پاسخ نامه به خواهر گرامي
(قسمت اول)
سلام عليکم ، از نامه پر مهر و محبت شما تشکر ميکنم و اميدوارم که هميشه اينچنين با صداقت و طراوت باقی بمانيد و هميشه نيز اينگونه عطشناک بدنبال حقيقت و جويای حق باشيد. آنچه که در نامه زيبای شما آمده بود حکايت از صداقتی نهفته در وجود شما بود و بر خلاف ظاهرتان ( آنچنان که خودتان نوشته بوديد ) آن قدر به اين سرمايه زيبا نرسيده بوديد ولی بسی شکر فراوان که از آن انسانهائی هستيد که ساکت نمينشينند و امور خود را بدون تفکر انجام نميدهند و در پی ادله و فلسفه آن ميگردند. بنده بسيار خوشحال شدم که معاندانه و مغرضانه به مسئله حجاب نگاه نکرده بوديد بلکه با قلم صداقت خود آنچه را که نميدانستيد پرسيده ايد اما برويم سراغ پاسخ دادن به سئوالات شما . جنابعالی نوشته بوديد :
_ من اصلا نميدانم فلسفه حجاب چيست که شما روحانيت اينقدر روی آن مانور ميدهيد و پافشاری ميکنيد ؟
_ و چرا شما از بين اين همه مشکلات جامعه تنها به حجاب خانم ها حساس شده ايد ؟
_ به من بگوئيد چرا نبايد زنان راحت باشند و هر طور که ميخواهند در خيابانها و اجتماع ظاهر شوند تا به مرور اين مسئله برای همه عادی شود و ديگر کسی به مسئله حجاب حساس نگردد ؟
_ ببينيد واقعا من با آرايش و نپوشيدن خودم اصلا قصد ترويج فساد را ندارم و قلبم پاک است ، پس چه اشکال دارد که مقداری از موی سرم بيرون باشد يا لباس جذاب بپوشم ؟
_ و غير از اين اصلا چرا ما زنها فقط حجاب داشته باشيم و مردان اينقدر راحت باشند و به اندازه ای که به ما گير ميدهند يک صدم آن را هم به آنها گير نميدهند . آيا اين مرد سالاری و توجه بيشتر اسلام به مردها نيست ؟
_ و از همه اينها که بگذريم چه کسی گفته بد حجابی خانم ها ضرر اجتماعی دارد ، واقعا من نميدانم ضرر آن چيست و در کجاست ؟ و بی شک اين را بدانيد که اگر منطقی جواب بدهيد من می پذيرم
جواب سئوالات حضرتعالی :
شما نوشته بوديد ((من اصلا نميدانم فلسفه حجاب چيست که شما روحانيت اينقدر روی آن مانور ميدهيد و پافشاری ميکنيد ؟))
در پاسخ بايد خدمتتان عرض کنم که ببينيد خواهر من " در مکتب ما تعابير گوناگونی از زن شده است که هر کدام سر جای خودش بار ارزشی مهمی را در بردارد و حکايت از فيمتی بودن و با ارزش بودن زن را ميکند و ارزش زن را از نازلترين قيمت های مرسوم در جوامع از ( قبيل خريد زن با مهريه های سنگين ، ديدن زن فقط به عنوان موجودی ارضاء کننده شهوات مردان و يا کلفتی برای آنان و .....) به با لاترين قيمتها ميرساند
به عنوان مثال امام علی عليه السلام تعبير قشنگی در مورد زن دارند که به نظر بنده هيچ تعبيری رساتر از اين جمله نيست و آن اين است که : المراة ريحانه يعنی زنها گل هستند . ما وقتی ميخواهيم ظرافت و يا زيبائی شخصی را برای کسی ديگر عنوان کنيم ميگوئيم طرف مثل گل است چرا که در همه فرهنگها و ملل گل سمبل زيبائی است. اما گل تنها زيبائی ندارد بلکه ويژگيهای ديگری همچون لطافت ، ظرافت و حساس بودن را نيز دارد به خاطر همين هم آقا در ادامه ميفرمايند : و ليست قهرمانه يعنی زن همچون قهرمانان نيست که کارهای سخت بکند پس به او امر کار سخت و مشکل را نکنيد که اين ظلم به زن است
خوب حال سئوال ميشود آيا هيچ عاقلی گل را در محل رفت و آمد مردم قرار ميدهد تا زير دست و پای غفلت مردم پايمال شود و گلبرگ هايش پرپر شود ؟ يقيننا نه چرا که همه مردم قابل اعتماد نيستند و نميشود گقت که همه جلوی پای خود را نگاه ميکنند بلکه سر به هواها زياد هستند و غير از اين ممکن است پيدا شوند کسانی که مريض باشند و با پايشان لگدی به ساقه ظريف گل بزنند و آن را بشکنند . لذا شما مي بينيد که مردم گل های خود را در درون اتاق ها و در قسمت های محافظت شده قرار ميدهند و هر چه گل زيباتر است بيشتر از او مراقبت ميشود . هيچ عاقلی گل را در جلوی درب خانه اش قرار نميدهد بلکه آن را در گلدان و گلخانه منزل قرار ميدهد ولی نگاه کنيد ، ببينيد که درختان را ديگر در داخل اتاق نميکارند بلکه در بيرون خانه و حتی در کوچه قرار ميدهند چرا که درخت نه لطافت گل و نه ظرافت گل را دارد که با بادی و يا لگدی ساقه اش بشکند
بگذاريد راحتتان کنم و با چند مثال زيبا برايتان بنويسم چرا زنان بايد حجاب داشته باشند
شايد و يا حتما اين جمله معروف را روی ديوارهای شهر يا بعضی کتابها خواند باشيد و يا اينکه از کسی شنيده باشيد که
حجاب مصونيت است نه محدوديت ؟
اين جمله ميگويد هر کس با حجاب شود خودش را حفظ کرده و نه اينکه خودش را در بند و محدوديت قرار داده البته محدوديت در همه جا و در همه چيز بوده و هست و اين قاعده دنيا و طبيعت می باشد . شک نکنيد که شما در جزء جزء زندگيتان محدوديت وجود دارد . شما خيلی وقت ها به خاطر سلامتی جسم خود از خوردن خيلی از غذاها محروم ميشويد ، خيلی وقت ها به خاطر اين که رشد علمی پيدا کنيد و يا در کنکور يا امتحان قبول شويد از ديدن تلويزيون و مهمانی رفتن و همنشينی با دوستانتان محروم ميشويد ، شما خيلی وقتها به جهت نظم جامعه مجبور ميشويد پشت چراغ قرمز بايستيد و محدوديت تراشی قانون راهنمائی را بپذيريد و هزاران محدوديت ديگر که اگر دقت کنيد آنها را می بينيدکه همه اين محروميت ها از آزادی عمل شما ميکاهد همه اين محدوديت ها که شما ناچار هستيد آنرا بپذيريد در پس آن امنيت و منفعتی است که انسان طالب آن می باشد . در محدوديت هائی که ذکر کردم دقت کنيد ، اگر شما از غذاهای نهی شده نخوريد نسبت به بیماری امنيت پيدا ميکنيد و مريض نميشويد ، اگر وقت خود را صرف تلويزيون و فيلم و مهمانی نکنيد و به درس مشغول شويد در دانشگاه قبول ميشويد و اگر پشت چراغ بمانيد تصادف نميکنيد يا نظم جامعه را بدست می آوريد. در واقع شما با پذيرفتن اين محدوديت ها خود را از بيماری و قبول نشدن و تصادف مصون کرده ايد
ببينيد ما دو جور درب داريم يکی آنکه ديگران بر روی ما از بيرون می بندند و يکی آنکه ما خودمان به روی خودمان از داخل می بنديم .
اولی درب زندان است که انسان را دربند و اسير و محدود می کند ولی دومی درب خانه است که ما آنرا به روی خودمان می بنديم تا امنيت خود را تضمين کنيم چرا که با اينکار از ورود بيگانه و دزد جلوگيری می کنيم
حجاب نه از نوع درب اول بلکه از نوع دوم است ، زنان که خود را در پس حجاب قرار می دهند به خاطر اين است که ميخواهند خود را حفظ نمايند
شما هيچ باغبانی را به خاطر اينکه دور باغش پرچين و يا حصار کشيده مواخذه نميکنيد چرا که اگر چنين نکند محصول باغش را دزدان به يغما می برند و غارت می کنند
شما هيچ وقت درب شيشه عطر خود را باز نگه نمی داريد چرا که اگر چنين نمائيد بعد مدتی عطر می پرد و شيشه عطر خالی می شود
شما هيچ وقت درب خانه خود را باز نگه نميداريد چرا که اگر چنين کنيد از خطر دزدان در امنيت نخواهيد بود
شما هيچ وقت پرده ها و پنجره های اتاق خود را باز نمی کنيد چرا که رخنه پشه ها و مزاحمت مگسها شما را آزار خواهد داد
شما هيچ وقت مرواريد گرانبهای خود را در دسترس قرار نميدهيد بلکه او را در صندوقچه يا کمد شخصی خود نگهداری ميکنيد چرا که اگر چنين نکنيد و آنرا در دسترس قرار بدهيد تا جلوه گری بکند و چشم و دل بربايد خود مرواريد دزديده ميشود
و اين محدوديت ها انجام نميگيرد مگر اين که انسان محصول باغش را ، عطرش را ، وسايل منزلش را ، امنيت و آرامش خانه اش را و مرواريدش را دوست داشته باشد . چرا که هر چيزی که دوست داشتنی و قيمتی تر باشد بايد حفاظت و مراقبت از آن هم بيشتر باشد
آيا طلا فروش را ديده ايد ؟ آيا دقت کرده ايد که وقتی ميخواهد کار خود را تعطيل کند چه ميکند؟ اگر نديده ايد برويد و ببينيد و دقت کنيد که او وقتی از کار خسته می شود و قصد رفتن به خانه را دارد چنين ميکند. ابتدا طلا ها را برداشته و درون يک گاو صندوق بزرگ و محکمی ميگذارد ، آنگاه درب آنرا می بندد و سپس رمز صندوق را تغيير ميدهد ( گاوصندوق کجاست ؟ در پستوی مغازه ) سپس درب پستوی مغازه را می بندد و آنرا قفل ميزند . آنگاه درب اصلی مغازه را می بندد و بعد آن کرکره مغازه را می کشد و نهايتا دزد گير مغازه را فعال ميکند اين همه محدوديت برای چيست ؟ اين طلای زيبا و جذاب چه گناهی کرده که بايد برای دربند کشيدنش از اين همه قفل و درب و کرکره استفاده شود ؟ به يقين متوجه شده ايد که چرا طلافروش چنين ميکند ، آری چون طلا با ارزش است .
حال يک سری به کفاشی محل خود بزنيد و دقت کنيد که موقع تعطيل کردن مغازه چه ميکند . بی شک ديگر شما در مغازه او که سر و کارش با چند تکه کفش پاره است رد پائی از گاو صندوق و چند قفل بزرگ و کرکره و دزدگير نمی بينيد ، ديگر شما نخواهيد ديد که آقای کفاش کفش ها را درون گاو صندوق بگذارد و رمز بگذارد و چند درب راببندد و کرکره را بکشد و دزدگير را روشن نمايد . چرا که آن کفشها آنقدر نمی ارزند که او متحمل خريد گاو صندوق و اين همه ابزار امنيتی شود و اگر هم که می بينيد درب مغازه اش را قفل ميکند به خاطر چند کفش پاره نيست بلکه به خاطر حفاظت از ابزار کارش می باشد
بله خواهرم شما خانم ها به جهت اينکه با ارزش هستيد نه به جهت آنکه بايد محصور باشيد ، بايد مصونيت پيدا کنيد و همانطور که گفتيم چنانچه که خيلی از جاها نميشود از اين مصونيت فرار کرد در اينجا هم نميشود فرار نمود و اگر کسی چنين فراری را بکند خود متحمل مشقت و گرفتاری می شود.
اگر حجاب توی خواهر برداشته شود چشم های ناپاکی که از آنها ويروس گناه منتشر ميشود و در کمين تو هستند متوجه تو ميگردندو شک نبايد کرد که چشم های ناپاک از دل ناپاک بر می آيدو مردی که دل ناپاک داشته باشد قدر گوهری همچون تو را نخواهد دانست
ما در پاسخ اين مطلب که فرموده بوديد :
(( چرا شما از بين اين همه مشکلات جامعه تنها به حجاب خانم ها حساس شده ايد ؟ ))
بايد عرض کنم که حداقل بنده هيچ گاه مشکلات جامعه را خلاصه در بدحجابی بعضی خانم ها نکرده و نمی کنم چرا که ما مشکلات سختر و آزار دهنده تری هم داريم که معتقدم آنها در اولويت هستند که به آنها توجه شود و نبايد از آنها غافل شد . بله مشکلات فرهنگی واقتصادی و...، مشکلات ازدواج و نرخ پائين ازدواج های کم هزينه ، مشکلات بانک ها و وام های مخلوط به ربا و....و مشکلاتی ديگری که من و شما ميدانيم که دارند به نابسامانی جامعه دامن ميزنند .
ولی اين نکته را نبايد فراموش کرد که مشکلات ۲ جور هستند . یک نوع از مشکلات مشکلاتی هستند که برطرف کردن آنها در دست ما و در حيطه قدرت ما نيست بلکه در دست مسئولين و کل مردم به عنوان ملت می باشد ولی يک قسم مشکلات مثل حجاب که در مرحله اول يک مشکل شخصی است و سپس با ورودش به جامعه مشکل اجتماعی ميشود ، در دست ماست يعنی ما ميتوانيم خودمان آنرا حل کنيم .من از شما سئوال ميکنم :اگر شما مشکلی را که خودتان با دست های خودتان ميتوانيد برطرف کنيد و گره آن را باز نمائيد حتما لازم است که يک منجی بيايد و آن را حل نمايد؟ اگر روزی گرانی شود و يا وام گرفتن سخت شود و يا ربا و رشوه و ديگر معظلات فرهنگی اقتصادی و اجتماعی ( به هر دليلی ) زياد شود آيا ميتـوان گفت که شخص عاقل ، چون چنين مشکلاتی پديدار شده ، حصار باغش را بردارد يا سر شيشه عطرش را باز نگه دارد يا درب خانه اش را باز نگه دارد ؟ خير هيچ عاقلی نميگويد چون فلان شده پس ما هم درب خانه خود را باز نگه ميداريم که دزد بيايد و وسايل منزل ما را ببرد تا حال که مشکل داريم ، مشکل ديگری را هم به مشکلاتمان اضافه کنيم
البته بله من معتقدم که بايد به مشکلات ديگر هم توجه کرد و وقتی ما جمله امر به معروف و نهی از منکر را می شنويم تنها سريع نرويم سراغ حجاب و ديگر از مواردی همچون کلاهبرداريها و اختلاس های ميلياردی و پارتی بازيهای دولتی و....غافل نشويم.
ادامه دارد ..
|