671

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 671 :: چهارشنبه 2 اسفند 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

پرايد سياسی !

سلام!
ديروز در بين ايميلهايي که از دوستان دريافت کرده بودم، يکيش خيلي باحال بود، توجه بفرمائيد:

این عکس افتخاري است براي همه پرايدهاي عالم و نشان مي‌دهد كه راه براي ورود به عالم سياست و ديپلماسي در مملكت ما براي همه باز است!

 


 

دانلود مجلات و کتب خارجي

PC Magazine
Windows XP Security Solutions

تعداد صفحات مجله: 458
حجم فایل: 12 مگابايت
رمز فايل: www.mobin-group.com

برای دانلود اینجا را کلیک کنید



آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (670) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • دانلود مجلات خارجي: PC Magazine
  • شاهنامه فردوسی به زبان انگلیسی
  • پشت صحنه ها و سوتی ها ی با حال خبری (با خبرنگاران)
  • معرفي و دانلود فيلم: سرسخت/بي رحم
  • آلبوم جديد و زیبای حمید عسکری به نام کما 
  • آهنگ جدید و بسیار زیبای محمد امید به نام عشق 
  • پیغام های خود را در عکس توسط Secret Messenger v2.1 مخفی کنید
  • بازي اتومبيل راني بسیار جالب  با فایل ضمیمه Color Fix
  • جوان ياوران ایرانیان
  • بی غیرت ها نخوانند ...!!
  • میو میو عوض میشه
  • I', back to war
  • خوشا آنكس كه ...
  •  زنان عجيب!
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

شوخي!
شاهنامه فردوسی به زبان انگلیسی
پشت صحنه ها و سوتی ها ی با حال خبری (با خبرنگاران)
مجله الکترونيکي حسينيه سيدالشهدا - شماره 33 - سوم صفر

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

عربستان‌ سعودي منازل شيعيان در استان
صعده يمن را تخريب كرد

نيروهاي عربستان‌سعودي با ورود به عرصه درگيري‌هاي دولت يمن با رزمندگان شيعه در مرزهاي شمالي اين كشور، 20 باب منزل شيعيان استان صعده را ويران كردند.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه خبري "مأرب‌پرس"، نيروهاي سعودي بدون هر گونه اطلاع قبلي و به‌رغم اطلاع مرزبانان يمني، با ورود به استان صعده يمن، منازل شيعيان را در منطقه "شدا" ويران كردند.
مقامات سعودي با تأييد اين خبر ادعا كرده‌اند كه اين خانه‌ها بر اساس توافق‌نامه جده كه بين دولت يمن و دولت عربستان‌سعودي منعقد شده، بخشي از خاك عربستان به شمار مي‌رود و بنا بر اين نظاميان سعودي حق دارند اين خانه‌ها را تخريب كنند.
در پي اقدام تحريك‌برانگيز نظاميان سعودي در تخريب اين خانه‌ها، ده‌ها خانوار شيعه يمني آواره شده و به دامنه كوه‌ها پناه برده‌اند.
اين گزارش مي‌افزايد: خانواده‌هاي آواره، اوضاع معيشتي بسيار سختي دارند اما دولت يمن كه روابط بسيار خوبي با سعودي‌ها دارد از ارائه كوچك‌ترين امكانات و خدماتي به اين افراد خودداري كرده است.
اين در حالي است كه كارشناسان معتقدند نظاميان سعودي،‌ در پي درگيري با شيعيان در مرزهاي يمن، سه تن را كشته و تعدادي را زخمي كردند.
دولت‌هاي يمن و عربستان‌سعودي مدعي هستند كه شيعيان استان صعده، تسليحات متوسط و سنگين را از طريق منطقه شرقي عربستان به يمن قاچاق مي‌كنند.
تا كنون هيچ سند و مدرك خاصي براي اثبات اين ادعا ارائه نشده است.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

سرسخت/بي رحم
Knallhart/Tough Enough

کارگردان: دتلو باک. فيلمنامه: زوان درونکار، گرگور ترسنوف. مدير فيلمبرداري: کوليا براندت. طراح صحنه: آدو کرامر. بازيگران: ديويد کراس[مايکل]، جني الورس[ميريام]، ارهان امره[حامال]، اوکتاي اوزدمير[ارول]، کيدا رامادان[باروت]، ارنل تاکي[کريل]، کاي مولر[متز]، هانس لوو[کميسر گربر]، يان هنريک اشتاهلبرگ[دکتر کلاوس پترز]. ٩٨ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ آلمان. برنده جايزه فيپرشي و معرف سينماي اروپا از جشنواره برلين، برنده دوربين برنز براي بهترين فيلمبرداري از جشنواره برادران ماناکي، برنده جايزه طلاي بهترين تدوين و نامزد بهترين موسيقي و بهترين فيلم از مراسم فيلم آلمان، برنده بهترين بازيگر جوان نقش مکمل از جشنواره اوندين.
مايکل پانزده ساله و مادرش ميريام که به زندگي در محله هاي مرفه نشين خو کرده اند، پس از جدايي ميريام از معشوق ثروتمند خود مجبور مي شوند به محله اي فقير نشين که آکنده از آدم هايي متعلق به ملت ها و نژادهاي متفاوت است، نقل مکان کنند. محله زير نفوذ جوان ترک گردن کلفتي به نام ارول و گروهش قرار دارد که به زودي زندگي مايکل را در مدرسه تبديل به جهنم مي کنند. زندگي او در خانه نيز تفاوتي با جهنم ندارد. چون مايکل مجبور است با مردهاي مختلفي که مادر در جستجوي محبوبي دايمي به خانه مي آورد، رفتاري سازگارانه داشته باشد. مايکل جوان به زودي قواعد بازي در جامعه اطراف خود را ياد گرفته و به انجام جرم هاي کوچک خو مي کند. مايک براي مواد فروش هاي محلي نقش پيک را بازي مي کند و به زودي ثابت مي کند که به اندازه کافي خونسرد و خشن است. اما خبر ندارد که اين شهرت به زودي پاي او را به بازي هاي خطرناکي خواهد کشاند.

چرا بايد ديد؟
يک فيلم خشن و خوش ساخت آلماني براي آنها که با سينماي جديد آلمان آشنايي زيادي ندارند. بي رحم/ سرسخت که براي اولين بار در بخش پانوراماي جشنواره برلين امسال به نمايش در آمد و جوايزي هم به حق نصيب خود ساخت درباره زندگي سخت مهاجران در آلمان، مشکل انطباق، جوامع چند مليتي و خشونت رايج در چنين محيط هايي را با زباني به شدت واقع گرايانه بيان مي کند.
دتلو باک متولد ١٩٦٢ بازيگر، نويسنده، تهيه کننده، تدوين گر و فيلمبرداري است که عمده شهرت خود را مديون فيلم سابقه دار ١٩٩٦و Wir können auch anders...[١٩٩٣ نامزد خرس طلاي جشنواره برلين] است. او اولين فيلمش را در ٢١ سالگي ساخته و تا ١٩٨٩ در 'Deutsche Film- und Fernsehakademie' به تحصيل سينما پرداخته است. او در اغلب فيلم هايش به نشانه امضاء نقشي هم بازي مي کند. سرسخت در ميان فيلم هاي آخرين ماه سال ٢٠٠٦ يکي از بهترين هاست که مي توان با اطمينان خاطر به تماشاي آن نشست.
ژانر: جنايي، درام. 

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

کما
باصداي حميد عسکري
 

آلبوم جديد و زیبای حمید عسکری به نام کما 
 

MP3  128

 Talafi

Ghesmat

Delam Gerefteh

Baroon

Khatereh

Sang e Ghoror

Ki Avaz Shodeh

Taneh

Bavar

 

WMA  64

 Talafi

Ghesmat

Delam Gerefteh

Baroon

Khatereh

Sang e Ghoror

Ki Avaz Shodeh

Taneh

Bavar

 

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

تک موزیک

آهنگ جدید و بسیار زیبای محمد امید به نام عشق 

 لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

پیغام های خود را در عکس توسط Secret Messenger v2.1 مخفی کنید

شاید شما هم تا به حال به دنبال راهی در اینترنت برای ارتباط مخفی دوستان خود بوده باشید. فرض کنید که شما در یک گفتگوی اینترنتی قصد رساندن مطلب خاصی را به طرف مقابل دارید اما در آن سوی chat طرف مقابل در شرایطی نیست که پیغام را دریافت کند. حال چه باید کرد؟

برنامه ای را امروز به شما معرفی می کنیم که این مورد و بسیاری دیگر از موارد مشابه به شما کمک خواهد کرد. چطور؟ آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چطور یک پیغام را در یک فایل مخفی کنید و پیغام را به صورت محرمانه برای طرف مقابل ارسال کنید، و تنها او به این امر آگاهی دارد که درون فایل پیغامی نهفته است ودر فرصت مناسب از آن مطلع می شود ؟ نرم افزاری که به آن اشاره شد از همین روش استفاده می کند.

 

Secret Messenger نام نرم افزاری می باشد که شما به کمک آن می توانید پیغام های متنی خود را درون یک فایل عکس مخفی کنید. برای استفاده از این نرم افزار و امکان استفاده از عکس هر دو طرفی که قصد رد و بدل کردن پیغام را دارند می بایست این برنامه را نصب کنند. به این صورت که شما پیغام خود را در محیط برنامه نوشته سپس با کلیک بر روی دکمه Hide پنجره ای برای کاربر باز شده که برای معرفی عکس مورد نظر شما می باشد. پس از انتخاب عکس پنجره ای برای شما نشان داده خواهد شد که تقاضای قرار دادن رمز عبور برای فایل را دارد تا حتی اگر زمانی فرد دیگری به موضوع پی برد بدون داشتن رمز عبور نمی تواند به پیغام دسترسی داشته باشد.

برای خواند پیغام های درون عکس ها نیز کافیست با کلیک بر روی دکمه retrieve کلیک کنید و عکس مورد نظر که محتوی پیغام می باشد را انتخاب و با وارد کردن رمز عبور پیغام را مشاهده کنید.

 

جزئیات کامل تر به زبان سایت سازنده ....
  تصویری از محیط نرم افزار
  English Explanations

 لينک دانلود
لينک
دانلود، غيرمستقيم مي باشد.

 


 

دنیای موبایل

بازي اتومبيل راني بسیار جالب
با فایل ضمیمه Color Fix

 لينک دانلود
لينک دانلود غيرمستقيم مي باشد.

نکته مهم:
اگر بعد از اجرای بازی رنگهای بازی مشکل داشتن این کار رو انجام بدین: فایل colorfix رو از اينجا دانلود و سپس نصب کنید و قبل از اجرای بازی اجراش کنید (on) و سپس وارد بازی بشین. بعد از خروج از بازی colorfix رو Off کنید

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


گلبن عیش می​دمد ساقی گلعذار کو

گلبن عیش می​دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی​کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است

 

باد بهار می​وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو

 

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»

 

جمله روزانه

2 اسفند
همه چیز معجزه است. وجود خود تو معجزه است.
وین دایر

فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com

**************

نتيجه اراده ضعيف، حرف است ونتيجه اراده قوي، عمل

فرستنده:
s_ir62@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

من اَحبك نهاك و من اَبغضك اَغراك.
كسی كه تو را دوست دارد، از تو انتقاد می كند و كسی كه با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می كند.
امام حسین (ع)

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

کپک مربا و راه چاره
یکی دیگر از دلایلی که باعث کپک زدن مربا می شود ، پخت ناقص آن است . چنانچه این اتفاق افتاد ، با قاشق یک لایه از سطح رویی آن برداشته و بقیه مربا را دوباره بپزید . در این صورت مربا دیگر تخمیر نشده و کپک نخواهد زد.

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

چه موچيني بهتر است؟

براي برداشتن موهاي اضافه از موچينهاي سر کچ استفاده کنيد.
ابروانتان را براي پر نشان دادن به سمت بالا و براي نازک نشان دادن به سمت چپ و راست برس بکشيد. براي اينکه ابرويتان حالتش را حفظ کند از ژل ابرو استفاده کنيد.
بهترين موچينها، موچينهاي نوک کجي هستند که قسمت انتهايي زبري دارند و گرفتن مو با آنها آسانتر است. براي کشيدن مو نبايد زور زد. براي کنترل بهتر اين عمل بعضي از موچينها به حالت قيچي هستند.
هر دو يا سه سال، وقتي نوک موچين شل شد، بايد موچين خود را تعويض کنيد.
هميشه موچين خود را تميز نگهداري. به کمک يک گوش پاک کن آغشته به ماده ضد عفوني يا الکل نوک آن را تميز کنيد. هميشه شب هنگام ابرويتان را برداريد تا قبل از شروع آرايش صبحگاهي آثار سرخي از اطراف ابرو محو شود.

ادامه دارد...

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

اگرچه داستان بزرگمهر با افزوده ای کوتاه، نشان از بخشش شاه دارد،
ولی پایان شوم وزیر چیز دیگری است:

برین نیز بگذشت چندین سپهر
پر آژنگ شد روی بوزرجمهر
دلش تنگ تر شد و باریک شد
دو چشمش ز اندیشه تاریک شد
چو با رنج گنجش برابر نبود
بفرسود از آن درد و از غم بسود
داستان بزرگمهر، داستان دانایان ماست با خودکامه و خودکامگی.
داستان نبرد مهر و مداراست با خودکامگی.
شاهنامه، بیانیه ای تاریخی است و بر آن است تا فرهنگ و
اخلاق و منش ها و روش های مردم
این سرزمین را بشکافد و بر مردمان روشن دارد.
شاهنامه تاریخ دیروز و داستان امروز و حقیقت فردای ماست.

ادامه دارد ...

 

 

يک لبخند
toraj_fal@yahoo.com

گاهي بزرگترين انتقام ، زن اينست كه همواره نسبت به شوهرش وفادار بماند

***************

دو بلا
قسمتم گشت دو زن ، هر دو مثال دو بلا
اولي ثروت من برد و مرا كرد رها
دومي بدتر ازو بود كه سيم و زر من

همه را برد و ز من نيز نگرديد جدا

***************

مردي پيش ابوا لعيناء رفت و گفت : زني دارم بغايت سليطه و بد خوي و زشت روي و كهنسال و بيمار و ده سال است كه بر جاي مانده
ابو العيناء به مرد گفت : مشتاق مرگ او باشي ؟ و خواهي كه خبر مرگ او بتو رسانند ؟
مرد گفت : لا ولله ، نمي خواهم
ابوا لعينا ء گفت : ويحك ! چرا نمي خواهي ؟
مرد گفت : مي ترسم كه از فرط شادي و شوق مفرط بميرم

****************

اولي : هيچ ميداني كه زن مرا به زندان انداخته اند و برايم نگراني پيش آمده است ؟
دومي : راستي ؟ براي چند مدت ؟
اولي : سه ماه
دومي : اين كه چندان نگراني ندارد . سه ماه خيلي زود خواهد گذشت
اولي : و براي همين است كه نگرانم

 

 

مشکان
info@moshkan.com

چهارشنبه: داستان راستان

تازه مسلمان

دو همسايه ، كه يكی مسلمان و ديگری نصرانی بود ، گاهی با هم راجع به‏ اسلام سخن می‏گفتند . مسلمان كه مرد عابد و متدينی بود آن قدر از اسلام‏ توصيف و تعريف كرد كه همسايه نصرانيش به اسلام متمايل شد ، و قبول اسلام‏ كرد .
شب فرا رسيد ، هنگام سحر بود كه نصرانی تازه مسلمان ديد در خانه‏اش را می‏كوبند ، متحير و نگران پرسيد : - " كيستی ؟ "
از پشت در صدا بلند شد : " من فلان شخصم و خودش را معرفی كرد ، همان‏ همسايه مسلمانش بود كه به دست او به اسلام تشرف حاصل كرده بود " . " در اين وقت شب چه كار داری ؟ "
- " زود وضو بگير و جامه‏ات را بپوش كه برويم مسجد برای نماز " .
تازه مسلمان برای اولين بار در عمر خويش وضو گرفت ، و به دنبال رفيق‏ مسلمانش روانه مسجد شد . هنوز تا طلوع صبح خيلی باقی بود . موقع نافله‏ شب بود ، آن قدر نماز خواندند تا سپيده دميد و موقع نماز صبح رسيد . نماز صبح را خواندند و مشغول دعا و تعقيب بودند كه هوا كاملا روشن شد .
تازه مسلمان حركت كرد كه برود به منزلش ، رفيقش گفت : - " كجا می‏روی ؟ "
- " می‏خواهم برگردم به خانه‏ام ، فريضه صبح را كه خوانديم ديگر كاری‏ نداريم " .
- " مدت كمی صبر كن و تعقيب نماز را بخوان تا خورشيد طلوع كند " .
- " بسيار خوب " .
تازه مسلمان نشست و آن قدر ذكر خدا كرد تا خورشيد دميد . برخاست كه‏ برود ، رفيق مسلمانش قرآنی به او داد و گفت : " فعلا مشغول تلاوت قرآن باش تا خورشيد بالا بيايد ، و من توصيه می‏كنم كه امروز نيت‏ روزه كن ، نمی‏دانی روزه چقدر ثواب و فضيلت دارد ؟ "
كم كم نزديك ظهر شد . گفت : " صبر كن چيزی به ظهر نمانده ، نماز ظهر را در مسجد بخوان " . نماز ظهر خوانده شد . به او گفت : " صبر كن طولی‏ نمی‏كشد كه وقت فضيلت نماز عصر می‏رسد ، آن را هم در وقت فضيلتش‏ بخوانيم " . بعد از خواندن نماز عصر گفت : " چيزی از روز نمانده " او را نگاه داشت تا وقت نماز مغرب رسيد . تازه مسلمان بعد از نماز مغرب‏ حركت كرد كه برود افطار كند . رفيق مسلمانش گفت : " يك نماز بيشتر باقی نمانده و آن نماز عشاء است " صبر كن تا در حدود يك ساعت از شب‏ گذشته ، وقت نماز عشاء ( وقت فضيلت ) رسيد ، و نماز عشاء هم خوانده شد . تازه مسلمان حركت كرد و رفت .
شب دوم هنگام سحر بود كه باز صدای در را شنيد كه می‏كوبند ، پرسيد : " كيست ؟ "
- " من فلان شخص همسايه‏ات هستم ، زود وضو بگير و جامه‏ات را بپوش كه به اتفاق هم به مسجد برويم " .
- " من همان ديشب كه از مسجد برگشتم ، از اين دين استعفا كردم . برو يك آدم بيكارتری از من پيدا كن كه كاری نداشته باشد ، و وقت خود را بتواند در مسجد بگذراند . من آدمی فقير و عيالمندم ، بايد دنبال كار و كسب روزی بروم " .
امام صادق بعد از اينكه اين حكايت را برای اصحاب و ياران خود نقل كرد ، فرمود : به اين ترتيب ، آن مرد عابد سختگير ، بيچاره‏ای را كه وارد اسلام كرده بود خودش از اسلام بيرون كرد . بنابراين شما هميشه متوجه اين‏ حقيقت باشيد كه بر مردم تنگ نگيريد ، اندازه و طاقت و توانايی مردم را در نظر بگيريد ، تا می‏توانيد كاری كنيد كه مردم متمايل به دين شوند و فراری نشوند ، آيا نمی‏دانيد كه روش سياست اموی برسختگيری و عنف و شدت‏ است ، ولی راه و روش ما بر نرمی و مدارا و حسن معاشرت و به دست آوردن دلهاست " ( 1 )
.
پاورقی :
1ـ وسائل ، جلد 2 ، صفحه 494 ، باب " استحباب الرفق علی المؤمنين‏ " ، حديث 3 و حديث . 9

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

 سوره: سورة النساء آيات: 176 محل نزول: مدینه

وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا 106 وَلاَ تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا 107 يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لاَ يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا 108 هَاأَنتُمْ هَـؤُلاء جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً 109 وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللّهَ يَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا 110 وَمَن يَكْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا يَكْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا 111 وَمَن يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا 112 وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّآئِفَةٌ مُّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا 113

 

ترجمه فارسي مکارم

و از خداوند، طلب آمرزش نما! كه خداوند، آمرزنده و مهربان است «106» و از آنها كه به خود خيانت كردند، دفاع مكن! زيرا خداوند، افراد خيانت‏پيشه گنهكار را دوست ندارد «107» آنها زشتكارى خود را از مردم پنهان مى‏دارند; اما از خدا پنهان نمى‏دارند، و هنگامى كه در مجالس شبانه، سخنانى كه خدا راضى نبود مى‏گفتند، خدا با آنها بود، خدا به آنچه انجام مى‏دهند، احاطه دارد «108» آرى، شما همانا هستيد كه در زندگى اين جهان، از آنان دفاع كرديد! اما كيست كه در برابر خداوند، در روز رستاخيز از آنها دفاع كند؟! يا چه كسى است كه وكيل و حامى آنها باشد؟! «109» كسى كه كار بدى انجام دهد يا به خود ستم كند، سپس از خداوند طلب آمرزش نمايد، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت «110» و كسى كه گناهى مرتكب شود، به زيان خود مرتكب شده; خداوند، دانا و حكيم است «111» و كسى كه خطا يا گناهى مرتكب شود، سپس بيگناهى را متهم سازد، بار بهتان و گناه آشكارى بر دوش گرفته است «112» اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند; اما جز خودشان را گمراه نمى‏كنند; و هيچ‏گونه زيانى به تو نمى‏رسانند و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد; و آنچه را نمى‏دانستى، به توآموخت; و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است «113»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

pesari_az_babol_2000@yahoo.com

ای که طوفان در دلم انگیختی
تو مرا از نو به عشق آمیختی
ای نفس هایت نسیم سبزه زار
سقف خانه پر شد از عطر بهار
ای دو چشمت رنگ دشت سوخته
آتشی در جا من افروخته
رخت عشقی بر تن عریان من
بوسه هایت نم نم باران من
گاهی از من عاشقانه یاد کن
تو به یادم بوسه ای بر باد کن

 

 

aboozar.mr@gmail.com

داشت يادم می رفت...

داشت يادم می رفت...
به بازتابیون ، مورد حمایت قرار گرفتن از سوی ضد انقلاب خارج نشین و اپوزیسیون داخل نشین را تبریک می گویم . قبلا گفته بودم . ماجرا شفاف شده است. از این هم شفاف تر خواهد شد. شاید بعضی از بچه ها اگر جای من بودند تیتر می زدند :‌ بازتاب ، ‌الپر ، ‌درخشان ، پیوندتان مبارک ! اما من می گویم این پیوند ضروری نیست وجود بیرونی داشته باشد. عملا همکار بودند و حالا دیگر دارند آبشان را آرام آرام می برند توی یک جوب !
خوب.
صبر می کنیم تا عبور زمان ،‌همه چیز را بیشتر از پیش شفاف کند.

 

 

less10mah@gmail.com

ما و ديگران

دوستي كه تازه از دوبي آمده بود تعريف مي كرد كه امير نشينان امارات متحده عربي عده اي از نويسندگان را استخدام كرده اند تا تاريخ اين كشور را از عهد اساطير باستان به رشته تحرير درآورند. تاريخي كه سرآغازش از آنجا است كه هفت امير از بهشت به زمين آمدند و هفت امير نشين امارات متحده عربي را تاسيس كردند . مي گفت در ميداني در مركز دوبي مجسمه اين هفت امير كه بر هفت شتر سوار هستند هم ساخته شده . به دنبال اين امرا مجسمه شتري هم بدون سوار با بار طلا ساخته شده كه نشانه اموالي است كه اين امرا با خودشان از بهشت به اين سرزمين آورده اند!!! . دنياي غريبي است يكي تاريخ ندارد و پول مي دهد تا برايش تاريخ بسازند (در واقع جعل كنند) و ديگري تاريخي كهن دارد و پول مي دهد تا غرقش كنند. ...

 

 

mashhadimojtaba@yahoo.com

هر روز با یک نکته

به نام خدا

مرد جوانی در ارزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود
کشاورز گفت برو در ان قطعه زمین بایست
من سه گاو نر را ازاد می کنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری
من دخترم را بتو خواهم داد
مرد قبول کرد
در طویله اولی که بزرگترین بود باز شد
باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود
گاو با سم به زمین می کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد
جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت
دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد
گاوی کوچکتر از قبلی که با سرعت حرکت کرد
جوان پیش خودش گفت
منطق می گوید این را ولش کنم
چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد
سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد
ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود
پس لبخندی زد در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد
تا دم گاو را بگیرد

اما گاو دم نداشت...!!!

نکته: مراقب گاوهای زندگیمان باشیم

 

 
mfkhl_6@yahoo.com

جوان ياوران ایرانیان

سلام عليکم
احتراما به استحـــضار شما بازديد کننده ي محترم مي رساند که جمعي از تشکل ها و گروه هاي فعال در امور جوانان در راستاي اهداف بلـــند مدت و راهبردي و به جهت نيل به آنچه که براي ساختــن ايراني درخور شــأن ايرانيان مسلمان آمده است ، در حرکتي جديد و کم سابقه در فعاليت هاي جمعي و جوان کشور ، تمامي توان و پتانسيل خود را تجميع و تحت نام موسسه جوان ياوران ایرانیان آغاز به کار نموده است.

در اين موسسه سراسري جمعي از نيروها ي گروه هايي چون : جامعه نخبگان نوانديش ايران، کانون جوانان هميار ايران اسلامي، کانون پژوهشگران نخبه، مجمع ملي جوانان ايران، فدراسيون زنان و دختران استان تهران و چندين تشکل ديگر دست به دست يکديگر سپرده اند تا با سرلوحه قرار دادن فرمايشات رهبري معظم ايران اسلامي ، در خدمتي هرچند کوچک به ميهن اسلامـــي خود انجام وظيفه نمايند. اما آنچه امروز در رأس طرح ها و برنامه هاي موسسه جوان ياوران ایرانیان قرار گرفته است ، موضوعاتي با شرح ذيل مي باشد :

- نهضت توليد علم و جنبش نرم افزاري
- چشم انداز بيست ساله ايران اسلامي
- بررسي مقوله هاي فرهنگي و اجتماعي و در نهايت دست يابي به سند فرهنگي ايران اسلامي
- مشارکت در برنامه ي توسعه ي ساختار هاي سياسي ، اجتماعی، اقتصادي ، علمي و فرهنگي کشور، با رويکرد به طرح هايي هدفمند ، مدون و نوين

لذا با توجه به مطالب مطروحه ي بالا و اهميت همکاري تمامي دلسوزان جوان ياوران و یاوران جوان در جهت ايرانی آباد ، موسسه جوان ياوران ایرانیان از همه ي شما ارجمندان دعوت به همکاري مي نمايم در اين حرکت نويد بخش با ما همگام باشيد.
تلفن تماس 09122805119

 

 

ali_alipour2010@yahoo.com

خودموني

درود
طی چند روز گذشته بحث هایی پیش آمد و انتقاداتی صورت گرفت . همه را به گوش جان نیوش می کنیم و حتی الامکان قصد را بر اصلاح خویش می نهیم. با این وجود شایسته دیدیم که اشارتکی نیز داشته باشیم به چند مورد ناچیز:
- تا توانست گردو شکاند با دمش این برادر غفاری که اندکی بیش از کمی، از نبودمان مسرور بود و چه زیبا از آب گل آلود ماهی می گرفت. شاید گمان برده بود که فضایی ستانده ایم از او که به محض رفتنمان، فرت و فرت یادداشت های همینجوری در ارتباط با جو زدگی و تب زدگی نوشت.
- کلام دلنشین الهه شکر الهی را همگی خواندیم .جالب است که بلافاصله احساسات لطیف مبین در قالب اشعاری دلبرانه و در ستون سخن مبین جلوه گر شد. دو دلیل عمده می توانست داشته باشد: 1- خود شیرینی 2- خود شیرینی
در اینجا سوالی مهم مطرح می شود که آیا کوروش همان ذوالقرنین است؟!(هر که فهمید به هر که نفهمید بگوید)
- منتقد بعدی جوانکی بود احمد نام با آیدی bamze82 که در ابتدا ما را بخاطر سکوتمان در مقابل انتقادات سرزنش نمود و در انتها ،انتقادات را علت سکوت خود عنوان کرد. این هم یکی دیگر از عجایب روزگار.
- طنزانه ی عزیز، باز نمک بر زخمی پاشید که گویا هرگز التیام نخواهد یافت. فقط یک نکته می گویم و باقی را می گذارم برای بعد. دوست من ، چگونه است وقتی که فاطمه ی رجبی زشت ترین تهمت ها را که شاید حتی شایسته ی ولگردی خیابانی هم نباشد ، به هاشمی رفسجانی نسبت می دهد(امیدوارم یادتان نرفته باشد که رهبر انقلاب فرمود هیچ کس برای من هاشمی نمی شود) ویا عناصر ریزتری همچون سروش عبداللهی و عاشورا که القابی همچون مال مردم خور، مرفه بی درد، زالو صفت و خود فروخته را نثار خاتمی و دیگران می کنند، همه روشنگریست و بلوغ سیاسی و باید در نوشته هاشان تفکر شود. ولی کافیست ما به احمدی نژاد بگوییم محمود. آن وقت است که دل همه تان ترک بر می دارد.
می فرمایید اگر امام زمان هم بیاید و بخواهد عدالت بر پا کند ، باز هم مسخره می کنیم و به واژه ی عدالت خواهیم خندید. متاسفم برای شما دوست عزیز که اینچنین بی ادبانه ، صحبت می کنید و محدوده ی فکری تان را اندکی گسترش نمی دهید. نوشته های ما هم که تاثیری ندارد چون اولا جز هرزگی چیزی نیست و این کلام مسحور کننده ی خانوم رجبی است که از آسمان می آید و ثانیا از این بیم داریم که بیش از این بگوییم و همفکرانتان وصله هایی سخیف تر بر ما بچسبانند .
- هلیای گرانقدر که ضرب المثل هایش، شهره ی آفاق است ، پنجولی کشید بر عقایدمان و کپی رایتمان را هم نداد. از این ناراحت نیستیم چرا که دلی داریم همچو دریا. تعجبمان از این است که چرا تقلیدمان را می کنند و در نهایت به ما می گویند تقلید گر.
- در مدتی که کپه مان را گذاشته بودیم و روزها را به حالت احتضار سپری می کردیم ، یک نفر هم پیدا نشد که جویای احوالمان باشد تا ما به او بگوییم ممنون از لطفتان. همه به فکر نقادی بودند و غفاری به فکر مسخره کردنمان. (یقین دارم که همگی گفتید کاش می مردی و راحتمان می کردی)
برای امروز هر چه گفتیم بس است.
بدرود تا بعد – علی علی پور

 

 

ye_bachee_mosbat@yahoo.com

بی غیرت ها نخوانند ...!!

بسم الرب الشهداء والصدیقین
«الهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر واجعلنی من انصاره واعوانه والمستشهدین بین یدیه»

یکشنبه 29/11/1385. حوالی عصر..
بیت شهید حاویدالاثر سرزمینهای اشغالی الاقصی، سید محسن حسین پور..

به خیلی ها اگر بگویی از فلسطین سخنی بگو، جمله هایی می سازند که ترجیع بند بسیاری از آنها آوارگی است و اشغال و جنگ و صلح. اما از بعضی که درباره فلسطین می پرسی، از زیتون می گویند و دریای آبی و مردمی آزاد از قید و بند کاهنان تشنه ی قدرت و کتابان چیره دست کتاب های مقدس و نامقدس..
اینان هم شیون زنان و کودکان را شنیده اند. حتی با مردم مظلوم این سامان در آن سوی دریاها، در اردن و لبنان و تونس به رگبار بسته شده اند اما...
اما اینان داغ های سنگین دیگری را هم بر پیکره خویش می بینند. زخم سرگشاده ی الجزایر را. عراق را. ایران را. هندوستان را. پاکستان را. عربستان را. همه و همه چشیده اند و بر همه فریاد زده اند. فلسطین را نه.!!
چرا که فلسطین قلب دنیاست. قلب تپنده ی سرزمین عشق. اگر مسجدالحرام قبله نماز و راز و نیاز است، مسجدالاقصی قبله گاه سوز و گدازی به عمق داغ والانس و تازگی خونابه بوسنی است. اما دریغ که
محرم این هوش جز بی هوش نیست
مر زبان را مشتری جز گوش نیست

سلام علیکم..
بی غیرت نخوانند این چند سطر بالا را. که مبادا نیش سوزنی بر رگ گمشده غیرتشان وارد آید..
بی غیرت ها نخوانند این چند سطر بالا و نبینند صحنه های ضجه و شیون و زاری مادران فلسطینی و عراقی و افغان را. که مبادا شیرینی عیش و نوش جهنمی شان، به تلخی بگراید..
بی غیرت ها نخوانند و نشوند صدای هل من ناصر ینصرنی حسین زهرا را. که مبادا شور بی شعور حسین حسین هیئت هاشان، به شور سراسر شعور عباس علی بدل گردد..
بی غیرت ها نخوانند و و حس نکنند حرم و داغی گلوله را. که مبادا ندای العجل العجل ندبه های گمراه شان، به نوای الهم الحقنی بالشهداء والصالحین نزدیک شود..
بی غیرت ها نخوانند و نفهمند رسالت زینبی جاماندگان غافله حسین را. که مبادا گرمای صندلی های رنگین و جبروت میزهای بزرگ مسئولیت هاشان، به سرمای سنگرها جهاد، قرینه گردد..
بی غیرت ها نخوانند..
بی غیرت ها نخوانند..
بعد التحریر:
ای کاش شور جنگ در ما گم نمیشد..

التماس دعا.
یازهرا(س)

 

.

mamani_1385@yahoo.com

ماجراى فرزانگان

اولش گفتیم اینجا باحاله
فوقش سخت باشه یکی دوساله

اما بعد ديديم با حال كه نيست هيچ
مربيا و گيراى سه پيچ

ما كه بى خيال ما که بى كاره
ببينيم اوضاع از چه قراره

تو ماه دى و حوالى آن
يكى می شه گدا یکی می شه خان

گدا يك روز قلبش مى گيره
يك روز نزديكه از ترس بميره

قايم مى شه تو نماز خونه
بچه ها مى گن برگشته خونه

اما زرنگه چه بى خياله
آخه اون خان , خان هر ساله

هر سال كه مى شه باز شروع مى شه
بشين درس بخون نمرت كم میشه

از حق نگذريم خوش مى گذره
اين جا هم شده عين برره

خلاصه اين جا هركى هركيه
تو صف و كلاس كى به كيه

هيچ كس نمى گه كه اين جا كجاست
فرزانگانه , خانه ى شماست

علامت اون شش هفتا پيكان
اين هم از آرم فرزانگان

تقدیم به همه ی بچه درس خونا
از طرف یکی از دانش اموزان فرزانگان

 

 

helia_k48@yahoo.com

سلام دوستان

هر ستون و هر نوشته ای در روزانه مخاطبین خاص خودشو داره از جمله فیلم-موسیقی-شعر-نوشته های فرهنگی-مذهبی تاریخی و پزشکی و........ هر کسی به تعدادی از اینها علاقمندتره و اما چیزیی که من با این مقدمه مد نظرمه اینه که سخن دوستان جایگاه خاصی داره و همهء اعضا با اشتیاق حرفهای دیگر دوستانشان را هر چند ساده و بی آلایش می خوانند و لذت می برند پس بیایید در کنار نوشته های کلیشه ای-جدی-و رسمی و کتابی هر از چند گاه سخنانی از نظرات -ایده ها و علایق خود وحتی نظریه هایی در مورد دیگر دوستانمان که هر چه بیشتر همدیگر را به نوشتن در روزانه تشویق می کنه داشته باشیم مثلا آقا آرش در شمارهءقبلی به شعر های هیوا ارج داده بودند و یا با توصیف قشنگی که از الهه خانم کرده بودند چقدر میتونه اعتماد به نفس و اشتیاق نوشتن را در این عزیزان یا افراد دیگه ایجاد کنه من خودم اولین بار که جوابیهءمیترا خانم را به انتقاد الهه خانم خوندم گفتم آاااااخ دلم خنک شد چقدر خوب جوابشو داده ............ولی بعدا وقتی متن الهه خانم را خوندم اونقدر غرق در درک لذت گذشت و پوزش خواستن یک بزرگتر از کوچکتر بودم که در انتهای متن متوجه جاری شدن اشکهایی بودم که ناخوداگاه و غیر قابل کنترل بودند و اونموقع با خودم گفتم خدایا طعم گذشت و معذرت خواهی چقدر شیرینه و متقابلا جوابی که عزیزان به الهه خانم داده بودند و ذکر مادر و الههء ناز الان چه دلنشین بوده و در تشویق الهه خانم در نوشتن مطالب به روزانه موثر و سعادتی برای ما ها که قبلا در روزانه نبودیم تا از تحریر های ایشان فیض ببریم بنده چند ماهیه که روزانه رو میخونم چون متاسفانه از شمارهء560 به بالا شروع به خوندنش کردم و شماره های قبلی رو از 485 موقعی دریافت کرده ام که بعلت مشغله (+)آن نمیشدم و بعد ازآن شدن بعلت تراکم ایمیلام فقط اونائیکه آشنا بودند باز می کردم و روزانه رو همینجوری رد می شدم (که بعدا خیلی افسوس می خوردم( البته مطمئنم به اسم فرستندش هم تو جه نمی کردم و الا چون اسم پسر خودم هم مبینه حتما از روی کنجکاوی باز میکردم و بعدا هم بخاطر این مسئله تصادفی اولین شماره را که باز کردم دیدم خیلی جالب و مفیده و همیشه پشیمان از اینکه چرا زودتر بازش نکردم ولی اونقدر با سرعت جذب این مجله شدم .هر چی ایمیل داشتم حذف کردم تا رسیدم به اولین شمارهء دریافتی توسط مارشالیهاو الان دارم اونارو هم میخونم تا از مطالبشون استفاده کرده و هم از تغییرات ایجاد شده با خبر بشم واز اولین روزا هم شروع کردم به مطلب دادن از سخنان دکتر شریعتی وشاید باورتون نشه برای اولین بار روی کلمهء فا کلیک کردم واولین مطالبمو دخترم برام می نوشت ولی بعدا چون علاقمند به ارسال مطالب بودم و عاطفهء مادری که دخترم را خسته نکنم خودم شروع به تایپ کردم و الان خوشحالم که روزانه باعث پیشرفت من در این زمینه و زمینه های دیگر بیشتری شده ودر اینجا جا داره که از مدیر ارشد این مجله و بقیهء دوستان که در ارتقای روز افزون ان زحمت می کشند سپاسگذاری کرده واز زیاد شدن عرایضم معذرت می خوام و به قول یکی از دوستان حتما لازم نیست که حرف های وین دایری یا شعر یا ضرب المثل انگلیسی!!!!!!!!!!!بنویسیم می تونیم با چند کلمهء ساده و خودمونی ار تبا طمونو با دوستان صمیمی و نزدیکتر بکنیم ودر آخر برای تبسم دوستان :خودمونیم این الهه خانم و میترا خانم چه عروس -مادر شوهری می شنا؟!!!!0
و یک عرض کوچکی داشتم خدمت آقا سعید هر چند خیلی دیره و از روش گذشته ولی خدمتتون عرض کنم بنده بدنبال متن دومتون در بارهء جوابیه به نرگس خانم یه ایمیل مفصلی که نوشته بودم و سندش کردم ولی تو سندش مشکوک شدم و منتظر بودم ببینم پخش میشه یا نه ؟چون از اول اگه مطمئن بودم دوباره سعی ام را می کردم ولی این یاهو منو گول زد بر خلاف همیشه سنت تو رو نوشت ولی به کی؟ چیزی ننوشت نگو چون مطلبم جالب بود !!!!!!!!!!!!!! سندش کرده به دست اندر کارانش که من بعدا متوجه شدم هدف از عرضم این بود که ما به نوشته ها و درخواست های دوستان ارزش قایل می شیم و اگه بتونیم حتما جواب می دیم ولی در این یه مورد مثل اینکه قسمت نبود چیزی پخش بشه توجه شما به درد دل این دوست جوانمان قابل تقدیر و جرات نرگس خانم در بازگویی اشتباهی که بهش پی برده بود قابل تحسن.والسلام

قربان خدا برم تا بعد...........هلیا

 

 

ahkh20032000@yahoo.com

سلام بر همه دوستان عزیز گروه
مدتی هست که گروه دچار تشنج شده ودسته بندی ها وجناههای سیاسی گروه نسبت به هم حالت تهاجمی وبیشتر از سوال وجواب به تهین وتخریب رسیده .دوستان من در اینجا در مقام تائید ویا تکذیب هیچ جناحی نیستم ونمیخواهم وابستگی داشته باشم چون اصولا جناححهای سیاسی در ایران معنی ومفهوم ندارد وسرمنشاء همه احزاب یکیجا میباشد . اما مطالب من نسبت به اینکه یک گروه از گروهی انتقاد واز جناحی گله مند هستند هم در جای خود قابل بررسی است .هر دو جناح دارای یکسری دلایل ویکسری انتقاد هستند ولی دوستان عزیز گروه همین که ما الان در اینجا جرات میکنیم به فلان حجت الاسلام یا و... هر طور که میخواهیم صحبت کنیم از کی وچگونه آغاز شد ؟ فراموش نمیکنیم که سالهای نچندان دور و اجازه اینگونه صحبتها چه نتایج وعواقبی در بر داشته ؟ دوستان عزیز منتقد دولتهای قبلی این مسائل انتقادی شما وطرفداران شما چرا در زمان خوددولتها برملا نشد ؟ دوستان عزیز منتقد دولت فعلی مگر نه اینکه دولت تنها نیست وافرادی امثال پداران ومادران وبستگان دیگر ما در وزارتخانه های مختلف وادارات وابسته مشغول کار هستند ومجری همان تصمیمات ؟ برادران وخواهران عزیز کسانی که الان داعیه افشا گری دولتهای قبلی ونشان دادن چهره فاسد آنها را باعناوین مختلف از قبیل عکس و نامه وغیره دارند مگر نه اینکه همان حضرات در زمان دولت قبل هم دارای پست ویا منسب بودند ؟چگونه است که آن زمان نسبت به این موارد حرفی زده نمیشد ؟ نگوئیید نمیشد و امکان بیان نبود که قابل قبول نیست . چگونه است که دانشگاه تهران وبرخورد دانشجویان با خاتمی زود تمام شد ولی هنوز واقعه دانشگاه امیر کبیر و احمدی نزاد ادامه دارد ؟ برادران عزیز اگر دوستان طرفداران اصلاحات امروز از تورم ونابسامانی مینالد آیا از خیال وتوهم خودشان است یا از دیدن در جامعه مطرح میشود حتی اگر قبول کنیم بصورت موردی وجزئی باشد ؟ آیا دوستان عزیز غیر از این بوده که خامنه ای ها،هاشمی ها خاتمی ها .احمدی نژادها حتی بنی صدرها را خودمان با همین انگشتان سبابه خودمان انتخاب کردیم ؟ چرا بعد رفتنشان به حیثیتشان که همان حیثیت خودمان است بد اخلاقی میکنیم ؟ چرا همگی مملکت را باشعار مال همه ایرانیان میدانیم اما میخواهیم تفکر حزبی وجناحی خود را به آنها تحمیل کنیم ؟ خلاصه مطلب اینکه عزیزان دوستان وهم گروههای عزیز ما در اینجا جمع شده ایم که با هم حرف دل خود را بزنیم و اگر مشکلی بوده وهست با هم حل کنیم و باهم روشن شویم نه دوستان اصلاح طلب خارج از دولت را در این مدت بنا به تخلفشان محاکمه کردند ونه مطمئنا دولت نهم را، فقط در اینجا این گروه مبین با حدود9هزار عضو، دارند جدال ومشاجره میکنند اما دوستان عزیز که ناراحت وغمگین هستید باید به تسلای دلتان عرض کنم که از اینگونه اهانتها وبد اخلاقیها در همه جای جهان وجود داشته وخواهد داشت لذا اگر مرد راه هستید وبه عمل خود اعتقا که مطمئناٌ همانطور هم هست پس ثابت قدم باشید و استوار تر از گذشته با صبر وتحمل ادامه دهید که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها.. زیاده عرضی نیست وخدانگهدارتان

 

 

lazgee@yahoo.com

مي دوني دوست يعني چي؟ د:داشتن و:اونيکه س:ستايش کردنش ت:تمومي نداره
*.*.*.*.*.*
اي کاش مي توانستند از آفتاب ياد بگيرند که بي دريغ باشند در دردها و شادي هاشان حتي با نان خشک شان و کاردهاي شان را جز از براي قسمت کردن بيرون
*.*.*.*.*.*
در شيريني بوسه غرق بوديم كه ناگهان شوري اشك رابر لبانم احساس كردم و فهميدم كه اين بوسه ي جدايست
گريستن خوب نيست مگر بشود جوري گريست که چشمها نفهمند روزي که گفتي منتظر باش و رفتي تنها شدم وگريستم ، اما هم اکنون تنها نيستم انتظار با من است ولي هر دو با هم مي گرييم
*.*.*.*.*.*
دوست داشتن هميشه گـــفتن نيست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــريبه ! اين درد مشترک من و توست که گاهي نمي توانيم در چشمهاي يکديگــر نگــــاه کنيم.
*.*.*.*.*.*
بعد از رفتن تو فقط من مانده ام و روزهايي كه بي تو تكرار مي شوند و من در خلوت شبهاي بي ستاره ام
از به تو انديشيدن عادتي ساخته ام دراز به درازاي آرزوهايي كه برايت داشتم و هنوز نمي دانم برق نگاه
كدامين ليلي ني ني چشمان تو را خيره كرد و تيشه ي عشق كدامين فرهاد ريشه ي عشقمان را خشكاند !
اما ميدانم كه چون مجنون تا ابد در بيابان چشمانت به انتظار تو خواهم ماند....
*.*.*.*.*.*
شبي از پشت يک تاريکي غمناک و باراني تو را با لهجه گلهاي نيلوفري صدا کردم. تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا کردم . پس از يک جستجوي نقره اي در کوچه هاي آبي احساس تو را از بين گلهايي که در تنهاييم روئيد با حسرت جدا کردم .
*.*.*.*.*.*
اون كه مي گفت جونش به جونت بنده حالا داره به گريهات مي خنده
*.*.*.*.*.*
گاه يک لبخند آنقدر عميق ميشود که گريه ميکنم گاه يک نغمه آن قدر دست نيافتني است که با آن زندگي ميکنم گاه يک نگاه آن چنان سنگين است که چشمانم رهايش نميکنند گاه يک عشق آن قدر ماندگار است که فراموشش نميکنم
*.*.*.*.*.*
دنيا را بد ساختند .......... کسي را که دوست داري تو را دوست ندارد کسي که تو را دوست دارد تو دوستش نمي داري اما کسي که تو دوسش داري و او هم دوستت دارد، به رسم و آيين هرگز به هم نمي رسيد و اين رنج است زندگي يعني اين............
*.*.*.*.*.*
کاش رويا هايمان روزي حقيقت مي شدند... تنگناي سينه ها دشت محبت مي شدند... سادگي مهر و صفا قانون انسان بودن است... کاش قانونهايمان يک دم رعايت مي شدند ...اشکهاي همدلي از روي مکر است و فريب ...،کاش روزي چشم هامان با صداقت مي شدند... گاهي از غم مي شود ويران دلم ...، کاشکي دلها همه مردانه قسمت ميشدند
*.*.*.*.*.*
آنکس که مي گفت دوستم دارد عاشقي نبود که به شوق من امده باشد رهگذري بود که روي برگهاي خشک پاييزي راه مي رفت صداي خش خش برگها همان اوازي بود که من گمان مي کردم ميگويد: دوستت دارم
*.*.*.*.*.*
! ...... اون كه مي گفت بدون تو مي ميره دروغ مي گه دلش جنس كويره ..... دروغ مي گه تو گوش نده به حرفاش ...... نگو هنوز مي خواي بموني باهاش ...... خيال نكن بدون اون مي ميري ...... بزار بره ...... نباشه جوون مي گيري
*.*.*.*.*.*
يه روز وقتي به گل نيلوفر نگاه مي کردم ترس تموم وجودمو برداشت که شايد منم يه روزمثل گل نيلوفر تنها بشم. سريع از کنار مرداب دور شدم. حالا وقتي که ميبينم خودم مرداب شدم دنبال يه گل نيلوفر مي گردم که از تنهايي نميرم و حالا مي فهمم گل نيلوفر مغرور نيست اون

 

 

eshge.mahdi@gmail.com

ميلاد امام باقر (ع)
 

ولادت
حـضـرت امـام مـحـمـّدبـاقـر عـليـه السـلام ، پـنـجـمـيـن پـيـشـواى مـاروز جـمـعـه ، اول ماه رجب سال پنجاه و هفت هجرى .(15) در شهر مدينه چشم به جهان گشود. او اولين فـرزنـدى بـود كـه از پـدر و مـادر فـاطمى ، علوى وهاشمى متولد مى شد زيرا پدرش على بن الحـسين عليه السلام و مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى عليه السلام بود و به همين جهت او را (هاشمّى من هاشميين ) و (فاطمى من فاطميين ) و (علوّى من علويين ) مى خواندند..(16)

مادر امام
فـاطـمـه بـا كنيه (ام عبدالله ) دخترامام حسن مجتبى عليه السلام بود. امام حسين عليه السلام كه بـعـد از شـهـادت امـام حـسـن (ع ) سـيـّد خـانـدان و كـفـيـل و سـرپـرسـت اهـل بـيـت امـام حـسـن (ع ) هـم بود، فاطمه را به عقد فرزندش امام سجاد درآورد و دخترش فاطمه حـورالعـيـن را نـيـز بـه عـقـد بـرادر زاده اش حسن فرزند امام حسن درآورد.امام باقر ثمره ازدواج اول و (عبدالله محض ) نيز ثمره ازدواج دوم بود..(17)
ام عبدالله از بانوان فاضل ، با عفّت ومعظّم اهل بيت عليهم السلام بود. امام صادق عليه السلام درحق او مى فرمايد:
(جـدّه ام صـدّيقه اى بود كه درميان اولاد امام حسن مجتبى عليه السلام هيچ زنى به پايه او نمى رسيد.).(18)
عـظـمـت شـاءن ايـن بـانـو بـه حـدى بـود كـه كـرامـات عـجـيـبـى از او ظـاهـر شـد. امـام بـاقـر نقل مى كند:
(روزى مـادرم كـنـار ديـوارى نـشـسته بود كه ناگاه ديوار شكاف برداشت و صداى ريزش و از جاكنده شدن سختى شنيديم . مادرم با اشاره دست گفت : نه ، قسم به حق پيامبر كه خدا به تو اجـازه فـرو ريـخـتـن نـداده اسـت . پـس ديـوار درهـوا مـعـلق مـانـد تـا مادرم از آنجا گذشت و پدرم صددينار از جانب او صدقه داد.).(19)
امـام بـاقر عليه السلام درآغوش پر مهر پدرى چون امام سجاد(ع ) پرورش يافت واز مادرى اين چنين شير خورد و كمال يافت و به فضايل اخلاقى آراسته شد و اسوه پويندگان راه حق گشت .

كنيه والقاب امام
امـام پـنـجـم ، نـامـش مـحـمـد و كـنـيـه اش ابـوجـعفر.(20) و به چند لقب معروف بود كه مـشهورترين آنها لقب (باقر) و (باقرالعلوم ) مى باشد پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله آن بـزرگوار را بدين لقب خواند يا به تعبير دقيقتر خداوند او را در تورات با اين لقب معرفى فـرمـود..(21) او را بدين لقب خواندند چون علم را شكافت و در گستره پهناور آن وارد شد..(22)
آن امـام بـزرگـوار را بـه خـاطـر شـبـاهـت بـسـيـار بـه رسول خدا، (شبيه ) هم مى خواندند..(23)
ديگر القاب امام باقر(ع ) عبارت بوداز: امين ، شاكر، هادى ، صابر و شاهد..(24)

نقش خاتم امام
از آنـجـا كـه هـمـگـى امامان عليهم السلام در شرايط خفقانى باشدت و ضعف زندگى مى كردند وراهـهـاى اظـهـار نـظـر صـريح براى آنان مهيّا نبود، روشهاى گوناگونى براى اظهار نظر و بيان عقايد ومعارف ومنويات خويش پيش مى گرفتند. يكى از اين روشها، به دست كردن انگشتر و حـكّ عـباراتى خاص بر آن بود. هر كدام از امامان به اقتضاى شرايط و حوادث دوران زندگى يـك يـا چـنـد انگشتر داشت وگاهى نيز ازانگشتر امامان قبلى استفاده مى كرد. عباراتى هم كه بر نگين انگشترها حكّ مى شد بيانگر موضعى سياسى ، مفهومى اعتقادى يا شاخصه اى اخلاقى بود كه بيان و ثبت آن حداقل درهمين سطح لازم بود. اين مطلب از نوع و تفاوت نقش خاتم امامان عليهم السلام كاملا آشكار مى گردد. به عنوان مثال نقش خاتم امام حسين عليه السلام اين جمله بود: (ان الله بالغ امره ) خداوند امر واراده خود را به انجام مى رساند.
امـام بـا ايـن شـعـار اين مطلب را اعلام مى كند كه گرچه حكومت ظالمانه اموى زمينه هاى سلطه را بـه طور كامل فراهم كرده وگرچه دستهاى يارى مسلمانان از او دريغ مى شود واو را در غربت و تـنـهـايى وامى گذارند ولى او به وظيفه خودقيام مى كند و مى داند كه خداوند اراده خود را ـ هر چه باشد ـ محقق مى گرداند و تا خداوند با او و او در طريق رضاى خداوند است از هيچ چيز باك ندارد.
واما بعد از امام حسين (ع ) نوبت به امام سجاد(ع ) مى رسد و ايشان بر انگشتر خود حك مى كند:
(خَزِىَ وَ شَقِىَ قاتِلُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي )
(قاتل حسين بن على (ع ) خوار و بدبخت شد)
و بـا ايـن روش بـر زنـده نـگـه داشـتـن يـاد حماسه عاشورا و ايجاد نفرت نسبت به ظالمان به خاندان پيامبر اقدام مى كند.
امـــام بـــاقـــر عـليـه السـلام نـيـز ايـن روش اعلام راءى ، نظر، مبارزه وتبليغ را ادامه داد و با تـوجـهبـه شـرايـط مختلف دوران امامت خويش انگشترهايى با عبارات متفاوت داشت . گاهى بـراى يـادآورىياد امام حسين وتاكيد براستمرار مبارزه اى كه آن بزرگوار با ظالمان در پيش ‍ گرفت و تاكيدبـر نـقـش هـدايـتـگرانه امام حسين عليه السلام ، خاتم جدش امام حسين عـليـه السـلام را در دسـت مـىكـــرد و بـراى ايـنـكـه عـزت و اقتدار بنى اميه را پوشالى وتـهـى مـعـرفـى كند همانند عمويش امامحـسـن (ع )، بر انگشترى خود حك كرده بود: (اَلْعِزَّةُ لِلّهِ هـمـه عـزت از آن خـداسـت ) و يـا (اَلْعـِزَّةُ لِلّهِجـَمـيـعاً)ودر انگشترى ديگر حك كرده بود: (اَلْقُوَّةُ لِلّهِ جَميعاً).(25)

سلام خاص پيامبر(ص)
از ويـژگـيـهـاى امـام بـاقـر عـليـه السـلام ، ايـن اسـت كـه رسـول خـدا صـلى الله عليه وآله ، توسط جابربن عبدالله انصارى به وى سلام رساند. امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
(اِنَّ لاَِبـى مـَنـاقـِبَ ماهِىَ لاِ بائى اِنَّ رَسُولَ اللّهِ قالَ لِجابِرٍ اِنَّكَ تُدْرِكُ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ فَاقْرَاءْهُ مِنِّى السَّلامُ).(26)
پـدرم مـنـاقـبـى دارد كـه بـراى اجـدادم ، آن مـنـاقـب نـبـوده اسـت ، (ازجـمـله ايـن كـه ) رسـول خـدا صلى الله عليه وآله به جابر فرمود: همانا تو محمدبن على را درك مى كنى ، پس سلام مرا به او برسان .
جـابـر عمرى دراز يافت وخدمت امام باقر رسيد و سلام حضرت پيامبر را به وى ابلاغ كرد و از محضر پر فيضش استفاده ها برد.

 

 

daneshjou2001@yahoo.co.in

میو میو عوض میشه

با سلام
یه مدته بازار انتقاد، ترک گروه و تصفیه حساب داغه داغه ، من که عمرا گروه رو ترک نمیکنم . حالا اگه از آسمون سنگ هم بباره سفت سر جام نشستم ، اما ...... اما با تفکرات عمیقی که رو گفته های هر دو گروه موافق و مخالف داشتم به این نتیجه رسیدم که زیادی سیاسی کار میکنم و وقتشه که به دیگر علائقم هم بپردازم . البته قرار نیست از فردا براتون داستان بفرستم یا آشپزی یاد بدم چون استعدادم تو این زمینه ها خیلی تعریفی نداره .دوست دارم به زمینه های اجتماعی ، فلسفی بپردازم ، گر چه احتمال میدم علاقه مند کم داشته باشه ، اما متنای من که حتما معرف حضور هست خیلی تخصصی نیست و با تمام سادگیش لازمه چند بار بخونیش تا کامل متوجه بشید و طبق گفته دوستان جنبه طنزش بیشتره ، شما به نیت طنز بخونید .
از این که عده ای گروه رو ترک کردن متاسف شدم و بعد از این که برگشتند خوشحال شدم چوندر اون حالت دیگه کسی نبود تا بهش گیر بدم . البته بازگشت سروش هنوز در هاله ای از ابهام قرار داره . چه خوبه که ایشون هم به بزرگواری خودشون بی خیال گذشته ها بشن و برگردن . کما این که ایمان و محمد هم همین کارو کردن .
راستی قرار بود یه سریال تقدیمتون کنم در مورد روزنامه های به اصطلاح زنجیره ای ، بی خیالش شدم ، تقریبا به قسمت هفتمش که رسید یه اتفاقی افتاد که حس کردم کار من نیست ( با این که برای این کار 6 تا کتاب خونده بودم و حیفم میاد شما خلاصه کتابا رو ندونید ) . اگه حوصلشو دارید واستون تعریف کنم .
حدودا یک هفته قبل که از تهران برمیگشتم یزد ، با یک معلم فلسفه ( رشته تحصیلیش حقوق بود ) آشنا شدم . با هم صحبت میکردیم تا این که یکی از کتابای مرتبط با موضوع روزنامه های زنجیره ای رو تو دستم دید و پرسید برای چه این کتاب رو میخونم ، خلاصه براتون تعریف کنم که بهم گفت این کار خیلی نتیجه نداره و باید یک کار دیگه کرد .
اول این که برای این طور کارا باید ابتدا مثل دکارت همه داشته ها و نداشته هامونو کنار بذاریم و بدون هیچ پیش زمینه ذهنی به درستی همه چیز شک کنیم ، یعنی تو ذهنمون نباشه هر کی ریش داره چماقیه و هر کی ریشاشو میزنه ضد انقلاب ( مثالم خیلی خوب نیست ، میدونم که میفهمید چی میگم ) در این مرحله باید از صفر شروع کنیم و مطالعه کنیم هر جریانی رو و هر شخصیتی رو از گذشته تا به حال تحلیل کنیم و پس از همه این مراحل به یک جمع بندی خوب برسیم . اگه قراره بدون تفکر و شناخت سابقه افراد در مورد اونا قضاوت بشه بهتره که راستیا بردارن مطالب کیهان رو کپی پیست کنن و چپی ها مطالب شرق مرحوم یا اعتماد و آفتاب یزد و .... . این کار هیچ کمکی به پیشرفت مبانی فکری شما نمیکنه . بیشتر به همین دلیل و انتقاد دوستان بود که علاقه دارم مباحث سیاسی رو تا چند سال نیمه تعطیل کنم و به مطالعات بپردازم تا حرفی نزده باشم که فردای قیامت نتونم جوابشو بدم .
تازه بعد از این همه دنگ و فنگ هیچ کس نمیتونه به نیت افراد پی ببره ، ما نمیتونیم متوجه شیم که گفته یک فرد در جهت منافع کشور بوده یا ضد منافع اون . شاید با تمام برداشت غلطی که شده وی نتونسته منظورشو برسونه . البته این نیست که هر کسی هر چیزی دلش میخواد بگه و ما ساکت بمونیم بلکه میخوام این مطلبو برسونم که تحلیل افکار و عملکرد دیگران کار بسیار پیچیده ایه
دوستای گلم این که من خاتمی یا احمدی نژآد یا هاشمی رو به واسطه یک روزنامه مورد قبول یا حتی چند روزنامه به بدترین نحو بکوبم ، بدون این که از این عمل انجام شده اطمینان داشته باشم ، واقعا جای فکر داره . من که از این به بعد این کاره نیستم .
من از این به بعد سعی میکنم اگه خواستم مطلب سیاسی بدم چیزی بنویسم که یا خودم دیده باشم یا این که خبر یک روزنامه رو به شرط احتمال خطا تحلیل کنم و هرگز هیج خبری رو از من تائید شده ندونید .
امیدوارم کار درست رو انجام بدم .منتظر نقطه نظرات ارزشمند شما هستم .

 

 

mamaam110@yahoo.com

خبری بسیار مهم
دغدغه های مقام معظم رهبری در اجرای سیاستهای اصل 44

اقدامات انجام‌شده برای اجرای اصل 44 رضایت‌بخش نیست / همه فعالیت‌های اقتصادی کشور باید در چارچوب اصل 44 باشد
رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردند: اگر همه مسئولان و دستگاهها همت کنند در 2 یا 3 سال آینده نشانه های محسوس و شوق آفرین اجرای سیاست های کلی اصل 44 آشکار می شود و امیدواری به آینده روشنِ کشور افزایش می یابد.
حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار مسئولان و دست اندرکاران اجرای سیاستهای کلی اصل 44، در بیانات مهمی تلاش برای عملی شدن این سیاستهای تحول آفرین را نوعی جهاد خواندند و با تبیین وظایف سه قوه و دستگاههای مختلف و با اشاره به سابقه ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 در دو مرحله در اول خرداد 1384 و یازدهم تیر1385، اقدامات انجام گرفته برای اجرای این سیاست ها را رضایت بخش ندانستند.
رهبر معظم انقلاب در ادامه خاطرنشان کردند: این مشکل از بی توجهی به نقش سیاستهای اصل 44 در ایجاد تحول عظیم اقتصادی در کشور ناشی شده و یا به علت برداشت های مختلف و نرسیدن به یک درک مشترک در بخشها و دستگاههای مختلف به وجود آمده است که هدف از برگزاری این جلسه تبیین اهمیت موضوع و رسیدن به یک برداشت واحد است.
ایشان تغییر برخی ساختارها، قوانین و نقش های دستگاهها را لازمه اجرای سیاستهای کلی اصل 44 برشمردند و افزودند: تلاش برای ایجاد این تغییرات از وظایف حتمی قوای سه گانه و همه دستگاههای کشور است و همه فعالیتها و برنامه ریزیهای اقتصادی باید در چارچوب سیاستهای اصل 44 صورت گیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای تحولات اقتصادی بوجود آمده پس از انقلاب را متناسب با تحولات بسیار عمیق سیاسی – اجتماعی در کشور ندانستند و افزودند: البته در زمینه اقتصادی نیز کارهای بسیار مهمی انجام شده، اما باید با افزایش محسوس درآمد سرانه، رشد تولید ناخالص ملی – حضور در رقابتهای اقتصادی بین المللی – رفع فقر و محرومیت و برقراری عدالت، الگوی موفقی از اقتصاد به جهان عرضه می کردیم و کارآمدی کشور در جهت رشد و رونق اقتصادی و تأمین عدالت را، برجسته تر به دنیا نشان می دادیم.
ایشان افزایش ثروت ملی و برقراری عدالت اجتماعی را دو پایه اساسی اقتصاد اسلامی برشمردند و تأکید کردند: هر روش، توصیه و نسخه اقتصادی که این دو هدف را تأمین کند مورد قبول است و هر طرح و بحث دیگری که به افزایش ثروت ملی و عدالت اجتماعی بی توجه باشد، به درد کشور و مردم نمی خورد.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین اهمیت و ضرورت اجرای سیاستهای کلی اصل 44، تولید ثروت را شرط لازم برای رفع فقر و محرومیت دانستند و افزودند: برای افزایش ثروت ملی، باید راه سرمایه گذاری و تولید اقتصادی برای همه مردم هموار شود و نیروهای جوان تحصیلکرده و مدیران لایق بتوانند در پرتو حمایتهای دستگاههای مختلف، طرحهای بزرگ و ثروت آفرین را اجرا کنند.
ایشان، جهت گیری اقتصادی قانون اساسی را معتدل، هوشیارانه و منصفانه ارزیابی کردند و با اشاره به تقسیم فعالیتهای اقتصادی کشور در اصل 44 به سه بخش دولتی – تعاونی و خصوصی افزودند: براساس شروط مندرج در ذیل اصل 44، مبنای معتبر بودن و هدف اصلی این تقسیم بندی، رشد و رونق اقتصادی کشور است بنابراین در هر زمانی، این هدف اصلی باید مورد توجه باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای ضرورتهای جنگ تحمیلی و اوضاع خاص دهه اول انقلاب را عامل گسترش بیش از حد مالکیت های دولتی در ده سال اول انقلاب برشمردند و خاطرنشان کردند: این روند، در دهه های دوم و سوم نیز با افزایش فراوان شرکتهای دولتی و خودداری از واگذاری بنگاههای دولتی به مردم ادامه یافت و در نتیجه مالکیتهای دولتی برخلاف اصل 44 قانون اساسی، در عمل، روز به روز گسترده تر شد و درآمدهایی که باید در خدمت رونق تولید و گردش صحیح ثروت در کشور قرار می گرفت، صرف کارهای اسراف آمیز و بیهوده شد و اقتصاد کشور لطمه دید.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه تبیین ضرورت و اهمیت اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی به لزوم سرمایه گذاری های عظیم برای تحقق اهداف سند چشم انداز اشاره کردند و افزودند: اینگونه سرمایه گذاریها از عهده دولت خارج است ضمن اینکه دولت در حوزه های راهبردی و فناوریهای پیشرفته وظایف سنگینی برعهده دارد که بخش خصوصی وارد آنها نمی شود و دولت باید در این حوزه ها تمرکز کند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخی دغدغه های موجود درباره تأمین عدالت اجتماعی افزودند: البته برخی بیگانگان در تبلیغات آشکار یا تعاملات دیپلماتیک سعی می کنند در شرایط فعلی دولت را مسئول این وضع جلوه دهند اما این مشکل در طول سالهای گذشته به وجود آمده زیرا خط و روش غلط بوده و به اصل 44 قانون اساسی کم توجهی شده است.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین اهداف اصلی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 تأکید کردند: آزاد شدن دولت از فعالیتهای اقتصادی غیر ضرور – باز شدن حقیقی راه برای سرمایه گذاری در عرصه اقتصادی کشور - تکیه بر تعاون و گسترش چتر حمایتی شرکتهای تعاونی برروی قشرهای ضعیف - پرداختن دولت به نقش «حاکمیتی، سیاستگذاری و هدایت» – مشخص شدن چگونگی مصرف درآمدهای ناشی از واگذاری بنگاههای دولتی - و تأکید بر الزامات دولت در امر واگذاری، اصلی ترین و مهمترین اهداف سیاستهای ابلاغی است.
ایشان با استقبال از طرح سهام عدالت و برخورداری دو دهک پایین جامعه از این سهام خاطرنشان کردند: اجرای سیاستهای کلی اصل 44 به معنای چوب حراج زدن به ثروت عمومی کشور نیست بلکه به معنای تبدیل دارایی کم بازده به ثروتی پراثر و پیش برنده اقتصاد کشور با جهت گیری به سمت قشرهای محروم جامعه است.
رهبر انقلاب اسلامی تولید ثروت از راه قانونی و مشروع و بدون ایجاد فساد را از دیدگاه اسلام ممدوح و پسندیده دانستند و افزودند: تولید هر ثروتی به معنای ثروتمند شدن جامعه است و اگر این تولید ثروت با قصد کارخیر، کمک به پیشرفت کشور و کمک به محرومان باشد حسنه نیز محسوب می شود بنابراین نباید اینگونه القاء شود که نظام اسلامی مخالف ثروت و تولید آن است.
ایشان، مبارزه جدی با مفاسد اقتصادی را مکمل تولید ثروت از راه قانونی و مشروع خواندند و تصریح کردند: مبارزه با مفاسد اقتصادی زمینه ساز رقابت سالم اقتصادی و اجرای سیاستهای کلی اصل 44 است.
رهبر انقلاب اسلامی در همین زمینه، شفاف سازی قوانین و اصلاح مقررات و روشها را از الزامات مبارزه با مفاسد اقتصادی دانستند و خاطرنشان کردند: باید دولت، مجلس و قوه قضاییه به این الزامات پایبند باشند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به مخالفان خارجی و داخلی اجرای سیاستهای کلی اصل 44، تلاش برای عملی شدن این سیاستها را نوعی جهاد برشمردند و افزودند: برخی به دلیل مخالفت با شکوفایی اقتصادی و پیشرفت نظام اسلامی، با اجرای این سیاستها مخالفند، این افراد که عمدتاً از بیگانگان هستند تلاش می کنند با ضعیف نگه داشتن اقتصاد ایران، در مواقع لزوم، با اهرم اقتصادی به نظام اسلامی فشار وارد کنند.
ایشان با اشاره به مخالفان داخلی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 خاطرنشان کردند: بیشتر این مخالفان افرادی هستند که با اجرای این سیاستها، منافعشان قطع و یا اختیارات مدیریتی آنان محدود خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای، پس از تبیین اهداف و اهمیت تعیین کننده سیاستهای کلی اصل 44، به تشریح وظایف قوای سه گانه و دستگاههای مختلف در این زمینه پرداختند و تأکید کردند: مطالعه ابعاد کار، مشورت با افراد صاحبنظر و پرهیز از شتاب زدگی مهم است اما به هر حال باید روند اجرای سیاستهای کلی اصل 44 سرعت گیرد و مسئولان و مدیران بخشهای مختلف دولت، با جدیت و تدوین برنامه زمان بندی شده، کار را پیگیری کنند.
ایشان تدوین و تصویب قوانین لازم در مجلس، حمایت کامل قضایی از مالکیتهای قانونی و مشروع و تشکیل دادگاههای تخصصی در این زمینه، در نظر گرفتن توأمان بندهای مختلف سیاستهای کلی اصل 44 به عنوان یک پیکره واحد، اطلاع رسانی دقیق و کامل به مردم و فعالان بخش خصوصی و شفاف سازی مقررات برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده را از دیگر لوازم اساسی اجرای سیاستهای اصل 44 خواندند و در پایان سخنانشان تأکید کردند: در پرتو همت رؤسای سه قوه و همه مسئولان، نشانه های محسوس اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، در 2 یا 3 سال آینده آشکار و همه به آینده روشن کشور امیدوارتر خواهند شد.
در این دیدار معاونان رئیس جمهور – شماری از وزرا و مسئولان وزارتخانه ها – استانداران سراسر کشور، هیأت رئیسه مجلس، رؤسای کمیسیونهای مجلس و اعضای کمیسیون بررسی الزامات اجرای سیاستهای کلی اصلی 44 قانون اساسی مجلس و برخی از نمایندگان مجلس، معاون اول قوه قضاییه و مسئولان عالی قضایی، جمعی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت، دبیر شورای عالی امنیت ملی – رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام – رئیس و معاونان صدا و سیما – رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی – شهردار تهران – جمعی از مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران – بنیاد مستضعفان – ستاد اجرایی فرمان امام – اتاق بازرگانی – اتاق تعاون – خانه کارگر – جامعه کارفرمایان – انجمن اسلامی اصناف – مؤسسه توسعه صنعت سرمایه گذاری ایران، آستان
قدس رضوی و آستان عبدالعظیم حسنی حضور داشتند.

گوشهای از گزارش خبری مقام معظم رهبری برگرفته از خبر گزلری فارس

 

 

mr_gir3pich@yahoo.com

I', back to war

دوستاي عزيز سلام .
اميدوارم كه حالتون خوب باشه و ايام به كام .
قبل از هر چيز اجازه بدين از تك تك دوستاني كه با فرستادن ايميلهاي پر از مهر و محبتشون منو شرمنده كردن و خجالت دادن ( كسي مي دونه چرا شبيه يه قطره آب شدم ؟ ) يه تشكر گرم و غرا بكنم .
شما امر كردين منم برگشتم .
خب .. اما داستان واقعا چي بود در قالب چند پاسخ به ايميل دو تن از دوستان مي گم .
بريم سر وقت گير دادن و اذيت كردن ملت .
اول اينكه اين جد بزرگوار گروه محمد از اراك رو به گفتمان بكشيم .
دلاور . ما خستگي تو كارمون معنا نداره . البت نمي گيم كه علامه هستيم ولي براي پيدا كردن موضوع حتي به خودمون هم زحمت نمي ديم . موضوع براي سياست شيطونك و ميلاد، گير دادن من ، طنز ميترا و علي اين قدر توي كشور ريخته ( تيريپ نقل و نبات ) كه گاهي اوقات براي انتخابشون مي مونيم .. اگر هم هر روز بنويسيم مطمئن باش كه كم نمي ياريم . ديگه بايد خودت واقف باشي به اين موضوعات . بعدش اينكه گفته بودي بهانه ي بهتر بتراش . اول اينكه بهانه تراشيدن يعني چي آخه ؟ من براي كارهام احتياج به دليل آوردن ندارم . كه البته نه من بلكه دوستام هم هر كاري كه انجام مي دن مطمئنا يك منطق خوب و مهم نهفته اس . ولي اجباري نداريم كه بگيم اين كار به علت فلان چيز بوده . ولي حالا چون پسر خوبي بودي بهت مي گم . يادت باشه گفتم كه مي خوام چند سالي همدان ساكن بشم . خب .. نقل و انتقال داره . مسكن پيدا كردن داره . توي اين هير و وير كه نمي تونم سيستمم رو بندازم رو كولم و برم اين ور اون ور . بله اينترنت همه جا هست ولي امنيتي نسبيي كه من روي سيستمم ايجاد كردم رو مي توني تضمين كني كه همه جا باشه . آيا روي سيستم فلان جا Keylogger هست يا نه ؟‌من روي سيستمم دو تا فايروال مختلف نصب كردم . تا تمامي فعاليتام تقريبا امن باشه . تا ايميل هاي خصوصي كه براي آيدي هاي مختلفم ارسال مي شه از اعضا محترم همچنان خصوصي بمونه .. كما اينكه چند نفري بودن كه براي آيدي هاي من دندون تيز كرده بودن .
اما يه چيزي ..
پسر خوب من بايد قسم حضرت عباس (آقای گیر جون عزیز یکی باید بیاد و به خودت گیر بده که چرا انتقاد رو ( شاید به جا بده یا نبوده من کار ندارم ) نپذیرفتی چرا اینقدر کم ظرفیت ) رو قبول كنم يا دم خروس رو ؟ (ميترا خانوم ... که هیچ وقت یادم نمی ره که چه جوری از من انتقاد کردی که پاک از زندگی نا امید شدم )
به برندگان جواب اين سوال يك عدد احسان ترشيده ي غر غروي بد اخلاق ، خود تحويل گير افراطي ، بي مزه ي ، لوس ، قهروي تيتيش ماماني كادو داده مي شود ( هر گونه تشابه اسمي به شدت تكذيب مي شود ) دختراي ترشيده ي چروكيده ي لوس ، ايشــــــــــــــوي بي هتر در اوليت هستند . ( مي تونين عكس مادربزرگ مادربزرگتون رو به اسم عكس خودتون بفرستيد )
اما ميل ازاده خانوم هم به شدت وسوسه مان كرد براي گير دادن . ( باقي در صف يه دوني اي وايسن تا سر نوبتشون خفتشون كنم ) آبجي گرام . اين اعضايي كه نظرشون اين بود كه روزانه دچار افت مطلب شده چرا سكوت فرموده اند ؟
مگه مي خوان بله ي خواستگاري بگن كه سكوت كردن ؟ اينجا يه محيط عموميه كه متعلق به همه اس . اگه يكي از متن من خوشش نيومد خب ميل بده بهم كه جناب گير سه پيچ عزيز . اين مطلب شما به اين دليل و اين دليل و اين دليل اشكال داشت . ما هم سعي مي كنم يا طرف را متقاعد فرماييم كه برود رد كارش يا طرف توسط ما متقاعد شود كه برود رد كارش . گزينه ي سه نداره زود انتخاب كنين .
اما اينكه گاهي اوقات مجبور مي شيم حدود ادب رو زير پا بذاريم بر مي گرده به طرف . براي مثال شما اگه توي خيابون يه پسري مزاحمت بشه يكي دوبار سكوت مي كني كه طرف روش كم بشه و بره . اگه كنه شد ديگه خب مي توني از حق طبيعيت استفاده كني و چندتا حرف اساسي بار طرف كني . به طور همه ي انسانها قبل از اينكه ليسانس ادب داشته باشن قبلش ديپلم بي ادبي دارن و اين يكي از توانايي هاي ماست كه مي تونيم از اون ديپلم هم به موافق ضروري استفاده كنيم .
دوم اينكه ما هيچوقت در رابطه با فحاش ترين افراد هم نخواستيم اساعه ي ادبي كنيم .
شما هم كه گفتين انتقاد كردن به معني زير سوال بردن زحمات نيست من موارد بسيار زيادي رو دريافت كردم كه فقط مي خواستن منو بكوبن . محض مرض . به هيچ چيزي هم رحم نكردن و از همه چيز هم مايه گذاشتن . وگرنه عقاب با باد مخالف مناسب بالا مي ره .
اما اين مورد هم توضيح بدم . شما گفتين كه اعتلاي كشور فقط با بيان نظر و اين چيزا تامين نمي شه . منم قبول دارم شعر خوبه ولي در اين وانفساي اين دوره زمونه ما هم بايد به فكر رشد و ترقي خودمون باشيم هم به فكر دوستان كوچكتر از خودمون . ما ايميلهايي داشتيم كه افراد بسيار جوان مثلا در حد 14 يا 15 ساله برامون فرستاده بودن . ميترا جان مثلا وقتي از پروتز حرف مي زنه يه نيگاهي هم به نسل بعديمون داره . يا من وقتي از اون آرايش عجيب غريب حرف مي زنم مي خوايم بگيم عزيزان ما زندگي فقط ساختن ظاهر نيست كه اين خونه رو از بيخ و بن خراب كني يا توي زندگي مشتركت دچار مشكل بشي . خب نيابد كه اين چيزا رو نتيجه گيري كنيم كه اونوقت شما بگي خوبه و ايول و اين چيزا .
من معتقدم هر چيزي كه براي انسان سودي نداره نبايد بره طرفش . شعر و داستانك و اين چيزا خوبه سود هم داره ولي گفتن عقايد و روشن تر كردن ذهن ها و ساختن فرهنگ براي هم نسلا و نسل بعديمون ارزشش بيشتره . خودمون رو نمي گم تمام نويسنده هاي گروه رو مي گم كه در نهاني ترين لايه هاي تفكرشون چنين هدفي رو دنيال مي كنن . و گرنه شما شعر بيا بنويس . داستانك بيار . مشكلي نداره .

خب .. اينم از آزاده خانوم .
يه چيز ديگه . دوستان عزيز به نظرم اين بحث رو ديگه كش نديم . اگه با ما حرفي داشتين به ايميلاي خصوصيمون بفرستيد و براي مجله ارسال نكنين .
اما بريم سراغ رئيس بزرگ .
خستبه نباشي مبين جان .. حسابي ديگه براي سايت كيف پولت رو تكوندي ديگه . راستي روزانه سهام براي فروش نداره ؟ بي شوخي مي گم ها .
اما يه چيزي سوال شده برام . مي خواستم از خودت بپرسم ولي ديدم توي گروه منتشر شده گفتم اينجا بپرسم .
دلاور جان . الهه خانوم كه نخواستن ميلشون توي روزانه منتشر بشه . پس چي شد يهههههههو اينجا سبز شد ؟
Just it

خب دوستان هوا اينجا بسيار سرده . ما قنديل بستيم اساسي . ( باز اون ته سالنيه داد زد : نازك نارنجي نباش ... )
ببين فقط گيرم بيفتي . ازت قصابي درست مي كنم .. گفتم زياد دم پر من نيايي كه آره داداش .
با احترام تا بعد .

 
 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

2 اسفند / 21 فوريه / 3 صفر

Mobin_s2004@yahoo.com
2 اسفند ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
زادروز شاه طهماسب صفوي

شاه طهماسب اول دومين شاه از دودمان صفويه 21 فوريه سال 1514 در نيمه شب به دنيا آمد به همين سبب بسياري از مورخان 22 فوريه را زادروز او نوشته اند. وي پس از درگذشت پدرش شاه اسماعيل، در ده سالگي به سلطنت ايران رسيد و پنج دهه حكومت كرد . شاه طهماسب خوي سپاهيگري نداشت و در زمان او، ايران مورد تعرض خارجي قرار گرفت، آسيب ديد و تضعيف شد. وي در عين حال يك نويسنده بود و تذكره شاه طهماسب از اوست.

 

 درگذشت استاد عبدالرّحمن شرفكندي متخلص به هزار شاعر و مترجم كرد زبان

2 اسفند 1366 - استاد عبدالرّحمن شرفكندي متخلص به هزار شاعر و مترجم كرد زبان درگذشت. او در برخي از نشريات كه بر ضد رژيم شاه انتشار مي يافت شعر و مقاله مي نوشت، ترجمه قانون ابن سينا در هفت جلد، «آثارُ البِلاد و اخبارُ العِباد» زكرياي قزويني، «تاريخ سليمانيه» و «تاريخ اردلان» از آثار اين مترجم معاصر است.

 

 درگذشت حيدر يغما شاعر نيشابوري در 64 سالگي

2 اسفند 1366 - حيدر يغما شاعر نيشابوري در 64 سالگي درگذشت. او از كودكي قريحه خاصي در زمينه شعر داشت اما چون از نعمت سواد بي بهره بود اشعار شعرا را حفظ مي كرد. حيدر در جواني از راه خشتمالي امرار معاش مي كرد از اين رو به شاعر خشتمال معروف شد. حيدر يغما در سي سالگي با فراگيري قرائت قرآن مجيد به مبارزه با بيسوادي پرداخت سپس به تحرير اشعارش همت گماشت. از حيدر يغما آثاري چون «اشك عاشورا» و «سيري در غزليات حيدر يغما» باقيست.

 

 شهادت سيد محمد علي رحيمي مسئول خانه فرهنگ ايران در مولتان پاكستان

2 اسفند 1375 - سيد محمد علي رحيمي مسئول خانه فرهنگ ايران در مولتان پاكستان بدست عوامل گروهك سپاه صحابه از سرسپردگان اِمريكا به شهادت رسيد اين شهيد گرانقدر به مدت يكسال و نيم مسئول خانه فرهنگ جمهوري اسلامي ايران در پاكستان بود. در پي حادثه شهادت سيد محمد علي رحيمي، رئيس جمهور و نخست وزير پاكستان در پيامهاي جداگانه به رئيس جمهور وقت ايران ضمن تسليت به مناسبت شهادت اين فرزند اسلام مراتب تأسف خود را از اين واقعه اعلام كردند و وعده دادند كه عاملان اين حادثه دستگير خواهند شد و به مجازات عبرت انگيز خواهند رسيد.

Mobin_s2004@yahoo.com
21 فوريه ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو انديشه

كپرنيك و منظومه شمسي

نيكلائوس كوپرنيكوس Nicolaus Copernicus ( كپرنيك ) رياضي دان و فضا شناس لهستاني و صاحب فرضيه « هليو سنتريك پلنتري » 19 فوريه 1473 به دنيا آمد و 24 مه 1543 در گذشت . او بود كه ثابت كرد كه زمين از سيارات منظومه شمسي است و اين سيارات در مداري به گرد خورشيد مي چرخند و در عين يك گردش هم به دور خود دارند كه در مورد زمين ، گردش به دور خورشيد فصول را به وجود مي آورد و به دور خود ، شبانه روز را .

 

شوپنهاور فيلسوف منفي نگر

20 فوريه زادروز آرتور شوپنهاور Arthur Schopenhauer فيلسوف منفي نگر آلماني ــ لهستاني است كه در 1788 به دنيا آمد و قسمتي از فلسفه شرق را وارد فلسفه غرب كرد. او در باره بوديسم و هندوئيسم وسيعا مطالعه كرده بود. شوپنهاور در باره اراده ، عقيده ، اراده در طبيعت و واقعيت محض كتاب نوشته و در رديف فلاسفه كلاسيك آلمان بشمار مي رود .شوپنهاور 21 سپتامبر 1860 در گذشت.

ساير ملل

سازنده هواپيما هاي بلند پرواز آلمان

«كورت تانك» سازنده هواپيماهاي بلند پرواز آلماني « تا ــ 152 » در اين روز در سال 1898 به دنيا آمد و به تجهيز و تقويت نيروي هوايي آلمان در جريان جنگ جهاني دوم كمك بسيار كرد . وي شخصا هواپيما هاي تازه ساز را به پرواز در مي آورد و« خلبان آزمايش» آنها بود.كورت پس از شكست آلمان در جنگ به آرژانتين فرار كرد.

 

ورود ريچارد نيکسون به چين

21 فوريه سال 1972 ريچارد نيكسون سفر خود به جمهوري خلق چين را با ورود به فرودگاه شانگهاي آغاز كرد كه يك تحول سياسي بزرگ توصيف شده است. وي تا 28 فوريه در چين بود و با مائو و ساير مقامات چين مذاكره كرد . مذاكرات او با چوئن لاي طولاني بود. نيكسون نخستين رئيس جمهوري آمريكا بود كه از چين ديدن كرد.با اين که نيکسون تاکيد بر وجود يک چين (تنها يک چين) کرد که به معناي رد تايوان به عنوان جمهوري ملي چين بود، هنوز دولت آمريکا به عناوين مختلف از استقلال طلبي برخي و عمدتا آنان که در 1949 از چين به تايوان - جزيره متعلق به چين - مهاجرت کرده اند حمايت مي کند. عكس، از مراسم استقبال از نيكسون در فرودگاه شانگهاي برداشته شده است و چوئن لاي نخست وزير وقت در كنار او از گارد احترام سان مي بيند.
    

برخي ديگر از رويدادهاي 21 فوريه

  • 1878:   توماس اديسون گرامافون را اختراع كرد.

  • 1903:   دولت آمريكا پايگاه گوانتانامو در كوبا را براي نيروي دريايي خود بكار گرفت كه هنوز در اختيار اين دولت است.

  • 1930:   «پلوتو» يكي ديگر از سيارات منظومه شمسي رصد شد.

  • 1937:   (1315 خورشيدي) پيمان سعد آباد به تصويب رسيد و لازم الرعايه شد. اين پيمان با نقشه لندن به علت پديدار شدن نخستين جرقه هاي ناسيوناليسم ايراني و جان گرفتن آن، و با هدف كمرنگ كردن حقوق ايران در قراردادهايي بود كه دولت تهران در جريان كوچك شدن قلمرو خود و از دست دادن اراضي و شهرهايش با همسايگان امضا كرده بود.

  • 1965:   « ملكم ايكس» يك رهبر مسلمانان آمريكا در يك جلسه سخنراني در نيويورك هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    3 صفر هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     ولادت «حضرت امام محمد باقر(ع)» پنجمين ستاره آسمان امامت درمدينه

    [3 صفر 57] - «حضرت امام محمد باقر(ع)» پنجمين ستاره آسمان امامت درمدينه منوره قدم به عرصه حيات نهادند. مادرامام محمد باقر(ع) فاطمه دخت گرامي امام حسن مجتبي (ع) بود، ازاين رو آن حضرت هاشمي و علوي محسوب مي شوند. دوران زندگي امام محمد باقر(ع) بسيارپرآشوب و نابسامان بود. زيرا ازيك طرف شهادت امام حسين (ع) تأثيربسيارعميقي درمحيط جامعه اسلامي گذاشته بود و ازطرف ديگرجنايتهاي اجتماعي و مفاسد اخلاقي خلفاي آل مروان و آل زياد مردم را به تنگ آورده بود. امام محمد باقر(ع) درچنين محيط نابساماني با درايت خاص خويش اصول فقه را بنيان گذاشتند و مكاني علمي- مذهبي بنا كردند كه دانشمندان بسياري دراين مركزپرورش يافتند. عمق دانش و اِشراف امام محمد باقر(ع) برعلوم مختلف موجب شد كه ايشان را« باقِرُ العلوم» يعني شكافنده دانشها بخوانند. امام پنجم دردوران امامتشان با مخالفتهاي امويان مواجه بودند اما با وجود فشارها و تنگناهاي بسيار، امام باقر(ع) ازطريق تعليم و تربيت طالبان علم، جنبش علمي دامنه داري را آغازكردند كه مقدمات تأسيس دانشگاه اسلامي را دردوران خفقان اموي پي ريزي كرد. اين امربا پرورش دانشمندان علوم اسلامي درزمان فرزند بزرگوارامام محمد باقر«ع» يعني امام جعفرصادق «ع» شكل گرفت و به ثمررسيد.

     

    شهادت زيد بن على (ع ) در كوفه

    [3 صفر 120] -  زيـد فـرزنـد امـام سـجـاد(ع ) يكى از چهره هاى معروف و درخشان خاندان ولايت و امامت است كه در عصر امويان به مبارزه برخاست و با قيام بر ضد خلافت هشام بن عبدالملك حكومت امويان را به لرزه انداخت .
    زيـد بـا بـرادر بزرگوارش امام محمد باقر(ع ) در اين باره مشورت كرد امام وى را از زودهنگام بـودن قـيـام و بـى نـتـيـجـه بـودن آن ، بـا خـبـر كـرد. به همين جهت ، زيد به احترام نظر امام و برادرش امام محمد باقر در حيات آن حضرت اقدام به قيام و مبارزه نكرد.
    زيـد در روز اول صـفـر سـال 120 بـا شـعار ((يا منصور امت امت )) كه شعار پيامبر در جنگ بدر بـود، قـيـام خـود را آغـاز كرد. تعداد ياران او از 220 تا 550 تن تجاوز نمى كرد آنان كه با سـپاهيان يوسف بن عمر و سپاهيانى كه از شام آمده بودند به جنگ و گريز پرداختند. درگيرى مـيـان طـرفـيـن ، دو روز ادامـه يافت . تعداد زيادى از سپاهيان شامى به دست ياران زيد كشته و زخمى شدند.
    بـا ايـن كـه يـاران زيـد نـسـبـت بـه شـاميان و سپاهيان يوسف بن عمر بسيار اندك بودند در عين حال دو روز مبارزه را با سرافرازى به پيش بروند. اما در گرماگرم نبرد تيرى به پيشانى زيـد بـن على (ع ) اصابت كرد و او را از كار انداخت . يارانش با فرارسيدن شب پراكنده شده و تـعـداد انـدكـى از آنان بدن نيمه جان وى را در خانه يكى از شيعيان مخفى كرده و براى درمانش پـزشـكـى آوردنـد. پزشك پس از تلاش زياد، چاره اى جز بيرون آوردن پيكان از پيشانى زيد نديد اما همين كه تير را بيرون آورد روح شريفش از بدن مفارقت كرد و به لقاءالله پيوست .
    ياران و فرزندان او بدنش را در جويى دفن نمودند و بر روى آن آب جارى ساختند
    از زيد بن على در هنگام شهادت 42 سال گذشته بود.
    يـوسـف بـراى پـيدا كردن جسد جايزه مهمى تعيين كرد و با راهنمايى يكى از شاهدين مدفن او را پـيـدا كـرد و پس از نبش قبر سرش را براى هشام بن عبدالملك به شام فرستاد و بدنش را به دار آويخت .

     

     ولادت « حجة الحق ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا »

    [3 صفر 370] - « حجة الحق ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا » ملقّب به« شَرَفُ المُلك» و« شيخ الرئيس» ازنوابغ و دانشمندان نامدارجهان و ازحكيمان بزرگ ايران و اسلام درقريه خورمثن خراسان بدنيا آمد. اين نابغه دوران كودكي قرآن و برخي ازدانشها چون منطق، هندسه و نجوم راآموخت. سپس به تحصيل علوم طبيعي، مابعدالطّبيعه و طب پرداخت. ابن سينا دردوران جواني به سبب تحصيل علوم معالجه نوح بن منصورساماني ازكتابخانه و ارزشمند او بهره مند شد و با مطالعه كتابهاي فراوان بردانش خويش افزود. ازجمله كساني بود كه ازنظرهوش و استعداد درحدكمال انساني و دركارتحقيق بسياردقيق و نكته سنج بود. ابوعلي سينا درمشرق فيلسوفي توانا بشمارمي رود و درمغرب به طبيبي حاذق شهرت دارد. فلسفه ابن سينا مشّايي و متأثّر ازفلسفه نو افلاطوني اسلامي است. ابن سينا نخستين كسي است كه كتابهاي جامع و منظم فلسفي درباب اسلام نوشت. ازميان آثارارزشمند دانشمند نابغه ابوعلي سينا «نجات، انتشارات، قانون، شِفا و دانشنامه علايي» را مي توان نام برد

     

    درگذشت سيد احمد اديب پيشاوري حكيم، اديب و شاعرگرانقدرقرن اخيردرتهران

    [3 صفر 1349] -  سيد احمد اديب پيشاوري حكيم، اديب و شاعرگرانقدرقرن اخيردرتهران درگذشت. او درپيشاور پاكستان متولد شد و تحصيلاتش را درغزنين، خراسان و سبزواربه پايان رساند. اديب پيشاوري ازشاگردان حاج ملا هادي سبزواري بود و مراتب عالي فلسفه را ازوي آموخت. سپس به مطالعه كتابهاي ادبي و سرودن شعرپرداخت.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    خوشا آنكس كه ...

    دريغا عمر چون باد بهارى
    وزد در صبحدم بر سبزه زارى
    دريغا زندگى خواب و خيالست
    بدنيا عمر جاويدان محالست
    همانا زندگى چون موج درياست
    كه دورانش پر از آشوب و غوغاست
    چو بر ساحل رسد مفقود گردد
    همه غوغاى آن نابود گردد
    جوانى بگذرد چون باد صرصر
    بدنبالش رود هر چيز ديگر
    بهار عمر را باشد خزانى
    نبيند اين خزان ديگر جوانى
    خوشا آنكس كه دائم شاد باشد
    زغمهاى جهان آزاد باشد
    نهد مرهم بزخم دردمندى
    كند خوشنود قلب مستمندى 
     
     

     

     

     

     

     

     

    کتاب روزانه

    seringa80@yahoo.com 

    چند روايت معتبر

    مصطفي مستور
    نشر چشمه
    قبول دارم كه اين روزها گوشه اي نشستن و با آرامش كتاب خواندن خيلي سخت شده
    اما با وجود همه گرفتاري ها مي شود فقط براي نيم ساعت در روز همه بهانه ها را كنار گذاشت
    و چند صفحه كتاب خواند . لازم نيست اگر خيلي گرفتاري لازم نيست يك كتاب قطور انتخاب كني مي توني
    يك كتاب چند صفحه اي يا يك كتاب شامل مجموعه داستان انتخاب كني براي عوض كردن
    حال و هوا و لحظه اي فارغ شدن از گرفتاري مي تواند موثر باشد. . كتابي كه انتخاب مي كني مي تواند از يك نويسنده خوب باشد تا هم به جادوي نويسندگي پي ببري و هم وقت خود را بيهوده صرف نكرده باشي.
    من خودم به داستان كوتاه علاقه زيادي دارم. چون نيازي نيست صفحات كتاب رو بشمريتا بتوني كتاب كي تموم ميشه ولي تنها اشكال داستان كوتاه اين است كه با شخصيتهاي داستان انس نگرفته ناگهان قصه تمام ميشود و البته شيريني داستان كوتاه هم به همين است.
    به نظرم هميشه توي داستانهاي كوتاهي كه خوانده ام يه رازي نگفته مانده كه گاهي كشف اين راز و پي بردن به هف نويسنه هوشي سرشار مي خواهد و بس .
    ولي به هر حال خواندن داستان كوتاه به جاي خود لذت بخش است.
    كتابي كه مي خواهم معرفي كنم يك مجموعه داستان كوتاه با روايتهاي معتبر است.
    كتاب چند روايت معتبر نوشته مصطفي مستور كه روايتهاي پيچيده ولي در عمق خود ساده و قابل لمس را به شيوه اي جالب در خود جا داده است.
    مصطفى مستور نويسنده شناخته شه اي است كه با رمان «روى ماه خداوند را ببوس» به شهرت رسيد،
    سال 83 رمان «استخوان خوك و دست هاى جذامى» را توسط نشر چشمه به بازار فرستاده بود كه برنده جايزه ادبى اصفهان به عنوان بهترين رمان سال ۸۳ شد.
    اين مجموعه شامل هفت داستان است كه اولين بار در سال 82 چاپ گرديدو در سال85 به چاپ سوم رسيد. نويسنده روايت ها را به روش خاصي شروع كرده
    و از اين جهت خواننده با نويسنده اي از نوع ديگر روبه رو مي‌شود.
    در داستان «چند روايت معتبر از عشق» كه داستان اول مجموعه است ابتدا خواننده با متني پر از جملات رمانتيك روبه رو است . به عنوان مثال «از پاره ابرهاي هجر باران شوق مي‌باريد»
    و يا «ناگهان با انگشتان دست‌هايت هجوم آوردي تا دست‌هايم را فتح كني».
    بعد از تچند سطر افكار رمانتيك، ماجراي اصلي داستان شروع مي‌شود.
    ماجراي عشق بين دبير فيزيك و شاگرد. عشق در اين ماجرا با قوانين فيزيكي درهم مي‌شود.
    در قسمت هفتم، راوي خواب تور ماهي‌گيري مي بيند و دختر را از آسمان تور مي كند.
    خواننده وقتي خواندن كتاب را تمام مي‌كند درست نمي‌داند يك مجموعه داستان كوتاه را خوانده يا يك داستان بلند با چند فصل جدا.
    اما اشتراك بعضي نشانه‌ها و شخصيت‌ها، اين فصل‌ها و زير مجموعه‌ها را به هم مربوط مي‌كند. به هر حال هر روايتي گوياي يك نشانه از زندگي واقعي است
    كه به صورت تصادفي ممكن است رخ بدهد.
    چون زندگي واقعي پر از تصادف است، امّا كسي دنبال توجيهي منطقي براي تصادف‌هاي داستان زندگي‌اش نيست.
    "توي يكي از همين خونه ها ، همين نزديكي ها دل يكي آتيش گرفته ، ... ... يكي هوس كرده بپره تو دستات و خودش رو غرق كنه"
    برگرفته ازمتن كتاب

     

     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

     زنان عجيب!

    زنان موجودات عجيبي هستند و البته به همان اندازه نيز رفتار مردان براي آنها غريب و دور از ذهن است.
    آنها قادر هستند زماني كه عشق و علاقه درونشان را ميسوزاند، در ظاهر رفتاري سرد و دافع داشته باشند.
    مي‌توانند عمري وفادار باقي بمانند و ميتوانند به لحظه‌اي دل از همه چيز بركنند.
    ميتوانند مرد را بگريانند.
    ميتوانند به لحظه‌اي روح خود را عريان نمايند و هرگز تن را برهنه نكنند و مي‌توانند برهنه شوند و هرگز روحشان را عريان به كسي نشان ندهند.
    مي‌توانند پيچيده ترين مردها را به نگاهي تسليم كنند و مي‌توانند سالها بدنبال ساده ترين مردها بگردند.
    آنها غير قابل پيش‌بيني هستند.
    مي‌توانند به اندكي محبت رام شوند و مي‌توانند به انبوهي عاشق، اهلي نشوند...
    مثل فلفل ماكاروني هستند كه هم زندگي را خوشمزه و لذيذ مي كنند و هم تند و مهيج و گاهي وقتها هم غيرقابل بلعيدن!
     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    گزارشی خواندنی از دستمزد بازیگران ایران - قسمت دوم

    دستمزد اسرار آميز ستاره‌های سینمای ایران، چقدر است؟

    دختر بازيگر
    گلشيفته فراهاني وقتي وارد سينما شد، تنها چهارده سال داشت. با بازي در نقش يكي از بهترين شخصيت‌هاي تاريخ سينماي ايران، يعني «ميم» در فيلم درخت گلابي. او در هنرستان موسيقي تحصيل مي‌كرد كه از طرف محمدرضا شريفي‌نيا به داريوش مهرجويي معرفي شد تا اين نقش مهم و كليدي را بازي كند.
    بازي فراهاني مورد توجه همگان واقع شد و سيمرغ بلورين بهترين بازيگر بخش بين‌الملل شانزدهمين جشنواره فجر را براي او به ارمغان آورد. از او تا مدت‌ها خبري نبود، تا اين كه در فيلم زمانه (حميدرضا صلاحمند) بازي كرد. يك شكست همه جانبه، چه از نظر هنري و چه از نظر فروش. فيلم در بخش مهمان بيست و يكمين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و مورد خنده و استهزاي عام و خاص قرار گرفت.
    اما جهش و نقطة اوج فراهاني، درست يك سال بعد بود؛ در بيست و دومين جشنواره فيلم فجر. با بازي در فيلم‌هاي بوتيك و اشك سرما. بازي فراهاني در اشك‌سرما نامزدي جشنواره فجر، تنديس خانة سينما و حافظ دنياي تصوير را برايش به ارمغان آورد، يعني بردن دو جايزه از سه جايزة مهم سال.
    در نتيجه، محرز شد كه نقشش در «زمانه» ربطي به هوش و استعدادش ندارد. سال بعد، او يكي از نقش‌هاي مكمل فيلم خيلي خوب علي رفيعي، يعني «ماهي‌ها عاشق مي‌شوند» را بازي كرد، نقش دختر رؤيا نونهالي را. سير صعودي رشد فراهاني ادامه داشت و او در فيلمِ يكي از پرطرفدارترين كارگردانان ايراني، نقش دختر شخصيت اصلي را بر عهده گرفت.
    بعد از به نام پدر (ابراهيم حاتمي‌كيا) او در فيلم گيس بريده (جمشيد حيدري) بازي كرد كه اين روزها بر پردة سينماها است. فيلم بسيار بدي كه انتخابش اشتباه بوده و آدم را ياد اشتباه قبلي فراهاني يعني زمانه مي‌اندازد. از گيس بريده كه بگذريم، او در سه تا از مهم‌ترين فيلم‌هاي امسال سينماي ايران بازي كرده است.
    ميم مثل مادر (رسول ملاقلي‌پور) توانايي‌هاي فراهاني را در سطحي ديگر به تماشاگر نشان مي‌دهد و مشخص مي‌كند كه او مي‌تواند نقش‌هاي بسيار دور از خودش را هم بازي كند.
    بيخود نبوده كه او براي بازي در اين فيلم، از دستمزد هميشگي‌اش يعني 12 ميليون تومان صرف‌نظر كرده و تنها 10 ميليون تومان گرفته است. دو فيلم ديگر، نيوه مانگ (بهمن قبادي) و سنتوري (داريوش مهرجويي) هستند كه احتمالا اولين نما‌يششان در بيست و پنجمين جشنواره فجر خواهد بود.

    پركار و پردرآمد
    امين حيايي سنش خيلي كمتر از حالا بود كه در فيلم‌هاي دو همسفر (اصغر هاشمي) و دو روي يك سكه (محمد متوسلاني) بازي كرد. در نقش‌هايي فرعي و كم‌اهميت. يك‌جور وردست قهرمان اصلي. اين روند ادامه داشت تا سريال روزگار جواني، كه او را به همه شناساند و محبوبيتي برايش به ارمغان آورد.
    حيايي بعد از روزگار جواني، نقش مكمل فيلم دست‌هاي آلوده را بازي كرد. نقشي كه خيلي كم‌رنگ نبود و به او اجازة عرض‌اندام مي‌داد. حضور راحت، صميمي و بي‌تكلف حيايي جلوي دوربين باعث شد كه خيلي‌ها دوستش داشته باشند و سيل پيشنهادات به سوي او روانه شد. نقش اصلي دو فيلم داريوش فرهنگ (تكيه بر باد و رز زرد) را بازي كرد كه فروش موفقي داشتند و سبب تحكيم جايگاه او شدند.
    بعدا او در دو تا از پرفروش‌ترين فيلم‌هاي سال82 بازي كرد. نقش مكمل عروس خوشقدم كه (كاظم راست گفتار) كانديداتوري جشن خانة سينما را برايش به ارمغان آورد و نقش اصلي دختر ايروني (محمدحسين لطيفي) كه بازي روانش باعث شد جايزة حافظ جشن دنياي تصوير را از آن خود كند.
    تركيب حيايي و تهراني بعد از پنج سال و حضور ناتمام حيايي در قرمز روي پرده آمد و خيلي‌ها آن را دوست داشتند. اتفاقي كه مي‌توانست چند سال قبل با فيلم قرمز بيفتد، با دختر ايروني افتاد. (ابتدا قرار بود امين حيايي نقش ناصر ملك را در قرمز بازي كند كه به دليل بيماري، حضورش در فيلم منتفي شد.) بعد از دختر ايروني، امين حيايي به عنوان يكي از ستارگان مرد سينماي ايران شناخته شد و در فيلم‌هاي مهم و پرفروشي بازي كرد، كه مهم‌ترينش نقش دكتر فيلم مهمان‌مامان (داريوش مهرجويي) بود.
    شيريني و راحتي حيايي در اين فيلم، چند برابر شده بود و باعث شد كه تماشاگر، آن را خيلي دوست داشته باشد. همان سال، حيايي در پرفروش‌ترين فيلم سال، يعني كما هم بازي كرد. در كنار محمدرضا گلزار كه در زندگي واقعي، دوستان صميمي همديگر هستند.
    در همين زمان، پيشنهادات زيادي به امين حيايي مي‌شد. او هم هيچ‌كدام از آن‌ها را رد نمي‌كرد و باعث شد كه در فيلم‌هاي نازل و بي‌ارزشي مانند عروس فراري (بهرام كاظمي)، آكواريوم (ايرج قادري) و شارلاتان (آرش معيريان) بازي كند كه اتفاقا هر سه جزو پرفروش‌ترين‌هاي سال بودند.
    امسال هم امين حيايي بازي در فيلم‌هاي اخراجي‌ها (مسعود ده‌نمكي)، تله (سيروس الوند) و مهمان (سعيد اسدي) را به پايان برده كه در فيلم اول طبق شنيده‌ها براي سه ماه كار 20 ميليون تومان، در فيلم دوم به خاطر نقشي كوتاه 8 ميليون تومان و در فيلم سوم براي 35جلسه، 14 ميليون تومان گرفته است.
    حيايي از گران‌ترين بازيگران سينماي ايران است كه به خاطر پركاري‌اش، عملا تبديل به پردرآمدترين بازيگر سينماي ايران شده است.

    فاطمه معتمدآريا:
    شايد اگر فيلم‌هايي را که در اين چند وقت اخير بازي کرده مرور کنيم به اين نتيجه برسيم که بازيگري برايش شغل پردرآمدي نيست.
    چون بازي در فيلم‌هايي مثل «کارگران مشغول کارند» و «زيردرخت هلو» را به خاطر دوستي و رفاقت مي‌پذيرد و احتمالا حرف مسائل مالي به آن صورت به ميان نمي‌آيد و از سوي ديگر براي بازي در نقش متفاوت و خاصي چون «گيلانه» هم سعي مي‌کند قرارداد مالي پايين‌تري امضا کند تا به پروژه کمکي شده باشد.
    مي‌گويند فاطمه معتمدآريا براي يکي از آخرين فيلم‌هايي که بازي کرده يعني «تقاطع» قراردادي بسته با رقم 5 ميليون تومان.
    اکبر عبدي: درست است که اکبر عبدي ديگر آن بازيگر محبوب و پولساز اواخر دهة شصت و اوايل دهة هفتاد نيست، اما خب هنوز از اعتبار و هنري که دارد براي بستن قراردادهاي خوب مالي استفاده مي‌کند. مي‌گويند دو سه سال پيش براي حضور در مجموعه «زير آسمان شهر(3)» 50 ميليون تومان گرفت و بعد بابت بازي در اين کار از مردم عذرخواهي کرد و حالا هم براي حضور سه‌ماهه سر پروژة «اخراجي‌ها» 14 ميليون گرفته و رقم قرارداد دو ماه و نيمه‌اش در فيلم «قاعده بازي» هم 12 ميليون بوده. پروژه‌اي که 5 ماه طول کشيد و قرارداد تمام عوامل آن تمديد شد.
    جمشيد ‌هاشم‌پور: شکل و چهرة فعلي‌اش با آن موقع که انتخاب اول تماشاگران شهرستاني بود از زمين تا آسمان توفير کرده. ديگر از آن کلة براق ِتيغ انداخته خبري نيست. ديگر اسلحه‌هاي عجيب و غريب و گنده دست نمي‌گيرد و با يک شليک دمار از روزگار يک ايل آدم در نمي‌آورد.
    جالب است که در فيلم هنوز اکران نشدة «قاعده بازي» با برگشت صد و هشتاد درجه‌اي از آن شمايل، نقش يک دوجنسي را بازي مي‌کند با ظاهري کاملا نامتعارف. نقشي که‌ مي‌گويند هاشم‌پور بابت بازي‌اش ده دوازده ميليون تومان گرفته. او الان ديگر قهرمان فيلم‌هاي فارسي نيست، اما حتي با عوض کردن سطح کاري‌اش، هنوز هم قراردادهاي کلان مي‌بندد.

    ابوالفضل پورعرب:
    براي توضيح و تشريح واژه‌هايي مثل سقوط و نزول در مورد او، کافي است رقم قرارداد دو تا از سريال‌هايش را با هم مقايسه کنيم.
    وقتي در «مسافر» بازي کرد و تازه آن وقت هم ديگر جوان اول نبود، قرارداد 25 ميليون توماني بست و همين چند ماه پيش، چند سال بعد از «مسافر» براي بازي در سريال «زيرزمين» ماهانه چهار ميليون تومان مي‌گرفت.
    الان ديگر در سينما از او خبري نيست. اگر هم گه‌گاهي سروکله اش پيدا شود اکثرا در فيلم‌هاي کم‌ارزش است که برايش نه نفع هنري دارد و نه منفعت مالي.

    حرفه؛ شریفی‌نیا
    دربارة چیزی می‌خواهیم بنویسیم و حرف بزنیم که پیش از این، در مصاحبه‌ها و گپ‌های مختلف به شدت تکذیب شده و خب چه کاری سخت‌تر از اثبات چیزی است که کذب بودنش گویا پذیرفته شده؟ پس یک کار دیگر می‌کنیم.
    شنیده‌های خود را برایتان نقل می‌کنیم و با اتکا بر این شنیده‌ها که خودمان معتقد به موثق بودنشان هستیم، باقی حرف‌هایمان را می‌زنیم و بحث را جلو می‌بریم ته‌اش هم به اين خواهيم رسيد كه كاري كه شريفي‌نيا انجام مي‌دهد هم به نفع بازيگران است و هم به نفع سينماي ما.
    در یکی از گفت‌و‌گوهای همین مجله، حسام نواب‌صفوی در جواب این که آیا جزو باند شریفی‌نیا هست یا خیر؟ جواب داده بود مگر شریفی‌نیا فرودگاه است که باند داشته باشد؟ البته مضمون و شکل جمله متعلق به خود نواب صفوی نیست.
    این جمله‌ای است که شریفی‌نیا چند باری در گپ و گفت‌های رسمی و خصوصی عنوان کرده. شاید باز بحث بر سر واژه‌هاست و مته گذاشتن به خشخاش. مثل این که می‌گویند فلان مربی فوتبال اخراج نشده. با او قطع همکاری کرده‌ایم. اگر اشکال و مورد روی واژة «باند» است، ما آن را تغییر می‌دهیم.
    می‌گوییم محمدرضا شریفی‌نیا کسی است که تا دلتان بخواهد، در تمام رده‌های سنی بازیگر در چنته دارد و هر پروژه کافی است که کار و بار بازیگرهایش را بسپارد به او تا اموراتش به بهترین نحو پیش برود.
    اما این قضیه انتخاب و معرفی بازیگر به فیلم‌ها و سریال‌ها یک‌جورهایی شغل شریفی‌نیا محسوب می‌شود. چون مي‌گويند بابت هر قراردادی که بازیگرهای تیمش می‌بندند، بین ده تا بیست درصدش به او می‌رسد. برای همین هم بخشی از چانه‌زدن‌های مرسوم سر رقم و عدد و قرارداد پای خود شریفی‌نیاست.
    حالا که تا این‌جا دستتان آمد دربارة چه چیزی می‌خواهیم حرف بزنیم، بگذارید پای تاریخچه را وسط بکشیم. این که قصه اصلا از کجا شروع شد؟ يكي از اولین جاهايي که شریفی‌نیا بازیگر برگزید و معرفی کرد و تیم بازیگرها را بست، فیلم «آدم برفی» بود. و این‌جا درست همان جایی است که سر همین مسائل، شریفی‌نیا با اکبر عبدی و پرویز پرستویی به مشکل برخورد و از آن‌جا به بعد در پروژه‌هایی که زیر دستش بود سراغ آن‌ها نرفت و اگر همین اواخر سر فیلم «اخراجی‌ها» این موضوع نقض شد، باز اکبر عبدی زیر بار نرفت.
    به جز «آدم برفی»، داوود میرباقری سر پروژه عظیم سریال «امام علی(ع)» هم مسائل مربوط به انتخاب بازیگران را به شریفی‌نیا سپرد. پروژه‌ای که تمام بازیگران ریز و درشتش را شریفی‌نیا انتخاب کرده بود و تقریبا همزمان با «آدم برفی» فیلم‌برداریش آغاز شده بود.
    کار کردن در این پروژه باعث نشد که شریفی‌نیا خیلی زود جای خود را باز کند. یعنی در اصل چند سالی گذشت و فیلم‌های دیگر توانستند موقعیت او را در این سمت تثبیت کنند.
    «دختری به نام تندر» و مهم‌تر از آن «عروس خوش‌قدم» فیلم‌هایی بودند که دیگر برای پی بردن به حضور شریفی‌نیا در مقام انتخاب‌کنندة بازیگر نیازی به آمدن اسمش در تیتراژ نبود. فیلم‌هایی که عموما خود شریفی‌نیا هم یکی از نقش‌هایش را برای خودش کنار می‌گذاشت. از «ولید» سریال «امام علی» بگیرید تا «ابی کپل» در «آدم برفی» و دیگر نقش‌ها.
    چیز دیگري که شاید برایتان جذاب باشد، نام بازیگرانی است که با شریفی‌نیا همکاری می‌کنند. کسانی چون مهناز افشار، امین حیایی، حسام نواب‌صفوی، گوهر خیراندیش، فرهاد آئیش، مریلا زارعی، شقایق فراهانی، مسعود رایگان، پوریا پورسرخ و... معمولا جزو افراد منتخب شریفی‌نیا برای بازی در فیلم‌ها و سریال‌ها هستند و بد نیست که بدانید یکی از بازیگرانی که با روش و مشی شریفی‌نیا کنار نمی‌آید، محمدرضا فروتن است که بازی در فیلم «مهمان مامان» را برای همین رد کرد.
    محمدرضا گلزار هم بعد از همکاری در چند فیلم با شریفی‌نیا، تصمیم گرفت که «سیزده گربه روی شیروانی» آخرین همکاری‌اش با او باشد و دیگر هر کدام راه خود را بروند.
    البته فعالیت شریفی‌نیا برای حمايت از بازیگران طرف حسابش به انتخاب کردنشان محدود نمی‌شود. وقتی این بازیگران فیلمی روی اکران دارند، شریفی‌نیا از روابطش با چند تا از نشریات استفاده می‌کند و سفارش چند مصاحبه و عکس روی جلد از آن بازیگران را می‌دهد تا بازیگران حسابی به چشم بیایند.
    حالا با این همه که نقل کردیم و گفتیم یک چیز معلوم و مسلم است. ارتباط شریفی‌نیا با تیم بازیگرانش، رابطه‌ای است که در آن منفعت طرفین لحاظ شده. شریفی‌نیا بابت کاری که می‌کند، دستمزدش را می‌گیرد و بازیگران هم برای پولی که می‌پردازند، شانس قرار گرفتن در موقعیت خوب و درست را به دست می‌آورند. یک‌جورهایی می‌شود گفت شریفی‌نیا مدیر برنامة غیررسمی اکثر بازیگران مطرح سینماست.
    انتخاب‌های او اکثر مواقع جواب می‌دهند و فیلم‌هایی که بازیگرانش توسط او انتخاب می‌شوند، از این لحاظ به مشکل برنمی‌خورد. مسألة اساسی دیگر در این زمینه فعال‌بودن شریفی‌نیاست. می‌شود تصور کرد با نبودن او در این سمت، خیلی از پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی می‌خوابند و کارشان پیش نمی‌رود.
    همین چند وقت اخیر پروژة سنگین «کلاه پهلوی» را راه انداخت و در کنارش برای چند فیلم بازیگر انتخاب کرد. با همة اوصاف بالاخره باید پذیرفت که بدون شریفی‌نیا سینمای ایران یک جایش می‌لنگد. و غلو نکرده‌ایم اگر بگوییم ممکن است بدون او حتی زمین‌گیر هم بشود. مهم این است که چرخ‌های این سینما بچرخد.

    حميد گودرزي:
    حتما اگر بشنويد او بيشترين پول را در ميان بازيگران بابت حضور در يك فيلم گرفته، تعجب خواهيد کرد. بالاخره اين همه سوپراستار داريم محبوب‌تر و مشهورتر از حميد گودرزي.
    اما اين قضيه حقيقت دارد. حميد گودرزي براي بازي در فيلم «گناه من» نزديک به 24 ميليون تومان گرفته که بيشترين رقم دريافتي در ميان بازيگران است.
    البته پاي قرارداد از اول اين رقم نبوده. آن‌قدر پروژه متوقف شده و به تأخير افتاده و طول کشيده که تهيه‌کننده هر بار مجبور به تمديد قراردادها شده. و در همين ماراتن عجيب و غريب، رقم قرارداد حميد گودرزي آرام‌آرام رسيده به 24 ميليون تومان.
    فريبرز عرب‌نيا: بي‌شک قدرنديده‌ترين بازيگر سينماي ايران فريبرز عرب‌نياست. بازيگري که خودش هم قدر خودش را ندانست. با بازي در نقش‌هاي خيلي کوتاه در فيلم «مسافران» و سريال«مزد ترس» کارش را شروع کرد و بازي در فيلم‌هاي مسعود کيميايي يعني «ضيافت» و «سلطان» برايش بهترين فرصت بود که آن بالا بايستد و از جايش تکان نخورد.
    اما وقتي به فاصلة دو سال از نقش درجه يک «سلطان»، در فيلم «بادام‌هاي تلخ» بازي کرد، نشان داد علاقة زيادي به بالانشيني ندارد.
    عرب‌نيا هر وقت فرصتي به دست آورده، خودش را نشان داده. نشان به نشانِ فيلم‌هايي مثل«برگ برنده» و «شيفته». حالا او چند وقتي است انرژي‌اش را گذاشته روي بازي در سريال پرخرج و عظيم «مختارنامه». سريالي كه مي‌گويند براي بازي در آن ماهي 8 ميليون تومان دريافت مي‌کند.
    پارسا پيروزفر: بازيگراني که چهرة زيبا دارند و از طرف ديگر مي‌خواهند بازيگر باشند، اول هر کار سعي مي‌کنند يک بلايي سر آن چهرة خوب بياورند تا دليل حضورشان روي پردة سينما چيزي به غير از چهره و رنگ مو و چشمشان باشد.
    پارسا پيروزفر با اين که خيلي مستعد اين است که سوپراستار يک سينماي ايران باشد، اما انتخاب‌هايش کم و بيش در جهت عکس رسيدن به چنين جايگاهي است.
    بازي کردن نقش «يوسف» در «مهمان مامان» با آن قيافة درب و داغان خيلي با رسم و رسومات ستاره بودن جور درنمي‌آيد. حالا هم پيروزفر به جاي حضور در سينما، در سريال «چشم باد» دارد بازي مي‌‌كند که ساخت‌اش تا اين‌جا چند سالي طول کشيده.
    البته اين طول کشيدن با اين که وقتش را مي‌گيرد زياد برايش بد نيست. بالاخره قرارداد به صورت ماهانه بسته شده و رقمي در حدود 10 ميليون براي هر ماه پول کمي‌ نيست!

    ستاره متفاوت
    محمدرضا فروتن چند وقت پيش در برنامه‌اي تلويزيوني اعلام كرد كه اولين دستمزدش براي فيلم هدف (بهرام كاظمي) 50 هزار تومان بوده است. رقمي بسيار پايين كه در مقايسه با دستمزد فعلي او حقير و خنده‌دار جلوه مي‌كند.
    محمدرضا فروتن شروع بسيار خوبي داشت. يعني دقيقا بعد از هدف، آخرين بندر (حسن هدايت) و فاتح (بهرام ري‌پور) كه كسي فروتن را در آن فيلم‌ها يادش نيست، او در يكي از قسمت‌هاي سريال سرنخ (كيومرث پوراحمد) به نام تماشاخانه، نقش جواني عصبي و روان‌پريش را به خوبي بازي كرد و مورد توجه مسعود كيميايي قرار گرفت و كيميايي نقش اصلي بيست و يكمين فيلمش يعني مرسدس را به او سپرد.
    اما مهم‌ترين سال بازيگري محمدرضا فروتن، سال1377 و جشنوارة هفدهم بود. جشنواره‌اي كه با دو فيلم دو زن (تهمينه ميلاني) و قرمز (فريدون جيراني) در آن حضور داشت و اين دو فيلم، او را به ستارة اصلي مرد سينماي ايران در اواخر دهه هفتاد تبديل كردند.
    تركيب جادويي او و هديه تهراني در قرمز براي هر دويشان سيمرغ بلورين را به ارمغان آورد و باعث شد كه پرفروش‌ترين فيلم سال1378 شود. جالب است كه فيلم بعدي هم در فهرست فروش، دو زن بود. فروتن به مرد اصلي گيشه‌ها بدل شده بود و خيلي‌ها او و بازي‌اش را دوست داشتند.
    اما او به اين چيزها راضي نبود. مي‌خواست كه بازيگر نقش‌هاي خاص هم باشد. پس در دو فيلم ديگر از كيميايي با نام‌هاي «فرياد» و «اعتراض» بازي كرد كه فيلم‌هاي خوبي نبودند. همان موقع او در متولد ماه مهر (احمدرضا درويش) هم بازي كرد.
    فيلم فروش نسبتا خوبي داشت و دانيال (نقشي كه فروتن در فيلم بازي كرد) بهتر از نقش‌هاي ديگر او در فرياد و اعتراض بود. زمان گذشت و فروتن در دو سال پي در پي، بهترين نقش‌هاي عمرش را بازي كرد. عباس زير پوست شهر (رخشان بني‌اعتماد)و حامد شب يلدا (كيومرث پوراحمد) براي هر دو فيلم نامزد دريافت جايزه از جشن خانه سينما شد كه براي شب يلدا موفق شد تنديس را ببرد.
    خيلي‌ها به خاطر محمدرضا فروتن به تماشاي شب يلدا رفتند كه فروش معمولي فيلم را تا حدي ارتقا داد و باعث شد در گيشه شكست نخورد. فروتن بعدا سربازهاي جمعه (مسعود كيميايي) را بازي كرد كه چندان فيلم موفقي نبود.
    بعد در بازنده (قاسم جعفري) بازي كرد كه مي‌گويند به خاطر آن بالاترين دستمزد بازيگري در سينماي ايران تا آن موقع را گرفت (18 ميليون تومان) كه اين رقم بسيار بالا، صحبت‌هاي زيادي را در خانه سينما به وجود آورد.
    مي‌گويند فروتن براي فيلم ديگرش (مجردها) هم اين دستمزد را گرفت و براي بازي در فيلم متفاوت ايرج كريمي يعني باغ‌هاي كندلوس حاضر شد كه دستمزد نگيرد و تنها درصدي از فروش فيلم را از آن خود كند. كاري كه در فيلم وقتي همه خواب بودند (فريدون حسن‌پور) هم ادامه‌اش داد.

    گران‌ترين بازيگر زن
    هدیه تهرانی شاید از معدود سوپراستارهای دو دهة اخیر باشد که اسم و رسمش وارد فرهنگ عامه شده. آن‌طور که نامش برای مثال در مسائل گوناگون به عنوان بالاترین حد یک چیز به میان آورده می‌شود.
    سوپراستاری که اکثر فیلم‌هایش گیشة خوبی داشته‌اند و از معدود افرادی است که میان جماعت دور از سینما هم شناخته شده است. شاید اگر الان از این و آن سؤال کنی که گران‌ترین بازیگر سینما کیست؟ بی‌شک و تردید نام او را می‌برند. در حالی که زیر و رو کردن ارقام دریافتی توسط بازیگران این نظر را تأيید نمی‌کند. البته او زیاد با مناسبات و حال و هوای سوپراستار بودن کنار نمی‌آید.
    وقتی که نقش فیلم «روز واقعه» را به علت کوتاه بودن و نقش اول فیلم «لیلا» را برای جور نبودن نقش با تفکراتش رد کرد. می‌دانید که این‌جور وقت‌ها کسانی که می‌خواهند مشهور بشوند، فرصت‌های این‌طوری را روی هوا می‌قاپند. اما هدیه تهرانی بی‌توجه به موقعیت‌های پیش‌رویش تصمیم گرفت جایی را برای حضور انتخاب کند که لااقل با روحیاتش در تضاد نباشد. برای همین «سلطان» ساختة مسعود کیمیایی، شد اولین حضورش در سینما.
    نزدیک به دو سال بعد از اولین حضورش، در فیلم «غریبانه» بازی کرد. همان وقت بود که يك مجله در مقاله‌ای از او با عنوان «زن صورت سنگی» نام برد. آن چهرة سرد و بی‌تفاوت، آرام‌آرام تبدیل شد به شمایل هدیه تهرانی. آن‌قدر که بیاید پیشنهادهای خوب مالی فیلم‌ها و سریال‌ها را رد کند و برود در فیلمی تجربی‌ مثل «شبانه» بازی کند و نه تنها پولی بابت بازی نگیرد بلکه بخشی از خرج و مخارج فیلم را بپردازد و برای فیلم سرمایه‌گذار هم پیدا کند.
    از دستمزدهاي او در فيلم‌هاي گذشته به «دختر ايروني» مي‌توان اشاره كرد كه مي‌گويند 12ميليون تومان گرفته است.
    اما شاید بالاترین دستمزدی که هدیه تهرانی تا به حال گرفته برای بازی در فیلم «نسل جادويي» (فيلم جديد ايرج كريمي) بوده با رقمی نزدیک به 22میلیون تومان كه او را به گران‌ترين بازيگر زن سينماي ايران تبديل مي‌كند.
    حالا حضور امروزی‌اش را با فیلم‌های دیروزی‌اش مقایسه کنید. وقتی که در «قرمز» و «غریبانه» و «دست‌های آلوده» بازی می‌کرد و تمام این فیلم‌ها جزو پرفروش‌های اکران بودند. حالا که در «شبانه» و «نیوه مانگ» بازی می‌کند.
    فیلم‌هایی که از اکرانشان هم خبری نیست دیگر چه برسد به استقبال مخاطبان و پرفروش‌شدنشان. او کم‌کم دارد از شکل و شمایل احتمالا ناخواستة ستارگی کناره می‌گیرد ولي دستمزدهاي اخيرش نشان مي‌دهد هنوز هم يكي از پرطرفدارترين بازيگران زن در بين سينماگران ايراني است.

    غریبه‌ای در محفل چشم آبی‌ها
    شاید این‌جا، نداشتن چهرة زیبا یک مزیت باشد. هر جور و از هر طرف که نگاه کنیم در جمع سوپراستارها و بازیگرهای پولساز، پرویز پرستویی یک مورد خاص است. هم از لحاظ سن و سال با باقی سوپراستارها تفاوت دارد و هم دلیل اولیة حضورش در سینما چهره‌اش نیست.
    کسانی که پول می‌دهند و بلیت می‌خرند و به دیدن فیلم‌هایش می‌روند، دلیلشان نه چهرة او، که هنر بازیگری‌اش است. اگر کارنامه‌اش را به دو دوره يعني پیش از فيلم «لیلی با من است» و بعد از آن تقسیم کنیم‌، در دوره دوم تا دلتان بخواهد فیلم پرفروش بازی کرده.
    «روانی»، «آژانس شیشه‌ای»، «مرد عوضی» و «مارمولک» تنها چند تا از فیلم‌های پرفروش اوست. در کنار این‌ها به یاد بیاورید که او طی این سال‌ها چند تا سیمرغ گرفته و بازی‌اش از سوی داوران و منتقدان تحسین شده.
    این که او حالا در زمینة بازیگری همة قله‌ها را فتح کرده، چند دلیل می‌تواند داشته باشد. اولی شاید گذشته‌اش باشد. آن‌وقت که رایگان و بدون دریافت دستمزد در شهرستان‌ها و روستاها تئاتر بازی می‌کرده و تمام وقتش را روی همین کار می‌گذاشته.
    دومین دلیل هم صبر اوست. برای رسیدن به این موقعیت عجله نکرد. از زمان ورودش به سینما، در سال‌هایی که جوان بود تا امروز که میانسال است خیلی گذشته. او خلق‌الساعه سوپراستار نشده. چیزی نزدیک به ده دوازده سال فقط در سینما پای رسیدن به این وضعیت وقت گذاشته. و سومین دلیل شاید این باشد که تمرکزش روی بازیگری است.
    کاری نامربوط به بازیگری انجام نمی‌دهد. کارش بازیگری است. پرستویی چند وقت پیش، در یکی از جشن‌های سینمایی گفت به نصیحت استادش، عزت‌الله انتظامی گوش کرده و خودش را ارزان نفروخته و با حقوق ادارة تئاتر زندگی می‌کند.
    مي‌گويند پرستویی برای بازی در سریال «زیرتیغ» ماهی 15 میلیون تومان گرفته و دستمزدش در فیلم‌های کمی که طی سال بازی می‌کند، مثل «به نام پدر» حوالی 12 میلیون تومان است.
    همان یک قلم 12 میلیون را که تقسیم کنی بر ماه‌های سال، می‌شود ماهی یک میلیون و حقوق ادارة تئاتر هم اگر به آن اضافه شود‌، زندگی با نان و بوقلمون و یک آب باریکه می‌گذرد.

    آغازگر
    دربارة نیکی کریمی از هر جا که شروع کنیم به یک کلمه می‌رسیم. «آغازگر». هم آن زمان که در فیلم «عروس» بازی کرد و شد اولین سوپراستار سینمای بعد از انقلاب و هم وقتی که ستاره بودن دلش را زد و رفت به سمت کارهایی مثل ترجمه و کارگردانی، و بازیگری را تبدیل به فعالیت جنبی خود کرد.
    نیکی کریمی نمونه کسی است که به یک چیز قانع نبود و سعی کرد تمام عناوین را تجربه و کسب کند و آدم جامع‌الاطرافی باشد. براي همين يك دفعه تصميم گرفت از حجم بازي‌هايش كم كند و به سراغ كارگرداني برود.
    چند وقتي با كيارستمي كار كرد و تجربه كرد تا بالاخره اولين فيلم سينمايي‌اش «يك شب» را ساخت. فيلمي با حال و هواي خاص كه مطمئنا به مذاق تماشاگرهاي عادي سينما خوش نمي‌آمد. براي همين فقط در جشنواره‌ها و اكران‌هاي خصوصي نمايش داده شد و راهي به سينماها براي اكران عمومي پيدا نكرد.
    او در فیلم‌های چند سال اخیرش فقط سه فیلم پرفروش داشته. «دو زن»، «شام عروسی» و «نوک برج» که دلايل فروش دو فیلم آخری را با توجه به اقبال تماشاگران به فیلم‌های کمدی، می‌‌شود در عوامل دیگری جست‌وجو کرد. او در دوران بازيگري‌اش هم در فیلم‌های استانداردی مثل «سارا» و «پری» و «برج مینو» بازي كرده و هم در فیلم‌های زیر استاندارد، «سیب سرخ حوا» و «بازیگر». از فیلم‌های پرفروشی مثل «دختران انتظار» و « دو زن» می‌رسیم به فیلم‌های شکست‌خورده‌ای مثل «باج‌خور».
    با اين حال و با اين اين‌كه او دومين فيلمش را هم ساخته و نشان داده كارگرداني، حسابي برايش جدي است، ولي نیکی کریمی هنوز هواخواهان خودش را دارد. هنوز تهیه‌کننده‌ها با او قراردادهای مالی درست و حسابی می‌بندد.
    برای همین «شام عروسی» 12میلیون قرارداد بسته و همین نشان می‌دهد که دوران ستاره بودنش می‌تواند به این زودی‌ها تمام نشود.

    الناز شاکردوست:
    همين چند وقت پيش«چه کسي امير را کشت؟» روي اکران بود. وقتي اين فيلم نمايش‌اش تمام شد، «بي‌وفا» روي پرده آمد.
    در هر دو فيلم هم الناز شاکردوست بازي کرده. او بازيگري است که در همين چند سال حضور در سينماي ايران کلي فيلم بازي کرده که از قضا هيچ‌کدامشان هم به آن صورت پرفروش نشده‌اند.
    اما او و تهيه‌کنندگان بي‌توجه به شکست تجاري فيلم‌هاي قبلي او، هنوز به کارشان يعني قرارداد بستن ادامه مي‌دهند.
    شاکردوست براي فيلم‌هايش مبلغي حول و حوش شش هفت ميليون مي‌گيرد. گرچه اين ميان وضعيت دستمزد فيلم‌هاي خاصي مثل «چه کسي امير را کشت؟» تفاوت مي‌کند.
    فتحعلي اويسي: فتحعلي اويسي تا قبل از بازي در مجموعة «بدون شرح» نقش دوم را در فيلم‌ها بازي مي‌كرد. آن هم معمولا رل آدم‌هاي بدجنس و خبيث را. براي همين بايد گفت بي‌شک «بدون شرح» به تغيير کاراکتر او خيلي کمک کرد.
    او يکباره از آدم ترسناک فيلم‌ها، تبديل شد به آدم بذله‌گو و شوخ و شنگ. کاراکتري که در ادامه، پايش به سينما هم کشيده شده و فيلم «بله‌برون» در چنين وضع و اوضاعي جلوي دوربين رفت و اکران شد. فتحعلي اويسي حالا با فارغ شدن از بازي در سريالي ديگر، جلوي دوربين سينما حاضر شده و فيلم «خواستگار محترم» به کارگرداني داوود موثقي را بازي مي‌کند. بازي با دستمزدي نزديک به 10 ميليون تومان.

    رضا شفيعي‌جم:
    قدرتش در تيپ‌سازي همه‌جا به دردش مي‌خورد. هم در سريال‌هاي هر شبي تلويزيوني و هم در سينما. اولين حضورش در سينما در نقشي جدي بود. در فيلم «دو همسفر» اصغر ‌هاشمي‌، با امين حيايي همبازي بود.
    بعدها در «ساعت خوش» قدرتش در تيپ‌سازي را نشان داد و تيپ «دِرِک» را ساخت. چند وقتي پيدايش نبود تا بعد از مدت‌ها تيپ «بامشاد» و «کيوون» را ارائه داد.
    همان تيپ‌ها برايش باني خير شدند که پايش به سينما باز شود و بتواند قراردادهاي خوب ببندد. «زن بدلي» فيلمي ‌بود که در گيشه موفق شد و شفيعي‌جم بابت بازي در آن نزديک به 8 ميليون گرفت. حالا هم« قلقلک» را در نوبت اکران دارد.

    مهران غفوريان:
    اگر اوضاع امروزي او را مبناي قضاوت بگذاريد، لابد معتقد خواهيد بود قرارداد 5 ميليون توماني‌اش براي فيلم «انتخاب» خيلي هم خوب بوده.
    اما اگر کمي‌ قبل‌تر را به ياد بياوريد نظرتان کاملا عوض خواهد شد. مهران غفوريان کسي بود که به عنوان بازيگر و کارگردان و تهيه‌کننده حضور تقريبا دائمي ‌در تلويزيون داشت.
    مجموعه‌هاي «اين چند نفر»، «حرف تو حرف» و « زير آسمان شهر 1و2و3» همه و همه کارهاي او هستند که بعضي مواقع با استقبال فوق‌العادة مخاطبان مواجه مي‌شدند. شک نبايد کرد که آن زمان او به راحتي ده بيست برابر حالا درآمد داشته و پولساز بوده.
    اما خب بالاخره اوضاع هميشه بر وفق مراد نيست. مهران غفوريان، نمايش ساز درجة يك تلويزيون، در سينما در نقش‌هاي فرعي فيلم‌هاي «انتخاب» و «شارلاتان» ظاهر مي‌شود و بيشتر از 5 ميليون هم نمي‌گيرد.

    خط انداختن روی الماس
    برای عوض کردن مرتبه سینمایی‌اش کم زحمت نکشید. وقتی اولین فیلمش روی پرده رفت جزو همان دسته از جوان‌های چشم آبی محسوب می‌شد که بازیگرها طردشان می‌کردند. خیلی زمان گذاشت و از خیلی چیزها گذشت تا بتواند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر را ببرد. بهرام رادان از معدود سوپراستارهای سینماست که از طریق یک آموزشگاه بازیگری وارد سینما شد.
    وقتی نادر مقدس می‌خواست «شور عشق» را بسازد، حضور بهرام رادان در مؤسسة بازیگری هیوا فیلم سبب شد که نقش اول آن فیلم را بگیرد. فیلم روی پرده آمد و به غیر این که پرفروش‌ترین فیلم سال شد، توانست اولین و آخرین زرشک زرین سینمای ایران را به دست بیاورد. خب وضعیت خیلی خوبی نبود.
    نشریات زرد هم پشت هم عکس و مصاحبة قلابی از او چاپ می‌کردند و بهرام رادان داشت به عنوان چهره‌ای معرفی می‌شد شبیه به مانکن‌ها. و این وضع لابد برای او که به قول خودش عاشق عصیان است زیاد جالب نبود. پس آرام‌آرام شروع کرد به خط انداختن روی چهره‌ای که ازش ساخته بودند.
    «شور عشق» اولین و آخرین فیلمی است که بهرام رادان در آن بدون ریش ظاهر شده. فیلم‌های بعدی رادان گرچه خیلی فیلم‌های باارزشی نبودند اما فروش می‌کردند و او به عنوان سوپراستار بیشتر و بیشتر مطرح می‌شد. در آن حال و وضع، حضورش در فیلم «گاو خونی» شبیه به نابودی کامل ِ آن شکل و ظاهر ستاره‌وار بود.
    فیلمی که در آن بیشتر می‌توانی صدای رادان را بشنوی تا تصویرش را ببینی. همان سال به پشتوانة بازی در «گاو خونی» و «شمعی در باد» سیمرغ بلورین را گرفت و همه چیز برایش مهیا شد که از سینمای زرشکی برای همیشه جدا شود.
    رادان طی این سال‌ها اگر در «گیلانه» نقش یک جانباز قطع نخاع شده را بازی کرده، در کنارش در فیلم‌هایی مثــل« ازدواج صــورتی» و «رستگاری در 8:20» حضور پیدا کرد.
    فیلم‌هایی که بازی در آن‌ها مثل تجارت می‌ماند. رادان مسلما برای بازی در فیلم‌هایی از نوع «گاوخونی» دستمزد زیادی نمی‌گیرد و در عوض طبق شنيده‌ها برای «ازدواج صورتی» 18 میلیون، برای «رستگاری در 8:20» 12 میلیون و برای همین آخری «چهار انگشتی» 16 میلیون گرفته.
    وضعیت زیاد بدی هم نیست. مثل «اورسن ولز» می‌ماند که در فیلم‌های درجه سه بازی می‌کرد و بعد «همشهری کین» و «بانویی از شانگهای» را می‌ساخت!
    مي‌گويند «روناک يونسي» کشف تازة «قاسم جعفري» که در فيلم «گرگ و ميش» بدون دريافت وجهي جلوي دوربين رفته بود، براي بستن قراردادي بابت بازي در يک فيلم سينمايي بنا به پيشنهاد قاسم جعفري، طلب 5ميليون تومان مي‌کند و به طور قابل پيش‌بيني معامله شكل نمي‌گيرد.
    مي‌گويند «ساسان فرخ‌نيا» 50 ميليون تومان وسط گذاشته تا بتواند نقش اول فيلم «رؤياي جواني» به كارگرداني «نادر مقدس» را بگيرد. جالب اين كه فيلم در اكران عمومي شكست خورد و 20 ميليون بيشتر فروش نكرد. بعدها رايت فيلم به رسانه‌هاي تصويري فروخته شد با رقم 25 ميليون. كل فروش فيلم در تهران در نهايت به اندازة سرمايه‌گذاري فرخ‌نيا نرسيد.
    «رؤيا تيموريان» که براي يک هفته کار در پروژه‌اي، چهار ميليون دريافت کرده بوده. براي بستن قرارداد به يک دفتر سينمايي مي‌رود. مي‌گويند وقتي صحبت سر مسائل مالي آغاز مي‌شود، تيموريان همان دستمزد 4 ميليوني بابت يک هفته کار را درخواست مي‌کند که با احتساب زمان فيلم‌برداري پروژة جديد، دستمزدش به حول و حوش 32 ميليون مي‌رسد. تيموريان کمي ‌کوتاه مي‌آيد و به 15 ميليون هم راضي مي‌شود اما سازندگان فيلم با اين رقم هم موافقت نمي‌کنند.
    معمولا دستمزد بازيگرها در چهار قسط پرداخت مي‌شود. قبل از فيلم. در آغاز فيلم. ميانة فيلم و پس از پايان فيلم. مي‌گويند قسط آخر جزو دسته کي داده، کي گرفته‌هاست. براي همين سعيد پورصميمي‌ وقتي فيلم‌برداري «قاعده بازي» به کارگرداني «احمدرضا معتمدي» به روزهاي آخرش نزديک مي‌شود، براي بازي در سکانس‌هاي پاياني تا زمان گرفتن قسط آخر، جلوي دوربين حاضر نمي‌شود.
    مي‌گويند سازندگان فيلم «بله برون» ابتدا از «مهدي فخيم‌زاده» براي بازي در فيلمشان دعوت مي‌کنند. فخيم‌زاده که مايل به همکاري در اين پروژه نبوده، پاي مسائل مالي را وسط مي‌کشد و درخواست 45ميليون تومان براي بازي در اين فيلم مي‌کند تا معامله جوش نخورد. که عاقبت هم جوش نمي‌خورد.
    قضية ديگر در مورد بازيگرها، داستان تبليغات و بيلبوردهاست. مثلا با اين که در نشريات زرد صحبت از قرارداد 200 ميليوني بهرام رادان با ال‌جي بود، منابع موثق مي‌گويند يک قرارداد 75 ميليون توماني بيشتر در کار نبوده براي يک سال.
    $و مي‌گويند ايکات که با تصاوير تبليغاتي «گلزار» در لب دريا به شهرت رسيد با گلزار يک قرارداد دو ساله بسته بوده به مبلغ 40 ميليون. حالا اما ديگر تصوير گلزار، کالاي موردنظر را تبليغ نمي‌کند. اين بار تصوير «پژمان بازغي» زير لوگوي ايکات به چشم مي‌خورد. مي‌گويند بازغي قراردادش را در ازاي دريافت 20 ميليون امضا کرده.
    اين يکي تبليغ را شايد زياد نديده باشيد. چون خيلي زود بيلبوردهايش جمع شد. حرف تبليغات آب معدني است با حضور «رضا داوودنژاد» و «علي صادقي» که براي عکس انداختن در کنار بطري‌هاي آب معدني، نفري 25 ميليون قرار بود دريافت کنند. قرار بود را براي اين مي‌نويسيم که مي‌گويند کارخانة موردنظر به دلايلي پول توافق شده را پرداخت نمي‌کند و بيلبوردها هم به سرعت جمع مي‌شوند.
    يکي از جاهايي که خوب پول رد و بدل مي‌شود، مجموعه‌هاي نودقسمتي هستند. اين قضيه «خسرو شکيبايي» را هم وسوسه مي‌کند تا براي حضور در مجموعه «زندگي به شرط خنده» قرارداد ببندد. اما همکاري سر نمي‌گيرد و سازندگان کار به سراغ خبرة اين‌طور کارها «حميد لولايي» مي‌روند که در بخش خبري 20:30 خبر قرارداد 32 ميليوني اش بابت سه ماه هم تکذيب شد. اما منابع موثق باز خبر مي‌دهند و مي‌گويند که لولايي براي بازي در هر قسمت يک ميليون تومان دريافت کرده.
    حتما در جريان ساخته شدن فيلم پرخرج «اخراجي ها» به کارگرداني «مسعود ده‌نمکي» بوده‌ايد. مي‌گويند فقط رقم قراردادهاي بازيگران اين فيلم 180 ميليون تومان بوده. از دستمزد 20 ميليوني و 14 ميليوني امين حيايي و اکبر عبدي براي سه ماه کار بگيريد تا قراردادهاي سه چهار ميليون توماني ارژنگ اميرفضلي و سپند اميرسليماني بابت همان مدت کار.

    پايان

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    برنامۀ هفتۀ هشتم لیگ

    استقلال اهواز -- پیروزی تهران
    سپاهان اصفهان -- ابومسلم خراسان
    اینتر میلان -- کالیاری
    امپولی -- آ اس رم
    سیه نا -- میلان

    توضیح : تمامی بازی ها یکشنبه 29 بهمن ماه ( 18 فوریه 2007 ) برگزار می شوند.
    مهلت ارسال پیش بینی ها تا ساعت 12 ظهر یکشنبه 29 بهمن ماه خواهد بود.
     

    *****

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان
    هفته ششم اینجا را کلیک کنید

     

     

     

     

     

     

     

    تبريک روزانه

    faranegah@gmail.com 

    با سلام
    از اين به بعد در نظر داريم يک قسمت در روزانه به عنوان تبريک روز تولد افراد و سالروز ازدواج متاهلین گرامی اضافه گردد امیدوارم از این ایده استقبال گردد.
    بدين صورت که هم در روزانه تبريک گفته شود و هم يک پيام تبريک به ايميل افراد فرستاده شود.
    ضمنا افراد می توانند مشخصات دوستانشان را هم ارسال نمایند. لازم به ذکر است این اطلاعات اختیاری می باشد
     

    نام :

    نام خانوادگی :

    جنسیت :

    محل سکونت :

    هجری شمسی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    میلادی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    وضعیت تاهل :

    ID yahoo :

    Email :

    نوع فعالیت :

    عکس دوران کودکی :

     

    سالروز ازدواج

    روز :

    ماه :

    سال :

    لطفا اطلاعات را به آدرس faranegah@gmail.com ایمیل نمایید.
    با تشکر
     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان