بخش اول |
مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» |
|
|
|
|
جمله روزانه
saheledoosti@yahoo.com |
|
18 ارديبهشت
همیشه به این نکته توجه کن که چه موقع فراتر از حد و مرز خودت پیش می روی. سپس هماهنگی را در زندگیت پیدا کن.
لیون نکسن
|
|
حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com |
|
امام رضا علیه السلام فرمودند:
مَـن فـرّج عن مـومـن فـرّج الله عَن قَلبه یـَوم القیمة
هر كس اندوه و مشكلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد
(اصول كافى، ج 3، ص 268)
|
|
يک لبخند
toraj_fal@yahoo.com |
|
روزی هارون الرشیــــد در جمع امرا و بزرگان دربار خود ، که طبــق معمــول به سوالات مختلـــف بــه جهــت تفـــرج و سرگرمی می پرداخـــت ، این سوال را طــرح نمـــود کــه عــذر بــد تــر از گنـــاه چیســـت ؟ و هـــر چـــه انتـظــار کشیـــد ، جــوابی کــه او را راضـــی نمــا یـــد از اطـــرا فیــان نشنیـــد ، تــا اینــکه کــریــم شیـــره ای بــه سخـــن درآمـــده و گفـــت : اگر حضرت اجــل مهلتی به من بـد هــد ، من جواب این سوال را خواهم داد ، خلیفه پرسید چه قـد ر مهلت می خواهی ؟ کریم گفت : فقط تا فردا
هارون گفت : باشد ولی اگر نتوانی جا نت را از دست می دهی ، کریم قبول کرده و به بیرون دربار رفت و در پشت ستونی پنهان شد تا هارون بیرون آمد و د ر بیرونی قصر به تقکر و قدم زدن مشغول شد ، د ر این موقع کریم که پشت یکی از ستونها قایم شده بود ، تا
هارون به نزد یکی ستون رسیــد ، کریم ا نگشتی به هارون رسا نــــد ، و ناگهان هارون را خشمناک در برابر خود د ید ، هارون کــه کریــــم را د یـــد ،از او د لیــل گستا خــی و بی ا د بی را پرسید ؟ کریــم در حــالی کــه تظا هــر بــه وحشــت میکــرد ، پاسخ داد : قربان عفــو فــرمــا ئــید کــه مــن شمــا را بــا همســـر خلیفــــه اشتبـــاه گـــرفتـــم .
هارون کــه چنیــــن شنیـــد ، بی تامل جلاد را صدا زد ودستورجدا کردن سراز تن کریم داد.
تا جلاد بــرســد ، چند لحظه ای طول کشیـــد ، کریم که آمــد ن جلا د را می د یــد از هارون ا مـــان خواســـت تا د لـیــل گستاخی اش را توضیح دهــــد .
هارون نیز کــه این حرکت کریـــم برایـــش عجیـــب مینمـــود ، بــه کریـــم امـــان داد تا علـــت شو خــی زشــت و پا سخ عجیبــش را بشنــــود ، کریـــم گفت : خلیفـــه پرسشی نمود ه بود ند کـــه مــن بــد ین صـــورت پـــا ســخ را دادم : بــه این می گوینـــد
عذر بـد تــر از گنــا ه ، هارون از مجازات کریم گـذ شــت و او را پاداش داد .
ادامه دارد ...
|
|
آرايشي-بهداشتي
amoozesh_v_sh@yahoo.com |
|
ادامه ماسکهای از بین برنده
جوشهای چرکی
یا دمل
31 - ضماد مخلوطي از آلو و سرکه، جوش هاي چرکي پوست را التيام مي بخشد.
32 - اصولا بهترين مواد براي سلامتي پوست و عاري کردن آن از جوش ها ،ماليدن آب غوره و گلاب يا سرکه با روغن گل سرخ بر روي پوست مي باشد. اين افراد بايد از مواد غذايي شور، شيرين،چرب و مقوي پرهيز کنند و بيشتر از ترشيجات استفاده نمايند و بهتر است که حمام گرم رفته و عرق نمايند
|
|
فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no |
|
کیکاوس
کيکاوس از پادشاهان اساطيری ايران و از سلسلۀ کيان ودومین شاه کیانی و نام دارترین پادشاه این سلسله و نوۀ کی قباد است
چو کاووس بگرفت گاه پدر
مر او را جهان بنده شد سر به سر
در اوستا از او به عنوان پادشاهی مقتدر و فره مند ياد شده که بر فراز البرز هزاراسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند قربانی کرد و از ايزدبانو ناهيد خواست که او را تواناترين و پيروزمندترين شهريار روی زمين کند.
کاوس در پادشاهی خويش بارها برای رسیدن به آرزوهای دست نیافتنی خویش بر می خیزد
ناهيد فرشته نگهبان آب که خود فره مند و فره بخش است آرزوی او را برآورد
و کيکاوس بر هفت کشور و ديوان و آدميان پادشاهی يافت.
.
او بر سر کوه البرز هفت کاخ می سازد: یکی از زر، دو از سیم، دو از پولاد و دو از آبگینه.
او از این کاخها بر همه حتی بر دیوان مازندران فرمان می راند. این هفت کاخ چنانند که هر کسی بر اثر پیری نیرویش کم شود، به کاخ او در می آید و دیگر باره توان بدو باز می گردد و جوان می شود.
می گویند کی کاووس همچون فریدون و جم بی مرگ آفریده شده بود و دیوان برای این که مرگ را بر او چیره گردانند، دیو خشم را به یاری می گیرند و او را می فریبند.
ادامه دارد ...
|
|
مصحف
hamed.1360@yahoo.com |
|
هر روز چند آيه قرآن بخوانيم
« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »
سوره:
سورة الأنعام
آيات:
165
محل نزول:
مکه
|
|
|
|
آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید
توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا
|
|
بخش دوم |
ديگر مطالب ارسالی |
اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
قدر لحظات زندگی را بدانیم
هیچوقت چیزی را برای یک موقعیت مناسب کنار نگذارید هر روز که زنده هستید یک موقعیت مناسب است
برای درک ارزش یک ماه ٬ از مادری که یک بچه نارس به دنیا آورده سوال کنید . برای اینکه ارزش یک هفته را بدانید از سردبیر یک مجله هفتگی سوال کنید . برای لینکه قدر یک دقیقه را بدانید از کسی که به قطار نرسیده سوال کنید برای اینکه ارزش یک ثانیه را بفهمید از کسی که تازه از یک حادثه جان سالم بدر برده سوال کنید برای دانستن ارزش یک میلی ثانیه از کسی که در المپیک مدال نقره برنده شده سوال کنید
دیروز به تاریخ پیوسته است فردا که نیامده و نامعلوم است امروز یک هدیه است پس به دوستانتان نشان دهید که چقدر برایتان اهمیت دارد |
|
|
زنان فریب خورده ما به مردها گفتيم: مي خواهيم مثل شما باشيم. مردها گفتند: حالا كه اين قدر اصرار مي كنيد، قبول ! و ما نفهميديم چه شد كه مردها ناگهان اين قدر مهربان شدند. وقتي به خود آمديم، عين آن ها شده بوديم. كيف چرمي يا سامسونت داشتيم و اوراقي كه بايد به اش رسيدگي مي كرديم و دسته چك و حساب كتاب هايي كه مهم بودند.. با رئيس دعوايمان مي شد و اخم و تَخم اش را مي آورديم خانه سر بچه ها خالي مي كرديم. ماشين ما هم خراب مي شد، قسط وام هاي ما هم دير مي شد. ديگر با هم مو نمي زديم. آن ها به وعده شان عمل كرده بودند و به ما خوشبختي هاي بي پايان يك مرد را بخشيده بودند. همة كارهايمان مثل آن ها شده بود فقط، نه! خداي من! سلاح نفيس اجدادي كه نسل به نسل به ما رسيده بود، در جيب هايمان نبود. شمشير دسته طلا؟ تپانچة ماشه نقره اي؟ چاقوي غلاف فلزي؟ نه! ما پنبه اي كه با آن سر مردها را مي بريديم، گم كرده بوديم. همان ارثيه اي كه هر مادري به دخترش مي داد و خيالش جمع بود تا اين هست، از مردش جدا نیست. آن گلولة اليافي لطيفي كه قديمي ها به اش مي گفتند عشق، يك جايي توي راه از دستمان افتاده بود. يا اگر به تئوري توطئه معتقد باشيم، مردها با سياست درهاي باز نابودش كرده بودند. حالا ما و مردها روبه روي هم بوديم. در دوئلي ناجوانمردانه. و مهارتي كه با آن مردهاي تنومند را به زانو درمي آورديم، در عضله هاي روحمان جاري نبود. |
|
nadja_mirghasemi@yahoo.se |
|
از دلنوشته ها
ba name dost va salami dobare!
Baraye sorodee zir moghadamehyi nadaram...
"Azane Azadi"
Yare man kohnekare shahre vafast
Ba fromayegan safa nakonad
garche darad mara cho sorme be cheshm
Kash ba cheshme khod jafa nakonad.
Moje tardid ayadam be setiz
por konam jame bade ya nakonam
maste mast az kholose bade shavam
dar delash hamcho kabk lane konam.
Minavazam be tar o pode sokot
lahne "davodiye" sorod o qhazal
mikesham jasm o rohe asheqhe uo
ta sarapardye shokohe qhazal.
Miravad qhalbhaye teshnye ma
ta benoshad ze cheshmye malekot
kebriyayi be sine andozad
vahy o elham dar lebase sokot
Miravam ta be oje goldaste
ta bekhanam "azane azadi"
beshganam in telesme bad yomni
zende sazam dobare "abadi".
94/11/01 Kalmar- Sweeden
Piroz bashid Nadia
|
|
|
Never lie to your woman !!!
A man called home to his wife and said, "Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends.
We'll be gone for a week. This is a good opportunity for me to get that Promotion I'v been wanting, so could you please pack enough Clothes for a week and set out my rod and fishing box, we're Leaving From the office & I will swing by the house to pick my things up" "Oh! Please pack my new blue silk pajamas."
The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked.
The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good.
The wife welcomed him home and asked if he caught many fish?
He said, "Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn't you pack my new blue silk pajamas like I asked you to Do?"
You'll love the answer...
.
.
.
.
The wife replied, "I did. They're in your fishing box.....
|
|
shima_venus2007@yahoo.com |
|
يه نامه براي سيمرغ سرزمينم می گویند.... امید را از کرم ابریشم بیاموز که روزی پروانه ای زیبا گردی ولی می دونید چیه ؟
کرم ابریشم امید دارد که روزی پروانه ای شده و بال می گشاید و نیروی انتظامی مگسها به او که حالا پروانه شده حمله نمی کند تا به جرم زیبایی بالهایش را بچینند و تا ابد درخانه زشت مگسها که افسردگی مایه غرور و زشتی رفتار و چهره ، مباهاتشان است اسیرش کنند. آیا یک پروانه بی دفاع که زندگی می کند تا زیبایی اش را همگان ببینند و بستایند می تواند در اسارتگاه مگسها با پوشش تعیین شده آنها زندگی کند و باز هم امید وار بماند ؟ اینبار امید به چه ؟ به که ؟ پروانه بی دفاع مانده ، عقابی نیست که دمار از مگسها درآورد. دیگر نایی برای عقابهای گرسنه نمانده. زیرا مگسها آنقدر محیط را مسموم کرده اند که غذایی برای هیچ عقابی نمی ماند....
سیمرغ وقتش شده که از خواب بلندت در دماوند بیدار شی تا ببینی دخترکان سرزمینت ، آن شاهدختهایی که زیباییشان تمام دنیا را به تحسین باز می داشته ، اکنون پر شکسته در گوشه ای افتاده اند.... سیمرغ ، در سرزمین تو که مردمانش از شادی و رقص هیچگاه دست نمی کشیدند و برکت خداوند همواره بر آنها می بارید ، اکنون ببین که شاد بودن جرم است.... لذت از زندگی و زیبایی جرم است.... زندگی جرم است... تنها باید برای مرگ زندگی کنی... سیمرغ ببین به جرم مذهب چگونه شیاطین ، فرزندانت را به اسارت می برند تا روح شادش را اسیر کنند... اما نه سیمرغ ... گرچه تو خوابی ..اما ما فرزندانت بیداریم. به ظاهر شاید افسرده گردیم اما روح پاکمان را به شیاطین مذهب نما نمی فروشیم و منتظرت می مانیم... باشد که تو زود بیایی سیمرغ من زیرا می ترسم ، اگر دیر نمایی ، ما دیگر طاقت ماندن نداشته باشیم و سرزمینت را به دست اعراب بسپاریم و ترک وطن کنیم... بیا سیمرغ بیا سیمرغ
|
|
|
دانشجوی مسلمان! دلم به حالت می سوزد
دلم به حال بچه مسلمان های دانشگاه امیرکبیر می سوزد ، شدیدا". نه از آن رو که گرفتار جماعتی کافرکیش منافق صفت شده اند که به میمنت حضور عناصر سوپر انقلابی(!) در راس وزارت علوم هنوز هم راست راست مقابل چشم آنها راه می روند و دریده تر از پیش ، فحش و فضیحت می دهند و کافه به هم می ریزند. بل از آن رو ، که برای برخورد با هتاکان به مقدسات دل به سست عنصران بزدلی خوش کرده اند که جسارت انقلابی سال هاست از ریشه و ریشه آنها رخت بر بسته است.
دانشجوی مسلمان پلی تکنیکی! خوش شهامتی داشتی و خوب در برابر فتنه گران ایستادی.اجرت با امام زمان(عج). اما دلم به حالت می سوزد عجیب! خیلی غریبی! مثل امام عصر در میدان ولی عصر!
دانشجوی مسلمان! دلم به حالت می سوزد! نه از ضربه های دشمن رو در رو بلکه از خنجرهایی که از پشت بر پیکرت فرو می آید و دوست نمایان مسئول می بینند و دم بر نمی آورند. تو انقلاب فرهنگی از مسئولان طلب می کنی و همان مسئولان ، خط نفاق رسانه ای را تشویق می کنند تا بر چهره تو پنجه خونین بکشد و دشمن رو در رویت را تقویت کند.
بعدالتحریر: شان نزول مطلب بالا احساس غریبی بود که پس از دیدن این عکس ها در خبرگزاری منافق صفت ایسنا به من دست داد . البته عکس ها مهم نیست. به مطلب زیر عکس ها دقت کنید:
عکس اول عکس دوم عکس سوم عکس چهارم
هر چهار عکس توسط یک عکاس ایسنا گرفته شده ، تعداد افراد حاضر در تصاویر هم تقریبا" یکسان است. پس چرا برای تصویر تجمع دانشجویان مسلمان عنوان «تجمع جمعی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر» آمده اما برای تجمع هتاکان آشوب طلب شرح «تجمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر»؟ آیا غیر از این است که ایسنا با شیطنتی تمام عیار قصد بزرگنمایی طیف آشوبگر و تحقیر دانشجویان مسلمانم را دارد؟ البته این فقط یک نمونه کوچک بود. در این روزها ایسنا واقعا" پشتوانه تمام عیار آشوبگران پلی تکنیک بود.
آقای زاهدی!خسته نباشی. از امروز مصاحبه هایت در ایسنا صفحه اول می آید با عکس های کلوزآپ!
|
|
.
|
ادغام مایکروسافت و یاهو ، شایعه یا واقعیت
این روزها اخباری از مذاکرات مایکروسافت و یاهو برای ادغام و حتی خرید یاهو به وسیه مایکروسافت ، به گوش میرسد ، یک سال پیش هم چنین اخباری منتشر شده بود ولی آن اخبار از حد شایعه فراتر نرفتند.
وال استریت ژورنال ، در مقالهای این موضوع را بیشتر از لحاظ تأثیر این همکاری ، در بازار آگهیهای آنلاین تحلیل کرده است. در حال حاضر هم مایکروسافت و هم یاهو ، سیستم آگهی خاص خود را دارند که البته به هیچ عنوان نتوانستهاند حریف گوگل از این لحاظ شود.
همه این شایعات بعد از خرید «دابل کلیک» به وسیله گوگل شروع شدند.
نگاه مختصری به دو جدول که در وال استریت ژورنال منتشر شده است ، بسیار جالب است و ممکن است برای شما از این شایعه اخیر، ارزش خبری بیشتری داشته باشد:
|
مایکروسافت
|
یاهو
|
گوگل
|
ارزش |
$296 میلیارد |
$38 میلیارد |
$147 میلیارد |
کارمندان |
76,500 |
11,700 |
12,200 |
عایدی سال مالی 2006 |
$44.28 میلیارد |
$6.43 میلیارد |
$10.6 میلیارد |
درآمد آگهیهای آنلاین |
$2.29 میلیارد |
$4.56 میلیارد |
$7.3 میلیارد |
محل شعبه اصلی |
Redmond, Wash. |
Sunnyvale, Calif. |
Mountain View, Calif. |
سال تأسیس |
1975 |
1994 |
1998 |
جدول بالا اعداد و آمار شگفتانگیزی در خود دارد ، شرکت جوان گوگل تنها به کمک آگهیهای آنلاین توانسته نزدیک به یک چهارم کل درآمد شرکت گوگل را با آن همه گسترگی و حجم انبوه فروش نرم افزار داشته باشد. حتی اگر درآمد مایکروسافت و یاهو را از آگهیهای آنلاین در سال گذشته با هم جمع بزنیم ، باز هم این دو شرکت نمیتوانند به پای گوگل برسند.
سهم یاهو ، گوگل ، MSN و AOL از بازار آگهیهای آنلاین در سال 2006 و امسال:
دکتر عليرضا مجيدي
|
|
|
اگر صهیونیست ها در ایران روزنامه منتشر
می کردند...
بسم الله الرحمن الرحیم
یک سوال جدی در افکار عمومی مطرح می شود، و آن اینکه اگر صهیونیست ها مستقیما می توانستند یک یا چند روزنامه را در ایران منتشر بکنند، چه نوع جنگ روانی را علیه مسلمانان و نظام جمهوری اسلامی ایران به راه می انداختند و کدام اهداف استراتژیک علیه رهبری نظام جمهوری اسلامی پیگیری می کردند؟! طبیعتا در حالی که زمینه ی جنگ نظامی توسط شکست خوردگان در فلسطین، لبنان و عراق در کشور ما وجود ندارد، صهیونیست ها با شناسایی استراتژی های کلان نظام اسلامی و رهبری ولایت فقیه، آن ها را با همه ی ترفند ها و شیطنت ها مورد تهاجم قرار دهند تا بتوانند با تخریب استراتژی های نظام اهداف شیطانی خود را پیش ببرند. از سر آغاز 1386 که امام خامنه ای عنوان وحدت ملی و انسجام اسلامی اعلام کردند، خود معظم له در اول فروردین امسال دشمنان این استراتژی را هم پیشاپیش معرفی کردند. امام خامنه ای سه تهاجم دشمن را برای سال جدید پیش بینی کردند و فرمودند:
«من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم، اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار ملی.»
طبیعی است که اگر ملت ما، بویژه نخبگان فرهنگی و سیاسی به شگرد های استکبار صهیونیستی توجه داشته باشند، نتیجه می گیرند که دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی ایران راهکارهای مشخصی را می توانند علیه منافع و مصالح ملی ما بکار بگیرند و امکانات خیلی زیادی در اختیار ندارند؛ حال با این مقدمه اگر نگاهی بیافکنیم به تعدادی از روزنامه های داخلی که پیشاپیش همه ی آنها روزنامه ی کارگزارن خودنمایی می کند، با تعجب و تاسف مشاهده می کنیم که گویا اراده ی این چند روزنامه کاملا در اختیار صهیونیسم جهانی قرار گرفته و به مثابه بلندگوی استکبار صهیونیستی منتشر می شوند؛ و همان سه هدف دشمن علیه ملت را پیگیری می کنند؛ جنگ روانی وحشتناکی که روزنامه ی کارگزاران و بعضا روزنامه ی اعتماد ملی و چند نشریه ی دیگر علیه دولت جمهوری اسلامی به راه انداخته اند، قطعا از یک روزنامه ی صهیونیستی هیچ چیزی کمتر ندارد؛ برای مثال روزنامه ی کارگزاران در تاریخ 25 فروردین امسال یکی از تیترهای صفحه اول خود را چنین انتخاب کرده است : «هیچ کس در برابر نقد مصونیت ندارد»؛ وقتی این روزنامه در هر شماره ی خود بدون استثنا سیاست های اقتصادی، فرهنگی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران را مورد تضعیف قرار می دهد و شخصیت دوم مملکت را مورد توهین و تخریب شخصیت قرار می دهد منظور روزنامه از این «هیچ کس» کیست؟!
دقیقا نشریات چهارگانه ای که به نام دانشجویان دانشگاه امیرکبیر علیه رهبری نظام و مقدسات مسلمانان در تاریخ 10 اردیبهشت منتشر شدند این عنوان را برای خود برگزیدند: «هیچ کس مقدس نیست»؛ گویا هر دو عنوان برای روزنامه ی کارگزاران و نشریات چهارگانه توسط یک نفر انتخاب شده است. اما سوال اصلی این است که روزنامه ی کارگزاران به اعتبار چه کسی به خود اجازه می دهد تا ارکان نظام اسلامی را مورد تهاجم قرار داده، با ایجاد جنگ روانی عناصر فریب خورده توسط صهیونیست ها را که در دانشگاه ها نفوذ کرده اند مورد حمایت خود قرار دهد و آنان را علیه مقدسات و ارکان نظام تحریک کند، و در سال وحدت ملی همه ی توان خود را برای تفرقه افکنی و ایجاد فتنه و آشوب در کشور به کار بگیرد؟!
ظاهرا دانشجویان مسلمان کشورمان را هدف اصلی توطئه ی صهیونیستی این روزنامه ها قرار دارند، و چند نفر عنصر فریب خورده که مرتکب این جرم وقیحانه شده اند نخستین قربانیان روزنامه ی کارگزاران می باشند.
اگر ما لانه های فساد و کانون های فتنه گری که افکار عمومی جامعه را هر روز به آشوب می کشانند به حال خود رها کنیم و تنها قربانیان آن ها را محاکمه نماییم، عادلانه نخواهد بود؛
و به عنوان یک اشاره متذکر می شوم که در زمان دولت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی که حامی اصلی حزب کارگزاران هستند، حتی یک روزنامه، و حتی برای یک روز شبیه آنچه که امروز دهها روزنامه و سایت خبری علیه دولت احمدی نژاد و منافع ملی به راه انداخته اند تحمل نمی شدند!!
|
|
|
تابو (Taboo يا Tabu)
تابو يک منع قوي اجتماعي مرتبط با هر يک از حوزه هاي فعاليت هاي انسان يا رسوم اجتماعي است که مقدس و ممنوع شناخته مي شوند. شکستن تابو با مقاومت و حتي تکفير جامعه روبرو مي شود. اين عبارت از زبان تونگان (Tongan) گرفته شده که در بسياري از فرهنگ هاي پولينزي مرسوم است. در آن جوامع، تابو ماهيتي مذهبي دارد. اولين کاربرد اين عبارت در انگليسي به نوشته هاي جيمز کوک در 1777 باز مي گردد.
هنگامي که چيزي يا عملي تابو محسوب شود، در اطراف آن يکسري منع ها و ممنوع ها به وجود مي آيد، درست مثل خط کشي دقيق بين مقدسين و مجرمان. بعضي رسوم يا کنش هاي تابو حتي طبق قانون نيز مورد حراست قرار مي گيرند و نقض آن ها با مجازات هاي سنگين پاسخ داده مي شود.
تابوها مي توانند شامل اعمال و اشياء باشند. مثلا ممنوعيت هاي غذايي (غذاي حلال در اسلام و کاشر در يهوديت، گياه خواري مذهبي و ممنوعيت آدم خواري)، ممنوعيت هاي مرتبط با فعاليت هاي جنسي و روابط انسان ها (ممنوعيت ازدواج سفيد پوستان با افراد رنگين پوست، همجنس گرايي، زناي با محارم، روابط جنسي ميان انسان و حيوان، کودک خواهي و روابط جنسي با جسد مرده ها)، زشت دانستن عملکردهاي طبيعي بدن (مثل باد معده)، محدوديت ها درباره مصرف مواد روان گردان، موارد مربوط به اعضاي جنسي (ختنه کردن، تغيير جنسيت)، نمايش اعضاي بدن (قوزک پا در انگلستان زمان ملکه ويکتوريا، صورت زنان در عربستان صعودي و افغانستان و برهنگي در آمريکا) و ممنوعيت در استفاده از زبان گستاخانه باشد.
هيچ تابويي جهاني نيست اما بعضي از تابوها (مثلا ممنوعيت روابط جنسي با کودکان) در اکثريت جوامع معتبر هستند. تابو ممکن است داراي کارکرد اجتماعي باشد ولي معمولا حتي پس تغيير وضعيت اجتماعي و برطرف شدن پشتوانه هايش نيز به زندگي ادامه مي دهد. بنا بر همين استدلال، برخي باور دارند که به هنگام نبود شواهد تاريخي، مي توان از بررسي تابوها به وضعيت اجتماعي دوره هاي تاريخي پي برد.
تابو معمولا شامل صحبت درباره تابو نيز مي شود. اين مساله باعث تغيير شکل تابو يا حتي تعويض لغات مرتبط با تابو مي شود. مثلا در پاراگراف هاي قبلي استفاده از کلمه "باد معده" واکنش منفي جامعه را بر نمي انگيزد در حالي که عبارت "گوز" هنوز به عنوان يک تابوي اجتماعي محسوب شده، در ايران قابل پذيرش نيست. ماروين هريس، شخصيتي برجسته در بررسي ماترياليستي فرهنگ، تلاش کرده است تا تابوها را محصول شرايط بوم شناختي و اقتصادي جامعه شان معرفي کند. همچنين زيگموند فرويد تحليلي درباره رفتارهاي مرتبط با تابو ارائه داده است که طي آن به مشخص کردن محرک هاي غيرارادي اين ممنوعيت ها پرداخته است. در اين سيستم که در مقالات Teotem and Taboo معرفي شده است، فرويد رابطه اي بين رفتارهاي ممنوع و تقديس بعضي اشياء در گروه هاي خانوادگي خاص را مدعي شده است.
بعضي از مشهورترين تابوهاي جهان به قرار زير هستند :
مکان يا جامعه |
تابو |
استراليا |
نام بردن از درگذشتگان توسط بوميان |
آمريکا |
خارج کردن باد معده |
تقريبا در همه جاي جهان |
رابطه جنسي با کودکان، آدم خواري |
يهودي ها و مسلمان ها |
خوردن گوشت خوک |
عرب ها |
نشان دادن کف پا، لمس کردن کفش، غذا خوردن با دست چپ |
مردان آمريکايي |
نشان دادن احساسات در محيط عمومي، گريه کردن |
هند |
نشان دادن احساسات در محيط عمومي، بوسيدن در جمع، نام بردن از افراد مسن تر با نام کوچک، سيگار کشيدن يا مشروب خوردن جلوي افراد مسن تر |
چين |
(تا يکي دو نسل قبل) بوسيدن در جمع، نام بردن از افراد مسن تر با نام کوچک، ظاهر شدن زن در ماه هاي آخر حاملگي جلوي ديگران |
کوه نوردان |
پا گذاشتن روي طناب کوهنوردي حتي وقتي از آن ها استفاده نمي شود |
يهودي ها |
نام بردن اسم شخصي خداوند |
مسيحيان، يهودي ها و مسلمانان سني متعصب |
سکس از مقعد |
ايران |
....................... |
|
|
|
تست پيش دبستاني!
ين و چطوري حلش مي کني؟ فقط يک سؤاله، پس وقت بذار و درباره اش فکر کن.
از بچه هاي پيش دبستاني اين سؤال پرسيده شد :
«اتوبوس توي اين شکل به کدوم طرف ميره؟»
.
.
با دقت به شکل نگاه کن.
مي توني جواب بدي
.
.
.
(جواب هاي ممکن چپ يا راست هست)
درباره اش فکر کن
.
.
هنوز نمي دوني؟
.
.
.
.
باشه، من بهت ميگم.
.
.
بچه هاي پيش دبستاني همگي جواب دادند : «چپ»
.
.
.
وقتي ازشون پرسيدن : «چرا فکر مي کنيد اتوبوس داره به طرف چپ ميره؟»
اونا جواب دادن :
.
.
.
.
«چون تو نمي توني در رو ببيني.»
.
.
.
الآن چه احساسي داري؟؟؟
مي دونم، منم همينطور.
|
|
|
حجاب ضد استعمار
معمولاً آدمي در انجام امور روزمره و بديهي كه منطبق با نيازهاي غريزي و حفظ بقاست . از خود چرايي و چگونگي آن را نمي پرسد . مسلماً انديشمندان و اهل تفكر كه در تمام امور غور مي كنند و به خود جسارت پرسش از بديهيات نيز مي دهند ، از اين امر مستثني هستند . اما انجام چه اموري است كه پرسش عامه مردم را بر مي انگيزاند . وقتي كمه آدمي با امري غير عادي رو به رو مي شود ، غريزه پرسش بيدار مي شود . مثلاً كارمندي كه هر روز صبح رأس ساعتي معين بر سر كار حاضر مي شده ، اگر روزي به او بگويند كه به وجود وي در اداره نيازي ندارند ، فوراً مي پرسد ، چرا؟بنابراين مواجهه با امري غير عادي ، آدمي را به پرسش وا مي دارد و معمولاً آنچه بر اثر عرف و عادت و سنت صورت مي گيرد . امري عادي و بي نياز از پرسش است .
اما از جمله اقشاري كه كمتر تن به عادت مي دهد و از همه چيز مي پرسد ، قشر جوان است . نسل جوان با پرسش از آنچه كه تاكنون به عنوان وحي منزل پذيرفته شده ، عصيان مي كند و به يك باره از خود مي پرسد ، چرا آدامس جويدن بر سر كلاس درس ، دراز كشيدن در ميان جمع ، بزرگترها را با ضمير تو مورد خطاب قرار دادن ، دروغ گفتن ، غيبت كردنم و هر آنچه كه در عرف جامعه به عنوان امري ناپسند جا افتاده است ، زشت و قبيح است . با نگاه شك و ترديد به عرف و عادت نگريستن و از نو پرسيدن ، خصيصه بارز هر نسل جواني است .
در كنار مفاهيمي كه با عرف و سنت سرو كار دارند ، پرسش از مفاهيم ديني نيز قدمتي به قدر تاريخ خود مذهب دارد . مثلاً حضرت علي (ع) مؤمنين را به سه گروه تقسيم مي كند ، بازاريان ، بزدلان و آزادگان . كساني كه با خدا چون بازرگانان معامله مي كنند و به دنبال چشمداشتي به غنايم و نعمتهاي بهشت ، اصول و فروع دين را رعايت مي كنند ، همچون بازاريان به پرسش پروردگار مي پردازند و كساني كه از روي ترس و بزدلي به دين خدا روي و از ترس عذاب جهنم و خسران ديدن در آخرت ، راه شريعت خدا مي پويند و دسته سوم آزادگاني هستند كه از روي عشق به خداوند ، به دين خدا گردن مي نهند :
لفظ جبرم عشق را بي صبر كرد
هر كه عاشق نيست نفي جبر كرد
در اين مرحله فرداز هيچ نمي پرسد و به هر چه كه در كتاب وحي آمده سر مي سپرد و تن در مي دهد . در اين مرتبه والاي دينداري . عشق ، تمام معارف ديني را توجيه مي كند و پرسش ، محلي ار اعراب ندارد . بسيار اندكند ، كساني كه به اين درجه از دينداري و معرفت الهي رسيده باشند . بنابراين پرسش از مفاهيم ديني از اثبات وجود خدا گرفته تا اصول و فروع دين همواره محلبحث داشته است . از جمله اين مباحث ، بحث حجاب و وجوب صريح آن دردين اسلام است . حجاب يا پوشش ، خاص مذهب اسلام نيست . تاريخ حجاب كه خود مقاله اي جداست ، در خور مقاله اي طولاني است كه در جاي خود بدان مي پردازيم .
علما در پاسخ به پرسش از فلسفه حجاب از جنبه هاي گوناگون بدان پرداخته اند . برخي از آنان به نص صريح قرآن تمسك جسته و دليلي بر توضيح فلسفه حجاب براي ديگران نمي ببينند . يعني مي گويند قرآن بر واجب بودن حجاب صحه گذاشته و بحث نيز ندارد . برخي ديگر در قالب سنت به حجاب مي نگرند و پوشش را جزيي از سنت ايراني برشمرده و بر وجوبش صحه مي گذارند . اما روح جست و جوگر و پرسشگر نسل جوان از فلسفه حقيقي حجاب مي پرسد و از آنجايي كه خداوند انجام هيچ كاري را بدون حكمت و مصلحتي بر بندگانش واجب نساخته است . بنابراين امر حجاب هم نمي تواند بي علت باشد . در اين ميان متفكران ديني از جنبه هاي مختلف به امر حجاب پرداخته اند برخي آن را يك ايدئولوژي ، برخي ديگر حجاب را حافظ امنيت و نظم اجتماعي و همچنين كساني نيز حجاب رالازمه عفت و پاكدامني دانسته اند .
دكتر علي شريعتي از جمله متفكران ديني است كه با نگاه جامعه شناسان به مباحث ديني مي نگرد و از ديدگاه جامعه شناختي به تحليل مسايل ديني مي پردازد . دكتر شريعتي كه در بيداري نسل انقلاب و آگاهي جوانان اين مرز و بوم نقش ارزنده اي داشته است . حجاب را سمبل ايدئولوژي اسلام مي داند .
شريعتي مي گويد فرد يا از روي سنت به حجاب تن در مي دهد واين انتخابي نا آگاهانه است و متزلزل و يا از روز آگاهي و اعتقاد پوشش يا حجاب را بر مي گزيند ، كه پايا و ماندگار است .
.... اين دختري كه الان مي خواهد پوشش را انتخاب كند ، انگيزه اش چيست / او دو نوع انگيزه دارد ، يك انگيزه اين است كه مادرم همينطور بوده . عمه ام همينطور است ،خاله ام همينطور است ، اما انگيزه ديگر آنست كه اين حجاب نشانه اين است كه من يك طرز تفكر اعتقادي مذهب خاص دارم ،لذا شريعتي مخالف با شكل سنتي حجاب است و بر حجاب سنتي ارزشي را مترتب نمي داند . چرا كه اين حجاب را به راحتي زايل و برداشتني مي بيند .
".... همين آدم به ميزاني كه درس مي خواند . قدري شعورش بالاميرود و مسافرتي مي رود ، مي بيند كه زنان ديگر كه حجاب ندارند و هيچ كارشان نشده ، در نتيجه او كه چادرش كمي آن طرف برود ، آن را بر مي دارد و دور مي اندازد . اما در همين جا شريعتي به دفاع از حجاب آگاهانه با پشتوانه ايدئولوژيك مي پردازد .
.... اما يك حجاب مال نسل آگاهي است كه به پوشش اسلامي بر مي گردد . اين نسلي است كه با اين پوشش اسلامي مي خواهد به استعمار غربي و به فرهنگ اروپايي بگويد 50 سال كلك زدي ، كار كردي ، نقشه كشيدي كه مرا فرنگي ماب كني ، من با اين لباسم به تو مي گويم نه و به تمام 50 سال كارت فاتحه مي خوانم . مرا نمي تواني عوض كني ! .... اين كسي كه آگاهانه پوشش را انتخاب مي كند ، مظهر چيست ؟ مظهر يك فرهنگ خاص . يك مكتب خاص ، يك حزب فكري خاص ، يك جناح خاص و يك جبهه خاص است .اين قيمت دارد ،ارزش دارد . اين آدم ، همين طور كه الان هم ديده مي شود ، در برابر آن دختري كه اساساً به اين مسأله نمي رسد يا ارزشي برايش قائل نيست ، نه تنها احساس حقارت نمي كند ، بلكه احساس برتري مي كند .
شريعتي حجاب را نه تنها سمبل مكتب اسلام مي داند ، بلكه ارزشهاي ضد استعماري آن را نيز از دور نمي دارد :
... خانم گاندي ، با آن ساري هاي سه هزار سال ، چهار هزار سال پيش كه مي پوشد و با همه رهبران بزرگ دنيا ملاقات دارد و وارد سازمان ملل كه مي شود پانصد نماينده بلند مي شوند و نيم ساعت برايش دست مي زنند ، هرگز احساس حقارت نمي كند . چرا احساس حقارت نمي كند ؟ به خاطر اينكه آن لباس به معناي آن ساري سنتي موروثي كه بي بي جانش مي پوشيد ، است ! با آن ساري مي خواهد بگويد كه ، من تمدن غرب ، فرهنگ دختر شايسته ، زن روز ، بوردا ... همه را خوانده ام . همه اينهايي را كه به ما تحميل مي كنيد خوانده ام ، من اين لباس را مي خواهم ، با اين لباس به فرانسه ، آلمان غربي ،نيويورك ، ديوان لاهه و سازمان ملل كه مي آيم ، مي خواهم به تمام غرب بگويم : شما دو قرن آمديد تلاش كرديد . جان كنديد كه ما را مثل خودتان كنيد ! من به عنوان مظهر زن امروز هند ، با لباس خودم آمده ام تا به شما بگويم كه همه تلاشهايتان بيهوده بوده و من خودم هستم .
حجاب به عنوان نمادي ايدئولوژيك ، با خصيصه اي ضد استعماري و آگاهي بخش در نزد شريعتي تعريف مي شود . تعريفي كه يك روشنفكر و جامعه شناس مسلمان از اين پديده ديني و تاريخي ارائه مي كند .
|
|
|
احمدینژاد و دولت نهم از زاويهای ديگر
بسماللهالرحمنالرحيم
مقدمه :
آنكس كه نانوشته میخواند و ناگفته میداند، جلت عظمته، براین عبدعاصی و ذلیل درگاهش گواه است كه با قصد قربت و به گمان انجام وظیفهی الهی نمایندگی خویش در مجلس شورای اسلامی كه میبایست به منزله آینه عمل كند، در رابطه با سفر پرخیر و بركت رئیس جمهور محترم به استان كرمان و حوزهی انتخابیهاش مطالبی را تقدیم محضر شریف ملت رشید ایران اسلامی مینماید و میداند كه اگر همانند مگس فقط بر زخمها بنشنيد و عكس آنچه را كه مینگارد ، در الفاظ بگنجاند و به اوراق بسپارد، مورد توجه خاص برخی از سیاسیكاران قرار خواهد گرفت و بعضی از نشریات و خبرگزاریهای آنچنانی نیز، و باز اينچنين است كه اگر خدایناكرده چون مگسان گرد شيرينی قدرت قدرتمندان وزوز كند، طوايف ديگری را خوش خواهد آمد، و مطمئناً هيچكدام رضايت خداوند تبارك و تعالی را به ارمغان نخواهند آورد.
بنابراين ترجیح میدهد كه حرف دلش را صادقانه به تصویر بكشاند و از سرزنش ساكنین سرای عنكبوتی ملامت و تخفیف قاعدین وادی حقارت و غوطهوران منجلاب تهمت و دنائت، خوفی به دل راه ندهد كه هراسیدن و نان به نرخ روز خوردن و دلخوش شدن به بَه بَه این و پریشان گشتن از اَه اَه آن، نه سزای قانونگذاری باشد و نه زیبندهی ساكنین خانه ملت است و با صراحت اعلام میدارد كه هرلحظه كه احساس وظيفه كند كه میبايد شمشير قلم را از غلاف بيرون بكشد و با نوك تيزش هرآنچه را كه بايد ببرد ، ثانيهای درنگ روا ندارد.
آری كرمان كه به دیار كریمان شهره شده است ، از چهارشنبه بعدازظهر (12/2/86) تا شنبه صبح (15/2/86) میزبان میهمانی گرانقدر بود كه نام حقوقی حضرتش رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران است.
سعی وافری صورت گرفت كه درخصوص حال و هوای استان كرمان طی روزهای سهگانهی مورد اشاره و عملكرد میهمان عزیز و شریف مردم فرهیخته و عزیز استان كرمان، مطالبی را كه انشاءالله مرضی خدا قرار بگيرد و مفيد فائده برای مردم واقع شود ، از بلندگوی رسای مجلس شورای اسلامی به استحضار ملت رشید ایران برساند، ولیكن چنین نشد. لاجرم این قلم خود را موظف دانست تا به طور اختصار مواردی چند را به سمع و نظر ایرانیهای مسلمان ، خداپرست و عظیمالشأن كه بندگان خوب خدا هستند برساند:
1- اهمیت به شعائر دینی :
اینكه میگویند دولت نهم ارزشمدار است حقيقتی غير قابل انكار است، زیرا نگارنده طی سه دورهی نمایندگیش هرگز ندیده و نشنیده بود كه به مجرد اينكه صدای مؤذن در فضا بپيچد و فریاد گویا و مقدس «بشتابید به سوی نماز» گوش مؤمنين را بنوازد، رئیس دولت و یا هر كدام از وزیرانش آن را یك اصل حاكم بر هر چیز و هر كار دولتی بدانند و يادآور شعار معروف شهيد رجايی بشوند كه : «به كار بگوييد وقت نماز است . . . »، ولیكن در این سفر شاهد بود كه رئیس جمهور محترم درست در اوج جلسهی رسمی هیأت وزیران كه با حضور نمایندگان مردم استان كرمان در مجلس شورای اسلامی تشكیل شده بود و در نهایت جدی بودن و بحث و رأی دادن و مصوب نمودن مطالبات گوناگون شهرستانهای شانزدهگانهی مورد بازديد رئيس دولت، به محض اینكه صدای ملكوتی اذان و بانگ مقدس و الهی «الله اكبر» در فضا طنین افكند، رئیس دولت بلادرنگ جلسهی هيأت دولت را تعطیل كرد و فرمود ادامهی مصوبات بعد از اقامهی نماز (جلسه ساعت 17:00 شروع شد و 22:30 پایان یافت). «دقیقاً جناب آقای دكتر باقریلنكرانی وزیر خوب و محترم بهداشت و درمان هم در جلسه شورای اداری جیرفت چنین كرد»
2- توجه خاص به وقت:
صاحب این قلم كه بارها و بارها در جمع مردم عزیز و گرامی، منتظر تشریففرمایی مقامات ارشد و يا بعضی از وزیران و یا استانداران بوده است، هرگز توفيق پيدا نكرد كه به چشم خود ببيند كه مقامات مذكور ساعت و یا ساعاتی مردم عزیز و منتظر را در گرما یا سرما معطل نكنند، چه رسد به اینكه به موقع در جمع مستقبلين حاضر شوند.
این برای اولین بار بود كه شاهد و ناظر بودیم كه رئیس جمهور دقیقاً یا رأس ساعت اعلام شده و یا زودتر از وقت مقرر ، در جمع مردم حضور یافتند و اصلاً و ابداً مردم را منتظر نگذاشتند، به جز مركز استان كه علت آنهم به برنامهريزی مقامات سفر و دفتر معاون محترم اجرايی ربطی پيدا نكرد، با اين حال رئیس جمهور محترم خاضعانه و صادقانه از مردم شهر كرمان معذرت خواستند.
3- اطلاع داشتن از وضعيت تاریخی، فرهنگی و عمرانی شهرستانها:
برخی از مقامات ارشد قوای سهگانه، اشراف مورد انتظار را بر حال و احوال جای جای كشور از خود نشان ندادهاند و یا صاحب اين سطور تاكنون متوجه این موضوع نشده است، اما جناب آقای دكتر محمود احمدی نژاد آنچنان بر وضعیت شهرستانها و مناطق مورد بازدیدش مسلط بود كه اصلاً ساكنین آنها چنین توقعی نداشتند، بهترین گواه بر این مدعا سخنان ديگران و جناب ايشان در جیرفت بزرگ، تاریخی و باستانی است. يكی جیرفت را بارها و بارها جهرم میخواند و دیگری آنچنان گذشته و حال جیرفت را تبيين كرد كه همگان حظ بردند و از تسلط رئیس دولتشان بر منطقه و محل اقامتشان خشنود گشتند.
4- پرهیز از اسراف و اجتناب از تشریفات زائد:
ریخت و پاشهای سفرهای وزیران و رئیسان جمهور در گذشته نیازی به توضیح ندارد. زیرا همهی ملت ایران كه در حداقل بیش از 150 شهرستان طی چهار دولت گذشته شاهد بودهاند و چگونگی آمد و شد مقامات و تشریفات كذايی را ملاحظه فرمودهاند، خود شهادت خواهند داد كه دولت نهم كه رئيسش فقط ظرف كمتر از دوسال به بيش از 320 شهرستان اين كشور پهناور سفر كرده است ، نظرشان به چیزی كه بشود آن را مصداق اسراف تلقی كرد و موردی كه بتوان آن را تشریفات زائد نام نهاد، جلب نشده است. البته اين ادعا با ملاحظات سفر به كرمان مطرح میشود.
به اعتقاد این قلم این نكتهای بسیار مهم و اساسی است. و هيچكار عمرانی و مقطعی و غیركارشناسی هم در آستانه اين سفر توسط مقامات مربوط انجام نشد.
5- توجه به مطالبات واقعی هر شهرستان:
- این نمایندهی مجلس كه به دلیل كارشناسی و تجربهی 14 ساله به یقین رسیدهاست كه اساسیترین راه رهایی جنوب استان كرمان از چنگال فقر و چنبرهی بیكاری و دست یازیدن به قلههای علمی، مدیریتی، عمرانی و پیشروی به سوی رفاه نسبی و نجات از تبعيض تاريخی و ناموجه بين شمال و جنوب استان كرمان كه تا بدانجا است كه غريو فرياد رهبر معظم انقلاب مقدس اسلامی در اعتراض به اين تفاوت فاحش و غيرقابل تحمل بر سر مسؤولان روزگار خوش سفر مباركش ، هنوز كه هنوز است در گوش مردم ايران و مردمان مظلوم و محروم جيرفت ، كهنوج ، عنبرآباد ، قلعهگنج، منوجان و رودبار و ساير مناطق میپيچد ،همان است كه بارها و بارها گفته و نوشته است ، شهادت می دهد كه هیچ رئیس جمهوری به اندازه رئیس جمهور فعلی به جنوب استان كرمان توجه مبذول نفرموده است و تصميمات نسبتاً خداپسندانه و مصوبات حقمدارانهای اخذ ننموده است.
قابل ذكر است كه منتظريم تا فهرست كامل مصوبات به صورت رسمی در خصوص جنوب و شمال استان كرمان توسط مقامات مسؤول منتشر بشود تا مورد مميزی قرار بگيرد و چنانچه خدایناكرده بازهم تبعيضآميز باشند، يقيناً فريادی رسا سر داده خواهد شد.
6- مديريت مقتدرانه و هوشمندانهی هيأت دولت :
عدهای میگفتند كه احمدینژاد ديكتاتورمآبانه دولت را اداره میكند و اجازه سخن گفتن به ديگران و حتی وزيران خودش هم نمیدهد!. نمايندهی مردم شريف جيرفت و عنبرآباد شاهد و ناظر بود كه احمدینژاد بطور جدی و دقيق به سخنان وزيران و نمايندگان محترم گوش فرا میداد و چنانچه مربوط به تصميمات سفر بود به راحتی میپذيرفت و پس از بحث و تبادل نظر موافق و مخالف، اقدام به اخذ رأی مینمود و غير آن را قوی و قاطع رد میكرد و جلسه را به خوبی اداره میكرد.
پيشنهادات جديد وزرا را به بحث میگذاشت و در صورت تأييد و تعهد عمل به آن از سوی وزير مربوط، رأیگيری بعمل میآورد و پيشنهادات نمايندگان را هم به كار كارشناسی ارجاع میدادند. آنچه كه واقعاً جلب توجه میكرد تسلط خوب و اشراف كامل به مواردی بود كه مطرح میشد، به نظر میرسد اكنون كسی مسلطتر و آشناتر از احمدینژاد بر مشكلات و نواقص جای جای كشور يافت نشود.
7- جو سنگين و شكنندهی حاكم بر خواص عليه رئيس جمهور :
آنچه را ملاحظه فرموديد، به صورت خلاصه در جمع چندنفر از خواص كشور مطرح كردم بسياری از آنان تحمل شنيدنش را حتی نداشتند و ششماه ديگر و عدم اجرای مصوبات را به رخ میكشيدند كه پاسخ شنيدند گوينده بحثی راجع به عمل به تعهدات سفر را كه مطرح نكردم اولاً ، و ثانياً اگر خدایناخواسته چنان شود همين بيان و اين قلم تكليف ديگری پيدا خواهند كرد، ثالثاً آيا تعهدات دولتهای سابق نعل به نعل اجرا شدهاند؟ ، پس اين پنج الی ششهزار طرح اجرا نشدهای كه دولت نهم وارث آنها میباشد و سنگصبور اعتراضات امثال بنده شده است، از آسمان و كرات ديگر آمدهاند!؟.
اين جو سنگين و شكننده بر بعضی از خبرگزاریها و جرايد نيز حاكم است، برای مثال گزارشات مكتوب برخیها و تصاوير ارسالی و منعكس شدهی بعضیها با استقبالهای باشكوه و گستردهی مردم ما ، مطابقت ندارد، دوربينهایی چند فقط احمدی نژاد را به تصوير كشانيدهاند كه معلوم نيست كه ابراز احساسات چهكسانی را پاسخ میدهد!؟ ، و در گزارشات كتبی تعدادی ايضاً.
حالوهوای دهها هزار استقبال كنندهی مردم ما از رئيس جمهورشان و برخورد جناب ايشان با مردم ، يا منعكس نشده است و بسيار كمرنگ ، حالا چرا ؟ الله اعلم. برای مثال مراسمهای جيرفت و عنبرآباد كه در استان كرمان همگان را به تحير واداشت و در نوع خود بعداز استقبال از رهبر معظم انقلاب حضرت آيتالله معظم خامنهای كبير روحی فداه، بینظير بود، مورد توجه خداپسندانهی بعضیها قرار نگرفته است.
در پايان اگرچه ذكر اين نكته زيره به كرمان بردن است، ولی خوب است كه يادآور گردد كه اولين وزير پيشنهادی نفت توسط جناب آقای دكتر احمدینژاد، بعد از رئيس جمهور، نقشی برجسته و كليدی ايفا میكند، آری به نظر بنده جناب آقای دكتر علی سعيدلو عنصری اساسی در كابينهی نهم است و يكی از گردانندگان اصلی امور دولتی است كه رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی ، بطور خاص از آن حمايت میكند و البته توقع خاص نيز دارد.
اللهم اجعل عواقب امورنا خيراً
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
|
|