Text Link Ads

 

 

 

691

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 691 :: يکشنبه 27 اسفند 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

منبع اصلي فيلم «300» را دانلود کنيد


سلام عرض شد!
قبل از هر چيز، سالروز شهادت پيامبر اسلام و نيز امام حسن را تسليت مي گم.
باز هم «سخن مبين» در مورد فيلم «300» هست. اگر يادتون باشه چند روز پيش که بحث اين فيلم داغ بود گفتم که اين فيلم براساس يک کميک استريپ يوناني يا همون ناول تصويري (graphic novel) ساخته شده. ديروز بالاخره تونستم چاپ اول نسخه اصلي اين کاميک استريپ را پيدا کنم و امروز براي دانلود گذاشته ام.

براي دانلود کاميک استريپ «300» با حجم تقريبي 11 مگابايت اينجا را کليک کنيد.
توجه: لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد، براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد


باقي بقايتان!

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (690) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • منبع اصلي فيلم «300» را دانلود کنيد
  • لپ تاپ های نمایشگاه سبیت
  • یک رزم نمایشی بسیار دیدنی
  • معرفي و دانلود فيلم: هاف نلسون 
  • سلطاني،موسيقي متن فيلم زندگي مولانا را ساخت
  • اجراي بازي هاي کنسول PS2 و XBox بر روي کامپيوتر توسط شبيه ساز هاي قدرتمند PCSX2 و Xenon !
  • يک مدير لايق در موبايل  آرايش تکميلي و ترميمي
  • این گوشی را به دستتان ببندید!
  • اعتصاب در خاک سفید (white land)!
  • فیلم سیصد: انتخاب آگاهانه سناریوی خشایار شاه، خائن ترین شاه به فرهنگ پارس
  • ويژه رحلت پيامبر اسلام و شهادت امام حسن
  • هات داگ با انگشت اشاره
  • بر اشتباهات شغلي و كاري خود غلبه كنيد
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

لپ تاپ های نمایشگاه سبیت
ويژه نامه الکترونيکي بمناسبت 28 صفر
یک رزم نمایشی بسیار دیدنی

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

در پاسخ به نامه مادر يك سرباز آمريكايي كشته شده در عراق
احمدي‌نژاد: ايران آغازگر هيچ جنگي نخواهد بود

رييس جمهور در پاسخ به نامه مادر يك سرباز آمريكايي كشته شده در عراق تصريح كرد: ما هم مانند شما از جنگ بيزاريم و معتقديم راه‌هاي ديپلماتيك و مسالمت‌آميز براي جلوگيري از زورگويي‌ها و زياده‌خواهي‌هاي آمريكا، رژيم غاصب صهيونيستي و انگليس فراوان است و ازاين‌رو به شما اطمينان مي‌دهم كه ايران آغازگر هيچ جنگي نخواهد بود.
به گزارش خبرگزاري فارس، محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهور كشورمان در تازه‌ترين مطلب خود در وبلاگ شخصي اش به نامه مادر يك سرباز آمريكايي كشته شده در عراق پاسخ داد.
در نامه اين مادر آمريكايي خطاب به رييس جمهور كشورمان آمده است:به عنوان مادري كه بوش پسرش را به زور به عراق برد و او را براي هميشه از من گرفت براي شما نامه مي‌نويسم. شايد شما ندانيد اما بسياري از مردم آمريكا از بوش دل خوشي ندارند و او را يك (...) مي دانند. ما او را رييس جمهور خود نمي‌دانيم؛ او با تقلب توانست وارد كاخ سفيد شود و قانوني نيست. حتي بسياري از مادراني كه فرزندانشان به عراق اعزام نشده اند هم با من هم عقيده‌اند و آنها هم بوش را يك (...) مي دانند.
وي در ادامه نامه خود آورده است:آقاي رييس جمهور! ما همانقدر از جنگ بيزاريم كه از بوش و دار و دسته‌اش. خواستم به شما اطلاع دهم كه اگر قصد داريد به آمريكا حمله كنيد، بسياري از مردم اينجا هم مثل من هستند. ما فعلاً نمي‌توانيم جلوي حماقت‌هاي بوش را بگيريم اما براي شما نامه نوشتم چون شما را مردي خداپرست و منطقي مي‌دانم. من از بوش و دولت امنيتي او نمي‌ترسم، اما براي آنكه نتوانند در برنامه‌هاي مبارزاتي من و همفكرانم كارشكني كنند، خواهش مي‌كنم مشخصات من را محفوظ نگاه داريد.
در پاسخ به اين نامه، احمدي نژاد نوشت: اگر پسر شما از رفتن به عراق و تحميل فشار به مردم آن ديار ناراضي بوده است، مطمئن باشيد كه خدا به او كمك خواهد كرد و در جهان آخرت كساني كه فرزند دلبند شما را به زور به جنگ برده‌اند، بايد پاسخگوي خون او و ساير خون‌هاي ريخته شده باشند، اما در مورد نگراني شما، جوابتان را از طريق ايميل براي شما ارسال نكردم تا احياناً كساني كه وارد حريم خصوصي شهروندان آمريكايي مي‌شوند و آنها را به طور غيرقانوني تحت كنترل دارند، براي شما مشكلي درست نكنند، در عوض جواب شما را بر روي وبلاگ قرار مي‌دهم تا ساير كساني هم كه ممكن است مانند شما بينديشند جواب خود را بگيرند.
احمدي نژاد در بخش ديگري مي افزايد: ما براي همه مردم دنيا احترام قائليم و جان و مال و آبرو و كرامت همه انسان‌ها از جملة مردم آمريكا براي ما محترم است و دين ما به ما اجازه نمي‌دهد آسايش و آرامش هيچ بشري را برهم بزنيم. حتي آن دسته از مادران ايراني كه فرزند خود را به خاطر جنايات آمريكا در ايران از دست داده‌اند و يا فرزنداني كه پدران و مادران‌شان به شهادت رسيده‌اند، راضي نيستند مردم آمريكا قرباني كج‌انديشي و خودخواهي‌هاي دولت‌مردانشان شوند. حتي دختران و پسران ايراني كه تمام خانواده خود را در حمله ناو جنگي آمريكا به هواپيماي مسافربري ايران در خليج فارس از دست داد‌ه‌اند، مايل به آغاز هيچ‌ جنگي نيستند.
وي در ادامه اين نامه با بيان اين كه در طول 8 سال جنگ تحميلي حتي مردم ما از سلاح‌هاي شيميايي صدام هم در امان نبودند و صدام با چراغ سبز قدرت‌هاي بزرگ از جمله دولت آمريكا كشنده‌ترين سلاح‌هاي شيميايي توليد شده در غرب را بروي مردم مظلوم ايران آزمايش كرد، آورده است:ما هم مانند شما از جنگ بيزاريم. البته از جنگ دفاعي نيز نمي‌هراسيم، ولي معتقديم راه‌هاي ديپلماتيك و مسالمت‌آميز براي جلوگيري از زورگويي‌ها و زياده‌خواهي‌هاي آمريكا، رژيم غاصب صهيونيستي و انگليس فراوان است.به شما اطمينان مي‌دهم كه ايران آغازگر هيچ جنگي نخواهد بود.
رئيس جمهور كشورمان در ادامه پاسخ اين نامه آورده است: مطمئن هستم شما و مردم آمريكا به دروغ‌سازي‌ها و تبليغات پيچيده و مسمومي كه توسط شبكه تبليغي سرمايه‌داري متجاوز و غيرانساني منتشر مي‌شود، اعتماد نداريد و دنبال حقيقت هستيد و براي يافتن حقيقت تلاش مي‌كنيد. حتماً مي‌دانيد كه رسانه‌هاي صهيونيستي و وابسته به باندهاي قدرت، بارها و بارها سخنان شخص من را نيز تحريف كرده‌اند و دربارة كشور ما نيز دروغ‌هاي متعددي به شما گفته‌اند. مي‌دانم در فضايي كه شما در آن زندگي مي‌كنيد و با وجود آن همه رسانه‌هاي وابسته به گروه‌هاي خاص، يافتن حقيقت بسيار دشوار است، ولي با هوشمندي مردم آن ديار حتماً غيرممكن نيست. من متأسفم كه بگويم مردم آمريكا در رابطه با جهان اطرافشان از طرف دولت آمريكا در يك سانسور مطلق زندگي مي‌كنند. مطمئن هستم اگر مردم آمريكا بدانند كه ماليات‌هاي آنها صرف چه اموري مي‌شود، حتي حاميان سرسخت دولت نيز در اعتراض به خيابان‌ها خواهند ريخت.
وي در پايان مي افزايد:از خدا مي خواهم جهاني كه در آن زندگي مي‌كنيم، هيچ‌گاه تاريكي و ظلمت جنگ را بر خود نبيند و مردم دنيا بتوانند خواست و نداي صلح‌طلبي خود را به گوش جنگ‌طلباني كه در لباس دولتمرد ظاهر شده‌اند و خود را قيم ديگران مي‌دانند، برسانند. اميدوارم با خروج هرچه سريع‌تر نيروهاي اشغالگران آمريكايي از عراق، صلح و آرامش و برادري به منطقه ما برگردد و مردم عراق نيز بتوانند در كنار خانواده و در دوستي و محبت ادامه زندگي دهند و جوانان آمريكايي نيز در كنار خانواده خود به كشور خود خدمت كنند.
اگر به خدا تكيه كنيد موفق خواهيد بود.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

هاف نلسون 
Half Nelson

کارگردان: رايان فلک. فيلمنامه: آنا بودن، رايان فلک. موسيقي: Broken-Social-Scene. مدير فيلمبرداري: آندري پارخ. تدوين: آنا بودن. طراح صحنه: بث ميکل. بازيگران: رايان گازلينگ[دان ديون]، شاريکا اپس[دري]، آنتوني مکي[فرانک]، مونيک گابريلا کورنن[ايزابل]، کارن شيلتون[کارن]، تينا هلمز[ريچل]، کالينز پني[مايک]. ١٠٦ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ آمريکا. نامزد اسکار بهتريت بازيگر نقش اصلي، برنده جايزه بهترين کارگرداني و بازيگر نقش مکمل زن/شاريکا اپس از انجمن منتقدان بوستون، برنده جايزه راسل اسميت براي کارگرداني از انجمن منتقدان دالاس فروت-ورث، برنده جايزه ويژه جشنواره دوويل، برنده جايزه بهترين فيلم جشنواره گاتام، نامزد شش جايزه اط مراسم روحيه مستقل، برنده جايزه ويژه هيئت داوران و نامزد يوزپلنگ طلاي جشنواره لوکارنو، برنده جايزه بهترين فيلم اول از انجمن منتقدان نيويورک، برنده جايزه فيپرشي از جشنواره سن فرانسيسکو، برنده جايزه بهترين بازيگر از جشنواره استکهلم و نامزد جايزه بزرگ هيئت داوران جشنواره سندنس و....
دان ديون معلم تاريخ مدرسه اي در قلب منطقه بروکلين است. او براي درس دادن از روش هاي معمول آموزشي اجتناب مي کند، اما روش هاي صميمانه اي براي قبولاندن اهميت و نقش تاريخ و ديالکتيک به دانش آموزانش دارد. او مرتباً براي شاگردانش از فشارها، تنش ها و درگيري هاي بين قدرت ها و طبقات و لزوم تغييرسخن مي گويد. اما ميان دو خواست خود، يعني ميل به تغيير جهان و نا اميدي و تنهايي فزاينده اش سرگردان است و به زودي در مي يابد که قادر به ادامه اين وضعيت نيست. سرانجام براي گريز از اين بن بست راهي مي يابد و آن استفاده از مواد مخدر براي کاهش دردهاي زندگي است. اما همين کار او را از نظر رواني آسيب پذيرتر مي کند. يک بار موقع استفاده از مواد دري- يک دانش آموز ١٣ ساله مونث و سياه پوست - او را مي بيند. همين اتفاق باعث مي شود تا رابطه اي عاطفي ميان معلم و شاگرد پديد آيد. دري نيز در زندگي شخصي مشکلات فرواني دارد. مادر مجردش به سختي کار مي کند و دري نيز براي به دست آوردن پول در حال تبديل شدن به يک پيک توزيع کننده مواد مخدر است. به نظر مي رسد هر دو محتاج حمايت هستند، اما کداميک مي تواند در چنين وضعيتي به ديگري ياري رساند؟

چرا بايد ديد؟
رايان فلک متولد ١٩٧٦ از فيلمسازان مستقل آمريکايي است که از ٢٠٠٢ با ساختن فيلمي به نام مبارزه شروع به کار کرده است. دومين فيلم او به نام اين مرد را ديده ايد؟ موفق به دريافت جايزه تماشاگران جشنواره هاي سن خوزه و بوستون شد. سومين فيلمش با عنوان Gowanus, Brooklyn نيز سه جايزه مهم از جشنواره هاي فيلم کوتاه براي وي به ارمغان آورد و فيلم ماقبل آخرش شورشي هاي جوان نيز با استقبال منتقدان روبرو شد. اما Half Nelson [اولين فيلم بلند داستاني اش]با نامزدي رايان گازلينگ براي دريافت اسکار بهترين بازيگر و همچنين دريافت جوايز متعدد در جشنواره هاي مختلف، فلک رابه شهرتي گسترده رساند. نگاهي کوتاه به کارنامه وي نشان از ديدگاه تند انتقادي وي نسبت به وضعيت سياسي/اجتماعي آمريکا و جهان امروز دارد که در Half Nelson به اوج خود رسيده است. انتخاب معلم تاريخي سرگشته به او اين فرصت را داده تا از زبان وي و دانش آموزانش روايت گر نسل هايي باشد که مبارزه طبقاتي جزو جدايي ناپذير زندگي شان شده است تا جايي که دوستي از دان مي پرسد آيا وي کمونيست است؟
Half Nelson درسي در تاريخ معاصر براي تماشاگران و چالشي سخت با نا اميدي فزاينده اي است که در عصر گريز از ايدئولوژي گريبان گير همه شده است، به همين خاطر تلاش دان براي تدريس ديالکتيک يا وزن تاريخ براي دانش آموزان اسپانيولي تبار و سياه پوست مي تواند براي آنها برانگيزاننده و براي تماشاگران خنده آور به نظر بيايد. از بازي گازلينگ هر چه بگويم، کم گفته ام. بنابر اين زحمت يافتن اين فيلم کم هزينه که با هزينه ٧٠٠ هزار دلار در طول ٢٣ روز ساخته شده را به خود بدهيد و شخصاً اين فيلم با ارزش را تماشا کنيد.
ژانر: درام.

 

لينکهاي دانلود فيلم:

براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

سلطاني،موسيقي متن فيلم زندگي مولانا را ساخت
 
موسيقي متن فيلم زندگي مولانا كه محصول كشور تركيه است، توسط پيمان سلطاني، رهبر اركستر ملل ساخته شده است.
پيمان سلطاني، رهبر اركستر ملل ايران، موسيقي متن فيلم« هفت شهر» كه به زندگي مولانا اختصاص دارد را ساخت.
اين فيلم كه محصول كشور تركيه است، روايتي از زندگي شمس و مولانا است كه به مناسبت هشتصدمين سال تولد مولانا و نامگذاري سال 2007 به نام اين شاعر پر آوازه ايراني، در جشنواره كن به نمايش دربيايد.
سلطاني در اين زمينه به ميراث خبر گفت:« حدود دو ماه قبل سفارش ساخت موسيقي اين فيلم از طرف تهيه كنندگان فيلم به من داده شد. هم اكنون اين موسيقي آن نوشته وضبط شده وتحويل سازندگان شده است.»
رهبر راكستر ملل درخصوص قطعات اين فيلم گفت:« اين موسيقي متن از بخش هاي مختلف اركسترال، تك نوازي، موسيقي فولكلور و آواز ساخته شده وبه فراخور فيلم در بخش هايس مختلف آن استفاده شده است.»
وي با بيان اينكه چند نفر از عوامل تهيه اين فيلم ايراني هستند،ادامه داد:«اين فيلم تركيبي از ويدئو، نقاشي، عكس وانيميشن است. براي تهيه موسيقي متن، يك نسخه از فيلم ويك نسخه از فيلمنامه هم در اختيار من قرار گرفت.
 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

اجراي بازي هاي کنسول PS2 و XBox بر روي کامپيوتر توسط شبيه ساز هاي قدرتمند PCSX2 و Xenon !

یکی از پرفروش ترین کنسول های بازی های رایانه ای در طول تاریخ Play Station 2 کمپانی SONY بوده که طبق آمار منتشر شده، این کنسول تا اول سال 2007 فروش نزدیک به 120 میلیون عدد در سرتاسر دنیا را داشت که آماری فوق العاده چشمگیر است . دیگر کنسول مطرح نسل ششم بازی های رایانه ای که رقابتی سخت را با Play Station 2 از اواخر سال 2001 میلادی داشته است ،کنسول XBox کمپانی Microsoft بوده که آغاز فعالیت خود را با این کنسول قدرتمند و گرافیکی در زمان خود شروع کرد . XBox بر خلاف طی سه سال و اندی عرضه پیش از ارائه نسخه حدیدش، توانست به فروشی بیش از 25 میلیون در سرتاسر دنیا دست یابد که با در نظر گرفتن مدت زمان تنها چند ساله  عرضه این کنسول رقم بسیار خوبیست .

این دو کنسول مطرح نسل ششم بازی های رایانه ای با عرضه بازی های سیستم قدرتمند برای اجرای بای های باگرافیک، دیگر شرکت های بزرگ کنسول سازی همچون SEGA و Nintendo کنار زده و خود را به عنوان قطب نخست کنسول بازی های رایانه ای در دنیا به همگان شناساندند.

سخت افزار های به کار رفته در این دو کنسول مطرح و پرطرفدار :

Xbox Console Specifications  :

Height: 3.1'
Width: 11.8'
Depth: 7.1'
Weight: 8.8 lbs
Media Type: DVD-ROM
CPU: X86-to-RISC Intel Pentium III or Celeron 733 MHz
RAM installed: 64 MB
RAM technology: DDR SDRAM
Cache size: 128 KB
HDD Capacity: 8 GB
Video Output: NVidia Xbox GPU 256-bit 2D/3D graphics acceleration
Supported Video: NTSC S-Video Installed,Component video Installed,Composite video Installed
Max resolution (external): 1920 x 1080 pixels Graphic Effects Shadows,Fog effects,Pixel Shaders,Vertex Shaders,Texture lighting,Bilinear filtering,Trilinear filtering
Fill Rate: 4000 million pixels/sec
Audio Processor: NVidia Xbox MCP
Sound Output Mode: Stereo
Memory Card: 8mb Flash
Net: Intergrated 100mbps modem/LAN
Ports: 1 Xbox AV output Xbox AV connector Installed,4 Game controller,1 Network RJ-45 Installed

Play Station 2 Specification :

CPU: Emotion Engine 300MHz, 128-bit INT, 128-bit FP, 24KB L1, 16KB Scratch, 8KB VU0, 32KB VU1, 450 MIPS, 6.2 GFLOPS, 66M Vertices/Sec, 2.4 GB/s Internal, 1.2 GB/s Graphics, 3.2 GB/s Memory
Graphics: Sony GS 150MHz, 1.2G Texels/Sec, 32-bit Color, 4MB (48 GB/s), 1.2 GB/sec Bus
Sound: SPU2, 48 2D Voices, ADPCM, 2MB
Data: 24MB (2.6 GB/s), 16MB (81 MB/s), 4.7GB Discs, Expansion 56K Modem Ethernet

امروز قصد معرفی نرم افزار شبیه ساز این دو کنسول پرطرفدار در کامپیوتر را داریم، نرم افزارهای که سیستم شما را به کنسول این دو بازی مبدل کرده و قابلیت اجرای اکثر بازی های این دستگاه ها را می دهد.

 PCSX2 نرم افزار مبدل بسیار قدرتمندیست که با قابلیت شبیه سازی اکثر بازی های با گرافیک کنسول Play Station 2 را بر روی رایانه دارد و به آسانی می توانید با این نرم افزار یا Emulator سیستم خود را به یک PS2 با حافظه ذخیره اطلاعات و Save مراحل بیشمار همراه با گرافیک بالا مبدل سازید !

آخرین نسخه ارائه شده این نرم افزار رایگان از سوی سایت سازنده نسخه  PCSX2  v0.98 است که می توانید آن را با حجم معادل 4.1 مگابایت دانلود نماید .

Xenon نام دیگر شبیه ساز مطرحیست که امروز قصد معرفی آن را داریم که قابلیت شبیه سازی بازی های کنسول XBox را بر روی PC داراست و علاقمندان به بازی های ایکس باکس به آسانی با قرار دادن دیسک مربوطه به بازی ها درون سیستم آن را با قابلیت های نامحدود رایانه اجرا و بازی خواهند کرد .

آخرین نسخه ارائه شده این نرم افزار رایگان و شبیه ساز قدرتمند Xenon 1.0 است آن را می توانید با حجمی معادل 1 مگابایت از این لینک دانلود نمایید .

سیستم مورد نیاز برای اجرای بازی های ایکس باکس توسط این شبیه ساز می بایستی حداقل افل CPU 2 گیگا هرتزی یا بالاتر و RAM یک گیگابایتی و Video Card Geforce یا Radeon 9200 Pro یا بالاتر داشته باشد .

 


 

دنیای موبایل

Epocware Handy TaskMan

يک مدير لايق در موبايل 

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

رمز فايل: reza-2006

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی
تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت
گوی خوبی بردی از خوبان خلخ شاد باش
هرکسی باشمع رخسارت به وجهی عشق باخت
گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما
زینهار از آب آن عارض که شیران را از آن
خواب بیداران ببستی وان گه از نقش خیال
پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه
باده نوش از جام عالم بین که بر اورنگ جم
از فریب نرگس مخمور و لعل می پرست
و از برای صید دل در گردنم زنجیر زلف
داور دارا شکوه​ای آن که تاج آفتاب
نصره الدین شاه یحیی آن که خصم ملک را

 

لطف کردی سایه​ای بر آفتاب انداختی
حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی
جام کیخسرو طلب کافراسیاب انداختی
زان میان پروانه را در اضطراب انداختی
سایه دولت بر این کنج خراب انداختی
تشنه لب کردی و گردان را در آب انداختی
تهمتی بر شب روان خیل خواب انداختی
و از حیا حور و پری را در حجاب انداختی
شاهد مقصود را از رخ نقاب انداختی
حافظ خلوت نشین را در شراب انداختی
چون کمند خسرو مالک رقاب انداختی
از سر تعظیم بر خاک جناب انداختی
از دم شمشیر چون آتش در آب انداختی

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 
 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

آیة المنافق ثلاث : اذا حدث كذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان .
نشان منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف كند .3 - در امانت خیانت نماید .
پیامبر اکرم (ص)

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

آرايش تکميلي و ترميمي

با آرايش ترميمي و استفاده از رنگهاي تيره و روشن فونديشن و يا پورد ميتوانيم ايرادهاي اعضاي صورت را تا حد امکان بپوشانيم. ميتوانيم با رنگهاي تيره اين اعضا را کوچکتر و با رنگهاي روشن آنها را بزرگتر نشان دهيم. اگر در اين کار دقت نکيم، اين لکه هاي تيره وروشن نه تنها زيبا نخواهند بود، بلکه چهره را زشت نيز خواهند کرد. در آرايش ترميمي بيشتر از پودر استفاده ميشود تا از کرم و مايع، زيرا پودر به راحتي روي فونديشن پخش ميشود. آرايش ترميمي بر اثر تکرار بهتر ميشود چون تکرار اين آرايش باعث ميشود که متوجه شويم که چگونه بايد اعضاي صورت را با استفاده از رنگهاي متضاد کامل نشان دهيم.
به طور مثال براي بيني پهن، کنار بيني را کمي تيره تر ميکنيم و روي بيني را پودر ميزنيم. درمورد بينيهاي بلند، نوک بيني را تيره تر ميکنيم و در بيني هاي کج، رنگ تيره را در کنار بيني و رنگ روشن تر را در وسط بيني به کار ميبريم.
براي پوشاندن جاي زخم و يا جوش، آکنه، لکه هاي روي پوست و سياهي دور چشم و خطوط ريز و پهن کنار دهان عمل ترميمي و تکميلي را بعد از زدن فونديشن انجام ميدهيم، زيرا فونديشن را نميتوانيم روي پودر بزنيم و مانع پاک شدن آن شويم.
پودر و يا کرمهاي ترميمي در رنگهاي روشن، متوسط و تيره ساخته ميشوند.
حلقه سياه دور چشم را ميتوان با استفاده از کرم پودر ترميمي پوشاند. البته دلايل زيادي براي افتادن حلقه سياه دور چشم و گود رفتن و پف کردن پلکها وجود دارد، مثل کم خوابي، غذاي نامناسب، مصرف مشروبات الکلي، ناراحتي هاي کليوي و... که در اين صورت بايد ابتدا در رفع مشکل اصلي بکوشيم و سپس از آرايش کمک بگيريم. به هر حال، پلکها و اطراف چشم را تا زماني که تيره و گود رفته هستند روشنتر ميکنيم و يا در حالتي که پف کرده اند براي پوشاندن اين پف ، روي آن را با پودر تيره تر و اطراف آن را با پودر روشن ميپوشانيم و به دقت پودر را پخش ميکنيم.
از پودر تيره براي کوچکتر نشان دادن بيني بزرگ و يا کج، غبغب، آرواره پهن و برجسته، پلکهاي سنگين، چانه برجسته و پيشاني جلو آمده استفاده ميکنيم.
از پودر روشن براي بزرگتر نشان دادن بيني کوتاه، چشمان گود رفته کوچک، صورت باريک و بلند، چانه عقب رفته، گردن باريک و بلند و پوشاندن حلقه سياه دور چشم استفاده ميکنيم.
بريا برجسته تر نشان دادن گونه ها، يک خط فرضي از گوشه دهان به وسط گوش و يک خط ديگر به صورت عمودي، از گوشه خارجي چشم به طرف چانه ميکشيم. فونديشن تيره را بعد از خط عمودي روي اين خط فرضي به طور افقي ميزنيم.
زخمهاي کوچک، خال و لکه سياه را با فونديشن ميتوانيم بپوشانيم که بهتر است با انگشت فونديشن را کاملا پخش کنيم تا خط فاصله اي ايجاد نشود و صورت دو رنگ نشان ندهد. براي پوشاندن لکه ههاي بزرگ و خال يا لکه مولودي (اصطلاحا همان ماه گرفتگي) مسلما وقت بيشتري بايد صرف کنيم و با صبر و حوصله به قدر کافي کار کنيم. بعد از زدن فونديشن، مواد پوشاننده را روي لکه مي ماليم و مجددا لايه نازکي از فونديشن را روي آن ميزنيم و سپس تمام صورت را به طور يکنواخت پودر ميزنيم. بايد توجه داشته باشيم که استفاده از فونديشن خيلي زياد و ضخيم، بدون پخش کردن صحيح مشکل صوزت را بدتر از آنچه که هست نشان ميدهيد
 

ادامه دارد...

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

در آن زمان هرشب دو مرد را می گرفتند و از مغز سرآنان خوارک برای ماران ضحاک فراهم می آوردند. روزی دو تن بنامهای ارمايل و گرمايل چاره انديشيدند تا به آشپزخانه ضحاک راه يابند تا روزی يک نفر که خونشان را مي ريزند، رها سازند.
چون دژخيمان دو مرد جوان را برای کشتن آورده وبرزمين افکندند، يکی را کشتند ومغزش را با مغزسرگوسفند آميخته و به ديگری گفتند که در کوه و بيابان پنهان شود. بدين سان هرماه سی جوان را آزاد ميساختند و چندين بُــز و ميش بديشان دادند تا راه دشتها را پيش گيرند. به گزارش شاهنامه اکنون کـُـــردان از آن نژادند.

دو پاکیزه از گوهر پادشا
دو مرد گرانمایه و پارسا
یکی نام ارمایل پاکدین
دگر نام گرمایل پیشبین
وزان پس یکی چاره ای ساختن
ز هر گونه اندیشه انداختن

ادامه دارد ...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة المائدة آيات: 120 محل نزول: مدینه

وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعَيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ 46 وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ 47 وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ 48 وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ 49 أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ 50

 

ترجمه فارسي مکارم

و بدنبال آنها ( پيامبران پيشين)، عيسى بن مريم را فرستاديم در حالى كه كتاب تورات را كه پيش از او فرستاده شده بود تصديق داشت; و انجيل را به او داديم كه در آن، هدايت و نور بود; و (اين كتاب آسمانى نيز) تورات را، كه قبل از آن بود، تصديق مى‏كرد; و هدايت و موعظه‏اى براى پرهيزگاران بود «46» اهل انجيل ( پيروان مسيح) نيز بايد به آنچه خداوند در آن نازل كرده حكم كنند! و كسانى كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، فاسقند «47» و اين كتاب ( قرآن) را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مى‏كند، و حافظ و نگاهبان آنهاست; پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در ميان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم; و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرارمى‏داد; ولى خدا مى‏خواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد; (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد) پس در نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما، به سوى خداست; سپس از آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد; به شما خبر خواهد داد «48» و در ميان آنها ( اهل كتاب)، طبق آنچه خداوند نازل كرده، داورى كن! و از هوسهاى آنان پيروى مكن! و از آنها برحذر باش، مبادا تو را از بعض احكامى كه خدا بر تو نازل كرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حكم و داورى تو)، روى گردانند، بدان كه خداوند مى‏خواهد آنان را بخاطر پاره‏اى از گناهانشان مجازات كند; و بسيارى از مردم فاسقند «49» آيا آنها حكم جاهليت را (از تو) مى‏خواهند؟! و چه كسى بهتر از خدا، براى قومى كه اهل يقين هستند، حكم مى‏كند؟! «50»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

raha_432@yahoo.com

دخترک روسپی شهر ما
پاکترین چهره این شهر بود
گرچه بظاهرعملش ننگ بود
لیک به اجبار در این نقش بود
مرهم تنهائی هر فرد بود
باده هر جائی این جمع بود
خنده او از دل پردرد بود
روشنی از اشک رخ شمع بود ...

 

 

eshge.mahdi@gmail.com

سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي در شام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.
نامت بلند و دينت پر رهرو، اي جاري تر از حيات در پيکر آدمي!

*****

باز هم مدينه بر خاك سياه اندوه نشسته و سكوتي ژرف، همه جايش را فرا گرفته است. دوباره گرد و غبار بر ديوارهاي گلين خانه ها نشسته است. باد غربت در كوچه باغ هاي خزان زده شهر، خود را به در و ديوار مي زند و آواره مصيبت روح جاوداني صبر، امام مجتبي عليه السلام است.
حسن عليه السلام، اين سيد جوانان اهل بهشت، اين خلق نيكوي محمدي، اين اسطوره صبر و بندگي، در آستانه رواق خون رنگ شهادت ايستاده و با جگري تفتيده از نامهرباني دشمن خانگي اش، عزم پر كشيدن تا بي كران عرش خدا را دارد.

*****

مراسم شب شهادت حضرت رسول اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع)
هيئت رايت العباس عليه السلام - حاج محمود کريمي

 

 

azadeh_rad57@yahoo.com

شخصي رو به خدا كرد و گفت : خدايا يك ميليارد دلار براي تو چقدر است؟
خدا گفت: به اندازه يك سنت !
مجددا شخص پرسيد: يك ميليارد سال براي تو چقدر است؟
خدا گفت: به اندازه يك دقيقه!
ان شخص كمي فكر كرد و گفت: خدايا پس مي شود يك سنت بمن ببخشي؟
خدا گفت: يك دقيقه صبركن!

 

 

shadow_1352@yahoo.com

اوشو:
عشق طالب غیرممکن است
عشق می گوید: در گام نخست باید "من " را کنار بگذاری.

*****

اوشو:
مفسر واقعیت نباش، ناظر آن باش.
به واقعیت فکرنکن، آن را ببین.

 

 
meherdad_kazemi@yahoo.com

این گوشی را به دستتان ببندید!
 

 

تصور کنید که دستبندی دارید که از طلای سفید مخصوص جواهر سازی ساخته شده است و علاوه بر اینکه ساعت دارد میتوانید مانند یک موبایل با آن به تماس هایتان جواب بدهید و همچنین از امکان یک پخش کننده Mp3 حرفه ای هم برخوردار باشید. اسم این دستگاه جدید Bracelet phone است .
این دستبند هنگامی که شما پیام کوتاه دریافت می کنید به آرامی شروع به لرزیدن می کند، سپس شما می توانید آن را به راحتی از دور مچتان بیرون بیاورید و بوسیله صفحه کلیدی که مانند تکه های الماس طراحی شده اند به پیام جواب بدهید.پاسخ دادن به یک نماس تلفنی یا زنگ زدن با این موبایل هم به همین سادگی امکان پذیر است .
همچنین امکان استفاده از این تلفن به عنوان یک پخش کننده Mp3 به همراه گوشی که به همراه آن عرضه شده است میسر است.
می گویند که Jonathan Ive کسی که iPhone و iPod محبوب شرکت Apple را طراحی کرده است از دیدن این گوشی زیبا حیرت زده شده است !

 

 

mhrsanei@googlemail.com

كلسيم و هورمون پاراتيروئيد

از كتابهاي علوم در مدرسه به ياد داريم كمبود ويتامين D موجب نرمي استخوان ميشود ويتامين D در جذب كلسيم و فسفر بسيار اهميت دارد .
كلسيم فراوان ترين ماده معدني بدن است كه حدود 99 درصد آن در استخوانها و دندانها وجود دارد و بقيه آن در عضلات - كبد و مغز ذخيره مي شود.
كلسيم در انقباض عضلاني و فسفر در سنتز آدنوزين تري فسفات (ATP) - اصلي ترين منبع انرژي عضله در تمرين هاي قدرتي و غير هوازي - نقش دارند. ضمن اينكه منيزيم هم در انبساط عضلات نقش مهمي ايفا مي كند و به دفع نمك و اب زير پوست هم كمك مي كند كه در مورد آن در مطالب آينده توضيح خواهم داد . حدود نه دهم كلسيمي كه خورده مي شود دفع مي شود كه البته ارتباط مستقيم با غلظت آن در خون دارد كه از طريق هورمون پاراتيروئيد كنترل مي شود . منابع كلسيم استخوان مي تواند كمبود كلسيم بوجود آمده بر اثر رژيمهاي غذائي را در خون جبران كند . با رژيم غذائي مناسب و ورزش مي توان تراكم استخوانها را بالابرد كه اين مورد خصوصا در خانمها كه با شروع يائسگي و قطع ترشح هورمون استروژن در سنين بالا دچار پوكي استخوان مي شوند بيشتر اهميت دارد .

 

 

sweetanim074@yahoo.com

حرفهای یک دل (5)

« فاجعه »

در حریم باد
در غوغای بهم ریختن برگهای سبز
در خلوت بی رونق از هم گسیختگی
در انجماد اشکها که به زحمت بر گونه ها می غلتند
آنجا که پای از حرکت می ماند
و راه رفتن فراموش می شود
... در ژرفای فاجعه تنهایی ام
به نیاز دستهای تو فریاد می زنم
و به گردش چشمهای غریبی با ستاره ها
و آوای الکن و فریاد در سکوت خود آواز می خوانم
.... و تو را
..... آوازی که آوازه خوان
تورا آغاز می داند ... و آغاز

وقتی چشمهای تو خواب یک روز زمستانی را می دید
پروانه ها پروازشان را از خاطر بردند
و من آوارگیم را روی دیوارها نوشتم
اکنون تنهاییم را با اشکهایم تقسیم می کنم
روی خطهایی که ...
امتدادشان به شب میرسد
چشمهای تورا کشیدم
..... و حرفهایت را در گوش باد خواندم

« معصومه علویان قوانینی »
( آوا )

 

.

vl_mahdavi@yahoo.com

اعتصاب در خاک سفید (white land)!

طبق آمار رسمی 1978تا1980 بیش از نيمي از کاخانه ها و کارگاههای انگلستان اقلا یکبار اعتصاب کرده بودند. در اواخر دهه 1980 یک سوم کارگران این کشور اعتصاب سراسری کرده اند. این اعتصابات چنان در فرهنگ کارکنان اروپایی رخنه کرده است که دارای انواع مختلف است مثل" اعتصاب کم کاری"، "اعتصاب اضافه کار ممنوع" و...که ما کلمه معادل فارسی برای بعضی از آنها را نداریم. مثلا در یک نوع اعتصاب صبح وقتی مدیر سرکار می آيد می بيند که هیچ کس سر کار نیست (اعتصاب تعطیلی ناگهانی بدون هشدار). حتی ضرب المثلهای زیادی هم در مورد اعتصابات دارند.
البته اعتصابات 20-15 سال پيش در اروپا گاهی از حالت عقلایی خارج می شد و شکل تعصب کارگری به خودش می گرفت. مثلا جايي ديدم كه بخاطر گران شدن بوفه ي محل كار خود دست به اعتصاب زدند. امروز هم اعتصابات جدی و بسیار بیش از آنچه در کشور ما دیده می شود در اروپا و امریکا اتفاق مي افتد. وقتی که تمام شرکتهای هواپیمایی امریکا ورشکسته می باشند وقتی که طی دهه اخیر تعداد زیادی از شرکتهای خودروسازی غرب با رکود مواجهه شده اند...؛ این نوع اعتصابات عادی بنظر می رسد.
سوال من این است که چند بار تا بحال ما ادعا کرده ایم که اعتصابات گسترده در غرب نشان از عدم مشروعیت دولتهای غربی است و یا آن را دلیلی بر رویگردانی مردم اروپا از نظام سرمایه داری محسوب كرده ايم؟ با توجه به اينكه بعضي از اين نوع اقدمات مثل شورشهاي اخير فرانسه ديگر اعتصاب كارگري و كارمندي نيست، بلكه يك اعتراض شديد اجتماعي به اصل نظام فرانسه مي باشد. كه البته با سانسور شديد تصويري از سوي دولت فرانسه مواجه شد.(فيلم گزارش)
در كشور ما كارگران و كارمندان آنقدر با فهم و فرهنگ هستند كه بخاطر بعضي مسايل جزيي دست به اعتصاب نزنند. در ايران اكثر اعتصابات و اعتراضات به خاطر عدم پرداخت حقوق و مزايا مي باشد كه امري منطقي و حقي مي باشد. هرچند گاهي تحريك و سوء استفاده حزبي هم به چشم مي خورد.
مساله ي ديگر اين است كه اگر يك اعتراض 100نفري در جايي از كشور اتفاق بيافتد هيچ نيازي به بزرگ نمايي آن و اعلام آن در رسانه ي ملي نيست، ولي وقتي 15000 نفر به عدم پرداخت حقوق و مزاياي خود تهديد به اعتصاب مي كنند و براي اعتراض جايي تجمع مي كنند، آيا اين خبر قابل پخش در رسانه ملي نيست. به عبارت ديگر اين واكنش صنفي چه خطري براي امنيت ملي دارد كه صدا و سيماي ما از اظهار آن پرهيز مي كند. چرا بايد سوء مديريت و ندانم كاري مديريت مياني كشور به پاي اصل نظام نوشته شود؟ وقتي دشمنان ما چشمشان را به حضورهاي 30ميليوني و 70درصدي انتخابات كشورمان مي بندند و تظاهراتهاي ميليوني ما را هزاران نفر اعلام مي كنند، ديگر عدم پوشش خبري 1000 نفر كارمند معترض به حق و حقوق خود از سوي ما چه اثري مي تواند داشته باشد؟
البته من نمي دانم كه صدا سيماي مصدقي ما(!) آيا تاكنون تحقيق ميداني كرده است كه پخش يا عدم پخش اين نوع اعتراضات صنفي چه اثراتي بر جامعه يا بر روي خود اعتراض كنندگان و يا رواج شايعات دارد؟ مثلا در اين ميان وقتي 2نفر كارگر كارگاه ريخته گري در خاك سفيد با رييس خود دست به يقه شده بودند، حزب كمونيستي كارگران... به حمايت از اعتصاب سراسري در كشور بيانيه صادر كرد! و يا اينكه در ادبيات مردم ما فرقي بين اعتراض و اعتصاب قايل نمي شوند!! با همان بار منفي عليه نظام و خدا و پيغمبر!!

 

 

h.moteshafi@gmail.com

اميد
 

تا حالا پيش اومده كه يه اتفاقي براتون افتاده باشه و اون اتفاق رو دوست نداشته باشي؟
و حتي بعد از اون اتفاق نا خوشايند از خودت ' اطرافيان ' زندگي و و و و ..... نا اميد شده باشي؟
مي دونم واسه خيلي ها ' نه البته همه ' اين اتفاق افتاده.
اين البته كه گفتم واسه ي اين بود كه:
براتون يه داستان وا قعي رو بنويسم كه بهتون ثابت شه '
‹ خواستن توانسته › و نا اميد شدن چاره ي كار نيست!

.
:::
::
:
دكتر ها به من گفتند كه ديگر هيچ گاه راه نمي روم ' اما مادرم گفت كه من راه مي روم و من حرف مادرم را باور كردم!
داستان دختر كوچكي را برايتان مي گويم كه در يك كلبه ي محقر دور از شهر در يك خانواده ي فقير به دنيا آمده بود.
زايمان ' زودتر از زمان مقرر انجام شده بود و او نوزاد زودرس ' ضعيف و شكننده اي بود.همه شك داشتند كه زنده بماند.
وقتي چهار ساله شد ' بيماري ذات الريه و مخملك را با هم گرفت.تركيب خطرناكي كه پاي چپ او را از كار انداخت و فلج كرد. اما او خوش شانس بود چون مادري داشت كه او را تشويق و دلگرم مي كرد.مادرش به او گفت : "علي رغم مشكلي كه در پايت داري با زندگي ات هر كاري كه بخواهي مي تواني بكني ' تنها چيزي كه احتياج داري ==› ايمان ' مداومت در كار ' جرات و يك روح سر سخت و مقاوم است. "
بدين ترتيب در نه سالگي دختر كوچولو بستهاي آهني اش را كنار گذاشت و بر خلاف آنچه دكترها فكر مي كردند و مي گفتند كه هيچ گاه به طور طبيعي راه نمي رود ' راه رفت و چهار سال طول كشيد تا قدمهاي منظم و بلندي را برداشت و اين يك معجزه بود.
او يك آرزوي باور نكردني داشت ' آرزو داشت بزرگترين دونده ي زن جهان شود ' اما با پاهايي مثل پاهاي او ' اين آرزو چه معنايي مي توانست داشته باشد؟
در سيزده سالگي در يك مسابقه ي دو شركت كرد و نفر آخر شد.در تمام مسابقات دبيرستان شركت كرد و در تمام مسابقات ' آخرين نفر بود. همه به اصرار به او مي گفتند كه اين كار را كنار بگذارد اما روزي فرا رسيد كه او قهرمان مسابقه شد!!!
از آن زمان به بعد ويلما در هر مسابقه اي شركت كرد و برنده شد.
در سال 1960 او به بازي هاي المپيك راه يافت و آنجا در برابر اولين دونده ي زن دنيا ' يك دختر آلماني قرار گرفت كه تا به حال كسي نتوانسته بود او را شكست دهد.
اما ويلما پيروز شد و در دو صد متر ' دويست متر و دو امدادي چهارصد متر ' سه مدال المپيك گرفت.
آن روز او اولين زني بود كه توانست در يك دوره ي المپيك ' سه مدال طلا كسب كند ' در حالي كه گفته بودند: ‹ او هيچ وقت نمي تواند دوباره راه برود! ›

 

 

hamed.1360@yahoo.com

شهادت امام حسن مجتبي (ع)
 

امام حسن (ع) فرزند امیر مؤمنان علی بن ابیطالب و مادرش مهتر زنان، فاطمه زهرا (س)، دختر پیامبر خدا (ص) است. امام حسن (ع) در شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه تولد یافت. وی نخستین پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی و فاطمه عنایت کرد.
پیامبر اکرم (ص) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصی داشت و بارها می فرمود که حسن و حسین فرزندان من هستند. امام حسن (ع) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت، به امامت رسید و مقام خلافت ظاهری را نیز اشغال کرد و نزدیک به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداخت. در این مدت، معاویه که دشمن سرسخت علی (ع) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهی عثمان و در آخر آشکارا به طلب خلافت) جنگیده بود، به عراق که مقر خلافت امام حسن (ع) بود لشکر کشید و جنگ آغاز کرد.

کمالات انسانی
امام حسن (ع) در کمالات انسانی یادگار پدر و نمونه کامل جد بزرگوار خود بود. تا پیغمبر (ص) زنده بود، او و برادرش حسین در کنار آن حضرت جای داشتند، گاهی آنان را بر دوش خود سوار می کرد و می بوسید و می بویید.
از پیغمبر اکرم (ص) روایت کرده اند که درباره امام حسن و امام حسین (ع) می فرمود: این دو فرزند من، امام هستند خواه برخیزند و خواه بنشینند ( کنایه از این که در هر حال امام و پیشوایند ).
از خدا طلب بهشت می کرد و به او از آتش جهنم پناه می برد. چون وضو می ساخت و به نماز می ایستاد، بدنش به لرزه می افتاد و رنگش زرد می شد. سه نوبت دارائیش را با خدا تقسیم کرد و دو نوبت از تمام مال خود برای خدا گذشت. در روایات است که امام حسن (ع) در زمان خودش عابد ترین و بی اعتنا ترین مردم به زیور دنیا بود. در سرشت و طینت امام حسن (ع) برترین نشانه های انسانیت وجود داشت.

بیعت مردم با حسن بن علی (ع)
هنگامی که حادثه دهشتناک ضربت خوردن علی (ع) در مسجد کوفه پیش آمد و مولی (ع) بیمار شد به حسن دستور داد که در نماز بر مردم امامت کند و در آخرین لحظات زندگی، او را به این سخنان وصی خود قرار داد: "پسرم! پس از من، تو صاحب مقام و صاحب خون منی". و حسین و محمد و دیگر فرزندانش و رؤسای شیعه و بزرگان خاندانش را بر این وصیت گواه ساخت و کتاب و سلاح خود را به او تحویل داد و سپس فرمود: "پسرم! رسول خدا دستور داده است که تو را وصی خود سازم و کتاب و سلاحم را به تو تحویل دهم . همچنانکه آن حضرت مرا وصی خود ساخته و کتاب و سلاحش را به من داده است و مرا مأمور کرده که به تو دستور دهم در آخرین لحظات زندگیت، آنها را به برادرت حسین بدهی". امام حسن (ع) به جمع مسلمانان درآمد و بر فراز منبر پدرش ایستاد. خواست درباره فاجعه بزرگ شهادت پدرش، علی علیه السلام با مردم سخن بگوید. آنگاه پس از حمد و ثنای بر خداوند متعال و رسول مکرم (ص) چنین گفت: "همانا دراین شب چنان کسی وفات یافت که گذشتگان بر او سبقت نگرفته اند و آیندگان به او نخواهند رسید."
مردم با شوق و رغبت با امام حسن بیعت کردند. و این روز، همان روز وفات پدرش، یعنی روز بیست و یکم رمضان سال چهلم از هجرت بود. پس از بیعت مردم، امام حسن (ع) به ایراد خطبه ای پرداخت و مردم را به اطاعت اهل بیت پیغمبر (ص) که یکی از دو یادگار گران وزن و در ردیف قرآن کریم هستند تشویق فرمود و آنها را از فریب شیطان و شیطان صفتان بر حذر داشت.
روش زندگی امام حسن (ع) در دوران اقامتش در کوفه او را قبله نظر و محبوب دلها و مایه امید ساخته بود. حسن بن علی (ع) شرایط رهبری را در خود جمع داشت زیرا اولا فرزند رسول خدا (ص) بود و دوستی او یکی از شرایط ایمان بود.
امام (ع) کارها را نظم داد و والیان برای شهرها تعیین فرمود و انتظام امور را بدست گرفت. اما زمانی نگذشت که مردم چون امام حسن (ع) را مانند پدرش در اجرای عدالت و احکام و حدود اسلامی قاطع دیدند، عده زیادی ازافراد با استفاده از نفوذ خود به توطئه های پنهانی دست زدند و حتی در نهان به معاویه نامه نوشتند و او را به حرکت به سوی کوفه تحریک کرده، ضمانت کردند که هرگاه سپاه او به اردوگاه حسن بن علی (ع) نزدیک شود، حسن را دست بسته تسلیم او می کنند یا ناگهان او را بکشند.
در برابر این عده منافق، شیعیان علی (ع) و جمعی از مهاجر و انصار بودند که به کوفه آمده و در آنجا سکونت اختیار کرده بودند. این بزرگمردان مراتب اخلاص و صمیمیت خود را در همه مراحل ثابت کردند.
امام حسن (ع) وقتی طغیان و عصیان معاویه را در برابر خود دید با نامه هایی او را به اطاعت عدم توطئه و خونریزی فرا خواند ولی معاویه در جواب امام (ع) تنها به این امر استدلال می کرد که من درحکومت از تو با سابقه تر و در ا ین امر آزموده تر و به سال از تو بزرگترم همین و دیگر هیچ!
و بدین ترتبیب دشمنی و سرکشی از طرف معاویه شروع شد و او بود که با امام زمانش گردنکشی آغاز کرد. معاویه با توطئه های زهرآگین و انتخاب زمان مناسب و ایجاد روح اخلالگری و نفاق، توفیق یافت. او با خریداری وجدانهای پست و پراکندن انواع دروغ و انتشار روحیه یأس، مردم سست ایمان را به دور خود جمع کرد و از سوی دیگر، همه سپاهیانش را به بسیج عمومی فرا خواند.
امام حسن (ع) نیز تصمیم خود را برای پاسخ به ستیزه جویی معاویه دنبال کرد و رسماً اعلان جهاد داد. اگر در لشکر معاویه کسانی بودند که به طمع زر آمده بودند و مزدور دستگاه حکومت شام بودند، اما در لشکر امام حسن (ع) چهره های تابناک شیعیانی دیده می شد مانند حجر بن عدی، ابو ایوب انصاری و عدی بن حاتم که به تعبیر امام (ع) "یک تن از آنان افزون از یک لشکر بود". اما در برابر این بزرگان، افراد سست عنصری نیز بودند که جنگ را با گریز جواب می دادند و در نفاق افکنی توانایی داشتند و فریفته زر و زیور دنیا می شدند. امام حسن (ع) از آغاز این ناهماهنگی بیمناک بود.
و همین شرایط موقعیتی را فراهم کرد که برای امام (ع) جز "صلح " با معاویه ، راه حل دیگری نماند.
معاویه وقتی وضع را مساعد یافت به امام حسن (ع) پیشنهاد صلح کرد. امام حسن برای مشورت با سپاهیان خود خطبه ای ایراد فرمود و آنها را به جانبازی و یا صلح، یکی از این دو راه تحریک و تشویق فرمود. عده زیادی خواهان صلح بودند. عده ای نیز با زخم زبان امام معصوم را آزردند. سرانجام پیشنهاد صلح معاویه مورد قبول امام حسن واقع شد، ولی این فقط بدین منظور بود که او را در قید و بند شرایط و تعهداتی گرفتار سازد که معلوم بود کسی چون معاویه دیر زمانی پای بند آن تعهدات نخواهد ماند و در آینده نزدیکی آنها را یکی پس از دیگری زیر پای خواهد نهاد، در نتیجه، ماهیت ناپاک معاویه و عهد شکنی های او و عدم پای بندی او به دین و پیمان، بر همه مردم آشکار خواهد شد و نیز امام حسن (ع) با پذیرش صلح از خونریزی که هدف اصلی معاویه بود و می خواست ریشه شیعه و شیعیان آل علی (ع) را بهر قیمتی که است، قطع کند، جلوگیری فرمود. بدین صورت چهره تابناک امام حسن (ع)، همچنان که جد بزرگوار رسول الله (ص) پیش بینی فرمود بود ، بعنوان "مصلح اکبر" در افق اسلام نمودار شد. معاویه در پیشنهاد صلح هدفی جز مادیات محدود نداشت و می خواست که بر حکومت استیلا یابد.
اما امام حسن (ع) بدین امر راضی نشد مگر بدین جهت که مکتب خود و اصول فکری خود را از انقراض محفوظ بدارد و شیعیان خود را از نابودی برهاند. پس از چند روز امام حسن (ع) آماده حرکت به مدینه شد. معاویه به این ترتیب خلافت اسلامی را در زیر تسلط خود آورده وارد عراق شد و در سخنرانی عمومی رسمی، شرایط صلح را زیر پا نهاد و از هر راه ممکن استفاده کرد و سخت ترین فشار و شکنجه را بر اهل بیت و شیعیان ایشان روا داشت.
امام حسن (ع) در تمام مدت امامت خود که ده سال طول کشید، در نهایت شدت و اختناق زندگی کرد و هیچگونه امنیتی نداشت، حتی در خانه نیز در آرامش نبود. سر انجام در سال پنجاهم هجری به تحریک معاویه بدست همسر خود (جعده ملعونه) مسموم، شهید و در بقیع مدفون شد.

 

 

MohammadMasih.Mahdavi@gmail.com

فیلم سیصد: انتخاب آگاهانه سناریوی خشایار شاه، خائن ترین شاه به فرهنگ پارس

بسم الله؛
الآن مد شده است که همه از فیلم سیصد بد بگویند، و به فرهنگ غنی پارس ببالند، البته این بالید به فرهنگ پارس به حق است و در کنارش حمله به فیلم سیصد نز!
ولی یک مشکل نه چندان کوچک در این جریان است و آن اطلاعات کم تاریخی دوستان است که موجب جوزدگی و بعضا اقدامات اشتباهشان در عملکرد است، نمونه اش اینکه کامل ترین مطلب که دکتر مجيدي آن را با کمک یک سایت تاریخی نوشته و نویسنده تنها برای این نوشته به مطالعه پرداخته است؛
دلیلی بر شرح میزان مطالعات تاریخی ام نمی بینم، که همه ی هم دوره ای هایم در علامه حلی چون من بوده اند، از کلاس های تاریخ همراه با مطالعه هردوت، گیلگمش، رمان پسر ایران، ترجمه متون میخی کتیبه ها و ... گرفته تا مطالعات جدیدم درمورد تاریخ یهود و رابطه شان با ایران؛ زین جهت لازم می دانم مهمترین موضوع درباره این فیلم سیصد را بگویم؛ چند نکته را به ترتیب ذکر می کنم و در آخر نتیجه گیری می کنم؛

  1. کوروش کبیر، پادشاه مومن پارس، یکی از مهمترین کارهایش نجات یهودیان و آوردن ایشان به ایران بود!؛ در کنار این کوروش -رحمه الله علیه- و داریوش به شدت به گسترش و غنای فرهنگ پارسی و زرتشتی کمک کردند و عدالت و تقیدشان به حقوق بشر بر هیچ کس پوشیده نیست؛ با این حال خشایار شاه از خائن ترین افراد به فرهنگ پارس و آیین زرتشت بود!
    "خشایار شاه ملکه ای داشت به نام ملکه وشتی که یک بانوی عفیف ایرانی بود، در عین حال استر دختری یهودی به کمک پسر عمویش مردخای که از همان قوم نجات یافته بودند به دربار راه یافت؛ در یکی از مراسم ها باده گساری خشایارشاه از ماکه وشتی می خواهد که خود را بر حاضران عرضه کند، ولی ملکه وشتی از این کار سرباز می زند، و این موقعیتی برای استر و مردخای بود که جایگاه خود را ارتقا دهند و بدین صورت استر با پیروی اش از خشایارشاه فاسد خود را محبوب و نافذ می کند، ملکه وشتی منزوی می شود و استر ملکه ایران می گردد، کار به جایی می رسد که استر و مردخای اجازه ی دستور می یابند و مهر پادشاه در اختیارشان قرار می گیرد، به دستور ایشان «هامان» وزیر ملی گرای پارسی کشته می شود، و 77هزار ایرانی قتل عام می گردند، (یعنی از هر 11نفر یک نفر)، و مردخای جایگزین هامان می گردد"
    این روایت در کتاب سفر استر تورات بدین صورت نقل می شود:
    «پس يهوديان جميع دشمنان خويش را به دم شمشير زده كشتند و هلاك كردند و با ايشان هر چه خواستند به عمل آوردند ... يهوديان در دارالسلطنه شوشن (شوش)پانصد نفر را كشته و هلاك كردند ... در روز چهاردهم ماه آذار نيز جمع شده سيصد نفر را در شوشن كشتند ... و ساير يهودياني كه در ولايات پادشاه بودند جمع شده و ... هفتاد و هفت هزار نفر از مغبضان خويش را كشتند ... و آرام يافتند. و آن روز رابزم و شادماني نگاه داشتند. ... آن روزها را از اسم «پور» (در عبري به معناي قرعه) پوريم ناميدند ... يهوديان اين را فريضه ساختند و آن را بر ذمه خود و ذريت خويش و همه كساني كه به ايشان ملحق شوند گرفتند كه تبديل نشود و آن دو روز را بر حسب كتابت آنها و زمان معين آنها سال به سال نگاه دارند و اين روزهاي پوريم از ميان يهود منسوخ نشود و يادگاري آنها از ذريت ايشان نابود نگردد. (عهد عتيق، سفر استر باب 9)»
    حتی با تحقیقات جدید دسته ای از تاریخ دانان و باستان شناسان ایرانی روی بنای پارسه مشخص شده است که نه تنها تخت جمشید توسط اسکندر آتش زده نشده است، بلکه احتمالا به دلیل یک فاجعه، نسل کشی یا چیزی شبیه این ساخت آن در نیمه متوقف شده است! که به دلیل اینکه از حوصله این مطلب خارج است شرحش را می گذارم برای بعد.

    در همین رابطه.
    + داستان ملکه وشتی
    + پوریم در نشریه الکترونیک آرمانشهر

  2. من بعید می دانم خشایار شاه همجنس باز بوده باشد، ولی می دانم که باده گساری بی حیا بوده است، او تمام تقدس و دیانت دربار را که با تلاش کوروش و داریوش فراهم آمده بود را به باد داد و خود را به یک مشت بنی اسرائیلی باخت! اینکه او در جنگ زیاده روی نمی کرده است هم به این دلیل است که ملزم به پیروی از آیین و رسوم هخامنشیان بوده و در ضمن تا قبل از قدرت گرفتن مردخای تصمیم گیری ها در دست وزرای عادل پارسی بوده است! با ین حال خشایار شاه در حمله اش به یونان کم آتش سوزی راه نیانداخت!

  3. چهره ای که فیلم سیصد از ایرانیان و سربازان ایرانی نشان می دهد یقینا دروغ است، ولی نویسنده بهترین سوژه را انتخاب کرده است، کسی که دربین ایرانیان هم زیاد به نیکی مشهور نیست، خشایارشاه!

  4. در عین حال زمان پخش فیلم نزدیک به مراسم پوریم (همان جریان ایرانی کشی) بود؛ در حال حاضر گروه های زیادی در این تلاش می کردند و می کنند که فاجعه پوریم را دوبراه در جامعه مطرح کنند، ولی این فیلم موجب شده است که یک مشت ابله و نادان از رادیو جوان تا روزنامه ها به تقدس خشایار شاه بپردازند و این حربه از دست ایرانیان خارج شود؛ و زین جهت به نظرم انتخاب این سوژه و زمان ساخت و پخش آن کاملا آگاهانه بوده است!

نتیجه.
به نظر من ساخت این فیلم درباره پادشاهی ایرانی که در بین یهودیان بسیار محبوب است با یک سناریوی صهیونیستی و کاملا آگاهانه انجام شده است که با یک تیر دونشان می زند؛ اولا؛ چهره ی ایرانیان را در جهان زشت تصویر می کند، دوما؛ از مطرح شدن پوریم در جامعه ایرانی و روشن شدن خوش خدمتی خشایار شاه به یک قوم بیگانه و خیانت به امپراطوری پارس جلوگیری می کند.
کمی آگاهانه و به دور از جوگیری با موضوع برخورد کنید!

ما الآن در مسلم فروم داریم در این باره بحث می کنیم، اگر کسی می خواهد شرکت کند و نظر بدهد بسم الله! بیاید اینجا!

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

رحلت

يا محمد(ص ) از رحلت تو چه بگوئيم و چه بنويسيم كه براستى وصف اين غم بزرگ ، اين رحلت جانگذار و وصف كبرى و داهيه عظمى در توان كدامين قلم و كدامين بيان است ؟
محمد(ص )، اى گراميترين خلق نزد پروردگار، اى آفتاب جانبخش جهان ، اى روح وجود عالم ، براستى كدامين قلم است كه از تو، به صورتى بايسته و شايسته ياد كند؟... آرى ...
گاهى كه ستاره اى از آسمان كوچ ميكند ميگوئيم ما را چه غم كه هنوز ماهى و مهتابى باقيست ، اما بنازم به آن ماه شب افروزى كه با رفتنش ، كاروان نور را به ارمغان مياورد و انبوه ستارگان ديگرى را روشن ميسازد...
و تو اى برگزيده ترين برگزيدگان خلق ، اى رسول حق ، چنين بودى آرى ... آسمان بر بام خانه پيغمبر منتظر است ، انگار كه كواكب آر حركت باز ايستاده اند و زمين ديگر نمى چرخد، در اين لحاظ سنگين و اندوهناك گوئى اين محمد(ص ) نيست كه از دار دنيا ميرود بلكه كل انبياء و پيامبران هستند كه از اين جهان ميروند. خاتم انبياء با تنى خسته و چشمى نگران (بخاطر حال امتش ) اين جهان را ترك ميكند.
اينك او امتش را تنها ميگذارد و از اين فانى سرا به باقى سرا ميشاند، او غم از رفتن ندارد، اندوه از رحلت و ترك اين خاك ندارد كه اگر غمى و اندوهى بر سينه اش سنگينى ميكند ناراحتى و بى تابى از براى امت نوپايى است كه يك مكتب الهى را پذيرفته است و به همين خاطر در مقابل دشمنان داخلى و خارجى زيادى قرار گرفته است . غمش غم امتى است كه بايد حركتش را به سوى الله يك لحظه متوقف نسازد، چه رنجها كه براى اين حركت متحمل نگشت و چه حرفها كه از دوست و دشمن نشنيد، اگر در دل هميشه به ياد و فكر امت بود بخاطر عشقى بود كه به خداى امت داشت .
آرى مرغ جان ، قصد پرواز از قفس تن را دارد. او كه نفسش زندگى بود و اميد، حرفهايش هيجان بود و تلاش ، قدمها و حركاتش زندگى ساز بود و انسان ساز، و لبخندش هر مشتاق عاشقى را بو جد مياورد. چقدر موثر و پر نفوذ سخن ميگويد اين رسول خدا، چقدر به انسانها عشق مى ورزد اين سرور انسانها و چقدر پر جذبه است كلامش ، آنگاه كه از خدا سخن ميگويد، آنگاه كه از گرسنگان و تشنگان و بيماران و گرفتاران سخن ميگويد.
اينك پدرى مهربان از دنيا ميرود، پدرى بى مانند جهان را ترك ميگويد، و آنگاه كه بى تا بى قرارى دخترش را نظاره مى كند خطاب به او چنين مى فرمايد: فاطمه عزيزم ، فاطمه دلبندم ، فاطمه اى گوشواره عرش كبريائى ، فاطمه اى گوهر پارسايى و شكيبايى فاطمه اى محبوبه حضرت داور، فاطمه اى جان و جآنان پيامبر، فاطمه اى كفو بى كفو حيدر غصه به خود راه مده كه تو اولين كسى هستى كه به ديدار من ميشتابى . فاطمه جان گريه اين نور چشمان عزيزم حسن و حسين را آرام كن كه بيش از اين طاقت شنيدن اين گريه ها را ندارم .
به يكباره نفس ها گره مى خورد، زمان ساكت و غمگين مى ايستند، هستى از جنبش باز مى ماند ناگهان لبهاى نازنين پيامبر تكان مى خورد:
بل الرفيق الا على
يا رسول الله اكنون اندكى از عطر تن مطهر تو است كه در مشام اين خاكيان فرو رفته است و در دلهاشان نورى ، شورى و غوغايى بى اندازه ايجاد كرده و و شوريده شان ساخته و اين دلهايشان را جايگاه عشق به تو و خاندان پاك قرار داده .
يا محمد(ص ) عنايتى كن به اين خستگان كه جز ائين پاك تو چيزى نميخواهند و جز به اشتياق قرب الهى و محشور شدن در نزد تو، جانهاشان آرام نمى گيرد.

اى خوش آن روز يكه ما معشوق را مهمان كنيم
ديده از روى نگارينش ، نگارستان كنيم
گر ز داغ هجر او دردى است در دلهاى ما
ز آفتاب روى او، آن درد را درمان كنيم

يا محمد(ص )، ما سوخته ايم سوخته ... و اينك در سالروز رحلت تو و شهادت فرزندان عزيزت امام حسن مجتبى و امام على بن موسى الرضا عليه السلام جز آب ديده چه داريم كه نثار كنيم ، اى رسول حق ، داغ دلهاى اين مردان و زنان خسته را جز با وجود مقدس تو مگر ميشود آرام كرد.
اينك اى خورشيد درخشان آسمان نبوت ، اندكى بيا و بحال اين عاشقان حق و سوختگان سرزمين ما نظرى كن ، اى پيغامبر عشق و توحيد، اى حبيب خدا اى ياور مظلومان و اى چشمه جوشان ايمان و تقوى ، گوشه چشمى بر اين جمع پريشان و مضطر ما بينداز.
قامت خميده ات را راست كن اى پدر امت ، اى رسول حق ، پيكر افسرده زهرايت را در آغوش بگير، اشكها را از ديدگاهش پاك كن ، پهلوى شكسته اى زهرايت را در آغوش بگير، اشكها را از ديدگانش پاك كن ، پهلوى شكسته اش را مرهم بگذار، گونه كبودش را نوازش كن ، قلب شكسته اش را التيام بخش ، اه اى رسول خدا، پيكر عرقه بخون مجتبى عليه السلام را از مقابل ديدگانش دور كن مگذار، بدن تير الودش را نظاره كند، به او بگو كه گريه را بس كند، بگو كه فرزندش مهدى (عج ) مى آيد، بگو كه او از راه ميرسد او ميايد، او بايد بيايد، انتقام خونها را ميگيرد و شادمانى را بهمراه مى آورد.
الهم و سر نبيك محمد(ص )برويته و من تبعه على دعوته و ارحم استكانتنا بعده ، اللهم اكشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضور و عجل لنا ظهوره ، انهم يرونه بعيد او نريه قريبا، برحمتك يا ارحم الراحمين ...

 
 

sepehr_elton@yahoo.com

ديدگاه تعدادي از شهروندان يوناني وايراني درباره فيلم ضد ايراني "۳۰۰‬‪"

فيلم هاليوودي و ضدايراني "۳۰۰‬" كه توسط كمپاني آمريكايي " وارنر " به منظور خدشه دار نمودن چهره‌ايرانيان و فرهنگ غني و تمدن درخشان ايران زمين تهيه شده است و اين روزها در سينماهاي يونان در حال نمايش است ، باانتقاد تعداد زيادي از شهروندان و فرهيختگان اين كشور مواجه شده است .
" وانگليس كالاپاكي " يك شهروند يوناني كه ازاين فيلم ديدن كرده است روز چهارشنبه به خبرنگارايرنا گفت : اين فيلم هيچ سنديت تاريخي ندارد و يك فيلم رايانه‌اي است كه از عنصر واقعيت در سراسر اين فيلم خبري نيست .
اين يوناني با انتقاد از اين فيلم تصريح كرد : اين فيلم هاليوودي در راستاي مورد تهاجم قرار دادن تاريخ و تمدن ايران تهيه شده‌است و اگر كسي فكر كند كه به نفع يونانيان تهيه شده‌است دراشتباه مي‌باشد زيراآمريكايي ها با تهيه اين فيلم صرفا درصدد تامين منافع و اهداف خود بوده و به چيز ديگري نمي‌انديشند.
وي ضمن توهين‌آميز دانستن اين فيلم افزود: فيلم "‪ "۳۰۰‬در واقع يك طنز مسخره و بي‌معناست و نه يك سند و واقعيت تاريخي و به‌علت استفاده‌از تكنيك رايانه‌اي ، صرفا ممكن است مورد توجه كودكان و نوجوانان قرار گيرد.
اين يوناني كه يك پزشك است ، اين فيلم را بدون معني و محتوا توصيف كرد و گفت : اين فيلم در واقع در راستاي حمله به فرهنگ و تمدن ايراني تهيه شده است.
يك شهروند ديگر يوناني كه خواست نامش گفته نشود گفت : اين فيلم در واقع ابزاري براي پيشبرد جنگ تمدن‌ها است كه آمريكاازآن بهره جسته‌است .
اين يوناني تصريح كرد: آمريكا بارهاادعا كرده‌است كه با ملت‌هامخالفتي ندارد و با فرهنگ و تمدن ملت‌ها مشكلي ندارد و اگراختلافي داشته باشد با دولتمردان است ، ولي تهيه اين فيلم بي‌معناي هاليوودي كمپاني وارنر نشان داد كه اين ادعا كاملا دروغ و بي‌اساس است وآمريكا و امپرياليسم در واقع به ملت‌ها و فرهنگ‌ها كار دارند و در اين فيلم ملت و تمدن ايران مورد تهاجم قرار گرفته است .
اين يوناني درخاتمه افزود: كشورهاي بي‌تمدن ، به تمسخر تمدن‌هاي بزرگ مي پردازند ، زيرا خود تمدني براي عرضه ندارند و بايد بگويم كه تمدن‌هاي بزرگ همچون تمدن ايران بااينگونه فيلم‌هاي بي‌معنا از بين نخواهند رفت.
"مجيد ميرخسروي" عضو هيات رييسه"انجمن ايرانيان مقيم يونان وطرفداران ايران "نيز دراين زمينه به خبرنگار ايرنا در آتن گفت : فيلم ‪ ۳۰۰‬يك فيلم مضحك و بي‌معناست كه فرهنگ ايران و تمدن و تاريخ ما را مورد تهاجم قرار داده است .
وي افزود : تعداد زيادي از ايرانيان باارسال نامه‌الكترونيكي (ئي ميل) اعتراض و مخالفت خود را با محتواي اين فيلم به كمپاني " وارنر " اعلام كرده‌اند.
اين عضو هيات رييسه انجمن ايرانيان مقيم آتن با تاكيد بر اينكه فيلم هاليوودي "‪ " ۳۰۰‬هيچ مبناي تاريخي ندارد، گفت : به‌نظر من نبايد با بزرگ كردن اين مساله ، باعث معروفيت اين فيلم مضحك و مسخره شويم ، بلكه بايد بگذاريم اين فيلم مسخره و بي‌معنا در زباله دان تاريخ هنر ، دفن شود.
شبكه راديو دولتي يونان( نت ) نيز روز چهارشنبه بااشاره به اين فيلم و استقبال مردم براي ديدن آن تاكيد كرد كه فيلم"‪ "۳۰۰‬داراي هيچگونه سنديت تاريخي نيست و علاقه مردم براي ديدن اين فيلم بيشتر به خاطر جنبه ظنز آن است و يونانيان از فيلم‌هاي طنز و داراي صحنه‌هاي پر تحرك (اكشن ) خوششان مي‌آيد.
مجري اين برنامه افزود: ايرانيان برعليه‌اين فيلم پرچم برافراشته‌اند، زيرا نه تنهااين فيلم سند تاريخي ندارد ، بلكه چهره ايرانيان را بصورت توهين آميزي نشان داده است .
وي در ادامه گفت : فيلم "‪ " ۳۰۰‬يك فيلم كميك و مسخره بيشتر نمي‌باشد و به رغم اينكه تاكنون بيش از ‪ ۳۰۰‬هزار نفر از آن ديدن كرده‌اند، امااين فيلم بر مبناي اسناد تاريخي تهيه نشده‌است ، زيرا معمولا سناريوهاي فيلم تاريخي زيرنظرتاريخ شناسان صاحب نام و با صلاحيت نوشته مي‌شود. درحاليكه اين فيلم داراي چنين جنبه‌اي نمي‌باشد و ازنظر دست‌اندركاران امورسينمايي و منتقدين نيز از كيفيت هنري بالايي برخوردار نيست .
رسانه‌هاي جمعي يونان نيز با توجه به حساسيت ايرانيان مقيم يونان در خصوص اين فيلم تاكنون با تعدادي از ايرانيان مقيم اين كشور مصاحبه‌هايي را به عمل آورده‌اند. تمام اين افراد در اظهارات خود ضمن محكوم كردن اين فيلم مغرضانه ، آن را اثري ضد هنري و در راستاي تامين منافع دولت آمريكا قلمداد كردند.
" داريوش درويش تبار " يك ايراني مقيم يونان در مصاحبه‌اي با شبكه تلويزيوني خصوصي" آنتنا" كه يكي‌از شبكه‌هاي معروف اين كشور است ، گفت:
اين فيلم بي‌محتوا و ضد فرهنگي و در راستاي تبليغات بر ضد كشور عزيزمان ايران تهيه شده است.
گفتني است ، اكثر منتقدان سينما در يونان كه تاكنون با رسانه‌هاي اين كشور درباره فيلم "‪ " ۳۰۰‬اظهار نظر كرده‌اند ، اين فيلم را فاقد ارزش هنري و صرفا در راستاي مخالفت دولت آمريكا با ايران توصيف كرده‌اند.
اين افراد تصريح كردند كه فيلم مذكور به منظور تهاجم عليه فرهنگ و تاريخ ايران تهيه شده و درواقع بيانگر عقده و ناكامي‌آمريكادر رويارويي با ايران مي‌باشد ، و آمريكا براي اين مقصود خود و به منظور حمله به فرهنگ و تمدن ايران زمين از ابزار سينما و هاليوود استفاده كرده است .
در فيلم هاليوودي "‪۳۰۰‬" ايرانيان و ارتش خشاريار شاه در جريان نبرد با لشكر "لئونيداس " پادشاه اسپارت ، انسان‌هايي وحشي و زشت چهره كه فقط به جنگيدن و آدم كشي فکر م کنند، نمايش داده شده اند.

 

 

setayesh_new@yahoo.com

هات داگ با انگشت اشاره

مهدي حاج علي محمدي

صف طولاني سفارش غذا در مک دونالد، آنهم روز يکشنبه آنقدر اعصابم را خرد کرده بود که چند بار تصميم گرفتم عطايش را به لقايش ببخشم و بروم. هروله جماعت براي پيدا کردن صفي کوتاه تر و انتخاب غذاها با صداي بلند که شايد اشتهاشان را بيشتر باز مي کرد هم بر شلوغي آنجا مي افزود. اتاق کناري که با شيشه، ديوارش کرده بودند و بچه ها با اسباب بازي هاي مک دونالدي بازي مي کردند آنقدر صدا توليد کرده بود که صداي ملچ و مولوچ بزرگترها و آروقهاشان تقريبا بنظر نمي رسيد. بچه‌ها مي خنديدند و از سرسره پايين مي آمدند.
چيزي که من هرچه فکر مي کردم دليلي براي آنهمه خنديدنش نمي يافتم. ترجيح دادم حواسم بيشتر به صداي خوردن بزرگترها باشد که درکش برايم خيلي راحت تر بود.
نفر جلويي‌ام مردي بود ميان سال که دختر بچه دو سه ساله‌اش را بغل گرفته بود. دخترک سرش را روي شانه پدر ول کرده بود و با حسرت به اتاق شيشه‌اي نگاه مي کرد. احساس کردم تمام آرزويش از اين دنيا، تنها بودن در آن اتاق است. تمام حواسش به صداي بچه ها بود و خنده هاشان. اما تلاشي هم براي ملحق شدن به جمع آنها نمي کرد.
شايد هم قبلا تلاشهايش را براي رسيدن به تنها آرزويش در اين عالم کرده و ثمره اش تنها نصيحت هاي آمرانه پدر بوده. دلم مي خواست آرزويش را براورده کنم. چه جرمي کرده که بايد از حالا صداي خوردن و آروق زدن بزرگترها را بشنود ؟ با خودم خيلي کلنجار رفتم و بالاخره تقه اي روي شانه مرد ميان سال زدم. لبخندي مصنوعي روي صورتم کاشتم و همچنان که با انگشت اشاره اتاق شيشه اي را نشان مي دادم گفتم:
Let her go to the playing room
دخترک سرش را برداشت و از جهت انگشت منظورم را فهميد. خوشش آمده بود که کسي هم توي عالم آدم گنده ها برايش شده غول چراغ جادو. اما پدر با نگاهي دلهره وار به اتاق و شلوغي آن تنها به گفتن no, thanks بسنده کرد.
حالا ديگر دختر تنها، من را نگاه ميکرد. لبخندي زدم، با لبخندي پاسخ داد. شروع کردم به ادا دراوردن. چشمم را چپ مي کردم. لبو لوچه‌ام را بالا و پايين مي کردم. گردنم را مي چرخاندم. دخترک هم بلند بلند مي خنديد. آنقدر که چند بار نفسش بالا نيامد. حسابي جو گير شده بودم. بالا و پايين مي پريدم. فقط چشمان او برايم مهم بود. برايم اهميتي نداشت چشمان بزرگتري که دارند از تعجب گرد مي شوند.
دخترک هم با معرفت بود. بلند بلند مي خنديد و نگاهش را بر نمي داشت و وقتي آرام مي شدم با صدايي دوباره من را به ادامه دلقک بازي تشويق مي کرد.
نوبت به آنها رسيد. مرد ميان سال غذا را گرفت و رفت گوشه اي نشست. اما هنوز دخترک نگاهش دنبال من بود. من از همان جا برايش ادا مي فرستادم و او هم آنقدر بلند مي خنديد که بتوانم صدايش را بشنوم. هات داگم را که گرفتم رفتم و روي صندلي کناريشان نشستم. دخترک خوشحال شد که کنارش آمدم. دست بردار نبودم. يک لقمه ساندويچ و چهار پنج دقيقه ادا و مسخره بازي براي دخترک. پدرش هم از فرصت استفاده مي کرد و بزور توي دهان دخترش سيب زميني سرخ کرده مي چپاند و با لبخندي هم اعلام رضايت مي کرد.
تقريبا انتهاي غذايم بود که دخترک آرام شد. انگشتش را طرف صورتم گرفت و خيلي جدي نگاهم کرد. دوباره ادا دراوردم ولي نخنديد و انگشتش را گذاشت دهانش. وقتي بر مسخره بازي اصرار مي کردم اعصابش خرد مي شد. انگشت اشاره اش را طرف صورتم پرت مي کرد و دوباره توي دهانش مي گذاشت. گيج شده بودم. تمام اداهايي که تا چند لحظه پيش با آنها صداي خنده اش رستوران را برداشته بود کمترين تاثيري رويش نداشت. اصرار دخترک بر نشان دادن انگشت اشاره و بعد گذاشتنش در دهان بيشتر شده بود. نمي فهميدم چه مي خواهد. به فکرم رسيد که شايد منظورش خوردن کمي از غذاي من باشد. يک دانه سيب زميني سرخ کرده بردم سمت صورتش ولي با پشت دست روي زمين انداخت. چيزهايي مي گفت. شايد به همان زبان عالم زر که ديگر يادم رفته بود. احتمالا فحش هم ميداده که چرا نمي فهمم زبانش را و يا چرا يادم رفته زبان مادري ام را.
حواسم را جمع کردم که چه ارتباطي بين انگشت اشاره و دهان وجود دارد. توي افکارم کمي گشتم و يک چيز ديگر يافتم. شايد مي خواهد ببوستم؟ با خنده زير لب گفتم:
شنيده بودم دختراي امروزي زود به بلوغ فکري ميرسن اما ديگه نه تو سن و سال تو.
ولي چاره اي هم نداشتم معتاد صداي خنده هايش شده بودم. حتي به قيمت نظاره کردن چشمهاي بزرگترها. صورتم را نزديک لبانش کردم آنقدر که دم و بازدم سريعش را روي گونه هايم حس مي کردم. دخترک کمي مات مانده بود و بعد از چند ثانيه اصرار من بر نگه داشتن گونه هايم در کنار لبش، دو دستش را بالا آورد و چنان کوبيد روي سرم که از درد دستش گريه اش بلند شد.
بيچاره شوهرش... مرد ميان سال هم با نگاهي ابراز معذرت خواهي کرد. و با چند بار بالا و پايين انداختن دخترک در بغلش دوباره آرامش کرد. دخترک هم سرش را ول کرد روي شانه پدر. سرم را بردم پايين و دوباره کمي ادا دراوردم اما دخترک اعتنايي نمي کرد. اي کاش مي دانستم که آرزوي الانش از دنياي آدم گنده ها چيست که برايش براورده کنم. به هر قيمتي. اما نمي فهميدم. غذايم هم تقريبا تمام شده بود. لقمه آخر انگار زهر مار بود که با زور نوشابه فرستادمش پايين. نگاهي به موهاي ول شده روي شانه مرد ميان‌سال خجالت زده‌ام مي کرد. بلند شدم. از صداي حرکت صندلي دخترک متوجه خيال رفتنم شد. سرش را بلند کرد. توي صورتش نگراني موج ميزد. انگار تمام غصه هاي عالم در دل کوچکش خانه کرده اند. لبانش نشان مي داد بزحمت دارد بغضش را نگه مي دارد که دوباره بالا و پايين رفتن‌ها در بغل پدرش را تحمل نکند. با نا‌اميدي و التماس دوباره انگشت اشاره اش را بطرف صورتم گرفت و بعد هم در دهانش گذاشت. ديگر نمي توانستم تحمل کنم. احساس گناهي مثل همان گناه‌هاي دنياي آدم گنده ها؛ داشت بيچاره ام مي کرد. بسرعت به سمت درب خروج رفتم. سنگيني فشار بدرقه چشمان دخترک را به خوبي روي شانه هايم احساس مي کردم. در را که باز کردم صداي گريه اش بلند شد. اما بهتر ديدم با همان پرتابهاي توي بغل پدرش آرام شود.
عرض خيابان را بدون توجه به بوقهاي ممتد و داد و بيدادهاي راننده ها رد کردم. بايد زودتر از آنجا دور مي شدم. اولين اتوبوس را بدون توجه به مقصد سوار شدم و روي صندلي کنار پنجره تنم را ول کردم. سرم را گرم دنياي آدم بزرگها کردم، شايد که يادم برود انگشت کوچک اشاره اش را. شيشه تميز بود. آنقدر سابيده بودندش که راحت مي توانستم مثل آينه خودم را در آن ببينم. و ديدم...
ديدم آنچه را که دخترک آنهمه نگرانش بود. انگشت اشاره ام را بالا آوردم. لکه سس گوجه فرنگي را از چانه ام گرفتم و توي دهانم گذاشتم

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

27 اسفند / 18 مارس / 28 صفر

Mobin_s2004@yahoo.com
27 اسفند ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
چهارشنبه سوري

مراسم شب چهار شنبه سوري يكي از جشن هاي باستاني ايرانيان است. در نوشته هاي برجاي مانده از آن عهد ،از اين جشن ملي بوته سوزي و پايكوبي در اطراف آن، به عنوان جشن سوري ياد شده است . مراسم بوته سوزي و پريدن از روي آن و خوردن آجيل و شادي و آرزوي تندرستي كردن ، امروز به همان گونه كه هزاران سال پيش برپا داشته مي شد بر گزار مي گردد.
    جشن سوري ( سوريك ) به قدمت نوروز و به نوشته مورخان آلماني، قديمي تر از آن است و به تمامي آرين ها تعلق دارد . اين جشن در يكي از روزهاي پنج گانه اضافي سال ايران باستان برگزار مي شده است . ماههاي ايراني در عهد باستان 30 روزه
    بودند و پنج روز اضافي سال نامهاي مقدسي داشتند. به درستي معلوم نيست كه از چه زماني اين آيين باستاني را در شب آخرين چهار شنبه سال تثبيت كرده اند.
    اين جشن پس از سلطه عربها ، توسط « مرداويز » سردار بزرگ و قهرمان ملي ايران در اصفهان احياء شد. وي كه از ديلمان برخاسته بود به سلطه عرب برمناطق شمالي و مركزي ايران پايان داد. در زمان سامانيان اين مراسم كهن ملي هنوز «جشن
     سوري » خوانده مي شد و در نوشته ها ي آن زمان به همين نام ذكر شده است. بكار بردن اصطلاح « چهارشنبه سوري » ظاهرا مربوط به قرون معاصر است.
    

 

قانون منع احتكار محصول كابينه تازه

27 اسفند سال 1320 ( 18 مارس 1942) مجلس قانون منع احتكار را كه نخستين پيشنهاد كابينه تازه بود و با قيد فوريت تسليم شده بود از تصويب گذراند . پس از اشغال نظامي كشور در شهريور ماه 1320 و آغاز خريد غلات محصول ايران با اسكناسهايي كه اشغالگران خودشان آنها را چاپ كرده بودند و حمل اين غلات به شوروي، ايران با كمبود خوار و بار و اجناس ضروري ديگر رو به رو شده بود و چون تورم پول به دليل ورود اسكناسهاي تازه رو به افزايش بود مغازه دارها و ديگران دست به احتكار زده بودند و بر مشكل كمبوده افزوده بودند كه كابينه تازه لايحه منع احتكار را به مجلس داد و مجلس كه در آن ماه با بحران كابينه رو به رو شده بود آن را سريعا تصويب كرد تا نخست وزير سمت حود را ترك نكند.
    بحران كابينه از هفتم اسفند با كناره گيري فروغي از نخست وزيري آغاز شده بود . فروغي كه دوباره مامور تشكيل كابينه شده بود پس از معرفي وزيران تازه نتوانست آراء مورد نظر را به دست بياورد و كنار رفت . مجلس دوباره به او ابراز تمايل كرد و اين بارنوبت فروغي بود كه ناز كند و چون زير فشار قرار گرفت خود را پنهان ساخت . به ناچار علي سهيلي مامور تشكيل كابينه شد و مجلس در 18 اسفند كابينه او را تاييد كرد. فروغي هم كه زماني رضا شاه اورا از وزارت دربار برداشته بود وزير دربار پسر وي شد!.

 

درگذشت حجت الاسلام والمسلمين سيد احمد خميني

27 اسفند 1373 -  حضرت حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني فرزندبرومند حضرت امام خميني(ره) به رحمت حق پيوست و پيكرش درميان غم و اندوه ووصف ناپذيرمرم داغدارايران به آغوش خاك سپرده شد.زندگي حجة الاسلام سيد احمد خميني را درتاريخ سياسي ايران مي‎توان به 4دوره تقسيم كرد. ابتدا نقش ايشان دردوران مبارزه سياسي ازسال1355شمسي سفربه عراق و اقامتش دركنارامام، سپس دوران اقامت ايشان درنجف و پاريس، دوره بعدي 10سال پس ازپيروزي انقلاب اسلامي به منزله نزديكترين يارامام و آخرين بخش كه دوره پس ازرحلت حضرت امام خميني(ره) را دربرمي‎گيرد. ايشان مجموعه اي ازفضايل، خصايل و اخلاق پسنديده بود كه همواره همچون زيباترين خاطرات درذهن دوستان و دوستدارانش حك شده است.

Mobin_s2004@yahoo.com
18 مارس ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در دنياي تاريخ‌نگاري

زادروز مورخي كه ريشه مالكيت زمين و فئوداليسم را به دست داد

فوستل دو كولانژ Fustal de Coulanges مورخ و جامعه شناس قرن 19 فرانسه 18 مارس 1830 به دنيا آمد و 59 سال عمر كرد. وي كارشناس تاريخ قرون قديم و وسطا بود. دوكولانژ ريشه مالكيت زمين و فئوداليسم و اين كه از چه زماني و چرا انسان تمايل به مالك شدن و آقايي كردن بر همنوع خود يافت كه در لحظه تولد متساوي به دنيا مي آيند كشف و در كتابي قطور منتشر كرد. وي در همين كتاب نفوذ فكري يونان و روم در زمينه مالكيت و حس برتري را تشريح كرده است. او در زمينه پيدايش مذهب ، قانون و موسسه در دنياي قديم بررسي فراوان كرد و نتيجه تحقيقات خود را در كتاب « شهر باستاني » منتشر ساخت.

ساير ملل

كودتاي« لون نول» در كامبوج و آغاز بي ثباتي اين كشور

لون نول

لون نولLon Nol وزير كابينه كامبوج 18 مارس1970 بر ضد پرنس سيهانوك ــ پادشاهي كه خود را نخست وزير مي ناميد و در مراسم براي مردم ساز مي زد ــ كودتا و اورا از كشور اخراج كرد و در كامبوج نظام جمهوري برقرار ساخت . لون نول كه در دوران استعمار فرانسه به عنوان يك نظامي استعمار با نيروهاي ضد استعمار دكتر هوشي مين در ويتنام جنگيده بود و بعدا تا وزارت دفاع كامبوج بالا رفته بود پس از اعلام جمهوري در كامبوج كه از هزار سال پيش از آن به صورت پادشاهي اداره شده بود به خود درجه مارشالي داد و چون قويا هوادار آمريكا بود برضد كمونيستهاي ويتنام وارد عمل شد .
    اين اقدام لون نول سبب شد كه كمونيستهاي كامبوج به نام « خمر سرخ » بر ضد او بپا خاستند و پس از چند سال مبارزه وي را به امريكا فراري دادند و در سال 1975 بر جايش نشستند .
    خمر سرخ با پياده كردن اجباري خالص ترين نوع سوسياليسم در يك جامعه كشاورزي و سنتي باعث مرگ بسياري از مردم شد . خمرهاي سرخ پول را لغو و طلا را بي ارزش اعلام كرده و به شهر نشيني پايان داده و همه را براي كار توليدي به روستا ها فرستاده بودند كه در اين ميان جمع كثيري جان دادند.
    خمر سرخ سپس مدعي قسمتي از اراضي ويتنام شد و دست به تعرض نظامي زد كه ارتش ويتنام وارد كامبوج شد و خمرها را به منطقه اي در نزديكي مرز تايلند فراري داد و حكومت تازه اي روي كار آورد كه مورد قبول غرب نبود .
     سرانجام پس از خروج نيروهاي ويتنام از كامبوج رژيم اين كشور راضي به بازگشت سيهانوك و مشاركت در حكومت شد. بعدا نيز خمر سرخ ازهم پاشيد ، ولي نا بسامي كه با كودتاي لون نول بر كامبوج هندي نژاد مستولي شده كاملا بر طرف نگرديده است. لون نول در نوامبر 1985 در آوارگي در كاليفرنيا ي امريكا در گذشت.

 

ذوالفقار علي بوتو به اعدام محكوم شد

18 مارس 1978 ذوالفقار علي بوتو نخست وزير پيشين پاكستان و رهبر حزب مردم به جرم دست داشتن در قتل پدر يكي از رقباي سياسي اش به اعدام محكوم شد و بعدا اعدام گرديد . دولت وي با يك كودتاي نظامي بر انداخته شده بود . بوتو سالها وزير امورخارجه و رئيس دولت پاكستان بود و در سال 1971 موفق شد پاكستان را از بحران جدا شدن پاكستان شرقي ( بنگلادش امروز ) خارج سازد. سالها بعد حزب او دخترش «بي نظير» را نخست وزير پاكستان كرد.

برخي ديگر از رويدادهاي 18 مارس

  • 235:   بعضي از مورخان زادروز ماركوس اورليوس الكساندر امپراتورروم را در اين روز نوشته اند.

  • 1167:   ميان فرانكها به رياست آمارليك كه تحت پرچم صليبيون وارد خاورميانه شده بودند و نيروهاي مسلمان در « البابين » مصر جنگ در گرفت.

  • 1532:   پارلمان انگلستان از اين پس پرداخت هر گونه وجه ازجانب كليساهاي آن كشور به خزانه داري پاپ را ممنوع و غير قانوني اعلام كرد.

  • 1673:   لرد« بركلي » نيمي از اراضي نيوجرسي امريكا(اراضي متعلق به سرخپوستان) را به مهاجران اروپايي « كويكر » فروخت !!!.

  • 1929:   ( 1307 خورشيدي ) : قانون اعزام محصل به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد كه به موجب آن بايد هر سال يكصد ديپلمه ايراني براي تحصيل به اروپا اعزام مي شد. پنج سال بعد دارالمعلمين عالي ( دانشسراي تربيت دبير دبيرستان ) در تهران تاسيس شد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    28 صفر هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     رحلت پيامبر اسلام (ص ) در مدينه منوّره

    28 صفر 11 - رحلت پيامبر اسلام (ص ) در مدينه منوّره
    حـضـرت مـحمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب (ص ) آخرين پيامبر الهى است كه مردم را به يگانگى خـداونـد متعال و عدالت اجتماعى در دنيا و زندگى در سراى ديگر دعوت كرد و اديان آسمانى را با رسالت و تبليغ خويش به اتمام و اكمال رسانيد.
    آن حـضـرت بـنـا بـه روايـت شـيـعـه در بـامـداد روز جـمـعـه 17 ربـيـع الاول نـخستين سال عام الفيل در مكه معظمه از مادرى پارسا و موحّد به نام ((آمنه بنت وهب )) ديده به جهان گشود.
    عـمـر شـريـف آن حـضـرت در هـنـگـام رحـلت 63 سـال بـود كـه 23 سال آخر عمر را در اءمر رسالت و پيامبرى گذرانيد.
    آن حـضـرت در 40 سـالگـى بـه رسـالت مـبـعـوث گـرديـد در آغـاز بـه مـدت سـه سـال بـه طور پنهان و سپس به مدت ده سال به طور آشكار در مكه معظمه مردم را به توحيد و ديـن اسـلام دعـوت كـرد. و در ايـن راه آزارهاى فراوان روحى و جسمى از معاندان و مشركان قريش تـحـمـّل كرد و چون با توطئه آنان در قتل خويش مواجه شد. به ناچار به سوى مدينه مهاجرت نـمـود و ايـن شـهر را پايگاه دعوت اسلام و تمركز مسلمانان قرار داد و نخستين پايه هاى حكومت اسلامى را در آن بنا نهاد.
    از آن پـس بـه مـدت ده سـال در ايـن شـهـر مقدس اقامت گزيد و با انواع دشمنى ها و دسيسه هاى مـشـركـان مـكه و ساير طوايف و قبايل عربستان مقابله كرد و بسيارى از آنان را به دين اسلام و راه روشـن الهـى هـدايـت نـمود و مناطق مهمى از سرزمين عربستان همانند. مكه معظمه ، طائف ، يمن و نواحى مسكونى شبه جزيره عربستان را در پوشش نظام حكومتى اسلامى قرار داد.
    سـرانـجـام در 63 سـالگـى پـس از انـجـام مـراسـم حـجة الوداع و معرفى حضرت على (ع ) به جـانـشـيـنـى خـويـش در غـديـر خـم ، آثـار بـيـمـارى در آن حـضـرت هـويـدا شـد و پـس از تـحـمـل چـنـدين روز بيمارى روح ملكوتى اش به اعلى عليين پيوست و در جوار رحمت الهى قرار گرفت .
    در تـاريخ رحلت پيامبر اكرم (ص ) ميان شيعه و سنت اتفاق نظر نيست سيره نويسان شيعه به پـيـروى از اهـل بـيـت (ع ) تـاريـخ رحـلت پـيـامـبـر اكـرم (ص ) را روز دوشـنـبـه 28 صـفـر سـال يـازدهـم هـجـرى قـمـرى دانـسـتـه انـد. و ليـكـن عـلمـاى اهـل سـنـت تـاريـخ وفـات آن حـضـرت را در مـاه ربـيـع الاول ذكر كرده اند.
    واقـدى از جـمـله مـورخـانـى اسـت كـه رحـلت آن حـضـرت را روز دوشـنـبـه دوازدهـم ربـيـع الاول ذكر كرده است .
    عـلت وفـات آن حـضـرت تـناول نمودن غذاى مسمومى بود كه يك زن يهودى به نام ((زينب )) در جريان جنگ خيبر به آن حضرت خورانيده بود.
    حـضـرت در بـيـمـارى وفـاتـش مـى فـرمـود(ع ) اى بيمارى از آثار غذاى مسمومى است كه آن زن يهودى پس از فتح خيبر براى من آورده بود.
    احاديث معتبرى وارد شده است كه آن حضرت . نه به مرگ طبيعى ، بلكه به شهادت از دنيا رفت . چنان كه صفّار به سند معتبر از امام صادق (ع ) روايت كرد(ع ) در روز خيبر آن حضرت از طريق گـوشـت گـوسـفـنـد زهـر داده انـد. چـون حـضـرت ، لقـمـه اى تـنـاول كـرد، آن گـوشـت بـه سـخـن آمـد و گـفـت (ع ) اى رسول خدا مرا به زهر، آلوده كرده اند.
    پـيـامـبـر در بـيـمـارى وفـاتـش مـى فـرمـود(ع ) امـروز پـشـت مـرا آن لقـمـه اى را كـه در خـيـبـر تناول كرده ام در هم شكست . هيچ پيامبر و وصى پيامبرى نيست مگر به شهادت از دنيا برود.
    پـس از رحـلت رسـول خـدا(ص ) در حـالى كـه عده اى از سران و سياستمداران مهاجر و انصار در سقيفه بنى ساعده گرد آمده بودند و درباره جانشينى آن حضرت به محادبه و منازعه پرداختند بـودنـد حـضـرت عـلى (ع ) بـه اتـفـاق بـرخـى از عـمـوزادگـان خـويـش ‍ بـه غـسـل دادن و كفن كردن بدن مطهر پيامبر(ص ) پرداخت آن گاه بدن شريف آن حضرت به مدّت دو روز جـهـت وداع واپـسـيـن امـت و سـوگـوارى اهل بيت و نمازگزاردن اهالى مدينه بر بدن مطهر آن حضرت با احترام ويژه اى نگهدارى شد و سپس روز چهارشنبه ، به خاك سپرده شد.
    اهـل بـيـت و وابستگان آن حضرت و بزرگان صحابه درباره مكان تدفين بدن مطهر آن حضرت به گفت و گو پرداختند و هر كدام پيشنهاد خاصى ارائه كردند.
    حـضـرت عـلى (ع ) كـه مكتفل تجهيز بدن آن حضرت و از نزديك ترين مردان به آن حضرت بود فرمود(ع )
    ((انّ اللّه لم يقبض روح نبيّه الافى اءطهر البقاع و ينبغى اءن يدفن حيث قبض ))
    بـه درسـتـى كـه خـداى سـبـحـان ، جـان پـيامبرى را نمى گيرد مگر در پاكيزه ترين مكان ، كه سزاوار است در همان مكانى كه قبض روح شد، در همان جا دفن گردد.
    گـفـتار مستدل و روح نواز امير مؤ منان على بن ابى طالب (ع ) مورد پسند همگان قرار گرفت و بـدن مـطـهـر رسـول خـدا(ص ) را در هـمان مكانى كه جان به جان آفرين تسليم كرده بود. دفن نمود.
    هـم اكـنـون مـرقـد مطهر آن حضرت در مسجد النبى قرار دارد و زيارت گاه مشتاقان و مسلمانان از سراسر عالم مى باشد.

     

    شهادت امام حسن مجتبى (ع ) در مدينه منوره

    28 صفر 50 - شهادت امام حسن مجتبى (ع ) در مدينه منوره
    امـام حـسـن (ع ) نـخـسـتـيـن فـرزنـد امـام عـلى (ع ) و فـاطـمـه زهـرا(ع ) اسـت كه در نيمه ماه مبارك سال سوم هجرى قمرى در مدينه منوره ديده به جهان گشود.
    پـيـامـبـر اكـرم (ص ) در گـوش راسـت او اذان و در گـوش چـپ اقـامـه خواند و دستور داد. در روز تولدش گوسفندى ذبح كرده و براى او عقيقه كنند و موى سرش را تراشيده و به وزن او نقره صدقه كردند.
    امـام حـسـن (ع ) بـنـا بـه روايـت شـيـعـه و اهـل سـنـت شـبـيـه تـريـن انـسـان هـا بـه رسول خدا(ص ) بود. و در اين باره گفته شده است (ع )
    ((و كان الحسن اشبه الناس برسول الله خلقاً و هَدياً و سؤ ددا))
    حـسـن از جـهـت سـيـمـا، روش و رهـبـرى از هـمـه بـيـشـتـر بـه رسول خدا(ص ) شباهت دارد.
    امـام حـسـن پـس از شـهـادت پدرش امير مؤ منان على بن ابى طالب در كوفه با درخواست و بيعت يـاران آن حـضـرت و اهـالى كـوفـه ، خـلافـت را پـذيرفت و راه و روش عدالت پرور پدرش را تداوم بخشند.
    وليـكـن بـا فتنه انگيزى معاوية بن ابى سفيان و شرارت هاى سران سفاك سپاه او از يك سو و نـفـاق و خـيـانـت برخى از سران سپاه امام و ايجاد چنددستگى در ميان مردم و خستگى آنان از جنگ و خـون ريـزى از سـوى ديـگـر آن حـضـرت را واداشـت كـه بـراى حـفـظ اصـل اسـلام و در نـظـر گرفتن مصلحت مسلمانان با معاويه صلح كند و حكومت را به طور موقت و مشروط به وى سپارد.
    از آن پس امام از كوفه به وطنش مدينه بازگشت و بقيه عمر شريف خود را در مدينه گذرانيد آن حـضـرت گـرچـه از حـكـومت كناره گيرى كرده بود ولى با رفتار و كردار خود امت اسلام را به جـنـايت هاى معاويه و عاملان او در سراسر مناطق آگاه مى كرد و روحيه رزم و جهاد را در نهاد آنان دوباره زنده مى كرد.
    مـعاويه از طريق اشعث بن قيس ، دخترش جعده را كه همسر امام حسن (ع ) بود وسوسه كرد و او را بـه شـهـادت آن حـضـرت تـرغـيـب و تـطـمـيـع نـمـود. وى بـه جـعـده گـفـت كـه اگر حسن را به قـتـل رسـانـد. عـلاوه بـر ايـن كـه يـكـصد هزار درهم پول نقد دريافت خواهى كرد. وى را به عقد فرزندش يزيد درمى آورد و او را ملكه عالم اسلام قرار مى دهد.
    جـعـده كـه نـفـاق و دو چـهـرگـى را از پـدرش بـه ارث بـرده بـود، هر چه بيشتر خود را به آن حـضرت نزديك گردانيد و پس از جلب توجه امام ناجوانمردانه به آن حضرت خيانت كرد و به وى زهر خورانيد.
    امـام حـسـن (ع ) بـه خـاطـر نـوشـيـدن زهـر، مـسـمـوم شـد و بـه مـدت چـهـل روز در بـسـتـر بـيـمـارى افتاد و روز به روز، حالش وخيم تر گرديد، تا اين كه در 28 صـفـر سـال 50 هـجـرى قـمـرى مـصـادف بـا سـى و دومـيـن سـال رحـلت پـيـامـبـر اكـرم (ص ) در مـديـنـه بـه شـهـادت رسـيـد و مـحـبـان اهـل بـيت را در مرگ بزرگى فرو برد. امام حسين (ع ) به تجهيز بدن مطهر برادرش پرداخت و سـپـس جـهت تدفين آن در كنار مرقد پيامبر(ص ) اقدام به تشييع جنازه نمود. عده زيادى از اهالى مـديـنـه ، اهـل بـيت و تمامى بنى هاشم در تشييع جنازه امام شهيد خود همراهى كردند و با عزت و احـتـرام ، بدن مطهرش را به سوى مرقد رسول خدا(ص ) حركت دادند. ولى بنى اميه و مخالفان اهـل بيت با تحريك عائشه بنت ابى يكر مانع تدفين بدن آن حضرت در جوار مرقد پيامبر اكرم شـدنـد و در ايـن راه بـسـيـار پافشارى كردند و آماده هرگونه فتنه و فساد گرديدند. جوانان بـنـى هـاشم و پيروان ولايت آماده دفاع از حريم امامت و ولايت شدند. امام حسين (ع ) كه در شهادت بـرادرش امـام حـسـن (ع ) از همه سوگوارتر و غمگين تر بود، در برابر حرمت شكنى هاى بنى اميه و مخالفان اهل بيت فرمود(ع )
    ((واللّه لولا عـهـد الحـسـن (ع ) الىّ بـحـقن الدّماء و اءن لا اءهريق فى امره محجمة دم ، لعلمتهم كيف تـاءخـذ سيوف اللّه منكم مآخذها و قد نقضتم العهد بيننا و بينكم ، و ابطلتم ما اشترطنا عليكم لا نفسنا.))
    سـوگـنـد بـه خـدا اگـر بـرادرم بـا مـن پيمان نبسته بود كه در پاى جنازه او به اندازه حجامت خـونـى ريـخـتـه نـشـود، مى ديديد كه چگونه شمشيرهاى الهى از نيام بيرون مى آمدند و دمار از روزگار شما برمى آوردند. شما همان بيچارگان رو سياه ايد كه عهد ميان ما و خود را شكسته و شرائط فيمابين را باطل ساختيد.
    امـام حـسين (ع ) و ساير بنى هاشم كه به خاطر سفارش امام حسن (ع ) بردبارى و جوانمردى را پـيـشـه خـود داشـتـنـد بـه نـاچـار پـيـكـرامـام حـسـن (ع ) را بـه سـوى قـبـرسـتـان بـقـيـع حمل نموده و در جوار جده اش فاطمة بنت اسد تدفين نمودند.
    هم اكنون فرار امام حسن مجتبى به همراه سه تن از امامان معصوم در قبرستان بقيع قرار دارد.

     

    آغاز خلافت ابوبكر بن ابى قحافه

    [28 صفر 11] -  آغاز خلافت ابوبكر بن ابى قحافه

     

    وفات حاج شيخ جعفر شوشتري از علماي برجسته مكتب تشيع

    [28 صفر 1303] - حاج شيخ جعفر شوشتري از علماي برجسته مكتب تشيع بدرود حيات گفت . ايشان پس از كسب مقام مرجعيت به شوشتر بازگشت و به تدريس پرداخت. «مِنهَجُ الرِّشاد وََنَتايِجُ مَقاصِد» از جمله آثار اين فقيد بشمار مي روند .

     

     وفات شيخ عبدالله بروجردي دانشمند وفقيه شيعي

    [28 صفر 1329] - شيخ عبدالله بروجردي دانشمند وفقيه شيعي وفات يافت. اين عالم فرزانه در بروجرد متولد شد و پس از ساليان متمادي تحصيل درعلوم فقه و حديث عالمي مبرز شد. بروجردي همواره به تدريس وتاليف اهتمامي خاص داشت وآثاري ارزشمند از خود به يادگار گذاشته است. «رساله اي درباره اجماع امر ونهي» از آن جمله است .

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    تضمين اشعار مشفق

    دورى دوستان كبابم كرد
    رنج غربت بسى عذابم كرد
    غصه هجر يار و درد ديار
    همدم ياءس و اضطرابم كرد
    با جفائى چرخ شعبده باز
    متنفر زخورد و خوابم كرد
    همدم غم شدم به ناله و آه
    غم و اندوه هم خرابم كرد
    دل من در هواى ايران است
    چشم دل باز سوى ايران است
    اى عراق نظيف و پاك و تميز
    باش با دوستان بسى تو عزيز
    كه روم من زتو همى بيرون
    دل ازت مى كنم مى روم ايرون
    تو كه اينقدر بمن جفا كردى
    واقعا حق خود ادا كردى
    برو اى كشور عراق خراب
    كه نباشى دمى تو به زسراب
    آن هوايت كه بود هميشه خراب
    وين زمينت كه بود هميشه پرآب
    احمدى گله ها ز تو دارد
    روز شب بهر تو همى ناله
    گه كند دل زتو رود ايران
    گه بود مثل شب پره حيران
     

     

     

     

     

     

     

    کتاب روزانه

    seringa80@yahoo.com 

    و ديگران

    نوشته محبوبه مير قديري

    من خودم نبودم
    «من كی هستم؟ پروین. هزار هزار نفر می خندند و هلهله می كنند پروین. من كه پروین نیستم.» (ص 178)
    «و دیگران» سومین رمان «محبوبه میرقدیری» نویسنده اراكی است. چاپ اول كتاب در سال 1384 به همت انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده و در سال 1385 به عنوان اثر برگزیده مهرگان ادب در بخش رمان بزرگسال شناخته شد.

    قصه رمان
    دختری جوان با مردی كه زن و فرزند دارد؛ رابطه ای عاشقانه برقرار می كند. پس از مرگ مرد، دختر هنوز با او و خاطراتش زندگی می كند. دختر پنهان از خانواده به بیمارستانی خصوصی می رود تا جنینش را سقط كند. درحالی كه «بهار» دختر مرد، به خاطر زایمان به همراه «زینت سهرابی» همسر مرد در همان بیمارستان بستری است. «راضیه» دوست دختر كه با هم در یك شركت كار می كنند، برای مراقبت از او به بیمارستان می آید. دختر در بیمارستان خاطرات گذشته را مرور می كند و روزهای كودكی و زندگی خود و خانواده اش را به یاد می آورد. دختر جراحی می شود. خواهرش «ملی» به ملاقاتش می آید. بهار پس از زایمان به همراه مادرش از دختر خداحافظی می كنند و از بیمارستان می روند. دختر به بخش عمومی منتقل می شود و پس از بهبودی از بیمارستان مرخص می شود.
    كل زمان ظاهری رمان حدود دوازده شب است كه در بیمارستان جریان دارد؛ اما طی همین مدت، وقایع مربوط به كودكی تا جوانی دختر روایت می شود. نویسنده بر اساس روحیات و درونگرایی زن حوادث و وقایع را از دید او بیان می كند و خود را در قید و بند ترتیب توالی زمانی حوادث جاری در رمان قرار نداده است. یكی از مواردی كه به حقیقت نمایی رمان لطمه زده، روبرو شدن غیر منطقی و تصادفی دختر (راوی) با زینت سهرابی در بیمارستان است. با توجه به اینكه حوادث و وقایع داستان، بایستی با یكدیگر رابطه ای انداموار، زنده و متقابل داشته باشند؛ هرگونه اتفاق دیگری كه در این بیمارستان می افتد -به ویژه روبروشدن دختر و زینت سهرابی و گفتگوی آن ها با یكدیگر- با وجود روبرو شدن تصادفی آن ها غیرمنطقی و نامحتمل می نماید.
    یكی از موارد غیرمنطقی دیگر، بستری شدن راوی و بهار (دختر زینت) در بخشی از بیمارستانی خصوصی است كه مردان نیز در همان بخش بستری اند: «مریض اتاق هفت را آورده اند بیرون قدم بزند. هفت و هشت. هفت پیرمردی است. مرد جوانی بازویش را گرفته و یواش راه می رود، خیلی یواش...» (ص 47)
    عامل اصلی كشش در رمان، كنجكاوی خواننده برای شناخت شخصیت دختر است. خواننده علاقه مند گذشته، حال و آینده او می شود و بیش از آنكه دغدغه «بعدش چی شد» رمان را داشته باشد، به انگیزه ها و چرایی اعمال شخصیت ها می اندیشد. چه مشكلی پیش پای شخصیت اصلی قراردارد؟ به عبارت دیگر گره اصلی داستان كدام است؟ دختری می خواهد خود را بشناسد و خودشناسی مشكل اصلی راوی (دختر) است كه در پایان رمان به شكلی زیبا و منطقی (با رفتن از بیمارستان و رها شدن) به آن فائق می آید: «دوست دارم چادر سفید گل ریزم را سر كنم و از این اتاق بروم، از راهرو می گذرم، حیاط، كاج ها، بوته های رز، شمعدانی و اطلسی. پس كو باغچه گل های چهار پر نارنجی؟ ها، اینجا. می خواهم به موهایم گل های چهار پر نارنجی بزنم و بروم زینت. صدایت وقتی در گوش من لالایی می خوانی چه زیباست! می روم.» (ص 213)
    درونمایه اصلی رمان «بحران هویت» است؛ بحرانی كه دختر با آن روبروست. نویسنده در این راستا، نامی برای شخصیت اصلی رمان انتخاب نمی كند و در جاهایی به طور مستقیم اشاراتی به بحران هویتی دختر می كند. شوهر زینت سهرابی (او) دختر را پروین صدا می زند و در جاهایی از رمان نام های دیگری می یابد. به طور مثال: «هرچه كه بود، هربار به عكس نگاه می كرد و به چهره من كه این من نبودم. زهره بودم بعد از زینت و تو، زنی كه هیچگاه ندیدمت، پروین. بعد از شما حالا زهره بودم، دختر دایی خودم. باورت می شود؟ ... آی آدم های آن سوی پنجره باورتان می شود كه من خودم نبودم؟ آن روز و آن روز و آن روز و حالا، كی هستم من؟...» (ص 160)
    یا: «من كی هستم؟ پروین. هزار هزار نفر می خندند و هلهله می كنند پروین. من كه پروین نیستم! ...» (ص 178)
    و: «حكایتی است! زندگی این زن كه من باشم، زینت باشم، پروین باشم و زهره باشم...» (ص 161)
    یا: «پس من خانمم، مهربان هم هستم. لال هم هستم. یك لال واقعی مثل عزیز. درست مثل عزیز از تبار سكوت. از قبیله خفقان.» (ص 191)
    یكی دیگر از درونمایه های رمان، نگاه نسبی نگر راوی و به طبع آن نویسنده به زندگی و آدم هاست. زندگی در این داستان بر بستر عدم قطعیت جریان می یابد. این نگرش نویسنده را در نوع رنگ آمیزی شخصیت ها می توان دید. هیچ كدام از شخصیت ها محق یا نامحق جلوه نمی كنند و آدم ها سیاه و سفید نیستند و نویسنده ذهن خواننده را به این چالش فرا می خواند: «مرزهای اخلاقی كجاست ؟» آدم های درون رمان، هرچند به داوری و قضاوت یكدیگر می پردازند و به راحتی رای صادر می كنند و حتی همدیگر را محكوم می كنند؛ اما نویسنده با این احكام صادره همنوایی نمی كند.
    شخصیت اصلی رمان، دختر است. دختری درونگرا با سرخوردگی های عاطفی. ذهن فعال و خیال پردازی دارد. كم حرف است و دیالوگ های كمی با اطرافیانش دارد. روایت رمان به عهده اوست. نویسنده با انتخاب شیوه بیانی مناسب، به لایه های تو در توی ذهنی و تنش های روحی او نفوذ كرده و شخصیت از پرداختی مناسب و قابل قبول برخوردار است.
    اما نویسنده در ارائه شخصیت شوهر زینت به تیپ سازی روی آورده است. «او» ویژگی خاصی ندارد؛ جز اینكه ده سال كوچك تر از زینت است و عاشق دختر می شود و افكاری سیاسی دارد: «مردی كه رو در روی بالایی ها ایستاده بود.» (ص 33) و یك مبارز است: «یه مبارز از دل خودش می گذره ولی باعث ناراحتی خانواده اش نمیشه.» (ص 65)
    خواننده از مرگ او اطلاعاتی كسب نمی كند. او، مردی معمولی است و با توجه به اینكه ارتباطش با دختر نقش مهمی در زندگی دختر دارد، اما هویت و شناسنامه ندارد. مردی سیاسی كه از سیاسی بودن او چیزی به خواننده گفته نمی شود. «بالایی ها»یی كه او رو در روی آن ها ایستاده، كی هستند و اصلا خود او كیست؟ زینت سهرابی و بقیه آدم ها، پرداختی مناسب دارند. خواننده به اندازه كافی و لازم آن ها را می شناسد و این شناخت از نظرگاه دختر، بازتاب می یابد.

    اگر هنوز کتاب را نخوانده اید، حالا با این تفاسير می توانید راحت تر رمان را بخوانید!
     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    بر اشتباهات شغلي و كاري خود
    غلبه كنيد


    اشتباه هر چیزی ممکن است باشد، از یک بیــدقتی گرفته تا اشتـبـاهــی که از سر بی اطلاعی سر می زند، یا حتی عدم رعایت و اعتنا به کار کسی را نيز شامل می شود.

    پولِ دیگران
    در بيزينس، اشـتباه ممکن است باعث اخراج فرد شود. اگر میخواهید از اشتباهاتتان درس بگیرید و توبیخ هم نشوید، پس بـهتـر است این کار را با پولِ خودتان انجام دهید. چون وقـتـی پـــولِ دیگران در خطر باشد، مسئولیتتان سنگین تر است.

    اجرای نامناسب
    اشتباه نه تنها وقتی روی می دهد که کارها براساس نقشه پیش نرود، بلکه وقتی نقشه به خوبی هم اجرا نشود نيز پیش می آید. وقتی یک CEO استعفاداده و یک CFO جای او می نشیند، به این دلیل است که محاسبات اشتباه از آب درآمده است و مدیریت بر طبق نقشه ی کار اجرا نشده است. آنها وقتی از کار برکنار می شوند که اشتباهات بزرگی مرتکب شده باشند.
    اشتباهات می توانند بزرگ یا کوچک باشند. ممکن است بدون داشتن آموزش دقیق، عهده دار پستی شوید. ممکن است بخواهید به کسی در کاری کمک کنید و در آخر کار متوجه شوید که هیچکدام برای آن کار تخصص لازم را نداشته ید.

    ریسک کاری، ضرر مالی
    ضرر و زیان مالی وقتی اتفاق می افتد که در ریسک های کاری احتیاط های لازم انجام نگیرد. معمولا این اشتباهات به خاطر عیوب عملکردی می باشد و وقتی کسی این اشتباه را متوجه نشود یا درمورد آن صحبت نکند، باعث ضرر و زیان و آشفتگی کار میشود.
    به هر حال اشتباه اتفاق افتاده است، اما مسئله ی مهم واکنش شما پس از این اشتباه است.

    علت ها را بررسی کنید
    در زیر به 5 علت متداول برای اشتباه اشاره می کنیم.

    خرابکاری
    بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد، خرابکاری است. فرض کنید این خرابکاری با قصد و منظور نبوده است، اما فرد مقصر و خطاکار به عنوان یک خرابکار شناخته خواهد شد. این نشانه ناتوانی و عدم کفایت کارمند است. چه اولین اشتباه او باشد یا چندمین، به هر حال روی حرفه ی او تاثیر منفی خواهد گذاشت.

    کار عجله ای
    یکی دیگر از دلایل اتفاق افتادن اشتباه، کمبود وقت است. کار را سنجیده و وقتتان را بهتر تنظیم کنید. و اگر می بینید که برای انجام کاری وقت کافی داده نشده، قبول نکنید.

    قضاوت ناصحیح
    تجربه ی زیاد باعث می شود که انتخاب های بهتری داشته باشید. همه ی ما به خاطر قضاوت نادرست مرتکب اشتباه می شویم. نکته ی مهم این است که بعضی بیشتر از سایرین مرتکب این خطا می شوند.

    انتخاب نادرست کار
    گاهی اوقات قابلیت های مدیریتی شما بسیار کارآمد هستند، اما نه در زمینه ی کاری خودتان، در شغل هایی دیگر. کلید کار این است که بادقت و با توجه به توانایی هایتان شغلتان را انتخاب کنید.

    اطلاعات ناقص
    اکثر اوقات اشتباهات وقتی پیش می آید که فرد اطلاعات کامل و دقیقی درمورد کاری که انجام می دهد ندارد. اما چنین اشتباهاتی آخر زندگی نیست. نشانگر این است که باید اطلاعاتتان را بالا ببرید.

    مرد باشید

    ساکت باشید و گوش دهید
    مشکل کار اینجاست که هنگام ارتکاب یک اشتباه افراد حالت دفاعی گرفته و به جای گوش دادن و پیدا کردن علت اشتباه می خواهند کار خود را توجیه کنند.

    واقعیات را بپذیرید
    باید بدانید که هرچه زودتر خود را ازا اشتباهتان جدا کنید، کمتر خطاکار شناخته خواهید شد و تجربیاتتان هم افزایش می یابد.

    مسئولیت پذیر باشید
    هیچ چیز تاثیرگذارتر از این نیست که کسی مسئولیت پذیر باشد. پس اگر می دانید که اشتباهتان به زودی برملا خواهد شد، خودتان از قبل آنرا با رئیس درمیان بگذارید.

    با خودتان صادق باشید
    از خودتان بپرسید که چرا مرتکب این اشتباه شده اید. یکدندگی و سرسختی اصلاً درست نیست. هرچه زودتر این عمل را کنار بگذارید، موفق تر خواهید بود.

    دیدگاهی مثبت داشته باشید
    جزئیات کار هرچه که باشد، خطا و اشتباهتان به یاد همه خواهد ماند. تفاوت افراد موفق و شکست خورده، بازگشت به وضعیت اولیه پس از یک اشتباه است.

    اشتباه را از خود جدا کنید
    چون مرتکب یک اشتباه شده اید، دلیل نمی شود که كم خرد هستيد. انسان جایزالخطا است. بزرگترین و بهترین افراد هم گاهي اشتباه می کنند. اما مهم این است که زود خود را از این اشتباه دور کنید. هرچه بیشتر به آن فکر کنید، وضعیت بدتری خواهید داشت.

    رضایت عمومی را جلب کنید
    با جلب رضایت دیگران برای پیشبرد کارتان، آنها را تحت تاثیر قرار دهید. به یاد داشته باشید که گاهی برای از بین بردن اثرات اشتباهتان به دیگران نیاز دارید. اما اگر میبینید که خود میتوانید از عهده ی آن برآیید، اطمینان یابید که دیگر چنین اشتباهی را مرتکب نشوید.

    هرچند که سخت باشد، اما برگردید...
    همه ی ما مرتکب اشتباه می شویم، بعضی کوچکتر و بعضی بزرگتر. اما نکته ی مهم اینجاست که پس از ارتکاب به اشتباهی مسئولیت آن را بپذیرید و شانه خالی نکنید. درصدد جبران برآیید تا بتوانید هرچه زودتر به وضعیت سابقتان برگردید. 
     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    متن كامل پیش‌نویس قطعنامه جدید شورای امنیت

    پیش‌نویس قطعنامه جدید شورای امنیت درباره پرونده هسته‌ای کشورمان، روز پنجشنبه در مقر سازمان ملل در نیویورک منتشر شد.
    این قطعنامه که طی هفته‌های گذشته و پس از اختلاف نظرهای فراوان و رایزني‌های مفصل توسط گروه «1+5» تهیه شده است، احتمالا پس از تعدیل‌هایی در اولین روزهای سال جدید به تصویب شورای امنیت خواهد رسید.
    قطعنامه قبلی (1737) شورای امنیت تا دوم اسفند (21 فوریه) برای توقف غنی‌سازی به ایران مهلت داده بود.
    متن پیش‌نویس این قطعنامه که در 7 صفحه (شامل 3 صفحه پیوست) تهیه شده به شرح زیر است:

    عطف به بيانيه رييس شوراي امنيت، مورخ 29 مارس 2006، و قطعنامه آن به شماره 1696 به تاريخ 31 جولاي 2006، و قطعنامه 1737 آن مورخ 23 دسامبر 2006، و تاكيد مجدد بر مفاد آنها و با تاكيد بر پايبندي خود به معاهده منع گسترش تسليحات هسته اي، و فراخوان حقوق كشورهاي عضو، و با تاييد بندهاي يك و دو از اين معاهده ، براي توسعه تحقيقات، توليد و استفاده از انرژي هسته اي براي مصارف صلح آميز بدون تبعيض، با اعلام نگراني شديد خود در مورد گزارشهاي دبير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي به گونه اي كه در قطعنامه هاي 1696 و 1737 نشان داداه شده و با تاكيد بر اهميت تلاشهاي سياسي و ديپلماتيك براي يافتن راه حلي كه از طريق مذاكره به دست آمده باشد و تضمين كند كه برنامه هسته اي ايران انحصارا براي اهداف صلح آميز است، و با اشاره به اينكه چنين راه حلي به جلوگيري از گسترش تسليحات هسته اي در ديگر نقاط كمك كند، و با استقبال از تعهد مداوم چين، فرانسه ، آلمان، فدراسيون روسيه ، انگليس و آمريكا، با حمايت نماينده ارشد اتحاديه اروپا براي يافتن يك راه حل بدست آمده از طريق مذاكره ، متعهد به عمل كردن به تصميمات خود با اتخاذ اقدامات مناسب براي متقاعد كردن ايران به عمل كردن به قطعنامه هاي 1696 و 1737 و همچنين متوقف كردن ايران از توسعه فن آوريهاي حساس در حمايت از برنامه هاي هسته اي و موشكي آن، تا زماني كه شوراي امنيت تشخيص دهد اهداف اين قطعنامه ها به نتيجه رسيده است، فراخوان الزام كشورها به پيوستن به كمكهاي دوجانبه در اجراي تصميمات اتخاذ شده توسط شوراي امنيت، كه به خاطر خطر گسترش تسليحات هسته اي برنامه هسته اي ايران نگران است، و در اين زمينه بخاطر خودداري ايران از عمل كردن به الزامات شوراي حكام آژانس و عمل كردن به مفاد قطعنامه هاي 1696 و 1737، با در نظر گرفتن مسئوليت اصلي آن بر اساس منشور شوراي امنيت براي حفظ صلح و امنيت بين المللي ، ذیل بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد،

    1 .مجددا به اين مساله تاكيد مي كند كه ايران بايد بدون هيچ تاخير ديگري به اقدامات خواسته شده از آن توسط شوراي حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی در قطعنامه هاي ژحت 14/2006 /كه براي ايجاد اطمينان از صرفا صلح آميز بودن برنامه هسته اي آن و حل سئوالات باقي مانده ضروري است، و در اين چارچوب، به تصميمات خود مبني بر اينكه ايران بايد بدون هيچ تاخير ديگري به اقدامات خواسته شده در پاراگراف 2 قطعنامه 1737

    2 .از همه كشورها مي خواهد در مورد ورود يا ترانزيت افرادي كه مستقيما در فعاليتهاي هسته اي حساس گسترش تسليحات هسته اي ايران يا طراحي سيستم هاي شليك تسليحات هسته اي ايران دست دارند يا از آن حمايت مي كنند جلوگيري كنند، و تصميم مي گيرد در اين زمينه كه همه كشورها از ورود يا ترانزيت افرادي كه فهرست آنها در پيوست قطعنامه 1737 يا فهرست اين قطعنامه ، و همچنين افراد ديگري كه توسط شوراي امنيت يا كميته تاسيس شده بر اساس پاراگراف 18 قطعنامه 1737تعيين شده اند و مستقيما در فعاليتهاي هسته اي حساس گسترش تسليحات هسته اي ايران يا طراحي سيستمهاي شليك تسليحات هسته اي ايران دست دارند يا از آن حمايت مي كنند، از جمله از طريق مشاركت در تدارك اجناس، كالاها، تجهيزات، مواد و فن آوري هاي ممنوعه اي كه بر اساس پاراگرافهاي 3 و 4 قطعنامه 1737 تعيين شده است، به جز مواردي كه چنين سفرهايي مستقيما مربوط به بندهاي موجود در زير پاراگراف 3 آن قطعنامه باشد

    3 .تاكيد مي كند كه هيچ كدام از موارد ذكر شده در پاراگراف فوق نيازمند آن نيست كه كشورها به شهروندان خود اجازه ورود به كشورشان را ندهند، و همه كشورها بايستي در اجراي پاراگراف فوق مسائل انسان دوستانه ، از جمله انجام فرايض ديني ، و همچنين لزوم اجراي اهداف اين قطعنامه و قطعنامه 1737 ، را در نظر بگيرند

    4 .تصميم مي گيرد كه اقدامات تشريح شده در پاراگرافهاي 14، 13، 12 و 15 قطعنامه 1737 بايستي در مورد افرادي كه نام آنها در فهرست اين قطعنامه مطرح شده است اجرا گردد

    5 .تصميم مي گيرد كه ايران نبايد به صورت مستقيم يا غير مستقيم با استفاده از اراضي ، يا شهروندان يا با استفاده از كشتي ها يا هواپيماهاي خود هرگونه تسليحات يا مواد مربوطه را انتقال دهد و همه كشورها بايستي از انتقال چنين موادي از ايران توسط شهروندان، يا با استفاده از كشتي ها يا هواپيماها، و بدون توجه به اينكه منشائ اين مواد ايران است يا خير خود جلوگيري كنند.

    6 .از همه كشورها مي خواهد هوشيار باشند و از تامين، فروش يا انتقال مستقيم يا غير مستقيم هرگونه تانك جنگي ، خودروهاي جنگي زرهي ، سيستمهاي خمپاره اي با كاليبر بزرگ، هواپيماهاي جنگنده ، بالگردهاي تهاجمي ، ناوهاي جنگي ، موشكها يا موشك، سيستمها همانگونه كه در كنوانسيون تسليحات ايران سازمان ملل متحد تعريف شده است، و همسو با هرگونه كمكهاي فني يا آموزشي ، كمكهاي مالي ، سرمايه گذاري ، كارگزاري يا ديگر خدمات، و انتقال منابع مالي يا خدمات، مربوط به تامين، فروش، انتقال، توليد يا استفاده از اين موارد بمنظور جلوگيري از انبار بي ثباتكننده تسليحات، از اراضي يا توسط شهروندان يا توسط كشتي ها يا هواپيماهاي خود خودداري كنند

    7 .از همه كشورها و موسسات مالي بين المللي مي خواهد به جز در موارد انساندوستانه و عمراني
    ، با جمهوري اسلامي ايران هيچ گونه قرارداد كمكهاي بلاعوض، كمكهاي مالي و امتياز وام جديدي به امضائ نرسانند .

    8 .تصميم مي گيرد همه كشورها بايستي طي 60 روز از زمان به تصويب رسيدن اين قطعنامه گزارش عملكرد خود به موارد ذكر شده در پاراگرافهاي 5، 4، 2، 6 و 7 فوق را در اختيار كميته قرار دهند

    9 .اين مساله را ابراز مي نمايد كه تعليق تعيين شده در پاراگراف 2 قطعنامه 1737 و همچنين ذيل، پايبندي قابل تاييد ايران به الزامات تعيين شده توسط شوراي حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی به رسيدن به يك راه حل ديپلماتيك، و بوجود آمده از طريق مذاكره منجر گردد كه تضمين نمايد برنامه هسته اي ايران صرفا براي اهداف صلح آميز است، بر تمايل جامعه بين المللي به فعاليت مثبت براي رسيدن به چنين راه حلي تاكيد خواهد نمود، ايران را تشويق مي كند در پيروي از موارد فوق، بار ديگر با جامعه بين المللي و آژانس بین المللی انرژی اتمی وارد تعامل گردد و تاكيد مي كند كه چنين تعاملي به نفع ايران خواهد بود

    10 .از تاكيد مداوم بر تعهد چين، فرانسه ، آلمان، فدراسيون روسيه ، انگليس و آمريكا، با حمايت نماينده ارشد اتحاديه اروپا براي يافتن يك راه حل بدست آمده از طريق مذاكره در مورد اين مساله استقبال مي كند و ايران را تشويق مي كند تا پيشنهاد ماه ژوئن 2006خود كه در قطعنامه 1696 مورد حمايت قرار گرفته است را براي رسيدن به يك توافق جامع بلند مدت كه اجازه خواهد داد روابط و همكاريها با ايران بر اساس احترام متقابل و ايجاد اطمينان بين المللي نسبت به كاملا صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران صورت گيرد، به كار گيرد

    11 .بر تعهد خود به افزايش قدرت آژانس بین المللی انرژی اتمی مجددا تاكيد مي كند، شديدا از نقش شوراي حكام حمايت مي كند، دبير كل آژانس بین المللی انرژی اتمی و كارمندان دفتري وي را بخاطر تخصص در حال پيشرفت و تلاشهاي بي طرفانه آنها براي حل مسائل باقي مانده با ايران مورد تمجيد و ستايش قرار مي دهد، بر لزوم ادامه فعاليتهاي آژانس بین المللی انرژی اتمی براي مشخص نمودن همه مسائل باقي مانده مرتبط با برنامه هسته اي ايران تاكيد مي كند

    12 .از دبير كل آژانس بین المللی انرژی اتمی مي خواهد طي 60 روز از طريق گزارشي اين مساله را به شوراي حكام و همچنين شوراي امنيت اعلام نمايد كه آيا ايران همه فعاليتهاي قيد شده در قطعنامه 1737 و اين قطعنامه را متوقف كرده است يا خير؟

    13 .تاكيد مي كند كه اقدامات ايران را بر اساس گزارشي كه در پاراگراف 12 به آن اشاره شده است و طي 60 روز ارائه خواهد شد ، مورد مطالعه قرار خواهد داد،
    الف )در صورتي كه ايران همه فعاليتهاي مرتبط با غني سازي و بازفرآوري از جمله تحقيق و توسعه ، را كه به تاييد آژانس بین المللی انرژی اتمی رسيده باشد به حالت تعليق درآورد، اجراي همه اقدامات عليه آن به حالت تعليق درخواهد آمد تا برگزاري مذاكره امكان پذير گردد
    ب )به محض تشخيص اينكه ايران به صورت كامل به تعهدات خود تحت قطعنامه هاي مربوطه شوراي امنيت عمل كرده است و به الزامات شوراي حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی كه توسط شواري حكام به تاييد خواهد رسيد عمل كند، همه اقدامات عنوان شده در پاراگرافهاي 7، 6، 5، 4، 3 و 12 قطعنامه 1737 و همچنين پاراگرافهاي 6، 5، 4، 2 و 7 لغو خواهد شد.
    ج )در صورتي كه گزارش مطرح شده بر اساس پاراگراف 12 فوق نشان دهد ايران به قطعنامه 1737 و اين قطعنامه عمل نكرده است، بايستي اقدامات بيشتر بعدي را بر اساس بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد اتخاذ نمايد تا ايران را متقاعد سازد كه به اين قطعنامه ها و الزامات آژانس بین المللی انرژی اتمی عمل كند، و تاكيد مي كند در صورت لزوم، تصميمات ديگري اتخاذ خواهد شد .

    14 .تصميم مي گيرد اين مساله را همچنان مورد پيگيري نگاه دارد


    پيوست‌ها

    الف - طرفهاي دخيل در فعاليتهاي هسته اي و موشكي
    1-گروه صنايع فلزكاري و مهماتسازي، اجا گروه صنايع مهماتسازي تثچا تثچا بر مركز هفتم تير كنترل دارد كه در قطعنامه 1737 به عنوان گروه دخيل در برنامه سانتريفيوژي ايران شناخته شده است .تثچا تحت مالكيت سازمان صنايع دفاع ايران و اين سازمان در قطعنامه 1737 مشخص شده است .
    2- مركز تحقيقات و توليد سوخت هسته اي اصفهان و مركز فناوري هسته اي اصفهان كه بخشي از شركت تهيه و توليد سوخت هسته اي ثحپا است كه در فعاليتهاي مربوط به غني سازي دست دارد . 3-شركت كاوشيار كه شركت اصلي از شركت تهيه و توليد سوخت هسته اي است .اين شركت فيبرهاي شيشه اي، كوره هاي خلائ و تجهيزات آزمايشگاهي مربوط به برنامه هسته اي ايران را خريداري كرده است .
    4-صنايع شيميايي پارچين كه شاخه اي است از سازمان صنايع دفاع و مهمات، مواد منفجره و همچنين سوخت جامد رانش راكتها و موشكها را توليد مي كند .
    5-مركز تحقيقات هسته اي كرج كه شعبه تحقيقاتي شركت تهيه و توليد سوخت هسته اي ايران است.
    6- شركت نوين انرژي كه در درون شركت تهيه و توليد سوخت هسته اي ايران فعال بوده و از طرف اين شركت اصلي بودجه لازم را در اختيار طرفهاي دخيل در برنامه هسته اي ايران قرار مي دهد .
    7- گروه صنايع موشكهاي كروز، توليد و توسعه موشكهاي كروز را برعهده دارد . همچنين به گروه صنايع موشكهاي دريايي وزارت دفاع معروف بوده و مسئوليت توليد موشكهاي نيروي دريايي از جمله موشكهاي كروز را برعهده دارد .
    8- بانك سپه يا بانك بين المللي سپه كه از سازمان صنايع فضايي و نهادهاي تابعه آن حمايت مي كند نام هر دوي اين شركتها در قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل ذكر و مشخص شده است
    9- گروه صنايع صنام، وابسته به سازمان صنايع فضايي است و از جانب اين سازمان تجهيزات در زمينه برنامه موشكي خريداري كرده است .
    10 -گروه صنايع يامهدي وابسته به سازمان صنايع فضايي است و در خريدهاي بين الملل مربوط به تجهيزات موشكي دخيل بوده است .

    موارد مربوط به يگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي:
    1-صنايع هوانوردي قدس( توليدكننده ، ژاز چترنجات، پاراگلايدر، پاراموتورو غيره ).سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اعلام كرده كه از اين محصولات به عنوان بخشي از دكترين جنگهاي نامتقارن خود استفاده مي كند .
    2-شركت خدمات هواپيماسازي پارس( سازنده هواپيماهاي مختلف از جمله 171ثچ كه در نيروها هوايي سپاه مورد استفاده قرار مي گيرند .
    3-شركت هواپيماسازي شعاع توليدكننده ميكرولايتها كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اعلام كرده از اين محصول به عنوان بخشي از دكترين جنگهاي نامتقارن خود استفاده مي كند ).

    ب -افرادي كه در فعاليتهاي هسته اي و موشكهاي بالستيك ايران دخالت دارند:
    1-فريدون عباسي دواني ، دانشمند ارشد چتاپحچ كه مرتبط به موسسه فيزيك كاربردي است و همكاري نزديكي با فخريزاده دارد.
    2-محسن فخريزاده مهابادي، دانشمند ارشد و رئيس سابق مركز تحقيقات فيزيك بدثخ .آژانس بينالمللي انرژي اتمي درخواست مصاحبه با اين فرد درباره فعاليتهاي هسته اي مركز تحقيقات فيزيك در دوران تصدي وي دارد اما ايران اين درخواست را رد كرده است .
    3-سيد عباس صفدري مدير تاسيسات غني سازي نطنز .
    4-امير رحيمي مدير مركز توليد و تحقيقات سوخت اصفهان كه بخشي از شركت تهيه و توليد سوخت هسته اي ايران ثحپا است و در فعاليتهاي مربوط به غني سازي دخالت دارد .
    5-محسن حجتي ، رئيس گروه صنعتي فجر .اين گروه صنعتي فجر در قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل بخاطر نقش آن در برنامه موشكهاي بالستيك ذكر و مشخص شده است .
    6-مهرداد اخلاقي كتابچي ، رئيس گروه صنعتي شهيد باقري اين گروه صنعتي در قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل بخاطر نقش آن در برنامه موشكهاي بالستك ذكر و مشخص شده است .
    7-ناصر ملكي ، رئيس گروه صنايع شهيد همت . نام اين گروه صنعتي در قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل بخاطر نقش آن در برنامه موشكهاي بالستيك ذكر و مشخص شده است .ملكي همچنين از مقامات چتاپحچ بوده و بر فعاليتهاي برنامه موشكهاي بالستيك شهاب 3 نظارت داشته است .شهاب3 به عنوان موشك دوربرد ايران است كه هماكنون در اختيار اين كشور قرار دارد .
    8-احمد درخشنده ، رئيس و مدير عامل بانك سپه ايران است .بانك سپه يا بانك بين المللي سپه كه از سازمان صنايع فضايي و نهادهاي تابعه آن حمايت مي كند .نام هر دوي اين شركتها در قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل ذكر و مشخص شده است .

    اشخاص و افراد مهم سپاه پاسدان انقلاب اسلامي
    1.سرتيپ مرتضي رضايي معاون فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
    2.دريادار دوم علي اكبر احمديان، رئيس ستاد مشترك سپاه
    3.سرتيپ محمد رضا زاهدي، فرمانده نيروي زميني سپاه
    4.دريا دار مرتضي صفري، فرمانده نيروي دريايي سپاه
    5-سرتيپ محمد حجازي، فرمانده نيروي مقاومت بسيج
    6-سرتيپ قاسم سليماني ، فرمانده يگانهاي قدس
    7-سرتيپ ذوالقدر يكي از اعضاي سپاه و معاون امنیتی وزير كشور.

     

     

     

     

     

     

     

    مناسبت روز

    در سال يازدهم هجرت رسول اكرم (ص) در آخرين سفرحج (در عرفه)، در مكه و در غديرخم، در مدينه قبل از بيمارى و بعد از آن در جمع ياران و يا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هيچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان كه قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود كه ‏پيامبر هم در نياز به خوراك و پوشاك و ازدواج و وقوع بيمارى و پيرى مانند ديگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پيامبر اكرم (ص) يك ماه قبل از رحلت فرمود:
    " فراق نزديك شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزديك است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمايم و من دو چيز گران در ميان شما مى ‏گذارم و مى ‏روم: كتاب خدا و عترتم، و خداوند لطيف و آگاه به من خبر داد كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود."
    در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: "مناسك خود را از من ‏فرا گيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم و هرگز مرا ديگر در اين جايگاه نخواهيد ديد."
    روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين ‏و نگرانند. پيامبر در حالى كه به فضل بن عباس و على بن ‏ابى‏طالب (ع) تكيه داده بود به سوى مسجد رهسپار گرديد و پس ازدرود و سپاس پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پيامبر خود در هراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرى بوده است كه‏ جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پيوست و شما نيز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد."
    روزي ديگر پيامبر (ص) با کمک علي (ع) و جمعي از ياران خود به قبرستان بقيع رفت و براي مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علي (ع) کرد و فرمود: " کليد گنجهاي ابدي دنيا و زندگي ابدي در آن، در اختيار من گذارده شده و بين زندگي در دنيا و لقاي خداوند مخير شده ام، ولي من ملاقات با پروردگار و بهشت الهي را ترجيح داده ام."
    در چند روز آخر از زندگى رسول اكرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
    "اى مردم! آتش فتنه‏ ها شعله ‏ور گرديده و فتنه‏ ها همچون پاره‏هاى امواج تاريك شب روى آورده است. من در روز رستاخيز پيشاپيش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در مي آئيد. آگاه باشيد که من درباره ثقلين از شما مي پرسم، پس بنگريد چگونه پس از من درباره آن دو رفتار مي کنيد، زيرا که خداي لطيف و خبير مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمي شوند تا مرا ديدار کنند. آگاه باشيد که من آن دو را در ميان شما به جاي نهادم ( کتاب خدا و اهل بيتم ). بر ايشان پيشي نگيريد که از هم پاشيده و پراکنده خواهيد شد و درباره آنان کوتاهي نکنيد که به هلاکت مي رسيد."
    آنگاه پيامبر (ص) با زحمت به سوي خانه اش به راه افتاد. مردم با چشماني اشک آلود آخرين فرستاده الهي را بدرقه مي کردند. در آخرين روزها پيامبر به علي (ع) وصيت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علي (ع) که جانش با جان پيامبر آميخته بود، پاسخ داد: " اي رسول خدا ، مي ترسم طاقت اين کار را نداشته باشم. "
    پيامبر (ص) علي (ع) را به خود نزديک کرد . آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشير، زره و ساير وسايل جنگي خود را خواست و همه آنها را به علي سپرد.
    فرداي آن روز بيماري پيامبر (ص) شدت يافت اما او در همين حال نيز اطرافيان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش مي کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهيد به اينجا بيايد." ام سلمه، همسر پيامبر گفت: " علي را بگوييد بيايد. زيرا منظور پيامبر جز او کس ديگري نيست." هنگامي که علي (ع) آمد ، پيامبر به او اشاره کرد که نزديک شود. آنگاه علي (ع) را در آغوش گرفت و مدتي طولاني با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بيهوش شد. با مشاهده اين وضع، نواده هاي پيامبر (ص) حسن و حسين (ع) به شدت گريستند و خود را روي بدن رسول خدا افکندند. علي (ع) خواست آن دو را از پيامبر (ص) جدا کند. پيامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:
    "علي جان آن دو را واگذار تا ببويم و آنها نيز مرا ببويند، آن دو از من بهره گيرند و من از آنها بهره گيرم."
    سرانجام پيامبر (ص) هنگامي که سرش بر دامان علي (ع) بود، جان به جان آفرين تسليم کرد.

    جلوه هايي از حقيقت وجودي نبي اکرم (ص) در قرآن کريم
    از عايشه پرسيدند: اخلاق پيامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: «خلق و خوي پيامبر(ص)، قرآن بود.» شخصيت جامع و چند بعدي پيامبر اسلام و كمال و عظمت معرفتي، اخلاقي و وجودي آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است كه به عنوان نماد مطلق و تام «انسان كامل» در ميان آدميان، حجت و الگويي ماندگار مي باشد.
    اگر قرآن كريم، كلام تشريعي حضرت حق است، پيامبر اكرم (ص) كلمه الله الاعظم و كلام تكويني خدا است. اگر قرآن كتابي است با حقايق جاودانه و هميشگي، پيامبر اكرم (ص) نيز حقيقتي عيني و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لايه هاي معنايي و مصداقي عميق و گسترده اي دارد كه تلاش براي كشف آن حقايق بايد استمرار داشته باشد، پيامبر اكرم (ص) نيز ذخيره اي تمام نشدني و حقيقتي است عيني و انساني، كه شناخت ابعاد مختلف شخصيت ايشان و دستيابي به عمق سيره، سلوك و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادي مستمر نيازمند است. اگر نياز بشريت به قرآن هرگز پايان نمي يابد و تكامل علمي و اجتماعي انسان، نياز او را به حقايق قرآن كريم نه تنها كاهش نمي دهد كه روزافزون مي سازد، نياز انسان امروز و فردا به پيامبر اكرم(ص) و درس ها و آموزه هاي ايشان پايان ناپذير است و اگر اسلام خاتم اديان و قرآن خاتم كتب آسماني است، پيامبر اكرم (ص) خاتم النبياء و قله رفيع كمال انساني است. او خليفه الله الاعظم و واسطه ابدي نزول فيض الهي است كه: «و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين». قرآن كريم نسخه مكتوب حقيقت نور محمدي (ص) است و پيامبر اكرم (ص) آينه تمام نماي صفات حسناي حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.
    پيامبر اكرم (ص) به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: علي! كسي جز تو و من خدا را نشناخت و كسي جز خدا و تو مرا نشناخت و كسي جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلايي كه براي غيرخدا ميسر است، جز براي كساني كه در كانون نور محمد (ص) و علي (ع) قرار دارند، امكان پذير نيست، چرا كه اين معرفت و شناخت معرفتي است شهودي و نه ذهني، معرفتي است متناسب با اوج كمال و تعالي شناسنده، نه مدرسه اي و استدلالي. از آن سو نيز معرفت تام نبي (ص) و وحي (ع) جز براي حضرت حق، براي كسي حاصل نمي شود، چرا كه ديگران همه فروتر از اين دو وجود مقدس- كه نور واحدي از منشأ واحدند- مي باشند و دستيابي به معرفت تام آنان برايشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن كريم فراوان درباره پيامبر اكرم (ص) و معرفي ايشان سخن گفته است كه براي آشنايي با جايگاه عظيم نبي اكرم (ص) به اين آيات بايد مراجعه كرد: در قرآن كريم اطاعت خدا و پيامبر (ص) در كنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ايذاء پيامبر اكرم (ص) موجب عذاب دردناك و لعنت خداوند در دنيا و آخرت تلقي شده و دوستي خداوند متعال مشروط به اطاعت از پيامبر اكرم (ص) گرديده است. خلق و خوي الهي پيامبر اكرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مايه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبير «وانك لعلي خلق عظيم»، توصيف شده، تعبيري كه تنها درباره پيامبر به كار رفته است. پيامبر اكرم (ص) عامل رهايي و آزادي مردمان از زنجيرها و بندهاي سخت معرفي شده است.
    بندهايي كه از سويي خرافات و عادات زشت و از سوي ديگر ستمگران و سلطه جويان بر فكر و انديشه و رفتار و حركت تعالي جويانه انسان ها ايجاد كرده اند. او «عبدخدا» معرفي شده است كه با عبوديت و بندگي ذات حق، به عالي ترين درجه عبوديت دست يافته و از همه تعلقات و وابستگي ها رها شده است. گستره فيض و لطف نبي اكرم نه تنها همه مردمان و آدميان كه عالميان را شامل شده و آن حضرت به عنوان «رحمه للعالمين» معرفي شده است.... اين توصيف ها گوشه اي از معرفي پيامبر (ص) در قرآن است كه مروري همراه با تأمل و درنگ در اين آيات و ديگر آيات، مي تواند آفاق و ابعاد شخصيت الهي نبي اكرم (ص) را براي ما روشن سازد.
    علاوه بر اين، برخي سوره هاي قرآن كريم اساساً در شأن پيامبر اكرم (ص) است و اين غير از سوره هايي است كه به وجود مبارك آن حضرت تأويل شده است. «يس» كه قلب قرآن كريم است و سرچشمه هايي از معرفت و حكمت از آن جاري است، به پيامبر اكرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کريم به نام نامي آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براين سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحريم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحي، سوره شرح (انشراح)، سوره تين، سوره علق، سوره قدر، سوره كوثر برخي از سوره هايي است كه ناظر به شأن و جايگاه عظيم و مرتبه رفيع آن حضرت در پيشگاه خداوند متعال است. هر كدام از اين سوره ها و آيات نوراني آن، مالامال از حرمت و لطفي است كه خالق متعال براي اين برترين بنده مقرب خود قائل است.
    پيامبر اكرم(ص) نه تنها مبلغ دين الهي و معلم آيات حكمت، كه مربي و اسوه انسان ها است: «لقدكان لكم في رسول الله اسوه حسنه». بنابر اين پيوند پيروان آن حضرت با اين وجود مقدس، هنگامي معني دار و مؤثر است كه آن بزرگوار را به عنوان مقتدا، امام، الگو و پيشواي حقيقي بشناسند و در مسلك و سلوك، از ايشان پيروي كنند. آياتي فراوان از قرآن كريم احكام و دستوراتي را خطاب به پيامبر اكرم (ص) بيان مي كند كه خطوط روشن الگو بودن آن حضرت را ترسيم و سرمشق هايي را كه پيروان آن بزرگوار بايد براي خود «اصل» قرار دهند مشخص مي نمايد. نگاهي گذرا به اين سرمشق ها، جامعيت دين و عرصه هاي گوناگوني را كه بايد يك مسلمان واقعي بدان توجه داشته باشد. تبيين مي نمايد. اين دستورات و احكام صريح و گويا براي هركسي بدون نياز به چيز ديگري جز فهم عبارات قرآن كريم، روشن مي كند كه همه عرصه هاي عبادي، اقتصادي، سياسي، تربيتي، اجتماعي، نظامي، فرهنگي، اخلاقي و... در قلمرو الگوبرداري و پيروي از پيامبر اكرم (ص) قرار مي گيرد و هيچ زمينه اي از زمينه هاي اساسي و پايه اي زندگي نهان را نمي يابيم كه سرمشق ها و خطوط اصلي آن براي پيروان پيامبر تعيين نشده باشد. اگر قرآن كريم مخاطبان خود را به تأسي و الگوگيري از پيامبر اكرم (ص) فرا مي خواند، خود نيز خطوط روشن آن را ترسيم كرده است. عبادت و شب زنده داري، جهاد و مبارزه با كفار و منافقان، رشد دانش و معرفت و آگاهي، مهرباني و تواضع با مؤمنان و هم كيشان، انفاق و كمك به مستمندان و دستگيري از افتادگان، مهرباني با يتيمان و بي سرپرست ها، كسب قدرت همه جانبه براي حفظ استقلال و آسيب ناپذيري جامعه اسلامي، نيكي و خدمت به همگان و صدها دستور و توصيه قرآن كريم به پيامبر اكرم (ص)، نشان مي دهد كه پيروان آن حضرت چه خطوط كلي را در زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي خود بايد سرمشق خويش قرار دهند تا بتوانند با مسير كمال و رشد حقيقي- كه آن حضرت در قله آن قرار دارد- هماهنگ شوند و به آنچه او نائل شده بود، نزديك گردند.
    اكنون مي توان به درنگ و تأملي عميق در اين آيات صريح الهي، به ريشه اصلي گمراهي و حيرت و تباهي كه امت اسلام بدان دچار آمده است، پي برد. اگر فاصله امت با پيامبرش اين چنين ژرف و عميق نبود، هرگز امت پيامبر به چنين روزگاري گرفتار نمي آمد. تفرقه و اختلاف به جاي وحدت و اتفاق، جهل و نگراني به جاي علم و آگاهي، ظلم و بي انصافي به جاي عدل و داد، رفاه زدگي و اسراف به جاي دستگيري و انفاق، دشمني و خصومت به جاي مهرباني و گذشت، انفعال و تسليم در برابر بيگانگان به جاي مقاومت و جهاد و بالاخره پذيرفتن ولايت و حاكميت كافران به جاي ولايت و حاكميت رسول خدا (ص) و جانشينان او... حقايق تلخي است كه امروز در جهان اسلام شاهد آن هستيم و نشان مي دهد فاصله اي ژرف بين امت و پيامبر وجود دارد كه جز با بازگشت به قرآن و خطوط روشن آن- كه در گرو پيروي و تأسي به تجسم عيني و انساني آن است- اين فاصله ژرف پيموده نخواهد شد.
    باشد كه به مدد جلوه اي از فيض «رحمه للعالمين» امت او از غفلت و جهالت رهايي يابند. ان شاءالله.

    با بهره از سخنان حجت الاسلام و المسلمين علي ذوعلم درج شده در روزنامه همشهري مورخ 30 فروردين 1383

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان

    Text Link Ads