Text Link Ads

 

 

 

708

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 708 :: پنجشنبه 23 فروردين 1386

Mobin_s2004@yahoo.com

چند خبر از «روزانه»


سلام عرض شد!

  1. ديروز با خبر شدم استاد عزيز جناب اقاي مريخي (alimerikhi@yahoo.com) که کاريکاتورهاي مجله را ارسال مي کنند، تصادف کرده اند و از قرار معلوم متاسفانه لگن ايشان شکسته. ار صميم قلب آرزو مي کنم حالشون هر چه سريعتر بهبود پيدا کنه. راستي جالبه بدونيد حتي با اين اتفاقي که افتاده اما ارسال کاريکاتورها را متوقف نکرده اند.
  2. مسئول بخش «آرايشي بهداشتي» (amoozesh_v_sh@yahoo.com) يک هفته اي را به مرخصي رفته اند. علبتش اينه از قرار معلوم جمعه اين هفته يک امتحان مهمي دارند. به همين دليل اين ستون (آرايشي بهداشتي) چند روزي تعطيل خواهد بود.
  3. از اولين روز انتشار مجله روزانه، تمام تلاش من اين بود که هر روز بهتر و جذابتر از ديروز باشيم. بعد از تحولي که در بخش دانلود مجله بوجود آورديم، حالا نوبت اينه که يکسري بخشهاي جديد به مجله اضافه بشه. خب شما دوست داريد چه بخشي به روزانه اضافه بشه؟
  4. ستون تبريک روزانه که قرار بود از امسال فعال بشه، از امروز برقرار شده. حتما يه نگاه بهش بکنيد.
  5. ستون جديدي با عنوان «گفتگوي روزانه» چند روز هست که به مجله اضافه شده. قصد دارم هر دفعه يک مصاحبه جديد با شخصيتهاي مختلف را در اين قسمت قرار دهم. البته ترتيب قرار گرفتن اين ستون فعلا بصورت روزانه نيست.
  6. «پزشک روزانه« هم اميدوارم از آغاز ارديبهشت بطور مرتب بصورت روزانه در مجله قرار بگيره.
  7. يک قسمت جديد هم از روز شنبه به مجله اضافه خواهد شد که فعلا لو نمي دم. فقط اين را بگم که موضوع اش در مورد تکنولوژي هاي روز خواهد بود و مطمئن هستم طرفدار زياده خودهد داشت.

باقي بقايتان

 

دانلود مجلات و کتب خارجي


US News & World Report
16 آوريل 2007

جديدترين شماره از هفته نامه خبري
US News & World Report
 

تاریخ انتشار: 16 آوريل 2007
تعداد صفحات مجله: 78
حجم فایل: 17 مگابايت
رمز فايل: www.mobin-group.com

برای دانلود مستقيم فايل اینجا را کلیک کنید



----------------------------------------------------------------

The New York Times
10 آوريل 2007

نسخه چاپي روزنامه معتبر نيويورک تايمز (شماره 10 آوريل)
 

لينک دانلود قسمت اول | لينک دانلود قسمت اول
لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare)
اينجا را کليک کنيد
 

 

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (707) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • دانلود مجلات و کتب خارجي: US News & World Report 16 آوريل 2007
  • The New York Times شماره ده آوريل 2007
  • بهترین شهرهای دنیا برای زندگی
  • تصاویری از نواحی بدون برف و یخ قطبی
  • معرفي و دانلود فيلم : تک خال سوخته
  • دانلود آلبوم: فارسي دو راهي
  • آهنگ جدید و زیبای مسعود سعیدی به نام عکس
  • مديريت بهتر دانلود با  Download Accelerator Plus v8.5.5.5 Build 292 Premium
  • يک ماشین حساب زیبا و جدید برای گوشی های سری 60
  • رابطه مافياي مسكن و يك بانك خصوصي
  • زمان توقف کار Downtime سایت‌های مهم جهان اعلام شد
  • درد دلی با آقای احمدی نژاد....
  • حسنک کجایی؟
  • با صبر و حوصله درگيري هاي خود را رفع كنيد
  • نفوذ در سيگا پژيل
  • گفت وگو با رضا عطاران: در کمال خونسردي
  • جلال شرفي: ربايندگان و شكنجه‌گران خود را آمريكايي معرفي مي‌كردند
  • تاریخچه روبات
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

بهترین شهرهای دنیا برای زندگی
مجموعه عکس
گزارش تصويري از آثار شکنجه آمريکايي ها بر روي جلال شرفي
تصاویری از نواحی بدون برف و یخ قطبی
تصاویری به غایت زیبا که بعضا به شدت فرازمینی می نمایند

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

احمدی مقدم در جمع خبرنگاران: طرح مبارزه با بدحجابی در حمایت از خانم هاست

سردار احمدی مقدم در ارتباط با برخی واکنش ها پیرامون طرح مبارزه با بدحجابی ، اظهار داشت : طرح مبارزه با بدحجابی در حمایت از خانم هاست .
به گزارش خبرنگار مهر ، سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم ظهر امروز در مراسم معارفه به عنوان دبیرکل جدید ستاد مبارزه با مواد مخدر ، در جمع خبرنگاران اظهار داشت : برخورد با بدحجابی همانند سال های گذشته دردستور کار قرار گرفته و نگاه نیروی انتظامی تغییر نکرده است .
دبیرکل جدید ستاد مبارزه با مواد مخدر در ادامه تصریح کرد : وام های حمایتی ، خوداشتغالی و تشویقی به معتادانی که اقدام به ترک اعتیاد خود می کنند پرداخت می شود .
وی همچنین درباره جمع آوری معتادان پرخطر بیان داشت : در جلسه ای که روز گذشته به ریاست محمود احمدی نژاد و نمایندگان سازمان های تابعه تشکیل شد ، مقرر شد که از ابتدای اردیبهشت جاری هر ماه 50 هزار نفر زیر پوشش مرکزهای درمانی قرار گیرند .
احمدی مقدم توضیح داد : پیش بینی می شود که تا پایان تابستان 300 هزار نفر از معتادان پرخطر زیر پوشش درمانی قرار گیرند .

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

تک خال سوخته
Smokin' Aces

نويسنده و کارگردان: جو کارناهان. موسيقي: کلينت منسل. مدير فيلمبرداري: مائورو فيوره. تدوين: رابرت فريزن. طراح صحنه: مارتين ويست. بازيگران: بن افلک[جک دوپره]، اندي گارسيا[استنلي لاک]، آليشا کيز[جورجيا اسکايز]، ري ليوتا[دانلد کاروترز]، جرمي پايون[بادي ايزرائيل/آس]، رايان رينولدز[ريچارد مسنر]، پيتر برگ[پيت ديکس]، جوزف راسکين[پريمو اسپاراتزا]. ١٠٩ دقيقه. محصول ٢٠٠٧ انگلستان، آمريکا، فرانسه. برنده مدال برنز بهترين تيتراژ ابتدا و انتهاي فيلم از جشنواره نيويورک.
ريچارد مسنر مامور FBI در صدد به دام انداختن کمديني لاس وگاسي به نام بادي ايزرائيل مهروف به تک خال است که روابطي نزديک با مافيايي ها دارد و مي تواند به عنوان شاهدي در جهت از هم پاشاندن اين سيستم تبهکارانه به کار گرفته شود. اما سرکرده رو به موت مافيا قراردادي يک ميليون دلاري براي قتل بادي منعقد مي کند. در پوشش اين قرارداد فوجي از آدم کش هاي حرفه اي به راه مي افتند تا بادي ايزرائيل را از ميان بردارند. مسنر و مافوق هايش از بادي مي خواهند تا خود را هر چه زودتر در اختيارشان گذاشته و در برنامه حفاظت از شهود قرار بگيرد. اما بادي مي خواهد قبل از تغيير نام و هويت اش يک بار ديگر روي صحنه حاضر شده و شاه نقش خود را بازي کند. اين اتفاق فرصتي طلايي در اختيار آدم کش هاي اجير شده مافيا قرار مي دهد و تمام تلاش هاي مسنر و همکارش کاروترز در جهت حفاظت از جان او را دچار مخاطره مي کند. در پايان بادي از حمام خوني که به راه افتاده، نجات مي يابد اما مسنر که بعد از رويارويي با مافوقش استنلي لاک به ماجراهايپشت پرده عمليات نابودي مافيا پي برده و مرگ کارتروز را بي فايده مي داند با قطع دستگاه هاي بيمارستاني بادي و مهره اصلي مافيا-اسپارتزا- را از ميان مي برد.

چرا بايد ديد؟
جو کارناهان متولد ١٩٦٩ ساکرامنتوي کاليفرنيا کارگردان کم کار و گزيده کاري است که در طول دهه گذشته توانسته موقعيت و جايگاه قابل توجهي در سينماي آمريکا براي خود دست و پا کند. دومين فيلم او به نام مواد مخدر در ٢٠٠٢ جايزه ويژه جشنواره فيلم هاي پليسي کنياک را گفت و نامزد جايزه ويژه داوارن جشنواره سندنس شد. در همين سال با کارگرداني اپيزود قلب در مجموعه کرايه توانست قدرت قصه گويي خود را در کنار بزرگاني چون فرانکن هايمر و توني اسکات به نمايش بگذارد. تک خال سوخته چهارمين فيلم اوست که بعد کاترگرداني بدون چهره در ٢٠٠٤ براي تلويزيون آن را ساخته و به نظر مي رسد که از اين به بعد-لااقل تا پايان اولين دهه قرن تازه- از لاک کم کاري در ايد. يقين دارم که پروژه بازسازي فيلم کلاسيک باني ليک گمشده توسط او در ميان پروژه اي آتي او جايگاهي خاص خواهد داشت. اما در حال حاضر بپردازيم به تک خال سوخته!
تک خال سوخته با فوجي از هنرپيشگان نامداري که جز دقايقي کوتاه بر پرده ظاهر نمي شوند به خودي خود فيلمي کنجکاوي براگيز است. اما قصه پر پيچ و خم آن که کارناهان موفق مي شود تا آخرين سکانس هاي فيلم تعليق را در آن حفظ کند، در کنار فيلمبرداري پر کنتراست و موسيقي تکان دهنده آن تماشاگر را وادار به تحسين کرده و به او مي باوراند که استعداد تازه اي در روايت قصه هاي کارآگاهي و گنگستري به منصه ظهور رسيده است.
تک خال هاي سوخته با فروشي معادل ٣٥ ميليون دلار تا امروز محصول نسبتاً موفقي است که به زودي تبديل به اثر محبوب بسياري از سينما دوستان خواهد شد. جرات مي کنم و کار او را با گاي ريچي مقايسه مي کنم، البته از نظر ضرباهنگ چون فاقد طنز کارهاي اوست. با اين حال اگر مدتي طولاني است که يک فيلم پليسي و مهيج خوب نديده ايد، تک خال سوخته بهترين فرصت براي از عزا در آوردن دل شماست!
ژانر: اکشن، کمدي، جنايي، مهيج.   
 

براي مشاهده عکسهايي از اين فيلم اينجا را کليک کنيد


لينکهاي دانلود
(نسخه اورجينال و به زبان انگليسي):
http://rapidshare.com/files/17801265/S.A.DVDScr.part01.rar
http://rapidshare.com/files/17800453/S.A.DVDScr.part02.rar
http://rapidshare.com/files/17799596/S.A.DVDScr.part03.rar
http://rapidshare.com/files/17798812/S.A.DVDScr.part04.rar
http://rapidshare.com/files/17797855/S.A.DVDScr.part05.rar
http://rapidshare.com/files/17796889/S.A.DVDScr.part06.rar
http://rapidshare.com/files/17795936/S.A.DVDScr.part07.rar
http://rapidshare.com/files/17794963/S.A.DVDScr.part08.rar
http://rapidshare.com/files/17793995/S.A.DVDScr.part09.rar
http://rapidshare.com/files/17792777/S.A.DVDScr.part10.rar
http://rapidshare.com/files/17791642/S.A.DVDScr.part11.rar
http://rapidshare.com/files/17790603/S.A.DVDScr.part12.rar
http://rapidshare.com/files/17789538/S.A.DVDScr.part13.rar
http://rapidshare.com/files/17788458/S.A.DVDScr.part14.rar
http://rapidshare.com/files/17787392/S.A.DVDScr.part15.rar


لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد


----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

دو راهي
گروه 20

آلبوم جدید گروه 20 به نام دو راهی

براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

تک موزیک

آهنگ جدید و زیبای مسعود سعیدی به نام عکس


لينک دانلود

براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

مديريت بهتر دانلود با
Download Accelerator Plus v8.5.5.5 Build 292 Premium
 


 جديدترين نسخه از نرم اقزار DAP. با نسخه premium و ايجاد 10 connection براي هر دانلود، سرعت شما را تا 400 برابر افزايش ميده.
 

لينک دانلود (حجم فايل در حدود 8 مگابايت. كرك برنامه در لینک دانلود گنجانده شده است)
لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد




 

دنیای موبایل

یک ماشین حساب زیبا و جدید برای گوشی های سری 60 ویرایش 3

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


ای که مهجوری عشاق روا می​داری

ای که مهجوری عشاق روا می​داری
تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب
دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن
ساغر ما که حریفان دگر می​نوشند
ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند

 

عاشقان را ز بر خویش جدا می​داری
به امیدی که در این ره به خدا می​داری
به از این دار نگاهش که مرا می​داری
ما تحمل نکنیم ار تو روا می​داری
عرض خود می​بری و زحمت ما می​داری
از که می​نالی و فریاد چرا می​داری
سعی نابرده چه امید عطا می​داری

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

 

جمله روزانه
saheledoosti@yahoo.com

23 فروردین
گم شدن در حدس و گمان بیشمار آسان است.پس از امروز، نیازی نداری که بدانی چرا اتفاقات روی می دهد.در عوض، طلب بصیرت کن تا به چیزهایی که دلت می خواهد پی ببری.
کارولین میس

 

 
 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

امام حسین علیه السلام فرمودند:
اَلْبُكاءُ مِنْ خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است
(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)

 

 

يک لبخند
toraj_fal@yahoo.com

فقیهی دختری داشت بغایت زشت روی که بجای زنان رسیده بود و با وجود جهاز و نعمت ، کسی در منا کحت او رغبت نمی نمود
زشـت بــا شــد د بیــقی و د یبــــا کـــه بـــود بــــر عـروس نا زیبـــا
فی الجمله به حکم ضرورت عقد نکاهش با نابینائی ببستنــــد
آورده اند که حکیمی در آن تاریخ از سراندیب آمده بود که دیده نابینا روشن همی کرد
فقیه را گفتند : داماد را چرا علاج نکنی ؟
گفت : ترسم که بینــــا شود و دخترم را طلاق دهـــــــــد
شوی زن زشت روی ، نا بینــــا بــــــه

*******************

شوخیهای گورباچف
گویند : در یکی از ملاقات های عمومی ، زنی به گور با چف رهبر شوروی هنگام دست دادن گفته بود : آقای رئیس ، کمی به مردم نزدیک تر شوید ، و او بلافاصله گفته بود : از این نزدیک تر شوم ، مردم برایمان حرف در می آورند

******************

سوال از گورباچف
یکی از محارم گورباچف دبیر کل حزب کمونیست و رهبر اسبق شوروی ، سرش را در گوش او گذاشت و یواشکی از وی پرسید : تو که از مارکسیسم و لنینیسم عدول کرده و رو به دموکراسی و پروسترویکا می روی ، نباشد که در انکار دین و خدا هم تجدید نظر فرموده باشید و به ما نگوئید ؟
گورباچف گفت : چه کنم ؟ مگر حزب کمونیست مرتجع و کا. گ . ب قــدار
می گذارند تا آن چه در دل دارم ، بر سر زبان آورم ؟ 

ادامه دارد ...

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

و بدین سان روزگار فرمانروایی او هزار سال به درازا می کشد تا این که آهنگری به نام

کاوه به پا می خیزد، چرم پاره ی آهنگری اش ( درفش کاویانی ) را بر می افرازد و مردم را به پشتیبانی فریدون و جنگ با ضحاک می خواند. فریدون ضحاک را در البرز کوه
( دماوند ) به بند می کشد.

چنان بد که هر شب دو مرد جوان
چه کهتر چه از تخمه پهلوان
چنان بد که هر شب دو مرد جوان
چه کهتر چه از تخمه پهلوان
بکشتی و مغزش بپرداختی
مران اژدها را خورش ساختی

دوران ضحاک هزارسال بود. رفته رفته خردمندی و راستی نهان گشت و خرافات و گزند آشکارا..

چو ضحاک شد بر جهان شهریار
برو سالیان انجمن شد هزار
که جمشید را هر دو دختر بدند
سر بانوان را چو افسر بدند
ز پوشیده رویان یکی شهرناز
دگر پاکدامن به نام ارنواز

ادامه دارد ...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة الأنعام آيات: 165 محل نزول: مکه

إفَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ 45 قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَـهٌ غَيْرُ اللّهِ يَأْتِيكُم بِهِ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ 46 قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ 47 وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ 48 وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ 49 قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ 50 وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ 51 وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ 52

 

ترجمه فارسي مکارم

و (به اين ترتيب،) دنباله (زندگى) جمعيتى كه ستم كرده بودند، قطع شد و ستايش مخصوص خداوند، پروردگار جهانيان است «45» بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند، گوش و چشمهايتان را بگيرد، و بر دلهاى شما مهر نهد (كه چيزى را نفهميد)، چه كسى جز خداست كه آنها را به شما بدهد؟!» ببين چگونه آيات را به گونه‏هاى مختلف براى آنها شرح مى‏دهيم، سپس آنها روى مى‏گردانند! «46» بگو: «به من خبر دهيد اگر عذاب خدا بطور ناگهانى (و پنهانى) يا آشكارا به سراغ شما بيايد، آيا جز جمعيت ستمكار هلاك مى‏شوند؟!» «47» ما پيامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بيم دهنده، نمى‏فرستيم; آنها كه ايمان بياورند و (خويشتن را) اصلاح كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند «48» و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانيها به آنان مى‏رسد «49» بگو: «من نمى‏گويم خزاين خدا نزد من است; و من، (جز آنچه خدا به من بياموزد،) از غيب آگاه نيستم! و به شما نمى‏گويم من فرشته‏ام; تنها از آنچه به من وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم» بگو: نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نمى‏انديشيد؟!» «50» و به وسيله آن (قرآن)، كسانى را كه از روز حشر و رستاخيز مى‏ترسند، بيم ده! (روزى كه در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت‏كننده‏اى جز او ( خدا) ندارند; شايد پرهيزگارى پيشه كنند! «51» و كسانى را كه صبح و شام خدا را مى‏خوانند، و جز ذات پاك او نظرى ندارند، از خود دور مكن! نه چيزى از حساب آنها بر توست، و نه چيزى از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد كنى، از ستمگران خواهى بود! «52»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

lazgee@yahoo.com

هو الاول (چند پند)

بر عيب خود بينا باش و عيب كسان مگو
در جواب تعجيل منما / نا پرسيده مگوي
تا به محاسبه خود نپر دازي در ديگران شروع مكن
اندك خود را بهتر از بسيار ديگران دان
سعادت دنيا و آخرت را در صحبت دانا شناس
به حكم خدا راضي باش
كسي را به سخن رنجه مكن
از مردم نو كيسه وام مخواه
مردم را در غيبت همان گوي كه به روي تواني گفت
نيكويي خود را به منت بر زبان ميار
از عيبي كه در توست ديگران را ملامت مكن
به غم كسان شادي مكن
از دوست به يك جور و جفا كرانه مگير
مردم را به معامله بيازماي آنگاه دوستي كن
مشورت با دشمن مكن و چون كردي از گفت او حذر كن
به زيارت مردگان و زندگان برو
خلق را دوست دار و مال را دشمن
درآن كوش تا زنده شوي و دست مي جنبان تا كاهل نشوي / روزي
از خدايتعالي دان تا كافرنشوي
صحبت با خردمندان دار
نا دان را زنده مدان
مگو حرفي را كه عذر بايد خواستن
از آموختن علم و پيشه عار مدار
بيهوده گويي را سر همه آفت ها دان
نسيه را مال مدان
به حقارت در هيچ كس منگر
نان همه كس مخور / نان به همه كس بده
بر پير زنان اعتماد مكن
وفا از مردم اصيل جو كه اصيل هرگز خطا نكند
بيا موز و بيا موزان
كم گوي و كم خور و كم بخواب
با مردان جنگ دوستي كن كه در وقت محنت با تو مي مانند
بر زاهد جاهل اعتماد مكن
دوست را به تواضع بنده كن / دشمن را به احسان و گذشت دوست كن
بنده حرص مباش / خفته غفلت مشو
نفس را از براي مال پا يمال نكن
اگر صلح بر مراد برود جنگ مكن !"

 

 

hiwa20062002@yahoo.com

تو را گم کرده ام امروز
و حالا لحظه های من
گرفتار سکوتی سرد و سنگینند
و چشمانم

نمی دانی چه غمگینند
چراغ روشن شب بود
برایم چشمهای تو
نمی دانم چه خواهد شد
پرازدلشوره ام
بی تاب و دلگیرم
کجا ماندی ؟
که من بی تو هزار بار در هر
لحظه می میرم

هيوا از كوردستان عراق

 

 

mr_gir3pich@yahoo.com

گير3پيچ

دوستاي گل منگليم سلام
چطورين يا نه .
منم خوبم . از احوال پرسي هاي شماها .

ديشب اينجا ( همدان ) اين قدر باد وحشتناكي اومد كه گفتم صبح بيدار شم مي بينم شهر به طور كل رفته يه كشور ديگه . يه ضرب المثلي اينجا هست مي گن همدان يا ماه رمضونه يا باده يا برف و بارون . ( پيدا كردن ربطش به عهده ي خودتونه . براي مشق شب حل كنين فردا بيارين . نيارين بايد با ولي بياين )
خلاصه يادمان افتاد مي خواستيم به اين شهر گير بدهيم اساسي ( چيه ؟ شهر هيچي من به كل دنيا هم مي تونم گير بدم .مشكلي هست ؟ )
اولين چيزي كه خيلي روي اعصاب بنده لزگي رقصيد و پدر ما رو درآورد سرعت مزخرف اينترنته . اين قدر مزخرفه سرعت اينترنت اينجا كه حد نداره براي دريافت چند عدد ميل ناقابل كه حجمش به بيست يا سي كيلوبايت هم نمي رسه مودم و خط تيليف و سيستم و برنامه ها خودشون رو به در و ديوار مي كوبن . تازه اين ISP كه من استفاده مي كنم مثلا يكي از مجهزترين و به گفته ي خودشون باحال ترينشونه . همداني هاي عزيز چطور با اين سرعت ها زندگي مي كنين ؟ اين قدر قطعي داره كه اساسي فررررمون داد .. حالا نزديك يه مركز مخابراتي هستيم ، اون ISP هم نزديكمونه . ديگه ناچاق براي دانلود دست به دامان دانشگاه بوعلي شديم . جالب اينكه اكثر كافي نت ها هم نوشتن ADSL ولي خطشون حتي 20 كيلوبايت هم نداره . تازه اكثر كافي نت ها مسائل امنيتي رو بي خيالشن . اين از اين .
مورد بعدي اينكه چند وقتي بود حس مي كردم آب يه جوري شده . دقت كردم ديدم هيييييي هو داريم يه شربت خوشمزه ار آب و گچ ميل مي كنيم. يه بار گذاشتم ته نشين شد ديدم اي دل غافل . اين چيه ؟ مي شه باهش خونه گچ كاري كرد . گفتيم حتما مشكل از ماست بازم رفتيم مناطق ديگه ديگه نوچ همه جا همينطوره . همداني هاي عزيز دقت كردين چي ميل مي كنين ؟ خدا به داد كليه و معده و .. برسه .
تازه يه دكتري گفت بهم اين قدر آب همدان آلوده اس كه 90 درصد مردم اينجا دچار موجودات موذي معده و روده و از اين جك و جونورها هستن . خدا به داد ما برسه .
خب . قسمت بعدي گير به همدان به موضوع مورد علاقه ام مي پردازم .
تا بعد ( گير سه پيچ هر روز بهتر از ديروز )

 

 

salman_yavar@yahoo.com

رابطه مافياي مسكن و يك بانك خصوصي

هفته گذشته دكتر احمدي نژاد در كنفرانس مطبوعاتي اش گفت: عده ای تصمیم گرفته بودند با استفاده از منابع بانک های خصوصی بازار مسکن را دچار تزلزل کنند.
بانك خصوصي پ. با هزينه كردن دفعي مبلغ 1100 ميليارد تومان در بازار مسكن تهران، سبب به وجود آمدن تورم و گراني در بازار مسكن شده است.
اين بانك خصوصي در واقع ارگان اقتصادي حزب كارگزاران سازندگي است و گفته مي شود، دبيركل اين حزب در پشت پرده سرمايه گذاري هاي اين بانك خصوصي قرار دارد.
كاظم م. رئيس سابق ديوان محاسبات، رئيس هيات مديره و مجيد ق. رئيس اسبق بانك مركزي، مديرعامل اين بانك خصوصي مي باشند.
گفتني است، تزريق دفعي نقدينگي حاصل از سرمايه هاي مشكوك در بخش هاي اقتصادي خاص با هدف برهم زدن موازنه عرضه و تقاضا و ايجاد تورم واقعي كوتاه مدت، به منظور بهره برداري رواني بلند مدت از برنامه هاي گروه اقتصادي كميته X براي تخريب دولت نهم مي باشد.

 

 
alirezamajidi@gmail.com

زمان توقف کار Downtime سایت‌های مهم جهان اعلام شد

Site         Downtime
 1  yahoo.com    0m
 2  google.com    7m
 3  myspace.com 1h 0m
 4  msn.com 2h 45m
 5  ebay.com    6m
 6  youtube.com 4h 44m
 7  facebook.com    25m
 8  wikipedia.org 2h 23m
 9  craigslist.org 1h 9m
10  live.com 1h 48m
11  amazon.com    21m
12  blogger.com 4h 47m
13  go.com    8m
14  aol.com    3m
15  microsoft.com    13m
16  cnn.com    22m
17  comcast.net       3m
18  imdb.com    29m
19  flickr.com    30m
20  photobucket.com 1h 23m

منبع

 

.

helia_k48@yahoo.com

لغات واصطلاحات انگلیسی (9)

سلام دوستان:

irrational غیر منطقی
irrigation شستشو دادن
irritation تحریک

imitate=simulate تقلید کردن

tic پرش عضلانی
tick کهنه
tickle غلغلک دادن

shot out پخش کردن
shut up خفه شو
shut up the house همه جا رو ببند

i s used to=get used to=is accustomed to عادت داشتن
i used to smoke من سابقا سیگار می کشیدم (به امید روزیکه همه بکار ببرندالبته نه اینکه پیشرفت کنند!!)
it is used to آن بکار می رود برای

beer آبجو
bear خرس-نخل-زائیدن

dear عزیز
deer آهو

traffic ticket جریمه

deliver تحویل دادن
delivery زایمان
labor درد زایمان-کارگر

salt -box نمکدان
suger-bowl قندان

it can be said that می توان گفت که

i over than you من از شما بزرگترم

the menu pleas غذا را بیا ر

good appetite نوش جان

خوش باشید0000000هلیا
ادامه دارد000

 

 

mhrsanei@googlemail.com

در مطالب هفته هاي پيش قدري به مطالب عمومي ورزش و سلامتي پرداختيم به همين دليل اين هفته قدري مطلب را تخصصي تر كرده و در مورد رايج ترين مكمل ورزشي دنيا – كراتين – مطلب مي نويسم .
ابتدا يك توضيح كوتاه براي كسانيكه اطلاع زيادي ندارند كراتين تركيبي است كه به طور طبيعي جهت فراهم نمودن انرژي ماهيچه هاي ما در بدن توليد مي شود با نام شيميائي متيل گوانيدو – استيك اسيد و از طريق فرآيندهاي شيميائي امينو اسيد هاي آرژنين – متونين و گليسين ايجاد مي شود ودر گوشت و ماهي نيز حدود 5 گرم بازاي هركيلو وجود دارد ( بد نيست بدانيد كه كراتين واژه يوناني به معناي گوشت مي باشد ) يك انسان بالغ به طور متوسط 100 گرم كراتين در بدن خود دارد كه 95 درصد آن در عضلات ذخيره شده است .
عموما نام كراتين با واژه مونو هيدرات همراه است در واقع اين نوع كراتين تركيبي است كه در آن يك ملكول كراتين به يك مولكول آب متصل شده و وقتي كه در آب حل مي شود مولكول آبي كه به آن چسبيده آزاد و كراتين آزاد حاصل مي شود در هر گرم كراتين منوهيدرات تقريبا 880 ميلي گرم كراتين آزاد وجود دارد كه بيشترين مقدار كراتين را در مقابل انواع ديگر كراتين از قبيل كراتين فسفات ( 625 ميلي گرم ) و كراتين سيترات ( حداكثر 500 ميلي گرم ) – كه توضيح در مورد آنها در اين مجال نمي گنجد – دارا مي باشد.
كراتين موجود در خون هنگام جذب توسط سلولهاي ماهيچه اي همراه با اتصال به يك گروه فسفات تبديل به فسفو كراتين مي شود و زمان توليد انرژي شيميائي بنام آدنوزين تري فسفات (ATP) استفاده مي شود .
اولين سند استفاده از كراتين توسط ورزشكاران در المپيك 1992 بارسلونا ثبت شده است هر چند شواهدي مبني بر استفاده از اين ماده از سالها پيش وجود دارد و در حال حاضر ورزشكاران قهرمان وبدنسازان جهان اعتماد بالائي نسبت به اين مكمل دارند .
در ارتباط با بدنسازي مي توان گفت كه كراتين با بالا بردن انرژي عضله موجب بهبود كارائي و كيفيت تمرين (افزايش زمان يا شدت تمرين ) افزايش وزن بدون چربي و موازنه نيتروژن و تحريك سنتز پروتئيني – جذب آب درون سلولي عضلات ( همانطور كه كراتين به درون عضلات مي رود ميتواند اب بيشتري به خود جذب كند واينكار ظاهر بهتر و پمپ شده اي به عضلات مي دهد ضمن اينكه رشد عضلات هيدراته بهتر صورت مي گيرد ) – و كاهش دهنده اثرات اسيد لاكتيك است كه خود باعث مي شود تعداد دفعات تمرين

 

 

nadja_mirghasemi@yahoo.se

از دلنوشته ها

a name dost va salami dobare!
Sorodee zir ro be hamee ashegane delshekaste taghdim
mikonam.Be rasti ke bedone esheqh zendegi zendani bish
nist. Pas marhami bashim baraye delhaye az eshqh
shekaste.
Jamee Marg
Sham ra didi o naporsidi
ze che ro hast atashash bar sar
soze eshgam nadidi o rafti
jamee marg kardiam dar bar

Daste sardam gerefti o gofti
ba to ta piche koche miayam
delam amma gereft chon rafti
va hanoz az faragh minalam

Barha didamt ke khandekonan
az haman kocheha gozar kardi
khak nachize zire pa bodam
va to bar zire pa nazar kardi

Nalehayam be goshe bad avikht
va to basti do goshe panjere ra
dadiam daste bade sargardan
ta nabini do cheshme qhamzade ra

man konon barge zarde payizam
ke be bade khazan nemipicham
ba talashi be vasate bodan
dar peye "bazsaziye" khisham
00/04/04 Kalmar
Ba khalesanetarin hamdeliha Nadia

 

 

ehsan_naser1984@hotmail.com

درد دلی با آقای احمدی نژاد....

تا چند سال پيش:

  • هر روز منتظر بوديم، كسي روي كار بياد كه بتونه بهتر و بيشتر با غرب ارتباط برقرار كنه (قيمتش هم واسمون مهم نبود!)

  • تصورمون اين بود كه "همه چي" يعني ارتباط هرچه بيشتر با امريكا و انگليس.

  • رئيس جمهوري، توانا و مدبر بود كه مي تونست با امتياز دادن هاي بي حد و حصر، نظر غرب رو جلب كنه (اين جمله توضيح دارد*)

  • اگه مسئولينمون توي كاخ هاي مجلل زندگي كنند، "كلاسِ كار" ايران بالاتر ميرفت.

  • كشوري متمدن و با فرهنگ بود كه پيشينه ي خودش رو كنار گذاشته و الگوهاي غربي رو سرلوحه ي خويش قرار بده.

  • از خودمون فرار مي كرديم و اگه به چت روم هاي غير ايراني مي رفتيم، بهمون سفارش ميشد كه: نگي "ايراني" هستي هان..!

  • فكر مي كرديم كه آهنگ زيبا و "هاي كلاس" يعني آهنگي كه صداي گوش خراش داره، اصلاً معنيش رو نفهميم و تا بي نهايت بهش ولوم بديم!

  • فوتباليسي رو برتر مي دونستيم كه، مثل فوتباليستاي غربي شكل و شمايل خودش رو درست كنه.

  • و.......

:

اين نكاتي كه گفتم تصوراتي بود كه از فضاي بين خودم و جوونايي كه باهاشون ارتباط دارم، برداشت كردم.

 

اما در يك فاصله ي يكي- دو ساله فهميديم كه :

  • ميشه رئيس جمهوري داشت كه نتنها در مقابل غرب كوتاه نمياد و قردادهاي تركمنچاي امضاء نمي كنه بلكه از موضع قدرت با تمام ابرقدرت هاي دنيا صحبت مي كنه.

  • ميشه همه چي داشت ولي با امريكا ارتباط نداشت.

  • رئيس جمهوري مي تونه درد همه ي مردم رو بفهمه كه از لحاظ مالي در سطح متوسط جامعه زندگي مي كنه و در دارائي هاش،هيچ شائبه اي نيست.

  • ميشه به فرهنگ و پيشينه ي ايراني تكيه كرد و ديگه در مقابل اروپا و امريكا احساس حقارت نكنيم.

  • مي تونيم هم به موسيقي اصيل ايراني (كه با گردش خون هارموني داره) گوش بديم و هم هاي كلاس باشيم(اين جمله توضيح دارد*)

  • تازه فهميديم كه اون كسي كه بايد از فرهنگ ديگري تقليد كنه،ما نيستيم بلكه غربي ها هستند كه بايد از فرهنگ غني ايران اسلامي، هرچه بيشتر استفاده كنند....

  • احساس مي كنيم كه عزت ايران و ايراني خيلي بيشتر ازون چيزي بود كه فكر مي كرديم.

  • و..... فهميديم كه ميشه ايراني موند و به ايراني بودنمون هم افتخار كرد......

(البته كه بدست آوردن اين همه آمال، هزينه هاي گزافي داره... ولي آماده پرداختيم)

:::::::::::

نمي خوام بگم همه ي مشكلاتمون حل شده، نه.... بازهم همون ضعفها توي جامعه نمايان هست اما فكر مي كنم واسه "شروع" كارهاي خوبي انجام شده.

:::::::::::

آقاي احمدي نژاد! ديروز، زماني كه سمفوني ايراني نواخته ميشد، داشتي اشك مي ريختي.....

ميدونيم.....:

  • ميدونيم اون اشك هارو نبايد دست كم گرفت.....

  • اينم مي دونيم كه مدتي هست بخاطر فشار كار زياد دچار ضعف بدني شدي و به دورو بريات تأكيد مي كني كه  كاري از پيش نبرديم و كارهاي زيادي روي زمين مونده....

  • ميدونيم خيلي تهمت هاي ناروا رو تحمل كردي ولي فقط لبخند زدي.....

  • ميدونيم خيلي خنجرها از پشت خوردي...

  • ميدونيم كه خيلي از خواب هاي شيطاني رو كه براي اين مملكت ديده بودند، به هم ريختي.....

  • ميدونيم خون خيلي از دشمنان قسم خورده ي اين سرزمين رو تو شيشه كردي......

  • ميدونيم دست خيلي از نامرداي روزگار رو كه تا ديروز بر اريكه ي قدرت تكيه داشتند، با عمل،رو كردي.....

  • ميدونيم چشم خودت رو بر حق مردم رو نبستي و بر سينه ي امتيازهاي اين دنيا دست رد زدي.....

  • ميدونيم پسرت مي تونست رئيس مترو بشه اما نشد، از مديران شركت نفت بشه اما نشد....

  • ميدونيم كه واسه ضربه زدن به شما و دولتتون از هيچ كاري فروگذار نمي كنند حتي با افزايش قيمت بنزين و ساير اقلام!

  • ميدونيم شايد در ظاهر هيچ امتيازي در اين دنيا واستون باقي نمونده بجز تهمت هاي ناروا..... 

اما شما هم ميدوني:

  • ميدوني خيلي ها هستند كه صداي ناله هاي شبانه ات را مي شنوند.....؟

  • ميدوني هنوزم هستند كساني كه گوش هارو نبستن و فقط چشم هارو باز بزارند..... ؟

  • ميدوني چشم اميد خيلي از مظلومان دنيا شدي.... ؟

  • ميدوني شجاعتت مثال زدني شده.... ؟

  • ميدوني خيلي ها هستن كه در كيش و مسلك خودشون دعات مي كنند..... ؟

  • ميدوني خيلي ها از عدالتت شرمنده شدند..... ؟

  • ميدوني خيلي مي دونند كه واسه دل شخص يا گروهي كار نكردي و فقط خدا رو در نظر داشتي.... ؟

  • ميدوني خيلي از جوونا با تأسي به تو، از چه مهلكه ها، كه جان به در نبردن...... ؟

  • ميدوني خيلي ها به اعتقاد راسخ و وجدان كاري شما غبطه مي خورند.... ؟

  • و در آخر، ميدوني كه خيلي از جووناي اين ديار، تا آخر خط باهات مي مونند...؟

 

آقاي احمدي نژاد!

   احتياجي نيست كه من بهتون بگم پيروزي از آن صابران هست... فقط مي خواستم اينارو نوشته باشم كه بدوني كساني هستند كه آگاهند، شما هم يه چاهي داري كه شبها بايد سر توي اون چاه كني و زار زار گريه ات رو فرياد بزني......

آقاي احمدي نژاد!

همه اين سختي ها مي گذره و تموم ميشه....روزهاي خوشي هم در راه هست.....

مرحبا مرد بزرگ...مرحبا.....

راستي آقاي احمدي نژاد، من با اجازتون به همه ي دوستام گفتم كه "تعليق هرگز، حتي 1ثانيه"

 

ممنون كه به حرفام گوش دادين

:::::::::::::::::::::::::::::::

دوستاي خوبم اينم مي گم، شماهم شاهد:
در سالهاي دور آينده نام احمدي نژاد در تاريخ ايران به نيكي ياد خواهد شد ولي از ياد نبريم كه در اين راه سختي هاي فراواني متحمل شد.....
  
------------------------------
پي نوشت ها:
*اشاره به تعهد خاتمي به غرب براي محدود كردن برد موشكهاي متعارف ايران تا 1300كيلومتر! و يا نامه وزارت خارجه ي وقت ايشان به امريكا كه طي آن ايران ملزم به خلع سلاح حزب الله، دست برداشتن از حمايت جهاد فلسطين و...! ميشد.
*موسيقي شرقي برخلاف نوع غربي آن با نوع گردش خون انسان هارموني دارد.
در پي ملاقات هاي مكرر وزير فرهنگ احمدي نژاد با اساتيد موسيقي اصيل ايراني(از جمله استاد شجريان)، رضايت ايشان براي پخش آثارشان در رسانه هاي ايراني، جلب شده است.

 

 

mamaam110@yahoo.com

مباني اقتدار سياسي در قرآن

قسمت اول

در اوج مذاكرات هسته اي ايران با اتحاديه اروپا و آژانس بين المللي مسأله عزت و اقتدار ايران اسلامي و حفظ و صيانت آن از سوي مردم و كارشناسان به شدت موردتوجه و پي گيري بود. بر آن شديم تا با رجوع به قرآن مباني عزت و اقتدار مسلمانان و جامعه اسلامي را تبيين نماييم. آن چه در اين نوشتار آمده است، نگاهي كوتاه است به اين مسأله، باشد كه هم چون گذشته با حفظ اقتدار و عزت و درايت از كاربردهاي فن آوري هسته اي در همه زمينه هاي صلح آميز بهره مند شويم.
اصول روابط بين الملل
قرآن اصول روابط ميان خودي و غيرخودي را بر احترام به حقوق انسان ها، مقام انسانيت، ارزش هاي انساني و معنوي به ويژه عدالت بنا نهاده است. در همان حال به بيان خطوط قرمزي اشاره دارد تا زمينه عزت و افتخار جامعه اسلامي در همه اشكال ارتباطي آن حفظ شود. اسلام با حفظ احترام متقابل نسبت به اقوام و اديان و پيروان آنان به هيچ كس اجازه نزديكي و تجاوز به اين خطوط قرمز را نمي دهد. حيطه بندي ارتباط جامعه اسلامي با ديگر جوامع اعتقادي اين امكان را مي دهد تا جامعه اسلامي از خطر نابودي در امان باشد. اين حساسيت از آن رو مهم است كه هويت جامعه در صورت تجاوز از حدود نه تنها دچار چالش و بحران هاي دروني مي شود بلكه زمينه براي سقوط و تجاوز بروني را فراهم مي آورد.
معيارهاي مرزبندي
براي آنكه به ديدگاه قرآن درباره مباني اقتدار سياسي جامعه اسلامي و خطوط قرمز آن راه يابيم لازم است به معيار مرزبندي جوامع در صدراسلام و در مدينه النبي توجه شود. درحوزه جغرافيايي حجاز، مرزهاي اعتقادي مهم ترين مسأله براي تعيين هويت هاي جمعي بود. اقوام و نژادها هر يك به نوعي در پاره اي از كره زمين مرزهاي جغرافيائي و ملي خود را تعيين كرده بودند اما در حجاز، اين مرزهاي اعتقادي بود كه تعيين كننده مؤلفه اساسي به شمار مي رفت. تنش ها و چالش ها به طور عمده در دو شهر بزرگ حوزه حجاز- مكه و مدينه- ميان يهوديان كتابي با مشركان از سويي و با مسلمانان از سوي ديگر بود. هرچند كه بعدها با اوج گيري و اقتدار همه جانبه اسلام يهوديان كتابي كه روزگاري ظهور پيامبر جديد را آغاز حاكميت مطلق خود بر مشركان قلمداد مي كردند، سرخورده خود به ياري مشركان شتافتند با اين همه، دسته بند يها و مرزها هم چنان بر اصول اعتقادي مبتني بود. از اين رو، پس از آن كه پيامبر(ص) حكومت اسلامي را در مدينه با پذيرش اكثريت مردم مسلمان در قالب پيمان هاي متعدد تشكيل داد، پيمان هاي جداگانه اي نيز با يهوديان منعقد كرد تا حدود روابط ميان يهوديان و مسلمانان و نحوه تعامل آن ها با حكومت اسلامي مشخص گردد.
بدين ترتيب جامعه اسلامي آنان را به عنوان يك جامعه جدا از جامعه اسلامي به رسميت شناخت و حقوق خاص آنان را تأييد كرد، هرچند كه به عنوان شهروند«امت واحد» از آنان نام مي برد واز همه حقوق شهروندان نيز برخوردار است.
با توجه به اين حقيقت تاريخي و تأكيد بر تطور مفهوم جامعه از صدراسلام تاكنون، براي پديدارشناسي رابطه بين جوامع از ديدگاه قرآن مي توان از آموزه هاي قرآني و گزاره هائي كه چگونگي تعامل مسلمانان با ديگران را گزارش مي كند سود جست و ملاك هاي بدست آمده از اين مطالعه را به عنوان اصول اقتدار سياسي جامعه اسلامي از ديدگاه قرآن به زمان حاضر تعميم دارد.
اصول حاكم بر روابط سياسي ميان جوامع از ديدگاه قرآن
1- عدالت:
يكي از اصولي كه در قرآن كريم بسيار مورد تأكيد و اهتمام قرار گرفته (1) مسأله «عدل» و عدالت است و اين عقيده در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامي اثر مي گذارد و وقتي به مرحله اجرا درآيد، مي تواند مسلمانان را به سوي مديريت صحيح در كارها، و برافراشتن پرچم عدل و داد، نه تنها در كشورهاي اسلامي بلكه در كل جهان سوق دهد.
اهميت اين موضوع به حدي است كه هيچ چيز نمي تواند مانع آن گردد، و هرگونه انحراف از آن متابعت از هواي نفس است(2) در آيات قرآن به صراحت از ستم رواداشتن به دشمن، چه دشمن شخصي و چه ديني، نهي شده است.
در برنامه هاي اجتماعي، سياسي، نظامي و اقتصادي جامعه اسلامي عدالت بايد به عنوان زيربنا و اصل اساسي در روابط متقابل بين مسلمانان و ديگران باشد؛ چرا كه يك جامعه پيشرو، سربلند و قوي، جامعه اي است كه روي پاي خود بايستندو پيوند و ارتباطش با ديگران، پيوندي براساس رعايت عدالت و منافع متقابل باشد، همانطور كه قرآن مي فرمايد: «لا تظلمون و لاتظلمون» (3) «نه ستم كنيد و نه زير بار ستم رويد.» هرگاه حكومتها از اين اصل اساسي غفلت كرده يا به آن پشت پا زده اند، باعث تباهي خود و ديگران شده اند و هرگاه به آن اصل پاي بند بوده اند از عزت و سربلندي برخوردار بوده اند.
2- تعادل در روابط و حفظ احترام متقابل
اصل اعتماد متقابل، پشتوانه فعاليتهاي هماهنگ اجتماعي و همكاري در سطح وسيع مي باشد. همين معنا در روابط بين المللي و در سطح جهاني نيز صادق است.
يكي از مصاديق بارز و تعيين كننده به عنوان ضامن اجراي اين اصل، وفاي به عهد و پيمان مي باشد، چرا كه وفاداري به عهد و پيمان، تأكيدي بر حفظ اين هم بستگي و اعتماد متقابل است و اگر عهد و پيمان ها شكسته شود، ديگر اثري از اين سرمايه بزرگ (اعتماد عمومي) باقي نخواهد ماند، و اين مطلب هم در داخل جامعه اسلامي، در روابط با اقليتها، و هم در سطح جهاني در ايجاد روابط با كشورهاي غيراسلامي صادق است.
به همين دليل در آيات قرآن و احاديث اسلامي، به طور گسترده به مسأله وفاي به عهد و ايستادگي در برابر سوگندها تأكيد شده است، و شكستن آن، از گناهان كبيره محسوب مي شود.(4) بدون ترديد پاي بندي به عهد و پيمان تا زماني لازم است كه طرف مقابل به مفاد آن وفادار باشد و در صورت پيمان شكني و عدم رعايت اصول عهدنامه از سوي يك طرف، طرف ديگر نيز ملزم به رعايت آن نخواهد بود.
3- حفظ سيادت اسلام
حفظ سيادت اسلام و جامعه اسلامي از جمله وظايف مسئولان نظام اسلامي است كه نقض آن از حدود اختيارات مسلمين خارج بوده و براساس «قاعده نفي سبيل»(5) حتي تعهدات بين المللي نيز نمي تواند ناقض آن باشد. اين اصل كلي را فقها تحت عنوان «الاسلام يعلو و لا يعلي عليه» به صورت يك قاعده حقوقي (6) در فروع و موارد مختلف حقوق اسلامي مورد بهره برداري قرار داده اند و نيز عبارت مزبور عينا به صورت حديث در كتابهاي روايي نقل شده است(7).
بنابراين دادن هر نوع امتياز سياسي، اقتصادي، نظامي، قضايي و اجتماعي به غير مسلمانان كه به سيادت اسلام و جامعه مسلمين لطمه وارد آورد، بي ارزش و بي اعتبار خواهد بود.
قرآن در اين زمينه مي فرمايد: «ولن يجعل الله للكفرين علي المؤمنين سبيلا.»(8) و از سوي ديگر به مسلمانان هشدار مي دهد كه: «يا ايها الذين ءامنوا لا تتخذوا يطانه من دونكم لا يألونكم خبالا ودّوا ما عنتم قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفي صدورهم اكبر قد بينا لكم الآيات ان كنتم تعقلون».(9) «هان اي مؤمنين، غير مسلمانان را دوست مخصوص و محرم اسرار خويش نگيريد، زيرا آنان از فساد و تباه نمودن امور شما كوتاهي نمي كنند و هرچه را كه باعث رنج و زحمت شما گردد دوست مي دارند، عداوت و كينه از زبانشان هويدا گشته و آنچه كه در دل كتمان نموده اند بيش از اينها است، ما نشانه ها و دلايل را بر شما روشن نموديم، اگر شما تعقل نماييد.»

ادامه دارد ...

 

 

masoud_ghobeishavi@yahoo.com

داستان اصحاب كهف
قسمت هفتم و پاياني

اشكال ديگرى كه به آن وارد است اين است كه : در آخرش داشت : وقتى جوان وارد غار شد مردم نفهميدند كجا رفت ، و از نظرشان ناپديد گشت . گويا مقصود ابن عباس اين بوده كه وقتى جوان وارد غار شد دهنه غار از نظرها ناپديد شد نه خود آن جوان ، خلاصه خدا غار مزبور را ناپديد كرد، ولى اين حرف با آنچه در صدر خود آيه هست نمى سازد كه از ظاهرش بر مى آيد كه غار مزبور در آن ديار معروف بوده . مگر اينكه بگويى آن روز غار را از چشم و نظر پادشاه و همراهانش ناپديد كرده و بعدها براى مردم آشكارش ساخته است .
و اما اينكه در صدر روايت از قول ابن عباس نقل شده كه گفت : ((رقيم لوحى از قلع بوده كه اسامى اصحاب كهف در آن نوشته شده بود)) مطلبى است كه در معنايش روايات ديگرى نيز آمده ، از آن جمله روايتى است كه عياشى در تفسير خود از احمد بن على از امام صادق (عليه السلام ) آورده ، و در روايت ديگرى انكار آن از خود ابن عباس نقل شده ، چنانچه در الدرالمنثور از سعيد بن منصور و عبدالرزاق و فارابى و ابن منذر و ابن ابى حاتم و زجاجى (در كتاب امالى ) و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت : من نمى دانم معناى رقيم چيست ، از كعب پرسيدم او گفت نام قريه اى است كه از آنجا بيرون شدند.
و نيز در همان كتاب آمده كه عبدالرزاق از ابن عباس روايت كرده كه گفت : تمامى قرآن را مى دانم مگر معناى چهار كلمه را اول كلمه ((غسلين )) كه اختلاف اعراب در آن به خاطر اختلافى است كه در حكايت لفظ قرآن هست . دوم كلمه ((حنانا)) سوم ((اواه )) چهارم ((رقيم )).
و در تفسير قمى مى گويد: در روايت ابى الجارود از ابى جعفر (عليه السلام ) آمده كه در ذيل آيه ((لن ندعوا من دونه الها لقد قلنا اذا شططا)) فرمود: يعنى اگر بگوييم خدا شريك دارد بر او جور كرده ايم .
و در تفسير عياشى از محمد بن سنان از بطيخى از ابى جعفر (عليه السلام ) آورده كه در ذيل آيه ((لو اطلعت عليهم لوليت منهم فرارا و لملئت منهم رعبا)) فرموده : مقصود خداى تعالى شخص رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نيست ، بلكه منظور مؤ منين هستند. گويا مؤ منين دارند اين حرف را به يكديگر مى زنند، و حال مؤ منين چنين است كه اگر اصحاب كهف را ببينند سرشار از ترس و رعب شده پا به فرار مى گذارند.
و در تفسير روح المعانى اسماء اصحاب كهف بر طبق روايت صحيحى از ابن عباس چنين آمده : 1 - مكسلينيا 2 - يمليخا 3 - مرطولس 4 - ثبيونس ‍ 5 - دردونس 6 - كفاشيطيطوس 7 - منطونواسيس - كه همان چوپان بوده و اسم سگش ((قطمير)) بوده است .
راوى مى گويد از على (كرم اللّه وجهه ) روايت شده كه اسماى ايش ان را چنين برشمرده : 1 - يمليخا 2 - مكسلينيا 3 - مسلينيا، كه اصحاب دست راست ى پادشاه بوده اند 4 - مرنوش 5 - دبرنوش 6 - شاذنوش كه اصحاب دست چپش بوده اند و همواره با اين شش نفر مشورت مى كرده و هفتمى اصحاب كهف همان چوپانى بوده كه در اين روايت اسمش نيامده ولى در اينجا نيز اسم سگ را قطمير معرفى نموده .
و اما اينكه آيا اين روايت به على نسبت داده اند صحيح است ، يا صحيح نيست گفتار ديگرى است كه علامه سيوطى در حواشى بيضاوى نوشته كه طبرانى اين روايت را در معجم ((اوسط)) خود به سند صحيح از ابن عباس آورده . و آنچه كه در الدر المنثور است نيز همين روايت طبرانى در ((اوسط)) است كه گفتيم به سند صحيح از ابن عباس روايت كرده .
البته در بعضى روايات ديگرى اسامى ديگرى براى آنان نقل كرده اند كه حافظ ابن حجر در شرح بخارى نوشته . گفتگواسامى اصحاب كهف بسيار است كه هيچ يك هم مضبوط و مستند و قابل اعتماد نيست و در كتاب بحر آمده كه اسامى اصحاب كهف عجمى (غير عربى ) بوده كه نه شكل معينى و نه نقطه داشته ، و خلاصه سند در شناختن اسامى آنان ضعيف است .
و روايتى كه به على (عليه السلام ) نسبت داده اند همان است كه ثعلبى هم در كتاب عرائس و ديلمى در كتاب خود به طور مرفوع آورده و در آن عجائبى ذكر شده .
و در الدرالمنثور است كه ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: اصحاب كهف ، ياران مهدى اند.
و در برهان از ابن الفارسى آورده كه گفت امام صادق (عليه السلام ) فرموده : قائم (عليه السلام ) از پشت كوفه خروج مى كند، با هفده نفر از قوم موسى كه به حق راه يافته و با حق عدالت مى كردند، و هفت نفر از اهل كهف و يوشع بن نون و ابو دجانه انصارى و مقداد بن اسود و مالك اشتر كه اينان نزد آن جناب از انصار و حكام او هستند.
و در تف سير عياشى از عبدالله بن ميمون از ابى عبدالله (عليه السلام ) از پدرش از على بن ابى طالب روايت كرده كه فرمود: وقتى كسى به خدا سوگند مى خورد تا چهل روز مهلت ثنيا دارد، براى اينكه قومى از يهود از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) از چيزى پرسش كردند حضرت بدون اينكه بگويد ((ان شاء الله )) و استثناء مزبور را به كلام خود ملحق سازد گفت فردا بيائيد تا جواب بگويم ، به همين جهت چهل روز خداوند وحى را از آن حضرت قطع كرد، بعد از آن جبرئيل آمد و گفت : ((و لا تقولن لشى ء انى فاعل ذلك غدا الا ان يشاء اللّه و اذكر ربّك اذا نسيت )).
مؤ لف : كلمه : ((ثنيا)) - به ضمه ثاء و سكون نون و در آخرش الف مقصوره - اسم است براى استثناء. و در معناى اين روايت روايات ديگرى نيز از امام صادق و امام باقر (عليه السلام ) رسيده كه از بعضى آنها برمى آيد كه مراد از سوگند وعده قطعى دادن و كلام مؤ كد آوردن است ، همچنان كه استشهاد امام (عليه السلام ) در اين روايت به كلام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) با اينكه آن جناب سوگندى ياد نكرده بود كاملا دلالت بر اين معنا دارد. و اما اين سؤ ال كه اگر كسى سوگندى ياد كند و ان شاءالله هم بگويد، ولى پس از انعقاد سوگند آن را بشكند آيا حنث شمرده مى شود و كفاره به عهده اش مى آيد يا نه ، بحثى است فقهى .
داستان اصحاب كهف در تعدادى از روايات از صحابه و تابعين و از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) به طور مفصل حكايت شده مانند روايت قمى وابن عباس و عكرمه و مجاهد كه تفسير الدرالمنثور همه آنها را آورده و روايت اسحاق در كتاب عرائس كه آن را تفسير برهان نقل كرده و روايت وهب بن منبه كه الدرالمنثور و كامل آن را بدون نسبت نقل كرده اند، و روايت نعمان بن بشير كه در خصوص اصحاب رقيم وارد شده و الدرالمنثور آن را آورده .
و اين روايات كه ما در بحث روايتى گذشته مقدارى از آنها را نقل كرديم و به بعضى ديگرش اشاره اى نموديم آنقدر از نظر مطلب و متن با هم اختلاف دارند كه حتى در يك جهت هم اتفاق ندارند. و اما اختلاف در روايات وارده در بعضى گوشه هاى داستان مانند رواياتى كه متعرض تاريخ قيام آنان است ، و يا متعرض اسم آن پادشاه است كه معاصر با ايشان بوده يا متعرض ‍ نسب و سمت و شغل و اسامى و وجه ناميده شدنشان به اصحاب رقيم و ساير خصوصيات ديگر شده بسيار شديدتر از روايات اصل داستان است و دست يافتن به يك جهت جامعى كه نفس بدان اطمينان داشته باشد دشوارتر است .
و سبب عمده در اين اختلاف علاوه بر دست بردها و خيانتها كه اجانب در اين گونه روايات دارند دو چيز است :
يكى اينكه اين قصه از امورى بوده كه اهل كتاب نسبت به آن تعصب و عنايت داشته اند، و از روايات داستان هم برمى آيد كه قريش اين قصه را از اهل كتاب شنيده اند و با آن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را امتحان كردند، بلكه از مجسمه ها نيز مى توان عنايت اهل كتاب را فهميد به طورى كه اهل تاريخ آن مطالب را از نصارى و از مجسمه هاى موجود در غارهاى مختلف كه در عالم هست غارهاى آسيا و اروپا و آفريقا گرفته شده و آن مجسمه ها را بر طبق شهرتى كه از اصحاب كهف به پا خاسته گرفته اند، و پرواضح است كه چنين داستانى كه از قديم الايام زبان زد بشر و مورد علاقه نصارى بوده هر قوم و مردمى آن را طورى كه نماياننده افكار و عقايد خود باشد بيان مى كنند، و در نتيجه روايات آن مختلف مى شود.
و از آنجايى كه مسلمانان اهتمام بسيار زيادى به جمع آورى و نوشتن روايات داشتند، و آنچه كه نزد ديگران هم بود جمع مى كردند و مخصوصا بعد از آنكه عده اى از علماى اهل كتاب مسلمان شدند، مانند وهب بن منبه و كعب الاحبار، و آنگاه اصحاب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و تابعين يعنى طبقه دوم مسلمانان همه از اينان اخذ كرده و ضبط نموده اند، و هر خلفى از سلف خود مى گرفته و با آن همان معامله اخبار موقوفه را مى كرده كه با روايات اسلامى مى نمودند و اين سبب بلوا و تشتت شده است .
دوم اينكه داءب و روش كلام خداى تعالى در آنجا كه قصه ها را بيان مى كند بر اين است كه به مختاراتى و نكات برجسته و مهمى كه در ايفاى غرض ‍ مؤ ثر است ، اكتفاء مى كند، و به جزئيات داستان نمى پردازد. از اول تا به آخر داستان را حكايت نمى كند، و نيز اوضاع و احوالى را كه مقارن با حدوث حادثه بوده ذكر نمى نمايد جهتش هم خيلى روشن است ، چون قرآن كريم كتاب تاريخ و داستان سرائى نيست بلكه كتاب هدايت است .
اين نكته از واضح ترين نكاتى است كه شخص متدبر در داستانهاى مذكور در كلام خدا درك مى نمايد، مانند آياتى كه داستان اصحاب كهف و رقيم را بيان مى كند، ابتداء محاوره و گفتگوى ايشان را نقل مى كند، و در آن به معنا و علت قيام آنان اشاره مى نمايد و آن را توحيد و ثبات بر كلمه حق معرفى مى كند، سپس اعتزال از مردم و دنبال آن وارد شدن به غار را مى آورد كه چگونه در آنجا به خواب رفتند در حالى كه سگشان هم همراهشان بود، و روزگارى بس طولانى در خواب بودند. آنگاه بيدار شدن و گفتگوى بار دوم آنان را در خصوص اينكه چقدر خوابيده اند بيان نموده ، و در آخر نتيجه اى را كه خدا از اين پيش آورد خواسته است بيان مى كند. و سپس اين جهت را خاطر نشان مى سازد كه از چه راهى مردم به وضع آنان خبردار شدند، و چه شد كه دو باره بعد از حصول غرض الهى به خواب رفتند. و اما ساختن مسجد بر بالاى غار ايشان جمله اى است ، كه كلام بدانجا كشيده شده ، و گرنه غرض الهى در آن منظور نبوده .
و اما اينكه اسامى آنان چه بوده و پسران چه كسى و از چه فاميلى بوده اند. و چگونه تربيت و نشو و نما يافته بودند، چه مشاغلى براى خود اختيار كرده بودند، در جامعه چه موقعيتى داشتند، در چه روزى قيام نموده و از مردم اعتزال جستند. و اسم آن پادشاهى كه ايشان از ترس او فرار كردند چه بوده ، و نيز اسم آن شهر چه بوده ، و مردم آن شهر از چه قومى بوده اند؟ واسم آن سگ كه همراهى ايشان را اختيار كرد چه بوده ، و اينكه آيا سگ شكارى بوده يا سگ گله ، و چه رنگى ؟ متعرض نشده است ، در حالى كه روايات با كمال خرده بينى متعرض آنها و نيز ساير امورى كه در غرض خداى تعالى كه همان هدايت است هيچ مدخليتى ندارد شده ، چرا كه اينگونه خرده ريزها در غرض تاريخ دخالت دارد و به درد دقت هاى تاريخى مى خورد.
مطلب ديگر اينكه مفسرين گذشته وقتى شروع در بحث از آيات قصص ‍ مى كرده اند، در صدد برمى آمده اند كه وجه اتصال آيات داستان را بيان نموده و براى اينكه داستانى تمام عيار و مطابق سليقه خود از آب در آورند از دو رو بر آيات نكات متروكى را استفاده نمايند، و همين جهت باعث اختلاف تفسيرها شده ، چون نظريه و طرز استفاده آنان از دور و بر آيات مختلف بوده است ، و در نتيجه اين اختلاف كار به اينجا كه مى بينيم كشيده شده است .

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

23 فروردين / 12 آوريل / 23 ربيع الاول

Mobin_s2004@yahoo.com
23 فروردين ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
نيروي مير محمود در قزوين

12 آوريل 1723 كه نيروهاي مير محمود قندهاري در تعقيب طهماسب ميرزا پسر شاه سلطان حسين وارد قزوين شده بودند توسط قزويني ها كشتار شدند و بيش از دو هزار كشته تلفات دادند و مابقي به اصفهان گريختند و جريان را به مير محمود خبر دادند و وي از فرط خشم، بازماندگان خاندان صفوي و مقامات سابق را كشت.
    طهماسب ميرزا در آخرين روزهاي محاصره اصفهان از اين شهر فرار كرده بود. اصفهان در جريان جنگ داخلي ايرانيان در اكتبر 1722 به دست مير محمود افتاده بود. اين جنگ نتيجه نابخردي و ضعف سياسي شاه سلطان حسين و مغرض بودن اطرافيان وي بود.
     طهماسب ميرزا كه پس از قتل عام خاندان صفوي در اصفهان، به نام طهماسب دوم شاه شده بود بمانند پدرش مرتكب اشتباه سياسي شد و به عثماني امتياز داد كه توسط نادر كه فرمانده ارتش بود بركنار شد. نادر تعيين شاه بعدي را برعهده بزرگان كشور و نمايندگان شهرها گذارد كه آنان در اجتماع خود در دشت مغان در آذربايجان وي را به آن سمت برگزيدند
    

 اعتصاب و تظاهرات وسيع دانشجويان دانشگاه تبريز دستگاه حكومتي پهلوي

23 فروردين 1357 - دانشجويان دانشگاه تبريز براي اعلام همبستگي با دانشجويان دانشگاه تهران اعتصاب و تظاهرات وسيعي بر ضد دستگاه حكومتي پهلوي بر پا كردند . اين تظاهرات كه در زنده نگهداشتن شور انقلاب در جامعه ايران تاثيري شگرف داشت با خشونت و برخورد ماموران نظامي امنيتي رژيم شاه روبرو شد كه براثر آن عده اي از دانشجويان دانشگاه تبريز زخمي و عده اي هم به شهادت نايل آمدند.

 

 دكتر محسن صبا در گذشت

23 فروردين 1371 - دكتر محسن صبا در گذشت ، اودر تهران متولد شدو تحصيلات خود را ابتدا دردارالفنون تهران به پايان رساند سپس براي تكميل تحصيلات عازم فرانسه شد و پس از اخذ درجه دكتري در رشته حقوق به ايران بازگشت . دكتر صبا از بدو مراجعت به ايران به تدريس مشغول شد او موسس گروه ملي كتابشناسي ايران و همچنين كميته بايگاني ولبسته به يونسكواست ، از مهمترين آثار وي به كتابشناسي ، گلهاي حافظ ، ترجمه سفر نامه ها ي مختلف ،اصول فن كتابداري و تنظيم كتابخانه ها و اصول آمار و كليات آمار اقتصادي را مي توان اشاره كرد .

 

 دستيابی ايران به تكنالوژي غنی سازی اورانيوم خبر داد

23 فروردين 1385 - دستيابی ايران به تكنالوژي غنی سازی اورانيوم خبر داد

Mobin_s2004@yahoo.com
12 آوريل ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
پيدايش زيديه

در اين روز در سال 737 ميلادي زيد ابن علي ابن حسين در كوفه پرچم مبارزه با خلافت امويان را برافراشت و در اندك مدتي ايرانيان و اعراب شيعه به او پيوستند. مبارزات زيد كه پيروان او به زيديه معروفند دو سال طول كشيد و در سال 739 ميلادي به دست يوسف ابن عمر ثقفي از امراي امويان مقتول شد و جمعي از پيروان غير ايراني او به يمن نقل مكان كردند.

 

درگذشت اف. دي. روزولت

12 آوريل سال 1945 فرانكلين دلانو روزولت كه از 1933 رئيس جمهوري آمريكا بود در 63 سالگي بر اثر خونريزي مغزي (سكته) درگذشت و هري ترومن معاونش همان روز بر جايش نشست. فوت روزولت در منطقه "وارم اسپرينگ" ايالت جورجيا اتفاق افتاد. روزولت از حزب دمكرات كه طرحهاي چپگرايه متعدد تحت عنوان «نيوديل» به اجرا درآورد تنها رئيس جمهور در تاريخ ايالات متحده است كه سه دوره اين مقام را به دست داشت. روزولت کمتر از سه هفته مانده به پايان جنگ در اروپا درگذشت و نتوانست در مراسم پيروزي متفقين شرکت کند.

 

ادامه ترورهاي مافيايي در مسكو

ترور ژنرال «آناتولي تروفيموف» رئيس سابق اداره امنيت روسيه در منطقه مسكو كه 11 آوريل2005 در اين شهر در اتومبيلش هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد ادامه مافيا بازي در روسيه را نشان مي دهد كه ضعف اجتماعي بزرگي خوانده شده است.در اين تيراندازي كه شرح آن در روزنامه پراودا آمده است همسر 28 ساله ژنرال هم به قتل رسيد ولي تيرانداز به فرزند 4 ساله اين دو كه در اتومبيل بود آسيب نرساند. ژنرال مقتول 65 ساله بود و شهرت داشت كه فعاليت مرموز بازرگاني داشته و احتمالا رقيبان كسب و كار براي برانداختنش توطئه كرده بودند. وي بر يك جيپ استيشن واگن ساخت آمريكا سوار بود كه هدف گلوله قرار گرفت. ژنرال تروفيموف از زمان از دست دادن مقام دولتي، مسئوليت حراست چند موسسه غيردولتي را در منطقه مسكو برعهده داشت و شخصا به برخي امور بازرگاني هم مي پرداخت. طبق معمول، از قاتل و يا قاتلين اين ژنرال امنيتي اطلاعي به دست نيامده است.

برخي ديگر از رويدادهاي 12 آوريل

  • 1606:   «يونيون جك» پرچم ملي انگلستان شد.

  • 1931:   راي دهندگان اسپانيايي نظام سلطنتي اين كشور را رد كردند كه مقدمه جنگ داخلي پر تلفاتي شد كه در سال 1936 آغاز گرديد.

  • 1935:   يهوديان از انتشار كتاب و نشريه در آلمان ممنوع شدند.

  • 1946:   سوريه كه تحت الحمايه فرانسه بود استقلال يافت.

  • 1980:   آمريكا با هدف اعتراض به استقرار نيروهاي شوروي در افغانستان بازيهاي المپيك مسكو را تحريم كرد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    23 ربيع الاول هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     ورود حضرت فاطمه معصومه به قم

    [23 ربيع الاول 201] - ورود حضرت فاطمه معصومه به قم

     

    تولد دكتر ابوالحسن خان بهرامي پزشك و جراح حاذق ايراني

    [23 ربيع الاول 1261] -  دكتر ابوالحسن خان بهرامي پزشك و جراح حاذق ايراني و از پيشگامان ترويج طب نوين دريكي از روستاهاي تفرش بدنيا آمد و همانجا پرورش يافت . وي به تشويق پدر، ادبيات هيئت و طب قديم را در زادگاهش آموخت و بعد از اقامت در تهران به سبب علاقه اش به علم طب به تحصيل در اين رشته همت كرد . در سال 1291 هجري ، پس از اخذ ديپلم پزشكي از دارالفنون و مدتي طبابت در شهراراك به علت شيوع بيماري طاعون در رشت ، عازم آن شهر شد و به مداواي بيماران و تحقيق در اطراف علل بروز اين بيماري پرداخت . حاصل اين سفر رساله اي تحقيقي درباره بيماري طاعون بود كه مورد تحسين پزشكان نامدار عصر قرارگرفت . وي كه در ارتش خدمت مي كرد مدتي رياست بيمارستان دولتي را به عهده داشت اما بعد ازكناره گيري از اين منصب در مطب شخصي خود كارطبابت و مداواي بيماران را ادامه داد . دكتر بهرامي به زبانهاي فرانسه، عربي و تركي تسلط كامل داشت و علاوه بر تأليف چند اثر در زمينه پزشكي آثاري نيز ترجمه كرده است . كتابهاي پاتولوژي طبي ، فيزيولوژي ؛ و مسائل عمده حفظ صحت از جمله آثار اين پزشك برجسته ايران بشمار مي رود .

     

     وفات ميرزا حسين خان دانش از فضلا و شعراي ايران

    [23 ربيع الاول 1362] - ميرزا حسين خان دانش از فضلا و شعراي ايران در 70 سالگي با زندگي وداع كرد . به نقل از ميرزا محمد خان قزويني، وي مردي فاضل و آگاه ؛ و باذوق بود و به دانش تخلص مي كرد . قابل توجه است كه اين شاعر ايراني بخشي از ايام عمرش را در استانبول و آنكارا سپري كرد و تمام اين مدت را به تحقيق و تأليف در زمينه ادب فارسي گذراند . از آثار دانش ، دستورزبان فارسي، سرآمدان سخن ، در تراجم احوال 15 تن از مشاهير شاعران ايراني از رودكي تا حافظ به زبان تركي و ترجمه رباعيات عمر خيام به زبان تركي مهمترين آنها بشمار مي روند .

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    در مراسم عزاى ميت باشتاب بايد شركت كرد
    (( ان النبى صلى الله عليه و آله قال : اذا دعيتم الى العرسات فابطوا، فانها تذكر الدنيا و اذا دعيتم الى الجنائز فاسرعوا، فانها تذكر الاخرة .(196)
    پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: وقتى كه به مجالس ‍ عروسى دعوت شديد، تاءنى كنيد و شتاب نكنيد، زيرا اين مجالس ‍ انسان را به ياد دنيا مى اندازد و هنگامى كه به مراسم عزادارى ميت دعوت شديد، شتاب كنيد، چون انسان رابه ياد آخرت مى اندازد.
    اين سطر جاده ها كه به صحرا نوشته اند
    ياران رفته از قلم پانوشته اند
    لوح مزارها همه سربسته نامه ها است
    كز آخرت بمردم دنيا نوشته اند
     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    حسنک کجایی؟

    گاو ما ما مي كرد
    گوسفند بع بع مي كرد
    سگ واق واق مي كرد
    و همه با هم فرياد مي زدند حسنك كجايي...؟
    شب شده بود اما حسنك به خانه نيامده بود. حسنك مدت هاي زيادي است كه به خانه نمي آيد. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جين و تي شرت هاي تنگ به تن مي كند. او هر روز صبح به جاي غذا دادن به حيوانات جلوي آينه به موهاي خود ژل مي زند.
    موهاي حسنك ديگر مثل پشم گوسفند نيست چون او به موهاي خود گلت مي زند. ديروز كه حسنك با كبري چت مي كرد، كبري گفت تصميم بزرگي گرفته است. كبري تصميم داشت حسنك را رها كند و ديگر با او چت نكند چون او با پتروس چت مي كرد. پتروس هميشه پاي كامپيوترش نشسته بود و چت مي كرد. پتروس ديد كه سد سوراخ شده اما انگشت او درد مي كرد چون زياد چت كرده بود. او نمي دانست كه سد تا چند لحظه ي ديگر مي شكند. پتروس در حال چت كردن غرق شد.
    براي مراسم دفن او كبري تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود اما كوه روي ريل ريزش كرده بود. ريزعلي ديد كه كوه ريزش كرده اما حوصله نداشت. ريزعلي سردش بود و دلش نمي خواست لباسش را در آورد. ريزعلي چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد كرد و منفجر شد. كبري و مسافران قطار مردند.
    اما ريزعلي بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل هميشه سوت و كور بود. الان چند سالي است كه كوكب خانم همسر ريزعلي مهمان ناخوانده ندارد او حتي مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ي مهمان ندارد. او پول ندارد تا شكم مهمان ها را سير كند. او در خانه تخم مرغ و پنير دارد اما گوشت ندارد او كلاس بالايي دارد او فاميل هاي پولدار دارد. او آخرين بار كه گوشت قرمز خريد چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت. اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنياي ما خيلي چوپان دروغگو دارد.
    به همين دليل است كه ديكر در كتاب هاي دبستان آن داستان هاي قشنگ وجود ندارد. 

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    با صبر و حوصله درگيري هاي خود را
    رفع كنيد


    اصلاً درست نیست که اجازه بدهید اضطراب و عصبانیت در شما به وجود آید. باید انرژی های منفی خود را به طریقی دور بریزید تا در آینده دچار عصبانیت، کج خلقی یا اضطراب نشوید. در ایـن جـا به روش هـــایی اشاره می کنیم که شما را در این مسیر یاری می دهند.

    مسائل کوچک را نادیده بگیرید
    بـله، زمـان هـایـی هـسـت که بـایــد بعضی چیزها را پیش خـودتان نگاه دارید—به خصوص زمانی که می دانید ممکن اسـت آن حـرف ها بین دیگران دعوا بیندازد. در هر دوره ای از زندگی با دوستان، اعضای خانواده، همکاران و آشنایان دیگر روبه رو هستید، ممکن است با هر کدام از اینها مشکل پیدا کنید، اما به یاد داشته باشید که فریاد زدن و عصبانی شدن و بعد هم قطع رابطه کردن با آنها همیشه راه حل درستی نیست.
    منظور من را اشتباه نگیرید. منظورم این نیست که وقتی فرد مقابل روی اعصابتان راه می رود، شما به یک طرف دیگر نگاه کنید. اما در جاهایی که مسئله خیلی هم بزرگ نیست، زبانتان را گاز بگیرید و صبر پیشه کنید. با این کار نظر فرد مقابل را هم تغییر خواهید داد.

    این مسئله برای چه کسانی به کار می رود؟
    البته به خاطر داشته باشید که ساکت بودن همیشه هم راه حل مناسبی نیست. یکی از دلایلی که گفتیم مسائل کوچک را ندیده بگیرید و ساکت بمانید این بود که از درگیری های بزرگ تر جلوگیری کنید. به این دلیل به کار بردن این راه حل برای دوستان نزدیک یا اعضاء خانواده درست نیست—به خصوص اگر بخواهید که صمیمیت بین شما باقی بماند.
    از این رو هر وقت در موقعیتی قرار می گیرید که نیاز به مواجهه و روبه رو شدن است، باید خوب موقعیت را بررسی کنید و ببینید آیا حرفهایتان موثر هستند و می توانند فرد مقابل را سر جایش بنشانند یا خیر. اگر موقتاً ساکت بمانید و مسئله را پیش خود نگاه دارید، ممکن است بعدها موقعیت بسیار بهتری برای ابراز آن دست دهد.

    قبل از اینکه چیزی بگویید، خوب فکر کنید
    در اینجا 5 دلیلِ اینکه ساکت ماندن چه به صورت موقتی و چه کامل راه بهتری است بیان را می کنیم.

    1- دستاویز برای آینده به دست می آورید.
    بله، می توانید به فرد مقابلتان بگویید که فلان چیز در مورد او اذیتتان می کند، اما کاری که می کنید این است که هر 5 دقیقه یکبار سرش فریاد بزنید بدون اینکه چیزی نصیبتان شود.
    به جای این کار، هر چیز حتی کوچکی را که در مورد فرد اذیتتان می کند را یادداشت کنید. اینطوری می توانید هر وقت با آن فرد برخورد کردید همه ی حرفها را یکباره به او بزنید. با این کار دلایل بیشتری برای خود دارید و قدرت توجیه کردن او را هم کم خواهید کرد چون مطمئناً نمی تواند برای هر کدام از آن مسائل بهانه ای بیاورد.

    2- از مقصر شدن در امان می مانید.
    اگر همیشه دعوا راه بیندازید، دیگران به این نتیجه خواهند رسید که مشکل اصلی خود شما هستید. اگر بقیه با حرف ها و دلایل شما موافقت نکنند، مقصر اصلی را شما فرض خواهند کرد و شما را فردی تند و عصبانی می دانند که هیچ کاری جز سر به سر گذاشتن دیگران ندارد.
    اگر موقعیت شدیدتر شد و فکر کردید که ساکت ماندن و صبر پیشه کردن راه حل کار نیست، هر چه دردلتان است برای دوستان بازگو کنید و برای احساسات منفی خود دلایلتان را بیاورید. با این کار مطمئناً هر کسی جانب گیری می کند. بعضی طرف شما را می گیرند و بعضی طرف فرد مقابل را. اما با این کار حداقل دوستان واقعی خود را خواهید شناخت.

    3- دوست خوبی خواهید شد.
    می خواهید به دیگران این حس را بدهید که فردی با گذشت و بخشنده هستید و زود به خاطر مسائل کوچک از کوره در نمی روید.
    با این کار دوستانتان هم در مورد شما همین فکرها را خواهند کرد و اگر روزی مسئله اینقدر حاد شد که شما هم عصبانی شدید، مطمئنا خودشان قبل از هر کسی خواهند فهمید که پایشان را بیش از گلیمشان دراز کرده اند.

    4- از استرس و فشارهای روحی جلوگیری می کنید.
    اگر حرف ها را از دلتان بیرون بریزید ممکن است دعوای بدی راه بیفتد (اگر فرد مقابل از حرفی که زدید خوشش نیاید). و به جای اینکه با بیرون ریختن حرف هایتان کمی آسوده تر شده و تسکین پیدا کنید، غمگین تر خواهید شد.

    5- از پشیمان شدن جلوگیری می کنید.
    بعضی وقت ها، زدن بعضی حرف ها بی ضرر است، اما گاهي اوقات هم با مواردی روبه رو می شوید که قبل از به زبان آوردنشان باید خیلی خوب فکر کنید. این مسئله به خصوص در مورد افرادی که به تازگی با آن ها آشنا شده اید بسیار مفید است. اگر همان ابتدای کار که هنوز خوب آنها را نمی شناسید حرفی در موردشان بزنید، ممکن است در آینده پشیمان شود.

    چه وقت باید حرف هایتان را به زبان بیاورید؟
    البته زمان هایی هست که سکوت اختیار کردن به هیچ وجه صحیح نیست. در مواردی که طرف یکی از دوستان خیلی نزدیک شما است. در چنین موقعیت هایی ممکن است تلاشتان این نباشد که فرد را سر جای خود بنشانید و در مبارزه پیروز شوید. در چنین دوستی هایی صداقت حرف اول را می زند و همه مشکلات را تا آنجا که در توان است باید با صداقت و درستی حل کرد.

    مراقب باشید...
    به یاد داشته باشید، هرچقدر هم که بخواهید بالادست بمانید، اما سکوت اختیار کردن به هیچ وجه ارزش قربانی کردن سلامتیتان را ندارد. اگر می بینید که نگفتن حرف ها فکر و روح شما را به هم ریخته است و اذیتتان می کند، حتماًً به طریقی آنها را بیرون بریزید .
     

     

     

     

     

     

    کتاب روزانه

    seringa80@yahoo.com 

    نفوذ در سيگا پژيل

    نوشته جومپا لاهيري

    به کجا چنین شتابان؟بمانید و دردهای همدیگر را ترجمه کنید ، شاید بتوانید برای درمان دردها از کسی یاری بگیرد و مرهمی باشید برای دل رنج دیده ی دردمندان.”مترجم دردها ” نام کتابیست از جامپا لاهیری نویسنده ی هندی تبار ایالات متحده ی آمریکا که جایزه پولیتزر (Pulitzer) ادبی سال ۲۰۰۰ را از آن خود کرده و توسط امیر مهدی حقیقت به فارسی برگردانده شده است.کتاب شامل مجموعه ی نه داستان کوتاه است که هر کدام دردی از جامعه بشری را در قالب خانواده های مهاجر هندی مقیم خارج نشان می دهد.رنگ و بوی هند میان تک تک سطر های این کتاب نهفته است و از هر گوشه آن نجوایی به گوش می رسد از آدم هایی که هنوز زنده اند و طبیعت بی رحم، انسانیتشان را به یغما نبرده است.آدم هایی که هنوز معنای محبت و خانواده و زندگی را فراموش نکرده اند و با آنکه از اصل خویش دور مانده اند هنوز سودای وصل را در سر دارند.”مترجم دردها” تنها کتابی از جرگه ی ادبیات مهاجرت نیست بلکه رمزهایی از دنیای روزمره ی خانواده و محبت و درد را در خود نهفته دارد و همان طور که از جلد کتاب هویداست زوج – شمع های بشریت با تمام پیچیدگی ها و مشکلاتشان در زندگی می سوزند و می سازند.
    غربت يک زندگي زناشويي.
    در ميان داستانهاي کتاب ماجراي سه داستان " مترجم دردها "، "يک دربان واقعي" و "مداواي بي‌بي هلدر" در هندوستان ميگذرد. هر سة اين داستانها مخصوصاً از نظر صحنه‌پردازي و توصيف وضعيت هندوستان خوب از کار درآمده‌اند. شايد اين سه داستان - از آنجا که به موضوع مهاجرت اشاره‌اي ندارند - در کل مجموعه نامربوط به نظر برسند؛ اما بايد گفت وجه مشترکي تمام داستانهاي اين مجموعه را به يکديگر پيوند ميدهد و آن اينکه شخصيتهاي داستانهاي لاهيري، همه مشکل ارتباطي دارند "دوست دارم دربارة آدمهايي بنويسم که هر يک به نوعي فکر مي کنند قادر نيستند حرف خود را به طور کامل بيان کنند."
    جومپالاهيري در ۱۹۶۷ درلندن به دنيا آمد و در ردآيلند در ايالات متحده بزرگ شده است، اما پدر و مادرش هر دو اهل بنگال هستند. هم هند و هم ايالات متحده برتفكر و نگرش او تأثيرگذاشته اند. « مترجم دردها » كه نخستين كتاب اين نويسنده است ، درسال ۲۰۰۰جايزه پوليتزر را در زمينه ادبيات داستاني به دست آورده است.

    در ايران دو ترجمه از اين کتاب چاپ شده است؛ يکي "ترجمان دردها" (مژده دقيقي؛ انشارات هرمس؛ چاپ اول؛ 1380) و ديگري "مترجم دردها" (اميرمهدي حقيقت؛ نشر ماهي؛ چاپ دوم؛ پاييز 1381). "مترجم دردها" يک داستان بيشتر از "ترجمان دردها" دارد. در ضمن يادداشت نويسنده پس از دريافت جايزه، گفتگوي نيوزويک با نويسنده و ... به اصل کتاب ملحق شده است. اين شايد امتياز "مترجم دردها" نسبت به "ترجمان دردها" باشد. ولي از سوي ديگر ترجمة مژده دقيقي، روانتر از ترجمة اميرمهدي حقيقت است و با لحن داستانها سازگارتر.
    نکته جالب توجه ديگر اينکه جايزه ادبي پوليتزر که به اين کتاب داده شده است جايزه اي است که طبق تعريف به "داستان برجستة نويسنده‌اي آمريکايي ترجيحاً دربارة زندگي آمريکايي" تعلق مي گيرد. اين نشان مي دهد که زندگي مهاجران در آمريکا نيز "زندگي آمريکايي" تلقي مي شود.
    در میان داستانهای کتاب ماجرای سه داستان "ترجمان دردها"، "یک دربان واقعی" و "مداوای بی‌بی هلدر" در هندوستان میگذرد. هر سة این داستانها مخصوصاً از نظر صحنه‌پردازی و توصیف وضعیت هندوستان خوب از کار درآمده‌اند. شاید این سه داستان - از آنجا که به موضوع مهاجرت اشاره‌ای ندارند - در کل مجموعه نامربوط به نظر برسند؛ اما باید گفت وجه مشترکی تمام داستانهای این مجموعه را به یکدیگر پیوند میدهد و آن اینکه شخصیتهای داستانهای لاهیری، همه مشکل ارتباطی دارند "دوست دارم دربارة آدمهایی بنویسم که هر یک به نوعی فکر میکنند قادر نیستند حرف خود را به طور کامل بیان کنند."
    داستانِ کوتاهی در این مجموعه هست به نام "سومین و آخرین قاره". این داستان کوتاه در واقع قصة مهاجرت و سازگاری و به تعبیری "جامعه پذیری" مهاجران هندی است؛ آنها که در سه قارة آسیا، اروپا و آمریکا بسر بردند و خود را با هر شرایطی سازگار کردند. "جامعه پذیری"، مکانیزم اخذ هنجارهاست؛ هر نسل در جامعة انسانی - که پویاست و رشد یابنده - باید خود را با هنجارها سازگار کند تا بتواند به زندگی ادامه دهد؛ از سرزنشها در امان باشد و از تشویقها برخوردار. در "سومین و آخرین قاره" - که داستان مردی هندی است - جریانِ این همنوایی و نیز تا اندازه‌ای جریان تعاملات فرهنگی بخوبی توصیف شده و آنرا به داستانی با درونمایة قوی اجتماعی تبدیل کرده است.
    البته همنوایی و همرنگی با هنجارها به دو شکل است: یکی ساده و ظاهری؛ که آنرا "جامعه پذیری" میگویند و دیگری ژرف و درونی؛ که "فرهنگ پذیری" میخوانندش. جامعه پذیری در سنین کودکی آغاز میشود و تا بزرگسالی ادامه میابد؛ در حالیکه فرهنگ پذیری در کودکی رخ میدهد. بنابراین، مهاجرین بزرگسال با اینکه هنجارهای نو را میپذیرند اما آنها را – یا دستِ کم بیشتر آنها را – درونی نکرده، "فرهنگ" جامعة میزبانِ مهاجرپذیر را از آنِ خود نمیکنند. مثال مناسب این عدم فرهنگ‌پذیری را میتوان در داستان "خانة خانم سِن" جستجو کرد؛ داستان زنی هندی که به عنوان پرستار از نوجوانی آمریکایی در خانة خود نگهداری میکند. فکر و اندیشة این داستانها را البته میتوان در تجربیات نویسنده یافت: او پدر و مادری دارد که هیچ جا غیر از هند را منزل و خانة خود نمیدانند و گمان میکنند، داوران پولیتزر برای دخترشان استثناء قایل شده و او را که یک "هندی" است برندة جایزه اعلام کرده‌اند!
    اشارات "لاهیری" به مشکلات ناشی از مهاجرت در میان داستانهایش فراوان به چشم میخورد. مثلاً تضادهای ناشی از مهاجرت را در زندگی زناشویی میتوان در داستانهای "یک مسألة موقتی"، "خانة تبرک شده" و نیز "جذاب" (که در ترجمة مژده دقیقی؛ انتشارات هرمس نیامده است) دید. "لاهیری" - گرچه در هنگام نگارش داستانها هنوز ازدواج نکرده بود - در توصیف مشکلات و مسایل میان زن و شوهرها بسیار هنرمندانه عمل کرده است. خود او، این توصیفهای دقیق و کالبدشکافانه را مدیون ذهن خلاقش میداند که "توانایی پر کردن فضاهای خالی داستان" را دارد. اوج این هنرنمایی را در داستان "خانة تبرک شده" میبینیم؛ آن هنگام که مسایل مذهبی به میان میاید و روابط بین زن و مرد پیچیده‌تر و توصیف آن هنرمندانه‌تر میشود. در داستان "وقتی آقای پیرزاده برای شام میآمد" نویسنده باز هم از تأثیرات مهاجرت در روابط خانوادگی میگوید؛ اینبار از زبان کودکی که عرقِ ملّی اعضای خانواده‌اش را به مسألة تجزیة شبه قاره درنمیابد و متعجب و حبران است.
    خواندن اثر "لاهیری" بیشک برای ما ایرانیها میتواند بسیار خوشایند باشد؛ چرا که مهاجرت، مسألة روزمرة ماست. از سویی مهاجران بسیاری به کشورمان وارد شده‌اند و از طرف دیگر بسیاری به کشورهای دیگر - مخصوصاً اروپایی و آمریکایی - مهاجرت کرده‌اند و شاید به همین دلیل باشد که کتابی از نویسنده‌ای مهاجر (رضا قاسمی؛ همنوایی شبانة ارکستر چوبها) این همه مد نظر و توجه قرار میگیرد و جایزه میبرد. در یک کلام، خوانندگان ایرانی به دلیل همذات پنداری قوی با شخصیتها و درک و باور آنها از خواندن داستانها لذت خواهند برد.
     

     

     

     

     

     

    تبريک روزانه

    faranegah@gmail.com 

    روز تولد آقاي احمد قرباني را تبريک مي‌گوئيم

    نام

    فاميل

    روز تولد

    ماه تولد

    ahmad

    ghorbani

    24

    1

     

    ***************

    با سلام
    از اين به بعد در نظر داريم يک قسمت در روزانه به عنوان تبريک روز تولد افراد و سالروز ازدواج متاهلین گرامی اضافه گردد امیدوارم از این ایده استقبال گردد.
    بدين صورت که هم در روزانه تبريک گفته شود و هم يک پيام تبريک به ايميل افراد فرستاده شود.
    ضمنا افراد می توانند مشخصات دوستانشان را هم ارسال نمایند. لازم به ذکر است این اطلاعات اختیاری می باشد
     

    نام :

    نام خانوادگی :

    جنسیت :

    محل سکونت :

    هجری شمسی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    میلادی

    روز تولد :

    ماه تولد :

    سال تولد :

    وضعیت تاهل :

    ID yahoo :

    Email :

    نوع فعالیت :

    عکس دوران کودکی :

     

    سالروز ازدواج

    روز :

    ماه :

    سال :

    لطفا اطلاعات را به آدرس faranegah@gmail.com ایمیل نمایید.
    با تشکر
     

     

     

     

     

     

     

    گفتگوي روزانه

    گفت وگو با رضا عطاران
    در کمال خونسردي

    هيچ اغراقي در کار نيست، ترش و شيرين عطاران در ميان هياهوي امواج ارسالي نوروز جام جم بي رقيب تاخت; ساده، شاد و بي هيچ بار خاطري. او مي تواند لحظات ناب و مفرحي براي مخاطبانش تدارک ببيند، بي آن که انگشت در چشم آن ها فرو کند. عطاران آرام آرام سايه مهران مديري را پس مي زند. او حالا ديگر شکل و شمايل يک نيروي مستقل و قابل اتکا به خود گرفته است. حضورش براي تلويزيون ايران غنيمت است.
    سال گذشته، همين روزها، مهمان عطاران بوديم. (فيلم هوو به کارگرداني عليرضا داوودنژاد و با بازي رضا عطاران تازه اکران شده بود) او هيچ تغييري نکرده. عطاران همان آدم صد در صد خونسرد است که بود. باور کنيد. تلفني با هم صحبت کرده ايم; از ترش وشيرين، از ناصر، از خونسردي ها و ... نتيجه اش اين چيزي است که شما مي خوانيد.


    مدت هاست به مسئله اختلاف طبقاتي در کارهاي شما به طور مکرر اشاره مي شود. چرا اين موضوع اين قدر ذهن شما را درگير کرده است؟
    به نظرم يکي از مشکل هاي اساسي ما که اتفاقا تبعات زيادي دارد، همين اختلاف طبقاتي است. يعني خيلي از مشکلات ايلي، قبيله اي، قومي، ريشه در همين تفاوت هاي مالي افراد در جامعه دارد. اين اختلاف خيلي فاحش است و هر روز هم بيشتر مي شود. درست است من روي اين مساله زوم کرده ام و حتما در قصه هاي بعدي ام هم دنبالش مي کنم. اين موضوع مورد علاقه من است.
    اين علاقه از کجا مي آيد؟
    از جاي خاصي نيست! فقط چون اين ها را مي بينم، دنبال مي کنم. متاسفانه مشکلي است که وجود دارد.
    نکته جالب اين جاست که شما قصد داريد بين دو طبقه، نزديکي به وجود بياوريد. يعني اين که نه طبقه بالادست را هيولا نشان مي دهيد و نه سعي مي کنيد براي طبقه فرودست محبت دلالي کنيد...
    آره. کلا به آدم ها اين جوري نگاه مي کنم. همه مي دانيم هر آدمي، هر طبقه اي تنها سياه سياه يا سفيد سفيد نيست. بيشتر دنبال اين موضوع هستم که نشان بدهم بودن يا نبودن پول اين مشکلات را به وجود مي آورد وگرنه نمي خواهم بگويم آدم پولدار بد است يا آدم بي پول خوب. يا هر چيز ديگر.
    خب آن وقت فکر مي کنيد اين تلاش در جهت نزديکي دو طبقه چقدر مي تواند به واقعيت جامعه نزديک باشد؟ مثلا اين آدم هايي که متعلق به دو طبقه متفاوت هستند چقدر مي توانند کنار هم دوام بياورند؟
    يعني به نظر شما در سريال اين آدم ها در کنار هم دوام مي آورند و هيچ مشکلي ندارند؟ پس اين همه جنجال و درگيري براي چيست؟
    نه، منظورم اين است که اصلا در واقعيت چقدر مي شود اين دوتا جنس تقريبا متفاوت را به هم نزديک کرد؟
    شايد بهتر است بگويم که من فقط دارم اينها را مي بينم و نشان مي دهم. قصد ندارم خيلي دست به نقد ببرم. اتفاقا فکر مي کنم با نمايش اين اختلافات افراد درگير مشکلات را از بيرون نگاه کنند و خودشان دست به نقد خودشان ببرند.
    آقاي عطاران شما بچه کدام محل هستيد؟
    بچه پايين شهر مشهد! بچه پايينم (با خنده). پدرم هنوز در همان محل زندگي مي کند. من که ديگه آمدم تهران.
    گفتيد پايين. انگار طعنه زديد. چرا گاهي بچه هاي پايين شهر با اکراه از اين مسئله حرف مي زنند؟
    نمي دانم. شايد چون ديد خوبي نسبت به آنها وجود ندارد...
    چرا؟

    آخه وقتي تمام روابط اجتماعي ما دارد روي پول مي چرخد و مقدار پول در خانواده ها براي ما شخصيت مي آورد و ما بر اساس پول به هم نزديک مي شويم، اين اتفاق مي افتد ديگر. همان اختلاف طبقاتي. خب بچه هاي پايين از نظر عمومي بچه هايي هستند که کم درآمدترند، اما به نظر من اين جوري نيست.
    فقط پول؟ اختلاف فرهنگي مهم نيست؟
    والله به نظرم نه خيلي، آخه من اين قدر آدم تحصيل کرده ديده ام که يک کارهايي مي کنند که همين جوري از آنها بعيد است! اما خوب و بد در همه وجود دارد. به نظرم الان مقدار پول موثرتر است.
    رضا عطاران در بازي و رفتار معمولي اش از يک خونسردي عجيبي استفاده مي کند. ذاتا خونسرد است يا يادگرفته خونسرد باشد؟
    ياد گرفته ام. گرچه مادرم هم خونسرد است و مي گويند به او رفته ام.
    چطوري ياد گرفته ايد؟ تحت چه شرايطي؟
    راستش از زماني که آمدم تهران ياد گرفتم. اول که آمده بودم مي ترسيدم. آنها با آن چيزهايي که من در شهرستان ديده بودم فرق داشتند. باور کنيد از پس سر که نگاه مي کردم (با خنده) انگار يک جور ديگر بودند، ريتم، نگاه و... وقتي ديدم اينجا زماني که از کنار هم رد مي شوند اصلا نگاه نمي کنند و به کار خودشون ادامه مي دهند، من هم خونسرد شدم. کاري به کار بقيه ندارم.
    فکر مي کنيد اين خصلت خوب است؟
    بيشتر جالب است تا خوب يا بد. گاهي خوب است، گاهي بد...
    چه موقع بد مي شود؟
    همين که آدم بدي رو نبينيد خوب است.
    چه جالب. شما پارادوکسيکال کار مي کنيد. به عنوان يک هنرمند که ديد اجتماعي دارد و مي خواهد روي بدي هاي جامعه زوم کند، خونسردي خوب نيست.
    من اما همه چي را مي بينم. آره براي کار کردن و به تصوير کشيدن بايد همه چي را ببينم. اما در مورد رفتار عادي خوب است که بدي هاي همديگر را نبينيم.
    اصلا تا حالا با اين و آن درگير شده ايد؟ مثلا همين درگيري هاي عادي روزمره. چه مي دانم تا حالا شده در رانندگي به کسي جدل کنيد؟
    اصلا ماشين نگرفته ام که اين اتفاقات نيفتد. روحيه ام به روحيه آدم هاي ماشين سوار نمي خورد.
    چه جالب، چرا؟
    يک مدت ماشين داشتم. راستش حوصله رانندگي نداشتم. بيشتر دوست دارم يکي ديگر رانندگي کند و من اطراف را نگاه کنم.
    خب اين از تنبلي شما است...
    آره، اساسي تنبلم.
    آقاي عطاران لطف کنيد پنج شخصيت خونسردتر از خودتان نام ببريد.
    سخت است. کمک کنيد. آهان مثلا کمال تبريزي.
    چرا؟ مگر تا حالا با هم کار کرده ايد؟
    نه، همين جوري قيافه اي گفتم. فکر کنم...کمک کنيد. شهرام جزايري. (با خنده)
    خب شد دوتا، سه تاي ديگر نام ببريد حل است.
    خيلي سخت است. کوين اسپيسي!
    قيافه اي گفتيد يا به خاطر شخصيت هايي که بازي کرده؟
    نه به نظرم کلا آدم خونسردي است. البته در آن فيلم زيبايي آمريکايي خيلي راحت و خونسرد بود. ديگه هيچي يادم نمي آيد. همين سه تا بس است ديگر.
    اشکالي ندارد. اين خونسردي شما اطرافيانتان را اذيت نمي کند؟
    چرا، اتفاقا خانمم را خيلي اذيت مي کند.
    شما در مقابل چه کار مي کنيد؟
    باز هم همان خونسردي را ادامه مي دهم!
    هيچ مشکلي پيش نمي آيد؟
    نه. همه چي حل مي شود.
    اگر مي خواست حل بشود بنده خدا اصلا حرص نمي خورد...
    اتفاقا وقتي نقش ناصر را ديد گفت خيلي شبيه خودت است!
    به خاطر پررويي ناصر که نبوده؟ منظور خونسردي اش بوده؟
    (خنده) آره.
    واقعا ناصر مابه ازا دارد؟
    شما نديدين؟
    به نظرم خيلي اغراق شده است، تا اين حد پررو نديده ام. مي دانيد در صبر اطرافيان ناصر هم البته اغراق شده.
    خب آره، درسته بزرگنمايي اش زياد است. براي طنز ماجرا و البته شايد براي جا افتادن نقش براي بيننده هم بد نباشد.

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    جلال شرفي: ربايندگان و شكنجه‌گران خود را آمريكايي معرفي مي‌كردند


    در پي درخواست رسانه‌ها براي گفت‌وگوي سيدجلال شرفي ديپلمات ربوده شده ايراني و دبير دوم سفارت ايران در بغداد با رسانه‌ها، وي عصر امروز چهارشنبه به همراه 2 تن از پزشكان معالج با صندلي‌ چرخ‌دار در محل تالار آئينه وزارت امور خارجه جزئيات ربوده شدن و شكنجه‌هاي 57 روزه خود در بغداد و در طول اسارت را تشريح كرد.
    جلال شرفي در حالي در مقابل خبرنگاران حاضر شد كه آثار سوراخ‌هاي وارده از طريق مته‌هاي شكنجه‌گران در پايش مشهود بود؛ همچنين آثار شكستگي بيني،گردن،آسيب‌هاي عميق بر پشت، خونريزي دستگاه گوارش و پارگي گوش وي بوضوح قابل رويت بود.
    وي در تشريح چگونگي ربوده شدنش در بغداد گفت:‌15 بهمن ماه،در يكي از خيابانهاي بغداد و در حالي توسط افراد ملبس به يونيفرم نظامي ربوده شدم كه اين افراد در ابتداي برخورد كارت‌هاي شناسايي خود را نشان دادند كه نشانگر اين بود كه آنان كاركنان وزارت دفاع عراق هستد،آنان اظهار داشتند كه براي پاره‌اي سؤالات من سوار اتومبيل آنان شوم اما من به آنان گفتم كه ديپلمات بوده و داراي مصونيت هستم كه بدون توجه به صحبتهاي من، مرا با ضرب و شتم به داخل خودرو منتقل و به مكان نامعلومي بردند.
    شرفي گفت:‌ربايندگان به زبان انگليسي و عربي صحبت مي‌كردند و از طريق بي‌سيم با مسئولان خود در ارتباط بودند؛ مكاني كه ابتدا منتقل شدم چهار تا پنج روز در آنجا انواع شكنجه‌ها بر من تحميل شد و تعداد هشت نفر در شيفت شبانه‌روز با انواع ضربات مشت و لگد بر سر و صورتم از من بازجويي مي‌كردند كه بدنبال ضربات، پرده گوشم پاره شد و خونريزي كرد و آنجا بود كه شكنجه را قطع كردند.
    وي در توصيف مراحل ديگر شكنجه‌اش گفت:در چنين وضعيتي بود كه مهره‌هاي كمر، گردن و مفاصلم بر اثر ضربات شديد و هولناك دچار آسيب جدي شد.
    دبير دوم سفارت ايران در بغداد در توصيف چگونگي شكنجه‌هاي وارده بيان داشت:در حين بازجويي پاهايم را مي‌بستند و با صدها ضربه كابل به زير كف پايم، سؤالات واهي مطرح مي‌كردند و اتهامات واهي وارد مي‌ساختند؛آنان اين سؤالات را با هدف تخريب رابطه ايران با دولت عراق مطرح مي‌كردند اما به محض اينكه پاسخ مورد نظر را از من دريافت نمي‌كردند شكنجه‌ها را شدت مي‌بخشيدند.
    به گفته شرفي تعدادي از اين ربايندگان اول تلاش مي‌كردند خود را گروهي تروريستي معرفي كنند كه نهايتاً مشخص شد آنان تروريست نيستند.
    وي متذكر شد:در آنجا بود كه دست‌وپا بسته صحنه‌سازي اعدام مرا اجرا كردند و مجدداً با همان وضعيت من را به مكان ديگري منتقل نمودند.
    شرفي با اشاره به اينكه در مكان جديد علاوه بر اينكه دست‌وپايم بسته بود داخل دهان نيز پنبه گذاشتند و با نوارچسب دور سرم را پوشاندند گفت: در اين مرحله بود كه به خاطر تنگي نفس و فشار بيش از حد شكنجه،مورد آزار و اذيت بيشتر قرار گرفتم و شكنجه‌گران با قنداق سلاح و با مشت در مسير انتقال مرا بي‌هوش كردند كه صبح روز بعد به هوش آمدم و متوجه شدم كه دست‌وپايم باز شده اما بلافاصله دست‌وپايم را بستند.
    ديپلمات ربوده شده ايراني با اظهار اين مطلب كه در همان روز آمپولي تزريق كردند كه تعادل جسمي و روحي‌ام به هم ريخت و بعد از به‌هوش آمدن متوجه شدم كه به زيرزميني تاريك و نمناك منتقل شده‌ام تصريح كرد:پس از 2 روز ماندن در اين مكان بود كه يك نفر خود را آمريكايي معرفي كرد و با مراجعه به من و به زبان انگليسي و با استفاده از مترجم عربي از من بازجويي كرد.
    وي افزود:‌ اين بازجو اول تلاش كرد با استفاده از روش مسالمت‌آميز مرا وادار به پاسخگويي موردنظرش كند اما وقتي به نتيجه‌اي نرسيد شديدترين شكنجه‌ها را با ضربات كابل بر اندامم وارد ساخت.
    به گفته شرفي در اين حين فرد عراقي نيز با مشت ضرباتي را بر سر وي وارد مي‌ساخته است.
    وي ادامه داد:بازجوي آمريكايي وقتي پاسخ موردنظر را از من دريافت نكرد مرا تهديد نمود كه چنانچه با وي همكاري نكنم از چندين قلاده سگ براي دريدن من استفاده مي‌كند و در اين هنگام كه درخواست‌هاي او را تمكين نمي‌كردم تحت شكنجه‌هاي مرگبار قرار مي‌گرفتم.
    جلالي شرفي با بيان اينكه براي بازجويي و اخذ پاسخ‌هاي موردنظر، متن عربي شامل سؤال و جواب در اختيارم گذاشته بودند افزود: در اين مرحله بود كه پاهاي مرا بستند و با دستگاهي شبيه دريل پاهايم را سوراخ كردند و گفتند آنچه كه نوشته شده را بر زبان بياورم.
    بنا به‌ گفته دبير دوم سفارت ايران در بغداد، محور سؤالات مطرح شده در خصوص چرايي كمك ايران به گروه‌هاي اسلامي،چگونگي كمك جمهوري اسلامي ايران به دولت نوري مالكي و نيز روابط پنهاني با اين دولت، نحوه ارتباط ايران با علما و احزاب سني عراقي، ارتباط مسئولان كشورمان با طالباني و بارزاني و نام كشورهايي كه جمهوري اسلامي ايران از آنان اورانيوم خريداري مي‌كند بود.
    شرفي با اظهار اين مطلب كه بيش از 40 روز در زيرزمين ساختماني در نزديكي فرودگاه بغداد كه 24 ساعته برق آن روشن و زير شكنجه‌هاي مرگبار بودم بيان داشت:روشنايي 24 ساعته در زيرزمين و در حالي كه خيلي از وزارتخانه‌ها و ساختمان‌هاي دولتي عراق شبانه‌روز كمتر از سه ساعت از روشنايي برق بهره‌مند بودند نشانگر اين بود كه اين گروه تروريستي نبودند.
    دبير دوم سفارت ايران در بغداد با بيان اين كه سيزدهم فروردين‌ماه 86 و پس از فشارهاي سنگين وي را در نزديكي بغداد و در يكي از جاده‌هاي عبوري رها كردند خاطرنشان كرد:همان ساعت بود كه خودم را به نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در بغداد رساندم و با كمك دولت عراق و شخص نوري مالكي نخست‌وزير عراق به داخل ايران منتقل شدم.
    شرفي افزود: بعد از انتقالم به ايران متوجه شدم كه شخص آقاي طالباني، مالكي و هوشيار زيباري بنا به درخواست مسئولان ايراني تلاش‌هاي زيادي براي آزادي من داشته‌اند.
    وي تصريح كرد:‌ بعد از انتقال به ايران متوجه شدم چهار نفر از عوامل ربايش توسط پليس عراق دستگير و هم‌اكنون در اختيار مقامات قضايي عراق هستند.
    به گفته شرفي مسئولان عراقي در ديدارهايي با مسئولان ايران به صراحت گفته‌اند كه ربايندگان،عناصر وزارت مخابرات عراق بوده‌اند.
    دبير دوم سفارت ايران در بغداد از مقامات عراقي خواست با محاكمه عاملان ربايش و شكنجه‌گران اجازه ندهند چنين حوادث هولناكي براي ديگر ديپلماتهاي مقيم عراق تكرار شود.
    بر پايه گزارش خبرنگار فارس در ادامه اين گفت‌وگو شرفي در پاسخ به اين سؤال كه انگيزه افراد سؤال‌كننده از طرح سؤالات از شما چه بوده است گفت: آنان بيشتر به دنبال تخريب روابط ايران با عراق بودند و در بازجويي‌ها از من مي‌خواستند اعتراف كنم كه ايران در امور داخلي عراق دخالت مي‌كند و تهديدي براي كشورهاي عربي است.
    خبرنگار بي‌بي‌سي هم در سؤالي از شرفي پرسيد شما در چه مرحله‌اي متوجه شديد كه مأمور بازجو كننده آمريكايي است كه دبير دوم سفارت ايران در بغداد در پاسخ بيان داشت:در آخرين مكاني كه هوش آمدم به صراحت شنيدم كه آن فرد به انگليسي تكلم مي‌كند و خود را آمريكايي معرفي مي كند،او در مراحل مختلف بازجويي اظهار مي داشت كه با سفارت آمريكا در ارتباط بوده و مسئول مستقيم پرونده من مي‌باشد.
    خبرنگاري از شرفي پرسيد آيا اميدواريد كه وزارت دفاع عراق ربايندگان و شكنجه‌گران شما را محاكمه كند، كه وي در پاسخ ابراز اميدواري كرد كه مسئولان عراقي عاملان ربايش و شكنجه را مجازات كنند.
    دبير دوم سفارت ايران در بغداد در پاسخ به سؤال خبرنگاري درباره دليل اين كه شما ابتداي آزادي و ورود به ايران زواياي شكنجه را بازگو نكرديد اما چند روز اخير چنين مسائلي را مطرح مي‌كنيد گفت:از زمان ورود به ايران تاكنون به دنبال معاينات پزشكي بودم.
    بر پايه گزارش خبرنگار فارس پيش از گفت‌وگوي شرفي با خبرنگاران، حسيني و شريفي پزشكان متخصص پوست و روانپزشك معالج دبير دوم سفارت ايران در بغداد به تشريح وضعيت جسمي و روحي بيمار پرداختند.
    حسيني،پزشك معالج و متخصص پوست تصريح كرد:معاينات پزشكي نشانگر آثار ضربه‌هايي نافذ و غير نافذ در همه اعضاي بدن وي است كه در برخي نواحي فشار و ضربات بيشتر واضح تر مي‌باشد.
    وي با اشاره به شكستگي سر، گردن، بيني، پارگي پرده گوش و كبوديهاي به‌جاي مانده از ضربات هولناك بر كمر شرفي گفت:زخم‌هاي برجاي مانده، نشانگر فشارهاي ممتد است كه در برخي موارد به خاطر شرايط بد منجر به عفونت شده است.
    شريفي روان‌پزشك معالج شرفي نيز وضعيت روحي دبير دوم سفارت ايران در بغداد را مطلوب ندانست و گفت:با توجه به اين كه آقاي شرفي هنگام ربوده شدن نمي‌دانست كه به چه سرنوشتي دچار مي‌شود شديداً با تألمات روحي مواجه بوده و حبس‌هاي انفرادي و محروميت‌ از نور و صدا تبعات بدي را بر روي مغز وي به جاي گذاشته است.
    به گفته اين روانپزشك، بازسازي كردن اعدام، تهديد به مرگ فجيع، محروم كردن از خواب و شكنجه‌هاي پي‌درپي ديگر باعث شده است كه شرفي همچنان نسبت به هر نوع صدايي حساس باشد.
    شريفي تصريح كرد: آقاي شرفي هم‌اكنون هم در حال بيداري و نه در رؤيا احساس مي‌كند كه همچنان همان شكنجه‌ها بر وي تكرار مي‌شود.
    روانپزشك معالج خاطرنشان كرد: شرفي هم‌اكنون با اينكه دچار استرس‌هاي حاد است تحت درمان روانپزشكي قرار گرفته اما به نظر مي‌رسد براي بهبودي ايشان ماهها يا شايد سال‌ها وقت نياز باشد كه تحت مراقبت‌هاي ويژه قرار گيرد.
    در پايان اين گفتگو،تصويربرداران خارجي و داخلي از نزديك آثار شكنجه هاي برجاي مانده بر بدن شرفي را به تصوير كشيدند.

    گزارش تصويري مرتبط

    منبع: فارس

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    تاریخچه روبات


    روبات : كلمه « روبات » يا « روبوت » از نمايشنامه علمي – تخيلي كارل چاپك نويسنده دهه 1920 چك واسلواكي اقتباس شده است . چهل سال پس از اين تكنولوژي جديد « روبوتيك صنعتي » پا به عرصه گذاشت و امروز روبت ها دست هاي مكانيكي بسيار خودكارند كه كامپيوتر آنها را هدايت مي كند .
    كاربرد هاي صنعتي روبات ها را در زمان كنوني مي توان به سه گروه زير دسته بندي كرد :
    1) حمل مواد ، تخليه و بار گيري : در اين حالت كار روبات ها ، جابه جه كردن مواد و قطعات از جايي به جايي ديگر است .
    2) كاربردهاي فرايندي : اين كاربرد ها عبارتند از نقطه جوشكاري ، جوش كاري قوسي ، رنگ پاشي و عملياتي كه در آنها وظيفه روبات كاربرد ابزاري خاص براي انجام برخي كارهاي توليدي در كارگاه هاست .
    3) مونتاژ و بازرسي : هر دو كارهاي متمايز در اين گروه قرار مي گيرند . مونتاژ با روبات توجه بسياري را به خود جلب كرده است ، زيرا امكانات بالقوه زيبادي دارد . روبات هاي بازرسي نيز با استفاده از حساسه ها ، مشخصات محصول را اندازه گيري مي كنند .
    در سه جدول آتي تاريخچه مختصري از پيشرفت تكنولوژي روبات ها ، تعداد روبات هاي ساخته شده ، و كارهاي امروز و فرداي روبات ها را تقديم مي داريم .
    سير تاريخي پيشرفت هاي تكنولوژي روبوتيك و كاربردهاي مهم روبوت
    نيمه هاي قرن هيجدهم جي دو وكانسون عروسكهاي مكانيكي به اندازه انسان ساخت كه موزيك مي نواختند
    1801 ژاكار دستگاهي براي بافندگي ساخت كه برنامه پذير بود
    1805 « ميلادرت » عروسكي مكانيكي ساخت كه مي توانست نقاشي كند .
    1946 « جي سي دول » مخترع امريكايي وسيله اي براي كنترل ساخت كه مي توانست علائم الكتريكي را به طور مغناطيسي ثبت كند و آنها را دوباره براي كار يك ماشين مكانيكي باز سازي نمايد .
    1951 ساخت تله اپراتور ( بازوي مكانيكي با منترل از راه دور ) براي كار با مواد پرتوزا ( راديو تكتيو )
    1952 اولين نمونه ماشين كنترل عددي پس از چند سال كار در MIT به ناميش در آمد . بخشي از زبان برنامه ريزي آن ( Automatically Programmed Tooling ) APT بعدها تكامل يافت و در سال 1961 منتشر شد .
    1854 « كن داورد » مخترع بريتانيايي تقاضاي ثبت اختراع روبوت را مطرح كرد .
    1959 شركت پلانت نخستين روبوت تجاري را عرضه كرد . اين روبوت با بادامك و كليد حدي كنترل مي شد .
    1960 نخستين روبوت يوني ميت « unimate » بر پايه « انتقال برنامه ريزي شده كالا » عرضه شد . اين روبوت داراي محرك هيدروليكي بود و در آن از اصول كنترل عددي براي مهار بازوي مكانيكي استفاده شده بود .
    1961 در كارخانه فورد ، روبوتي يوني ميت براي راهبري ماشين ريخته گري تحت فشار نصب شد .
    1966 يك شركت نروژي روبوتي براي رنگ پاشي نصب كرد .
    1968 روبوت سياري به نام شيكي ( Shaky ) در موسسه پژوهشي +استانفورد ساخته شد . اين روبوت داراي حساسه هاي گوناگون از جمله دوربين حساسه هاي لمسه كننده بود و مي توانست به اطراف حركت كند .
    1971 « دست استانفورد » يك دست برقي روبوت بود ، در دانشگاه استانفورد ساخته شد .
    1973 تين زبان برنامه ريزي روبوت كامپيوتري به نام ويو « Wave » و به دنبال آن زبان ال « AL » در موسسه پژوهشي استانفورد عرضه شد . بعدها اين دو زبان به زبان تجاري وال « VAL » تبديل شدند .
    1974 شركت « آ.ث .آ » روبوتي كاملاً برقي به نام IRb6 عرضه داشت .
    1974 شركت سين سيناتي روبوت T3 را با كنترل كامپيوتري عرضه كرد .
    1975 روبوت « زيگما » ي « اليوتي » در عميلات مونتاژ به كار گرفته شد ؛ اين يكي از نخستين كاربردهاي روبوت در خط مونتاژ بود .
    1978 روبوت RUMA ( ماشين يونيورسالبرنامه پذير براي مونتاژ )
    عرضه شد .
    1980 سيستم « برداشتن از جعبه » با روبوت در دانشگاه ردآيلند به نمايش درآمد . اين روبوت توانست با استفاده از بينايي ماشين ، قطعات پراكنده را از جعبه بردارد .
    1981 يك روبوت با محرك مستقيم در دانشگاه « كارنگي ملون » ساخته شد . در اين روبوت از يك الكتروموتور نصب شده روي بازوي مكانيكي ، بدن استفاده از رابط هاي مكانيكي معمول در اكثر روبوت ها ، استفاده شده بود .
    1982 شركت IBM پس از چند سال تلاش روبوت RS-1 را عرضه كرد كه داراي قابي جعبه اي بود و از بازويي با لغزنده قطري استفاده مي كرد . در برنامه آن از زبان برنامه ريزي AMC ( تهيه شده بوسيله IBM ) استفاده شده بود .
    1983 گزارش هايي در مورد پژوهش هاي شركت وستيتگهاوس به سرپرستي بنياد علوم امريكا در مورد « سيستم مونتاژ برنامه پذير و قابل تطبيق » منتشر شد كه طرح آزمايشي براي برنامه ريزي انعطاف پذير خط مونتاژ با استفاده از روبوت محسوب مي باشد .
    1984 چند نوع سيستم برنامه ريزي غير مستقيم در نمايشگاه روبوت 8 عرضه شد . اين سيستم ها اين امكان را فراهم آورده كه برنامه روبوت را بتوان با استفاده از تبادل گرافيكي بر روي كامپيوتر هاي شخصي تهيه و سپس به روبوت منتقل كرد .

    ----------------
    منبع:
    کتاب دائره المعارف مصور زرین - غلامرضا طباطبائی مجد - انتشارات زرین

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان

    Text Link Ads