637

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 637 :: یکشنبه 24 دی 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

تالار گفتگوی سایت


http://www.mobin-group.com/modules.php?name=Forums

 

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره قبلی «روزانه» (636) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • کتاب انوشه انصاری را دانلود کنید
  • معرفي و دانلود فيلم: دست هاي او
  • دانلود آلبوم: انتقام
  • آهنگ جدید و زیبای کبوتر کربلایی
  • JetAudio 7 beta 1
  • دیکشنری فارسی به انگلیسی جاوا
  • كليپ صوتي فريادي از صحراي منا
  • خبرها و لینک‌های پراکنده
  • اتوبوس هاي ريالي
  • خوراك سيب، تره فرنگي و سيب زميني
  • نگاهی به شایعه فوت رهبر انقلاب
  • نقاش و قوهای وحشی
  • آخرين نوشته استاد فقيد علي دواني
  • شمع و پروانه
  • اندر حكايت زن و شوهرها
  • هورمون ها، میل جنسی و شما
  • «شر» شما را خريداريم!
  • و ...
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

کتاب انوشه انصاری را دانلود کنید
دیتاسنتر در یک کامیون
جزئیات گردهمایی ۲۸ دی ماهِ وبلاگ نویسان مسلمان

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

ناگفته‌های برخورد زیردریایی اتمی آمریكا با نفتكش ژاپنی در تنگه هرمز

فرمانده نیروی دریایی ارتش با تشریح ناگفته‌های برخورد زیردریایی اتمی امریكا با نفتكش ژاپنی از تبعات زیست محیطی و بی توجهی نیروهای اشغالگر به امنیت عبور و مرور در منطقه خلیج فارس اظهار نگرانی كرد.
امیر دریادار سجاد كوچكی در گفتگو با خبرگزاری فارس در خصوص برخورد زیردریایی آمریكا با یك كشتی ژاپنی گفت: نام این زیردریایی اتمی، نیوپورت نیوز و از زیر مجموعه‌های ناو هواپیمابر آیزنهاور است كه در ساعت 22:15 دقیقه 18 دی‌ماه با سوپر تانكر ژاپنی با نام موگامیگاوا در شرق تنگه هرمز برخورد كرده است.
بنا بر اعلام وی، فرمانده زیردریایی ناخدا متی وینگار و فرمانده دوم نیز نیكولاس تیپلر نام دارد و زیر دریایی از نوع SSN750 است. همچنین تانكر ژاپنی به طرف كشور سنگاپور حركت می‌كرده و كاركنان آن 24 نفر و كاركنان زیر دریایی نیز 127 تا 130 نفر گزارش شده است.
فرمانده نیروی دریایی ارتش در تشریح چگونگی این برخورد اظهار داشت:این زیردریایی در حالت زیر سطحی بوده و قصد صعود به سطح آب را داشته كه به علت رعایت نكردن دستور العمل صعود كه باید تا شعاع یك كیلومتر در اطراف زیردریایی خالی از شناور باشد، از ناحیه سینه با پاشنه سوپرتانكر ژاپنی برخورد كرده است.
امیر كوچكی اضافه كرد: بنابر گزارشات، كاركنان شناور ژاپنی صدای مهیبی را شنیده‌اند كه ناشی از برخورد با زیردریایی آمریكایی كه با سرعت زیادی در حال رسیدن به سطح بوده، می‌باشد و آسیب وارده به نفتكش به حدی است كه بیش از 4 هزار تن آب وارد كشتی ژاپنی شده است، اما آمریكا با عدم ارائه هیچ گزارشی از تلفات و تبعات این برخورد، تلاش كرده تا بر تبعات و تلفات این تصادم سرپوش بگذارد، تا مشخص نشود چه اثرات ناگوار زیست محیطی را به دنبال داشته است.
به گفته وی از تبعات این برخورد، گسترش مواد نفتی و اتمی است چون زیردریایی اتمی آمریكا به قدری دچار صدمه شده بود كه به صورت شبانه و با دو فروند كشتی، آنرا به سواحل یكی از كشورهای حوزه خلیج فارس منتقل كرده و شناور ژاپنی نیز به علت سوراخ شدن بدنه آن و ورود بیش از 4 هزار تن آب به داخل كشتی، تاثیر نامطلوبی را بر روی محیط زیست این منطقه می‌گذارد كه آمریكا در تلاش برای بی اطلاعی كشورهای منطقه از این تبعات است.
فرمانده نیروی دریایی ارتش تاكید كرد كه زیردریایی در این تصادم قطعاً مقصر است و كاركنان به همراه فرمانده زیردریایی دچار خطای محرز شده‌اند و در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس مبنی بر علل بروز این خطا از سوی آمریكایی‌ها گفت: انگیزه كاركنان این شناور آمریكایی همچون دیگر نیروهای نظامی آمریكا در منطقه به شدت پایین است و روحیه عملیاتی، جسارت، شجاعت و اراده نظامیان اشغالگر از بین رفته است.
كوچكی با یادآوری این نكته كه به وجود آمدن این سانحه برای زیردریایی اتمی كه از دانش بالایی برخوردار بوده از نظر آدمهای خبره یك آبرو ریزی سیاسی و نظامی است و این كه خدمه زیردریایی نتوانسته‌اند یك كشتی 300 هزار تنی را ببینند، نشان از خلاء‌ها و ضعف‌های بسیاری در میان این نیروهاست.
فرمانده نیروی دریایی ارتش در ادامه به ذكر چند مورد دیگر از بی احتیاطی و بی توجهی نظامیان آمریكایی به جان مردم پرداخت و افزود: در فوریه سال 2001، یك زیردریایی در حال صعود اضطراری با یك كشتی ماهیگیری ژاپنی برخورد كرد و منجر به كشته و زخمی شدن چند نفر شد، ناو هواپیمابر جان اف كندی در ژوئیه سال 2004 به یك لنج اماراتی برخورد كرد كه تمامی خدمه لنج كشته شدند و آمریكا برای سرپوش گذاشتن بر این افتضاح فرمانده این ناو را عوض كرد، در سپتامبر 2005 زیردریایی اتمی فیلادلفیا با كشتی تركیه‌ای برخورد كرد و منجر به خساراتی شد و دو ماه پیش نیز ناوشكن دیگر آمریكا با یك سوپر تانكر اروپایی برخورد كرد كه تمامی اینها نشاندهنده این است كه فرماندهان و نظامیان آمریكایی حاضر در منطقه روحیه ماندن ندارند و وقت آن است كه خانواده‌ها‌ی امریكایی به داد فرزندانشان برسند.
وی تصریح كرد: تردیدی نیست كه گوشه‌ای از تبعات این سانحه و سوانح مانند آن كه آمارش هم كم نیست، با بررسی در حوزه زیست محیطی مشخص خواهد شد كه تبعات آن تمامی كشورهای منطقه را فرا خواهد گرفت. همچنان كه این بی تفاوتی و بی انگیزگی جان مردم منطقه را هم تهدید می‌كند.
امیر دریادار كوچكی در بخش دیگری از سخنان خود به كشورهای منطقه توصیه كرد كه با مطالعه فرمایشات رهبر انقلاب كه فرمودند،سرنوشت این صدام بد عاقبت باید درس عبرتی برای كشورهای دنباله رو بوش باشد، بدانند كه رفتار امریكا با نوكرانش همیشه همینطور بوده و آنها هم اكنون مسیر خود را از این جنایت‌كاران جدا كنند.
فرمانده نیروی دریایی ارتش یادآور شد: اگر می‌خواهند نفت در سایه امنیت از گلوگاه استراتژیك هرمز عبور كند باید خودشان دست به دست هم بدهند و امنیت منطقه را تامین كنند و ایران نیز علاقمند و آماده مشاركت با كشورهای منطقه در این زمینه است.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

دست هاي او
Entre Ses Mains

کارگردان: آن فونتين. فيلمنامه: دومينيک باربري بر اساس داستاني از ژولين بوآونه و آن فونتين. موسيقي: پاسکال دوسپن. مدير فيلمبرداري: دنيس لنوآر. تدوين: لوک بارنيه، فيليپ راوو. طراح صحنه: سيلواين شووله. بازيگران: بنوآ پوله ورده[لوران کسلر]، ايزابل کاره[کلر گوتيه]، ژاناتان زاکايي[فابريس گوتيه]، والري دونزلي[والري]، ورونيک نوردي[مادر لوران]، ميشل دوبوآ[پدر کلر]، مارتينه شواليه[مادر کلر]، دومينيک دوبوآ[مادر فابريس]، پاتريک براسور[پدر فابريس]. ٩٠ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ فرانسه، بلژيک. نام ديگر: Les Kangourous. نامزد جايزه سزار براي بهترين بازيگر مرد و زن و بهترين فيلمنامه، نامزد جايزه ژوزف پلاتو براي بهترين بازيگر بلزيکي/بنوآ پوله ورده، نامزد صدف طلايي بهترين کارگرداني از جشنواره سن سباستين.
کلر گوتيه در يک شرکت بيمه کار مي کند. او به همراه شوهرش فابريس و دختر کوچک شان پولين زندگي يک نواختي را مي گذراند. تا اين که يک روز کلر با لوران کسلر شکارچي سمج زن ها برخورد مي کند. همزمان قاتلي با کشتن زن ها در شهر وحشت آفريده و کلر هراس دارد که ميان لوران و اين قاتل ارتباطي کشف کند.

چرا بايد ديد؟
اگر مردها مريخي و زن ها ونوسي باشند، فرانسوي ها مسلماً اورانوسي هستند! و اگر فرانسوي ها اورانوسي باشند، آن فونتين يقيناً از کهکشاني دور دست آمده است. دليلش را در انتها عرض مي کنم.
آن فونتين متولد ١٩٥٩ بازيگر، نويسنده و کارگردان فرانسوي که در ١٩٩٣ با اولين فيلمش "ماجراهاي عاشقانه عموماً بد تمام مي شوند" توانست جايزه ژان ويگو را دريافت کند و چهار سال بعد در جشنواره ونيز با فيلم "خشکشويي" جايزه بهترين فيلمنامه را به چنگ آورد از کارگردانهاي محبوب امروز فرانسه است. در دست هاي او که فونتين آن را از کتاب باربري اقتباس کرده، بر خلاف معرفي منتقدان بيشتر يک فيلم پليسي است تا يک درام، که تا لحظه پاياني خود موفق مي شود تماشاگر را با خود بکشاند و همزمان يک فيلم عاشقانه جذاب است. تصور کنيد که آنتونيوني قرار باشد يک فيلم پليسي با پس زمينه روابط زن و مرد هميشگي فيلم هايش بسازد؟ نتيجه مي شود در دست هاي او! يعني نوادگان ناپلئون در کوچه هاي بن بست. اما فونتين موفق مي شود از تمام قواعد ژانري گريخته و از آن کوچه هاي بن بست هم راهي به خارج پيدا کند. حالا فهميديد چرا؟
يکي از بهترين فيلم هاي عاشقانه فرانسوي که تماشاگر آشنا به سينماي فرانسه به ياد فيلم هاي فرانسوا تروفو مي اندازد. بهترين انتخاب براي کساني که از فيلم هاي پليسي[با تم قاتل سريالي] يا عاشقانه هاليوودي خسته شده اند!
ژانر: درام.

 

 

دانلود مجموعه طنز

باغ مظفر
قسمت های سي و چهار

سریال جدید و  زیبای باغ مظفر کاری از مهران مدیری؛
این سریال هر شب از شبکه سوم تلویزیون دولتی ایران دانلود میشه، ما هم سعی میکنیم همزمان برای دانلود براتون بزاریم.

 این قسمت از سریال را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید:

دیشب پخش نشد!

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسی

انتقام
باصداي علیرضا پورزند
 

برای دانلود روی هر یک از آهنگهای بالا کلیک سمت راست کرده و Save Target As را بزنید.
 


 

تک موزیک

آهنگ جدید و زیبای علیرضا فرد و آرمین
به نام کبوتر کربلایی

 لينک دانلود آهنگ
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

JetAudio 7 beta 1

این هم جدیترین ورژن از JetAudio می باشد که یک نرم افزار جامع چند رسانه ای است که علاوه بر پخش موزیک و فایل های ویدیویی قابلیت رایت CD، ضبط کردن ، تبدیل فایل های مختلف به یکدیگ را دارا می باشد.نرم افزار JetAudio قابلیت پخش اکثر فرمت های صوتی و تصویری از قبیل: WAV, MP3, MP3Pro,OGG, WMA, MPG, AVI, WMV, MIDI, RM, and video, and audio CD و ... را دارد.

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 


 

دنیای موبایل

دیکشنری فارسی به انگلیسی جاوا

این برنامه هم جاوا هست و مختص پلتفرم خاصی نیست و فقط می باید که گوشی شما جاوا داشته باشه و برنامه را هم - بتونه که بخونه !
در دو قسمت هست و باید که هر دو قسمت را دریافت کنید تا برنامه قابل نصب باشه.

 بخش اول | بخش دوم
پسورد فایل reza-2006 مي باشد.

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


بارها گفته​ام و بار دگر می​گویم

بارها گفته​ام و بار دگر می​گویم
در پس آینه طوطی صفتم داشته​اند
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
دوستان عیب من بی​دل حیران مکنید
گر چه با دلق ملمع می گلگون عیب است
خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی

 

که من دلشده این ره نه به خود می​پویم
آن چه استاد ازل گفت بگو می​گویم
که از آن دست که او می​کشدم می​رویم
گوهری دارم و صاحب نظری می​جویم
مکنم عیب کز او رنگ ریا می​شویم
می​سرایم به شب و وقت سحر می​مویم
گو مکن عیب که من مشک ختن می​بویم

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»

 

جمله روزانه

24 دی
تو برنده ای. در اولین مسابقه زندگی ات، برنده شدی. در زمانی که دو و نیم میلیون اسپرم داشتند سر یک تخمک با هم مسابقه می دادند تو پیروز شدی.
وین دایر

فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com

**************

انسان سعادتمند كسي است كه از هر خطايي ،تجربه اي كسب كند

فرستنده:
s_ir62@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

اِصبِروا عَلی اداء الفَرائضِ، وَ صابِروعَدُوُّکُم ، وَ رابِطو امامَکُمُ المُنتَظَرِِ
صبر کنید برگزاردن احکام شرع و شکیبایی ورزید در برابر دشمنتان و آماده و حاضر یراق باشید برای امامتان که در انتظار او هستید.
امام باقر (ع)

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

خمیر چسبناک
برای جلوگیری از چسبیدن خمیر به وردنه روش زیر را پیشنهاد می کنیم :
قبل از پاشیدن آرد ، وردنه را درون فریزر قرار دهید تا سرد شود . در این صورت خمیر به آن نخواهد چسبید

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

موي چرب و شوره نقشي در طاسي سر ندارند

شوره سر به حدي شايع است كه برخي متخصصان آن را امري طبيعي مي‌دانند. شوره سر در اثر جدا شدن سلول‌هاي خارجي پوست سر به وجود مي‌آيد و با نظر يك متخصص بايد نسبت به درمان اين عارضه اقدام كرد.
علت شوره سر را التهاب پوست سر و ساير نواحي پوست دانست و تصريح كرد: بيماريهايي همچون اگزما پوسته‌ريزي شديدي در پوست سر بوجود مي‌آورند و گاهي بيماريهاي عفوني مثل زرد زخم و شپش سر به صورت پوسته در سر ظاهر مي‌شوند. عدم شست‌و‌شوي كافي سر را متعاقب استفاده از شامپو و يا باقي ماندن بقاياي صابون در پوست سر را در ايجاد شوره دخيل دانست.
يك نوع شوره سر در نوزادان وجود دارد كه علت دقيق آن معلوم نيست و چنانچه به موقع شسته نشود روي هم تجمع يافته تبديل به پوسته ضخيمي مي‌شود كه در اين موارد بايستي موها را با ملايمت شامپو كرد و شوره را از بين برد. اين دو هيچ نقشي در طاسي ندارند پس بهتر است افراد داراي موي چرب يا شوره زياد سر، وقت و هزينه خود را صرف خريد داروهاي تبليغاتي جهت مهار طاسي نكنند. در موارد پيشرفته طاسي مي‌توان به كمك روش‌هاي جراحي مثل پيوند مو اين مشكل را برطرف كرد.
http://lover-than-love.mihanblog.com

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

اینک که مخالفان سرکوب و کشتار شده اند، نوبت آن رسیده است که خودکامه توبه کند و از بیداد سوی داد باز گردد. کفتارها باید که پوزه از خون پاک کنند و چهره ای چون آدمیزاد برای خود بسازند.
هرمز نیز چنین می کند
اما پایان و فرجام تلخ ماجرا را بنگریم:
بیاد بیاوریم که پایان ماجرای شاهان دیگری چون جمشید و یزدگرد و .....
بر او نیز همان می رود که بر دیگران.
این در گوهر قدرت بر آمده از ستم است.

گام نخست-
شورش مردمان:
ز کار زمانه چو آگه شدند
ز فرمان بگشتند و بی ره شدند
شکستند زندان و بر شد خروش
برآنسان که هامون بر آمد به جوش
گام دوم-
کشتار وابستگان حکومت پیشین:
به شهر اندرون هر که بد لشکری
بماندند بیچاره بر هر دری
و مردمان شرم از چهره می شویند و:
یکایک ز دیده بشستند شرم
دلاور به درگاه رفتند گرم
رهبر تازه که گستهم نام دارد، مردمان را فرمان می دهد که:
که گر گشت خواهید با ما یکی
مجویید آزرم شاه اندکی
شگفتا! فرمان چنین است که اگر با ما هستید باید که شرم و شرف را کناری بگذارید و برای خون ریختن آستین بالا بزنید!

گویی آنجا که آزادی، دانش و خرد و مهر و مدارا رخت بربندد و مردمان دشنه و دشنام به دندان داشته باشند و امیران جز با شمشیر و تازیانه حکم نرانند، سرنوشتی بهتر از این را نمی توان چشم به راه نشست.

هر آن کس که دارید آیین و راه
از این پس مر او را مخوانید شاه
بباد افره آن بیازید دست
برو بر کنید آب ایران کبست

 

 

مشکان
info@moshkan.com

یکشنبه: پیامبر اعظم

درسهایی از زندگانی پیامبر گرامی اسلام در سال پیامبر اعظم (ص)

101ـ ماه شعبان
رسول اكرم صلى الله عليه و آله در هيچ ماهى به اندازه ماه شعبان ، روزه نمى گرفت . به آن حضرت گفته شد: اى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ! مشاهده نمى كنيم كه در هيچ ماهى ، مانند ماه شعبان ، روزه بداريد؟ حضرت فرمود: ماه شعبان ، ماهى است كه مردم از آن غافل مى باشند. ميان ماه رجب و ماه رمضان قرار گرفته و در آن ، اعمال بندگان به سوى پروردگار جهانيان ، بالا مى رود. به همين جهت ، دوست دارم ، اعمال من به سوى خدايم ، بالا رود و من در حال روزه باشم

102ـ ماه مبارك رمضان
رسول اكرم صلى الله عليه و آله در دهه آخر ماه مبارك رمضان ، به كلى بستر خواب را برمى چيد و كمرش را محكم براى عبادت خدا مى بست . چون خدا شب بيست و سوم فرا مى رسيد، اهل بيت خود را نيز بيدار نگه مى داشت و به صورت هر كدام كه خواب بر او غلبه مى كرد، آب مى پاشيد. حضرت فاطمه زهرا عليهماالسلام را نيز چنين مى كرد. هيچ يك از اهل خانه اش را نمى گذاشت كه در آن شب بخوابند و براى اينكه خوابشان نگيرد، غذاى كمترى به آنان مى داد و از آنان مى خواست خود را براى شب زنده دارى آماده كنند و مى فرمود: محروم كسى است كه از خير اين شب بى بهره بماند

103ـ مخنث
ابوهريره گويد: مخنثى كه دست و پايش را به حنا خضاب كرده بود را به محضر رسول اكرم صلى الله عليه و آله آوردند. حضرت فرمودند: اين چيست ؟ و چرا اين كار را كرده است ؟ عرض كردند: يا رسول الله ! خود را شبيه زنان ساخته است . حضرت فرمان دادند او را به نقيع تبعيد كنند. عرض كردند: يا رسول الله ! آيا او را به قتل نرسانيم ؟ فرمودند: من از كشتن نمازگزاران ممنوع هستم

104ـ مدارا
از جابربن حيان عبدالله (رض ) روايت شده كه گفت : با رسول اكرم صلى الله عليه و آله در محل ذات الرفاع بوديم . آن حضرت را در سايه درختى ، رها ساختيم . ناگهان مردى از مشركين بر سر حضرت آمد. شمشير پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به درخت آويخته بود. مرد مشرك ، خود را كشيد و خطاب به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : از من مى ترسى ؟ حضرت فرمود: نه !
گفت : چه كسى به دادت خواهد رسيد؟ حضرت فرمود: خدا
با شنيدن كلمه الله شمشير از دست آن مشرك افتاد رسول اكرم صلى الله عليه و آله شمشير او را گفت و فرمود: چه كسى به دادت خواهد رسيد؟ مرد مشرك التماس گفت : با من مدارا كن !
حضرت فرمود: آيا به وحدانيت خدا و پيامبرى من ، شهادت مى دهى ؟
مرد مشرك گفت : نه ! ولى پيمان مى بندم كه هرگز با تو نجنگم ، و با كسانى هم كه با تو مى جنگند، نباشم .
پس حضرت او را رها ساخت . مرد مشرك ، نزد ياران خود رفت و گفت : هم اكنون از پيش بهترين مردم ، به سوى شما آمدم

105ـ مسجد
هرگاه داخل مسجد مى شد مى گفت :
اللهم افتح لى ابواب رحمتك خدايا درهاى رحمتت را به روى من بگشاى ؛ و چون مى خواست از مسجد خارج گردد مى گفت : اللهم افتح لى ابواب رزقك خدايا درهاى روزيت را به روى من بگشاى ،

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة آل عمران آيات: 200 محل نزول: مدین

ِلَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ 92 كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِـلاًّ لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ 93 فَمَنِ افْتَرَىَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ 94 قُلْ صَدَقَ اللّهُ فَاتَّبِعُواْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ 95 إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ 96 فِيهِ آيَاتٌ بَيِّـنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ 97 قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَاللّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ 98 قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنتُمْ شُهَدَاء وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ 99 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوَاْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ 100   

 

ترجمه فارسي مکارم

هرگز به (حقيقت) نيكوكارى نمى‏رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى‏داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد; و آنچه انفاق مى‏كنيد، خداوند از آن آگاه است «92» همه غذاها(ى پاك) بر بنى اسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (يعقوب)، پيش از نزول تورات، بر خود تحريم كرده بود; (مانند گوشت شتر كه براى او ضرر داشت) بگو: «اگر راست مى‏گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد! (اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مى‏دهيد، حتى در تورات تحريف شده شما نيست!)» «93» بنا بر اين، آنها كه بعد از اين به خدا دروغ مى‏بندند، ستمگرند! (زيرا از روى علم و عمد چنين مى‏كنند) «94» بگو: «خدا راست گفته (و اينها در آيين پاك ابراهيم نبوده) است بنا بر اين، از آيين ابراهيم پيروى كنيد، كه به حق گرايش داشت، و از مشركان نبود!» «95» نخستين خانه‏اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكه است، كه پر بركت، و مايه هدايت جهانيان است «96» در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است; و هر كس داخل آن ( خانه خدا) شود; در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى‏نياز است «97» بگو: «اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مى‏ورزيد؟! و خدا گواه است بر اعمالى كه انجام مى‏دهيد!» «98» بگو: «اى اهل كتاب! چرا افرادى را كه ايمان آورده‏اند، از راه خدا بازمى‏داريد، و مى‏خواهيد اين راه را كج سازيد؟! در حالى كه شما (به درستى اين راه) گواه هستيد; و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، غافل نيست!» «99» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از گروهى از اهل كتاب، (كه كارشان نفاق‏افكنى و شعله‏ورساختن آتش كينه و عداوت است) اطاعت كنيد، شما را پس از ايمان، به كفر بازمى‏گردانند «100»      

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

shadow_1352@yahoo.com

پري از قعر دريا به زمين آمد
بدنبال زندگي و مگر زندگي براي پري چيزي جز عشق بود؟! پري ياد گرفته بود که عشق و زندگي يک مفهوم هستند و عشق بي زندگي و زندگي بي عشق ممکن نيست. پري روي زمين شنيد که "عشق از زندگي کردن بهتر ..." و تعجب کرد. شنيد که "عشق از جنسي ديگر است، از جنس حقيقت نه واقعيت"؛ شنيد که "عشق ايده آل است و دنياي ما رئال و ايدئاليسم عشق را با رئاليسم دنياي خاکي چه کار؟"! و ....
پري انديشيد و بفکر فرو رفت. انديشيد که شايد مي خواهند پري دريايي را زميني کنند و در بند! شايد مي خواهند زهر واقعيت را بجاي شهد حقيقت به کام وي ريزند و لذت تلخ عقل را بجاي رنج شيرين عشق بوي بچشانند. پري از دنياي عشق آمده بود و گام در دنيايي نهاده بود که ساکنانش در پي يافتن آرمانشهرند، آرمانشهري بر پايه عقل. پري تعجب کرد و با خود گفت: مگر آرمانشهري را مي توان يافت که بر پايه عقل بنا شده باشد؟
آيا پري را توان ياد دادن آن بود که مي شود عاشق بود و عاقل؟آيا پري را توان ياد دادن آن بود که آدم عاقل را عاشق و پري عاشق را عاقل کند؟
آيا پري را توان آن بود که عشق دريايي را با عقل زميني آشتي دهد و خود نقطه تلاقي عقل و عشق شود؟

 

 

amfadaei@yahoo.com

سلام مبين جان!
قبل ازهرچيزمي خوام متأهل شدنت روصميمانه تبريك بگم!
بعدشم مي خوام يه حرف خيلي خيلي مهم بزنم!!! مي خواستم بگم دوستان عزيز:چپيها،راستيها،انقلابيها،ضد انقلابها وساير گروههاي سياسي مملكت(كه خوشبختانه من جرو هيچكدومشون نيستم!!!):آمريكا تو خليج تا ابد فارس ما زير دريايي اتمي داره!!!چه جالب!!!
پس تورو خدا بيخيال اين بحث هاي مسخره ی خاله زنك‍ی بشيد و يه فكري به حال اين همسايه ی جديدمون بكنيم!!!

 

 

salman_yavar@yahoo.com

كليپ صوتي فريادي از صحراي منا

كليپ صوتي فريادي از صحراي منا را از اينجا دريافت كنيد.

در بخشي از اين كليپ صوتي مقام معظم رهبري مي فرمايند: یه عده ای سازندگی را اشتباه گرفتند با مادی گرایی.
سازندگی چیزیست مادیگری چیز دیگری است. سازندگی یعنی کشور آباد بشود . طبقات محروم به نوایی برسند.
سازندگی آن کاری بود که علی بن ابیطالب (ع) داشت که حتی در دوران خلافت هم که حالا من این را تردید دارم تا قبل از خلافت که قطعی است ، با دست خودش آن بزرگوار نخلستان آباد می کرد ،زمین احیا می کرد، درخت می کاشت، چاه می کند ، آب جاری می کرد.این سازندگی است.
دنیا طلبی و ماده طلبی آن کاری است که عبید الله زیاد و یزید می کردند آنها کی چیزی را می ساختند، آنها فانی می کردند، آنها می خوردند،آنها تجملات زیاد می کردند .
این دوتا را با هم اشتباه نباید کرد.امروز یک عده ای خودشان را غرق در پول و دنیا و ماده پرستی می کنند به اسم سازندگی ،این سازندگی است؟...

 

 

mohsenmohamed_1978@yahoo.com

همدم آدم در اين عالم زن است ... بر اساس زندگي محرم زن است
حاصل نسل بني آدم زن است ... مرد را همخوابه و همدم زن است
ميشود زن باعث طول حيات ... زن بود شيرين تر از قند و نبات
بهر خود برپا بساط سور كن ... از عروسي خويش را مسرور كن
خانه خود را ز زن معمور كن ... چشم شيطان لعين را كور كن
چون روي در خانه جايت حاضر است ... توي بقچه رختهايت حاضر است
زن براي تو مرارت مي كشد ... روز و شب در خانه زحمت مي كشد
متصل بار مشقت مي كشد ... اين مشقت را ز شفقت مي كشد
زن تو را در خانه ياري مي كند ... زن برايت بچه داري مي كند
گر نيايي بيقراري مي كند ... گر بميري آه و زاري ميكن
زن نميگيري مگر ديوانه اي ... گر نگيري زن ز دين بيگانه اي
زن بلا باشد به هر كاشانه اي ... بي بلا هرگز نماند خانه اي
بر سر كوي بتان مسكن بگير ... يك زن مقبول و صاحب فن بگير
اين سخن را خوب ياد از من بگير ... زن بگير و زن بگير و زن بگير

 

 
alirezamajidi@gmail.com

خبرها و لینک‌های پراکنده

شکایت از شرکت اپل به خاطر استفاده از نام تجاری iPhone : ظاهر شرکت سیکو از شرکت اپل به خاطر استفاده از نام تجاری iPhone شکایت کرده است ، این شکایت در یکی از دادگاه‌های کالیفرنیا اقامه شده است. داستان به این صورت است که در 20 مارس 1996 ، شرکت InfoGear این نام تجاری را ثبت کرده ، بعدها این شرکت توسط سیسکو خریده شده است ، ظاهرا اپل و سیسکو یم سال برای واگذاری این نام تجاری به اپل مذاکره کرده بودند که به نتیجه ای نرسیده بود.

سایت فن‌های گوشی iPhone : هنوز چیزی نشده این گوشی کلی فن پیدا کرده.آخرین اخبار را درباره این گوشی از این به بعد در این سایت بخوانید.

نرم‌افزار WorkRave ، نرم‌افزاری برای پیشگیری از آسیبهای ناشی از کار طولانی با کامپیوتر : به آسیب‌هایی که به بدن در نتیجه کار طولانی با کامپیوتر وارد می‌شود ، RSI گفته می‌شود ، مدتی پیش پستی در این باره ترجمه کرده بودم. نرم‌افزار WorkRave ، نرم افزاری که پس از دانلود و نصب ، به طور خودکار هر چند دقیقه یک بار در حین کار با کامپیوتر اجرا می‌شود و به شما اخطار می‌کند که برای سلامتی خودتان بهتر است دست از کار با کامپیوتر بکشید و یک سری حرکات ورزشی انجام دهید. این نرم‌افزار این حرکات نرمشی را با شکل و توضیحات به شما پیشنهاد می کند. من که رنج دانلود این نرم‌افزار 4.66 مگابایتی را بر خودم هموار کردم و آن را از اینجا دانلود کردم.
 

اخطارهای تصویری روی جعبه‌های سیگار در استرالیا : بعد از یک مارس 2006 ، سیگارهایی که در استرالیا فروخته می‌شوند باید دارای اخطارهای سلامت باشند ، این اخطارها باید 30 درصد جلوی پامت سیگار و 90 درصد پشت پاکت سیگار را بپوشانند:

انواع املت : املت را امروز همینطوری سرچ کردم!


دکتر عليرضا مجيدي

 

 

s_th_2006@yahoo.com

اتوبوس هاي ريالي

خبر :
راننده اتوبوس شركت واحد كه در بخش تريبون آزاد 20:30 شركت كرده بود، عصر امروز سه شنبه بازداشت شد. وي دوشنبه شب در برنامه ويژه خبري 20:30 ،از طرح اتوبوس هاي ريالي بخش خصوصي شركت واحد به شدت انتقاد كرده بود.اين راننده در حالي كه مسافرانش را در ميدان منيريه منتظر گذاشته بود به مراتي خبرنگار اين برنامه گفت: «... به خاطر صد تومان مردم را روي هم سوار كرده اند. به من مي گويند حق نداري مسافر سوار كني تا ريالي ها مسافر داشته باشند...»
وي همچنين از عدم رعايت طرح تفكيك واختلاط زن و مرد در اين نوع اتوبوس ها انتقاد كرده بود. گفته مي شود، اين راننده با شكايت شركت واحد اتوبوسراني تهران بازداشت شده است.

توضیح :
طرح اتوبوس هاي ريالي بخش خصوصي شركت واحد که با ایده آلیست معروفی که در راس آن قرار دارد در سطح شهر تهران بطور گسترده ای فعالیت می کند. شاید بتوان با جرات گفت از 10 اتوبوس موجود 7 اتوبوس ریالی هستند. آن آقای ایده آلیست که خود را آقای دانسته ها می داند و با بیان محکم می گوید که از مشکلات مردم با خبر است ، آیا ایشان و خانواده شان در تهران با اتوبوس مسافرت می کنند؟ آیا صبح هنگام مادرانی را دیده اند که دست دختر مدرسه ای خود را گرفته و هر روز باید در سطح شهر با اتوبوس به مدرسه و محل کار برود و بیاید و به امید سوار شدن در اتوبوسهای بلیطی باید در سرما بایستند و اتوبوسهای ریالی را تماشا کنند؟ آیا چشمان حسرت انگیز کودکان را نمی بیند که به علت نداشتن توان مالی روزانه رفت و برگشت با اتوبوس ریالی ، طعم تبعیض را بچشد؟ آیا تردد دانشجویان در سطح تهران را نمی بیند که از این طرف شهر به آن طرف باید روزانه بیش از هزار تومان هزینه اتوبوس ! بدهد. کارمندان و کارگران هم بمانند . آقای ایده آلیست با کت و شلوار همیشه اتو کرده که هیچ وقت هم اتوی آن از بین نمی رود آیا اصلا در تهران تردد می کند؟ آیا تا به حال سوار اتوبوس شده است؟

 

 

neda5908@yahoo.com

>>دستور آشپزی هفته<<
خوراك سيب، تره فرنگي و سيب زميني
(غذايي براي بيماران مبتلا به آرتريت يا التهاب مفاصل)

آرتريت به التهاب مفاصل گفته ميشود كه با درد مفصل و خشكي آن مشخص ميگردد.
اسيدهاي چرب امگا- 3 كه در ماهي و دانه هاي خوراكي مثل بذر كتان، گندم و لوبياي سويا وجود دارد، التهاب مفاصل را كاهش ميدهند. اسيدهاي چرب تك اشباعي نيز مانند اسيدهاي چرب امگا-3 عمل ميكنند كه در بيشتر سبزيجات و روغن زيتون(اولين روغني كه در نواحي مديترانه استفاده شد) يافت ميشوند.
در تهيه اين غذا از دانه هاي خوراكي مثل كنجد و تخمه كدو ؛ از انواع سبزيجات مانند سيب زميني، تره فرنگي، پياز و كرفس و همچنين از روغن زيتون استفاده شده است كه همگي براي كاهش درد آرتريت يا التهاب مفاصل مفيد هستند.

مواد لازم براي 6 نفر :
سيب زميني ------------ 5/1 کیلوگرم
تره فرنگي خرد شده ---- 3 بوته
روغن زيتون ----------- 4 قاشق غذاخوري
پياز خرد شده ----------- 3 عدد
كرفس خرد شده -------- 1 بوته كوچك
سيب زرد بزرگ -------- 2 عدد
آرد سيب زميني -------- 50 گرم
شير پاستوريزه -------- 450 ميلي ليتر
مغز تخمه كدو --------- 75 گرم آسیاب شده
كنجد ------------------ 1 قاشق غذاخوري
نمك و فلفل سياه ------- به مقدار لازم

طرز تهيه:
فر را با حرارت 180 درجه سانتي گراد يا 350 درجه فارنهايت گرم كنيد. سيب زمينيها را خوب تميز كرده و به تكه هاي نازك ببريد.
سيب زميني ها را همراه با تره فرنگي بخارپز نمایید.
سپس ظرف مخصوص فر را كمي، چرب كرده و نصف سيب زمينيها را در آن ظرف بچينيد و تمام تره فرنگي را به صورت يك لايه روي آن بريزيد.
پوست سيب ها را گرفته و هسته آن را جدا نمایید و به صورت مكعبي شكل خرد كنيد.
3 قاشق غذاخوري روغن زيتون در تابه بريزيد و به آرامي پيازها، كرفس و سيبها را تفت دهيد تا زماني كه پياز و كرفس نرم شود.
همچنين مي توانيد نشاسته ذرت را اضافه كرده و خوب مخلوط كنيد . سپس شير را به تدريج اضافه نمایید و پخت را ادامه دهيد تا اين كه سس اندكي غليظ شود. با قاشق اين سس را روي سيب زميني و تره فرنگي ها بريزيد. سپس با باقي مانده ي تكه هاي سيب زميني روي آنرا بپوشانيد.
روغن زيتون را با برس روي سيب زميني ها بماليد. ادويه ها ( نمك و فلفل) را پاشيده و سپس روي آن پودر تخمه كدو تنبل و كنجد را بپاشيد.
مدت پخت غذا 20 تا 30 دقيقه است. زماني كه سيب زميني هايي كه در روي غذا است قهوه اي شد، غذا آماده ي سرو است.

شاد باشيد و برقرار
آشپزباشي ندا
http://www.parsplanet.com
http://delkadeh.parsgig.com

 

.

mohsen@irane1404.com

کابوس
نگاهی به شایعه فوت رهبر انقلاب

پاگرچه اين روزها پرونده هسته‌اي ايران به مرحله‌اي به مراتب حساس‌تر از سال‌هاي گذشته رسيده وليکن شايد رسانه‌هاي غربي به خوبي دريافته‌اند که ديگر شايعه ساخت بمب اتمي در اذهان عمومي خريدار زيادي ندارد و بايد نوک پيکان تهاجم رواني را در جايي ديگر جستجو کرد.
روز جمعه گذشته ـ 15 دي‌ماه85 ـ روزنامه هاي يو اس اي تودي، سانفرانسيسکو تايمز، واشنگتن پست، واشنگتن تايمز، فايننشال تايمز، ديلي اکسپرس، روزنامه سان و شبکه هاي خبري فاکس نيوز، بي بي سي، و سي ان ان با انتشار خبري غافلگيرکننده سکانس جديدي از موج رسانه‌اي عليه جمهوري اسلامي ايران کليد زدند.
در پي بروز شايعه رسانه‌هاي غربي مبني بر فوت رهبر انقلاب، سفير ايران در سازمان ملل متحد در مصاحبه با وب سايت يکي از دانشگاه‌هاي علوم سياسي آمريکا آن را قويا رد کرد. و اين در حالي بود که 20 روزنامه و چند شبکه خبري به صورت ويژه شايعه فوت آيت الله خامنه‌اي را منتشر کردند.
فايننشال تايمز که آب را گل آلود يافته بود بعد از اينکه سايت‌ها و روزنامه‌ها اين خبر را تيتر اول خود قرار داده بودند در تحليلي يک طرفه بحث هسته‌اي ايران را بهانه قرار داده و شرايط جديدي در مذاکره با مقامات ايراني را عنوان کردند.
اين روزنامه در تحليل خود با عنوان "تاثير مرگ رهبر ايران بر روند غني سازي اورانيوم" ادعا مي‌کرد پس از اين وضعيت ايران به گونه‌اي ديگر خواهد بود و به عبارت ديگر ايراني ها ديگر با مرگ رهبرشان قادر نخواهند بود به فعاليت‌هاي هسته‌اي خود ادامه دهند.
شايعه رسانه‌هاي غربي در حالي به بن بست رسيد که رهبر انقلاب چند روز پس از انتشار اين شايعه در ديدار با قشرهاي مختلف مردم در تاريخ 18دي‌ماه در صحت کامل حاضر شد و بار ديگر نيز بر استقامت مسئولان کشور در مساله هسته‌اي تاکيد کرد. نکته جالب توجه اين است که رهبر انقلاب در همين ديدار با صراحت بر عزم ملي و خواست مردمي در قبال مساله هسته‌اي تاکيد داشت و بار ديگر گفت: امروز مسئولان حق ندارند از حق ملت در خصوص انرژي هسته‌اي عقب نشيني و صرف‌نظر کنند.
با اين همه آنچه مورد توجه رسانه‌هاي غربي بوده و هست نقش محوري رهبري نظام جمهوري اسلامي ايران در پيشبرد اهداف کلان انقلاب و همچنين خط مقدم جبهه مقابله با استکبار است. آنچه در اين چند روز به صورت يک بمب رسانه‌اي کم اثر و بي رمق در محافل خبري مطرح شد، نشان آن است که دشمن به خوبي مي‌داند کانون توجه و مرکز ثقل پيشرفت‌هاي ايران و عزم ملي براي تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي، رهبري آيت‌الله خامنه‌اي است و بايد به هر طريق اين مرکز و سرسلسله آگاهي و حرکت ملت و دولت ايران مورد حمله و تهاجم قرار بگيرد. شايعات اخير به خوبي نشانگر دقت رسانه‌هاي غربي براي ايجاد موج رواني عليه جمهوري اسلامي ايران و القاي وجود بحران در جمهوري اسلامي ايران است تا با چرخش زاويه ديد مسئولان به مسائل داخلي، مساله و پرونده هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران را با گمانه‌زني‌ها و به نوعي چانه‌زني‌هاي سياسي به سمت و سويي که خود خواسته‌اند، سوق دهند.
در واقع آنچه امروز غرب از دريچه رسانه‌اي و تاثير بر افکار عمومي دنبال مي‌کند، هدف‌گيري مرکز ثقل جريانات فکري و عملي در کشور ايران است که آنها يافته‌اند وجود رهبر انقلاب به عنوان جريان‌سازترين و فصل الخطاب تمامي برنامه هاي جمهوري اسلامي ايران، هرگز راه نفوذ افکار روان‌پريش غرب را به داخل مرزهاي اراده مسئولان دلسوز نظام نخواهد داد. از همين رو خدشه بر ماهيت وجودي سکاندار اصلي انقلاب را در دستور کار خود قرار دادند تا از فرصت بدست آمده ـ هرچند اندک ـ براي بازگشايي راه پرونده مسدودشده هسته‌اي ايران دست و پايي بزنند. حربه‌اي که سالها قبل پس از فوت بنيانگذار کبير و فقيد انقلاب نيز به کار بستند. کابوسي که سال‌هاست از انقلاب مي‌بينند و تا امروز هم به چرت‌هاي پاره‌ پاره‌اي بيشتر شبيه است.

 

 

GWMORTEZA@GMAIL.COM

عشق حقيقي

عشق حقيقي بي دليل است و از قلب سرچشمه مي گيرد. هرگز به دنبال تأييد عشق بامعيارهاي ذهني نباش. ذهن فقط به درد زندگي در دنيا مي خورد. اگر بخواهي مي تواني به توانايي ها و امكانات فردي كه دوستش داري فكر كني اما در اين صورت تو براي زندگي آينده به دنبال شرايط بوده اي. عشق فراتر از اينهاست. فراتر از معيارهاي ذهني است. عشق از جاذبه هاي بدني هم فراتر است نزديكي عشق فاصله هاي زماني و مكاني را درهم مي شكند چون مرز عشق از زمان و مكان فراتر است.
تو از طريق قلبت با قلب ديگري ارتباط مي گيري... اين رابطه كلامي نيست به حرف در نمي آيد و با هيچ معيار ذهني قياس نمي شود. از قلب عشق و اعتماد زاده مي شود. ذهن هميشه ترديد دارد در حالي كه عشق كاملاً اعتماد مي كند. عشق از بدن چهارم مي آيد بنابراين با معيارهاي بدن هاي پايين تر قابل سنجش نيست و فقط به وسيلة‌ آنها به نحوي محدود حس مي شود.
شما وقتي كسي را دوست داريد تنها از حضورش شاد مي شويد و ديگر نيازي به هيچ چيز ديگري نداريد.
حالا به عنوان يك شاهد به فردي كه از عشق خود نسبت به او شك داريد فكر كنيد. تصور كنيد كه مقابل هم قرار گرفته ايد و شما به عنوان شاهد هم خود را مي بيني و هم او را. چه احساسي داريد؟ آيا ضربان قلبت تان تندتر شده؟ آيا حس مي كنيد امواج شادي بخش از سوي قلب او به سمت شما مي آيد؟ آيا حضور او برايتان نشاط آور است؟‌چشمان خود را ببنديد و اين امواج را با تمام وجود بررسي كنيد. تنها عضوي كه مي تواند بگويد شما عاشقيد يا نه قلبتان است.

 

 

goll_665@yahoo.com

آسمون به ماه ميگه: عشق يعني چي؟ ماه ميگه: يعني اومدن دوباره‌ي تو...، ماه ميگه؟ تو بگو عشق يعني چي؟ آسمون ميگه : انتظار ديدن تو
شایان

 

 

ebgh_80@yahoo.com

یادداشت های همین جوری

اولین شماره ای که بعد از ماه ترشی !! مبین جان در آمد ، آنقدر سوژه بود که دلم نیامد سیخی نزنم .
اول ) در سخن مبین آمده بود : " شرمنده ام کردین اساسی ! " سوال من از نگارنده اینست ، استفاده از علامت تعجب در پایان جمله شما از چه نشات می گرفته ؟
دوم ) باز در همان سخن مبین نگاشته شده بود که " به کارام برسم " که منظور همان به کارهایم برسم می باشد .
سوم ) باز تر در همان ستون نوشته شده بود که زوزانه که بنده تصحیح می کنم ، روزانه !
چهارم ) در قسمت عکس روزانه ، عروس کوچکی ، دست داماد کوچکی را گرفته بود که می توان نتیجه گرفت قد همسر مبین از خودش بلندتر است !
پنجم ) جالب این بود که فیلم دانلودی این شماره اختصاص به زن بدلی داشت که احتمالا مبین خواسته با این ترفند ، گربه ای دم حجله خانمش بکشد !
ششم ) قسمت دانلود موسیقی هم جالب بود . این شهرام خان صولتی را نمی دانم هفت هشت سال پیش یادتونه یا نه ؟ ولی اگه یادتون باشه یکی از جوات ترین خواننده های برون مرزی بود که الان ماشاالله واسه خودش هلویی شده . ( قابل توجه قزوینی های گروه )
هفتم ) در قسمت آرایش و بهداشت روزانه نکته بسیار حایز اهمیتی گفته شده بود که نظر شما را به آن جلب می کنم ؛ " برای موهای خشک از شامپوهای مخصوص موهای خشک استفاده کنید " که واقعا آدم از این همه علم و آگاهی نویسنده در جا خشک می شود .
هشتم ) آقای احمد بی خیال ، در مطلب ذوق زدگی شان نوشته بودند " بامید روزی که مبین بگه من چند هفته ای نیستم " دوست گرامی لازم بذکر است که مبین پسر می باشد و قرار نیست به شخصه زایمان بعمل آورد که مرخصی برود ! حالا احمد جان به نظر شما تایتانیک دختره بود یا پسره ؟
نهم ) دوستی بنام طنزانه با شدت هر چه تمام تر از نوشته های بنده وام گرفته و مطلبی فرستاده . دوست عزیز حقوق کپی رایت را برایم سند کن . چشم انتظارم .
دهم ) و اما دوست گلمان آقای دانشجو از سنقر ! دوست گرامی واقعا مسرورم که دانش خود را بی چشم داشت به بچه ها انتقال می دهی مخصوصا آنجا که گفته بودی در جنوب ایران ، عرب هم زندگی می کند . راستی لینک دادن رو بی خیال نتیجه را می تایپیدی بابا . حالا لازمه من برم یه جا روش کلیک کنم ؟؟؟
یازدهم ) خب به شکرانه اصول گرایی در اندونزی و جاکارتا هم سه تا سه تا بیوگرافی دکتر چاپ می کنند . ای خدا ما چه بدبخت شدیم که به این چیزا می نازیم . باز در همان نوشته از قول دکتر نوشته شده بود : شهدا همچون چلچراغ ، مسیر زندگی را به بشریت نشان دادند . ما که هر چی فکر کردیم نفهمیدیم ، مثلا حاج داوود کریمی به ایرلندی ها ، حاج همت به زیمباوه ای ها ، شهید شیرودی به سنگاپوری ها و اصلا این سید ها و حاجی ها چی چی به ملت دنیا نشان دادند . نیست فقط ما توی دنیا جنگ کرده ایم !!! و باز ایشان ( همون دکتر ) فرموده اند وقتی به خانه شهدای اقلیت می رویم ... راستی دکتر ما از وقتی یادمان می آید شما در سفر بودی ، این خونه ها رو کی می ری ؟؟؟
دوازدهم ) و اما دوست عزیز مملی هم مطلبی با نام دانشگاه آزاد یکربع قرن خدمات ... فرستاده بودند که نکته ای را در تکمیل بحث ایشان پیوست می کنم . اگر فقط یک سال ، کسی کنکور دانشگاه آزاد را شرکت نکند ، چه اتفاقی می افتد ؟ تا زمانیکه دو میلیون متقاضی برای این دانشگاه وجود دارد ، عرضه آن هم به این صورت است و ربطی به جاسبی یا هر مزخرف دیگه ای ندارد . ولی از حق نگذریم خود جوانها می دانند که در دانشگاه آزاد و حتی دولتی به دنبال چه هستند . پس بی خودی گیر به دانشگاه آزاد ندهیم . نگاهی به اهداف خودمان بیاندازیم .
سیزدهم ) و اما در انتها ، هجده شماره از مجله فرهنگی روزانه منتشر شده است . بارها طرح هایی را بعنوان مشورت با دوستان مطرح کرده ام که با کمال تاسف تا کنون حتی یک ایمیل هم بدستم نرسیده . از اینجا می توان نتیجه گرفت که دوستان این بخش را نمی خوانند ( حتی یک نفر ) از آنجاییکه نه من وقت اضافی دارم و نه انگشت برای تایپ کردن ، فعلا این بخش را مرخص می کنم تا بعد خدا چه بخواهد . امیدوارم برای قسمت های جدید جا باز شود و مطالبی را که خواننده دارد به جای ستون بی مصرفم ببینم . انشاالله . ولی دلم به حال مملکتی می سوزد که بحث فرهنگی در آن یک خواننده و مشترک هم ندارد ولی بحث در مورد عبای فلان حاجی و فیلم سکسی فلان بازیگر دو زاری ، میلیونها نفر بیننده و خواننده و غیره دارد . همین .

 

 

ahmad_bikhial24@yahoo.com

این دفعه یه نقد متوسط!!

سلام سلام

همه بچه ها خسته نباشید که تا اینجای مجله رو مطا لعه کردید
خوب من چون زیاد عصبانی نیستم مستقیما نمیرم سر اصل مطلب!!!!
اول می خوام خیلی صادقانه از مبین و همه شما دوستانی که یه جورایی به ادامه  فعالیت مجله کمک می کنید تشکر و قدر دانی کنم چون تو جامعه امروز اگر از نظر اطلاعاتی  به روز نباشید واقعا جایی برای پیشرفت ندارید و می تونم اینو صادقانه بگم که خودم این مجله رو به دید یه منبع کاملا به روز و تا حدی کامل می دونم و اطلاعاتی که از این مجله بدست اوردم خیلی برام مفید و کارا بوده.
من فقط یه صحبت کوچولو با اقای شیطونک و عزیزانی که بعضی موارد براشون سوال باشه رو جواب بدم:
به خدا من اصول گرا نیستم اصلاح طلب هم نیستم من هیچ علاقه ای به هیچ حزب یا گروهی ندارم .
بعد در مورد این که من کدوم دانشگاه درس می خونم می تونید به اقای مقدم استاد تربیت بدنی  و عضو هیئت علمی دانشگا هتون  برای اطلاعات بیشترمراجعه کنید(اقا محمد)!!!!؟؟؟؟؟
بعد اگه شما هر ترم 3 واحد درسای اقتصادی پاس می کنید ما باید حداقل 7 تا 8 واحد تو هر ترم پاس کنیم(حالا بگذریم).
بعد به خدا من چند بار گفتم حالا یه بار دیگه هم می گم با با من رشتم حسابداریه.   خوش تیپ ؛ مهندس خودتی (( من که رشتم مهندسی نیست مهندس شمایید و این همه با فضل کمالاتید که لباس مردم پاوه رو با لباس فاحشه ها یکی می دونید من که رشتم مهندسی نیست پس نظر نمی دم؟؟؟!!!!!!!)))
در مورده بهره های وامهای بانکی اصلا هیچ کس هیچی سرش نمیشه شما بگو چطور میشه بهره 23% ((بعضی وقتا با 2% سود بیشتر!!!)) رو یه دفعه تو یه سال اصلا 2 سال به 3%درصد برسونی من که نمی تونم تصورشوبکنم حتما سالهای نچندان قبل اون اقتصاد دانان یه چیزی می دونستند.شاید اون موقع نرخ تورم 2%!!!!؟؟ بوده واین نرخ سود حکمتی داشته!!!
اقا محمد از استاداتون بپرس که دولت چند مدل به مردم وام می ده. اونی که شما بهش اشاره میکنید وام های که صرفا به تولید کننده ها داده می شه.
تبرم یکی از 3 تعریفش پول زیاد در جامعه بدون پشتوانس یکی از راههایی که میشه با این تبرم مقابله کرد اینه که این پولارو به سمت تولید ببریم یعنی حجم چول رو کاهش بدهیم و ایجاد اشتغال کنیم.
یعنی همونی که دولت می گه حاضر از سودش کم کنه که شما از این نوع وام ها بگیرید((وام های مهر رضا سوای این وام هاست چون هدف چیز دیگس))
یه توضیح کوچیکم در مورده سهمیه های دانشگاه ها بدم شاید به دردتون بخوره.چون تو قلم چی به قول بچه ها پشتکبان ((پشتیبان)) بودم:
داستان سهمیه ها به این صورت نیست که خیلی از ما ها تصورشو می کنیم بذارید این طوری بگم که سازمان سنجش ظریفیت هر رشته در یک دانشگاه رو سهمیه بندی می کنه فرض کنید  پزشکی شهید بهشتی 100 نفر ظرفیت داره.
سازمان می گه که از این 100 نفر 80  نفر سمیه مناطق که شامل:30 نفر  منطقه1 ((تهران))_ 25 نفر منطقه 2 ((شهرای بزرگ مثل تبریز)) _25  منطقه3 (که معمولامناطق محروم هستند حتما شنیدید که فلانی از فلان ده دانشگاه فلان قبول شده*)و سهمیه های خاص که شامل:2 نفرسهمیه خانواده شهدا(برادر و خواهر شهید که فقط تو سراسری سهمیه دارن)_جانبازان 5 نفر_ شاهد 8 نفر_3 نفررزمنده_2 نفر  ازادگان.
حالا این افرادی که از این سهمیه های خاص استفاده می کنن شانس قبولی در رشته ای با ظریفیت زیاده((که معمولا زیاد نیستند به نسبت انتخابی که افراد عادی دارن))
سازمان معمولا 3 برابر ظرفیت رو تو هر سهمیه مجازاعلام می کنه.
این افراد تو سهمیه های خودشون رتبه می گیرن جالب بدونید بعضی از این داوطلبا با رتبه های 3 رقمی که اخیرن فرد مجاز هم 3 رقمی بوده((میشه گفت در کل کشور کمتر از 300 نفراز اون سهمیه شانس قبولی داشته اند)) هم قبول نشدند.
{معمولا 3 برابر ظرفیت پذیرش دانشگاه مجاز اعلام شده و 33%افراد پذیرش میشن}.
{**چون تو شهرستانهای دور افتاده امکانات کمتره امتیازی که به این افراد داده میشه}.
راستی بچه ها به نمایشگاه بین المللی ((درمورد رنگ و...))یه سر بزنید جالبه. ما هم اونجا غرفه داریم(شرکت لاله رز)هستیم در خدمتتون((تا یکشنبه)).
خوب اگه توضیح های کوچیکم زیاد شد به بزرگی خودتون ببخشید.
خدا ان ده که ان به

 

 

afagh_m51@yahoo.com

نقاش و قوهای وحشی

بدون خطر کردن، به دست آوردن دوست داشتنی ها چگونه ممکن است و چه ارزشی دارد؟
خطرات می توانند محک عشق باشند و قلب را بیازمایند.
دوست داشتن، خود را به خطر افکندن است و عشق، چشم پوشیدن از خود.
عشق، خود را ندیدن است و او را دیدن،
و اگر عاشق خود را دید، او را در خود دیده و جز او را نمی بیند.
هر چیزی قیمتی دارد و قیمت معشوق حقیقی، همه چیز است، حتی بیش از همه چیز.
هر چیزی به قیمتی حا صل می شود و اما معشوق حقیقی خودت را می خواهد، کامل و تمام و خالصانه.
کم است، کم است حتی اگر همه چیزی را فدای او کنی و خود را قربانی اش.
اگر او یگانه حقیقت است، پس همه چیز کم است...
...
زیبایی حقیقی نایاب و دور از دسترس است.
حقیقت زیبا، دست یافتنی نیست بلکه خودش می یابد و با خودش می برد.
حقیقت فرّار است و هرگز در یک جا باقی نمی ماند.
اگر برای دمی هم او را ببینی و تجربه اش کنی، این به تمام زندگی می ارزد و ارزش مردن را دارد.
بعد از دیدن زیبایی حقیقی، بدون آن زیستن، زندگی نیست
و پس از دیدن آن زیبایی، مردن، مردن نیست...
...
و سرانجام عاشق در وجود معشوق می میرد. اما در معشوق، مرگ راه ندارد.
پس عاشق در معشوق متولد می شود و خود، معشوق می گردد.
معشوق نیز در عاشق، آشکار می گردد.
و عاشق در می یابد که معشوق خودش بوده و عاشق حقیقی، همان معشوق بوده.
این گونه است که
عشق و عاشق و معشوق
یکی می شوند زیرا یکی بوده اند و یکی هستند.
در حضور الهی، این چنین زندگی کنید.
آنگاه رستگارید.

قسمتی از کتاب نقّاش و قوهای وحشی
نویسنده کلود کلمان
مترجم پریا ( شباب حسامی )

بر عکس می گردم طوّاف خانه ات را
دیوانگان آدم به آدم فرق دارند

 

 

sun1971_h@yahoo.com

آخرين نوشته استاد فقيد علي دواني
 

<< اول یه تبریک مخصوص به مبین بگم البته خصوصی گفتم اینم عمومیش. مبین جان امیدوارم همیشه ایام با دلی شاد و پر امید در کنار همسرت سپری کنی و به زودی که نه، بذار یه کم تو زندگی جا بیفتین اما 3-4 سال دیگه یه بچه توپول موپول هم شادی زندگیت و صد چندان کنه.
سرسبز ترین بهار تقدیم تو باد آواز خوش هزار تقدیم تو باد گویند که لحظه ای است روییدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد>>
و اما ادامه مطلب:

آخرين نوشته استاد فقيد علي دواني درباره سخنان دكتر احمدي نژاد در دانشگاه امام صادق(ع) منتشر شد.
استاد علي دواني اين نوشته 16 دي ماه و دوز پيش از وفاتشان براي انتشار به يكي از هفته نامه هاي سراسري سپرده بودند. اين نوشته به خوبي مواضع سياسي ايشان را در آخرين روزهاي حيات نشان مي دهد.
متن كامل اين نامه به نقل از خبرگزاري فارس به اين شرح مي باشد.
چرا بايد آقاي دكتر احمدي نژاد خود را تنها ببيند؟!
شنيده ام كه آقاي دكتر احمدي نژاد رياست محترم جمهوري در جمع دانشجويان دانشگاه امام صادق(ع) ضمن سخنراني از جمله گفته اند : «بعد از اينكه عليه دولت نوشتند، يك نفر پيدا شده چيزي عليه آنها گفته. بعد آمدند ديدند ايشان نسبتي با اعضاي دولت دارد. آن را گذاشتند كنار، فحشش را به دولت مي دهند. اينها همان كساني هستند كه مي‌گفتند همه اشخاص براي خودشان مستقلند. زماني يك خانمي آمد و مردانگي كرده است، خدا شاهد است من نديدم و نخواندم و نه در جريان بودم. در روزنامه ها نوشتند كه او پول داده، امكانات داده كه به كساني حرفي زده شود. اين دروغ است، حتي من شنيدم وزارت ارشاد احتياط كرده و آن امكانات معمولي عادي را كه به همه مي داده، به ايشان نداده است.»
با اين كه من منزوي هستم و سر در كار خود دارم و روزنامه هم نمي خوانم و گاهي اوضاع جاري را از سيما مي بينم، يا از اين و آن مي شنوم و كاري به نفي و اثبات مسايل سياسي ندارم، زيرا به قدر كافي هستند، اما شنيدن اين جمله مختصر و تاثر انگيز رياست جمهوري باعث تاثر بسيار من شد؛ به خصوص كه ربطي هم به من دارد.
خانم فاطمه رجبي همسر آقاي دكتر الهام كه ايشان او را تنها حامي و مدافع خود دانسته اند، دختر انديشمند من است كه بيش از افراد خانواده عاطفي است و نمي تواند آنچه را مي انديشد كه بر خلاف انتظار است از بيان آن خودداري كند.
آقاي دكتر احمدي نژاد! ناراحت نباشيد. غير از مشاراليها، بسياري هستند كه درباره شما و عملكرد شما و از انتقاد مغرضانه از كارهاي شما ناراحت و در تب و تاب مي باشند. از همه مهمتر توجه خاص مقام معظم رهبري است كه در فرصت هاي مناسب، از جمله در شهر شما (گرمسار) به آن گونه از انديشه ناب و عملكرد شما تمجيد نمودند و به نحو دلسوزانه اي مخالفين را نصيحت كردند كه دست از سم‌پاشي و بي انصافي بردارند و خلاصه در هر مناسبتي شما را تاييد مي كنند.
بهترين گواه پشتوانه مردمي شما، احساسات بي شائبه ميليونها مردم مسلمان و خيرخواه هستند كه در بازديد جنابعالي از استانها و شهرستانها ابراز داشته و مي دارند.
كارهاي ابتكاري و موضع گيري هاتان در برابر مطامع بيگانگان و كارشكني هاي آمريكاي جهانخوار و صهيونيسم بين الملل و اروپائيان كينه توز، به خصوص درباره مساله انرژي هسته اي كه قهرمانانه آن را به پيش برده ايد و به خواست خدا پيش مي‌بريد را مورد حمايت كامل قرار داده و بي صبرانه منتظر پايان كار توسط شما هستند.
نامه تاريخي شما به بوش رئيس جمهور آمريكا كه شنيدم در داخل باعث سخنان مغرضانه شده بود، در كشور ارمنستان براي تحسين آن همايش منعقد كرده و گفته اند براي داشتن يك زندگي آرام و سالم، همين است كه رئيس جمهور ايران ارائه داده است، راه انبيا و تعاليم و رهنمودهاي آنها.
همين ديشب (10 آذر) در سيما ديديم كه يك مرد آمريكايي گفته بود : آنچه رئيس جمهور ايران در نامه اش خطاب به ملت آمريكا گفته است، حرف دل ما را زده است !
از قضاوت و اظهارات ديگران در نقاط مختلف جهان اطلاع ندارم ولي اين را مي دانم كه اگر من و يا روحانيوني كه قلم به دست داريم و سياستمداراني كه سر در كار سياست دارند، مي خواستند اين دو نامه را بنويسند شايد نمي توانستند بهتر از اين را ارائه بدهند.
حال چرا ما به جاي تقدير از كارهاي شگفت‌برانگيز و خيرخواهانه رئيس جمهور محترم، به وجدان خود اجازه دهيم كاري كنيم كه ايشان خود را تنها ببينند و فقط حمايت و دفاع يك زن دلسوز و با ايمان را مايه خوشوقتي خود بدانند ؟!
مگر نشنيديم همان ماه هاي اوليه انتصاب ايشان به رياست جمهوري و موضع گيري هايي كه ابراز داشتند، بوش رئيس جمهور آمريكا گفت : " احمدي نژاد رئيس جمهور ايران مرد عجيبي است" !
راستي، چه كسي از مسئولين ما به ياد داشت و به فكر افتاد كه در اوضاع و شرايط كنوني داخلي در مقابل صهيونيسم بين الملل و آمريكاي جنايتكار و پشتيباني ملل اروپا از اسرائيل، مساله هولوكاست را مطرح كند، و بگويد اگر اين مساله راست است چرا بايد ملت فلسطين تاوان آن را بدهند؟!
و بگويد : " اين درست است كه ملت آلمان پس از 60 سال هنوز بايد سالي دويست و پنجاه ميليون يورو غرامت به اسرائيل بپردازد" ؟!
و از اين راه به پژوهشگران بي طرف و منصف در سراسر دنيا جرأت تحقيق و اظهار نظر نسبت به اين دو مساله بدهد؟ و شنيديم اين سخن در خود آلمان انعكاس وسيعي يافته و از آن موقع نسبت به مردم ايران با چشم ديگري نگاه مي كنند؟!
شنيدم در روزنامه اي از خانه مجلل آقاي دكتر الهام ياد كرده اند، حال آن كه دكتر الهام سالها معاون امور مالي سه دادستان كل آقايان : صانعي، موسوي خوئيني ها، و ري شهري و معاون آقاي يونسي رئيس دادسراي تهران بود. اگر او مانند بعضي ها بود، اقلاً يك خانه معمولي در شهر داشت، حال آن كه يك خانه يك طبقه در يك محله مستضعف نشين و دور از شهر با چه امكاناتي چند سال پيش بنا كرد كه قسمتي از پول آن را من به دخترم دادم، بقيه را دو بار از صندوق قرض الحسنه گرفتم. گمان نمي كنم يك مسئول درجه سوم در آن محله سكونت داشته باشد. بعد از قبول پست جديد هم كه در خانه كنار رئيس جمهور است، خانه اش همانجاست كه بود.
خود رئيس جمهور محترم هم در همان خانه كه قبلا بوده مهمانان خود را مي پذيرد، و شايد كسي اطلاع نداشته باشد. حال انسان با اين اوضاع و جو چه كند كه مقبول عامه باشد؟!
شايد باور نكنيد كه پس از يك سال و اندي من غير از دو بار كه آقاي رئيس جمهور را ديدم و آن هم در مجلس ختم پدرشان بود و فقط تسليت گفتم، و ايشان هم آهسته تشكر كردند، حتي به اندك صحبتي هم نكشيد . من در اينجا لازم مي دانم غزل نغز فيلسوف و محدث نامي ملامحسن فيض كاشاني را بياورم كه گويي اين روزها آن را گفته و به ما پند داده:
بيا تا مونس هم يار هم غمخوار هم باشيم انيس جان غم فرسوده بيمار هم باشيم .....تا آخر

 

 

Aliakbar_313@yahoo.com

با کاروان حسيني

وقايع منزلگاه هاى راه مكّه ـ كربلا
زباله

منزلگاه مشهورى است بر سر راه مكّه از كوفه . روستايى است آباد و بازارها دارد، مـيـان واقـصـه و ثـعـلبـيـه . ابـوعـبـيد سكونى گويد: زباله پس از قاع ، از طرف كـوفه ، پيش از شقوق قرار دارد. در آنجا دژى و مسجدى متعلق به بنى غاضره ، از بنى اسـد، وجـود دارد. گـفـتـنـد: زبـاله ناميده شد، زيرا آب در آن نگهدارى و از آن برداشت مى شود. (معجم البلدان ، ج 3، ص 129).
تاريخ در اين منزلگاه وقايع مهمى را به ثبت رسانده است !
دينورى گويد: چون به زباله رسيد، پيك محمد بن اشعث و عمر سعد نزد وى آمد و پيامى را كـه مـسـلم خـواسـته بود درباره سرنوشت او و بى وفايى كوفيان پس از بيعت با او بنويسند، ابلاغ كرد.
پـس از خـوانـدن نـامـه ، بـه درسـتـى خـبـر يـقـيـن حـاصـل كـرد و قـتـل مـسـلم بـن عـقـيـل و هـانـى بـن عـروه او را تـكـان داد. آنـگـاه از قتل قيس بن مسهّر صيداوى ، كه حضرت او را از بطن الرمّه فرستاده بود، خبر داد.
گـروهـى از مـردم مـنزلگاه هاى ميان راه كه با وى همراه گشته بودند پندارشان اين بود كـه امـام بـر يـارانـش وارد مـى شـود، اما با شنيدن خبر مسلم ، از گرد آن حضرت پراكنده شدند و جز خاصّانش كسى با وى نماند.))
سـيـد بـن طـاووس گـويـد: سـپـس حـسـيـن رفـت تـا بـه زباله رسيد. در آنجا خبر مسلم بن عـقـيـل بـه وى رسـيـد. گـروهـى از كـسـانـى كـه بـه دنـبـال ايـشـان آمـدنـد ايـن را دانـسـتـنـد. آنگاه كسانى كه از روى طمعكارى و با دودلى آمده بودند، از گرد او پراكنده شدند و تنها خاندان و اصحاب برگزيده اش ماندند.
راوى گـويـد: آن جـايـگـاه بـا گـريـه و زارى بـراى قتل مسلم به لرزه در آمد و اشك چون سيل در هر سوى روان شد!))
طـبـرى داسـتـان فـرسـتـاده مـحـمـد بـن اشـعـث نـزد امـام (ع ) را ايـن گـونـه نـقـل مـى كـنـد: محمد بن اشعث ، اياس بن عثل طائيى از بنى مالك بن عمرو بن ثمامه را كه مـردى شـاعـر پـيـشـه بـود و پيوسته به ديدار وى مى آمد، فرا خواند و گفت : به ديدار حـسـيـن بـرو و ايـن نـامـه را بـه او بـرسـان و آنـچـه را كـه ابـن عقيل گفته بود در آن نوشت . سپس به اياس گفت : اين زاد و توشه و اين هم خرج خانواده ات . گفت : چارپايى براى سوار شدن از كجا بياورم ؟ چارپايم فرسوده و ضعيف است . گفت : اين چارپا، سوار شو.
سـپس بيرون آمد و ظرف چهار شب خود را به زباله نزد امام رساند. خبر را رساند و پيام را ابـلاغ كـرد. حـسـيـن (ع ) بـه او فـرمـود: آنـچـه مـقدر باشد فرود مى آيد و ما جانمان و بدرفتارى امّتمان را به حساب خداوند مى گذاريم !))
درنگ و نگرش
1 ـ آن طور كه مسلم وصيت كرده بود، عمر بن سعد ملعون ، كسى را نزد امام (ع ) نفرستاد. روايـتـى هـم كـه ديـنـورى بـه تنهايى آن را نقل مى كند، مبنى بر اين كه اين فرستاده از سـوى مـحـمـد بـن اشـعـث و عـمر سعد بود، با روايت طبرى در تعارض است كه مى نويسد: ايـاس بـن عثل طائى فرستاده محمد بن اشعث بود و از عمر سعد نامى نمى برد. همان طور كـه مـسـلم نـيـز دور از ابـن سعد و پيش از آن كه از وى چنين كارى را بخواهد، به محمد بن اشـعـث سـفـارش كـرد كـه كسى بفرستد و امام (ع ) را خبر كند. ابن سعد در همان مجلس به وصيت مسلم خيانت كرد و آن را نشنيده گرفت . در روايت ديگرى از طبرى ـ كه آن نيز مشهور اسـت ـ آمده است كه مسلم پيش از كشته شدن در گوشى به عمر سعد چنين وصيت كرد: كسى بـفـرسـت تـا حـسـين را بازگرداند. زيرا من به او نوشته ام و اطلاع داده ام كه مردم با او هستند. من يقين دارم كه او مى آيد. عمر سعد خطاب به ابن زياد گفت : آيا فهميدى به من چه گـفـت ؟ او چـنـيـن و چـنـان گـفت . ابن زياد گفت : امينى به تو خيانت نمى كند، گرچه خائن امانتدار مى شود!))
پـيـش از ايـن گـفـتـيـم كـه خـبـر كـشـتـه شـدن مـسـلم بـن عـقـيل و هانى بن عروه در ثعلبيه به امام (ع ) رسيد. منعى هم ندارد كه اين خبر دردناك در چند جا و به وسيله چند تن به آن حضرت رسيده باشد. هر بار نيز كه پيك خبر مى آورد، حـزن و انـدوه امـام و هـمـراهـانـشـان بـر آن شـهـيـدان گـرامـى شـعـله ورتر مى گشت و به قـول سـيد بن طاووس مكان نيز با استرجاع و نامه آنان به لرزه در مى آمد و اشك هايشان به هر سوى روان مى گشت .
3 ـ خـبـر قـتـل عـبـداللّه بـن يـقـطـر: ديـنـورى گـويـد: آنـگـاه پـيـك از قـتـل قـيـس بـن مـسهّر صيداوى خبر داد، كه امام (ع ) او را از بطن الرمّه اعزام كرده بود. اين روايـت بـا روايـت مـشـهـور مـيـان اكـثـر عـلمـا مـخـالف اسـت . زيـرا در زبـاله خـبـر قـتـل عـبداللّه بن يقطر، برادر رضاعى امام (ع )، به وى رسيد. طبرى گويد: ساكنان هر آبـى كـه حـسـيـن بـر آنـان مى گذشت ، به دنبال او مى رفتند. چون به زباله رسيد خبر قـتـل بـرادر رضـاعى اش ، عبداللّه بن يقطر را دريافت كرد. امام (ع ) او را از ميان راه نزد مسلم فرستاده بود و از قتل او خبر نداشت .
سـپـاهـيان حصين بن نمير در قادسيه به وى رسيدند، و حصين او را نزد عبيداللّه فرستاد. گفت : از كاخ بالا برو و دروغگوى پسر دروغگو را لعنت كن . آنگاه پايين بيا تا درباره ات بينديشم ! گويد: بالا رفت و بر مردم مشرف شد و گفت : اى مردم من فرستاده حسين (ع ) بـن فـاطـمـه ، دخـتـر رسـول خـدا(ص ) هـسـتـم كه نزد شما آمده ام تا او را بر ضد پسر مرجانه فرومايه كمك و پشتيبانى كنيد. عبيداللّه فرمان داد او را از كاخ به زير افكندند. اسـتخوان هايش شكست و هنوز اندك رمقى داشت . آنگاه مردى به نام عبدالملك بن عمير لحنى آمـد و او را سـر بريد. چون او را بدين سبب نكوهش كردند، گفت : خواستم آسوده اش كنم ! هـشـام گـويـد:... به خدا سوگند كسى كه برخاست و او را كشت ، عبدالملك بن عمير نبود، بـلكـه مردى بلند قد با موهاى مجعّد كه شبيه عبدالملك بن عير بود، اين كار را كرد. هشام گـويـد: ايـن خـبـر در زبـاله به حسين (ع ) رسيد. آنگاه نامه اى بيرون آورد و براى مردم خواند.
بـسـم اللّه الرحـمـن الرحـيـم . امـا بـعـد، خـبـرى دردنـاك بـه مـا رسـيـده اسـت . مـسـلم بـن عـقـيـل و هـانـى بـن عـروه و عـبـداللّه بـن يقطر كشته شده اند. شيعيان ما ما را رها كرده اند. هركدامتان كه مى خواهد بازگردد، بازگردد هيچ تعهدى نسبت به ما ندارد!
مردم از گرد او پراكنده شدند و چپ و راست را در پيش گرفتند! تا آن كه با يارانى كه از مـديـنـه بـا وى آمـده بـودنـد، تـنـهـا مـانـد. دليـل ايـن كـار امـام ايـن بـود كـه گـمـان مـى كـرد اعـرابـى كه با وى همراه شده بودند، تـصـوّرشـان اين بود كه امام (ع ) به شهرى مى رود كه مردم فرمانبردار او هستند. از اين رو خـواسـت كـه آگـاهـانه با وى حركت كنند. حضرت مى دانست كه اگر قضيه براى آنان روشـن شـود، جـز آنـهـايـى كـه قصد يارى و كشته شدن همراه او را دارند، باقى نخواهند ماند!))
4 ـ مجموعه اى از متون تاريخى بر اين نكته تاءكيد دارند كه گروهى از افراد طمعكار و دو دل ، پس از شنيدن خبر قتل مسلم ، هانى و عبداللّه بن يقطر و پس از آن كه امام برايشان ايـراد خـطابه كرد ـ يا نامه اى را برايشان خواند ـ و دگرگونى اوضاع و بى وفايى كوفيان را به آنان گوشزد كرد و بى هيچ تعهدى به آنها اجازه بازگشت داد، در زباله از امـام جـدا شـدنـد. ـ مـثـل آنـچـه در روايـت طـبـرى گـذشـت ـ خـوارزمـى نـيـز در مـقتل خويش مى نويسد: مردم بسيارى از ساكنان آب هايى كه حسين بر آنها مى گذشت ، با وى هـمـراه گشتند. پندار آنها اين بود كه كار به نفع امام (ع ) تنظيم شده است . چون به زبـاله رسـيـد خـطـاب بـه آنـان گـفـت : آگـاه بـاشـيـد، كـوفـيـان بـر مـسـلم بـن عـقـيـل ، و هـانى بن عروه يورش برده آنان را كشته اند. برادر رضاعى مرا نيز كشته اند. هركس از شما كه دوست دارد، بى هيچ منعى بازگردد، ما بر او پيمانى نداريم !
مردم از او جدا شدند و چپ و راست را در پيش گرفتند. تا آن كه فقط يارانى كه از مكّه با وى آمـده بـودنـد باقى ماندند. قصد امام (ع ) اين بود كه ماندن اشخاص از روى بصيرت باشد.)) يا آن كه دوست نداشت بدون هدف مشخّص او را همراهى كنند. او مى دانـست كه هرگاه براى آنان روشن شود، جز كسانى كه قصد يارى رساندن و مردن همراه وى را دارند، باقى نخواهند ماند.))
آرى ، ايـن سـنـت و شـيوه قيام رهبران الهى است . آنان نيرو و ياور فراوان را دوست دارند، ولى نـه هـر يـارى و بـا هـر كيفيّتى ، بلكه ياران ربّانى را مى خواهند. آنـهـايـى كـه بـه اجريا فرمان هاى الهى نخست پايبندند؛ آنان كه فرمان الهى را براى انـجـام وظـيـفـه اجـرا مى كنند، نه براى رسيدن به نتيجه ! قلب هاشان از همه تعلقات و وابستگى هاى دنيا پاك است و آن را براى اطاعت خداوند پاك كرده اند. تنها چيزى كه قلب هاشان را به خود مشغول داشته است كسب رضاى الهى است و بس .
چـنـيـن نـيـروهاى ربانى ، همان هايى هستند كه رهبران ربانى مى كوشند تا در قيام خويش بر شمار آنها بيفزايند.
از ديـگـر شـيوه هاى رهبران ربّانى اين است كه براى آزمايش پيروان خود از هر فرصتى اسـتـفـاده مـى كـنند تا از تعلقات دنيوى و طمع و دودلى پاك شوند و از آلايش هاى دروغين تـصـفـيـه گـردنـد و تـنها برگزيدگانى خالص (نيروى حقيقى ) باقى بمانند و رهبر ربّانى نوع رويارويى و شيوه پيكار با دشمن را بر پايه وجود آنها طرّاحى مى كند!
ايـن نـحـوه عـمـل ، يكى از مسائل مهم و اساسى در طراحى جنگى و بلكه در طرّاحى هر نوع رويـارويـى سـيـاسـى اسـت . زيـرا بـرنامه ريزى بر اساس نيروى نظامى و نه نيروى حقيقى ، نيروى نظامى يا حركت سياسى را در برابر رويدادى ، بزرگ تر از حجم واقعى آن قـرار مـى دهـد و چـنـانـچـه بـر ايـن نـيـرو يـا حـركـت ضـربـه اى كـوبـنـده يـا بـراى مـثال شكستى بزرگ وارد آيد، آن ضربه يا شكست بر سر نيروهاى واقعى وارد خواهد آمد و نـيـروهـاى اضـافـى كـه نـيـروى حـقـيـقـى را احـاطـه كـرده و هـمـراه آن نـيروى ظاهرى را تشكيل مى دهد، در هنگام سختى پراكنده و متلاشى خواهد شد. و چنان كه خصلت و طبيعت اشيا اسـت ، نـيـروى حقيقى را در برابر ضربه يا شكستى فوق توان قرار مى دهد. از اين رو نـيـروى حـقـيـقى پيش از دستيابى به اهداف موردنظر درهم كوبيده مى شود و يا به طور كامل از ميان مى رود.
اين در چارچوب تاءثير مادى و زمينى است ! اما در چارچوب تاءثير معنوى و آسمانى بايد گـفـت كـه امتحان مكرّر نيروهاى ظاهرى و خالص گردانيدن آنان به طورى كه تنها افراد با بصيرت با اراده هاى استوار باقى بمانند، موجب افزايش مراتب و منزلت اخروى آنان در نـزد خـداونـد مـتـعـال مـى گـردد. زيـرا سـرافـراز بـيرون آمدن از امتحان موجب پاداش و رسـتـگـارى و ارتقاى آنان است و خداوند رحمت خويش را به هر كس بخواهد اختصاص دهد و خداوند توانگر و داناست .

 

فقط  6 روز تا محرم حسين (ع) باقي مانده

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

24 دی / 14 ژانويه / 24 ذی الحجه

Mobin_s2004@yahoo.com
24 دي ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
رومي ها به جاي غنيمت طاعون را با خود از آسياي غربي به اروپا بردند

شيوع طاعون در آسياي غربي سبب شد كه 14 ژانويه سال 165 ميلادي ، «وروس» از جانب برادر خود مارکوس اورليوس،امپراتور وقت روم به دو ژنرال رومي كاسيوس و ماركوس دستور بازگشت به اروپا را دهد. اين دو ژنرال در اواخر سال 164 از فرات گذشته و خسرو ژنرال ايراني را مجبور به عقب نشيني به سوي تيسفون كرده بودند.
    حالت خصومت ميان دو كشور پس از انتصاب تيگران از سوي بلاش سوم شاه وقت ايران به پادشاهي ارمنستان در سال 161 آغاز شده بود و حملات نظامي ژنرال خسرو به متصرفات روم ، امپراتور و سناي اين كشور را خشگمين ساخته بود به گونه اي كه « وروس » كنسول دوم ( فرد شماره 2 امپراتوري ) را مامور گرفتن انتقام از ايران كردند . وروس اواخر سال 162 وارد سوريه شد و به ايران پيشنهاد سازش داد كه پيشنهاد او رد شد و جنگ آغاز گرديد و ارتش ايران پس از چند نبرد در جنوب غربي تركيه امروز (كاپادوكيه ) دست به عقب نشيني زد.
    در طول بيش از هفت قرن جنگ و ستيز ميان دو ابر قدرت وقت اين ، يكي از دو ــ سه مورد ناكامي ايران در اين جنگها بود.
    سربازان رومي كه در سال 165 به اروپا باز گشته بودند بيماري طاعون را از شهر رم تا آلمان و فرانسه پخش كردند و تا پايان سال 166 ميلادي نزديك به يك سوم نفوس اروپاي مركزي و جنوبي از اين بيماري در گذشتند . اين رويداد 1748 سال بعد در پايان جنگ جهاني اول تكرار شد ، اين بار سربازان بازگشته از جنگ ، ويروس آنفلو آنزا را با خود به شهرهايشان بردند و باعث مرگ 23 ميليون تن از جمله در ايلات متحده آمريكا شدند كه بيش از سه برابر کل تلفات جبهه ها بود.

 

خشم ايرانيان از يك نامگذاري عربي

خشم ايران نسبت به هفت كشور عربي منطقه خليج فارس كه از 17 ديماه سال 1354 خورشيدي آغاز شده بود بيست و چهارم اين ماه به اوج خود رسيد . اين خشم كه افكار عمومي را در ايران برانگيخته بود پس از نامگذاري يك سرويس خبري به نام «خبرگزاري خليج عربي!» آشکار شده بود كه متعاقب آن دولت ايران سفيران خود را از اين كشورها فراخواند و در نشست اين سفيران در تهران اين نامگذاري يك دسيسه تازه اعلام شد و اخطار گرديد كه احدي حق ندارد نام دو هزار و پانصد ساله خليج فارس را تغيير دهد.
     مفسر راديو دولتي ايران در اين روز اين اقدام ضد تاريخي و ضد فرهنگي را « تحريك ايران به دست شماري از حاكمان عربي، طبق نقشه و سياست دولتهاي خارج از منطقه» خواند و از اين « حاكمان » خواست كه با آتش بازي نكنند.

 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

24/10/58
دستور اخراج كليه خبرنگاران آمريكايي از ايران توسط شوراي انقلاب.

24/10/66
عمليات بيت‌المقدس – 2 .

 

 

 انتخاب آيت الله خامنه اي به امامت جمعه تهران

[24 دي 1358] - انتخاب آيت الله خامنه اي به امامت جمعه تهران

 

 درگذشت دكتراحمدتفضّلي ايران شناس و زبان شناس برجسته

[24 دي 1375] - دكتراحمدتفضّلي ايران شناس و زبان شناس برجسته ايراني دارفاني را وداع گفت. دكترتفضّلي ازچهره‎هاي علمي و ممتازايران بود كه درحوزه زبانهاي ايران باستان و ميانه بويژه فارسي پهلوي شهرتي جهاني داشت. دكترتفضّلي ازاعضاي پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي بود و دراين مدت خدمات شايان توجهي به زبان و ادب فارسي كرد. تصحيح انتقادي گزيده‎هاي زادِسپَرَم و ترجمه آن به زبان فرانسه ازآثارارزشمند دكترتفضّلي است كه جايزه بين المللي كتاب سال را براي ايشان به ارمغان آورد.

 

 درگذشت محمدقاضي ازبزرگترين مترجمان ايران

[24 دي 1376] - محمدقاضي ازبزرگترين و مشهورترين مترجمان ايران بدرود حيات گفت. استاد محمد قاضي ازاهالي مهاباد بود و درتهران به تحصيل حقوق پرداخت. وي ازمعروفترين نويسندگان و مترجمان كشورمان بود كه دردوران حيات خويش بيش از90جلدكتاب را به زبانهاي فارسي، فرانسوي و كردي ترجمه كرد. نخستين اثري كه استاد محمد قاضي ترجمه كرد« كلودِ ولگرد ازويكتورهوگوست». ازديگرآثاراستاد« كتاب خاطرات يك مترجم» را مي‎توان نام برد كه درآن سختي‎ها و مشكلات يك مترجم را برشمرده است.

Mobin_s2004@yahoo.com
14 ژانويه ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو انديشه

ملتي كه گذشته اش را فراموش كند به قهقرا مي رود

مجسمه نيم تنه پالميه ري كه
در همان عهد ساخته شده در طول زمان براثر باد و باران اندكي آسيب ديده است

« ماتئو پالميه ري » مورخ ، فيلسوف ، نويسنده و شاعر انساندوست و بنام ايتاليا 13 ژانويه سال 1406 چشم به جهان گشود و 69 سال عمر كرد. وي كه از بانيان رنسانس ( تجديد حيات ) در ايتالياست در اثر خود معروف خود « جدل سيسرو با كوين تي ليان » استدلال كرده است كه علت به قهقرا رفتن و عقب ماندگي و تجزيه ايتاليا اين بوده است كه ايتاليايي ها گذشته خود ( دوران امپراتوري روم ) با آن همه شكوه ، خلوص ، زيبايي و پيشرفتها را فراموش كرده اند. آنان تاريخ روم و مرداني را كه در به وجود آوردنش تلاش و فداكاري كردند به فراموشي سپرده اند و از ارزش خاكي كه بر روي آن زندگي مي كنند بي خبر شده اند . هموطنان ايتاليايي هنوز هم از خواب غفلت بيدار نشده و در پي به دست آوردن ميراث استثنايي و گرانبهاي خود نيستند و اين ميراث همانا تمدن، فرهنگ ، وحدت و استقلال ملي است . همين فراموشكاري باعث افتادن به اين بدبختي شده است . ما نبايد تمدن درخشان 800 ساله خود را فراموش مي كرديم و وارد نفاق، ضعف و ظلمت كنوني مي شديم . از مسافران شرق شنيده ام كه روايت كرده اند در سرزمين پارسيان ( ايران ) مردي همه عمر را بدون اين كه كسي از او بخواهد و يا با دادن پول و لقب تشويق كند، تاريخ ميهن خود را به شعر در آورده تا فراموش نشود ( اشاره به فردوسي است ) . آنان زنده خواهند ماند و نام اين شاعر فداكار خود را زنده و پايدار و محفوظ خواهند داشت .
     « پالميه ري » در ديوان اشعارش به اميد روزي است كه دانش ، ادبيات ، هنر و انديشه ها كه متعلق به همه بشريت بايد باشند از يك فواره بيرون بريزند تا همگان بر حسب نياز از اين آب همگاني بهره برگيرند . وي در اين زمينه قطعه شعري مشابه سعدي ما دارد كه گفته است: بني آدم اعضاي....
    

در قلمرو دانش

APOPTOSIS

14 ژانويه 1998 يك گروه از پژوهشگران انستيتويي در تكزاس آمريكا آنزيم عامل مرگ سلولها (اپاتوسيس) را كشف كردند و پي بردند كه كم و يا زياد شدن اين آنزيم زنگ خطر است. از آن زمان تاكنون پيشرفت ديگري در اين كار حاصل نشده است.
    «آپاتوسيس» از دو كلمه يوناني «اپو» به معناي شكل و فرم و «پتوسيس» به معناي افتادن و مردن ساخته شده و مفهوم آن مرگ سلولهاي بدن است. براي سلولهاي بدن قاعده حيات تعيين شده است كه اگر بر اثر حادثه و بيماري و نفوذ عامل خارجي (ميكرب و ويروس) به بدن نابود نشوند در زمان معين مجبور به خودكشي هستند. از آنجا كه حيات انسان بستگي به سلولها دارد، پژوهشگران از دهها سال پيش در تلاش براي كشف راز مردن سلولها بوده اند تا بتوانند بر طول عمر انسان و كيفيت زندگي بيافزايند.

در قلمرو رسانه‌ها

زادروز «اندي روني» مفسر تلويزيوني معاصر

Andy Rooney

Andy Rooney

امروز زادروز «اندي رونيAndy Rooney» مفسر تلويزيوني معاصر است كه 14 ژانويه 1919 در شهر آلباني ايالت نيويورك در يك خانواده ايرلندي تبار به دنيا آمد و با وجود اين كه 87 سال از عمرش مي گذرد همچنان به تفسير نگاري و تفسير گويي تلويزيوني ادامه مي دهد و معروفترين تفسيرهاي او هر يكشنبه در مجله تلويزيوني «سيكستي مينيتز» شبكه «سي بي اس» پخش مي شود و اعلام شده است كه 60 ميليون بيننده دارد. اندي كار روزنامه نگاري را از سال 1942 (64 سال پيش) و با پوشش جنگ جهاني دوم در جبهه هاي اروپا آغاز كرده و چهار دهه پيش از رسانه هاي چاپي به راديو ـ تلويزيون منتقل شده است كه سمعي و بصري است. اندي 11 كتاب برخواننده نيز منتشر كرده كه معروفترين آنها « كامان نان ـ سنس» است كه درست در دويستمن سال انتشار كتاب توماس پين تحت عنوان «كامان سنس (عقل سليم» انتشار يافت. اندي در اين كتاب كه معنايش «مزخرفات» است اوضاع جامعه و رابطه سياستمداران و مردم معمولي كه فريب حرفهاي آنها را مي خورند تشريح كرده است. كتاب معروف ديگر او تاريخ سياهپوستان آمريكايي است. اندي در گفتن تفسير صراحت لهجه دارد و ملاحظات را رعايت نمي كند. اميلي دختر اندي نيز يك روزنامه نگار و مدير اخبار تلويزيون ماساچوست است.

ساير ملل

ماجراي وحدت و ضد وحدت يمن

عبدالفتح اسماعيل يكي از بنيادگذاران جمهوري سياليستي «دمكراتيك خلق يمن (يمن جنوبي)» شش سال پس از تبعيد به اين كشور بازگشت و 13 ژانويه 1986 در اينجا كشته شد. وي كه عقايد ماركسيستي داشت از سال 1969 تا 1980 رئيس جمهوري دمكراتيك خلق يمن بود و در اين سال در پي يك منازعه داخلي از كشور خارج شده بود.
    بندر عدن مركز يمن جنوبي از قرن 16 تا سال 1839 دركنترل عثماني بود و در اين سال انگلستان آن را تصرف كرد تا مانع هر گونه تعرض و لشكركشي دريايي از اروپا به هند شود كه در تصرف ان دولت بود. بندر عدن پس از گشايش آبراه سوئز اهميت فراوان به دست آورده است.
    در سال 1965 دو گروه ناسيوناليست عرب با ائتلاف با قبايل منطقه ، فدراسيون عربستان جنوبي را تشكيل دادند و دوسال بعد كنترل اين سرزمين را كه در شمال با يمن و در شرق با عمان هم مرز بود از دست انگلستان خارج كردند. در ژوئن سال 1969 حكومت به دست گروه ماراكسيستي اين ائتلاف به رياست عبدالفتح اسماعيل افتاد و به جمهوري دمكراتيك خلق يمن تغيير نام داد و با شوروي ، چين و كوبا روابط دوستانه برقرار كرد و مسئله ظفار را با كشورعمان به وجود آورد .
    همزمان جمهوري يمن (صنعا) نيز مورد تاييد دولت سعودي كه قبلا از امام آنجا حمايت مي كرد قرار گرفت و دو يمن در سال 1972 مذاكره با يكديگر را براي تشكيل يك فدراسيون آغاز كردند كه به نتيجه رسيد .
     اختلاف نظر دو بخش فدراسيون يمن در سال 1979 گسترش يافت و كار به جنگ كشيد كه در آوريل سال 1980 عبدالفتح اسماعيل رئيس بخش جنوبي از كشور خارج و به تبعيد رفت و علي ناصر محمد برجايش نشست .
    عبدالفتح در ژانويه 1986 به يمن جنوبي بازگشت كه كشته شد و علي ناصر محمد هم فرار كرد . پس از اين رويداد ، مذاكرات وحدت ميان دو يمن ، اين بار وحدت كامل آغاز شد و 22 ماه مه 1990 كشور واحد يمن به وجود آمد كه علي عبدالله صالح (از شمال) رئيس كشور و علي سالم البيض (از جنوب) مرد شماره 2 اين جمهوري شد كه سه سال و چند ماه بعد علي سالم البيض به حالت قهر از دولت واحد خارج شد به جنوب رفت و اعلام استقلال كرد .
     در پي اين اقدام جنگ داخلي شديد و پر تلفات ميان شمال و جنوب يمن آغاز شد كه در ژوئيه 1994 پس از نزديك به سه ماه به سود شمال پايان يافت و سران حكومت جنوب به خارج فرار كردند . وحدت برقرار شد و علي عبدالله صالح رئيس جمهوري يمن فرمان عفو عمومي داد كه تنها 16 تن را شامل نمي شد .

برخي ديگر از رويدادهاي 14 ژانويه

  • 1641:   هلند ي ها كه از آغاز اين قرن وارد رقابتهاي استعماري اروپائيان در آسيا شده بودند و پا جاي پاي پرتغاليها مي گذاردند بندر مالاكا را كه ناظر بر راه دريايي چين و ژاپن با اروپاست از دست پرتغاليها خارج ساختند و خود بر جاي آنان نشستند.

  • 1690:   كلاري نت ( نوعي ساز بادي ــ قره ني ) اختراع شد.

  • 1799:   دولت تازه تاسيس ايالات متحده نخستين سفارش بزرگ خريد اسلحه را داد و از كارخانه « الي ويتني » ده هزار ماسكت ( تفنگ ساچمه باروتي ) خريداري كرد.

  • 1929:   امان الله پادشاه افغانستان كه به يك دژ نظامي پناهنده شده بود به سود برادرش كه تنها سه روز پادشاه بود كناره گيري كرد.

  • 1963:   (24 ديماه 1341 خورشيدي) در تهران اعلام شد كه از اين پس درانتخابات ايران از كارت الكترال استفاده خواهد شد.

  • 2000:   آماري كه در سال 2000 در 76 كشور پيرامون خانوارها تهيه شده است انتشار يافت كه با آمار مشابهي كه در 1985 تهيه شده بود مقايسه شده است . اين مقايسه كوچك شدن اعضاي خانوارها را نشان مي دهد و دليل آن كاهش ازدواج ، بالارفتن متوسط عمر و افزايش بازنشسنگان و سالخوردگان درموارد بسيار محدود شدن فرزندان يك خانوار به دو تا ، افزايش ترك خانوار از سوي فرزندان پس از فراغت از تحصيل و .... به اين ترتيب ديگر به حد گذشته نياز به ساختن خانه هاي بزرگ و آپارتمانهاي بيش از دو اطاق خوابه نيست.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    24 ذی الحجه هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

    روز مباهله پيامبر (ص) با دانشمندان مسيحي نجران

    [24 ذي الحجه 9] - روز مباهله پيامبر (ص) با دانشمندان مسيحي نجران

    غسل , روزه و زيارت حضرت امير مومنان , در اين روز وارد شده است.))((آيه مباهله در قرآن کريم:

    … به آنها (نصاراي نجران) بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت مي كنيم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت مي نماييم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت مي كنيم شما نيز از نفوس خود، آنگاه مباهله مي كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار مي دهيم. ]آيه 61 آل عمران[

    در آغاز طلوع اسلام، نجران تنها منطقه ‏مسيحى نشين حجاز بود كه به عللى از بت پرستى دست كشيده، به‏ آئين مسيح گرويده بودند. رسول اکرم (ص) به موازات مكاتبه با سران ‏دولتهاي جهان و مراكز مذهبى، به منظور دعوت نجرانيان به اسلام نيز، نامه اى به اسقف آن شهر نوشت. نمايندگان پيامبر وارد نجران شده و نامه پيامبر (ص) را به اسقف نجران دادند، که مضمون آن چنين است:

    «به نام خداى ابراهيم و اسحاق و يعقوب; از محمد فرستاده خدا بسوى اسقف نجران. خداى ابراهيم و اسحاق و يعقوب را حمد و ستايش مى‏كنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت ‏مى‏نمايم. شما را دعوت مى‏كنم كه از ولايت ‏بندگان خدا خارج شويد و در ولايت خداوند وارد آييد; و اگر دعوت مرا نپذيرفتيد، بايد به حكومت اسلامى ماليات و جزيه بپردازيد در غير اين صورت، به‏ شما اعلام خطر خواهم کرد.»

    اسقف پس از قرائت نامه براى تصميم ‏گيرى؛ شورايى مركب از شخصيتهاى بارز مذهبى و غير مذهبى تشكيل داد. يكى از افراد طرف مشورت ‏«شرجيل‏» بود كه به عقل و درايت و كاردانى معروفيت داشت. وى‏ گفت: ما مكرر از پيشوايان مذهبى خود شنيده ‏ايم كه روزى منصب ‏نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعيل انتقال خواهد يافت و هيچ بعيد نيست محمد، كه از اولاد اسماعيل است، همان پيغمبر موعود باشد. بعد از سخنان شرجيل، شورا نظر داد كه گروهى به‏ عنوان هيئت نمايندگى نجران به مدينه برود تا از نزديك با محمد (ص) تماس گرفته و دلايل نبوت او را مورد بررسى قرار دهد. بدين ترتيب، هيئتى مركب از شصت نفر بسوى مدينه رهسپار شدند که در راس آنها «ابوحارثه بن علقمه» حاكم نجران و دو پيشواي مذهبي ديگر به نامهاي، عبدالمسيح و ايهم قرار داشت.

    نجرانيان در حالي که لباس هاي فاخر بر تن داشتند وارد مدينه شدند و در مسجد به حضور پيغمبر اسلام (ص ) آمدند. پيامبر با مشاهده هيئت آنان از ايشان روي برگرداند. چند روز به همين منوال گذشت تا آنکه نجرانيان متوجه شدند با سر و وضعي که آنان دارند امکان گفتگو با رسول خدا وجود ندارد، لذا با لباسي ساده خدمت پيامبر رسيدند. طي جلساتي كه با پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم داشتند با آن حضرت به بحث و مناظره پرداختند و عليرغم دلائل قوي و محكمي كه پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله و سلم ارائه مي فرمود، آنها همچنان به حقانيت آئين و اعتقادات خود پافشاري مي کردند. اين امر سبب شد تا پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم بر اساس حكم پروردگار متعال، آنان را به مباهله دعوت نمايد، كه طرفين در پيشگاه خداوند لب به نفرين بگشايند و هر كدام كه بر حق نيستند و دروغ مى گويند، به عذاب الهى گرفتار شوند. نصاري پذيرفتند و اجراي آن را به روز بعد موكول كردند.

    بامداد روز بعد، اجتماعى عظيم از مردم مدينه در بيرون شهر ديده مى شد و گروهى بى شمار براى تماشاى مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده كردند كه پيغمبر اكرم (ص) در حالي که كودكي را در آغوش داشته و دست كودك ديگري را در دست دارد بهمراه بانو و مردي که پشت سر ايشان حرکت مي کردند، از راه رسيدند و محلى را براى مباهله در نظر گرفتند.

    مسيحيان كه از دور ناظر ورود رسول اكرم (ص ) بودند، بر خلاف انتظار خود ديدند كه آن حضرت با جمعيت و ازدحام نيامده و فقط يك مرد و يك زن و دو پسر با خود آورده است .
    پرسيدند كه همراهان پيغمبر با او چه نسبتى دارند؟ گفته شد: كه اينان محبوب ترين مردم نزد رسول اکرم هستند. يكى فاطمه دختر او و ديگرى على داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسين مى باشند. اسقف اعظم نصراني كه متحير شده بود، خطاب به جمعيت نصاري گفت: بنگريد كه محمد چگونه با اطمينان تمام و ايمان راسخ به ميدان آمده و بهترين عزيزان خود را براي اجراي مباهله به همراه آورده است! به خدا سوگند اگر او را در اين امر ترديد و يا خوفي داشت، هرگز عزيزان خود را انتخاب نمي كرد. مردم، من در چهره آنان معنويت و روحانيتي مي يابم كه اگر از خدا درخواست كنند، كوه ها را از جاي خود حركت خواهند داد. پس از مباهله با آنان بر حذر باشيد كه عذاب و بلا دامن ما را خواهد گرفت. به دنبال آن، پيامى به رسول اكرم (ص) فرستادند كه از مباهله درگذر و تو خودت در ميان ما حكم باش و كار را با مصالحه خاتمه بده .رسول اكرم (ص) با پيشنهاد آنها موافقت كرد و صلح نامه اى به خط اميرالمومنين على (ع) و تعيين جزيه سبك و آسانى كه ساليانه بپردازند، تنظيم گرديد و كار خاتمه يافت .
     

     

    اخطار دولت روسيه به ايران براي خروج مورگان شوستِر اِمريكايي از ايران

    [24 ذي الحجه 1229] -  دولت روسيه تزاري پس ازتجاوزات مكرر به مرزهاي ايران به دولت موقت ايران اخطارداد كه مورگان شوستِر اِمريكايي را ازايران اخراج كند. روسيه همچنين اعلام كرد كه مخارج جنگهاي روسيه با ايران به عهده دولت ايران است و درصورت مخالفت مقدمات ايراني با درخواست آنان، قواي روسيه ازقزوين بطرف تهران حركت خواهند كرد. اما نمايندگان مجلس شوراي ملي زنهاره يا اولتيماتوم روسيه را رد كردند و پس ازآن مردم نيزبه مبارزه با بيگانگان پرداختند. سرانجام به علت نداشتن سياست مشخص و صحيح و خود باختگي گروهي سرسپرده مقاومت مردم درهم شكسته شد و آزاديخواهاني چون ثقة الاسلام تبريزي بدست روسها شهيد شدند .

     

     درگذشت شَمسُ العُلماء عَبدُ الرَّب آبادي يكي ازچهارمؤلف كتب نامه دانشوران

    [24 ذي الحجه 1331] - شَمسُ العُلماء عَبدُ الرَّب آبادي يكي ازچهارمؤلف كتب نامه دانشوران درگذشت. عبدُ الرّب آبادي درپايان دوره تحصيل درادامه دارُ التأليف به عنوان يكي ازچهارمؤلف نامه دانشوران مشغول بكارشد. «مَطلَعُ الشَّمس» ازديگرآثاروي بشمارمي‎رود.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    شمع و پروانه

    در طواف شمع گفتا اين سخن پروانه اى
    سوختم زين آشنايان اى خوشا بيگانه اى
    بلبل از هجر گل و پروانه از ديدار شمع
    هر كسى نوعى بسوزد در غم جانانه اى
    پروانه سوخت شمع فرو ريخت شب گذشت
    اى و اى من كه قصه دل نا تمام ماند
    وفاى شمع را نازم كه بعد از سوختن هردم
    بسر خاكسترى از ماتم پروانه مى ريزد
    شمع بى پروانه را مانم كه از بى همدمى
    هر چه دارد اشك مى ريزد نثار خويشتن
    من بودم و پروانه و شمع و شب هجران
    خوش ساخته بوديم بهم سوخته اى چند
    شمع اگر پروانه را پر سوخت خير از خود نديد
    آه عاشق زود گيرد دامن معشوق
    شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعند
    اى دوست بيا رحم به تنهائى ما كن
    تا شمع رخش مهر فروز من و تست
    اى دوست بيا كه وقت سوز من تست
    بنشسته و جز شمع كسى پيشش نيست
    بشتاب كنون كه روز روز من و توست
    شد منور از قدوم ميهمان كاشانه ام
    خانه ام فانوس و مهمان شمع و من پروانه ام
    داستان شب هجران تو گفتم با شمع
    آن قدر سوخت كه از گفته پشيمانم كرد
    شمه اى از گل روى تو به بلبل گفتم
    آن تنگ حوصله رسواى گلستانم كرد
    با بى هنرى چند هنر بفروشى
    خرمهره به قيمت گهر بفروشى
    ترسم كه كند آتش رسوائى دود
    تا كى بكسان هيزم تر بفروشى
    بى كماليهاى انسان در سخن پيدا شود
    پسته بى مغز چون لب واكند رسوا شود

     

     

     

     

     

     

    بحران شهري
    (داروخانه سابق)

    motlagh3d@yahoo.com

    قسمت نهم

    مراحل مربوط به امداد رساني
    در بلاياي طبيعي (2)

    ب : اعلام خطر
    اعلام خطر هنگام يا بعد از وقوع حادثه مي باشد و ممكن است به صورتهاي زير از وقوع آن مطلع شويم:
    1- سانحه در نزديك يا در منطقه ما روي مي دهد.
    2- از طريق چارت بندي امدادي
    3- اطلاع يافتن از طريق رسانه ها مانند راديو، تلويزيون و ...

    ج: عمليات امداد و نجات
    پس از وقوع حادثه هم زمان و يا قبل از ورود نيروهاي امدادي از شهرهاي مجاور عمليات امداد و نجات انجام مي پذيرد و شامل مراحل زير مي باشد:

    1. برقراري ارتباط با شهرهاي پيرامون:
    پس از وقوع حادثه مديريت حوادث در منطقه آسيب ديده بايد با در نظر گرفتن نوع خسارات و تلفات احتمالي و نيازهاي مردم با شهرهاي پيرامون تماس گرفته و در خواست كمك نمايد.
    در سازمان امداد كشور شهرها و يا استانهاي معين ( جفت ) وجود دارد كه در صورت دريافت خبر به حالت آماده باش درآمده و در صورت نياز به منطقه اعزام مي گردند و يا فقط كمكهاي خود را از قبيل چادر، مواد غذايي و ... ارسال مي كنند.

    2. تلاش براي مهار سانحه:
    در حوادث و سوانح يكي از عوامل ايجاد خسارت كه در زلزله بيشتر مي باشد آتش سوزي است كه مديريت سانحه در منطقه بايستي خود را براي مقابله و جلوگيري از آن آماده سازد كه بهترين راه و اولين راه قطع جريان برق و گاز در اين مناطق مي باشد.
     

    *****

    اطلاعیه

    دوستان و همراهان قدیمی سلام
    با آرزوی اوقاتی خوش برای کلیه دوستان و همراهان به اطلاع می رسانیم که با توجه به نزدیکی ایام محرم و برگزاری مراسم های مختلف و نیاز شدید به نیروهای امدادی و آموزش دیده برای تامین نیازهای امدادی از بین علاقه مندان جهت شرکت در ماموریتهای امدادی ثبت نام به عمل می آید .لذا متقاضیان باید به منظور اعلام آمادگی فقط یک ایمیل ارسال کنند
    محتویات ایمیل ارسالی
    الف)مشخصات فردی شامل نام و نام خانوادگی و تاریخ دقیق تولد
    ب)آدرس محل سکونت
    ج)شماره تماس برای دسترسی سریع ترجیحا موبایل یا تلفنی که شخصا پاسخگو باشید
    **************
    موفق و پیروز باشید

    emdadgar_2109@yahoo.com
     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    اندر حكايت زن و شوهرها

    آهو خيلي خوشگل بود. يک روز يک پري سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داري شوهرت چه جور موجودي باشه؟
    آهو گفت: يه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.
    پري آرزوي آهو رو برآورده کرد و آهو با يک الاغ ازدواج کرد.
    شش ماه بعد آهو و الاغ براي طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.
    حاکم پرسيد: علت طلاق؟
    آهو گفت: توافق اخلاقي نداريم، اين خيلي خره.
    حاکم پرسيد:ديگه چي؟
    آهو گفت: شوخي سرش نميشه، تا براش عشوه ميام جفتک مي‌اندازه.
    حاکم پرسيد:ديگه چي؟
    آهو گفت: آبروم پيش همه رفته، همه ميگن شوهرم حماله.
    حاکم پرسيد: ديگه چي؟
    آهو گفت: مشکل مسکن دارم، خونه‌ام عين طويله است.
    حاکم پرسيد: ديگه چي؟
    آهو گفت: اعصابم را خورد کرده، هر چي ازش مي‌پرسم مثل خر بهم نگاه مي کنه.
    حاکم پرسيد:ديگه چي؟
    آهو گفت: تا بهش يه چيز مي‌گم صداش رو بلند مي‌کنه و عرعر مي کنه.
    حاکم پرسيد: ديگه چي؟
    آهو گفت: از من خوشش نمي آد، همه‌اش ميگه لاغر مردني، تو مثل مانکن‌ها مي موني.
    حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آيا همسرت راست ميگه؟
    الاغ گفت: آره.
    حاکم گفت: چرا اين کارها رو مي کني؟
    الاغ گفت: واسه اينکه من خرم.
    حاکم فکري کرد و گفت: خب خره ديگه چي کارش ميشه کرد.

    نتيجه گيري اخلاقي: در انتخاب همسر دقت کنيد.
    نتيجه گيري عاشقانه : مواظب باشيد وقتي عاشق موجودي مي شويد عشق چشم‌هايتان را کور نکند.

     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    يائسگي
    هورمون ها، میل جنسی و شما

    ـتعداد زنانی که یائسه ميشوند، روز به روز در حال افزایش است. طول عمر ما بیشتر شده است اما بین زمانی که در زندگی متکی به خود هستیم و زمانی که به دیگران وابسته می شویم، 10 سال فاصله است.
    هنوز سر در گم هستیم که واقعاً یائسگی چیست و چطور باید با آن کنار آمد. در این مقاله این موضوع را از دیدگاه دکتر جنیفر بلیک، استاد دانشگاه تورنتو و رئیس انجمن بیماری های زنان و زایمان بررسی می کنیم.
    زنان هنگام تولد همه ی تخمک هایی را که در طول عمر آزاد می کنند در خود دارند، در حالیکه مردها در طی عمر خود همواره اسپرم های جدید تولید می کنند. در طی دوران پیش از یائسگی هورمون هایی که باعث قاعدگی می شوند در زنان رو به کاهش میرود. دوران پیش-قاعدگی معمولاً در حدود سن 47 سالگی آغاز می شود و حدود 4 سال طول می کشد تا به یائسگی بینجامد—که 12 ماه قاعده نشدن به طور متوالی است. برای بیشتر زنان انتقال به یائسگی تدریجاً انجام می گیرد. اما در 10 درصد زنان این عمل آنی و ناگهانی است.
    کاهش استروژن روی وضعیت رحم، سینه ها، استخوان ها، کبد، مغز و روده ها تاثیر می گذارد. 75 درصد از زنان در این دوره دچار گر گرفتگی شده و برای 10 درصد این زنان این مسئله حتی بیش از 5 سال طول می کشد. علاوه بر گر گرفتگی علائم دیگری نیز برای یائسگی وجود دارد که شامل درد مفصل ها، سختی در تمرکز کردن، عرق کردن بیش از حد، خشکی مهبل، تغییرات خلق و خو، بی خوابی یا کم خوابی، احساس تعرق در شب، تکرر ادرار و در 50 درصد خانم ها، کاهش میل جنسی می باشد.
    از آنجا که سطح پروژسترون نیز در بدن کاهش می یابد، عادات ماهانه نامنظم شده و حاملگی دشوارتر می شود. همچنین میزان تولید تستوسترون که میل جنسی ما را باعث می شود، کاهش می یابد. برای اکثر خانم ها HRT درمانی مناسب شناخته شده است چون هم به آسان تر کردن این علائم کمک می کند و هم احساس سلامتی را در فرد بالا می برد. درمان تستوسترون نیز کمک کننده بوده است اما هنوز بی نتیجه و غیر قطعی است. درمان آندروگن برخلاف کانادا، در امریکا بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و در مورد یائسگی های ناگهانی نتیجه بخش بوده است.
    کمبود میل جنسی شکایتی است که بیشتر زنان یائسه دارند ولی ما نمی توانیم آن را فقط به گردن تغییرات هورمونی بیندازیم. میل جنسی علاوه بر هورمون ها، تحت تاثیر خستگی، وضعیت سلامتی و جسمی، انتظارات اجتماعی، تجربه های جنسی قبلی، سلامتی همسر، استرس و مسائل زمانی نیز می باشد. مسئله ی بغرنجی است...
    برای کنار آمدن با یائسگی و حفظ صمیمیت جنسی بعد از بالا رفتن سن چه باید کرد؟ دکتر بلیک توصیه هایی در این زمینه دارد:
    بدنتان را روی فرم نگاه دارید.
    در مورد یائسگی اطلاعات لازم کسب کنید.
    زندگی خود را بازسازی کنید.
    به تفریح فکر کنید.
    از فعالیت های غیر جنسی نیز لذت ببرید.
    به یاد داشته باشید که مهمترین آلت جنسی مغز شماست.
    دکتر بلیک همچنین در مورد درمان HRT نیز صحبت می کند. در جولای 2003 انجمن سلامتی زنان به این نتیجه رسید که این درمان هیچ تاثیری در کاهش بیماری های قلبی نداشته و درصد ابتلا به سرطان سینه و سکته را افزایش داده و احتمال وقوع سرطان روده و پوکی استخوان را کاهش داده و کلسترول را نیز بالا می برد.
    جالب است بدانید که در همه ی گروه های مورد آزمایش، ورزش نقش بسیار مهمی در پایین آوردن احتمال سکته داشته است. درصد ابتلا به سرطان سینه از 30 تا 38 مورد افزایش داشته است، در حالیکه برای خانم هایی که این درمان را کمتر از 4 سال استفاده می کردند، این درصد افزایشی نداشته است. خوب است که بدانید با علم امروزی حداقل 10 سال زمان لازم است که هر نوع سرطانی شناخته شود. پس بهترین راه برای پایین آوردن احتمال ابتلا به سرطان سینه در خانم ها این است که وزن خود را کنترل کنند و به وضعیت جسمی خود رسیدگی لازم را داشته باشند و از مصرف الکل هم جداً خودداری کنند.
    ورزش بهترین راه برای پایین آوردن خطر ابتلا به سرطان، بالا بردن میل جنسی و سرزندگی است. دکتر بلیک همواره به خانم ها یادآور می شود که دنبال کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه باشند و سطح دانش خود را بالاتر ببرند و همواره در راه حفظ سلامتیشان تلاش کنند.
     
     

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    برنامۀ هفتۀ پنجم لیگ  

    سلام دوستان. خسته نباشین. بعد از دو سه روز غیبت، امروز قصد داریم که برنامۀ هفتۀ پنجم لیگ رو اعلام کنیم.
    همون طور که می دونین، بازی های لیگ ایران فعلاً تعطیلن. برای همین این هفته هم فقط از بازی های اروپایی استفاده می کنیم. برای این هفته، دو بازی از لیگ انگلیس و سه بازی از لیگ ایتالیا رو درنظر گرفتیم. بی مقدمه، برنامۀ این هفته رو اعلام می کنیم ( تیم هایی که اسمشون در سمت راست نوشته میزبان هستن ) :

    لیورپول - چلسی
    آرسنال - منچستر یونایتد
    اینتر میلان - فیورنتینا
    لیوورنو - آ . اس . رم
    لاتسیو - میلان

    بازی لیورپول و چلسی شنبه 30 دی ماه ( 20 ژانویه ) و سایر بازی ها یکشنبه 1 بهمن ( 21 ژانویه ) برگزار می شن. بنابراین شما تا ساعت 12 ظهر شنبه وقت دارین که پیش بینی های خودتونو ارسال کنین. به همون آدرس همیشگی ( football@mobin-group.com  ).
    در ضمن دو نفر از دوستان به من میل زده بودن و گفته بودن که امتیازات هفتۀ آخرشون لحاظ نشده. من مجدداً پیگیری می کنم و درصورتیکه حرفشون صحیح باشه، امتیاز صحیحشون رو توی جدول هفتۀ پنجم می نویسم.
    راستی یه مطلب دیگه. دو نفر از دوستان که تا حالا نتونسته بودن برای لیگ میل بفرستن و از لیگ کنار گذاشته شده بودن، به من میل زدن و شرایط خودشون رو برام توضیح دادن. عذرشون از نظر من موجّه بود. به همین دلیل، از این هفته در جدول شمارۀ 8 قرار می گیرن و با اعضای این گروه به رقابت می پردازن. حالا چرا جدول 8؟ چون اگه یادتون باشه، بعد از تعویض ترتیب جدول ها، جدول شمارۀ 8 دو تا جای خالی داشت. خب...، این دو تا جای خالی هم قسمت این عزیزان بود.
    در پایان باز هم می گم که اگه سؤال، انتقاد، و یا پیشنهادی دارین، منو بوسیلۀ ایمیل خصوصیم مطلع کنین. ممنون.
    بیشتر از این دیگه صحبت نمی کنم. موفق باشین.
    حق نگهدار...  

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان هفته چهارم اینجا را کلیک کنید

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    «شر» شما را خريداريم!

    ليلا رضايي
    ايمان جليلي
    عيسي محمدي

    شرخرها كارشان غيرقانوني است. اما مدعي‌اند كار خوبي مي‌كنند. آن‌ها هنوز هم به لطف كلاه‌هاي گشادي كه ملت سر هم مي‌گذارند، بازار خوبي دارند.
    نه زورگيري، نه باج‌گيري؛ ادبا در تعريف «شرخريسم» گفته‌اند: «يك كلمه حرف حساب با زورگويي!» مي‌گويند توي اين معامله هر كس زورش بيشتر باشد، حرفش بيشتر پيش مي‌رود. وقتي كسي قانون را زير پا بگذارد و مدام بخواهد مال اين و آن را بالا بكشد، به قول معروف بايد بداند دست بالاي دست بسيار است.
    اين را تمام آن‌‌هايي كه شر مي‌خرند، باور دارند و اصلا شعارشان همين است. اين روزها آن‌ها به لطف كلاه‌هاي گشادي كه ملت سر همديگر مي‌گذارند، بازار خوبي دارند. پول مي‌گيرند و شر به پا مي‌كنند.
    كارشان هم قانوني نيست، اما با اين اعتقاد كه حق را به حقدار مي‌رسانند، سعي در توجيه خود و ديگران دارند. آن‌ها... نه بهتر است با ما به دنياي آن‌ها بياييد. خودتان گوشي دستتان مي‌آيد.
    از هر كس سراغ شرخرها را مي‌گيريم، پوزخندي مي‌زند و پشت‌چشمي نازك مي‌كند. اعتمادش را بيهوده خرج ما نمي‌كند و به ديگري پاس مي‌دهد.

    «دنبال يه شرخر مي‌گردم. از اون حرفه‌اي‌هاش.»
    فقط نگاهي عاقل‌ اندر سفيه از اين مكالمة بي‌پاسخ به جا مي‌ماند و ديگر هيچ! شايد قد و قواره‌مان براي اين كارها ساخته نشده، اما به كسي چه مربوط؟ اصلا كاري هست كه فقط شرخر مي‌تواند انجامش بدهد.
    «مصطفي يه‌لامپي» برخلاف خيلي از آدم‌هاي ايستاده در بازار تهران، با شنيدن اين حرف، غيرتي مي‌شود. دستي لابه‌لاي موهاي پرپشتش مي‌برد و كمي سمت راست صورتش را مي‌خاراند، يعني كه دارد فكر مي‌كند.
    بعد انگار كه چيزي يادش آمده باشد (و انگار كه ما نفهميديم همه‌اش فيلم است) مي‌گويد: «بايد تا غروب صب كني آبجي! همين‌جوري نيس كه تو كوچه و بازار ريخته باشه! بايد بگردم و خبرت كنم.»
    چاره‌اي نيست. بايد صبر كرد. غروب كه مي‌شود، سراغ شرخر حرفه‌اي آقا مصطفي يه لامپي را مي‌گيريم. اما هنوز خبري نشده. بعد از كلي تماس و التماس و خواهش و آشنايي دادن، مصطفي يه‌لامپي آدرس «ممل قيطوني» را مي‌دهد. حتي پشت گوشي هم صداي نخراشيده‌اي دارد. قرار موكول مي‌شود به فردا، در يكي از مغازه‌هاي بلورفروشي خيابان فدائيان.

    17ميليون هم شد پول!
    الان فردا است. به بدترين شكل ممكن، ساده‌پوشي را رعايت مي‌كنيم. مغازة دو دهنة نبش كوچه، همان جايي است كه بايد ممل قيطوني را ببينيم. مرد درشت هيكلي توي مغازه با تلفن حرف مي‌زند. صدايش از خودش بزرگ‌تر است. قرار است از سبيل‌هايش خون بچكد، ولي به گفتة خودش آزارش به مورچه هم نمي‌رسد.
    سراغ ممل قيطوني را كه مي‌گيريم، لبخند پت و پهني تحويل‌مان مي‌دهد و مي‌گويد: «چيه؟ به ما نمي‌آيد ممل قيطوني باشيم؟!» تازه دوزاري كج و كوله‌مان صاف مي‌شود. به خاطر جثه‌اش او را قيطوني صدا مي‌زنند. موضوع را مي‌پرسد.
    با دستپاچگي، چك‌هايي را كه برگشت خورده‌اند، نشانش مي‌دهيم. مي‌خندد و صداي قهقه‌اش مغازة دو نبش خيابان شوش را پر مي‌كند. خودش خنده‌اش را اين‌طوري تفسير مي‌كند: «17 ميليون هم پول است كه به خاطرش شر مي‌خريد؟»
    راست مي‌گويد. مصطفي يه لامپي مي‌گفت او حساب و كتابش روي ميليارد مي‌چرخد. اما به ما لطف كرده و مي‌خواهد كارمان را راه بيندازد. وقتي چك‌ها را بر مي‌گرداند، گمان مي‌كنيم نمي‌خواهد كارمان را انجام بدهد، اما...
    «آدرس و شماره تلفن طرف رو بدين. شما كاري نداشته باشين.» يعني قرار است چك‌ها را نقد كند؟ چطور و چگونه؟ اما انگار به ما مربوط نيست، هر چه مي‌خواهيم توضيح بدهد، گوشش بدهكار نيست و اصلا برايمان تره هم خرد نمي‌كند. مصطفي يه لامپي مي‌گويد كه اين‌ها شگرد كارشان را به هيچ‌كس ياد نمي‌دهند. اگر قرار بر اين باشد، همه شرخر مي‌شوند كه.
    و اما قيمت! مقدار چكي كه قرار است به واسطه اين هركول نقد بشود، تعيين‌كنندة دستمزد او است. به ازاي هر يك ميليون، 20درصد.
    به عبارتي مي‌شود براي 17ميليون چيزي حدود 3 ميليون و چهارصد هزار تومان. و اين دستمزد فقط در ازاي يك بار جلوي در خانة مردم رفتن و يك بار داد و فرياد كردن است. اما مصطفي مي‌گويد كه او روشنفكرتر از اين است كه در خانة مردم داد و فرياد راه بيندازد.
    ممل قيطوني قرار است بنشيند و با طرف مذاكره كند. به گفتة خودش شايد اين مذاكره به نيم ساعت هم نرسد. اما او به زمانش كاري ندارد. چه ده دقيقه، چه يك ماه و يك سال، او همان قيمت را كه طي كرده، مي‌گيرد.
    بيشتر از اين، سوتي بدهيم، ضايع مي‌شويم. براي همين هم سر دستمزد ممل قيطوني، همه چيز را به‌هم مي‌زنيم و چون اطلاعات ديگري در اختيارمان نمي‌گذارد، دست از پا درازتر كه نه، ولي با حالت مشابه، راهِ رفته را بر مي‌گرديم.

    شرخرها و زبل‌خان
    شرخرها همه جا هستند و همه جا مي‌توانند باشند. حتي جلوي در خانة شما! تا اسم شرخر مي‌آيد، همه به ياد چك و سفته‌هاي وصول‌نشده مي‌افتند. اما به گفتة آرش، شرخري فقط اين شكلي نيست.
    شكل ناموسي قضيه، مهم‌ترين نوع آن است. شرخرهاي اين رشته وظيفه‌شان حمايت و دفاع از ناموس مردم است. به نوعي شايد آن‌ها وجهة بادي‌گاردي داشته باشند، اما از جنس ديگرش.
    آرش مسأله را با يك مثال دم‌دستي، اين شكلي باز مي‌كند: «چند وقت پيش، يكي از رفقا آمار داد كه ضعيفه‌اش را تو خيابون سروندن! يعني به‌اش متلك گفتن و وسط خيابون، آبرو و آبروريزي شده. از ما خواست وارد عمل بشيم و حال طرفو بگيريم. ما هم رفتيم تو نخ يارو و به‌اش الكي گير داديم و تا خورد، زديمش! آخرشم به‌اش اشاره داديم كه واسه خاطر هتك حرمت رفيقمون، حالشو جا آورديم تا ديگه هوس نكنه با ناموس مردم شوخي بكنه.»
    انگار قضيه جدي‌تر از اين‌هاست كه فكر مي‌كنيم. آرش براي اين پروژه به گفتة خودش 700 هزار تومان آن هم به خاطر رفاقت و رفيق‌بازي گرفته است. اگرنه، بي‌ردخور يك ميليون مايه توي اين پروژه بايد نصيبش مي‌شده است. به گفتة آرش به اين نمي‌گويند شرخري، اين اسمش احقاق حق است و سرجا نشاندن آدم‌هاي عوضي.
    آرش اولين و آخرين گزينة اين شكلي نيست و به گفتة آرش، خيلي از آدم‌ها هستند كه از سر خيرخواهي(!) چنين شغل شريفي دارند. مثل همين ابي يومورتا كه دائم سنگ خلق‌الله را به سينه مي‌زند. از اين جهت به او لقب يومورتا داده‌اند كه از تخم‌مرغ متنفر است.

    من آچار فرانسه‌ام
    ابي يومورتا برعكس آن‌چه كه تصور مي‌كرديم، خيلي لاغر و تركه‌اي است. دستبند نقره‌اي رنگي به دست انداخته كه از گشادي، هر لحظه امكان دارد به زمين بيفتد. تند و تند صحبت مي‌كند و براي اين كه گفته‌هايش را تصديق كند، مدام به اين و آن مي‌گويد: «درست نمي‌گم؟ حق با من نيست؟» او هم چك و سفته نقد مي‌كند، اما كار آچار فرانسه را هم انجام مي‌دهد. يعني تخصص صنف‌هاي ديگر را هم دارد. او از آن داد و هواري‌هاي وحشتناك است و به قول خودش: «اگر كسي از آبروريزي مي‌ترسد، حتما با من مشورت كنيد!»
    معرّف‌اش گفته بود چهرة مظلومانه به خود بگيريم تا به قولي كار بر روي پروژه‌مان را بپذيرد. اگرنه، سرش آن‌قدر شلوغ است كه محال است به اين زودي‌ها بتواند جواب مساعد بدهد.
    اين بار بايد نقش زني را بازي مي‌كرديم كه شوهرش اسباب و اثاثية خانه را بار ماشين كرده و برده است و ما دنبال حق و حقوق خانوادگي‌مان هستيم. براي ابي يومورتا، انجام دادن امور خانوادگي، كمي ناجوانمردانه است.
    اين را خودش ادعا مي‌كند. با اين حال، چون مسأله عاطفي، احساسي و خانوادگي است و نرخ مشخصي ندارد، هزينة زيادي بايد بابت آن پرداخت. يومورتا بابت حضور در محل كار شوهر نامرد، و داد و بيداد كردن در برابر ديدگان همكاران او، به خصوص نامزد جديدش كه اتفاقا يكي از كارمندان شركت است، دو ميليون و 500 هزار تومان طلب مي‌كند.
    البته به شرطي كه بتواند چكي معادل تمام اسباب و اثاثية خانه، از شوهر موردنظر دريافت كند.
    ابي يومورتا فقط همين شغل شريف را ندارد. او به شغل ديگري هم مشغول است؛ بازيگري هم مي‌كند. مثلا خود را به جاي فك و فاميل و خواهر و برادر اين و آن جا مي‌زند و هزار تا كار اخلاقي صِرف مي‌كند كه دوست ندارد كسي از آن‌‌ها سر در بياورد. كنكاش بيش از حد، او را كه به قول خودش ببوگلابي نيست، به شك مي‌اندازد.
    طوري كه زل مي‌زند توي چشم‌هاي آدم و به صراحت مي‌گويد: «مفتشي يا خبرنگار؟» و براي اين كه قضيه لو نرود كه شايد هم رفته باشد ماجرا را همين جا كات مي‌كنيم.

    زن‌ها موفق‌ترند!
    شايد باورش سخت باشد، اما الهه هم در اين رشته دم دستگاهي به هم زده است. او 26 سال دارد و مفتخر است كه از 19 سالگي، شرخري مي‌كند. قد و قوارة الهه از خيلي مرد‌هاي هم‌سن و سالش درشت‌تر است.
    شايد همين باعث شده كه اين شغل را برگزيند. به گفتة الهه، در اين حرفه(!) زن‌ها موفق‌ترند. چرا كه وقتي پاي آبرو و و حيثيت طرف در ميان باشد، طرف زودتر كوتاه مي‌آيد و قال قضيه زودتر كنده مي‌شود.
    او براي اين كار از حربة زنانگي‌اش استفاده مي‌كند. ابتدا به شيوه‌هاي مختلف با مردان موردنظر طرح دوستي مي‌ريزد و بعد از اين رابطه، براي رسيدن به مقصودش بهترين استفاده را مي‌برد.
    الهه هم از ژانر داد و بيدادي است و با مراجعه به مغازه‌ها و شركت‌هاي اين آدم‌ها داد و بيدادي راه مي‌اندازد آن سرش ناپيدا. الهه از اين كار لذت وافري مي‌برد. وقتي به او سفارش كار مي‌دهيم، تقاضاي يك سوم آنچه‌را كه قرار است از بدهكار پس بگيرد، مي‌كند. با اين تفاسير با او به تفاهم نمي‌رسيم و اين‌جا هم او با گفتن اين‌كه «الكي نيست كه، دارم از جونم مايه مي‌گذارم» ارتباط را كاملا قطع مي‌كند.

    روز مبادا
    تمام چك‌هاي برگشتي و وصول نشده را نگه داريد براي روز مبادا. اما نه، اصلا بي‌خيالشان شويد، چون شايد به زودي روزي برسد كه شرخرها كل چك را به بهانة دستمزد كار سخت خود از شما طلب كنند. به هر حال اين حرفه، پر از دردسر است. پر از ترس و پر از استرس و هيجان‌هاي خطرناك. يك وقت هوس شرخري به سرتان نزند، اين كار آخر و عاقبت ندارد!

    در قانون شرخر نداريم
    آيا قانونا مي‌شود يقة شرخرها را گرفت؟براي پاسخ اين‌ سؤال به سراغ يك حقوق‌دان رفته‌ايم: سيد احمد سيد ابراهيمي، وكيل پايه يك دادگستري.

    آيا قانوني براي برخورد با شرخرها وجود دارد؟
    قانون خاصي نداريم. اما در بعضي مشاوره‌هاي قضايي مواردي ذكر شده تا به نوعي جلوي پديدة شرخري گرفته شود. مثلا در قانون چك فقط كسي كه براي بار اول به بانك مراجعه مي‌كند و چك را برگشت مي‌زند حق شكايت دارد.

    اما من مي‌توانم به جاي شكايت چك را بدهم دست شرخر، برايم نقد كند.
    خب از آن جايي كه اسناد تجاري قابليت انتقال دارند، بعضي‌ها ترجيح مي‌دهند چك را بدهند دست شرخر.

    و بعد طرف هر كاري دلش خواست بكند؟
    بايد ديد رفتار شخص چه جوري است. يعني انطباقي با جرم دارد يا نه. يك وقت مي‌بينيد يكي چك را از شما مي‌گيرد و يك پولي به شما مي‌دهد و بعد خودش مي‌رود طرح دعوا مي‌كند. اين را نمي‌شود جرم دانست. ولي اگر مزاحمتي براي كسي كه چك را صادر كرده ايجاد شود قابل پيگيري است.

    حتي اگر آن طرف بدهكار باشد؟
    در آراي ديوان عالي كشور آمده كه بدهكاري شخص يك بحث جدا است و قابل پيگيري، ولي اين دليلي براي جلوگيري از شكايت او از فردي كه برايش مزاحمت ايجاد كرده نيست. يعني اگر مزاحمتي براي بدهكار ايجاد شود او مي‌تواند شكايت كند.

    پس اگر تهديدي در كار نباشد، جرمي هم اتفاق نيفتاده.
    في نفسه نه! چون چك قابل واگذاري است. يك كسي مي‌گويد اين پول را بگير و چك را بده به من و بعد خودش مي‌رود چك را يك جوري نقد مي‌كند. اين واقعيتي است كه وجود دارد. منتها مسأله اين است كه اين‌ها مي‌روند با زور پول مي‌گيرند.

    خب مسأله همين است. طرف فكر مي‌كند چرا مدت زيادي وقت خودش را در دادگاه تلف كند و به نتيجه نرسد. براي همين چك را با كمي ضرر مي‌دهد دست شرخر، تا طرف هر جوري دلش خواست نقدش كند.
    به اجرا گذاشتن چك و نقد كردن آن منوط به معرفي مال است. يعني شما بايد بتوانيد مالي از كسي كه چك را صادر كرده معرفي كنيد تا دادگاه آن را ضبط كند. ولي خيلي وقت‌ها طرف مالي ندارد يا همه چيز را به نام زن و بچه‌اش كرده. در اين صورت نمي‌شود به طور قانوني كاري كرد. ولي خب يكي پيدا مي‌شود كه مي‌رود به زور مي‌گيرد.

    بعد چه جوري مي‌شود از اين‌ها شكايت كرد؟
    شكايت ادله مي‌خواهد؛ سند، شاهد، اقرار. يكي از اين‌ها بايد باشد. همين‌جوري با حرف نمي‌شود رفت و شكايت كرد.

    وقتی همه شرها، خریده شدند
    «تا حوزة قضایی ایران درست نشود، هیچ عدالتی در این کشور برقرار نخواهد شد.» این حرف را، قديما زده بودند. گمانم یکی از روزنامه‌نگارها بود، یا وکلا. درست یادم نیست. مهم نیست، خود حرف را داشته باشید.
    این، واقعیتی است که اصلا نمی‌شود انکارش کرد. عدالت، باید ابزار قضایی و حقوقی قدرتمندی داشته باشد. وقتی برای یک شکایت ساده، باید ماه‌ها بروید و بیایید، دیگر عدالت سیری چند؟ همين‌طوري مي‌شود كه مردم چك‌هايشان را مي‌سپارند دست شرخرها تا دو سه روزه نقدشان كند.
    «اگر نوشته‌ای، این قابلیت را داشته باشد که دچار سوء‌برداشت شود، حتما از آن سوء‌برداشت خواهد شد. پس روشن بنویس.»
    این جمله را یکی از رئیس‌جمهورهای آمریکا به منشی‌اش گفته بود، وقتی که متنی را برای مکتوب کردن، به او دیکته می‌کرد. راست هم می‌گفت. چون نوشته‌هایش، حالت حکومتی به خودش می‌گرفت و لابد این سوء‌استفاده بیشتر و بیشتر می‌شد.
    این گفته، دربارة همة قانون‌ها درست است. اگر لایحه‌های قضایی و حقوقی، حفره‌ها و «در روهایی» داشته باشند، حتما مورد استفاده قرار خواهند گرفت. مخصوصا براي شرخرها.
    راستی، تا حالا هوا برتان داشته است که کسی را اجیر کنید تا به نیابت از شما، حال کسی را بگیرد؟ حتما بعضی وقت‌ها آن‌قدر عصبانی شده‌اید که چنین فکری کنید، نه؟
    حالا یا حقتان را خورده‌اند، یا فرضتان این بوده که حق با شما بوده است یا... شرخرها، آفریده شده‌اند تا اگر چنین هوسی کردید، در خدمتتان باشند.
    آن‌ها دو دسته‌اند: شاه و سرباز. شاه فقط در حوزة کلیات کار می‌کند، سرباز فقط در حوزة جزئیات. اولی در سطح مدیریتی و دومی در مرتبة عملیاتی.
    بیشترین کارشان، مربوط به چک است، چرا که بعد از موادمخدری‌ها، بزرگ‌ترین گروه زندانی‌ها را، چک برگشتی‌ها تشکیل می‌دهند. آن‌ها، می‌ترسانند، اما خلاف نمی‌کنند.
    سعی می‌کنند با قانون و مجریانش، برخوردی نداشته باشند. معرفت هم سرشان می‌شود: در محدوده‌های همدیگر، دخالت نمی‌کنند. نه این که بترسند، یک‌جورهایی با هم کنار آمده‌اند، مثل مورچه و شته...
    خیلی دربارة آن‌ها می‌توان نوشت. اما چرا؟ چرا به وجود آمده‌اند؟ اولش باید با این فرض کنار بیاییم که بخشی از وجود آدمی، منفی است، و حتی اگر بهترین قوانین و مجریان هم سر کار بیایند، باز هم شرارت خواهد بود.
    فرض دومی که باید با خودمان حل و فصلش کنیم، این است که هر ایرادی در قوانین و برنامه‌های قضایی و اجتماعی و اقتصادی، حتما خودش را نشان خواهد داد.
    مثل عوارض بیماری. مثل سرفه کردن‌های سرماخوردگی. (بد نیست به دو پاراگراف اول یادداشت هم، نیم‌نگاهی داشته باشيد.)
    مختارید این دو فرض را بپذیرید یا نه. اما با پذیرفتن آن‌ها، راحت می‌شود این قضیه را روشن کرد.
    تنها نکتة امیدوارکنندة این داستان، این است که ما ایرانی جماعت، آدم‌های تکرویی هستیم و روح کار جمعی نداریم، وگرنه...

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان