بخش اول |
مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» |
|
جمله روزانه
23 آبان
با تمرکز بر نفس کشیدنت به کمک مراقبه و آشکارا اعلام کردن اهدافت، می توانی برای سفر زندگی ات انرژی بیشتری کسب کنی. وین دایر |
|
|
حديث روزانه
هرکس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده خویش گردانیده است.
امام علی (ع)
|
|
ستون ويژه
ebi2959@yahoo.com |
|
*برج میلاد وبدلکار سریال هشداربرای کبری 11
بدلكار سریال هشدار برای كبری ۱۱ میخواهد از بالای برج میلاد بدون استفاده از تجهیزات و با سه طناب به صورت وارونه فرود بیاید. پیمان ابدی كه هماكنون گروه بدلكاران را در ایران راهاندازی كرده است در خصوص تازهترین برنامهاش در ایران گفت: قرار است با سه طناب ۷۰ متری طول برج میلاد را به صورت وارنه به سمت پائین سرازیر شوم وی افزود: سختترین بخش این كار تغییر طنابها است كه با توجه به اینكه با صورت به سمت پائین میآیم این كار بسیار سخت خواهد بود.ابدی ادامه داد: در ارتفاع ۴۰ متری زمین نیز بدون چتر، سقوط آزاد انجام میدهم. این بدلكار خاطرنشان كرد، قرار است این عملیات را با پرچم ایران انجام دهم كه این موضوع باعث نمایش برج میلاد و اقتدار ایرانیان در جهان خواهد بود. وی درباره زمان اجرای برنامهاش گفت: هنوز زمان اجرای برنامه مشخص نشده است. مسئول پروژه برج میلاد با این كار موافقت كرده است اما مسئوول حقوقی برج مخالف اجرای برنامه است. پیمان ابدی كه از بدلكاران حرفهای سریال موتورسواران و هشدار برای كبری ۱۱ است هماكنون با تشكیل گروه بدلكاران در ایران در حال آموزش به علاقمندان به این حرفه است.
*عوامل یك فیلم،خبرنگاران و پلیس را به اشتباه انداختند
ثبت ضبط صحنه اكشن یك فیلم سینمایی خبرنگاران حوادث و پلیس را به محل فیلمبرداری كشاند. ساعت ۱۲ روزیکشنبه ضبط صحنه سرقت مسلحانه از یك مغازه ساعت فروشی در خیابان كریم خان باعث شد تعدادی از عابران و اهالی محل با احتمال اینكه از آن مغازه سرقت شده است با مركز فوریت های پلیس ۱۱۰ تهران تماس گرفته و موضوع را اطلاع دهند. در پی این تماسها چند گروه از مأموران گشت پلیس راهی محل شدند تا موضوع بررسی كنند. همچنین خبرنگاران حوادث نیز كه از طریق تماس های اهالی در جریان ماجرا قرار گرفته بودند خود را به محل رساندند.
*هشداربه دارندگان گوشی تلفن همراه
درپی تکثیر فیلم غیر اخلاقی منتسب به بازیگر تلویزیون مسئولین پلیس ازمردم خواسته اند تا با افزایش اطلاعات وبهره بردن ازفرهنگ استفاده ازاین وسایل اقدام به استفاده ازوسایل الکترونیکی جدید کنند. همزمان باتکثیر فیلم منتسب به زهراامیر ابراهیمی شاهد پخش قسمت های دیگری ازفیلم های خصوصی وخانوادگی بامحتوای غیراخلاقی هستیم که خود این فیلمها نشان دهنده عدم آگاهی کافی مصرف کنندگان دارد.وبرخی ازمردم بجای استفاده از این وسایل درجهت مثبت تصاویر کاملا خصوصی خانواده خود درگوشی تلفن همراه ذخیره می کنند،غاقل ازاینکه این وسیله درهرلحظه ممکن است سرقت ویا گم شود واین فیلم ها دراختیار افراد سود جو قرارگیرد.در حافظه های تلفن همراه ویا سایر حافظه های جانبی پس از پاک کردن اطلاعات درصورت جایگزین نشدن فایلهای جدید برروی رم اطلاعات قبلی قابل بازیافت است.همانطور که برخی شرکتها با استفاده ازنرم افزارهای خاص به بازیابی اطلاعات ازدست رفته کاربران کامپیوتر کمک می کنند.این کار باکمی دانایی وآگاهی از این نرم افزارها برای افراد مبتدی نیز امکان پذیر خواهد بود.پس ازحذف فایلهای داخل رم تنها آدرس انها که ازطریق آن آدرس فراخوانی می شده اند ازروی جدول فایلها حذف خواهد شد ودرحقیقت خود فایل حذف نشده ودرصورتی که این آدرس به فایل جدیدی اختصاص نیابد مجددا می توان به همان فایل قبلی داده واطلاعات بازیافت شود.پس حتی الامکان ازذخیره چنین تصاویری پرهیز کنیدودرصورت فروش گوشی ویا تعمیر آن حافظه جانبی را خارج نموده وحافظه داخلی دستگاه را تابیشترین ظرفیت با فایلهای دیگرپرنمایید تا فایلهای قدیم قابل دسترس نباشند.
*ادامه برنامه گسترش غنی سازی اورانیوم
وزارت امورخارجه از گسترش برنامه غنی سازی اورانيوم، با نصب سه هزار سانتريفيوژ تا بهارآينده سخن می گوید. محمد علی حسينی سخنگوی وزارت امورخارجه گفته است: نصب سانتريفيوژها زير نظارت بازرسان آژانس بين المللی انرژی اتمی انجام خواهد گرفت و تهران به خواسته های شورای امنيت سازمان
ملل متحد برای تعليق در غنی سازی اورانيوم اعتنا نخواهد کرد. وی گفت:تهران فعلااز صدو شصت و چهار سانتريفيوژ استفاده ميکند، اما ميخواهد شمار آنها را تا ماه مارس میلادی به سه هزار افزايش دهد.
بی بی سی می گوید:نصب و بهره برداری از سانتريفيوژهای جديد به تهران امکان ميدهد اورانيوم غنی شده را درمقياسی صنعتی توليد کند. غنی سازی اورانيوم برای تامين سوخت نيروگاههای برق اتمی مستلزم استفاده از سانتريفيوژهاست. توليد بمب اتمی مستلزم توليد سوختی به مراتب خالص تر و غنی تر است. توليد سوخت مورد نياز برای يک بمب اتمی با تعداد کنونی سانتريفيوژها، بيشتر وقت ميخواهد.
*بوش خواهان انزوای اقتصادی ایران شد
جورج بوش، رییس جمهور آمریکا، همزمان با سفر نخست وزير اسرائيل به اين کشور، خواهان انزوای ایران از سوی جامعه جهانی به خاطر برنامه هسته ای این کشور شده و گفتگو با ایران را تا زمان توقف برنامه اتمی رد کرده است. بوش در حالی خواستار انزوای ايران شده که پيشتر اعلام شده بودآمريکا و بريتانيا موضوع همکاری ايران و سوريه در حل بحران امنيتی عراق را بر مبنای پيشنهاد 'هيات تحقيق عراق' بررسی می کنند.بنابه گزارش ها همچنين قرار است تونی بلر، نخست وزير بريتانيا، دوشنبه شب در سخنرانی خود در باب سياست خارجی اين کشور، پيشنهاد مشارکت سوريه و ايران در حل بحران امنيتی عراق را ارايه کند.با اين حال سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا در موضعی کاملا متفاوت نسبت به آنچه در مورد
احتمال همکاری با ايران در عراق اعلام شده، گفته است اين مسير يک بارآزموده شده و به دلايل مختلف نتيجه ای به بار نياورده است.
|
|
|
چهارشنبه: طنز
نشانه های متداول یک همسر متقلب! این متن دو بخش داره، یکی شوهر خیانت کار و یکی خانوم خیانت کار (البته خدا به دور).
اینجا بخش اولش یعنی " شوهر خیانت کار" رو به خانومای مشکوک تقدیم می کنم.
اگر به شوهرتون مشکوک شدین که داره به شما خیانت می کنه، احتملاً درست حدس زدین.
اما قبل از اینکه سراغ وکیلتون برین، یا اینکه فکر می کنید ممکنه بی خودی مشکوک شده باشین، یه بار این علائم خیانت رو بخونین:
1- شوهر خیانت کار شما، به شما می گه که یه منشی جدید رو استخدام کرده که البته خیلی هم زشته. اما وقتی شما اون منشی رو برای اولین بار می بینید می فهمید که اتفاقاً خانوم خانوما خیلی هم خوشگل تشریف دارن. اگه شوهر شما خیانت نمی کنه و یا اصلاً بهش فکر نمی کنه، چه دلیلی برای دروغ گفتن در مورد منشیش داره؟
2- همسر خیانت کار شما یه روز با لپ ماتیکی میاد خونه و می گه که تو اداره با یکی از خانومای همکار تو اداره به هم خوردن و پخش زمین شدن و همه همکارا هم بهشون حسابی خندیدن (خداییش این داستانو از کجاشون می آرن منم نمی دونم).
3- یه شوهر خیانت کار، یکدفعه شروع می کنه از حد معمول دیرتر اومدن. بعد هم دلیل می آره که کارش طول کشیده یا مثلاٌ با رفقا بعد از کار رفتن یه چیزی بخورن. خیلی وقتا بنده خدا راست می گه ولی وقتی این قضیه مکرراً اتفاق می افته، شک نکنید که یه مشکلی هست.
4- یه روز یه خانم مودبی تماس می گیره و می گه که همکار شوهرتونه و باید ازش یه سوال کاری خیلی مهم بپرسه. وقتی هم که شوهر خیانت کار شما گوشی رو بر می داره پچ پچ می کنه و می گه خودم بعداً باهاتون تماس می گیرم.
5- یک دفعه شوهر خیانت کار شما شروع می کنه به ورزش کردن و بعضی از عادتاش هم عوض می شه.
6- شما یه تار موی طلایی بلند روی صندلی ماشین شوهر خیانت کارتون پیدا می کنین.
7- وقتی شوهر خیانت کارتون می آد خونه و شما هم از قضا یه جورایی حس رمانتیکی دارین، (!!!!!!!!!!!) بهتون می گه که سر درد داره.
8- شوهر خیانت کار شما بی دلیل شروع می کنه به آوردن گل برای شما و انجام رفتار خیلی عاشقانه.
9- بهترین راه برای کسب اطمینان اینه که مچ شوهرتون رو با دختره بگیرین. اگه فکر می کنین که شوهرتون خیانت می کنه بهتره که یا خودتون تعقبیش کنین یا یه کاراگاه خصوصی استخدام کنید.
10- بهترین کلک هم اینه که آخرین شماره تماس شوهر خیانت کارتون را دوباره بگیرین.
هیچ وقت معلوم نیست که با کی قراره صحبت کنید. این متن دو بخش داره، یکی شوهر خیانت کار و یکی خانوم خیانت کار (البته خدا به دور).
اینجا بخش اولش یعنی " شوهر خیانت کار" رو به خانومای مشکوک تقدیم می کنم.
اگر به شوهرتون مشکوک شدین که داره به شما خیانت می کنه، احتملاً درست حدس زدین.
اما قبل از اینکه سراغ وکیلتون برین، یا اینکه فکر می کنید ممکنه بی خودی مشکوک شده باشین، یه بار این علائم خیانت رو بخونین:
1- شوهر خیانت کار شما، به شما می گه که یه منشی جدید رو استخدام کرده که البته خیلی هم زشته. اما وقتی شما اون منشی رو برای اولین بار می بینید می فهمید که اتفاقاً خانوم خانوما خیلی هم خوشگل تشریف دارن. اگه شوهر شما خیانت نمی کنه و یا اصلاً بهش فکر نمی کنه، چه دلیلی برای دروغ گفتن در مورد منشیش داره؟
2- همسر خیانت کار شما یه روز با لپ ماتیکی میاد خونه و می گه که تو اداره با یکی از خانومای همکار تو اداره به هم خوردن و پخش زمین شدن و همه همکارا هم بهشون حسابی خندیدن (خداییش این داستانو از کجاشون می آرن منم نمی دونم).
3- یه شوهر خیانت کار، یکدفعه شروع می کنه از حد معمول دیرتر اومدن. بعد هم دلیل می آره که کارش طول کشیده یا مثلاٌ با رفقا بعد از کار رفتن یه چیزی بخورن. خیلی وقتا بنده خدا راست می گه ولی وقتی این قضیه مکرراً اتفاق می افته، شک نکنید که یه مشکلی هست.
4- یه روز یه خانم مودبی تماس می گیره و می گه که همکار شوهرتونه و باید ازش یه سوال کاری خیلی مهم بپرسه. وقتی هم که شوهر خیانت کار شما گوشی رو بر می داره پچ پچ می کنه و می گه خودم بعداً باهاتون تماس می گیرم.
5- یک دفعه شوهر خیانت کار شما شروع می کنه به ورزش کردن و بعضی از عادتاش هم عوض می شه.
6- شما یه تار موی طلایی بلند روی صندلی ماشین شوهر خیانت کارتون پیدا می کنین.
7- وقتی شوهر خیانت کارتون می آد خونه و شما هم از قضا یه جورایی حس رمانتیکی دارین، (!!!!!!!!!!!) بهتون می گه که سر درد داره.
8- شوهر خیانت کار شما بی دلیل شروع می کنه به آوردن گل برای شما و انجام رفتار خیلی عاشقانه.
9- بهترین راه برای کسب اطمینان اینه که مچ شوهرتون رو با دختره بگیرین. اگه فکر می کنین که شوهرتون خیانت می کنه بهتره که یا خودتون تعقبیش کنین یا یه کاراگاه خصوصی استخدام کنید.
10- بهترین کلک هم اینه که آخرین شماره تماس شوهر خیانت کارتون را دوباره بگیرین.
هیچ وقت معلوم نیست که با کی قراره صحبت کنید. |
|
مصحف
hamed.1360@yahoo.com |
|
هر روز چند آيه قرآن بخوانيم
« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »
سوره: سورة البقرة
آيات: 286
محل نزول: مدینه
|
|
|
|
آیات امروز را می توانید در اینجا هم مطالعه کنید
توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا
|
|
بخش دوم |
مطالب ارسالی ديگر اعضا |
اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
در مورد «يک داستان غم انگيز»
سلام ، خسته نباشيد
ميخواستم درخصوص "يك داستان غم انگيز" كه طي سه قسمت در روزانه درج شد مطالبي رو عرض كنم:
داشتن يك پدر عاقل ، با تجربه و غيرتمند نعمت بسيار بزرگيه كه اكثر ما ايرانيها ازش بهره مند هستيم ولي چون هميشه اين موهبت الهي در كنارمون بوده شايد كمتر متوجه و قدردان آن بوديم. حداقل من يكي به لطف اين داستان متوجه اين ثروت معنوي شدم و بدينوسيه از دوستي كه داستان رو ارسال كرد ، تشكر ميكنم.
درضمن بعنوان يك دختر هم وطن پيامي هم براي اين خانم دارم :
هميشه ميتوني با احمقانه ترين تصميم ها گند بزني به زندگيت ولي بالا غيرتاً ناكاميها و دردسرهايي رو كه براي خودت ايجاد ميكني به حساب بدبختي ايراني جماعت نگذار.
توي اين مملكت پر از آدمهاييه كه براي بالا بردن كيفيت زندگيشون به لحاظ معنوي، تحصيلي، مالي و ... هر روز تلاش ميكنن و خداوند هم به حركتشون بركت عنايت ميكنه و البته برعكس شما و دوستانتون نه فقط احساس بدبختي نميكنن بلكه به آينده هم اميدوارند.
در واقع موفقيت مرهون سعی و كوشش مردان و زنانی است كه بابهره گيری مناسب از شاخص های انديشه ، علم ، تجربه ، خلاقيت ، تعهد و استفاده بهينه از امكانات و منابع ، بر فرق مشكلات پا گذاشته و از شدايد و موانع موجــود ، پلكان صعود ميسازند.
|
|
meri_esteki2000@yahoo.com |
|
VERY IMPORTANT WARNING
Please Be Extremely Careful especially if using internet mail such as Yahoo, Hotmail, AOL and so on This information arrived this morning direct from both Microsoft and Norton.
Please send it to everybody you know who has access to the Internet.
You may receive an apparently harmless email with a Power Point presentation "Life is beautiful"
If you receive it DO NOT OPEN THE FILE UNDER ANY CIRCUMSTANCES, and delete it immediately. If you open this file, a message will appear on your screen saying: "It is too late now, your life is no longer beautiful." Subsequently you will LOSE EVERYTHING IN YOUR PC and the person who sent it to you will gain access to your name, e-mail and password.
This is a new virus which started to circulate on Saturday afternoon. AOL has already confirmed the severity, and the antivirus software's are not capable of destroying i t. The virus has been created by a hacker who calls himself "life owner ."
PLEASE SEND A COPY OF THIS EMAIL TO ALL YOUR FRIENDS and ask them to PASS IT ON IMMEDIATELY.
|
|
|
mobin aziz salam
midoni ke az eradat mandan hastam va baraye bar chandome ke vasat email mifrestam va hamishe shoma pasokh dadid va hata dar roozaane gharar dadid . aval bayad az inke finghlish minevisam mazerat bekham chon barname farsi nadaram (shayad behtar bashe ye barname ya rahnamaei vase fix cardan dar roozaane bazari) .
gharaz az mozahemat in bod ke in linki ke rajebe
نشریه الکترونیکی ساعت صفر gozashti az roye konj kavi vared shodam va khodaye man bavar nakardaniye dar in asre aghahi jahan ma darim bar mighardim be doran kolsom nane ha , vaghean khejalat avare ...........
yek mosht mozkhrafat va khorafat va bazi ba aghayed mazhabi ...man vaghean konjkav hastam che kasi va kasani in hazinehaye azim ra darand anjam midhand ta keshvare mara be soye hemaghat va bi etelaei va aghab mandeghi sogh bedahand . in yek barname hasab shode ast ke dar balatarin sathe hokpmat ham nofoz karde va hata internet ke mazhare technology st ra be vasilei dar jahat axee an dar avardeand.
mobin aziz midanam ke dare ghoroh baraye tamame aghayed mokhtalef baze (dalile eradat bande ham be shoma hamine) vali lotfan khahsh mikonam dar in ghoroho beroye aghayed baz bezar na khorafat va in bazi hedayat shode az tarafe bighaneghan ya nemidon che kasani vaghan........ . roozaane bayad nori bashe be soye danesho va tafakor va hata khoda shenasiye motefakerane .........................
dar akhar ham vase inke fekr nakonid man faghat ahle ghor zadan va ghelaye hastam az inja amadeghi khodamo vase har no komaki ke az dastam bar biyad elam mikonam (albate age khateret bashe in bandeye sara pa takhsir saken los angeles shode am).
ba arezoye behroozi bishtar.
Albate esrari dar gharar dadane in mail dar roozane nadaram vali aghe salah danestid ekhtiyar darid in mail ra kotah karde ya be neveshtare farsi bar ghar danid
eradat mand Ali.M Los Angeles
|
|
|
شريعتي در يک نگاه تولد دوم آذر ماه
-1319:ورود به دبستان" ابن يمين"
-1325:ورود به دبيرستان"فردوسي مشهد"
-1327:عضويت در کانون نشر حقايق اسلامي
-1329:ورود به دانشسراي مقدماتي "مشهد"
-1331:اتمام دوره دانشسراو استخدام در اداره فرهنگ مشهد
بنيانگذاري انجمن اسلامي دانش آموزان
شرکت در تظاهرات خياباني عليه حکومت موقت قوام السلطنه
و دستگيري کوتاه مدت
-1332:عضويت در نهضت مقاومت ملي
-1333:گرفتن ديپلم کامل ادبي وانتشار کتاب(ترجمه)نمونه هاي عالي
اخلاقي در بحمدون اثر کاشف الغطاء
-1334:اتشار کتابهاي" ابوذر غفاري"و"تاريخ تکامل فلسفه".ورود به
دانشکده ادبيات مشهد
-1336:دستگيري به همراه 16 نفر از اعضاي نهضت مقاومت در مشهد
-1337:فارغ التحصيلي از دانشکده ادبيات مشهد با احراز رتبه اول
24 تيرماه ازدواج با يکي از همکلاسان خود به نام بي بي فاطمه
شريعت رضوي
-1338:اعزام به فرانسه با بورس دولتي به دليل کسب رتبه اول
تولد اولين فرزندش "احسان"
پيوستن به سازمان آزاديبخش الجزاير
-1339:بردن همسر و فرزند به فرانسه
زنداني شدن در باريسبه خاطر مبارزاتش در راه آزادي الجزاير
-1340:همکاري با کنفدراسيون دانشجويان ايراني- جبهه ملي-نهضت
آزادي و نشريه ايران آزاد
-1341:مرگ مادر
تولد دومين فرزندش "سوسن"
آشنايي با افکار فانون نويسنده انقلابي-آنتيلي الاصل عضو جبهه
نجات بخش الجزاير-کتاب دوزخيانروي زمين و آشنايي با زان
پل سارتر
-1342:تولد سومين فرزندش "سارا"
اتمام تحصيلات و اخذ مدرک دکترا در رشته تاريخ و گذراندن
کلاسهاي جامعه شناسي
-1343:بازگشت به ايران و دستگيري درمرز وانتقال به زندان قزل قلعه
پايان انتظار خدمت و از شانزدهم شهريور ماه انتصاب مجدد در
اداره فرهنگ
-1344:انتقال به تهران بعنوان کارشناس بررسي کتب درسي
-1345:استاد ياري رشته تاريخ در دانشگاه مشهد
-1347:آغاز سخنرانيها او درحسينيه ارشاد و دانشگاهها وانتشار کتابهاي
"اسلام شناسي مشهد"مجموعه آثار شماره 30 و"از هجرت تا
وفات"
-1350:تولد چهارمين فرزندش "مونا"
1351:تعطيلي حسينيه ارشاد و ممنوعيت سخنرانيهاي او
1352:معرفي خود به ساواک و هيجده ماه زندان انفراديدر کميته شهرباني
1354:خانه نشيني و آغاز زندگي سخت در تهران و مشهد
1356:هجرت به اروپا و شهادت. |
|
|
رفع موی زائد با دستگاه لیزر قسمت اول
بعد از انتشار مقاله اول که در مورد مراقبتهای لازم در انجام لیزر موی زائد بود، سوالات زیادی از طریق پست الکترونیک به اینجانب رسیدند که لازم دانستم که مطالب جامعتری را در مورد موهای زائد بدن بیان نمایم. اما بدلیل زیاد بودن حجم مطلب، آنرا در چند بخش خدمتتان ارائه میکنم که امیدوارم همانند قبلی مورد توجهتان قرار گیرد.
موی زائد در هردو جنس مرد و زن آزار دهنده است. بله تعجب نکنید، در برخی آقایان نیز این موها مزاحم و حتی بدشکل هستند. ابروهای بلند در بعضی موارد جلوی دید را میگیرند و حتی گاهی وارد چشم فرد میشوند یا رشد موهای سیاه و بلند روی لاله گوش منظره خوش آیندی ندارد که این افراد اغلب همراه ریش آنها را نیز میتراشند. پس این گرفتاری تنها گریبانگیر بانوان محترم نیست ولی وسعت گرفتاری در خانمها کمی بیشتر است مثل پشت لب، چانه، گونه، بناگوش و ... به همین دلیل بیشتر مراجعین مراکز لیزر را تشکیل میدهند.
موی زائد به دو شکل خود را نشان میدهد:
1. رشد موهای متراکم و ضخیم در مناطق رشد طبیعی موها مانند زیر بغل و پاها که علت عمده آن ارث خانوادگی است.
2. رشد مو در مناطقی که درمردم عادی فاقد مو است مانند لاله گوش در مردها و پشت لب خانمها. علت مهم آن در خانمها مشکلات هورمونی است ولی عواملی دیگر مانند تغذیه نادرست، مصرف برخی داروها و حساسیت زیاد گیرنده های هورمونی نیز میتوانند باعث این ناراحتی شوند.
برای از بین بردن این موها روشهای بسیار متنوعی وجود دارند که هرکدام مشکلات و پیامدهایی دارند و اغلب آنها اثر کوتاه مدت و موقت دارند. با توجه به شیوع رشد موهای زائد در بین ایرانیان، بیشتر مردم اطلاعات کافی در مورد این روشها دارند و حتی برخی در بکار بردن این روشها استاد شده اند. من دختر 14 ساله ای را میشناسم که برای کندن موهای خواهران خود از موم استفاده میکند و آنقدر با مهارت این کار را انجام میدهد که گویا از بدو تولد مشغول به اینکار شده است و البته خود را نیز محکوم به داشتن این عارضه در آینده نزدیک میبیند. اما مطلبی که امروز میخواهم بگویم در مورد کاربرد و اثر لیزر در از بین بردن این موها است.
در بسیاری از روزنامه ها یا مجله ها تبلیغاتی را مبنی بر "ازبین بردن دائمی موهای زائد" میبینیم که بیماران با همین باور به مراکز لیزر مراجعه میکنند و فکر میکنند با انجام یکبار لیزر دیگر از آزارهای این بلای خانمان سوز خلاص میشوند غافل از اینکه این تبلیغ فقط برای جلب مشتری چاپ شده است. البته خود من نیز بیمارانی داشته ام که موهایشان بعد از جلسه اول لیزر دیگر رشد نکرده است و از این بابت هرروز دعاگوی این بنده حقیر میباشند. ولی تعداد این افراد از انگشتان دست تجاوز نمیکند بنابراین برای تاثیرگذاری این سیستم، حد اقل 7 جلسه نور لیزر را به محل مورد نظر باید تاباند. در ضمن تا زمانیکه عامل اولیه رشد دهنده مو وجود دارد مانند زیادی هورمونهای مردانه در خانمها بازهم موی جدید رشد خواهد کرد پس در ادامه درمان با لیزر در بعضی مواقع تجویز داروهای هورمونی الزامی است. رعایت همه این نکات در رضایتمندی بیماران موثر میباشد. و اما نکته آخر؛ شاید با بیان این نکته دشمنان زیادی را در بین همکارانم پیدا کنم. لیزر کاهش دهنده دائمی مو است نه از بین برنده دائمی آن. توضیح کامل این جمله بعدا خواهد آمد.
آدرس ایمیل: DrFBehnia@yahoo.fr |
|
ashege_shahadat_84@yahoo.com |
|
شهدا نبينند ! انقلاب ما انقلاب ارزشها بود و هست ! كاش به ما هم بگويند اين لباسهاي بدنما و ... بيانگر چه ارزش جا افتاده اي است ؟ يا خواهد بود؟! |
|
|
يک خبر مهم
مبین عزیز
سلام
یه خبر مهم دارم که گفتم شاید برای بعضی از اعضای خانواده بزرگ مبین جالب باشه!
روز چهارشنبه آقای قیصر امین پور (که میدونم یکی از اعضا از شعرای ایشون خیلی خوشش میاد!) از طرف مدرسمون دعوت شدن و می آن مدرسه ما
گفتم شما به دوستان یه اطلاع بدین که اگر کسی سوالی، پیامی یا حرفی برای آقای امین پور داره به من میل بزنه و من هم در صورت امکان به ایشون منتقل میکنم!
فقط لطفا اگه میشه یه وقتی به اطلاع اعضا برسونین که بتونن تا فردا شب سوالاتشون رو به من میل بزنن
ایمیل من: mary_blogger@yahoo.com
باز هم مثل همیشه منو شرمنده محبت هاتون میکنین!
مریم.ر |
|
.
|
گمودیلیانی
قبل از اینکه کمی درباره فیلم مودیلیانی بنویسم ، لازم است برای خوانندگان خارج از کشور وبلاگهای فارسی توضیح دهم که چرا ناگهان تب مودیلیانی وبلاگها را مبتلا کرده است.
توضیح خیلی ساده است ، این فیلم ساخت ساخت 2004 یک ماهی است ، با زیرنویس فارسی ، در شبکه غیررسمی پخش فیلمهای سینمایی ، توزیع شده ، پس تعجب نکنید که چرا ناگهان وبلاگهای زیادی به این فیلم پرداختهاند.
داستان "واقعی" فیلم درباره یک نقاش ایتالیایی با استعداد به نام آمادئو مودیلیانی است که در پاریس اقامت داشته است ، شخصیت پریشان و خودتخریب این هنرمند باعث شد که بیماری سلی که از دوران کودکی از آن رنج میبرده در وی تشدید شود و در اوج خلاقیت هنری و در سن 35 سالگی ، فوت کند. رابطه مودیلیانی و ژان ، رقابتها و حسادتهای وی و نقاشان همعصرش که پیکاسو یکی از آنها بوده از ارکان اصلی فیلم هستند.
بعد از پاپان فیلم با خودم فکر میکردم که ما در ایران اشخاص فرهنگی زیادی با زندگیهای پرفراز و نشیب داشتهایم که زندگیشان سوژه مناسبی بوده ، برای فیلم شدن ، ولی قدرت و "مجال" فیلم ساختن از آنها را نداشتهایم. دیگران میآیند و از داشتهها و نداشتههایشای فرهنگی و هنریشان اقتباسهای سینمایی هنرمندانه و استادانه میکنند و ما باید بنشینیم و در مواردی با حسرت ، قدرت و تکنیک فیلمسازیشان را ببینیم.
در مواردی که هم بیعرضگیمان کار دستمان میدهد و دیگران آستین برایمان بالا میزنند و قصد ساختن فیلم داریوش و کوروش میکنند. خدا به خیر بگذراند ، اسکندر الیور استون را که از یاد نبردهاید.
بگذریم! ، بازیهای فیلم فوقالعاده خوب بودند ، اندی گارسیا در نقش مولیانی ، Elsa Zylbersteinی دستکم برای من ناشناخته ، در نقش ژان و امید جلیلی در نقش پیکاسو ، که کاراکترهای اصلی فیلم را بازی میکردند ، همه به خوبی از عهده نقششان برآمدند ، اما مسلما بازی اندی گارسیا چیز دیگری بود.
امید جلیلی هم بازی خوبی داشته ، بازی این بازیگر ایرانی تبار را پیش از این در "کازانووا" و "اسکای کاپیتان و دنیای فردا" دیده بودم ، اما متوجه ایرانیتبار بودنش نشده بودم.
یک نکته جالب درباره این فیلم که در یکی از مصاحبههای اندی گارسیا به آن اشاره شده این است که یکی از سکانسهای اصلی و اتفاقا بسیار زیبای فیلم که به یک مسابقه هنری بین نقاشان پاریسی اشاره میکرد ، اصلا واقعیت نداشته و برای جذاب کردن فیلم به آن افزوده شده. همین سکانس تکاپوی نقاشان برای کشیدن تابلو ، شببیداری آنها و مدلهای زنده آنها ، اتفاقا بسیار خوب از کار درآمده ، به خصوص اگر موسیقی زمینه بسیار زیبا را در همین سکانس در نظر بگیرید.
در همین مصاحبه ، اندی گارسیا درباره خو گرفتنش با کاراکتر مودیلیلتی چیزهای جالبی گفته:
"هر چیزی که شما در فیلم میبینید ، در درون من وجود دارد. کارم و آنچه برای بهتر یا بدتر شدن میکنم ، نشان می دهد که می خواهم مودیلیانی شوم ، من سعی نمیکنم که شبیه مودیلیلنی بازی کنم ، این هدف من در هر شخصیتپردازی است ، من میخواهم خود آن شخص شوم."
توجه کردید؟! تفاوت سبک بازیگری را در سینمای ما با سینمای حرفهای فهمیدید؟!
فیلم در نشان دادن سرگشتگی و آشفتهحالی مودیلیانی ، در به تصویر کشیدن رابطه عاشقانی مودیلیانی و ژان و در جلوه دادن نگاه بازاری به هنر بسیار موفق عمل کرده است. سکانسهای مربوط به زمستان پاریس هم از لحاظ دیداری ، چشمنواز هستند.
موسیقی فیلم بسیار زیبا بود و با ضربآهنگ و مفهوم کلی فیلم تطابق و تناسب کامل داشت. آهنگساز این فیلم Guy Farley است که هر چه در کارنامه هنریاش جستجو کردم به جز "مادر ترزا" ، فیلم مشهور دیگری از او پیدا نکردم. موسیقی فیلم آنقدر زیبا بود که فکر کردم ، حتما یک آهنگساز مشهور آن را ساخته.
در پایان به یک قطعه از موسیقی این فیلم گوش کنید: لینک دانلود
دکتر عليرضا مجيدي
|
|
|
دروغهای اینترنتی و ماکیاولیسم خبری (قسمت دوم)
■ پاسارگاد زير آب رفت
با انعكاس خبر عمليات ساخت سد سيوند در منطقه تنگهبلاغي و نزديك بناهاي تاريخي استان فارس و نزديك شدن زمان آبگيري آن، موضعگيريهاي بسياري از سوي معترضين در سايتها و شبكههاي مختلف ماهوارهاي انجام پذيرفت و تومارهاي بسياري نيز در اعتراض به اين عمل نوشته شد. در روزهاي اخير رندي تصاوير دستكاري شدهي فوق را با ذكر اين خبر كه پاسارگاد و مقبره كوروش زير آب رفته است در اينترنت منتشر نمود كه ادامهي ماجرا را ميتوان حدس زد! در اين خبر كه توسط گروهي اينترنتي با عنوان ايران عشق تكثير شده آمده است:
«اكنون خبري داريم كه دل هر ايراني عاشق و وطن دوستي را خشمگين و برافروخته ميسازد! چندي پيش سد سيوند در حال آبگيري بود كه با اين كار پاسارگاد، آرامگاه كوروش كبير، اين بزرگمرد آريايي به زير آب ميرود. و اكنون اين اتفاق افتاده است. سد آبگيري شده و آرامگاه كوروش كبير و بخش بزرگي از پاسارگاد در حال فرو رفتن به زير آب است».
توضيح اين كه سد سيوند تا اين لحظه هنوز به مرحلهي آبگيري نرسيده است! هر دو يعني هم متن و هم عكسها در اين خبر فريبآميز هستند.<<<< ادامه دارد >>>>
|
|
ahmad_bikhial24@yahoo.com |
|
يک اظهار نظر
اول جا داره از مبين به خاطر همه زحمتاش تشكر كنم
از همه بچه هايي هم كه براي گروه مطلب مينويسم تشكر ميكنم
خوب برم سر اصل مطلب
اقاي احسان غفاري من شايد نزديك به 15_16 ماه است كه با گروهم و دليل مطلب ندادن ها نشان از نخوندن و اهميت ندادن نيست من خيلي دوست دارم ((اگه اجازه بديد بقيشو انگليسي تايپ كنم)))
ke to bahsa sherkat konam maslan az bazi az matalebe aghaee asheghe shahadat bad jori kofram dar miad((masalan ye matlab dar morede shahrake gharb ferestadan ke aslan vasam jaleb nabod be nazaram eshon be dalile dede tondi ke daran on matlaboo neveshtan az hamin ja beheshon migam ke aghaee asheghe shahadat in jor matlan ferestadan taseri ke nadare kasaniro ham ke dost daran ozaro khob konan ba moshkel movajeh mikone chon id shoma asheghe shahadate va nazarateton bar zede onaee ke gharare amer be marof beshan in yani shahadat va khob bodan chezae ke dar moghabele on vaeesade yadeton bashe ghabl az nahii az monkar va nadansteh harfaeee najor be kasaee ke zahereshon ro mibinim va az batene onakhabari nadarim nazanim ke khoda haghonasoo nemebakhshee pas behtare az dolathaee ghabl dar in mord dars begerim!!! pas behtare aval amr be marof badan nahi az monkar onam na be on sorati ke shoma anjam dadin
khob berim soragh agha ehsan man hameshe matalebe shoma ro mikhonam va jaleb inja ke hamesh harfaee ke to delam dashtam be shoma begam aghaee sun1971 dar naghdi be shoma migoftan va dege dalili nemedidam ke bazam man in karo bokonam man ham na ahle hezbi hastan na az hezbi defa mikonam ta jaee ham ke tavan dashte basham az hez bazi bad migam chon bodjeha dare sarf hezb bazi mishe ta shekame mardome badbakht
fekr konam matlab asli ke shoma dost dashtin begam ro goftam va az harfaee aghaee sun1971 defa mikonam chon eshon manteghi tar be ahmadi nejhad negah kardan ta shoma
dar zemn jadare mesle khodeton begam ke man ham 22 salame va danshjooe tehran hasatam va jaleb inja ke be dalile dashtan baradaran ziad ((har kas dar ye semat va shoghl)) taghreban ba akhbare dolatee vazehii ashnaam na onaee ke mardom migam
be hamin khater migam ke to naghda hagho be aghaee sun midam
vali ba matlabe akhereton movafegham ee kash be gozashteh negah nakonim va ayande hadaf basheee
be ghol bazia baghi baghayetan
|
|
|
يک اظهار نظر ديگه
سلام به همه ی دوستان
در شماره ی 580 روزانه مطلبی بود تحت عنوان سایه روشن که بر خلاف مطالب دیگر کمی پر بارتر بود و به نکاتی اشاره داشت که در آن میان نیز به یک نکته ی بسیار جالب و مهم پرداخته شده بود آن هم نقش مردم
براستی من به عنوان یک شهروند آیا تا کنون به وظایف خود عمل کرده ام یا نه ؟ آیا آن حساسیت درستی که باید در مورد مسائل کشورم داشته باشم دارم ؟ آیا تا کنون به همان اندازه که روزانه در مقابل آینه می ایستم درست و منطقی و همراه با آگاهی نو اندیشانه به مسائل اجتماعی و فرهنگی مملکتم فکر میکنم ؟یا به قول این هم وطن نشسته ام تا امکانات و عدالت و رفاه از آسمان نازل شود ؟یا مهدی نامی بیاید و مرا از تاریک اندیشی خودساخته برهاند ؟
فرهنگ یک جامعه تنها با نو آوری اجتماعی ساخته می شود و نوآوری اجتماعی زمانی حاصل می شود که انسانها لزوم وجود آن را درک کنند .وقتی عنصرهای فرهنگی جامعه در طی زمان دچار رکود شده و کارکرد درست خود را از دست می دهد باید عنصر فرهنگی جدید جایگزین آن شود تا جامعه ای که در بعضی جهات رشد کرده ولی در بعضی جهات عقب مانده دچار دژسازگاری و در نتیجه ناسازگاری نشود و همه ی عناصر فرهنگی یک جامعه بسته به مقتضیات زمان و مکان به تعادل برسند و این جز با حرکت انسانها میسر نیست خواه دولت خواه مردم .
ومهم تر اینکه سیر تکامل جوامع مختلف به شدت با یکدیگر متفاوت است درست است که همه دارای هدف های مشترک هستند ولی این اهداف انتزاعی است و در هر جامعه بسته به زمان و مکان اش درجه بندی خاص خود را می طلبد یک هدف ممکن است در یک فرهنگ درست و در یک فرهنگ دیگر نادرست باشد و راه حل آن تنها بستگی به سطح آگاهی و درک و حرکت اعضای آن فرهنگ دارد .در تمام کره ی زمین حتی یک انسان پیدا نمی کنید که بی فرهنگ باشد مسئله این است که باید به پویایی و ایستایی جامعه و فرهنگ اندیشید .جامعه ایستا قادر به ایجاد تعادل در میان عنصرها و مجموعه ها و سازمان های اجتماعی نخواهد بود مگر با تحرک و پویایی افراد سازنده ی آنها .
من یک شهروند ایرانی تا چه اندازه به فرهنگ اعتراض رسیده ام ؟تا چه اندازه به تاریخ کشورم آگاهم ؟ملتی که تاریخ کشورش را نمی داند همیشه اشتباهات تکراری را تکرار می کند
آیا می دانم که به شدت حقیقت گریزم و پنهان کار ؟ظاهر ساز و قهرمان پرور و استبداد زده
خود محور و برتری جو بی برنامه و ریا کار و فرصت طلب احساساتی و شعار زده مسئولیت ناپذیر و قانون گریز و میل شدید به تجاوز پرتوقع و ناراضی دائمی حسد ورزی و صداقت گریزی و همه چیز دانی من و در تمام دوران زندگی در فکر این که مردم و حکومت و بزرگ و کوچک در فکر چیدن توطئه برای من هستند؟ آیا اینها را می دانم یا تنها به فکر خوشی های فردی خودم هستم ؟همه چیز به کام من شود گور بابای بقیه ....؟؟؟؟
چند بار تا حالا ساعت 9 زباله ها را جلوی در گذاشته ای ؟
به امید دیدار
|
|
|
گروه ها و مراکز امروزین صهیونیستها
بسم ا... الرحمن الرحیم
امروزه گروههای صهیونیستی تحت عناوین گوناگون و بعضا جدید مشغول فعالیت میباشند و در پشت ظواهر موجه در حال تدارک توطئه های جدیدی جهت پیاده سازی تئوریهای شوم اشغال و نسل کشی می باشند . در اینجا سعی میشود تا با معرفی برخی از این گروهها خصوصا برای فارسی زبانان خارج از کشور ماهیت برخی از ایشان را آشکار نمود. ( بنی آکیوا) : این گروه به ظاهر مذهبی به منظور ترویجBeni Akiva تورات و تعالیم آن در میان جوانان یهود تاسیس گردیده است . مرکز آن در ایالات متحده و کانادا میباشد و در دیگر کشورها با اسامی دیگری فعال است .
با تحقیقی اجمالی نسبت به این گروه و برنامه های آن ملاحظه میگردد که اعضا در زمان کودکی و پیش از اینکه تحصیل در مدرسه را شروع کنند از طرف والدین برای عضویت معرفی میگردد و پس از تایید وضعیت خانوادگی و اینکه خانواده مزبور چقدر نسبت به اهداف صهیونیسم و اسرائیل وفادارند کودک مورد پذیرش قرار میگیرد و از آن پس تا پایان تحصیلات وی در دانشگاه
و یا کسب مهارتهای کاری تا سن 25 سالگی ارتباطی مستمر با اعضا دارد و جالب آنکه حتی به هنگام تعطیلات مدارس و یا اعیاد مذهبی نیز کلاسها و دوره های آموزشی این مرکز برقرار است .
این مرکز با آموزش تلمود و تعالیم ناسیونالیستی مذهبی از کودکی یهودیان را تحت تسلط فکری قرار میدهد به نحوی که اعضا در سن 18 سالگی ، اسرائیل و تحقق آرمان سرزمین مقدس با کشتار مخالفین ( مسلمانها ) را مهمترین رکن دیانت یهود میدانند . کیفیت این آموزشها تنها در حوزه تئوریک خلاصه نمی شود بلکه پس از گزینش اعضا ، از لحاظ نوع اعتقادات و وضعیت بدنی طی برگذاری تورهای مسافرتی به سرزمینهای اشغالی در مراکز نظامی آموزشهای نظامی را کسب می کنند این مرحله عموما بین سن 18 تا 21 سالگی انجام میشود .
یکی از برنامه های منحصر به فرد " بنی آکیوا " برگزاری دوره های آموزشی )Leadership Training " اموزش مهارتهای رهبری و مدیریت کلان " ( می باشد ، این دوره مخصوص برگزیدگان مراحل قبل از رسیدن به سن 16 سالگی است که اعضا پس از گذراندن آزمونهای تئوری و عملی بسیار مشکل جهت این دوره گزینش می شوند تا با آموزش مسائل سیاسی ، اعتقادی ، و همچنین تکنیکهای جنگهای روانی و پروپاگاندیسم به رهبران آینده صهیونیسم در حوزه های سیاسی ، نظامی و مذهبی تبدیل شوند و از همان سنین آغازین جوانی با برگزاری سمینارها و همایشهایی با سخنرانی و هدایت همین اعضای جوان نسبت به تبلیغ ایشان و جذب نیرو در دیگر کشورها می پردازند . این گروه با ترفندهای وحشتناک فراروانی از کودکان یهودی انسانهایی خطرناک و جانی می سازند و در طی مراحل مختلف چنانچه یکی از اعضا از گروه کناره گیری نماید ، از جامعه یهودیان حذف خواهد شد و به عنوان خائن او را حتی از خانواده طرد مینمایند .
بر اساس تحقیقات اینجانب " بنی آکیوا " در ایران نیز شعبه ای دارد که در شهر شیراز با نام مرکز " آئین روشنایی و آزادی " یهودیان مشغول به فعالیت می باشد . البته اطلاعات در مورد این گروه با توجه به جامعه بسته یهودیان ایران بسیار محدود است ، در ادامه این مطلب در بخشهای بعدی ان شاا... درمورد دیگر گروههای صهیونیستی به معرفی خواهم پرداخت .
و من ا... توفیق
|
|
|
واکنش موضوع : نکاتی درمورد مطلب «سایه روشن ها»، نوشته شده توسط آقای احسان بهرام غفاری
سلام. امیدوارم که دنیا و آخرت تمامی شما عزیزان به کام باشد.
ابتدا می خواستم که درمورد کسری بودجه ی وزارت بهداشت مطلبی بنویسم، ولی مطلب آقای غفاری (شماره 580) بنده را به مباحثه دعوت کرد. قبل از هر کاری، بار دیگر می گویم که من ارادت خاصی برای برادر خوبم، آقا احسان قایل هستم و سبک نگارششان برایم از ارزش والایی برخوردار است. و اعتقاد هم دارم که فقط بهترین ها لیاقت نظردهی را دارند. به همین منظور نظر خود را در مورد مطالب ایشان عنوان می دارم. امیدوارم که از دست من ناراحت نشده و مطلبم را به پای اظهار نظر یک دوست در مورد گفته ی دوست دیگرش بگذارند. با ذکر این مقدمه، به سراغ مطلب امروز می روم.
دوست عزیز، شما در مطلب خود گریزی بر امپراطوری های معروف دنیا داشته اید. ولی به نظر من باید بین امپراطوری و تمدن تفاوت قایل شد. بر طبق گواهی تاریخ، یونان و مصر هیچ گاه امپراطوری منسجم جهانی نبوده اند. بلکه آن ها را می توان تنها به عنوان قطب مسلم تمدن به حساب آورد.
در ادامه به بی فرهنگی پادشاهان اشاره کردید. ولی در اینجا هم باید دو مقوله ی فرهنگ و تمدن را از هم جدا کنید. باید بگویم که فرهنگ هر جامعه، در هر زمان، و در هر مکان جغرافیایی، با فرهنگ جوامع دیگر بسیار متفاوت است. به عبارت دیگر، امکان دارد این چیزی که از نظر شما، و در زمان حاضر، " بی فرهنگی " محسوب می شود، در زمان قدیم و در نظر مردمان آن دوران نوعی فرهنگ والا بوده باشد. شاید بهتر بود که به جای عبارت " بی فرهنگی "، از عبارت فرهنگ غلط استفاده می کردید.
گفتید که مردم آن دوران در فروپاشی امپراطوری ها نقش مستقیم داشتند و تنها به شکم و وجبی پایین تر از آن می اندیشیدند. ولی دوست عزیز، اگر اندکی در احوال گذشته و گذشتگان دقت کنید، نیک در می یابید که مردم آن امپراطوری ها، به غیر از شکم و وجبی پایین تر از آن، به نیم متری بالاتر از شکم نیز توجه داشته اند و از آن به طریقی شایسته بهره برده اند. نمونه های این بهره گیری از عقل را می توان در آثار به جای مانده از این امپراطوری ها مشاهده کرد. بعنوان مثال مقبره ی اسرار در روم باستان ( که به دست الکساندر کبیر ویران شد)، معبد خدایان در یونان، اهرام ثلاثه در مصر، و باغات معلق بابل در ایران ( که به علت حوادث طبیعی با خاک یکسان گشت). نمونه های ذکر شده ی روم و ایران که دیگر در دسترس نیستند، ولیکن موارد یونان و مصر از مواردی هستند که هیچ کدام از دولت های پیشرفته ی کنونی شرقی و غربی با بکار گیری تجهیزات و لوازم فوق مدرن، موفق به کشف اسرار بی شمار و شگفت انگیزشان نشده اند.
در مورد اینکه گفته بودید : " مردم ما فقط در پی مقایسه ی وضع فعلی با اوضاع و احوال گذشته هستند "، فقط شما را به یکی از گفته های خودتان رجوع می دهم. به شماره ی 577 روزانه، و مطلبی که در ابتدای ستون نوشتید : " برای اینکه دولت کنونی را آنالیز کنیم، مطمئناً باید آن را با دوره ی قبل مقایسه کرد ". من هم با این نظر شما موافقم. ولی بر طبق این نظر، برای شناخت و برطرف کردن نواقص موجود در هر علم و اتفاق، باید سوابق آن را بررسی کرد و نتیجه ای گرفت. مگر اینکه مورد ما، موردی باشد که جدیداً خلق شده و سابقه ای ندارد. ولی حتماً شما هم با بنده هم عقیده هستید که تمدن هر ملت ریشه در تاریخ آن ملت دارد.
ولی در مورد اینکه آیا مردم کشور در این مدت سی ساله از مقایساتشان نتیجه گرفته اند یا خیر، باید بگویم که استدلال شما کاملاً غلط است. درواقع همین متهم کردن دولت و روحانیون، نتیجه ای است که مردم از مقایساتشان می گیرند.
اما در مورد وظیفه ای که مردم در قبال میهن خود دارند، ذکر یک نکته خالی از لطف نیست. آری...، مردم ما وظیفه دارند که در جهت ارتقای میهن گام بردارند. ولیکن در این بین به مانع محکمی برمی خوریم. مانعی به نام « عدم وجود ضمانت اجرایی ». همه ی ما می دانیم که اجرای خواسته های مردم بر عهده ی رئیس جمهور منتخبشان است. ولی آیا رؤسای جمهور منتخب اکثریت مردم ( مانند خاتمی و احمدی نژاد)، واقعاً از ضمانت اجرایی برخوردار بوده اند؟ مسلماً خیر. این امر در زمان آقای خاتمی به وضوح و به دفعات دیده شد. ولی حتی آقای احمدی نژاد ( که از جناح مخالف هستند) نیز نتوانستند از این سد بزرگ عبور کنند. ایشان در بدو ورودشان، طرح حضور بانوان در ورزشگاه های فوتبال را مطرح نمودند. ولی این طرح در کمتر از 24 ساعت به دست اکثریت قاطع روحانیون و مراجع سرکوب و به شدت تقبیح شد. در واقع آقای احمدی نژاد با بیان تنها یکی از ابتدایی ترین خواسته های مردم، تا حد "چوب بلال" و چه بسا پایین تر از آن کوچک و حقیر شدند. بعبارت دیگر، تا کنون و با این همه اتفاقات، همه ی ما دریافته ایم که قدرت یک رئیس جمهور در کشور ما تا چه اندازه بالاست!!! با این تفاسیر، تنها دو راه برای مردم ( و یا حتی مسئولین) باقی می ماند : یا اینکه ساکت بنشینند و تقصیر ها را گردن این و آن بیاندازند، و یا اینکه خودشان وارد عمل شوند، بر ضد اوضاع موجود قیام کنند، و در نهایت کشتار و خون ریزی به راه بیاندازند. که البته هر دوی این راه ها از نظر شما محکوم است. بنابراین تقاضا داریم که خودتان راه سومی را پیش پای مردم ایران قرار دهید.
گفته بودید که ملت را در وضع پیش آمده شریک و مقصر می دانید. برادر من! شما خود نیز عضوی از این ملتید. خودتان تا کنون چه کرده اید؟ شما هم فقط به دنبال فرصتی بودید تا از دیگران انتقاد کنید و تقصیری را به گردن آن ها و باورهایشان بیاندازید. ولی آیا تا کنون پیشنهادی نیز در کنار انتقادهایتان مطرح کرده اید؟ آری...، می بینید که شما هم با بنی صدر، رجایی، هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد، و حتی با خود من و باقی مردم ایران هیچ فرقی ندارید. ما همه مثل همیم.
آقا احسان! مردم ما تا همینجا هم بیش از اندازه به دولت ها ( و یا در واقع به کشورشان) خدمت کرده اند. ولی هرکدام از ما مردم ایران، تنها یک خواسته از کشورمان داریم. فقط می خواهیم که کشورمان، به همان اندازه که دوستش داریم، دوستمان داشته باشد. دوست عزیز، ما تا کنون به فکر میهنمان بوده ایم، ولی ولی هیچ چیز از آن عایدمان نشده است. پس لازم است که طرز فکر خود را تغییر دهیم. یادش به خیر... یکی از شبکه های تلویزیونی بیگانه شعار خوبی داشت. شعاری که شاید عمل به آن بتواند ما را اندکی از وضع کنونی دور کند. شعار آن شبکه این بود : " بیایید عشق به هموطن را جایگزین عشق به وطن کنیم ".
در ضمن لازم نبود که پدر گرامی خود را تا این اندازه مورد لطف و رحمت قرار دهید!!!
بیش از این وقت شما و خوانندگان گرامی را نمی گیرم. امیدوارم که از حرف هایم ناراحت نشده باشی. هر آنچه که گفتم، نظر شخصی من بود و بس.
هر کجا که هستید، دست حق به همراهتان
میلاد – تا بینهایت |
|
|
جوابیه برای "امان از انتقادهای بی اساس و همین جوری"
با سلام به همه دوستان
آقا یا خانم sun اول از همه باید جمله خود شما را یادآوری کنم که "واقعاً کمی انصاف "!
دربارۀ مطالبی که دوستان می نویسند می شود مغرضانه همه چیز را انکار و فقط از شیشه عینک منتخب خود به قضایا نگاه کرد و برای رد گفته های دیگران
" همین جوری " سند و مدرک آورد!
اینک دولت هاشمی خوب بود یا بد و یا دولت خاتمی و یا احمدی نژاد، بحثی است که همواره در کوچه و خیابان و هر مکانی می شنویم و البته که همۀ آنها فقط از دریچۀ
نیازهای شخصی هر فرد عنوان می شود.
هر کدام از این دولت ها نقاط قوت و ضعفی داشته اند که نمی شود و نباید انکار شان کرد ( حالا نمی توان تک تک آنها را نام برد ).
حرکت هایی که از دورۀ دولت هاشمی شروع شد، برای سازندگی و آشنایی و مشارکت دادن مردم به حقوق و سرنوشت شان و به حرکت درآمدن پروسۀ دمکراتیزه شدن کشور در دولت خاتمی و ...
ما در جهانی زندگی می کنیم که هر پدیده ای در خود بار مثبت و منفی را در کنار هم داراست. اگر سازندگی شروع شد در کنارش بریز و به پاش هایی هم صورت گرفت
( و می گیرد ) و اگر دمکراتیزاسیون آغاز شد، بی بند و باری ها و افراط هایی نیز در کنارش شدت گرفت ( و می گیرد ).
این تضاد، خاصیت ثابت هر پدیده ای است. اما کوبیدن صرف این و پشتیبانی بی چون و چرای آن، نشان از عدم شناخت جهان ما و سطحی نگری امور است.
و اما دربارۀ دولت مورد علاقه شما!
این درست نیست که شما و هم فکرانتان همۀ امور را قبضه کنید ( در انتخابات گذشته ) و جریان های دیگر را در بن بست و فشار قرار داده و با انواع و اقسام
عوامفریبی ها، موج سواری کرده و مقصد را آن طور که می خواهید طراحی کنید و آن وقت صحبت از قاعدۀ بازی کنید. کسی صحبت از تابعیت از رأی مردم می کند که،
رأی شان را ضروری و ملاک بداند و نه اینکه در "حکومت اسلامی رأی مردم ملاک نیست "! شما نمی توانید صحبت از تمکین به رأی مردم کنید که خودتان در8 سال دولت اصلاحات، هیچوقت به رأی شان احترام نگذاردید. شما با ژست سادگی و پشتیبانی از مستضعفان، با پوشیدن لباسهای ساده و افزایش درآمد چند هزار تومانی اقشار خاصی
(که می دانید این ها همه مسکن های مقطعی است و البته لذت بخش! ) فقط ترویج ریا تزویر می کنید و البته دل محرومان زجر کشیده را بدست می آورید!
( نه این که ساده پوشی بد باشد و این اعمال در جای خود غلط ) پی گیری مفاسد اقتصادی کاملاً درست است، اگر فقط گروه خاصی مد نظر نباشد! و بحث برنامه ریزی انتخابات آینده نباشد!
صحبت از انتقاد کردید و آزادی در ارائۀ آن!
حتی تحمل یک نشریۀ بسیار محتاط و یکی به میخ زن و یکی به نعل زن را هم نداشتید ( شرق ) و حال هر که از نوع انتقادهایی که دوست ندارید، می کند، دار و دستۀ
شرقی نامیده می شود.
من به شخصه با هیچ دولتی سر دشمنی ندارم. که به هر حال هر دولت و نظامی که بر ما حکومت می کند، برآیند ذهنی و عملی خود ما مردم این آب و خاک است. که آن
رئیس جمهور و مسئولی که آن بالاست در همین کوچه پس کوچه ها بزرگ شده که ما شدیم و پشت همین میز و نیمکت ها نشسته که ما نشستیم.
مشکل اینجاست که ما فقط خود و اندیشه های خود را حقیقت محض می دانیم و اجازۀ تغییر و تحول و دگراندیشی را بر هیچ کس، حتی خود، قائل نیستیم.
نیاز پیشرفت در هر امری آزادی است. و آزادی حق همه است. و اگر توانستیم بر حق یکدیگر احترام بگذاریم، آنوقت می توان امیدوار بود.
خداوندا به ما قلبی آگاه، بینشی بی غرض، ذهنی متعادل، ایمان، فداکاری و خرد عطا کن.
خداوند یارتان
23/8/85 سید مرتضی.م
|
|
|
همه بخونید لطفا
درود بر شما دوست گرامی و دوستان دیگر، چه خواننده صرف باشید و چه منتقد سخت.
نخست از شما دوست گرامی بابت این نوشتارتون سپاسگذارم و میخوام که این نوشته من رو برای همگان قرار بدید ... کمه کم به عنوان یک ایرانی
در آغاز خواستم به شما احسان خوب در مورد مقایسه پدر خانواده و رییس جمهور بگم که این دو به هیچ وجه نمیتونند با هم در یک رده قرار بگیرند ؛ چون بهر حال این پدر خانواده است که اون خانواده رو تشکیل داده ولی رییس جمهور بر امور از قبل آماده ریاست خواهد کرد
دوست گرامی نظرتون رو در مورد مقصر دونستن هر دو طرف یعنی دولت و مردم ( نه ملت) کاملا قبول دارم اما در کشور من مشکلات دیگری هم هست که در جاهای دیگه دیده نمیشه.... من در آغاز باید بگم که اصلا اهل هیچ حزب و تشکیلاتی نیستم و خواهان هیچ کدام هم نیستم و سرو سینه تنها برای کشورم چاک میکنم و تنها و تنها کشورم ؛ پس خواهش میکنم که اگر نظر میخواهید بدید و یا انتقاد میخواهید بگیرید؛ بدون نسبت دادن به جایی باشه چون من از چپ و راست و این چیزها راستش سر در نمیارم
بله ؛ مشکلات کشور من تنها در کشور من هست و اگر هم در جایی دیگر هم دیده بشه خیلی ها در صدد برطرف کردن اون هستند
مشکلی ( مشکلاتی) که هست شاید اینها باشه که:
دولت یک دولت نرمال نیست و بقول معروف فرمان کشور در دست شخص یا حکومت خاص نیست... یه نگاهی به این سالها که بر ایران رفت بیاندازید... و ببینید چه بر ایران رفت و کمی تفکر کنید...اگه اجازه بدین براتون یک مثال میارم: آمریکا بزرگترین دشمن ماست. آیا این جمله رو قبول دارید؟؟ پاسخ اگه بله یا خیر باشه زیاد اهمیتی نداره... میدونید چرا عزیزان من؟؟؟
به تاریخمون نگاه کنیم ؛ زیاد دور نه ؛ همون کتاب تاریخ دبیرستان رو برگ بزنید و ببینید کدوم کشور،مردم و ناموس و مملکت ما رو تاراج و چپاول کرده؟ نخستین نامی که بیشتر به چشم میخوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بله روسیه..... دومی؟؟؟؟؟؟ انگلیس؟؟ سومی؟؟؟؟ شاید فرانسه؛شاید آلمان ؛ شاید پرتقال. آمریکا کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیخوام به هیچ عنوان نقش آمریکا رو دردخالتش در کشورها نفی کنم، آمریکایی و آمریکا زده هم نیستم.... از رفتارشون هم در دنیا بدم میاد و نه منتقد که مخالف سیاست جهانی اون هم هستم... اما چیزی که در دوران من برای من مهمه اینه که ببینم مشکل کشور خودم کجاست؛ سپس ببینم مردم دیگر چه میکنند و چه نیاز دارند...اونقدر تو گوشمون خونده شده که دشمن ما تنها آمریکاست که دست دوستی و رفاقت بسوی دشمن دیرینه دراز کردیم و خرسندیم( روسیه) اونقدر برامون دشمنی با ایالات متحده آمریکا مهم شده که بابتش حاضر شدیم اونقدر به همسایگان دور و نزدیکمون باج و کولی مفتی بدیم که ما به این حال زار افتادیم و اونها شدند یک پای ثابت و قدرتی برای ابراز وجود.
ببینید که چین از کجا نفت تهیه میکنه و به چه قیمتی؟ ببینید هند با ایران به چه قیمتی حاضر شده بود قرار دادهای بلند مدت ببنده؟ ببینید امارات متحده عربی چگونه و با سرمایه گزاری چه کسانی داره مدعی خاک ما میشه و یک قطب تجارتی دنیا؟
ببینید بحرین چگونه وبا حماقت کدام دولت توانست برای خودش کشور بشه در حالیکه قطعه ای از خاک اون دولت بود؟ ببینید چگونه لبنان و سرانش دم از دخالت کشورمون در امورشون میزنند( که تا حدود زیادی هم حق دارند) و کدام کشور داره به تنهایی بیشترین کمک رو میکنه درحالیکه مردم خودش مستحق ترند؟ ببینیدبه کجای دنیا یک میلیارد دلار بدون برگشت از طرف ما پرداخته شد که مردمش سالها با شکار فرزندان آب و خاکمون روی خاکریز ها تفریح میکردند و اکنون میدانی رو که بابت یادبود جنگشون ساختند روحتی بعد از صدام؛ مقدس بدونند( نمونه این پرداخت؛ بصورت قرض طبق یک قرارداد، قبل از انقلاب ؛ به فرانسه برای ساخت بزرگترین کارخانه اورانیوم دنیا اورودیف پرداخت شد و طبق این قرارداد ایران با سهمی بالغ بر 10% از تولیدات این کارخانه یکی از شریکان اصلی این کارخانه شد؛ بعلاوه بازپرداخت مبلغ ذکر شده...که اکنون یکی از موارد مورد بحث ایران و فرانسه بحساب میاید)
ببینید روسیه چه وجهه جهانی پیدا کرد ؛ وقتی که از در دوستی و حمایت ( ظاهرا) ایران براومد؟ میدونید چقدر سبیل این گرگ پیر و همیشه مترصد غارت کشورمون چرب شده که حاضر به دست کشیدن از حمایت ایران نیست؟و از این کش مکش پیش اومده با بحال تنها برنده میدون بحساب میاد، فکر میکنید دلشون بحال ایران و ما سوخته که طرف ما رو گرفتند و کوتاه هم نمیاند؟ کجای تاریخ حتی برای یک بار روسیه به ایران امتیاز داد؟؟؟؟؟؟؟کجا؟ کی؟؟ . و همچنین چین...و در این میون کشور های اروپایی در پی راهی برای بدست آوردن مقداری از این خوان نعمت هستند، مخصوصا حالا که داره حراج میشه
هیچ میدونید چند وقت پیش چرا ده درصدقیمت سهام شرکت توتال فرانسه ناگهانی افزایش یافت؟..
دوست خوبم احسان جان، سخن از گذشته زدن درست نیست اما اینکه مردم ما تاریخی رو که بر سرشون رفته رو به این زودی به فراموشی بسپارند از همه چیز بدتره... مردم ما دچار فراموشی تاریخی هستند حتی اگر بگفته شما در گذشته زندگی کنند و در حال مقایسه گذشته با حال کشورشون باشند.اما بنظر من باید ببینند و بدانند که اگر از انرژی هسته ای دم میزنند باید مورد مصرف اون ، شرکت سازنده تاسیسات اون، مقدار تضمین و حفاظت اون، ضرر اون و و و و حتی موارد استفاده و بهره برداری خوب اون رو یکجا دونسته و خودشون انتخاب کنند. دوست گرامی احسان خوب ، ایرانیان قرن هاست که اون اصالت ایرانی رو ندارند و هر کسی که گمان میکنه همچنان ایرانی خالصه ؛ سخت در اشتباهه. اما مشکل مردم اینجا نیست...اینک از هر کسی بپرسی در مورد سیاست؛ بیشترین جواب این خواهد بود که همه دنبال یک لقمه نون هستند و از سیاست و اعتراض بیزار، اما زمانی که مردم از این هاله در بیان.. خواهند دیدکه چه بر سرشان رفته. و باید به این امید باشیم که مردم زودتر مشکلات اصلیشون رو دریابندو تلاش کنند در بر طرف کردنش...
یک نگاهی به جوامع ایرانی بیاندازید؛ در جای جای این دنیا و ببینید کجا ایرانیها با هم خوب هستندو یک تشکل تک و الگو دارند؟
من از دوستانی که در خارج از کشور هستند میخوام که بگن از وضعیت و حال و روز ایرانیهای خارج از کشور، که البته نیاز به شکافتن این مطلب نیست و به این بسنده میکنم که به جرات میگم که خیلی بیشتر از نصف اونها بدنبال فرصتی برای کسب مال هستند و ذره ای به فکر فرهنگ و کشورشون نیستند و نیازی هم نمیبینند که این فرهنگ رو به فرزندانشون منتقل کنند
در زمانی که کشور ما بیخیال نام خلیج عربی میشه که در پایتخت کشور شنیده شد ؛ پرتقال از ایران خواسته بودتا تعمیر و مرمت و نگهداری قلعه پرتقالی ها را در جنوب کشور به این کشور بسپاره؛ و جالب تر اینکه اون رو قسمتی از تاریخش میشمره.
کشور ما اکنون خودش در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات بسیار بزرگیه که شاید بیشتر از نیمی از مردم کشورمون ندونند تحریم یعنی چی و آینده کشوری که تحریم میشه چیه.
کشور ما حتی برای پرنسیپ های اولیه خودش هم رهبری ثابت نداره... قانونی تصویب میشه... حزب دیگه از قدرتی که در درست داره بهره میبره و اون رو باطل میکنه... لایحه ای پس از گذشت همه سد های حزبی و گروهی و رهبری به دست شورای نگهبان حذف میشه... و گاهی اگه از اونجا هم رد بشه گروه های بسیج و فشارو این چیزها اون رو مغایر با اصول خودشون میدونند و به این ترتیب اون رو حذف میکنند.... میدونید یک دولت باید اونقدر برای مردم خودش روان و قابل هضم و دسترسی باشه که اون رو بتونند لمس کنند...
در انتخابات فرانسه شاهد هستیم که روزنامه نگاران ؛ از نشریات گوناگون در یک برنامه و میزگرد جمع میشند و کاندیدا ها رو به سیخ میکشند و چنان بالا و پایینشون میکنند که برای بییننده همه چیز رو روشن میکنند و آقا احسان ، جالب اینجاست که دیگه لازم نیست که مردم انتقاد و یا مخالفت خودش رو بیان کنند و یا برای ابراز اون زمانی رو در نظر بگیرند... هر چیزی اگه جاش باشه؛ آدمها هم کار خودشون رو پیدا خواهند کرد... ما بجز ساختن کشورمون نیاز شدیدی به داشتن روابط سیاسی درست با دنیای خارج هم هستیم... اما کجای ایران کسی میتونه سیاست رو لمس کنه؟؟؟کی میتونه بگه که در ایران حکومت دست کیه؟؟ کی میتونه خالصانه بره اون بالا بایسته و مملکت رو درست کنه؟؟ گمان میکنید شدنیه؟؟ نه امکان نداره ، و علتش رو هم آقا احسان خودتون خیلی قشنگ تر از من بیان کردیدو چیزهایی که حتی نیاز بگفتن نداره و همیشه دیده و لمس میشه..
مشکلات زیاده ولی بگردید میون مردم بپرسید ؛ کدومشون حاضر میشه بابت دادن شعار : انرژی اتمی حق مسلم ماست، یک وعده از غذای فرزندان و عزیزانش رو از دست بده؟( این یک مثاله و بس؛ )
ژاپن پس از دو بمب اتمی ؛ تقریبا نیمش از بین رفت... ولی در عرض کمتر از پنجاه سال ببینید که مردم ژاپن چه ژاپنی ساختند... مردم آلمان پس از دو جنگ جهانی که در هردو یک طرف جنگ حساب میشد( تقریبا البته) و در هر دو کلی تحریم و تحقیر شدند... ببینید اکنون چه کشوری شده در چندین و چندکشور اروپایی چند روز پیش بعلت یک اختلال کوچک در سیستم برق رسانی شرکت آلمانی برق برای مدت زمان هر چند کوتاه قطع شد و این نیاز اروپا رو به آلمان نشون داد ؛ اون هم بصورت وحشتناک.
حالا گمان میکنید مردم کشور ما اونقدر توانایی، تحمل،حس سازندگی، و سواد دارند که ایران رو پس از اینهمه تحقیر و بزیر کشیدن ها بتونند بسازند؟؟( اونم با همکاری دولت؟؟)نمیخوام از بحث دور بشم و پراکنده گویی کنم و اجازه میخوام مطلب رو همینجا ببرم و برم سر حرف آخر.... دوست گرامی؛ احسان جان، مردمی که یک انتخاب بیشتر در اطراف ومطالعه هاشون و کشور خودشون و دنیای خودشون نمیبینند و خیلی هاشون حتی بیشتر از اون رو حتی تصور هم نمیکنند ؛ چگونه انتظار کمک و همیاری و سازندگی رو دارید؟؟چگونه از دولتی میشه انتظار سازندگی داشت وقتی که از پایه بفکر چیز دیگه ای ساخته شده ؟
داستان اورتگای آمریکای جنوبی رو شنیدین؟؟؟ من هیچی نمیگم ، ولی اگه حتی کمی احساس میکنید که دلتون برای ساخت وطن میسوزه و میخواهید که اون رو بسازید؛ پس برید داستانش رو بخونید یا بپرسید.
خواهش من اینه که این نوشتار رو در روزانه درج کنید
سپاس فراوان |
|