484

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 484 :: پنجشنبه 22 تیرماه 1385

Mobin_s2004@yahoo.com


زيبا، زشت و زشت تر

چه زيباست ديوانه بودن و عاقلانه عمل کردن و متفاوت بودن و جلب نظر نکردن .
و زشت است همرنگ جماعت شدن و کور شدن .
و زشت است نياز بزرگان و چه زشت تر سيری فرومايگان .

 

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • جدول اميد به زندگي در کشورهاي مختلف
  • معرفي فيلم: کازانووا
  • دانلود فيلم:  American Pie
  • دانلود آلبوم: Nankor (با صدای Muazzez Ersoy)
  • آهنگ جدید حامد هاکان به نام سگ محلی
  • كدگذاري بر روي سيستم عامل, هارد, پوشه ها و فايلها به گونه اي غير قابل دسترسي با  Disk Password Protection 4.8
  • WMA Pluse
  • ازدواج دو پيغمبر!
  • اژدها
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

یه سری والپیپر واقعآ زیبا به حجم ۲۳ مگابایت
(بصورت فایل فشرده)
جدول اميد به زندگي در کشورهاي مختلف
مجسمه آزادي
عکسهاي قديمي از مجسمه آزادي از مراحل ساخت و….. (يک مجموعه عکس واقعا زيبا و تاريخي)

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نصرالله: اسراي اسرائيلي، با زندانيان لبناني مبادله خواهند شد

 دبيركل حزب الله لبنان تاكيد كرد: دو نظامي اسرائيلي به اسارت گرفته شده به دست مبارزان جنبش حزب الله تنها از طريق مذاكرات غير مستقيم و تبادل زندانيان بازگردانده خواهند شد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، سيد حسن نصرالله ديروز در كنفرانسي مطبوعاتي در حومه جنوبي بيروت اظهار داشت: دو سرباز اسير اسرائيلي تنها از راه گفت و گوي غير مستقيم و تبادل اسرا بازگردانده خواهند شد.
وي افزود: حزب الله درصدد تشديد تنش نيست ولي در صورتي كه اسرائيل تصميم به تشديد تنش بگيرد، آماده رويارويي است.
سيد حسن نصرالله خاطرنشان كرد: ما نمي خواهيم لبنان را به جنگ بكشانيم اما اگر دشمن حملات خود را تشديد كند، ما از همه جهت آماده رويارويي هستيم.
وي تاكيد كرد: عملياتي كه حزب الله اجرا كرد از حمايت وسيع و گسترده برادران خود در فلسطين برخوردار است.
دبيركل حزب الله لبنان ادامه داد: پيام من به گروههاي داخلي لبنان اين است كه از هيچ كس حمايت و كمك نمي‌خواهيم اما هيچ كس نبايد دشمن را عليه لبنان تحريك كند. اكنون زمان همكاري و همبستگي است و مبادا اشتباهي بكنيم كه در راستاي كمك به دشمن باشد.
سيد حسن نصر الله همچنين شهادت يكي از نيروهاي حزب الله را در درگيري با نظاميان ارتش رژيم صهيونيستي تائيد كرد.
حزب‌الله لبنان صبح امروز در پي تجاوز يك واحد از نيروهاي اسرائيلي به خاك اين كشور، دو سرباز صهيونيست را به اسارت گرفت و مواضع اسرائيل را در مزارع شبعا گلوله‌باران كرد.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

کازانووا
Casanova

کارگردان: لاسه هالستروم. ٿيلمنامه: جٿري هچر، کيمبرلي سيمي بر اساس داستاني از سيمي و مايکل کريستوٿر. موسيقي: الکساندر دسپليت. مدير ٿيلمبرداري: اليور استاپلتون. تدوين: اندرو موندشاين. طراح صحنه: ديويد گروپمن. بازيگران: هيث لجر[جياکومو کازانووا]، سيه نا ميلر[ٿرانچسکا بروني]، جرمي آيرونز[پوچي]، اليور پلات[پاپريتزيو]، لنا اولين[آندره آ]، اميد جليلي[لوپو]. ١٠٨ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ امريکا. برنده جايزه بهترين بازيگر سال/هيث لجر از انجمن منتقدان ٿيلم اوهايو، نامزد ريل طلا براي بهترين تدوين صدا از انجمن تدوين کنندگان صدا- آمريکا.
سال هاي ١٧٠٠، ونيز. جياکومو کازانووا وقتي ٿرانچکسا بروني تحت تاثير جذابيت اٿسانه اي او قرار نمي گيرد، در مي يابد که براي اولين بار در زندگي ديوانه وار عاشق شده و تصميم مي گيرد تا با کار گرٿتن همه توانايي هاي خود تبديل به مرد رمانتيک روياهاي ٿرانچسکا شود. اما ارباب کليساي کاتوليک نيز نمايندگان خود را براي به دام انداختن بزرگ ترين گناهکار دوران بسيج کرده اند و به نظر مي رسد که خطر در هر قدم به کمين کازانووا نشسته است.

چرا بايد ديد؟
شخصيت جياکومو کازانووا تا امروز دستمايه بيش از ١٥ ٿيلم بوده و هنرپيشگان معتبري چون دانالد ساترلند، مارچلو ماستروياني و توني کرتيس اين نقش را در آثار بزرگاني چون ٿدريکو ٿليني و اتوره اسکولا بازي کرده اند. اين سرباز،جاسوس، ديپلمات، ماجراجو و عاشق پيشه و نويسنده که در ٿاصله سال هاي [١٧٢٥-١٧٩٨] مي زيسته به گٿته خودش با ١٢٢ زن نرد عشق باخته و در سده هاي بعدي تبديل به اسطوره مرد جذاب خوشگذران تمامي دنياي غرب شده است. ٿليني در ٿيلم مشهور خود چهره اي ديگر از اين عياش معروٿ را تصوير کرد و نسخه ٿرانتز آتل با حضور توني کرتيس به نام کازانووا و شرکاء هجويه اي نه چندان قابل اعتنا درباره اين شخصيت بود. در اين ميان تصوير عياش پير و شکست خورده اي که اسکولا روي پرده رقم زد به عنوان بهترين برگردان سينمايي از اين کاراکتر شناخته مي شود. اما چرا کسي مانند لاسه هالستروم سوئدي بار ديگر تصميم به نمايش او روي پرده گرٿته است. پاسخ را بايد در ٿيلم شکلات ياٿت، که نقدي بر بنيادگرايي و خشکه مذهبي مسيحي بود و اين بار نيز هدٿ هالستروم نمايش رٿتار سخيٿ ارباب کليسا و مانع اصلي زيستن در خوشي انسان ها بدون اعتنا به قوانين مذهبي و حتي دست يازيدن به رٿتار سرکوبگرانه و ستمگرانه در برابر امثال کازانووا است. کازانووا او با بازي هيث لجر که تماماً در ونيز ٿيلمبرداري شده و براي اولين بار در جشنواره ونيز به نمايش در آمد تا هٿته دوم ٿوريه حدود ١١ ميليون دلار در سينماهاي آمريکا عايدي داشته که رقم چشمگيري نيست و شايد در هٿته هاي بعد اين مقدار اٿزوده شود. تصويري که هالستروم از جواني کازانووا به نمايش گذاشته در مقايسه با نسخه هاي پيشين تصويري متٿاوت و قابل توجه است و تلاش هاي او را براي رسيدن به عشقي واقعي ترسيم مي کند. گروه بازيگران ٿيلم[مخصوصاً اولين و ايرونز] توانسته اند ، بازي هاي خوبي ارائه دهند و در مجموع حاصل کار اثري تماشايي از کار درآمده که محتاج نقدي جدي در آينده است. پاسخ دندان شکن و جدي هالستروم به دخالت مذهب در زندگي شخصي و جنسي انسان ها در آستانه حضور مجدد بنيادگرايي [به خصوص ماجراهايي که کاريکاتور محمد آٿريد] مي تواند تجربه اي پالايش دهنده براي بسياري از تماشاگرانش باشد. البته طرٿداران کازانووا با شعار عشق بورزيم، جنگ نکنيم هم از تماشاي آن غٿلت نخواهند کرد.


دانلود فيلم

 American Pie

اینم از فیلم کمدی زندگی آمریکایی

 لینک دانلود فیلم
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه ایرانیان عزیز خارج کشور !
باطلاع می رساند از این پس روزهای جمعه و ایام تعطیل با همکاري دوست بسیار عزیزم «Benz223@gmail.com» یک فیلم سینمائی ایرانی برای مشاهده و دانلود در این قسمت معرفی خواهد شد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: ترکی

Nankor
(با صدای Muazzez Ersoy)

اینم آلبوم جدید و بسیار زیبای Muazzez Ersoy خواننده ی خوش صدا و معروف ترکیه به نام Nankor

براي دانلود، روي هر یک از لينکهای بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.
 


 

تک موزیک

آهنگ جدید حامد هاکان به نام سگ محلی

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

كدگذاري بر روي سيستم عامل, هارد, پوشه ها و فايلها به گونه اي غير قابل دسترسي با
 Disk Password Protection 4.8

Disk Password Protection نام نرم افزار امنيتي قدرتمنديست كه از سيستم شما در مقابل هر نوع دسترسي بدون اجازه اي به فايلها, پوشه ها, درايو ها و ... محافظت به عمل مي آورد . شما به آساني توسط اين محصول شركت Exlade مي توانيد براي هارد و درايو هايتان پسورد گذاري كنيد , اطلاعات و فايلهايتان را از ديدگان سايرين مخفي نماييد, نمايش و اجراي فايلها و نرم افزار ها را محدود نماييد و حتي شروع سيستم عامل در سيستم شما را پسوردگذاري كنيد .

سيستم قدرتمند كدگذاري نرم افزار به صورتيست كه وابسته به سيستم عامل نمي باشد و فايلها را بر روي ديسك سخت كدگذاري كرده و يا مخفي مي كند, بنابراين با عوض كردن سيستم عامل و يا بالا آوردن هارد با سيستمي ديگر, بازهم فايلها محفوظ باقي خواهند ماند !

برخي ويژگي هاي كليدي نرم افزار قدرتمند رمزگذاري Disk Password Protection به اين شرح است :

Boot Protection - بالا آمدن سيستم تنها در صورتي كه رمز عبور صحيح تعيين شده وارد شود .

Partition protection - سيستم محافظتي پارتيشن به صورتيست كه پارتيشن مخفي شده در هيچ صورتي قادر به اجراي عمليات Read/Write نخواهد بود .

Password-protected launch - توانايي رمز گذاري بر روي نرم افزار ها و فايلهاي اجرايي و محدود كردن كاربران به اين طريق .

داراي ويژگي Password Hint براي راهنمايي به گذارنده ي رمز عبور .

ويژگي SDK براي برنامه نويسان و كه از نرم افزارهايشان براي حفظ كپي رايت محافظت نمايند  .

و ....

جزييات كامل تر به زبان سايت سازنده ......

Disk Password Protection را مي توانيد از اينجا :

دانلود كنيد نسخه ي 4.8.624 را با حجم 2.2 مگابايت

تصاويري از محيط نرم افزار

English Explanations

شماره سريال نسخه ي 4.8.624 نرم افزار :
Name : Klaus-Dieter Theis
Serial: 6BS6-3MBQ-NSVK-TJFP



 

نرم افزار موبایل

WMA Pluse

     

 این برنامه هم از اسمش پیداست. برای پخش فایل های صوتی wma کاربرد داره

 لینک دانلود برنامه
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


بخت از دهان دوست نشانم نمی​دهد

بخت از دهان دوست نشانم نمی​دهد
از بهر بوسه​ای ز لبش جان همی​دهم
مردم در این فراق و در آن پرده راه نیست
زلفش کشید باد صبا چرخ سفله بین
چندان که بر کنار چو پرگار می​شدم
شکر به صبر دست دهد عاقبت ولی
گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست

 

دولت خبر ز راز نهانم نمی​دهد
اینم همی​ستاند و آنم نمی​دهد
یا هست و پرده دار نشانم نمی​دهد
کان جا مجال بادوزانم نمی​دهد
دوران چو نقطه ره به میانم نمی​دهد
بدعهدی زمانه زمانم نمی​دهد
حافظ ز آه و ناله امانم نمی​دهد

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

ali_danesh1354@yahoo.com

اي واي بر اسيري كز ياد رفته باشد
در دام مانده باشد صياد رفته باشد

 

 

mersedeh_mh@yahoo.com

Agar shoma do parandeh ra be yekdigar bebandid ,anha dar majmoo 4 bal khahand dasht , amma hargez movafagh be parvaz nakhahand shod.

 

 

sadafzad_2006@yahoo.com

TAGHDIM MIKONAM BE KASI KE FEKR MIKARDAM ESHGHAM BOD

AGHAR YEK BARE FARAMOSHAM KONI
DAR PEYE MAN NAGARD
ZIRA PISH AZ TO FARAMOSHAT KARDEAM

SHER AZ PABLO NERODA

 

 

shahmahmood_samizai@yahoo.com

دختر به پسر گفت : به نظر ت من قشنگم ؟ پسر گفت : نه ....... دختر از پسر پرسيد که تو ميخاي من پيشت باشم تا هميشه ؟ پسر گفت : نه........ دختر به پسر گفت : اگه من يه روزي ترکت کنم تو برام گريه مي کني؟ پسر گفت : نه....... دختر در حالي که گريه مي کرد و مي خواست بره که پسر دستش رو گرفت و گفت : از نظر من تو قشنگ نيستي بلکه زيبايي ...... من نمي خوام تو پيشم باشي بلکه نياز دارم که تو پيشم باشي و اگه يه روز از پيشم بري من برات گريه نمي کنم بلکه مي ميرم

 

 
hourieh_souha2005@yahoo.com

یه روز دیوونگی و عشق و فوضولی داشتن با هم قایم باشک بازی میکردن یه نوبت به دیوونگی میرسه که چشم بذاره
دیوونگی چشم میذاره و فوضولی رو پیدا میکنه ولی هر چی میگرده عشق و پیدا نمی کنه عشق پشت یه گل رز سرخ قایم میشه دیوونگی میره و یه خار میکنه و فرو میکنه توی گل سرخ یه دفعه صدای عشق در میاد .............................
چشماش کور شده بود!
دیوونگی که خودشو مقصر میدونست با خودش قرار گذاشت که همه جا همراه عشق باشه
..................
ارسالی از طرف حوریا

 

 

maryam_neda_60@yahoo.com

گل همیشه نازم نبودی چاره سازم
نکردی مهربونی به قلب پر نیازم

آخه این اسمش وفا نیست، راه و رسم عاشقا نیست
وقتی که دلم گرفته، دل شکستن که روا نیست

توئی که بر سر من عشقت و منٌت میزاری
رنجی که به من میدی پای محبت میزاری

توئی که با همه مهری که میگی به من داری
پس چرا سوختنم و به پای عادت می زاری

محتاج محبتم خدایا ،مددی کن شاید که خدا بگیره دست پر نیازم
شاید که خدا بتونه باشه چاره سازم

 

 

viski_601@yahoo.com

عشق يعني؟

به کودکي گفتند عشق چيست؟ گفت:بازي. به نوجواني گفتند عشق چي ست؟ گفت:
رفيق بازي. به جواني گفتند عشق چيست؟ گفت: پول و ثروت. به پيرمردي گفتند عشق چيست؟گفت: عمر. به عاشقي گفتند عشق چيست؟ چيزي نگفت. آهي کشيد و سخت گريست

 

 

parmida_geo@yahoo.com

يک توضيح

هو المطلوب
با سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی ام در گروه جرقه
گویا چند روزیست کسی به نام من ایمیلهای ویروسی برای تعدادی از شما فرستاده
می خواستم از همین جا به اطلاع همه دوستان برسانم که من هیچ ایمیلی برای کسی نفرستادم
واگر ایمیلی به اسم من آمد باز نکنید.البته مطمئنم دوستانی که در این مدت با من آشنایی دارند در این مورد مثل بعضی ها زود قضاوت نکردند.برای همه شما دوستان خوبم آرزوی موفقیت و شاد ی دارم
من اجازه نخواهم داد هیچ کس با بر انگیختن نفرت در من روحم را کوچک کند
بوکرتی واشنگتن

 

 

sweetanim074@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان .... 50

بانوی طراوت ؛
... دوباره باران گرفت
باران معشوقهء من است !
به پیش بازش در مهتابی می ایستم
و می گذارم صورتم را
و لباس هایم را بشوید
.... اسفنج وار
باران یعنی برگشتن هوای مه آلود
... شیروانی های شاد
باران یعنی قرارهای خیس
.... باران یعنی تو برمی گردی
شعر برمی گردد !
پاییز به معنای رسیدن دست های تابستانی توست
پاییز یعنی مو و لبان تو ؛
دست کش ها و بارانی تو
و عطر هندی ات
.... که صد پاره ام می کند

باران ترانه ای بکر و وحشی ست
رُپ رُپه ی طبل های آفریقایی ست
زلزله وار می لرزاندم
.... رگباری از نیزه ی سرخپوستان است
.... و عشق
در موسیقی ِ باران دگرگون می شود
بدل می شود به یک سنجاب ؛
به نریانی عرب ؛
یا پلیکان غوطه ور در مهتاب !

چندان که آسمان
سقفی از پنبه های خاکستری ابر می شوئ
و باران زمزمه می کند؛
من چون گوزنی به دشت می زنم
به دنبال عطر علف
.... و عطر تو
! ... که با تابستان از اینجا کوچیده

«نزار قبانی»

 

 

nedarajabi6621@yahoo.com

آهای اهالی شهر حرف و سخن زیاده
حال همه گرفته است درد دلا زیاده
تا به کسی می رسی ناله و دل وا÷سی
وقتی می ÷رسی چرا داد می زنه بی کسی .... بی کسی....
هر چی صدام میزنی هیچ کس جواب نداره
وقتی رفاقت می خوای هیچ کس وفا نداره
بدون رفاقت سخته بی هم زبونی سخته
میون صد تا آدم تنها بمونی سخته
منتظر فرارم از دنیا گاه دارم
برای گفتن از عشق یه عالمه حرف دارم
اگه گوشت با منه بگم چه حالی دارم
عاشق خاک خونم غریبه ی بی یارم
اگه گوشت با منه ........

تقدیمش می کنم به کسی که خیلی دوستش دارم آقا محسن گل

 

 

ebgh_80@yahoo.com

طنز!

با سلام
در اين مقاله سعي دارم روش ايجاد گروهي به نام مبين را برايتان شرح دهم . لازم به ذكر است در اين مقاله به بعضي از اعضاي گروه ( به صورت سفارشي ) گير داده شده و در كل ، اين مقاله به سبك طنز مي باشد . پس اگر روح لطيفتان آزرده مي شود و فشار خونتان بالا مي رود ، لطفا نخوانيد ( هيچ نقدي در اين زمينه را نمي پذيرم . از ما گفتن ) .

در ابتدا بايد ياد بگيريد كه از خودتان شديدا تعريف كنيد . مثلا در ستون سخن مبين بايد هر روزه بنويسيد كه اگر در فلان جا ، فلان عمل ايجاد شد ، و فلان كس اخراج شد يا ابقا شد ، همگي از اطلاع رساني شفاف ما بوده . بگذريم . سپس روزي شانزده بار براي خود تولد بگيريد . ( در اينجا براي شفاف سازي اعلام مي دارم كه مبين متولد دي ماه مي باشد ) . و نكات ريز و درشت ديگر كه اگر بنويسم ، مي ترسم از گروه اخراج شوم .
دوم ، جمع آوري يك سري انسان عاشق شكست خورده است . كه خود در دو نوع هستند . يا شكست جنسي داشتند يا ادبي ! كساني كه شكست جنسي خورده اند ، معمولا يك مطلب خاص را ، هزاران بار براي گروه مي فرستند و هزاران بار هم در گروه ( روزانه ) گذاشته مي شود . اين افراد معمولا جمله بوس بر سه نوع است را بارها براي گروه مي فرستند و مشخص مي شود كه اينان ، مشكلات جنسي داشته اند . گروه دوم ، ادباي شكست خورده اند كه معمولا ترانه هاي آنور آبي و داستان غورباقه اي كه كر و لال بود را براي گروه ارسال مي كنند و معمولا هم به نام خودشان ، سند مي زنند . و نكته قابل توجه اينجاست كه ، هفتاد درصد گروه هم از اين ادبا هستند .
سوم ، بايد دنبال يك ايساكوي انساني بگرديد كه براي شما آموزش كمك هاي اوليه بدهد . تا شما هيچگاه در جاده زندگي نمانيد !
چهارم ، يك آشپز است كه از سيرابي ، كيك ليمو و از شلغم براي شما دسر درست كند .
پنجم ، شما نياز مبرم به كسي داريد كه تمام نامه هاي يك مرد به تمام زنان جهان را گردآوري و در گروه قرار دهد . ( اينم گير كه مي خواستيد ! )
پنجم ، يك عدد فهرست كتابخوان حرفه اي ! كه از بابا لنگ دراز تا قابوس نامه را از روي فهرست براي شما معرفي كند .
ششم ، يك آدم كه از گوانتانامو آزاد شده و تا رنگ جوراب اسراييليان را بداند .
هفتم ، يك ايمان ! كه براي شما از در و تخته ، روانشناسي در بياورد و خودش نهايت احتياج به مشاور را داشته باشد .
هشتم ، كه مهم ترين شخص است ، يك منتقد است . كه از در و ديوار ، برايتان طنز بنويسد و شما فشارتان بالا برود .
نهم ، همين . شاد باشيد .

 

 

far407@yahoo.com

من به تو خنديدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسايه
سيب رادزديدی
پدرم از پی تو تند دويد
و نمی دانستی
باغبان
پدر پير من است
من به تو خنديدم
تا که با خنده خود
پاسخ عشق تو را ، خالصانه بدهم
بغض چشمان تو ليک
لرزه انداخت به دستان من و
سيب دندان زده از دست من افتاد به خاک ...
دل من گفت برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گريه تلخ تو را
ومن رفتم
وهنوز
سال هاست که در ذهن من آرام آرام
حيرت و بغض نگاه تو ، تکرار کنان
می دهد آزارم
و من انديشه کنان ، غرق اين پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت ؟

 

 

neda950@yahoo.com

و خداوند عشق را آفرید.....

پشت احساس عمیق دل من
شهری از جنس دل است
که اگر پا بگذاری آنجا
روی هر خشت و گلش نام خودت را بینی
و اگر منت خود را به سرم بگذاری قدمت روی نگاهم
بنشینی آنجا
دختری را تو ببینی که لباسش پر گلهای اقاقیست ، بنفشه ست ، یاس است
و به سویت آید با نگاهی که پر از احساس است
گوش کن زیر لبش زمزمه ای میخواند
که اگر تا مهتاب تو کنارم باشی
آسمان دل من تا به ابد آبی است
آه این قلب پراز خواهش من
از جدایی نگاه تو دگر عاصی است
تو بمان تا به سحر
نه سحر تا به ابد
عشق همین جا جاریست
این همه زیبایی و چراغانی شهر دل من
مال تو است
امشب این جا جشن است
و تمام گلها میرقصند
قاصدک جار زده
که تو این جا هستی
شاپرک آمد وگفت هدیه تان آماده ست
باز کن هستی من
تاب ندارم دیگر
و تو پوشال دلم را دیدی
ومیان گل نرگس تو کلیدی دیدی
ومن آرام در گوش تو رازش گفتم
وتو آرام نگاهم کردی
تو به من خندیدی
تو کلید دل من را به ته رود صفا انداختی
تو کنارم ماندی
نه به مهتاب و سحر
تو کنارم ماندی تا به ابد.

تقدیم به عشق آسمانیم
"بهزاد" پسری دلنشین تر از آواز باران
حسنا

 

 

maste_ghalandar@yahoo.com

اين نامه توسط يکي از کارمندان شرکت نفت در مسجد سليمان خطاب به رئيس خود که امريکائي بوده است در دهه 60 ميلادي نوشته شده است و در آن گلايه مي کند که از زمان انتقال آقائي به نام احمدي چه مشکلاتي براي او پيش آمده است.
(جملات قرمز رنگ اصطلاحات فارسي هست که ايشان دقيقاً به انگليسي ترجمه کرده است.)

When an iranian writes in english

This letter was written by an employee of the NIOC (National Iranian Oil Company) back in the I960?s to his American boss, Mr.Hamilton.

Dear Mr.Hamilton

I, the undersigned, have worked in the NIOC in Masjed-Solyeman for three years, but since Mr.Ahmadi transferred here everything has changed.

 I don?t know ?what a wet wood I have sold him? that from the very first day he has been ?pulling the belt to my lift? With all kinds of ?cat dancing? he has tried to become the ?eye and the light? of Mr.Wilson.

He made so much ?mouse running? that finally Mr.Wilson ?became donkey?, and appointed Mr.Ahmadi as his right hand man, and told me to work ?under his hand?

 Mr.Wilson promised me that next year he would make me his right hand man, but ?my eye didn?t not drink water?, and I knew that all these were ?hat play?, and he was trying to put a ?hat on my head? I ?put the seal of silence to my lips? and did not say anything. Since that he was just ?putting watermelon under my arms? Knowing that this transfer was only ?good for his aunt?, I started begging him to forget that I ever came to see him and forget my visit altogether. I said ?you saw camel, you did not see camel?... .but he was not ?getting of the devils donkey?.. .?what headache shall I give you? I am now forced to work in the mail house with bunch of ?blind, bald, height and half height? people. ?Imagine how much my ass burns?

 Now Mr.Hamilton, ?I turn around your head? you are my only hope and my ?back and shelter?... .?I swear you to the 14 innocents? please ?do some work for me?....?in the resurrection day l'll grasp your skirt!... .?I have six head bread eaters? I kiss your hand and legs?

 Your servant

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

مجرم كيست؟ اين احكام از كجا صادر شده است؟

رديف متهمان نام و نام خانوادگي اتهام حكم
متهم رديف اول علي ابوترابي  اخلال در نظم عمومي و هتك حرمت روحانيت

يك سال حبس قطعي، 50 ضربه شلاق تعليقي، دو سال اخراج از قم به همراه ممنوعيت تردد به ان شهر مگر با جواز، دو سال محروميت از تصدي مشاقل ارگانها و موسسات دولتي، مراكز علمي، مراكز علمي و آموزشي حوزهْ علميه و مراكز وابسته به آن 

متهم رديف دوم مسعود شفيعي كيا اخلال در نظم عمومي و هتك حرمت روحانيت

يك سال حبس قطعي، 50 ضربه شلاق تعليقي، دو سال اخراج از قم به همراه ممنوعيت تردد به ان شهر مگر با جواز، دو سال محروميت از تصدي مشاقل ارگانها و موسسات دولتي، مراكز علمي، مراكز علمي و آموزشي حوزهْ علميه و مراكز وابسته به آن 

متهم رديف سوم صادق ابوترابي اخلال در نظم عمومي 8 ماه حبس قطعي و 40 ضربه شلاق تعليقي
متهم رديف چهارم ميثم صدري اخلال در نظم عمومي در مورد حكم متهم رديف چهارم اطلاعي در دست نيست
متهم رديف پنجم ابولفضل قاسم شريفي نشر اكاذيب و تشويش اذهان عمومي 4 ماه حبس قطعي و 40 ضربه شلاق تعليقي
متهم رديف ششم محمد باقر محمدزاده اخلال در نظم عمومي 5 ماه حبس قطعي و 40 ضربه شلاق قطعي

احکام فوق مجازات چند محکوم است و از سوی دادگاهی در قم صادر شده است.
اشتباه نشود! این مجازات برای عناصری چون "آقاجری" نیست که عصمت معصوم (ع) و ملکوتی بودن وجود او و عالم به غیب بودن او را به سخره گرفت و تقلید را حرکت میمون وار شیعه اعلان کرد. این احکام شدید در مورد مفلوک هایی چون "اکبر گنجی" هم نیست که اسلام ستیزی کرده و با زشت ترین کلام به حضرت امام خمینی (ره) اهانت نمود و انقلاب و دستاوردهای ارزنده اش را به تهاجم گرفت و به پاس این خدمات از "صهیونیستهای" آلمان قلم طلایی دریافت کرد. این تنبیه های رعب آور دربارۀ "محمد رضاخاتمی" برادری که رانت "محمد خاتمی" را بهره مند شد و پس از بهره مندی از منابع سیاسی و اقتصادی ملت، تشکیل حزب داد و کرد آنچه کرد، و در پایان دوره ریاست پر افتخار برادرش -نعوذ بالله- استیضاح امام عصر (عج) را هم ضروری دانست و آن را آشکارا بیان داشت!
احکام مورد بحث پیرامون "عدم مشروعیت" سازمان مجاهدین انقلاب هم نیست که توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم "نا مشروع بودن" آن به لحاظ "مبانی فکری" صادر شد! و نیز "سروش" و همپالکی هایش را هم که اصول و مقدسات دین و مذهب را تخطئه کردند، خاتمیت پیامبراکرم(ص) ، و امامت و عصمت و.... را با جسارت و گستاخی به مصاف گرفتند، شامل نمی شود. همچنین دریوزگانی چون "سعید حجاریان" که "عاشورای سال 61 هجری " را انتقام کشی به حق مشرکین اموی علیه "بدر "خواندند، هم شامل این حکم نیستند.
سخن كوتاه! احكام مذكور را دادگاه ويژه روحانيت صادر كرده است. از اين روي قطعاً محكومان در كسوت روحانيت مي‌باشند!؟ بنابراين شايد بتوان تصور كرد اين احكام، مجازات آن دارندگان لباس روحاني است كه در پرتو توسعه اقتصادي و توسعه سياسي 16 سال تمام تئوري پردازان دين‌سوزي و فرهنگ‌ستيزي بودند يا كساني از اين افراد كه با داشتن مسئوليت قوه مجريه، كودتاي خزنده‌اي عليه دين، شريعت و روحانيت و مرجعيت را بي‌باك و صريح و شفاف سردمداري كردند! شايد حكم مجازات آن دارنده لباس روحاني است كه رياست جمهوري خود را آغاز عصر خردگرايي اعلان داشت، و دوران طلايي حضرت امام(ره) را دوران حاكميت احساس و عاطفه ناميد و دين و ارزش‌ها را بنابر سليقه و خواست خود و عشيره‌اش تفسير كرد و حاكميت داد. او كه آقازاده‌ها، برادران و برادرزادگان و مديرانش مافياي قدرت و ثروت تشكيل دادند و سرنوشت ملت و منافع ملي را در دستان خود گرفتند، و دخترش، جنگ با شريعت را پيشگام شد و هم‌اكنون در انگليس با نويسندگان دوران پهلوي به كار علمي-فرهنگي مشغول است و اين مصائب به انجام نرسيد، مگر با پشتوانه سياسي پدر، و رئيس قبيله.
ملت حق دارد تصور نمايد اين احكام مربوط به كسي است كه با داشتن لباس و نام روحاني، دستور بانك جهاني و صندوق بين‌المللي را در تعديل حجاب در منبر نماز جمعه تئوريزه نمود، و آنچه از فساد و بي‌حجابي و نابساماني فرهنگي در امروز رواج دارد، آغازگرش هم اوست كه بنام تفسير قرآن و تبيين احكام با اجراي دخترش به جامعه ارزاني كرده! كسي كه امروز تعرض به ولايت فقيه را آشكارا بيان مي‌دارد و تحمل به هدم آن را در خبرگان آتي، مورد توجه قرار داده است و فرزندش در انتخابات نهم، اين وعده را صريحاً بيان داشت و خود به عنوان يك دستورالعمل در حال پي‌گيري آن است!؟
شايد ملت مي‌پندارد، احكام مربوط به اين دارندگان لباس روحاني است كه:
1- در مقام رياست مجلس تنها يك قلم300 ميليوني دريافتي او از شهرام جزايري افشا شده و وي گرفتن اين مبلغ را ناچيز‌ شمرد و از هر محكم و پاسخگويي قلدرانه سر باز زد! و ملاقات با سناتورهاي آمريكايي را در يك موزه ترتيب داد و در انتخابات نهم به لحاظ حقوقي و سياسي و اقتصادي با وعده 50 هزار توماني، به خريد رأي و فريب افكار عمومي پرداخت و چون مورد قبول ملت واقع نشد، كيان اسلام و نظام و رهبري و مشروعيت جمهوري اسلامي را مورد تهاجم قرار داد و امروز با منابع نامعلوم مالي حزبي ضد اعتماد ملي ايجاد كرده و روزنامه‌اش بستر طرح و تبليغ پليدترين زنان و مردان دربار پهلوي است و….
2- در جايگاه رياست جمهوري مهد تشيع فرياد برآورد: اگر دين در برابر آزادي بايستد درهم خواهد شكست و سند اين جنگ و شكست را مشروطه پليد انگليسي دانست و در 8 سال حاكميت خود، فرهنگ‌سوزي را نهادينه كرد و امروز با فريبكاري نگران دين است و از خرافه‌گرايي مي‌نالد
هم او كه طلايه‌دار آمريكاپرستي شد و آغاز به كارش را با شهيد خواندن آبراهام لينكلين مزين ساخته و نفرت از مرگ بر آمريكا را افتخار خود خواند، در عين آنكه لشگر اراذل اصلاح‌طلب، بارها در اوباش‌گري‌هاي خياباني شعارهاي ضد اسلامي سردادند و او با تحمل و مدارا به تحسين‌شان پرداخت. وي كه ماجراي 18 تيرماه سال 1378 را به عنوان يكي از پروژه‌هاي بحران‌سازي عليه نظام اسلامي در پرونده خود دارد و شعار “آزادي انديشه- با ريش و پشم نمي‌شه” از دستاوردهاي بزرگ او براي تخريب اسلام و روحانيت و ارزش‌هاي الهي مردم مسلمان مي‌باشد و هرآنچه گسترش بدحجابي فساد و فحشاء فكري، سياسي و اخلاقي است با نام او و رياست جمهوري او عجين است تا جايي كه يك زن كارگردان فمينيست‌هاي دو آتشه با سابقه و لاحقه فكري، سياسي و علمي مغاير با اسلام، نهايت علاقه خود را به او و گفتگوي تمدنهايش اعلان مي‌دارد! همان‌ گفتگويي كه نخستين استقبال كننده آن آمريكاي جنايتكار بود و امروز، اين به اصطلاح روحاني با داشتن منبع مالي؟! دور دنيا مي‌چرخد و اسلام را با تفسير پروتستاني و غرب‌پسند تبليغ مي كند و…
- در جايگاه نخستين رئيس جمهور دهه دوم، توسعه را حاكميت داد و خود مسئول و مجري اهداف ويرانگر فرهنگي، سياسي و اقتصادي آن شد و علاوه بر 8 سال دوره خويش، ‌8 سال اصلاح‌طلبي را هم معماري كرد و مافياي قدرت و ثروت را فربه‌تر نمود، و بيت‌المال را ارث پدري خواندگان آن نمود، و افكار امام(ره) و انديشه بسيج را در خطبه‌ها به چالش گرفت و يا با مسخرگي به آن پرداخت و در انتخابات نهم، با فيلمي موهن به ساحت پاك روحانيت خدشه فراوان وارد ساخت و با خرج ده‌ها ميليارد تومان ملت به ستوه آمده را به صف واحد عليه سياسي‌كاري و سرمايه‌خواري و… تبديل نمود، و آنگاه كه با قهر ملي، مجبور به ترك صحنه شد، در مقام يك اصلاح‌طلب تمام عيار، براندازي آراء و خواست قاطع ملت را دنبال كرده، و با ترفندهاي پي در پي به انتقام‌گيري از اسلام‌خواهي يكپارچه مردم و عدالت محوري رئيس جمهور منتخب آنها مي‌پردازد. و بالأخره ملت گمان دارد احكام شديد و غليظ درباره اعمال كساني است كه در طول 16 سال چه قراردادها كه نبستند و چه مافيايي كه از قدرت و ثروت تشكيل ندادند، و چه بيت‌المال را ارث پدري محسوب نكردند، و خويشان و وابستگان و مديران و همفكران خود را از بذل و بخشش آن بي نصيب نگذاردند!
شايد حدس ملت آن باشد كه حكم‌ها مربوط به همين افراد است كه در عين گرفتن جايگاه‌هاي بالاي نظام اسلامي، به لحاظ فكري، سياسي، اقتصادي، تلاش وافر در گسست نسل‌ها از اسلام و تشيع و مرجعيت و روحانيت، امام(س) و رهبري و قانون اساسي و… نمودند و با زور و قلدري و قيم مآبي، اين تهاجم را خواست ملت خواندند، و امروز كه آگاهي دينمدارانه ملت آنان را طرد كرده است در مجمع تشخيص مصلحت نظام، محفل تشكيل داده‌اند، قوچاني و سعيد حجاريان را براي تشخيص و تدوين استراتژي مصلحت نظام اسلامي در سراي امام عصر(عج) بكار مي‌گيرند، و پي در پي نسبت به دين و اقتصاد و سياست خارجي دل نگراني بروز مي‌دهند! يعني اينكه ما به هيچ روي “خواست ملت را در كنار زدن عوامل و اسباب ذلت و تسلي و سازش 16 سال گذشته در قوه مجريه، تمكين نمي‌كنيم، و دولت نهم را كه بر آمده از نگرش رنسانس ملت در احياء گفتمان اسلام ناب محمدي(ص) است و اوج هويت‌يابي و عزت‌مندي است و حركت شتابنده در مسير پرافتخار حضرت امام خميني (س) و مقام معظم رهبري است با تمام توان در محاصره قرار داده، با رگبار گلوله‌هاي زبان و قلم و طرح و دسيسه قدرت و ثروت و تعهدات گذشته خود را حفظ خواهيم كرد.
در نهايت ممكن است ملت بپندارد كه دادگاه قم اين احكام را براي آن در بردارنده لباس روحاني صادر كرده است كه در مقام دبيري شوراي امنيت ملي در دولت گذشته تعليق 2 سال و اندي تمام مراكز تحقيقات انرژي هسته‌اي را موجب شد و بالا بردن دستها را در برابر چپاولگران و سلطه‌جويان آمريكايي و اروپايي اعلان نمود، و اين شاهكار بي‌سابقه را در راستاي اغراض دشمنان اسلام، نقطه درخشان فعاليت ديپلماتيك خود و دولت سابق خواند، و امروز در برابر افتخارآفريني احمدي نژاد براي تشيع و اسلام و ايران، شعار قاجاري سر مي‌دهد كه تازه به دوران رسيده‌ها توان كار ندارند. و اين يعني بايد ما متعهدان در برابر غرب در مصدر قدرت و ثروت مادام‌العمر بمانيم. يا اينكه بي‌پروا اظهار مي‌كند: اگر دولت مورد قبول اروپايي‌ها در انتخابات نهم روي كار آمده بود، امروز وضع پرونده هسته‌اي ما چنين و چنان بود!!؟
اگر حدس، گمان و تصور ملت درست مي‌بود، براي قضات آن دادگاه هم افتخار بود و هم اداي دِين به اسلام و روحانيت و تشيع و نظام اسلامي. چراكه چنين راهكاري در راه انجام وظيفه الهي نسبت به حفظ حريم طهارت و قدسيت روحانيت و حوزه‌هاي علميه از شائبه‌هاي سياسي‌كاري، دنياپرستي و قدرتمداري با اجراي معدودي دست‌اندركاران قدرت، گامي برداشته بودند.
اما نه! مجازات وحشت‌زاي مذكور در باره چند طلبه حوزه جعفري(ع) است كه جرم مخوف آنان تنها درخواست سؤال از هاشمي رفسنجاني است.
آري! اين احكام كه هم حبس است، حبس قطعي و هم شلاق، هم اخراج از قم است و هم ممنوعيت ورود به شهر كريمه اهل بيت(ع) به مدت 2 سال، و هم محروميت 2 ساله از هرگونه فعاليت علمي و عملي با حوزه است و… براي طلابي صادر شده كه به جرم درخواست سؤال از هاشمي رفسنجاني ابتدا مورد ضرب و شتم چماقداران حامي او قرار گرفتند و سپس به مدت 10 روز زندان بدون ملاقات را متحمل شدند، و اينك نيز به اشد چنين مجازاتي تنبيه مي‌شوند! ملت مي‌پرسد اين روند، چه استمراري را ترسيم مي‌كند؟ اگر قرار است پس از 16 سال حاكميت ويرانگر توسعه كه شيرازه اقتصاد در كشور از هم گسيخت، خويشاوند سالاري بيداد نمود، فساد اخلاقي در جامعه نهادينه شد. بيگانگان با خيال راحت چشم طمع به استقلال، اقتصاد دين و آئين ملت دوختند، طلاب حوزه علميه قم به جرم درخواست سؤال اينگونه بايد قلع و قمع شوند، وضع منتظران پرسشگران و دردمندان از ديگر قشرهاي ملت چگونه خواهد بود؟
ملت مي‌انديشد اين احكام بيانگر آن است كه امروز هاشمي رفسنجاني و فردا، خاتمي، روحاني و كروبي و… بالاتر از روحانيت، فراتر از مرجعيت و ماورائي‌تر از معصوم(ع) گرديده و خواهند گرديد. آنها تافتگان جدا بافته‌اي هستند كه حق دارند، بر ولايت فقيه يادگار عزيز حضرت امام (ره) و بنيان مشروعيت نظام اسلامي، بتازند، قانون اساسي را به تهاجم بگيرند، آراء مشروع و قاطع ملت را به مقابله بكشند و… و در اين ميان حتي درخواست سؤال از آنان عقوبتي فوق تصور خواهد داشت.
سخن پاياني آنكه صادركنندگان حكم، اگر وصيت حضرت خميني(ره) را نسبت به جايگاه خطير قضاوت و تساوي عموم در مقابل قانون فراموش كرده‌اند و اگر فرموده و عمل امير عدل”، مولاي متقيان(ع) را در اين باره به طاق نسيان برده‌اند، صفحات تاريخ آميز را از هم‌اكنون اجرا كنندگان اين احكام را با منشأ و هدف آن به تحليل خواهد نشست!؟

 

 

hafez_asadi_tehran@yahoo.com

اسلام و شمشیر (13)


نوشته:
استاد ناصر پورپیرار
pirna44@yahoo.com

 


به دشوار و طولانی ترین بخش این بررسی ها ورود می کنم و از خداوند استدعای عنایت و مدد دارم تا از عهده برآیم و آن، رسیدگی به مجموعه خطاب هایی است که در قرآن مبین در باب یهود و نصاری و اهل کتاب آمده است تا سیر و سلوک و سر انجام ستیز ناگزیری را دنبال کنم که پیامبر اسلام با دو دین بزرگ پیش از خود در مقابل داشته است. بررسی آیات مربوط به این سیر، جدای از شناخت به تر تاریخ و مسائل و مراتب افت و خیزدر روابط اجتماعی و عقیدتی صدر اسلام، از صادق ترین راه نمایانی است که ما را به نظم و ترتیب و تاریخ گذاری منطقی تری در موضوع نزول سوره ها و آیات الهی هدایت می کند و در نهایت با شناخت سیما و سایه ی اهل کتاب در قرآن کریم، به بنیان نحوه ی مقابله با ویرانگری های یهود و نصاری در آغاز طلوع اسلام ورود خواهیم کرد و با حصه ای از موذیانه و موثرترین اعمال آن ها، یعنی سند سازی مجعول و مکتوب، در همان دوران حیات پیامبر خدا آشنا خواهیم شد. این بررسی، در آغاز، اندکی به هویت شناسی قوم یهود می پردازد و از زاویه ی تازه ای به ظهور یهودیت به عنوان یک قوم و نیز کهن ترین دین غیر زمینی در تاریخ تمدن انسان، می نگرد. زاویه ای که چندان فراخ نیست و کسان بسیاری از آن عبور نکرده اند.
«و به یاد آورید که از آل فرعون نجات تان دادیم، که از او در فشار و عذاب بودید، پسران تان را می کشتند و زنان تان را نگه می داشتند، و این آزمون بزرگ الهی بود. و دریا را شکافتیم تا نجات یابید و فرعونیان را غرق کردیم در حالی که خود نظاره می کردید». (بقره، ۴۹ و ۵۰)
این حکایت خروج آدمیانی از مصر، به رهبری موسی پیامبر خداست که مامور نجات آن مردم از ستم فرعونیان شده بود. تاریخ نگار می پرسد این گروه، که به نشانه ی نحوه ی برخورد سیاسی و اجتماعی با آنان، ظاهرا قبطی و از بومیان و مردم مصر نبوده اند، تعلق به کدام قوم و پیش از رسالت موسی، چه دینی داشته اند؟ زیرا بی شک قبل از عرضه ی ده فرمان و نزول کتاب تورات، که در صحرا و پس از خروج از مصر انجام شده، نمی توان از یهودیت به عنوان یک دین و پیروان آن، چیزی گفت. به زبان ساده تر، موسی یهودیان را از ستم فرعون نجات نداد، بل گروهی را در خروج از مصر سرپرستی کرد که می باید بعد ها با قبول آموزه های الهی در تورات و عمل به ده فرمان اولیه، یهودی شوند!
«و آن کتاب را به موسی دادیم تا راه نمای بنی اسراییل شود که کم تر از مرا به کار سازی نگیرند». (اسراء، ۲)
پس ارائه و عرضه ی کتاب به موسی آغاز هدایت بنی اسراییل به خدا پرستی است، که آیه می گوید دون خدا را به کار سازی می گرفته و به خدایی می پذیرفته اند. اما این بیان الهی، گرچه تلویحا به بت پرستی آن قوم، پیش از هدایت های تورات اشاره دارد، اما متضمن شناخت زبان، نژاد، تعلقات قومی این ستم دیدگان از فشار فرعون نمی شود. اگر چنان که یهودیان مرسوم کرده اند و مدعی می شوند، آن ها را از نژاد و نسل ابراهیم و یعقوب بدانیم، خطای بزرگی مرتکب شده ایم، زیرا قرآن صادق، با شدت تمام، این انتساب را مردود می شمارد.
«ای اهل کتاب در باب ابراهیم جای مجادله نیست. مگر نمی اندیشید که تورات و انجیل پس از او نازل شده است؟ در چیزی مجادله می کنید که شما نمی دانید ولی خدا می داند. ابراهیم یهودی و نصرانی و مشرک نبود، مسلمانی پاک بود». (آل عمران، ۶۵-۶۷)
در همین آیه، صورت زنده ای از تبادل احتجاج و ادعا میان رسول خدا و خاخام ها و کشیشان شبه جزیره ثبت است و پرده را از مرحله ای در گفت و گوهای میان ادیان در زمان حیات رسول الله بر می کشد. در برابر این نص و تصریح و بیان بیّن خداوند در قرآن، هیچ مجمل و توسل دیگری به کار نمی آید. قرآن فصیح و مجید، با اندکی تندی، انتساب و ارتباط ابراهیم به غیر مسلم را مردود می داند و از این نیز عبور می کند و خانواده و فرزندان و نوادگان و اخلاف ابراهیم را نیز مسلم و غیر یهود و غیر نصرانی می شناساند:
«و خانه را مکان امنی برای گرد آمدن مردم مقرر کردیم، مقام ابراهیم را محل نماز بدانید و از ابراهیم و اسماعیل عهد گرفتیم که این مکان را برای مردم محل و طواف کنندگان و سجده بران پاکیزه نگهدارند. و چون ابراهیم و اسماعیل پایه های خانه را بالا بردند گفتند ای خدای دانا و شنوا از ما بپذیر». (بقره، ۱۲۵ به بعد)
در این که منظور خداوند در آیات فوق از ذکر «خانه» همان کعبه ی معروف و شناخته شده در شهر مکه است، تردیدی نداریم، زیرا که قرآن در این باره توضیح روشنی دارد:
«نخستین خانه برای مردم در مکه بنا شد، که مایه ی برکت و هدایت عالمیان است. در آن جا نشانه ها و مقام ابراهیم قرار دارد و هرکه بدان وارد شود در امان است. و خدا بر کسانی از مردم که استطاعت داشته باشند، حج این خانه را واجب کرده است». (آل عمران، ۹۵ و ۹۶)
معلوم است که رسالت ابراهیم نه فقط در مکه، بل طبیعتا زمان درازی پیش از ظهور موسی و دین یهود صورت گرفته است، چنان که تعهد فرزندان و نوادگان ابراهیم بر بقای به اسلام، به دورانی است که هنوز دین یهود ظهور نکرده بود و اگر بنا بر روایات یهودیان در تورات های کنونی، به نحوی قبول کنیم که فرزندان ابراهیم بانی بنیان های یهودیت بوده اند، با چند ابهام و خلاف مواجهیم، نخست باید که آن قوم تحت ستم و شخص موسی را، از اخلاف مستقیم ابراهیم بدانیم، که کم ترین مستند قرآنی ندارد و دوم اگر فرض را بر این امکان بگیریم، پس آن کسان از دنباله و پشت ابراهیم، که تعهد اجدادی خویش، به پذیرش ابدی اسلام را ندیده انگاشته اند، چنان که در بررسی های بعد خواهم آورد، کافر شناخته می شوند و آخرین راه برای رفع این ابهامات، این ه دین یهود مندرج در تورات اولیه و نازل شده را، در هدایت ها و تکالیف و آموزه های انسانی، برابر و معادل اسلام بیانگاریم و گرچه چنین تاکیدی، نه چندان به وضوح، در قرآن مبین مسطور است، اما از آن که یهودیان از تورات نازل شده چیزی باقی نگذارده اند، رسیدن به یقین مطلق در این باب، در مرحله ی کنونی ناممکن است. همین جا بگویم که تورات به معنای آن فرو فرستاده ی نخستین الهی، در پایان حیات موسای پیامبر بسته می شود و آن کتاب ها که در ذیل تورات آمده، چنان که از نام مولفین آن ها، ارمیا و اشعیا و دانیال و استر و غیره برمی آید، روایت هایی از تاریخ قوم یهود پس از درگذشت موسی است، که به وجه حیرت آوری منضبط، منطبق با یافته های نوین باستان شناسی در شرق میانه و قابل استناد است.
«ابراهیم به یعقوب و فرزندان اش وصیت کرد که خداوند دینی بر آنان مقرر کرده و گفت مبادا بمیرید و مسلمان نباشید. آیا شما به هنگام فوت یعقوب حاضر بودید که از فرزندان خود پرسید: پس از من که را خواهید پرستید؟ گفتند خدای تو و خدای نیاکان تو، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را به یکتایی خواهیم پرستید و تسلیم او خواهیم بود». (بقره، ۱۳۲ و ۱۳۳)
خداوند این سخنان اندکی به تلخی آمیخته را خطاب به یهودیان و نصاری می گوید که دین و باورهای خود به زمان طلوع اسلام را، ادامه ی یکتا پرستی ابراهیم معرفی کرده اند. در این آیات و آیات متعدد دیگر، قرآن این ادعا را مردود می داند و تنها مسلمانان را ادامه دهنده ی دین حنیف ابراهیم و مبلّغ راستین یکتا پرستی مطلق می گوید. هنگامی که تاریخچه ی این مجادله بین صاحبان کتاب و پیامبر خدا را در این سلسله یادداشت ها به پایان بردم، آن گاه به نیکی معلوم خواهد شد که از آغاز، اصلی ترین سبب اختلاف و ستیز میان مسلمانان و دیگر صاحبان کتاب، عمدتا بر سر وحدانیت الهی بوده است و نه نحوه برگزاری مراسم و مناسک و چه گونگی عبادات و سبک ساختمان کنیسه و کلیسا و مسجد و غیر آن.
«مشرق و مغرب از آن خداست، پس به هر جانب رو کنید، به وجه خدا رو کرده اید که دانایی او بی منتهاست. و می گویند که او فرزندی گرفته است. سبحان الله! هرچه در زمین و آسمان است ملک اوست و فرمان او را می برد». (بقره، ۱۱۵، ۱۱۶)
همین دو آیه در اثبات این مطلب کافی است که خداوند گونه گونی مظاهر و مناسک دینی و حتی گردش در قبله را پایه نمی گیرد و دغدغه ی باری تعالی در باب اهل کتاب، چنان که در قرآن صدیق و کریم ضبط است و پس از این به تفصیل خواهد آمد، دور شدن یهود و نصاری از آموزه های اولیه و یکتا پرستانه ی تورات و انجیل و برگشت آنان به سوی دوآلیسم و تثلیث و شرک و کفر بوده است.
«به یاد آورید از بنی اسراییل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستند، به مادر و پدر و خویشان و بی پدران و ناداران نیکی کنند، با مردم زبان خوش به کار برند، نماز بگذارند و زکوت دهند، اما جز اندکی تابع نبودید و در زمره ی روی گردانان درآمدید. (بقره، ۸۳) و از آنان که خود را نصرانی می گویند پیمان گرفتیم، اما حصه ای از اندرزهای ما را نادیده گرفتند». (مائده، ۱۴)
این همان دستورات اولیه ای است که اساس ادیان الهی بر آن قرار گرفته است: پرستش خدای یکتا و رعایت نظامات و الزامات زندگی جمعی، برابر با اصول همزیستی و همراهی و مشابه همانی است که قرآن متین، پیروان اسلام را بدان می خواند. خداوند در این آیات یادآور می شود که بنی اسراییل و مسیحیان تابع کامل دستورات نبوده اند و تذکر می دهد که رسالت و بعثت پیامبر اکرم، اصلاح انحرافات آنان و ارائه ی دین کاملی است که نور هدایت نهایی را بر همگان بتاباند.
«ای اهل کتاب، رسول آمده است تا آن چه را از کتاب به نسیان سپرده اید و مخفی می کنید به یادتان آورد، از مطالب بسیاری در گذرد و از جانب خداوند کتابی روشنگر برایتان بیاورد، تا هرکس که طالب خشنودی خداوند است با تبعیت از آن از تاریکی بیرون آید و به بهشت و روشنایی و راه راست هدایت شود. (مائده، ۱۶) ای اهل کتاب پس از دورانی فترت، بر شما رسولی آمده است تا آگاه شوید و نگویید که هشدار و بشارت دهنده ای نبود. اینک آن هشدار و بشارت دهنده، و خداوند قادر مطلق است». (مائده، ۱۹)
در این جا، خارج از مسیر موضوع، تذکر مطلب شگفت ندیده گرفته شده ای را ضرور می دانم که در بنیان شناسی ادیان، بر مبنای توسل به قرآن، نقش و ارزش عظیمی دارد و شهادت می دهد که در عین حال و از نظر خداوند، تورات و انجیل و قرآن یکی نیست، در معرفی آن ها زبان و وصف برابری به کار برده نمی شود و گرچه در پیشگاه مترجمین، بی توجه به اشارات دقیق قرآن، رعایت چنین تفاوتی به طور معمول ندیده گرفته شده و هر لغت «کتاب» را، شاید هم به عمد و برای خلط مبحث، «کتاب خدا» ترجمه کرده اند، اما این واقعیت هشدار دهنده و شگفتی است که قرآن هرگز و در هیچ صورتی، آن جا که مستقیم و غیر مستقیم، به تورات و انجیلی که در اختیار سرکردگان یهود و نصاری، به عهد حضور رسول خدا، اشاره می رود، عامدانه و به اصرار، آن کتاب ها را «آسمانی» نخوانده و با ترکیب لغوی «کتاب الله»، که به تکرار در باره ی قرآن به کار رفته، وصف نکرده است.
«به موسی کتابی داده ایم و تردید نکن که تکیه گاه هدایت بنی اسرائیل است. (سجده، ۲۳). به موسی مقام هدایت و به بنی اسراییل کتابی به میراث سپردیم، که هدایت و تذکاری برای صاحبان خرد است». (مومن، ۵۳ و ۵۴)
این بیان مستقیم، به آسمانی بودن و ارسال و نزول کتاب بر بنی اسراییل، از جانب خداوند گواه است. مفهوم دیگر خطاب و کنایه هایی که خداوند در قرآن مجید در باره ی تورات و انجیل بعدی، یعنی آن کتابی که مورد استناد یهودیان و مسیحیان، در محاجه و مواجهه با قرآن و ماموریت رسول الله است، چشم و گوش اصحاب خرد را بر ظرافت های صادقانه ی قرآن در بیان و تبین و تظاهر معلوم می کند و به ما می آموزد که با این متن کبیر و متین، برابر حدسیات و تمایلات انسانی خود برخورد نکنیم و اگر اراده ی ورود به گوشه ای از این اوقیانوس فصاحت و خردمندی و آموزه های ممتاز به آدمی را داریم، نخست نحوه ی غواصی و غوطه زنی در آب های ژرف این پهنه ی آرام را بیاموزیم تا ناخواسته و خواسته به مرداب تاویل و تصورات خام نژاد پرستانه کشیده نشویم.
«ندیدی بهره برندگان از کتاب را، که چون به قضاوت کتاب خدا خوانده شدند، گروهی از آنان سر باز زدند و نپذیرفتند. بدان سبب که می گفتند آتش دوزخ بر ما پایدار نیست و تکیه گاه شان افترایی بود که بر دین خود بسته بودند». (آل عمران، ۲۳ و ۲۴)
این آیه نیز پرده از مرحله ی دیگری از مکالمات میان ادیان در زمان پیامبر را می گشاید و معلوم می کند که درجات و مراتب این گونه داد و ستد های کلامی چه گونه پیش می رفته و از چه مراحلی می گذشته است. نکته ی بس آموزنده آن جا نهفته است که می بینیم اصرار خداوند در عدم انتساب تورات و انجیل به بارگاه و بیان خویش، منحصر به زمانی است که سخن از تورات و انجیل مورد قبول یهودیان و مسیحیان در عهد طلوع اسلام در میان است، نه تورات و انجیل فرو فرستاده از آسمان، در زمان ظهور و عرضه ی ادیان یهود و نصاری.
«و چون رسولی از جانب خدا آمد که کتاب شان هم گواهی می داد، گروهی از آنان کتاب خدا را، چنان که از آن بی خبر باشند، ندیده گرفتند». (بقره، ۱۰۰) ما تورات را نازل کردیم که در آن نور هدایت است و مرجع حکم انبیایی بود که به آن ایمان داشتند و احبار و ربی ها به حفظ کتاب خدا می کوشیدند و بر آن گواه بودند. بترسید و آیات الهی را نازل نفروشید که ندیده انگاران آیات نازل شده از جانب خدا در زمره ی کافران اند». (مائده، ۴۴)
پس واضح است که خداوند در قرآن مبین، تورات و انجیل را با دو نوع خطاب می خواند: «کتاب الله»، آن زمان که از متن نازل شده و نخستین آن ها سخن می رود و مجرد «کتاب»، بدون انتساب به بارگاه الهی، آن گاه که یهود و نصاری از تورات و انجیل در دست خویش به زمان رسالت و حیات پیامبر می گویند. این می رساند که تورات و انجیل زمان رسول الله، درست همانند آن چه امروز مورد قبول کنیسه و کلیساست، اعتبار آسمانی ندارد. چنان که در بررسی های بعد، و تنها به مدد راه نمایی های قرآن، معلوم خواهم کرد که یهود و نصاری در کدام بخش های تورات و انجیل و به چه سبب و هدف دست برده اند و در هر مرحله عکس العمل قران در برابر سعی آنان در ایجاد انحراف در فهم تحولات مورد نیاز دوران و عصر چه بوده است؟
تذکر دهم که این مبحث مفصلی است مشغول تعارض با تلقیناتی که هزار سال است در قرآن کریم به دنبال ناسخ و منسوخ و تغییر و تبدیل می گردد و کسانی زمینه می سازند تا بگویند کتاب خدا مغشوش و متناقض است چنان که مدعی می شوند دستورات الهی در آموزه های ادیان یهود و نصاری و اسلام برابر نیست و دزدیده و زیر لب و حتی آشکارا زمزمه می کنند که خداوند بندگان خویش را به تفرقه و تقابل کشانده و ستیزه های دینی به راه انداخته است. بررسی من به جنگ مبانی و مسئولین این تبلیغات می رود تا معلوم شود که تورات و انجیل اولیه وقرآن مجید و شکوهمند، درخطوط اصلی، جز به کار هدایت یکسان بندگان نبوده است، چنان که در قرآن فصیح و امین دو تلقین و تکلیف مغایر وجود ندارد و چنین برداشت هایی را کسانی تدارک می بینند که قصد گم راه کردن آدمیان از مسیر مستقیم هدایت با منظور مبدل کردن آنان به اسباب بهره کشی دنیوی را دارند. پس به بازبینی و شناسایی قومی برگردیم که به هدایت الهی از ستم فرعون مصر گریختند، در صحرای سینا به کتاب تورات و دین یهود دعوت شدند و اینک آنان را پیروان چنان یهودیتی می شناسیم که خداوند در قرآن منحرف شدگان از دستورات اولیه و اصلی تورات معرفی می کند. (ادامه دارد)

 

 

مشکان
hra62302@yahoo.com

پنجشنبه: داستان کوتاه

برف

دختر گوشه ی پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان کی برام کاپشن می خری ؟
مادر به چشمان سیاه دختر نگاه کرد و گفت : هر وقت برف بیاد .
* * *
دختر به دانه های ریز برف نگاه کرد . گوشه ی پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان داره برف میاد بریم کاپشن بخریم ؟!
مادر این بار به عکس پدر روی تاقچه نگاه کرد و گفت : الان که داره برف میاد . باشه هر وقت بند اومد .

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

21 تیر
افراد گشاده ذهن نمی گویند:" می خواهم همه چیز داشته باشم." آنان می گویند:" همه چیز دارم اما می توانم ترقی کنم."
وین دایر

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

22 تیر / 13 جولاي / 17 جمادی الثانی

Mobin_s2004@yahoo.com
22 تیر ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
عثماني ها تبريز را تصرف كردند

سلطان سليمان

13 ژوئيه در سال 1534، نيروهاي سليمان قانوني سلطان عثماني با استفاده از درگيري شاه طهماسب صفوي با ازبكان در شمال خاوري ايران و دشواري هايي كه با برادرانش داشت شهر تبريز را در جريان لشكركشي تازه خود به ايران تصرف كردند و سپس متوجه شروان، سلطانيه و حتي گيلان شدند. ولي مقاومت مردم عادي محل و حملات چريكي آنان باعث بازگشت عثماني ها شد. اين عمليات 20 سال پس از جنگ چالدران روي داد كه ضمن آن هم تبريز موقتا به دست عثماني ها افتاد كه بعدا بازگشتند. علت شکست ايران در هر دو تعرض عثماني،نداشتن اسلحه نوين ( توپ و تفنگ ) بود.
     سلطان سليمان 31 دسامبر 1534 نيز موقتا بغداد را که در دست ايران بود متصرف شد.
    سلطان سليمان پسر سلطان سليم بسال 1494 متولد و در سال 1566 درگذشت . وي که 21 سپتامبر 1520 بر جاي پدر نشسته بود يک سال بعد از آغاز سلطنت ، بلگراد را تصرف کرده بود.

 

ورود آورل هريمن به تهران و تظاهرات يکصد هزار نفري چپگرايان

23 تيرماه سال 1330 خورشيدي آورل هريمن مشاور ترومن رئيس جمهوري وقت امريكا با پيامي حاوي طرح ميانجيگري اين دولت بين ايران و انگلستان وارد تهران شد و مورد استقبال گرم قرار گرفت. همين استقبال شايان سبب تشديد مخالفت چپگرايان شد و بعد از ظهر همان روز بر ضد ورود او و ميانجيگري آمريكا در امر نفت، درخيابانهاي تهران دست به تظاهرات يكصد هزار نفري زدند كه از ميدان فردوسي آغاز و به ميدان بهارستان ختم مي شد. در جريان اين تظاهرات اعضاي حزب دكتر مظفر بقايي با تظاهر كنندگان درگير شدند و به پليس و ارتش تحت فرمان شاه امكان و بهانه دادند كه وارد عمل شوند و به سوي تظاهر كنندگان تير اندازي كنند كه ضمن آن دهها تن كشته و مجروح شدند( مشروح اين تظاهرات در سايت 14 ژوئيه آمده است ). هريمن در سر راه خود به ايران در پاريس با ژنرال آيزنهاور سر فرمانده نيروهاي "ناتو " در اروپا مذاکره کرده بود. آيزنهاور دو سال بعد رئيس جمهوري آمريکا شد.
    طرح انگلستان كه هريمن آن را باخود به تهران آورده بود بر اين پايه بود كه شركت نفت انگلستان و شركت ملي نفت ايران مشتركا امور نفت وطن ما را بر عهده داشته باشند كه اين طرح از سوي دكتر مصدق رد شد. هريمن پس از رد طرح در مصاحبه اي گفت كه آمريكا تنها نگران توزيع نفت است و مي خواهد كه جريان نفت قطع نشود.

 

وقايع جنگ 8 ساله در چنين روزي

22/04/58
تشديد درگيري مسلحانه و انفجار در خوزستان از جمله تيراندازي به مأموران شهرباني مستقر در زير پل و پايگاه نيروي دريايي خرمشهر ، حمله به پاسداران و مأموران انتظامي و پاسگاههاي مرزي ، كمين عناصر خلق عرب عليه پاسداران در منطقه كوتشيخ ؛ شهادت انوشيروان رضايي سرپرست پاسداران اعزامي از خرمآباد ؛ خرابكاري در لوله نفت دارخوين ؛ گزارش رويتر در راديو لندن از درگيريهاي خوزستان .
اعلام موجويت گروه جديدي با عنوان سازمان چريكي صاعقه در خوزستان و انتشار اعلاميهاي در تشريح اهداف خود از جمله مبارزه چريكي براي خودمختاري خوزستان ، حمايت از تمامي گروههاي مترقي و آزاديخواه و عدم تابعيت از هيچگونه ايدئولوژي .

اعلام موجويت گروه جديدي با عنوان سازمان چريكي صاعقه در خوزستان و انتشار اعلاميهاي در تشريح اهداف خود از جمله مبارزه چريكي براي خودمختاري خوزستان ، حمايت از تمامي گروههاي مترقي و آزاديخواه و عدم تابعيت از هيچگونه ايدئولوژي .
ديدار گروهي به عنوان نمايندگان منطقه اشنويه و پيرانشهر با امام خميني و آيت الله شريعتمداري و نخست وزير براي دادخواهي و شكايت عليه تسليح فئودالهاي منطقه از سوي ژاندارمري پادگان جلديان و پاسداران انقلاب .

تعيين وكلاي مدافع محمدرضا سعادتي از سوي سازمان مجاهدين خلق عليرغم مخالفتهاي قبلي اين سازمان با محاكمه وي در دادگاه انقلاب و اصرار بر ارسال پرونده به دادگستري و نيز عليرغم نامه سعادتي به برادرش مبني بر اينكه به علت وقيحانه بودن كيفر خواست در دادگاه شركت نخواهد كرد .
اعلام نارضايتي راديو مسكو از قضاياي پيش آمده در خصوص رابطه سعادتي و مأمور سفارت آن كشور در تهران و محاكمه احتمالي وي .

اعلاميه دفتر هواداران سازمان چريكهاي فدايي خلق اروميه و اظهارات سخنگوي اين سازمان درباره پرتاب بمب ( سهراهي ) به داخل دفتر اين سازمان .
اعلام مواضع سازمان چريكهاي فدايي خلق در مورد چگونگي شكلگيري نيروهاي مسلح در نظام جديد و ادعاي اينكه ارتش در جهت اهداف تودهها بازسازي نميشود و تأكيد بر اينكه در ارتش انقلابي شوراي سربازان و درجهداران و همافران و افسران جزء تنها مرجع تصميمگيري در امور مربوط به خود خواهند بود .

تفسير راديو بي . بي . سي با عنوان “ دشواريهاي ارتش ايران ” پس از پيروزي انقلاب اسلامي .
گزارش رويتر از اظهارات مقامات وزارت دفاع انگلستان درباره احتمال از سرگيري مذاكرات مربوط به معامله خريد اسلحه ايران از انگلستان كه در زمان رژيم گذشته منعقد شده بود .

مصاحبه حجت الاسلام محمد منتظري با روزنامه لبناني النهار و حمله به بازرگان و دكتر يزدي به عنوان عمال آمريكا و صهيونيزم ؛ واكنش دكتر صادق طباطبايي معاون نخست وزير در اين باره .
سخنان امام خميني در جمع اقشار مختلف مردم و هشدار در مورد توطئههاي عناصر ضد انقلاب در كشور با توجه به نزديك شدن زمان برگزاري انتخابات مجلس خبرگان بررسي قانون اساسي .

22/04/59
سعدون حمادي: مناسبات ايران و عراق تيره‌تر خواهد شد.
22/04/61
آغاز عمليات رمضان در شرق بصره: تا آخرين ساعات امروز (ساعت 24) قرارگاه قدس، تنها در يك محور ور پيشرويكرده ولي موفق به تصرف اهداف خود نشده است؛ محورهاي ديگر به ميدان مين برخوردهاند؛ قرارگاه فجر نيز در يك محور پيشرويكرده است؛ قرارگاه فتح از چهار محور خود، در دو محور تا نزديك هدف پيش رفته است و در دو محور نيز موفق به شكستن خط شده و در حال پيشروي به سمت اهداف خود است. عمليات مشترك سپاه، ارتش ، ژاندارمري و بسيج در محور سلماس؛ در اين عمليات 80 تن از نيروهاي مسلح غيرقانوني كشته شدند؛ فهرست غنايم اين عمليات. اجراي دومين مرحلة عمليات براي آزادسازي محور تكاب به صائيندژ: نيروهاي خودي سه روستا را آزاد و 16 كيلومتر پيشرويكردهاند. در عمليات مشترك سپاه، ژاندارمري و بسيج در منطقه بوكان، سد مخزني زرينه رود كه پس از پيروزي انقلاب در تصرف نيروهاي مسلح غيرقانوني بود، به تصرف نيروهاي خودي درآمد. اجراي آتش روي محلهاي استقرار افراد مسلح غيرقانوني در اطراف شهر مهاباد. بازتاب عمليات نيروهاي خودي در غرب كشور در راديو بي.بي.سي.: نيروهاي ايراني، كردهاي مسلح خودمختاري طلب را از محورهاي اصلي ارتباطي در مناطق كوهستاني به عقب راندهاند. سازمان مجاهدين خلق در ادامة جنايات خود، يك فرد حزبالهي را شهيد كرد و خانة وي را نيز به آتش كشيد. دفتر سياسي سپاه در مقالهاي ضمن تجزيه و تحليل عملكرد يك ساله سازمان مجاهدين خلق، با اشاره به اينكه اين سازمان سقوط حاكميت را نزديك ميدانست، دلايل اين پيشبيني غلط را چنين برشمرده است: تحليل و ارزيابي غلط آنان از اوضاع جامعه، برخورد قاطع نظام با حركت مسلحانة سازمان، همكاري عناصر دستگير شده سازمان با نيروهاي امنيتي و تأثير افشاگري آنان در سطح جامعه، اقدام سازمان در ترور افراد خوشنام و اقشار پايين جامعه، پيروزيهاي ايران در صحنههاي نبرد با عراق و تأثير آن بر ثبات و اعتبار جمهوري اسلامي. در حالي كه آغاز عمليات رمضان هنوز اعلام رسمي نشده است، غرب همچنان اوضاع جبهههاي جنگ را با حساسيت دنبال ميكند. سخنگوي وزارت خارجه امريكا: ايران آماده حمله به عراق است. عراق براي تسلط بر اروندرود جنگ را آغاز كرد ولي ايران ابتكار عمل را در دست دارد. بي.بي.سي.: اظهارات اخير مقامات ايراني باعث نگرانيهايي در مورد حمله ايران به عراق شده است. نيويورك تايمز: چند لشكر ايران براي حمله به بصره موضع گرفتهاند. حمله ايران براي امريكا و كشورهاي كويت و عربستان مشكلات جدي ايجاد خواهدكرد. واشنگتن پست: حمله ايران به عراق هراس بزرگي در چند كشور حوزه خليج فارس به وجود آورده است. حمله ايران ممكن است كشورهاي بيشتري را براي كمك به عراق بسيجنمايد. سخنان آقاي ميرحسين موسوي و آقاي ولايتي دربارة قطعنامه 514: آقاي موسوي: اين قطعنامه در حقيقت رأي اعتماد امريكا و شوروي به صدامحسين است. نميدانم چرا شوراي امنيت طي دو سال گذشته خواب بود ولي به يكباره در پي آزاد شدن خرمشهر از خواب پريد! در حال حاضر منافع همة قدرتهاي بزرگ به خطر افتاده است. آقاي ولايتي: انتظار دو سالة ما براي كمك، ديگر بيهوده بوده، حق گرفتني است و ملت مظلوم ما حق خود را خواهد گرفت. شوراي امنيت دو سال سكوت كرد و عراق را محكوم نكرد و الان هم دليلي ندارد كه ما به قطعنامة اين شورا ارزش قائل شويم. نشرية تايمز نيز تصويب قطعنامه را به منزلة تأييد مواضع عراق در جنگ دانست. بي.بي.سي.: وزيرخارجه عراق تصويب قطعنامه را از لحاظ زماني "به موقع" خواند. تلاش سازمانهاي بينالمللي و شخصيتهاي كشورهاي مختلف براي پايان دادن به جنگ: دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي گفت كه كميسيون حسن نيت اين سازمان تلاش جديدي را آغاز خواهدكرد. رئيسجمهور پاكستان در ملاقات با سفير ايران در پاكستان خواهان پايان جنگ شد. امير كويت از ايران و عراق خواست تا به جنگ پايان دهند. روزنامه الوحده (چاپ ابوظبي): تصوير جهانيان از ايران به عنوان يك كشور توسعهطلب، نادرست است. دروازههاي ايران بر روي هركسي كه خواهان صلح و يا دوستي با انقلاب اسلامي باشد، گشوده است. تلاشهايي كه تاكنون براي صلح صورت گرفته است خالصانه نبوده و ايرانيها به كوششهاي ميانجيگران اطمينان نداشتهاند. معاون اول صدام اعتراف كرد كه نيروهاي عراقي همچنان بخشهايي از خاك ايران را در اشغال دارند. روزنامه "گونش" چاپ تركيه: صدام از شروع جنگ تاكنون چهار بار از طرف افسران جوان مورد سوءقصد قرار گرفته است. براي دومينبار در يك هفته، بانك ملي ايران شعبة پاريس مورد حمله دزدان مسلح قرار گرفت. گزارش نشريه "هرالدتريبون" دربارة اوضاع اقتصادي ايران در اوايل سال جاري: تحليلگران معتقد بودند كه ايرانيها قادر به تأمين هزينة مواد غذايي و حقوق كارمندان خود نخواهند بود ولي در حال حاضر ايرانيها در پول غوطه ميخوردند. روزنامه اقتصادي "هندزبلات": ايرانيها عمليات اقتصادي را با سكوت و با روش صحيح انجام ميدهند. ايران با افزايش صدور نفت خود را از ورشكستگي رهانيد. ايران در حال سرمايهگذاري در زمينة كشاورزي و صنعتي است. مبادلات اقتصادي ايران و آلمان افزايش يافته است.
22/04/62
درخواست توسعه روابط عراق و آمريكا از طرف صدام
22/04/64
عمليات قادر 1
22/04/65
گزارشي از مباحث مقدماتي عمليات حيدر(عمليات سرنوشتساز) در جلسه قرارگاه نيروي زميني سپاه؛ تصميمگيري درباره عمليات فريب و عمليات پشتيباني . تجاوز مكرر هواپيماهاي عراقي به حريم شهر باختران جهت ايجاد جنگ رواني. حمله هواپيماهاي عراقي به يك نفتكش 269هزار تني قبرسي در مسير خارك. گزارش قرارگاه رمضان درباره نتايج اصابت دو موشك ايران به تأسيسات نفتي كركوك. اظهار نگراني در يك گزارش نظامي از پيشروي گام به گام عراق در جزيره مجنون، ضعف نيروهاي خودي در خطوط پدافندي اين منطقه و اهداف عراق از تداوم عمليات. نقش عامل نفوذي در سقوط يك پايگاه خودي در حومه سنندج و شهادت چهار نيروي آن. گزارش قرارگاه رمضان از اقدامات سازمان مجاهدين خلق در شهرهاي مرزي عراق در جبهههاي مياني و شمالي؛ آخرين ترور عناصر اين سازمان در مشهد؛ كمين انقلابيون مسلمان كرد عراقي عليه سازمان مجاهدين خلق و كشته شدن 18 تن از نيروهاي اين سازمان. بررسي تأثير كاهش قيمت نفت بر اقتصاد كشور در جلسه دولت و استانداران؛ تأكيد نخستوزير بر استقراض نكردن و سازشناپذيري دولت و ملت در مقابل كاهش قيمت نفت. معاون وزير اقتصاد و دارايي: ايران پيشنهاد فرانسه مبنيبر فروش كالاي تجاري در قبال بدهي يك ميليارد دلاري را نپذيرفت. گزارش راديو امريكا از بهبود روابط ايران و فرانسه. گزارش هرالدتريبون از مشكلات اقتصادي عراق؛ درخواست عراق براي تمديد مهلت بازپرداخت وامها؛ سختترين وضعيت اقتصادي شش سال گذشته در عراق؛ گزارش متضاد نشريه اوپك از بهبود سطح زندگي مردم عراق طي شش سال گذشته. تصميم مصر و عراق براي توسعه مبادلات؛ آموزش 7000 مصري در شهرهاي شمالي عراق. كويت اعلام كرد كه يك عراقي با همدستي پنج تن ديگر قصد ترور امير كويت را داشتند.
22/04/67
تخليه مناطق حلبچه توسط جمهوري اسلامي ايران.
مايكل آرماكاست (معاون وزير خارجه آمريكا): ما بطور يك جانبه سعي كرده‌ايم بر ايران فشرا آورده و او را مجبور به پذيرش قطعنامه نماييم.

سفير آمريكا در اردن: دولت آمريكا هرگونه عمل خصمانه عليه شيخ‌نشينهاي حوزه جنوبي خليج فارس را بعنوان تجاوز عليه خاك خود تلقي خواهد كرد.
اسحاق شامير: عراق مواضعش را نسبت به اسرائيل بطور محرمانه نرم‌تر كرده است.

تلاشهاي دولت ريگان براي تحريم تسليحاتي ايران با ناكامي روبرو شده است (سفير آمريكا در اردن)

 

 آغاز جنگ خياباني ميان مشروطه خواهان و قواي قزاق به فرماندهي لياخوف

[22 تير 1288] - جنگ خياباني ميان مشروطه خواهان و قواي قزاق به فرماندهي لياخوف در تهران آغاز شد. اين جنگ به مدت سه روز بطول انجاميد و سر انجام با پيروزي مشروطه خواهان و جاهدان پايان يافت؛ لياخوف از ادامه جنگ دست كشيد. پس ازان محمد علي شاه به همراه درباريان طرفدار استبداد در پناه پانصد تن قزاق به سفارت روس درزرگنده شميران پناهنده شد. لياخوف فرمانده دولتي قواي قزاق نيز به اتفاق امير مجاهد تقاضاي تأمين جايي كرد تا از ايران خارج شود . اندكي بعد محمد عليشاه از سلطنت خلع و به روسيه پناهنده شد.

Mobin_s2004@yahoo.com
13 جولاي ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو انديشه

فيلسوفي كه روش « نافرماني » معرفي كرد

«هنري ديويد تارو Henry David Thoreau » فيلسوف ، نويسنده و شاعر آمريكايي 12 ژوئيه 1817 در شهر كانكورد ايالت ماساچوست به دنيا آمد . وي مشوق ساده زندگاني كردن بود و عقيده داشت كه تجملات زندگي، يك فرد را «ماديگرا» مي كند و چنين فردي « پول »
    را همه چيز مي داند و به جمع آن حتي با خطر كردن دست مي زند. «تارو» جنگ آمريكا با مكزيك بر سر تصرف اراضي اين كشور را توسعه طلبي و يك جنگ امپرياليستي خواند . او بر ضد بردگي سياهان بود و از « جان براون » كه به خاطر رهايي سياهپوستان از بردگي دست به قيام مسلحانه زده بود حمايت كرد. تارو « نا فرماني » را به عنوان راه مبارزه منطقي و مسالمت آميز با كارهاي غير منصفانه دولت معرفي و پيشنهاد كرد و در اين زمينه يك رساله نوشت كه در قرن بعد، گاندي با مطالعه آن همان روش را بر ضد انگلستان در پيش گرفت. «تارو» در اجراي اين روش خود يك بار از دادن ماليات به دولت خود داري كرد و به زندان افتاد ، ولي يكي از هواخواهانش بدون اين كه وي بداند، ماليات عقب افتاده اش را پرداخت كرد و از زندان رها شد.

در قلمرو دموکراسي

نخستين زن كه نامزد معاونت رئيس جمهوري آمريكا شد

جري فرارو

جري فرارو

دوازدهم ژوئيه 1984 والتر مانديل Walter Mandale نامزد مقام رياست جمهوري آمريكا از سوي حزب دمكرات در انتخابات نوامبر همان سال، بانو جرالدين فرارو Geraldine Ferarro چهل و هشت ساله عضو مجلس نمايندگان آمريكا از نيويورك را به عنوان نامزد معاونت خود اعلام داشت و گفت كه او نه تنها خواسته است كه صفحه تازه اي در تاريخ دمكراسي آمريكا باز كند بلكه بگويد كه انتخاب مردها ، ثروتمندان و سفيد پوستها دمكراسي نيست؛ دمكراسي يعني راي دادن همه و راي گرفتن بدون تبعيض.
    «فرارو» قبل از ورود به عالم سياست، آموزگار دبستان بود و پس از شركت در كلاسهاي شبانه مدرسه حقوق، بازپرس و وكيل دعاوي شده بود.
    مانديل در آن سال رقيب رونالد ريگن رئيس جمهوري وقت بود كه شكست دادنش به نظر آسان نمي رسيد. تعيين جرالدين فرارو مي توانست به جلب آراء زنان كمك كند. مانديل و فرارو مبارزه سختي كردند ولي همچنان كه پيش بيني مي شد موفق نشدند. از خصوصيات انتخابات آن سال همين تعيين يك زن براي نخستين بار در تاريخ آمريكا به عنوان نامزد معاونت رياست جمهوري آمريكا بود. آمريكاييان به نامزد معاونت به چشم رئيس جمهوري احتمالي( در صورت فوت و يا بركناري و مرض شديد رئيس جمهور) مي نگرند و در راي دادن دقت مي كنند. در آمريكا، نامزد رياست جمهوري و نامزد معاونت روي يك تيكت نوشته مي شود و آراء دريافتي مشترك خواهد بود.

 

اندي روني: شرط نامزد شدن در انتخابات بايد گذراندن آزمايش هوش و امتحان معلومات عمومي قرار داده شود

«اندي روني» مفسر آمريكايي يكشنبه شب 11 ژوئيه 2004 در برنامه خود در تلويزيون سي بي اس گفت: رئيس جمهور فردي است كه يك جامعه دست كم براي چهار سرنوشت خود را به او مي سپارد، و اين، موضوع كوچكي نيست. چرا مقرر نداشته اند كه شرط نامزد شدن براي احراز اين مقام، قبول شدن در آزمايش هوش ، معاينه جسم و روان و امتحان معلومات عمومي باشد؟. اگر يك رئيس جمهور مقدمات اقتصاد، حقوق ، تاريخ و جغرافيا را نداند گزارشهايي را كه به او مي دهند و عموما با توجه به ضيق وقت او خلاصه تهيه مي شود به وضوح درك نمي كند و تصميماتي كه مي گيرد ممكن است نتيجه مطلوب نداشته باشد. دمكراسي فقط آوردن اكثريت آراء نيست. بايد افرادي را به مردم براي دادن راي معرفي كرد كه از لحاظ جسم و روان و هوش كامل باشند و مقدمات و دست كم راه مطالعه هر كاري را بدانند.

در قلمرو ادب

سالروز درگذشت «مرزبان زبان فارسي»

عباس مروي يكي از چند شاعري كه اشعار آنان تا به امروز باقي مانده و گفته مي شود از گروه اول شاعران فارسي گوي ايراني بعد از اسلام بوده اند 13 ژوئيه سال 815 ميلادي در گذشت.
     دو شاعر ديگري كه از آن سالها، اشعارشان به زبان فارسي باقي مانده است ابوحفص سغدي و حنظله بادغيسي هستند. شايد در دو قرن اول اشغال نظامي ايران توسط عربان مسلمان، شعراي پارسي گوي ديگري هم مي زيستند، اما تنها اشعار اين سه تن به نام خودشان باقي مانده است.
    عباس مروي در يكي از اشعارش خود را " مرزبان زبان فارسي" خوانده و به اين ترتيب احساسات ملي خويش را آشكار ساخته است. وي از شهر مرو -دژ استوار زبان، فرهنگ و تمدن ايراني بود. پارسي سرايان و پارسي نويسان آن زمان، تقريبا همه، از خراسان بودند كه شامل شمال افغانستان و ماوراءالنهر هم مي شد.

 

يكصدمين زادروز " پابلو نرودا " شاعر ملي شيلي و به اين مناسبت تجليل بي سابقه مردم و دولت از او

پابلو

پابلو

اشتياقي كه شيليايي ها، دوشنبه 12 ژوئيه 2004 ، در برگزاري يكصدمين زادروز شاعر و نويسنده خود « پابلو نرودا Pablo Neruda» نشان دادند هركس را كه در جريان گزارش مربوط قرار گيرد اميدوار ، نسبت به وجدان بيدار انسانها خوشبين و به ادامه خدمت به آنان ترغيب مي كند.
    صدها تن از مردم معمولي شيلي 31 سال پس از مرگ پابلو در سپيده دم در زير باران شديد به ايستگاه راه آهن سانتياگو رفتند و به ريكاردو لاگوس Ricardo Lagos رئيس جمهوري و پانصد مقام، استاد و انديشمند شيلي پيوستند و 315 كيلو متر راه را پيمودند تا در شهر « پارال»، زادگاه پابلو از او تجليل كنند. در ميدان راه آهن كه پدر پابلو در آنجا روزگاري يك كارگر ساده بود از سوي مردم داوطلب با سيب سرخ بر كف ميدان يك قلب 22 متر در 23 متر ساخته شده بود كه نام شاعر را با گل سفيد روي آن نوشته بودند.
    پابلو كه داراي چندين مجموعه شهر و مولف كتب متعدد است مردم و جغرافياي آمريكاي لاتين را به شعر درآورده و سيه روزي و بدبختي اين مردم و علل آن را به بهترين وجه منعكس ساخته است. همين كتاب در سال 1971 وي را برنده جايزه ادبي نوبل ساخت. پابلو كه هوادار رفاه مردم و سوسياليسم بود در جريان جنگ داخلي اسپانيا در اين كشور بود و كشتار انسان به دست انسان به خاطر كسب قدرت و در نتيجه دست يافتن به مال او را سخت آرزده ساخت . از آنجا به پاريس رفت و كمك كرد تا بيش از دو هزار آواره اين جنگ به شيلي مهاجرت كنند. اين عمل او در اروپا آن چنان گل كرد كه دولت وقت شيلي ابلاغ سفير در پاريس را براي پابلو فرستاد و او ناخواسته دپيلمات شد، ديپلماتي كه سفارت را تبديل به محل اجتماع شعراء و شعر خواني كرده بود.
    در بازگشت به شيلي، مردم او را سناتور كردند، سناتوري كه هرگز راي مثبت و منفي نداد. او مي گقت كه چون مطمئن نيست كه قانون پيشنهاد شده به كسي آسيب نمي رساند، ترجيح مي دهد كه راي ندهد تا وجدانش آسوده باشد.
    پابلو كه 12 ژوئيه 1904 به دنيا آمده بود 23 سپتامبر 1973 از بيماري سرطان درگذشت. مرگ او 12 روز پس از كودتاي ژنرال پينوشه و قتل « سالوادور آلنده » روي داد. وي در اين 12 روز برمرگ آلنده گريسته بود و خبرش به گوش پينوشه رسيده بود و دستور داده بود كه به منظور ارعاب، خانه شاعر را به بهانه يافتن اسلحه! بازرسي كنند و اين عمل كه با خشونت انجام گرفت مرگ او را تسريع كرد. پينوشه به تشويق و حمايت « سيا » بر ضد آلنده سوسياليست كودتا كرد و پس از آن، 17 سال با ديكتاتوري شيلي را اداره كرد.

 

تنها نويسنده سياه كه برنده جايزه نوبل شد

Akinwande Wole Soyinka

Akinwande Wole Soyinka

سيزدهم ژوئيه زادروز «اكيواند سويينكاAkinwande Wole Soyinka» داستان نگار نيجريايي است كه در سال 1934 به دنيا آمد. وي تنها نويسنده از ميان سياهان آفريقا است كه برنده جايزه ادبيات نوبل شده است. سويينكا كه در عين حال از مبارزان حقوق بشر و آزادي هاي مدني است و از دانشگاه «ليدز» انگلستان فارغ التحصيل شده، در دانشگاههاي نيجريه و آمريكا «ادبيات تطبيقي» تدريس كرده است. سويينكا به خاطر مخالفت پيگير با برادركشي در بيافرا و تلاش براي براي برقراري صلح ميان طرفين متخاصم، در سال 1967 به تصميم دولت نظامي نيجريه بازداشت شد و 22 ماه در زندان بود. زنداني شدن او باعث اعتراض هاي جهاني و در نتيجه تغييرات وسيع در نظام حكومتي نيجريه شد. محصول اين 22 ماه زندان، داستان است تحت عنوان «مردي كه مرد». در نمايشنامه ها و داستان هاي اين نويسنده، نتايج بد و زشتي هاي ستمگري و خودسري كه بزعم او زاييده استبداد هستند منعكس است و در همه آنها از حقوق انسانها و تساوي آنان در اين حقوق دفاع شده است. در ميان حاكمان فدراسيون نيجريه، «ثاني آباچا» بيش از ديگران مخالف سويينكا بود. دشمني آباچا بود كه اين نويسنده را مجبور به جلاي وطن كرد.

 

مشكل بزرگ اين است كه بشر اندرز شو نيست

12 ژوئيه 2005 به مناسبت هجدهمين سالروز اخطار سازمان ملل كه نفوس جهان بيش از ظرفيت منابع آن است، كتابي به زبان انگليسي تحت عنوان «يك ستاره گردان و اين همه نفوس» انتشار يافته كه پر از عكس و سند است.
     در مقدمه كتاب آمده است كه سازمان ملل در دهه 1960 و هنگام عبور جمعيت از خط چهار ميليارد نيز چنين اخطاري داده بود كه به آن توجه نشد.
    در اين كتاب عكسهاي ماهواره اي متعدد از كره زمين و هجوم براي شهر نشيني و گسترش شهرها در 30 سال اخير كه نتيجه اش افزايش فقر، جرم و فساد است به چاپ رسيده است. مقايسه زماني اين عكسها، آب شدن يخهاي قطبي و افزايش آلودگي هواي شهرهاي بزرگ و به ويژه شهرهايي را كه در ميان كوهها قرار گرفته اند نشان مي دهد.
     كتاب فصلي در باره گرم و سرد شدن اقيانوسها دارد و نوشته است كه اقيانوس اطلس گرمتر شده است و توليد توفانهاي دريايي شديد به همين سبب است كه در سالهاي اخير اين توفانها كارائيب و ايالات متحده را مورد حمله قرارداده و ويراني و تلفات به بار آورده اند.
     فصل ديگر كتاب درباره كمبود انرژي و بالا رفتن روزافزون بهاي نفت است و تلاش چشمگيري براي جايگزيني آن صورت نمي گيرد. كره زمين بر اثر بي توجهي نفوس و استفاده نادرست از انرژي و اسراف در مصرف سوختهاي فسيلي (ازجمله نفت) گرم تر شده است كه مسئله ساز است.
     كمبود خوراك در دهه هاي اخير با توسل به توليد ژنتيك تا حدي جبران شده ولي معلوم نيست كه اين نوع غذا با طبيعت بشر سازگاري كامل داشته باشد و توليد عوارض ناخواسته و مشكلات جسماني و رواني نكند. بايد دانست كه اين نوع توليد محصول هم حدي دارد.
     كتاب در فصل اعتيادات زيان آور، دود سيگار را بزرگترين بدبختي و قاتل بشر خوانده كه هر سال سرمايه بزرگي به خاطر آن از دست مي رود و هزينه هاي سنگين درماني عمدتا نتيجه آن است. ماده مخدره شيميايي متامفتامين (مت) پس از سيگار، عامل بدبختي جوامع بشري شده است. اين ماده برخلاف هروئين و كوكايين، ارزان به دست مي آيد و همين ارزاني و سهولت توليد بر بدبختي هاي بشر افزوده است.
     اسراف منابع محدود كره زمين و اشياء و لوازم مورد نياز از مشكلات ديگر بشر امروز است.
     مولف كتاب نتيجه گرفته است كه بزرگترين مسئله بشر اين است كه اندرزها را گوش نمي كند و دنبال دلش است. بشر اگر اندرز شنو باشد بسياري از مشكلات به وجود نمي آيد و همگان، حتي با وجود كمبودها، سعادتمند زيست خواهند كرد. بنابراين لازم است همه كوششها با استفاده از دستگاههاي تبليغاتي و سازمانهاي آموزشي بعمل آيد تا بشر وادار شود كه اندرز شنو باشد، و عادت به شنيدن و دقت كردن و آينده نگري در انسانها تقويت شود.

در قلمرو دانش

سالگرد احتمالي فوت خوارزمي طبق برخي نوشته ها

طبق نوشته و احتساب برخي مورخان اروپايي، احتمالا 13 ژوئيه سال 847 روزي است كه خوارزمي رياضي دان بزرگ ايران در بغداد فوت شد.
    كرونيكل جهان در صفحه 270 خود درباره خوارزمي نوشته است: خوارزمي بود كه رياضي و رقم نويسي هند را به كشورهاي ديگر منتقل كرد و كتاب او "حساب الجبر و المقابله" نشان مي دهد كه ايرانيان در آن زمان تا چه حد از اروپائيان جلو بودند و واژه « جبر Jabr» را كه او بكار برده به صورت « الجبراAlgebra » در سراسر جهان باقي مانده است. برخي ديگر از مورخان اروپايي درگذشت خوارزمي را در ماه آوريل رقم زده و نوشته اند كه مرگ خوارزمي با چند
    روز تفاوت درست 219 سال پس از درگذشت خسرو پرويز – شاه ساساني روي داد. خسرو پرويز روز سوم آوريل سال 628 ميلادي (14 فروردين) در زندان كاخ خود در تيسفون ( مدائن ) مقتول شده بود كه پس از مرگ او، طولي نكشيد كه امپراتوري ايران هم از ميان رفت.

ساير ملل

... و به اين سان « ژان پل مارا » انقلابي راديكال فرانسه كشته شد.

«شارلوت كورداي» كه هنگام گردن زده شدن با گيوتين 35 ساله بود

13 ژوئيه در سال 1793 در جريان انقلاب بزرگ فرانسه، بانو "شارلوت كورداي Corday" دخترى ازخانواده اعيان و اشراف فرانسوي كه انقلابيون اموال برخى ازبستگان وي را مصادره كرده بودند، به بهانه اين كه مي خواهد به "ژان پل مارا Marat" يكي از سران انقلاب اطلاعات محرمانه بدهد، به خانه او وارد شد و او را که هنوز در حمام خانه بود با ضربه دشنه كشت.
    شارلوت که درعين حال متمايل به ميانه رو هاي انقلاب (ژيروندن ها ) بود و ژاکوبن ها ( راديکالها ) را جبار و ظالم مي پنداشت به منظور کشتن " مارا " از نرماندي به پاريس رفته بود و به او پيغام داده بود که مي خواهد در باره ژيروندن هاي نرماندي به او اطلاعات محرمانه و خصوصي بدهد و خواسته بود که در خانه با او ملاقات کند.
    " مارا "يك پزشک و در عين حال نويسنده و روزنامه نگاري انقلابي و از انقلابيون راديکال و از مخالفان سرسخت اشرافيت بود. به اصرار و با پافشاري " مارا " بود که لوئي شاهزادهم شاه مخلوع فرانسه گردن زده شد. " مارا " هنگام مرگ 50 ساله بود .
    شارلوت قاتل 35 ساله او که دستگير شده بود چهار روز بعد با گيوتين اعدام شد. شارلوت در دادگاه انقلاب گفته بود که به خاطر فرانسه "مارا " را که رحم نداشت کشت(عکس و شرح مبارزات " مارا " در سايت 24 ماه مه آمده است ).

 

بزرگترين نبرد تانك در طول تاريخ - نبوغ نظامي مارشال ژوکف

ژوكف مارشال شوروي و برنده نبرد « كورسك »

جهان، 13 ژوئيه سال 1943، شاهد بزرگترين نبرد تانك در تاريخ خود بود. در اين روز در منطقه كورسك Kursk - نزديك مسكو، در زمين شش هزار و سيصد تانك آلمان و شوروي و 2 ميليون و 240 هزار سرباز و در آسمان 4 هزار و چهارصد هواپيماي طرفين به جان هم افتادند كه در مدتي نسبتا کوتاه دو هزار و نهصد تانك از ميان رفت ،238 هزار سرباز كشته و هفتصد هزار تن ديگر مجروح و از صحنه نبرد خارج شدند و هيتلر براي نخستين بار مجبور شد دستور عقب نشيني بدهد كه آغاز پايان كار او بود.
     اين نبرد پس از آزاد شدن استالينگراد و خارکوف صورت گرفت . ژوکوف - مارشال شوروي در منطقه نبرد ، هشت خط دفاعي مدور پشت سرهم به وجود آورده بود و با استفاده از سيصد هزار غير نظامي محلي که آلماني ها تصور مي کردند به زراعت مشغولند صحنه را مين گذاري کرده بود .
    ژوکف در خطوط هشت گانه سه هزار و ششصد تانک و يک ميليون و سيصد هزار سرباز و 20 هزار توپ مستقر ساخته بود و از سوم ژوئيه چند تاکتيک جالب بکار گرفته بود تا نيروهاي آلمان تشويق به تعرض شوند. ارتش نهم آلمان چهارم و ارتش چهارم زرهي اين کشور پنجم ژوئيه دست به تعرضات محدود زدند و خود را آشگار ساختند . تعرض همه جانبه الماني ها با 940 هزار سرباز و 2 هزار و هفتصد تانک از سحرگاه 13 ژوئيه آغاز شد که با حمله متقابل ارتشهاي شوروي رو به رو گرديد.
     آلمانيها با تانكهاي سنگين "پورشه" و "پلنگ" که به تازگي دريافت داشته بودند حمله را آغاز كرده بودند كه تانكهاي سبك شوروي به ميان آنها رفتند و سربازان اين کشور با فداكاري و از جان گذشتگي بسيار با شعله افكن به سوزاندن تانكهاي آلمان پرداختند و سپس توپهاي شوروي مانع عقب نشيني تاکتيکي آلمانيها شدند. آتش مداوم بيست هزار توپ شوروي که به ابتکار ژوکف مستقر شده بودند امکان نداد که فرمانده ارتشهاي آلماني که خود را در دام ديده بود به موقع و سرعت بتواند نيروهاي خود را از مخمصه نجات دهد و به موضع تازه عقب بکشاند . عقب نشيني آلماني ها تنها پس از ازدست دادن پانصد هزار سربار(کشته ، مجروح و اسير ) و بيش از نيمي از تانکها ميسر شد و اين تلفات سنگين مانع از آن شد که نيروهاي آلماني پس از عقب نشيني از صحه، امکان حمله متقابل به دست آورند. کارشناسان و مورخان نظامي نوشته اند که نبرد کورسک را توپهاي شوروي بردند.

 

60 هزار ميليشيا در افغانستان كه به اظهار كرزاي بدتر از طالبان عمل مي كنند

کرزاي

کرزاي

حميد كرزاي رئيس جمهور افغانستان 12 ژوئيه 2004 اعلام كرد كه ميليشيا (افراد مسلحي كه تابع سران محلي معروف به « وار لرد » هستند) بدتر از طالبان عمل مي كنند و بايد خلع سلح شوند.
     كرزاي گفت كه در پي تعويق شش ماهه انتخابات، از اكتبر سال جاري به آوريل سال بعد ، نخستين گام دولت بايد خلع سلاح ميليشياي محلي باشد كه شمار آنان در افغانستان 60 هزار تن برآورد شده است و تا آوريل آينده دست كم هفتاد درصد آنان بايد كنار بروند و در اين زمينه در حال مذاكره با آمريكا، ناتو و سازمان ملل است.
     به اظهار كرزاي، نخست طالبان در ثبت نام واجدين شرايط راي دادن اخلال كردند و در چند مورد دست به قتل و آدمربايي و تخريب زدند و سپس ميليشياي محلي وابسته به سران مناطق وارد عمل شدند و بدتر از آنان رفتار كردند به گونه اي كه كسي جرات ثبت نام ندارد.
    كرزاي گفت كه وجود ميليشيا و ارتش هاي كوچك محلي متعلق به سران مناطق مانع از انجام برنامه هاي دولت، مخصوصا مبارزه با فساد و عمران كشور مي شود و كارشكني همين ميليشيا باعث شده است كه نتوان در كارنامه دولت افغانستان بيش از نمره « دي » وارد ساخت كه قابل قبول نيست. من بيش از اين نمي توانم ميليشياي خصوصي را تحمل كنم؛ زيرا اين افراد حيات مردم را تهديد مي كنند و دست از ارعاب بر نمي دارند و تا فعاليت آنان ادامه داشته باشد پيشرفتي حاصل نخواهد شد.
    كرزاي كه از حكومت او دو سال و نيم مي گذرد افزود كه دولت آمريكا بايد از تجربه افغانستان بهره گيري كند و در عراق امكان ادامه حيات به ميليشيا و افراد مسلح كه اطراف سرشناسان را گرفته اند ندهد. با وجود اين، كرزاي گفت كه نمي خواهد با سران مناطق با خشونت رفتار كند و سياست او در اين زمينه تا كنون بر مدارا با آنان استوار بوده است.
    اصحاب نظر را عقيده بر اين است كه استفاده از پيمان كاران آمريكايي براي اقرار گرفتن از دستگير شدگان و افراد در معرض سوء ظن در افغانستان بر پيچيدگي اوضاع افزوده است زيرا اين پيمان كاران با فرهنگ افغانها آشنا نيستند . رفتار آنان باعث شد كه ماموران افغان اخيرا سه پيمان كار را كه زندان اختصاصي ايجاد كرده بودند بازداشت كنند. انفجار مرگبار اخير هرات هم برپيچدگي اوضاع افزوده است. سابقه كار نشان مي دهد كه سران مناطق افغانستان را كه سالهاست عملا خودمختار بوده اند و مورد حمايت مردم محل هستند نمي شود تهديد كرد و انتظار واكنش نداشت و اظهارات كرزاي نوعي تهديد غير مستقيم آنان بوده است. بايد كاري كرد كه در افغانستان از جنگ داخلي جلوگيري شود كه اگر درگير شود پايان آن قابل پيش بيني نيست. وضعيت عراق افغانها را روشن ساخته است.
     ثبت نام قبلي از راي دهندگان كاري است زائد كه نبايد به اقتباس از آمريكا كه وضعيت ديگري دارد، در افغانستان عقب افتاده، از ميان هزار كار واجب، تنها سراغ ثبت نام قبلي راي دهندگان و كارت انتخابات مي رفتند. براي مسئله افغانستان بايد راه حل افغاني پيدا كرد.

 

چرا با همه نيرو سراغ بن لادن نمي روند؟!

باب هربرت مفسر آمريكايي در تفسير 12 ژوئيه خود نوشته است كه پس از نزديك به سه سال، اينك مسلم شده است كه دشمن واقعي آمريكا بن لادن و القاعده است و مي دانند كه بن لادن و دستياران نزديكش در نقطه اي در مرز افغانستان و پاكستان پنهان شده اند. تعجب در اين است كه با داشتن اين اطلاعات ، چرا با همه نيرو به آنجا حمله نمي كنند و كلك كار را نمي كنند.
     عمليات عراق و افغانستان وقت تلف كردن است. بايد نخست سراغ بن لادن رفت كه وزير امنيت وطن ( آمريكا ) گفته است كه ممكن است در انتخابات آمريكا اخلال كند و حتي براي نخستين بار در تاريخ آمريكا مجبور شوند اين انتخابات را به تعويق اندازيم.

 

برخي ديگر از رويدادهاي 13 جولای

  • 1822:   استقلال طلبان يونان در تنگه ترموپيل نيروهاي عثماني را شكست دادند.

  • 1854:  

    جورج ايستمن George Eastman موسس کارخانه کداک در رچستر ايالت نيويورک به دنيا آمد و 78 سال عمر کرد. وي مخترع حلقه فيلم ( فيلم انعطاف پذير) ،پليت خشک ،دوربين کداک( دوربين کوچک و قابل حمل) ، و عکس متحرک ( فيلم ) است.

  • 1878:   دولتهاي بزرگ اروپايي بر نقشه تازه بالكان كه خود ترسيم كرده بودند صحه گذاردند و به اين ترتيب، براي عثماني در بالكان جايي جز آلباني باقي نماند. بلغارستان نير استقلال داخلي يافت و قرار شد كه در آنجا از جانب عثماني، فقط يك فرماندار كل باقي بماند.

  • 1911:   انگلستان و ژاپن پيمان اتحاد خود را براي چهار سال ديگر تمديد كردند.

  • 1963:   جمهوري خلق چين دولت آمريكا را متهم كرد كه مي كوشد روابط چين و شوروي را زهرآگين كند.

  • 1971:   ده تن از افسران ارتش مغرب (مراكش) از جمله يک ژنرال معروف كه بر ضد پادشاه اين كشور توطئه كرده بودند تير باران شدند.

  • 1976:   نمايندگان 12 دولت كه در پاريس اجتماع كرده بودند به توافق رسيدند كه از سال 1989 در منطقه قطب جنوب به اكتشاف و استخراج مواد معدني بپردازند.

  • 1979:   از 23 تير ماه 1358 سازمان راديو ـ تلويزيون دولتي ( صدا و سيما ) داراي يك شوراي عالي مركب از محمد موسوي ، محمد خاتمي ، صادق قطب زاده ( مدير عامل )، عبدالرحيم گواهي و ابراهيم پيراينده شد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    17 جمادی الثانی هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     درگذشت «عليّ بن سَعيد بن عَبدُالرَّحمان» ملقب به «عَبدَري» از علماي بزرگ علوم ديني

    [17 جمادي الثاني 493] - «عليّ بن سَعيد بن عَبدُالرَّحمان» ملقب به «عَبدَري» از علماي بزرگ علوم ديني در بغداد درگذشت. كنيه وي « ابولحسن» و به سبب انتصابش به قبيله «بني عَبدُالدّار» به ابوالحسن عبدري شهرت يافته بود . او علوم ديني را از دانشمندان و استادان معتبر بغداد آموخت و خود در رديف علماي بزرگ قرن پنجم هجري قمري قرار گرفت. مهمترين اثري كه به عبدري نسبت مي دهند« مُختَصَرُالكِفايَه » نام دارد.

     

     درگذشت بارِعِ بغدادي اديب و شاعر نامدار قرن ششم هجري قمري

    [17 جمادي الثاني 534] - بارِعِ بغدادي اديب و شاعر نامدار قرن ششم هجري قمري در81 سالگي بدرود حيات گفت. او كه درنحو و لغت ازدانشمندان برجسته دوران خود بشمار مي رفت درخانواده اي اهل علم و سياست و معتقد به مذهب تشيع پرورش يافت. تنها اثربجاي مانده ازبارع بغدادي «ديوان اشعار» اوست.

     

     درگذشت آيت الله العظمي شيخ مرتضي انصاري فقيه اصولي و عالم گرانقدر جهان اسلام

    [17 جمادي الثاني 1281] - آيت الله العظمي شيخ مرتضي انصاري فقيه اصولي و عالم گرانقدر جهان اسلام درنجف بدرود حيات گفت. آيت الله انصاري ازاهالي دزفول بود و بعد ازاتمام تحصيلاتش درنجف و كربلا به كاشان و دزفول آمد و به تأليف و تدريس مشغول شد. آيت الله شيخ مرتضي انصاري پس ازرحلت صاحب جواهر15سال برمسند تدريس تكيه زد و دراين مدت دركنارتدريس كتابهاي ارزشمندي هم تأليف كرد كه «مَكاسِب» ازآن جمله است.

     

     

     

     

    گفتنيهاى تاريخ


    ازدواج دو پيغمبر!

     پس از رحلت حضرت رسول اكرم (ص ) عده اى در گوشه و كنار جهان ادعاى نبوت نمودند از جمله (سجاح) دختر حارث از قبيله بنى تغلب بود كه ادعاى نبوت نمود و كارش بالا گرفت و عده اى بدو گرويدند و آنگاه به پيروانش دستور داد كه آهنگ يمامه كنند كه در آنجا نيز شخصى به نام مسيلمه به ادعاى نبوت برخاسته بود.
    چون اين خبر به مسيلمه رسيد در خود توان جنگيدن با سجاح را نديد لذا هدايائى براى او فرستاد و از جان خود امان خواست . سجاح مسيلمه را امان داد و او پيش سجاح آمد.
    سجاح پرسيد: به تو چيزى وحى شده است (مسيلمه گفت : اين مطلب وحى شده است : مگر نديدى كه خداى تو با زن آبستن چه كرده از او نوزادى بيرون مى آورد كه راه مى رود. سجاح گفت : ديگر چه وحى شده است ؟ گفت : خداوند بر من وحى كرد كه : خداوند زنان را عورتها آفريده و مردان را جفت ايشان قرار داد... تا براى ما بره هاى خوب بار آورند.)
    سجاح گفت : گواهى مى دهم كه تو پيامبرى ، مسيلمه گفت : آيا ميل دارى تو را به همسرى بگيرم و به كمك قوم تو و قوم خود عرب را خوار و زبون سازم ، گفت آرى ، مسيلمه گفت : اى بانو براى كام گرفتن آماده شو، سجاح سه روز پيش مسيلمه ماند و چون پيش قوم خود آمد، گفتند: چه خبر دارى ؟ گفت : هيچ ، گفتند: برگرد كه براى زنى مثل تو زشت است كه بدون مهريه باشى ، سجاح برگشت ، مسيلمه گفت چه مى خواهى ، سجاح گفت : چيزى مهر من كن ، مسيلمه گفت : او را پيش من بياور، او را پيش مسيلمه آوردند، گفت : ميان ياران خود بانك بزن و بگو كه مسيلمه رسول خدا، دو نماز از نمازهائى كه محمد (ص ) مقرر داشته است از شما برداشت ، نماز صبح و نماز شام را!!! 

    منبع:
    ترجمه نهايه الارب ج 6 ص 69

     

     

     

     

     

     

    فارسي شکر است

    amirrousta52@yahoo.co.uk

    كاريكلماتور
    مرحوم پرويز شاپور

    اشك، شبنم است كه در روي گل هاي بينائي مي نشيند.
     


    قند و نمك

    مرحوم جعفر شهري
    ضرب المثلهاي تهراني
    (به زبان محاوره)

    آدم گُه ام ميخوره گُ ي ِ پلوخورو بخوره
    عرض حاجت نزد بلند پايه، نه فرو مايه بايد برد. منت از كس نه از ناكس بايد كشيد.
     

     

     

     

     

     

    کمکهای اولیه و امداد
    First Aid and Relief

    motlagh3d@yahoo.com


    جلسه بيست و دوم
    آسیبهای خاص وارده به اعضاء

    تروما (Trauma)
    به هرگونه صدمه یا آسیب وارده بر بدن ، تروما گفته می شود و در رشته های مختلف پزشکی مفاهیم متفاوتی دارد. مثلا در رشته جراحی به جراحات ناشی از تصادفات تروما می گویند.
    انواع تروما بر حسب نوع تصادف خودروئی:
    الف) آسیب های سرنشین خودروی سواری
    ب) آسیب های عابرین ناشی از برخورد خودرو
    ج) آسیب های سرنشین موتورسیکلت
    الف) آسیب های سرنشین خودروی سواری
    سرنشینان خودروی در حال حرکتی که ناگهان ترمز کند به جلو پرتاب می شوند و این به جلو پرتاب شدن راننده می تواند باعث وارد آمدن آسیب شکم یا قفسه سینه در اثر برخورد با فرمان گردد و یا سر او با شیشه برخورد کند. همچنین بر اثر ترمز ناگهانی زانوی فردی که در سمت شاگرد قرار دارد ممکن است به داشبورد برخورد کند و در رفتگی مفصل ران و شکستگی ران و کشکک ایجاد شود .
    ب) آسیب های عابرین ناشی از برخورد با خودرو
    در این نوع آسیب عابر پیاده با خودرو در حال حرکت برخورد کرده و باعث صدمات مختلفی می گردد
    ج) آسیب های سرنشین موتور سیکلت
    در این نوع آسیب حوادث مختلفی نظیر واژگون شدن موتور سیکلت (ترومای سر) ، زمین خوردن با موتور سیکلت(ترومای اندام) رخ می دهد.

    آسیبهای سر
    یکی از جدی ترین و مهمترین انواع آسیبهای وارده به بدن ترومای سر است . که این آسیب می تواند به مرگ بیانجامد. در هنگام معاینه مصدوم دارای ترومای سر ، غیر قرینگی مردمکها در واکنش به نور ، کاهش نبض ، افزایش فشار خون ، کبودی دور چشم، خونمردگی زیر لاله گوش ، خروج مایع مغزی و نخاعی و همچنین دو علامت تهوع ، استفراغ و کاهش هوشیاری دو شاخص مهم در آسیب وارده به سر است .
    علائم و نشانه های شکستگی جمجمه
    1- خروج مایع مغزی نخاعی از محل پارگی سر 2- تغییر شکل جمجمه یا صورت
    3- یک چشم در حالت بسته شدن 4- غیر قرینگی مردمکها
    5- خروج مایع مغزی نخاعی از گوش یا بینی 6- کبودی دور چشم (علامت راکن)
    7- کبودی زیر گوش 8- فلج اندامها و بی اختیاری ادرار و مدفوع
    اقدامات و کمکهای اولیه در آسیبهای سر
    1- پر اهمیت ترین اقدام در ترومای سر باز کردن راه هوایی است و باید از مانور بالا کشیدن اصلاح شده فک استفاده کنید چون معمولا آسیب سر با آسیب گردنی همراه است.
    2- اجسام خارجی را از داخل راه هوایی خارج سازید. در صورت نیاز از Airway استفاده کنید.
    3- با آتل گردنی وضعیت سر را در حالت خنثی بیحرکت نمایید.
    4- فرد ممکن است هر لحظه استفراغ کند و بعد آسپیره نماید لذا همواره او را کنترل کنید و در صورت بروز از ساکشن استفاده کنید.
    5- تنفس را بهبود دهید. ( اکسیژن خالص به مصدوم دهید )
    6- از زخم ها و خونریزی ها مراقبت کنید.
    7- مراقب شوک ناشی از خونریزی باشید و آماده اقدامات مقتضی باشید.
    8- سعی نکنید از خروج مایع مغزی نخاعی جلوگیری کنید و تنها زخم های باز را پانسمان نمایید.
    9- هرگز در ترومای سر از فشار مستقیم برای بند آوردن خونریزی استفاده نکنید.
    10- در صورتی که فشار خون مصدوم پایین نباشد او را بر روی یک آتل چوبی قرار داده و سر آنرا 20 سانتیمتر از زمین بلند کنید تا فشار داخل مغز کم شود.
    11- هر 5 دقیقه علائم حیاتی را کنترل کنید
    اقدامات برای جسم خارجی که در سر فرو رفته
    جسم را با استفاده از گاز و باند بیحرکت نمایید و هرگز سعی در خارج کردن آن نکنید.
    در زمانی که ترومای سر همراه با آسیب نخاع گردنی است علائم زیر را مشاهده می کنید
    الف) افت فشار خون بدون علائم شوک
    ب) حساسیت شکمی (تندرنس)
    ج) کاهش حرکات قفسه سینه
    د) بیحرکتی اندام های فوقانی یا تحتانی (فلج بخشی از بدن)
    هرگز به خون و مایعات خروجی از بدن مصدوم بدون دستکش دست نزنید.

    دوستان خوبم امیدوارم مباحث ارائه شده مفید واقع شده باشند. لازم می دانم تا به اطلاع علاقه مندان برسانم که طی هماهنگی با جمعیت هلال احمر از بین افرادی که این مباحث را با دقت پیگیری نمایند و در آزمونهای این بخش نمره قابل قبول کسب نمایند، نفراتی جهت همکاری با جمعیت هلال احمر انتخاب خواهند شد.
    >>>>>emdadgar_2109@yahoo.com<<<<<<<

     

     

     

     

     

     

    این قسمت
    اژدها

    کوچه به پایان رسید و دخترک به داخل خیابان اصلی پیچید. چشم هایش کشیده بود و انگشت هایی بلند و نازک داشت. پیاده رفت تا به در نمایشگاه رسید. بلیط خرید و وارد شد. روی بلیط نوشته شده بود: اژدها در جدال بی پایان با اساطیر، نمایشگاه عکس و نقاشی های قدیمی. دخترک بلیط را میان انگشت هایش مچاله کرد و داخل جیبش گذاشت. سپس کمی روسری آبی اش را جلو کشید و وارد نمایشگاه شد.

    نور قرمز رنگی برای محیط طراحی شده بود و تضاد عجیبی با روسری دخترک داشت. دخترک به اولین تابلو خیره شد. دستش را از جیبش بیرون آورد و زیر چانه اش گذاشت. خیره شد. قاب نقاشی چوبی بود و ترک خورده بود. روی نقاشی خاک کمی نشسته بود. دخترک سرفه کوچکی کرد. نقاشی کمی لرزید. دخترک به اطراف نگاه کرد. هیچ کس در نمایشگاه نبود. دوباره به نقاشی خیره شد. صدایی شنید. صدای گرز بود. شاید هم چکاچاک شمشیر. به تصویر میکائیل خیره شد که کم کم جان می گرفت. فرشته مقرب بارگاه الهی نیزه اش را فرو کرد و آسمان را از بدی رهاند. اژدها به کیفر فریب آدم و حوا از آسمان بیرون شد. صدای برخورد شی سنگینی به گوش رسید. دخترک صدای خش خشی شنید. برگشت. هیچ چیز نبود. به سراغ نقاشی بعدی رفت. کمی به رنگ سبز می زد. شاید نزدیک های غروب بود. آخر نقاشی کمی هم نارنجی بود. نور قرمز یکپارچه تشعشع می کرد. در نقاشی دوم، جوانی زیر درخت خوابیده بود و اسبی در چند قدمی اش می چرید. دخترک انگشت بلند و نازکش را به آرامی روی نقاشی کشید. خنک بود! صدای خش خش باز هم شنیده شد. دخترک دستش را با ترس عقب کشید و نگاه کرد. اسب کمی نگران شده بود. ناگهان شیهه ای کشید و جوان از خواب پرید. کمی به اطراف نگاه کرد. در تاریک و روشن غروب اژدها را دید. تاجی به سر داشت و دم درازش را دنبال خودش می کشید. دمش همچون گرز بود. رستم خنجرش را بیرون کشید و گرزش را به دست گرفت. اژدها نزدیک شد. رستم با اژدها درگیر شد. سعی کرد با خنجرش ضربه ای به او وارد کند. اژدها عقب رفت و آتشی بیرون داد. رستم عقب رفت. اژدها به سرعت به دور تن رستم پیچید و او را در میان گرفت. رستم خنجرش را بر پیکره اژدها فرو کرد. بوی خون در نمایشگاه پیچید. دخترک یک قدم عقب رفت. رستم زیر فشار کمر اژدها بود. رخش به یکباره خیز برداشت و کتف اژدها را به دندان درید. اژدها کرخت شد. رستم شمشیرش را بیرون کشید و با یک حرکت سر اژدها را از تنش جدا کرد. دخترک بینی اش را گرفت. رستم روی زمین افتاد. رخش به کنارش رفت. پهلوان، اسب دلیرش در آغوش گرفت. به کنار جوی آب رفت. سر و دستش را شست. دخترک دقت کرد. چه نقاشی خیال انگیزی بود!
    به سراغ نقاشی سوم رفت: موسی عصا به دست داشت و به فرعون می نگریست. ناگهان عصایش را انداخت. باد داغی به پشت دخترک خورد. جیغ کوتاهی کشید. خواست از نمایشگاه بیرون برود. ولی نتوانست. برگشت. پشتش خالی بود و صدای خش خش قطع شده بود. دوباره به موسی نگاه کرد. عصای موسی اژدها شده بود. می سوزاند و نعره می کشید. فرعون راه فرار می جست. موسی دست دراز کرد و اژدها را با دست گرفت. دوباره عصا در دستش بود. باد در میان موهایش می وزید. به دور دست خیره شده بود. دخترک نگاهش را از نقاشی برگرفت و به سمت صندلی رفت. کمی نشست. هیچ کس در نمایشگاه نبود. راستی راه را درست آمده بود؟ دست در جیبش کرد و با اطمینان، بلیط نمایشگاه را مچاله کرد. دوباره بلند شد و به سمت تابلوی چهارم رفت. فقط توانست چند لحظه به نقاشی خیره شود. صدای فریادی شنید. گرشاسب بود که فریاد می کشید. اژدها به سوی گرشاسب حمله کرد. دخترک چشمانش رابست و دستش را روی صورتش گذاشت. انگشت های باریکش نمی توانست صورتش را بپوشاند. بعد از چند لحظه جرات کرد چشمش را باز کند. گرشاسب، گردن اژدها را قطع کرده بود. دخترک به سمت نقاشی های بعدی رفت. از جلوی نقاشی دانیال نبی و اردشیر گذشت. از کنار هرکول هم رد شد. به اسفندیار رسید.
    اژدها در کنار رود خفته است. اسفندیار به قصد کشتن اژدها پیش می آید. اژدها از خواب بر می خیزد. پور رویین تن نبرد می کند و دلیرانه می جنگد. دخترک ترسیده است. رنگش به سفیدی می زند و در میان نور های قرمز چهره اش رنجور به نظر می رسد. دخترک در دلش می دانست که اسفندیار غالب می شود. همین گونه هم شد. تن لاغر دخترک لرزید. اسفندیار با گرزش بر سر و یال اژدها کوفت. اژدها به زمین افتاد. شمشیر برّان اسفندیار سر اژدها را از تن جدا کرد. گوشه لب باریک دخترک تکان خورد. شاید لبخند کمرنگی زد. باز هم نگاه کرد. این بار لذت می برد. ناگهان بویی به مشامش رسید. چه بوی گیج کننده ای بود. در حالیکه بینی باریک اش را با انگشت نازکش گرفته بود به نقاشی خیره شد. اسفندیار تلو تلو می خورد. بوی خون زهر آگین اژدها بر او هم اثر کرده بود. اسفندیار به زحمت خود را به جوی آب رساند و سر و دست خود را شست. از مرگ نجات یافت. اژدها پس از مرگ هم کشنده است... !
    دخترک رو به سوی در نمایشگاه کرد. راه افتاد. از افسانه بیرون رفت و به بطن اجتماع رسید. نور قرمز رنگ افسانه ای، جایش را به پرتو آفتاب داد. چشمان کشیده دخترک به سوی مقابل خیابان خیره شد. باز هم تندیس دیگری دید، ولی این بار واقعی. تندیسی اجتماعی، نه افسانه ای... دخترک به سمت دیگر خیابان رفت تا نمایش تئاتر خیابانی را از نزدیک نظاره کند.
    نزدیک رفت. مرد جوانی روی تخت شاهی نشسته بود. ابلیسی بر او وارد شد. به او گفت: (( ای ضحاک بزرگوار! از این طعام دلنشین میل کنید)). سپس به پیش رفت و دو بوسه بر شانه های ضحاک زد. دو مار از شانه های ضحاک رویید. دخترک زمزمه کرد: آژی دهاک!
    پرده عوض شد. اژدهای ماردوش، این بار ابلیس را به طریقه دیگری بار داد. ابلیس به لباس طباخ وارد شد و گفت: ((دوای درد ضحاک بزرگ، مغز سر دو جوان در هر روز است...)). جوی خون جاری شد. دخترک لرزید. دست بر چشمش گذاشت تا نبیند.
    پرده عوض شد. دخترک به امید ناجی بود... فریدون پیش آمد. دخترک غرق در نمایش شده بود. ضحاک به بند کشیده شد. کاوه بیرق به دست گرفت و در پشت فریدون حرکت کرد. دخترک ناگهان متوجه اطرافش شد. در طبیعت سرسبزی بود. رودی که در دامنه کوه جاری بود، از کنارش می گذشت. فریدون از دخمه ای بیرون آمد. در دخمه را بست و قفل کرد. تکه های پاره طناب را که اضافه آورده بود به گوشه ای نهاد وبه مردم ندا داد: (( مبادا این دخمه را بگشایید! و گر نه اژدهای خونخوار بار دیگر به جانتان چنگ خواهد زد. از ظلم ضحاک ماردوش بترسید که یافتن کاوه و فریدونی دیگر بس دشوار خواهد بود. به هوش باشید! در دخمه را نگشایید!))
    دخترک به در دخمه نگاه کرد. سپس نگاهش را به سوی فریدون برگرداند. چه جوان پرعظمتی بود. دخترک به کنار جوی آب رفت. کفشش را در آورد و پای باریکش را در آب رود گذاشت. یخ بود! به کاوه نگاه کرد. پیرمرد ِ دوست داشتنی را ستود. به سمت دخمه برگشت. پنجره کوچکی داشت که سه میله از وسطش گذشته بود. نفس داغی از دخمه بیرون میزد. اژدها در بند بود. دخترک برگشت و به قله پر عظمت نگریست. دماوند، سر در ابر پنهان کرده بود. دوباره به سوی دخمه بازگشت...
    تنها بود. به دخمه نگریست. سرد سرد بود! در اطرافش نه فریدونی بود و نه کاوه ای. ترسید. اژدها گریخته بود. گریخته بود و در هزاران هزار چم و خم این شهر تو در تو هر بار به سراغ کسی می رفت. بوسه می زد و مار می رویاند. دخترک افسوس خورد. از دوباره به بند کشیده شدن اژدها نا امید بود. دریغ از رستم و اسفندیار وکاوه فرّخ. دریغ از آفریدون. دریغ! عصر دخترک اسطوره نداشت...
     

     

     

     

     

     

    راهبرد
    دشمن شناسي (فصل اول: نظامي)

    shahram_38@yahoo.com

    قسمت هجدهم

    وضعيت سلاح در قواي مسلح اسراييل (1)

    نيروي هوايي

    446 هواپيماي جنگي ( احتمالا" 250 فروند ديگر هم به صورت ذخيره وجود دارد مخصوصا"  تعدادي كفيرK fir c7  ) 133 هلي كوپتر مسلح ،

    هواپيماي شكاري بمب افكن

     2 اسكادران شامل 12 اسكادران مجهز به 50 فروند  F-4E-2000 و 20 فروند F- 4E

    2 اسكادران مجهز به 73 فروند ( 38-A,8-B,16-C,11-D) F-15  ، 38  فروند A ، 8 فروند B، 16 فروند C و 11 فروند D ،

    11 اسكادران مجهز به25فروند  F- 151 ،

    7 اسكادران مجهز به 237 فروند (49فروند D، 79 فروند C، 17 فروند B ،92 فروند A )F-16

     هواپيماي بمب افكن : 1 اسكادران شامل : 12 اسكادران مجهز به 50 فروند F-4E-2000 و20 ف .

    هواپيماي شناسايي :  10 فروند RF-4E،

    سيستم اعلام خطر هوابرد

    6 فروند بوئينگ 707 مجهز به سيستم فالكون .

    جنگ الكترونيك

     3 بوئينگ (ELIN/ECM) 6 فروند RC-120 ، 3 فروند IAI-120، 15 فروندDO028 ، 10 فروند King Air 2000.

    شناسايي دريايي

    3 فروند KC-130H.

    هواپيماي سوخت رساني

     3 فروند [A]-1124 Sea sean .

    هواپيماي آموزشي

    3فروند KC-130H.

     

    هلي كوپتر ها

    تهاجمي

    21  فروند AH- IG، فروند AH-IF ،30  فروند Hughes 500MD، 42 فروند AH064A

    تحقيق و نجات

     4 فروند366G  AS-565 ,2*SA-

    نقليه

     38 فروند CH-53D ، 10 فروند VH-60، 15  فروند S-70A BIACK hawk ،54فروند Bell212، 43 فروند Bell206.

    هواپيماي  بدون سرنشين  UAV:  

    Deliah, Samson, firebee, Searcher,Pioneer.Scout,Hunter Silver Arrow.

     تسليحات تاكتيكي در نيروي زميني ( تانك ها ، نفر برها ، توپخانه ها و...)[1]

    تانك : 3930  دستگاه ، شامل 800 دستگاه مدل Centurion  ، 250 دستگاه M-48A5 ،300 دستگاه مدل M60/A1 ،600 دستگاه مدل M-60A3 ، 400 دستگاه  Magach 7،200 دستگاه Ti 67(T-54/55) ،100 دستگاه  T-62  ، 1280 دستگاه  Merkava.

    شناسايي

     در حدود 400 دستگاه شامل : BRDM-2 ,Ramta RBY وحدود 8 دستگاه  Fuchs .

    نفر بر زرهي

     500/5 دستگاه مدل  M-113A1/A2  حدود 200 دستگاه مدل  Nagmashot(Centurion)  حدود 200 دستگاه Acharit  ، Puma ، BTR-50P ، 4000 M-2/3 نيمه شني .

    توپخانه كششي

     520 دستگاه ، شامل : توپ 105 ميلي متري ، 70 عراده مدل M-101 توپ 122 ميلي متري ، 100 عراده مدل D-30  توپ 130 ميلي متري ، 100 عراده مدل M-46 توپ 155 ميلي متري ، 50 عراده مدل Soltam M-68/71 ، 50 دستگاه M-836P/-845P ، 50 دستگاه M-114A1 ، 100 دستگاه Sotam M-46 .

    توپخانه خود كششي

     855 دستگاه شامل : توپ 155 ميلي متري ، 150 عراده مدل L-33 530 عراده مدل M-106A1/A2 ، توپ 175 ميلي متري ، 140 دستگاه ( عراده ) مدل M-107 .

    توپ 175 ميلي متري : 140 دستگاه ( عراده ) مدل M-107 .

    توپ 203 ميلي متري : 35 عراده مدل M-110 .

    موشك انداز مضاعف

     198 دستگاه شامل : 122ميلي متري :50 دستگاه مدل BM-21 ،160 دستگاه ميلي متري مدل LAR-160 ؛ 227 ميلي متري :48 دستگاه مدل ALRS ؛ 240ميلي متري ؛ 30ميلي متري ؛30 دستگاه BM-24 ؛ 290 ميلي متري ؛20 دستگاه LAR-290 .

    خمپاره اندازه مضاعف

     60 ميلي متري : حدود 5 هزار دستگاه ( قبضه) 120ميلي متري :530 قبضه ، 81 ميلي متري :700 قبضه 160ميلي متري : 240 قبضه ( تعدادي از آنها خودكششي هستند ).

    موشك زمين به زمين

    20 فروند Lance ، تعدادي Jericcho1/2.

    تسليحات ضد تانك هدايت از راه دور

    300  فروند TOW-2A/-B  شامل Ramta(M-113)SP 100  فروند Dragon ،  AT-3Sagger

    25 فروند  Mapats ، Gill/Spike

    موشك انداز

    82  ميلي متري B-300 ،

    موشك اندازبدون عقب نشيني

    106 ميلي متري : 250 دستگاه مدل M-40A1.

    توپ ضد هوايي : 20 ميلي متري : 850 عراده، شامل :M-167 Valcon ، عراده  M-163  Valcan، M-48 Chaparral  ،سيستم موشكيMachbet  Valcan ،  Stingergun   و سيستم SP ( خودكششي ) ، 23 ميلي متري : 150 عراده ZU-23  و60عراده   Zsu-23-4 خودكششي .

    37 ميلي متري  M-39 ، 40 ميلي متري : 150 عراده   L-70 .

    موشك ها ضدهوايي ( زمين به هوا )

     250  فروند  استينگر ( Stinger ).

    1000فروند  Redeye ، 48 فروند  Chaparral .

     SURV :  EL/M-2140  (وسيله نقليه )، AN/TPQ-37 (توپخانه )، AN/PPS-15 ( توپخانه ).

     

    [1] - Military Balance ,2001-2002,pp.135-36.

    ادامه دارد ...