673

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 673 :: جمعه 4 اسفند 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

صحبت بر سر «آری» گفتن يا «نه» گفتن نيست .
حرف حرف چگونه گفتن است .
حرف کی گفتن .
حرف چرا گفتن .
آنکس که عمری «آری» گفت و خود ندانست که چه گفته هميشه ميماند .
هيچگاه از پس حيوانيت جسم خويش بيرون نخواهد آمد .
اين است فرق حيوان ناطق با اسفل موجودات .

از «دل نوشته هاي شخصي»
 


 

دانلود مجلات و کتب خارجي

Smart Computing
PC Errors Solved

تعداد صفحات مجله: 164
حجم فایل: 4 مگابايت
رمز فايل: www.mobin-group.com

برای دانلود اینجا را کلیک کنید


 


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (672) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • یک پاک کن جالب
  • معرفي و دانلود فيلم: چهارشنبه سوري
  • اپرا چيست؟
  • Video Edit Magic v4.25 استدیویی کامل برای ویرایش فایل های تصویری
  • بسته تهیه شده برای گوشی های سری 40
  • زيرسازي صحيح آرايش
  • همت حميد
  • عطش محبت
  • آيا كمربندهاي لاغري موثر هستند
  • سوگنامه غربت
  • در دنیا چیزهای بدتری هم هست...
  • مبارك باد آراي كيفي
  • بار ديگر شهري كه دوست مي داشتم
  • آقايون از خانم ها چه مي خواهند؟
  • وديعه الحسين عليه السلام
  • ده آزمايش كه جهان را متحول كرد
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

یک پاک کن جالب
رقيه خاتون
ويژه حضرت رقيه عليها سلام
یک تصویر عجیب
۲ متر از مانیتور دور شوید تا ببینید !
مجله الکترونيکي حسينيه سيدالشهدا -شماره 35 - پنج صفر

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

البرادعي در گزارشي به شوراي حكام آژانس:
ايران در برنامه هسته اي خود، انحرافي به سمت تسليحات اتمي ندارد

مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي در گزارشي به شوراي حكام آژانس درباره پايبندي ايران به قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل تاكيد كرد در برنامه اتمي اعلام شده ايران، هيچ گونه انحرافي به سمت تسليحات اتمي وجود نداشته است.
محمد البرادعي پنج شنبه شب در اين گزارش كه يك نسخه از آن در اختيار خبرگزاري فارس قرار گرفت ، تاكيد كرد ، در خصوص توافق پادماني ان پي تي، ايران زمينه دست يابي آژانس را به تاسيسات و مواد هسته اي اعلام شده خود، فراهم كرده است.
در اين گزارش آمده است تاسيسات و تجهيزات اتمي اعلام شده ايران (كه به رويت بازرسان آژانس رسيده)، با گزارش ارائه شده ايران، تطابق داشته است.
مدير كل آژانس در اين گزارش تاكيد كرد آژانس صراحتا اعلام مي كند در مواد هسته اي اعلام شده از جانب ايران، انحرافي به سمت توليد تسليحات اتمي وجود ندارد اما آژانس همچنان در تلاش هاي خود براي تاييد كامل توسعه برنامه هسته اي ايران و برخي موارد خاص مرتبط با ماهيت و گستره اين فعاليت ها، پيشرفتي نداشته است.
در اين گزارش آمده است، بنا براين آژانس قادر نيست اين مساله را تاييد كند كه مواد و تاسيسات اتمي اعلام نشده در ايران وجود ندارد؛ مگر آن كه ايران با اقدامات لازم شفاف سازي و اجراي پروتكل الحاقي (كه آن را در 18 دسامبر 2003 امضا كرد اما همچنان اجرا نشده است) ، به مسايل مهم در خصوص راستي آزمايي، كه از مدت ها پيش بدون پاسخ مانده است، رسيدگي كند.
مدير كل آژانس در اين گزارش به اين مساله كه ايران مدت ها پروتكل الحاقي را حتي بدون تصويب مجلس شوراي اسلامي اجرا مي كرد، اما غربي ها به تعهداتشان در پرونده هسته اي ايران عمل نكردند، اشاره اي نكرد.
البرادعي افزود ايران فعاليت هاي مرتبط با غني سازي اورانيوم خود را معلق نكرده و به عمليات غني سازي آزمايشي ادامه داده است. ايران همچنين به ساخت كارخانه غني سازي از جمله ايجاد آبشار ادامه داده و گاز هگزا فلورايد اورانيوم (uf6) را به آن منتقل كرده است.
مدير كل آژانس در گزارش خود همچنين تصريح كردايران طرح هاي آب سنگين را ادامه داده است. اما هيچ علائمي حاكي از فعاليت هاي مرتبط با فرآوري مجدد در سايت هاي اعلام شده ايران ديده نشده است.
در اين گزارش آمده است همان طور كه دبير كل در نشست شوراي حكام در نوامبر 2006 ، درباره فعاليت هاي اعلام نشده به آژانس به مدت 20 سال، تصريح كرد، ضروري است ايران با همكاري و شفافيت كامل ، زمينه اي را فراهم كند كه آژانس بتواند سابقه برنامه هسته اي اين كشور را كاملا بازسازي كند.
مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي در گزارش خود افزود بدون اين همكاري و شفافيت، آژانس قادر نخواهد بود در باره مواد و فعاليت هاي هسته اي اعلام نشده ايران و يا صلح آميز بودن ماهيت اين برنامه ، اطمينان دهد.
البرادعي در پايان تصريح كرد در زمان مناسب در اين باره گزارش خواهد داد.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

چهارشنبه سوري

کارگردان: اصغر فرهادی
تهیه کننده: سیدجمال ساداتیان (بشرا فیلم)
بازیگران: هدیه تهرانی، حمید فرخ نژاد، ترانه علیدوستی، پانته آ بهرام، هومن سیدی، سحر دولتشاهی، مهران مهام، بهشاد شریفیان، جلال حد سراج پور
فیلمنامه: اصغر فرهادی، مانی حقیقی
مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان
تدوین: هایده صفی یاری
موسیقی: -
طراح صحنه و لباس: حسین مجد
طراح چهره پردازی: مهرداد میرکیانی
صدابردار: حسن زاهدی
صداگذاری و ترکیب صداها: -
عکاس: امیر عابدی
تاریخ شروع فیلمبرداری: 18 اسفند - تهران
تاریخ اکران: -

خلاصه داستان: دختری در روز چهارشنبه سوری برای خانه تکانی به خانه ای می رود و با زندگی یک خانواده آشنا می شود.

یادداشت: «چهارشنبه سوری» پس از فیلمهای «رقص در غبار» (1381) و «شهر زیبا» (1382) سومین ساخته اصغر فرهادی است. این فیلم سومین حضور ترانه علیدوستی در عرصه بازیگری سینما است.


لينک دانلود فيلم
سی دی 1     سرور 1   سرور 2    سرور 3     سرور 4

سی دی ۲     سرور 1   سرور 2    سرور 3     سرور 4


راهنمای دانلود

بعد از اینکه روی لینک فایل مربوطه کلیک کردید، صفحه ای باز می شود که وارد سای ت Rapidshare می شوید. در صفحه باز شده جدولی را مشاهده می کنید که در انته ای آن دو کلید وجود دارد: Free و Premium
باید رو ی Free کلیک کنید تا صفحه مربوط به دانلود باز شود. در وسط صفحه شمارنده ای بصورت معکوس از عدد 60 شروع به شمارش می کند. وقتی شمارنده به صفر ر سید، در همان قسمت منوی جدیدی باز می شود، بعد از وارد کردن کد امنیتی که در همانجا نوشته شده است (و معمولا 3 کاراکتری می باشد)، روی Download From Mirror کلیک کنید تا شروع به دانلود فایل مورد نظرتان کند.
تذکر مهم: در هنگام دانلود از سایت Rapidshare و سایتهای اینچنینی، حتما باید نرم افزار مخصوص دانلود مثل (DAP و ... ) غیرفعال باشند و نباید توسط چنین نرم افزارهای دانلود کنید، چون موفق نخواهید شد!
بعد از دانلود همه قسمتها، فايل قسمت اول را اجرا کنيد، تا فيلم Extract و آماده نمايش شود.

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

اپرا چيست؟

مصطفي كمال پورتراب:در تاريخ اشتباهاتي رخ داده كه سرنوشت ملت‌ها را تغيير داده است.
اما خطاهايي هم وجود دارد كه باعث كشف و اختراعات بزرگ شده است مانند اختراع پلي‌اتيلن و اختراع كاغذ خشك‌كن، كشف پني‌سيلين و.... اپرا هم زاده يكي از آن اشتباهات تاريخي است. اپرا (Opera ) جمع كلمه لاتيني اپوس (Opus) به معناي «اثر» است و به اين تغيير بايد اپرا را به طور تحت‌اللفظي به «آثار» ترجمه كرد. اما اپرا به صورت كلمه مفرد مونث از آغاز قرن 17 ميلادي به نمايشي گفته مي‌شد كه به جاي آواز خوانده شود و اين اصطلاح تاكنون براي اينگونه نمايش‌هاي آوازي از قرن 14 ميلادي به شيوه مادريگال و ويلانلا توسط خوانندگان دوره‌گرد (تروبادور Troubadour) اجرا مي‌شد. اما اپراي واقعي به همت دوتن از اشراف ايتاليا، كنت باردي و دوك مانتوا به وجود آمد. پيشروان اپرا وينچسو گاليله (1591-1520) (Vincenzo Galilei) پدر گاليله، فيزيكدان بزرگ، جوليو كاچيني (1618- 1550) (Giulio Caccini) و ژاكو پري Jacopo Peri) 1633- 1516) بودند. كاچيني و پري هر دو از خوانندگان معروف عصر خود بودند و آنها به دعوت گاليله در تصنيف اولين آثار اپرايي شركت كردند.
گاليله رساله‌‌اي در موسيقي به نام «مكالمه موسيقي قديم و جديد» نوشته بود. او در آثار نمايشي يونان قديم سه حماسه يافته بود كه به همراهي موسيقي اجرا مي‌شد. از آنجا نتيجه گرفت كه تراژدي‌هاي يوناني به صورت رسيتاتيف يعني كلامي كه با موسيقي همراه مي‌شود، خوانده مي‌شده. اين نظريه مورد توجه گروه نوازندگاني كه در دربار كنت باردي جمع شده بودند، قرار گرفت. كنت باردي براي احياي شيوه قديم يونان كه مورد توجه آن زمان بود موسيقيدانان را مامور كرد تا نمايشي همراه موسيقيDramma per Musica بسازند اما از آنجا كه اين گروه سه‌نفري هيچگونه نمونه‌اي از تئاترهاي يوناني در دست نداشتند تصور كردند كه نمايش‌هاي قديم تماماً به آواز خوانده مي‌شده است. در حالي كه آواز يا ساز يا گفتار دسته‌جمعي فقط به طور فرعي در تئاتر اجرا مي‌شده و ربطي به مكالمه تئاتري نداشته است. به اين جهت گروه مامور به خيال تقليد از درام يوناني، اپرا را به وجود آوردند.
نخست، پري به كمك رينو چيني شاعر، متن يك داستان قديمي يوناني را به نام «دافنه» تهيه كرد و به موسيقي درآورد. اين نمايش با استقبال زياد مواجه شد طوري كه در سال 1600 به مناسبت ازدواج هانري چهارم و ماريا دي مديچي اپراي ديگري به او سفارش داده شد. پري، داستان معروف «ارفه» را براي اپراي دوم خود انتخاب كرد كه بار ديگر به نام «نوريديچه» در فلورانس به روي صحنه آمد. نوريديچه اپرايي بود به شيوه رسيتاتيف كه در تمام مدت نمايش، لحن و بيان و مكالمه را از دست نمي‌داد. دو سال بعد كاچيني درصدد برآمد همين داستان را به موسيقي درآورد. اگرچه كار او به مراتب ضعيف‌تر از پري بود اما براي نخستين‌بار «آريا» يعني آواز اصلي اپرايي را در اين نمايش به كار برد.با اين حال هيچيك از اين دو آهنگساز را موسس اپرا نمي‌دانند. كسي كه اپرا را به معناي واقعي بنيان گذاشت كلوديو مونت‌وردي (Claudio Monteverdi)، (1567 -1648) بود. مونت‌وردي در ابتدا با تصنيف قطعات كثيري به شكل مادريگال شهرت يافته بود. اين شهرت باعث شد كه دوك وينچنتسو گنزاگا (Vincenzo Gonzaga) او را به سمت رئيس اركستر درباري برگزيند و به نوشتن يك اپرا تشويق كند.
اپرا از آغاز پيدايش، نمايش پرخرجي بود. فقط اشراف بزرگ و ثروتمند استطاعت سفارش چنين كار گرانبهايي را داشتند و به همين علت نيز اجراي يك اپرا در درجه اول، نماينده قدرت و ثروت و شخصيت فوق‌العاده كسي بود كه آن را سفارش مي‌داد. اگر خانواده مديچي در فلورانس قدرت نمايش اپرا را داشتند براي خانواده گنزاگا در مانتورا نيز امكان داشت كه چنين نمايشي را در مانتوا به روي صحنه بياورند. به خصوص كه دوك گنزاگا خود را نمايش اپرايي نوريديچه در شب عروسي ماريادي مديچي حضور داشت و اهميت اجراي اين نمايش را درك كرده بود.مونت‌وردي سومين كسي بود كه داستان «ارفه و اوريديس» را به موسيقي درآورد اما اين بار اثر، آزمايشي و تجربي نبود. بلكه يك اپراي كامل بود كه به نام «ارفئو» روي صحنه آمد (1607). مونت‌وردي براي نوشتن اين اپرا سال‌هاي متمادي مطالعه كرد. در اپراي ارفئو تقريباً تمام اصول و قواعد اپرايي رعايت شده و از اين حيث آن را اولين نمونه اپراي كلاسيك مي‌دانند.
مقدمه اپرا با يك اورتور كه توسط اركستر نواخته مي‌شود آغاز مي‌گردد. علاوه بر خواننده تنها در مواردي نيز آواز دو نفري و سه نفري و دسته‌جمعي نيز وجود دارد. اركستري كه با خوانندگان همراهي مي‌كرد در آن زمان اركستر بزرگي شمرده مي‌شد و شامل سازهاي متنوع زهي، بادي و ضربي بود. اركستر اپراي پري 4 ساز داشت اما اركستر در اپراي مونت‌وردي به 34 ساز رسيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Video Edit Magic v4.25 استدیویی کامل برای ویرایش فایل های تصویری
 

 

امروزه  برای کار بر روی فایل های تصویری و ویرایش آنها در کامپیوترهای شخصی نرم افزار های متعددی تولید شده است. ویرایش تصاویر برای کاربران می تواند جنبه های مختلفی را داشته باشد. فرضا شما شما می خواهید یک فیلم خصوصی و خانوادگی خود را ویرایش کنید و به هر دلیلی قصد ندارید آن را به مراکزی که این خدمات را انجام می دهند بسپارید. یا حتی ممکن است شما خود ،  دارای یک مرکز ارائه خدمات این چنینی باشید و از چنین نرم افزارهای استفاده کنید. حتی ممکن است که شما به دلیل سرگرمی اقدام به ویرایش فایل های تصویری کنید.

Video Edit Magic نام نرم افزاری است که به شما توانایی ها و امکانات زیادی را برای کار با تصاویر در اختیار شما قرار میدهد. این نرم افزار همانند یک استدیو کامل فیلمبرداری با توجه به امکانات و ویژگی های منحصر به فردی که در اختیار دارد به کاربر اجازه می دهد تا هرگونه تغییر و عملیاتی را بر روی فایل های تصویری خود ایجاد کند. 

از ویژگی ها و امکانات این برنامه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- قابلیت ضبط تصویر از دوربین هایی که قابلیت اتصال به کامپیوتر را دارند ( می توانید با کمک این قابلیت به صورت دستی اقدام به ساخت دوربین های مدار بسته نمایید )

- باز کردن فایل های تصویری برای ایجاد تغییرات مختلف تنها با کشیدن و رها کردن آنها درون برنامه به کمک موس

- ویرایش صدا و تصویر فایل ها به کمک ابزار های برنامه

- قرار دادن افکت های مختلف جذاب و زیبای تصویری بر روی فایل ها

- زیبا سازی تصاویر به کمک بیش از 150 نوع مختلف از افکت های چند مرحله ای

- ادقام 2 تصویر بر روی یک دیگر به صورت محو

- قابلیت بریدن تصاویر و یا چسباندن چند تصویر مجزا به یکدیگر

- قابلیت ذخیره سازی فایل های تصویری در فرمت ها AVI, MPEG, WMV, WMA, QuickTime, و DV AVI

- قابلیت ساخت فایل های تصویری برای VCD و DVD

- امکان نزدیک نمایی و چرخش تصاویر

 و صد ها امکان دیگر

 

جزئیات کامل تر به زبان سایت سازنده .... 

  دانلود کنید نسخه  4.25 را با حجم 12.82 مگابایت
  تصویری از محیط نرم افزار
  English Explanations

براي دريافت کرک اينجا و يا اينجا را کليک کنيد

ضمنا ميتوانيد نسخه كامل اين برنامه را از اين لينك دانلود كنند


 

دنیای موبایل

بسته تهیه شده برای گوشی های سری 40
مثل 6270 و 6280 و ...

 لينک دانلود قسمت اول | لينک دانلود قسمت دوم
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

دوستان توجه کنید که دریافت هر دو قسمت - جهت باز کردن فایل فشرده الزامی هست.
ضمنا رمز فايل reza-2006 می باشد .

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


خنک نسیم معنبر شمامه​ای دلخواه

خنک نسیم معنبر شمامه​ای دلخواه
دلیل راه شو ای طایر خجسته لقا
به یاد شخص نزارم که غرق خون دل است
منم که بی تو نفس می​کشم زهی خجلت
ز دوستان تو آموخت در طریقت مهر
به عشق روی تو روزی که از جهان بروم
مده به خاطر نازک ملالت از من زود

 

که در هوای تو برخاست بامداد پگاه
که دیده آب شد از شوق خاک آن درگاه
هلال را ز کنار افق کنید نگاه
مگر تو عفو کنی ور نه چیست عذر گناه
سپیده دم که صبا چاک زد شعار سیاه
ز تربتم بدمد سرخ گل به جای گیاه
که حافظ تو خود این لحظه گفت بسم الله

 

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 
 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.
از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .
امام حسین (ع)

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

مشکل طبخ مربا و .....
اگر می خواهید هنگام طبخ ، مربای شما به ته ظرف نچسبد ، توصیه می کنیم قبل از تهیه ابتدا داخل ظرف مورد نظر را با مقدار کمی روغن خوراکی چرب کنید .

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

زيرسازي صحيح آرايش

در اين مقاله کلمات فانديشن (Foundation) و کانسيلر(Concealer) مدام تکرار ميشوند که به معني انواع کرم پورد هستند، همان مواد زيرسازي و پنهان کننده لکه هاي صورت.

خلق يک چهره بي عيب و نکات اوليه زيرسازي آرايش و پنهان کردن لکه ها و جوشها
مقدمه:
حتما تا کنون تصاوير مدلهاي زيبا را در مجلات ديده ايد و به خودتان گفته ايد که اين مدلها براي داشتن چنين چهره عالي چه ميکنند؟
در حقيقت اين چهره بي عيبي که شما ميبنيد، نتبجه کار فانديشن و کانسيلرها يا همان کرم پودر است. اگر شما در صورتتان جوش يا لکه داريد، فانديشن و کانسيلر به شما کمک خواهد کرد که صورتي بي عيب داشته باشيد.
دو نوع کرم پودر وجود دارد:به صورت مايع و به صورت کرم.
کرم پودر مايع يا همان Color Veil (که در قسمت محصولا آرايشي قسمت Kayla توضيحات و قيمت آن را ميتوانيد ملاحظه کنيد) يک جلاي مات و يک پوشش کنترل شده بر روي پوست ايجاد ميکند و کاري ميکند که پوست شما زيباتر به نظر برسد و لکه ها و کبودي دور چشم را به خوبي ميپوشاند.
کرم پودر ماتيکي يا همان Foundation (در قسمت Kayla باز هم توضيحات آن وجود دارد) براي قسمت هايي از پوست که ميخواهيم بپوشانيم، پوشش خوبي ايحاد ميکند. انواع لکه ها و آثاري که ميخواهيم بپوشانيم عبارتند از: کبودي زير چشم، جاي زخم و سوختگي، رگهاي نمايان، چروکها و آثار کشيدگي، جاي بخيه، تاتو، ماه گرفتگي ها لکه هاي ناشي از بالا رفتن سن. همچنين با اين ماده ميتوان چروکهاي ريز زير چشم را پوشاند. براي بهتر شدن اثر کرم پودر، هميشه از پن کيک متناسب با همان کرم پودر استفاده کنيد چونکه حالت ضد آب به آن ميدهد. درست مانند يک پوست دوم.
به هنگام استفاده از کرم هاي آرايشي از يک اسفنج آرايش استفاده کنيد. کرم آرايشي يا همان کرم پودر را به صورت دايره شکل روي پوست بکشيد تا کامل پوست را پوشش دهد.
حالا زيرسازي آرايش شما حاضر است تا با استفاده از رنگهاي متناسب صورتتان را آرايش کنيد.
کرم پودر يک جلاي بي نقص به چهره شما و پوششي درخشان به پوست شما ميدهد.
کرم پودر براي يکنواخت کردن رنگ چهره، پوشاندن لکه ها صورت و جلا دادن به صورت استفاده ميشوند. کرم پودر را بايد خيلي يکنواخت بر روي پوست کشيد تا حالت براق پدا نکند.
کرم پودرهاي مرغوب (مثل Kayla) حاوي ماده ضد آفتاب بوده و نقش مرطوب کننده نيز دارند.
استفاده از رنگ اشتباه در کرم پودر باعث ميشود که آرايش شما رنگ واقعي خود را نشان ندهد و کمي چرک به نظر برسد. بر عکس آنچه بسياري از خانمها تصور ميکنند، کرم پودر و مواد زيرسازي آرايشي، اگر مرغوب باشند، براي پوست بسيار مفيد بوده و مثل کرم صورت و مواد ضد چين و چروک عمل ميکنند. کرم پودرها و مواد زير سازي آرايشي مرغوب، اگر با کرم مرطوب کننده استفاده شوند، لايه محافظ پوست شما را تقويت ميکنند. رنگدانه هاي پوست شما، با استفاده از اين مواد مرغوب، در برابر گرد و غبار و اشعه هاي مضر نور آفتاب حفاظت ميشود. براي يک محافظت خوب بهتر است به ميزان ماده ضد آفتابي که در کرم پودر شما وجود دارد دقت کنيد.
براي يک زير سازي آرايشي خوب شما بايد از يک کرم پودر به صورت، کرم، مايع يا پودر استفاده کنيد. که انتخاب آن به نوع پوست شما، رنگدانه هاي پوست شما و همچنين ميزان پوششي که پوست شما نياز دارد، بستگي دارد. اگر مي بينيد که پوست شما به محض استفاده از کرم پودر آن را به خود جذب ميکند، بهتر است که از کرم پودر چربتر استفاده کنيد. کرم پودرهاي پودري براي کنترل ميزان چربي در پوستهاي چرب بيشتر کاربرد دارند. اگر به طور مداوم در طول روز و هر روز از کرم پودر خوب استفاده کنيد، اين زيرسازي باعث ميشود که آرايش شما حالتي کاملا طبيعي داشته باشد .

ادامه دارد...

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

این فرهنگ را چه کسانی بنیاد نهادند؟
اسطوره ها و افسانه ها چه می گویند؟
این افسانه ها و اسطوره ها، نقشی خیال انگیز از دانش و آرزوها و امید های انسانی هستند.

این فرهنگ والا و انسانی و پرشکوه :
جهان را روییدنی و بالیدنی می دانست
در آن زن و مرد همبر و هم بالا از میان ریواسی می رویند.
آشتی و خرد و مهر و مدارا بر آن می تابید.
زنان در کشت و ورز و سفالگری و بافتن و رشتن و خانه سازی نقش نخست را داشتند.
زنخدایانی چون مهر و چیستا ورام و آناهیتا در دل و جان هستی می باریدند و می افشاندند.
هستی هر پگاه از عشقبازی شادمانه ی بهرام و رام تولدی دیگر می یافت

در اساطیر یونان این پرومته، خدازاده ای گستاخ و شورشی است که آتش و هنرها و دانش و نوشتن و خانه سازی را از بارگاه خدایان می رباید و به نزد انسان می آورد.
پرومتۀ پیش دانش، به همین گناه در کوه ها به بند کشیده می شود تا عقابی جگر او را از هم بدرد.

ادامه دارد ...

 

 

مشکان
info@moshkan.com

جمعه: خاطرات جبهه

همت حميد

يك هفته از شروع عمليات با شكوه والفجر هشت مي گذشت، روزي نبود كه منطقه توسط هجوم هواپيماهاي دشمن بعثي بمباران نشود. رزمنده‌هاي ما هم به خوبي از خجالت آن‌ها در مي‌آمدند و هرروز چند هواپيماي مهاجم را ساقط مي‌كردند.
64/10/28 بود كه به فرماندهي سردار شهيد حميدرضا نوبخت با بچه‌هاي گردان مالك اشتر به محدوده‌ي كارخانه‌ي نمك راهي شديم. مجموع نيروهاي ما با آن فرمانده‌ي دلير، 32 نفر بيش‌تر نمي‌شديم. 7:30 صبح نيروهاي بعثي با آتش تهيه‌ي سنگين و استقرار 21 تانك و نفربر تا پشت خاكريز نفوذ كرده و اقدام به پياده كردن نيروهاي پياده كردند. جنگ تن به تن آغاز شد و در حين درگيري يكي از فرماندهان عراقي به خيال خودش زرنگي كرد و يك نارنجك به طرف سردار نوبخت پرتاب كرد، دقيقاً همان طور كه انتظار مي رفت، اين اسطوره‌ي رزم و جهاد، بدون درنگ، نارنجك را به سوي صاحب بعثي‌اش برگرداند و افسر عراقي ر ا به هلاكت رساند. تلاش آن‌ها براي تصرف خط و شكست نيروهاي اسلام به اوج خود رسيده بود. انبوهي از تجهيزات و نيروهاي متجاوز در مقابل 21 تن از رزمندگان اسلام كه غم هجران 11 نفر مجروح و شهيد را متحمل شده بودند، بي‌وقفه ادامه داشت. تذكرات و رهنمودهاي سازنده و روحيه بخش حميدرضا، عجيب به نيروها قوت قلب و توان مضاعف مي‌بخشيد. موشك‌هاي آرپي‌جي هم‌چون شهاب ثاقب بر پيكر غول‌هاي آهنين نزديك خاكريز، فرود مي‌آمد. بالاخره با انهدام 19 تانك و نفربر و به غنيمت گرفته شدن يك نفربَر سالم و به اسارت در آمدن 21 نفر عراقي‌ها عقب نشيني كردند. خدا مي داند اگر نبود رشادت و فرماندهي چريك مخلص و باصفاي گردان، حميدرضا نوبخت، چه بسا مشيت الهي به گونه‌اي ديگر رقم مي‌خورد و اصلاً كي باور مي‌كرد كه يك خاكريز مهم در تهاجم 21 دستگاه زرهي تنها توسط 32 نفر آن هم نهايتا با 11 شهيد و مجروح حفظ شود و از صدمات و تلفات گسترده‌ جلوگيري به عمل آيد. آن‌چه كه فراموش ناشدني است چهره‌ي خسته و سراسر غمگين فرماندمان بود كه در عين صلابت و افتخار، فراق شهدا و رنج مجروحين، او را شكسته تر از پيش نشان مي داد.

راوي: سيد حسين غفاري از لشكر 25 كربلا

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

 سوره: سورة النساء آيات: 176 محل نزول: مدینه

وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِيلاً 122 لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلاَ يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا 123 وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَـئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيرًا 124 وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ واتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً 125 وَللّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطًا 126 وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاء قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاء الَّلاتِي لاَ تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَن تَقُومُواْ لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا 127

 

ترجمه فارسي مکارم

و كسانى كه ايمان آورده‏اند و اعمال صالح انجام داده‏اند، بزودى آن را در باغهايى از بهشت وارد مى‏كنيم كه نهرها از زير درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند ماند وعده حق خداوند است و كيست كه در گفتار و وعده‏هايش، از خدا صادقتر باشد؟! «122» (فضيلت و برترى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست; هر كس عمل بدى انجام دهد، كيفر داده مى‏شود; و كسى را جز خدا، ولى و ياور خود نخواهد يافت «123» و كسى كه چيزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه ايمان داشته باشد، چنان كسانى داخل بهشت مى‏شوند; و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد «124» دين و آيين چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كند، و نيكوكار باشد، و پيرو آيين خالص و پاك ابراهيم گردد؟ و خدا ابراهيم را به دوستى خود، انتخاب كرد «125» آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست; و خداوند به هر چيزى احاطه دارد «126» از تو درباره حكم زنان سؤال مى‏كنند; بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد: آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوقشان را به آنها نمى‏دهيد، و مى‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد، و نيز آنچه درباره كودكان صغير و ناتوان براى شما بيان شده است، (قسمتى از سفارشهاى خداوند در اين زمينه مى‏باشد; و نيز به شما سفارش مى‏كند كه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد! و آنچه از نيكيها انجام مى‏دهيد; خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شايسته مى‏دهد) «127»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

m_sh2510@yahoo.com

دانشمندان الماني چشم مصنوعي ساخته اند كه مي بيند .روزنامه اينترنتي روسي ايزوستيا: استفاده از اين چشم تا پنج سال آينده ممكن خواهد بود.محققان دانشگاه اكسن اعلام كردند : اين چشم به دوربيني مجهز است كه به افراد نابينا امكان مي دهد جهان را ببينند , اما رنگ تصاوير سياه و سفيد خواهد بود و علاوه بر اين افراد قادر به تشخيص رنگ‌هاي تيره و روشن خواهند بود.در مرحله نخست اين چشم در اختيار كساني قرار خواهد گرفت كه كه از بيماري هاي ارثي چشم رنج مي برند . 

 

 

eshge.mahdi@gmail.com

اى بارگاه كوچك تو قبله اى عظيم
وى روضه مبارك تو روضه نعيم
باشد حريم اقدس تو قبله گاه دل
تا خفته چون تو جان جهانى در آن حريم
هم دختر امامى و هم خواهر امام
هم خود كريمه هستى و هم دختر كريم
قدرت همين بس است كه خوانند اهل دل
حق را به ابروى تو اى رحمت عميم
اى نور چشم زاده زهرا (رقيه جان )
هر چند كوچكى تو بود ماتمت عظيم
خواهم كه بر مزار تو گردم شبى دخيل
خواهم كه در جوار تو باشم شبى مقيم

سالروز شهادت زهراي سه ساله، بنت السلطان، حضرت رقيه عليهاسلام را تسليت عرض مي نمايم. بدان اميد كه ما نيز از محبين اين دردانه حسين عليه السلام بحساب آييم و به فيض زيارتش از نزديك نائل گرديم .

 

 

whitehawk1988@gmail.com

سه چیز از عادتهای نااهلان است:

یکی خود را بی عیب پنداشتن. دوّم دیگران را در مرتبه دانش از خود فروتر دانستن. و سوّم به علم خویش خرّم بودن و خود را در نهایت کمال پنداشتن.

(مرزبان نامه )

 

 

afagh_m51@yahoo.com

گلپونه ها

گلپونه های وحشی دشت امیدم، وقت سحر شد
خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد
من مانده ام تنها میان سیل غمها
من مانده ام تنهای تنها

من مُرغک افسرده ای بر شاخسارم
گلپونه ها گلپونه ها چشم انتظارم
من مانده ام تنهای تنها

می خواهم اکنون تا سحر با آن بخوانم
افسرده ای، دیوانه ای، آزرده جانم
گلپونه ها گلپونه ها غمها مرا کُشت
گلپونه ها آزار آدمها مرا کشت

گلپونه ها دیگر خدا هم یاد من نیست
همدرد دل شبها به جز فریاد من نیست
آه ای پرستو های ره گم کردۀ دشت
با من بمانید
با من بخوانید

از هما میر افشار

 

 
h_mahmodi2004@yahoo.com

سلام
زندگي را اغاز كرديم از بدو تولد و تا لحضه مرگ ولي نخواهيم توانست بدانيم كه چگونه بود و چگونه سپري شد
به ياد دوستان و خويشاوندان خود كه دار فاني را بدرود گفتنند مي افتيم ولي هرگز قادر نخواهيم بود لحضه مرگ خود را بياد آوريم بدرستي كه آن از ما به ما نزديكتر و از رگ گردن هم نزديكتر مي باشد شما ره بهخدا عزيزانم ياد خدا مرگ را از ذهن دور نكنيد

 

 

ahmadak_110@yahoo.com

عطش محبت

اميدوارم قلب‌هايتان مُحرم شود. ديگر عاشوراست. از فردا او خود همه را مُحرم مي‌كند. وقتي كه امشب يا فردا خبر به شما مي‌رسد و بچه‌ها مي‌گويند كه از امروز در كربلا آب را بر اهل بيت(عليه‌السلام) بستند؛ خبر بالاخره به قلوبتان مي‌خورد يا پيش از اين خورده است.
شيعه هول مي‌كند. هول، غير ترس است و خيلي مشكل است. اگر آدمي از هول افتاد و يك مرتبه جان داد، زياد نيست. تازه آب را بسته‌اند و هنوز تشنه نشده‌اند. تازه مي‌خواهند آب را ببندند؛ شيعيان و دوستان اهل بيت(عليه‌السلام) هول مي‌كنند.
فردا صبح آثار هول و وحشت در اين مذهب- هر كجا كه باشند- هست. يعني به قلب طبيعي و خلقي‌مان سرايت مي‌كند. مگر آنكه فرد، توجه نداشته باشد و اشعار را بگويند و گوش بدهد و رد شود. والا اگر به دل بخورد، هول و وحشت مي‌كند. چطور وقتي مي‌گويند فردا چنين و چنان مي‌شود، آدمي براي آب و نان دنيا وحشت مي‌كند؟
آب را بر اهل بيت(عليه‌السلام) بسته باشند و آدمي هم يقين داشته باشد كه الان كربلاست- همه ما و مؤمنين و مؤمنات در كربلا هستيم و الان هم عاشورا است- آن وقت بگويند آب را بستند؛ به همين سادگي؟
آب هم از هر جور باشد؛ آب ظاهري باشد يا آب معنوي و تشنگي براي راه خدا باشد. آيا الان اهل مملكت شيعه، تشنه آن نيستند كه به امام حسين (عليه‌السلام) نزديك شوند؟ بيشتر، آن تشنگي است كه اين تشنگي را هم در كنارش مي‌گذارند. براي شيعيان كه آن تشنگي است. آنها در درياي غيب بودند و از عالم غيب، سيراب بودند؛ در ظاهر آب نداشتند. ولي ما در هر دو سر نشسته‌ايم؛ هم تشنه آب دنياييم كه مبادا آب را ببندند و هم وحشت داريم كه نكند از كربلا محروم بمانيم. به ظهر عاشورا و آن زماني كه كار تمام مي‌شود نرسيم و خداي نخواسته نيمه كاره از اين دنيا برويم. اين هم تشنگي و عطش است.
خداوند عطش محبت، نصيب‌تان كند كه وقتي بگيرد ريشه هر چه غير خدا و غير امام را مي‌سوزاند. آن، عطشي بسيار قوي است كه بدن انسان را خشك مي‌كند، به حدي كه مثل خاك خشك مي‌شود. يحول العطش بينه و بين السماء كالدخان.(1) اي آدم، عطش بين اهل بيت حسين‌بن‌علي(عليه‌السلام) و آسمان، مثل دود است. عطش روز عاشورا اين جور بود
اين را ظاهري حساب كنيد. اگر يك وقت بچه‌اي صدا بزند «آب» و كسي به او ندهد دفعه دوم كه صدا مي‌زند همه شما بلند مي‌شويد. صدا طوري است كه به همه جا مي‌زند. اصلاً در عالم، هيچ چيز چون عطش نيست.
به وبلاگ احمدک هم سری بزنید
http://ahmadak.blogfa.com

 

 

mhrsanei@googlemail.com

آيا كمربندهاي لاغري موثر هستند

عواملی مثل استرس و استفاده زیاد از کربو هیدرات از قبیل نشاسته و مصرف کم مواد پروتئینی موجب تجمع چربی در برخی نقاط بدن مثل شکم و رانها می شود .که این تجمع چربی را اصطلاحا سلولیت می گویند که در واقع علت آن کم شدن جریان خون و تجمع مواد سمی در این نواحی است .
اما چاقی با تجمع سلولیت تفاوت دارد و معمولا چاقی حالت عمومی دارد و به یک حالت هماهنگ از افزایش سایز و چربی کل بدن گفته می شود . سلولیت وابسته به هورمون است و بیشتر در خانمها دیده می شود (هورمون استروژن) و در خانمهائی که در معرض فشارهای عصبی قرار می گیرند و به پرخوری و همچنین فست فود و غذاهای شور عادت دارند بیشتردیده می شود .

اما ماساژ درمانی و استفاده از سیستمهای لرزاننده و حرارتی به تنهائی در درمان چاقی به هیچ وجه موثر نیست بلکه باید با تغییر رژیم غذائی و ورزشهای هوازی چربی های اضافه سوزانده شود و اما در مورد سلولیت با توجه به اینکه این دستگاه ها با ایجاد ارتعاش و ایجاد حرارت موضعی موجب تسریع جریان خون می شود به دفع مواد سمی و کوچک شدن سایز گلوله های چربی کمک می کند اما باید توجه داشت که به هیچ عنوان بدون رعایت رژیم غذائی و ورزش و همچنین نوشیدن اب زیاد (حهت کمک به دفع مواد سمی و کمک به افزایش متابولیسم )نمی توانید نتیجه مطلوب بگیرید . در تبلیغات این کالاها می بینیم که مردی که از این دستگاه استفاده می کند دارای شکم صاف و تفکیک شده ای است ولی دارای عضلات سینه و بازوی پرورش یافته ای هم می باشد از شما می پرسم آیا کمربند لاغری عضله می سازد !! مسلما با تمرینات با وزنه به چنین اندامی رسیده یک نکته حائز اهمیت اینکه برای چربی سوزی بهترین راه عضله سازی است چون موجب افزایش سوخت و ساز و متعاقب آن کاهش �

 

.

mamaam110@yahoo.com

بمناسبت سالروز شهادت حضرت رقیه-سلام الله علیها
سوگنامه غربت

چشمانش را كه گشود موج نگاهش را به درياي نگاه عمه فرستاد. عطر نوازشگر دستان عمه را در هواي ساكت خرابه بوئيد. غنچه كبود شده لبان از هم گشود و فريادي به بلندي بام هاي دنيا در حنجره اش جان گرفت و همچون نجوايي غريب به گوش رسيد كه : بابا....
ترنم درد آفرين نهيبش پنجه اي دردناك شد كه بر دل ها چنگ انداخت و باران آشيانه چشمان همگان را با خود شستشو داد. صداي شيون ملائك به گوش مي رسيد در آن گوشه خرابه كه بر پيكر شب سياهي افكنده بود و ماه از شرم سپيدي موهاي سه ساله دختري رخ در نقاب كشيده بود. شهر در پس پرده هاي غبارآلود غفلت و جهالت خفته بود كه ناگاه فريادي به بلنداي تاريخ، چشمان غنوده در بي خبري را بر آشفت و اسطوره ظلم و ستم كه در شرارت خود فنا گشته بود و افسانه بدي و بد خواهي نام گرفته بود، تلاطم شب را به اوج رسانيد آنگاه كه حيرت زده پرسید: چیست اين صدا؟... و پاسخ شنید: سه ساله دختري بابا مي خواهد! كريهانه خنده سر داد و جغدان شرم به شب نشسته با او همنوا شدند و طبق نور وارد خرابه شد و عطر بابا فضاي جانها را از آن خرد كرد. ملائك آرام گرفتند تا سه ساله دختر با قد خميده به پيشواز طبق برود و جام جانش را با بوسه بر لبان پدر لبريز سازد.
عطر آسماني پدر را به شام جان خريده بود و به دنبال بابا مي گشت و چشمان جستجوگرش را بر طبق پوشيده، دوخته بود. دست بر كمر زانو بر زمين نهاد آنگاه كه طبق را مقابل چشمانش بر زمين نهادند. صداي تلاوت نور را مي شنيد و نجواي دلنشين بابا .... عمه را مي گريست كه چشمانش خانه درد بود و رخ به رخش زانو بر زمين نهاده بود. اشتياق چشمان بابا گرم تر و سوزان تر از خورشيدي كه ظهر بر خرابه تابيده بود از پس پرده افتاده بر طبق وجودش را سكرآور از آن خود مي ساخت.
چشم ها به او دوخته شده بود و آماده باريدن بود. آه و ناله افلاكيان به گوش مي رسيد و صداي گريه ملائك جانها را به آتش مي كشيد. دست بر پرده نهاد و عمه چشمانش را بست و او با ولع گشود . عطر الهي بابا را از پس پرده شنيده بود و حالا مشتاق ديدار چشمان همیشه سخنگوی بابا و آنچه دید ....... ارکان عرش لرزید و شهر از جان پناه غفلت و نادانی با فریاد جان خراش سه ساله دختري قد خميده به در آمد. طعم پاك چشم هاي بابا هواي خرابه را از آن خرد كرد و نفس هاي بوي عشق گرفت. جمله اش در سراسر تاريخ طنین انداز گشت: يا ابتاه! من ذالذي خضبك بدمائك! يا ابتاه! من ذالذي قطع وريديك! يا ابتاه! من ذالذي ايتمني علي صغر سني! لب بر لب خونين پدر نهاد و هرم داغ عاشورا دوباره در تمام لحظه هاي خرابه پيچيد. با دستان كوچكش تمام مرثیه ها را مقابل ديدگان پدر ورق زد و سوگنامه غريبي را در دیار غريبان به نجوا نشست. دوباره غروب عاشورا زنده شد و دوباره داغ اندوه سنگین تر از هر زمان ديگري جانها را نواخت و قلبها را گداخته كرد ..... و آنگاه كه تاول پر خون پاهايش را در معرض ديدگان پدر نهاد، آخرين جرعه هاي عشق را از لبان پدر نوشید و عطر آسماني پدر را به كام جان خرید و این آغاز صبحي بود با طراوت و روشن در زندگي رقيه سه ساله صبحي كه جان او را پيوندي داد ابدي با جان عاشق پدر و ملائك شيون كردند و صداي گريه شان در افلاك طنين انداز شد و خرابه شام ماند و نجواي همیشه زنده دختركي دردمند در هجران درد آلود پدر! شام ماند و شرمندگی اش كه تا همیشه تاریخ رنج و محنت قد خميده و موهاي سپيد سه ساله دختركي را به دوش خواهد كشيد .... عمه ماند و دردي افزون كه بار امانت از دستش افتاد و نو گلي نازدانه پرپر شد پيش از آنكه عطر روح بخش پدر را دوباره از فضاي شهر مدينه بشنود و سر در آغوش رسول الله (ص) نهد و بغض با او بگشايد. شام ماند و تمام غصه هايش و سوز غربت دختركي كه همه تاريخ را با سوز ناله هايش سوزاند.
التماس دعا وحدانی .

 

 

shadow_1352@yahoo.com

در دنیا چیزهای بدتری هم هست...

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب ديد که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چيز جمع و جور شده. يک پاکت هم به روي بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر».
با بدترين پيش داوري هاي ذهني پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :

پدر عزيزم،
با اندوه و افسوس فراوان برايت مي نويسم. من مجبور بودم با دوست دختر جديدم فرار کنم، چون مي خواستم جلوي يک رويارويي با مادر و تو رو بگيرم. من احساسات واقعي رو با Stacy پيدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما مي دونستم که تو اون رو نخواهي پذيرفت، به خاطر تيزبيني هاش، خالکوبي هاش ، لباسهاي تنگ - موتور سواريش و به خاطر اينکه سنش از من خيلي بيشتره.
اما فقط احساسات نيست، پدر.
اون حامله است. Stacy به من گفت ما مي تونيم شاد و خوشبخت بشيم. اون يک تريلي توي جنگل داره و کُلي هيزم براي تمام زمستون. ما يک رؤياي مشترک داريم براي داشتن تعداد زيادي بچه. Stacy چشمان من رو به روي حقيقت باز کرد که ماريجوانا واقعاً به کسي صدمه نمي زنه. ما اون رو براي خودمون مي کاريم، و براي تجارت با کمک آدماي ديگه اي که توي مزرعه هستن، براي تمام کوکائينها و اکستازيهايي که
مي خوايم. در ضمن، دعا مي کنيم که علم بتونه درماني براي ايدز پيدا کنه، و Stacy بهتر بشه. اون لياقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و مي دونم چطور از خودم مراقبت کنم. يک روز، مطمئنم که براي ديدارتون بر مي گرديم، اونوقت تو
مي توني نوه هاي زيادت رو ببيني.
با عشق،پسرت،John

پاورقي : پدر، هيچ کدوم از جريانات بالا واقعي نيست، من بالا هستم تو خونه Tommy. فقط مي خواستم بهت يادآوري کنم که در دنيا چيزهاي بدتري هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روي ميزمه. دوسِت دارم!
هروقت براي اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن

 

 

setayesh_new@yahoo.com

How did you do on this one? It's just one question, so take your time and think about it.
اين و چطوري حلش مي کني؟ فقط يک سؤاله، پس وقت بذار و درباره اش فکر کن.

Pre-school children were asked the following question:
"In which direction is the bus pictured below traveling?"
از بچه هاي پيش دبستاني اين سؤال پرسيده شد :
«اتوبوس توي اين شکل به کدوم طرف ميره؟»



Look carefully at the picture.
Do you know the answer?
با دقت به شکل نگاه کن.
مي توني جواب بدي؟

(The only possible answers are "left" or "right.")
(جواب هاي ممکن چپ يا راست هست)
Think about it
درباره اش فکر کن
Still don't know?
هنوز نمي دوني؟
Okay, I'll tell you.
باشه، من بهت ميگم.
The pre-schoolers all answered "left."
بچه هاي پيش دبستاني همگي جواب دادند : «چپ»
When asked, "Why do you think the bus is traveling in the left direction?"
وقتي ازشون پرسيدن : «چرا فکر مي کنيد اتوبوس داره به طرف چپ ميره؟»
They answered:
"Because you can't see the door."
اونا جواب دادن :
«چون تو نمي توني در رو ببيني.»

How do you feel now ???
I know, me too.
الآن چه احساسي داري؟؟؟
مي دونم، منم همينطور.

 

 

m_z_213128@yahoo.com

قال مهدي (عج):
آنقدر در مصائبت اشك مي ريزم اگر اشك چشمم هم تمام شود خون گريه ميكنم


بارد چه؟ خون. كه؟ ديده. چسان؟ روز و شب. چرا؟ از غم. كدام غم؟ غم سلطان اوليا
نامش كه بد؟ حسين. ز نژادكه ؟ از علي. مامش كه بد؟ فاطمه جدش كه ؟ مصطفي. چو شد؟ شهيد شد.
به كجا؟ دشت ماريه. كي؟ عاشر محرم. پنهان؟ نه، بر ملا. شب كشته شد؟ نه، روز. چه هنگام؟ وقت ظهر.
شد از گلو بريده سرش؟ ني،ني، از فقا. سيراب كشته شد؟ نه، كس آبش نداد؟ داد. كه؟ شمر.
از چه سرچشمه؟ ز سرچشمه فنا. مظلوم شد شهيد؟ بلي. جرم داشت؟ نه، كارش چه بد؟ هدايت.
يارش كه بد؟ خدا. اين ظلم را كه كرد؟ يزيد. اين يزيد كيست؟ ز اولاد هند. از چه كس؟ از نطفه زنا.
خود كرد اين عمل؟ نه، فرستاد نامه‌اي. نزد كه؟ زاده مرجانه دغا. ابن زياد زاده مرجانه بد؟ نعم.
از گفته يزيد تخلف نكرد؟ لا. اين نابكار كشت حسين را به دست خويش؟ نه او روانه كرد سپه سوي كربلا. مير سپه كه بد؟ عمرسعد. او بريد حلق عزيز فاطمه؟ نه، شمر بي حيا. خنجر بريد، خنجر اورا نكرد شرم؟ كرد. از چه پس بريد؟ بپذيرفت ازو قضا. بهر چه؟ بهر آنكه شود خلق را شفيع. شرط شفاعتش چه بد؟ نوحه و بكا.كس كشته شد هم از پسرانش؟ بلي دو تن. ديگر كه؟ نُه برادر ديگر از اقربا. ديگر پسر نداشت؟
چرا داشت. آن كه بد؟ سجاد چو بد؟ بود او به غم و رنج مبتلا. ماند او به كربلاي پدر؟ ني به شام رفت.
با عزّ و احتشام؟ نه با ذلت و عناد. تنها؟ نه، با زنان حرم. نامشان چه بود؟ زينب، سكينه،فاطمه،كلثوم بينوا
بر تن لباس داشت؟ بلي گرد رهگذار. بر سر عمه داشت؟ بلي چوب اشقيا. بيمار بد؟ بلي. چه دوا داشت؟ اشك چشم. بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا. كس بود همرهش؟ بلي اطفال بي پدر. ديگر كه بود؟
تب كه نمي‌گشت ازو جدا.از زينب و زنان چه مانده بد؟ دوچيز طوق به گردن و خلخال غم به پا.
گبر اين ستم كند؟ نه. يهود و مجوس؟ نه. هندو؟ نه. بت پرست؟ نه. فرياد از اين جفا!!! قاآني قائل اين شعرهاست؟ بلي. خواهد چه؟ رحمت. از كه؟ زحق. كي؟ صف جزا.

يا حق التماس دعا دارم از همگي برام دعا كنيد

 

 

cho_iran_mabad@yahoo.com

طناب

داستان درباره يك كوهنورد است كه مي خواست از بلندترين كوه ها بالا برود. او پس از سالها آماده سازي، ماجراجويي خود را آغاز كرد. ولي از آنجا كه افتخار كار را براي خود مي خواست تصميم گرفت تنها از كوه بالا برود.
شب، بلنديهاي كوه را تماماً‌ در بر گرفت و مرد هيچ چيز را نمي ديد. همه چيز سايه بود.
اصلاً ديد نداشت و ابر روي ماه و ستاره ها را پوشانده بود. همانطور كه از كوه بالا مي رفت، چند قدم مانده به قله كوه، پايش ليز خورد و در حاليكه به سرعت سقوط مي كرد. از كوه پرت شد.
در حال سقوط فقط لكه هاي سياهي را در مقابل چشمانش مي ديد و احساس وحشتناك مكيده شدن بوسيله قوه جاذبه او را در خود مي گرفت.
همچنان سقوط مي كرد و در آن لحظات ترسناك، همة رويدادهاي خوب و بد زندگي، به يادش آمد.
اكنون فكر مي كرد مرگ چقدر به او نزديك است و ناگهان احساس كرد كه طناب به دور كمرش محكم شد. بدنش ميان آسمان و زمين معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود. در اين لحظه سكون، برايش چاره اي نماند جز اينكه فرياد بكشد.
«خدايا كمكم كن»
ناگهان صداي پرطنيني كه از آسمان شنيده مي شد جواب داد : از من چه مي خواهي ؟
گفت :خدايا نجاتم بده !
ندا آمد : واقعاً باورم داري، طنابي را كه به كمرت بسته اي پاره كن.
يك لحظه سكوت و مرد تصميم گرفت با تمام نيرو به طناب بچسبد.
گروه نجات مي گويند: روز بعد يك كوهنورد يخ زده را مرده پيدا كردند.
بدنش از يك طناب آويزان بود و با دست هايش محكم طناب را گرفته بود و او فقط يك متر از زمين فاصله داشت.

شما چقدر به طنابتان وابسته ايد ؟ آيا حاضريد آن را رها كنيد؟
در مورد خداوند هرگز يك چيز را فراموش نكنيد.
هرگز نبايد بگوييد كه او شما را فراموش كرده يا تنها گذاشته است.
هرگز فكر نكنيد كه او مراقب شما نيست.
به ياد داشته باشيد كه او همواره شما را با دست خود نگه داشته است.
خداوند هميشه نگهدارتان باد.
 

 

 

salman_yavar@yahoo.com

مبارك باد آراي كيفي

در پايان نوشته روز گذشته، كه به استقبال افتتاح مجلس خبرگان رفته بود، نوشتم؛ «چشمان امام عصر عجل‌الله تعالي فرجه الشريف» و منتظران حقيقي او و عاشوراييان ايران اسلامي، به دقت دينمدارانه خبرگان رهبري دوخته شده است.»، امروز، فردا و فرداها نيز همين نكته را خواهم نوشت و خواهم گفت.
اين «يك اصل» ثابت براي جايگاه رفيع و البته خطير خبرگان رهبري است.
گرچه «انتظار» و «منتظَر عجل‌الله تعالي فرجه الشريف» و «منتظران»، روند مجلس خبرگان را لحظه به لحظه مورد تامل قرار مي‌دهند، و هر چند كه اين امر فقط به مراسم «افتتاحيه» يا «اختتاميه» منحصر نمي‌شود، بلكه در تمام 8 سال استمرار دارد. ولي آنچه در روز افتتاح مجلس خبرگان رهبري روي داد، تذكر نكات درخور دقت را ضروري نمود.
الف. اخبار مربوط به افتتاح مجلس خبرگان، صبح روز نخست را به «انتخاب هيأت رئيسه سني» منحصر مي‌كرد، در حالي كه با شگفتي تمام، كار انتخاب «هيات رئيسه دائمي» نيز به پايان رسيد. به كجا چنين شتابان؟
ب. حضرت آيت‌الله مشكيني، فقيه مجاهد، و زاهد وارسته به رياست مجلس خبرگان انتخاب شدند. اين امر، يكي از امدادهاي بزرگ الهي بود كه توطئه‌هاي حاميان هاشمي را كه با ابزارهاي رسانه‌اي دنبال مي‌شد، نقش بر آب كرد. توطئه‌اي كه قلم به مزدان رسانه‌اي پيرامون بيماري «آيت الله مشكيني اين مجاهد وارسته» دامن زدند و با تاكيد و تصريح، در ممانعت از «نامزدي ايشان براي مجلس خبرگان فضاسازي صهيونيستي» نمودند. سپاس بي‌نهايت خداوند سبحان را كه نعمت شكست دشمنان و پيروزي مؤمنان را نصيب گردانيد.
ج. انتخاب حضرت آيت‌الله يزدي، فقيه شجاع به نايب رئيسي مجلس خبرگان نيز امتيازي ويژه براي دينمداران ولايت‌باور بود. حضرت حق، راهنما و ياور اين بزرگمرد عرصه روحانيت در مسير پرمسؤوليت ايشان باشد. دو مورد فوق نشان از «آراي كيفي» خبرگاني دارد كه «بصيرت ديني» را «سفينة النجاة» خود، نظام اسلامي و اسلام ناب محمدي صلي‌الله عليه و آله و سلم قرار داده‌اند.
د. اما نايب رئيسي «هاشمي رفسنجاني» آن هم با مسير غيرمشروع و غير مقبولِ ورودِ او به خبرگان، همه دينداران آگاه را به حيرت وا داشت. آن هم نايب رئيسي اول؟!‌ يعني باز هم شاگرد اولي هميشگي او!! در اين زمينه سخن بسيار است كه به گوشه‌هاي كوچكي از آن اشاره مي‌شود.
1 – به نظر مي‌رسد براي رأي دهنگان به اين فرد «مديريت جلسه» خبرگان، فارغ از فقاهت، وجاهت، وارستگي و شأنيت روحاني مطرح است. يا حداقل اين «اصول» و «اساس» در عرصه سياست ولايي مجلس خبرگان قابل تأمل و تدبر چندان نيست!
2 – مديريت جلسه عظيم خبرگان رهبري كه اساس نظام اسلامي و استقلال كشور و بقا و دوام جامعه شيعي ايران اسلامي بدان بستگي دارد، براي رأي دهندگان، در حد «اداره يك جلسه سياسي معمولي» تنزل يافته است.
3 – سياسي‌كاري و مديريت سياسي‌كارانه، طبق راهكار ابزارهاي مافيايي و البته تبليغاتي، نايب رئيسي اول مجلس خبرگان رهبري را به گونه‌ «دائمي» در انحصار هاشمي قرار داده است.
4 – آراي سازمان‌يافته هاشمي كه از نگاه‌هاي گوناگون، مورد ترديد و ابهام و رد قرار گرفته، بر جو جلسه غلبه پيدا كرده است.
5 - تفكر «هاشمي» بنيان‌گذار حزب «ليبرال كارگزاران»، و باني تولد اصلاح‌طلبي و حزب «دموكراسي‌خواه مشاركت» آن و مدافع حزب «سوسيال دموكرات اعتماد ملي» و يكپارچگي حمايت «دگرانديش» و «كج‌انديش» از مشي و مرام و مسلك هاشمي، از نظر رأي‌دهندگان مخفي مانده است.
6 – ثابت بودن هميشگي «هاشمي» در نايب رئيسي اول!؟ يا هراس راي‌دهندگان از تغيير اين جايگاه را در آراي او نشان مي‌دهد، و يا چسبيدن هاشمي به كرسي قدرتِ به دست آورده، سبب جمع اين آراء براي او شده است.
7 – تقواي الهي، عدم قدرت‌طلبي، و خدامداريِ ديگر فقيهان وارسته و مدير و مدبر، سبب اجتناب آن‌ها از نامزدي گرديده، و اين خلأ، «فضا را به كام هاشمي» شيرين كرده است. يعني پرهيز وارستگان از پذيرش مسؤوليتِ خطيري كه «پاسخ‌گويي در محضر الهي را مي‌طلبد»، و قدرت‌طلبي و تماميت‌خواهي «هاشمي» كه با هيچ مساله‌اي نه قابل معاوضه است و نه موجب كوتاه آمدن و ميدان براي مجاهدان واقعي باز كردن مي‌باشد.
8. تغييرات فكري، دگرگوني‌هاي عقيدتي، رفتار و گفتار مغاير اصول و ارزش‌هاي شخص هاشمي علاوه بر خانواده «هميشه سالارش» و «مافياي هميشه در قدرت و ثروت حامي او» در اين آراي شتابزده در مدت كوتاه، راي‌دهندگان را نسبت به پيامدهاي كار خود متوجه نكرده است.
9. به هر حال آراي هاشمي صرفاً «آراي كمّي» است به همين جهت بيان‌گر هيچ امتيازي براي او نيست. هم‌چنين نشستن «بر كرسي هميشگي قدرت» نه تنها امتياز نيست، بلكه در مسير بر ملا شدن انگيزه‌ها و اهداف و بروز باورهاي ايماني و سياسي، امدادرسان ملت خداجوي و ولايت فقيه است كه دست منجي عالم بشريت حضرت صاحب‌الامر عجل‌الله تعالي فرجه الشريف نگهبان آن بوده و خواهد بود.
10. سابقه ناميمون «انتخاب سياسي رئيس مجلس خبرگان قانون اساسي» و پيامدهاي شوم آن مي‌توانست چراغ راه خبرگان در انتخاب هاشمي باشد. هنوز هم دير نيست. انتخاب در خبرگان رهبري انتخابي بر اساس رضايت حضرت صاحب‌الامر عجل‌الله تعالي فرجه‌الشريف است. هر گونه راه‌كار و مصلحت‌انديشي سياسي، عواقبي وخيم خواهد داشت، آنچنان كه هم در رياست خبرگان قانون اساسي، و هم انتخاب غيرقانوني «قائم مقام رهبري» شومي آن، نظام اسلامي، اسلام و مردم را زيانبار كرد.
11. مهم‌تر آن كه تعداد آراي منفي «هاشمي» يك «برگ برنده براي نظام اسلامي»، «ولايت فقيه»، ولايتمداران دينمدار و روحانيت اصيل است. برگ زريني كه تاريخ و نسل‌هاي آن را به «كيفيت» آراء پيام مي‌دهد. برگ درخشاني در پروندة مجلس خبرگان رهبري كه «بيدارگري و مسؤوليت‌پذيري» را علاوه بر «هشياري نسبت به رفتار و گفتار و اهداف هاشمي» در هر «كرسي» و «بارگاهي» نويد مي‌دهد.

مبارك باد بر ملت اين آراي منفي كيفي و پر عظمت خبرگان خبير، سربلند و استوار باد مجلس خبرگان رهبري به رياست مجاهد فقيه حضرت آيت الله مشكيني، سلامت و پر بركت باد عمر تابناك مقام عظماي ولايت فقيه، حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي تا ظهور دولت حق. ان‌شاءالله.

فاطمه رجبي

 

 

ebgh_80@yahoo.com

یادداشت های همین جوری

بعد از بیست و دوم بهمن ماه ، تصمیم گرفته بودم دیگر مطالب سیاسی نویسم و دلایلش را هم در سه صفحه برای آقای سروش عبدالهی ارسال کردم که بیانیه خداحافظی شان در مورد من بود و لینک آنرا حتما دیده اید .
اما یک چیز از آن روز تا حالا داره بد جوری مرا اذیت می کنه ، برای همین این مطلب را می نویسم .
دوست عزیزی داریم به نام سلمان یاور که جدیدا هرزنامه های ژاندارک ایران ( فاطمه رجبی ) را در روزانه انتشار می دهد . سخن زیر ربطی به ایشان ندارد و پاسخ به توهین های خانم رجبی است .
خانم رجبی عزیز ، چند وقتی است هرزنامه های شما را می خوانم و هر چه بیشتر با نگارش شما آشنا می شوم ، می فهمم که ابدا بویی از ادب و شان زن بودن نبرده اید . چه خوب بود که حداقل شان پدرتان را که به حق یکی از آیات بزرگ این مملکت و یکی از افتخارات اسلام است را نگه می داشتید که بارها شما را از سیاست برحذر داشت . خانم رجبی ، اگر شما می توانید امروز با وقاحت تمام ، شانزده سال از سالهای سپری شده این مملکت را لجن مال بکنید ، و در کمال خونسردی هر توهینی که به ذهن معلولتان می رسد را بار هاشمی بکنید ، مطمینا از فایزه هاشمی دارید که حداقل کاری کرد که زن در این کشور از مطبخ ، به خیابان ها بیاید . یادتان بیاید مصاحبه اوریانا فالاچی با امام را بعد از انقلاب .
خانم رجبی ، زمانیکه شما به دنیا نیامده بودید ، هاشمی یکی از بزرگترین سیاستمداران این کشور بود و تاریخ هم نشان داده که چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب ، موثرترین فرد برای کشور بوده است ( حداقل در زمینه سیاست ) .
خانم رجبی مگر این سخن امام نیست ؟ آقای کروبی از دوستان ما و به حق یکی از بهترین مسلمین است . شما با نظر امام هم مخالفت دارید ؟
خانم رجبی ، من هر چه به ذهنم فشار می آورم نامی از خاندان خاتمی در هشت سال ریاست جمهوری ایشان ، در هیچ پستی ندیدم ، ولی در همین یک سال ، انواع و اقسام فامیل های معجزه قرن شما را در ریاست های مختلف زیارت یا نامشان را شنیدم . فرماندهی نیروی انتظامی ، پتروشیمی ، شرکت نفت ، وزارت نیرو ، استانداری ، فرمانداری و غیره .
خانم رجبی ، من نمی فهمم چرا هر اتفاقی در این یکساله می افتد ، شما آنرا معجزه می دانید ؟
خانم رجبی من نمی فهمم ، چرا معجزه سوم تیر را می شمارید ولی معجزه دوم خرداد را که مردم بیشتری هم از قضا رای دادند را چیزی دم دستی و در حد پادری می بینید ؟
خانم رجبی ، به کدامین گواه و سند ، اصلاح طلبان دین سوز بوده اند و از کوکلوس کلان های ینگه دنیا هم بدتر بوده اند ؟
خانم رجبی ، چرا نمی خواهید قبول بکنید در همین معجزه انتخابات خبرگان ، هاشمی رای اول را آورد و پیامبر شما ، مصباح یزدی رده های بعدی را ؟
خانم رجبی ، شما از هاشمی مدرک اجتاهد می خواهید ولی شما خودتان بر اساس کدامین سند ، احمدی نژاد را ناجی و معجزه خداوندی تلقی می کنید ؟ سابقه سیاسی ایشان یا سابقه مدیریتی درخشان ؟ کدامین عکس و نوشته یا سند حضور ایشان را در انقلاب ، جنگ ، سازندگی ، تسخیر سفارت آمریکا و هر حرکت مردمی گواه می شود ؟
خانم رجبی ، به کدامین دلیل هاشمی را مجتهد نمی دانید ؟ به این دلیل که گفته کاربرد قرآن بالای سر مرده و روضه نیست ؟ به این دلیل که گفته به جای ریا و سوزاندن پیشانی با مهر داغ ، نماز قلبی بخوانید ؟ به این دلیل که گفته به جای پخش زیرات عاشورا از بلندگوی ادارات در محرم ، بیایید پیام عاشورا را بفهمیم ؟
خانم رجبی ، شما در چه دورانی دارید زندگی میکنید ؟ کافی است سرخود را کمی بالا بگیرید و شرایط اقتصادی بدتر از بد مردم را در همین یک ساله نگاهی بیاندازید . سکه شصت تومانی می شود ، دویست و ده تومان ، بعد دولت معجزه ای شما ، آنرا می کند صد و هفتاد تومان ، واقعا این امر تورم را شکسته است یا خر را جای قناری به این مردم غالب می کنند ؟ دولتی که توان نگه داری قیمت تخم مرغ و لبنیات و کدو و سیب زمینی را ندارد ، حکم انقلابی و جهادی اش ، نه تنها مشکل شهریه را حل نمی کند ، بلکه شکم جاسبی را هم گنده تر می کد ، کجایش معجزه است ؟
خانم رجبی ، اصلا سوال مهمی که همیشه برای من بوده است این است که اگر احمدی نژاد واقعا انقدر از اصلاح طلبی بدش می آمد و خاتمی را مشکل مردم و دشمن شریعت می دانست ، چرا زمان ایشان برای سمت شهرداری خود را به در و دیوار می کوفت ؟ اگر ایشان عقده ریاست و مدیریت و کمبود ندارند ، پس چرا برای انتخابات ، از تمام احساسات مردم استفاده کرد و دست روی نقطه ضعف تمام ایرانیان گذاشت ؟ نفت سر سفره مردم !!! اگر شوهر شما ماهی فلان میلیون تومان درآمد و حقوق و غیره دارد ، ما نداریم . ما مثل شما میوه و گوشت و مرغمان را دم خانه مان نمی دهند . ما ماشین مان را دولت برایمان نمی خرد و ما اجاره خانه داریم . ما شهریه دانشگاه داریم . ما خرج جهیزیه و عروسی داریم . ما هزاران مشکل داریم که شما از صدقه سر همسر محترمتان که هر سمتی را بهش پیشنهاد می کنند قبول می کند ، نمی فهمید . فقط یک روز کافی است با این مردم در یک صف بایستید ، انوقت می فهمید که خیلی در هپروت تشریف دارید و می فهمید که مسجد جای خیلی کارها نیست .
خانم رجبی ، بگذارید خیالتان را راحت بکنم . مجلس خبرگان یک مجلس فرمایشی و نمایشی است که هیچ ثمره ای هم ندارد . دلیلش راهم می گویم ، مگر نه اینکه وظیفه این مجلس ، نظارت بر رهبری است ؟ پس چرا ناظران رهبری ، خود همگی از شیفته گان رهبریند و پای رهنمودهای کسی که می خواهند نقد و ارزیابی اش بکنند ، می نشینند ؟ مگر همین مجلس خبرگان آقای منتظری را سر کار نیاورد ، پس چرا امام با یک فرمایش او را برکنار کرد ؟ پس نظر این خبرگانی ها چه می شد ؟ مگر قرار نیست رهبری و امامی زیر نظر خبرگان تصمیمی گیری بکنند ؟
خانم رجبی ، لحن صحبت های شما ، من را بیشتر از اینکه به فکر فرو ببرد ، به این نتیجه می رساند که شما از هر لمپن دروازه غاری هم بدتر صحبت می کنید . خانم رجبی خیلی دوست دارم ببینم از چنین مادری ، چه فرزندانی و با چه تربیتی ، آینده ساز این مملکت در می آیند . زیاد از این شان خودم را پایین نمی آورم و منتظر روزی هستم که ببینم در پیشگاه خدای متعال با چه رویی قرار است این همه تهمت را ، توجیه کنید . مطمین باشید آن دنیا مانند این دنیا نیست که شما هرچه می خواهید ، یاوه ببافید ، آن دنیا تقاصی هم وجود دارد و دیگر نمی توان پشت گرم به همسر و دوستان و معجزه قرن بود . راستی خانم رجبی ، اگر احمدی نژاد معجزه قرن است ، لویی پاستور ، ادیسون ، گراهام بل ، شکسپیر ، شاملو ، گاندی ، میرزا کوچک خان ، سردار خان ، باقر خان ، امام خمینی ، رهبر ، نلسون ماندلا ، کوفی عنان حتی مایکل جکسون و مدونا ، کجای این قرن قرار دارند ؟
از کلیه اعضای گروه خواهشمندم نامه ای به مبین بنویسند و خواستار توقف انتشار یاوه گویی های ژاندارک ایران شوند که به راحتی ، به بیست و شش میلیون نفر توهین می کند و شانزده سال از عمر این مملکت را با هر خوبی و یا بدی به لجن می کشد . همین .

 

 

sheytonak_pk@yahoo.com

سلام به همه دوستان ....
اول بگم که من الان شدم یه ذره ! ( البته ذره آب ) بسکه لطف کردین بهم ! میدونید .... اصلا فکر نمیکردم که اینقدر برام میل بدید و بعدش که دیدم اصلا باورم نمیشد .... اما خوب دیگه لطف بوده ... تو میل های ارسالی هم گفتم ... فکر نمیکنم که اینقدر لایق باشم که برام اینجوری مرام بذارید اما میذارید دیگه ! از همین جا هم بگم که تا اونجا که تونستم جواب میل های رسیده رو دادم ... مگر اینکه از دستم در رفته باشه و ندیده باشم یا بهم نرسیده باشه ... اگر جواب میل کسی رو ندادم دیگه شرمنده ! یا ندیدم ( که بعید میدانم ) یا نرسیده ! ( که محتمل میدانم ! )
بعدشم که من همیشه میل های گیرانه میدم ... یعنی همش به ملت گیر میدم ! دیگه ببخشید ! پس باز هم مثل همیشه محمد و بر و بچز برنده میشن ! ... اه نه ! چیز .... بازم مثل همیشه میو میو عوض میشه ! .. ای بابا ! ولش اصلا به من چه که بازم مثل همیشه چی میشه !
اول از همه میریم سراغ یکی از دوستانی که در نبود من و میترا و علی و میلاد و گیر حسابی حال داده به خودش و حسابی ترکونده بوده روزانه رو !
ایشون همیشه دو یا سه تا میل تو هفته به روزانه میداده اما بعد از اینکه دیده ما نیستیم گفته که خوب بیاییم و به خودمون و ملت حال بدیم و هر روز به روزانه میل بدیم ! ( انگار که تو ترافیک مونده باشی بعد راه باز بشه بخوای تند بری ) این دوست عزیز و گرانقدر ( !!! ) برای خودش هم نوشابه هم باز کرده و گفته که همه به من گفتن که من خوب طنز مینویسم و .... ! این اواخر هم که میل در مورد تاریخ میده .... ! به هر حال ما که نبودیم و مصرف نوشابه کشور بالا رفته ... امیدواریم که بعد از اومدن ما بیاد پایین !
( هر گونه تشابه اسمی با احسان بهرام غفازی شدیدا تکذیب میگردد ! )
بعدشم که میرسیم به برادر بسیار گرامی و گرانقدر ... آقای دکتر سروش عبداالهی .... عزیزم میل میدی که من دارم میرم و این میل آخریم هست و دیگه نیستم و حال ندارم و .... خوب به هر حال عیب نداره ! میدونی اولا که من میلت رو خوندم و دیدم که تمام میلت حرفهایی بود که تو روزانه های قبلی گفته بودی و جواب هم گرفته بودی .... پس اصلا چیز جدیدی نبود ( چون اصلا تو این مدت من حرف جدید از تو ندیدم و فقط طرز حرف زدنت رو عوض میکردی ) اما در مورد اینکه رفتی ... بگم که خوب منم میخواستم برم اما خدا وکیلی اینقدر میل برام اومد که روم نشد برم ... توام اگر جزو افراد محسوب میشدی تا الان اینجا بودی !
پس وقتی نیستی یعنی خیلی ها از اینکه روزانه رو ترک کردین بسیار خوشحال هستند و در پوست خود نمیگنجند ! ( چقدر ادبی شد ) بعدشم که گفته بودی برات جوابیه ندیم چون جواب نمی دی ... نیاز نبود بگی چون تو اون مدت که مثلا به جوابیه ها جواب میدادی چیزی نداشتی بگی و همش حرفهای 100 من یه غاز میزدی .... پس فرقی نداره ! البته میدونی که شما باید مجبور بشی تا چیزی رو قبول کنی ... آخه کسی که این همه مدت با چماق حرفش رو زده باشه نمیتونه که الان با گفتگو مشکل رو حل کنه .... راستی سروش جان حالا که نیستی لطف کن برو یه کلاس فرهنگ و ادب که اقلا صحبت کردن با مردم رو یاد بگیری ... واسه خودت میگم ! برای آینده ات خوبه ... ( قضیه بی ادبی شما با میترا هنوز فراموش نشده )
راستی سروش جان گوجه فرنگی شده کیلویی 800 تومان ... برو خودتو از برج میلاد پرت کن پایین چون دکــــــــــــــــــــتر احمدی نجات ( نژاد ) از قدرت بالای خود استفاده کرده و شب دستور دادن که ارزون بشه و فردا صبح اروزن شده ( جذبه دکتر رو حال کردی ؟ همه براش میمیرن !)
بعدشم که دوست عزیزی به نام حسین گفته که بودجه 86 دست خیلی هارو کوتاه میکنه باید عرض کنم که بله دست بعضی ها رو کوتاه میکنه که وقتی فکر میکنیم میبینیم که فقط دست مردم عادی رو کوتاه نمیکنه بلکه قطع میکنه ... خدا رو شکر دست گردن کلفت هارو نه تنها قطع نمیکنه که کوتاه هم نمیکنه ! ( اگر خواستی خبرم کن که حسابی سر این مساله روشنت کنم .... آخه الان 1 هفته ای هست که دارم روی بودجه فکر میکنم و همه جور مقاله هم در موردش خوندم ... البته اگر لامپت نسوخته باشه و بشه روشنت کرد ! )
راستی حسین جان با بنزین 150 تومانی چه میکنی ؟ آخی .... عیب نداره حتما دکتر احمدی نژاد میخواد پول بنزین رو هم مثل پول نفت بیاره تو سفرمون ! لووووووووووول ! بهش بگید که پول نفتت حالمون رو بهم زد .... لطفا حالمون رو خراب تر نکنید !!!! داریم کم کم بالا میاریم !
( آخی جای سروش خالیه ... اگر بود میگفت که با ماشینت کمتر برو دختر بازی !!!! سروش جان گجایی ؟! امیدوارم که احمدی نژاد بیامرزتت )
بعدشم که azadeh_rad57@yahoo.com انگار که شما همواره میخواهید که حرف خودتان رو بزنید ! عزیزم میترا مربی کودکستان شما نیست که بخواهید با اون خاله بازی کنید ! بهتر هست که برای این گونه بچه بازی ها تشریف ببرید جای دیگر ! اینجا روزانه هست و میترا هم مسئول نگهداری شما نیست ! البته میلاد جان فرمود به شما که یاد بار اولی بیفتید که چه گیری داده بودید و پس از اینکه با منطق شما رو خاموش کرد رفتید و دیگر پیدا نشدید ! سعی کنید شما هم مثل بعضی ها نباشید که تا هوا پس هست برن و دیگه پیداشون نشه ! و بعد ها دوباره برگردند !
در مورد دانشجو هم بگم که عزیزمی ! البته عزیزمی به همون دلیلی که گفتم اما اینکه میخوای عوض بشی .... بشو جیگرکم ! عیبی نداره که ! ما فکر نمیکنیم که شما نتونستید در مواضع خودتان صحبتی کنید و مجبور شدید که موضع را واگذار کنید ! ( مثل دفعه قبل ! نکنه این دفعه هم میخوای برای استاد ترجمه کنی ؟ یا شاید دم عید هست و دارید برای سال نو تدارک برای تور ملاقات با آقا رو میبینی؟ )
خـــــــــــــــــــــــوب و اما فرد بسیار مورد علاقه من ! طنازه خان ! ( من نمی دونم ای دی طنازه چه ربطی به صالح داره ! طنازه ( مونث ) و صالح ( مذکر ) ! )
به هر حال .... ولش ! مثل خیلی از چیز های دیگر من نباید اطلاع داشته باشم ! صالح جان خوبی شما ؟ خوشی ؟ قرصاتو خوب و سر وقت میخوری ؟ یادت باشه شب قرض قرمز ها و صبح ها قرص سبز ها ! جا به جا نمیخوری که ؟
فرموده بودی که کار های مثبت دکــــــــــــــــتر محمود احمدی نژاد ( حواست باشه من نگفتم محمود .... گفتم دکتر محمد احمدی نژاد ) با زبان طنز فرستادی و همه بهت خندیدن ! اولا که خوب طنز نویس هستی دیگه ( شرمنده از طنز نویسان !!!! ) اما خوب حالا نمیشه که یکم از خراب کاری های دکتر بفرمایید که ما هم در کنار شما به سوگ بنشینیم ؟ میتوان از این به بعد در مرثیه سرایی برای امام حسین از کارهای دکتر صحبت کرد که تن هر تنا بنده ای رو میلرزونه ! مثلا انرژی هسته ای .... هلوکاست .... سازمان بندی ها .... بودجه 86 .... پیاده سازی جو های بیهوده به جای مدیریت های کلان کشور .... نوشتن نامه برای سران ( راستی چرا دیگه از این کارهای جالب انجام نمیده ؟ نکنه خدا بهش وحی کرده که این جماعت احمق رو به حال خودشان واگذار کند تا ما هم مثل قوم لوط عذاب بشیم ؟ ) و هزاران چیز دیگه . اینجوری همه برای امام حسین گریه نمیکنند برای بدبختی های خودشان و بالاهایی که قرار هست سرشون بیاد گریه میکنند !
خوب پس دیگه صالح جان اگر طنز مینویسی لطفی بکن و یه مدت هم به جای طنز نوشتن ؛ غم نامه بنویس ! ( ما طنز نویس داریم .. به طور مثال میترا.... شما غم نامه بنویس بهتره ! البته من و میلاد و علی داریم مینویسیم اما خوب یه مدت هم شما بیا به ما کمک کن ! )
راستی یه چیز جالب ! کی داوطلب هست که بره برای فلسطینی ها بجنگه و شهید بشه و بره بهشت ؟ هر کس داوطلب بود به من میل بده ! آخه برام یه میل اومده که ازم درخواست کرده اگر سنم بین 22 تا 28 سال هست و دوست دارم که به مقام شهادت نائل شوم بهشون میل بدم و شماره موبایلم رو بدم ! اونها ترتیب همه کار ها رو میدن و من برای کمک به فلسطینی های عزیز به جبهه های حق علیه باطل اعزام میشم ! و جالبیش هم اینه که همه هزینه ها پرداخت شده و هیچ گونه هزینه ای برای من وجود نداره ! ( اینجا ها که میشه همه چیز مجانی میشه !! حالا بودجش از کجا میاد معلوم نیست ! احتمالا ازبهشت براشون پست میشه ! )
راستی بعضی ها میل داده بودن و گفته بودن که شما ها (میترا و علی و میلاد و گیر و شیطونک ) گروه هستید ؟ شما ها کی هستید ؟! جالبیش اینه ! یکی میل داده گفته نکنه شماها همتون یه نفرید !!!! واقعا باید به این مغز تبریک گفت !!!!
برای اطلاع شما میگم که ما یعنی من .. میترا ... علی ... میلاد ... گیر یکی نیستیم و همه همدیگر رو دیدیم و از طریق همین روزانه با هم آشنا شدیم و با هم گروه تشکیل ندادیم اما کاملا با هم هستیم و همیشه با هم در ارتباط هستیم ! ( میشه گفت هممون مثل خواهر و برادر هستیم با هم )
خوب دیگه برای اولین میل کافی هست !
موفق باشید و در پناه حق پاینده ....
محمد – ص ( 24 ساله دانشجوی مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین )
راستی باز این سروش کجاست که من بگم ... من چیزی که هستم رو مینویسم و به وجودم افتخار میکنم ... شما ببین چی به صرفت هست که همون رو بگی ! به هر حال اصل دوم اصول گرایی باید همواره رعایت بشه ! ژ

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

4 اسفند / 23 فوريه / 5 صفر

Mobin_s2004@yahoo.com
4 اسفند ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
پيروزي كودتا و رئيس الوزراء شدن سيد ضياء

چهارم اسفند1299(23 فوريه 1921) سلطان احمدشاه قاجار همراه با صدور اعلاميه اي حكم رياست الوزرايي سيد ضياءالدين طباطبايي يزدي و سرداري سپه رضاخان را صادر كرد. روز پيش از اين (سوم اسفند) تيپ قزاق تهران را متصرف شده بود و فتح الله اكبر ( سپهدار رشتي ) رئيس الوزراء به سفارت انگلستان كه خود حامي كودتا بود پناه برده بود.
     تيپ قزاق پس از ديدار و مذاكرات ژنرال آيرون سايد انگليسي با رضا خان روانه تهران شده بود و نمايندگان احمد شاه را كه براي مذاكره و انصراف تيپ از ورود به تهران به شاه آباد آخرين محل استقرار آن رفته بودند بازداشت كرده بود . واحدهاي تيپ پس از شنيدن سخنان مهيج سيد ضياء و دريافت پولهايي را كه باخود به شاه آباد (نزديك تهران ) برده بود عازم پايتخت شدند و شهررا كه تنها در دو نقطه مختصر مقاومتي كرده بود متصرف شدند. مقاومت از سوي پليس بود كه با تحمل چند كشته كنار رفت .
    احمد شاه در حكم نخست وزيري سيدضياء اعتراف به غفلت و لاقيدي كابينه هاي قبلي و عدم امنيت در كشور و بلاتكلبفي ملت كرده بود. سيدضياء تحصيلكرده فرانسه در تهران روزنامه منتشر مي كرد.

 

کيفرخواست اعدام براي کريم پور شيرازي

پنجم اسفند 1332 دستگاه قضايي ارتش براي "امير مختار كريم پور شيرازي" تقاضاي مجازات اعدام كرد. كريم پور كه پس از براندازي 28 مرداد خود را پنهان كرده و دو ماه بعد دستگير شده بود در روزنامه اش از وجود فساد ميان بستگان شاه مطلب نوشته و با واژه هاي صريح وي را مورد اهانت قرار داده بود. بعدا اعلام شد كه كريم پور در زندان آتش گرفته و سوخته است!.

 

 تولد «پروفسور دكتر محمود حسابي» رياضيدان و فيزيكدان برجسته ايراني در تفرش


4 اسفند 1281 - «پروفسور دكتر محمود حسابي» رياضيدان و فيزيكدان برجسته ايراني در تفرش متولد شد. پنج ساله بود كه به اتفاق خانواده به بيروت رفت و با وجود تنگدستي به تحصيل پرداخت. دكتر حسابي در نوزده سالگي ليسانس بيولوژي يا زيست شناسي و سپس مهندسي راه و ساختمان را دريافت كرد. سپس مهندسي برق را از دانشگاه برق پاريس، مهندسي زمين شناسي و معدن؛ و دكتري فيزيك را از دانشگاه سوربن پاريس اخذ كرد. پروفسور حسابي تنها شاگرد ايراني انيشتين بود و به چهار زبان زنده دنيا تسلط كامل داشت. كتابها و مقالات ارزنده اي از دكتر حسابي باقيست كه از آن ميان الكتروديناميك، تئوري بي نهايت بودن ذرّات؛ قانون دانشگاه تهران، و نامهاي ايراني را مي توان برشمرد.

 

 انتصاب شهيد بهشتي به مقام رياست ديوان عالي كشور توسط آيت الله خميني

4 اسفند 1358 - آيت الله خميني در حكمي آيت الله شهيد دكتر سيد محمد حسيني بهشتي را به مقام رياست ديوان عالي كشور تعيين كردند. اين انتصاب همزمان با استقرار پايه هاي حكومت جمهوري اسلامي؛ و به منظور تحكيم و ترويج قوانين و مقررات اسلامي صورت گرفت.

Mobin_s2004@yahoo.com
23 فوريه ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو رسانه‌ها

انتقاد "جان بروس" از وضعيت انتشار خبر در روزنامه هاي ايران

اوايل اسفند 1332 «جان بروس» روزنامه نگار آمريكايي كه به سمت وابسته مطبوعاتي سفارت آمريكا در تهران منصوب شده بود در نطقي در برابر جمع در انجمن ايران و آمريكا، تعجب كرده بود كه چرا روزنامه هاي تهران رفتن نخست وزير به آبعلي را در روز تعطيل خبر صفحه اول قرار مي دهند! و اخبار مورد نياز مردم را كه بخشي از زندگاني روزه مره آنان شده اند ناديده مي گيرند و ....
     جان بروس كه چنين به صراحت انتقاد كرده بود سالها در روزنامه هاي كاليفرنيا قلم زده بود و نمي توانست كار غير حرفه اي را در روزنامه ها تحمل كند و شايد ورود دو استاد روزنامه نگاري در سه چهار سال بعد به ايران براي آشنا ساختن روزنامه نگاران وطن به اصول و روش هاي روزنامه نگاري و «تعريف خبر» به توصيه او صورت گرفته بود. اولويت انتخاب چند خبر از ميان اخبار متعدد براي چاپ در محلي محدود، صرف نظر از اهميت و درصد توجه مخاطبان، بر اين پايه است كه هرچه به زمان انتشار و محل انتشار (محل سكونت مخاطب) نزديكتر باشند بهترند. اما اين اصل نيز پس از انقلاب 1357 در برخي از روزنامه هاي ايران رعايت نمي شود.

 

ساير ملل

اختراع تير بار

ماكسيم اختراع خود را به نمايش گذارده است

23 فوريه سال 1884« هيرام ماكسيم » تكنيسين آمريكايي كه در لندن كار مي كرد اختراع خود « تير بار » را به معرض نمايش گذارد كه مي توانست هر دقيقه تا 600 گلوله شليك كند . اختراع ماكسيم كه سلاح مرگبار نام گرفت تلفات در جنگ را بيش از گذشته كرد . بسياري از دولتها پس از آگاه شدن از اختراع ماكسيم در صدد به دست آوردن تير بار شدند و مهندسان خود را وادار به ساختن آن كردند.

 

برخي ديگر از رويدادهاي 23 فوريه

  • 1514:   22 سال پس ازرسيدن كريستوف كلمب به قاره غربي ( آمريكا ) و تصرف مناطقي را كه به آنجا رسيده بود به نام پادشاه اسپانيا ، اين دولت به فرمانداران خود در نقاط متصرفه دستور داد به بوميان ( سرخپوستان ) هشدار دهند كه اگر مسيحي نشوند اعدام خواهند شد.

  • 1884:   طلاق بارديگر در فرانسه قانوني شد. انقلاب فرانسه در دهه آخر قرن 18 طلاق را آزاد كرده بود كه بعدا بر اثر فشار كليساي كاتوليك دوباره ممنوع شده بود.

  • 1939:   دولت فرانسه درخواست پناهندگي « تروتسكي » رقيب استالين را رد كرد. ابن اقدام نقطه ضعفي در تاريخ فرانسه شده است كه به مامن پناهجويان شهرت يافته است.

  • 1945:   اعلام شد كه 900 سرباز ژاپني در جبهه ظرف دو روز توسط تمساحها كشته و خورده شده اند.

  • 1963:   دولت شوروي رسما اعلام كرد كه هرگونه حمله نطامي به كوبا را به منزله حمله به خاك خود تلقي خواهد كرد . همان روز نسخه اي از اين اعلاميه به دولت آمريكا تسليم شد.

  • تاريخ جاري

    چند اعتراف جورج بوش پيش رئيس جمهور شدن

    Wead

    Wead

    دوشنبه شب 21 فوريه 2005 شبكه تلويزيوني «سي بي اس» آمريكا نوار اعترافات جورج بوش، پيش از رئيس جمهوري شدنش را پخش كرد. اين اعترافات در دو ـ سه روز پيش از پخش از اين شبكه، به صورت خبر در روزنامه ها چاپ شده بود. بوش اين مطالب را در يك گفت و گوي خودماني با يكي از دوستانش مطرح كرده بود، غافل از اين كه دوست قديمي او با ضبط صوت بغلي كه در جيب داشت آنها را ضبط مي كرد، چرا؟. معلوم نيست.
        طبق اين نوار، بوش به تجربه ماده مخدر «ماري جوانا» اعتراف كرده بود. اين نوار همچنين اختلاف نظر فعلي او با آن زمان در زمينه همجنسبازان را نشان مي دهد. وي فعلا از مخالفان شديد اين گناه است زيرا كه مي خواهد از حمايت مذهبيون برخوردار باشد. در اين مكالمه، بوش نسبت به نقاط قوت سناتور مك كين (جمهوريخواه) كه در افكار عمومي از او به عنوان نامزد احتمالي احراز مقام رياست جمهوري صحبت مي شود ترديد كرده است.
         ضبط نوار كه توسط «داگلاس ويد» صورت گرفته مربوط به سال 1998 است. سخنگوي كاخ سفيد، بدون اظهار نظر درباره محتواي اين نوار گفته است كه جورج بوش تصور مي كرد كه «ويد» هميشه دوست او خواهد بود كه با وي بدون پرده پوشي و رعايت ملاحظات سخن مي گفت و باور نمي كرد كه حرفهاي محفل دوستانه ضبط شوند و ....
     

    Mobin_s2004@yahoo.com
    5 صفر هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     شهادت حضرت رقيه بنت الحسين (ع ) در شام

    5 صفر 61 - حـضـرت رقيه (ع ) پيش از واقعه كربلا (سال 57 يا 58) در مدينه منوره ديده به جهان گشود مادرش ((ام الولد)) بوده است .
    او همراه كاروان حسينى از مدينه منوره به مكه معظمه و از آن جا به كربلا روان گرديد اين دختر در ايـن سـفـر بـزرگ حـضـور داشـت و تـمـام رنـج هـا و سـخـتى هاى ايام هجرت و دورى از وطن و ناملايمات زندگى را تحمل كرد.
    وى پـس از شهادت امام حسين (ع ) به همراه ساير بازماندگان به اسارت سپاه يزيد درآمد و از كـربلا به كوفه و از كوفه به شام پرده شد پس از چند روز اقامت در شام و مشاهده سنگدلى هاى يزيد و يزيديان و تحمل سخت ترين ايام اسارت ، در دمشق وفات يافت .
    اين كه وفاتش در ماه صفر سال 61 هجرى قمرى واقع شده است .

     

    x وفات «علي ابن الحسين علي مسعودي»، مورّخ و جغرافيدان بزرگ جهان اسلام

    5 صفر 61 - «علي ابن الحسين علي مسعودي»، مورّخ و جغرافيدان بزرگ جهان اسلام بدرود حيات گفت. اين عالم فاضل تحصيلات خود را دربغداد ازمراكز علمي آن روزگاربه پايان رساند و به اكثركشورهاي اسلامي و غيراسلامي سفركرد. مسعودي دراين سفرها با آداب و رسوم وعادات مردم، نوع حكومت، مذهب و اوضاع تاريخي و جغرافيايي نقاط مختلف آشنا شد و آنها را ثابت كرد. بعدها همين يادداشتها اساس كتابهاي ارزشمند مسعودي را فراهم آوردند. ازآثاراين مورّخ برجسته مي توان« اَخبارُ الزَّمان درسي جلد» اشاره كرد. ازاين اثرتنها نخستين جلد آن دركتابخانه وين موجود است. همچنين كتاب« التَّنبيه و الاشراف» كه درباره اوضاع تاريخي و جغرافيايي ممالك و اقوام مختلف است؛ ازارزشمندترين آثارمسعودي بشمارمي رود.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    عدد جنگهاى پيامبر اسلام

    جنگهاى پيامبر اسلام (ص ) بر دو نوع بوده است :
    اول : جنگهائى كه پيامبر شخصا در آن حضور و مستقيما شركت داشته اند كه آن را غزوه گويند كه سيره نويسان و تاريخ نگاران مجموع غزوات پيامبر را كه خود ايشان در آن حضور داشته اند بيست و شش ‍ غزوه مى دانند كه به اين ترتيب است .
    1- ابواء 2- بواط 3- عشيره 4- بدرالاولى 5- بدرالكبرى 6- بنى سليم 7- سويق 8- ذى امر 9- احد 10- نجران 11- اسد 12- بنى نضير 13- ذات الرقاع 14- جنگ اخير بدر 15- دومة الجندال 16- خندق 17- بنى قريظه 18- بنى لحيان 19- بنى قرد 20- بنى مصطلق 21- حديبيه 22- خيبر 23- فتح مكه 24- حنين 25- جنگ طائف 26- تبوك .
    پيامبر در نه غزوه خودش وارد جنگ و كارزار شد جنگ بدر در روز جمعه 17 رمضان سال دوم هجرت واقع شد و غزوه احد در ماه شوال سال سوم هجرى واقع شد.
    جنگ خندق و بنى قريظه در شوال سال چهار هجرى و جنگ بنى مصطلق و بنى لحيان شعبان سال پنج هجرى و جنگ خيبر سال شش ‍ هجرى و فتح مكه رمضان سال هشت هجرى و جنگ حنين و طائف در شوال سال هشت هجرى واقع شد.(148)
    دوم : جنگهائى كه پيامبر خود مستقيما در آن شركت نداشتند بلكه عده اى از مسلمانان را به جنگ با كفار مى فرستاد كه اين نوع جنگها را سريه مى نامند.
    سريه هائى كه پيامبر خود در آن شركت نداشته است را مورخين سى و شش جنگ نقل كرده اند.
    غزوه ابواء اولين غزوه اى و جنگى است كه در اسلام واقع شده است كه به آن غزوه ودان نيز مى گويند كه ودان كوهى است بين مكه و مدينه است ، فاصله بين كوه ودان و منطقه ابواء شش ميل است كه پيامبر در فاصله ميان اين دو منطقه با سپاه كفار قريش روبرو شد و سعد بن عباده را به جاى خود در مدينه گذاشت و پرچم پيامبر در اين جنگ سفيد رنگ بود و حضرت حمزه رضى الله عنه اين پرچم را به دست داشت اين جنگ بدون هيچگونه خونريزى و كيد و مكرى و فقط با يك قرار داد پايان يافت و پيروزى نصيب مسلمانان شد
     

     

     

     

     

     

     

    کتاب روزانه

    seringa80@yahoo.com 

    بار ديگر شهري كه دوست مي داشتم

     نادر ابراهيمي
    نشر روزبهان

    كتاب زيباي "بار ديگر شهري كه دوست مي داشتم" را هر بار كه مي خوانم دلم مي خواهد دوباره از اول بخوانم دوباره با داستان همراه شوم و همچون كودكي در ميان
    جملات رها شوم.اين كتاب به نظر من درخشانترين كتاب نادر ابراهيمي است نويسنده اي كه شايد نيازي به معرفي نداشته باشد. يك نويسنده از اهالي همين آب وخاك.من او را
    با اين كتاب شناختم و مشتاقانه به سراغ آثار ديگرش رفتم و به يك شاهكار ديگر به نام‌"يك عاشقانه آرام " رسيدم.يك كتاب سرشار از عاشقانه هاي انديشمندانه كه
    بر دل مي نشنيد. اما كتاب بارديگر شهري كه دوست مي داشتم در نوع خود بي نظير است. اين كتاب در سال 1345 به چاپ اول رسيد .و تا سال 1380 به چاپ دوازدهم
    رسيد!(يك آمار خارق العاده) داستان نسبتا كوتاهي كه داراي يك فضاي كاملا روان است و يك نوع بي زماني عجيب بر آن حاكم است. داستان در سه زمان مختلف با سه
    فونت مختلف نوشته شده است كه فونت ريز مربوط به گذشته دور ، فونت متوسط مربوط به گذشته نزديك و فونت درشت مربوط به زمان حال مي شود.انتخاب فونت ها يك
    ابتكار محسوب مي شود آنگونه كه با نزديك شدن ،صدا بلند تر مي شود و خواننده با پرش هاي زماني دچارسر در گمي نمي شود. اين يك عاشقانه غمناك محسوب مي شود
    كه حس حال عجيبي بر آن حاكم است.نمناك و مه آلود (ساحل چمخاله). حس و حالي كه گاه با نوشتن نمي توان بيان كرد و فقط با خواندن كتاب به دست مي آيد.
    "بخواب هليا تنها خواب تو را به تمامي آنچه از دست رفته است به من و به روياهاي خوش بر باد رفته پيوند خواهد زد.من ديگر نيستم ، ديگر نيستم كه به جانب تو باز گردم و با لبخند- كه دريچه ست به سوي فضاي نيلي و زنده ي دوست داشتن- شب را در ديدگان تو بيارايم"
    داستان شمال پنج نامه است كه راوي هر كدام را درزماني بعد از وقوع اتفاقات اصلي داستان با بيان عاشقانه اي نوشته است كه سرشار از جملات زيبا و تكان دهنده است
    "من كه از درون ديوارهاي مشبك ، شب را ديده ام و من كه چون بلور بر سنگ ترين سنگهاي ستم كوبيده ام
    و من كه به فرسايش وا‍ژه ها خو كرده ام و من باز آفريننده اندوه
    هرگز ستايشگر فروتن يك تسليم نخواهم بود
    و هرگز تسليم شدگي را تعليم نخواهم داد
    زيرا نه من ماندني هستم و نه تو، هليا! آنچه ماندني است وراي من و توست"
    از متن كتاب "بار ديگر شهري كه دوست مي داشتم" مقدمه شروع نامه ها
    براي درك كامل داستان و كشف اتفاقات زمانهاي مختلف لازم است كه كتاب چند بار خوانده شود. مطمئنا متن كتاب به اندازه اي دلنشين است كه با چند بار خواندن آن هرگز از كتاب دلزده نخواهيد شد.
    "روز بد تنهايي ، مرگ بي دليل را به خاطر من مي آورد
    مرگ روزهاي خوب را
    مرگ همه ي حكايت ها را
    به من بازگرد هلياي من!
    مگذار كه خالي روزها و سنگيني شب ها در اعماق من جايي از ياد نرفتني باز كند."
    نامه اول يك روز پس از بازگشت به كلبه ي چوبي ساحل چمخاله

    لينك دانلود كتاب
     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    آقايون از خانم ها چه مي خواهند؟

    وقتی خانم ها با من صحبت می کنند معمولا اظهار می دارند که رفتار آقایون آنها را تا حدی گیج می کند و به درستی نمی توانند تشخیص دهند که مردها از آنها چه انتظاراتی دارند. آنها از اینکه نمی توانند مردها را راضی نگه دارند اندکی ناراحت هستند. البته امروزه کمتر اتفاق می افتد که خانمی به رضایت و یا عدم رضایت مردها اهمیت دهد، چرا که خانم ها تصور می کنند که با در اختیار گذاشتن مسائل جنسی تمام مشکلات به راحتی قابل حل شدن می باشد. تا زمانی که یک چنین دیدی نسبت به زندگی داشته باشید همه چیز بر وفق مراد پیش خواهد رفت، اما...
    بدون توجه به اینکه چنین نقطه نظری درست است و یا اشتباه باید توجه داشته باشیم که مردهای امروزی، با تلاش هر چه بیشتر در پی یافتن جایگاه واقعی خود در اجتماع هستند. خانم هایی را داریم که به عضویت ارتش و پایگاه های فضایی در آمده اند و به خوبی از انجام وظایفی که بر گردن آنها نهاده می شود بر می آیند. آنها در سایر مشاغل صنعتی دیگر هم در حال پیشرفت و ترقی می باشند. رفته رفته قلعه مستحکم مردها در حال ویران شدن است و آنها احترام و ارج و قرب گذشته خود را کم کم از دست رفته می بینند.
    اگر یک خانم این مقاله را بخواند شاید با خود بگوید که خوب این مشکل مردهاست و خودشان هم باید به فکر پیدا کردن راه حلی برای آن باشند. بله درست است اما نباید انتظار داشت که به یک باره معجزه روی دهد و همه چیز مطابق میل آنها شود. تاریخ برای سالیان دراز جایگاه و عملکرد مردها را در جامعه معین کرده و شما به راحتی نمیتوانید در عرض چند سال آنرا تغییر دهید. شاید کمتر افرادی بتوانند در مقابل پیشرفت ها و موفقیت های خانم قد علم کنند اما یک چنین وضعیتی به طور قطع با خود مشکلاتی را نیز به همراه می آورد. یکی از مشکلات همانطور که قبلا نیز به آن اشاره داشتم این است که مرد قرن بیستم چه انتظاراتی دارد.
    آقایون کم کم متوجه می شوند که جایگاه آنها چنان که در گذشته بوده، نیست. دیگر هیچ رد پایی از زمانیکه مردها نان آور خانه بودند و خانم ها هم باید در خانه مینشستند و فرزندان خود را بزرگ می کردند، نمانده است. شاید چنین تغییر شگرفی مستلزم سپری شدن مدت زمان بسیار زیادی باشد اما همانطور که مشاهده می کنید این امر در جوامع غربی با روند چشم گیری در حال پیشروی است. این روزها مردها می دانند که اگر بخواهند برای خود همسری پیدا کنند باید سخت تر از گذشته کار کنند و خانم ها سنگ های بیشتری در جلو پایشان می اندازند.
    خوب، حالا مردها واقعا به دنبال چه چیز هستند؟
    * اول از همه مردها به دنبال کسی هستند که تشنه عشق و محبت باشد. شاید این حرف بسیاری از خانم ها را غافلگیر کند اما مردها دوست دارند مورد دوست داشتن قرار بگیرند و خودشان نیز کسی را دوست بدارند. مشکل اینجاست که خانم ها برخورد بی احساس و سردی با آنها دارند. پیدا کردن خانمی که قابل دوست داشتن باشد کمی مشکل است و مردها از اینکه بفهمند دختر رویاهایشان را پیدا کرده اند خوشحال می شوند.
    * مردها دنبال خانمی می گردند که در نظرشان جذاب باشد. خانم ها اغلب تصور میکنند که مردها خیلی سطحی نگر بوده و تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد وضعیت ظاهری خانم می باشد. مردها لزوما به دنبال خانم های کمر باریک نمی گردند و اکثر آنها از خانم هاي چهل کیلویی خوششان نمی آید، بلکه آنها می خواهند کسی را داشته باشد که به وضعیت ظاهری خود افتخار کند (البته این کار را نباید بیش از اندازه انجام دهد). مردها از داشتن نامزدی که قیافه خوبی داشته باشد لذت می برند و من فکر نمی کنم که مردی چیزی جز این به شما بگوید.
    * مردها به دنبال خانم هایی هستند که بتوانند به آنها اعتماد کنند. کسی که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، کسی که بتوانند به او ایمان داشته باشند. شاید برایتان عجیب باشد اما برخي از خانم ها قابل اعتماد نبوده و بسیار بی وفا هستند. همین امر باعث می شود که مردها محتاط تر عمل کنند. بوسه روز عید و یا عشق بازی ها اصلا به حساب نمی آیند و این جزئی از خصوصیات خانم هاست. آقایون به شدت از بی وفایی و بد قولی بیزار هستند و به دنبال کسی می گردند که بتوانند از صمیم قلب به او اعتماد کنند.
    * مردها می خواهند برای خود تشکیل زندگی خانوادگی دهند و به دنبال شریکی هستند که بتواند با او در خانه زندگی کند. خانم هایی که در محیط های اجتماعی فعالیت می کنند برای مردها قابل قبول تر هستند چرا که آقایون تصور می کنند خیلی بهتر می توانند با این گونه افراد ارتباط برقرار کنند و ارتباطشان پایدار تر خواهد بود.
    * مردها به دنبال خانم هایی با روحیه زنانه و مهربان می گردند زیرا چنین خصوصیاتی باعث می شود که یک زن بتواند مادر بهتری برای بچه هایش باشد. البته این امر بدان خاطر نیست که مردها انتظار دارند خانم ها آنها را نیز تر و خشک کنند بلکه بدان خاطر است که دوست دارند فرزندانشان در آغوش مادر مهربان و دلسوزی پرورش پیدا کنند.
    * مردها به دنبال خانم های خوش مشرب هستند. بعضی از خانم ها خیلی سخت گیر بوده و برای جزئیات اهمیت بیش از اندازه ای قائل می شوند. آیا تا به حال دختر هایی را دیده اید که دارای خلق و خوی پسرانه هستند؟ مردها می خواهند از در کنار هم بودن با همسر خود لذت ببرند و احتیاج به محبت دارند به همین دلیل همیشه به دنبال فرد خوش طبعی هستند که بتوانند در کنار او به آرامشی که آرزوی آن را دارند دست پیدا کنند.
    * مردها به دنبال زن هایی هستند که حس و ظرافت زنانه خود را حفظ کرده باشند. البته منظور ما آن دسته از خانم هایی نیست که دائما به دنبال مد می روند و چهره خود را به انواع و اقسام اشکال مختلف در می آورند. خانمی که بادگلو می زند و از خود گاز معده خارج می کند هیچ گاه برای یک مرد قابل قبول نخواهد بود. این روزها خانم ها ممكن است از مشروبات الکلی استفاده کنند که این کار نيز به نوبه خود باعث میشود که نظر جنس مخالف به آنها جلب نشود. بعضی از خانم ها هستند که در زمان عصبانیت هر چه که دلشان می خواهد بار طرف مقابل می کنند که این کار به هیچ وجه به مزاج آقایون سازگار نیست. مردها نمی خواهند رفتار همسرشان به اندازه خودشان بی شرمانه و توهین آمیز باشد.
    * مردها کسی را می خواهند که حامی و پشتیبانشان باشد. خیلی از خانم ها منتظر هستند که اشتباه کوچکی از آقا سر بزند که آنها را به باد انتقاد بگیرند و در مسائل خصوصی و حتی شغلی شان دخالت کنند. آقایون به ارتباط خود به عنوان یک سیستم محافظ نگاه می کنند زمانیکه خانم نتواند یک چنین حسی را در آنها به وجود آورد و از این گذشته تا آنجا که می تواند از آنها انتقاد هم بکند، چیزی نمی گذرد که آقا از او جدا می شود.
    * مردها از خانم های عصبی که تمام مدت داد و فریاد می کنند خوششان نمی آید. آنها خانم هایی را می پسندند که اهل بحث و گفتگو باشند و قادر باشند که مشکلاتشان را از راه های منطقی حل کنند. شاید خلق و خوی آتشین شما را در همان روزهای اولیه اندکی جذاب باشد اما در روز 500 به هیچ وجه به شما افتخار و قدرت نخواهد بخشید.
    * مردها از خانم هایی که آنها را به چالش وا می دارند خوششان می آید. دوست میدارند که خانم ها، آنها در انتظار بگذارند. مردها معمولا زمانی که احساس امنیت کنند اندکی در رابطه تنبل می شوند اما زمانیکه آنها را به چالش وا می دارید، حداقل کاری برای انجام دادن دارند. اگر می خواهید مرد خود را همواره به خود علاقمند نگه دارید باید او را همیشه به چالش وادار کنید.
    * معمولا آقایون در مورد مسائل جنسی اندکی خود دار تر از خانم ها هستند. باور کنید که حقیقت دارد. مردها می دانند که در رخت خواب چه می خواهند و به همین دلیل توجه خود را بر روی آن معطوف می کنند. شما به هیچ وجه آن همه شور و اشتیاقی که به مردها نسبت می دهند را نمی توانید در دنیای واقعی در وجودشان پیدا کنید. مردها در جهان واقعی بسیار محافظه کار هستند. آنها با هر کسی می توانند اوج لذت و خوشی خود را تجربه کنند و نیازی به داشتن همسران متفاوت ندارند. در بسیاری از آزمایشاتی که انجام شده نتیجه بر این اصل استوار بوده که مردها دوست دارند در تخت خود به راحتی بخوابند و این خانم ها هستند که بهانه گرفته و اظهار می دارند که از این نوع رابطه خسته می شوند.
    * مردها به دنبال همسری می گردند که به آنها متعهد باشد. هر چند پیدا کردن چنین شخصی مشکل است اما می توانید حداقل آرزوی داشتن یک چنین همسری را داشته باشید. مردها نامزدی را دوست دارند که بتوانند به او اعتماد کنند و مشکلات و ناراحتی هایشان را با او در میان بگذارند. تعهد مثل یک خیابان یکطرفه نیست و باید از جانب هر دو طرف رعایت شود. چنین نیازی برای همیشه در وجود تمام مردها باقی خواهد ماند.
    * مردها دوست ندارند که تنها زندگی کنند.
    مقاله این دفعه بسیار بحث بر انگیز است و ممکن است من را به جرم اشتباهات فاحش دستگیر کنند! اما زیبایی نظر و عقاید شخصی، این است که هر کس هر چیزی را که دوست داشته باشد می تواند بگوید. حقیقت این است که مردهای امروزی به دنبال یک خانم مجرد قابل اطمینان و جذاب هستند که بتوانند رابطه بلند مدتی را با او آغاز کنند. آنها می خواهند با او از زندگی خود لذت ببرند و دقایق خود را با او تقسیم کنند تا آرام و قرار بگیرند. افراد مجرد کمی وجود دارند که خواهان ارتباط بلند مدت هستند. مشکلی که مردها با آن مواجه هستند این است که دنیا به طور کلی عوض شده. زمانی که انتظار هیچ چیزی را ندارند به سرعت برایشان زن می گیرند و طوری که متوجه نشوند بچه دار می شوند. آنها فقط و فقط به دنبال ارزش و احترام از طرف شریک زندگی خود هستند و بس.
    در حالیکه خانم ها در نقشهای اجتماعی خود بسیار موفق هستند خوب است که هیچ گاه از یاد نبریم که جایگاه اصلی آنها به خانه و خانواده شان تعلق دارد.
     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    وديعه الحسين عليه السلام
     

    در دل تاريكى شب ... از خواب بلند مى شود... از خيمه بيرون مى آيد و آرام آرام به خيمه ديگرى سرازير مى شود... وارد خيمه كه مى شود صدا مى زند: پدر جان ... پدر جان ... وقت نماز صبح است بيدار شو... در حالى اين كلمات را مى گويد كه سجاده زيبائى را روى زمين خيمه پهن مى كند... پدرش بلند مى شود... مگر به خواب رفته بود... او تمام شب را بيدارى كشيده بود... شب دهم محرم واقعا شبى درد آورد بود... بفكر خود تنها نبود...بفكر اهل بيتش ‍ بود... بفكر اصحابش بود... رو به دخترش مى كند و مى گويد: اه رقيه جان ... و بعد از اين كلمات با چشمانى پر از اشك دختر بچه اش را در آغوش مى كشد...
    - پدر جان ... چه شده ... چرا گريه مى كنى ؟
    كلمات در گلويش ساكت مى شوند و چيزى نمى گويد... از جاى خود بلند مى شود و بعد از وضو به نماز مشغول مى شود... هنگاميكه صبح دميد، دو لشكر حق و باطل در مقابل همديگر قرار گرفتند... همه زنان اهل بيت در داخل خيمه ها به دعا و نيايش مشغول بودند... صداى بهم خوردن شمشيرها قلبهاى آنها را به لرزه مى انداخت ... وقت ظهر فرا مى رسد... رقيه از خيمه بيرون مى آيد و با چشمهاى هرسان و خسته پدر را جستجو مى كند... در دل مى گفت : خدا يا پدرم كجاست ؟ وقت نماز شده ... چرا نمى آيد نماز بخواند؟ دوباره به خيمه مى رود... سجاده را روى شنهاى داغ پهن مى كند... اين عمل را چندين بار انجام مى دهد... عقيله بنى هاشم زينب عليه السلام در حاليكه زمين معركه را مى پاييد، چشمش به رقيه مى خورد كه در كنار خيمه ايستاده است ... از جا مى پرد و خود را به آن خيمه مى رساند... رقيه جان چرا بيرون ايستاده اى ؟
    جواب مى دهد: عمه جان ... مى ترسم نماز قضا شود و پدر به آن نرسد... حضرت زينب عليه السلام با صدايى كه توام با گريه بود گفت : مطمئن با... پدرت نماز آخرين خود را بجاى آورد... سپس دستى روى سرش مى كشيد و خيمه را ترك مى كند و به رقيه مى گويد از خيمه خارج نشود...
    بعد از اينكه زمين كربلا، حله خونين خود را به تن كرد، و خاندان اهل بيت عازم كوفه و از انجام به شام رفتند، رقيه ناراحتيهاى اهل بيت را دو برابر كرده بود... در حال خواب و بيدارى سراغ پدرش را مى گرفت و هميشه عمه اش زينب بود كه او را دلدارى مى داد ولى اين دلداريها موقت بود... در خرابه شام ، رقيه پدر را خواب مى بيند كه او را دعوت مى كند به نزدش برود، از خواب مى پرد و با گريه پدر را مى خواهد... آنقدر گريه مى كند كه همه اهل بيت حتى بچه ها از خواب بيدار مى شوند و همه بى اختيار شيون را آغاز مى كنند... بى تابى و ناراحتى رقيه را به گوش يزيد مى رسانند... مى پرسد چه شده ؟
    قصه را برايش تعريف مى كنند... دستور مى دهد سر پدرش را برايش ببرند تا ساكت شود...
    سر مطهر هنگاميكه نمايان مى شود، حضرت زينب عليه السلام آنرا پيش رقيه مى برد... رقيه جان اين سر پدر است ...
    رقيه حيران مى پرسد اين سر كيست ؟ گويد: سر پدر است ... مات و مبهوت با دستهاى كوچك و لرزانش جلو مى رود... سر مطهر را مى گيرد و به آن خيره مى شود... سر را مى بوسد و سپس آنرا به سينه مى چسباند و در دل را آغاز مى كند... پدر!... بعد از تو به سر عمه ها چه خواهد؟... به سر بچه ها چه خواهد آمد؟... پدر چرا جواب نمى دهى ؟... ايكاش سر مرا بجاى تو مى بريدند... ايكاش مرده بودم و ترا به اين وضع نمى ديدم ...
    با اين كلمات ، خاندان اهل بيت را غمناك ساخت ... گريه شديدى او را گرفت و بيهوش روى زمين افتاد... سر مطهر از لابلاى دستهايش مى افتد... زنها دويدند... رقيه زا بدست گرفتند... اما ديگر روحى در جسد نبود... رقيه بدرود حيات گفته بود... رقيه عليه السلام در سال 57 هجرى در شهر مدينه بدنيا آمد و در سال 61 هجرى در خرآبه شام مدفون شد.
    مقام اين مخدره در منطقه اى بنام عماره در نزديكى دروازه قديمى شام بنام فردايش قرار دارد... بارگاه حضرت رقيه سابقا مزار كوچكى بود گنبدى سبز آنرا پوشانده بود و مساحتش به 50 متر مربع مى رسيد.
    از كرامات اين حضرت ، گفته هاى واقعيت دارى است كه سالها پيش يكى از سادات معروف حضرت را در خواب مى بيند كه با و مى گويد: اى سيد، چطور خواب رفته اى و آب دار قبر مرا مى برد؟ وقت صبح مى شود... سيد خواب را براى چند نفر از مجتهدين تعريف مى كند... بر آن شدند كه آنجا را حفارى كنند تا جريان برايشان آشكار شود... بعد از حفارى ديدند، رودى دارد قبر مطهر را فرا مى گيرد تصميم گرفتند كسى پايين برود پيكر مطهر را روى كف دست بگيرد تا مسير آن رود را عوض كنند... كسى جرات نكرد اينكار را انجام دهد مگر خود آن سيدى كه خواب ديده بود...بعد از تلاوت آيات قرآن و ادعيه ، سيد پايين مى رود و جسد مطهر را كه در پارچه اى پيچيده شد بود، روى كف دست قرار مى دهد تا كار پايان مى گيرد... سيد (عليه الرحمه ) در آنوقت گفته بود هنگاميكه جسد مطهر را در دست گرفتم ، آنقدر ظريف و نرم بود كه حس ‍ كردم ، حضرت ، همين الان فوت شده بودند.
    از آن زمان به بعد، كرامات حضرت رقيه عليه السلام پديدار شد و مردم شام ، اين مقام را مورد احترام قرار دادند و نذرهاى زيادى براى آن مى فرستادند و ظرف سالهاى دراز، شيعيان جهان ، جهت ساختن بارگاهى كه لايق مقام اين حضرت باشد پول زيادى جمع آورى كردند و خانه هايى كه دور تا دور مقام ، به مساحتهاى زيادى بود خريدارى نمودند. و بدين ترتيب قبه و بار گاهى زيبا، براى اين دردانه حسين عليه السلام ساخته شد كه هم اينك زيارتگاه عاشقان و دوستداران حضرتش مى باشد.

    -----------------------

    ديده خونبار

    شيعيان شرح شب تار مرا گوش كنيد
    قصه ديده خونبار مرا گوش كنيد
    مو به مو راز دل زار مرا گوش كنيد
    داستان من و دلدار مرا گوش كنيد
    تا بدانيد چرا خسته و بيمار شدم
    اين چنين در كف اغيار گرفتار شدم
    روزگارى به سر دوش پدر جايم بود
    ساحت كاخ شرف منزل و ماوايم بود
    ديدم مام و پدر محو تماشايم بود
    ماه ، شرمنده ز رخسار دل آرايم بود
    حال در گوشه ويرانه بود منزل من
    خون دل گشته ز بى تابى دل ، حاصل من
    يكشبى ناله ز هجران پدر سر كردم
    دامن خويش ز خونان جگر تر كردم
    صحبت باب بر عمه مكرر كردم
    گفت : بابت به سفر رفته و باور كردم
    تا سر غرقه به خونش به طبق من ديدم
    من از اين واقعه چون بيد به خود لرزيدم
    گفتم اى جان پدر، من به فداى سر تو
    اى سر غرقه به خون ، گو چه شده پيكر تو
    كاش مى مردم نميديد ترا دختر تو
    بنشين تا كه زنم شانه به موى سر تو
    ز چه خاكستراى سر شده اينسان رويت
    همچو احوال من آشفته شده گيسويت
    غم مخور آنكه كند موى ترا شانه منم
    آنكه از هجر تو از خود شده بيگانه منم
    آنكه شد معتكف گوشه ويرانه منم
    تو مرا شمع شب افروزى و پروانه منم
    بنشين تا ببرت راز دل ابراز كنم
    شايد امشب گره از مشكل خود باز كنم
    دوست دارم كه مرا از قفس آزاد كنى
    همره خود ببرى ، خاطر من شاد كنى
    راحتم ز آتش سوزنده بيداد كنى
    از ره لطف به ژوليده دل امداد كنى
    كو بود شاعر دربار تو اى خسرو دين
    باش او را به قيامت ز وفا يار و معين

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    ده آزمايش كه جهان را متحول كرد

    رابرت ماتيوز
    ترجمه: ع فخرياسرى

    1 - هاينريش هرتز و كشف امواج راديويى
    تاريخ: 1888
    در سال 1888 يك جرقه سوسوزن در محيط تاريك آزمايشگاهى در آلمان نويدبخش شروع يك انقلاب فنى با ابعادى بى سابقه شد. هاينريش هرتز فيزيكدان 31 ساله در انستيتو فنى كالسروهه يك مدار الكتريكى به وجود آورده بود كه در گوشه آزمايشگاهش جرقه زد و او جرقه ديگرى را در گوشه ديگر اتاق درست روبه روى آن مشاهده كرد. هرتز وجود امواج نامريى انرژى الكترومغناطيس را نشان داد كه قادرند به سرعت نور حتى در فضاى خالى حركت كند. وجود اين امواج را فيزيكدان اسكاتلندى جيمز كلارك ماكسولى 15 سال پيش از آن پيش بينى كرده بود و از آن زمان تا به امروز به صورت اساس و پايه شبكه جهانى راديو، تلويزيون و مخابرات دور درآمده است.

    2 - استانلى ميلگرام و اطاعت از قدرت
    تاريخ: 1961
    در ژوئن 1961 يك آگهى در روزنامه اى در ايالت كنكتيكات از خوانندگان دعوت به شركت در يك مطالعه علمى درباره حافظه كرد. آگهى را يك پروفسور 27 ساله روانشناس در دانشگاه ييل به نام استانل ميلگرام داده بود، ولى آزمايش مورد نظر واقعاً آن طور كه در بادى امر به نظر مى رسيد نبود. به كسانى كه در اين تجربه شركت داشتند گفته شده بود كه موضوع مورد نظر تاثير تنبيه بر روى يادگيرى است و آ نها را به اتاقى هدايت مى كردند كه مردى را در آنجا با سيم هاى داراى الكترود بسته بودند و گفته مى شد مى توانستند شوك هاى دردناكى به او بدهند. سپس به شركت كنندگان گفته مى شد كه فهرستى از واژه هايى كه با تداعى به دنبال يكديگر مى آمدند به صداى بلند بخوانند و هنگامى كه شاگرد مورد نظر در بازگويى آن واژه ها دچار اشتباه مى شد با هر اشتباه يك شوك الكتريكى به وى وارد كنند. اين كار به كمك كنسولى با كليد هاى مختلف از 15 تا 450 ولت صورت مى گرفت. شركت كنندگان كه با ديوارى از شاگرد جدا شده بودند مى توانستند فرياد هاى ناشى از درد او را در پى هر بار وارد شدن شوك الكتريكى به دنبال اشتباه بشنوند. با بدتر شدن وضع و زجر كشيدن شاگرد مورد نظر بسيارى از شركت كنندگان معترض شدند ولى دانشمند مسئول در پاسخ تنها مى گفت كه آزمايش بايد ادامه يابد و 65 درصد آنها هم به اين كار ادامه دادند. با بالا رفتن ميزان ولتاژ شوك هاى الكتريكى كم كم ضجه ها و فرياد ها تبديل به سكوتى شوم شدند.
    تنها پس از آن كه آزمايش به پايان رسيد، حقيقت به شركت كنندگان گفته شد: اين شاگرد اصلاً يك هنرپيشه بوده و درد و رنجى در كار نبوده است. ميلگرام نشان داد كه مى توان مردم عادى را اگر تصور كنند كه مى توانند از مسئوليت شانه خالى كنند و آن را به مقامات واگذارند، به زجر دادن افراد غريبه تا حد مرگ تشويق و قانع كرد. در دهه 1960 تجربه ميلگرام آب خنكى بود بر خشم ناشى از اعمال نازى ها. همان طور كه رسوايى اخير در مورد نحوه رفتار با زندانيان عراقى نشان داد، تجربه ميلگرام هنوز هم اهميت خود را از دست نداده است.

    3 - انريكو فرمى و نخستين واكنش زنجيره اى هسته
    تاريخ: 1942
    فكر خارج ساختن انرژى مفيد از اتم ها را برخى از برجسته ترين دانشمندان جهان از جمله اينشتين بسيار دور از دسترس مى پنداشتند تا آنكه از تجربه اى كه مخفيانه در حياط خلوتى در دانشگاه شيكاگو صورت گرفته بود خبر دار شد؟ در يك روز سرد ماه دسامبر 1942 فيزيكدان ايتاليايى و برنده جايزه نوبل انريكو فرمى كار ساخت نخستين رآكتور اتمى جهان را كه تقريباً شكل كروى داشت به اتمام رساند. اين رآكتور شامل چندين تن گرانيت و اورانيوم راديواكتيو به همراه ميله هاى مركزى از جنس كارميوم بود. اينها طورى طراحى شده بودند كه مى توانستند نوترون هاى خارج شده توسط اتم هاى اورانيوم را كه هر يك قادرند اتم هاى اورانيوم بيشترى را بشكافند، جمع آورى كنند و بدين ترتيب زنجيره اى از واكنش ها را موجب شوند كه بالقوه قابليت انفجارى دارند. هنگامى كه فرمى دستور داد ميله هاى كنترل به آرامى خارج شوند تا نوترون ها آنقدر زياد شوند كه بتوانند واكنش زنجيره اى را تداوم بخشند، رآكتور عظيم شروع به توليد نيرو كرد. فرمى گذاشت به مدت چهار و نيم دقيقه اين جريان ادامه يابد. نيروى توليد شده به زور بيشتر از نيم وات مى شد، ولى بدين ترتيب ثابت شد كه واكنش زنجيره اى واقعى است و مى توان آن را كنترل كرد. نيروى هسته اى هديه اى بود كه او به دنيا داد.

    4 - تاييد نظريه جاذبه اينشتين توسط ادينگتون
    تاريخ: 1919
    آلبرت اينشتين صبح روز هفتم نوامبر 1919 از خواب بيدار شد و يك باره كشف كرد كه به عنوان درخشا ن ترين دانشمند جهان مورد تحسين همگان است. رسانه هاى جهانى نتايج تجربه اى را منتشر كرده كه برترى نظريه جاذبه وى تحت عنوان «نسبيت عام» را بر قانون جاذبه نيوتن با چند صد سال سابقه نشان مى داد. بر طبق «نسبيت عام» جاذبه حاصل منحنى شدن مكان و زمان است كه موجب خم برداشتن مسير اشعه نورى مى شود كه از نزديكى هرجرمى عبور مى كند. آرتور ادينگتون اختر- فيزيكدان از دانشگاه كمبريج بر آن شد كه با اندازه گيرى از كسوفى كه در تاريخ مه 1919 اتفاق افتاد از ستارگان قابل رويت در نزديكى خورشيد اين نظريه را ثابت كند. نظريه اينشتين اثر خم كننده اى در برابر آنچه كه از نظريه نيوتن انتظار مى رفت را پيش بينى مى كرد ولى اين هنوز بسيار ناچيز بود. يعنى معادل ضخامت يك تار مو كه در فاصله 14 مترى ما قرار دارد! ادينگتون پس از ماه ها تحليل تصاوير برداشته شده از كسوف اعلام كرد كه جابه جايى بسيار ناچيزى كه در محل ستارگان مشهود است نشان مى دهد كه نظريه اينشتين بر نظريه نيوتن پيروز شده است. برخى تاريخ نگاران در آن زمان و بعد ها گفتند كه گويا نتايج ادينگتون آن گونه اى كه ادعا مى كرد روشن و صريح نبودند و اين در حالى است كه ادينگتون هيچ گاه تحسين خويش از اينشتين و نظريه اش را مخفى نمى كرد. اندازه گيرى هاى بسيار دقيق تر از آن زمان تاكنون بار ها صحت پيش بينى اينشتين را تاييد كرده اند.

    5 - آزمايش مايكلسون - مورلى
    تاريخ: 1887
    اگر در جاده اى با سرعت 70 كيلومتر در ساعت در حركت هستيد و اتومبيل ديگرى نيز با سرعت 70 كيلومتر در ساعت به سمت شما مى آيد سرعت نسبى دو اتومبيل چقدر است؟ پاسخ آسان است، اين طور نيست؟ 140 كيلومتر عقل سليم هم اين را مى فهمد. با اين وجود در سال 1887 آلبرت مايكلسون و ادوارد مورلى نشان دادند كه «عقل سليم» را با شعاع نورى كارى نيست .آنها در پى يافتن «اتر» بودند، ماده اى كه گفته مى شد عالم پر از آن است و تنها به خاطر آن است كه نور مى تواند در خلا حركت كند. آنها نتوانستند هيچ اثرى از «اتر» بيابند ولى كشف كردند كه نور صرف نظر از آن كه بيننده نسبت به آن چگونه حركت مى كند همواره سرعت يكسانى دارد. اين نتيجه گيرى برخى از دانشمندان را بر آن داشت كه مطرح كنند تقصير به گردن ابزار مورد استفاده از آزمايش است و ساختمان اتمى آن با حركت زمين در فضا دستخوش تغيير مى شود. يك كارمند جوان اداره ثبت اختراعات در سوئيس به نام اينشتين تصور مى كرد كه پاسخ اين سئوال را مى دانست. او چنين استدلال مى كرد كه سرعت نور از جمله سرعت هاى معمولى نيست، بلكه يك ثابت جهانى و براى تمام بينندگان يكسان است. اين فكر او را به سمت نظر نسبيت خاص راهنمايى كرد كه شامل حال همه چيز از الكترونيك تا mc2 = E مى شد.

    6 - دالى گوسفند زاده شده از كلون
    تاريخ: 1997
    در فوريه 1997 تصوير يك گوسفند بر صفحات نخست روزنامه ها در سرتاسر جهان ظاهر گرديد. اين گوسفند كه نامش دالى بود نخست كلون حيوان بالغ ديگرى بود: رونوشت ژنتيكى كاملى از DNA خارج شده از يكى از سلول هاى يك گوسفند ماده. چند ماه بعد همين تيم دانشمندان از موسسه روسلين در اسكاتلند دو بره ديگر زاده شده از كلون به نام هاى مولى و پولى را معرفى كردند كه DNA آنها به وسيله مهندسى ژنتيك از يك انسان منتقل شده بود و لذا شير آنها حاوى نوعى ماده لخته كننده خون بود كه در درمان هموفيلى كاربرد داشت. اين نخستين تجربيات همچون گام هاى بزرگى به سمت «داروسازى» به معناى توليد انبوه تركيبات دارويى سودمند براى انسان توسط حيواناتى كه به همين منظور «كلون» شده اند مورد تحسين و تمجيد قرار گرفتند. ليكن بعد ها معلوم شد كه دالى تنها مورد موفق از ميان 300 مورد تلاشى بود كه در انستيتو روسلين براى «كلون» كردن جنين حيوانات صورت گرفت. دالى در سال 2003 در حالى كه تنها نيمى از عمر طبيعى اش را پشت سر گذاشته بوده درگذشت، در حالى كه به دنبال خودنگرانى عميقى درباره استفاده از تكنيك «كلون» براى خلق همه چيز از موش آزمايشگاهى تا انسان هاى «كامل» بر جاى گذاشت. اين نگرانى ها پايايى تجارى آن را نيز زير سئوال برد.

    7 - اوسوالد آورى و DNA
    تاريخ: 1944
    زيست شناسان فرانك كريك و جيمز وات معمولاً به عنوان كسانى كه راز حيات در شكل DNA موجود در سلول هاى زنده را كشف كردند شناخته مى شوند ليكن «سرنخ اساسى و مهمى كه آنها را متوجه اهميت DNA ساخت نتيجه آزمايشاتى بود كه اوسوالد آورى و همكارانش در دانشگاه راكفلر در نيويورك انجام داده بودند. سال ها دانشمند DNA را به اين دليل كه بيش از اندازه براى توضيح تنوع خيره كننده جهان ساده است رد مى كردند و در عوض بر اين گمان بودند كه اين پروتئين ها هستند كه اطلاعات ژنتيكى را منتقل مى كنند. ليكن آورى و همكارانش نشان دادند كه همه در اشتباه بودند. در سال 1944 پس از سال ها آزمايشات توان فرسا بر روى باكترى ها نشان دادند كه انتقال DNA از يك ميكروب به ديگر موجب مى شود كه صفاتش نيز منتقل شود. خيلى ها با اين شواهد به شدت مخالفت كردند ولى كريك و واتسون بر آن شدند كه اين رشته حياتى را دنبال مى كنند كه حاصل آن جايزه نوبلى بود كه نصيب اين دو گرديد. جالب است كه بدانيم تنها نتيجه مخالفت منتقدين محروم شدن آورى از جايزه نوبل بود!

    8 - جورج مندل و وجود ژن ها
    تاريخ: 1857
    نظريه داروين درباره تكامل در درك ما از زندگى بر روى زمين تحولى به وجود آورد. ليكن اين فكر كه چگونه صفات در ميان نسل ها انتقال مى يابد همواره فكر داروين را مشغول مى داشت. در سال 1857 يك كشيش و راهب اتريشى به نام جورج مندل پاسخ اين پرسش را يافت. او با آزمايشات دقيقى بر روى گياهان نشان داد كه هر دو والد گياه به يكسان صفاتى را به فرزند خويش منتقل مى كنند و همين قانون بسيار ساده است كه تنوع گسترده اى از تركيبات بين صفات را موجب شده است. از اين مهم تر او كشف كرده كه صفات با يكديگر تركيب نمى شوند بلكه متمايز از يكديگر باقى مى مانند. گياهان بلند و كوتاه همواره گياهانى را به وجود مى آورند كه همواره در يكى از اين مقوله قرار مى گيرند و نه بين آن دو. اين نشان داد كه صفات مذكور به صورت دستجات مشخص و مجزايى به ارث مى رسند كه بعدها آنها را ژن خواندند ليكن جالب اينجاست كه اهميت يافته هاى مندل تا اوايل سده بيستم ناشناخته باقى ماند.

    9 - ادوارد جنر و واكسيناسيون
    تاريخ: 1796
    در سال 1980 «سازمان جهانى بهداشت» بيانيه شگفتى آورى را منتشر ساخت. آبله بيمارى ويروسى كه زمانى سالانه يك ميليون تن را به هلاكت مى رساند از كره زمين محو شده بود. نخستين پيروزى كامل و تمام عيار بر يك بيمارى همه گير نتيجه مستقيم شايد مهم ترين آزمايشى بود كه تاكنون صورت گرفته است. اين آزمايش دويست سال قبل توسط پزشكى اهل گلوكستر شاير صورت گرفت. قرن ها بود كه پزشكان در آسيا متوجه شده بودندكسانى كه در معرض بيمارى آبله بودند، گاه مى توانستند در برابر آن محافظت شوند. در اوايل سده هجدهم اين فكر توسط بانو مرى ورتلى مونتاگو، همسر ديپلماتى در تركيه به انگلستان آورده شد. وى طرفدار «آبله اى» كردن عمدى مردم با استفاده از مقدار بسيار كمى از بافت آلوده بود. اگرچه اين شيوه تا اندازه اى موثر بود ولى هنوز از هر هشت نفر كه مبادرت به اين كار مى كردند يكى به خاطر ابتلا به آبله كشته مى شد. جنر در فكر آن بود كه ببيند مى توان مردم را با قرار گرفتن در معرض آبله گاوى كه بيمارى ظاهراً مرتبط با آبله انسانى و بى ضرر است در برابر بيمارى آبله انسانى محافظت نمود. در 14 مه 1796 جنر مواد آلوده به آبله گاوى را وارد بريدگى روى بازوى كودك هشت ساله اى به نام جيمز پيپس نمود. پس ازگذشت ده روز پيپس دچار تب خفيف و سپس تاول هاى چركى شبيه آبله گرديد. سپس در اول جولاى جنر كودك را «آبله اى » نمود كه حاصل آن بود كه به هيچ وجه دچار بيمارى و عوارض آن نشد.
    ظرف چند سال «واكسيناسيون» (كه در لاتين از لغتى به معناى گاو گرفته شده) در انگلستان و خارج از آن كاملاً رواج يافت. اين كه دقيقاً واكسيناسيون چه مى كند تا زمان پى بردن به سيستم ايمنى ناشناخته باقى ماند. امروز مى دانيم كه سلول هاى اين سيستم توسط واكسن آموزش مى بينند تا بتوانند هرچه سريع تر مهاجمين را پيدا كنند. جنر خود بر اين باور بود كه اين موضوع به هر حال به تعامل بين بدن و آنچه كه او «ويروس» آبله گاوى مى خواند مربوط مى شد. در واقع واژه ويروس كه امروز هم به كار مى بريم توسط ادوارد جنر ابداع گرديد.

    10 - پاستور و ميكروب
    تاريخ: 1860
    در سال 1860 شيميدان برجسته فرانسوى لويى پاستور مبادرت به انجام آزمايشى با استفاده از لوله هايى با اشكال عجيب و غريب نمود كه نه تنها تصورات قرون وسطايى در مورد حيات را كنار زد بلكه علت حقيقى بيمارى ها را نيز آشكار ساخت. قرن ها تصور مى كردند كه حيات خود به خود از ماده مرده مثل گوشت در حال فساد به وجود مى آيد. پاستور اين تصور را خيالى بيش نمى دانست در عوض بر اين باور بود كه آنچه كه ما مى بينيم در واقع آثار ناشى از ميكروب هاى غيرقابل ديدن يا به اصطلاح ژرم در هواست.
    او براى اثبات اين نظر خويش لوله هاى آزمايش را پر از شيره گوشت پخته و جوشيده شده كرد كه هريك تنها از طريق لوله اى به شكل S با هواى بيرون رابطه داشت. برطبق نظريه ايجاد خود به خودى حيات اين اتفاق بايد پس از مدت كوتاهى به شكلى معجزه آسا رخ دهد. ولى پس از ماه ها انتظار چنين اتفاقى رخ نداد. اين براى پاستور كاملاً معنى دار بود. جوشاندن موجب كشته شدن هر ژرمى كه در شيره گوشت وجود داشت شد و ژرم هاى جديد نيز به دليل دهانه هاى لوله اى S مانند نتوانستند خود را به آنجا برسانند.
    طرفداران ايجاد خود به خودى حيات كوشيدند با اين ادعا كه جوشاندن به هر صورت و به هر نحوى آن «نيروى حياتى» اسرارآميز موجب بروز حيات را از ميان برده موضوع را پاسخ دهند ليكن پاستور جلوتر از آنها بود. او بعضى از دهانه هاى شيشه اى S شكل را شكست و منتظر ماند. بر طبق نظريه ايجاد خود به خودى حيات هيچ اتفاقى نبايد مى افتاد چون نيروى حيات مرده بود. ولى شيره گوشت به تدريج كدر شد چه ديگر مانعى بر سر راه ميكروب ها براى رسيدن به محتويات درون لوله هاى آزمايش نبود. پاستور ثابت كرد كه نيروى حيات در واقع افسانه اى بيش نيست. از سوى ديگر آزمايش وى مبين قدرت ميكروب هاى غيرقابل ديدن نيز بود. او بلافاصله از اين كشف خويش در عمل استفاده كرد و با اين كار صنعت ابريشم فرانسه با ابداع آزمونى براى يافتن كرم هاى ابريشم آلوده به اين ژرم ها سود بسيار برد.

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    برنامۀ هفتۀ هشتم لیگ

    استقلال اهواز -- پیروزی تهران
    سپاهان اصفهان -- ابومسلم خراسان
    اینتر میلان -- کالیاری
    امپولی -- آ اس رم
    سیه نا -- میلان

    توضیح : تمامی بازی ها یکشنبه 29 بهمن ماه ( 18 فوریه 2007 ) برگزار می شوند.
    مهلت ارسال پیش بینی ها تا ساعت 12 ظهر یکشنبه 29 بهمن ماه خواهد بود.
     

    *****

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان
    هفته ششم اینجا را کلیک کنید

     

     

     

     

     

     

     

    تبريک روزانه

    faranegah@gmail.com 

    با سلام
    از اين به بعد در نظر داريم يک قسمت در روزانه به عنوان تبريک روز تولد افراد و سالروز ازدواج متاهلین گرامی اضافه گردد امیدوارم از این ایده استقبال گردد.
    بدين صورت که هم در روزانه تبريک گفته شود و هم يک پيام تبريک به ايميل افراد فرستاده شود.
    ضمنا افراد می توانند مشخصات دوستانشان را هم ارسال نمایند. لازم به ذکر است این اطلاعات اختیاری می باشد
     

    نام :

    نام خانوادگی :

    جنسیت :

    محل سکونت :

    هجری شمسی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    میلادی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    وضعیت تاهل :

    ID yahoo :

    Email :

    نوع فعالیت :

    عکس دوران کودکی :

     

    سالروز ازدواج

    روز :

    ماه :

    سال :

    لطفا اطلاعات را به آدرس faranegah@gmail.com ایمیل نمایید.
    با تشکر
     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان