547

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 547 :: دوشنبه 17 مهرماه 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

دو مطلب طنز
+
توضيح در مورد دانلود سريال نرگس

سلام به همه شما دوستان گل خودم
حالتون که خوبه؟؟ .... خدا رو شکر
ديروز دو مطلب طنز برام فرستاده بودند که حيفم اومدم در شماره امروز روزانه ننويسم! البته قبل از نوشتن اين دو مطلب طنز، يک نکته ديگه اي را بگم و اينکه اگر يادتون باشه يکماه پيش قبل از اينکه به مسافرت برم، 59 قسمت از سريال نرگس (يا همون اوشين ايراني!) را براي دانلود گذاشته بودم. اين روزها ايميلهايي از سوي دوستان خارج کشور دريافت مي کنم مبني بر اينکه «پس ادامه نرگس چي شد؟!». در جواب بايد بگم از طريق دو تن از دوستان داخل و خارج کشور پيگير اين مسئله هستم و اميدوارم قسمتهاي پاياني سريال نرگس را بزودي براي دانلود بگذارم (احتمالا جمعه اين هفته).
خب و اما برسيم به اون دو مطلب! (البته خدا آخر عاقبتش را بخير کنه!)
اول اينکه دوستي مي گفت زن دوم مثل انرژي هسته اي است، با اينکه حق مسلم ماست ولي اجازه دستيابي به آن را نميدهند!
دوم اينکه آيا در مورد سير تاريخچه مهريه ونتايج اون چيزي مي دونيد؟ اگر جوابتون منفي باشه (که احتمالا هست!) پس عبارات زير را با دقت و تامل بخونيد!
عصر شکار: 20 کيلو گوشت دايناسور، 40 کيلو گوشت اژدها.
نتيجه: دايناسورها منقرض شدند
عصر کشاورزي: 24 دست تبر سنگي، 24 دست تيغه و داس جنگي.
نتيجه: افزايش قتل به دليل دم دست بودن داس براي خانوم ها
عصر فلز: 70 ورقه مسي، 50 تا خنجر مفرغي و سرگرز آهني.
نتيجه: افزايش شکستگي سر مردان به دليل تماس با گرز آهني
عصر بخار: 30 هزارتومان و بخار کردن آب حوض خانه عروس خانوم
نتيجه: کمبود آب و جيره بندي شدن آب
عصر صنعت: 1 ميليون پول، 14 سکه طلا، يک اتومبيل و هرچي که با ص شروع ميشد
نتيجه: بنا به درخواست آقايان توليد ژيان آغاز شد
عصر کامپيوتر: هم وزن عروس خانم سکه طلا!!!
نتيجه: هرچي عروس خانوم مانکن تر باشد بهتر است
نتيجه گيري کلي: بابا بگو نميخوايم زن بهت بديم ديگه... اين کارها يعني چي؟؟
عامل اصلي انقراض دايناسور ها==> عروس ها
عامل اصلي کشته شدن مردها==> عروس ها
عامل اصلي ناقص شدن مردها==> عروس ها
عامل اصلي کمبود آب در تابستان ها==> عروس ها
عامل اصلي افزايش ماشين هاي فرسوده در سطح شهر==> عروس ها
عامل اصلي افزايش چاقي و افزايش بيماري ها==> عروس ها

خوش باشيد، ايام بکام!
 


 

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • گاف مختصر خبرگزاری مهر!!
  • معرفي فيلم: تهيه کننده ها
  • دانلود فيلم: چند ميگيري گريه کني
  • دانلود آلبوم: دلواپس تو نیستم با صداي ماني رهنما
  • آهنگ سنگ صبور با صدای محسن چاووشی
  • نمايش مشخصات کامل سخت افزاري و با خبر شدن از اوضاع دروني سيستم توسط نرم افزار کوچک و رايگان CPU-Z
  • Kick a Ball
  • يه عالمه کليپ صوتي براي دانلود!
  • من «لوبيا» هستم !
  • حیات در سیاره مریخ
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

گاف مختصر خبرگزاری مهر!!
کلیپ پارت به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی (ع)
یه فایله فلش عشقولانه!!

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

رئيس دفتر مصباح يزدي در گفت‌وگو با فارس:
محور ليست طرفداران مصباح ليست جامعتين است

حسين جلالي با اشاره به ستادهاي خود جوش مردمي طرفدار جريان فكري مصباح يزدي گفت: ستادهاي مردمي كه در دوره انتخابات رياست جمهوري نهم و در حمايت از آقاي احمدي نژاد شكل گرفت، اين بار نيز با محوريت نخبگان حوزه علميه،ليستي جداگانه و با محوريت ليست جامعتين ارائه خواهد داد كه تفاوت هاي جزئي با اين ليست دارد.
حسين جلالي رئيس دفتر محمد تقي مصباح يزدي در گفت و گو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس با اشاره به اين كه نماينده مصباح يزدي طي روزهاي آتي و احتمالاً دوشنبه صبح با حضور در وزارت كشور براي نامزدي وي در استان تهران، ثبت نام خواهد كرد، افزود: مصباح يزدي بر اساس تصميم ليست جامعتين از استان تهران كانديداي چهارمين دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبري خواهد شد.
وي افزود: ستادهاي خود جوش مردمي طرفدار جريان فكري آيت الله مصباح يزدي ليست انتخاباتي منهاي هاشمي رفسنجاني ارائه مي‌دهند.
جلالي با اشاره به اظهارات مصباح يزدي كه هيچ ليستي را براي مردم مستلزم حجيت شرعي نمي داند، افزود: ليست منهاي هاشمي رفسنجاني كه مصباح يزدي در آن هيچ نقشي ندارد، شامل منتخبين طلاب، دانشجويان، اساتيد و اقشار مختلف بسيجي جامعه است كه به صورت خود جوش پس از پايان ثبت نام و بررسي صلاحيت‌ها،براي پيشنهاد به مردم در سراسر كشور ارائه مي‌شود.
جلالي خاطرنشان كرد: همانگونه كه ليست جامعه مدرسين با ليست جامعه روحانيت تفاوت هايي داشته، مثلاً حسن روحاني در ليست جامعه روحانيت وجود دارد ولي در ليست جامعه مدرسين نيست و نور مفيدي در ليست جامعه مدرسين وجود دارد ولي در ليست جامعه روحانيت نيست؛ليست منهاي هاشمي هم با تفاوت هايي و با محوريت اصول گرايي در عرصه انتخابات خبرگان حضور خواهد داشت.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

تهيه کننده ها
Producers

کارگردان: سوزان استرومن. فيلمنامه: مل بروکس، تامس ميهن. موسيقي: مل بروکس. مدير فيلمبرداري: جان بيلي، چارلز مينسکي. تدوين: استيون وايزبرگ. طراح صحنه: مارک فرايدبرگ. بازيگران: ناتان لين[مکس بيالايستاک]، ماتيو برادريک[ليو بلوم]، اوما تورمن[اولا]، ويل فرل[فرانتز ليبکايند]، گري بيچ[راجر د بري]. ١٣٤ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ آمريکا. نامزد بهترين فيلم کمدي و موسيقي از انجمن منتقدان فيلم رسانه ها، نامزد گولدن گلاب بهترين فيلم موزيکال/کمدي، بهترين آواز، بهترين بازيگر مرد/ناتان لين و ويل فرل، نامزد ريل طلايي بهترين تدوين صدا از انجمن صدابرداران آمريکا.
سال ١٩٥٩، نيويورک. مکس بيالايستاک تهيه کننده حقه باز برادوي که اخرين کارش در شب افتتاح به تعطيلي کشيده شده، تصميم مي گيرد حسابداري کودن به نام ليو بلوم را به شريک خود تبديل کند. هدف اصلي او از اين کار تدارک نمايشي بزرگ و پرخرج اما ناموفق است تا بتواند دو ميليون دلار باقيمانده بودجه نمايش را روانه جيب خود کند. آن دو براي اين کار نمايشنامه اي ضعيف به نام بهار براي هيتلر نوشته فرانتز ليبکايند- يک نازي فراري- را به کارگرداني راجر د بري يکي از بدترين هاي اين رشته به روي صحنه ببرند. بيالايستاک با فريفتن پيرزنان پولدار سرمايه لازم را فراهم مي کند، اما در شب افتتاحيه نمايش پاي ليبکايند که قرار است نقش هيتلر ار بازي کند، مي شکند و راجر دبري ناچار خود روي صحنه مي رود. نمايش با موفقيت روبرو مي شود، اما بيالايستاک به اتهام نپرداختن ماليات روانه زندان مي شود. بلوم با اولا- منشي اين دو نفر و يکي از بازيگران نمايش- پول ها را برداشته و به روي مي روند. اما در لحظه اي که بيالايستاک توسط هيئت منصفه مجرم شناخته شده، سر مي رسند و بعد از اعتراف همگي روانه زندان سينگ سينگ مي شوند. آنها مدتي بعد عفو شده و با فراهم کردن بودجه اي از ميان زندانيان نمايش تازه فرانتز ليبکايند را روي صحنه مي برند.

چرا بايد ديد؟
اگر نمايش هاي برادوي را دوست داريد، اگر حس طنز نهفته در فيلم هاي مل بروکس را مي پسنديد و اگر به بازسازي ها علاقه داريد، اين شما و اين هم تهيه کننده ها که بر اساس فيلم ١٩٦٨ مل بروکس و نمايش موزيکال ٢٠٠١ آن-نوشته خود بروکس و تامس ميهن- و بودجه گشاده دستانه ٤٥ ميليون دلار ساخته است.
اما. . . تهيه کننده ها به رغم همه اين چيزها فيلمي قديمي و بهتر بگويم کهنه نما است، هر چند مقدار زيادي از شوخي هاي آن تازه به نظر مي رسند و ايده هاي به روزي [مثل نئونازي ها، همجنس گراها و. . . ] نيز توسط خود بروکس به آن افزوده شده است. سوزان استرومن متولد ١٩٥٤ کارگردان موفق و تحسين شده تئاتر و طراح رقص قابلي است و بازيگران خوبي مانند ويل فرل- که به راستي در نقش خود مي درخشد- و اوما تورمن را که در اجراي صحنه اي فيلم نيز شرکت داشته اند، با زيبايي هر چه تمام تر هدايت کرده و ناتان لين نيز به گونه اي حيرت انگيز توانسته ياد زرو موستل را زنده کند، اما ماتيو برادريک کجا و جين وايلدر کجا؟!
با اين حال اگر نمايش هاي موزيکال را در قالب يک فيلم به شدت تئاتري مي توانيد تماشا کنيد، در حال حاضر بهتر از تيهه کننده ها گيرتان نمي آيد. براي بستن دهان ايراد بگيرها هم مي توانيد از تاد مک کارتي نقل قول کنيد که فيلم را ميني ماليستي ترين موزيکال فيلم شده ناميده است!
ژانر: کمدي، موزيکال.     

دانلود فيلم

چند ميگيري گريه کني

امروز فیلم سينمائي طنز و زیبای چند میگیری گریه کنی رو گذاشته ام

لینکهاي دانلود
Server2
Part 1
Part 2

Server2
Part 1
Part 2

لينکهای دانلود غير مستقيم مي باشد.

راهنمای دانلود (سرور 2): بعد از اینکه روی لینک فایل مربوطه کلیک کردید، صفحه ای باز می شود که وارد سایت Rapidshare می شوید. در صفحه باز شده جدولی را مشاهده می کنید که در انتهای آن دو کلید وجود دارد: Free و Premium
باید روی Free کلیک کنید تا صفحه مربوط به دانلود باز شود. در وسط صفحه شمارنده ای بصورت معکوس از عدد 60 شروع به شمارش می کند. وقتی شمارنده به صفر رسید، در همان قسمت منوی جدیدی باز می شود، بعد از وارد کردن کد امنیتی که در همانجا نوشته شده است (و معمولا 3 کاراکتری می باشد)، روی Download From Mirror کلیک کنید تا شروع به دانلود فایل مورد نظرتان کند.
تذکر مهم: در هنگام دانلود از سایت Rapidshare و سایتهای اینچنینی، حتما باید نرم افزار مخصوص دانلود مثل (DAP و ... ) غیرفعال باشند و نباید توسط چنین نرم افزارهای دانلود کنید، چون موفق نخواهید شد!

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

دلواپس تو نیستم
با صداي ماني رهنما

آلبوم جدید و زیبای مانی رهنما به نام دلواپس تو نیستم . با ۲ کیفیت
 

۱۲۸ MP3 :

شيرين ترين خواب جهان
پائيز در روزهاي دنيا
و من گريه ام ميگيرد
طعم شگفت خرسندي
زيبا اگر بود عشق ما
موميايي خاطرات

دقايق بي تسلي
دانستن اين همه سکوت
به ياد گذشته

با من بگو بانو
پشت پنجره ي تابستان
 تو صدايم ميکني و ...
چیزی که ويرانمان ميکنه
دلواپس تو نيستم

۶۴ wma :

شيرين ترين خواب جهان
پائيز در روزهاي دنيا
و من گريه ام ميگيرد
طعم شگفت خرسندي
زيبا اگر بود عشق ما
موميايي خاطرات

دقايق بي تسلي
دانستن اين همه سکوت
به ياد گذشته
با من بگو بانو
پشت پنجره ي تابستان
تو صدايم ميکني و ...

چيزي که ويرانمان ميکنه
دلواپس تو نيستم

براي دانلود، روي لينکهای بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.


 

تک موزیک

آهنگ سنگ صبور با صدای محسن چاووشی

لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

نمايش مشخصات کامل سخت افزاري و با خبر شدن از اوضاع دروني سيستم توسط نرم افزار کوچک و رايگان CPU-Z

CPU-Z  نرم افزار کوچک، مفید و رایگانیست که شما بوسیله آن می توانید مشخصات کامل سخت افزاری خودتان را به صورت کاملاً حرفه ای مشاهده نموده و از اوضاع CPU و قطعات دیگری همچون VGA , Bios , Motherboard , Chipset ها و ... به طور آنی مطلع باشید .
از جمله ویژگی های این نرم افزار می توان به موارد ذیل اشاره کرد  
اطلاعات کامل CACHE سیستم
نمایش Clock داخلی و خارجی ( CPU)
ولتاژ هسته CPU
نام و شماره سریال CPU
 فرکانس و ظرفیت حافظه اصلی
تشخیص نوع CHIPSET و سنسور برد اصلی
نوع بایوس و تاریخ بایوس
نوع ویندوز و DirectX version
و ....

 لینک دانلود نرم افزار
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.


 

دنیای موبایل

Kick a Ball

این بازی جالب از دوربین گوشی شما استفاده می کنه. موبایل در زاویه خاصی قرار بدید تا پاهاتون دیده بشه. بعد شوت بزنید.

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع

قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع
شراب خانگیم بس می مغانه بیار
خدای رابه می​ام شست وشوی خرقه کنید
ببین که رقص کنان می​رود به ناله چنگ
به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت
به فیض جرعه جام تو تشنه​ایم ولی
جبین و چهره حافظ خدا جدا مکناد

 

که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع
حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع
که من نمی​شنوم بوی خیرازاین اوضاع
کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع
که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع
نمی​کنیم دلیری نمی​دهیم صداع
ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

jamshid_peace@yahoo.com

حرفای شوخی رو جدی نگیرین و حرفای جدی رو هم شوخی نگیرین.
.البته نیمه اولش بیشتر برای خانومهاست.

 

 

setayesh_new@yahoo.com

وقتشه از عشق تودل بکنم
مثل تو که رودلت پا میذاری
میخوام این روزها مال خودم باشم
این مهم نیست که منو دوست نداری
دیگه فرقی واسه من نمیکنه
انگاری بودونبودت یکیه
تا بیام دوباره عاشقت بشم
میبینم پشت سرم تاریکیه
خوش به حال دل دیوونه ی من
تو را نشناخته عبادت میکنه
داره ذره ذره می میره ولی
به ندیدن تو عادت میکنه
خوش به حال تو که عاشق نشدی
منو بی بهانه تنها میذاری
وقتشه که دل به دریا بزنم
این مهم نیست که منو دوست نداری
خواب چشمهام راحروم کردی عزیز
گل میخواستم تویه خاربودی عزیز
من ساده تو را ناجی میدیدم
تو برام طناب دار بودی عزیز

 

 

mhsanei@yahoo.com

در كمال خونسردي گفتي كه عشق براي تو مثل دستگاه عابر بانك است ! و من نيز براي سومين بار رمز را اشتباه وارد كردم تا مجبور باشي در شعبه قلبت چند روزي بيشتر ميزبانم باشي !!!
در خياباني بي درخت روزي خداوند پرنده اي به سراغم فرستاد تا دوباره ثابت كند حواسش به من است ! و من نيز به نشانه قدرداني از آن لطف بي كران آستين آن پيراهنم را هنوز نشسته ام .
فاتحانه تسليم ميشويم در مقابل نگاه بي قرار كودكي معصوم كه شايد داخل آن كهنه پاكتهاي دستش صحبتي باشد از اميد رسيدن به مراد دل ميان روزهاي گنگ ونا معلوم !
منبع : مجله موفقيتت

 

 

toktam37@yahoo.com

هزار و سه پند

شيطان به حضور حضرت موسي امد و گفت :آيا مي خواهي به تو هزار و سه پند بياموزم .
موسي گفت:انچه تو ميداني من بيشتر ميدانم و نيازي به پند تو ندارم .
در همين حال جبرئيل وارد شد و عرض كرد :اي موسي خداوند مي فرماييد هزار پند او فريب است اما سه پند او را بشنو موسي هم به شيطان گفت : سه پند از هزار و سه پندت را بگو .
شيطان گفت:
يك: چنانچه در خاطرت انجام دادن كار نيكي را گذراندي براي انجام آن شتاب كن وگرنه تو را پشيمان مي كنم.
دو:اگر با زنان بيگانه و نامحرم نشستي غافل از من مباش كه تو را به گمراهي وادار ميكنم .
سه:چون خشم و غضب بر تو مستولي شد جاي خود را عوض كن وگرنه فتنه به پا مي كنم .

 

 
mr_gir20@yahoo.com

گير 3پيچ

معمولا تو ماه رمضون همه چيز لاغر مي شه . از وقت اداره ها و ساعات درس و دانشگاه و برنامه ها بگير تا هزار تا چيز ديگه ...
ولي تو اين بين امسال پيام هاي بازرگاني لاغر نشدن هيچ تازه كلي چاقتر هم شدن .. باب ايول .. دمتون گرم .. تازه چقدر هم اين واحد بازرگاني صدا وسيما محجوبن .. طرف مي نويسه مدت پيام بازگاني چهار دقيقه و پنجاه و هفت ثانيه .. آقا جون رندش كن خب ..
بابا عاشق .. بابا با مرام .. كشتين منو شما ..
قربون خودم تا بعد ... ( چندتا پيام بازرگاني ببينين تا من بيام )

 

 

didar_bkh@yahoo.com

اين ردپاي روياي كودكي است كه مي داند
خستگان باران خورده را روزي
آن سوي دبستان آب و الفباي نان و
علاقه به باباي نيامده
خواهد ديد
او مي داند اين آسمان خاموش
كي از هق هق يتيمان بي ترانه خواهد باريد
س . ع . ص

 

 

ashege_shahadat_84@yahoo.com

 در مدح امام حسن مجتبي (ع)

سرشك ديده‏ها مي ‏بارد امشب
محبت از شما مي ‏بارد امشب

ولايت، مغفرت، بركت، عنايت
ز عرش كبريا مي ‏بارد امشب

شب وصل مناجاتي دلان شد
اجابت با دعا مي ‏بارد امشب

كرامت مي ‏نوازد سائلان را
سپهر هل اتي مي ‏بارد امشب

به شوق مجتبي در خلوت خود
ببين چشم خدا مي ‏بارد امشب

گشا چشم و صفاي ياسمن بين
خدا را مست ذكر يا حسن بين

 

 

sweetanim074@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان .... 93

! عشق من
بعد از تبعید و غربتی دو ساله ؛
! امشب تورا به یاد آوردم

دیوانهء چشمان تو بودم و برگهای نانوشتهء خود
و دیوانهء حضور عشق و حضور شعر ...ا
مانند مجنونی در خنده می گریستم
و بدین سبب تورا به یاد آورده ام ، بانو ....!ا

شگفت آور است به یاد آوردنت
در میانه ی جنگ ؛
یادآوردن چهره ی زنی که دوستش می داری آسان نیست
! چرا که جنگ حافظه را می کشد
در این روزگار گمشده ؛
دسته کردن گلهای ماگنولیا غیر ممکن است
و گرفتن شب پره هایی
که در روزن بارانی چشمانت می پرند

! عشق قدیمی
این جنگ مرا از گود بیرون کرد
و آن خط ِ شیری که از سینه ات سر ریز می شد را
..... ناپدید

« نزار قبانی »

 

 

behzad_s1361@yahoo.com

حق پدر بر فرزند

متن حديث:
يَا عَلِىُّ: حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ اَنْ يَحْسُنَ اِسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ يَضَعَهُ مُوضِعاً و صَالِحاً، وَ حَقَّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ أَنْ لاَ يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لا يَمْشِى بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لاَ يَجْلِسْ أَمَامَهُ وَ لاَ يَدْخُلْ مَعَهُ الحَمّام.

ترجمه:
اى على حقّ اولاد بر پدر آن است كه اسم او را نيكو بگذارد و او را مؤدّب و با كمال تربيت نمايد، و به كسب و شغل خوبى او را وا دارد و حقّ پدر بر اولاد آن است كه او را به اسم با صداى بلند نخواند، (يعنى او را به اسم صدانزند) پيشاپيش او راه نرود، و مقدّم بر او ننشيند، و با او حمّام نرود (1).

شرح حديث:
در اين جا مناسب است كه خاطره اى را از آية الله العظمى مرعشى(رحمه الله) را نقل كنيم: ايشان فرمودند:
«در نجف بوديم، يك روز مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن تا تشريف بياورد براى صرف نهار، حقير رفتم طبقه فوقانى، پدرم در حال مطالعه خوابش برده بود، ماندم چه كنم، خدايا امر مادر را اطاعت كنم، از طرفى مى ترسيدم با بيدار كردن ايشان از خواب، باعث رنجش خاطر مباركشان باشم، خم شدم لبهايم را كف پاى پدر گذاشتم، چندين بوسه برداشتم، تا اين كه در اثر قلقلك پا از خواب بيدار شد، ديد من هستم، پدرم سيّد محمود مرعشى وقتى اين علاقه و ادب و كمال و احترام را از من ديد، فرمود: شهاب الدّين تو هستى؟ عرض كردم: بلى آقا، دو دستش را به سوى آسمان بلند كرد و فرمود: پسرم خداوند عزّتت را بالا ببرد و تو را از خادمين اهل بيت(عليهم السلام) قرار دهد. بعداً آقا فرمودند: هر چه دارم از بركت: دعاى پدرم است.(2)
احترام به پدر:
حجة الاسلام جمى امام جمعه محترم آبادان نقل مى كرد:
يك بار به محضر حضرت امام خمينى(رحمه الله) در جماران رسيدم; يكى از مسئولين مملكتى براى انجام كارهاى جارى به خدمت امام(رحمه الله) رسيد، پدر سالخورده اش نيز همراهش بود، وقتى كه مى خواست حضور امام(رحمه الله)برسد، خودش جلوتر از پدر حركت مى كرد، پس از تشرّف به خدمت امام(رحمه الله) پدرش را معرّفى كرد، امّا امام(رحمه الله) نگاهى به آن مسئول كرد و فرمود: اين آقا پدر شما هستند؟ عرض كرد: آرى.
امام(رحمه الله) فرمود: پس چرا جلوى وى راه افتادى و وارد شدى به اين ترتيب مقام ارجمند پدرى را گوشزد كرده و درس بزرگ احترام به پدر را به ما آموخت.(3)

1. با پدر حمام نرفتن ناظر به آن زمانى است كه بدون ساتر و لنگ حمام مى رفتند، و قهراً نظر پسر بر عورت پدر مى افتد نه مطلقاً، چون در روايت ديگرى تصريح به اين مطلب دارد.
2. سيّد جعفر مير عظيمى، حقوق والدين، ص 12.
3. سيّد جعفر مير عظيمى، حقوق والدين، 328 ـ 329، به نقل از داستان دوستان ص 161 و مجله پيام انقلاب ، شماره 69.

 

 

moshaver62@yahoo.com

مشاور (59)

دوستاي گلم سلام .
اميدوارم كه حالتون خوب باشه و ايام به كام
در زندگي همه ي اسنانها بروز مشكل – كه البته مي توان آن را به اتفاق نيافتن طبق دلخواه خودمان تفسير كرد – اجتناب ناپذير است .
يكي ممكن است در كنكور رد شود .
يكي ممكن است از دختر مورد علاقه ي خود جواب رد بشنود ..
يكي ممكن است به سادگي آب خوردن شخص ايده آل خود را از دست بدهد ...
يكي ممكن است در اثر تصادف عضوي از اعضا بدنش را از دست بدهد
و هزاران يكي ديگر ..
يكي از روشهاي موثر در اين رابطه پذيرش موضوع صرف نظر از تفسير و توضيح در رابطه با آن است ..
اگر دختر مورد علاقه را از دست داديم چه باك .. هنوز عشق وي كه در دل ما وجود دارد .. مي توان آن را به فرد بهتري عرضه كرد يا مي توان از نيروي آن در جهت ترقي و رسيدن به اهدافي استفاده كرد كه براي ديگران غيرممكن است ...
عضوي از اعضا را از دست داديم .. چه باك .. مي توان از همين به ظاهر نقص عضو در جهت رسيدن به اهداف بسيار عالي استفاده كرد . براي مثال مي توان در رشته هاي رزمي از اين نقص عضو استفاده كرد و روي تكنيك هايي كار كرد كه راه سد آنان استفاده از همين عضوي است كه ما نداريم ..
و مثال هاي بسيار ديگر ...
. ما به اين جهت اعصابمان خرد مي شود كه شرايط طبق ميلمان پيش نمي رود ..
اما نبايد از اين نكته غافل شد كه در پشت همه ي اين داروهاي به ظاهر تلخ دست بسيار مهربان طبيبي است كه نگران سلامت و رسيدن به اهداف عاليه توسط ماست ..

با آدرس هاي زير مي توانيد با ما در تماس باشيد
moshaver62@yahoo.com
moshaver62@gmail.com
و مطالب قبلي ما را در وبلاگ مشاور بخوانيد
Http://moshaver62.persianblog.com

 

 

shadow_1352@yahoo.com

مرمر

توي يه موزه ي معروف که با سنگ هاي مرمر کف پوش شده بود, مجسمه بسيار زيباي مرمريني به نمايش گذاشته شده بودند که مردم از راه هاي دورو نزديک واسه ديدنش به اونجا مي اومدن.
و کسي نبود که اونو ببينه و لب به تحسين باز نکنه
يه شب سنگ مرمري که کف پوش اون سالن بود؛ با مجسمه؛ شروع به حرف زدن کرد و گفت:
"اين؛ منصفانه نيست!
چرا همه پا روي من مي ذارن تا تورو تحسين کنن؟!
مگه يادت نيست؟!
ما هر دومون توي يه معدن بوديم,مگه نه؟
اين عادلانه نيست!
من خيلي شاکيم!"
مجسمه لبخندي زد و آروم گفت:
"يادته روزي که مجسمه ساز خواست روت کار کنه, چقدر سرسختي و مقاومت کردي؟"
سنگ پاسخ داد:
"آره ؛آخه ابزارش به من آسيب ميرسوند."
آخه گمون کردم مي خواد آزارم بده.
آخه تحمل اون همه دردو رنج رو نداشتم."
و مجسمه با همون آرامش و لبخند مليح ادامه داد که:
"ولي من فکر کردم که به طور حتم مي خواد ازم چيز بي نظيري بسازه.
به طور حتم بناست به يه شاهکار تبديل بشم .
به طور حتم در پي اين رنج ؛گنجي هست.
پس بهش گفتم :
"هرچي ميخواي ضربه بزن ؛بتراش و صيقل بده!"
و درد کارهاش و لطمه هائي رو که ابزارش به من مي زدن رو به جون خريدم.
و هر چي بيشتر مي شدن؛بيشتر تاب مي آوردم تا زيباتر بشم!
پس امروز نمي توني ديگران رو سرزنش کني که چرا روي تو پا ميذارن و بي توجه عبور مي کنن.."
رنج و سختي ها هداياي خالق مهربون هستيه به من و تو .
و يادمون باشه قراره اون قدر خوشگل بشيم که خودمون هم نمي تونيم از الان باور و تصور کنيم.
پس بيا ازين به بعد به هر مسئله و مشکلي سلام کنيم و بگيم:"خوش اومدي"
و از خودمون بپرسيم :
"اين بار اون لطيف بزرگ چه موهبت و هديه اي برامون فرستاده؟"

رزا

 

 

nasrin1111@yahoo.com

داستان درباره ی یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوهها بالا برود.
او پس از سالها آماده سازی ، ماجرا جویی خود را آغاز کرد اما از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست،تصمیم گرفت بتنهایی از کوه بالا برود.
تاریکی شب بلندیهای کوه را تماما در بر گرفت ومرد هیچ چیز را نمی دید.
ابر روی ماه و ستاره ها را نیز پوشانده بود.
همه چیز سیاه بود.
همانطور که از کوه بالا می رفت چند قدم مانده به قله ی کوه ، پایش لیز خورد.
و در حالی که به سرعت سقوط می کرد ، از کوه پرت شد.
در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را در مقابل چشمانش می دید.و احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله ی قوه ی جاذبه او را در خود می گرفت.
همچنان سقوط می کرد و در آن لحظات ترس عظیم، همه ی رویداد های خوب و بد زندگی به یادش آمد.
اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به او نزدیک است.
ناگهان احساس کرد طناب به دور کمرش محکم شد. بدنش میان آسمان و زمین معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود. ودر این لحضه ی سکون برایش چاره ای نماند جز آنکه فریاد بکشد : "خدایا کمکم کن!".
ناگهان صدای پر طنینی که از آسمان شنیده می شد جواب داد:"از من چه می خواهی؟"
ای خدا نجاتم بده!
واقعا باور داری که من می توانم تو را نجات دهم؟
البته که باور دارم!
اگر باور داری طنابی که به دور کمرت است را پاره کن .....
مرد سکوت کرد و اندیشید و بعد تصمیم گرفت با تمام نیرو به طناب بچسبد.....
گروه نجات می گویند که روز بعد یک کوه نورد یخ زده را مرده پیدا کردند.بدنش از یک طناب آویزان بود و با دستهایش محکم طناب را گرفته بود........... در حالی که فقط یک متر از زمین فاصله داشت .
وشما چقدر به طنابتان وابسته اید؟
و چقدر به آن ندای آسمانی ایمان دارید؟

 

 

mmrh_65@yahoo.com

خدایا!
هرکه مست از شراب چشم تو نیست، زنده به چیست؟
خدایا!
ما بنده توئیم و بنده را جز اطاعت نشاید.به ما الفبای بندگی بیاموز.
خدایا!
بی نگاه لطف تو،هیچ کار به سامان نمی رسد.نگاهت را از ما دریغ نکن.
خدایا!
عنانمان را از دست نفسمان بستان و یاد خودت را چنان در دلمان بنشان که تو از چشممان ببینی و از گوشمان بشنوی و از زبانمان بگویی.
خدایا!
نگاهمان را از غیر خودت بگردان و ما را نگران خودت بگردان.
خدایا!
به ما آداب عاشقی بیاموز و اصول عشقبازی و راه و رسم کرشمه شناسی.
خدایا!
چشم دیدن جلوه های جمالت را به کوردلان زیبایی نشناس عنایت کن.
خدایا!
در قیامت با چه رویی به چشمهای تو نگاه کنیم که در مقابل عمری نعمت،جز گناه و معصیت نیاورده ایم.شرمساریِ آن روز از هر عذابی دردناک تر است.دستمان بگیر.
خدایا!
دین و دیانت را برای اهل تدیّن معنا کن.

 

 

ali_mahdavi2006ok@yahoo.com

سلام
با تو هستم ، چرا ساکتی ؟ چرا اسیری ؟ چرا نمی فهمی ؟ چرا تامل نمی کنی ؟
چرا عقل داری و نمی اندیشی ؟ چرا خواندن بلدی و نمی خوانی؟
چرا پا داری و جستجو نمی کنی ؟ چرا انسانی و این را نمی دانی؟
چرا روحی داری اما در محبس تنی؟
چرا توانا نیستی به چراهایم پاسخ دهی؟
می بینی چقدر خود را کوچک کرده ای ؟
تو انسان خلق شدی اما کاش آفریده نمی شدی !
بگو وجودت برای چیست؟
چرا قلبت را مجبور به خاموشی می کنی؟
آه ،می دانم تو که قلبی نداری ،فکر کردی آن پاره گوشت را می گویم؟
من از جایگاه خدا می گویم ! آهنگ عجیبش را نمی شنوی ؟
گوش کن خوب گوش کن ،قلبت حرف هایی برای گفتن دارد !
آه تو چه می دانی آنچه در زیر قفسه ی سینه ات فریاد می زند و تو نمی شنوی چیست ؟ بگذار برایت بگویم تا لااقل بدانی چقدر خود را حقیر کرده ای
آه او خدایی است که جایگاهش تمام هستی و عالم است حتی فراتر از آن !
اما ببین با تو چه کرده است واقعا که کوری !
او با آن عظمت خود را در قلب کوچکت جا داده است .
خدایی که جا و مکانی ندارد اما همه ی ملکوت از آن اوست همیشه با توست
اما نه در کنارت ،نه در آسمانها ،نه در صومعه ها ، نه در ..
اودر درونت است می دانی چه می گویم؟ آیا می اندیشی چه می گویم؟
آیا درک می کنی چه می گویم؟
نه نمی دانی ! بگذار بگویم او در درونت است یعنی او با تو یکی شده
یعنی فرقی با او نداری . او با تو همراه شده . او تو را بینهایت دوست دارد
او بی نهایت است اما خود را در تو جا کرده است .
آه چرا درک نمی کنی تا راحت شوم؟ می خواهی چه کنم تا بفهمی چه می گویم ؟
آه نمی دانی چقدر برایت گریه کرده و اشک ها ریخته ام ! چقدر دلم برایت سوخته است ؟
چقدر به خاطر بدبختی هایت برایت شب زنده داری کرده ام ؟
برای چه متعجبی !آری با تو هستم !!
خدایا سخن برای چه می گویم ؟ این حرف و حدیث ها برای چیست؟
این گفته ها چه ثمری دارد ؟ تا زمانی که افکار و اندیشه هایم زندانی کلمات و نوشته ها باشد
از آنها چه سود؟
با تو هستم ای انسان ،آیا می خواهی خود را بشناسی ؟ پس خود را فراموش کن ! آری خویشتن را فراموش کن .
خدایا فلسفه ی بودن چیست ؟
این هستی آفریدی برای چه؟ لحظه ی مرگ چگونه است ؟ پس از مرگ چه بر من می گذرد؟
خدایا می خواهم همه ی پرده ها را کنار بزنم و اسرارت را هویدا کنم و ببینم هست و نیست را !
مطمئنم این زمین ناچیز پناهگاه ابدی من نیست من روشنایی های عظیمی
پشت پرده اسرارت می بینم .
می خواهم بگویم خدایا من عاشقت هستم و می خواهم خود را در تو غرق کنم اما چرا نمی شود؟
من سراپا آتش شده ام عشق تو همچون آتشی سردی ناپذیر و زوال ناپذیراست !
آه خدایا شعله هایش لحظه به لحظه فراتر می رود اما فروکش ناپذیر است .
خدایا چه بگویم دردی بی دواست .
خوب حالا می بینی راه چاره ای برایم نگذاشته ای !به جز یک راه ! آری فقط یک راه،
غرق شدن ! همین ! غرق شدن ! غرق می شوی و دیگر خلاص !
دیگر از آتش عشق و درد بی دوا خبری نخواهد بود ! آری لذت ابدی ! وای خدایا چه لذت بخش است!
آری عشق آنجا به اوج خود رسیده است آری در پله ی آخر،آری در نوک قله !
ببین انسان بیا ،بیا اینجا کنارم بشین با تو کار دارم بیا باهم فکر کنیم
بیا عقل های خودمان را روی هم بگذاریم ببینیم واقعا چه هستیم نه نه اصلا ببینیم برای چه هستیم!
لحظه ها سپری می شود من می نویسم ازآشفتگی ها ،از سرگردانی ها ،از مستی ها،
از آشوب های دل می نویسم آری من نمی دانم چه می نویسم
حتی در نوشته هایم هم خود را گم کرده ام .
خدایا زندگی کردن سخت نیست بلکه زندگی کردن بی تو سخت است .
من پله پله بسویت می آیم تو منتظری می دانم چشم به انتظارت نمی گذارم .
روزی بر بلندترین قله عرش تو پا می گذارم و از آنجا به همه سلامی پر معنی می کنم
در حالی که تو را یافته ام و..
صحبت کردن با توبرای تو سخت است به اندازه ی فهمیدنت .
آخر چرا اسیر خاکم کردی .چرا من را نزد خود نگه نداشتی .
من هبوط کردم و حالا باید خودم بالا بیایم . سخته ولی وقتی تورا آن طرف می ببینم ذره ای به این
سختی اهمیت نمی دهم .
گاهی خدای من به خود می گویم : علی تو هم خودت را با این فکرها مسخره کردی !
بس کن دیگه مثل بقیه باش ببین چه راحتن .چه آروم و بی خیالن . !
ولی خدایا به خداییت قسم نمی تونم . هر چه فکر می کنم می بینم مسئله ای مهمتر از تو نیست.
حتی اگر نباشی . چون نبودنت یعنی پوچی و این کلمه ی نبودن تو چه بی معنی است .
گاهی به خود می گویم :علی برای لحظه ای فکر کن خدایی نیست چه حسی داری ؟
و بعد جواب می دهم : دارم هلاک می شوم احساس پوچی داره منو منفجر می کنه
چون حتی اثبات نبودنت به اندازه ی اثبات بودنت سخت و غیر قابل فهم است .
خدایا آتشی در دلم شعله ور است که به هیچ شکلی فروکش نمی کند
گاهی به خود می گویم :علی رها کن این خانه وکاشانه و خانواده و دنیارو و برو .
برو بزن به دشت و کوه . همه ی جاهارو بگرد و خدا را جستجو کن .
و در پاسخ به خود می گویم : با این کار می خواهم آتش درونم را خاموش کنم
و این آتش در این دنیا سردی پذیر نیست پس بیهوده تقلا نکن .

خلاصه من خود را میزبان شعله ها می بینم تا وقتی که این هجران به پایان رسد و
من خود را در عالم ابدیت در کنارت دوباره حس کنم .
آه آه ای انسان تو چه نادانی ، آخر چگونه حقیقت را رها کردی ؟
ومن هنوز می نویسم از حقیقتی غم آلود می نویسم . از تو که لحظه لحظه های عمرم با یادت
رنگی طلایی می گیرد و ذره ذره مرا به سرچشمه ی زلال ابدی نزدیک تر می کند
ومن باز می نویسم به خود می گویم عاشق شدی ؟
پاسخ می دهم: آری این که روشن است چرا می پرسی؟
می گویم : اگر عاشق شدی برای عشقت چه کرده ای ؟
پاسخ می دهم: مگر چه کار باید بکنم اصلا چه می توانم بکنم؟
می گویم: مگر نمی دانی ؟ اگر عاشق شدی باید دست از زندگی بشویی
وسپس وارد معرکه ی عشق شوی !راهش را میدانی؟
پاسخ می دهم : ......
(نه دیگر پاسخی ندارم به جز اینکه تنها پاسخم سکوت است
تا لحظه ی خاموشی ابدی !!! آیا تو می توانی پاسخی داشته باشی؟)

 

 

mnaderi@qatar.net.qa

دعا

پروردگار بزرگ ! ای بیدار در خوابهای ما! ای آشکار در پنهان ما! ای خدا ! ای پروردگار!
هم اکنون که دست به بالا آورده ايم و از اعماق دل در کران کهکشانها بر وجود لایتناهیت دعا میکنیم و با تمام کوچکی خود ، خداوندیه بی پایانت را بانک می زنیم بر ما اجابتی کن این دعا را!
خداوندا در چنین شبهائی بیدارم و بر زبانم ذکر نامت و ذکر صاحب عدل دارم ، ای مطلق وحدت! بر وجودم چیز نا وجودی در عالم ناتوانی در وصفت ، تو را صدا میکند، ای آنکه از درون دل عذاب، آسايش و آرامش را متولد می کنی! ای آنکه و ای خدائی که بر من منت بندگی نهادی و اجازه سجده بر بارگاه ملکوتیت را می دهی ! ای ناز نیازمندی چو من! ای زیبای ساکت من! ای حقیقت خلوت من! ای تفکر وجود من! ای قدرت مطلق! ای صاحب بر امور من!
ای مالک شبهای خسته من! ای مالک روح و جسم من! ای آنکه از هر که بگریزم بر خانه پر امید تو پناه می آورم!
ای حل هر مسئله! ای بیدار در شبهای قدر! ای شنونده دعاهای من ! ای آنکه بی پاسخ نگذاشته ای هر آنچه خواستم! ای آنکه هنوز هم معجزه می کنی! ای آنکه شرمسارم از آن چيزی که به من دادی و من ندیدم و شکرت نکردم!
ای نگاهدارنده مسافران غریب عرفانت! ای موسیقی بی کلام عشق! ای رود زلال روح من! ای خداوند شایسته خداوندی!
تو را به این شبهای عزیز ، تو را به زمزمه های عاشقانه من، تو را به نجوای عاشق با دل تنهایش، تو را به نام بزرگ مردی که در اين شبها نامش به خدا می ماند و شفایش به بزرگان دیگرت، تو را به آن لحظه ای که مرا خلق کردی
در من قرارده عشق علی را
ای بزرگ ! ای مهربان ! ای بخشاينده و ای عاشق! ای صاحب غروب زيبا! ای خالق باران رحمت ! ای بخشاينده هر گناه و معصيت! ای رئوفا! ای شکورا! ای قادر بی انتها! ای مطلق هر چيز ! ای مسلط بر هر امور! ای صاحب هر نسيم ! ای فرمانبردان موجهای سرکش! ای خالق مخلوق! ای شاهد هر ماجرا! ای پديدآورنده هر اتفاق! ای نازنين مهربان! ای قدرت مطلق! ای برازنده سلطنت! ای نگاه دارنده ايمان ما! ای فرمانده آتش ! ای فرمانده آب و خاک و باد ای طرفه نگار بی رقيب ! ای معشوقه من در عشق بازی! ای گستره قدرت و جلال! ای شکافنده دو دريا! ای زنده کننده هر مرده ای ! ای بينا کننده هر کوری! ای آنکه بی اذن تو برگی از شاخه جدا نمی شود و قطره از آسمان نمی بارد! ای گم شده در هستی و محيط! ای خاق صدای زيبای بلبل! ای تمام معنی هر چه زيبائی است! ای پديدار کننده مه و باران! ای جاری کننده رود در جنگل! ای خالق بوی خاک پس از باران! تو را به وجودت قسم! تو را عشقی که در درون دو دل تنها قرار داده ای! تو را به لحظه ای که دلها برای شنيدن صدايت می تپد ! تو را قسم به لحظه لقايت! از گناهان ما بگذر - ما را در کنار خودت محشور کن - ما را به رضايت به بهشت بفرست ما را به لياقتمان راهی رضوانت کن خداوندا ما را به رحمتت مورد قضاوت قرار ده نه به عدالتت چرا که رسوای جهانيم

Eltemase Doa ..
Mohsen Naderi

*****
تصوير زيبايي از بيت الله الحرام
http://io.uwinnipeg.ca/~msa/wallpaper/masjid_al_haram.jpg

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

فضايل و نمونه هاى عالى اخلاقى
 امام حسن (عليه السلام)

الف ـ نمايش و ارتباط با خدا
امام صادق عليه السلام به نقل از پدرانش درباره عبادت پيشواى دوّم مى فرمايد:
(حـسـن بـن عـلى بـن ابـى طالب (ع ) عابدترين ، زاهدترين و برترين مردم زمان خود بود. وى پياده و چه بسا با پاى برهنه (به زيارت خانه خدا مى رفت و) حجّ مى گزارد و هرگاه مرگ و قـبـر و مـحـشـر و عـبـور از صراط را به ياد مى آورد مى گريست ، و هرگاه به ياد ايستادن به پاى حساب مى افتاد آن چنان شيون مى كرد كه بيهوش مى شد. و چون به نماز مى ايستاد و خود را در پيشگاه پروردگارش مى ديد اندامش به لرزه مى افتاد. و چون بهشت و جهنم را ياد مى كرد هـمـچـون مـجـروج در حال احتضار، برخود مى پيچيد. از خداوند بهشت را مى خواست و از جهنّم بدو پناه مى برد... و در تمامى حالات به ياد خدا بود.).(2)
امـام (ع ) 25 بـار با كيفيّت ياد شده حج گزارد..(3) حضرتش نه تنها به هنگام نماز دگـرگـون مـى شـد بـلكـه به هنگام وضو نيز چنين حالتى پيدا مى كرد. ابن شهر آشوب به نقل از (روضة الواعظين ) مى نويسد:
(حـسـن بـن عـلى (ع ) بـه هنگام وضو مفاصلش به لرزه مى افتاد و رنگش به زردى مگراييد. در اين مورد از آن حضرت سؤ ال شد. فرمود:
(حـَقُّ عـَلى كـُلِّ مـَنْ وَقـَفَ بـَيـْنَ يـَدَىْ رَبِّ الْعـَرْشِ اءَنْ يـَصـْفـَرَّلَوْنـُهُ وَ تَرْتَعِدَمَفاصِلُهُ).(4)
سـزاوار اسـت هـر كـس كـه در پيشگاه پروردگارش قرار مى گيرد، رنگش زرد شود و لرزه بر اندامش افتد.
امام مجتبى (ع ) پس از انجام نماز صبح تا طلوع آفتاب به نيايش مى پرداخت و با كسى جز خدا سخن نمى گفت ..(5)

ب ـ جود و بخشش
امـام حـسـن (ع ) سـه نـوبـت دارايـى اش را بـا خـدا تـقـسـيـم كـرد و در دو نـوبـت از تـمـام مال خود در راه خدا گذشت ..(6)
مـردى نـزد امام (ع ) اظهار حاجت كرد. امام (ع ) فرمود: حاجتت را بنويس و به مابده . او چنان كرد. امام (ع ) نامه اش را خواند و دو برابر خواسته اش بدو بخشيد.
يكى از حاضران گفت :
اى پسر رسول خدا! اين نامه چقدر براى او پر بركت بود؟)
فـرمـود:(بـركـت آن بـراى مـا بـيـشـتـر بـود؛ زيـرا مـا را اهل معروف ساخت . مگر نمى دانى كه نيكى آن است كه بدون درخواست ،به كسى چيزى بدهى ؛ امّا آنچه پس از درخواست مى دهى در برابر آبروى خواهش كننده ، بهاى ناچيزى است . چه بسا وى ، شب را با اضطراب و ميان بيم واميد بسر برده و نمى دانسته كه در برابر عرض ‍ نيازش دست ردّ بـر سينه او خواهى زد يا با شادمانى خواهشش را برآورده مى كنى . و اكنون با تن لرزان و دل تـرسـان و پـريشان نزد تو آمده است . اگر تو فقطبه قدرخواسته اش به او ببخشى ، در برابرآبرويى كه نزد تو ريخته بهاى اندكى به او داده اى .).(7)
مردى از امام (ع ) كمك خواست . حضرت پنجاه هزار درهم و پانصد دينار به وى داد و فرمود:
كـسـى را بـراى حـمـل ايـن بار حاضر كن . و چون كسى را حاضر كرد، رداى خود را به وى داد و فرمود: اين هم، اجرت باربر..(8)

ج ـ گذشت
مـردى از اهـل شام به امام حسن (ع ) جسارت كرد. امام (ع ) سكوت اختيار نمود. هنگامى كه آن مرد از ناسزا گفتن باز ايستاد امام (ع ) به وى سلام كرد و خنديد؛ سپس فرمود:
(اى پـيـر مـرد! گـمـان مـى كـنـم غـريـب باشى و شايد امر بر تو مشتبه شده باشد. اگر از ما رضـايـت بـخـواهـى تـو را مـى بخشيم و اگر چيزى بخواهى به تو مى دهيم وچنانچه راهنمايى بخواهى راهنمايى ات مى كنيم و... اگر ـ تا زمانى كه در اين شهر هستى ـ بر ما مهمان شوى از تو به نحو شايسته پذيرايى خواهيم كرد.)
مرد شامى با شنيدن سخنان امام (ع ) گريست ؛ سپس گرفت :
(شـهـادت مـى دهـم كـه تـو جـانـشـيـن خـدا در زمـيـن هستى . خدا داناتر است كه رسالتش را در چه خـانـدانـى قـرار دهـد. شـما و پدرتان تاكنون دشمن ترين بندگان خدا نزد من بوديد؛ ولى هم اكنون محبوب ترين مردم نزد من هستيد.)
ايـن سـخـنـان را گـفـت و مهمان امام شد و تا وقتى كه در آنجا بود در محضر آن حضرت بود ودر شمار دوستداران اهل بيت عليهم السّلام در آمد..(9)
يـكـى از خدمتكاران حضرت ، مرتكب خلافى شد كه مى بايست تنبيه شود. امام (ع ) دستور داد او را تنبيه كنند. خدمتكار گفت : مولاى من !
(وَالْعافِينَ عَنِ النّاسِ)..(10)
امام (ع ) فرمود: تورا بخشيدم
خدمتكار، دنباله آيه را خواند
(وَاللّهُ يُحِبُّ الُْمحْسِنيِنَ).
امام فرمود تو در راه خدا آزادى و دو برابر حقوقت را به تو خواهم پرداخت ..(11)

د ـ تواضع
پيشواى دوم (ع ) روزى بر گروهى مستمند كه بر روى زمين نشسته پاره هاى نان را مى خوردند، گـذشـت . آنان با ديدن امام (ع ) آن حضرت را دعوت به غذا كردند. امام (ع ) از مركب فرود آمد و فرمود:
(اِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرين )
وبا آنان به غذا خوردن مشغول شد. آنگاه آنان را بر سفره خود دعوت كرد؛ هم غذا به آنان داد و هم پوشاك ..(12)

----------------------------------------------------------------
پي نوشتها:
2 - بحارالانوار، ج 43، ص 331.
3 - مناقب ، ابن شهر آشوب ، ج 4، ص 14.
4 - همان .
5 - مناقب ، ابن شهر آشوب ، ج 4، ص 14.
6 - ترجمة الامام الحسن (ع ) من تاريخ دمشق ، ابن عساكر، ص 143.
7 - صلح الحسن (ع )، راضى آل ياسين ، ص 28.
8 - بحارالانوار، ج 43، ص 341.
9 - بحارالانوار، ج 43، ص 344.
10 - آل عمران ، آيه 134.
11 - بحارالانوار، ج 43، ص 352.
12 - بحار الانوار، ج 43، ص 351 ـ 352.

 

 

infoazargoshnasp@yahoo.com

ریشه‌های ایران ستیزی پان ترکیست‌ها در ایران

قسمت پنجم

درباره علمی بودن زبان فارسی مي توان به کتابهای فارسی کهن ابوعلی سینا (دانشنامه علايی و رگ شناسي)، التفهيم ابوريحان، و ذخیره خوارزمشاهی(اسماعیل جرجانی) و رهایش و گشایش و جامع الحكمتين ناصر خسرو و کتابهای کهن دیگر اشاره کرد، كه آثاري بسيار ارزنده و پرمحتوا هستند. همه اینها نشان دهنده آن است که زبان فارسی ظرفیت آن را دارد كه يك زبان علمی باشد. اگر امروز زبانهای شرقی (و همچنین عربی) از کاروان تمدن عقب افتادند، به سبب انگیزه های سیاسی است تا آن كه به ذات آن زبان ها مربوط باشد. در این راستا می توان نمونه اي خوب از ظرفيت هاي زبان فارسي را در زمينه علم اختر-فیزیک در اینجا یافت:
http://wwwusr2.obspm.fr/~heydari/dictionary/Intro.html
همچنین دکتر حسابی نیز نشان داده است که زبانهای هندواروپایی (مشخصا زبان فارسي) توانمندی بالایی در واژه سازی، بویژه در دامنه واژه های دانشیک دارند:
http://prana.persianblog.com/1382_9_prana_archive.html#1123736
جناب ماشالله رزمی با وجود ناآگاهی كامل خود از علم زبانشناسی، می خواهد که دیگران توهمات نادرست وی را درباره زبان فارسی بپذیرند! همان طور كه در نوشتار حاضر نشان داده شده است، جناب ماشالله رزمی نه استاد زبانشناسی است و نه استاد تاریخی و تنها دستاويزش براي حمله به زبان فارسي و پرستش و تقديس زبان تركي، همان خبر جعلی نشريه امید زنجان بود که به یونسکو منسوب کرده اند. شاید زبان پارسی از معدود زبان هایی در جهان باشد که مي تواند آثار بزرگي را بدون به كار بردن حتا يك واژه بيگانه بیافریند. نمونه آن، کلیله و دمنه دکتر احمد آجودانی است كه يكسره به فارسي سره نوشته شده است.
اما یکی از دروغ های دیگر پان ترکیست انتساب داستان یوسف و زلیخا به فردوسی است، و جناب رزمي به پي روي از نويسنده معلوم الحال، ناصر پورپيرار، براي بي ارزش جلوه دادن شاهنامه جاودانه فردوسي كوشيده است كه سرايش اين اثر سست و ضد شاهنامه اي را به فردوسي نسبت دهد. اما بي پايگي اين انتساب مغرضانه كاملا آشكار است (نك. هزاره هاي پرشكوه، همان، بخش 1-3) و بیش از 50 سال است که از سوی محققین ایرانی و خارجی به طور کامل اين واقعيت نشان داده شده است.
بنگریده به:
http://www.azargoshnasp.net/famous/ferdowsi/ferdowsi.htm
و همچنین دانشنامه بریتنیکا سال 2006 زیر فردوسی و همچنین دانشنامه ایرانیکا باز زیر فردوسی همه این نکته را ذکر کردند.

جناب ماشالله رزمی مینویسند:
« از شاهکارهای ادبی فارسی تمجید می‌شود بدون اینکه گفته شود تمامی این آثار با حمایت سلاطین ترک خلق شده‌اند»
شاهنامه فردوسي، آثار خرقانی، خواجه عبدالله انصاری، عطار نیشاپوری، مولوی، ناصر خسرو، بلعمی، مولوي، داراب نامه طرطوسی، سمک عیار.. و هزاران ها اثر دیگر هیچ وابستگی به دربار سلاطین ترک نداشتند! بنابراین روشن نیست که جناب رزمي چرا واژه «تمامی» را در این جا به کار برده است!

جناب ماشالله رزمی مینویسند:
" اصرارغیر منطقی بر این ادعای بی اساس که سی میلیون ترک در ایران ترک نیستند و اقوام مهاجم ترک بزور زبان آنان را تغییر داده‌اند ، غیر از ترک ستیزی نمیتواند نام دیگری داشته باشد."
نخستين مساله، موضوع آمار است که معلوم نیست جناب رزمی از کجا سی ملیون ترکزبان را در ایران پیدا کرده است. بعداً در این باره بیشتر سخن خواهيم گفت. اما حقیقت اینست که از آذربایجان پیش از دوران ايلخانان هيچ سندي به زبان تركي به موجود نيست در حالی که شاعران و نويسندگان آذربايجاني پيش از اين دوره، مطلقا، و پس از اين دوره، غالبا، آثار خود را به زبان پهلوي و فارسي آفريده اند. اين واقعيت به خوبي ریشه ایرانی مردم آذربایجان را آشكار مي سازد.
جالب آن كه کهن ترین سند زبان ترکی ، يعني كتيبه هاي ارخون، به دوران پس از اسلام (سده هشتم ميلادي) متعلق بوده و در مغولستان واقع است، اما از آذربايجان سندي كهن تر از دوران ساساني در دست است كه به زبان پارسي ميانه نوشته شده است و در مشكين شهر واقع است:
http://www.azargoshnasp.net/languages/Pahlavi/PAHLAVIMESHKINSHAHR.pdf
برگردان متن اين كتيبه ي ارسي ميانه اي به پارسي امروزين چنين است:
«ماه مهر سال 27 (پادشاهي) شاپور، شاه شاهان، پسر هرمزد—آن گاه که من ، نرسه ي ... گوبدان – اين دژ را که فرخ ... پي نهاده بود، به نام ايزدان و فره ي شاه شاهان در هفت سال به پايان رساندم.
اينک ، شاه زاده ، نجيب زاده، يا آزاده اي که بدين راه آيد و اين دژ را بپسندد، پس روان نرسه ي .. را آفرين گويد. تو که اين دژ را نمي پسندي، پس دژي بساز که از اين بهتر باشد!»
اين نقل قول از دانشنامه بریتانيكا (زير واژه اغوز) نيز به خوبي گوياي موضوع است:
These Turks came to form the bulk of the population there, and one Oguz tribal chief, Osman, founded the Ottoman dynasty (early 14th century) that would subsequently extend Turkish power throughout the eastern Mediterranean. The Oguz are the primary ancestors of the Turks of present-day Turkey. Little is known about the origins of the Turkic peoples, and much of their history even up to the time of the Mongol conquests in the 10th–13th centuries is shrouded in obscurity. Chinese documents of the 6th century AD refer to the empire of the T'u-chüeh as consisting of two parts, the northern and western Turks. This empire submitted to the nominal suzerainty of the Chinese T'ang dynasty in the 7th century, but the northern Turks regained their independence in 682 and retained it until 744. The Orhon inscriptions, the oldest known Turkic records (8th century), refer to this empire and particularly to the confederation of Turkic tribes known as the Oguz; to the Uighur, who lived along the Selenga River (in present-day Mongolia); and to the Kyrgyz, who lived along the Yenisey River (in north-central Russia). When able to escape the domination of the T'ang dynasty, these northern Turkic groups fought each other for control of Mongolia from the 8th to the 11th century, when the Oguz migrated westward into Iran and Afghanistan. In Iran the family of Oguz tribes known as Seljuqs created an empire that by the late 11th century stretched from the Amu Darya south to the Persian Gulf and from the Indus River west to the Mediterranean Sea. In 1071 the Seljuq sultan Alp-Arslan defeated the Byzantine Empire at the Battle of Manzikert and thereby opened the way for several million Oguz tribesmen to settle in Anatolia.
(= درباره خاستگاه مردمان ترك آگاهي هاي اندكي موجود است، و بخش عمده اي از تاريخ آنان حتا تا زمان فتوح مغولان در سده هاي 13-10 م. در پرده ابهام است. اسناد چيني سده ششم م. به امپراتوري تو- چوئه، كه مركب از دو بخش، تركان شمالي و تركان غربي بود، اشاره مي كنند. اين امپراتوري در سده هفتم به حاكميت صوري دودمان چيني تانگ گردن نهاد، اما تركان شمالي در 682 استقلال خود را بازيافتند و تا 744 حفظ كردند. كتيبه هاي ارخون، كهن ترين نوشته‌ي شناخته شده ي تركي (سده هشتم)، بدين امپراتوري و به ويژه به اتحاديه قبايل ترك معروف به اغوز؛ نيز به ايغورها، كه در امتداد رود سلنگا (اينك در مغولستان) مي زيستند؛ به قرقيزها، كه به موازات رود يني سئي (اينك در روسيه) مي زيستند اشاره دارد. اين دسته هاي تركان شمالي، هنگامي كه موفق به رهايي از استيلاي دودمان تانگ شدند، براي تسلط بر مغولستان از سده هشتم تا يازدهم، آن گاه كه اغوزها به سوي غرب به ايران و افغانستان مهاجرت كردند، به نبرد با يك ديگر پرداختند. در ايران يكي از تيره هاي قبايل اغوز، معروف به سلجوقيان، در اواخر سده يازدهم امپراتوري اي را پديد آوردند كه از آمودريا تا خليج فارس در جنوب، و از رود سند تا درياي مديترانه در غرب گسترده بود. در 1071 سلطان سلجوقي آلپ ارسلان امپراتور بيزانس را در نبرد منزيكرت شكست داد و در نتيجه آن راه اسكان چندين ميليون ايلياتي اغوز در آناتولي گشوده شد. اين تركان به گونه توده اي از مردمان بدين سرزمين وارد شدند، و يكي از قبيله سالاران اغز، به نام عثمان، دودمان عثماني را بنيان نهاد (اوايل سده 14) كه سپس نيروي تركان را در سراسر مديترانه شرقي گسترش داد. اغوزها نياكان اصلي تركان تركيه كنوني هستند)

 http://newark.rutgers.edu/~history/index.php?content=deptmem&name=golden
پروفسور پیتر گلدن در صفحه 386 کتاب خود که جامع ترین و کامل ترین کتابی است که درباره تاریخ گروه های مختلف ترک چاپ شده است روند ترکی زبان شدن آذربایجان را به سه مرحله بخش کرده است.
نخست ورود سلجوقیان و مهاجرت قبایل اغوز به ناحیه آذربایجان و آران و آناتولی، دوم حمله مغولان که بیشتر سربازان شان ترک تبار بودند، و سوم دوران صفویان که بسیاری از قبايل تركزبان قزلباش از ترکیه به ایران سرازیر شدند.
Peter B. Golden, An introduction to the history of the Turkic peoples: Ethnogenesis and state-formation in medieval and early modern Eurasia and the Middle East, (Otto Harrassowitz (Wiesbaden) 1992

(این مقاله ادامه دارد)

 

 

komeil_fa84@yahoo.com


دعاي روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

الّلهُمّ ارزُقنی فيه طاعَةَ الخاشِعين
وَ اشرَح فيه صَدری بإنابَة المُخبِتين
بأمانِک يا أمانَ الخائِفين

رمضان به نيمه رسيد، و خواسته های پايان ناپذير من فزونی يافت؛ ماه نيايش و بخشش به نيمه رسيد و روزه دار با هزاران اميد به آستان معشوق خويش شتافت؛ آن که به شوق حق کام از طعام ببست، و به عبادت تو نشست در اين نيمه ماه چنان به درگاه تو چشم دارد که او را در شمار فروتنان نهی، و سعادت بندگی به سان آنان را به او دهی.
امروز و در اين نيمه راه، يک نياز ديگر نيز به پيشگاه بی نيازت می آورم، و متواضعانه خواهان آنم که سينه را فراخ سازی و امکان شنيدن و ديدن و عبرت گرفتن از هر انديشه و فکری را در دام اندازی.
هر کس که هراسيد و از کش و قوس زمانه ترسيد، تو را پناه گرفت و هر که خوف و وحشتی او را فرا رسيد، خود را به درگاه تو کشيد، مرا نيز در نگاه خويش گير و در پناه خودت درآور.

--------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------

چهل حديث روزه

  روزه چشم و گوش
امام صادق عليه السلام فرمود:
آنگاه كه روزه مى ‏گيرى بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند.«يعنى از گناهان پرهيز كند.»

الكافى ج 4 ص 87، ح 1

  روزه اعضا و جوارح
حضرت زهرا عليها السلام فرمود:
روزه ‏دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه ‏اش به چه كارش خواهد آمد.
 
بحار، ج 93 ص 295

--------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------

مولود رمضان

آن سال، سال سوم هجرت بود، رمضان در ان سال ابهت ديگرى داشت چرا كه نيمه ان به ميلاد با شكوه كودكى شش ماهه بشارت ميداد.
كودكى از خانه على و فاطمه و شبيه پيامبر، سفيد روى و با چشمهاى سياه و گشاده و گونه هايى لطيف و هموار تولد مى يابد.
او اولين فرزند اين خانه است كه هم اكنون چشم حق بين به حقايق جهان گشوده است و لبهاى پيامبر (ص ) و على عليه السلام و فاطمه عليها السلام را شكوفا نموده است .
با ميلاد منورش ، جبرئيل از آسمان بر زمين مى آيد، تا پيام و سلام پروردگار را به رسول خدا (ص ) ابلاغ كند و بگويد:
به راستى كه على در نزد تو به منزله هارون در نزد موسى است ، پس نام كودك را به نام پسر هارون نامگذارى بنما
رسول خدا پرسيد: نام پسر هارون چيست ؟ جبرئيل امين عرض كرد: شبر فرمود: زبان من عربى است ! گفت : نامش را حسن بگذار.
و پيامبر گرامى اسلام حضرت محمد ابن عبد الله (ص ) نام كودك بزرگش را حسن ناميد و سپس فرزند تازه تولد يافته را در دامان گرفت و در گوش ‍ راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و بعد كودك خود را با اين دعا تعويذ فرمود: شما را پناه ميدهم به كلمات تامه و كامله پروردگار از هر شيطان بد خواهى و از هر چشم زخمى . چرا كه امام حسن عليه السلام ميوه دل رسول الله (ص ) است و گل خوشبويى است كه پيامبر گرامى (ص ) وى را مى بويد و مى بوسد، بر پشت خود سوار ميكند، سجده را برايش طولانى مى نمايد و درباره اش ميفرمايد:
انه ريحانتى من الدنيا و ان ابنى هذا السيد
ارى به راستى كه او گل خوشبوى من است در دنيا و براستى كه پسر من اين سيد و اقاست . حسن از من است و من از اويم ، خدا دوست دارد هر كس كه او را دوست بدارد.
امام حسن عليه السلام شخصيت بزرگى داشت و حافظه عجيبى !! بدين صورت كه در سن هفت سالگى در مجالس پيامبر گرامى اسلام (ص ) حاضر ميگشت و انچه را به رسول الله (ص ) وحى ميشد مى شنيد و ان را حفظ ميكرد و نزد مادرش فاطمه زهرا عليها السلام مى آمد و انچه را حفظ كرده بود، براى مادر باز ميگفت و هنگامى كه على ابن ابيطالب عليه السلام به نزد فاطمه عليها السلام مى آمد، ان علوم را از صديقه كبرى مى شنيد و چون از ان بانوى بزرگوار مى پرسيد: از كجا اين علوم را فرا گرفته اى ؟ پاسخ مى شنيد: از فرزنت حسن .
از حريم فاطمه در نيمه ماه صيام
چهره ماه حسن تابيد با وجه حسن
ميوه بستان زهرا، نور چشم مصطفى
پاره قلب على ابن ابيطالب حسن
در محيط علم و دانش آفتابى تابناك
بر سپهر علم و بخشش كوكبى پرتو فكن

به دنبال اين ماجرا، روزى على عليه السلام در خانه خود پنهان شد و امام حسن عليه السلام كه قسمتى از وحى را شنيد به خانه آمد و همينكه خواست انچه را شنيده بود مانند روزهاى ديگر به مادرش باز گويد دچار لكنت زبان شد و نتوانست انچه شنيده بود بيان كند. فاطمه زهرا عليها السلام در شگفت شد و علت را پرسيد؟ كودك در جواب گفت :
اى مادر تعجب نكن كه بزرگى اكنون به سخن من گوش ميدهد و همان گوش ‍ دادن اوست كه مرا از گفتار باز داشته است .
و هم اكنون اين نوزاد بزرگ ، با اين هوش و ذكات و علم و ارزش ، خانه على عليه السلام و فاطمه عليها السلام را با تولدش روشن ساخته است و لبهاى پيامبر (ص ) را خندان نموده است . كودكى كه اقاى جوانان اهل بهشت ميباشد.
هر كس خوش دارد به اقاى جوآنان اهل بهشت بنگرد به حسن نگاه كند
كودكى كه براى حفظ ارمان الهى و رسالت رسول الله (ص ) و امامت على ابن ابيطالب عليه السلام ، رنجها مى برد و بزرگترين سختيها را براى نگهدارى و پاسدارى از رازهاى پدر تحمل مينمايد.
رازى كه على عليه السلام در آخرين لحظه حياتش به فرزندش گفت و فرمود:
نزديك من بيا، تا انچه را رسول الله (ص ) با من به راز گفت با تو به راز بگويم و انچه را به من سپرد به تو بسپارم .
و اينك روز ميلاد وصى على ابن ابى طالب است و امام علاوه بر لبخند بر ولادت فرزندش ، بر تولد وصى و جانشين خود، كه حافظ ارمان رسول خدا (ص ) و على عليه السلام است ميخندد. و فاطمه عليها السلام خوشحال از اينكه خانه اش ، منور به نور امامت است . و پيامبر (ص ) نيز بر تبسم على و فاطمه لبخند ميزند كه خانه اى براى ترويج عدالت بر پا نموده اند و فرزندانى در مقام امامت در سنگر حفاظت از رسالت تربيت مى نمايند.
و امام حسن عليه السلام نخستين ميوه اين درخت است كه زينت يافته از چهره رسول و عطر گرفته از درياى معطر بتول است .
چه زيبا فرزندى كه صورتى اراسته و سيرتى مزين از اوصاف نبى اكرم (ص) تا در كانون گرم على و فاطمه رشد يابد و در زير سايه الهى امام بزرگ گردد.
ميلادش بر صلح جويان جهان و عاشقان حضرتش مبارك باد

 

 

مشکان
hra62302@yahoo.com

دوشنبه: دانلود آهنگ

يه عالمه کليپ صوتي براي دانلود!

كليپ صوتي اول تواشيح اسما الحسني هست
 (همون تواشيحي كه اسما خدا
رو مي شماره)

 
كليپ صوتي دوم تواشيح ربنا صلي هست كه خيلي قشنگه
 
كليپ صوتي سوم يه سخراني كم حجم هست كه از تون تقاضا دارم حتما دانلود كنيد
 
كليپ صوتي چهارم تيتراژ سريال بوي خوش زندگي هست با صداي مجيد اخشابي كه از شبكه تهران پخش ميشه.
 
كليپ صوتي پنجم تيتراژ آغازي سريال آخرين گناه هست
 
كليپ صوتي ششم تيتراژ پاياني سريال آخرين گناه هست
 
كليپ صوتي هفتم تيتراژ برنامه جزر و مد هست
 
كليپ صوتي هشتم تيتراژ اول سريال صاحب دلان هست
 
كليپ صوتي نهم تيتراژ پاياني سريال صاحب دلان هست

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

17 مهر
برنامه ریزی لزوما بد نیست اما عاشق شدن طبق برنامه دیوانگی محض است.
وین دایر

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

17 مهر / 9 اکتبر / 15 رمضان

Mobin_s2004@yahoo.com
17 مهر ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
شرح ديدار نخستين هيات ديپلماتيك دائم ايران درچين

وودي امپراتور چين

نهم اكتبر سال 516 ميلادي نخستين سفير دائمي ايران در چين كه با 90 تن همراهان خود وارد پايتخت اين كشور شده بود طي تشريفات مفصلي نامه خود را به وودي Wudi امپراتور تسليم و همرانش را معرفي كرد. درميان همراهان سفير ؛ يك موبد زرتشتي، 21 نظامي، سه ديپترتار(دفتردار ـ يا منشي) ، 4 مترجم، دو معمار و ... ديده مي شدند. اين نخستين بار بود كه ايران با يك هيات ديپلماتيك، روحاني به يك كشور بيگانه مي فرستاد، زيرا دولت وقت ايران در صدد تحميل دين ايرانيان به ملل ديگر نبود.
     سفير ايران به امپراتور چين توضيح داد كه معماران براي ساختن بناي سفارتخانه و نظاميان براي محافظت از جان هيات ديپلماتيك، و موبد نيز براي اجراي آيين هاي ديني براي اعضاي هيات با او آمده اند و اضافه كرد از آنجاكه «سفارتخانه» قلمرو ايران بشمار خواهد آمد، ما نمي توانيم نگهباني از آن را به خارجي بسپاريم.
     سفير ايران به امپراتور چين گفت كه بعد از قسطنطيه (پايتخت روم شرقي) ، اين دومين هيات ديپلماتيك ايران در يك كشور خارجي خواهد بود و افزود كه از زمان «قباد ساساني»، بودائيان در ايران خاوري (افغانستان امروز) آزادي مذهبي به دست آورده اند، زيرا كه همسر قباد، دختر رئيس هون ها، آيين بودايي داشت.
     «دواگرلينك» همسر امپراتور و قائم مقام او كه در مراسم حضور داشت ابراز تمايل به بحث و گفتگو با موبد كرد.
    نوشته هاي ديگر حكايت دارد كه همسر امپراتور پس از چند جلسه بحث با موبد اعزامي، با اين که شاخه اي از بودائيسم موسوم به «ماهايانا Mahayana » در پايتخت چين (در آن زمان شهر لوايانگLuoyang) پيروان فراوان داشت، شيفته آيين زرتشت شد و موبد اجازه ترويج آن را در چين و ايجاد معبد و آتشكده يافت و ظرف 15 سال چهار آتشكده در چين ساخته شد. ساختمان سفارت نيز ظرف سه سال بپايان رسيد. رفتار دوستانه چينيان نسبت به ايرانيان سبب شد كه در سده بعد گروهي از ايرانيان به چين هم مهاجرت كنند.
     يزدگرد سوم آخرين شاه ساساني ايران پس از عقب نشيني از برابر اعراب مسلمان و استقرار در خراسان، از امپراتور چين استمداد کرد که اجابت نشد. با و جود اين، فيروز پسر يزدگرد سوم به چين رفت تا با جمع آوري نيرو از پيشروي اعراب در شرق ايران جلوگيري كند که موفق نشد و با دست خالي به ايران خاوري بازگشت
    و ....
     (شرح کارهاي فيروز در موقع خود آمده است)

 

رسالت شاه اسماعيل صفوي

نهم اكتبر سال 1503 ميلادي ايالت كرمان شامل سراسر جنوب شرقي ايران از جمله سواحل مربوط به قلمرو شاه اسماعيل صفوي پيوست.
    شاه اسماعيل كه قبلا ايالت فارس را به قلمرو خود ضميمه كرده بود در همين سال فرمانروايان يزد و اصفهان و سپس خراسان را به اطاعت خود در آورد .
     وي در هريك از اين شهرهاي عمده كشور خطاب به مردم گفته بود كه چون از نسل امام حسين (ع) و شهربانو دختر يزدگرد سوم است رسالت ترويج شيعه اثني عشري و احياء امپراتوري ايران را دارد كه به تحقق هر دو موفق شد. شاه اسماعيل اين مطلب را براي نخستين بار در سال 1502 ميلادي در اجتماعي در شهر تبريز بيان كرده بود.

 

15 اصل خاتمي براي توسعه كشور و نتيجه کار

17 مهرماه سال 1376 (نهم اكتبر 1997) روزنامه دولتي «ايران» چاپ تهران در شماره 779 خود اصول 15 گانه توسعه كشور براي ساختن جامعه يي سالم ، پويا و آباد را كه محمد خاتمي رئيس جمهور وقت و در آن زمان تازه، در جمع مديران اقتصاد كشور بيان داشته بود منتشر كرد كه تيتر بزرگ صفحه اول اين روزنامه را به خود اختصاص داده بود.
    طبق گزارش اين روزنامه رسمي، مهمترين بندهاي اين اصول از اين قراربودند: كاهش نرخ تورم، افزايش قدرت خريد مردم، توزيع عادلانه درآمدها، توجه به نيروي انساني و مديريت، اصلاح زير ساختهاي اقتصادي، پيوند دانشگاه وصنعت، افزايش دانش اندوزي و پژوهش، اصلاح نظام مالياتي، تنظيم روابط كار، كار آمد شدن نظام تامين اجتماعي و حفظ محيط زيست.
    از آنجاكه هرچه كه ديروز «گزارش» روزنامه بود امروز مطلب «تاريخ» است بر پژوهشگران مربوط است كه بروند و ببينند كه وي در تحقق اين اصول تا چه حد موفق بوده است كه طبق يك ضرب المثل معروف «درخت را از ميوه اش مورد قضاوت قرار مي دهند». مقايسه وضعيت ايران از لحاظ آن اصول 15 گانه، در پايان مرداد 1384 که دوران دولت خاتمي پايان يافت با زمان روي آمدن او بهبود چشمگير نيافته بود، چرا؟!.

 

وقايع دفاع مقدس در چنين روزي

17/07/59
ملاقات صدام با امير بحرين پيرامون مقابله با تهديدهاي ايران

(معاون فرمانده عملياتي نيروي دريايي) ادعاي عراق مبني بر اينكه ناوگانهاي نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران در بندرهاي خودي محبوس شده و هيچگونه عملي نمي‌توانند انجام بدهند را بشدت تكذيب مي‌كنم.
17/07/61
پيام ضياءالحق به مناسبت مرگ حسن البكر
شوروي خواستار اتمام جنگ شد و ادامه آنرا بنفع غرب ذكر كرد.

17/07/62
تحويل سوپراتانداردها به عراق
17/07/65
تحكيم مواضع دشمن در غرب اروندرود؛ تحرك نسبتاً زياد نيروي هوايي عراق از جمله: دو نوبت بمباران اطراف مريوان؛ پنج نوبت بمباران منطقه عملياتي والفجر 4، بمباران اطراف بانه، شكستن ديوار صوتي در سنندج و حمله هوايي ناموفق به پيرانشهر؛ گزارش ليبراسيون درباره تشديد بمبارانهاي هوايي عراق كه و اهداف آن. گزارش آسوشيتدپرس از گشتزني هوايي جنگندههاي ايراني بر فراز خليجفارس و جستجو براي شكار يك كشتي تجاري به تلافي حمله ديروز عراق به يك نفتكش؛ خودداري معاون سخنگوي وزارت خارجه امريكا از انتقاد به عراق در زمينه حمله به كشتيها؛ يادداشت اعتراض انگليس به سفير عراق در لندن به دليل كشته شدن دو انگليسي در حمله روز گذشته با اكراد امريكا از دخالت در موضوع ناامني كشتيها در خليجفارس با توجه به نزديكي انتخابات رياست جمهوري اين كشور. پاسخ لشكر 14 امام حسين(ع) به نامه فرماندهي قرارگاه خاتم حاوي تجارب حفاظتي اين لشكر؛ تهيه و ارسال تجارب حفاظتي تيپ 20 مستقل زرهي رمضان به اين قرارگاه نامه فرماندهان قرارگاههاي خاتم، كربلا، نجف و نصرت به فرماندهي عالي جنگ و يادآوري نقائص موجود و تأكيد بر اهميت مهندسي و ضرورت رفع مشكلات و نواقص آن. بستن جاده سقز - سنندج توسط كومهله پس از پايان ساعت تأمين جاده؛ درگيري در بانه و صائيندژ؛ هشدار دادستاني انقلاب خوي كه ضدانقلابيون تصميم به خرابكاري در راهآهن منطقه دارند - همكاري سهجانبه دمكراتها، عناصر سلطنتطلب سازمان امنيت تركيه رئيس جمهور در مصاحبه با محقق و استاد و جامعهشناس دانشگاه رم كه به عنوان خبرنگار تلويزيون ايتاليا به ايران سفر كرده است: اين چند نفر كه در رأس رژيم عراق قرار دارند، نميگذارند كه يك صلح حقيقي در اين منطقه پا بگيرد؛ طارق عزيز: تنها راه پايان دادن به اين جنگ عبارت است از متوقف كردن تأمين كردن جريان پول نقد به خزانه ايران. گفتار تبليغاتي راديو بغداد دربارة حمله احتمالي آتي ايران: دست اندركاران رژيم حاكم بر ايران بايد يقين حاصل كنند كه پيامد هجومشان، كشتار هولانگيز بيسابقهاي خواهد بود. تلاشهاي صلح امروز: اعلام موفقيت تلاشهاي بازار مشترك اروپا با همكاري كشورهاي غيرمتعهد و سازمان كنفرانس اسلامي در زمينه جلوگيري از گسترش دامنه جنگ ايران و عراق و آغاز تلاشهاي جديد براي خاتمه دادن به جنگ از طريق مذاكره مستقيم توسط وزير خارجه ايتاليا؛ ذكر انجام ابتكاراتي با حفظ بيطرفي نسبت به ايران و عراق به عنوان مأموريت واقعي وزيرخارجه ژاپن از زمان روي كار آمدن وي در گزارش ساليانه وزارت خارجه ژاپن؛ گفتوگوي وزيرخارجه ژاپن با وزير مشاور در امورخارجه انگليس و اظهارات وي مبني بر بوجود آمدن تغييراتي در ايران و احتمال توقف جنگ خليجفارس و اظهارات مشابه نخستوزير بحرين؛ گزارش المستقبل در خصوص فعاليتهاي عربي - امريكايي براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق اعلام حمايت جمهوري دموكراتيك خلق كره - كه عضو سازمان ملل نيست - از طرح اخراج اسرائيل از سازمان ملل متهم شدن دو امريكايي و سه انگليسي به توطئه ارسال لوازم يدكي نظامي به ايران؛ دستگيري يك سوئيسي و سه امريكايي به اتهام تلاش براي تهيه و فروش لباسهاي ايمني ضدشيميايي به ايران. راديو امريكا به نقل از واشنگتنپست: برخي از كارشناسان در اطاقهاي دربسته شوراي امنيت ملي و وزارت دفاع امريكا متقاعد شدهاند انفجار سفارت اين كشور در بيروت با پشتيباني جمهوري اسلامي ايران انجام گرفته است. در اين مباحث، انجام اقدامهاي نظامي تلافيجويانه عليه ايران، بررسي شده است. خودداري ديوان عالي امريكا از رسيدگي به درخواست پژوهش گروگانهاي سابق امريكايي در ايران درگيري تماشاچيان فوتبال و مأمورين انتظامي در ورزشگاه شهيد شيرودي و به خيابان كشيده شدن اين درگيريها و سوءاستفاده عناصر ضدانقلاب از اين

دلايل اتفاق نظر قطعي فرماندهان در مورد اجراي عمليات در منطقه ابوالخصيب (كربلاي4): وجود عقبه مطمئن تر، ارزش هدف، اهميت زمين دو طرف اروند و ابوالخصيب. فرمانده كل سپاه: ما ميتوانيم از غفلت دشمن از منطقه بين شلمچه و جزيره مينو، استفاده كنيم و با تكيه بر سرعت عمل، زمين مقابل بوارين در آن سوي اروند را گرفته و براي سقوط شلمچه و رسيدن به جاده سوم از آن استفاده كنيم.
مقرر شد تمامي تلاش قرارگاه جنوب معطوف به رسيدن به شمال پتروشيمي و دستيابي به بصره باشد. ما بايد با تمام قدرت تكليفمان را انجام دهيم آن وقت هرچه خدا خواست پيش خواهد آمد. خدمه هاي ادوات و محموله هاي مهمات و سلاحها با چند روز تأخير به منطقه عمليات “فتح1” رسيدند. افزايش اقدامات عملياتي و شناسايي هليكوپترهاي دشمن در جزيره جنوبي؛ پيشرفت اقدامات مهندسي، پدافندي نيروهاي خودي در جزيره مجنون.

گلوله باران تأسيسات صنعتي و اقتصادي عراق در مناطق خانقين و بصره. يك مقام عراقي: چنانچه اين اقدامات ادامه يابد، ما تلافي خواهيم كرد. نيروي دريايي چهار كشتي تجاري و نفتكش را در خليجفارس و تنگه هرمز مورد بازرسي قرار داد. وزارت نيرو: فاو به شبكه اول سراسري برق كشوري متصل شد.

در سه كمين ضد انقلاب و نيروهاي عراقي در مناطق مرزي مريوان و جوانرود، 20 تن شهيد و 3 تن مجروح شدند. پناهنده شدن 36 تن ديگر از مردم عراق به جمهورياسلامي ايران؛ مصاحبه چند پناهنده آشوري عراقي: “تا كنون 39 هزار نفر از اقليتها با اجبار به جبهه ها اعزام و كشته شده اند.

سفير امريكا در سازمان ملل از ايران خواست با پذيرش قطعنامه روز گذشته شوراي امنيت، آن را به مثابه انتقاد از خود تلقي نكند. نماينده ايران در سازمان ملل: اين قطعنامه با قطعنامه هاي قبلي هيچ تفاوتي نداشت.

قطعنامه جديدي را شوراي امنيت به اتفاق آراء در ماه فوريه به تصويب رساند. در اين قعطنام از دو كشور خواست علاوه بر آتش بس و عقب نشيني نظاميان همچنين خواستار مبادله كامل زندانيان جنگي شد و از هر دو طرف خواست كه تمام جنبه‌هاي مناقشه‌هاي خود را براي ميانجيگري يا هر وسيله حل مسالمت‌آميز ارائه دهند.
17/07/66
حمله هليكوپترهاي آمريكايي به قايق‌هاي تندرو در خليج و سقوط يك هليكوپتر امريكا (اولين برخورد مسلحانه ايران و آمريكا)
ازسرگيري مذاركات 5 عضو دائمي شوراي امنيت براي بررسي گزارش سفر دبيركل سازمان ملل به تهران و بغداد.
 

 

 اعتصاب كارگران كارخانه ذوب آهن اصفهان، گمرك جلفا و بندرامام

[17 مهر 1357] - درادامه اعتصابات سراسري مردم ايران، كارگران كارخانه ذوب آهن اصفهان، گمرك جلفا و بندرامام نيز به خيل عظيم اعتصاب كنندگان برضد رژيم پهلوي پيوستند. در روزهاي انقلاب اسلامي درسال 1357هجري شمسي اين اعتصابهاي همگاني به منظورفلج كردن نظام اقتصادي رژيم پهلوي هر روز ابعاد وسيع تري مي يافت. درهمين حال دولت وقت با طرح مسائل رفاهي به انحراف كشاندن مبارزات حق جويانه مردم را داشت. اما با هوشياري و درايت رهبر فقيد انقلاب اسلامي آيت الله خميني و امت مسلمان ايران تلاشهاي مذبوحانه رژيم پهلوي بي نتيجه ماند.

Mobin_s2004@yahoo.com
9 اکتبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

اديان و روحانيون

شهادت امام حسين ( ع ) طبق تقويم ميلادي

آلماناك تاليف پروفسور ويليام بليك، شهادت امام حسين (ع) در كربلا را طبق تقويم ميلادي نهم اكتبر سال 680 و كرونيكل جهان (صفحه 250) دهم اكتبر همين سال ذكر كرده اند. كرونيكل جهان شهادت حسين ابن علي (ع) را آغازگسترش مذهب شيعه و جهانگير شدن آن ذكر كرده است.

در قلمرو ادب

داستان «خر طلايي»

آيوليوس

در تاريخ ادبيات غرب، اكتبر سال 175 ميلادي، ماهي به شمار آمده است كه در آن، داستان «خر طلايي» نوشته آپوليوس Apuleius در امپراتوري روم به اوج محبوبيت رسيده بود، به گونه اي كه در چهار کانون در امپراتوري روم جمعا 119 كاتب (رونويس بردار) هر روز از بام تا شام آن را تكثير (رونويسي) مي كردند.
    اپوليوس سه ماه پيش از آن، كار نوشتن اين داستان را به پايان رسانده بود. او كه يك رومي متولد شمال افريقا بود در پنجاهمين سال عمر خود اين داستان (خيالي) را نوشته بود. در اين داستان كه تا قرن گذشته به زبانهاي مختلف تجديد چاپ شده است و در دانشكده هاي ادبيات آن را در بخش ادبيات غرب مطالعه مي كنند، نويسنده شرح احوال مردي به نام «لوسيوسLucius » را بيان مي دارد كه ناگهان تبديل به «خر » شده و به كارهاي عجيب و غريب؛ گاهي ماجراجويانه و زماني خنده آور دست مي زند و ....
    آپوليوس در قالب اين داستان، اوضاع اجتماعي زمان خود را منعكس و افكار فلسفي و نظرات اصلاحي اش را بيان مي دارد. وي داستان خود را پس استغاثه لوسيوس به پيشگاه ايسيس Isis خداي روميان كه اگر دوباره به قالب اصلي باز گردانده شود سراغ مادي گري و آزمندي و ظلم نخواهد رفت و فردي پايبند اخلاقيات و معنويات خواهد شد و قبول تعهد او از جانب ايسيس و به صورت اول درآمدنش به پايان مي برد. اين تاليف، داستان نويسي غرب را وارد عصر تازه اي كرده است. آپوليوس چند تاليف ديگر هم دارد که به اين معروفيت نرسيده اند.

 

زاد روز نويسنده «دون كيشوت»

سروانتس

امروز، نهم اكتبر، زاد روز «ميگوئل دو سروانتس ساودرا Miguel de Cervantes Saavedra » نويسنده داستان بسيار معروف «دون كيشوتDon Quixote» است كه در سال 1547 به دنيا آمد و 69 سال عمر كرد. قريحه دو سروانتس در داستان نويسي و خلق داستان در سراسر جهان زبانزد است .
    وي که شاعري خوش قريحه و نمايشنامه نگاري ماهر بود آثار متعدد ديگر هم دارد از جمله El Ingenioso Hidalgo که شرح حال يک شواليه است.
    دو سروانتس در جواني به ايتاليا رفته و به عنوان يک نظامي اسپانيايي در جنگ دريايي لپانتوLepanto با عثماني شرکت کرده بود. در اين جنگ با اين که اسپانيا، ايتاليايي ها از جمله جمهوري ونيز و ساير نيروهاي مسيحي پيروز شدند، دو سروانتس مجروح و عليل شد و هنگام انتقال به اسپانيا، کشتي حامل وي به تصرف دزدان دريايي درآمد و او و برادرش به الجزاير منتقل و به صورت برده به يک مراکشي فروخته شدند که خانواده آنان در اسپانيا پولي جمع آوري و اين دو را از صاحبشان بازخريد. همين اسارت و فقري که پس از بازگشت به اسپانيا دچار آن شده بود و نيز دو بار به زندان افتادن به سبب ورشکستگي مالي و نپرداختن قروض، او را تبديل به يک نويسنده خوب کرد و ....

پشت جلد چاپ قديم داستان دون كيشوت

پشت جلد چاپ قديم داستان دون كيشوت

ساير ملل

روزي كه كره اي ها داراي الفباي اختصاصي شدند

مورخان آمريکايي نهم اكتبر سال 1446 ميلادي را روزي نوشته اند كه كره اي ها در آن روز داراي الفباي اختصاصي شدند كه «هانگولHangul» ناميده مي شود. برحسب وقت سئول (وقت خاور دور ) اين رويداد دهم اکتبر اتفاق افتاده بود. كره اي ها قبلا الفباي چيني را براي نوشتن بكار مي بردند كه حروف «مصوته (واول)» محدود آن نمي توانست همه صداهاي واژه هاي كره اي را شامل شود. الفباي كره اي داراي ده حرف مصوته است كه كمكي بسيار به يكسان سازي تلفظ ها، از ميان بردن لهجه ها و شيوا ساختن زبان اين مردم كرده است. مي دانيم كه كره اي ها خيلي زودتر از سوئدي ها موفق به چاپ كردن كتاب با حروف فلزي شده بودند. چيني ها صدها سال پيش از همه با حروف چوبي، فن چاپ را اختراع كرده بودند. واژه كره از «گريوGoryeo» نام يك دودمان پادشاهي اين شبه جزيره گرفته شده است. ماركوپولو ايتاليايي در كتاب خود، «سفرها» از كشور كره به نام «كائوليCauli » ياد كرده و اين واژه، مقلوب كلمه چيني گااوليgaoli است. اروپائيان با خواندن كتاب ماركوپولو با خاور دور آشنا شدند و به تدريج كلمه كائولي را به «كريا Korea (در زبان انگليسي) و كره (درزبان فرانسوي)» تبديل كرده اند و مردم كره هم اصراري به تصحيح آن توسط خارجيان ندارند.
    عکسي از حروف الفباي کره اي ها در ميان مطالب دهم اکتبر اين سايت، همراه با توضيحات بيشتر درج شده است.

 

نمونه يك ازدواج سياسي در اروپا

نهم اكتبر 1514 لوئي دوازدهم پادشاه فرانسه با هدف تامين دوستي اين كشور با انگلستان كه قرنها با هم جنگ و ستيز داشتند در سن 52 سالگي با ماري تودور(عكس مقابل) دختر 18 ساله هنري هفتم پادشاه انگلستان ازدواج كرد. هنري هفتم نيز با هدف جلب دوستي فرانسه دختر جوان خود را مجبور به اين ازدواج كرده بود. برادر ماري كه بعدا به نام هنري هشتم پادشاه انگلستان شد با اين ازدواج موافق نبود و به پدرش گفته بود كه نبايد ماري را قرباني تمايلات سياسي اش كند، بايد رضايت ماري را در نظر بگيرد كه هنري هفتم اعتنا نكرده بود. اين ازدواج بيش از سه ماه طول نكشيد و با مرگ ناگهاني لوئي 12پايان يافت و در نتيجه دوستي دوكشور هم قوام نگرفت و دوام نيافت.

 

پيروزي انقلاب دكتر سون يات سن

نهم اكتبر سالروز پيروزي انقلاب دكتر «سون يات سنSun Yat Sen » در چين است كه در اين روز در سال 1911 به نظام سلطنتي اين كشور كه در طول قرن نوزدهم قدرتهاي غرب و نيز ژاپن از ضعف آن استفاده كرده و به مداخله عميق در سرزمين چين پرداخته بودند پايان داد . دكتر سون به پدر جمهوريت چين معروف است. سون در سال 1866 به دنيا آمد و در 12 مارس 1925در 58 سالگي درگذشت. وي يک سوسيال دمکرات بود. اصول معروف، مهم و سه گانه دكتر سون از اين قرارند:
     1- ناسيوناليسم 2- دمكراسي 3- تامين معاش، رفاه و نيازمندي هاي زندگاني براي همه كه به تعبيري نوعي سوسياليسم معتدل (ميانه – ملايم) است. وي بدون رعايت اين سه اصل پيشرفت سرفرازي و نيكبختي يك ملت را ميسر و محقق نمي داند. بسياري از متفكران عصرحاضر (قرون 20 و 21) اين اصول را كه خود دكتر سون وسيعا آنها را تعريف و انديشمندان ديگر تفسير كرده اند كليد حل مسائل هر ملت و رفاه آن مي دانند.
     پس از فوت دكتر سون، جانشينانش از هدفهاي او دور شدند و دل به حمايت خارجي كه دكتر سون براي طرد آنها، آن همه مبارزه كرده بود بستند كه در سال 1949 از مائو شكست خوردند و به تايوان گريختند که هنوز درد سري براي چين هستند. مائو بسياري از افكار دكتر سون را وارد نظام جمهوري سوسياليستي چين كرده است.

 

در گذشت دوقلوهاي سيامي که تاريخساز شده اند

نهم اکتبر سال 1912 دو خواهر دو قلوي سيامي (تايلندي) به نام هاي ميلي Millie و کريستين Christine که هنگام تولد به هم متصل بودند و اعضاي مشترک داشتند در گذشتند.
    اين دو خواهر (عکس پايين) 61 سال عمر کرده بودند. اصلاح «دوقلوي سيامي» که اينک به صورت يک واژه مرکب بين المللي درآمده است از همان زمان وارد واژه نامه ها شده است که مفهوم آن دوقلوي به هم چسبيده است.

 

ترور پادشاه يوگوسلاوي

نهم اكتبر سال 1934 الكساندر يکم پادشاه يوگوسلاوي به دست يك ناسيوناليست كروات ترور شد و«پتر» پسر ده ساله اش را برجاي نشاندند!. اين قتل باعث سوء ظن صربها نسبت به ساير مليتهاي کنفدراسيون يوگوسلاوي، و نيز دشمني با مجارها و ايتاليايي ها شد که در طول زمان گسترش يافت.

 

اختراع پتوي برقي

نهم اكتبر سال 1946ميلادي پتوي برقي ساخته شد كه كمك بزرگي مخصوصا به سالخوردگان بود كه در برابر سرما آسيب پذيرترند. نخستين پتو از اين نوع ،پس از عرضه به بازار 39 دلار و پنجاه سنت قيمت گذاري شده بود.

برخي ديگر از رويدادهاي 9 اكتبر

  • 1831:   «كاپوديسترياسKapodistias» ديپلمات امپراتوري روسيه و متولد يونان كه پس از اعلام استقلال اين كشور از سلطه عثماني، با سازش قدرتهاي اروپايي رئيس كشور مستقل يونان شده بود به دست پسر و برادر مردي كه به زندان افتاده بود در مدخل كليسا به قتل رسيد. وي نخستين رئيس كشور مستقل يونان پس از دو هزار سال بود. يونان از اواخر هزاره يكم پيش از ميلاد تا اوايل قرن نوزدهم به ترتيب توسط مقدوني ها، رومي ها و عثماني ها اداره مي شد.
        

  • 1940:   لوفت وافه (نيروي هوايي آلمان) در يك حمله شبانه به لندن، كليساي سن پال را بمباران كرد.

  • 1947:   براي نخستين بار ميان يک هواپيماي در حال پرواز و يک اتومبيل در حال حرکت ارتباط تلفني برقرار شد.

  • 1944:   مذاكرات 9 روزه چرچيل با استالين در مسكو آغاز شد كه فصلي از آن مربوط به سرنوشت ايران پس از جنگ جهاني دوم بود.

  • 1961:   انگلستان به استعمار خود بر سرزمين آفريقايي تانگانيکا پايان داد . اين سرزمين بعدا با زنگبار متحد شد و جمهوري فدرال تانزانيا به وجود آمد.

  • 1970:   جمهوري خمرKhmer (کامبوج ) اعلام موجوديت کرد . قبلا اين کشور سلطنتي و پيش از آن مستعمره فرانسه بود . کامبوج بعدا باز هم به نوعي سلطنتي باز گشت کرد.

  • 1989:   هفتاد هزار تن از اتباع آلمان شرقي در شهر لايپزيك دست به اعتراض زدند و خواهان آزاد شدن تاسيس احزاب و گروهها و انتشار نشريه مستقل و حرفه اي شدند و عدم رضايت خود از وجود يك حزب (حزب كمونيست) و دولتي بودن نشريات ابراز داشتند. اين اعتراضها تا تامين وحدت آلمان ادامه يافته بود.

  • تاريخ جاري

    زمين لرزه اي كه چند كشور بزرگ را تكان داد

    زمين لرزه 7 و 6 دهم ريشتري آسياي جنوبي كه بامداد هشتم اكتبر 2005 رخ داد به دليل وقوع در عمق زياد، چند كشور را تكان شديد داد. اين زلزله كه مركز آن در صد كيلومتري شمال شرقي اسلام آباد (پايتخت پاكستان) بود تا كابل (480 كيلومتري) در غرب و تا بنگلادش در شرق، منطقه اي به عرض بيش از هزار کيلومتر را لرزاند و دهها هزار تن تلفات جاني و نيز ويراني فراوان به بار آورد. اين تلفات در پاكستان و كشمير بيشتر بوده است. عکس زير که نهم اکتبر گرفته شده است خرابي چند مجتمع ساختماني در حاشيه پايتخت پاکستان را نشان مي دهد.

    Mobin_s2004@yahoo.com
    15 رمضان هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

    ولادت امام حسن مجتبى (ع) نخستين فرزند حضرت فاطمه و حضرت على (عليهما السلام)

    برخى از مورخان سال تولد آن حضرت را, سوم قمرى دانسته اند. امام حسن (ع) هفت سال با پيامبر (ص) و سى سال با پدر بزرگوارش زندگى كرد و دوران خاصه امامت او ده سال بود. روايت شده است كه: هيچكس از جهت منظر, اخلاق, پيكر, رويه و مجد و بزرگوارى به رسول اكرم (ص) شبيه تر از او نبود. مهمترين حادثه دوران امامت او, عواقب و پيامد ناگوار جنگ هاى صفين, جمل و نهروان بود كه پس از تصدى خلافت, دامن گير آن حضرت شد. امام حسن (ع) چند ماه پس از تصدى خلافت, آماده جنگ با معاويه شد اما بر اثر سستى و خيانت عده زيادى از فرماندهان, سران قبائل, سربازان و پيروانش, چاره اى جز صلح با معاويه نديد و لذا عليرغم ميل باطنى خود به صلح تحميلى معاويه بن ابى سفيان تن داد و حكومت را به وى واگذار نمود. مقاله اى تحت عنوان ((امام حسن (ع), از امامت تا شهادت)) به همين مناسبت در اين ره توشه درج گرديده است.

     

    حركت مسلم بن عقيل (ع) به نمايندگى از امام حسين (ع) از مكه به سوى كوفه

    [15 رمضان 60] - اعزام حضرت مسلم (ع) از سوى امام حسين (ع) به جانب كوفه پس از نامه هاى پى درپى و دسته جمعى كوفيان به امام حسين (ع) و دعوت از آن حضرت جهت برپا نمودن حكومت اسلامى و مبارزه با يزيد بن معاويه بود. مردم كوفه گرچه در ابتدا استقبال شايانى از مسلم بن عقيل (ع) به عمل آوردند وليكن با تطميع و تهديد حكومت عبيدالله بن زياد, سرانجام وى را تنها گذاشته و به دست ابن زياد به شهادت رساندند.

     

     درگذشت «ابوبكرمحمدبن عباس خوارزمي» دانشمند و اديب معروف عرب درنيشابور

    [15 رمضان 383] - «ابوبكرمحمدبن عباس خوارزمي» دانشمند و اديب معروف عرب درنيشابور درگذشت. وي حافظه اي قوي داشت و در حفظ اشعار و اخبار عرب و نيز« لغت، نحو، شعر، و ادب عرب» استاد بود.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    لطيفه
    گويند: عربى در بيابان گربه اى را شكار كرد و نفهميد چيست ؟ كسى او را ديد و گفت : اين سنور چيست ؟ و ديگرى او را ملاقات كرد و گفت : اين هر چيست ؟ و سومى او را ديده و گفت : اين قط چيست كه به دستت گرفته اى ؟ و چهارمى او را ديد و گفت : اين ضيون چيست ؟ و پنجمى با او برخورد كرد و گفت : اين خيدع چيست ؟ و ششمى او را ديده و گفت : اين خيطل چيست ؟ هفتمى او را ديد و گفت : اين دمه چيست ؟
    عرب بيابانى گفت : آن را مى برم و مى فروشم شايد خدا به وسيله آن مال كثيرى به من بدهد آن را به بازار آورد، كسى به او گفت : چند مى فروشى ؟ گفت به صد درهم ، به او گفتند آن بيش از نيم درهم ارزش ندارد، گربه را انداخت و گفت : خدا لعنتش كند چقدر اسمهاى زيادى دارد ولى پولش ‍ كم است .
     

     

     

     

     

     

     

     

    داروخانه مبين

    motlagh3d@yahoo.com

    کاربامازپین (CARBAMAZEPINE)
    نام تجاری: Ponstan

    گروه دارویی : داروهای ضد صرع و تشنج

    شکل دارویی : قرص های 200 میلی گرمی .

    موارد مصرف : در درمان صرع و در درمان درد عصب سه قلو .

    مقدار مصرف : ابتدا نصف تا یک قرص یک تادو بار در روز و سپس در صورت نیاز افزایش تدریجی .

    عوارض جانبی : خواب آلودگی ، سر درد ، تهوع ، استفراغ ، عدم تعادل ، اختلالات بینایی ، اختلالات گوارشی ، بثورات جلدی ، بی اشتهایی ، اختلالات خونی .

    توصیه ها :

    1- از قطع ناگهانی مصرف این دارو خودداری کنید .

    2- برای جلوگیری از بروز اختلالات گوارشی ، بهتر است که این دارو همراه با غذا مصرف شود .

     


    ****************
    به اطلاع دوستان و علاقه مندان به مباحث امداد و کمکهای اولیه می رساند که آزمون پایان دوره کلاس کمکهای اولیه (مباحثي که در اين مجله الکترونيکي مطرح شده بود) در روز دوشنبه 17/7/85 برگزار می شود .
    این آزمون توسط جمعیت هلال احمر برگزار می گردد و به شرکت کنندگان مدرک پایان دوره اعطا می گردد.
     

    دوستان عزیز آماده  پاسخگویی به سوالات داروئی
     شما هستیم
    motlagh3d@yahoo.com

     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى


    من «لوبيا» هستم !

    انواع و اقسام دارم .
    براى تقويت رحم و جلوگيرى از سقط جنين همتا ندارم .
    پر از مواد معدنى هستم و شما مى توانيد به جاى گوشت از من استفاده كنيد!

    من لوبياى سبز مى باشم ، و با اينكه جوانترين لوبياها هستم ، اجازه مى خواهم به عنوان سخنگوى خانواده ى لوبيا خود و برادرانم را معرفى نمايم انواع لوبيا. از قبيل : لوبيا قرمز، لوبياى مرمرى ، لوبيا چشم بلبلى ، لوبيا چيتى و بالاخره لوبياى روغنى چينى همه جزو حبوبات يا بهتر بگويم جزو بنشن ها هستند و تنها من در اين ميان در دارودسته ى سبزى ها قرار گرفته ، و در دكان سبزى فروش پيدا مى شوم و فروش بقيه به عهده بقال ها و رزازها مى باشد. من مثل همه ى سبزيها داراى خون گياهى ، يعنى سبزينه بوده ، و همين ماده حياتى امتياز من با ساير لوبياها مى باشد و در ساير تركيبات و خواص نزديك به هم و كم و بيش به هم شباهت داريم . در خانواده ما بيش ‍ از صد جور لوبيا ديده شده است كه يكى دو تا از آنها چون سمى و تلخ بودند، كشت آنها ممنوع شده است . يكى از مشخصات ما لوبياها داشتن ويتامين ((ئى )) مى باشد به همين جهت ، شير را زياد مى كنيم . نطفه و رحم را تقويت مى نماييم و از سقط جنين جلوگيرى مى كنيم و عادت ماهانه بانوان را مرتب كرده از خونريزى زياد جلوگيرى مى نماييم و در حقيقت زمين بدن را حاصلخيز كرده ، و براى پرورش اولاد مستعد مى سازيم ، مقدار اين ويتامين در لوبياى چيتى روغن دار زيادتر است ، و چون چينى ها از قديم به خوردن اين لوبيا عادت داشتند، جمعيت آنها فوق العاده زياد شده است .
    قدرت غذايى من ((لوبياى سبز)) نسبت به ساير لوبياها كمتر است ، ولى در عوض خاصيت طبى بيشتر دارم .
    من مثل تمام سبزى ها، داراى ويتامين ((ث )) بوده و از رقيق شدن خون جلوگيرى مى كنم ، و با ميكرب هاى عفونى مى جنگم و با اينكه سبزى هستم ، داراى مواد قندى بيشترى بوده ، و نيروبخش تر از ساير سبزى ها مى باشم .
    ما خانواده ى لوبيا همه سرشار از مواد معدنى هستيم و مخصوصا مقدار آهن در ما زياد است ، و مى توانيم احتياج روزانه ى مصرف كنندگان را از اين جهت تاءمين كرده و از كم خونى جلوگيرى نماييم . همه ما داراى مواد سفيده اى گوناگون و زياد هستيم و با داشتن عناصر معدنى و مواد سفيده اى و ويتامين هاى گوناگون مقاومت شما را در برابر شدايد و امراض زياد كرده ، و فعاليت روزانه ى شما را افزايش مى دهيم .
    گياه خواران و كسانى كه نمى خواهند گوشت بخورند، مى توانند ما را به جاى گوشت مصرف نمايند، زيرا معادل گوشت مواد سفيده اى و فسفر داريم و نيروى جسمى و حافظه را تقويت مى نماييم .
    مزيت ما بر گوشت اين است كه مواد سفيده اى و قندى را با هم داريم ، و سرشار از ويتامين هاى دست اول هستيم . در بين ما ((سوژا)) يعنى لوبياى چيتى به قدرى مواد سفيده اى دارد كه به آن گوشت بدون استخوان لقب داده اند.
    من ملين سينه و ريه هستم ، ادرار را زياد مى كنم . هر كس ما انواع لوبيا را زياد بخورد، خواب هاى پريشان خواهد ديد، غلاف خشك برادران مرا، مردم عادى در اروپاى مركزى براى درمان امراض كليه - نقرس و مرض قند، مفيد مى دانند و مردم عادى ايتاليا اين خواص را در كل ما انواع لوبيا تشخيص ‍ داده اند. با من خوراك هاى لذيذ و گوارا درست مى كنند، و اگر مرا با روغن زيتون سرخ نماييد، خوشمزه تر و زود هضم تر خواهم شد.
    هميشه مرا با روغن هاى مايع سرخ كنيد، و از بكار بردن روغن هاى حيوانى و روغن هاى سفت شده ى نباتى با من خوددارى كنيد. عده اى ما را براى مبتلايان به درد مفاصل - نقرس و روماتيسم مضر مى دانند. اين عقيده به قدرى سست و بى اساس است كه من تكذيب آن را لازم نمى دانم ، و برعكس به مبتلايان به اين امراض توصيه مى كنم كه از من براى درمان خود استفاده كنند. خوردن يك استكان آب پوست سبز من ناشتا ادرار را زياد مى كند. سنگ مثانه را متلاشى و نابود مى سازد و نقرس و روماتيسم را معالجه مى كند. برگ هاى بوته ى من ساس را جذب مى نمايد، و اين مهمترين وسيله براى گرفتن و از بين بردن اين حشره ى موذى است از پوست سبز من ، و برگهاى بوته ى انواع لوبيا، ضمادى درست مى شود كه در درمان گزش نيش حشرات موذى است ، با پخته انواع لوبيا مى توان ضماد خوبى براى معالجه تاول و زخم هاى سوختگى درست كرد.
    به كسانى كه به دريا مى روند و حمام آفتاب مى گيرند، توصيه كنيد كه مقدارى لوبياى مرمرى يا قرمز را پخته و آن را كوبيده به تن خود بمالند، تا از شر آفتاب زدگى خلاص شوند و نيز به آن كه پوست بدنشان در اثر تابش ‍ آفتاب سوخته و زخم شده است ، سفارش كنيد كه از ضماد پخته آن ها استفاده نمايند.
    اين ضماد براى امراض جلدى و باد سرخ نيز مفيد شناخته شده است . آب مطبوخ ما رنگ هاى پارچه هاى پنبه اى را ثابت و شفاف ميكند.
    ما لوبياها داراى مقدار زيادى ويتامين ((آ)) هستيم ، و از عفونت هاى دستگاه تنفس و سرماخوردگى و گرمازدگى جلوگيرى مى نماييم و به چشم نور و قوت مى دهيم .
    ((سوژا)) كه به آن لوبياى چيتى مى گويند، اكنون در تمام دنيا كاشته مى شود. در ايران نيز براى تهيه روغن نباتى كاشته اند و آجيل فروش ها آن را به اسم ((چلغوزه )) مى فروشند. اگر از آن خريديد متوجه باشيد كهنه نباشد، مغز آن بايد سفيد بوده ، بوى بد ندهد. از سوژا شيرى درست مى كنند كه همانند شير گاو بوده ، و با آب ليموى تخمير شده مايعى نظير ماست بدست مى آيد. در دانه هاى سوژا 38 درصد مواد سفيده اى و مقدارى ويتامين هاى آ - د - اى - ب - پ - پ پ - كا - اف ديده مى شود و تركيبات آن كم و بيش شبيه شير است مواد سفيده اى آن 5/1 برابر و مواد چربى آن هفت برابر گوشت مى باشد. در موقع خريد من دقت نماييد كه لكه سفيد نداشته باشم ، چون اين يك نوع آفت من است .

     

     

     

     

     

     

     

    تاريخ اجتماعى ايران
    از آغاز تا مشروطيت

    دكتر عزت الله نوذرى


    قسمت بیست و پنجم
    ساسانيان
    (8)

    دين در دوران ساسانيان
    در ايران دوره ساسانيان ظاهرا دين زرتشت رسميت پيدا نموده بود و رسوم و آداب آن در زندگى و مرگ اجرا مى شد ولى در عين حال چنان كه معلوم است اعتقاد به تثليث - اهورامزدا، مهر، و آناهيتا - همچون گذشته ، در ميان طبقات از بالاترين تا پايين ترين آن رواج داشته است .
    دين زرتشت با آيين هاى خشك و غيرقابل انعطاف كه حامى طبقات يا كاست هاى فرمانروا بود، احتمالا نمى توانست آن وجهه را در ميان طبقات پايين هم داشته باشد. اين دين در حقيقت از همان آغاز ساسانيان به وسيله موبدان به سود دودمان حاكم و اشراف فئودال و به زبان مردم روستا و زحمتكشان شهرى ، تغيير يافته و آداب و رسوم آن تعميم داده شده بود.
    كريستن سن از منابع نصرانى ، از سوگند يزدگرد اول به خورشيد ياد مى كند و مى گويد: اين پادشاه سه بار سوگند به آفتاب را تكرار كرده است ، و سعى داشت كه روحانيون عيسوى خورشيد پرستى را بپذيرند بنابراين ، تعظيم خورشيد به عنوان مظهر مهر - به شكل ميتراى زيبا - در دين زرتشتى مقامى ارجمند داشت . (115)
    در اوستا - كتاب دينى زرتشتيان - به طور نمايان از مهر و آناهيتا، در مقام خدايان مقتدرى كه در طبيعت و زندگى مثل اهورامزدا نقش دارند ياد شده است ؛ اما در اين دوره رسم به خاك سپردن اموات و گذاشتن آنان در هواى آزاد معمول بود. (116)
    در اين دوره ، آتشكده ها براى طبقات مختلف در نظر گرفته شده بود. مثلا: آتشكده فرنبغ ، براى روحانيون و آذرگشسب براى جنگاوران و اشراف و برزين مهر براى كشاورزان و مردم عادى اختصاص داشت اين سه بيش از زيارتگاه هاى ديگر سراسر ايران زينت و ثروت داشتند. (117)
    ريچارد فراى ، درباره وضع دين زرتشتى در پايان ساسانيان مى نويسد: اين دين ، رو به انحطاط مى رفت و دستگاه روحانى آن كه به تشريفات و رسم هاى دينى پيش تر مى پرداخت ، به نابودى مى گراييد با نگرشى بر كارنامه ساسانيان در مينوى خرد، تصوير روشنى از موبدان و مغان به دست مى دهد؟ كه كاملا از رياكارى و از قدرت طلبى آنان سخن مى گويد هم چنين ارداوبرافنامه و يا كتاب كليله و دمنه كه برزويه با، تصويرى از شرايط زمان ساسانى را مطرح مى نمايد.
    در چنين شرايطى ، اوضاع اجتماعى ايران به آن جا رسيده بود كه آيين زرتشت ، براى هدايت و ارشاد اخلاقى مردم كفايت خود را از دست داده بود و در واقع نمى توانست دستگاه خسته و گسيخته و ملول ساسانى را با خود حمل كند، زيرا جامعه ساسانى با ارزش هايى چون خون نژاد مالكيت كه عامل عمده اى در امتياز طبقات به شمار مى رفت ، شكل گرفته بود لذا در چنين شرايطى با مرگ يزدگرد راه و زمينه ، كاملا آماده براى مسلمانان عرب به سرزمين ايران گرديد.

    عوامل سقوط ساسانيان
    1 - جنگ هاى طولانى و مستمر، كه بيش از 24 سال با روميان - هياطله - هفتاليه به طول انجاميد.
    2 - ماليات هاى گزاف كه بر مردم به اشكال مختلف تحميل مى گرديد.
    3 - اختلاف طبقاتى كه اكثريت مردم در قاعده هرم قرار داشتند و در راس ، هفت خانواده سرشناس ، اين اختلاف باعث گرديد عامه مردم از هرگونه مواهبى بى بهره بمانند و سرخوردگى و بى تفاوتى به آنان دست دهد.
    4 - تضاد ميان موبدان و مغان و دخالت آن ها در دستگاه حكومت .
    5 - نافرمانى حكام بلاد مرزى (مرزبانان ).
    6 - بى خبرى سلاطين ساسانى و در عيش و عشرت بسر بردن آنان .
    7 - درگيرى هاى داخلى بر سر قدرت مثلا؛ بين بهرام چوبين و خسرو، كه نهايتا خسرو با همكارى امپراتورى روم شرقى توانست بر بهرام چيره شود و حكومت را در دست گيرد و با قتل عام 10 نفر از شاهزادگان - فرزندان خسرو - توسط شيرويه كه تنها 8 ماه حكومت كرد و يا دست به دست گشتن حكومت توسط 13 پادشاه در مدت زمانى 5 ساله كه از ميان زنان و يا نوجوانان برگزيده شده بودند.
    8 - وجود اديان و اختلاف آن ها از جمله زرتشتى ، يهودى ، عيسوى ، مزدكى ، مانوى .

    ادامه دارد ....

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    حیات در سیاره مریخ

     


    تصویری از بیابانهای مریخ که شباهت زیادی به بیابانهای زمین دارد

    مدت های مدیدی است که دانشمندان مشغول بررسی امکان وجود حیات در مریخ، سیاره نزدیک و مشابه زمین هستند. این سئوال که آیا در گذشته یا در حال حاضر موجودات زنده در مریخ وجود داشته و دارند یا خیر، کماکان بدون پاسخ باقی مانده است.
     

    تاریخچه
    شباهت بسیار مریخ به زمین علت اصلی کنجکاوی محققین در دست یابی به نتایج قطعی تر مبنی بر وجود حیات در این سیاره است. در اواسط قرن هفدهم مشاهده قطعات یخ از اولین شباهت های کشف شده موجود بین مریخ و زمین بود.
    در قرن هجدهم شخصی به نام ویلیام هارشل (William Herschel) طی گزارشی به تغییر حجم یخ ها در اثر تغییرات جوی هر نیمکره این سیاره، در فصول تابستان و زمستان اشاره کرد. اواسط قرن هجدهم، ستاره شناسانان با اطمینان کامل در مورد شباهت های موجود بین زمین و مریخ - مانند طول روز که در مریخ تقریبا با زمین برابر بود - صحبت می کردند.
    آنها همچنین می دانستند که تشابه زاویه محوری مریخ با زمین حکایت از گوناگونی فصل ها، درست مانند زمین - اما مدت زمانی دو برابر طولانی تر- دارد. این مشاهدات منجر به بالا رفتن ضریب اطمینان در مورد وجود آب و خشکی در این سیاره شد، در نتیجه امکان زیستن گونه ای از موجودات زنده به میزان قابل توجهی افزایش یافت.
    در اواخر قرن نونزدهم به واسطه مشاهداتی که از طریق تلسکوپ انجام می شد، نظریات متعددی در مورد حیات در مریخ ارائه شد. در سال 1854، ویلیام وول (William Whewell) ،از دانشگاه کمبریج رسما این فرضیه را مطرح نمود که در مریخ خشکی، دریا و به احتمال زیاد حیات وجود دارد.
    در سال 1895 یک ستاره شناس آمریکایی به نام پرسیوال لوول (Percival Lowell) کتابی به نام "مریخ" را در مورد این سیاره و کانال های آب مشاهده شده در آن منتشر کرده و اظهار داشت که این کانال ها اشاره به وجود تمدنی بسیار کهن در مریخ دارد. این عقیده، نویسنده انگلیسی به نام اچ جی ولس (H. G. Wells) را بر آن داشت تا در سال 1897 کتاب "The War of the Worlds" را در ارتباط با موجودات ناشناخته و عجیب ساکن مریخ که بعدها با خشک شدن سطح این سیاره مجبور به ترک آن شدند به رشته تحریر درآورد.
     


    تصویری با رنگهای کاملاً واقعی از قطب شمال مریخ

    در سال 1965 تصاویر واضح تر و دقیق تری که توسط فضاپیمای مارینر چهار (Mariner 4) گرفته شد، مریخ را بدون هیچ رودخانه، دریا یا اثری از حیات نشان داد. بررسی هایی که در پروژه های وایکینگ (Viking) به منظور عکسبرداری و تست وجود میکروب در مریخ انجام شد، نیز بی نتیجه ماند. سرانجام در سال 1990 طی پروژه ای به نام "پیمایش جهانی مریخ" (Mars Global Surveyor) ثابت شد که مریخ برخلاف زمین، دارای میدان مغناطیسی نبوده و بنابراین تشعشعات قادرند به سطح این سیاره دست یابند. به علاوه دانشمندان تاکید کردند عدم وجود میدان مغناطیسی باعث شده بادهای خورشیدی قسمت اعظم هوای مریخ را طی گذشت میلیاردها سال از بین ببرند.

    (Mariner 4 : چهارمین فضا پیمایی بود که با هدف اکتشاف مریخ ساخته شد و اولی پرواز در ارتفای کم بر فراز مریخ را به انجام رساند. به علاوه اولین عکس بدست آمده از سطح مریخ توسط Mariner 4 گرفتخ شده است. )

    کشفیات جدید
    در سالهای اخیر، در پی مطالعات انجام شده بر روی سنگ آسمانی ALH84001 و کشف میکروب های فسیل شده در آن، مجددا بحث های گوناگونی درمورد وجود حیات در مریخ در گرفت و باعث اختلاف نظر در مجامع علمی شد.
    تحقیقات انجام شده بر روی ترکیبات میکروبی موجود در زمین، کورسوی امید دیگری برای اثبات حیات در سیاره مریخ بود. در این راستا دانشمندان امکان وجود یک منشا بیولوژیکی برای پیدا و ناپیدا شدن توده های تیره رنگ در نزدیکی نواحی قطبی مریخ را مورد بررسی قرار دادند.


    ALH84001 : قطعه سنگ آسمانی که در سال 1984 پیدا شد و دانشمندان آنرا به سیاره مریخ نسبت می دهند.

    آب
    پس از پروژه وایکینگ (Viking) که خاک مریخ را به منظور یافتن علائم حیات، مورد بررسی قرار داد، عملا هیچ اقدم جدید دیگری صورت نگرفته است. ناسا در ماموریت اخیر خود بر روی سئوال جدیدی متمرکز شده است : "آیا سالها قبل دریاچه یا اقیانوسی در مریخ وجود داشته یا خیر؟"
    این مسئله مبنای کلیه بحث های امروزی است. در حال حاضر گروههای تحقیقاتی دیگر به دنبال علائم حیات در گذشته یا حال در مریخ نیستند، بلکه به دنبال شواهدی مبنی بر اثبات وجود آب در سطح این سیاره، در گذشته های دور می باشند.
    در ماه ژوئن سال2000، شواهدی مبنی بر وجود آب در مریخ کشف شد که می توانست دلیلی بر سکونت موجودات زنده به شمار رود. به هر حال در مارس 2006 ستاره شناسانان - علی رغم این که تا کنون فرضیه عدم وجود آب بر سطح ماه پذیرفته شده بود - از کشف موردی مشابه در ماه نیز خبر دادند. ستاره شناسان در این باره معتقدند این آب ها ممکن است در نتیجه اصابت سنگهای آسمانی ایجاد شده باشند.
    در ماه مارس 2004 نیز ناسا با تکیه بر نتایج بدست آمده از تحقیقاتش اعلام کرد که مریخ در سالیان بسیار دور سیاره ای پر از آب بوده است. اعلام چنین خبری امید یافتن حیات در این سیاره را افزایش داد.

    گاز متان
    گاز متان در محیط سیاره مریخ نمی تواند بیش از چند صد سال دوام بیاورد. در نتیجه این گاز می تواند بر اثر فعال شدن آتشفشان های ناشناخته، رخدادهای زمین شناسی و یا ترکیباتی از موجودات زنده مانند آنچه در زمین رخ می دهد، از واکنش اکسید کربن و هیدروژن مجددا بوجود آمده باشد.
    در ماه مارس 2004، آژانس فضایی اروپا موردی مبنی بر کشف متان در محیط مریخ اعلام نمود. در فوریه 2005 نیز دو تن از دانشمندان ناسا، گزارش محکمی از وجود حیات در مریخ ارائه کردند که در واقع نتیجه کشف متان در محیط مریخ بود. مقامات رسمی ناسا بلافاصله ادعای این دو دانشمند را تکذیب کردند!

    فرمالدئید
    در فوریه سال 2005 ، طیف سنج نجومی موجود در فضا پیمای Mars Express آژانس فضایی اروپا از وجود مقدار غیر قابل تصوری فرمالدئید در مریخ خبر داد، این کشف جدید بحث های بسیاری را برانگیخت. دانشمندان که به میزان اعلام شده مشکوک به نظر می رسیدند، آن را اشتباهی در تفسیر اطلاعات طیف سنج شمردند.

    آمونیاک
    طبیعتا در محیط مریخ، آمونیاک نمی تواند بیش از چند ساعت دوام بیاورد. در عین حال طبق اظهارات یکی از دانشمندان ناسا هیچ روش شناخته شده ای مبنی بر اثبات وجود آمونیاک در مریخ موجود نیست. بنابراین کشف آمونیاک می تواند دلیل بسیار محکمی بر وجود حیات در مریخ باشد.
    در ماه ژوئیه سال 2004 شایعاتی مبنی بر اینکه دانشمندی به نام ویتوریو فورمیسانو (Vittorio Formisano) سازنده طیف سنج مشهور سیارات (PFS) تصمیم دارد تا در کنفرانس بعدی آژانس، اکتشافات خود رااعلام نماید، قوت گرفت. اما در پی آن مشخص شد که نه تنها هیچگونه کشف جدیدی صورت نگرفته، بلکه اعلام شد این وسیله دقت لازم برای تشخیص تمایز بین امونیاک و دی اکسید کربن را دارا نیست!

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان