Text Link Ads

 

 

 

684

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 684 :: چهارشنبه 16 اسفند 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

اين متن را با دقت تا انتها بخونيد

در مورد چهارشنبه سوري و باقي قضايا!

باسلام  به همه شما دوستان عزيز
امروز چهارشنبه است، اگر اشتباه نکنم، هفته بعد چنين روزي چهارشنبه سوري است. چهارشنبه سوري جشن و مراسمی است که ایرانیان در شب آخرین سه‌شنبهٔ هر سال شمسی برگزار می‌کنند. اين جشن آخرين حلقه از سلسله جشنهاي ايرانيان در طول زمستان هست که خود را براي نوروز آماده مي کنند. در اين روز مردم با پریدن از روی آتش با بیان جملهٔ «زردی من از تو / سرخی تو از من» بيماري ها و ناراحتي ها و نگراني هاي سال کهنه را به آتش مي سپارند، تا سال نو را با آسودگي و شادي آغاز کنند. تا زماني که از ظرف هاي سفالين چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده مي شد، پس از خانه تکاني، کوزهً کهنه اي از پشت بام خانه به کوچه مي انداختند؛ کوزه اي که در آن آب و چند سکه ريخته بودند. اسفند دود کردن و آجيل خودرن، فال گرفتن، " فال گوش " ( در کوي و گذر به حرف عابران گوش دادن و از مضمون آن ها براي نيت خود تفاًول زدن.) و "قاشق زني" (معمولا زنان روي خود را مي پوشانند و با قاشق، يا کليد به خانه ها در مي زنند، صاحب خانه شيريني، ميوه و يا پول در ظرف آنها مي گذارد.) نيز از باورها و رسم هايي است در شب چهارشنبه سويي انجام مي دادند!
متاسفانه در چند سال گذشته با توجه به پيشرفت روزافزون فرهنگ جامعه(!) اين آئين باستاني نيز چون ديگر موارد، به ابتذال کشيده شده و بعضا با کمال تاسف شاهد انجام وحشيگيري هايي هستيم که در هيچ قوم و ملتي ديده نشده بود، چه رسد به ملت ايران زمين با فرهنگ و تمدن چندين هزار ساله!
اينکه در روز چهارشنبه سوري براي تفريح(!) مواد منفجره در جلوي پاي زن و کودک بياندازيم. پيرزنها و پيرمردها را با صداي وحشتناک ترقه ها و مواد منفجره بترسانيم، متاسفانه الان به يک رسم و آئين تبديل شده. همه ساله در طول اجراي اين مراسم باستاني، تعدادي از هموطنانمان دچار مصدوميت هاي جدي، نقص عضو و ... مي شوند که طبق آمار اورژانس کشور، حدود 40 درصد از مجروحان اين حوادث افرادي هستند که يا به تماشا آمده اند و يا بصورت کاملا ناخواسته با اين مواد منفجره برخورد داشته اند.
مثلا در سال گذشته در همين تهران يک عده حيوان دو پا، نارنجک دستي را به داخل حياط يک خانه مي اندازند و از قضا زن خانه در اون لحظه در حياط حضور داشته و متاسفانه در اثر اصابت ترکشهاي اين بمبهاي دست ساز، اين خانم از ناحيه يک چشم نابينا شد!
يا موردي را سرغ دارم که فرد با ماشين خودش در راه بازگشت به منزل بوده، که عده از اين ارازل و اوباش مواد منفجره اي را داخل ماشين اين فرد پرتاب مي کنند که با کمال تاسف در اثر صداي مهيب انفجار، بچه خردسالي که داخل ماشين بوده دچار شوک عصبي ميشه و الان هم دچار اختلالات رواني و لکنت زبان شده!
اينها و موارد اينچنيني زيادي که همه ساله رخ ميدهد، به جز يک بازه زماني در اعصاري که هنوز تمدت بشري شکل نگرفته بود، ديگر مشاهده نشده!
به نظر شما گناه اون خانمي که کور شده و يا اين طفل معصوم و يا قربانيان اينچنيني چيست؟ به نظر من گناه اين افراد اينه که دارند در يک کشوري که از نظر فرهنگي بسيار عقب مانده است زندگي مي کنند و تاوانش را هم مي دهند!
در نتيجه اين رفتارها و اعمال شبيه اينچنيني هست که در غرب فيلمي مثل 300 ساخته ميشه و در آن به ايراني و تاريخ اش توهين مي کنند (بريد گزارش نوشته شده در شماره ديروز روزانه را بخونيد) الان شما هر چقدر فرياد بزنيد که آي ما کوروش کبير داشتيم، داريوش داشتيم، اولين منشور حقوق بشر را ما نوشتيم، تمدن چندين هزار ساله داشتيم و ... اثر نداره! چون دنيا حال کنوني شما و اين وحشيگريهاي دوران پاره سنگي را که در عصر فناوري اطلاعات در سده سوم ميلادي رخ مي دهد را مي بينه!

القصه!
من با اون فرد بي هويتي که که از فرق سر تا نوک پا غرب زده شده و اصالت ايراني خودش را فراموش کرده سخني ندارم (ما را با شما کاري نيست!) روي سخنم با شما خواننده عزيزي هست که هنوز قلبت براي ايران عزيز مي تپد و رگه هايي از ميهن پرستي در وجودتان باقي مانده! اگر نمي توانيم کاري براي فرهنگ ايران عزيزمان بکنيم لااقل در گل گرفتن فرهنگ اين کشور سهيم نباشيم. حداقل کاري که ما مي تونيم بکنيم اين هست که در چنين جمع هايي شرکت نکنيم که همانا شرکت کردن با يعني تائيد چنين وحشيگريها!
به غير از مسئله فرهنگ، خودتون را بذاريد بجاي اون کسي که يکي از عزيزانش در اثر اين وحشيگريها دچار نقص عضو شده، و يا خدايي نکرده خود شما ناخواسته مجروح شده ايد، چه حسي بهتون دست ميده؟
بيائيم امسال اين حيوانهاي انسان نما را تنها بذاريم تا ماموران انتظامي برخورد لازم را باهاشون بکنند، چون اصولا جاي حيوان وحشي در قفس است و الا آسايش و ارامش را از ديگران سلب مي کند.
کلام آخر اينکه در اين زماني که هر کس و ناکسي تبر به دست گرفته تا تيشه بر ريشه فرهنگ و آئين هاي سنتي ايران عزيزمان بزند، لااقل ما اينکار را نکنيم، آخر ناسلامتي ما که مي فهميم!

اگر مجالي بود، در روزهاي آينده در اين مورد بيشتر خواهم نوشت.

باقي بقايتان!


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (683) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • جالبترین و عجیب ترین بناهای جهان 
  • ببرها در تعقیب پرنده نگون بخت! 
  • معرفي و دانلود فيلم: ملکه
  • آلبوم جدید و زیبای امیر شاملو به نام عشق من جای تو خالی
  • آهنگ جدید و زیبای Amr Diab به نام Allah Aleeha
  • تبدیل فایل های فلش به فرمت های تصویری توسط Amor SWF to Video Converter v2.3.9
  • جستجوی بلوتوثهای اطراف شما و آنهایی که قبلا ارتباط برقرار کرده اید
  • پزشکی و هنر
  • بنیانیان و مذهب علیه مذهب
  • جملات زیبا از لویی پاستور
  • شـوهر مورد علاقه یک دختـر در سنین متفاوت
  • چه مي كني جوان؟
  • دیوار غربی مسجدالاقصی: بمب ساعتی
  • خانمها در سن...
  • مسموميت غذايي
  • غار علي باباي واقعي در ايران بود!
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

جالبترین و عجیب ترین بناهای جهان 
گزارش تصويري از مجروحان حادثه شب چهارشنبه سوري
در سال گذشته
ببرها در تعقیب پرنده نگون بخت! 
مجله الکترونيکي حسينيه سيدالشهدا - شماره 47 - هفده صفر

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

90 كشته و 160 زخمي، تلفات زائران شيعه در بغداد

در دو حمله انتحاري با كمربند انفجاري در مسير حركت كاروان زائران شيعه عراقي به سوي مرقد امام حسين (ع) در شهر حله در جنوب بغداد، 90 نفر كشته و 160 نفر زخمي شدند.
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، منابع امنيتي عراق امروز اعلام كردند، بر اثر وقوع دو انفجار انتحاري با كمربند انفجاري در شهر حله در يكصد كيلومتري جنوب بغداد، 90 زائر شيعه كه عازم كربلا بودند، كشته و 160 نفر زخمي شدند.
اين منبع امنيتي تصريح كرد، دو فرد انتحاري با كمربند انفجاري خود را در ميان جمعتي انبوه از زائران شيعه در منطقه "حي نادر" در جنوب حله منفجر كرد كه به كشته و زخمي شدن دهها نفر انجاميد.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

ملکه
The Queen

کارگردان: استيون فريرز. فيلمنامه: پيتر مورگان. موسيقي: الکساندر دسپليت. مدير فيلمبرداري: آفونسو بئاتو. تدوين: لوچيا زوچتتي. طراح صحنه: آلن مکدانلد. بازيگران: هلن ميرن[ملکه اليزابت دوم]، مايکل شين[توني بلر]، جيمز کرامول[پرنس فيليپ]، سيلويا سيمز[مادر ملکه]، الکس جنينگز[پرنس چارلز]، هلن مک کروري[شري بلر]، راجر آلام[سر رابين جانورين]. ٩٧ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ انگلستان، فرانسه، ايتاليا. نامزد اسکار بهترين طراحي لباس، کارگرداني، موسيقي، بهترين بازيگر زن/ميرن، بهترين فيلمنامه و بهترين فيلم، نامزد ١٠ جايزه بافتا، برنده جايزه بهترين فيلمنامه و نامزد ٥ جايزه ديگر از مراسم فيلم هاي مستقل بريتانيايي، برنده جايزه بهترين بازيگر زن از انجمن منتقدان بوستون، برنده جايزه بهترين بازيگر زن و نامز ٣ جايزه ديگر از انجمن منتقدان رسانه ها، برنده جايزه بهترين بازيگر زن، بهترين فيلمنامه و نامزد ٥ جايزه ديگر از انجمن منتقدان شيکاگو، برنده جايزه تماشاگران جشنواره شيکاگو، برنده جايزه بهترين بازيگر زن از انجمن منتقدان دالاس فورت-ورث، برنده جايزه بهترين بازيگر زن از انجمن منتقدان فلوريدا، برنده گلدن گلاب بهترين بازيگر زن و بهترين فيلمنامه و نامزد بهترين کارگرداني و بهترين فيلم، برنده جايزه فيپرشي، بهترين فيلمنامه و بهترين بازيگر زن و نامزد شير طلايي از جشنواره ونيز و...
مرگ نابهنگام پرنسس دايانا شوک بزرگي به خاندان سلطنتي انگلستان و مردم بريتانيا که دايانا را دوست داشتند وارد مي کند. ملکه اليزابت دوم مادر دايانا قادر نيست احساسات و دلداري خود را به مردم بريتانيا ارزاني کند و توني بلر نخست وزير انگلستان شروع به اقداماتي در جهت قانع کردن ملکه مي کند...

چرا بايد ديد؟
نمايش فيلمي بر اساس حوادثي که بعد از مرگ محبوب ترين عضو خانواده سلطنتي بريتانيا گريبانگير مردم، دولتمردان و ملکه اليزابت دوم شد، به اندازه خود حادثه خبر آفرين و تا اين لحظه جالب توجه بوده است. نمايش افتتاحيه فيلم در جشنواره ونيز با استقبال فراوان منتقدان و مردم و دريافت جوايز بهترين فيلمنامه و بهترين بازيگر زن و نامزدي شير طلايي جشنواره پايان يافت. اما اين تازه سر آغاز درو کردن جوايز توسط هلن ميرن ٦١ ساله بود که مي رود با دريافت اسکار بهترين بازيگر زن نقطه ختامي درخشان بر کوشش هاي يک بازيگر اصيل انگليسي باشد. او که قبلاً براي بازي در ديوانگي شاه جورج و گاسفورد پارک نامزد دريافت اسکار شده بود، اين بار با دستاني پرتر بازگشته و بعيد است که ديگر نامزدها بتوانند در برابر او عرض اندام کنند.
اما اين امر به حقيقت نپيوسته مرگ در سايه هدايت و کارگرداني استيون فريرز ٦٦ ساله که خود از ١٩٦٨ تا امروز حضوري شاخص و تعيين کننده در تلويزيون و سينماي انگلستان داشته است. فريرز در ١٩٨٥ با رخت شويخانه زيباي من که حاصل همکاري او با حنيف قريشي بود، به شهرتي قابل اعتنا رسيد. فريرز در سال هاي بعد نشان داد که تبحري مثال زدني در اقتباس از آثار ادبي و صحنه اي- از جمله روابط خطرناک يا خانم هندرسون تقديم مي کند- دارد، اما قدرت وي در هدايت بازيگران و طبع آزمايي او در ژانرهاي مختلف و کار در هاليوود نيز براي وي قرين موفقيت بود. قهرمان، مري رايلي، وانت، ليام، کيفيت بالا و Grifters همگي فيلم هايي بودند، که نمايش شان براي منتقدان قابل چشم پوشي نبود. او به عنوان کسي که مي تواند بازيگراني چون جودي دنچ، گلن کلوز يا آنجليکا هيوستن وادار به ارائه نقش هايي باورنکردني کند، از سوي اکثريت پذيرفته شد و به نظر مي رسد اين بار مجسمه عمو اسکار را در دومين نامزدي اش براي دريافت آن، به چنگ خواهد آورد. اگر به فيلم هاي روانشناختي با پس زمنه روابط سياسي علاقمند هستيد، اگر زندگي خاندان سلطنتي بريتانيا و پرنسس دايانا براي تان جذاب است و از همه مهم تر تشنه ديدن يک فيلم خوب با بازي هاي عالي هستيد، ملکه بهترين فرصت است!
ژانر: زندگينامه، درام. 

دانلود فيلم
این فیلم را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید

سرور  بک
http://rapidshare.de/files/36451410/Korolewa.part1.rar
http://rapidshare.de/files/36451484/Korolewa.part2.rar
http://rapidshare.de/files/36451637/Korolewa.part3.rar
http://rapidshare.de/files/36451620/Korolewa.part4.rar
http://rapidshare.de/files/36451683/Korolewa.part5.rar
http://rapidshare.de/files/36451755/Korolewa.part6.rar
http://rapidshare.de/files/36451726/Korolewa.part7.rar
http://rapidshare.de/files/36451377/Korolewa.part8.rar

سرور 2
http://www.filefactory.com/file/ec185c/
http://www.filefactory.com/file/0c4449/
http://www.filefactory.com/file/d99bec/
http://www.filefactory.com/file/7db38e/
http://www.filefactory.com/file/a2c691/
http://www.filefactory.com/file/d8aec5/
http://www.filefactory.com/file/7b7aa2/
http://www.filefactory.com/file/250a55/

سرور 3
http://rapidshare.com/files/1341728/Koroleva.part1.rar
http://rapidshare.com/files/1341722/Koroleva.part2.rar
http://rapidshare.com/files/1341784/Koroleva.part3.rar
http://rapidshare.com/files/1341768/Koroleva.part4.rar
http://rapidshare.com/files/1341846/Koroleva.part5.rar
http://rapidshare.com/files/1341865/Koroleva.part6.rar
http://rapidshare.com/files/1341902/Koroleva.part7.rar
http://rapidshare.com/files/1341923/Koroleva.part8.rar

سرور 4
http://www.filefactory.com/file/e409e5/
http://www.filefactory.com/file/92dade/
http://www.filefactory.com/file/b13a0d/
http://www.filefactory.com/file/d8e62f/
http://www.filefactory.com/file/09ba72/
http://www.filefactory.com/file/d43018/
http://www.filefactory.com/file/0232d5/
http://www.filefactory.com/file/c10cc3/


راهنمای دانلود

بعد از اینکه روی لینک فایل مربوطه کلیک کردید، صفحه ای باز می شود که وارد سای ت Rapidshare می شوید. در صفحه باز شده جدولی را مشاهده می کنید که در انته ای آن دو کلید وجود دارد: Free و Premium
باید رو ی Free کلیک کنید تا صفحه مربوط به دانلود باز شود. در وسط صفحه شمارنده ای بصورت معکوس از عدد 60 شروع به شمارش می کند. وقتی شمارنده به صفر ر سید، در همان قسمت منوی جدیدی باز می شود، بعد از وارد کردن کد امنیتی که در همانجا نوشته شده است (و معمولا 3 کاراکتری می باشد)، روی Download From Mirror کلیک کنید تا شروع به دانلود فایل مورد نظرتان کند.
تذکر مهم: در هنگام دانلود از سایت Rapidshare و سایتهای اینچنینی، حتما باید نرم افزار مخصوص دانلود مثل (DAP و ... ) غیرفعال باشند و نباید توسط چنین نرم افزارهای دانلود کنید، چون موفق نخواهید شد!
بعد از دانلود همه قسمتها، فايل قسمت اول را اجرا کنيد، تا فيلم Extract و آماده نمايش شود.

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

عشق من جاي تو خالي
باصداي اميرشاملو

آلبوم جدید و زیبای امیر شاملو به نام عشق من جای تو خالی با دو کیفیت

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

تک موزیک

آهنگ جدید و زیبای Amr Diab به نام Allah Aleeha

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

تبدیل فایل های فلش به فرمت های تصویری توسط Amor SWF to Video Converter v2.3.9

فایل های SWF فرمت تصویری برای فایل های انیمیشن Flash می باشد. مطمئنا شما نیز با این گونه تصاویر برخورد کرده اید. امروز شما با وارد شدن به هر سایت اینترنتی می توانید آثار برنامه های فلش را در آن مشاهده کنید. امروز می خواهیم به شما نرم افزاری را معرفی کنیم که به کمک آن می توانید فایل swf فلش را به فرمت های تصویری ویدیویی تبدیل کنید. شاید این سوال برای شما مطرح شود که این کار دارای چه نفعی می باشد؟

شاید شما هم تا به حال به وب سایت هایی برخورد کرده اید که در آن ها کلیپ های تصویری در موضوعات مختلف به صورت آنلاین پخش می شوند. از این نمونه سایت ها می توان به Google Video اشاره نمود که در دسته مشهورترین ها قرار دارد. شما به کمک نرم افزار های گوناگونی که برای این کار طراحی شده اند می توانید کلیپ های موجود در این وب سایت ها را ذخیره سازی نمایید. اگر تصاویر به صورت فلش ذخیره شود به کمک نرم افزاری که در این مطلب با آن آشنا می شوید می توانید به راحتی فرمت آن را به فایل های تصویری تبدیل کنید.

 

Amor SWF to Video Converter نام نرم افزاری است که به شما این امکان را می دهد تا فایل Swf را به فرمت های تصویری نظیر MPEG AVI ، VCD SVCD DVD تبدیل کنید. همچنین این نرم افزار داری این توانایی می باشد که فرمت Swf را به فرمت عکس Gif تبدیل کند که طراحان وب از این گزینه می توانند برای بهینه سازی حجم و فضای وب سایس خود بهترین استفاده را نمایند.

 

از ویژگی های این نرم افزار می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- تبدیل فرمت SWF به فرمت های MPEG AVI VCD SVCD DVDs

- قابلیت جداسازی صدای فایل های تصویری swf و ذخیره سازی آن ها در فرمت های MP3 ،WAV

- توانایی ذخیره سازی فرمت swf به فرمت عکس JPG

- تبدیل فایل های Swf به فرمت عکس های متحرک GIF

- قابلیت تنظیم برای تعداد فریم های فایل های تصویری به صورت دستی

و ... .

 

جزئیات کامل تر به زبان سایت سازنده ....
  تصویری از محیط نرم افزار
  English Explanations

 

لينک دانلود
براي دانلود، غيرمستقيم مي باشد


 

دنیای موبایل

Bluetooth Radar

جستجوی بلوتوثهای اطراف شما و آنهایی که قبلا ارتباط برقرار کرده اید

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

رمز فايل: reza-2006

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


چراغ روی تو را شمع گشت پروانه

چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می​فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه​هاکه برانگیختیم وسود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی
مرا به دور لب دوست هست پیمانی
حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز

 

مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که دید به دانه
ز شمع روی تواش چون رسید پروانه
که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه
فتاد در سر حافظ هوای میخانه

 

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 
 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

آیة المنافق ثلاث : اذا حدث كذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان .
نشان منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف كند .3 - در امانت خیانت نماید .
پیامبر اکرم (ص)

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

رژ لب

اگر لبهاي برجسته و پر نداريد، از روشنترين رنگ ممکن استفاده کنيد تا لبهاي شما پر و برجسته نمود کند.
براي جلوگيري از اينکه رژ لبتان روي دندانهايتان ماليده شود. پس از زدن رژ انگشتتان را داخل دهانتان کرده و لبانتان را دور آن ببنديد و انگشتتان را بيرون بکشيد. .به اين ترتيب رژ اضافه از داخل لبهايتان پاک ميشود.
قبل از زدن رژ، بايد از ويتامين اي و يا از رژ کد LS20 محصولات Kayla استفاده کنيد. اين کار باعث مرطوب شدن و تغذيه لب شده و از خشک شدن و ترک خوردن لب جلوگيري ميکند.
براي اينکه دوام رژتان افزايش يابد پس از زدن لايه اول رژ يک يا دو لايه دستمال روي لبتان بگذاريد، دوباره رژ بزنيد و دوباره دستمال را روي لبانتان بگذاريد. به اين ترتيب چربي رژ گرفته شده و رنگدانه ها و موم آن باقي ميماند.
اگر بالاي چهل سال سن داريد. پيشنهاد ما اين است که از رژهاي مات استفاده نکنيد.لبان شما با کمي درخشش زيباتر جلوه ميکنند. هميشه از برق لب استفاده کنيد تا رژتان دوام بهتري داشته باشد.
رنگ رژ لب زياد مهم نيست. ابتدا دور لبتان را با خط لب خط بکشيد و با همان خط لب لبانتان را رنگ کنيد. حال ميتوانيد برق يا رژ لبتان را بزنيد. وقتي رژ قرمز ميزنيد، ابتدا خط لب قهوه اي بزنيد و لبتان را با همان رنگ رنگ کنيد و بعد رزتان را بزنيد. به اين ترتيب رنگ قرمز دوام بيشتري پيدا ميکند.
براي اينکه از محتواي رژ لبتان حداکثر استفاده را بکنيد، لايه لايه از روي آن ببريد و در ظروف مخصوص رژ بگذاريد و استفاده کنيد.
لطفا از رژ سياه يا سبز استفاده نکنيد، مگر براي مناسبتهاي خاص مانند هالووين.
اگر ديديد که از رژتان مايع خارج ميشود آن را در يخچال بگذاريد.
از رژهاي کهنه استفاده نکنيد چون باعث پوسته شدن لبانتان خواهد شد.

ادامه دارد...

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

 وشاه اژدهافش را که خوراک اژدهای شانه هایش مغز جوانان است، ازدشت نیزه وران
یا سرزمین تازیان به ایران می آورند و تاج بر سرش می گذارند:

کی اژدهافش بیامد چو باد
به ایران زمین تاج بر سر نهاد
شاه نیک نهاد و مردم دوست را آواره ی جهانش می کنند و پس از اوارگی بسیار سرانجام ضحاک ناپاک او را در کنار دریای چین به چنگ می آورد و امانش نمی دهد:
به اره مر او را به دو نیم کرد

و این نامردمی چنان دل فردوسی را به درد می آورد که در پایان تلخ داستان فریاد بر می آورد:

دلم سیر شد زین سرای سپنج
خدایا مرا زود برهان ز رنج

شاید اگر امروز هم فردوسی در میان بود و می دید که چگونه بار دیگر و بار دیگر و بار دیگر داستان جمشید را تکرار و تکرار می کنیم، هزار بار تلخ تر فریاد بر می داشت:

دلم سیر شد زین سرای سپنج...

ادامه دارد ...

 

 

يک لبخند
toraj_fal@yahoo.com

پسر : پدر جان ، با تجربه ای که شما دارید ، چه سن و سالی برای زن گرفتن مناسب است ؟
پدر : عزیزم به نظر من تا وقتیکه انسان جوان است حیف است زن بگیرد و هنوز وقت زن گرفتن نرسیده است ، وقتی هم که پیر شـــد که دیگــــر حوصلــــه زن گرفتن ندارد و وقتش گذشته است ، پس به نظر من آدم عاقل هیچ وقت زن نخواهد گرفت

***************

زناشوئــــی مانند کتابی است که قهرمان آن در فصل اول داستان می میرد

**********

مولانا جلال الدین رومی در مثنوی می فرماید

آنچه شیران را کند روبه مزاج احتیاج است ، احتیاج است ، احتیاج

ولی بعدها به خواب دوستداران خود آمده و فرمو ده اند که شعر من را اصلاح کنید

آنچه شیران را کند روبـــه مزاج ازدواج است ، ازدواج است ، ازدواج

*************

کارمند اداره از رئیس خود درخواست یکروز مرخصی کرد . رئیس پرسیـــد : برای چه مرخصی می خواهیـــــد ؟ جواب داد : می خواهم ازدواج کنم . رئیس گفت : تو که تازه از مرخصی مراجعت کرده ای . چرا موقعی که در مرخصی بودی ازدواج نکردی ؟ پاسخ داد : قربان ، راستش اینست که نمی خواستم مرخصی ام را تلف کنم

***************

مردان ازدواج می کنند برای اینکه خسته شده اند . زنان شوهر می کنند زیرا کنجکاو هستند ، و هر دو دسته نیز دلسرد خواهند شــــــد اسکاروایلد   

ادامه دارد ...

 

 

مشکان
info@moshkan.com

چهارشنبه: طنز

یک سوژه ی خیلی هیجانی...!

در زیر زمین چون آسمانی مترو
چون ریشه این شهر ِ کلانی مترو
در کل جهان متروی ما معروف است
تهران شده با مترو جهانی مترو
ما تشنه ی آبادی تهران هستیم
تا پیش رود قطره چکانی مترو
وقتی که شدی شروع کودک بودم
حالا شدم آقای جوانی مترو
این مرد جوان بالاخره می میرد
اما تو همیشه جاودانی مترو
من گرم مطالعه، تو با تاخیرت
کردی کمکِ کتابخوانی مترو
شد رفع به کل دوری مردم از هم
از بس که تو ما را بچلانی مترو
دیدند تمام بچه تهرانی ها
آموزش فن مهربانی مترو
افسوس که معنا شده ای در"فرهنگ"
با"له شدن"و "زور چپانی"مترو
گویند تو را "قطار شهری"اما
من معتقدم "کشتی ثانی"مترو
توی تونلی دیدمت وفهمیدم
مانند زبان توی دهانی مترو
چون طعم تو را چشیده با خود گفتم
در توی دهان مثل زبانی مترو!
دردشت،خزانه،ملت،عباس آباد
مارا به کجاها بکشانی مترو
با مولوی وسعدی وخیام ای وای
گلچین ِ یلان شعرمانی مترو
رد می شوی وخانه ی ما می لرزد
شد خانه ی ما خانه تکانی مترو
ما مخلص اول-آخَرَت می باشیم
از بس که به فکر بانوانی مترو
یک خانم آگاه وجوانی می گفت :
"لازم تره از آتیش نشانی مترو" !
بودی تو که اواره نمی شد در شهر
ان دختره با کفش کتانی مترو
با نصب به موقع هزاران دوربین
پاکیزه شد از چشم چرانی مترو
بی شک تو برای فیلم سازی هستی
یک سوژه ی خیلی هیجانی مترو
پنچر نشوی در همه عمرت یکبار
در چرخ تو رازیست نهانی مترو !
هر کس که بخواهدت براند باید
یک دوره بخواند خلبانی مترو
با ضربه ی من دهان وی پر خون شد
می گفت تو مانند ژیانی مترو
یک بار دگر در دهنش خواهم زد
توهین بکند اگر فلانی مترو
درباره تو چه چیزهایی می گفت
بی بته ی الدنگ روانی مترو !
ای مترو ببخش! چون قوافی کم بود
کردیم کمی تکه پرانی مترو
گر صبر کنی برای تو خواهم گفت
یک بیت به رسم قدر دانی مترو :
"گویند که لحظه ایست روییدن عشق"
آن لحظه که مارا برسانی مترو
این شعر به هیچ وجه در شأنت نیست
شایسته تر از حد بیانی مترو
در وصف تو یک جمله فقط می گو یم:
ما چاکرتیم!خیلی مامانی مترو!

مهدي استاد احمد

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة المائدة آيات: 120 محل نزول: مدینه

وَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ 10 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ 11 وَلَقَدْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَآئِيلَ وَبَعَثْنَا مِنهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاَةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ 12 فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ 13

 

ترجمه فارسي مکارم

و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، اهل دوزخند «10» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد; آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند (و شما را از ميان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند! «11» خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت و از آنها، دوازده نقيب ( سرپرست) برانگيختيم و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را يارى كنيد، و به خدا قرض الحسن بدهيد ( در راه او، به نيازمندان كمك كنيد)، گناهان شما را مى‏پوشانم ( مى بخشم); و شما را در باغهايى از بهشت، كه نهرها از زير درختانش جارى است، وارد مى‏كنم اما هر كس از شما بعد از اين كافر شود، از راه راست منحرف گرديده است «12» ولى بخاطر پيمان‏شكنى، آنها را از رحمت خويش دور ساختيم; و دلهاى آنان را سخت و سنگين نموديم; سخنان (خدا) را از موردش تحريف مى‏كنند; و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش كردند; و هر زمان، از خيانتى (تازه) از آنها آگاه مى‏شوى، مگر عده كمى از آنان; ولى از آنها درگذر و صرف‏نظر كن، كه خداوند نيكوكاران را دوست مى‏دارد! «13»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

emarisad@yahoo.com

سخني از امام جعفر صادق

با سلام و تبريک : امام صادق فرموده اند

مراقب افکارت باش که گفتارت مي شود
مراقب گفتارت باش که رفتارت مي شود
مرافب رفتارت باش که عادتت مي شود
مراقب عادتت باش که شخصيتت مي شود
مراقب شخصيتت باش که سرنوشتت مي شود

 

 

sorina_007x@yahoo.com

خداوندا! اگر بخواهم آنچه را که در ذهن دارم با تو بگويم، هزاران جلد کتاب مي شود ولي آنچه را که در دل دارم يک جمله بيش نيست
دوستت دارم
ویکتور هوگو

 

 

azadeh_rad57@yahoo.com

نيكي و بدي

لئوناردو داوينچي موقع كشيدن تابلو "شام آخر" دچار مشكل بزرگي شد: مي بايست "نيكي" را به شكل عيسي" و "بدي" را به شكل "يهودا" يكي از ياران عيسي كه هنگام شام تصميم گرفت به او خيانت كند، تصوير مي كرد. كار را نيمه تمام رها كرد تا مدل‌هاي آرماني‌اش را پيدا كند.
روزي در يك مراسم همسرايي, تصوير كامل مسيح را در چهره يكي از جوانان همسرا يافت. جوان را به كارگاهش دعوت كرد و از چهره اش اتودها و طرح‌هايي برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقريباً تمام شده بود ؛ اما داوينچي هنوز براي يهودا مدل مناسبي پيدا نكرده بود.
كاردينال مسئول كليسا كم كم به او فشار مي آورد كه نقاشي ديواري را زودتر تمام كند. نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شكسته و ژنده پوش مستي را در جوي آبي يافت. به زحمت از دستيارانش خواست او را تا كليسا بياورند , چون ديگر فرصتي بري طرح برداشتن از او نداشت. گدا را كه درست نمي فهميد چه خبر است به كليسا آوردند، دستياران سرپا نگه‌اش داشتند و در همان وضع داوينچي از خطوط بي تقوايي، گناه و خودپرستي كه به خوبي بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداري كرد.
وقتي كارش تمام شد گدا، كه ديگر مستي كمي از سرش پريده بود، چشمهايش را باز كرد و نقاشي پيش رويش را ديد، و با آميزه اي از شگفتي و اندوه گفت: "من اين تابلو را قبلاً ديده ام!" داوينچي شگفت زده پرسيد: كي؟! گدا گفت: سه سال قبل، پيش از آنكه همه چيزم را از دست بدهم. موقعي كه در يك گروه همسرايي آواز مي خواندم , زندگي پر از رويايي داشتم، هنرمندي از من دعوت كرد تا مدل نقاشي چهره عيسي بشوم!
"مي توان گفت: نيكي و بدي يك چهره دارند ؛ همه چيز به اين بسته است كه هر كدام كي سر راه انسان قرار بگيرند."
-پائولو كوئيلو

 

 

alirezamajidi@gmail.com

پزشکی و هنر

مدتی است که موقع وب‌گردی مرتب "پزشکی و هنر" و کلیدواژه‌های مشابه را جستجو می‌کنم ، یک فولدر درست کرده‌ام که در آن هر چیزی مربوط به این موضوع باشد ، جمع می‌کنم ، دارد مجموعه جالبی می‌شود. لینکی ، تصویری ، مطلبی داشتید ، دریغ نکنید.
این هم یک تابلو از پیکاسو با عنوان «دانش و شفقت» که از روی یک کتاب اسکن کرده‌ام ، در این تابلو پیکاسو به پزشک چهره پدرش را داده:

دکتر عليرضا مجيدي

 

 
bidari57@yahoo.com

بنیانیان و مذهب علیه مذهب

وقتی خبر انتصاب چند آدم بزرگوار مثل علی معلم و حمید پارسانیا ، محمدتقی سبحانی و محسن مومنی از سوی بنیان رئیس حوزه هنری به عنوان اعضای شورای راهبردی(!) نشریه سوره را خواندم نمی دانم چرا ناخودآگاه به یاد تعبیر «مذهب علیه مذهب» افتادم.
عجب حقه کثیفی است که آدم بخواهد با به میدان آوردن برخی آدم های وجیه المله ، روی چند بچه مسلمان منتقد که حرف های حقی هم می زنند ، کم کند. من مطمئنم حضرات نامبرده که از سوی آقای بنیانیان به این سمت سرکاری منصوب شده اند هزار و یک مشغله و دغدغه دیگر دارند که وقت و حوصله ای برای نشریه درآوردن به آنها نمی دهد. ته قضیه این است که آقای بنیانیان خواسته با به میان آوردن نام این آقایان ، از زیر فشار سنگینی که بواسطه توقیف سوره بر او وارد شده ، خارج شود.
آقای بنیانیان! هر طفل تازه به دوران رسیده ای می داند که یک ماهنامه نیاز به عنوان پرطمطراق شورای راهبردی ندارد . اگر خیلی ادعای به صحنه آوردن عناصر فهیم و باتجربه و فکور در سطوح بالا را دارید ، چرا برای کل حوزه هنری و بخش سینمایی آن چنین شورای راهبردی تشکیل نمی دهید؟ اصلا" چرا تابحال از این آقایان در حوزه هنری استفاده بهینه نمی کردید؟ چرا آن همه آدم فهیم و تلاشگر را از حوزه پراندید؟ بس است دیگر مردم فریبی...

 

 

mashhadimojtaba@yahoo.com

کشيش

يه روز يه کشيش به يه راهبه پيشنهاد می کنه که با ماشين برسوندش به مقصدش راهبه سوار ميشه و راه ميفتن چند دقيقهء بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشيش زير چشمی يه نگاهی به پای راهبه ميندازه راهبه ميگه پدر روحانی ، روايت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بيار کشيش قرمز ميشه و به جاده خيره ميشه چند دقيقه بعد بازم شيطون وارد عمل ميشه و کشيش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پای راهبه تماس ميده راهبه باز ميگه پدر روحانی! روايت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بيار! کشيش زير لب يه فحش ميده و بيخيال ميشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه بعد از اينکه کشيش به کليسا بر می گرده سريع ميدوه و از توی کتاب روايت مقدس ۱۲۹ رو پيدا می کنه و می بينه که نوشته «به پيش برو و عمل خود را پيگيری کن کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی»!
نتيجهء اخلاقی: اينکه اگه توی شغلت از اطلاعات شغلی خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست ميدی

 

 

elnaz_sahar_2000@yahoo.com

جملات زیبا از لویی پاستور

اي هستي بخش وجود ‎‎ مرا بر نعمات بي كرانت توان شكر نيست ذره ذره وجودم براي تو
و نزديك شدن به تو ميتپد
الهي مرا مدد كن تا دانش اندكم نه نردباني باشد براي فزوني تكبر و غرور نه حلقه اي براي اسارت و نه دست مايه اي براي تجارت بلكه گامي باشد براي تجليل از تو و متعالي ساختن زندگي خود و ديگران
... در هر حرفه اي كه هستيد نه اجازه دهيد كه به بد بينيهاي بيحاصل آلوده شويد و نه بگذاريد كه بعضي لحظات تاسف بار كه براي هر ملتي پيش ميايد شما را به ياس و نا اميدي بكشاند . درآرامش حاكم بر آزمايشگاهها و كتابخانه هايتان زندگي كنيد
نخست از خود بپرسيد
(( براي يادگيري و خودآموزي چه كرده ام ؟))
سپس همچنان كه بيشتر ميرويد بپرسيد
(( من براي كشورم چه كرده ام ؟))
و اين پرسش شادي بخش را آنقدر ادامه دهيد تا به اين احساس شاديبخش و هيجان انگيز برسيد كه شايد سهم كوچكي در پيشرفت و اعتلاي
بشريت داشته ايد
اما هر پاداشي كه زندگي به تلاشهايما ن بدهد يا ندهد هنگامي كه به پايان تلاشهايمان نزديك ميشويم هر كداممان بايد حق آن را داشته باشيم كه
با صداي بلند بگوييم
(( من آنچه در توان داشته ام انجام داده ام ))

لوئي پاستور
( 1895 1822 )

" براي چيزي كمتر از بهترين بودن نبايد تلاش كرد "

 

.

amoozesh_v_sh@yahoo.com

شـوهر مورد علاقه یک دختـر در سنین متفاوت

سردختر 18 ساله : به قول خودش انقدر خواستگار داره که نمی دونه کدومش رو انتخاب کنه فعلا قصد ازدواج نداره می خواد درس بخونه
دختر 22 ساله : او یک شاهزاده با یک قصر می خواد ادعا می کنه که خیلی واقع بینه ولی ؟؟؟؟؟مرد ایده آل او باید پول دار خوش قیافه مشهور همیشه در حسابش پول به اندازه کافی باشه وسخاوت مند او بايد شوخ طبع، ورزشكار، شيك پوش، رمانتيك و شـنونده خوبي باشد. بله خصوصيات و صفات آن مرد بسيار طولاني است. دخـتر مـردي را ميخواهد كه او را بپرستد و او را با گذاشتن گلها، هدايا و دادن وعده عشق ابدي و جاويدان تـبديل به الهه گرداند.
دختر 32 ساله : کم کم داره بوی ترشی می یاد دیگه فقط یه مرد خوب می خواد لازم نیست ورزشکار و خوش تیپ و.. باشه یه کار خوب با حقوق مکفی خونه ماشین و حساب بانکی داشته باشه و غذاهایی که دختر درست می کنه رو تحمل کنه کافیه
دختر 42 ساله : تنها یه مرد می خواد (بیچاره ترشید )یه مرد معمولی که ستاره سینما نباشه ورزشکار نباشه اگه یه شکم گنده هم داشت عیب نداره کچل هم بود عیبی نداره فقط یه شوهر باشه
دختر 52 ساله : او فقط مي خواهد... هر چی بود باشه دختر باید خیلی شانس بیاره که مردش انقدر ترسناک نباشه که نوه هاش رو بترسونه راه توالت رو هنوز به یاد داشته باشه دندون مصنوعی هاش رو یادش باشه کجا گذاشته
دختر 72 ساله : تعجب نکنید بعضی دخترا تا این سن هم عمر می کنن ولی مطمئن نیستم مردمورد علاقش هنوز نفس بکشه
متاسفانه منبع اصلی ذکر نشده بود.

 

 

mamaam110@yahoo.com

چه مي كني جوان؟

دوران جواني يكي از دوران زندگي هر انساني است كه مي توان آن را به عنوان پل تلقي كرد ،يعني پل بين كودكي وپيري.دوران كودكي،دوران يادگيري و دوران پيري را مي توان دوران كاربردي دانست.اما دوران جواني دوراني است كه ،يافته هاي دوران كودكي را بكار گرفته و خود فرد دنبال ابداع و شكوفايي استعدادش بوده و يك نوع ميل نشدني دارد كه هميشه طالب است.به همين خاطر اين برهه از زندگي از اهميت فراواني برخوردار است كه اشاراتي به آن ميكنيم.جواني يكي از نعمت هاي پر ارج الهي و سرمايه هاي بزرگ سعادت زندگي بشري است و به اندازه اي مهم است كه در روز قيامت از صاحبش در مورد نحوه گذراندن آن ،سؤال مي شود.
امام علي(ع) مي فرمايد:دو چيز است كه قدر و قيمتشان را نمي شناسد،مگر كسي كه آن دو را از دست داده باشد:جواني و تندرستي و در مورد غنيمت شمردن آن همين حديثبس،كه باز حضرت مي فرمايد:جواني را قبل از پيري و سلامتي را قبل از بيماري درياب.
و اين جواني بايد در راه هاي:
1ـتحصيل علم: پيامبر(ص)فرمودند:كسي كه در جواني دانش بياموزد مانند نقشي است كه بر سنگ كنده باشند.
2ـ عبادت و بندگي: باز پيامبر(ص)مي فرمايند:همانا خداوند جواني را كه جواني خود را در اطاعت و بندگي خدا گذرانده دوست دارد
3ـ اخلاق نيكو: باز پيامبر(ص)مي فرمايند: جوان سخاوتمند خوش اخلاق ،در نزد خداوند از پير بخيل عابد بد اخلاق ،محبوب تر است.
4ـ توبه: پيامبر(ص) :خداوند جوان توبه كار را دوست دارد ،يا توبه از گناه،هميشه پسنديده است،ولي در جواني بهتر و پسنديده تر است،جواني را غنيمت شماريد.

اسلام توصيه كرده است كه جوانان ،جواني را در اين زمينه ها صرف كنند:
1ـ دين شناسي:امام باقر (ع) :اگر جواني از جوانان شيعه نزد من آورده شود كه در دين تفكر و تدبر نمي كند ،او را به وضع دردناكي مجازات خواهم كرد.
2ـ قرآن و معارف آن:امام صادق(ع):كسي كه قران را تلاوت مي كند: در حالي كه جوان مومني باشد،قران با گوشت و خون او آميخته مي شود.
3ـ احاديث اسلامي:امام صادق(ع):احاديث اسلام را به جوانان خود بياموزيد و در انجام وظيفه تربيتي شتاب كنيد،قبل از آنكه مخالفان گمراه بر شما پيشي گرفته و آنان را با افكار انحرافي خود تحت تاثير قرار دهند.
4ـ علم روز: امام علي (ع):بهترين چيزي كه شايسته است به نوجوانان تعليم دهيد،مسايلي است كه در سنين مردانكي به آن احتياج دارند

 

 

azadeh_rad57@yahoo.com

مردي در مسابقه اطلاعات عمومي شركت كرده است و سعي در بردن جايزه يك ميليون دلاري آن دارد.

1. جنگ صد ساله چقدر طول كشيد؟
a. 116سال b.99سال c.100سال d.150سال

او نمي تواند به سوال پاسخ دهد.

2. كلاه هاي پاناما در چه كشوري توليد مي شوند؟
a. برزيل b.شيلي c.پاناما d.اكوادور

حالا او با خجالت از دانشجويان تماشاگر درخواست كمك مي كند.

3. روس ها در چه ماهي انقلاب اكتبر را جشن ميگيرند؟
a. ژانويه b. سپتامبر c.اكتبر d.نوامبر
خوب! بقيه حضار بايد به دادش برسند
.
4. اسم شاه جرج ششم چه بود؟
a. ادر b.آلبرت c.جرج d.مانوئل
اين بارهم شركت كننده درمانده ، تقاضاي فرصت ميكند.

5. نام جزاير قناري در اقيانوس آرام از كدام حيوان گرفته شده است؟
a. قناري b.كانگارو c.توله سگ d.موش

در اين جاست كه شركت كننده بخت برگشته ازادامه مسابقه انصراف ميدهد!

خب اگه فكر ميكنيد جوابها واضح هستند و به اين بنده خدا كلي خنديده ايد، شايد بهتر باشه جواب ها را مطالعه نماييد:
1. جنگ صد ساله در واقع 116 سال طول كشيد.(1453-1337)
2. كلاه پاناما در اكوادور توليد مي شود.
3. انقلاب اكتبر در ماه نوامبر جشن گرفته مي شود.
4. اسم شاه جرج ،آلبرت بوده كه بعد از رسيدن به مقام پادشاهي به جرج تغيير نام داد.

 

 

mhrsanei@googlemail.com

ورزش زنان

ورزش و فعاليت بدني مداوم براي خانمها به دليل يكسري خصوصيات خاص مرتبط با جنسيت آنها از مزاياي بيشتري برخوردار است .
هورمون اصلي زنانه استروژن است كه زمان بلوغ باعث بروز صفات زنانه و تجمع چربي در سينه و باسن مي شود به دليل اينكه خانمها بيشتر در معرض افسردگي ودر نتيجه روي آوردن به پرخوري قرار مي گيرند اين دو عامل بيشتر آنها را در معرض چاقي قرار مي دهد ضمن اينكه تجمع سلوليت (بافتهاي مواد سمي و چربي در زير پوست ) در نواحي باسن و ران و چين دار شدن پوست به دليل سطح بالاي هورمون استروژن است . فراواني افسردگي در زنان دو برابر مردان است ضمن اينكه زنان در مواجهه با افسردگي بيشتر به خوراكيهاي شيرين و چرب روي مي آورند تا مردان كه بيشتر دچار بي اشتهائي مي شوند .
هورمون استروژن در استخوان سازي نقش دارد و با شروع يائسگي و كم شدن ترشح استروژن كم شدن تراكم استخوان رخ مي دهد كه با ورزش تا حدود زيادي مي توان آنرا به تاخير انداخت پوکی استخوان یک علت عمده ناتوانی در زنان مسن است . نكته جالب توجه اينكه هورمون استروژن با بالا رفتن وزن بيشتر ترشح مي شود اما سلولهاي چربي استروژن را در خود نگه مي دارند كه اين مورد خصوصا در آقايان عوارض جانبي زيادي دارد (كاهش عملكرد جنسي و بزرگ شدن پروستات ) لازم به توضيح كه به مقدار بسيار كم استروژن در مردان و تستسترون در زنان ترشح مي شود .
يكي ديگر از فوايد مهم ورزش در خانمها كاهش درد هاي قاعدگي و زايمان راحتتر و كمك به بهبود فيزيك بدني بعد از وضع حمل است (بهترين زمان ورزش هنگام حاملگي سه ماه دوم بارداري است و لازم است چنانچه مي خواهيد به ورزشهاي ديگري غير از پياده روي آرام وشنا بپردازيد با پزشك خود مشورت كنيد ) اما آيا زنان مي توانند به ورزشهاي قدرتي روي آورند جواب مثبت است زنان از نظر قدرت بدني آنقدرها هم که تصورش مي‌رود ضعيف نيستند. در حقيقت زنان به طور کلي از نظر ماهيچه‌اي 30 درصد نسبت به مردان ضعيفترند. حجم توده عضلاني مردان به دليل هورمون تستسترون كه هورمون جنسي مردانه است ويكي از وظائف آن عضله سازي است بيشتر از زنان است همانگونه كه بدن زنان 10 درصد بيشتر از مردان چربي دارد اما ضعف عضلاني زنان با تمرينهاي بدنسازی منسجم و استفاده از پروتئينها قابل جبران است. همانطور كه امروز شاهد حضور زنان در رشته هاي ورزشي قدرتي از جمله وزنه برداري و كشتي هستيم . از تفاوتهاي ديگر ساختار بدني به كوچك بودن قلب زنان تا 25 درصد و همنطور گنجايش ششها تا 30 درصد اشاره كرد به همين دليل تحمل مردان در ورزشهاي هوازي بيشتر است اما انعطاف بدني زنان بسيار بيشتر از مردان است . نكته مهم ديگر اينكه استفاده از سوتین باعث حفظ الاستیسیتی یا حالت کشسان پوست می شود. به هر حال بدون در نظر گرفتن سایز سينه ها پوشیدن سوتین ورزشي به هنگام ورزشهایی از قبیل دو و دیگر فعالیتهای پرشی حتما توصیه می شود

 

 

viski_601@yahoo.com

آهو خيلي خوشگل بود. يک روز يک پري سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داري شوهرت چه جور موجودي باشه؟

آهو گفت: يه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.

پري آرزوي آهو رو برآورده کرد و آهو با يک الاغ ازدواج کرد.

شش ماه بعد آهو و الاغ براي طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.

حاکم پرسيد: علت طلاق؟

آهو گفت: توافق اخلاقي نداريم, اين خيلي خره.

حاکم پرسيد: ديگه چي؟

آهو گفت: شوخي سرش نميشه, تا براش عشوه ميام جفتک مي اندازه.

حاکم پرسيد: ديگه چي؟

آهو گفت: آبروم پيش همه رفته, همه ميگن شوهرم حماله.

حاکم پرسيد: ديگه چي؟

آهو گفت: مشکل مسکن دارم, خونه ام عين طويله است.

حاکم پرسيد: ديگه چي؟

آهو گفت: اعصابم را خورد کرده, هر چي ازش مي پرسم مثل خر بهم نگاه مي کنه.

حاکم پرسيد: ديگه چي؟

آهو گفت: تا بهش يه چيز مي گم صداش رو بلند مي کنه و عرعر مي کنه.

حاکم پرسيد:ديگه چي؟

آهو گفت: از من خوشش نمي آد, همه اش ميگه لاغر مردني, تو مثل مانکن ها مي موني.
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آيا همسرت راست ميگه؟

الاغ گفت: آره.

حاکم گفت: چرا اين کارها رو مي کني ؟

الاغ گفت: واسه اينکه من خرم.

حاکم فکري کرد و گفت: خب خره ديگه چي کارش ميشه کرد.

نتيجه گيري اخلاقي: در انتخاب همسر دقت کنيد.

نتيجه گيري عاشقانه: مواظب باشيد وقتي عاشق موجودي مي شويد عشق چشم هايتان را کور نکند.

 

 

ebgh_80@yahoo.com

یادداشت های همین جوری از نوعی دیگر !

سگاها برای شما هم پیش آمده که برای خرید دی وی دی پلیر یا ضبط صوت به فروشگاهی رفته اید و روی سیستم مورد نظرتان نام و آرم دالبی را دیده اید . یا مثلا دوستانی که در تهران ساکن هستند حتما آرم دالبی را کنار سینماها دیده اند . یا دوستانی که آرشیو دی وی دی دارند ، حتما متوجه نوعی آرم از صدای دالبی بر روی کاور دی وی دی شان شده اند ، ولی سوالی که پیش می آید این است که انواع مختلف دالبی چیست ؟ انگیزه ام از نوشتن این مطلب این بود که چندیست دوستانی برای من ایمیل می زنند که درمورد دالبی سوالاتی دارند و احساس کردم اگر بصورت عمومی این مطلب را بنویسم ، شاید دوستان دیگر هم از آن استفاده کنند ، بنابراین تصمیم گرفتم در روزانه این مطلب را بصورت عمومی بنویسم .
به هر حال در این مطلب به چهار نوع دالبی که عمومی تر از بقیه است می پردازم . البته لازم به توضیح است که شرح دادن صدای دالبی صفحات زیادی را می طلبد ولی فقط قصدم آشنا شدن شما دوستان با دالبی است و از بحث تخصصی آن فاکتور می گیرم .
دالبی استریو ؛ این نوع دالبی ، فورمتی چند کاناله برای صدا است که برای استفاده در سینماها ابداع شد . در این نوع دالبی ، دو کانال اضافی صوتی به صورت مخفی قرار داده شده است که اصلاعات صوتی را در بر می گیرد . این نوع اصلاعات صوتی برای بکار انداختن بلندگوی مرکزی است و هم چنین بلندگوهای چند کاناله ای است که در عقب سالن سینما نصب می شود . این کار توسط پردازنده ای صورت می گیرد که کارش ایجاد فضای واقعی صوتی است که صدای فیلم را واقعی تر انعکاس می دهد .
دالبی سارند ؛ این نوع دالبی به شکل فورمتی سه کاناله جهت سینمای خانگی توسط آزمایشگاه دالبی طراحی شد . این فورمت از دو کانال جلویی ( چپ و راست ) و یک بلندگوی مونو ( عقب ) تشکیل شده است که صدای آن ترکیبی از دو کانال جلویی است و اکثرا برای وسایلی مانند ویدئو بکار می رود .
دالبی پرولاجیک ؛ این نوع دالبی بر خلاف نظرعموم ، اصلا فورمت خاصی از صدا نیست ولی جهت معرفی یک تکنولوژی خاص به کار می رود که روی اکثر وسایل صوتی درج شده است و بیانگر این مساله است که دستگاه مورد نظر ، توان بهبود کیفیت صدا را داراست ( البته تراک های صوتی ای که حاوی اصلاعات دالبی سارند باشد ) و هم چنین این قابلیت را دارد که صدای استریوی آنالوگ معمولی را ( مانند کاست ) بصورت چند کاناله شبیه سازی کند .
دالبی دیجیتال ؛ صدای سینما ها با ابداع این نوع دالبی وارد دنیای دیجیتال شد و تحولی عظیم در صدای فیلم ها بوجود آمد . شاید برایتان جالب باشد که بدانید اولین فیلمی که با این نوع صدا اکران شد ، فیلم بت من در سال نود و دو بود . در این نوع دالبی ، شش کانال صوتی واقعی بصورت مجزا قرار دارد که هر کدام ازاین کانال ها ، اطلاعات صوتی خاص خود را بصورت دیجیتال دارد . که از این شش کانال ، پنج کانال اصلی و یک کانال دارای اطلاعات فرکانی باس است که ساب ووفر را تغذیه می کند . صدای دالبی دیجیتال توسط اکثر کشورهای دنیا بعنوان استاندارد جهت استفاده در تلویزیونهای دیجیتالی انتخاب شد و سرانجام در سال نود و پنج ، بعنوان صدای اصلی فیلم های دی وی دی انتخاب شد .
شاید بد نباشد بدانید که صدای استاندارد تلویزیون خودمان ، هنوز به شکل اعصار پارینه سنگی ، بصورت مونو می باشد . برای اینکه متوجه تفاوت بشوید ، برایتان توضیح کوتاهی می دهم که تفاوت مونو و دالبی را متوجه شوید . معمولا در صداگذاری یک فیلم ، کانال اصلی به دیالوگ های بازیگران ( گفت گوی میان بازیگران ) اختصاص می یابد . کانال بعدی را موسیقی فیلم تشکیل می دهد و کانالهای دیگر را افکت های صحنه ( مانند صدای باران ، کفش ، ماشین و ... ) تشکیل می دهند . حدودا کانالهای یک فیلم سینمایی ساده ( نه اکشن و پر صدا ) بین پانزده تا شصت کانال است و در موارد هالیوودی تا پانصد هم می رسد . در صدای دالبی ، اگر بازیگری از روبرو صحبت کند ، شما صدایش را از روبرو می شنوید ، یا مثلا اگر ماشینی از سمت راست کادر وارد شود و از سمت چپ کادر خارج شود ، شما صدا را عینا از راست به چپ می شنوید و حس واقعی بودن صحنه به شما القا می شود و اگر بخواهم ساده تر بگویم ، صدا دارای جهت است و با هر عنصری که روی پرده است و با هر جهتی که صدا تولید می شود ، شما هم فضای صدا را همانطور می شنوید مانند زندگی واقعی . ولی متاسفانه در سینماها و تلویزیون ایران ، صدا فقط از روبرو پخش می شود و شما از متوسط شصت کانال صداگذاری ، دو تایش را بصورت میکس ( یعنی در هم ) می شنوید . بهتر است یک بار امتحان کنید ، فیلم دی وی دی را این بار با هدفون یا سینمای خانگی ببینید وبشنوید وهمان فیلم را در تلویزیون معمولی . تفاوت را حس می کنید ؟
* امیدوارم توانسته باشم با همین چند خط ، پاسخ دوستانی که سوال کرده بودند را داده باشم . خوشحال می شوم اگر دوستانی که سوالات تخصصی سینمایی ، صوتی و تصویری و مشابه را دارند ، مطرح کنند تا بتوانم تا حد امکان پاسخگویشان باشم . همین .

 

 

wwwparsfootballcom@yahoo.com

حكايتهاي پند آموز

حتما همه حكايتها را با تامل مطالعه فرماييد

ديدار با خانواده مسيحي
روزي آيه الله خامنه اي، براي ديدار خانواده هاي شهدا و سركشي به منزل آنان، به منطقه مجيديه تهران رفتند.
پس از بازديد از چند خانه، پرسيدند: آيا منزل ديگري براي ملاقات مانده است؟
دوستان گفتند: تنها يك خانواده مسيحي، كه فرزندشان در جبهه شهيد شده، باقي مانده است. آيا به خانه آن ها تشريف مي بريد؟
ايشان جواب مثبت دادند. خانواده شهيد از فرط خوشحالي، در پوست خود نمي گنجيدند. يك نفر از آنان با شنيدن خبر، از حال رفته و بر زمين افتاد و او را به بيمارستان بردند. خانم ها، سراسيمه به دنبال پوشش براي حفظ حجاب رفتند.
آيه الله خامنه اي با گرمي با اهل خانه برخورد كردند. در زمان پذيرايي نيز بنابر فتواي خود كه مسيحيان را نجس نمي دانند از ميوه هايي كه براي ايشان آورده بودند، تناول كردند و به ديگران با اشاره فرمودند شما نيز ميل كنيد، تا آنان بدانند كه ما آن ها را از خود مي دانيم!
حجت الاسلام موسوي كاشاني
كتاب: پرتوي از خورشيد

نماز عشق
در منطقه ي مهران بوديم، حاج حسين محمد ياني فرمانده گردان بود، قدم به قدم همراه رزمنده ها، از كوههاي بلند، دره هاي عميق، و سنگلاخهاي سخت مي گذشت. حاجي سه شبانه روز نخوابيده بود و دائم بين رزمنده ها رفت و آمد مي كرد.
جايي مستقر شديم، جايي كه اگر برمي خواستيم درديد كامل دشمن بوديم. بايد نشسته كارهايمان را انجام مي داديم. خاكريز بسيار كوتاه بود، و تير بار دشمن مدام كار مي كرد.زير رگبار گلوله و خمپاره ي دشمن حاجي به خوابي آرام رفته بود. تمامي رزمندگان از فرط خستگي سرشان را روي اسلحه ي خود گذاشته بودند، و به خوابي عميق رفته بودند.
حاجي را براي نماز صبح از خواب بيدار كردم. چشمانش را ماليد، آب در دسترس نبود، تيمم كرد.
چون شهدا را حمل كرده بود، با لباس هايي خونين، نشسته شروع به خواندن نمازكرد. باراول(بسم الله الرحمن الرحيم) را گفت و خوابش برد، بيدارش كردم، گفتم:« حاجي بلند شو، نمازت را بخوان، آفتاب مي زنه !» بيدار شد، دفعه ي دوم حاجي تا آخر سوره ي حمد را بخواند، خوابش برد، دوباره او را بيدار كردم. تيمم كرد، چشمهايش را ماليد، و نما ز را شروع كرد. و بعد از چند لحظه در سجده به خواب رفت. سومين دفعه بود كه او را از خواب بيدار مي كردم.
اين عمل هفت بار تكرار شد. تا اين كه حاجي توانست سلام بگويد و دو ركعت نماز صبح را بخواند.
ابوالفضل شريفيان همرزم شهيد حاج حسين محمدياني

كرم سنگر
در منطقه عملياتي كربلاي سه, پشه بيداد مي كرد. به قول بچه ها در اينجا پشه ها از روي پوتين هم نيش مي زنند.
تعداد محدودي كرم سنگر داشتيم. بچه ها براي استراحت , كرم را به دست و صورتشان مي ماليدند تا براي مدتي از دست پشه ها در امان باشند.كرمها تمام شد و آماده خواب شديم. يكي از بچه ها كه در آن موقع خواب بود, فريادش بلند شد. گفت: يك كم كرم سنگر به من هم بدهيد.
براي اينكه دل او را نشكنيم قدري خمير دندان به او داديم , او هم به سر و صورتش ماليد و به خواب رفت. صبح كه او را ديديم با تعجب مشاهده كرديم آثاري از گزيدگي پشه روي صورت او نبود و خميردندان , پشه ها را هم گول زده بود.
كتاب: تبسم سنگر

نخست اخلاق خود را اصلاح كن
ابو علي سينا هنوز به سن بيست سال نرسيده بود كه علوم زمان خود را فرا گرفت ودر علوم الهي و طبيعي ورياضي وديني زمان خود سرآمد عصر شد. روزي به مجلس درس ابو علي بن مسكويه ، دانشمند معروف آن زمان حاضر شد . با كمال غرور ، گردوئي را جلو ابن مسكويه افكند وگفت : مساحت سطح اين را تعيين كن .
ابن مسكويه جزوه هايي از يك كتاب را كه در علم واخلاق وتربيت نوشته بود ( كتاب طهاره الاخلاق) جلو ابن سينا گرفت وگفت : تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن تا من سطح گردو را تعيين كنم ! تو به اصلاح اخلاق خود محتاج تري از من به تعيين مساحت سطح اين گردو.
ابو علي از اين گفتار شرمسار شد و اين جمله راهنماي اخلاقي او در همه عمر قرار گرفت .
داستان راستان ، ج 1

اثر سخن نيكو
روزي معتصم –خليفه غاصب عباسي- بر اهالي شهر بصره خشم گرفت. او لشكر به آن شهر كشيد و خواست تا مردم را غارت كند.
مشايخ بصره، از شهر بيرون شدند و به سيصد هزار دينار، آزادي شهر خويش را تقاضا كردند؛ اما معتصم رضايت نداد.
عالمي كه از دوستان خليفه بود، شفاعت كرد؛ اما باز هم مورد قبول واقع نگرديد.
جواني كه از مريدان اين عالم بود، خدمت معتصم شتافت و گفت:
«اي امير! عفو كن؛ زيرا اگر پشيمان شوي كه چرا عفو نكردم، تدارك آن، دست ندهد؛ چون گفته اند كه چهار چيز باز نگردد: سخن گفته شده، تير انداخته شده، غم گذشته و قضاء رفته.»
اين سخن در دل چون سنگ معتصم اثر كرد كه گفتاري بود عظيم و با دانش. پس آن جوان را خلعت داد و اهل بصره را عفو كرد.
حكايتها و لطيفه ها، ج1

شكر نعمت
آورده اند كه مردي غلامي داشت خردمند، روزي آن مرد با غلام به باغي مي رفت، در ميان راه خيار بادلنگي پاك كرد، نيمي به غلام داد و نيمي به جهت خود نگاه داشت تا بخورد. غلام به نشاط آنرا خوردن گرفت، چون خواجه بچشيد تلخ بود.
گفت: «اي غلام، خيار بدين تلخي تو را دادم و به نشاط تمام خوردي و به رغبت به كار بردي؟»
گفت :«اي خواجه، از دست توشيرين و چربي بسيار خوردم، شرم داشتم كه بدين قدر تلخي از خود اثر كراهيت ظاهر كنم.»
خواجه گفت: «چون شكر نعمت چنين مي گزاري، تورا بندگي نگذارم.»
و بدين طريق آزاد مردي به سعادت آزادي برسيد.
جوامع الحكايات

پند شب عروسي
زني از زنان خردمند در شبي كه دخترش را به خانه شوهر مي فرستاد, او را كنار كشيد و آهسته در گوشش گفت: دخترم! اگر من راهنمايي و خيرخواهي را از كسي مضايقه و دريغ كرده بودم, از تو نيز دريغ مي كردم, ولي گفتن حقايق و راهنماييهاي عاقلانه, بي خبران را هشيار و خردمندان را كمك مي كند.
فرزندم!تو امشب از آشيانه اي كه در آن پرورش يافته اي و از خانه اي كه به آن انس داشته اي قدم به خانه اي نا آشنا مي گذاري و با همسري كه قبلا با او انس نداشته اي شريك زندگي مي شوي. كنيز او باش تا غلام تو شود.
كشكول خانواده

گفتگوي موسي و شيطان
موسي(ع) در راهي شيطان را ديد,در ضمن گفتگويي از او پرسيد:
چه گناهي است كه اگر انسان آن را انجام دهد تو بر او آنچنان مسلط مي شوي كه هر كجا بخواهي او را مي كشاني؟
شيطان گفت:انساني كه از عمل نيك خود خوشحال باشد آنرا بسيار تصور كند ولي گناهش را كوچك و ناچيز بشمرد ,
من بر او مسلط مي شوم.
معاونت فرهنگي مدرسه علميه نرجس(س)

حال براي سلامتي و ظهور آقا امام زمان (عج) و آمرزش گناهانمون هر چقدر كه مي تونيد ذكر صلوات كنيد

 

 

alhadid@gmail.com

سلسله مقالات آشنايي با قدس شريف و مسجدالاقصي - 1

دیوار غربی مسجدالاقصی: بمب ساعتی


گویی دیوار غربی مسجد الاقصی (دیوار البراق) و حیاط رو به روی آن صحنه جنگ و پایگاه نظامی است که نظامیان صهیونیست و ارتش اشغالگر قدس با تمام قوا و با انواع سلاح برای حمایت از تندروهایی که به این مکان می آیند و آن را دیوار (المبکی) نام گذاشته اند، دفاع می کنند.
سال هاست که این دیوار شاهد حوادث ناگواریست. در دهه بیستم قرن گذشته قیام فلسطینیان موسوم به "هدیه البراق" در پی تلاش یهودیان برای سیطره بر این مکان آغاز گردید و این قضیه در سازمان ملل و محافل بین المللی مطرح و در نهایت بر حق فلسطینیان بر این دیوار تأکید شد.
رژیم صهیونیستی پس از پیروزی در جنگ ژوئن 1967 اولین کاری که کرد محله المغاربه در مجاورت دیوار غربی مسجد الاقصی را نابود ساخت. این محل قدمتی 900 ساله داشت که ساکنان آن مذهب فاطمی داشتند. هدف صهیونیست ها از این کار گسترش حیاط همجوار با این دیوار بود که به دروغ "المبکی" نام گذاشته بودند.
فلسطینیان صهیونیست ها را به تخریب این محله بر سر ساکنان آن متهم می کنند و چند سال پیش فرمانده صهیونیستی مسئول عملیات تخریب این محل به قتل دو فلسطینی زیر آوار اعتراف کرد و این کار خود را این طور توجیح کرد که می خواست پیش از مداخله شورای امنیت و اجبار طرف های درگیر به عقب نشینی و پایبندی به آتش بس، پیش دستی کرده باشد.
کابینه رژیم صهیونیستی دیوار البراق و حیاط آن را در چارچوب مکان هایی قرار داده که دیدارهای رسمی از آن صورت می گیرد به طوری که هر بار یکی از مقامات صهیونیست به محض آن که به مکان مذکور می رسد کلاه یهودی را بر سر می نهد و مراسم مشخصی را انجام می دهد.

تخریب راه منتهی به باب المغاربه
مقامات رژیم صهیونیستی در 15 فوریه 2004 با تخریب راه منتهی به باب المغاربه به این مکان که یکی از درهای اصلی مسجد الاقصی به شمار می رود، سیطره یافتند.
دست اندرکاران فلسطینی گفتند که بر اثر حفاری های مداوم مؤسسه صهیونیستی در زیر مسجد الاقصی و محوطه آن که از سال ها پیش آغاز شده این مکان را با خطر فرو ریختن و ویرانی رو به رو ساخته است و این در حالیست که مؤسسه مذکور مانع ترمیم نقاط مختلف مسجد الاقصی توسط اداره اوقاف و مؤسسه الاقصی می شود.

تصمیم برای از بین بردن آثار اسلامی
روزنامه صهیونیستی یدیوت آهارونوت در مطلبی جاری فاش ساخت که شهرداری قدس قصد دارد دیوار و راه منتهی به باب المغاربه را به طور کامل ویران کند و پل جدیدی احداث کند تا پلیس رژیم صهیونیستی بتواند در وقت ضرورت به مسجد الاقصی یورش ببرد.
روزنامه مذکور همچنین اضافه کرد که شهرداری قدس پس از بررسی های مهندسی تأکید کرد که این دیوار و راه منتهی به آن در هفته های آینده خراب می شود.
مهندس اوری شطریت کارمند شهرداری صهیونیست ها تصریح کرد: خاکی که راه باب المغاربه بر آن بنا شده سست است و ریزش هایی در آن مشاهده شده است که انتظار می رود با فرا رسیدن فصل زمستان فرو بریزد از این رو به ناچار باید این دیوار را برداشت.
بنابر اعلام این روزنامه صهیونیستی پس از تخریب مسیر منتهی به باب المغاربه پلی چوبی موقتاً احداث می شود تا پلیس رژیم صهیونیستی بتواند در وقت ضرورت به مسجد الاقصی حمله کند و خاخام های یهود نیز از آن استقبال کرده اند.
پس از انتشار این خبر مؤسسه الاقصی که در زمینه تعمیر و ترمیم مقدسات اسلامی فعالیت می کند به شهرداری قدس نسبت به پیامد ویرانی این دیوار و راه منتهی به باب المغاربه که به دیوار غربی مسجد الاقصی چسبیده است، هشدار داد و آن را بخش جداناشدنی این مسجد خواند.
مؤسسه الاقصی با صدور بیانیه ای فوری اعلام کرد:"شهرداری قدس و مؤسسه صهیونیستی مذکور حق ندارد حتی یک سنگ یا بخش کوچکی از این دیوار یا راه منتهی به باب الغاربه را بردارد زیرا این دیوار و این راه جز لا ینفک مسجدالاقصی محسوب می شود و به هیچ وجه اجازه ندارند که راه منتهی به باب المغاربه را تخریب کنند.
شیخ علی ابو شیخه، رئیس مؤسسه الاقصی در زمینه این طرح شهرداری قدس تصریح کرد:"ما اجازه نمی دهیم هیچ ساخت و ساز و تغییری در این مکان صورت گیرد و به آثار اسلامی به ویژه در مسجد مبارک الاقصی لطمه ای وارد شود. تخریب دیوار مذکور کاری بسیار خطرناک است که این مؤسسه صهیونیستی مسئول پیامدهای خطرناک آن خواهد بود. بدیهی است که این عملیات برای یهودی کردن و تغییر آثار اسلامی در قدس و مسجد الاقصی صورت می گیرد.
مؤسسه الاقصی اعلام کرد که این اولین باری نیست که شهرداری قدس یا مؤسسه صهیونیستی مذکور تغییراتی ساختاری را در منطقه دیوار غربی مسجد الاقصی به ویژه در مسیر منتهی به باب المغاربه اعمال می کنند. آنها بارها در سال های اخیر به این کار دست زده اند. مؤسسه الاقصی تصریح کرد که این گونه اقدامات در چارچوب طرح های طولانی این مؤسسه صهیونیستی، شهرداری قدس و اعضای جماعت های یهودی برای آسیب رساندن به مسجد الاقصی و روبه رو ساختن آن با خطر ویرانی صورت می گیرد.
مؤسسه الاقصی تأکید کرد که اداره اوقاف اسلامی در قدس تنها منبعی است که می تواند در نقاط مختلف مسجد الاقصی، دیوارهای آن و حومه آن تغییری انجام دهد یا آن را تعمیر کند.
بنابر اعلام منابع فلسطینی تصمیم شهرداری قدس برای ویرانی این راه و احداث پلی بر روی آن به قیام های جدیدی مثل اتفاقات سال 1996 موسوم به انتفاضه تونل ها خواهد انجامید که پس از ایجاد تونل توسط شهرداری قدس در مجاورت مسجد الاقصی به وقوع پیوست. کما اینکه دیدار جنایتکار جنگی شارون تروریست از حرم بیت المقدس جرقه ای بود که به آغاز انتفاضه الاقصی منتهی شد.
مؤسسات فلسطینی همچون هیئت عالی اسلامی، شورای اوقاف و مقدسات اسلامی در قدس نسبت به این تصمیم صهیونیست ها به شدت اعتراض کردند و آن را به منزله نابودی بناها و آثار اسلامی دوره ایوبی و مملوکی در محله المغاربه خواندند که در سال 1967 به دست اشغالگران ویران شد.

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

16 اسفند / 7 مارس / 17 صفر

Mobin_s2004@yahoo.com
16 اسفند ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
رزم آرا جان خود را بر سر مخالفت باملي شدن نفت از دست داد

هفتم مارس 1951 ( 16 اسفند 1329 ) سپهبد حاجعلي رزم آرا نخست وزير وقت كه براي شركت در يك مجلس نرحيم به مسجد شاه ( واقع در بازار تهران ) رفته بود با گلوله خليل طهماسبي از اعضاي جمعيت فدائيان اسلام كشته شد و دو روز بعد حسين علاء نخست وزير شد و از اول فروردين 1330در تهران حكومت نظامي بر قرار كرد.
    طهماسبي در بازجويي گفته بود كه چون رزم آرا خائن به ملت بود او را كشتم . چهار روز پيش از اين رويداد ، جمعيت فدائيان اسلام در همان مسجد اجتماعي برپا كرده بود و از رزم آرا كه با ملي شدن نفت مخالفت مي كرد شديدا انتقاد كرده بود.
     روز بعداز رويداد، آية الله كاشاني اقدام خليل طهماسبي را در كشتن رزم آرا امري واجب اعلام داشت و از طهماسبي به عنوان نجات دهنده ملت ياد كرد.
    يك روز پس از كشنه شدن رزم آرا، كميسيون ويژه (نفت) مجلس به رياست دكتر محمد مصدق، طرح ملي شدن نفت را كه رزم آرا با آن مخالفت مي كرد به تصويب رساند. برغم اعتراض دولت انگلستان، مجلس شوراي ملي 24 اسفند و سنا چهار روز بعد بر اين مصوبه صحه گذاردند كه روز 29 اسفند به صورت قانون در آمد. از 17 اسفند تا پايان سال 1229 تظاهرات و شادماني ايرانيان يك لحظه قطع نشد.
    اعضاي كميسيون ويژه نفت كه تشكيل آن محصول سالها تلاش ملت ايران براي ملي كردن صنعت نفت خود بود اول تير ماه انتخاب شده بودند كه شاه چهار روز بعد به طور غير منتظره (بدون استعلام قبلي تمايل مجلس) سپهبد حاجعلي رزم آرا رئيس ستاد ارتش را به نخست وزيري منصوب كرد . روز بعد از انتصاب، هنگام ورود رزم آرا به مجلس براي معرفي خود و وزيرانش، دكتر مصدق آن چنان با خشم به ديكتاتوري شاه اعتراض كرد كه ازحال رفت و بيهوش بر زمين افتاد. شاه پس از حادثه 15 بهمن 1327 كه در دانشگاه تهران به سوي او تير اندازي شده بود ديكتاتوري پيشه كرده بود. به اين ترتيب، دوران نخست وزيري هفت ماه و بيست روزه رزم آرا درگيري لاينقطع او و مجلس بود و مخالفت مردم كه او را مامور جلوگيري از استيفاي حقوق خود مي دانستند ونيز پاره اي ازنمايندگان مجلس و مطبوعات با وي ادامه داشت.
    مجلس ماهها بعد ضمن تصويب طرحي خليل طهماسبي را از مجازات معاف كرد و آزاد شد كه پس از رويداد 28 مرداد 1332 دوباره دستگير و بعدا اعدام شد.

 

اعلام قطع روابط ايران با انگليس

16 اسفند 1367 - درپي صدور حكم آيت الله خميني مبني براعدام سلمان رشدي به سبب انتشاركتاب كفرآميزآيات شيطاني وزارت امورخارجه ايران قطع روابط ايران را با انگليس اعلام كرد. پس ازاين اقدام مجلس شوراي اسلامي طرح قانوني قطع كامل روابط ايران و انگليس را كه به امضاي بيش از100تن ازنمايندگان رسيده بود تصويب كرد. دولت انگليس نيزناچاركليّه ديپلماتهاي خود را ازايران فراخواند.

Mobin_s2004@yahoo.com
7 مارس ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو انديشه

روزي كه ارسطو درگذشت

ارسطو فيلسوف يونان باستان كه گفته بود آموزگارش افلاتون را دوست دارد ، ولي « حقيقت » را بيشتر از او ، هفتم مارس سال322 پپش از ميلاد ( 16 اسفند ) در گذشت. وي به سال 384 پيش از ميلاد درشهر بندري ستاگيروس در شمال شبه جزيره يونان به دنيا آمده بود.
    ارسطو كه نظراتش در باره فلسفه ، منطق ، اخلاقيات ، سياست ، فلسفه طبيعت ، ماوراء طبيعت ، روح و روانشناسي ، و هنر در 25 كتاب جمع آوري و در قرن اول پيش از ميلاد به « رم » انتقال و تكثير شده است از هفده سالگي به آتن رفت و 20 سال شاگرد افلاتون بود. پس از فوت افلاتون ، ارسطو حاضر نشد جاي اورا به عنوان رئيس« آكادمي » بگيرد و به « ارناتوس » رفت و مشاور پادشاه اين منطقه شد كه سه سال بعد امپراتوري ايران آرناتوس و نواحي اطراف آن را متصرف شد و ارسطو از آنجا به مقدونيه رفت و پادشاه اين سرزمين وي براي آموزش و پرورش پسر 13 ساله اش « اسكندر » استخدام كرد. ارسطو با امكاناتي كه پادشاه مقدونيه برايش فراهم آورده بود به تحقيق در باره طبيعت پرداخت و پس از اتمام دوره آموزش اسكندر به آتن رفت و در آنجا مدرسه « ليسيوم Lyceum » را باز كرد و به تدريس و تحقيق مشغول شد و شاگردش « تئوفراستوس »از بيانات او يادداشت بر مي داشت كه باقي مانده اند.
    پس از در گذشت اسكندر در سال 323 پيش از ميلاد در بابل‌، آتني ها كه از سلطه مقدوني ها راضي نبودند و ارسطو را مورد حمايت اسكندر مي دانستند با او به مخالفت بر خاستند و همان اتهامي را كه قبلا به سقراط وارد ساخته و اورا اعدام كرده بودند ؛ اتهام « بسط بي ايماني ميان جوانان » ، به ارسطو هم وارد آوردند كه به شهري دور دست فرار كرد و طولي نكشيد كه بر اثر بيماري معده در گذشت.

ساير ملل

امپراتوري كه مخالف جنگ غير ضروري بود

آنتونينوس پيوس Antoninus Pius امپراتور روم ، از سال 138 تا 161 ميلادي ، هفتم مارس سال 161 در گذشت . وي امپراتوري صلح طلب و مخالف جنگ غير ضروري بود و سناي روم را مجبور كرده بود كه «جنگ غير ضروري » را تعريف كند و اين تعريف را به تصويب برساند و قانون كند . به همين سبب در دوران حكومت او ميان روم و ايران جنگ بزرگي روي نداد و دو كشور اختلافات خود مخصوصا بر سر ارمنستان را از راه مذاكره حل كردند و بلاش سوم شاه وقت ايران از اين فرصت استفاده كرده و دست به عمران و آباداني زده بود. تنها خشونت دوران امپراتوري پيوس شورش طايفه انگليسي
    « بريگانتس » در منطقه يوركشاير بود.
    از كارهاي جالب پيوس تعيين دو جانشين براي خود بود و وصيت كرده بود كه هر دو با هم امپراتور باشند تا قدرت مردم آزاري به دست نياورند و هر كدام كه بد شود مردم به ديگري متوجه شوند. پيوس مراسم نهصدمين سالگرد تاسيس شهر « رم » در 21 آوريل سال 147 ميلادي را با شكوه هر چه تمامتر برپا ذاشت. توجه پيوس عمدتا به ايجاد ساختمانهاي تازه و عمران و اصلاح امور اداري بود .
    پس از مرگ پيوس سناي روم يكي از دونفري كه او معرفي كرده بود ــ ماركوس اورليوس ــ را امپراتور و لوسيوس وروس نفر ديگر را «نايب امپراتور» و به اصطلاح « كمك امپراتور » تعيين كرد .

 

نخستين عكاس جهان

ژوزف نايپس Joseph niepce نخستين عكاس جهان هفتم مارس 1765 در فرانسه به دنيا آمد. وي براي اين منظور جعبه اي را ساخته بود كه يك روزنه براي ورود نور در آن تعبيه شده بود . روزنه دريچه متحرك داشت . ژوزف در ضلع ديگر جعبه، مقابل اين دريچه به فاصله معين يك قطعه فلز بشقاب مانند قرار مي داد كه رويش لعابي را ماده شيميايي « بيتومن » پوشانده بود. اين ماده كه نسبت به نور حساس بود ، متناسب با نور وارده از روزنه، فلز را سياه مي كرد كه پس از شستن فلز اثر نور به صورت سياهي در آن باقي ماند كه هماتا عكس اشياء بود.
    ژوزف نخستين عكس را در سال 1827 ميلادي از پشت پنجره اطاق خود درپاريس كه در طبقه دوم ساختمان قرار داشت برداشت كه در كتابهاي « تاريخچه عكاسي » عنوان آن را « منظره اي از پنجره » اند. اين ، نخستين عكس ثابت و بادوامي است كه در جهان برداشته شده است . ژوزف براي برداشتن اين عكس هشت ساعت وقت صرف كرد. پس از او ، لوئي داگر فرانسوي و تالبوت انگليسي به تكميل فن عكاسي همت گماشتند.
    
    

برخي ديگر از رويدادهاي 7 مارس

  • 1530:   هنري هشتم پادشاه وقت انگلستان پس از اين كه شنيد پاپ با طلاق گفتن زن او مخالفت كرده اعلام داشت كه از اين پس ، او رئيس كليساي انگلستان است ، نه پاپ ؛ و به اين ترتيب كليساي انگلستان استقلال يافت.

  • 1876:   گراهام بل متولد1847 و متوفا در 1922 اختراع خود ، تلفن را به ثبت داد.

  • 1902:   بوئرها ( مهاجران هلندي آفريقاي جنوبي ) در ناحيه توين بوش واقع در ترانسوال نيروهاي انگليسي را شكست دادند.

  • 1945:   «تيتو» تا تدوين يك قانون اساسي و تعيين نظام يوگوسلاوي قدرت را در اين كشور كه در دوران جنگ جهاني دوم به اشغال آلمان در آمده بود به دست گرفت.

  • 1989:   بر سر سلمان رشدي ، روابط جمهوري اسلامي ايران با انگلستان تيره شد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    17 صفر هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     تولد « محمّد مصطفي عمادي» معروف به« خواجه چَلَبي»

    [17 صفر 896] - «محمّد مصطفي عمادي» معروف به« خواجه چَلَبي» و مشهوربه «اَبوالسُّعود» فقيه و مفسّرحنفي مذهب متولد شد. او ابتدا نزد پدربه شاگردي نشست و دراندك مدتي به مدد هوش و استعداد سرشارش مدرسي برگزيد ه شد. آوازه شهرت خواجه چَلَبي درجهان اسلام آن روزگارچنان گسترش يافته بود كه معاصرانش وي را ابوحنيفه ثاني مي خواندند. ازخواجه چلبي تأليفاتي چون «مغروضات، دعانامه، قانون نامه ها و اِرشادُ العَقل السَّليم» باقي مانده است.

     

     تولد شيخ عبدالّحيم سلطانُ القُراء تبريزي ازعالمان بزرگ علم تجويد قاريان برجسته قرآن مجيد

    [17 صفر 1255] - شيخ عبدالّحيم سلطانُ القُراء تبريزي ازعالمان بزرگ علم تجويد قاريان برجسته قرآن مجيد درشهرتبريزقدم به عرصه حيات گذاشت. وي فرزند شيخ ابوالقاسم تبريزي مشهور به قاري ازاستادان نام آورقرائت بود. سلطان القراء پس ازفراگيري اين علم نزد پدر، با شيخ شامل داغستاني آشنا شد و هنگاميكه شيخ شامل، قشوني فراهم آورد تا برضدّ روسها قيام كند وي دراين نهضت با شيخ به سوي داغستان عزيمت كرد و قواي روسيه را شكستي سخت داد؛ و سپس به تبريزبازگشت و حوزه اي به منظورتدريس قرآن و قرائت آن تشكيل داد. اين قاري برجسته قرآن عاقبت درسال1336هجري قمري درتبريزديده ازجهان فروبست و آثاري چون « اَلدُّرَرُ المَنثور، حاشيه برمقدمه جَزَريّه و رساله اي درعلم تجويد» ازخود بجاي گذاشت.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    گريه بى حاصل

    دور از تو هر شب تا سحر گريان چو شمع محفلم
    تا خود چه باشد حاصلى از گريه بى حاصلم
    چون سايه دور از روى تو افتاده ام در كوى تو
    چشم اميدم سوى تو، و اى از اميد باطلم
    از بسكه با جان و دلم ، اى جان و دل آميختى
    چون نكهت از آغوش گل ، بوى تو خيزد از گلم
    لبريز اشكم جام كو؟ آن آب آتش فام كو؟
    وان مايه آرام كو تا چاره سازد مشكلم
    در كار عشقم يار دل ، آگاهم از اسرار دل
    غافل نيم از كار دل ، وز كار دنيا غافلم
    در عشق و مستى داده ام ، بود و نبود خويشتن
    اى ساقى مستان بگو، ديوانه ام يا عاقلم
    چون اشك مى لرزد دلم ، از موج گيسوئى ، رهى
    يا آنكه در طوفان غم ، دريا دلم ، دريا دلم
     

     

     

     

     

     

     

    کتاب روزانه

    seringa80@yahoo.com 

    زندگي در پيش رو

    نويسنده : رومن گاري
    ترجمه ليلي گلستان
    «رومن گاري» سال هاي شصت در فرانسه نويسنده معروفي بود و انتشارات معروف «گاليمار» هم او را خوب مي شناخت. تا سال ۱۹۷۳ نزديک به نوزده رمان نوشته بود و حالا هوس کرده بود که از نو شروع کند. آن هم با اسم مستعار «اميل آژار». «گاري» در کل چهار رمان با نام «آژار» منتشر کرد. وقتي اولين رمانش به نام «آغوش مهربان» را با نام جديد خود نوشت، کتاب را به انتشارات «گاليمار» برد، اما انتشارات قبول نکرد کتاب را چاپ کند. «رومن گاري» با «سيمون گاليمار» تماس گرفت و وقتي معلوم شد که خود او رمان را نوشته، کتاب سريعاً با نام مستعار «اميل آژار» به چاپ رسيد و اتفاقاً نامزد بهترين جايزه «روندو» شد که «روبرت گاليمار» از ترس لو رفتن نام واقعي نويسنده انصراف انتشارات را از شرکت دادن کتاب در جايزه اعلام کرد.
    آدم سرزنده يي بود و شايد اگر آن طور به سبک همينگوي خودکشي نمي کرد، به سختي مي شد دليلي بر نااميدي و افسردگي اش پيدا کرد، برعکس اتفاقاً آدم شوخ طبعي بود. نقل قول معروفي هست از «رومن گاري» که مي گويد؛ «شوخ طبعي تاکيدي بر جاه و مقام انساني است، چون يکي از ويژگي هايي است که انسان را از ديگر مخلوقات جدا مي کند.» زندگي «رومن گاري» سراسر پيکار با خودش بود. پيکار با جنبه هاي مختلف و گاه متضاد وجودش که او را مجبور مي کرد همچون «لني» قهرمان رمان «خداحافظ گاري کوپر» دودلي در چهره اش موج بزند و هميشه پي تغيير و تحول و نوآوري باشد و همچون «لني» بارها افکارش را در ذهن خود سبک و سنگين کند و با اين همه در شک باقي بماند. نمونه اش آن جايي از رمان است که «لني» محبوب خود «جس» را ترک مي کند و به کوهستان برمي گردد و با اين همه هنوز نمي داند تا چه اندازه به دختر علاقه مند است و تنها وقتي با فردي روبه رو مي شود که حکم آينه نفس اش را بازي مي کند، به عشق و علاقه وصف ناپذيرش به دختر آگاهي پيدا مي کند و نصفه شب، در کولاک و سرماي کوهستان و با وجود خطر از دست دادن جان اش به سوي محبوب خود بازمي گردد. «رومن گاري» خود اين چنين بود.
    «رومن گاري» اسم واقعي اش نبود. او اصلاً اسم واقعي نداشت. چون هيچ وقت پدرش را نديد و از همان اول نام خانوادگي همسر دوم مادرش روي «رومن» گذاشته شد و او را «رومن کاسو» ناميدند. شايد به همين خاطر است که چندي بعد خودش «رومن گاري» را ترجيح داد تا هم زياد به ياد گذشته ها نيفتد و هم کمي تغيير کرده باشد. «گاري» را از واژه يي روسي به معناي «آتش گرفتن» گرفت و آن را در صيغه امر برد و کمي امريکايي اش کرد و البته اين کار را بي تاثير از نام ستاره سينماي امريکا «گاري کوپر» انجام نداد. آخر «رومن گاري» شيفته تغيير بود.«رومن گاري» سال ۱۹۴۵ اولين رمانش را به نام «تربيت اروپايي» منتشر کرد که «جايزه منتقدين» فرانسه را برايش به ارمغان آورد و در طول زندگي نزديک به سي رمان به زبان هاي فرانسه و انگليسي نوشته که البته کتاب هاي فرانسه اش موفق تر بوده اند. با آن که بيشتر آنها را تحت نام «رومن گاري» منتشر کرده، اما تعدادي از آنها را هم تحت نام هاي مستعار ديگر به چاپ رسانده است. «گاري» به جز نامي که زمان به دنيا آمدن به او دادند، چهار نام مستعار اختيار کرد. «اميل آژار» بعد از «رومن گاري» معروف ترين نام او است؛ چرا که يک بار با اين نام کتابي نوشت به نام «زندگي در پيش رو» که براي دومين بار او را برنده جايزه «گنکور» فرانسه کرد. «رومن گاري» تنها نويسنده فرانسوي است که در طول زندگي دوبار موفق به دريافت جايزه «گنکور» شده است. او اولين بار در سال ۱۹۵۶ به خاطر انتشار رمان «ريشه هاي آسمان» گنکور برده بود. «خداحافظ گاري کوپر» و «زندگي در پيش رو» از تاثيرگذارترين رمان هاي او است که به فارسي هم ترجمه شده.
    «زندگي در پيش رو» داستان عشق پسر عرب کوچکي است به يک زن پير. «مومو» قهرمان داستان که نام واقعي اش «محمد» است، چهارده سال سن دارد. سال ها پيش مادر «مومو» او را ول مي کند و از آن به بعد است که به همراه «رزا خانم» در طبقه ششم ساختماني زندگي مي کند که آسانسور هم ندارد و پانسيون بچه هاي بي سرپرست است. «مومو» پسري است کنجکاو و باهوش و بازيگوش که مرتب از اين در و آن در سوال مي کند و علاقه خاصي به «رزا خانم» دارد و دلش مي خواهد به او کمک کند و او را نجات دهد تا زنده بماند. «مومو» از تنهايي مي ترسد و مهمترين دغدغه اش داشتن خانواده و بزرگترين آرزويش اين است که برود مکه. «رزا خانم» هم زني زشت، بي مو و فربه است و حالا تنها کسي است که مي تواند براي «مومو» مادري کند. ساعت هاي زيادي را با او سپري کند و همدم و مونس اش باشد. «رزا خانم» اما کم کم بيمار مي شود و «مومو» هم علاقه بيشتري به او پيدا مي کند. «مومو» از ترس بيمارستان «رزا خانم» را در زيرزمين مي برد و به خيال خود از او مراقبت مي کند.
    «زندگي در پيش رو» از زبان «مومو» روايت مي شود و علاوه بر «رزا خانم»، «آقاي هاميل»، «لولا خانم»، «دکتر کتز» و «خانم نادين» هم از شخصيت هاي مهم آن هستند. «آقاي هاميل» پيرمردي است که مسلمان است و «مومو» سوالات مذهبي اش را از او مي پرسد. او پس از مدتي کور مي شود و براي «مومو» نقش پدري را بازي مي کند که او هيچ گاه نداشته. «لولا خانم» هم با اينکه شغل خوبي ندارد اما هر از چندگاهي براي کمک به «مومو» و «رزا خانم» به آنها سر مي زند. «مومو» حسابي شيفته او است. «دکتر کتز» هم در خدمت «رزا خانم» و بچه هايي است که نگهداري مي کند. از «مومو» خوشش مي آيد و تا وقتي که «رزا خانم» بيمار نشده، گاهي به آنها سر مي زند. «خانم نادين» هم «مومو» را به طور خيلي اتفاقي در خيابان ديده و بعد از مرگ «رزا خانم» قرار است که از «مومو» مراقبت کند. او دوبلور صداي هنرپيشه هاي سينما است.
    آن چه «رومن گاري» را چه در نقاب «اميل آژار» و چه در نقاب هاي ديگرش از نويسندگان ديگر متمايز مي کند، نوع نگاه راوي، قهرمان داستان و شخصيت هاي داستان هايش است. نگاه راوي داستان هاي او هميشه متفاوت است و البته واقعي هم به نظر مي رسد. در «خداحافظ گاري کوپر» نگاهي درويش گونه، ضد و نقيض و صادق دارد و راوي «زندگي در پيش رو» هم، که از زبان پسري بي سرپرست روايت مي شود، ديدي متفاوت دارد. ذهنيت و نگاه «مومو» به «رزا خانم» که خيلي زشت و بدقواره است و علاقه حقيقي اش به او داستان را از ويژگي خاصي برخوردار مي کند. «مومو» ابتدا از سگي مراقبت مي کند و چون نه مادر و پدري دارد و نه کسي را که دوستش داشته باشد، علاقه وصف ناپذيري به سگ خود پيدا مي کند. در جاي ديگري هم به «رزا خانم» علاقه مند مي شود، اما اين بار عشقي حقيقي را تجربه مي کند و پس از مرگ «رزا خانم» با خلاء بزرگي روبه رو مي شود.
    «زندگي در پيش رو» براي «مومو» داستان زندگي است که پيش روي خود دارد و بايد ساليان سال آن را سپري کند و براي «رزا خانم» داستان زندگي است که از او روي برگردانده. اين کتاب داستان شروع زندگي براي «مومو» و پاياني براي «رزا خانم» و «آقاي هاميل» است.
     

     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    خانمها در سن...


    ... هيجده تا بيست و يك سالگى، مانند آفريقا يا استراليا هستند: نيمه كشف شده، وحشى، با زيبايىهاى افسون كننده‌ى طبيعى.

    ... 21 تا سى سالگى، مثل امريكا يا ژاپن هستند: كاملا كشف شده، بسيار توسعه يافته، آماده براى معامله، مخصوصا معامله با پول نقد يا اتومبيل!

    ... 30 تا سى و پنج سالگى، مانند هند يا اسپانيا هستند: بسيار داغ، آسوده خاطر و آرام، و آگاه به زيبايىهاى خود.

    ... 35 تا چهل سالگى، مانند فرانسه يا آرژانتين هستند: بدين معنا كه اگر چه ممكن است در جريان جنگ نيمه ويران شده باشند، اما هنوز جاهاى بسيارى براى تماشا دارند!

    ... 40 تا پنجاه سالگى، مثل يوگسلاوى يا عراق هستند: جنگ را باخته‌اند. هنوز گرفتار اشتباهات پيشين‌اند و به بازسازى كامل نياز دارند.

    ... 50 تا شصت سالگى، مانند روسيه يا كانادا هستند: بسيار پهناور، آرام و مرزهاي بدون مرزبان، اما سرماى زياد، خلايق را از آنان مىرماند.

    ... 60 تا هفتاد سالگى، مانند انگلستان يا مغولستان‌اند: با يك گذشته‌ى درخشان و بدون آينده!

    بعد از هفتاد سالگى، شبيه آلبانى يا افغانستان‌اند: همگان ميدانند كه در كجايند، اما هيچكس به سراغ‌شان نمىرود!
     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    مسموميت غذايي

    گاهی اوقات غذاهایی که در ظاهر بسیار خوشمزه و هوس انگیز هستند، ممکن است واقعاً برایتان بد و خطر آفرین شوند. بله، حتی جذابترین و خوشایندترین غذاها هم ممکن است باعث مسمومیتتان شود. و اغلب افراد خیلی دیر این مسئله را متوجه می شوند.
    برای جلوگیری از مشکلات گوارشی، ببینید چه غذاهایی برای شما خطرآفرین هستند و ممکن است مسمومتان کنند و راه های مقابله با مسمومیت را یاد بگیرید.

    مسمومیت غذایی چیست؟
    سالانه تقریباً 20 درصد افراد دچار مسمومیت غذایی می شوند. مسمومیت غذایی معمولاً وقتی اتفاق می افتد که شما ماده ی غذایی را استفاده کنید که به یکی از باکتری های مضر برای بدن انسان (پاتوژن های مضری که در روده ی حیوانات زندگی می کنند)، انگل (موجودات زنده ی میکروسکوپی که ممکن است در غذای ما زندگی کند) یا ویروس ها (مثل هپاتیت A که از طریق غذا به بدن انسان منتقل می شود) آلوده شده باشد.

    غذاهای آلوده
    مواد غذایی می تواند در هنگام کشت، عمل آمدن یا استفاده آلوده شود. اگر باکتری های موجود در روده ی حیوانات سالم با گوشت یا مرغ هنگام فراهم آوری تماس یابد، گوشت آلوده خواهد شد. اگر سبزیحات توسط آبی که با کود یا فاضلاب آلوده شده است شسته شود، ممکن است آلوده به انواع باکتری ها، ویروس ها و یا انگل های مضر برای بدن حیوان شود. یا اگر غذایی غیر مسموم با شخصی آلوده به بیماری یا غذای آلوده ای تماس یابد، به سرعت آلوده خواهد شد. و حتی مواد و موجودات ناسالم موجود در خاک یا آب نیز می تواند باعث آلوده و مسموم شدن مواد غذایی شود.

    غذاهایی که باید مراقبشان باشیم:
    هرگونه گوشت قرمز، مرغ یا ماهی و صدف خوراکی نپخته
    آبی که کلر به آن زده نشده باشد
    شیر یا مایونیز که خارج یخچال نگهداری شده باشد یا تاریخ مصرف آن گذشته باشد

    مسمومیت باکتریایی
    از آنجا که باکتری ها یکی از مهمترین دلایل مسمویت های غذایی هستند، خوب است که بیشتر با آنها آشنا شده و محل رشد و نمو آنها را یاد بگیریم. باکتری هایی که باعث مسمومیت غذایی می شوند در روده ی حیوانات ناسالم به وجود آمده و از طریق مدفوع به خاک منتقل می شوند و سم و میکروبی را که ما با آن مسموم می شویم را به وجود می آورند.

    سالمونلا
    این باکتری در روده حیوانات و پرندگان زندگی می کند.

    نحوه ی انتشار:
    گوشت گاو، گوشت مرغ و پرندگان خام و نپخته
    تخم مرغ
    شیر پاستوریزه نشده
    سبزیجاتی که با مواد غذایی ناسالم تماس داشته است
    غذای پخته ای که با غذایی آلوده به این باکتری برخورد داشته باشد

    علائم:
    عوارض جانبی مسمومیت با سالمونلا که معمولاً 6 تا 48 ساعت پس از خوردن غذای آلوده ظاهر می شود شامل اسهال، تب، دل پیچه، حالت تهوع و استفراغ می باشد.

    اسکریچا کولی
    این پاتوژن در روده و مدفوع گاوهای سالم زندگی میکند.

    نحوه ی انتشار:
    گوشت گاو خام
    شیر پاستوریزه نشده
    آب سیب یا شربت سیب پاستوریزه نشده
    آب آلوده به فاضلاب
    سبزیجات و میوه جات نپخته
    برخورد نزدیک با فرد آلوده به این باکتری

    علائم:
    مبتلایان علائمی از قبیل اسهال خونی و دل پیچه های شدید خواهند داشت که معمولاً پس از 7 روز ظاهر می شود. با اینکه در بیشتر این موارد مسمومیت خود به خود از بین می رود، اما درصد کمی از این بیماری ممکن است منجر به سندرم همولیتیک اورمیک شود که باعث آنمی و نارسایی های کلیوی می شود.

    کلسترودیوم بوتولینوم (بوتولیسم)
    این باکتری نادر ولی خطرناک و کشنده زمانی برای انسانها زیان می آفریند که هاگ آن در یک محیط بی اکسیژن یا کم اسید سم درست کند.

    نحوه ی انتشار:
    بسته بندی نادرست بعضی موادغذایی مثل لوبیا سبز، قارچ، اسفناچ، زیتون، گوشت گاو و ماهی در خانه
    کنسرو شدن نادرست موادغذایی در کارخانه ها
    نگاه داشتن موادغذایی بسته بندی شده در دمای اتاق برای ساعاتی طولانی

    علائم:
    علائم آن 12 تا 36 ساعت بعد از هضم غذای مسموم ظاهر می شود. برخلاف سایر باکتری ها، این باکتری به سیستم عصبی آسیب رسانده و باعث تاری دید، خستگی پلک، اختلال در صحبت کردن، سختی در بلعیدن غذا، دشواری تنفس، ضعف عضلانی، و فلج می شود. اگر سریعاً تحت درمان قرار نگیرد، ممکن است حتی به مرگ بینجامد.

    کامپیلوباکتر جیجونی (کامپیلوباکتریوسیس)
    این باکتری یکی از مهمترین عوامل اسهال آور می باشد.

    نحوه ی انتشار:

    مرغ خام و نپخته
    آب آلوده
    شیر پاستوریزه نشده
    صدف های خوراکی
    گوشت خام و نپخته

    علائم:
    بعد از 2 تا 5 روز وارد شدن این باکتری به بدنتان می توانید انتظار اسهال خونی شدید، دل پیچه، تب، و سردرد داشته باشید که همه ی اینها پس از 10 روز خودبه خود و بدون استفاده از درمان های پزشکی برطرف خواهد شد.

    لیستریا مونوسیتوژن (لیستریوسیس)
    باکتری است که خیلی باید مراقب آن باشید.

    نحوه ی انتشار:
    لبنیات
    آب آلوده
    شیر پاستوریزه نشده
    گوشت قرمز، مرغ و ماهی نپخته و خام
    سبزیجات خامی که با کودهای آلوده حاصل آمده باشد

    علائم:
    بین 2 تا 30 روز پس از خوردن غذای مسموم، علائمی شبه آنفولانزا مثل تب و لرز و حالت تهوع به سراغ فرد خواهد آمد.

    مسمومیت انگلی
    اکثر انگل هایی که در غذاها زندگی می کنند، کرم ها و تخمک های کوچک و میکروسکوپی هستند که از غذا به بدن انسان منتقل شده و در آنجا به زندگی خود ادامه می دهد.

    توکسوپلاسما گوندی (توکسوپلاسموسیس)
    این انگل در تخمک های آلوده به توکسوپلاسما در خاک یا سایر مکان های آلوده موجود است.

    نحوه ی انتشار:
    بردن دست به دهان پس از باغبانی یا بازی در زمینهای خاکی
    تمیز کردن مدفوع گربه
    خوردن یا لمس کردن گوشت خام به خصوص گوشت خوک، گوسفند

    علائم:
    بیش از 10 درصد از افراد ممکن است به این انگل آلوده شوند و اکثر آنها علائمی از خود بروز نمی دهند چون سیستم دفاعی بدن خود با آن مقابله می کند. اما درصورت بروز، علائمی شبه آنفولانزا خواهند داشت و از چند روز تا چند هفته طول خواهد کشید.

    تریچینلا اسپیرالیس (تریچینوسیس)
    این کرم میکروسکوپی که باعث مسمومیت می شود در خرس، حیوانات وحشی و به ویژه خوک یافت می شود.

    نحوه ی انتشار:
    گوشت نپخته به ویژه گوشت خوک
    وقتی این کرمها داخل بدن شما شود، وارد روده شده و در آنجا تولیدمثل می کند.

    علائم:
    بعد از 1 تا 7 روز از ورود این کرم به بدنتان دچار دردهای شکمی، اسهال، تب و لرز، درد عضلانی، و پف کردن دور چشمها خواهید شد. اگر کرمها داخل دیافراگم هم شوند ممکن است به درد قفسه ی سینه هم دچار شوید. اگرچه در اکثر موارد این مسئله خودبه خود برطرف می شود، اما در مواردی قرصی به نام مِبِندازول تجویز می شود.

    راه های پیشگیری
    اکنون تصور خواهید کرد که باید در یک حباب استرلیزه شده زندگی کرده و دیگر چیزی نخورید. اما عجله نکنید. در اینجا نکاتی برای پیشگیری از مسمومیت های غذایی را برای شما بیان می کنیم.
    خود را پاکیزه نگاه دارید. قبل از غذاخوردن، درست کردن غذا یا استفاده از توالت دستهای خود را بشویید.
    غذاهایتان را تفکیک کنید. غذاهای خام و نپخته را از غذاهای پخته شده کاملاً دور و جدا نگاه دارید.
    غذاهای گرم را گرم، و غذاهای سرد را سرد نگاه دارید. باکتری ها در دمای بین 40 تا 140 درجه ی فارنهایت تکثیر می شوند. پس سعی کنید غذاها را در دمایی بالاتر یا پایین تر از این دما نگاه دارید.
    غذاها را کامل گرما دهید. غذاها به ویژه گوشت را تا دمای 160 درجه ی فارنهایت بپزید و برای گرم کردن دوباره ی غذاها تا 165 درجه به آنها گرما دهید.
    برای درست کردن غذا از تخته های مناسب استفاده کنید. رویه ی میز بهتر است پلاستیکی یا مرمری باشد تا چوبی چون چوب محلی برای جذب باکتری ها و میکروب های است و شستشوی آن هم دشوار است.
    غذاها را درست سرد کنید. غذاها را به سرعت سرد کنید تا باکتری ها نتوانند در آن رشد کنند. از نگاه داشتن غذاهای فاسد شدنی در دمای اتاق برای مدتی طولانی جداً خودداری کنید.
    برای گوشت خام از چاقوهای مجزا استفاده کنید. برای خرد کردن گوشت از چاقو یا تخته کار مخصوص استفاده کنید.

    روش های درمان
    در اکثر موارد مسمویت های غذایی که علائم آن اسهال و استفراغ است راهی که توصیه می شود استفاده ی زیاد از آبمیوه و آب و غذاهای مایعی است. برای اینکه این مسمومیت به اطرافیان هم سرایت نکند بهتر است از داروخانه قرصهای ضد-استفراغ تهیه کنید. اما در موارد زیر بهتر است به پزشک مراجعه شود:
    اسهالی که بیش از 24 ساعت طول بکشد.
    استفراغی که بیش از 12 ساعت طول بکشد
    مشاهده ی خون در مدفوع
    تب ماندگار

    از غذاها لذت ببرید
    مسمومیت غذایی چیزی است که تا می توانید باید از آن جلوگیری کنید. البته ممکن است تصور کنید که غذاخوردن ارزش آن را ندارد که دچار اینهمه مشکل شوید، اما میدانید که برای زنده ماندن ناچار به غذاخوردن هستید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که توجه بیشتری به آنچه می خورید داشته باشید .
     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

     غار علي باباي واقعي در ايران بود!

    نويسنده : ليلا اکرامي نقش

    در اينترنت مشغول پرسه زدن و جست وجو در مورد کتاب هايي با موضوع ايران بودم که عنوان هاي جالب و عجيب کتاب هايش جذبم کردند. کتاب هايي که هر کدامشان کانديد جوايز کتاب هاي گردشگري بوده اند، بارها تجديد چاپ شده و به چندين زبان ترجمه شده اند اما هيچ نشاني از ترجمه آنها به زبان فارسي وجود ندارد." آنا بريونگوس" متولد بارسلون، نويسنده اين کتاب هاست. زندگي جالب و پرهيجاني را از سرگذرانده و تقريبا 10 سال از سال هاي جواني اش را در ايران و افغانستان زندگي کرده است و حاصل اين سال ها دو کتاب موفق در مورد ايران، کتاب "زمستان در قندهار" در مورد افغانستان و آخرين کتابش " اين است کلکته" در مورد فرهنگ مردم هندوستان است. در دو کتابي که درباره ايران نوشته شده است، به نکات بسيار ظريف و جالبي در مورد فرهنگ و زندگي مردم ايران قبل و بعد از انقلاب پرداخته است و اين "کشور سراسر شگفتي" را از تمام زوايا مورد بررسي قرار داده است. در ضمن بايد اضافه کنيم که من يک تشکر ويژه به خاطر همکاري صميمانه اش براي انجام اين مصاحبه و صبر و حوصله فراوانش در جواب دادن به ايميل هايم، به او مديونم!

    خانم بريونگوس شما به خاطر نوشتن کتاب هايي معروف هستيد که تماما مربوط به دنياي شرق است. علت يا علاقه خاصي باعث اين انتخاب شده است؟
    بله. اما نمي شود اسمش را فقط علاقه گذاشت. چون اگر صرفا علاقه باشد، آن کشور يا فرهنگ مورد نظر ابتدا بررسي مي شود و جهانگرد با کوله باري از دانسته هاي از قبل داشته، بعد از سفر کردن از ديده ها و تجربياتش با کمک دانشي که از قبل داشته مي نويسد. اما زندگي من با اين سه کشور يعني ايران، افغانستان و حتي هند پيوند خورده است. آن هم در حساس ترين سال هاي عمرم. تقريبا 40 سال قبل و در زمان حکومت ديکتاتوري فرانکو وقتي که در دانشگاه بارسلون دانشجو بودم، فعاليت سياسي مي کردم. دوران بسيار بدي بود. بسياري از مردم اسپانيا سعي مي کنند خاطره هاي آن زمان را از ذهنشان پاک کنند، اما زندگي گذشته و اتفاقاتش را نمي شود انکار کرد، حتي اگر ناخوشايند باشند. چون مطمئنا اثراتش در زندگي امروز ما وجود دارد. اتفاق هاي بدي که در اين دوره برايم پيش آمد، از جمله مشکلاتي که با پليس داشتم و همچنين متفاوت بودن ديدگاه هاي سياسي ام با پدرم که يک وکيل طرفدار فرانکو بود، باعث شد تا تصميم به ترک خانه و کشورم بگيرم و راهي شرق بشوم، همان کاري که خيلي از جوان هاي غربي آن دوره مي کردند.
    تقريبا نزديک به 10 سال در ايران و افغانستان زندگي کرده ايد. در اين مدت به چه کارهايي مشغول بوديد؟
    بعد از مهاجرتم به افغانستان، مدتي در قندهار زندگي کردم و بعد به کابل رفتم و در دفتر اير فرانس مشغول به کار شدم. به دور از درس هاي دانشگاه، فعاليت هاي سياسي و مشکلات خانوادگي، در تنهايي عجيب آنجا توانستم خود واقعي ام را پيدا کنم. شرح تمام اين اتفاق ها و سال هاي سختي را که گذراندم بعدها در کتاب «زمستان در قندهار» نوشتم. وقتي به اسپانيا برگشتم، تحصيلاتم را به اتمام رساندم و در دبيرستان شروع به تدريس فيزيک و رياضي کردم. اما در طول تابستان به عنوان يک راهنماي تور افغانستان براي شرکت فرانسوي کار مي کردم. در سال 1973 از سفارت ايران در مادريد تقاضاي بورس تحصيلي کردم و آنها هم براي دانشگاه تهران مرا پذيرفتند. در تهران در خيابان 21 آذر(16 آذر فعلي) زندگي مي کردم. هر چند وقت يک بار پدر و مادرم به ديدنم مي آمدند. در طول اين سال ها براي شرکت هاي مختلف اسپانيايي در ايران کار مي کردم. يکي از آنها براي حمل و نقل بعضي قطعات با ايران قرارداد ساخت تريلر داشت که انقلاب اتفاق افتاد و اين قرارداد هيچ وقت به پايان نرسيد. من هم به اسپانيا برگشتم و سال هاي زيادي به ايران سفر نکردم تا سال 1994، همان زماني که کار نوشتن را شروع کردم.
    خوب بهتر است درباره کتاب هايتان صحبت کنيم. عنوان هاي هر دو کتابي که در مورد ايران نوشته ايد، در نوع خود جالب هستند. از کتاب اولتان شروع مي کنيم !Black on Black . به نظر خيلي نااميد کننده مي رسد!
    هنگامي که عنوان سياه در سياه را براي کتاب اولم انتخاب کردم، اصلا فکر نمي کردم که اين عنوان منفي به نظر برسد. اما بعد از چاپ کتاب افراد زيادي دليل اين نام گذاري را از من پرسيدند. به خاطر همين در چاپ بعدي در پيش گفتار درباره اين مسئله به طور کامل توضيح دادم. به نظر من نفت سياه است، خاويار سياه است، سياه رنگي است که اکثر مردان و زنان ايراني در پوشش هايشان از آن استفاده مي کنند. اما تمام اينها توسط کساني که چيز زيادي از ايران نمي دانند، با تصاوير سياه رسانه ها پوشانده شده است. هدف من نشان دادن اين واقعيت به مردم دنيا بود که رنگ هاي زيادي در ايران هست که آنها نمي بيننديا نمي خواهند ببيند .
    و عنوان کتاب بعدي، غار علي بابا؟
    بيشتر اتفاقات اين کتاب در يک مغازه فرش فروشي در اصفهان مي افتد. "غار علي بابا" نام معروف ترين غاري است که همه مردم در کشور من از زمان بچگي مي شناسند و طبق افسانه ها گنجينه و جواهرات زيادي را در خود پنهان دارد. اين مغازه براي من به منزله غاري بود که مرا به جهاني ديگر و پر از گنجينه هاي ناشناخته رهنمون شد.
    در کتاب هاي شما هم ايران قبل از انقلاب و هم بعد از آن به تصوير کشيده شده است. اين تغييرات محسوس را چطور لمس کرديد؟
    براي من در همه حال مهم ترين چيز مردم هستند. وقتي دوباره در سال 1994 به ايران برگشتم، خانواده هايي را ديدم که از زمان هاي گذشته در ايران مي شناختم. انقلاب اتفاق افتاده بود و در پي آن هشت سال جنگ با عراق سپري شده بود، ولي اکثر آنها، دوباره با من بودند و اين شادي دوباره با آنها بودن، با کساني که دوستشان داشتم، برايم فوق العاده بود. داخل خانواده ها همه چيز هما ن طور گرم و صميمي بود و اين براي من مهم ترين چيز بود. چيزي که کوچک ترين تغييري نکرده بود.
    همان طوري که خودتان هم اشاره کرديد، معمولا در رسانه ها تبليغات منفي زيادي در مورد ايران صورت مي گيرد. اين تبليغات بر اولين سفرتان به ايران بعد از انقلاب تاثيري نداشت؟
    نه، به هيچ وجه. من کاملا مي دانستم که ايران چه جورکشوري است. من در اين کشور و با مردمانش زندگي کرده بودم. بگذاريد مثالي بزنم. من زن هاي ايراني را مي شناختم. من ديده بودم که خيلي از آنها در زمان شاه هم چادر سرشان مي کردند و هيچ کدام از آنها هم به بدي و زشتي اي که در" بدون دخترم هرگز" نشان داده شده بود نبودند. ايران داراي تمدن بي نظيري است و کمتر کسي است که بتواند آن را انکار کند. اما بعضي ها سعي دارند اين طور به دنيا القا کنند که اين تمدن تا قبل از انقلاب وجود داشته و مثلا در عرض 20 سال همين مردم به انسان هايي بدوي و خشن تبديل شده اند. اين واقعا احمقانه است. نظام هاي سياسي در تمام دنيا مي توانند تغيير کنند و هر نظامي هم طبعا طرفداران و مخالفاني دارد، اما اين که به دلايل سياسي مردم يک کشور را در معرض تهمت و افترا قرار بدهند و تمام داشته هايشان را زير سوال ببرند، نهايت بي عدالتي است.
    شما در مورد ساختار سياسي ايران، تغييرات به وجود آمده و همچنين شخصيت هاي برجسته سياسي ايران هم صحبت کرده ايد. اما در بين اين چهره ها، نوشته هايتان در مورد امام خميني و آقاي خاتمي ، حال وهواي ديگري دارد. اين انتخاب ها علت خاصي داشته؟
    در مورد آيت الله خميني که نياز به هيچ توضيح اضافي اي نيست و تنها اسمشان گفتني هاي زيادي در خود دارد. ايشان بدون شک يکي از بزرگ ترين شخصيت هاي عصر حاضر هستند. اما در مورد خاتمي، هنگامي که مشغول نوشتن" غار علي بابا" بودم، ايشان شخصيت مردمي و محبوب آن زمان ايران بودند و من هميشه فکر مي کردم که ايران به کمک آقاي خاتمي و با پشتوانه مردمي اي که دارد، مي تواند يک تحول بزرگ را در تمام عرصه ها تجربه کند. اما هنگامي که نوشتن کتاب تمام شد، حادثه11 سپتامبر اتفاق افتاد و باعث شد که خيلي چيزها در دنيا عوض بشود. نه تنها براي ايران، بلکه براي بسياري از کشورها. من همچنين در مورد دکتر شريعتي هم نوشته ام که در زمان دانشجويي ام در تهران با تفکرات ايشان آشنا شدم و از شخصيت هاي محبوب من بودند و نفوذ و تاثير فوق العاده زيادي در دانشجوها و جوانان داشتند.
    درکتاب هايتان در چند مورد از کلمهcontrabictory در مورد ايران استفاده کرده ايد. يعني کشور تضادها. منظورتان از اين تضاد ها چيست؟
    ايراني ها مردماني هستند که نسبت به تاريخ گذشته شان تعصب بسياري دارند و به آن افتخار مي کنند، اما در عمل با اعراب مشکل دارند و به هيچ وجه خودشان را از نظر زبان و فرهنگ به آنها نزديک نمي بينند. و مثلا اگر از يک ايراني بپرسيد که شما عربيد؟ به شدت عصباني مي شود. اما ايراني ها مذهبي را که توسط اعراب به دنيا معرفي شد بدون جنگ و خونريزي پذيرفتند و در جامعه کنوني هم فرزندان پيامبر اسلام در بالاترين درجات اجتماعي و سياسي ايران قرار دارند. اين مسئله به نظر من يکي از همين تضادهاست.
    نمي توان اين مسئله را تعميم داد. چون در حال حاضر از نظر ديپلماسي ايران به کشورهاي عربي و حتي عراق که در گذشته نه چندان دور هشت سال با ايران جنگيده، بسيار نزديک است. بسياري از مردم جنوب ايران به اين زبان صحبت مي کنند. اما اين مسئله که در دنيا ايران را به عنوان يک کشور عربي مي شناسند، مسلما براي هيچ ايراني اي خوشايند نيست، چون خلاف واقعيت است. حتي اعراب جنوب ايران نيز خود را ايراني مي دانند.
    اما تاريخ و فرهنگ ها هميشه پر از اين تضادهاست و فکر مي کنم که بهتر است مفسران اجتماعي و تاريخي آنها را تفسير کنند. من به عنوان يک خارجي فقط ديدگاهم را گفته ام. شايد اگر شما هم چند سالي در اسپانيا زندگي کرده بوديد، از احساسات نه چندان دوستانه اسپانيايي ها نسبت به مردم باسک مي پرسيديد و من انکار مي کردم!
    يکي از نکاتي که شما به آن اشاره کرديد و بسيار برايم جالب بود، توجه شما به مسئله اعتياد و به خصوص ترياک در ايران است. اتفاق خاصي باعث شد که به اين موضوع توجه ويژه اي داشته باشيد؟
    بسياري از کشورهاي دنيا با مشکلات مواد مخدر مواجه هستند و مبالغ هنگفتي را براي جلوگيري از آن هزينه مي کنند. اين يک مشکل اجتماعي است که از مشکلات ديگر بسياري نشات مي گيرد. ايران هم با همين مشکل مواجه است، اما چيزي که من در کتابم آن را شرح داده ام، موردي است که براي خود من در زمان اقامتم در تهران و قبل از انقلاب اتفاق افتاد. وقتي که در تهران دانشجو بودم، کنگره جهاني جرم شناسي در تهران برگزار مي شد و يک شب من براي ترجمه اسپانيايي بايد به آنجا مي رفتم. اصلا نمي توانستم چيزهايي را که مي ديدم باور کنم. رئيس پليس کلمبيا و ديگر کساني که در نشست شرکت کرده بودند، ترياک مي کشيدند. اين مجمع خصوصي و ويژه در خانه مادربزرگ يک استاد دانشگاه بود و ترياک ها در بسته هايي بود که روي تمام آنها نشان دولتي شاهنشاهي وجود داشت. براي من اين يک اتفاق غير قابل باور و فوق العاده تکان دهنده بود.
    بازار و فرش جزو چيزهايي هستند که شما در هر دو کتاب خودتان بسيار به آنها پرداخته ايد. ظاهرا جذابيت فوق العاده اي برايتان دارند.
    وقتي براي اولين بار به يک جاي جديد مي روم، اولين کاري که انجام مي دهم، رفتن به مکان هايي است که مردم مايحتاج زندگي خود را از آنجا تهيه مي کنند. شايد بسياري معتقد باشند که دليل اين مسئله به زن بودنم بر مي گردد و اين که اصولا تمام خانم هاي کره زمين عاشق خريد کردن هستند! اما من فکر مي کنم که خيلي چيزها را مي توانيم از خريد کردن مردم ياد بگيريم و بفهميم. اين که مردم يک مکان خاص بيشتر چه چيزهايي را مي خورند؟ در چه مکان هايي اجناس دست دوم مي فروشند؟ بيشترين قدرت خريد مردم در چه بازه اي قرار دارد؟ مثلا خريد گوشت در تمام دنيا فوق العاده راحت است و شما به راحتي از نزديک ترين فروشگاه مي توانيد آن را تهيه کنيد. اما در هندوستان فقط در مکان هاي ويژه اي که تعدادشان زياد هم نيست و مختص مسلمانان است مي توانيد آن را تهيه کنيد. چون در اعتقادات بسياري ازمردم هندخوردن گوشت معمول نيست . در ايران بازار يک مکان فوق العاده است که شما مي توانيد تمام اين مسائل را از نزديک لمس کنيد و همين طور از فضاي ويژه و فوق العاده بازارهاي ايراني نهايت لذت را ببريد. تا آنجايي که من اطلاع دارم، بازار حتي در سياست هم نقش دارد و تعطيلي بازار در جريان انقلاب در ايران کمک شاياني کرده است.
    و در مورد فرش؟
    فرش مهم ترين صنايع دستي ايران است و چيزي که روح اساطيري در آن جاري است. به نظر من آن قدر زيبايي و ارزش داشت که من يک حجره فرش فروشي را به عنوان فضاي کتاب دومم انتخاب کردم.
    کتاب غار علي بابا در هلند پرفروش ترين کتاب سال شد. عجيب نيست که کتابي در مورد ايران با يک نويسنده اسپانيايي و با ترجمه آلماني پرفروش ترين کتاب بشود؟
    اين اتفاق نه تنها براي شما بلکه براي خود من هم عجيب بود. اما اين مسئله هميشه وجود دارد. تا قبل از پخش يک کتاب، شما هيچ وقت نمي توانيد بفهميد که براي اين کتاب چه اتفاقي مي افتد. اولين چاپ غار علي بابا در هلند با جلد سخت و عنوان و عکس روي جلد مشابه با چاپ اسپانيايي(يک دختر ايراني با لباس و ظاهر قجري در حالي که يک ضبط صوت در دستش دارد) خيلي فروش نکرد. در چاپ بعدي تصميم گرفته شد که عکس روي جلد تغيير کند. يک اتاق شرقي زيبا با تنوع رنگ زياد و همچنين با عنوان " زندگي من در ايران از بازار اصفهان" و با چاپ جلد معمولي، پرفروش ترين کتاب سال شد. اين کتاب همچنين به زبان هاي پرتغالي، ايتاليايي و لهستاني ترجمه شده و همچنين در حال ترجمه به زبان "کاتالان " هم هست.( اين زبان در قسمت هاي زيادي از اسپانيا مثل والنسيا، در جنوب غربي فرانسه، آندورا و همچنين در قسمت کوچکي از ايتاليا رواج دارد. تقريبا 10 ميليون نفر به اين زبان تکلم مي کنند.)
    کتاب هاي شما در مورد ايران کتاب هاي موفقي بوده اند. چندين بار تجديد چاپ شده اند و به زبان هاي مختلف ترجمه شده اند. حتي کتاب سياه در سياه کانديد جايزه معتبر travel cook Thomas در گردشگري شد. اما اين کتاب ها هنوز به زبان فارسي، به زبان مردمي که کتاب ها در مورد زندگي آنها نوشته شده، ترجمه نشده است.علتش چيست؟
    اين باعث افتخار من است که کتاب هايم در ايران چاپ شوند، اما احتياج به ناشري دارم که اين کار را تقبل کند و آن را انجام بدهد. البته ترجمه فارسي سياه در سياه از ترجمه انگليسي کتاب تقريبا تمام شده است. يک جوان ايراني که ترجمه انگليسي کتاب را خوانده بود و چندين بار از طريق ايميل با هم تماس داشتيم، اين کار را انجام داده است. اميدوارم که اين کتاب مورد پسند ايراني ها هم قرار بگيرد.
    شما مدت زيادي با مردم ايران و افغانستان و مدت کوتاه تري هم با مردم هند بوده ايد و از نزديک زندگي آنها را لمس کرده ايد. زندگي مردم شرق با زندگي غربي ها چه تفاوت عمده اي دارد؟
    اين سوال بسيار سختي است. من نمي توانم در چند جمله آن را توضيح بدهم. مي شود يک کتاب قطور در مورد اين تفاوت ها نوشت. تفاوت ها بسيار است، چون فرهنگ ها متفاوت هستند. يعني حتي ديدگاه ها به مسائل مشترک هم تفاوت زيادي با هم دارند. به عنوان مثال شرقي ها خانواده هاي غربي را بسيار متزلزل تر از خانواده هاي خود مي دانند. شايد دليلش اين باشد که تعريف زندگي خانوادگي در اين دو فرهنگ کاملا با هم متفاوت است. در جوامع شرقي پدر و مادر تا زماني که در قيد حيات هستند، در تصميم گيري هاي فرزندانشان دخالت مي کنند و اين شايد يک سنت پسنديده تلقي شود. اما در زندگي غربي بعد از مستقل شدن زندگي فرد، خانواده اش تقريبا نقش جدي اي در زندگي او ندارند. همين يک موردي که مردم يک فرهنگ به راحتي آن را پذيرفته و با آن زندگي مي کنند براي مردمي با فرهنگ متفاوت ممکن است غير قابل تحمل باشد.
    در سال 2003 هم يک مقاله در مورد ايران با محور سنت و مدرنيته نوشته ايد. به نظر شما بافت کنوني ايران به کدام سمت بيشتر متمايل است؟
    در اين مقاله، من در مورد سيستم هاي سنتي تجارت نوشته ام. مثلا ساختار بازار و اقتصاد آزاد، اما نمي توان ايران را يک جامعه کاملا سنتي دانست، چون تحصيل و اشتغال زنان يکي از پارامترهاي مدرنيته است که در ايران وجود دارد. اما از نظر خود من جامعه اي واقعا موفق است که با حفظ تمام سنت هايش به استقبال مدرنيته برود. کشوري مثل ژاپن که بافت کاملا سنتي دارد و در عين حال جزو پيشرفته ترين کشورهاي دنياست، يک کشور واقعا موفق است. يعني اين ذهنيت منفي در آنها وجود ندارد که براي پيشرفت بايد زندگيشان فرم آمريکايي يا غربي بگيرد.
    يک سوال شخصي; نويسنده اي که چهار کتاب موفق در مورد کشورهاي مختلف نوشته، هيچ دغدغه اي در مورد نوشتن کتابي در مورد زادگاهش، اسپانيا، ندارد؟
    البته من اين کار را کرده ام و در سال 2001 هم اين کتاب براي کودکان چاپ شده است به نام «معماي پپي» که نام يک مارمولک است که در يک جعبه کفش زير تخت يک پسر کوچک زندگي مي کند. من اين کتاب را به زبان کاتالان نوشته ام. زباني که در خانه هم به اين زبان صحبت مي کنم. و نمي توانم احساس خود را بيان کنم وقتي از من دعوت کردند که در کلاس درس بچه ها حاضر شوم و با کمال تعجب ديدم که مشغول خواندن کتاب من هستند. اما فکر نمي کنم که در مورد اسپانيا کتابي بنويسم. من عاشق نوشتن افسانه هستم ودر حال حاضر هم فقط مشغول نوشتن داستان هاي کوتاه هستم.
    بهتر است کمي هم درباره خود شما و کشورتان صحبت کنيم. اسپانيا کشوري است که مردمش با اسلام بيگانه نيستند و تاريخ اين سرزمين به نوعي با تاريخ اسلام پيوند خورده است. آيا بعد از گذشت سال ها، در زندگي روزمره مردم اسپانيا هنوز نشانه هايي از زندگي اسلامي وجود دارد؟
    مسلمان ها 800 سال در اسپانيا بوده اند، اما بعد از گذشت اين مدت آنها مجبور به ترک اسپانيا شدند. و در طول ساليان درازي بعد از آن تفتيش عقايد مذهبي از طرف کليسا ادامه داشت و آنها به اسم پاک کردن جامعه از وجود کفار کارهاي وحشتناکي انجام دادند. اما هنوز آثار باستاني زيبايي از آن دوره باقي مانده است. مانند الحمرا و مسجد کوردووا و آثار ديگر. زبان اسپانيايي هم کلمات زيادي دارد که ريشه عربي دارند و همين طور شهر ها و روستاهاي زيادي با اسامي عربي در اسپانيا وجود دارند. همچنين در زماني که قانون اسلامي در اسپانيا رواج داشت، شهر تولدو مدرسه اي داشت که در آن مسلمانان، يهودي ها و مسيحيان در کنار هم به ترجمه متون ارزشمند ساير فرهنگها و کشورها مي پرداختند. در آن زمان بود که بسياري از متون قديمي هندي و ايراني به زبان هاي ديگر ترجمه شد. تمام اينها مربوط به تاريخ گذشته است. در حال حاضر اسلامي که در جامعه اسپانيا وجود دارد و مردم آن را مي شناسند، به خاطر مهاجرت مسلمانان از آفريقا يا کشورهاي ديگر مسلمان به اسپانياست.
    يک نکته جالب در مورد شما، رشته تحصيلي تان است. فکر مي کنيد فيزيک چه ارتباطي مي تواند با جهانگردي و نويسندگي داشته باشد؟
    من مدت زمان خيلي کوتاهي در حيطه رشته تحصيلي ام کار کرده ام، چون زندگي مرا به سمت ديگري سوق داد، اما خواندن فيزيک، به ذهن من يک ساختار منطقي بخشيد. و من فکر مي کنم با استدلال و منطق زندگي کردن، همواره به انسان کمک مي کند.
    شما شغل هاي متفاوتي را در مکان ها و کشورهاي مختلف تجربه کرده ايد. نويسندگي، راهنماي تورهاي گردشگري، مشاور، رياست موسسه مبادله دانشجو، کار در شرکت هاي بزرگ و استادي دانشگاه. از انجام کدام يک بيش از بقيه لذت برده ايد؟
    واقعا نمي توانم بگويم کدام يک از شغل هايم را بيشتر از بقيه دوست دارم، چون فکر مي کنم تمام آنها جزئي از زندگي من بوده اند و به من کمک کرده اند تا وارد مرحله بعدي بشوم. اما در حال حاضر از اين که مي نويسم، فوق العاده خوشحالم. چون اين کار را مي توانم در خانه و در حالي که پشت کامپيوتر نشسته ام و از پنجره به باغم با درخت هاي خرما و درياي مديترانه نگاه مي کنم، انجام بدهم.
    شما علاقه خاصي هم به اشعار فارسي داريد. اثر کدام شاعر ايراني برايتان جذاب تر است؟
    من عاشق شعرهاي نيما هستم. " آي آدم ها که بر ساحل نشسته، شاد و خندانيد، يک نفر در آب دارد مي سپارد جان". اين يک مفهوم فوق العاده جهاني است که تمام مردم بايد به آن فکر کنند. اين که ما در کنار ساحل و با آرامش تمام نشسته ايم و مشغول لذت بردن هستيم، در حالي که بسياري از مردم دنيا فقط به اين موضوع فکر مي کنند که چطور نجات پيدا کنند.
    و در پايان ايران در يک جمله از نظر شما؟
    گنجينه علي باباي واقعي!!

    منبع: چلچراغ

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

     

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    اطلاعيه

    با عرض سلام خدمت تمامی عزیزان...
    بدون مقدمه می رم سر اصل مطلب! قرار شده که از این به بعد اخبار فوتبال ایران و جهان و همچنین اطلاعیه های لیگ مبین در سایت گروه اینترنتی مبین هم درج بشه. ولی بنده به علت یه سری گرفتاری های شخصی نمی تونم هم اطلاعات رو وارد سایت کنم و هم به لیگ مبین رسیدگی کنم. به همین علت هم دنبال یه همکار می گردم که بتونه توی ادارۀ لیگ مبین به من کمک کنه. اگر کسی مایل به همکاری با من و گروه مبین هست، می تونه به آدرس شخصی من ( milad_graydays@yahoo.com ) ایمیل بزنه.
    ضمناً بگم که این کار وقت زیادی نمی گیره. حداکثر دو ساعت در هفته. هر کسی که می بینه از عهدۀ این کار بر میاد، می تونه ما رو در ادارۀ هرچه بهتر لیگ مبین یاری بده.
    متشکرم. حق نگهدار...
     

    *****

    برنامۀ هفتۀ هشتم لیگ

    استقلال اهواز -- پیروزی تهران
    سپاهان اصفهان -- ابومسلم خراسان
    اینتر میلان -- کالیاری
    امپولی -- آ اس رم
    سیه نا -- میلان

    توضیح : تمامی بازی ها یکشنبه 29 بهمن ماه ( 18 فوریه 2007 ) برگزار می شوند.
    مهلت ارسال پیش بینی ها تا ساعت 12 ظهر یکشنبه 29 بهمن ماه خواهد بود.
     

    *****

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان
    هفته هفتم اینجا را کلیک کنید

     

     

     

     

     

     

     

    تبريک روزانه

    faranegah@gmail.com 

    با سلام
    از اين به بعد در نظر داريم يک قسمت در روزانه به عنوان تبريک روز تولد افراد و سالروز ازدواج متاهلین گرامی اضافه گردد امیدوارم از این ایده استقبال گردد.
    بدين صورت که هم در روزانه تبريک گفته شود و هم يک پيام تبريک به ايميل افراد فرستاده شود.
    ضمنا افراد می توانند مشخصات دوستانشان را هم ارسال نمایند. لازم به ذکر است این اطلاعات اختیاری می باشد
     

    نام :

    نام خانوادگی :

    جنسیت :

    محل سکونت :

    هجری شمسی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    میلادی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    وضعیت تاهل :

    ID yahoo :

    Email :

    نوع فعالیت :

    عکس دوران کودکی :

     

    سالروز ازدواج

    روز :

    ماه :

    سال :

    لطفا اطلاعات را به آدرس faranegah@gmail.com ایمیل نمایید.
    با تشکر
     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان

    Text Link Ads