بخش اول |
مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» |
|
27 آذر
وقتی واقعا بدانی در زندگی ات ماموریت مهم و بزرگ به عهده داری، خودت را مامور معنوی قلمداد می کنی.
وین دایر فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com ************** مي دانيد شانس و اقبال چيست؟ شانس واقبال به ما جرات و شهامت مي بخشد تا احساس كنيم روزگار بر وفق مرادمان است و اين احساس، قواي جسمي و فكريمان را در انجام كارهاي سخت و نشدني تقويت ميكند. فرستنده:
s_ir62@yahoo.com |
|
حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com |
|
رستگـار نمی گردد مـردمـى كه خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.
امام حسین (ع)
|
|
نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com |
|
بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی
احیای سبزی ها و میوه ها
شستشوی میوه ها و سبزی ها برای مصرف روزانه الزامی است (حتی میوه هایی مانند نارنگی و پرتقال که پوست آنها کنده می شود) . مواد پاک کننده و ضد عفونی کننده در کنار از بین بردن آلودگی های میکروبی و انگلی ، به میزان قابل توجهی رنگ و ظاهر این گروه مواد را تحت تاثیر خود قرار می دهند . چه باید کرد ؟ یکی از راهها این است که برگهای پلاسیده و سیاه شده سبزیها را درون آب نیم گرم خیس کنید . با این کار طراوت ابتدایی آنها تا حدودی باز خواهد گشت .
|
|
آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com |
|
چطور مي توان ناخن هايي زيبا داشت؟
گذاشتن ناخن ها در دم کرده گياهي يا روغن جو دوسر و سرخس ناخن ها و پوست اطراف آن را محکم مي کند. براي مشکلات قارچي ابتدا ناخن خود را در سرکه ضد قارچ فرود کنيد سپس با روغن جاذب ناخن آن را چرب کنيد.
طرز تهيه روغن جاذب ناخن: 2 قاشق روغن جوجوبا (jojoba oila) به اضافه 4 قطره اسطوخودوس + قطره روغن اسطوخودوس و 4 قطره روغن چوب صندل را با هم مخلوط کنيد ، سپس ناخن ها را در آن فرو کرده به مدت 10 دقيقه نگه داريد.
http://www.lover-than-love.mihanblog.com
|
|
صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com |
|
8. اعياد و مراسم مذهبي يهود
شَوات جشن ملي درخت كاري 15- ا دار جشن پوريم( عيد ملكه ايران اِستر) 15- 20 نيسان جشن فصح (به ياد خروج نياكان از مصر)9- آب، مراسم عزاي ملي به مناسبت حمله‹‹ ساراگون›› پادشاه آشور در سال 720 ق.م 10 تيسري مراسم مذهبي و يك روز روزه براي كفاره گناهان و روزهاي ديگر
خاخامهاي يهودي براي بازگشت يهوديان به فلسطين مي گفتند كه هر كس 4 قدم روي خاك فلسطين حركت كند يقين كند از عالم آخرت نصيبي دارد
|
|
فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no |
|
استاد فرزانۀ طوس؛ داراى اين توانائى و امكان ذهنى و روانى بود كه جوهر و جان تاريخ ايران را در خودداشت، با كارى كارستان، آنرا پيراست و آراست وبه وجود آورد؛ شاهنامه كالبد خاطره جمعىماست كه در شعر صورتپذيرفته است و داراى صورتى ديدنى، دريافتنى و زيبا شده است خاطرۀ جمعی ما که یاد آور فرزانگی ها و دلاوری های فرزندان ایران است
خاطرۀ جمعى ، تجربه ديرين و كهنسالى است كه بيشتر در ضمير نا خود آگاه و آگاه مردمى همزيست، ريشه مىدواند و چون نهرى در اعماق روح و روان جاریست؛ بههمين سبب آشکار نمی باشد، پخش و پراكنده وبىشكل است
استاد طوس با مهارتی که تنها خاص او بود،اين انبوه ناشناخته و بىصورت
را، سازگار با روح زمانه، برگزيد و در «نظم» خود آنرا سامانپذير و صورتمند كرد. در روزگارایشان روح زمانه ،بيدارى ملى ايرانيان بود، بهويژه بر بنياد زبان و تاريخ، براى بناى هويتخود
به شادی بباش و به نیکی بمان
ز خوبی مپرداز دل یک زمان
.به همین دلیل شاهنامه به صورت حماسۀ ايستادگى ايرانيان در برابر هجومها و بحرانهاىتاريخ ما در آمد. اما اين حماسه تنها گزينش و سرايش خاطره جمعى بنا به روح زمانه نيست،اگر چنین می بود درطی زمان از ياد مىرفت. حاصل كار بسى فراتر از اين است چنانکه روح زمانهاى ديگر را نيزدر بر مىگيرد
پس از مرگ کاووس ایران تراست
همان تاج و تخت دلیران تراست |
|
|
دوشنبه: طنز درد مشترك من و خروس هر دو
يك درد مشترك داريم
هر دو پي مرغيم و نمي يابيم
هر دو از كم يابي مرغ نالانيم
و خسته از اين همه گشتن
خروس مي خواهد
پيدا كند ياري براي تمام عمر
و من مي خواهم
تنها يك شب با شكمي سير سر بر بالين بگذارم
من و خروس مي گرديم
گرسنگي آزارم مي دهد
نگاهي به چهره نه چندان معصوم خروس مي كنم
به راستي مزه ي خروس با مرغ فرقي مي كند؟!
چرا اين فكر تا الآن به ذهنم نرسيده بود ...
كارد را بر مي دارم
خروس ناباورانه من را مي نگرد ...
ديگر من و خروس آن درد مشترك را نداريم! |
|
مصحف
hamed.1360@yahoo.com |
|
هر روز چند آيه قرآن بخوانيم
« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »
سوره:
سورة البقرة
آيات:
286
محل نزول:
مدینه
|
|
|
|
آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید
توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا
|
|
بخش دوم |
مطالب ارسالی ديگر اعضا |
اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
نمی خوام بین منو بین دلش جنگ بشه
نمی خوام عشقی که اون نداره کم رنگ بشه
من فقط یه چیزی از خدا می خوام
واسه یک بارم شده دلش برام تنگ بشه |
|
|
صد بار به سنگ كينه بستند مرا
از خويش غريبانه گسستند مرا
گفتند هميشه بي ريا بايد زيست
آئينه شدم باز شكستند مرا
|
|
|
هنگامي که عشق تو را به اشارتي فرا مي خواند رهرو عشق باش عاشق شو تيغ هاي نهفته عشق تو را خسته مي کند نواي عشق چنان تند باد شمال در باغ روياهاي تو را اشفته مي کند اما عاشق شو. جبران خليل جبران
|
|
|
به شانه ام زدي تا تنهاييم را به تكاتي!
به چه دلخوش كردي ؟
تكاندن برف از شانه آدم برفي؟! |
|
|
پليس وظيفه شناس !
امروز صبح كه به سر كار ميرفتم مورد جالبي به چشمم خورد در يكي از تقاطع هاي مطهري, چراغ راهنمائي كار نميكرد اونم در اوج ترافيك شهري, هر كدوم از دو طرف راه خودشون را ميرفتن من اول فكر كردم برق منطقه رفته كه چراغ هاي راهنمائي كار نميكنه اما ديدم تمام مغازه هاي اطراف برق دارند . خدائيش كشور توپي داريم ,يك پليس راهنمائي رانندگي هم در خيابان ديده نمي شد, بايد به اين قشر زحمت كش يك تبريك گفت يك ماه و نيم پيش كه داشتن موتورها را تو اين خيابان توقيف ميكردند مثل مور و ملخ زياد بودند الان كه هوا سرد شده ديگه پيداشون نيست اونم اوج ترافيك در اول صبح .احتمالا رفته بودند برگ جريمه هاي جديد را بگيرند .ماشاالله پليس هاي راهنمائي و رانندگي كار ديگه اي كه بلد نيستند, آموزش مي بينند تا ماشين ها را جريمه كنند چند روز پيش تو روزنامه همشهري آماري از تعداد جريمه هاي رانندگي نوشته بود كه حدود چند ميليون بود دقيقا يادم نيست چقدر بود, ولي فكر كنم در دنيا بايد ركورد دار باشيم, بايد يك دست مريزاد به راهنمائي رانندگي گفت .
|
|
|
درمان آب مرواريد و آیات قرآن
يك پزشك مصری موفق شد با الهام از آيات سوره يوسف (ع) داروی درمان آب مرواريد را بسازد.
به گزارش روزنامه يمنتايمز، اين دارو كه «داروی قرآن» نام دارد، توسط دكتر عبدالباسط محمد و با استفاده از تركيبات موجود در عرق بدن انسان ساخته شده است.
دكتر عبدالباسط محمد درباره نحوه الهام از آيات قرآن برای ساخت اين دارو میگويد: «يك روز صبح در حال خواندن سوره يوسف(ع) بودم كه آيات 84 تا 93 اين سوره نظر مرا جلب كرد. حضرت يوسف (ع) كه اكنون عزيز مصر است، در آيه 93 خطاب به برادران خود میگويد: «حال اين پيراهن مرا ببريد و بر روی صورت پدرم بياندازيد تا بينا شود».
حضرت يعقوب(ع) در فراق فرزند خود يوسف (ع) بسيار گريه میكند و بر اثر اين گريهها چشمهايش سفيد شده و بينايی خود را از دست میدهد. اما با انداختن پيراهن يوسف (ع) بر روی چشمان پدر، بينايی حضرت يعقوب (ع) بازمیگردد.
اين محقق مصری میافزايد: «من با خود فكر كردم كه چه چيز در پيراهن يوسف (ع) میتوانست اثر شفابخش بر چشمان يعقوب(ع) گذارد و سرانجام به اين نتيجه رسيدم كه چيزی جز عرق بدن يوسف (ع) نمیتواند عامل بينايی چشمان پدر باشد.»
وی در ادامه اظهاركرد: «با مطالعه بر روی تركيبات عرق انسان و آزمايش آن بر روی خرگوشها به نتايج مثبتی دست يافتم. پس از آزمايش داروی خود بر روی 250 بيمار مبتلا به آب مرواريد و احراز 99 درصدی اثربخشی اين دارو، برايم مسجل شد كه اين معجزهای از سوی قرآن بود.»
يادآوری میشود، قرار است يك شركت داروسازی سوئيسی «داروی قرآن» را كه بدون عوارض جانبی است و 99 درصد موثر بوده و به تاييد موسسات تحقيقاتی اروپا و آمريكا رسيده است، به توليد انبوه برساند.
|
|
hichkassssssssss_ssssssssss@yahoo.com |
|
salam
emrooz 24 azar bood,rooze Entekhabat.
az 1 hafte pish bakhshe ziadi az barnamehaye resaneye
MELLI!!!! be entekhabat ekhtesas dasht.emrooz ke
bishtar az 90% barnameha be een mozoo marboot mishod.
fekr mikonam hatta daghtarin va osoolgeratarin adame
Irani ham azin barnameha monzajer shode bood.man
chanta soal daram ke be moroo matrah mikonam va
omivaram doostayee ke ba nazare man
mokhalefan,javabamo bedan :
moddathast ke een shaye'e matrah ast ke dar soorate
adame sherkat dar entekhabat va nadashtane mohr dar
shenasname,shahrvandane Irani ba moshkelati baraye
estekhdam va... movajeh mishavand. dar soorate sehhate
een matlab ke vaghean niazi be bahs dar morede
haghghaniat va edalate een nezam va ehterame aan be
azadie bayan va andishe nist.vali agar een matlab
dorost nist,chera hargez yeki az masoolane nezam aan
ra takzib nakarde ast??!!! aya joz een ast ke
masoolane ma doost darand mardom ra ba har harbeye
momken be paye sandoogh bekeshanand ta be nezam ray
dahand??!!! chan saale pish dar Aragh yek hameporsi ba
mozooe Saddam,Yes or No? bargozar shod va bish az 90%
mardome een keshvar javabe aree dadand.hads mizanid
chera??? chon bargehaye ray bayad hamrahe ba name
raydahande mibood. fekr nemikonid ke een mozoo dar
keshvare ma be shekle digar dar tamame entekhabatha
vojood darad?????????
be nazare maan yeki az kasayee ke too een chanrooz
naboodanesh kheili jaleb bood,Adele Ferdosipoor bood
ke ba adame hozooresh mokhalefatesho neshoon daad va
sabet kard ke mesle aksare mojriaye rasaneye MELLI!!!
pachekharo badbakhto chaploos nist. dorood bar
Adel!!!!!
bebakhshid
This is NOBODY |
|
.
ahmad_bikhial24@yahoo.com |
|
اسرار رازی را که نمی توانیم در دل خود حفظ کنیم چگونه ممکن است از دیگری انتظار داشته باشیم در دلش حفظ کند؟
دو جنس مشابه موقع خرید در مورد انتخاب دو جنس مشابه زیاد وقت صرف نکنید و اوقات فروشنده را نگیرید.ممکن است که او با روی گشاده منتظر تصمیم شما بماند ولی مسلما" شمااو را از فروش دیگری باز می دارید.
زمان تلف شده زندگی تلف شده خودمان است.
ادب در همه حال برای یک فرد مودب خانه اداره مجلس مهمانی و داخل اتوبوس فرقی ندارد. سعی کنید در همه حال مودب باشید.البته اگر ادب را با اخمو بودن اشتباه نگیرید.
ادب چیز خوبی است ÷س چرا ان را به دیگران تقدیم نکنیم.
کدورت زندگی هیچ چیز ارزشی ندارد ولی در جهان هیچ چیز هم ارزش زندگی ندارد.
اگر با همسرتان کدورتی دارید لازم نیست اخم های تان را به اطرافیان تحویل دهید.ان ها واقعا"مقصر نیستند.می گویند انسان اخمو و افسرده انسانی گمشده است.عاقل ان است که در مقابل سختی ها و بد بختی ها لبخند بزند(البته نه در مقابل سختی ها و بد بختی های دیگران!)
جمله زننده جملات و شوخی های رکیک و زننده نه تنها با مزو نیستند بلکه اقایی را از مردان و خانمی را از زنان می گیرند.
هر لحظه باید برای دستیابی به هدف والای انسانی بهره گرفت.می گویند انسان مانند رودخانه است هر چه عمیق تر باشد ارام تر است.
شماتت شماتت با جملات تند بیش تر اوقات به معنی ضربه زدن به روح دیگری و مجروح کردن دل او به شمار می رود.
قابل توجه خانمها سنجاق یا سوزن به جای دکمه زیر کمر و یقه ی لباس علامت بزرگ بی نظمی است.
تهدید با فرزندان تان مدام با تهدید حرف نزنید.بعد ها ان ها هم همین لحن را در مورد نوه های عزیز شما به کهر می گیرند.اشکال این جاست که هر نسلی باید به نسل بعدی یاد دهد که اتش می سوزاند و جالب این جاست که همیشه مجردها هستند که روش بچه داری را به ما یاد می دهند!
بالا انداختن شانه شاید با بالا انداختن شانه بتوانیم عقیده منفی خود را نشان دهیم ولی ایا ادب خود را هم نشان داده ایم؟
|
|
|
امروز خبر دو تا برنامه جذاب تله كنفرانس رو براي شما دوستان عزيز دارم كه اولي در روز چهارشنبه براي اونهايي هست كه ميخوان شرايط تحصيل در كانادا رو بدونند و دومي هم كه در روز پنجشنبه(شب يلدا) برگزار مي شه كه در ارتباط با پروژه ترجمه شعر فارسي هست متن خبر ها در زير اومده
براي اطلاع بيشتر هم مي تونيد به وبلاگ :
www.tehranteleconference.persianblog.com مراجعه كنيد
اگه تونستيد تشريف بياريد خوشحال مي شيم
خبر اول :
با حضور علاقه مندان به تحصيل در خارج از كشور برگزار مي شود،
ويدئو كنفرانس تحصيل در دانشگاه هاي كانادا
در يك ارتباط زنده و مستقيم با كانادا و از سوي مجموعه فرهنگي هنري تهران،تله كنفرانس با موضوع تحصيل در دانشگاه هاي آمريكاي شمالي،چهار شنبه 29 آذر از ساعت 17 الي 19 در مركز همايشهاي اين مجموعه برگزار مي شود.
گفتني است در اين كنفرانس دكتر كاميار كرامتيان درباره عناوين زير صحبت خواهند كرد:
چگونگي بورس گرفتن ،كارهايي كه قبل از سفر بايد انجام دهيد ،نمره ها چقدر اهميت دارند ،چگونگي پيدا كردن و ايميل زدن به استاد، چگونگي كنفرانس دادن و مقاله چاپ كردن ،راه هاي كسب درآمد در هنگام تحصيل.
علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر و هماهنگي با شماره تلفن هاي 7-77641125
تماس حاصل فرمايند ويا به نشاني :خيابان شريعتي ،روبروي بهار شيراز ،مجموعه فرهنگي هنري تهران (سينما ايران)،مركز همايشها مراجعه نمايند.
خبر دوم :
در يك ارتباط زنده صوتي و تصويري برگزار مي شود
ويدئو كنفرانس ترجمه شعر فارسي
از سوي مجموعه فرهنگي هنري تهران ويدئو كنفرانس ترجمه شعر فارسي روز پنج شنبه 30 آذر ماه از ساعت 18 الي 20 تشكيل مي شود.
گفتني است در اين كنفرانس خانم نيلوفر طالبي از سانفرانسيسكو درباره پروژه ترجمه شعر فارسي به انگليسي، سخنراني خواهند كرد.
علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر با شماره هاي 7-77641125 تماس حاصل فرماييد و يا به نشاني : خيابان شريعتي – روبروي بهار شيراز – مجموعه فرهنگي هنري تهران ( سينما ايران )- طبقه سوم – مركز همايش ها مراجعه نمايند#
|
|
|
پسرک با وجود اینکه فقیر بود اما از راه دستفروشی امرار معاش می کرد تا بتواند برای تحصیلات خود پول جمع کند . آخر شب فرا رسیده بود و او هیچ نفروخته بود . به شدت گرسنه بود و نمی دانست با اندک پولی که در اختیار دارد چگونه خود را سیر کند. اما فشار گرسنگی او را بی طاقت کرده بود . به همین خاطر زنگ مغازه ای را زد و منتظر ماند تا صاحب مغازه در را باز کند و در ازای پول کمی که دارد اندکی نان به او بدهد . اما تا صاحب مغازه در را باز کرد ، پسرک دست پاچه شد و از مغازه دار که زن جوانی بود تقاضای یک لیوان آب کرد . مغازه دار که فهمید پسرک گرسنه است ، یک لیوان شیر برای او آورد . پسرک شیر را تا ته سر کشید و با احتیاط از زن پرسید که قیمت آن چقدر می شود . مغازه دار پاسخ داد : " خداوند به ما دستور داده که هرگز برای محبتی که می کنیم پول در خواست نکنیم !"
پسرک تشکر کرد و رفت . سالها بعد آن پسر جوان ادامه تحصیل داد و به پایتخت رفت و فوق تخصص قلب گرفت.
آن مغازه دار سالها بعد دچار بیماری قلبی شد و چون پزشکان شهرش از درمان او عاجز شدند راهی پایتخت شد . به دلیل وخامت بیماری پزشک بیمارستان از پرفسور هوارد کلی درخواست کمک نمود . هوارد کلی به محض روبرو شدن با زن و مطالعه پرونده اش او را شناخت . با هزینه خود او را بستری نمود و شخصاً چندین عمل جراحی گران قیمت را بر روی قلب زن مغازه دار انجام داد . سر انجام معالجات موثر واقع شد و بعد از چند ماه مغازه دار از مرگ حتمی نجات یافت . روزی که زمان ترک بیمارستان فرا رسید ، پاکت صورت حساب را مقابل زن مغازه دار گذاشتند . او بی اختیار به گریه افتاد چرا که می دانست باید تا آخر عمر هزینه این بیمارستان را پرداخت کند . اما وقتی پاکت را باز کرد با کمال حیرت متوجه شد که در آن نوشته شده است:
"کل هزینه عمل جراحی مساوی یک لیوان شیر است! "
امضا : دکتر هوارد کلی
|
|
|
درد دلي با خوانندگان
سلام بر همه ايراني هاي وطن پرست كه اين خود شامل همه ايرانيهاي مسلمان و غير مسلمان است چون هر وطن پرستي ابتدا خدا پرست است و عشق به خدا او را وطن پرست ميكند ، از چندي پيش زمزمه هاي فراواني از اطراف كشور عزيزمان به گوش ميرسد كه بلند گوها ي هدفمند غربي و اسرائيلي به بلند كردن زمزمه ها سعي دارند ولي زهي خيال باطل ، ايراني هر چه از خاكش را تا كنون از دست داده ناشي از بي كفايتي و بي عرضگي شاهان و وزراي بي كفايتشان بوده است ولي امروز اگر( استغفر الله ) داخل كشور گوشت تن همديگر را حلال بر يكديگر بدانيم ، اجازه چپ نگاه كردن به خاك خود را به احدي نخواهيم داد ،،،،،،،،،،،،،،،،،، ولي قبول كنيم كه گاهي مسئولين كم توجهي ميكنند و به بعضي حركات كشورهاي كوچك همسايه اعتنائي ندارند ، شايد اعتنا داشته و اقدام نيز نموده اند ولي شيوخ كوچك سري بزرگ دارند در هر حال خوبست در اين رابطه مدام اطلاع رساني انجام شود تا حداقل مردم بدانند دولتمردان تنها بفكر ماندن در پست و مقام نيستند بلكه براي اين آب و خاك آنان نيز دلمشغولي دارند ،
در سفري كه كمتر از دو سال پيش به خارج از كشور داشتم دو چيز برايم قدري عجيب و بياد ماندني شد كه اكنون پس از خواندن مطلبي راجع به افتتاحيه مراسم بازيهاي آسيائي قطر و دروغپردازيهاي مسئولين قطري گفتم بهتر است براي روزنامه ارسال نمايم ، هواپيما در بحرين توقف داشت و پس از تاخير كوتاهي با هواپيماي ديگري كه بزرگتر از هواپيماي بلند شده از تهران بود به ادامه مسير پرداختيم ، هر مسافر در جلو صندلي خود صفحه تلويزيون داشت كه به ميل خود كانال انتخاب نموده ، يا نقشه و مشخصات راه را بصورت كامل داشت و هر لحظه قادر به دانستن فاصله هواپيما از مبدا يا تا مقصد و يا خانه كعبه و نام كشورها ئي كه از روي آنها در گذر بوديم را با نام شهرها در دسترس مسافرين بود ، در نقشه هواپيماي بحريني نام خليج فارس خليج عربي ذكر شده بود ، بله همين بحرين كه آخرين تكه جدا شده از ايران است در هواپيمائي كه متعلق به خطوط هوائي بحرين است و مسافر را از ايران سوار ميكند ،،،،،،، در فرودگاه بحرين به سرم زد كه مقداري پوند را چنچ ، عوض ، كنم شايد باورتان نشور هر پولي كه فكرش را بكنيد عوض پولم ميداد بجز ريال ايراني ، كه نداشت براي فروختن و نه حاضر به خريد پول ايراني بود ، ولي در عوض پول ترك ، روپيه پاكستان ، افغاني افغانستان و هر پولي كه فكرش را بكنيد .............. يا علي مدد
|
|
|
یادداشت های همین جوری
چند وقت پیش ، دوستی افتتاحیه بازی های آسیایی قطر را برایم آورد تا ببینم . وقتی بهش گفتم : علاقه ای به ورزش و این قبیل مراسم ندارم ، گفت : برای یادداشت های همین جوری سوژه خوبیه ! گفتم : قبلا بچه های گروه در مورد اینکه تاریخ مان را دزدیده اند و حواشی مراسم مطلب نوشته اند . گفت : حالا تو ببین ، چیزی ازت کم نمی شه .
شب ، برنامه را دیدم . اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که کشوری مانند قطر ، چگونه توانسته از پس چنین مراسمی بر بیاید ؟ خب پول همه کار می تواند بکند ، و قطعا هم متخصصین هنری و فنی این مراسم از کشورهای دیگر بوده اند . ولی مساله مهم فکر و اندیشه ای است که این مراسم را برنامه ریزی کرده و بعد از تکنسین های کشورهای پیشرفته کمک گرفته شده است و به نظرم آن فکر اولیه ، بسیار مهم تر از اجرای بسیار خوب قطری ها بوده است . اصلا وارد قضیه فرهنگی و استفاده از نمادها و تاریخ ایران نمی خواهم بکنم که همه به آن واقفند که چگونه گرته برداری و گاها با نام خودشان استفاده کردند ، بلکه می خواهم مقایسه ای بین ایران و قطر داشته باشم .
فرض می کنیم ، قرار بود چنین مراسمی در ایران برگزار شود . مطمینا بهترین و تنها مکانی که می شد در آن اجرای مراسم کرد ، ورزشگاه آزادی بود . اولین کار نظم دادن و آرایش استادیوم بود که ماه ها درگیری بین فدراسیون و کمیته المپیک و شهرداری پیش می آمد و همگی می خواستند گوی اجرا و اداره مراسم را از هم بربایند و قطعا هم برای منافع شخصی بود . معمولا در این موارد بودجه ها ، بسیار وسوسه کننده بود و هر کس می خواست از دیگری برای اجرا سبقت بگیرد . مساله بعدی هماهنگی بین بسیاری از مراکز بود که خودش سال ها بطول می انجامید و نامه نگاری ها و عطف به نامه شماره فلان بازی شروع می شد . مثلا برای ترافیک باید نیروی انتظامی و شهرداری با هم برنامه ریزی می کردند ، جای پارک اتومبیل ها ، مکانی برای اسکان مهمانان و ورزشکاران و ... که این دو ارگان بهیچ وجه نمی توانستند از پسش بر بیایند و آخرش هم با آبرو ریزی خاتمه می یافت . بعد نوبت امور رسانه ای می شد که با این امکانات بدوی صدا و سیما ، عملا غیر ممکن می نمود . بعد باید چندین استادیوم ساخته می شد ، سر پوشیده و سرباز که آنهم غیر عملی بود . کارگردانی برنامه را هم مطمینا به برادری از بسیج صدا و سیما می دادند که ایشان هم به دلیل بی تجربگی مطمینا افتضاح به بار می آورد . از بحث پیش تولید که بگذریم ، اجرای مراسم هم در نوع خودش فضاحت بار می شد . خواندن آیاتی چند از قرآن مجید که از اتفاق هم بی ربط ترین سوره قرآن انتخاب می شد و تمامی آیاتش به سوزاندن و برگشتن کوه ها و آتش مذاب و ... خلاصه می شد . استفاده از زنان که ممنوع بود . احتمالا اجرای موسیقی را هم گروه کر ارتش بر عهده می گرفت و سرودکی می خواندند . برادران بسیج هم حرکات آکروباتیک انجام می دادند و دسته بیل توی کمر هم خورد می کردند و احتمالا برای جذابیت هر چه بیشتر حرکات ژانگولری هم توسط یکسری انسان پیراهن منجوق دوزی شده اجرا می شد . سپس چند صد دانش آموز دبستانی با سربندهای یا مهدی عج ، یا سالار شهدا ع و در عین بی نظمی حرکاتی را با پرچم های رنگی انجام می دادند و بعد نوبت به سخنرانی می رسید . رییس جمهور دو ساعت تمام در مورد لبنان و ارزش های انسانی که اسراییل بویی از آن نبرده سخن می گفت . رییس مجلس ، چهل و پنج دقیقه در مورد ورزش در ادب پارسی سخنرانی می کرد . رییس تشخیص مصلحت نظام ، سی دقیقه در مورد جناح های سیاسی و سازندگی سخنرانی می کرد . سپس شخصی روحانی بالای منبر می رفت و دو ساعت کامل هم در مورد احادیث ورزشی سخن افشانی می کرد و بعد خادم به نمایندگی از شورای شهر ، دبیر فدراسیون ، دبیر کمیته المپیک ، دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر و جایگاه ورزش در عدم اعتیاد و انواع و اقسام حضرات با متن های بالای ده صفحه همگی ابراز وجود و سخنوری می کردند . پس از یازده ساعت هدر دادن وقت ، احتمالا نوبت به روشن کردن مشعل افتتاحیه می رسید ، که شرکت گاز به دلیل ندادن پور سانت کافی ، شیر گاز را می بست و ... .
شاید این ها کمی اغراق آمیز و به نظر طنز برسد ولی واقعا آیا ما قادر به انجام چنین مراسمی بودیم ؟ این هایی که گفتم اصلا ربطی به جناح سیاسی خاصی نداشت و کلا مشکل مدیریتی کشورمان است که همیشه بعلت عدم تجربه کافی مدیران و نداشتن مشاوران در هر زمینه ای ، باعث عقب ماندگی در چنین امور و قطعا امور بالاتر می شد و می شود .
به نظر من دیگر زمان آنکه بگوییم عرب های ملخ خوار و غربی های فاسد سپری شده است و باید اندیشه کرد . ما حتی نمی توانیم کاری را که دو هزار و پانصد سال پیش در تخت جمشید ( ساخت بنای تخت جمشید ) انجام شده است را امروز ، یک پنجاهمش را انجام دهیم . حتی کاری را که سی سال پیش در این مملکت انجام شده است را نمی توانیم در طی سی سال و با بودجه پنجاه میلیاردی انجام دهیم . منظورم برج شهیاد یا آزادی است . شاید بد نباشد برایتان بگویم که برج آزادی در ظرف سی ماه ، با بودجه پنجاه میلیون تومان و توسط سه مهندس بیست و شش ساله برای پایان نامه شان انجام گرفته است ( مهندس حسین امانت ، مهندس ایرج حقیقی و مهندس غفار داور پناه ) . دیگر زمان متهم کردن این کشور و آن کشور نیست . باید همگی دست به دست هم دهیم و از همین امروز شروع کنیم . من حتی حرف آن دوستمان را هم قبول نمی کنم که به فردای سبز بیاندیشیم ، بلکه از همین لحظه باید سبزی را آغاز کنیم . حتی دقیقه ای دیگر هم دیر است . شاید فکر کنیم که دیگران مگر برای ما کردند که ما برای بعدی ها بکنیم ، ولی قطعا کوروش کبیر و داریوش هم به این فکر نمی کردند که مادها برایشان چه کردند و نکردند و یا آیا از آن تمدن با شکوه ، جز خرابه ای که هنوزش به نظر من ( خارج از ناسیونالیستی ) هیبتش چشم هر انسان و تمدنی را کور می کند ، چیزی می ماند یا نه .
بحث زیاد است و همه شما بهتر از من واقفید . برای رسیدن به ایرانی درخور ایران ، فقط یک قدم لازم است . برای ایرانمان قدمی برداریم و مطمین باشید اگر ما بخواهیم رشد کنیم هیچ دولت چپ ، راست ، اصول گرا و اصلاح طلبی نمی تواند مانع شود و قطعا هم اگر دشمنی باشد که بهترین دوست و بدترین دشمنمان خودمان هستیم ، عددی به حساب نمی آید . همین .
|
|
|
مرخصی اجباری برای اصلاح طلبان و ...
۱- با روشن شدن تقریبی نتایج انتخابات خبرگان ، شوراها و میاندوره ای مجلس در سراسر کشور و گمانه هایی که در خصوص شورای تهران وجود دارد ، به نظرم اصلاح طلبان باید تا اطلاع ثانوی به مرخصی اجباری از عرصه سیاست بروند. ائتلاف کامل اصلاح طلبان (اعم از کارگزاران و مشارکت و اعتماد ملی) و سکوت غضنفرهای این جریان و در مقابل چند پاره شدن جریان اصولگرا نتوانست کمکی به آنان برای جلب آرای مردم کند. این ادعا که با مشارکت بالای مردم ، اصلاح طلبان پیروز می شوند برای بار دوم دروغ از کار درآمد. امیدوارم تعطیلات به اصلاح طلبان خوش بگذرد. البته مطمئنم خوش می گذرد چون در ۸ سال حکومت اصلاحات حسابی بار خود را بسته اند.
۲- هاشمی رفسنجانی اگر به جای یک میلیون و دویست هزار ، یک میلیارد و دویست میلیون رای هم می آورد عمرا" اگر حقیر فقیر دیدگاهم نسبت به حضرت «ایشان» تغییر کند. با این وجود علیرغم میلم تقریبا" مطمئن بودم که رای اول را می آورد. به بعضی دوستان هم این را گفته بودم. هاشمی به طور سنتی در مجلس خبرگان رای اول را دارد (دوره های دوم و سوم را من یادم هست). در این دوره هم جامعه مدرسین ، جامعه روحانیت ، اصلاح طلبان و حتی گروه سوپر اصولگرایی مثل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی ، هاشمی رفسنجانی را در لیست گذاشته بودند. مردم هم اصولا" جایگاه تیپ روحانیت باسابقه ای مثل هاشمی را مجلس خبرگان می دانند نه ریاست جمهوری یا سایر امور اجرایی. پس اتفاق خاصی نیفتاده تا آدم جعلقی مثل ابطحی که تا دیروز فحش و فضیحت به هاشمی می داد و عامل قتل های زنجیره ای معرفی اش می کرد ، الان اول شدن هاشمی را نشان دهنده پیروزی اصلاح طلبان قلمداد کند.
۳- میزان مشارکت در انتخابات به شدت نسبت به دوره های گذشته افزایش داشت. به نظرم یک عامل مهم تاثیر گذار در این زمینه ، رسیدن مردم به این باور است که مردمسالاری در جمهوری اسلامی ایران واقعا" یک امر اصیل است. یعنی حتی اگر کل سیستم نظری داشته باشد اما مردم نظر دیگری در انتخابات داشته باشند ، نظر مردم فائق می شود. مضافا" اینکه در این دوره فضای رادیکالی که ارمغان شلم شوربای توسعه سیاسی دوم خردادی بود وجود نداشت و تقریبا" رقابت ها در یک فضای معقول صورت گرفت. کاندیداها هم عموما" افراد متعادلی بودند حتی دوم خردادی ها!
۴- الان که انتخابات تمام شد می نویسم (دوستان هم هر خرده ای بر این مصلحت اندیشی بگیرند وارد می دانم) بی هیچ تعارفی ورود سرکار خانم پروین احمدی نژاد به عرصه انتخابات - علیرغم همه خوبی های شخصی ایشان و حتی اگر نفر اول شوراها می شد (یا بشود) - یک اشتباه بزرگ بود که حتما" می بایست دکتر احمدی نژاد جلوی آن را می گرفت. یکی از دلایل اینکه در این باره چیزی ننوشتم این بود که بعضی دوستان می گفتند در روزهای آخر ، دکتر از او می خواهد تا کناره گیری کند ولی متاسفانه این اقدام صورت نگرفت. به هر حال یکی از ایراداتی که ما به خاتمی و هاشمی می گرفتیم همین وارد کردن منسوبین خود به عرصه انتخابات بود و نباید خود ما همین رطب را دوباره بخوریم.
۵- این انتخابات نشان داد که اگر همه ظرفیت جریان اصولگرایی یک کاسه شود ، چه می شود! رهبر معظم انقلاب در این یک سال و اندی بارها تاکید کرده اند که این دوران اقبال مردم به گفتمان اصولگرایی یک «فرصت» است. واقعا" حیف است این فرصت هدر برود. درباره اینکه چطور می شود این ظرفیت - بدون شکستن مرزهای اصولی و ضمن طرد عناصر فرصت طلب و بی مایه- یک کاسه شود ، خیلی فکر نکرده ام. بعدا" اگر چیزی به ذهنم رسید می نویسم (یک موردش همان رفتن قالیباف به مشهد بود). دوستان هم اگر پیشنهادی دارند خوب است مطرح کنند.
|
|
|
حسين(ع) عقل سرخ
نوشته:
رحيم پورازغدي
هيچ چيز در تاريخ انساني به طور مطلق، ضمانت نشده يعني تاريخ، شركت بيمه نيست كه همه چيز را به طور مطلق، تضمين كرده باشد، همه افراد و جناح ها و حكومت ها و جامعه ها در گرو اعمال خودشان هستند؛ كل مرهون باعمالها.
اين منطق اسلام است كه اگر به درستي عمل كرديد و به ارزش ها وفا كرديد، سالم مي مانيد، والا فاسد مي شويد. خداوند، پدر خوانده كسي نيست. هيچ يك از ما، قوم وخويش خداوند نيستيم، اگر عمل صالح بكنيم، از طرف خدا حمايت مي شويم، «ان تنصروالله ينصركم» اما اگر خيانت بكنيم، مغضوب خداوند خواهيم شد. فرمود: «اوفوا بعهدي اوف بعهدكم» شما به عهدي كه با من بستيد، وفا كنيد، من هم به عهدي كه با شما بستم وفا مي كنم. خداوند به همه ما مي فرمايد كه شما پيماني بستيد، پس وفا كنيد و پاي حرف هايتان بايستيد، چون ما به پاي عهدي كه بسته ايم، ايستاده ايم. شما بر سر قرار بياييد، ما سر قرار هستيم.
پس هر جا ضربه اي مي خوريم، براي آن است كه ما سر قرار، حاضر نبوده و نرفته ايم و مشكل پيش آمده و الا خداوند بر سر قرار، حاضر بوده و هست.
اين آيه كه به مسلمان ها مي فرمايد: «ليس بامانيكم و لا اماني اهل الكتاب» يعني آرزو كردن و صرف شعار و ادعا كافي نيست و از اين جهت، شما با اهل كتاب، تفاوتي نداريد. «من يعمل سوء يجزبه» هر كس بد عمل كند، ضربه خواهد خورد و فرقي نمي كند كه نامش مسلمان باشد يا نباشد. اين منطق، سنت الهي در تاريخ است. حضرت امام رضا(ع) اشاره اي به همين قضيه دارند. در زمان حضرت، بسياري از برادران، عموها و عموزاده هاي ايشان و علوي ها در نقاط مختلف، قيام مسلحانه كردند وحكومت هاي خودمختار با گرايش هاي علوي در مناطق گوناگون ايجاد شده بود. از جمله يك برادر ايشان به نام زيد -كه غير از آن زيد است كه رهبر زيديه است و انسان بسيار شريفي بود- اين زيد با اينكه از انقلابيون علوي و برادر حضرت رضا عليه السلام است، قدري هم انگار مي خواسته دكان سياسي براي خودش باز بكند. در مدينه قيام كرد و مدينه را فتح كرده و مدتي هم حكومتي خودمختار در مدينه تشكيل داد؛ ولي بعد سركوب و بازداشت شد. البته مامون از ترس حضرت رضا(عليه السلام) و افكار عمومي، از اعدام و مجازات او صرف نظر كرد و به او آزادي مشروط داد. بعدها او هم به مرو آمد و در جلسه اي كه مامون و عده اي ديگر بودند و حضرت رضا عليه السلام نيز حاضر بودند، حضرت مشغول سخن گفتن بودند، ولي د رگوشه جلسه زيد، نشسته و با عده اي جداگانه حرف مي زد و خيلي «من-من» مي كرد كه بله، ما از اهل بيتيم و اهل بيت عليهم السلام، بي حساب وارد بهشت مي شوند و از اين حرف ها.
نقل شده كه حضرت رضا (ع) ناگهان سخنانشان را قطع كردند و خطاب به زيد فرمودند:
«زيد اين مهملات چيست كه مي گويي؟ اين امتيازاتي كه تو براي خودت فرض كرده اي كه پاداش خير براي ما در هر صورت تضمين شده و بهشت در هر صورت ضمانت شده و خلاصه تو هر طور كه عمل كردي، كردي، اين ادعاي باطلي است. اگر اين كه تو مي گويي، راست باشد، معلوم مي شود كه تو از پدرت موسي بن جعفر(ع) در نزد خدا افضل و بالاتر هستي، زيرا پدرت با يك عمر جهاد و عبادت و عمل و تلاش و شهادت به بهشت مي رود و تو بدون همه اينها مي خواهي به بهشت بروي، پس معلوم مي شود تو از پدرمان نزد خدا عزيزتر هستي»
در كتاب «الاغاني» ابوالفرج اصفهاني كه از مورخان اموي و صاحب كتاب «مقاتل الطالبين» است، نقل مي كند كه يك شيعه با يك مرجئي، مناظره مي كردند. آن موقع، يك دسته از شبهات كلام جديد، از ناحيه مرجئه طرح مي شد. مرجئي مي گفت: ايمان قلبي كافي است و عمل، اهميت و دخالت چنداني ندارد و نوعي تفكيك دين و ايمان از شريعت را تعقيب مي كرد و از دين منهاي شريعت و منهاي تكليف دم مي زند؛ ولي شيعه مي گفت: هم ايمان قلبي و هم عمل، هر دو مهم است. مناظره طول كشيد و خسته شدند. كسي از دور آمد. مرجئي گفت، براي فيصله اين بحث، هر چه همين فرد گفت، پايان بحث باشد او حكم باشد و ديگر بحث را تمام بكنيم. اتفاقا كسي كه مي آمد، موسيقيدان و مطرب بود. مرجئي خوشش آمد. گفت اين اهل حال است و جواب مناسب حال من خواهد داد. قضيه را به او گفتند كه آيا عمل، مهم است يا ايمان. آن آقا جواب قشنگي داد كه خيلي به درد امروز ما مي خورد. حرف هاي آنها را كه شنيد در پاسخ گفت: «اعلاي شيعه و اسفلي مرجئي» من بالاتنه ام شيعه است و پايين تنه ام مرجئي. يعني وقتي فكر مي كنم، از حيث نظري نظر شيعه درست است و عمل هم مهم است؛ اما ما مي خواهيم راحت و خوش باشيم و زندگي بكنيم و زندگي ارزشي، قدري سخت است و بنابر اين پايين تنه من، مرجئي است. حالا اگر قرار شد كه ما و جامعه ما و مسئولان ما هم چنين باشند كه «اعالينا شيعي و علوي و اسافلنا مرجئي» يعني وقتي كه حرف مي زنيم، به نحو غليظي ارزشي و ديني و علوي حرف بزنيم و وقتي كه عمل مي كنيم :هر كسي هر جا هست و هر مسئوليتي در دولت، مجلس يا دستگاه قضايي دارد- با مردم، غيرعلوي عمل بكنيم همان بلا بر سر ما مي آيد كه حضرت رضا عليه السلام فرمودند.
|
|
|
سونا و فوايد آن
خاستگاه و زادگاه سونا كشور فنلاند ميباشد. قدمت سونا در اين كشور به 1000 سال پيش باز ميگردد. سونا در كشور فنلاند يك آيين كهن و مقدس محسوب ميگردد. سونا هويت يك فنلاندي است. به چند مورد از ويژگيهاي اين آيين در نزد مردم فنلاند توجه كنيد:
* حـتــي جلسات كاري نيز ممكن است در فنلاند در سونا برگزار گردد.
* شـمـار سـونــاها در كشور فنلاند از تعداد خودروهاي اين كـشــور افزونتر است. به ازاي هر 4 فنلاندي يك سونا وجود دارد.
* در نزد مردم فنلاند سونا به قداست كليسا بوده و درطي اقـامتشان در سونا طوري رفتار ميكنند كه گويي در كليسا حضور دارند.
* در فصل زمستان فنـلانـدي هـا عــادت دارند پس از سونا گرفتن در درياچه و يا بركه بسيار سـرد و يــــخ زده آب تني كنند و يا روي برف غلت بزنند.
انواع سونا:
1- سوناي خشك: ميـزان رطـوبـت در ايـن ســونا 5 تا 10 درصد و درجه حرارت 90 تا 100 درجه سانتي گراد ميباشد.
2- سوناي مرطوب: ميـزان رطوبت در اين سونا 15 تا 30 درصد و درجه حرارت 75 تا 85 درجه سانتي گراد ميباشد.
3- سوناي بخار: مـيـزان رطـوبـت در ايــن ســونا 40 تا 65 درصد و درجه حرارت 45 تا 65 درجه سانتي گراد ميباشد.
4- حمام بخار: مـيــزان رطوبت در اين سونا 100 در صد و درجه حرارت 40 تا 45 درجه سانتي گراد ميباشد.
5- سوناي مادون قرمز: در اين سونا بر خلاف ديگر سونا ها از حرارت دهنده مادون قرمز استفاده ميگردد. ( در سوناهـاي سنـتي از كوره هاي با منبع انرژي گاز، الكتريسيته ويا چوب استفاده ميگردد).در سوناي مادون قرمز و يا اينفرا رد (INFRARED) فضــاي اتـاق گـرم نميـگردد بلكه بدن افراد داخـل سـونا مستـقـيـما" تـوسط پرتوهاي مادون قرمز گرم ميگردد.
6- سوناي گياهان معطر: نوعي از سوناي بخار است كه در آن اسانس گياهان معطري همچون اوكاليپتوس، نعناع، دارچين، ليمو. كاج بروي سنگهاي هيتر سونا پاشيده ميگردد تا عطر آنها در فضا پخش گردد. رايحه اينگونه گياهان بسيار نشاط آور و شفا بخش است.
در يك سوناي مدرن ميتوان اقلام زير را مشاهده كرد:
ساعت شني- هيتر - لامپ روشنايي - سطل آب - حوله - رطوبت سنج - دماسنج-ملاقه ويژه سونا - اسانس گياهان معطر - زير پايي.
سونا ها در انواع انفرادي، عمومي و قابل حمل ساخته ميگردند.
چگونه از سونا استفاده كنيم
1- پيش از ورود به اتاق سونا جواهر آلات، ساعت، عينك و لنزهاي طبي خود را از خود جدا كنيد.
2- قبل از آنكه وارد سونا گرديد بهداشت فردي را رعايت كنيد. دوش بگيريد و خود را با صابون بشوييد.
3- به محض ورود به سونا براي آنكه بدنتان به گرما عادت كند ابتدا روي زمين و يا نيمكت پايين بنشينيد. سپس به نيمكت فوقاني سونا برويد. البته ميتوانيد زير خود يك حوله كوچك نيز بيندازيد .
4-چند دقيقه به همين صورت در سونا بنشينيد تا گرما به بدن شما نفوذ كرده و روزنه هاي پوست شما باز گردند.
5-سپس از سونا خارج گشته و مجددا دوش بگيريد و خود را با صابون بشوييد.
6- اكنون به داخل حوضچه آب سرد برويد. البته تمام بدن خود را همزمان داخل آن كنيد تا خون در سرتاسر بدنتان بطور يكنواخت تغيير دما دهد.
7-سپس به مدت 10 دقيقه استراحت كنيد.
8- شما مجاز هستيد اين چرخه را (گرم شدن- سرد شدن - استراحت) را در هر جلسه 3 تا 4 بار تكرار كنيد.
9-در پايان نيز پيش از آنكه لباسهاي خود را به تن كنيد، صبر كنيد تا حرارت بدن و ضربان قلبتان كاملا به حالت طبيعي خود باز گردد.
10-درون سونا ميتوانيد حركات كششي ملايم و كوتاهي نيز انجام دهيد.
نكته:
1- حتي در سوناي خشك نيز بايد رطوبت در فضاي سونا وجود داشته باشد و گر نه به ريه ها، پوست و چشمهاي شما آسيب وارد مي آيد.
2- در سونا با ريختن آب بروي سنگهاي هيتر ميتواند ميزان رطوبت اتاقك سونا را تنظيم كنيد. همچنين با اين كار يك افزايش حرارت موقتي را ايجاد خواهيد كرد.
3-در سونا نيمكتهاي رديف اول گرماي كمتري نسبت به نيمكتهاي فوقاني دارند چراكه گرما بسمت بالا حركت ميكند.
4-در هر بار بيش از 15 تا 20 دقيقه در سونا باقي نمانيد.
5- به هيچ عنوان قبل و بعد از سونا از مشروبات الكلي، قهوه و نوشابه هاي گازدار استفاده نكنيد.
6-دو ساعت فاصله زماني بين غذا خوردن و سونا رفتن ضروري مي باشد. هيچگاه با شكم خيلي پر و يا خالي به سونا نرويد.
7-در هفته بيش از 2 بار به سونا نرويد.
8- سونا سبب كاهش آب و الكتروليتهاي بدن ميشود. در هر جلسه سوناي 20 دقيقه اي بدن يك ليتر آب از دست ميدهد. بنابراين پس از سونا آب و يا يك آبميوه خنك بنوشيد تا آب از دست رفته بدنتان جبران گردد.
9-افرادي كه سابقه فشار خون بالا و يا دچار هرگونه بيماري قلبي-عروقي ميباشند نبايد بلافاصله پس از سونا دوش آب سرد بگيرند و يا داخل حوضچه آب سرد بروند.
10-سونا بطور موقت با دفع مايعات وزن بدن را كاهش ميدهد. اما وزن بدن پس از مصرف آب و نوشيدنيهاي ديگر بسرعت به حالت اوليه خود باز مي گردد.
چه كساني نبايد به سونا بروند؟
1-افرادي كه دچار مشكلات قلبي و تصلب شرايين بوده و يا از ناراحتي هاي ريوي رنج ميبرند مي بايست پيش از رفتن به سونا با پزشك خود مشورت كنند.
2-كودكان زير 4 سال از آنجايي كه سيستم لنفاوي بدنشان بطور كامل رشد و تكامل نيافته نبايد به سونا بروند.
فوايد سونا براي سلامتي
1- پس از 10 تا 15 دقيقه ورود به سونا ضربان قلب 30 درصد افزايش يافته و برونده قلب 2 برابر ميشود. جريان خون عمقي كاهش يافته و جريان خون سطحي افزايش مييابد. فشار خون نيز كاهش مي يابد. حرارت پوست تا 10 درجه و حرارت داخلي بدن تا 3 درجه ميتوانند افزايش پيدا كنند. عروق سطحي پوست منبسط ميگردد.
2-موجب انبساط خاطر گرديده و آرامش بخش است.
3-با اتساع عروق خوني و افزايش گردش خون درد را تسكين ميدهد.
4- سوناي بخار بهترين درمان براي مشكلات تنفسي از قبيل: برونشيت، لارنژيت، سينوزيت و تنگي نفس ميباشد.
5-بهبود جريان خون و تقويت سيستم قلبي-عروقي.
6-افزايش انعطاف پذيري مفاصل و عروق خوني بدن.
7-ميتواند فشار خون بالا را درمان كند.
8-تسكين تنش و استرس-و خستگي جسمي و روحي.
9- تمدد اعصاب - شل كردن عضلات - رفع گرفتگي عضلات.
10- پوست بدن را لطيف تر، شاداب تر و روشن تر ميسازد. پاك سازي سطح پوست از سلولهاي مرده.
11-تسكين درد مفاصل در آرتروز و ديگر بيماريهاي التهابي.
12-افزايش اكسيژن رساني به سلولهاي بدن.
13- كاهش و التيام آكنه، اگزما و زخمهاي پوستي (البته زخمهاي خشك و بسته)
14- افزايش سوخت و ساز بدن. هر جلسه 30 دقيقه اي سونا باعث سوختن 300 تا 500 كالري ميگردد. بنابراين سونا سبب ميگردد تا بدن كالري بيشتري بسوزاند.
15-تنظيم و كنترل وزن فعلي.
16-بهبود كيفيت خواب.
17-باز شدن راههاي تنفسي.
18-تعريق يكي از مكانيسمهايي ست كه بدن توسط آن سموم و مواد زائد را از بدن دفع ميكند. تعريق در سونا سبب دفع سموم: سديم، الكل، نيكوتين، كلسترول، فلزات سنگين (كادميوم، سرب، جيوه، روي ...)، اوره و اسيد لاكتيك ميگردد. در واقع سونا يك شيوه سمزدايي بسيار كارآمد است.
19-با القاي حالت تب مصنوعي سيستم ايمني بدن را تقويت كرده و مقاومت بدن را در برابر هجوم ويروسها و باكتريها افزايش ميدهد.
20-بسيار لذت بخش است .
|
|