Text Link Ads

 

 

 

723

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 723 :: پنجشنبه 20 ارديبهشت 1386

Mobin_s2004@yahoo.com

فاجعه رسم الخط

سلام!
ديروز در بين مطالب دريافتي دوستان، ايميلي بود از سوي جناب آقاي دکتر «اسدالله نوروزي» که خيلي نظرم را جلب کردم. با تشکر از اين استاد عزيز، مطلب ارسالي ايشان را با عنوان «فاجعه رسم الخط» در زير قرار داده ام، توجه بفرمائيد:

 

به نام آفریدگار قلم

امروز جز این قلم در دست من نیست ؛ باری خدمتی کنم ـــ ابوالفضل بیهقی

 

سلام . ایرانی به آزادگی و میهن پرستی زبانزد است ؛ بیت حکیم توس ورد زبان همه ماست :    

اگر سربسر تن به کشتن دهیم        
از آن به که کشور به دشمن دهیم 

باری ، موضوعی که موجب نگارش این مطلب شد ؛ بهره گیری از روحیه و عرق میهنی دوستان درجهت حفظ و حراست از فرهنگ دیرپای ایران عزیز اسلامی ست .

"فاجعه رسم الخط "    

  استفاده از سرویس پیام کوتاه تلفن همراه (    ( SMSبه گونه ای که اینک متداول است متاسفانه تبعاتی دارد که بی توجهی بدان خط شیرین فارسی را خدشه دار می سازد . ارسال پیام فارسی با خط لاتین را می گویم . بهانه هرچه می خواهد باشد : بعضی نداشتن فونت فارسی بر روی گوشی خود را بهانه می کنند ؛ برخی دیگر امکان درج حروف بیشتر لاتین دریک صفحه ونهایتا ارزانتر محاسبه شدن نرخ ارتباط !

  به نظر می رسد باید از مسوولین استدعا کرد به یاری خط فارسی بشتابند . وزیر محترم "پست و تلگراف و تلفن" وریاست ارجمند"فرهنگستان زبان وادبیات فارسی" همچنین جناب آقای ضرغامی در "صدا و سیما" قبول زحمت فرمایند . چه هر قدر هم هزینه شود راه دوری نخواهد رفت.

 راههای پیشنهادی : 

الف ــ نصب رایگان فونت فارسی بر روی گوشی تلفن همراه مشترکان به همت مراکز مخابراتی شهرستان ها.

ب ـــ ارزان کردن نرخ پیام هایی که به خط فارسی ارسال می شوند .

ج ـــ تبلیغ و تشویق به استفاده از خط زیبای فارسی جهت حفظ هویت فرهنگی و میهنی .

*****

نسل سالخورده ما   به خاطر دارد که دیرزمانی نیست خط مردم ترکیه لاتین شده است . کاری که به دست کمال آتاتورک صورت گرفت و در ایران هم عده ای پی تقلید جنبیدند که سر دسته آنها رضا خان پهلوی اصرارعجیبی بر این کار داشت اما با مقاومت اهل فرهنگ ، خطر به ظاهر رفع شد و توطئه عقیم ماند . اما این روزها ارسال پیام های کوتاه تلفن همراه با خط لاتین خاطر دوستداران فرهنگ و ادب فارسی را مشوش ساخته است و احساس می شود فرزندان و دوستان ما نادانسته وناخواسته راهی را درپیش گرفته اند که رضاخان در تداوم آن ناتوان بود . ان شاءالله این گونه مباد .  

تغییر خط که ــ خاطرتان هست ــ تا کنون        
طرحی شکست خورده درین خطه می نمود  

جانی دوباره یافت که جادوی "اس ام اس"       
درهم شکست  باره  و  دروازه ها   گشود  !  

کاری  که  با  تلاش  تمامی   مهره ها       
ممکن  برای  " پهلوی "  و اجنبی   نبود 

اینک   ، پیام  ما  به عزیزان  و دوستان
همراه  با هزار سلام  و دو صد درود

پیش از وقوع   فاجعه  ، باید علاج  کرد ؛       
( با نصب فونت فارسی این لکه را زدود ! )


دکتر اسدالله نوروزی
عضو هیات علمی دانشگاه هرمزگان

 

دانلود مجلات و کتب خارجي


Games For Windows 
ماه ژوئن

جديدترين شماره از ماهنامه
 
Games For Windows

تاریخ انتشار: ژوئن 2007
تعداد صفحات مجله: 99
حجم فایل: 18 مگابايت
رمز فايل: www.mobin-group.com

برای دانلود مستقيم فايل اینجا را کلیک کنید


 

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (722) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • فاجعه رسم الخط
  • جديدترين شماره از ماهنامه Games For Windows
  • 21 فناوری عجیب و غریب پوشیدنی
  • عکس خود را بر روی اسکناس های مختلف جهان ببینید
  • معرفي و دانلود فيلم : یادداشت هایی درباره یک رسوایی
  • Open Season
  • آلبوم جدید گروه Ramiran به نام ردپا
  • تیتزاژ پایانی فیلم سینمایی مقبره نحس با صدای فرید بدایعي
  • تامين امنيت کامل سيستم با بسته امنيتي بسيار سريعAvira Premium Security Suite 7.0
  • يک بازي موتورسواري بسيار جالب
  • روش نصب خودكار ويندوز ايكس پي
  • قبله‌ي گربه‌هاي عالم
  • وقتي باران نباريد
  • رجعت سرخ ستاره
  • کنکور نرگس
  • روشهاي غلبه بر بي حوصلگي، دلزدگي و تنوع طلبي
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

11 افزونه خوب برای اینترنت اکسپلورر
21 فناوری عجیب و غریب پوشیدنی
عکس خود را بر روی اسکناس های مختلف جهان ببینید

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

ناشران از نمايشگاه بيستم مي‌گويند
فروش كتاب‌هاي ما در نمايشگاه امسال
 دو برابر شده است

مسئول واحد بازرگاني انتشارات سوره مهر از فروش دو برابر كتاب ها در نمايشگاه بيستم خبر داد.
به گزارش خبرنگار ادبي فارس از نمايشگاه بيستم، مسئول واحد بازرگاني انتشارات سوره مهر گفت: به دلايل مختلفي از جمله قرار گرفتن محل نمايشگاه در مركز شهر و از سوي ديگر ارائه كتاب هاي جديد و ارزشمند، فروش ريالي ما به نسبت سال گذشته تاكنون دو برابر بوده است.
سلامت افزود: برخلاف برخي پيش داوري ها نمايشگاه امسال هم با استقبال فراوان مردم رو به رو شد و هم ناشران و هم مردم راضي بودند.
وي افزود: البته انتقادها بسياري به نمايشگاه امسال وارداست كه مي‌توان از مديريت ضعيف نمايشگاه به عنوان مهمترين ضعف آن نام برد.
سلامت در توضيح اين امر گفت: در وهله اول برخلاف آنچه گفته مي‌شود كه غرفه‌ها بر اساس حروف الفبا چيده شده‌اند، واقعيت اين گونه نيست، از سوي ديگر به دليل ورودي و خروجي‌هاي گوناگون در غرفه‌ها و عدم اطلاع رساني درست، مردم معمولا حيران و سرگردان هستند و بيشتر وقت آنها به جست و جوي غرفه‌هاي مورد نياز مي‌گذرد.
وي در پايان گفت: از سوي ديگر برپايي نمايشگاه در مصلي باعث شده به اين محل و بويژه معماري ويژه آن آسيب‌هايي وارد شود. متاسفانه چند صباحي است استفاده چند منظوره از يك مكان مشخص افزايش پيدا كرده كه اين امر موجب آسيب‌ ديدن آن محل مي‌شود، چنانچه شاهد آن در مصلي هستيم.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

یادداشت هایی درباره یک رسوایی

Notes on a Scandal

Photo of Sublime,

کارگردان: ریچارد ایر. فیلمنامه: پاتریک ماربر بر اساس داستانی از زوئی هلر. موسیقی: فیلیپ گلس. مدیر فیلمبرداری: کریس منگز. تدوین: جان بلوم، آنتونیا وان دریملن. طراح صحنه: تیم هیتلی. بازیگران: کیت بلانشت[شیبا هارت]، جودی دنچ[باربارا کاوت]، تام گرگسون[تد ماوسون]، مایکل مالونی[سندی پابلم]، جونا اسکانلن[سو هاج]، شاون پارکز[بیل رومر]، اما کندی[لیندا]، سیریتا کومار[گیتا]، بیل نایگی[ریچارد هارت]. ٩٢ دقیقه. محصول ٢٠٠٦ انگلستان.
باربارا کاوت دبیری سالخورده، با تجربه و خودخواه است که در معرض بازنشستگی قرار دارد. او به شدت تنهاست و تنها همدم وی گربه ای خانگی است، تا این که یک روز با معلمی زیبا و جوان به نام شیبا آشنا می شود. مدتی بعد تصادفاً پی به رابطه جنسی میان شیبا و دانش آموزی ١٥ ساله می برد. به نزد شیبا رفته و از او می خواهد تا هر چه زودتر از این رابطه دست بکشد. شیبا می پذیرد، اما به خاطر داشتن شوهری بسیار مسن تر از خود و پسری عقب مانده نمی تواند از این تکیه گاه عاطفی جدید دست بردارد. باربارا نیز که پذیرفته این موضوع را افشا نکرده و شغل شیبا را به مخاطره نیندازد، سعی دارد از این موضوع برای کسب دوستی وی استفاده کند. اما این دوستی تحمیلی کم کم به مرحله ای حاد می رسد و شیبا باید میان خانواده و توقعات باربارا یکی را انتخاب کند. اما این انتخاب به معنی افشای رابطه جنسی او با یک پسر بچه است که زندگی خانوادگی و شغلی وی را دچار مخاطره می کند...

چرا باید دید؟
آخرین فیلم سر ریچارد ایر متولد ١٩٤٣ درامی قوی با سوژه ای جذاب است. ایر در دهه ١٩٦٠ با ساختن فیلم های تلویزیونی شروع به کارگردانی کرد. در ١٩٨٤ با فیلم The Ploughman's Lunch شناخته شد. در سال ٢٠٠١ با نامزدی جایزه بافتا، خرس طلایی جشنواره برلین و دریافت جایزه Humanitas برای فیلم آیریس به شهرتی معقول و جهانی رسید. در سال ٢٠٠٤ با فیلم زیبای صحنه نمایش جایزه تماشاگران جشنواره کمبریج را به دست آورد و سال گذشته با آخرین فیلمش یادداشت هایی درباره یک رسوایی در چهار رشته نامزد دریافت اسکار شد. ایر از کارگردان های برجسته دنیای نمایش نیز هست و چندین بار جایزه سر لانس الیویر را برای کارگردانی به چنگ آورده است.
یادداشت هایی درباره یک رسوایی فیلمی با سوژه ای به خودی خود جنجالی است. مضمون رابطه جنسی با افراد نابالغ هنوز –حتی در دنیای غرب- جزو تابوها به شمار می رود و لااقل در نزد مردم ناپسند انگاشته می شود. اما این سوژه تنها بهانه ای قابل توجه برای بررسی رفتار پیرزنی خودخواه است که می خواهد میان تنهایی اش را با کسب دوستی اجباری دیگران[از راه باج خواهی و حق سکوت] از میان ببرد!
پنج سال بعد از تجربه موفق و مشترک ایریس، بار دیگر ایر و دنچ در کنار هم قرار گرفته اند تا فیلمی به معنای واقعی آن وزین و از نظر نمایشی غنی را عرضه کنند. یادداشت هایی... فیلمی متعلق به بازیگر است. یقیناً بدون جودی دنچ این فیلم شکل فعلی خود را نمی داشت. فیلم با گفتار روای[دنچ] اغاز می شود و پیش می رود. اما گاه رفتار کلبی مسلکانه وی ان چنان آزارنده می شود که شخصیت وی را تا حد یک قاتل سریالی تنزل می دهد. پایان فیلم نیز به نوعی صحه گذاشتن بر این موضوع است. او نیز مانند قهرمان فیلم کلکسیونر ویلیام وایلر به دنبال شکار تازه ای است و حتماً سرنوشت این یکی از قبلی ها بهتر نخواهد بود!
تماشای این درام کوبنده که بازی های قوی جودی دنچ و کیت بلانشت[صحنه طغیان پایانی وی بعد از خواندن یادداشت های باربارا را فراموش نکنید] و بیل نایگی آن را زینت داده اند، تجربه ای بس زیباست. اگر اندکی حوصله داشته باشید! کاری که تماشاگران آمریکایی با پرداخت ١٧ میلیون دلار به خوبی انجام داده اند.
ژانر: درام.

براي مشاهده عکسهايي از اين فيلم اينجا را کليک کنيد


لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال و به زبان انگليسي):
http://rapidshare.com/files/28001360/NOAS.part1.rar 
http://rapidshare.com/files/28001480/NOAS.part2.rar 
http://rapidshare.com/files/28001539/NOAS.part3.rar 
http://rapidshare.com/files/28001608/NOAS.part4.rar 
http://rapidshare.com/files/28001652/NOAS.part5.rar 
http://rapidshare.com/files/28001663/NOAS.part6.rar 
http://rapidshare.com/files/28001720/NOAS.part7.rar 


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 

دانلود انيميشن

Open Season

کارتون زيباي Open Season محصول سال 2006

MPAA:Rated PG for some rude humor, mild action and brief language.
Runtime:Canada:86 min (DVD) / USA:99 min
Country:USA
Language:English
Color:Color
Aspect Ratio:1.85 : 1 more
Sound Mix:SDDS (8 channels) / DTS / Sonics-DDP (IMAX version) / Dolby Digital
Certification:Switzerland:7 (canton of Vaud) / Switzerland:7 (canton of Geneva) / Portugal:M/6 / Malaysia:U / Indonesia:SU / Philippines:G (MTRCB) / UK:PG / Singapore:PG / USA:PG / Germany:o.Al. / Ireland:PG / Argentina:Atp / Finland:K-7 / Netherlands:AL / Australia:G / Hong Kong:I / South Africa:A
Filming Locations:Los Angeles, California, USA more
Company:Sony Pictures Animation

براي مشاهده عکسهايي از اين فيلم اينجا را کليک کنيد
 

لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال و به زبان انگليسي):
http://rapidshare.com/files/24230604/Open_Season.part1.rar 
http://rapidshare.com/files/24230786/Open_Season.part2.rar 
http://rapidshare.com/files/24230976/Open_Season.part3.rar 
http://rapidshare.com/files/24231567/Open_Season.part4.rar 
http://rapidshare.com/files/24231951/Open_Season.part5.rar 
http://rapidshare.com/files/24232302/Open_Season.part6.rar 
http://rapidshare.com/files/24232623/Open_Season.part7.rar 
http://rapidshare.com/files/24232627/Open_Season.part8.rar

  لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

ردپا
گروه Ramiran

آلبوم جدید گروه Ramiran به نام ردپا

نام آهنگ سرور 1 سرور 2
Gonah دانلود دانلود
Ghalbe Shekaste دانلود دانلود
Radepa دانلود دانلود
Lanat Be Man دانلود دانلود
Javab دانلود دانلود

براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

تک موزیک

تیتزاژ پایانی فیلم سینمایی مقبره نحس
با صدای فرید بدایعي

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

تامين امنيت کامل سيستم با بسته امنيتي بسيار سريعAvira Premium Security Suite 7.0

 

یکی از قدیمی ترین کمپانی های سازنده ضد ویروس در دنیای نرم افزار، کمپانی Avira کشور آلمان است که از سال 1988 با عرضه ضد ویروسی تحت عوان "H+BEDV Datentechnik GmbH" آغاز به فعالیت در عرصه نرم افزارهای حرفه ای امنیتی کرده است و پس از ان با عرضه ی نسخه های مختلف از ضد ویروس قدرتمند با نام AntiVir هم به صورت رایگان و هم به صورت نسخه حرفه ای و Shareware توانسته به محبوبیت بالایی در دنیای نرم افزار دست یابد. لوگو معروف این کمپانی که معرف نرم افزارهای این شرکت است متشکل از یک چتر قرمز رنگ کوچک است () که آن را در تمامی نسخه های این نرم افزار می توان مشاهده کرد  . ضد ویروس های کمپانی Avira در حال حاضر در دنیا توسط بیش از 15 میلیون کاربر در حال استفاده هم برای سیستم عامل ویندوز و هم برای سیستم عامل های پاکت پی سی ها می باشند .

یکی از نرم افزارهای تازه عرضه این کمپانی، بسته امنیتی بسیار قدرتمند آن است که متشکل از برترین نرم افزار های امنیتی ضد ویروس ، ضد اسپم و فایروال این کمپانیست که تحت نام Avira Premium Security Suite عرضه می شود.

نقاط قوت پکیج نرم افزاری امنیتی کمپانی آویرا - Avira Premium Security Suite 7.0 :

- تامین امنیت کامل بخش های مختلف سیستم با استفاده از دیتابیس شناخت ویروس قدرتمند خود،

- مجهز به ضد ویروس قدرتمند، بخش Email Protection یا محافظت از ایمیل شما در برابر حملات ویروسی از این طیق شایع، دیوار آتش حرفه ای، ضد جاسوس قدرتمند، نرم افزار های Anti-Pishing وضد کلاهبرداری های اینترنتی ....

- نصب بسیار ساده نرم افزار

- تنظیمات بسیار سریع با چند کلیک ساده .

- بهره گیری از آخرین فن آوری های استاندارد دنیا در زمینه کشف و نابودی سریع ویروس ها و فایلهای مخرب .

- فایل های آپدیت و به روز رسانی بسیار کوچک نرم افزار که به سرعت به روز می شوند و در خود تعداد بسیاری شناسه ویروسی را جای می دهند !

- بخش فایروال قدرتمند نرم افزار برای جلوگیری از انواع حملات و خطرات اینترنتی و تعیین سطوح امنیتی مختلف .

- سازگاری کامل با ویندوز ویستا هر دو نسخه 32 بیتی و 64 بیتی .

جزئیات کامل تر به زبان سایت سازنده .....

English Explanations

لينک دانلود (حجم فايل در حدود 16 مگابايت مي باشد. كرك برنامه در لینک دانلود گنجانده شده است)
لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

دنياي موبايل

Freestyle Moto X ll

يک بازي موتورسواري بسيار جالب

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی

بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی
در وهم می​نگنجد کاندر تصور عقل
شد حظ عمر حاصل گر زان که با تو ما را
آن دم که با تو باشم یک سال هست روزی
چون من خیال رویت جانا به خواب بینم
رحم آر بر دل من کز مهر روی خوبت
حافظ مکن شکایت گر وصل دوست خواهی

 

خوش باش زان که نبود این هر دو را زوالی
آید به هیچ معنی زین خوبتر مثالی
هرگز به عمر روزی روزی شود وصالی
وان دم که بی توباشم یک لحظه هست سالی
کز خواب می​نبیند چشمم بجز خیالی
شد شخص ناتوانم باریک چون هلالی
زین بیشتر بباید بر هجرت احتمالی

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

جمله روزانه
saheledoosti@yahoo.com

20 ارديبهشت
هر روز، هر آنچه را که به سوی تو می آید بعنوان هدیه ای قبول کن. شب هنگام در ذهنت، آن را پس بده. به این طریق تو آزاد می شوی. هیچکس نمی تواند از تو چیزی را پس بگیرد. چونکه چیزی به تو تعلق ندارد.
دانیل لوین

 

 
 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

امام علی علیه السلام فرمودند:
مَنْ ظَنَّ بِكَ‌ خَیرَاً فَصَدِقْ ظَنَّهْ.
كسی كه به تو گمان نیكی برد، گمانش را (عملاً) تصدیق كن.
(نهج البلاغه نامه 31)   

 

 

يک لبخند
toraj_fal@yahoo.com

بسیاری از اوقات ، همینکه پول از یک طرف وارد میدان شد ، عشق از طرف دیگر فلنگ را می بنــد د .
دختر و پسر جوانی سرگرم راز و نیاز بودند . پسر گفت : عزیزم ، تو را می پرستم .
من مثل آقای زراندوز ، طلا و جواهر ندارم ، خانه و باغ ندارم ، اتومبیل بنز آخرین مدل سیصد میلیونی هم ندارم ، مزرعه و زمین کشاورزی و کلاته ها و املاک از شرق تا غرب هم ندارم ، ولی در عوض گنجینه ای از عشق دارم که نثارت می کنم و حاضرم که هر چه بگوئی با جان و دل انجام دهم و می دانم که هر کسی این را ندارد تا نثارت کند
دختر ناگهان به هیجان آمد و گفت : راست می گوئی ؟ اگر می خواهی باور کنم ، پس مرا به آقای زراندوز معرفی کن .

در جواب خواستگاری که کرده بود ، دختر در جوابش گفته بود ، در صورتی حاضر است با او ازدواج کند که دو خانه و دو ماشین داشته باشد .
پسر پس از تلاش فراوان بعد از دو سال دو خانه و دو اتومبیل خرید . دختر بشنیدن این خبر فورا به سراغش رفت و گفت : خیلی خوشحالم ، حالا دیگر می توانیم با هم ازدواج کنیم .
جوان جواب داد : بلی !! من تصمیم دارم که از هر چیز دو تا داشته باشم ولی نه از زن همان یکی که گرفته ام برای هفت پشتم بس است

یک روز پس از عروسی ، داماد به زنش ، که دختر مرد ثروتمندی بود گفت : حالا که به سلامتی زن و شوهر شده ایم ، بهتر است تمام عادتهای ناپسند یک دختر لوس و نازپرورده یک خانواده پولدار را ترک کنی جز یک عادت پسندیده را .
تازه عروس با کنجکاوی پرسید : منظورت کدام عادت است ؟
تازه داماد جواب داد : این که مرتب از پدرت پول بگیری

ادامه دارد ...

 

 
 

آرايشي-بهداشتي
amoozesh_v_sh@yahoo.com

خانواده عطرها :
▪ FRESHY GREEN: رایحه ای كه شـبیـه عـلف و سبزه و یا برگهای تازه چیده شده میباشد - رایحه پر طراوت
▪ ORIENTAL: رایحه كاجی و بلوطی و یا وانیلی - رایحه گرم
▪ SPICY: رایحه گرم و تند.
▪ WOODY: رایحه جنگل و چوب خشك تازه قطع شده.
▪ FLORAL: رایحه گلها - ملایم و طبیعی.
▪ FRUITY: رایحه میوه ها بجز مركبات مانند: سیب، موز و توت فرنگی.
▪ FUNGAL: رایحه قارچ مانند.
▪ EARTHY/MOSSY: رایحه زمین جنگل و خاك.
▪ CITRUS: رایحه مركبات مانند: نارنج، لیمو ترش و پرتغال.
▪ TOBACCO: رایحه تنباكو.
▪ SWEET: رایحه شیرین.
▪ LIGHT: رایحه ملایم و سبك.
▪ HEAVY: رایحه سنگین و گیرا.
▪ از دیگر گروههای عطرها میتوان به DEODORANT ها كه برای برطرف كردن بوی بد دهان و ANTI-PERSPIRANT ها كه از تعریق بدن جلوگیری میكنند و AFTERSHAVE كـه پس از اصلاح استفاده میگردند نام برد.

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

کی کاووس فریب دیوان را می خورد و بر فرمانروایی هفت کشور مغرورش می کنند.
ديگر بار، ابليس به فريب دادن کيکاوس خودکامه پرداخت.
ديوی را وداشت تا با چرب زبانی و خوش آمد گويی، کيکاوس را به تسخير آسمان تشويق کند.

کيکاوس باز فريفته شد. آرزوی بزرگ آدمیان در دلش بال گشود
.
چهار بچه عقاب را که از آشيانۀ مادر ربوده بود، به گوشت پروراند و چون بزرگ و نيرومند شدند آنها را به چهار پايۀ تختی بست که در چهار گوشه آن بر سر نيزه‌های بلند ران‌های کباب شده آويخته بود.

عقاب‌ها به سودای رسيدن به گوشت به سوی آسمان بال گشودند. اما پس از چندی خسته و گرسنه از پرواز بازماندند و نگونسار به شهر آمل در مازندران فرو افتادند.
پهلوانان ايرانی، رستم، گيو و گودرز، ناچار دوباره لشکر کشيدند و کيکاوس را به پايتخت باز گرداندند.

ادامه دارد ...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة الأنعام آيات: 165 محل نزول: مکه

فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ 147 سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم حَتَّى ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إَلاَّ تَخْرُصُونَ 148 قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ 149 قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللّهَ حَرَّمَ هَـذَا فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ 150 قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ 151

 

ترجمه فارسي مکارم

اگر تو را تكذيب كنند (و اين حقايق را نپذيرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، رحمت گسترده‏اى دارد; اما مجازات او هم‏از مجرمان دفع شدنى نيست! (و اگر ادامه دهيد كيفر شما حتمى است) «147» بزودى مشركان (براى تبرئه خويش) مى‏گويند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما مشرك مى‏شديم و نه پدران ما; و نه چيزى را تحريم مى‏كرديم!» كسانى كه پيش از آنها بودند نيز، همين گونه دروغ مى‏گفتند; و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند بگو: «آيا دليل روشنى (بر اين موضوع) داريد؟ پس آن را به ما نشان دهيد؟ شما فقط از پندارهاى بى‏اساس پيروى مى‏كنيد، و تخمينهاى نابجا مى‏زنيد» «148» بگو: «دليل رسا (و قاطع) براى خداست (دليلى كه براى هيچ كس بهانه‏اى باقى نمى‏گذارد) و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مى‏كند (ولى چون هدايت اجبارى بى‏ثمر است، اين كار را نمى‏كند)» «149» بگو: «گواهان خود را، كه گواهى مى‏دهند خداوند اينها را حرام كرده است، بياوريد!» اگر آنها (بدروغ) گواهى دهند، تو با آنان (همصدا نشو! و) گواهى نده! و از هوى و هوس كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند و براى خدا شريك قائلند، پيروى مكن! «150» بگو: «بياييد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نكشيد! ما شما و آنها را روزى مى‏دهيم; و نزديك كارهاى زشت نرويد، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد! مگر بحق (و از روى استحقاق); اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شايد درك كنيد! «151»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

cherchil1986@yahoo.com

هميشه مي خواستم بي علامت سوال برايت بنويسم
اما اضطراب تپش هاي ترانه كه مهلت نمي دهد
ديگر برو عزيز من!
دل نگران هم نباش
من هم پيش از پريدن پروانه ها نخواهم مرد
قول مي دهم فردا
كنار همين دفتر خيس منتظرت باشم
در هر ساعت از سكوت ترانه كه بيايي
مرا خواهي ديد
قول مي دهم!

www.cherchil1986.blogfa.com

 

 

hiwa20062002@yahoo.com

يه کبوتر هميشه بايد عشق پرواز داشته باشه ، وگرنه اسير ميشه
يه قناري بايد به خوش آوازيش ايمان داشته باشه وگرنه ساکت ميشه
يه لب هميشه بايد توش خنده باشه وگرنه زود پير ميشه
يه صورت هميشه بايد شاد باشه وگرنه به دل هيچ کس نمي چسبه
دفتر نقاشي بايد خط خطي باشه وگرنه با کاغذ سفيد فرقي نداره
يه جاده بايد انتها داشته باشه وگرنه مثل يه کلاف سردرگمه
يه قلب پاک هميشه بايد به يه نفر ايمان داشته باشه وگرنه فاسد ميشه
يه ديوار بايد به يه تير تکيه کنه وگرنه ميريزه
يه چشم اشک آلود ، يه دل غم آلود ،
يه کبوتر عاشق ، يه قناري خوش آواز ،
يه لب خندون ،يه صورت شاد ،
يه جاده با انتها ، يه دفتر نقاشي ،
يه قلب پاک، يه ديوار استوار ،
فقط يه جا معني داره ،
جائي که چشماي اشک آلودت رو من پاک کنم ، دل غم آلودت رو من شاد کنم ،
جفت کبوتر عاشقي مثل من باشي ، شنونده آواز قشنگت من باشم ،
لباي کوچيکت رو من خندون کنم ،نقاش دفتر خاطرات من باشم ،
پاکي قلبت رو با سلامت عشقم معني کنم ،
و فقط از اينکه به من تکيه مي کني احساس مسئوليتم بيشتر ميشه

هيوا از كوردستان عراق

 

 

nadja_mirghasemi@yahoo.se

از دلنوشته ها

Ba name dost va salami dobare!
Sorodye zir harfist az del barkhaste. pas bedoneshak
ba delhaye agahetan khahad neshast...

"Anke az ma gereft ezatte ma"

Mishavad khod fariftan amma
key shavad raft o goft barjayim
kej shavad sokht az shararye "hejr"
lik hargez nagoft tanhayim.

Kas nagoyad ke sard o khamosh ast,
atashi ra ke shole afroz ast.
Mishavad dide ra nadide gereft?
gar che nadidanash do sad sod ast

kej shavad sokht arefane ze eshqh
anke az raqhse shole parva kard
golozare yeganeam nazam
ke be sad eshve shole bar pa kard

Mishavad zende shod be gor amma,
kas nagoyad ke gor, tanhayist
anke az ma gerft 2ezate" ma
khod be zellat neshast o "harjayist"

Ari, ari manam ke dar rahe "dost"
del o din khalesane mibazam
"eshqh" o "yari" maram o hrfeye mast
Man be in shoqhl o herfe minazam.

94/10/31 Kalmar- Sweeden
Sarboland bashid nadia

 

 

eh_etemad@yahoo.com

خري آمد به سوي مادر خويش
به گفت مادر چرا رنجم دهي بيش
برو امشب برايم خواستگاري
مگر تو بچه ات را دوست نداري
خر مادر بگفتا اي پسر جان
تو را من دوست دارم بيشتر از جان
ميان اين همه خرهاي خشکل
يکي را انتخاب کن نيست مشکل
خرک با شادماني جفتکي زد
کمي ارار نمود چشمکي زد
بگفت مادر به قربان نگاهت
به قربان دو چشمان سياهت
خر همسايه را عاشق شدم من
به زيباي نباشد مثل او خر
اگر عاشق شدي مشکل نداري
رويم امشب برايت خاستگاري
خر مادر بگفت پالان به تن کن
بزرگان محل را تو خبر کن
همه خرها بريختند در تويله
همان توري که رسم است در قبيله
همه خرها ارار نمودند
به شربت کام خود شيرين نمودند
خر محضر کتابش را گشايد
قباله اين دو را اين تور نمايد
تو اي دوشيزه خر خانم رضايي
به عقد داعم اين خر در ايي
صدايي از ميان جمع بر خواست
عروس رفته بچينه يونجه از باغ
چنان شورو شوقي بر ملا شد
خر داماد دو لنگش در هوا شد

 

 
jenaze64@yahoo.com

با درود
شما فكر كنيد كه اين يك داستان من درآوردي است))

چهره زيبائي داشت پشت فرمان يك مرسدس نميدانم چند ده ميليون توماني نشسته بود
زيبائي چهره اش باعث شده بود هركس كه رد ميشد نگاهش به او گره مي خورد
اما وقتي دقيقتر به صورتش نگاه كردم سايه يك عفريت پير و پليد را دراعماق چشمهايش ديدم عفريت مرگبار اعتياد كه ديگه كم كم داره همه جا لونه ميكنه .
معلوم بود براي مخفي نگه داشتن فرورفتگي گونه ها و كبودي زير چشمهايش تلاش بسيار كرده و از مواد آرايشي زيادي استفاده كرده بود اما با تمام اين مواد و لوازم ارايشي كه بكاربرده بودنگاه كم سو و بيحالتي چشمهاش رو نتونسته بود از بين ببره
لرزش دستهاش روي فرمان بااين كه فاصله زيادي با من داشت بوضوح ديده ميشد
هرچند لحظه نگاهش بسمت مغازه فروش قليان و تنباكو برميگشت و انگار با التماس ميگفت زودباش
اعتياد سنگينش حداقل براي من مثل روز روشن بود زير نقاب آرايش سنگين و پشت سنگر مرسدس بسيار گرانقيمتش مثل يك بچه آهوئي بود كه هر لحظه منتظر يك خطر بود.
وقتي صداي آژيرماشين پليس كه از كنارش رد شداورا از جا پراندفهميدم كه خيلي گرفتاره
فروشنده كذائي كه سرش رااز پنجره به داخل ماشينش فروكردمعلوم بود كه حالت تهوع بهش دست داد اما اين اعتياد لعنتي وادارش ميكرد كه لبخند بزنه
پرواضح بود كه اگر به متاع آن فروشنده نامرد محتاج نبود حتي اجازه نميداد كه كفشش رو ليس بزنه فروشنده مثل يك گرگ كه از ناتواني شكارش مطمئن شده بود با لبخند به داخل مغازه برگشت و باز هم شروع كرد به صحبت با يك مشتري ديگر
دخترك زيبا پشت فرمان ماشينش مرتب جابجا ميشد معلوم بود كه در بد وضعي گير كرده
دلم ميخواست بتونم كمكش كنم اما چكاري از دست من برمي اومد
دلم ميخواست با زنجير فرمان كه زير صندلي ماشين داشتم به سراغ فروشنده برم و حسابش رو كف دستش بگذارم اما اين فروشگاه باصطلاح قليان و تنباكوپاتوق خيلي ها بود خيلي ها كه حتي نميتونم اسمشون رو ببرم فروشنده رذل اين مغازه ميتونست ظرف 24 ساعت من و خانواده ام رو نابود كنه همونطور كه قبلا با بعضي ها اين كارو كرده
اون شب و همينطور تمام شبها و روزها اين صحنه مرتبا تكرار ميشه و من هيچ كاري نميتونم بكنم
اگه شما جاي من بوديد چه ميكرديد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با اشك و حسرت
Jenaze64

 

 

mhbahjat@yahoo.com

روش نصب خودكار ويندوز ايكس پي

همانطوری که میدانید هنگامی که قصد نصب ویندوز را داشته باشید (Clean Install) در حین نصب لازم است سوالاتی پیرامون نام کامپیوتر ، نوع رزولوشن ، کلمه عبور Admin ، شماره سریال ویندوز و … را پاسخ دهید.
این مساله باعث میشود که شما دقایقی طولانی را کنار سیستم باشید تا نصب ویندوز به مراحل نهایی نزدیک شود.
این مساله اگر لازم باشد روزانه تعدا زیادی ویندوز نصب نمایید بیشتر نمایان میشود. با استفاده از ابزاری که در سی دی ویندوز xp در فولدر support قرار داده شده ، آن هم در یک فایل Cab !!! براحتی نسبت به نصب خودکار ویندوز اقدام نمایید.
حال روش کار:
۱- در سی دی ویندوز xp به مسیر زیر مراجعه نمایید :
Support\tools\
۲- فایل deploy.cab را بر روی یکی از درایوهای هارد کپی نمایید. سپس آنرا باز کرده (از طریق برنامه zip magic یا winzip یا در خود ویندوز xp اگر بر روی فایل کلیک کنید باز میشود ) و فایل setupmgr.exe را از درون این فایل cab کپی کرده و درون یک درایو از هارد کپی کنید.
۳- بر روی setupmgr.exe کلیک کنید. پنجره ای باز میشود. آنرا next کنید. سپس گزینه زیر را انتخاب کرده و next کنید :
Create a new answer file
۴- مطمئن شوید که گزینه windows unattended installation علامت زده شده باشد سپس next کنید.
۵- در این صفحه نوع ویندوز خود را انتخاب نمایید در اینجا ویندوز xp پروفشیونال را انتخاب میکنیم. سپس next میکنیم.
۶- گزینه Fully automated را علامت بزنید و next کنید.
۷- در اینجا صفحه Distribution Folder نمایش داده میشود. در این صفحه به شما اجازه داده میشود که تعیین نمایید که آیا ویزارد یک پوشه توزیعی را بر روی کامپیوترتان بسازد یا پوشه توزیعی را بر روی درایو شبکه ای که شامل سورس فایلهای ویندوز میباشد ایجاد نماید.
نكته مهم !
ساخت یک پوشه توزیعی نه تنها به شما اجازه نصب ویندوز بدون استفاده از cd را میدهد بلکه اجازه افزودن فایلهای اضافی (همانند درایورهای قطعات) برای انجام یک نصب سفارشی را میدهد. اگر قصد انجام نصب خودکار را به دفعات زیاد دارید و درایور یا پوشه مناسب را در اختیار دارید میتوانید از این گزینه استفاده کنید.
ما در این آموزش گزینه زیر را انتخاب کرده سپس next میکنیم :
No, this answer file will be used to install from a CD
۸- در این صفحه گزینه مربوط به I Accept … را علامت زده و next میکنیم.
۹- حال شما صفحه ای را مشاهده میکنید که با کمی دقت متوجه میشوید گزینه هایی درون این صفحه وجود دارند که شما در حین نصب ویندوز با آن برخورد میکنید. شروع به تکمیل گزینه ها به دلخواه خود کنید.
۱۰- بعد از اتمام کار گزینه finish را بفشارید. در این قسمت مسیری برای ذخیره تنظیماتی که انجام داده اید در
قالب یک فایل پرسیده میشود. شما میبایستی نام فایل را که به صورت UNATTEND.TXT انتخاب شده به WINNT.SIF تغییر دهید و یک نسخه بر روی یک فلاپی ذخیره نمایید.
۱۱- از منوی FILE گزینه EXIT را انتخاب نمایید.
۱۲- اکنون شما فایل اصلی را ساخته اید. فایل برای انجام عملیات نصب آماده میباشد اما ممکن است قبل از شروع عملیات مایل باشید که نگاهی به محتویات فایل بیندازید. (ممکن است بخواهید پارامترهای اضافه تری را نیز به فایل بیفزایید. در صورت امکان با بخش HELP برنامه SETUP MANAGER مشورتهای لازم را انجام دهید.) برای این کار فایل ساخته شده را در برنامه NOTEPAD باز نمایید.
شما میتوانید خطوط دیگری را نیز برحسب نیاز برای فعالیتهای دیگر مثل تعیین پارتیشن نصب دیسک سخت یا تبدیل سیستم فایل به NTFS معین نمایید. جزئیات مربوط به چگونگی انجام این کارها را میتوانید در داخل فایلهای کمکی موجود در داخل Deploy.CAB مشاهده نمایید. اگر در داخل فایل هرگونه تغییری را اعمال کردید ، فایل را ذخیره کرده و آنرا ببندید
۱۳- فایل را بر روی فلاپی دیسک کپی نماید. سپس کامپیوتر را از طریق سی دی راه اندازی کرده و فلاپی را در داخل درایو فلاپی قرار دهید. ویندوز به صورت خودکار تنظیمات معین شده را مورد استفاده قرار میدهد.

 

.

setayesh_new@yahoo.com

نگاه طنز ناصر خالديان به جامعه، فرهنگ و رسانه‌ها - از دفتر خاطرات يوميه‌ي ببري خان
قبله‌ي گربه‌هاي عالم

■ شنبه اول ايلول
و ما كه ببري خان، عزيزكرده‌ي سلطان صاحبقران و خود سلطان و خاقان گربه‌هاي ممالك محروسه و قبله‌ي عالم گربه‌سانان باشيم، اراده فرموديم خاطرات يوميه‌ي خود را مثال شاه عظيم‌الشأن‌مان به مصداق «كلام الملوك، ملوك الكلام» به رشته‌ي تحرير درآوريم. باشد كه عبرتي براي گربه‌سانان آتيه بوده و اين دستخط هماميوني در مصحف ايام يادگار بماند.

■ يكشنبه دويم ايلول
«پنجول‌السلطنه» وزير جنگ آمده راپرت مي‌دهد: يك عده از گربه‌هاي قشون انگليس از مطبخ اردو به اندروني تجاوز كرده و اسباب صدمه و زحمت شده‌‌اند. فوج گربه‌هاي اندروني هم غيرتي شده، آرايش جنگي به خود گرفته، دم بالا گرفته، مو سيخ كرده، به آنها حمله‌ور شده و اجمعين را دستگير كرده به محبس برده‌اند. آنها نيز تضرع نموده كه ما زياده تجاوز ننموده و كم نموده‌ايم.
«پشمك الممالك» صدراعظم ما مي‌گويد: رهايشان كنيد اين گربه‌هاي نازنين را، قدم‌شان روي چشم. علي‌اي‌حال شايد به قصد ضيافت آمده‌اند، ميزبان چرا بي‌مهري كند؟
لهذا ما نيز مهرورزانه فرموديم آنها را خلعت داده، آزاد كرده و با اكرام تمام با دهل و سرنا راهي نمايند كه در فرنگستان نگويند گربه‌هاي ايراني بي چشم و رو هستند.
البته به نظرمان اين پشمك‌الممالك با گربه فراماسون‌هاي حوالي لندن سر و سري دارد. خفيه‌نويسان راپرت داده‌اند ملكه گربه‌هاي انگليس به او لقب Sir Cat Pashmak داده‌ و با مشاراليه مصاحفه و معانقه دارد. خوب مي‌دانيم اين پشمك‌الممالك، گربه‌ي دنبه ديده‌اي است و پدرگربه‌سوخته از ما مخفي مي‌كند.


■ دوشنبه سيم ايلول
«ملوس‌السلطان» وليعهدمان آمده با يك فقره عكس مضحك قلمي از يك گربه و موش كه در فتوگراف‌خانه فرنگي‌ها انداخته‌اند، مي‌گويد: اعليحضرتا، اين فرنگي‌ها به ما اهانت نموده، يك فقره سينماتوگراف وهن‌آميز ساخته مسما به «تام و جري» و در آن هر چه نسبت دست و پا چلفتگي و سبك‌عقلي بوده به طايفه‌ي گربه‌ها داده و موش‌ها را زيرك و عاقل شمايل كرده و آبرو برايمان نگذاشته‌اند.
به «خرناس‌الدوله» وزير خارجه‌مان مي‌فرماييم به تلافي اين فعل، كلهم وزيرمختاران گربه‌هاي ممالك فرنگ را احضار كنند هر روز جبراً و قهراً برايشان موش و گربه عبيد زاكاني بخوانند.

■ سه شنبه چهارم ايلول
ما يك غلطي كرديم در يكي از سفرهاي عتبات كه به اتفاق شاه رفته بوديم با گربه‌اي آنجا آشنائيت يافتيم كه شيرين‌كاري خوب مي‌كرد. از هر طرف كه مي‌انداختنش پايين، چهار دست و پا بر خاك فرود مي‌آمد قرمساق. اسمش «گربه‌ي مرتضي علي» بود. حالا از عتبات راهي شده آمده طهران، كانهوا سريش به ما چسبيده و هر روز با طايفه و فرقه‌اي سرگردان است. يك روز با گربه‌هاي سفارت روس يك روز با گربه‌هاي سفارت انگليس يك روز با گربه‌هاي اندروني و هر روز به رنگي در مي‌آيد. از هرات تا پطرزبورغ به شكلي در مي‌آيد و ابن‌الوقتي است كه دومي ندارد. انتظار دارد بلديه‌ي گربه‌هاي طهران را به او بدهيم.

■ چهارشنبه پنجم ايلول
«مخمل‌الشعرا» دولا دولا به پابوس آمد شعري به حضورمان پيشكش كند: حضور اعليضرت هماميوني، السطان بن سلطان بن سلطان و الپلنگ بن پلنگ بن پلنگ، اعليحضرت ببري‌خان ببر نشان و موش شكار كه از صلابت پنجول پر كرّ و فرّش نصرت و ظفر ريخته و به خرناس رعدآسايش سگان ملعون گريخته، معروض مي‌دارد كه اين حقير كشف‌الابياتي كرده‌ام در شعرهاي حافظ كه جسارتاً پيشکش آستان ميوکانه مي‌گردد.
بعد مي‌گويد حافظ شعري در وصف ما گربه‌ها دارد بدين مضمون:
«گربه هر موي، سري بر تن حافظ باشد
همچو زلفت همه را در قدمت اندازم»
و مي‌گويد حافظ آنجا منظورش گُربه بوده و پس از اظهار چاكري فراوان عرض مي‌كند كه بابت اين كشف صله‌اي مرحمت فرمائيم. داديم پدرگربه‌سوخته‌ي فلان فلانش را بابت اين كشف احمقانه فلك كردند و سبيلش را به مقراض بريدند كه ديگر روي ديوار نتواند تعادلش را حفظ نمايد چه رسد به شعر گفتن. مردك قلتبان برايمان كشف‌الابيات كرده است.

■ پنج‌شنبه ششم ايلول
اين «پيشيك افندي» شارژدافر گربه‌هاي عثماني كه از اوان قطع ارتباط ما با سگ‌هاي دارالخلافه، رابط مخصوص ممالك ما با آنها شده آمده عرض مي‌كند اين سگ‌هاي كوپك اوغلي، پيك فرستاده و تهديد و خط و نشان به ما كه هيچ گربه‌اي حق نداشته منبعد از پشت ديوار كاخ جلوتر رفته و گرنه به قواي قهريه جواب خواهيم داد. «خپل التجار» عرض مي‌كند: ما را تحريم كرده‌ا‌ند و ما نيز بايد منبعد گوشت ماهي و ديگر اقلام را براي گربه‌هاي اندروني گران‌تر كنيم.
اين گربه‌هاي تاجر ما هم به حقيقت قرمساق هستند و در خبث طينت و پدرسوختگي مانند ندارند. هر وقت سگ‌ها تحريم‌مان مي‌كنند و صعوبتي به عوام گربه‌ها مي‌آيد همه چيز را به جاي ارزان‌تر شدن و مساعدت به ضعفاي مملكت، گران‌تر مي‌كنند و بيش از سگان ملعون به حال عوام گربه‌ها صدمه مي‌رسانند. ما كه سلطان گربه‌هاي عالم باشيم از اين فعل آنان شرم داريم اما چه كنيم كه اختيار خزانه با آنهاست.

■ جمعه هفتم ايلول
امروز پنجول تيز كرده به اتفاق پيشولي بانو و ميوميوبانو و ساير گربه‌‌بانوهاي اندروني و خدم و حشم راهي شديم شكار موش. نفوس موش‌هاي اندروني و مطبخ و انبار به دليل كثرت نفوس گربه‌ها قلت يافته و لاجرم اراده فرموديم برويم در معابر دارالخلافه طهران اين موش‌هاي بدذات را با پنجول هماميوني‌مان شكار كنيم.
دفعتاً از يكي از مجاري، موش گردن كلفت قلچماقي به قاعده‌ي يك بزغاله از آبريزگاه‌ بيرون آمده سر معبري ايستاده به سرانگشت مشغول چرخاندن تسبيح بود و هيبتش زهره‌ي پلنگ مي‌برد. به احتياط و به اتفاق سايرين جلو رفته و با شوكت شاهانه مو سيخ كرده و غرش ببرآساي ميوكانه‌مان را سرش كشيديم. موش پدرسوخته همان‌جور ايستاده تكان نخورده چشم ريز كرده گفت:
- پيشته بينيم بابا!
ما نيز به خاطر هيبتش دل‌مان به رحم آمده او را مورد عفو قرار داده با دمي آويزان ميان پاي‌مان به اندروني بازگشتيم. والله كه هيچ لفظي همچون دشنام «پيشته» نزد ما گربه‌ها قبيح نباشد

 

 

afagh_m51@yahoo.com

عشق - دوست داشتن

.دوست داشتن از عشق برتر است ...
.عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
.اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سرزند بی ارزش است
و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می یابد
عشق در غالب دلها در شکلها و رنگهای تقریبا مشابهی متجلی می شود
و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است
اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می گیرد و چون روح ها، برخلاف
غریزه ها، هر کدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه خویش دارد، می توان گفت
.که به شماره هر روحی، دوست داشتنی هست
عشق جوششی یک جانبه است. به معشوق نمی اندیشد که کیست؟ یک « خود جوشی ذاتی » است
و از این رو همیشه اشتباه می کند و در انتخاب به سختی می لغزد و یا همواره یکجانبه می ماند
و گاه، میان دو بیگانه ناهمانند، عشقی جرقه می زند و چون در تاریکی است
و یکدیگر را نمی بینند، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو روشنایی آن، چهره یکدیگر را
می توانند دید و در اینجا است که گاه، پس از جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق که
در چهره هم می نگرند، احساس می کنند که هم را نمی شناسند و بیگانگی و
.ناآشنایی پس از عشق - که درد کوچکی نیست - فراوان است
اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می بندد و در زیر نور سبز می شود و رشد می کند
و از این رو است که همواره پس از آشنایی پدید می آید، و در حقیقت، در
آغاز، دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر می خوانند. و پس
از « آشنا شدن » است که « خودمانی » می شوند - دو روح، نه دو نفر، که ممکن است
دو نفر با هم در عین رودربایستی ها احساس خودمانی کنند و این حالت بقدری
ظریف و فرّار است که بسادگی از زیر دست احساس و فهم می گریزد - و سپس، طعم
خویشاوندی و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و
آهنگ کلام یکدیگر احساس می شود و از این منزل است که ناگهان، خودبخود، دو همسفر
بچشم می بینند که به پهندشت بیکرانه مهربانی رسیده اند و آسمان صاف و بی لک
دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افقهای روشن و
پاک صمیمی « ایمان » در برابرشان باز می شود و نسیمی گرم و لطیف - همچون روح
یک معبد متروک که در محراب پنهانی آن، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده
و زمزمه دردآلود نیایش مناره تنها و غریب آنرا به لرزه می آورد - هر لحظه
پیام الهام های تازه آسمانهای دیگر و سرزمینهای دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش
بوستانهای دیگر را به همراه دارد و خود را، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین
و شوخ، هر لحظه، بر سر و روی این دو می زند
عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی « فهمیدن » و « اندیشیدن » نیست
اما دوست داشتن، در اوج معراجش از سرحد عقل فراتر می رود و فهمیدن و اندیشیدن
را نیز از زمین می کند و با خود به قله بلند اشراق می برد
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند و دوست داشتن زیبایی های
دلخواه را در « دوست » می بیند و می یابد
عشق یک فریب بزرگ و قوی است و دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق
عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن
عشق بینایی را می گیرد و دوست داشتن می دهد
عشق خشن است و شدید و در عین حال ناپایدار و نامطمئن و
دوست داشتن لطیف است و نرم در عین حال پایدار و سرشار اطمینان
عشق همواره با شک آلوده است و دوست داشتن سراپا یقین است و شک ناپذیر
از عشق هر چه بیشتر می نوشیم، سیراب تر می شویم
و از دوست داشتن هر چه بیشتر، تشنه تر
عشق هر چه دیرتر می پاید کهنه تر می شود و دوست داشتن نوتر
عشق نیرویی است در عاشق، که او را به معشوق می کشاند
و دوست داشتن جاذبه ای است در دوست که دوست را به دوست می برد
عشق، تملک معشوق است و دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست
عشق یک اغفال بزرگ و نیرومند است تا انسان به زندگی مشغول گردد
و به روزمرگی - که طبیعت سخت آن را دوست میدارد - سرگرم شود
و دوست داشتن زاده وحشت از غربت است و خودآگاهی ترس آور آدمی دراین بیگانه بازار زشت و بیهوده
عشق لذت جستن است و دوست داشتن پناه جستن
عشق غذا خوردن یک حریص گرسنه است
و
دوست داشتن « همزبانی در سرزمین بیگانه یافتن » است

از کتاب کویر
دکتر علی شریعتی

 

 

mahdi66_ab@yahoo.com

نمايشگاه كتاب

بدنبال برگذاري نمايشگاه بين المللي كتاب تهران و طبق عادتي كه از زمان روي كار آمدن دولت عدالت محور و مردمي دكتر احمدي نژاد رسم شده است، بدون در نظر گرفتن مخالفتها و كارشكني‌هاي صاحبان قدرت ديروز و مترودين امروز ، تنها به انعكاس نقاط ضعف اين نمايشگاه و يا برنامه هاي ديگر دولت پرداخته مي شود. جهت بررسي هر دو بعد مثبت و منفي اين نمايشگاه مطلبي را از روزنامه كيهان به تاريخ هفدهم ارديبهشت سال جاري در صفحه 14خدمتتان ارائه مي كنم.
نمايشگاه امسال كتاب در يك نگاه
قاسم رحماني
به دنبال اعلام انتقال نمايشگاه بين المللي كتاب تهران از محل دائمي نمايشگاه ها به مصلاي بزرگ امام خميني رضوان الله تعالي عليه، تعدادي از ناشران كه به نظر مي آمد بعضا از سوي برخي از جريان هاي سياسي تشويق شده بودند، حضور در نمايشگاه كتاب 86 را تحريم كردند اما وقتي تصميم دولت در برگزاري نمايشگاه در محل جديد را قطعي ديدند براي شركت در آن ابراز تمايل نموده و عملا در بزرگترين همايش كتاب و كتابخواني كشور حضور يافتند.
در همان حال سازمان هايي نظير آتش نشاني اگرچه اين محل را از نظر سرويس دهي ايمني، فاقد شرايط لازم اعلام كردند اما پس از چند روز براي همكاري اعلام آمادگي نمودند. متروي تهران نيز براي جابجايي بازديدكنندگان، خدمات ويژه خود را به ميدان آورد تا كار رفت و آمد مردم به محل نمايشگاه كتاب تهران آسانتر شود.
با اين وجود در باب ضعف ها و قوت هاي محل نمايشگاه بين المللي كتاب گفتني هايي است كه به بعضي از آنها اشاره مي شود اما نقاط ضعف:
1-نمايشگاه به لحاظ تبليغات داخلي دچار ضعف است. در سال هاي گذشته در ورودي هر سالن، اسامي ناشران و شماره غرفه هاي آنان روي يك صفحه عمودي درج مي شد اما اين مسئله مورد غفلت برگزاركنندگان نمايشگاه كتاب در مصلا قرار گرفته است.
2- نبود علامات كافي و مراكزي در بيرون و داخل محوطه مصلا براي راهنمايي مردم- با توجه به عدم آشنايي بسياري از مراجعان به محيط وسيع مصلا- مشكلات زيادي را براي مراجعين به وجود آورده و بخصوص افراد ميانسال و سالخورده را كلافه مي نمايد. بعنوان مثال در روز دوم يك شهروند ميانسال- احيانا- لبناني كه به سختي به فارسي سخن مي گفت از ديگر مراجعين مي پرسيد غرفه كتاب هاي عربي كجاست هيچكس قادر به راهنمايي او نبود و او هاج و واج مانده بود.
3- يكي از نكاتي كه مراجعين را براي وقت گذاري در غرفه ها سرحال نگه مي دارد وجود مراكز خريد مواد غذايي و نوشيدني است. نمايشگاه دائمي- در بزرگراه شهيد چمران- از اين لحاظ جوابگو بود ولي براي اين موضوع درمصلا فكري نشده در حاليكه بخش خصوصي با اشتياق و حتي پرداخت وجه به برگزاركنندگان نمايشگاه، حاضر به خدمات دهي به مراجعين است.
4- سقف و روشنايي برخي سالن ها و غرفه ها همچنان دچار اشكال است. اين مسئله يكي دو روز مانده به آغاز به كار نمايشگاه و در پي بارندگي ها، خود را نشان داد و خساراتي را هم به بارآورد.
اكنون به نقاط قوت برگزاري نمايشگاه در مصلاي تهران مي پردازيم:
1-دولت در راستاي رفع گره ترافيكي محدوده محل دائمي نمايشگاه ها، اقدام به انتقال محل نمايشگاه هاي پرمخاطب به منطقه اي كرد كه بيشتر شاكله تجاري- اداري دارد و با وجود دو ايستگاه مترو، بزرگراه هاي رسالت و مدرس، ورودي- خروجي هاي متعدد خيابان شهيد بهشتي و دسترسي سريع تر به مركز شهر، رفت و آمد بازديدكنندگان به نمايشگاه را آسان تر، ارزان تر و راحت تر مي كند. در گذشته براي طي مسافت ميدان ونك تا محل دائمي نمايشگاه ها بايد 500تومان كرايه پرداخت مي شد اما در حال حاضر و به وسيله مترو، با پرداخت يك پنجم اين هزينه، مي توان از شهر ري به نمايشگاه آمد و بازگشت.
اين نكته از آن رو قابل توجه است كه بيشتر بازديدكنندگان از نمايشگاه را قشر دانشجو كه به لحاظ درآمدي در سطح پاييني قرار دارند، تشكيل مي دهند.
2- فضاي توقف گاهي مصلاي تهران چند برابر پاركينگ هاي محل دائمي نمايشگاه ها است. اين مسئله با توجه به مزيت هاي عبور و مرور در محدوده اطراف مصلا نسبت به محل دائمي، رفت و آمد را براي استفاده كنندگان از خودروهاي شخصي آسان تر مي كند.
3- گسترش غرفه ها بدون صرف هزينه هاي بيشتر، افزايش سرويس هاي بهداشتي، تعبيه استراحتگاه در سالن ها، از ديگر مزاياي جنبي برگزاري نمايشگاه در مصلاي تهران است.
4- برگزاري نمايشگاه در فضايي كه با معماري ايراني- اسلامي ساخته شده و مكاني معنوي به شمار مي رود از ديگر مزيت هاي مصلا نسبت به نمايشگاه دائمي است. اهميت اين مسئله با توجه به حضور ناشران و بازديدكنندگان خارجي، بيشتر به ذهن متبادر مي شود.
با توجه به مجموع نقاط ضعف و قوت برگزاري نمايشگاه كتاب در مصلا غلبه قوت ها بر ضعف ها را به وضوح نشان مي دهد.
 

 

 

komeil_fa84@gmail.com

وقتي باران نباريد

آدم‏ها در جستجوي آب از روستاها كوچ كردند. زمين‏ها و مزرعه‏هاي بي‏آب و علف را به داغي آفتاب سپردند و رفتند.
خبر بارش باران و جوشيدن چشمه‏اي در شهري دور، حتي اگر دروغ هم بود همة آن‌هايي را كه دست و پايي و نايي براي حركت داشتند آوارة شهر و روستا و كوه و دشت مي‏كرد.
سكوتي سنگين چون بختك بر سر همة ساكنان شهرها و روستاها فروافتاده بود.

وقتي باران نباريد، همه چشم‏ها به چشمه‏ها، قنات‏ها و چاه‏ها دوخته شد و زندگي هر روزي، اگرچه كمي سخت بود امّا، ادامه يافت تا اين‌كه تابستان و پاييز هم آمدند و رفتند و زمستان؛ امّا ابري به آسمان نيامد و باراني نباريد.
وقتي باران نباريد، بهار به سختي، مثل جوانه‏اي كه پوست شاخه‏اي را مي‏شكافد و بيرون مي‏زند، مثل دانه‏اي كه پوسته‏ها را كنار مي‏زند تا سربرآورد، از راه رسيد. كمي سبزي بر صحن دشت و دمن نشست. همه دل‏نگران و منتظر دل به باقي‏ماندة آب چاه و قنات خوش كردند تا شايد روزي ابري بيايد و باراني ببارد. امّا، ابري به آسمان نيامد و باراني نباريد.
وقتي باران نباريد، تابستان هم زودتر از هميشه از راه رسيد. همه سبزه‏هاي كوتاه و كم بنيه نشسته بر صحن دشت و دامن صحرا را سوخت. برگ‏ريزاني زودهنگام برگ‏هاي خشك و پلاسيده را فرش زمين كرد و گرد و خاك، رنگ خاكي خود را بر صحن و سراي مردم زد. امّا، ابري نيامد و باراني نباريد.
هر روز وقتي مردم پنجرة خانه‏هاشان را به روي صبح مي‏گشودند در دل اميد ديدن ابر و بارش باران داشتند امّا، هر روز آسمان، داغي و سوزش خورشيد را بيش از پيش به رخ آدم‏ها مي‏كشيد.
مردم، زمستان آن سال را هم در حسرت و اندوه پشت‏سر گذاشتند و بهاري خشك‏تر را هم تاب آوردند. مثل اين بود كه اصلاً بهار نيامده است. به تابستان داغ بيشتر شباهت داشت تا بهار.
آدم‏ها در جستجوي آب از روستاها كوچ كردند. زمين‏ها و مزرعه‏هاي بي‏آب و علف را به داغي آفتاب سپردند و رفتند.
خبر بارش باران و جوشيدن چشمه‏اي در شهري دور، حتي اگر دروغ هم بود همة آن‌هايي را كه دست و پايي و نايي براي حركت داشتند آوارة شهر و روستا و كوه و دشت مي‏كرد.
سكوتي سنگين چون بختك بر سر همة ساكنان شهرها و روستاها فروافتاده بود.
زمينِ داغ و آسمانِ داغ‏تر. ديگر گوسفندي نبود و چوپاني كه در ميانة كوه و دشت سكوت را بشكند. ديگر رودي نبود و غلغل آب در ميان صخره‏ها و سنگ‏ها كه غم از دل دختركان ببرد.
ديگر پرنده‏اي نبود كه در ميان شاخسار درختي بخواند.
آب كه رفت آباداني هم رفت.
تازه مردم فهميده بودند كه «وقتي باران نبارد يعني چه؟»
دريافته بودند كه وقتي باران نبارد هيچ‏چيز نمي‏بارد. آباداني نمي‏بارد. امّا چه فايده؟
سال‏ها آمدند و پشت‏سرهم رفتند؛ بهار و تابستان و زمستان. امّا، ابري نيامد و باراني نباريد.
تا اين‌كه يك روز، وقتي همه سر در گريبان فرو كرده و نااميد در پناه ديوارها و زير سقف‏ها نشسته بودند، صدايي شنيده شد. معلوم نبود صدا از كجا مي‏آمد و به كجا مي‏رفت. مثل اين بود كه از زيرگنبد يا طاقي آمده باشد. صدايي پر كه تنها برخي از آدم‏ها آن را شنيدند، شايد، آن‏ها كه بيشتر از همه، تشنگي آتش به جانشان انداخته بود.

« تا باراني نشويد باراني نمي‏بارد!»
صدا اين را گفته بود، و فقط يك بار گفته بود.
گوش‏ها تيز شده بود. آن‌ها كه شنيده بودند به دنبال منبع صدا بودند و كساني كه خبر آن را از ديگران شنيده بودند، هاج و واج به هم نگاه مي‏كردند. جمله خيلي كوتاه بود: «تا باراني نشويد، باراني نمي‏بارد»!
همه از هم مي‏پرسيدند: «تا باراني نشويد يعني چه؟» و يا برخي با كنايه و از روي بي‏حوصلگي مي‏گفتند: «اين‏ها هذيان تشنگي است!»
امّا، تشنگي و نباريدن باران نه هذيان بود و نه خيال. يا بهتر بگويم، «نباريدن باران» واقعيتي بود كه همه تمنا و تقاضايش را در جانشان احساس مي‏كردند. مثل همة درخت‏ها، رودخانه‏هاي خشك، پرنده‏ها كه ديگر خواندن را هم از ياد برده بودند. حتي ناودان‏هاي شكسته و حوض‏هاي ترك‏خورده و خشك.
كسي براي اين پرسش جوابي نداشت: «تا باراني نشويد يعني چه؟»
اين جملة كوتاه براي قافيه‏پردازان جذّاب بود و شايد در كنار مجموعه‏اي از سرودهايشان كه در وصف باران سروده شده بود جا مي‏گرفت. امّا چه فايده؟
ديگر در آن حال و هوا كسي حوصلة شعر خواندن نداشت. تازه، شعر شاعران و سخن سخنوران هم كه باعث باريدن نمي‏شد.
صدا چيز ديگري داشت.
بچه‏ها درماندگي بزرگ‏ترها را مي‏ديدند امّا به روي خود نمي‏آوردند.
زن‌ها چيزي دور و مبهم در دل احساس مي‏كردند امّا، زبان بيانش را نداشتند. گوييا، آن‌قدر از «باران» و «باراني شدن» دور افتاده بودند كه مزة آن‏را هم از ياد برده بودند. و شايد هم... كسي چه مي‏داند؟
روزها پشت‏سرهم آمدند و رفتند. تا اين‌كه يك روز؛
شاعري پير كه هيچ‏وقت شعرهايش را نفروخته بود و اصلاً براي فروختن شعري نسروده بود، و به همين خاطر هم او را نمي‏شناختند و يا به حساب نمي‏آوردند، در خستگي و خميدگي، قلم بي‏رمق خود را به‏دست گرفت و نوشت:
«تا باراني نشويد، باراني نمي‏بارد!»
كاغذ را در ميانة قابي شكسته و رنگ و رو رفته، امّا مانده از سال‏هاي دور كه آسمان از باريدن دريغ نمي‏كرد، گذارد و با نخي برگردن آويخت و از خانة محقر و كوچك خود بيرون زد.
اگرچه براي كسي حوصله و حال و رمق تماشا نمانده بود، امّا، جملة آويخته برگردن شاعر فرياد مي‏كرد. در سكوت، فرياد بلندي بود كه شنيده مي‏شد. شايد به اين خاطر كه آن شاعر در زمرة يكي از كساني بود كه آن ندا را شنيده بود.
شايد...
چشم‏ها در كاسة سر مي‏چرخيد امّا، پيرمرد، كوچه‏ها و محلّه‏ها را پشت سر مي‏گذاشت. در سكوتِ او فريادي بلند تا آسمان بالا مي‏رفت: «باراني شدن!»
كم‏كم غوغايي در دل‏ها پيدا شد. گويا مردم، يكي‏يكي چيزي را به‏ياد مي‏آورند. چيزي كه سال‏ها بود از يادشان رفته بود. «باراني شدن».
باراني شدن يعني: «براي ديگران باريدن».
چشم پيرمرد كه به صورت مردم مي‏افتاد هركس چيزي درمي‏يافت.
باراني شدن؛ بي‏تقاضا و سؤال باريدن.
باراني شدن؛ با خاك نشينان و خاك درآميختن.
تبسم آرام پيرمرد تأييدي بر دريافت همة كساني بود كه ناگهان در دلشان اتفاقي مي‏افتاد و از چشمشان برقي مي‏جهيد.
باراني شدن؛ بر صحرا و دشت و كوه و بيابان يكسان باريدن.
باراني شدن؛ زلال و شفاف شدن... .
شاعر پير، كوچه‏ها را پشت‏سر مي‏گذاشت، از محله‏ها مي‏گذشت و پشت‏سر خود غوغايي به پا مي‏كرد. كم‏كم مردم باران را به ياد مي‏آوردند. تازه باران را مي‏فهميدند.
باراني شدن؛ جاري شدن، نايستادن.
باراني شدن؛ آسماني شدن، آبي شدن.
ديگر صدا از زير گنبد يا طاقي نبود. در دل‏ها بود كه غوغا مي‏كرد. اتفاقي در جان مردم شهر افتاده بود. مردم باراني شدن را سال‏ها پيش از ياد برده بودند.
همان وقتي كه مهربان بودن را از ياد برده بودند؛ باران هم از آنان دور شده بود.
همان وقتي كه باراني بودن را از ياد مي‏بردند، باران هم از آسمان دور مي‏شد.
همان وقتي كه باران را به هيچ مي‏گرفتند، آسمان را از ياد مي‏بردند....
حالا ديگر صدا همة حجم جسم و جانشان را پر مي‏كرد.
چشم‏ها به آسمان دوخته شده بود.
همه از خانه بيرون زده بودند. و پابرهنه راهي دشت و صحرا.
از هم خجالت مي‏كشيدند و از آسمان امّا، جملگي، «باراني شدن» را مي‏خواستند.
«باراني شدن» را طلب مي‏كردند. باران را صدا مي‏كردند.
و ناگهان، باران، باريدن گرفت...

نوشته: اسماعيل شفيعي سروستاني
 (ماهنامه موعود شماره 75)

 

 

masoudkhatir123@yahoo.com

جواب مي دهيم !!!!!

سلام
من مسعود هستم . موقع نوشتن مطلبم با عنوان " مبارك !!!! مبارك !!!!! " كه در شماره 720 به محضر دوستان همگروهي رسيد ، به هرچيزي فكر ميكردم ، جز اين چند نكته ؛
اول اينكه در روزانه درج بشه !!!! ( خود زني رو سير كردي ؟؟!!! )
دوم اينكه باعث برانگيختن احساسات عمومي بشه !!!
سوم اينكه بعد از شكوفايي احساسات آدم هاي مذكور مورد لطف و مرحمت بي دريغ اونها قرار بگيرم ( هم مثبت و هم منفي )
آخر اينكه به تنوع ساختار فكري و فرهنگي و اجتماعي و از همه مهمتر شعور اجتماعي ( ادب و تربيت خودمون ) در گروه ايمان آوردم
بديهي است كه وقتي در مقابل يك متن مشترك واكنش ها اين قدر متفاوت باشه ، پس خود موضوع بحث باعث آشكار شدن تفاوت ها ميشه !!! نه كسي كه اونو نوشته يا فرم نوشتنش !!!
بگذريم ..... اول جواب چند تا انتقاد رو بايد بدم ( به ايميل هاي شخصي همه دوستان جواب نمي دم چون هم كار طولاني و خسته كننده اي ميشه و هم فكر ميكنم با ذكر در اينجا شايد بعضي ها كه حال و حوصله حرف زدن ندارند ، ولي شايد اين سوال ها در ذهنشون ايجاد شده ، جوابشون رو بگيرن )
( به مبين جان تبريك مي گم آخه يكي ميل زده ميگه من عضو گروه نيستم ولي تقريبا هميشه مطالبو مي خونم و اين اولين باري كه به كسي جواب حرفاشو ميدم .در ضمن نمي دونم چرا بابت همه مطالب ،بجاي مبين جان از من تشكر كرد ، شايد فكر كردند كه شبيه كبوتر نامه بر هستم ، عزيزم ، خوب يه ميل هم به اون ميزدي !!!! آپولو كه نمي خواستي هوا كني !! شوخي كردم ناراحت نشي ها !! بهش مي گم !!! )
آقا يا خانوم شلخته : ممنون از محبت شما ، ولي در جواب حرف شما بايد گفت ؛ دليل نداره انسان به خاطر حرف يك عده اي كه خودشونو ايراني ميدونند ( از عرق مسلموني به خاطر بعضي از حساسيت ها صرف نظر مي كنيم ) خودشو ناراحت كنه !!! من ميگم همون آدمي كه ميگه حمله آمريكا به ايران اشكالي نداره !!! الان كه داره اين مطلبو ميخونه يا اون موقعي كه داشته اون متن رو مي نوشته تو امنيت و آسودگي خاطري مي نوشته كه حرف زدن من و شما من باب امنيت و سلامتي و غيره اصلاً فايده اي نداره و فقط زماني مي فهمه كه ما چي ميگيم كه موقع تايپ افاضاتشون ،اين ترس و هراس تو دلش باشه كه ممكنه حتي متن رو تمام نكرده از خونش بيرون برده بشه ، حالا چه با زور اسلحه ، چه با آوار شدن خونشون بعد از بمباران ، چه با اطلاع يافتن از اينكه خانوادشو بي دليل تو خيابون كشتن و هزار و يك دليل ديگه كه همه از جنگ و ادامه اون و تبعات بعد از اون اطلاع دارند و لازم به اطناب گويي من نيست .
يه جوابيه ديگه : آقايي بنام بابي ( كه اسم و فاميل و همچنين شماره تلفن و ايميلشون نزد بنده محفوظ است ) افاضه فضل فرمودند و بنده براي شفاف شدن چرايي پاسخگويي به ايشون ، متن ايميلشان را در اينجا مي آورم :
salam aghaye mosalmoon
man fekr mikonam bejaye in kootah fekri ha va khialpardazi ha o harf haye moft dar morede gheirat o gheireh o zalek , ye kam bishtar fekr koni
fekr koni ta bedooni:
-chera amar e tasadofat too iran az hame ja bishtare( zolf e ye adam mohemtareh ya jooneshoon?)
-chera rotbeye avval e etiad ro darim?
chera na amni inghad ziadeh?
-chera eddeh ei mamlekato chapo mikonan o shoma mosalmoon san ha ( ke eteghadetoon az sar e boridehye emam hosein , risheye bishtari nadareh ) seda azatoon dar nemiad
- chera diyeye zan nesfe mardeh?
-chera tebghe ghanoon e maskhareye eslam ( ke too sooreye nesa va momenoon neveshteh shodeh) mard mitooneh 4 ta zan dashteh bashe?
va kheili chera haye digeh
be har haal , be onvan e kesi ke ham too keshvar e ba dinesh zendegi kardam , ham too bi dinesh , bet migam ke zanaye ma , bekhatere hamin ( be nazar e man ) arajif e shoma, badbakht shodan, va baghieye jaha , kheili az zanaye khodemoon khoshbakht taran!!!!
omidvaram roozi haghighat ro befahmi

آقاي محترم ؛ من تو زندگيم تا يه جايي براي انسان هاي اطرافم احترام قائلم ، و از اون جا به بعد به احترام خودم براشون احترام قائل نيستم ، ( اينو به همه اونايي گفتم كه موقع ميل زدن به بنده يه خورده مبادي آداب بودن رو فراموش كردند !! اميدوارم جسارت نشده باشه !!! )
و اما مسالتاٌ : همه آدم هاي اطرافتون كه از اعتقاداتشون چه درست و چه غلط ( كه حتماً به نظر خودشون درست است كه به اون معتقدند ) دفاع مي كنند به نظر شما كوته فكر و خيال پرداز و حرف مفت زن هستند ؟ ( آخه شما با اين ميلي كه برام زديد فقط آب دهن سر بالا انداختيد كه متاسفانه به خودتون برگشت ) نفس اين ايميل شما نشون مي دهد كه آنقدر اعتقادات شما برايتان مهم بوده كه در موضع دفاع از آنها بر آمدي ، اون وقت چطور اين اوصاف را به بنده كه من هم در همين مقام برآمده ام نسبت ميدهيد ؟ يه كمي مضحك نيست كه شما آمار تصادفات ايران را به مساله موي سر ربط داديد ؟ ( اصلاً در مورد آمار تصادفات ايران به قائده يك كتاب حرف دارم !!!! ) اما به نظر شما اگر با راهكاري تونستيم اين آمار رو پايين بياوريم ، مسائل فرهنگي كشور حل مي شه !!!!! بابا يه دو تا چيز بگيد كه ارزش جواب دادن رو داشته باشه !!! ) در مورد اعتياد ، من ميگم با در نظر گرفتن اوضاع منطقه اي ( استراتژيك و ژئو پليتيك ) ايران و امكاناتش در جاي خوبي ايستاده ايم ( مي گي نه ؟؟؟ خبرم كن چند تا سايت درست درمون در اين باره از كشور هاي غربي و امريكا بهت معرفي كنم كه اونا هم ( تاكيد مي كنم " هم " ) همين نظر رو دارند . كشور هايي كه اصلاً دوست ندارند هيچ مبارزه اي با اين جور كارها بشود )
در مورد ناامني كه بايد بگم ؛ بعد از لازم ، غير لازم بازي كردي شديد !!!!! من ميگم تو كدوم كشور از اين معيار هاي امنيت شما ( كه خوشحال مي شم بدونم چيه ؟ ) به طور كامل وجود داره ؟
در مورد بزرگترين قمار باز زمين و زمان ، امام حسين (ع) ، باهات بحث نمي كنم ( متاسفانه دلايلش فقط براي خودم محفوظه )
در مورد ديه نصف خانوم ها و اختيار 4 زن داشتن مرد ها و قوانين شرعي شبيه به اين ، به اندازه يك سيدي mp3 حرف دارم ، اما حيف كه وقتش اينجا نيست !!! اگه شما يه ربات اختراع كردي كه بعد از اين كار به خودت يه تبريك درست درمون گفتي ، اون وقت تو بهتر ميتوني براش قوانين رو تعريف كني يا خود رباته ؟ ( از دروغ گفتن به خودت پرهيز كن !!! ) من طبق يك سري تحقيقات دامنه داري كه از سال هاي دبيرستان شروع كردم و نمي دونم تا كي ادامه داره ( ولي به نتايج شگفت آوري رسيده ام ) به اين نكته بزرگ و قابل تامل رسيده ام كه تمام قوانين شريعت و اسلام ، بدون استثناء ، با قوانين عالم تكوين و طبيعت هم خواني و هم صدايي دارند . ( يعني اگه بتوني بطور تجربي و قابل لمس اثبات كني كه چرا با پاي چپ بهتره كه بري قضاي حاجت يا نگاه كردن به كعبه ثواب داره يا با دست غذا خوردن بهتره تا با قاشق و چنگال و .... اون وقته كه قوانين ساده و پيش پا افتاده اي مثل چيز هايي كه گفتي و چيز هايي از اين دست ، چون دليل عقلي دارند ، برايت دربست پذيرفتني ميشه !!! ) نكته آخر هم اينكه شما كه در هر دو نوع كشور با دين و بي دين زندگي كردي ديگه چرا ميگي ؟ امكان نداره كه كسي تو دنيا بدون دين زندگي كنه پسرم !!!! تازه اين بمونه كه خوشبختي يه چيز نسبي است و هر كسي تعريف خودشو داره پدرم !!!!! من قضاوت در مورد اينكه چيز هايي كه من گفتم اراجيف بود يا شما را به كساني كه اين متن رو خوندند واگذار مي كنم . در پايان من هم !!!!!!!!!! آرزو مي كنم شما حقايق رو بفهميد .آمين يا رب البابي ( بابي نام مستعار مهاجم عزيز ماست )
( در ضمن من كي گفتم مسلمونم ؟؟!! من ميگم اگه يه آدمي رو از دل جنگل هاي افريقا هم بياريد و دو ساعت باهاش كار كنيد مي تونه شهادتين بگه !! ما كار شاقي نكرديم كه مسلمونيم . قريب به اتفاق ما مسلمون ها خودمون وارد دين شديم ولي دين وارد ما نشده !!! )
در آخر حرف گذشته ام را تكرار مي كنم : تاييد عمل آقاي زرين كلك و يا سكوت در قبال اين قضيه ( كه خودش نوعي تاييد است ) نه از نظر شرعي و نه مهمتر از اون ، از نظر عقلي و انساني درست نيست . ( تكبير !!! ) حالا هي زور بزن !!!!! هي بند و تبصره از خودت در وكن !!!!!
چون من صبح زود فقط ميتونم كارهاي اينترنتي ام رو انجام بدم از همه كساني كه تا اين لحظه كه ميل را مي فرستم ، به بنده و مهمتر از اون به اين گروه و مبين عزيز لطف دارند ( با هر نيتي ) تشكر ميكنم . ( پاچه خاري را زندگي كرديد !!! ) . به همين دليل ديگه ادامه نمي دم چون اگه اراده كنم كه جواب همه كسايي رو كه به من ميل زدند رو بدم ( فقط تا همين لحظه هم ) درس و مشق و زندگيم تعطيل ميشه !!!! ( جالبه كه خيلي ها صبح زود ميلشونو چك ميكنند !! )
در پناه حضرت ازلي و ابدي ، پاينده و برقرار باشيد .
مسعود

 

 

ghasemsoori@yahoo.com

پاسخ نامه به خواهر گرامي
(قسمت اول)

سلام عليکم ، از نامه پر مهر و محبت شما تشکر ميکنم و اميدوارم که هميشه اينچنين با صداقت و طراوت باقی بمانيد و هميشه نيز اينگونه عطشناک بدنبال حقيقت و جويای حق باشيد. آنچه که در نامه زيبای شما آمده بود حکايت از صداقتی نهفته در وجود شما بود و بر خلاف ظاهرتان ( آنچنان که خودتان نوشته بوديد ) آن قدر به اين سرمايه زيبا نرسيده بوديد ولی بسی شکر فراوان که از آن انسانهائی هستيد که ساکت نمينشينند و امور خود را بدون تفکر انجام نميدهند و در پی ادله و فلسفه آن ميگردند. بنده بسيار خوشحال شدم که معاندانه و مغرضانه به مسئله حجاب نگاه نکرده بوديد بلکه با قلم صداقت خود آنچه را که نميدانستيد پرسيده ايد اما برويم سراغ پاسخ دادن به سئوالات شما . جنابعالی نوشته بوديد :

_ من اصلا نميدانم فلسفه حجاب چيست که شما روحانيت اينقدر روی آن مانور ميدهيد و پافشاری ميکنيد ؟

 _ و چرا شما از بين اين همه مشکلات جامعه تنها به حجاب خانم ها حساس شده ايد ؟

 _ به من بگوئيد چرا نبايد زنان راحت باشند و هر طور که ميخواهند در خيابانها و اجتماع ظاهر شوند تا به مرور اين مسئله برای همه عادی شود و ديگر کسی به مسئله حجاب حساس نگردد ؟

  _ ببينيد واقعا من با آرايش و نپوشيدن خودم اصلا قصد ترويج فساد را ندارم و قلبم پاک است ، پس چه اشکال دارد که مقداری از موی سرم بيرون باشد يا لباس جذاب بپوشم ؟

  _ و غير از اين اصلا چرا ما زنها فقط حجاب داشته باشيم و مردان اينقدر راحت باشند و به اندازه ای که به ما گير ميدهند يک صدم آن را هم به آنها گير نميدهند . آيا اين مرد سالاری و توجه بيشتر اسلام به مردها نيست ؟

 _ و از همه اينها که بگذريم چه کسی گفته بد حجابی خانم ها ضرر اجتماعی دارد ، واقعا من نميدانم ضرر آن چيست و در کجاست ؟ و بی شک اين را بدانيد که اگر منطقی جواب بدهيد من می پذيرم

جواب سئوالات حضرتعالی :

 شما نوشته بوديد ((من اصلا نميدانم فلسفه حجاب چيست که شما روحانيت اينقدر روی آن مانور ميدهيد و پافشاری ميکنيد ؟))  

در پاسخ بايد خدمتتان عرض کنم که ببينيد خواهر من " در مکتب ما تعابير گوناگونی از زن شده است که هر کدام سر جای خودش بار ارزشی مهمی را در بردارد و حکايت از فيمتی بودن و با ارزش بودن زن را ميکند و ارزش زن را از نازلترين قيمت های مرسوم در جوامع از ( قبيل خريد زن با مهريه های سنگين ، ديدن زن فقط به عنوان موجودی ارضاء کننده شهوات مردان و يا کلفتی برای آنان و .....) به با لاترين قيمتها ميرساند

 به عنوان مثال امام علی عليه السلام تعبير قشنگی در مورد زن دارند که به نظر بنده هيچ تعبيری رساتر از اين جمله نيست و آن اين است که : المراة ريحانه يعنی زنها گل هستند . ما وقتی ميخواهيم ظرافت و يا زيبائی شخصی را برای کسی ديگر عنوان کنيم ميگوئيم طرف مثل گل است چرا که در همه فرهنگها و ملل گل سمبل زيبائی است. اما گل تنها زيبائی ندارد بلکه ويژگيهای ديگری همچون لطافت ، ظرافت و حساس بودن را نيز دارد به خاطر همين هم آقا در ادامه ميفرمايند : و ليست قهرمانه يعنی زن همچون قهرمانان نيست که کارهای سخت بکند پس به او امر کار سخت و مشکل را نکنيد که اين ظلم به زن است

 خوب حال سئوال ميشود آيا هيچ عاقلی گل را در محل رفت و آمد مردم قرار ميدهد تا زير دست و پای غفلت مردم پايمال شود و گلبرگ هايش پرپر شود ؟ يقيننا نه چرا که همه مردم قابل اعتماد نيستند و نميشود گقت که همه جلوی پای خود را نگاه ميکنند بلکه سر به هواها زياد هستند و غير از اين ممکن است پيدا شوند کسانی که مريض باشند و با پايشان لگدی به ساقه ظريف گل بزنند و آن را بشکنند . لذا شما مي بينيد که مردم گل های خود را در درون اتاق ها و در قسمت های محافظت شده قرار ميدهند و هر چه گل زيباتر است بيشتر از او مراقبت ميشود . هيچ عاقلی گل را در جلوی درب خانه اش قرار نميدهد بلکه آن را در گلدان و گلخانه منزل قرار ميدهد ولی نگاه کنيد ، ببينيد که درختان را ديگر در داخل اتاق نميکارند بلکه در بيرون خانه و حتی در کوچه قرار ميدهند چرا که درخت نه لطافت گل و نه ظرافت گل را دارد که با بادی و يا لگدی ساقه اش بشکند

 بگذاريد راحتتان کنم و با چند مثال زيبا برايتان بنويسم چرا زنان بايد حجاب داشته باشند

 شايد و يا حتما اين جمله معروف را روی ديوارهای شهر يا بعضی کتابها خواند باشيد و يا اينکه از کسی شنيده باشيد که

 حجاب مصونيت است نه محدوديت ؟

 اين جمله ميگويد هر کس با حجاب شود خودش را حفظ کرده و نه اينکه خودش را در بند و محدوديت قرار داده البته محدوديت در همه جا و در همه چيز بوده و هست و اين قاعده دنيا و طبيعت می باشد . شک نکنيد که شما در جزء جزء زندگيتان محدوديت وجود دارد . شما خيلی وقت ها به خاطر سلامتی جسم خود از خوردن خيلی از غذاها محروم ميشويد ، خيلی وقت ها به خاطر اين که رشد علمی پيدا کنيد و يا در کنکور يا امتحان قبول شويد از ديدن تلويزيون و مهمانی رفتن و همنشينی با دوستانتان محروم ميشويد ، شما خيلی وقتها به جهت نظم جامعه مجبور ميشويد پشت چراغ قرمز بايستيد و محدوديت تراشی قانون راهنمائی را بپذيريد و هزاران محدوديت ديگر که اگر دقت کنيد آنها را می بينيدکه همه اين محروميت ها از آزادی عمل شما ميکاهد همه اين محدوديت ها که شما ناچار هستيد آنرا بپذيريد در پس آن امنيت و منفعتی است که انسان طالب آن می باشد . در محدوديت هائی که ذکر کردم دقت کنيد ، اگر شما از غذاهای نهی شده نخوريد نسبت به بیماری امنيت پيدا ميکنيد و مريض نميشويد ، اگر وقت خود را صرف تلويزيون و فيلم و مهمانی نکنيد و به درس مشغول شويد در دانشگاه قبول ميشويد و اگر پشت چراغ بمانيد تصادف نميکنيد يا نظم جامعه را بدست می آوريد. در واقع شما با پذيرفتن اين محدوديت ها خود را از بيماری و قبول نشدن و تصادف مصون کرده ايد

 ببينيد ما دو جور درب داريم يکی آنکه ديگران بر روی ما از بيرون می بندند و يکی آنکه ما خودمان به روی خودمان از داخل می بنديم .

اولی درب زندان است که انسان را دربند و اسير و محدود می کند ولی دومی درب خانه است که ما آنرا به روی خودمان می بنديم تا امنيت خود را تضمين کنيم چرا که با اينکار از ورود بيگانه و دزد جلوگيری می کنيم

 حجاب نه از نوع درب اول بلکه از نوع دوم است ، زنان که خود را در پس حجاب قرار می دهند به خاطر اين است که ميخواهند خود را حفظ نمايند

 شما هيچ باغبانی را به خاطر اينکه دور باغش پرچين و يا حصار کشيده مواخذه نميکنيد چرا که اگر چنين نکند محصول باغش را دزدان به يغما می برند و غارت می کنند

 شما هيچ وقت درب شيشه عطر خود را باز نگه نمی داريد چرا که اگر چنين نمائيد بعد مدتی عطر می پرد و شيشه عطر خالی می شود

 شما هيچ وقت درب خانه خود را باز نگه نميداريد چرا که اگر چنين کنيد از خطر دزدان در امنيت نخواهيد بود

 شما هيچ وقت پرده ها و پنجره های اتاق خود را باز نمی کنيد چرا که رخنه پشه ها و مزاحمت مگسها شما را آزار خواهد داد

 شما هيچ وقت مرواريد گرانبهای خود را در دسترس قرار نميدهيد بلکه او را در صندوقچه يا کمد شخصی خود نگهداری ميکنيد چرا که اگر چنين نکنيد و آنرا در دسترس قرار بدهيد تا جلوه گری بکند و چشم و دل بربايد خود مرواريد دزديده ميشود

و اين محدوديت ها انجام نميگيرد مگر اين که انسان محصول باغش را ، عطرش را ، وسايل منزلش را ، امنيت و آرامش خانه اش را و مرواريدش را دوست داشته باشد . چرا که هر چيزی که دوست داشتنی و قيمتی تر باشد بايد حفاظت و مراقبت از آن هم بيشتر باشد

 آيا طلا فروش را ديده ايد ؟ آيا دقت کرده ايد که وقتی ميخواهد کار خود را تعطيل کند چه ميکند؟ اگر نديده ايد برويد و ببينيد و دقت کنيد که او وقتی از کار خسته می شود و قصد رفتن به خانه را دارد چنين ميکند. ابتدا طلا ها را برداشته و درون يک گاو صندوق بزرگ و محکمی ميگذارد ، آنگاه درب آنرا می بندد و سپس رمز صندوق را تغيير ميدهد ( گاوصندوق کجاست ؟ در پستوی مغازه ) سپس درب پستوی مغازه را می بندد و آنرا قفل ميزند . آنگاه درب اصلی مغازه را می بندد و بعد آن کرکره مغازه را می کشد و نهايتا دزد گير مغازه را فعال ميکند اين همه محدوديت برای چيست ؟ اين طلای زيبا و جذاب چه گناهی کرده که بايد برای دربند کشيدنش از اين همه قفل و درب و کرکره استفاده شود ؟ به يقين متوجه شده ايد که چرا طلافروش چنين ميکند ، آری چون طلا با ارزش است .

 حال يک سری به کفاشی محل خود بزنيد و دقت کنيد که موقع تعطيل کردن مغازه چه ميکند . بی شک ديگر شما در مغازه او که سر و کارش با چند تکه کفش پاره است رد پائی از گاو صندوق و چند قفل بزرگ و کرکره و دزدگير نمی بينيد ، ديگر شما نخواهيد ديد که آقای کفاش کفش ها را درون گاو صندوق بگذارد و رمز بگذارد و چند درب راببندد و کرکره را بکشد و دزدگير را روشن نمايد . چرا که آن کفشها آنقدر نمی ارزند که او متحمل خريد گاو صندوق و اين همه ابزار امنيتی شود و اگر هم که می بينيد درب مغازه اش را قفل ميکند به خاطر چند کفش پاره نيست بلکه به خاطر حفاظت از ابزار کارش می باشد

 بله خواهرم شما خانم ها به جهت اينکه با ارزش هستيد نه به جهت آنکه بايد محصور باشيد ، بايد مصونيت پيدا کنيد و همانطور که گفتيم چنانچه که خيلی از جاها نميشود از اين مصونيت فرار کرد در اينجا هم نميشود فرار نمود و اگر کسی چنين فراری را بکند خود متحمل مشقت و گرفتاری می شود.

اگر حجاب توی خواهر برداشته شود چشم های ناپاکی که از آنها ويروس گناه منتشر ميشود و در کمين تو هستند متوجه تو ميگردندو شک نبايد کرد که چشم های ناپاک از دل ناپاک بر می آيدو مردی که دل ناپاک داشته باشد قدر گوهری همچون تو را نخواهد دانست

ما در پاسخ اين مطلب که فرموده بوديد :

(( چرا شما از بين اين همه مشکلات جامعه تنها به حجاب خانم ها حساس شده ايد ؟ ))

 بايد عرض کنم که حداقل بنده هيچ گاه مشکلات جامعه را خلاصه در بدحجابی بعضی خانم ها نکرده و نمی کنم چرا که ما مشکلات سختر و آزار دهنده تری هم داريم که معتقدم آنها در اولويت هستند که به آنها توجه شود و نبايد از آنها غافل شد . بله مشکلات فرهنگی واقتصادی و...، مشکلات ازدواج و نرخ پائين ازدواج های کم هزينه ، مشکلات بانک ها و وام های مخلوط به ربا و....و مشکلاتی ديگری که من و شما ميدانيم که دارند به نابسامانی جامعه دامن ميزنند .

 ولی اين نکته را نبايد فراموش کرد که مشکلات ۲ جور هستند . یک نوع از مشکلات مشکلاتی هستند که برطرف کردن آنها در دست ما و در حيطه قدرت ما نيست بلکه در دست مسئولين و کل مردم به عنوان ملت می باشد ولی يک قسم مشکلات مثل حجاب که در مرحله اول يک مشکل شخصی است و سپس با ورودش به جامعه مشکل اجتماعی ميشود ، در دست ماست يعنی ما ميتوانيم خودمان آنرا حل کنيم .من از شما سئوال ميکنم :اگر شما مشکلی را که خودتان با دست های خودتان ميتوانيد برطرف کنيد و گره آن را باز نمائيد حتما لازم است که يک منجی بيايد و آن را حل نمايد؟ اگر روزی گرانی شود و يا وام گرفتن سخت شود و يا ربا و رشوه و ديگر معظلات فرهنگی اقتصادی و اجتماعی ( به هر دليلی ) زياد شود آيا ميتـوان گفت که شخص عاقل ، چون چنين مشکلاتی پديدار شده ، حصار باغش را بردارد يا سر شيشه عطرش را باز نگه دارد يا درب خانه اش را باز نگه دارد ؟ خير هيچ عاقلی نميگويد چون فلان شده پس ما هم درب خانه خود را باز نگه ميداريم که دزد بيايد و وسايل منزل ما را ببرد تا حال که مشکل داريم ، مشکل ديگری را هم به مشکلاتمان اضافه کنيم

البته بله من معتقدم که بايد به مشکلات ديگر هم توجه کرد و وقتی ما جمله امر به معروف و نهی از منکر را می شنويم تنها سريع نرويم سراغ حجاب و ديگر از مواردی همچون کلاهبرداريها و اختلاس های ميلياردی و پارتی بازيهای دولتی و....غافل نشويم.

ادامه دارد ..

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

20 ارديبهشت / 10 مي / 22 ربيع الثاني

Mobin_s2004@yahoo.com
20 ارديبهشت ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
جنگ ساوه

وقوع جنگ ساوه ميان سلطان سنجر سلجوقي و برادرزاده اش سلطان محمود را دهم ماه مه 1119 نوشته اند كه در اين نبرد، نيروهاي سنجر (پادشاه سلجوقي وقت) پيروز شدند. با وجود اين، سنجر سلطان محمود را بخشيد، ولي از اختيارات او كه حاكم مناطقي از ري تا موصل و ازجمله شهر بغداد بود كاست و بهروز را كه توسط سلطان محمود سلجوقي از سمت كلانتر بغداد بركنار شده بود به اين مقام بازگردانيد كه نوعي تحقير سلطان محمود تلقي شد ولي واكنش نشان نداد. قلمرو سلجوقيان به ويژه در زمان سنجر توسط اميرزادگان خودمختار اداره مي شد كه با وجود همزمان بودن دوران آنان با جنگهاي صليبي در آسياي غربي، دائما با هم سر ستيز داشتند و برسر يكديگر مي تاختند و قتل و كشتار به راه مي انداختند.

 

ايجاد خانه هاي انصاف و شوراهاي داوري در ايران

در اين روز در سال ۱۳۴۴قانون تشكيل خانه هاي انصاف در روستاها و قصبات به منظور رسيدگي به حل اختلافات قضايي روستائيان كشور و رفع نياز آنان از مراجعه به مراكز قضايي در شهرها از تصويب گذشت. متعاقب آن قانون ايجاد شوراهاي داوري براي انجام همين امور در شهرها (اختلافات جزيي مردم كه وقت دادگاهها را مي گرفت) نيز به تصويب رسيد. اين نهادها كه تا حدي مشابه دادگاه هاي مردمي (خلق) در شوروي و چين ـ البته با اختياراتي كمتر ـ بودند پرونده هاي دادگستري و تراكم كار در آنجا را كاهش دادندكه قبلا باعث نارضائي مردم مخصوصا از تاخير در رسيدگي به اختلافات كوچك مثلا موجر و مستاجر شده بود. خانه هاي انصاف به خوبي كار خود را انجام مي دادند، ولي در شهرها ايرادهاي متعدد به شوراهاي داوري وارد مي شد زيرا كه به جاي افراد بي نظر و خيرخواه افرادي وارد برخي از اين شوراها شده بودند كه قبلا به علت شركت در جمع آوري آراء انتخاباتي براي اين و آن براي خود شهرت معتمد محل ساخته بودند و دست به سوء استفاده مي زدند. همين افراد بودند كه اتحاديه ساز و ... هم شده بودند و بنابراين، نفوذپذير بودند و احكامشان مورد اعتراض بود و با اين كه برايشان مشاور قضايي و مدير دفتر از طرف دادگستري تعيين و اعزام شده بود، اين ايرادها برطرف نشد و بسياري از ناراضيان همين شوراها به انقلاب پيوستند.
     در خانه هاي انصاف، تصميمات برپايه كدخدامنشي و حصول سازش گرفته مي شد.
     در آمريكا و برخي كشورهاي ديگر، اين مسائل (اختلافات كوچك) پس از تسليم دادخواست، در دادگاههاي عمومي (جنرال كورتز) رسيدگي و در همان روز دادرسي، حكم صادر مي شود. اين كشورها با سپردن امور قضايي به غير قاضي مخالفند كه قضات نيز در آنجا انتخابي هستند، ولي وكيلان طرفين حق دارند قضيه را در خارج از دادگاه از طريق مذاكره فيصله دهند و جريان را بعدا به اطلاع قاضي برسانند.

 

 وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

راهپيمايي سازمان‌دهي شده عده‌اي از زنان خلق عرب مسلمان در اهواز با اظهار پشتيباني از دولت موقت و اعلام تقاضاهايي مبني بر احقاق حقوق شرعي ، برابري زن و مرد ، تدريس به زبان عربي در مدارس و دانشگاه‌ها . اعلام موجوديت جامعه بختياري‌هاي اهواز و پشتيباني از حقوق دمكراتيك خلق‌هاي ايران و خلق بختياري .

مخالفت گروه‌هاي محلي مخالف نظام در كردستان با بارزانيها و درخواست براي اخراج آنها و حمايت از طالباني‌ها.

گزارش مطبوعات از حمله ده‌ها تن از اوباش مسلح وابسته به رژيم سابق به روستاهاي قصرشيرين و گيلان غرب .
سخنراني احمد مفتي‌زاده در سنندج درباره لزوم تشكيل شوراهايي از صاحب‌نظران شيعه و سني و ساير گروه‌هاي مذهبي و غير مذهبي براي حل مشكلات كردستان ، درخواست خودمختاري و به رسميت شناختن حقوق غصب شده تمام مليت‌هاي ايران .

مصاحبه يدالله سحابي وزير مشاور در طرح‌هاي انقلاب درباره انتشار پيش‌نويس قانون اساسي ، نحوه تصويب آن ، خودمختاري استان‌ها ، تقسيمات كشوري و انتخابات مجلس مؤسسان .
گزارشي از ناآرامي‌ها و آشوب‌هاي محلي در سيستان و بلوچستان و اعزام نيروهاي سپاهي و كميته به منطقه .

انتقاد شديد نشريه كار ( ارگان سازمان چريك‌هاي فدايي خلق ) به پيش‌نويس قانون اساسي : طرح پيشنهادي قانون اساسي جديد يعني پيشنهاد به گور سپردن انقلاب ايران .
اظهارات سخنگوي سازمان چريك‌هاي فدايي خلق درباره محافظه‌كار بودن دولت بازرگان ، رخنه عوامل ارتجاع در سطح رهبري سياسي ـ مذهبي كشور ، تبليغات ضد كمونيستي و اتهام ترور آيت الله مطهري ، اعلام تصميم سازمان به حفظ سلاح و عدم تمكين به خلع سلاح عمومي دولت و دعوت به همكاري از همه گروه‌هاي پيشرو به استثناي مائوئيست‌ها و حزب توده .

اطلاعيه تبليغاتي سازمان مجاهدين خلق دربارة به اصطلاح توطئه “ طرح ترور مجاهدين “ .
تفسير روزنامه فاينشنال تايمز از افت توان نظامي ايران و نقش كميته‌ها و مقابله با عوامل تهديد كننده ضد انقلاب .

دفتر امام خميني مطالب درج شده در روزنامه‌هاي آيندگان و پيغام امروز را تكذيب كرد . آيندگان : آيت الله خميني در مصاحبه‌اي با لوموند گفت : چپ‌‌گرايان در اين جنايات ( ترور سرلشكر قره‌ني و آيت الله مطهري ) هيچ دخالتي نداشته‌اند . پيغام امروز : به فرمان امام شوراي ملي مركب از تمام احزاب و گروه‌هاي سياسي و مذهبي تشكيل مي‌شود .
بيانات امام خميني در جمع معلمان منطقه تجريش و اهالي سراب : شياطين درصدد برآمده‌اند كه جمهوري اسلامي را در نظر مردم سبك كنند و فتنه مي‌كنند و نمي‌گذارند كه براي رفاه و زندگي سعادتمندانه دنيوي و اخروي مملكت ، ما قدم‌هاي بعدي را برداريم .

نكات مهم مصاحبه مطبوعاتي شهريار روحاني مسئول سفارت ايران در واشنگتن : ايران نيازمند تكنولوژي آمريكاست ؛ 83 % صادرات سابق نفت ايران به آمريكا مجدداً برقرار شده است ؛ مردم آمريكا دربارة وضعيت كنوني انقلاب ايران اشتباه مي‌كنند ؛ محاكمات و اعدام‌ها قانوني اما به دلايل امنيتي غير علني است ؛ ايران پيمان صلح مصر و اسرائيل را رد مي‌كند امّا هنوز حكومت اسرائيل را ، در صورتي كه حقوق فلسطيني‌ها را در نظر بگيرد ، رد نخواهد كرد .

انتشار موضوع شهروند آمريكا بودن دكتر يزدي وزير امورخارجه ايران در روزنامه آيندگان و نامه سفارت آمريكا در تهران به وزارت امورخارجه آن كشور دربارة نتايج و عواقب افشاي اين موضوع .
گزارش قرارگاه سيا در تهران به مركز سيا در واشنگتن دربارة آخرين اقدامات براي نزديكي بيشتر به آيت الله شريعتمداري : شريعتمداري آخرين اميد تجارت آمريكا و ايران است … بايد شريعتمداري را نرم كرده ، مشوق ديدگاه‌هاي ميانه‌روي او باشيم … هدف ما ايجاد شكاف در نهضت اسلامي و تضعيف آن خواهد بود تا صاحبان افكار معقولانه‌تري بتوانند عرض وجود كنند .

تقاضاي اعضاي سفارت آمريكا براي تغيير شرايط فروش جنگنده‌هاي اف ـ 15 به عربستان به علت مخالفت اين كشور به پيمان صلح مصر و اسرائيل . گزارش القبس از لغو قرارداد مذكور و جايگزيني آن با قراردادي براي خريد جنگنده‌هاي فرانسوي .
20/02/59
انتصاب حجت‌الاسلام خامنه‌اي جهت مشاور شوراي عالي دفاع از سوي حضرت امام.

دستور كارتر به پنتاگون جهت طرحريزي عمليات مجدد در ايران.
20/02/60
ورود هيئت صلح منتخب غيرمتعهدها به تهران

20/02/61
آزادي سازي شهر شلمچه ( اين آزادي درادامه عمليات ظفرمند بيت المقدس انجام گرفت) .

20/02/67
عمليات خورشيد تابان توسط منافقين
 

 

تصويب نشان جمهوري اسلامي ايران توسط
 آيت الله خميني

20 ارديبهشت 1359 - نشان جمهوري اسلامي ايران به تصويب آيت الله خميني رهبرفقيد انقلاب اسلامي رسيد. اين علامت نشانه اي ازاعتقادات، اهداف و اصول اسلامي را دربرمي گيرد.

 

آزادي منطقه شلمچه درادامه عمليات بيت المقدس

20 ارديبهشت 1361 - رزمندگان اسلام درادامه عمليات ظفرمند بيت المقدس منطقه شلمچه را ازتصرف قواي بعثي آزاد كردند. دراين روز با آزادي شلمچه اراضي آزادشده بدست نيروهاي پرتوان اسلام حدود3060كيلومترمربع محاسبه شد و تعداد هواپيماهاي سرنگون شده دشمن به بيش از26فروند رسيد.

 

 درگذشت دكترسيد جواد مصطفوي مؤلف معاصرو ازاستادان دانشگاه فردوسي مشهد

[20 ارديبهشت 1368] - دكترسيد جواد مصطفوي مؤلف معاصرو ازاستادان دانشگاه فردوسي مشهد درگذشت. دكترمصطفوي پس ازپيروزي انقلاب اسلامي رياست دانشگاه علوم اسلامي رضوي و دبيري كنگره جهاني حضرت رضا(ع) را به عهده گرفت. ازوي آثاري چون «رابطه نهج البلاغه با قرآن، مِفتاحُ الوَسايل، اَلكاشِف و ترجمه و شرح اصول كافي در4مجله »به يادگارمانده است.

Mobin_s2004@yahoo.com
10 مي ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو دموکراسي

نظر جان ميل درباره «دمكراسي»

جان ميل انديشمند انگليسي قرن ۱۹، دهم مه سال ۱۸۶۳ با انتشار رساله اي ابراز نظر كرد كه براي تكميل دمكراسي در يك كشور دست كم پنجاه سال وقت لازم است. به باور جان ميل، تا كه افراد بالغ يك جامعه براي دادن «رأي» به حرف اين و آن گوش كنند، درآن جامعه (محله، شهر و يا كشور) دمكراسي واقعي برقرار نخواهد شد.
     وي گفت يك جامعه زماني مي تواند خود را يك دمكراسي بنامد كه بزرگسالان آن يقين و مسلم بدانند كه در انتخاب «نماينده يا وكيل» كه تكليف و وظيفه رديف اول آنانست اشتباه نمي كنند.
     به نظر «جان ميل»، اعضاي يك دمكراسي بايد بدانند كه با «دادن راي»، اختيار خود، شهر و كشورشان را به فرد و گروهي ديگر مي سپارند كه كاري است بزرگ و حياتي و مسئوليتي است عظيم. بايد متوجه باشند كه «وكالت دادن» كاري است بسيار حساس. بايد با تمام وجود مفهوم سپردن سرنوشت خود را به دست فرد و يا افراد ديگر بدانند و به موكلان اعتماد و به درستي و توان آنان اعتقاد داشته باشند. سپردن اختيارات و سرنوشت در دست ديگران جرات بسيار لازم دارد و هرچه كه سطح آگاهي يك فرد بالاتر باشد، احتياط او در اين زمينه بيشتر خواهد بود. به نوشته جان ميل، يك فرد بايد بداند كه «راي» او در سرنوشت و زندگاني همه موثر است، نه خود او و راي دادن نيار به مطالعه و تفكر بسيار دارد.

 

نخستين زني كه خود را نامزد انتخابات رياست جمهوري آمريكا كرد

Victoria Woodhull

بانو ويكتوريا وودهول روزنامه نگار آمريكايي و ناشر هفته نامه «وودهولVictoria Woodhull» با اين كه هنوز قانون اساسي ايالات متحده (آمريكا) اجازه شركت در انتخابات را به زنان نداده بود دهم ماه مه 1872 خود را نامزد انتخابات رياست جمهوري اين فدراسيون كرد. وي همزمان با تبليغ براي خود، از حق بانوان به راي دادن و راي گرفتن نيز دفاع مي كرد ولي در روز راي گيري، وي و ساير بانوان را به محل صندوقها راه ندادند و چون او در برابر پليس مقاومت كرد موقتا بازداشت شد.
    بانو ويكتوريا از يك مكتب سياسي خاص پيروي نمي كرد، ولي چون معتقد به آزادي مطبوعات بود، هفته نامه او نخستين نشريه آمريكايي بود كه متن مانيفست كمونيست نوشته كارل ماركس را منتشر كرد و همچنين اعلاميه پر سر و صداي حزب پاپيوليست آمريكا را. ويكتوريا در هفته نامه اش اخبار اتحاديه هاي كارگري را در كنار گزارش هاي بورس نيويورك كه مظهر كاپيتاليسم بوده است چاپ مي كرد تا نشريه اش چند صدايي باشد. وي در نهم ژوئن سال 1927 فوت شد.

در قلمرو رسانه‌ها

شجاعت يك روزنامه نگار قرن هجدهم

مجسمه ويلکس در لندن

مجسمه ويلکس در لندن


    دهم ماه مه سال 1768 جان ويلكس John Wilkes روزنامه نگار راديكال انگليسي به خاطر سرمقاله نشريه اش «North Briton
    نورث بريتون» به دستور شخص پادشاه انگلستان در ارگ لندن (برج لندن) بازداشت شد. وي در اين مقاله از متني كه در شماره 45 نشريه اش (منتشره در سال 1763) نوشته بود به دفاع پرداخته بود. ويلكس به خاطر آن متن مدتي زنداني بود. وي در آن متن، نطق پادشاه در جلسه افتتاحيه سالانه مجلس نمايندگان را به باد انتقاد گرفته و نوشته بود: پادشاه در اين نطق از قرارداد صلح پاريس كه به زيان انگلستان بود تمجيد كرد. آيا پادشاه (جورج سوم) از عدم رضايت انگليسي ها از اين قرارداد آگاه است؟ كه آن را علنا بر زبان مي آورند. اگر آگاه نيست كه از ملت جداست و بايد كناره گيري كند و اگر مي داند و برغم آن، از قرارداد تمجيد كرده است كه پا بردل مردم گذارده و خائن است. بازداشت مجدد ويلكس به خاطر آن بود كه زير حرفش زده بود كه با ابراز تاسف از متن منتشره در شماره 45 آزاد شده بود. نسخه هاي اصلي اين شماره نشريه «نورث بريتون» محبوب روزنامه نگاران جهانست، در موزه ها نگهداري مي شود و در حراجهاي آثار تاريخي به ميليونها دلار بفروش مي رسد. ويلكس كه چندبار ديگر هم به خاطر دفاع از آزادي بيان (مطبوعات) بازداشت و يا به فرانسه فراري شده بود با ايستادگي خود در برابر پادشاه در دل مردم انگلستان جاي گرفت و بعدا نماينده مجلس و شهردار لندن هم شد. نويسندگان قانون اساسي آمريكا، نظر ويلكس در مورد آزادي مطبوعات و منع بازرسي و بازداشت بدون حكم قاضي را عينا وارد اين قانون كرده اند. در آمريكا، نام ويلكس بر يك شهر و يك دانشگاه و صدها خيابان گذارده شده است.

ساير ملل

جنگ هنديان با انگليسي ها

«سه پوي هاي هندي («سه يويSepoy» همان واژه پارسي سپاه است كه در هندوستان تغيير تلفظ داده است)» و به ويژه سووار هايSovar آن (بازهم واژه پارسي «سوار») پس از اين كه متوجه شدند استخدام آنان از سوي كمپاني هند شرقي به منظور محافظت از اموال اين كمپاني نبوده و براي تصرف و استعمار وطنشان است دهم ماه مه سال 1857 دست به نافرماني زدند كه منجر به جنگ خونين و پرتلفات هنديان و انگليسي ها به ويژه در مناطق شمالي و مركزي هند شد. افغانها كه هميشه با انگليسي ها دشمني داشته اند در تحريك هنديان سهم بسزا داشتند. انگليسي ها كه متوجه سختي جنگ با هنديان شدند متوسل به راه حل سياسي شدند و هند را ميان راجه هاي دست نشانده تقسيم كردند و حكومت غير مستقيم بر هند منطقه اي را آغاز كردند. هندياني كه در سال 1857 با انگليسي ها مي جنگيدند توسط خود انگليسي ها آموزش نظامي ديده و مسلح شده بودند.
    برغم دشمني ديرين افغانها با انگليسي ها و چند بار شكست خوردن انگليسيها و قتل عام شدنشان به دست افغانها درگذشته، در آوريل 2006 دولت لندن تصميم به استقرار يك تيپ از نيروي خود در ايالت هلمند افغانستان گرفت و دولت آمريكا احتمالا بدون اطلاع از جزئيات تاريخ درگيري هاي انگلستان و افغانها، با آن موافقت كرد.

 

پايان جنگ جهاني دوم در اروپا

درياسالار دونيتس

نهم ماه مه سال ۱۹۴۵، 36 ساعت پس از اين كه درياسالار دونيتس رئيس تازه دولت آلمان اعلاميه تسليم بدون قيد و شرط كشورش را امضاء كرد، سران دولتهاي فاتح، پايان جنگ جهاني دوم را در جبهه هاي اروپا اعلام داشتند - جنگي كه پنج سال و چند ماه طول كشيده، 55 ميليون كشته تلفات داشته و نيمي از اروپا را كاملاً ويران ساخته بود. تلفات شوروي در اين جنگ ۲۷ ميليون كشته و بيش از ساير كشورهاي درگير بود. جنگ جهاني دوم در جبهه هاي خاور دور درست سه ماه بعد و با به كار رفتن بمب اتمي از سوي آمريكا بر ضد ژاپن پايان يافت.

 

آرژانتيني ها ناو انگليسي «شفيلد» را با زدن موشک غرق کردند

در پي انتشار اخبار مربوط به غرق شدن ناو سنگين آرژانتيني «ژنرال بلاگرانو ساخت آمريكا» با ۱۰۴۲ افسر و ملوان توسط يك زير دريايي انگليسي در جريان جنگ بر سر جزاير فالكلند در ماه مه 1982، خلبان يك ميراژ آرژانتيني در يك حمله انتقامجويانه با پرتاب يك موشك «اكزوست» رزمناو انگليسي «شفيلد» را كه ناو فرماندهي انگليسي ها بشمار مي رفت به آتش كشيد و با موشكي ديگر به ناوشكن اتمي كاونتري آسيب زد و به پايگاه خود بازگشت و عنوان قهرمان ملي آرژانتين را گرفت. ناو «شفيلد» بر اثر اين حمله كه دهم ماه مه 1982 صورت گرفت غراق شد و 20 تن از خدمه آن كشته شدند.
    جنگ انگلستان و آرژانتين بر سر مالكيت جزاير فالكلند از سي ام آوريل تا 17 ژوئن طول كشيد. اين جنگ با تصرف اين جزاير از سوي يك سپاه آرژانتيني كه اين دولت مدعي مالكيت آنها بود، آغاز شده بود.

Mobin_s2004@yahoo.com
22 ربيع الثاني هجري قمري
Mobin_s2004@yahoo.com
نداريم!

 

 

 

 

 

 

 Ãاطلاعات روزانه

 

آب و هوا

مکه


 

تهران

19
29

اصفهان

12
28

تبريز

12
28

مشهد

9
21

زاهدان

15
30

کيش

26
35

پاريس


 

لندن


 

نيويورک


 

توکيو


 

دوبی


 


 

نرخ  ارز، سکه و طلا در بازار آزاد

1266 تومان
929 تومان
9575.34 واحد
61.65 دلار
15400 تومان

يورو اروپا:
دلار آمريکا:
بورس:
نفت:
طلا:


 

اوقات شرعی (به افق تهران)

اذان ظهر : 12.01

اذان مغرب : 19.18

اذان صبح فردا : 3.28

طلوع آفتاب فردا : 5.04

 

 

 

 

 

 

 

 Ãتکنولوژي روزانه


Mobile Charger

امروزه همه افراد در کلیه سطوح سنی دارای دستگاه تلفن همراه می باشند و شاید نداشتن آن در برخی موارد به عنوان یک معضل اساسی تلقی شود. تصور کنید که شما می بایست در در ساعتی از پیش تعیین شده ملاقاتی با رئیس خود داشته باشید و یا بچه هایتان را از مدرسه بردارید و یا اینکه به همسر خود خبر دهید که دیر به منزل میروید و ... ناگهان به صحنه خالی بودن شارژ گوشی همراه خود مواجه می شوید. شاید این تنها مشکلی باشد که امروزه مصرف کنند گان تلفن همراه از آن رنج می برند. افکار خلاق زیادی دست به تلاش برای ساخت نوعی گو شی که احتیاج به شارژ نداشته باشد زده اند اما تا کنون این تفکر چیزی جز رویا برای سازندگان تلفن همراه نبوده است. شارژر مو بایل ON-THE-GOیکی از پیشرفت های تکنو لوژی امروز است که توانسته این مشکل را تا حدی مرتفع سازد. این شارژر به گو نه ایست که خود احتیاج به داشتن تغذیه به عنوان شارژ اولیه ندارد بلکه تنها به کمک دو عدد باتری قادر به شارژ گوشی همراه شماست. زمانیکه شارژ گوشی همراه شما تمام شده است کافیست که این شارژر را به پورت شارژ گو شی خود متصل کنید. شما قادر هستید که به مدت زمان 2 ساعت گوشی خود را در حالت STAND BY و یا 30- 50 دقیقه برای مکالمه در اختیار داشته باشید. 


**********
 

3D Converter

به نظر شما چه چیز نگرانی و اضطراب را برای یک شخص نابینا تشدید می سازد ؟ مسلما مشکل مسیر یابی حضور افراد را در جامعه کمرنگتر ساخته و آنها را گوشه گیرتر و منزوی تر می کند. اما امروزه با پیشرفت علم و تکنو لوژی این امکان وجود دارد که این نگرانی ها به حداقل برسند. در حال حاضر یک تیم تحقیقاتی در یو نان در حال بررسی بر روی مبدل سیگنالهای ویدیویی به سیگنال های لمسی برای نابینایان می باشند. این نوع مبدل دارای امکان نمایش سه بعدی سیگنالهای ویدیویی است که میتواند آنها را به صورت سیگنال های حسی و قابل لمس یرای شخص نا بینا تبدیل کند. کلیه نقشه های مسیر یابی امروزی بر اساس نقشه های سه بعدی Haptic maps نام دارند. ویژگی قابل توجه این سیستم نسبت به haptic maps امکان تطابق سیگنالها با کلیه استانداردهای دور بین های مو جود در بازار است. استفاده از این سیستم برای نابینایان بسیار ساده است. تنها به کمک پو شیدن یک جفت دستکش مخصوص که الیاف آن از سنسور ها ساخته شده و یک عصای مخصوص می توانند مسیر حرکت خود را به صورت لمسی درک نمایند. با به عرصه آمدن این قبیل محصولات امید است که به تدریج اضطراب حرکت و مسیر یابی برای نابینایان کاسته شود. 
 

 

 

 

 

 

 

 Ãکتاب روزانه


رجعت سرخ ستاره
 

شاعر: علی معلم دامغانی .
تعداد صفحات: 224
قيمت: 2300 تومان
شابک: 3 ـ 187 ـ 506 ـ 964
نوبت چاپ: اول:1385
شمارگان: 2200


معرفی کتاب: كتاب حاضر، مجموعه مثنويها و غزلهاي شاعر معاصر علي معلم دامغاني است كه در 224 صفحه گرد آورده شده است. اين مجموعه نخستين بار به سال 1360، يك ربع قرن پيش منتشر شده و به رغم نايابي چاپ نخست و با وجود اصرارها و مراجعات مكرر به چاپ دوم رسيده است. در اين كتاب مثنويهاي اول و مثنوي دوم، غزلهاي پراكنده از دنياي غزلهاي علي معلم بدون هيچ ترتيبي گرد آمده‌اند. مثنويهاي معروف مانند: باور كنيم سكه به نام محمد است با اين مطلع كه: باور كنيم رجعت سرخ ستاره را
ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را
باور كنيم رويش سبز جوانه را
ابهام مرد خيز غبار كرانه را
و يا مثنوي كه به شهيد دكتر علي شريعتي تقديم شده است. به اين عنوان كه
سيه بپوش برادر سپيده را كشتند
با مطلع:
گزين شدند و سواره گزيده را كشتند
سيه بپوش برادر سپيده را كشتند
و يا مثنوي
تاوان اين خون تا قيامت ماند بر ما كه تقديم شده با سالار شهيدان امام حسين (ع) از گزيده‌هاي مجموعه حاضر است. در بخش غزلها، غزلهاي زيبايي مانند:
بخت گران خواب با مطلع:
كار دل شكسته خود پاك ساختيم
تنها نه در قمار غمت پاك باختيم
و يا غزل زيباي بي‌دماغي گلچين با مطلع:
به بوي زلف توام در قفس نواخت بهار
صبا ز خيل اسيران مرا شناخت بهار
و يا غزلي با اين مطلع كه:
دلم ز گرية بي‌گاه خويشتن شاد است
ز سيل خانة ما هست اگر كه آباد است
از غزلهاي زيباي گزيده علي معلم است.
شاعر مجموعه به جاي مقدمه كتاب دربارة كتاب حاضر چنين مي‌نويسد: اين قدر هست كه مرا در انتشار اين مجموعه، هرگز رغبتي نبوده است، پافشاري برخي از ارباب فتوت به تشويق و دلگرمي من، اين داغ را بر گردة ادب فارسي نهاد. «وه كه چه طعنه زنند بر من و باز هم بر من شاعران» شايد كه به حرمت نام و ياد آن عزيزان كه بر زبان قلم رفته است. اهل معني در اين هرزه دراييها به ديرة اغماض بنگرند و بر اين بيچاره ببخشايند. غزل از شاعر را مي‌خوانيم:
دلم ز گرية بي‌گاه خويشتن شاد است
ز سيل خانة ما هست اگر كه آباد است
به دولت غمت از عالمي رها شده‌ايم
اسير خويشتن است آن كه از تو آزاد است
مرا جفاي تو خوش‌تر كه پند بي‌دردان
رهين برق شود خرمني كه بر باد است
يكي به ناله‌ام از كاروان نمي‌خيزد
به سقف مقبره گويي جرس به فرياد است
به صبر پهلوي خسرو دريد عشق،‌ اين زخم
گمان مدار كه تنها نصيب فرهاد است
معلم! از كه ستانيم داد دل كه سبو
به حكم حادثه آماج سنگ بي‌داد است
 

 

 

 

 

 

 

 Ãطنز روزانه


کنکور نرگس

1- خانه ی عموی نرگس چه سرنوشتی پیدا کرد؟
الف)افتاد تو طرح
ب) در آثار فرهنگی ثبت شد
ج)به سریال ۹۰ قسمتی «نرگس ۲» اجاره داده شد

2- مو های بهروز چرا سفید شد؟
الف)گذشت ۳ سال
ب)استفاده از شامپو های فاسد
ج)ترس از بچه ی غول نسرین

3- سرنوشت بچه ی دوم سمانه و هدایت چه شد؟
الف)به سرنوشت بچه ی اول دچار شد
ب)پیش مادر بزرگش است
ج)مگه سمانه بچه دار هم شد؟

4- عاقبت منصور چه شد؟
الف)به اتهام جاسوسی دستگیر شد
ب)مسئول ستاد بپا خیزی شرق شد
ج)جایزه ی برچسب انرژی A را دریافت کرد

5- در نمای پایانی که بهروز و نسرین در برف راه می رفتند بهار کجا بود؟
الف)خانه ی بخت
ب) خانه ی سالمندان
ج)از فرط بزرگی ترکیده بود
د)چون زمستان بود بهار نبود

6- نقش دوست شقایق در این سریال چه بود؟
الف)نقش در ماشین آقای شوکت را بازی می کردند
ب)نقشی نداشت ولی فامیل کارگردان بود
ج)مگه شقایق دوست داشت؟ 
 

 

 

 

 

 

 

 Ãزندگي روزانه

کار، مُد، سلامتی، خانواده، رموز موفقیت و ... (مردمان)


روشهاي غلبه بر بي حوصلگي،
دلزدگي و تنوع طلبي

بي حوصلگي هنگامي روي ميدهد كه ما ديگر به اطرافيان، اشياء پيرامون خود و فعاليتهاي روزمره خود علاقه مند نبوده و از آنها لذت نميبريم. بي حوصلگي در واقع فقدان تنوع و انگيزش در زندگيست.
يكي از خصوصيات انسان تنوع طلبي و نياز به تغيير مداوم در شكل و نوع محركات بيروني ميباشد. سازگاري حسي سبب ميشود ما از فعاليتهاي تكراري به ستوه آييم. سازگاري حسي يعني: كاهش حساسيت حواس زماني كه در معرض مداوم يك عامل محرك ثابت و تغيير ناپذير قرار ميگيرند. مثلا پس از خريد يك تلفن همراه نو شوق و ذوق فراواني داريم اما پس از گذشت يكي دو ماه همان تلفن همراه برايمان تكراري و ملال آور ميشود.
همين عامل در روابط زن و مرد نيز مصداق دارد. افراد بسياري از اين مسئله شكايت ميكنند كه دوست دختر و يا پسر محبوب آنها ديگر برايشان عادي و خسته كننده شده و هيجان و شور اوايل آشنايي در روابطشان رنگ باخته است. اما بايد آگاه بود كه تنوع طلبي يك ويژگي ذاتي انسانها بوده و ميبايست در برخي موارد آن را تحت كنترل درآورد و برايش محدوديت قائل شد. حتي اگر مردي همسر زيبايي هم داشته باشد ممكن است به زنان ديگر مخفيانه نگاه كند و يا زل بزند حتي اگر آن زنان نازيبا و زشت باشند. چرا كه نزد آن مرد زيبايي همسرش ديگر تكراري و عادي گشته و به عبارتي به چهره وي عادت كرده و بدنبال يك محرك بصري جديد ميگردد. اما همين مرد بايد مطلع باشد كه اين دور باطل هيچگاه به كمال خوشنودي منتهي نميگردد جايي كه ديگر چيزي دلش را نزند و برايش تكراري نگردد. (زني كه هيچگاه برايش تكراري و خسته كننده نشود).
بنابراين بايد براي برخي امور در تنوع طلبي محدوديت قائل شويم و گرنه مجبور خواهيم شد هميشه بي حوصله و دلزده باقي بمانيم و طعم رضايت را نچشيم. يكي از نكات بسيار مهم در روابط اين ميباشد كه زن و مرد هر آنچه كه دارند را يك باره رو نكنند. يعني تمام مهارتها، خصوصيات اخلاقي و شخصيتي، آرزوها، اسرار، برنامه هاي آينده، هدفهاي بلند مدت و كوتاه مدت و غيره. چون زماني كه مثلا دختري از تمام راز و رمز، مهارتها و شيرين كاري هاي يك پسر آگاه شود ديگر چيزي باقي نميماند كه حس كنجكافي دختر را نسبت به آن پسر برانگيزد و رابطه از هيجان و تب وتاب مي افتد. مانند فيلمي كه وقتي از ابتدا تا انتهاي آن را مشاهده ميكنيم ديگر بندرت پيش مي آيد كه بخواهيم مجددا نگاهش كنيم اما اگر همين فيلم بصورت سريال نمايش داده شود هم هيجانش بيشتر ميشود و هم كنجكاوي بيننده براي سر درآوردن از ادامه داستان. اما اين بدين معنا هم نيست كه به طرف مقابلمان دروغ بگوييم و شخصيت اصلي خود را كتمان كنيم بلكه بايد به گونه اي پيش برويم كه در هر يك از ملاقات هايمان يك سخن، مطلب، خبرو يا برنامه تازه در چنته داشته باشيم. خلاصه بايد پيش بيني ناپذير باشيم.
براي غلبه بر بي حوصلگي در زندگي از اين راهكارها سود بريد:

1-سعي كنيد هر از چند گاهي در زندگي خود تغييراتي هر چند جزئي ايجاد كنيد.

2- بي كاري و فقدان فعاليت يك عامل مهم در ايجاد بي حوصلگي ست. دست به كار شويد با نشستن و به نقطه اي خيره شدن چيزي عوض نميشود. برخيزيد و به كاري مشغول شويد.

3- حس پوچي و اين باور كه زندگي، شغل و فعاليتهاي شما بي معني ميباشند ميتواند شما را تا مرز خود كشي پيش برد. شما نبايد زندگي خود را يك دايره بي پايان و هدف بدانيد. اين وظيفه خود شماست كه به زندگي خود معنا بخشيد.

4-هر روز يك چيز جديد ياد بگيريد و به علم خود بيفزاييد.

5- خود را به چالش بكشانيد. به فعاليتي دست بزنيد كه در شما استرس ملايمي ايجاد ميكند. مانند برد و باخت (در بازي، ورزش) و يا پذيرش ايده هاي جديد.

6- به ياد داشته باشيد كه هيچ چيز كسالت بار و خسته كننده نيست بلكه اين ذهن بي حوصله شماست كه همه چيز را كسل كننده ميبيند. بي حوصلگي يك امر نسبي و درونيست. افكار خود را تغيير دهيد تا احساسات شما نيز تغيير يابند.

7-حس كنجكاوي خود را بر انگيزيد.نسبت به پيرامون خون بي تفاوت نباشيد.سعي كنيد از همه چيز سر در بياوريد.البته به غير از مسائل شخصي ديگران.

8- خيالپردازي كنيد. خيالپردازي بيش از حد سبب دور افتادن شما از واقعيتها و حقايق ميگردد اما از تخيل خود ميتوانيد در رفع بي حوصلگي كمك بگيريد. خيالپردازي كنيد و به آرزوهاي خود دست يابيد.

9- تكرار فعاليتهاي روزمره و يا از روي عادت بسيار خسته كننده است. بنابراين ديگر ايده ها، گزينه ها واحتمالات را هم انتخاب كنيد. مثلا هر روز براي صبحانه چاي شيرين نخوريد، يك روز هم قهوه و يا شير بخوريد و يا هر روز سر يك ساعت فعاليت خاصي را انجام ندهيد. هراز گاهي طرز لباس پوشيدن و يا مدل موي خود را تغيير دهيد .

10- هر بار سر قرار ملاقات يك دست لباس مشابه به تن نكنيد. و يا در كافي شاپ فقط ميلك شيك سفارش ندهيد. با يك هديه بدون مناسبت طرف مقابل خود را غافلگير كنيد.

11- با حسرت به دختران ديگر نگاه نكنيد مطمئن باشيد مردان بسياري نيز هستند كه با حسرت به دوست دختر كنار شما نگاه ميكنند و آرزوي داشتن وي را دارند.

12- تكراري نباشيد.
 

 

 

 

 

 

 

 Ãاس.ام.اس روزانه

روزهاي فرد هفته منتظر ما باشيد
roozane_sms@yahoo.com

دوستاي گلم سلام ..
ببخشيد كه روز سه شنبه نتونستم خدمت برسم ..

551- اگه يه مرد در ماشينو براي خانمش باز کنه ميشه 4نتيجه گرفت: 1.ماشين تازه اس 2.زنش تازه اس 3. طرف زنش نيست 4. مرد گلابيه (0961-0932)

552- قلبه پسرا مثل قبرستونه.. کسی که بره اونجا ديگه بيرون نمياد.. ولی قلبه دخترا مثل هتله 5ستاره ميمونه.. معلوم نيست کی مياد و کی ميره.. (0961-0932)

553- عشق مثل آب ميمونه که ميتونی توي دستت قايمش کنی يه روز دستتو باز ميکنی ميبينی نيست قطره قطره چکيده بی اينکه بفهمی،اما دستت پر از خاطراتت ( 0892-0915)

554- افکار هر انسانی دنیاي اوست‎، دنیای شیرین و با وسعت دریایی برایتان آرزومندم :-).‎ (4732-0912)

555- هرگز نبودن، به تلخي فراموش کردن يک بودن نيست.(دكتر شريعتی) (0961-0932)

556- يه روز يه فرشته به خدا ميگه:چرا اينقد منو ناز آفريدی ؟ خدا ميگه:اين که چيزی نيست اونی که داره اين اس ام اس رو ميخونه از تو هم نازتره!!! (9176-0912)

557- من يه بوس کوچولي خسته و بدون جا هستم جا داری روی لپت يکم استراحت كنم ؟! :-*. (6834-0911)

558- ببخشيد بيدارت كردم ميشه بگى ساعت چنده آخه ساعتم گم شده آخ دستت درد نكنه، پيداش كردم تو بگير بخواب. (6471-0916)

559- ميدونی چرا آب هميشه به اون چيزی که ميخواد ميرسه؟1.دقيقاً ميدونه چی ميخواد،2.اگه به يه سنگ برسه اوّل سعی ميکنه دورش بزنه ، بد اگه نتونست سوراخش ميکنه،3.اگه به يه چاله رسيد،اروم صبر ميکنه تا پر بشه بعد رد ميشه. (9176-0912)

560- ببخشيد از معاملات عشقی مزاحمتون ميشم، قلبتون مستاجر نميخواد؟؟؟!! (9176-0912)

شماره براي ارسال مسيج ( 09125698059 )
 

 

 

 

 

 

 

 Ãتبريک روزانه

faranegah@gmail.com 

روز تولدتان مبارک!

نام    و نام خانوادگي

ايميل

محل سکونت

روز

ماه

سال

zahra feraghi

z_feraghi@yahoo.com

Tehran

16

2

1360

مجتبي   شه ستا

milad49@yahoo.com

 

19

2

1349

 

پيوندتان مبارک!

نام     و نام خانوادگي

ايميل

محل سکونت

روز

ماه

سال

Linda

mahnaz_mohamadiyekta@yahoo.com  

tabriz

16

2

1385

***************

با سلام
از اين به بعد در نظر داريم يک قسمت در روزانه به عنوان تبريک روز تولد افراد و سالروز ازدواج متاهلین گرامی اضافه گردد امیدوارم از این ایده استقبال گردد.
بدين صورت که هم در روزانه تبريک گفته شود و هم يک پيام تبريک به ايميل افراد فرستاده شود.
ضمنا افراد می توانند مشخصات دوستانشان را هم ارسال نمایند. لازم به ذکر است این اطلاعات اختیاری می باشد
 

نام :

نام خانوادگی :

جنسیت :

محل سکونت :

هجری شمسی

روز تولد :

ماه تولد :

سال تولد :

میلادی

روز تولد :

ماه تولد :

سال تولد :

وضعیت تاهل :

ID yahoo :

Email :

نوع فعالیت :

عکس دوران کودکی :

 

سالروز ازدواج

روز :

ماه :

سال :

لطفا اطلاعات را به آدرس faranegah@gmail.com ایمیل نمایید.
با تشکر
 

 

 

 

 

 

 

 گروه اینترنتی مشکان

Text Link Ads