بخش اول |
مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» |
|
28 آذر
نمی توان به هدف رسید. هدف به تو می رسد و تنها زمانی تو را می یابد که آمادگی اش را داشته باشی، نه پیش از آن.
وین دایر فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com ************** كساني كه همه چيز را ناشي از شانس مي دانند، با زبان بي زباني ميگويند: مرده باد لياقت و با اين گونه شعارها، دل مشغوليهاي پوچ براي خويش مي آفرينند. فرستنده:
s_ir62@yahoo.com |
|
حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com |
|
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
پیامبر اکرم (ص) |
|
نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com |
|
بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی
احیای سبزی ها و میوه ها
شستشوی میوه ها و سبزی ها برای مصرف روزانه الزامی است (حتی میوه هایی مانند نارنگی و پرتقال که پوست آنها کنده می شود) . مواد پاک کننده و ضد عفونی کننده در کنار از بین بردن آلودگی های میکروبی و انگلی ، به میزان قابل توجهی رنگ و ظاهر این گروه مواد را تحت تاثیر خود قرار می دهند . چه باید کرد ؟ یکی از راهها این است که برگهای پلاسیده و سیاه شده سبزیها را درون آب نیم گرم خیس کنید . با این کار طراوت ابتدایی آنها تا حدودی باز خواهد گشت .
|
|
آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com |
|
فرورفتگي ناخن در گوشت
اين ناراحتي که بيشتر در انگشست شست پا پديد مي آيد ، هنگامي بروز مي کند که ناخن، بد کوتاه شده و فشار زياد کناره خارجي ناخن، موجب فرورفتگي آن در داخل گوشت مي گردد.
درمان ناخني که در گوشت فرو رفته است در صورت بروز عفونت، ابتدا درمان عفونت و سپس برداشتن يک قسمت از ناخن از گوشه آن مي باشد. براي جلوگيري از فرورفتگي مجدد ناخن در گوشت، کوتاه کردن ناخن به روش صحيح، کم کردن حجم ناخن و از بين بردن ماده سازنده ي ناخن در محلي که در گوشت فرو مي رود توصيه مي شود.
http://www.lover-than-love.mihanblog.com
|
|
صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com |
|
9. يهوديان بمب اتمي دارند
فرمول ساخت بمب اتمي از همان اوايل كار، و در همان مراحل تحقيقات اوليه، به دست جامعه يهوديان عالم افتاده بود. انيشتن، از همان زمان ورود به آمريكا اطلاعات كامل تئوري اتمي پرفسور اتوهان و نتايج جديد حاصل از تحقيقات انستيتو قيصر ويلهم را در اختيار داشت. و به پريز يدنت روزولت توصيه كرد كه از اين تحقيقات با هدف غايي توليد بمب اتمي براي آمريكا استفاده كند. بعد از اين ديگر يهوديان هيچ وقت از پرسه زدن در كنار مجامعي كه در مورد راز اتم كار مي كردند دست برنداشتند.
دانشمنداني چون ليز ماتينر دانشمند زن يهودي، لئوزيلارد يهودي بودا پستي، رابرت اوپنهايمرفارغ التحصيل دانشگاه گرتينگن. بدين ترتيب بزرگترين راز عصر ما توسط يك تيم مرموز و غريب از تحت الحمايه انيشتين( كه يهودي بود) احاطه شد. اپنهايمر شب و روز بدون احساس خستگي و بي وقفه كار مي كرد فرسوده و لاغر شده بود. وزنش تا زير صد پوند پائين آمده بود تا اينكه به نتايج شگفت آوري دست يافت.( خيلي ها فكر مي كنند كه انيشتين تحقيقات اتمي خودش را به جهت اهداف انسان دوستانه انجام ميداده ولي با نگاهي به كتاب فاتحين جهاني نظر اصلي اين دانشمند يهودي برايمان آشكار مي شود.)
|
|
فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no |
|
شاهنامه دایره المعارف فرهنگی ایرانیان است. بیانیه و سند بزرگ و والای این رستاخیز است. شاهنامه سند رنسانس ایرانیان در سده سوم هجری است.
یکی از دگرگونی هایی که در رنسانس پیش آمد و نقشی بسیار مهم در تحولات رنسانس داشت، نگاه به انسان بود. نقش انسان و جایگاه انسان در این جهان.
نگرشی که شاهنامه به زندگی و اخلاق و کنش ها و روش ها و منش های انسان در جهان دارد،نشانگر آن است که این انسان های شاهنامه چه رویکردی به زندگی دارند. کجایی و کدام زمانی هستند؟
پهلوانان شاهنامه، نگهبانان فرهنگ ایران هستند. نماد این فرهنگ هستند. نمونه انسان کامل و آینده هستند. پس زندگی و رفتار و کردار آنان برای ما
بسیار مهم است.
شاهنامه به نام جان و خرد آغاز می شود.این پیام رنسانس است
جان، یعنی که به انسان احترام بگذاریم و جان کسی را آزار ندهیم:
به نام خداوند جان و خرد
و
میازار موری که دانه کش است
شاهنامه نه با نام هیچ ستمگر و ابرقدرتی ،بلکه به نام خرد آغاز می شود و نخستین بخش آن آفرینش مردم است.
شاهنامه که قرار است داستان وتاریخ کهن ایران و جهان را از نخست پی بگیرد؛ مانند تاریخ بیهقی به آدم و هابیل و قابیل و یوسف و جرجیس نمی پردازد. این داستان ها را وا می نهد و به پیدایش خرد و دانایی و آتش و آهن و هنر و خط می پردازد. همین افتخار شاهنامه را بس! |
|
|
سه شنبه: خواندني هاي ديني «انسان اگر محبتش را در راه محبّین خدا اعمال کند به نتیجه می رسد. محبت آدمی را قربانی می کند؛ می کُشد و شهید می کند. شهید محبت سر و صدایی ندارد. کسی شمشیری نمی بیند، صدایی نمی شنود. محبت انسان را خیلی مخفی شهید می کند؛ آن چنان می کُشد که صدایی در نمی آید.خون هم ندارد.
عزیزان من به میدان بیایید! قشنگ معامله کنید! کمرها را محکم ببندید، جوانمرد باشید! روز قیامت سرفراز باشید.آدم دمِ شمشیر عزیز است.
همه عشق و محبتی که در این دنیاست، همه زیبایی ها و جمال خوبان تجلّی جمال خداست.وقتی جمال همسر یا فرزندت از جمال خدا تجلی می کند، به کلی از همه جا راحت می شوی.امیدوارم قلبت را برای اهل بیت (علیهم السلام) بگذاری.با آنها محشور می شوی، از الان هم محشور هستی. امیدوارم حشر را همین الان ببینی.هروقت آن محبت را که در قلبت هست قشنگ ببینی ، حشرت با علی (علیه السلام) است، حشرت با پیامبر است، حشرت با خداست.»
مأخذ: طوبای محبت1، مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی |
|
مصحف
hamed.1360@yahoo.com |
|
هر روز چند آيه قرآن بخوانيم
« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »
سوره:
سورة البقرة
آيات:
286
محل نزول:
مدینه
|
|
|
|
آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید
توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا
|
|
بخش دوم |
مطالب ارسالی ديگر اعضا |
اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
تمام خبایث در اتاقی است که کلید آن دروغ است
وقتی دریاره دیگران قضاوت میکنی ؛ آنان را تعریف نمیکنی ؛ خودت را تعریف میکنی
توانگر کسی است که برای از دست دادن ؛ هیچ ندارد |
|
|
behnam_murcielago@yahoo.com |
|
آيا ميدانيد؟؟
آيا ميدانستيد 30 برابر مردمي كه امروزه بر سطح زمين زندگي ميكنند در زير خاك مدفون شده اند
آيا ميدانستيد که هر سال از 600/557/31ثانيه تشكيل شده است
- آيا ميدانستيد که بيشترين ضربان قلب راقناريها با1000بار در دقيقه وكمترين را فيل با27 بار در دقيقه دارد
- آيا ميدانستيد که سرعت صوت در فولاد 14 بار سريعتر از سرعت ان در هواست
- آيا ميدانستيد که وقتي مگس بر روي يك ميله فولادي مينشيند ميله فولادي به اندازه دو ميليونيم ميليمتر خم ميشود
- آيا ميدانستيد که عدد 2520 را ميتوان بر اعداد 1 تا10 تقسيم نود بدون انكه خارج قسمت كسري داشته باشد
- آيا ميدانستيد که شيشه در ظاهر جامد به نظر ميرسدولي در واقع مايعي است كه بسيار كند حركت ميكند
|
|
|
يه روزِ سردِ پائيزي ، كه باز از غصه لبريزي
مي ياي با كوله بارِ غم ، چه اشكا كه نمي ريزي
برام با گريه مي خوني ، پشيموني ، پشيموني
دلم مي ريزه از حرفات ، تو چشمات ميشه زندوني
شايد جاروي پلك تو ، با اشكات شونه شه بازم
بپيچه عطر ِ احساست ، دلم ديوونه شه بازم
خيالي جز تو با من نيست ، بيا قهرارو پرپر كن
دلم از سنگ و آهن نيست ، تورو بخشيده باور كن
شايد جاروي پلك تو ، با اشكات شونه شه بازم
بپيچه عطر ِ احساست ، دلم ديوونه شه بازم
ديگه طاقت نمي ياره ، دل كوچيك داغونم
اگه برگردي از قهرت ، تورو مي بخشه ، مي دونم
يه روزِ سردِ پائيزي ، كه باز از غصه لبريزي
مي ياي با كوله بارِ غم ، چه اشكا كه نمي ريزي
برام با گريه مي خوني ، پشيموني ، پشيموني
دلم مي ريزه از حرفات ، تو چشمات ميشه زندوني
خيالي جز تو با من نيست ، بيا قهرارو پرپر كن
دلم از سنگ و آهن نيست ، تورو بخشيده باور كن
شايد جاروي پلك تو ، با اشكات شونه شه بازم
بپيچه عطر ِ احساست ، دلم ديوونه شه بازم
ديگه طاقت نمي ياره ، دل كوچيك داغونم
اگه برگردي از قهرت ، تورو مي بخشه ، مي دونم |
|
|
سازمان بهداشت جهاني براي آزمايش يك واكسن جديد و خطرناك احتياج به داوطلب داشت. از ميان مراجعين فقط سه نفر واجد شرايط اعلام شدند. يك آلماني، يك ايراني و يك فرانسوي. قرار شد براي انتخاب نهايي با آنها مصاحبه شود. از آلماني پرسيد: براي اينكار چقدر پول ميخواهيد؟ او گفت: صد هزار دلار، اين پول را ميدهم به زنم كه اگه از اين واكسن مردم يا فلج شدم زنم بيپول نماند. از فرانسوي نيز همين سوال را كردند و او گفت: من دويست هزار دلار ميگيرم، صد هزارتا براي زنم و صدهزارتا هم براي معشوقهام. سوال را از ايراني هم پرسيدند و او گفت:من سيصدهزاردلار ميخواهم. صدهزارتا براي خودم، صد هزارتا هم حق و حساب شما، صد هزارتاشو هم ميدم به اين آلماني كه واكسن را بهش بزنيد |
|
|
عشق يعني انتظار و انتظار عشق يعني هر چه بيني عکس يار
عشق يعني شب نخفتن تا سحر عشق يعني سجده ها با چشم تر
عشق يعني ديده بر در دوختن عشق يعني از فراقش سوختن
عشق يعني سر به در آويختن عشق يعني اشک حسرت ريختن
عشق يعني لحظه هاي ناب ناب عشق يعني لحظه هاي التهاب
عشق يعني بنده فرمان شدن عشق يعني تا ابد رسوا شدن
عشق يعني گم شدن در کوي دوست عشق يعني هر چه در دل آرزوست
عشق يعني يک تيمم يک نماز عشق يعني عالمي راز و نياز
عشق يعني يک تبسم يک نگاه عشق يعني تکيه گاه و جان پناه
عشق يعني سوختن يا ساختن عشق يعني زندگي را باختن
عشق يعني همچو من شيدا شدن عشق يعني قطره و در يا شدن
عشق يعني پيش محبوبت بمير عشق يعني از رضايش عمر گير
عشق يعني زندگي را بندگي عشق يعني بندگي آزادگي
www.viskionline.8m.com |
|
|
آفتاب می شود
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستیم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام میکشد
نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطر ها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاجها ز ابرها بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعر ها و شورها
به راه پر ستاره ه می کشانی ام
فراتر از ستاره می نشانی ام
نگاه کن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان تب شدم
چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل
ستاره چین برکه های شب شدم
چه دور بود پیش از این زمین ما
به این کبود غرفه های آسمان
کنون به گوش من دوباره می رسد
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسیده ام
به کهکشان به بیکران به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسه ات
مرا بخواه در شبان دیر پا
مرا دگر رها مکن
مرا از این ستاره ها جدا مکن
نگاه کن که موم شب براه ما
چگونه قطره قطره آب میشود
صراحی سیاه دیدگان من
به لالای گرم تو
لبالب از شراب خواب می شود
به روی گاهواره های شعر من
نگاه کن
تو میدمی و آفتاب می شود
فروغ فرخزاد |
|
.
ali_alipour2010@yahoo.com |
|
خودموني
درود. بی مقدمه
*دوستی با آیدی omidvurujak@yahoo.com شعری از حافظ را که چند روز پیش در روزانه چاپ شده بود، از نظر ترتیب ابیات بکار رفته، غلط دانسته و نسخه ی تصحیح شده ی آن را نگاشته بودند. دوست عزیز، بعضی از این اشعار در چاپ های مختلفی که از دیوان حافظ ارائه شده است از این نظر قدری متفاوتند و این تفاوت دلیل بر صحیح بودن یکی و نادرستی آن یکی نیست. کما اینکه خود به دو نسخه از دیوان حافظ رجوع وبه نگارشی همسان با نگارشی که شما آن را نادرست دانسته اید ، برخورد کردم.
*بعد از فوت یکی از بستگان میترا خانوم این بار اتفاقی مشابه برای احسان عزیز رخ داد. گمان می رود امیر حجوانی در قضیه دست داشته باشد.
* آقا یا خانوم mir_sn56@yahoo.com خوشا به سعادتان که توانستید به دیدار رئیس جمهور نائل شوید. اگر باز هم این افتخار نصیبتان شد به ایشان بفرمایید که این طرح لوله کشی برای رساندن نفت بر سر سفره ی ما بی بضاعتان چه زمانی محقق می شود ؟ ما که هر چه گشتیم لوله ای نیافتیم . اصلا حیف این همه لوله نیست که در این راه هدر رود.
*یکی از اعضای گروه که آیدیشان در سطح تیم ملی است ،دیروز از عادل فردوسی پور به خاطر حضور نیافتنشان در برنامه های انتخاباتی تشکر کرده و به این نتیجه رسیدند که ایشان پاچه خوار نبوده ومخالف این انتخابات هستند. جا دارد بنده هم از آقایان بهرام شفیع، اسکندر کوتی، علی فر ، بهروان و باقی دوستان که با حرکتی مشابه مخالفت خودرا به معنای واقعی ثابت کردند ، تشکر کنم. دست مریزاد دوستان. ضمنا شما نیز خیلی زیبا فینگلیش تایپ نمودید ، نکند شما نیز مخالف این انتخابات بودید؟
*سه پیچ نازنین فرمودند بنده ی حقیر از صدای خود خیلی راضی هستم .به چه علت چنین تصوری دارند ،الله اعلم.
* دیدار ابراهیمی عزیز از اینکه در روز 21 آذر که سالروز تولد مرحوم احمد شاملو است حتی ذره ای به ایشان پرداخته نشد، مبین را مقصر دانسته و شدیدا افسوس می خوردند.دوست گرامی، شما که این قدر به ایشان علاقه داشتید خود آستین همت رابالا می زدید و ارادت خود را به آن مرحوم نشان می دادید. شاید ما هم بهره ای می بردیم.
سرمان شلوغ است ونمی توانیم بیش از این مصدّع اوقات شویم. پس بدرود
|
|
|
گلوله بد است ، ترانههای صلح
چند روز پیش مصادف با 26مین سالمرگ جان لنون ، خواننده و آهنگساز بریتانیایی و از پایهگذاران گروه موسیقی بیتلها بود.
ده سال پيش از مرگ و کشته شدن جان لنون به وسیله یک طرفدار افراطی ، وی در پاسخ به اين پرسش که اگر ناگهان بميری، دوست داری از تو چگونه ياد شود، گفت: «به عنوان يک صلحدوست بزرگ».
لنون گفت: «دست يابی به صلح، هدف بزرگ ماست.» اما شيوههايی که او برای دستيابی به صلح پيشنهاد می کرد، با مبارزه سنتی برای صلح بسيار متفاوت بود.
کمتر کسی است که ترانه imagine لنون را نشنیده باشد و از شنیدن آن لذت نبرده باشد ، ترانه imagine ، تنها ترانه صلحطلبانه جان لنون نیست ، از دیگر ترانههای مشهور وی در این زمینه می توان به Attica State ، Bring On The Lucie(Freda Peeple) ، Give Peace A Chance Happy Christmas(War is Over) ، I Don't Want To Be A Soldier، Mind Games، Sunday Bloody Sunday اشاره کرد.
در دهههای اخیر آهنگسازان و خوانندگان به دفعات از هنر خود برای مبارزات صلحطلبانه استفاده کردهاند ، جان لنون شاید مظهر اینگونه حرکات شناخته شود ، ولی وی تنها "رویاپرداز" صلح نبوده است و هنرمندان دیگری هم در این کار به وی پیوستهاند.
تلاش من برای پیدا کردن اطلاعاتی درباره ترانههای ضد جنگ منجر به پیدا کردن سایتی شد که حاوی مجموعه بسیار کاملی از این ترانههاست.
دیتابیس این سایت بسیار بزرگ است ، و سعی شده که خوانندگانی از ملیتها و زبانها و فرهنگهای مختلف پوشش داده شوند ، طوری که حتی ترانههایی از خوانندگان عرب درباره جنگ عراق و جنگ لبنان را هم می توان در این سایت پیدا کرد.
خوشبختانه این سایت در بسیاری از موارد امکان دانلود ترانهها را به شما می دهد. علامت در کنار نام هر ترانه ، نشانه این است که امکان دانلود آن را ترانه دارید. در عین حال با کلیک بر روی هر ترانه میتوانید نام هر ترانه را هم ببینید ، در بسیاری از موارد ، ترجمه ترانه به زبانهای دیگر هم قابل مشاهده است.
خوانندگان مشهور این مجموعه بسیارند ، از میان آنها میتوان به اینها اشاره کرد:
Bryan Adams ، Beatles ، Bee Gees ، Jacques Brel ، Johnny Cash ، Tracy Chapman ، Leonard Cohen ، Marc Cohn ، Bob Dylan ، Eagles ، Guns 'n Roses ، Iron Maiden ، sting
از دیگر سایتها میتوان به Anti-War Songs ، benfrank اشاره کرد که در آنها می توان ترانههای بهروزتری هم درباره جنگ عراق و همچنین ترانههای ضد بوش را هم یافت.
دکتر عليرضا مجيدي
|
|
|
دروغ
چند روز به انتخابات مانده بود كه براي مصاحبه اي با دكتر مرتضي آقا تهراني تماس گرفتم. خودش در اين انتخابات در تهران كانديداي خبرگان شده بود و شوراي نگهبان رد صلاحيتش كرد اما مي گفت : " ما قصد چنجه انداختن به صورت نظام را نداريم".
با صداقت مي گفت : " اشكالي نداه كه رد صلاحيت شديم. دنيا كه به آخر نرسيده. اگر رد شديم اين كه به معناي بي سوادي ما نيست".
از او پرسيدم كه بزرگ ترين تهديد براي انتخاباتي كه در پيش رو داريم را چه مي داند. منتظر بودم كه بگويد مثلا فلان گروه خارجي يا حركت فلان حزب و گروه داخلي؛ اما او جواب من را فقط در يك كلمه داد. گفت : "دروغ". اول تعجب كردم اما كم كم به عمق اين جواب پي بردم ...
هنوز چند ساعتي از پايان حماسه ۲۴ آذر نگذشته بود كه "دروغ ها " آغاز شد.
عده اي علي رغم توافق قبلي براي شمارش رايانه اي آراء، به بهانه هاي واهي بر شمارش دستي آرا پافشاري كردند؛ در حالي كه خودشان هم مي دانستند كه با شمارش دستي، كار خيلي طول مي كشد و شبهه تقلب تقويت مي شود و شارلاتان ها مي توانند سوء استفاده كنند.
كم كم كساني كه پس از ۸ سال دروغگوئيشان براي مردم آشكار شده بود، از همين فرصت استفاده كردند و اجراي سناريويي كه بر اساس "دروغ" بنا كرده بودند را آغاز كردند.
ادعا كردند كه وزارت كشور دارد تقلب مي كند و انتخابات سالم نيست.
از آن طرف، حاميان شهردار سياسي تهران كه خود را با شهيد باكري شبيه سازي مي كند، و به "دروغ" عنوان اصولگرايي را با خود به يدك مي كشند، خبرهاي پي در پي منتشر كردند كه " ما پيروز انتخابات شده ايم".
اول خبر آن خبرگزاري كه در آن خبر پيروزي - بخوانيد "دروغ"- خود را منتشر كردند، زماني منتشر شد كه شمارش آراي شوراها در تهران حتي آغاز هم نشده بود. بعد هم هنوز ۳ يا ۴ ساعت از آغاز شمارش آراي شوراها در تهران نگذشته بود كه باز هم به "دروغ" متوسل شدند و اطلاعيه دادند كه "از مردم به خاطر اينكه ما را براي شوراي شهر تهران برگزيدند، تشكر مي كنيم"!
دوم خردادي ها هم مثل هميشه "دروغ" را بهترين وسيله براي تحميل خود به مردم يافتند و در حالي كه هنوز ۲۴ ساعت هم از آغاز شمارش آرا نگذشته بود، بر طبل تقلب كوبيدند و هوچي گري راه انداختند كه چرا اعلام نتايج اينقدر طول كشيده ...
به نظر من آنها يا نمي فهمند يا خودشان را به نفهمي مي زنند و شايد هم تصور مي كنند مردم هم نمي فهمند!
در انتخابات شوراي شهر دوم در تهران، حداقل ۴ يا ۵ روز طول كشيد تا وزارت كشور دوم خردادي ها نتايج را اعلام كند. تازه آن زمان يك انتخابات بود و فقط ۶۰۰ هزار نفر در تهران براي شوراها راي داده بودند در حالي كه در ۲۴ آذر امسال ۳ انتخابات به صورت همزمان در تهران انجام شد كه بيش از ۲ ميليون نفر در آن شركت كردند.
حالا بعد از يك روز جار و جنجال براه انداخته اند و به "دروغ" مي گويند كه زمان شمارش آراء طول كشيده و مي خواهند راي ما را بخورند ! و يادشان رفته كه خودشان هم همجهت با حاميان شهردار تهران بر شمارش دستي آراء پافشاري مي كردند...
آقا مرتضي تهراني راست مي گفت. "دروغ" مهمترين تهديد بود.
خيلي غصه مي خورم وقتي عده اي به راحتي و بدون هيچ ترسي از خدا، به راحتي "دروغ" مي گويند و به هر خار خاشاكي متوسل مي شوند تا خود را به مردم تحميل كنند.
درباره اين انتخابات و شارلاتان هاي دوم خردادي و درغگويان مدعي اصولگرايي حرفهاي زيادي دارم.
انشاء الله در فرصت هاي ديگر
والعاقبه للمتقين
|
|
ahmad_bikhial24@yahoo.com |
|
قسم هر بیش تر بخوریم تا حرف مان را ثابت کنیم باور دیگران را نسبت به خود کاهش داده ایم.
در خانه وقتی به خاطر رفتار متین تان در خارج از خانه مورد احترام قرار می گیرید این رفتار را در خانه هم حفظ کنید.
معامله نسیه صفر ارزشی ندارد ولی وقتی ارزش پیدامیکند که بعد از عدد صحیح قرار گیرد.
اگر مغازه یا فروشگاهی به شما اعتبار داده تا نسیه معامله کنید به این فکر کنید که ممکن است گذران اخر برج برای او هم همان اندازه سخت باشد که برای شما دشوار است.
اختلافات خانوادگی پیش از ازدواج چشم ها را خوب باز کنید و پس از ان کمی روی هم بگذارید.
اختلافات خانوادگی و گله گذاری های زناشویی را در خانه و در اتاق خصوصی خودتان حل کنید نه جلوی دوستانی که قرار است ساعاتی را با ان ها بگذرانید.هرگز ان ها را به شهادت نگیرید و وادار به پشتیبانی از خود نکنید. شاید واقعا" با شما موافق نباشند.
ساعت مچی ساعت مچی با بند چرمی یا فلزی مخصوص روز است. ساعت مچی با بند ظریف براق یا نگین دار زنانه مخصوص شب است که با لباس های تشریفاتی تر استفاده می شود. تنها اقایان می توانند ساعت با بند چرمین یا بند پوست مار و کروکودیل را در میهمانی های شب استفاده کنند.
حلقه ازدواج حلقه یا انگشتر در انگشت انگشتری دست چپ نشانه داشتن نامزد یا همسر است ولی در سایر انگشتان همان دست یا دست راست این معنی را در بر نمی گیرد.
اتاق خواب به محض این که شب فرا رسید و چراغ ها روشن شد پرده ی پنجره ی اتق5 خواب تان را ببندید.پشت این دیوار پارچه ای است که زند گی خصوصی شما می گذرد.
انگشت اشاره انگشت اشاره در حقیقت برای این افریده نشده که با ان افراد را نشان دهیم.(گرچه نامش انگشت اشاره است) برای این هم افریده نشده که از طریق سوراخ های بینی اناتومی داخل ان را کشف کنیم!
پشت فرمان اتومبیل ایا تا به حال از خود سوال کرده اید که چرا بیش تر اقایان پشت فرمان اتومبیل یا پشت چراغ قرمز در سوراخ بینی شان به دنبال مروارید می گردند؟!!
بخشنده پول اگر دست و دل باز هستید سعی نکنید دایم این موضوع را به رخ مردم بکشید و اگر برای نمایش بخشنده اید بدانید مردم افرادی را که با دست راست پول می دهند وا با انگشتان دست چپ حساب ان را نگه می دارند به زودی خواهند شناخت.
برای جلب توجه گفته اند انسان برای ان که حرف زدن بیا موزد به دو سال وقت نیازمند است ولی برای اموختن سکوت پنجاه سال مهلت لازم دارد!
برای ان که در محلی توجه همراه تان را جلب کنید صدای تان را بلند نکنید.اگر حرف های شما جالب باشد دیگران خود به گفته های شما توجه پیدا می کنند.
نگاه گویا وقتی با شما حرف می زنند و یا شما با دیگران صحبت می کنید اگر نباید به چشمانش نگاه کنید دست کم به دهانش چشم بدوزید.چشم ها گویاهستند و ادرک را نشان می دهند و گرنه حرف زدن با دیوار کار مشکلی است.
اخم اگر دیگران بد اخم هستند شما خوش رو باشید.هزینه یک لبخند خیلی کمتر از هزینه برق است ولی خیلی بیش تر از ان روشنایی می بخشد.
غیبت اولین بار که به یاوه گویی و غیبت مبادرت می ورزیم چه بسا برای مان جالب و حتا لذت بخش باشد .پس از مدت کوتاهی این کار عادت شده و جزو خصوصیات اخلاقی مان در خواهد امد. میگویندعادت ناپسند در روزهای نخست از تار عنکبوت سست تر است اما به مرور از سیم های ضخیم هم سخت تر می شود.
پر حرفی بد نیست بدانیم که پر حرفی هم نوغی بی ادبی به شمار می رود.چون تا کنون هیچ کس از حرف نزدن دچار گرفتاری و زحمت نشده بهتر است هیچ فرصتی را برای بستن دهان خود از دست ندهیم.
نظر اکثریت گاه ادب حکم می کند که دست از یک دندگی برداریم و موافق نظریات اکثریت شویم.سر انجام باید جای کوچکی هم برای عقاید دیگران باقی بگذاریم.
بهتر است بدانیم با بحث کردن با دیگران هرگز نمی توان افکار ان را عوض کرد فقط این خطر
وجود دارد که افکار خود انسان عوض شود. |
|
|
یادداشت های همین جوری
چیزهایی که من را اذیت می کند ! شما را چطور ؟
اول ) بعضی از کاغذها آزارم می دهد ! مثل روزنامه ها ، تبلیغات انتخاباتی ، تبلیغات تجاری و ... . حتما تعجب کردید ولی علتش را برایتان می گویم .
در روزنامه ها معمولا اسم ائمه و خدا به وفور یافت می شود و ما به راحتی در این روزنامه ها پوشک بچه می پیچیم ، ( با عرض معذرت ) نوار بهداشتی استفاده شده مخفی می کنیم ، سبزی می گذاریم ، شیشه پاک می کنیم ، در روزهای بارانی و برفی زیر پا می گذاریم و لگد مال می کنیم و ... . در تبلیغات انتخاباتی ، تمامی کاندیداها از پرچم ایران که نام الله روی آن نقش بسته استفاده می کنند و جای این میلیونها الله که اسم اعظم خداوند است جوی آب و سطل های آشغال و ... است . در تبلیغات دیگر که احتمالا شما هم در میادین از کسانی که پخش می کنند ، گرفته اید معمولا برای برکت محصول تبلیغ شده در این کاغذهای تبلیغاتی ! از بسم الله ، هو الحق ، هوالرزاق و ... استفاده می کنند که باز این کاغذها ، جایش دو متر جلوتر در جوی آب و سطل زباله و زیر پا است . حالا خدا وکیلی شما اگر جای خدا بودید به ملتی که مسلمان است وسعی اش بر این است که اسلام را در تمام دنیا گسترش دهد و نام خدایش در زیر پا و جوی آب و سطل آشغال است ، برکت می دادید ؟؟؟
دوم ) بخش اس ام اس روزانه . احتمالا شما هم از خوانندگان پر و پا قرص این مسیج ها هستید . منکر این نمی شوم که با اکثر این مسیج ها خیلی هم حال کرده ام ولی برخی ازاین مسیج ها ... .
نمی دانم ارزش انسان ها ، ارزش ایران مان ، ارزش فرهنگ مان ، ارزش تمدن هفت هزار ساله مان ، ارزش نیاکان مان و ... برای برخی کجا قرار دارد ولی برخی از این مسیج ها شاید برای طنز نوشته شده باشد ولی عملا توهین به تمامی انسان ها و در نهایت فرهنگ ایرانی است .
نمونه اش ؛ ساعت نه شب بیا آشغالی منتظرته . دکترم گفته تو انگلی هستی درون من . برو خدا رو شکر کن که گاوها رویت نمی مدفوعند !!! زور نزن ، اونوری بخون . دیدی جر خوردی تا بفهمی . اسکل برقص و ... . کمی برای انسان بودن خودمان ارزش قایل شویم .
سوم ) مورد دیگر سن افرادی که می توانند رای بدهند می باشد . اصلا قصدم این نیست که بگویم پانزده سالگی دوران خامی انسان هاست ولی خدا وکیلی بچه پانزده ساله قدرت تشخیص اش برای انتخاب مدیران و وزیران و نماینگان و خبرگان و ... چقدر است ؟ ما که دهه ای بیش از سن قانونی ها برای رای سن داریم هنوز تو سر هم می زنیم و هم را متهم می کنیم و نمی دانیم کدام آدم خوب است یا بد ، چطور یک بچه می تواند چنین آنالیزی از شرایط حاکم بر کشور و فضای سیاسی ، اجتماعی داشته باشد که بتواند نماینده اش را انتخاب کند ؟؟؟
چهارم ) احتمالا خودتان بگردید فت و فراوان از این مسایل پیدا میکنید . فقط خواستم جرقه ای زده باشم .
و اما بخش دوم مطلبم در مورد مطلب مرخصی اجباری ... نوشته آیدی بیداری در روزانه شماره 614 است .
پنجم ) دوست گرامی ، به عقیده خودم و احتمالا برخی از اعضا گروه قلم بسیار تند و تیزی دارم . مخالفان من هم قلم تند و تیزی دارند . جالب اینجاست که موافقان من هم برای تایید مطالبم در نوشته هایشان از قلم تند و تیزی برخوردارند . ولی نکته ای که توسط همه رعایت می شود و در نوشته های شما اصلا رعایت نمی شود ، این است که کسی با قلم تند و تیز و حتی احساسی دچار ناراحتی نمی شود ، ولی شما بسیار راحت توهین می کنی . اولا نمی دانم چرا لیدرهای اصلاح طلبان همگی توسط شما غضنفر خوانده می شوند و احتمالا از دید شما لیدرهای اصول گرایی همه با نامهای ایمه ! اصلاح طلبان گفته اند با مشارکت مردم ما پیروز می شویم . خب نمی دانم کجای این حرف از دید شما دروغ است ؟ که فرموده اید برای بار دوم دروغشان نمایان شد و شکست خوردند ! مطمینا هر حزبی با حمایت مردم پیروز می شود ، حالا دروغش کجایش است ، خدا می داند و شما !
خیلی راحت فرموده اید در این هشت سال ، اصلاح طلبان پشت خود را بسته اند . راست می گویید ، حجاریان ترور شد و صورتش کج و کوله شد و مانند محمد علی کلی پارکینسون گرفته ، عبدی شکنجه شد ، گنجی در زندان شد رابینسون کرزویه ، شیرین عبادی وقتی با نوبل وارد کشور شد ، سیر با چماق کتک خورد . روزنامه نگاران دوم خردادی همگی بی کار شدند وهنوز برخی شان ممنوع کار و در زندان ها هستند . هزاران خانواده در معرض گرسنگی قرار گرفتند ، چون شوهرانشان را آقای مرتضوی نمی پسندید و احتمالا براد پیت نبودند . دانشجویان دوم خردادی از طبقه های کوی شوت شدند . اطبایی ، محمدی ، طبرزدی و ... همگی یا داروی نظافت خوردند ، یا قند پرید توی گلوشان و خفه شدند ویا هنوزدوران دانشجویی خود را با زن و بچه در اوین و رجایی شهر طی می کنند و ... . خداییش هم بار آخرتشان را خوب بستند . آقای ابطحی جعلقی از دید شما هستند ، چون اولین روحانی است که چت کرد ، وبلاگ زد ، موسیقی گوش داد و ... یعنی ارتباط مستقیم با مردم که دولت منتخب شما از او یاد گرفت و وبلاگ درست کرد و پز مردمسالاری اش را می دهد ! آقای هاشمی هم از دید شما باز رای آورد ولی یک نکته جالب هم هست که چرا مملکتی که همه می میرند برای اصول گرایی و تازه یکسال است به لطف رای شما دوستان اصول گرا شده است مملکت و قبلش فاحشه خانه بود ! چرا به پیرشان آقای مصباح آنقدر رای ندادند که این آقای سازندگی اول نشود !؟
دوست عزیز ، حکومت دیکتاتوری دوم خرداد که شدیدا رادیکالی می کرد و همه را به زندان می افکند ! شعارش گفتگو بود . آزادی های مدنی هم در این دوران شکل گرفت . پلیس پیکان سوار بی ادب هم در این دوران رادیکالی ، امین مردم شد . اتوبانها را هم در همین زمان رادیکالی ساختند که شما زودتر به خانه تان برسید و برای بنده جوابیه بنویسید . مترو هم در همین دیکتاتوری راه افتاد و دنیا برای لیدر این دیکتاتوری ( خاتمی ) ارزش قایل شد و نام ایران از یک حکومت بربری و شتر سوار و عقب مانده در همین حکومت لا مذهب شد ایران که چهار تا توریست جرات کنند و قاطی این تروریست ها بیایند و دم تخت جمشید عکس یادگاری بیاندازند و ... . راستی دولت ضد رادیکال شما چرا تنها روزنامه این دیکتاتوری پیشین را (شرق ) تحمل نکرد ؟؟؟ چرا جواز انتشار یک کتاب شش ماه باید بطول بیانجامد ؟ چرا وزارت ارشاد شده است پادگان نظامی و برای ورود تمام سوراخ سنبه های فکری و شخصی تان باید بررسی شود ؟ این حکومت مردمسالار چرا انقدر به ماهواره و حجاب گیر می داد و می دهد ؟ اصلا تحمل قلم و نقد کسی را دارد ؟ راستی یکسال و خورده ای از این سفرهای مردم سالارانه دولت شما می گذرد ، می شود یک مورد نتیجه بخشی هم اعلام بفرمایید تا من که اصلاح طلبم و فاشیست ، بروم گوشه خانه مان و جیک نزنم ؟
ولی در مطلب شما ، موردی هم بود که همین جا از حسن نظرتان تشکر می کنم و ای کاش تمام مطلبتان هم مانند بند چهار نوشته تان آنقدر منطقی بود . امیدوارم نوشته های بعدی شما را کمی متعادل و بدور از توهین به بیست و چهار میلیون رای که همگی برادر و خواهر شما هستند ، بخوانم و لذت ببرم که مخالفم قلم تند و تیز ولی منطقی دارد . منتظر نوشته های خوب شما هستم . برادر کوچک شما و دیگر اعضا گروه مبین ، احسان بهرام غفاری . دمتان گرم .
|
|
|
در زير، ليستی از آنچه دکترها معمولاً به بيمارانشان می گويند و منظور واقعی آنها از اين گفته ها آمده است:
١) «اين بيماری شما بايد فوری درمان بشه»
يعنی من ماه بعد قراره برم مسافرت و معالجه اين بيماری خيلی ساده و سودآوره و بهتره زودتر ترتيبش رو بدم.
٢) «خوب، بگيد ببينم مشکلتون از کی شروع شد؟»
يعنی من از بيماريتون چيزی نفهميدم و ايده ای ندارم و اميدوارم شما خودتون سرنخی به من بدين.
٣) « يک وقت ديگه از منشی برای آخرهای اين هفته بگيريد.»
يعنی من امروز با دوستهام دوره دارم بايد برم. زودتر بزن به چاک.
٤) «هم خبرهای خوب و هم خبرهای بد براتون دارم.»
يعنی خبر خوب اينه که من بالاخره اون ماشينو می خرم و خبر بد اينه که پولش رو شما بايد بدين.
٥) «من به آزمايشگاه x اطمينان دارم. بهتره آزمايشهاتونو اونجا انجام بدين.»
يعنی من ٤٠ درصد از پول آزمايش بيمارانی که به اونجا معرفی می کنم را می گيرم.
٦) «دارويی که براتون نوشتم، داروی خيلی جديديه.»
يعنی من دارم يه مقاله علمی می نويسم و می خواهم از شما مثل موش آزمايشگاهی استفاده کنم.
٧) «اگه تا يک هفته خوب نشد يک زنگی به من بزنيد.»
يعنی من نمی دونم بيماريتون چيه. شايد خودش خود به خود، تا يکهفته ديگه خوب بشه.
٨) «بهتره چندتا آزمايش تکميلی هم انجام بدين.»
يعنی من نفهميدم بيماريتون چيه. شايد بچه های آزمايشگاه بتونن کمک کنن.
٩) «اين بيماری الان خيلی شايعه.»
يعنی اين سومين مريضه که اين هفته داشتم، بايد حتماً امشب برم سراغ کتابهای پزشکی و در مورد اين بيماری مطالعه کنم.
١٠) «اگه اين عوارض از بين نرفته بود، هفته ديگه زنگ بزنيد وقت بگيريد.»
يعنی تا حالا مريضی به اين سمجی نداشتم. خدا را شکر که هفته ديگه مسافرتم و مطب نميام.
١١) «فکر نمی کنم رفتن پيش فيزيوتراپيست فايده ای داشته باشه.»
يعنی من از اين فيزيوتراپيستها نفرت دارم. نرخهای ما رو شکسته اند.
١٢) «ممکنه يک کمی دردتون بياد.»
يعنی هفته پيش دوتا مريض از شدت درد، زبونشون رو گاز گرفتند.
١٣) «فکر نمی کنيد اينهمه استرس روی اعصابتون اثر گذاشته باشه.»
يعنی من فکر می کنم شما ديوونه هستيد و اميدوارم بتونم يک روانشناس پيدا کنم که هزينه های درمانتون رو باهاش قسمت کنم
از وبلاگ khande.blogfa.com |
|
|
رمز خوشبختی، رضایت، موفقیت بزرگ، احساس خوب، قدرت فردی و کارایی
این است که عادت کنید هر روز اولین کاری که انجام میدهید خوردن قورباغه خودتان باشد.
خوشبختانه میتوانید از طریق تمرین این مهارت را یاد بگیرید و هنگامی که توانستید قبل از هر کاری عادت شروع مهمترین کار را در خود به وجود آورید، موفقیت شما حتمی خواهد بود.
در اینجا خلاصهای از بیست و یک روش فوقالعاده برای غلبه بر تنبلی و انجام کار بیشتر در زمان کمتر را که چکیده فصلهای کتاب است میخوانید. این اصول و قواعد را مدام مرور کنید تا عمیقاً در ذهن و عملتان ریشه بدواند و در نتیجه موفقیت آیندهتان تضمین شود:
سفره را بچینید
دقیقاً تصمیم بگیرید که چه میخواهید. روشن بودن در این مورد یک شرط اساسی است. پیش از شروع کار، هدفها و تصمیمهایتان را بنویسید.
برای هر روز از قبل برنامهریزی کنید
برنامههایتان را روی کاغذ بیاورید. به ازای هر دقیقهای که صرف برنامهریزی میکنید، به هنگام اجرای آن پنج یا شش دقیقه در وقت خود صرفهجویی خواهید کرد.
قانون 20/80 را در همه امور بهکار بگیرید
80 درصد از دستاوردهایتان نتیجه 20 درصد از فعالیت شماست. همواره تلاش خود را روی این 20 درصد متمرکز کنید.
پیامد کارها را در نظر داشته باشید
مهمترین و ضروریترین کارهای شما آنهایی هستند که میتوانند بیشترین تأثیر را چه مثبت و چه منفی روی کار و زندگی شما بگذارند. به جای تمرکز روی سایر کارها، تمام توجهتان را معطوف به این نوع کارها کنید.
روش الف ب پ ت ث را مدام به کار بگیرید
قبل از شروع لیستی از کارهایتان تهیه کنید و سپس آنها را از نظر ارزش و ضرورت اولویتبندی کنید تا مطمئن شوید که همیشه در حال انجام مهمترین کارهایتان هستید.
روی اهداف اصلی تمرکز کنید
نتایجی را که باید قطعاً از کارتان بهدست آورید تا بتوانید بگویید که به خوبی از عهده کار بر آمدهاید مشخص کنید و در تمام مدت قاطعانه به دنبال به دست آوردن آنها باشید.
به قانون تخشیص ضرورت عمل کنید
هیچوقت برای انجام همه کارها وقت کافی وجود ندارد اما همشیه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی هست.
پیش از شروع، مقدمات کار را کاملاً فراهم کنید
آمادگی تمام و کمال قبل از شروع کار مانع عملکرد ضعیف میشود.
همیشه یک شاگرد باقی بمانید
هر چه در ارتباط با کارهای ضروری و مهمتان دانش بیشتری بهدست آورید، میتوانید سریعتر شروع کنید و زودتر به اتمام برسانید.
استعدادهای منحصر به فرد خود را تقویت کنید
دقیقاً مشخص کنید چه کاری است که در حال حاضر خیلی خوب انجام میدهید یا در آینده میتوانید خیلی خوب انجام دهید. سپس تمام توان خود را در انجام آن بهکار گیرید.
محدودیتهای اصلی خود را مشخص کنید
محدودیتها و یا عوامل بازدارنده درونی و بیرونی خود را مشخص کنید، عواملی که سرعت شما را در دستیابی به مهمترین هدفهایتان تعیین میکنند. سپس تمرکزتان را به از بین بردن این محدودیتها معطوف کنید.
هر بار یک بشکه جلو بروید
اگر کارها را مرحله به مرحله انجام دهید، میتوانید بزرگترین و پیچیدهترین کارها را به انجام برسانید.
خودتان را تحت فشار بگذارید
تصور کنید که یک ماه دیگر باید شهر را ترک کنید. طوری کار کنید که گویا مجبور هستید قبل از ترک شهر تمام کارهای اصلیتان را به اتمام برسانید.
قدرتهای فردی خود را به حداکثر برسانید
اوقاتی از روز را که از نظر ذهنی و جسمی کارایی بیشتری دارید مشخص کنید و مهمترین و ضروریترین کارهایتان را در این اوقات انجام دهید. به اندازه کافی استراحت کنید تا بتوانید بیشترین بازدهی را داشته باشید.
خودتان را به فعالیت ترغیب کنید
خودتان مشوق خودتان باشید. در هر شرایط یا موقعیتی به دنبال کسب نتایج خوب باشید. به جای تمرکز بر مشکلات به دنبال راهحل بگردید. همواره فردی خوشبین و سازنده باشید.
روش تنبلی سازنده را تمرین کنید
هیچکس نمیتواند همه کارها را انجام دهد. بنابراین باید یاد بگیرید که از روی عمد در انجام برخی از کارهایی که از ارزش و اهمیت کمتری برخوردار هستند تنبلی کنید. با این کار خواهید توانست وقت کافی برای معدود کارهایی که واقعاً مهم هستند ایجاد کنید.
اول سختترین کار را انجام دهید
روزتان را با سختترین کار آغاز کنید، کاری که میتواند بزرگترین تأثیر را بر خودتان و حرفهتان بگذارد، و تا وقتی که آن را تمام نکردهاید دست از کار نکشید.
کار را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید
کارهای بزرگ و پیچیده را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید و سپس هر بار یک قسمت از کار را شروع کنید و به اتمام برسانید.
وقت بیشتری ایجاد کنید
برنامه روزانه خود را طوری تنظیم کنید که به صورت طولانیمدت هر روز وقت کافی برای تمرکز کامل روی کارهای مهم و اصلی داشته باشید.
سرعت انجام کار را افزایش دهید
عادت کنید که کارهای اصلی خود را سریعتر انجام دهید. به عنوان فردی که کارها را سریع و دقیق انجام میدهد مشهور شوید.
هر بار یک کار مهم انجام دهید
کارهای ضروریتان را دقیقاً مشخص کنید. سریعاً کار را شروع کنید و بدون توقف تا اتمام 100 درصد کار پیش بروید. این رمز واقعی افزایش کارایی و بهرهوری فردی است.
اراده کنید که هر روز این اصول را تمرین کنید تا جزئی از عادتهای شما شوند. با ایجاد این عادتهای مدیریت فردی و تبدیل آنها به بخشی از ویژگیهای شخصیت خود آیندهتان را تضمین کنید.
فقط کافی است این کار را بکنید:
قورباغه را قورت بدهید! |
|
|
نقد و تحلیل و جوابیه در مورد کمکهای ایران به کشورها
بحث آقای پوردارا و میلاد در مورد کمکهای دولت به برخی کشورها در چند قسمت ادامه داشت در این بحث در خصوص یک جنبه از بحث اصلآ صحبتی نشد قبل از هر چیز یه توضیح درباره مثالی که آقا میلاد زده بود بدم .ایشون مثال زده بودند : <<< برادر عزیزم، محمد! دولت تنها با استفاده از رأی گیری نیست که می تواند از نظر مردم آگاه شود. نظر مردم در اینگونه مواضع کاملاً مشخص و مبرهن است. فقط یک چشم باز می خواهد برای دیدن. رجوعتان می دهم به خانوادۀ خود. آیا سرپرست خانوادۀ شما، خرید نان را در بین فامیل به رأی می گذارد؟ مسلماً خیر. سرپرست خانواده می داند که اهل خانه به نان احتیاج دارند. حال مثال دیگری می زنم. فرض کنید که شما تصادفاً به سرتان می زند که پول اعضای خانواده را در جوی آب بیاندازید. آیا برای این کار در خانۀ خود رأی گیری می کنید؟ خیر. چرا که مسلماً تمام اعضای خانواده با این کار مخالف هستند >>> این مثال در مورد کمک به عراق و لبنان کاملآ اشتباه است برای اینکه مثال شما به موضوع مربوط باشد باید اینگونه می گفتید : (( فرض کنید فردی نان آور یک خانواده پرجمعیت است و فقیری را می بیند که از گرسنگی محتاج نان است و از سر لطف و دلسوزی و دینداری و خیر خواهی فکر می کند اگر یک نان از چند صد نان به این فقیر بدهد اهل خانه می توانند هریک سر سوزنی کمتر بخورند و جان آن فقیر را نجات دهند و به وظیفه شرعی و انسانی هم عمل شده )) پس کمک به آن فقیر با در جوی آب ریختن خیلی فرق دارد اگر هم می خواهید با ضرب المثل جواب بدهید که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است من هم با ضرب المثل جواب می دهم که اول همسایه بعد خانه .راستش من از این همه چندگانگی هایی که در حرفهای ملت وجود دارد در شگفتم جالب اینکه این حرفهای چند گانه را هم معمولآ یک تیپ می گویند نه تیپ های مختلف .زمانی در حادثه بم آمریکا به ایران کمکهای اولیه فرستاد بسیاری از افراد همفکر محمد و احسان و ... می گفتند نگاه کنید کشور متمدن به این می گویند با اینکه با ما دشمن هستند برایمان کمک فرستادن و اصلآ در این دشمنی هم ایراد از خود ایران است نگاه کنید آمریکاییها چقدر خوبند و هر چه داد می زدیم که آن کمک ها برا تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی جهان و خصوصآ ایران است که مردم بیشتر طالب آمریکا شوند می گفتند نخیر آمریکایی یعنی انسانیت اگه قبول نداری برو بیمارستان صحرایی آمریکائیها را در بم نگاه کن اما حالا اگر آقای پوردارا بگوید کمک به مستضعف خوب است آقا میلاد می گوید : "منطق شما با منطق بشریت تناقض دارد ". البته خوب است که فعلآ حکم غیر شرعی بودن را هم صادر نکردند .پیش از اینکه جوابیه بدهید که سطح زندگی ایران با آمریکا فرق دارد و کمک برای ما خلاف قوانین بشری است عرض کنم ، حق با شماست آمریکا درآمد سرانه بالایی دارد اما حتمآ شما هم حادثه دیدگان طوفان کاترینا را دیدید و متوجه شدید که آمریکا هم مستمند بسیار دارد .اما بگذارید اصلآ از جنبه معنوی و شرعی و بشری آن بگذریم و از جنبه مادی آنرا بررسی کنیم . ایران به عراق 120 ، به حماس 50 و به لبنان طبق گفته بوش در سازمان ملل 100 میلیون دلار کمک کرده .شاید آقای پور دا را هم ندانند که این کمک ها بیش از آنکه جنبه معنوی داشته باشد برای مسئله امنیت ملی و تثبیت جایگاه ایران است شاید این هزینه ها بیشتر مربوط به هزینه های صنایع دفاعی باشد تا موارد دیگر .همانطور که می دانید آمریکا و انگلیس در عراق و مرزهای ایران مستقر شده اند امیدوارم حداقل قبول داشته باشید که آمریکا برای برقراری دموکراسی به عراق حمله نکرده بلکه برای دستیابی به نفت عراق و کنترل و در صورت امکان فروپاشی و تجزیه ایران و کمک 120 میلیون دلاری در واقع برای نفوذ در لایه های حاکمیت و همچنین افکار عمومی عراق است که عراق به یکپارچه معاند تبدیل نشود که اگر حاکمیت و افکار عمومی و ... همه همراه آمریکا باشد احتمال حمله به ایران افزایش می یابد فرقی هم نمی کند کی رئیس جمهور باشد چه احمدی نژاد چه خاتمی. البته مسلمآ پس از تثبیت مسئله هسته ای و به دنبال آن تثبیت قدرت ایران در منطقه احتمالآ 5-6 سال دیگر ایران باید بابت غرامت جنگی از عراق هم اقدام کند.اما در مورد حزب الله مسئله از این هم جدی تر است .حزب الله در واقع نیروی نظامی ایران است در مرز اسرائیل .همانطور که اسرائیل پایگاه نظامی آمریکاست در منطقه .بسیار مضحک است اگر انتظار داشته باشیم آمریکا کمک سالانه چندین میلیارد دلاریش را به اسرائیل قطع کند چون همانطور که گفتم اسرائیل در واقع پایگاه نظامی آمریکاست و سربازان اسرائیلی هم سربازان آمریکا هستند برای پیشبرد اهداف آمریکا در خاور میانه .نسبت حزب الله هم با ایران چنین است سربازان حزب الله سربازان ایران هستند در بیخ گوش اسرائیل .اگر قبول ندارید به مراسم رژه حزب الله نگاه کنید اول عکس آیت الله خامنه ای است بعد عکس سید حسن نصرالله و همینطور به شباهت آرم سپاه پاسداران با آرم حزب الله دقت کنید ( البته شاید من اگر یک نظامی بودم اجازه گفتن چنین چیزهایی را نداشتم ) .سربازان حزب الله از بسیاری از ایرانیان هم به اهداف نظام و انقلاب وفادارترند در کوچه و خیابانهای جنوب لبنان بسیار بیشتر از ایران عکس آیت الله خامنه ای و جود دارد .این را بدانید اگر حزب الله لبنان نیود آمریکا قبل از عراق به ایران حمله می کرد .در مورد حماس هم که از هم پیمانان ایران است مضاف بر آن در همایشی که کشورهای اسلامی در حمایت از فلسطین در تهران برگزار کردند اکثر کشورها کمک کردند از جمله عربستان 150 ، قطر 100 میلیون دلار که ایران هم 50 میلیون دلار کمک کرد ، چطور در بازیهای آسیایی وقتی قطر مدال می گرفت همه ما رگ گردنمان می زد بالا که قطر 2 میلیون نفری مدال بیاورد اما ایران نیاورد؟ (احتمالآ بابت مدال نیاوردن ورزشکاران هم حضرات همین جوری فحش به احمدی نژاد می دادند و باز هم احتمالآ حالا که ایران ششم شده و نسبت به دور قبل 4 پله صعود کرده حتمآ همه این موفقیت مربوط به برنامه ریزی دولت قبل بوده و ربطی هم به احمدی نژاد ندارد) اما برای کمک به حماس که بیشتر هم پیمان ایران است تا قطر اگر قطر 100 میلیون دلار بدهد و ما 50 باز هم صدای همیشه منتقدین بلند می شود که آن 50 میلیون دلار هم نباید داده شود .از اینها گذشته همه این کمکها با هم می شود 270 میلیون دلار اما وقتی ما فریاد می زنیم که آی آدمها یک نفر 1000 میلیارد تومان ( تقریبآ 1.2 میلیارد دلار ) خورد می گین بی خیال بابا 1000 میلیارد تومان هم شد پول.بذار طرف خوش باشه.
راستی دوست دیگه ای هم به جمع منتقدین آقای دانشجو اضافه شدن با ID:sheytonak_pk و طبق معمول بسیاری از منتقدین که بحث در هر موضوعی رو از یک مسئله شروع می کنند و به صد مسئله پخش می کنند که کسی توان جواب دادن به همه رو نداشته باشد اما من که از اون بیدا نیستم مثلآ همین شیطونک از کمک به کشورها شروع کرده و مربوطش کرده به تخم مرغ و هولوکاست و خلیج فارس یا عربی و سهمیه دانشگاه و ... . آقا یا خانم شیطونک به طعنه گفته بودن :" آخه من سهمیه بسیج و شهید و جانباز و رزمنده و ..... نداشتم که دانشگاه سراسری قبول شم"خوب به هر حال باید یه چیزی می داشتین یا شجاعت جبهه بودن یا شهامت رزمنده بودن یا رنج از دست دادن خانواده برای مملکت و در عوض هم سرکوفت شنیدن از مثلآ روشنفکران ، یا درد جانبازی و اگه هیچ کدام اینها نشد که مسلمآ هم نمی شود چون از عهده من و شما خارجه ، حداقل باید یه جو همت درس خواندن می داشتید و اگه هیچ کدام را نداشتید خوب بهتره قید سراسری را زد چون به هر حال قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند.در مورد من هم اشتباه نکنید اگه از جانبازان یا خانواده شهدا طرفداری می کنم خدا رو شکرنه جانبازم و نه خانواده شاهد ، گفتم خدا رو شکر چون از توان من خارجه که هم جان بدم و یا عزیزی از دست بدم و در عوض جان خود یا عزیزان برای همین مردم و همین آب و خاک از همین مردم کنایه و طعنه بشنوم و در عوض این همه سختی تنها سهمیه ای به من بدهند راستی شما حاضرین جان خود یا عزیزانتان را با سهمیه دانشگاه یا کوپن قند و شکر عوض کنید؟
بریم سراغ بحث تخم مرغ .عجیبه حضرات پیتزا خوری که تا دیروز وقتی می گفتی تخم مرغ می گفتن همون که روش پنیر می ریزن و می خورن ، یا می گفتن همون قهوه ای رنگه که کبابش می کنن و با چلو پیلو می خورن ، حالا غدای اصلی همه شده تخم مرغ .اصلآ همه چی شده تخم مرغ می گی انرژی هسته ای می گن تخم مرغ ، می گیم حزب الله می گن تخم مرغ و اصلآ زندگی همه مرفهین هم بسته شده به تخم مرغ .می دونم حالا جواب می دین که ما به فکر محرومانیم ،واقعآ اگه اینطور باشه که خیلی خوشحالم اما بازم جای تعجبه زمان انتخابات نهم وقتی اسم محرومان می آوردیم بهمون می گفتن :عوام گرای پوپولیست تروریست فاشیست ... به جای عوام برو قشر بالنده رو دریاب .به جای نان و تخم مرغ سر سفره دموکراسی سرو کن نمونه اش همین انتخابات شوراها که گفتن دموکراسی میا ریم سر سفره ها .حالا چه شده همه یاد عوام افتادن؟ البته اتفاق مبارکیه اگه نیتش هم مبارک باشه! خلاصه اینکه ورود حضرات خواص گرا رو به عوام گرایان تبریک عرض می کنم دیگه اینکه تخم مرغ هم که گفتین رکورد شکسته از 90 تومان شده 100 تومان بحمدالله شده 80 تومان حداقل تو شهر ما که اینطوره .علت گرانیشم که ده بار توضیح دادم .وقتی برای جلوگیری از انتشار ویروس آنفولانزای مرغی ده میلیون مرغ رو معدوم می کنن طبیعیه که اثراتش رو رو مرغ و تخم مرغ و گوشت نشون می ده در ضمن اگه مبارزه ای هم صورت نمی گرفت و مرغا رو معدوم نمی کردن چشم احمدی نزاد رو در می آوردن که به جای مبارزه با این بیماری رفته برا مسیر جمکران مترو بزنه یا چرت و پرتا و چرندیاتی از این قبیل .لازمه یه چیز دیگه رو هم منتقدین محترم بدونن اینکه بعضی کالاها گرون شده و باید کمش کنن بحثی درش نیست اما سیاست کلی دولت این نیست که برای هر کالایی سوبسید بذاره تا فقیر و غنی به یه نسبت ببرن ،مثلآ بنزین رو گرون نکنه و کلی سوبسید بده تا یارو پرادو سواره بره بچرخه و دختر و پسر بازی کنه آخرش هم که گرفتنش فحش بده که آزادیمونو گرفتن به همین خاطر دولت به روشهای مختلف به اقشار آسیب پذیر پول پرداخت می کنه از سهام عدالت بگیر تا بالا بردن حقوق کمیته امدادی ها و عیدی و وام یا همین امروزم اعلام کردن کوپن 40000 تومانی به اقشار آسیب پذیر می دن حالا یکی نیاد بگه به ما وام ندادن چون این حرکتیه که شروع شده من خودم خیلی ها رو دیدم که از این وامها و اعتبارات بهشون تعلق گرفته از سبزیکاری که 5 میلیون وام گرفته بود تا کمیته امدادی ها این طبقه مسلمآ هنوز زندگیشون سخته ولی نسبت به قبل با همین گرانی راضی تر بودند و صد البته این روشیه که در کشورهای اروپایی و آمریکایی مورد علاقه حضرات هم اعمال می شه یعنی مثلآ درآمد سرانه 20000 یا 25000 دلاره در عوض یه پرس چلوکباب ایرانی 8 پوند یا 12-13 دلاره.
و اما در مورد خلیج فارس هم که نوشته بودید : "حالا همین دولت محترم که دم از توان و قدرت تو منطقه و اینکه کشور داره با سرعت احمدی نژادی میشه و ..... میرنه حتی توان اینکه بگه این خلیجی که پایین کشور ما هست الان سالهاس که فارس هست نه عربی!!! " یه جورایی کپی یا برداشتی از جمله آقا احسانه انگار احسان در کارش موفق بوده .من جوابی رو که برا ایشون دادم برا شما هم کپی می کنم :<<" در مورد شیخی که در دیدار با رئیس جمهور گفت خلیج عربی و شما انتقاد کردید که احمدی نژاد فقط شوخی کرد و بدرقه .آقای غفاری انصافتان را در کدام پس کوچه گم کردید مگر نه اینکه احمدی نژاد خطاب به شیخ گفت :"ما از وقتی یادمان می آید از بچگی هم اینجا خلیج فارس بوده و البته گمان نمی کنم در بچگی شما هم به اینجا خلیج عربی گفته باشند "(البته این جمله ها با لبخند بود )و شیخ هم در جواب برای اینکه موضوع ادامه پیدا نکند گفت :"مهم این است که خلیج صلح و دوستی است "این واکنش به جا و به موقع احمدی نژاد که از نقاط قوت اوست شما فکر می کنید اگر آقای خاتمی بود واکنش تند تری نشان می داد؟واقعآ شناخت شما از آقای خاتمی اینقدر است ؟انتظار شما از احمدی نژاد چه بود که یکی بزند تو گوش شیخ و بدرقه هم نکند ؟که بعدش شما ها حنجره پاره کنید که احمدی نژاد هیچ بویی از دیپلماسی نبرده ">> آقا یا خانم شیتونک در ادامه نوشته بودید :" باز غیرت وبلاگ نویس ها و هکر ها و ... که به اماراتی ها فهموندند که گرچه دولت ما بی عرضه هست اما ما نمردیم " دوست عزیز او جریان هکرها و وبلاگ نویسها اگه حافظه تون یاری نمی کنه مربوط به دولت قبله و مردن یا نمردن هکرها و وبلاگ نویسها و با عرضه یا بی عرضه بودن دولت مربوط به دولت خاتمی بود
دست آخر در این با ربط و بی ربط بافتن هایتان منفجر شدن ماشین های ایران خودرو را هم مربوط به احمدی نژاد کردین بابا این گندکاریهای ایران خودرو که اصلآ مربوط به مدلهای تولید زمان خاتمیه همون موقع که حضرات دولت هر کدام دانگی،سهمی می بردن همون موقع که 5 میلیون دلار ناقابل داده بودن ایران خودرو که مثلآ به دولتی ها ماشین بده بعد وزرا هر کدوم زن و بچه و فک و فامیلشون رو می بردنو از پول مردم ماشین می گرفتن حتی پول بنزین و تعمیر و ... رو هم بعد برکنار شدنشون لیست می کردن که از دولت بگیرن تو این دولت هم که افشا شد داد می زنن که آخه 5 میلیون دلارم پوله اینقدر سر و صدا راه انداختین از این افتضاحات ایران خودرو گذشته آخه آدم عاقل تو اتوبانی که حداکثر سرعت 110km/h باید باشه اونم با ماشین 10 میلیونی 180 تا می ره که شما گفته بودین : " از کسانی که سمند دارند یه خواهش دارم لطفا یه حا تو یه اتوبان که خلوته یه بار باهاش 180 تا برند ببینن چی میشه... آدم خجالت میکشه " .راستی شما سمند دارین؟ اونم سمندی که باهاش ریسک می کنی 180 تا بری؟بابا بچه مایه دار تو چرا نگران 10 تومان بالا و پایین رفتن تخم مرغی،خیلی خیلی بهتون سخت گذشت عوضش کنین 2 مدل پایین تر بخرین.از همین حالا می تونم تصور کنم اگه بنزین گرون بشه چه بد و بیراه هایی که به احمدی نژاد نمی دی ،احتمالآ عکسش رو هم می سوزونی خوب حق هم داری اتوبان گردی اونم با سرعت 180 برا سمند مصرفش می شه صدی 17-18 لیتر .
و اما در مورد این نوشتت : " راستی از دوستانی که از همین الان دست به کار شدن که فحش برام میل کنند بگم که واقعا از این همه لطف ممنونم اما از احمقیت شما خندم میگیره! و از تمامی کسانی که دارن برای مبین جوابیه مینویسن بگم که قبل از اینکه چیزی بنویسید یه کم فکر کنید! ببینید کدوم حرف من درسته کدومش غلطه! میدونم که فایده نداره " شیتونک جان تو هم که آخرش مثل اکثر منتقدین ( توهین به اونایی که محترمانه نقد می کنن نشه ) در مورد خودت افشاگری کردی عزیز و چشم بستی و دهان مبارکتو باز کردی و گذاشتی هر چی ازش بیاد بیرون عزیزم کسی قصد فحاشی به تو رو نداره اگه خودت فحاشی رو شروع نکنی .فراموش نکن نوشته هات نشونه شخصیت شماست چه تو عصبانیت و چه تو هر حال دیگه .پس بیشتر بهش توجه کن .من هم می دونم الان تو و شاید کسان دیگه دارین جوابیه یا احتمالآ از این نوع فحش ها می نویسید ولی مهم نیست ما آنچه شرط بلاغت بود گفتیم دیگه با خودتونه که پند بگیرین یا ملال .خوشحالم که هر وقت زمان می ذارم برای جواب دادن به برخی شبهات اگه کسی ناسزا می گه در عوض ایمیلهای تشکر هم دارم که دلگرمم کنه .
آقای پور دارا در یکی از مطالب روزانه اسمم را پرسیده بودید احسان هم یک بار به کنایه گفته بود که بدون اسم مطلب می نویسم و مانند سربازان سید حسن پشت چفیه قایم می شم .والله ما نه چفیه می بندیم و نه خالی می بندیم من همه کسانی که مطلب می نویسند مطلبشان برایم مهم است نه اسم و رسم و شغل و فامیل و پدر و ... به همین دلیل برای خودم هم لزومی به معرفی نمی دیدم ولی به هر حال در جواب آقای پوردارا من سروش عبداللهی هستم و این هم آدرس وبلاگم .-------------- ایام به کام.
|
|