاً تأمين شد.
    هارون كه در 796 ميلادي خليفه شده بود نيرومندترين خلفاي عباسي به شمار مي رفت ، به گونه اي كه پاپ وقت احساس خطر كرد و 25 دسامبر (كريسمس) سال 800 ميلادي براي حفظ اروپاي مسيحي از اين خطر، شارلماني شاه فرانكها را امپراتور همه كاتوليكها اعلام داشت و ....

Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
12 ژوئن ميلادي
Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
دوستان اقتدار امريكا

روزنامه هاي آمريكاي لاتين كه هيچيك از سران اين ممالك با وجود هم قاره بودن در مراسم ترحيم رونالد ريگن رئيس جمهوري اسبق آمريكا كه 11 ژوئن برگزار شد شركت نكرده بودند، اسامي 14 رئيس كشور و رئيس دولتي را كه در اين مراسم شركت داشتند چاپ كرده و آنان را دوستان اقتدار آمريكا خوانده بودند. در اين مراسم از ميان 190 كشور جهان تنها صدراعظم آلمان ، نخست وزير انگلستان ، نخست وزير ايتاليا، نخست وزير ايرلند، رئيس جمهوري افريقاي جنوبي . رئيس جمهوري نيجريه ، رئيس جمهوري روماني، رئيس جمهوري ليتواني، رئيس جمهوري اسلواكي ،رئيس جمهوري افغانستان، رئيس جمهوري لتوني، رئيس جمهوري چك، نخست وزير تركيه ، نخست وزير كانادا ، و دبيركل سازمان ملل شركت كرده بودند.
    

 

اولين قدرت نمايي بزرگ اتحاديه هاي روسيه

دهم ژوئن 2004 كارمندان و كارگران روسيه در شهرهاي مختلف اين كشور از جمله مسكو اجتماع كرده و خواهان دستمزد و مزاياي بيشتر شده اند. اتحاديه هاي مربوط شمار معترضين را يك ميليون تن بيان داشته اند و گفته اند كه مي توانند تا چهل ميليون نفر را به خيابان بياورند.
    انگيزه اعتراض اين بوده است كه دولت مي خواهد به جاي حمل و نقل رايگان به محل كار و نيز درمان و از اين قبيل مزايا كه از زمان حكومت سوسياليستي برجاي مانده است به آنان كمك پولي بدهد كه كافي نخواهد بود و احتمال عقب افتادن آن هم مي رود.
    به گزارش خبرنگاران روزنامه هاي غرب در روسيه كه از فرصت استفاده كرده و با معترضين مصاحبه كرده اند، يك كمك پزشك روستايي گفته است كه دستمزد ماهانه او برابر 70 دلار و يك افسر ارتش دريافتي ماهانه اش را 170 دلار بيان داشته است. اين روسها گفته اند: پس كجاست اين درآمد نفت كه در روزنامه ها مي نويسند. اين خبرنگاران نوشته اند كه روسها افسوس رفاه و مزاياي برابر و يكسان دوران گذشته و نظام سوسياليستي را مي خورند.
    

 

اتهام وارد آمده به قذافي

مقامات ليبيايي يازدهم ژوئن 2004 اتهام تازه آمريكا به معمر قذافي را كه دستور داده امير عبدالله مرد مقتدر دولت سعودي را بكشند تكذيب كردند. مقامات آمريكايي بر پايه اعتراف يكي از مسلمانان اين كشور به نام عبدالرحمن العمودي اتهام دستور ترور امير عبدالله را به قذافي وارد كرده بودند.
    العمودي در يك پلي بارگين ( اعتراف به خاطر كاهش مجازات و عدم محاكمه با حضور هيات منصفه و تماشاگر) به پليس امنيت داخلي آمريكا ( اف. بي. آي ) گفته بود كه قذافي پس از برخورد با امير عبدالله در اجلاس سران اتحاديه عرب دستور قتل او را به ماموران اطلاعاتي ليبي داده بود.
    در آن جلسه، قذافي كشور سعودي را پايگاه آمريكا در خاورميانه خوانده بود و امير عبدالله در پاسخ او گفته بود كه قذافي با كمك آمريكا كودتا كرد و حكومت ليبي را به دست گرفت.
    دولت واشنگتن از اعتراف العمودي( به خاطر مجازات كمتر ) استفاده كرده و اعلام داشته كه بدون تحقيق بيشتر، نبايد در لغو تحريم هاي ليبي شتاب كرد.

برخي ديگر از رويدادهاي 12 ژوئن

  • 1665:   انگليسي ها که "نيوآمستردام " را در آمريکاي شمالي با تهديد نظامي از دست هلندي هاي مهاجر خارج ساخته بودند آن را به " نيويورک " تغيير نام دادند که اين نام بر اين شهر همچنان باقي مانده است.

  • 1886:   يک گردباد شديد در ايالت ويسکانسين آمريکا 119 تن را کشت و 146 نفر را زخمي ساخت.

  • 1898:   در جريان جنگ آمريكا با اسپانيا، «اميليو آلينالدو» ميهندوست فيليپيني استقلال اين سرزمين را كه قرنها مستعمره اسپانيا بود و نام پادشاه اسپانيا بر آن گذاشته شده است اعلام داشت. پس از شكست اسپانيا در جنگ با آمريكا، فيليپين طبق قرارداد پاريس تا سال 1946 توسط آمريكا اداره مي شد، ولي فيليپيني ها روز 12 ژوئن را كه اميليو اعلام داشت، سالگشت استقلال خود مي دانند و مراسم برگزار مي كنند.

  • 1963:  

  • 1964:   يک دادگاه رژيم سفيد پوستان جمهوري آفريقاي جنوبي نلسون ماندلا را به حبس ابد محکوم کرد.

  • 1972:   سائول ديويد الينسکيSaul D. Alinsky نويسنده راديکال در 63 سالگي درگذشت.

  • 1990:   12 ژوئن روز ملي روسيه فدراتيو اعلام شد.

  • 1991:   يلتسين رئيس جمهور روسيه شد.

  • Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
    15 جمادی الاول هجري قمري
    Jaraghe Group © Mobin_s2004@yahoo.com
     

     

     

     

     

    گفتنيهاى تاريخ


    سينه شاكى را شكافتند
    تا قلب او را ببينند 

    ظل السلطان فرزند ناصرالدين شاه حاكم مطلق العنان اصفهان بود براى شناسائى او از يادداشتهاى حسين سعادت نورى كه در روزنامه اصفهان آمده و تلاش آزادى نقل كرده مى آوريم .
    بقرار مسموع شاهزاده مبلغ هنگفتى به زور از يكى از تجار اصفهان وام مى گيرد و بعدا در تاديه آن معطل مى كند تاجر بيچاره ناچار به تهران مى آيد و به ناصرالدين شاه عرض حال مى دهد شاه ضمن دستخطى به ظل السلطان موكدا امر مى كند كه طلب شاكى را هر چه زودتر بپردازد.
    تاجر اصفهانى خوشحال و شادمان و با كمال اميدوارى به اصفهان مراجعت و دست خط شاه را به ظل السلطان تسليم مى كند. شاهزاده پس از ملاحظه دست خط شاه با نظر تيزبين خود لحظه اى به شاكى مى نگرد و مى گويد اين آقاى محترم معلوم مى شود مرد پر دل و و رشيدى است كه از شاهزاده اى مثل من به شاه شكايت مى كند و من بايد دل او را ببينم ! و سپس جلاد را مى خواند و دستور مى دهد سينه شاكى را بدرند و دل او را براى مشاهده و معاينه در سينى مخصوص قرار دهند!!!
     

     

     

     

     

    فارسي شکر است

    amirrousta52@yahoo.co.uk

    كاريكلماتور
    مرحوم پرويز شاپور

    سكه ماه را كف دست شب نهادم.
     


    قند و نمك

    مرحوم جعفر شهري
    ضرب المثلهاي تهراني
    (به زبان محاوره)

    آدم ِ بدبخت به پشت كوه قافم فرار كنه، بد بختيش جلوتر جا گرفته براش
    سخن تيره بخت، بد طالع.
     

     

     

     

    زندگينامه نامداران جهان


    بتهوون
     نابغه بزرگ و سلطان سمفوني

    بتهون انسان ناشناخته اي نيست که به معرفي او پرداخته شود.
    او يکي از عميق ترين قدرت هاي آفرينش است که به صورت انسان نموده شده است.
    نيرويي بي پايان ، فياض و تسليم ناپذير ، نيرويي که همچون پرومته مقتدر و لا يزال است.
    پرومته اي که همه زنجير ها را مي گسلد و همه موانع در مقابل اراده او خرد مي شود.وي همچون يک انسان ، يک هادي ، يک آموزگار رنج ها را تحمل مي کند و به قيمت درد هاي گرانبار خود چون آفتاب بر همه مي تابد و گرمي و حرارت مي بخشد.
    بتهوون شکل مجسم هنر است ، شخصيت او دست نيافتني و هنرش خارق العاده است.
    گويي تقدير آنچنان که برگزيدگان را مي آزمايد او را آزموده تا سربلند و پيروز در رديف انسان هايي جاويدان قرار گيرد.
    موسيقي بتهوون يک موسيقي بشري است و الهام او از زندگي ، طبيعت و همه چيزهايي است که به انسان ها تعلق دارد.
    او با شخصيت و هنرش ستايشگر آزادي و پيام آور دوستي و زندگي است.به طبيعت و بشريت صميمانه عشق مي ورزد.
    در نامه اي در سي و دو سالگي که گوشهاي او شنوايي را از دست مي داد براي يکي از برادرانش چنين مي نويسد :
    "... خوب مي داني طبيعت را به حد پرستش دوست مي دارم و مي داني که زيبايي ها و عظمت آن بهترين مونس و با وفاترين دوست من بوده است ... اما امروز براي من همه چيز مرده و خاموش است.ترانه هاي دل آويز و آهنگ هاي آرام بخشي که من مي يافتم نابود شده اند و زمزمه مرغان ، آهنگ ني پسرک چوپان را همه مي شنوند ، اما من که تا حد جان به آنها دل بسته ام تنها در خيال خود با اين چيزها دلخوشم ... " و در همين زمان سمفوني پاستودال را نوشته است سمفوني عجيبي که روح پاک طبيعت را در شنونده بر مي انگيزد و عشق و آزادي جدايي ناپذير انسان و طبيعت را متجلي مي کند.
    بتهوون تيرگي یاس را نمي پذيرد و در زندگي و هنر پيکار با دغلکاري و پستي را از دو جهت با شدت ادامه مي دهد.
    " ... من شايسته آن هستم که پس از مرگ هم به ياد من باشيد زيرا من در حيات روح و جسم خود را وقف شما کردم و هميشه به فکر شما و خوشبختي و آزادي شما بودم."
    در سال 1826 در اتريش خفقان شديدي به وجود آمده بود و آزادي خواهان به جرم ميهن پرستي دستگير و شکنجه مي شدند.
    بتهوون اين فشار را با تمام روح و جسم حس مي کند.
    در اين سال گريپارترز را مي نويسد.
    " سانسور مرا بيش از آنها که در زندان شکنجه مي بينند خفه کرده است تنها اصوات هنوز آزاد هستند."
    مهر بشريت و مردم تمام جهان ، سياه ، سپيد ، زرد و سرخ بزرگترين عشق وي بود.ليکن زادگاه خود را بسيار گرامي مي داشت.
    او مظهر عشق و ايمان و مجسمه تقوا بود ، عشق به آزادي انسان ها ، عشق به پاکي و پاکيزگي نهاد آدمي ، و عشق به آب و خاک و زادگاه خود که ايمان واميد و پرداختن به کار هنري که به همه آنها رنگ و جلايي پرشکوه مي بخشيد.
    زندگي بتهوون نظير ميليارد ها انساني است کهقدم به هستي گزارده و چندگاهي زيسته و سپس در گذشته اند.
    " لودويگ ون بتهوون " در شهر بن در مغرب آلمان متولد مي شود و چون پدرش خواننده ارزنده اي در دربار کلن بود وي از چهار سالگي با پيانو آشنا مي شود و در ده سالگي بيش از پدر به تئوري موزيک و قواعد پيانو آشنا مي شود.
    در دوازده سالگي به عضويت ارکستر دوک نشين در دربار کلن که پناهگاه همه هنرمندان موسيقي اروپا بود انتخاب مي شود.
    " کريستطآن گوتليپ نفه " اين نابغه خردسال را درک مي کند و مي گويد :
    " ... اگر وي همچنان ادامه دهد موتسارت دوم خواهد شد ! "
    در سال 1787 وقتي 17 ساله بود به " وين " قطب مقدس هنر موسيقي آن روز جهان مي رود تا از اين نابغه بزرگ چند درس موسيقي بگيرد ليکن متاسفانه در همان ماه مادرش درميگذرد و وي به ناچار براي اداره خانواده به بن باز مي گردد.
    و دومين بار که به وين مي رود تا از محضر موتسارت کسب فيض کند اين نابغه بزرگ حيات را وداع کرده بود.
    وي در اين سفر با ژورف هايدن درخشنده ترين ستاره هنر زمان آشنا مي شود و بوسيله او به مجالس اشراف که اغلب بدون ادراک هنري ستاينده هنر بودند راه مي يابد.ليکن ژست هاي هنري و ادعا هاي آنها به نظر او مبتذل مي رسد.
    تنها در ميان اين شاهزادگان و اشراف دو خانواده که واقعا هنر شناس بودند وجود داشت . " پرنس ليخونسکي " که بتهوون دعوت وي را پذيرفت و دو سال در کاخ وي به سر برد و اولين ماجراي عشقي او را در اين کاخ به خود مشغول ساخت .
    بتهوون به دختري به نام " جوليتا گويچياري دي " دل مي بازد و با جذبه اين عشق سونات 27 " سونات مهتاب " حاصل شور و شيدايي وي با اين دختر شهر آشوب است .
    در بيوگرافي هايي که درباره اين نابغه نوشته شده و از ميان آنها آثار « اميل لودويک » و « ادوار هريو » و « رومن رولان » جالب تر و ارزنده تر است او را هميشه عاشق نشان مي دهد. ليکن هرکز خاطره اولين عشق او را رها نکرد .
    بدبختي عظيم او ناشنوايي يک چند او را مايوس کردليکن با ياد آوري وظيفه خود در برابر اجتماع سرنوشت را مقهور کرد و سمفوني شماره 3 را تصنيف کرد.
    اين سمفوني که بي ترديد يکي از آثار برجسته هنر جهان است پيش از سال 1804 و قبل از وصيت نامه معروف او در قريه هايگيلن اشتات نزديک شهر وين نوشته شده است.
    نام شاهزاده لبکوويتس تا ابد به خاطر اين سمفوني جاويدان است.براي نخستين بار سمفوني اروئيکا سمفوني سوم در قصر لبکوويتس اجرا شد.
    بتهوون در اين موقع صداي موزيک را نمي شنيدتنها توجه و شور حضار او را گرم مي کرد.
    بتهوون در سال 1804 اپراي فيدلو و هم در اين سالها سمفوني هاي چهارم ، پنجم و ششم را نوشت.
    او در ازاي پنجاه ليره سمفوني نهم « کورال » را از شدت تنگدستي براي انجمن فيلارمونيک لندن تصنيف کرد.
    بتهوون ميدانست با تصنيف اين اثر چه شاهکار جاويداني بوجود آورده.
    خود او مي گويد :
    و امروز من حقيقتا خدمت عظيم خود را به پيشگاه الهه هنر آغاز کرده ام.
    سمفوني نهم يا کورال يک اثر نادر است.اين سمفوني گوشه هاي برجسته زندگي وي را به نحو بارزي نشان مي دهد.بيش از ده سال از سمفوني هشتم مي گذشت که اين سمفوني آفريده شد.اين سمفوني سمفوني کورال آنچنان وي را تحت تاثير قرار داد که تصميم گرفت آن را براي خود نگاه دارد و سمفوني دهم را به لندن بفرستد ، سمفوني اي که هرگز پايان نيافت. زيرا وي در يکي از روزهاي سرد پائيز سال 1826 به بستر بيماري افتاد و در بيست و ششم ماه مارس چشم از جهان فرو بست در حاليکه فقر و بي دوائي و بي غذايي عامل مرگ پيشرس وي بود ، ليکن در تشييع جنازه وي بيش از بيست هزار نفر از مردم وين در زير باران و طوفان شديد شرکت کرده بودند و جنازه او با احترام به گورستان « شوارتس شپايزرهاوس » برده شد.
    بتهوون نابغه بزرگ و سلطان سمفوني درگذشت در حاليکه آثار فنا ناپذير او و شخصيت برجسته وي تا ابد جاويدان است.
     

     

     

     

     

    معرفي آثار انديشمندان

    shamim_shadman@yahoo.com

    دکتر علي شريعتي
    تشیع علوی؛ تشیع صفوی (15)

    اين يود كه ”تشيع صفوي“(كه نه تنها هيچ وجه مشتركي با تسنن نداشت بلكه در قبال آن بوجود آمده بود)با ”مليت ايراني“يك نهضت تازه و نيرومند بوجود آورد،و اين دو قدرت در اين نهضت چنان در هم جوش مي خوردند كه قابل انفكاك نبودند،و چنان با هم تفكيك يافتند كه يك”تشيع ملي“يا ”مليت شيعي“بوجود آمد،و آنگاه خيلي چيزها عوض شد،و حتي تاريخ!و اين است كه مثلاً مي بينيم،شهربانو دختر يزدگرد،پادشاه ساساني ،مي شود همسر امام حسين(ع)،براي اينكه فرزندان امام حسين كه نه امام شيعي هستند با ذريه ساسانيان پيوند خورند،آنگاه امامتي تازه تشكيل مي شود،امامتي كه در آن،”نور محمدي“با ”فره ايزدي“تركيب مي شوند و ذريه رسول،با تبار ساساني در صلب امامت شيعي پيوند مي خورند،و خاندان ساساني كه به دست عمرنابود شدند،از طريق شهربانو وارد ”اهل بيت“پيغمبر اسلام مي شوند و در نسل ائمه ادامه مي يابند و موعود آخرالزمان اسلام نيز كه از نوادگان ساساني مي شود با مليت ايراني خويشاوند مي گردد و بدينگونه است كه مليت و مذهب اينچنين هوشيارانه جوش مي خورند.و تشيع بر پايه هاي قومي نژادي سوار مي شود وقدرت صفوي بر اين دوبنياد استوار مي گردد...
    شيعه ايراني، در تاريخ اسلام،يك”چهره ممتاز و درخشان علمي و تحقيقي “دارد و اكثريت نوابغ بزرگ اسلامي و برجسته ترين قضات و محققان و فلاسفه و مورخان و دانشمندان علوم غير مذهبي و حتي فقها و رهبران مذاهب بزرگ اسلامي در فقه و كلام نيز ايراني اند و همچنين شيعه كه هميشه به ”غلم“،”منطق“،پارسائي“،”عمق“و ”عدالتخواهي“شهره بود و مردي چون عبدالرحمن بدوي،محقق بزرگ معاصر مصر،رسماً اعتراف مي كند كه”فرهنگ و تمدن اسلام،در ميان همه ملتها و نژادهايي كه به اسلام آمده اند،همه چيزش را مديون نبوغ اين عنصر چند پهلوي پر ملكات ايراني است،و نهضت شيعي،تنها نهضت پر حيات و حركت و توفنده و مغز شكافي است كه از رويه سطحي اصطلاحات و تعبيراتي كه يك عقيده را در بر دارد مي گذرد و پرده رموز و اسرار را كنار مي زند و به اعماق سر مي كشد وحقايق زنده و پر تكان و تپشي را كه در پس ظواهر پيداي هر مذهبي پنهان است به چنگ مي آورد و اگر اين نمي بود،مذهب در قالبهاي منجمد و متحجر و ظواهر و الفاظ و تكرار مكررات سطحي خويش به جمود و توقف دچار مي شد ودر توالي ادوار و تحول افكار و حركت مستمر زمان مي ماند و مي مرد و اين است كه تشيع-كه متأسفانه ما(اهل تسنن)فقط آن را يك انگيزه سياسي تلقي مي كنيم و از آن تنها چهره سياسي اش را مي ببينيم-داراي چهره اي است كه اگر چه از انظار پنهان است و مجهول عميق ترين و درخشان ترين نقش را در تاريخ اسلام حكايت مي كند و آن نقشي است كه در آغاز نهضت معنويت گرائي و در فرهنگ اسلامي بر عهده داشته و به تمدن اسلام روح و غني و به بينش اسلامي عمق و درون نگري و تحول وتكامل بخشيده و به روح اسلامي در تاريخ،جهش و جنبش زاينده و توفنده انقلابي داده است...“.
     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    چهل نكته دربارهْ حادثهْ قم

    از هر طرف خبر هايي مي رسه كه راست و دروغش معلوم نيست. واسه همين 4. نكته درباره قضيه قم مي نويسم ، قضاوت با شما.

    1 . اين شوراي تبليغات اسلامي قم معلوم نيست چه سياسيتي داره كه هميشه 22 بهمن از آقاي ناطق نوري دعوت مي كنه براي سخنراني كه بين مردم قم خيلي جايگاه نداره (... بگذريم )

    2 . اين شوراي تبليغات اسلامي قم معلوم نيست براي چي مراسم 15 خرداد ، راهپيمايي راه انداخته و مراسم گرفته ( ... مثلا ابتكار بوده ).

    3 . اين شوراي تبليغات اسلامي قم معلوم نيست براي چي براي اين مراسم از آقاي هاشمي رفسنجاني دعوت كرده كه در انتخابات نهم رياست جمهوري كمترين نسبت راي را در قم داشته ! ( ... !؟ )

    4 . اين شوراي تبليغات ...... نه بابا اين صدا و سيما معلوم نيست براي چي مراسم را مستقيم پخش كرد؟ (... حتما ابتكار بوده!)

    5 . اين سيماي قم معلوم نيست براي چي مراسم را مستقيم پخش كرد و وسطش قطع كرد ؟ (... حتما دست پاچه بوده!)

    6 . در سطح شهر قم اطلاعيه هايي پخش شده بود كه از آقاي هاشمي سوالاتي كرده بود در باره ثروت هاي هنگفت ، ديدگاه ايشون در باره ولايت فقيه ، تساهل و تسامح و غيره ( ... اسم كه نداشت اما نوشته بود جمعي از طلاب!)

    7 . انگار يك عده اين چند روز زنگ زدن به اين ور اون ور كه اين آقاي هاشمي نبايد بياد قم ( ... خوب نظر شخصي اون ها اين بوده !)

    8 . خيلي تابلو بوده كه قراره يك اعتراض هايي به اين سفر صورت بگيره و همه اطلاع داشتن ( ... غير از من!)

    9 . اين اعتراض ها در سه صورت شعار ، متن و طرح سوال در جلسه مطرح شد . ( ... شايد صورت ديگر هم داشته من خبر ندارم!)

    10 . شعار دهنده ها كه تو راهپيمايي كار خودشون رو تموم كردن و رفتن . ( شايد مي خواستن بگن ما با 15 خرداد موافقيم ولي با هاشمي نه )

    11 . متن ها هم كه منتشر شد و همه فهميدن كه يك عده يك سري سوال دارن . ( ... شايد بعضي ها جواب نداشته باشن!)

    12 . اصل قضيه تشنج بود كه با طرح سوال چند تا طلبه شروع شد كه مي گفتن ما سوال داريم ( عكساشون رو تو سايت هاي ديگر ببينيد)

    13 . بعضي ها مي گن بعضي از اين طلبه ها از اعضاي موسسه پژوهشي آموزشي امام خميني ره بودن .( بعضي ها مي گن بعضي هاشون نبودن!)

    14 . بعضي از روزنامه ها نوشتن اين موسسه از موسسه هاي معروف قم هست (اما جرأت نكردن اسمش و بيارن!)

    15 . بعضي ها مي گن خوب چه ربطي داره كه بعضي از اين طلبه ها از اعضاي موسسه پژوهشي آموزشي امام خميني ره بودن ( ... خوب آره ديگه؟)

    16 . سخنراني آقاي هاشمي بالاخره قطع شد . هرچند ادامه داد اما خيلي حرف ها ماند كه در مقدمه گفته بود ( ... براي جبران وقت هست حالا )

    17 . بعضي ها مي گن اين قضيه به نفع آقاي هاشمي تمام شد چون نشان از مظلوميت و ..... دارد .( مگه آقاي هاشمي ، بهزاد نبويه كه به اين فيلم ها نياز داشته باشه؟)

    18 . من مي گم در دراز مدت به ضرر ايشون تموم شد چون شخصيت دوم انقلاب نتوانست در قم سخنراني كنه ( مخصوصا اگر قرار باشه تو كتاب خاطرات بياد)

    19 . من مي گم مردم در باره قم چي فكر مي كنن ؟ شهري كه امنيت ابراز سخن نداره ( فرق نمي كنه شمس الواعظين باشه يا قمرالخاطبين !)

    20 . من مي گم حوزه علميه قم الان بايد با اين قضيه چي كار كنه ( بالاخره سخنران و معترض و مدافع هرسه آخوند بودن)

    21 . در حوزه جريان هايي وجود دارن كه باهم برخوردهايي دارن ! اگه خودشون حل نمي كنن مردم چه گناهي دارن؟ ( ....!؟)

    22 . يه عده كه خيلي تابلو بودن جلوي جايگاه به نفع آقاي هاشمي شعار مي دادن( عكساشون رو تو سايت هاي ديگر ببينيد)

    23 . يكي از اين ها مردي بود كه زمان انتخابات اجير شده بود به مردم بگه احمدي نژاد قراره قبرستون مردونه و زنونه را ازهم جدا كنه !(شايد اين طوري بهتر مي شد!)

    23 . آيت الله مصباح يزدي و آقاي روان بخش سردبير پرتو سخن ارگان موسسه ، 15 خرداد قم نبودن ( لابد كار مهم تري داشتن )

    24 . بزرگان حوزه الان چي بايد بگن ؟ (من كه از بزرگان نيستم)

    25 . چرا فقط اظهار نظر هاي كلي از طرف بزرگان مطرح مي شه ولي طلبه ها بدون برنامه ريزي وارد گود مي شن و كسي جواب گو نيست؟(...هان)

    26 . هميشه اين دست اتفاق ها به نفع جريان ضد حوزه تموم مي شه و در قم هم به دست فراموشي سپرده مي شه (شايد زمان مشكل رو حل كنه)

    27 . چرا توي حوزه كسي نيست كه خط و خطوط رو مشخص كنه تا اگر كسي كاري كرد قابل دفاع يا رد كردن باشه ( بلا تكليفي هم عالمي داره)

    28 . اطلاعيه جامعه مدرسين حوزه در محكوميت اين عمل چه در دي رو دوا مي كنه ( نوشدارو بعد از چهلم نوه سهراب!)

    29 . بالاخره آن سوال هارو چه كسي جواب مي ده ؟ ( گيرم قرص خوردن تشنج نكنن!)

    30 . تا كي قراره شرايط منطقه ، جهان و مسايل حساس منطقه اي رو به بازي جناح هاي فكري و سياسي بكشيم و وسط نرخ تعين كردن دعوا كنيم ( جوجه هارو شمردن !)

    31 . ميگن يك عده رو بازداشت كردن بعد آزاد كردن تا بعد دادگاهي بشن ( نگفتن از ترس آزاد كردن يا باسفارش . آخه بازتاب زده بود سفارش هاشميه)

    32 . اگه مي ذاشتن سوال ها مطرح بشه يا وقت مي دادن به اين جا نمي كشيد ( شايد اون وقت چيز هايي مطرح مي شد كه نبايد)

    33 . شرق از عاملان و آمران اين واقعه خبر داده ( شايد خودش دنباله جنجال و تشنجه ) 34 . ميگن گفتن كه آقاي هاشمي خودش پيشنهاد داده كه بياد براي سخنراني ( بعيد نيست)

    35 . آخرش چي مي شه؟ ( من كه مي دونم اما نمي گم چون ممكنه همون طوري بشه كه من گفتم اونوقت وانت بيار هرچي خواستي باركن )

    36 . نكنه اين ها همش دامه كه هميشه يك عده رو گرفتار مي كنه؟ ( صياد كيست )

    37 . محكوم كنندگان ومخالفان سنتي اين جريان نمي خوان يه فكري بكنن ؟ ( شايد عقلشون قد نمي ده)

    38 . بي احترامي ، تهمت و افترا جرم نيست؟ ( من كه نگفتم كي)

    39 . يه عده گفتن آقاي هاشمي سفرش رو ناتمام گذاشت ، يه عده گفتن نه دروغه ، جلسات و ديدار ها ادامه داشت ( مگه فرقي مي كنه ؟)

    40 . يه عده در باره اهداف اين سفر حرف هايي ميزنن كه خوب نيست دم انتخابات خبرگان من چيزي در اين باره بگم ( خودتي!؟)
     

     

     

     

    ستون آزاد

    زرقاوى چگونه لو رفت؟

    1- آمريكايى ها شيخ الرحمن يكى از مشاوران و معتمدان
    زرقاوى را ردگيرى كردند. آنها خبر داشتند كه الرحمن ساعت ۱۵/۶ دقيقه بعدازظهر روز چهارشنبه در خانه متروكه در منطقه «هب هب» با زرقاوى ديدار مى كند.
    2- دو جنگنده F-16 به
    پرواز درآمدند و خانه را با دو بمب ۵۰۰ پوندى مورد حمله قرار دادند.
    3- ابتدا پليس عراق و
    سپس سربازان آمريكايى از رسته چهارم پياده نظام وارد خانه شدند.
    4- سربازان هفت جسد را
    در خانه يافتند. زرقاوى، الرحمن، دو مرد ديگر، يك زن و يك بچه.
    5- چند ساعت پس از شناسايى اوليه
    زرقاوى نيروهاى عراقى و آمريكايى ۱۷ حمله در شهر بغداد و اطراف آن را با اهداف اطلاعاتى تدارك ديدند.
    6- ساعت ۳۰/۳دقيقه
    بامداد پنجشنبه هويت زرقاوى پس از تست اثر انگشت تائيد شد.

    نظاميان آمريكايى براى اينكه ابومصعب الزرقاوى را پيدا كنند، ابتدا مشاور او را پيدا كردند و به انتظار نشستند. آنها چندين هفته سايه به سايه و با استفاده از تجهيزات مدرن و مهمتر از همه اطلاعات خبرچينان عبدالرحمن را تعقيب مى كردند كه به گفته اعضاى دستگيرشده القاعده، قابل اعتمادترين يار ابومصعب زرقاوى بوده و بالاخره اين تعقيب ها و ردگيرى ها چهارشنبه شب پايان يافت. يك جت اف-۱۶ آمريكايى دو بمب ۵۰۰ پوندى را روى يك خانه امن در شهر بعقوبه در شمال بغداد انداخت. و سه سال خونريزى خطرناك ترين تروريست فعال در عراق اين گونه پايان يافت.
    به گفته مقامات نظامى كه در اين عمليات شركت داشته اند، به دليل حساسيت و اهميت رديابى عبدالرحمن كار تعقيب وى توسط يك هواپيماى بدون سرنشين جاسوسى انجام مى شد. براساس اظهارات مقامات درگير در اين ماموريت، اطلاعات حياتى در مورد فعاليت زرقاوى و محل اختفاى وى علاوه بر تعقيب مشاورش از طريق همكارى با يكى از اعضاى اين گروه به دست آمده بود.
    سخنگوى ارتش آمريكا در عراق در اين مورد مى گويد: «اين افراد، كليدهاى اصلى ما براى يافتن زرقاوى بودند.» ژنرال كالدول در مورد اين عمليات تصريح مى كند كه اين عمليات يك عمليات ۲۴ ساعته نبوده و بلكه عملياتى اطلاعاتى و امنيتى بوده كه با برنامه ريزى دقيق براى جاسوسى و جمع آورى اطلاعات صورت گرفته بود. به گفته وى ارتش آمريكا با صرف زمان بسيار زيادى در طول چندهفته به جمع آورى و تحليل اطلاعات از طريق منابع انسانى، تجهيزات الكترونيكى و ماموريت هاى اطلاعات اين عمليات را به مرحله اجرايى و عملياتى رسانده بودند. وى همچنين اعلام كرد كه يك منبع اطلاعاتى فعال در گروه زرقاوى كه با ارتش همكارى كرده است، رد عبدالرحمن مشاور زرقاوى را در اختيار نيروهاى امنيتى قرار داده بود. وى در مورد اينكه منبع اطلاعاتى چندوقت پيش در مورد عبدالرحمن اطلاعات داده است چيزى نگفت و به اين نكته بسنده كرد كه روند شناسايى خانه امن محل كشته شدن زرقاوى از يك ماه و نيم گذشته آغاز شده بود.
    ژنرال كالدول همچنين به اين نكته اشاره كرد كه نظاميان آمريكايى مدت ها آن خانه امن را تحت نظر داشته اند و براى حمله شمارش معكوس مى كردند و بالاخره چهارشنبه شب براى اولين بار به طور قطع مطمئن شدند كه عمليات موفقيت آميز خواهد بود و حتى اين حمله تلفات غيرنظامى در پى نخواهد داشت.
    وى گفت: «هيچ شكى نداشتيم كه ابومصعب زرقاوى در آن خانه حضور دارد. ما از طريق بررسى فعاليت عبدالرحمن به اين قطعيت رسيده بوديم كه زرقاوى هم آنجا است.»
    گزارش هاى منتشر شده توسط ارتش آمريكا در عراق حاكى از آن است كه ستاد عملياتى پس از آنكه در مورد موفقيت عمليات مطمئن شده و هدف را شناسايى كرده بودند دستور آغاز عمليات را به دو جنگنده اف-۱۶ صادر كرده بود. در پى صدور اين فرمان، دو جنگنده به سوى هدف حركت مى كنند و يكى از آنها دو بمب را با فاصله زمانى كمى روى هدف مى اندازد و خانه امن موردنظر را كه در ميان يك نخلستان بوده با خاك يكسان مى كند و بلافاصله نيروهاى امنيتى و نيروهاى ويژه پليس عراق در محل حاضر و به بررسى محل حمله پرداختند. براساس اين گزارش در ميان كشته شدگان اين حادثه يك زن و يك كودك نيز به چشم مى خورد. همچنين هويت دو تن ديگر از كشته شدگان نيز هنوز مشخص نشده است.
    ارتش آمريكا تاكنون به ۱۷ خانه امن محل اقامت زرقاوى حمله كرده و هيچ يك از اين حملات در زمان حضور وى در خانه هاى مذكور صورت نگرفته بود.
    در مورد تعقيب و ردگيرى عبدالرحمن نيز مهمترين نكته اى كه مطرح بوده اين نكته بوده كه چگونه مى توان از زمان ديدار وى با زرقاوى مطلع شد.
    منابع آگاه در ارتش آمريكا در عراق در مورد ناكامى هاى قبلى در مورد دستگيرى يا قتل زرقاوى مى گويند كه وى تدابير امنيتى شديدى اتخاذ مى كرده و از تهديد ردگيرى هاى آمريكا با استفاده از تجهيزات فوق مدرن مطلع بوده است.
    به گفته اين منابع، زرقاوى و يارانش به دليل اينكه مى دانستند چقدر راحت مى توان تلفن همراه را رديابى كرد هرگز از تلفن همراه استفاده نمى كرده اند. در عوض آنها از تلفن ماهواره اى موسوم به «ثريا» كه ردگيرى آنها بسيار مشكل است براى برقرارى ارتباط با يكديگر استفاده مى كردند.
    همچنين دسترسى نداشتن به خبرچينى در ميان اطرافيان زرقاوى كه اطلاعات كارآمدى در مورد رفت و آمدهاى وى و محل اقامتش در اختيار نيروهاى اطلاعاتى قرار دهد، مانع بزرگى براى موفقيت عمليات دستگيرى يا قتل وى محسوب مى شد. به گفته يكى از مقامات وزارت دفاع آمريكا كه نخواسته نامش فاش شود، نيروهاى اطلاعاتى آمريكا بالاخره چندى پيش اين خبرچين را كه يك عراقى است پيدا و شروع به همكارى با وى كرده و قطعه گمشده اين پازل را در جاى خود گذاشته بودند.
    نكته قابل توجه در مورد اين خبرچين اين است كه وى چگونه مى توانسته محل ديدار زرقاوى و عبدالرحمن را مشخص كند اما خودش در اين محل نباشد و كشته نشود.
    فرماندهان ارتش آمريكا نيز روز پنجشنبه در تاييد نقش اطلاعات به دست آمده توسط خبرچين مذكور اعلام كردند كه «اطلاعات و سرنخ هايى كه خبرچين در اختيار ما قرار داده بود منجر به قتل زرقاوى شد.» مقامات عراقى نيز در مورد نحوه رديابى زرقاوى و قتل وى از اين عنوان كه «زرقاوى را ياران خودش فروختند» استفاده كردند.
    گفتنى است مقامات اطلاعاتى دولت اردن نيز با تاييد خبر خيانت يكى از ياران زرقاوى به اين نكته اشاره كردند كه ماموران امنيتى اردن نيز در اين عمليات با نيروهاى آمريكايى همكارى داشته اند.
    به گفته شاهدان پس از اين عمليات نيروهاى عراقى و آمريكايى روستاى محل عمليات را محاصره زمينى و هوايى كرده و به بازرسى كل منطقه پرداخته بودند.

    حملات منتسب به زرقاوى و گروهش
    زرقاوى از اردن و افغانستان تا عراق

    سال هاى نخستين
    ابومصعب الزرقاوى، رهبر القاعده در عراق چهارشنبه گذشته در جريان حمله هوايى آمريكايى ها كشته شد. او عامل سازماندهى حملات انتحارى در عراق، آدم ربايى و كشتن گروگان هاست.
    • ۱۹۶۶: با نام «احمد فاصل النزال الخلايه» در تاريخ ۲۰ اكتبر در شهر الزرقا در اردن به دنيا آمد.
    • دهه ۱۹۸۰: همزمان با اشغال افغانستان توسط شوروى، به آنجا رفت و به عنوان فرمانده «اعراب افغانستان» رهبرى داوطلبانى را بر عهده گرفت كه از كشورهاى عربى براى جهاد عليه شوروى آمده بودند.
    زرقاوى در اين دوران يك اردوگاه آموزشى براى نظاميان در هرات در غرب افغانستان برپا كرد و به نظر مى رسد در همين زمان با القاعده آشنايى بيشترى پيدا كرد. شايع است كسانى كه در اين اردوگاه آموزش مى ديدند عموماً در توليد و استفاده از گازهاى سمى تخصص پيدا مى كردند.
    • اواسط دهه ۱۹۹۰: به اردن بازگشت و گروهى بنيادگرا با هدف استقرار نظام اسلامى در آن كشور برپا كرد. مدتى بعد به اتهام تلاش براى براندازى نظام حكومتى اردن و تشكيل خلافت اسلامى به هفت سال زندان محكوم شد.
    • ۱۹۹۹: پس از آزادى از زندان از اردن گريخت، به افغانستان بازگشت و در آنجا با «اسامه بن لادن» رهبر شبكه القاعده ارتباط برقرار كرد. برخى او را همراه و عده اى ديگر رقيب بن لادن مى دانستند.
    • اواخر سال ۲۰۰۱: پس از حمله آمريكا به افغانستان و سرنگونى حكومت طالبان از افغانستان گريخت و به عراق رفت و با تشكيل گروه شورشى «توحيد و جهاد» عمليات ضدآمريكايى را آغاز كرد.

    ۲۰۰۲
    • اكتبر: يك ديپلمات آمريكايى با نام «لارنس فولى» در اردن كشته شد. بنابر گزارش ها اين اولين عمليات ضدآمريكايى گروه زرقاوى بود.اولين حكم اعدام زرقاوى به دليل طراحى و انجام حملاتى به اهداف آمريكايى و اسرائيلى در اردن در سال ۲۰۰۲ صادر شد.

    ۲۰۰۳
    • آگوست: گروه زرقاوى با نام «توحيد و جهاد» طى اولين عمليات هاى خود در عراق، حملات انتحارى به دفتر سازمان ملل در بغداد و حرم امام على(ع) در شهر نجف را سازماندهى كردند.

    ۲۰۰۴
    • مارس: در حمله گروه زرقاوى به شيعيان كربلا و يكى از مساجد شيعه در بغداد در روز عاشورا بيش از ۱۷۰ نفر كشته شدند.
    • ژوئيه: آمريكا جايزه ۲۵ ميليون دلارى براى سر زرقاوى معين كرد.
    • اكتبر: زرقاوى با اظهار وفادارى نسبت به بن لادن نام گروهش را به «القاعده» در عراق تغيير داد.
    • آوريل: «نيكلاس برگ» گروگان آمريكايى سر بريده شد. ماه مه (يك ماه بعد) گروه زرقاوى نوار ويدئويى قتل او را در اينترنت منتشر كرد.
    • مه: گروه زرقاوى رئيس شوراى موقت حكومتى عراق را ترور كرد.
    • سپتامبر: «يوجين آرمسترانگ» گروگان آمريكايى سر بريده شد و مدت ها بعد گروه زرقاوى ويدئوى آن را منتشر كرد.

    ۲۰۰۵
    • فوريه: عمليات انتحارى در شهر حله باعث كشته شدن ۱۲۵ متقاضى خدمت در ارتش عراق شد.
    گروه القاعده در عراق مسئوليت اين بمب گذارى را به عهده گرفت.
    • نوامبر: سه حمله انتحارى در دو هتل در شهر امان، پايتخت اردن باعث كشته شدن ۶۰ نفر شد.

    ۲۰۰۶
    • ژانويه:
    گروه زرقاوى اعلام كرد كه به چتر سازمانى شورشيان عراق با نام «شوراى مجاهدين» پيوسته است.
    • ژانويه: ۱۳۰ نفر در حملات گروه زرقاوى در شهرهاى كربلا و بغداد كشته شدند.
    • مه: پس از تشكيل دولت عراق، براى اولين بار در يك نوار ويدئويى ظاهر شد و جنگ تمام عيار عليه شيعيان را اعلام كرد.
    در اين نوار ارادت خود به بن لادن را نيز پس از شايعات مبنى بر اختلاف او با رهبر القاعده آشكار كرد.
     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    مهارت در جستجوي اطلاعات فارسي از اينترنت

    قسمت اول

    مقدمه
    اينترنت به عنوان يك محمل اطلاعاتي عظيم، منابع اطلاعاتي را در مقياسي وسيع در دسترس مخاطبان بالقوه قرار داده است. اغلب سهولت دسترسي به منابع اطلاعاتي اعم از متن و ساير رسانه‌ها عمده‌ترين مزيت اينترنت محسوب مي‌شود. اما اين توانايي كه هركس ناشر آثار خود باشد عواقب ناخواسته‌اي را نيز در پي خواهد داشت و آشكارترين معضل، آن است كه انبوهي از منابع بسيار متنوع و غير قابل مديريت را فراهم مي­آورد. افزايش سريع منابع اينترنتي نيازمند يك سازمان­دهي مفيد و موثر است. هرچند در حال حاضر راهنماهايي براي منابع اينترنتي تهيه شده است كه براساس فايل‌هاي مقلوب ساخته شدهِ توسط موتورهاي جستجو و با استفاده از قابليت‌هاي مختلف اين موتورها از جمله : استفاده از عملگرهاي بولي، جستجوي دقيق عبارت، محدود كردن يك جستجو به بخش خاصي از ركورد (مانند عنوان ، آدرس) ، كوتاه‌سازي كلمات، جستجوي نزديك‌يابي واژه‌ها، ايجاد محدوديت زماني و منطقه‌اي و زباني، و .... به جستجوي اطلاعات كمك مي­كند، اما بايد تاكيد كرد كه در امر بازيابي اطلاعات از اينترنت بدون نمايه‌سازي نظام يافته نمي‌توان انتظار بازيابي مفيد و موثر را داشت. هرچند بيش‌تر اطلاعات موجود بر روي اينترنت به زبان انگليسي است، ولي حجم اطلاعات به زبان فارسي نيز با سرعت در حال افزايش است و كاربران به دلايل مختلفي علاقه زيادي به اطلاعات فارسي نشان مي­دهند و از آنجائي­كه زبان غالب در اينترنت انگليسي است جستجو به زبان‌هاي غير انگليسي از جمله فارسي، مسايل و مشكلات مختلفي را جداي از مشكلات عمومي اينترنت دارد.


    خط فارسي
    اشكال و نقصي كه در همه خطوط جهان است دو علت دارد كه يكي در اصل خط است و ديگري بر اثر تغيير و تحول زبان ايجاد مي‌شود. دقت فراوان در ثبت همه دقايق تلفظ اغلب موجب دشواري شيوه خط است و اين دقت زماني ضرورت مي‌يابد كه زباني توسعه بسيار بيابد و در كشورهاي ديگري كه به آن زبان سخن نمي‌گويند رايج شود. به عنوان مثال در خط عربي نقطه و علامت‌هاي حركات وقتي به وجود آمد كه زبان عربي نزد ملت‌هاي غير عرب معمول شد، در خط يوناني نيز نشانه‌هاي آهنگ و تكيه[3] پس از رواج آن زبان در مصر ايجاد شد تا كساني كه زبان مادري‌شان يوناني نبود و با تلفظ آن مانوس نبودند بتوانند كلمات و عبارات يوناني را هر چه درست‌تر ادا كنند. با اين حال هيچ خطي هر قدر دقيق و شماره علامات آن فراوان باشد، ممكن نيست كه كاملاً نشانه شيوه تلفظ باشد. و با كمك علامات متعدد علم حروف نيز تا كسي چگونگي تلفظ زباني را نشنود نمي‌تواند عبارت و كلمات آنرا مانند اهل آن زبان ادا كند.
    اما نقصي كه بر اثر تحول زبان و به تدريج در خط حاصل مي‌شود، مشكلي است كه همه ملت‌ها با آن رو به رو هستند. بعضي از حروف و اصوات زبان در طي زمان تغيير مي‌پذيرند و اين تغيير در گفتار حاصل مي‌شود، اما خط هميشه صورت كهن تلفظ را حفظ مي‌كند، و از اينجا ميان "گفتار" و "نوشتار" اختلاف روي مي‌دهد. ديگر آن كه هر زباني ناگزير لغاتي از زبان‌هاي ديگر به عاريت مي‌گيرد و اگر علائم خط در اين دو زبان يكي باشد كلمه خارجي به همان املاي اصلي در نوشتن به كار مي‌رودكه اغلب با املاي كلمه مشابه در زبان ثانوي تفاوت دارد و از اينجا براي اصوات واحد علائم خطي متعدد پديد مي‌آيد. در خط فارسي نمونه همه اين موارد را مي‌توان يافت. چون خط عربي براي نوشتن فارسي به كار رفت كلماتي كه از آن زبان اخذ شده بود به همان صورت اصلي نوشته شد. حال آنكه به يقين در هيچ دوره‌اي حروف خاص عربي را فارسي زبان‌ها درست مثل اصل تلفظ نكرده‌اند. در زبان‌هاي ديگر نيز اين گونه موارد نمونه‌هاي متعدد دارد. شايد دو زبان انگليسي و فرانسه بيش از همه زبان‌هاي جهان دچار اختلاف تلفظ و خط باشند. به طور كلي نقائص و معايبي كه در خطوط معمول جهان است را مي‌توان به طريق زير طبقه‌بندي كرد:
    1. شكل واحدي اصوات مختلف را بيان مي كند. چنانكه در فارسي حرف "ي" را گاهي براي حرف لين بكار مي­بريم (يك) و گاهي براي حرف مد (بي) و گاهي به جاي الف (عيسي) و گاهي براي نشان دادن مصوت مركب (ري). و يا حرف «و» در كلمات (سوار، سود، تو)
    2. اصوات واحد به صورت‌هاي مختلف نوشته مي شود. در فارسي حرف "س" سه صورت (س – ص – ث) و حرف "ز" چهار صورت (ز – ذ- ض- ظ) دارد؛ در زبان فرانسه حروفي كه "سن" خوانده مي‌شود پنج رسم الخط دارد كه اگر صورت‌هاي جمع را نيز به حساب بياوريم ده شكل مي‌شود از اين قرار (saint, ceint, sein, seing, sain)
    3. بسياري از حروف نوشته مي‌شود ولي خوانده نمي‌شود. يعني علاماتي بي‌فايده در نوشتن به كار مي‌رود در فارسي نوشتن "واو معدوله" و "هاء غير ملفوظ" از اين قبيل است. در انگليسي نمونه اين مورد بسيار است مانند high كه دو حرف آخر آن به كلي از تلفظ ساقط است. و يا “K” در كلمه “Know” .
    4. اصواتي هستند كه تلفظ مي‌شود اما در خط نشانه‌اي براي آن‌ها نيست. در فارسي سه مصوت كوتاه ( َ ِ ُ ) از اين قبيل است هم چنين الف در كلمات اسحق و الله كه در كتابت نمي‌آيد. [4]
    زبان و خط فارسي نيز مشكلات خاصي را دارا مي­باشد و نظام نوشتاري فارسي براي ثبت دقيق گفتار، نارسائي دارد و قواعد نگارش آن مدون نيست، از اين رو فاصله ميان گفتار و نوشتار در فارسي قابل توجه است. بيش‌ترين مشكلات نيز به جهت نبود يك رسم الخط واحد كه عموم اساتيد و اهل فن روي آن اجماع كرده باشند به وجود آمده است. به طوري كه در حال حاضر جداي از چندين شيوه‌نامه رسمي همچون" شيوه‌نامه سمت، نشر دانشگاهي، فرهنگستان، آموزش و پرورش" به تعداد افراد جامعه، رسم الخط و شيوه نگارش زبان وجود دارد، هر ناشري براي خود به قاعده‌اي دلخواه عمل مي‌كندكه اين تعددها موجب پريشاني و پراكندگي شده و با يك­ديگر تفاوت‌هايي دارند. از ديگر دلايل مي‌توان به عاريتي بودن خط فارسي و چاره‌انديشي براي حركات و عدم تطابق واج‌ها با حروف اشاره كرد. متصل و منفصل‌نويسي نيز يكي ديگر از حوزه‌هاي مورد اختلاف است از ديگر مشكلات: گوناگوني معادل‌هاي علمي، انواع مختلف ضبط اسامي خارجي، سرهم‌نويسي، جدانويسي، بي‌فاصله‌نويسي، انواع جمع‌ها، صورت‌هاي مختلف نوشتاري، آوانويسي اسامي عناصر و تركيبات شيميايي، سرواژه‌ها و كوته‌‌نوشت‌ها مي­باشد.
    به طور كلي نقص‌هايي كه براي زبان فارسي شمرده‌اند به شرح زير مي‌توان عنوان كرد:
    1.سه مصوت كوتاه يعني حركات زير و زبر و پيش ( َ ِ ُ ) را از نوشتن ساقط مي­كنيم. و اين باعث مي‌شود به جاي اين كه از خط و نوشتار پي به معني ببريم بايستي از معني كلمه و جايگاه آن در جمله آن­را درست بخوانيم مانند كلمات (كَرَم، كَرَم، كِرِم، كُر‏ُم، كِرْم) و (مَلَك، مَلِك، مُلك، مِلك) و يا سه كلمه (حَكَم، حُكم، حِكَم) و نيز ننوشتن مصوت‌هاي كوتاه در داخل متن باعث مي‌شود كه براي تلفظ صحيح اجباراً لاتين كلمات به صورت پانويس متن آورده شود كه همين امر باعث اتلاف وقت و انرژي مي‌شود. كه البته همين لاتين‌نويسي هم قاعده خاصي ندارد و هر ناشر و نويسنده‌اي سليقه خاص خودش را براي آوانويسي حروف فارسي به لاتين دارد. كه به عنوان نمونه براي نشان دادن حركت فتحه و الف و آ هيچ‌گونه هماهنگي در كتاب‌ها و خصوصا فرهنگ‌هاي مختلف ديده نمي‌شود. ”هر چند برخي معتقدند همين ننوشتن حركات مزيتي است و موجب تندنويسي مي‌شود“[5].
    2.براي يك حرف چند علامت مختلف داريم مانند علامت‌هاي (س،ص، ث) كه هر سه در فارسي يكسان خوانده مي‌شوند و هم چنين (ذ، ز، ض، ظ) و نيز (ت، ط). البته اين امر در زبان انگليسي هم وجود دارد چنان كه «ف» ممكن است به شكل‌هاي «F. GH. PH. V » باشد.
    3.يك علامت را براي دلالت بر چند حرف مختلف استعمال مي‌كنيم مانند "و" كه پنج مورد نوشتن دارد يكي براي بيان ضمه در كلمات "خوش" و "تو". ديگر بيان مصوت ممدود يا "واو ماقبل مضموم" مانند "شور" و "او". سوم بيان حرف صامت "واو" در كلماتي چون "آواز" و "والي" و "عفو" . چهارم بيان حرف مصوت مركبي كه در كلمات "نو" و "جوشن" و مانند آن‌هاست. پنجم حرفي كه در زبان كنوني خوانده نمي‌شود مانند "واو معدوله" در كلمات "خواهر" و "خواستن" و "واو" در كلمه "عمرو"[6]
    4.حرف‌هايي هم هست كه در كلمات خاصي از نوشتن حذف مي‌شود مانند "الف" در كلمات "اسحق" و "اسمعيل" و "الله"
    5.نقطه‌هايي متعدد در بالا و پائين حرف كه هم سبب دشواري و هم موجب اشتباه در خواندن مي‌شود. اهميت بيش از حد نقطه درخط فارسي هنگام تشخيص نوري كاراكترها[7] توليد اشكال اساسي مي‌كند. به عنوان مثال در نظر بگيريد كه تفاوت ‹ر› و ‹ز› و يا تفاوت ‹د› و ‹ذ› و يا تفاوت ‹ب› ‹ت› ‹ پ› ‹ث› فقط در نقطه است و چون نقطه جزء بسيار كوچكي است در اين امر مشكلات زيادي را فرا روي متخصصين قرار مي‌دهد. و يا كلمات زير را در نظر بگيريد كه با يك يا چند نقطه عوض مي‌شوند (بُر، بَر، پُر، پَر، تَر، پُز، پَز، بُز، تِز).
    6. يك عيب ديگر هم كه براي خط فارسي ذكر كرده‌اند اين است كه از راست به چپ نوشته مي‌شود. و براي اين مورد دلايل مختلفي ذكر شده است از جمله عدم هماهنگي و ايجاد مشكل در نوشتن متون رياضي و شيمي و نت‌هاي موسيقي و دستورات شطرنج و اين‌ كه خط تصويري يعني علائم گرافيكي كه در كل جهان استفاده مي‌شود مانند علائم راهنمائي و رانندگي تماماً از چپ خوانده مي‌شوند.
    7.پيوسته‌نويسي و جدا‌نويسي كلمات مركب كه در اكثر موارد به صورت سليقه‌اي عمل مي‌شود مانند تنوع استفاده از ‹مي› چسبان و غير چسبان و يا تنوع نحوه به كار بردن «علامت‌هاي جمع ‹ها، ان، جات› ، هم، هيچ، كه، (ضماير شخصي متصل مان، تان، شان)، شناسي، را، چه، چون، تر، ترين، بي (پيشوند نفي)، به، اي (نشانه ندا)، آن و اين» در كلمات به صورت پيوسته و يا جدا گانه: (آنچه ، آن چه)؛ (همچنانكه، همچنان‌كه) ؛ (جنابعالي، جناب‌عالي)؛ (هيچكس، هيچ‌كس)‏‎؛ (ميتواند، مي‌تواند)؛ (آن ها، آنها) در اين مورد كلماتي كه پيشوند و يا پسوند دارند نيز در شكل‌هاي مختلف نوشته مي‌شوند. برخي از كلمات در دو شكل متصل‌نويسي و منفصل‌نويسي به دو شكل مختلف ظاهر مي‌شوند، مانند «علاقمند و علاقه‌مند؛ انديشمند و انديشه‌مند». مصدرها و فعل‌هاي مركب و اسم‌هاي مشتق از آنها نيز به دو صورت متصل و منفصل نوشته مي‌شوند مانند «نگه‌داشتن و نگهداشتن». در جستجوي مطالب از اينترنت اين مورد توليد اشكال مي‌كند چنانكه جستجوي «هيچ‌كس» نتايج متفاوتي را با جستجوي «هيچكس» مي‌آورد و يا جستجوي «كتاب‌شناسي» و «كتابشناسي» در موتور جستجوي گوگل نتايج متفاوتي را ارائه مي‌كند. اين گونه كلمات با اين كه در خواندن متن اشكال كمي به وجود مي‌آورند و هر آشناي به زبان فارسي به راحتي مي‌تواند آن را بخواند اما در فن‌آوري امروزه و تجزيه و تحليل كلمات به كمك رايانه اشكال اساسي توليد مي‌كند و شايد اگر قاعده‌اي جامع و مانع براي آن وضع گردد، بتوان گفت بزرگ‌ترين مشكل خط فارسي حل شده است. منظور اين كه، براي مثال خواندن سه كلمه «بي‌حوصلگي، بيحوصلگي، بي‌حوصله‌گي» مشكلي ايجاد نمي‌كند. اما در محيط الكترونيكي و شبكه اينترنت براي بازيابي اين كلمه بايستي براي تمام اشكال اين كلمه، جستجو را انجام دهيم، البته اگر آگاهي از تمام اشكال نوشتاري آن داشته باشيم.آآ
    8.سي و دو حرف الفباي فارسي همراه با چهار علامت مد، همزه، تنوين، تشديد به 130 شكل مختلف ظاهر مي‌شوند و تفاوت اين اشكال در اتوماسيون خط فارسي توليد اشكال مي‌كند. « تنوع و تعدد نويسگان، يادگيري زبان و خط فارسي را براي آموزگار و آموزنده دشوار و براي نوآموز توان‌فرسا مي‌سازد. تعداد زياد نويسگان در رابطه با اتوماسيون زبان توسط رايانه مشكلاتي در خصوص تعداد و ترتيب قرار گرفتن نويسگان در جداول كد ايجاد مي‌نمايد و طراحان كد در جاي دادن اين تعداد نويسه در جداول با مساله كمبود جا رو به رو هستند. هر چند كه مشكل جا با كد 16 بيتي حل شده است اما مسايل ديگري هم­چنان باقي مي‌مانند كه احتياج به برطرف شدن دارند»[8]
    9. نوشتن ك و گ (كـ گـ ك گ گ ك) در اشكال مختلف نيز باعث سردرگمي و عدم جستجوي صحيح مي‌شود.
    10. در اغلب اوقات يك فاصله اضافي معني متفاوتي و يا متضادي را مي‌دهد (مثل مادر ، ما در).
    11. سه كرسي مختلف براي حرف‌هاي مختلف الفبا باعث مي شود كه در مقايسه با اكثر زبان‌ها تعداد سطرهاي هر صفحه به مراتب بيش‌تر گردد چون برخي حروف روي خط كرسي قرار مي‌گيرند و برخي پائين خط كرسي و برخي بالاي خط كرسي مثل (ا ب م )
    12.از آنجائيكه حروف در نوشتن غالباً به صورت چسبيده و پيوسته نوشته مي‌شوند و اين امر تشخيص حرف به حرف نوشته به وسيله رايانه را، دچار مشكل مي‌كند.
    13. در او. سي. آر. فارسي هم چنين اعداد نيز مشكل ساز هستند چنانچه صفر در فارسي يك نقطه كوچك است كه مي‌تواند رايانه را به اشتباه بياندازد و نيز اعداد 1 و 2 و 3 بسيار شبيه هم هستند و تفاوت‌شان در يك دندانه كوچك است.
    14. تنوع املائي يا تنوع در رسم الخط بعضي از كلمات كه همه شكل‌هاي آن نيز درست است مانند( اتاق و اطاق) و يا (امپراتور و امپراطور). و كلماتي كه فقط يك شكل آنها صحيح مي‌باشد ولي شكل ناصحيح آن نيز زياد استفاده مي‌شود مانند «ذغال و زغال؛ خوشنود و خشنود». البته اين جداي از تنوع در مفهوم كلمات است كه در ديگر زبان‌ها نيز وجود دارد، يعني براي بعضي از مفاهيم ممكن است كلمات متنوعي استفاده بشود. مانند كامپيوتر و رايانه.
    15. بكار بردن همزه درصورت‌هاي مختلف مانند (مساله، مسئله) ‍؛ (مسئول، مسوول)
    16. استفاده از ‹ا› و ‹آ› به جاي يك­ديگر مانند (فرايند و فرآيند).
    17. شكل‌هاي مختلف ضبط نام­هاي بيگانه در فارسي: ورود واژه‌هاي بيگانه معمولا از راه ورود پديده‌هاي فرهنگي نو در عرصه‌هاي مختلف فني ، علمي، اجتماعي، سياسي و هنري و .... و يا از طريق افراد دو زبانه انجام مي‌گيرد كه به قرض‌گيري زبان معروف است و كم و بيش در تمام زبان‌ها وجود دارد. واژه‌هاي بيگانه اغلب براي پر كردن خلاء واژه‌هاي علمي و يا ارتباطي سودمند هستند، اما وجود آن‌ها مسائلي از قبيل چگونگي ضبط آن‌ها در زبان قرض‌گيرنده را به‌ وجود مي‌آورد. براي ضبط واژه‌هاي قرضي به سبب اختلاف فاحش نشانه‌هاي الفباي فارسي با نشانه‌هاي الفباي خارجي مشكلات جدي وجود دارد. از جمله اين كه الفباي فارسي آوانگار نيست و به همين جهت در ضبط دقيق تلفظ واژه‌هاي زبان فارسي نيز ناتوان است و اين ناتواني در ضبط واژه‌هاي بيگانه به مراتب بيش‌تر است و اين كه در مورد برگردان اسامي خارجي به خط فارسي قاعده خاصي وجود ندارد و هر كس بنا بر سليقه و ذوق خود اين كار را انجام مي‌دهد كه در نتيجه يك كلمه واحد به صورت‌هاي مختلف نوشته مي‌شود. براي مثال (اتومبيل و اتوموبيل)؛ (كلسيم، كلسيوم، كالسيوم) و يا اسم Franklin به صورت (فرانكلين، فرانكلن، فرنكلين، فرنكلن) ضبط شده است. خانم صديق بهزادي اين مشكلات را به سه دسته تقسيم كرده است: ” 1- نام‌هايي كه در برگردان آن‌ها هم‌خوان‌ها ايجاد مشكل مي‌كنند. 2 – نام‌هايي كه در برگردان آن‌ها واكه‌هاي ساده مشكلاتي را به‌ وجود مي‌آورند . 3 – و سوم نام‌هايي كه در برگردان آن‌ها مشكل اصلي مربوط به واژه‌هاي مركب است[9].
    18.استفاده يا عدم استفاده از ‹ي› در كلمات مختوم به ‹الف › مانند (موسي و موسا).
    19.استفاده يا عدم استفاده از ‹ء› براي كلمات مختوم به هاي بيان حركت در حالت مضاف مانند (خانه مسكوني و خانهء مسكوني و يا خانه‌ي مسكوني).
    20.استفاده يا عدم استفاده از اعراب براي كلمات.
    21.انواع مختلف جمع براي يك واژه مفرد: به عنوان مثال جمع بستن يك واژه با علايم جمع فارسي وعلايم جمع عربي و نيز جمع بستن بي قاعده (جمع مكسر)، استفاده ازجمع جمع، مانند (معلم، معلمين، معلمان، معلم‌ها).
    22.تنوين‌هاي زبان عربي نيز از جمله دشواري‌هاي رعايت اصل هم‌خواني نوشتاري و گفتاري هستند.
    23.در نگارش ياء وحدت يا نكره در آخر كلماتي كه به هاء مختفي يا غير ملفوظ ختم مي‌شوند سه نوع املاء‌ ديده مي‌شود. (خانه‌اي، خانه‌يي، خانة).
    24.كلمه‌هاي عربي در شكل‌هاي گوناگون در زبان فارسي نوشته مي‌شوند. (مبدا، مبداء)؛ (ابتدا، ابتداء)؛ (نسبتاً، نسبته، نسبتا) و ....
    25.ناتواني خط فارسي در نشان دادن تلفظ واژه‌هاي ايران باستان و ميانه و گويش‌ها و لهجه‌هاي ايراني و واژه‌هاي بيگانه حتي با نشانه‌ها.
    26.وجود دندانه‌هاي متعدد دركلمات خواندن كلمات و به خصوص در او.سي.آر. فارسي ايجاد اشكال مي‌كند مانند كلمات: نشستن و استشهاد.
    27. حروف فارسي غالباً مشابه‌اند و با اندگي غفلت به جاي هم نوشته مي‌شوند و مطلب را به كلي دگرگون مي‌كنند مانند (در، رد، ور).

    ادامه دارد ...
     

     

    براي دريافت مجله الکترونيکي «روزانه» و «خبرنامه» و به جهت عضويت در گروه «مبين» روي لينک زير کليک کنيد

    http://groups.yahoo.com/group/mobin-group/join


    *****

    براي تماس با مدير گروه روي لينک زير کليک کنيد

    Mobin_s2004@yahoo.com


    **توجه: اين گروه فعلا بصورت آزمايشي فعاليت مي نمايد**

     

     

     

     
    د