479

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 479 :: شنبه 17 تیرماه 1385

Mobin_s2004@yahoo.com


آزمون کمکهاي اوليه و امداد

با سلام به همه شما عزيزان
اگر خواننده دائمي روزانه باشيد،  حتما مي دونيد که از حدود 21 روز پيش ستوني با عنوان «کمکهاي اوليه و امداد» در «روزانه» قرار گرفت و به مدت 21 روز مباحثي درباره کمکهاي اولبه و امداد  خدمت شما علاقه مندان به اين مباحث ارائه گرديد که مسئوليت اين ستون  به عده دوست عزيزم «emdadgar_2109» بود.
مطابق اعلام قبلي، علاقه مندان به کمکهاي اوليه و امداد مي توانند از امروز شنبه به مدت سه روز در آزموني از  21 جلسه آموزشي که از حدود يک ماه پيش در اين ستون برگزار شد، شرکت نمايند.
 طی هماهنگی با جمعیت هلال احمر، از بین افرادی که این مباحث را با دقت پیگیری نموده و در آزمونهای این بخش نمره قابل قبول کسب نمایند، نفراتی جهت همکاری با جمعیت هلال احمر انتخاب خواهند شد.
براي دريافت سوالات اينجا را کليک کنيد.
 جهت دریافت پاسخنامه آزمون مشخصات خود را به آدرس زیر بفرستید.
emdadgar_2109@yahoo.com

عدم صدور مجوز ارشاد براي پخش CD طنز جام جهاني!

MoBiN News © Mobin_s2004@yahoo.com

وزارت ارشاد از صدور مجوز پخش برنامه «در راه جام جهاني»، كه توسط گروهي از هنرمندان طنز تلويزيون ساخته شده است، خودداري كرد.
اين مجموعه كه بيشتر بازيگران طنز تلويزيون در مجموعه‌هايي نظير «ساعت خوش»، «پاورچين»، «بدون شرح» و «شب‌هاي برره» در آن حضور دارند، با تهيه‌كنندگي محمد ابوالحسني و نويسندگي و كارگرداني برادران قاسم‌خاني و سيامك انصاري، توليد شده است.
بخشي از اين مجموعه، كه نوشته «جهت بازبيني وزارت ارشاد» بر روي آن حك شده، طي هفته‌هاي اخير به صورت گسترده در تهران توزيع شده است.

براي مشاهده بخشي كوتاهي از اين مجموعه، اينجا كليك را كنيد.
(براي مشاهده فيلم از windows media player 9 و بالاتر استفاده كنيد.)

 

برنامه بازي امروز:

زمان تيمها مکان

تاريخ

بازی
22:30 آلمان : پرتغال اشتوتگارت 17 تير 1385 63

 

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • از کرايه دوچرخه به افراد مجرد جدا معذوريم!
  • حمله ناوگان عثماني به جزيره هرمز!
  • لادن و لاله هم تاريخ شدند
  • معرفي فيلم: کاپوتي
  • دانلود فيلم: Terminator 3: War of the Machines
  • جاسوسي كامپيوتر توسط نرم افزار قدرتمند Golden Eye 4.02
  • Media safe
  • انگشتر پيامبر 
  • زندگينامه گاليله
  • حکایت روزگار
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com



از کرايه دوچرخه به افراد مجرد جدا معذوريم!

 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

وبلاگ ابراهیم میرزاپور
بعد از بیمه کردن دروازه ایران نوبت به بیمه کردن دنیای وب رسیده
پایگاه اطلاع رسانی استاد حسین انصاریان
هر گونه سوال و شبهه در مورد مسائل دینی دارید به این سایت مراجعه کنید
گزارش تصويري از بافت بزرگترين فرش جهان در نيشابور 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

فلسطين همچنان آماج حملات نظاميان اسرائيل

حملات نظاميان رژيم صهيونيستي در حالي عليه ملت فلسطين ادامه دارد كه طي 24 ساعت گذشته 22 فلسطيني شهيد و 40 نفر نيز زخمي شدند.
با شهادت پنج فلسطيني در حمله هوايي پنج شنبه شب رژيم صهيونيستي به بيت لاهيا در نوار غزه شمار قربانيان فلسطيني از صبح ديروز تاكنون به 22 شهيد و 40 زخمي رسيد. نظاميان رژيم صهيونيستي در ادامه حملات به نوار غزه، پنجشنبه شب بيت لاهيا در شمال نوار غزه را آماج حملات خود قرار دادند كه در نتيجه 9 فلسطيني شهيد و 24 نفر ديگر زخمي شدند.
بر اساس گزارشهاي رسيده، دهها خانوار فلسطيني در پي حملات ارتش رژيم صهيونيستي به بيت لاهيا، خانه‌هايشان را ترك كرده‌اند و بخشهايي از اين شهر به شهر ارواح تبديل شده است.
خبرگزاري فرانسه نيز گزارش داد: دو محله از محله هاي شهر بيت لاهيا در اشغال كامل نيروهاي اسرائيلي است.
بالگردهاي رژيم صهيونيستي ظهر پنجشنبه منطقه مسكوني الفراحين در حومه شهر خان يونس را در جنوب غزه موشكباران كردند كه در اين حمله دستكم چهار فلسطيني شهيد و 15 نفر زخمي شدند.
نظاميان صهيونيستي يك فلسطيني را هم در ديرالبلح در جنوب غزه شهيد كردند.
نظاميان اسرائيلي همچنين عصر پنجشنبه با يورش به شهر جنين در كرانه باختري رود اردن هفت فلسطيني را زخمي كردند.
در اين حمله زكريا الزبيدي فرمانده گردانهاي شهداي الاقصي شاخه نظامي جنبش فتح و محمود السعدي فرمانده گردانهاي القدس شاخه نظامي جنبش جهاد اسلامي فلسطين جان سالم بدر بردند.
رژيم صهيونيست به بهانه آزاد كردن يك نظامي گروگان گرفته شده، 10 روز است كه منطقه نوار غزه را آماج حملات خود قرار داده است.
رژيم صهيونيستي همچنين تمام تاسيسات زيربنايي، راه‌ها، پل‌هاي شهر غزه و منزل "اسماعيل هنيه" نخست‌وزير فلسطين را به شدت گلوله‌باران كرد و فرودگاه غزه را به محاصره خود در آورد. نظاميان صهيونيست پنج‌شنبه گذشته به بهانه آزاد كردن اين گروگان نظامي اسرائيلي، 64 تن از مسوولان حماس از جمله هشت تن از وزرا، 26 نفر از نمايندگان مجلس و ديگر مسوولان فلسطيني را در كرانه باختري رودن اردن اسير كردند كه اين اقدام با محكوميت بين المللي مواجه شد.
در پي گروگان گرفته شدن يك نظامي اين رژيم، تل‌آويو انگشت اتهام را به سوي خالد مشعل رئيس دفتر سياسي حماس و سوريه نشانه رفت.
ايهود اولمرت نخست وزير رژيم صهيونيستي در گفتگوي تلفني با كاندوليزا رايس وزير امور خارجه آمريكا مدعي شد: كليد حل بحران در دمشق است زيرا دستورات براي انجام اقدامات تروريستي از آنجا صادر مي شود.
«بنيامين بن اليعازر» وزير امور زيربنايي اسرائيل پيش از اين گفته بود: همه افرادي كه در فعاليتهاي تروريستي دخالت دارند به ويژه خالد مشعل مصون نخواهند ماند.
وي افزود: تل‌آويو قادر است نيمي از وزراي دولت فلسطيني حماس را بربايد.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص نيز، خالد مشعل رئيس دفتر سياسي حماس را به كارشكني بر سر راه تلاش هاي جاري براي آزادي نظامي اسرائيلي گروگان گرفته شده در نوار غزه متهم كرد.
آمريكا نيز دمشق را متهم به حمايت از تروريسم كرده است و سوريه را مسئول وخامت اوضاع خاورميانه مي داند. سوريه اين اتهامات را رد كرده است.
به دنبال اتهام رژيم صهيونيستي عليه سوريه، چهار فروند جنگنده اسرائيلي بامداد چهارشنبه گذشته نيز بر فراز كاخ بشار اسد رئيس جمهور سوريه در شهر ساحلي "لاذقيه" در شمال غرب دمشق به حريم هوايي اين كشور تجاوز كردند كه با آتش نيروهاي پدافند هوايي سوريه مجبور به فرار شدند.
ادعاي دخالت دمشق در گروگانگيري نظامي اسرائيلي در حالي مطرح مي‌شود كه سه گروه فلسطيني از جمله گردانهاي عزالدين قسام شاخه نظامي حماس مسووليت گروگانگيري يك نظامي اسرائيلي در حمله به يك مركزي نظامي اين رژيم را بر عهده گرفتند.
در اين اين اقدام حماس اعلام كرد، سرباز گروگان اسرائيلي را بدون آزادي زنان و كودكان فلسطيني در بند رژيم صهيونيستي رها نمي‌كند و خواستار ازادي تمامي اسراي دربند اين رژيم است كه رژيم صهيونيستي با اين شرط مخالفت كرد.
دستگاه امنيت عمومي اسرائيل و اطلاعات خارجي اين رژيم نيز فهرستي براي ترور رهبران حماس تهيه كرد و اسامي نخست وزير، وزير امور خارجه، وزير داخلي فلسطين و نيز خالد مشعل را در آن گنجانده است.
نيروهاي رژيم صهيونيست عصر پنجشنبه "حسن خريشه" نايب رئيس مجلس قانونگذاري فلسطين را هنگام بازگشت از اردن در گذرگاه النبي ميان اين كشور و فلسطين بازداشت كردند.
در درگيري روز گذشته ميان مبارزان فلسطيني و نيروهاي رژيم صهيونيستي در شمال غزه يك نظامي صهيونيست كشته شد.
گردانهاي ناصر صلاح الدين شاخه نظامي كميته هاي مقاومت مردمي فلسطين مسووليت كشتن يك نظامي اسرائيلي در بيت لاهيا در شمال نوار غزه را به عهده گرفت.
سخنگوي تشكيلات خودگردان فلسطين توقف تجاوزگري هاي ارتش اسرائيل به نوار غزه را خواستار شد.
نبيل ابوردينه روز گذشته در گفتگو با خبرنگاران از اسرائيل خواست براي دستيابي به راه حل بحران كنوني فرصت بيشتري بدهد.
وي افزود: سياست خشونت آميز ارتش اسرائيل نه تنها مشكلي را حل نمي كند بلكه بدتر به آن دامن مي زند، اين سياست سياست مردودي است و نتايج سوئي را براي كل منطقه به دنبال دارد.
اعضاي كابينه امنيتي اسرائيل در نشستي تصميم گرفتند سياست خشونت تدريجي را در نوار غزه دنبال كنند.
جنبش فتح نيز روز گذشته حملات اسرائيل را به مناطق فلسطيني محكوم كرد.
جمال نزال عضو برجسته جنبش فتح حملات چند روز اخير اسرائيل را به نوار غزه محكوم كرد و آن را غير قابل بخشايش دانست.
وي در گفتگو با خبرگزاري شين هوا افزود: به دنبال ربوده شدن سرباز اسرائيلي، تلاش حكومت خودگردان فلسطين بر آن بوده است تا با مذاكره با اسرائيل و دعوت مقامات اين رژيم به صلح و آشتي از بحران در مناطق اشغالي خودداري كند.
وي همچنين گفت اسرائيل خواستار صلح و آشتي نيست.
عضو برجسته فتح از فلسطينيان خواست براي دفاع از مناطق اشغالي در برابر اسرائيل متحد شوند.
اسماعيل هنيه نخست وزير تشكيلات خودگردان فلسطين نيز روز پنج شنبه با تاكيد بر اينكه جنايات رژيم صهيونيستي عليه مردم بي دفاع فلسطين آنها را پايدارتر خواهد كرد از كشورهاي عربي و اسلامي خواست براي حمايت از مردم فلسطين در قبال حملات وحشيانه نظاميان صهيونيستي و توقف يورش ارتش رژيم صهيونيستي به فلسطينيان اقدام فوري به عمل آورد.
هنيه در بيانيه مطبوعاتي اعلام كرد: اقدامات اسرائيل نشان دهنده آن است كه اسرائيل مي خواهد بخشهاي گسترده‌اي از مناطق نوار غزه را مجددا اشغال و زيرساختها را در نوار غزه نابود كند و ملت فلسطين را به طور جمعي مجازات كند و گرسنه نگه دارد.
اسماعيل هنيه در بيانيه خود افزود: علاوه بر اين اسرائيل تلاش مي كند مانع فعاليت دولت فلسطين شود و زندگي مردم فلسطين را مختل كند.
وي افزود: جنايات ضد انساني اسرائيل نشان دهنده شكست و سردرگمي است اما اين جنايات فقط به پايداري بيشتر مردم فلسطين و تشديد وحدت ملي آنها منجر خواهد شد.
هنيه تاكيد كرد: بمباران هوايي، اشغال مجدد سرزمينها، بازداشت وزيران و نمايندگان تهديد به قتل و ترور و محاصره براي منطقه آرامش و ثبات به همراه نخواهد آورد.


 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

کاپوتي
 Capote

Saw 2 (2005) Poster

 
کارگردان: بنت ميلر. ٿيلمنامه: دن ٿاترمن بر اساس کتابي از جرالد کلارک. موسيقي: ميکائيل دانا. مدير ٿيلمبرداري: آدام کيمل. تدوين: کريستوٿر تلٿسن. طراح صحنه: جس گانچر. بازيگران: ٿيليپ سيمور هاٿمن[ترومن کاپوتي]، کاترين کينر[هارپر لي]، کليٿتون کالينز جونيور[پري اسميت]، کريس کوپر[الوين ديوي]، بروس گرين وود[جک دانٿي]، بابا بالابان[ويليام شاون]. ٩٨،١١٠،١١٤،١١٦ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ کانادا، آمريکا. برنده جايزه بهترين بازيگرمرد/هاٿمن از انجمن منتقدان ٿيلم ونکوور، برنده جايزه بهترين ٿيلمنامه و بهترين بازيگر/هاٿمن از مراسم ٿيلمنامه نويسان آمريکا، برنده جايزه بهترين ٿيلم، بهترين بازيگر مرد/هاٿمن، بهترين بازيگر نقش مکمل زن/ کينر از انجمن منتقدان ٿيلم تورنتو، برنده جايزه بهترين بازيگرمرد/هاٿمن از اتحاديه بازيگران آمريکا، برنده جايزه بهترين بازيگرمرد/هاٿمن از انجمن منتقدان ٿيلم نيويورک، برنده جايزه بهترينٿيلم و بازيگرمرد/هاٿمن از انجمن ملي منتقدان سينما، برنده جايزه بهترين بازيگرمرد/هاٿمن، بهترين ٿيلمنامه، بهترين بازيگر نقش مکمل زن/گينر از انجمن منتقدان ٿيلم لس آنجلس، برنده جايزه بهترين ٿيلم، بهترين کارگرداني از جشنواره گاتام، برنده جايزه بهترين بازيگرمرد/هاٿمن از مراسم گولدن گلوب، برنده جايزه بهترين بازيگر/هاٿمن از انجمن منتقدان ٿيلم شيکاگو، برنده جايزه بهترين بازيگرمرد/هاٿمن و بهترين بازيگر نقش مکمل زن/کينر از انجمن منتقدان ٿيلم دالاس ٿورت ورث، برنده جايزه بهترين بازيگرمرد/هاٿمن، بازيگر زن نقش مکمل/کينر، بهترين ٿيلمنامه از انجمن منتقدان ٿيلم بوستون، برنده جايزه بهترين بازيگرمرد/هاٿمن از مراسم باٿتا و برنده اسکار بازيگر نقش اول مرد/هاٿمن و نامزد درياٿت بهترين کارگرداني، بهترين ٿيلم، نقش مکمل زن/کينر، بهترين ٿيلمنامه اقتباسي و ....
سال ١٩٥٩. ترومن کاپوتي، نويسنده محبوب طبقات بالاي جامعه، بعد از خواندن مطلبي کوتاه در روزنامه نيويورک تايمز درباره قتل چهار نٿر از اعضاي يک خانواده کشاورز در کانزاس، سردبير روزنامه را متقاعد مي کند که او را براي تحقيق بيشتر در مورد اين واقعه به کانزاس بٿرستد. کاپوتي به همراه لي هارپر، يکي از نويسندگان مشهور نيويورک تايمز به شهرک هولاکومب کانزاس مي رود. در آنجا با اهالي ، کلانتر شهر و سرانجام با دو متهم به قتل در زندان ملاقات مي کند. آشنايي با قاتلين سبب مي شود که او به جاي نوشتن مقاله اي بلند، تصميم به نوشتن کتابي موشکاٿانه در باره اين ماجرا بگيرد. اما آشنايي او با پري اسميت، متهم اصلي اين واقعه ، و گٿت و گوهاي مکرر سبب ايجاد الٿتي ميان آن دو شده و کار براي کاپوتي هر لحظه سخت و سخت تر مي شود. کاپوتي با گرٿتن وکيل سعي در تخٿيٿ مجازات دو متهم دارد و دادگاه هاي تجديد نظر باعث مي شود تا قضيه تا سه سال مطبوعات و ذهن کاپوتي را به خود مشغول کند. سرانجام حکم اعدام دو متهم تاييد و به دار آويخته مي شوند. اما قبل از اجراي حکم پري در کلاقات با کاپوتي شرح دقيقي از چگونگي و چرايي کشتن چهار مقتول را براي او بازگو مي کند. کاپوتي کتاب را تمام کرده و با استقبال بسيار خوبي مواجه مي شود، اما تا زمان مرگش به دليل تاثير هولناک آشنايي با پري نمي تواند کتاب ديگري بنويسد.

چرا بايد ديد؟
اگر به سينما و ادبيات علاقمند هستيد بدون شک نام کتاب و ٿيلم صبحانه در تيٿاني و خالق آن ترومن کاپوتي برايتان آشناست. کاپوتي متولد ١٩٢٤ نيو اورلئان، با نوشتن کتاب به خونسردي بر اساس ماجراي قتل در هولاکومب کانزاس مشهور به خالق نوول هاي غير داستاني شد که ترکيبي از روش هاي روزنامه نگاري و رمان نويسي بود. کاپوتي که در ٢٥ آگوست ١٩٨٤ بر اثر اٿراط در ميخواري در گذشت، بعد از به خونسردي تا هنگام مرگش ديگر نتوانست رمان ديگري خلق کند، جرالد کلارک که در کتاب خود به چگونگي شکل گيري اين کتاب و زندگي خصوصي کاپوتي پرداخته، از وي چهره اي نه چندان دوست داشتني، دروغگو و ضعيٿ ترسيم کرده که براي خوانندگان و طرٿداران آثار او تکان دهنده است. بنت ميلر نيز که کتاب او را دستمايه اولين ٿيلم بلند خود قرار داده ، در کنار تصوير کردن چگونگي يک اثر ادبي/هنري و درگيري هاي ذهني خالق آن در پي تلطيٿ کردن و حتي گاهي تبرئه ترومن کاپوتي است. در پايان ٿيلم زماني که پري اسميت به دار آويخته مي شود، ترومن دچار ضربه روحي شديدي مي شود، اما گٿتن اين حرٿ از سوي لي هارپر[خالق کشتن مرغ مقلد] که شايد او مي توانست دو قاتل را نجات دهد و اين کار را نکرده ، کمي بي انصاٿي است. بنت ميلر قبل از کاپوتي ٿقط يک ٿيلم مستند درباره تيموتي "اسپيد" لويچ به نام The Cruise در سال ١٩٩٨ ساخته است. کاپوتي که با سرمايه ٧ ميليون دلار و در ٣٦ روز ٿيلمبرداري شده تا اواسط ٿوريه در سينماهاي آمريکا ٢٢ ميليون دلار درآمد کسب کرده است. نقطه قوت ٿيلم در کنار کارگرداني سنجيده آن بازي هاي هاٿمن و کينر است، متاسٿانه کريس کوپر مجال چنداني براي نمايش توانايي هاي خود نياٿته است. کاپوتي نه ٿقط براي عاشقان سينما و ادبيات بلکه براي مخالٿان مجازات اعدام نيز ٿيلمي ديدني است، باشد که اين حرکت هاي انساندوستانه منجر به روزگاري بهتري شود.
 


دانلود فيلم

Terminator 3: War of the Machines

لينکهای دانلود فيلم:
http://rapidshare.de/files/24740851/TERMIN....part1.rar.html
http://rapidshare.de/files/24740878/TERMIN....part2.rar.html
http://rapidshare.de/files/24740867/TERMIN....part3.rar.html
http://rapidshare.de/files/24740887/TERMIN....part4.rar.html
http://rapidshare.de/files/24740903/TERMIN....part5.rar.html
http://rapidshare.de/files/24740917/TERMIN....part6.rar.html
http://rapidshare.de/files/24737543/TERMIN....part7.rar.html

لینکهاي بالا غیر مستقیم می باشند.

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه ایرانیان عزیز خارج کشور !
باطلاع می رساند از این پس روزهای جمعه و ایام تعطیل با همکاري دوست بسیار عزیزم «Benz223@gmail.com» یک فیلم سینمائی ایرانی برای مشاهده و دانلود در این قسمت معرفی خواهد شد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

نادرمشايخي و ساخت قطعه‌اي موسيقي براساس كتاب فيه مافيه مولانا

نادر مشايخي آهنگساز و رهبر اركستر سمفونيك تهران هم اكنون در حال ساخت يك قطعه ي موسيقي براساس كتاب "فيه ما فيه" اثرمولانا جلال الدين بلخي است.
وي گفت: ابتدا قرار بود، اين اثررا در 12 قسمت بنويسم، ولي بعدا قرارشد در سه قسمت باشد وهم اكنون در حال نوشتن بخش سوم وپاياني اين اثر هستم .
وي ادامه داد:اگراين اثردر 12قسمت نوشته مي شد، بيش از پنج ساعت زمان آن طول مي كشيد.
به گفته ي مشايخي او در اين اثر از تلفيقي موسيقي دستگاهي ايراني با موسيقي مدرن ايراني بهره برده است .
به گزارش ايسنا، براي اولين بار ايده ساختن موسيقي اين اثر سي سال قبل، پس از خواندن كتاب در ذهن مشايخي شكل مي‌گيرد، ولي به علت مشغله زياد، از حدود هشت سال قبل شروع به نوشتن قطعه اول كار
مي كند.
كتاب "فيه مافيه" تنها اثري است كه به صورت نثر در دوران زندگي مولانا جلال الدين توسط شاگردانش نوشته شده است. به گفته ي مشايخي ،اين اثر در برنامه‌هاي آينده ي اركستر سمفونيك اجرا مي شود.
به گفته‌ي ميترا مهرآبادى مصحح كتاب "فيه مافيه" مدرس تاريخ دانشگاه فردوسى مشهد «كامل ترين نسخه اى كه از كتاب فيه مافيه مولوى موجود است نسخه دكتر بديع الزمان فروزانفر است كه بسيار اندك و كمياب است. كتاب جديد فيه مافيه مولوى نيز ويرايش تازه اى از همين نسخه است.»
همچنين ترجمه آنه ماري شيمل از كتاب " فيه مافيه" به ‌زبان آلماني، يكي از روشن‌ترين و زيباترين ترجمه‌هايي است كه تاكنون از متون كلاسيك فارسي منتشر شده است. در يادداشت كوتاه آخر كتاب نوشته شده كه ترجمه آلماني كتاب از روي دو نسخه چاپ تهران انجام گرفته كه يكي همان نسخه معروف مرحوم فروزانفر است. پروفسور شيمل تصحيح فروزانفر را بهترين نسخه چاپي "فيه مافيه" دانسته و از آن شادروان بعنوان «محقق خستگي ناپذير آثار مولوي» ياد كرده است.
همچنين به گفته ي دكتر محمدعلى موحد : "فيه مافيه"، مكتوبات و مجالس سه اثر منثور مولوى هستند.
فيه مافيه هم در ژانر به خصوصى از ادبيات و تصوف جاى مى گيرد و شامل يادداشت‌هايى است كه در طول سى سال از سخنان مولانا فراهم آمده است. بخش‌هايى از اين كتاب مربوط به دوران حيات شمس تبريزى و حضور او در قونيه است و در جاهاى ديگر از كتاب از شمس به عنوان شمس متوفى ياد مى كند.
قسمت هايى از آن نيز به تفسير برخى ابيات مثنوى كه يادگارى سال‌هاى واپسين عمر مولانا است، اختصاص دارد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

جاسوسي كامپيوتر توسط نرم افزار قدرتمند Golden Eye 4.02

Golden Eye نرم افزار قدرتمند و مفيدي است براي جاسوسي و زير نظر گرفتن فعاليت هاي سيستم .به وسيله اين نرم افزار ميتوانيد گزارش كاملي از كاركرد سيستم در نبود خود داشته باشيد ! اين نرم افزار مجهر به 8 موتور قدرتمند براي زير نظر گرفتن و جاسوسي كامپيوتر ميباشد . بعضي از قابليت هاي اين نرم افزار بدين شرح است :
جاسوسي صفحه كليد و ضبط كليه كليد هاي فشرده شده با قابليت متمايز سازي يوزر نيم ها و پسورد ها ، ايميل ها ، محتواي چت و ... كه اين محتواي ذخيره شده قابل جستجو نيز ميباشند . بخش Web Spy اين نرم افزار نيز به جمع آوري آدرس هاي صفحات وب مورد بازديد ميپردازد . همچنين اين نرم افزار ليست كليه برنامه هاي اجرا شده به همراه نام عنوان پنجره ها را براي شما ذخيره خواهد كرد همچنين اطلاعات كاملي از نحوه دسترسي به فايل ها و پوشه ها و تاريخ ساخت ، كپي ، ويرايش و ... فايل ها و پوشه ها را نيز ارايه خواهد كرد. اين نرم افزار مجهر به بخش قدرتمندي براي گرفتن عكس از صفحه نمايش ميباشد و ميتوان با تعيين زمان بين عكس ها ، كليه فعاليت هاي كامپيوتر را بصورت تصويري داشته باشيد !!! علاوه بر قابليت هاي فوق اين برنامه به ذخيره سازي زمان روشن شدن و خاموش شدن سيستم ، مدت زمان استفاده از سيستم توسط هر كدام از يوزر هاي ويندوز و ... خواهد پرداخت .
ساير قابليت هاي كليدي :
پشتيباني از سيستم هاي شبكه شده و ارسال گزارش به كامپيوتر مورد نظر به منظور زير نظر گرفتن ساير سيستم ها ، اجرا بصورت مخفيانه بطوري كه هيچ رد پايي از نرم افزار قابل مشاهده نيست ! محافظت از برنامه و تنظيمات خود توسط پسورد و قابليت هاي ديگري كه ميتوانيد در اين صفحه مشاهده نماييد !
دانلود كنيد با حجمي حدود 1.19 مگابايت
Translate To English
شماره سريال:
Name: mani madhukar
Serial: 99D8-7657S11E



 

نرم افزار موبایل

Media safe

برنامه اي جذاب برای پسورد گذاشتن رو اطلاعات موبایل شما

 لینک دانلود برنامه
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
طمع در آن لب شیرین نکردنم اولی
سواد دیده غمدیده​ام به اشک مشوی
ز من چو باد صبا بوی خود دریغ مدار
دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
من گدا هوس سروقامتی دارم
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
سیاه نامه​تر از خود کسی نمی​بینم
به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید
بیار باده و اول به دست حافظ ده

 

به هر درش که بخوانند بی​خبر نرود
ولی چگونه مگس از پی شکر نرود
که نقش خال توام هرگز از نظر نرود
چرا که بی سر زلف توام به سر نرود
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود
که آبروی شریعت بدین قدر نرود
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
وفای عهد من از خاطرت به درنرود
چگونه چون قلمم دود دل به سر نرود
چو باشه در پی هر صید مختصر نرود
به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

pishy_1111@yahoo.com

To ra be jorme negahe zibayat dar zendane galbam mahkom be habse eabad mikonam
Magar inke dar dadgahe eshg dar hozore eashegan aeteraf koni ke dostam dari
Ba khodam ahd bastam bare digar ke tora didam begoyam az to delgiram , Vali baz tora didam va goftam bito mimiram ...
TAGDIM BE HAMEYE EASHEGHA

 

 

parsa_ms_84@yahoo.com

 باد ما را با خود خواهد برد

در شب کوچک من ، افسوس
باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست

گوش کن
وزش ظلمت را می شنوی ؟
من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
من به نومیدی خود معتادم
گوش کن
وزش ظلمت را می شنوی ؟

در شب اکنون چیزی می گذرد
ماه سرخست و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است
ابرها، همچون انبوه عزاداران
لحظهء باریدن را گوئی منتظرند

 

 

maryam_neda_60@yahoo.com

هميشه وقتی تنها و نا اميد و ملول
تنت و روانت از دست اين و آن خسته است .........
هميشه وقتی رخسار اين جهان تاريک است ..........
هميشه وقتی درهای آسمان بسته است .........

*****

گوشه گرمی به نام دل با تو هست که صادقانه تراست
از هر که با تو پيوسته
به دل پناه ببر که آخرين پناه توست
به دل پناه ببر که تو را چنان که تمنای توست دوست می دارد
تا خدا هست كه هميشه هست

*****

دل بدست غم و نااميدي مسپار.
تا خدا هست و نمرده است كه هرگز نمی ميرد
در هيچ شرايطي خود را بيچاره مشمار.
اي آنكه گشاينده هر بند تويي
اين عزت من بس كه خداوند تويی
همیشه وقتی من رو یادت رفت این جمله را با خودت تکرار کن:
کسی که باهاش می خندی از یادت میره
اما کسی که براش گریه میکنی
محاله از یادت بره

 

 

googooli_gaagooli@yahoo.com

kasy ro baraye doosty entekhab kon ke oonghadrs ghalbesh bozorg bashe ke baraye ja shodan too ghalbesh nakhay khodet ro khoochik koni...
vaghty shadi aroom bekhand ta gham bidar nashe vaghty ghamgini aroom gerye kon ta shadi naomid nashe
dar safare zendegi savar shodan bar ghatare khoob va daraje yek chandan mohem nist balke mohem on ast ke dar istgahe khoobi piade shavi.
Nemitavanam baraye vaghty ast ke rahe digary dary amma vaghty hich rahi nadary bayad begi mitavanam

 

 
meri_esteki2000@yahoo.com

سه مطلب

دنياي عجيبي است؛ وقتي مي خواهي گريه كني، شانه اي نداري تا سر بر آن گذاري و غم دلت را زار زار اشك بريزي و وقتي شانه اي براي گريستن داري ديگر اشكي براي ريختن نداري، و نه حتي نيازي به ريختن اشك

*****

قسمتي از وصيت نامه علي دايي: بعد از مردنم مرا در ورزشگاه آزادي به خاک بسپاريد تا هميشه در زمين باشم

*****

توجاده پليس جلو يه ماشينو ميگيره و ميگه چون از صبح اولين كسي هستي كه كمربند ايمني بستي برندهي 100 هزار تومن شدي حالا ميشه بدونم ميخاي باهاش چي كار كني؟ مرد ميگه:ميرم گواهينامه ميگيرم زنش سريع ميگه :جناب سروان اين وقتي اكس ميزنه پرت و پلا زياد ميگه بچشوون از اوون پشت ميگه بابا نگفتم با ماشين دزدي قاچاق نكنيم؟ يه صدا از صندوق عقب مياد :از مرز رد شديم يا نه؟

 

 

cheshmehdel@yahoo.com

salam be tamamiye dostane
age yadeton bashe baziye berezil _ faranse az bazikonane mosalman goftam
jalebe to un bazi zeydan pas dad hanree gol zad baziye ba porteghal hanry penaltiyo
sakht zeydan golo zad

che mikonan in mosalmona

 

 

hiwa20062002@yahoo.com

خيلی دوستت دارم عزيزم عسلکم

عاشق نبودی تو من عاشقت بودم
در قبله گاه عشق تو بودی معبودم
آرام و آسوده در خواب خوش بودی
يک لحظه من بی تو هرگز نياسودم
من با نفسهايم نام تو را خواندم
 کاش ای هوس بازم با تو نمی ماندم
من با نفسهايم نام تو را خواندم
کاش ای هوس بازم با تو نمی ماندم
روزی که گفتی من با تو می مانم
روزی که دانستی من به تو می ميرم
روزی که با عشقت بستی به زنجيرم
 بازنده من بودم اين بود تقديرم

باور نمی کردم هرگز جدايی را من آمدم با عشق
اين بی و فايی را اين بی وفايى رار


هيوا از كوردستان عراق

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

بمناسبت سالروز وفات مادر گرامي حضرت ابالفضل (ع)
تقديم به ام البنين (سلام الله عليها)

روزي که علي بن ابيطالب با عقيل مشورت کرد و از آن پير نسب شناس همسري خواست که (ولدتها الفحوله) فرزندانش شير مردان روزگار باشند، هيچ کس حتي عقيل نفهميد که چرا و از چه جهت؟ اما تو را نمي دانم. تا بحال فکر نکرده بودم شايد مي دانستي. پس بگذار بگوئيم نمي دانستي.
تو! فاطمه کلابيه! که به پاکدامني شهره بودي... اما چون تو کم نبودند در آن عصر و او تو را برگزيد. نمي دانم آنروز به او چگونه جواب دادي، اما آنقدر مي دانم که نو عروس خانه حيدر شدي.
و باز مردم دهان ناپاک مدينه سخن آغاز کردند که ديگر حسنين و زينبين روز خوشي نمي بينند! (مگر نه اينست که همين مردم آنها را يتيم کرده بودند با ياري نکردن علي و فاطمه؟؟!) اما آن روز تو با علي شرطي کردي که: مولاي من! ديگر مرا فاطمه مخوانيد که با هر بار بردن نام آن عليا مخدره تن کودکان را لرزان مي بينم! روز اول به خدمت زينب رفتي که طفلي 6 ساله بود و گفتي که به خدمت خانه و شما آمده ام! کدبانوي خانه شمائيد خانمم! و اينگونه زندگي آغاز شد تا آنزمان که خدا به تو و علي فرزندي عطا کرد.
و باز هم شروع کردند که: ديگر تمام شد. فرزند خودش که بيايد ديگر اولاد زهرا از چشم ميافتند اما...
آن روز که برخاستي کودکان و علي بر سر سفره غذا بودند. عباست را آرام در آغوش گرفتي و نزدشان رفتي و ناگهان همه ديدند بجز زمين که بر گرد سر اين کودکان و پدرشان مي چرخد کودک شيرخواره اي و مادرش نيز خود به تنهايي گردشي عظيم آفريده اند که عالميان را انگشت حيرت به دهان گذاشته.
عباس من به فدايتان! آرام آرام ميگفتي و ميگريستي. به فداي تو حسن جان! به فداي تو زينب جان. به فداي تو ام کلثوم و ناگهان ديگر فدايش کردي... به فدايت شود حسين فاطمه. من کنيز اين خانه ام و شمايان اربابان فضل و کمال! کنيززاده را چه به برابري و برادري با شما...
نامت فاطمه بود؛ اما دوست نداشتي فاطمه صدايت کند. نخستين بار که تو را فاطمه خواندند، نشستي و در غم تنهاترين بانوي آسماني، زار گريستي و يادش را در دل زنده نگاه داشتي. خود را با آفتاب عظمت او مقايسه نمودي و گفتي: "مرا فاطمه مخوانيد. فاطمه کوثر رسول است، مادر هستي است. من کنيز اويم، البته اگر اين افتخار نصيبم شود." آري، تو کوثر رسول نبودي؛ اما درس آموخته مکتب او بودي، اما اکنون بقيع، مهماني تازه دارد. رفتي و عاشقانه در جوار مادر علي (ع) و فرزند او امام حسن مجتبي (ع) رخ در خاک دلرباي بقيع کشيدي. غروب غم انگيز تو بانوي فاطمي سرشت را به حق باوران و شيفتگان خاندان رسول اکرم (ص) تسليت مي گوييم.

 

 

sweetanim074@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان ..... 46

..... دانهء گندمم
باران که می زند به پنجره ؛
! جای خالی ات بزرگتر می شود
وقتی مه بر شیشه ها می نشیند
و بوران شبیخون می زند
هنگامی که گنجشک ها
برای بیرون کشیدن ماشینم از دل برف سر می رسند؛
حرارت دستان کوچک تورا
به یاد می آورم
و سیگارهایی را که با هم کشیده ایم
.... نصف تو
.... نصف من
! مثل سرباز های هم سنگر

وقتی باد پرده های اتاق
و جان مرا به بازی می گیرد ؛
خاطرات عشق زمستانی مان را به خاطر می آورم
دست به دامن باران می شوم ؛
تا بر دیاری دیگر ببارد
و برف
..... که بر شهری دور

آرزو می کنم خدا
! زمستان را از تقویم خود پاک کند
نمی دانم چه گونه ؛
..... این فصل هارا بی تو تاب بیاورم
تو می دانی چه گونه دانهء گندم؟


« نزار قبانی »

 

 

behzad_s1361@yahoo.com

علامت مسلم

متن حديث:
قالَ رَسُولُ اللهِ:(ص) يَقُولُ فى خُطْبَتِه: اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ الْعَبْدَ لايُكْتَبُ مِنَ الْمُسْلِمينَ حَتّى يَسْلَمَ النّاسُ مِنْ يَدِه وَ لِسانِه، وَ لا يَنالُ دَرَجَةَ الْمُؤمِنينَ حَتّى يَأمَنَ اَخُوهُ بَوائِقَهُ وَ جارُهُ بَوادِرَهُ، وَ لا يُعَدُّ مِنَ الْمُتّقينَ حَتّى يَدَعَ مالا بَأْسَ بِه حِذاراً عَمّا بِهِ الْبَأْسُ. اِنَّهُ مَنْ خافَ الْبَيات اَدْلَج... .(1)

ترجمه حديث:
پيامبر(ص) در خطبه اش فرمود: اى مردم! بنده از مسلمانان به حساب نمى آيد، تا اين كه مردم از دست و زبانش آسوده باشند، و به درجه مؤمنان نمى رسد مگر اينكه برادر (دينى) او از شرّ و آزارش و همسايه اش از تندى و خشمش در امان باشد; و از متّقين محسوب نمى شود تا اينكه از امور مشتبه براى پرهيز از آلودگى به محرّمات بپرهيزد. كسى كه مى ترسد خواب بماند شبانه حركت مى كند.

شرح حديث:
در اين حديث - در واقع - سه كلمه مسلم، مؤمن و متقى تفسير، و به هريك از دريچه اى خاص توجّه شده است.
پيامبر(ص) فرمود: «انسان، مسلمان نخواهد بود تا اين كه مردم از دست و زبانش ايمن باشند و اگر چنين نباشد، مسلمان نيست; و انسان مؤمن نيست، مگر اين كه برادران مسلمان و همسايگان او از اذيت و آزارش در امان باشند.»
پيامبر(ص) دو مادّه «سلم» و «امن» را در حديث ذكر كرده، چون حقيقت اسلام، تسليم است و سالم گذاردن ديگران هم در مفهوم اسلام مى باشد. از اين رو بايد، مردم از دست و زبان انسان مسلمان آسوده باشند.
مؤمن كسى است كه دوستان و همسايگانش از دست او ايمن باشند و متّقى واقعى كسى است كه شبهات را ترك كند. اگر كسى آلوده شبهات مى شود، متّقى واقعى نيست.
هر فردى كه زبانش چون نيش مار و عقرب است و با زخم زبان، غيبت، تهمت، تحقير، تمسخر، هتك آبرو، فحش و... ديگران را مى گزد، جزء مسلمانان نيست. بسيارى هستند كه شيطان آنان را بدين گونه مى فريبد; كه در سخنان جدّى خويش، زبانشان را حفظ مى كنند، ولى در شوخى ها، آن كارهايى را كه در حالت جدّى نمى توانند بكنند، انجام مى دهند. به عنوان مثال در قالب شوخى، برادر مسلمان خود را تحقير و مسخره مى كنند و به اذيّت و آزار او مى پردازند; بعد هم مى گويند: شوخى كردم و غرضى در كار نبود.
گاهى شوخى ها از كلمات جدّى بدتر است، زيرا در كلام جدّى انسان قيد و بند دارد، امّا در شوخى از هر قيد وبندى رهاست.(2)
اگر در تاريخ دقّت كرده باشيد، در دربار شاهان دلقكهايى بوده اند كه كلمات جدّى را در لباس شوخى و مزاح بيان مى كردند، وجود اين دلقك ها فقط براى سرگرمى سلطان نبوده، بلكه از جمله فلسفه هايش اين بود كه هرگاه اطرافيان شاه نمى توانستند، بعضى مطالب را به طور جدّى به شاه بگويند به اين دلقكها مى گفتند كه آن را در قالب شوخى و مزاح به شاه بگويند و لذا، شوخى دلقك ها از جدّى هم بالاتر بود.
مؤمن در اسلام بسيار محترم است لذا، با مؤمن، شوخى - به معنايى كه گفته شد - هم نمى توان كرد و نمى شود آبروى او را ريخت. پناه بر خدا! اگر كسى به بهانه شوخى، آبروى كسى را بريزد.(3)
اكنون به مسئله ترك شبهات مى پردازيم:
عمل به مكروه جايز و در علم اصول آمده است كه، در همه شبهات موضوعيّه - چه وجوبى و چه تحريمى - اصل برائت جارى مى شود، ولى در عين حال، بسيارى از مواقع، همين شبهات پلى براى محرّمات هستند. از اين رو، انسان نبايد تا آخرين مرز مباح پيش برود، چرا كه آخرين مرز آن، لب پرتگاه حرام است و احتمال دارد انسان هر لحظه بلغزد و در حرام بيفتد.
در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، آمده است: «اَلا وَ اِنَّ حِمَى اللهِ مَحارِمُهُ; آگاه باشيد كه قرقگاه خدا، محارم اوست.»(4) منطقه اى كه ورد به آن ممنوع است و كسى كه به آن نزديك شود، گاهى وسوسه مى شود كه قدمى جلوتر بگذارد و به بهانه «كُلُّ مَشْكُوك جايِزٌ; كُلُّ مَظْنُون جايِز» كارهايى مى كند كه چه بسا، سبب ورود در گناه و حرام مى شود. همه اينها درست است، اما در عين حال به مرز محرّمات نزديك نشويد. اين مرزِ خطر است. البته نمى گويم هر مكروهى را بايد ترك كرد، ولى فرق مى كند در بعضى جاهاست كه بايد مواظب بود. اگر انسان بخواهد از خطر گناه دور بماند، بايد از مشتبهات دورى گزيند.
آخرين جمله اين كه اگر ابهّت گناه شكسته شد و انسان از آن نترسيد، به آسانى آلوده مى شود. بعضى از گناهكاران وقتى حالاتشان را نقل مى كنند، مى گويند: اوّلين بارى كه اين گناه را انجام داديم، بدنمان مى لرزيد، ولى بعداً عادى شد.
خلاصه آنچه انسان را حفظ مى كند، همان ترس از گناه است، اما وقتى ارتكاب گناه عادى شد، به توجيه مى پردازد و هر شبهه اى را حلال مى سازد.(5)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحار، ج 74، ص 177.
2. از جمله گناهانى كه موجب دريده شدن پرده ها مى گردد: ردّ و بدل كردن سخنان بيهوده و شوخى براى خنداندن ديگران است. براى درك بهتر اين مطلب به چند حديث توجه نماييد:
الف- قالَ رَسُولُ الله(ص): «اِنَّ الرَّجُلَ لَيَتَكَلَّمُ بِكَلِمَة فَيَضْحَكُ بِها جُلَساؤُهُ; يَهْوى بِها اَبْعَدَ مِنَ الثُّرَيّا; رسول خدا(ص) فرمود: گاهى انسان سخنى مى گويد تا هم محفلان خود را بخنداند، ولى همان سخن، او را (از نظر هلاكت و بدبختى) به جايى دورتر از ثريّا ساقط مى كند.»
بـ قالَ رَسُولُ الله(ص): «كَثْرَةُ الْمِزاحِ، تَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ; رسول خدا(ص) فرمود: شوخى زياد آبرو را مى برد.»
جـ عَنْ اَبى مُحَمَّد(ص) قالَ: «لاتُمارِ فَيَذْهَبَ بَهاؤُكَ; وَ لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَأُ عَلَيْكَ; امام حسن عسگرى(ع) فرمود: جدال نكن كه شخصيّتت مى رود، و شوخى نكن كه بر تو گستاخ مى شوند.» (كيفر گناه، ص 10)
3. حكم بن ابى العاص (پدر مروان كه فرزندانش بعدها به خلافت رسيدند) از دشمنان سرسخت رسول خدا(ص) بود، و بسيار آن حضرت را مى آزرد، از جمله اذيّتها اين بود كه هرگاه رسول خدا(ص) در كوچه هاى مكّه راه مى رفت پشت سر آن حضرت مى آمد و از روى مسخره، راه رفتن و حركات آن حضرت را تقليد مى كرد و بدين وسيله، دشمنان اسلام را مى خنداند.
سرانجام روزى رسول خدا(ص) روى خود را برگردانيد و همچنان كه وى مشغول تقليد رفتار آن حضرت بود، به او فرمود: «كُنْ كَذلِك; همچنين باش.» از آن پس تا وقتى كه مرگش فرا رسيد بدنش به حال رعشه باقى بود و پيوسته ارتعاش داشت. (كيفر گناه، ص 10)
4. ج 14، ص 232.
5. عواقب و آثار گناه: بعضى از علماى اخلاق براى گناه، آثار و عواقب بسيارى ذكر كرده اند كه در اينجا تنها به ذكر سه اثر بسنده مى كنيم.
1- اثر آن در روح انسان: به اندازه خودش در قلب و جان آدمى اثر مى گذارد. اگر گناه جز تيرگى قلب، ضررى نداشت، همين كافى بود كه انسان از گناه دست بردارد. وقتى ظالم دست خود را بلند مى كند تا سيلى به گوش مظلوم بزند، اوّلين ضررش اين است كه قلب او تيره مى شود.
در احاديث اسلامى آمده: هر گناهى كه انسان مرتكب مى شود نقطه اى سياه در قلبش پيدا مى شود كه در اثر تكرار گناه، اين نقطه هاى سياه بيشتر و بيشتر مى گردد تا اين كه تمام قلب او را مى پوشاند و به قول قرآن مجيد: «... وَ اَحاطَت بِه خَطيئَتُهُ...» (بقره (2)، آيه 81); يعنى، تمام وجود او آلوده به گناه مى گردد كه بازگشت براى او مشكل است. زمانى كه نقاط تاريك كم است، بقيه نقاط روشن بر ضدّ آن نقطه تاريك فعاليت مى كنند تا آن را از بين ببرند، اما وقتى گناه زياد شد، نقاط روشن هم از بين مى روند.
2- اثر گناه در زندگى: انسان مَدَنىُ الطّبع است و اعتماد متقابل، مهمترين سرمايه چنين زندگى هايى است. حال اگر انسان ها دروغى بگويند، اين دروغ اعتماد را از بين مى برد به گونه اى كه، ديگر افراد به يكديگر اعتماد نمى كنند و هركسى مواظب است كه ديگرى سر او كلاه نگذارد. از اين رو با دروغ و ارتكاب گناه كم كم زندگى اجتماعى، به زندگى انفرادى تبديل مى شود و روح تعاون و همكارى از بين مى رود.
3- اثر اُخروى گناه: اگر باور كنيم كه گناه نابود نمى شود و همراه انسان است; مثلا، دروغى كه در چندين سال قبل از انسان صادر شده، هست و حتى در عوالم بعدى قدم به قدم و سايه به سايه به همراه اوست، چنان كه قرآن مجيد مى فرمايد: «يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ...» (نبأ (78)، آيه 40) همه اعمال انسان در مقابلش مجسّم مى شود و آنها را مى بيند; ديگر گناه نمى كند.

 

 

parmida_geo@yahoo.com

نامه ای به خدا

یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نا مه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا
با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود
خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد.دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار
در آن بود دزدیدند.این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم.یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم.تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن. کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرتار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد.نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند.در پایان 96 دلار چمع شد و برای پیرزن فرستادند.همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند.عید به پایان رسیدو چند روزی از این ماجرا گذشت.تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسیدکه روی آن نوشته شده بود:نامه ای به خداهمه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود
خدای عزیزم. چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم.با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده وروز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند

 

 

ebgh_80@yahoo.com

يک مطلب طنز

خداوند ، آدم را آفريده بود . همان شب ، وقتي آدم به اتاق خوابش رفت تا كپه اش را بگذارد ، بر اثر سايش جاييش ! با تشك ، نفسش به شماره افتاد . نمي دانست كه اين حس عجيب و غريب چيست كه يقه اش را گرفته . تا صبح ، چشم روي هم نگذاشت . صبح كله سحر بلند شد و رفت پيش خدا .
آدم : سلام خدا . صبح به خير .
خدا : سلام آدم . از اين ورا ؟
آدم يواشكي در گوش خدا ، آن حس عجيب ديشبي را تعريف كرد .
خدا نگاهي بهش انداخت و متفكرانه گفت : ببين اين مشكل تو راه داره . ولي مطمين باش كه به صلاحت نيست آن راه !
آ‌دم پايش را كرد تو يك كفش كه : مگر من اشرف مخلوقات نيستم ؟ پس بايد براي اين وامونده ( اشاره به جاييش ! ) كاري بكني .
خدا گفت : يادت باشد خودت خواستي .
و خدا براي او ، حوا را آفريد . و به عنوان حسن ختام هم گفت : شايد اين سايشت را حل كند ، ولي مطمين باش كه برايت سايش روحي درست مي كند . حالا خود داني .
آدم ذوق زده شد و حوا را روي كولش انداخت و دويد آن طرف بهشت .
پشت يك بوته ، حوا را زمين گذاشت و خواست دستش را به اندام حوا نزديك كند كه يك باره جيغ حوا به هوا رفت .
حوا : صبر كن . اينجوري كه نيستش ! تو اصلا از فرنچ كيس چيزي شنيدي ؟
آدم مثل گاو او را نگاه كرد .
حوا سري بابت تاسف تكان داد و گفت : اول بايد بري عشق بازي ياد بگيري .
آدم هر چي پول ذخيره كرد بود رو داد تا تافل فرويد گرفت . دوباره رفت پيش حوا . تا اومد لب . حوا رو ببوسه ، حوا شتلق زد توي صورتش .
حوا : اينجوري ؟ تو آدم نمي شي ها ... چرا ولنتاين برام چيزي نگرفتي ؟
آدم گفت : هان ؟؟؟
حوا : ديدي ، حاليت نيست . هر وقت برام يك ماتيز خريدي بيا .
آدم رفت و دو سال كار كرد و از ليزينگ براي حوا يه ماتيز خريد .
وقتي ماتيزو داد به حوا ، تا اومد لب هاي حوا رو بوس كنه ، حوا گفت : اهكي زرنگي ، اينجا آخه جاي اين حرفاست ؟ نمي گي يكي ما رو مي بينه ؟ واقعا كه ... اه اه واه واه .
آدم رفت يك حساب تو بانك مسكن وا كرد و با قرض و قوله يك آلونك خريد و دوباره اومد يش حوا و تا اومد بوس بكنه ، حوا گفت : وايسا ببينم ... چه عجول ... واه واه ... پس مهرم چي ميشه ؟
آدم گفت : مهر چيه ؟
حوا گفت : اينجوري فكر كردي من به تو ماچ مي دم ؟ استفاده ابزاري از من ؟ برو هر وقت هزار و سيصد و شصت و خورده اي سكه داشتي بيا ببينم چي كار مي تونم برات بكنم .
آدم رفت و ده سال ديگه جون كند و اومد .
آدم : بيا اينم هزار و خورده اي سكه .
حوا : ديدي هيچي حاليت نيست ! چرا شمسي حساب كردي ؟ من ميلادي منظورم بود .
آدم : ولي تو گفتي هزار و سيصد و شصت و خورده اي سكه .
حوا : مي خواستم امتحانت كنم . ببينم مي فهمي يا نه . حالا برو بقيشو جور كن تا ببينم چي مي شه .
آدم كه كفرش در اومده بود رفت پيش خدا و شروع كرد به شكايت . خدا لبخندي زد و گفت : تنها يك راه داره كه مشكلت حل شه .
آدم پريد خدا رو ماچ كرد و گفت : هر كاري بگي مي كنم .
خدا گفت : وازكتومي تنها راه دردته .
و آدم از آن روز به بعد ديگر هيچ حوايي را به آنجايش كه سايش پيدا كرده بود حساب نكرد .

نتيجه پزشكي : با وازكتومي ، از وجود فرزند ناخواسته جلوگيري كنيد .
نتيجه اجتماعي : وازكتومي ، سازنده فردايي شاد .
نتيجه غير اخلاقي : وازكتومي نمي كنم . مي رم دوبي !
همين .

 

 

frftfy@yahoo.com

افسانه

دلی دارم که دلداری ندارد
متاع من خریداری ندارد

کسی آگه ز سوز سینه ام نیست
مریض من پرستاری ندارد

نه دلداری، نه دلجویی، نه دلسوز
به کار من کسی کاری ندارد

دلم از درد تنهایی گرفته
مقیم شهر غم یاری ندارد

ز یاد دوستان رفته است نامم
کهن افسانه بازاری ندارد

ز ابر دوستی باران ندیدم
گل پژمرده گلکاری ندارد

ندارم قیدی و ، آزاده حالم
سر درویش دستاری ندارد

زِ هَر بندم رها کردند و گفتند
که این دیوانه آزاری ندارد

بنازم بی نیازی را که جز عشق
کسی بر دوش من باری ندارد

معینی کرمانشاهی

 

 

shadow_1352@yahoo.co

داستان کوتاهی از غرور و تکبر

یک روز گرم شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند به دنبال ان برگهای ضعیف جدا شدند و ارام بر روی زمین افتادند شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد .برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان از افتادن مقاومت می کرد .در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی که می رسید ان را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد .
وقتی باغبان چشمش به ان شاخه افتا د با دیدن تنها برگ ان ا زقطع کردنش صرف نظر کرد بعد از رفتن باغبان مشاجره بین شاخه وبرگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین با ر خودش را تکاند تا این که به ناچاربرگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت .باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به ان شاخه افتاد و بی درنگ با یک ضربه ان را از بیخ کند شاخه بدون انکه مجال اعتراض داشته باشد بر روی زمین افتاد.
ناگها ن صدای برگ جوان را شنید که می گفت:
(( اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود ولی همین خیال واهی پرده ای بود بر چشمان واقع نگرت که فراموش کنی نشانه حیاتتت من بودم ))

 

 

aafagh_m51@yahoo.com

فال نیک

گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟

پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟

تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبِِِِزِِِ سرآغاز سال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سؤال و حوصلۀ قیل و قال کو؟

از قیصر امین پور

 

 

hafez_asadi_tehran@yahoo.com

اسلام و شمشیر (8)


نوشته:
استاد ناصر پورپیرار
pirna44@yahoo.com

 


به راستی که قرآن پاکیزه، قطعی ترین و قانع کننده ترین سند شناخت تاریخ صدر اسلام، در زمان حیات پیامبر گرامی است و از میان آیات آن برداشت از گردش های عمده ی تاریخی و اجتماعی و سیاسی و عقیدتی در سال های نخست دعوت، تا رحلت پیامبر گرامی، به سهولت میسر است. با نهایت افسوس جهان اسلام و روشنفکر و مولف مسلمان، در هیچ زمان، به ویژه در سده های اخیر، قرآن را به عنوان سند تاریخی نکاویده و در این باب رجوع به چند تالیف آشکارا مشکوک و معیوب و مجعول را، حتی بدون بازخوانی انتقادی، بسنده دیده، مشتی عناوین مکتوب ظاهرا کهن، با نام سیره و مغازی پیامبر و نیز تشریح فتوحات خراب کارانه و خون ریزانه ی مسلمین نخستین و انتساب مجموعه ای از برادر کشی و مقام پرستی های متعدد در میان آغاز کنندگان و مجریان مدیریت اسلامی و سران و برگزیدگان این دین سلامت و امنیت را، پس از وفات پیامبر اکرم، بدون انکار و بدون درخواست مستند و مدرک مطمئن، پذیرفته و کم ترین حاصل آن تفرقه های فرقوی موجود و دشمنی لاعلاجی است که موجب پریشانی عظیم کنونی در میان صفوف مسلمین و بروز چنان عداوت بی دلیل و پر خشونتی است، که متعصبین و منحرفین هر فرقه، حتی نماز گزاران فرقه ی دیگر را، در محراب عبادت الهی، پاره پاره می کنند!!!
عجیب است که شیوه و شگرد این تفرقه اندازان میان مسلمین، در تدارک این گونه متون، درست خلاف محققین راستین مسلمان، رجوع به کتاب خدا بوده است و در پس هر ادعای جنگ و خون ریزی و به دنبال عرضه ی هر شکاف و جدایی و تفرقه، چند آیه ای را، که در اغلب موارد، کم ترین ارتباط مضمونی و گفتاری با طرح مسئله ندارد، به عنوان شاهد تاریخی و ایمانی عرضه کرده اند و هیچ صاحب قلم و نظر مسلمان و هیچ اهل خرد و اندیشه را نمی شناسم که با ورود به مفهوم و مضامین و زمان منطقی نزول این آیه ها، بی ارتباطی قرآن با ادعاهای آنان را عرضه کند، چه رسد به این که با ورود مومنانه به کتاب خدا، آیات مغایر و مردود کننده ی این مهملات رخنه کرده در اعتقادات عمومی ما را باطل بشناسد. بررسی کش دار و کشنده ی کنونی در این سلسله یادداشت های «اسلام و شمشیر» می کوشد که به این وظیفه ی وفات یافته، در اندازه ی میسر، زندگی بخشد و از جمله نشان دهد خداوندی که با پیامبر گزیده ی خویش، بی کم ترین اغماض و ارفاقی، مجدانه و معلوم برخورد سازنده می کند، چه گونه ممکن است قرآن را از تبعات و حاصل نخستین کشمکش های میان مومنین و کافران خالی گذارده باشد؟!! و اگر موظف شویم آثار حوادث و نشانه ها و علل رشد و گسترش و یا توقف دعوت پیامبر را از میان آیات الهی بیرون کشیم، آیا باورهای متعصبانه ی کنونی میان فرقه های اسلامی، بر جا می ماند و آیا باز هم مسلمانان با قرینه ی امروز، فرصت های ستیز با دشمن غدار را به جنگ میان خویش بدل می کنند؟!!
باور کردنی نیست که بر این همه تاریخ تراشی برای سده های نخستین حضور تفکر اسلامی و نیز برای این همه تهمت بر قرآن و اتهام بر پیامبر خدا، در زمینه های شخصی و اجتماعی و تاریخی و نظامی و حتی خصوصی و خانوادگی، که در کتاب هایی محصول کنکاش و کار محققین سه سده ی نخستین اسلامی می گویند، و با ادله ی محکم و مقطوع، بطلان تمام آن ها با ارائه ساده ترین ادله، یعنی فقدان امکانات نگارش عمومی، در فرهنگ عربی - اسلامی پیش از قرن چهارم هجری، اثبات شده است، نه تنها ردیه ای ننوشته باشند، بل لجوجانه و هنوز هم، همان مردودات را، به عنوان عناصر فرهنگ اسلامی، در حوزه ها و دانشگاه ها تدریس می کنند، چنان که پس از اعلام رسمی و کارشناسانه ی نیمه کاره بودن مجموعه ابنیه ی تخت جمشید، هنوز هم کتاب های درسی نوآموزان بزرگ و کوچک ما، از دبستان تا عالی ترین مراتب دانشگاهی، از ادعا و عنوان برگزاری باشکوه جشن های نوروز و سده، در آن ویرانه ها و از گمان آتش زدن سنگ های پراکنده ی آن مخروبه ها به دست اسکندر، لبریز است!!! رعب آور است که این همه فرقه ی اسلامی، که سطری از منقولات تاریخی و مذهبی یکدیگر را به جد نمی گیرند و قبول ندارند، در باور دربست و بهره برداری ناشایست از این مجموعه مکتوبات بی هویت و ارزش، که با نام سیره و مغازی و فتوح در زمانی نامعین و با دست مولفینی ناشناس به بازار ریخته اند، ذره ای با یکدیگر مجادله و اختلاف ندارند و هنوز هم سال ها پس از این که بی بهایی کتاب الفهرست و بی اعتباری و فقدان هویت موجودی با نام ابن ندیم اثبات مطلق شده، هنوز هم عالی ترین مراجع حوزوی و دانشگاهی و تحقیقاتی و دائرة المعارفی، از میان ارکان فرهنگی تمام فرق اسلامی، این کتاب را در صدر مراجع خود می نشانند و این مراتب، با وضوح تمام، می گوید که جاعلین این مکتوبات و مهملات فرهنگی تفرقه افکن، همان بنیان گذاران فرق و مبدعین پریشانی و دشمنی میان مسلمین، در مسیر زمان و در حال حاضراند!!!
باری به کار و کنکاش خویش برگردم و آثار برخورد سازنده ی خداوند، با پیامبر خویش در قرآن را، دنبال کنم. می نوشتم که باری تعالی در قرآن مبین، که بایستی برترین سند رجوع ما مسلمین باشد و با تاسف بسیار نیست، پیامبر مکرم را به عنوان مرجع شناخت اسلام به رسمیت نمی شناسد و به او جز مقام ابلاغ را نمی بخشد. اصرار مکرر الهی، در تذکر این مقال، به پیامبر بزرگوار، خود اهمیت این یاد آوری را تایید می کند و از آن که آیات الهی، هم در زمان ظهور و نزول، ظاهرا بدون هیچ فاصله ای، به دوست و دشمن و مشرک و مومن منتقل می شده، پس این گونه گفت و گوی مقام گذارانه میان خداوند و پیامبرش در خفا و به صورت خصوصی مبادله نمی شده و هنگامی که این بخش از بررسی های یادداشت های اسلام و شمشیر تمام شد، بر همه معلوم خواهد شد که خداوند در کار انتشار دین مبارک اسلام، حتی نسبت به پیامبر برگزیده اش کم ترین ارفاق رفیقانه و سرورانه نداشته و بی اعتنا به این مطلب که اخطار و انذارهای مکرر و گاه درشت گویانه و حتی تهدید کننده نسبت به پیامبر گرامی، احتمال سوء استفاده ی دشمنان و کاربرد حربه گونه از این تذکرات را ممکن می کند، با صریح ترین بیان، هر نادرستی و لغزش کوچک و بزرگی را در شیوه های بیان و رفتار پیامبر بی کم و کاست و آشکار در معرض قضاوت عمومی قرار می دهد و اگر سر دم داران کنونی مسلمین، اندکی استعداد آموزش از قرآن را داشته باشند، آن گاه این چرخه ی دوست بازی متعفن کنونی از حرکت می ماند و محیط های مدیریت اسلامی اندکی بوی تفکرات الهی و قرآنی را به خود می گیرد.
می خواهم از این فرصت پیش آمده سود برم و در پاسخ مهمل نویسانی از قماش شجاع الدین شفا و پیروان مطلقا بی سواد او، که در همه جا پراکنده اند و گاه اصلی ترین اهرم فرهنگی این جمهوری را به دست دارند و رد پای پلیدشان را در صحنه ی امورات فرهنگی کشور، در حساس ترین محیط های آموزشی و تبلیغاتی شاهدیم و دیدیم که چه گونه در تعطیلات نوروزی با نمایش متعفنی از تختگاه تخت جمشید، در شبکه ی اصلی و عمومی تلویزیون جمهوری اسلامی، لااقل دو صد دروغ تاریخی نوظهور بر هزاران دروغ یهود ساخته ی پیشین افزودند و به خورد امت و عوام دادند، همین صراحت قرآن در خطاب به مقام عالی پیامبرش را، دلیل بگیرم و بپرسم که اگر قرآن را دست نوشته ی شخصی پیامبر می انگارند و کثیف تر از این پندار، آن را تالیفی مرکب از تلقینات شخصیت موهومی به نام سلمان فارسی تبلیغ می کنند، پس چه گونه این همه پرخاش به خویش را، در آن تالیف، از سوی پیامبر اکرم توضیح می دهند؟!!!
پس به قرآن قویم باز گردم و این بار، گرچه بسیار طویل می شود، اما قرینه هایی از اعمال و اعلام محدوده ی عمل و تعیین حدود و حوزه ی پیامبر را از سوی خداوند در آیه های آسمانی قرآن آشکار کنم، که برای پرهیز از تطویل، فقط ترجمه ی به اختصار و نشانی های قرآنی آن را بیان خواهم کرد:
«ای پیامبر، آن چه را خداوند بر تو نازل می کند، ابلاغ کن و اگر تعلل کنی، وظیفه ی رسالت را انجام نداده ای. بدان که خداوند تو را از آسیب مردم حفظ خواهد کرد. (مائده، ۶۷)
رسول جز ابلاغ کننده ی پیام الهی نیست و خداوند از آشکار و پنهان با خبر است. (مائده، ۹۹).
مباد که برخی از آیات وحی شده را متروک گذاری و ابلاغ نکنی. (هود، ۱۲).
بر تو ابلاغ و بر ما رسیدگی به حساب هاست. (رعد، ۴۰).
پس آشکار کن اوامر ما را و از مشرکین دور شو. (حجر، ۹۴).
اگر گوش شنوا نبود، مسئولیت تو فقط ابلاغ آیات است. (نحل، ۸۲).
بگو من فقط وحی را منتقل می کنم که خدای شما یگانه است. (انبیاء۷ ۱۰۸).
به مردم بگو که تو فقط هشدار دهنده ای از سوی خداوندی. (حج، ۴۹).
مردم را به راه پروردگار بخوان. (حج، ۶۷).
و بر رسول وظیفه ای جز ابلاغ آشکار نیست. (نور، ۵۴).
و ما تو را جز برای دادن هشدار و بشارت نفرستاده ایم. (فرقان، ۵۶).
به راه یافته و گم راه بگو که من فقط توجه دهنده ام. (نمل، ۹۲).
بر عهده ی پیامبر جز ابلاغ آشکار نیست. (عنکبوت، ۱۸).
بگو من معجزه ای ندارم و جز هشدار دهنده ای آشکار نیستم. (عنکبوت، ۵۰).
ای پیامبر تو را فرستادیم تا گواه و مژده بخش و هشدار دهنده باشی. (احزاب، ۴۵).
و تو را جز مژده و هشدار دهنده ای بر تمام مردم مامور نکردیم. (سبأ، ۴۸).
تو جز هشدار دهنده ای بر حق نیستی. (فاطر، ۲۳ و ۲۴).
هشدار تو کسی را جذب می کند که خدا ترس باشد. (یس، ۱۱).
بگو من فقط هشدار دهنده ام. (ص، ۶۵)
به من وحی می شود تا آشکارا به شما هشدار دهم و از بارگاه الهی بی اطلاعم. (ص، ۶۹ و۷۰).
تو مسئول چیزی جز ابلاغ نیستی. (شوری، ۴۸).
از پیامبری که فقط مامور ابلاغ آشکار است، اطاعت کنید. (تغابن، ۱۲).
دانایی و آگاهی از خداوند است و من فقط مامور هشدار دادن آشکارم. (ملک، ۳۶).
بگو من رسولی مامور ابلاغم و جز خدا پناهی ندارم. (جن، ۲۴).
به حقیقت که درک علت این همه تاکید صریح دشوار است و اگر می خواستم از آیاتی که به اشاره نیز محدوده ی عمل پیامبر را تصریح و تاکید و تعیین می کند، نمونه هایی بیاورم، به شماره بسیار افزون می شد. جای تعجب است که بیش تر، بل تمام این تذکر و تاکید، در سوره های مکی آمده است و اگر در نمونه های بالا یکی دو سوره ی مدنی نیز، چون مائده و رعد بیابید، با یقین کامل اعلام می کنم که اثبات مطمئن و متقن مکی بودن این سوره ها و به خصوص سوره ی بلند مائده نیز، دشوار نیست، که در جای خود به آن خواهم پرداخت.
منظور از تحقیق در آیاتی که آشکارا درس نامه ای الهی است برای اصلاح و ترفیع خلق و خو و ظرائف رفتاری و گفتاری و دمیدن یقین و پرهیز از لغزش و حتی تنظیم امورات معمول زندگی رسول الله، تبیین این مطلب است که راز رسوخ قرآن عظیم در قلوب این همه مردم دور از هم، که حامل فرهنگ هایی نه چندان همطراز بودند و سرّ شادابی و سرزندگی همیشگی این متن متین و فاخر در این است که کتاب خدا امانت و درس نامه ی سلیم و سترگی است تا نه فقط رسول او، بل تمامی گردانندگان معمول امورات مدیریتی دنیا، از مسلم و غیر آن، بدانند که تطهیر بی دلیل و سرپوش گذاری پنهان کارانه بر ندانم کاری و عیوب کارگزاران و نمایندگان و استاندران، تا کجا نه تنها خلاف آموزه های قرآنی است، بل تا چه حد بر سلامت روابط میان حاکم و تابع اثر می گذارد و اگر قرآن در جزییات هم، نظارت الهی در روابط با برگزیده ترین رسول پروردگار را، به صدای بلند آیات بر همگان می خواند، پس هر صاحب مقامی که در پستو با همکاران خویش می نشیند و از آوار نا به سامانی ها و ندانم کاری ها می گوید، اما خلاف الگوی بزرگ قرآن، در سخنان علنی و خطاب های رسمی با مردم، می کوشد تا ناشایست ترین عوامل خویش را به خصالی بیاراید که در خمیره ی آن ها نیست، پس راه او از راه خدا جداست و جزایی خواهد برد که قرآن عظیم به ظالمین و طغیان کنندگان و ضالین وعده داده است:
«به همراه کسانی که تابع تو شده اند، چنان که امر کرده ام ثابت قدمی کنید، سرکش مباشید و بدانید که خداوند ناظر بر اعمال شماست. به ستم کاران مایل نشوید و به آتش نروید، مقامی را برتر از خدا نیانگارید، که بی یاور می مانید، در آغاز و انجام روز و زمانی از شب را نماز بگزارید که اعمال نیک بدی ها را خواهد سترد». (هود، ۱۱۲- ۱۱۴)
این خطاب صریح و بدون سفارش خداوند به پیامبر، گروندگان و ایمان آورندگان نخستین به آیات الهی است. ذره ای ملاحظه کاری نوپایی مومنین در آن نمی بینیم، از تذکرات نه چندان با زبان خوش سرشار است، به توبیخ می ماند و این نه توبیخی در خفا، که قرار گرفته در مسیر چشم و گوش و قضاوت دوست و دشمن است و اگر آیات بسیاری را بیاورم که خداوند، لاینقطع و حتی در مدینه، پیامبر را به دل داری و امید به آینده مستقیم نگه می دارد، آن گاه معلوم می شود که ایمان بی انتظار به اسلام و قبول جان فشانی تمام در راه آن، که از پس نزول کامل قرآن، تا روزگار ما، این همه جان باز و سرسپرده، که بدون واهمه و رعایت خان و خانه و ایل و تبار و ضیاع و عقار، جان و مال خود در ستیز با دشمن مشرک و غدار و حریص به آسانی نثار می کنند، جز پرتوی از تسلیم به آیات کامل قرآن شمرده نمی شود و صریح حرف خود را بیاورم که پیامبر خدا هم تا رسیدن به مقامی که خدا و فرشتگان و بندگان به پیشگاه او صلوات بفرستند راه درازی پیموده و آیه به ایه تربیت و تکمیل شده است، پس به کتاب خدا پشت نگیریم، قدر قرآن کامل و شامل را بدانیم، راه نما قرار دهیم و برداشت از آن را به غرض دنیا نیالاییم.  (ادامه دارد)

 

 

مشکان
hra62302@yahoo.com

شنبه: خواندني ها

حرف های خودمونی

 با نام و یاد یگانه عادل مهربان آغاز میکنم و امید که او از اعمال ما راضی باشد تا در درگاهش شرمنده نباشیم!
سلام
بازم من بی مقدمه شروع میکنم
نمی دونم گاهی چه حسیه که به انسان میگه که این کارو انجام بده یا نه فلان کارو انجام نده برای من خیلی ناراحت کننده است می دونید چرا آخه گاهی مثل خواب مبمونه مثل اینکه شما خوابی می بینید برای شما معنا و مفهومی داره ولی اگه برای دیگران تعریف کنید ممکنه بهتون بخندن و یا مسخره کنن من تو بیداری این حالت بهم دست داده یعنی گاهی یه احساساتی دارم که برای خودم بیانشون خیلی عاقلانه است ولی شاید اگر با کسی در میون بزارم فکر کنه من دیوونه شدم و یا اصلا حرفم رو قبول نکنه حالا موندم شاید بیشتر دارم تو رویا سیر میکنم و یا گاهی با خودم حرف میزتم و بقول بچه ها بلند فکر میکنم...
عجب دنیایی داریم ما آدما
من همیشه دوست دارم تو دنیای کودکی باشم و یا یه دنیایی غیر از دنیای بزرگترها تا جایی هم بهش رسیدم واسه خودم هستم گاهی تصمیمهایی میگیرم که واسه خودم خیلی دارای اهمییت هستند ولی خیلی ها نمی فهمن همیشه خواستم خودم چیزی رو تحلیل کنم واسه همین زیاد دنبال حرف کسی رو نمی گیرم و در آخر به این نتیجه میرسم که فرشته حواست رو جمع کن هر کسی حق داره مثل تو واسه خودش تصمیم بگیره و تو حق این رو نداری کسی رو مجبور به کاری کنی شاید اون دوست نداشته باشه و اینکه زمانی رو اختصاص بده به خودت و هر لحظه با کسی حرف میزنی بدون شاید او هم اون لحظه رو به خودش اختصاص داده و بهش احترام بگذار اگر چیزی میخوای از خودت بخواه و خودت هم از خدا بخواد مطمئن باش اون اونجا نشسته هوات رو داره و ناظر بر اعمال تو هست و اینکه برای درخواستت اصرار نکن اگه صلاح باشه بهت میده و تو نباید غیر از اون از کسی بترسی که این کارو کردم و یا فلان کارو کردم کسی اینطور یا اونطور فکر نکنه بسپار به خودش مطمئن باش اگه در تو توانایی انجام کاری رو نمی دید هیچ وقت فکرش رو تو ذهنت تداعی نمیکرد و این رو بدون که هیچ کس شبیه کسی دیگه نیست و مطمئن باش آدما شاید بتونن شبیه هم باشن ولی نمی تونن مثل هم باشن وگر نه هیچ کاری انجام نمی شدو دنیا روی همین تضاد ها بنا شده.
میدونم تو زمانی از دوران زندگیم به سر میبرم که بسیار گیجم و در دنیایی غوطه ورم که ممکنه خیلی ها رو از دست خودم برنجونم و ناراحتشون کنم و میدونم همین طور هم هست واسه همین سعی میکنم سرم به کار خودم باشه و خیلی مراقب خودم و رفتارم باشم چون آدم جنجالگرایی نبودم!
کسی به من گفت که این حالاتی که درون تو هست خیلی خوبن برای خودم تعجب آور بود چون گفت این حالات یه تحول در انسان ایحاد میکنه که میفهمه چطور دست بذاره رو انتخابش و هدفش روتا نهایت دنبال کنه و در این حین فقط باید از خدا بخواد که کمکش کنه و مواظب باشه که به دیگران آسیبی نرسونه.
خدایا خودت کمکمون کن نمیدونم اوایل فکر میکردم که راه رو اشتباه رفتم ولی حالا میگن اگه از مسیر خارج بشی غاطی میکنی و به اون چیزی که میخوای نمی رسی ولی حالا می فهمم که نه من هنوز راهی رو شروع نکردم و تازه از این جا به بعد باید شروع کنم و راهم رو انتخاب کنم و از خدا میخوام که مسیر درست رو بهم نشون بده و خودش مواظبم باشه که اشتباه نکنم و حداقل دیگه خودم رو سرزنش نکنم که چرا وقتی میخواستم می تونستم اون کارو انجام ندادم و بشینم یه عمر حسرت بخورم
خدایا خودت کمکمون کن
آمین...

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

17 تير
وقتی درباره نقاط ضعفت صحبت می کنی، آنها را تشدید می کنی.
وین دایر

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

17 تیر / 8 جولاي / 12 جمادی الثانی

Mobin_s2004@yahoo.com
17 تیر ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
حمله ناوگان عثماني به جزيره هرمز!

دريا سالار« آلبوكرك » عامل سلطه پرتغال بر چند نقطه خليج فارس و هند

دولت عثماني (تركيه) كه از زمان جنگ چالدران (اوت سال 1514) به دليل داشتن اسلحه آتشين (توپ و تفنگ) و از اين لحاظ برتري نظامي، به حملات زميني خود به قلمرو ايران ادامه مي داد، در سال 1552 (زمان سلطنت شاه طهماسب صفوي) تصميم به حمله به خليج فارس از راه دريا گرفت. بهانه اين حمله دريايي اخراج پرتغالي هاي مسيحي از جزيره ايراني «هرمز» بود!. عثماني در سال 1546 ميلادي يمن را تصرف كرده بود و بر درياي سرخ و تنگه كليدي آن «باب المندب» مسلط شده بود و براي توسعه اين متصرفات، قدرت دريايي پرتغال را در برابر خود مي ديد.
    درياسالار پرتغالي آلفونس آلبوكرك (آلبوكركي) در سال 1506 جزيره «سكوتره Socotra» در جنوب شبه جزيره عربستان و در سال 1507 جزيره هرمز را متصرف شده بود. پرتغالي ها علاوه برهند، در سال 1511 در «مالاكا» مستقر شده بودند و در هرجا كه مستقر مي شدند ميسيونهاي مسيحي هم به تبليغ و ترويج اين دين مي پرداختند.
    حمله دريايي عثماني به جزيره هرمز هشتم، از طريق پاشاي مصر (كارگزار عثماني) در ژوئيه (17 تيرماه) 1552 آغاز شد، ولي با شكست رو به رو گرديد و پيشروي عثماني در جزيرة العرب، به حجاز و يمن محدود ماند.بايد دانست كه پيش از حمله عثماني به هرمز ،سليمان پاشا حكمران عثماني مصر در سال 1538 ميلادي براي بيرون راندن پرتغاليها از منطقه «ديو Diu» در گجرات هند، از طريق دريا به اين منطقه نيرو فرستاده بود كه كاري از پيش نبرده بودند.
    جزيره هرمز و ساير مناطق ايراني متصرفي پرتغاليها در خليج فارس در سال 1621 ميلادي- دوران پادشاهي شاه عباس- آزاد و به قلمرو ميهن بازگشت داده شدند.

 

پيمان سعدآباد

در اين روز در سال 1316 (1937ميلادي) ميان ايران، تركيه، عراق و افغانستان يك پيمان عدم تجاوز امضاء شد كه چون دركاخ سعد آباد (تجريش) امضاء شده بود به پيمان سعد آباد معروف شده است. وزيران امور خارجه افغانستان، تركيه و عراق براي اين منظور به تهران آمده بودند (در آن زمان هنوز پاكستان تاسيس نشده بود كه وارد اين پيمان شود). رسانه هاي آلمان پس از آغاز جنگ جهاني دوم مدعي شدند كه اين پيمان طبق نقشه انگليسيها منعقد شده بود تا رضا شاه در اجراي انديشه «احياء ايران زمين»، با كمك گرفتن از آلمان و سازش با مسكو و آنکارا، در صدد ضميمه كردن افغانستان و شرق رود دجله به ايران بر نيايد. مورخان معاصر در تاليفات خود، نزديك شدن بعدي افغانستان به روسيه را يك نقشه لندن به منظور رهانيدن خود از كابوس وحدت ايران و افغانستان ذكر كرده اند. سياست هاي انگلستان در آسياي جنوبي عامل اصلي تجزيه ايران زمين و جدا شدن تدريجي افغانستان بود.

 

اخطار مسکو به تهران و پاسخ مبهم آن

هشتم ژوئيه 1954( ده ماه پس از براندازي 28 مرداد ) ،دولت مسكو ضمن تسليم يادداشتي به دولت وقت ايران و يادآوري معاهدات في مابين منعقده در دهه 1920 تهران را از پيوستن به اتحاديه هاي نظامي غرب و ترتيبات مشابه كه ماهيت ضد شوروي دارند و مآلا به سود ايران نخواهند بود برحذر داشت . چند روز بعد دولت تهران به اين يادداشت پاسخي مبهم داد و اشاره كرد كه هنوز وارد چنين اتحاديه هايي نشده است و اگر بخواهد بشود اين کار به صورت محرمانه نخواهد بود و چگونگي را اعلام خواهد داشت.

 

لادن و لاله هم تاريخ شدند

هشتم ژوئيه 2003 لادن و لاله دو خواهر دوقلوي ايراني كه از ناحيه سر« به هم چسبيده» به دنيا آمده بودند در يك بيمارستان سنگاپور در سومين روزي كه تحت عمل جراحي قرار داشتند يكي پس از ديگري جان سپردند. نخست لادن (سمت چپ در عكس ) درگذشت و ساعتي بعد هم لاله .
     جدا كردن دوقلوهاي به هم چسبيده كه از سال 1952 آغاز شده است اگر در سنين كودكي باشند در حال حاضر امري دشوار نيست ، ولي لادن و لاله در بيست و نهمين سال عمر خود زير عمل جراحي قرار گرفته بودند كه در اين سن ترميم سلولهاي عصبي همانند سنين كودكي آسان نيست .
    مغز اين دو خواهر در لحظه تولد از هم جدا بود ، اما به سبب زندگي طولاني باجمجمه مشترك، به مرور زمان به هم چسبيده بود.
    دشواري عمل جراحي در اين بود كه سر هاي دوخواهر علاوه بر عصب هاي مشترك داراي يك وريد بزرگ مشترك بودند كه خون را از سر به قلب باز مي گردانيد و دو تا كردن آن از طريق پيوند زدن باعث ادامه خونريزي و مرگ لادن و لاله شد.
    جراحان كشورهاي مختلف از جمله آلمان چنين وضعيتي را قبلا پيش بيني كرده بودند. در جريان عمل ، يك گروه بزرگ كارشناس و جراح حضور داشتند و جراح اصلي از آغاز كار قول موفقيت آميز بودن عمل را نداده بود . ولي دو خواهر از ادامه وضعيتي كه داشتند خسته شده بودند و ريسك را پذيرفته بودند.
    اين رويداد از لحظه انتقال دو خواهر از تهران به سنگاپور به دليل بي سابقه بودن كار ، توجه رسانه ها همه كشورها را به خود جلب كرده بود و پخش آخرين جملات لادن به زبان انگليسي بارها از شبكه هاي تلويزيوني تكرار شده بود و باعث توجه جهانيان به مسئله شده بود و به همين سبب گزارش در گذشت آنان به صورت يك خبر فوق العاده پخش شد و مردم را در گوشه و كنار جهان متاثر ساخت . بسياري هم بر مرگ آنان كه موفق به داشتن استقلال از يكديگر نشدند گريستند و اين رويداد جايگاهي در تاريخ يافت.
    لادن و لاله در فيروز آباد فارس به دنيا آمده بودند ، اما عمدتا در تهران زندگي كرده بودند

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

17/04/58
آتش سوزي مهيب در 7 لوله نفت و گاز آغاجاري به دنبال انفجار خطوط نفت و گاز ماهشهر و آغاجاري ؛ اطلاعيه شركت ملي نفت ايران در اين زمينه .
زخمي شدن 3 پاسدار و 4 نظامي در حمله به پاسگاه مرزي سعيديه از خاك عراق ؛ دستگيري 12 قاچاقچي اسلحه در مرز ايران و عراق .

پرتاب بمب دستساز در كنار پل فلزي خرمشهر و زخمي شدن 3 پاسدار ؛ اطلاعيه دادستان دادسراي انقلاب اسلامي خوزستان درباره مجازات شديد تظاهرات مسلحانه در شهر .
تلگراف روحانيون خرمشهر به آيت الله العظمي مرعشي نجفي و اظهار اطاعت از اوامر ايشان .

معاون اداره بندر خرمشهر طي مصاحبهاي وضعيت اين بندر را تشريح كرد .
سخنگوي حزب دمكرات كردستان عراق خطمشي اين حزب را در قبال دولت بعثي عراق و انقلاب اسلامي ايران تشريح كرد .

گزارش روزنامه انقلاب اسلامي از صدور حكم اعدام براي 7 نفر از علما و وكلاي آيت الله صدر و دستگيري 400 بانوي مبارز و اقدامات امنيتي رژيم عراق در سطوح مختلف جامعه .
تلگراف جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب سنندج ( شاخه پوششي كومهله ) به نخست وزير و اعتراض همراه با تهديد تلويحي در مورد پذيرش استعفاي يونسي استاندار كردستان ؛ حمايت عزالدين حسيني از ابقاي يونسي در مقام خود .

اعلام موضع سازمان مجاهدين خلق ايران در قبال دستگيري تقي شهرام و اعلام اينكه ارتجاع در صدد بياعتبارسازي سازمان با استفاده از وي ميباشد ؛ حمايت جبهه دمكراتيك ملي از خواست مجاهدين خلق مبني بر حضور در دادگاه تقي شهرام .
دعوت بنياد آموزش و تبليغات اسلامي الهادي به راهپيمايي اعتراضآميز عليه تلاش “ عناصر و دوستان ناآگاه يا آگاهان فرصتطلب ” جهت “ انحراف مسير انقلاب ” ؛ واكنش سازمان مجاهدين خلق و محكوميت اين اعلام راهپيمايي و هشدار در مورد وقوع هرگونه حادثهاي عليه سازمان .

گزارش و تحليل جانبدارانه روزنامه مردم ( ارگان حزب توده ايران ) از ماجراي سعادتي و اعلام اينكه هدف محافل دستاندركار دستگيري وي خدشهدار كردن حيثيت سازمان مجاهدين خلق و ايجاد جو ضد شوروي و ضد كمونيستي بوده است .
انتشار خبري مبني بر دستگيري حجت الاسلام محمد منتظري توسط برخي گروهها و سازمانها و برخي مقامات دولت موقت و تكذيب آن از سوي دادستان كل انقلاب اسلامي .

هشدار سپاه پاسداران شيراز در مورد جمعآوري كتابهاي دكتر شريعتي توسط گروههاي ناشناس .
اعلام موجوديت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهسوار و انحلال كميته شهر و آغاز خلع سلاح عمومي در شهر .

افشاگري امام خميني درباره ماهيت عناصر ضد انقلاب در ديدار اقشار مختلف مردم با ايشان و تأكيد بر ضرورت عدم طرح مسائل غير اساسي و پرهيز از ايجاد تفرقه و محكوم كردن آتش زدن خرمنها در كشور توسط ضد انقلاب .
گزارش سفارت آمريكا در تهران به وزارت امور خارجه آن كشور از گفتوگوي مأمور وزارت امور خارجه و رايزن سياسي سفارت با دكتر سحابي وزير مشاور در طرحهاي انقلاب و ميناچي وزير ارشاد ملي درباره قانون اساسي ايران و طرحهاي دولت موقت براي آن .

گزارش مفصل و كاملاً سري كاردار سفارت آمريكا در تهران براي وزير خارجه آن كشور درباره ملاقات كاردار با امير انتظام و گفتوگو از علاقه آمريكا به برقراري رابطه با ايران و راههاي بهبود مناسبات دو كشور ، مشكلات داخلي و خارجي دولت موقت و اختلاف نظر در درون دولت .
ورود تشريفاتي يك رزمناو آمريكايي و يك ناو پاكستاني به آبهاي ابوظبي و اظهارات حاكم امارات متحده عربي مبني بر اينكه آمريكا ممكن است در حمله احتمالي يكي دو كشور عرب را به تصرف خود درآورد اما نميتواند تمام جهان عرب را تسخير كند .

17/04/61
تصميمات جديد فرمانده قرارگاه كربلا در پي توسعه آبگرفتگي در جنوب منطقه عملياتي رمضان: در مرحله اول، مانور قرارگاه نصر حذف ميشود و اجراي مأموريت آفندي اين قرارگاه در مرحله دوم خواهدبود. گزارش فرمانده اطلاعات قرارگاه مركزي كربلا از آخرين وضعيت و اقدامات دشمن در مناطق قرارگاههاي پنجگانه عملياتي (قائم، قدس، فجر، فتح و نصر) در جبهههاي جنوب درباره: نقل و انتقال نيرو و تثبيت و تحكيم و گسترش مواضع جديد پدافندي، ايجاد خاكريز، گسترش ميادين مين، تقويت نيرو و تغييرات در آرايش نيروها به منظور بالا بردن توان دفاعي. ستاد فرماندهي نيروهاي مسلح عراق كليه مرخصيهاي نيروهاي خود در منطقه جنوب را لغو كرد. شوراي فرماندهي عراق ضمن بخشودگي غايبان از خدمت، اعلام كرد براي مشمولاني كه خود را به مراكز مربوطه معرفي نكنند و افرادي كه از خدمت بگريزند، مجازات اعدام در نظر گرفته شده است. وزير دفاع عراق: نيروهاي مسلح عراق جلو حملات ايران را خواهند گرفت. عراق در نامهاي به دبيركل سازمان ملل، بيانيه هفته پيش ايران مبني بر اينكه هنوز بخشهايي از خاك ايران در اشغال عراق است را تكذيب كرد. اظهارات توكلي سخنگوي دولت، نماينده امام در سپاه، فرمانده نيروي زميني ارتش و فرمانده نيروي هوايي ارتش درباره راههاي پيروزي نهايي، تسريع در اجراي عمليات، ربوده شدن ديپلماتهاي ايراني در بيروت و احتمال ورود نيروهاي ايراني به خاك عراق. آقاي توكلي: «دشمن هنوز در خاك ماست، شهرهاي ما گلولهباران ميشوند، ما جنگ را تمام شده نميدانيم و براي به دست آوردن حق خود، در داخل خاك عراق از خود دفاع ميكنيم.» حجتالاسلام محلاتي نماينده امام در سپاه: «عراق بايد غرامت بپردازد و در صورت استنكاف بايد غرامت خود را با ترور بگيريم.» سرهنگ صياد شيرازي فرمانده نيروي زميني ارتش: «هيچ دولت و سازمان بينالمللي درصدد حمايت از حق ما نيست و ما بيشتر از اين نميتوانيم منتظر بمانيم و بايد دشمن را تا انهدام كامل تعقيب كنيم.» سرهنگ معينپور فرمانده نيروي هوايي ارتش: «تنها راه رسيدن به پيروزي نهايي، بسيج كليه نيروها و حمله همه جانبه حداقل در شرق عراق، ميباشد.» فرانسه مدعي شد كه يك ايراني كه ميخواست به جان بنيصدر سوء قصد كند، با مواد منفجره در فرودگاه "اورلي" پاريس دستگير شد. خبرگزاري فرانسه: ايرانيها دو سال پيش نيز ميخواستند شاپور بختيار را به قتل برسانند. پسر اشرف پهلوي، فرمانده پيشين نيروي دريايي ايران نيز سه سال پيش در پاريس توسط ايرانيها به قتل رسيد. خبرگزاري فرانسه از قول محمد غرضي وزير نفت ايران: ما سهميه يك ميليون و دويست هزار بشكه را نخواهيم پذيرفت. تفسير خبرگزاريرويتر، خبرگزاريتانيوگ، روزنامهدانماركي"بيتي"و دفترسياسيسپاه از روند آيندهجنگ، مشكلاتاقتصاديعراق در ادامهجنگ و تأثير پيروزيهاي اخير ايران بر اوضاع منطقه و خصوصاً فلسطين.
17/04/63
شوراي همكاري خليج به منظور اتخاذ استراتژي مشترك نظامي تشكيل جلسه داد.
17/04/64
تشكيل جلسه وزراي امور خارجه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس پيرامون جنگ ايران و عراق و ظهور تروريسم.
17/04/67
سرهنگ قذافي: عراق موافق و آماده پايان جنگ است و مسئله پايان جنگ در دست ايران است.
ورنون والترز نماينده آمريكا در سازمان ملل انهدام هواپيماي ايرباس ايراني مي تواند انگيزه تازه‌اي براي پايان دادن به حكومتها در خليج فارس را فراهم آورده باشد.

مارلين فيتر واتر سخنگوي كاخ سفيد: آمريكا مدت مديدي است كه تمايل به برقراري تماس با ايران دارد. و دو هدف عمده را آمريكا دنبال مي‌كند: 1- پايان دادن به جنگ ميان ايران و عراق 2- ترغيب ايران به محتمل كردن سياستهاي بنيادگرايانه خود.
وزارت خارجه آمريكا: ازسرگيري روابط رسمي با ايران منوط به پايان جنگ تهران با عراق و آزادي گروگانها در لبنان است.

 

 

 درگذشت مرحوم آيت الله زباني امثلي عالم و مجاهد معاصر ايران

[17 تير 1354] - مرحوم آيت الله زباني امثلي عالم و مجاهد معاصر ايران وفات يافت. وي در خانواده اي روحاني و متدين از اهالي قم به دنيا آمد و همانجا بود كه تحصيلات ديني را آغاز كرد. اين عالم مبارز سالهاي متمادي در راه حفظ اسلام و ارزشهاي متعالي آن جانفشاني كرد و براي استمرار حكومت همچون ساير همراهان و ياران جان بركف امام راحل لحظه اي دست از تلاش بر نداشت بطوريكه زندگي سراسر مبارزه و تبعيد وشكنجه خود را وقف اعتلاي اسلام و قرآن نمود.

 

 درگذشت مرحوم حاج ميرزا احمد نجفي زنجاني معروف به معصومي استاد پر آوازه خطوط نسخ و ثلث

[17 تير 1361] - مرحوم حاج ميرزا احمد نجفي زنجاني معروف به معصومي استاد پر آوازه خطوط نسخ و ثلث دار فاني را وداع گفت. اين هنر مند باذوق ايراني در مدرسه مرتضويه نجف تحصيل كرد و بعداز ورود به حوزه علميه اين شهر همزمان با تحصيل علوم ديني تعليم هنر خطاطي و خوشنويسي را به گونه اي جدي دنبال نمود كتاب خصائص زينبيه اولين اثري است كه با خط وي در چايخانه سنتي به چاپ رسيد و مرحوم زنجاني به هنگام كتابت اين اثر سيزده سال داشت از اين استاد برجسته هنر خطاطي حدود يكصد و ده جلد كتاب و پنج نسخه قرآن مجيد و پيش از 250 كتيبه براي مساجد و تكايا و آثار باستاني به يادگار مانده است كتيبه هاي امام رضا (ع) و دانشگاه تهران از معروفترين آثار خوشنويسي و خطاطي استاد نجفي زنجانيب است .

Mobin_s2004@yahoo.com
9 جولاي ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

دنياي هنر

زادروز هنرمند نقاش سوررئاليست مکزيکي

فريدا

فريدا

فريدا کاهلوFrida Kahlo هنرمند نقاش سوررئاليست و اکسپرسيونيست مکزيک ششم ژوئيه سال 1907 به دنيا آمد و 47 سال عمر کرد. او در همان ماه (13 ژوئيه) در سال 1954 در گذشت و آثار فراوان و جويدان از خود برجاي گذارد. فريدا مدتها به بيماري سرطان مبتلا بود ولي اين بيماري تا آخرين ماههاي پايان عمر مانع از کار هنري او نشده بود. فريدا يک چپگرا بود که کوشش داشت در هر شرايطي در تظاهرات و راهپيمايي هاي چپگرايان و کمونيستها شرکت جويد، حتي با ويلچر. فريدا که از 1926 به کار کشيدن تصوير پرداخته بود با يک نقاش ديگر ازدواج کرده بود. وي گفته بود که براي کشيدن تصوير ،قبلا طرح تهيه نمي و پس از نشستن در برابر تابلو سفيد هرچه را که از واقعيات به ذهنش برسد ترسيم مي کند. يکي از تصاوير معروف او، فردي را نشان مي دهد که دستش قطع شده و در حال خونريزي است. فريدا پس از تصادف با اتوبوس و در دوران بستري بودن در بيمارستان هم به کار ترسيم ادامه داد و مناظر راهرو بيمارستان و اطاق بيماران را کشيد و مشکلات را عيان ساخت. دو نمايشگاه موفقيت آميز از کارهاي فريدا در طول حياتش در نيويورک و مکزيکو سيتي ترتيب داده شده بود.

در قلمرو دانش

نخستين گرماسنج

«دانيل فارنهايت» فيزيكدان آلماني مقيم هلند هشتم ژوييه سال 1714 ميزان الحراره جيوه يي را ساخت و عرضه داشت كه به «فارنهايت» معروف شده است.
    در اين ميزان الحراره که در بسياري از کشورها از جمله ايالات متحده امريکا رايج است، درجه 4/98 برابر 37 درجه سانتيگراد معادل حرارت طبيعي بدن انسان است.

Fahrenheit

Fahrenheit

در قلمرو رسانه‌ها

كسب خبر در قرن 21 ـ چه كسي روزنامه مي خواند؟

از نتايج يك بررسي(Survey) كه در سه ماه مارس، آوريل و مه 2004 در 14 كشور بعمل آمده بود چنين بر مي آيد كه مردم دهه اول قرن 21 خبرهاي فوري (سپات نيوز) را از راديو ـ تلويزيونها به دست مي آورند تا روزنامه ها. اين راديوها اينك در سلفون (موبايل)، ساعت مچي و حتي در قلم تعبيه شده اند و بسياري از اين ابزارهاي اطلاع رساني به محض دريافت يك خبر نو، با بوزر فرد را متوجه آن مي سازند. فروش تلويزيونهاي جيبي نيز در حال افزايش است.
     طبق اين بررسي، منبع ديگر؛ موسسات جمع آوري اخبار و نظرات (مقالات) هستند كه آنها را سريعا براي مشتريان خود به «اي ميل» آنان ارسال مي دارند. اين موسسات كه همان دفاتر «بريده جرايد» سابق هستند برحسب تقاضاي مشتريان، اخبار و نظرات را «شخصي» مي كنند و ارسال مي دارند. بنابراين، يك فرد هر آن از همه مطالبي كه در طلب آنهاست و در رسانه هاي سراسر جهان انتشار يافته اند آگاه مي شود.
     در گزارش نتيجه گيري اين «سوروي» چنين آمده است: در شرايط قرن21 ، مشتريان روزنامه ها كساني هستند كه طالب گزارشهاي تحليلي، مقالات، نامه هاي مردم، ميزگرد ها، مصاحبه هاي خياباني، كسب نظر پيرامون يك موضوع، يك طرح و يك اقدام، و گزارشهاي مربوط به جزئيات زندگي و فعاليتهاي جوامع شهري هستند. به اين ترتيب مردم دهه قرن 21 از روزنامه همان را مي خواهند كه پدرانشان از مجله مي خواستند. كاريكاتور چيزي نيست كه بشود آن را از طريق ابزارهاي تازه اطلاع رساني مثلا سلفون و اي ـ ميل به دست آورد و يا خاطرات افراد و تصوير هاي قديمي. كاركنان تحريري روزنامه ها بايد سراغ اين نوع مطالب بروند.

 

گاف سردبير « نيويورك پست »

روزنامه برخلاف راديو ـ تلويزيون از خبرهاي آخرين لحظه 24 ساعت عقب است. برخي سردبيران اجرايي ( روساي تحريريه ) ريسك مي كنند و وقوع احتمالي برخي رويدادها را به صورت امر انجام شده مي نويسند كه اگر درست از آب در نيايد، خودكشي روزنامه خواهد بود و اعتماد مردم از آن سلب خواهد شد.ششم ژوئيه 2004، آخر وقت شب ، سردبير اجرايي روزنامه «نيويورك پست» مرتكب چنين ريسكي شد و بر حسب قرائن ، صفحه اول خود را به عكس جان كري و «گپارد» كه دست يكديگر را مي فشردند داد و تيتر زد كه كري «گپارد» را به عنوان معاون خود در انتخابات دوم نوامبر 2004 رياست جمهوري آمريكا برگزيد و روز بعد ( 7 ژوئيه )، چند ساعت پس از دادن روزنامه به توزيع و اطمينان خوانندگان از معاونت گپارد، راديوـ تلويزيونها خبر دادند كه جان كري «سناتور جان ادواردز» را به عنوان معاون خود برگزيده است. اين گاف سردبير ضربه بزرگي به روزنامه اش زد .

ساير ملل

دينار اسلامي و زبان عربي

اين سكه دينار هشت سال پس از نخستين دينار نقره ، بسال 705 ميلادي از سوي حكومت امويان ضرب و در سراسر سرزمين هاي اسلامي به جريان گذارده شد.

هشتم ژوييه سال 696 ميلادي- دوران خلافت امويان- نخستين سکه دينار اسلامي كه در اندک مدتي پس از آن، پول رايج سراسر جهان اسلام قرار گرفت در عربستان ضرب شد و سال بعد به صورت نقره خالص درآمد. واژه «دينار» لاتين است و روميان واحد پول خود را دينار و يونانيان دراخما (درهم) مي ناميدند.
    در همين روز و همين سال "عربي" ، زبان و خط رسمي همه بلاد اسلامي اعلام گرديد. در ميان كشورهاي اسلامي آن زمان، ايرانيان تنها ملتي بودند كه زبان خود را حفظ کردند. تركيه نيز در دهه 1920 خط عربي را ترك گفت و الفباي لاتين را جايگزين آن ساخت كه به دليل داشتن حروف صدادار (واول) تلفظها در اين كشور يكسان شدند و لهجه هاي محلي كاهش يافتند.

پس از اين كه تصميم گرفته شد الفباي لاتين در تركيه جاي الفباي عربي را بگيرد ، اين كشور تا مدتي تبديل به يك مدرسه عمومي بزرگ شده بود و هركس كه قادر به تدريس الفباي لاتين بود داوطلبانه به اين كار پرداخت . از اين كار كه به صورت يك وظيفه ملي درآمده بود حتي اتاتورك رهبر اين جمهوري مستثني نبود و به همان گونه كه در عكس ديده مي شود سرگرم تدريس الفباي لاتين است. با تغيير الفبا در تركيه ، كلمات به همان گونه كه تلفظ مي شدند نوشته شدند و از تلفظ بعضي از صدا ها هم صرف نظر شد. در ايران هم عده اي پيشنهاد تغيير حروف را دادند كه به مرحله عمل نرسيد.

پس از اين كه تصميم گرفته شد الفباي لاتين در تركيه جاي الفباي عربي را بگيرد ، اين كشور تا مدتي تبديل به يك مدرسه عمومي بزرگ شده بود و هركس كه قادر به تدريس الفباي لاتين بود داوطلبانه به اين كار پرداخت . از اين كار كه به صورت يك وظيفه ملي درآمده بود حتي اتاتورك رهبر اين جمهوري مستثني نبود و به همان گونه كه در عكس ديده مي شود سرگرم تدريس الفباي لاتين است. با تغيير الفبا در تركيه ، كلمات به همان گونه كه تلفظ مي شدند نوشته شدند و از تلفظ بعضي از صدا ها هم صرف نظر شد. در ايران هم عده اي پيشنهاد تغيير حروف را دادند كه به مرحله عمل نرسيد.

 

نخستين داروخانه

نخستين داروخانه عمومي به مفهوم امروز (مغازه) هشتم ژوئيه (روزي چون امروز) در سال 707 ميلادي در شهر بغداد كار خود را آغاز كرد. تأسيس داروخانه در غرب مربوط به قرن هجدهم است. پيش از تأسيس داروخانه، پزشكان - خود دارو به بيمار مي دادند. نخستين دانشكده داروسازي جهان در سال 1821 در فيلادلفيا داير شد. در آمريکا بر اثر فشار کارخانه هاي داروسازي، از سال 1854 قرار شد فروش بسياري از داروها تنها با نسخه دكتر، مجاز باشد و دارو زير نظر دكتر به مصرف برسد و ....

 

آمريكا يك ايالت انگلستان

باقيمانده ساختمان كليسايي كه مهاجران انگليسي 32 سال پس از استقرار در آمريكاي شمالي، بسال 1639 در جيمزتاون براي خود ساختند. مهاجران انگليسي كه در آغاز همگي مرد بودند 14 مه 1607 با ساختن قلعه اي براي محافظت خود در كنار جيمز ريور ، سكونت در آمريكاي شمالي را آغاز كردند . آنان در زمستان 1606 انگلستان را با سه كشتي به مقصد آمريكا ترك كرده بودند.

هشتم ژوئيه 1623، شاه وقت انگلستان مهاجر نشين آمريکاي شمالي را 16 سال پس از استقرار مهاجران، يك ايالت اين كشور خواند و فرمان مربوط صادر شد. انگليسي هايي که در سال 1607 پا به آمريكاي شمالي گذارده و در اينجا مستقر شده بودند در همين سال اين منطقه را به افتخار اليزابت اول، ملكه باكره (Virgin) و بدون شوهر انگلستان «ويرجينيا» نامگذاري كرده بودند.
    مورخان نوشته اند پس از آنكه ارزش محصول توتون (تنباكو) صادراتي ويرجينيا در سال 1618 (11 سال پس از استقرار انگليسي ها) به پنجاه هزار ليره طلا رسيد، جيمز پادشاه وقت انگلستان که نام او بر نخستين آبادي ساخت مهاجران گذارده شده بود و هنوز «جيمزتاون» خوانده مي شود به فكر ضميمه كردن آن منطقه به خاك انگلستان،به عنوان يک ايالت دوردست آن کشور افتاد ولي بهانه در دست نداشت. درگيري خونين بوميان ( اصطلاحا سرخپوستها ) و مهاجرين در سال 1623 اين بهانه را به کينگ جيمز داد و به پارلمان انگلستان اطلاع داد كه قتل سه هزار انگليسي در طول 15 سال به دست سرخپوستان غيرقابل تحمل است و بنابراين ويرجينيا [همه ايالات متحده امروز در آن زمان ويرجينيا خوانده مي شد] را يك ايالت آن کشور اعلام مي كند. امريكا از آن تاريخ تا سال 1776 كه اعلام استقلال كرد متعلق به انگلستان و پايتخت آن شهر ويليامزبرگ بود. از همان زمان تاكنون آمريکا صادر کننده عمده سيگار بوده است.

 

پيروزي روسيه بر سوئد

هشتم ژوئيه در سال 1709، ارتش روسيه به فرماندهي پتر اول (بزرگ) در جنگي، به قدرت نظامي سوئديها كه در منطقه بالتيك و شمال اروپا اقتدار داشتند پايان داد. در اين جنگ يك روزه که در تاريخ به جنگ poltava معروف شده است، ارتش سوئد، 18500 سرباز از دست داد.

 

تقسيم فلسطين از سوي دولت انگلستان

هفتم ژوئيه سال 1937 دولت انگلستان تصميم بر تقسيم سرزمين تحت الحمايه خود، فلسطين،ميان اعراب و يهوديان آن سرزمين گرفت و اين تصميم را پس از تصويب کابينه انگلستان اعلام داشت. طبق اين تصميم، قرار شده بود كه دو سوم فلسطين متعلق به اعراب باشد و يك سوم آن به يهوديان داده شود و شهرهاي قدس (اورشليم)، بيت لحم و ناصره (نازارت) تا مدتي در كنترل انگلستان باقي بماند تا در باره سرنوشت آنها اتخاذ تصميم شود.
     يهوديان از اين تقسيم بندي كه سهم آنان يك سوم بود استقبال نكردند. با اين اقدام انگلستان مسئله اي به وجود آمد که هنوز ادامه دارد و اين مسئله تا کنون منجر به سه جنگ تمام عيار ميان اعراب و اسرائيل شد. نزاع طرفين از دهه 1980 عمدتا ميان فلسطيني ها و اسرائيل است، زيرا اتحاديه عرب و دولتهاي عربي جز سوريه در قبال آن فعاليت و تعصب سابق را ندارند.

 

اخطار خروشچف به آمريكا

هشتم ژوئيه سال 1960 ميلادي خروشچف نخست وزير وقت شوروي به آمريكا اخطار كرد كه اگر در صدد دسيسه جويي و توطئه در كوبا برآيد، ارتش سرخ را به كمك كوبا خواهد فرستاد. طبق اسنادي كه دهها سال بعد علني شد متعاقب اين اخطار ،به ارتش سرخ آموزش داده شده بود كه چگونه از تنگه «برينگ» بگذرد و از طريق آلاسكا و كانادا خود را به ايالات متحده برساند و به چه ترتيب زير دريايي هاي شوروي آمريکا را محاصره كنند و ... .
    كاسترو يك ماه بعد در هفتم اوت 1960 دارايي هاي آمريكاييان در كوبا از جمله پالايشگاه هاي نفت آنان را ملي اعلام كرد.

 

کاريکاتور سياسي ژوئيه 2004 رسانه هاي آمريکا در باره احتمال مداخله نظامي اين کشور در کوبا، پس از عراق

در پي انتشار شايعاتي مبني بر احتمال حمله نظامي آمريکا به کوبا ، اين کاريکاتور سياسي دوم ژوئيه 2004 در برخي روزنامه هاي آمريکايي به چاپ رسيده بود. در قسمت راست کاريکاتور، جورج بوش که کلاه تکزاسي به سر دارد از ديک چني معاون خود که به نظر پاره اي،مغز متفکر اوست و در کنار نقشه مدور کره زمين ايستاده است مي پرسد: عمو ديک، گام بعدي ( پس از افغانستان و عراق ) چيست؟.چني در حالي که انگشت روي نقشه کوبا گذارده مي گويد: خوب، پسرم؛ کوبا، جزيره کمونيستهاي خدا نشناس !.
    سمت چپ کاريکاتور، يک سرباز آمريکايي در عراق در حال خواندن تقدير نامه اي است که دريافت کرده و در آن نوشته شده است: ماموريت( عراق ) به طور موفقيت آميز پايان يافت، تبريک و ....

برخي ديگر از رويدادهاي 8 جولای

  • 1792:   انقلابيون فرانسه به دولت پروس ( آلمان ) كه به آنان اخطار كرده بود نسبت به پادشاه فرانسه فرمانبردار باشند اعلان جنگ دادند .

  • 1833:   طبق معاهده « خونكار اسكله سي » كه در اين روز ميان روسيه و عثماني بسته شد ، سلطان عثماني متعهد شد كه تنگه هاي بسفور و داردانل را به روي كشتي هاي جنگي ساير كشورها ، جز روسيه ببندد . قدرتهاي اروپاي غربي بر ضد اين پيمان بپاخاستند و....

  • 1889:   روزنامه « وال استريت جرنال » كه موضعي محافظه كارانه دارد و از تيراژ ميليوني برخوردار است انتشار خود را در آمريكا آغاز كرد.

  • 1920:   سرزمين افريقايي كنيا كه تحت الحمايه انگلستان بود از اين روز يك مستعمره ( كلني ) انگلستان شد.

  • 1960:   لومومبا نخستين نخست وزير كشور جديد الاستقلال كنگو كه با دسيسه اروپائيان و نافرماني برخي نظاميان اين كشور و اعزام سرباز از بلژيك به كنگو رو به رو شده بود براي حل مسئله به شوراي امنيت سازمان ملل متوسل شد.

  •  

  • 1981:   براي نخسين بار در تاريخ آمريكا يك زن قاضي ديوان عالي اين كشور شد كه سمتي مادام العمر است. وي بانو « ساندرا دي اوكانر Sandra Day O’Connor» است كه قبلا قاضي يك دادگاه پايين تر بود . ديوان عالي آمريكا كه در صدر قوه قضايي اين كشور قرار دارد داراي 9 قاضي است.

  • 1993:   كشورهاي صنعتي هفتگانه اجازه دادند كه روسيه در كنفرانسهاي سران آنها شركت كند.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    12 جمادی الثانی هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

    وفات ام البنين (س) مادر گرامي حضرت ابالفضل (ع)

    13 جمادي الثاني، سالروز وفات حضرت ام البنين عليهاالسلام؛ مادر گرامي حضرت ابوالفضل العباس (ع)، مادر يک علقمه جاودانگي، همسر علي (ع)، بزرگ مرد تاريخ، مادر حماسه هاي عاشورايي عباس (ع) و يادآور حماسه آفريني هاي علمدار کربلا.

    چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، كه اميرالمومنين (ع) از برادرش عقيل، كه به اصل و نسب قبايل آگاه بود، درخواست كرد زني را از دودماني شجاع براي او خواستگاري كند و عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را براي آن حضرت خواستگاري كرد و ازدواج صورت گرفت. اميرالمومنين (ع) از اين بانوي گرامي، صاحب چهار پسر به نامهاي عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.


    عباس (ع) ازبرادران ديگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خويش، حسين (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار كردند. ارادت قلبي ام البنين (س) به خاندان پيامبر (ص) آنقدر بود كه امام حسين (ع) را از فرزندان خود بيشتر دوست مي داشت؛ بطوري كه وقتي به اين بانوي گرامي خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسين (ع) باخبر سازيد و چون خبر شهادت امام حسين (ع) به او داده شد، فرمود رگهاي قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زير اين آسمان كبود است، فداي امام حسين (ع).

     

     درگذشت « اَبوالحسن عليّ بن عَبدُ‌ الصَّمَد شافعي» عالم فقيه و لغت شناس

    [12 جمادي الثاني 643] - «اَبوالحسن عليّ بن عَبدُ‌ الصَّمَد شافعي» عالم فقيه، لغت شناس و مفسّر شهيرقرن7هجري قمري درگذشت. او درسخا قريه اي ازقراي مصر متولد شد ازاين رو به سَخاوي مشهورشد. سخاوي پس ازتحصيل علوم مقدماتي به منظور تكميل محفوظات و يافته هايش به سوريه رفت و دردمشق سكونت كرد. حاصل عمر پربار سخاوي كتابهاي متعددي درتجويد، اصول دين و حديث است كه «جَواهِر، سَفَرُ السَّعاده و شَرحُ المُفَصَل» ازجلمه آنها بشمار مي روند.

     

    ورود اردوي سيد ضياءُ الدّين طباطبايي عامل انگليس به تهران

    [12 جمادي الثاني 1339] -  اردوي سيد ضياءُ الدّين طباطبايي عامل انگليس وارد تهران شد و بعد از مدتي به سربازان رضاخان ميرپنج پيوست. قواي رضاخان هم ازقزوين به طرف تهران حركت كرده بود. سيد ضيا پس ازكودتا درتهران و شهرستانها حكومت نظامي اعلام كرد. درپي اين حوادث بيشتر علما و افراد صاحب نفوذ توقيف يا تبعيد شدند و مجلس شوراي ملي تعطيل شد. درنخستين روزها، دولت كودتا معاهده مودت ايران و روس را امضا كرد و قرارداد1919ايران و انگليس را لغو كرد و نويد اصلاحات اجتماعي فراواني را به مردم داد. اما چندي بعد كابينه كودتا كه به كابينه سياه مشهوربود سقوط كرد و سيد ضياء به بغداد گريخت.

     

     

     

     

    گفتنيهاى تاريخ


    انگشتر پيامبر 

    حضرت رسول (ص ) چون مى خواست ملل غير عرب را به اسلام دعوت كند امر فرمود انگشترى از نقره بسازند و نقش آن خاتم در سه سطر چنين بود. محمد در يك سطر و رسول در يك سطر و الله در يك سطر مجموع آن (محمد رسول الله ) و نامه ها را با آن خاتم مهر مى فرمود و آن را در انگشت داشت تا وفات يافت .
    پس از آن حضرت ، ابوبكر آن را گرفت و در دست داشت تا در گذشت و سپس به عمر رسيد و آن را نگاه داشت تا وفات يافت . آنگاه عثمان آن را گرفت و چند سال در انگشت او بود تا آنكه عثمان دستور داد براى تاءمين آب آشاميدنى مردم مدينه چاهى حفر نمايند و روزى بر لب آن چاه نشسته بود و با آن خاتم بازى مى كرد و در انگشت خود مى گردانيد. ناگاه از انگشتش بيرون آمد و در چاه افتاد.
    مردم به جستجوى آن پرداختند و مقدار زيادى گل از چاه بيرون آوردند ولى آن را نجستند و حتى براى پيدا كردن آن مالى بسيار جايزه معين كرد اما آن انگشتر پيدا نشد و عثمان سخت غمگين شد و مردم آن را به فال بد گرفتند.

    منبع:
    ترجمه تاريخ كامل ابن اثير ج 2 ص 186.
     

     

     

     

     

     

    فارسي شکر است

    amirrousta52@yahoo.co.uk

    كاريكلماتور
    مرحوم پرويز شاپور

    پرنده وقتي اسير مي شود فكرش پرواز مي كند.
     


    قند و نمك

    مرحوم جعفر شهري
    ضرب المثلهاي تهراني
    (به زبان محاوره)

    آدم ِ گشنه مال خدارَم خورده چه رسد به مال بندۀ خدا!
    مشابه: چون سگ ِ درنده گوشت يافت نپرسد كه اين شتر ِ صالح است يا خر ِ دجاّل.
     

     

     

     

     

     

     

    زندگينامه نامداران جهان


    گاليلئو گاليلئي معروف به گاليله   

    تولد : 1564 فلورانس ايتاليا
    فوت 8 ژانويه 1642 فلورانس
    گاليله فيزيكدان و منجم بزرگ را پدر علوم تجربي مي نامند. او با استفاده از ابزار كار و نيز روش مناسب توانست بعضي از قانون هاي طبيعت را با استفاده از آزمايش به دست آورد و باطل بودن نظريات ارسطو را در مورد سقوط اجسام به كمك آزمايش مشخص كند.
    گاليله در 19 سالگي به دانشگاه (( پيز)) راه يافت و علوم پزشكي را تحصيل كرد اما پس از مدتي به رياضيات و فيزيك روي آورد. توجه به پديده هاي طبيعت و يافتن ارتباطي ميان پديده ها از مشخصات ذهني او بود. گفته مي شود روزي كه به كليسا رفته بود متوجه نوسانات منظم چراغهاي كليسا شد. از اين مشاهده اتفاقي به سوي آزمايش علمي درباره آونگ كشانده شد و قانون همزماني نوسانات كم دامنه آونگ را به دست آورد.
    گاليله در زمان استادي دانشگاه پيز ( 1592-1589) درباره سقوط اجسام مطالعه كرد و با آزمايش بر سطح شيبدار كه خود مبتكر آن بود نتيجه گرفت كه اگر فقط نيروي وزن بر اجسام مختلف اثر كند شتاب سقوط براي همه آنها يكسان است و به عبارت ديگر :
    در جايي كه هوا نيست همه اجسام با شتاب يكسان سقوط مي كنند
    او علاوه بر سقوط آزاد حركت پرتابه ها را نيز مورد بررسي قرار داد و نتيجه گرفت كه مسير پرتابه ها سهمي است. در سال 1592 به تدريس در دانشگاه پادوا پرداخت و مدت 18 سال در اين سمت ماند. در 1609 يك دوربين نجومي ساخت ( دوربين گاليله از يك عدسي محدب شيئي و يك عدسي مقعر چشمي تشكيل شده است) و با آن در هفتم ژانويه 1610 قمرهاي سياره مشتري را كشف كرد. كشف قمرهاي مشتري و مشاهده حركت آنها و اظها ر نظر درباره درستي نظر كپرنيك مربوط به حركت زمين و سيارات به دور خورشيد دشمني كليسا را به دنيال داشت.
    گاليله براي اثبات درستي نظريات و مشاهدات خود به سال 1611 به رم رفت تا اعضاي كليسا با حركت سيارات از داخل دوربين دست از دشمني بردارند اما اين عاشقان افكار خويش خود را مجاز به مشاهده آسمان با دوربين ندانستند و سرانجام به سال 1633 گاليله را به پاي ميز محاكمه كشاندند.
    آخرين فعاليت علمي گاليله تاليف كتابي به نام گفتگو درباره دو علم جديد بود كه فعاليتهاي علمي خود را در رشاه فيزيك در آن نوشته است .
     

     

     

     

     

     

     

    معرفي کتاب

    ghazal_sarmast@yahoo.com

    حکایت روزگار

    نویسنده(گرداورنده):فریده گلبو
    ناشر:انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
    تعداد صفحات:481
    قیمت:1900
    مترجم:-
    محدوده سنی:14 سال به بالا
    نوع کتاب:داستانهای فارسی- رمان

    سلام!
    امروز با یک کتاب رمان در خدمتتون هستم.رمانی که شاید کمی با دیگر رمانها متفاوت باشد.این رمان،رمانی گزارش گونه است.نویسنده ی این کتاب سالها به عنوان روزنامه نگار ذوق و پسند مردم را می شناسدو تدریس 20 ساله او را با مسائل جوانان جامعه آشنا کرده است.او اولین کتاب خود را با نام ((جاده کور))در سن 18 سالگی منتشر کرده است.داستان این کتاب داستان روزنامه نویسی است که خواسته یا ناخواسته وارد زندگی خانواده ای می شود که دختر آن خانواده (آمنه) نقش پررنگتری را در حاشیه ایفا می کند.محور داستان روی یکی از پرونده هایی که آمنه به دلایلی آنها را جمع آوری و به کار می گیرد،می چرخد.دختری به نام سیمین که به طور خود خواسته ولی نا آگاهانه به عقد وهمسری پیرمردی خشن،عبوس و یک کلام در می آید. اول زندگی به خاطر امکاناتی که این پیرمرد ثروتند برای او فراهم می کند به خوبی و خوشی می گذرد اما هر چه که سالیان بیشتری طی می شود،رفته رفته سیمین نسبت به مسائل و رفتارهای همسر خود (معروف به آقا)بیشتر و بیشتر حساس و نکته بین میشود که این حالات او را به فکر وا می دارد و در صدد انجام کاری بر می آید که....!
    رمانی جالب و سر تاسر دلهره و هیجان است.
     

     

     

     

     

     

    کمکهای اولیه و امداد
    First Aid and Relief

    motlagh3d@yahoo.com


    آزمون

    مطابق اعلام قبلي علاقه مندان به کمکهاي اوليه و امداد مي توانند از امروز شنبه به مدت سه روز در آزموني از  21 جلسه آموزشي که از حدود يک ماه پيش در اين ستون برگزار شد، شرکت نمايند.
     طی هماهنگی با جمعیت هلال احمر، از بین افرادی که این مباحث را با دقت پیگیری نموده و در آزمونهای این بخش نمره قابل قبول کسب نمایند، نفراتی جهت همکاری با جمعیت هلال احمر انتخاب خواهند شد.
    براي دريافت سوالات اينجا را کليک کنيد.
     جهت دریافت پاسخنامه آزمون مشخصات خود را به آدرس زیر بفرستید .
    emdadgar_2109@yahoo.com
     

     

     

     

     

    راهبرد
    دشمن شناسي (فصل اول: نظامي)

    shahram_38@yahoo.com

    قسمت سيزدهم

    معرفي شخصيت هاي متنفذ و مؤثر نيروهاي مسلح (نظاميان بلند پايه)

     

    عزروايزمن(EZER WEIZMAN )[1]

    سال و محل  تولد : تل آويو، 1924 .

    تحصيلات:

    رشته علوم هوانوردي در انگلستان ، 1964 ؛

    پيوستن به مدرسه ستاد و فرماندهي نيروي انگلستان ، 1951 .

                سوابق نظامي : طي جنگ جهاني در نيروهاي هوايي انگليس (مصرو هند ) به كار مشغول شد . سال هاي 1946 تا 1948 به عضويت " ايتسل " ( سازمان  نظامي ملي يهود ) در آمد و در جنگ 1948 م . در نيروي هوايي سازمان  هاگانا مشغول به كار شد . او نخستين فرمانده اسكادران در نيروي هوايي رژيم اسراييل بود . طي سال هاي 1950 – 1996 به فرماندهي عمليات اين نيرو تعيين شد . در سال هاي 1953 تا 1956 فرمانده هوايي رزمي و از 1956 – 1958 رياست ستاد نيروي هوايي را به عهده گرفت . وي به مدت 8 سال ( 1966 – 1958 ) فرمانده نيروي هوايي شد و در سال هاي 1996 – 1969 رياست بخش عمليات ارتش را به دست گرفت و پس از آن جانشين رئيس ستاد شد . وي در سال 1969 از ارتش كناره گيري كرد .

    اسحاق رابين "Yitzhak Rabin "

                سال و محل تولد : اورشليم (بيت المقدس ) ، 1992 .

                تحصيلات :

                مدرسه كشاورزي " كدوري" ؛

                دوره هاي نظامي درسال 1940 در " پالماخ" ؛

                يك سال تحصيل در دانشكده فرماندهي و ستاد جنگ انگليس .

                سوابق نظامي :

    -        افسر عمليات پالماخ " Palmah" در سال 1948 م .

    -        فرماندهي تيپ هرئيلي در جنگ 1948 و پس از آن افسر عمليات جبهه جنوب .

    -        از سال 1949 به مدت 20 سال فرمانده منطقه شمال ، رئيس شعبه عمليات ، جانشين رئيس ستاد .

    -        رياست ستاد طي سال هاي 1964 تا 1968 م.

    -        رهبري ارتش اسراييل در جنگ 1967 م .

    -        استعفا از ارتش در سال 1968 م.

    -        وزير دفاع در سال هاي 1984 تا 1990 م .

     

    شيمون پرز ( Shimon Peres )

    سال و محل تولد : لهستان ، 1923 .

    تحصيلات:

    مدرسه كشاورزي "بن – شيمن " ؛

    دانشگاه نيويورك ؛ دانشكده مديريت دانشگاه هاروارد.

    سوابق نظامي :

    -        عهده دار خريد سلاح و تجهيزات در ستاد هاگانا در سال هاي 1947 و 1948 .

    -        در سال هاي 53 – 1952 ميلادي معاون مدير كل و پس از آن مدير كل وزارت دفاع گرديد و 7 سال در اين منصب باقي ماند .

    -        طرح ريزي جنگ سينا در سال 1956 م .

    -        در سال هاي 1959 تا 1965 م . جانشين بن گوريون در وزارت دفاع .

    -        وزير دفاع در سال هاي 77 – 1974 م و سال 96 – 1995 .

    سوابق فرهنگي :

    تأليف ده كتاب از جمله : گام بعدي (1965 ) ، ياد داشته هاي انتبه ( 1991 ) ، خاورميانه جديد ، به خاطر آينده اسراييل ، و تأسيس مؤسسه تحقيقات صلح ، با اهداف ارتقا و اجراي طرح هاي اقتصادي منطقه اي .

     

    ايهودباراك( Ehud Barak )

                سال و محل تولد : آبادي يهودي نشين مشمار هاشارون ، 1942 .

                تحصيلات :

                كارشناسي فيزيك و رياضيات از دانشگاه عبري اورشليم ؛

                كارشناسي ارشد در سيستم هاي اقتصاد ؛

                مهندسي از دانشگاه استرانفورد .

                سوابق نظامي : در سال 1959 وارد ارتش گرديد و فرمانده جنگ شش روزه 1967 و جنگ اكتبر 1973 بوده است .

     

    آريل شارون ( Ariel Sharon )

                سال و محل تولد : كفر ملال فلسطين ، 1928 .

                تحصيلات :

                تحصيل در رشته تاريخ و شرق شناسي از دانشگاه عبري اورشليم ؛

                تحصيلات تكميلي در دانشكده حقوق تل آويو .

                سوابق نظامي :

    -        در سال 1948 در اولين جنگ اسراييل با اعراب شركت كرد . وي بعد از جنگ در ارتش ماند و مسؤليت كار اطلاعاتي  و حملات تلافي جويانه به كشور هاي عربي را عهده دار شد .

    -        در سال 1956 در اولين جنگ " سوئز – سينا " شركت داشت . او در پي تخلف از دستور نظامي ، سبب شد بسياري از سربازان اسراييلي جان خود را از دست بدهند .

    -        در سال 1967 به درجه سرتيپ ارتقا يافت .

    -        در ژوئن 1967 ارتش را ترك كرد .

     

    رافائل ايتان ( Rafael Eitan )

    سال و محل تولد : آبادي تل عداشيم ، 1929 .

    تحصيلات :

    رشته تاريخ خاورميانه ؛

    تاريخ شمال آفريقا ، هم چنين تاريخ جنگ ها را در دانشگاه تل آويو و علوم سياسي را در دانشگاه حيفا گذارند .

    سوابق نظامي :

    -        رئيس ستاد ارتش از سال 1973 تا 1978 .

    -        فرمانده لشكر زرهي در جولان در جنگ اكتبر 1973 .

    -        فرمانده منطقه شمالي از سال 1974 تا 1977 .

     

    بنيامين بن – اليعازار ( Benjamin Ben_Eliezer )

    سال و محل تولد : عراق ، 1936 .

    تحصيلات : فارغ التحصيل از مدرسه ستاد و دانشكده امنيت ملي .

    سوابق نظامي :

    -        در 1954 به ارتش پيوست  و در تيپ غولاني شركت كرد .

    -        فرمانده گردان شناسايي در جنگ 1967 م .

    -        جانشين فرمانده تيپ در جبهه جنگ با مصر و از پايه گذاران ارتش جنوب لبنان .

    -        عهده دار بودن مناصب متعدد نظامي در كرانه باختري رود اردن .

    -        وزير دفاع در دولت شارون ( 6 فوريه 2001 تا اواخر 2002 ) .

     

    بنيامين نتانياهو ؛ ( Benjamin Netanyahu )

    سال و محل تولد : فلسطين ، 1949 .

    تحصيلات : داراي دانش نامه دكترا از موسسه تكنولوژي ماساچوست آمريكا در رشته مهندسي شهر سازي و مديريت خدمات .

    سوابق نظامي : نتانياهو با درجه كاپيتاني نيروهاي نظامي را ترك كرد .

     

    مناخيم بگين ( Menachem Begin  )

    سال و محل تولد : برسك لهستان ، 1913 .

    تحصيلات : فارغ التحصيل دانشكده حقوق دانشگاه ورشو در لهستان .

    سوابق نظامي : رهبر سازمان  ملي نظامي ( ايرگون ) در 1943 و از پايه گذاران " جنبش مقاومت يهود " در اكتبر 1945 ، وزير دفاع در سال هاي 1981 – 1980 .

     

    موشه دايان (Moshe Dayan )

                سال و محل تولد : برسك لهستان ، 1913 .

                تحصيلات : فارغ التحصيل دانشكده ورشو .

                سوابق نظامي :

    -        فرماندهي گردان اسراييلي اشغال كننده " لد " و " رمله " در طول جنگ 1948 .

    -        فرمانده نظامي منطقه جنوبي در سال 1950 .

    -        فرمانده عمليات ارتش و رئيس ستاد در 1958 – 1953 .

    -        پيروزي نظامي وي در عمليات حمله اسراييل به صحراي سينا در سال 1956 ، وزير دفاع از 1967 تا 1974 و رئيس ستاد در 1958 – 1953 .

    -        در سال 1958 با درجه ژنرالي از ارتش كناره گيري كرد .

     

    لوي اشكول( Levi Eshkol )

    سال و محل تولد : اوكراين ، 1895 .

    سوابق نظامي :

    -        در سال 1918 به سپاه ويژه يهوديان در ارتش انگليس پيوست .

    -        در اواخر دهه 30 و اوايل دهه 40 عضو رهبري گروه هاگانابود .

    -        معاون بن گوريون در وزارت دفاع ، و مسؤل تداركات جنگ و اداره هزينه هاي آن در سال 1948

     

    پينهاس( بنحاس ) لاون (Pinhas Lavon )

    سال و محل تولد : 1904 در گاليسياي شرقي .

    سوابق نظامي :

    وزير دفاع درسال 1954- 1955 .

     

    ديويد بن گوريون ( Divid Ben –Gurion )، (با نام حقيقي "ديويد گرين ")

    سال و محل تولد : پلونسك لهستان ، 1886 .

    تحصيلات : در سال 1911 براي مطالعه در رشته حقوق به استانبول سفر كرد و با شروع جنگ جهاني اول به فلسطين باز گشت .

    سوابق نظامي :

    -        مشاركت در تأسيس گردان ويژه يهوديان به منظور شركت در جنگ جهاني اول .

    -        عهده دار بودن رهبري جنگ عليه اعراب در سال هاي 1948 و 1956 .

    -        وزير دفاع در سال هاي 54- 1948 ، 1963 – 1955 .

     

    آمنون ليپكين شاهاك (Amnon Lipkin Shahak )

    سال و محل تولد :1944 در تل آويو .

    تحصيلات :

    دانش نامه تاريخ عمومي از دانشگاه تل آويو ؛

    فارغ التحصيل دانشكده جنگ افزارهاي مشترك فرماندهي و ستاد و دانشكده امنيت ملي .

    سوابق نظامي :

    -        در سال 1962 به ارتش پيوست ، در واحد نيروهاي چترباز تا رسيدن به فرماندهي تيپ پيشرفت كرد و سپس به نيروهاي زرهي انتقال يافت .

    -        فرمانده نيروهاي اسراييلي در بيروت و منطقه شوف در ژوئن سال 1982 به هنگام تهاجم اسراييل به جنوب لبنان

    -        فرمانده منطقه نظامي مركزي در سال 1983 .

    -         رئيس اداره اطلاعات  نظامي ستاد كل در فوريه 1986.

    -        گذراندن دوره فرماندهي وستاد در نيروي دريايي آمريكا.

    -        در اول آوريل 1991 پس از ارتقاء به درجه سرلشكري ، به جاي سرلشكر " ايهود باراك " به معاونت ستاد ورئيس اداره ستاد كل ارتش  منصوب گرديد . (رئيس ستاد ارتش از 1998 – 1995)

     

    دان شومورون (Dan shomron )

    سال ومحل تولد :اشدوديعقوب فلسطين ، 1937.

    تحصيلات : فارغ التحصيل دانشكده جنگ افزارهاي مشترك فرماندهي و ستاد و تدريس جغرافيا در دانشكده تل آويو .

     سوابق نظامي :

    -        در سال 1955 به واحد نيروهاي چتر باز ارتش اسراييل ملحق شد .

    -        فرمانده يگان شناسايي تيپ چترباز در صحراي سينا در جنگ 1956 و جنگ 1967 .

    -        فرمانده گردان چترباز در سال هاي 1968 تا 1970 در دره رود اردن و جبهه كانال سوئز .

    -        فرمانده تيپ زرهي در سال 1971 .

    -        در سال 1974 به درجه سرتيپي ارتقا يافت و فرمانده واحد نيروهاي پياده و چتر بازگرديد

    -        فرمانده عمليات حمله به فرودگاه " انتبه " در اوگاندا در سال 1976 .

    -        فرماندهي لشكر زرهي در اوت 1976 .

    -        ارتقا به درجه سرلشكري در فوريه 1978 و فرماندهي منطقه نظامي جنوب .

    -        فرماندهي نيروي زميني در سپتامبر 1983 .

    -        معاون ستاد ارتش و رئيس اداره ستاد در سال 1958 تا 31 مارس 1991 .

     

    حييم بارلو (Haim Bar-lev )

    سال و محل تولد : اتريش ، 1924 .

    تحصيلات :

    فارغ التحصيل از دانشكده كشاورزي " حكفي اسراييل " در سال 1942 ؛

    دانشكده كلمبياي آمريكا در رشته علوم اداري اقتصادي .

    سوابق نظامي :

    -        پيوستن به گروه (تروريستي ) پالماخ .

    -        فرمانده گردان هشتم تيپ " نقب " در سال 1947 .

    -        افسر عملياتي تيپ در ژوئن 1948 .

    -        فرمانده گردان در نهم اكتبر 1948 .

    -        رئيس ستاد منطقه شمال در سال 1952 .

    -        گذراندن دوره ويژه افسران ارشد در انگليس در سال 1956 .

    -        رئيس بخش آموزش ستاد كل در سال 1956 .

    -        فرمانده تيپ 27 زرهي شركت كننده در جنگ 1956 .

    -        رئيس اداره ستاد كل ، اول ژانويه 1964 تا 27 آوريل 1966 .

    -        معاون ستاد از اول ژوئن 1967 تا پايان 1967 .

    -        رئيس ستاد ارتش از اول ژانويه 1968 تا 1972 كه خدمت نظامي وي پايان يافت .

    -        فرمانده جبهه جنوبي 1973 . پس از پايان جنگ با درجه سپهبدي ارتش را ترك كرد .

     

    ايگال يادين ( " Yigael Yadin " ) (با نام حقيقي ايگال سوكينيك ) :

    سال و محل تولد : قدس ، 1917 .

    تحصيلات : باستان شناس و فارغ التحصيل دانشكده عبري بيت المقدس ( فوق ليسانس و دكتراي تاريخ و باستان شناسي ) .

    سوابق نظامي :

    -        پيوستن به هاگانا در دهه 30 در مقام معاون و رياست ستاد هاگانا .

    -        رئيس عمليات سازمان  نظامي هاگانا در طول جنگ 1948 .

    -        رئيس ستاد ارتش اسراييل از 1949 تا سال 1952 ( با درجه سپهبدي ) .


     

    [1] -http://www.noble.se/peace/Iaureats /1994/rabin-bio.html.

    ادامه دارد ...