اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
ali_mahdavi2006ok@yahoo.com |
|
نهالي در ذهنم
داسي در دستم
شوري در سينه ام
سكوتي بر لبانم
نوري در يأسم
غمي بر چشمم
آفتابي در انديشه ام
رگباري بر زبانم
چگونه با درون همسفرت كنم
|
|
|
سلام
من ایران را دوست دارم
افتخار می کنم در چنین کشوری متولد شده ام
یکی از علتهایش هم اینه که جورواجوره
ترک، لر، کرد، بلوچ، عرب وفارس داره
کشورم را دوست دارم به خاطر تنوعش
و اینه که ایران را ممتاز می کنه
دیگه این دعوای ترک و فارس رو بزارین کنار
مردم دیگه حوصله این حرفها رو ندارن، چون می دونند پوچ و بی معنیه |
|
|
زندگی می گوید:
اما باز باید زیست
باید زیست
باید زیست! |
|
|
گسترش فعالیتهای مشکوک برای ترویج مسیحیت درتهران
اطراف ميدان آزادی تهران به محلی برای تبليغ به نفع مسيحيت شده است .
بگزارش خبرگزاري شيعه برخی جوانان باظاهری مرتب ومنظم باکشیدن جوانان به حاشیه ازآنان میخواهندکه درخصوص مسیحیت بیشترفکرکنند.
این گزارش حاکیست این افرادکه ازرفتاربسیارمطلوبی برخوردارهستنددرمخاطب شناسی بسیاردقت کرده وازجوانان میخواهندچنددقیقه ازوقت خدرا برای شیندن حرفهایشان به آنها بدهند.
این مبلغین به مخاطبین خودانجیل باقیمت بسیارپائین میدهندتادرخصوص انجیل مطالعه نمایند.
ازسو دیگرفعالیت های ماهواره ای برای ترویج مسحیت ویژه فارسی زبانان بشدت گسترش یافته وهم اکنون علاوه برشبکه های پیشین شبکه جدیدی دریکی ازکشورهای خاوریمانه برای این منظورتاسیس شده است .
بر پايه اين اطلاعات اين شبكه كه در ايران نيز قابل دريافت است به ((ترويج دين مسيحيت)) مي پردازد .
اخباررسیده حاکی ازآن است که بعضی گروههای جوان جزواتي با زبان عربي- انگليسي درباره كار كرد اين شبكه و زمان پخش برنامه هاي آن را در برخي از مناطق تهران توزيع مي كنند .
بررسي اجمالي اين جزوات نشان مي دهد كه اين شبكه در صدد القاي تفكرات صهيونيسم مسيحيت است .
عمده این فعالیتها درسه نقطه تهران شامل میدان آزادی ,میدان انقلاب وبهارستان صورت میپذیرد.
|
|
|
کوتاه ازپرونده هسته ای
*تزریق گازبه دومین آبشارسانتریفیوژ درنزدیکی اصفهان.
*واکنش شیراک وبوش به دورتازه غنی سازی درایران.
*پایان جلسه غیررسمی شورای امنیت درمورد ایران.
*مستثنی شدن نیروگاه اتمی بوشهرازتحریم ها.
*مانوردریایی آمریکا.فرانسه.استرالیا.انگلیس.ایتالیاوبحرین درخلیج فارس با هدف نمایش قدرت درزمينه
متوقف ساختن حمل ونقل وداد وستدمواداتمی.
*حالت آماده باش عربستان وبحرین برای محافظت ازتاسیسات نفتی
*بوش:خواهان تغییررفتارایران هستیم نه تغییر حکومت
|
|
|
درس زندگی درس پنجم:
يه روز مسوول فروش ، منشي دفتر ، و مدير شرکت براي ناهار به سمت سلف قدم مي زدند... يهو يه چراغ جادو روي زمين پيدا مي کنن و روي اون رو مالش ميدن و جن چراغ ظاهر ميشه...
جن ميگه: من براي هر کدوم از شما يک آرزو برآورده مي کنم... منشي مي پره جلو و ميگه: «اول من ، اول من!... من مي خوام که توي باهاماس باشم ، سوار يه قايق بادباني شيک باشم و هيچ نگراني و غمي از دنيا نداشته باشم»... پوووف! منشي ناپديد ميشه...
بعد مسوول فروش مي پره جلو و ميگه: «حالا من ، حالا من!... من مي خوام توي هاوايي کنار ساحل لم بدم ، يه ماساژور شخصي و يه منبع بي انتهاي آبجو داشته باشم و تمام عمرم حال کنم»... پوووف! مسوول فروش هم ناپديد ميشه...
بعد جن به مدير ميگه: حالا نوبت توئه... مدير ميگه: «من مي خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توي شرکت باشن»!
نتيجه اخلاقي: اينکه هميشه اجازه بده که رئيست اول صحبت کنه! |
|
|
تعطيلات بجا دكتر علي مطهري تصميم دولت در خصوص افزايش تعطيلي عيدفطر از چند جهت مناسب و بجا بود. اول اين كه به طور كلي در كشور ما به اعياد اسلامي بايد اهميت بيشتري داده شود و ميراث رژيم گذشته يعني پررنگ كردن اعياد ملي و كم رنگ نمودن اعياد اسلامي بايد اصلاح شود، اگرچه به مفهوم درست كلمه، اعياد اسلامي اعياد ملي نيز به شمار مي رود، زيرا وقتي ملتي يك مكتب و ايدئولوژي را پذيرفت، آداب و رسوم مربوط به آن مكتب از امور ملي او محسوب مي شود. سياست رژيم شاه اين بود كه نوروز را به عنوان تنها عيد ملي بسيار پرشور برگزار كند و در مقابل، اعياد اسلامي كمرنگ و بي روح برگزار شود. بعد از انقلاب اسلامي نيز تاكنون اين نگاه تا حد زيادي بر كشور ما حاكم بوده و اكنون اولين گام براي اصلاح آن توسط دولت اصول گرا برداشته شده است.
جهت دوم مناسب بودن اين تصميم آن است كه در ميان ما شيعيان به دليل مبارزات اهل بيت پيامبر(ص) و ائمه اطهار عليهم السلام با انحرافي كه بعد از رحلت رسول اكرم در مسير جامعه اسلامي ايجاد شد و شهادت آنها در راه خدا، مناسبتهاي ذكر مصيبت و عزاداري زياد است و گاهي خود ما نيز بيش از حد لزوم آن را طولاني مي كنيم، لذا دين از نظر يك نوجوان يا يك جوان ما به مظهر عزا و غم و غصه تبديل شده و چهره ديگر آن كه شاديها و اعياد اسلامي باشد مغفول مانده است. به عبارت ديگر براي اكثر ما شاديها ناشي از غير دين است و عزا و مصيبتها مربوط به دين، شبيه آنچه كه در برخي اديان تحريف شده وجود دارد كه لذات مادي و لذات معنوي با هم جمع نمي شوند، اگر طرف لذات مادي را گرفتي بايد از لذات معنوي محروم بماني، فلسفه اي كه از نظر اسلام كاملاً مردود است. سخن علي عليه السلام است كه بسا انسانهايي كه به گونه اي زندگي مي كنند كه از بيشترين لذات دنيا و آخرت برخوردارند. اسلام هيچ مرزي ميان ماده و معني قائل نيست و اين حقيقت را از سيره رسول خدا به خوبي درمي يابيم. ماه رمضان در واقع ماه شادي است و در اكثر كشورهاي اسلامي نيز به عنوان ماه شادي تلقي مي شود و در عيد فطر مردم لباس نو مي پوشند و به ديد و بازديد يكديگر مي روند. رژيم شاه در ايران چهره اي عبوس به اين ماه داده بود و خوشبختانه كم كم اين چهره زدوده مي شود. سياست صدا و سيما در چند سال اخير مبني بر شاد كردن فضاي اين ماه مبارك ستودني است.
جهت ديگر بجا بودن اين تعطيلات، تشويق و قدرداني از روزه گيران و كساني است كه اين عيد را كه در واقع عيد خلقت و آفرينش است و گويي انسانها آفرينشي جديد يافته اند با تمام وجود درك و لمس مي كنند، خصوصاً نوجوانان دختر و پسر كه به سن تكليف رسيده اند و براي اولين بار يك ماه روزه گرفته اند و طبعاً سختيهايي را تحمل كرده و نياز به استراحت كوتاهي دارند.
اميد است اين اقدام دولت مقدمه اي براي رسميت يافتن اين تعطيلات براي سالهاي آينده باشد و طبعاً نقايصي كه امسال وجود داشت مانند عدم فرصت براي برنامه ريزي و سختي دريافت پول از عابر بانك ها برطرف خواهد شد. البته لازم است تعطيلات غير ضروري نيز از تقويم كشور حذف شود. نگارنده قبلاً طرحي را در خصوص سامان يافتن تعطيلات رسمي كشور در قالب يك مقاله ارائه كرد كه در برخي روزنامه ها درج گرديد و براي برخي نهادها و مقامات كشور نيز ارسال گرديد و قرائن نشان مي دهد كه بي تاثير نبوده است. |
|
|
:استاد می گوید
بخشش یک خیابان دو طرفه است. هر بار کسی را می بخشیم، خود را نیز می بخشیم. اگر نسبت به دیگران تسامح کنیم، پذیرش اشتباه های خودمان آسان تر است. بدین ترتیب، بدون گناه یا تلخی، می توانیم بهتر بسوی زندگی ره یابیم
هنگامی که به خاطر ضعف بگذاریم نفرت، حسادت وعدم تسامح در پیرامون ما ارتعاش یابد، سرانجام این ارتعاشات ما را می بلعند
پطرس از مسیح پرسید: مولای من، آیا باید شخص دیگری را هفت بار ببخشیم؟ و مسیح پاسخ داد: نه هفت بار، که هفتاد بار
.بخشش پرده ی اثیری را پاک می کند و نور راستین الهی را به ما می نمایاند
از کتاب مکتوب
نوشته پائولوکوئیلو
|
|
.
|
ابري بودكه با توقف تاكسي حامل من توجه همه به تصادف پيش آمده جمع شد ولي با ديدن عده زيادي در روبروي ورزشگاه تختي معلوم شد كه اتفاقي ديگه افتاده.
باديدن عده اي كه از مكان حادثه ميومدند خودبه خود سوال كردم :آقا چي شده؟و اون طرف جواب داد والا حق داريم از ساعت 8صبح تا حالا اينجا هستيم كه بليط بازي پرسپوليس -استقلال رو بگيريم تازه از ساعت 2 بعدازظهر شروع كردند به دادن بليط الانم ميگند بليط تموم شده پسر كناري اون نفر برگشت گفت تا حالا هزار تا بليط هم نفروختند ميخوان بازار سياه درست كنند.من هم تو جواب گفتم پس اين همه آدم كه تو ورزشگاهند چي هستند گفت اونا زودتر از ما اومدند و الانم گفتند بليط ديگه نيست
در همين حين براي ديدن حادثه با همون لباس فرم نظامي(من سرباز نيروي هوايي هستم) كه تنم بود جلو رفتم تا ببينم چه اتفاق ديگه افتاده.
پسر قرمز پوشي با موهاي ژوليده در حال شكستن درختها و كشوندن شاخه ها به وسط خيابون دو بانده بود و با مقدار كمي شاخه به و راحتي راه رو سد كردوبا پارچه اي كه روي اون نوشته شده بود((محل فروش بليط))شاخه ها رو آتيش زد و بعد از چند دقيقه فرياد ما بليط ميخوايم يالاو توپ تانك فشفشه بليط فروش ما وشعارهاي ديگه كه بهتره گفته نشه مشغول اعتراض بودند كه با ديدن ماشيني كه شبيه ماشين سياهپوشهاي ناجا بود همه پا به فرار گذاشتند اما ماشين دور زد و معلوم شد كه ماشين متعلق به سپاه بوده .
در همين اوضاع ماشينها هم با زدن بوغ به آلودگي صوتي دامن زده بودند واين امر باعث شد كه معترضين(جون خودشون)با بالا رفتن از چراغ راهنمايي و رانندگي اون رو هم بشكونند و با هر زور پايه بتوني اسيتگاه اتوبوس رو از جا در بيارند.
من كه ماجرا رو مسخره ميديدم با لباس نيروي هوايي كه به رنگ آبيه از راننده عذر خواهي كردم و سعي كردم محل رو ترك كنم تا زودتر به خونه برسم كه تو همين حين پيكان ناجا كه از كلانتري 156 افسريه اومده بود دور زد و دو سرگروهبان به همراه يك سروان به ميان جمعيت اومدند .من هم كه كل ماجرا رو زير سر اون قرمز پوش ميديدم چون اون عامل بود و ديگران تماشاچي به سرگرهبان ماجرا رو گفتم تا برخورد مقتضي باهاش بشه و با جواب سرگروهبان كه شما هم همراه ما باش به مركز تجمع رفتيم و همه حرف از بليط ندادن و غيره زدند و سروان قول مساعد در جهت باز شدن درب ورزشگاه رو داد و اون جمعيت ناگهان به سوي درب ورزشگاه حمله ور شدند.من هم با يكي دو نفر ديگه مشغول خالي كردن خيابون براي تردد وسايل شديم و همينطور مشغول خاموش كردن اون يه ذره آتيشي شديم كه اين همه جوون رو به راحتي آماده يه اعتصاب واقعي كرده بود شديم
بعد از آروم شدن اوضاع به اون سمت خيابون نگاه كردم و با چند نفر صحبت كردم كه شايد راست بگند ببينيد چند نفر داخلند و چرا فقط خودتون رو ميبينيد و .... كه تو همين بين همون پسر قرمز پوش اومد و ته سيگار نميه روشني رو با يه پك روشن كرد و گفت :سركار سيگار ميكشي !!!ومن نگاهش كردم ورفتم.
|
|
|
قبض برق
برقي آمد زنگ درب خانه ام كوبيد وگفت
قبض برق آورده ام اين كار ننگ وعار نيست
گفتمش هر روز آري بهر من يك قبض برق
گفت من مأ مور هستم غير از اينم كار نيست
گفتمش هر هفته قبض برق مي گردد گران
گفت آري ؛ اندكي گردد گران بسيار نيست
گفتمش جاروي ما دستي سماور نفتي است
راديو تلويزيون با ما انيس ويار نيست
اين دو هرگز جزء اسباب و اساس خانه نيست
آنچه گويد صبح و شب به جزء تكرار نيست
گفت آبونمان سيما و صدا پرداخت كن
اين تقاضا با رضاي توست بالا جبار نيست
گفتم او را من نپردازم بگفتا برق تو
قطع گردد غير از اينت كيف كردار نيست
برق من شد قطع اي ياران دو روز پيش از اين
به وصلش بر من مسكين كسي غمخوار نيست
خانه در تاريكي مطلق فرو رفت اي دريغ
غير شمعي كورسو ما را به شام تار نيست. |
|
ali_mahdavi2006ok@yahoo.com |
|
امروز نمی دانم چه بگویم دل و دماغی برایم نمانده .پس بگذار خدای من از هیچ بنویسم .
من و دنیای فانی و موجودات روی آن و جهان بی نهایت تو و تو . خدای من عقلی به من دادی و از پس آن اختیاری که عقلم را ناقص آفریدی تا سرگردانم کنی و بدتر از آن اختیاری دادی تا با آن جرات انکارت را داشته باشم پس اندیشه ی مثبت می گوید که این سرگردانی و جرات انکار خود موهبتی است ومن موهبت سرگردانی را دوست دارم چون باعث می شود برای رهایی از آن تلاش کنم و روشن است چیزی که با تلاش حاصل شود ارزشی چندین برابر خواهد داشت . خدایا حالا تو عشق منی و من سرگردان و هراسان و دلباخته ی تو هستم و تو تا توانسته ای خود را از من دور کرده ای و داغی بر دلم نهاده ای و گریخته ای .
خدایا چه رنج هایی که عمری از عشق کشیده ام و ساعت هایی که در سکوت گریسته ام و تو را طلب کرده ام . خدای من نمی دانم چه بگویم فقط با قلبی خسته می گویم من فقط تو را می پرستم و فقط از تو یاری می طلبم .
خدایا بگذار تا تکلیفم را با تو روشن کنم پس به من این قدرت را بده . من جسمم و روحی دارم .
ولی مطمئنا زمانی نبوده ام و وقتی نبودم برای بود شدن باید بوجود بیایم و این یعنی بوجود آورنده ای باید باشد خدایا ببین چه روشن است . یعنی من معلولم و نیاز به علتی دارم . من فراتر از یک موجود نیستم ولی ولی های بسیاری مرا آزار می دهد چون من به دنبال تو هستم .
شوریده حالم آشفتهحالم درمانده و گرفتارم چاره ای هم ندارم آخر با دست و پای بسته چه می توانم بکنم جز تقلای بیهوده .خدایا خدایا خدایا بیا . بیا جانم برای تو .
بیا هستی من برای تو. هر چه دارم برای تو . فقط بیا .
از آسمان دست خود را بگشا تا من سوار بر آن شوم و سپس مرا بالا ببر بالاتر از آسمان هاو ستاره ها تا دوردست ها تا نادیدنی ها . فقط مراببر .هر جا خواستی ببر.
خدایا باورت نمی شود مثل این است که لذت با تو بودن را در این دنیا چشیده ام .
عارفانه بالهایم را باز و بسته می کنم احساس پرواز دارم پروازی مطلق به سوی تو به سوی بی نهایت . پروازی به مقصد عشق .پروازی به مقصد لحظه ی ناب دیدار.
من پروازمی کنم من در رویاهایم پرواز می کنم مقصدم انتهای جهان است بگو از کدام مسیر بروم و تو می گویی از مسیر عشق . من میگویم همان مسیر که کسی پایانش را ندیده .
و تو می گویی :آری همان. ودوباره می گویم پس با کدامین امیداین سفر را آغاز کنم.
وتو پاسخ می گویی:
اگر خواهان منی به هیچ فکرنکن فقط بیا کدام امید بالاتر از آنکه من در پایان مسیر منتظرت هستم .
و من سکوت می کنم اندکی در فکر فرو رفته اندیشه می کنم.ولی مثل همیشه عظمت بی پایانت باعث می شود اندیشه ام بی نتیجه بماند اما ناچاری، خواه نا خواه مرا بسوی تو هدایت می کند.
و اینگونه می شود که من سفر را آغاز می کنم.سفری به مقصد یار. خدایا من در حال آمدن هستم پس همه چیز را مهیا کن که مهمانت در راه است .
|
|
|
جاده ، خالی ست
درگلو می شکنم از سر خشم
هرنفس ، خنجر فریادی را .
سر ِ خونین ِ جدا از تن ِ من
در رگ و ریشه نهان کرده هنوز ،
کینه ی کهنه ی جلادی را .
بی سر از راه سفر آمده ام :
سر من در شب تاریک زمین
همچنان چشم به راه سحر است .
جاده ، خالی ست ولی می شنوی ؟
آه ! با من ، با من ،
پای سنگین ِ کسی همسفر است...
ای در ِ بسته ی گم گشته کلید !
گوش بر روزنه ات دوخته ام
تا مگر راه به سوی تو برم
مشعل از چشم خود افروخته ام
جامه دان ِ سفر ِ دور به دست
در تب ِ تند عطش سوخته ام
ای در ِ بسته جواب ِ تو کجاست ؟
راستی ای دم ِ طوفانی ِ صُـــبح !
آفتاب ِ تو کجاست ؟ |
|
bahram.attractive@gmail.com |
|
سلام .. راستش من یه نویسنده نو پا هستم که می خواستم نظر دوستان رو راجب نوشتهام بدونم و ارسال آن به گروه را بهترین راه می دونستم .. امید دارم با نظراتون من را یاری دهید
همزمان با سال گردتولدم بود دقیقا یادم هست انگار همین امروز اگه یک باره دیگه این اتفاق می افتاد من می دونستم چی کار کنم ولی حیف که دیگر نه من آن پسر کوچیک بازیگوشم و نه او یک دختر شیطون ولی این را می دانم هنوز هم که هنوزه در خلوت خود به یاد هم هستیم یک باره دیگه مرور می کنم با این که سخته ولی :
تولد من بود اون روز قرار بود من و بهروز با دوست دخترامون که دختر خاله بودن با هم قرار بگذاریم که یک جشن کوچیک بگیریم هر کدوم با اشتیاقی که از قبل داشتیم سر قرار حاضر شدیم در سکوت شب به یاد حرفی که می خواستم بهش بزنم فکر می کردم با خودم می گفتم تا امد جلو بهش بگم یا بگذارم وقتی وارد کافی شاپ شدیم بگم اصلا حواسم سر جاش نبود که بهروز گفت بهرام فکر نمی کنی ساناز و مهناز کمی دیر کردن .
باید 10 دقیقه پیش می آمدن بهتر نیست یک تماس بگیری باهاشون؟ تلفن را برداشتم شماره ساناز را گرفتم همین جوری داشت زنگ می خورد که بعد از 7 یا 8 زنگ بود که یکی تلفن را جواب داد صدای یک مرد بود اولش فکر کردم پدر ساناز هست ولی وقتی باهاش سلام و آحوال پرسی کردم دیدم داره یک جوره دیگه جواب می ده سریع گفتم شما کی هستید که موبایل ساناز دست شماست اصلا ساناز کجاس؟ طرف مقابل بدونه این که جوابی بده تلفن را خواموش کرد سریع به بهروز گفتم بریم سمت منزل ساناز اینها وقتی رسیدیم سر کوچشون به بهروز گفتم بره دم خونه ساناز اینا و سراغ مهنازو بگیره بگه مهناز اونجاس و بعد سراق سانازو بگیره
و اگر نبود بپرسه کجا رفته 5 دقیقه طول کشید که بر گشت گفت ساناز نبود بهم گفتن که با تو رفته بیرون اون شب اصلا نمي دونم چه جوري خوابم برد همش تو فکر بودم صداي کي بود ساناز الان کجاس مي خواسم زنگ بزنم به خودم گفتم نکونه مشکلي براش پيش بياد آخه به خونه گفته با بهرام هستم فکري به ذهنم رسيد زنگ بزنم به بهروز بگم از مهناز خبري نداره؟
وقتي جواب بهروزه شنيدم خيلي جا خوردم :مهناز بهش گفته بود که ساناز گفته برنامه شب کنسل شده و قرار تنهايي به ديدن بهرام بره ولي آخه چي شد پس ساناز کجاس با کي رفته که به خانوادش گفته با من بوده شب را با همين فکرها گذروندم تصميم گرفتم صبح زود به دانشگاه سري بزنم هر جا باشه حتما براي دانشگاه مي ياد . ولي نبود دانشگاه هم نبود از يکي از همکلاسيهاش پرسيدم ساناز را نديدي گفت سر کلاس آمار هم نيومده خبري ندام براي اينکه کسي شک نکونه گفتم ديشب حالش بد بود خواستم صبح ببينم بهتر شده ؟
از دانشگاه آمدم بيرون به سمت منزل بهروزراه افتادم نزديکي خونه بهروز بودم که موبايلم زنگ زد بهروز بود بهم گفت کجام وقتي بهش گفتم سر کوچتون هستم .
کفت حاظر باش من الان ميام بريم بيرون . وقتي آمد ازش پرسيدم از ساناز خبري نشده گفت چرا مي خوام در مورد همون موضوع باهات صحبت کنم .
ببين بهرام بعضي وقتا نمي شه شرايط را تغیير داد حتي وقتي که 2 نفر تا حد جون همديگه را دوست داشته باشن مثلا يکي از مواردي که پيش مياد تغيیر مکاني هست يا ازدواج .من که حسابي گ يج شده بودم به صورت التماس به بهروز نگاه کردم و گفتم نمي خواد چيزه ديگه اي بگي فقط بگو چي شده؟ بهروز که نمي دونست چه جوري بگه از صورتش کاملا مشخص بود گفت : مهناز ديشب زنگ زد گفت ساناز با پسر شريک باباش رفتن آلمان ديشب نمي تونست بگه نگران تو بود .
من که انگار دنيا را ازم گرفته بودن يک لحظه خشکم زد گفتم اينها همش دروغه ساناز مي خواد ببينه من چي کار مي کنم مي خواد بدونه من دوسش دارم برو به مهناز زنگ بزن بگو بهرام بدونه ساناز مي ميره نمي تونم اين را بهش بگم بيا اصلا بريم دم خونشون
|
|
|
نظاميان مستعفي
بسمه الله الرحمن الرحيم
حضور تعدادي از نظاميان در عرصه هاي سياسي ايران اسلامي ، از منظر ملت ، مطلوب نبوده و نيست . عدم اقبال ملي در انتخابات ، نسبت به افراد مذكور ، بيانگر نا مطلوبي اين امر مي باشد . بديهي است در نگاه هر ملتي نيروهاي مسلح ، جايگاه ارزشمندو والايي دارد . اين جايگاه از منظر ملتها هم مقدس است و هم محبوبيت و مقبوليت دارد .
بي ترديد مي توان ادعا كرد نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي اعم از ارتش و سپاه و نيروي انتظامي ، محبوبترين و مقبول ترين قواي نظامي مي باشد . علاوه بر اينكه فرماندهي كل قوا توسط مقام عظماي ولايت ، آنان را از مشروعيت ويژه نيز بهره مند كرده است . با اين وجود عارضه سياسي شدن تعدادي از نظاميان در دهه اخير را ملت نپذيزفته و نسبت به آن واكنش منفي داشته است .نامزد شدن براي انتخابات توسط تعدادي از نظاميان ، شايد در جهان كم سابقه باشد . تكرار اين امر در حال حاضر براي ملت بصورت غير قابل قبولي در آمده است . پرسش همراه با شگفتي ملت آن است كه چرا يك باره تعدادي از نظاميان هواي" سياسي شدن" يافته ،و با استعفا به همه افتخارات گذشته پشت پا مي زنند ؟ بالاتر آنكه بهاء اين سياسي شدن علاوه بر از دست دادن افتخارات گذشته ، با هزينه هاي گزاف مالي و سياسي در دايره سياست همراه است ، كه خود جاي تامل بسيار دارد !
بيان روشن تر فرموده امام خميني (س) نسبت به ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است كه آنها را " دو شكر الهي " ناميده اند . كدام افتخار بالاتر از اين معنا كه همه نيروهاي مسلح را هم در بر مي گيرد ؟ آيا اين كه فرد يا گروهي خود را از لشگريان الهي بداند ، و براي پاسداري از نظام الهي جمهور ي اسلامي خدمت نمايد ، شان و بالندگي ديني و دنيايي والايي نيست كه به "خروج از آن " و " ورود به ميدان قدرت سياسي " نيازي باشد ؟
خوشبختانه ارتشي هاي غيور ، اين امر را بخوبي در يافته ، و تاكنون "هواي سياسي " شدن را در سر نپرورانده اند . عموم سپاهيان عزيز و بزرگ مردان افتخار آفرين آن نيز معامله "خروج از لشگر الهي" را دنبال نكردند . اما چند مورد پيش آمده، تصوارات ناخوشايندي را در ذهن ملت ايجاد كرده ، كه "عدم استقبال مردم در انتخابات"نتيجه آن بوده است . ثمره كار آن بودكه "نظاميان مستعفي" از ديد مردم ،نه تنها"هويت گذشته و اصيل"خود را از دست داده اند ، بلكه در ميدان سياست هم پذيرفته نيستند !
بديهي است نيروهاي مسلح، خوب مي دانند كه ارزشمند ي جايگاه خويش به ويژه تحت امر بودن ولايت فقيه با هيچ مساله ديگري قابل معامله نيست . از سوي ديگر كشمكش سياسي، در هفته جنگ بين هاشمي رفسنجاني و محسن رضايي ، كه منجر به انتشار نامه محرمانه حضرت امام (س) توسط دفتر رئيس مجمع شد ، نشان داد كه ميدان سياست را "سياست كاران حرفه اي "به گونه انحصاري براي خود رقم زده اند . آنگاه كه نظام اسلامي ، ملت و كشور و منافع و مصالح ملي براي حفظ و بقاي قدرت از سوي سياسي كاران به قربانگاه مي رود ، چگونه فرد يا گروهي اگر خارج از دايره صاحبان ثروت و قدرت باشد مي تواند تعامل و تحمل از سوي قدرت طلبان را انتظار داشته باشد ؟!
به سخن ديگر ميدان" قدرت " از عرصه "خدمت " نه تنها جداست ، بلكه با آن تقابل و تضاد دارد . پس براي كدام نظامي با خدمات و افتخارات بالنده ، حضور در چنين ميداني ارزشمند است ؟
نكته اصلي اين نوشته مربوط به خبر استعفاي جديد است . "طلايي " هم اسعفا داد و گفته مي شود او در آستانه باب" شوراي شهر" ايستاده است . آيا نمونه قاليباف در انتخابات نهم ، كافي نبود كه براي هميشه اين گونه نظاميان "هوس سياسي شدن" را از سر دور كنند ؟ واقعيت اين است كه استعفاي قاليباف و حضور پرشتاب او در انتخابات نهم با هزينه هاي گزاف مالي و معنوي ، از رويدادهاي بسيار ناميمون بود. گروهها و تشكل هايي كه او را حمايت كردند، تبليغات اقتصادي ،سياسي و محتوايي او ، چرخش كامل اصلاح طلبانه ،مسائلي نيست كه مورد فراموشي ملت واقع شود .
اضافه بايد كرد ماجراي " شهردار شدن" قاليباف را ، كه خود مسايل بسياري را در پي داشته است. قاليباف به عنوان يك نظامي مستعفي ، پس از ماجراهاي بسيار در انتخابات و پس از رويارويي با عدم استقبال مردم ،به شهرداري تهران چشم دوخت . اين امر براي مردم هم روشن بود و هم خنده آور . در واقع قاليباف و حاميانش " جاده ايجاد شده توسط احمدي نژاد "را مي خواهند بپيمايند . اما به نظر مي رسد سرعت ، قيمت ، ابزار و حاميانش را به "تركستان" خواهد رسانيد!
حزب گرايي و گروه بندي ، باند بازي هزينه بردار ، تشكيل سايت هاي سياسي و دهها راهكار سياسي و اقتصادي براي كسب كرسي رياست جمهوري ، مسائلي نيست كه از ديد ملت بصير مخفي بماند .
مثلاٌ ملت شاهد آن است كه قاليباف نظامي مستعفي و شهردار فعلي تهران ، نه تنها جانشين دكتر احمدي نژاد شهردار خادم مردم تهران نشده ، بلكه او نمونه ديگري از "كرباسچي" است كه در كلام خودش {مدير شهر است نه زباله جمع كن !؟}.
بكارگيري مجدد مديران كرباسچي ، بمباران تبليغاتي راديو – تلويزيوني ، هزينه سنگين تابلوهاي خياباني ، حضور هاي فرهنگي – هنري !! و شايد در آينده مذهبي – روحاني قاليباف و تلاش براي ارئه ليست انتخاباتي در شوراي شهر سوم را تك تك مردم تهران و بلكه تمام مردم ايران ارزيابي دقيق مي كنند . همسو شدن يا "همدل و همدست شدن " برخي حاميان سابق قاليباف با "كارگزاران" و "مشاركت" و .... هم تابلو هاي ديگري است كه با اعتماد ملت تضاد كامل خواهد داشت .
و اينك"طلايي" نظامي ديگري است كه با خبر استعفايش مي خواهد به مردم شوك وارد كند . و اين شوك يعني آراي ملت در شوراي شهر براي او به صندوق ريخته شدن !! در خلاصه ترين سخن بايد گفت ارزيابي مردم را صرفاٌ تبليغات و هزينه هاي مالي و سياسي حهت نمي دهد . عملكرد اين افراد به لحاظ ارزشي و مديريتي و به ويژه عرصه سياسي در نمره دهي ملت تاثير خواهد داشت .
بهتر است گروههاي و باندها و تشكل هايي كه در انتخابات نهم ، با رفتن به بيراهه ، وارد ميدان شدند، به هوش باشند. گذشته را تكرار نكنند ، و به فهم و ارزش گذاري هاي ملت ايمان بياورند. گذشته انتخابات نهم ، و ماجراهاي شهرداري چند ماه گذشته ، ارزش" امتحان مجدد" را ندارد . علاوه بر آنكه "مدعيان اصولگرايي " بايد خسارت گذشته را هم جبران كنند !
تجربه نشان داده است كه اين نظامي هاي مستعفي را ملت هر گز "رجل سياسي " نخواهد شناخت . يعني به عنوان" سياستمدار ارزش گرا " پذيرفته نخواهد شد . بنابراين :
- راه بزرگ مردان ارتش و سپاه و دلاوراني چون "فضلي ها و"كوثري ها " و "صدها سردار گمنام در سراسر ايران اسلامي " راهي پر افتخار است كه بايد از سوي هم قطارانشان دنبال گردد.
- نمونه حضور قاليباف در انتخابات نهم و مسير فعلي شهرداري ، نشان داد كه ورود اين افراد به سياست براي ملت و ارزشهاي او زيانبار مي باشد.
- ملت نمي پذيرد كه دفعتاً يك نظامي "دكتر" ، "مدير" ، "مدبر" ، "كارشناس" ، "فرهيخته " و … شده ، در مصدر كار با بكار گيري همه ابزاهاي براي رسيدن به قدرت تلاش كند .
- اگر روند فوق "تدريجي" هم باشد ، مردم با "عقل نيت " يا همان"خرد جمعي " مورد تكرار اين افراد پذيراي آن نيستند . چرا كه نمونه اي چون ضرغامي با مديريت بي سابقه و دور از هر كفايت بر صدا سيما شاهد عيني آن است .
- ملت نمي تواند افاضات عقلاني قاليباف را كوچك بشمارد كه "شهردار " يعني "مدير شهر " ملت مي پندارند اگر در چند ماه شهرداري ، اين افراد نه تنها "خادمي و خدمتگزاري " احمدي نژادرا در شهرداري و رياست جمهوري دنبال نمي كنند ، بلكه "رياست" و "اربابي" و "صاحب اختياري " شهر و مردم را بدست آورده ، با بدست گرفتن "شوراي شهر " آن هم " با همدستي اصلاح طلبانه "چه روزگاري براي كشور و ملت ترسيم خواهد كرد ؟! |
|
|
160 نكته در مديريت
(قسمت اول)
1- در انجام كارها روي شيوهاي خاص تأكيد نكنيد. شايد كسي بتواند از مسير كوتاهتر و بهتري شما را به مقصد برساند.
2- توجه داشته باشيد دانش و تجربه، هيچ كدام به تنهايي رهگشا نيستند، مثل اكسيژن و هيدروژن كه از تركيب معيني از آنها هواي تنفس ما تأمين ميشود، ميتوان با آميختن دانش و تجربه، راهكارهاي حياتي و استثنايي خلق كرد.
3- از هر فرصتي براي استخدام و به كارگيري افراد برجسته استفاده كنيد.
4- به خاطر داشته باشيد رعايت استانداردهاي محيط كار در كارايي كارمندان مؤثر است.
5- با فرق گذاشتن بيهوده بين افراد گروه، انگيزه كاري آنها را از بين نبريد.
6- از مشورت و نظرخواهي با نيروي جوان ابايي نداشته باشيد.
7- با رفتارهاي ضد و نقيض، اعتماد زيردستان را از خود سلب نكنيد.
8- در به وجود آوردن فضاي رقابتي سالم، كوشا باشيد.
9- براي ارتقاي سطح دانش كارمندان و افزايش بهرهوري آنان، كلاسهاي آموزشي ترتيب دهيد و از لوازم كمك آموزشي بهره گيريد.
10- دقت كنيد كه توبيخ كارمند خطاكار، بايد متناسب با اشتباهاتش تعيين شود.
11- مطمئن شويد مأمور خريدي كه براي سازمان در نظر گرفتهايد، علاوه بر كارداني و رعايت اصول درست بازاريابي، مورد اعتماد، زرنگ و خوشسليقه نيز هست و همانگونه كه بر قيمت كالاها توجه دارد، بر زيبايي و كيفيت آنها نيز اهميت ميدهد.
12- در صورت لزوم با قاطعيت نه بگوييد.
13- سعي كنيد با اصول ساده روانشناسي آشنا شويد.
14- طوري رفتار كنيد كه ديگران شما را به عنوان الگو انتخاب كنند و آينده كاري دلخواه خود را در قالب شخصيت شما مجسم كنند.
15- هرگز در حضور كارمندان با ديگر معاشرين خود، پشت سر افراد بدگويي نكنيد.
16- رعايت سلسله مراتب كاري را به مسئولين و سرپرستان گوشزد كنيد.
17- براي آزمودن كارمندانتان با آزمايشهاي فاقد ارزش و بياساس، شخصيت آنان را زير سؤال نبريد.
18- با شروع به موقع جلسات، وقتشناسي را عملاً به حاضرين بياموزيد.
19- براي گيراتر شدن سخنان خود، هميشه چند عبارت كليدي از بزرگان و افراد برجسته در ذهن داشته باشيد و در موقع لزوم آنها را به كار ببريد.
20- در انجام كارها به سه نكته بيش از بقيه نكات توجه كنيد: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس.
21- انتقاد پذير باشيد.
22- با بيتوجهي، تلاش و زحمات زيردستان را بيارزش نكنيد.
23- با وسواس بيهوده در انتخاب، زمان را از دست ندهيد و به خاطر داشته باشيد زمان براي شما متوقف نميشود.
24- براي حل مشكلات احتمالي، دورانديش باشيد و مطمئن باشيد با در نظر داشتن چند راهكار تخصصي، هرگز در موارد اضطراري غافلگير نخواهيد شد.
25- نقش تبليغات را در سودآوري سازمان ناديده نگيريد.
26- خواستههاي خود را واضح و روشن بيان كنيد و اطمينان حاصل كنيد كه كارمندان به خوبي از جزئيات وظيفهاي كه به عهده آنان است، مطلع هستند.
27- از هر كس، مطابق دانش و تجربهاش توقع داشته باشيد تا بهترين نتيجه را بدست آوريد.
28- وظايف كارمندان را متناسب با تواناييهاي فيزيكي و حرفهاي آنان تعيين كنيد.
29- اگر از موضوعي علمي اطلاعي نداريد، يا احتياج به توضيحات بيشتري داريد، بدون هيچ ترديدي سؤال كنيد.
30- در موارد بحراني، خونسردي خود را حفظ كنيد و چند استراتژي بحرانزدايي مناسب با فعاليت سازماني خود را پيشبيني و طراحي كنيد تا در موارد لزوم از آنها استفاده كنيد.
31- از رفتارهايي كه شما را در سازمان عصبي معرفي ميكند، پرهيز كنيد.
32- انتقامجو نباشيد.
33- زمان پيادهسازي تصميمگيريها، به اندازه اخذ تصميمات، مهم است. چون ممكن است اجراي يك نقشه خوب تجاري در زمان نامناسب با شكست روبهرو شود.
34- در مورد چيزي كه نميدانيد، به كسي اطلاعات اشتباه ندهيد و از گفتن نميدانم، هراسي نداشته باشيد.
35- با محول كردن مسئوليت به كارمندان مستعد و خلاق، زمينه رشد و خلاقيت آنان را فراهم كنيد.
36- بدون تفكر و درنگ پاسخ ندهيد.
37- نحوه چيدمان ميز كارمندان و محل استقرار آنها را طوري انتخاب كنيد كه افراد فراموش نكنند در محل كارشان هستند و نبايد بيش از حد مجاز باز هم به گفتوگو بپردازند.
38- حرفهايترين و بهترين حسابدار و مشاور حقوقي را استخدام كنيد.
39- به مشكلات مالي افراد توجه كنيد و درخواستهاي موجه اخذ وام آنان را به تعويق نيندازيد.
40- هميشه به خاطر داشته باشيد تواضع و متانت بر شكوه شما ميافزايد.
41- اگر قاطعيت مدير با مهرباني توأم باشد، تأثير شگفتانگيزي بر اطرافيان خواهد داشت و فرمانبري با ترس جاي خود را به انجام وظيفه با حس مسئوليتپذيري ميدهد.
42- سامانهاي را جهت اخذ پيشنهاد اختصاص دهيد و به كارمندان اطمينان دهيد كه در كمال رازداري به پيشنهادهاي مطرح شده رسيدگي ميكنيد.
43- مطمئن شويد كه حق و حقوق ديگران توسط مسئولين و سرپرستان سازمان رعايت ميشود.
44- چند ساعت از يك روز مشخص در ماه را به بازديد از سطوح مختلف سازمان و گفتوگوي رودررو با كارمندان اختصاص دهيد.
45- در سمينارهاي مرتبط با فعاليت خود شركت كنيد.
46- در كمك رسانيهاي مراسم خيريه پيشقدم باشيد.
47- با درايت و زيركي هميشه در كمين شكار فرصتهاي طلايي باشيد.
48- صبر و حوصله را از مهمترين اركان موفقيت تلقي كنيد.
49- مسئوليتپذير باشيد.
50- به منظور اطلاع حاصل كردن از مطالب جديد علمي، در چند سايت اينترنتي مرتبط عضو شويد.
51- چند تكه كلام اختصاصي و جالب براي خود انتخاب كنيد.
52- تفكر و تعمق قبل از پاسخگويي راحتتر از پيدا كردن چارهاي براي تغيير آنچه عنوان شده ميباشد.
53- وقتي ميخواهيد كاري را به كسي محول كنيد، روشي را براي عنوان كردنش انتخاب كنيد تا حس مسئوليت افراد برانگيخته شود.
54- علت شكستهاي سازماني را تجزيه و تحليل كنيد تا ضمن تشخيص مسير نادرست، از تكرار آن جلوگيري كنيد.
55- با بياهميت جلوه دادن كارهاي كارمندان، زحمات آنان را بيارزش نكنيد.
56- با انجام ورزشهاي فكري، قابليتهاي ذهني خود را تقويت كنيد.
57- به هر كس فراخور فعاليت و بازده كارياش پاداش دهيد و با در نظر گرفتن پاداشهاي مساوي، حركت افراد شايسته گروه را كند نكنيد.
58- با به كارگيري مشاورين كارآزموده و متعهد، موقعيت بازار كار را تحليل كنيد و استراتژي به كار بگيريد كه هميشه يك گام از رقبا جلوتر باشيد.
59- اجازه ندهيد بار مسئوليت كارمندان بيكفايت و كند بر دوش كارمندان خبره و ساعي تحميل شود زيرا افراد با درك اين بيعدالتي انگيزه خود را از دست ميدهند.
60- دانش حرفهاي خود را تا حدي بالا ببريد كه در موارد لزوم در مقابل كليه سؤالات حرفهاي حاضر جواب باشيد.
61- زمان استخدام، افراد علاوه بر تستهاي مقرر شده، تستهايي انجام دهيد كه مطمئن شويد كسي را كه به كار ميگماريد، تنبل نيست! زيرا افراد تنبل فشار كاري ديگران را بيشتر مي كنند.
62- هنگام دست دادن، دست افراد را محكم و صميمانه بفشاريد.
63- وقتي عصباني هستيد، درباره ديگران تصميمگيري نكنيد.
64- هميشه وقتشناس باشيد. براي حضور به موقع، ميتوانيد از ترفند قديمي 5 دقيقه جلو كشيدن ساعت استفاده كنيد.
65- هرگز اميد ارتقا را از زيردستان نگيريد، زيرا به طور يقين، انگيزه آنها براي تلاش از بين ميرود.
66- سعي كنيد در صورت لزوم در دسترس باشيد و شانس حرف زدن را به همه سطوح سازمان بدهيد. در اين صورت شايد با ايدههاي درخشاني روبهرو شويد.
67- به كارمندان ساعي و متعهد بگوييد كه چقدر براي سازمان مفيد هستند و شما به آنها علاقه و اعتماد داريد.
68- هيچگاه اجازه ندهيد كسي حالت افسردگي و نااميدي شما را ببيند.
69- به شايعات بياساس بيتوجه باشيد و در مورد زيردستان از روي دهنبيني قضاوت نكنيد.
70- خشكي جلسات طولاني را با شوخطبعي قابل تحمل كنيد.
71- از سرزنش كردن ديگران در جمع خودداري كنيد.
72- براي همه سطوح سازمان حتي خدمه و نامهرسانها احترام قائل شويد.
73- از منشي خود بخواهيد روز تولد كارمندان، كارت تبريكي را كه توسط شما امضا شده است، برايشان ارسال كند.
74- در موقع امضا كردن نامهها و مكتوبات آنها را به دقت مطالعه كنيد و از امضا كردن آنها، زماني كه حوصله و تمركز نداريد پرهيز كنيد.
75- خوشژست و خوشبيان باشيد و در جمع با انرژي و اشتياق حاضر شويد.
76- با قدرداني به موقع از كارمندان، انرژي كاري آنان را افزايش دهيد و حسن خلاقيت را در آنان تقويت كنيد.
77- موقع حرف زدن با اعتماد به نفس به چشمان افراد نگاه كنيد و هميشه متبسم باشيد.
78- هرگز براي پيشبرد اهداف كاري خود، ديگران را با وعدههاي بياساس فريب ندهيد.
79- سعي كنيد اسامي كارمندان را به خاطر بسپاريد و در حين صحبت كردن با آنان، اسمشان را به زبان بياوريد.
80- همواره به خاطر داشته باشيد به كار بردن الفاظ مؤدبانه از اقتدار شما نميكاهد.
|
|
|
اخطار!
همه چيز درباره شرکتهاي هرمي
قسمت چهارم
دلايل شرعی:
سوال اول:
احکام مراجع عظام تقلید در مورد فعالیت شبکه هایی نظیرGold Quest, My7Dimonds, Goldmine , EBL…چیست؟ آیا احکام آقایان فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی مبنی بر صحیح بودن بازاریابی شبکه ای و فعالیت چنین شرکت هایی درست است؟
در رابطه با این موضوع باید گفت که نظر و حکم شرعی تمامی مراجع عظام در این مورد دال بر غیر صحیح بودن اینگونه معاملات و حرام بودن درآمد حاصله است. ولی متاسفانه تعدادی از شبکه ها اقدام به جعل استفتائات مراجع عظام بخصوص آقایان فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی کرده اند. در زیر به بررسی نظرات و احکام مراجع عظام در این زمینه می پردازیم. ضمناَ منابع اینترنتی احکام صادره را نیز برای حصول اطمینان شما درج می کنیم.
قسمت اول: "پاسخ مراجع"
استفتاء از آیت الله العظمی خامنه ای :
سؤال : معاملات شبكه اى و زنجيره اى وجود دارد (مثل گلدكوئيست و الماس) كه شركت اقدام به فروش طلا يا الماس از طريق بازاريابى شبكه اى كرده است به اين صورت كه شخص مبلغى به حساب آنان واريز مىكند و سپس براى شركت بازاريابى مىكند و به ازاى هر چند مشترى كه بواسطه اين فرد ثبت نام كرده و براى خريد الماس يا طلا پيش پرداخت بدهند و زنجيره به حد نصاب برسد، مبلغى به عنوان كميسيون به حساب وى واريز مىشود و يا امتياز خريد ساير محصولات شركت به وى داده مى شود معامله به اين شيوه چه حكمى دارد؟
جواب : معامله به شيوه مذكور صورت شرعى ندارد و جايز نيست.
منبع:
http://www.wilayah.net/pr/estefta/page1.php#f12
استفتاء از آیت الله العظمی مکارم شیرازی :
در پی سؤال عده كثيری از مقلدين معظم له راجع به حكم شرعی فعاليت شركتهای گلد كوئيست ، گلد ماين ، الماس ، بيزينس ، كارگشا و غيره و همچنين طرح شايعاتی راجع به حليت فعاليت اين شركتها از سوی برخی از افراد، ايشان طی فتوايی حكم به حرام بودن فعاليت كليه شركت هايی كه به طورزنجيره ای بازاريابی می كنند دادند .
متن استفتاء بدين شرح است:
سلام عليكم:
1- به نظر حضرت عالی حكم شرعی فعاليتهای شركتهايی كه به صورت زنجيره ای بازاريابی مي كنند چگونه است؟
2- آيا استفتائی كه به نقل از حضرت عالی راجع به حليت فعاليت شركتهای مزبور در سايتها و نشريات اين شركتها منتشر ميگردد معتبر است ؟
1- اين مؤسّسات به ظاهر اقتصادى كه گاه چهره واقعى خود را زير پوشش هاى ايجاد اشتغال يا تخصيص قسمتى از درآمد خود به مراكز خيريّه پنهان مى كنند مؤسّسات مرموز و خطرناكى هستند كه كار آنها شبيه به نوعى قمار يا لاتار است كلاه از سر عدّه زيادى برمى دارند و بر سر عده معدودى مى گذارند و قسمت عمده درآمد را خودشان مى برند و غالباً به خارج منتقل مى كنند بى آن كه هيچ گونه كار مثبتى انجام داده باشند و عمل آنها مصداق بارز اكل مال بباطل است كه قرآن مجيد با صراحت از آن نهى كرده است.
اين مؤسسات نخست به نام »پنتاگونو» در بعضى از شهرها آشكار شد و هنگامى كه مقامات قضائى و اطّلاعاتى متوجّه كارهاى خلاف آنها شدند جلوى آن را گرفتند سپس شركتهاي ديگري با نامهاي گلد كوئيست ، گلد ماين، الماس، بيزينس، كارگشا و غيره تاسیس شده و با ظاهری دیگر ( ولی در حقیقت به همان صورت قبل) شروع به فعّالیت کردند. و آن هم بعد از كارشناسى مقامات قضائى ممنوع شد و اخيراً به صورت «معامله الماس» همان برنامه به شكل تازه اى دنبال مى شود و در هر جا ممكن است به صورتى درآيد نشانه همه آنها بازاريابى هاى زنجيره اى با درآمدهاى كلان است. چندی قبل كه اين مؤسّسات استعمارى در خارج شروع به فعّاليّت كرده بودند بعضى از مسلمانان خارج سؤالى به اين صورت براى حضرت آية الله العظمى مكارم شيرازى فرستادند كه در كشور اتريش به عنوان «بدون دردسر صاحب 30000000 دلار شويد» فرم هاى خاصّى كه به صورت زنجيره اى مشترى معرفى مى شود در اختيار متقاضيان قرار مى داد و آن را به طور مشروح در سؤال خود بيان كرده بودند ايشان درجواب نوشتند:
"شركت در اين كار حرام و پول عايد از آن مباح نيست و در واقع نوعى كلاهبردارى مرموز
براى تصاحب اموال ديگران است."
اين سؤال و جواب در كتاب استفتائات جديد معظم له، جلد اوّل، صفحه 150 آمده است.
اكنون مى بينيم كه همان ها به اشكال ديگر در كشورهاى اسلامى ظاهر شده است. مسلمانان بايد به هوش باشند و آلوده اين پول هاى حرام نشوند و ثروت مسلمين را به باد ندهند. و اگر كسانى نادانسته پولى از اين طريق به دست آورده اند چنانچه صاحبان آن را مى شناسند به آنها برسانند يا لااقل به مالباخته هاى رديف هاى آخر بدهند و اگر نمى شناسند به اشخاص نيازمند صدقه بدهند.
2- استفتاء مزبور جعلي بوده و فاقد هر گونه اعتبار ميباشد.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاتة
دفتر آیت الله العظمی مکارم شيرازي / بخش استفتائات
منبع:
http://www.amiralmomenin.net/persian/modules.php?name= News&file=article&sid=1025
ادامه دارد...
|
|
|
پرچین راز تق تق
صدای احساس های عاشقانه است
اینجا ... فقط همین ثانیه
حرف ها بی بهانه است
چند دست نوشته و یک قلب پاک
اینجا تمام حرفهای من صادقانه است
این حس شاعرانه وقتی به دل زند
تمام لحظه های خط خطی عاشقانه است
هی روزها میروند و تکرار میشود
این حرف ها که ساده و بی بهانه است
یه کوچولو :
نمیدانم چه در سر دارم اما
دوستت دارم
و این ختم کلام عاشقی تنهاست |
|
|
حديث روزانه
صبر نصف ایمان است.
پیامبر اکرم (ص)
|
|
|
جمله روزانه
11 آبان
با هر که مواجه می شوی عشق و پذیرش بی قید و شرط خود را نثار او کن و ببین نتیجه چه خواهد بود.
وین دایر |
|