506

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 506 :: شنبه 14 مردادماه 1385

Mobin_s2004@yahoo.com


يک راه حل خيلي به درد بخور براي دانلودهاي
 غير مستقيم!
+
آدرس سايتهاي اعلام نتايج اوليه آزمون سراسري

عليک سلام،
اول هفته اي مي خوام يه برنامه اي را معرفي کنم که کف ببريد! يعني آخر برنامه هست، خوراک خيلي از ماها!
همانطور که مي دونيد برخي از لينکهاي دانلود ما در روزانه در سايت Rapidshare مي باشد. مخصوصا دانلود اغلب فيلمها و برخي آهنگها (بصورت دانلود غير مستقيم) که برخي از دوستان در استفاده از اين سايت مشکل دارند و بعضا با ارسال ايميل گلايه مي کنند که فکري به حال دانلودهاي غيرمستقيم بکنم.
اگر هنوز هم مثل خودم پیله کرده‌اید به دانلود از Rapidshare و راه‌کار قبلی به کارتان نیامده، از این نرم‌افزار استفاده کنید، ترکیبی‌ست از چند تای دیگر و در کل چیز جالب و مفیدی‌ست.
اما نرم‌افزار اصلی‌اَش، همانا RapidGet است که می‌توانید از سایت خودش دانلود کنید. لینک رپید را می‌دهید به‌ش و زحمت دانلود می‌افتد گردن خودش.
این هم تصویری از RapGet که دارد یک فایل 99 مگابایتی را دانلود می‌کند.

براي دانلود اين نرم افزاز اينجا را کليک کنيد

*****

ضمنا داوطلبان آزمون سراسري سال 1385 مي‌توانند با مراجعه به پايگاه اطلاع‌رساني سازمان سنجش به نشاني www.sanjesh.org  يا پايگاه‌هاي الكترونيكي شبكه علمي كشور به نشاني www.Iranscience.net شركت اميدان به نشاني www.Omidan.net شركت افرانت به نشاني www.Afranet.com شركت آسياتك به نشاني www.Asiatech.ir خبرگزاري جمهوري اسلامي به نشاني www.Irna.ir شركت رهنما به نشاني www.Rahnema.com يا شركت افق به نشاني www.ofogh.net  از نتيجه آزمون خود مطلع شوند.
 

مجله SmartComputing

تاریخ انتشار: سپتامبر 2006
تعداد صفحات مجله: 78
حجم فایل: 3 مگابايت
رمز فايل: www.mobin-group.com
برای دانلود اینجا را کلیک کنید


 

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • دنياي وارونه
  • معرفي فيلم: بي باک
  • دانلود فيلم: Covert One: The Hades Factor
  • دانلود آلبوم: Tempo Remixes گروه Hepsi
  • موزیک ویدیو جدید و زیبای مهران به نام کبوتر 
  •  ساخت Setup و نصب كننده هاي خود كار به دو فرمت مطرح MSI و EXE با نرم افزار بسيار قدرتمند Tarma ExpertInstall 3.1
  • Quran java براي اکثر گوشيها!
  • وزير كشتن را باب نكنيد  
  • آزمون شماره دو امداد و نجات
  • فریدا کالو (دختر مکزیکی)
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


توضيحات عکس را در زير بخونيد ... خيلي جالبه!

اين عکس را يکي از دوستان خوب گروه (hiwa20062002) که در کردستان عراق زندگي مي کنند فرستاده. به توضيحات ايشان در مورد اين عکس توجه بفرمائيد:

عكسه كه بچه ها پيشه امريكايه وايسادند بچه هاى عراقن. به سربازه امريكاى فحش ميدن كه فحشه ان بر رويه كارتون نوشته است. جورج بوش خر اين امريكاى كاو نمي فهمه كه ما روى اين كارتو جى نوشتيم!

 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

دنياي وارونه
تصاوير ديدني!!
مشروطه از جنبش تا انقلاب
ويژه نامه الکترونيکي بمناسبت صدمين سالگرد مشروطيت
پايگاه اطلاع رساني امام جواد (ع)

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

گزارشي از آخرين تحولات لبنان
فاجعه قانا تکرار شد

در حمله عصر جمعه جنگنده‌هاي اسراييل به يك منطقه مسكوني در شهرك "القاع" نزديك مرز لبنان و سوريه ‪ ۵۰‬كارگر سوري كشته شدند.
القاع در مسير شهرهاي شيعه‌نشين بعلبك و هرمل در استان بقاع و نزديك مرزهاي شرقي سوريه و لبنان واقع شده است و در بمباران اين شهرك دست كم ‪۵۰‬ كارگر سوري كشته و ده‌ها نفر زخمي شدند. اين دومين جنايت و كشتار رژيم صهيونيستي در كمتر از يك هفته است.
هواپيماهاي اين رژيم يكشنبه گذشته با بمباران شهرك "قانا" در جنوب لبنان، ‪ ۶۰‬غير نظامي از جمله ‪ ۳۷‬زن و كودك را شهيد كردند.
برخي كارشناسان سياسي در بيروت معتقدند كه كشتار كارگران سوري در شهرك "القاع" به وسيله رژيم اشغالگر قدس نشانگر تمايل اين رژيم به گسترش دامنه جنگ از لبنان به سوريه است.


وحشت در تل آویو از احتمال شلیک موشکهای مقاومت لبنان
تهدیدهای دبیرکل حزب الله لبنان به اینکه در صورت حملات اشغالگران قدس به بیروت، تل آویو از تیررس موشکهای مقاومت در امان نخواهد ماند، موجی از وحشت و نگرانی را در پایتخت یک و نیم میلیون نفری رژیم اسرائیل به وجود آورده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه،در پی تهدید حزب الله به موشک باران تل آویو،مسئولان شهرداری این شهر امروز بازدید از تمام پناهگاههای موجود در این شهر را آغاز کردند.
جمعیت پایتخت رژیم نامشروع اسرائیل یک و میلیون نفر برآورد شده است.
"یوفال کمشی " از مسئولان محلی در تل آویو گفت : از زمان آغاز درگیری ها، توصیه های لازم را به ساکنان شهر ارائه کرده ایم و هماهنگی میان دستگاههای مختلف را افزایش داده ایم.
وی اعتراف کرد که اسرائیل باید از حملات موشکی به شمال فلسطین اشغالی درس عبرت بگیرد. مقاومت حزب الله تاکنون بیش از 2200 موشک به سوی اهداف اسرائیلی شلیک کرده است که بیش از 27 صهیونیست کشته شده اند.
به گفته این مسئول، از سال 1994 دستور داده شده است تا در ساختمان در تل آویو به پناهگاه یا اتاقهای مستحکم مجهز باشد.
از سوی دیگر، ارتش رژیم اسرائیل اعلام کرد که از هفته گذشته سایتهای ضد موشک در تل آویو مستقر شده است.
سید حسن نصرالله شب گذشته تهدید کرد که اگر اسرائیل پایتخت لبنان را بمباران کند، حزب الله نیز تل آویو را هدف حملات موشکی خود قرار خواهد داد.
خبرگزاری فرانسه اعلام کرد: مقامهای اسرائیلی هشدارهای نصرالله را بسیارجدی گرفته اند و امکان شلیک موشکهای دوربرد حزب الله که حامل مواد منفجره زیادی است به تل آویو را بعید نمی دانند.
حزب الله توانست بارها شهر ساحلی حیفا به عنوان سومین شهر بزرگ رژیم صهیونیستی را هدف حملات موشکی خود قرار دهد.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

بي باک

کارگردان: روني يو؛ فيلمنامه: روني يو؛ بازيگران: جت لي، ناکومورا شيدو، دونگ يونگ
هيو[جت لي] که با فن ووشو مبارزه مي کند، به قهرمان چين طي سال هاي 1880 تا 1910 بدل مي شود.زماني که در مبارزه اي حريف قدر خود را در شهرش شکست مي دهد و مي کشد، يکي از شاگردان او خانواده هيو را به قتل مي رساند و هيوکه از کرده اش پشيمان شده، مبارزه را کنار مي گذارد و به گوشه اي دنج پناه مي برد. سال ها بعد غربي ها در چين هماورد طلبي مي کنند و هيو به خاطر چين آماده مبارزه مي شود، در حالي که او را مسموم کرده اند...
قهرمان پروري بي پايه و اساس- مطابق غالب فيلم هاي رزمي- که قهرمانش را در قدرت و جوانمردي به اوج مي رساند و در نهايت هم به طرز عجيبي او را به قهرمان وطن پرستي و مظهر مبارزه با غرب تبديل مي کند که اصلاً در ظرف فيلمي از اين دست جا نمي گيرد. هر جا فيلم از قهرمان پروري دست بر مي دارد و در عوض به زندگي عادي يک انسان معمولي مي پردازد- چه همه صحنه هاي کودکي هيو و روابطش با پدرش و چه صحنه هاي عشق ناگفته اش به دختر کور و دست کشيدن اش از هر نوع مبارزه و دست يازيدنش به معناي واقعي زندگي- موفق تر است و هر جا به اسطوره سازي مي پردازد، عملاً تفاوتي با انبوه فيلم هاي بي ارزش رزمي ندارد، هرچند که صحنه هاي مبارزه اش خوش ساخت تر از بقيه باشند.


دانلود فيلم

Covert One: The Hades Factor (2006) DVDRip

لینک های دانلود فیلم:
http://rapidshare.de/files/27891263/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part01.rar 
http://rapidshare.de/files/27899421/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part02.rar
http://rapidshare.de/files/27899457/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part03.rar
http://rapidshare.de/files/27899488/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part04.rar
http://rapidshare.de/files/27899484/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part05.rar
http://rapidshare.de/files/27919149/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part06.rar
http://rapidshare.de/files/27911010/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part07.rar
http://rapidshare.de/files/27949540/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part08.rar
http://rapidshare.de/files/27953608/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part09.rar
http://rapidshare.de/files/27955237/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part10.rar
http://rapidshare.de/files/27959493/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part11.rar
http://rapidshare.de/files/27960724/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part12.rar
http://rapidshare.de/files/27964438/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part13.rar
http://rapidshare.de/files/27966404/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part14.rar
http://rapidshare.de/files/27967580/Kovert.1.Faktor.aida._rus_.DVDRip.part15.rar

  لينکهای دانلود غير مستقيم مي باشد. يادتون باشه از برنامه هاي سرعت دهنده دانلود (مثل DAP) نبايد استفاده کنيد و حتما بايد غيرفعال باشه.

يک روش براي دانلود:

مي توانيد اين لينکها را که از سايت
Rapidshare مي باشد به برنامه RapidGet بدهيد تا اين برنامه فايلهاي بالا را براي شما دانلود کند. براي دريافت برنامه RapidGet اينجا را کليک کنيد.

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه ایرانیان عزیز خارج کشور !
باطلاع می رساند روزهای جمعه و ایام تعطیل با همکاري دوست بسیار عزیزم «Benz223@gmail.com» یک فیلم سینمائی ایرانی برای مشاهده و دانلود در این قسمت معرفی خواهد شد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: ترکي

Tempo Remixes
گروه Hepsi

این هم چند آهنگ از گروه Hepsi با نام Tempo Remixes
 

براي دانلود، روي لينکهای بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 


 

تک موزیک

موزیک ویدیو جدید و زیبای مهران به نام کبوتر

لینک دانلود آهنگ
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

 ساخت Setup و نصب كننده هاي خود كار به دو فرمت مطرح MSI و EXE با نرم افزار بسيار قدرتمند Tarma ExpertInstall 3.1

نصب نرم افزارهاي متعدد در سيستم عامل ويندوز اغلب توسط فرمت MSI يا همان Windows Installer صورت مي گيرد و يا توسط نرم افزارها متعدد حرفه اي و پيشرفته و ساده ي سازنده ي فايلهاي Installer به صورت EXE كه با چند كليك و ادامه دادن مراحل نصب نرم افزار شروع به كپي تمامي فايلها و اطلاعات خود در سيستم مي كند . حال اگر ما به عنوان شخصي تازه كار در اين حرفه مايل به ساخت Installer ها يا Setup هاي شخصي باشيم, راه ساده و در عين حال حرفه اي برايمان چه مي تواند باشد ؟

Tarma ExpertInstall ابزار قدرتمند و مفيديست كه به كاربر توانايي ساخت فايل هاي Installer و Setup قدرتمند و حرفه اي با توانايي هاي بسيار و به صورت دو فرمت رايج اين فن يعني ساخت Installer با فايل EXE و يا MSI مي دهد . تمامي نصب كننده هاي خودكار ساخته شده در محيط اين نرم افزار با سري ويندوز هاي 95, 98, Me, NT® 4, 2000, XP و Server 2003 سازگاري كامل دارد !

قابليت ساخت Installer هاي قدرتمند از دو فرمت رايج EXE و MSI .

قابليت تعيين تصاوير مختلف براي تمامي صفحات نصب و يا چند تصوير براي يك مرحله به صورت كامل از داخل محيط نرم افزار.

مراحل نصب و متون و امكانات كاملا قابل ويرايش و تنظيم كه تمامي امكانات لازم را به كاربر مي دهد .

انجام تمامي عمليات مورد نياز و در دست داشتن كنترل كامل دستور ها.

توانايي وارد كردن فايلهاي MSI خارجي و ادغام ماژول هاي آنها .

بيش از 450 نكته ي جزيي قابل بررسي در هنگام نصب كه امكان تعيين تمام جزييات را به كاربر مي دهد .

قابليت پشتيباني .Net assembly .

حجم بسيار كم فايل Installer كه كل فايل Installer همراه با اضافه كردن Uninstaller مورد نياز جمعا 75 كيلوبايت مي شود .

و .....

جزييات كامل تر به زبان سايت سازنده ......

اين نرم افزار قادر به انجام عمليات ساخت Setup خود در ويندوز هاي 2000,XP و 2003 است .

Tarma ExpertInstall را مي توانيد از اينجا :

دانلود كنيد نسخه ي 3.1.2406 را با حجم 2.2 مگابايت

تصاويري از محيط نرم افزار : 1 , 2 , 3 , 4 , 5

English Explanations
براي دريافت كرك نسخه ي 3.1 نرم افزار اينجا را کليک کنيد
فايل Tin.exe موجود در كرك نرم افزار را در پوشه ي نصب شده ي نرم افزار و در پوشه ي /Bin به جاي فايل موجود كپي كنيد .
%INSTALLDIR%\BIN
نكته اينكه هنگام كپي فايل مطمئن باشيد نرم افزار كاملا بسته است در غير اين صورت فايل كپي نخواهد شد !



 

نرم افزار موبایل

Quran java براي اکثر گوشيها!

برنامه قرآن برای گوشی! این برنامه Java هست و روی اکثر گوشی ها کار می کنه.

 لینک دانلود برنامه
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر

گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر
خرم آن روز که با دیده گریان بروم
معرفت نیست در این قوم خدا را سببی
یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
گر مساعد شودم دایره چرخ کبود
عافیت می​طلبد خاطرم ار بگذارند
راز سربسته ما بین که به دستان گفتند
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاست

 

بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
تا زنم آب در میکده یک بار دگر
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر
حاش لله که روم من ز پی یار دگر
هم به دست آورمش باز به پرگار دگر
غمزه شوخش و آن طره​ی طرار دگر
هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر
کندم قصد دل ریش به آزار دگر
غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

alir_57@yahoo.com

راه حل دوم

salam va khaste nabashid ya rah hal dige vase dorost didan email hay grooheton,
view gozene Enconding,Right-To-Left Document.
ba arezooey movafaghiyat

 

 

sun1971_h@yahoo.com

غرب شناسي

دو فایل صوتی زیر جمعآ به مدت یک و نیم ساعت از جلسات تدریس مباحث غرب شناسی که به تحلیل پیرامون انواع استعمار ( کهن ٬ نو ٬ نرم ) می پردازد .توصیه می کنم حتمآ حوصله کنید و هر دو قسمت را به دقت گوش کنید بسیار جالب و آموزنده است.

قسمت اول

قسمت دوم

 

 

fery_bi_kalak@yahoo.com

ز بهار پرسيدم عشق يعني چه؟ گفت تازه شكفته ام هنوز نميدانم از تابستان پرسيدم عشق يعني چه؟گفت درگرماي وجودش غرقم نميدانم از پاييز پرسيدم عشق يعني چه؟گفت در هزار رنگ آن باخته ام نميدانم از زمستان پرسيدم عشق يعني چه؟گفت سرد است و بي رنگ

 

 

barbod_spring@yahoo.com

شما نمی توانید راستگو باشید اگر با شهامت نباشید.
شما نمی توانید عشق بورزید اگر با شهامت نباشید.
شما نمی توانید اعتماد کنید اگر با شهامت نباشید.
شما نمی توانید به حقیقت دست یابیید اگر با شهامت نباشید.
از اینرو ابتدا شهامت می آید و بعد هر چیز دیگر به دنبال آن می آید.
در ابتدا تفاوت زیادی بین فرد با شهامت و فرد ترسو به چشم نمی خورد.تنها تفاوتشان این است که شخص ترسو به ترسهایش گوش داده و از آنها تبعیت می کند ولی شخص با شهامت آن ترسها را کنار می زند و به جلو میرود.
انسان با شهامت علیرغم تمام ترسها به سوی نا شناخته ها میرود.

 

 
deygoluza@yahoo.com

چند جوک

khabar negar az branco miporse taktiketoon too jame jahani chi bood ke inhame khosh derakhshidin? branko mige: taktiikkkeemooon???.......hammiiiiiiddd.....

mosbat andishi yani inke age ye gonjeshk roo saret kesaft kard khoshhal bashi ke gava parvaz nemikonan...


age too khiyaboon az kenare ye gonjeshk rad shodi vali oon farar nakard, fek nakon dooset dare...bichare adam hesabet nakarde!

roo tankere takhliye chah neveshte : rezgh ma dar ko.. shomas !

tebghe akharin barrasi az zaman eftetahe toonele resalat, borje milad 20metr derza tar va 7 metr zakhim tar shode...

farda ke az in jahan ravam sooye ma'ad...../ba fatehe khahi bokoni rooham shad....../emrooz ke zendeam sms beferest...../harchand baid ast az an kone goshad

 

 

daneshjo_13821@yahoo.com

خداحافظ همين حالا، همين حالا که من تنهام خداحافظ به شرطي که بفهمي تر شده چشمام خداحافظ کمي غمگين به ياد اون همه ترديد به ياد آسموني که منوووووو از چشم تومي ديد اگه گفتم خداحافظ نه اين که رفتنت سادست نه اين که مي شه باور کرد دوباره آخر جادست خداحافظ واسه اينکه نبنديم دل به رويا ها بدونيم بي توو با تو همييين جسم اين دنيا ،خداحافظ خداحافظ همين حالا خدا حافظ

*****

مهم اين نيست که تو اَد ليست مسنجرمون چند نفر اَدد شدن. مهم اينه که تو قلبمون فقط 1 نفر ادد شده باشه که با هم آن بشيم، باهم آرشيو زندگي رو دوره کنيم و با هم آف بشيم. امّا بايد يادمون باشه پسورد دوستيمون رو جوري بسازيم که کسي نتونه هکمون کنه

 

 

missmazahery@yahoo.com

سورنا سردار ايراني

سورنا معاصر با ارد اول (قرن اول قبل از ميلاد) بود و از نظر شهرت و ثروت پس از شاه رتبه اول را داشت و تنها کسي بود که اجازه داشت در موقع تاجگذاري شاه کمر بند شاهي را بکمر ببند. سورنا در يک خانواده اشرافي متولد شده بود و او قدي بلند و چهري بسيار زيبا داشت، خردمند و شجاع بود.
سورنا سردار دلير پارتي معاصر اشک سيزدهم ارد اول (قر. اول ق م.) وي از نظر نژاد و ثروت و شهرت پس از شاه رتبه ي اول را داشت و بسبب نجابت خانوادگي در روز تاجگذاري پادشاه حق داشت که کمربند شاهي را بکمر بندد. سورنا ارد را به تخت نشانيد و شهر سلوکيه را متصرف شد و اول کسي بود که بر ديوار شهر مذکور بر آمد و با دست خود اشخاصي را که مقاومت ميکردند بزير افکند. وي در اين هنگام بيش از 30 سال نداشت، مع هذا بحزم و احتياط و خردمندي شهره بود و بر اثر اين صفات »کراسوس« سردار رومي را مغلوب کرد، چه نخست جسارت و تکبر کراسوس و يأسي که بر اثر بدبختيها سورنا را دست داده بود، به آساني ويرا در دامهايي افکند که سورنا برايش گسترده بود. .
سورنا شهر سلوکيه را تصرف کرد و ارتش روم را که فرماندهي آنرا سياستمدار رومي کراسوس که جنبش اسپارتاکوس را در روم سرکوب کرده بود بعهده داشت در سال 53 قبل از ميلاد درKarrhai ترکيه امروز شکست ميدهد. کراسوس و پسرش در اين جنگ کشته مي شوند و سپاهيان رومي به اسارت اشکانيان در ميآيند.
پلوتارش در باره اين جنگ مينويسد:
"سورنا سر و دست کراسوس را ميفرستد براي ارد که براي بستن يک پيمان صلح در ارمنستان بسر ميبرد. سورنا اما در سلوکيه اين شايع را منتشر ميکند که کراسوس زنده است و بزودي به شهر آورده ميشود. سورنا يکي از اسراي روميGajus Paccianus که شباهتي با کراسوس داشت شبيه يک ملکه آرايش کرد و سوار بر اسب به شهر آورد. در شهر يک تاتر خياباني با شيپور زنان و روسپان رقاص "کراسوس" و ديگر اسراي رومي را همراي ميکردند. در صف مقدم تاتر خدمه هاي ارتش روم سوار بر شتر و با يک نيزه با سر جدا شده سربازان رومي در حرکت بودند". در واقع سورنا رسم روميان که بعد از پيروزي به روم باز ميگشتند با اين تاتر خياباني استهزا ميکند.
محبوبيت سورنا که ۳۰ سال از عمرش نگذشته بود بين سپاهيان بعد از پيروزي بر ارتش روم باعث وحشت شاه گرديد و مدتي بعد از اين پيروزي او به دستور شاه به قتل رسيد.

 

 

sf_ze@yahoo.com

چشمت به ایما میبرد هر لحظه ایمان مرا
قهرت به اتش میکشد جسم مرا جان مرا
از جذبه حسن رخت اگه شود بی گفتگو
هر کس به عبرت بنگرد چاک گریبان مرا
از سیل کمتر گو سخن توصیف دریا را
 بنه یا سیل اشکم رو ببین دریای دامان مرا
بخت من از اشفتگی زلف تو را ماند ولی
 زلف تو دارد حالت حال پریشان مرا
سرو چمن مایل بود بالای موزون ترا
 مینای می حایل بود اندام لرزان مرا
هر شب که یاد روی تو بر خانه دل بگذرد
 سازد چو صبح صالحان شام غریبان مرا
ویرانه دل سالها باشد سرای عشق او
 یا رب مگر از من دمیاین گنج شایان مرا
در گیر و دار عاشقی گر ریشه ام در می نبود
سیل سرشکم کنده بود از ریشه بیان مرا
سنگ صبور از یک طرف چون شیشه یکجا بشکند
یک شب زمن گر بشنود غمهای پنهان مرا
دیگر ندارم هایو هوی بشکسته بغضم در گلو
 هر گز کسی در هجر او نشنیده افغان مرا
تا غم بود مهمان دلهر گز ننوشم می دگر
 ترسم که می بیرون کند ناخوانده مهمان مرا
گر می فراموشم دهد از حد به در می میخورم
تا باده افزونتر کند هر لحظه نیسان مرا
بی تو به هرگز ساغری نشکسته ام در زندگی
بی باده هر گز ساغرینشکسته پیمان مرا
هر بار از دیدار من درد طبیب افزون شود
درد گرانم میکشد تاثیر درمان مرا
در زیر باران هیچگه کس را مجال خواب نیست
هر گز ندیده چشم شب در خواب چشمان مرا
در حلقه دیوانگان سر حلقه ام
سیامک دارلمجانین کرده اند عنوان دیوان مرا

 

 

sweetnim074@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان ...67

 ! ... اشتباه نکن
.... رفتنت فاجعه نیست برایم
من ایستاده می میرم ؛
چون بیدهای مجنون ....

پشیمان نیستم از سالهایی که باتو گم کردم
پشیمان شدن را نمی شناسم
می دانم که روی اسبی بازنده شرط بسته بودم
! ... بازی با زنان ، شبیه بازی با اسب است
با نتیجه یی نامشخص
که هیچ معجزه یی در آن نقش ندارد
هر مرد ، اسبی را انتخاب می کند
.... و هر زن ، اسبی را
و آنگاه
.... آخر بازی تنها زنان برنده اند

در تجارت میان زنان و اسبان فرقی نمی گذارم
گاهی برنده ام
.... و گاهی بازنده
و همچنان به بازی ادامه می دهم
آخرهر بازی اشعار زیادی نصیبم می شود
چیزی از سقوط زیر سم اسب ها
.... و گامهای عشق زیباتر نیست

و نیز زیباست
ایستاده مردن زیر قانون شرط بندی
همچون بیدهای مجنون ...

« نزار قبانی »

 

 

behzad_s1361@yahoo.com

آثار گناه

متن حديث:
قال الباقر(عليه السلام): ما من عبد يمتنع من معونة اخيه المسلم و السعى له فى حاجته قُضيت أولم تقض (كارى انجام بدهد يا نه، سعى خودش را مى كند) الاّ أبتلى بالسعى فى حاجة فيما يأثم عليه و لا يوجر (كار بيهوده) و ما من عبد يبخل بنفقة ينفقها فيما يرضى الله الاّ أبتلى بأن ينفق أضعافها فيما أسخط الله.(1)

ترجمه حديث:
كسى كه برادر مؤمنش به او نياز پيدا كند و حاضر نشود به او كمك كند خدا او را مبتلا مى كند به اينكه نيروهايش را در جايى مصرف كند كه نه در آخرت ثواب دارد و نه در دنيا نفع مى برد و كسى كه در راه خدا انفاق نكند، اموالش را در راه حرام صرف خواهد كرد.

شرح حديث:
گناهان و اطاعات دو دسته آثار دارد:
1- تكوينى
2- تشريعى
به عنوان مثال رباخوارى يك اثر تشريعى دارد كه همان مجازات قيامت و فشار قبر است و آثار تكوينى هم دارد مثل اين كه ربا كار منفور جامعه است.
آثار تكوينى خود به دو گونه است; بعضى رابطه منطقى آن را با دليل عقل مى فهميم، به عنوان مثال قرآن مى فرمايد:
«و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم...»(2) كه اين اثر تكوينى اختلاف است و رابطه منطقى آن هم معلوم است، چون وقتى اختلاف شود نيروها هدر مى رود و به جاى برخورد با دشمن با خود درگير مى شوند.
يا مثلا قرآن مى فرمايد:
«إدفع بالتى هى أحسن فإذا الذّى بنيك و بينه عداوة كانّه ولىّ حميم»(3) در جواب بدى ها نيكى كن، اين نيكى سبب مى شود دشمنان سرسخت تبديل به دوست مهربان شوند.
ائمه(عليهم السلام) و پيامبر(صلى الله عليه وآله) چنين بودند و دشمن را با محبّت خود شرمنده مى كردند.
دسته ديگر از آثار تكوينى رابطه اش روشن نيست و ما نمى فهميم، به عنوان مثال در روايت داريم كه:
«صلة الرحم تعمر الديار و تزيد فى الاعمار» كه اثر تكوينى است، ولى معلوم نيست چگونه عمر را زياد مى كند.
و يا در جايى ديگر قرآن مى فرمايد:
«و من يتّق الله يجعل له مخرجا* و يرزقه من حيث لايحتسب»(4) چه رابطه اى بين تقواى الهى و روزى فراوان من لا حيث لايحتسب موجود است كه ما نمى توانيم آن را درك كنيم؟
مسئله مهمّ اين است كه تمام عبادات و معاصى داراى اين گونه آثار هستند. ممكن است بعد از گناه توبه كند و خدا هم ببخشد ولى آثار تكوينى آن باقى است، پس با توبه اثر تشريعى كنار مى رود ولى اثر تكوينى آن تا مدّتى باقى است، مثل سمومى كه در بدن وارد مى شود ولى به زودى خارج نمى شود و بايد پادزهر بيايد تا اثر سمّ برود.
در اين روايت هم به دو اثر تكوينى اشاره شده است و اگر به اين آثار توجّه شود جامعه زودتر اصلاح مى شود.
اميدوارم خداوند به همه ما توفيق توجّه به برنامه هاى آموزنده اسلام عنايت فرمايد.

1. تحف العقول، كلمات قصار امام باقر(عليه السلام)و بحار ج 75، ص 173
2. آيه 46 سوره أنفال.
3. آيه 34، سوره فصّلت.
4. آيه 3 و 2 سوره طلاق.

 

 

pakan_mn@yahoo.com

يک ايميل دريافتي

سلام
در دنیای امروز انسانها بشدت مادیگرا شده اند و ارزشهای انسانی با دارا بودن مادیات سنجیده میشوند
و اما نقش عرفان اسلامی در علاج این فاجعه شناخت عرفان است
عرفان همان دین مهرورزی ایرانیان باستان است که امروزه نیز اساس انسانیت و فطرت بشری بر آن استوار است یعنی گمشده ایرانیها یا به عبارتی ذلت برخی ایرانیان اسلام با بستر عرفان توانست وارد ایران شود اما در حال حاضر شاهد اسلام بدون عرفان ایرانی هستیم و این دلیل اصلی دین گریزی و کسالت آور شدن دین برای ایرانیان است بنابراین هویت خود را از خارج مرزها جستجو میکنیم
تا به حال تعاریف زیادی از عشق شنیده ایم اما تعریف عرفانی عشق که کاملا ملموس باشد وجود ندارد به عبارتی تعاریف فلسفی از عشق توسط افرادی که عاشق نیستند عاری از حقیقت و واقعیت است
مثلا کسی که رنگ سبز را ندیده چطور میتواند رنگ سبز را برای دیگران تعریف کند تا آنهائی که رنگ سبز را ندیده اند درک واقعی از آن را دریابند پس واقعیت باید دارای عینیت باشد و هر تعریفی نیازمند مثلالی واقعی است
مثلا در تعاریف عرفانی عشق را به ترتیب مراحل خاص آن توضیح و نشان داده اند تا هر شنونده ای در هر مرحله از عشق که باشد آن را کاملا درک و لمس نماید
عارف میگوید عشق از هوس شروع میشود و نشان هوس این است که عاشق همه چیز و معشوق را برای خود میخواهد
در مرحله دوم عشق میل است و نشان میل این است که عاشق همه چیز را برای معشوق میخواهد و معشوق را برای خود میخواهد
مرحله سوم عشق عین عشق است و نشان عین عشق این است که عاشق همه چیز و خودش را برای معشوق میخواهد سلطان و قافله سالار این مرحله از عشق در نظر عارفان حسین بن علی علیه السلام است
مرحله چهارم و پنجم شین و قاف عشق است که ورود به این مراحل در دنیای مادی امکان ندارد و جایگاه آن فقط در عالم معنویات ممکن است
حال بگویید شما در کدام مرحله از عشق هستید و معشوق شما چه جایگاهی دارد
اسلام با بستر عرفان دین آزادگان و پویندگان حقیقت مطلق است و آنها که خارج از این دین هستند فاقد بصیرت و گفتارشان همچون طوطی سخنگو و بی منطق است
دل نشین شد سخنم تا تو قبولش کردی
آری آری سخن عشق نشانی دارد حافظ رحمه الله علیه

پنج شنبه دوازدهم امردا د هشتاد و پنج هجری شمسی وقت اذان صبح
با دعای خیر ناطق علی

 

 

ebgh_80@yahoo.com

مطلب طنز !

از بچه گي معني يكسري از جمله ها و خود جمله ها ، برايم مسخره بود . مثل " پر بيراه نمي گويد .. " يا جملاتي مثل اين . از طرفي يكسري از ضرب المثل ها بود كه نمي فهميدم فرقشان با مترادفشان چيه . مثلا : فلاني سر فلاني كلاه گذاشت " ، " فلاني كلاه فلاني را برداشته " . خب نمي تونستم بفهمم كه بالاخره كلاه گذاشتن عمل بديه يا كلاه برداشتن ؟
يكي ديگه از اين كلمات و جملات بي سر و ته ، جمله " حالا پيدا كنيد پرتغال فروش را ! " هستش كه به لطف دو تا از دوستان جرقه يعني مبين و بنز فهميدم معني اش چيست .
حالا براتون مي گم . فكر كنيد در حدود يك ماه قبل هستش .
من : آقا من شكايت مي كنم . مي دهم گردن اين كسي كه فيلم براي دانلود مي گذاره رو بزنند و بقيشو خودتون مي دونيد .
مبين در جواب : برادر من خبر نداري كه از اونور دنيا دارن خودشونو هلاك مي كنند كه ما داره زبان فارسي يادمون مي ره . برامون فيلم بزاريد .
من : خب خاك بر سرشون كه زبان مادريشونو بعد از عمري از ياد مي برند .
مبين : نگو عزيزم . نگو جانم . روزانه براي همه است . اينور و اونور آب نداره . حتي ميلي هم از اورانوس داشته ايم كه از ما تشكر كرده اند !
خلاصه ما هي گير داديم به اين بخش و مبين ما را نصيحت كرد . تا اينكه من ندامت نامه خودم را بنا بر بعضي مسايل شخصي براي روزانه فرستادم و شماها نخوانديد ! ( ديديد فهميدم )
مبين : آفرين پسر خوب . بابا اون اونور آبيا هيچ چي ندارند كه فارسي باشه . بايد كمكشون كرد . تازه اگر از بنز شكايت مي كردي ، هيچي نمي شد . چون طرف كانادا زندگي مي كنه .
تا اينكه رسيد همين جمعه . حضرت بنز فيلم آتش بس را كه هنوز روي پرده هست را براي دانلود گذاشته و من در عجبم كه واقعا اونور آبيا هيچي ندارن كه فارسي باشه ! حالا شما پيدا كنيد پرتغال فروش را ( لريش مي شه : قسم حضرت عباستو قبول كنم يا دم خروس را ؟ ) همين فعلا تا ببينم بعدا چي مي شه .

 

 

zhila_1361@yahoo.com

نه با اندوه بايد ماند... نه غم را بايد از خود راند... بيا تا ما شريک شادی و اندوه هم باشيم... چقدر اين زندگی زيباست ...که من بعد از چه طولانی زمانی ،... يافتم عشق و تو را با هم . تو را من دوست ميدارم ...- اگرچه خوب ميدانی... وگرچه در غزلهايم به تأکيد فراوان گفته ام اين را - ... تو را من دوست ميدارم... و با تو زندگی زيباست... و بی تو زندگانی ....... بگذريم از اين سخن ... بيجاست !... برای با تو بودن اين شروع بی نظيری بود،... اگر بهارمی دانست،... برايم غنچه سرخ گلي را ميشکوفانيد ...که با آن خير مقدم گويمت... اما نميدانست... گمان می کرد ، روز آخر ديدار ما آن روز بهاری است ...- و شايد من خودم هم اين چنين بودم ! –... پذيرايت شدم ، با بوسه و لبخند... تنت چون ديدگانت سرد... و احساس گريزی بی امان در چشم تو پيدا . غروری سهمگين و وحشت آور بود،... که از چشم تو می باريد... و من با خويشتن گفتم: ...« چگونه اين غرور شرمگين‌ را بوسه بايد داد؟! »... - که سيمای غرورم سهمگين تر از غرورت بود -... « تو را من دوست می دارم ! » و با اين جمله ديوار غرورم را شكستم من . تمام داستان اين بود... « تو را من دوست می دارم))... توهم … آيا … مرا … »... اما … سؤالم چشم در راه جوابت ماند... و تنها پاسخ محسوس تو آندم سكوتت بود ؛ ...سكوتی سخت وحشت زا،... که من خود را در آن بازيچه دست تو می ديدم... ولی جرأت به خود دادم....و يکبار دگر – آرامتر اما - زمام سرنوشتم را به دست جمله ای دادم ... و با شرم از غرور خويشتن گفتم : « تو را من دوست می دارم، تو هم ... آيا ... ؟!» ولی اينبار... تنت با حالتی مبهم ، به جای تو سخن می گفت ... و استنباط من از گردش خون در رگت اين بود: « تو را من دوست می دارم! » به دستت دست لرزانم گره ميخورد ... خدا ، خندان ، به بند سرنوشتم ، سرنوشتت را گره ميزد ... و او سرهای ما را سوی هم می برد... و لبهای ترک دار مرا در حوض لبهای تو می انداخت ... صدای عقل ميگفت : « ايندو را از هم جدا سازيد ! » ... صدای تن ولی می گفت: « لبها را به هم دوزيد » ... و ما عمداً صدای عقل را از گوش می رانديم ... و بعد از آن هم آغوشی ... خدا ما را اسير خواب شيرين جوانی کرد! و من سهم بزرگی از تو را در سينه ميدادم ... - نفسهايت - همان سهمی که بی او زندگی هيچ است ... همان سهمی که بی او جسممان مرده است ... - و ديگر سرنوشت روح نا معلوم! ... که از دنيای بعد از مرگ ما چيزی نمی دانيم - ... همان سهمی که بی او ... عشق آيا سرد می گردد ؟!! – و من انديشه کردم…. عشق بی او گرمتر از هر زمانی بود – ... و من … آری … نفسهای تو را در سينه ميدادم ... و اين سهم بزرگی بود ... ولی با آن اميدی که مرا با تو نگه ميداشت ... نفسهای تو جزء کوچکی بود از تمام تو... و خوابی بود... و من باور نميکردم ... بدين حد خوب و شيرين باشد اين رؤيا!... و آيا … هيچ … رؤيا بود؟!!...و يا عين حقيقت بود و من رؤياش می ديدم؟!... به هر تقدير شيرين بود... به هرصورت گوارا بود... شرابی که من از لبهای تو چيدم... تمام خوشه هايش را... و با انگشتهايم خوب افشردم ...تمام دانه هايش را ... و در چشم تو نوشيدم... تمام جرعه هايش را ...و در آغوش معصوم تو سر کردم... تمام نشئه هايش را... و زيبا بود ؛... نه با اندوه بايد ماند... نه غم را بايد از خود راند... بيا تا ما شريک شادی واندوه هم باشيم...... خواب روح ِ بيدارم... و احساس جديدی بود... اين در خواب بيداری!... و اين آغاز خوب داستان شادمانی بود... و اين سرفصل شيرين جوانی بود ...چه فصل بی نظيری بود... نفسها اضطراب انگيز... بدنها سرد و شهوتناک ...هوای بوسه ها شرجی... زمين بوسه ها سوزان... و ما – از يكدگر سرشار –... چه بی پروا جواب بوسه را با بوسه می داديم!... که لذت ترس را می کشت... و بوسه هاي تو بر صدها جهنّم باز می ارزيد... و وقتی رنگ زيبای گناهان را به تن داديم... چه دلمرده است رنگ عصمت دلها... زمان کم بود و ذره ذره بدست آوردنت دشوار... تو را من ناگهان بايد درون خويش می ديدم ...و هرگز هم نفهميدم... کدامين ورد باعث شد...تو را در صبح آن روز طلايی رنگ پاييزی... برای خويش بردارم؟!... کدامين نيمه شب دست دعايم را... خدا پراستجابت بر زمين آورد؟!... کدامين روز ايمان نگاهم بر تو کامل شد؟!... ولی امروز ميدانم ...که من تا آخرين مقدار ممکن با تو می باشم... که من تا يکقدم بعد از خدا هم باتو می باشم... و تو تا آخرين مقدار ممکن با منی امروز... و تو تا يکقدم بعد از خدا هم با منی هر روز...ولبريز از تو بودم وقتی از خود باز پرسيدم :..." تو را من دوست ميدارم؟ "... و در پاسخ به اين ترديد.... و در حالی که لبها بی صدا بودند... تنم با حالتی واضحتر از هر جمله پاسخ داد: ...« آری ... دوستت می دارم! »... و من جنبش شهوانی خون در رگم ، آنروز... پيام بوسه ها را درک ميکردم... و آيا « دوست ميدارم » ...همين احساس را در خويش مگنجاند؟! ... - يقيناً پاسخش منفی است... که سهم کوچکی از حس من نسبت به تو در « دوست دارم » بود... و « خواهم داشت » شايد بيشتر ... شايد ! »... که تا امروز... کلامی نيست کز تنديس اين حس پرده بردارد... و شايد... « بی تو نتوان بود » ... شايد ... بهترين باشد....– و اينک در فرود شعر « دلتنگم برايت » جمله ای زيباست ...هنوز از گرمی آغوش تو سرشار سرشارم ... وگرچه بوی تو روی تنم مانده است... و گرچه در سکوت کوچه ميبينم تو را ، آرام در رفتن... دلم اما برای ديدنت تنگ است... و بعد از تو سکوت خانه سنگين است... و پيش از تو،... سکوت خانه سنگين بود! ... کدامين شعر من گوياترين شعر است... برای بی صدا بودن ؟!... کدامين شعر من وقتی... سکوت و انزوايم را بياغازم... تو را آرام خواهد کرد؟!... و آيا هيچ شعری می تواند جای خالی مرا ... هرگز!!... و بی تو بودن اينک نيک دشوار است... و گاهی از خودم پرسيده ام: « آيا... تو را هم مرگ خواهد برد؟!... و بعد از تو مرا دست که خواهد داد؟! »... و اما خوب می دانم ...که بی پاسخ ترين پرسش...و بی پرسش ترين پاسخ....برای آدمی مرگ است..و روزی می رسد آن لحظه آخر...- يکی از ما دو خواهد مرد! –... و ما بی هم ... چگونه می شود ... هرگز..و اينگونه... به جبر عشق ...من بر آخرت مؤمن ترين گشتم..و رستاخيز بعد از مرگ روز ديگری در هستی عشق است... و اين فرصت که بعد از مرگ... شايد ما دوباره پيش هم باشيم... به آن ايمان و اين اقرار می ارزيد...و با اين ديد ، محشر ، روز زيباييست... و با اين وعده دوزخ ، بهترين مأواست ...و تصنيف بلند عشق تو امروز... در اوج خويش می رقصيد... و من – تصنيف ساز عشق تو – امروز.. تو را در اوج ِ تو ديدم... و پرسيدم که: « شادی چيست غير از اين... که تصنيف بلند عشق را در اوج خود بينی؟! »... و از اعماق قلبم شادمان بودم... و قانون بزرگ زندگی را خوب فهميدم :... نه با اندوه بايد ماند... نه غم را بايد ازخود راند.

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

السلام عليک يا جواد الائمه

ابوجعفر محمد بن علي نهمين امام از امامان دوازده گانه شيعيان و يازدهمين معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترين لقبهاي آن حضرت جواد (بخشنده) و تقي (پرهيزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبيكه يا ريحانه يا دره از مردم نوبي (شمال سودان) است. در سال 195 هـ.ق در مدينه به دنيا آمد.
امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگي، به امامت رسيد دوران هفده ساله امامت او با حكومت مامون و معتصم، خلفاي عباسي، همزمان بود. هنگامي كه امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدينه به توس رفت. اما جواد (ع) كه كودك بود، مانند ديگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدينه ماند و در سال 202 هـ.ق براي ديدار پدر به مرو رفت و سپس به مدينه بازگشت.
پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او كه از كمالات علمي و معنوي امام جواد (ع) آگاه بود، ايشان را از مدينه به بغداد دعوت كرد. اما دولتمردان حكومت عباسي و اطرافيان مامون از اين اقدام ناخشنود بودند، به ويژه آنكه مامون تصميم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسري امام جواد (ع) در آورد. مامون براي آنكه آنها را از مقام علمي و فضل آن حضرت آگاه كند، در بغداد مجلس بحثي، ميان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتيب داد. دراين مجلس، امام به پرسشهاي علما پاسخ گفت و ميزان دانش و هوش وي بر آنان آشكار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسري امام درآورد.
امام جواد (ع) پس از چندي به سفر حج رفت و از آنجا به مدينه بازگشت، و پايان خلافت مامون در آن شهر ساكن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسي، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضي روايتها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسيد.
امام جواد (ع) را همه مسلمانان عالمي بزرگ مي دانستند. ايشان انساني بردبار، نيكو سخن، عابد و بسيار باهوش بود. حديثهاي بسياري از آن امام، در كتابهاي حديث، از جمله عيون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و ........ نقل شده است.


نياز مؤمن به سه چيز
«أَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ إِلى تَوْفيق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ.»:
مؤمن نياز دارد به توفيقى از جانب خدا، و به پندگويى از سوى خودش، و به پذيرش از كسى كه او را نصيحت كند.

استوار كن، آشكار كن!
«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ يُسْتَحْكَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:
اظهار چيزى قبل از آن كه محكم و پايدار شود سبب تباهى آن است.

قطع نعمت، نتيجه ناسپاسى
«لا يَنْقَطِعُ الْمَزيدُ مِنَ اللّهِ حَتّى يَنْقَطِعَ الشُّكْرُ مِنَ الْعِبادِ.»:
افزونى نعمت از جانب خدا بريده نشود تا آن هنگام كه شكرگزارى از سوى بندگان بريده شود.

تأخير در توبه
«تَأخيرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْويفِ حَيْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ عَلَى اللّهِ هَلَكَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَكْرِ اللّهِ «فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:
(سوره اعراف، آيه 99) به تأخير انداختن توبه نوعى خودفريبى است، و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است، و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است، و پا فشارى بر گناه آسودگى از مكر خداست. «از مكر خدا آسوده نباشند جز مردمان زيانكار.»

نامه امام جواد به دوستش
«كَتَبَ إِلى بَعْضِ أَوْلِيائِهِ: أَمّا هذِهِ الدُّنْيا فَإِنّا فيها مُغْتَرَفُونَ وَ لكِنْ مَنْ كانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ وَ دانَ بِدينِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَيْثُ كانَ وَ الاْخِرَةُ هِىَ دارُ الْقَرارِ.»:
امام جواد (عليه السلام) به يكى از دوستانش نوشت: امّا در اين دنيا ما زير فرمان ديگرانيم، ولى هر كه خواسته او خواسته امامش و متديّن به دين او باشد، هر جا كه باشد با اوست و دنياى ديگر سراى جاودان است.

مسئوليت گوش دادن
«مَنْ أَصْغى إِلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْليسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْليسَ.»:
هر كه گوش به گوينده اى دهد به راستى كه او را پرستيده، پس اگر گوينده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستيده و اگر گوينده از زبان ابليس سخن گويد، به راستى كه ابليس را پرستيده است.

پسنديدن، در حكمِ پذيرفتن
«مَنْ شَهِدَ أَمْرًا فَكَرِهَهُ كانَ كَمَنْ غابَ عَنْهُ، وَ مَنْ غابَ عَنْ أَمْر فَرَضِيَهُ كانَ كَمَنْ شَهِدَهُ.»:
كسى كه در كارى حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند كسى است كه غايب بوده، و هر كه در كارى حاضر نباشد، ولى بدان رضايت دهد، مانند كسى است كه خود در آن بوده است.

نوشته امام جواد (عليه السلام)
«إِنَّ أَنْفُسَنا وَ أَمْوالَنا مِنْ مَواهِبِ اللّهِ الْهَنيئَةِ وَ عَواريهِ الْمُسْتَوْدَعَةِ يُمَتِّعُ بِما مَتَّعَ مِنْها فى سُرُور وَ غِبْطَة وَ يَأْخُذُ ما أَخَذَ مِنْها فى أَجْر وَ حِسْبَة فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ ذلِكَ.»:
حضرت جوادالأئمّه (عليه السلام) به خطّ خود نوشت: جان و دارايى ما از بخششهاى گواراى خداست و عاريه و سپرده اوست، هر آنچه را كه به ما ببخشد، مايه خوشى و شادى است و هر آنچه را بگيرد، اجر و ثوابش باقى است. پس هر كه جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضايع شده و از اين [صفت] به خدا پناه می بريم.

دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا
«أَوْحَى اللّهُ إِلى بَعْضِ الاَْنْبِياءِ: أَمّا زُهْدُكَ فِى الدُّنْيا فَتُعَجِّلُكَ الرّاحَةَ، وَ أَمّا إِنْقِطائُكَ إِلَىَّ فَيُعَزِّزُكَ بى، وَ لكِنْ هَلْ عادَيْتَ لى عَدُوًّا وَ والَيْتَ لى وَلِيًّا.»:
خداوند به يكى از انبيا وحى كرد: امّا زهد تو در دنيا شتاب در آسودگى است و امّا رو كردن تو به من، مايه عزّت توست، ولى آيا با دشمن من دشمنى، و با دوست من دوستى كردى؟

 

 

hra62302@yahoo.com

بلوک های سر خیابون
(قسمت چهار)

نویسنده: فرنوش زنگوئی
   farnoosh_z66@yahoo.com

یازدهم

- مامان این آرایشگاه مریم بخواد موی کوتاه رو مش کنه چه قدر می گیره ؟
- نمی دونم . ولی زیاد نباید باشه . چون هر کیو نگاه می کنی موهاش مش کرده .
- بعد از ظهر یه سر بریم می خوام موهامو کوتاه کنم .
- وای مادر دلت میاد .
- به خدا خسته شدم . این قدر سنگینه که خدا می دونه . شما هم باید موهاتو مش کنی .
- من ؟!!!!!!!!
- آره . هم خوشگل می شی . هم جوون . پنج شنبه هفته ی دیگه عقد کنوونه آرزو ه . شاید رفتی اون جا و بختت وا شد مادر .
- بخته من دیگه بسته شده . برو واسه خودت بگرد .
- ما بختمون حالا حالا وا نمی شه . حالا بعد از ظهر میای بریم یا بدزدمت ببرمت آرایشگاه ؟!
- آخه باز زن عموت و عموت .... .
- گور بابای اونا . مگه ما واسه اونا زنده ایم . زن عمو هر غلطی دلش بخواد می کنه . با اون قیافه ی زشتش . یه روز دماغشو عمل می کنه یه روز پوست صورتشو می کشه . یه روز ... . تو نباید به خودت برسی چون عمو خان و خانوم حرف می زنن . اون قدر بزنن تا بترکن . تقصیر ه شماست دیگه بهشون رو دادید . اگه دفعه ی اول که گفت بچه های داداشم فلان .. . می شستینش می ذاشتین کنار دیگه این قدر پررو نمی شد .
- چی شده باز قاطی کردی ؟!!!
- قاطی نکردم . اون موقع که رفتی بهش گفتی بابا رو نصیحت کنه گفت من تو زندگی شما دخالت نمی کنم . حالا چی شده واسه ما شده کاسه ی داغ تر از آش !!!!!!
- بیا سر این ملحفه رو بگیر تا کنیم .
- هی بشور و بساب ...
- نه اون ملحفه سفید رو جدا بذار . می خوام بکشم رو پتوی بابات . دوست نداره ملحفه ی پتوش رنگی باشه .
- بابا این جا میاد که بخواد رو خودش پتو بکشه !!!!!!!
- باز شروع نکن !!


دوازدهم

- امروز تو چایی ام یه مهمون داشتم .
- مهمونه چاییه تو که قبول نیس . فقط ماله مامان . حالا چه شکلیه ؟
- قدش بلنده . چشاش قشنگه . فکر کنم خود " براد پیت " باشه !
- این که مشخصاته غلام سگ دسته !!!
- باز کله سحر شروع کردید . امروز قرار باباتون بیاد .
- آخ جون عیدی .
- من تا 6 کلاس دارم .
- 5 شنبه شما هیچ کلاسی نداری . فقط صبح می خواستی بری خونه ی الهه اینا که اون هم تا ناهار بر می گردی .
- باز بابا خواست عیدی بده نیای بشینی کنار دستشو و هی بگی بچه اس پولکی اش نکن . ها !!!
- کی میاد ؟
- گل که لگد نمی کردم . داشتم حرف می زدم .
- بدو برو لباساتو بپوش . ساعت 7 شد !
- گفت صبح میام . ناهار هم می مونه . می خوام قیمه درس کنم .
- اه بازم قیمه . این بابای بیچاره هر وقت میاد که قیمه ... .
- برو لباساتو بپوش دیگه . سر صبحی هی فک می زنه . مجوز ورود به این جا رو از خانومشون گرفتن .
- مامان نگاش کن . دوس ندارم بپوشم .
- باز شروع نکنید . مدرسه ات دیر شد . تو هم زود تر برو که ناهار خونه باشی .
 

سیزدهم

- چایی بریزم ؟
- آره . پر رنگ نباشه !
- مامان شما بیا بشین من می ریزم . کمرت درد می کنه ! البته فقط کمرت نیس که درد می کنه . همه جاته . معلومه دیگه یه زندگی رو تنها .... .
- بریزم یا می ریزی ؟!
- بیا بشین اومدم .
- بابا پر رنگ نباشه !
- مامان جان شما هم می خواین ؟
- آره . ولی سر خالی بریز مادر .
- بابا زود برو سر اصله مطلب . ساعت 2 با بچه ها پای چت قرار داریم .
- فقط چت نکن . اینترنت که همه اش چت نیس . برو تو سایت های مختلف . برو زبانتو تقویت کن . یه چیز تازه یاد بگیر . تو دنیای روز باش . اینترنت دهکده ی جهانیه . فقط که نباید تو این دهکده حرف زد و خندید . نه آیدا بابا .... ؟!!!!
- نشنیدم چی گفتید . گوشام بعضی از ....
- خب داشتی می گفتی رفتی وزارت بهداشت چی شد ؟
- اون چاییه منو بده . این که مثله قیر می مونه . خوبه صد دفعه گفتم پر رنگ نباشه .
- ببخشید من که قبلا منشی یا آبدارچی نبودم خوب بلد نیستم چایی بریزم .
- بابایی من الان برات عوض می کنم .
- مامان اگه با من کاری ندارین من کلی درس دارم .
- نه بشین من باهات کار دارم . چرا عید نمی خواین با عموتون اینا برین شمال . هم یه هوایی عوض می کنین . هم ... .
- هم شما می تونید با شیرین جون برین .... کجا می خواستین برین ؟
- بابا گفت آفریقای جنوبی .
- آره آفریقای جنوبی . برین . عذاب وجدان هم لازم نیس . ما تو خونه خودمون هم باشیم می تونیم هوا عوض کنیم . هر چی از شما و عمو و فک وفامیل دورتر ... .
- آیدا
- چیه ؟ ما که طفیلی نیستیم که شما پاسمون می دین به عمو . عمو به دایی . دایی به خاله .
- بس کن .
- بس نمی کنم . خسته شدم . هر دفعه میای این جا یه چند غازی می ندازی جلوی مامان و میری حاجی حاجی مکه . به گوشی ات زنگ می زنیم شیرین جون بر می داره . به مطبت زنگ می زنیم شیرین جون بر می داره . می دونیم منشی بوده ولی دیگه که واسه خودش خانومی شده از ته .... .
- خفه می شی یا .... .
- خفه نمی شم . ما هم حق داریم . مامان بلد نیس حقشو بگیره . ولی من بلدم . حقه همه رو می گیرم .
- آیدا یه روز دور همیم. خراب نکن .
- ما هر روز دور همیم . امروز یه غریبه وارد جمعمون شده . حالا کی می خواد بره خدا می دونه .
- مهشید بیا تو اتاق کارت دارم .

 

 
mary_vp2006@yahoo.com

مسیر مرگ مرموز (فصل چهارم)
قسمت سوم

the way to dusty death
نوشته: آلیستر مک لین
ترجمه: مریم واثقی پناه

هارلو گفت : مری من ، خیلی دیره ! دیگر نمی توانم رانندگی کنم. جانی هارلو دچار مشکلات زیادی شده و در حال سقوط است. کارش تمام است. از هر کس که می خواهی بپرس. .
-منظور من این نیست و تو هم می دانی. منظور من مشروب هایی است که می خوری.
-من ؟ مشروب ؟ صورت هارلو مثل همیشه بی احساس بود. – کی اینو گفته ؟
-همه می گویند.
-همه دروغ می گویند.
این عبارت علامت پایان بخش این مکالمه بود.
اشکی از صورت مری روی ساعت مچی اش افتاد. اما هارلو حتی اگر آن را هم دید چیزی بروز نداد. مری گاه به گاه آهی می کشید. سپس آرام گفت :
- من تسلیم شدم. یک احمق بودم که حتی سعی کردم. امشب به میهمانی شهردار می آیی، جانی؟ فکر کردم مایلی منو آنجا ببری. خواهش می کنم.
-آنوقت تو را آزار بدهم ؟ نه.
-چرا نمی آیی ؟ هر راننده مسابقه ای می آید.
- من هر راننده مسابقه ای نیستم. من جانی هارلو هستم. من یک آدم طرد شده از جامعه و مورد نفرت هستم. من طبیعت ظریف و حساسی دارم و خوشم نمی آید وقتی هیچکس با من حرف نمی زند.
مری هر دو دستش را روی دستهای هارلو گذاشت.
-من با تو صحبت می کنم، همیشه. تو می دانی.
هارلو بدون اینکه در صدایش خشونت یا تلخی وجود داشته باشد گفت : می دانم. من تو را تا آخر عمرت فلج کردم و تو همیشه با من حرف می زنی. ازمن دور شو مری جوان. من یک سم هستم.
-بعضی از سم ها هستند که من خیلی دوست دارم.
هارلو دستهای او را فشرد و بلند شد : بلند شو ، باید برای میهمانی امشب حاضر شوی. تو را تا هتل می رسانم.

آنها از کافه بیرون آمدند. مری با یک دستش عصایش را گرفته بود در حالیکه با دست دیگرش بازوی هارلو را نگهداشته بود. هارلو که چوبدستی دیگر مری را در دست داشت قدمهای معمولی خود را آهسته کرده بود تا با لنگ زدن مری همگام شود. وقتی که آنها داشتند به آرامی به طرف بالای خیابان می رفتند راری مک آلپین از سایه های درگاه روبروی کافه بیرون آمد. به شدت به خاطر سرما داشت می لرزید اما بنظر می رسید که کاملاٌ به آن بی توجه است با قضاوت از صورت پر رضایت بسیار واضح می شد حدس زد که راری مسائل دیگر و بسیار مهمتر از دمای هوا در ذهنش داشت .
از خیابان گذشت. در فاصله معینی مری و هارلو را دنبال کرد و تا به اولین تقاطع رسید ، به سمت راست پیچید و شروع کرد به دویدن.
زمانی که به هتل برگشت دیگر از سرما نمی لرزید بلکه داشت عرق می ریخت چون تقریباٌ تمام راه را یک نفس دویده بود. سرعتش را کم کرد و از لابی گذشت و از پله ها بالا رفت و وارد اتاقش شد. سر و صورتش را شست و موهایش را شانه کرد و کرواتش را مرتب کرد. چند لحظه جلوی آینه تمرین چهره غمگین اما پرمسئولیت را کرد تا وقتی که چهره دلخواهش را یافت. بعد به طرف اتاق پدرش رفت. در زد و وقتی جواب آهسته ای شنید ، داخل شد.
سوئیت مک آلپین از هر لحاظ راحتترین اتاق هتل بود. مانند یک میلیونر مک آلپین می توانست به خود برسد و خوش بگذراند. هم بعنوان یک مرد و هم بعنوان یک میلیونر دلیلی هم نمی دید که اینکار را نکند. اما مک آلپین در آن لحظه هیچ خوشگذرانی نمی کرد و وقتی روی صندلی راحتی اش نشست به نظر نمی رسید که از لوازم آسایش و اسباب راحتی اطرافش لذت می برد.
در عوض به نظر می رسید که در ناامیدی ژرفی فرورفته .کمر خود را بلند کرد تا پسرش را ببیند که داشت در اتاق را پشت سر خود می بست.
-خوب پسرم چی شده ؟ نمی توانستی تا صبح صبر کنی ؟
-نه پدر نمی شد.
-خوب پس بگو. می بینی که کارم زیاده.
حالت مغموم اما وظیفه شناسانه روی چهره راری باقی ماند.

خوب یک چیزی هست که احساس می کنم باید به شما بگویم.
مکثی کرد و انگار از آنچه که می خواهد بگوید ناراحت است : - در مورد جانی هارلوست پدر.
- هر چیزی که در مورد هارلو باید بگویی با نهایت احتیاط مورد بحث قرار می گیرد.
علی رغم این کلمات نشانی از علاقه به صورت در حال لاغر شدن مک آلپین آمده بود. ادامه داد :
ما همه می دانیم که تو در مورد جانی چی فکر می کنی.
-بله پدر من قبل از اینکه اینجا بیام در این مورد خیلی فکر کردم.
راری دوباره مکثی کرد و بعد ادامه داد : این داستان را شنیدی که درباره مشروب خوردن افراطی جانی هارلو می گویند ؟
-خوب ؟
لحن مک آلپین کاملاٌ بی تفاوت بود. راری با دشواری تمام توانست همان حالت قبلی چهره خود را حفظ نماید. خیلی مشکل تر از آنی بود که تصور می کرد.
-خوب واقعیت دارد. منظورم مشروب خوری امشبش است. امشب او را بیرون دیدم.
-متشکرم راری ، می توانی بری. کمی صبر کرد - تو هم آنجا بودی ؟
-من ؟ پدر ، من بیرون بودم اما می توانستم داخل را ببینم.
-جاسوسی ، جوان ؟
مختصر اما دلگیر گفت ": داشتم از آنجا می گذشتم.
مک آلپین با نومیدی دستش را تکان داد. راری برگشت که برود و بعد دوباره رویش را به طرف پدرش برگرداند . شاید من از جانی هارلو خوشم نیاد اما مری را دوست دارم. او را از هر شخص دیگری در این دنیا بیشتر دوست دارم. مک آلپین سرش را تکان داد.
می دانست که این را راست می گوید.
-من هیچوقت نمی خواهم مری را ناراحت ببینم. به همین دلیل آمدم شما را ببینم. او هم آنجا با جانی هارلو بود.
-چی ؟ صورت مک آلپین بلافاصله از عصبانیت تیره شد.
-قسم می خورم.
-تو مطمئنی ؟
-مطمئنم پدر. البته که مطمئنم. هیچ اشکالی در چشمانم وجود ندارد.
- مطمئناٌ همینطور است.
از عصبانیت چشمان مک آلپین اندکی ، تنها اندکی کاسته شد. گفت : راری این دقیقاٌ همان چیزی است که من نمی خواهم قبول کنم. مواظب حرکاتت باش. من از جاسوسی خوشم نمی یاد.
-این جاسوسی نبود پدر.
خشم و کینه راری می توانست گاهی اوقات خیلی نفرت انگیز باشد.
راری ادامه داد : این یک کار کارآگاهی بود. وقتی که اسم خوب تیم کرونادو در خطر باشد خوب -
مک آلپین دستش را برای قطع سیل کلمات او بالا آورد و آه عمیقی کشید. – بسیار خوب ، بسیار خوب. تو هیولای کوچک بدجنسی هستی. به مری بگو که می خواهم ببینمش. اما علتش را نگو.
5 دقیقه بعد مری جای راری را گرفته بود و در آن واحد هم هراسان بود و هم پر دل و جرات. پرسید : کی اینو به شما گفته ؟
- اهمیتی نداره که چه کسی گفته. راست است یا نه ؟
-پدر من بیست و دو سال دارم. --- مری خیلی آرام بود . – و مجبور نیستم که به سوالت جواب بدهم. می توانم از خودم مراقبت کنم.
-تو می توانی ؟ تو می توانی ؟ اگر قرار باشد تو را از تیم کرونادو بیاندازم بیرون؟ تو هیچ پولی نداری و تا وقتی هم که من نمرده ام نخواهی داشت. الان هیچ مادری هم نداری. حداقل مادری که بتوانی پیشش بروی. تو برای هیچ کاری هم شرایط نداری. چه کسی حاضر است به یک معلول فاقد کفایت و شرایط، کار بدهد ؟
- دوست داشتم این حرفهای خشن را جلوی جانی هارلو می زدی.
حیرت آور است. شاید نباید به این یکی واکنش نشان بدهم. من هم در سن تو که بودم مثل تو مستقل بودم و حتی بیشتر از تو، فکر می کنم. در مورد مسئولیت پدرانه اصلاٌ فکر نمی کردم.
مک آلپین مکثی کرد و بعد با کنجکاوی ادامه داد : تو عاشق این طرف هستی ؟
-اون این طرف نیست. جانی هارلو است.    

ادامه دارد ...

 

 

مشکان
hra62302@yahoo.com

شنبه: داستان راستان

رسول اكرم (ص) و دو حلقه جمعيت

رسول اكرم " ص " وارد مسجد مسجد مدينه (1) شد ، چشمش به دو اجتماع افتاد كه از دو دسته تشكيل شده بود ، و هر دسته‏ای حلقه‏ای تشكيل‏ داده سر گرم كاری بودند : يك دسته مشغول عبادت و ذكر و دسته ديگر به‏ تعليم و تعلم و ياد دادن و ياد گرفتن سرگرم بودند ، هر دو دسته را از نظر گذرانيد و از ديدن آنها مسرور و خرسند شد .
به كسانی كه همراهش بودند رو كرد و فرمود : " اين هر دو دسته كار نيك می‏كنند و بر خير و سعادتمند " . آنگاه جمله‏ای اضافه كرد : " لكن من برای تعليم و داناكردن فرستاده شده‏ام " ، پس خودش به طرف همان دسته كه به كار تعليم و تعلم اشتغال داشتند رفت ، و در حلقه آنها نشست (2) .
پاورقی :
1ـ مسجد مدينه ، در صدر اسلام ، تنها برای اداء فريضه نماز نبود ، بلكه‏ مركز جنب و جوش و فعاليتهای دينی و اجتماعی مسلمانان همان مسجد بود . هر وقت لازم می‏شد اجتماعی صورت بگيرد مردم را به حضور در مسجد دعوت‏ می‏كردند ، و مردم از هر خبر مهمی در آنجا آگاه می‏شدند . و هر تصميم جديدی گرفته می‏شد در آنجا به مردم اعلام می‏شد.
مسلمانان تا در مكه بودند از هرگونه آزادی و فعاليت اجتماعی محروم‏ بودند ، نه می‏توانستند اعمال و فرائض مذهبی خود را آزادانه انجام دهند و نه می‏توانستند تعليمات دينی خود را آزادانه فرا گيرند . اين وضع ادامه‏ داشت تا وقتی كه اسلام در نقطه حساس ديگری از عربستان نفوذ كرد كه نامش‏ " يثرب " بود ، و بعدها به نام " مدينة النبی " يعنی شهر پيغمبر معروف شد . پيغمبر اكرم بنا به پيشنهاد مردم آن شهر و طبق عهد و پيمانی‏ كه آنها با آن حضرت بستند ، به اين شهر هجرت فرمود . ساير مسلمانان نيز تدريجا به اين شهر هجرت كردند .
آزادی فعاليت مسلمانان نيز از اين وقت‏ آغاز شد . اولين كاری كه رسول اكرم بعد از مهاجرت به اين شهر كرد ، اين‏ بود كه زمينی را در نظر گرفت ، و با كمك ياران و اصحاب اين مسجد را در آنجا ساخت .
2ـ منية المريد ، چاپ بمبئی ، صفحه . 10

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

14 مرداد
باید از منظر حال به اتفاق های بی ربط و بی معنی نگاه کرد، همگی مقدمه ای برای رساندن تو به این لحظه اند.
وین دایر

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

14 مرداد / 5 آگوست / 10 رجب

Mobin_s2004@yahoo.com
14 مرداد ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
سلطنت ايران مشروطه شد

مظفرالدين شاه

پنجم اوت سال 1906 ميلادي (14 مرداد 1285 هجري خورشيدي)، مظفرالدين شاه قاجار سرانجام فرمان مشروطيت را امضاء كرد. بعدا قانون اساسي تدوين و نخستين جلسه مجلس شورا در كاخ گلستان با حضور مظفرالدين شاه تشكيل شد و بر سردر ورودي عمارت مجلس در ميدان تاريخي بهارستان تابلوي « عدل مظفر » قرار گرفت مظفرالدين شاه كه به بيماري سل دچار بود در همين سال درگذشت. بايد توجه داشت که مشروطيت ايران از رقابت هاي استعماري قدرتهاي اروپايي بر کنار نبود.
اين نخستين بار نبود که ايران داراي پارلمان مي شد؛ در دوران اشكانيان،حكومت ايران مشروطه بود و براي تصويب قوانين و انتصابات مهم حتي تعيين شاه دو مجلس وجود داشت که مجلس عالي تر را مٍهستان ( سنا ) مي خواندند.
    

 

وعده هاي شاه به مناسبت هفتاد و دومين سالگرد مشروطيت

محمد رضا پهلوي ـ شاه وقت ـ چهاردهم مرداد 1357 (طبق تقويم آن زمان امرداد سال 2537 ) در نطقي به مناسبت هفتاد و دومين سالگرد مشروطيت كه روز بعد در دو صفحه روزنامه هاي تهران به چاپ رسيده بود وعده داده بود برخلاف گذشته انتخابات بعدي صد در صد آزاد خواهد بود. در همين نطق ، وي گفته بود كه خفقان سالهاي قبل برچيده و به اندازه ممالك دمكراتيك اروپا آزادي خواهد داد و قلم و بيان ـ بدون افترا زدن و دروغ گفتن ـ آزاد خواهد بود و ما از اين پس آزادي اجتماعات خواهيم داشت.
اين اظهارات شاه در مطبوعات و محافل به « باز شدن فضاي سياسي كشور » تعبير شده بود.
 

وقايع جنگ 8 ساله در چنين روزي

14/05/59
ديدار صدام از عربستان.

14/05/60
شهادت سيد حسن آيت به دست منافقان کوردل
انتخاب باهنر به نخست وزيري.

14/05/65
ادامه جلسات آماده سازي عمليات دربنديخان و مأموريت قرارگاه رمضان در اين عمليات.
تأكيد فرمانده نيروي زميني سپاه بر اجراي عمليات با توجه به دستور امام براي تداوم عمليات. تأكيد فرمانده نيروي زميني سپاه بر توسعه سازمان رزم سپاه و تقويت گردانهاي قائم؛ دستور رئيس ستاد مركزي سپاه به نواحي مختلف براي تأمين نيروهاي لشكر14، لشكر8 و تيپ44 تا 25/5/1365 جهت اجراي مأموريت دراسكله العميه، حاج عمران و جزيره مجنون.

عراق ادعا كرد هواپيماهايش 40 حمله به مناطقي از جمله تأسيسات جزيره مجنون، كرده اند.

بازديد كارشناسان سازمان ملل از مناطق بمباران شدة شهر سنندج.

به دنبال حمله نيروهاي حزب دمكرات به دو پايگاه در غرب اشنويه نيروهاي گردان جندالله اين شهر و پيرانشهر ضمن درگيري با ضدانقلابيون، شش تن از عناصر حزب دمكرات را هلاك و هفت تن از نيروهاي خودي را كه به اسارت گرفته شده بودند، آزاد كردند.

ايجاد مقر مشترك سازمان مجاهدين خلق با حزب كومهله؛ پيام تبريك رجوي به صدام. تأسيس دفتر نمايندگي گروه منتسب به بختيار(نهضت مقاومت ملي) در كراچي پاكستان.

اعزام نيروهاي داوطلب بسيجي از شهرهاي برازجان، ايلام، كرج، درگز، خميني شهر و نيز اعزام دومين تيپ نيروهاي داوطلب شهرباني به جبهه هاي نبرد.

14/05/66
آغاز مرحله اول عمليات “ نصر7 “ در غرب سردشت و تصرف ارتفاعات مهم دوپازا ، با رمز مبارک « يا فاطمه الزهرا(س)»
ابلاغ مرحله دوم عمليات “ نصر7 “ به تيپ 29 نبي‌اكرم و اجراي آتش شديد توپخانه بر مواضع دشمن .

در حمله هواپيماهاي عراق ، منطقه ميمك بمباران شد .
درگيري با “ خبات “ در روستاي برده‌رش و درگيري ميان عناصر كومه‌له و دمكرات در سردشت .

گزارش نشريه “ الاتحاد “ از خريدهاي تسليحاتي عراق .
دومين روز برگزاري مانور دريايي “ شهادت “ در خليج‌فارس : رژه قايق‌هاي تندرو ، پرواز پرنده‌هاي هدايت شونده ، نصب مين‌ به كشتي‌ دشمن فرضي ، پياده كردن نيرو از هواپيما .

بازتاب اجراي مانور شهادت در رسانه‌هاي جهان .
اعزام ناوچه‌هاي گشتي تندرو از امريكا به خليج‌فارس و تدابير امريكا براي مقابله با قايق‌هاي تندرو : اعزام قايق‌هاي تندرو ، استقرار هلي‌كوپترهاي توپ‌دار در عرشه كشتي‌هاي جنگي . تمايل كشورهاي اروپايي براي تشكيل نيروي مشترك مين‌روب .

تحليل “ ديلي تلگراف “ و “ فيگارو “ از تداوم روابط ديپلماتيك ايران و كشورهاي حاشيه جنوبي حاشيه خليج‌فارس .
تفسير روزنامه “ تايمز مالي “ از دخالت ابرقدرت‌ها در منطقه و تأثير تحولات جنگ در خليج‌فارس .

سخن‌گوي وزارت خارجه چين موضع اين كشور را در قبال قطع‌نامه 598 و پايان جنگ ايران و عراق اعلام كرد .
ورود نخستين كاروان شهدا و مجروحان فاجعه كشتار مكه به تهران و استقبال مهندس ميرحسين موسوي از آنها .

بهاي نفت با يك دلار ترقي در هر بشكه به 21 دلار با در بازاراهاي اروپايي در پي انجام مانور شهادت در خليج فارس

 

نهضت مشروطيت ايران

14 مرداد 1285
ريـشه انقلاب مشروطيت را بايد در رفتار ظالمانه پادشاهان قاجار و تـعـدّى و تجاوز شاهزادگان و وابستگان دربار و حكومت مستبدانه حـاكمان ولايات و مداخله بى حد و حصر دولت هيا روس و انگليس در امـور ايـران و مـخـالفـت مـردم بـا آنـهـا دانـسـت . و عـدم درك صـحـيح مظفرالدين شاه از اصول مملكت دارى و حوادثى كه توسط مسيونور بـلژيكى كه جهت سامان دادن به امور گمركات به ايران آمده بود روى داد عـكـسـى از اوتـكـثير شد كه در لباس روحانيت در يك مجلس رقس در حال كشيدن قليان بود.
بـى ديـنـى و رشـوه خـوارى چـنـان بـالا گـرفت كه حوصله مردم و بـالاخـص عـلمـاى ديـن سـر آمـد و زمـزمـه هاى شورش عليه دولت از گوشه و كنار مملكت به وضوح آغاز شد با ازدياد فشار و اختناق ، آيـت اللّه طـبـاطـبايى و آيت اللّه بهبهانى از رهبران نهضت ، انجمنى مـتـشكل از آزدايخواهان تشكيل داند تا حكومت استبدادى را به مشروطه تـبـديـل كـنـنـد. در ايـن راه عـلمـا در حـرم حـضرت عبدالعظيم مهاجرت نمودند و تعدادى به قم آمدند و متحسن شدند.
پذيرش در خواست هاى متحصنين توسط شاه
مـظفرالدين شاه كه از اوضاع مملكت به وحشت افتاده بود به ناچار تـمـامـى درخـواسـت هـاى مـتخصنين را پذيرفت و در 14 مرداد 1258 شـمـسـى طـى فـرمـانـى ضـمـن عـزل عين الدوله دستور داد تاگروه مـشـورتـى تـشـكـيـل شـود و اين گروه نظرات خود را در رابطه با ديگر موارد خواسته شده به عرض برساند. اما از آنجايى كه مردم بـه خـواسته هاى خود نرسيده بودنددست از تحصن نكشيدند تااين كه شاه مجبور شد دو روز بعد فرمانى صادر كند كه طى آن دولت ماءمور برگزارى انتخابات و تشكيل مجلس شوراى اسلامى گرديد و علما از قم به تهران بازگشتند و متحصنين در سفارت انگليس نيز به تحصن خود خاتمه دادند.
سرانجام نظامنامه انتخابات توسط عضدالملك تدوين شد و در روز پنجشنبه 23 رجب 1324 انتخابات تهران آغاز و در 18 شعبان همان سال برابر 17 مهر ماه 1258 مجلس افتتاح شد.
تصويب قانون اساسى و مرگ مظفر الدين شاه
مـتـن قـانـون اسـاسـى تـنـظـيـم شـده تـوسـط دولت و مـجـلس كـه مشتمل بر 51 اصل و با نام نظامنامه سياسى بود، در تاريخ 8 دى 1258 از طـرف مـظـفـر الديـن شـاه تـصـويب و امضاء شد و صورت قـانـونـى يـافـت و شـاه 10 روز پـس از امـضـاء قـانـون اسـاسـى درگذشت .
پـس از مـرگ مـظـفـرالديـن شـاه در هـمان آغاز سلطنت محمد على ميراز، كـميسيونى در مجلس شوار ملى به منظور تهيه متمم قانون اساسى تـشـكـيـل شـد. ايـن كـمـيـسيون كه مركب از پنج نفر بود متنى را بر اسـاس بـلژيـك و فـرانـسـه و بـالكـان تـهـيـه كـرد كـه قابل قبول همه نمايندگان مجلس نبود.
نفوذ روشنفكران غربگرا و اهمال رهبران روحانى و شايد اعتماد آنان بـه ايـن عـنـاصـر، بـاعـث شـد كـه در تـنـظيم متمم قانون اسياسى گرايش هاى غرب گرايانه و محافظه كارانه بيشر شود مى توان گـفـت اگـر مـقـاومـت شـيـخ شـهـيـد آيـت اللّه فـضـل اللّه نـورى نـبـود هـمان ماده نبركه به تصويب رسيد و بر اسـاس آن قـرار شـد پنج تن از علماى هر عصر بر مصوبات مجلس نـظـارت داشته تا چيزى برخلاف اسلام به تصويب نرسد و متمم قـانـون اسـاسى بيش از آنچه بود رنگ غربى به خود مى گرفت اين متمم پس از تصويب در مجلس در15 مهر 1286 شمى به امضاء محمد على شاه رسيد. با شكستن استبداد كبير و آغاز اولين دوره مجلس ‍ شـوراى مـلى در 13 مـهـر ماه 1258 حكومت مشروطه عملا آغاز و وارد نـخـسـتين مرحله خود شد و با تصويب قانون اساسى در 15 مهر ماه 1286 شكل و محتواى خود را بازيافت .(((سالگرد صدور فرمان مشروطيت از سوي مظفرالدين شاه قاجار در ايران
(1285 ش 14 جمادي الثاني 1324 ق)
ريشه انقلاب مشروطيت را بايد در رفتار ظالمانه پادشاهان قاجار و تعدي و تجاوز شاهزادگان و وابستگان دربار و حكومت حاكمان ولايات و مداخله بي‌حد و حصر دولتهاي روس و انگليس در امور ايران و مخالفت مردم با آنها دانست. بر مسند كار، كساني حضور داشتند كه به جاي رسيدگي به امور مملكت و مشكلات مردم،‌ با بذل و بخشش هاي بي‌دريغ به فكر استحكام موقعيت خويش بودند.
با به سلطنت رسيدن مظفرالدين شاه، فساد در دربار و فقر و بي‌عدالتي در جامعه بيداد مي‌كرد. در ابتدا كليد حركت انقلاب مشروطه از اهانت به روحانيان شروع شد. از آن طرف، به دليل اهانت كارگران بانك روس به قبرستان مسلمانان و اجساد مردگان، مردم به ساختمان در حال احداث بانك روس حمله كردند و آن را ويران ساختند. از سويي جنگ روس و ژاپن باعث شد قيمت قند بالا رود و به اين بهانه دولت، دو تن از تجار و از مهم‌ترين بازاريان تهران را به چوب بست. بازار تعطيل شد و مردم و روحانيون جمع شدند و به مسجد آمدند و مساجد به عنوان مهم‌ترين پايگاه‌هاي انقلابي وارد عمل شدند. در نهايت و پس از طي حوادث فراوان، حركت مردم با ارشادات و رهبري روحانيت آغاز گرديد و براي رسيدن به خواسته‌هاي خويش كه يكي از آنها تأسيس عدالتخانه بود،‌ ادامه مسير دادند و در اين راه،‌ تحصن علما و مردم در صحن حرم حضرت عبدالعظيم در ري و سپس مهاجرت به قم باعث عقب ‌نشيني دستگاه استبداد شد.
نهضت به شيراز و تبريز و اصفهان نيز بسط يافت و مظفرالدين شاه که از هيجان مردم به وحشت افتاده و احساس خطر کرده بود، خواهي نخواهي در 14 جمادي الاخر سال 1324 ه.ق. به صدور فرمان مشروطيت و تأسيس مجلس شوراي ملي مرکب از برگزيدگان ملت تن داد. با اعطاي مشروطيت تحصن روحانيوني که خاک ايران را ترک کرده بودند با استقبال باشکوهي به پايان رسيد.
هر چند در اين ميان، عده‌اي آگاهانه و ناآگاهانه با پناه گرفتن در سفارت انگليس،‌ براي استمرار سلطه غرب در ايران، شرط تحقق نظام مشروطه را به كارگيري قوانين و ارزشهاي غربي و آموزه‌ها و دستاوردهاي رنسانس اعلام كردند و بر آن پاي فشردند. به طوري كه حاضر نشدند احكام حيات‌ بخش اسلام و آموزه‌هاي پيامبر اسلام (ص) و ارزشهاي حكومت علوي،‌ معيار و شرط مشروطه باشد. اين مبارزه در مرحله بعد منجر به ايجاد نظام مشروطه و تأسيس مجلس شوراي ملي گرديد و به حكومت استبداد پايان داد.
مجلس يکم در 18 شعبان 1324 ه.ق. با حضور شاه در کاخ گلستان گشايش يافت و در آخرين روزهاي زندگي مظفر الدين شاه (14 ذيقعده 1324 ه.ق.) پنجاه و يک اصل قانون اساسي به امضاي شاه رسيد.

 

شهادت دكتر حسن آيت نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي

[14 مرداد 1360] - دكتر حسن آيت نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي بدست منافقان به شهادت رسيد.او پس از پيروزي انقلاب اسلامي به مجلس خبرگان راه يافت و بطور جدي از مسئله ولايت فقيه حمايت كرد.دكتر آيت از هنگام افشاي چهره هاي داخلي مخالف انقلاب ؛هدف سازمان و منافقين قرار گرفت و سرانجام بدست عوامل اين سازمان شهيد شد.

 

شهادت علامه عارف حسيني رهبر شيعيان پاکستان

[14 مرداد 1367] - مولانا عارف حسين حسيني رهبر شيعيان پاكستان در پيشاور به ضرب گلوله عوامل استكبار جهاني شهيد شد.عارف حسين حسيني بعد از سفر به ايران و عراق مبارزه خود را با طاغوت آغاز كرد و در سال 1979 ميلادي به رياست حزب نهضت اجراي فقه جعفري و در پي آن به رهبري شيعيان پاكستان برگزيده شد.مولانا عارف حسين حسيني براي رسيدن به عدالت اجتماعي و اجراي قوانين اسلامي در پاكستان بسيار تلاش كرد.سرانجام دشمنان حضور وي را تاب نياوردند و او را به شهادت رساندند.

Mobin_s2004@yahoo.com
5 آگوست ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

دنياي هنر

مرگ ناگهاني مريلين مونرو

مريلين مونرو بازيگر 31 فيلم سينمايي پنجم اوت سال 1962 در خانه اش در لس آنجلس « مرده » يافته شد. پليس گزارش كرد كه در كنار تختخواب او يك شيشه قرص خواب آور به دست آمد و جسد طوري قرار داشت كه دستش به سوي تلفن دراز بود و به نظر مي رسد كه با آخرين رمق ، تلاش كرده بود كه تلفن كند. گزارش پليس تعبير به خودكشي مريلين 36 ساله شده بود تا نتيجه معاينه جسد از سوي پزشكي قانوني شهر اعلام شود. رسانه هاي آمريكا از مريلين كه شايعاتي در باره معاشرت او با دو تن از كندي ها ( رئيس جمهوري و دادستان وقت آمريكا ) در افواه وجود داشت به عنوان جذابترين زن آن زمان ياد مي كردند.

در قلمرو ادب

گي دو موپاسان داستان نگار فرانسوي

guy de maupassant

گي دو موپاسان (هانري رنه آلبرت) داستان نگار فرانسوي كه در نوشتن داستانهاي كوتاه نبوغ داشت و چند داستان ترسناك هم نوشت پنجم اوت سال 1850 به دنيا آمد و تنها 43 سال عمر كرد.
دانشجوي دانشگاه بود كه ميان فرانسه و آلمان جنگ در گرفت و وي داوطلبانه به ارتش پيوست. در بازگشت از جبهه، داستان زني خود فروش را كه در ميان مسافران يك واگن بود و به « توپ پيه ( گلوله چربي ) » شهرت داشت نوشت.
دوموپاسان از مشاهده مناظر ، عكسها ، نقاشي و صحنه ها الهام مي گرفت و داستان خود را مي نوشت.
با اين كه جوان بود با بسياري از شعراء و اديبان وقت دوستي و معاشرت داشت و به محافل آنان مي رفت.
دو موپاسان را كه در عمر كوتاه خود سيصد داستان كوتاه نوشت بزرگترين نويسنده فرانسوي چنين داستانهايي عنوان داده اند.از وي شش داستان مستقل طولاني ، سه سفرنامه و يك مجموعه شعر هم باقي مانده است. نوشته هاي او داراي انواع زمينه ها از درام تا كمدي و پر از مطلب و ماجرا هستند. داستان « زندگي يك زن » كه شرح حيات يك بانوي نورمن است جذاب و خواندني است.
    گي دو موپاسان در دوران جنگ به بيماري سيفليس دچار شده بود كه سالها بعد روي اعصاب او تاثير سوء گذارد به گونه اي كه يك سال پيش از مرگ با بريدن قسمتي از گردن خود قصد خودكشي داشت و از آن پس تحت مراقبت پزشكي زندگي مي كرد. بيماري سيفليس عمر او را كوتاه كرد. گي دو موپاسان ازميان يك فاميل قديمي اشرافي فرانسه برخاسته بود.

ساير ملل

بكاررفتن نخستين بمب اتمي در جنگ

ابري قارج مانند ، پس از بمباران اتمي از شهر برخاست. پس از انفجار، برق بدون صدايي زده شد و نوري چندين برابر خورشيد ساطع گرديد

پنجم اوت سال 1945 به وقت آمريكا (ششم اوت به وقت ژاپن) يك بمب افكن «بي - 29» امريكا نخستين بمب اتمي را بر شهر هيروشيما در ژاپن فرو افكند كه در همان لحظه بيش از شصت هزار تن كشته و افزون بر 120 هزار تن ديگر مجروح شدند كه بسياري از مجروحين نيز به تدريج جان سپردند. آمريكا از سال 1939 كار توليد سلاح اتمي را آغاز كرده بود كه نخستين بمب 16 ژوئيه (بيست روز پيش از بمباران اتمي هيروشيما) در ايالت نيومكزيكو آمريكا آزمايش شده بود. بمباران اتمي ساعت 9 و 15 دقيقه بامداد به وقت محلي انجام شد. بمب معادل 20 هزار تن تي.ان.تي. قدرت انفجار داشت. خلبان هواپيمايي كه بمب را فروافكند سرهنگ پال تيبتز Paul w.TibetsJr. بود كه نام مادرش «انولاگي Enola Gay» را روي بدنه هواپيما نوشته بودند. پس از انفجار بمب، برقي خيره كننده جهيد و متعاقب آن ابر سياه ناشي از سوختن و ذوب شدن آن چه كه در زمين بود به آسمان بلند شد و در ارتفاع 300 متر قارچ سفيد رنگي از اين ابر برخاست كه تا ارتفاع هفت كيلومتري زمين بالا رفت. اين بمب در روي زمين به مساحت چهار مايل مربع همه چيز را نابود كرده بود. جمعيت هيروشيما پيش از حمله اتمي 345 هزار تن بود.
در همين روز در سال 1963 پيمان منع آزمايشهاي هسته اي در جو زمين و داخل اقيانوس امضاء شد و از آن پس اين آزمايشها در زير زمين انجام گرفته است.
در سال1995 نيز به مناسبت پنجاهمين سالروز بمباران اتمي هيروشيما صدها هزار تن در اين شهر اجتماع كردند.
    

شهر آباد و زيباي هيرو شيما پس از انفجار بمب اتمي به اين صورت در آمد

شهر آباد و زيباي هيرو شيما پس از انفجار بمب اتمي به اين صورت در آمد

 

... و بمب افكن شماره 82 (انولا گي) پس از رها ساختن بمب اتمي بر هيروشيما در پايگاه خود فرود مي آيد

... و بمب افكن شماره 82 (انولا گي) پس از رها ساختن بمب اتمي بر هيروشيما در پايگاه خود فرود مي آيد

 

كاركنان پرواز بمب افكن 82 در كنار اين هواپيما. نفر وسط خلبان اول هواپيماست

كاركنان پرواز بمب افكن 82 در كنار اين هواپيما. نفر وسط خلبان اول هواپيماست

 

برخي ديگر از رويدادهاي 5 اوت

  • 1583:   گيلبرت، دريا نورد انگليسي پس از رسيدن به «نيو فاوند لاند ـ كانادا» و توقفي كوتاه در آنجا ، انگلستان را مالك آن اعلام كرد!!!.

  • 1772:   روسيه ، پروس ( آلمان ) و اتريش سرزمين لهستان را ميان خود قسمت كردند.

  • 1775:   نخستين كشتي اسپانيايي وارد خليج سانفرانسيسكو شد.

  • 1846:   انگلستان و ايالات متحده كشور ارگون (واقع در شمالغربي آمريكا) را در مدار 49 درجه ميان خود قسمت كردند.

  • 1858:   خط (كابل) تلگراف سراسري اقيانوس اطلس به پايان رسيد و دو قاره آمريكا و اروپا از اين طريق به هم مرتبط شدند. اين خط توسط «سايروس فيلد» كشيده شد.

  • 1861:   ماليات بردرآمد در آمريكا 3 در صد تعيين شد . اينك برحسب ميزان درآمد 4 تا 9 برابر آن زمان است.

  • 1939:   ايران داراي كارخانه هواپيما سازي به نام شهباز و نيز يك باشگاه هواپيمائي شد.

  • 1944:   نخستين كنگره حزب توده كه دهم مرداد با شركت 168 تن نمايندگان تهران و شهرستانها و مدعوين خارجي در تهران تشكيل شده بود باصدور چند اعلاميه و قطعنامه پايان يافت.

  • 1953:   در پي امضاي قرارداد ترك مخاصمه ، كار مبادله اسيران جنگ كره آغاز گرديد.

  • 1962:   «نلسون ماندلا» كه به پدر آفريقا معروف شده است به اتهام تلاش براي براندازي دولت سفيد پوستان (اقليت) آفريقاي جنوبي دستگير و بعدا به حبس ابد محكوم شد كه پس از 27 سال زندان آزاد گرديد و رهبر وطن خود شد [جزئيات به موقع خود خواهد آمد].

  • 1964:   آمريكا كه با ماجراي حمله به ناوشكن« مادوكس» بهانه لازم را به دست آورده بود بمباران هوائي ويتنام شمالي از جمله شهر هانوي را آغاز كرد.

  • 1972:   بمبي در خيابان شاهرضاي تهران (خيابان انقلاب) منفجر شد و تلفات به بار آورد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    10 رجب هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     ولادت «حضرت امام محمد تقي(ع)» نهمين ستاره درخشان آسمان ولايت

    [10 رجب 195] - «حضرت امام محمد تقي(ع)» نهمين ستاره درخشان آسمان ولايت و امامت درمدينه قدم به عرصه حيات نهادند. محمّدبن عليّ بن موسي بن جعفرُمكَنّي به ابوجعفرثاني ؛ و مشهوربه ابن الرضا و جوادالائمه بودند. بنابرروايات مشهورو معتبر، امام محمدتقي(ع) در3سالگي درعلم و فضيلت؛ وعقل و درايت به مقام والايي دست يافتند. دوران امامت امام جواد(ع) مقارن بااوج قدرت دستگاه مامون عباسي و معتصم عباسي بود ازاين رو آن حضرت باجديت كامل و تحمل سختيها به تعليم و تربيت عمومي همت ورزيدند. امام جواد(ع) بادقت و موشكافي فراوان به حل مشكلات مردم و بيان مسائل فقهي اسلام ميپرداختند. حضرت امام محمدتقي(ع) نهمين پيشواي شيعيان جهان 10سال امامت كردندودراين مدت به افشاي مفاسد حكومت عباسيان پرداختند؛ وهمچون چراغي روشنگر راه مسلمانان و مومنان بودند.

     

     تولد «ابوالفتح محمّدبن عبيدالله» مشهوربه «سبطِ ابن تعاويزي»

    [10 رجب 519] - «ابوالفتح محمّدبن عبيدالله» مشهوربه« ِسبطِ ابن تعاويزي» شاعربزرگ بغدادي بدنيا آمد. ابن تعاويزي به هنگام وزارت عضدالدين ازخاندان بني مظفر به مقام كاتبي ديوان اقطاع بغداددست يافت. اماس ازاينكه بينايي خودراازدست داد درسال 579هجري قمري ازكارديواني كناره گرفت . وي اشعاري راكه بعدازنابينايي سروده؛ زيادات ناميده است. نويسندگان شيعي به حق اوراپيرومذهب تشيع دانسته اند و قصيده بسيارمفصل او درمدح و رثاي امام حسين (ع) ترديدي دراين موضوع باقي نميگذارد. ابن تعاويزي هم چنين شاعري نوپرداز بود زيرا او سبك شاعران پيشين رارها كرد وباسبكي نسبتا نو معاني تازه و متناسب با زمان راجايگزين آنهاكرد.

     

     

     

     

     

    گفتنيهاى تاريخ


    وزير كشتن را باب نكنيد 

    عميدالملك كندرى صاحب كتاب تجارب السلف وزير نخستين پادشاه سلجوقى بود. ولى در اوائل سلطنت آلب ارسلان مورد بى مهرى سلطان قرار گرفت و دستگير قريب يك سال در مرو زندانى گرديد و در ذى الحجه سال 456 دستور قتل اين وزير گرانقدر صادر گرديد.
    عميدالملك از كشنده خود امان و مهلت خواست و وضو به شرايط نيكو بساخت و چند ركعت نماز وداع بگذارد و گفت : خون من بر تو حلال نيست اما من حلال مى كنم به شرط آنكه با من سوگند خورى كه چون فرمان به جاى آورى و از قتل من فارغ شدى حسبه الله از من پيغامى به سلطان و خواجه نطام الملك (كه بعد از وى به وزارت رسيده بود) برسانى .
    سلطان را بگوى كه كندرى گفت : من خجسته خدمتى و مبارك قتلى كه از خدمت ملازمت درگاه شما مرا بود از صحبت شما دنيا و آخرت .
    يعنى عمت طغرل بيك مرا بركشيد و اين جهان را به من داد تا بر آن حكم كردم و تو آن جهانم دادى به ادراك درجه شهادت ، از خدمت شما مرا دنيا و آخرت حاصل شد و براى اين نهج سعادى ممكن باشد، و خواجه را بگوى : كه مذموم بدعتى و زشت قاعده اى كه در جهان آوردى به وزير كشتن و غدر و مكر كردن و عاقبت آن نينديشيدى ، مى ترسم كه اين رسم ناستوده و مكروه و مذموم به اولاد و اخلاف و اعقاب تو برسد، و از آنگاه باز يك وزير به مرگ خود نمرد.

    منبع:
    سلجوقنامه ظهيرى نيشابورى ص 24 مهدى كيوان
    غزنويان با مغول دانشگاه اصفهان 1354 ص 112.
     

     

     

     

     

     

    فارسي شکر است

    amirrousta52@yahoo.co.uk

    كاريكلماتور
    مرحوم پرويز شاپور

    افسوس كه در شب هاي باراني نمي توانم رنگين كمان ها را مشاهده كنم.
     


    قند و نمك

    مرحوم جعفر شهري
    ضرب المثلهاي تهراني
    (به زبان محاوره)

     آستين بالا زدن؟
    اقدام به كاري براي كسي، مثل وسيله خير شدن در راه انداختن عروسي دختر يا پسر بي بضاعت، رفع گرفتاري كردن.
     

     

     

     

     

     

    معرفي آثار انديشمندان

    shamim_shadman@yahoo.com

    دکتر علي شريعتي
    پدر! مادر! ما متهميم (8)

    تلخیص: شمیم شادمان

    " دين نه "
    تو ، دين " نه " به من دادي ، پدر ، مادر ! من دختر تو بودم . راههايي كه به من نشان دادي ، پيشنهادهايي كه داشتي ، شكل زندگي و ارزشهاي اخلاقي اي كه به من ارائه كردي ، اين است ، نرو ، نكن ، نبين ، نگو ، نفهم ، احساس نكن ، ننويس ، نخوان ، نه ، نه ، نه ،... ! اينكه همه اش "نه " شد ، من به دنبال دين " آري " هستم كه به من نشان بدهد كه به من نشان بدهد كه چه بكن ، چه بخوان و چه بفهم !
    به قول يكي از نويسندگان : واي به حال ديني كه " نه " در آن بيشتر از " آري " ! و از تو من يك " آري " نشنيدم !

    پدر، مادر،بزرگتر ...!
    كتابي براي " نخواندن " ! قرآني كه تو به آن معتقدي به چه كار ما مي آيد ؟ من نمي دانم در آن چه هست وتو خودت هم نمي داني تويش چيست ! از اين جهت من كافر و توي مومن هر دومان همدرس هستيم ، منتهي من به آن كار ندارم – چون كتابي كه به درد خواندن نخورد به چه درد مي خورد ؟ - اما تو مرتب مي چسباني اش به چشمت و سينه ات ، به پهلويت ، به قنداق بچه ات به بازوي داداشت و به بالش مريضت ..
    پدر ، مادر ! نماز تو يك نوع ورزش تكراري است بدون هيچ اثر اخلاقي اصلاح عملي و حتي نتيجه بهداشتي ! كه صبح و ظهر و شب انجام مي دهي اما معاني الفاظ و اركانش را مي داني ، نه فلسفه حقيقي و هدف اساسي اش را مي فهمي . من يك ورزش سوئدي بلدم كه از اين حركات ورزشي تو علمي تر است ، هم بازويم را و هم اندامم را و هم گردش خون و تنفسم را و هم وضع گوراشم را تنظيم مي كند ، و شعرها و شعارها و جمله هاي زيبا و روشن و موزوني را هم همراه با موزيك هنرمندانه و رواني و عميقي با آن هر صبح تكرار مي كنم كه عميقا در وجدانم و افكارم و اثر تلفيقي مي گذارد. بعد از ده سال – كه من ورزش سوئي كردم و تو نماز كردي – من فردي مي شوم با زيبايي اندام و ورزشكار و با نشاط و سالم اما تو وارفته پخمه به هم در رفته اي كه دماغت را اگر بگيرند جانت به در مي رود!‌تمام نتيجه كار تو و آثار نماز تو اين است كه پشت تو قوز درآورد و پيشاني صاف پينه بست و فرق من بي نماز با تو نمازگزار فقط اين است كه من اين دو علامت تقوي را ندارم !

    ادامه دارد ...
     

     

     

     

     

    کمکهای اولیه و امداد
    First Aid and Relief

    motlagh3d@yahoo.com


    آزمون دوم

    بسمه تعالی
     آزمون شماره دو امداد و نجات

    * این آزمون با هدف افزایش و سنجش سطح معلومات فردی شما برگزار می گردد و تا روز سه شنبه (17 مرداد) سوالات در اين بخش نوشته خواهد شد.
    * به سوالات آزمون فقط در پاسخنامه پاسخ دهید
    * قبل از  پاسخ به سوالات بچند نکته مهم که در انتهاي  همين بخش نوشته شده را مرور کنيد.

    1- اولین اقدام در آسیبهای سر و گردن کدامیک از موارد زیر است.
    الف) باز کردن راه هوایی ب) دادن اکسیژن ج) بستن آتل گردنی د) اطمینان بخشیدن به مصدوم
    2- یک پژو206 با سرعت زیاد و به شدت به خودروی دیگری برخورد می کند. کدام آسیب برای راننده محتملتر است.
    الف) آسیب قفسه سینه ب) آسیب شکم ج)آسیب اندام تحتانی د) موارد الف و ب
    3- علامت راکون در کدامیک از آسیبهای زیر دیده می شود.
    الف) آسیب های سر ب) آسیب های نخاعی ج) آسیبهای قفسه سینه د) آسیب های شکمی
    4- در کدامیک از آسیبهای زیر فشار خون بالا وجود دارد.
    الف)آسیبهای قفسه سینه ب) آسیبهای سر ج) آسیبهای گردنی د) آ؛سیبهای شکمی
    5- در مارگزیدگی به چه چیزی احتیاج دارید.
    الف)تورنیکه ب) گارو ج) باند محدود کننده د) نیشتر
    6- بچه 3 ساله ای مشکوک به خوردن یک بسته آسپرین است کدام اقدام را انجام می دهید.
    الف)تعدا قرص های خورده ب) چه مدتی از زمان مصرف گذشته ج) اگر بیشتر از 5 عدد قرص خورده باشد او را وادار به استفراغ نمی کنیم د) تمام موارد
    7- مرد جوانی در خیابان ناگهان شروع به لرزش و تکانهای شدید می کند و به داخل جوی آب می افتد. بیمار دچار بی اختیاری ادرار و مدفوع شده و لی جراحات خاصی ندارد. چه اقدامی انجام میدهید.
    الف)بین دندانهایش چند گاز استریل قرار می دهیم ب)تنفس مصنوعی می دهیم ج) به بیمار مایعات شیرین می دهیم د) بیمار را محکم در آغوش میگیریم تا آسیبی نبیند
    8- کدامیک از موارد زیر جز عوامل خطرساز سکته مغزی محسوب نمی شود.
    الف)چربی خون بالا ب) بیماریهای روانی شدید ج) فشار خون بالا د) مصرف زیاد سیگار
    9- در کدامیک از موارد بیمار صرعی نیاز به بررسی با دقت ندارد
    الف) بیمار زن حامله باشد ب) بیمار دیابتی باشد ج) بیمار مجروح باشد د)حمله کمتر از 5 دقیقه باشد
    10- حامد 23 ساله در حالی که سوار بر موتورسیکلت بود با کف دست به زمین خورده و در حال حاضر درد و تغییر شکلی در ناحیه ساعد دارد و نمی تواند وزنه ای از زمین بلند کند . کدام تشخیص محتملتر است.
    الف) شکستگی ب) در رفتگی ج) پیچ خوردگی د) رگ به رگ شدن
    11-فوتبالیستی در حین مسابقه دچار آسیب در ناحیه قوزک پا شده موضع پس از مدتی متورم و گرم شده است . چه اقدامی انجام نمی دهید.
    الف)استفاده از کیسه آب گرم ب) خارج کردن او از زمین بازی ج) بستن باند کشی د)رساندن به مرکز درمانی
    12- کدامیک از موارد زیر در مورد حرف I از واژه RICE صحیح است.
    الف) استفاده از باند کشی مانع تورم عضو آسیب دیده می شود ب) هر40تا50 دقیقه یکبارکیسه آب سرد روی پوست
    ج) تا یک هفته پس از آسیب مفصلی از روش سرد کردن استفاده می شود د) کیسه یخ باید شکل عضو را به خود بگیرد
    13—کدامیک از آسیبهای زیر وخیمتر است
    الف) شکستگی استخوان لگن بدون جابجایی قطعات استخوان شکسته ب) قطع شدگی انگشت شست دست راست
    ج)شکستگی استخوان لگن همراه با فشار خون 75 سانتیمتر جیوه د) شکستگی باز استخوان درشت نی پای چپ
    14- کدامیک از علل زیر جز علل عمده آسیبهای نخاعی به شمار نمی آیند.
    الف)سقوط از بلندی ب)تصادفات جاده ای ج) شیرجه در آبهای کم عمق د) جراحت با چاقو
    15-یک کارگر ساختمانی در اثر سقوط یکی از تیرآهنهای ساختمان بر روی بازویش دچار خونریزی شدیدی شده و بدلیل کمبود نور رنگ خون مشخص نیست . اولین اقدام شما چیست.
    الف)بستن تورنیکه ب)فشار دادن بر نقاط فشار ج)بستن آتل د) بستن PASG
    16- فردی پس از تصادف رانندگی نبض 117 در دقیقه و ضعیف دارد ،فشارخونش85 میلیمترجیوه، پوستش سرد و مرطوب و دور لبهایش کبود است و سطح هوشیاریش کاهش یافته . تشخیص شما چیست
    الف) مسمومیت با الکل ب) مارگزیدگی ج) شوک هموراژیک د) شوک عصبی
    17- فردی با تمام علائم شوک عمومی و خارش و ورم دست و پا ، نزد شما آمده است . کدام اقدام اختصاصی تر است.
    الف)تزریق آدرنالین ب) دادن اکسیژن ج) حفظ دمای بدن د) انتقال به مرکز درمانی
    18-کدامیک از موارد زیر در مورد خفگی و CPR صحیح است.
    الف) وارد کردن ضربه با دو مشت محکم به قفسه سینه به منظور بازگشت ضربان قلب
    ب) تغییر رنگ پوست یکی از علائم CPR موفق است
    ج) در اکثریت موارد غرق شدگی اسپاسم عضلات حنجره رخ داده است
    د) ماساژ قلبی دقیقا کار قلب را انجام می دهد بدون کوچکترین کمبودی
    19- پسر بچه 7 ساله ای پاک کن ته مدادش را بلعیده است . تعداد صحیح تنفس مصنوعی در هر دقیقه کدام است.
    الف)20بار دقیقه ب)18 بار دقیقه ج)12 بار دقیقه د)15 بار در دقیقه
    20- سطح کمی و کیفی آموزشی ستون کمکهای اولیه برای شما چگونه بوده است
    الف) عالی ب) خوب ج) ضعیف د) بسیار ضعیف

    *** موفق باشید ****

    چند نکته مهم

    اگر در آزمون قبلی شرکت نکرده اید گزینه 1 سوال 23 را حتما علامت بزنید.
    • در صورت تهیه جزوه آموزشی مصور شما خواهان دریافت آن خواهید بود؟ اگر پاسختان مثبت است گزینه 1 سوال 24 را علامت بزنید
    • در صورتی که تمایل به شرکت در اولین اردوی تیمی در ارتفاعات تهران را دارید گزینه 1 سوال 25 را علامت بزنید.
    • سوالات فقط در پاسخنامه مربوطه پاسخ داده شود .
    • مدت زمان این آزمون از زمان دریافت پاسخنامه24 ساعت خواهد بود.
    • پاسخ کلیه سوالات بعد از مهلت مقرر اعلام می گردد.
    • لطفا اطلاعات بخش فوقانی پاسخنامه را کامل تکمیل کنید.
    • نظرات و پیشنهادات و دریافت پاسخنامه emdadgar_2109@yahoo.com

     

     

     

     

     

     

     

    این قسمت
    فریدا کالو
    (دختر مکزیکی)

    او شعله ایست که زبانه می کشد. پرنده ای در حال پرواز... که از بال هایش آتش به هر سو پراکنده می شود. شبی که آتش گرفت... همه جا آبی بود... و جهنم بهشت شده بود...
    یک اطاق آبی...
    شب شده است...
    بدون اینکه دلتنگی ها بیشتر شود...
    رقص ... رقصیدن چه عالیست...
    تانگو می رقصیم...
    و با رقصیدنش زخمی می شویم...
    در اطاق آبی مان...
    احساسات ما آکاردئون های خونی هستند...
    تمام شب را خواهیم رقصید...
    تانگو...
    صدای گیتار... در یک اطاق آبی...
    جایی که خورشیدی برای ما نیست...
    در شب تاریک...
    در اطاق آبی...
    با من برقص فریدا...

    من فریدا هستم... فریدا کالو... دختری از مکزیک...
    خدای من... چطور ممکن است که زندگی یک نفرهمیشه با درد همراه باشد... تا حالا شده که از درد کلافه شوید؟... من یک عمر درد کشیدم... ولی... زیبا بودم... دلربا بودم...
    در 18 سالگی تصادف کردم و این چیزی بود که باعث شد در تمام زندگی ام درد بکشم... اما شاید همین درد کشیدن ها زیبایم کرد... قلم به دستم داد... من خودم را کشیدم... خودم را ستودم... چون زیبا بودم... چون دلربا بودم...
    کسی به جز من پیدا نشده بود که زیبایی من را در وجودم کشف کند... کسی مرا آن طور که بودم نمی دید... عاقبت روزی رسید که تابلوهایم را به نقاش بزرگ مکزیک نشان دادم... دیه گو هنرم را تحسین کرد... در یک لحظه حس کردم زیبایی وجود مرا درک کرده... و حالا من ... عاشق دیه گو بودم ... و دیه گو ریورا... عاشق من...
    دیه گو نقاشی های بزرگی می کشید... نقاشی های دیه گو تجسم های نمادین او از دنیای سوسیالیستی موعود بود... نقاشی ها من اما همگی ((من)) بودند...
    روزها که می گذشت ... من دیه گو را هم در کنارم کشیدم... و دیه گو نیز مرا در نقاشی هایش گنجاند... من سوسیالیست شدم و دیه گو عاشق...
    آقای ریورا... نقاش بزرگ مکزیک... همسر من هستند... من خوشبختم... حالا فقط دلم می خواهد از دیه گو فرزندی داشته باشم...
    ***
    در اطاق تاریک...
    زنی خوابیده است...
    خونین...
    کودکی مرده در آغوشش...
    می گرید...
    ***
    آه ... من هیچ گاه نخواهم توانست کودکی داشته باشم... اما... همه این نقاشی ها فرزندان من هستند...
    وقتی غمگینم... می خواهم نقاشی کنم...
    ***
    در اطاقی روشن...
    زنی با لباس سبز...
    با صورتی محو شده در غمی بزرگ...
    موهایش را بریده است و بر گرد خویش ریخته است...
    ***
    دیگر دیه گو هم با من نیست... رهایش کردم... حالا خودم هستم... نقاشی می کنم... این بار خودم را می کشم... دست در دست خودم... با خودم ازدواج کرده ام... راستی... آیا من برای خودم کافی ام؟
    ***
    - فریدا!... می دونم که خیلی دوست نداری منو ببینی... اما... اما تروتسکی چند روزی مهمان من خواهد بود... ممکنه ازت خواهش کنم... کنار من باشی؟...
    به چهره دیه گو نگاه کردم... پشیمانی در نگاهش بود و التماس...
    قبول کردم ولی بر زبان نیاوردم...
    مرد سخت کوش انقلاب کمونیستی 1917... واضع تئوری انقلاب مسلسل... یار همیشگی لنین... حالا به دیدن دیه گو، نقاش سوسیالیست می آمد... شاید هم به دیدن من!
    ***
    از آغوش تروتسکی بوی جنگ می آمد... او در وجود من چه می جست... وقتی به آغوش تروتسکی رفتم زیباییم دوباره به من برگشته بود... و حالا... تروتسکی ترور شده است... و من ... پیش دیه گو بر می گردم...
    و حالا باید تا مرگ زیست... کاش می دانستم که هستم... الهه یا هیولا؟... در وجودم چه بود؟... خود را از درون ننگریسته ام... از بیرون اما سرشار از زیبایی هایم... ابروان پیوسته... چشمان پر گوهر... و مردِ چاقِ نقاشم که همیشه روی پیشانی ام چون آفتاب می درخشد...
    ***
    امیدوار بودم مرگ لذت بخش باشد...
    می ترسیدم که نباشد...
    اما بود...
    مُردم...
    آتش گرفتم...
    لبخند زدم...
    خندیدم...
    شاد بودم...
    چون در بهشت بودم...
     

     

     

     

     

     

    راهبرد
    دشمن شناسي (فصل اول: نظامي)

    shahram_38@yahoo.com

    قسمت سي و ششم

    كمك نظامي آمريكا به حوزه ها  و كشورهاي مختلف در سال 2000- 1999 به دلار آمريكا [1]

     

    نام كشور

    سال 1999

    (تخمين )2000

    اسراييل

    000/000/860/1

    000/000/920/1

    مصر

    000/000/300/1

    000/000/300/1

    اردن

    000/000/45

    000/000/75

    مراكش

    000/000/2

    000/250/2

    تونس

    000/000/2

    000/250/2

    مشاركت براي صلح

    000/000/78

    000/200/81

    منطقه كارائيب

    000/000/3

    000/00/3

    ابتكارحفظ فرايند صلح بين المللي

    000/00/7

    000/000/5

    ابتكاروواكنش به بحران در آفريقا

    000/000/5

    000/000/5

    منطقه شرق آفريقا

    000/000/5

    00/000/5

    "طبق گزارش منتشره شده از سوي اداره تحقيقات كنگره آمريكا ، از سال 1976 تاكنون  رژيم اسراييل بزرگترين استفاده كننده از كمك هاي خارجي سالانه آمريكا است  كه بيشترين كمك را پس از جنگ جهاني دوم دريافت كرده است ."

    به گزارش خبرگزاري فرانسه از واشنگتن :" دولت جورج دبليو بوش  ، براي سال مالي 2002، 04/2 ميليارد كمك نظامي ، 720 ميليون دلار كمك اقتصادي و60 ميليون  دلار براي استقرار مهاجران خارجي درخواست كرده است . آمريكا و رژيم اسراييل   از سال 1983 به موجب توافق نامه اي ، با برپايي رزمايش مشترك در كنگره آمريكا آمده است : " بدين ترتيب  ، واشنگتن 625 ميليون دلار براي گسترش و استقرار موشك ضد موشك "آرو" ،3/1 ميليارد دلار  براي ساخت هواپيماي " لاوي" 200ميليون دلار براي ساخت تانك " مركاوا " و 130ميليون دلار براي ساخت    سيستم ليزري ضد موشك در اختيار اسراييل  قرارداده است . طبق آمارگيري هايي كه در آمريكا انجام شده است ، اين شركت اولين شريك اقتصادي رژيم اسراييل  است . مبادلات انجام شده بين دو كشور در سال 2000 ، در مجموع حدود 8/20 ميليارد دلار بوده است .

    صادرات اصلي آمريكا به اسراييل  شامل وسايل الكترونيكي ،قطعات هواپيما و ساير تجهيزات نظامي ،  هم چنين گندم و خودرو است . از طرفي صادرات رژيم اسرايي به آمريكا عبارت است از : جواهرات ، مدارهاي پيوسته  ، تجهيزات مربوط  به ارتباط از راه دور ."[3]

    همكاري استراتژيك:[4] " تا اواسط دهة 60 وزارت خارجه و وزارت دفاع  آمريكا استدلال  مي كردند كه اسراييل  به تسليحات آمريكا نياز ندارد ؛ زيرا اين كشور  به اندازه اي قوي  بود كه مي توانست از خود دفاع كند .     ( همان طوري كه در جنگ سينا در سال 1956 روشن شد .) از اين گذشته ، اسراييل  به تسليحاتي كشورهاي ديگر  نيز  دسترسي داشت .مقام ها همچنين اظهارنگراني مي كردند كه ممكن بود اعراب از كمك هاي  آمريكا به اسراييل  خشمگين شده  براي خريد تسليحات  به شوروي وچين متوسل شدند. اين امراي بسا به مسابقه تسليحاتي خاورميانه  دست مي زدند سياست ايالات متحده  اولين بار در سال 1962، تغيير يافت ؛يعني زماني كه دولت "جان اف كندي "  تصميم گرفت موشكهاي ضد هواپيما " هاوك"  (Hawk) را به اسراييل  بفروشد .  اين كار موجب اعتراض وزارت امورخارجه آمريكا گرديد ؛ اما اين اعتراض زماني شدت گرفت كه مصر توانست بمب افكن هاي دور برد را از شوروي دريافت نمايد " ليندون جانسون " نيز بعدا" تانك وهواپيما در اختيار اسراييل  گذاشت ، حال آن كه اين فروش ها با انتقال سلاح هاي ديگر به كشور هاي  عربي خنثي گرديد . سياست ايالات متحده  مبني بر اين كه از تامين تسليحات  يك كشور به ضرر كشور ديگر اجتناب نمايد در سال 1968 تغيير يافت ؛ يعني هنگامي كه جانسون فروش جت هاي فانتوم را به اسراييل  اعلام نمود. اين فروش ايالات متحده  را به بزرگترين تأمين كننده تسليحات اسراييل  تبديل كرد .هم  چنين اين فروش آغاز اعطاي برتري  كيفي  به اسراييل  در مقابله با همسايگان عرب بود . تصميم جانسون، به جاي  تأمين منافع امنيتي ايالات متحده  ة بيشتر ملاحظات داخلي و نياز  اسراييل   استوار بود . تاكنون اسراييل  نقشي در دفاع از عرب  نداشته است ؛ زيرا اين رژيم قدرت نظامي را براي  شركت در سياسيت دفاعي اين قاره در اختيار نداشت . اين نگرش  در سال 1970  دگرگون شد ؛ يعني هنگامي  كه ايالات متحده  از اسراييل  خواست در تقويت رژيم اردن بكوشد . در اوايل دهة 70 مشخص شد كه هيچ كشور  عربي در خاورميانه نمي  توانست از  سياست دفاع غرب حمايت كند . پيمان بغداد مدت ها قبل از هم پاشيد بود ورژيم هاي طرفدار ايالات متحده  رژيم هاي ضعيفي در منطقه بودند . حتي پس از اينكه مصر پيمان صلحي با اسراييل  امضاء كرد ،ايالات متحده  نتوانست براي كمك نظامي ، هيچ حكومت عربي را درنظر بگيرد . دولت كارتر گونه اي همكاري استراتژيك با اسراييل  را آغاز كرد كه براساس آن اسراييل  مي توانست تجهيزات نظامي به ايالات متحده  بفروشد ودر مانورهاي مشترك ، به صورت محدود شركت نمايد . اين رابطه در همين جا به پايان يافته تلقي مي شد ؛ به ويژه پس از مشاجره واختلاف رونالدريگان ومناخيم بيگن  برسر فروش " آواكس "  به عربستان سعودي درسال 1981؛  اما ريگان اولين رئيس جمهوري بود كه اسراييل  را شريك بالقوه در جنگ سري مي  ديد . وي  پيش از انتخابات خود نوشته بود :" تنها با ستايش كامل از نقش حيات دولت  اسراييل  در محاسبه هاي  استراتژيك ، مي توانيم بنياد واساسي براي خنثي سازي طرح هاي مسكو در خصوص سرزمين ها ومنابع حياتي ، براي رفاه وامنيت خود ايجاد نماييم ."  اسراييلي ها بيشترين  توانايي خود را براي جلوگيري از نفوذ اتحاد  شوروي به  كار بستند ؛ در حالي كه ، كشور هاي عربي از پيوستن به پيمان " اتفاق نظر استراتژيك " سر باز  زدند  ؛ پيماني كه "الكساندر هيگ " كوشيد در مقابله با توسعه طلبي شوروي در منطقه ايجاد نمايد . سرباز اعراب اصرار داشتند كه بزرگترين تهديد  براي آنان نه كمونيسم ، بلكه صهيونيسم است . براي اسرييلي ها نيز تهديد اصلي شوروي ها نبودند ؛ اما ناگزير براي جلب رضايت ريگان چنين وانمود كردند كه براي آنها نيز تهديد اصلي از جانب شوروي است . اسراييلي ها نتيجه چنين رويكرد خود را در 31  نوامبر 1981 برداشت كردند ؛ يعني هنگامي كه دو كشور  ياداشت تفاهمي براي " همكاري استراتژيك " امضا نمودند . اين توافقنامه در پي  مخالفت " پنتاگون " ( وزارت دفاع) و وزارت خارجه  تضعيف  گرديد ؛ به گونه اي كه امكان مانورها و تمرين هاي مشترك ، به شكل ابزار براي همكاري ،ميسر نشد .اين توافق نامه بيشتر به  نقطه ضعف وآسيب پذيري اسراييل تبديل شد ؛ زيرا يك ماه بعد از توافق ودر  پي انفهام بلندي هاي جولان ، اين ياداشت تفاهم به حلت تعلق در آمد . براي اولين بار بود كه اسراييل  از طريق چنين يا داشت  تفاهم ، يك متحد استراتژيك شناخته شد . دو سال بعد ياداشت تفاهم جديدي  امضا  گرديد كه ايجاد گروه نظامي  - سياسي  مشترك (JPMG) [5]، گروه ناظر بر تبادلات امنيتي ،وگروه برنامه ريزي همكاري هاي امنيتي مشترك [6] نتيجه چنين ياداشتي بودند.

    (JPMG) اساسا" بر اين اصل طراحي شده تا درباره ابزار مقابله با تهديدهاي شوروي تبادل  نظر نمايد ؛ اما بلافاصله اين گروه بر ملاحظات ونگراني   دوجانبه تأكيد نمود .    JSAP ” در پاسخ بحران اقتصادي اسراييل  در اواسط دهه 80 بر پايه نيازهاي تسليحاتي اسراييل  شكل گرفت   در سال 1987كنگرة آمريكا ة اسراييل  را متحد اصلي غير عضو ناتو شناسايي  كرد وبه صنايع اسراييل  اجازه داد با كشورهاي ناتو و ديگر متحدان نزديك ايالات متحده  براي قرار داد توليد شماري از تجهيزات دفاعي مهم ، رقابت يكساني داشته باشد . اسراييل  همچنين سه ميليارد دلار كمك اقتصادي  ونظامي ازآمريكا دريافت كرد . سال بعد (1984) ياداشت تفاهم جديدي منعقد شد كه در گيرنده كليه  توافق هاي پيشين بود . با اتمام دوره تصدي ريگان ايالات متحده   كه تمرينات آموزشي  مشتركي با اسراييل  برگزار كرده بود شروع به همكاري در ايجاد وتوسعه موشك بالستيك ضد تاكتيكي " آرو" روي آورد وميزباني برخي ديگر از همكاري  مشترك نظامي را پذيرا گرديد .

    امروزه ، اين روابط استراتژيك مستحكم تر از هر  زمان ديگري است كه به چند نمونه از آن اشاره مي گردد:

    -        دراوايل سال 1997، اسراييل  به سيستم ماهواره اي هشدار موشكي ايالات متحده  پيوست كه به وسيله آن از خطرات موشكي ، در زمان واقعي پرتاب موشك مطلع مي گردد .

    -        مانور هاي نظامي مشترك به طور منظم صورت مي گيرد ، در نوامبر 1996، نيروي دريايي ايالات متحده  مانورهاي آموزشي در " نقب " انجام دادند .

    -        تلفن قرمز ( ارتباط مستقيم بين سران كشورها) خط مستقيمي بين وزارت دفاع ايالات متحده  ( پنتاگون ) و وزارت اسراييل  برقرار گرديده است .

    -        ايالات متحده  كماكان به حمايت مالي از تحقيق وتوسعه سيستم هاي تسليحاتي وتجهيزات نظامي اسراييل  ، از جمله موشك " آور" ليزرپر انرژي تاكتيكي " باراك " [7] و سيستم هاي بسيار ديگر ادامه مي دهد .

    توافق نامه هاي همكاري استراتژيك،اسراييل رامتحد دوفاكتوري وغير رسمي ايالات متحده درآورده است. با انعقاد قرار دادهاي نظامي ، دو طرف اين پيغام را به سران دول عربي فرستادند كه آمريكا ديگر ناراحتي اعراب هراس  نداشته ، دست كم بخشي  ازكانون روابط اسراييل   را با گنكره به قوه مجريه منتقل خواهد نمود .


     

    [1]- Federation of American Statistics.

    [2]- Federation of American Statistics.

    [3] - خبرگزاري جمهوري اسلامي ، تهران ، 2/2/1381.

    [4]   http://www.us- Israel .org /jsource/ us- Israel / special.html

    [5] - JPMG= Joint Political- Military Group

    [6] - JSAP= Joint Security Assistance Planning Group.

    [7] - Barak

    ادامه دارد ...
     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد


    جواد الائمه عليه السلام چراغ عالم افروز تقوى و احسان

    ميلاد تقى عليه السلام نهم امام است امروز
    در كشور جود، با رعام است امروز
    تبريك فرشتگان به درگاه رضا
    هر دم صلوات است و سلام است امروز

    هر عشقى از بطن عشقى زاده مى شود، هر نورى از بطن نورى ، و جلوه نور هرگز ره به خاموشى نميبرد، نور هماره ، دليل راه است و چه دليلى زيباتر از نورانيت نور وجودش ، و نور در بطن خود وجودى عظيم دارد كه بر عالميان رحمت افاضه ميكند و عاشقان را به سراى دوست رهنمود ميشود.
    با آمدن هر امامى ، امت را رحمتى از خداوند فرا ميرسد و امروز جواد الائمه عليه السلام چراغ عالم افروز تقوى و احسان ، بر عرصه جهان قدم مينهد، گوئى كه تمام كائنات به وجود او حسرت ميبرند، ملائك صف بسته اند، آسمان نظاره گر حادثه اى عظيم است . نسيم صبح جمعه دهم رجب سال 195 هجرى ميوزد و شطى دوباره ، در راهبرى عاشقان ولايت گشوده ميشود، حياتى سراسر بخشش و كرامت ، جهان را در بر ميگيرد.
    امامت اقيانوس مواج نور است در بستر حيات ، امتداد انوار هدايت الهى است بر گستره وجود و جواد الائمه عليه السلام اين جوانترين امام هادى امت محمد(ص )، اكنون پا به عرصه وجود مينهد تا آسمان شريفش پناهى باشد براى عاشقان ولايت .
    انديشه ولايى شيعى و قرب و احسان اهل بيت معظم رسول (ص ) خود جلوه اى از اشراق انوار هدايت بر طالبان كمال است . چه اينكه نور از درون نور آمده است و بديشان منازل معرفت الهى ، گشوده ميشود و به وجود جود عظيم ايشان است كه بركات نازل ميشود، ايشان سراسر علم الهى اند.
    حضرت رضا عليه السلام در سخنان كوتاهى خطاب به شيعيان پس از ولادت فرزندشان مى فرمايند: خداوند فرزندى نصيم كرد كه همچون موسى ابن عمران شكافنده درياهاست و مادرش بسان مادر عيسى پاك و مقدس است ولى او به ظلم كشته ميشود بطوريكه فرشتگان آسمان بر او ميگريند و خداوند بر دشمن او و هر كس كه به او ستم نمايد، غضب ، مى كند و عذابى دردناك گرفتار ميسازد.
    ارى ان خورشيد درخشان امامت كه سايه جودش بر وجود عيان بود، با اينكه در هفت سالگى پس از شهادت پدرش به امامت مى رسد اما تمام خصوصيات امام را داراست و او جوانترين امام اهل بيت معظم رسول الله است كه در عرصه هاى مختلف اجتماعى ظاهر ميشود و در صحنه علم و عمل و مبارزه با دشمنان رسول الله بر همه پيشى ميگيرد و انآنكه در صددند بر وى تهمت صغر سن بزنند هماره ناكام از ميدان مبارزات علمى بيرون مى ايند.
    زمينه سازى براى امامت حضرت جواد عليه السلام ظاهرا از زمان امام صادق عليه السلام آغاز شده بود.
    ابو بصير از اصحاب امام صادق عليه السلام ميگويد: بر ان حضرت وارد شدم در حالى كه پسر پنج ساله اى دست مرا گرفته بود، پس امام فرمود: چگونه خواهيد بود زمانى كه همانند اين پسر حجت خدا بر شما گردد.
    امام رضا عليه السلام نيزگاه ، شيعيان را به اين مساله مهم توجه داده است : از ابو نصر نزنطى نقل شده است كه : من و صفوان ابن يمينى بر امام رضا عليه السلام وارد شديم در حالى كه ابو جعفر امام جواد عليه السلام سه سال سن داشت ، ايستاده بود، ما عرض كرديم : فدايت گرديم ، اگر پناه بر خدا، همين پسرم و با دست به ابو جعفر عليه السلام اشاره كرد ما عرض كرديم : يا اينكه او در اين سن و سال است ؟ حضرت فرمود: ارى در همين سن خداى تبارك و تعالى به حضرت عيسى با اين كه دو ساله بود احتجاج فرمود.
    با اين همه ، ظهور فرقه هاى شيعه و اعتقاد به توقف امامت بر حضرت كاظم عليه السلام يا امامت احمد بن موسى ، نشانه و نمونه اشوب فكرى و عقيدتى است امام حضور پر صلابت امام عليه السلام در عرصه هاى فكرى و دينى و حقيقت وجود نورانى ان حضرت ، برترديد و توطئه استيلا يافت وشيعيان در سايه سار قامت ملكوتى ان حضرت به ارامش دوباره دست يافتند.
    و بدينگونه است كه حجتهاى الهى در زمين هر يك ايتى از آيات عظيم الهى و هر يك اسمى از اسماى خداوندى اند و امام جواد الائمه عليه السلام با ميلاد مبارك خويش ، طلوع جودى است بر پهنه وجود.
    ميلاد مبارك ان امام همام بر عاشقان ولايت مبارك باد.

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان