جمله روزانه

14 آبان
احساس تقصیر یعنی اینکه بگذاری لحظات کنونی ات بر اثر رفتار گذشته ات خراب شود.
وین دایر

حديث روزانه

عزت مومن در بی نیاز بودن از مردم است.
امام جواد (ع)

* "آخرین نفس"ازشبکه دو
با پایان پخش سریال روشنایی های شهر فیلم سینمایی آخرین نفس کاری ازمهدی فخیم زاده که به صورت سریال شش قسمتی درآمده از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.این کارساخته سال 82 فخیم زاده است.تلویزیون ایران چندوقتی است که برای پرکردن برنامه های روبه پخش سریالهای قدیمی واقداماتی ازاین دست آورده است.

*پرسپولیس 2-1 استقلال
بااحتساب بازی جمعه مجموعاً شصت ویک بازی بین دوتیم پایتخت برگزار شده که:
16 پیروزی ازآن پرسپولیس.20 پیروزی ازآن استقلال.25 تساوی حاصل کاردوتیم بوده است.

*آزمایش موشکهای نور.کوثر.نصر وهشدارآمریکائی ها
کاندولیزارایس وزیرامورخارجه امریکا ضمن هشدار به ایران هدف تهران راقدرت نمایی ودادن این پیام که هیچ کس نمی تواند مانع دستیابی ایران به تسلیحات اتمی شود خواند.وی گفت جامعه جهانی باید جلوی این جاه طلبی ایران رابگیرد.موشکهای نور وکوثر ونصر قابلیت پرتاب ازسکوهاه پرتاب متحرک را دارا می باشند وقابل نصب برروی ناوهای جنگی هستند.

*شرایط روسیه برای حمایت ازقطعنامه علیه ایران
وزیر امورخارجه روسیه قطعنامه پیشنهادی کشورهای اروپایی را فراتر ازتوافقات انجان شده خواندوگفت روسیه ازاین قطعنامه حمایت نمی کند.روسیه خواستاراقداماتی تدریجی ومعقول شده است وازحمایت قطعنتمه به شکل کنونی سرباز زده است.

يکشنبه: ترفند
یک شوخی کوچک در اینترنت اکسپلورر

در این ترفند قصد داریم به معرفی یک شوخی کوچک در نرم افزار Internet Explorer بپردازیم. در این ترفند شما میتوانید با استفاده از یک کد ، برای چند ثانیه اینترنت اکسپلورر را تبدیل به یک زلزله چند ریشتری کنید!
بدین منظور:
نرم افزار Internet Explorer را اجرا کنید.
اکنون کافی است کد جاوای زیر را در قسمت آدرس بار Copy & Paste کنید و نهایتأ Enter کنید:
_javascript:function Shw(n) {if (self.moveBy) {for (i = 35; i > 0; i--) {for (j = n; j > 0; j--) {self.moveBy(1,i);self.moveBy(i,0);self.moveBy(0,-i);self.moveBy(-i,0); } } }} Shw(6)
(دقت کنید تمام خطوط کد را کپی کنید به طوری که در برنامه ظاهر شود)
و اکنون منتظر زلزله چند ریشتری باشید!

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

پدري براي سرگرم كردن فرزندش نقشه جهان را چند قسمت كرد و به او داد تا مانند پازل درستش كند پسر خيلي زود اين كار رو تمام كرد پدر كه ميدانست فرزند با نقشه دنيا آشنايي نداشته تعجب كرد و پرسيد چه طور به اين سرعت تونستي تكميلش كني پير جواب داد: پشت نقشه عكس يه آدم بود ، آدم رو ساختم جهان خود به خود درست شد

می خواستم برای از دست دادنت اشک بریزم
ولی افسوس که تمامه اشکهایم را برای به دست
آوردنت ریخته بودم


هنوز جای پات رو قلبمه
هنوز داغی که روی سينه ام گذاشتی سرد نشده
هنوز آخرين لبخند تلخت از جلوی چشام پاک نشده
هنوز نتونستم فراموشت کنم
اما...
اين رو می دونستی که هم ی اونا کم رنگ شدن
کافيه يه موج کوچيک بياد تا رد پات رو پاک کنه
کافيه يه نسيم کوچيک بوزه تا اون داغ رو سرد کنه
و کافيه يه اشک شوق ببينم تا اون لبخندت رو از جلو چشام پاک کنه
فقط....؟؟؟؟؟؟؟
می مونه جای اون داغ که اونم جراحی پلاستيک می کنم
به همين راحتی

هيوا از كوردستان عراق

قندان

خانم حميدي براي ديدن پسرش مسعود ، به محل تحصيل او يعني لندن آمده بود‎. او در آنجا متوجه شد که پسرش با يک هم اتاقي دختر بنام Vikki ‎ زندگي ميکند. کاري از دست خانم حميدي بر نمي آمد و از طرفي هم اتاقي مسعود هم خيلي خوشگل بود.
او به رابطه ميان آن دو ظنين شده بود و اين موضوع باعث کنجکاوي بيشتر او مي شد. مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : " من ميدانم که شما چه فکري مي کنيد ، اما من به شما اطمينان مي دهم که من و Vikki فقط هم اتاقي هستيم‎ . "
حدود يک هفته بعد‎ ، Vikki پيش مسعود آمد و گفت : " از وقتي که مادرت از اينجا رفته ، قندان نقره اي من گم شده ، تو فکر نمي کني که او قندان را برداشته باشد ؟‎ " "خب، من شک دارم ، اما براي اطمينان به او ايميل خواهم زد‎."
او در ايميل خود نوشت‎ : مادر عزيزم، من نمي گم که شما قندان را از خانه من برداشتيد، و در ضمن نمي گم که شما آن را برنداشتيد . اما در هر صورت واقعيت اين است که قندان از وقتي که شما به تهران برگشتيد گم شده‎ . " با عشق، مسعود
روز بعد ، مسعود يک ايميل به اين مضمون از مادرش دريافت نمود‎ : پسر عزيزم، من نمي گم تو با Vikki رابطه داري ! ، و در ضـــمن نمي گم که تو باهاش رابطه نداري . اما در هر صورت واقعيت اين است که اگر او در تختخواب خودش مي خوابيد ، حتما تا الان قندان را پيدا کرده بود‎. با عشق ، مامان

فرستنده به علی وارم: سعيد رحمتي
www.alivaram.com
add to yahoo messenger: alivaram@yahoo.com

دانشنامه سیاسی - 3
اپوزوسيون

در معناي وسيع كلمه عبارتست از كوشش اتحاديه ها، حزبها گروهها دسته ها وافراد براي دستيابي به هدفهايي در جهت مخالف هدفهاي دارندگان قدرت سياسي اقتصادي و اجتماعي خواه با استفاده از شيوه هاي پارلماني خواه با شيوه هاي ديگر.
در معناي محدود ((اپوزوسيون))نامي است براي گروهي كه در نظامهاي حكومت پارلماني به موجب قانون سياسي موجوديت آن به رسميت شناخته شده و در پارلمان گروهي را تشكيل ميدهد كه به يك قانون اساسسي وفادار ميداند.اپوزوسيون پارلماني با شركت ذر گفت و گو هاي مجلس و با شور قانوني مطابق شرايطي كه قانون اساسي معين كرده است در كار حكومت نظارت مستقيم دارد و افكار عمومي را در جريان ميگذارد.مهمترين وظيفه اپوزوسيون آنست كه به انتخاب كنندگان امكانات انتخاب ديگري را نشان هد و از اين راه امكان انتخابات درستتر را فراهم كند. اپوزوسيون مظهر حكومت احتمالي آينده است
نخستين اپوزوسيون سياسي در سده هجدهم ميلادي در انگلستان با دوگروه(ويگها و توريها)پديد آمد كه از نظر منشا اجتماعي اختلاف اساسي نداشتندو در سياري موارد با هم همصدا بودندو جنگ اكثريت واقليت ميان آن دو وجابجا شدن حزب حاكم و حزب مخالف بيشتر جنبه اختلاف نظر سياسي شخصي داشت تا معناي كلي سياسي.
در يك نظام كامل حكومت پارلماني اپوزوسيون وظايفي را به انجام ميرساند كه در نظريه كلاسيك(تفكيك قوا)براي پارلمان در نظر گرفته شده است زيرا از زماني كه نظام پارلماني شكل گرفت همواره رييس دولت و رهبر اكثرين پارلماني يكي يا با هم متحد بوده اند و اين يگانگي ميتواند نقش پارلمان را كه نظارت بر اجراي قانون و وضع قوانين مطابق قانون اساسي است خراب كند.و از اينرو اپوزوسيون وسيله اي موثر براي نظارت بر قوه مجريه به شمار مي آيد
مبحث بعدي: آزادي

برگزاري ويدئو کنفرانس تحصیل در رشته اقتصاد و آینده شغلی آن در مجموعه فرهنگي هنري تهران
(در ارتباطي زنده با وين)

در سالهای اخیر دانشجویان ایرانی، اقتصاد و رشته های مربوط به آن را به عنوان گزینه های جذاب خود برای ادامه تحصیل در نظر گرفته اند.در عین حال به نظر میرسد تقاضا برای اقتصاد دانان توانا در داخل ایران در 10 سال گذشته همواره بر عرضه پیشی داشته است.در نتیجه این رشته میتواند به عنوان یکی از گزینه های جذاب مورد نظر افرادی قرار گیرد که قصد کاریابی در بازار کار آینده ایران و خارج از آن را دارند.
در تاریخ 14 آبان (5 نوامبر) ساعت : 16:30 الي 19 جناب آقای مهندس حامد قدوسی دانشجوی دوره تحصیلات تکمیلی اقتصاد موسسه مطالعات پیشرفته وین در ويدئو کنفرانسي با عنوان ( تحصیل در رشته اقتصاد و آینده شغلی آن) شركت خواهند نمود و در این گفتار ابتدا یک ایده کلی در مورد اهداف وبرنامه تحصیلی یک دوره معمول اقتصادی برای حضار به وجود خواه ند آورد و سپس در مورد شغلهای احتمالی یک اقتصاد دان در حوزه های عمومی و خصوصی بحث خواه ند نمود .
علاقه مندان جه ت حضور در اين ويدئو كنفرانس با شماره تلفن هاي : 7-77641125 تماس حاصل فرمايند .
مكان : تهران ـ شريعتي مقابل بهارشيراز ـ مجموعه فرهنگي هنري تهران ـ طبقه سوم مركز همايش ها
جهت كسب اطلاعات بيشتر مي توانيد به وبلاگ مركز همايش ها مراجعه فرماييد
www.tehranhamayesh.persianblog.com

با احترام
روابط عمومي مركز همايش هاي مجموعه فرهنگي هنري تهران

سلام سلام سلام به همه دوستان عزیز و گلم
امیدوارم که حال همتون خوب باشه . به خاطر غیبت نسبتا" طولانی که داشتم از همگی عذر خواهی می کنم . تعداد زیادی از دوستان عزیز که همیشه لطفشون شامل حال من می شه ، مثل همیشه منو شرمنده کردند و میل زدند و علت غیبتم رو جویا شدند . پوزش می خوام که به دلیل گرفتاری خاصی که برام پیش آمده نتونستم جواب این عزیزان رو بدم . ولی از همین جا قول می دم که به زودی با مطالب تازه و مثل همیشه پر انرزی بر می گردم خدمتتون .

و اما جناب آقای شیطونک خان عزیز
احوال شریف چطوره ؟ آره دیگه ما رفتیم مرخصی و میدون افتاده دست شما !!! یه تنه باید جور همه رو بکشی تا ما برگردیم .
برادر من ملکوت اعلا کدومه ؟؟؟ مگه این علی آقای بنده خدا از جونش سیر شده که سر منو زیر آب کنه ، فکر کنم از دست من جونشو ورداشته و از این شهر و دیار سفر کرده . ( علی آقا جات خالیه ، بابا برگرد آتش بس اعلام شده ، به خدا کاریت ندارم ).

شیطونک جان شما چند روز دیگه فداکاری کن و به خاطر دوستای پرپر شده ، سنگر روزانه رو حفظ کن، تا ایشالا به زودی من و گیر سه پیچ عزیز با یه مطلب توپ توپ برگردیم .
راستی آقا احسان کجاست ؟
امیدوارم که شاد و موفق باشید
قربان همگی
میترا

تعداد سایت‌های اینترنتی از مرز 100 میلیون گذشت

10 پرتال ویدئو آنلاین

YouTube: خودتان را با محصولات YouTube از سینمای خانگی گرفته تا شو و کلیپ سیر کنید.

BPS Frontlines: براستی BPS اکثر تمام شو هایی را دارد که شما می توانید ان ها را به صورت آنلاین تماشا کنید. تنها کافیست که برای پیدا کردن آن ها عبارت زیر را در موتور جستجوی گوگل وارد کنید.
site: http://www.pbs.org/ "watch online" -frontline

ChannelChooser یک پرتال تلویزیون آنلاین مجانی که انتخاب صدها کانال تلویزیونی را به شما می دهد. تمام این ایستگاه ها به صورت استریم هستند.

wwTV.com: یک راهنمای مستقل برای رسانه های استریمی آنلاین بر روی وب است. تمام کانال های موجود در وب همه این جا جمع شده اند.

Democracy Internet TV: تلویزیون را از Democracy Internet TV به صورت آنلاین از دریچه نمایشگر Democracy Internet TV تماشا کنید. 600 کانال موجود است.

Jeff's Guide to "TV show only Available on the Internet: یکی از بهترین مکان ها برای یافتن بهترین شو ها. مثلا Happy Tree Friends یکی از اون هاست.

Yahoo TV: شما می توانید تریلر و چکیده فیلم هایی که در آینده نزدیک اکران خواهند شد را ببینید.

Choose and Watch: یک پرتال تلویزیون مجانی با صدها کانال

Google Video: اینجا یک مکانی پر از انواع ویدئو از کمدی گرفته تا موسیقی

Singing Fish: شما می توانید در Singing Fish به جستجوی هم محتوای صوتی و هم محتوای ویدئویی مورد نظر خودتان بگردید همچنین می توانید از قابلیت فیلترینگ آن نیز استفاده کنید.

گیر 3پیچ

سلام عليكم ..
حال شما ..
بعد از يه مدت طولاني دوباره برگشتم ..
اما چرا رفتم ؟
داستان - البته تا اونجايي كه مي تونم تعريف كنم - اين بود كه با حرفام باعث شدم يكي از استايد بسيـــــــــــــــــــــــــار عزيزم دلگير بشن ..
خب .. منم خواستم با خودكشي ديجيتالي عميقا ابراز تاسف بكنم حتي براي مبين هم يه متن خداحافظي - به طرز وحشتناكي سوزناك بود زده بودم رو دست هر چي فيلم هنديه .....قابل توجه رامپال عزيز .. - .. كه خب اين استاد گلم منو منصرف كرد و بخشيد و اين داستانا ..
حالا دوباره با گير هاي جديد برگشتم ..

بريم سر حرفاي خودمون .. اين مدته كه من نبودم مثل اينكه خيلي بهتون خوش گذشته ها .. كلي اتفاق تو اطراف و اكناف ايران و دنيا افتاده .. بچه ها هم كه ديدن كسي نيست خوب شلوغ بازي در آوردن .. پياده شين باهم بريم ..
سيريش و خانوم ميرزايي و احسان هم دچار غيبت - خدا كنه كبري نباشه - شدن .. اين وسط شيطونك بنده ي خدا هم كم آورده و به جاي گير دادن مطلب روانشناسي به خورد ملت مي ده . .( چاكريم داداش )
خب .. بي زحمت ماست ها رو كيسه كنيد كه دور جديد گير دادن ها شروع شد ..
فعلا قربون خودم تا بعد ..
 

یک ایمیل دریافتی

مبین عزیز سلام
جمله ات را در سحن مبین خواندم. به صورت غیر مستقیم راجع به خانم هنرپیشه ای بود که به سخت ترین وجه و به فجیع ترین شکل به قتل رسید. آری نه مرگ فیزیکی که به مراتب تحملش راحت تر می باشد. بلکه قتل شخصیت و حیثیت. مگر من و شما در زندگی زوایای تاریک و روشن نداریم که فقط مربوط به خودمان است و حتی در صمیمی ترین لحظات حتی به همسر و فرزندمان نیز چیزی راجع به آن نمی گوییم. چرا به سادگی خود را در ترور شخصیت این زن بی دفاع شریک می کنیم. چرا موبایل خود را منبع پخش این فیلم ها می کنیم. چرا! مگر این ترور شخصیت فقط مربوط به هنرپیشه هاست. اگر این کار زشت فراگیر شده و قبح آن از بین برود ما و نوامیسمان از آن در امان نخواهیم بود. روبط جنسی در هر شرایطی امری بسیار خصوصی است. محرم و نامحرم بودن آن به کسی مربوط نیست. در اسلام چنان شرایط سختی برای اثبات آن متصور شده است که هرگز نتوان شخصی را متهم کرد. گفته شده است که اگر دیدید دو نفر مشغول زنا هستند رویتان را برگردانید و دور شوید و از خداوند متعال بخواهید که آنها را به راه راست هدایت کند. واقعا کمترین مجازات برای فرد پستی که این فیلم ها را در اختیار همگان قرار داده است اعدام در ملاء عام است. خواهش می کنیم اکنون که دارای رسانه ای هستید که حداقل صدای شما به گوش عده ای ولو قلیل می رسد از مسئولان بخواهید که همین امروز به جای بازپرسی از این زن قانونی را تصویب کنند که حداقل مجازات برای این قبیل ناجوانمردی ها اعدام باشد. مطمئن باشید صدای شما را می شوند. اگر نمی شنیدند شما را به دادگاه نمی کشاندند!!!!!!!
با تشکر

اینجا «قدس» است...

اینجا «ایران زمین» است. صدای ما را از غرب! می شنوید!

اگر این تعبیر استراتژیست دولت های غربی درست باشد که هست، «چیفتن های» قرن بیست و یکم لشکر استعماری آمریکا «فاکس نیوز» و «سی ان ان» هستند. با نگاهی به مدار 37 درجه رد شنی های آنها را در خیابان های قدس! خواهی دید.

و قدس نه آن قبله ی اول مسلمانان بلکه در غربی ترین نقطه پایتخت ام القرای مسلمین قرار دارد. اینجا غیرت در غربت غوطه می خورد و قدس در گمنامی، خون می گرید و افسوسی که هیچ رگه ای از انتفاضه ی ارزش ها در این نقطه از جغرافیای شیعه نمی بینی.

شاید این ها پاچه های خود را تعمداً بالا زده اند تا از خون شهدا رنگی نشود و این نه از سر مُد است که از سر شادابی نسلی است که وجه المصالحة دموکراسی وارداتی شده اند.

باید برای ندیدن این ها چشم را بست و با چشم بسته راه رفت. تا مبادا متهم به خشونت شوی. جامعه دموکرات سالار اینها را می خواهد؛ مبادا برنجند.

شهدا را هم به سر این معابر دعوت کرده ایم تا شاهد ثمرات انقلاب فرهنگی باشند تا به خود ببالند که دو دهه بعد از عروج آنها چگونه نسلی پرورش یافته؛ بعد از آن ها چگونه مراعات خون شهدا را می کنند.

شهدا ببینید بعد از شما ما چه کرده ایم!

اینجا تبعیدگاه شهیدان است...

غیب شدن دسته جمعی گیرهای گروه --- سفر پر حاشیه خاتمی --- پرونده 700 میلیاردی

سلام به اعضای محترم گروه.خاطرتون اگه باشه تو یکی از شماره ها گفته بودم گیرها و سلایق آقای احسان غفاری و طرز نوشتاری ایشون عجب شباهت بی نظیری با اون یکی آقای گیر داره البته خوب آی دی شون متفاوته .جالبه که هر دو با اختلاف چند روز گفتن به کی قسم ما یکی نیستیم اما جالب تر اینکه وقتی غیب می شن هم با هم غیب می شن .چند وقتیه از هیچ کدوم خبری نیست.حالا شما بگردین دنبال پرتقال فروش .بگذریم .بریم سراغ مطلب خودمون:

سفر محمد خاتمي به انگليس كه به منظور دريافت دكتراي افتخاري از دانشگاه اسكاتلندي سنت اندروز صورت گرفت، با حاشيه هايي تأمل برانگيز همراه بوده است.عليرغم اعلام قبلي درخصوص اعطاء مدرك افتخاري به خاتمي به دست «سر منزيس كمپبل» رئيس تشريفاتي دانشگاه كه رهبري حزب ليبرال دموكرات انگليس (سومين حزب بزرگ و رو به رشد انگليس) را نيز در اختيار دارد، وي در اين مراسم حاضر نشد و معاون دانشگاه به جاي او به خاتمي دكترا داد.سفر 100 هزار پوندي خاتمي از جيب ملت براي دريافت مدرك دكتراي افتخاري حقوق ،حاشيه هاي ديگري نيز داشت.
پرونده۷۰۰ميليارد تومانى
با شكايت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى از قاضى پرونده مؤسسه فرهنگ و توسعه، مسائل پشت پرده بيشترى در اين پرونده مطرح شده و رسيدگى به آن ابعاد تازه اى پيدا كرده است.
به گزارش خبرنگار «ايران»، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در تازه ترين اقدام درباره پرونده مؤسسه فرهنگ و توسعه كه گفته مى شود ارزشى بالغ بر ۷۰۰ ميليارد تومان دارد، عليه قاضى آن به اتهام ورود غيرقانونى به پرونده و صدور حكم خلاف قانون و جانبدارى از شكات پرونده، دادخواستى به دادسراى انتظامى قضات ارائه كرده است.
بنابراين گزارش در شكايت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ضمن اعتراض به بى توجهى ديوان عدالت ادارى درباره دستور رئيس قوه قضاييه، عملكرد اين ديوان نيز به عنوان يك تخلف قابل رسيدگى، مورد توجه قرار گرفته است.
اين اقدام وزارت ارشاد در پى سخنان رئيس جمهور در جمع مردم پاكدشت صورت مى گيرد كه در اين باره گفت: در اجراى عدالت با دوستان انقلاب مواجه مى شويم.
دكتر احمدى نژاد پيش از اين تهديد كرده بود كه اگر اين اموال مؤسسه فرهنگ و توسعه به محل خود بازنگردد، غارتگران را نزد مردم رسوا خواهد كرد.
رئيس جمهور با اشاره به اينكه ۲۰ سال پيش يكى از وزارتخانه ها يك مؤسسه فرهنگى از جيب دولت با ۶۰۰ تا ۷۰۰ ميليارد ريال تأسيس و اين مؤسسه امتيازات مختلفى را مانند زمين و غيره دريافت كرده است امروز ثروت آن به سه هزار ميليارد ريال بالغ مى شود، گفت: سال گذشته در جريان انتخابات اين مؤسسه را به نام چند نفر از اشخاص واگذار كردند، ولى دولت امروز تأكيد دارد كه اين مؤسسه بايد به بيت المال بازگردد و متوليان آن از اينكه فرزند و يا پدر هر كسى كه باشد باكى ندارد و بايد اين مؤسسه به بيت المال بازگردد.
رئيس جمهورى افزود: در مقابل چنين اقدامات ما، ادعا مى كنند كه اين دولت مخالف فعاليت هاى فرهنگى است، ولى ما مى گوييم فعاليت فرهنگى ترويج نماز و راستگويى است و مشخص نيست اين افراد با دست اندازى به بيت المال براى چه اهدافى تلاش مى كنند؟

مرا در یاب با یک قطره لبخند
(قسمت دوم و پاياني)

اآمدم مجلس ترحیم خودم،همه را میدیم
همه آنهایی که نمی دانستم
عشق من در لشان ناپیداست
واعظ از من میگفت،حس کمیابی بود
از نجابت هایم،از همه خوبیهایم
وبه خانم ها گفت،اندکی آهسته
تاکه مجلس بشود سنگین تر
سینه اش صاف نمود وبه آواز بخواند
"مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چندروزی قفسی ساخته اند از بدنم"
راستی این همه اقوام ورفیق
من خجل از همه شان
من که یک عمر گمان می کردم تنهایم ونمی دانستم
من به اندازه یک مجلس ختم،دوستانی دارم
همه شان آمده اند،چه عزادار وغمین
من نشستم به کنار همه شان
وه چه حالی بودم،همه از خوبی من میگفتند
حسرت رفتن ناهنگامم،خاطراتی از من
که پس از رفتن من ساخته اند
از رفاقتهایم،از صمیمیت دوران حیا
روح من غلغلکش می آمد
گرچه این مرگ مرا برد ولی،گوییا مرگ مرا
یاد این جمله رفیقان آورد
یک نفر گفت:چه انسان شریفی بودم
دیگری گفت فلک گلچین است،خواست شعری خواند
که نیامد یادش
حسرت وچای به یک لحظه فرو برد رفیق
دونفر هم گفتند این اواخر دیدند که هوای دل من جور دیگر بوده است
اندکی عرفانی وکمی روحانی
وبشارت دادم که سفر نزدیک است
شانس آوردم من،مجلس خم من است
روح را خاصیت خنده نبود
یک نفر هم میگفت:من واو وه چه صمیمی بودیک
هفته قبل به او،راز دلم را گفتم
وعجیب است مرا،اوسه سال است که بامن قهر است
یک نفر ظرف گلابی اورد،وکتاب قرآن
که بخوانند کتاب وثوابش برسانند به من
گرچه بر میداشت رفیق،لای آن باز نکردگوثوابی که نیامد بر ما
یک نفر فاتحه ای خواند مرا،وبه من فتش کرد
اندکی سردم شد
آن که صدبار به پشت سر من غیبت کرد
آمد آن گوشه نشست،من کنارش رفتم
اشک در چشم،عزادار وغمین
خوبی ام را می گفت
چه غریب است مرا،آن که هرروز پیامش دادم
تا بیاید،که طلب بستانم
وجوابی نفرستاد نیامد هرگز
آمد آنجا دم در،بالباس مشکی،خیره بر قالی ماند
گرچه خرما برداشت،هیچ ذکری نفرستاد ولی
وگمان کردم من،من از او خرده ثوابی،نتوانم که ستاند
آن ملک آمد باز،آن عزیزی که به او گفتم من
فرصتی میخواهم
خبرآورد مرا،می شود برگردی
مدتی باشی،در جمع عزیزان خودت
نوبت بعد،توراخواهم برد
روح من رفت کنار منبر وبه آرامی به واعظ فهماند
اگر این جمع مرا میخواهند
فرصتی هست مرا
می شود برگردم
من نمی دانستم این همه قلب مرا میخواهند
باعث این همه غم خواهم شد
روح من طاقت این همه گریه ندارد هرگز
زنده خواهم شد باز
واعظ آهسته بگفت،معذرت میخواهم
خبری تازه رسیده ست مرا
گوییا شادروان مرحوم،زنده هستند هنوز
خواهرم جیغ کشید وغش کرد
وبرادر به شتاب،مضطرب،رفت که رفت
یک نفر گفت که تکلیف مراروشن کن
اگر او زنده است هنوز،که باید برویم
اگر او مرد،خبر فرمایید،خدمت برسیم
مجلس خم عزیزی دیگر،منعقد گردیده
رسم دیرین این است،ما بدانجا برویم،سوگواری بکنیم
عهد مانیست ،به دیدار کسی،کو زنده است، دل او شاد کنیم
کار ما شادی مرحومان است
نام تکلیف الی به لبم بود،چه بود؟
آه یادم آمد،صله مرحومان
واعظ آمد پایین،مجلس ازدوست تهی گشت عجیب
صحبت زنده شدن چون گردید،ذکر خوبی هایم
همه بر لب خشکید
ملک از من پرسید:پاسخت چیست؟بگو؟
تو کنون می آیی؟یا بدین جمع رفیقان خودت میمانی؟
چه سوال سختی؟بودن ورفتن من درگرو پاسخ آن
زنده باشم بی دوست، مرده باشم با دوست
زنده باشم تنها،مرده در جمع رفیقان عزیز
ناله ای زد روحم
وازآن خیل عزادار وسیه پوش وعزیزم پرسید:
چرا رنگ لباس ذکر خوبی ها ،سیه باید؟
چرا مادر عزای یکدگر از عشق میگوئیم؟
به جای انکه در سوگم مرا دریابی از گریه
کنون هستم،مرادریاب با یک قطره لبخند
چه رسم ناخوشایندی است،درسوگ عزیزان یادشان کردن
وبعد از مرگ یکدگر،به نیکی ذکر هم گفتن
اگر جمع میان زندگی بادوست ممکن نیست
تو را میخواهمت ای دوست
جوابم بشنو ای دنیا
نمیخواهم تو را بی دوست
خوشا بودن کنار دوست
خوشا مردن کنار دوست

جوابيه

مبين جان سلام
حالت چطوره؟
اين جوابي است كه البته نه فقط به شخص نويسنده است و بيشتر براي روشن شدن بعضي مسائل و بعضي افكار عجيب و غريب است. اگر به نظرت براي ديگران هم مفيد بود آن را در روزانه قرار بده.
موفق باشي ـ حميد

دوست عزيزم جناب ابي
جوابيه كوتاه شما را در مورد تعطيلات دو روزه پس از عيد سعيد فطر خواندم و مطالبي به نظرم رسيد كه خدمتتان عرض مي كنم كه متاسفانه كمي بلند است:
1ـ اولا خدمت شما دوست عزيز عرض كنم كه من خودم كارمند يكي از بانك هاي دولتي هستم و جهت استحضار شما دوست گرامي عرض كنم كه بعد از ظهر روز چهارشنبه بعد از عيد فطر به همراه همكارانم در محل كار خود حاضر شديم و دستگاه هاي عابر بانك را پول گذاري كرديم به طوري كه تا شنبه صبح كه مجددا سر كار حاضر مي شويم دستگاه ها نيازي به پول نداشته باشد. و اين دستور مديران عامل بانك هاست تا مردم دچار مشكل نشوند .
2ـ من در يكي از نقدهايي كه از عملكرد دولت در باره اين تعطيلات دفاع كرده بود مطلبي را خواندم كه حرف دل من و بسياري از همكارانم بود. ببينيد كار روزمره و يكنواخت و تكراري انسان را كمي خسته مي كند و باور كنيد كه من ( و برخي همكارانم كه اظهار كرده اند) در آن روزها واقعا به لحاظ روحي خسته بود، باور كنيد كه فشار روحي بر روي كارمندان ـ نه همه كارمندان! ـ ( به خصوص بانكها) خيلي زياد است. اين تعطيلات فرصت مناسبي بود تا من در اين چهار روز واقعا تجديد قوا كنم و روز شنبه با روحيه اي خوب ( نه عالي) سر كار حاضر شوم.
3ـ حتما تا الان شما يا كساني كه اين مطلب را مي خوانند با خودشان گفته اند كه: ولي شنبه پوستتان كنده شد اما من خدمت شما عرض كنم كه همه ما خودمان را براي يك روز شنبه شلوغ و پركار آماده كرده بوديم و در ضمن مي دانستيم كه اين شلوغي زودگذر است و به خاطر دو روز تعطيلي همه سال بانك شلوغ نمي شود.
4ـ يك نكته ديگر در مورد شلوغي بانك ها هم اينكه ما بايد آداب بانك آمدن را ياد بگيريم. مثلا: مني كه قبض آب و برق و تلفن دارم بايد بدانم كه بعد از چهار روز تعطيلي بانك خيلي شلوغ است. قبوضم را نگهدارم براي يكي دو روز بعد و يا مني كه براي گرفتن سود پولم به بانك مراجعه مي كنم اگر نياز واجب ندارم مي توانم چند روز بعد مراجعه كنم و يا مني كه سود پولم خود به خود به حسابم واريز مي شود دو ساعت در صف معطل نشوم تا فقط سود پولم را به دفترچه ام اضافه كنم و ... دهها مشكل از اين قبيل ...
5ـ در مورد دستگاه هاي عابربانك هم يك نكته قابل ذكر اينكه بعضي از ما هنوز فرهنگ استفاده از اين دستگاه ها را ياد نگرفته ايم. دوستان عزيز! دستگاه عابر بانك براي رفع نيازهاي ضروري است نه اينكه مثلا به يكباره دويست هزار تومان ( بانك ملت چهارصد هزار تومان) از آن بگيريم. بله ديگر يك دستگاه عابر بانك در شرايط معمولي بين 8 تا 16 ميليون تومان ظرفيت دارد . شما خودتان محاسبه كنيد كه اگر هر نفر 200 هزار تومان بخواهد دريافت كند بعد از چه مدت پول اين دستگاه ته مي كشد. تازه اضافه كنيد دردسرهاي پول گذاري را كه پول هايي كه در دستگاه قرار مي گيرند بايد همه تفكيك شده و تميز باشند و پول هاي كهنه و پاره در داخل آن قرار داده نشود كه دستگاه گير نكند.
6ـ البته شخصا قبول دارم كه اين تعطيلات دير اعلام شد ... يعني عصر روز دوشنبه زمان مناسبي براي اعلام زمان تعطيلي نبود.
7ـ اما در مورد اينكه تصميم دولت را «ناآگاهانه» خوانده ايد بايد عرض كنم كه من با حرف شما مخالفم ... من يك سوال مي پرسم: « شما واقعا فكر مي كنيد كه رئيس جمهور و اعضاي كابينه افراد احمقي هستند؟!!!» از نوع نوشته هاي شما اين مطلب دستگير من شد كه ما با افرادي كند ذهن و عقب مانده طرفيم كه هيچ چيز نمي فهمند حال آنكه باور كنيد اينگونه نيست.
شما واقعا فكر مي كنيد رئيس جمهور متوجه نيست كه با اعلام اين تعطيلات به اقتصاد كشور ممكن است خسارت وارد شود، به نظر شما وزير اقتصاد و ديگر وزرا آنقدر كند ذهند كه ندانند چكار دارند مي كنند؟!!!!
كمي واقع بين باش برادر من!
8ـ در مورد ساعت بانك ها گفته بودي ... بله! ساعت كار بانك هاي كمي نامناسب بود (؟!) اگر اخبار را ديده باشي وزير كشور اعلام كرد ساعت كار مناسب از نظر دولت براي بانك ها 8 صبح بود اما مديران بانك با توجه به اختلالي كه در سيستم بانكي پيش مي آمد با ساعت كار همزمان از 9 صبح موافقت كرده اند اما چرا؟
ببينيد اگر بانك هاي بقيه كشور هفت و نيم و بانك هاي تهران ساعت نه آغاز به كار كنند مشكلاتي به وجود مي آيد. مثلا ممكن است چك يك شخص تهراني در دست فردي شهرستاني باشد. فرد شهرستاني ساعت .30/7 به بانك مراجعه مي كند و بعد از اينكه حساب فرد تهراني را خالي مي بيند چك را برگشت مي زند، اين در حالي است كه هنوز بانك هاي تهران باز نشده اند تا شخص تهراني به حسابش پول واريز كند.
من هم شخصا با ساعت 8 صبح موافقم و خوشبختانه از امروز ( شنبه 13 آبان) ساعات كار بانك هاي استان ما ( همدان ) از صبح ها ساعت 8 الي 30/2 و بعدازظهرها از ساعت 3 الي 5 براي انجام عمليات هاي بانكي آماده اند.
9ـ در مورد تصميمات غير كارشناسي دولت هم عرض كنم كه چرا وقتي چيزي را نمي دانيم اظهار نظر مي كنيم؟ به نظر شما واقعا هيچ كار كارشناسي پشت تصميمات دولت نيست؟!!!
من تنها به ذكر همين جملات از مقام معظم رهبري در جمع دانشجويان كه اتفاقا در روزانه شماره 559 آمده بود اكتفا مي كنم و اميدوارم كه ادعا نكنيد كه از رهبر هم بيشتر اطلاعات داريد:
اينبار ماجرا به این شرح بود که رهبری در حضور نزدیک به ۱۵۰۰ در پاسخ به سخنان یکی از دانشجویان که درباره ضعف کارشناسی دولت پرسیده بوده بود گفتند: يك نكته‏ ى ديگرى كه من در خلال اظهارات شما دوستان ديدم، اين است كه گويا اين‏گونه تصور ميشود كه عقبه‏ى كارشناسى دولت نهم، عقبه‏ى ضعيفى است يا اصلاً چنين عقبه‏اى وجود ندارد! من كه هر روز حدود شايد شانزده، هفده تا روزنامه را با گرايشهاى مختلف از جريانهاى مختلف كشور مرور ميكنم و مى‏بينم، اين، عيناً يكى از همان نقاطى است كه جريانهاى مخالف با اين دولت مورد تأكيدشان است. ما تصور ميكرديم كه اين‏گونه اظهارات و شايعه‏پراكنيها خيلى تأثير ندارد، اما حالا مى‏بينيم نه، بى‏تأثير هم نبوده است! يعنى شما كه دانشجو و جزو قشر زبده و نخبه هستيد، واقعاً تصور ميكنيد كه دولت، عقبه‏ى كارشناسى ندارد! نميشود چنين قضاوتى بكنيد، اين‏طور نيست. يا مثلاً در اظهارات شما بود كه: تغييراتى كه در دولت انجام ميگيرد، تا آن اعماق بدنه‏ى اجرايى، تغيير ايجاد ميشود! اين‏گونه نيست. خوب، دولتهاى متعدد و پى‏درپى‏اى با من سروكار داشته‏اند و من با آنها كار كرده‏ام؛ نوع كارشان، نوع تحركشان، نوع اقدامهايشان و تعويضهايشان را ديده‏ام؛ اين ايرادى كه تقريباً يكى از سرلوحه‏هاى مخالفان - حالا مخالفان مذاقى، سياسى و هر چه هست - با اين دولت هست و مطرح ميكنند، من به هيچ‏وجه تأييد نميكنم؛ اين‏طورى نيست. البته تغيير و تبديلهايى در همه‏ى دولتها شده است؛ در بعضى دولتها بيشتر و در بعضى كمتر. و اين دولت نهم، جزو آن بيشترها نيست. از اين تغييرات وسيعتر و عميق‏تر فراوان داشتيم. اين شايعات روزنامه‏اى و اينها را خيلى ترتيب اثر ندهيد.
10ـ اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا
برادر كوچك شما ـ حميدرضا الوندي

نتيجه استقامت زن زيبا درمقابل گناهان وسختيها

قسمت اول

دربني اسرائيل مردي بود كه به او ( ابوصالح حميري ) ميگفتند. اومردي متقي وپرهيزكار بود وزن درستكار وپاك وباعفتي داشت كه بسيار زيبا و قشنگ بود. نام وي ( عفيفه ) بود.
روزي ابوصالح تصميم به زيارت خانه خداوند گرفت پس بنزد تنها برادرخود رفت وبه او سفارشات لازم براي سرپرستي ونگهداري ازعيال خود را نمود وبه اوگفت: تو واورا به خدا ميسپارم وازتو خواهشمندم كه مواظب زن من باشي كه او از زنان باعصمت وبا عفت است بنابراين برادرش قبول كرد وابوصالح روانه حج گرديد.
چند روزازاين جريان گذشت. برادر ابوصالح كه تا آنروزچهره زن برادر خودرانديده بود چون تعريف زيبائي وقشنگي او را شنيده بود ميخواست اورا ببيند. پس هرروز به درخانه برادرش ميرفت ولي آن زن صالحه به تلاوت قرآن مشغول و دراتاقش بسته بود. تااينكه روزي آمدودراتاق راگشوده ديد پس بدون اجازه داخل شد وزن برادرش را كه بي حجاب بود مشغول تلاوت قرآن ديد. آن زن فورا" چادرش رابرسر كشيد وگفت: چرا از خدا شرم نكردي وبدون اجازه وارد شدي؟
آن مرد كه تيرعشق شيطاني آن زن برقلبش وارد شده بود به اواظهار علاقه وعشق كرد وگفت: دست ازسر توبرنميدارم تامرا كامياب كني. تورا كه ديدم،عقل وايمان خودراازدست دادم!.
زن گفت: «اي بدبخت بي حيا! اين چه سخني است كه ميگوئي؟! ازخداورسول اوشرم نميكني! زود از اين خانه بروبيرون.» وبعد دادوفرياد سرداد وآن مرد مجبورشد كه از خانه بيرون برود.
ولي اوبازهم به درخانه عفيفه مي آمد وحلقه بردرميزد. يكبار آن زن پاكدامن به پشت در آمد وبنرمي و ملايمت گفت: اي برادر! من بجاي خواهرتوهستم. ازاين قصدو نيت فاسدوشيطاني درگذروازخدابترس.
ولي نصيحتهاي زن درآن مرداثرنكرد واوهمچنان در خواهش خوداصرار ميورزيد.
زن گفت: اي برادر! مرااذيت وآزار مكن وبه حال خود باش كه من هرگز به اين عمل زشت راضي نخواهم شد وهرگزدامن خودرا بدست توي ناپاك، آلوده نخواهم كرد! ازخدا بترس. فردا جواب برادرت راچه خواهي داد؟
آن ناپاك گفت: من گرفتارعشق توشده ام. تامرا كامياب نگرداني دست ازتوبرنخواهم داشت. اگربه خواست من عمل نكني، ترا رسوا وهلاك خواهم كرد.
آن زن گفت: من بخاطرآلوده نشدن به گناه جانم راهم فداميكنم. توهركاري كه ميخواهي بكن! من خودرا به خداوند متعال ميسپارم.
پس آن نابكار، كينه آن زن را به دل گرفت وبه خانه خود رفته وشب تا صبح را به افكارشيطاني مشغول شد.
چون صبح شد، برخاست وبه خانه قاضي شهررفت وبه اوگفت: برادرم به سفرحج رفته واهل وعيال خودرا به من سپرده است. زن برادرم، زن بدكاره ومكاره ايست و درغياب شوهرش به اوخيانت ميكند!!!
قاضي گفت: من برادرت راخوب ميشناسم وتعريف زن اورا نيز شنيده ام. او زن صالحه ايست واهل گناه وخيانت نيست. تو دروغ ميگوئي وبه اوتهمت ميزني. اما آن نامرد بسيار اصرار ومبالغه نمود كه راست ميگويم.
قاضي گفت: بايد چهارشاهد عادل، گواهي بدهند. آن مردگفت: چهار گواه دارم وآنها را حاضر ميكنم.
مرد بدبخت ازآنجا بيرون آمد وبا رشوه چهارناكس مانند خودرا راضي به گواهي دادن نمود و روزبعد گواهان رابه حضورقاضي آورد وآنها نيز گواهي دروغ دادند وگفتند: « ماديده ايم كه او زنا داده است. »
قاضي برآشفت وگفت: حاشا كه اين گواهي شما راست باشد وگواهي آنان را قبول نكرد.
آن مردپست فطرت به دربار حاكم رفت و رشوه زيادي به بعضي از درباريان داد و آنها نيز پيش قاضي آمدند وگفتند: ما از طرف حاكم آمده ايم وتحقيق كرده ايم كه شهادت گواهان، درست است وآن زن زنا داده است.
بالاخره قاضي مجبورشد كه حكم به سنگسارآن زن بدهد. آنگاه جمعي از ملازمان حاكم به همراه قاضي، به درخانه آن زن مظلوم رفتند ودرخانه راشكستند. آن مرد بدرون خانه رفت وگفت: حالا يابه خواسته من تن ميدهي يا تورا سنگسارخواهند كرد.
زن گفت: هركار ميخواهي بكن، پاسخ من همان است كه نه
پس آن نامرد گيسوي زن بيچاره راگرفت وكشان كشان ازخانه بيرون آورد وگفت: تورا به صحرا برده وسنگسار خواهيم كرد.
زن گفت: اي بدبخت! من خودرا به خداوند متعال سپرده ام وتو به عذاب اليم نزديك هستي.
آن ناپاك اوراميكشيدومي برد وآن مظلومه به تسبيح و شكر خداوند مشغول بود. وقتي اورا ازشهر بيرون آوردند، گودالي كندند و وي راتا كمردرخاك كرده وسنگسار نمودند آنچنان كه در زيرسنگها پنهان شد.
و البته كه خداوند بخاطر اخلاص وتوكل وپاكي او، وي رادرپناه خود نگاه داشت وفرشته اي را موكل اوكرد تاهيچ ضرري به او نرسد.
عفيفه در ميان سنگها مانده بود وبا آوازخوش قرآن ميخواند. تا اينكه نزديك شب شد. اتفاقا" مرد با ايمان وپرهيزكاري سواربر شتر، از آنجا ميگذشت. وقتي تلاوت قرآن را شنيد، ازشتر پائين آمد ومشغول گوش دادن شد واين آيه كريمه راشنيد كه: ( امن يجيب المضطر اذا دعاه ويكشف السوء )، بعد صداي مناجاتي شنيدكه ميگفت: الهي تودانا وبينائي كه آنچه كردم درراه رضاي توبود وبه لطف وكرم تواميدوارم وغيرازتو دستگيري ندارم.
چون آن مردشنيده بودكه درهمان روز زني را سنگسار كرده اند، با خود گفت: حتما" خداوند حكمتي در اين ماجرا نهاده است و به يقين اين زن پاك وبا عصمت است. پس جلورفت وسنگهارا از روي او كنارزد. به اوسلام كرد وعفيفه هم جواب سلام داد. مرد از عفيفه خواست كه ماجرا را برايش بگويد وزن نيز حقيقت جريان را گفت. بعد مرد گفت: اي خواهر! بيا بر اين شترسوار شو تا ترا به خانه خود ببرم. زن نيزاورا دعاكرد وبرشتر سوار شد. آن مرد مهار شتررا گرفت وخودش پياده بهمراه آن زن بطرف خانه روان گرديد.
زن آن مرد، به عفيفه خوشآمد گفت و او را واردخانه كرد. پس عفيفه درآنجامسكن گزيد وشب وروز مشغول عبادت بود. آن مردوزن كه ازعصمت وپاكي آن زن آگاه گرديده بودند به او گفتند: اي خواهر! تاآمدن شوهرت، خيالت آسوده باشد وراحت به زندگي خود مشغول باش.
غلامي در خانه خدمت ميكرد. روزي آن غلام به صحن خانه آمد وعفيفه را كه مشغول وضو گرفتن بود ديد و دلش گرفتاراو شد و بيقرار گشت. پس هرروز بسراغ عفيفه مي آمد و به او پيشنهادهاي نانجيبانه ميداد.
آن زن گفت: توبجاي برادرمن هستي. از اين خيال فاسد درگذر...
غلام گفت: اگربه خواست من عمل نكني تورا رسواميكنم. زن گفت: من خودرا به خداسپرده ام، هرچه ميخواهي بكن.
غلام كه بسيار سنگدل وبيرحم بود به اتاق خودرفت وخوابيد ونصف شب كه همه خواب بودند بيدارشدوبه سر رختخواب طفل صاحب خانه رفت و سر آن طفل راجدا كرده وبرروي سينه اش گذاشت وكاردخون آلود را نزديك بالين عفيفه انداخت.
وقتي كه مادرطفل، براي شيردادن به كودكش برخاست ناگهان سر فرزند خودرا از تن جدا ديد وفريادي جانسوز سرداد. از فرياد زن، اهل خانه بيدار شدند وآن وضعيت وحشتناك را مشاهده كردند.
درآن وقت غلام دويد وكارد خون آلود را از زير بالين عفيفه بيرون آورد وگفت: من ديدم كه اين زن اينكار را كرد. اگرچه زن وشوهربه پاكدامني زن اعتقاد داشتند وحرف آن غلام را باور نميكردند اما مادر كودك بي اختيار بسوي عفيفه نگون بخت دويد وچند مشت برسروصورت وي زد. عفيفه گفت: من از اين جريان خبرندارم.
فرداي آنشب مرد مومن آن خانه به عفيفه گفت: اي خواهر! ما ميدانيم كه اين غلام بتو تهمت زده است، واين عمل پليد كارتو نيست! اما بگوكه حقيقت چيست؟ احساس ميكنم كه تورازي در دل داري..! و زن، خواسته غلام رابراي او بازگوكرد.
وقتي كه طفل را دفن كردند، عفيفه به آن مرد گفت: اي برادر ديگرحضورمن دراينجا مناسب نيست. تودرحق من بسيارخوبي ونيكي كرده اي. حق تعالي ترا جزاي خير بدهد. اگرچه بيگناهي من براي شما آشكار شده است، اما هروقت كه همسرت به من نگاه كند، به ياد اين موضوع مي افتد كه بواسطه من اين اتفاق افتاده است وجگرش ميسوزد.
مرد مومن سخن اوراقبول كرد وگفت: همينطوراست كه تو ميگوئي.سپس صد درهم ازمال خودرا به اوداد وگفت: مرا از دعاي خيرفراموش نكن.
پس ازخداحافظي عفيفه راه بيابان راپيش گرفت ورفت. پس از مدتي به دهي رسيد. عده زيادي راديد كه در بيرون ده جمع شده اند. پيرزني درميان آنها بودكه بسيار ناله وزاري ميكرد. پرسيد:اينهمه جمعيت براي چه جمع شده اند؟ گفتند: چون پسراين پيرزن خراج حاكم رانداده است، حاكم دستورداده كه اورا دار بزنند تا براي بقيه رعايا عبرت شود.
عفيفه گفت: مبلغ خراج او چقدراست؟ گفتند: صد درهم. عفيفه پيش آن پيرزن رفت و صد درهمي را كه آن مرد مومن به او داده بود، به وي داد تا پسرش را ازمرگ نجات بدهد. پيرزن بسيار خوشحال شد وپول را گرفت وپسرخودرا آزاد كرد، وعفيفه رانيز بسيار دعا نمود.
پسر پيرزن ازمادرش پرسيد: چه كسي جان مراخريد وباعث آزادي من شد؟
پيرزن گفت: زني بطورناگهاني پيدا شد وبا دادن وجه خراج، تورا آزاد كرد.
پسر ازمادرش، نشاني آن زن ومسير رفتن او را پرسيد. مادرش گفت: زني بودكه چادري از پشم شترپوشيده بود وراه بيابان را درپيش گرفت ورفت.

پايان قسمت اول

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

14/8/58
حمايت حضرت امام از اشغال لانه جاسوسي امريكا.

14/8/59
جبهه جنوب : گلوله باران آبادان و اهواز ـ تحرك و انتقال نيرو در سوسنگرد و شوش ـ درگيري ايذايي خودي در دشت عباس . جبهه مياني : ادامه درگيري در كنجان چم ( مهران ) . جبهه شمالي : تحركات ضدانقلاب .

هشدار امام خميني درباره لزوم شكسته شدن حصر آبادان و اتخاذ موضع تهاجمي از سوي خودي .

14/8/63
ادامه تحركات ايذايي ضدانقلابيون در مناطق كردنشين به ويژه در ديواندره طي چند روز اخير گزارشات مختلف و متناقض از ديدارها و روابط اكراد بارزاني و طالباني با دولت عراق جهت توافق بر سر اختلافات و خودمختاري و چشمانداز نااميد كننده از آينده اين توافقات

حركات ايذايي ضدانقلاب در سالگرد اشغال سفارت امريكا. گزارشي از اقدامات يك روحاني اهل سنت مرتبط با عربستان براي ترويج وهابيت در روستاهاي مرزي خراسان.

14/8/65
در جلسات امروز نيروي زميني سپاه با حضور فرماندهان قرارگاهها، فرمانده نيروي هوايي سپاه و مسئولان حفاظت، موضوعات كنترل و ترددها و حفاظت منطقه عملياتي، پدافند هوايي، ترابري هوايي و پدافند شيميايي بحث و بررسي شد. دشمن در جزيره امالرصاص و اطراف آن، به فعاليتهاي مهندسي و تقويت مواضع خود ادامه ميدهد.

دستورالعمل و ابلاغيههاي سپاه كشوري، ستاد مركزي سپاه و ستاد پشتيباني جنگ نخستوزيري جهت اعزام بزرگ سپاهيان محمد(ص) به جبههها.

چند ناوچه عراقي روبهروي بندر كويت هدف آتش توپخانه ايران قرارگرفتند. لايروبي خورالصبيه با هماهنگي عراق و كويت براي دستيابي عراق به خليجفارس.

بمباران آبادان و تجاوز هواپيماهاي عراقي به حريم شهرهاي، نهاوند، ملاير و قم.

افشاي ماجراي مك فارلين توسط آقاي رفسنجاني در سالروز تسخير لانه جاسوسي.
 

استعفاي دولت شريف امامي

[14 آبان 1357] - استعفاي دولت شريف امامي

 ايراد سخنراني آیت الله خمینی

[14 آبان 1358] - آیت الله خمینی با ايراد سخنراني مهمّي توطئه‎هاي داخلي و خارجي برضد جمهوري اسلامي ايران را محكوم كردند. اين سخنراني را امام راحل از اشغال لانه جاسوسي اِمريكا بدست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام ايراد فرمودند. حضرت امام دربخشي از سخنان تاريخي خويش فرمودند: " ... بايد بدانند كه درايران باز انقلاب است. انقلابي بزرگتر از انقلاب اول…". همچنين افزودند: " ...بايد ملتها، جوانهاي برومند ما با كمال قدرت پيش بروند و از اين توطئه‎ها اصلاً نترسند."

 كشف خاصيت ضد پرتوي دربرخي ازمواد طبيعي توسط دكترفرامرزآشوري محقق ايراني درژاپن

[14 آبان 1369] - دكترفرامرزآشوري محقق ايراني درژاپن موفّق به كشف خاصيت ضد پرتوي دربرخي ازمواد طبيعي شد. دكترآشوري با درجه فوق دكتري دررشته داروسازي و بيوشيمي پس از14سال تحقيق مستمردراين زمينه دارويي جديد بنام " اِلاميك اسيد" كشف كرد. ازاين دارو براي پيشگيري از ضايعات ناشي از پرتوهاي يون ساز ازجمله ضايعات عصبي، عروق، مسموميت كبدي، بيماري قند و ضايعات مربوط به بينايي و نيز درمان آنها استفاده مي‎شود. اين دارو همچنين بدن انسان را مقاوم مي‎سازد.

 «ابوعبدالله محمدبن اسماعيل بخارايي» مشهور به بخاري درشهربخارا بدنيا آمد.

[13 شوال 194] - «ابوعبدالله محمدبن اسماعيل بخارايي» مشهور به بخاري درشهربخارا بدنيا آمد. او صاحب يكي ازشش كتاب عمده موسوم به صِحاح سِتّه است. بخاري درپي گردآوري حديث به خراسان، عراق، مصرو شام سفركرد و احاديث بسياري جمع آوري كرد كه بيش از 600000حديث است. وي همچنين صاحب نخستين كتاب صحيح است. گفتني است كه كتابهاي صحيح بخاري و صحيح مُسلِم به صحيحِين مشهورند.

 آيت الله شيخ محمدطه نجفي ازمجتهدان و عالمان تبريزيُ الاصل در نجف اشرف درگذشت.

[13 شوال 1323] - آيت الله شيخ محمدطه نجفي ازمجتهدان و عالمان تبريزيُ الاصل در نجف اشرف درگذشت. ايشان ساليان متمادي ازمحضرعلماي بزرگ استفاده كرد و دركنارآن خود نيز به تحقيق درعلوم ديني پرداخت. آيت الله طه درفقه، اصول، تفسير، رجال و ادبيات عرب دانشي درخورتوجه كسب كرده بود و علم خويش را با تواضع بسياردراختيار دانش پژوهان مي‎گذاشت. ازتأليفات طه نجفي« اَلاِنصاف في تحقيق مسائِل الخِلاف و اَصالَةُ البَرائه» را مي‎توان نام برد.