Text Link Ads

 

 

 

681

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 681 :: يکشنبه 13 اسفند 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

دعا کنيد ...

با سلام
دو روز پيش از طرف يکي از دوستان گروه ايميلي دريافت کردم که ازم خواسته بود به بچه هاي گروه بگم براي همسرش دعا کنند.
همسر اين عضو عزيز گروه، متاسفانه تمور مغزي دارند و از قرار معلوم بخاطر اين مسئله همسرشان مي خواد جدا بشه.
اين دوستمون در ايمليش نوشته بود:

khili dosesh daram, khodesho azm dor karde, man bedone on mimiram, rozao shabam shode gerye, doa konid khoda shafa bede hamsaramo.
 


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (680) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • دوربین مخفی
  • تصاویر نقاط دیدنی تورنتو
  • معرفي و دانلود فيلم: بومي ها/روزهاي افتخار
  • دانلود آلبوم: Ve Kimselere Guvenmiyorum باصداي Alisan
  • یک آهنگ زیبا از زنده یاد ناصر عبداللهی که تا امروز پخش نشده 
  • کپی Cd های حفاظت شده صوتی توسط Tunebite 4.1.0.12
  • 16 بازي جديد جاوا
  • نکات آرايش چشم
  • دعای یک زن موفق
  • لغات و اصطلاحات انگلیسی (1)
  • دو کلمه هم از مادر عروس!
  • معجزه عشق
  • سد سیوند، هیاهو برای هیچ!
  • دكتر مصدق
  • حقوق بشر ايراني
  • سامی یوسف فرزند بابک رادمنش!
  • شهرام نامه (3)
  • تعيين و تنظيم اهداف بدنسازي
  • گفتگوي تلفني شهرام جزايري با فارس قبل از فرار
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

دوربین مخفی
خوابگاه دانشجویی در اکراین
پایگاه اطلاع رسانی امامیه
تصاویر نقاط دیدنی تورنتو، بزرگترین شهر کانادا و پنجمین شهر بزرگ آمریکای شمالی
مجله الکترونيکي حسينيه سيدالشهدا - شماره 44 - چهارده صفر

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اسكناس 5 هزار توماني منتشر شد

بانك مركزي اسكناس‌هاي جديد پنجاه هزار ريالي با تصوير حضرت امام خميني (ره) منتشر كرد.
به گزارش روابط عمومي بانك مركزي به منظور تسهيل در امر مبادلات و امكان خدمت‌رساني بيشتر شعب بانكها به مردم و اصلاح‌ تركيب پولي كشور مبادرت به چاپ، انتشار و توزيع اسكناس‌هاي جديد پنجاه هزار ريالي با تصوير حضرت امام خميني (ره) نمود.
بر اساس اين گزارش اين اسكناس‌هاي با مشخصات زير از روز دوشنبه مورخ 21/12/1385 منتشر و در اختيار بانكها قرار مي‌گيرد.
* مشخصات اسكناس جديد پنجاه هزار ريالي عبارت است از:
- رنگ اسكناس: نارنجي
- ابعاد اسكناس: 79×166 ميلي‌متر
*مشخصات روي اسكناس:
1- تصوير حضرت امام خميني (ره) در سمت راست با چاپ برجسته.
2- طرح سه بعدي تصوير حضرت امام خميني (ره) عيناً در سمت چاپ و در خميره كاغذ (واترمارك) و در زير آن عدد 5000 به صورت روشن كه در مقابل نور از دو طرف اسكناس قابل رؤيت مي‌باشند.
3- نخ امنيتي پنجره‌اي از نوع هولوگرافي با عرض 5/2 ميلي‌متر با آرم بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران كه تغيير رنگي در سطوح طرح درج شده بر روي آن با مقدار كمي تغيير زوايه تابش نور قابل مشاهده خواهد بود. همچنين درج نوشته بي‌رنگ 5000 در متن آن كه در مقابل تابش نور به سهولت قابل رؤيت مي‌باشد.
4- طرح مخفي در قسمت كتبيه پايين سمت چپ تصوير حضرت امام (ره) كه با نوشته حروف انگليسي پنجاه هزار ريال (FIFTY THOUSAND RIALS) با تغيير زوايه ديد از روبرو مشخص خواهد شد و همچنين در طرح كتيبه مجاور تصوير در سمت راست تصوير عدد 5000 به صورت عمودي درج گرديده است كه اين عدد از جهت عرضي به سهولت قابل رؤيت مي‌باشد. براي مشاهده اين موارد مي‌بايست اسكناس را به صورت خوابيده در كف دست و درمقابل تابش نور نه چندان زياد در راستاي ديد چشم قرار دارد.
5- سمت چپ و پايين، سه نقطه برجسته (دو نقطه با هم در داخل يك كادر و يك نقطه به تنهايي در داخل يك كادر) به صورت عمودي براي سهولت شناسايي اين اسكناس توسط عزيزان روشندل در نظر گرفته شده است.
6- سمت چپ و پايين (در سمت راست علامت مخصوص روشندلان) بخشي از مبلغ اسمي اسكناس به صورت انگليسي (5000) چاپ شده كه با چاپ قسمت مكمل آن در پشت اسكناس در مقابل نور قابل رؤيت مي‌باشد. (طرح See Through)
* مشخصات پشت اسكناس:
- نقشه كشور جمهوري اسلامي ايران كه در آن يكي از سخنان گهربار پيامبر اعظم (ص) بدين مضمون چاپ گرديده است.
«دانش اگر در ثريا هم باشد مرداني از سرزمين پارس بر آن دست خواهند يافت.»

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

بومي ها/روزهاي افتخار
Indigènes/Days of Glory

کارگردان: رشيد بوشارب. فيلمنامه: رشيد بوشارب، اليويه لوري. موسيقي: آرمان آمار، چب خالد. مدير فيلمبرداري: پاتريک بلوسيه. تدوين: يانيک کرگوآت. طراح صحنه: دومينيک دوره. بازيگران: جمال دوبز[سعيد]، سامي ناصري[ياسر]، رشدي زم[مسعود]، سامي بوآجيلا[عبدالقادر]، برنار بلانکان[گروهبان مارتينز]، ماتيو سيمونه[سرجوخه لرو]، بنوآ ژيرو[سروان دوريو]، آنتوان شاپي[سرهنگ]، اسد بوآب[لاربي]، اوريل التوت[ايرنه]. ١٢٠ و ١٢٨ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ فرانسه، مراکش، الجزاير، بلژيک. نام ديگر: بلديون. نامزداسکار بهترين فيلم خارجي، نامزد جايزه بهترين فيلم خارجي از انجمن منتقدان رسانه ها، برنده بهترين گروه بازيگر مرد/دبوز، ناصري، زم، بوآجيلا، بلانکن و برنده جايزه فرانسوا شالياس/بوشارب و نامزد نخل طلا از جشنواره کن، نامزد جايزه بهترين فيلم خارجي از مراسم روحيه مستقل و...
سعيد، مسعود، عبدالقادر و ياسر مانند ١٣٠ هزار بومي ديگر ساکن مستعمرات فرانسه در طول جنگ جهاني دوم براي آزاد ساختن فرانسه وارد ارتش مي شوند. تنها اميد آنها دستيابي به استقلال در پايان جنگ يا داشتن حقوقي برابر همچون ديگر فرانسوي هاست، اما تبعيض ها، تحقيرها و توهين ها در طول جنگ از سوي مافوق ها با وجود رشارت سربازان بومي و جانفشاني آنها در راه کشوري که هرگز پا به آنجا نگذاشته اند، تمامي ندارد. سرانجام سربازان مستعمراتي پا به خاک کشور مادر مي گذارند و گروهي کوچک مامور حفظ دهکده اي در آلزاس مي شوند. آنها بايد به قيمت جان خود از دهکده و ساکنان آن در برابر حمله نيروهاي آلماني محافظت کرده و تا ورود نيروهاي متفقين موضع خود را حفظ کنند. در نبرد براي حفظ موقعيت، سربازان بومي- جز يک نفر- همگي کشته مي شوند، اما در پايان جنگ و تا دهه ها بعد نيز بازماندگان از حقوق بازنشستگي يا برابر با ديگر فرانسويان برخوردار نمي شوند.

چرا بايد ديد؟
در سال ١٩٤٠ تقريبا ارتش فرانسه وجود خارجي نداشت. يک ميليون و چهارصدهزار سرباز فرانسوي در اسارت آلماني ها و نزديک به ٤٠ هزار سرباز تا آن زمان کشته شده بودند. بعد از اين تاريخ کم کم مستعمرات فرانسه و باقيمانده ارتش مستقر در آنجا تبديل به ارتش فرانسه آزاد تحت رهبري ژنرال دوگل و فارغ از حکومت ويشي شد. از ژوئن ١٩٤٠ با فرمان دوگل جنگ علي نيروهاي آلماني تا آزادسازي فرانسه آغاز شد. اما نيروهاي باقيمانده بالغ بر ٧ هزار نفر بيشتر نبود، از اين طي اطلاعيه اي از ساکنان مستعمرات آفريقايي و آسيايي فرانسه خواسته شد تا به ارتش فرانسه ازاد بپيوندد. بسياري به دليل فقر و يافتن منبع درآمد وارد اين ارتش شدند، اما خيل عظيمي از داوطلبان سوداي بزرگ تري در سر داشتند. در پايان سال ١٩٤٣ نفرات ارتش فرانسه آزاد به مدد داوطلبان بومي به بيش از ٧٠٠ هزارنفر رسيد و پس از نبرد با نيروهاي نازي در شمال آفريقا و ايتاليا نقش مهمي در آزادسازي فرانسه ايفا کرد. ولي پس از پايان جنگ دولت ژنرال دوگل به سهولت آنها را فراموش کرد. مستمري بازماندگان و معلولين جنگ منصفانه و فارغ از تبعيض تقسيم نشد و اين فراموشي بزرگ تا ساخته شدن بومي ها امتداد يافت. شايد از شوخي هاي تاريخ باشد که چهار بازيگر اصلي فيلم که خود از نوادگان همين مستعمراتي ها محسوب مي شوند تا زمان حضور در اين فيلم از سرنوشت پدران شان به هنگام جنگ جهاني دوم اطلاع درستي نداشتند!
رشيد بوشارب متولد ١٩٥٩ از اواسط دهه ١٩٨٠ شروع به فيلمسازي کرده و با دومين فيلمش Cheb موفق به کسب جوايزي از جشنواره هاي کن، لوکارنو و نامور شده است. در طول دهه ١٩٩٠ به ساختن فيلم هاي تلويزيوني مانند اسلحه امانتي، غبار زندگي، شرافت خانوادگي، سال هاي اشک بار پرداخت. در ٢٠٠١ با ساختن سنگال کوچک به سينما بازگشت و در سال ٢٠٠٤ با فيلم Le Vilain petit poussin نامزد خرس طلاي جشنواره برلين براي بهترين فيلم کوتاه شد. بومي ها آخرين کار او فيلمي پخته با داستاني در خور اعتناست که نشان مي دهد روابط استعماري در آستانه قرن بيست و يکم هنوز رواج دارد. تبعيض نژادي از جامعه اروپا رخت برنبسته و زخم مستعمراتي هنوز خون چکان است. نمايش بومي که باعث توجه دولتمردان فرانسوي به وضعيت بازماندگان ارتش مستعمرات شد، از نادر حوادثي است که سينما باعث دگرگوني واقعيت هاي اجتماعي شده، اما اولين يا آخرين آنها نيست. بومي ها در مقايسه با ديگر فيلم هاي فرانسوي از بودجه قابل قبولي بيش از ١٤ ميليون يورويي برخوردار بوده و از فيلم هاي گران قيمت سال گذشته سينماي فرانسه محسوب مي شود. بودجه اي بسيار حساب شده و دقيق صرف شده، اما شباهت اندک سکانس پاياني فيلم با نبرد مشهور نجات سرباز رايان[براي حفط پل و دهکده] اندکي باعث سرخوردگي تماشاگر مي شود. با اين وجود بومي ها براي کساني که دل مشغول ظهورمسلمانان در جامعه اروپا هستند، فيلم مهمي محسوب مي شود. قابل توجه فيلمسازان وطني که اجباراً صحنه نمازخواني را در لابلاي سکانس هاي فيلم مي چپانند!
اطمينان دارم که فيلم بدون حضور سرنوشت ساز جمال دبوز و سامي ناصري شکل فعلي خود را نمي توانست دارا باشد، کارگرداني بوشارب خوب و با نشانه گذاري هاي سينمايي زيبايي همراه است که اميد ديدن فيلم هاي بهتر بعدي را نزد منتقد و تماشاگر افزايش مي دهد. هر چند که نتوانسته باشد چيز تازه تري بر بررسي قدرتمند جيلو پونته کوروي فقيد در کوئيمادا:شعله هاي آتش از روابط ميان استعمارگر و استعمار شده بيفزايد. با اين وجود تماشاي بومي ها يکي از کارهاي واجبي است که نبايد پشت گوش انداخت، حتي اگردر رقابت با ديگر نامزدهاي اسکار فيلم خارجي قافيه را ببازد!
ژانر: درام، تاريخي، جنگي.

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: ترکي

Ve Kimselere Guvenmiyorum
باصداي Alisan

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

تک موزیک

یک آهنگ زیبا از زنده یاد ناصر عبداللهی
که تا امروز پخش نشده 

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

کپی Cd های حفاظت شده صوتی توسط Tunebite 4.1.0.12
 

شاید شما هم تا به حال به CD هایی برخورد کرده باشید که حاوی فایل صوتی و تصویری باشند و دارای محافظ باشند و یا غیر قابل کپی بر روی هارد دیسک می باشند. به عنوان مثال می توان از CD های صوتی که به صورت Audio می باشند نام برد. فایل های صوتی در این cd ها بعد از کپی شدن بر روی هارد دیگر قابل اجرا نمی باشند و نمی توان از آن ها استفاده نمود. از فرمت های دیگر صوتی و تصویری که دچار چنین مشکلاتی برای کپی بر روی هارد دیسک می باشند می توان به WMA, M4P, AA, M4B, MP4, M4V و WMV اشاره کرد.

شما برای حل مشکل Cd های Audio از برنامه های مختلفی استفاده می کنید که از میان آنها می توان به Windows Media Player ویندوز نیز اشاره کرد.

نرم افزاری که امروز به شما معرفی می کنیم به شما کمک می کند تا به راحتی مشکلاتی نظیر مشکلات بالا را حل نمایید.

Tunebite نام نرم افزاری می باشد که به وسیله آن شما می توانید فرمت های محافظت شده صوتی و تصویری بر روی cd ها را به صورت فرمت های تصویری و صوتی MP3, OGG , WMA , WMV و MP4  بدون فایل های مربوط به حفاظت آنها کپی کرده و آن ها را ذخیره سازی نمایید.

از این پس به کمک این نرم افزار دیگر مشکلی در ذخیره سازی این گونه cd ها نخواهید داشت و به راحتی می توانید آن ها را ذخیره سازی نمایید.

همچنین از دیگر امکانات این برنامه می توان به پشتیبانی از ذخیره سازی موزیک های Online که در سایت های خاصی پخش می شوند اشاره کرد.

 

جزئیات کامل تر به زبان سایت سازنده ....

  دانلود کنید نسخه  4.1.0.12 با حجم 13.22 مگابایت
  English Explanations


براي دريافت کرک اينجا را کليک کنيد


 

دنیای موبایل

16 بازي جديد جاوا

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

رمز فايل: www.mobin-group.com

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


از من جدا مشو که توام نور دیده​ای

از من جدا مشو که توام نور دیده​ای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا

 

آرام جان و مونس قلب رمیده​ای
پیراهن صبوری ایشان دریده​ای
در دلبری به غایت خوبی رسیده​ای
معذور دارمت که تو او را ندیده​ای
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده​ای

 

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 
 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

طلب العلم فریضة علی کل مسلم، الا ان الله یحب بغاة العلم
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.
پیامبر اکرم (ص)

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

حمام ماهی
هیچ گاه ماهی یخ زده را درون آب نگذارید ، بلکه در شیر قرار دهید . شیر مزه ی یخ زدگی را از ماهی می کشد و طعم دلپذیری به آن می بخشد . می توانید به جای شیر از سرکه هم استفاده کنید . یعنی ماهی را در محلول سرکه و آب قرار دهید و صبر کنید تا یخ آن به آرامی باز شود.

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

نکات آرايش چشم

از سايه هاي سه رنگ Kayla استفاده کنيد. چون هر سه رنگ متناسب با هم را دارند. (روشن، متوسط، تيره. هر سه در يک مجموعه)
هنگام زدن سايه چشم توجه داشته باشيد که سايه تيره، چشم را کوچکتر و سايه روشن، چشم را درشتتر نشان ميدهد.
رنگ روشن سايه را رو ي کل پلک بکشيد.
رنگ متوسط را روي پايين پلک بکشيد.
رنگ تيره را روي گوشه خارجي بکشيد تا به نگاهتان عمق بدهيد.
خط چشم را به آرامي با کششهاي کوتاه، از داخل به خارج چشم بکشيد.
ريمل به نگاهتان جلا ميبخشد. ريمل آبي نيلي Kayla را آزمايش کنيد، متحيرتان ميکند.
توجه داشته باشيد که سايه چشمتان را هنگام آرايش خوب روي هم پخش کنيد. چونکه شما نميخواهيد سايه تان در سه رنگ جلوه کند.
همچنين دقت کنيد که ريمل کمتري روي مژه هاي پايين بماليد.
اگر مژه هاي به هم چسبيده داريد، با شانه مژه آنها را شانه کنيد.
اگر زير چشمانتان مشکلي از قبيل پف، لکه يا... داريد، توجه داشته باشيد که زدن ريمل به مژه هاي زيرين توصيه نميشود، چون اين کار پف و يا لکه ها را برجسته تر جلوه ميدهد.
اگر دور چشمتان کبودي دارد ميتوانيد با سايه مگنت اين کبودي را به حد اقل برسانيد و بعد چشمانتان را آرايش کنيد

ادامه دارد...

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

ابن بلخی در فارسنامه در باره تخت جمشید می نویسد:( هر كجا صورت جمشید به كنده گرد كنده اند، مردی بوده است قوی. كشیده ریش و نیكو روی و جعد موی و در بعضی جاها صورت او گرد است و چنان است كه روی در آفتاب دارد.)
.
با این درآمد ببینیم، جمشید جم در شاهنامه چه می کند:
در این جا نیز می بینیم که دیوان یا زنخدایان باستان خانه ساختن و دیوار سازی را به مردمان می آموزند:
بفرمود دیوان ناپاک را
به آب اندر امیختن خاک را
هر آنچه ز گل آمد چو بشناختند
سبک حشت را کالبد ساختند
به سنگ و به گچ، دیو، دیوار کرد
نخست از برش، هندسی کار کرد
چو گرمابه و کاخ های بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند
سپس جمشید، گوهر ها و یاقوت نقره و زر را کشف می کند.
آنگاه مشک و عنبر و کافور و گلاب می آورد.
پس آنگاه بنیاد پزشکی و درمان دردها و دارو سازی را می نهد.
و:
گذر کرد از آن پس به کشتی بر آب
زکشور به کشور برآمد شتاب
چنین است که مردمان روز بر تخت نشستن جمشیدو روز شکوفایی طبیعت و انسان را باهم جشن می گیرند.
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج تن دل زکین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند.

ادامه دارد ...

 

 

يک لبخند
toraj_fal@yahoo.com

من آرام ترین ساعات زندگیم را مدیون سینما هستم
چطور ....؟ مگر خیلی به سینما علاقه داشته و به سینما می روی ؟
نه ، خودم نمی روم . زنم می رود و من در خانه تنها می مانم

*****************

مونتنی زنا شوئی را به قفسی تشبیه کرده و گفته : ازدواج را می توان به یک قفس تشبیه کرد : مرغانی که در بیرونند آرزو می کنند که در ان داخل شوند و پرندگانی که داخل آن هستند می کوشند تا از آن بیرون روند

**************

تد اسنایدر بدو چنین پاسخ داده است : من ترجیح می دهم که بیرون باشم و درون را بنگرم تا اینکه داخل باشم و حسرت خارج را بکشم

*******************

ف . م . نولس نیز چنین می گوید : زناشوئی چیزی است که یک بی زن آنرا از دست می دهد و یک زنمرده از آن رهائی می یابد

*****************

همین نظر را پلوتوس بدین گونه اظهار کرده است : اگر در خانه باشم افکارم متوجه بیرون است و اگر در بیرون باشم افکارم متوجه خانه است

ادامه دارد ...

 

 

مشکان
info@moshkan.com

يکشنبه: داستان راستان

سفره خليفه

شريك بن عبدالله نخعی - از فقهای معروف قرن دوم هجری - به علم و تقوی‏ معروف بود . مهدی بن منصور خليفه عباسی علاقه فراوان داشت كه منصب " قضا " را به او واگذار كند ، ولی شريك بن عبدالله ، برای آنكه خود را از دستگاه ظلم دور نگاه دارد زير اين بار نمی‏رفت . نيز خليفه علاقه‏مند بود كه شريك را معلم خصوصی فرزندان خود قرار دهد تا به آنها علم حديث‏ بياموزد ، شريك اين كار را نيز قبول نمی‏كرد و به همان زندگی آزاد و فقيرانه‏ای كه داشت قانع بود .
روزی خليفه او را طلبيد و به او گفت : " بايد امروز يكی از اين سه‏ كار را قبول كنی ، يا عهده دار منصب " قضا " بشوی ، يا كار تعليم و تربيت فرزندان مرا قبول كنی ، يا آنكه همين امروز نهار با ما باشی و برسر سفره ما بنشينی " .
شريك با خود فكری كرد و گفت ، حالا كه اجبار و اضطرار است ، البته از اين سه كار ، سومی بر من آسانتر است . خليفه ضمنا به مدير مطبخ دستور داد كه امروز لذيذترين غذاها را برای‏ شريك تهيه كن . غذاهای رنگا رنگ از مغز استخوان آميخته به نبات و عسل‏ تهيه كردند و سر سفره آوردند .
شريك كه تا آن وقت همچو غذايی نخورده و نديده بود ، با اشتهای كامل‏ خورد . ، خوانسالار آهسته بيخ گوش خليفه گفت : " بخدا قسم كه ديگر اين‏ مرد روی رستگاری نخواهد ديد " .
طولی نكشيد كه ديدند شريك هم عهده دار تعليم فرزندان خليفه شده و هم‏ منصب " قضا " را قبول كرده و برايش از بيت المال مقرری نيز معين شد .
روزی بامتصدی پرداخت حقوق حرفش شد ، متصدی به او گفت : " تو كه‏ گندم به ما نفروخته‏ای كه اين قدر سماجت می‏كنی ؟ " شريك گفت : " چيزی از گندم بهتر به شما فروخته‏ام ، من دين خود را
فروخته‏ام " ( 1 ) .

پاورقی :
1ـ‌ مروج الذهب مسعودی ، جلد 2 ، حالات مهدی عباسی

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

 سوره: سورة النساء آيات: 176 محل نزول: مدینه

يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِن كَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالاً وَنِسَاء فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ 176
 
سورة المائدة

 
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ الأَنْعَامِ إِلاَّ مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ 1 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ 2

 

ترجمه فارسي مکارم

از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال مى‏كنند، بگو: «خداوند، حكم كلاله (خواهر و برادر) را براى شما بيان مى‏كند: اگر مردى از دنيا برود، كه فرزند نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را كه به جا گذاشته، از او (ارث) مى‏برد; و (اگر خواهرى از دنيا برود، وارث او يك برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث مى‏برد، در صورتى كه (ميت) فرزند نداشته باشد; و اگر دو خواهر (از او) باقى باشند دو سوم اموال را مى‏برند; و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را ميان خود تقسيم مى‏كنند; و) براى هر مذكر، دو برابر سهم مؤنث است خداوند (احكام خود را) براى شما بيان مى‏كند تا گمراه نشويد; و خداوند به همه چيز داناست «176»


سورة المائدة
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به پيمانها (و قراردادها) وفا كنيد! چهارپايان (و جنين آنها) براى شما حلال شده است; مگر آنچه بر شما خوانده مى‏شود (و استثنا خواهد شد) و به هنگام احرام، صيد را حلال نشمريد! خداوند هر چه بخواهد (و مصلحت باشد) حكم مى‏كند «1» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شعائر و حدود الهى (و مراسم حج را محترم بشمريد! و مخالفت با آنها) را حلال ندانيد! و نه ماه حرام را، و نه قربانيهاى بى‏نشان و نشاندار را، و نه آنها را كه به قصد خانه خدا براى به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودى او مى‏آيند! اما هنگامى كه از احرام بيرون آمديد، صيدكردن براى شما مانعى ندارد و خصومت با جمعيتى كه شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حديبيه) بازداشتند، نبايد شما را وادار به تعدى و تجاوز كند! و (همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد! و (هرگز) در راه گناه و تعدى همكارى ننماييد! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است! «2»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

aroosak_1977@yahoo.com

دعای یک زن موفق

خدایا از تو خردمندی می خواهم تا همسرم را درک کنم،
عشق می خواهم تا او را ببخشم، بردباری می خواهم تا شرایطش را بپذیرم،
زیرا اگر از تو قدرت بخواهم،
او را آنقدر می زنم تا بمیرد

 

 

shadow_1352@yahoo.com

اينگونه زندگي کنيم :
ساده اما زيبا،
مصمم امابي خيال،
متواضع اما سربلند،
مهربان اما جدي،
سبز اما بي ريا،
عاشق اما عاقل

یاعلی -رزا

 

 

bidari57@yahoo.com

دو کلمه هم از مادر عروس!

این جملات تمجید آمیز جناب علی اکبر ناطق نوری را در دفاع از دانشگاه آزاد و مدیریت جناب ملک عبدالله جاسبی بخوانید و حظ ببرید:

* مي‌خواهيد فحش‌ نخوريد؟دست به سياه‌وسفيد نزنيد!
*اگر دانشگاه آزاد اين فعاليت گسترده را نداشت، ناسزا نمي‌شنيد!

کامل مطلب را اینجا بخوانید و به این فکر کنید که چطور شد احمدی نژاد هم از پس «ملک عبدالله» برنیامد و امپراتوری او همچنان مستدام ماند.

 

 

mashhadimojtaba@yahoo.com

هر روز با یک نکته

يه روز يه کشيش به يه راهبه پيشنهاد می کنه که با ماشين برسوندش به مقصدش راهبه سوار ميشه و راه ميفتن چند دقيقهء بعد راهبه
پاهاش رو روی هم میندازه و کشيش زير چشمی يه نگاهی به پای راهبه ميندازه راهبه ميگه پدر روحانی ، روايت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بيار کشيش قرمز ميشه و به جاده خيره ميشه چند دقيقه بعد بازم شيطون وارد عمل ميشه و کشيش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پای راهبه تماس ميده راهبه باز ميگه پدر روحانی! روايت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بيار! کشيش زير لب يه فحش ميده و بيخيال ميشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه بعد از اينکه کشيش به کليسا بر می گرده سريع ميدوه و از توی کتاب روايت مقدس ۱۲۹ رو پيدا می کنه و می بينه که نوشته «به پيش برو و عمل خود را پيگيری کن کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی»!

نتيجهء اخلاقی: اينکه اگه توی شغلت از اطلاعات شغلی خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست ميدی

 

 
babam_uk@yahoo.com

يک ايميل دريافتي

بسم رب الشهدا
دوستان عزیزم
از اینکه گهگاه انسانهایی یافت میشوند که هویت و ماندگاری خود را فراموش نکرده و آنرا مدیون شهدا میدانند قلبم آرام میگیرد.
متاسفانه در سالهای اخیر آنچنان اسیر ظواهر زندگی بوده ایم که همه چیز را فراموش شده دیده ایم.
انسانهایی که بخاطر وطن از همه چیز گذشتند ...از آرامش از خانواده که مهمترین و عزیزترین ,هر کسی میتواند باشد.
در شرایطی که واقعا تحملش برای هر انسانی سخت است.
بیاد دارم در محفلی یکی از فرماندهان و بازماندگان عملیات کربلای 5 از خاطراتش می گفت:
اینکه پرندگان سبکبال و عاشق این مرز و بوم در زیر آب غریبانه رفتند و صدایی از ایشان بر نیامد.
واقعا تحمل چیزهایی که هم اینک میبینم واقعا سخت و دشوار است...
بنده سعادت اینرا داشته ام که با کاروان راهیان نور به مناطق عملیاتی جنوب سفری داشته باشم.
هرگاه صحنه های آنروزها در ذهنم تداعی میشود ، بغضی سنگین وجودم را فرا میگیرد.
مهمتر از همه اینست که خانواده های شهدا و مخصوصا فرزندان آنها را نیز فراموش کرده ایم...
نبود پدر در شرایطی که دست نوازشش میتوانست التیام بخش زخم های تنهایی زمان کنونی باشد.
باز هم برایتان خواهم نوشت.
اجرکم عندا...
محمد

 

 

mamani_1385@yahoo.com

بدو بدو لیگ داریم به شرط چاقو
(این چاقو نه اون چاقو)

می دونی فرق ادما با لیگ چیه؟ (البته لیگ ایرون ها نه لیگ مبین)ادما از خودشون ....تر خودشونن ولی لیگ ما از خودش گندتر خودشه(بلا نسبت شما)
در زندگی 3چیز مهمه :
فقط لیگ و فقط لیگ و فقط لیگ
تا خون در رگ ماست گیر لیگ ایرونیم
اگر چه که گدا و فقیر بی اب و نونیم
اقا اینم شد فوتبال نه اخه شما بگین
نه بازیکن درست حسابی داره نه مسئول
بازیکناش ماشین 100میلیونی زیر پاشونه ولی به خاطر 2000000 اعتصاب می کنن(منظورم بازیکنای پرس پولیسه)
یا اینکه بعضیا تومسابقه با استقلال کاپیتونشون اخطار گرفت بعد میگه وقتی به ناموشتون حرف بژنن شما کفری نمی شین بابا من رو ناموشم حشاشم اشن حقشون بود باید هر دو چششو در می اوردم (راستی این عمو معتاد نبوده ها فقط نکلت زبان داشته)
یا اصلا اینا چه مسئولایی هستند چرا باید اسامی تیم پرطرفدار استقلال رو دیر تحویل بدن تا از لیگ اسیا حذف بشن به نظر من این ورزش باید پاکسازی بشه
به نظر شما این لیگ برترمون باشه دسته اولمون چیه؟
صد رحمت به فوتبال بانوان

 

 

helia_k48@yahoo.com

لغات و اصطلاحات انگلیسی (1)

سلام دوستان :
الوعده وفا -قول داده بودم یه سری لغات انگلیسی که از نظر املایی به هم نزدیک ولی از نظر معنی با هم متفاوتند و در لابلای انها یکسری لغات و اصطلاحات ریزی که در ترجمه و مکالمه به دردمون می خورند را خدمتتون تقدیم کنم امید است که قابل استفاده باشند.
value ارزش. .
با ارزش valuable
فوق العاده با ارز ش invaluable

God will انشا الله

look at نگاه کردن
جستجو کردن look for
look down نگاه با تحقیر
مواظبت کردن look after

as to=about برای اینکه

attitude گرایش
نسبت دادن attribute(to)
ارتفاع altitude
magnitude بزرگی

صرفنظر از این مسئله = regardless of=

continence اختیار
نتیجه conclusion
inclusion شامل
انسداد occlusion

in order of = بر حسب

بجز except
expect انتظار داشتن
پذیرفتن accept

بطوریکه = so that.

سبز و خرم باشید ......................هلیا تا بعد

 

.

m.shoorideh@gmail.com

معجزه عشق
 

کجا می برندت

دو بال کبوتر

که از آسمان

آیه های خدا صورت خاک را می نوازند

تمام دلت را سرودی به آتش

و من،

غرق حیرت

به پرواز تو خیره ماندم

و ابری که خاکستر عشق را در بغل داشت

نشان تو را نیمه شب

از شهابی که می سوخت

پرسید

چه میراث زیبایی از تو!

کجا رفته ای بر دو بال کبوتر

زمین غرق زلزال

در رؤیت پاک «والشمس»

 

خداوند مقرب ترین بندگان خویش را از میان عشاق بر می گزیند

و هم آنانند که گره کور دنیا را به معجزه عشق می گشایند.

( شهید آوینی )

http://m-shorideh.persianblog.com
 


 

 

peyman_mb2006@yahoo.com

سد سیوند، هیاهو برای هیچ!

حتما جریانات اخیر درباره تنگه بلاغی، پاسارگاد و سدسیوند را شنیده اید. سدی که با وجود اتمام پروژه ساخت آن و آماده بودن برای بهره برداری و آبگیری، همچنان از مردادماه امسال درحال خاک خوردن است. اما واقعیت مسئله چیست؟ (لطفا نگارنده را به انکار گذشته و تمدن ایرانی و وطن دوست نبودن متهم نکنید)
سد سیوند که در شمال شرقی شهر شیراز احداث شده است، در حقیقت یک نعمت و یک وسیله وابزار مناسب برای کارورزی واشتغال جوانان منطقه است. با آبگیری سد سیوند که تنها قسمتی از تنگه بلاغی زیرآب رفته و نزدیکترین نقطه دریاچه آن فاصله ای 9 کیلومتری با آرامگاه کوروش خواهد داشت، حدود 75% مشکلات اشتغال منطقه را حل میکند. بله! 75 درصد جوانانی که به علت شوربودن خاک منطقه و نیاز به زهکشی آن وهمچنین عدم وجود آب خانه نشین شده اند تا ما همچنان به آثاری که اگر این طرح نبود باید هزاران سال دیگر زیر خاک مدفون میماند، افتخارکنیم.
عزیزان تمدن گذشته را گذشتگان برای ما ساختند وما به آن افتخار کردیم. اما مگرنه اینست که ما باید تمدن حال را بسازیم تا آیندگان به آن افتخار کنند؟ (همچنانکه سایر کشورهای جهان آنرا انجام میدهند.) تمدن حال، آرامگاه و هرم و... نیست. تمدن حال علم وتکنولوژی و فناوری است.این شاید تلنگری باشد به ما که حال چه داریم؟ چرا فقط به گذشتگان خود میبالیم؟ چرا ازلحاظ فرهنگی وتاریخی امروز، حرف خاصی برای گفتن نداریم. خواهش میکنم به صورت احساسی با مسئله برخورد نکنید. شاید خوشتان نیاید، اما آیا آمده ایم تا خودمان را بافرهنگ غرب ( که البته آنرا در جاهایی به حق نمیپسندیم) مقایسه کنیم؟ یا فقط باید به 5 هزارسال پیش و یاپیشتر رجوع کنیم وهویت کنونی خود درآن جستجو کنیم؟ما با این هویت چندهزار ساله کجائیم و کشورهایی که تنها چندصدسال است که تشکیل یافته اند کجا؟ البته این رابدانید که من از مخالفان ومنتقدان سرسخت غرب هستم اما این باعث نمیشود که ازلحاظ فرهنگی خود رابه چالش نکشیم. سخن بنده این است که ما درجا ایستاده و فقط به گذشته مان افتخارمیکنیم، اما کشورهایی که چند هزارسال بعداز ایران تشکیل یافته اند درحال پیشرفت و ساخت تمدن جدید وبه روز هستند. در این وادی سخن بسیار است که دراین مقال نمیگنجد. اما اصل مطلب خودرا ادامه میدهم.
این روزها اس ام اس ها ایمیلهای زیادی ردوبدل میشود که پاسارگاد را نجات دهید.چرا؟ چون احتمال دارد در صورت وزش باد موافق! از فاصله 9 کیلومتری سد تا پاسارگاد، رطوبت موجب فرسایش آن درطول چندصدسال شود و همچنین قسمتی از آثارتنگه غیرقابل بازدید شوند! حال سوال اینجاست که کشورهای اروپایی و شهرهایی مثل لندن که اکثر روزهای سال بارانی اند، چگونه این کار را میکنند؟ وچگونه آثار تاریخی وباستانی خود را از خطرات رطوبت حفظ میکنند؟آیا اشتغال چندهزار جوان مهم تراست یا احتمال فرسایش قسمتی ازپاسارگاد درطول چندصدسال؟ من منکر آثار گرانبهای باقیمانده از گذشتگان خویش نیستم اما حفظ آنها به چه قیمتی؟آیا همانقدر که تحصن وتجمع جوانان وسازمانهای غیردولتی در حمایت از آثار تاریخی بازتاب داشت، تجمع کشاورزان و مردم منطقه سیوند در مقابل استانداری فارس بازتاب پیداکرد؟
این همه هیاهو برای سد سیوند و جریانات حاشیه ای آن جای تامل و تعجب بسیار دارد. همه اینها از روی دل خوش و رفاه و تامین بودن امکانات است. اگر این عزیزان متحصن، مثل جوانان فلان روستای منطقه سد، به علت بی آبی چندین ساله بیکاربوده وبه نان شب خود محتاج می بودند، می فهمیدند که تنگه بلاغی ، پاسارگاد، کوروش و... یعنی هیچ. تمدن امروز را ما میسازیم تا آیندگان بهره ببرند، همانطورکه گذشتگان ساختند وما بهره بردیم(؟). در پایان توجه شمارا به سخن رهبرانقلاب جلب میکنم که در سفر اخیرخود به سمنان گفتند: جوانان ما بایدکاری کنند که در 50 سال آینده مردم ودانشمندان جهان برای دانستن علوم جدید به یادگیری زبان فارسی بپردازند. هرچنداینکار سخت است ولی شدنی است باور کنید. یاعلی!
------------------------------------------------------------
موخره: من هم مثل شما دوستدار کشور وتمدن و تاریخ خودم هستم و البته به لطف خدا بخورونمیری هم میرسد وصد البته خیلی دورتر از سدسیوند هستم. پس پرواضح است که آبگیری ویا عدم آن ، از هرلحاظ هیچ فرقی به حال من نمیکند.

 

 

vahid_9560@yahoo.com

attention boys 

If you want to keep peace in your relationship, take my advice and don't ever say this to your girlfriend/wife:
Mistake #1: "Your best friend is hot." She'll end up feeling threatened that you're attracted to
someone so close to her. It cause tension anytime the three of you get together. If you think her
friend, sister, cousin, etc. is a knock-out - just keep it to yourself.
Mistake #2: "Maybe You should go on a diet." Women are insecure enough about their bodies as it
is. Seeing models and actresses on TV and in magazines makes many women feel like they're not
good enough. You should never let her know that you notice her flaws, because she's probably
already obsessing over them.
Mistake #3: "I don't ever want to get married." Most women are interested in long-term
relationships. Plus, they love weddings. Telling her that you NEVER want to get married will definitely
cause conflict in your relationship. Saying this to a woman may end your reltionship or lead to a
psycho possessive girlfriend.
Mistake #4: "My ex used to do it different." Your new honey does NOT want to be compared to your
ex. Do not remind her that you ever had sexual & romantic feelings for someone else. You might end
up making her jealous. The exception is when you are making a comparison extremely favorable to your
new girlfriend. However, you have to be careful - bringing up past lovers too often for no reason will
make her think that your ex is still on your mind.
Mistake #5: "Maybe I should go without you." If you're going somewhere, and your significant
other wants to come, just let her! You know that she might not enjoy herself, but denying her will make
her suspicious. Besides, isn't it fun spending quality time together?
Mistake #6: "That fart you made was killer!" If you're both really close and comfortable with each
other, this might be okay. However, when she lets one slip by accident and starts blushing, DO NOT laugh
at her. It's an extremely embarrassing situation and she doesn't need you to notice that she has "odors."
Mistake #7: "Why do you always want to talk?" I'll tell you the answer now so that you never ask
her this. The reason females always want to talk, is because that's what they're good at doing. They've
been doing it for years and that's what they're used to. Your silence can mean a lot of different things to
a woman, some bad - so open up and let her know what's really on your mind. If you don't want to talk,
say that you don't want to talk right now, but would be happy to in 1/2 hour. Anything else will make
you look like an insensitive jerk.
Keep your woman happy and don't utter any of these offensive remarks. Remember that saying the
wrong thing could mean that you end up sleeping on the couch tonight
By: Jessica Kihara

 

 

ebgh_80@yahoo.com

یادداشت های همین جوری 

این یک جوابیه نیست !!!
مبین عزیز ، در شماره ششصد و هشتاد ، در قسمت سخن مبین با تاکید بسیاری بر عدم نوشتن جوابیه های شخصی ، تاکید کرده بودی ، اما در همان شماره ، مطلبی را از دوست عزیزی در مورد من نوشته بودی که کاملا شخصی بود و هیچ ربطی هم به اعضا نداشت . طبق قوانین رسانه ای ، علیرغم تمام احترامی که برای نظرت قایلم ، شما باید مطلب من را هم نسبت به آن موضوع منتشر کنی ، از شما سپاسگذارم .
دوست گرامی با سلام
مطلب شما را در روزانه خواندم ، احساس می کنم اگر چند خط در مورد مطلب شما بنویسم ، بد نباشد .
ابتدا به ساکن باید عرض کنم که من نه خاین به مردمم هستم و نه مملکتم . حالا کدامین حرف من باعث شده که شما تصورتان از من این شود را نمی دانم . تا جاییکه یادم می آید سعی کرده ام در مطالبم ، جنبه اجتماعی و فرهنگی موضوعی را هدف بگیرم تا سیاست ( به جز مواردی که نظر خودم را در مورد مسایل سیاسی مطرح کرده ام که البته به هیچکس هم توهین نکرده ام ) . ابدا من توجهی به زرق و برق غرب ندارم و در یکی از مطالبم هم ( که به طنز در مورد روابط جنسی نوشته بودم ) به این موضوع اشاره کردم که غربی ها بی هویت و تو خالی شده اند . نمی دانم چه چیز باعث شده که شما فکر کنید من از کسی فرمان میگیرم و خط فکری ام را از دور به من تزریق می کنند . من فقط نظرات شخصی خودم را در مورد مسایل مملکت بیان می کنم و بارها گفته ام که این مطالب فقط نظرات شخصی من است .
بر خلاف نظر شما ، من هیچکدام از انتقاداتم را در بوق و کرنا نکردم و در دنیا !!! جار نزدم . در جمعی گفته ام که بیشتر به یک خانواده شباهت دارد ( گروه مبین ) و همگی آزادانه به بیان عقایدشان می پردازند . درست است گاها کسی تند روی می کند ولی مطمینا بعد از یکی دو جلسه آن عضو تند رو هم متقاعد می شود و به نحوی تندروی اش را جبران می کند .
من در مورد مسایل مملکتی هوچی گری نمی کنم و در حد و اندازه خودم هم برای سرافرازی کشورم تلاشم را می کنم .
تصور شما در مورد بی رگ بودن من هم کاملا غلط است . اگر بی رگ بودم مطمینا مطالبم شما را عصبانی نمی کرد . چون روی مملکتم حساسم و غیرت دارم ، انتقاد می کنم و الا مانند میلیون ها بادمجان دور قاب چین این مملکت ، شروع به حمد و ستایش دولتمردان و وزیران و مدیران می کردم .
از صحبت های شما درکم این بود که شما فکر می کنید من در آن سر دنیا هستم و برای روزانه مطلب می فرستم و از دور می گویم لنگش کنید . اشتباه شما همین جاست . من در همین تهران خودمان هستم و گوجه فرنگی را با نرخی که شما می خرید ، می خرم و آدمهایی را که شما می بینید را می بینم و در همین مملکت فارسی یاد گرفته ام و فرهنگم هم ایرانی است . دینم اسلام است و شیعه دو آتیشه هم هستم .
بر خلاف نظر شما ، من اصلا معتقد به خوردن گوشت همدیگر نیستم و اصلا تنبیه را به هیچ صورتی قبول ندارم . چه در پشت مردم و چه در جلویشان . من معتقد به صحبت هستم و می دانم صحبت وقت بیشتری از عمل می برد ولی نتایجش بسیار بهتر و سنجیده تر از عمل است .
اینکه نظر شما در مورد من ، نتیجه گیری پایانی صحبتتان هست ( بی تعهد ، بی خاصیت ، خموده ، کمبود دار ، دارای عقده های روانی و کلا مزخرف ) را هم به خودتان و وجدانتان می سپارم ولی دوست دارم شما هم این انتقاد من را بپذیرید . برای نقد کسی بهتر است ابتدا با تفکراتش آشنا شویم ، سپس بصورت خصوصی و بعد اگر برای جمع منفعتی داشت ، مطرح کنیم . شما خیلی عجولانه تصمیم گرفتید و شتابانه در مورد من نوشتید . ولی خوشحالم از اینکه نوشته های من توسط کسانی مثل شما هم که با اتم اتم وجودی شان از من نفرت دارند خوانده می شود و ورویشان تاثیر می گذارد و این از هنر قلم و تفکر من است ، چه شما خوشتان بیاید و چه نیاید . به هر حال نتیجه گیری از مطلب من وشما ابتدا به ساکن بر عهده وجدان من و شماست و سپس با خوانندگانی که موافق یا مخالف شما و من هستند . به هر حال عجولانه قضاوت کردید و سند حرفم هم ، حضور من و مطالبم در این ششصد و هشتاد شماره منتشره از روزانه است که کماکان ادامه دارد و خوانندگان خودش را ، اعم از موافق یا مخالف دارد . شاد و موفق و منطقی باشید . همین .

------------------------
توضيح مبين:
با توجه به اينکه مطلب مذکور در هفته گذشته دريافت شده و در نوبت انتشار قرار داشت و ديروز نوبت چپاش بود و براي اينکه حق کسي پايمال نگررد، در شماره ديروز نوشته شد.

 

 

vl_mahdavi@yahoo.com

دكتر مصدق

مصدق السلطنه يك شخصيت مردمي :
پدرش يكي از كارگزاران و واليان حكومت قاجار بود كه پس از مرگ وي، ناصرالدين شاه به محمدخان لقب مصدق السلطنه داد. مادر مصدق السلطنه نوه فتحعليشاه بود. مظفرالدين شاه شوهر خاله مصدق السلطنه مي باشد.
بعلت عدم احساس تعلق و دوري از مردم پايين دست و فقير، اين اشراف زاده هيچگاه به توده ي مردم تكيه نكرد و هنگام كودتا تلاشي براي كمك گرفتن از مردم نشان نداد. در حالي كه مدارك ذيل بر علم وي به كودتا موجود است: نامه نهرو از هند+نامه آيت الله كاشاناني+ ملاقات ميرزا اسماعيل خليلي از شيعيان هند + ادعاي احسان نراقي + هشدار ديگر بزرگان نهضت ملي مثل دكتر بقايي و حسين مكي و...

مصدق ملي گرا و ناسيوناليست :
مصدق در خاطراتش معترف است كه در جواني مي خواسته در سوييس باقي بماند و به تابعيت آنجا دربيايد. بعلاوه وزيرپيشه و هنر ايشان (دكتر اخوي) كه ايشان هم قبلا تابعيت ايران را ترك كرده بود و به تبعيت دولت امريكا درآمده بود!

مصدق يكه تاز ملي شدن صنعت نفت :
عليرغم اينكه آيت الله كاشاني در بيانيه هاي خود تصريح مي كرد كه نفت ايراني براي ايران است ولي مصدق تا قبل از خرداد 1329 هيچگاه صحبتي از ملي شدن صنعت نفت نكرده بود. در سالهاي قبل از آن جزء مخالفين ملي شدن نفت بود كه حتي مجادله او نيز ثبت شده است. مثلا در مجلس چهاردهم كه غلامحسين رحيميان اولين بار از ملي شدن نفت صحبت كرد وي مخالفت كرد در مجلس پانزدهم هم حاظر نشد زير بيانيه اسكندري مبني بر ملي شدن نفت را امضا كند و مي گويد قرارداددارسي 1962 به پايان مي رسد! نطق پيش از دستور 28خرداد1329 هم كه او قرائت كرد بيانيه ي كاشاني بود كه مصدق اعلام كرد از طرف آيت الله كاشاني بيانيه ي وي را قرائت مي كند!

مصدق مبارز شجاع :
مصدق طي پنج ماه تبعيد در بيرجند 2بار اقدام به خودكشي كرد. در طول فعاليت هم هرگاه اوضاع سخت مي شد به احمدآباد مي رفت و وقتي اوضاع بازتر مي شد برمي گشت! البته بحث شجاعت ايشان افسانه اي طولاني است كه در اين مختصر نمي گنجد!

مصدق پرچمدار دموكراسي :
مصدق در همان ابتداي قدرت، لايحه اي به مجلس برد كه طبق آن اختيارات نامحدودي در قانونگذاري به وي داده مي شد كه خلاف اصل تفكيك قوا بود و نهايتا همين مجلس كه حامي او بود را منحل كرد. بقول احسان نراقي: اختياراتي كه مصدق گرفته بود چرچيل در جنگ جهاني دوم نگرفته بود. قانون مطبوعات كه دكتر مصدق تهیه كرده بود به قول دكتر بقائی «این قانون یعنی اینكه هر كس روزنامه در بیاورد باید اعدام گردد»!!

مصدق آزاد انديش :
شيخ محمد تهراني به جرم مخالفت با مصدق دستگير شد و تا آخر عمر دولت مصدق زنداني بود.
با تحريك رسانه ها و راديو تلويزيون دراختيار مصدق طرفداران مصدق به رهبري فروهر به منزل آيت الله كاشاني حمله كردند و حداديان از افراد داخل منزل ايشان را كشتند. داستان زنداني بودن نواب صفوي در دوران وي هم كه جاي خود دارد. اين هم تصوي قسم نامه فراماسونري وي (+)

مصدق شايسته سالار :
محمدخان مصدق السلطنه پس از بقدرت رسيدن، سهام السلطان از بستگان خود را به رياست شركت نفت گذاشت. سرلشگر متين دفتري را هم كه در زمان رضا شاه دندان آقاي كاشاني را شكسته بود به قدرت رساند. كسي كه بعدا دكتر بقايي سند جاسوس بودن وي را افشا كرد. رضا فلاح‌ را كه نشان ‌زانوبند حمايت‌ از ملكة‌ انگليس‌ گرفته‌ بود را در شركت نفت پست بالايي داد. وزير كشور شدن سرلشگر زاهدي هم كه بماند!كسي كه دوبار عليه دولت مصدق كودتا كرد و همچنان در دولت باقي ماند! از همه بدتر معاون وزير جنگ شدن سرلشگر وثوق بود كسي كه در حادثه 30تير (نجات دولت مصدق توسط كاشاني) به سوي كفن پوشان دستور تيراندازي داده بود. اضافه بفرماييد پست شاپور بختيار در وزارت كار، كسي كه در همان زمان سند جاسوسي وي براي شركت نفت انگليس رو شده بود...

 

 

ahmadvand_2002@yahoo.com

حقوق بشر ايراني

من حدودا 2 سال است که در گروه آقا مبين (گروه قبلي و فعلي) عضو هستم ، هر روز مسائل زيادي در اين گروه هستم که بعضا جالب و بعضا هم بي محتوي است ، ولي در کل کار ايشان قابل تقدير است چون زحمت جمع و جور کردن اين مطالب بسيار سخت و زمانبر است آن هم هر روز ، بگذريم من مي خواهم يک مشکلي را که براي يکي از آشناهامون پيش آمده براي شما توضيح بدم و اگه گسي مي تونه دراين زمينه به من کمک کنه !
شرح ماجرا : حدودا يک سال و سه ماه پيش در يکي از روستاهاي دور افتاده شهر ملاير در استان همدان .
مامور نيروي انتظامي (ظاهرا گروهبان ) که از نيروي انتظامي محل مي باشد ، جهت پيگيري پرونده اي که شاکي دارد و شکايت آن به کلانتري ارجاع شده به درب منزل خوانده مراجعه مي کند ، خوانده که داماد اين خانواده مي باشد همراه با خانواده همسر خود در يک منزل با هم زندگي مي کنند .
مامور در مي زند و در را پسر 18 ساله خانواده باز مي کند و مامور با خشونت سراغ خوانده را مي گيرد و پسر مي گويد که در منزل نيست ولي مامور همچنان اصرار مي کند که وي در خانه است و شما دروغ مي گوييد و در اين حين مامور با پسر درگير مي شوند و کار به زد و خورد کشيده مي شود و در اين بين مامور کتک مي خورد و پسر نيز به مامور فحاشي مي کند .
مامور برمي گردد و تهديد مي کند که تلافي ميکند.
تلافي هولناک :
مامور روز بعد به همراه چند سرباز و چند نفر از همقطاران با اکيپ کامل ، اسلحه ، گاز اشک آور ، باتوم برقي ، دستبند برمي گردد و به خانه مرد روستايي که پيرمرد و پيرزن 80 ساله اي هستند براي انتقام همانند حمله به فلسطيني ها حمله مي کنند ، پسر خانواده وقتي مامورين را مي بيند پا به فرار مي گذارد که البته مامورين زبردست و کارکشته بلافاصله پسر را دستگير مي کنند .
صحنه وحشتناک دستگيري
به محض دسگيري با قنداق تفنگ ضربه اي به پسر زدند و ايشان به حالت نيمه بي هوش درآمدند ، که در اين زمان برادران و پسر عموهاي اين پسر اعتراض کردند که شما حق چنين کاري را نداريد و مامور نيز با توهيني زشت جواب داد که اين توهين باعث درگيري مامورين و نيروي انتظامي با خانواده مذکور شد و مامورين دستپاچه شروع به ضرب و شتم همه افراد خانواده کردند و حتي از گاز اشکاور نيز استفاده کردند اين صحنه هاي ضرب و شتم را بايد از زبان ساير اهالي بشنويد آنها براي انتقام سر آن پسر را داخل لجن هاي روستا فرو کردند که پدر و مادرش در اين لحظه اعتراض کردند و يکي از مامورين با ضربه قنداق تفنگ پير مرد را بي هوش کرد ، و با اين صحنه مادر پسر نيز اعتراض کرد که در هنگام درگيري با ماموريت متاسفانه روسري پيرزن را از سرش بيرون آوردند .
اين مسئله باعث شد که همه اهالي به مامورين اعتراض کنند و آنها تحريک کرد که به کمک اين خانواده بيايند که مامورين در اين لحظه شروع به شليک تير هوايي کردند و پسر را سوار بر اتومبيل نيرو انتظامي کرده و در حالي که نيمه بيهوش و سرتا پا زير لجن بود و پدرش بيهوش و برادران و پسرعموها زخمي در حاليکه بر اثر گاز اشکاور همگي سرفه ميکردند و آب از چشم و دماغشان آويزان و مهمتر همه به آبروي اين خانواده اي که حتي در طي زندگي شان در اين روستا يک مورد درگيري و يا عمل نابجايي نداشته اند لطمه وارد شد مامورين خوشحال روستا را ترک کردند و هنگام ترک نيز به خانواده تهديد کردند که منتظر عواقب بعدي باشند .
پسر را پس انتقال به بازداشت مفصلا کتک مي زنند .
مامورين با توجه به روابطي که دارند و افراد متنفذ اقدام به شکايت از اين خانواده مي کنند و همه آنها حتي پيرزن 80 ساله را نيز به دادگاه مي کشند و دادگاه نيز آنها را محکوم مي کند ، حتي پول تير هاي شليک شده و گاز اشکاور را نيز از آنها گرفتند و پسر را نيز به 1 سال زندان محکوک کردند .
من خودم در حال حاضر در کرج ساکن هستم ، وقتي ماجرا را به من اطلاع دادند بلافصله به روستا رفتم و از آن خانواده خواستم که شکايت کنند و از اهالي نيز به عنوان شاهد استفاده کنند ، ولي آنها امتناع کردند ، چون به قدري اين پيرمرد و پيزن را تحت فشار گذاشته بودند که جرات چنين کاري را در خود نمي ديدند و حتي از من نيز خواهش کردند که پيگير ماجرا نشوم ، وقتي علت را پرسيدم گفتند ، مامورين آشناها و افراد زيادي را دارند و ما نمي توانيم کاري را از پيش ببريم و آنها گفته اند اگر پيگيري کنيد مدت زندان پسرتان اضافه مي شود ، من نيز از طريق 197 پيگيري کردم ولي هيچ نتيجه عايد نشد .
البته ماجرايي را که عنوان کردم خيلي وخيم تر بوده و اگر شما مي توانيد در اين زمينه کمکي کنيد و يا مي توانيد از خبرنگاران کمک بگيريد تا در جرايد يا سايتهاي خبري ذکر شود ، من آدرس دقيق روستا و نام افرادي که اطلاعات دقيقي را دارند به شما مي دهم تا قضيه را بصورت کامل شرح دهند و جزئيات آنرا نيز توضيح دهند ، شايد حقي به حقدار برسد.

 

 

mr_gir3pich@yahoo.com

گير3پيچ

كاش نمي خوندمش ..
ولي نه ..
حالا چه فرقي كردم با قبل از خوندنش ؟
جز اينكه داغون تر شدم ؟
لعنت ..
اصلا بيا بي خيالش بشيم ..
نمي شه .. مثل كبك سرمو بكنم تو برف و بگم آخ جون چه خوب شد كه ديگه صورت مسئله رو نديدم ؟؟؟؟؟
آخه يه ادم تا چه حدي مي تونه رذل باشه .. تا كجا مي تونه لجن باشه .. ديگه دست شيطان و نوچه هاشم از پشت بستن اين جماعت زالو صفت ..

يه بابايي برداشته برام دو سه تا داستان ميل زده و گفته بد نيست بخونيشون ..
منم گفتم خب ببينيم چيه ..
اولين رو كه تا آخر خوندم اولش مبهوت شدم .. يعني ممكنه .. چرا ممكن نباشه .. بعدش عصباني شدم تا حد انفجار .. اگه جلوي دستم بود تيكه پاره اش مي كردم .. آخرش ديگه از زور غصه داشتم مي تركيدم .
از بس اعصابم خورد شده كه نمي دونم چند تا داستان بود و چيكارشون كردم .. ولي خب تا اونجايي كه يادم مونده براتون تعريف مي كنم .. نمي دونم هم داستان واقعي باشه يا نه ولي خب احتمال بروز چنين مواردي خيلي زياده ..

داستان از زبان يه مرد جوان گفته شده . يه مردي كه وضع مالي خوبي نداره .. با يه پيكان قراضه مسافر كشي مي كنه .. يه شب كه يه جا وايساده بوده براي خوردن يه لقمه ( الهي كه زهر مار بخوره ) اون طرف خيابون يه دختر جوان رو مي بينه ..
چند شب بعد باز هم اون دختره رو مي بينه كه توي بارون منتظر تاكسي بوده ..
مي ره جلوي پاش ترمز مي كنه .. دختره كه فكر مي كنه مزاحم داره مي شه محلش نمي ذاره اما جون پسره قيمت معمول اون مسيري كه دختره مي خواسته بره رو مي گه دختره دستش مي ياد كه اين يارو مسافركشه ..
سوار ماشينش مي شه ..
اين ماجرا چند باري اتفاق مي افته و حس اعتماد دختره رو جلب مي كنه .. دختره با مادر پيرش و يه خواهر و برادر كوچيكتر از خودش زندگي مي كنه .. خودش پرستار بيمارستانه و خونشون تقريبا يه جاي فقير نشينه ..
پسره موفق مي شه كه يه جورايي دختره رو به خودش جذب كنه .. كه آره تيريپ خواستگاري و ازدواج و اين چيزا .. و يك روز دختره رو دعوت مي كنه خونشون ..
خب .. فكر كنم لازم به گفتن من نباشه كه اين جور وقتا چه چيزي پيش مي ياد و ماجرا به كجا ختم مي شه .. كاش اين ماجرا به همينجا ختم شده بود و داستان از اين بدتر نمي شد . اما اين پسر رذل اين آشغال توي كمد يه دوربين جاسازي كرده بود .. و وقتي كه اون دختره رفت اين فيلم مستجهن رو به پنج ميليون فروخت ..
و آخر داستان اين بود كه فردا در خيابون انقلاب اين دستفروشها داد مي زد سوپر ايراني رسيد .. نمي خواي آقا
و اين پسره در جواب مي خنده و مي گه : نه .. بازيگرش خودم بودم .

********************
چي مي شه گفت ؟ وقتي اين موارد مثل نقل و نبات همه جا هست .. وقتي اين همه تقاضا هست .. وقتي گردش مالي يه سي دي مستجهن به چهار ميليارد مي رسه چي برداشت مي شه كرد از اين موضوع ..
ما مسلمون هستيم ؟ ( شيعه بودن بخوره توي فرق سرت )
به قول يكي از اساتيدمون اينجا مسلمون هست اسلام نيست .. توي اروپا اسلام هست .. مسلمون نيست ..

دختراي عزيز .. ترو جون هر كي كه دوست دارين .. به هر مذهب ومرامي كه معتقد هستين اين قدر احساسي نباشين .. تا يه پسر چند وقتي بهتون گفت دوست دارم و بي تو مي ميرم و اين جور چيزا فورا خام نشين ..
يه عروسك براتون مي خره ذوق مرگ مي شين .. يه شاخه گل مي ده بهتون از خوشحالي مي خواين پس بيفتين ..
به اين فكر كنين كه ممكنه اين رابطه آخرش به چنين گندي برسه ها .. شما پسرا رو نمي شناسين .. وقتي يه چيزي رو بخوان ( مخصوصا توي اين مايه ها ) به جاي نفس كشيدن دروغ مي گن .. سوپراستار دنياي سينما رو سوسك مي كنن اساسي ..
به خدا شما اين قدر ارزش دارين كه خودتون هم خبر ندارين .. چيزي كه پيغمبر خدا ( ص ) دوست داشته باشه حتما يه الماسه يا حتي بيشتر .. با اين دوستي هاي الكي مفت خودتون رو نبازين ..
چي بگم والله ..
مطمئنم كه بيشتر دخترايي كه اين رو مي خونن تو دلشون مي گن نه طرف ما آدم حسابيه .. از اين كارا نمي كنه .. سوءاستفاده ي چي و غيره .. از اين آدم حسابي هاشم ديدم ..
باور كنين نمي خوام بي اعتمادي و سوءظن ايجاد كنم فقط يه جمله مي گم به جاي احساس با عقلت مشورت كن .. توي اين جور رابطه ها هميشه ( تكرار مي كنم هميشه ) مبنا رو بذارين بر روي بدجنس بودن طرف .. فكر كنين هميشه يه كيف دستي پر از اشيا گران قيمت دارين كه اگه دزديده بشه ديگه قابل برگشت نيست ..

ببخشيد كه يه كم روده درازي كردم . در مورد دختراي ناتو و آب زيركاه هم بعدا يه مطلبي مي نويسم .. يه داستان ديگه هم هست يه كم اعصابم اروم شد اونم براتون مي گم ..

ديگه بي خيال قربون رفتن

 

 

wwwparsfootballcom@yahoo.com

سامی یوسف فرزند بابک رادمنش!
 

مجید رئوفی- این كه چرا «سامی یوسف» بر اصلیت ایرانی خود اصرار ندارد، بیشتر به این جهت است كه او قصد دارد ستاره موسیقی مذهبی جهان اسلام باشد. سامی متولد تهران است، نسب آذری دارد و عربی می‌خواند، كه معجونی تمام عیار برای محبوبیت او در كشورهای شیعه و سنی است. در ادامه، اطلاعات بیشتری درباره این خواننده می خوانید.

سامی
«هیجان زده‌ام، انتظار چنین خوشامدگویی عظیمی را نداشتم. من 26 ساله‌ام و این اولین دیدارم از آذربایجان است. دو پدربزرگ من اهل باكو هستند. آن ها به تبریز مهاجرت كردند و البته من در سال 1980 در تهران متولد شدم. بعد اما به انگلستان مهاجرت كردیم و من آنجا بزرگ شدم...»
این چند جمله، بخشی از حرف‌های سامی یوسف ستاره این روزهای موسیقی اسلامی در جمع خبرنگاران باكویی است. این چندمین بار است كه سامی یوسف درباره تولدش در تهران صحبت می‌كند. از همان زمان كه آلبوم اولش را منتشر كرد، درباره پارسی بودنش صحبت كرده بود، اما هر چه جلوتر رفت سعی كرد آذری بودنش را پررنگ‌تر كرده و كمتر درباره ایرانی بودنش صحبت كند. اما این بار و در میان خود آذری‌ها اعلام كرد كه ایرانی است و متولد تهران. مساله‌ای كه در سایت‌ها و رسانه‌های آذربایجان به شدت مورد توجه قرار گرفت. او در ادامه تور جهانی‌اش كه به منظور ایجاد جو همدلی میان مسلمانان جهان انجام شد، پس از برگزاری كنسرت‌هایی در آمریكا، آلمان، بریتانیا، مصر، سودان، كویت، عربستان، فرانسه، آلمان، هلند و... به آذربایجان رفته بود تا در استادیوم حیدر علی اف برای هواداران پرتعدادش بخواند.

شناسنامه
نام سامی یوسف در واقع «سیامك رادمنش» است كه ممكن است اسم آشنایی باشد. سامی یوسف بارها در مصاحبه و بیوگرافی‌های مختلف از پدرش گفته كه یك موزیسین و شاعر مشهور است، اما اصلا به نام او اشاره نكرد و البته در گفت‌وگو با رسانه‌های مصری در مقابل سوالات خبرنگاران مقاومت كرده و چیزی از پدرش نگفته: «خواهش می‌كنم درباره پدرم نپرسید.»
پدر سیامك رادمنش، آهنگساز، ترانه‌سرا و موزیسین مشهور ایرانی مقیم انگلستان است؛ «بابك رادمنش» كه بارها نامش را شنیده‌ایم و آهنگ‌هایش را گوش كرده‌ایم. بابك رادمنش، بیش از همه با آلبومی به نام «پیروزی» میان جوانان مطرح شد. او، آلبومی با این نام با صدای «امید» خواننده ساكن آمریكا تهیه و تولید كرد و آهنگ‌ها و تنظیم‌های جدیدی را وارد موسیقی پاپ خارج از كشور كرد؛ تنظیم‌هایی به سبك تنظیم‌های مدرن تركی كه بین جوانان ایرانی هم حسابی جایش را باز كرد. او به جای گفتن شعر بر روی ملودی آهنگ‌های تركی و عربی- كاری كه میان خوانندگان آن‌ور آب‌ كاملا طبیعی شده است- از تنوع تنظیمات و سازبندی آن ها استفاده كرد و موفق شد سبك جدیدی را وارد بازار كوچك موسیقی پاپ ایرانی خارج از كشور كند. پس از امید، خوانندگان دیگری همچون «رضا معین» و «جمشید» خواننده كرد، با این سبك و با كمك بابك رادمنش آثاری را تهیه كردند.
بابك رادمنش علاوه بر آن كه ملودی می‌ساخت و تنظیم می‌كرد، شعر و ترانه‌هایی را هم برای خوانندگان مختلف می‌گفت و ترانه‌هایی كه بیشتر در آن ها از تم‌های مذهبی، عرفانی و عشق به وطن استفاده می‌كرد. ترانه‌هایی مثل «وطن» با صدای خواننده جوان «پویا» با این مطلع: «وطن، وطن زمزمه هر روز و هر شب من/ نام وطن،‌ قشنگ‌ترین اسم روی لب من»
یا «ترك غربت» با صدای جمشید، با احساسات وطن دوستانه. ترانه‌های «مهتاب عشق» و «خاكی» با مایه‌های عرفانی و ترانه «گل مولا» با صدای «جهان» درباره عشق به حضرت علی (ع). ترانه «مناجات» - سامی یوسف هم ترانه‌ای با نام مناجات دارد- هم به زودی منتشر خواهد شد تا دغدغه‌های مذهبی بابك رادمنش را بیش از پیش نمایش دهد.
در تمام این سال‌های حضور رادمنش در خارج از كشور، او اصلا به لس‌آنجلس نرفت و در مقابل تمام دعوت‌ها و پیشنهادات‌ مقاومت كرد. دلیلش را هم تحصیل دو فرزندنش در رشته موسیقی در رویال آكادمی لندن عنوان می‌كرد. دو فرزند او یكی سیامك و دیگری بابك- او بعدا نامش را «بارون» گذاشت و با این نام به فعالیت‌های هنری پرداخت - هر دو جزو همكاران پدر در بدو كار بودند. تنظیمات ترنس سیامك بر روی ترانه‌هایی همچون «فاصله» با این مطلع: «چینی نازك دلامون/ از غم فاصله شكسته» كه به دو زبان انگلیسی و فارسی خوانده می‌شد، جزو اولین تنظیم‌های موسیقی ترنس فارسی بودند. آن هم در سن 20 سالگی.
اما بارون همكاری با پدر را ادامه داد و تمام تنظیم‌های جدید آثار بابك رادمنش را او انجام می‌دهد. سیامك اما به سمت موسیقی اسلامی رفت و چهار سال پیش اولین آلبومش به نام «المعلم» را به بازار ارائه كرد كه با استقبال بسیار گسترده‌ای روبه‌رو شد. این موفقیت راه را برای كنسرت‌های مختلف و ادامه این مسیر هموار كرد. دو سال گذشت تا آلبوم دوم او به نام «امت من» به بازار عرضه شود. آلبومی كه با آلبوم قبل زمین تا آسمان متفاوت بود. اگر آلبوم قبلی بیشتر بر روی اناشید و نواهای مذهبی استوار بود و موسیقی چندان در آن پررنگ نبود، اما آلبوم «امت من» بر پایه ملودی‌های مشهور ایرانی ساخته و بر روی آن ها كلام مذهبی قرار داده شد. او در لیبل این آلبوم از پدرش و بارون تشكر ویژه كرده است. ترانه «عید» بر روی ملودی «منتظرت بودم» (آهنگی با صدای داریوش رفیعی) ساخته شد. «حسبی ربی» كه با تبلیغات بسیار و كلیپ پرزرق و برق و خوش آب و رنگی ساخته شد، از ملودی «ملاممد جان» كه یك ملودی فولكور خراسان - و نه یك ملودی افغانی- است، نشات گرفت و آهنگ «مناجات» هم كه متعلق به مرحوم علی تجویدی است.
ترانه «غار حرا» هم بر روی ملودی «ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته» ساخته شد كه یك سرود حماسی درباره آزادسازی خرمشهر است. اما نكته جالبی كه می‌توان درباره یكی از این آهنگ‌های انقلابی گفت مربوط به آهنگ «خلبانان» است. همان ترانه معروفی كه مطلعش این بود: «فرشته حق یارت باد/ الله نگه‌دارت باد»
بابك رادمنش با نام اصلی «فیروز برنجان» ترانه سرای بخش تركی این آهنگ‌ انقلابی و آهنگساز آن است كه با صدای «جمشید نجفی» در خاطره میلیون‌ها ایرانی ماندگار شده.
اما اگر بدانید فیروز برنجان، برای كدام فیلم سینمایی آهنگ ساخته، شاخ در می‌آورید؛ فیروز برنجان یا همان بابك رادمنش خودمان، آهنگساز فیلم «توبه نصوح» اثر محسن مخملباف است كه در سال 1361 ساخته شد. فیلمی كه خواننده‌اش هم «حسام الدین سراج» بود.

سیاست و اسلام
یك جای این نوشته گفتیم كه نام یكی از دو برادر موزیسن رادمنش، بابك است. شاید با خودتان بگویید چگونه می‌شود هم اسم پسر، بابك باشد و هم اسم پدر. در واقع نام اصلی بابك رادمنش، فیروز برنجام است. مجله «بورهام وود تایمز» در مطلبی درباره یك مساله حقوقی كه آهنگساز معروف ایرانی بابك رادمنش درگیرش بود، نوشته نام اصلی او، فیروز برنجان است؛ یعنی نام رسمی او كه در پاسپورتش قید شده است. اما به هر حال نام هنری شناخته شده برنجان، بابك رادمنش است.
بابك رادمنش از آن دسته آهنگسازان مشهوری است كه هیچ فیلم یا عكسی از او منتشر نشده و با وجود درخواست‌های فراوان، تاكنون با انجام مصاحبه و عكاسی به شدت مخالفت كرده است. در سوی دیگر ماجرا، سامی یوسف، از تبلیغات رسانه‌ای به خوبی استفاده كرده و با بزرگترین تلویزیون‌ها و مجلات دنیا مصاحبه‌های اختصاصی انجام داده است. مصاحبه ویژه او با تلویزیون CNN و مطلبی كه مجله تایم از او و كنسرتش تهیه كرد باعث شهرت افزون‌تر او در خارج از مرزهای كشورهای مسلمان شد.
حتی عدم صدور ویزا از سوی ایالات متحده، برای ورود به خاك این كشور می‌رفت كه با یك جنجال رسانه‌ای همراه شود اما بالاخره او مجوز حضور در آمریكا و برگزاری كنسرت برای مسلمانان این كشور را دریافت كرد و موفق شد با مهم‌ترین رسانه‌های این كشور هم گفت‌وگو كند.
او در كنسرت لس‌آنجلس، از پیروزی بزرگ اسلام گفت: «طلوع نزدیك است.» آن روزها حملات اسرائیل به جنوب لبنان آغاز شده بود و سامی یوسف حمایت خود را از كودكان و آوارگان لبنانی، آن هم در خاك آمریكا اعلام كرد.
اما یكی از مهمترین واكنش‌ها به اظهارنظرها و اقدامات سامی یوسف از سوی سفارت بریتانیا در یمن شكل گرفت؛ سامی یوسف در بخش پایانی تور جهانی خود به یمن سفر كرده بود. او با چفیه فلسطینی - كه به نوعی نماد حماس است- در كنفرانس مطبوعاتی‌اش ظاهر شد كه سفارت انگلیس نسبت به این مساله واكنش شدیدی نشان داد. آن ها از دولت یمن خواستند تا كنسرت سامی را در این كشور لغو كند. اما نهایتا این كنسرت با تاخیر و در تاریخ 4 دسامبر در تالار المدینیه صنعا و در حضور دو هزار نفر از هواداران سامی با شور و حال خاصی برگزار شد. حدود 1200 نفر از حاضران در این كنسرت، زنان و كودكان یمنی بودند كه عشق و علاقه‌شان به خواننده محبوبشان را با صدا كردن مداوم نام او نشان می‌دادند. او همان‌جا به هوادارانش اعلام كرد كه آلبوم جدیدش را یك سال و نیم دیگر به بازار ارائه خواهد كرد. اما او در این مدت بیكار نمی‌نشیند و در ایام فراغت از اجراهای زنده، سینگل‌هایی را اجرا و عرضه خواهد كرد و البته برای آهنگ‌هایش ویدئوهای عالی دیگری هم خواهد ساخت.

عرب، تركی و ایرانی
قرار بود كه او كلیپ «مادر» به زبان فارسی‌اش را هم به زودی در وب‌سایتش قرار دهد و آن را برای پخش به شبكه‌های مختلف بسپارد. اما این خبر را از روی وب‌سایتش برداشت و به جای لینك مادر با ورژن فارسی، لینك آهنگ مناجات را قرار داد. یكی از كسانی كه ویدئوی فارسی مادر را شنیده به لحن عالی و موثر سامی در این آهنگ اشاره می‌كند. او به خوبی فارسی می‌خواند و نشان می‌دهد كه یك فارس مادرزاد است. تدوین كلیپ این آهنگ ماه‌هاست كه انجام شده اما مشخص نیست به چه دلیلی سامی یوسف از انتشار آن خودداری كرده است.
ولی اجرای زنده آهنگ‌های جدید او در وبلاگ هواداران سامی یوسف موجود است. او در آهنگ «فلسطین» می‌خواند: she's myhappines, my soul, my deathandmylife/ my heart, my love, Palestine
اگر این آهنگ را بشنوید طبق معمول ملودی آن را آشنا می‌یابید. سامی، این ترانه را بر روی آهنگ معروف تركی ایرانی «آیریلق» خوانده. آیریلق در زبان تركی به معنای «جدایی» است و خوانندگان مختلفی از جمله فرشید امین این ترانه را اجرا كرده‌اند.
سامی همچنین در كنسرت اسكندریه با حمایت از مقاومت مردم جنوب لبنان ترانه جدیدش به نام we will never submit را اجرا كرد. او عنوان این كنسرتش را «با هم برای شكستن محاصره» گذاشته بود. او در كنسرت یمن، همچنین از دو ترانه جدید گفت كه قصد دارد در اولین فرصت آن ها را منتشر كند. یك ترانه درباره توهین به پیامبر با انتشار كاریكاتورهای موهن در روزنامه دانماركی و دیگری آهنگی درباره تجاوز اسرائیل به فلسطین.
به نظر می‌رسد كه سامی قصد دارد از نفوذ و تاثیرش در میان مسلمانان و رسانه‌های دنیا به نفع مسائل دنیای اسلام استفاده كند. جالب این جاست كه او هنرمندی است كه قائل به اینترناسیونالیسم اسلامی است. كسی كه در كنفرانس مطبوعاتی‌اش در آذربایجان گفته بود: «موسیقی آذری و موسیقی مقامی را خیلی دوست دارم. اغلب آهنگ‌های من، مذهبی‌اند و به نظر من موسیقی‌های محلی و مقامی خیلی شبیه موسیقی‌های مذهبی هستند. به زودی زود آهنگ‌هایی به زبان تركی آذری خواهم خواند. من به غدیر حاجی بایوف و فكرت امیروف موزیسین‌های آذری علاقه ویژه‌ای دارم.»
سامی به زبان‌های عربی، انگلیسی، تركی و هندی آهنگ‌هایی اجرا كرده و قرار است موزیك آذری هم اجرا كند. گرچه خبرهای مربوط به آهنگ‌های فارسی‌اش را از روی وب‌سایتش برداشته است و مشخص نیست كه بالاخره او كی با سرزمین مادری‌ و هواداران ایرانی‌اش ارتباط برقرار می‌كند؟

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

13 اسفند / 4 مارس / 14 صفر

Mobin_s2004@yahoo.com
13 اسفند ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
روزي كه كوروش از اين دنيا رفت

كوروش بزرگ بنياد گذار كشور ايران در مارس سال 530 پيش از ميلاد ــ 9 سال پس اعلام امپراتوري ايران درگذشت . وي يازده سال پس از ايجاد دولت واحدي از سه طايفه مهاجر قوم آرين - پارس ، ماد و پارت - شهر بابل ( در جنوب عراق امروز و پايتخت يک امپراتوري به همان نام) را تصرف و در آنجا در اكتبر سال 539 پيش از ميلاد ايجاد امپراتوري مشترك المنافع ايران را اعلام كرده بود.
     امپراتوري ايران در زمان كوروش كه نام او در غرب با قلب تلفظ حروف يوناني ، سيروس و سايرس ، تلفظ مي شود از هند تا مرمره و از سيحون (سير دريا ) تا درياي سرخ امتداد داشت . كوروش براي اخراج طوايف آرال كه در آسياي ميانه وارد سرزمين هاي امپراتوري پارسها( تاجيكستان امروز و نواحي اطراف) شده بودند به اين منطقه رفته بود كه به سوي او كه سوار بر ارابه بود و سربازانش را در ميدان جنگ هدايت مي كرد زوبيني پرتاب شد و عمر وي پايان يافت. با وجود درگذشت كوروش ، سربازان او جنگ را بردند . آرالي ها تمدني عقب مانده و غير قابل قبول براي ايرانيان داشتند و كوروش مايل به آلوده شدن ايرانيان به اين تمدن از جمله همبستر شدن با زنانشان مقابل چشم ديگران نبود.
    موسس و پدر كشور ايران كه مادرش ماد و پدرش پارس بود در ميدانهاي جنگ،هميشه در ميان سربازان بود و از آنان جدا نمي شد و جان خود را بر سر همين روش گذارد . او بارها گفته بود كه نبايد سرباز جان بركف نهد و بجنگد و افتخار پيروزي نصيب شاه شود كه دور از ميدان جنگ در چادر خود درميان نيروهاي محافظ و اسبان آماده براي فرار مي آسايد.
    جنازه كوروش همچنان كه وصيت كرده بود به پاسارگاد پارس منتقل و مدفون شد و آرامگاه او تا به امروز باقي مانده است و پس از وي پسرش كامبيز دوم ( كامبوزبا ، كمبوجيا - كمبوجيه هم تلفظ شده است ) بر جاي او نشست كه مصر را ضميمه امپراتوري ايران كرد.
    كوروش هنگام تعيين محل دفن خود از اين كه براي مدتي بسيار طولاني جسد او قطعه زميني را از ثمر دادن باز مي دارد از مردم ايران ( قبلا ) پوزش خواسته بود.
    كوروش جهاني فكر مي كرد و همه ملتها را متساوي الحقوق مي دانست و عقيده به ايجاد يك دولت جهاني داشت تا جنگها و خونريزي ها پايان يابد و يک قانون واحد حاكم بر روابط ملتها باشد . اعلاميه او پس از فتح بابل كه سلطانش به آزار دادن ساير ملل و نيز اتباع خود شهرت داشت، نخستين منشور ملل متحد شناخته شده و نگهداري مي گردد.
     كوروش پس از تصرف هرسرزمين كه مي كوشيد با كمترين تلفات انساني صورت گيرد ، رهبري آن ملت را تغيير نمي داد، آداب و قوانين و دين ايرانيان ( آيين زرتشت) را به آنان تحميل نمي كرد . وي شورائي از اين رهبران به رياست خود تشكيل داده بود و امپراتوري او در حقيقت يك جامعه مشترك المنافع بود و شرط عضويت در اين جامعه دادن آزادي به مردم خود ، بر قراري حكومت قانون ، منع بردگي و قطع ظلم و تعدي بود. ارتش كوروش سربازان اسير را به بردگي نمي فروخت و اموال ملت مغلوب را مصادره و غارت نمي كرد . يهوديان در كتاب مقدس خود كوروش را آزاديبخش و او را يك مسيح خوانده اند. كوروش اسيران يهودي دولت بابل را آزاد كرد و به وطن خود بازگردانيد و با پول ايران شهرهايشان را كه به دست سلطان بابل ويران شده بود مرمت و نوسازي كرد.
    طبق نوشته برخي از مورخان ، فوت كوروش در چهارم مارس اتفاق افتاد.

 

شش اعدام ديگر

14 اسفند1357 سپهبد فخر مدرس ( رئيس پيشين دادرسي ارتش ) ، سرلشكر عبد الله خواجه نوري ( رئيس سابق محكمه نظامي )، سرلشكر احمد بيدآبادي ( فرماندار نظامي سابق تبريز ) ، سرتيب علي اكبر يزدجردي ( فرماندار نظامي سابق مشهد) ، سرهنگ منصور زماني ( رئيس سابق زندان قصر) و سالار جاف ( نماينده سابق مجلس از پاوه و اورامان ) كه مفسد في الارض شناحته شده بودند تيرباران شدند.

 

 عمليات كربلاى 7

[13 اسفند 1365] - عمليات كربلاي 7درمنطقه عملياتي حاج عمران آغازشد. دراين عمليات كه نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران آن را با موفقيت به انجام رساند؛ چند منطقه ازحاج عمران و ارتفاعات مهمي درمنطقه عملياتي ازوجود دشمن بعثي پاك شد.

 

 درگذشت علي خادم عكاس پرآوازه و هنرمند كشورمان

[13 اسفند 1371] - علي خادم عكاس پرآوازه و هنرمند كشورمان مشهور به عكاس تاريخ اجتماعي ايران بدرود حيات گفت. خادم در عكاسخانه پدرش محمد جعفررشد يافت و با هنر عكاسي آشنا شد. او دراوايل نوجواني علاوه بركاردرعكاسخانه به عنوان عكاس به خدمت وزارت معارف و اوقاف و صنايع مُستَظرفِه درآمد. بعدها با مطبوعات ايران و چندين مؤسسه مطبوعاتي علمي مهم جهان همكاري كرد. حاصل عمرعلي خادم مجموعه‎اي بي‎نظيرشامل «بيش ازنيم ميليون قطعه عكس و فيلم ازتحولات تاريخي- اجتماعي- سياسي- اقتصادي و عمراني ايران دريك قرن اخيراست.

Mobin_s2004@yahoo.com
4 مارس ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
نخستين حركت نظامي هيتلر

يك سال پس از برقراري مجدد نظام وظيفه اجباري در آلمان ، هيتلر در اين روز از مارس سال 1936 به واحدهاي يك لشكر پياده آلماني دستور داد كه وارد منطقه غير نظامي «راينلند» شوند و نشان دهند كه آلماني ها حاكم بر وطن خود هستند و قراردادهاي تحميلي « ورساي » و « لوكارنو » را دير زماني است كه پاره كرده اند.
    هيتلر هفتم مارس به پارلمان رايش ( آلمان ) رفت و نمايندگان را كه عموما از اعضاي حزب ناسيونال سوسياليست ( نازي ) او بودند توجيه كرد و گفت كه همسايگان آلمان بارديگر به هم برضد المان نزديك مي شوند و ما نمي توانيم ساكت بنشينيم. مابايد حقوق و شئون برابر با قدرتهاي ديگر داشته باشيم و اين را كسي به ما نمي دهد بايد خودمان آن را به دست آوريم .
    هيتلر گفت كه از اين لحظه آلمان را مقيد به رعايت هيچ يك از قراردادهاي منعقده بعد از جنگ جهاني اول نمي داند .
    همان روز دولت فرانسه باا نگلستان تماس گرفت ، ولي انتوني ايدن وزير خارجه انگلستان تنها به محكوم كردن لفظي عمل هيتلر بسنده كرد و اين عمل بر جرات هيتلر افزود. ازتماس نخست وزير فرانسه با استالين هم چيزي عايد نشد .
    نهم مارس دولت انگلستان اعلام داشت كه در شرايط موجود نمي تواند به فرانسه كمك نظامي برساند تا هيتلر را با زور وادار به رعايت قراداد « لوكارنو » كند و به اين وسيله فرانسه را كاملا مايوس كرد. در همين روز هيتلر در يك اجتماع سيصد هزارنفري در مونيخ گفت كه « تاريخ » بعدا در باره اين اقدام او قضاوت خواهد كرد.

 

اعتصاب دو ماهه كارگران معادن زغال سنگ آمريكا

چهارم مارس سال 1950 كارگران اعتصابي زغال سنگ آمريكا پس از دو ماه به اعتصاب خود كه در فصل سرما صورت گرفته بود پايان دادند. در طول اعتصاب ، مداخله ارتش و تهديدهاي ديگر نتوانست اين كارگران و اتحاديه هاي آنان را كه خواهان دستمزد بالاتر و مزاياي رفاهي بيشتر بودند وادار به شكستن اعتصاب كند. اين اعتصاب به صنايع آمريكا زيان فراوان وارد ساخت.
    اين كارگران پس از موافقت با قسمتي از درخواستهايشان از پنجم مارس 1950 به معادن باز گشتند . عكس بالا ، گروهي از كارگران معادن زغال سنگ آمريكا را در پنجم مارس در حال رفتن به سوي معادن نشان مي دهد.

برخي ديگر از رويدادهاي 4 مارس

  • 1754:   دكتر بنژامين واتر هاوس سازنده واكسن آبله به دنيا آمد.

  • 1852:   «گوگلGogol» داستان نويس روس و يكي از پدران « واقع نويسي » از اين دنيا رفت.

  • 1916:   در پي كناره گيري فرمانفرما از رياست وزراء ، محمد وليخان تنكابني ( سپهسالار) مامور تشكيل كابينه شد. علت كناره گيري فرمانفرما اختلاف نظراو باروسها بود.

  • 1932:   ضرابخانه ايران پس از تعمير اساسي ، با ماشين هاي تازه در جاده قديم شميران كار خود را از سرگرفت و كار دادن سفارش تهيه سكه به كشورهاي ديگر پايان يافت.

  • 1960:   بيش از يكصد هزار افغاني در كابل از خروشچف رهبر وقت شوروي كه به كشورشان رفته بود استقبال كردند. شوروي سيصد ميليون دلار اسلحه به افغانستان داد تا از سياست عدم تعهد ( بيطرفي ) خود دفاع كند.

  • 1965:   سوريه 9 شركت نفتي فعال در آن كشور از جمله دو شركت آمريكايي را ملي اعلام كرد.

  • 1972:   شوروي با ليبي پيمان دوستي و همكاري متقابل امضاء كرد.

  • 1977:   كارت اعتباري پلاستيكي موسوم به «ويزا كارت» براي نخستين بار در تاريخ بانكداري به جريان گذارده شد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    14 صفر هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     شهادت محمد بن ابي بکر در مصر

    [14 صفر 38] - شهادت محمد بن ابي بکر در مصر

     

    جنگ «مروان ثاني» با ابومسلم خراسان سردارايراني

    [14 صفر 127] - «مروان ثاني» ملقّب به مروان حِمارآخرين سال حكومت خود با ابومسلم خراسان سردارايراني عهد عباسيان به جنگ برخاست. مروان حمارپس ازشكست به مصرگريخت اما دراين سرزمين بدست يكي ازطرفداران بني عباس به قتل رسيد.

     

     درگذشت « اِبن شدّاد» فقيه، قاضي و تاريخ نگارشيعي

    [14 صفر 362] - « اِبن شدّاد» فقيه، قاضي و تاريخ نگارشيعي درگذشت. او ابتدا درعلوم قرآني دانش اندوخت و بعد ازسالها شاگردي درحديث و تفسيراستادي برجسته شد. ابن شدّاد مدتي درمدرسه نظاميه بغداد تدريس كرد سپس به حج رفت و هنگام بازگشت درشام مورد توجه صلاحُ الدّين ايّوبي قرارگرفت و به درخواست او كتابي درباره جهاد و آداب احكام آن نوشت. ازآثارارزشمند وي كتاب«اَلنَّوادِرُ السُّلطانيّه» را مي توان نام برد كه منبعي مهم درباره شرح و حال و جنگهاي صلاحُ الدّين ايوبي است.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    جمله هائى كه محلا معربند
    هفت تاست

    الجمل المربة المحل
    سبع على المشهور فاستملوا
    فخبريه و ماقد وقعت
    حالا و مفعولا بها قد اوقعت
    و ما اليها قد اضيف و كذا
    جواب شرط جاء بالفا او اذا
    و ما اتت تابعة لمفرد
    او جملة لها محل فاعدد

    1- جمله خبريه مانند زيد يسرع .
    2 - جمله حاليه مانند جاء زيد ذهب ابوه .
    3 - جمله مفعولا به ، مانند قال انى عبدالله .
    4- جمله مضاف اليه مانند: (( والسلام على يوم ولدت ))
    5 - جمله جواب شرط مانند ان تقم فاقم .
    6 - جمله تابع مفرد، مانند: واتقوا يوما ترجعون فيه الى الله .
    7 - جمله تابع مانند: زيد قام فقعد عمرو.

     

     

     

     

     

     

     

    کتاب روزانه

    seringa80@yahoo.com 

    دفترچه ممنوعه

    نويسنده :آلباد سس پدس
    ترجمه بهمن فرزانه
    آلباد سس پدس‌، كه از او به عنوان يكي از پيشگامان نهضت فمينيسم در ايتاليا نام مي‌برند، در 1911 در رُم متولد شد. مادرش ايتاليايي بود و پدرش كوبايي‌، كه به عنوان سفير كوبا به ايتاليا آمده بود. آلباد نوشتن شعر و داستان را از كودكي آغاز كرد. اكثر نوشته هاي آلباد سس پدس فرم زنانه دارند.
    خواننده معمولا با شخصيت زن همه كتاب هايش ناخودآگاه همذات پنداري مي كند .دفترچة ممنوع‌، مشهورترين اثر اوست كه نمايشنامه‌اي تلويزيوني نيز از آن ساخته شده است‌. شخصيت اصلي داستان به نام والريا، خسته از كار روزمره‌، دفترچة خاطراتي مي‌خرد و اغلب روزها در آن مي‌نويسد. دفترچه را از شوهر و فرزندانش مخفي مي‌كند، اما هميشه هراسان است كه مبادا كسي آن را ببيند. او به تدريج متوجه مي شود كه
    در تمام خانه و زندگي چندين ساله اش هيچ مكاني اختصاصا مال او نيست .ويرجينيا ولف هم در كتاب " اتاقي از آن خودم " بر اين نكته تاكيد مي كنه كه زن ها تا اتاقي براي خودشان نداشته باشند نمي توانند بنويسند و به اين ترتيب به شكلي استعاري امكانات و فرصت هايي رو به ما يادآوري مي كند كه از زنان دريغ شده و نمي گذاره به اندازه مردها پيشرفت كنند
    داستان به صورت خاطرات روزمرة والريا نوشته شده است‌: دغدغه‌ها و دلتنگي‌هاي زني چهل و سه ساله‌. والريا اندك اندك پي مي‌برد كه گوئيدو، رئيس اداره ،دلباختة اوست‌. والريا هم به او دل مي‌بازد، اما پس از مدتي رابطة عاشقانه‌، دفترچه را مي‌سوزاند و به زندگي گذشته باز مي‌گردد. دفترچه‌اي كه سبب شده بود بيش‌تر به خودش توجه كند: «مادرم هميشه مي‌گويد: هركس حافظه‌اش خراب است‌، خيلي خوشبخت است‌.»
    (ص 316). سبب پنهانكاري زن‌ها، جامعه و مردها هستند: «زن‌ها هر يك سياه ‌نامه‌اي دارند، دفترچه‌اي ممنوع كه همه بايد آن را از ميان ببرند.» (ص 350)
    تقابل ميان نسل قديم و جديد در دفترچة ممنوع بيش از ديگر داستان‌هاي آلباد نمايان است‌. زن سنتي درگذشته سير مي‌كند، تحولات دنياي نوين را به ديدة كفر مي‌نگرد و به آن‌ها بي‌اعتناست‌. زن سنتي فكر نمي‌كند. آموزه‌هاي او، همان آموزه‌هاي دنياي قديم است‌. وظيفة اصلي او، «وظايف زنانه‌» بود و هست‌؛
    وظايفي كه همة زن‌ها مي‌بايست به آن پايبند بمانند: رسيدگي به امور منزل‌، شوهرداري ،بچه داري و... مادر والريا در دفترچة ممنوع ، نمونة چنين زني است‌. از ديدگاه او «روابط پدر و مادر با فرزندان و يا رابطة بين زن و مرد هيچ‌وقت عوض نمي‌شود.» (ص 282) پدر و مادر مي‌بايست چهارچشمي مراقب بچه‌ها باشند.
    مادر خطاب به والريا مي‌گويد: «تقصير توست كه ميرلا (دختر والريا) را به مدرسة عمومي و بعد هم دانشگاه فرستادي و هرگز خودت هرجا كه او مي‌رود. به دنبالش نمي‌روي‌.» (ص 281)
    دختر مدرن كه كاملاً خود را با دنياي مدرن سازگار كرده است‌، آموزه‌هاي زن سنتي را نمي پذيرد. سنت و مذهب براي او بي‌معناست‌. آنچه مهم است‌، ماديات است‌: «دخترهاي امروزي با مردهاي مسن معاشرت مي‌كنند، چون فقط اين نوع مردها ماشين دارند و مي‌توانند آن‌ها را به شام و مهماني دعوت كنند.» (ص 161)
    ميرلا با كانتوني سي و پنج ساله دوست است‌، بي‌آن كه علاقه‌اي به او داشته باشد. ميرلا واهمه‌هاي خود را آن گونه كه هست‌، مي‌نماياند. دوستي‌اش را از پدر و مادر مخفي نمي‌كند و در مقابل سرزنشهاي مادريا بي‌اعتناست‌، يا اعتراض مي‌كند: «تو خيال مي‌كني براي يك زن اگر رضايت خاطري جز كار خانه و آشپزخانه وجود داشته باشد، گناه است‌. خيال مي‌كني تنها وظيفة يك زن كلفتي است‌؟
    من نمي‌خواهم اين طور باشم‌، مي‌فهمي‌؟ نمي‌خواهم‌.» (ص 170ـ159)
    زن دستة سوم‌، كه ميان سنت و تجدد سرگردان است‌، بيشترين صدمه را مي‌بيند.
    از ديدگاه او، آموزه‌هاي سنتي صحيح‌اند، اما چون در جامعة متجدد امروزي نمي‌تواند به آن‌ها وفادار بماند،
    احساس سرخوردگي‌، احساس گناه و دوگانگي مي‌كند: «فرق بين من و ميرلا اين است كه او با پذيرفتن بسي چيزها خود را براي هميشه از وحشت گناه خلاص كرده است‌.» (ص 163)
    آلبا د سس پدس شايد آن قدرها كه در ايران محبوبيت و شهرت يافته‌، در ايتاليا مورد توجه نبوده است‌.
    علت ترجمة پيايي آثار او به فارسي را مي‌توان تمركز بر مسائل مربوط به زنان‌، ساده و خوشخوان بودن داستان‌ها و همچنين عامه‌پسند بودن آن‌ها تلقي كرد. تا آن‌جا كه بهمن فرزانه برخي آثار اولية او را كه حتي در ايتاليا مورد توجه نبوده و منتشر هم نشده‌، به فارسي ترجمه كرده است‌.

    ترجمه‌هاي فارسي آثار آلباد سس پدس‌:
    ـ دفترچه ممنوع‌، ترجمة بهمن فرزانه‌، چ 2، (تهران‌: بديهه‌، 1379).
    ـ از طرف او، ترجمة بهمن فرزانه‌، چ 5، (تهران‌: آگه 1380).
    ـ تازه عروس‌، ترجمة بهمن فرزانه‌، چ 2، (تهران‌: ققنوس‌، 1380).
    ـ عذاب وجدان‌، ترجمة بهمن فرزانه‌، چ 2، (تهران‌: ققنوس‌، 1380).
    ـ هيچ يك از آن‌ها باز نمي‌گردد، ترجمة بهمن فرزانه‌، چ 2، (تهران‌: ققنوس‌، 1381).
    ـ درخت تلخ‌، ترجمة بهمن فرزانه‌، چ 2، (تهران‌: ققنوس‌، 1382).
     

     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    شهرام نامه (3)


    قسمت سوم شهرام نامه تقديم حضورتان مي گردد!


    مرغ از قفس و پرنده از دام گریخت
    دزدانه و بی صدا و آرام گریخت
    بهرام که گور می گرفتی همه عمر !
    از گور در آ ببین که شهرام گریخت !

    ***

    سخت است دراین زمانه خیام شدن
    یا از پی صید گور بهرام شدن
    خواننده شدن که اوه....خیلی سخت است
    سهل است ولی یک شبه شهرام شدن ! 
     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    تعيين و تنظيم اهداف بدنسازي

    حتماً برای شما هم پیش آمده است که تعطیلات سال نو را با پرخوری گذرانیده اید، در حالیکه در رویاهایتان با خود تصمیم می گرفتید که پس از اتمام تعطیلات، طی بهار، همه ی تلاشتان را می کنید تا این وزن اضافه ی به دست آمده را کم کنید تا تابستان بتوانید از هیکل جذاب و متناسب خودتان لذت ببريد.
    البته برای تبدیل این رویا به واقعیت تلاش هم می کنید.
    آیا فقط یک هدف در سر داشته اید یا چندین هدف مثل کاهش وزن، شش تکه کردن شکم، اضافه کردن 20 پوند عضله، و کاهش چربی های بدنتان به حد بدن ورزشکاران حرفه ای؟
    در این مقاله 9 راه برای تبدیل رویاهای شما به واقعیت آورده ایم. با ما همراه باشید اگر می خواهید تعطیلات تابستان کنار دریا خوش بگذرد.

    1. هدف هایتان را روی کاغذ بیاورید
    هدفتان هر چه که باشد، کاهش 10 یا 20 پوند وزن، سه یا چهار روز در هفته به باشگاه رفتن، آنها را روی کاغذ آورده و لیست تهیه کنید. پس از فهرست کردن هدف ها، برای هرکدام برنامه ای دقیق و جزء به جزء برای رسیدن به آنها تدوین کنید. پس از انجام این کار، هر روز به این صفحات نگاهی انداخته و روند کار را بررسی کنید. کپی های مختلفی از آن را در مکان های مختلف، در ماشین، روی میز کار، روی یخچال، در اتاق خواب، روی آینه ی حمام و...نگاه دارید تا همیشه به یاد آن باشید.

    2. به دنبال شریکی برای تمرینات خود باشید
    انگیزه کمک میکند تا همیشه طبق برنامه پیش بروید. معمولاً اگر برای انجام تمرینات تنها باشید، زیاد از آن لذت نخواهید برد. در صورتیکه اگر دوستی شما را همراهی کند، هم انگیزه ی بیشتری پیدا خواهید کرد و هم از زمان خود لذت خوهید برد.

    3. مربی خصوصی بگیرید
    گرفتن یک مربی خصوصی خوب و کارآمد، بهترین سرمایه گذاری است که می توانید در این زمینه انجام دهید. درست است که اینکار کمی برایتان گران تمام خواهد شد، اما بدانید که ارزشش را دارد. مطمئناً اگر با یک مربی خصوصی تمرینات را انجام دهید، نتیجه ی بهتری درمقاسه با تنها تمرین کردن نصیبتان خواهد شد.

    4. روند پیشرفت خود را پیگیری کنید
    همانطور که در اول کار اهداف و استراتژی های خود را روی کاغذ آوردید، چه جیز بهتر از بررسی روند پیشرفتتان جلوی آینه خواهد بود؟ سعی کنید هر روز یا هر هفته روند پیشرفتتان را یادداشت کنید. اینکار می تواند منبع محرک بسیار خوبی برای شما باشد.

    5. اهدافتان را متصور بسازید
    هدف داشتن به تنهایی کافی نیست؛ شما باید اهدافتان را در سر متجسم کنید. اینکار به شما برای رسیدن به اهداف بلند مدت و کوتاه مدتان کمک خواهد کرد. به طور مثال اگر می خواهید دو تکرار به هرکدام از تمرینات خود بیفزایید، باید قبل از انجام آن تمرین خود را از نظر ذهنی برای آن آماده کنید. فقط کافی است که چشمانتان را ببندید و عمل را در ذهنتان با موفقیت انجام دهید.

    6. عجله نکنید
    همه ی شما این ضرب المثل را شنیده اید: "یک شبه نمی توان ره صد ساله رفت." حتی اگر در 10 روز یک پوند وزن کم کنید، یا طی 6 هفته فقط %2 از حجم چربی بدنتان را کاهش دهید، باز هم پیشرفت محسوب خواهد شد. برای دستیابی به اهداف مختلف، عجله نکنید. خستگی ناشی از عجله کردن، شما را از ادامه ی مسیر باز میدارد.

    7. واقع بین باشید
    قبل از شروع بدانید که مسائلی در زندگیتان مثل، کار، خانواده، تحصیل، و...هستند که ممکن است باعث از هم گسیختن برنامه تان شود. از اینرو، سعی کنید اهدافی قابل دستیابی در مدت زمان معقول طرح ریزی کنید.

    8. انعطاف پذیر باشید
    اگر یک روز صبح به خاطر شدن بارندگی یا برف یا هر مشگل دیگر نتوانستید به باشگاه بروید و تمریناتتان را انجام دهید، کج خلقی نکنید. به جای دلسرد شدن از کار، میتوانید آن تمرین را برای آینده دوباره برنامه ریزی کنید. از اینکه نتوانستید خود را به باشگاه برسانید احساس گناه نکنید. بلکه به جای آن سعی کنید آنچه در توان دارید را همانجا که هستید انجام دهید.

    9. یک روز مرخصی بگیرید
    مطمئن باشید با یک روز مرخصی رفتن زحماتتان به باد نخواهد رفت. سعی کنید از آن روز مرخصی خود بهترین استفاده را ببرید. به سینما بروید، کتاب بخوانید یا با دوستان نهار بیرون بروید. با اینکار خواهید توانست از یکنواختی بیرون آمده و انرژی بیشتری برای ادامه ی برنامه کسب کنید.

    به اهدافتان خواهید رسید
    تبریک می گویم! توانستید آن 20 پوند وزن اضافه را کم کنید، 6 تکه کردن شکمتان را به خوبی انجام دادید و به همه اهدافی که در سر داشتید رسیدید. حالا دو انتخاب دارید:
    (1) همان اهداف بدنسازی را همچنان نگاه دارید، (2) اهداف معقول و قابل حصول دیگری برای خود تعیین کنید تا ثابت کنید که مغرور و از خود راضی نیستید و در همه حال فردی فعال و پرجنب و جوشید. حق انتخاب با خودتان است!
     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    گفتگوي تلفني شهرام جزايري
    با فارس قبل از فرار


    شهرام جزايري پيش از فرار با خبرنگار سياسي فارس تماس تلفني گرفت و مطالبي را مطرح كرد كه جالب بود؛ از جمله اينكه «هيچ احدالناسي نمي‌تونه منو تضعيف كنه!».
     

    شايد خبر فرار شهرام جزايري يكي از خبرهاي مهم سال 85 باشد كه خبرگزاري فارس در اعلام اين خبر پيش قدم بود. حرف و حديث در اين باره بسيار است، اما هنگامي كه وي براي حضور در دادگاه تجديد نظر به مرخصي آمده بود؛ يعني در تاريخ 85/10/07 با خبرگزاري فارس تماس تلفني داشت.
    به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، متن كامل گفتگوي تلفني شهرام جزايري با خبرنگار ما (كه البته صداي وي نيز موجود است) از نظر خوانندگان مي‌گذرد. البته ادعاهايي در اين گپ و گفت مطرح شده كه مورد تاييد «فارس» نيست.

    -الو بفرماييد؟!
    **سلام حال شما خوبه؟! چند لحظه گوشي، آقاي شهرام جزايري مي‌خواد صحبت كنه.
    جزايري:سلام برادر! حال شما خوبه؟!
    -خيلي ممنون شما خوبيد؟ بفرماييد؟!
    جزايري: چرا اينقدر تو بوق مي‌كنيد رسوايي اين مملكت‌رو، هي مي‌زنيد، متهم فلان و فلان و فلان! صدتا اتهام به منِ بيچاره مي‌زنيد! آخه شما كه بچه‌هاي به اين خوبي، مسلمونهاي به اين گلي هستيد، آخه چرا اين كارهارو مي‌كنيد؟ بزرگوار!
    - ببينيد آقاي جزايري! ما كار خبري و رسانه‌اي خودمون‌رو انجام مي‌ديم.
    -جزايري: مگه قانون نمي‌گه كه تا قبل از قطعي شدن حكم متهم، ذكر نامش مجازات مفتري داره؟ شما كه استاد قانون هستيد؟! رسانه‌ها، هر كسي تكليفي داره البته، اين هم حالا يك ظلم و جور بزرگيه كه مادر بدبخت ما تن و بدنش مي‌لرزه، سكته مغزي هم كرده. مثل اين كه شما ملت ايران تا اين بيچاره‌ها‌رو توي خاك نكنيد، دست از سرشون برنمي‌داريد!
    - دور از جون، اين حرفا چيه؟! حالا اون خبري‌رو كه ما كار كرديم مشكلي نداره.
    - جزايري: شما كه بالاخره استادي، شما كه بالاخره مي‌دوني، متهمي كه توي اين شش سال تا اين لحظه، يك ثانيه حكم عليه‌اش قطعي نشده، لابد مسئله‌اي هست ديگه.
    - ما توي اون خبر همين‌رو اذعان كرديم، كه ديوان عالي احكام‌رو رد كرده و دادگاه تجديد نظر 12 دي برگزار مي‌شه، همين.
    - جزايري: آخه برادر! خيلي علاقه‌مندي به خبرهاي داغ، اگه شرط مي‌كني، اگه قول مي‌دي كه هيچكدوم از اين خبرها‌رو نزني، اين اسناد مهم‌رو نزني، اگه خيلي قول مي‌دي بلندشو بيا اينجا، من يه سري اسناد و مدارك بهت نشون بدم، چشات شيش‌تا بشه! فقط قول بده كه هيچ‌جا نزني، عبارت از تضييع حقوق شهروندي بنده، تضييع اموال ميلياردي بنده توي اين مدت، خوش‌حسابي بنده نزد بانكها توي ديوان عالي كشور و... تعطيلي و ويراني بزرگترين شركت كامپيوتر بخش خصوصي ايران، اخراج 5 هزار پرسنل، هرچي دلت مي‌خواد. بيا اسنادشو بهت نشون بدم، گزارش‌هاي دادگاه و بازرس دادگاه رو بهت نشون بدم. دزدي امين اموال، ملك من و تو رو روز روشن برده فروخته، بهت نشون بدم، فقط قول بده كه اينارو هيچ‌جا نزني، صدا هم الان ضبط نكني.
    - خوب حالا شما اين اسناد رو به من نشون بدي و من نتونم مورد استفاده قرار بدم به چه دردي مي‌خوره؟!
    جزايري: حالا ما هم از پريروز تا حالا، دادگاه پس از يك سال و خورده‌اي، اومده، بعد از دو سال اومده، از 16/12/83 تا الان، بعد از دو سال اومده دو روز، سه روز به من مرخصي داده، حالا ما هم بالاخره زن و بچمون گريه و زاري ميكنن، مي‌گم بابا يا آدم بايد آزاد باشه يا آزاده! حالا من را آزاد بكنن، به فرض اين‌كه نمي‌دونم، تحصيل مال نامشروع 5 سال زندان، حالا من كه مي‌دونم ديوان عالي كشور اين رأي‌رو مي‌شكنه!
    تا حالا هر رأيي از من فرستادن اونجا، قضات ديوان، شعبه ديوان عالي كشور رو برادر من عوض كردن؛ كردنش شعبه 20 تهران كه حكم منو تأييد بكنه، اون شعبه نه تنها حكم شعبه 26 ديوان‌رو تأييد كرد، بلكه نوشت خوش‌حسابي وي نزد بانكها احراز مي‌شود. شما كه اين مدارك رو نداريد، آخه چه ژورناليستي هستيد، چرا نمي‌ريد سؤال كنيد و به دست بياريد؟!
    - شما خودت مي‌گي كه من اين مداركو دارم، اما حق استفاده نداريد، شما مي‌خوايد كه ما فقط بيايم اونارو ببينيم، ما براساس يكسري دريافت‌هامون خبر مي‌ديم.
    - جزايري: من مي‌گم كه يا شما ننويسيد، من نمي‌دونم حالا شما چپيد، وسطيد، هرچي هستيد، من احساس مي‌كنم به اين مملكت و نظام اعتقاد داريد. من زندگي‌مو دادم، بچه‌مو دادم، مالم‌و دادم، آزادي‌مو دادم، حيثيت‌مو دادم، هنوز پابند اين مملكت و نظام هستم. من مي‌گم، يه سوء تفاهم و اشتباهي شده، با صبر و حوصله و كنترل و عرضم به حضورتون، هزينه بسيار سنگينش براي ماس، اين مطالبي كه از من شنيديد، من مرد عملم برادر من! بلند شو بيا اينجا الان آ... آه!، به چشمت نشون بدم، 5/1 ميليارد دلار پروژه عظيم صنعتي و توليدي اين مملكت‌و بهت نشون بدم، گزارش‌هاي دادگاهو بهت نشون بدم، 5/1 ميليارد دلار توي اين مملكت من سنگ روي سنگ گذاشتم برادر من! از جونم پاي اين قضيه وايسادم! هيچ احدالناسي نمي‌تونه منو تضعيف كنه! اين چرت‌و‌پرتا چيه، نمي‌دونم...مثلاً اتهامات متهم رديف دوم تا صدم، برداشتن تو جرايد نوشتن، كي اينارو به شما گفته، كربلايي گفته؟ من يه اتهام دارم، اونم تحصيل مال نامشروعه، والسلام! از اخلال در نظام اقتصادي كشور برائت گرفتم، يه اتهام تحصيل مال نامشروع كه اونم دو سال حبس داره، والسلام!
    - شما وكيل ندارين آقاي جزايري؟
    - جزايري: اجازه نمي‌‌دن وكيل داشته‌ باشم، دكتر افتخار جهرمي، دكتر صادق آل‌محمد، شش تا وكيل دارم، منو صدا زدن، رئيس مجتمع و رئيس دادگاه گفتن كه آقاي جزايري! يه اتفاق كج‌وكوله‌اي افتاده و نمي‌خواهيم كه مدارك پرونده دست هركسي بيفته، خودت ماشاالله قانون‌داني، اين قضايارو مي‌خواهيم جمع‌وجور كنيم؛ مجتمع اينو مي‌گه، من نمي‌دونم كي داره اينجوري مسائل‌رو غلّو مي‌كنه، اين گزارشها‌رو مجتمع به شما داده؟!
    -خبرنگار ما از منبع موثق گرفته و به خاطر همين خبر هم...
    - جزايري: نه؛ ببينيد، من الان مي‌خوام زنگ بزنم دادگاه، بعد بلند بشم بيام اونجا خدمت شما، خبرگزاري؛ تمام جهان‌و هم جمع كنيد اونجا، همه مدركها‌رو بزارم جلوتون، در واقع تكليف الهي است، ثانياً عقل، ثالثاً در واقع يه اعتقادي به اين؛ كمي به اين نظام، من كه يه آدم مفسد، مجرم نمي‌دونم فلان؛ نبايد يه آدم خيلي معتقد باشم كه، من با عملكرد عاقلانه حيثيت مملكت‌رو حفظ كردم.
    از آقاي شاهرودي بگيريد، گزارش خلاف واقع بهش دادن؛ از قاضي قبلي پرونده من بگيريد، من و مفسد، خانم‌...، رشوه‌گير و... معرفي كردن بعدش همه اين گزارشهاي غيرواقع‌رو به همه دادن.
    دو سال بعد ديوان عالي كشور گفته آقا! نه اينجوري نبوده! دو سال بعد خوش‌حسابي من احراز شد، كدوم صندوق؟! اگه صندوق بيت‌المال، صندوق ضمانت‌ صادراته، كه تمام زندگي من اونجا بوده و هست. الان هم نزد دادگاه پشت يه قرار كاملاً قانوني 100 ميليارد تومني، من 5 سال تو بازداشت موقتي بودم كه به من گزارش نمي‌كردن، حالا همه عالم و آدم ريختن سر من كه چيزي تو دادگاه نگم؟! خيلي خوب! اگر قراره من با صبر و حوصله، با تحمل با پذيرش مصائب، ويراني‌ زن و بچه، مرگ تدريجي مادر، بيايد ببينيد اينارو! همينجور رو هوا كه نمي‌شه؟!
    يه‌ كتاب داره چاپ مي‌شه،اگه اين كتاب چاپ بشه، حيثيت همه ميره؛ ما جلوش‌و گرفتيم، گفتيم نكنيد! اين بدتر از هولوكاسته! اگه اينا مي‌تونستن؛ شما يه آدم عاقل، اگه اين ... كه ته اين نمي‌دونم اتهامات همه‌ متهما؛ من كجا دو شغلي بودم؟! مي‌گن مشاور مجلس بودم، صاحب بخش خصوصي بودم، دو شغله بودن مال آقاي دكتر منصوريه، استفاده از كالاهاي مجهول هم مال اون متهم‌هاي بعديه، كه اونا هم همه باطل شده، ديوان عالي كشور گفته همه اينها باطله.
    شما كه يك ژورناليست عزيز هستي، مخصوصاً خبرگزاريتون كه واقعاً من بهش علاقه‌ دارم كه بسيار خبرگزاري خوبيه، وقتي از دوستان سؤال مي‌كنم منبع خبر چيه؛ مي‌گن فارس، مي‌گم بچه‌هاي بسيار خوبي هستن!
    من چپ و راست و وسط‌و بلد نيستم به خدا، آدم عوام و اقتصادي هستم، اين چيزا رو بلد نيستيم. با همه هم رفاقت مي‌كنم، همه‌رو دوست دارم، دست همه‌رو هم ماچ مي‌كنم! ظرفيت بسيار بالايي، من در پذيرش حرف مخالف دارم، هيچ وقت مخالفم‌و سركوب نمي‌كنم، مخالف مي‌خواد حرف بزنه، بزنه.
    برادر من! من دنبال بازپرداخت ديون بيت‌المال بودم، كه تا تاريخ توقيف من، گزارش كارشناس‌هاي رسمي دادگستري هست كه ميزان معوقه‌هاي من صفر بوده! تمام اموال بيت‌المال‌رو نابود كردن، اموال منو نابود كردن، همه اينارو ضايع كردن؛ اسنادش هست، من‌، رو هوا حرف نمي‌زنم، تشريف بياريد اسناد و ببينيد، فيلم‌برداري بكنيد، هركار خواستيد بكنيد ولي پخش نكنيد. يه گافي دادن، چيزي تهش در نيومده، حالا مي‌خوان يه‌جوري رفع و رجوعش كنن! حالا هي شما تو بوق و كرنا مي‌‌كنيد؟ هرچيزي‌رو كه شما خبرنگارا موثق به دست مياريد، نبايد علم كنيد كه؛ اين اراجيف چيه برداشتن نوشتن؟!
    _ توي خبر ما چيز بدي هم نبود، حالا من نمي‌دونم شما چرا از خبر ما ناراحت هستيد؟
    جزايري: الان پس از 5 سال 6 سال اين قضيه جمع بندي شده؛ ذكر نام متهم، تا قبل از قطعي شدن، تن و بدن مادرشو لرزونده برادر من! من كه برام عار نيست الان كجا بيام خدمت شما؟ ترسي ندارم از كسي؛ من به اين مملكت خدمت كردم. از هيچ كس نمي ترسم! اين خبر و مادرم زنگ زد به من گفت، بنده خدا سكته مغزي كرده افتاده تو بيمارستان، افتاده تو خونه، فلج؛ اين ‌آخه درسته؟! شما فكر مي كنيد درسته؟! آقاي شاهرودي كه اينقدر ادعاي امنيت و نمي دونم چي مي كنه، اين كارش درسته؟! توش موندن؛ رئيس مجتمع قضايي به من مي گه چه كنم، چه كنم، چه كنم؟! اين عبارت و چي تعبير مي كني؟ مي‌گه آقاي شهرام جزايري چه كنم؟! اينا نمي‌تونن منو محكوم كنن! الان انتقام اخلال و تحصيل مال نامشروع از طريق پيش فاكتورو مطرح كردن، مي گم شما بريد پيش فاكتور صادر كنيد، بريد ببينيد كدوم بانك به شما وام مي‌ده؟! ديوان عالي كشور اعلام كرده خوش حسابي من نزد بانكها احراز شده، حكم هم داده به من، حكمش هست. ولي ننويسيد، نكنيد، دلتون براي خانواده شهدا بسوزه، براي مملكت بسوزه، براي اين آقاي شاهرودي بسوزه كه يه مشت گزارش‌هاي خلاف واقع مي ‌رن بهشون مي‌دن؛ نكنيد، التماس مي‌كنم نكنيد، خواهش مي‌كنم نكنيد، بزاريد رأي من كه قطعي شد، صورتمو شطرنجي كنيد، تيكه تيكم كنيد، بياريد جلوي مردم بكشيد،اصلاً، با مملكتي كه شما رسانه‌هاش هستيد، اين دستگاه عدليشه، به زهراي اطهر جاي من زير خاكه، من نوشتم، 27 بار بايد من و دار زد! يه فعال اقتصادي كه 7/1 ميليارد دلار پروژه اجرا كرده توي مملكت، اين بلاها رو سرش آورديد، شماي رسانه، اونم قوه قضاييه، منو بايد تيكه تيكه بكنيد و به اين تيكه تيكه شدنم افتخار مي كنم! من براي خودم متأسفم. حالا من مغبون از هيچكس ترسي ندارم، غير از خدا، برادر! من از هيچكس نمي‌ترسم. از پريروز تا حالا هم صدنفر آدم ريختن سر من كه شهرام؛ چيزي نگي، فلان نكني، اما من كله بچه خودمو براي آبروم مي‌كنم، من توي دادگاه فقط سه تا حكم ديوان عالي كشور رو بخونم، سه تا حكم نقض شهروندي رو بخونم، هيچ دفاعي هم ندارم. شما مي‌خوايد كيفرخواست عليه اين اموال من صادر كنيد؟!
    اصلاً برادر من؛ قاضي پرونده مي‌ترسه پرونده منو امضا كنه. هر چي بهش مي‌گم برادر من؛ به من بگو من چيكار كردم بيا با هم صحبت كنيم...
    خبر شما بد نيست، من اصلاً از ذكر نامم قبل از قطعي شدن حكم دلخورم! به قاضي مي‌گم، مي‌گه من از رسانه‌ها مي‌ترسم، آخه من اين درد و برم به كي بگم؟! به قاضي مي‌گم؛ تو براي من قرار 100 ميليارد تومني صادر كردي؟ به من ميگه، آقاي شاهرودي بگه، آقاي الياس محمودي بگه اونوقت، بهش مي‌گم مگه تو قاضي مستقل نيستي؟!
    بازداشت موقت ناقص، متزلزل، غيرقابل ذكر، حكم دارم، سربرگ خبرگزاري فارس نيست، سربرگ شركت تهيه تجارت هم نيست؛ سربرگ قوه قضاييه‌س،نوشته ايشون تأمين كافي سپرده هنوز متهمه؛ چرا آزادش نكرديد؟! دادسراي ويژه رسيدگي به تخلفات زندان؛ قاضي صادر كننده چنين حكمي رو دو روز بعد عوض كردن، هستش قاضي پرونده؛ آدرس دقيقشم بهتون مي‌دم.
    _ اسمش چي بوده؟
    جزايري: حالا ديگه دنبال اين نباشيد؛ احكامش هست، ولي نكنيد؛ ببينيد، دلتون براي اين مملكت بسوزه، يه سري آدماي بي عقل، يه سري آدماي نادون و دشمن، اقدامات نسنجيده كردن، من و شما بايد كنترلش كنيم. من يه تكليف الهي دارم، جنابعالي و هممون! بزاريم رأي كه قطعي شد، حكم كه قطعي شد، منم كه الان ادعايي ندارم، من الان يه متهم هستم، متهم مابه‌التفاوت يك ميليارد و 200 ميليون توماني هستم.
    برادر من! من 5/1 ميليارد دلار توي اين مملكت پروژه اجرا كردم، به اين خاطر زندگي منو 6 سال متوقف كردن، نابود كردن، نه توقيف! ميان مي‌گن آقا سهمو نفروش، سازمانِ منو نابود كردن، 20 روز، يه ماهه الان اومدم مي بينم امين اموال من، ... كرده، 5/4 ميليارد تومن موجودي نقدي منه، مي‌گه من اشتباه كردم گفتم 6/2 ميليارد تومن داري، آخه مي‌شه، يه حقوقدان اشتباه كرده باشه؟!
    روز روشن ملك منو تو قالب صورت جلسه برده فروخته! سهام من توي افزايش سرمايه شركت نكرده، پول نقد تو حسابم بوده ارزششو آورده پايين، كارخونه برق منو 35 درصدشو ضايع كرده، اينا اسنادش هست، تشريف بياريد، بهتون نشون بدم، ولي نكنيد، نزنيد، من مي‌گم نكنيد، نزنيد، شما مي خوايد بزنيد، بزنيد.
    جزايري: من از هيچي نمي‌ترسم، غير از خدا از هيچكس نمي‌ترسم. كارمو قانوني انجام مي‌دم، احترامي هم كه توي اين 6 سال تو زندان اوين داشتم، همه شما شايع كردين كه من مرخصي‌هاي طولاني مدت دارم؛ 2 سال به من مرخصي ندادن! چرا؟ قاضي مي‌گه مي‌ترسم تورو بكشن، به تو چه مربوطه؟! مگه تو حافظ جون مني؟! اگه از آزادي من، بين يه مشت آدماي خوبي مثل شما كه تراكم مجرمش 10 درصد هم نيست، مي ترسي، چطور منو گذاشتي كنار مجرمايي كه با سر ميرن تو شيشه اتاق من؟! اين حرفا كدومه برادر من؟!
    يه ... زده شده، جرأت ندارن جمعش كنن! دنبال اين هستن كه آرامش ايجاد بشه، اين آرامش هم وظيفه من و شماس، رأي قطعي شد، شما هر روز بزنيد، اصلاً عكس من و بزنيد بنويسيد اخلالگر، من كه خودم مي‌دونم چيكار كردم، شما هم مي‌دونيد چيكار كرديد؟! ببين برادر من! همه مون مي‌دونيم چيكار كرديم. كسي كه كارشو بلد باشه‌ها، مي‌دونه كه چي نوشته، من روزي صدتا نامه ايراد مي‌گرفتم؛ من اگر به همسرم خيانت كرده بودم 10 بار من و تيكه تيكه مي‌كرد.
    برادر من! آقازاده‌ها رو مي‌خواستن بگيرن، دادنامه‌هاشون هم هست، من بيچاره رو گرفتن، كس و كار نداشتم، اين بلاها رو سرم آوردن!
    نكنيد، من نكنم، شما هم نكنيد. من 6 سال خودمو كنترل كردم، شما هم خودتونو كنترل كنيد، راي كه قطعي شد، هر روز بزنيد! اگه راي قطعي شد بي‌وجداني نكنيد يه بار بزنيد، هر ساعت بزنيد، هر روز بزنيد، بگيد آقا اين مجرمه، اين مفسد، من ميام مي‌گم تقاضاي عفو و بخشش دارم، غلط كردم، كسي مثل منو بايد تيكه تيكه كرد، يعني تقاضاي من تو دفاع آخر همينه، اين چرت و پرتا كه تو پرونده هست نمي‌دونم تحصيل مال نامشروع و ...
    اصل وام بانكي كه من قبل از موعد گرفتم و برگردوندم كه صد سال سياه هم نمي‌تونم تحصيل مال نامشروع كنم. تحصيل مال نامشروع رو اونايي مي‌كنن كه مي‌دونيد كيا هستن! به هر حال من در خدمت شما هستم، من خواهشم اينه كه ننويسيد، اگر هم مي‌خوايد بنويسيد، تا راي قطعي نشده هيچ كس اظها‌ر‌نظر نبايد بكنه، حتي اسم من بدبختو نبايد آورد. خودش، خانوادش در واقع از اين بابت گله دارن، بعد كه راي قطعي شد، اتهامش اين بود، عين دادنامه‌رو چاپ كنيد، 30 بار هم چاپ كنيد، بعدش هم خواستيد تشريف بياريد در خدمتتون هستيم.
    حالا اگه دلت خواست خارج از چارچوب، موبايلتو به من بده يه فرصتي كه لازم شد، من هماهنگ كردم، باهات هماهنگ كنم بيا اسناد اين اراجيفي كه من به شما گفتم نشون بدم.
    -من شماره شمارو دارم
    جزايري: در خدمتتون هستيم خداحافظ شما.

    -------------------------

    براي شنيدن اين مصاحبه روي تصوير زير کليک کنيد

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    کيمياگري

    قسمت دوم


    علم نوین کیمیاگری
    در عصر جدید با بهره گیری از ابزارهایی، متفاوت با آنچه در کیمیاگری سنتی به کار گرفته می شده، پیشرفتهایی در مسیر نیل به اهداف کیمیاگری حاصل شده است. از این توسعه ها و پیشرفت ها دربرخی موارد ممکن است تعبیر لفظی “کیمیاگری” شود.
    تا سال ۲۰۰۶ هم هنوزیک اکسیر جهانی دست نیافتی باقی مانده است هر چند که فوتوریست هایی نظیر ری کورزویل (Ray Kurzweil) معتقدند فناوری نانوی کاملاً پیش رفته ممکن است طول عمر را به مدت نامحدودی افزایش دهد. برخی می گویند هدف سوم کیمیاگری با لقاح مصنوعی / IVF و شبیه سازی جنین انسان محقق شده است اما این فناوری ها در خلق یک موجود انسانی از هیچ کاملاً ناتوان بوده اند.
    می توان گفت که هدف تحقیقات دربارۀ هوش مصنوعی خلق یک موجود از هیچ است و آنهایی که به لحاظ فلسفی با امکان هوش مصنوعی مخالفت کرده اند، نظیر هربرت (Herbert ) و استوارت دریفوس(Stuart Dreyfus) در مقاله شان در سال ۱۹۶۰ با عنوان “کیمیاگری و هوش مصنوعی” ، آن را با کیمیاگری قیاس کرده اند. البته از آنجایی که هدف خاص کیمیاگری شبیه سازی انسان بوده نه خلق یک موجود از هیچ، تحقیقات ژنتیک به خصوص پیوند زدن به این هدف نزدیکتر خواهد بود.

    تبدیل هسته ای
    در سال ۱۹۱۹ ارنست راترفورد از تجزیۀ مصنوعی برای تبدیل نیتروژن به اکسیژن استفاده کرد. پس از آن زمان این فرایند یا تبدیل در یک مقیاس رادیو ایزوتوپ سینتتیک (مصنوعی) # تولیدی/تجاری به وسیلۀ بمباران کردن هستۀ اتمی با ذرات پر انرژی ازشتابدهنده های ذره جدید و درراکتورهای هسته ای انجام شده است. در واقع درسال ۱۹۸۰ بود که گلن تی. سیبرگ / گلن سیبرگ (Glenn T. Seaborg|Glenn Seaborg) سرب را به طلا تبدیل کرد اما میزان انرژی مصرفی و مقادیر میکروسکوپی تولید شده هر نوع استفادۀ اقتصادی را منتفی ساخت.

    ادعاهای تکرار نشدۀ تبدیل عناصر
    در سال ۱۹۶۴ جرج اهساوا (George Ohsawa) و میشیو کوشی (Michio Kushi) بر اساس ادعاهای کرنتین لوئیس کرورن (Corentin Louis Kervran) ظاهراً موفق شدند با استفاده ازیک قوس الکتریکی سدیم را به پتاسیم تبدیل کنند و پس از آن کربن و اکسیژن را به آهن تبدیل کردند. :حقیقت در سال ۱۹۹۴ ر. ساندارسان (R. Sundaresan) و ج. باکریس (J. Bockris) گزارش کردند که واکنش های همجوشی را در تخلیه های الکتریکی میان میله های کربنی فرو رفته در آب مشاهده کرده اند. اما هیچ یک از این ادعاها را دانشمندان دیگر تکرار نکردند و اندیشه کیمیاگری در حال حاضر کاملاً بی اعتبار شده است.

    کیمیاگری در هنر و سرگرمی
    اشارات به کیمیاگری در هنر و سرگرمی بسیار بیشتر از آن است که در اینجا آورده شوند. تنها به برخی نمونه های شاخص آن اشاره می کنیم. بیشتر عناوین را می توانید در مقالۀ سنگ فیلسوف بیابید.

    فیلم و تلویزیون
    برنامه های تلویزیونی نظیر فول متال الکمیست (Fullmetal Alchemist) و چارمد (Charmed) اندیشۀ کیمیاگری را در مفهوم کلاسیک آن به کار می برند. در مجموعۀ “جهان استارترک” (Star Trek) مفاهیم ساختگی (استار ترک) همتاساز/ همتاساز و (استارترک) انتقال دهنده / انتقال دهنده بارها به عنوان شیوه های طرح کیمیاگری به کاررفته اند که در آن مواد خام بنیادی را می توان در سطح مولکولی بازچید تا هر نوع اشیا، وسایل، مواد غذایی و ترکیبات شیمیایی حقیقی را تولید کرد.
    در مجموعۀ تلویزیونی ” بلکدر سوم (Blackadder the Third) پرسی،یکی از شخصیت های فیلم، می کوشد با کشف راز کیمیاگری در همان بعد از ظهر ثروت ادموند را نجات دهد.

    هنر مدرن و نمایش آن
    برخی هنرمندان معاصر از نمادهای کیمیاگری برای خلق شاهکارهای جدید بهره گرفته اند.
    تریپتوکوس (Tryptukos) اثری است بین فیزیک مدرن و کیمیاگری که هنرمندی ناشناخته در نمایشگاه لیورپول به نمایش گذاشته است. بخش سمت راست این نقاشی سه لته نسخۀ اصلی از قرن ۱۴ است که از نیچر لیبر (Naturæ Liber)، متعلق به موزۀ کیمیاگری هوتانا هورا در جمهوری چک ، کلیشه شده است.
    مقالۀ [چهار راه سنجش فاصله میان کیمیاگری و هنر معاصر http://www.hyle.org/journal/issues/۹-۱/elkins.htm توضیح می دهد چرا کیمیاگری در هنر بصری امروز امری حاشیه ای است و چرا تفکر کیمیاگری کاملاً مرکزی باقی مانده است. این مقاله در مجلۀ بین المللی فلسفۀ شیمی به چاپ رسیده است.

    رمان ها و نمایش ها
    بسیاری از نوشته ها / نویسندگان کیمیاگران را هجو کرده اند و از آنان به عنوان هدف حملات طنز/ طنزآمیز استفاده کرده اند. دو نمونۀ قدیمی و مشهور از این دست عبارتند از: جفری شاسر (Geofrey Chaucer)، در سرآغاز و افسانه کنونز یئومانز / افسانۀ کنونز یئومانز (Canon’s Yeoman’s) (حدود سال ۱۳۸۰ م.). شخصیت اصلی داستان کیمیاگری در مسیر کانتربری (Canterbury) است که ادعا می کند “تمام این مسیر را با طلا و نقره فرش خواهد کرد”.
    بن جانسون (Ben Jonson)، در کیمیاگر (نمایش) / کیمیاگر (حدود سال ۱۶۱۰ م.). در این نمایش پنج پرده ای شخصیت ها کارگاه کیمیاگری ای برپا می کنند تا مردم را فریب دهند.
    thumbnail|right|۲۵۰px|An Alchemical Laboratory، از “داستان کیمیاگری و آغاز علم شیمی”
    در آثار جدیدتر کیمیاگران از زاویه ای خیالی تر یا عرفانی تر معرفی می شوند و اغلب تفاوت کمی میان کیمیا، سحر و جادو به چشم می خورد:
    ماری ولستنکرفت شلی / ماری شلی (Mary Shelley) در “فرانک اشتاین” (Frankenstein) (۱۸۱۸م.) . ویکتور فرانک اشتاین از کیمیاگری و علم نوین برای خلق هیولای فرانک اشتاین استفاده می کند.
    ولادیمیر اودووسکی (Vladimir Odoevsky) در” سالاماندرا” (Salamandra) (۱۸۲۸م.).
    ژوهان ولفگنگ ون گاث / گاث (Johann Wolfgang von Goethe) در “فاست، قسمت دوم” (Faust) (۱۸۳۲م.) واگنر، خدمتکار فاست، برای خلق یک کوتوله از کیمیاگری بهره می گیرد.
    گابریل گارسیا مارکز (Gabriel García Márquez) در”صد سال تنهایی (۱۹۶۷م.) کیمیاگری به نام ملخوئیداس (Melquíades) به فضای سورئالیستی رمان می افزاید.
    پائولو کوئلیو (Paulo Coelho) در” (کتاب) کیمیاگر/کیمیاگر” (۱۹۸۸م.).
    اومبرتو اکو (Umberto Eco ) در ” (کتاب) آونگ فوکو /آونگ فوکو”(۱۹۸۸م.)
    ج. ک . رولینگ (J. K. Rowling) در” هری پاتر و سنگ فیلسوف” (۱۹۹۷م.) نیکولاس فلامل (Nicholas Flamel) را در قالب یکی از شخصیتهای داستانش مطرح می کند.
    نیل استیونسن (Neal Stephenson) در “چرخۀ غریب” (۲۰۰۳-۲۰۰۴) کیمیاگرانی حقیقی و خیالی را نظیر اسحاق نیوتن ، نیکولاس فتیو دو دوئیلیر/ دو دوئیلیر (Nicolas Fatio de Duillier ) و اناک روت (Enoch Root ) را چهره پردازی می کند.
    مارتین بوث در ” دکتر ایلومیناتوس: فرزند کیمیاگر” (۲۰۰۳م.)
    مارگارت مهی (Margaret Mahy) در”کیمیاگری (کتاب مارگارت مهی) / کیمیاگری” (۲۰۰۴).
    جان فاسمن (John Fasman) در “کتابخانۀ جغرافی دان” (تاریخ؟) که اثر وی حول سیزده مصنوع کیمیاگری می چرخد.
    گرگوری کیس (Gregory Keyes) در مجموعۀ “عصر بیخردی” (تاریخ؟) اسحاق نیوتن و نیکولاس فتیو دو دوئیلیر/ دو دوئیلیر را چهره پردازی می کند.
    کرنلیا فانک در “سوار بر اژدها” (۲۰۰۴م.) کوتولهای به نام توئیگلگ (Twig leg ) را یک کیمیاگر خلق می کند.
    آنتال زرب (Antal Szerb) در “افسانۀ دیکتاتور” (۱۹۳۴م.)
    برخی از رمانهای Discworld تری پرچت (Terry Pratchett) (۱۹۸۳م. تا کنون) انجمنی از کیمیاگران را چهره پردازی می کنند. آنها به خاطر منفجر کردن ساختمان انجمن خودشان در فواصل منظم مورد توجه قرار می گیرند. این کیمیاگران در “مردان در ارتش” (۱۹۹۳م.) نقش برجسته ای ایفا می کنند.
    در فیلم “سکوت تبدیل به تو می شود” (۲۰۰۵] کیمیاگری آشکارا بر تصمیم ها و زندگی های شخصیت ها تاثیر گذار است.
    در رمان علمی تخیلی یان واتسن (نویسنده) / یان واتسن (Ian Watson) به نام “باغ های شادی” یک موجود ماورایی در فرهنگ عامه / موجود ماورایی قدرتمند به یک کیمیاگر که از آینده های دور آمده کمک می کند سیاره ای را بر اساس نقاشی هایرونیمس بوش (Hieronymus Bosch)، باغ شادی های زمینی، که در آن تمثیل کیمیاگری بوش مفهومی حقیقی می یابد، خلق کند.

    فکاهی مصور، کارتون و بازی های ویدئویی
    ” World of Warcraft”، که یک بازی سه بعدی MMORPG است، دارای یک سیستم تجاری-حرفه ای مبتنی بر بازیگر است که شامل کیمیاگری و گیاه درمانی می شود و به کاربر این امکان را می دهد داروهایی را بسازد که به او کمک می کند یا توانایی های خاصی، نظیر افزایش سرعت، ناپدید شدن، سلامتی و جایزه افزایش تعداد بازی، به او می دهد. صنعت فلزکاری عملیاتی دارد به نام “تبدیل” که برای تبدیل برخی فلزات به دست آمده از صنعت معدن به همسایگان بالاتر کناری آنها به کارمی رود.
    مجموعه کارتونی ” Fullmetal Alchemist” (۲۰۰۳) اثر هیرومو اراکوا (Hiromu Arakawa) بر محور برادران الریک، ادوارد و آلفونز الریک، ساخته شده است. “کیمیاگران” در جارچوب اصل تبادل برابر – که دراین مجموعه “قانون طبیعت” نامیده می شود- می توانند هر چیزی را تغییر شکل دهند. برادران الریک نیز مانند “کیمیاگران” غربی، که در بالای این صفحه دربارۀ آنان گفته شد، در جستجوی سنگ فیلسوف هستند اما با این هدف که بتوانند اجسام فلزی یا شبه فلزی جدیدشان را به حالت اولیه شان تبدیل کنند (کیمیاگری کنند). {}
    ” Chakan” سگا بازی ویدئویی شرکتGenesis and Game Gear (۱۹۹۲م.) شمشیرزن فنا ناپذیز داروهایی را از اطراف سیارات اولیه جمع می کند که هر یک حاوی چهارعنصر هستند. چاکان می تواند هردو دارویی را ، آتش و هوا، خاک و خاک و …، به انتخاب خود ترکیب کند. بدینوسیله محلولهای کیمیاگری مختلفی بدست می آید که چاکان را درمان می کنند، شیاطین اطرافش را نابود می کنند، توانایی پریدن و قدرت را افزایش می دهند و نیز خواص عناصری مانند آتش، یخ، رعد و برق را به دو شمشیر چاکان می بخشند.
    Stan Lee و Jack Kirby در کارتون [[Fantastic Four (حدود ۱۹۶۲م.). Diablo (کارتون) / Diablo شریر یک کیمیاگر است.
    “سرزمین های تاریک (بازی کامپیوتری) / Darklands”، بازی کامپیوترهای شخصی (۱۹۹۲). کیمیاگری عنصر مهمی در سراسر بازی به شمار می رود.
    کارتون ” Hellboy” اثر مایک میگنولا (Mike Mignola) (-۱۹۹۳ ). شخصیت کارتون راجر(Hellboy)/ Roger the Homunculus به وسیلۀ کیمیاگری ساخته شده بود.
    ” Aidyn Chronicles: The First Mage” بازی ویدئویی. کیمیاگری به عنوان یک مهارت نشان داده شده است.
    بازی کامپیوتری برخوردی ” Everquest” (-۱۹۹۸) اثر ورانت اینتراکتیو ( Verant Interactive). شخصیت های جادویی می توانند این مهارت را بیاموزند و آموزش دهند.
    بازی ویدئویی ” Golden Sun” اثر نینتندو (Nintendo) Psynergy نیرویی است که جهان را تهدید می کند و به عوامل مختلفی ارتباط دارد، Ki (کی)، Chi (میا)، Ply (گری) و البته کیمیاگری.
    کارتون بوسو رنکین (Buso Renkin) (۲۰۰۶-۲۰۰۳) اثر نوبوهایرو واتسوکی.
    کارتون Yu-Gi-Oh! GX (Yu-Gi-Oh!GX) (-۲۰۰۴) اثر کوزوکی تاکاهاشی (Kazuki Takahashi). لی من بنر (دیتکوجی) شخصیت این کارتون روحش را در قالب یک کوتوله حفظ می کند.
    مجموعۀ ” Final Fantasy اثر اسکوئر انیکس ( Square Enix) کیمیاگر را به عنوان یک طبقه/ شغل شخصیت در چندین بازی نمایش می دهد (مثلا در قالب Dresssphere در “خیال نهایی X-۲″)
    مجموعۀ ” The Elder Scrolls” ساختۀ Bethesda Softworks آشکارا کیمیاگری را به عنوان شیوۀ ساخت داروهای مختلف برای استفادۀ بازیگر مطرح می کند.
    در ” Shadow of Destiny” ساختۀ کونامی (Konami) یک کیمیاگر و موجودی که با کیمیاگری خالق شده است شخصیت های اصلی هستند.
    بازی کامپیوتری ” Indiana Jones and the Emperor’s Tomb” (۲۰۰۳). بخش زیادی از بازی بر محور قصری در پراگ است که قبلا به یک پادشاه کیمیاگر تعلق داشته .
    بازی کامپیوتری ” World of Warcraft” (۲۰۰۴). کیمیاگری یکی از حرفه های (دنیای حیله های جنگی) # کیمیاگری /حرفه است که بازیگر می تواند بیاموزد.
    بازی کامپیوتری ” Ultima Online” (۱۹۹۷). کیمیاگری یکی از مهارت ها و حرفه های بازیگر است.
    بازی کامپیوتری ” Zork Nemesis” (۱۹۹۶)
    در ” Secret of Evermore” (۱۹۹۵) برای SNES هنگامی که بازیگر ذرات را برای استفاده در مبارزه به هم می آمیزد یک سیستم مبارزۀ کیمیاگری به جای سیستم های جادویی معمول مورد استفاده قرار می گیرد.
    بازی “RuneScape”، که یک بازی جمعی آن لاین ساختۀ Jagex است به بازیگر اجازه می دهد زمانی که به مرحله دانش خاصی می رسد با طلسم اجسام را تبدیل به طلا کند.
    کیمیاگری طرح و بخش مهمی از بازی کارگاه ایریس: نیروی جاودانی Playstation ۲ ساخت RPG می باشد.
    در MMORPG Ragnarok Online معروف یک گروه شخصیتی که قابل بازی کردن هستند کیمیاگر نام دارند و می توانند داروها، مواد منفرجه ، گیاهان عظیم الجثه و کوتوله هایی خلق کنند که برای آنها بجنگند.
    دربازی ویدئویی ” Haunting Ground” Haunting Ground (۲۰۰۵) کیمیاگری نقش بسیار مهمی دارد و شخصیت اصلی در قصری که متعلق به کیمیاگران قدرتمند است زندانی شده است و مخلوقات آنها او را برای به دست آوردن “جیوۀ” جادوییشان تعقیب می کنند. تعقیب گران همه همزاد کیمیاگر بزرگ از قرون وسطی هستند و کل داستان حول روشنگری و تزکیه می چرخد و پر است از نمادهای عمومی کیمیاگری و آنچه که کیمیاگران به آن اعتقاد داشته اند.
    در ” Artemis Fowl: The Arctic Incident ” اشارۀ مختصری به کمیاگری ، و خصوصا این نکته که با فناوری بزرگ می توان به کیمیاگری دست یافت، می شود.
    در ” Star Ocean: Till the End of Time” ساختۀ اسکوئر انیکس (Square Enix) کیمیاگری حرفه ای است که یک شخصیت می تواند در مغازه ها بیاموزد.
    (لطفا تاریخ ها را ذکر کنید)
    درThe Big O ( The Big O) (۲۰۰۳-۱۹۹۲) پردۀ ۸ گربۀ گمشده ، یک کیمیاگر امروزی، به نام یوجین، انسانها و حیوانها را به خیماریا (جانوری افسانه ای که سر شیر و بدن ببرو دم مار داشته) تبدیل می کند.
    بازی های Atelier Iris که در آنها ارواح طبیعی (مانا) (Mana) برای بیرون کشیدن عناصر از محیط زیست و تبدیل آنها به مواد مختلف استفاده می شوند، حول محور کیمیاگری می چرخند.
    در “گروه سه تایی جادوگرسیاه ” کیمیاگری هنری است که معلمان آموزش می دهند و تازه کاران می آموزند.
    موسیقی
    بر روی جلد آلبوم لئونارد کوهن (Leonard Cohen) با عنوان پوسته ای جدید برای مراسم قدیمی یک طرح کیمیاگری به چشم می خورد.
    [[[[The Smashing Pumpkins آلبوم Machina/The Machines of God (۲۰۰۰) مفهوم و طرح آلبوم بر اساس کیمیاگری و نمادهای آن است.
    Tool (band) آلبوم Lateralus (۲۰۰۱)
    Susumu Hirasawa آلبوم Philosopher’s Propeller(Kenja no Puropera) (۲۰۰۰).
    Bruce Dickinson ، آلبوم The Chemical Wedding (۱۹۸۸) . مفاهیم و تصاویر گرافیکی آلبوم بر اساس آثار ویلیام بلیک و نیز کیمیاگری و نمادهای آن می باشند.
    XTC ، آلبوم Mummer ترانۀ “کیمیاگری بشری” آن دربارۀ فلسفۀ اولیۀ برده داری می باشد.
    [[کیمیاگری: زندگی دشوار شوم / کیمیاگری]]” Dire Straits Live|Alchemy]] [[Alchemy: اولین آلبوم از دو آلبوم زندۀ دایر استریتس (Dire Straits)
    Home (band) ، “کیمیاگر(آلبوم)/ کیمیاگر” ، آلبوم تجدد طلبانۀ مفهومی موسیقی راک در دهۀ ۱۹۷۰.

    -----------------------------------
    منابع

    Cite book Trans. Rex Warner.
    Cite book
    Cavendish, Richard, The Black Arts, Perigee Books
    :Note label :Cite book Alchemical Epistle of Mírzá Husayn ‘Alí Núrí, Bahá’u'lláh in Reply to a Question about the Philosophers’ Stone. Retrieved on ۲۰۰۶-۰۹-۱۹.

     

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    اطلاعيه

    با عرض سلام خدمت تمامی عزیزان...
    بدون مقدمه می رم سر اصل مطلب! قرار شده که از این به بعد اخبار فوتبال ایران و جهان و همچنین اطلاعیه های لیگ مبین در سایت گروه اینترنتی مبین هم درج بشه. ولی بنده به علت یه سری گرفتاری های شخصی نمی تونم هم اطلاعات رو وارد سایت کنم و هم به لیگ مبین رسیدگی کنم. به همین علت هم دنبال یه همکار می گردم که بتونه توی ادارۀ لیگ مبین به من کمک کنه. اگر کسی مایل به همکاری با من و گروه مبین هست، می تونه به آدرس شخصی من ( milad_graydays@yahoo.com ) ایمیل بزنه.
    ضمناً بگم که این کار وقت زیادی نمی گیره. حداکثر دو ساعت در هفته. هر کسی که می بینه از عهدۀ این کار بر میاد، می تونه ما رو در ادارۀ هرچه بهتر لیگ مبین یاری بده.
    متشکرم. حق نگهدار...
     

    *****

    برنامۀ هفتۀ هشتم لیگ

    استقلال اهواز -- پیروزی تهران
    سپاهان اصفهان -- ابومسلم خراسان
    اینتر میلان -- کالیاری
    امپولی -- آ اس رم
    سیه نا -- میلان

    توضیح : تمامی بازی ها یکشنبه 29 بهمن ماه ( 18 فوریه 2007 ) برگزار می شوند.
    مهلت ارسال پیش بینی ها تا ساعت 12 ظهر یکشنبه 29 بهمن ماه خواهد بود.
     

    *****

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان
    هفته هفتم اینجا را کلیک کنید

     

     

     

     

     

     

     

    تبريک روزانه

    faranegah@gmail.com 

    با سلام
    از اين به بعد در نظر داريم يک قسمت در روزانه به عنوان تبريک روز تولد افراد و سالروز ازدواج متاهلین گرامی اضافه گردد امیدوارم از این ایده استقبال گردد.
    بدين صورت که هم در روزانه تبريک گفته شود و هم يک پيام تبريک به ايميل افراد فرستاده شود.
    ضمنا افراد می توانند مشخصات دوستانشان را هم ارسال نمایند. لازم به ذکر است این اطلاعات اختیاری می باشد
     

    نام :

    نام خانوادگی :

    جنسیت :

    محل سکونت :

    هجری شمسی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    میلادی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    وضعیت تاهل :

    ID yahoo :

    Email :

    نوع فعالیت :

    عکس دوران کودکی :

     

    سالروز ازدواج

    روز :

    ماه :

    سال :

    لطفا اطلاعات را به آدرس faranegah@gmail.com ایمیل نمایید.
    با تشکر
     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان

    Text Link Ads