632

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 632 :: شنبه 16 دی 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

پی آمدي منفي از نمايش اعدام صدام!

سلام!
ديروز هنگام وبگردي روزانه، خبري را خوندم که جاي تامل و تاسف داشت، نوجه بفرمايد:

یک پسربچه‌ نه ساله در ناحیه‌ رحیم يار خان پاکستان پس از تماشای اعدام «صدام حسین» رهبر پیشین عراق از طریق تلویزیون تلاش می‌کند آن صحنه را بازسازی بکند و در نتیجه جان می‌دهد. بنابه گزارش پلیس پاکستان مباشر علی به تقلید از حالت «صدام حسین» هنگام اعدامش با کمک خواهر دهساله‌اش طنابی را به سقف می‌بندد و حلقه‌اش را به گردنش می‌اندازد و پس از مدتی از نفس می‌افتد و می‌میرد. پدر این پسربچه می‌گوید که بچه‌هایش پس از تماشای صحنه‌ی اعدام «صدام حسین» به اتاق دیگر رفته بودند و سایر اعضای خانواده در این فکر بودند که بچه‌ها دارند بازی می‌کنند. تا جیغ و فریاد بچه‌ها بلند می‌شود، پدر و مادر به اتاق می‌شتابند، ولی دیگر دیر شده بود. رییس پلیس ناحیه بی‌پروایی پدر و مادر را دلیل وقوع این حادثه می‌داند، ولی شاید دلیل دیگرش پخش مکرر صحنه‌ اعدام «صدام حسین» در ساعات مختلف روز از طریق شبکه‌های تلویزیونی پاکستان بود.

خداييش عجب آدم نحسي هست اين صدام! حتي پخش صحنه اعدامش هم مشکل ايجاد مي کنه!

 

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره دیروز «روزانه» (631) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • علایق خود را در گوگل ریدر ببینید
  • معرفي و دانلود فيلم: داد مي زنم آي بستني
  • دانلود آلبوم: فارسی: برف
  • آهنگ زیبای سلسله موي دوست  با صداي بهرام سارنگ
  • DVD X Studios CloneDVD 4.0.12.509
  • Nice Diall
  • پس چرا قورتش دادي؟!
  • به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
  • جنجال فیلم اعدام صدام حسین
  • انواع چاي و خواص آن‌ها
  • داستان کوتاه؛ صورتي
  • هولوکاست؛ باورها و داورها
  • من ويتامين «پ - پ» هستم !
  •  به به گدا، جانم گدا
  • 7 روش براي كسب احترام
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

علایق خود را در گوگل ریدر ببینید
جستجوگران نور
نقاشی خیابانی لیگ قهرمانان اروپا

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

توزیع كالابرگ ویژه 9 میلیون نفر از اقشار آسیب‌پذیر

وزیر رفاه و تأمین اجتماعی از توزیع كالابرگ ویژه 9 میلیون نفر اقشار آسیب‌پذیر به طور قطعی قبل از 22 بهمن امسال خبر داد.
عبدالرضا مصری در گفت‌وگو با فارس گفت: در سال جاری 30 درصد از یارانه‌ها برای اقشار آسیب‌پذیر اختصاص یافته است كه در همین راستا كالابرگ ویژه‌ای غیر از كالابرگ‌های عادی به افرادی كه تحت پوشش سازمان بهزیستی و كمیته امداد امام‌(ره) و پشت نوبتی‌های این سازمان‌ها هستند ارائه خواهد شد.
وی افزود: كالابرگ آن 24 ساعته طراحی می‌شود و 90 درصد خریدها هم انجام شده است.
وزیر رفاه و تأمین اجتماعی اظهار داشت: این كالابرگ حدود 40 هزار تومان است كه سبد غذایی شامل 10 قلم كالا از جمله برنج، روغن، قند، شكر، حبوبات، خرما و غیره می‌شود.
مصری گفت: اصل كار منابع مالی آن است كه خوشبختانه تأمین شده است.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

داد مي زنم آي بستني
Dondurmam Gaymak / Ice Cream, I

نويسنده و کارگردان: يوکسل آک سو. موسيقي: بابا زولا. مدير فيلمبرداري: ايوپ بوز. تدوين: سدات کارادنيز. طراح صحنه: بورچين باتو، بورا باتور، تان ب. کورتجبه. بازيگران:توران ئوزدمير[علي اوستا]، گل نيهال دمير[جانفدا]، عسمت جان سودا[کريم]، اولاش ساري باش[کاميل]، جان برک زاعيف اوغلو[اوباش]، آلتوغ ساري باش[اوباش]، کادير کاپيز[اوباش]. ١١٣ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ ترکيه. برنده جايزه ويژه هيئت داوران از جشنواره فيلم استانبول، برنده جايزه ويژه هيئت داوران، فيلم منتخب مردم و بهترين بازيگر مرد از جشنواره پيله طلايي.
دهه ١٩٩٠. علي اوستا بستني فروش شهري کوچک در کناره هاي درياي اژه، با وجود تمسخر اطرافيانش براي مبارزه با شرکت هاي بزرگ بستني سازي آستين بالا مي زند. بعد از ساختن فيلم تبليغاتي کوچکي براي تلويزيون محلي وامي از بانک گرفته و موتورسيکلتي خريداري مي کند. سپس چرخ بستني فروشي خود را به موتورسيکلت بسته و آن را با سليقه خود تزئين مي کند. علي اوستا قصد دارد با اين موتور سفري تبليغاتي به تمام دهکده هاي اطراف به قصد حفاظت از شغل موروثي خود آغاز کند. او که صاحب مغازه بستني فروشي قصبه است، در غياب خود آن را به شاگردش کاميل مي سپارد و سفر خود را آغاز مي کند. اما خبر ندارد که گروهي از بچه هاي شيطان و فقير دوچرخه سوار که براي خوردن بستن مجاني بي تاب هستند، به رهبري برادر بزرگ تر کاميل که پسري شرور است، به دنبال او راه افتاده اند.

چرا بايد ديد؟
مراقب باشيد! ترک ها دارند مي آيند!
خامه دارم آي بستني نماينده امسال سينماي ترکيه در مراسم اسکار است و از مطالبي که در مطبوعات خارجي نوشته شده چنين برمي آيد که از شانس هاي مسلم اسکار بهترين فيلم خارجي است و اگر اين جايزه نصيب ترک شود- بعد از ربودن نوبل ادبيات- راه را براي پذيرش ترکيه در اتحاديه اروپا و جامعه بين المللي هموارتر مي کند.
تابستان سال ٢٠٠٥ يوکسل آک سو متولد موغلا شهري کوچک در کناره هاي درياي ازه ٢٠٠٠ نفر از همشهريان خود را گرد آورد تا يک فيلم بسازد. اين گروه چند هفته در يک کارگاه آموزش بازيگري توسط محمت علي آلابورا-از بازيگران مشهور ترکيه- در زمينه تکنيک هاي بازيگري آموزش ديدند. پس از اتمام دوره بازيگراني که انتخاب شدند، از پير تا جوان، از زن و مرد و بزرگ و کوچک همگي بازي هايي باورنکردني و زيبا از خود به نمايش گذاشتند. تنها بازيگر حرفه اي اين فيلم توران ئوزدمير، از بازيگران مشهور تئاتر ترکيه است. بنابر اين فيلم تعلق دارد به شهر موغلا، اهالي آن و البته نويسنده و کارگردانش که خود نيز از اهالي همين شهر است.
ولي در کنار اينها بايد بگويم فيلم که نام و ايده خود را از گفته خورخه لوئيس بورخس گرفته [اگر يک بار ديگر به دنيا مي آمدم، اشتباهات بيشتري مرتکب مي شدم. تا جايي که مي توانستم بستني مي خوردم و نخود فرنگي کمتر... مشکلات جدي تري مي داشتم و خيال هاي کمتر... از شعر ٨٥ سالگي] با حمايت وزارت فرهنگ ترکيه ساخته شده و اولين فيلم بلند سينمايي آک سو است. آک سو قبلاً سريال هاي موفقي مانند داستان مار و دروغ بزرگ را کارگرداني کرده است.
آک سو با خنده و شوخي به جنگ جهاني شدن رفته[از کنايه هاي تلخ روزگار که همين فيلم بايد به از ميان برداشتن مرز بين کشورش و اروپا کمک کند] و قصه تراژيک/کمدي انسان ها و اصناف خرده پايي را روايت مي کند که در برابر اقتصاد جهاني قد علم کرده اند. تهيه کنندگان فيلم در آغاز با ايده حضور بازيگران محلي مخالفت کردند، اما آک سو توانست با گفتن اين حرف که"دنياي اطراف ما پر شده از متخصص هاي نادان که فقط کاري را که در آن تخصص دارند انجام مي دهند. جامعه و آدم هاي اطراف ما هم به اين توهم تخصص گرايي دامن مي زنند. اما فراموش نکنيد که مي شود هنگام کار در مزرعه هم شعر و ترانه ساخت و خواند. پس بازيگري هم نبايد در چنگ آدم هاي متخصص اسير بماند. هنر بازيگري مردم عادي را دست کم نگيريد، توانست همه را مجاب کند و نتيجه اي که به دست آورد فراتر از انتظار هر کسي بود.
خامه دارم آي بستني که در جشنواره جهاني فيلم استانبول با استقبال بسيار گرم مردم روبرو شد، فيلمي جذاب، زيبا، سرشار از حس طنز کارهاي ديونيزوس يوناني و اثري پرتحرک است که اداي ديني به نئورئاليسم ايتاليايي و دزد دوچرخه نيز محسوب مي شود. خامه دارم آي بستني از ١٥ دسامبر در ترکيه و همزمان ٥٠ شهر اروپا به نمايش در آمده و همان طور که از نوشته تبليغي پوستر فيلم برمي آيد: يک قصه خودماني از اژه است که در ترکي به معناي وقت گذراني خوب است. از ديگر نکات قوت فيلم که بايد اشاره کرد موسيقي آن است که توسط گروه مشهور بابا زولا ساخته شده. هر چند شاعر فرموده: "عهدي که با تو بستم هرگز گسستني نيست- ما بسته تو هستيم، حاجت به بستني نيست" اما بنده هم مي فرماييم" بفرمائيد بستني! که عجب طعمي داره!"
ژانر: کمدي، درام.

 

دانلود مجموعه طنز

باغ مظفر - قسمت بیست و هفتم

سریال جدید و  زیبای باغ مظفر کاری از مهران مدیری؛
این سریال هر شب از شبکه سوم تلویزیون دولتی ایران پخش میشه، ما هم سعی میکنیم همزمان برای دانلود براتون بزاریم.

 این قسمت از سریال را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید:

سرور ۱       سرور ۲      سرور ۳

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسی

برف
باصدای امیر کاشانی

برای دانلود روی هر یک از آهنگهای بالا کلیک سمت راست کرده و Save Target As را بزنید.
 


 

تک موزیک

آهنگ زیبای سلسله موي دوست
با صداي بهرام سارنگ

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

DVD X Studios CloneDVD 4.0.12.509

CloneDVD نرم افزاری است که با شکستن کدهای محافظتیDVD ، شما را قادر ميکنه که از DVD های خودتون بدون هیچگونه محدوديتی کپی بگيرين و وقتی کپی گرفته شد از نظر کيفيت ، هيچگونه تفاوتی با DVD اصلی ندارد. همچنین شما می تونین از ویژگی فشرده سازی این نرم افزار که باعث ميشه يک فيلم DVD- 9 با ظرفيت 8.5 گيگابايت بر روی يک DVD- 5 با ظرفيت 4.7 گيگا بايت با کيفيت عالی رايت کنید ؛استفاده کنید.

 لینک دانلود نرم افزار | لینک دانلود کرک
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 


 

دنیای موبایل

Nice Diall

با نصب این برنامه٬ به هر کدام هز کلیدهای گوشی شما٬ یک صدا و یک تصویر انیمیشن اختصاص داده میشه که به محض فشار دادن هر کلید٬ فعال میشه! (این وضعیت فقط در موقع شماره گیری فعال هست).

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم

صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
نذر و فتوح صومعه در وجه می​نهیم
فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند
بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان
عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
سر خدا که در تتق غیب منزویست
کو جلوه​ای ز ابروی او تا چو ماه نو
حافظ نه حد ماست چنین لاف​ها زدن

 

وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم
غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم
مستانه​اش نقاب ز رخسار برکشیم
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم
پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»

 

جمله روزانه

16 دی
وقتی فکری به خوبی تغذیه شود و ملکه ذهن گردد، در دنیای مادی واقعیت می یابد. فکر، بسیار قدرتمند است.
وین دایر

فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com

**************

راهي كه هزار كيلومتر باشد،قدم به قدم پيموده مي شود

فرستنده:
s_ir62@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

أَعْجَزالنّاسٍ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاء
عاجزترین مردم كسی است كه نتواند دعا كند.
امام حسين (ع)

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

رنگ ثابت گل کلم
اگر مقداری آبلیمو یا یک قاشق سرکه درون آبی که گل کلم را درون آن می جوشانید بریزید ، رنگ آن تغییر نخواهد کرد .
تذکر مهم :
توجه داشته باشید هیچ گاه برای پختن گل کلم از ظروف آلومینیومی استفاده نکنید ، بلکه سعی کنید برای این کار از ظرف فولادی (زنگ ناپذیر) یا ظروف شیشه ای و نظایر آن استفاده نمایید تا گل کلم تغییر رنگ ندهد.

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

براي دوام بخشيدن به ناخن ها مي توان از مخلوط زير استفاده کرد:
به مقدار مساوي عسل، روغن بادام ، زرده تخم مرغ و نمک دريا را مخلوط کنيد و ناخن ها را به مدت نيم ساعت در آن قرار دهيد.
راه ديگر مستحکم نمودن ناخن ها استفاده از مخلوط زير مي باشد:
دو قاشق سوپخوري آب آناناس تازه را با دو قاشق غذاخوري زرده تخم مرغ و نصف قاشق چايخوري سرکه انگور ، مخلوط کنيد و به مدت نيم ساعت ناخن ها را در آن قرار دهيد.
http://lover-than-love.mihanblog.com

 

 

صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com

27. اعتقاد به خداپرستي را سست مي كنيم

پسر يعقوب از زوجه اوراحيل و او كوچكترين اولاد او بود كه در راه بيت لحم متولد شد. مادرش بعد از ولادت طفل بمرد و در حين مردن طفل را بن اوني يعني پسر حزن من نام نهاد لكن يعقوب وي را بن يامين ناميد يعني پسر دست راست من. اما بنيامين پسري لطيف و مطيع و محبوب در پيري پدر خصوصاً زمان غيبت يوسف باعث تسلي پدرش بود. و او بود كه يوسف وي را در نزد خود نگه داشت و به برادرانش گفت كه به نزد پدرشان بازگردند.

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

فرمان های بهرام، همه نشان از انسانی والا و خردمند و مردم دوست دارد.
پس از این فرمان به گرد جهان می گردد و از فقر و گرفتاری مردمان پریشان می شود و فرمانی چنین می دهد:
چو بخشیدنی باشد و تخت و تاج
ز گیتی نخواهیم از این پس خراج
بفرمود پس تا خراج جهان
نخواهند نیز از کهان و مهان
و از دولتیان می خواهد که کمر بر بندند ونهادی برای خدمات اجتماعی برای کودکان و زنان و بیوگان و یتیمان و بیکاران و دیگر آسیب دیدگان اجتماعی بنا نهند.
به هر شهر مردی پدیدار کرد
سرخفته از خواب بیدار کرد
این اقدامات است که وی را در ردیف یکی از برجسته ترین چهره
های تاریخ کشورداری در جهان قرار می دهد:
دگر کودکانی که بینی یتیم
پدر مرده و نیست شان زر و سیم
زنانی که بی شوی و بی پوششند
که کاری ندارند و بی کوششند
بر ایشان ببخش این همه خواسته
برافروز جان روان کاسته

 

 

مشکان
info@moshkan.com

شنبه: جوک

پس چرا قورتش دادي؟!

*** از يکی ميپرسن گشنگي سخت تره يا عاشقي ؟ ميگه از قديم گفتن گشنگي نكشيدي كه عاشقي يادت بره ولي شما تا حالا تو خيابون دستشوئيت نگرفته كه جفتش يادت بره؟؟؟؟
*** يه روز يه هخا ميخوره به يه تير برق ميگه چه يك بزرگي!
*** جورج بوش كيس كامپيوترش رو ميبره نمايندگي و ميگه: آقا اينو براي ما تعمير كنين، مسئول پذيرش ميگه: چه مشكلي داره؟ تركه ميگه: والا نميدونم چرا چند روزه جا ليوانيش بيرون نمياد
*** هخا ميخواد به دختره تيكه بندازه ميگه در قلب مني هرگز...
*** كاندوليزا ميخواسته يك كبريت سوخته رو روشن كنه،هرچي ميزده كبريت مادرمرده روشن نميشده. بوش بهش ميگه: بابا خوب شايد كبريتش خرابه! رايس ميگه: نه بابا، همين پنج دقيقه پيش روشن شد!!!
*** يه روز يه پيرزنه همه دندوناشو ميكشه به جز يكيش، ازش ميپرسن: چرا اون يكی رو نكشيدي؟ ميگه: آخه ننه، مي‌خوام چادرمو باهاش نگهدارم
*** يارو ميره ديوونه خونه ميبينه همه تو صف واستادن دارن يكي‌يكي تو يه سوراخه نگاه ميكنن بعد دوباره ميرن ته صف واميسن. يارو كنجكاو مي‌شه ببينه تو سوراخه چه خبره، خودش هم ميره تو صف واميسه و تو سوراخه رو نگاه ميكنه هيچي نميبينه، يه بار ديگه تو صف واميسه بازم هيچي نميبينه،‌ از يكي ميپرسه: شما چي رو نگاه ميكنين؟ من كه هر چي نگاه ميكنم هيچي نميبينم. يارو بهش ميگه: برو بابا دلت خوشه! ما دو ساله داريم اين تو رو نگاه ميكنيم هنوز هيچي نميبينيم، تو ميخواي با دو بار نگاه كردن چيزي ببيني؟!!
*** هخا مي ره امتحان گواهي نامه بده چند بار رد ميشه بعد تو راه پليس جلوش رو مي گيره مي گه گواهي نامه تركه مي گه دادين كه مي خواين
*** میدونین هخا به 750 گرم چی میگن؟ میگن نیم کیلو و نیم
*** هواپيما داشت سقوط مي کرد همه داشتن جيغ ميزدن به جز صدام ! ازش مي پرسن چرا تو ساکتي ؟ ميگه : ماله بابام که نيست بذار سقوط کنه
*** یارو يه زن حامله رادر اتوبوس ميبينه و به او ميگه : خانم اين چيه؟ خانومه ميگه : معلومه بچه ام است ديگه .یارو ميگه : دوستش داري؟خانومه : آره خوب، خيلي. ميگه : پس چرا قورتش دادي

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة آل عمران آيات: 200 محل نزول: مدین

ِرَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلَتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ 53 وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ 54 إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ 55 فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ 56 وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ 57 ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ 58 إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ 59 الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُن مِّن الْمُمْتَرِينَ 60 فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ 61

 

ترجمه فارسي مکارم

پروردگارا! به آنچه نازل كرده‏اى، ايمان آورديم و از فرستاده (تو) پيروى نموديم; ما را در زمره گواهان بنويس!» «53» و (يهود و دشمنان مسيح، براى نابودى او و آيينش،) نقشه كشيدند; و خداوند (بر حفظ او و آيينش،) چاره‏جويى كرد; و خداوند، بهترين چاره‏جويان است «54» (به ياد آوريد) هنگامى را كه خدا به عيسى فرمود: «من تو را برمى‏گيرم و به سوى خود، بالا مى‏برم و تو را از كسانى كه كافر شدند، پاك مى‏سازم; و كسانى را كه از تو پيروى كردند، تا روز رستاخيز، برتر از كسانى كه كافر شدند، قرارمى‏دهم; سپس بازگشت شما به سوى من است و در ميان شما، در آنچه اختلاف داشتيد، داورى مى‏كنم «55» اما آنها كه كافر شدند، (و پس از شناختن حق، آن را انكار كردند،) در دنيا و آخرت، آنان را مجازات دردناكى خواهم كرد; و براى آنها، ياورانى نيست «56» اما آنها كه ايمان آوردند، و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنان را بطور كامل خواهد داد; و خداوند، ستمكاران را دوست نمى‏دارد» «57» اينها را كه بر تو مى‏خوانيم، از نشانه‏ها(ى حقانيت تو) است، و يادآورى حكيمانه است «58» مثل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است; كه او را از خاك آفريد، و سپس به او د: «موجود باش!» او هم فورا موجود شد (بنابر اين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيت او نيست) «59» اينها حقيقتى است از جانب پروردگار تو; بنابر اين، از ترديد كنندگان مباش! «60» هرگاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را; ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را; ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود; آنگاه مباهله كنيم; و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم «61»   

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

shadow_1352@yahoo.com

اوشو:
هر لحظه را به گونه ای زندگی کن که گوئی واپسین لحظه است.
و کسی چه میداند ...
شاید آخرین لحظه باشد.

 

 

helia_k48@yahoo.com

خدایا: به مذهبی ها بفهمان که:ادم از خاک است ,بگو که:یک پدیدهءمادی نیز به همان اندازه خدا را معنی می کند که یک پدیدهءغیبی; در دنیا همان اندازه خدا وجود دارد که در اخرت .و مذهب,. اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد امد. دکتر علی شریعتی.

 

 

safaaye_ashk@yahoo.com

سلام...
هر چقدر به این عکس نگاه کنی سیر نمیشوی.
این عکس از اون دسته از عکسهاست که یک دنیا حرف در دل خود دارد...
یه دنیا حرف از عشق ،عاشق و معشوق...

 

 

gwmorteza@yahoo.com

نگاهي نو!

 بايد تمايلات خود را در جهت خوشبختي بسيج كنيد. روي يك صندلي راحت بنشينيد و تصوير ذهني دوست داشتني و قشنگ را بارها و بارها براي خودتان تكرار كنيد. براي ايجاد تصوير ذهني مناسب تلاش كنيد. اگر از تصوير ذهني خود راضي نباشيد و يا آن را دوست نداشته باشيد نمي‌توانيد روي بام ساختماني به تماشا بايستيد كه پايه محكمي ندارد. با تصوير ذهني ناقص نه از كارتان لذت مي‌بريد، نه از مسافرت نه از پول و نه از تماشاي طبيعت زيبا. هر روز در ذهن خود خاطرات موفقيت‌هاي گذشته را مرور كنيد. به اين كار عادت كنيد، لحظات خوش گذشته را در برابر چشمانتان تصوير كنيد و آن را در اعماق وجود خود احساس كنيد. خود را انساني موفق ببينيد، همان طور كه دوست داريد، عمل كنيد و بينديشيد. صحنه‌هاي دلپذير و تصويرهاي مثبت ذهن را همه روزه زنده كنيد. به تصاوير لذت بخش توجه كنيد و با نقاط ضعف خود مهربان باشيد.

 

 
raha_432@yahoo.com

آيا سقفي بالاي سرت هست؟
ناني براي خوردن
لباسي براي پوشيدن
وساعتي براي خوابيدن
داري؟آري
نامي براي خوانده شدن
كتابي براي آموختن
ودانشي براي ياد دادن
داري؟آري
بدني سلامت براي برداشتن سبد يك پيرزن
سخني براي شاد كردن يك كودك
دهاني براي خنديدن و خنداندن
داري؟آري
لحظه اي براي حس كردن
قلبي براي دوست داشتن
وخدايي براي پرستيدن
داري؟آري
پس خوشبخت هستي
بسيار خوشبخت

 

 

behnosh_2005@yahoo.com

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
به جویبار که در من جاری بود
به ابرها که فکرهای طویلم بودند
به رشد دردنک سپیدارهای باغ که با من
از فصل های خشک گذر می کردند
به دسته های کلاغان
که عطر مزرعه های شبانه را
برای من به هدیه می آوردند
به مادرم که در اینه زندگی می کرد
و شکل پیری من بود
و به زمین که شهوت تکرار من درون ملتهبش را
از تخمه های سبز می انباشت سلامی دوباره خواهم داد
می ایم می ایم می ایم
با گیسویم : ادامه بوهای زیر خاک
با چشمهایم : تجربه های غلیظ تاریکی
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار
می ایم می ایم می ایم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که دوست می دارند
و دختری که هنوز آنجا
در آستانه پرعشق ایستاده سلامی دوباره خواهم داد

فروغ فرخزاد

 

 

ardeshir_n_b@yahoo.com

تعريف نا تمام  عشق
قسمت اول

از ديرباز بشر به پديده عشق علاقه مند بوده است اما تـا امروز تعريف دقيق و فراگيري از عشق كه بتــوانـد هـمه راقانع سازد ارايه نگرديده است. برخي معـتقدنـد كـه بـطـورغريزي عشق را مي شناسند بنابراين اصلا زحمت تعريف كـردن آن را بـه خـود نـمي دهــنـد. امـا درسـالـهـاي اخـيـر دانشمندان تـحـقـيـقـات گـسترده اي درباره عشق صورت داده و به يافته هاي بسيار جالبي نيز دست يافتـه انـد. ازجمله آنها مـيـتـوان به فرضيه: "مثلث عشق" اشاره كـرد. اين فرضيه عشق را به سه مولفه تقسيم بندي مـيـكنـد:صميميت، شهوت(هوس) و تعهد.
هـمچنـيـن بـه واسـطه آزمـايشـات گـونـاگون تـفاوتهاي ابراز عشق در دو جنس مرد و زن مشخص گرديده اند. براي مثال مشـخص شده كـه زنـان در عـشـق بـه دوسـتي و منافع مـشـتـرك بـيـشتـر بـها مي دهند و بـيـشتر از مـردها از حـسادت رنـج بـرده و وابـستگي بيشتري به فرد مقابل خود پيدا مي كنند. در زيـر به سبـك هاي مـخـتـلف عشـق اشاره گرديده است:
1- اروس(EROS): عشق شهواني - عـشق بـه زيبايي - فاقد منطق - عشق فيزيكي كه بواسطه جذابيت و كشش هاي جسماني و يا ابراز آن بطور فيزيكي نمايان ميگردد -همان عشق در نگاه اول - با شدت آغاز شده و بسرعت فروكش ميكند.
2- لودوس(LUDUS): عـشق تـفنني - ايـن عشـق بـيـشتـر مـتعلق به دوران نوجواني ميباشد - عشق هاي رمانتيك زودگذر - لودوس ابراز ظاهري عشق ميباشد - كـثرت گرا نسبت به شريك عشقي - به اصطلاح فرد را تا لب چشمه برده و تشنه بازمي گرداند -رابطه دراز مدت بعيد بنظر ميرسد.
3- فيلو(PHILO): عشق بـرادرانـه - عـشـقـي كـه مبتني بر پيوند مشترك مي باشد -عـشقي كـه بـر پـايـه وحـدت و هـمـكاري بـوده و هـدف آن دسـتـيـابي بـه منافع مشترك ميباشد.
4- استورگ(STORGE): عشق دوستانه - وابسته به احترام و نگراني نسبت به منافع مـتقابل - در اين عشق همنشيني و همدمي بيشتر نمايان مي باشـد - صـمـيـمـانـه و متعهد- رابطه دراز مدت است - پايدار و بادوام - فقدان شهوت.
5- پراگما(PRAGMA): عشق منطقي - اين مختص افرادي است كه نگران اين موضوع ميباشند كه آيا فرد مقابلشان در آينده پدر يا مادر خوبي براي فرزندانشان خواهند شد؟ عشقي كه مبتني بر منافع و دورنماي مشترك مي باشـد - پـايـبند بـه اصـول مـنـطـق و خردگرا ميباشد - همبستگي براي اهداف و منافع مشترك.
6-مانيا(MANIA): عشق افراطي - انحصارطلب، وابسته و حسادت برانگيز - شيفتگي شديد به معشوق - اغلبا فاقد عزت نفس -عدم رضايت از رابطه - مانند وسوسه ميماند و ميتـواند بـه احساسات مبالغه آميز و افراطي منجر گردد - عشق دردسر ساز - عشق وسواس گونه.
7-اگيپ(AGAPE): عشق الهي - عشق فداكارانه و از خودگذشته-عشق نوعدوستانه (تمايل انجام دادن كاري براي ديگران بدون چشمداشت) - عشق گرانقدر .
پژوهشها حاكي از آن ميباشد كه زنان بيشتر به عشق از نوع پراگما، استورگ و مانيا و مردان به لودوس و اروس گرايش دارند.

 

.

alirezamajidi@gmail.com

جنجال فیلم اعدام صدام حسین

خیلی‌ها ، فیلم کامل اعدام صدام را با استفاده از سایت‌های اشتراک ویدئو دیده‌اند ، همان فیلمی که با استفاده از دوربین موبایل یکی از حاضرین در جلسه گرفته شده بود. ویدئویی که تلویزیون عراق در ابتدا نشان داده بود ، صدا نداشت و لحظه اعدام و مرگ صدام را نشان نمی‌داد.
در گوگل ویدئو ، این فیلم تا لحظه نگارش این سطور
10,334,369 بار تماشا شده است که به این ترتیب رتبه دوم را در میان ویدئوهای پرتماشاگر این سرویس از ابتدا داشته است ، دیروز این ویدئو 2,567,971 بار تماشا شده است و 389,688 سایت و یا وبلاگ این ویدئو را به صورت توکار در صغحاتشان قرار داده‌اند.
امروز که با فید ریدرم خبرهای آی‌تی را مرور می‌کردم ، خبری دیدم در مورد پیدا شدن و دستگیر شدن عامل تهیه و پخش این فیلم ، خبرگزاری
AP
  گزارش داده است که به دستور نخست‌وزیر عراق -نوری المالکی- این فرد دستگیر شده است ، تصور می‌رود این شخص موفق الربیعی ، مشاور امنیت ملی مالکی باشد.
در رسانه‌های غربی شعارهای حاضرین در جلسه اعدام از جمله شعارهای حمایت از مقتدی صدر ، شعار "برو به جهنم" ، ناتمام ماندن شهادتین صدام بازتاب‌های متفاوت داشته است.
اما ویدئوی غیررسمی اعدام صدام را می‌توان از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داد:

- قدرت رسانه‌های نوین : انتشار سریع ویدئوی اعدام صدام بار دیگر قدرت رسانه‌های نوین و سرویس‌های اشتراک ویدئو را به رخ کشید. بار دیگر ویدئویی که توسط یک خبرگزاری بزرگ تهیه نشده بود ، پرتماشاگر شد و توانست در بالای جدول قرار بگیرد. شاید نخستین باری که شهروندان توانستند خود را به عنوان ژورنالیست مطرح کنند ، در بمب‌گذاری‌های دو سال پیش متروی لندن به وسیله القاعده بود. در آن زمان هم عکس‌هایی را می‌شد ، در فلیکر پیدا کرد که حتی از رسانه‌های سنتی جالب‌تر بود.

- ممکن شدن تماشای تصاویر ممنوع : اگر دیروز رمی‌ها برای دیدن خشونت به کلوزیوم می‌رفتند و اگر تا قبل از فراگیر شدن فن‌آوری ، تماشای تصاویر ممنوع تنها با ممد بخت و اقبال و حضور فیزیکی میسر بود ، امروزه فن‌آوری به همگان ، در هر منطقه جغرافیایی امکان تماشای بی‌دردسر این صحنه‌ها را می‌دهد. روزی نیست که در اینترنت ویدئو و تصویر مناقشه‌آمیزی منتشر نشود. جنجال آن سی‌دی کذایی را که فراموش نکرده‌اید؟ خبرگزاری ایسنا در این مورد اظهارات جالب عماد الدین باقی را منتشر کرده است:

"چرا CD يك تصوير خلاف عفت عمومي به گفته فرمانده نيروي انتظامي چهار ميليارد تومان گردش مالي در بازار قاچاق داشته آورده است: اين رقم حتي در تاريخ سينماي ايران بي‌‏سابقه بوده و ركورد پرفروش‌‏ترين‌‏هاي سينماي ايران را مي‌‏شكند. اگر هر CD هزار تومان فروش رفته باشد، يعني حداقل چهار ميليون نسخه فروخته شده و اگر هر كدام را حداقل سه نفر مشاهده كرده باشند، 12 ميليون بيننده داشته و اين غير از ارقام تكثيرهاي ديگران است."

- چرایی میل شدید عمومی برای تماشای صحنه‌های ممنوع : تماشای صحنه اعدام ، حتی اگر اعدام جنایتکاری مثل صدام باشد ، دلچسب نیست ، اما چرا این روزها یکی از لینک‌های داغ در اینرنت ، لینک به همین ویدئو است.
 شاید سؤال اصلی همین مطلب باشد ، چرا همگان تمایل شدیدی برای تماشای ممنوع‌شده‌ها دارند ، این میل ممکن است این روزها با جستجوی بسیار زیاد کاربران ایرانی در موتورهای جستجو برای پیدا کردن فیلم اصلی اعدام صدام ، نمایان شود و دیروز از طریق کپی آن سی‌دی.
بسیاری اینگونه تحلیل می‌کنند که این موضوع شاید بیماری سده نو باشد ولی شاید بتوان اینگونه هم فکر کرد که این میل در گذشته هم در نهاد آدمی وجود داشته ، منتها به سبب محدودیت‌های فن‌آوری ، تظاهر پیدا نکرده است.
شاید بهتر باشد در مورد این مورد آخر ، دوستان نظرتشان را بنویسند.

دکتر عليرضا مجيدي

 

 

setayesh_new@yahoo.com

انواع چاي و خواص آن‌ها

گياه چاي به ‌صورت بوته، درختچه يا درختي است با نام عملي THEA SINENSIS يا CAMELIA که از خانواده‌ي چاي (THEACEAE) مي باشد.
اين گياه در نقاطي از جهان از جمله هندوستان، چين، سريلانکا، ژاپن، ايران و نواحي ديگر پرورش مي ‌يابد. چون در سه فصل از سال (بهار، تابستان و پاييز) برگ‌ هاي آن برداشت مي ‌شود، لذا در اکثر نقاط ، چاي به صورت بوته وجود دارد؛ ولي در صورتي که هيچ ‌گونه برداشتي از آن صورت نگيرد، کم کم مرتفع شده و به ‌صورت درختچه يا درخت در مي ‌آيد.
قسمت اصلي مورد استفاده‌ي بوته ‌ي چاي، برگ آن است که به ‌صورت‌هاي مختلف تبديل به انواع چاي مي ‌شود.
با توجه به اين که در ايران دو نمونه چاي سبز و چاي سياه وجود دارد و بسياري از افراد از ماهيت آن‌ها اطلاع کاملي نداشته و خواص متعددي براي آن‌ها قائل مي‌ شوند، در اين مطلب انواع چاي موجود در ايران و جهان و خواص مربوط به آن را بيان مي کنيم.
لازم به ‌ذکر است که گياه چاي سبز و سياه يکي است، ولي در نوع عمل آوردن آن‌ها تفاوت وجود دارد.

چاي سبز(GREEN TEA)
درصورتي که برگ تازه‌ي چاي را به سرعت خشک کنند، چاي سبز به ‌دست مي ‌آيد. در اين شرايط اجازه‌ي تخمير به چاي داده نمي ‌شود.
مهم ‌ترين خواص چاي سبز شامل موارد زير است:
ضد پوسيدگي دندان به ‌علت فلورايد بالا،
ضد سرطان معده و پوست ،
ضد خارش و التهاب حاصل از گزش حشرات،
تحريک سيستم ايمني بدن.
چاي سبز در کشور چين، ژاپن، ترکمن صحراي ايران و بعضي نقاط ديگر مصرف دارد. چاي سبز را مي ‌توان مانند چاي سياه، دم کرده و مصرف نمود

چاي سياه يا معمولي(BLACK TEA)
در صورتـــي کـــه بـــرگ تــازه‌ي چـــــــاي، مــورد عمـليــات تـخمـيــر(FERMENTATION) قرار گيرد، تغييراتي در رنگ، بو، مزه و مواد و اثرات آن نسبت به چاي سبز ايجاد مي ‌شود. پس از مراحل تخمير، آن را خشک کرده و بسته ‌بندي مي‌ کنند.
با وجود اين که امروزه چاي معمولي به‌ عنوان يک نوشيدني گرم با مصرف بسيار گسترده رو به ‌روست، ولي بايد در نظر داشت که چاي علاوه بر خوراکي بودن به‌ عنوان يک گياه دارويي با اهميت، داراي خواص متعددي است. با توجه به ‌قدمت شناخت چاي توسط بشر و مصرف بسيار زياد آن، هزاران تحقيق وسيع بر روي آن صورت گرفته که نشان دهنده‌ي اهميت اين گياه با ارزش است.
تا کنون 51 اثر مختلف از چاي گزارش شده که مهم ترين اين خواص عبارت‌اند از: ضد‌ درد، ضد آميب، ضد آلزايمر (ضد فراموشي)، ضد آرتريت ، ضد تصلب شرابين، ضد باکتري، ضد سرطان ، ضد افسردگي، ضد قند خون ، ضد التهاب، ضد جهش ژني، ضد نيتروزآمين، ضد اکسيدان ، ضد اسپاسم، ضد ويروس، قابض، مقوي قلب، محرک سيستم عصبي مرکزي، ادرار آور، محافظ کبد ، کاهنده‌ي پرفشاري خون ، محرک قدرت ايمني بدن، کاهش دهنده‌‌ي چربي خون، کاهش دهنده‌ي تري گليسريدها و محرک مجاري تنفسي.
خواص مذکور بين چاي سبز و معمولي مشترک بوده و بسته به درصد مواد موجود در آن ها ممکن است در قدرت اثر آن‌ها تفاوت وجود داشته باشد

چاي اولونگ(OOLONG TEA)
در صورتي که برگ تازه ي چاي به ‌صورت ناقص تخمير شود، چاي اولونگ به ‌دست مي‌ آيد. اين‌ گونه چاي در ايران و بسياري از نقاط دنيا توليد نمي ‌شود، ولي در کشور چين توليد مي ‌شود.
از خواص مهم چاي اولونگ، کاهش کلسترول خون است که مي‌ تواند در هر وعده‌ي غذاي چرب، مقدار کلسترول خون را در حد متعادل نگه دارد. هم‌ چنين دانشمندان ژاپني معتقد هستند که مصرف اين نوع چاي باعث کاهش فشارخون شده و مي ‌تواند در جلوگيري از بعضي مشکلات قلبي- عروقي موثر باشد.

 

 

sun1971_h@yahoo.com

فحاشی وتوهین با نقادی فرق داره

دیروز با یکی از اعضای روزانه تبادل نظر می کردیم طرف می گفت اگه اصلاح طلبا همه جا مثل همین روزانه این طور خدمات احمدی نژاد رو با توهین و تهمت و فحاشی زیر سوال ببرن نکنه دوره بعد احمدی نژاد اگه کاندید بشه رای نیاره گفتم اگه اصلاح طلبا رو می گی که اونا اگه با توهین و تهمت کاری پیش می بردن تا حالا برده بودن مگه عالیجناب سرخپوش و بد و بیراه هایی که که به غیر هم حزبی هاشون می گفتن یادت نیست آخرش مگه نتیجه ای گرفتن؟ تازه آخرش افتادن به بابا دروغ گفتیم و اشتباه کردیم اصلآ کی گفته هاشمی بده هاشمی بهترینه .اما اگه منظورت اونااییه که تو روزانه مدام به احمدی توهین می کنن و فحش می دن اینا در اون قد و قواره ای نیستن که بخوای حزبی یا جناحیشون کنی ( منظور دوستانی که محترمانه نقد می کنند نیست)این گروه فکر می کنن اگه فحش بدن و با هر چیزی مخالفت کنن بهشون می گن منتقد و سیاست مدار .به جرآت می تونم بگم اگه ازشون سوال کنی اصلآ ایران چند حزب داره و تعریف هرکدومشون چیه نمی دونن ازشون سوال کنی اصلاح طلب کیه و خط فکریش چیه؟مگن اصلاح طلب کسیه که به خون احمدی نژاد تشنه باشه و خاتمی رو هم بپرسته اینا حتی برا اینکه حرفشون خریدار پیدا کنه آخر توهیناشون کارت دانشجویی شونم ضمیه می کنن جالبه که فکر هم نمی کنن که اگه اعتبار حرف به مدرکه که اونی که بهش فحش می دن که دکترای عمران داره اونم تو 30 سال قبل همون وقتی که داشتن دیپلم کلی افتخار بود نه الان که با این همه دانشگاه های دولتی و شبانه و روزانه و عصرانه و صبحانه و آزاد دیگه تو هر خانواده ای 2-3 تا دکتر مهندس هست خلاصه اینکه به اون دوستم گفتم به اینا هیچ وقت نگو اصلاح طلب ،منتقد هم نگو ،محترمانه ترین جمله ای که می شه در موردشون به کار برد مخالفه همین.------ راستی یکی هم باز کلی دلیل های آنچنانی آورده بود برامون که وقتی احمدی رفت امیر کبیر نمی دونم 7 اتوبوس یا همچین چیزی بسیجی ریختن اونجا خوب اگه درست هم بگید که بازم خیلی خوبه چون اون چیزی که ما دیدیم 2-3 هزار موافق بودن گیرم 400-500 تاشونم با اتوبوس آورده باشن ،پس بقیه خودشون رفتن .گفتم که دوره این حرفا تموم شده یه زمانی می گفتن احمدی هر شهری می ره صد هزار تا بسیجی هم می بره اون شهر تا براش هورا بکشن حالا دیگه خودشونم فهمیدن چقدر حرفشون مضحک بوده حالا حرف رو عوض کردن و می گن یه عده چوپان و بی سواد می رن استقبال .معلوم هم نیست این همه چوپان و بیسواد بعد 16 سال دوران پر افتخار سازندگی و اصلاحات تو این مملکت چی کار می کنن .خلاصه کلام تاریخ مصرف این جور حرفا مبنی بر انتقال دائمی بسیجی از این شهر به اون شهر و از این دانشگاه به اون دانشگاه به سر اومده....یا حق
ره به غرور بايد جست

 

 

zahra4066@yahoo.com

داستان کوتاه
صورتي

 مادربزرگم به او مي گويد لاغر مردني اما بچه هاي دانشگاه به او مي گويند باربي.
مي توانم به جرأت ادعا كنم كه اين سركار خانم باربي كه هم كلاسي من نيز به حساب مي آيد 90 درصد وقتش را صرف حفاظت از هويت باربي اش
مي كند اين كه مي گويم 90 درصد ، علت دارد، 10 درصد بقيه را هم مي خوابد تا پوستش چروك نشود. شايد عجيب باشد ولي من هر وقت او را مي بينم
ياد آدامس مي افتم البته اين ربطي به آدامس جويدن دائمي اش ندارد. شايد رنگ لباسهايش كه هميشه از خانواده صورتي هاست باعث اين طرز فكر
شده است. هنوز علت دقيق حساسيتم را نسبت به او نمي دانم شايد حسادت،‌ حرف آن فروشنده ... كه براي قيمت كردن يك پيراهن وارد مغازه اش
شدم، باعث شد پيراهن خيلي نظرم را جلب كرد اما متأسفانه كل پيراهن اندازه يك آستين من بود از فروشنده خواستم سايز خودم را بدهد. گفت
اينها تك سايز هستند، سايز باربي ...
عجب ! اين آقا همكلاسي مرا از كجا مي شناسد يعني اين دختر آنقدر معروف شده كه روي سايزش لباس مي دوزند!
بايد حواسم بيشتر جمعش باشد. اين يكي از علتها بود. اما مهماني تولد هم بي تأثير نبود. روز جشن تولد دوستم وقتي باربي با لباسهاي
صورتي پاره پاره و آن اندام نحيف و نزار وارد شد نظر همه را به خود جلب كرد. من خيال كردم موقع آمدن باكسي دعوا كرده چون
حتي دور چشمهايش هم به طور عجيبي بنفش و كبود شده بود. اما خوشبختانه قبل از اينكه به سويش بدوم و كمكش كنم دوستم درِ گوشم گفت: اين كلاس كار است.
عجب! هر چي گوشه آستينم را كشيدم كه پاره شود كه من هم باكلاس شوم نشد. بد بياري پشت بد بياري.
سلف دانشگاه ديگر كار خودش را كرد. وقتي با ولع و اشتها و مسرور از گير آوردن ژتون داشتم برنجهاي دم نكشيده را قورت مي دادم ديدم باربي دارد سالاد مي خورد . به بغل دستي ام گفتم طفلك همينطوري غذا مي خورد كه رنگ به رو ندارد . بغلي سقلمه اي به پهلويم زد و گفت اين كلاس كار است. اگر يك گرم به وزنش اضافه شود تناسبش به هم مي ريزد ... قاشق پر از برنج از دستم افتاد.
ديگر قضيه جدي شد، بايد من هم باربي شوم . طي تحقيقاتي كه از دخترخاله ي 6 ساله ام به عمل آوردم فهميدم باربي اسم يك عروسك است كه خيلي شبيه اين رفيق ماست ،البته بعدها هم فهميدم كه رفيق ما خيلي شبيه اوست . من بي كلاس از بچه 6 ساله هم كمتر مي فهميدم مي گفت اين باربي مراد و مرشد همه بچه هاي مدرسه و كودكستانشان است مي گفت اين باربي يك دختر كامل است. ميگفت ست كامل باربي دارد. از مسواك و جوراب بگير تا تختخواب و فرش و كمد... عجب پرتي بودم من ، كه حتي يك پاك كن باربي هم نداشتم و مي خواستم باربي شوم.
از خودم خجالت كشيدم كه اينقدر از علم روز عقبم، مثلاً دانشجوييم، اين عروسك عجب محبوبيتي دارد كه يك آدم همه زندگي اش را با او تنظيم كرده . كم كم طرح دوستي با باربي دانشگاه را ريختم . اولش راه نمي داد، مي گفت با اين سر و وضع مي خواهي باربي شوي گفتم : مگه چيه ؟! اشاره اي به چادرم كرد و گفت :
اين كاره نيستي. گفتم : مگر باربي چادري نداريم ؟ گفت : شرمنده، همه رقم باربي داريم جز اين يكي ... من نا اميد شدم . اما باربي گفت بي خيال خودم درستت
مي كنم . روز اول جلوي آينه ايستادم و با مواد اوليه اي كه به كمك باربي تهيه كرده بودم ، سرو صورت را صفايي دادم و دور چشمهايم را هم حسابي بنفش و
كبودكردم ... فقط يك مشكل وجود داشت و آنهم نوك دماغم بود كه سر بالا نمي رفت . بعد آن كت صورتي تنگ را پوشيدم . اولش سخت بود ، قدرت حركت
ازدستهايم گرفته شد. ولي بعد عادت كردم ... همه اش مي ترسيدم يك حركت اضافي كنم و لباس پاره شود. تا دم در رفتم ، چادرم جلوي آينه جا مانده بود .
چند قدم به طرف چادر رفتم ، قيافه ي باربي در ذهنم مجسم شد . پوستر باربي را كه كنار آينه زده بودم ديدم. نه ... من بايد باربي شوم . دوباره تا دم در
رفتم. ... از خانه زدم بيرون تا سر كوچه به زحمت خودم را رساندم هنوز نتوانسته بودم با كفش هاي باربي ارتباط خوبي برقرار كنم ولي بايد عادت كنم.
عكس العمل هاي مردم خيابان باعث شد متوجه شوم كه نقشه ام گرفته و باربي شده ام.
هر روز قسمتي از برنامه را اجرا مي كردم. رژيم، لباس، آرايش و راه رفتن و ايستادن. يك ماهي گذشت. مادربزرگ مي گفت اين دختر خل و چل
شده، ببرينش دكتر، چشم زدن اش.
پيرزن بيچاره آخر تو چه مي داني كلاس يعني چي. كاش مي فهميدي كه نوه ات تازه باكلاس شده. بايد خوشحال هم باشي.
يك ماه ديگر هم گذشت. من روز به روز باربي تر مي شدم.
-آدامس، پاك كن، كارتون،...
- باربي 3 ساله داريم تا 18 ساله ، 21 ساله و ...
- ساعت باربي فلان مد شده.
- امروز تيپ باربي چترباز مي زنم.
- امشب مي چتيم. يه سايت خفن پيدا كردم برو بگرد.
چند هفته اي گذشت عروسي پسرخاله ام بود وقتي وارد مجلس شدم توي دلم به بقيه مي خنديدم. ميدانستم حالا همه شان فكر مي كنند باكسي دعوا كرده ام. اما وقتي بفهمند كلاس كار است حسابي ضايع مي شوند. امتحانات ترم تمام شد. از 18 واحد درسي كه داشتم 14 واحدش را ماندم. مادر مي گفت اينقدر وقتت را تلف اين باربيل كردي كه مغزت پوكيد. با چند باربي ديگر آشنا شدم چند روزي از باربي دانشگاه كه حالا رفيق جوني هم شده بوديم، بي خبر بودم. يك هفته بعد فهميدم كه اخراج شده به خاطر يك مهماني ... تنها شدم چند وقتي خودم را پنهان كردم. تنهايي حالم را به هم مي زد. جلوي آينه هم نمي توانستم بروم. حالم از قيافه ي باربي ام به هم مي خورد. 14 واحد مانده ... مطمئنم كه باربي درسخوان هم مثل باربي چادري وجود نداشت. خيلي تنها شدم خودم را گم كرده بودم دنبال خودم مي گشتم همان مني كه خيلي با او صميمي بودم و اصلاً هم غيب نمي شد. دلم براي خودم تنگ شده بود. همان من ساده ام ... همان من چادر به سر شاد و خندان بدون رنگ هاي سرد.
من ايراني درسخوان و با ادبي كه بعد از خوردن همه غذايش ميگفت الهي شكر .
دلم تنگ تر و تنگ تر مي شد حتي تنگ تر از لباسهاي باربي ام. از باربي بدم آمد. من اصلاً نمي توانستم شبيه او باشم. من گذشته خيلي بزرگي داشتم و باربي؟‌ از كجا آمده بود؟ ... با باربي قهر كردم. جلوي آينه چادرم را سر كردم. كيفم را برداشتم و با من ايراني ام براي درس خواندن به دانشگاه رفتم.

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

هولوکاست؛ باورها و داورها
 

هولوکاست یا به اصطلاح نسل کشی یهودیان در اردوگاههای کار اجباری نازی ها چند دهه است که با چالش های قابل بحثی روبروست ولی به راستی ماهیت این "باور" یا "ادعا" چگونه است؟ اخیراً با اظهارات محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران هولو کاست به عنوان یک واژه سیاسی وارد فرهنگ گفتمان رسانه ای ایران شد که در گذشته از این مسئله به ندرت یاد می شد. بسیاری زیر سؤال بردن این موضوع را امری ناپسند می دانند و برخی دیگر بر این باورند که این موضوع نیز مانند تمام موضوع های دیگر باید در معرض تحقیق و تفحص قرار گیرد.
در این بحث بر آنیم تا به توضیح مواردی چند درباره این بحث بپردازیم شش میلیون قربانی یک واقعیت یا داستان اولین بحثی که در موضوع هولوکاست مطرح می شود مسئله کشته شدن شش میلیون یهودی است این آمار در سال 1946 از سوی دادگاه بین‌المللی نظامی در نورنبرگ و با استناد به شهادت "رودولف هس" افسر نیروی مخصوصی پلیس آلمان نازی(SS) است که فرماندهی آشویتس را برعهده داشت، اعلام شد. اکنون روشن شده است که شهادت بسیار مهم هس همچنین اعترافات وی که در دادگاه بین‌المللی نورنبرگ نیز مورد استفاده قرار گرفته است نه تنها دروغ بوده ‌اند، بلکه این اعتراضات با ضرب و شتم شدید هس، گرفته شده است و همسر و فرزندان وی نیز به مرگ و تبعید در سیبری تهدید شدند. هس مدعی شد در زمانی که دستور تأسیس مرکز نابودی یهودیان را در آشویتس به وی داده‌اند، کشتار در اردوگاهی به نام “ولزیک” انجام می ‌شده است که در واقع چنین اردوگاهی هرگز وجود خارجی نداشته است. امروزه بسیاری از مورخین حتی مورخین یهودی همچون "تونی جودیت"، "خاخام مایکل گلدبرگ"، " نورمن فینکل استاین"، "پاولا هایمن" این میزان را زیر سؤال برده اند و اگر چنین باشد چندین تن از برجسته‌ترین مورخان (یهودی) هولوکاست را باید از جمله "منکرین" آن قلمداد نمود. گزارش مهر می افزاید: پروفسور "رائول هیلبرگ" نویسنده کتاب مرجع " نابودی یهودیان اروپا"، کشته شدن شش میلیون یهودی را نمی‌ پذیرد. وی کل مرگ و میرها را به هر دلیل 1/5 میلیون نفر می‌داند."جرالد ریتلینگر" نویسنده کتاب "راه‌ حل نهایی"، نیز تعداد شش میلیون نفر را نمی ‌پذیرد. براساس برآوردهای وی تعداد کشته شدگان یهودی زمان جنگ حداکثر 6/4 میلیون نفر است، وی تاکید کرد که این رقم به دلیل فقدان اطلاعات موثق، فرضی است. روزی ، اگر فردی می گفت که هیتلر دستور ریشه‌کنی یهودیان اروپا را صادر نکرده است، جزء منکرین هولوکاست است، پاسخ این سؤال "بله" بوده است، اما این موضوع دیگر امروزه صدق نمی کند. به عنوان مثال رائول هیلبرگ در ویرایش سال 1961 کتاب خود به نام "نابودی یهودیان اروپا" می‌نویسد که هیتلر در دو نوبت دستور ریشه‌کنی یهودیان را صادر کرده است ؛ اول در بهار سال 1941 و بار دوم اندکی پس از آن، اما هیلبرگ در سه جلد تجدید نظرشده کتابش در سال 1985 این مطالب را حذف کرده است. کریستوفر براونینگ، مورخ هولوکاست نیز در ویرایش جدید این کتاب تمام "رفرنسها" به دستور یا تصمیم هیتلر برای "راه‌حل نهایی" را حذف کرده است. امروزه حتی تعداد تقریبی افرادی که در آشویتس- مرکز اصلی به اصطلاح کشتار یهودیان- جان باخته‌اند، نیز مشخص نیست. در دادگاه بین‌المللی نورنبرگ متفقین ادعا کردند که آلمان‌ها چهار میلیون نفر را در آشویتس کشته‌اند. تا اینکه در سال 1990 یک لوح یادبود در آشویتس نصب و از این امر حکایت نمود که: "چهار میلیون نفر به دست قاتلان نازی بین سالهای 1940 تا 1945 مورد شکنجه قرار گرفته و کشته شده‌اند". پاپ ژان پل دوم در جریان بازدید خود از این مکان در سال 1979، در مقابل این مکان یادبود ایستاد و برای چهار میلیون قربانی طلب آمرزش نمود. با این وجود موزه دولتی آشویتس لهستان در ژوییه سال 1990 همگام با موزه یادواشم (موزه هولوکاست) در اسرائیل تأکید کردند که رقم چهار میلیون نفر اغراق‌آمیز بوده است و به همین علت ارجاع به آن از یادبود آشویتس برداشته شده است. به گزارش "مهر" مقامات لهستان و اسرائیل، رقم احتیاط ‌آمیز 1/1 میلیون کشته در آشویتس را اعلام کردند." ژان کلود پرساک" محقق فرانسوی در کتاب خود در مورد آشویتس خاطرنشان کرد که حدود 775 هزار نفر در سالهای جنگ کشته شده ‌اند. در نتیجه می توان چنین عنوان کرد که رقم شش میلیون در اعتراف بحث انگیز هس تبدیل به رقمی مقدس شده است رقمی است که بحث های بسیاری در باره آن وجود دارد. اینکه چرا اعترافات فرمانده اردوگاه آسویتش به زبان انگلیس نوشته شده است در حالی که اصلا وی انگلیسی نمی دانسته است و چرا در اعترافات وی قطرات خون مشاهده می شود؟ چرا داستانهای بازماندگان در آرشیو موزه ها نگهداری می شوند و در معرض دید عموم قرار نمی گیرند؟ چرا کسی دلایل علمی مورخین را مبنی بر اینکه از اتاقهای گاز موجود در اردوگاهها نمی توان برای کشتار استفاده کرد، هنوز رد نکرده است؟ چرا در اردوگاهی که ادعا می شد اردوگاه مرگ می باشد، بیمارستانی برای معالجه بیماران وجود داشته و اینکه چرا بیماران از افراد سالم در این اردوگاه قرنطینه می شدند که این اقدامات با ماهیت و طبیعت اردوگاههای مرگ ناسازگار است. و اینکه چرا هرگونه بحث، تحقیق وتفحص در باره این موضوع منع شده است و آیا این مساله سست بودن پایه های استدلال این بحث را نشان نمی دهد. به نظر می رسد امروزه هولوکاست همان طور که "نورمن فینکل استاین" استاد یهودی دانشگاه نورمن فینکل استاین - که پدر و مادر وی از زندانیان دوران جنگ بوده اند- از این مسئله به "صنعت هولوکاست" یاد می کند به ممری برای کسب تجارت دولت اسرائیل تبدیل شده است.

 

 

sheytonak_pk@yahoo.com

سلام و 100 تا سلام! خسته نباشید عزیزان من! خوبید؟! خوش میگذره؟ چیکارا میکنید؟! حتما الان همتون سر کارید و دارید کار میکنید تا یه لقمه نون برای زن و بچه هاتون جورکنید! ایشالله که همیشه سلامت باشید و همیشه جیبتون پر پول و لبتون خمدون باشه!
من نمیدونم چرا بعضی ها اصلا انگار تو قرن 10 زندگی میکنند! (البته خوب همه رو نمیشه آورد تو قرن جدید بلکه بعضی ها مثل این ahmad_bikhial24@ yahoo.com همیجورین دیگه) ببینم آقای بی خیال / با خیال شما چرا مثل ای دیتون نیستید؟! بابا بی خیال باشید حرص نزنید النگوهاتون میشکنه!
اولا من کسانی که فینگیلیسی بنویسن رو متن هاشونو اصلا نمیخونم چون کسی که برای افراد دیگه اینقدر ارزش قائل نشه که فارسی بنویسه ارزش اینکه آدم خودشو خسته کنه نداره اما اتفاقی متن شما رو خوندم و خداییش 5 دقیقه خندیدم! شما اول باید برید یه کلاس که اقلا بتونید تایپ کنید و طوری ننویسید که آدم موقع خوندن یه دیلماج ( همون مترجم) بذاره پهلوش تا بفهمه تو چی گفتی! غلط املایی که هیچ ( اصلا ولش! خیلی ضایع هست) غلطهایی داری که بر میگرده به پایه ادبیات! شما رو به احسان جان معرفی میکنم که یه 3 واحد ادبیات یادت بده! که اقلا جمله بندیت به این ضایعی نباشه!
بعدشم که من اولا کسی رو مسخره نکردم اما کسی که خودش میخواد مسخره بشه باید مسخرش کرد! کسی که به قول میلاد عزیز ( مخلصیم برادر) لباس مردم پاوه رو بخواد تو مجلس های رسمی بپوشه دلقک نیست پس چیه؟ و منم دلقک هارو مسخره میکنم!
ببینم تو که اینقدر ادعای فضل و کمال میکنی تاحالا یه بار متن نقد های من رو کامل و درست خوندی؟! من همیشه به زبان طنز مینویسم که اثر متنم بیشتر باشه. ( البته طنز نویس نیستم اما بی سواد هم نیستم – مخلص همه طنز نویس ها هم هستیم- ) بعدشم که خدایا! ببین چقدر مردم کم درک هستند! اگر من بحث تخم مرغ رو میکشم وسط منظور حرفهایی هست که اول انتخابات دکـــــــــــــــــــــــــــتر احمدی نژاد میزد! تثبیت قیمت! هیچ وقت یادم نمیره که گفت من نمیذارم که قیمت کالاهای اساسی یه ریال بره بالا! ( البته از همون اول هم معلوم بود که حرفی هست که نمیتونه انجامش بده اما خوب کسی که میدونه نمیتونه کاری رو انجام بده برای بدست آوردن رای نباید هر چیزی رو بگه) نمیدونم شما چرا فکر میکنید که من از افزایش قیمت تخم مرغ مینالم! مجید جان دلبندم تخم مرغ یه مثاله. یا 100 تا چیز دیگه که همیشه تو میل هام مینویسم! انرژی هسته ای / هلوکاست / سفرهای استانی / بودجه های صنعتی/ ........ .
اینکه من هر وقت سروش متن میده نقدی در جوابش میذارم اولا به این خاطر نیست که از سروش بدم میاد یا چمیدونم به خون این بشر تشنم نه عزیزم سروش هم مثل من آدمه مثل من حق داره مثل من نظرش براش مهمه مثل من مال همین آب و خاکه اما اگه من همیشه برای سروش جوابیه میدم ( البته جوابیه که نه) اینه که سروش از یه دید مطلب رو نیگا میکنه من از یه دید دیگه. اون از دید خودش نیگا میکنه منم از دید خودم .
برای همین هست که مطلب میذارم و میخوام همه کسانی که مطالب رو میخونند هر دو نظر رو ببینند و آنالیز کنند و یه طرفه به قاضی نرن. پس فکر نکن که من از مطالب سروش اونجام میسوزه . اما اگه دیده باشی سلمان / بیداری/ .... هم نقد میکنند اما من جوابیه برای اونها نمیدم چون میبینم که منطقی نقد کردند و همه جوانب رو دیدند ( هم مثبت ها هم منفی ها ) پس اصلا نباید چیزی برایشان فرستاد. ( همین امروز سروش یه متن داده که من هیچی در موردش ندارم که بگم - در مورد هلوکاست و خاخام های یهودی - چون اولا من اطلاع زیادی از این مصاحبه ندارم که بخوام نظری بدم ( بر عکس شما که اگر هم ندونید نظر میدید) و اینکه حرفهای ایشون از یه سایت کپی شده که باز هم من کاره ای نیستم و سوما که تا حدی هم حرفهایش را قبول دارم پس در این مورد سکوت میکنم! شما هم سعی کنید که بتونید در مورد چیزی که بلد نیستید نظر ندید.
بعشم که اگه شما فکر میکنی من برای این مینویسم که دانشجو هستم و .... باید بگم که واقعا به این کوته فکریت خندم میگیره . البته از شما بعید نیست. وقتی طرز تفکرتون این باشه که این چیزها برایتان مهمه معلومه که اینجوی فکر میکنید.
من برای این مینویسم که دانشجوی فناوری اطلاعات هستم که کسی فکر نکنه سواد ندارم و از سر خیابون این حرفها رو میارم میگم. میگم که دانشجو هستم تو سیاست هستم ( یعنی سیاست رو دنبال میکنم) و این حرفهام رو از کسی کپی نمیکنم!
راستی اگر اطلاع نداری برو بپرس که من اگر بخوام کاری کنم میکنم! بپرس که نازیلا کی بود تو روزانه که برای من میل فحش ناموسی داد و در عرض 5 دقیقه تمام زندگشیو عوض کردم . ( برو از میلاد – گیر- میترا- احسان-مبین-علی - ... بپرس! چون طرف به همه دوستان نزدیک من گیر داده بود ) پس من نمیخوام کسی ازم بترسه چون اگر نترسه بهتره فکر میکنه من چیزی بلد نیستم . ( راستی میخوای یه حالی هم به شما بدم!؟ امتحانش مجانیه فقط شاید یه کم اذیت بشی!)
راستی گفته بودی که دست از حزب بازی برداریم باید بهت بگم که من اول ها اصلاح طلب بودم اما الان دیگه هیچ حزبی رو قبول ندارم چون هیچ کدومشون آدم نیستند اما اینکه میگم حزب اصلاح طلب چون باز هم از اصولگرا بهتره.
خوب دیگه آقای بی خیال مهم نیست که نتونی جوابموبدی ( چون برام بی ارزشه ) اما اگه دفعه بعدی خواستی میل بدی اول برای هم گروهیت ارزش قائل شو فارسی بنویس بعد یه کم هم از سیاست چیز بدون بعد بیا حرف بزن. اول سعی کن که یه کم مطالعه کنی بعد بیا نظر بده.
خوب برسیم به مطلب بعد
آقای fozulfozul@yahoo. Com سلام واقعا متنتون برای من یکی جالب بود. میخواستم یه سوالی ازتون بپرسم ( البته من خودم طرح منوریل رو قبول ندارم اما برام این یه سواله که اگر شما بلدید خواهشن جواب بدید) هزینه انجام منوریل چرا بیشتره؟ آخه همه میگن که ( اونهایی که طرح رو ارائه کردن) این طرح هزینه اش چون قرار نیست از زیر زمین بگذره و حفاری نمیخواد خیلی کمتره. حالا میخوام بپرسم که به نظر من هم باید کمتر باشه. حالا شما میگید بیشتره میخوام یه لطفی بکنید و بگید که استدلال شما چیه. ممنون.
راستی تا 3 روز دیگه همون بمبی که گفته بودم منفجر خواهد شد! بترسید عزیزان من! بترسید و فرار کنید!
خوب دیگه کافیه....
موفق باشید و در پناه حق پاینده ....

محمد –ص ( 24 ساله دانشجوی ترم 7 مهدسی فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین)

 

 

ebgh_80@yahoo.com

یاددشت های همین جوری

روزانه شماره 631
اول ) آمریکا جنگش را به راحتی آب خوردن با ایران شروع کرد ، بدون تیر اندازی و ارسال سرباز ! تعجب کردید ؟ در فیلم هایی که از اعدام صدام نشان می دادند اگر دقت کنید ، می بینید که دایما امضایی را که یک شیعه بر پای سند اعدام صدام می زند ( ماکلی ) نشان می دهند و یعنی جنگ شیعه و سنی راه افتاد . دوستان به جای پایکوبی الکی ، خوب بود سوراخ فوری نفوذ را می بستید که آمریکا بدون لشکر کشی ، یک دنیا مسلمان که اکثرا سنی هستند را به جانمان انداخت و مطمینا نتیجه اش غیر قابل وصف است . فقط نمونه کوچکش این بود که در چند روز اخیر ، در فلسطین خودمان ! مرگ بر ایران سر دادند و لبنانی ها به خون ایرانی ها و شیعه ها تشنه شدند .
دوم ) آقای احمد بی خیال در نقدی که تیترش یک نقد کوچولو بود و نبود ! با زبان فخیم پینگیلیش بنده و دوستان دیگر را مورد عنایت قرار دادند . کاری به بقیه ندارم که نه وکیلشان هستم ونه دخالتی در امور داخلی فکرشان می کنم ولی در مورد خودم چند نکته را به ایشان لازم است بگویم ؛ الف ) دوست عزیز فرموده اید ، آقای احمدی نژاد بدجوری حال چپاول گران را می گیرد ! لطفا نمونه ای بفرمایید تا ما هم مستفیض شویم ( شهریه دانشگاه آزاد ؟ رانت خواران زمین ؟ آقازاده ها ؟ پروژه های میلیاردی الکی ؟ رانت خواران نفت ؟ و ... )
ب ) شما چند نفر را می شناسید که مجله روزانه را بصورت منطقی بخوانند ؟ مگر مجله روزانه با همه احترامی که برای مبین و اعضایش و نوشته های آن قایلم ، مجله تخصصی در رشته سیاست است که حرف های من و دیگر دوستان در آن وحی از جانب حق تعالی باشد که دیگران با خواندن این نوشته ها ، مسیر زندگی و آگاهی سیاسی پیدا کنند ؟
پ ) حضرتعالی از کجا متوجه شدید که من و آقای ترم هفتی ! اشتباه می گوییم و دوست عزیزم سروش درست می گوید ؟
ت ) در مورد بنده فرمودید که من فقط بلدم آقای احمدی نژاد را مسخره کنم ! لطفا نمونه ای از این جسارت بنده را نشانم دهید تا خودم هم ملتفت شوم که کجاهای انتقاداتم ، جنبه شوخی داشته .
ث ) دوست عزیز برای هزارمین بار از شما و دیگر هم عقیده ای هایتان درخواست می کنم که فقط یک نمونه از دست آوردهای این سفرهای استانی را به من هم بگویند . سه ماه میشود که شما و دوستان هم عقیده تان نتواسته اید جوابی به من بدهید . امیدوارم تاپایان دوران ریاست جمهوری ایشان ، حداقل یک مورد دست آورد را به من هم بگویید . انشاالله .
ج ) دوست عزیز ، من به شخصه بد و بیراهی نگفتم ، فقط امیدوارم عاقبت مملکت من ، مثل عراق نشود که بسیار پتانسیلش را دارد . تیری در این مملکت شلیک شود ، با همه احترامی که برای اقوام دیگر قایلم ، مطمین باشید عرب ها ، کردها ، ترکمن ها ، آذربایجانی ها و ... همگی خواستار مستقل شدن می شوند و فکر کنم از ایران فقط تهرانش می ماند ! اگر به قومیت های مختلف برخورد ، نگاهی به تاریخ استانشان داشته باشند .
چ ) در مورد جواب سوال هایی که من به آن دوستمان دادم ، خود آن دوست عزیز هنوز نه توافق و نه مخالفتی ابراز کرده اند که در برای من ج.اب ایشان در اولویت است . در مورد بقیه اعضا هم به خودشان ربط دارد که چه نتیجه گیری ای داشته باشند و بنده نه کسی را زور کرده ام که به کیش من شود و نه کسی با سخنان من به کیشم در میاید . هر شخص برای خودش عقل و منطقی دارد و تصمیم گیری در باب کیش و دینش به خودش و تصمیم گیری خودش مربوط است .
ح ) در آخر من هم از آقای سروش عبدالهی تشکر می کنم . ولی شما که انصاف دارید و به من و دوستان هم عقیده ای من می خواهید یاد دهید ، درست نیست که اسم چند نفر را که نوشته و عقایدشان را بول ندارید را کوچک ببرید و نام منتخب فکری تان را با پیشوند آقا !
سوم ) آقای دانش در پایان متن شان ، لینک یاهو سیصد و شصتی را دادند ( محمد ریپورتر) که روی صحبت من با آن دوست است .
ابتدا دوست عزیز شما بفرمایید که در کدام روزنامه قلم می زنید که خود را گزارشگر نامیده اید ؟ صفحه شخصی در یاهو 360 فکر نکنم پایگاهی باشد که شما خبرنگارش باشید !!! دوم اینکه با امضا کردن آن معاهده که از دید شما ننگ تر از ترکمن چای است ، به گفته شما ما اسراییل را به رسمیت شناخته ایم ولی جناب خبرنگار ، مگر در سازمان ملل که اسراییل هم عضو آن هست ما عضو نیستیم ؟؟؟ پس قبل از اقدام ننگین روحانی ! ما به این ننگ آلوده بودیم . سوما ، جناب خبرنگار از شما بعنوان یک دانشجو بعید است که آنقدر احمقانه به این قضیه بنگرید ! جناب محمد خان اگر چنین قراردادی امضا شده ، منظور از آن این نیست که هر کشوری از ننه محترمه اش قهر کرد ، بیاد ایران و بازدید اتمی بکند . اولا سی تی بی تی به گفته خود شما ، می تواند فقط اطلاعات در مورد انرژی هسته ای بخواهد و اگر ، دقت کنید اگر ، اطلاعات کافی نبود ، بازرسان آژانس وارد عمل می شوند و بدین منظور قرار نیست اسراییل هزار سال دیگر هم بیاید و تا صد و بیست کیلومتری نطنز را بگردد . در پایان نمی دانم به شما چه چیزی را باید گفت ؟ ولی همین قدر می دانم که یک خبرنگار ایده آل ، به وجدانش قسم خورده که حقیقت را بگوید و نه احساسات شخصی اش را بعد از یک کافی شاپ با ژینوس جون و شهلا جون ! این را از روی تیپ قشنگ شما در عکس تان می گویم که به نظر من شما بیشتر عقده مطرح شدن دارید تا خبرنگار بودن .
چهارم ) دوستان عزیز اصول گرا ؛ آقای دانش ، خاتمی را یک بلغور گر نامیده اند . شماها که وجدان دارید ، انصاف دارید ، منطق دارید و ضد کلیه بی ادبی های جهان هستید و خیلی مودبید ، آیا بلد هم هستید شیوه حرف زدن ایشان را که از هم عقیده ای های خودتان است ، متهم کنید ؟ بعید می دانم آنقدر جسارت داشته باشید .
و باز هم آقای دانش ، اگر تا به امروز بلدوزرهای آژانس انرژی اتمی ، آمریکا ، انگلیس ، اروپا و اسراییل و هر بی در و پیکر دیگر از روی نعش من و شما رد نشده ، در بی انصاف ترین و بی وجدان ترین حالت ، از همان اعتماد سازی آقای خاتمی است و نه دولت شما که با حرف های احساسی و تندش که خام بود در مدت یکسال ، ناوهای آمریکا را به خلیج فارس آورد ، نیروهای آمریکایی را از چهار طرف لب مرزهایمان چید ، تمامی اعراب را علیه مان شوراند ، اروپا را دشمن شماره یک ایران کرد و ... .
پنجم ) آقای سروش عبدالهی . کشور آلمان خودش اعتراف کرده که یهودی سوزی بوده . عکس ها و فیلم های مستند این قضیه هم موجود است . بازماندگان این قضیه هم حی و حاضر هستند . نورنبرگ و داخو هم موزه مانند محل بازدید توریست ها است . جمجمه های اجساد یهودیان هم هنوز هست . کوره های آدم سوزی هم به لطف میراث فرهنگی آلمان هنوز وجود دارد و هزاران دلیل مستند که این قضیه اتفاق افتاده . اگر به آلمان سفر کرده باشید ، اگر با این قضیه مخالف باشید ، پنج هزار یورو ناقابل جریمه می شوید . دلیل کاسه داغ تر از آش شدن رییس جمهور منتخبتان و خرج کردم میلیاردها تومان از حق این ملت به نظر شما چیست ؟ شاید یکی از نتایج درخشان همایش هولوکاست ، همین تحریم باشد که در بدترین وضعیت اعتمادی جهان به ایران ، برگزار شد . بالا غیرتین یک بار برای رضای خدا به این قضیه فکر کن و با وجدانت تصمیم بگیر که واقعا این همایش ها لازم است ؟ راستی بد نیست بدانی برای ساخت یک فیلم مستند به فلسطین رفته بودم . برایت جالب است اگر بدانی از هر ده فلسطینی ، نه فلسطینی شعار مرگ بر ایران می دادند ، چون ایران را مقصر اصلی جنگ پنجاه ساله و در بدری شان می دانند . زیاد به اخبار و برنامه های صدا و سیما توجه نکن . فلسطینی ها به خون ایرانی ها تشنه اند برادر . حالا هی مجیز بگو و از حق مردم کشورت در حلق آدم هایی که دعای شب و روزشان نابود شدن ایران است ، دفاع کن .
ششم ) راستی برای اینکه مطلب دفعه پیشم در مورد اعراب ثابت شود ، نگاهی به عکس های دکتر در خوزستان بیاندازید . عربی حرف زدنمان کم بود ، پوششان را هم می پوشیم و پایش بیافتد ، دریای خزر را هم می کنیم الیم الخزر . گور بابای داریوش و کورش و تمدن ایرانی و پارسی .
خوشا به غیرت ما ایرانیان . همین .
 

 

 

Aliakbar_313@yahoo.com

با کاروان حسيني

وقايع منزلگاه هاى راه مكّه ـ كربلا
صفاح

((صفاح جايى است ميان حنين و نشانه هاى پيرامون حرم ، سمت چپ راه كسى كه ازمشاش وارد مـكّه مى شود.)) در اينجا بود كه حسين بن على (ع ) هنگام رفتن به عراق با فرزدق ديدار كرد. فرزدق گويد:
لقيت الحسين باءرض الصفاح
عليه اليلامق و الدرق
در سرزمين صفاح حسين را ديدار كردم كه قبا به تن داشت و سپر به دوش افكنده بود.
بـلاذرى نـيز نقل كرده است : ((چون حسين (ع ) به سوى صفاح حركت كرد، فرزدق شاعر، پـس غـالب ، بـا آن حـضـرت ديـدار كـرد. امـام از كـار مـردمـى كـه پشت سر گذاشته بود پـرسـيـد و فـرزدق گـفـت : از فـردى آگـاه پـرسـيـدى . دل هـاى مـردم با تو و شمشيرهاشان با بنى اميه است و قضا و تقدير از آسمان فرود مى آيد و خداوند هرچه بخواهد مى كند. حسين گفت : راست گفتى .))
هـمـچـنين دينورى نقل كرده است كه فرزدق در صفاح با امام (ع ) ديدار كرد. همين طور ابن اثير ، طبرى و ابن مسكويه اين داستان را نقل كرده اند.
جاى دقيق ديدار فرزدق با امام (ع ) كجا بود؟
از رويـدادهـايـى كـه روايـت هـاى تـاريـخـى درباره اش بسيار اختلاف دارند، واقعه ديدار فرزدق با امام (ع ) است . به ويژه اختلاف درباره تعيين مكان ديدار آن دو.
بـرخـى مـورخـان از قـديـم و جديد، منزلگاه را ذكر نكرده اند مانند اربلى كه مى گويد: ((فـرزدق گـفـت : هـنـگـامـى كـه از كـوفـه بـاز مـى گـشـتـم ، حـسـيـن بـا مـن ديـدار كـرد...)) بـرخى گفته اند كه اين ديدار در سرزمين حرم ، بيرون مكّه انجام شـد؛ آن طـور كه در روايت شيخ مفيد و طبرى گذشت . برخى جاى ديدار را در سـرزمـيـن حـرم تـعـيـيـن كـرده اند مانند سبط بن جوزى ، آنجا كه مى گويد: ((چون به بستان بنى عامر رسيد با فرزدق شاعر ديدار كرد...)) برخى نوشته اند كـه آن دو در ذات عـراق بـا هـم ديـدار كـردنـد، مثل ابن عساكر و بلاذرى . و بـرخـى مـثـل ابـن شـهـر آشـوب و اربـلى (در قـول دوّمـش ) گـفـتـه انـد كـه در الشـقـوق . بـرخـى گـفـتـه انـد در صـفـاح ، مثل بلاذرى ، ابن اثير، طبرى ، ابن مسكويه حموى و دينورى . برخى گفته اند كه آن دو پس از خروج امام (ع ) از منطقه زباله با يكديگر ديدار كردند. مانند سيد بن طـاووس آنـجـا كه مى گويد: آنگاه حسين از زباله به سوى وعدگاه الهى حركت كرد، پس به فرزدق شاعر برخورد...))
گـفـتـار سـيـد بـن طـاووس ـ بـر فـرض ايـن كـه فرزدق در راه خود مكّه بود ـ بعيدترين اقـوال اسـت ؛ و قـابـل پذيرش نيست . زيرا اگر فرزدق با امام (ع ) ـ كه روز ترويه از مـكـّه بـيـرون آمـد ـ پـيـش از زبـاله از سوى كوفه ديدار كرده باشد، به مراسم حج نمى رسـيـده اسـت . زيـرا فـاصـله ميان زباله و مكّه مكرّمه چندين روز راه است . مطابق اين گفته ايّام حجّ به پايان رسيده و فرزدق در زباله هنوز به مكّه نرسيده است !
امـا قـابـل پـذيـرش تـريـن اقـوال و قـوى تـريـن آنـهـا نـقـل شـيخ مفيد، طبرى و ابن جوزى است كه معتقدند اين ديدار در سرزمين حرم ، اطراف شهر مـكـّه و طـبـق نـقـل سـبـط بـن جـوزى در بـستان بنى عامر بوده است . زيرا اين ديدار در روز تـرويه انجام شد و به ناچار بايد مكان آن نزديك ـ و بسيار نزديك ـ مكّه بوده باشد تا بتواند همراه مادرش به مراسم حج برسد.
آرى ، اين مكان وجود دارد كه مطابق قول سيد بن طاووس ، بعد از زباله با امام ديدار كرده بـاشـد، آن هم در صورتى كه اين ديدار، دومين ديدار ميان آن دو ـ پس از بازگشت فرزدق از مـراسم حج ـ باشد. ولى اين احتمال بسيار بعيد است . چرا كه مسافت ميان مكّه و زباله ، نـزديـك قـادسـيـه ، زيـاد اسـت . آرى ، پـذيـرش ايـن قول در يك حالت ممكن است و آن در صورتى است كه فرزدق بلافاصله پس از مراسم حج مـكـّه را تـرك گـفـتـه بـاشـد و بـا جـدّيـت تـمـام بـه دنـبـال امـام (ع ) راه افـتـاده ، بـدون تـوجه به هيچ چيز پس از زباله خود را به امام (ع ) رسانده باشد. ولى هيچ يك از منابع تاريخى چنين موضوعى را تاءييد نمى كند.
اگـر درسـت بـاشـد ـ كـه طـبـق روايـت سـيـد بن طاووس ـ اين دومين ديدار ميان آن دو، پس از بـازگـشـت فـرزدق از حـج بـوده اسـت ، در ايـن صـورت نـقـل سـيد بن طاووس قابل پذيرش است كه مى گويد فرزدق پس از سلام بر امام گفت : ((اى پـسـر رسـول خـدا(ص ) چـگـونـه بـه كـوفـيـان اعـتـمـاد مـى كـنـى و حال آن كه اينان پسر عمويت ، مسلم و طرفدارانش را كشته اند؟!)) زيرا خبر شـهـادت مـسـلم در آن هـنـگام در منطقه پخش شده بود، يا آن كه فرزدق پيش از رسيدن به خـدمـت امـام ، از درون خـود كـاروان حسينى آن خبر را دريافت كرده بود. برخى پژوهشگران بـر ايـن بـاورنـد كـه ديدار ميان فرزدق و امام در صفاح بوده است . زيرا فرزدق در اين باره شعرى سروده است ؛ و اگر گفته شود كه اين شعر را ديگرى سروده و سپس به او نسبت داده است ، استدلالى بسيار ساده مى باشد.
در پايان بحث مربوط به مكان ديدار فرزدق با امام حسين (ع )، شايسته است در اين جا متن گـفـت وگـوى مـيـان آن دو را ـ طـبـق روايـت اربـلى ـ از زبـان فـرزدق نـقـل كـنـيـم كـه گـفت : هنگامى كه از كوفه باز مى گشتم ، در راه حسين را ديدم كه به من فرمود: از پشت سرت چه خبر، اى ابوفراس !
گفتم : راست بگويم ؟
فرمود: راستش را مى خواهم !
گفتم : دل ها با تو ولى شمشيرها با بنى اميّه است و پيروزى از آن خداوند است .
فـرمـود: راسـت گـفـتـى . مـردم بـنـده مـال اند و دين لقلقه زبانشان است ؛ كه براى اداره زنـدگـى خـود از آن دم مى زنند ولى آنگاه كه به بوته آزمايش درافتند، دينداران كم مى شوند!

 

فقط 14 روز تا محرم حسين (ع) باقي مانده

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

16 دی / 6 ژانويه / 16 ذی الحجه

Mobin_s2004@yahoo.com
16 دي ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
تصرف بلخ به دست اعراب

چند واحد مسلح عرب كه مامور جنگ با فيروز ساساني ( پسر يزدگرد سوم ) شده بودند ششم ژانويه سال 663 ميلادي در سر راه خود شهر بلخ يكي از چهار شهر بزرگ خراسان را تصرف كردند. فيروز در سال661 پس از نوميد شدن از حمايت نظامي چين ، به منتهي اليه شمال شرقي ايران (سرزميني كه امروز تاجيكستان و شمالشرقي افغانستان را تشكيل مي دهد) بازگشته و دست به جمع آوري نيرو براي جنگ با اعراب زده بود و مردم هرات( بزرگترين شهر خراسان آن زمان ) با شنيدن خبر بازگشت او ، بر ضد حكمران عرب شورش كرده بودند.
    

 

انتصابات آباقا خان مغول در ايران

آباقا خان (آباقا آن ) ايلخان مغول ايران( پسر هلاكو خان نوه چنگيز ) در اين روز در ژانويه 1270 ميلادي ضمن انتصابات خود دو زن را حكمران دو منطقه ايران كرد ؛ آبش خاتون حكمران فارس و تركان خاتون حكمران كرمان. تركان خانون از تركان قراختايي و آبش خاتون ازخانواده اتابكان فارس بود. طبق انتصابات آباقاخان، مقام صاحبديواني ( معادل رئيس الوزرا ء ، بدون اختيارات نظامي ) به شمس الدين محمد جويني و حكومت اصفهان و اراك به پسر او بهاءالدين داذه شد و عطاملك جويني مولف معروف در سمت خود حكومت بغداد كه از زمان هلاكو خان آن را بر عهده داشت تثبيت گرديد.

 

ايجاد انجمن نجات مشروطيت در اصفهان

صمصام

صمصام

در پي لغو مشروطيت از سوي محمدعلي شاه ، در اين روز در سال 1288 خورشيدي( ششم ژانويه 1909) نجفقلي صمصام بختياري در اصفهان انجمن نجات مشروطه تاسيس كرد و اعلام داشت كه با سه هزار سوار رهسپار تهران خواهد شد تا محمدعليشاه را بيرون راند. حاكم وقت اصفهان از ترس به كنسولگري انگلستان پناهنده شده بود!.

 

نخستين قانون تعديل مال الاجاره در ايران

نخستين قانون تعديل مال الاجاره در ايران كه اول ديماه 1317 خورشيدي در 9 ماده به تصويب مجلس رسيده بود از16 دي ماه در شهر تهران به اجرا در آمد و حاكم بر روابط مالك و مستاجر شد . اين قانون با اندكي تفاوت، مشابه قوانيني بود كه در بسياري از كشورها اجرا مي شده است. قانون تعديل مال الاجاره ايران به مرور زمان كم رنگ شده و روابط موجر و مستاجر در اين كشور مسئله داشته و در ايران ساختن و اجاره دادن به دليل نبودن ضابطه اجرايي مناسب به صورت " يك كسب " در نيامده و بسياري از پرونده هاي قضايي در ايران در شش دهه گذشته ناشي از همين مسئله بوده است.
    در كشورهاي ديگر اجاره بها عينا مطابق تورم پول ( افزايش بهاي خانه ) بالا نمي رود و ميزان آن بر پايه يك فرمول منصفانه محاسبه مي شود و « به طور كامل» دركنترل موجر نيست .در بعضي شهرهاي آمريكا ازجمله نيويورك ، سانفرانسيسكو ، واشنگتن و ... افزايش اجاره سالانه در صورتي كه مستاجر جا به جا نشده باشد ممنوع و يا محدود به « درصد » بسيار جزيي است.
    مروري بر تاريخ اجتماعي ايران نشان مي دهد كه در ايران قديم وتا اواسط قاجاريه و حتي تا همين اواخر در قصبات و روستاها اجاره دادن مسكن مرسوم نبوده و اين عمل به رايگان انجام مي گرفته كه جدا ساختن انسانها از گذشته انان امري آسان و سريع نيست .

 

بحرين در مجلس شوراي ملي داراي نماينده شد

در اجراي اصلاحيه قانون انتخابات ايران، از چنين روزي در دي ماه 1331 بحرين داراي يك نماينده در مجلس شوراي ملي شد. اين قانون در چهارم دي ماه آن سال به تصويب رسيده بود. بحرين تا اواخر دهه 1340 كه شاه ، در مصاحبه اي در هند، ناگهان با انجام رفراندم و آن هم يكجانبه و تنها در بحرين موافقت كرد، استان چهاردهم ايران به حساب مي آمد.

 

مجازات زندان براي اعضاي موثر نهضت آزادي

ششم ژانويه سال 1964 ( 16 دي ماه در سال1342خورشيدي ) حكم محكمه نظامي در باره اعضاي موثر نهضت آزادي كه قبلا دستگير شده بودند به اين شرح انتشار يافت :
     آية الله طالقاني 10 سال زندان ، مهندس بازرگان 10 سال ، يدالله سحابي 6 سال ، احمد علي بابايي 6 سال ،عباس شيباني 6 سال ، عزت الله سحابي 4 سال ، مهدي جعفري 4 سال ، ابوالفضل حكيمي 4 سال و ....
    اين افراد كه از حكم صادره تقاضاي تجديد نظر كردند از فعالان انقلاب سال 1978 بودند كه بيشتر انان در نخستين دولت انقلاب صاحب مقام شدند و اينك بار ديگر تحت تعقيب قضايي قرار گرفته اند.

 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

16/10/59
گزارش روز دوم عمليات هويزه : پيشروي مجدّد ، توقف و عقبنشيني خودي .

جا ماندن پيشتازاني چون حسين علم الهدي در منطقه

تشريح چگونگي جا ماندن در منطقه و درگيري محاصره شدگان با تانكهاي دشمن از زبان و قلم معدود نجات يافتگان از محاصره .

آمار اوليّه شهداء و مفقودين .

گزارشي از كتاب « جنگ خليج » ( چاپ انگلستان ) دربارة حوادث روز گذشته و امروز عمليات نصر ( هويزه ) .

آتش توپخانه دشمن روي دزفول و آبادان .

چند درگيري و پاكسازي در جبهه شمالي .

گزارش استانداري خوزستان درباره اقدامات عراق براي جبران كمبود نيروي انساني .

گزارش روزنامه الاهرام از خسارتهاي وارد شده به ايران و عراق .

سخنان امام خميني دربارة اختلافات و منشاء آن ، خصائصي كه دولت را مطلوب مردم خواهد كرد ، تأكيد بر انجام تكليف در جنگ بدون ترس از ارعاب دشمن ، در ديدار با نخست وزير و وزيران و نيز سخنان ايشان در ديدار با دانشجويان خارج از كشور و سفرا و كارداران درباره آثار خصلتهاي انقلابي و ساده زيستي در عظيم نشان دادن جمهوري اسلامي به جهانيان .

درگيري در سخنان آيت الله بهشتي در مشهد .

تحليل فرمانده سپاه غرب كشور ( محمد بروجردي ) از جنگ ، آغاز و تداوم آن .

سخنراني صدام و اعلام مواضع در قبال اشغال ايران ، لوازم عقبنشيني ، تداوم جنگ ، هيأتهاي صلح بينالمللي ، خلقهاي ايران و …

بازتاب سخنان صدام : خبرگزاري فرانسه : رئيس جمهور عراق خواسته است . اختلافات دو كشور از راههاي مسالمتآميز حل شود .

راديو بغداد : عراق با وجود پيروزي قاطع ، به شرط آن كه حقوق عراق و كشورهاي عربي ( نظير استرداد سه جزيره ) رعايت شود ، جنگ را متوقف خواهد كرد .

وزير دفاع عراق : ارتش عراق بعد از 4 ماه امروز قدرت بيشتري دارد و توانسته است براي هميشه به شوكت و نقش ايران در منطقه به عنوان ژاندارم خليج فارس خاتمه دهد

پيام سيد محمدباقر حكيم به نيروهاي مسلح عراق : اين جنگ تاكنون چيزي جز هزاران قرباني نداشته است .

شما بايد بنا بر مسئوليت تاريخي خود ملت عراق را از شر طاغوت عراق نجات دهيد و به صفوف مجاهدين مسلمان عراقي بپيونديد .

تلگرام " حركت مردم مسلمان عراق " به مسئولان جمهوري اسلامي ايران .

گزارش و تفسير تاس از حضور نظامي آمريكا در آبهاي منطقه و سخنان كيسينجر و فرمانده نيروي دريائي فرانسه در اين باره .

مقاله تحقيقي و مفصل فارين افرز : موقعيت و مواضع شوروي در جنگ : شوروي از جنگ آگاه بوده امّا مايل يا قادر به جلوگيري از آن نبوده است .

شوروي ميخواهد با تعادل موجود در سياست خود نسبت به ايران و عراق ، در موقع مناسب نقش ميانجي ايفا كند.

ـ تشريح مقدمات شمارش معكوس براي آغاز جنگ ايران و عراق با ذكر دو شكست آمريكا در طبس و كودتاي نوژه.

ـ بررسي علل عدم موفقيت عراق در صحنه هاي عمليات .

تفسير راديو لندن از عمليات هويزه : اجراي عمليات ناشي از فشار سياسي بود ، نه آمادگي نظامي .

گزارش مفصل لوموند از توان لجستيك طرفين درگير در جنگ ، زمينه سازي عراق براي شروع جنگ ، موقعيت بني صدر ، ارتش و جنگ در درگيريهاي سياسي داخلي و نيز دو برداشت متفاوت جناحهاي درگير در مسائل داخلي ايران .

اعلام مواضع سازمان مجاهدين خلق درباره جنگ و انتقاد از محدوديتهاي كه براي شركت مستقل آنان در جنگ وجود داشته است .

16/10/64
هشدار عراق به كشورهاي عربي منطقه خليج فارس كه چنانچه در جنگ تحميلي از عراق حمايت نكنند بغداد امنيت داخلي آنها را در معرض خطر جدي قرار خواهد داد.

 

 

 درگذشت علي اسفندياري متخلص به نيما يوشيج

[16 دي 1338] - علي اسفندياري متخلص به نيما يوشيج ازشاعران نوپردازمعاصرو پدرشعرفارسي با زندگي وداع كرد. اودردهكده يوش مازندران بدنيا آمد. درتهران تحصيلاتش را ادامه داد و زبانهاي فرانسه و عربي راآموخت. نيما به تشويق استادش نظام وفا سرودن شعرراآغازكرد و سرانجام سبكي درشعرايران پديدآورد كه به شعرنو يا شعرنيمايي مشهوراست. مباني و اصول شعري نيما را ازنوشته‎هايش مي‎توان دريافت زيرا او دراغلب آثارمنثورش به شرح آراء خود پرداخته است. ازويژگيهاي شعرنيما بيان عيني شعرو به كارگيري وزن و قافيه به تناسب است. براي نيما وزن تابع زبان شعراست كه ازصورت طبيعي كلام و آهنگ گفتارسرچشمه مي‎گيرد و درخدمت بيان عيني شعردرآمد. اززيباترين آثارنيما يوشيج« قطعه شعرافسانه» را مي‎توان نام برد.

 

حماسه شهداى هويزه

در آذر 1359 پـس از شـكست بيش از دوگردان از نيروهاى عراقى در جنوب سوسنگرد به وسيله سـربـازان اسـلام ، يـك گـروهـان از بـرادران سـپـاه اهـواز جـهـت حفاظت و پدافند شهر هويزه از سوسنگرد عازم هويزه شدند.
ايـن افـراد پـس از رسـيـدن بـه منطقه و استقرار، عهده دار حفاظت از جنوب تا جنوب غربى شهر هويزه شدند.
نـيـروهاى عراقى در اين منطقه متشكل از واحدهاى تانگ از نوع ((تى ـ 62)) و ((تى ـ 55)) موشك هـاى زمـيـن بـه زمـيـن و امـكـانـات نـظـامى پيشرفته و بيش از 6 هزار نفر پياده بودند ولى همين نيروهاى اندك مدافع شهر از كمترين امكانات دفاعى هم بى بهره بودند.
نـيـروهـاى دشـمن در آغاز هجوم سراسرى خود، ظرف 48 ساعت از محور هويزه تا كرخه پيشروى كـرده و در امـتـداد آن مـسـتـقـر شـده بـودنـد، به طورى كه فاصله آن ها تا هويزه از 10 كيلومتر تجاوز نمى كرد.
تاكتيك نيروهاى دشمن اين بود كه با تصرف سوسنگرد، هويزه خود به خود سقوط مى كند در چنين شرايطى 50 تا 60 نفر از برادران سپاه براى جلوگيرى از پيشروى دشمن مسؤ وليت مين گذارى جاده هاى منتهى به جبهه هاى دشمن را به عهده گرفتند زيرا اين جاده ها براى دشمن به مـانـنـد رگ هـاى حـيـاتـى بـراى ادامـه تـجـاوز مـحـسـوب مـى شـد دو هـفـتـه قـبل از آن كه عمليات مدافعان اسلام عليه نيروهاى عراقى در اين منطقه انجام گيرد، بنى صدر دستور تخليه هويزه را از برادران بسيج و پاسدار صادر و دستور داد كه در سوسنگرد مستقر شوند.
اين دستور بنى صدر، با مخالفت جدى برادر سيد محمد حسين علم الهدى و ديگر برادران مواجه شد بعد
از آن كه شهيد بزرگوار علم الهدى با آيت الله خامنه اى تماس گرفت دستور بنى صدر لغو شد و برادران پاسدار در هويزه باقى ماندند.
يـك هـفته بعد تصميم گرفته شد كه از محور هويزه و سوسنگرد حمله انجام گيرد اين عمليات را مـى تـوان نـقطه عطف عمليات منظم برادران ارتش و سپاه دانست . بار ديگر بنى صدر شعار جـدايـى ارتـش از سـپـاه را سر داد و اظهار داشت . سپاه نبايد در اين عمليات شركت كند. برادران بـسـيـجـى و سـپـاه كه در منطقه حضور داشتند و اغلب با منطقه آشنايى داشتند اين ترفند بنى صدر را ضربه شديدى بر پيكر عمليات مى دانستند.
بـار ديـگـر ايـن مـوضـوع با تلاش برادر علم الهدى و تماس هاى مكرر ايشان با مسؤ ولين در تهران حل شد و قرار شد نيروهاى سپاه به عنوان پياده ارتش در عمليات شركت كنند.
15 دى 1359، روز آغاز عمليات بود براى اين عمليات دو تيپ از لشكر 16 زرهى قزوين و يك تيپ از لشكر 92 زرهى اهواز در نظر گرفته شده بود كه دو گردان از نيروهاى سپاه و عده اى هـم از نـيروهاى جنگهاى نامنظم (شهيد چمران ) ارتش را يارى مى دادند. از جمله اهداف اين عمليات پـاك سازى شمال و جنوب كرخه نور از وجود نيروهاى متجاوز ارتش عراق و آزادسازى پادگان حميد و منطقه جفير بود نتايج عمليات در اين روز موفقيت آميز بود. اما هنوز عقبه هاى اصلى دشمن در پـادگـان حـمـيـد و سـه راهـى جفير آسيب نديده بود، رزمندگان اسلام پس از تصرف مرزهاى كـرخـه و حـاج بـدر، قـصـه پـيـشروى به سوى پادگان حميد را داشتند بنا به دلايلى ، مانند نرسيدن مهمات ، قرار بر اين شد كه ادامه عمليات در 16 دى ماه انجام گردد.
16 دى مـاه 1359، بـرادران سـپـاه در جـلو تـانگ هاى ارتش مستقر شده و منتظر دريافت رمز حمله بـودنـد كـه ناگهان متوجه حركاتى از سوى جبهه دشمن شدند. رفت و آمد تانگ هاى دشمن زياد شـد و پـس از آن هـواپـيـمـاهـاى دشـمـن در آسمان ظاهر و تلاش كردند تا جبهه نيروهاى اسلام را بـمـبـاران كـنـنـد. از طـرف ديـگر نيروهاى اسلام زير آتش توپخانه ، كاتيوشا و خمپاره قرار گرفتند.
از آنـجـايـى كه عراقى ها شناخت دقيقى از منطقه داشتند، گلوله باران دشمن موجب شهادت عده اى اى رزمـنـدگـان اسـلام گـرديـد. لشـكـر 9 مـكانيزه ارتش عراق دست به عمليات زده بود و چون نـيـروهـاى ، انـتـظـار ايـن حـمـله را نـداشـتـنـد فـرمـانـدهـان دسـتـور عـقـب نـشـيـنـى بـه طـول 500 مـتر را به صورت تاكتيكى صادر كرد. اين دستور باعث شد تانگهاى ما عقب نشينى كنند و عراقى ها با اين تصور كه نيروهاى اسلام شكست خورده فرار كرده اند وارد منطقه شدند.
در ايـن ضـدحـمـله سـنـگـيـن دشمن كه نيروهاى ما مجبور به عقب نشينى شدند بيش از يكصد تن از بـرادران پـاسـدار، جـهـاد دانـشـجـويـان پيرو خط امام از جمله حسين علم الهدى مفقود الاثر و شهيد شـدنـد در پـى ايـن حـادثـه نـيـروهـاى دشـمـن در تـاريـخ 18 دى 1359 هـويـزه را اشـغـال و پـس از آن فـرمانده عراقى (خليل الدورى ) دستورداد تعدادى از مردم بى گناه را دست بـسته در يك گودال قرار داده و به شهادت برسانند سپس با ديناميت و بلدوزر شهر را نابود كردند.
1800 واحـد مـسـكـونـى و تـجـارى و سـه مـسـجـد و دو حـسـيـنـيه تخريب و شهر به تپه اى خاك مبدل گشت .

Mobin_s2004@yahoo.com
6 ژانويه ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
اختراع تلگراف

ساموئل مورس Samuel Morse استاد هنر و نقاشي دانشگاه نيويورك ششم ژانويه سال 1838 ميلادي دستگاه تلگرافي را كه ساخته بود و مي توانست هر دقيقه ده كلمه مخابره كند به معرض نمايش گذارد . مخابره با اين دستگاه برپايه فن الكترومغناطيس و قطع و وصل جريان برق بود . هر وصل كوتاه مدت كه ايجاد مغناطيس مي كرد صدا و يا علامت نقطه بود و وصل طولاني تر صداي طولاني تر و خط به وجود مي آورد . وي قبلا در برابر هر حرف الفبا تعدادي از اين نقطه و خط ها را قرار داده بود و يك واژه نامه مورس به وجود آورده بود. فرضا ؛ يك خط و يك نقطه علامت « الف يا إ » ، و از شنيدن صدا ها يا ديدن علامات مي شد كلمه را درك كرد.نام اين الفباي خط و نقطه اي « كد مورس » گذارده شده است.
    مورس كه پسر يك كشيش ساكن شهرستان بوستون بود و از « ييل » در رشته هنرهاي زيبا فارغ التحصيل شده بود علاقه وافري به الكتريسته و سياست هم داشت ، ولي خيلي زود در سياست شكست خورد و نه توانست به عضويت شوراي شهر نيويورك در آيد و نه عضو كنگره شود بنابر اين به علاقه ديگر خود الكتريسته پرداخت و در سال 1837 موفق به ساختن دستگاه خانگي تلگراف شد. باطري كه اين دستگاه را تغذيه مي كرد از ظروف متعدد آب اسيد ساخته شده بود.

دستگاه مخابره مورس

دستگاه مخابره مورس

 مورس پس از نمايش دستگاه مخابره علامات كه با كمك يك استاد علوم آن را ساخته بود براي جلب كمك مالي به واشيگتن رفت و با پولي كه از كنگره ( دستگاه مقننه ) آمريكا گرفت به تكميل دستگاه خود پرداخت و در سال 1843 ميان شهرهاي بالتيمور و واشنگتن ارتباط تلگرافي برقرار كرد كه ظرف ده سال اختراع او جهاني شد و همه جا تير هاي تلگراف بالا رفت و ....
    مورس كه در 27 آوريل سال 1791 به دنيا آمده بود دوم آوريل 1872 در 80 سالگي از بيماري ذات الريه در نيويورگ درگذشت، ولي تا الفباي مخابراتي مورس زنده است نام او هم باقي است .

 

نگاهي به برخي از اسناد محرمانه دولت انگلستان در دهه 1970

اسناد محرمانه نخست وزيري انگلستان كه حاوي يادداشتهاي مبادله شده ميان سران دولت وقت و شرح مذاكرات جلسات رسمي است و در نخستين هفته از ژانويه 2005 علني شده اند نشان از عمق كم تصميمات و اطلاعات و سلائق شخصي مي دهد.
     براي مثال: در سال 1974 كه انگلستان در بلفاست ( ايرلند شمالي ) با اعتصاب اتحاديه ها و قطع برق رو به رو شده بود، هارولد ويلسون نخست وزير وقت تصميم گرفته بود كه يك زيردريايي اتمي به آنجا بفرستد تا با استفاده از رآكتورهاي آن، جريان برق برقرار شود و دستور حركت به اين زيردريايي هم داده شده بود كه مقامات ديگر مانع شدند و به ويلسون حالي كردند كه رآكتور هاي زيردريايي تنها قادر به تامين چند صد كيلو وات برق است و بلفاست نياز به 360 مگاوات برق دارد. ويلسون سپس تصميم گرفته بود كه به ايرلند شمالي استقلال محدود و يك سال به يك سال دهد ولي به او گفتند كه اگر دولت ايرلند شمالي پس از كسب اين اسبقلال ولو محدود، از مجمع عمومي سازمان ملل تقاضاي عضويت كند و راي لازم را بياورد؛ كنترل آن از دست مي رود و انگلستان در مجمع عمومي سازمان ملل نفوذ چندان ندارد.
    در پي انفجار نوامبر 1974 بيرمنگام و قتل 21 تن و جرح 160 نفر ديگر كه كار ايرلندي ها بود، يك عضو كابينه پيشنهاد كرده بود كه در انگلستان كارت شناسايي ملي براي مردم تهيه شود تا از رخنه جلوگيري بعمل آيد و ديگر چنين حوادثي رخ ندهد كه هارولد ويلسون پس از دريافت نظر كارشناسان آن پيشنهاد را كه بي فايده و پر خرج و درد سر ساز تشيص داده شده بود رد كرد. در اين اسناد كه طبق قانون علني شدن پس از 30 سال به آرشيو عمومي داده شده اند آمده است كه پس از كناره گيري ويلسون از نخست وزيري ، كالاهان وزير امور خارجه برجايش نشست ولي مدتها حاضر نمي شد ساختمان محل اقامت وزير خارجه را ترك و به ساختمان نخست وزيري ( شماره 10 داونينگ استريت ) اثاثه كشي كند و دليلش اين بود كه همسرش از زندگي در اين خانه قديمي بدش مي آيد. بالاخره صاحبجمع اموال وزارت امور خارجه با دادن اخطاريه، كالاهان و همسرش را مجبور به تخليه خانه كرد و ....
    

 

استفاده سياسي از زلزله تحت البحري اقيانوس هند

به نوشته برخي از روزنامه ها كه چهارم تا ششم ژانويه 2005 انتشار يافته اند، استفاده سياسي از زلزله اخير تحت البحري اقيانوس هند به چشم مي خورد. اين رويداد كه به نقاط ساحلي آسيب سنگين وارد ساخته ، باعث مرگ بيش از يكصد و پنجاه هزار تن شده است. اين روزنامه ها كه وضعيت كمكهاي ملل مختلف و انعكاس گزارشها را با هم مقايسه كرده اند نوشته اند كه رسانه هاي آمريكا با بزرگ كردن ابعاد كمك به اندونزي مي كوشند نشان دهند دولت آمريكا برخلاف آن چه كه شهرت يافته است، بر ضد مسلمانان نيست. هدف ديگر از توجه آمريكا به اندونزي اين است كه مانع نزديك شدن اين كشور (همانند زمان احمد سوكارنو) به روسيه، چين و هند شود ، مي خواهد كه آن را در كنار خود و ژاپن نگهدارد. در گزارشهاي مربوط به كمكهاي آمريكا ، نامي از سومالي و هند برده نمي شود.
     برخي اصحاب نظر اشاره كرده اند كه احتمالا هدف از انعكاس تلفات و زيانهاي حادثه طبيعي اقيانوس هند و كمكهاي آمريكا به آسيب ديدگان و اعزام وزير امور خارجه آمريكا و برادر جورج بوش به تايلند و اندونزي در حجمي زياد در رسانه هاي اين كشور اين بوده است كه چهره آمريكا نزد جهانيان ترميم شود كه سال گذشته با انتشار عكسهاي شكنجه عراقي ها در زندان « ابو غريب » عراق آسيب ديده بود.
    

برخي ديگر از رويدادهاي 6 ژانويه

  • 1412:   ژاندارك در« دومرمي» در منطقه ارلئان فرانسه به دنيا آمد.

  • 1535:   شهر ليما ( پرو ) توسط فرانسيسكو پيزارو از عوامل استعمار اسپانيا در قاره امريكا ساخته شد.

  • 1900:   بوئر هاي افريقاي جنوبي به پايگاه نيروهاي استعمارگر انگلستان در «ليدي اسميت » شبيخون زدند و بيش از يك هزار انگليسي را كشته و يا زخمي ساختند.

  • 1912:   نيروهاي ايالات متحده در كشور هندوراس پياده شدند و آنجا را گرفتند.

  • 1966:   محمد باراني . سرباز وظيفه ، كه در پادگان لويزان در ناهار خوري افسران سه سرهنگ را كشته بود اعدام شد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    16 ذی الحجه هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     درگذشت «ابن فُرات» محدث و قاضي حنفي مصري

    [16 ذي الحجه 851] - «ابن فُرات» محدث و قاضي حنفي مصري درگذشت. وي درسال 759هجري قمري درقاهره بدنيا آمد. او ضمن حفظ قرآن كريم اين كلام الهي، اَلعُمدَه و البدايَه دو متن مهم فقه حنفي را نيزبه حافظه خويش سپرد. ابن فرات ازدانش نحوي علمايي چون ابن هُشام بهره بسياربرد و شَرحُ الفيه زين العابدين عراقي را درعلم حديث ازخود نگارنده كتاب آموخت و سرانجام خود ازبزرگان اين علم شد. ابن فرات كه دراواخرقرن8 هجري قمري ازفقهاي برترمذاهب اربعه اهل سنت بشمارمي‎رفت دراموراجتماعي نيزشركت داشت و مدتي عهده دارمنصب قضاوت بود. كتاب« نُخبَةُ الفَوائِد مِن عِقدِ القَلائِد» ازجمله آثاراوست كه تلخيص و شرح منظومه ابن وهبان درفقه حنفي است.

     

     انتشار نخستين شماره روزنامه اختردراستانبول

    [16 ذي الحجه 1292] - نخستين شماره روزنامه اختردراستانبول و به مديريت آقا محمد طاهرتبريزي منتشرشد. اخترتنها روزنامه ايراني بود كه درآن زمان به سبك نو درخارج ازكشور چاپ و منتشرمي‎شد. دراين روزنامه مقالات بسياري ازرجال آن دوره به چاپ مي‎‎رسيد. روزنامه اختردرنهضت تنباكو درروشنگري و آگاه كردن مردم نقش بسيارمؤثري داشت.

    ؟

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    برادران دينى خود را با دو خصلت آزمايش كنيد

    مفضل بن عمر و يونس بن ظبيان گويند: حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: برادران (دينى ) خود را با دو خصلت امتحان كنيد پس اگر آن دو خصلت در آن ها بود كه خوب ، و گر نه از آنها دور شويد دور شويد.
    1 - مواظبت نمودن او بر نمازهايش در (اول ) وقت آن .
    2 - نيكى و احساس نمودن به برادران (خود) در سختى و آسانى

     

     

     

     

     

     

     

     

    راديو روزانه

    radio_roozaane@yahoo.com

    بر و بچ گروه سلام عليكم ..
    حالتون كه انشاءالله خوبه ..
    خب . تريبون آزاد اين هفته رو تقديمتون مي كنم
    مي تونيد بريد به آدرس كه لين مستقيمه يا بريد به آدرس راديو روزانه
       
    اما قبلش چندتا نكته هست كه بايد بگم ..
    (اين يه تيكه رو با داد نوشتم ) آخه اخوي مگه قرار نبود توي اين طرح شركت كنين .. مگه من ننوشته بودم كه اين هفته راجع به مخابرات مي خوام دري وري بگم .. اه .. آدم كفري مي شه ديگه .. يعني همه از مخابرات و اينترنت راضين ديگه ... .. آقا هفته ي بعد راجع به مترو و مسائل جانبي اش مي خوام حرف بزنم .. يادتون باشه ها .. ) پايان داد و بيداد . ( بچه بپر يه ليوان آب بيار گلوم خشك شد .. )
    خب .. بعضي از بر و بچ گفتن كه آقا چرا اين راديوتون زغاليه هي قطع و وصل مي شه .... اول اينكه هيچم زغالي نيست تقصير خطوط اينترنتي گل و بلبلي ايرانه.. دوما اينكه اين جز ذات موسيقي و كلا مولتي مدياي اينترنتيه .. اول يه تيكه ي كوچولو گرفته مي شه و پخش مي شه . بعدش يه تيكه ي ديگه .. به اين عملكرد بافرينگ مي گن ... بهترين راه براي اينكه گير بافرينگ نيفتين اينه كه فايل صدا رو دانلود كنين .. توي هر پستي يه لينكي هست كه نوشته 
    Download .. بگم باقيش هم ؟ اي بابا .. از برنامه اي دنلود استفاده كنين .. مثل dap يا پلاگين downthemAll كه توي سايت موزيلا هست ..ين مورد رو بهتون توصيه ي اكيد مي كنم ..دليلش هم نمي گم تا فر بخورين ..  خب.. خيلي فك زدم . برين خوش باشين .. دعا هم به جون ما بكنين ..

    با احترام : گير سه پيچ و دوستان .
     

     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى

    املاح و ويتامين ها
    من ويتامين «پ - پ» هستم !

    فقدان من سبب اتساع عروق سطحى بدن شده و توليد بيماريهاى جلدى از قبيل جوش غرور، سودا و سرماخوردگى دست و پا و بيمارى بلاگر كه نوعى برص قرمز است مى شود در مرض پلاگر ابتدا پوست قرمز مى شود و بعد تاول زده و زخم مى گردد. اين بيمارى كه با خوردن ويتامين پ پ معالجه مى شود در نزد كسانى كه فقط با ذرت تغذيه نموده ميوه و سبزى ديگرى نمى خورند پيدا مى شود و علت آن نبودن اين ويتامين در ذرت و زيادى ويتامين هاى ب در اين خوراكى است ، زيرا تزريق مقدار زياد ويتامين ب 1 و ويتامين C نيز اين بيمارى را ايجاد مى نمايند، عضلات بدن شما روزانه پنجاه ميلى گرم از اين ويتامين احتياج دارند و جنين نيز براى نمو خود به اين ويتامين احتياج دارد. من در گوشت و جگر و ساير غذاهاى گوشتى فراوان بوده و در مخمر آبجو نيز وجود دارم .
     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

     به به گدا، جانم گدا

    مي‌رود از هر طرف رقصان و با لنگر گدا / از دو سويت مي‌رود، اين‌ور گدا، آن‌ور گدا!

    گر دهي كمتر ز ده تومان حسابت مي‌رسد / مي‌كند گردن كلفتي، مي‌كشد خنجر گدا!

    با صداي دلخراشش ضجه مويه مي‌كند / راستي در ضجه مويه مي‌كند محشر گدا!

    لعن و نفرين مي كند گر قلب او را بشكني / مي‌كند محرومت از سرچشمه كوثر گدا!

    بر تو مي‌چسبد مثال مرد مومن بر ضريح / گر بگويي من ندارم، كي كند باور گدا؟!

    هست دايم باخبر از قيمت ارز و طلا / داند از هر شخص ديگر نرخ را بهتر گدا!

    گر روي در خانه‌اش،‌ اطراف شمران يا ونك / دست كم دارد سه تا منشي، دو تا نوكر گدا!

    در صف بنزين اگر با او بد اخلاقي كني / مي‌كند لاستيك ماشين تو را پنچر گدا!

    گر گدايان را براي پول در يك صف كني / صف كشد از شرق ري تا غرب بابلسر گدا!

    بهر خارانيدن ران چون بري دستي به جيب / با هياهو مي رسند از راه، يك لشكر گدا!

    خودكفا شد از گدا اين شهر و من دارم يقين / مي‌شود تا سال ديگر صادر از كشور گدا!

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    7 روش براي كسب احترام

    احترام.
    همه آن را مي خواهند، معدودي بدستش مي آورند.
    چـرا؟ به شما خواهيم گفت چرا. احتـرام اكتـسابي است؛ هرگز به كسي اهدا نميشــود. امروزه با هجوم مردم بـراي انجام دادن سراسيمه وار كارها، انـدك افـرادي داراي اراده، بـردبـاري يا پشتكار مورد نياز براي مورد احترام واقع شـدن حقيقي مي باشنـد. همانند نوشيدن يك قهوه اسپرسوي خوب، ايـجـاد احـتـرام نـيازمند زمان و درنظر گرفتن جزئيات ظريف است تا بتوان به بهترين نتيجه دست يافت.
    احترام همچنين رابطه مستقيم با شـهرت و اعتـبـار شـما  دارد. از خود جلوه اي متشخص بسازيد، احترام بـه عنـوان نتيجه ظاهر خواهد شد.
    روشهايي براي سرعت بخشيدن به اين فرايند وجود دارد -- حـداقـل براي كوتاه مدت - از طريق برخي راههاي ميان بر. براي مثال خود را در موقعيتي قرار دهيد كـه بـتوانيد قدرت خود را بكار ببريد ( قدرت حقيقي، نه در راس قدرت دربان باشگاه )، آنگاه مقـدار معيني از احـتـرام به شما اعطا خواهد شد، نه بدليل اينكه استحقاقش را داشته ايد، بـلـكه بـه اين خاطر كه موقيت جديد شما اينطور ايجاب مي كند.

    بروي كسي آب دهان نيندازيد
    من با يك مامور عاليرتبـه پليس آن قـدر دوستي عميـقي داشتـم كـه مي توانستم روي صورتـش آب دهـان بـيـنـدازم و از او بـخـواهم بدليل اينكه سد راه آب دهانم شده، از من عـذر خواهي كند، اما بخاطر "مقام" او از انجام چنين كار گستاخانه اي خـودداري كـردم. مـن بـراي مـقـام ريـاست احتـرام قــائل هستم، بنابراين بدليل "مقام" او، به رئيس خود احترام ميگذارم نه بخاطر آنچه كه او انجام داده و مستحق احترام من شده است.
    بـنابراين بياييد واقيت گرا باشيم؛ اكثريت ما استطاعت تهيه بنز را نداريم، و درصد بسيار كمتري مي تـوانيم موقيعتي قدرتمند را براي خود خـريداري نماييم. با اين شرايط چگونه ميتوانيم مقداري احترام را بسرعت كسب نماييم؟
    در اين قسمت هفت نكته وجود دارد كه احتــرام شـما را تضمين نمي كند اما شما را در جهتي صحيح هدايت خواهد كرد. آنچكه بايد بخاطر داشته بـاشيد آن است كه اين نكات نبايد فقط يكبار انجام شده و سپس فراموش گردند، بلكه بايد به عنوان بخشي از سبك زندگي و تصوير جديدي كه در نظر داريد دربيايند.

    1- لباس مناسب بپوشيد
    صرفه نظر از اينكه در گذشته چه كار كرده ايد، چقدر پول در حـساب بانكي خود داريد، تا چه اندازه مشهور هستيد يا چقدر چاق شده ايـد، يـك شـخص با لباسي شايسته بهتر از يك كهنه پوش مورد توجه قرار ميگيرد.
    درمورد هر نوع لباسي صحبت نميكنيم، منظور يك لباس اندازه است كه توسط خياطي ماهـر و چيـره دسـت دوختـه شده است. اكنون زمان ارزان بودن نيست. يك دست كت و شلوار 50 هزار توماني بخريد، آنگاه 50 هزار تومان بنظر خواهيد رسيـد. كــت و شلواري 300 هـزار تـوماني بـخريــد، 300 ميـليون بنظر خواهيــد رسيد. در مــورد كـفـش هـا هـم خسيس نبوده و يك جفت از بهترين آنرا براي خود تـهيـه كنـيـد. هر چـيـز ساخـت ايـتـاليا اتوماتيك وار بهتر از بقيه مي باشد -- پايان داستان. 

    3- ساكت بمانيد
    ميدانم كه همه شما تصور ميـكنيد كـه نـابغه ايد، اما واقيت آن است كه نيستيد. در غير اينصورت نيز به هيچ نصيحتي نداشتـيد و جهان بازيچه اي در كف دستان شما مي بود. بنابراين، چون هنوز چيزهاي زيادي براي آمـوختــن وجـود دارد، بـهتـر اسـت كـه دهـان را بسته نگاه داشته و گوش كرد.
    خردمند و مرموز بوده و فقط چــيــزي را كــه لازم اســت بــگوييد. در واقع هيچ چيزي را تا زماني كه مجبور نشده ايد، بيان نكنيد. اشتباهات معمولا توسـط افرادي صورت ميگيرند كه بدون دليلي مناسب زبان به صحبت مي گشايند. هرقدر يك فــرد اطـلاعات كمتري از شما داشته باشد، احتمال ماندن وي در فاصله اي محترامانه بيشتر خواهد شد.
    وقتي من كسـي را بـراي اوليـن بـار ملاقات مي كنم، مؤدبانه با او سلام و احوال پرسي نموده و تا دو دقيقه بعد از آن چيزي نمي گويم. در ايـن فـاصــلـه آن فـرد ســاده لوح همه اسرار خود را برايم تعريف كرده است؛ كجا زندگي مي كند، روابطش با همسرش چگونه است، شماره كارت اعتباريش چيست و چه تـعداد قرص بـراي رفـع مـشكلات جنسيش مصرف ميكند. اگر شما هم در مكالمات خود اينچنين باشيد، آيا كسي حاظر خواهد بود بعد از آن دو دقيقه باز هم برايتان احترام قائل باشد؟

    3- دروغ نگوييد
    اگر مجبور به سخن گفتن شديد، به آنچه كه واقعا مي دانيد اكتفا كنيد. دروغ گفتن براي تحت تاثير قراردان و يا جلب احترام ديگران نتيجه معكوس در بر خواهد داشت.
    هيچ راهي سريعتر از دروغگويي براي از دست دادن احترام وجود ندارد، بخصوص زماني كه آن دروغگويي با حماقت همراه باشد. اگر چيزي را نميدانيد، بسادگي بگوييد، " مــن در اين مورد نظري نميتوانم بدهم." يك انسان حقيقي كاستي ها و ضـعف هاي خـود را مي پذيرد. اگر طرف ديگر مودب باشد، از شما آنچه كه در تـوانـاييتان است را درخواست نموده، و شما فرصتي پيــدا خواهيــد كــرد كــه در مـورد چيزي صحبت نماييد كه همانند انيشتين جلوه تان دهد.

    4- هرگز لبخند نزنيد ( آن را براي همسرتان نگهداريد )
    هر وقت مرد رندي را ميبينم كه هـمـگي دندانهايش را نشان ميدهد، هميشه تصوير يك تمساح به ذهنم خطور ميكند. يك انسان مـحترم، يك انسان هوشيار نيز هست. لبخند زدن ميـتـواند جلوه شما را مخدوش نمـايـد و ممكن است ديگران تصور كنند كه شما يك فروشنده اتومبيل دست دوم هستيد.
    از لبخند زدن دوري كنيد تا انساني جدي بنظر آييد كه براحتـي تـحت تـاثير قرار نميگيرد. از هر 10 مورد، 9 مورد طرف مقابل حتي سخت تر تلاش خوهد كرد تا مـوافـقـت شما را بدست آورد. در اين شرايط چه كسي به چه كسي احترام مي گذارد؟
    در عوض لبخند مليحانه و نشان دادن دنـدانـهاي همـچون صـدف خـود را هـنگـامي كه با همسران هستيد، از او دريغ ننماييد.

    5- اطمينان و تواضع
    افراد با اطمينان تواناي جـذب بسيـار بـيـشتري نـسبت بـه بقيه افراد دارند. اين اطمينان حـتـي اگـر شامل راه رفتن مغرورانه، وضعيت اندام مناسب يا اخـلاق و رفـتـار شـخـصـي خوب باشد، تصـويـر شـخصي تحت كنترل را نمايان مي سازد كه ميداند چه كاري انجام ميدهد و ميتواند كار را به اتـمام برساند. يك انسان مطمئن ميگويد، "شما ميتوانـيـد بـه قابليتهاي من اعتماد كنيد" و "به گفته هاي من احترام بگذاريد."
    به چشمان كسي نگاه كنـيـد. يـك انـسـان مـطـمـئـن هيـچـگاه كثيفي را در كفشهايش مشاهده نميكند چرا كه او هرگز نظرش را به پايين نمي افكند.
    مرز بين اطمينان و خود بيني را بياد داشته باشيد. اطـمينـان تـعـادل تـوام بـا فـروتنــي و تواضع ميـباشد. فقط انسانهاي نادان فخر فروشي ميكنند. كسي شما را معرفي ميكند و مي گويد، " آقاي فلاني واقعا زرنگ است، شركتش پارسال 100 ميليون سود كرد."
    شـمـا پـاسـخ مـي دهيــد، "حتــي بــا حرفه اي ترين مهارتهاي رهبري در جـهـان، بـدون سربازان كاركشته و خوب، نمي توانستم كـاري انـجام دهم. يك انسان بتنهايي قادر به صورت دادن چيزي نيست." چه كاري انجام داده ايد؟ شـمـا قـابـليتـهـاي خود را در ضمن تحسين ديگران آشكار نموده ايد. چه انسان متواضعي هستيد.

    6- مؤدب باشيد - احترام و نزاكت را متقابلا رد و بدل
    نماييد وقتي كسي را ملاقات ميكنيد، نبايد با بي نزاكتي لـبخنـد
    بزنيد، اما از طرفي بي ادب نيز نبايد باشيد. محـتـاط بـودن بـه مـعـناي آن نـيست كه نمي توانيد مؤدب باشيد. رفـتـار شايسته نمايانگر خلوص، و خلوص نمايانگر وقار است؛ يك انسان با وقار داراي خصيصه هاي در خور احترام ميباشد. هيچكسي تا حال بدليل ادب و يا نزاكت زياد دشمنـش بـه جنگ او نرفته است. ادب همچنين به معـنـاي ترسـو بـودن نيست.

    7- حافظه خوبي داشته باشيد
    يكي از مسائل مهم و كلـيدي تقويت حافظه است، چون علاوه بر دور نگاه داشتن فرد از اشتباهات احتمالي، بـاعــث امتيازات بيشماري در دنياي كار و تجارت مي گردد. اگر نام فـردي كــه از مـعرفي او 30 ثانيه هم نمي گذرد را بياد نياوريد، مانند يك آدم ابله به نـظـر خواهيد آمد.
    بـخـاطر آورن اسـامــي و آنچه كه به شما گفته شده، نشان دهنده اين اسـت كـه فـردي هستيد كه به جزئيات توجه داريد، و نيز دقيق، باهوش و فهيم مي باشــيد. لازم نيست يـك سخـنرانـي طـولاني را بـيـاد بـياوريد؛ بخاطر آوردن يك اسم كافي است، و اين باعث مي گـردد طرف مقابل شما احساس خوبي نمايد ( اگر مطلبي را درمورد فرزندانش بياد آوريد، امتيازتان بيشتر مي گردد ). و او چه فـكري خواهـد كـرد؟ " عـجب مـرد محـتـرمي، دوستش دارم. او حتي اسم مرا بخاطر دارد."

    پايان داستان
    من اولين نفري خواهم بود كه مي پـذيرم يـك دانـشمـنـد سفـيـنـه فـضـايي نيستم: اين مشـاوره كـاملا واضــح و روشن است. برخي چيزها را احتمالا از قبل انجام مي دهيـد، و برخي را نه. بكار بستن همگي اين هـفت قـانـون بـه معناي آن است كه مجبوريد سبك زندگي و نحوه رفتار با آشنايان چندين ساله خود را تغيير دهيد، اما اگـر خـواهـان احترام فوري هستيد، بايد بهايش را بپردازيد.
    فقط براي چندين روز آنچه را كه گفته شد انجام دهيد،تفاوت را مشاهده خواهيدكرد. در يك رسـتوران خوب با لباسي شيك قدم بگذاريد، در حالي كـه سـرتـان روبـه بالا است و وضـعـيـت انـدام مناسبي داريد، ميزي را انتخاب كـرده و غـذاي خـود را سـفـارش دهـيـد. هنگام انتخاب نوشانه، از پيشخدمـت در موـرد نـوشـابـه اي كـه بـا آن آشـنـايـي نداريد، سؤال نماييد.
    با پيش خدمت تا آخر شب هيچ حرفي نزنيد به استثناي "متشكرم" آنهم زمـانيكه بـراي شـمـا چـيـزي مـي آورد. دنـدانـهـاي خـود را نـشـان نـدهيد. در انـتـهـاي شـب آنـچـه كــه پيشخدمت در مورد نوشابه به شما گفته را تـكرار نماييد. 20 درصـد صـورتـحـسـاب را به عنـوان انـعـام بـاقـي بـگذاريـد. او مـمـكن اسـت فـقـط يـك پيشخدمت باشد، اما اين آغاز واگنهاي احترام است.
     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    اعلام نتایج هفتۀ چهارم لیگ

    با عرض سلام خدمت همۀ دوستان و خوانندگان مجلۀ پربار روزانه.
    امروز جدول امتیازات اعضاء تا پایان هفتۀ چهارم رو براتون آماده کردیم که می تونین از لینکی که آخر ستون هست مشاهده شون کنین. نتایج بازی های هفتۀ چهارم رو هم که حتماً می دونین، ولی محض اطمینان می نویسمشون :

    سپاهان اصفهان 2 - 1 فولاد خوزستان
    پیکان 4 - 2 مس کرمان
    سایپا 3 - 1 استقلال تهران
    لیورپول 3 - 0 بولتون
    نیوکاسل 2 - 2 منچستر یونایتد

    خب...، اینم از نتایج.
    پیش بینی های این هفته یه خورده عجیب و غریب بود! افرادی که توی سه هفتۀ گذشته امتیازات زیادی جمع کرده بودن، توی این هفته نتونستن که خودشونو نشون بدن و اکثرشون نتایج رو غلط پیش بینی کردن. ولی در عوض افرادی که توی سه هفتۀ گذشته امتیاز خوبی کسب نکرده بودن، توی این هفته آبروداری کردن و امتیازات خوبی آوردن. بطور کلی اتفاقاتی که تو نتایج این هفته افتاد، باعث شد که امتیازات افراد به هم نزدیک تر و در نتیجه رقابت ها حساس تر بشه.
    یه مطلب رو هم بگم. از این هفته، تمام افرادی که توی این چهار هفته پیش بینی ارسال نکرده بودن از لیست اعضاء حذف می شن و رقابت ها فقط با کسایی ادامه پیدا می کنه که حداقل یه بار پیش بینی ارسال کرده باشن.
    البته با توجه به تغئیراتی که توی جدول ها ایجاد شده، ممکنه اسم شما به یه جدول دیگه منتقل شده باشه. اگه یه خورده بگردین، حتماً اسم خودتون رو توی جدول جدید پیدا می کنین. ولی اگه احیاناً نتونستین اسم خودتون رو پیدا کنین، به ایمیل خصوصی من میل بزنین و منو در جریان بذارین. حتماً به مشکل شما رسیدگی می کنم.
    در حال حاضر، هفت جدول 15 نفره، یک جدول 13 نفره، و یک جدول 19 نفره داریم.
    یه نکتۀ دیگه؛ اگه می بینین که توی شمارش امتیازات شما اشتباهی صورت گرفته، حتماً منو بوسیلۀ ایمیل خصوصیم باخبر کنین. چون در غیر اینصورت حق خودتون ضایع می شه.
    و اما در مورد برنامۀ هفتۀ پنجم لیگ. من خیلی منتظر موندم تا بالاخره تاریخ شروع نیم فصل دوم لیگ برتر ایران از طرف فدراسیون فوتبال تأیید بشه، ولی تا زمانی که من دارم این مطلبو می نویسم یه همچین اتفاقی رخ نداده. من یه روز دیگه هم منتظر می مونم. اگه تاریخ دقیق اعلام شد که شد، وگرنه مجبورم که فقط از بازی های خارجی، یا بازی های دستۀ اول ایران استفاده کنم.
    پس تا زمان اعلام برنامۀ هفتۀ پنجم ( فردا یا پس فردا)، حق نگهدار... 

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان هفته چهارم اینجا را کلیک کنید

     

     

     

     

     

     

     

     

    مجله فرهنگي

    ebgh_80@yahoo.com
    مجله فرهنگی، روزهای زوج منتشر می شود

    شماره هفدهم


     
    سخن سردبیر

    با سلام به اعضا گروه مبین . یک بخش جدید به مجله فرهنگی روزانه اضافه کرده ام به نام  " پنج سخن " که به پنج سخن از یک اندیشمند می پردازد . امیدوارم مقبول بیافتد .  

     

    ***

    داستان
    ( آنا – نویسنده ا ب غ )
     

    درست مانند همیشه و به موقع در پشت صندلی همیشگی ام نشستم . پسرک نسبتا جوانی که پشت دستگاه اسپرسو ایستاده بود ، لبخندی بهم زد و من هم سری برایش تکان دادم .

    سلام ... فرانسه ؟

    سلام ... و سری بعنوان تایید حرفش تکان دادم . دختری که سفارش می گرفت لبخندی زد و رفت تا سفارش قهوه فرانسه ام را به همان پسرک که همیشه فکر می کنم سالهاست که پشت آن دستگاه می ایستد ، بدهد .

    از درون کیفم ، طبق معمول یک هدیه کوچک روی میز و درست در مقابل کسی که می خواهم دیدارش کنم ، می گذارم . سال هاست که همین کار را می کنم . هفته ای یک بار .

    از من خیلی کوچک تر است و کلی بازیگوش است . نمی دانم عاشقش هستم یا حکم پدر و استادش را دارم و یا چیز دیگر ، ولی می دانم از همان روز اول به حضورش احتیاج پیدا کردم . خودم درونگرا بودم و او در تضاد من کلی برون گرا . ولی برایم مکمل خوبی بود و حضورش به من امید و آرامش می داد . می دانستم تا بیاید اول از همه کلی شلوغ بازی در می آورد و با آب و تاب هدیه را باز می کند و با اینکه می داند معمولا یک کتاب جیبی است ، کلی خوشحالی اش را ابراز می کند ، بطوریکه آدمهای میزهای دیگر کلی نگاهمان می کنند و سر تکان می دهند . هر چند من هنوز نفهمیدم که چرا شادی کسی برای دیگران آنقدر غیر اخلاقی است !

    زنم مطمینا از حضور این دختر اطلاع دار شده است ولی چیزی بهم نمی گوید . اگر می خواست بگوید حتما در این چند ساله که از ارتباط ما خبر دار بود ، می گفت . شاید این هم از دیگر خصوصیات زنان باشد که من هیچگاه ازش سر در نمی آورم .

    دختری که سفارش می گیرد ، قهوه را جلویم می گذارد . از او تشکر می کنم و صبر می کنم تا کسیکه منتظرشم بیاید . نیم ساعتی که می گذرد ، خبری ازش نمی شود و دلم شروع می کند به شور زدن . تقریبا اینجورموارد اختیار اعصاب و تمرکزم را از دست می دهم . این حس بدبینی همیشه در وجودم هست . از میز بغلی که پسری جوان نشسته است ، تقاضا می کنم که شماره منزل کسی که قرار ملاقات دارم را با تلفن همراهش بگیرد . بعد از چند زنگ ، مادرش گوشی را بر می دارد .

    سلام ... من ... هستم . آنا جان با من قرار داشت ... متشکرم .

    تلفن را قطع و به صاحبش بر می گردانم . قهوه ام را که کمی سرد شده می خورم و صورتحساب درخواست می کنم . همان دختر سفارش گیرنده می آید . می خواهد برود که دستش را می گیرم و هدیه را در دستش می گذارم .

    ولی مگه این برای آنا جان نیست ؟ 

    نه دخترم ، این برای شماست .

    پول قهوه را حساب می کنم و تمام پولهای کیفم را برای انعام می گذارم . بیرون باد سردی می آید ، یقه پالتویم را بالا می زنم و راه می افتم . با خود فکر می کنم ، کاش قبل از اینکه هواپیمایش پرواز می کرد ، می فهمید که می خواستم این بار ... قطره اشکی از چشمان پیرمرد روی زمین افتاد و از آنروز دیگر کسی ، پیرمرد را در کافی شاپ ندید . همین .

     
     
    بیوگرافی  
    ( فردوسی شاعر قرن چهارم )
     

    حکیم ابوالقاسم فردوسی ما بین سال های 325 و 329 در ناحیه طوس متولد شد و در سی پنج یا چهال سالگی در صدد نظم کردن داستانهای کهن ایرانی برآمده و نزدیک یه سی سال از عمر خود را در این کار گذاشته است و عاقبت در حدود سال های 411 و 416 وفات یافته است .

    پدرش از طبقه دهقانان طوس بود و به معنی قدیمی آن که نجیب زاده ملاکی باشد اهل معرفت ، دانش و دلیری و مردانگی بود .

    زندگی فردوسی شاید بیشتراز زندگی هر شاعر ایرانی با افسانه آمیخته است و سروده او که در اصل " خداینامه " نام داشته و درمتن کتاب به نامهای " داستان کهن " ، " داستانهای دیرینه " ، " نامه باستان " و غیره یاد شده اما بطور خاص آنرا " شاهنامه " نامیده اند و درطول دوران مورد استفاده بسیار قرار گرفته ، در حالیکه حقیقت اینست که باید آنرا " مردم نامه " نامید ؛ کتاب سراسر شرح حال مردمی و پهلوانان است و ستم شاهان در بخشی از داستانهای این کتاب مانند " داستان سیاوش " در سرار تاریخ ادبیات ایران بی نظیر است .

    نکته دیگر اینکه فردوسی مسلمانی ثابت و معتقد بوده و از شیعیان امیرالمومنین است .

     
    شعر کلاسیک
    ( آغاز کتاب – فردوسی )
     
    به نام خداوند جان و خرد ، کزین برتر اندیشه برنگذرد
    خداوند نام و خداوند جای ، خداوند روزی ده رهنمای
    خداوند کیوان و گردان سپهر ، فروزنده ماه و ناهید و مهر
    ز نام و نشان و گمان برترست ، نگارنده برشده پیکرست
    به بینندگان آفریننده را ، نبینی مرنجان دو بیننده را
    و ...
     
     
    شعر نو
    ( شعری از سها پرهام از اعضای محترم روزانه )
     
    آهنگ شب به پرده ی غم میزند دلم
    امشب که نیستی ز تو دم میزند دلم
    امشب که نیستی به سراپرده ی خیال
    عاشق تر از همیشه قدم میزند دلم
    امشب به یاد آنکه به خاکش فکند و رفت
    نقشی زخون به خاک رقم میزند دلم
    امشب برای آنکه باند به یادگار
    بر سنگ قبر خویش قلم میزند دلم
    کاش از نگاه ناز تو یک جرعه مانده بود
    امشب که دم ز شوق عدم میزند دلم
     
    شعر خارجی
    ( به آنچه پند می دهی عمل کن – چاک بیلی " گروه تستامنت " )
     
    گمان می کنی که حیات تو بسیار با شکوه است
    یک کلمه از حرفهایی را که می گویی باور نداری
    منطق در تو نیست
    اجازه می دهی که زندگی ات از مسیر خارج شود
    بسیار نامطمین از جسم و روحت
    هنگامیکه عهد می بندی ذهنت تهی می گردد
    و عنان خویش را از کف می دهی ، پس عنان خویش
    از کف می دهی
    هیچگاه آنکسی نبودم ، آن کسی که چیزهایی را
    که تو می گویی بازگو کند
    چیزهایی که بیان می کنی هرگز شگفت به نظر نمی رسند
    فکر می کنی که اختیار کامل زندگی ات را بدست داری
    بسیار چیزها باید بیاموزی
    پل های پشت سرت را خراب کردی
    تقاصش را پس می دهی
    تقاص پل های ویران شده را پس بده
    پس به آنچه که پند می دهی عمل کن
     
    پنج سخن
    ( افلاطون قسمت اول )
     
    اول - هنگامیکه ذهن در حال تفکر است ، با خود حرف می زند .
    دوم - استدلال ناشی از احتمالات بیهوده است .
    سوم - هرگز کسی را که مداوما در حال پیشرفت است ، هر قدر کند ، دلسرد نکن .
    چهارم - ما به آسانی می توانیم کودکی را که از تاریکی می ترسد معذور بداریم . فاجعه واقعی زندگی زمانی است که انسانها از نور بترسند .
    پنجم - مرگ بدترین چیزی نیست که ممکن است بر کسی واقع شود .
     
    معرفی کتاب
    ( صید قزل آلا در آمریکا – ریچارد براتیگن )
     

    دیدار ابراهیمی - اگر هنوز هم حال و حوصله کتاب خواندن دارید بد نیست از نویسنده فوق العاده ای مثل ریچارد براتیگن شروع کنید . براتیگن در سال 1935 در آمریکا به دنیا آمد و در بیست و یک سالگی نخستین شعرش را چاپ کرد . این داستان نویس مشهور آمریکایی کارش را با شعر شروع کرد .خودش هم میگوید : هفت سال شعر نوشتم تا یاد بگیرم چطور جمله بنویسم چون واقعا می خواستم رمان بنویسم و تصور می کردم تا وقتی نتوانسته ام جمله ای بنویسم رمان هم نمی توانم بنویسم . در عمل هم براتیگن با دو شعر بلند بازگشت رودخانه ها و اتو استاپ زن جلیل ، هنرمندی غیر متعارف شناخته شد و سرانجام هم با چاپ رمان صید قزل آلا در آمریکا به شهرتی جهانی رسید اما پیش از آن زندگی جالب و البته دردناکی داشت نویسنده گمنام شعرهایش را کنار خیابان به رهگذران می فروخت تا غذایی برای خوردن داشته باشد .اما با انتشار رمان صید قزل آلا در آمریکا جهان ناگهان با نویسنده ای صد در صد غیرمتعارف و حتی انقلابی و سودایی روبرو شد . این رمان از قسمت های پراکنده ای تشکیل شده و شاید در نگاه اول بیشتر مجموعه داستان کوتاه به نظر برسد تا رمان . پست مدرن ها این کتاب را بسیار ستایش کرده و نویسنده آن را هنرمندی نوگرا و برخوردار از خلاقیت ذهنی فوق العاده دانسته اند . با اینکه این نویسنده سودایی دهه 60 آمریکا آثار مشهور دیگری هم دارد اهل ادبیات صید قزل آلا در آمریکا را شاهکار او می دانند . نوشته های براتیگن بیش از هر چیز بازتاب روح زمانه اند و دریچه های تازه ای به روی ادبیات معاصر گشوده اند . در قند هندوانه ؛ لطفا این کتاب را بکارید و اتوبوس پیر از دیگر آثار مشهور ریچارد براتیگن اند . او بعدها به سفارش جان لنون ( شاعر صلح طلب و شعر تصور کن ) و پل مک کارتنی از اعضای اصلی گروه بیتلز چند شعر و بخش هایی از رمانش را در نوار کاستی به نام گوش دادن به ریچارد براتیگن خواند و روانه بازار کرد .

    این هنرمند در سال 1984 با شلیک گلوله تپانچه به زندگی خود پایان داد هیچگاه نه کاملا شاعر بود و نه کاملا داستان نویس و رمان نویس .

    این کتاب توسط دو انتشارات و دو مترجم عرضه شده است . ناشر اول نشر نی است که توسط هوشیار انصاری فر این کتاب را با قیمت دو هزار تومان عرضه کرده و انتشارات دوم ، نشر چشمه است که با ترجمه پیام یزدانجو این کتاب را با قیمت هزار و ششصد تومان عرضه کرده است .  

     

     
    نقل قول های سینمایی
    ( ژان لوک گدار فیلمساز فرانسوی )
     
     
    اگر نکته ای یادت نیامد ، از خودت در بیار .
     
    یک جمله
    ( کنفسیوس )
     
    اگر می دانی ، پایداری کن و اگر نمی دانی ، بگو نمی دانم .
     
     
     
    ***
    نظرات ، انتقادات ، پیشنهادات و آثار خود را با من در میان و ارسال بفرمایید .
    با احترام ، احسان بهرام غفاری
    ebgh_80@yahoo.com

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان