512

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 512 :: جمعه 20 مردادماه 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

يک شعر زيبا .... فکر کنم از حافظ باشه

خرم آنروز کزين منزل ويران بروم
راحت جان طلبم وز پي جانان بروم
گرچه دانم که بجايي نبرد راه غريب
من ببوي خوش آن زلف پريشان بروم
چون صبا با دل بيمار و تن بي طاقت
به هواداري آن سرو خرامان بروم
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سليمان بروم

نازکان را چو غم حال گرفتاران نيست
ساربانا مددي تا خوش و آسان بروم
 

دانلود مجلات خارجي

مجله Electronic Gaming Monthly

تاریخ انتشار: آگوست 2006
تعداد صفحات مجله: 108
حجم فایل: 13 مگابايت
رمز فايل: www.mobin-group.com
برای دانلود اینجا را کلیک کنید


 

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • یک عکس 720 مگاپیکسلی بسیار زیبا
  • معرفي فيلم: به جا مانده: دنيا در جنگ
  • دانلود فيلم: سریال تلویزیونی نرگس
  • دانلود آلبوم: اما میرم با صداي رضا تسویه چی
  • ویدیو جدید اسی به نام بی چشم و رو
  • Replay Converter 2.10 مبدلی سریع و مفید برای تبدیل سریع تمامی فرمتهای رایج صوتی و تصویری به یکدیگر
  • بازي FiFA WorldCup 2006 برای سوني اريكسون
  • نامه اى كه خوانده نشد 
  • دستور آشپزی هفته: چيپس كدو
  • بیست مرض صعب العلاج وبلاگی (وب نوشتی) !!!
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

رادیو ژاپن به زبان فارسی!
یک عکس 720 مگاپیکسلی بسیار زیبا
دسترسي آزاد به يک کتابخانه اينترنتي
به مناسبت تولد گوتنبرگ به مدت يک ماه دسترسي عموم به اين کتابخانه اينترنتي ازاد شد. در اين کتابخانه 3.5 ميليون عنوان کتاب موجود است

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

آخرين تحولات خاورميانه در 24 ساعت گذشته

نيروهاي اسرائيل از يك شهر جنوبي لبنان عقب‌نشيني كردند
نيروهاي اسرائيل در حالي از شهر «مرجيون» در جنوب لبنان عقب‌نشيني كردند كه حزب‌الله اعلام كرد 14 تانك اسرائيلي را نابود كرده است.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، ژنرال «عدنان داوود»، رهبر 1500 نيروي ارتش لبنان در منطقه به تلويزيون ال‌بي‌سي گفت: «هيچ نيروي اسرائيلي در مرجيون حضور ندارد.»
ارتش اسرائيل پيش از اين اعلام كرده بود در منطقه مرجيون كه يك شهر عمدتا مسيحي‌نشين است، عملياتي را انجام داده و نيروهايش در حال داخل و خارج شدن از اين شهر هستند.
همچنين شاهدان اعلام كردند نيروهاي حزب‌الله در حال انجام عمليات عليه نيروهاي اسرائيلي هستند كه تلاش دارند به سوي مواضع اين جنبش در «خيم» در جنوب شرقي لبنان پيشروي كنند.  آنها افزودند: چندين تانك اسرائيلي در جريان حملات حزب‌الله تخريب شد.  حزب‌الله اعلام كرد 14 تانك اسرائيلي را نابود كرده است.

اسرائيل به مركز بيروت حمله كرد
خبرگزاري فارس: يك فانوس دريايي در مركز بيروت، پايتخت لبنان امروز هدف حملات اسرائيل قرار گرفت.
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، شاهدان گفتند: نوك اين فانوس دريايي كه در زميني باير در منطقه «كريتم» قرار دارد، آسيب ديده است.
اين فانوس دريايي بين ساختمان سفارت عربستان سعودي، دانشگاه لبنان-آمريكا، يك مدرسه فرانسوي و ويلاي خصوصي خانواده رفيق حريري، نخست وزير فقيد لبنان قرار دارد.
اين اولين بار است كه مركز بيروت هدف حمله اسرائيل قرار مي‌گيرد.
اين حمله در حالي صورت مي‌گيرد كه دبير كل حزب‌الله لبنان پيش از اين در واكنش به تهديد اسرائيل به بمباران بيروت گفته بود در صورتي كه صهيونيست‌ها اين تهديد را عملي كنند، مقاومت نيز تل‌آويو را هدف قرار خواهد داد.
سيد حسن نصرالله در سخناني كه از شبكه تلويزيوني المنار پخش مي‌شد با تاكيد بر شكست نيروهاي اسرائيل در دستيابي به پيشرفت در جنوب لبنان، خطاب به صهيونيست‌ها گفت:‌ «در صورتي كه پايتخت ما را بمباران كنيد، همه سرزمين شما و تل‌آويو را هدف قرار خواهيم داد.»
 

انفجار بمب در نجف اشرف حداقل 33 كشته بر جا گذاشت

بر اثر انفجار بمب در يك عمليات انتحاري كه امروز در بازاري در شهر مقدس نجف روي داد، حداقل 33 نفر كشته شدند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، اين انفجار در فاصله كمي از حرم مطهر امام علي (ع) رخ داد.
اين انفجار كه در ورودي بازار و در 150 متري حرم مطهر امام علي (ع) و نزديك به دفتر آيت‌الله سيستاني اتفاق افتاد، تازه‌ترين دور از بمب‌گذاريها و تيراندازي‌ها در عراق است.
منابع بيمارستاني گفتند: علاوه بر 33 نيروي پليس و رهگذراني كه در اين انفجار كشته شدند، 94 نفر ديگر نيز زخمي شدند.
يك افسر پليس گفت: چهار ايراني كه زائران حرم مطهر امام علي (ع) بودند نيز در ميان زخمي‌شدگان ديده مي‌شوند كه حال يكي از آنها وخيم است.
«عزيز زين‌الدين العلي»، سخنگوي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي گفت: «ما از همه مي‌خواهيم اين حملات را كه غيرنظاميان را هدف قرار مي‌دهد و هدف آن ايجاد اختلافات داخلي است، متوقف كنند.»
وي افزود: «ما گروه خاصي را متهم نمي‌كنيم اما معتقديم چنين اقدامي توسط صدامي‌ها و تكفيري‌ها انجام شده كه خواستار ايجاد ثبات در كشور نيستند.»

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

به جا مانده: دنيا در جنگ
Left Behind: World at War

کارگردان: کريگ آر. بکسلي. ٿيلمنامه: پل لالوند، پيتر لالوند، آندره وان هيردن بر اساس داستان Tribulation Force نوشته جري بي. جنکينز و تيم لو هايد. موسيقي: گري چانگ. مدير ٿيلمبرداري: ديويد کانل. تدوين: سوني باسکين. طراح صحنه: روپرت لازاروس. بازيگران: لوئيس گاست جونيور[رئيس جمهور جرالد ٿيتزهيو]، گوردون کوري[نيکلاي کارپاتيا]، چارلز مارتين اسميت[جان مالوري، معاون رئيس جمهور]، کرک کامرون[باک ويليامز]، براد جانسون[ريٿورد استيل]، جسيکا استين[کرولاين ميلر]، جنايا استيونز[کلوئه استيل]. ٩٥ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ آمريکا، کانادا. نامزد جايزه ريل طلا براي بهترين تدوين صدا از انجمن تدوينگران صدا، آمريکا.
جرالد ٿيتزهيو رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا، بعد از وقوع يک ٿاجعه که منجر به نابودي ميليون ها انسان مي شود، با نيکلاي کارپاتيا صاحب يک شرکت بزرگ آشنا مي شود که راه حل هايي براي نجات دنيا از اين آشوب دارد. در طول يک سال و نيم بعدي نيکلاي با پشتيباني ٿيتزهيو تبديل به چهره اي بين المللي و شرکت اش صاحب قدرتي بي حد و مرز مي شود. اما گروهي از مسيحيان اعتقاد دارند که نيکلاي ضد مسيح است و تمامي اينها نقشه اي براي زمينه سازي قيامت و ظهور شيطان است. ٿيتزهيو که توسط مهاونش جان مالوري نيز هشدارهايي درياٿت کرده، بعد توطئه اي که منجر به مرگ مالوري مي شود، از خبرنگاري جوان به نام باک ويليامز مي خواهد تا به سرعت در اين مورد تحقيق کند. باک که خود مسيحي معتقدي است و به تازگي با کلوئه استيل ازدواج کرده، با کمک او و پدر زنش ريٿورد و واعظي به نام بروس بارنز به داخل شرکت نيکلاي نٿوذ مي کند. همزمان مامورين امنيتي کاخ سٿيد نيز مدارکي دال بر توليد ويروسي خطرناک توسط شرکت نيکلاي و پخش آن در ميان مسيحيان مي يابند. رئيس جمهور که چاره را منحصر به ٿرد مي داند، تصميم به نابودي نيکلاي مي گيرد. اما سو قصد به جان نيکلاي ناموٿق مي ماند و ٿيتزهاٿ تصميم مي گيرد تا به زندگي خود و نيکلاي همزمان خاتمه بدهد.

چرا بايد ديد؟
به جا مانده: دنيا در جنگ بر اساس ٿصل آخر کتاب قدرت رنج [حدوداً ٥٠ صٿحه، از يک مجموعه ١٢ جلدي] نوشته و ساخته شده درباره يک آخر زمان مسيحي است که مطابق معمول نيروهاي خير و شر در آمريکا به جان هم اٿتاده اند- در قالب يک جنگ جهاني- تا تکليٿ نبرد ابدي خدا و شيطان را مشخص کنند. به جا مانده: دنيا در جنگ که با سرمايه چهار ميليون و ششصد هزار دلار ساخته شده يک طالع نحس مدرن تر است که اين بار سازندگانش موٿق به جلب نظر ارباب کليسا هم شده اند. ٿيلم که با استٿاده از اسطوره ها و نشانه هاي مسيحي ساخته شده به جاي سينماها در بيش از ٣٠٠٠ کليسا و مکان هاي مشابه به نمايش در آمده و توانسته دل مومنان بسياري را شاد کند. سازنده ٿيلم کريگ بکسلي کارگردان ١٣ ٿيلم تلويزيوني و ٦ سريال محبوب [از جمله طوٿان قرن، رز قرمز و بيمارستان کينگدام، هر سه بر اساس قصه هاي استيون کينگ] در سال ١٩٨٨ با ساختن Action Jackson [از بدترين ٿيلم هاي شارون استون] وارد عالم سينما شد و به جا مانده: دنيا در جنگ ششمين ٿيلم بلند سينمايي او به شمار مي رود. با اين حال به جا مانده: دنيا در جنگ از يک تريلر خوش ساخت ٿراتر مي رود و تماشاي آن مي تواند براي کساني که دوستدار حادثه و هيجان هستند لذت بخش باشد. اطمينان دارم که با ساختن اين ٿيلم راه کريگ بکسلي براي حضور در پروژه هاي پرخرج تر هموار خواهد شد، چون موٿق شده تا پاسخي قابل اعتنا به کساني بدهد که همواره از خود و ديگران مي پرسند: جنگ جهاني سوم چگونه جنگي خواهد بود؟


دانلود فيلم

سریال تلویزیونی نرگس

این هفته براتون سریال نرگس رو آماده کرده ایم، این سریال پرطرفدار و آخرین کار زنده یاد پوپک گلدره هم اکنون در حال پخش از تلوزیون ایران هست. فعلا هر هفته 5 قسمتش را برای دانلود خواهم گذاشت.

لینک های دانلود فیلم:
Part 1

Part 2

Part 3

Part 4

Part 5

  لينکهای دانلود غير مستقيم مي باشد.

راهنمای دانلود از مگاآپلود: بر روي لينك دانلود كليك مي كنيد صفحه اي باز ميشود، در ابتدا اگر با پيغام Download with Premium! روبرو شديد چند دقيقه بعد مراجعه كنيد و دوباره به اين صفحه بياييد كه البته اين مشكل بيشتر براي كساني كه در ايران هستن پيش مياد.
در صورتي كه با اين پيغام روبرو نشديد صفحه اي باز میشه که  در يك كادر بايد كدي كه مشخص شده رو وارد كنيد به صورت صحيح سپس بر روي Download كليك كنيد.
سپس يك ثانيه شمار وجود دارد صبر كنيد تا ثانيه شمار صفر شود
سپس بر روي Click Here To Download كليك كنيد تا فايل مورد نظر رو دانلود كنيد بهتر است از Dap استفاده نكنيد خاطر نشان مي شوم اين هاست در بيشتر موارد داراي سرعت بالا هست و همچنين Resume هم داره و ميتونيد فايلتون رو از ادامه دانلود كنيد
 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه ایرانیان عزیز خارج کشور !
باطلاع می رساند روزهای جمعه و ایام تعطیل فیلمهای ایرانی برای مشاهده و دانلود در این قسمت معرفی خواهد شد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

اما میرم
با صداي رضا تسویه چی

آلبوم رضا تسویه چی با نام اما میرم

براي دانلود، روي لينکهای بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 


 

تک موزیک

ویدیو جدید اسی به نام بی چشم و رو

لینک دانلود آهنگ
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Replay Converter 2.10 مبدلی سریع و مفید برای تبدیل سریع تمامی فرمتهای رایج صوتی و تصویری به یکدیگر

Replay Converter نام مبدلی کوچک و بسیار سریع و مفید است که بعد وسیعی از فرمتهای صوتی و ویدیویی مورد نیاز را تحت پشتیبانی خود قرار می دهد و بسیاری از نیازهای افراد با چند کلیک ساده رفع می نماید .

بلی برای کار با این نرم افزار آسان تنها لازم است که فایل صوتی یا ویدیویی مورد نظر انتخاب نموده و فرمت خروجی نرم افزار را تعیین نمایید, Replay Converter با یک کلیک ساده و در کمترین زمان ممکن این مهم را برای شما انجام خواهد داد !

پشتیبانی تمام فرمتهای رایج صوتی و ویدیویی , سرعت بالا در انجام پردازش و سادگی کار از دیگر ویژگی های برتر این نرم افزار است .

فرمت های تحت پشتیبانی این نرم افزار به شرح زیر است :

DVD reader (VOB files)
Windows Media Video (WMV)
Real Video (RM)
Flash (SWF and FLV)
AVI
MPEG 4
iPod Audiobook
iPod Video
PSP Video
3GP (for Mobile Phones)
MP3
WAV
OGG
AAC
Windows Media Audio (WMA

Replay Converter  را می توانید از اینجا :

دانلود کنید نسخه ی 2.10 را با حجم 8.5 مگابایت

تصویری از محیط نرم افزار

English Explanations

برای دریافت کرک نسخه ی 2.10 نرم افزار اینجا را کلیک کنید

فایل ReplayConverterv210_Crack.exe را در پوشه ی نصب شده ی نرم افزار کپی کرده و سپس آن را اجرا کنید و با استفاده از گزینه ی Apply Patch نرم افزار را کرک کنید .
نکته اینکه هنگام اجرای عملیات کرک نرم افزار باید به طور کامل بسته باشد در غیر این صورت عملیات کرک صورت نخواهد گرفت



 

نرم افزار موبایل

بازي FiFA WorldCup 2006 برای سوني اريكسون

این چند مدت نرم افزارها و بازیهای ارائه شده فقط برای نوکیا بود، اما حالا سنت شکنی کردم و برای سونی اریکسون هم برنامه گذاشتم.

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


هزار شکر که دیدم به کام خویشت باز

هزار شکر که دیدم به کام خویشت باز
روندگان طریقت ره بلا سپرند
غم حبیب نهان به ز گفت و گوی رقیب
اگر چه حسن تو از عشق غیر مستغنیست
چه گویمت که ز سوز درون چه می​بینم
چه فتنه بود که مشاطه قضا انگیخت
بدین سپاس که مجلس منور است به دوست
غرض کرشمه حسن است ورنه حاجت نیست
غزل سرایی ناهید صرفه​ای نبرد

 

ز روی صدق و صفا گشته با دلم دمساز
رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز
که نیست سینه ارباب کینه محرم راز
من آن نیم که از این عشقبازی آیم باز
ز اشک پرس حکایت که من نیم غماز
که کرد نرگس مستش سیه به سرمه ناز
گرت چو شمع جفایی رسد بسوز و بساز
جمال دولت محمود را به زلف ایاز
در آن مقام که حافظ برآورد آواز

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

hussein_rfa@yahoo.com

بستن دفتر سازمان ملل در تهران

در اعتراض به سازمان ملل بی خاصیت و ناتوانی و بی اعتبار شدن این سازمان در قبال جنایات فلسطین و لبنان روز شنبه تجمع اعتراض آمیزی در مقابل دفتر این سازمان جهت درخواست بسته شدن دفتر آن در تهران برگزار می شود.
زمان حرکت : ساعت 5/9 صبح از مقابل دانشگاه تهران

 

 

maryam_neda_60@yahoo.com

 وصیت می کنم هنگامی که مردم مرا در تابوت سیاهی بگذارید تا همگان بدانند هر چه سیاهی بود با خود کشیدم . و دگر آن که دست هایم را بیرون بگذارید تا همگان بدانند هیچ چیز از این دنیای فانی با خود نمی برم . و دگر آنکه چشم هایم را باز بگذارید تا همگان بدانند کورکورانه در راه عشق جان نسپردم . و در آخر صلیبی از یخ بر بالای مزارم بگذارید تا با اولین اشعه ی خورشید آب شود و بگرید بر سر مزارم به جای معشوق

 

 

nasrin1111@yahoo.com

انسان تنها مي تواند به جايي برسد كه خود را در آن جا مي بيند

 

 

star_morning_rock@yahoo.com

من آموختم در این دنیا درس خدایی
 که نیست این دنیا جاودانی
جاودانی در آخرت باید همیشه
 بدون همت ما هیچ نمی شه

 

 
viski_601@yahoo.com

داستان جالب

پدر: دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی
پسر: نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم
پدر: اما دختر مورد نظر من ، دختر بیل گیتس است
پسر: آهان اگر اینطور است ، قبول است

پدر به نزد بیل گیتس می رود و می گوید:
پدر: برای دخترت شوهری سراغ دارم
بیل گیتس: اما برای دختر من هنوز خیلی زود است که ازدواج کند
پدر: اما این مرد جوان قائم مقام مدیرعامل بانک جهانی است
بیل گیتس: اوه، که اینطور! در این صورت قبول است

بالاخره پدر به دیدار مدیرعامل بانک جهانی می رود
پدر: مرد جوانی برای سمت قائم مقام مدیرعامل سراغ دارم
مدیرعامل: اما من به اندازه کافی معاون دارم!
پدر: اما این مرد جوان داماد بیل گیتس است!
مدیرعامل: اوه، اگر اینطور است، باشد
و معامله به این ترتیب انجام می شود

نتیجه اخلاقی: حتی اگر چیزی نداشته باشید باز هم می توانید
چیزهایی بدست آورید. اما باید روش مثبتی برگزینید

 

 

cherchil1986@yahoo.com

اعوذ به .................
دیگر سربه راه تو نمیشوم. آخراین روزها سر به هوای اوشده ام. سربه هوایش هم میدهم ، همین روزها. هووی او نمی توانی بشوی، ازتو آنقدر سرتر است که وِلت کنم بروم سراغ آغوشش .
هر حیله ای بلدی سوار میکنی که سوارم بشوی نمیتوانی . من دلم سوار بادش شده ، هرطرف اراده کند، می کشاندم . هاهایت به هوهویش نمیرسد وجذبه ات به جذبه اش نمیرسد هرگز.
تواگر آتشی که بسوزانیم، من خود آتش گرفته به جانم . جمع کن سوز وگدازت را که تمام خودسوزی ات به یک اشاره شمعش نمیرسد . تو اگر عشوه میکنی ، اوتشنه میکند . نمی بینی چند وقتی است این پیچکهای بی ملاحظه ات ، جان بالا رفتن از پیکرم را ندارند ؟! نمی شنوی صدایت به گوشم نمیرسد . نمی گویی زبانم به اشاره ات نمی چرخد . غلام حلقه به گوشت هم که اماره اش را کول کرده مطمئنه اش را به رخت میکشد . نفسم هم دیگر به راهت نیست ، بی راهه نرو .... برو .

به اميد ديدار شما
http://cherchil1986.blogfa.com

 

 

mitramrz@yahoo.com

داستان کوتاه

خانم حميدي براي ديدن پسرش مسعود ، به محل تحصيل او يعني لندن آمده بود. او در آنجا متوجه شد که پسرش با يک هم اتاقي دختر بنام Vikki زندگي مي کند. کاري از دست خانم حميدي بر نمي آمد و از طرفي هم اتاقي مسعود هم خيلي خوشگل بود. او به رابطه ميان آن دو ظنين شده بود و اين موضوع باعث کنجکاوي بيشتر او مي شد...
مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : " من مي دانم که شما چه فکري مي کنيد ، اما من به شما اطمينان مي دهم که من و Vikki فقط هم اتاقي هستيم ! "
حدود يک هفته بعد ، Vikki پيش مسعود آمد و گفت : " از وقتي که مادرت از اينجا رفته ، قندان نقره اي من گم شده ، تو فکر نمي کني که او قندان را برداشته باشد؟"
" خب، من شک دارم ، اما براي اطمينان به او ايميل خواهم زد . "
او در ايميل خود نوشت :
مادر عزيزم، من نمي گم که شما قندان را از خانه من برداشتيد، و در ضمن نمي گم که شما آن را برنداشتيد . اما در هر صورت واقعيت اين است که قندان از وقتي که شما به تهران برگشتيد گم شده . "
با عشق، مسعود
روز بعد ، مسعود يک ايميل به اين مضمون از مادرش دريافت نمود :
پسر عزيزم، من نمي گم تو با Vikki رابطه داري ! ، و در ضـــمن نمي گم که تو باهاش رابطه نداري . اما در هر صورت واقعيت اين است که اگر او در تختخواب خودش مي خوابيد ، حتما تا الان قندان را پيدا کرده بود.
با عشق ، مامان !

 

 

asheghe_shahadat_84@yahoo.com

رواياتي در مورد نور كامل خدا
امام عصر ارواحنا فداه

رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم مي فرمايند : از نسل ماست آن كسي كه عيسي بن مريم پشت سر او نماز مي خواند1
امام صادق عليه السلام مي فرمايند : وقتي كارها به صاحب ولايت رسيد خداوند بزرگ هر نقطه فرورفته اي از زمين را براي او مرتفع و هرنقطه مرتفعي را پايين مي آورد آن چنان كه تمام دنيا نزد او همانند كف دستش خواهد بود . كداميك از شما اگر كف دستش مويي باشد آن را نمي بيند . 2
در حديثي امام صادق عليه السلام مي فرمايند : هنگامي كه قائم ما قيام كند خداوند آن چنان گوش و چشم شيعيان ما را تقويت مي كند كه ميان آنها و قائم نامه رسان نخواهد بود با آنها سخن مي گويد سخنش را مي شنوند و اورا مي بينند در حالي كه او در مكان خويش است 3
امام صادق عليه السلام در حديث ديگري مي فرمايند : آگاه باشيد قسم به خدا مهدي عدالت را وارد خانه ها مي سازد هم چنان كه سرما و گرما وارد خانه ها مي شود 4
امام باقر عليه السلام در روايتي مي فرمايند : هنگامي كه قائم ما قيام كند دستش را بر سر بندگان مي گذارد و عقل هاي آنان را با آن كامل كرده و افكارشان را پرورش داده و تكميل مي كند 5
امام باقر عليه السلام در روايتي مي فرمايند : براي صاحب و سرور شما حضرت مهدي آن وسيله سركش ذخيره شده است . راوي مي گويد گفتم وسيله سركش چيست ؟ امام فرمود : ابري است كه در آن غرش رعد و شدت صاعقه يا برق است او بر اين وسيله سوار مي شود آگاه باشيد او به زودي بر ابرها سوار مي شود به آسمان ها و زمين هاي هفتگانه صعود مي كند 6
امام صادق عليه السلام در روايتي مي فرمايند : دانش بيست و هفت حرف است تمام آنچه پيامبران الهي براي مردم آوردند دو حرف بيش نبود و مردم تاكنون آن دو حرف را نشناخته اند ولي هنگامي كه قائم ما قيام كند بيست و پنج حرف و شاخه ديگر را آشكار و درميان مردم منتشر مي سازد و دوحرف ديگر را به آن ضميمه مي كند تا بيست و هفت حرف كامل منتشر گردد 7
در پايان بيانات بسيار زيبايي از عارف بزرگ حاج شيخ حسنعلي نجابت شيرازي از تلاميذ عارف بي بديل حاج سيد ميرزا علي آقا قاضي در مورد گل سرسبد عالم هستي حضرت ولي الله الاعظم حجة بن الحسن العسكري ارواحنا لتراب مقدمه الفداء‌مي آوريم حضرات ( معصومين ) از نظر اهميت و قرب اول مخلوق خدا هستند و غايت خلقتند از حيث اينكه هر كمالي كه در بشر پيدا ميشود و شده جزيي از معارف حضرات مي باشد و علت غايي نيز به تشرف فرمايي حضرت ولي عصر ارواحنافداه بسيار واضح مي شود زيرا وحدانيت خداوند از تمام معصومين ما ظاهر گرديده لكن افراد معدودي سعادت آن را يافتند كه به دست تربيت انها تربيت شدند ولي حضرت بقية الله العظمي مختصصند از اين جهت كه اگر تمام بشر به ايشان مراجعه نمايند و ظهور وحدانيت خداوند را از ايشان مطالبه نمايند به قدرت كامله اي كه علما و شهودا و ذوقا نصيب ايشان مي باشد همه به نحو اتم (تمام) در اين نعمت عظمي مستفيض و محضوظ و مستفيد مي شوند چون ايشان سر قطعي خداوند مي باشند پس سر خدا به غير خدا دلالتي ندارد.

‍پي نوشت:
1- منتخب الاثر باب 1 ص 158
2-بحارالانوار ج52 صفحه ص 328
3 -بحارالانوار ج 52 ص 336
4-‌بحار ج 52 ص 362
5-بحار الانوارد ج 52 ص 321
6- بحار جلد 52 ص 328
7-بحار ج 52 ص 326

 

 

sweetanim074@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان .... 71

! خنجرت را از سینه ام بیرون بکش
.... بگذار زندگی کنم
! عطرت را از پوست تنم بگیر
..... بگذار زندگی کنم
بگذار زنی را بشناسم
که نامت را از خاطرم پاک کند
و کلاف حلقه شدهء گیست را
! از دور گلویم بگشاید
بگذار بی تو راه بروم
.... بی تو بر صندلی ها بنشینم
! در قهوه خانه هایی که تورا به یاد ندارند

بگذار نام زنانی را که به خاطر تو کشته ام
! به خاطر بیاورم
! ... بگذار زندگی کنم

تو که هستی بانو؟
آرزو کردم که در ساعات تب و عصب
جنگلی از کودکان را در تو بکارم
تا از قانون قبیله ؛
و شعر و عشق های زمینی
.... محافظت کنی

بگذار شعری بسرایم ازعطر شانه ات
از گلدان های یاس پیراهنت ؛
بگذار بگذرم از ایستگاه چشمانت ؛
بگذار عبور کنم
.... بگذار زندگی کنم


« نزار قبانی »

 

 

behzad_s1361@yahoo.com

عذر خواهى و قبول عذر
قسمت اول

متن حديث:
يا عَلىّ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذر مِنْ مُتِنَصِّل صادِقاً كانَ اَوْ كاذِباً لَمْ يَنَلْ شَفاعَتى،

ترجمه:
اى على، كسى كه عذرِ عذرخواه را نپذيرد چه دراين عمل راستگو باشد و چه نباشد به شفاعتم نمى رسد.

شرح حديث:
مسأله عذرخواهى و قبول آن هر دو از ارزشهاى اخلاقى و اسلامى است، بسيارند از افرادى كه اعمال خلافى را مرتكب مى شوند، اما گويى عارشان مى آيد كه عذر بطلبند و آن را عيب مى دانند، بلكه گاهى مى شود كه به قول مردم: «دو قورت و نيم او نيز باقى است» و طلبكار هم هست، كه اين عيب بسيار بزرگى است. چه اشكالى دارد اگر انسان خلافى را مرتكب شد، همان گونه كه پشيمان گشته و در پيشگاه خداوند توبه و استغفار مى نمايد، در پيشگاه خلق هم عذر بخواهد! اگر مردم واقعاً سعه صدر، شجاعت و شهامت عذر خواهى را داشته باشند بسيارى از مشكلات - در همان مراحل اوليه - پايان مى پذيرد. گاهى جرّ و بحثها و جدالهاى بى سود، بر سر مسائل كوچك و پيش پا افتاده، مشكلات بزرگى را به وجود مى آورد، مثلا، در جادّه ها، اتفاق مى افتد ناگهان راننده ديگرى - عمداً يا غفلتاً - جلوى او مى پيچد و آن گاه عذر خواهى كند، هر كسى كه باشد قبول مى كند. اما اگر سر بالا حرف بزند و مثلا بگويد: چرا حواست نيست؟ مگر خيابان ارث پدرت است؟ آن گاه هر دو پياده مى شوند و يقه هم را مى گيرند و چه بسا كه در اين ميان، قتلى هم واقع شود! مى دانيد كه قتل خيلى ساده است، و گاهى از امور بى اهميت واقع مى شود. اما اگر چيزى گفته و شما هم معذرت خواهى كنيد و در يك كلام، اگر شهامت و شجاعت عذر خواهى باشد خطاهاى كوچك به خطاهاى بزرگ تبديل نمى شود و گويا از همان اول آبى روى آتش ريخته شده است.
امّا همين آتش اگر همه جا را گرفت ديگر مأموران آتش نشانى هم نمى توانند جلوى آن را بگيرند و خاموشش نمايند. همچنين در بين خانواده ها اگر عمل خلافى انجام شد، هر كدام كه عذرخواهى كنند تمام مى شود و الا همين چيزهاى كوچك به مسائل مهمّ تبديل مى شود و خانواده اى را متلاشى مى كند.
فردى كه حاضر نيست عذرخواهى كند آيا خودش را معصوم مى داند؟ مسلّماً نه، چون هر انسانى خطا مى كند. بنابر اين اگر خطايى از او سرزد، خود عذرخواهى دليل بر بزرگوارى اوست. دليل بر سعه صدر انسان است. افرادى كه تنگ حوصله اند و ضيق صدر دارند نه سعه صدر، گمان مى برند با عذرخواهى، از شخصيّت آنان كم مى شود؟ در حالى كه غافلند و نمى دانند همين عذرخواهى، دليل بر عظمت شخصيّت، و بزرگوارى آنهاست. پيامبر در داستان «سواده» در مقابل كسى كه معلوم نبود راست مى گويد يا اشتباه مى كند يا اين كار براى برنامه هاى بعدى مقدّمه بود، بزرگوارى خود را نشان دادند.
عقيده من اين است كه واقعاً اگر در كارها منصف باشيم و در چيزهايى جزيى و... از طرف مقابل، هر كس مى خواهد باشد - عوام يا با سواد - عذر خواهى كنيم اين خود، كليد زندگى سالم است بنابر اين اعتذار (پوزش طلبيدن) از ارزشهاى اخلاقى است.
* امّا مسأله دوم - كه آن هم بزرگوارى و سعه صدر مى خواهد - قبول عذر است; اگر كسى نزد شما آمد صادقانه عذر خواست حتماً بايد انسان آن را بپذيرد.
در اين حديث دارد كه حتّى اگر عمداً هم كرده و مى خواهد خودش را زير حجاب اعتذار پنهان كند، شما بزرگوارى نموده و به روى خودت نياور، حتى عذر كاذب را هم بپذير، كه البتّه موارد استثنايى از بحث جداست، زيرا اگر عذر را نپذيرى، كم كم پرده حُجب و حيا را دريده اى; مثلا، اگر شما در پاسخ او بگويى: نه، دروغ مى گويى. طرف مقابل هم بدتر مى شود، او هم در جواب مى گويد: دلم خواسته دروغ مى گويم. در اين لحظه، شما به چه طريقى مى خواهى جلوى لجاجت او را بگيرى؟
در دعاى ابوحمزه آمده است: «اَمَرْتَنا اَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنا وَ اَنْتَ اَوْلى بِالْعَفوِ وَ قَدْ ظَلَمْنا اَنْفُسَنا...; فرمان دادى از كسانى كه به ما ستم كردند، در گذريم، امّا اى خدا، تو بر عفو از ماـ كه بر خودمان ستم كرديم ـ شايسته ترى». در حقيقت مفهوم دعا اين است كه، در حالى كه حاضر نيستى گناهى را ببخشى و عذر را بپذيرى. همان طورى كه انتظار دارى خداوند، گناهان بسيارت را ببخشد، تو هم حدّاقل يك گناه مردم را ببخش و عذرى را بپذير.
يا در دعاى ماه رجب، چه مى گوييد: «يُعْطى مَنْ سَئَلَتْ; به هر كس كه در خواست و خواهش كند، عطا مى كند» در حالى كه خداوند هم به خواهش كننده و هم به غير آن، بخشش مى كند، علاوه بر آن، كسى را كه در تمام عمرش خدا را نشناخته، مشمول رحمت گسترده خود مى گرداند; خداوندى كه رحمتش اين چنين فراگير است و هيچ درخواست كننده اى را محروم نمى كند و به غير درخواست كنندگان هم به مقتضاى حال مى بخشد.
«مُتِنَصِّل»; يعنى، كسى كه مى خواهد از كارى كه كرده خودش را تبرئه كند و در يك جمله، مى خواهد عذر بخواهد.
حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: كسى كه عذر كسى را كه مى خواهد از خطاى خودش خارج گردد، و عذرخواهى - خواه راست يا دروغ - مى كند، نپذيرد به شفاعت من نمى رسد، چون شفاعت من مخصوص خطاكاران است، تو در باره خطاكاران چگونه رفتار نمودى كه انتظار دارى درباره خطاى تو گذشت كنند، مگر پاداشهاى خداوند مطابق با اعمال نيست، اگر من هم خطايى كرده باشم انتظار گذشت دارم كه با شفاعت از خطاى من در گذرند.
به هر صورت، پوزش به هنگام اشتباه و پذيرش آن از پوزش خواه، كليد خوشبختى، نفوذ در افكار و در دل مردم و از جمله عوامل پيشرفت در زندگى است.
در اين قسمت از كلام گهربار حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) به امام على(عليه السلام) سخن از شفاعت به ميان آمده است، كه مقدارى از بحث شفاعت كه در تفيسر نمونه(1) را براى آگاهى طالبان آن در اين جا مى آوريم:

قرآن و مسأله شفاعت:
بدون شك، مجازاتهاى الهى چه در اين جهان و چه در قيامت، جنبه انتقامى ندارد، بلكه همه آنها در حقيقت ضامن اجرا براى اطاعت از قوانين و در نتيجه، پيشرفت و تكامل انسانهاست، بنابراين هر چيز كه اين ضامن اجراء را تضعيف كند بايد از آن احتراز جست تا جرأت و جسارت بر گناه در مردم پيدا نشود. از سوى ديگر، نبايد راه بازگشت و اصلاح را به كلّى بر روى گناهكاران بست، بلكه بايد به آنها امكان داد تا خود را اصلاح كنند و به سوى خدا و پاكى تقوا بازگردند.
«شفاعت» در معنى صحيحش، براى حفظ همين تعادل است و وسيله اى است براى بازگشت گناهكاران و آلودگان، و در معناى نادرستش موجب تشويق و جرأت بر گناه است.
كسانى كه جنبه هاى مختلف شفاعت و مفاهيم صحيح آن را از هم تفكيك نكرده اند گاه به كلّى منكر مسأله شفاعت شده، آن را با توصيه و پارتى بازى در برابر سلاطين و حاكمان ظالم برابر مى دانند; و گاه مانند وهّابيان، اين آيه را: «لا يَقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ; در قيامت از كسى شفاعت پذيرفته نمى شود»(2) بدون توجّه به آيات ديگر دستاويز قرار داده و به كلّى شفاعت را انكار كرده اند.
به هر حال، ايرادهاى مخالفان شفاعت را در چند مطلب مى توان خلاصه كرد:
الف ـ اعتقاد به شفاعت، روح سعى و تلاش را تضعيف مى كند.
ب ـ اعتقاد به شفاعت، انعكاسى از جامعه هاى عقب مانده و ارباب و رعيتى است.
ج ـ اعتقاد به شفاعت، موجب تشويق به گناه و رها كردن مسؤوليّتهاست.
د ـ اعتقاد به شفاعت، نوعى شرك و چند گانه پرستى و مخالف قرآن است.
هـ ـ اعتقاد به شفاعت، مفهومش دگرگون شدن احكام خداوند و تغيير اراده فرمان اوست!
ولى به طورى كه خواهيم گفت همه اين ايرادها از آن جا ناشى شده كه شفاعت را از نظر مفهوم قرآنى با شفاعتهاى انحرافى رايج در ميان عوام اشتباه كرده اند از آن جا كه اين مسأله، هم در جهت اثبات و هم در جهت نفى، داراى اهمّيّت ويژه اى است بايد به طور مشروح از مفهوم شفاعت، فلسفه شفاعت، شفاعت در قرآن و حديث و... بحث كنيم، تا هر گونه ابهامى در زمينه آيات مربوط به شفاعت بر طرف شود.(3)

 

 

neda5908@yahoo.com

>>دستور آشپزی هفته<<
چيپس كدو

با سلام خدمت دوستان عزيز
براي اين هفته يه پيش غذاي خوشمزه براتون انتخاب كردم
اميدوارم شماها هم مثل من خوشتون بياد

چيپس كدو
مواد لازم :

كاغذ روغن: 1ورق
كدوي بزرگ: 2عدد
آرد سفيد: به ميزان لازم
ماست موسير: 4قاشق غذاخوري
نمك؛ فلفل و آويشن: به ميزان لازم

طرز تهيه :
كدوها را به صورت حلقه هاي بسيار باريك و نازك مثل چيس مي بريم. سپس آنها را در آب يخ ريخته يكي يكي در ارد سفيد زده در يك صافي مي چينيم.
روغن را در يك ظرف نسبتا گود داغ مي كنيم براي اينكه چيپس ما پف كند بايد روغن خيلي داغ باشد و چيپسها كاملا در روغن شناور باشند.
قبل از اينكه كدوها را در روغن داغ سرخ كنيم يك بار ديگر يكي يكي آنها را در اب يخ فرو كرده سپس در روغن مي اندازيم بعد از سرخ شدن آنها را روي كاغذ روغني كه در ظرف مورد نظر براي سرو قرار داديم مي چينيم و روي آن را نمك وفلفل و پودر آويشن مي زنيم اين چيس را مي توانيد با ماست موسير سرو كنيد

شاد باشيد و برقرار
آشپزباشي ندا
http://www.parsplanet.com
http://pershian.mycloob.com

 

 

mohammad.ghanbary@gmail.com

خدا را تنها زمانی خواهی شناخت که خداوند برایت مسئله مرگ و زندگی باشد نه یک پرسش یا کنجکاوی

خداوند را در جاده دوگانگی های بیم و امید،عشق و نفرت،نور و
درجاده قلبتاریکی،نمی توان یافت.خدا در دوگانگی یافت نمی شود،چون یکتاست،او توست
عشق واقعی هرگز تبدیل به وابستگی نمی شود
با خودت خشن نباش و نجنگ،اگر با خودت خشن باشی چگونه می توانی با دیگران مهربان باشی

ذهن همواره در حرکت بین گذشته و آینده است
خداوند یعنی بودن و بودن یعنی حال
استاد اوشو

من محمد رضا قنبری صاحب وبلاگ بزم خدا هستم
http://www.m007.blogfa.com

شاد و بهاری بودن شما را از معشوق ازلی خواستارم
یا هو یا من لا هو الا هو

 

 

shervin_zakaria@yahoo.com

آیا شیطان وجود دارد؟ آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند.
آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"
استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"
شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"
استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان است"
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و
خرافه ای بیش نیست.
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته"
شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "
شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.
مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن
گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد."
شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"
شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریک هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا, شیطان وجود دارد؟"
زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."
و آن شاگرد پاسخ داد: "شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریک که در نبود نور می آید.

نام آن مرد جوان: آلبرت انیشتن

 

 

mdorfaki@yahoo.com

كابوس زير درختان سرو
يازده شعر از آدا آهاروني شاعر اسرائيلي الهام گرفته از نامه‌هاي سربازان اسرائيلي در لبنان (قسمت دوم)

■ وقتي كه به خانه بازگرديم When We Will Go Back Home

وقتي كه به خانه بازگرديم
آنها بيش از اين سر ما را كلاه نخواهند گذاشت
وقتي كه به خانه بازگرديم
به آنها نشان خواهيم داد كه صلح چيست
وقتي كه به خانه بازگشتيم
كودكان و همسران‌ شادمان را در آغوش خواهيم گرفت
و تلاش خواهيم كرد كه غصه‌ها را فراموش كنيم
در چشم همسران و كودكان آنان
سعي خواهيم كرد، به دشواري سعي خواهيم كرد
اما مي‌دانم كه ما هرگز
فراموش نخواهيم كرد.

*****

■ باخ در بيروت Bach In Beyrut

يك لحظه هماهنگ در بيروت
يكباره از خانه‌اي
صداي موسيقي باخ شنيديم
كه به زيبايي نواخته مي‌شد
تمام گروهان ايستاد
تا صداي موسيقي را بشنوند
پيانيست به زيبايي مي‌نواخت
و تمام گروهان ايستاد
و به هارموني بسيار زيبا گوش فرا دادند
بمب‌ها نتوانستند كه ما را از حركت بازدارند
اما دختري شانزده ساله
با نواختن موسيقي باخ
ما را از حركت بازداشت!

*****

■ دست قطع شده Amputated Hand

پسري جوان به سوي من دويد
و درخواست يك شيريني كرد
او بازوهاي قطع‌شده‌اش را
بدون دست باز كرد
با وحشت پرسيدم:
«چه كسي اين كار را با تو كرده است؟»
با شرم پاسخ داد:
- «اَنتُم»! «شما»!
شرم عذرخواهانه‌اش
شرم شوك‌زده‌ام را خفه كرد.

*****

■ ترس از يك پشه Fear From A Mosquito

ما مجبوريم كه پليس باشيم
در جامعه‌اي كه از ما متنفرند
اختلافاتي بين مسلمانان، مسيحيان و دروزي‌ها وجود دارد
تضادهاي پيچيده و خارمانند
اما هنوز آنان بر يك چيز توافق دارند:
آنان همگي از ما متنفرند!
ما به يك باتلاق وارد شده‌ايم
مايي كه در حال غرق شدنيم
آه خداي من! چه آشفتگي‌اي!
و در پايان
ما تنها يك پشه يافتيم
اما نيش آن كشنده است
ما نمي‌بايست اينجا باشيم
آه خداي من! چه آشفتگي‌اي!
اي چهار مادر مقدس، لطفاً ما را نجات دهيد.

*****

■ نامه يك مادر A Mother s Letter

ما يك آشيانه نخواهيم ساخت
جيلي عزيز!
هر شب تو به سوي من باز مي‌گردي
و فريادهاي بي‌صداي تو
قلبم را متوقف مي‌كند
«مادر، مادر، كمكم كن»!
و من نمي‌توانم
من تنها مي‌توانم كه سنگ سختي را
كه بر روي استخوان‌هاي توست، نوازش كنم
همان‌گونه كه حلقه‌هاي نرم زلفت را
پيش از خواب نوازش مي‌كردم.

*****

■ لبنان را در صلح رها كردن Leaving Lebanon In Peace

(مي‌تواند در مايه‌ي آواز «بگذاريد ملت من بروند» خوانده شود)
هنگامي كه پسران سرباز در سرزمين لبنان بودند
بگذاريد كه سربازان بروند
آنها آن قدر رنج كشيده‌اند كه تحمل ندارند
بگذاريد كه سربازان بروند
برخيزيد مادران، پسران خود را آزاد كنيد
رِوكا، سارا، لياه، راشل
بگذاريد پسران‌مان بروند!
سربازاني كه زير درختان سرو هستند
نداي چهار مادر مقدس را در شادي شنيدند كه:
لبنان را ترك كنيد، لبنان را ترك كنيد
لبنان را در صلح رها كنيد
آنان اين آواز را با شادي خواندند و خنديدند
سربازان به خانه برويد
به خانه، به سرزمين اسرائيل برگرديد
و اينجا را ترك كنيد، ترك كنيد.

 

 

y_baran_1998@yahoo.com

ز ياران کينه هر گز بر دل ياران نمي ماند /به روي آب جاي قطره باران نميماند ***خوش به حال آسمون كه هر وقت دلش بگيره بي بهونه مي باره ... به كسي توجه نمي كنه ... از كسي خجالت نمي كشه ... مي باره و مي باره و ... اينقدر مي باره تا آبي شه ... ‌آفتابي شه ...!!! کاش ... کاش مي شد مثل آسمون بود ... كاش مي شد وقتي دلت گرفت اونقدر بباري تا بالاخره آفتابي شي ... بعدش هم انگار نه انگار كه بارشي بوده

 

 
mary_vp2006@yahoo.com

مسیر مرگ مرموز (فصل پنجم)
قسمت چهارم و پاياني

the way to dusty death
نوشته: آلیستر مک لین
ترجمه: مریم واثقی پناه

دو مرد راه رفتن لنگان مری را نگاه کردند تا از سرسرای بزرگ هتل گذشت. دانت با گلایه گفت : با در نظر گرفتن کل مسائل ، اگر بخواهی بدونی ، من این نگرش و رفتار را غیر منطقی می دانم.
مک آلپین آهی کشید : عشق اینطوری است. عشق اینطوری است.
هارلو در حال پایین آمدن از پله های هتل به نوبایر و تراشیا برخورد. نه تنها با آنها صحبتی نکرد – چون آنها هنوز به او اعتنایی نمی کردند – حتی بروی خودش هم نیاورد که آنها را دیده است. هر دو مرد چرخیدند و به رفتن او نگاه کردند. هارلو بسیار صاف و شق همانند شخص مستی راه می رفت که خیلی عالی وانمود می کند همه چیز رو براه است.
حتی موقعی که داشتند به اون نگاه می کردند هارلو یک تکان خیلی جزئی خورد که نشان می داد انگار تعادلش را یک آن از دست داده است اما بلافاصله راست شد و راهش را ادامه داد.
نوبایر و تراشیا با هم نگاههایی را رد و بدل کردند ، تنها سری تکان دادند. نوبایر داخل هتل شد و تراشیا بدنبال هارلو راه افتاد.
هوای گرم سر شب ناگهان شروع به خنک شدن کرده بود ، و این خنکی حالا با نم نم باران همراه شده بود. و این به نفع تراشیا بود. اهالی از کمترین رطوبت در هوا خوششان نمی آمد و اگرچه هتل ویلایی چسنی همانند یک دهکده کوچک در حومه شهر قرار داشت اما همان قوانین شهری حاکم بود. با اولین نشانه های باران خیابانها به سرعت خلوت شدند . در نتیجه خطر گم کردن هارلو میان جمعیت تقریبا به صفر می رسید.
و این البته این شانس را هم زیاد می کرد که هارلو نگاهی به عقب بیاندازد اما سریعا معلوم شد که هارلو اصلا قصد ندارد که به پشت سرش نگاه کند. هارلو حال و هوا و حالت مردی مصمم و ثابت قدم را داشت که مستقیم برای هدفی معین پیش می رود و قصد ندارد برای رسیدن به آنچه که پیش رویش است به پشت نگاه کند. تراشیا این موضوع را احساس کرد و خودش را به هارلو نزدیکتر کرد تا اینک فاصله بین او و هارلو به 10 یارد رسید. رفتار هارلو بسیار عجیب تر هم شده بود. دیگر نمی توانست راست راه برود و مدام به این طرف و آن طرف منحرف می شد. ناگهان تعادلش را از دست داد ، تلو تلویی خورد و جلوی ویترین یک مغازه زمین افتاد. تراشیا توانست نگاهی به صورت هارلو انداخت که نشان از حال درونی اش داشت. سر هارلو می لرزید و چشمانش ظاهراٌ بسته بود. اما هارلو با زحمت فراوان مصممانه روی پاهای لرزان خود ایستاد.
تراشیا خود را به هارلو نزدیکتر هم کرد ، در صورت تراشیا می شد ترکیبی از لذت و سرگرمی ، پیروزی و نفرت را دید و وقتی هم تراشیا این شرایط بد هارلو را به چشم دید ، این احساسات عمیقتر هم نشان می دادند. هارلو به سر خیابان رسید ، و به چپ پیچید.

هارلو به محض اینکه از دیدرس تراشیا خارج شد – در حالیکه دیگر تمام نشانه های مستی اش هم ناپدید شده بودند به سرعت در درگاه تاریک یک مغازه کنار خیابان قرار گرفت. از جیب پشت شلوارش چیزی را بیرون کشید که رانندگان مسابقات معمولاٌ از آن استفاده نمی کردند. یک شلاق چرمی با تسمه مچی. تسمه را روی دستش چرخاند و منتظر ماند. زمان زیادی نگذشت که سر و کله تراشیا از سر خیابان با نشان پیروزی در چهره پیدا شد اما این حالت چهره او با دیدن خیابان نیمه تاریکی که هیچکس در آن نبود از بین رفت.

با نگرانی به سرعت قدمهایش افزود و شش قدم نشده بود که به محل اختفای هارلو رسید. یک راننده گراند پریکس به زمان بندی ، دقت و چشمان تیز نیاز دارد. و هارلو از همه اینها در حد بسیار بالای برخوردار بود. در ضمن بی نهایت هم چابک بود.

تراشیا بلافاصله بیهوش شد. هارلو فقط نگاهی به تراشیا انداخت از روی هیکل تراشیا رد شد و به سرعت به راهش ادامه داد. ولی این همان مسیری نبود که داشت می رفت. حدود یک چهارم مایل این مسیر را به عقب برگشت ، و بلافاصله به پارکینگ ترانسپورترها رسید. کاملاٌ بعید به نظر می رسید که تراشیا به هوش بیاید و کمترین حدسی بزند از اینکه هارلو ممکن است کجا رفته باشد. هارلو به طرف نزدیکترین ترانسپورتررفت. حتی با وجود باران و تاریکی محض آن موقع، نام آن با حروف طلایی دو فوت بالاتر کاملاٌ مشخص بود : کرونادو.
قفل آن را باز کرد داخل شد و چراغها را روشن کرد : نور بسیار قوی بود و البته باید هم برای مکانیک هایی که روی چنان موتور دقیق و ظریفی کار می کردند اینطور می بود اینجا نیازی به نور قرمز چراغ قوه و پنهان کاری نبود .هیچ کس نمی پرسید هارلو در در ترانسپورتر کرونادوی خودش چکار می کند.
با این وجود هارلو اقدامات احتیاطی خودش انجام داد : در را قفل کرد و کلید را در آن طوری قرار داد که تا کسی نتواند آن را از بیرون باز کند.
آن وقت با الوار شیشه را پوشاند تا کسی از بیرون او را نبیند. فقط آن موقع بود که به طرف جعبه ابزار در گوشه ترانسپورتر رفت و ابزاری را که می خواست انتخاب کرد.
******************************
مک آلپین و دانت برای اولین بارشان هم نبود که به طور غیر مجاز در اتاق هارلو بودند و از آن هم چندان خوشحال نبودند. نه بخاطر حضور غیر قانونی شان در آنجا بلکه از چیزی که پیدا کرده بودند ناراحت بودند.
دقیقتر اینکه آنها در حمام اتاق هارلو بودند. دانت درپوش مخزن آب را در دست خود گرفته بود و مک آلپین هم یک بطری آبجو را که از آن آب می چکید برداشت.. هر دو مرد به هم نگاهی کردند و در یک لحظه چیزی نتوانستند بگویند. و بالاخره دانت گفت : جانی ما جوان زرنگ و حیله گری است. احتمالاٌ یک جعبه زیر صندلی راننده دراتومبیل کرونادوش پنهان کرده اما فکر می کنم بهتر است بطری را همانجایی بگذاری که برداشتی.
-اصلاٌ چرا باید اینکار را بکنیم ؟ به چه علت ؟
-این جوری مصرف روزانه اش را می فهمیم. اگر نتواند این بطری را پیدا کند حتما از جای دیگری آن را تهیه می کند.
-می دانی آن راههای مرموز خودش را برای ناپدید شدن دارد. سوار آن ماشین فراری می شود و دیگر ما هیچ وقت نمی فهمیم که چقدر می خورد.
-فکر می کنم حق با تو باشد.
مک آلپین نگاهی به بطری کرد . ولی هنوز درد و اندوه در چشمانش معلوم بود. ادامه داد : با استعداد ترین راننده عصر ما و شاید هم با استعداد ترین و زرنگترین راننده تمام دوران ، حالا عاقبتش این شده . چرا خدایان مردی مثل جانی هارلو را زمین می زند، آلکسیس ؟ شاید چون بیش از حد نزدیک آنها شده بود.
-بطری را بگذار سر جایش جیمز.
***********
فقط دو تا اتاق آن طرفتر ، یک جفت مرد ناراحت دیگری هم بودند. تراشیا آن طوری که داشت پشت گردنش را می مالید معلوم بود که هنوز درد شدیدی دارد. نوبایر به او با دلسوزی توام با عصبانیت نگاه می کردو گفت : مطمئناٌ کار هارلوی لعنتی است.
-مطمئنم. هنوز کیف پولم در جیبم است پس کار یک دزد نیست.
-بی احتیاطی کرده. حالا مثل این که منهم باید کلیدم را گم کنم و شاه کلید را قرض بگیرم!
تراشیا یک لحظه از ماساژ گردن دردناکش دست برداشت و گفت : به چه منظوری؟
-می فهمی. همین جا بمان.
نوبایر در عرض دو دقیقه برگشت و یک دسته کلید را داشت دو انگشتش می چرخانید. گفت : یک شنبه شب دختر بوری که در قسمت پذیرش کار می کند به گردش می برم. فکر می کنم آن موقع دیگر حتماٌ می توانم کلید گاو صندوق را هم از اون بگیرم.
تراشیا از روی درد گفت : ویلی، الان زمان و مکان شوخی نیست.
-متاسفم. و در را باز کرد و آنها از اتاق خارج شدند. هیچ کس بیرون نبود. کمتر از 10 ثانیه آنها هر دو داخل اتاق هارلو بودند. و در را پشت سرشان قفل کردند.
تراشیا گفت : اگر الان هارلو سر برسد چی؟
-با کی می خواهی باشی ؟ هارلو یا ما ؟
گشتن آنجا یک دقیقه هم نکشید. نوبایر ناگهان گفت : نیکی کاملاٌ حق با تو بود، . دوست عزیز ما ، جانی، فقط یک کمی بی احتیاط است. و بعد دوربین فیلمبرداری را به تراشیا نشان داد که پشت آن جای خراش پیچ گوشتی به چشم می خورد. چاقویش را در آورد و یک پیچ گوشتی کوچک را از آن انتخاب کرد. صفحه را برداشت و دروبین کوچک داخل آن را بیرون آورد. فیلم را از آن بیرون کشید و با دقت به آن نگاه کرد. – این را با خودمان ببریم ؟
تراشیا سرش را تکان داد و بلافاصله چهره اش از یک اقدام بی فکر در هم رفت. وقتی به حالت عادی برگشت گفت : نه. آن وقت می فهمد که ما اینجا بودیم. نوبایر گفت : خوب پس فقط یک راه وجود دارد. تراشیا با تکان سر تصدیق کرد و دوباره از درد تکانی خورد. نوبایر جلد نوار را برداشت و فیلم را از حلقه خارج کرد. فیلم را جلوی نور قوی آباژور روی میز گرفت و دوباره به راحتی فیلم و بعد روکش را سرجایشان قرار داد. نوبایر فیلم را در دوربین قرار داد و دوربین کوچک را داخل دوربین فیلمبرداری گذاشت.
تراشیا گفت : خوب . این هیچ چیزی را ثابت نمی کند. با مارسی تماس بگیریم ؟
نبورا به علامت تایید سرش را پایین آورد و هر دو از اتاق خارج شدند.
********
هارلو کرنادو را حدود یک فوت کنار زده بود .و داشت با دقت به تخته کف آن که سیاه شده بود نگاه می کرد.
یک چراغ قوه قوی برداشت ، روی زمین زانو زد و با منظور خاصی کف زمین را بررسی کرد. یکی از الوارهای طولی به نظر می آمد که روی آن دو خط اریب به فاصله 15 اینچ از همدیگر قرار دارد. هارلو با پارچه ای روغنی و چرب روی خط جلویی کشید و معلوم شد که این خط ا صلاٌ خط نیست بلکه یک شکاف بسیار ظریف است. دو سر میخ از آنجا بیرون زده بود که کاملاٌ روشن و صاف و بدور از هر نوع علامتی بودند. هارلو یک اسکنه برای در آوردن میخ ها برداشت و در نهایت تعجب جلوی بخش چوبی ورودی به راحتی بلند شد. دستش را دراز کرد تا ببیند عمق و اندازه فضای زیرین چقدر است. ابروهای هارلو اندکی بالا رفت که همین نشان دهنده شگفتی زیاد او بود. هارلو دستش را بیرون کشید و نوک انگشتانش را جلوی بینی و دهان خود گرفت. چهره اش هیچ تغییری نکرد. تخته را سرجایش گذاشت و آن را به آرامی محکم کرد. انتهای اسکنه روی روی سر میخها فشار داد. بعد با یک کهنه کثیف و روغنی مناسب روی میخها و شکافها کشید. از زمان خروج هارلو از هتل چسنی تا موقع برگشتنش 45 دقیقه کشید . سرسرای بزرگ هتل به نظر نیمه خلوت می آمد اما در حقیقت بیش از صد نفر آنجا بودند ، بیشتر آنها از میهمانی رسمی برگشته بودند. و احتمالاًٌ همه آنها منتظر بودند برای شام بروند. دو نفر اولی که هارلو دید مک آلپین و دانت بودند که تنها پشت میزی کوچک با مختصری نوشیدنی نشسته بودند و دو میز آنطرفتر مری تنها نشسته بود . یک نوشیدنی غیر الکلی روی میزش بود مجله ای جلویش داشت که به نظر نمی رسید در حال خواندن آن باشد. . در رفتار مری نوعی لجبازی و کناره گیری به چشم می خورد. هارلو به طرف کسی که مری حالت خصمانه اش را به او نشانه نگاه کرد ، احتمالاٌ خودش بود! اما از طرف دیگر هم نوعی حالت قهر بین مری و مک آلپین را نشان می داد. از راری هیچ خبری نبود. هارلو فکر کرد که شاید جایی سرگرم جاسوسی است.
تقریباٌ هر سه نفر آنها در همان لحظه ای که هارلو آنها را دید آنها هم او را دیدند.
مک آلپین بلافاصله از جایش بلند شد. – آلکسیس، ممنون می شوم اگر همراه مری برای شام بیایی. من دارم به سالن غذا خوری می روم. متاسفم اگر بمانم -- .
-بسیار خوب جیمز. من می فهمم.
هارلو با بی احساسی به خروج سرزنش آمیز مک آلپین نگاه کرد ، اما این بی احساسی او بلافاصله با دیدن نگاه سنگین مری ، جای خودش را به نوعی هراس داد. جای تردیدی نبود که این نگاه خصمانه اکنون به طرف کسی است که مری نشان می داد که منتظرش بوده است. آن لبخند مفتون و افسونگری که او را در عرصه مسابقات بسیار دوست داشتنی می کرد ، به بی تفاوتی مشخصی تبدیل شده بود. هارلو خودش را با شجاعت برای شنیدن صدای آرام ولی خشمناک مری آماده کرد.
-باید بگذاری همه تو را به این شکل ببینند ؟ و در جایی مانند اینجا ؟ هارلو حیرت کرده بود.
مری ادامه داد : دوباره رفته بودی سراغش ؟
هارلو گفت : درسته ، ادامه بده. احساست یک مرد بی گناه را جریحه دار کن. تو منو خلع سلاح می کنی -نفرت انگیز است. مردان مست هرگز در خیابان با صورت روی زمین نمی افتتند. یک نگاهی به وضعیت لباسهایت بیانداز. دستهایت کثیف شده. ادامه بده. فقط یک نگاه به خودت بکن.
هارلو به خودش نگاه کرد. آهان ، خوب ، رویاهای شیرین، مری عزیز.
به طرف پله ها رفت. 5 قدم رفت و وقتی با دانت روبرو شد ناگهان ایستاد. برای یک لحظه دو مرد نگاهی به هم کردندو صورتهای هردویشان بی حرکت بود و بعد تقریباٌ ابروی دانت بالا رفت. هارلو بسیار آهسته گفت : الان برویم.
–کرونادو؟
-بله.
– الان می رویم. 

ادامه دارد ...

 

 

مشکان
hra62302@yahoo.com

جمعه: دیدار یار مهربان

ملاقات با امام زمان(ع)؛ادعاها و واقعيت‌ها

ابراهيم شفيعي سروستاني ـ بخش اول

اشاره:
در سال‌هاي اخير توجه روزافزون اقشار مختلف جامعه، به ويژه جوانان، به موضوع مهدويت و انتظار موجب رونق بازار كتاب‌ها و نشريات مرتبط با اين موضوع شده و هر از چند گاه كتاب يا نشرية جديدي به اين جرگه وارد مي‌شود.
پديدة يادشده گرچه در جاي خود بسيار مبارك و اميدواركننده است، اما بيم‌ها و نگراني‌هايي را هم در پي دارد كه جا دارد علماي حوزه، صاحب‌نظران مسائل اعتقادي و مسئولان فرهنگي كشور با حساسيت و دقت‌نظر بيشتري اين پديده را مورد توجه قرار دهند.
يكي از موضوعاتي كه در اين ميان بسيار حائز اهميت بوده و نيازمند دقت و توجه بيشتري است، پرداختن افراطي به موضوع تشرفات و ملاقات با امام زمان(ع) است. متأسفانه موضوع يادشده اين روزها دستماية بسياري از كتاب‌ها و نشريات نوظهور قرار گرفته و نويسندگان و ناشران اين قبيل كتاب‌ها و نشريات تلاش مي‌كنند كه با داغ‌تر كردن فضاي بحث و گفت‌وگو از اين موضوع مخاطب بيشتري جلب كرده و بر تيراژ كتاب‌ها و نشريات خود بيفزايند.
با توجه به اهميت موضوع يادشده و به دليل پرسش‌هاي فراواني كه در اين زمينه از سوي دانشجويان، فرهنگيان و... مطرح مي‌شود، در اين مقاله به بررسي ابعاد مختلف آن پرداخته و تلاش مي‌كنيم پاسخ مناسبي براي اين پرسش‌ها ارائه دهيم.
1. امكان يا عدم امكان تشرف
امام مهدي(ع) در آخرين توقيعي كه خطاب به چهارمين نايب خاص خود، علي بن محمد سمري، صادر مي‌كنند، مي‌فرمايند:
يا علي بن محمد السمري أعظم الله أجر إخوانك فيك فإنّك ميّت ما بينك و بين ستة أيّام فاجمع أمرك و لاتوص إلي أحد يقوم مقامك بعد وفاتك، فقد وقعت الغيبة الثانية [التامة] فلا ظهور إلّا بعد إذن الله عزّ و جلّ و ذلك بعد طول الأمد و قسوة القوب و امتلاء الأرض جوراً و سيأتي شيعتي من يدّعي المشاهدة، ألا فمن ادّعي المشاهدة قبل خروج السفياني و الصيحة فهو كاذب مفتر.1
اي علي بن محمد سمري، خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز ديگر مي‌ميري، پس كارت را سامان ده و به كسي به عنوان جانشين پس از خود، وصيت مكن كه ديگر غيبت تامه واقع شده است. ديگر ظهوري نيست مگر به اذن خداوند و آن پس از مدتي دراز و بعداز آن كه دل‌ها سخت شد و زمين از ستم پرشد، به وقوع خواهد پيوست. به زودي از شيعيانم، كساني خواهند آمد كه ادعاي ديدار (مشاهده) مرا مي‌كنند. آگاه باشيد هركس پيش از خروج سفياني و صيحة آسماني ادعاي ديدار مرا كرد، دروغگو و مفتري است.
اين توقيع شريف زمينه‌ساز بحث و گفت‌وگوهاي فراواني در زمينة امكان يا عدم امكان ملاقات حضرت مهدي(ع) در زمان غيبت شده و علماي شيعه را به اظهارنظر در اين زمينه واداشته است.2 آنچه كه از مجموع اين بحث و گفت‌وگو برمي‌آيد اين است كه در اصل امكان ملاقات با آن حضرت ترديدي نيست و اينكه افراد زيادي در طول دوران غيبت كبرا به اين شرافت نائل شده‌اند، گواه روشني بر اين مدعاست، اما سخن در شرايط و ويژگي‌هاي آن است.
يكي از نكاتي كه همة علماي شيعه در اين زمينه بر آن اتفاق نظر دارند اين است كه در عصر غيبت كبرا باب نيابت و سفارت، به گونه‌اي كه در مورد نايبان خاص آن حضرت و در دوران غيبت صغرا وجود داشت، بسته شده و هيچ كس نمي‌تواند ادعا كند كه با آن حضرت در ارتباط بوده و هر زمان اراده كند مي‌تواند با ايشان ملاقات كند؛ يا به طور خاص از سوي ايشان نيابت يافته كه اموري را به انجام رساند يا دستورهايي را به مردم ابلاغ كند.
نكتة ديگري كه بسياري از علماي شيعه در كتاب‌ها و آثار خود به آن اشاره كرده‌اند اين است كه ملاقات با امام زمان(ع) مستلزم لياقت‌ها و شايستگي‌هاي خاصي است كه حتي بسياري از بزرگان به آن دست نيافتند و گروهي هم كه به اين توفيق دست يافتند با مجاهدت‌ها و تلاش‌هاي فراواني بوده است.
حضرت آيت‌الله جوادي آملي در اين زمينه مي‌فرمايد:
امام(ع) وحيد دهر است، مثل شمس آسمان است، همان‌طور كه شما با دستتان نمي‌توانيد به آفتاب برسيد، نمي‌توانيد به راحتي به امام برسيد.3
با توجه به آنچه گفته شد بايد بسيار مراقب بود كه در طرح موضوع ملاقات با امام زمان(ع) به گونه‌اي رفتار نكنيم كه مردم گمان كنند هركس مي‌تواند ادعاي رؤيت كند و هر ادعايي را هم، به راحتي مي‌توان پذيرفت.
2. انواع و اقسام تشرفات
يكي ديگر از موضوعاتي كه در اين زمينه بايد بدان توجه داشت اين است كه آيا همة كساني كه ادعا مي‌كنند با امام زمان(ع) ملاقات كرده‌اند، به راستي شخص آن حضرت و وجود واقعي ايشان را ديده‌اند يا احتمالات ديگري در اين ميان وجود دارد؟
در پاسخ اين پرسش بايد گفت: احتمالات و فروض مختلفي در اين زمينه مطرح است و هرگز نمي‌توان ادعا كرد كه همة مدعيان رؤيت امام مهدي(ع) به واقع آن حضرت را ديده‌اند.
حضرت آيت‌الله جوادي آملي در زمينة دسته‌بندي كساني كه موفق به ديدار امام زمان(ع) شده‌اند، مي‌فرمايد:
خيلي از موارد است كه انسان بيمار دارد، شفا پيدا مي‏كند، يا گمشده‏اي دارد، پيدا مي‏كند. اما آيا اينها به وسيله شخص حضرت است يا اولياي فراواني كه زير نظر حضرت هستند، و يا شاگردان فراواني كه حضرت دارد؟ يا اين كه يكي از اولياي خود را اعزام مي‏كند؟ هيچ برهاني بر مسئله نيست كه مثلاً آن كسي كه شخص گمشده را به منزل مي‏رساند، يا مشكل كسي را حل مي‏كند، شخص حضرت باشد. اولياي فراواني در خدمت و تحت تدبير حضرت هستند. حضرت ممكن است به يكي از اينها دستور داده باشند و آن مشكل حل شود. در بعضي از موارد آن تمثلات نفساني را انسان مشاهده مي‏كند و خيال مي‏كند واقعيت است. اين بخش اول كه مشهود است تمثلات نفساني بوده، بايد از واقعيت‏بيني جدا شود.
در بخش دوم كه حقيقتاً كسي را مي‏بيند و مشكل او حل مي‏شود يا شفاي مرضي بوده يا گمشده‏اي را به مقصد مي‏رساند؛ در اين‏جا نيز هيچ برهاني ندارد كه حضرت باشد يا شاگردي از شاگردان او. حضرت، شاگردان فراواني دارد. اين سيصد و سيزده نفري كه هستند، الان ممكن است افراد فراواني باشند كه تحت تدبير آن حضرت مأموريت‌هايي را انجام مي‏دهند.
بخش سوم، آن است كه نظير مرحوم بحرالعلوم خدمت خود حضرت مي‏رسد. اين را هم بعضي منكر هستند، [ولي] اين هيچ استبعادي ندارد، بلكه امكان هم دارد. اما در اين بخش دو مسئله وجود دارد: 1. فرد حق ندارد بگويد من خدمت حضرت رسيده‏ام؛ 2. ما حق نداريم قبول كنيم. به ما گفته‏اند كه شما تكذيب كنيد، يعني نگوييد او دروغ مي‏گويد، بلكه اثر عملي بار نكنيد، تكذيب، به معناي اين كه شما دروغ مي‏گوييد و حضرت غير قابل ديدن است، نيست.4
با توجه به مطالب ياد شده مي‌توان گفت كه: اولاً نبايد هر عنايتي را كه از سوي امام زمان(ع) به شخصي مي‌شود و هر گره‌گشايي را كه از سوي آن حضرت صورت مي‌گيرد، به حساب ملاقات يا تشرف گذاشت و ثانياً نبايد هر ادعاي تشرفي را به سادگي پذيرفت و بر گفته‌هاي مدعي مهر تأييد زد.

پي ‏نوشت‌ها :
1. شيخ طوسي، كتاب الغيبة، ص 243ـ242.
2. براي مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ك: هادي دانشور، «تشرفات بين نفي و اثبات»، موعود، سال اول، شماره 1، 3 و 5، فروردين تا دي 1376.
3. ر.ك: آيت‌الله جوادي آملي، «اين ماييم كه غايبيم» (متن سخنراني)، موعود، سال نهم، شمارة 48، آبان 1383.
4. همان.

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

20 مرداد
به دست آوردن پول درست مثل بدست آوردن چیزهای دیگر در زندگی است. نباید به آن بچسبی و اختیار زندگی ات را دست پول بدهی.
وین دایر

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

20 مرداد / 11 آگوست / 16 رجب

Mobin_s2004@yahoo.com
20 مرداد ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
جنگ دريايي ايران و يونانيان در دماغه آرتميسيوم

يازدهم اوت سال 480 پيش از ميلاد، «اوريبيادسEurybiades» فرمانده اسپارتي بخشي از ناوگان اتحاديه يونانيان كه از نتيجه جنگ ترموپيل و كشته شدن لئونيداس پادشاه اسپارت با همه نيروهايش در اين تنگه، آگاه نبود تصميم گرفت كه با 127 كشتي سه رديف پاروزن ( تريرمTrireme) به ناوگان ايران كه به موازات نيروي زميني خود در حركت بود و آذوقه رساني مي كرد شبيخون بزند. هدف از اين حمله آسيب رساني به كشتي هاي حامل خواربار بود كه زير حمايت كشتي هاي جنگي قرار داشتند. اوريبيادس گمان كرده بود كه با از دست رفتن كشتي هاي حامل خواربار، ارتش عظيم ايران ناچار به بازگشت خواهد شد.
     فرماندهي ناوگان ايران با مشاهده تحركاتي در ميان كشتي هاي يوناني، متوجه نقشه حمله شده بود و براي خنثي كردن آن، شماري از كشتي هاي خود را مامور كرده بود كه جزيره «اوويا» را دور بزنند و 127 كشتي يوناني را محاصره كنند كه اوريبيادس از طريق يك يوناني فراري از ناوگان ايران (از مردم ايوني ـ غرب تركيه امروز) متوجه قضيه شد و بي درنگ (همان روز) دست به حمله زد. وي در جريان زد و خورد كه دريا هم توفاني شده بود اطلاع يافت كه لئونيداس كشته شده و جنگ ترموپيل پايان يافته و نيروي زميني ايران حركت به سوي آتن را آغاز كرده است كه از ادامه جنگ دست كشيد و با كشتي هايش كه تعدادي از آنها هم از دست رفته بودند با عجله عازم سالاميس شد تا در انتقال خانواده هاي آتني از شهر و انتقال آنان به جزاير دوردست كمك كند. چون جنگ دريايي يازدهم اوت در دماغه آرتميسيوم واقع در شمال جزيره «اوويا» روي داده بود اين جنگ در تاريخ به نبرد دريايي آرتميسيوم Artemisium معروف شده است. معبد آرتميس در همان داغه قرار دارد. شرح اين نبرد را هرودوت نوشته و تعداد كشتي هاي ايران را چند برابر شمار واقعي گزارش كرده است. عكس بالا محل نبرد آرتميسيوم را نشان مي دهد.

 

نتيجه رفراندم براي انحلال مجلس

در اين روز (20 مرداد) در سال 1332 (11 اوت 1953) نتايج رفراندوم انحلال دوره 17 مجلس شوراي ملي اعلام شد و مردم راي به پيشنهاد انحلال داده بودند. رفراندوم در تهران روز 12 مرداد و در شهرستانها 19مرداد برگزار شده بود. ضمنا روز 20 مرداد دكتر مصدق شش ژنرال و سه سرهنگ را بازنشسته كرد كه براي پيشگيري از كودتاي 28 مرداد خيلي دير بود.

 

تبعيد غيرقانوني که ايرانيان هرگز آن را فراموش نخواهند کرد

20 مرداد 1335 (11 اوت 1965) معلوم شد كه اقامت دكتر مصدق در روستاي احمد آباد كرج، تبعيد ـ تبعيد غيرقانوني ـ خواهد بود و وي در آنجا تحت نظر ماموران انتظامي خواهد بود و بدون اجازه مقامات دولتي حق خروج از اين روستا را نخواهد داشت. دكتر مصدق روز 13 مرداد (7 روز پيش از اين) در آستانه سپري شدن دوران سه ساله محكوميتش به زندان، كه وي و ساير روشنفكران و وطندوستان هرگز اين ظلم را قانوني تلقي نكرده اند از زندان به روستاي احمد آباد منتقل شده بود. دکتر مصدق 16 روز پيش از اتمام سه سال زندان به احمد آياد منتقل شده بود .وي بدون اين كه از سوي يك مرجع قضايي محكوم به تبعيد شده باشد تا پايان عمر (اسفند ماه 1345) به مدت ده سال و چند ماه در اين روستا تبعيد غيرقانوني بود كه ايرانيان هرگز آن را فراموش نخواهند كرد.

 

صلح با ايران

هادريان

هادريان (هادريانوس) يازدهم اوت سال 117 ميلادي با دولت ايران صلح كرد. وي سه روز پيش از اين تاريخ (هشتم اوت) بر جاي تراژان امپراتور روم نشسته بود كه در حال جنگ با ايران درگذشته بود . برخلاف تراژان كه از طريق جنگ امپراتوري روم را حفظ مي کرد و وسعت مي داد، هادريان با مخالفان حكومت روميان سازش مي کرد و يا به راههاي ديگري جز جنگ متوسل مي شد . براي مثال : براي احتراز از جنگ با مخالفان سلطه روم بر انگلستان كه در شمال اين جزيره سكونت داشتند ديواري نظير ديوار چين ميان قسمت متصرفي روم و اراضي غيرمتصرفي كشيد. هادريان پس از امضاي قرارداد صلح با ايران و صرفنظر كردن از دعاوي تراژان، در 9 ژوئيه سال بعد (118 ميلادي) به رم بازگشت و از سناي امپراتوري درخواست راي اعتماد كرد و موفق شد.
     خسرو، شاه اشكاني ايران كه در 107 ميلادي از سوي مهستان (سناي ايران) به اين مقام انتخاب شده بود تا لحظه روي كارآمدن هادريان، بيشتر وقت خود را صرف جنگ با تراژان كرده بود.

 

موج اعتراض و تظاهرات« ضد حكومت » ايران را فرا گرفت

20 مرداد 1357 ( 11 اوت 1978 ) موج اعتراض و تظاهرات ضد حكومت ، ايران را فراگرفت كه صحنه هاي گسترده وخشن آن در اصفهان ، شيراز ، قزوين و تبريز به چشم خورد . متعاقب اين تظاهرات ، در اصفهان حكومت نظامي برقرار و فرودگاه اين شهر بسته شد و از ساعت هشت شب تا شش بامداد رفت و آمد در معابر عمومي و اجتماع بيش از سه نفر ممنوع گرديد. تلفات رويدادهاي 20 مرداد اصفهان 4 كشته و 66 مجروح اعلام و اضافه شد كه در تظاهرات اصفهان به هتل شاه عباس ، و ساختمانهاي ديگر از جمله چندين بانك آسيب وارد آمده است .
    داريوش همايون وزير و سخنگوي دولت در اين زمينه گفته بود كه در هر شهري كه از اين حوادث روي دهد در آنجا حكومت نظامي بر قرار خواهد . وي در عين حال تاكيدكرده بود كه سياست دولت مبني بر فضاي باز سياسي تغيير نخواهد كرد و ادامه خواهد يافت.
    اعتراضات 20 مرداد چند روز پس از اعلام سياست فضاي باز سياسي و تصميم دولت مبني بر انجام انتخابات آزاد با شركت همه مردم از جمله مخالفان صورت گرفته بود.
    روزنامه هاي تهران صفحات اول و بسياري از صفحات ديگر خود را به انتشار عكسها و گزارشهاي مربوط اختصاص داده بودند كه عكس قسمت بالاي روزنامه اطلاعات آن روز در زير آمده است:

 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

20/05/58
لغو قراردادهاي نظامي با امريكا با حجم 9 ميليارد دلار توسط دولت موقت.

20/05/61
هواپيماهاي عراق كه قصد بمباران مهران را داشتند، به اشتباه شهر "زرباطيه" كشور خود را هدف گرفتند.
آتش سنگين توپخانه ارتش جمهوري اسلامي ايران بر مواضع تانكها و خودروهاي دشمن در منطقه حاجي عمران.

در گلوله باران امروز آبادان، دو تن شهيد و 20 تن زخمي شدند. نيروهاي خودي نيز به تلافي اين حمله دشمن، تأسيسات مهم بصره، زرباطيه و پنجوين را گلوله باران كردند.

گزارش ستاد مشترك ارتش و نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران: هواپيماهاي دشمن پروازهاي خود را جهت شناسايي مواضع رزمندگان جمهوري اسلامي ايران افزايش دادهاند. دشمن همچنين به حريم هوايي شهرهاي آبادان، اهواز، دزفول، اصفهان و منطقه عملياتي جنوب تجاوز كرده است.

دوازده كشتي حامل جنگافزار براي عراق، در نزديكي بندرهاي كويت لنگر انداخته اند و منتظر تخليه بارهاي خود هستند. يك كشتي روسي حامل تانك "تي 72" براي ارتش عراق، كه دو روز پيش در بندر "شعيبيه" پهلو گرفته بود، امروز تخليه محموله خود را شروع كرد.

"اشپيگل": دولت برزيل يكي از منابع اصلي تأمين كننده سلاحهاي عراق به شمار ميرود.

در عمليات هماهنگ ارتش و سپاه جهت احداث پايگاه در شمال مهاباد، از نيروهاي خودي چهار تن شهيد و دو تن زخمي شدند و دشمن نيز 24 تن كشته برجاي گذاشت.

كشف خودرو حامل هفتاد كيلو تي.ان.تي. در نزديكي اداره مركزي مخابرات در ميدان امام خميني تهران.

درگيري بين نيروهاي سپاه و اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران در اطراف رودسر.

انفجار بمبي قوي در يك خودرو پارك شده مقابل سفارت عراق در فرانسه و همچنين كشف يك بمب ديگر در نزديكي اين سفارت. صدامحسين طي سخناني ارتش عراق را ستود و افزود: به خاطر محافظت از خاك عراق در قبال تجاوز بيگانگان، بايد هر چه بيشتر بر فداكاريهاي خود بيافزاييم.

20/05/65
تشديد تهاجمات هوايي دشمن؛ در بمباران پالايشگاه اصفهان دو مخزن نفت منهدم شد، ترمينال فرآوردههاي نفتي آسيب ديد و 18 تن از كاركنان شهيد يا مجروح شدند؛ از دشمن نيز يك هواپيماي ميراژ سقوط كرد.
راديو بغداد: تمام اماكني را كه مايل باشيم در عمق خاك ايران به آتش ميكشيم.

بمباران يك پادگان نظامي عراق در شمالغربي اربيل و گلوله باران تأسيسات صنعتي و نظامي بصره و زيد.

يك نفتكش يوناني كه از رأس التنوره عربستان عازم يونان بود هدف راكت يك هليكوپتر قرار گرفت ولي آسيب جدي نديد. ناخداي كشتي، ايران را عامل اين حمله خواند.

انجام شدن حساسترين شناسايي نيروهاي سپاه از اسكله العميه به طور كامل و از نزديك.

طي دو هفته اخير عناصر ضدانقلاب در كردستان 18 مورد با نيروهاي خودي درگير شدند، اين درگيريها 25 شهيد، 15 مجروح و 27 اسير داشت و ضدانقلابيون نيز متحمل 13 كشته، 3 مجروح و 15 تن اسير شدند؛ حمله عناصر كوموله به يك پايگاه ژاندارمري و به يك گروه گشتي شهرباني در سقز؛ درگيري خوديها با عناصر چريكهاي فدايي در خاك عراق.

يك افسر عراقي: «افسران ارشد عراقي به شدت از جنگ خسته شده اند و در جبهه ها اغلب با ميگساري شب را به صبح ميرسانند. سربازان و درجه داران عراقي به راديو عربي ايران گوش ميدهند و اين امر موجب وحشت و نگراني فرماندهان نظامي شده است.»

20/05/66
آماده شدن دشمن براي اجراي پاتك با اجراي آتش تهيه سنگين روي ارتفاعات بلفت و دوپازا . پاك‌سازي چند ارتفاع مهم ميمك از وجود دشمن و بمباران اين منطقه به وسيله هواپيماهاي عراقي .
گلوله باران تأسيسات نظامي اقتصادي عراق .

حمله افراد حزب دمكرات كردستان عراق به مركز يك گردان و گروهان خفيفه عراق در جاده عماديه ـ سرسنگ .
درگيري عناصر حزب دمكرات با نيروهاي ژاندارمري در “ سارتكه “ و “ الواتان “ سردشت و دست‌گيري سه تن از آنها در روستاي “ مافران “ اروميه .

اعزام نيروهاي تخصصي رزمي مردمي به جبهه از استان‌هاي زنجان ، سمنان ، مازندران ، گيلان و لرستان .
ديدار آقاي هاشمي رفسنجاني از كارخانجات واحد توليد موشك و تسليحات سپاه و سخنان وي در جمع كاركنان اين كارخانجات در مورد روحيه شهادت‌طلبي ، اتكا به توليدات داخلي و برخورد كشتي “ تكزاكوكارابين “ با مين در درياي عمان .

رسيدن كاروان نفت‌كش‌هاي كويتي به ساحل اين كشور . ورود يك فروند كشتي پيش‌رفته امريكايي از نوع ايجيس كروزر به خليج‌فارس .
كشف چهار مين در سواحل امارات متحده عربي .

مصاحبه سرپرست ستاد تبليغات جنگ با شبكه2 تلويزيون آلمان در مورد مسائل خليج‌فارس و قطع‌نامه 598 . وي در اين مصاحبه گفت : ميني كه به تكزاكوكارابين برخورد كرد ، توسط امريكا كار گذاشته شده بود .
انگلستان و فرانسه پس از برخورد كشتي تكزاكوكارابين تصميم گرفتند كه مين‌روب به منطقه خليج‌فارس اعزام كنند .

واكنش كشورهاي ايتاليا ، امريكا و شوروي در قبال تصميم انگلستان و فرانسه براي اعزام مين‌روب به خليج‌فارس .
صدام حسين ايران را متهم به مين‌گذاري در خليج‌فارس كرد . وزير خارجه عراق : “ اعراب بايد در مقابل تهديدات ايران عليه امنيت كويت و عربستان متحد باشند . “ تفسير بي . بي . سي . از اقدامات سياسي اخير عراق در منطقه .

پاسخ رسمي ايران به قطع‌نامه 598 در نامه‌ دكتر ولايتي به دبيركل سازمان ملل كه در آن خواستار تقويت جنبه‌هاي مثبت قطع‌نامه‌ شده و محدوده همكاري ايران با دبيركل را مشخص كرده است .
انتقاد امريكا از پاسخ ايران به قطع‌نامه 598 .

انعكاس پاسخ ايران به قطع‌نامه 598 در گزارش راديو بي . بي . سي . و خبرگزاري فرانسه .
مذاكرات گنشر با نمايندگان ايران ، عراق ، عربستان سعودي و سوريه درباره پايان‌جنگ ايران و عراق .

تداوم بحران در روابط ايران و فرانسه و ادعاي “ پاسكوا “ وزير كشور فرانسه در اين مورد .
يك نفتكش متعلق به شركت نفتي امريكايي تگزاكو بعد از ظهر امروز (دوشنبه) در خليج عمان با مين برخورد كرد.

20/05/67
انتخاب ژانرال اسلاوكايوويچ از يوگسلاوي به سمت فرماندهل كل گروه ناظران بر آتش‌بس.
منابع كرد در تركيه: ايران و عراق موافقت كرده‌اند كه حمايت نظامي از شورشيان كردي را كه عليه دولت خودي جنگنده قطع كنند.
 

 

 درگذشت استاد احمد رائض هنرمند مينياتور و تذهيب كار برجسته ايراني

[20 مرداد 1372] - استا احمد رائض هنرمند مينياتور و تذهيب كار برجسته ايراني روي در نقاب خاك كشيد . احمد رائض در زادگاهش اصفهان زير نظراستادان بزرگ با شيوه اي مختلف هنر هاي مينياتور و تذهيب آشنا و طرحهايي تهيه كرد كه در آنها معرق ، سراميك و قلم زني نيز بكار رفته است – از استاد احمد رائض بيش از 145 تابلوي نقاشي به نقش صورت به سبك مينياتور باقيست كه اكنون در حوزههاي سويس نگهداري مي شوند . هم چنين تعدادي از آثار نقره كاري و قلم زني استاد رائض در حوزه هنري هاي ملي موجود است . استاد احمد رائض در جند نمايشگاه بين المللي از جمله نمايشگاه بروكسل حضور فعال داشت و جوايز ارزندهاي هم دريافت كرد.

Mobin_s2004@yahoo.com
11 آگوست ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو ادب

نويسنده سياهپوست آمريکايي

الكس هيلي

الكس هيلي

يازدهم اوت زادروز الكس هيلي alex haley نويسنده سياه پوست آمريكايي است كه بسال 1921 در نيويورك به دنيا آمد. وي عمدتا يك بيوگرافر و نمايشنامه نگار بود كه به صف نويسندگان داستان پيوست و داستان بسيار معروف و نافذ « ريشه ها » را نوشت.
    در اين داستان . وي تا شش نسل خود را كه به افريقا و سپس به بردگي گرفته شدن ختم مي شد به رشته تحرير كشيد و باعث شد كه مهاجران آمريكا به ويژه سياهان در صدد شناختن نياكان خود بر آيند و به ريشه خود توجه كنند و ....

ساير ملل

تشكيل شوراي انقلاب در فرانسه پس از بازداشت پادشاه اين کشور

يازده اوت سال 1792 , پس از اشغال كاخ سلطنتي و زنداني كردن لوئي 16 پادشاه فرانسه، انقلابيون اين كشور يك شوراي شش نفري براي اداره امور فرانسه به نام «شوراي انقلاب فرانسه» ايجاد كردند كه در آن ژرژ دانتون و ژان ماري رولن عضويت داشتند. نخستين اقدام اين شورا انتخاب «آنتوان سانتر» به رياست گارد ملي انقلاب فرانسه بود. انقلابيون كه از 20 ژوئن (هفت هفته پيش از اين) حاضر به ترك خيابانها نشده بودند كاخ سلطنتي فرانسه را كه از آن دوهنگ نظامي اجير شده سويسي محافظت مي كردند تصرف كرده بودند. در حمله انقلابيون بيش از يك هزار تن از افراد گارد سويسي شاه فرانسه كشته شدند. لوئي 16 كه در اطاق نوكرانش پنهان شده بود دستگير شد.
    انقلابيون فرانسه از 11 اوت كه داراي گاردملي انقلاب شدند عنوان خود را هم به «جامعه انقلابي» تغيير دادند و اعلام كردند كه گارد انقلاب كه رئيس آن آنتوان سانتر خواهد بود وظيفه دارد كه از دستاوردهاي انقلاب حراست كند و نگذارد كه انقلاب فرانسه از مسير تعيين شده خارج گردد (جزئيات، برحسب روز وقوع، به موقع خود آمده است ).

 

چرا «سعدي كارنو» رئيس جمهوري فرانسه ترور شد؟

كارنو

كارنو

«سعدي كارنو Sadi Carnot» رئيس جمهوري فرانسه كه 24 ژوئن سال1894 به دست «سانتو سازيو» آنارشيست ايتاليايي كشته شد يازده اوت 1837 به دنيا آمده بود و نام « سعدي » شاعر و نويسنده بنام ايران بر وي گذارده شده بود. چون كارنو حاضر نشد به خواست آنارشيست ها ، « وايلان » مردي را كه به جرم شروع به انفجار پارلمان فرانسه زنداني شده بود عفو كند جان خود را از دست داد. آنارشيستها مخالف هرگونه حكومت بودند و حاكمان را مردمي جاه طلب و خودخواه كه در فكر مردم و وطن نيستند مي پنداشتند.

 

هاوايي ضميمه ايالات متحده شد

يازدهم اوت سال 1898، دولت واشنگتن مجمع الجزاير هاوايي را كه كشوري مستقل در اقيانوس آرام و داراي يک پادشاه بومي بود ضميمه قلمرو خود كرد . هاوائي که تا خاك اصلي آمريكا هزاران كيلومتر فاصله دارد اينك يك ايالت اين كشور بشمار مي رود.

 

آخرين نبرد بزرگ جنگ جهاني اول

11 اوت 1918 در ميان نيروهاي آلمان در نبرد آمينز Amiens آثار شكست آشكار شد و اين وضعيت شكست هاي ديگري را در پي داشت كه به عقب نشيني نيروهاي آلماني در همه جبهه ها و ورود نيروهاي متحدين به خاك آلمان و تسليم اين كشور ظرف درست 3 ماه منجر شد و جنگ جهاني اول ساعت 11 روز 11 ماه يازدهم سال ميلادي 1918 پايان يافت. دلايل عمده عقب نشيني آلمان در اوت 1918 نداشتن نيروي ذخيره ، تسليم پي در پي نيروهاي خسته و نااميد آلماني و نيز تظاهرات چپها در برلن بود. 11 اوت 1918، براي آلمان تنها 600 هزار نظامي باقي مانده بود. عكس ، گروهي از نظاميان متحدين را در جبهه فرانسه درحال پيشروي به سوي خاك اصلي آلمان نشان مي دهد.

 

مك آرتور مامورتحويل گرفتن ژاپن شد

11 اوت 1945، يك روز پس از اين كه ژاپن اعلام داشت كه حاضر است تسليم شود، ژنرال مك آرتور از سوي رئيس جمهوري آمريكا مامور تحويل گرفتن ژاپن و امضاي قرارداد تسليم اين كشور شد. با وجود اين حملات هوايي آمريكا به خاك ژاپن ادامه داشت.

 

بمب هيدروژني شوروي

در همين روز (11 اوت) در سال 1953، شوروي نخستين بمب هيدروژني را آزمايش كرد و برتري نظامي به دست آورد. در لحظه انحلال شوروي در سال 1991 تعداد سلاحهاي هسته اي روسيه بيش از كشورهاي ديگر بود، همين طور تعداد زيردريايي هاي آن.

 

برخي ديگر از رويدادهاي 11 اوت

  • 1795:   مجلس ملي فرانسه نظام پولي « فرانك » را به وجود آورد كه از 15 اوت قدرت اجرايي يافت.

  • 1813:   روسيه ، سوئد و پروس ( آلمان) بر ضد ناپلئون متحد شدند كه يك اتحاديه تازه تلقي شده است.

  • 1860:   نيروهاي فرانسه و انگلستان عمليات تازه نظامي خود را در چين آغاز كردند و چهار روز بعد شانگهاي و نزديك به دو ماه پس از آن پكن را تصرف و كاخ سلطنتي چين را غارت كردند.

  • 1906:   ( 1285 )شش روز پس از صدور فرمان مشروطيت ، ديگر هيچيك از متحصصنين در سفارت انگلستان در تهران باقي نمانده بود. تحصن در سفارت انگلستان بعدا يك امتياز منفي براي متحصصنين و لكه ننگي بر پيشاني آنان شد.

  • 1916:   نيروهاي عثماني كه از طريق خاك عراق وارد ايران شده بودند شهر همدان را متصرف شدند و از طريق قزوين عازم تهران گرديدند.

  • 1922:   ( 1301 ) : تيپ آذربايجان به فرماندهي سرتيپ امان الله ميرزا قلعه چهريق را تصرف و اسماعيل اقا سميتقو را با تلفات سنگين به تركيه فراري داد و اسلحه و مهمات فراوان به دست آورد.

  • 1932:   هيتلر نپذيرفت كه معاون «پاپن» صدر اعظم آلمان شود.

  • 1990:   اوضاع پاكستان در سومين روز پس از بركناري بي نظير بوتو و كابينه او به تصميم رئيس جمهوري اين كشور بحراني است.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    16 رجب هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     درگذشت ابومنصورمحمّدبن ابراهيم عطّار معروف به اِبن خَيرون

    [16 رجب 539] - ابومنصورمحمّدبن ابراهيم عطّار معروف به اِبن خَيرون محدث شافعي مذهب درشهربغداد درگذشت. خاندان ابومنصور ازافراد برجسته و رجال حديث و قرائت بودند و خود او نيزعلم قرائت را ازاستادان اين علم آموخت. ازابن خيرون دو اثربنام هاي «اَلمِفتاح و اَلموصِح درقرائات هفتگانه» شناخته شده كه عمده مطالب آنها دركتاب «اَلنَّشر اِبن جَزَري »باقيست. ابن خيرون ديدگاههايي درجرح و تعديل رجال و حديث دارد كه مورد توجه و استفاده مؤلفان بعد ازاو قرارگرفته است.

     

     قتل ابوعلي حَسَن بن قَطّان مَروَزي حكيم و پزشك برجسته

    [16 رجب 548] - ابوعلي حَسَن بن قَطّان مَروَزي حكيم و پزشك برجسته قرن6هجري قمري بدست تركان غُز كشته شد. قَطّان مَروزي مردي عالم و فاضل كه افزون برطب، درهيئت و ادبيات فارسي دانش فراوان داشت. او تأليفاتي به زبانهاي فارسي و عربي دارد كه ازجمله آنها كتابي درعروض فارسي است و ديگراثرمشهور او «مُشَجَّرُ نَسَب اَبي طالب» نام دارد. اما مشهورترين اثرقطّان مروزي كتاب «كيهان شتافت »است. گفتني است كه كتابخانه ارزشمند قَطّان كه به كتب پزشكي اختصاص داشت بدست لشكريان آتسِز خوارزمشاه غارت شد.

     

    درگذشت آيت الله حاج شيخ علي زاهدي گلپايگاني

    [16 رجب 1417] -  آيت الله حاج شيخ علي زاهدي گلپايگاني ازعالمان بزرگ ايران بدرود حيات گفت. آيت الله گلپايگاني تحصيل را نزد پدرآغازكرد و پس ازسالها بهره گيري ازدانش بزرگاني چون آيت الله مرعشي نجفي و حضرت امام خميني(ره) به درجه اجتهاد رسيد. آيت الله گلپايگاني به تدريس علوم ديني و اقامه نمازجمعه اشتغال داشت. داستانهاي «شگفت انگيزقرآن، زندگاني 14معصوم و ديوان اشعار» ازآثاربجاي مانده ازآيت الله گلپايگاني اند.

     

     

     

     

     

    گفتنيهاى تاريخ


    نامه اى كه خوانده نشد 

     در دوره سلطنت آقا محمد خان قاجار براى ايجاد روابط سياسى و تجارى يك هيئت فرانسوى از راه استامبول به تهران آمد. سپس در سال 1215 يك تاجر ارمنى حامل مكاتبات رسمى از طرف دولت امپراطورى فرانسه با كمك روسو كنسول آن دولت در بغداد وارد ايران شد.
    ولى چون در تهران كسى نتوانست اين نامه ها را بخواند! اقدام روسو بى نتيجه ماند.

    منبع:
    ايران هنگام ظهور سلسله قاجار دانشگاه اصفهان ص 52.
     

     

     

     

     

     

    فارسي شکر است

    amirrousta52@yahoo.co.uk

    كاريكلماتور
    مرحوم پرويز شاپور

    هر وقت ساعتم را زياد كوك مي كنم دلش درد مي گيرد.
     


    قند و نمك

    مرحوم جعفر شهري
    ضرب المثلهاي تهراني
    (به زبان محاوره)

    آسمون پر ستاره چشمك بازي ميكنه
    دختر عمو پسر عمو نومزد بازي ميكنه

    يكي از تصنيف هايي كه مطرب ها در جشن عقد و عروسي پسر عمو دختر عمو مي خواندند. و نيز متلكي كه در ارتباط پسر و دخترهاي كوچه گرد مي گفتند.
     

     

     

     

     

     

    معرفي آثار انديشمندان

    shamim_shadman@yahoo.com

    دکتر علي شريعتي
    پدر! مادر! ما متهميم (14)

    تلخیص: شمیم شادمان

    پدر ، مادر!
    و امامت را به من ياد دادي و گفتي ، امامت اين است كه پيغمبر بعد از خودش پسر عمويش را به جانشيني خودش رسما نصب كرد ، بعد هم پسران او خود به خود بر اثر وراثت تا دوازده تن – به طور اتوماتيك و بر اساس ارث و خويشاوندي با شخص پيغمبر – حاكم بر مردم شدند ، بعد هم يك عده " شبه محقق هاي مذهبي " گفتند اين امامت ارثي ساخت ايراني ها است كه از روي نظامهاي سلطنتي باستاني خودشان كپيه كردند ! به هر حال ، مي پرسم خوب براي حالا چه فايده ؟ اكنون چه كار كنم ؟ اين عقيده به چه درد من ، به چه درد ما و به چه درد بشريت امروز مي خورد ، كه ما معتقد شويم كه بعد از پيغمبر تا سال 250 بايد اين 12 نفر حكومت مي كردند نه آنها كه حكومت كردند ؟ بسيار خوب ، قبول هم دارم ، الان چه بايد كرد؟ به اين انسان كنوني ، به اين مردم چه مي گويي ؟ چه فرقي است بين امامت و ساير نظامها ؟ آن كسي كه به ابوبكر راي داد ، او رفت ، آن كسي هم كه به علي وفادار ماند ، او هم رفت ، آنها هم نيستند و آنهايي كه به ابوبكر ، آنها هم نيستند و آنهايي هم كه به هيچ كدام وفادار نبودند و به كسان ديگري وابسته بودند آنها هم رفتند و تو همه فكر و ذكرت را اين قرار داده اي كه حكومت حق مال اينها بود نه آنها اين همه نسبت به حكومت حق و حساسيت داري اما در تاريخ !
    بعد گفتي اين امامها شخصيتهاي معصوم متافيزيكي هستند ! از جنس من و تو نيستند ،اينها " مافوق انسان " اند نه " انسان مافوق " پاكان و مقرباني هستندد د درگاه خدا تا در دنيا به آنان توسل بجوييم و در آخرت از جهنم و حساب و كتاب و عدل الهي نجات پيدا كنيم !
    اما پدر ، مادر ، من به دنبال يك امامتي مي گردم كه امروز به كار انسان و سرنوشت شوم او بيايد و مردم كه همواره به دست حكومتهاي ظلم و جور و ستم و تبعيض ، استعمار و استثمار و استبداد ، قتل عام و قرباني مي شدند رهايي يابند : براي آنها و براي همه كساني كه به دفاع و نجات آنها مي انديشيم و احساس مسووليت مي كنيم ، يك رهبري اي مبتني بر عدالت و مبتني بر آزادي و انسانيت بجوييم ...

    ادامه دارد ...
     

     

     

     

     

     

     

     

    این قسمت
    محمدرضا لطفی

    شب بود. روی زمین گلیم پهن شده بود. در دو طرف گلیم دو مخده قرار گرفته بود. دو نفر آمدند روی سن و نشستند روی مخده ها. اولی کمی تنومند بود و البته خوش سیما. تار بدست گرفته بود و ریش بلند جو گندمی داشت. بینی زیبای برش خورده اش صورتش را زیبا جلوه می داد. جوان نبود، پیرمردی بود با سلوک خاص خویش... مرد دوم دست خالی آمد و کنارش نشست... روی زمین، روی مخده...
    تماشاگران به انتظار نشسته بودند تا برنامه آغاز شود. شب زیبای تابستانی بود...
    استاد محمد رضا لطفی مضراب تار را در دستش چرخاند و بی هوا زخمه اول را به تار زد. کمی سکوت و آنگاه دو زخمه پیاپی... این آغازی بود بر پیش درآمد راست پنجگاه... درّاب زد و به پایین دسته رفت. با مهارت پرده می گرفت و می نواخت... در خلسه روحانی خویش صدای بی مانند تارش در گوش ها می پیچید و در اذهان رقص می کرد. بداهه نوازی ها ادامه یافت تا آنجا که نوبت آواز رسید... استاد لطفی به صدای تارش سکون داد تا استاد شجریان آواز ِ درآمد را اجرا کند... لطفی ایستاد و صدای آواز شجریان برخواست... روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست...
    لطفی همنواز با آواز نواخت... شجریان باز گفت: ناظر روی تو صاحب نظرانند... آری... سِرّ گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست...
    و استاد لطفی همچنان نواخت و نواخت... با آن مضراب های بی نظیرش... سوگوار می نواخت...
    ***
    شب بود. اطاقی نیمه روشن. پنجره کوچکی بود در زیر سقف اطاق که رویش پرده نازکی افتاده بود. شجریان روی صندلی وسط اطاق نشسته بود و یک پایش را روی بلندی، کمی از پای دیگر بالاتر گذاشته بود. بیژن کامکار به سراغ پنجره رفت و پرده را کنار زد. ماه پیدا شد و به داخل اطاق تابید... شجریان نگاهی به پنجره کرد. محمد رضا لطفی نشسته بود کمی آن طرف تر و تارش را کوک می کرد. بی صدا کار می کرد تا سکوت قبل از تمرین را بر هم نزند. مشکاتیان نشسته بود پشت میزی که رویش سنتور قرار داشت. ناصر فرهنگ فر با دستش ضربه کوچکی به تنبک زد و اردشیر کامکار آرشه خفیفی به کمانچه کشید. شجریان بشکنی زد و حواس ها را متوجه خود ساخت. استاد لطفی بلند شد و در میان جمع جای گرفت. نگاهی به چهره ها انداخت. همه چیز آماده بود . مضرابش را به دست گرفت و علامتی به نشان آمادگی داد. با چند زخمه پیاپی شروع به نواختن کرد و آنگاه نوای سنتور و کمانچه و دف و تنبک به دنبالش روان شد. سر استاد شجریان همراه با نوای موسیقی تکان های کوچکی می خورد... اعظای گروه عارف و شیدا در شب مهتابی تمرین را از سر گرفته بودند...
    ***
    روزها می گذرد... زندگی جاریست... زندگی هیچ گاه نوای موسیقایی خود را قطع نمی کند... گاهی حزن انگیز است و گاهی شور انگیز... و آنان که با دست و حنجره خویش موسیقی زندگی را خلق می کنند همواره جاودانند...
    کودکان رشد می کنند... بالغ می شوند... سرود زندگی را می شنوند... تنی چند از ایشان خود به ساخت موسیقی زندگی مشغول می شوند... محمد رضا لطفی سازش را که به دست گرفت، نواختن موسیقی زندگی را آغاز کرد... سالها پیش... اکنون بسیارند کودکانی که ساز را به دست می گیرند... می نوازند... می نوازند... و آنان سرود زندگی را بسیار خواهند نواخت... همچون استاد لطفی ...
     

     

     

     

     

     

    راهبرد
    دشمن شناسي (فصل اول: نظامي)

    shahram_38@yahoo.com

    قسمت چهل و دوم

    همكاري نظامي اسراييل با ديگر كشورها

    تركيه

    همكاري  نظامي اسراييل – تركيه دربرگيرنده حوزه هاي بسياري است ؛ از جمله : هوا ، دريا ،زمين ( هم پياده نظام وهم زرهي  ) اطلاعاتي  ، و توليد هواپيما ،تسليحات و موشك . همكاري دو كشور نزديك ، نهادينه شده ساختارمند بوده كميته هاي سازماندهي ، نشست هاي منظم و گفتگو هاي راهبردي وجود داشته است . روابط دو طرف در برگيرندة سلسله مراتبي از مذاكرات و تبادل نظرهاست كه به سطح وزراي  دفاع ميرسد و حتي همكاري عالي  دو كشور به معاملات صدها ميليون دلاري و بيشتر منجر شده است .

    آموزش : "موافقت نامه اي در فوريه 1996 كه براي يك دورة پنج ساله منعقد گرديد و سپس سال به سال تمديد مي شود ، راه براي مانورها و آموزش نظامي دو جانبه ، تبادل كارشناس براي نظارت بر مانور هاي نظامي و تبادل تخصص و مهارت ها فراهم و ميسر نموده است . همچنين امكان مانورهاي مشترك و ديدار دو جانبه بين نيروهاي دريايي و زميني امكان پذير شده است . اين موافقت نامه تأكيد دارد ، زماني كه نيروهاي دو طرف خاك ، طرف ديگر حضوردارند . آنها در اختلافات ميان دولت ميزبان و طرف ثالث ديگر دخالت نخواهند  كرد ."[1]

    تمرين ها و مانورهاي آموزشي نيروي هوايي دو كشور ، در سال 8 بارديگر برگزار مي شوند . مانورها در تركيه (بدون مشاركت هواپيما تركيه ، بدون تسليحات و بدون تجهيزات نظارت الكترونيكي ) در برد آتش "گنيا" Konya  انجام مي شوند . تمرين هاي نظامي زميني براي خلبانان اسراييلي كه تنها در درياي مديترانه آموزش ديده اند ، از تازگي خاصي برخوردار است . خلبانان  تركيه در فرودگاه نظامي " نوانيم " Nevatim در اسراييل آموزش مي بينند. " موافقت نامه اخير به مانورهاي مشترك نيروي هوايي دوكشور نيز ارتقاء يافته است[2] .

    نيروهاي دريايي نيز مانور هاي دريايي مشتركي برگزار مي كنند از جمله مانورهاي دريايي در تابستان 1996 و عمليات   “Reliant Mermaid” كه مانور نجات در دريا با همكاري نيروهاي آمريكايي در ژانويه 1998 بود .

    تسليحات  : در اوت 1996 صنايع مهمات سازي دو كشور توافق نامه اي را به امضا رساندند . رسانه ها از همكاري اسراييل – تركيه در توليد موشك هاي زمين به هواي "پاپ آي " (Popeye) ، فروش موشك هاي "پيتون " (Python) اسراييل  به تركيه ، توليد اسلحه هاي جليل در تركيه ، تدوين اصول دفاعي در برابر موشك هاي بالستيك ، مشاركت نهايي تركيه در توليد ضد موشك اسراييل " آرو" (Arrow) و توليد مشترك موشك "كروز" "دليلا" Delilah با برد 400 كيلومتر خبر مي دهند . " هم چنين گزارش شده است كه تركيه از اطلاعات  و داده هاي ماهوارة " افق " اسراييل بهره برداري مي كند كه اخيرا" به فضا پرتاب شده است ."[3]

    " يك شركت اسراييل قرارداد نوسازي هواپيماهاي تركيه ( 54فانتوم اف- 4 و48 فروند اف - 5 ) به ارزش 900 ميليون دلار متقبل شده است ."[4]

    " هواپيماهاي تركيه قرار است از نظر ساختاري بهبود يابند ، به منظور بهبود ماموريتهاي بمباران به سيستم رادار ، هوانوردي كامپيوتري ،دريانوردي ، جنگ  الكترونيك و تسليحات مجهز گردند ."[5] " در ارتقاي هواپيما هاي " اف 4" اولين هواپيما سه ماه پس از اينكه وارد  اسراييل شد ، به تركيه بر مي گردد و اين روند تا سالهاي 2006و 2008 ادامه خواهد يافت ."[6]

     پيشنهاد براي فروش تانك هاي " مركاواي – 3" اسراييل  در نوسازي تانك هاي " پاتون (Pstton) يا همان (M60a3) ، نشان گر تعامل و ارتباط رو  به رشد نيروهاي دو كشور است . تانك مركاوا اسراييل از توانايي توپخانه اي  جديدي در برد و دقت برخوردار است .هم چنين پروژه بهينه سازي مشتمل است بر تجهيزات زرهي بيشتر بر روي تانك ، دقت بيشتر “Tankonic” هاي آن از طريق نصب سيستم هاي پيشرفته كنترل آتش  و فرماندهي سيستم هاي ديد در روز و شب و يك موتور با قدرت 900 اسب بخار .

    معاملة تا از اهميت بيشتري برخوردار است : " همكاري روز افزون سازمان  هاي دفاعي تركيه و  اسراييل بدين معني است  كه اسراييل به  طور فزاينده اي اطلاعات محرمانة خود را با تركيه در ميان مي گذارد . در اين رابطه مي توان به پيشنهاد فروش تانك هاي مركاوا به تركيه  و موافقت  اسراييل با ايجاد خط توليد مركاوا در تركيه اشاره نمود . اعتماد متقابل به  وابستگي متقابل انجاميد و اين  دو راه براي ايجاد همكاري در حساس تري و محرمانه ترين حوزه ها باز نموده اند ."[7]

    جايگاه اسراييل در مقام  پنجمين توليد كننده تسليحات جهان با طرح ها و برنامه هاي تركيه براي تدارك و تهيه ، نوسازي و تعمير و سرويس تسليحات سازگار است . بزرگترين ارتش اروپا و دومين ارتش بزرگ ناتو در نظر دارد تا 150 ميليارد دلار براي تسليحات در 25 سال صرف كند . ( 60 ميليارد دلار براي نيروي زميني ، 25 ميليارد دلار براي نيروي دريايي و65 ميليارد دلار براي نيروي هوايي ). از طرفي تركيه تنهاي مي تواند 21 درصد از احتياجات خود در توليدات داخلي تكيه كند . تقريبا" يكسوم از بودجه نظامي تركيه به نوسازي و بهينه سازي تسليحات ( تخصص دفاعي در سال 1996 به 6 ميليارد دلار يا 6/3 درصد از توليد ناخالص داخلي رسيد ) اختصاص يافته است . تركيه همچنين تولدي هلي كوپتري را بررسي مي كند كه برطرف كننده نيازهايش باشد . اين كشور در نظر دارد 95 درصد از قطعات آن را خود توليد نمايد . فروش سيستم هاي تسليحات اسراييل به تركيه توليدات تركيه را نيز شامل مي شود . شركت اسراييلي " تاديران " (Tadiran)  ، دستگاههايي را براي استقرار و نجات خلبانان توليد مي كند .[8] " اين دستگاه ها در اسراييل توليد شده و در تركيه به وسيله يك مركز مهمات سازي محلي به نام " Aselsan " جمع آوري مي شوند ." [9]

    " بنابراين ، نيازهاي دفاعي تركيه ، اسراييل ،تسليحات ، و تمايل اين رژيم به مشاركت با تركيه در زمينه توليد مشترك تسليحات ، موجب ايجاد همكاري نظامي گسترده اي شده است."  [10]

    اسراييل طرف عمده معامله با تركيه است ، اما منافع اين موافقت نامه  و قرارداد تنها سود اسراييل نيست ؛ زيرا اسراييل براي استفاده از اماكن نظامي تركيه مبالغي را پرداخت مي كند . گذشته از اين آموزش هاي دريايي در تأسيسات و پايگاه هاي دريايي تركيه ارزان تر از هزينه هاي همكاري چنين آموزش ها و تمرين در آلمان يا بريتانيا است ."

     

    همكاري هاي اطلاعاتي 

     يكي ديگر از حوزه هاي روابط تركيه – اسراييل ، همكاري اطلاعاتي  است كه اين امر با تبادل نظرهاي ايالات متحده صورت مي گيرد . نزديكي تركيه با سوريه ، عراق و ايران – سه دولتي كه اسراييل با توجه خاصي مسايل آنها را دنبال مي كند ، هم چنين هم مرزي اسراييل  با سوريه – كشوري كه براي تركيه مهم  و نگران  ساز به شمار مي آيد حاكي از منافع متقابل دو طرف است . هر دو دولت توسعة  تسليحات كشتار جمعي به اشكال گوناگون افراطي گرايي ، تروريسم ، تهديدات براي منافع انرژي ، تحولات در جمهوري تركيه و نفوذ ايران را با نگراني خاصي دنبال مي كند .   

     

    همكاري هاي ديگر

    حدود 90 خلبان تركيه در اسراييل آموزش ديده اند . قرار است 7 ايستگاه  رادار، فضاي هوايي اسراييل و تركيه را پوشش دهند .


     

    [1] - Aksiyon Magazine, may 18-24,1996.

    [2] - Ha’aretz, April.17,1996 ; January.1,1998.

    [3] - Ha’aretz October.15,1997;Oct.19,1997,Dec.81997,Jan.2,1998.

    [4] - Ha’aretz, August 8,1996; Dec.81996,Jan.1,1998

    مدرن سازي اف-4 هشتصد ميليون دلار و هواپيماي اف- 5  هفتادوپنج ميليون دلار بوده و از 2تا 3  سال طول خواهد كشيد.

    [5] - Ha’aretz, August 9,1996.

    [6] -  منتقدان داخل تركيه اظهار داشته اند كه هواپيماهاي اف -4 در نهايت تا سال 2010 كاركرد دارند و چون در اين زمان ( سال 2010 ) هواپيماها مجاز به  پرواز نخواهند بود ، در نتيجه قرار داد مذكور را از نظر اقتصادي يا نظامي منطقي به نظر نمي رسد .

    [7]- Ha’aretz, Decemb 8,1997;January 8,1998.

    [8] Ha’aretz, Decemb 8,1997;January 8,1998.

    [9] - Ha’aretz, November 20,1996.

    [10] - The Economist , June 8,1996.

    ادامه دارد ...
     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    بیست مرض صعب العلاج وبلاگی (وب نوشتی)

    امروزه پس از شيوع موج جديد وبلاگ و وبلاگ نويسي، شاهد بروز امراض گوناگوني هستيم که به اپيدمي تبدیل شده اند. البته اين امراض فقط گريبانگير وبلاگنويسان و وبلاگبازان بوده و هيچ ضرري براي ساير ابناء بشر ندارد.مقاله زیر به شرح بیست نوع بیماری صعب العلاج وبلاگی از جمله ياس وبلاگي Weblog Madness، سرطان قالب Template Cancer، بیماری کمبود مطلب Matlabless، افسردگي بي ويزيتوري Visitor Depress، افسردگي بي کامنتي Comment Depress به همراه نشانه های بالینی این امراض و درمان برخی از انها می پردازد
    (جلوي هر بيماري، نام علمي آن بيماري هم ذکر شده است.)
    در ابتدا سه بيماري شايع که اين روزها بيشتر ديده مي شوند را معرفي ميکنيم:

    ۱- ياس وبلاگي Weblog Madness
    يکي از بيماريهاي شايع اين روزها بوده و به نوعي به سراغ همه خواهد آمد. اين مرض دلايل زياد و گوناگوني دارد که در اين مجال نمي گنجد ولي به طور خلاصه عبارتست از رسيدن وبلاگنويس به اين جمله که: «وبلاگ مينويسم که چي؟»
    ممکن است عده اي از بيماران براي اين سوال خود به جوابي برسند و عده اي ديگر به جواب نرسند.
    درمان: درمان قطعي نداشته و فقط بايد به بيمار فرصت و زمان داد تا به جواب برسد يا نرسد.

    ۲- هک شدگي Hacked
    اين بيماري به دو صورت واقعي و مجازي امروزه بسيار رواج يافته است.
    در صورت واقعي بودن، وبلاگ توسط هکري، هک ميشود. حال ممکن است هکر خوش انصاف بوده و فقط يادداشت کوچکي بگذارد و يا ممکن است بدجنس بوده و فاتحه وبلاگ را بخواند.
    در نوع مجازي، خود وبلاگنويس براي ازدياد تعداد ويزيتورهايش که ناشي از بالا رفتن نمک خونش ميباشد، مثلا وبلاگ خود را به صورت يک وبلاگ هک شده در مي آورد. ممکن است در اين نوع هک شدگي مجازي، گند قضيه بعدا در بيايد و آبروي وبلاگنويس براي هميشه برود.
    درمان: براي درمان هک شدگي واقعي، رعايت مسايل ايمني و براي درمان هک شدگي مجازي، خنديدن به وبلاگنويس با نمک توصيه ميشود.

    ۳- مردن Dieing
    اين مرض نيز اين روزها بسيار شايع شده و عبارتست از مردن وبلاگنويس.
    مانند مورد قبل به دو صورت واقعي و مجازي ديده ميشود.
    درمان:در صورت مردن واقعي، چون مرگ حق است و هنوز هيچ درماني براي آن پيدا نشده، خدا وبلاگنويس را بيامرزد.
    ولي درمورد مردن مجازي، وبلاگنويس براي افزايش تعداد ويزيتورهايش، دست به اين عمل کثيف ميزند و درمان آن گير آوردن نويسنده وبلاگ و کتک زدن او تا حديکه واقعا بميرد، ميباشد.

    ۴- سرطان قالب Template Cancer
    اين بيماري ناشي از سردرگمي در ساخت قالب وبلاگ بوده و به طور قطع ميتوان گفت صد در صد وبلاگنويسان به آن مبتلا بوده، شده يا خواهند شد.
    اين بيماري به سه صورت ظاهر ميشود:
    الف) سردرگمي در ساخت قالب: که اکثر افراد تازه کار در زمينه طراحي صفحه به آن مبتلا ميشوند. يعني براي ساخت قالب وبلاگشان دچار نوعي سردرگمي شده که «چي بسازم» و «چطوري بسازم».
    ب) سنگيني قالب: که بيشتر افراد نيمه مبتدي و نيمه ماهر با آن دست و پنجه نرم ميکنند و عبارتست از سنگين شدن وزن صفحه که با خطوط اينترنت در ايران، ميشود گفت نوع حادي از سرطان قالب ميباشد.
    ج) ديوانگي قالب: اين نوع سرطان مبتدي و ماهر نميشناسد و به همه نوع وبلاگنويس حمله ميکند و عبارتست از طراحي ديوانه وار قالب که هم خود طراح و هم بازديد کننده را ديوانه ميکند.
    براي درک بهتر اين مرض بهتر است به يک عدد اوتوبوس يا ميني بوس افغاني نگاه کنيد.
    اجق وجق، منگوله هاي آويزان، کاغذهاي رنگي فراوان، گلهاي مصنوعي رنگ و وارنگ و ... که به ماشينهاي افغاني متصل هستند، مثال آشکاري از مرض ديوانگي قالب در دنياي بيرون است.
    درمان:درمان قطعي سپردن طراحي قالب به کاردان و درمان مقطعي بي خيال طراحي شدن و استفاده از ساده ترين نوع قالبهاي آماده در بازار است.

    ۵- کمبود مطلب Matlabless
    اين بيماري به سراغ تمام وبلاگنويسان آمده يا خواهد آمد و هيچ راه فرار و درماني به جز مرور زمان ندارد.
    اين بيماري ناشي از کم آوردن مغز نويسنده در نوشتن ميباشد.
    درمان: درمان قطعي نداشته و درمان مقطعي آن فقط دزديدن مطلب از ساير منابع مانند وبلاگها، کتابها، روزنامه ها، سايتها و ... ميباشد.

    ۶- اشتباه تايپي Type Mistake
    مانند مرض فوق همه گير ميباشد و عبارتست از اشتباه تايپ کردن کلمات که ناشي از حواس پرتي نويسنده ميباشد. نمونه هاي بارز اين مرض در وبلاگ عظيم «Hoder» به کرات ديده شده.
    درمان: فقط جمع کردن حواس پرت نويسنده ميباشد. البته بعد از پابليش کردن، امکان رفع اين بيماري وجود دارد و جزو بيماريهاي حاد شناخته نميشود.

    ۷- اشتباه نگارشي Writing Mistake
    اين مرض فقط به سراغ عده ي خاصي از وبلاگنويسان مي آيد. آن عده که سواد کافي ندارند. و به سه نوع اشتباه املايي، انشايي و نگارشي دسته بندي ميشود.
    درمان: درمان قطعي آن با سواد شدن نويسنده بوده و درمان مقطعي آن، گوش کردن به کامنتهاي ويزيتورهاي باسواد وبلاگ ميباشد.

    ۸- افسردگي بي ويزيتوري Visitor Depress
    اين بيماري مختص وبلاگنويسهاي تازه کار بوده و عبارتست از افسردگي ناشي از بدون بازديد کننده بودن وبلاگ.
    درمان: درمان قطعي مرور زمان و درمان مقطعي آن استفاده از روشهاي مافيايي براي شناساندن وبلاگ به ديگران ميباشد.

    ۹- افسردگي بي کامنتي Comment Depress
    اين مرض برخلاف بيماري فوق، به سراغ همه وبلاگنويسان مي آيد ولي براي هر وبلاگي درجه اش متفاوت خواهد بود و عبارتست از نديدن پيامهاي ديگران در بخش نظرسنجي.
    يکي از عوامل بروز اين بيماري، ننوشتن مطالب «کامنت برانگيز» در وبلاگ ميباشد.
    يعني مطالبي نوشته شود که ويزيتور حرفي براي گفتن نداشته باشد.
    درمان: درمان قطعي آن نوشتن مطالب کامنت انگيز و درمان مقطعي آن حذف سيستم نظرخواهي براي نديدن کامنتهاي نوشته نشده است.

    ۱۰- اشتياق براي شناخته شدن To be known Madness
    اين بيماري مختص تازه کارها بوده و عبارتست از به هر دري زدن وبلاگنويس براي شناخته شدن در مجامع وبلاگي. در اين بيماري نويسنده خود را به در و ديوار و آب و آتش ميزند تا شناخته شود.
    در مراحل حاد اين بيماري نويسنده سعي در شناساندن اقوام و خويشان و دوستان و همسايگان و حيوانات و ... خود دارد.
    درمان: درمان قطعي مرور زمان بوده و درمان مقطعي آن توسل به زور يا شبکه هاي مافيايي براي شناساندن خود به جهانيان ميباشد.

    ۱۱- اشتياق براي شناخته نشدن To be unknown Madness
    برخلاف بيماري قبل، اين مرض به سراغ وبلاگنويسهاي کهنه کار مي آيد. يعني ايشان دوست ندارند ديگران ايشان را بشناسند.
    اين بيماري فقط درمورد وبلاگهاي سکس و سياسي قابل توجيه بوده و در ساير موارد به نوعي «قرطي بازي» تشبيه ميشود.
    درمان: مخفي کاري و مواظبت بيشتر از اندازه از لو نرفتن آمار مريض در مجامع وبلاگي.

    ۱۲- ديد و بازديد زدگي Visiting Madness
    اين مرض مبتدي و ماهر، تازه کار و کهنه کار، معروف و غير معروف و... نشناخته و به سراغ همه وبلاگنويسان مسئول و متعهد به مباني اخلاقي و آداب معاشرت مي آيد. به معني آنکه وبلاگنويس خود را موظف ميداند در هربار کانکت شدن به سراغ وبلاگهاي آشنايان و دوستان رفتن و يا براي ويزيتورهايي که برايش کامنت گذاشته اند، در وبلاگ خودشان کامنت بگذار.
    درمان: درمان قطعي اين بيماري صبر و حوصله و ادامه دادن اين بيماري بوده و درمان مقطعي آن بي خيال آداب معاشرت شدن ميباشد.

    ۱۳- روان پريشي سرور Server Madness
    اين بيماري به سراغ صد در صد وبلاگنويسان آمده يا خواهد آمد و عبارتست از خرابي سرويس دهنده وبلاگ يا سرويس دهنده خط اينترنت. و به معني خراب شدن وبلاگ است.
    در اين حال نويسنده وبلاگ دچار نوعي روان پريشي شده که ممکن است بسيار خطرناک باشد.
    درمان: هيچگونه درماني نداشته و فقط بايد همه چيز را به خدا واگذار کرد.

    ۱۴- ذوق زدگي Madnessism
    اين مرض گريبانگير وبلاگهاي جوان و نوپا بوده و عبارتست از دچار ذوق زدگي مفرط شدن ناشي از لينک دادن يک وبلاگ معروف ماند «Hoder» است.
    درمان: در کتب قديمي براي درمان اين بيماري، محلول «آب و قند» توصيه شده است.

    ۱۵- آويزان شدگي Delangounism
    اين مرض نيز مانند مورد قبل به سراغ تازه کارها آمده و به نوعي مرحله اي عقب تر از بيماري فوق ميباشد. عبارتست از آويزان شدن از وبلاگهاي معروف براي لينک دادن به وبلاگشان.
    درمان: تنها درمان پيشنهادي براي اين بيماري ادامه دادن به آويزان شدن است.

    ۱۶- رو در واسي زدگی Face to Face
    به سراغ همه بلاگنويسان آمده و عبارتست از درون رو در واسي قرار گرفتن نويسنده براي لينک دادن و گذاشتن لوگوهاي وبلاگهاي دوستان در وبلاگ خود به طوريکه حاشيه وبلاگ از خود وبلاگ شلوغتر میشود.
    درمان: درمان قطعي آن ادامه دادن به لينک دادن به ديگران و نماندن جايي براي مطالب خود نويسنده بوده و درمان مقطعي آن زدن خود به کوچه علي چپ و پر رو بازي در آوردن و لينک ندادن به ديگران است.

    ۱۷- تعارف بازي Here you areism
    اين مرض گريبانگير وبلاگهايي ميشود که بيشتر از يک نويسنده دارند و عبارتست از تعارف بين نويسندگان در نوشتن مطلب که ممکن است به نوشته شدن هيچ مطلبي در مدت زمان طولاني بيانجامد.
    درمان: درمان قطعي آن زمانبندي کردن نوشتن ها و يا داشتن يک مدير قدر و قلدر براي دستور دادن به نويسندگان است و درمان مقطعي به دوش کشيدن جور ديگران توسط مظلومترين نويسنده ميباشد.

    ۱۸- کل کل Kal Kal
    همانطور که از اسم اين بيماري مشخص است، به معني کل کل نويسنده وبلاگ با ساير وبلاگهاست و تا حديکه به عفت خانم عمومي آسيبي وارد نشود مشکل ساز نبوده، بلکه بسيار مفرح نيز ميباشد.
    درمان: چون اين بيماري ضرر رسان نيست، بهتر است درمان نشود و بيماري ادامه داشته باشد.

    ۱۹- خرابي کنتور Counter Error
    که بسيار واضح بوده و از عوارض آن خرابي اعصاب نويسنده ميباشد.
    درمان: عوض کردن فوري کنتور

    ۲۰- هاست ماندگي Host Error
    بيشتر براي افرادي که از هاستهاي مجاني استفاده ميکنند پيش آمده و باعث خرابي فايلهاي موجود در هاست مانند لوگوها، عکسها، موسيقيها و ... ميشود.
    درمان: درمان قطعي خريد يک هاست خوب و درمان مقطعي صبر و يا عوض کردن هاست با هاست مجاني ديگر است.

    ۲۱- زوج يافتگي Coupleism
    اين بيماري نيز به سراغ اکثر وبلاگنويسان آمده يا خواهد آمد. در اين بيماري نويسنده بعد از مدتي نوشتن، پي ميبرد که براي افزودن جاذبه هاي توريستي در وبلاگش احتياج به زوج يا زوجه اي که کمکش نمايد، دارد.
    اين بيماري به دوصورت واقعي يا مجازي ظاهر ميشود که يا زوج، يا زوجه واقعي بوده و يا زاييده تخيل نويسنده اوليه ميباشد.
    نوع حادتر اين بيماري به صورت استفاده از فرزند (حتي هنوز به دنيا نيامده)، پدر، مادر، خواهر، برادر و ... است.
    درمان: براي اين بيماري هنوز درماني پيدا نشده.
    ***
    خوب... فعلا به همين تعداد از بيماريهاي شناخته شده و معروف وبلاگنويسان بسنده کرده و مابقي را در آينده توضيح خواهيم داد.
    تذکر:‌ اگر شما در خود پي به اين بيماريها برديد، توصيه ميکنيم که به درمانهاي معرفي شده اکتفا نکرده و خود نيز به دنبال روشهاي جديد درماني باشيد. اکسیر
     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان