بخش اول |
مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» |
|
29 آذر
اگر می خواهی معنای واقعی زندگی را درک کنی نمی توانی به باورها و اعتقاداتی که به تو داده شده است متکی باشی؛ باید معنی واقعی زندگی را در خودت جستجو کنی.
وین دایر فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com ************** شانس و اقبال به معناي استفاده بجا از فرصتهاي پيش آمده است فرستنده:
s_ir62@yahoo.com |
|
حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com |
|
عزّت مؤمن در بى نیازى او از مردم است. |
|
نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com |
|
بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی
نگهداری کاهو و کرفس
چنانچه می خواهید کاهو و کرفس شما برای مدت زمان بیشتری تر و تازه بماند ، آنها را داخل پاکت کاغذی گذاشته و درون یخچال نگهداری نمایید . توجه داشته باشید :
1. کیسه های پلاستیکی برای نگهداری این گونه سبزیجات مناسب نیستند .
2. بهتر است برگهای خارجی کاهو و کرفس را تا لحظه ی استفاده از آنها جدا نکنید .
|
|
آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com |
|
گوشه کردن ناخن
گوشه کردن ناخن معمولا در افرادي پديد مي آيد که عادت به جويدن ناخن دارند و يا دست هاي آنان در معرض تماس دائم با مواد شيميايي است و ناخن ها را تميز نمي کنند و پوست هاي اطراف ناخن ها را بر نمي دارند. اين گوشه ها که به آساني کنده مي شوند، در محل آنها آماس هاي دردناکي به وجود مي آيد که نشانه عفونت است. براي درمان عفونت مذکور، بايد محل را با الکل يده، مالش داد و يا انگشتان را در محلول اسيد بوريک قرار داد . در جلوگيري از گسترش عفونت گوشه ناخن، بايد گوشه را با دقت بريد و اطراف ناخن را سوهان زد و از تماس زخم با هوا جلوگيري نمود.
http://www.lover-than-love.mihanblog.com
|
|
صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com |
|
10- كلوپ روتاري چيست؟
سازمان جهاني( روتاري) يكي از پيچيده ترين تشكيلات وابسته به نظام سلطه جهاني است كه با ظاهري مردم فريب و زير پوشش شعارهائي چون( برادري)، ( برابري)، ( خيرات انسان دوستي) و… فعاليت مي كند.
اين تشكيلات براي اينكه در سرزمين تحت سلطه خود خوب فعاليت كنند، مقاصد اصلي خود را پنهان نموده اند. و مي كوشند تا در افكار و عقايد و ارزشهاي موجود در جوامع مورد نظر با اتخاذ روشهاي خاصي، تغييراتي ايجاد كنند.
نخستين كلوپ روتاري در سال 1905 م توسط يك حقوقدان صهيونيست بنام ( پل هريس) در ( شيكاگو) بوجود آمد. وي به همراه سه تن ديگر از يهوديان عضوجامعه بازگاني شيكاگو بنامهاي ( سيلوسترئيل، پيرام شوري و گوستاولويد) در روز 23 فوريه 1905 اولين جلسه اين تشكيلات را بر پا نمودند. روتاري به مفهوم چرخهاي دوّار يك كارخانه بهم پيوسته است كه با چرخش هر دنده، دنده هاي ديگر نيز به حركت در مي آيد و در نتيجه كل سيستم متحرك مي شود.
با اين تعبير كلوپ روتاري بين المللي به دنبال ايجاد يك سيستم بهم پيوسته و متشكل جهاني است كه با اراده و حركت دندانه هاي( كلوپ مادر)، تمام اين سيستم جهاني در جهت تأمين منافع صهيونيستها و آمريكائيان به حركت در مي آيد. اين تشكيلات از اولين روز تأسيس تحت نفوذ و سلطه همه جانبه صهيونيسم بين الملل قرار دارد.
|
|
فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no |
|
شاهنامه فردوسی یکی از ده بهترین کتاب سال 2006 جهان روزنامه واشنگتن پست که یکی از روزنامه های معتبر آمریکا شنا خته میشود،هر ساله قبل از سال نوی میلادی بهترین کتابهای سال راانتخاب میکند ، امسال در لیست ده کتابی که عنوان بهترینهای واشنگتن پست را گرفته ، شاهنامۀ فردوسی با تر جمۀ درخشان دیک دیویس ، پنجمین کتاب منتخب شناخته شد
این انتخاب معمولا بر اساس اهمیت اثر و توجهی است که مردمان جهان نسبت به آن نشان داده اند
واشنگتن پست در معرفی این کتاب نوشته است که ، شاهنامه حماسه بزرگ ایران باستان است که با آفرینش جهان شروع شده و با ورود اعراب در قرن هفتم میلادی به ایران به پایان می رسد ، در لابلای صفحات کتاب فردوسی ، این شاعر قرن یازدهم ، از شاهان می گوید ، از کوششهای دهها قهرمان حماسی میگوید و از جنگهای پایان ناپذیر بین ایران ودشمن سنتی اش توران و از داستانهای عاشقانه ای چون زال ورودابه
واشنگتن پست این کتاب را با ایلیاد اثر معروف هومر مقایسه نموده است |
|
|
چهارشنبه: ادبی كافي است! برای تمام روزها نفس زدن
کافی است
تمام شبها به یاد تو اشک ریختنم
کافی است
سکوتی به سنگینی صداست اینجا
برای این قلب که غم و غصه خوردنش
کافی است
تو باز نگاه عاشقانه میکنی نمیدانی
دلم تمام کرده قصه را
کافی است |
|
مصحف
hamed.1360@yahoo.com |
|
هر روز چند آيه قرآن بخوانيم
« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »
سوره:
سورة البقرة
آيات:
286
محل نزول:
مدینه
|
|
|
|
آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید
توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا
|
|
بخش دوم |
مطالب ارسالی ديگر اعضا |
اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسير غصه ی فردا نبود کاش بودی تا برای قلب من زندگی اين گونه بی معنا نبود کاش بودی تا لبان سرد من بی خبر از موج و از دريا نبود |
|
|
هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمیتوانی او را ببخشی بدان که اشکال از کوچکی روح توست، نه از بزرگی گناه او
|
|
|
آيا ميدانيد؟؟
گفتم : مجنونم کفتی : باش
گفتم : مجنون توام لیلی گفتی : باش
گفتم : چاره چیست ؟ گفتی : انتظار
گفتم : چه سخت است؟ گفتی : چه زیباست
گفتم : تا به کی؟ گفتی : تا به آن وقت که چون شمع بسوزی از سر تا به پای
گفتم : افسوس که ندانی در این سوختن بالهای تو هم خواهد سوخت ای پروانه من
|
|
|
مترو
"با رعايت نظم در سوار شدن و پياده شدن فرهنگ و شخصيت والاي خود را نشان مي دهيد ."
دوستاني كه سوار مترو شدند حتما با اين جمله برخورد كردند در تابلو هاي تبليغاتي بيشتر قطار هاي مترو چند جمله مثل اين جمله به چشم مي خورد . نميدونم تا حالا به اين جمله فكر كرديد يا نه .ولي به احتمال زياد اون كساني كه اين جمله را ديدن ولي بي خيالن يا فرهنگش را ندارند يا شخصيت والا ندارند . دوستان فكر نكنند من خودم را تافته جدا بافته مي دونم من هم جزو همين مردم هستم ولي سعي ميكنم اين مسائل را رعايت كنم (بابا كلاس). من خودم در بيشتر ساعات كاري مترو سوار مترو شدم ولي مثل اينكه هيچ فرقي بين ساعات اوج كاري مترو و ساعات خلوت مترو نمي كنه چون مردم ما شخصيت والاي خودشون را نشان مي دهند .در ساعات اوج شلوغي مترو در ايستگاه هاي مركزي براي سوار شدن نميدونيد كه چه كار مي كنند براي 10-15 دقيقه نشستن همديگر را له مي كنند . در ساعات خلوت هم كه نياز به گفتن نداره در بيشتر سردر قطار هاي مترو نوشته "اول اجازه دهيد مسافرين پياده شوند بعد سوار شويد " ولي در قطار ها كه باز ميشه مثل وحشي ها ميريزند تو, بابا بزار اول پياده بشن بعد سوار شو. در مترو تهران سعي كنيد هيچ وقت كفشتون را واكس نزنيد و شلوار اتو شده نپوشيد چون وقتي از مترو پياده شديد مي بينيد كه هم كفشتون لگدمال شده و هم شلوارتون خاكيه بالاخره فرهنگ والاي مردم تهران ديگه (البته مردم شريف كرج يادتون نره ). ماشاالله اين قدر وقت براي مردم ما مهمه كه نگو براي اينكه سوار شوند درهاي قطاري كه در حال بسته شدن است را طوري باز مي كنند تا سوار شن كه آدم فكر مي كنه يك قرار تجاري مهم را از دست ميدن (ميخوان زود برسن خونه غذا بخورن, چرا نميگيري), براي اينكه 5 دقيقه صبر نكنه به هر صورتي است خودش را تو مترو جا ميده بعضي از اين دوستان هم براي اينكه دوستان و فاميلهاشون سوار بشن تا يكي دو دقيقه در را نگه مي دارند تا ديگران هم سوار شوند بابا اموال عمومي, اگه مال خودت هم بود همين كار را مي كردي. گفتني ها در مورد مترو زياده, نياز نيست من چيزي بگم كساني كه سوار مترو شدند مي دونند من چي ميگم(چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است .) |
|
|
برق نوری روانه زمینیان میکند و لختی بعد رعدی بر سینه آسمان میکوبد و سپس زمین به رعشه می آید .
رحمتش را ندا می دهد که های ، خلایق ؛ به هوش باشید :
آنکه نمی شنود ، به چشم ببیند ، برقم را .
آنکه نمی بیند ، به گوش بشنود ، رعدم را .
آنکه کور و کر است ، به لرزه دریابد ، طنینم را .
هیهات بر آنکه هم می بیند و می شنود و هم به درون در می یابد و خود را محروم از رحمت میکند !!!
اما عجبا !؟
تعدادی، به خانه هجوم می برند . عده ای کثیر به زیر طاقی پناهنده می شوند .بعضی به زیر چتر سنگر میگیرند و ... اندکی خود را به سوی آسمان میگشایند و " او " را در شکل باران در آغوش میکشند ، من نیز چنین کرده و جسم خاکی ام را به زیر رحمتش میکشانم .
قطره قطره باران میبارد . غبارها را میشوید و آلودگیها را به زمین مادر می سپارد . زمین نیز پذیرای این ناپاکی هاست و میپذیرد اراده " صاحب آسمان " را .
قطرات باران دَرَم نفوذ میکند و این تَل خاکی پیکرم را بتدریج حل کرده به روی زمین جاری میسازد .
و آنچه از من باقی می ماند ، روح و جانم است . که باز :
برق نور و
طبل رعد و
رعشه زمین ؛
نوید رحمت میدهد
که هر آینه میبارم ، پس آغوش بگشایید و پذیرا باشید .
الهی ، الهی ،الهی ،
این بار از روح و جانم چه می ماند ؟؟؟؟؟
آیا در عمق زمین نفوذ می کنم ؟؟؟
و یا به اعماق آسمانت پر می کشم ؟ |
|
|
دو تا دانه توی خاک حاصلخيز بهاری کنار هم نشسته بودند .
دانه اولی گفت :
" من ميخواهم رشد کنم ! من ميخواهم ريشه هايم را هرچه عميق تر در دل خاک فرو کنم و شاخه هايم را از ميان پوسته زمين بالای سرم پخش کنم ... من ميخواهم شکوفه های لطيف خودم را همانند بيرق های رنگين برافشانم و رسيدن بهار را نويد دهم ... من ميخواهم گرمای آفتاب را روی صورت و لطافت شبنم صبحگاهی را روی گلبرگ هايم احساس کنم "
و بدين ترتيب دانه روئيد .
دانه دومی گفت :
" من می ترسم . اگر من ريشه هايم را به دل خاک سياه فرو کنم ، نمی دانم که در آن تاريکی با چه چيزهايی روبرو خواهم شد . اگر از ميان خاک سفت بالای سرم را نگاه کنم ، امکان دارد شاخه های لطيفم آسيب ببينند ... چه خواهم کرد اگر شکوفه هايم باز شوند و ماری قصد خوردن آن ها را کند ؟ تازه ، اگر قرار باشد شکوفه هايم به گل نشينند ، احتمال دارد بچه کوچکی مرا از ريشه بيرون بکشد . نه ، همان بهتر که منتظر بمانم تا فرصت بهتری نصيبم شود .
و بدين ترتيب دانه منتظر ماند .
مرغ خانگی که برای يافتن غذا مشغول کندوکاو زمين در اوائل بهار بود دانه را ديد و در يک چشم برهم زدن قورتش داد |
|
|
از شیخ خوابیده تا شیخ خواب دیده! «با پايان يافتن كار شمارش در 3 هزار صندوق، اصلاحطلبان 8 كرسي را از آن خود كردهاند. نتايج حاصله از شمارش 3 هزار صندوق راي به شرح زير است:1- معصومه ابتكار2- احمد مسجدجامعي 3- هادي ساعي 4- محمدعلي نجفي 5- الهه راستگو 6- اسماعيل دوستي و دو اصلاح طلب ديگر كه هنوز نام آنها در اختيار خبرنگار ما قرار نگرفته است.»!!
آنچه خواندید مطلب مربوط به تیتر اول امروز روزنامه اعتماد ملی وابسته به شیخ مهدی کروبی است. به نظرم اگر در انتخابات ریاست جمهوری آقای کروبی را «خواب» ربود و آن شد که نباید می شد(!) در انتخابات فعلی ، جناب شیخ به معنای واقعی کلمه «خواب نما» شده اند! حالا ابتکار و مسجد جامعی و ساعی را کاری نداریم و می گذریم اما بر صدر نشاندن اسماعیل دوستی و الهه راستگو (دو کاندیدای حزب کروبی) واقعا" از آن جوک های بی مزه روزگار است.
قسمت جالب تر ماجرا آن دو کاندیدای اصلاح طلبی هستند که نامشان در اختیار خبرنگار روزنامه کروبی قرار نگرفته است. واقعا" آخر کار حرفه ای است این اعتماد ملی!! آخر آن منبع جعلقی که اسم این ۶ نفر کاندیدای صدرنشین را به خبرنگار اعتماد ملی لو داد جانش درمی آمد اسم آن دو نفر فلک زده اصلاح طلب دیگر را ببرد تا حداقل الکی هم که شده حالی ببرند ؟! آقای غلامی شما یک چیزی بگو!!
البته خودمانیم در میانه این رجز خوانی سایت های اصولگرایان و رایحه خوشی ها برای یکدیگر معلوم است که این وسط اصلاح طلبان هم احساس کنند می توانند داد انا رجلی بزنند. |
|
.
|
سلام دوستان
من می خوام امروز یه خورده از پلیس مهربونمون صحبت کنم چندی پیش برادر من سوار موتور دوستش که هردو نوجوان هستند می شه بعد می بینند که موتورخراب است به خانه ما می روند وموتور را تعمیرکرده و دوست برادرم آچار رو برمی داره که اگر احیانا دوباره خراب شد تعمییر کنه بعد که راه می افتند پلیس که متوجه سن اینها میشه موتور را متوقف می کنه و گواهینامه می خواد و صاحب موتور که گواهینامه نداشت رو بازداشت میکنه و برادر من رو هم که ترک موتور نشسته بود بازداشت می کنه بعد شروع به گشتن جیب انها می کنه و آچار رو پیدا میکنه به محض اینکه آچار رو می بینه به انها میگه که شما حتما قصد دزدی داشتید که آچا ررا با خود حمل میکردید !!!!!!!!
هر دوی اینها رو به آگاهی برده و بدون تشکیل دادگاه تا بخورند کتک می زنند و آن شب را بدون اینکه به خانواده اشان اطلاع دهند در بازداشت نگه می دارند و خانواده های ما هم که دربه در دنبال بچه اشان بودند
فردای آن روز اینها را به دادگاه نوجوانان برده و محاکمه می کنند و خدا رو شکر قاضی که می فهمه دزدی درکار نبوده تنها صاحب موتور را محکوم به پرداخت صدهزارتومان جریمه بدلیل نداشتن گواهینامه می کنه می خواستم بعد هر دو راآزاد میکنند . می خواستم بدونم آیا حمل آچار دلیل بر دزدی می باشد !!!!
و آیا به فرض هم مجرم باشند باید قبل از دادگاه و اثبات جرم حسابی کتک بخورند و برای هردو پرونده تشکیل دهند حتی کسی که تنها سوار ترک موتور شده و به قول آقای پلیس آچار هم در جیب نداشته و رانند ه موتور هم نبوده برای چی باید کتک مفصل بخوره !!!!
این آقایان پلیس تا حالا چقدر نتیجه مثبت از این کتک ها گرفتند !!!!!!
وقتی پلیس ما انقدر راحت به بچه های ما تهمت می زنه و انها رو قبل از دادگاهی شدن و اثبات جرم زیر کتک می گیره چه کاری می شه کرد
به چه حقی پلیس که از انها نه چیز دزدی گرفته نه در حین دزدی دستگیر کرده می تونه انها را متهم به دزدی کنه !!
من خودم درکشور سوئد زندگی میکنم و برای یادگرفتن سوئدی به مدرسه می روم دوهفته پیش یک خانم پلیس امد و همه ما را با قوانین رانندگی سوئد و گواهینامه گرفتن در ان کشور و اینکه اگر مشکلی پیداکردید به این شماره زنگ بزنید آشنا کرد
پیش ازاینکه حرفهاش رو شروع کنه ازما پرسید آیا از پلیس می ترسید یکی از مهاجران گفت بله
پرسید چرا مگر پلیس در کشور شما چطور رفتار میکنه ؟
بله ما حق داریم بترسیم چون حتی اگر محکوم هم نباشیم باید کتک چوب انها رو بخوریم !!!!!
دوست گرامی آقای مبین برادر من تبرئه شده ولی دلم می خواد این مطلب رو در روزانه چاپ کنید چون بسیاری از مردم با این مسئله درگیرند
با سپاس
|
|
|
خاخامها چه گفتند كه داد اسراييل در آمد؟
شش خاخام ضدصهيونيست شركتكننده در كنفرانس هولوكاست در تهران مورد حملات لفظي دولت اسراييل و برخي گروههاي يهودي قرار گرفتهاند. براي بررسي ابعاد بيشتر اين مسئله، يادآوري اظهارات اين خاخامهاي يهودي در كنفرانس مذكور روشنكننده موضوع است.
*خاخام كوهن: تا بازگشت مسيح به زمين يهوديان حق ايجاد دولت را ندارند
اين خاخام ضد صهيونيست، مترادف دانستن صهيونيسم و يهوديت را كاملاً اشتباه خوانده و گفته بود: در تعاليم مذهبي ما گفته شده كه به خاطر اعمالي كه انجام داديم، بايد در تبعيد زندگي كنيم و بر اين اساس يهوديان در سراسر جهان پراكنده شدند.
كوهن، تبعيد يهوديان را خواست خدا دانسته و تاكيد كرده بود: برخي از ما تلاش كردند تا از اين تبعيد خارج و دولتي را در فلسطين ايجاد كنند و بر اين اساس شورشي را عليه تعاليم واقعي يهود به راه انداختند و صهيونيسم امروز تبعات وخامت بار همان تلاش هاست.
عضو انجمن خاخام هاي ضد صهيونيست نيويورك خاطرنشان كرده بود: مردمان فلسطين مردمان بومي و ساكن فلسطين هستند، البته گروهي يهودي نيز در اين سرزمين بودند، ولي صهيونيستها سعي كردند مردم فلسطين را از خانه و كاشانه خود محروم كنند؛ در حالي كه يهوديت مهر، محبت و احترام به زندگي را تعليم مي دهد.
كوهن همچنين فلسفه صهيونيسم را فلسفهاي انحرافي خوانده بود.
وي در ادامه سخنانش گفته بود: شكي نيست كه آلمان نازي در جنگ جهاني دوم سياست هاي قساوت آميزي را عليه يهوديان انجام داد و نمي توانم رقم دقيقي در اين زمينه عنوان كنم. اين جنايت قساوتمندانه رخ داده و از ديد ما محكوم است.
كوهن صهيونيسم را نگرشي بدعت گزارانه خوانده و افزوده بود: ما مخالف اين سياست هستيم و صهيونيستها سعي ميكنند با بدترين وضع ممكن خود را به مردم فلسطين و جهان تحميل كنند.
*خاخام وايس: ايجاد اسرائيل برخلاف خواست خدا و تعاليم تورات است
خاخام ديويد وايس عضو انجمن خاخام هاي ضد صهيونيست از آمريكا در همايش بينالمللي هولوكاست در تهران مردم فلسطين را قربانيان هولوكاست خوانده افزوده بود: هولوكاست به عنوان دستاويزي براي ظلم و ستم به ديگران مبدل شده و آن را براي به وجود آوردن اسرائيل دستاويز قرار داده اند.
خاخام وايس يهوديت را ديني با قدمت هزاران سال عنوان كرده و افزوده بود: اين در حالي است كه پايههاي صهيونيسم كمتر از صد سال پايهريزي شده است.
وي تولد اسرائيل را خلاف خواست خدا دانست و با بيان اين كه يهوديان هنوز به تورات وفادارند، اظهار كرده بود: صهيونيستها عليه خواست خدا طغيان كردند و هولوكاست را دستاويزي براي اهداف شيطاني و سياسي خود قرار دادند و با نازيها همكاري كردند.
وي با ذكر اين نكته كه صهيونيست ها پا بر خون پدران ما گذاشتهاند، اظهار داشته بود: ما مي خواهيم اسرائيل به صورت مسالمت آميز از بين برود.
*خاخام فريدمن: آوارگان يهودي آلمان بايد حق بازگشت به سرزمينشان را داشته باشند
خاخام موشه فريدمن روحاني يهودي كشور اتريش و از اعضاي «نتوري كارتا» و يهوديان ضد صهيونيست شركتكننده در كنفرانس هولوكاست در ايران، هولوكاست را صنعتي در دست صهيونيستها قلمداد و تصريح كرده بود: هولوكاست به ابزاري در دست صهيونيستها براي اهداف سياسي و نظامي تبديل شده است.
اين خاخام تصريح كرده بود: هنوز در مورد هولوكاست و تعداد قربانيان اين حادثه اطلاعات دقيقي در دست نيست.
فريدمن با بيان اينكه جامعه يهوديان اتريش يك جامعه كاملاً مذهبي است و هيچ مناسبتي با صهيونيستها ندارد يادآور شده بود: در واقع براساس تعاليم تورات، تا زماني كه ناجي بزرگ ظهور نكند، ما حق ايجاد يك دولت سياسي را نداريم و خود حضرت مسيح ما را به سرزمين موعود خواهد برد.
اين خاخام اتريشي تاكيد كرده بود: صاحبان فلسطين فلسطينيان هستند و اين كشور بايد به آنها باز گردد، 250 هزار نيروي اسرائيلي از عراق خارج شود و حق آوارگان يهودي آلماني هم به رسميت شناخته شود تا به آلمان بازگردند.
اين خاخام يهودي در پايان افزوده بود: معتقديم بنا به وعده الهي روزي صلح در خاورميانه و كل جهان برقرار ميشود.
*شش خاخام ضدصهيونيست بعد از حضور در كنفرانس هولوكاست در تهران، آماج سنگينترين تهمتها و دشنامها قرار گرفتهاند درحاليكه هنوز هيچ جواب منطقي به اشكالات مطرح شده توسط آنها داده نشده است. اگرچه تمام اشكالات و سوالات مطرح شده توسط تجديدنظرطلبان هولوكاست نيز بيپاسخ مانده است.
رابرت فوريسون از تجديدنظرطلبان برجسته هولوكاست كه در ايران حضور يافته بود در سخنراني خود در كنفرانس هولوكاست گفته بود: حتي يك سند وجود ندارد كه هولوكاست را ثابت كند و من به شدت از پيدا شدن چنين سندي استقبال ميكنم.
هربرت شالر حقوقدان برجسته اتريشي نيز گفته بود: حتي يك دادگاه حقوقي در سراسر جهان نتوانسته است هولوكاست را به لحاظ حقوقي ثابت كند و هولوكاست تاكنون در حد يك ادعا باقي مانده است.
|
|
|
رايحه خوشيها؛
قلباً از باخت شما خرسندم!
شمارش آراء آن هم با اين وضع خندهدار ميرود كه به تمام شدن بگذارد. اگرچه اصلاً از قاليباف دل خوشي ندارم و او را «رندي» ميدانم كه هر ترفندي به كار ميبرد تا خود را فرد «نامبر وان» نشان دهد، اما قلباً از شكست رايحه خوش خدمت كه مدعي حمايت از رئيسجمهور بودند خوشحالمـوقتي به فراخوان مردمي رايحه خوش رفتم و ديدم كه كل اين جريان روي محور جوان 28 سالهاي به نام مهرداد بذرپاش ميگردد فهميدم كه عدم ائتلاف اصولگرايان به خاطر تصميمات از سر احساس از جوانان پرشور استـآقاي بذرپاش! مردم به شما چك سفيد امضا داده بودند كه هر عملكردي از شما را تاييد كنند؟ آيا الان ميتوانيد طعم تلخ تفرقه در اصولگرايان را بچشيد؟ در حاليكه تا پيش از رايگيري حس چشايي خود را از دست داده بوديد؛من از طيف خدمتگذاران مستقل و آبادگران جهادي كه با رهبري محسن رضايي – اين شخصيت هميشه پشت پرده – خود را به اصولگرايان چسباندند، دل خوشي ندارم و اين پيروزي اصولگرايان را از آن آنها نميدانم؛ اگرچه همين الان سايت بازتاب متعلق به آقا محسن! به شدت رويكرد تمسخر رايحه خوش را در پيش گرفته و اسب پيروزي را شلاق ميزند، اما اين دليل نميشود كه در برخوردي سراسر غرور تصور كنيد هميشه ميشود و ميتوانيد! ـمن ليست شما را بسيار «سياسي» و «غيركاري» و ارائه آن را براي خالي بودن عريضه در مقابل رقباي اصولگراي امروز، دوستان ديروز و احتمالاً دشمنان فردا (مگر آنكه هر دو طيف رويكرد خود را جداً تغيير دهند) ديدم و خدا را شكر ميكنم كه شناسنامهام در خانه جا ماند و به صورت قهري نتوانستم در اين انتخابات كه مملو از بوي تعفن تفرقه در اصولگرايان بود، شركت كنمـتنها موردي كه ميشود به آن دل خوش كرد اين است كه اصولگرايان در مجموع هنوز اعتماد مردم را به دست دارند و جاي اميدواري است كه اين طيف و
|
|
|
گروه 99
پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد ، باز هم از زندگی خود راضی نبود . اما خود نیز علت را نمی دانست .
روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد . هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد ، صدای ترانه ای را شنید . به دنبال صدا ، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد .
پادشاه بسیار تعجب کرد و از آشپز پرسید : چرا اینقدر شاد هستی ؟ آشپز جواب داد : قربان ، من فقط یک آشپز هستم . تلاش می کنم تا همسر و بچه ام را شاد کنم . ما خانه حصیری تهیه کرده ایم و به اندازه کافی خوراک و پوشاک داریم . بدین سبب من راضی و خوشحال هستم .
پس از شنیدن سخن آشپز ، پادشاه با نخست وزیر در این مورد صحبت کرد . نخست وزیر به پادشاه گفت : قربان ، این آشپز هنوز عضو گروه 99 نیست . اگر او به این گروه نپیوندد ، نشانگر آن است که مرد خوشبینی است .
پادشاه با تعجب پرسید : گروه 99 چیست ؟
نخست وزیر جواب داد : اگر می خواهید بدانید که گروه 99 چیست ، باید چند کار انجام دهید : یک کیسه با 99 سکه طلا در مقابل در خانه آشپز بگذارید . به زودی خواهید فهمید که گروه 99 چیست .
پادشاه بر اساس حرفهای نخست وزیر فرمان داد یک کیسه با 99 سکه طلا را در مقابل در خانه آشپز قرار دهند .
آشپز پس از انجام کارها به خانه باز گشت و در مقابل در کیسه را دید . با تعجب کیسه را به اتاق برد و باز کرد . با دیدن سکه های طلایی ابتدا متعجب شد و سپس از شادی آشفته و شوریده گشت . آشپز سکه های طلایی را روی میز گذاشت و د آنها را شمرد . 99 سکه ؟ آشپز فکر کرد اشتباهی رخ داده است . بارها طلاها را شمرد . ولی واقعا 99 سکه بود . او تعجب کرد که چرا تنها 99 سکه است و 100 سکه نیست . فکر کرد که یک سکه دیگر کجاست ؟ شروع به جستجوی سکه صدم کرد . اتاق ها و حتی حیاط را زیر و رو کرد . اما خسته و کوفته و ناامید به این کار خاتمه داد .
آشپز بسیار دل شکسته شد و تصمیم گرفت از فردا بسیار تلاش کند تا یک سکه طلایی دیگر بدست آورد و ثروت خود را هر چه زودتر به یکصد سکه طلا برساند .
تا دیروقت کار کرد . به همین دلیل صبح روز بعد دیرتر از خواب بیدار شد و از همسر و فرزندش انتقاد کرد که چرا وی را بیدار نکرده اند . . آشپز دیگر مانند گذشته خوشحال نبود و آواز هم نمی خواند . او فقط تا حد توان کار می کرد .
پادشاه نمی دانست که چرا این کیسه چنین بلایی برسر آشپز آورده است و علت را از نخست وزیر پرسید .
نخست وزیر جواب داد : قربان ، حالا این آشپز رسما به عضویت گروه 99 درامد . اعضای گروه 99 چنین افرادی هستند : آنان زیاد دارند اما راضی نیستند . تا آخرین حد توان کار می کنند تا بیشتر بدست آورند . آنان می خواهند هر چه زودتر " یکصد " سکه را از آن خود کنند . این علت اصلی نگرانی ها و آلام آنان می باشد . آنها به همین دلیل شادی و رضایت را از دست می دهند و البته همین افراد اعضای گروه 99 نامیده می شوند
|
|
|
یادداشت های همین جوری
پیش بینی من از روزانه در چند ماه دیگر ! ( در ضمن این مطلب طنز می باشد پس کلید نکنید رو قضیه . مرسی )
سخن سردبیر : با درود به احسان ، می خواستم بگویم که اگر احسان می گوید فلان ، پس فلان است و با اجازه ایشان از امروز نام روزانه به احسانه تغییر می کند و با هماهنگی های انجام شده احسانه از این پس برای اعضای گروه احسان مدرن هم ارسال می شود . باقی بقای احسان . ( از دلنوشته های شخصی )
ستون لینک ها : احسان دیدی ؟ احسان دات ارگ . احسان در قلب هم وطنان .
ستون آشپزی ندا : با درود به احسان ، امروز می خواهیم با اجازه آقا احسان طرز تهیه پخت نان لواش مکزیکی در ماکروویو را با متد آقا احسان آموزش دهیم .
ستون قرآن بخوانیم : با درود به احسان ، امروز آیات بیستم تا سی ام سوره احسان را با ترجمه احسان و صوت ایشان می خوانیم و می شنویم . برای دیگر تفسیر های آقا احسان روی لینک زیر کلیک کنید .
ستون مشکان : با درود به احسان ، امروز می خواهیم با هم سخنانی را از احسان بخوانیم . جامعه احسانی ، جامعه ای است که عشق به احسان در آن باشد . اصلا عشق یعنی احسان .
ستون اس ام اس ها : با درود به احسان عزیز . امروز چند مسیج از هواداران آقا احسان داریم که در زیر می خوانیم . یک احسانی داشت تو خیابون قدم می زد ، یکی بهش گفت : شما احسانید ؟ مرد گفت : کاش من احسان بودم . 234...0912
ستون لیگ برتر : با درود به بزرگ مربی ایران ، آقا احسان . تا اینجا در مسابقات جام در جام احسان ، فلانک شهر توانسته مس فلان را ببرد که این بی شک از مدیریت صحیح آقا احسان می باشد . امید است با آقا احسان به المپیک برویم .
ستون گیر سه پیچ : با درود به احسان . اصلا من کی باشم که بخوام در حضور آقا احسان قلم بزنم ؟ پس قربون آقا احسان تا بعد .
ستون واکنش پنجم : با درود به احسان کبیر . به گفته برخی مردم ، دیروز احسان سوار تاکسی شد . واقعا تا کی احسان نباید بنز داشته باشد ؟ پس دولت باید پاسخگو باشد .
ستون میترا : با درود به احسان ، طرز پیچیدن سبزی با متد آقا احسان را آموزش می دهم . ابتدا مثل آقا احسان سبزی را می شوریم سپس ... .
ستون دانلود فیلم : با درود به احسان . برای این شماره ، فیلمی با شرکت احسان و مرحوم فردین را در نظر گرفتیم که برای دانلود باید روی لینک زیر کلیک کنید . دبلیو دبلیو دبلیو . احسان فیلم . کام
ستون دانلود موسیقی : با درود به احسان . شما می توانید با کلیک بر روی لینک زیر ، آهنگ " وقتی می خوای بری سفر ، احسانو با خودت نبر " را با صدای شماعی زاده دانلود کنید .
ستون امروز با حافظ : من احسان بودم و فردوس برین جایم بود / مبین آورد مرا بدین دیر خراب آبادم یا واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند / چون به پرده می روند ، پای منبر احسان می نشینند .
ستون شاهنامه خوانی : با درود به احسان . امروز نبرد احسان با افراسیاب را برای شما نوشته ام . چون احسان شد برون از نبرد / افراسیاب رفت به خانه اش سخت تنگ !
ستون شیطونک : با درود به احسان . آقا احسان ، تو محشری ، از همه سری . مملکت رو باید داد به این آقا احسان . به احسان رای بدین ، پول نفت میاد تو میل باکستون . داداش احسان تو محشری ، از همه سری . هر کی می خواد به احسان فحش بده ، باید به من اول بده . ای بزدل های تو جوب خواب . احسان جان تو از همه سری ، تو دنیا تکی .
ستون سلمان یاور : با درود به احسان . یاشاسین احسان . دنیا یالان دی ، بابا احسان . چخ گزل احسان . احسان سوی یوروم . احسان زیبا دی . نفس دی . جان دی . اصلا احسان ، رضا زاده دی ستون دانشجو : با کمی درود به آقا احسان . آقا احسان ، چی بگم ، هر چی بگم از خوبی هات کم گفتم .
ستون علی علی پور : با درود به احسان . با اینکه احسان ، احسان است ولی کمی احسان است . لطفا در نوشته هایمان کمی احسان باشیم .
ستون داروخانه : با درود به احسان . نام دارو ، احسانومینوفن . طریقه مصرف مانند طریقه مصرف توسط آقا احسان می باشد . عوارض ندارد . خیلی هم به قلبتون احسانیومینوفن می دهد .
ستون کمک های اولیه : با درود به احسان . امروز طریقه خاموش کردن مصدوم به شیوه احسان را آموزش می دهیم . ابتدا مصدوم را مانند احسان در حوله می پیچیم . سپس احسانش می کنیم . سپس مصدوم احسان می شود .
ستون سروش عبدالهی : بی درود به احسان . من بارها برای احسان قضیه آنفولانزای مرغی را گفته ام ولی نمی خواهد بفهمد . در ضمن من خودم دیدم که احسان عکس دولت را آتش زد . مسعود ده نمکی هم گفته که احسان را در خانه یک اسراییلی دیده که با خاتمی کوکو می خورده . اصلا همه این پول ها را ما به سید حسن می دهیم تا احسان را بکشد . این احسان ملعون است . کفر است . شرک است .
ستون بیداری : سلام بی سلام . این مطالب چیه که برای خودت می بافی ؟ چرا انقدر جو گیر می شی ؟ اصلا کی گفته از این طنزها بنویسی ؟ من که مطمینم در بانک پارسیان دفترچه پس انداز داری . اصلا تو می خواهی جوانان وطن را احسانیست کنی . ای لیبرال ، دموکرات ، آزادی خواه ، دوم خردادی . حالا بشین تا برات ابطحی کوکاکولای آمریکایی بریزه . ای خود فروخته . اصلا دماغ تو چرا عین شاه عقابیه ؟ من می دونستم که تو فامیلیت پهلویه . مزدور قلم به دست صهیونیست و سلطنت طلب .
ستون یادداشت های همین جوری : درود بر خودم . من تکم . من اصلا یه دختر دارم شاه نداره . وقتی می خواین برین سفر ، منو با خودتون نبرین . آخه من آهنگ های خوبی بلدم . باقی بقایم جانم فدایم . فعلا همین .
|
|
|
قوانین جهانی موفقیت
قانون علت و معلول
هر چیز به دلیلی رخ می دهد . برای هر علتی معلولی هست ، و برای هر معلولی ، علت یا علت
های بخصوصی وجود دارد ، چه از آنها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید . چیزی به اسم
اتفاق وجود ندارد.
در زندگی هر کاری را بخواهید می توانید انجام دهید به شرط آنکه :
یک : تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید
دو : همان کاری را بکنید که کسانی که در این راه موفق شده اند انجام داده اند
قانون ذهن
همه علت و معلول ها ذهنی هستند . افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند . افکار شما آفریننده اند
. شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره آن بیشتر فکر می کنید .
همیشه درباره چیزهایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید و از فکر کردن درباره چیزهایی که
خواستار آن نیستید اجتناب کنید
قانون عینیت یافتن ذهنیات
دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست . کار اصلی شما در زندگی این است که
زندگی مورد علاقه خود را در
درون خود خلق کنید
زندگی ایده آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای
پیرامون شما تحقق پیدا کند حفظ کنید
قانون رابطه مستقیم
زندگی بیرونی شما بازتاب زندگی درونی شماست . بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک
طرف و عملکرد و تجارب
بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد.
روابط اجتماعی ، وضعیت جسمانی ، شرایط مالی و موفقیت اجتماعی شما بازتاب دنیای
درونی شماست
قانون باور
هر چیزی را که عمیقا باور داشته باشید برایتان به واقعیت بدل می شود . شما آنچه را می بینید
باور نمی کنید بلکه آن چیزی
را می بینید که قبلا به عنوان یک باور انتخاب کرده اید . پس باید :
یک - باورهای محدود کننده ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کنید
دو - آنها را از بین ببرید
قانون ارزش ها
نحوه عملکرد شما همیشه با زیر بنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است
آنچه براستی ارزش هایی را که واقعا به آن اعتقاد دارید بیان می کند ادعاهای شما نیست بلکه
گفته ها ، اعمال و انتخاب های
شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است
قانون انگیزه
هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی ، خواسته ها و غرایز شما سرچشمه
می گیرد این کار ممکن است بصورت
خود آگاه یا ناخودآگاه انجام شود
رمز موفقیت دو چیز است:
یک - تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها
دو - مشخص کردن انگیزه ها
قانون فعالیت ذهن ناخودآگاه
ذهن ناخودآگاه شما موجب می شود همه گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با
تصویر ذهنی و باورهای زیر بنایی شما هماهنگ است.
ذهن ناخودآگاه شما بسته به اینکه چگونه آن را برنامه ریزی کنید می تواند شما را به پیش ببرد
و یا از پیشرفت باز دارد
قانون انتظارات
اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید در جهان پیرامونتان امکان وقوع پیدا
می کند.
شما همیشه هماهنگ با انتظارات تان عمل می کنید و انتظارات شما بر رفتار و طرز برخورد اطرافیانتان تاثیر می گذرد
|
|
|
تفاوت های زنان و مردان
موفقيت:
يــك مرد موفق كسي است كه بيشتر از آنچه هـمــسرش خرج ميكند درآمد داشته باشد. يك زن موفق كسي است كه بتواند چنين مردي را پيدا كند.
ازدواج:
يك زن به اميد اينكه شوهرش تغيير كند با او ازدواج ميكند،ولي تغيير نميكند. يك مــرد به اين اميد با همسرش ازدواج ميكند كه تغيير نكند، ولي تغيير ميكند.
آينده:
يـك زن تــا زمانيكه ازدواج نكرده نگران آينده است. يك مرد تا زمانيـكـه ازدواج نـــكرده هــــرگز نگران آينده نخواهد بود.
فيلم كمدي:
فرض كنيد چند زن و مرد در اتاقي نشته اند و ناگهان سريال نقطه چين شروع مي شود. مردها فورا هيجان زده شده و شروع به خنده و همهمه ميكنند، و حتي ممكن است اداي بامشاد را نيز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شكايت منتظر تمام شدنش ميشوند
دست خط:
مردها زياد به دكوراسيون دست خطشان اهميت نميدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده ميكنند. زنان از قلم هاي خوشبو و رنگارنگ استفاده كرده و به "ي" ها و "ن" ها قوس زيبايي ميدهند. خواندن متني كه توسط يك زن نوشته شده، رنجي شاهانه است. حتي وقتي مي خواهد تركتان كند، در انتهاي يادداشت يك شكلك در انتها آن ميكشد.
خواروبار:
يك زن ليستي از جنسهاي مورد نيازش را تهيه نموده و براي خريدن آنها به فروشگاه ميرود. يك مرد آنقدر صبر ميكند تا محتويات يخچال ته بكشد و سيب زميني ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خريد ميرود. او هر چيزي را كه خوب بنظر برسر مي خرد.
آينه:
مردها خودبين و مغرور هستند، آنها خودشان را در آينه چك ميكنند. زنان بامزه اند، آنها تصوير خود را در هر سطح صيقلي بازديد ميكنند -- آينه، قاشق، پنجره هاي فروشگاه، برشته كننده ها، سر طاس آقاي زلفيان...
تلفن:
مردان تلفن را به عنوان يك وسيله ارتباطي براي ارسال پيامهاي كوتاه و ضروري به ديگران در نظر ميگيرند. يك زن و دوستش مي توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسيدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت ديگر با هم شروع به صحبت كنند.
آدرس يابي:
وقتي يك زن در حال رانندگي احساس ميكند كه راه را گم كرده، كنار يك فروشگاه توقف كرده و از كسي كه وارد است آدرس صحيح را ميپرسد. مردان اين را به نشانه ضعف ميدانند. آنها هرگز براي پرسيدن آدرس نمي ايستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان ميچرخند و چيزهايي شبيه اين ميگويند: "فكر كنم يه راه بهتر پيدا كردم،" و "ميدونم كه بايد همين نزديكي باشه، اون مغازه طلا فروشي رو ميشناسم."
پذيرش اشتباه:
زنان بعضي اوقات قبول ميكنند كه اشتباه كردند. آخرين مردي كه اشتباهش را پذيرفته 25 قرن پيش از دنيا رفته است.
فرزند:
يك زن همه چيز را در مورد فرزندش مي داند: قرارهاي دكتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزديك و صميمي، قرارهاي رمانتيك، غذاهاي مورد علاقه، اسرار، آرزوها و روياها. يك مرد بطور سربسته و مبهم فقط ميداند برخي افراد كم سن و سال هم در خانه زندگي ميكنند.
لباس شيك پوشيدن:
يك زن براي رفتن به خريد، آب دادن به گلهاي باغچه، بيرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستي لباس شيك مي پوشد. يك مرد فقط هنگام رفتن به عروسي و يا مراسم ترحيم لباس رسمي برتن ميكند.
اسباب بازي:
دختران كوچك عاشق عروسك بازي هستند و وقتي به سن 11 يا 12 سالگي ميرسند علاقه شان را از دست ميدهند. مردان هيچگاه از فكر اسباب بازي رها نميشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازي هايشان نيز گران قيمت تر و پيچيده تر ميشوند. نمونه هاي از اسباب بازيهاي مردان: تلويزيون هاي مينياتوري و كوچك، تلفنهاي اتومبيل، مخلوط كن و آب ميوه گيري، اكولايزرهاي گرافيكي، آدم آهني هاي كنترلي، گيمهاي ويدئويي، هر چيزي كه روشن و خاموش شده، سر و صدا كند و حداقل براي كار كردن به شش باتري نياز داشته باشد.
گل و گياه:
يك زن از شوهرش ميخواهد وقتي مسافرت است به گل ها آب دهد. مرد به گلها آب ميدهد. زن پنج روز بعد به خانه اي پر از گلها و گياهان پژمرده برميگردد. كسي نميداند چرا اين اتفاق افتاده است.
گل و گياه:
يك زن از شوهرش ميخواهد وقتي مسافرت است به گل ها آب دهد. مرد به گلها آب ميدهد. زن پنج روز بعد به خانه اي پر از گلها و گياهان پژمرده برميگردد. كسي نميداند چرا اين اتفاق افتاده است.
پول:
يك مرد 2000 هزار تومان براي يك جنس 1000 توماني مورد نيازش مي پردازد. يك زن 1000 تومان براي يك جنس 2000 توماني كه نيازي به آن ندارد مي پردازد.
بگو مگوها:
حرف آخر را در جر و بحث ها زنان ميزنند. هر چيزي كه يك مرد بعد از آن بگويد، شروع يك بگو مگوي ديگر خواهد بود.
|
|
|
يلدا ، شبي بلند كه به ايزد مهر پيوند ميزنند
قسمت اول
ايرانيان قديم شادي و نشاط را از موهبت هاي خدايي و غم و اندوه و تيره دلي را از پديده هاي اهريمني مي پنداشتند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوري و شب يلدا و سنت هاي ديگر در واقع بيانگر اين حقيقت است كه ايرانيان پس از رهايي از بيدادگري و ستم به شكرانه بازيافتن آزادي، جشن برپا مي ساختند و پيروزي نيكي بر بدي و روشنايي بر تاريكي و داد بر ستم را گرامي مي داشتند.
شب يلدا نيز يكي از اين موارد است. در دوران كهن، شب مظهر تاريكي و تباهي و وحشت بوده و اغلب سعي مي كردند كه شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد. تا پليدي و تباهي در آن راه نيابد. شب يلدا طولاني ترين شب ها است. يعني تسلط تاريكي بر زمين از تسلط نور خورشيد و روشنايي مي كاهد. و چون فرداي اين شب روشنايي بر ظلمت غالب و روز طولاني مي شود، ايرانيان تولد دوباره خورشيد را كه مظهر روشنايي است جشن مي گيرند.
در ايران كهن هر يك از سي روز ماه، نامي ويژه دارد، كه نام فرشتگان است. نام دوازده ماه سال نيز در ميان آنهاست. در هر ماه روزي را كه نام روز با نام ماه يكي باشد، جشن مي گرفتند .
دي ماه، در ايران كهن، چهار جشن، وجود داشت. نخستين روز دي ماه و روزهاي هشتم، پانزدهم و بيست و سوم، سه روزي كه نام ماه و نام روز يكي بود. و در اين سي روز ماه، سه روز آن ?دي? نام دارد و هر سه روز را در گذشته جشن مي گرفتند. امروز از اين چهار جشن تنها شب نخستين روز دي ماه، يا شب يلدا را جشن مي گيرند، يعني آخرين شب پاييز، نخستين شب زمستان، پايان قوس، آغاز جدي و درازترين شب سال.
يلدا از نظر معني معادل با كلمه نوئل از ريشه ناتاليس رومي به معني تولد است و نوئل از ريشه يلدا است .
واژه يلدا سرياني و به معني ولادت است . ولادت خورشيد ( مهر و ميترا ) و روميان آن را ( ناتاليس انويكتوس ) يعني روز ( تولد مهر شكست ناپذير ) نامند .
اجداد ما اين شب را تا به صبح به جشن و پايكوبي به گرد آتش ، ميپرداختند ، برخواني الوان از ميوههايي چون هندوانه، خربزه، انار، سيب، خرمالو و به مينشستند.
اين ميوها هريك بار معنايي نمادين با خود دارد، هندوانه كه قاچهاي مدور ميخورد چون خورشيد، يادآور گرماي تابستان و فرونشاندن عطش است.
انار صندوقچه دانههاي مرواريد ، سرخ كه خود نماد تناسل نسل و زايش است و شب چرههايي كه با شكستن آن شادي را با خود به همراه ميآورد و دمي همه را از حرف زدن باز ميدارد.
پايان فصل خزان و فرارسيدن سرما و دگرگوني رنگ زمين از زردي خزان به سفيدي عشق و محبت را ايرانيان از ديرباز در شبي بلند و مهربانگرامي ميدارند. جاي جاي ايران زمين به عنوان سرزميني كهن با كولهباري مملو از آيينهاي هزاران ساله، " يلدا " بلندترين شب سال را به گونهاي خاص و برگرفته از آيينها و سنتهاي بومي منطقه به صبح ميرسانند.
آيينهاي شب يلدا گرچه در گذر ايام دستخوش تغييراتي شده اما همچنان در سنتهاي مناطق مختلف كشور مورد توجه قرار دارد. هرچند كه زندگي ماشيني و گرفتاريهاي روزمره ، موجب ايجاد فاصله ميان مردم ايران با سنتها و آيينهاي گذشته شده ، اما هنوز هم جلوهها و نمادهاي از سنتهاي ويژهاي از ايران باستان در ايامي مانند شب يلدا و نوروز به چشم ميخورد. نكته زيبا و بيادماندني بلندترين شب سال در اين است كه همه ايرانيان اعم ازفارس،ترك،كرد،لر،بلوچ و عرب،شب يلدا را شب جشن،شادي، دور همنشيني ، مهرورزي،دوستي و صداقت ميدانند. آنچه در اين ميان و برگزاري آيينهاي ويژه شب يلدا جالب است شباهتهاي جشن كريسمس به يلدا است، مورخان ميگويند اين جشن گرچه متعلق به مسيحيان است اما در اصل از ايران باستان و آيين"مهر"(ميترائيسم) گرفته شده و به همين دليل، با دي و شب يلداي ايراني همزادي و اشتراكات فراوان دارد.
زمان "كريسمس" اكنون نيز ميان شاخههاي مختلف مسيحيت اعم از ارتدوكس ، كاتوليك و پروتستانها، متفاوت است و هريك، مبنايي را براي آن تعيين كردهاند گرچه همگي به سالروز تولد "مهر" (ميترا) - خداي پاكي- در ايران باستان نزديكند. با يلدا واپسين ساعات خزان گذر ميكند و صداي پاي زمستان با سوزي سرد اما نوازشگر به گوش ميرسد.خيانها شلوغ و پر رفت و آمد است انگار نفس گرم شب يلدا و دور هم نشستن، سوز سرما را از ياد بردهاست.
شب يلدا در خراسان به " شب چله " معروف و داراي پيشنيه ديرينهاي است و مردم دراين شب با شركت در شب نشينيهاي طولاني و خوردن انواع ميوه و تنقلات سعي در بهتر گذراندن طولانيترين شب سال دارند. مردم اين منطقه براي استقبال نخستين روز از سردترين فصل سال تا آنجا كه توان مالي دارند ، در خريد ميوههاي مخصوص شب يلدا مانند هندوانه ، انار و خربزه كوتاهي نميكنند.
بردن هديه به خانه عروس با عنوان " شب چلهاي " از ديگر مراسم شب يلدا در استان خراسان به ويژه مناطق جنوبي اين استان است. در اين شب براي دختراني كه به تازگي نامزد شدهاند،ازسوي خانواده داماد، هدايايي فرستاده ميشود و خانوادههاي عروس و داماد دور هم جمع ميشوند. در اين شب افراد با جمع شدن در خانه بزرگ فاميل، خواندن شعر و داستان، خوردن شيريني ، آجيل و انواع تنقلات، بلندترين شب سال تا پاسي از شب بيدار ميمانند.
يكي از آيينهاي ويژه شب يلدا در استان خراسان جنوبي برگزاري مراسم "كف زدن" است. در اين مراسم ريشه گياهي به نام چوبك را كه در اين ديار به "بيخ" مشهور است، در آب خيسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالي به نام "تغار" ميريزند. مردان و جوانان فاميل با دستهاي از چوبهاي نازك درخت انار به نام "دسته گز" مايع مزبور را آنقدر هم ميزنند تا به صورت كف درآيد و اين كار بايد در محيط سرد صورت گيرد تا مايع مزبور كف كند. كف آماده شده با مخلوط كردن شيره شكر آماده خوردن شده و پس از تزيين با مغز گردو و پسته براي پذيرايي مهمانان برده ميشود. در اين ميان گروهي از جوانان قبل از شيرين كردن كفها با پرتاب آن به سوي همديگر و ماليدن كف به سر و صورت يكديگر شادي و نشاط را به جمع مهمانان ميافزايند.
اما در استان اصفهان نيز از قديمالايام آيينهاي ويژهاي وجود داشته كه كم و بيش هنوز هم ادامه دارد.به باور اصفهانيهاي قديم ، زمستان به دو بخش "چله" و "چلهكوچيكه" تقسيم ميشد كه موعد چله از اول ديماه تا ۱۰بهمن بود اما "چله كوچيكه" از دهم بهمن آغاز ميشد و تا سي بهمن ادامه داشت. البته آيين برگزاري شب چله در اصفهان به دو نام"چله زري" (ماده) و"عمو چله"(نر) تقسيم ميشود زيرا از گذشته تاكنون همه موجودات و اشياء را بر اساس جنس مذكر و مونث تقسيم ميكردند. اصفهانيها دوشب را به عنوان شب چله برپا ميكردند و آيينهاي مخصوص به اين شب را به جا ميآوردند.آيين شب چله در شهر اصفهان خانوادگي برگزار ميشده است و خانوادههاي اصفهاني با پهن كردن سفرهيي با عنوان " سفره شب چله " ، اين شب را گرامي ميداشتند.
هندوانه بهعنوان نمادي كروي كه برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشيد محسوب ميشود،بهعنوان مهمترين ميوه بر سر سفره چله قرار ميگيرد. از ديگر بخشهاي اين آيين در اصفهان قديم پهن كردن تمام البسه و رخت خوابها در هواي آزاد بويژه در مقابل خورشيد با هدف خوش آمدگويي به "عمو چله" و "چله زري" بوده است.
در استان كرمانشاه نيز كه از شهرهاي باستاني و كهن ايران زمين است ، شب يلدا از جايگاه ويژهاي در ميان مردم برخوردار است و همواره با مراسم زيبا و با شكوهي همراه است. مردم استان كرمانشاه براساس آييني كهن در اين شب بيدار ميمانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجيل خوردن با مادر جهان در زادن خورشيد همراهي و همدردي كنند. ميوههايي نيز دراين شب خورده ميشود كه به گونهاي نمادي از خورشيد است مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سيب سرخ و يا ليموي زرد ، قصههايي از عشق جاودانه شيرين و فرهاد، رستم و سهراب، حكايت حسين كرد شبستري و خواندن اشعار زيبا و دلنشين شامي كرمانشاهي در گذشته نقل مجالس شب يلدا در كرمانشاه بود. آن روزها افراد فاميل بنا بر رسمي ديرينه به خانه بزرگترين فرد فاميل كه معمولا پدر بزرگ و مادر بزرگ بودند ميرفتند و باتكاندن برفهاي زمستان از لباس هايشان در گرماي آرامش بخش كرسي فرو ميرفتند. افراد فاميل بر سر يك سفره باهم شام ميخوردند و بر روي سفره مخصوص اين شب خوردنيهاي متنوعي چيده ميشد.
خوردنيهايي از قبيل آجيل ، راحت الحلقوم، مشكلگشا، شيريني محلي دست پخت مادر بزرگها به خصوص نان شيريني معروف " نان پنجرهاي، كاك و نان برنجي "، و ميوههايي چون انار، سيب و هندوانه كه نگين اين سفره بود. يكي از آداب زيبايي كه شب يلدا در استان كرمانشاه وجود دارد گرفتن فال حافظ است كه مردم با اعتقادات خاص خود رهنمودهايش را چراغ راه مشكلات خود در زندگي قرار ميدهند.همچنين دختران دم بخت با اين كار از باز شدن بخت خود در آن سال خبري ميگرفتند.
مردم استان زاهدان نيز براساس يك سنت ديرينه در شب يلدا در خانه بزرگ قوم خويش گردهم ميآيند و به قصههايي كه پدربزرگها و مادر بزرگها برايشان نقل ميكنند گوش ميدهند.
ادامه دارد ...
|
|