626

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 626 :: یکشنبه 10 دی 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

تبريک × 3

عید آمد و عید آمد، یاری که رمید آمد
عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا

سلام مي کنم به همه شما دوستان خوبم
امروز سه مناسبت را مي خوام تبريک بگم.
اولا امروز عيد قربان هست که اين روز را به همه عزيزان تبريک مي گم.
دوما ديروز صدام به جهنم واصل شد و قلب ميليونها انسان را شاد کرد. گور به گور شدن اين ديکتاتور سنگدل را هم شادباش مي گم. (اين هم عكسهايش : [+]، [+]، [+] و [+])
سوما فردا سال نو ميلادي شروع ميشه هست، اين روز را هم به همه عزيزان مخصوصا هم ميهنان مسيحي تبريک عرض مي کنم.

باقي بقايتان!

 

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره دیروز «روزانه» (625) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • فیلم اعدام صدام
  • معرفي و دانلود فيلم: يک سال خوب
  • دانلود آلبوم: Senden Sonra  باصدای Yakup Ekin
  • آهنگ جدید و فوق العاده زیبای قسم  با صدای شهرام صولتی
  • Zend Studio Enterprise Edition 5.5.0a
  • 10 - Humko Maloom Hain - Remix
  • حاج آقا حجکم مقبول!
  • عيد دوستي خدا
  • یک کاسه سیرابی
  • خنجر شوق بر حنجر نفس
  • من ويتامين «آ» هستم !
  • زنها مثل چي هستند؟
  • مراحل ازدواج
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

عکسهای ضد جاذبه!
ويژه نامه الکترونيکي عيد قربان
فیلم اعدام صدام

زندگاني صدام به روايت BBC

گزارش جالب نيويورک تايمز از زندگي و مرگ ديکتاتور


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

صدام حسین اعدام شد

بی بی سی گزارش داد، مقامات عراقی اطلاع داده اند که صدام حسین اندکی قبل از ساعت شش بامداد روز شنبه در بغداد به دار آویخته شد.
خبر نخست از شبکه تلویزیون عراقی «حره» منتشر شد که زیر نظر دولت عراق اداره می‏شود.
رهبر سابق عراق در دادگاهی ویژه که بیش از یک سال ادامه داشت، به جرم «جنایت علیه بشریت» به اعدام با چوبه دار محکوم شد.
به گزارش رویتر دختر صدام حسین تقاضا کرده است که جسد پدرش در یمن دفن شود.
قبلا وزارت خارجه آمریکا به سفارتخانه‌ها‌ی این کشور در سراسر جهان خبر داده بود که برای اعدام صدام حسین در روزهای آینده آماده باشند.
گفته می‏شود که مقامات آمریکایی قصد داشتند رهبر سابق عراق پس از سال نو مسیحی اعدام شود.
اما نوری مالکی نخست وزیر عراق اصرار ورزید که اجرای حکم اعدام صدام حسین نباید تأخیر شود.
آقای مالکی در گفتگو با مقامات آمریکایی در عراق، موافقت آنها را با اعدام صدام پیش از تعطیلات سال نو مسیحی جلب کرد.
گروه وکلای مدافع صدام حسین از قاضی دادگاهی در ایالات متحده درخواست کرده بودند که با تحویل رهبر سابق عراق از دست مأموران آمریکایی به مأموران عراقی مخالفت کند.
به نظر وکلای مدافع صدام حسین، دادگاه او با موازین حقوقی درستی انجام نگرفته است.
آنها قصد داشتند به این نحو از اعدام رهبر سابق عراق جلوگیری کنند، اما قاضی آمریکایی تقاضای وکلای صدام حسین را نپذیرفت.
زمان و مکان به دار آویخته شدن صدام اعلام عمومی نشد، زیرا بیم می‏رفت که اعدام او به آشوب و نا امنی در کشور دامن بزند.
محاکمه صدام در ۱۹ اکتبر ۲۰۰۵ شروع شد و حدود یک سال بعد با حکم اعدام او پایان یافت. این حکم در پنجم نوامبر اعلام شد و در ۲۶ دسامبر پس از ابرام نهایی به حالت قابل اجرا در آمد.

جزئیات اجرای حكم اعدام صدام
شبكه تلویزیونی العربیه اعلام كرد: اعدام صدام با حضور تمامی شهود، دادستان و قاضی دادگاه استیناف و نماینده دولت ونیز یك روحانی سنی برگزار شد.
سامی العسكری نماینده مجلس عراق وعضو ائتلاف عراق یكپارچه گفت: اعدام صدام در ساختمان سازمان اطلاعات عراق در كاظمین انجام شد و صدام حاضر نشد هیچ وصیتی بكند.
شبكه العربیه افزود:«زمان اعدام صدام جمعه شب در جلسه مشترك دولت عراق ومسوولان آمریكایی تعیین شد وسپس كمیته امنیتی ویژه درعراق تشكیل جلسه داد و سلسله اقدامات امنیتی را برای اجرا در این كشور اتخاذ كرد كه از جمله اعلام شهر تكریت به عنوان منطقه بسته برای مدت ‪ ۴‬روز و برقراری ممنوعیت تردد در این شهر است.»
«موفق الربیعی» مشاور امنیت ملی عراق اعلام كرد: اعدام صدام با رعایت كامل قوانین بین‌المللی و احترام كامل به حقوق بشر انجام شد.
وی افزود: «صدام از پوشانده شدن صورتش در هنگام اعدام خودداری كرد وپیش از اعدام، برخی مشاجرات لفظی بین صدام وحاضران صورت گرفت. یك پزشك هنگام اجرای حكم حضور داشت و صدام هیچ مشكل جسمی نداشت.»
در همین حال، دفتر ریاست جمهوری یمن اعلام كرد درخواستی از دختر صدام دریافت كرده مبنی بر اینكه یمن برای انتقال جسد پدرش به صنعا پایتخت این كشور كمك كند.

براي مشاهده  تصاوير اعدام صدام اينجا را کليک کنيد

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

يک سال خوب
A Good Year

کارگردان: ريدلي اسکات. فيلمنامه: مارک کلاين. موسيقي: مارک استرتينفيلد. مدير فيلمبرداري: فيليپ لاسور. تدوين: دادي دورن. طراح صحنه: سونيا کلوس. بازيگران: راسل کرو[مکس اسکينر]، البرت فيني[عمو هنري اسکينر]، ماريون کوتيار[فاني شنل]، ابي کورنيش[کريستي رابرتز]، تام هولاندر[چارلي ويليس[، فردي هايمور[کودکي مکس اسکينر]. ١١٨ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ آمريکا. نامزد بهترين فيلمبرداري از جشنواره ساتلايت.
مکس اسکينر مردي مطمئن از خويش و خودخواه که با سرمايه گذاري در بازار بورس لندن پول هاي هنگفتي به جيب زده، يک روز خبردار مي شود که عموي سالخورده اش در فرانسه فوت کرده است. عمو هنري نزديک ترين فاميل مکس محسوب مي شود و تمام کودکي اش با خاطرات او پر شده است. مکس از يک سو با يادآوري خاطرات خود از عموي نامتعارف و از طرف ديگر با رفتن به قصري که در پروانس به وي ارث رسيده شروع به تخقيق در مورد نحوه زندگي در آنجا مي کند. مکس که اين قصر فوق العاده زيبا را به عنوان سرمايه اي براي يک برد تازه در بورس پنداشته، ناگهان با ظهور يک فاميل درجه اول همه چيز را در شرف از دست رفتن مي بيند. اين فرد يک دختر کاليفرنيايي به نام کريستي رابرتز است که ادعا مي کند فرزند نامشروع عمو هنري است...

چرا بايد ديد؟
پشت صحنه ساختن فيلم به اندازه کافي مهيج است: پيتر مايله در کنار کارنامه اي موفق در زمينه کارهاي تبليغاتي نزديک به ١٥ سال است که در جنوب زيباي فرانسه اقامت دارد و سرگرم نوشتن رمان است. اولين کتاب او که در سال ١٩٩١ به نام يک سال در پروانس منتشر شد تا امروز به بيش از ٢٨ زبان ترجمه شده و نزديک به ٥ ميلون جلد به فروش رفته است. مايله و اسکات از دهه ١٩٧٠ با کار در زمينه اي مشترک-فيلم هاي تبليغاتي- با يکديگر آشنا و دوست شده اند و يک سال خوب نتيجه گفتگوي خودماني آنها سر ميز نهار در مورد خبري کوتاه در نشريه تايمز مربوط به شراب يسازي در بوردو است. حاصل اين گفتگوي دوستانه اينک با صرف ٣٥ ميليون دلار هزينه روي پرده سينماهاست و ريدلي اسکات را شش سال پس از گلادياتور در باغ هاي انگور پروانس در کنار راسل کرو قرار داده است. اما اين بار نه با فيلمي حماسي و قهرماني به ياد ماندني که با فيلمي کمدي و مردي خودخواه که اسير عشق مي شود، روبرو هستيم. نويسنده فيلمنامه مارک کلاين است که او را با بخت بلند/خوش اقبالي به يادمي آوريم. اين فيلم نيز مانند بخت بلند يک کمدي رمانتيک است که اين بار با اتکا به سبک کارگردان ساخته شده و دوستداران اسکات بدون هيچ ترديدي به ديدار آن خواهند شتافت. اسکات از کارگردان هاي مهم، جريان ساز و در عين حال محبوب و پول ساز چهار دهه اخير است که هم در نزد منتقدان با[دوئل کنندگان، بليد رانر، تلما و لوئيز] و تماشاگران با[بيگانه، باران سياه، گلادياتور و ...] جايگاهي شايسته دارد. بازي راسل کرو مثل هميشه از نکته هاي مهم فيلم است و بسياري خصوصيات اش را بر طبق گفته او از شخصيت عمويش ديويد ويليام کرو وام گرفته است! اگر طعم آواز و شراب فرانسوي را دوست داريد، يک ثانيه غفلت در تماشاي يک سال خوب[اصطلاح انگور کاران و شراب سازان] بر شما نابخشودني است!
ژانر: کمدي، درام، عاشقانه. 

لینک دانلود
این فیلم را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید

سرور يک
http://rapidshare.com/files/9541976/Horoshiy_god.part01.rar
http://rapidshare.com/files/9541977/Horoshiy_god.part02.rar
http://rapidshare.com/files/9541980/Horoshiy_god.part03.rar
http://rapidshare.com/files/9541989/Horoshiy_god.part04.rar
http://rapidshare.com/files/9541986/Horoshiy_god.part05.rar
http://rapidshare.com/files/9541993/Horoshiy_god.part06.rar
http://rapidshare.com/files/9541984/Horoshiy_god.part07.rar
http://rapidshare.com/files/9541978/Horoshiy_god.part08.rar
http://rapidshare.com/files/9541990/Horoshiy_god.part09.rar
http://rapidshare.com/files/9541991/Horoshiy_god.part10.rar
http://rapidshare.com/files/9541985/Horoshiy_god.part11.rar
http://rapidshare.com/files/9541988/Horoshiy_god.part12.rar
http://rapidshare.com/files/9541979/Horoshiy_god.part13.rar
http://rapidshare.com/files/9541983/Horoshiy_god.part14.rar
http://rapidshare.com/files/9540088/Horoshiy_god.part15.rar

سرور دو
http://rapidshare.com/files/3149531/Horoschii_god_TS.part8.rar
http://rapidshare.com/files/3149461/Horoschii_god_TS.part7.rar
http://rapidshare.com/files/3149312/Horoschii_god_TS.part6.rar
http://rapidshare.com/files/3149202/Horoschii_god_TS.part5.rar
http://rapidshare.com/files/3149064/Horoschii_god_TS.part4.rar
http://rapidshare.com/files/3148915/Horoschii_god_TS.part3.rar
http://rapidshare.com/files/3148705/Horoschii_god_TS.part2.rar
http://rapidshare.com/files/3148563/Horoschii_god_TS.part1.rar

سرور سه
http://depositfiles.com/files/370838
http://depositfiles.com/files/370837
http://depositfiles.com/files/370836
http://depositfiles.com/files/370834
http://depositfiles.com/files/370833
http://depositfiles.com/files/370832
http://depositfiles.com/files/370831
http://depositfiles.com/files/370830


را
هنمای دانلود
بعد  از اینکه روی لینک فایل مربوطه کلیک کردید، صفحه ای باز می شود که وارد سای ت Rapidshare می شوید. در صفحه باز شده جدولی را مشاهده می کنید که در انته ای آن دو کلید وجود دارد: Free و Premium
باید رو ی Free کلیک کنید تا صفحه مربوط به دانلود باز شود. در وسط صفحه شمارنده  ای بصورت معکوس از عدد 60 شروع به شمارش می کند. وقتی شمارنده به صفر ر سید، در همان قسمت منوی جدیدی باز می شود، بعد از وارد کردن کد امنیتی که  در همانجا نوشته شده است (و معمولا 3 کاراکتری می باشد)، روی Download From Mirror کلیک کنید تا شروع به دانلود فایل مورد نظرتان کند.
تذکر مهم: در هنگام دانلود از سایت Rapidshare و سایتهای اینچنینی، حتما باید نرم افزار مخصوص دانلود مثل (DAP و ... ) غیرفعال باشند و نباید توسط چنین نرم افزارهای دانلود کنید، چون موفق نخواهید شد!
بعد از دانلود همه قسمتها، فايل قسمت اول را اجرا کنيد، تا فيلم Extract و آماده نمايش شود

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

دانلود مجموعه طنز

باغ مظفر - قسمت بیست و سوم

سریال جدید و  زیبای باغ مظفر کاری از مهران مدیری؛
این سریال هر شب از شبکه سوم تلویزیون دولتی ایران پخش میشه، ما هم سعی میکنیم همزمان برای دانلود براتون بزاریم.

 این قسمت از سریال را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید:

سرور ۱      سرور ۲      سرور ۳

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: ترکی

Senden Sonra 
باصدای Yakup Ekin

برای دانلود روی هر یک از آهنگهای بالا کلیک سمت راست کرده و Save Target As را بزنید.
 


 

تک موزیک

آهنگ جدید و فوق العاده زیبای قسم
با صدای شهرام صولتی

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Zend Studio Enterprise Edition 5.5.0a

برنامه Zend Studio قدرتمند ترین نرم افزار برای PHP نویسی، ASP نویسی، HTML نویسی و CSS نویسی می باشد. این نرم افزار تمامی کدهائی که در HTML,PHP,ASP و غیره هست را درون خودش جای داده و فقط کافیه که یه تگ بخواهید باز کنید یا یه فاصله بخواهید مثلاً بعد از باز شدن تگ بزنید... تمام لیستش را برای شما میاره.

 لینک دانلود نرم افزار | لینک دانلود کرک
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.


 

دنیای موبایل

10 - Humko Maloom Hain - Remix

ده رینگ تن زیبا برای موبایل شما

 لینک دانلود
برای دانلود فقط کافیست روی لینک بالا کلیک کنید.

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


صلاح از ما چه می​جویی که مستان را صلا گفتیم

صلاح از ما چه می​جویی که مستان را صلا گفتیم
در میخانه​ام بگشا که هیچ از خانقه نگشود
من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده​ام لیکن
اگر بر من نبخشایی پشیمانی خوری آخر
قدت گفتم که شمشاد است بس خجلت به بار آورد
جگر چون نافه​ام خون گشت کم زینم نمی​باید
تو آتش گشتی ای حافظ ولی با یار درنگرفت

 

به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم
گرت باور بود ور نه سخن این بود و ما گفتیم
بلایی کز حبیب آید هزارش مرحبا گفتیم
به خاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم
که این نسبت چرا کردیم و این بهتان چرا گفتیم
جزای آن که با زلفت سخن از چین خطا گفتیم
ز بدعهدی گل گویی حکایت با صبا گفتیم

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»

 

جمله روزانه

10 دی
ما هم جسم ایم هم جان. هم پیداییم هم نهان؛ و باید به هر دو افتخار کنیم، نه فقط به آنچه می توانیم ببینیم و لمس کنیم.
وین دایر

فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com

**************

آري گفتن به هر كاري پيشاپيش به معناي انجام نيمي از آن و مثبت انديشي به منزله مصمم شدن و يافتن نيرويي تازه براي حل مشكلات احتمالي است.

فرستنده:
s_ir62@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

كسی در قیامت در امان نیست مگر كسی كه در دنیا ترس از خدا در دل داشت.
امام حسين (ع)

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

دانستن چند نکته ی سودمند در مورد زرده تخم مرغ
اگر قصد دارید زرده تخم مرغ پخته شده را برش بزنید ، این خطر وجود دارد که خرد شده و به قطعات نا منظمی تبدیل شود. برای جلوگیری از این کار توصیه می شود قبل از بریدن زرده ، ابتدا چاقو را در آب بسیار سرد فرو کرده و سپس اقدام به برش زدن نمایید.
برای آنکه زرده ی تخم مرغ درست در وسط تخم مرغ قرار گیرد ، هنگام پختن تخم مرغ ها در آب ، آنها را با نوک قاشق یا چنگال در آب جا به جا نمایید.
چنانچه می خواهید زرده ی تخم مرغ را درسته و بدون پوست پخته و برای سالاد و یا به عنوان پیش غذا و ... استفاده کنید ، باید ابتدا زرده تخم مرغ را از سفیده جدا کرده و سپس آن را به آرامی درون آب قرار داده و در حدود 10 دقیقه بپزید
به خاطر داشته باشید هیچ گاه زرده تخم مرغ یا تخم مرغ خام را یکباره و مستقیما" به داخل یک مخلوط داغ نریزید . بلکه ابتدا اندکی از آن مخلوط داغ را به تخم مرغ اضافه نمایید . در این صورت حرارت زرده تخم مرغ را متعادل کرده و از بد شکل شدن و دلمه بستن تخم مرغ هنگام ترکیب با مخلوط داغ جلوگیری بعمل آورده اید .

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

راه هايي که براي درمان بيماري ناخن و تقويت آن مي توانيم پيشنهاد کنيم از قرار زيرند:
دانه هاي بلال به علت داشتن گوگرد، سيليس، آهن، کلسيم و به علت سرشار بودن از ويتامين "B" ، براي ناخن بسيار مفيد مي باشد. بنابراين استفاده از آن چه به صورت خوراکي و چه به صورت ژله مفيد است. براي درست کردن ژله ي دانه هاي بلال ، آنها را از ميوه شان جدا کرده و سپس خوب له مي کنيد و مقدار کمي شير به آن اضافه کرده و مي گذاريد تا حدود 1 ساعت بماند و بعد آنرا با فشار، از صافي رد کرده ، ژله بدست آمده را بر روي ناخن ها مي ماليد. اين ژله از ترکيدن و گوشه کردن ناخن ها نيز جلوگيري کرده و باعث تقويت آنها مي شود.
شنبليله را ريز نموده و خوب آنرا له کنيد. آب اين سبزي باعث مي شود تا ناخن هاي شما کج نشوند.استفاده از مشتقات جو ، براي تقويت ناخنها بسيار مفيد مي باشد. براي اين کار بهتر است جو را خيس کرده و حدود 20 دقيقه در آب بجوشانيد و بعد ناخن را با آن شست و شو دهيد.
خوابانيدن ناخن در آبليمو از شکنندگي ناخن و پوسته پوسته شدن کناره آن جلوگيري مي کند. ماليدن زرده تخم مرغ روي ناخن ها باعث تقويت آنها و جلوگيري از شکسته شدن و بريدگي هاي کنار آن مي شود.

http://lover-than-love.mihanblog.com

 

 

صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com

21- ماري كه سنبل صهيونيسم است

مطابق سوابق و اسرار صهيونيسم سليمان و ساير حكماي يهود در 929 ق.م به اين فكر افتادند كه با روشي صلح آميز بر جهان غلبه كنند.
اين طرح در طول سالياني دراز مطالعه و بررسي شد و سرانجام جزئيات طرح آماده گرديد. حكماي بعدي تصميم گرفتند كه طرح غلبه بر جهان را به مرحله اجرا در آورند. آنان ماري را به عنوان سمبل قوم اسرائيل برگزيدند و موافقت كردند كه رهبران قوم سر مار باشند( رهبران براي هميشه حتي از خود صهيونيستها هم مخفي مانده) و بدن مار عامه صهيونيستها هستند. مطابق اين طرح مار به قلب ملتها نفوذ پيدا مي كند و شروع به بلعيدن دولتهاي غير صهيونيست مي نمايد و در طول سفرش مسيري دايره وار طي مي كند تا سرش مجدداً به صهيون( اسرائيل) برسد.
وقتي گردش مار پايان يافت يك حلقه بوجود مي آيد و تمام كشورهاي اروپائي در حلقه مار محصور مي شوند. قرار گرفتن اروپا در داخل حلقه به معني محاصره كردن تمام دنيا است. در طول اين سفر ملتها از نظر اقتصادي مغلوب شده و سرانجام تسليم صهيونيستها مي شوند. زماني مار به صهيون بر مي گردد كه حكومتهاي اروپائي كلاً متلاشي شده باشند.

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

بهرام گور در بخش تاریخی شاهنامه نیز از درخشان ترین چهره هاست. او در این کتاب از تاریخ تا جهان اساطیر در رفت و آمد است. برخی از داستان هایی که در شاهنامه در باره ی وی آمده است از کهن ترین آبشخورهای استوره ای ایرانی نوشیده است. مانند داستان لنبک آبکش و دختران دهقان و هفت پیکر که همه از فرهنگ زنخدایی شکوهمند گذشته ایران آمده است.
بهرام گور در تاریخ شاهنشاهی ایران نیز چهره ای کم مانند است. در شاهنامه تا مقام نیمه انسان و نیمه خدا به پیش می رود. کارهایش همه کارستان و در کار داد و خرد و آبادی و آزادی است.
شاید از همین روست که موبدان و دشمنان آزادگی، پدر آزاده اش را اردشیر بزه کار و خودش را بهرام گبر به معنی کافر و بی خدا خوانده اند.
در زمان بهرام است که نوازندگان و رامشگران در کوچه و بازار برای مردم شادی می آفرینند و برای نخستین بار در زمان ساسانیان به مردم عادی اجازه آموختن و رفتن به مدرسه داده می شود. شهرسازی و پیشه ها رونق می گیرد. امنیت و آرامش گسترش می یابد. دوران وی بنا بر اسناد موجود از بهترین دوران های پیشرفت ایران است. حکومت او را می توان با حکومت عالی آشوکا در هند سنجید.
گور نه آنچنان که گفته اند به معنای گورخر است، زیرا وی به شکار گورخر علاقه داشته است؛ بهرام و رام ، فرزندان سیمرغند که از عشقبازی آنان هر سپیده دم جهان از نو آفریده می شود . بهرام گور همان فرزند سیمرغ است که آیین کهن ا یران را نمایندگی می کند. هنوز زرتشتیان یزد گبر را گور بر وزن( ظلم و جور) می خوانند.

 

 

مشکان
info@moshkan.com

یکشنبه: داستانک
دختری با کوله پشتی قرمز

پاتوق همیشگی من ، برای خوردن چیزی شبیه ناهار یا به عبارتی عصرانه اینجاست . یک پیتزاکده نسبتا کوچک ، با سقفی نه چندان بلند، یک طبقه ، با کف سرامیکی لیمویی رنگ ، درست به رنگ روکشهای ۴ صندلی دور دو میز دایره ای شکل و رومیزی ها سفید با حاشیه توری نارنجی .راس ساعت ۴ که همیشه اینجا و پشت میز رو به پنجره بازش می نشینم ،‌معمولا مشتری دیگری نیست و من به راحتی لقمه هایم را می جوم ، نوشیدنی ام را سر می کشم و به گفتگوی تلفنی دختری که چند دقیقه بعد از ورودم با کوله پشتی قرمز رنگی ،‌ سر به زیر و با قدمهایی سریع می آید و از باجه تلفن روبروی پیتزاکده شماره میگیرد ،‌گوش می دهم ، روزهای اول ناخواسته و حالا دیگر کنجکاوانه ، برای شنیدن کامل گفته هایش مشکلی ندارم ، هم کوچه خلوت است و هم گوشهای من تیز ، بعلاوه بخاطر حرفه ام ، قدرت لبخوانی ام شنیده هایم را تایید می کند . تماسش که برقرار می شود می گوید : سلام منم فریبا .... ، بنظر ۱۶ ساله است هم سن و سال دوقلوهایم ، شاید هم یکی دوسال بیشتر ، البته مدتی است که چهره اش درهم است و نگران ، آن شادابی روزهای اول را ندارد ،‌خنده های گاه به گاهش هم کوتاه شده اند و کم . مکالمه اش معمولا بین یک ربع تا بیست دقیقه طول می کشد ، گوشی را که می گذارد با عجله و با قدمهایی تندتر و بلندتر از وقت امدنش دور می شود و دقایقی بعد من هم راهی مطبم می شوم .در تمام طول مسیر رسیدن به مطب و خانه ، و حتی لابلای ویزیت بیمارانم به فریبا ، افکار ، ارزوها و زندگی و اینده اش فکر می کنم . گاهی پیش بینی هایم در مورد تصمیم هایی که خواهد گرفت ، درست از آب در می آید و از این حسم به وجد می آیم . این دختر بخش جدایی ناپذیر افکار روزانه ام شده و روز به روز با بحرانی شدن وضعیت زندگیش توجه و نگرانی من هم بیشتر می شود . مادر شدن برای دختری در این سن و سال ، آنهم طی یک رابطه دوستانه و از مردی متاهل ، دردسری بزرگ و باری سنگین است ، به حدی که می تواند به راحتی و به سرعت پیر و شکسته ات کند . با اینکه اینروزها مرد را زیاد نمی بیند اما دوستش دارد ،‌ انقدر زیاد که حاضر است بی انکه کسی بداند ، دور از خانواده اش و در آلونکی حتی ، ثمره عشقش را بزرگ کند ... دخترش سه ماهه است ، اسمش را هم انتخاب کرده ، بی تا...
به ساعتم نگاه می کنم و به ساعت دیواری پیتزاکده ، بیست دقیقه به ۱۷ است و هنوز نیامده ، دلشوره ام به حدی است که لقمه ها از گلویم پایین نمی رود .بلند می شوم و بیرون که می ایم عینک طبی ام را می زنم . صدای قدمهایم سکوت کوچه را می شکند . خوب که نگاه می کنم می بینمش، روی پله خانه ای چند متر مانده به خیابان نشسته ،‌ سر و دستهایش را میان زانوهایش گرفته .بطرفش می روم دستم را که روی شانه اش می گذارم ،‌ هیکل جمع شده اش وا می رود و پیش از انکه سرش با سنگ پله تماسی داشته باشد ،‌ روی زمین می خوابانمش .ضربانش هنوز می زند اما آهسته....
ساعتی است که بهوش امده ، ولی هذیان می گوید . کلمه هایی گنگ و گاهی اسمی شبیه مهدی از میان لبهای خشکیده اش بیرون می اید .بیتایش هم ،‌ مثل خودش سرسختانه دارد نفس می کشد . حس مادری را دارم که از بهبودی دوباره فرزندش خوشحال است . حالا باید خبردارش کنم و بگویم که در این شرایط درست نیست تنهایش بگذارد. هر چه باشد دارد دوباره پدر می شود.شماره ای را میگیرم که در صفحه پایانی تقویمش دورش خط قرمز کشیده و حرف م کنارش خودنمایی می کند . باید مهدی باشد. بعد از سه بوق ، صدای کلفت و مردانه آشنایی را می شنوم ، یک لحظه حس می کنم حفره دهانی ام دارد از خشکی جمع می شود ، با صدایی خش دار و‌ بریده بریده میپرسم : مهدی یا مهرداد ؟ و گوشی از دستم می افتد ....

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة آل عمران آيات: 200 محل نزول: مدین

ِإِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُم مِّنَ اللّهِ شَيْئًا وَأُولَـئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ 10 كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ 11 قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ 12 قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَن يَشَاء إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لَّأُوْلِي الأَبْصَارِ 13 زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ 14 قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ 15

 

ترجمه فارسي مکارم

ثروتها و فرزندان كسانى كه كافر شدند، نمى‏تواند آنان را از (عذاب) خداوند باز دارد; (و از كيفر، رهايى بخشد) و آنان خود، آتشگيره دوزخند «10» (عادت آنان در انكار و تحريف حقايق،) همچون عادت آل فرعون و كسانى است كه‏پيش از آنها بودند; آيات ما را تكذيب كردند، و خداوند آنها را به (كيفر) گناهانشان گرفت; و خداوند، شديد العقاب است «11» به آنها كه كافر شدند بگو: «(از پيروزى موقت خود در جنگ احد، شاد نباشيد!) بزودى مغلوب خواهيد شد; (و سپس در رستاخيز) به سوى جهنم، محشور خواهيد شد و چه بد جايگاهى است! «12» در دو گروهى كه (در ميدان جنگ بدر،) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتى) براى شما بود: يك گروه، در راه خدا نبرد مى‏كرد; و جمع ديگرى كه كافر بود، (در راه شيطان و بت،) در حالى كه آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، مى‏ديدند (و اين خود عاملى براى وحشت و شكست آنها شد)و خداوند، هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، با يارى خود، تاييد مى‏كند در اين، عبرتى است براى بينايان! «13» محبت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است; (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند; ولى) اينها (در صورتى كه هدف نهايى آدمى را تشكيل دهند،) سرمايه زندگى پست (مادى) است; و سرانجام نيك (و زندگى والا و جاويدان)، نزد خداست «14» بگو: «آيا شما را از چيزى آگاه كنم كه از اين (سرمايه‏هاى مادى)، بهتر است؟» براى كسانى كه پرهيزگارى پيشه كرده‏اند، (و از اين سرمايه‏ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده مى‏كنند، ) در نزد پروردگارشان (در جهان ديگر)، باغهايى است كه نهرها از پاى درختانش مى‏گذرد; هميشه در آن خواهند بود; و همسرانى پاكيزه، و خشنودى خداوند (نصيب آنهاست) و خدا به (امور) بندگان، بيناست «15»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

helia_k48@yahoo.com

خدایا:مرا یاری ده تا جامعه ام را بر سه پایه کتاب-ترازو-اهن استوار کنم و دلم را از سه سر چشمه حقیقت-زیبایی-و خیر سیراب سازم.
خدایا عقیدام را از دست عقده ام مصون دار. دکتر علی شریعتی
 

 

 

salman_yavar@yahoo.com

در حاشيه سفر 45 تن از نمايندگان مجلس به سفر حج
حاج آقا حجکم مقبول!

می گویند چهل و پنج نماینده مجلس در مراسم حج امسال شرکت کرده اند....این رویند فزاینده شرکت مسئولین در مراسم ها و آئین های مذهبی و بویژه سفر های متوالی حج مشت محکمی است بر دهان استکبار جهانی و کسانی که فکر می کنند برای این حضرات دنیا گرایی و سفر به کیش و انتالیا و اروپا جای ارزشها را گرفته است!!
همین سفرهای معنوی است که پایه های دل و دین مسئولین را محکم می کند تا پای شان در مواقع وسوسه های شیطانی نلرزد و فریب نخورند..
حتی به نظر برخی کارشناسان می بایست این سفرهای پر برکت معنوی به صورت قانونی الزام اور شده و حتی اگر خدای نکرده مسئولی توانایی و استطاعت مالی نداشت از بیت المال باید هزینه این سفر را پرداخت..
پیش بینی می شود این قانون مورد مخالفت هیچ یک از جناحها نباشد چرا که هم پیشنهادی اصلاح گر!! و هم اصول گرایانه!!است....

منبع: وبلاگ ده نمکي

 

 

afsanehmah@yahoo.com

نبردهاي زندگي هميشه به نفع قويترين ها و سريعترين ها پايان نمي پذيرد !
دير يا زود برد با كسي است كه بردن را باور دارد ! (ناپلئون)


موفقيت حاصل تصميم گيري درست است، و تصميم گيري درست حاصل تجربه ....
و جالب اين كه تجربه اغلب حاصل تصميم گيري نادرست است. (آنتوني رابينز )

 

 

shadow_1352@yahoo.com

میخواهم .....
ميخواهم زيباترين سلامها را تقديم تو كنم/اما نميدانم
چگونه
ميخواهم بهترين كلام را در گوشت نجوا كنم / اما نميدانم
چگونه
ميخواهم بهترين زمان
در كنار تو بودن را بيابم/اما
نميدانم چگونه
ميخواهم پاك ترين و لطيف ترين نفسها را به سينه لرزان تو
هديه كنم/ اما نميدانم چگونه
ميخواهم سريعترين زمان به تو رسيدن را بيازمايم/ اما
نميدانم چگونه
***********
ميخواهم با تو باشم
ميخوام تاپيدايت كنم
ميخواهم شيدايت كنم
ميخواهم صدايت كنم
ميخواهم با توحكايت رويا كنم
ميخواهم عشق را پيدا كنم
ميخواهم به قد قامتت، قامت ببندم
ميخواهم به تارگيسويت حاجت ببندم
ميخواهم كلام پر اثري يابم
ميكوشم از نگاهت اثري يابم
ميخواهم تا زيباترين رز دنيا را
تمناگيرم
ميخواهم وجاهت دنيا را به كلامي اغوا كنم
ميخواهم
ميخواهم
ميخواهم
......
آه كه اين همه خواسته از تو، چه تلنگري به شانه هي زيبايت
ميكوبد
و تمنائي در كلامم به وجود آورده است

 

 
alghadr@gmail.com

تجسم يافته قرآن

امام زمان ما شريك قرآن و بلكه روح قرآن است. روح و حقيقت قرآن را در سينه امام زمان (ع) به وديعت نهاده اند. امام زمان (ع) قرآن مجسم است. اخلاق و رفتار او، چونان جد مطهرش رسول خدا (ص) تجسم يافتة قرآن است. «خُلقُهُ القران» اخلاق او قرآن است.
امام زمان (ع) مفسر و مبين قرآن است. او چنان جد اطهرش اميرلمؤمنين (ع) قرآن ناطق است. «انا القرآن ناطق» منم قرآن سخنگو.
بهترين و شريف ترين آيات قرآن در وصف او و آباي طاهرين اوست. « ولنا كرائم القرآن» بهترين و پركرامت ترين آيات قرآن از آن ماست.
برترين مثل هاي قرآن در وصف او و پدران معصوم اوست. «سَموهم باحسن امثال القرآن» ايشان را به بهترين مثل هاي قرآن بناميد.
آري پيوند بين قرآن و امام زمان (ع)، پيوندي وجودي، تكويني و ناگسستني است و شرط سعادت ما، تمسك توأمان به ساحت قرآن و امام زمان (ع) است.

مهدي امام منتظر، نوباوه خير البشر
خلق دو عالم سربه سر، بر خوان احسانش نگين
دانند قرآن سر به سر، بابي ز مدحش مختصر
اصحاب علم و معرفت، ارباب ايمان و يقين

 

 

bidari57@yahoo.com

از امروز تکبیرمان چیزی کم دارد!

عید اضحی بر ملت ابراهیم فرخنده باد

از امروز تکبیرهای ما گویی چیزی کم دارد . شعاری که نزدیک به یک ربع قرن ، ورد زبان مردم ایران بود : «مرگ بر صدام یزید کافر»
قربانش بروم خدا که گر صبر کنی ز غوره ، حلوا برایت می سازد!
۲۵ سال گفتیم و در حقیقت دعا کردیم که «مرگ برصدام» . این اواخر گویی این شعار تنها یک لقلقه زبانی بود. بعضی ها هم پوزخند می زدند که دلتان خوش است! اما مگر خدا فقط محض خنده برای بندگانش مسیج فرستاده که: ادعونی استجب لکم؟! مگر این همه مادر شهید داغدیده که سر سجاده ، شکایت دجال عفلقی را به خدا می بردند ، سر کار بودند؟... نه نبودند. آن خدایی که به دعا دعوتمان کرده ، صبر را هم به عنوان چاشنی توصیه نموده و چون این همه خانواده شهید - ایرانی و عراقی و شیعه و کرد و سنی- صبورانه دعا کردند ، خدا هم اجابت کرد.
عجب عیدی خفنی داد خدای متعال در آستانه عید اضحی به خانواده های ایثارگران و مادران و همسران و فرزندان شهدا. حقیر هم خالصانه این روز فرخنده را به همه تبریک می گویم. اسعدالله ایامکم.

 

 

mr_gir20@yahoo.com

گير 3پيچ

سلام بر بر و بچ باحال گروه ..
حال شما .
ما رو نمي بيين خوشين ديگه ..
خب . مي خواستم چند روز پيش ايميل بدم گفتم بذارم اين بحث داغ يه كم كمتر بشه بعدش .. رفتيم مثل بچه هاي خوب نشستيم يه گوشه و به پرتاب انواع و اقسام وسائل شامل تخم مرغ ، گوجه فرنگي ، سانتريفوژ ، بمب ، كامپيوتر ، مرغ + بيماري آنفولانزا و غيره رو از اين طرف به اون طرف رو شاهد بوديم و با چند تا از اين رفيقا چيپس و پفك مي زديم تو رگ و گاهي هم شعر بيا بريم دشت كدوم دشت رو زمزمه مي كرديم .
تا امروز ( شنبه ) كه فردا عيده .. گفتيم بيايم با يه كم چاق سلامتي كنيم ..
حالا عيدتون مبارك .. ايشاالله شونصد تا عيد ببينين ..
و كريسمستون هم مبارك ...
خب .. بريم سراغ اظهار نظرهامون ..
اول اينكه ما نبوديم اين روزانه بازم بي حال شد .. ( دست نزنين ، خواهش مي كنم .. من متعلق به همه هستم ) ديگه كار به اونجا رسيد كه احسان مجبور شد براي خودش نوشابه باز كنه و از طرف كلي از اعضا ( من جمله من ) از خودش تشكر كنه ..
يكي ديگه هم يه لحظه يه فلاشي زد و برقش رفت . .
حالا اصلا نگران نباشين ... عمو گير سه پيچ برگشته .. با دستاي پر ..
قرار بود روز جمعه براتون تريبون آزاد توي راديو رداشته باشم كه به علت اينكه اين مخابرات ما اين قدر گل و بلبله نشد .. آقا طي نيم ساعت قدر يه نخود بل كمتر ما ديتا دريافت داشتيم .. ديگر تو خود بخوان حكايت ارسال را ... اين بود كه تريبون آزاد شوتيبل شد ..
اما ...اما موضوع تريبون آزاد جمعه كه داره مي ياد اختصاص داره به مخابرات يا همون وزارت ارتباطات و ... ( آخرش هم اسم اصلي اين وزارت خونه رو نفهميدم چي بود ... همون پست و تلگراف و علائم دود سرخپوستي به نظرم بهتر بود )
موضعات مورد بحث هم به سرعت اينترنت ، كلونايزر ، adsl و محدوديتش ، فيبر نوري ، سيم كارت اختصاص داره .. هر كي دوست داشت به ايميل راديو روزانه ميل بده از بين نظرات دريافتي يه مجموعه ي توپ مي ريم درباره ي مخابرات ...
اما جمعه ي بعديش تريبون آزاد رو اختصاص دادم به مترو .. آخ اين قدر ازش حرف دارم كه .. + فيلم و عكس ..

دو تا خبر داغ داغ هم دارم .. يكيشون اينه كه با اطلاع شديم كه چند تا از اعضا گروه قراره يه بمب هنري داشته باشن .. نمي گم چيه تا به قول شيطونك حالتون بره تو قوطي . .
خبر دوم هم مربوط به منه .. ( عروسي و اين چيزا نيست .. خدا شاهده .. ) اينم نمي گم تا بازم حالتون بره تو قوطي .. اخوي شيطونك .. تيكه ي جديد نداري بابايي .. فر خوردم از بس اينو گفتم ..

اما گير جديد . ( بسم الله )
روز جمعه 24 آذر انتخابات بود ... اصلا كاري ندارم كه كي چي شد .. فقط حاشيه خوراكه .. وقتي كه زمان رسمي تبليغات شروع شد هر جايي كه ممكن بود از اين كاغذا پر شد ... خدا مي دونه چقدر پول خرج شد اين وسط ... آخه نامردا يا از آب دهن استفاده مي كردن كه پوستر فرتي مي افتاد زمين .. يا از سيمان و بتون آرمه ( فكر كنم درست نوشته باشم ) استفاده مي كردن كه با ديناميت هم نمي شد اون پوستر رو از ديفال جدا كرد . .آخه پدرت خوب .. مادرت خوب .. به فكر اون مامور بدبخت شهرداري هم باش .. درسته پول كارش رو مي گيره ولي توي اون سرماي كوفتيه پاييز مي دونين تمييز كردن اين چيزا چقدر زجر داشت ... نمي دوني آخه .. تو اون دستاي از سرما قرمز شده رو نديدي كه با چه مكافاتي اين چيزا رو از چهره ي شهر پاك مي كرد ... (..... ) اينا فحش بود سانسور شد ..
براي مجلس خبرگان خب الحمدالله كه قوانين ورودي سخت بود و هر كس به كله اش نمي زد كه بره كانديد بشه .. اما واي به حال شوراي شهر ... يه شهر فسقلي خدا نفر كانديد شدن .. يارو با دوز و كلك گفته بوده ليسانس شهرسازي دارم بعد كه نفر اول انتخابات مي شه معلوم شده آقا ديپلم هم نداره .. ( توي يكي از شهرهاي غربي كشور اين مسئله رخ داده )
حرفم اينه كه اين شورا بايد از افرادي تشكيل بشن كه صلاحيت داشته باشن نه سبزي فروش محله ي ما ...تازه اين صلاحيت رو كي بايد تاييد كنه ؟ ببخشيد اگه بي ادبيه ها ولي وقتي نظر يه تعداد دختر رو پرسيدم يكي از كانديدها كه يه پسر جوان خوشتيپي بود رو انتخاب كردن و يكي از خانم هاي محترم كه كانديد شده بود و براي زيباتر شدن از هيچ چيزي دريغ نكرده بود نظر اكثر مردا رو جلب كرده بود و تا اونجايي كه خبر دارم به شورا هم راه پيدا كرد .. ( نتيجه ي اخلاقي ... مدرك و كارايي كشكه .. هر چي خوشگل تر آراي بيشتر)
بعدش وقتي يكي انتخاب شد چطور مي شه رو كارش و حرفش و وعده هاي انتخاباتيش نظارت كرد ؟ كه يارو كارش رو انجام داده يا نه ؟
...خب .. در رابطه با اين انتخابات خيلي حرف و حاشيه مي شه گفت .. ولي سوال اصلي من بي جواب خواهد موند كه چرا شورايي كه قراره حلال مشكلات شهر و مردم شهر باشه تبديل شده به محلي براي پوز زني سياسيون اين وري و اون وري و اون طرفي و اين طرفي ؟

با احترام : گير سه پيچ .
راستي .. يه مدتي بود حالم خوب نبود ... آخه قربون خودم نرفته بودم پس نتيجه مي گيريم كه قربون خودم تا بعد .

 

.

eshge.mahdi@gmail.com

عيد دوستي خدا

عيدقربان، عيد دوستي خداست، عيد دوستي ابراهيم (ع) با حضرت رحمان. چه نيكوست رسيدن به مقام « خليل‌اللّهي » و چه دشوار ! اگر نفس امّاره را به قربانگاه حضرتش ببريم و براي خوشنوديش آن را ذبح كنيم. شايد خدا همان‌قدر دوستمان بدارد كه خليلش را دوست دارد.
« من اسماعيل‌وار امشب، به يادت اشك مي‌ريزم
بيا تا در مناي عشق، قرباني شود چشمم. »
كاش خدا، ذبح شهوت‌هايمان را در مذبح رضايش قبول كند تا براي لحظه‌اي هم كه شده، طعم سعادت را با تمام وجود بچشيم و آن‌قدر طعم شيريني حضورش در دلمان بماند كه لحظه‌هاي آلودگي در نظرمان هيچ شود.
همّتي مي‌خواهد تا پنجره‌ي خواستني‌هايي كه ما را از بارگاهش دور مي‌سازد، به روي چشم و دلمان ببنديم. تلاشي بايد تا احساس خود را قرباني چيزهاي پوچ و بي‌ارزش نكنيم.
همّتي بايد تا به خاطر زرق و برق‌هاي دنيا، دل غمگيني را كه هنوز به گناه آلوده نشده، نشكنيم؛ تا افقِ مهرباني او را كه « ارحم‌الراحمين » است، با چشم دل ببينيم.
« سعيِ » وافري بايد، تا دلمان پر از « صفاي » حضورش شود.
اگر با آسمانِ روشن يادش آشنا شويم، پرواز آسان مي‌شود.
خدا كند كه اگر دلمان با سنگِ نامهرباني‌هاي اين دنيا مي شكند، بال و پرِ وصالمان نشكند. اگر دل بشكند، نزد خدا عزيز مي‌شود، ولي اگر سنگينيِ گناه، بال‌هامان را بشكند، شرمنده‌ي خدا مي‌شويم و از سعادتش دور ...
اما بال‌هاي مجروح از تير آلودگي را مي‌توان با توبه، مرهم گذاشت چرا كه « او دوستدار توبه‌كنندگان است. »
همه‌ي ما عيدقربان را دوست مي‌داريم. روزي كه دل‌ها به مناي عشق او مي‌روند تا هر آن‌چه را كه در نظرشان زشت و گناه مي‌نمايد، قرباني كنند.
امّا ...
بهتر از آن دوستيِ خداست كه در هيچ‌جا به دست نمي‌آيد، مگر در قربانگاه رضاي او.
پس ...
اي مهربان خداي بي‌همتا كه فقط بهشت را برايمان پسنديده‌اي !
ياريمان كن تا دشواري امتحانات بر ما سهل شود.
مددي فرما كه نفسمان بر ملك وجود، فرمانروايي نكند.
اي صاحب جلال و جبروت و اي مالك لاهوت و ناسوت !
مردوديمان را در امتحانِ ورودي دانشكده سعادت مپسند.
دستمان گير كه:
« انكّ انت الوّهاب ».

 

 

hichkassssssssss_ssssssssss@yahoo.com

salam
dar akhbar bood ke majles ba gheyde 2 foryyate be
dolat dastoor dade ke dar ravabet ba ajanse energye
hasteyi tajdide nazar kone. harchand man motmaennam ke
khode dolat dar een zamine pishghadam boode va
eghdamati dar nazar dare,vali be onvane yek Iranie
Ahmadinejad doost(ke ta chanvaghte dige jaygozine
loghate vatanparast khahad shod) pishnahadati be dolat
dashte basham:
1. dafeye bad ke aghaye Albaradeyi ya sayere masooline
ajanse be Iran oomadan, bayad ba komake doostane
hezbollah(hamoon lebasshakhsihaye sabegh) ke dele pory
azashoon daran, oonaro be bade kotak begiran ta dige
azin ghalata nakonan.
2. dolat be daneshjooyane sinechak va tahte peyman
dastoor dahad ke lanehaye jasoosi(sefaratkhanehaye
Alman,Faranseh,Engelestan va sayere keshvarhaye
oroopayi) ro eshghal konan va jasoosan ro gerogan
begiran ta enghelabhaye sevvom ta dahom ham shekl
begire.(tozih aanke emam farmoodan 13 aban enghelab
dovvom bood)
3. diplomathaye Iran dar ajans va sazmane melal ya
harjaye dige ke mitoonan ba khodeshoon gojeh va
tokhmemorghe gandide bebaran va be samte diplomathaye
belade kofr partab konan.
4. be jenabe Saeed Asgar(kasi ke Hajjarian ra teror
kard va alan dare azad migarde) mamooriat dade shavad
ke George W.Bush ro teror kone ta hame rahat beshim.
.
.
.
.
doostan mitavanand pishnahadate khod ra be daftare
riasate jomhoori ersal nemayand va man midanam ke
aghaye Ahmadinejad hatman hamaro amali mikone.

 

 

ebgh_80@yahm

یادداشت های همین جوری

دوست عزیز از من سوالاتی را پرسیده بودند که تا جاییکه ذهنم همراهی کند ، پاسخ می دهم ولی لازم به ذکر است که بنده نه دانش سیاسی دارم و نه قوه تحلیل سیاسی . این پاسخ ها صرفا عقیده و برداشت شخصی خودم هست و لا غیر .
الف ) علت پیدایش دوم خرداد ریشه در بسیاری از عوامل داشت که شاید مهم ترینش از دید بنده ، برتری کارنامه آقای خاتمی نسبت به دیگر کاندیداها بود و شاید یکی دیگر از علل پیدایش دوم خرداد ، برگرداندن ارزش های اجتماعی - انسانی بود که تا آنروز به شدت پایمال شده بود و از مردم جامعه سلب گشته بود .
ب ) در مورد اینکه چه کس یا کسانی جامعه را به سمت دوم خرداد سوق دادند ، بنده بی اطلاعم و شاید اگر کمی صبر کنیم ، تاریخ نشان خواهد داد که علت آن چه بوده است .
پ ) در تیر هشتاد و چهار ، اشتباهی که دوم خردادی ها کردند ، علم کردن شخصی بود که به نظر بنده ، یکی از مستهجن تریم آدمهای روزگار است ، یعنی دکتر معین که همیشه بنده حقیر به دیپلمه بودن ایشان هم شک داشتم ، چه برسد به دکتر بودنشان . شاید اگر آقای میر حسین موسوی یا برادر آقای خاتمی کاندیدا می شدند ، اوضاع به گونه ای دیگر رقم می خورد .
ت ) از رابطه آقای هاشمی با اصلاح طلبان ، بنده بی اطلاعم .
ث ) مطمینا دولت متعلق به همه است و شاید بهتر باشد بگوییم دولت خود ملت است ولی تاکنون ( حداقل بعد از انقلاب ) بنده اصلا چنینی چیزی را لمس نکرده ام و همیشه دولت تافته ای جدا بافته از سایرین بوده ، ولی درجه اجتماعی بودنش متغیر بوده .
ج ) این را باید از خود آقای خاتمی بپرسید ولی تا جاییکه من می دانم در زمان دولت ایشان ، کمیته مخصوصی جهت پیگیری این موضوع برپا شد . راستی مگر دولت شما پاسخی داده !!!
چ ) این را هم بهتر است از رییس مجلس آن موقع بپرسید . بنده بی اطلاعم .
ح ) دوست عزیز ، این سوال شما جنبه شخصی ندارد که من جواب بدهم . این را باید وزیران دولت آقای خاتمی پاسخگو باشند و نه بنده .
خ ) تا جاییکه من می دانم ، زمان دولت آقای خاتمی ، آن آقازاده ها هرپستی که داشته اند را تا به امروز حفظ کرده اند . مثلا آن آقازاده که رییس مترو بوده ، در زمان دولت کنونی هم هست . حالا چرا فکر کردید دست پسران آقای هاشمی از مملکت در زمان دولت شما کوتاه شده ، خدا داند !
د ) تا جاییکه من به یاد می آورم ، سنگ بنای تورم از زمان جنگ آغاز شد و نه دولت خاتمی . اگر یادتان باشد در طنزهای بی مزه آن موقع ، همیشه کاسب ها ( بهتر بگویم بقال ها ، جنس ها را انبار می کردند ) منشا تورم شناخته می شدند و به مرور زمان تورم علمی شد و وارد اقتصاد و سیاست شد .
ذ ) مطمینا من جای هفده میلیون نمی توانم پاسخگو باشم ، بهتر است این سوال را از دوستان اصول گرای گروه بپرسید .
ر ) این غارت بیت المال از زمانی که مسلمانان به ایران حمله کردند ، رایج شد . چون همانطور که مستحضرید ، واژه بیت المال از واژه های اسلامی و عربی است و قطعا هم برداشت از بیت المال به دوران پیامبر بر می گردد که از آن دوران تاکنون ادامه یافته و اصلا هم ربطی به آقای خاتمی ندارد ، همانطورکه به آقای احمدی نژاد ندارد ولی دولت وظیفه اش کنترل علمی این قضیه هست و نه دامن زدن به آن . مثلا در همین تحریمی که چند روز از آن نگذشته ایم ، قیمت مسکن مجددا متورم شد !
ز ) اگر به نقش های تخت جمشید نگاهی بیاندازید متوجه می شوید که از آن دوران . حتما خوانده اید که ولایات دیگر برای پادشاهان هخامنشی سوغاتی را می آوردند و احتمالا آنزمان این مشتلق ها ، همان رشوه های کنونی بوده است . ولی این را مطمینم که باج دهی ( دقت کنید که نگفتم رشوه ! ) در زمان رییس جمهور کنونی به اوج خود رسیده است . توگو ، سوریه ، روسیه ، چین ، کره ، سودان ، ونزویلا و دیگر کشورهای آفریقایی و آسیایی مطمینا عاشق چشم و ابروی انرژی هسته ای ایران نیستند که از آن سر دنیا بیایند کاسه داغ تر از آش برای ما شوند ! که بعد از خوردن اینهمه باج ، چقدر هم شدند . بیچاره مردم !!!
ژ ) اگر اعتقادی بخواهیم بحث کنیم ، امام عصر عج . ولی این واپس زدگی را قبول ندارم . مثلا آیا به همان اندازه که زمان انقلاب از حکومت پهلوی انزجار بود ، اکنون هم هست ؟ یا چرا پس از هشت سال ، آقای هاشمی دوباره بیش از قبل رای می آورد ؟ یا اگر این فرض شما درست باشد ، آقای احمدی نژاد هم در دوره های بعد ، مطمینا واپس گراییده می شود و کلا زهی باور الکی به ایشان . ولی مجددا می گویم که من این واپس زدگی را بهیچ عنوان قبول ندارم ، چون در هر دوره ای از مردم شنیده ام که گفته اند ، کاش زمان فلانی بود و اشاره به دولت قبلی داشته اند .
ولی در جوابتان به نظر بنده ، انسان بودن ، مهم ترین رکن است . سپس انتخاب مشاورانی در زمینه های مختلف ، که بتوانند آن فرد را بعنوان حاکم ، راهنمایی کنند فارغ از اعتقادات مذهبی ، سیاسی و جناح و غیره . والسلام .

 

 

sun1971_h@yahoo.com

اميركبير هم فتح شد ...
 

بالاخره پس از روزهاي بسيار، گمانه زني و ترديدِ افكار دربارة آمدن و يا نيامدن رئيس جمهور به دانشگاه صنعتي اميركبير، اين اتفاق بسان يك حادثه و شايد يك پديده به وقوع پيوست و رئيس جمهور در جمع دانشجويان و اساتيد پلي تكنيكي حاضر شد. آمدن رئيس جمهور، در حالي اتفاق افتاد كه سالهاست هيچ رئيس جمهوري به اميركبير پا نگذاشته است و پيش از اين ترس از ازدحام و اعتراض پلي تكنيك، تابوي فراگيري شده بود كه اميركبير را در اذهان جلوه اي ديگر مي بخشيد و بدين دليل بعيد مينمود كه در اين شرايط و به اين طريق بشكند. هفته ها قبل، در محافل رسمي و غير رسمي زمزمه هايي شنيده مي شد كه رئيس جمهور به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو به دانشگاه اميركبير خواهد آمد. روز دانشجو گذشت و اين شايعه رنگ حضور به خود نگرفت. در نتيجه اين گمان و حدس، به يقين بدل شد كه اين اجتناب رؤساي دولت از حضور در اميركبير، در دولت نهم نيز ادامه خواهد يافت و جريان مخالف به اين زوديها درهاي دانشگاه را به روي هيچ احدي نخواهد گشود. تا لحظه اي كه رئيس جمهور از ميان محافظانش پا به سالن ورزشي دانشگاه امير كبير گذاشت، اين گمانه در نوسان بود كه آيا آقاي رئيس جمهور خواهد آمد يا منصرف خواهد شد. مرور و بازخواني حادثة حضور رئيس جمهور در اميركبير، اين تحليل را قوت مي بخشد كه رئيس جمهور، دقيق و شفاف ميدانست كه به كجا پا مي گذارد و انگار كه تا انتهاي خط را خوانده بود. رئيس جمهور بابت حضور در اميركبير با طرح و برنامة از قبل تعيين شده به دانشگاه پا گذاشت. اگر نگوييم اين روزها اميركبير، ناموس جريان مخالف بوده است، مي توان اقرار كرد كه اين دانشگاه در نگاه جريان مخالف، سنگر مستحكمي است كه تعرض به آن بهاي سنگيني را به بار خواهد آورد. اينكه دولتهاي سابق به تمام دانشگاهها سر زده اند، اما اميركبير را از اين سركشي و ديدار و ملاقات معاف داشته اند، شايد مبين اين استحكام بوده باشد. وقتي شايعاتي مبني بر حضور رئيس جمهور در اميركبير آغاز شد، تحليگران متوجه شده اند كه رئيس جمهور خيز نهايي را براي فتح اين جبهه برداشته است و مي كوشد به هر نحو ممكن، اين هراس هميشگي دولت از اميركبير را بشكند. اين خيز برنامه ريزي شده، درحالي توسط رئيس جمهور برداشته شد كه جريانِ مخالف در تقابل، اميركبير را به اوج التهاب كشانده بود و روز قبل از آن تحكيم وحدت را ميهمان اميركبير كرده بود. و از ديگر سو رئيس جمهورسكان دار هدايت دولتي است كه به تعبير خود، روزنامه هاي بسياري، با هتاكي و تهمت مي كوشند او را به موضع انفعال و تسليم بكشانند. رئيس جمهور مي دانست فتح اين سنگر فقط به شجاعت و تهور نيازمند است و اين همه جز از دست وي برنخواهد آمد. علي رغم تلاش بسيار جريانات موافق و مخالف و حتي دانشگاهيان و مديران اميركبير، رئيس جمهور در اين راه، بر خواستة خود پا فشرد و ثابت كرد كه در اميركبير از هرآنچه پيش آيد، نخواهد ترسيد و شديدترين سؤالات را خواهد شنيد و پاسخ خواهد داد. در رقابت وزنه برداري، تمام تلاش وزنه بردار آن است كه بر قطعة آهنين چند صد كيلويي، فائق آيد، اما در اين ميان، معدود وزنهبرداراني هستند كه مرادشان از وزنه برداشتن، نه اعمال قدرت بر وزنة سنگين است كه مي خواهند بر حريفانشان فائق آيند و نشان دهند كه اين برتري چشمگير است. در اين حالت وزنه بردار از آن هنگام كه وزنه را كاملاً بالاي سر خود مي برد و چراغ تأييد هيأت داوران را مي گيرد، وزنه را دو- سه ثانيه اي بيشتر روي سرش نگه مي دارد تا ثابت كند برتري قابل ترديد نيست. به همين منوال، رئيس جمهور هم مي دانست كه براي آنكه برتريش چشمگير باشد و به اين فتح و ظفر، هيچ تشكيك و ترديدي وارد نيايد، بايد در تمام لحظه هاي اين رقابت، به گونه اي عمل كند كه هيچ حرف و حديثي به جاي نماند. دكتر احمدي نژاد، فارغ از شرايط ملتهب سالن، مثل هر ديدار ديگر، با طمأنينه و اطمينان كامل در ميان جمع اندكي از محافظان خود وارد شد و با صبر و آرامشي مانند هميشه، روي سن براي همه دست تكان داد. اين روند در تمام طول مراسم با آرامش هرچه تمام تر ادامه يافت. حتي در جاهايي كه دانشجويان در ميان جمعيت مشغول زد و خورد بودند، رئيس جمهور فقط به صحبتهايي گوش مي داد كه توسط نمايندگان دانشجو پشت تريبون ايراد مي شد. اين وضع در ميان صحبتهاي رئيس جمهور هم ادامه يافت و در حالي كه جريانهاي مخالف به شدت مشغول فرياد شعارهاي تند و زننده عليه رئيس جمهوري بودند، رئيس جمهور از هر دري سخن گفت و در هيچكدام از بخشها، حرفش را كوتاه و يا سانسور نكرد. آنهايي كه حرفهاي رئيس جمهور را از بيرون سالن، فقط گوش ميدادند و از محتويات سالن بي خبر بودند، اصلاً گمان نمي كردند كه رئيس جمهور در حالي دارد بدين سادگي و صلابت سخن ميگويد كه در پايين جايگاه استقرار، عده اي بر عليه وي زننده ترين الفاظ را شعار مي دهند و عكسش را با فندك به آتش ميكشند. رئيس جمهور در ادارة جلسه نيز چندان توانمندي از خود نشان داد كه از كمتر سياستمداري انتظار مي رفت. وي براي هر شعار و يا هر عكس العمل تند، پيام و يا حرفي داشت و اين باعث نشد كه در طول مراسم، تمام حرفش را به همه نزند. رئيس جمهور در اين جمع ملتهب و پريشان، حتي تهديد عليه آمريكا و انگليس و يا موضع گيريهاي هسته اي را نيز فراموش نكرد و حتي براي مفسدان اقتصادي و زمين خواران دماوند و لواسانات خط و نشان كشيد. در اين ميان حتي تيم محافظ رئيس جمهور نيز انگار كه كاملاً توجيه بودند و چنان رفتار مي كردند كه اين قدرت دو چندان نموده شود. سه مرتبه انفجار نارنجك صوتي و چندين مرتبه پرتاب كفش به سمت جايگاه، حادثه اي نبود كه گارد حفاظت شخصيت اول اجرايي كشور به راحتي از آن چشم بپوشد. اما در طول مراسم، شاهد بوديم كه جز يك مرتبه، هيچگاه محافظ پشت سر رئيس جمهور از يكنفر بيشتر نشد و هيچ تكاني هم به خود نداد. شعار فرياد گونة رئيس جمهور در اوج ناآراميهاي سالن كه گفت "توپ تانك مسلسل ديگر اثر ندارد"، خود مؤيد اين معنا بود كه اين كارها كه امروز از مخالفان مي بينيد جز هوچيگري، چيزي نيست و نيازمند عكس العمل نميباشد. رئيس جمهور در طول مراسم بيشتر از شش مرتبه به ذكر خاطره پرداخت و تأكيد كرد كه اين را كه مي گويم خاطره است و اينها همه در شرايطي بود كه هرلحظه تعدادي از جريان مخالف با شمارش معكوس به سمت جايگاه خيز بر ميداشتند و فشار ميآوردند. اما رئيس جمهور دست از اين خاطره گويي بر نمي داشت و ثابت مي كرد كه حتي مي توان در اين شرايط خاطره هم گفت و مزاح كرد. تا آخرين لحظة حضور رئيس جمهور در دانشگاه، اين روندِ مديريتي بدون هيچ نقص از جانب وي رعايت شد. به گونه اي كه پس از اتمام صحبتش، برخلاف معمول هر رئيس جمهور يا مقام بلندپاية ديگر، به سرعت در جمع محافظانش پنهان نشد و با تأني بين جمعيت ايستاد و حرفهايشان را شنيد و حتي بعد از 10 دقيقه كه به ماشينش رسيد، محافظانش راه را براي دانشجويان باز گذاشتند كه خود را به سمت ماشين رئيس جمهور برسانند و از او تقاضا كنند كه انگشترش را به دانشجويان هديه بدهد و رئيس جمهور در آرامش كامل، بي اضطراب از هرگونه تهديد و حمله از جانب مخالفان، به جاي انگشتر تسبحش را از جيب بيرون آورد و به دانشجوي متقاضي هديه داد. جريان مخالف هرآنچه كه نيرو داشت صرف كرد و هرآنچه در چنته داشت رو كرد تا اين پيروزي نصيب رئيس جمهوري نشود؛ اما بر خلاف انتظارشان، چنين نشد و رئيس جمهور در حالي سوار بر ماشين خود پاي از دانشگاه اميركبير بيرون گذاشت كه يقين داشت اميركبير هم فتح شده است
سيد مهدي سيدي ------------- ایام به کام

 

 

milad_graydays@yahoo.com

واکنش

موضوع ) و باز هم عراق...
با عرض سلام خدمت تمامی دوستان. امیدوارم که ایام به کام باشد.
قبل از اینکه به بحث امروز بپردازیم، باید نکته ای را درمورد مطلب قبلی خود و جوابیه هایی که دربارۀ آن داده شد عرض کنم. کسانی که مطلب مرا خوانده اند، می دانند که نکات بسیاری در آن مطرح شده بود. مسائلی که هر کدام می توانستند ذهن موافقان دولت را حداقل برای مدتی کوتاه در طول عمرشان به کار بیاندازند. ولی این دوستان راحت ترین کار ممکن، که همانا پاک کردن صورت مسئله بود را برگزیدند و به جای پاسخگویی به ابهامات مطرح شده، مشتی خاک رس در هوا پاشیدند و با بیان کردن سخنانی بیهوده و بی ارزش، بار دیگر نام دولت پاسخگو را در یادها زنده کردند.
دوستان من! اگر توان پاسخگویی را ندارید، الزامی نیست که وقت خود را در راه نوشتن این چرندیات بی معنا هدر دهید. مطمئناً اگر جوابیه ای ندهید، کسی حکم اعدام شما را صادر نمی کند. پس لطفاً تنها زمانی دست به نگارش جوابیه ( نه فقط برای من نوعی، برای هر شخصی که عقیده اش را نمی پسندید) بزنید که حرفی برای گفتن داشته باشید. چرا که با نوشتن چنین مطالبی، فقط و فقط حکم جهل خود را امضاء می کنید، نه سند روشنفکری ما را!
بیایید و قبل از باز کردن دهان، چشمانتان را باز کنید...
خب...، به سراغ موضوع امروز می رویم
دیروز که داشتم در میان خبرگزاری های خارجی جستجو می کردم، ناگهان به مطلبی برخوردم که تعجب مرا برانگیخت! حتماً از بحث ها و اختلاف نظرهایی که بر سر کمک 120 میلیون دلاری ایران به عراق بود مطلع هستید و می دانید که بنده و بسیاری از دوستان با آن مخالف بودیم. ولی دیروز خبری دیدم که بسیار تأسف برانگیز بود. این خبر بیان می کرد که مقامات ایران با پرداخت وام یک میلیارد دلاری به عراق موافقت کرده اند! ابتدا که این خبر را دیدم، باور نکردم، ولی وقتی به چند خبرگزاری دیگر نیز سر زدم، متوجه شدم که احتمال صحت خبر زیاد است. بنده این خبر را در چندین سایت خبرگزاری معتبر جهان دیدم. دو سایت انگلیسی، یک سایت امریکایی، یک سایت فرانسوی، و یک سایت عربی. البته باز هم شک داشتم، ولی وقتی که صحبت های یکی از مقامات دولتی ( نام نمی برم ) را شنیدم، بیش از پیش به صحت خبر اطمینان پیدا کردم.
البته هنوز هم مایلم و امیدوارم که این خبر درست نباشد، ولی نمی توان از مسئله ای که بدین شکل مطرح شده است، به سادگی گذشت.
یک میلیارد دلار...
واقعاً مملکت ما چنین پول هایی دارد و وضع زندگی مردمش اینچنین است؟
براستی چرا این پول ها خرج مردم نمی شود؟ آیا مردم عراق از مردم ما لایق ترند؟ آیا همین عراقی ها نبودند که سال ها صدام را مانند بت می پرستیدند و حتی جرأت بیان کردن اعتراضی کوچک را هم نداشتند؟ آیا همین عراقی ها نبودند که در جریان هشت سال جنگ تحمیلی، ده ها برابر این مبلغ را بعنوان خسارت ناشی از جنگ بر ملت ما تحیمل کردند؟ حالا چه شده است؟ حالا که صدام حسین معدوم شده است، ما باید گذشتۀ خود را فرموش کنیم و ملت عراق را برادر بدانیم؟
احتمالاً دوستان موافق دولت، می گویند که ایران با این اقدام خود ( اعطای وام هنگفت به عراق ) به فکر جنبۀ انسانی کمک نبوده است، بلکه جنبۀ سیاسی آن را در نظر داشته و با این اقدام خود، باعث بهبود وضعیت سیاسی ایران در منطقه شده است.
عزیزان من! اهدای وام به دولت عراق، نه تنها کمکی به بهتر شدن اوضاع سیاسی ما در منطقه نمی کند، بلکه عامل مخربی نیز برای آن به شمار می رود. درواقع این اقدام ما، بیش از آنکه دولت های عربی را به حمایت از ما وادارد، باعث می گردد که چهرۀ ما در نزد غربی ها مخدوش تر از گذشته شود. دلیلش را هم احتمالاً همۀ شما عزیزان می دانید. بنا برا آخرین اخباری که امروز شنیدم، شمار سربازان امریکایی کشته شده در عراق، از زمان اشغال این کشور به 2996 تن رسیده بود ( و احتمالاً زمانی که شما این مطلب را می خوانید از مرز 3000 نفر هم گذشته است ). مسلماً در چنین شرایطی، دولت های غربی ایران را بیش از پیش حامی تروریست می دانند و کمک های ایران به عراق را به چشم عاملی می نگرند که عراقی ها را در تهیۀ سلاح و مهمات و به پا کردن آشوب در عراق یاری می دهد.
دولتمردان! شما نیز چشمان خود را باز کنید و اوضاع ایران را ببینید. چنین مبلغی می تواند نقش بسزایی را در سر و سامان یافتن برخی موارد و مشکلات داخلی ایفا کند. بحث تورم بی سابقه، تنها بخش کوچکی از مشکلات مردم ایران است. مسلماً مشکلات بزرگ تری نیز وجود دارند که اندکی تجدید نظر در تصمیم گیری ها، می تواند به برطرف شدن آن ها کمک کند.
حتماً از جریان آقای کریمی راد ( وزیر دادگستری و سخنگوی قوۀ قضائیه ) مطلع هستید ( جا دارد که قبل از هر چیز، این اتفاق ناگوار را به خانواده و بازمانگان آن مرحوم تسلیت بگویم). یادم نمی رود که صبح روز حادثه، آقای کریمی راد سخن از به جریان افتادن مجدد پروندۀ شهرام جزایری عرب به میان آوردند، و درست در همان شب و در جادۀ سلفچگان بر اثر اتفاقی که سانحۀ رانندگی عنوان شد به دیار باقی شتافتند.
جناب احمدی نژاد! می توان به جای ریختن پول ملت در شکم اعراب بیگانه، اندکی هزینه صرف برطرف کردن چنین مشکلاتی کرد.
سخن را کوتاه می کنم. امیدوارم که مسئولان، قدر ایران و ایرانی را بدانند.
حق نگهدار...

میلاد – تا بینهایت

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

دهم ذى الحجه، عيد سعيد قربان
خنجر شوق بر حنجر نفس
 

عيد قربان جلوه گاه تعبد و تسليم ابراهيميان حنيف است . فصل قرب يافتن مسلمآنان به خداوند، در سايه عبوديت است .
اگر ابراهيم خليل ، در اجراى فرمان پروردگارش ، خنجر بر حنجر اسماعيل مى نهد، اگر اسماعيل ذبيح ، پدر را در اجراى امر خدايى ، تشويق و ترغيب مى كند، اگر شيخ الانبياء در نهادن كارد بر حلقوم فرزندش ، لحظه اى ترديد و توقف نمى كند؛ همه و همه ، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقيده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى است .
عيد قربان ، مجراى فدا كردن عزيزترين يعنى خدا است .
عيد قربان ، مجراى فيض الهى و بهانه عنايت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطيع است .
قربانى تو در اين چيست ؟
در راه خدا، چه چيز فدا مى كنى ؟
با چه وسيله ، به استان پروردگار، تقرب مى جويى ؟ و كدام فديه را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟
براى اولياء الله عيد قربان مجمع الشواهد صدق در گفتار، كردار، ادعا و عمل است . تو نيز، اگر بتوانى رضاى خويش را فداى رضاى حق كنى ، اگر بتوانى از خواسته دل در راه خواسته دين چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبوديت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى .
مگر خليل الرحمان چه كرد؟ تو نيز اگر پير و مشى و مرام ابراهيمى ، نبايد هيچ چيز از آنچه دارى و به آن دلبسته اى ، همچون زن و فرزند، مال و منال ، پول و پس انداز، خانه و خادم ماشين و مسكن ، و... حجاب چهره جانت ، مانع بندگى و فرمانبرداريت شود و آنگاه كه پاى دين و خدا به ميان آيد، بسادگى و بصراحتى ابراهيمى و بصداقتى اسماعيلى درگذرى و امر مولا را مقدم بدارى .

بگذر از فرزند و مال و جان خويش
 
تا خليل الله دورانت كنند
 
سر بنه در كف ، برو در كوى دوست
 
تا چو اسماعيل ، قربانت كنند
 
اينجاست كه قربانى وسيله قرب مى شود و عيد قربان روز تقرب به خداوند.
آن هم نه قرب مادى و جسمى - كه خدا از محدوده حس و جسم بيرون است - بلكه قرب معنوى و تقرب ارزشى كه در سايه ايمان و عمل است .
آنچه انسان را به خدا نزديك مى كند، طاعت است .
و آنچه از ساحت قرب ربوبى دور مى سازد، معصيت است .
خدا به ما نزديك است ، حتى نزديكتر از رگ كردن ، كه خود فرموده است :
- و نحن اقربب اليه من حبل الوريد - ما از او دوريم ، چرا كه به جرم و گناه ، گرفتاريم و مجرم هرگز محرم نخواهد شد.
 
دوست نزديكتر از من به من است
 
وين عجبتر كه من از وى دورم
 
اگر پاى از مرز طاعت فراتر ننهيم ، اگر با تيغ گناه ، دامن عصمت ندريم ، اگر دست تعدى ، به حريم حرمات الله نگشاييم ، آنگاه خواهيم ديد كه هر جا باشيم در قربانگاهيم و هر سو كه برويم ، به او تقرب پيدا مى كنيم ، و هر روزمان عيد قربان مى شود. بفرموده حضرت على :
كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد
هر روزى كه در آن ، خدا نافرمانى نشود روز عيد است .
جلوه ديگر اين روز، ذبح است .
قربانى كردن گوسفند، چه از سوى حاجى در منا و چه از سوى ما در شهرها مان ، تكريم آن حماسه معنوى و ايثار عظيم است كه ابراهيم و اسماعيل از خود نشان دادند و به مسلخ رفتند، آن فداكارى همواره بايد در خاطره ها زنده بماند، تا درسى مى باشد فرا روى ابراهيميان هميشه و همه جا.
رها شدن از تعلقات و ذبح كردن تمنيات در پيش پاى اراده الهى ، درس ديگران قربانى است ،
تيغ اراده و عفاف ، بايد بر خنجر نفسانيات نهاد و خون نفس اماره را ريخت و از شر اين وسواس خناس نجات يافت .
تا چه حد حاضرى كه خواست خدا را بر خواهش دل مقدم بدارى ؟
تا كجا مى توانى طاعت و اطاعت الله را، با هواى نفس مبادله نكنى ؟
نفس كشتن و جهاد با دشمن درونى ، سخت تر از مبارزه با دشمن ، آشكار و برونى است .
از اين رو جهاد اكبر نام گرفته است .
ذبح قربانى در ديد عرفانى اهل نظر، رمزى از ترك هواهاى نفسانى و روى آوردن به رضاى الهى است .
ثمرات اين ذبح نيز، بايد چونان قربانى گوسفند به ديگران برسد.
و... چنين است كه آنكه مالك هواى نفس شود و ديو هوا را به بند كشد، هم خويشتن از وسوسه ها و زيانهاى آن آسوده خاطر است ، هم جامعه از صدمه هوا پرستيهاى او مصون !
آرى !... امروز، عيد است .
عيد قربان و تقرب به خدا، آن هم در سايه عبوديت و بندگى .
ما، بنده آنيم كه در بند آنيم .
حال كه چنين است ، چرا در بند نفس و بند زر و سيم و بند خواسته ها و داشته ها؟!
دل به خدا بدهيم و در بند عبوديت او باشيم ، تا از هر قيد و بندى آزاد شويم .
بندگى خدا، اميدبخش است .
و روز عيد قربان مى تواند براى ما اوج اين آزادى برين باشد.

خجسته باد عيد قربان، عيد صالحان و عيد اهل طاعت و تسليم

 
 

mitramrz@yahoo.com

یک کاسه سیرابی

با سلام خدمت دوستان عزیزم
امیدوارم که همگی خوب و خوش باشید . تاکید می کنم که متن زیر کاملا" جدیه و اصلا" جنبه ی طنز نداره و هر کسی هم که بخنده یه مشت جانانه می زنم تو چونش !!!! از اونجایی که مثل همیشه حال مقدمه چینی ندارم ، یکراست می رم سر اصل مطلب .
تا حالا شده فکر کنی از دهات اومدی؟ یا یه اوشکولی بیاد و با بکش بکش بخواد بهت ثابت کنه که خیلی بی کلاسی ؟ دیدی آدم تا کجاش می سوزه ؟ من بدبخت بخت کور ، دوباره این جوری شدم !! یکبار تو اون عروسی که براتون تعریف کردم ، یکبارم دیروز !! آقا پسرای گل لطفا" گوش ها شون رو بگیرند که بحث کاملا" زنونه هستش . به عبارتی " ورود آقایان اکیدا" ممنوع " . خوب ، پس خانم های عزیز بسم الله ....
د د د ببخشیدا ولی مگه مرض داری خودتو این جوری درست می کنی ؟ می خوای من و امثال منو ضایع کنی یا می خوای بگی تو از من خوشگل تری ؟ .... اصلا" بزارید از اول براتون تعریف کنم : آقا من خیر سرم به اصرار مادرم ، رفتم خونه ی دوستش گود بای پارتی ، که چی ؟ سرکار خانم داره قدم رنجه می کنه تشریف می بره آمریکا برای دیدن گل پسرش !!! یکی داره میره اون سر دنیا کیف کنه و حالشو ببره ! اون وقت یه ببو گلابی مثل من باید ضایع بشه !! با کلی نق و نوق و بد اخلاقی پا شدم رفتم . دست خالی هم که نمی شد رفت چون با متلک گویی و اشاره و چشم ابرو ، جد و آباد و اموات آدم رو میارن جلوی چشمش .. یه سبد گل خریدیم قد خودم . مادرم رو برداشتم و رفتم . تو ترافیک صدر و مدرس بال بال زدم و برای خالی نبودن عریضه یه خورده هم به قوانین راهنمایی رانندگی احترام گذاشتم (فکر کنم پلیس محترم اتوبان رفته بود گل بچینه ) خلاصه با هزار بدبختی رسیدیم دم خونه ی مادمازل. آقا از در که رفتم تو ، طبق معمول شوکه شدم . یه نگاه کلی انداختم دیدم وای خدایا چه خبره !!! ( چیه چرا چپ چپ نگاه می کنی ؟ در کمال تاسف ، مهمونی زنونه بود ) چه قیافه هایی . 3 دسته آدم اونجا بودند . 1- دسته ی هلو ها و جیگرها 2 - دسته ی طالبی ها و گرمک ها 3- دسته ی سیرابی ها و دنبه ها . برای اینکه بیشتر با موضوع آشنا بشید یه توضیح مختصر می دم . دسته ی اول که از اسمشون پیداست ، تکلیفشون معلومه دیگه ! یه مشت هلو و جیگر که من که هم جنسشونم با دیدنشون آب از لب و لوچم راه میفته و تو خلقت خدا می مونم ، وای به حال این پسرهای بدبخت و بی جنبه و ندید بدید !!! خانم های 18 تا 40 سال تو این دسته بندی قرار می گیرند . والا ، الان روم به دیوار ، گلاب به روتون ، 40 ساله ها جیگر تر از 20 ساله هان . البته یادتون باشه بعضی هلوها مرغوبترن و بعضی ها کیفیتشون پایین تره ، ولی بی خیال ، همگی خاصیت هلو رو دارند . دسته ی دوم : گروه طالبی ها و گرمک ها هستند . خانم های 40 تا 55 ساله تو این گروه قرار می گیرند . به هر کدومشون می گی چند سالته ؟ میگه : وا خدا مرگم بده ! چند سال به من میاد ؟ تو هم اگر آدم عاقل و سیاست مداری باشی ، هیچ وقت نمی گی 65 سال . بلکه می گی : ماشاالله شما که مثل قالی کرمون می مونید ، جوونی از همه جاتون می ریزه. فکر کنم 38 سالتون باشه . اون طالبی هم که گل از گلش شکفته و با دمش بندری می رقصه ( ورژن جدید گردو شکستن ) با ناز و ادایی که بی شباهت به عشوه خرکی نیست میگه : آره عزیزم درست حدس زدی من 39 سالمه . دلت می خواد همون جا همه ی گیس هاتو دونه به دونه بکنی و به جاش چمن بکاری !! یه نگاه به گرمک می ندازی ، می بینی ذوق مرگ شده و آنچنان نیشش تا بنا گوشش بازه که تا لوزه ی سومش هم پیداست !! معمولا" این گروه از خانم ها به پوشیدن لباسهای زرقی برقی و زینت آلات در دهاتی علاقه ی وافری دارند . گروه 3 اصلی ترین گروه هستند . ما آنها را گروه سیرابی ها و دنبه ها نام گذاری می کنیم . خانم های این دسته از سن 55 سال هستند تا همسن خدا . همگی بدون استثناء 45 سالشونه . به شدت چروکیده و پلاسیده هستند . گوشت و پوست همه جاشون آویزونه . به هر جاشون دست بزنی تلق تولوق صدا میده . اکثرشون هم بیشتر جاهاشون مصنوعیه ( چشم ، گوش ، دندون و....) این خانم ها مثل پیاز لایه لایه هستند . یعنی اینکه انقدر به صورتشون کرم پودر می زنند که در عرض 1 ساعت هزار تا لایه از پوستشون بلند می شه . ولی با تمام این اوصاف ، اعتماد به نفسشون خیلی بالاست و خودشون رو با ملکه الیزابت مقایسه می کنند . علاقه ی زیادی به سازهای ضربی مانند دایره دنبک و ته قابلمه دارند و حرکات موزون آنها خارج از استاندارد جهانی می باشد (معمولا" دنده عقب) . وقتی نگاهشون می کنی بدون استثناء یاد یه کاسه سیرابی با عدس میفتی ، یا شایدم یه کاسه آبگوشت با یه من دنبه !!! حالا فکر کنید من وارد یه همچین جمعی شدم . از نظر رده ی سنی تو گروه 1 قرار می گرفتم ولی از نظر ظاهر جزء هیچ گروهی نبودم . درست حدس زدید !! حاجیتون اون جا نخودی بود !!! یه نگاه به اونا انداختم ، یه نگاه به خودم ، تو دلم گفتم : ای خاک بر سرت میترا ، دوباره گند زدی . باز آبروی هر چی لیدی بردی ؟؟!! انگار خدا تنها لباسی که از روز اول خلقت برای من دوخته یه شلوار جین با یه کفش کتونیه . می گفتم . منم یه گوشه نشستم و هی به مامان بنده خدام چشم غره رفتم . هر وقت هم که فرصتی پیش میومد یه نق و نوقی هم می کردم و بهش می گفتم : تو که دلت سیرابی می خواست ، خوب می رفتی کله پاچه ای !! بنده خدا کوفتش شد . تو این هاگیر واگیر دختر دوست مامانم که 10 سالی می شد ندیده بودمش اومد کنارم نشست و گفت : میترا جون خیلی میست کرده بودم !! گفتم چیکار کرده بودی ؟ گفت میست کرده بودم ، یعنی دلم برات تنگ شده بود . دلم می خواست با یه مشت جانانه فکشو بیارم پایین . خلاصه بعد از کلی چرت و پرت گویی گفت : تو اصلا" عوض نشدی . چرا یه دستی به سرو صورتت نمی کشی ؟ گفتم من اینجوری راحتترم . خدا آدم رو ساده آفریده ، ما هم باید ساده زندگی کنیم . بعد اون الاغ یکهو با خنده گفت : خدا " خر " رو هم ساده آفرید ، بعد دید خوشگل نشد "گورخر " رو آفرید تا زیاد ساده نباشه !!! بچه ها برق از کلم پرید . آّب روغن قاطی کردم . اگه شما جای من بودید چیکار می کردید ؟ به این یابو چی می گفتید ؟ من بروبر نگاش کردم . یکهو به نظرم یه جوری اومد ! گفتم تو چرا اینجوری شدی ؟ گفت خوشگل شدم ؟ گفتم : بی خیال بابا ، یه جوری قناص شدی ! چیکار کردی ؟ گفت همه جامو پروتز کردم بی ذوق ! من از بالا تا پایین یه نگاه انداختم دیدم راست می گه بابا . سایز هیچ جاش با هیچ جاش جور در نمی یاد . موهاش رو که نگاه می کردی چند رنگ بود . به قول خودش مش رنگین کمانی بود ( منکه تا حالا ندیده بودم ) . ابروهاش تتو بود . دماغش رو عمل کرده بود . روی گونه هاش 2 تا پروتز گرد و قلنبه گذاشته بود ، لبهاش رو پروتز کرده بود و مثل لب های شتر گنده و آویزون شده بود . رو گردنش یه گل سرخ خوشگل تتو کرده بود . ( از ذکر نام قسمت پایینی به دلیل داشتن مشکلات شرعی و اخلاقی معذورم ) ولی شما بدونید که اونم پروتز بود . با یه حالت غمگین گفت : خوش به حال جنیفر لوپز . با تعجب گفتم چرا ؟ گفت واسه اینکه ما تحتشم پروتز کرده . گفتم خوب تو هم بکن . تو مگه چه چیزت از اون ایکبیری کمتره ؟ گفت آخه نمی شه ، خیلی فکر کردم دیدم مشکلات زیادی داره .... کنجکاو شده بودم . پرسیدم چه مشکلی ، گفت : فرض کن تو خیابون ماشین بزنه و بیفتم و بیهوش شم . منو ببرن بیمارستان . اونجا بخوان به من آمپول بزنند . از کجا بفهمند که ماتحتم پروتز داره ؟ راست می گفت . سوال فلسفی مهمی بود . گفتم : مگه خرن وقتی تو بیهوشی بیان به ما تحتت آمپول بزنن ؟ چیکار با اونجا دارن ؟ گفت خدا رو چه دیدی ؟ شاید زندند ؟ من می خواستم هر جور شده یه راه حلی براش پیدا کنم تا بیچاره به آرزوش برسه . گفتم خوب اینکه کاری نداره ، تو برو پروتز کن بعد به ماتحتت یه اتیکت بزن و بنویس " از زدن آمپول به این مکان اکیدا" خودداری نمایید " . بعد هم برو مثل جنیفر ماتحتت رو بیمه کن ! چیزی که تو این مملکت زیاده بیمه هستش . برو از بیمه ی پارسیان استفاده کن . از خیلی بیمه ها بهتره . اونا که بیمه ی شخص ثالث و بیمه بدنه و حوادث و آتش سوزی و هر کوفت و زهرماری که بخوای دارند ، تو هم بگو می خوام ماتحتم رو بیمه بدنه کنم . کی به کیه ؟ .... آی عصبانی شد بچه ها ! گفت برو خودت رو مسخره کن . من هم خیلی مظلومانه گفتم : خوب جنبه ی همفکری و گفتمان نداری بگو ندارم دیگه ! چرا عصبانی می شی ؟ اون بلند شد و با حالت قهر رفت ولی من تا شب داشتم به این موضوع می خندیم و فکر می کردم که اگر این اتفاق راستی بیفته چه جوری می شه ؟ نه بچه ها ، جدی فکر کنید ، خیلی با حال می شه . فکر کنم به یکماه نرسه که کلیه ی شرکت های بیمه میلیاردر بشن . من به این نتیجه رسیدم که : این ضرب المثل قدیمی که می گه بکش و خوشگلم کن دیگه کارایی نداره و دمده شده ، ورژن جدیدترش می شه " پروتز کن و خوشگلم کن " منکه حاضر نیستم این جوری خوشگل بشم !! شما چطور ؟
خوب دوباره برای ارشاد کردن شما کلی وقت گذاشتم . ایشالله که همگی به راه راست هدایت شده باشید و خودتون رو دست کم نگیرید و برای خوش آمدن آقایون در پیت دوزاری خودتون رو با انواع و اقسام جراحی ها و پروتز ها قیمه قورمه نکنید . یادتون باشه که زشت ترین دخترها هم کلی طرفدار دارند. (از همه ی خانم عزیز عذرخواهی می کنم . لطفا" به دل نگیرید . این متن صرفا" جنبه ی طنز داره ، در ثانی همه می دونند که خانم ها هیچ وقت به سن 50 سالگی نمی رسند و واقعا" قالی کرمونند . خوب اینهم از عجایب خلقت دیگه !!! )
قربان همگی
میترا

 

 

sheytonak_pk@yahoo.com

سالم به همه دوستان . غرض از مزاحمت اینکه یکی از دوستان اعلام کرده بودند که بهشون به خاطر روشنفکر شدنشان باید تبریک گفت و منم که حســــــــــــــــاس گفتم براشون پیام تبریک بفرستم.
دوستی که به تازگی روشنفکر شدید اگر شما روشنفکر شدید من باید برم اصولگرا بشم. میدونید چرا؟ نمیدونید دیگه الان خدمتتون عرض میکنم. البته ببخشیدا از اونجا که شما و هم حزب هایتان و باقی دوستانتان همه چیز را میدانید من نباید چیزی به شما بگم اما خوب دیگه من میخوام که مثل یه اصولگرای تازه پا عمل کنم (البته ببخشید که خوب بلد نیستم چون تا حالا برای من پیش نیومده بود) سعی میکنم که همیشه بر موضع خودم پا فشاری کنم و همیشه چشمم رو بر همه چیز ببندم و مثل یه موجودی که از خودش وجودیت نداره هر چیزی که بعضی ها گفتند بگم چشم و حرف نزنم. خوب داشتم میگفتم که متاسفانه بعضی ها روشنفکری را به فحش و دری وری گفتن به احمدی نژاد و …. میبینند و فکر میکنند که چون حزبهای اصولگرا که همواره حرف خودشان را با زور و چماق و …. به کرسی مینشانند در حزب روشنفکران نیز همچنین است. نه عزیزم. اینجا دموکراسی وجود داره! (البته به نظر شما که دموکراسی نیست اما خوب شما هنوز کاملا در سیستم ما وارد نشده اید . احمدی نژاد هم انسانه و از همین مرز و بوم و برای خود من هم احترام داره)
اینکه در زمان خاتمی هر وقت حرفی میزد سوت و کف و جیغ و …. بالا میرفت و همه سر و دست برای حرفهای خاتمی میشکوندند بر میگرده به اینکه حتما حرفهای ایشون آنقدر ارزش داشت که همین کار را برایش بکنند مگر نه کسی نمیرفت به زور بسیجی و …. بیاره تو سخنرانی احمدی نژاد که همین کارو براش انجام بدند ( قضیه دانشگاه پلی تکنیک رو که یادتونه؟ نیست؟ خوب شاید به صرفتون نیست که یادتون باشه من یادتون میارم… همین چند هفته پیش 16 آذر که تو پلی تکنیک رییس جمهور سخنرانی داشت نمیدونم کدوم گروه بود که 3 تا اتوبوس از دانشگاه امام صادق و 4 تا اتوبوس از دانشگاه امام حسین بسیجی آورده بود خالی کرده بود تو امیر کبیر که 6 ردیف اول رو اونها گرفته بودند و در تمام مدت زمان سخنرانی شعار " احمدی نژاد رجایی دوم و ….." میدادند. نمیدونم کیا بودند که 50 تا پلیس زن آورده بودند که زیر چادرهاشون اسلحه مخفی کرده بودند و کسی حق جم خوردن نداشت …… یا زمانی که خاتمی حرف میزد بردن موبایل و فیلم برداری از سخنرانی های اون آزاد بود اما نمیدونم دکتر احمدی نژاد که اینقدر آزادی میدهند به جوانان چرا کسی حق نداشت که با خودش موبایل ببره داخل سالن و هزاران چیز دیگه…… .
خوب از بحث پرت نشیم….. اما اینکه کسی تو خیابون بوق بزنه و بعد یکی بگه لعنت بر احمدی نژاد و ….. واقعا عجیبه!!!!!!! اینجوری پیش بره فردا هم میان و میگن که ……….! میدونید چرا؟ چون من خودم به شخصه این صحنه رو دیدم که زمان انتخابات ریاست جمهوری (البته دور دوم) که من سوار یه تاکسی بودم که به محل کارم برسم بعد راننده با نفر جلو در حال صحبت بود و تو خیابون برای رفسنجانی داشتند تبلیغ پخش میکردند و برای جلب توجه هم بوق میزدند و …. که راننده که حتما یکی از جوانان جان بر کف بسیجی بود برگشت گفت " واقعا این خاتمی اینقدر این جوونای عوضی رو پرو کرده که حالا دیگه نمیشه جمعشون کرد!" حالا کی به کی داره فحش میده؟! کسی که روشن فکره یا کسی که روشن فکر نیست؟ اما اینکه به گفته آقا میلاد رییس جمهور کشور (تازه کسی که ادعا داره که در آینده تمام دنیا زیر چتر او خواهند بود – اغراق بود کسی گیر نده - ) لباس محلی مردم پاوه رو در ملاقاتهای رسمی خودش بپوشه نه تنها خوب نیست که بلکه بسیار هم مایه آبروریزی هست! اگر یه آفریقایی میاد ایران و لباسش طوری هست که ما فکر میکنیم محلی هست اونجا اینجوری نیست . اون لباس ، لباس رسمی اون کشور هست نه اینکه لباس یه شهرستان کوچیک کشورش! برای مثال میشه اینو گفت که اگر یه خارجی بخواهد کاری که احمدی نژاد انجام میده رو انجام بده چی میشه " مثلا کاندولیزا رایس ، لباس فاحشه های کشور آمریکا رو بپوشه و بیاد تو اروپا"!!!!!!!!!!! چون هر چی که باشه فاحشه ها هم تو آمریکا زیادند و یا اینکه بوش لباس مردم دنور رو بپوشه! ( این یکی دیگه خیلی جالبه! میدونید که لباسهاشون چه جوریه!!!!)
پس دیدید که هر جا نمیشه هر چیزی رو پوشید!
اما در مورد روشنفکری شما باید بگم که من از امروز که شما روشنفکر شدید من هم اصولگرا میشوم و الان هم ثابت میکنم که اصول گرا هستم
ببینید :
من الان اصول گرا هستم

نفر اول : چقدر ترافیکه داغون شدیم
من : اه ! چقدر تو سوسولی حالا یه ساعت تو ترافیک بمون نمیمیری که! ببین الان احمدی نژاد داره برای مردم آمریکا نامه مینویسه که به راه راست هدایتشون کنه. تازه تقصیر خودته که ماشین میاری ماشین نیار پیاده راه برو هم برات خوبه هم تو ترافیک نمیمونی.
نفر اول : دیروز که ماشین نیاوردم سوار اتوبوس نتونستم بشم و 1 ساعت دیر رسیدم سر کارم
من : خوب صبح ساعت 5 پاشو برو سر خیابون که اتوبوس گیرت بیاد.
خودت تنبلی که نمیتونی از جات زودتر پاشی! نکنه شبا ماهواره نیگا میکنی؟!
نفر اول : شنیدی میخوان بنزین و کوپنی کنند مثل دهه 60؟
من : خوب بکنند همین توی عوضی بسکه سوار ماشینت میشی و میری تو خیابون بنزین کم میاد! چی میشه اگر صبح ساعت 5 پاشی بری بیرون و شب هم 4 ساعت دیر تر برسی خونت؟! چیزیت میشه؟ کمتر ماهواره و فیلم های بی ناموسی نیگا کن!!!! من که مشکلی ندارم چون داداشم جانباز 6% هست تو یه شرکت دولتی کار میکنم که سرویس داره و باز چون برادر جانبازم روزی 10 لیتر بیشتر از مردم عادی بنزین میگیرم.
نفر اول : تحریم هم که شدیم . نکنه یه زمانی جنگ بشه؟!
من : اولا که مشروط تحریم شدیم دوما که اصلا شورای امنیت کیلویی چنده بابا؟ ولش ! همین چند روز دیگه یه کم بیشتر پول میریزیم تو جیب کشورهای روسیه و چین که برامون پیام بدن که قطعنامه رو ولش! تازه فردا که مثل سگ پشیمون شدند و به دست پامون افتادند بهشون میگیم که یه من ماست چقدر کره داره حالا فوقش جنگ میشه چیزی نیست که میری جبهه و برای من و امثال من شهید میشی بعدشم که میری بهشت! تا 7 نسل بعد خودتم که هم بدون کنکور میرن دانشگاه هم اینکه تو یه شرکت دولتی با پایه حقوق 1 میلیون تومان استخدام میشن.ببینم مگه دولت دیوانه شده که برای تو و بچه هات اینقدر زحمت بکشه بعد جنگ که شد تو بشینی تو خونه؟ باید هم خودت هم زن و بچه هاتو بفرستی خط مقدم که برای دفاع از آرمانهای انقلاب بمیرند.
نفر اول : خیلی گرونی شده .... دیروز رفتم میوه بخرم پول نداشتم خیلی جلوی زن و بچم خجالت کشیدم . سیب شده کیلویی 600 تومان ، تخم مرغ شده دونه ای 120 تومان ، نون تافتون شده دونه ای 20 تومان ، پرتقال که نایاب شده ، نارنگی شده کیلویی 450 تومان ، لپه شده کیلویی 1800 تومان (کیلویی 450 تومان بود ) ، ......
من : اااااااااااااه ! چقدر غر میزنی! خجالت بکش! مگه نمیدونی که مرغا رو کشتند بعد تخم مرغ کم شده واسه همینه که گرونه!؟! سیب و پرتقال و نارنگی هم کمتر بخور! نمیمیری که! لپه رو هم کیلویی 55 تومان صادر میکنیم به لبنان! آخه گفتن لبنانی ها خورشت قیمه دوست دارند! هر چی باشه همسایه از خود آدم مهمتره! دقت کنی همه چیز در این مملکت هست فقط یه کم (حالا زیاد مهم نیست چقدر) گران است!
نفر اول : دیدی خونه چقدر گرون شده؟ نزدیک 70% گرون تر شده! چه کار کنم؟
من : ای بابا ! این که کاری نداره برو وام بگیر! 7 میلیون میگیری 13 میلیون پس میدی جونتم دراد! البته بد هم نیست آدم باید با سختی زندگی کنه چیه تو اروپا و آمریکا مفت مردم میتونند خونه داشته باشند؟ چون جوونی باید جوونی کوفتت بشه! تازه حالا ما چی کار کنیم که گرون شده دلال ها گرون میکنند! دست ما نیست که!
نفر اول : یه سمند خریدم دنده عقبش جا نمیره بردم گذاشتم نمایندگی تعمیرش کنه گفته باید 100 هزار تومان بدی! میگم مگه گارانتی نیست؟ میگه همینه که هست اگر نمیخوای وردارش ببر!
من : وای وای!!! سمند داری بچه مایه دار؟! 14 میلیون پول دادی سمند خریدی بعد 10 تومان تخم مرغ گرون شده ناله میکنی؟! نکنه باهاش 180 تا هم میری که تو 100 تا 18 لیتر میسوزونه .... بعد میگی چرا میخوان بنزین رو کوپنی کنند! آها نکنه باهاش میری دختر بازی که حرص میزدی که میخوان بنزین و کوپنی کنند؟!
نفر اول : دیدی پژو 405 ایراد داره آتیش میگیره و مردم توش زنده زنده میسوزند؟
من : چه باحال! ببینم اون موقع که 405 و پرشیا و .... به همدیگه تو دولت قبلی هدیه میدادید چیزی نبود حالا چرا وقتی آتیش میگیره ناراحتی؟! ناراحت نباش تو که سمند (خودروی ملی ) داری....
نفر اول : خیابونها خیلی دست انداز دارند .... تمام جلوبندی ماشینم همیشه خرده....
من : ببینم تو به این 2 تا چاله میگی دست انداز؟ برو بچه سوسول! اینا که چیزی نیست .... الکی غر میزنی برو کنگو ببین چقدر خیابونهاش دست انداز داره تازه میدونی دولت 1500 کیلومتر از جاده های افغانستان رو که همشون حدود 80% نابود شده بودند و درست کرده و آسفالت کرده .... اونم با هزینه ای بسیار کم؟! هر چی باشه همسایه از ما مهمتره!!!
نفر اول : چند روز پیش تو خیابون یه لحظه زیر تابلوی توقف ممنوع واستادم که برم بچم رو از مدرسه بیارم اومدم دیدم که 40 هزار تومان جریمه شدم....
من : همینه دیگه .... تو غلط کردی که زیر تابلو وای میسی....حقت بوده تازه ببینم دولت مگه سر گنج نشسته که همش به دولت لبنان و عراق و فلسطین و .... کمک کنه؟ از کجا باید بیاره؟ همین تو باید جریمه بشی که بودجه این کمک ها تامین بشه دیگه..... ناراحت نباش.. این پولا حروم نمیشه این پولها هزینه مردم لبنان میشه.... هرچی باشه باز هم همسایه از خود آدم واجبتره...
نفر اول : دخترم الان 4 ساله حق تدریس تو آموزش پرورش کار میکنه نمیدونم چرا استخدامش نمیکنند تازه حقوقی هم بهش نمیدن انگار که نوکره!
من : برو بابا! 4 سال؟ همچین میگه 4 سال انگار 40 ساله! بعدشم که ببینم فرق اونایی که بابشون یا داداششون یا شوهر خواهر عمه بزرگشون یا .... رفتن جبهه شهید شدند با تو چیه؟ هرچی باشه عرضه نداشتی شهید یا جانباز یا بسیجی و .... باشی! پس لیاقتت همینه! تازه همین که یه پول بهش میدن باید خدا رو هم شکر کنی.... که برای شکرش هم ما فکر کردیم بیا بده به ما بدیمش به برادران و خواهران افغانی....
نفر اول : وضع مالیم واقعا بده خیلی تحت فشارم نمیدونم باید چی کار کنم...
من : نگران نباش ... لوله نفتتون حتما یه چیزیش شده من خودم الان پول نفت هر ماه میاد دم در خونه ...
نفر اول : بابــــــــــــــــا! این که نشد وضع.... خجالت بکش! هرچی من میگم تو جواب دری وری بهم میدی! یعنی چی؟ بسه دیگه خسته شدیم...
من : خفه شو مرتیکه منافق بی شرف! معلومه که یک انسان خود فروخته بی هم چیز هستی.... حالا حالیت میکنم پدر سوخته مرتد از دین! حالا به خدا و پیامبر توهین میکنی؟ لیاقت نداری که تو این آزادی زندگی کنی.... بی همه چیز حالا شیکمت سیر شده واسه من آدم شدی؟ مرتیکه هیز به ناموس مردم تیکه میندازی؟ پدر سوخته از کدوم کشور خارجی باج میگیری؟ هان؟ مواد مخدر میاری تو ایران میفروشی؟! نگران نباش درستت میکنم......
( چند روز بعد )
نفر اول : غلط کردم ... به خدا غلط کردم.... اصلا کشور به این آزادی کجا بوده؟ همه چیز بر وفق مراده... همه جا رو امنیت و آسایش فرا گرفته و همه در خوبی و راحتی دارند زندگی میکنند.... من به قبر خودم خندیدم که دفعه بعد از این حرفها بزنم.... واقعا اون موقع خر بودم و نمیفهمیدم از همتون عذر میخوام و از شما طلب مغفرت میکنم... حتما از این به بعد در مورد حرفهام بیشتر فکر میکنم الان که فکر میکنم میبینم که واقعا چقدر من احمق بودم که اینهارو میگفتم و قدر این وضعیت رو نمیدونستم.....
من : آفرین عزیزم.... حال که فهمیدی که چقدر این وضع خوبه میتونی بری خونت البته دکتر گفته که 2 ماهی باید استراحت کنی چون 5 جای بدنت شکسته یه مقدار هم بدنت کوفتگی داره که خوب میشه .....
دیدید چه راحت من هم اصولگرا شدم؟ به همین راحتی به همین خوشمزگی! (حالا برای دوستانی که خیلی حواسشون جمع هست و بسیار با دقت مطالب رو میخونند یه سوال دارم که به پاسخ دهنده هم جایزه میدم.... تو اون چند روز چه اتفاقی افتاده بود؟ پاسخ های خود را برای من میل کنید!)
موفق باشید و در پناه حق پاینده .....
محمد – ص (24 ساله دانشجوی ترم 7 دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین)

 

 

Aliakbar_313@yahoo.com

با کاروان حسيني
وحشت حكومت اموى از خبر خروج امام (ع)

ابـن قـيـتـبـه ديـنورى نقل مى كند كه عمروبن سعيد بن عاص ، والى مكّه ، هنگام شنيدن خبر خـروج امـام حسين (علیه السلام) از مكّه مكرّمه گفت : بر همه شترهاى ميان زمين و آسمان سوار شويد و او را بـجـويـيـد!)) مـردم از ايـن سـخـن وى اظهار شگفتى مى كردند و در جست وجوى حضرت برآمدند، ولى او را نيافتند!
ولى ايـن خـبـر از جـهـتـى مـورد تـرديد است ، زيرا به لحاظ تاريخى ثابت شده است كه هـرچـنـد امام (علیه السلام) سحرگاهان و يا اوايل بامداد از مكّه بيرون رفت ، ولى حركت وى پنهانى نـبـود. چـرا كه در شب هشتم ذى حجّه خطبه مشهورش را ايراد كرد و طى آن فرمود: هركس در راه مـا آهنگ جان فشانى دارد و آرزومند ديدار پروردگار خويش است ، با ما بكوچد و من به خواست خداوند بامدادان رهسپار خواهم گشت .
بـنـابـرايـن خـبـر هـنـگـام خروج امام (علیه السلام) پيش تر، يعنى در همان شبى كه در اواخر شب يا اوايل صبح آن خارج شد، در مكّه پخش ‍ شده بد. طبيعى بود كه حكومت اموى در مكّه نيز هنگام حركت را دست كم از راه جاسوس ها و خبرچين هايش ، همانند ديگر مردم بداند.
از سـوى ديـگـر كـاروان حسينى ـ كه در اوايل خروج به نسبت بزرگ بود ـ در يك فاصله كوتاه زمانى آن قدر نمى توانست از مكّه دور شده باشد كه آن را بجويند و پيدا شود. از نـظـر تـاريـخـى هـم مـشـهـور اسـت كـه فـرسـتـادگـان و مـردان شـُرطه عمروبن سعيد، در اوايل راه عراق ، به كاروان حسينى رسيدند.
امـا آنـچـه مـهـم اسـت ايـن كـه خبر خروج امام (علیه السلام) موجب ترس و وحشت حكومت اموى گشت ، به طـورى كـه والى وقـت مـكـّه ، در صدد برآمد تا از هر وسيله موجود ميان آسمان و زمين براى جلوگيرى از بيرون رفتن آن حضرت از مكّه استفاده كند!
خـروج امـام (علیه السلام) از مـكـّه بـراى حكومت اموى بسيار گران بود، زيرا به مفهوم شكسته شدن حلقه محاصره اى بود كه حكومت اموى ، نخست در مدينه بر گرد انقلاب حسينى كشيده بود ولى شكست خورد و در مكّه نيز همين كوشش را انجام داد تا شايد آن را در نطفه خفه كند. به ايـن گـونـه كـه رهـبـرى انـقـلاب را يـا دسـتـگـير كند يا غافلگيرانه بكشد، يا بوسيله خـورانـدن سـمّ در شـرايـطـى پـيـچـيده و ساختگى ، كه حكومت اموى نيز متهم نشود، از ميان بـردارد و آنـگـاه با هزار ادّعا بر اين جنايت خود سرپوش ‍ نهد و خود در مقام خونخواهى او بـرآيد. در نتيجه مردم را گمراه سازد و در ميان مردم به عنوان خونخواه امام آشكار گردد؛ و سرانجام مصيبت اسلام همچنان كه هست باقى بماند، بلكه گرفتارى بيشتر و شديدتر گردد.
بـنـابراين خروج امام (علیه السلام) از مكّه مكرّمه در آن زمان تعيين شده ، همان طورى كه فرصت رها شدن از دست امام را به راه و روشى كه خود حكومت مى خواست و مى توانست كه بدان وسيله اسـت را بـه وسـيـله تـبـليغات گمراه سازد، از دستش ربوده همين طور، فرصت محاصره و زيـر فـشار گذاشتن انقلاب را نيز از آنان گرت . زيرا خروج امام از مدينه ـ همين طور از مكّه ـ در اصل براى رهانيدن انقلاب مقدّس از حلقه محاصره سانسور امويان بود. علاوه بر آن امـام (علیه السلام) از آن بـيـم داشـت كـه بـا كـشـتـه شـدن ايـشـان ، حـرمـت حـرمين شريفين شكسته شود.))
بنابراين بنى اميّه حق داشتند كه از خروج امام (علیه السلام) بيمناك باشند. زيرا اين خروج آنان را از تـرسـيم روش رويارويى با آن حضرت و انتخاب شرايط زمانى ، مكانى و تبليغاتى ايـن رويـارويـى ، مـحـروم سـاخـت ؛ آن هـم در هـنـگـامـى كـه امـام (علیه السلام) اصـرار داشـت تـا قتل وى ـ كه تابعيت نمى كرد از آن ناگزير بود ـ در شرايط و زمانى و مكانى اى كه او خـود انـتـخـاب مـى كـرد انـجـام شـود. و بـديـن وسـيـله دشـمـن نـتـوانـد بـر قـتـل او سـرپوش نهد، يا از واقعه شهادتش به نفع خود استفاده كند و اهداف مورد نظر از اين قتل را از بين ببرد. چرا كه امام (علیه السلام) قصد داشت از اين راه ، وجدان امت را تكان دهد تا در راه درستى كه حضرت مى خواست به حركت درآيد.))

تلاش حكومت اموى در مكّه براى بازگرداندن امام (ع)
حـكـومـت مـحـلّى امـوى در مكّه مكرّمه به منظور بازگرداندن امام (علیه السلام) به مكّه ، دو روش را در پيش گرفت ؛ يك روش آشتى جويانه بود و طى آن عمرو بن سعيد اشدق طى نامه اى به امـام (علیه السلام) به آن حضرت وعده امان و نيكى و جايزه داد. روش ديگر سركوبگرانه و نظامى بـود و بـر اسـاس آن شمارى از مردان شرطه ماءمور شدند راه خروج كاروان حسينى از مكّه را سدّ كنند.
پوشيده نماند كه اسلوب نخست ، يعنى اسلوب بخشيدن امان و جايزه ، همان طور كه عادت همه سركشان در برابر چنين وقايعى مى باشد، پيش از اسلوب سركوبگرانه بود.

 

فقط 20 روز تا محرم حسين (ع) باقي مانده

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

10 دی / 31 دسامبر / 10 ذی الحجه

Mobin_s2004@yahoo.com
10 دي ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
بازداشت خسروپرويز و آغاز پايان امپراتوري توانمند ايرانيان

تصوير سنگي خسرو پرويز در طاق بستان

31 دسامبر سال 628 ميلادي خسرو پرويز ( خسرو دوم ) شاه وقت ايرانيان از دودمان ساساني كه به خاطر اطفاء حس جاه طلبي خود و رسانيدن مرزهاي ايران به روزگار داريوش بزرگ دست به جنگهاي غير ضروري ازجمله تصرف مصر و محاصره قسطنطنيه و تصرف همه آسياي غربي زده بود و صليبي را كه مسيح به آن مصلوب شده بود به تيسفون آورده بود و ارتش را فرسوده و مردم را زير بار مالياتهاي سنگين قرار داده بود در كاخ تيسفون بازداشت شد و اين اقدام كه به خواست ژنرالهاي ايران و تصويب شيرويه پسر او صورت گرفت آغاز پايان امپراتوري توانمند ايرانيان بشمار مي رود.
    خسرو پرويز پس از شكست نظامي 9 دسامبر سال 627 از هراكليوس امپراتور روم شرقي در جنگ نينوا و عقب نشيني به تيسفون براي فراموش كردن غم شكست به شراب و باده گساري پناه برده بود و در اين كار دست به افراط زده بود و عمل او ژنرالهاي ايران را در برابر دشمن بلاتكليف گذارده بود به گونه اي كه تصميم به بازداشت او و نصب پسرش به پادشاهي گرفتند . خسرو پرويز در حال مستي كامل در جلسات نظامي حضور مي يافت و اتخاد تصميم دشوار بود و نيروهاي هراكليوس به دروازه هاي تيسفون رسيده بودند.
    بازداشت خسرو پرويز ، زياد مسئله را حل نكرد زيرا مقامات سياسي و بزرگان كشور تا او زنده بود حاضر به پذيرش پسرش به عنوان شاه نبودند.
    پس از چند هفته سرگرداني و بحراني، ناگهان در تيسفون اعلام شد كه خسرو پرويز در بازداشتگاه كاخ در گذشته است كه بعدا معلوم شد به اشاره افسران گارد ، زندانبان او را كشته بود و قتل او در سال ششم هجرت صورت گرفت و 9 سال بعد در 637 ميلادي ، ارتش ايران درقادسبه شكست خورد.
    پس از قتل خسرو پرويز ، پسر او با هراكليوس آشتي كرد و ضمن قرارداد صلح مورخ سوم آوريل سال 628 ميلادي ، ايران از همه متصرفات خسرو پرويز از جمله مصر ، سوريه و فلسطين صرف نطر كرد و صليب را كه بهانه جنگ بود به روميان پس داد. ارتش روم نيزدر اين جنگها چنان تضعيف شده بود كه هراكليوس پس از بازگشت به قسطنطنيه پايتخت خود عنوان امپراتوري روم را به پادشاهي بيزانس (بيزانتين شامل يونان و قسمتي از آناتولي و سوريه ) تبديل كرد و در جنگ سال636 در يرموك ( شام ) از اعراب مسلمان شكست خورد و سوريه و بعدا فلسطين را از دست داد و به اين صورت سالهاي 736 و 737 را بايد افول هردو امپراتوري و برقراري وضعيت تازه اي در جهان بشمار آورد.
    حكومت خسرو پرويز از همان آغاز كار با نا آرامي همراه بود ؛ بر ضد پدرش كودتا كرده با كمك رومي ها بهرام چوبين بزرگترين و ماهرترين ژنرال ايران پس از « سورنا » را شكست داده و رنجانده بود و ....
    پس از قتل خسرو پرويز كه از رويدادهاي دگر گون كننده تاريخ جهان است در طول چهار سال و چند ماه ده نفر از اين قرار بر ايران حكومت كردند:
    شيرويه كه به قباد دوم تغيير نام داده بود، اردشير سوم ، خسرو سوم ، جوانشير ، پوراندخت ، گشتاسب ، آذرميدخت ، هرمز پنجم ، فيروز ، خسرو پنجم و آنگاه در سال 632 يزدگرد سوم به سلطنت رسيد كه آخرين شاه دودمان ساساني بود و پس از چند شكست از اعراب در سال 650 در مرو كشته شد.
    پوراندخت و آذرميدخت دختران خسرو پرويز بودند . پوراندخت 17 ماه سلطنت كرد ، ولي دوره سلطنت آذرميدخت بسيار كوتاه بود و هر دو نيز مانند بسياري از اين شاهان چند روزه در جريان مبارزه برسر قدرت و اختلافات خانوادگي ( داخل قصري ) كشته شدند.

 

تقسيمات كشوري ايران

31 دسامبر سال 1937( 10 دي ماه 1316 ) ايران داراي تقسيمات كشوري تازه شد و به ده استان ، 49 شهرستان و 290 بخش تقسيم گرديد. اين تقسيمات بر پايه عرف قديم بود. در دي ماه سال 1338( ژانويه 1960) اين تقسيمات تغيير كرد و استانهاي ده گانه 17 استان شدند . تعداد شهرها نيز به 145 شهر افزايش يافت . ايجاد استانهاي تازه از كوچك كردن استانهاي دهگانه صورت گرفت كه نارضايتي به بار آورد . براي مردم فارس و كرمان كوچك شدن اين دو استان پس از قرنها قابل قبول نبوده است و تقسيمات بعدي هم از همين دست بوده است.

 

قتل ناصرالدين شاه به دست ميرزا رضاي کرماني

دهم ديماه مصادف با سالروز قتل ناصرالدين شاه به دست ميرزا رضاي کرماني مي باشد.
122سال پيش، ميرزا رضا کرماني کمر به قتل ناصرالدين شاه بست و دو روز پيش از جشنهاي پنجاهمين سال سلطنت چهارمين پادشاه قاجار، گلوله‌اي بر قلب او نشاند.
ناصرالدين شاه در ماه صفر 1247 هجري متولد شد و در سن 17 سالگي، بعد از فوت پدرش محمد شاه، در شهر تبريز (که به عنوان وليعهد در آنجا فرمانرواي آذربايجان بود)، به سلطنت نشست. ناصرالدين شاه،‌ فرزند محمد شاه و چهارمين پادشاه سلسله قاجار است. او در سال 1264 ه.ق پس از مرگ پدر با كمك ميرزا تقي خان امير كبير در تهران تاجگذاري كرد و در تالار تخت مرمر جلوس رسمي کرد.
دوران حكومت او، دوران ورود مدرنيته به ايران است. او نخستين پادشاهي است كه به اروپا رفت و در دوران حكمراني او بود كه نخستين مظاهر نوگرايي، نظير مدرسه دارالفنون، ‌تلگراف و‌ عكاسي وارد ايران شد.
در زمان ناصرالدين شاه، امتيازات انحصاري مختلفي به انگليس واگذارشد، از جمله امتياز تأسيس بانک شاهنشاهي، واگذاري امتياز کشتي راني در رودخانه کارون به انگلستان که البته در اين ميان روسها نيز بي نصيب نماندند، امتياز شيلات درياي خزر به روس ها و غيره اعطاء گرديد که به شدت مايه خسارت شد و پي آمدهاي نامطلوبي را براي کشور به دنبال داشت.
ناصر الدين شاه از هر گونه انتقاد و اعتراضي که نسبت به اعمال خود او مي شد به شدت نفرت داشت. استبداد و تنفر وي از شنيدن اعتراضات و انتقادات، عامل عمده اي در الزام مخالفان در اقدام به قتلش شد.
ناصرالدين شاه در سن شصت و هفت سالگي در حالي که خود و دربارش را براي برگزاري جشن پنجاهمين سال سلطنت خود آماده مي کرد، به فتواي سيد جمال الدين اسد آبادي در حرم حضرت عبدالعظيم به ضرب طپانچه ميرزا رضاي کرماني به قتل رسيد و وي را در باغ جيران درکنار حرم حضرت عبدالعظيم به خاک سپردند.
1- منبع: روزگاران تاريخ ايران، دکتر عبدالحسين زرين کوب.

 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

10/10/59
حمله چريكي سپاه در محور آبادان و گلوله باران 20 نقطه شهر اهواز توسط دشمن و اعتراض نماينده اهواز به اوضاع جبهه اهواز در انتقاد تلويحي به فرمانده كل قوا ( بني صدر ) .

تقويت نيروهاي عراقي در مريوان و تشديد تحركات ضد انقلاب در غرب كشور ، با هماهنگي عراق ، در گزارش روزنامه انقلاب اسلامي .

پاسخ معاون وزارت دفاع ( دكتر مهران ) به سؤال نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي درباره چگونگي خريد ناوهاي جنگي لجستيكي و نيروبر از انگلستان و اشكالتراشي براي تحويل آن .

سعد قاسم حمودي وزير اطلاعات سابق عراق : جنگ ايران و عراق جنگ بين دو خط است : خط قوميت عربي كه عراق آن را دنبال ميكند و خط نژادپرستي مذهبي و عقب مانده كه ايران نماينده آن است .

تفسير راديو لندن از اشتباه محاسبه صدام در شروع جنگ با ايران و گمراه شدن احتمالي در مشورت با افرادي كه چون تيمسار اويسي و شاهپور بختيار و مقاومت ايرانيان درخرمشهر و آبادان و سرانجام ناكامي در رسيدن به اهواز و دزفول .

دو مقاله انتقادي درباره عراق : مجله الراي چاپ لبنان : اقدام عراق با استراتژي ملت عرب در بسيج براي آزادي فلسطين دشمني و مخالفت دارد . روزنامه گاردين چاپ انگليس : در زندانهاي عراق 50 هزار زنداني سياسي تحت شكنجه هاي غير انساني قرار دارند .

راديو كلن : اعلام ناكامي تلاشهاي اولاف پالمه در آزاد كردن كشتيهاي متوقف شده در اروندرود .

گزارش يونايتدپرس از ميزان كاهش توليد نفت جهان بر اثر جنگ ايران و عراق ، عليرغم افزايش توليد آمريكا و ديگر كشورهاي توليد كننده نفت .

اظهار نظر مقامات آمريكايي پيرامون مسئله گروگانها و انتقاد به برخورد تند ريگان با ايران به دليل تشديد مبارزه طلبي در نزد ايرانيان .

10/10/65
كمكهاي تسليحاتي جديد شوروي به عراق شامل موشكهاي زمين به زمين "اسكادبي" تانكهاي 7200 – ميگ23 و 25 – انواع موشكهاي ضدهوايي همراه با تكنسينهاي روسي و 72 توپولف سوخت رسان.

 

 

 درگذشت شريعت سنگلچي از نويسندگان و علماي ايران

[10 دي 1322] - شريعت سنگلچي از نويسندگان و علماي ايران در گذشت. سنگلچي بر اثر ابتلا به بيماري تيفوس كه در زمان جنگ جهاني دوم در ايران بسيار شايع بود بدرود حيات گفت. پدر شريعت سنگلچي از علما و فقهاي معروف تهران بود و فرزندش را ابتدا خود تعليم داد و سپس نزد علمايي چون شيخ فضل الله نوري فرستاد تا از آنان بهره گيرد. شريعت سنگلچي مدتي هم در نجف تدريس كرد و در پايان تحصيل به تهران آمد و به تدريس پرداخت . از آثار شريعت سنگلچي كتابهايي چون توحيد عبادت يا يكتا پرستي ؛ كليد فهم قرآن و منابر باقيست كه در كتاب اخير گفتگوهاي شريعت سنگلچي با دكتر رابيندرانات تاگور چاپ شده است.

 

 تاسيس مجمع جهاني اهل بيت به دستور آيت الله خامنه اي

[10 دي 1369] - تاسيس مجمع جهاني اهل بيت به دستور آيت الله خامنه اي

Mobin_s2004@yahoo.com
31 دسامبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
امپراتور را كشتند و از سنا تقاضاي بخشودگي كردند

31 دسامبر سال 192 ميلادي رئيس گارد امپراتوري روم « كومودوس » امپراتور اين كشور كه سلطنت خود را از جانب يكي از خدايان رومي( هركولس ) مي دانست و معتقد بود كه همه اسيران جنگي بايد در بازي هاي گلادياتوري يكديگر را بكشند و مي گفت كه امپراتور بايد به جاي همسر « مترس » داشته باشد، چند ساعت پس از اين كه شهر رم را به نام خود « كوموديانا » تغيير نام داد به دست يك پهلوان كشتي در حمام به قتل رسانيد. در اين عمل « مارسيا » مترس امپراتور به فرمانده گارد كمك كرده بود . رئيس گارد سپس به سناي روم رفت و كار خود را عملي لازم براي حفظ امپراتوري و اختيارات سنا به عنوان انتخاب كننده امپراتور اعلام كرد و در خواست بخشدگي براي خود و همدستانش كرد. كومودوس (لوسيوس اورليوس كومودوس ) از سال 180 تا سال 192 بر روم رياست كرده بود.

 

آغاز استعمار انگلستان در آسيا

31 دسامبر سال 1600 ميلادي دولت انگلستان در راستاي سياست استعماري اش در اسيا ، فرمان ايجاد كمپاني هند شرقي را صادر كرد و همه بازرگانان و ماموران و دريانوردان انگليسي را كه در قاره آسيا و آبهاي آن فعاليت داشتند اجبارا عضو اين كمپاني كرد كه روزي سياه براي اين قاره ومردم آن بشمار مي رود.
     در آن زمان ، دو سال از ورود آنتوني و رابرت شرلي با 26 انگليسي ديگر به ايران مي گذشت كه موفق شده بودند خود را در دل شاه عباس كه هدفش احياي امپراتوري ايران با عقب راندن پرتغاليها از خليج فارس و تضعيف هرچه بيشتر عثماني بود جاي دهند.شاه عباس براي رسيدن به هدفهايش نياز به دوستي با اروپاييان داشت.
    277 سال پس از ايجاد كمپاني هند شرقي ، و تصرف تدريجي شبه قاره هند توسط انگليسي ها ، ملكه ويكتوريا ، اول ژانويه سال 1877 ميلادي خود را پادشاه انگلستان و امپراتور ( امپرس ) هند خواند . بسياري از مسائل جاري مشرق زمين ناشي از استعمار انگلستان بر هند است كه به خاطر حفظ هند از تعرض ساير قدرتهاي اروپايي ، از انجام هر توطئه اي در ايران ، افغانستان و همه خاورميانه ، آسياي ميانه و آسياي جنوبي خود داري نورزيد.

 

مادام دو پمپادور؛ زني كه عملا زمام امور فرانسه در دست داشت

به نوشته مولفان تاريخ فرانسه ، از سا ل 1745 تا 1764 به مدت 19 سال حكمران واقعي فرانسه مادام دو پمپادور رفيقه لويي 15 پادشاه فرانسه بود. اين زن از روزي كه يك پيشگو گفته بود كه مترس شاه فرانسه خواهد شد به هر تدبير و نيرنگي از جمله برگزاري ميهماني هاي بزرگ و دعوت مشاهير وقت از جمله ولتر و مونتسكيو به انها دست زده بود تا به دربار فرانسه راه يابد و با پادشاه آشنا شود .
     وي سر انجام به اين هدف خود رسيد و چون همسر لوئي 15 درگذشته بود و وي به دليل منع مذهبي نمي توانست ازدواج مجدد كند مادام دو پمپادور را به عنوان مترس خود انتخاب كرد و او از آن زمان نخست در پشت پرده و سپس علني مشار لوئي 15 شد . از زماني كار پمپائور براي فرانسه مشكل آفرين شد كه دوستان و بستگان خود را در راس كارها گمارد تا قدرت را از دست ندهد و آنان مردماني آزمند و نالايق بودند . مشكلاتي كه مادام دو پمپادور كه نام اصلي او Jeane Antionette Poisson بود از اين رهگدر براي فرانسه به وجود آورد تا انقلاب فرانسه باقي بود و به عقيده مورخان ، اين مشكلات به دوران پادشاهي لويي 16 منتقل و از علل انقلاب شد.

 

پارلماني كه همه اعضاي آن جز دو نفر به جرم خيانت به وطن به زندان محكوم شدند!

31 دسامبر سال 1907 ميلادي به دستور نيكلاي دوم تزار روسيه 167 تن از اعضاي 169 گانه دوماي روسيه به اتهام خيانت به كشور بازداشت و تحويل دادگاه شدند . بعدا دادگاه با رعايت تخفيف هر كدام را به سه ماه زندان محكوم كرد. اين تخفيف به اشاره انگشت تزار منظور شده بود. خيانت اين عده آن بود كه ضمن مذاكرات پارلمان گفته بودند كه اگر چنين نشود ممكن است مردم ماليات ندهند و اگر چنان شود احتمال دارد عده اي از خدمت سربازي شانه خالي كنند و....كه تزار همه اين حرفها را خيانت به كشور تلقي كرده بود و انان را جز دونفر كه اصلا حرف نزده بودند به دادگاه تحويل داد .
     با بازداشت و تحويل اعضاي دوما به دادگاه اين دوره مجلس منحل شد و تزار با اعضاي دوره ديگر دوما هم همين معامله را البته به طرزي ديگر انجام داد و پس از انحلال سه دوره پي در پي دوما از خير تشكيل آن براي مدتي صرف نظر کرد.

برخي ديگر از رويدادهاي 31 دسامبر

  • 1857:   ملكه ويكتوريا شهر اوتاوا را براي پايتختي مهاجرنشين انگليسي كانادا انتخاب كرد.

  • 1902:   دولت ونزوئلا راي دادگاه بين المللي لاهه را براي پرداخت غرامت به اتباع انگلستان و آلمان كه در جريان كودتاي سال 1899 آن كشور آسيب ديده و شركتهاي راه آهنشان ملي شده بود پذيرفت و ناوگان دو كشور سواحل ونزوئلا را ترك گفتند.

  • 1915:   نيروي دريايي آلمان كشتي مسافربر انگليسي « پرشيا » را غرق كرد كه 335 نفر كشته شدند . در آن زمان كه نيمي از ايران منطقه نفوذ انگلستان بود ، نامگذاري كشتي به نام پرشيا ( ايران ) آزاد بود ولي اينك رسانه هاي انگليسي خليج فارس را هم خليج و يا خليج عربي مي نويسند !!! .

  • 1930:   ركود اقتصادي ، شمار بيكاران ايالات متحده را به 4 ميليون و 800 هزار رسانيد.

  • 1971:   دولت عراق كه اختلافاتش بادولت وقت ايران گسترش يافته بود هزاران ايراني و ايراني زاده را از آن كشور بيرون راند.

  • 1973:   دولت وقت پرو شركتهاي امريكايي زغال سنگ را در آن كشور ملي كرد.

  • 1981:   در غنا يك افسر جزء كودتا كرد.
        

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    10 ذی الحجه هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     عيد سعيد قربان

    [10 ذي الحجه ] - عيد سعيد قربان
    عيد سعيد قربان يکي از اعياد بزرگ اسلامي است و غسل , خواندن نماز عيد قربان و قرباني از اعمال اين روز است.

    حضرت ابراهيم (ع) به اجراي مأموريت الهي خويش يعني قرباني كردن فرزندش اقدام كرد. حضرت ابراهيم چون در اين آزمايش بزرگ ايمان سر بلند شد، خداي سبحان ايشان را از طريق يكي از فرشتگان مُقَرَّبِ درگاه خود از اجراي اين كار منع كرد و در مقابل گوسفندي براي قرباني كردن نازل شد. اين رويداد در تاريخ اسلام به عيد قربان يا عيد اَضحي مشهور است و مسلمانان جهان هر سال در اين روز مراسم قرباني كردن را در هنگام حج بجاي مي آورند و اين روز را به نام عيد قربان بزرگ مي دارند.

     

    درگذشت « ابوبكر محمّد بن قاسم انباري» مشهور به ابن انباري اديب، نحوي و لغت شناس عرب

    [10 ذي الحجه 328] - « ابوبكر محمّد بن قاسم انباري» مشهور به ابن انباري اديب، نحوي و لغت شناس عرب درگذشت. او به مدد حافظه نيرومند خويش بسرعت در ادبيات عرب سرآمد شد و سپس به تدريس پرداخت. اين اديب نامدار در امر تعليم و آموزش بسيار متواضع بود از اين رو مجالس درسي همواره مملو از مشتاقان درس او بود.« اَدَبُ الكاتِب؛ و الاَضداد » از آثار ابن انباري بشمار مي روند.

     

     وفات « اِبن شِنظير» از مورخان آندلسي

    [10 ذي الحجه 402] - « اِبن شِنظير» از مورخان آندلسي وفات يافت. وي از علماي حديث نيز بود احاديث فراوان گردآوري كرد. از آثار ابن شنظير« المُختَصَرُ المُدَوَّنَه» را مي توان نام برد.

     

     تولد ميرزا غلامرضا خان متخلص به روحاني شاعر بر آوازه معاصر در تهران

    [10 ذي الحجه 1314] - ميرزا غلامرضا خان متخلص به روحاني شاعر بر آوازه معاصر در تهران بدنيا آمد روحاني در سروده هايش از مستمندان و ضعفا طرفداري مي كرد. او افكار عامه را با بياني دلنشين به نظم مي كشيد و به سبكي ساده و روان شعر مي سرود؛ به گونه اي كه هم مطبوع طبع عامه بود و هم مورد قبول ارباب ادب قرار مي گرفت «اداره نامه» از آثار روحاني است كه در آن اوضاع نابسامان وقت، و طمع اولياي امور را تشريح كرده است.

     

     درگذشت ميرزا جواد اقا ملکي تبريزي

    [10 ذي الحجه 1344] - درگذشت ميرزا جواد اقا ملکي تبريزي

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    از رحمت خدا ماءيوس نشويد

    مالك بن دينار گويد: سفر حج رفتم ، جماعتى را در عرفات ديدم به خود گفتم : كاش مى دانستم حج كدام يك از اينها مورد قبول است تا او را تهنيت بگويم و كدام يك مردود است تا او را تسليت گويم ، در جواب ديدم گوينده اى مى گويد:
    (( ((قد غفر الله للقوم اجمعين الا محمدبن هارون البلخى فقد رد الله عليه حجه )) ))
    خداوند همه اين جماعت را به نعمت مغفرت عزيز گردانيد جز محمدبن هارون بلخى را كه حج او مردود است ، زمانى كه صبح نمودم آمدم به نزديك اهالى خراسان و از ايشان احوال محمدبن هارون بلخى را پرسيدم ، گفتند: آن مردى زاهد و عابد است او را در خرابه هاى مكه بايد پيدا نمائى ، بعد از گردش زياد او را در خرابه اى ديدم در حاليكه دست او در گردنش بسته و زنجير در پاهايش بود و او در حالت نماز بود، همين كه مرا ديد، پرسيد تو كيستى ؟ گفتم : مالك بن دينار، گفت : خواب ديده اى ؟ گفتم : بلى گفت : هر سال مردى صالح در خصوص من خواب مى بيند، گفتم : سبب امر چيست ؟ گفت : من شراب مى خوردم ، در اول ماه رمضان شراب خوردم پس مادرم مرا نهى نمود و با من تندى مى كرد، من در حال مستى مادرم را برداشته و به تنور انداختم پس از آنكه بهوش آمدم ، زنم به من خبر داد كه تو چنين كار شنيعى انجام دادى ، من هم همان دستى را كه مرتكب اين كار زشت شد بريدم و پايم را با زنجير بستم و هر سال حج انجام مى دهم ، و دعا و استغاثه مى نمايم به اين نحو:
    (( يا فارج الهم و يا كاشف الغم ، فرج همى و اكشف غمى و ارض عنى امى .))
    اى برطرف كننده غم و اندوه ، برطرف كن غم و اندوه مرا و مادرم را از من راضى كن تا جرم و تقصير من عفو نمايد،
    همين قدر بدان كه بعد از عمل زشت از آنها دست كشيدم و بيست و شش ‍ نفر غلام و بيست و شش كنيز آزاد نمودم .
    مالك مى گويد: گفتم اى مرد نزديك بود كه با اين كار زشت و قبيح تمام روى زمين را بسوزانى .
    مالك مى گويد: همان شب حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله را در خواب ديدم كه فرمود: اى مالك مردم را از رحمت خداى متعال محروم نگردان ، دانسته باش كه خداى تعالى به حال محمد بن هارون توجه نمود و دعاى او مستجاب فرمود و گناهانش را بخشيد.
    او را خبر ده كه سه روز از روزهاى دنيا در ميان آتش مى ماند، خداوند دل مادر او را به مايل مى كند و به ترحم مى آورد، و مادر او را حلال مى كند، مادر و فرزند هر دو با هم داخل بهشت مى شوند.
    مالك مى گويد: من آمدم و خواب خود را براى او نقل كردم همينكه شنيد اين مژده را روح از بدنش جدا شد من او را غسل داده و كفن نمودم و نماز خوانده و دفنش كردم
     

     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى

    املاح و ويتامين ها
    من ويتامين «آ» هستم !

    اسم من ويتامين ((آ)) مى باشد به من ضد شب كورى و ويتامين رشد هم مى گويند. از زمان بقراط بيمارى شب كورى شناخته شده بود و براى معالجه آن جگر هر حيوانى را كه در دسترس بوده ورقه كرده روى چشم مى گذاشتند، پس از هزار سال كه كرسى طبابت بدست محمد بن زكرياى رازى و ابن سينا افتاد از راه تجربه پزشكان سنتى ايران دريافتند كه اين اكسير نامعلوم در چربى كبد بوده و چربيهاى حيوانى ديگر مثل كره درمان اين بيمارى نيز مى باشند ولى هرگز پيش بينى نكرده بودند كه پس از ده هزار سال ديگر يعنى در اوايل قرن بيستم بشر پى به ماهيت اين اكسير خواهد برد. كمبود من علاوه بر شب كورى و اختلالات پنهانى و آشكار موجب توقف رشد جوانان مى شود. چربيهاى حيوانى مانند لبنيات و روغن كبد ماهى و بعضى از ميوه ها مانند خرما - نارگيل و بعضى از سبزيها منابع طبيعى من هستند كمبود من در گذشته همواره يك سلسله عواقب مرگبار همراه داشته است در كشورهاى چين و ژاپن كمبود من در قرون گذشته يكى از بيماريهاى بومى شناخته شده بود و همواره پس از قحطى ها و گرسنگيهايى كه هر چند سال يكبار در ايران پيدا مى شد آمار مبتلايان به كورى و نابينائى رو به افزايش مى گذاشت چنانچه پس از قحطى 1336 قمرى تعداد زيادى كور در همين تهران ديده شد و در شهرهاى ديگر ايران نيز مشاهده مى شد اين ارتباط كورى با قحطى در طب سنتى ايران از مدتها پيش قبل از كشف ويتامين ((آ)) شناخته شده بود و همه مى دانستند كه افزايش كورى يكى از عوارض خشكسالى و گرسنگى حاد مى باشد. پس از شكستن سد شاپور و استيلاى گرسنگى بر خطه ى خوزستان بسيارى از شهرهاى اين استان شهر كوران لقب گرفت ولى امروزه با زرخيز شدن اين استان و فراوانى نعمت كم كم اين لقب از روى شهرهايى مانند شوشتر و دزفول برداشته شده است . در حال حاضر گرسنگيهاى مرئى و نامرئى ويتامين ((آ)) در شهرهاى ايران و دهات آباد كمتر ديده مى شود ولى در كوهپايه ها و دهاتى كه هنوز آباد نشده و مردم غذاى كامل ندارند هنوز اين بيمارى عرض اندام مى كند و از ساكنان آنها خراج گزاف مى گيرد چند سال پيش كه خشكسالى بر قسمت اعظم خاك ايران مستولى شد تعداد مبتلايان به شب كورى در دهات دور افتاده مخصوصا نواحى كوهستانى زياد مشاهده شد. اين نواحى در سالهاى عادى حاصلخيز و سرسبز مى باشند و در بهار و تابستان سيل رمه ها و سياه چادران بسوى آنها سرازير مى شوند تا از مراتع سرسبز آنها براى چريدن گله هاى گوسفند استفاده نمايند ولى در سالهاى خشكسالى كه معمولا هر چند سال يك مرتبه ديده مى شود همه گياهان نابود مى شوند و مرتعى براى چرانيدن رمه ها ديده نمى شود و مردم محل كه در سالهاى عادى از لبنيات مهمانان خود بهره مند مى شوند گرسنه مى مانند و در اين موقع است كه بيماريهاى ناشى از فقدان عوامل غذايى از جمله كمبود ويتامين ((آ)) در بين آنها رواج پيدا مى نمايد و مردمان گرسنه و فقير اين نواحى براى معالجه و پيدا كردن كار بسوى شهرها سرازير مى شوند و در نتيجه تعداد بيماران مراجعه كننده به درمانگاه هاى دولتى و موسسات خيريه زياد مى شوند و آمار مبتلايان به شب كورى بالا مى رود اين بيماران هنگام غروب آفتاب در ظلمت محض فرو مى روند و علت آن اين است كه در روز چشم آنها به نور خيره مى شود و چون بحد كافى تغذيه نشده است خسته شده و آخر روز قدرت ديد خود را در اثر خستگى از دست مى دهد در طب جديد علت شب كورى را ضايع شدن مواد رنگى چشم در نتيجه ى تابش آفتاب مى دانند و چنانچه اين اشخاص دچار گرسنگى ويتامين ((آ)) باشند قادر بساختن اين مواد رنگين نخواهند شد
    من تبادلات ياخته ها را منظم مى كنم و از مصالح ساختمانى و غذايى قسمتهاى سخت بدن مانند استخوانها، غضروفها و قسمت شاخى موها و پوست مى باشم و از غذاهاى ضرورى و ساختمانى رگ ها و مويرگها مى باشم ، وجود من براى قسمتهاى حساس دستگاه گوارش لازم است ، كمبود من پوست را سخت و فلس دار كرده و توليد پينه كرده ، روى پياز مغز مخصوصا آن قسمت كه مربوط به رشد است اثر قطعى دارم و بطور غير مستقيم روى غده سيب آدم اثر مى كنم و كمبود من باعث پر كارى اين غده مى شود.
    من در روغن ماهى - در جگر - در كره - در ميوه هاى روغنى - سير - پياز - غلات - اسفناج - زرده ى تخم مرغ - گوجه فرنگى - هويج - عدس - كنگر - آرتيشو - قارچ - انواع كلم - مركبات - شلغم و ميوه هاى خشك يافت مى شوم ، من در بعضى از ميوه ها و سبزيها به صورت جوهر زردك بوده و در بدن تبديل به ويتامين ((آ)) مى گردم .
     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    زنها مثل چي هستند؟

    خانم ها مثل راديو هستند:
    هر چي مي خواهند مي‌گويند ولي هر چه بگويي نمي‌شنوند.

    خانم‌ها مثل شبكه اينترنت هستند:
    از هر موضوعي يك فايل اطلاعاتي دارند.

    خانم‌ها مثل چسب دوقلو هستند:
    اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد، ديگر بايد سيم را بريد.

    خانم‌ها مثل موتور گازي هستند:
    پر سر و صدا، كم سرعت، كم طاقت

    خانم‌ها مثل رعد و برق هستند:
    اول برق چشمهاشون مي رسه، بعد رعد صداشون.

    خانم‌ها مثل ليمو شيرين هستند:
    اول شيرين و بعد تلخ مي شوند.

    خانم‌ها مثل موبايل هستند:
    هر وقت كاري مهم پيش مي آيد در دسترس نيستند.

    خانم‌ها مثل گچ هستند:
    اگر چند دقيقه مدارا كنيد آنچنان سخت مي شوند كه هيچ شكلي نمي‌گيرند.

    خانم‌ها مثل كنتو ر برق هستند:
    هر از چند سالي يكبار سن آنها صفر مي شود.

    خانم مثل فلزياب هستند:
    هرگاه از نزديكي طلافروشي رد مي‌شوند عكس‌العمل نشان مي‌دهند.

    خانم‌ها خيلي زرنگ هستند:
    آنقدر جنگيدند تا جايزه صلح را گرفتند.
     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    مراحل ازدواج

    اكثر كارشناسان عقيده دارند كه ازدواج و هرگونه رابطه دراز مدت طي مراحل مشتركي تكامل مي يابند:

    1- مرحله عشق ورزي و ماه عسل: در اين مرحله زوجين سرخوش از شور و صميميت موجود در رابطه خود بسر ميبرند. همچنانكه آنها خود را معطوف كشف يكديگر و قسمت كردن لحظات زندگي با يكديگر ميكنند، تفاوتها و اختلافات نسبتا بي اهميت جلوه ميكنند. (و حتي ممكن است مهيج نيز باشند)در اين مرحله كشش جنسي معمولا نيرومند است. اغلب زوجين تصور ميكنند تمام مشكلات موجود در رابطه شان بطور طبيعي در طول زمان تنها توسط عنصر عشق به عنوان يك انگيزه مكفي به خودي خود حل خواهند گشت. برخي اوقات اين مرحله تا اوايل ازدواج تداوم مي يابد اما امكان دارد مرحله بعدي(واقعيت) حتي پيش از مراسم عروسي پا به عرصه وجود بگذارد و موجب دلسردي در زوجين گردد.

    2- مرحله واقعيت: در اين مرحله زوجين با قرار گيري در موقعيتهايي كه بيشتر با آنها مواجه نگشته بودند، از خود و يكديگر به شناخت بيشتري دست مي يابند. برخي موقعيتهايي كه با آن روبرو ميگردند امكان دارد با تصورات و توقعات پيشين همخواني نداشته و در تضاد باشد. درست پس از ازدواج موارد بسيار زيادي براي ناسازگاري و مخالفت بر خلاف دوران دوستي، نامزدي و يا زندگي مشترك پديدار ميگردد. احساساتي همچون ياس، تنهايي و ديگر واكنشها پس از پايان پذيرفتن دوران خوش اوايل ازدواج كاملا طبيعي ميباشد.
    به سبب طبيعت چالش انگيز اين مرحله، 2 سال نخست زندگي زناشويي از بالاترين ريسك روابط نامشروع و طلاق برخوردار ميباشد. بسياري از زوجين اين دوره گذار طبيعي را با ناسازگاري و عدم تفاهم سوء تعبير كرده و غالبا نگران آنند كه در گزينش خود مرتكب اشتباه گشته اند. و همچنين از در ميان گذاردن اين واكنشها با همسر خود شرمسار و نگران ميباشند، به خصوص زماني كه از طبيعي و هنجار بودن اين واكنشها آگاه نباشند.
    در اين مرحله روابط جنسي به يك نوع فعاليت روزمره بدل ميگردد. برخي افراد احساس ميكنند كه آن"شور" و "بارقه" از رابطه شان رخت بر بسته است. اين يكي ديگر از فاكتورهايي ميباشد كه زوجين نسبت به آن دچار سوء تعبير ميگردند. زوجيني كه فعالانه سعي در حفظ صميميت و عشق در رابطه خود نداشته باشند ديري نميپايد كه احساس بيگانگي و از هم گسيختگي خواهند كرد.

    3- مرحله سازگاري: در اين مرحله زوجين ميكوشند تا رابطه خود را با آگاهي يافتن از نيازهاي خويش و كنار آمدن با تفاوتها و زمينه هاي ناسازگاري، اين بار بر پايه حقايق و منطق بنا نهند.

    4- مرحله تحول و موفقيت: در اين مرحله زوجين از مزاياي ازدواج كه سبب برآورده ساختن نيازها و فراهم آوردن يك تكيه گاه و پشتيبان دو جانبه گشته شادمان و بر خوردار ميگردند. همچنانكه زوج تجارب پر فراز و نشيب زندگي را با يكديگر قسمت ميكنند، اين خود منجر به يك صميميت عميق تر در بين آن دو خواهد گشت.  
     
     

     

     

     

     

     

     

     

    اس.ام.اس روزانه

    roozane_sms@yahoo.com
    روزهاي فرد هفته + جمعه ها منتظر ما باشيد

    دوستاي عزيز سلام ..
    اميدوارم كه حالتون خوب باشه ..
    قبل از هر چيز عيد سعيد قربان رو بهتون تبريك مي گم ..
    و همچنين فرارسيدن سال جديد ميلادي و ميلاد حضرت مسيح و ايام كريسمس رو به دوستان عزيز مسيحي ..

    خب .. براي امروز مي خوام يه عالمه مسيج بذارم .. تا هم جبران اون چند روز تاخير بشه هم عيدي امروز ..
    پس كمربندا رو سفت ببندبن تا بريم . .
    390- يك شاخه گل سپيد تقديم تو باد .. رقصيدن برگ بيد تقديم تو باد .. تنها دل تنگيست سرمايه ي من .. آن هم شب پاك عيد تقديم تو باد .. عيد مبارك ( 9176-0912)
    391- اين روزا مواظب خودت باش جونت در خطره ... ممكنه سرت رو ببرن .. عيد قربون مبارك ( 2873-0913)
    392- ازدواج مثل دستشويي مي مونه .. اونايي كه تو هستن مي خوان بيان بيرون .. اونايي كه بيرون هستن اين پا اون پا مي كنن برن تو (6094-0915)
    393- مي دوني فرق تو با چغندر چيه ؟ از چغندر قند مي گيرن از قندش شيريني ، شكلات و عسل درست مي كنن اما تو تو خودت قند و نباتي شكلاتي شكلاتي ... عسلي يا كه شيريني كه مي ياي به دل مي شيني ها بيا دست دست هو هو .... (6094-0915)
    394- عمو خيلي بي معرفتي . خيلي نامردي . خيلي بي وفايي . خيلي بي جنبه هم هستي .. آخه نامرد ما بايد از روي چي توز بفهميم موتور خريدي (4231-0917)
    395- بعضي از اين مردم گوسفند و گاو و انسان براشون يكيه .. خيلي نگرانتم .. آخه عيد قربان نزديكه (2873-0913)
    396- آغاز سال 2007 ميلادي و ميلاد حضرت مسيح (ع) و تعطيلات كريسمس به شما و خانواده ي محترمتان هيچ ربطي نداره .. صبر كنيد تا عيد نوروز (3057-0914)
    397- يارو رو برق سه فاز مي گيره .. پرتش مي كنه .. بلند مي شه مي گه اگه مردي يه فاز يه فاز بيا جلو ( 4280-0918)
    398- يه بابايي داشته خرما پخش مي كرده يه نفر مي ياد يه مشت بر مي داره .. اين بابا مي گه هوي عمو يه نفر مرده .. اتوبوس كه چپ نكرده . (4280-0918)
    399- دو تا مرغ داشتن براي هم درد و دل مي كردن .. يكيشون مي گه بدبخت شدم خواهر .. اين كي مي گه چرا ؟ اون كي مي گه آخه ديروز تو كيف دخترم عكس خروس پيدا كردم . (9176-0912)
    400- بيا مثل دو تا كبوتر پر بكشيم بريم روي بلندترين درخت لونه كنيم . بعد تو تخم بذار منم مي رم گوجه مي خرم املت بخوريم ..(1469-0912) ميترا
    401- خيلي پستي .
    .
    .
    .
    .
    و بلندي در زندگي هست . بايد از اين پستي و بلندي ها تجربه كسب كرد . از اين پستي درس بگير و اس ام اس ها رو كامل بخون . (6394-0912)
    402- كريسمس اومده .. اگه بابانوئل بودي تو جوراب من چي مي ذاشتي ؟
    .
    .
    .
    .
    اول جواب منو بده بعد براي بقيه بفرستش . (2530-0912)
    403- كانن سريعترين دوربين دنيا را ساخت ..
    اين دوربين مي تواند از خانومها در لحظه اي كه دهانشان بسته است عكس بگيرد . (4231-0917)
    خب . چند تا جك هم از جاهاي مختلف كش رفتم :
    - به معتادي گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه مي کشي؟ چلا شيشه مي شکني؟ چلا هف نمي زني ؟ چلا هشتي ناراحت
    - يكي رفت مغازه وگفت ببخشيد شما از اون کارت پستال ها داريد که نوشته : عزيزم تو تنها عشق من هستي؟ مغازه دار گفت بله داريم.. گفت پس 16 تا از اون کارتها رو محبت کنيد!
    - يك روز يك گنجشك با يك موتوري تصادف مي كند و بي هوش مي شود. وقتي به هوش مي آيد، مي بيند در قفس است.. مي زند توي سرش و مي گويد: «بيچاره شدم، موتوريه مرد!»
    - يك نفر خودش را به موش مردگي مي زند، گربه مي خوردش.
    - مشتري: « اين كت چند است؟»
    فروشنده:« ۱۰ هزار تومان.»
    مشتري: « واي! اون يكي چي؟»
    فروشنده: « دو تا واي!»
    - اولي:«ببخشيد شما روي صندلي من نشسته ايد.»
    دومي:«مي تواني حرفت را ثابت كني؟»
    اولي:«بله!چون بستني قيفي ام راروي آن جا گذاشته بودم..»
    - يه روز يه عنکبوته اکس مي خوره.جو زده مي شه يه قالي مي بافه
    - به صدام ميگن شما چه طوري در اين گير و دار فرار کرديد ؟ صدام ميگه موتور سيکلتم تلاش

    خب دوستان .. با اجازه امروز فقط مسيج هاي جك رو گذاشتم .. از پس فردا دوباره روال عادي رو از سر مي گيرم ..
    تا قسمت بعدي
    اميد ( شماره براي ارسال مسيج : 09125698059)
     

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    نتايج هفته سوم،
    برنامه هفته چهارم

    سلام.
    جدول های رده بندی هفتۀ سوم لیگ آماده شدن که می تونین اونها رو در انتهای این بخش مشاهده کنین.
    نتایجی که برای این هفته رقم خورد زیاد قابل پیش بینی نبود. برای همین تعداد اندکی از اعضا تونستن که امتیاز خوبی بگیرن.
    برنامۀ هفتۀ چهارم رو هم که حتماً می دونین. برای هفتۀ چهارم لیگ مبین، دو تا بازی از لیگ انگلیس رو انتخاب کردیم، و سه تا بازی هم از لیگ ایران. بازی های لیگ ایران یکشنبه ( 10 دی/31 دسامبر ) و بازی های لیگ انگلیس دوشنبه ( به گفتۀ سایت گل ) و یا احتمالاً سه شنبه ( به گفتۀ سایت یوفا ) برگزار می شن. بنابراین شما عزیزان تا ساعت 12 ظهر یکشنبه 10 دی ماه فرصت دارین تا پیش بینی های خودتونو به آدرس لیگ ارسال کنین.
    این هم از بازی های هفتۀ چهارم :


    ( تیم هایی که نامشان در سمت راست نوشته شده است میزبان هستند )

    سپاهان اصفهان - فولاد خوزستان
    پیکان تهران - مس کرمان
    سایپا - استقلال تهران
    لیورپول - بولتون
    نیوکاسل - منچستر یونایتد

    این رو هم بگم که از هفتۀ آینده افرادی که تا حالا پیش بینی ارسال نکردن از لیگ حذف می شن. بنابراین ممکنه که یه تغییراتی توی جدول ها بوجود بیاد و افراد به جدول های دیگه ای منتقل بشن. ( اینو گفتم که بعداً اگه مثلاً از جدول 2 رفتین به جدول 1 نگین چطور شد!)
    ضمناً اگه هرگونه نظر، انتقاد، و یا پیشنهادی داشتین می تونین به آدرس خصوصی من میل بزنین.
    موفق باشین

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان هفته سوم اینجا را کلیک کنید

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان