بخش اول |
مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» |
|
2 دی
تا زمانی که دوست داری تنها باشی یا فقط با دور و بری هایت در ارتباط هستی و دل به دریا نمی زنی، راه ترقی ات سد می شوی.
وین دایر فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com ************** بيشتر خوشبختيها و بدبختيهاي افراد، صرفا به دست خودشان است فرستنده:
s_ir62@yahoo.com |
|
حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com |
|
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
امام موسی کاظم (ع) |
|
نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com |
|
بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی
جگر نرم
اگر مایل هستید تا جگر سیاه کاملا" نرم شود می توانید آن را در شیر خیس کنید.
چاره مرغ دیر پز
برای پختن مرغ های دیر پز به این روش عمل کنید :
محلولی از آب و سرکه ( دو سوم آب ، یک سوم سرکه ) تهیه کنید و مرغ دیر پز را چند ساعت قبل از پخت در این محلول قرار دهید . بدین ترتیب مرغ شما هم زودتر می پزد و هم خوشمزه تر می شود .
|
|
آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com |
|
خطور برجسته عمودي بر سطح ناخن
(به علت پيري) اين عارضه از مشخصه هاي پيري است هر چند که محدود به پيري و جواني نمي شود. ورقه ناخن در قسمت بستر ناخن به سمت جلو رشد مي کند اما به شکل راه راه و برجسته، يعني خطوط برجسته و عمودي از بستر ناخن بيرون آمده و رشد مي کند. به مرور که ما مسن تر مي شويم سطح چربي و آب طبيعي ناخن کم مي شود و اين خطوط برجسته ريل مانند نمايان مي شوند. ناخن هاي راه راه شده برجسته را روزانه دوبار با جريان آّب رساني و چربي حاوي jojoba و ويتامين E چرب کنيد تا بهبود يابد.
نازک شدن ناخن
اين عارضه به هنگام کمبود آهن در بدن در ناخن ها نمود پيدا مي کند. ناخن ها از قسمت نوک ناخن نازک، ورقه ورقه و مقعر مي شوند. براي رفع اين مشکل و اختلال در فرم ناخن بايد به پزشک مراجعه و در رفع کمبود آهن در بدن تلاش نمود.
http://www.lover-than-love.mihanblog.com |
|
صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com |
|
حكماي صهيونيستها چه كساني هستند؟
شناخت حكماي صهيونيستها راز سر به مهري است كه هنوز باز نگرديده. آنها هيئت امنا( نمايندگان يهودي مجلس انگلستان) نيستند و نيز اسرائيلي هاي هم پيمان كه در پاريس اقامت دارند نمي باشند.
اما وا لترراتنو كه با احتمال زياد يكي از رهبران آنها مي با شد، اطلاعاتي درباره آنان بدست مي دهد. وي در روزنامه( وي نرفري پرس) بتاريخ 24 دسامبر 1912 چنين مي نويسد:
( زعماي صهيونيست سيصد نفرند كه همگي يكديگر را مي شناسند و سرنوشت اروپا را تعيين مي كنند و جانشين خود را از ميان دوستان بسيار نزديك خويش تعيين مي كنند).
اندكي قبل از نهضت 1848 صهيونيستها، بنيامين وي زرائيلي كه نام حقيقي اش بنيامين اسرائيلي است و بوسيله صهيونيستها غسل تعميد داده شده در داستان كوتاهي كه بسال 1844 ميلادي منتشر كرد، مي نويسد:
( دنيا بدست شخصيتهائي اداره مي شود كه در پشت پرده دست اندركارند و همه اين شخصيتها صهيونيست هستند)
|
|
فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no |
|
شاهنامه با نام جان و خرد آغاز می شود. آغازی بی مانند در ادبیات ایران. کتابی سراسر داد و دانایی. واژه ها همه، دانه های دانایی اند. شاهنامه ، داستان پهلوانی ها، پیمان داری ها، مهربانی ها، مدارایی ها نیز هست. در این روایت کم مانند ادبیات جهان، خرد و عشق چنان در هم آمیخته است که گویی جهان فردوسی، آمیزه ای از عشق و دانایی است.این فرهنگنامه با ستایش مردم و خرد می آغازد و با برچیده شدن بساط خرد و اندیشه به پایانی تلخ می رسد. سراسر، داستان خرد است و در آویختن و درآمیختن آن با بی خردی. عشق است و کین. با خدایانی برآمده از جان مردمان، همه مهر و مدارا و شادی و شادمانی می آغازد و با بر سر کار آمدن خدایی کینه کش و شمشیر به کف و کف بر دهان به سرانجام شوم خود می رسد.
در كتاب گزارش گمان شكن آمده است:
جان آدمی پنج وسیله مینوی دارد: هوش دریافت. خرد. دانش. آگاهی. و پنج وسیله استومند: بینایی و شنوایی و بویایی و چشایی و بساوایی كه با پنج اندام چشم و گوش و بینی و دهان و پوست پیوند دارد.
فردوسی دارد:
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان
كزین سه رسد نیك و بد بی گمان
در گزارش گمان شكن آمده است:
آفریدگار، دین و دانش و خرد بی پایان را همانند درختی بسیار عظیم آفرید.
و در شاهنامه آمده است:
به گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی كه دانش نیاید به بن |
|
|
جمعه: ترفند Refresh سيستم : Refresh سيستم در ويندوز XP ، در طي زمان احتياج به يك فضاي قابل توجه در حافظه هارد دارد. اين عملكرد توسط فرمان زير انجام مي پذيرد:
Start>Settings>Control Panel>System>System re-Stablishment
همة درايوها را توسط قراردادن تيك جلوي آنها غير فعال كنيد. توجه داشته باشيد كه اين تنظيم فقط بايد توسط كاربرهاي متبحر انجام شود. به عنوان مثال، هنگام نصب اشتباه يك برنامه يا يك درايو، به راحتي امكان دوباره سازي وضعيت قبلي وجود ندارد. |
|
مصحف
hamed.1360@yahoo.com |
|
هر روز چند آيه قرآن بخوانيم
« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »
سوره:
سورة البقرة
آيات:
286
محل نزول:
مدینه
|
|
|
|
آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید
توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا
|
|
بخش دوم |
مطالب ارسالی ديگر اعضا |
اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
با نهایت تاسف در کذشت ناصر عبداللهی این خواننده پاپ و خوش صدای جنوبی را به هم میهنان عزیز ( خارج و داخل کشور ) تسلیت عرض مینمایم و از خداوند مهربان برای خانواده آن مرحوم و کلیه بازماندگان صبر و بردباری مسئلت میدارم
|
|
|
يادته يه روز بهم گفتي : هر وقت خواستي گريه کني برو زير بارون که نکنه نامردي اشکاتو ببينه و بهتت بخنده ... گفتم : اگه بارون نبود چي ؟ گفتي : اگه چشماي قشنگ تو بباره آسمونم گريش مي گيره ... گفتم : يه خواهش دارم . وقتي آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار . گفتي : به چشم ... حالا امروز من دارم گريه مي کنم اما آسمون نمي باره ... تو هم اون دور دورا ايستادي و بهم مي خندي
|
|
|
خدایا:به من توفیق تلاش در شکست; صبر در نومیدی ;رفتن بی همراه; جهاد بی سلاح; فداکاری در سکوت; دین بی دنیا; مذهب بی عوام ;عظمت بی نام; خدمت بی نان; ایمان بی ریا; خوبی بی نمود ;گستاخی بی خامی; مناعت بی غرور; عشق بی هوس; تنهایی در انبوه جمعیت ;و دوست داشتن بی انکه دوست بداند روزی کن .دکتر علی شریعتی |
|
|
قطار خدا در عصر تاریکی
خاله و خواهرزاده ای لکوموتیورانهای قطاری بودند
که بسمت خدا میرفت.پسری به جرم مذهبی بودن و
فقدان ثروت و ماشین(بی کلاسی) مجبور به ترک
قطار گشت و برای بدست آوردن کلاس در آموزشگاهی
ثبت نام کرد.از قضا مسول آموزشگاه از دوستان
لکو موتیو ران بو د که عملکرد پسر را به قطار گزارش
میکرد.پسرک که هدفمند وارد آموزشگاه شده بود نام
مادر خود و ماجراهای شخصی که تنها لکو موتیو ران
از آن اطلاع داشت را توسط بچه های آموزشگاه که
به آرامی با هم صحبت میکردند شنیدو بسیار ناراحت
شد بگونه ای که درس خواندن برایش مشگل گشت و
نتوانست در امتحانات پایان ترم شرکت کند وبه فکر
ترک تحصیل افتاد.گاهی از روی لجبازی تصمیم میگرفت
کارهای عجیب و غریب انجام دهد و گاها" آرام می گرفت.
یک روز نیز تصمیم گرفت عکس یکی از مردان خدا را
به همراه چند عکس شخصی که در تلفن همراه خود
ذخیره داشت از طریق دوستانش به قطار برساند.
در ظاهر آن عکس چشمان خداجوی پسر , با
عینکی دودی و انبوهی عقده و خودخواهی دیگر
پیدا نبودو انعکاس نور آن شیشه های دودی جلوی چشم
پسرک یاد آورنده رانده شدن انسان از بهشت شداد
توسط گروهی را خاطر نشان میکرد که با تجسسهای
مخفیانه و نابخردانه خود, افکار کودک الهی را که تنها
به خدا فکر میکردچنان منحرف وآشفته ساخت
که سریعترین راه رسیدن به خدا را سوار شدن
.بر ماشیتهای سریع و گران دانست
|
|
|
عشق
از استاد ديني پرسيدند عشق چيست؟ گفت:حرام است. از استاد هندسه پرسيدند عشق چيست؟ گفت:نقطه اي که حول نقطه ي قلب جوان ميگردد. از استاد تاريخ پرسيدن عشق چيست؟ گفت:سقوط سلسله ي قلب جوان. از استاد زبان پرسيدند عشق چيست؟ گفت:همپاي love است . از استاد ادبيات پرسيدند عشق چيست؟ گفت : محبت الهيات است . از استاد علوم پرسيدند عشق چيست؟ گفت : عشق تنها عنصري هست که بدون اکسيژن مي سوزد. از استاد رياضي پرسيدند عشق چيست؟ گفت : عشق تنها عددي هست که پایان ندارد
love story
|
|
|
بی ظهور تو با شب های یلدایی چه کنیم
ای خورشید بی غروب و ای بهار بی پاییز! بی ظهور تو شب های یلدای مان را فجری نیست و روزهای مان تیره و توفانی است.
چه یلداهایی که آمد و تو نیامدی و چه جمعه هایی که تیره تر از هر یلدایی گذشت.
تا کی ندبه و استغاثه؟ تا کی به امید جمعه نشستن؟ تا کی دعای فرج خواندن و دل به جمعه بستن و امیدواری؟
بیا و ببین انتظار فرجت چه ها با ما کرده و چون قاصدکان سرگردان آواره کوی توایم. بیا و ببین شب یلدای مان چه قدر بلند است. تو خود می دانی که همه شب های ما شبیه شب یلداست.
ای دریای بی ساحل و ای مولای عشق! بیا و ببین جمکرانت از این انتظار طولانی چه بغض ها در گلو دارد. بیا و ببین یا چه غمی دست به گریبانیم و از چه غمی، شب ها سر آسوده، بر بالین آرامش نمی گذاریم.
ای حضور مطلق! گاهی به خود می گوییم نکند رنجیده ای و عطر یاس ات را از ما دریغ می کنی، ولی باز به امید جمعه می نشینیم و از خدا می خواهیم ظهورت را.
به خود می گوییم شاید این جمعه ... و هر جمعه این را می گوییم و هر جمعه منتظریم و هر جمعه یک دیگر را امیدوار می کنیم و هر جمعه دل های مان را با چراغ نامت روشن می کنیم.
|
|
ali_alipour2010@yahoo.com |
|
خودموني *سرمقاله ی کیهان در روز چهار شنبه حاوی نکات آموزنده ای بود .جناب شریعتمداری کسب آرای بسیار زیاد ،توسط هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان را با نگاه اصولگرایانه ی ایشان منطبق دانسته بودند. فکر می کنم همین روزنامه ی کیهان بود که چندی پیش به یاری قلم همسر جناب الهام (فاطمه رجبی که گه گاه مقالاتشان در مبین نیز چاپ می شد) ، هاشمی رفسنجانی را جیره خوار آمریکا معرفی می نمودند. حال چه شده که ایشان تبدیل به یک اصولگرای دوست داشتنی شده است ...!!
*شکست سنگین حامیان دولت در این انتخابات تاسف برانگیز بود و اما دوستان در چند روز گذشته بیش از آنکه به آرای خود بیندیشند روی شکست به قول خودشان مفتضحانه ی اصلاح طلبان مانور می دهند. ساعی را که می گویند ورزشکار معروفی است و ربطی به جریان اصلاح طلبی نداردو اگر مستقل شرکت می کرد چه بسا رایش بیشتر از اینی که بود، می شد .پروین احمدی نژاد را چه می گویند ؟فقط 15 ماه از عمر دولت محترمه می گذرد و این جایگاه برای خواهر رئیس جمهور می تواند بیانگر مسائلی باشد .هنوز یادمان نرفته که محمد رضا خاتمی در زمان ریاست جمهوری برادرشان چه آرای بالایی کسب نمود.
*نمی دانم اخبار ساعت 19 شبکه ی اول را در روز سه شنبه دیدید یا نه. امیدوارم که دیده باشید . یک افتضاح کامل بود . از سوتی های گوینده ی محترمه که جای قادر می فرمودند قاطر ودر هنگام خواندن یک جمله عربی آنچنان به تته پته افتادند که گمان کردم خدای ناکرده الکن باشند و همچنین از خمیازه های زیبا و دل انگیزشان که بگذریم ، زیر نویس های غلط املایی دار مدام روی اعصاب می رفت و لذت دیدن اخبار را از بین برده بود. پاینده باشید ضرغامی عزیز.
*در پی اعتراض رایحه خوش خدمت به روند شمارش آرا اتفاق جالب دیگری روی می دهد و سایت رجا نیوز که حامی لیست احمدی نژاد هست خبر از سقوط حتمی نجفی و مسجد جامعی می دهد و اعلام می دارد که زریبافان و بذر پاش جای آن ها را خواهند گرفت. به لیست که نگاه کردم (البته در هنگام نگارش این متن ، هنگامی که این مطلب را می خوانید احتمالا نتایج نهایی اعلام شده است) فاصله ی زیادی بین آنها یافتم .برایم جای تعجب داشت که چگونه این دو با این سرعت از رتبه های 24 و 26 به ناگاه می خواهند جزء 15 نفر قرار گیرند و عجیب تر آنکه دقیقا هم می خواهند جای دو نامزد اصلاح طلب را بگیرند و کاری به بقیه ی نامزد ها ندارند. بعد از کلی تفکر و تامل به این نتیجه رسیدم که احتمالا رجا نیوزی ها ، جادو بلدند و ورد می خوانند.
*اعضای گروه هم که جدیدا همگی شاخ شده اند و از خود تعریف میکنند .لازم شد که بنده هم صلابت خود را نشان دهم. احسان عزیز اگر یک بار دیگر از خود تعریف کنی ، می خورمت . پس هوای خود را داشته باش. چون همگی از ترس می لرزید، پس بدرود. |
|
.
|
>>دستور آشپزی هفته<<
خوراك به با شيره انگور
مواد لازم:
به: 500 گرم
مارگارين يا كره: 2 قاشق غذاخوري
برنج: 2 قاشق غذاخوري
آب: دو ليوان
شيره انگور( اگر در دسترس نبود از شكر استفاده كنيد): 1ليوان
طرز تهيه:
به ها را شسته و پوست آنها را بگيريد؛ سپس به ها را طول برش دهيد و كف يك ظرف چيده آب بريزيد و درب ظرف را محكم ببنديد تا به ها پخته و رنگ بياندازند؛ بعد برنج و مارگارين يا كره را اضافه كنيد و بگذاريد تا برنج نيز نرم شود سپس شيره يا شكر را اضافه كنيد؛ وقتي آب خوراك تمام شد مي توانيد آن را سرو كنيد.
شاد باشيد و برقرار
آشپزباشي ندا
http://www.parsplanet.com
http://delkadeh.parsgig.com
|
|
|
انتخاباتی ورزشی و ادامه مناظره
انتخابات ورزشی : انتخابات شوراها هم برگزار شد کاری با پیروزی اصولگرایان یا اصلاح طلبان یا ... ندارم .اما جالب بود انگار راه خادم در چند سال پیش آغازی بود بر تسخیر کرسی های سیاسی .به زودی زود مجلس به کمیته المپیک تبدیل می شود و هر کس که مدال آورد شورای شهری و مجلسی و ... هم می شود و به بهترین نحو از شهرت استفاده می کنند و با این حساب از حالا رئیس جمهور آینده ایران مشخص شد ، حسین رضازاده .با ورود ورزشکاران به عرصه سیاست کم کم هنرپیشگان هم به فکر استفاده از شهرت می افتند پس از حالا نمایندگان مجلس و وزرای آقای رضا زاده هم مشخص شدند هدیه تهرانی - پارسا پیروز فر - امین حیایی -و ... از ورزشکاران هم که دیگه تا اونموقع حسابی جا باز کردن تو سیاست حتمآ هادی ساعی معاون اول - علیرضا دبیر ،دبیر شورای امنیت ملی - خادم وزیر نفت و .... عجب دولت و مجلسی بشه به با ربط و بی ربط و سابقه کار سیاسی هم که کار ندارن و لیسانس تربیت بدنی و لیسانس چاپ پارچه یا هنرهای نمایشی یا ... هم قبوله.
اما مناظره با آقا میلاد: آقا میلاد سلام .در مورد مثال کمک به عراق گفته بودید که حرف من درست است در صورتی که فقیر ( عراقی ها )خودش پدر نان آور نداشته باشد . آقا میلاد عراق پدر دارد چند تا پدر هم دارد ولی پدران معتادی (آمریکا ، انگلیس ) که هر چه پول فرزندان در می آورند جمع می کنند می زنند بر سرشان و خرج اعتیادشان می کنند پدری که اگر نبود خیلی بهتر بود اگر عراق پدر داشت که با کمتر از 1/3 جمعیت ما و منابع نفتی حدود ما 70% فاقد برق نبودند بغداد بهترین شهرش یک روز برق دارند 2 روز ندارند و حداقل روزی صد نفر در بمب گذاریها کشته می شوند بگذریم من مفصل توضیح دادم که این کمکها بیش از جنبه معنوی ،جنبه سیاسی و معنوی دارد
در مورد موفقیت ورزشکاران گفته بودید موفقیت مربوط به هم احمدی نژاد است هم خاتمی و احمدی نژاد هم اگه کاری کرده وظیفه بوده و منتی نیست .خوشحالم که انصاف را رعایت کردید من هم اگر می گویم احمدی نژاد فلان کار را کرد نمی گویم که منتی هست می گویم که به وظیفه اش عمل کرده و اگر از کسی هم انتقاد می کنم یعنی فلان کس وظیفه اش را انجام نداده اصلآ بحث منت نیست
در مورد طوفان کاترینا خرابی آنچنانی صورت نگرفت آب که پایین رفت خانه ها سر جایشان بودند و به خانه هایشان برگشتند و مهم این بود که در آن سه ماه آنها هم با آنهمه درآمد سرانه مثل ما رفتار کردند
در مورد اینکه احمدی نژاد لباس کردی ها را اگر بپوشد نشانه سیرک بازی اوست بدون تعارف می گویم واقعآ بی انصافید حالا دیگر لباس کردی لباس سیرک است؟ اگر لباس محلی یکی از مناطق ایران را مثلآ در مقابل رئیس جمهور گامبیا که با لباس محلی خودشان می آید بپوشد سیرک بازی است .فکر کنم همون انتقادای تخم مرغی بهتر از این است .
در پایان امیدوارم دست از پدر کشتگی با دولت نهم بردارید و نمی گویم چشمانتان را باز کنید فقط اگر باز می کنید منصفانه باز کنید وگرنه باز نکردنش بهتر است .مسلمآ در این مورد دیگر جوابیه ای نمی نویسم برایتان چون مرغ شما یک پا دارد ......... موفق و پیروز باشید
|
|
|
18قدم تا نمره 20
1- جائی مطالعه کنید که قادر به تمرکز باشید.
2- برگه های خلاصه نویسی تهیه کنید.
3- خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
4- از خودتان با تغذیه مناسب وخواب کافی مراقبت کرده واز مصرف مواد کافئین دار که موجب افزایش اضطراب میشود خودداری کنید.
5- یک روز قبل از امتحان آزمونی را که حتی الامکان شبیه آزمون واقعی است انجام دهید.
6- زمانی را برای احساس آمادگی ونیز حضور به موقع در جلسه امتحان قرار داده واز هم کلاسیهای مضطرب که درباره امتحان صحبت می کنند دوری کنید.
7- ابتدا به آسانترین سوال پاسخ دهید.
8- وقت وانرژی خودرا با نگران شدن و فکر کردن به عواقب امتحان وکنجکاوی درباره اینکه دیگران چه می کنند هدر ندهید.
9- یک ساعت قبل از امتحان مطالعه درس را بطور کامل تعطیل کنید وبه هیچ وجه قبل از شروع امتحان از یکدیگر چیزی نپرسیدچرا که ممکن است سوالی را بلد نباشید ودچار اضطراب شوید ومطالب دیگررا نیز فراموش کنید.
10- شب امتجان غذاهای سبک وپر کالری مصرف کنید چرا که فعالیتهای ذهنی نیازمند مصرف کالری فراوان است وخوب بخوابید تا بتوانید پر انرژی در جلسه امتحان حاضر شوید.
11- وقتی می بینید اضطراب مانع تمرکز حواستان می شود وشدت آن به اندازه ای است که مفهوم یک جمله را هم درک نمی کنید خودتان را بیازمائید. کتاب را ببندید و جمله را تکرار کنید . دوباره کتاب را باز کنید ومطلب را با صدای بلند بخوانید سپس کتاب را ببندید این بار خواهید توانست مطلب فرا گرفته را به خاطر آورید وتمرین وجدیت شما نیروئی عظیم تر از نیروی اضطراب است.
12- اگر حین مطالعه نگرانید وحواستان پرت می شود چند دقیقه استراحت به خود بدهید .پس از زنگ استراحت مجددا"به مطالعه بپردازیدوفقط مطالعه کنید . این ترفندشما را از حواس پرتی وخیالبافی در حین مطالعه نجات خواهد داد.
13- توجه داشته باشید که یکی از عوامل موثر وجدی دراضطراب امتحان انباشته شدن درس ها برای شب امتحان است ضمنا" فراموش نکنید شب امتحان زمان یاد گیری درس نیست بلکه زمان مرور درس است .
14- اضطراب نوعی احساس فریب انگیز است که به شما القا می کندکه از پس کاری که قرار است انجام دهید بر نمی آئید.پس درشرایط اضطراب دست از تلاش وکوشش برنداریدوبه مطالعه درس امتحانی مشغول شوید اجازه ندهید اضطراب زمام شمارا در دست بگیرد.
15- آرامش روحی وروانی تاثیر زیادی در موفقیت شما دارد .سعی کنید محیط آرام ودور از تشنج ودرگیری برای خود وخانواده ودوستان خود داشته باشید.
16- روی صندلی محل امتحان نشسته وچند نفس عمیق بکشید.
17- انرژی خود را قبل از جلسه امتحان با بحث های بی مورد در باره سئولات امتحانی از بین نبرید.
18- در تحویل برگه امتحانی به مراقبان عجله نکنید ویک بار پاسخهایتان را مرور کنید.
|
|
|
لبخند دوباره تهران به جريان اصولگرايي
مردم در انتخابات شوراي شهر سوم تهران در گام چهارم (پس از انتخابات شوراي دوم، مجلس هفتم،نهم رياست جمهوري) بار ديگر به جريان اصولگرايي اقبال نشان دادند.
به گزارش خبرگزاري فارس ، انتخابات سومين دوره شوراهاي شهر تهران در حالي برگزار شد كه جبهه دوم خرداد با وساطت خاتمي و كروبي و انجام مذاكرات طولاني ميان احزاب و گروههاي تأثيرگذار، به ائتلافي ولو شكننده دست يافته بودند اما داستان ائتلاف در ميان گروههاي اصولگرا به گونهاي دگر رقم خورده بود و آنان با سه ليست جداگانه با عناوين ائتلاف اصولگرايان، رايحه خوش خدمت و جبهه پيروان خط امام در انتخابات شركت كردند.
نتايج نهايي اين انتخابات نشان ميدهد كه 4 منتخب اول شوراي شهر تهران را كانديداهاي ائتلاف بزرگ اصولگرايان يعني چمران، طلايي، خادم و شيباني تشكيل ميدهند.
نفر پنجم هادي ساعي است كه امروز در گفتوگو با فارس اعلام كرد به هيچ وجه سياسي نيستم و خود را در كنار دولت و تحت فرمان مقام معظم رهبري ميدانم. تفاوت آراي ساعي با ديگر كانديداهاي اصلاحطلب هم نشان ميدهد كه آراي وي نميتواند به خاطر قرار گرفتن وي در ليست جبهه دوم خرداد باشد.
حمزه شكيب عضو فعلي شوراي شهر تهران هم تنها كانديداي متشرك اصولگرايان و رايحه خوش خدمت است كه رتبه ششم را به خود اختصاص داده است. برخي ناظران معتقد بودند اگر مردم تهران ليستي رأي مي دادند وي منتخب اول تهران بود.
عليرضا دبير تنها كانديداي مستقلي است كه در اين انتخابات موفق گرديد در ميان 15 عضو اصلي جاي گيرد. دبير پيش از اين اعلام كرده بود كه خود را متعلق به جبهه اصولگرايان ميدانم. همچنين برخي شواهد حاكي از آن بود كه هزينه و كارهاي انتخاباتي دبير توسط ستاد انتخاباتي اصولگرايان اصلاحطلب پشتيباني ميشد.
پروين احمدينژاد در حالي بر سه كانديداي اصلاحطلب يعني ابتكار، مسجدجامعي و نجفي پيشي گرفت كه چهره شناخته شدهاي نبوده و از مسئوليتهايي چون وزارت و معاونت رئيس جمهوري برخودار نبود. آراي پروين احمدينژاد نشان داد كه صرف ارتباط نسبي با احمدينژاد باعث خواهد شد آراي بيشتري از كانديداهاي جبهه دوم خرداد داشت.
آراي 233 هزاري ابتكار كه موفق به جلب آراي يك هشتم رأي دهندگان تهراني شده، نشان از موقعيت اصلاحطلبان در تهران دارد.
همچنين دهم شدن مسجدجامعي كه از چهرههاي معتدل اصلاحطلبي است نشان داد كه حاميان جبهه دوم خرداد گرايش بيشتري به چهرههاي معتدل دارند.برخي خبرها حاكي از آن بود كه مسجدجامعي در آخرين روزهاي تبليغات انتخاباتي قصد كنارهگيري داشت كه با پادرمياني و اصرار خاتمي در صحنه رقابت باقي ماند. مسجدجامعي ميخواست به كاروان حجتي و اشرف بروجردي بپوندد.
رتبه يازدهمي نجفي كه سابقه وزارت در دو وزارتخانه آموزش عالي و آموزش و پرورش به همراه رياست بر سازمان مديريت و برنامهريزي را دارد باعث گرديده بود كه در كوران تبليغات انتخاباتي از وي به عنوان شهردار اصلاحطلبان نام ببرند.
معصومه آباد عضو ديگر جهبه اصولگرايي است كه با سابقه 4 سال اسارت، دكتراي جنينشناسي و عضويت در هيئت علمي دانشگاه بقيةالله توانسته اعتماد مردم تهران را نسبت به سوابق و تجربيات خود به دست آورد.
حسن بيادي كه كانديداي ائتلاف اصولگرايان و قائم مقام رئيس شوراي شهر تهران است دبيركلي آبادگران جوان را نيز برعهده دارد. بيادي نماينده اصولگرايان براي مذاكره با بذرپاش نمايندگان رايحه بوي خوش خدمت جهت رسيدن به ائتلاف واحد بود.
خسرو دانشجو عضو فعلي شوراي شهر تهران، دومين و آخرين كانديداي رايحه خوش خدمت است كه در ليست 15 نفره جاي گرفته است.مسئوليت و شهرت برادران دانشجو كه يكي منصب استانداري تهران و ديگري رياست دانشگاه تربيت مدرس را برعهده دارد، در آراي دانشجو بيتأثير نبوده است.
حبيب كاشاني كه در پنجمين روز شمارش آرا بر عبدالمقيم ناصحي دبير اجرايي جامعه روحانيت مبارز پيشي گرفت، آخرين عضو شوراي شهر تهران است كه از ليست ائتلاف اصولگرايان ميباشد.
منتخبان رتبه شانزده تا بيست و يكم هم كه به عنوان اعضاي عليالبدل شناخته ميشوند، همگي از جبهه اصولگرايان ميباشند.
|
|
obedient_follower@yahoo.com |
|
The text in the parentheses is the correct way to translate the Persian "sayings". As you can see the plain translation doesn't really make sense!!
Ate my head. (talked too much)
سرمو خورد
He has grown a tail! (has become too smart for his own good)
دم در آورده
On my eyes. (your wish is my command)
به روي چشمام
Light up my homework! (tell me what I'm supposed to do)
تکليف منو روشن کن
Don't hit yourself into left Ali Street. (don't pretend you don't know anything about it)
خودتو به کوچه علي چپ نزن
To my death? (really?)
مرگ من?
I ate the ground and my father came out! (I fell and it hurt a lot)
خوردم زمين/پدرم در اومد
May they take away the person that washes your dead body! (hate your guts - may I see your death)
مرده شورت ببرن
Pull your carpet out of the water! (pull your own weight - stand on your own two feet)
گليمتو از آب بکش
I'll hit you so hard that electricity will pop out of your eyes!
سفت بزنمت که برق از چشات بپره
His/Her donkey passed over the bridge! (he/she got what she wanted)
خرش از پل گذشت
What kind of dirt should I put on my head?! (what the he-- am i supposed to do now?)
چه خاکي به سرم بريزم
The neighbor's chicken is a goose! (grass is greener on the other side)
مرغ همسايه غازه
Marriage is an uncut watermelon! (marriage is a risk)
ازدواج هندونه ئ نبريدس
Happiness has hit you under the belly! (you have nothing "real" to complain about, so you're nagging about trivial things)
خوشي زده زير دلش
Don't drop worms! (don't cause trouble - don't bug me)
کرم نريز
May I die for your height and top. (Love U too much)
قربون قد بالات
|
|
|
اگر عمر دوباره داشتم
دان هرالد (Don Herold) كاريكاتوريست و طنزنويس آمريكايى در سال 1889 در اينديانا متولد شد و در سال 1966 از جهان رفت. دان هرالد داراى تاليفات زيادى است اما قطعه كوتاهش «اگر عمر دوباره داشتم...» او را در جهان معروف كرد.
بخوانيد:
"البته آب ريخته را نتوان به كوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوين نشده كه فكرش را منع كرده باشد.
اگر عمر دوباره داشتم مى كوشيدم اشتباهات بيشترى مرتكب شوم.
همه چيز را آسان مى گرفتم.
از آنچه در عمر اولم بودم ابله تر مى شدم.
فقط شمارى اندك از رويدادهاى جهان را جدى مى گرفتم.
اهميت كمترى به بهداشت مى دادم.
به مسافرت بيشتر مى رفتم.
از كوههاى بيشترى بالا مى رفتم و در رودخانه هاى بيشترى شنا مى كردم.
بستنى بيشتر مى خوردم و اسفناج كمتر.
مشكلات واقعى بيشترى مى داشتم و مشكلات واهى كمترى.
آخر، ببينيد، من از آن آدمهايى بوده ام كه بسيار مُحتاطانه و خيلى عاقلانه زندگى كرده ام، ساعت به ساعت، روز به روز. اوه،
البته منهم لحظاتِ سرخوشى داشته ام. اما اگر عمر دوباره داشتم از اين لحظاتِ خوشى بيشتر مى داشتم.
من هرگز جايى بدون يك دَماسنج، يك شيشه داروى قرقره، يك پالتوى بارانى و يك چتر نجات نمى روم. اگر عمر دوباره داشتم، سبك تر سفر مى كردم.
اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مى رفتم و وقتِ خزان ديرتر به اين لذت خاتمه مى دادم.
از مدرسه بيشتر جيم مى شدم.
گلوله هاى كاغذى بيشترى به معلم هايم پرتاب مى كردم.
سگ هاى بيشترى به خانه مى آوردم.
ديرتربه رختخواب مى رفتم و مى خوابيدم.
بيشتر عاشق مى شدم.
به ماهيگيرى بيشتر مى رفتم.
پايكوبى و دست افشانى بيشتر مى كردم.
سوار چرخ و فلك بيشتر مى شدم.
به سيرك بيشتر مى رفتم.
در روزگارى كه تقريباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت اوضاع مى كنند، من بر پا مى شدم و به ستايش سهل و آسان تر گرفتن اوضاع مى پرداختم.
زيرا من با ويل دورانت موافقم كه مى گويد: "شادى از خرد عاقل تر است".
اگر عمر دوباره داشتم، گْلِ مينا از چمنزارها بيشتر مى چيدم.
|
|
|
قانون اصلي براي ارتباطات انساني
در ايـن قسمت برخي از قـوانـيـن اصـلـي ارتـبـاطات انـساني در فضاي كاري را مشاهده ميكنيد.
براي مهارت يافتن در آنها، بايد اين قوانين را جزئي از خود درآوريد.
1- ديگران را با نام صدا بزنيد
اين خوشايند ترين صدا براي گوش هر كسي است. وقتي نام فردي را بكار مي بريد، در حقيقت پيغام خود را به صـورتي اختصاصي و تـنها براي شـخـص او مبـدل مـي سـازيــد. همچنين علاقمندي و ميزان اهميت شما را نسبـت به فرد ميـرسـاند. اين يك ابزار ساده فريبنده براي كاستن از جبهه گري هاي شخص مي بـاشـد چـرا كه يك نوع وجه ضمان و تـعهــد بـوجود مي آورد. جملات خود را با اسامي افراد آميـخته، و بـا سـؤالاتــي نــظـيـر، "علي، امروز خوب هستي؟" آغاز كنيد.
2- اشتباه خود را بپذيريد
ممكن است تصوركـنيد كه اگر اشتباهي كه مرتكب شده ايد را بگردن نگيريد، وجهه خود را از دست خواهيد داد. اين كار درست نيست. اعتراف به اشتباهات در مـحيط كـار يكي از ستوده ترين اعمال است چون اندك افرادي مبادرت به آن مي نـمايـنـد. بـيـامـوزيــد كه چـگونه تـكبـر و خـودخـواهـي را كنار گذاشته و بپذيريد كه كامل نيستيد. فقط در اين كـار زياده روي نكنيد مثلا لازم نـيست با عذرخواهي هاي فـراوان در جـلسـات اقـدام به بيان اشتباهات خود نماييد. يك جمله "من اشتباه كردم و متوجه آن ميشوم،" كفايت ميكند.
3- ديگران را با معيارهاي بالا درنظر بگيريد
اندك افرادي در بين ما، كه معمولا عقل كل خطاب ميگردنـد، بـنـظر مي رسد اينگونه فكر ميكنند كه هيچ كسي جز خودشان قادر به انجام صحيح امور نميباشد. جزء اين گروه از افراد نباشيد. به قابليتهاي ديگران اعتماد كنـيد. در واقـع به آنـهـا در انـجام دادن كارها به بهتريـن وجـه ممـكن اطـمـيــنان داشتـه بـاشيد. ايـن به مـعناي داشتن انتظارات بيش از حد نيست. باور داشتن يك فرد او را تشـويـق بـه انـجـام كـارها با حداكثر توان نموده و از نا اميدي جلوگيري بعمل مي آورد.
4-علاقه اي صادقانه و صميمي از خود نشان دهيد
"كارها خوب پيش ميره علي جان؟خوبه، ميشه اين پرونده ها رو برام چك كني؟" اين به معناي ابراز علاقه نبوده و بيشتر به دوستي خاله خرسه شباهت دارد. هر فردي در دفتر كار شما داراي سابقه اي غني از علايق، تجارب و سلايق مي بـاشد. حـتـي اگر نقطه اشتراكي با هم نداريد، در مورد اطرافيانتان اطلاعات كسب كنيد.
اگر يكي از همكاران شما گفت كه شركت در گيم هاي آنلاين را دوست دارد، در مورد آن از او سؤال نماييد-- حتي اگـر بـراي شـما جالب نيست. نه تنها ميتوانيد چيز جديدي ياد بگيريد، اگر در آينده به آن گرايش پيدا كنـيـد، از امتيازاتـي برخوردار خواهيد گشت. مردم دوست دارند كه ديگران آنها را بخاطر داشته باشند
به سخن خود مشغول بوده و بدانيد چه وقت بايد آنرا بيان كنيد
5- از ديگران تعريف و تمجيد نماييد
فقط نگوييد "خوب بود." در مورد تعريف خود صريح تر بوده و نشان دهيد كه در مورد آنچه كه فرد در حقيقت انجام داده آگاهي داريد. "علي، تـو خيـلي خوب جلسه را اداره كردي بخصوص وقتي هـمـه از مسيـر مـوضوع اصـلـي منـحرف شده بودند،" اين يك مثال خوب است. در عين حال سعي كنيد به ندرت و فقط زماني كه واقـعا نـيـاز است انتقاد نماييد. انتقاد را طوري بيان كنيد كه مانند يك نصيحت سازنده از طرف دوسـتـي قـابـل اعـتـمــاد در نظر گرفته شود
6- مراقب حرفهايتان باشيد
اگر تصميم پيگيري كاري را نداريد، نگوييد كه آن را انـجـام خواهيد داد. اعتبار شما ارتباط تنگاتنگي با كلامتان دارد. اگر به قول خود عمل نكنيد، در مـورد كـارهـاي بـزرگ بـه شـما اعتماد نشده و در نتيجه پيشرفتي نخواهيد كرد
7- قدرداني و سپاسگزاري كنيد
اگر فـردي لـطفـي به شما كرد، و يا براي انجام كاري براي شما از خواسته خود گذشت، مطمئــن گرديد كـه بـه اين سـعي و تـلاش آگـاه شويد. شما بخودي خود مستحق لطف نـبـوده و كسـي بــه شما بدهكار نيست. اگر مورد لـطـف واقـع شـديد، تـشـكر نـمـوده و درعوض مقابله بمثل كنيد
8- با فكر و با ملاحظه باشيد
هـرگز تـصور نـكيند كه ديگران سخنان شما را مساعد و ارزشمند تلـقـي خـواهـنـد كـرد. برخي افراد بصورت طبيعي تك تك كلماتي كه شخص بـيـان مي كنـد را بـراي يـافــتن يك رودررويي شخصي مورد جستجو قرار مي دهند. شما نمي تـوانيـد اينگونه افراد را تغيير دهيد، اما قادريد نزد آنها حرف هاي خود را با دقت سازمان دهي نماييد. پيش از صحبت كـردن فكر كنيد و مطمئن شويد كه هيچ ابهامي كه باعث سوء تعبيـر شـود در سـخـنـان شما وجود ندارد.همچنين ميتوانيد سـعي در فهميدن نقطه نظرات ديگران نماييد تا از بروز سوء تفاهمات ممانعت بعمل آوريد. ممكن است عميقا" اعتـقـاد بر حـقانـيـت خـود داشـتـه باشيد، اما متوجه گرديد كه ديگران به همين منوال درباره عقايد و باورهايشان مي انديـشند. شما بايد نظرات آوها را محترم شمرده و ببينيد چرا آنها اينگونه فكر ميكنند. بجاي مـشاجره از ديگران بخواهيد در مورد مواضعشان توضيح دهنـد. مجـبـور نيـستـيد مـوافــقت كنيد، اما ميتوانيد بگوييد، "من متوجه هستم شما چه لي گوييد."
9- از خود گذشتگي كنيد
گه گاهي از مكان شغلي خود خارج شده و به ديگران در كـارهـايشـان كـمك نماييد. اين عمل را بدون اينكه از شما درخواست شود انجام دهيد. گفتن، "كمك لازم نـداري؟" يــك تاثير دوگانه در پي دارد. ابتدا، شما ديگران را تشويق بـه از خـود گـذشتـگي نـمـوده و در نتـيـجـه مـحيـط كـاري مثـبـت تـري ايـجاCF خـواهد شـد. دوم، بـراي خود لطفي متعاقب را خريداري ميكنيد، چرا كه مهرباني هميشه بازميگردد
10- متواضع و فروتن باشيد
تلاشهاي مشهود براي تحت تاثير قرار دادن همكاران و اشخاص مافنق نـتـيجه عكس به همراه خواهد داشت. هيچكس آدم خودنما را دوست ندارد. اگر ميــخواهيد كمالات شما تـوسـط ديـگران تصديق شوند، كافي است تمرين بردباري بيشتري بنماييد. كاميابيـهاي شما زماني مصداق واقعي پيدا ميكنـند كـه اجازه دهيد ديگران خود متوجه آنها گردند نه اينكه مرتب صحبت از آن بميان آوريد
11- به حفظ آبروي ديگران كمك كنيد
هـر كسي اشتباه مي كـنـد. بــه دفعه قبلي كه اشتباهي خجالت آور مرتكب شديد فكر كنيد. دوست نداشتيد كسي بيـايـد و اشـتـباه شـمـا را كـوچـك جلوه داده و از جديت آن بكاهد؟ پس همين كار را شما در مورد ديگران انجام دهيد. با خنـديـدن به اشتباهي كه شخص ( نه با خنديدن به خود شخص ) مرتكب شده بهمراه ضربه اي دوستانه به شانه هـاي او از پريشانيش كاسته و بگوييد، "اين براي بهترين افراد اين شـركـت هـم مـمـكـن است پيش بيايد." با اين كار به او و به ديگران اطمينان ميدهيد كه دنيا به پايان نرسيده است. اگر مـــناسب است، بجاي جلب توجه بي مورد نسبت به اD4تباه رخ داده، هيـچ چيزي نگوييد
پاكسازي ميدان مين
ــــــ
محيط كاري مي تـواند ميـدان ميـني از اشـخاص زود رنعج و احـساساتـي بـاشــد. داراي خصوصيات خود بودن آن را خنثي نمي كـنـد. بـا دانسـتـن قـوانـيـن بـرخـورد بـا ديـگـــران سياستمدارترين فرد محل كار خـود بـاشـيد. امـروزه، كـارمنــداني كه از روابط انساني به بهترين وجه آگاهي دارند، مناسب ترين افراد براي مديريت محسوب ميگـردند. كـارفرماي شما احتمالا اين موضوع را دانسته و به آن توجه خواهد كرد
|
|
|
سلام به همه! آقای سروش عبد اللهی (sun1971_h) من نمیخواستم که جوابیه بدم اما باید یه چیزایی بگم :
اولا که من از جوابیه کسی نمیترسم که بخوام طوری میل بدم که کسی نتونه جوابم و بده . آخه گفته بودی که از یه مبحث شروع میکنی و به همه جا میرسونیش که کسی نتونه جوابتو بده. اولا که من مثل شما نیستم که چیزی نداشته باشم بگم که مجبور باشم فقط در مورد یه چیز صحبت کنم بسکه مطلب هست خدا رو شکر ( دکـــــــــــــتر/پروفسور/مهندس/.... احمدی نژاد جایی نمونده که کم گذاشته باشه و کاری کرده که دست هرجا میذاری 1000 تا صدا ازش در میاد ) و اگر میل میدم و دقت کرده باشی همیشه حرفهام عوض میشه چون مطلب زیاده و نمیخوام که فقط تو یه مورد حرف زده باشم . در مورد کمک به کشورهای همسایه و اینکه همسایه از خانه آدم واجب تر هست زمانی هست که همسایه هم لیاقت کمک داشته باشه نه مثل لبنان و فلسطین و سوریه و عراق! حالا چرا لیاقت ندارن باید بگم کسی که ادعای مسلمونی میکنه باید مسلمون باشه نه اینکه دسیکو و کازینو های سوریه از آمریکا هم شلوغ تر باشه و یا مگه ما کم شو های لباس لبنانی و سوریه ای دیدیم؟ مسلمون که نمیاد با زناهشون شو لباس برگزار کنه! پس لیاقت اینکه کمک کنیم ندارن! البته این دلیلل دومی هست که نباید کمک کرد! دلیل اصلی اینه که همین همسایه که شما میگید رو من تعداد زیادیشون رو میشناسم ( به خدا میشناسم) که تو همین ایران به نون شب محتاجن و نمیتونند که یه شب سر سیر به زمین بذارند؛ حالا به نظر شما همسایه داخل کشور مهمتره یا همسایه خارج کشور؟ اونم کشوری که وضعشون اونه!؟ یا اینکه همین عراقی که میخواین ملت و پاره پوره کنید که باید بهشون کمک کرد مردم مارو که واسه زیارت میخوان برن میگیرن میکنند تو زندون بعدش با هزار تا ناز و عشوه حاضرند آزادشون کنند! (کم مونده بود که بگن نمیدیمشون) به نظر شما کمک به کدومشون واجبتره؟
راستی در مورد کمک های آمریکا به ایران در حادثه بم درسته که آمریکا برای جلب توجه مردم جهان این کارو کرده اما این دلیلی نمیشه که ما هم به لبنان کمک کنیم! چون لبنان با ایران فرق داره! دقت کنید ما به کشوری کمک میکنیم که در حال جنگ هست و زلزله هم پیش نیومده که بگیم کمک واسه مردمش هست! همه میدونند که ایران به مردم لبنان کمک نمیکنه بلکه این کمکهای مالی فقط برای خرید ادوات جنگی استفاده میشه! پس این کمک آمریکا رو با کمک ایران یکی نکنید! آخه باز اون دفعه که آمریکا به ایران کمک کرد زمانی بود که تو ایران زلزله شده بود و اما ما برای چی به دولت لبنان ( دقت کنید به دولتش نه به مردمش) کمک میکنیم؟ بعدشم که در مورد کمک آمریکا به اسرائیل همه میدونند که این کمک ها فقط برای تولید جنگ افزار و آدم کشی و .... هزینه میشه اما یه سوال! ما آمریکا هستیم که سرانه در آمد هر نفر تو آمریکا نزدیک 18 برابرکشو ماست؟ ما آمریکا هستیم که درآمد خالص (دقت کنید خالص) شرکت جنرال موتورز برابر درامد کل کشور ما از فروش نفت است؟ ما آمریکا هستیم که در آمد فقط شرکت LockHeed تقریبا برابر کل درآمد ناخالص صنعتی کشور ما هست؟ چرا شما همه چیز رو با هم قاطی میکنید؟
در مورد طوفان کاترینا هم باید بگم که زلزله بم ماله 4 سال پیشه هنوز هم شهر بم زیاد فرق نکرده و مردم هنوز تو چادر میخوابن اما کاترینا تا 93% بازسازی شد! پس بحث کاترینا رو هم نیارید وسط که نه تنها به توجیه شما کمک نمکنه بلکه بدتر خلاف حرفهای شما رو ثابت میکنه!
اما در مورد کمک قطر به حماس و کمک ایران به حماس! باز این مساله پیش میاشد که چرا همه چیز را با هم قاطی میکنید؟ ببینم قطر 2 میلیون نفر جمعیت داره ایران 70 میلیون ( در آینده هم که بنا به دستور بزرگترین مرد مدیر کشورکه در بعد و قبل از انقلاب بوده ؛ قرار 120 میلیون نفر بشه – که بهتر هست برای حسن اجرای این دستور اعلام کنند که تمامی کارخانجات کاندوم سازی پلمپ شوند که کسی نتونه جلوگیری کنه -) و قطر از ما بیشتر گاز برداشت میکنه (دیگه قضیه پارس جنوبی هست و خودتون بهتر میدونید) و کمک های مالی آمریکا رو هم داره و چون یه منطقه اقتصادی هم شده پس وضعش چه جوریه؟ خیلی هم خوب اما ما چی؟ هیچی!! میدونی هیچی یعنی چی؟ یعنی آدم هایی که با ماهی 100 هزار تومان اجاره نشین هستند و برای نون شب محتاج! حالا قطر اینارو نداره و اگر هم داشته باشه 100 هزار نفر ( که اون ها هم همونهایی هسنتد که بدون ویزا و مجوز وارد کشورش شده اند . آخه میدونی همه دولتها مثل دولت ما نیستند که اگر تو افغانستان جنگ بشه همه افغانی ها بیان ایران و به قول معروف در کشور مثل در گاراژ باز نیست هر کس از ننش قهر کرد بره اونجا کشور مردم حساب داره و دولت خودش رو در برابر مردم مسئول میدونه البته اینجا هم مسئول میدونه اما فقط موقع پول گرفتن و تظاهرات و رای گیری و ... بعد از اون میگن ک.. لق مردم) نه اینکه 32 میلیون نفر مردم کشورش زیر خط فقر باشند ( بنا به گفته خود دولت – سازمان برنامه و بودجه -) پس باز هم این مساله را با اون قاطی نکنید! اما اینکه کسی پولی رو میخوره و از خزانه دودر میکنه و کسی هم نمیتونه ازش پس بگیره باز بر میگرده به بی عرضگی دولت و سیستم ناکارمد قضایی! من به شخصه چیکار میتونم بکنم! اگر دولت توانایی نداره که 1000 میلیاردی که یه فرد بالا کشیده رو ازش پس بگیره پس نشون از بی عرضگیش هست و باید استعفا بده! مگه جز این است که دولت وام دار مردم است و باید حق مردم را از افراد سوء استفاده کننده پس بگیرد پس حال که او توانایی نداره پس بهتر است که کرسی را خالی کرده کسی که توانایی داره به جای او بنشیند! البته اگر کسانی که از کنار این دولت به نون نوایی رسیدند بگذارند!
در مورد اینکه من عرضه نداشتم که دانشگاه سراسری قبول شم رو باید بگم که من همین که قبول شدم خیلی خدارو شکر بسکه سهمیه وجود داره که واقعا جای تعجب داره که من تونستم قبول شم ! نمیدونم اگر داداش من تو جبهه شهید شده باشه چه ربطی به من داره؟ مگه داداش من برای اینکه من سهمیه داشته باشم میره جبهه که شهید بشه یا شایدم برای اینکه از همین سهمیه استفاده کنه رفته !؟! پدر یا برادر اونهایی که رفتند و شهید شدند ( خدا ایشالله از صدقه سری اونها مارو هم ببخشه) سر اینکه یه آرمانهایی داشتند و رفتند و خوش بحالشون که رفتند و این دوره زمونه رو ندیدند! و خودشون رو برای ما فدا کردن اما دولت ما کاری کرده که نه تنها باعث نشده که بقیه مردم برای این کار با ارزش اونها احترامی قائل شیم بلکه باعث بیشتر شدن غم و غصه مادر و پدر و ... اون شهیدان شدن! ببینم شما میرید جبهه و جانباز میشد دولت موظف هست که به شما خدماتی بیش از اون خدماتی که به من ارائه میشه ارائه کنه در مورد این شکی نیست اما اینکه برادر یا خواهر زاده شما از اون خدمات استفاده کنه چه جوری قابل توجیه هست؟ پدر و مادر شهید هم باید خدماتی بیشتر بگیرند اما نه اینکه همه چیز همین بشه!
راستی برای اینکه قضیه عرضه دار بودن یا نبودن من معلوم بشه یه عکس برای شما قرار میدم که ببینید که سهمیه داشتن با نداشتن چقدر فرق داره و اگر کسی سهمیه داشته باشه با کسی که خودش بخواد به جایی برسه چقدر تفاوت دارند. (لینکش رو پایین گذاشتم و از همه میخوام که برن و ببینند و برای بهتر دیدن روی کامپیوترتون ذخیره کنید و بعد ببینید که واضع تر باشه و بتونید که متنش رو بخونید) حالا نمیدونم چرا کسی که یکی از افراد خانوادش شهید میشه باید توسط کنکور و دانشگاه جبران بشه! (البته مساله کنکور هم یکیش هست! مساله استخدام مساله مسافرتها مساله همکاری ها.....) نمیدونم چرا باید حق من و امثال من که سهمیه ای نداریم (البته به خداوندی خدا شکر هم میکنم که نداشتم چون توانایی جواب گویی به مردم کشورم را در پیشگاه خدا ندارم) باید به آتیش بعضی ها که خودم دارم بین دوستان دانشگاهیم میبینم ؛ بسوزم. نمونه اش رفیق خودم تو دانشکاه هست که با تراز 4900 رشته من رو که ترازش 6700 هست رو قبول شد و سر کلاس ریاضی 1 نمیتونست که یه انتگرال ساده بگیره! میدونی چرا ما هرچی مهندس میدیم بیرون باز واسه مملکت فرقی نداره؟ چون همین فرزندان شهیدان و برادران جانباز و بسیجی و سپاهی (در مورد سپاه رو خواهشن نگید نیست که من خودم تو دانشگاهمون با 2 تاشون رفیقم که یکیشون 32 سالشه و از طرف سپاه دانشگاه اومده که درس بخونه حالا اگر دلیل دیگه هم داره من نمیدونم) و ..... وقتی میان دانشگاه که سوادی ندارند آخه همه مدت زمانی که باید درس بخونند که کنکور قبول شن و سطح علمیشون بالا بره تو خیابونها به دنبال این هستن که فلان دختره مو سرش بیرونه و کی دیش ماهواره داره و یا دارن میرن جمکران و قم و یا ملاقات با آقا و .... بعد میان دانشگاه هیچی بلد نیستن (آخه سهمیه به کسی نه نمیگه و هر کس سهمیه داشته باشه 100% قبوله) و بعدشم که با همین کلک ها و عضو بسیج دانشکاه شدن و تور جمکران و قم گذاشتن و.... نمره میگیرند و میان بیرون و چون باز 20 سال پیش مثلا بابشون شهید شده میرن سر یه کار دولتی خوب با یه حقوق خوبتر استخدام میشن و کسانی که درس خوندن اما سهمیه ندارند بیرون باید برن سر کاری که اصلا به رشته اونا ربطی نداره (مثالش رو هر کس خواست بیاد من بهش نشون بدم که لیسانس برق مغازه پوشاک داره) بعدشم که وقتی یه جایی مهندسی میکنند و طرحی رو ارائه میکنند و چون سواد ندارند؛ پس گند میزنند و چون نمیشه گفت که اینها چیزی بلد نبودند ( آخه این افراد علمشون خدایی هست) پس مقصر اسرائیل و آمریکای جنایتکار و منافقین و .... شناخته میشن! (نمونش پل تانبیل که سر ماه نشد خراب شد و بعدشم که معلوم شد مهندس اونها برادران جان بر کف بسیجی فارغ التحصیل از دانشکاه علم صنعت بودند که حتی بعد از 4 سال درس خوندن تو رشته مهندسی عمران حتی توانایی ساختن یک پل را ندارند)
در مورد اینکه تخم مرغ چی بوده و چی شده باید بهتون بگم که من اصلا نمیدونم تخم مرغ چیه و همش دارم پیتزا و کباب میخورم (البته نه کباب کوبیده من کباب سلطانی دوست دارم) اما شما که همیشه هم خودتون هم دولت مرداتون و به خصوص رییس جمهور محبوبتون که همیشه سنگ مردم بدبخت و ضعیف رو به سینه میزنید و میگید که دولتهای قبلی اصلا به فکر محرومان نبودند و فقط به فکر باند بازی بودند و .... چرا حالا که دولت محترم حتی توانایی تنظیم کردن قیمت تخم مرغ را نداره میگید که همه چیز شده تخم مرغ؟ ببینم همین شما نبودید که میگفتید احمدی نژاد اگه رییس جمهور بشه همه جا ارزونی میشه و وفور نعمت میشه و .... چی شده؟ نمیدونم کی بود که میگفت من حقوق معلم هارو زیاد میکنم ... نمیدونم کی بود که میگفت شهریه دانشگاه آزاد رو کم میکنم ... نمیدونم کی بود که میگفت نرخ تورم رو به یک رقمی میرسونم ( الان که میدونید چقدر شده؟ نمیدونید؟ من بهتون میگم! 15% البته میدونید که با کسوراتش اینقدر شده درستش که حدود 28% هست – داره یه رقمی میشه-) همه چیز یادتون رفت یا اینکه دوران عوض شده؟ ببینم تخم مرغ که گرون شده و میگید نخورید باشه... نون چی شد؟ آخر گرون شد یا نه؟ دولتی که حتی سازمانهای تحت امرش با هم درگیری دارند چطوری میخواد این همه قولی رو که داده اجرا کنه؟ (سازمان غلات زیاد میکنه سازمان مدیریت کم میکنه) نکنه اینها هم توسط عوامل منافقین تو ایران پیاده شده؟ صد البته! منافقین همه جا هستند و جلوی پیشرفت مارو میگیرند! راستی اینکه میگی تو شهر شما تخم مرغ شده 80 تومان باید بگم که من خودم 2 روز پیش از بازار روز خریدم دونه ای 95 تومان! حالا نمیدونم شهر شما چه جوریه ! (شاید براتون از بهشت تخم مرغ میاد که ارزون شده) . اینم بگم که حالا گیریم شده باشه 80 تومان واقعا باید به این مدیریت افتخار کرد! مسئولین متشکریم! متشکریم! تخم مرغ 45 تومانی شده 80 تومان ! نمردیم و معنی تثبیت قیمت رو هم فهمیدیم! اگر هم که دولت بعد از کشتن مرغها باعث افزایش قیمت شده ( که من نمیدونم و دارم تحقیق میکنم که ببینم واقعا اینجوری بوده یا نه) باز هم قابل توجیه نیست! اگر دولتی که این همه ادعا داره که همه چیز بروی مدیریت هست و توانایی کنترل همه چیز رو داره اگر با کشتن تعدادی مرغ نتونه نیاز اصلی پروتئین مردم رو تامین کنه لیاقت اینکه بروی مسند حکومت باشه رو نداره! وای اگر توی آمریکا یه همچین اتفاقی بیفته! همه کشور و تلویزیون برای یک هفته شروع میکنند به تفسیر و اینکه آمریکا بدبخت شده و به گل نشسته و آمریکا شکست خورده و نمیتونه حتی قیمت تخم مرغش را ثابت نگه داره و میرن از آنگولا مفسر میارن که نظر شما از اینکه تخم مرغ تو آمریکا شده دونه ای 10 سنت چیه؟ میرن تو مترو تریبون آزاد میذارن که به نظر شما آیا آمریکا توانایی اینکه قیمت تخم مرغش را دوباره به حالت قبل در بیاره داره یا نه؟
راستی گفته بودی به مردم وام میدن و خودت دیدی که وام گرفتن مردم! اولا که من نمیدونم از کی تاحالا برای کم کردن میزان ضرر تورم به اقشار کم درآمد وام میدن و اوضاع را بدتر میکنند! اما من کاری ندارم به این مساله چون اگر بخوام توضیح بدم خودش یک ساعت توضیح داره ( بهتون پیشنهاد میکنم که از کسی که اقتصاد خونده بپرسی که در زمانی که نقدینگی کشور اینقدر بالا هست و تورم پدر هر کسی رو در آورده وام دادن چه حکمی رو داره! حکم مرگ اقتصاد و خرد کردن تمام زیر ساخت های اقتصادی) اما به رییس جمهورتون بگید که من خودم کسی رو میشناسم که میخواست وام بگیره بهش ندادند و بنده خدا آخر مجبور شد بره پول نزولی بگیره (البته وام هم که خودتون بهتر میدونید نزول پوله دیگه! 7 میلیون بگیر 13 میلیون پس بده ! حالا اسمش نزول پول ؛ سود پول؛ ارزش پول .... هرچی که شما میخواهید بزارید اما تا اونجا که من میدونم و تو احادیث و ... خوندم اگر وامی به کسی میدید اگر یک ریال هم زیاد تر بگیری نزول پول هست ! حالا شما برید اسمشو عوض کنید! شاید بشه درستش کرد)راستی اینم بگم که تو کشور جنایتکار و مال مردم خور آمریکا نرخ بهره بانکی 4/1 ( یک و چهار دهم) هست اما تو ایران که قربونش برم هر روز میره بالاتر. شب میخوابی صبح پا میشی میبینی که سود بانکی رفته بالا! راستی نگید که الان ثابت شده و کم هست! برو باز از همون فردی که اقتصاد خونده بپرس که آیا واقعا کم شده یا نه؟ یه مدتی هم صدایش در آومد که نه تنها بانکها سود پولشون رو کم نکردند بلکه با ترفند هایی باعث زیاد تر شدنش هم شدند اما باز بنا به اینکه هر چیزی رو نباید گفت سر و صدایش پس از چند روز خوابید!
در مورد خلیج فارس ( همیشه فارس) باید بگم که اولا من به نوشته های آقای غفاری واقعا اعتقاد دارم و ایشون از نظر من بسیار روان و جالب مینویسن اما کار کپی برداری برای من نیست آخه من هنوز جایی کم نیاوردم که بخوام با کپی برداری حرفم رو بزنم! این کار ها ماله بعضی ها هست ( خودتون میدونید کی رو میگم) و من فعلا به اون فلاکت نیوفتادم! اما در مورد خلیج باید بگم که دیدیم که چقدر حرف دکـــــــــــــــــــــتر احمدی نژاد هم تاثیر گذاشت و باعث شد که عربهای ملخ خور اسم خلیج رو عوض نکنند! واقعا فکر کردین احمدی نژاد با این حرفش چی کار کرده؟ نه تنها هیچ جیزی رو عوض نکرده که بلکه بدتر هم کرده! آخه نه اینکه ایشون حرفش در تمام مجامع بین المللی سند و مدرکه هروقت حرفی بزنه همه قبول میکنند حالا با گفتن این حرف تمامی کشورهای دنیا از ایشون اطاعت کرده و اسم خلیج عربی را به خلیج فارس تغییر دادند! پس حالا به رییس جمهور محبوبتون بگید که بره کاری کنه که موسسه های معتبر دنیا اسم خلیج عربی رو وردارن و بکنند خلیج فارس! البته اگر به نظر شما و رییس دولت اون موسسه ها ارزش داشته باشند که احمدی نژاد براشون نامه بده؛ آخه نه اینکه تمام دنیا رو انگشت کوچیکه دولت محترم ما میچرخه ارزش اینکه رییس جمهور محبوب به اونا نامه بده را نداره! ایشون بهتر هست که برای مردم آمریکا و دولت آلمان و .... نامه بنویسه و اونهارو به راه راست راهنمایی کنه! آخه نوه پیامبر هست دیگه ! (هاله نور که گفتم یادتونه که؟)
همین الان تلویزیون ( سه شنبه اخبار 20:30) گفت که وزیر امور خارجه مصر به کاندولیزا رایس گفته که این خلیج عربی بوده و همه آبهایش هم ماله عربها هست و تاحالا ایران بیخودی حرف زده! به به ! چقدر رییس جمهورما حرفهاش خریدار داره!
احتمالا ایشون حرف دکتـــــــــــــــــر احمدی نژاد رو نشنیدند که اینو گفتند اگر بشنوند به غلط کردن افتاده و از ایشون طلب آمرزش میکنند!!!!
در مورد پژو هایی که آتیش میگیرند و مردم زنده زنده توش میسوزند (هلو کاست ایران) اصلا حرف شما 100% قبول (فرض محال) اما دولت قبلی برای پیدا کردن هولوکاست نمایشگاه نمیذاشت و کاری به این مسائل نداشت! دولت قبلی تو سازمان ملل از هلوکاست صحبت نمیکرد! دولت قبلی مثل بعضی ها برای ثابت کنه که درست میگه همه چیز و همه کس رو فدای حرفهای بی اهمیت خودش نمیکنه! پس لطفا از این حرفها نزنید که دیگه کهنه شده . بهتره به فکر حرفهای جدیدتری باشید!
راستی من سمند ندارم و خوشحالم که ندارم! چون واقعا ماشین مزخرفیه! البته توهین به دارندگان این ماشین نمیکنم چون متاسفانه ما انتخابهای زیادی نداریم. (ماشینی که بدنه اش مال BMW باشه اما اون کشور که خودش طراح این بدنه بوده به خاطر اینکه این بدنه توانایی پاس کردن استانداردها رو نداشته از اون استفاده نکرده به صورت خیلی جالب از شرکت طراح دزدیده میشه و حتی پول طراحی رو هم ایران نمیده و به نام اینکه ایرانی ها طراحیش کردند وارد بازار کشور میشه و پزی هم که برای اون داده میشه که انگار فراری 740 رو طراحی کرده اند! ماشینی که بدنش این باشه و موتورش اون باشه و سیستم ترمزش به اون فلاکت باشه و .... معلومه که چی از آب در میاد) اما اینکه میگم کسی باهاش 180 تا بره و ببینه که چی میشه دلیلش چیز دیگس! چرا وقتی شما نمیتونید جواب سوال منو بدید از این شاخه به اون شاخه میپرید؟ منظور من اینه که یه ماشین که همه چیزش کپی برداری بوده وهیچیش ماله ما نیست و ما فقط بلدیم بگیم که مال ما هست اگر باهاش 180 تا برید همون خانومه / آقاهه میگه " این است خودرو ملی" واقعا مدیران ایران خودرو چی فکر کردن؟ نکنه 180 تا سرعت رفتن تو این دوره واقعا تخم دوزرده گذاشتنه؟
یا شاید فکر مردن مردم خرند؟ ببینم 14 میلیون پول ماشینه حالا 180 تا رفتن کاری هست که باید گفته بشه؟(البته میدونید که 180 تا رو نمیشه زیاد باهاش رفت چون از اونجا که این ماشین واقعا از نظر ایمنی مشکل داره شاید باعث مرگ بشه!!!) پیکان 30 سال پیش 140 تا میرفت و طراحاش صداشون در نیومد اما حالا تو قرن 21 ، 180 تا سرعت اینو میخواد؟ واقعا که باید به همه طراحان و کپی برداران تبریک گفت! !!!!
اما اینکه سمند 17-18 لیتر بنزین تو 100 کیلومتر میسوزونه هم باید باز به سازمان محیط زیست و طراحان و سازندگان و .... تبریک گفت! واقعا این ماشین تمام استاندارد ها رو پاس کرده که شده خودرو ملی؟ واقعا برای محیط زیست اهمیتی قائل هستید که هی تولید میکنید و میریزیدش تو بازار و شده خودرو ملی؟! (شاید بگید که با سرعت 180 تا همه ماشینها همین قدر و بیشتر میسوزونند که باید بهتون بگم اگر شما فقط ایران رو میبینید من همه جارو دیدم! نمونه هم میزنم! ماشینBMW-360j – همونی که الان تو ایران هست و خیلی جاها هم استفاده میشه قیمتشم حدود 5000 دلار هست البته تو عراق! تو ایران که قربونه مدیریت برم اندازه خون بابای مسئولین باید گمرک بدیم! - در سرعت 250 تا فقط 12 لیتر میسوزونه و در سرعتهای پایین تر هم کمتر! با حجم سیلندر 4800 سی سی! سمند چی؟ حجم موتور 2000 سی سی و تو 180 تا به گفته شما 18 لیتر! واقعا عجب خودروی ملی هست این ماشین!)
در مورد میل هایی که گفتم برام فحش میفرسن اگر خواستید براتون 100 تاشو فوروارد میکنم! آخه میدونی همه مثل ما بی جنبه نیستن که اگر بخواهیم انتقاد کنیم فحش ندیم بعضی ها هستن که آخر جنبه و نماز اول وقتشون ترک نمیشه و وقتی من میلی رو میدم به روزانه برام فحش ناموسی میفرستن که نمونه هاش زیاده! (البته فقط من نیستم میتونید از بقیه بچه ها هم بپرسید که به اون ها هم داده میشه) آخه ما که بخواهیم انتقاد کنیم فحش ناموسی نمیدیم اما بعضی ها که میخوان از ما انتقاد کنند چون نمیدونن که چی باید بگن و مثل بعضی از رهبراشون دهن رو باز میکنند و همه چیز میگن!
البته اینم بگم که بعضی ها هم هستند که ازم واقعا تشکر میکنند و خوشحال میشم که اینجور آدمها هم هستند اما بعضی دیگه موقع انتقاد متاسفانه فکر میکنند که با فامیلهاشون حرف میرنند و انتقاد نیست در واقع ........ هست!
پس اینو برای اونها گفتم! راستی اگر دقت کرده باشی من تمام قسمتهای میلت رو از اول تا آخر جواب دادم اما شما فقط قسمتهایی رو جواب دادی که به نظر خودت میتونستی توجیه اش کنی (که البته همش رو دیدی که دلیل و برهانت غلط بود) و قسمتهایی که نتونستی چیزی در موردش بگی سانسورش کردی! سانسور بازی هم خوب کاری هست ! (اکثر محافظه کارها قبل از اینکه چیزی یاد بگیرند اصول سانسور کردن رو یاد میگیرند) .
بسیار خوب در پایان از تو و همه دوستان به خاطر پرحرفیم معذرت میخوام و امیدوارم که در آینده شاهدی ایرانی باشیم که لایق ایرانی باشه.
راستی آقا سروش نمیخوام از من دلگیر باشی چون من هم مثل تو ماله همین آب و خاک هستم و مثل خیلی ها طرفدار اون آمریکای ... نیستم بلکه میخوام کشورم به جایی برسه که همون آمریکا به ما غبطه بخوره . متاسفانه با این وضع کنونی شاید آرزوی دور و خارج از توان باشه اما امید همچنان وجود داره .
موفق و سربلند باشید و در پناه حق پاینده....
لطفا همه دوستانی این عکس رو ببینند. حتی کسانی که میل های منو نمیخونند.
http://i13.tinypic.com/4dnleg.jpg
محمد – ص ( دانشجوی ترم 7 مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین)
|
|