Text Link Ads

 

 

 

689

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 689 :: پنجشنبه 24 اسفند 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

راهنمايي و معرفي نرم افزار براي دانلود
از سايت Rapidshare



سلام عرض شد!
اولا من يه معذرت خواهي به همه شما مخاطبان گرامي روزانه بدهکارم. در طول هفته گذشته متاسفانه  «روزانه» خيلي  نامرتب منتشر شد و بدترين روزهاي خود را در طول اين دوسالي که داره منتشر ميشه را گذراند (از نظر ترتيب انتشار).
راستش اين هفته يه سري گرفتاريهايي مثبت برام پيش اومده بود. (بيخود فکر ناجور نکنيد، نمي خوام براي بار دوم تجديد فراش بکنم!) اگر يادتون باشه اوايل هفته گفتم که از نظر دانلود تغييرات شگرفي در روزانه ايجاد خواهد شد. راستش در روزهاي گذشته بشدت مشغول تهيه ملزومات و مقدمات اين کار (انقلاب در بخش دانلود مجله) بودم و به همين دليل در انتشار مجله مشکلاتي بوجود آمد که من مجددا از همه مخاطبان «روزانه» پوزش مي خوام. اميدوارم بتونم با فايلهايي که در آينده براي دانلود مي ذارم، جبران مافات بکنم.
و اما امروز دست خالي نيومده ام! خيلي از دوستان در مورد دانلود از سايت رپيدشر که بزرگترين و معتبرترين  وب هاستينگ در دنيا مي باشد، با مشکلاتي مواجه بودند. لذا توضيحاتي را براي راهنمايي شما عزيزان براي دانلود از سايت رپيدشر تهيه کرده ام که اين توضيحات را مي توانيد با مراجعه به اين صفحه بخونيد
علاوه بر روش دانلود عادي که در اونجا توضيح داده ام، مي توانيد از نرم افزاري کمکي هم استفاده کنيد. قبلا با نرم افزار Rapidget مي شد از اين سايت دانلود کرد اما الان با تغييراتي که در سايت رپيدشر اعمال شده اين نرم افزار (Rapidget) از کار افتاده و جواب نمي ده. اما نرم افزاري که اينجا مي خواهم معرفي کنم USD مي باشد (Universal Share Downloader). با استفاده از اين نرم افزار شما مي تونيد نه تنها فايلهايي که در سايت رپيدشر هست را بلکه فايلهاي ذخيره شده در ديگر وب هاسترهاي معتر  دنيا از قبيل SpeedShare، HyperUpload ، MyTempDir ، MegaShare ، TurboShare ، MegaUpload و ... را هم دانلود کنيد. از مزيتهاي اين برنامه مي توان به: تنظيم دانلود چند فايل پشت سر هم، امکان ادامه دانلود فايلها در صورت قطعي اينترنت و ... اشاره کرد. کلا نرم افزار خيلي جالب و مفيدي هست. اين برنامه را مي توانيد از طريق لينک زير دانلود کنيد (حجم فايل حيلي کم و در حدود 4 مگابايت مي باشد).
 

براي دانلود "USD1.3.4 Beta 8" اينجا را کليک کنيد 


منتظر فايلهاي جديد ديگر براي دانلود باشيد
باقي بقايتان
مبين


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (688) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • یک تست تصویری و سرگرم‌ کننده شخصیت
  • 10 اختراع مهم که در چین باستان انجام شده است
  • معرفي و دانلود فيلم: دوشيزه سان شاين کوچک
  • آلبوم جدید و زیبای حمیدرضا و علیرضا به نام نارفیق2  با دو کیفیت!
  • آهنگ جدید و زیبای گروه فارز به همراه شهرام کاشانی به نام Persianality
  • XP Tools Professional v. 6.92 ابزار مدیریتی کامل برای ویندوز
  • مصدق در لاهه ، احمدی نژاد در شورای امنیت
  • تقدیم به تو همیشگی قلبم
  • یوتیوبی برای اسناد و متن‌ها
  • كليد گم گشته و در وا نمی‌شه
  • چرا مردان ريش ميگذارند
  • چند برگ از صفحات تاريخ معاصر
  • طرز تهيه اوتول
  • اعتياد به ورزش
  • هلوگرافي، تله پاتي و …
  • ملاقات‌ با پدربزرگ ديجيتال
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

یک تست تصویری و سرگرم‌ کننده شخصیت
مجموعه تصاویر زیبا
10 اختراع مهم که در چین باستان انجام شده است

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

فرشيدي در اولين نشست خبري خود عنوان كرد
ميانگين حقوق معلمان از 280 هزار تومان
به 338هزار تومان افزايش يافت

وزير آموزش و پرورش گفت: ميانگين حقوق معلمان در سال 84 ،280 هزار تومان بود كه اين ميزان در سال 85 به 338هزار تومان افزايش يافت.
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، محمود فرشيدي در اولين نشست خبري خود بعد از تصدي پست وزارت كه عصر امروز در ساختمان اصلي وزارت آموزش و پرورش برگزار شد به خبرنگاران گفت: آن زمان كه بي‌عدالتي‌ها را در مورد معلمان مي‌ديدم يك معلم و خبرنگار بودم و تنها كاري كه از دستم برمي‌آمد اين بود كه بنويسم اما حالا كه در سمت مدير هستم تمام تلاش خود را براي ارتقاي جايگاه معلمان به كار مي‌بندم.
وي اظهار داشت: براي بررسي عملكرد وزرا بايد مبنايي وجود داشته باشد و عملكرد هر وزيري را با وزير قبلي خود بايد مقايسه كنيم كه در اين حالت با تيمي كه دارم خود را جزو موفق‌ترين وزراي آموزش و پرورش ارزيابي مي‌كنم.
وي اضافه كرد: آماده هستيم شاخص‌هاي تعيين موفق‌ترين وزير مشخص شود تا ارزيابي انجام شود.
فرشيدي با بيان اينكه تلاشمان اين بود وظيفه‌مان را در حد توان انجام دهيم، گفت: بودجه مصوب آموزش و پرورش نسبت به سال 84 بيش از 50 درصد رشد داشته است يعني بودجه مصوب آموزش و پرورش در سال 84 ، 4هزار ميليارد تومان بود كه به 6هزار و 100 ميليارد تومان افزايش يافته است كه اين ميزان افزايش در 10 سال گذشته بي‌نظير است.
وي اضافه كرد: اين در حالي است كه افزايش بودجه آموزش و پرورش در سال 84 نسبت به سال 83 تنها 8/13 درصد رشد داشته است.
وزير آموزش و پرورش به ميانگين حقوق معلمان اشاره كرد و افزود: ميانگين حقوق معلمان در سال 84 ،280 هزار تومان بود كه اين ميزان در سال 85 به 338هزار تومان افزايش يافت.
وي به برداشته شدن سقف 65درصدي در طرح ارتقاي شغلي معلمان اشاره كرد و گفت: برداشته شدن سقف 65درصد باعث شد حقوق 157هزار نفر از فرهنگيان افزايش يابد.
فرشيدي به قانون تأمين مسكن فرهنگيان نيز اشاره كرد و افزود: بر اساس قانون تأمين مسكن فرهنگيان دستگاه‌ها موظف هستند به آموزش و پرورش در تهيه مسكن فرهنگيان كمك كنند كه از سال 68 تا 84 ،8 هزار و 629 واحد مسكوني به فرهنگيان تعلق يافت اما در سال 85 توانستيم بر اساس اين قانون 17 هزار و 563 واحد مسكوني از وزارت مسكن گرفته و به معلمان بدهيم.

براي مشاهده متن کامل اين مصاحبه مطبوعاتي اينجا را کليک کنيد

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

دوشيزه سان شاين کوچک 
Little Miss Sunshine
 

کارگردان: جاناتان ديتون، والري فريس. فيلمنامه: مايکل آرندت. موسيقي: ميکائيل دانا، ده وچکا. مدير فيلمبرداري: تيم سوهراستت. تدوين: پاملا مارتين. طراح صحنه: کالينا ايوانوف. بازيگران: ابي گيل برسلين[اليو]، گرگ کينير[ريچارد]، پل دانو[دواين]، آلن آرکين[پدر بزرگ]، توني کولت[شريل]، استيو کارل[فرانک]، جيل تالي[سيندي]. ١٠١ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ آمريکا. نامزد دو اسکار و برنده اسکار بهترين بازيگر نقش مکمل مرد/آرکين و بهترين فيلمنامه اصيل، نامزد پنج جايزه بافتا و برنده جايزه ديويد لين، برنده جايزه بهترين گروه بازيگري از انجمن منتقدان رسانه ها، برنده جايزه بهترين فيلمنامه از انجمن منتقدان دالاس فورت-ورث، برنده جايزهبزرگ ويژه از جشنواره دوويل، نامزد گلدن گلاب بهترين فيلم و بهترين بازيگر نقش اصلي زن/توني کولت، برنده جايزه نسل جديد از جشنواره پالم اسپرينگز، برنده جايزه تماشاگران جشنواره سن سباستين، برنده جايزه بهترين فيلمنامه از انجمن منتقدان ساوت وسترن، برنده جايزه تماشاگران جشنواره استکهلم، برنده جايزه تماشاگران جشنواره توکيو و...
اليو دختري هفت ساله روياي برنده شدن در مسابقه دوشيزه سان شاين کوچک را دارد.خانواده اش تصميم دارند تا روياي او را به حقيقت تبديل کنند. اما اين کار چندان راحت نيست، چون اعضاي فاميل به خاطر خصلت ها، مشکلات و نگراني هاي خود کمتر روزي را بدون درگيري با همديگر مي گذرانند. اطرافيان اليو هر کدام گرفتار معضلي هستند؛ مثلا: ريچارد، پدر اليو که ديگران در زمينه برد و باخت در زندگي آموزش مي دهد، اما خود در روابط شخصي اش چندان موفق نيست. همسرش شريل، يک زن خانه دار به شدت سيگاري است. عموي همجنس گراي او فرانک[محققي مشهور درباره مارسل پروست]، بعد از رابطه اي ناموفق با يکي از شاگردان مذکرش دست به خودکشي نا فرجامي زده، برادرش دواين يک پيرو افراطي نيچه است که نذر سکوت کرده، و پدربزرگ اليو که هرگز نتوانسته اعتياد را کنار بگذارد، ولي بالاخره با شور و شوق آموزش اليو را براي آماده شدن در مسابقه پذيرفته است. اين جمع ناهمگون ناخواسته در سفري جاده اي همراه مي شوند و تنها هدف شان رساندن اليو به محل برگزاري مسابقه است که در مسافتي بسيار دور از محل زندگي شان قرار دارد.

چرا بايد ديد؟
جاناتان ديتون متولد ١٩٥٧ و والري فريس متولد ١٩٥٨ هر دو اهل کاليفرنيا و زن و شوهري خوش قريحه هستند که از سال ١٩٨٣ با ساختن سريال The Cutting Edge شروع به همکاري کرده اند و ثمره اين فعاليت مشترک دو دهه و نصفي[جدا از تحصيل در UCLA] ابتدا سه فرزند و سپس دريافت يک جايزه گرامي براي ويدئو کليپ Rhythm Nation 1814 در ١٩٨٩ و اينک رسيدن به انبوهي از جوايز بين المللي براي دوشيزه سان شاين کوچک بوده است. [قابل توجه کساني که زن و شوهرهاي همکار را موفق نمي دانند!] دوشيزه سان شاين کوچک اولين فيلم بلند سينمايي اين زوج موفق است که نزديک به بيست سريال و فيلم تلويزيوني قابل توجه و انبوهي ويديوکليپ و فيلم تبليغاتي در کارنامه خود دارند. ساختن اين فيلم پنج سال طول کشيده، البته به دلايل مالي و يافتن سرمايه گذار چشم و دل پاکي که هشت ميليون دلار بودجه لازم را در اختيارشان بگذارد! خوشبختانه اين تهيه کننده جسور با فروش بيش از ٥٦ ميليون دلاري فيلم تا اين لحظه دستمزد اين اعتماد و اطمينان را دريافت کرده است.
چند سال قبل در معرفي زيباي آمريکايي نوشتم که بهترين هجويه هاي آمريکا در خود هاليوود ساخته مي شوند و هنوز بر اين باور هستم. دوشيزه سان شاين کوچک دليلي محکم بر اين ادعاست: يک هجويه جاده اي درجه يک از زندگي و روياي آمريکايي که به عنوان يک موضوع درسي براي روانشناس ها نيز شايسته توجه است. خوشحالم که بيل موري و رابين ويليامز-انتخاب هاي اول تهيه کننده و استوديو براي نقش فرانک- کنار گذاشته شدند. چون گروه بازيگران اين فيلم يکي از بهترين نمونه هاي انتخاب بازيگر در زمان ماست. پس سخن کوتاه: در هر جا که هستيد در اولين فرصت به ديدار اين خانواده برويد. يقين دارم ساعت هاي بسيار خوشي را خواهيد گذراند.
يک پيشنهاد براي نويسندگان دايره المعارف هاي روانشناسي: از اين به بعد براي توضيح کلمه اختلال يا کژکاري به جاي نوشتن پاراگراف هاي دور از ذهن و پر از لغت هاي غلط انداز فقط عکسي از اين فيلم را در کتاب خود قرار دهيد!
ژانر: کمدي، درام.

لينکهاي دانلود فيلم:
http://rapidshare.com/files/5364309/L_M_S.part1.rar
http://rapidshare.com/files/5364333/L_M_S.part2.rar
http://rapidshare.com/files/5364325/L_M_S.part3.rar
http://rapidshare.com/files/5364313/L_M_S.part4.rar
http://rapidshare.com/files/5364311/L_M_S.part5.rar
http://rapidshare.com/files/5364315/L_M_S.part6.rar
http://rapidshare.com/files/5364316/L_M_S.part7.rar
http://rapidshare.com/files/5364172/L_M_S.part8.rar

براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

نارفيق2
باصداي حميدرضا و عليرضا

آلبوم جدید و زیبای حمیدرضا و علیرضا به نام نارفیق2  با دو کیفیت!

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

تک موزیک

آهنگ جدید و زیبای گروه فارز به همراه شهرام کاشانی به نام Persianality

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

XP Tools Professional v. 6.92 ابزار مدیریتی کامل برای ویندوز

 

XP Tools Professional نام یک بسته مدیریتی کامل برای ویندوز می باشد. نرم افزاری کامل در زمینه مدیریت ، امنیت، نگهداری و پاکسازی و ... سیستم می باشد. این نرم افزار با در برداشتن 20 ابزار مختلف در زمینه هایی که با آن اشاره می کنیم به کاربر کمک می کند تا بهترین نوع مدیریت یک سیستم را اعمال کند.

 

این نرم افزار 20 ابزار خود را به 4 دسته تقسیم بندی و نام گذاری کرده است:
1. ابزارهای پاک کننده سیستم
2. ابزارهای امنیتی مختلف
3. ابزارهای مختلف جهت نگهداری سیستم
4. ابزار ویژه که در آن برنامه های مهم مدیریتی قرار دارند.
 

هر کدام از این 4 دسته بالا دارای چندین ابزار می باشند، که تعدادی از ابزار های هر قسمت را با کاربرد آنها در زیر برای شما معرفی می کنیم:
- ابزارهای پاک کننده سیستم ( 5 ابزار ) :
Clean Disk : پاک کننده فایل های اضافی سیستم و بهبود افزایش سیستم
Clean Registry : ابزار پاک کننده و مدیریتی برای قلب ویندوز یعنی Registry
Optimize Memory : ابزاری برای بهینه سازی وضعیت حافظه و خارج نمودن پروسه های اضافی

و ... .


- ابزارهای امنیتی مختلف ( 6 ابزار ) :
Hide Folder : ابزاری برای مخفی کردن پوشه ها در جهت جلوگیری از دسترسی دیگران
Clean IE Tracks : پاکسازی آدرس ها و مسیر های مهم در مرورگر
internet explorer

Exe Password : قابلیت رمز گذاری بر روی فایل های اجرایی وظیفه  این ابزار می باشد
و ... .


- ابزارهای مختلف جهت نگهداری سیستم ( 5 ابزار ) :
System Information : نمایش کامل مشخصات سیستم و اطلاعات و جزئیات سخت افزاری
Windows Manager : ابزاری قوی در مدیریت پنجره های باز شده ویندوز و برنامه ها
و ... .


- ابزارهای ویژه ( 4 ابزار ) :

Driver Backup : ابزاری برای تهیه فایل های پشتیبان از درایورهای نصب شده مربوط به سخت افزار سیستم
Auto Shutdown : به کمک این ابزار می توانید سیستم را طوری تنظیم کنید تا در ساعت معینی به صورت خودکار خاموش شود.
و ... .

 

جزئیات کامل تر به زبان سایت سازنده ....

  تصویری از محیط نرم افزار
  English Explanations

 

لينک دانلود
لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 


 

دنیای موبایل

CalDelete

تمام مشخصات تماسهاي شما را پاک مي کند

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

رمز فايل: reza-2006

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
شد حلقه قامت من تا بعد از این رقیبت
در انتظار رویت ما و امیدواری
مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی
حافظ چه می​نهی دل تو در خیال خوبان

 

پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی
زین در دگر نراند ما را به هیچ بابی
در عشوه وصالت ما و خیال و خوابی
بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی
کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

الصلوة حصن من سطوات الشیطان
نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه می دارد.
امام علی (ع)

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

نکاتي درباره رژ لب

رژ لب و عطرهايتان را در يخچال نگهداريد تا دوام بيشتري داشته باشند.
هرگز تستر را روي لبتان آ زمايش نکنيد چون غيربهداشتي است.
رژ لب را روي نوک انگشت تست کنيد نه روي پشت دست. چون رنگ و بافت پوست نوک انگشت به پوست لب نزديکتر است.
براي پاک کردن لکه رژ لب کمي گليسيرين روي لکه رژ بزنيد و بعد آن را مانند باقي لباسهايتان بشوريد.
اگر ميخواهيد دوام رژتان بيشتر شود ابتدا از مداد لب يا LS20 به عنوان پايه استفاده کنيد. خط لبتان را بزنيد و لبانتان را با همان مداد لب رنگ کنيد و بعد رژ بزنيد.
اگر از مداد لب استفاده نکنيد فرم لبتان زياد نمايان نميشود.
اضافه رنگ را به همان ترتيبي که در ابتدا گفتيم از روي لبتان برداريد (با انگشت)
اگر احساس ميکنيد که رژ لبتان از آنچه که ميخواهيد روشنتر به نظر ميرسد. قبل از زدن رژ لبانتان را با مداد لبي چند درجه تيره تر رنگ کنيد. يا اينکه از برق لب تيره تري بر روي رژتان استفاده کنيد

ادامه دارد...

 

 

يک لبخند
toraj_fal@yahoo.com

 زنی بر سبیل ظرافت سیاحی را گفت : اینهمه گرد عالم گشتی و بر هر مرز بوم گذشتی ، چه فائده حاصل کردی و چه تجربه بدست آوردی ؟ سیاح گفت : حاصل این عمری که در گشت و گذار بگذشت ، این شده که عزم جزم کرده ام تا هرگز با زنان انس نگیرم تا وقتیکه بمیرم ، زن با تعجب پرسید : آخر چرا ؟
سیاح گفت : به سبب آنکه در ولایت ختا روزی به کارگاه نقاشی در آمدم و بر دیوار خانه او صورت هائی دیدم چنان خوب و استادانه که هرگز به آن خوبی نقشی ندیده بودم
اول صورت مردی بود که سر در پیش افکنده بود و به فکر دور و دراز رفته بود . دوم : صورت مردی که به یک دست ریش خود را می کند و به باد می داد و به دست دیگر سنگی داشت که بر سینه خود می زد . سوم : صورت مردی بود که رقص می کرد به نشاط و اظهار خوشی می نمود از روی انبساط و به زیر هر صورت سطری به قلم جلی نوشته بود ند . به زیر صورت اول که به فکر فرو رفته بود ، نوشته بودند : این صورت مردی است که در فکر افتاده که آیا زن خواهم یا نخواهم ؟ و به زیر صورت دوم که ریش خود می کند و سنگ بر سینه می زد ، نوشته بودند : این مردی است که زن خواسته و پشیمان شده ، و به زیر صورت سوم که رقص و نشاط می کرد ، نوشته بودند : این مردی است که زن خود طلاق داده و از بلای او خلاص شده است
لطائف الطوائف

ادامه دارد ...

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

بر جای بوسۀ لبان اهریمن، بر دو کتف ضحاک دو مار سیاه روئید. مارها را از بن بریدند، اما به جای آنها بی درنگ دو مار دیگر روئید. ضحاک پریشان شد و در پی چاره افتاد. پزشکان هر چه کوشیدند سودمند نیافتاد.
وقتی همه پزشکان درماندند اهریمن خود را به شکل پزشکی ماهر درآورد و نزد ضحاک رفت و گفت:« بریدن ماران سودی ندارد. داروی این درد مغز سر انسان است. برای آنکه ماران آرام باشند و گزندی نرسانند چاره آنست که هر روز دو تن را بکشند و از مغز سر آنها برای ماران خورش بسازند. شاید از این راه سرانجام، ماران بمیرند.»

اهریمن که با آدمیان و آسودگی آنان دشمن بود، می خواست از این راه همه مردم را به کشتن دهد و تخمه ی آدمیان را براندازد.

ابلیس به دست یاری او آمده و می گوید که باید در هر روز مغز سر دو جوان را به مار
ها خوراند تا گزندی به او نرسد.
ضحاک مارانی بر دوش دارد که خوراکشان مغز جوانان است. ضحاک با نسل نو و جوان و اندیشه ی آنان دشمنی دارد. ماران دوش ضخاک، هدیه ی اهریمن به اوست. اهریمن که نماد قهر و قدرت است. ضحاک را وا می دارد تا با قهر، قدرت را بگیرد و با قهر و زور بر مردم حکم براند.

ادامه دارد ...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة المائدة آيات: 120 محل نزول: مدینه

يُرِيدُونَ أَن يَخْرُجُواْ مِنَ النَّارِ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ 37 وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ 38 فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ 39 أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ 40 يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هِادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَـذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللّهِ شَيْئًا أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ 41

 

ترجمه فارسي مکارم

پيوسته مى‏خواهند از آتش خارج شوند، ولى نمى‏توانند از آن خارج گردند; و براى آنها مجازاتى پايدار است «37» دست مرد دزد و زن دزد را، به كيفر عملى كه انجام داده‏اند، بعنوان يك مجازات الهى، قطع كنيد! و خداوند توانا و حكيم است «38» اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى‏پذيرد; (و از اين مجازات; معاف مى‏شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است «39» آيا نمى‏دانى كه حكومت و فرمانروائى آسمانها و زمين از آن خداست؟ هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، كيفر مى‏كند; و هر كس را بخواهد و شايسته بداند، مى‏بخشد; و خداوند بر هر چيزى قادر است «40» اى فرستاده (خدا)! آنها كه در مسير كفر شتاب مى‏كنند و با زبان مى‏گويند: «ايمان آورديم و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند! و (همچنين) گروهى از يهوديان كه خوب به سخنان تو گوش مى‏دهند، تا دستاويزى براى تكذيب تو بيابند; آنها جاسوسان گروه ديگرى هستند كه خودشان نزد تو نيامده‏اند; آنها سخنان را از مفهوم اصليش تحريف مى‏كنند، و (به يكديگر) مى‏گويند: «اگر اين (كه ما مى‏خواهيم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى كرد،) بپذيريد، وگرنه (از او) دورى كنيد!» (ولى) كسى را كه خدا (بر اثر گناهان پى‏درپى او) بخواهد مجازات‏كند، قادر به دفاع از او نيستى; آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند; در دنيا رسوايى، و در آخرت مجازات بزرگى نصيبشان خواهد شد «41»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

moon.6185@yahoo.com

و به این ترتیب ، منکه فرزند سیاره زمینم متعهد میشوم با خودم به نیکویی رفتار کنم، هرگز نقش قربانی را بازی نکنم، و به پا خیزم تا با اعتماد و حرمت به خویشتن در زندگی پیشرفت کنم !
آمیــــن .

ده فرمان - دکتر کاترين کاردينال

 

 

viski_601@yahoo.com

اگر در زندگی چاره ای جز سوختن نداری بسوز اما مثل شمع؛ نه مثل سيگار .

بد ترين شكل تنهايی آن است كه در كنار او باشی و بدانی كه هرگز به او نخواهی رسيد .

از همه اندوهگين تر شخصی است كه از همه بيشتر بخندد .

وقتی دهكده ای می سوزد دودش را همه می بينند اما وقتی قلبی می سوزد كسی شعله اش را نمی بيند .

اگر روزی قرار باشد عقل را بخرند و بفروشند همه ما به تصور اينكه عقل زيادی داريم فروشنده خواهيم بود .

نداشتن قسمتی از چيزهايی كه آرزو داريم قسمت پر ارزشی از خوشحالی است .

استاد هنرمند از سنگ آدم می سازد و مربی بی هنر از آدم سنگ .

هر فاصله ای می تواند به خوشبختی تبديل شود و هر خوشبختی و سعادتی می تواند به فاصله تبديل شود .

هيچ چيز ويرانگرتر ازاين نيست كه متوجه شويم كسی كه به آن اعتماد داشته ايم عمری فريبمان داده است

 

 

akbar.montajabi@gmail.com

اخراج سردبیر رادیو جوان به خاطر یک انتقاد

از قرار معلوم رویه رادیو جوان باعث انتقادات شدیدی شده و حتی یکی از مجریان آن اخراج شده است. سایت رجا نیوز که توسط منسوبین دولت آقای احمدی نژاد دراین باره اطلاعات جالبی داده است . نوشته که " يک نهاد نظارتي در گزارشي به شدت از عملکرد ضدفرهنگي راديو جوان انتقاد کرده.در بخشي از اين گزارش آمده است :پخش تصاويري از پشت صحنه يکي از برنامه هاي راديو جوان از تلوزيون و اختلاط بدون توجيه زنان و مردان تنها بخشي از ابتذال موجود در اين شبکه راديويي است.تمسخر دائمي ارزشهاي نظام همچون دفاع مقدس، تخريب مواضع دولت به خصوص در برنامه جواني به وقت فردا از ديگر بخش هاي اين گزارش است، که فايل هاي صوتي اين برنامه ها را هم ضميمه دارد.... راديو جوان در طول دهه فجر به مسئله سد سيوند بيشتر از ارزش هاي انقلاب پرداخته است! ....چندي پيش سردبير برنامه نشاني(سردبير سابق برنامه روي خط جواني) مستقيما از سوي دکتر خجسته معاونت صداي سازمان اخراج شده است.

 

 

bidari57@yahoo.com

مصدق در لاهه ، احمدی نژاد در شورای امنیت

جالب است! تئوریسین های انفعال و تسلیم پذیری که تا دیروز ایران اسلامی را به سر تعظیم فرود آوردن در برابر نظم جهانی فرا می خواندند و عدم تمکین دولت احمدی نژاد به قطعنامه ضدایرانی شورای امنیت را سرکشی در برابر قواعد بین المللی قلمداد می کردند ، اکنون که رئیس جمهور قصد آن دارد تا برای دفاع از حقوق ملت در جلسه شورای امنیت حاضر شود و رجایی وار ، ستمگران جهانی را در برابر افکار عمومی جهان رسوا سازد ؛ اکنون رگ غیرتشان گل کرده و سخنرانی احمدی نژاد در جلسه شورای امنیت را مشروعیت بخشی به این شورا و حق وتوی حاکم بر آن قلمداد می کنند! بنازم به این غیرتمندی البته با قدری تاخیر!
جالب است! آنها که تا دیروز در کتب و مقالات خود حضور «دکتر مصدق» در دادگاه بین المللی لاهه برای دفاع از ملی شدن صنعت نفت ایران را به عنوان سمبل دفاع از حقوق ملت قلمداد می کردند ، اکنون که «دکتر احمدی نژاد» قصد آن دارد تا بر اساس یک حق قانونی و برای استفاده از همه ظرفیت ها ، در شورای امنیت حاضر شود و صدای حق طلبی ایرانیان را به همه دنیا برساند ، همان سینه چاکان مصدق ، حرکت احمدی نژاد را مایه تحقیر ایران و ایرانیان می خوانند. عجب حکایتی است این یک بام و دوهوا و عجب دود دوزه بازند برخی سیاست بازان بی اصل و معیار!

 

 
mr_gir3pich@yahoo.com

گير3پيچ

سلام علیکم ..
می بینم که من بهتون کم میل می دم روزانه شده شبیه سوپ دوران سرماخوردگی ( هی هی هی )
راستش سیستمم پیش خودم نیست .. دوستای عزیزی که هم برام میل می دن یه چند روز دیگه ای هم منتظر باشن حتما بهشون جواب می دم ..

این قدر موضوع برای گیر دادن پیدا کردم که نمی دونم به کدومشون برسم ..
صبح همراه یکی از آشناهامون بودم که چند جایی بره و به کاراش برسه .. سوار یه ماشین شدیم .. راننده شروع کرد به غر غر که چقدر شلوغ شده و چه ترافیکی و این چیزا . کم کم بحث رفت سر اینکه ما از هیچ چیزی درست استفاده نمی کنیم و فرهنگ سازی بلد نیستیم از این حرفا ..
آقای راننده ی گرامی شروع کرد به حرف که من چند سال ژاپن بودم و مجارستان . اونجا این قدر قانون رعایت می شد و فلان و بهمان .. من که اونجا بودم وقتی برگشتم به ماشین از گل نازکتر نمی گفتم و. .. می گفت رئیس جمهور این طوریه و اون طوریه و خلاصه تا خود مقصد مغز همه ما رو آبگوشت که چه عرض کنم گوشتکوبیده کرد ..
از ماشین که پیاده شدیم همش دنیال یه جایی بودیم که بتونیم ( با عرض معذرت ) شکوفه کنیم .. آین قدر این بابا تند رفت و ویراج داد و لایی کشید که نگو و نپرس .. یه تیکه بهش انداختم استدلال کرد که اگه من مثل آدم رانندگی کنم بقیه لهم می کنن .. در حالی که یکی از بستگان من این قدر قانونی رانندگی می کنه که من تو عمرم چنین شخصی ندیدم ..
این چیزاس که ما فقط مرد حرفیم .. عمل سیخی چنده ...حالا از سال بعد شنیدم که اگه بین لاینها حرکت نکنی فیت چهار چوق باید پیاده شی .. زوررررررررر باید بلا سرمون باشه تا نظم داشته باشیم ..

بعدا حتما در این مورد بیشتر بحث می کنم ..

 

 

sweetanim074@yahoo.com

رنج آب و غصه نان مي خوريم ...

سهم من از عشق زخمي كاري است

خون دل بر گونه هايم جاري است

سر به دوش گريه ها و ناله ها

چون نگريم در عزاي لاله ها

قلبهامان سوخته، لبها پر آه

دوش ايمان خسته از بار گناه

زخم ديديم و پي مرحم شديم

ما به بزم عشق نامحرم شديم

معصيت در بين برخي باب شد

مرد ايمان و عمل كمياب شد

استخوان دين برخي پوك شد

قريه فطرت چرا متروك شد

غم براي نوع عنوان مي خوريم

رنج آب و غصه نان مي خوريم ...

رنج آب و غصه نان مي خوريم

 

 

sweetanim074@yahoo.com

حرفهای یک دل (3)

« برگ های زرد »

از کدامین سو آمدی ؟
از سرزمین جوشش خورشید بودی
یا از جایگاه برگ های سبز
آمدی با چشمهای بی دریغ و دستهای سخاوت
روشنی را در خانه ام نشاندی
.... اما
فصل ِ زرد ، برگ های ناتوان را از شاخه جدا کرد
و لحظه ها رهسپار شدند
و تو نیز آموختی رفتن را ...
و با برگ های زرد همرنگ شدی
و دستهای سخاوت را دریغ کردی
.... و چشمهای بی دریغ را نیز
*
رنگ سرد روی درخت ها نشست
بغض گریه در تن باغچه ورم کرد
ناچاری در هیاهوی شهر فریاد زد
.... و روزها در دستهایم ورم کردند
*
من به دنبال انفجار می گشتم
اما ...ا
شروعی نامانوس
در خط های مشخص
اعلام شد
.... و تکراری همیشگی مرا با خود برد
همسفر بابرگ های خشک و زرد

« معصومه علویان قوانینی »
( آوا )

 

.

hiwa20062002@yahoo.com

تقدیم به تو همیشگی قلبم

تو نبودی و من با عشق نا آشنا بودم
تو نبودی و در نهان جان دلم جایت خالی بود
تو نبودی و باز به تو وفادار بودم
تو نبودی و جز تو هیچ کس را به حریم قلبم راه ندادم
و تو آمدی.از دوردستها
از سرزمین عشق
تو مرا با عشق آشنا کردی
با تو تا عرش دوست داشتن سفر کردم
تو مفهوم عاشق بودن را به من آموختی
با تو کامل شدم
با تو بزرگ شدم
با تو الفبای عشق را اموختم
ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم
به تو و کلبه عاشقمان بالیدم
تو نیمه گمشده ام شدی
حال که اینچنین شیفته توام باش تا در کنارت آرامش بیابم
حتی برای لحظه ای از من جدا نشو
بدون تو دستم سرد است
بدون تو آغوشم تهی و لبریز درد است
به حرمت عشقمان
به حرمت لحظات زیبایمان
مرو که بی تو من هیچم
بمان با من
بدان که تا ابد نام تو بر قلبم حک شده
بدان که عشقمان همیشه پاک خواهد ماند
به وفایم ایمان داشته باش
تا به تو نشان دهم معنی واقعی واژه عشق را

هيوا از كوردستان عراق

 

 

alirezamajidi@gmail.com

یوتیوبی برای اسناد و متن‌ها
 

وقتی سخن از وب 2 به میان آمده ، هر روز شاهد ایجاد سرویس‌ها و سایت‌های جالبی هستیم ، این سرویس‌ها کارهای جالبی انجام می‌دهند ، ‌اما بارزترین نقطه مشترک آنها یک چیز است: مشارکت و اشتراک.
سرویس‌های زیادی برای اشتراک عکس و ویدئو و شبکه‌های اجتماعی زیادی در این مدت به وجود آمده‌اند ، اما تا به حال سرویسی که بشود با آن اسناد و متون را در فرمت‌های مختلف به اشتراک گذاشت ، نداشتیم.
سایت scribd
، قصد دارد ،‌دقیقا همین کار را انجام دهد. کار با این سایت بسیار ساده است:
- وارد سایت شوید. بهتر است ، ثبت ‌نام کنید ، با این جال اگر رجیستر هم نکنید ، می‌توانید از سایت استفاده کنید!
- حالا شما می‌توانید فایل‌های با فرمت‌های زیر را آپلود کنید:


.doc (Microsoft Word)
.pdf (Adobe Acrobat)
.txt (Plain text)
.ppt (Microsoft Powerpoint)
.xls (Microsoft Excel)
.ps (Adobe postscript)
.lit (MS reader ebook)

- بعد از اینکه آپلود فایل مورد نظرتان تمام شد ، از شما خواسته می‌شود تگ یا برچسبی برای فایل خود بنویسید و توضیحاتی در مورد محتوای فایل بدهید.
- کار تمام است ، فایل شما ، آپلود شده و شما می‌توانید نتیجه کار را با رفتن به لینکی به شما داده می‌شود ، ببنید.
- سایت scribd ، تقریبا مثل سایت یوتیوب ، یک پخش‌کننده و یا پلیر فلش دارد ، منتها به جای ویدئو ، اسناد و متن‌ها را به نمایش می‌گذارد. به این ترتیب اگر در سیستمی هیچ برنامه‌ای نصب نباشد ، کاربر می‌تواند تنها با استفاده از مرورگر اینترنتی خود ، اسناد و متن های شما را ببیند.
- دقیقا مثل سایت یوتیوب ، برای هر فایل کدی داده می‌شود ، که با گذاشتن آن در وبلاگ خودتان می‌توانید به صورت توکار یا Embed ، اسناد مورد نظر را نشان دهید. این یکی به نظر من خیلی جالب و کاربردی است.
- ویژگی جالب دیگر این سایت این است که می‌توانید اسناد را به سادگی دانلود کنید ، آن هم با فرمتی که دوست دارید. مثلا می‌توانید یک فایل
PDF را با فرمت ورد دانلود کنید و یا به صورت فایل متنی ساده.
- سایت هیچ مشکلی با زبان فارسی ندارد.
- در مورد اسناد انگلیسی ، سایت آنها را به صورت خودکار به صوت تبدیل می‌کند و کاربر می‌تواند ، فایل صوتی مربوطه را دانلود کند و به سند گوش کند!
- علاوه بر ان سایت حالت یک شبکه اجتماعی را هم دارد و می‌توانید دوستان خود را به این سرویس دعوت کنید ویا دوستان جدیدی را به لیست حود اضافه کنید.
برای اینکه دقیقا متوجه کار سایت  scribd بشوید ، من همین الان یک فایل
PDF درست کردم و در این سایت آپلود کردم.
فایل یک داستان کوتاه از "وودی الن" است و از کتاب "مرگ در می‌زند" انتخاب شده ، عنوان این داستان کوتاه این است : "کنت دراکولا" ، یک طنزنوشته است و خواندنش را به شما توصیه می‌کنم.
این داستان را می توانید ، همین جا بخوانید و دانلود کنید و یا می‌توانید با رفتن به اینجا مطالعه کنید
مطالعه کتاب ، "همه مردان شاه" را هم به شما توصیه می‌کنم ، این کتاب را با فرمت ورد آپلود کردم.
من که از این سرویس خوشم آمد ، نمی‌دانم شما هم نظرتان همین است و آن را کاربردی می‌دانید یا نه.

دکتر عليرضا مجيدي

 

 

azadeh_rad57@yahoo.com

روی موارد زیر فکر کنید!


- سقراط را "فاسد کننده ی جوانان" می نامیدند.

- زمانی که پیتر جی. دانیل در کلاس چهارم درس می خواند٬ معلمش - خانم فیلیپس- مدام به او می گفت :" پیتر! تو اصلا خوب نیستی ٬تو یک سیب زمینی گندیده ای که هرگز به جایی نخواهی رسید ." پیتر تا سن 26 سالگی کاملا بی سواد ماند. یکی از دوستانش تمام شب پیش او می ماند و برایش کتاب می خواند. او حالا مالک کل خیابانی است که زمانی در آنجا می جنگید و در آنجا بود که آخرین کتاب خود به نام "خانم فیلیپس شما اشتباه می کردید!" را به چاپ رساند.

- لوئیزا می آلکوت ٬ نویسنده ی کتاب " زنان کوچک" از طرف خانواده اش تشویق میشد که به عنوان پیش خدمت یا خیاط کاری برای خود دست و پا کند.

- بتهوون ویولن را به طرز ناشیانه ای حمل می کرد و به جای اصلاح تکنیک خود ترجیح می داد که به نواختن ساخته های خود بپردازد. استادش او را یک آهنگساز مایوس مینامید.

- والدین انریکو کاروسو٬ خواننده ی مشهور اپرا ٬از او می خواستند که مهندس شود . استاد او اعتقاد داشت که او اصلا صدای خوبی ندارد و قادر به آواز خواندن نیست.

- چارلز داروین ٬ پدر نظریه ی تکامل٬ حرفه ی پزشکی را رها کرد. پدرش اظهار نمود : "تو به هیچ چیز جز تیر اندازی و گرفتن سگ ها و گربه ها علاقه نداری." داروین در زندگینامه خود نوشته :" همه ی استادان و پدرم بر این عقیده بودند که من از نظر هوشی یک پسر کاملا عادی و زیر استانداردهای معمولی هستم."

- ویراستار روزنامه ای٬ والت دیسنی را به خاطر نداشتن فکر و اندیشه اخراج کرده بود. والت دیسنی قبل از احداث دیزنی لند چندین بار ورشکست شده بود.

- آموزگاران توماس ادیسون اظهار می داشتند که او به قدری کودن است که قادر به یادگیری نیست. وی مبتلا به دیسلکسی بود.

- انیشتین اولین کلمات خود را با 3 سال تاخیر در سن 4 سالگی بیان کرد. آموزگارانش در مورد او می گفتند :" کند ذهن ٬ غیر اجتماعی و کسی که همواره دستخوش رویاهای احمقانه است." از مدرسه اخراج شد و مدرسه ی پلی تکنیک زوریخ نیز از نام نویسی او امتناع ورزید.

- لوئیس پاستور قبل از تحصیلات دانشگاهی یک دانش آموز متوسط بود و در درس شیمی بین 22 نفر ٬پانزدهمین نفر بود.

- اسحاق نیوتن در مدرسه ی ابتدایی شاگرد بسیار ضعیفی بود.

- پدر رودین مجسمه ساز در مورد او گفته بود :" من به جای یک پسر٬ یک احمق دارم ." رودین بدترین شاگرد مدرسه شناخته شده بود و مدرسه ی هنرهای زیبا نیز سه بار از ثبت نام وی اجتناب کرده بود. عمویش او را غیر قابل آموزش تصور می کرد.

- لئو تولستوی٬ نویسنده ی رمان مشهور "جنگ و صلح" در امتحانات دانشگاه مردود شد. او را بی میل و ناتوان در یادگیری توصیف کرده بودند.

- کارفرمایان اف. دبلیو. وولورث ٬ تاجر مشهور آمریکایی٬ اظهار داشته اند که او به قدری گیج و کودن بود که حتی قادر به انجام امور پیش خدمتی هم نبود.

- مورخین ورزش دنیا بر این عقیده اند که بیب روث بزرگترین قهرمان بیسبال دنیا است. او نه تنها رکورد توپ زنی به هدف٬ بلکه رکورد توپ نزنی به هدف را هم شکسته است !

- وینستون چرچیل در کلاس ششم مردود شد . او پس از پشت سر گذاشتن عمری از شکست ها زمانی به نخست وزیری انگلستان رسید که 62 سال سن داشت.

- 18 ناشر از چاپ داستان 10000 کلمه ای ریچارد باخ به نام " جاناتان ٬ مرغ دریایی " که درباره ی یک مرغ دریایی بلند پرواز است٬ امتناع کردند تا این که سر انجام در سال 1970 توسط انتشارات مک میلان به چاپ رسید . از این کتاب تا سال 1975 بیش از هفت میلیون نسخه تنها در آمریکا به فروش رسید.


اگر بخواهیم٬ فقط و فقط اگر بخواهیم٬ برای انجام هیچ کاری دیر نیست ٬ هیچ کاری غیر ممکن نیست ٬ هیچ نتیجه ای دور از دسترس نیست.

 

 

mashhadimojtaba@yahoo.com

كليد گم گشته و در وا نمی‌شه

فرانسه
در اين کشور درها معمولا قفل نيستند، بنابراين دستگيره در را مي‌چرخانند و در را باز مي‌ینند بعداً ماموران يک کليد يدکي درست مي‌ینند يا قفل را عوض مي‌کنند

آمريکا
بلافاصله FBI تعداد 194 نفر از مظنونين القاعده را دستگير و تعدادي از ايرانيان را اخراج ميکند و در بازجويي اعضاي القاعده تعدادي بمب و موشک و نارنجک و تانک نفربر و موشک ضد موشک در خانه‌هاي آنها پيدا مي‌کنند، اما کليدي پيدا نمي‌شود

آلمان
حتما يک کليد يدکي در جيب هلموت کهل است، آن را از او مي‌گيرند

بلژيک
ابتدا مسئول مربوطه به ماموران نامه مي‌نويسد و اين خبر را مي‌دهد، بعد موضوع طي نامه‌اي به وزارت کشور و وزارت امور خارجه خبر داده مي‌شود، بعد نامه‌هايي براي پارلمان اروپا نوشته مي‌شود بعد از نه ماه نامه نگاري کليد خودش پيدا مي‌شود

انگلستان
در انگلستان هيچ وقت هيچ کليدي گم نمي‌شود، مگر اينکه از دهها سال قبل در مورد آن تصميم گرفته شده باشد

کلمبيا
رئيس جمهور از قاچاقچيان مي‌خواهد کليد را پس بدهند، آنها هم از او مي‌خواهند قول بدهد ديگر درها را قفل نکنند

واتيکان
پاپ از خداوند مي‌خواهد جاي کليد را نشان بدهد، بعد هم يک کليد ساز مي‌آورند و در را باز مي‌کنند

ايتاليا
گم شدن در اين کشور طبيعي است، بنابراين در را مي‌شکنند و خسارت آنرا به برلوسکوني مي‌دهند

افغانستان
در را از جا مي‌کنند و در اين ماجرا تعدادي از نيروهاي آمريکايي و القاعده هم به قتل مي‌رسند

سوئيس
براي انتخاب بين باز کردن در يا باز نکردن آن رفراندوم برگزار مي‌کنند

روسيه
يکي از دزدهايي که وزير شده است، با يک سنجاق در را باز ميکند

 

 

amoozesh_v_sh@yahoo.com

چرا مردان ريش ميگذارند

سلام .....
چند هفته پیش یکی از آقایان گروه طی چندین و چند ایمیل به این بنده حقیر سرتا پا تقصیر گیر دادند که "اگر به گفته شما اکثر کسانی که بهتون میل می زنند پسر هستند چرا باز هم فقط برای خانم ها مطلب پست می کنید." بار اول به دلیل روحیه لطیف و حس نوع دوستی ( که مسلما جنسیت مونث هست ) اون ایمیل را نادیده گرفتم ....
بار دوم هم به صورت خصوصی به ایشون جواب دادم اما باره سوم تصمیم گرفتم که مطلبم را برای بقیه آقایون هم بفرستم ، تا متوجه بشوند که .......
( بیخیال حوصله درگیری با این موجودات دوپا را ندارم )

چرا مردان ريش ميگذارند ؟
1- برخي مردان عادت دارند كه ريش بگذارند.
-2برخي مردان تنها از سر كنجکاوي كه با ريش چهره شان چه تغييري ميكند و يا آيا مدل خاصي از ريش به آنها مي آيد و يا نه اقدام به گذاشتن ريش ميكنند. ( که در هر صورت چندان فرقی نمی کنند )
-3تعدادي از مردان بخاطر آنكه پس از اصلاح صورتشان جوش ميزند و پوست صورتشان به اصلاح مداوم حساس ميباشد ترجيح ميدهند ريش بگذارند.
-4برخي از مردان نيز به لحاظ كمبود وقت و آنكه لازم نباشد هر روز صورت خود را اصلاح كنند اقدام به اين كار ميكنند. اما اين عده بايد توجه داشته باشند كه مرتب نگه داشتن ريش بلند نيز كار آساني نيست.
-5 نياز به تغيير. مردان نسبت به زنان گزينه هاي كمتري براي تغيير ظاهر خود در اختيار دارند. زنان با آرايش و يا مدل هاي موي متنوع و جذاب و زيور آلات، خود را به هر شكلي ميتوانند در بياورند اما مردان خير. ( این نکته خودش خیلی مهمه ، آقایان امروزی که ماشالا دست دختر خانم های گل منگولی رو از پشت بستن)
6 - عقايد و باورهاي مذهبي، فرهنگي و سنتي. ( بیشتر در نسل گذشته دیده میشه )
-7 برخي مردان تصور ميكنند زنان ريش صورت را جذاب قلمداد ميكنند. به ويژه ته ريش را اما حقيقت امر آنست كه اكثر زنان از موي صورت مردان بيزار ميباشند. ( حالا هی به این ریشها ور برو و مدل بده )
-8 پوشاندن لكه ها و اثر زخمهاي صورت. ( البته دیدم که برخی از آقایان در خفا از کرم پودر هم استفاده می کنند )

چگونه ريش خود را بلند كنيد :
-1نخست ميبايستي به مدت حداقل 4 هفته ريش خود را به حال خود بگذاريد تا كاملا بلند شود. ( دقیقا مانند انساهای اولیه ) در طي اين مدت شما وسوسه خواهيد شد كه به ريش خود فرم دهيد اما دست نگهداريد چون معمولا زود مدل دادن به ريش نتيجه خوبي در بر نخواهد داشت.
( در نهایت هم تغییر چندانی نخواهید کرد )
-2مدل و طرح دلخواه خود را برگزينيد و آن را روي صورت خود با دقت پياده سازي كنيد. ( بهتر است ابتدا طرح مورد نظر را روی صورت خود با ماژیک ترسیم نمایید)
-3حداقل هفته اي يك مرتبه ريش خود را مرتب كرده و اضافات آن را كوتاه كنيد. ( البته بعید می دونم که هفته یکبار هم جلوی آینه بتونید 2 دقیقه برای انجام کار مفید طاقت بیارید )

گزينه هاي شما:
-1 سبيل: آسانترين و كم درسر ترين گزينه هاست. چون هم بلند كـردن آن آسـان اسـت و هـم بـه حـداقل نگهداري و مرتب كردن نيازدارد. اما شما را مسن تر جلوه ميدهد.
-2خط ريش بلند: اين يكي از گزينه هاي محبوب و رو به گسترش ميباشد.
-3 ته ريش: ته ريش شايد بـظـاهر جذاب بنظر آيد اما جلوه زيبايي نداشته و شما را به نامرتب بودن متهم ميكند.
-4 ريش پروفسوري(بزي:(ريش بزي امروزه بسيار مد گرديده است. اما معمولا نگهداري و مرتب نگه داشتن آن كار دشواري است. ريش بزي ميتواند با سبيل و يا بدون سبيل باشد.
-5ريش كامل: اين نوع ريش براي مرداني كه از موي صورتشان پر پشت ميباشد مناسب است. اما اين مدل معمولا سن شما را افزايش داده و شما را پر ابهت تر و يا ترسناك تر ميسازد.

حتما هنگام انتخاب مدل و طرح ريش و سبيل خود فرم صورت خود را نيز مد نظر قرار دهيد:
-1صورت باريك و كشيده: شما نيازي نداريد تا به طول صورت خود اضافه كنيد بنابراين ريش بلند نگذاريد همچنين از ريش بزي نيز اجتناب ورزيد. بهترين گزينه براي شما خط ريش بلند است تا لاغري دو طرف صورت شما را بپوشاند. اگر خواستيد ريش كامل بگذاريد موي ريش قسمت چانه را كاملا كوتاه كرده و قسمت كناره ها را بلند و پر پشت بگذاريد.
-2 صورت گرد: هدف شما افزودن به طول صورت تان است. بنابراين ريش بزي مناسب شماست. از گذاشتن خط ريش بلند و سبيل باريك خودداري كنيد چون صورت شما را گردتر ميسازند. ( همانند توپ )
-3 چانه كوچك: بهترين گزينه نيز براي شما ريش بزي ست. ريش كامل نيز كار ساز خواهد بود اما سبيل تك هرگز.
-4سر بي مو: از گذاشتن ريش كامل و خط ريش بلند جدا خودداري كنيد.بهترين گزينه شما ريش بزي كوتاه ميباشد .
جسارت اینجانب را ببخشید . امیدوارم کار ساز واقع بشود و شاهد جذابیت بیشتر شما در سال جدید باشم.

 

 

ebgh_80@yahoo.com

یادداشت های همین جوری
 

اعتراض به سیصد یا صفار خان !
این روزها بازار اعتراض به فیلم سیصد داغ شده است . دقیقا از همان تب هایی که چند هفته پیش هم یقه مردم را گرفته بود در مورد آبگیری سد سیوند که در عرض چند روز فراموش شد . این یکی هم مطمینا بعد از چند روز خاموش می شود مانند تمامی تب های دیگر . اصلا ملت ایران عاضق تب های زود گذرند . واقعا الان چه کسی از دیدن گل خداداد به استرالیا مانند آن زمان گریه اش می گیرد . چند نفر با شنیدن نام مریم حیدرزاده یاد عشق های نافرجامشان می افتند و یا چند نفر نسبت به نام خلیج عربی واکنش نشان می دهند ؟ اصلا انگار یادمان رفته همین چند ماه پیش ، در بازی های آسیایی ، اسطرلاب و ابوریحان و خوارزمی کاملا عربی شده بودند و سیمرغ را شیخان عرب به پرواز در می آوردند ! سیصد هم مطمینا مانند تمام این مثال ها دو روز دیگر سرد می شود و هفته دیگر مطمینا کسی اصلا به یاد نمی آورد . ولی واقعا اینها را باید فراموش کرد ؟ باید با مسببین شان برخورد کرد ؟ باید چیزی نگفت و یا ... .
ابتدا فکر می کنم بد نباشد بدانید که فیلم سیصد بر اساس یک رمان تخیلی نوشته شده است و اصلا بر اساس تاریخ نوشته نشده است . مانند هزاران فیم اینچنینی مانند کینگ کونگ یا فرنکشتین یا دراکولا . مهم اینجاست که هر سال هزاران فیلم مانند این آثار ساخته می شود و هر کدامشان شخصیتشان مال کشور خاص و مربوط به سرزمین خاصی است ولی مردم سرزمین های به نمایش در آمده در این فیلم ها هیچکدام اعتراض نامه و مانیفست صادر نمی کنند . ابدا فکر نکنید که مردم آن بلاد بی رگ و ریشه یا خاین به خاکشان هستند ، اصلا اینطور نیست ، بلکه این فرهنگ در بین آن مردم وجود دارد که فیلم نشاندهنده روح واقعی یک کشور و یا نماینده آن سرزمین نیست . مگر در مورد مسایل دینی و اعتقادی که به نظرم اصلا نباید با دین شوخی یا حتی با ذره ای تغییر نشان داده شود . سیصد هم از این قاعده مستثنی نیست و به نظر من اعتراض به آن کاری بس بی خود است . چون اصلا فیلم خودش می گوید تخیلی است نه بر اساس سند و واقعیت .
حال مثال می زنم و قضاوت با خودتان که سیصد بدتر است یا فیلم های ساخت داخل که به دنیا تحت نام جشنواره ای صادر می شود . بچه های آسمان را از برادر مجیدی حتما دیده اید . آیا واقعا تمام ایرانی ها کفش ندارند بپوشند ؟ یا فیلم سمیرا مخملباف که در آن برای داشتن یک تخته سیاه باید سال ها کوهنوردی کرد ! یا بادکنک سفید که اثر برادر پناهی است ، که ملت ایران لنگ دو زار پول برای خرید یک بادکنک هستند و امثالهم . وقتی ما فرهنگ و جامعه ایرانی را به اینصورت برای غربی ها نشان می دهیم ، آن پدر آمرزیده ها چگونه در مورد ما فکر می کنند ؟ جز این است که فکر می کنند ما هنوز شتر سواریم و مارمولک می خوریم ؟
به نظر من باید به جای این تعصبات بی مورد در مورد یک فیلم بی سر و ته ، فرهنگ ایرانی را بصورت واقعی باید به نمایش عموم در آورد و نه برای گرفتن نشان جشنواره ای . شاید در سال جدید که آقای صفار هرندی ، ابر مرد فرهنگ ایران !!! تمام بودجه سینما را اختصاص به ساخت فیلم دینی و معناگرا ( اینم از آن لغت های بی سر و ته است ها ، که معلوم نیست حضرات از کجایشان در آورده اند ) و سینمای دفاع مقدس از نوع حاجی نخود بریز و سید گل بریز ، کرده اند ، چه خوب می شد که این بودجه را اختصاص به ساخت فیلم های فرهنگی و باستانی و امثالهم می کردند ولی نه بدست رفقای خودشان ( چون گند هایی مانند مریم مقدس و عیسی بن مریم و حضرت یوسف و غیره که به لعنت یزید هم نمی ارزد و اصلا دو زار ارزش حتی دیدن هم ندارد و آدم با دیدن هر کدام از اینها دعا را بر سازندگان شب های برره و زیر آسمان شهر روانه می سازد ) بلکه بدست افرادی که در این مملکت کم نیستند که هم سینما را بشناسند و هم تاریخ را ، مانند آقای بیضایی و تقوایی و نادری و غیره .
پس به نظر من بجای شمشیر بستن برای سیصد باید شمشیر برای وزیر فرهنگ خودمان ببندیم و اعتراضاتمان را به این ابر مرد بفرستیم که حاج صفار ، وقتی اجازه می دی که هر مزخرفی از فرهنگ ایران ( صد در صد هم همه این آثار بدبختی ایرانی ها و گشنگی شان را نشان می دهد ، باور ندارید دقت کنید به فیلم هایی که آنور آب جایزه می گیرند که اکثرا در روستاها و آدم های گشنه خلاصه می شود ) به آنور آب برود برای پر کردن کمیت مدیریتی که بعدها در شهر فریاد برآوری که در دوره ی اینجانب دو هزار جایزه سینمایی درو شده است ، بیشتر از این نمی توان انتظار داشت که برادران هالیوودی و بالیوودی برای ما تخت جمشید و کوروش کبیر بسازند . صفار خان بیا به جای اختصاص سی چهل میلیارد تومان به سینمای دفاع مقدس آبدوغ خیاری و بی سر وته هایی به نام معناگرا ، این بودجه را صرف نشان دادن کورش کبیر و پاسارگاد و فرهنگ و هنر ایرانی بکن . مطمین باش برایت کارنامه مادی ندارد ولی معنوی تا دلت بخواهد دارد . همین .

 

 

aboozar.mr@gmail.com

چند برگ از صفحات تاريخ معاصر


1- چندي پيش شايعاتي درباره سلامتي رهبر انقلاب اسلامي منتشر شد.
اين شايعات از سوي مايكل لدين چهره ضد ايراني و جنگ طلب نومحافظه كاران آمريكايي شروع شد اما برخي منابع خبري مركز اين شايعات را كميته اي مخفي موسوم به كميته X معرفي كردند. آنان همچنين بخش رسانه اي اين كميته را به محمد عطريانفر عضو شوراي مركزي حزب كارگزارن سازندگي و از نزديكان هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام معرفي مي كردند.
آنان معتقدند جلسه اي كه عطريانفر با خبرنگاران رسانه هاي خارجي كه مقيم تهران هستند، سبب رواج گسترده اين شايعه در رسانه هاي خارجي شده است.

2- محمد عطريانفر یکی دیگر از اعضای باند سید مهدی هاشمی در دهه 50 و 60 بود که علت عدم بازداشت و بازجویی از وی در دهه60 را نفوذ رئیس وقت مجلس در این پرونده می دانند. وی که در اصفهان سابقه فعالیت های مضر سیاسی منجر به عملیات های تروریستی و حتی ترورهای فیزیکی را داشت، بعد ها به ریاست حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی رسید.
بسیاری معتقدند که واسطه روابط سید مهدی هاشمی و منافقین که مورد حساسیت شدید امام قرار داشت، يكي از اقوام عطريانفر بوده است. محمد عطريانفر در دوران وزارت کشوری عبدالله نوري( سالهای 68 تا 72 ) مدیر کل سیاسی شد و به واسطه ارتباطات نزدیک با رئیس جمهور وقت و همکاری با غلامحسین کرباسچی به انتشار روزنامه چهار رنگ همشهری پرداخت. وی همچنین از اعضای هیات موسس و شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی شد. عطريانفر پس از دوم خرداد به وزارت نفت رفت و در بخش فروش خارجی مشغول شد و این چنین عهده دار بخش رسانه های نفتی شد! عطريانفر پس از اخراج از روزنامه همشهری روزنامه شرق را اجاره کرد و رئیس شورای سیاست گذاری آن شد. وي می گوید: در عرض دو سال 25 میلیارد تومان خرج روزنامه شرق کرده است. یعنی هر ماه بیش از یک میلیارد تومان!

3- اما آن چه چهره عطريانفر را به عنوان يك عنصر ضد امنيتي مشهور كرده است، روابط سياسي خواهر وي زهره عطريانفر است. زهره عطريانفر از اعضاي ارشد سازمان مجاهدين خلق است كه گفته مي شود هم اكنون به صورت غير رسمي همسر چهارم مسعود رجوي است و تشكيلات نظامي اين سازمان را رهبري مي كند. جواد قديري شوهر اول زهره عطريانفر بوده است. قديري كه از اعضاي باند خسرو تهراني و كشميري بوده، در ابتداي انقلاب از سوي سازمان مجاهدين مامور نفوذ در نهاد هاي امنيتي مي شود.
سردار مهدي منتظري رييس سابق حفاظت اطلاعات ارتش درباره نحوه نفوذ جواد قديري در نهادهاي امنيتي پس از انقلاب مي گويد: ببینید اوایل پیروزی انقلاب، كار اطلاعاتی نه تنها جاذبه‌ای نداشت بلكه به لحاظ تداعی ساواك، یك حالت انزجار در اذهان ایجاد كرده بود و خیلی‌ها احتراز می‌كردند از ورود به تشكیلات اطلاعاتی یا انتساب به اون. خودجوش بود... كسانی كه كار تشكیلاتی كرده بودند، مثل حزب توده یا منافقین اینها خوب به اهمیت كار و جایگاه كار، واقف بودند... بعداً كه نظام پیروز شد، هر كسی شروع كرد، اهداف خودش را دنبال كردن و این گروهكها و سازمانهایی كه دنبال اهداف از قبل تعیین شده‌ [ی خودشان] بودند، سعی كردند افراد خودشان را در نهادهای انقلاب، نفوذ بدهند... مثلاً همان اوایل انقلاب، كمیته‌هایی در مراكز مهم ضد اطلاعات در ارتش، توسط نخست‌وزیری تشكیل داده شد، كه افرادی را اعزام می‌كردند به آنجا... این كمیته‌ها مسئولیت نظارت بر اسناد و مدارك موجود را داشتند كه حفاظت بشوند. چون نفرات، نفرات ضد اطلاعات سابق بود.... آقای «محمد رضوی» بود كه الان در شركت مخابرات است كه مسئول كمیته اداره دوم بود و بقیه كمیته هم، زیر نظر ایشان بود كه البته مثلاً مورد «جواد قدیری» كه روی شنودها كار می‌كرد، مسئولیتش به عهده آقای «رضوی» بود... خود آقای «رضوی» از اعضای مجاهدین انقلاب اسلامی بود یا آقای «حبیب داداشی» كه همین طور.

5- قديري در كميته خنثي سازي كودتاي نوژه نيز نقش داشته است. در كتاب شنود اشباح ص471-470 آمده است: در كمیته خنثی‌سازی نقاب [كودتا] بعد از «محسن‌ رضایی»، «مهدی منتظری» سرپرست شد. «مسعود كشمیری» كارهای تعقیب و مراقبت و جلب و به یك معنا عملیاتهای لازم به عهده «رضا عاصف» و مجموعه اطلاعات سپاه بود، بیشتر بازجوئی‌ها هم مختلف انجام می‌شد... «سعید مظفری» [حجاریان»] بود كه با «ركنی» كار می‌كرد... «جمال اصفهانی» بود. مسئول مركزیت كودتایی‌ها به عهده‌اش بود... وقتی جمعی خدمت «حضرت امام» رفتیم «كشمیری» هم بود، متنی را كه تنظیم شده بود، خواند كه لب حرف این بود كه به ارتش امیدی نیست و نحوه پیشنهاد انحلال ارتش بود كه «امام» هم خیلی برای من عجیب بود، فرمودند این موارد در دیگر جاها غیر از ارتش هم هست. بین خود شما هم هست حالا كمتر بیشتر دارد ... خب «كشمیری» رابط ركن 2 ارتش با مجموعه ضد كودتا بود. یعنی «رضوی» كه نماینده اداره دوم بود... «جواد قدیری» هم بود... اما خب «كشمیری» ‌با بعضی از این افراد رفیق بود، با بعضی همكار بود با بعضی هم باند بود. شرایطی پیش می‌آمد دسترسی‌های خطرناك اطلاعاتی پیدا می‌كرد.
مهدی منتظری همچنين درباره سوابق قديري مي گويد: «جواد قدیری» یك آدمی بود كه سابقه تشكیلاتی كار با مجاهدین خلق از قبل از انقلاب داشت. حتی زندان هم رفته بود و با [«مسعود] رجوی» هم بند بود و از نوچه‌های «رجوی» در زندان بود و جالبه كه بعد از آزادی از زندان و جریانات انقلاب، یك دفعه سر از دستگاه اطلاعاتی در می‌آره... «جواد قدیری» همان اوایل شكل‌گیری كمیته مستقر در اداره‏ آمد و ... مشغول به كار شد... دوره «رضوی»..البته مسئولیت كمیته اداره دوم به عهده «جواد قدیری» نبود. بعد هم در كارهای اطلاعاتی كه شروع شد و ستاد خنثی سازی كودتا تشكیل شد، «جواد قدیری» رفت و آمد زیادی پیدا كرد و وارد مباحث اطلاعاتی جدی شد.

6- در كتاب تازه منتشر شده سازمان مجاهدين خلق پيدايي تا فرجام به صراحت از جواد قديري به عنوان طراح عمليات ترور آيت الله خامنه اي در 6 تير 1360 در مسجد اباذر نام برده مي شود: معاون وقت دادستان انقلاب در خاطرات خود تصريح كرده است كه «جواد قديري يكي از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود.» وي كه نام كاملش جواد قديري مدرس است و از اعضاي قديمي و مهم سازمان و نفوذي در كميته انقلاب مستقر در اداره دوم ارتش بود، بعد از سوءقصد نافرجام به آيت الله خامنه اي متواري شدو از كشور گريخت. در سال 1364 ، نام قديري درليست شوراي مركزي سازمان مجاهدين خلق به عنوان مركزيت درج گرديد. در همان زمان در اغلب خبرهاي مطبوعات و واكنش هاي اقشار مختلف مردم و گروه هاي سياسي، بدون كمترين ترديدي، سازمان مسئول انفجار مسجد اباذر معرفي و شناخته مي شد.
محمد جواد قديري عضو كادر مركزي سازمان و از طراحان اصلي انفجار مسجد اباذر، « در روز چهارم تير 1360 به دوستان خود با اطمينان خبر مي دهدكه در روز فتم تير، كار يكسره خواهد شد.» وي روز ششم تير قبل از فرار از كشور « به بعضي از متهمين عضو سازمان كه مجددا دستگير شده اند گفته بود كه فردا يعني روز هفت تير كار نظام اسلامي تمام است. (ص 591 و 592)

7- عزت شاهي مبارز قديمي و مسئول بازپرسي كميته انقلاب اسلامي در كتاب خاطراتش پس از توضيحات مفصلي كه درباره روابطش جواد قديري به نكته مهمي در روابط عطريانفر و قديري اشاره مي كند:
...قبل از ترور آقاي خامنه‌اي، جواد قديري گفته بود كه كار نظام در همين پنج ـ شش روز تمام است، و اينها (مسئولين نظام) هم بار و بنه‌اشان را بسته‌اند. من همان موقع به آقاي خسرو تهراني كه در اطلاعات نخست وزيري بود پيغام دادم كه جواد قديري شوهر خواهر آقاي عطريانفر (كه در وزارت كشور است) چنين حرفي زده است. ما جاي او را هم پيدا كرده‌ايم، بياييد پي‌گيري كنيد كه آنها اين كار را نكردند .بعد خودمان حكم گرفتيم و رفتيم تا منزل او را بازرسي كنيم كه ديديم تخليه شده است، گويا مدتي در منزل محمد عطريانفر در اختفا به سر مي‌برد و بعد هم شنيديم كه از كشور گريخت و پس از چندي هم عطريانفر خواهرش زهره را به صورت غيرقانوني و قاچاق نزد وي فرستاد.

8- در سايت صبح كه به معرفي شهداي انقلاب اسلامي مي پردازد در معرفي شهيده زهره بنيانيان آمده است: يکي از روزهاي زيباي سال 1336، زهره در آغوش گرم خانواده‌اي مذهبي و متدين به دنيا آمد او هميشه به ياد محرومان و مستضعفان بود و علي‌رغم اينکه از زندگي مرفهي برخوردار بود ولي از خوگرفتن به زندگي اشرافي سرباز مي‌زد و بعدها در دوران مبارزه مخفي شبهاي سرد و طوفاني انقلاب را برگليمي ساده به سرمي‌برد، وي آذر و ديماه سال 1356 را در ميان مسلمانان محروم و ستمديده لبنان و فلسطين و سوريه گذراند و پس از بازگشت به ايران به عضويت گروه توحيدي «صف» (شهيد بروجردي) درآمد، در حالي که به سلاح ايمان مسلح بود براي دفاع از آرمانهاي خويش به سلاح گرم نيز مسلح شد. به راهش با تمامي وجود اعتقاد داشت از نظر اخلاقي هيچ نشانه‌اي از غرور و تکبر در وجودش نبود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي زهره در ادامه راه آرمانگرايانه خويش به عضويت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و به فعاليت خود ادامه داد. سرانجام روز بيست و نهم ارديبهشت ماه سال 58 در حين انجام مأموريت به عنوان سرپرست گروه ضربت که براي خنثي کردن توطئه ضد انقلاب راهي شده بودند، هدف اصابت گلوله ضد انقلاب قرار گرفت و در سن 22 سالگي روح بيقرارش به سوي ملکوت اعلي پرواز نمود.
( گفتني است بسياري از تاريخ نگاران معاصر شهادت زهره بنيانيان را به گروهك مهدي هاشمي نسبت مي دهند . آن ها قاتل زهره بنيانيان را فرد با نام مستعار محمد چريك معرفي مي كنند.)

9- در يكي از سايت هاي اينترنتي آمده است: محمد عطريانفر از سوي سازمان منافقين به عنوان مسؤول شاخۀ اصفهان در نظر گرفته شده بود . همچنين خواهر و شوهر خواهر وي (زهره‌ عطريانفر و جواد قديري) از اعضاي مرکزي سازمان منافقين مي‌باشند که به دليل شرکت در عمليات تروريستي حادثه انفجار حزب جمهوري، به خارج از کشور گريختند. زهره عطريانفر، پس از مدتي همسرش (جواد قديري) را رها کرد و با ارتقاء تشکيلاتي، اکنون به صورت غير رسمي همسر چهارم مسعود رجوي مي‌باشد. گفته مي شود زهره عطريانفر هم اكنون مسئول نظامي سازمان مجاهدين خلق مي باشد.
گفتني است جمع‌آوري اطلاعات پيرامون فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي ايران توسط سازمان منافقين و فروش آن به آمريکائيها، دور جديدي از چالش را براي جمهوري اسلامي ايران به دنبال داشته‌است.
ايجاد نزاع در جناحهاي سياسي و حذف جناح چپ با آغاز دورۀ به اصطلاح سازندگي و اجراي سياستهاي تعديل اقتصادي، مخالفت‌هاي شديدي از سوي جريان چپ و مجمع روحانيون مبارز، متوجه سياستگذاران تعديل اقتصادي گرديد. از اين رو عاليجنابان قدرت‌طلب، از طريق وزارت کشور- که آقاي عطريانفر هم يکي از دست‌اندرکاران آن بود- به حذف 90 نفر از نيروهاي جريان چپ مبادرت ورزيدند. اين اقدام باعث نزاع در ميان جناحهاي سياسي و حذف و انزواي جناح چپ شد.

10- تاريخ 30 ساله اخير رمز و رازهاي فراواني داشته است. مافياهاي فراواني بودند كه در عين آن ردپاهاي مشهودي از آنان در فجايع تاريخ انقلاب به چشم مي خورد، به مدد بهره گيري از سپر حفاظتي برخي بزرگان توانستند به حيات منافقانه شان ادامه دهند.

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

24 اسفند / 15 مارس / 25 صفر

Mobin_s2004@yahoo.com
24 اسفند ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
كارنامك اردشير پاپكان

تصوير اردشير بر سكه اش

كار جمع آوري و تاليف تاريخچه اردشير بنيادگذار دودمان ساساني تحت عنوان « كارنامك اردشير پاپكان » مارس سال 300 ميلادي (اسفند ماه ) پايان يافت و چند روز بعد نسخه اصلي آن به مناسبت نوروز در تالار پذيرايي كاخ سلطنتي در تيسفون قرار گرفت. به نوشته مورخان رومي ، « نرسي» شاه وقت پس از خواندن كارنامه اردشير از اين كه نتوانسته بود مانند او روميان را از نزديك شدن به قلمرو ايران بازدارد از فرط اندوه بيمار شد و به نفع پسرش « هرمز » كناره گيري كرد. كارنامه اردشير قرنها نصب العين سران ايران بود.

 

نافرماني عشاير

صولت

صولت

نافرماني ايل قشقايي در فارس كه خواستار آزاد شدن سردار صولت رئيس خود از زندان تهران و بازگشت او به فارس و رياست مجدد بر ايل بود ار يك هفته به نوروز سال 1308 آغاز و به تدريج به صورت يك بحران در آمد ، زيرا كه در چند استان ديگر هم آثار نافرماني در عشاير آشگار شد و ايل بختياري حتي دهكرد ( شهر كرد امروز ) را متصرف گرديد.
    قشقايي ها درخواستهاي ديگري داشتند ازجمله حفظ سلاحهاي خود ، اجبار نداشتن به ترك لباسهاي سنتي و معرفي پسران خود به خدمت سربازي . آنان با مداخله دولت در امر كشت خشخاش و جمع آوري ترياك حاصله هم موافقت نداشتند.
    چون درخواستهاي آنان پذيرفته نشد دست به حمله به نيروهاي دولتي و پاسگاههاي انتظامي و روستاها و شهرهاي فارس زدند و شيراز را محاصره كردند . شمار محاصره كنندگان شيراز را كه تحت نظر سالارحشمت برادر سردار صولت عمل مي كردند بيش از پنج هزار تن گزارش كرده بودند.
    دولت وقت در واكنش خود ، فرماندهان نظامي و استانداران مناطقي را كه نافرماني در آنجا مشاهده مي شد تغيير داد و تنبيه كرد و استاندار نظامي با سرباز تازه نفس و توپ فرستاد و دست به سختگيري و خشونت زد كه از مرداد ماه 1309 بدون اين كه كوچكترين امتيازي داده شود به تدريج اوضاع به حالت عادي بازگشت . دولت در آبان ماه همان سال دوستمحمد خان بلوچ را كه از فرصت نافرماني قشقايي ها سوء استفاده كرده بود و بار ديگر ياغي شده بود اعدام كرد. سردار صولت هم كه از او سلب رياست ايل شده بود چند سال بعد در زندان در گذشت.

 

دوران سياست بركناري ، بازداشت و خلع درجه

رضا شاه چند سال پس از آغاز سلطنت خود با اتخاذ سياست « بركنار كردن ، بازداشت و خلع درجه برق آسا » كارها را از پيش مي برد. مروري بر تاريخچه كارهاي او موارد متعدد را نشان مي دهد كه پيش از ظهر دستور خلع درجه يك نظامي ارشد را صادر كرده و عصر همان روز وي را بخشيده است .
    يكي از اين مقامات عبدالحسين تيمور تاش هوادار و وزير دربار رضا شاه بود كه در دي ماه 1311 در خانه اش بازداشت و محاكمه او از 25 اسفند اين سال آغاز و پس از سه جلسه به جرم ارتشاء به سه سال زندان محكوم شد. به همين گونه فيروز ميرزا فيروز وزير دارايي كه ظرف يك چشم برهم زدن از وزارت عزل و بازداشت و محاكمه شد و به جرم ارتشاء محكوم گرديد. بايد دانست كه فيروز ميرزا ملقب به نصرت الدوله نوه مظفرالدين شاه در جريان قرارداد 1299 وثوق الدوله با انگلستان كه اگر به اجرا در مي آمد ايران تحت سرپرستي دولت انگلستان قرار مي گرفت وزير كابينه و يكي از دريافت كنندگان رشوه نقدي از انگلستان بود كه بعدا اين پول را به خزانه ايران ريخت . طبق روايات ، هواداران انگليسي اش اورا به رضا شاه تحميل كرده بودند.

 

... وبالاخره قانون ملي شدن نفت تصويب شد

15 مارس 1951 ( 24 اسفند 1329 ) پس از سالها مبارزه ، تغيير كابينه ها و بالاخره ترور رزم آرا نخست وزير وقت ، طرح دكتر مصدق و يارانش مبني بر ملي شدن نفت كشور به اتفاق آراء به تصويب مجلس شورا رسيد و انتشار خبر آن ايرانيان را به گونه اي شادمان ساخت كه به خيابانها ريختند و تا نيمه شب شادي كردند . پس از تصويب طرح، مردم نمايندگان مجلس را بر روي دوش از بهارستان به خانه هايشان رسانيدند.
    روزهاي بعد نيز شادي مردم قطع نشد و تا پايان ايام نوروز ادامه يافت.
    چهار روز بعد ( 29 اسفند ) سنا نيز به رغم اعتراض شديد دولت انگلستان طرح را تصويب و همان روز به امضاي شاه رسيد. بعدا به پيشنهاد دكتر مصدق« 29 اسفند» روزملي و تعطيل عمومي اعلام شد. از آغاز قرن 20 نفت ايران در انحصار انگلستان بود.

 

 برگزاري انتخابات نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي

[24 اسفند 1358] - انتخابات نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي برگزار شد بدين ترتيب به پاس خون شهداي انقلاب اسلامي به آرزوي ديرينه كساني كه عمري درراه پيروزي اسلام مبارزه كرده بودند جامه عمل پوشانده شد. اين انتخابات درزماني برگزارشد كه اِمريكا با حمايت ازنيروهاي سازشكارداخلي درحدود تضعيف روحيه مردم و محبوبيت حضرت امام(ره) برآمده بود. اِمريكا براي راه‎اندازي نظام نوپاي جمهوري اسلامي ازهيچ كوششي دريغ نمي‎كرد. اما اين بارهم توطئه‎ هاي استكبارجهاني با شكست مواجه شد و مجلس شوراي اسلامي به نحو شايسته‎اي گشايش يافت و با نظارت شوراي نگهبان به تصويب قوانين جمهوري اسلامي پرداخت.

 

عمليات اُ مُّ الحَسَنين(ع)

[24 اسفند 1360] - عمليات اُ مُّ الحَسَنين(ع) درمنطقه حميديه درجنوب كرخه نوربا رمزيا زهرا(س) بنت رسول الله آغازشد. اين عمليات با هدف انهدام نيروهاي دشمن صورت گرفت. عمليات يادشده بارشادتهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با موفقيت به پايان رسيد.

 

شهادت سردار شهد همت

محمد ابراهيم
به روز 12 فروردين 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده اي مستضعف و متدين بدنيا آمد. او در رحم مادر بود كه پدر و مادرش عازم كربلاي‍ معلّي و زيارت قبرسالارشهيدان و ديگر شهداي آن ديار شدند و مادر با تنفس شميم روحبخش كربلا، عطر عاشورايي را به اين امانت الهي دميد.

محمد ابراهيم درسايه محبّت‍ هاي پدر ومادر پاكدامن، وارسته و مهربانش دوران كودكي را پشت‍سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصيلش از هوش واستعداد فوق‍العاده‍اي برخوردار بود و با موفقيت تمام دوران دبستان و دبيرستان را پشت سر گذاشت.

هنگام فراغت از تحصيل بويژه در تعطيلات تابستاني با كار وتلاش فراوان مخارج شخصي خود را براي تحصيل بدست مي‍آورد و از اين راه به خانواده زحمتكش خود كمك قابل توجه اي مي‍كرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صميميتي كه داشت به محيط گرم خانواده صفا و صميميت ديگري مي‍بخشيد.

پدرش از دوران كودكي او چنين مي‍گويد: « هنگامي كه خسته از كار روزانه به خانه برمي‍گشتم، ديدن فرزندم تمامي خستگي‍ها و مرارت‍ها را از وجودم پاك مي‍كرد و اگر شبي او را نمي‍ديدم برايم بسيار تلخ و ناگوار بود. »

اشتياق محمد ابراهيم به قرآن و فراگيري آن باعث مي‍شد كه از مادرش با اصرار بخواهد كه به او قرآن ياد بدهد و او را در حفظ سوره‍ ها كمك كند. اين علاقه تا حدي بود كه از آغاز رفتن به دبيرستان توانست قرائت كتاب ‍آسماني قرآن را كاملاً فرا گيرد و برخي از سوره‍ه اي كوچك را نيز حفظ كند.

 

 عمليات بيت المقدس3 با رمزيا موسي بن جعفر(ع)

[24 اسفند 1366] - عمليات بيت المقدس3 با رمزيا موسي بن جعفر(ع) آغازشد. عمليات بيت المقدس 3 درمنطقه سليمانيه به منظورآزادسازي ارتفاعات شمال سليمانيه عراق صورت گرفت. دراين عمليات سه فروند هواپيما و تعداد درخور توجهي سلاح منهدم شد و بيش از1100تن ازافراد دشمن كشته و مجروح شدند.

Mobin_s2004@yahoo.com
15 مارس ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو انديشه

زادروز مارلو پونتي

موريس ( ژان ژاك ) مارلو پونتي Maurice Marleau Ponty فيلسوف قرن 20 فرانسه 14 مارس در سال1908 به دنيا آمد و 53 سال عمر كرد . وي كه پدر خود را در جنگ جهاني اول از دست داد جوانترين فلسفه داني بود كه درفرانسه در دانشگاه به تدريس اين رشته پرداخت .
    مارلوپونتي درعقايد «سارتر» و « ماركس » ، هردو تعديل ايجاد كرد. او با آزادي مطلق كه سارتر مطرح ساخته بود مخالفت كرده است.

در قلمرو ادب

درگذشت مرد بزرگي كه 70 داستان تاريخي نوشت

از راست: هوارد در35 سالگي ، 56 سالگي ، 87 سالگي ( سال 2001 ) و در اواخر دهه 1950 در جلسه كميسيون كنگره آمريكا هنگام اداي توضيح

از راست: هوارد در35 سالگي ، 56 سالگي ، 87 سالگي (سال 2001) و در اواخر دهه 1950 در جلسه كميسيون كنگره آمريكا هنگام اداي توضيح

هوارد فست Howard Fast نويسنده بزرگ و چپگراي آمريكا 12 مارس 2003 در 89 سالگي در گذشت . وي 70 داستان تاريخي از جمله داستان اسپارتاكوس را نوشته و همه داستانهايش زمينه انقلابي و چپ داشته و بيشتر آنها به صورت فيلم سينمايي در آمده اند. هوارد در سال 1943 به عضويت حزب كمونيست آمريكا در آمد و تنها نويسنده آمريكايي است كه از استالين جايزه ادبي گرفت.
    هوارد 11 نوامبر 1914 در نيويورك به دنيا آمد و پدرش كارگر كارخانه بود. بيست ساله بود كه نخستين داستان خود را به پايان رسانيد . او از همان زمان تصميم گرفت كه در لابلاي كتابهاي تاريخ، قهرمانان انقلابي و كساني را كه به خاطر آزادي و سعادت بشر و ميهنشان فداكاري كرده اند بيابد و هر كدام را قهرمان يك داستان خود كند.
    وي سه داستان در باره انقلاب استقلال آمريكا نوشت كه هنوز تجديد چاپ مي شوند تحت عناوين « عبور » ، « راه آزادي » و « آمريكايي » . اين سه داستان به صورت فيلم سينمايي در آمده اند. در داستان تاريخي « عبور » كه از رويداد گذشتن سربازان انقلاب به هدايت جورج واشنگتن از رودخانه دليور گرفته شده ، هوارد نقش فرد را در پيشبرد و به ثمر رساندن يك انقلاب به اثبات رسانده و ثابت كرده است كه اگر شخصيت نيرومند جورج واشنگتن نبود شايد انقلاب استقلال آمريكا به آن صورت تحقق نمي يافت.
    هوارد عقيده داشت كه داستاني كردن يك بيوگرافي نه تنها صاحب آن را بهتر مي شناساند بلكه كارها ، قهرماني ها ، جانفشاني ها و هدفهاي او كه باخيال نويسنده تلطيف شده و تكامل يافته اند سرمشق ديگران به ويژه جوانان خواهند شد و نويسنده در عين حال در متن داستان عقايد و فرضيه هاي خود را هم توجيه و تلقين مي كند.
    هوارد كه به دليل شهرت چپگرايي بيم داشت كه ناشران از انتشار كتابهايش اكراه كنند ، خود شركت نشر « بلو هرون پرس » را داير كرد.
    از ميان كتابهاي پرخواننده او « راهي براي مردم » ، « تبعه ؛ تام پين » ، « لولا : دختر مهاجر » ، « نسل دوم » ، « كمونيست بودن » و « اسپارتاكوس » شهرت بيشتري دارند.
    در دهه 1950 يك كميسيون كنگره آمريكا درباره شايعه كمك هاي مالي او به كمونيستهاي فرانسه از وي توضيح خواسته بود.

 

نخستين مصاحبه مطبوعاتي آزاد يك رئيس كشور و انتقاد يك رئيس كشور ازروزنامه ها

15 مارس سال 1906 تئودور روزولت رئيس جمهوري وقت آمريكا در باشگاه « گريديرون » شهر واشنگتن به انتقاد شديد از پاره اي از روزنامه هاي اين كشور پرداخت وگفت كه اين روزنامه ها به جاي خبر رساني سالم و بالابردن سطح معلومات و فرهنگ سياسي مردم ، عميقا در گير تبليغات سياسي احزاب و اشخاص شده اند و بعضي افشاگري هاي آنها را كه با نيت خاص صورت مي گيرد « ماكريك Muckrake به معناي به هم زدن كود»
    خواند . وي گفت كه افشاءگري با تبليغات سياسي يكطرفه فرق بسيار دارد . وي از سردبيران نشريات خواست كه ميان خود يك انجمن تاسيس كنند ، مطالب يك سويه و مغاير حرفه روزنامه نگاري را بيابند و به عنوان تبليغات سياسي اعلام دارند تا مردم فريب نخورند . ضمنا خود را جدا از اين نشريات نشان دهند تا مردم از هرچه روزنامه است بيزار نشوند.
    اين قبيل نشريات مدتها « روزنامه نگاري زرد » خوانده مي شدند.
    درهمين روز ، ولي هفت سال بعد ( 1913 ) وودرو ويلسون رئيس جمهوري وقت آمريكا كه قبلا يك دانشگاهي بود نخستين مصاحبه مطبوعاتي عمومي ، آزاد و باز را انجام داد . قبلا مصاحبه هاي سران كشورها با نشريات عمدتا اختصاصي بود و نماينده يك روزنامه و ندرتا چند روزنامه مشخص شركت مي كردند و اصطلاح « مصاحبه عمومي»كه به روي همه روزنامه نگاران باز است بكار نمي رفت . هدف از مصاحبه آزاد اين است كه روزنامه نگاران از قبل سئوالات خود را به مصاحبه شونده نمي دهند و مراد از مصاحبه باز اين است كه تا پايان يافتن همه پرسشها ادامه خواهد داشت و محدود به وقت معين نخواهد بود كه در مصاحبه 15 مارس 1913 هر سه عامل جمع بود و از آن پس عموميت يافت و جهاني شد.
    

در قلمرو رسانه‌ها

روزي كه انتشار « پراودا » متوقف شد

 14مارس 1992 انتشار « پراودا » كه روزگاري در ميليونها نسخه توزيع مي شد متوقف شد ، زيرا يلتسين كه خود از پلكان حزب كمونيست بالا رفته بود نه تنها حزب كمونيست روسيه را بست بلكه دارايي هاي آن راهم مسدود كرد ، بنابراين پراودا هم تعطيل شد، رويدادي كه قبلا قابل پيش بيني نبود.
    پراودا نخستين شماره خود را در آوريل 1912 ـ پنج سال و 5 ماه پيش از انقلاب بلشويكي ــ به عنوان صداي زحمتكشان منتشر ساخته بود. موسس آن لنين بود و در زماني هم كه در روسيه نيود براي پراودا مقاله مي فرستاد. نسخه هاي پرودا در سال اول انتشار 41 بار توسط ماموران دولت روسيه جمع آوري شد ..
    ثبات انتشار پراودا از مارس 1917 بوده است . لنين نويسندگان پراودا را شخصا انتخاب مي كرد . وي شايد بيش از هر رهبر كمونيست به اهميت روزنامه و روزنامه نگاري پي يرده بود . او اين نكته ماركس را كه گفته است : روزنامه هاي كشورهاي سرمايه داري زير يناي كاپيتاليسم هستند ، آنها را هدف قراردهيد و ويران سازيد تا بنا فرو ريزد ، تغيير داد و به اين صورت در آورد كه رسانه ها زير بناي هر نظام هستند و زير بنا بايد استوار باشد تا همه بنا را پا برجا نگهدارد.
    براي اين كه پراودا به اخبار و تبليغات موسسات دولتي آلوده نشود ، بعدا روزنامه ايزوستيا (اطلاعات) به عنوان ارگان دولت شوروي تاسيس شد.
    پراودا به تدريج علاوه بر مقاله و تحليل، به انتشار خبر و « ضد خبر » هم دست زد . منظور از « ضدخبر » ، افشاء دروغها و پروپاگانداي رسانه هاي ساير كشورها بود.
    اهميت پراودا به جايي رسيده بود كه در شوروي به دست داشتن نسخه اي از آن نوعي پرستيژ بود.
    همين روزنامه با اين عظمت و نفوذ در مارس 1992 پس از 80 سال انتشار و عزت تعطيل شد و كسي هم بر مرگش اشك نريخت و مانند ساير اموال حزب ، روزي كه به حراج گذارده شد ، يك سوسياليست يوناني به پاس احترام لنين آن را خريد و راه اندازي كرد كه اينك دوباره به صورت يك روزنامه معمولي منتشر مي شود.
    
    بايد دانست كه يكي از علل عمده شكست شوروي اين بود كه نتوانست روزنامه نگار خوب پرورش دهد و اين روزنامه نگاران رشته هاي رسانه هاي كشور هاي رقيب را پنبه كنند . « روزنامه نگاري يك كشور » همانند ارتش يك ابزار دفاع از آن كشور است كه شوروي با آن همه موشك اتمي فاقد آن بود. در يك جنگ سرد، اين رسانه هاي يك كشورند كه از آن دفاع مي كنند و چون شوروي « روزنامه نگار ماهر و دلسوز » نداشت جنگ سرد را باخت و از هم فروپاشيد.
    

ساير ملل

ترور سزار با نقشه قبلي درجلسه سناي روم

15 مارس سال 44 پيش از ميلاد ژوليوس سزار در جلسه سناي روم طبق نقشه اي كه از پيش آماده شده بود ترور شد.
    وي پس از اين كه درتالار سنا بر كرسي خود نشست مورد حمله گروهي از سناتورها كه خنجر ها را از زير شنلهايشان بيرون كشيده بودند قرار گرفت و بدون اين كه وسيله اي براي دفاع از خود داشته باشد كشته شد.
    بسياري از اين توطئه گران از دوستان نزديك سزار بودند و وي از آنان چنين انتظاري نداشت.
    در اين توطئه 23 سناتور از جمله « بروتوس » پسر خوانده سزار شركت كرده بودند و هريك ضربه زد تا يك نفر به تنهايي متهم نشود.
    جمع كل نوطئه گران 60 تن بود. بهانه توطئه نجات دمكراسي روم از ديكتاتوري سزار بود ، حال آن كه سزار حاضر نشده بود تاج سلطنت بر سر گذارد.
    در پي قتل سزار ، تني چند از يارانش از جمله ماركوس آنتونيوس به خونخواهي او بپا خاستند.

 

از سانفرانسيسكو تا نيويورك 33 روز رانندگي

 اين الدزموبيل بنزين سوز ساخت سال 1904 مسافت ميان نيويورك و سانفراسيسكو را در 33 روز طي كرد و با اين كه اين كار در اوت 1904 انجام شده بود 15 مارس 1905 در نيويورك به راننده آن «ال.ال. ويتمن» جايزه طولاني ترين رانندگي داده شد.

 

درگذشت مصطفي بارزاني

مصطفي بارزاني كه تا هنگام در گذشت رئيس حزب دمكرات كردستان( عراق ) بود واز 16 سالگي تا اواخر عمر در همه مبارزات كردها شركت كرده بود 14 مارس سال 1903 در روستاي بارزان به دنيا آمد . وي اول مارس 1979 در بيمارستان جورج تاون شهر واشنگتن از بيماري سرطان ريه در گذشت. جنازه بارزاني نخست در اشنويه ايران دفن شد و سپس به زادگاهش انتقال يافت . وي از1946 تا 1958 در شوروي بسر برده بود.

برخي ديگر از رويدادهاي 15 مارس

  • 1493:   كريستف كلمب در پايان نخستين سفر خود به قاره غربي به اسپانيا بازگشت و لقب درياسالار اقيانوسها گرفت.

  • 1812:   نخستين مهاجران روس در آمريكا كه در كاليفرنيا مستقر شده بودند نام رودخانه مجاور قرار گاه خود را رود خانه روسي گذاردند.

  • 1878:   رضا خان پهلوي كه بعدا شاه ايران شد در آلاشت سواد كوه ( مازندران ) به دنيا آمد.

  • 1917:   نيكلاي دوم تزار روسيه به وزيران خود گفت كه اگر بداند با كنار رفتن او اوضاع آرام مي شود تفويض اختيارات خواهد كرد.

  • 1923:   لنين براي سومين بار دچار سكته مغزي شد.

  • 1928:   موسوليني نظام انتخابات ايتاليا را تغيير داد و نامزد شدن براي مقامهاي انتخابي را از دست مردم عادي خارج ساخت.

  • 1939:   المان چك اسلواكي را متصرف ، اسلواكي را از آن مجزا ساخت و قسمت ديگر آن را به نام « بوهم و مراوي » اشغال كرد.

  • 1944:   متفقين شهر كاسينو ايتاليا را بمباران و ويران ساختند.

  • 1966:   ( 24 اسفند 1344) ترمينال نفت جزيره خارك آغاز بكار كرد.
        

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    25 صفر هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     وفات « ابن صيرفي» ملقّب به« تاجُ الرّياسه » اديب و مورخ و دبيرديوان فاطميان مصر

    [25 صفر 542] - «ابن صيرفي» ملقّب به« تاجُ الرّياسه » اديب و مورخ و دبيرديوان فاطميان مصردرگذشت. اوعلاوه بردبيري ديوان مكاتبات فاطميان مصر، رياست ديوان انشا را نيزبه عهده داشت. ابن صيرفي دراين مدت ضمن انجام دادن مسئوليت هايش اوقات خود را صرف نگارش مجموعه رسايلي كرد كه حاكي ازدقّت و استعداد اين اديب و مورخ اند. اَلاَفضَليّات ازآثاراين صيرفي است كه شامل هفت رساله است. قانون ديوانُ الرّسائل ديگراثراين مورخ بشمارمي رود كه بنا به اعتقاد خودش نخستين اثردراين مقوله است. زيرا ديگران فقط درباره خراج و سپاه كتاب نوشته اند و كارديوان انشاي دستگاه ملوك را فرونهاده اند.

     

     امضاي معاهده فين كن اشتاين ميان ايران و فرانسه

    [25 صفر 1222] - معاهده فين كن اشتاين ميان ايران و فرانسه درمحلي به همين نام درلهستان امضا شد. اين عهدنامه به ظاهرخواسته ها و مقاصد فتحعليشاه قاجاررا تأمين مي كرد ولي مواد آن به گونه اي تنظيم شده بود كه ناپلئون درهرزمان قادربود ازانجام دادن تعهدات خود سرباززند؛ عقد قرارداد فين كن اشتاين مقدمه مأموريت هيئت نظامي ناپلئون را درايران فراهم كرد و ژنرال گاردان درمقام سفيردولت فرانسه دررأس اين هيئت به ايران آمد. آنان هدف خود را آموزش قواي نظامي ايران و آشناكردن آنان با شيوه هاي نوين جنگي اروپا اعلام كردند اما نيت اصلي هيئت نفوذ درارتش و ديگرمراكزمهم و حساس ايران بود. اين عهدنامه به علت اجرانشدن تعهدات فرانسه درذيحجه سال1222هجري قمري ملغي اعلام شد.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    يا على بن موسى الرضا عليه السلام

    من در اين بارگه شه برجا آمده ام
    از وطن با گنه و نامه سياه آمده ام
    بهر ديدار تو اى مظهر اميد و وصال
    با دو صد شوق و شعف اين همه راه آمده ام
    ساقيا از كرم و لطف بر اين بنده
    جرعه عفو كه با بار گناه آمده ام
    كن نظر بر من مسكين سراپا تقصير
    كه به در گاه تو با حال تباه آمده ام
     

     

     

     

     

     

     

    کتاب روزانه

    seringa80@yahoo.com 

    درد مختصر

    نوشته هارولد پينتر
    ترجمه پيمان مجيدى، ناشر: كتاب زمان، چاپ اول: ۱۳۸۳

    «ادوارد» شخصيت محورى «درد مختصر» تجسم يك انسان مدرن است. او بى آنكه بخواهد به ماجرايى دچار مى شود كه خودش هم آخرش را نمى داند. زندگى او سرشار از يكنواختى است و شايد به دليل همين يكنواختى است كه وزوز كردن يك زنبور مى تواند براى او حادثه اى مهم تلقى شود. در شروع نمايشنامه وقتى ادوارد و همسرش پشت ميز صبحانه نشسته اند، زنبورى به طرف آنها مى آيد. او از همسرش مى خواهد كه صفحه ورزشى روزنامه را بدهد تا زنبور را بكشد و همسرش مى گويد كه با اين صفحه، زنبور له مى شود. زنبور به سمت ظرف «مارمالاد» مى رود و ادوارد در را مى گذارد و به اصطلاح حشره را زندانى مى كند. اما حشره خودش را از ظرف رها مى كند، يعنى از سوراخى كه بابت قرار گرفتن قاشق در كنار در ظرف وجود دارد بيرون مى آيد. زنبور در اين صحنه، نقشى استعارى را در كل نمايشنامه بازى مى كند؛ زنبورى كه بايد از آن ترسيد و مراقب بود تا نيش نزند. همين زنبور به صورت عينى هم در نمايشنامه و در قالب پيرمرد كبريت فروش نمود پيدا مى كند. پيرمرد كبريت فروش تمام روزش را جلوى در خانه « ادوارد » و همسرش مى ايستد و مى خواهد كبريت هايى را كه در سينى دارد بفروشد. اما در عمل مى بينيم كه هيچ كبريتى نمى فروشد؛ حتى به ادوارد و همسرش. نمى دانند كه او شب ها به خانه مى رود يا نه. نكته جالب آنكه، پيرمرد به جاى آنكه، جلوى در اصلى و در خيابان بايستد، كنار در پشتى يعنى در يك كوچه كاملاً خلوت مى ايستد.
    « ادوارد » از لحظه اولى كه پيرمرد كبريت فروش را مى بيند، احساس خطر مى كند كه حضور بى دليل «پيرمرد» جلوى خانه آنها و در قالب كبريت فروشى كه حتى يك كبريت هم نمى فروشد، تهديدكننده است. مدام از خودش مى پرسد، پيرمرد چرا جلوى خانه ايستاده است. عاقبت او را به خانه دعوت مى كند، تا با او حرف بزند و از چرايى كارش سر در بياورد. به همين دليل همسرش را جلوى در مى فرستد تا پيرمرد كبريت فروش را دعوت كند. پيرمرد وارد خانه مى شود، اما در مقابل تمام حرف هاى «ادوارد» فقط سكوت مى كند. ادوارد مى گويد: در حال تحقيق روى مناطق حاره اى و محيط زيست شان است و چند رساله هم در مورد فلسفه و الاهيات نوشته است. مى گويد: پيرمرد بايد زن بگيرد و تنها نباشد. مى گويد: «بگذار يه نصيحتى بهت بكنم يه زن خوب بگير كه از كنارت تكون نخوره.» كمى بعد در ادامه منولوگوش مى گويد: «فكر مى كنى از ديدنت احساس خطر بهم دست داد ... نه، احساس خطر بهم دست نداد. تو هيچ چيز تهديدآميزى ندارى. نه، نه. هرگز هيچى بيرون از اين اتاق منو تهديد نكرده. من ازت متنفرم. حقيقت همينه. از ريختت متنفرم. ازت حالم به هم مى خوره.»پيرمرد اما همچنان سكوت مى كند. باز هم مجبوريم به شروع نمايشنامه برگرديم، در شروع نمايشنامه، زن و شوهر در مورد گلى كه در باغچه درآمده باهم بحث مى كنند. «ادوارد» مى گويد: گل نيلوفر پيچه و فلورا مى گويد: پيچكه. آنها سر همين قضيه باهم به جدال لفظى مى پردازند و اين صحنه، القاكننده تفاوت نگاهى است كه بين «ادوارد» و همسرش وجود دارد.
    ادوارد مى خواهد پيرمرد را كه نقش عينى استعاره زنبور است، با دعوت به داخل خانه له كند و او را كنار بزند. اما پيرمرد نيز مانند زنبور راه فرارى پيدا مى كند و درست مثل زنبور در مى رود آن چنان كه نقش پيرمرد و ادوارد عوض مى شود و در پايان نمايشنامه، سينى كبريت به «ادوارد» سپرده مى شود و پيرمرد در خانه مى ماند و البته ما قبل از اين مى دانيم كه «فلورا» نوعى علاقه ضمنى به پيرمرد پيدا كرده است. به اين ترتيب مى بينيم، همان طور كه فلورا در مورد زنبور، مى ترسيد كه «گازش بگيرد» و نه «نيش بزند» اما مخالف له كردن آن بود، در اينجا نيز نمى خواهد پيرمرد له شود، بلكه حتى او را جايگزين ادوارد مى كند و پيرمرد همچون زنبور جان سالم به در مى برد.
    از طرف ديگر خود پيرمرد نيز نوعى استعاره از يك موضوع بزرگتر است، چيزهايى آرام و بى صدا وارد زندگى ما مى شوند و آن را به خطر مى اندازند. چيزهايى كه در ظاهر چندان خطرناك نيستند، اما از هر چيز ديگرى مى توانند خطرناك تر باشند شايد نمايانگر تمدن و اشياى مصرفى باشد كه آرام آرام به زندگى ما مى خزد و صميميت را از آن مى گيرد، مثل تلويزيون و سينما. آنها به عنوان يك شخصيت جدى، در خانواده ها حضور مى يابند و حريم آن را به خطر مى اندازند. پيرمرد مى تواند استعاره از بازيگران سينما باشد كه آرام و بى صدا وارد زندگى خصوصى افراد مى شوند و گاهى محبوبيتشان از وابستگان نزديكى چون برادر، خواهر، همسر، پدر و مادر هم بيشتر مى شود. «پيرمرد» مى تواند استعاره همه اين ها باشد.
    خود ادوارد نيز به عنوان كسى كه خود اهل تحقيق و نوشتن است، دچار نوعى روزمرگى شده است و از پيرمرد به عنوان يك نيروى ناشناخته مى ترسد، ترسى كه «هارولد پينتر» آن را با استعاره هاى مختلف، پيشگويى مى كند و پيرمرد كه در همه حال همواه سكوت مى كند، از همه حضور بيشترى دارد. خود هارولد پينتر در مقدمه كتاب مى گويد: «در سكوت است كه شخصيت هاى نمايش حضور بيشترى پيدا مى كنند. اگر ما گوش هايمان را از گفت وگوهاى تئاترى پاك كنيم و به صحبت ها و حرف زدن واقعى مردم گوش بدهيم، آن وقت متوجه اين نكته مى شويم كه در گفت وگوى آنها بيشتر سكوت است تا حرف.»
     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    طرز تهيه اوتول


    پيكان (ترجيحا مدل قبل از 52): 1 عدد
    رنگ (ترجيحا فابريك و بدون تصادف): سبز يشمي يا قرمز جگري
    تودوزي: فابريك، با روكش كرك دار به رنگ مشكي
    جلوداشبورد و قسمت داخلي درها: فابريك از جنس چوب گردو.
    ابتدا خودرو مورد نظر را كاملا شسته و ضدعفوني مي‌نماييم. به يك عدد كمك فنر‌ساز مراجعه كرده و از او مي‌خواهيم كمك فنرها را كاملا بخواباند به طوري كه خودرو به صورت كرم خاكي روي خيابان بخزد.
    پس از خروج از فنر سازي به سراغ يك صافكار حرفه‌اي رفته و از او مي‌خواهيم كه درها را كاملا رگلاژ نمايد به صورتي كه با كوچكترين اشاره، بسته شود.
    پس از آن به يك بوتيك اتومبيل مراجعه كرده و تعداد زيادي آينه محدب در انواع چهارگوش و دايره‌اي خريده و به صورت زير آنها را در خودرو نصب مي‌كنيم: دو عدد آينه بغل محدب، يك آينه محدب عريض (50 سانتيمتري) در وسط، دو عدد آينه در طرفين داشبورد در داخل، دوعدد آينه روي گلگيرها، دوعدد آينه گرد محدب كوچك در دو گوشه بالاي شيشه جلو.
    سپس داخل اتاق بچه را مي‌گرديم و از داخل اسباب‌بازيهايش يك كله عروسك كوچك (تقريبا به اندازه توپ تخم‌مرغي) كه موهايش تا دم داشبورد برسد پيدا كرده و آنرا به عيال محترم تقديم مي‌كنيم تا آنرا كاملا آرايش نموده و موهايش را نيز درست كند و آن را از آينه 50 سانتيمتري وسط شيشه جلو آويزان مي‌كنيم. در صورت تمايل نيز مي‌توان از انواع بوگير آويز، در زير و يا بالاي اين كله عروسك استفاده نمود. (به جاي عروسك از سي‌دي هم مي‌توانيد استفاده نماييد.)
    بعد از اين قسمت به تعداد زيادي كارت تلفن ژاپني كه داراي عكسهاي مناظر، هنرپيشه‌ها ويا... و مقداري پرچم كشورهاي مختلف و شركتهاي اتومبيل‌سازي نياز داريم. كارتهاي تلفن را در واشر لاستيكي اطراف شيشه جلو نصب مي‌كنيم. پرچم‌ها را نيز روي شيشه جلو از بالا تا پايين به صورت يك يا چند رديف كنار هم آويزان مي‌نماييم. اگر تعدادي از پرچم‌ها يا آرمها اضافه آمد، آنها را روي كليدهاي چراغ و برف پاكن كن و خلاصه هر جا كه دستمان رسيد نصب مي‌كنيم.
    در بخش داخلي دربها، جائيكه شيشه بالابر نصب شده، تمام سطح را از يك نايلون محكم و بيرنگ يا آبي كمرنگ پوشانده و و زير آن عكسهاي انواع هنرپيشه‌هاي هندي، راكي، آرنولد ، شكيلا، گوگوش و ... را قرار مي‌دهيم تا خوشگل شود!
    به كليد كوچك درب داشبورد يك جاكليدي مناسب و حجيم آويزان مي‌كنيم. همچنين قسمتهاي چوبي داشبورد را پارافين و يا روغن مي‌زنيم تا كاملا براق شود. دو عدد بوق بنزي و يك عدد بوقي كه صداي درينگ (زنگ ساعت كوكي) مي‌كند روي خودرو نصب مي‌نماييم.
    يك عدد ضبط سوني 56 نيز در قسمت مربوطه نصب مي‌نماييم. دو عدد باند كوچك گرد (توييتر) روي شيشه جلو، دو عدد باند خربوزه‌اي در زير شيشه عقب و دو عدد هم در داخل درهاي جلو نصب مي‌نماييم.
    شيشه عقب خودرو را با نوع گرمكن‌دار آن عوض نموده و براي سيمهاي آن از سيم سفيد فنري (مثل سيم گوشي تلفن) استفاده مي‌نماييم.
    لامپهاي سفيد چراغهاي كوچك جلو و دو راهنماي كوچك روي گلگير، چراغ دنده‌عقب و چراغ سقفي داخل را هم عوض نموده و از لامپهايي با رنگهاي آبي، بنفش يا سبز استفاه مي‌نماييم. در صورت تمايل مي‌توانيد از اين لامپها در داخل جلوپنجره راديات و پشت شيشه عقب و در زير پاي راننده و شاگرد استفاده نمود. بهتر است كه لامپهاي زير پاي راننده و شاگرد به چراغهاي ترمز وصل شود تا هنگامي كه ترمز گرفته مي‌شود اين چراغها روشن شود.
    زير سپر عقب ماشين (سيني عقب) يك عدد شبرنگ با طرح پرچم انگليس و يا يك كشور ديگر چسبانده شود. دوعدد شبرنگ قرمز ساده هم روي قسمت برجسته فنرهاي عقب (زير سپر عقب)‌ نصب شود تا در روز و شب كاملا تابلو باشد.
    مقداري چسب نواري پهن هم روي ركابها به طوري كه نصف آن در داخل و نصف ديگر از بيرون ديده شود، مي‌چسبانيم.
    روي شيشه عقب هم با توجه به سليقه مي‌توان از جملات انگليسي استفاده كرد. پيشنهاد مي‌شود از جمله انتخابي زير استفاده گردد: Camel see not see (ترجمه: شتر ديدي، نديدي)
    يك عدد لنگ قرمز رنگ هم بايد در جايي كه كاملا در ديد باشد، قرار داده شود.
    اگر كليه مراحل بالا را با توجه و دقت كافي انجام داده باشيد، شما داراي يكي از اصيل‌ترين اتول‌هاي موجود در دنيا مي‌باشيد.
    موارد ديگري نيز وجود دارد كه به سليقه شما بستگي دارد. درست مثل پياز داغ، مي‌توانيد آن را كم و زياد كنيد. به هر حال خلاقيت شما در اين كار حرف اول را خواهد زد. اگر هم حوصله خلاقيت نداشتيد، به اولين ايستگاه ماشينهاي «راهي» سركوچه يه سري بزنيد، حتما كاملا خلاق خواهيد شد!
     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    اعتياد به ورزش

    اعـتیاد بــه ورزش مسئله ای نادر است اما حقیقت دارد. به ازای هر انسانی که بیش از حد ورزش میکند، صدها انسان هستند که اصلاً ورزش نمی کنند. معمولاً آندسته از افرادی زندگی بهـتـر و سلامت تـری خواهـنـد داشت که به تناسب ورزش کنند.
    محققان برای این منظور، خانواده 1500 عـضـو یک بـاشگاه دونـدگـی را مـورد بررسی قرار دادند. اکثریت قریب به اتفاق این خانواده ها اعلام کردند که آنها تصور میکنند ورزش چیز خوبی است و فقط 5 درصد آنها اعلام کردند که دویدن برای آنها مشکل ساز بوده است.
    سالها پیش، فیزیولوژیست های ورزش تصور میکردند که این احتمال وجود دارد که افراد به ورزش کردن معتاد شوند، دقیقاً مثل اعتیاد به مورفین و مواد مخدر. ورزش شدید باعث افزایش میزان اندورفین در بدن می شود. نام اندورفین ترکیبی از واژه درونی، و مورفین است و این مواد شیمیایی با گیرنده های مشابه مواد مخدر کار می کنند. اندورفین بدن با فعالیت فیزیکی زیاد افزایش می یابد. دانشمندان تصور می کردند که این می تواند همان دلیل اعتیاد فرد به ورزش شود.
    اکثر تمرینات ورزشی شدید باعث افزایش اندورفین می شود. یکی از تحقیقات انجام گرفته در این زمینه نشان داد که وزنه برداری باعث بالا رفتن اندورفین می شود، که مشابه با افزایش آن به سبب دویدن بر روی تردمیل می باشد. بدن فقط در زمان فعالیت اندورفین تولید میکند، و بیشتر بودن این ماده باعث می شود قدرت تحمل ما دربابر فشارهای فیزیکی بیشتر شود. خود را جای پیشینیان بگذارید و تصور کنید که قصد فرار از دست یک ماموت پشمالو را دارید. دوست دارید بتوانید همینطور به دویدن خود ادامه دهید و هیچ ناراحتی جسمی نیز تحمل نکنید، حداقل تا زمانیکه به پناهگاهی امن برسید. اینجا زمانیست که اندورفین به کمک شما می آید و باعث می شود ناراحتی جسمی و فیزیکی برایتان به وجود نیاید. باوجود میزان بالای اندورفین، اکثر افراد بعد از آن به ورزش اعتیاد پیدا می کنند.
    وقتی سخت ورزش می کنید، بدنتان برای ترمیم ماهیچه ها، مفاصل، بافت ها و استخوان هایی که طی ورزش از آنها استفاده نموده اید، به کالری بیشتر نیاز دارد. بدون کالری کافی، بافت های شما ضعیف شده و آسیب خواهید دید.
    ورزش وقتی مانع فعالیت های نرمال در خانه و محل کار شود، اعتیاد به شمار می رود. مثل سایر فعالیت ها، افراد به ورزش کردن نیز می توانند اعتیاد پیدا کنند: یعنی هرچه بیشتر ورزش کنند، بیشتر نیاز به ورزش کردن پیدا میکنند. برای افرادی که به این مشکل مبتلا شده اند، دست کشیدن از ورزش کاری محال است. حتی اگر آسیب هم ببینند، باز دوست دارند زمان و شدت تمریناتشان را افزایش دهند.
    اما، چقدر ورزش زیاد است؟ ورزش زمانی اعتیاد به شمار می رود که باعث شود شما از سایر مسائل زندگی وا بمانید—خانواده، دوستان، و سایر مسئولیت ها. در اینجا جدولی تهیه کرده ایم که شامل سوالاتی است که به شما کمک میکند ببینید تا چه حد به ورزش اعتیاد دارید. اکثر اوقات، اعتیاد به ورزش به مشکلات مهم و جدی دیگری نیز منجر می شود، مثل اختلال وسواس فکری-عملی، یا افسردگی، که در اینصورت نیاز به مراجعه به متخصص می باشد.

    آیا به ورزش اعتیاد دارید؟
    اگر به سوالات زیر پاسخ مثبت دهید، یعنی به ورزش اعتیاد پیدا کرده اید:
    1. برنامه ی تلویزیونی مورد علاقه تان، برنامه های ورزشی است.
    2. جعبه ی داروهایتان حاوی ایبوپروفن، ناپروسین و بِنگای می باشد.
    3. قفسه ی لباسهایتان، بیش از سایر لباسها، پر از کفشها و لباسهای ورزشی است.
    4. آخرین باری که از ورزش جا ماندید موقع انتخابات ریاست جمهوری بود.
    5. فکر می کنید درد داشتن جالب و سرگرم کننده است.
    6. اسم سگ هایتان را نایک یا آدیداس می گذارید.
    7. مراسم عروسیتان در استادیوم ورزشی انجام شده و در مجلس نوشابه ی انرژی زا سرو می شده است.

    وقتی ورزش کنید، سلامت خواهد بود. ورزشِ متناسب و به اندازه باعث می شود بتوانید بهتر فکر کنید، کمتر احساس افسردگی کنید، اضطراب کمتری داشته باشید، و بیخوابیتان نیز مداوا خواهد شد. برای آندسته از افرادی که مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط هستند، ورزش حتی بهتر از داروهای ضد افسردگی عمل خواهد کرد. همه ی انواع ورزش ها دارای این فواید سلامتی هستند، و اگر ورزشتان را برحسب علاقه انتخاب کنید، مطمئناً لذت بیشتری خواهید برد.
     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    هلوگرافي، تله پاتي و …

    دكتر فرخ سيف بهزاد

    مشاهده و مطالعه مقاله بسيار جالب ، خواندني ، آموزنده و بحث انگيز استادم جناب آقاي دكتر محمود بهزاد در روزنامه همشهري كه به نحوي بسيار استادانه و با كلام و نوشتاري بسيار شيوا و روان ، نكته اي پيچيده از كار مغز را مورد بحث و بررسي قرار داده بود، مرا برانگيخت تا درباره يك نكته مهم ديگر در زمينه كاركرد مغز طلب بنويسم . با مشاهده كلمه هلوگرام در يكي از آگهي هاي تبليغاتي اين روزنامه ، بر اين انديشه راسخ تر شدم . اما بيم آن دارم كه نتوانم آن چنان كه بايد ، حق مطلب را ادا كنم و در محضر استاد خجلت زده و شرمنده گردم .
    تا چندي پيش ، مسايلي مانند تله پاتي ، روشن بيني ، روشن شنودي ، خواندن فكر ، انتقال فكر و … را در مبحثي به نام علوم غريبه يا علوم خفيه دسته بندي مي كردند(2). عده اي نيز معتقد بودند كه پديده ها در واقع قدرتي فوق طبيعي است كه در وجود بعضي افراد به وديعه نهاده شده است (3). به هر حال، اين قدرت ها چه فوق طبيعي باشند و چه نباشند ، واقعيتي ملموس به شمار مي روند كه با پيشرفت علوم و تكنولوژي ، پرده از اسرار و رمز و رازشان برگرفته مي شود.
    براي آغاز بحث از كلمه تله پاتي (Telepthie) به فرانسه و Telepthy به انگليسي آغاز مي كنيم . در فرهنگ روانپزشكي آكسفورد، بدون آن كه اين كلمه ، تعريف شود آن را به مبحث ادارك فوق حسي ارجاع داده و در مبحث اخير، تله پاتي و روشن بيني را مقوله اي مشابه دانسته و آنها را از انواع شناخت يا شعور فرا طبيعي پنداشته است (4). به اين جهت از اين فرهنگ تخصصي ، نكات زيادي عايدمان نمي شود . در (لغت نامه روانشناسي ) ، براي كلمه تله پاتي ، دو حالت طبيعي و غير طبيعي قايل شده و اضافه شده است كه حالت تله پاتي در آن دسته از بيماريهاي رواني نيز ديده مي شود كه بيمار داراي هذيان مزمن است (5). در (فرهنگ علوم رفتاري ) در تعريف تله پاتي گفته شده است كه تله پاتي عبارت است از (انتقال افكار از شخصي به شخص ديگر ، از فاصله دور و بدون ارتباط مستقيم)(6)
    اگر چه كتب بسياري در اين زمينه به رشته تحرير درآمده و در هر يك از اين كتب بنا به سليقه مترجمان فارسي زبان ، از كلمات مترادف فراواني مانند تخاطر(7) ، دور آگاهي (8) مقارنه رواني ، ارتباط رواني از دور(9)، انتقال حسيات (10)، دور احساسي (11) استفاده شده است ، ولي در بسياري موارد اين اصطلاح تعريف نشده و ارتباط آن با پديده هاي ديگر مانند روشن بيني ، روشن شنودي و انتقال فكر و… آشكار نگشته است . خوشبختانه در دو فرهنگ معتبر فارسي، اين كلمه به همين ترتيب به فارسي نوشته شده است . چنان كه در فرهنگ معين در برابر اين كلمه مي خوانيم : (ارتباط فكري ميان دو تن از مسافت دور، انتقال فكر(12) و در فرهنگ دو جلدي عميد اين گونه آمده است : انتقال فكر ، انتقال حسيات ، رابطه معنوي ، ارتباط فكري ميان دو نفر از راه دور، القاي مطلبي از راه دور ، از طرف كسي براي كسي ديگر از طريق انتقال فكر، ظهور واقعه اي كه در محلي رخ داده ، در ذهن كسي كه در محل ديگر اقامت دارد. (13)
    و در نهايت بايد گفت كه آخرين تعريف تله پاتي عبارت است از : (هر گاه شخصي به اطلاعاتي دسترسي داشته باشد كه در اختيار ديگري نيست و تحت بعضي شرايط و از طريق مجاري شناخته شده حسي كه به شدت كنترل مي شود، نفر دومي بتواند در حدي بالاتر از سطح سازگار با حساب احتمالات ، به اين اطلاعات دسترسي پيدا كند، گويند تله پاتي وجود دارد ) (14) و آيا اين همان پديده اي نيست كه علامه دهخدا در گنجينه گرانبهاي خود در برابر كلمه (توارد ) نوشته است ؟ به اصطلاح شعرا، واقع شدن مصراع يا بيت از طبع دو شاعر، بي اطلاع يكديگر ) و نيز در يادداشت هاي علامه در برابر اين واژه چنين آمده است : (گذشتن مضمون يا تعبيري در خاطر شاعري ، مثل آنچه در خاطر شاعر ديگر گذرد. به غير اخذ و سرقت ) (15) . پس آيا بهتر نيست اگر مي خواهيم به جاي تله پاتي ، از لغت ديگري استفاده كنيم ، به جاي كلمات دور از ذهن و مجعول ، از كلمه توارد استفاده كنيم كه شعراي پارسي زبان نيز استفاده كرده اند ؟ ضمناً در كتب حكمت فارسي، گفته شده است كه (توارد خاطرين ) معادل تله پاتي است .
    درباره ارتباط تله پاتي ميان دو نفر، هزاران مورد ثبت شده وجود دارد. (16) حتي در كتب عرفاني فارسي نيز مي توان به اين گونه موارد برخورد. از جمله مولانا در كتاب مثنوي شريف خود مي فرمايد كه بندگان خاص خداوندي كه دانا به غيب است ، در عالم روح ، جاسوس دلها هستند:
    بندگان خاص علام الغيوب
    در جهان جان ، جواسيس القلوب (
    يعني افرادي وجود دارند كه از هر چه در ضمير ساير آدميان مي گذرد، اطلاع دارند . از جمله اين افراد ، شخصي عارف بود كه احمد بن عاصم انطاكي نام داشت و شرح حال و گفته هايش در نفحات الانس جامي آمده است (18) و به قول نويسنده رساله قشيريه در باب اين شخص (خود عارفي راستين بود و به جهت تيزي فراست (جاسوس القلوب ) خوانده مي شد) (19) و آيا اين جاسوس القلوب بودن به معناي خواندن فكر نيست ؟
    به هر حال، بايد گفت در تمام مواردي كه در تجربه از تله پاتي استفاده شده است ، وجود يك پيوند عاطفي قوي ميان دو نفر به اثبات رسيده است . البته ، بعضي از مدارك موجود در اين مورد ، مضحك و خنده آور است . درباره تله پاتي ، تجربيات علمي بسياري در سطح دانشگاه ها انجام شده است . اين تحقيقات از اوايل دهه سوم قرن گذشته به صورت جدي تر انجام شد. دانشگاه دوك در آمريكا، دانشگاه آكسفور در انگستان و گروه (پوپوف ) ، شامل دانشمندان رسمي دولت شوروي سابق ، پيشگام انجام اين تجربيات به شمار مي روند. زمينه تجارب در دانشگاه دوك تا حدي پيشرفت داشته است كه تمامي مسايل مربوط به كشف و شهود، مكاشفه ، الهام ، روشن بيني در تمام زمينه هاي زندگي و حتي كشف جرايم و تشخيص قاتل را فرا مي گيرد
    گروه پوپوف ، بعد از انجام تجارب گزارش كرد كه : (ظرف يك تا پنج ثانيه پس از آغاز انتقال تله پاتي ، فعال شدن غير معمول مغز مشاهده مي شود) (21) به اين ترتيب بود كه ارتباط ميان تله پاتي و موج آلفا اهميت يافت . موج آلفا ، يكي از انواع امواج مغز اهميت يافت . موج آلفا، يكي از انواع امواج مغز است كه در حالت آرامش مشاهده مي شود. گفته شده است تمامي افرادي كه در تجربه هاي آزمايشگاهي تله پاتي شركت داشته اند داراي حالت ذهني خاصي بوده اند . يكي از اين افراد گفته است :‍‍‎‏توجه خود را به سوي يك نقطه پوچ متمركز كرده بودم . ابداً به هيچ چيز فكر نمي كردم وفقط به نقطه ثابتي مي نگريستم و اگر امكان داشت ذهنم را كاملاً خالي مي كردم ) (22) . با مشخص شدن اين مطلب كه فرستنده و گيرنده پيام بايد داراي موج مشابه باشند، سبب شده است تا دستگاهي به نام آلفافون ساخته شود كه وجود يا فقدان امواج آلفا را به انسان خبر مي دهد(23) . گفته مي شود كه ميان دوقلوهاي يك تخمكي ، كه در زماني خاص به يك نوع بيماري مبتلا بوده اند ، حالت تله پاتي بيشتر ديده مي شود . از تله پاتي در زمينه روياها نيز استفاده شده و نتايج جالب توجهي حاصل گشته است (24). با اين همه تجارب، هنوز ساز و كار تله پاتي و ساير پديده هاي وابسته بدر بوته ابهام است .
    اما شايد بتوان با شناخت روش ايجاد تصوير با روش جديد هلوگرافي ، نحوه كاركرد بخشي از مغز انسان را از تيرگي و ابهام به در آورد. زيرا چنان كه گفته مي شود، مغز آدمي يكي از پيچيده ترين اعضاي وجود انسان است و آنچنان كه مي گويند در اين ساختنمان ، شگفت ، متجاوز از 14 تا 25 هزار ميليون ياخته عصبي يا نورون به كار گرفته شده است (25) . از اين رو است كه اين ساختار انساني را (رايانه جاندار) (26) يا به قول استاد (بيوكامپيوتر) مي نامند. هنوز شمار ناشناخته هاي مربوط به مغز، از ميزان اطلاعات موجود در اين باره بيشتر است . هنوز نمي دانند كه محل ذهن ، عقل ، ناخودآگاه ، عواطف و ارتباط اين حالت با مغز چگونه ، با چه مكانيسم و در كجا انجامي مي گيرد. و بيشتر اطلاعات موجود به رغم دست يافتن بشر به تكنولوژي پيشرفته ، بر پايه فرضيه و نظريه و حدس و گمان استوار است . اما درباره مكانيسم تلي پاتي و پديده هاي وابسته شايد ، مطالعه مكانيسم هلو گرافي روشن كننده باشد. هولوگرافي يا هلوگرافي يكي از پيشرفت هاي شگفت انگيز و مسحور كننده علم در زمينه فيزيك نور و استفاده از امواج ليزر است . در پيشبرد اين روش يكي از دانشمندان ايراني به نام پروفسور جوان سهم بسزا داشته است . پيدايش اين روش عكسبرداري و تصوير سازي ، ذهن بسياري از جهانيان را به خود مشغول داشته است . هلوگرافي در واقع به معناي ايجاد يك تصوير عكاسي منحصر به فرد بدون استفاده از عدسي است (27). مانند تلگرام كه نوشته به دست آمده از كار با دستگاه تلگراف است و الكترو كارديوگرام كه نوار حاصل از ثبت كار قلب با دستگاه الكتروكارديوگرافت است ، ثبت عكسبرداري از تصوير به اين روش را هلوگرام يا هولوگرام مي نامند. هلوگرام مجموعه اي از باريكه هاي و حلقه هاي نوراني غير قابل تشخيص است ولي وقتي كه با يك موج نوراني پيوسته مثل موج ليزر روشن مي شود، به صورت جسم اوليه سه بعدي جلوه گر مي شود . اين تصوير سه بعدي از طريق برخورد و تأثير متقابل امواج نور با يكديگر و در فضا ايجاد مي گردد.
    اساس كار هلوگرافي بسيار ساده است . همان گونه كه در نمودار ساده متن مشاهده مي كنيد، براي ثبت هر تصوير به روش هلوگرافي ، يك موج نور پيوسته ليزر يعني نوري كه داراي يك طول موج باشد (توجه كنيد) را از منبع نوراني به يك آينه و از اين آينه به منشوري مي تابانند كه نيمي از اين منشور را نيز به صورت آينه در آورده اند . اين موج نود، پس از برخورد با اين منشور به دو موج نور تجزيه مي شود. اين دو موج با هم شبيه بوده و با يكديگر زاويه قائمه يا 90 درجه مي سازند. براي ساده شدن مطالعه اين دو موج ، يكي را موج اول يا موج منبع مي ناميم و ديگري را موج دوم يا موج شيئي مي خوانيم . موج اول يا موج منبع پس خروج از منشور، براي آن كه تقويت شده و عريض شود از يك مجموعه عدسي گذارنده مي شود و به آينه اي برخورد مي كند و از طريق اين آينه به صفحه هلوگرافي تابانيده مي شود. در اين مرحله ، موج اول هنوز با جسمي كه بايد از آن تصوير تهيه شود، در اين مرحله ، موج اول هنوز با جسمي كه بايد از آن تصوير تهيه شود، برخورد نكرده است و اصولاً اين موج به جسم برخورد نمي كند. موج دوم يا موج شيئي نيز پس از گذشتن از يك عدسي ، براي تقويت شدن به آينه ديگري تابانيده مي شود و از طريق اين آينه به جسم تابانيده مي شود. بخشي از امواجي كه به جسم تابانيده شده است به صفحه هلوگرافي مي رسند. از آنجا كه موج نوري اول و موج جسم ، نزديك صفحه هلوگرافي با هم برخورد مي كنند، يك الگوي موجي مركب تشكيل مي شود و با قراردادن فيلم هلوگرافي روي صفحه، تصويري سه بعدي برآن نقس مي بندد.
    برخلاف عسكبرداري معمولي ، الگوهاي توليد شده در فيلم هلوگرافي ، در واقع الگوي جسمي نيست كه از آن تصوير به دست آورده اند ، بلكه همانطور كه گفته شد الگويي است كه از تداخل و تأثير متقابل دو موج نور پس از برخورد در سطح فيلم به وجود آمده اند . در حقيقت اين الگو به جاي آن كه به صورت يك تصوير باشد، به شكل طرح هاي هندسي است و اگر تجهيزات مناسبي در اختيار داشته باشيم ، مشاهده مي شود كه انعكاس موج ليزر را از طريق صفحه كامل هلوگرافي ، به جاي آنكه روي يك صفحه ، تصوير ايجاد كند، در فضا يك تصوير سه بعدي از جسم ايجاد خواهد كرد.
    در عكسبرداري معمولي، بايد جلوي تصوير ايجاد شده يك صفحه حساس يا فيلم قرار دهند تا امواج با آن برخورد نمايند و در چشم بيننده منعكس شوند ولي در روش هلوگرافي وجود پرده يا صفحه لازم نيست و چشم مي تواند در فضا تصوير را ببيند .
    در عكسبرداري معمولي ، براي تكثير تصوير بايد از فيلم به طور كامل استفاده كرد، ولي در هلوگرافي با استفاده از هر تكه تصوير سه بعدي موجود مي توان تصوير جسم را به طور كامل به دست آورد. حال با مشخص شدن مكانيسم كارهلوگرافي به مسأله اوليه خود برمي گرديم تا مكانيسم تله پاتي و پديده هاي وابسته را روشن كنيم .
    در روانشناسي نظري ، براي توجه مكانيسم تله پاتي ، روشن بيني ، انتقال و خواندن فكر، كشف و شهود و تمامي موارد وابسته معتقدند كه احتمال دارد ظاهر شدن اشياء در فضا و افكار در مغز دو انسان جدا از هم ، كار نيمكره هاي مغز باشد. زيرا مغز مي تواند چيزي شبيه فيلم هلوگرافي ايجاد كند و سپس ، شعور آن را به صورت تصوير ، سازمان دهد. البته ، حتي با گسترش اطلاعات در زمينه مكانيسم بينايي و ديدن ، هنوز مشخص نيست چگونه نوري كه به درون چشم وارد مي شود و به سوي قشر بينايي انتقال مي يابد، دچار تغيير و تحول مي گردد. تا بتواند اشياء و افكار بيرون جمجه را بسازد . به تصور نگارنده ، براي انجام تله پاتي ميان دو نفر همان گونه كه در متن هم توجه داده شد بايد امواج مغزي گيرنده و فرستنده از يك نوع و همگون باشد. به اين معني كه با قطبي كردن و استفاده از يك طول موج مي توان به اين مهم دست يافت . اما چگونه مي توان فقط از يك نوع موج استفاده نمود. مولوي در دفتر ششم مثنوي به روشن بيني يا گذاره شدن حواس و تأثير آن در اين مسايل اشاره دارد و مي گويد:
    چون گذاره شد حواسش از حجاب
    پي پياپي گردش ديد و خطاب (
    در اوپانيشاد هم در اهميت ذكر (اوم) كه معادل اسم شريف (هو ) است آمده كه (هر كس به ذكر «اوم » مداومت كند پس از مراحلي صاحب كشف شود » (29) و اين ، صاحب كشف گشتن و گذاره شدن حواس، چيزي جز همان تله پاتي و پديده هاي وابسته نيست

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    ملاقات‌ با پدربزرگ ديجيتال

    كامپيوترهاي شخصي تنها 25 سال است كه ابداع شده‌اند اما الان زندگي بيش از هر چيز به آن ها وابسته است.
    25 سال پيش، مهندسان IBM بعد از دو سال كار، سيستم كامپيوتري را وارد بازاركردند و اسمش را PC (كامپيوتر شخصي) گذاشتند. آن موقع فكر مي‌كردند كه كامپيوترهاي شخصي، هرچند كه خيلي شاهكار هم باشد، چندان نمي‌فروشد. اما آن‌ها اشتباه كردند.
    كامپيوتر شخصي‌شان، البته با همراهي نرم‌افزارهاي كاربردي و جذاب، الان همه دنيا را اشغال كرده. اگر كامپيوتر شخصي، زماني كالاي لوكس بود، الان زندگي به سمتي پيش مي‌رود كه تا چند سال آينده، بدون كامپيوتر شخصي اصلا نمي‌شود زندگي كرد.
    البته وب هم در اين بين، خيلي موثر بوده است. سال 1981 Dowid Tebbut براي معرفي اين شاهكار، مقاله‌اي نوشت كه بعد از ربع قرن از عمر PC دوباره اين مقاله براي يادآوري گذشته‌اي نه چندان دور چاپ شد. در اين‌جا ما قسمت‌هايي از آن مقاله را آورده‌ايم و در ميان متن، تكنولوژي آن روز را با تكنولوژي فعلي مقايسه كرده‌ايم. خودتان ببينيد!

    تولد PC ، تولد سيستم عامل
    IBM با همكاري چند شركت نرم‌افزاري و سخت‌افزاري ديگر، دستگاه جديدي عرضه كرده است. آن‌ها اسم اين دستگاه را كامپيوتر شخصي (Personal Computer) گذاشته‌اند. اين سيستم، مزيت‌هاي ستايش‌برانگيز زيادي دارد. كاربردهاي تفريحي هم دارد كه در مقايسه با قيمتش، مناسب به‌نظر مي‌رسد. احتمالا اين دستگاه خواهد توانست سابقه‌اي افسانه اي برايش باقي بگذارد...
    وقتي IBM كار روي اين دستگاه را شروع كرد، شركت‌هاي ديگري كه قرار راز نگهداري با IBM گذاشته بودند، وارد پروژه شدند؛ يكي از اين شركت‌ها مايكروسافت است.
    زمان ساخت اولين كامپيوتر شخصي، IBM يكي از بزرگ‌ترين شركت‌هاي كامپيوتري دنيا بود و مايكروسافت شركتي كوچك بود كه براي PCهاي IBM نرم‌افزار مي‌نوشت. يكي از اين نرم‌افزارها كه عامل اصلي اوج‌گرفتن مايكروسافت بود، نرم‌افزاري بود كه سخت‌افزار PCهاي IBM را به نرم‌افزارهاي كاربردي متصل مي‌كرد.
    به اين نرم‌افزارها، «سيستم عامل» (Operating System=OS) مي‌گويند. سيستم عامل مايكروسافت، QDOS نام داشت. QDOS مخفف عبارت «سيستم عامل سريع و كثيف» بود!
    شاهكار مايكروسافت، انتقال درايو هارد ديسك از :A به :C بود. بسياري از مردم، ثروت افسانه‌اي بيل گيتس را به خاطر همين ايده مي‌دانند. اما نكته جالب اين بود كه IBM، مهندسي داخلي PC‌اش را ثبت نكرد، ولي مايكروسافت سيستم‌عاملش را ثبت كرد. قيمت نسخه اوليه Dos ،د60 دلار بود.
    همين كار باعث شد كه IBM روز به روز، رقباي بيشتري، مخصوصا در دهه 1990 از جنوب شرق آسيا پيدا كند كه اجزاي PC را ارزان‌تر از IBM توليد مي‌كردند. به اين ترتيب، بازار PC از دست IBM خارج شد. اما مايكروسافت، اين اشتباه را نكرد. Dos را ثبت كرد و بعد روز به روز روي آن كار كرد كه حالا بعد از ربع قرن، «ويندوز ويستا» را ارائه داده كه پايه و اساس آن، همان QDOS است. البته اين وسط، مايكروسافت سيستم‌عامل‌هاي ديگري هم داشته كه در زمان خودشان شاهكاري بودند مثل، DOS يا ويندوز 95 و 98 و 2000 و XP.

    اعضاي بدن يك PC
    كامپيوتر شخصي مايكروسافت، دو قسمت اصلي دارد: يك جعبه و يك صفحه كليد.
    توي اين جعبه، حافظه و پردازشگر و بلندگو، منبع تغذيه و اسلايت‌هايي براي قراردادن 5 كارت وجود دارد.
    مي‌بينيد! با تقريب خوبي، ساختار داخلي PC از 26 سال پيش تا حالا عوض نشده. حافظه (رم)، پردازشگر (CPU) و منبع تغذيه كه همچنان هست. تنها سرعتشان عوض شده و البته تكنولوژي‌هاي جديدي هم در آن‌ها به كار رفته.
    بلندگويي هم كه معمولا توي كيس‌ها هست، از همان زمان به يادگار مانده. البته اين قطعه، آرام آرام دارد حذف مي‌شود، به‌خصوص از وقتي كه كارت صدا روي بورد اصلي قرار گرفته. منظور از آن پنج اسلايت هم، همان شيارهايي است كه پشت جعبه كامپيوتر قرار دارد و كارت‌هاي مختلف مثل كارت صدا، كارت گرافيك، مودم، كارت شبكه و... روي آن وصل مي‌شوند.
    به‌نظر مي‌رسد مهم‌ترين تحولي كه در كيس كامپيوتر، از آن زمان تا حالا اتفاق افتاده، اين است كه از حالت افقي به صورت عمودي درآمده است!

    حافظه‌هاي خارجي
    يك يا دو درايو ديسك پنج و يك چهارم اينچي هم مي‌تواند جلوي كيس وصل شود. كساني كه از ديسك استفاده نمي‌كنند، بايد يك دستگاه ضبط خانگي را با كابل DIN به كيس وصل كنند.
    تقريبا ساختار امروزي، همان است. دو كابل از مادربورد خارج مي‌شود كه هركدام دوتا خروجي دارند: يكي را معمولا به هارد وصل مي‌كنند و دوتا درايو خارجي هم با كابل دوم وصل مي‌شوند. اما نكته اصلي پيشرفت در اين قسمت، در تكنولوژي و ظرفيت ذخيره اين درايوهاي خارجي است.
    اول فلاپي‌هاي سه و يك دوم با اندازه‌اي كوچكتر آمدند. حافظه آن‌ها تقريبا يك و نيم برابر فلاپي‌هاي پنج و يك چهارم بود و 4/1 مگابايت ظرفيت داشتند.
    بعد ناگهان نور، جايگزين مغناطيس شد و در سي‌دي‌ها ظرفيت به 700مگابايت رسيد. درايوهاي رايتر هم ارزان شد و بعد ديسك‌هاي نوري چند لايه به نام دي‌وي‌دي با ظرفيت 4 گيگابايت آمد.
    به‌زودي هم كه قرار است با به‌كاربردن نور آبي (كه طول موج كمتري از نور قرمز دارد) HD-DVD يا دي‌وي‌دي‌هاي وضوح بالا با ظرفيت 50 گيگابايت بيايند؛ يعني هر دي‌وي‌دي كه فضايي به اندازه يك فلاپي پنج و يك‌چهارم اشغال مي‌كند، مي‌تواند 50 هزار برابر آن داده ذخيره كند. اين يعني رشد فن‌آوري!

    معجزه كارت‌هاي گرافيك
    آداپتور ويژه صفحه نمايش مي‌تواند 16 رنگ را با وضوح 200×320 و تصويرهاي سياه و سفيد را با وضوح 200×640 نمايش دهد.
    خنده‌دار است نه؟ امروز حتي نمايشگرهاي موبايل با قطر يك و نيم اينچ، ميليون‌ها رنگ با وضوحي چندين‌برابر وضوح اين سيستم دارند؛ ديگر چه برسد به كارت‌هاي گرافيكي كه المان حافظه‌شان به گيگابايت هم رسيده و با همراهي يك مانيتور خوب مي‌توانند وضوحي كه آن‌زمان باورنكردني بود را با تصاويري با ميلياردها رنگ نشان دهند. اين تحول شايد تنها در عرض 10سال و به‌خصوص بعد از راه‌اندازي صنعت بازي‌هاي كامپيوتري به‌دست آمده است.

    تايپ كردن با PC
    صفحه كليد با يك كابل يك و نيم متري به جعبه اصلي وصل مي‌شود. صفحه كليد Type matic نمونه يك كار هنري است كه تجربه ساليان دراز IBM در ساختن ماشين تايپ، عامل اصلي طراحي خوب آن است؛ 10 كليد تابعي دارد و يك قسمت ماشين حسابي جدا هم دارد كه با فشار دگمه‌اي به نام Numlock كار مي‌كند.
    اگر هم اين دگمه خاموش باشد، اين قسمت كارهاي ديگري مثل Delete، Page down, Page UP و... را انجام مي‌دهد. يك كليد مشكوك هم به اسم Scroll Lock هست كه به‌نظر مي‌رسد به هيچ دردي نمي‌خورد.
    شايد اين قسمت، از معدود جاهايي باشد كه نه از نظر تكنولوژي و نه از نظر طراحي، عملا هيچ تغييري نكرده است و همان‌طور كه نويسنده گفته، احتمالا به تجربه يك قرن توليد ماشين تايپ توسط IBM برمي‌گردد.
    تنها چيز قابل‌توجه، اضافه‌شدن 2 كليد تابعي ديگر است (كليدهاي F1 تا F12) و هنوز هم بعد از ربع قرن، به‌نظر مي‌رسد كه كليد مشكوك Scroll Lock به هيچ دردي نمي‌خورد!

    مدت زمان «بالا آمدن»
    اگرچه سيستم سريع است، اما خارق‌العاده نيست. موقع روشن‌شدن، سيستم اول فعاليت‌هاي روتينش را انجام مي‌دهد و بعد بوق مي‌زند و اعلام مي‌كند كه سراغ اجراي سيستم عامل رفته است.
    اين يكي از آن‌جاهايي است كه نه تنها پيشرفت نداشته، بلكه پسرفت هم داشته. اين كامپيوتر IBM ا10ثانيه بعد از روشن كردن، آماده كار بوده. اما امروز به علت اين كه رشد نرم‌افزارها خيلي سريع‌تر از به‌روز كردن قطعات سخت‌افزاري بوده، يك سيستم عامل قوي مثل XP يا ويستاروي سريع‌ترين كامپيوترهاي خانگي بعد از حدود 20 تا 30 ثانيه آماده كار مي‌شود. البته سيستم عامل‌هاي لينوكس يا هك، اين ايراد را كمتر دارند.

    نمايشگرها از راه مي‌رسند
    طرح كلي، رضايت‌بخش است، اما اين دستگاه با يك نمايشگر كامل مي‌شود. براي ديدن تصوير مي‌توانيد يك تلويزيون به جعبه اصلي وصل كنيد. يك تلويزيون معمولي، صفحه‌اي با 24 سطر 40 يا 80 كاراكتري به شما مي‌دهد و البته گرافيك‌اش هم خيلي مطلوب نيست.
    اما در عوض، IBM همراه دستگاه، يك صفحه نمايشگر مونوكروم را عرضه مي‌كند كه قطرش تنها 5/11 اينچ است، اما صفحه‌اي با 25 سطر 80 كاراكتري به‌شما مي‌دهد.
    براي استفاده از نمايشگر بايد روي يكي از شيارهاي بورد اصلي، يك آداپتور تصوير وصل كنيد كه پشت آن يك پورت (درگاه) است كه با كابل به نمايشگر يا تلويزيون وصل مي‌شود. (منظور همان كارت گرافيك است.)
    اين‌جا هم يكي از جاهايي است كه به شدت دچار تحول شده. نمايشگر تك‌رنگ (مونوكروم) 5/11 اينچي جايش را به ال‌سي‌دي‌هاي TFT با اندازه‌هاي 21 اينچ و صفحه عريض داده است. در اين بين، مدت زيادي هم تلويزيون‌هاي لامپ تصويري (CRT) با پيشرفت‌هاي روزافزون‌شان تصاوير بديعي را نمايش مي‌دادند.

    رقابت نرم‌افزارها
    روي اين سيستم نرم‌افزارهاي Advanced Basic, Visicalc, Easg writer, DOS و بازي Adventure و كامپايلر برنامه‌نويسي Pascal ريخته شده است. IBM هرگز وارد زمينة نرم‌افزار نشد و همه كارهاي نرم‌افزاري را شركت مايكروسافت انجام داده است.
    در اين كه مايكروسافت از اول هم يك شركت انحصارطلب بوده كه شكي نيست. اما الان مي‌دانيم كه هزاران نرم افزار براي كامپيوترهاي شخصي نوشته مي‌شود كه اصلا قابل مقايسه با اين پنج شش تا نيست. البته مايكروسافت، يكي از شركت‌هايي است كه بهترين نرم‌افزارها را مي‌نويسد. مثلا همين نرم‌افزار Easg writer آن قدر خوب و كاربردي بود كه امروزه تبديل شده به يكي از قسمت‌هاي office كه همه مي‌شناسيم يعني Word.

    وسايل جنبي
    در كنار اين كامپيوتر شخصي، وسايل جنبي ديگري هم هست؛ مثل يك كارت ارتباطي (مودم) كه جداگانه خريده مي‌شود و يك پرينتر كه شركت Epson براي اين كامپيوتر طراحي كرده است... IBM پيش‌بيني مي‌كند كه كامپيوتر شخصي در خانه، اداره، آزمايشگاه، دانشگاه و مدرسه مورد استفاده باشد.
    البته احتمالا كاربران غيرحرفه‌اي نمي‌توانند با آن كار كنند، چون از نصف لذتي كه كار با اين كامپيوتر به آن‌ها مي‌دهد، آگاهي ندارند و نمي‌توانند از آن احساس رضايت كنند.
    نكته اصلي در افول IBM در فروش PC همين جمله آخر است. IBM درك نكرد كه كاربران غيرحرفه‌اي اصلا نيازي ندارند كه بدانند آن داخل چه مي‌گذرد.
    فقط مهندسان برق هستند كه كاملا از آن چه كه در كيس مي‌گذرد آگاه‌اند و از آن لذت مي‌برند. در مقابل، مايكروسافت فهميد كه براي جذب كاربران غيرحرفه‌اي، تنها نوشتن نرم‌افزارهاي جالب، جذاب، كاربردي و با گرافيك بالا كافي است و اين رمز موفقيتش بود.

    هارد ديسك‌هاي حيرت‌انگيز
    ديسك سخت اين سيستم، از دو صفحه فلزي ساخته شده كه هر كدامشان 160 كيلوبايت اطلاعات را ذخيره مي‌كنند.
    اين يكي ديگر واقعا بدون شرح است. هاردي با تنها 320 كيلوبايت اطلاعات، جزء نكات قابل‌توجه است، درحالي كه الان هاردي با ظرفيت 320 گيگابايت كه با USB به كامپيوتر وصل مي‌شود را از خيلي از مغازه‌هاي كامپيوتري در كوچه و خيابان مي‌شود خريد.
    اين يعني تكنولوژي‌ هارد ديسك، يك ميليون برابر پيشرفت كرده، تنها در 25 سال! البته به اين، هاردهاي هايبريد را هم اضافه كنيد كه داده‌ها را، هم در هارد ذخيره مي‌كنند و هم در حافظه‌هاي فلش. اين باعث مي‌شود سرعتشان خيلي بالا برود.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان

    Text Link Ads