735

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 735 :: چهارشنبه 2 خرداد 1386

Mobin_s2004@yahoo.com

توضيحي در مورد رمز فايلها

با سلام به دوستان
فايلهايي که در «روزانه» براي دانلود گذاشته ميشه اغلب به حالت فشرده (zip يا rar) هستند و بعضا هنگام باز شدن رمز (password) لازم دارند.
هر فايلي که در روزانه قرار مي گيرد اگر رمز لازم داشته باشه سعي مي کنم حتما در کنار لينکهاي فايلها، رمز مربوطه را هم بذارم. مثلا رمز مجلات خارجي که هر روز براي دانلود گذاشته ميشه www.mobin-group.com مي باشد که در قسمت مربوطه نوشته شده.
اما بعضا به دلايل مختلفي که مهمترين اش «حجم زياد کاري و فراموشي» مي باشد يادم ميره رمز فايلها را قرار دهم. لذا دوستان عزيز توجه داشته باشند در صورتي که فايلي را دانلود کرديد و هنگام باز کردن فايل، رمز خواست و در کنار مطلب مربوطه رمز نوشته نشده بود، به من ايميل بفرستيد و نام فايل را بگيد تا رمز مروبطه را براتون بفرستم.
در همين رابطه به عنوان مثال در شماره 730 روزانه در قسمت دانلود انيميشن، کارتون «City of Rott» را براي دانلود گذاشته بودم که رمز فايل اينه: lasvegas
راستي تا يادم نرفته اين را هم بگم که چند روز پيش مطلع شدم يکي از دوستان قديمي گروه (sorina_007x@yahoo.com) ازدواج کرده اند که جا داره به ايشان و همسر محترمشان صميمانه تبريک و شادباش بگم.

باقي بقايتان!

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (734) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • فتوكاتور كتابي!
  • مجسمه های جالب اژدها
  • معرفي و دانلود فيلم : زيباي گرفتار
  • مجموعه کامل کارتون زيباي  The Incredibles
  • آلبوم جدید پویا بیاتی به نام خاطر خواه با 2 کیفیت
  • آهنگ جدید و بسیار زیبای احسان خواجه امیری به نام شوق سفر
  • بازي زيباي Chicken Invaders 2
  • V-Rally 3D
  • باز هم گفتي مي دانم!
  • نگذارید قبحش از بین برود...
  • آدم به 6 دليل شانس آورد!
  • انگيزه و هدف هاشمي رفسنجاني چيست؟
  • پرونده‌ای برای یوتیوب
  • جديدترين شماره از هفته نامه خبري US News & World Report 
  • Tablet PC چیست ؟  
  • با عرض معذرت از هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)
  • راهنماي خريد کفش
  • خواننده‌هاي ميليون‌توماني !
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

فتوكاتور كتابي!
سايت ساجد
مجسمه های جالب اژدها

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

30 ساله‌ها براي تعويض شناسنامه خود اقدام كنند


معاون حقوقي و سجلي سازمان ثبت احوال كشور گفت: افراد بايد در سن 15 سالگي شناسنامه خود را عكس‌دار و در 30 سالگي اقدام به تعويض شناسنامه خود كنند.
سعيد عبودي در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعي فارس در خصوص تعويض عكس شناسنامه شهروندان گفت: افراد نمي‌توانند فقط عكس شناسنامه خود را تعويض كنند چرا كه روي عكس شناسنامه مهر خورده و نمي‌توان آن عكس را برداشت و عكس ديگري جايگزين كرد و افراد بايد شناسنامه خود را تعويض كنند.
وي در پاسخ به اين پرسش كه افراد براي تعويض شناسنامه خود بايد چه اقداماتي انجام دهند؟ گفت: افراد واجد شرايط بايد به اداره ثبت احوال محل سكونت خود مراجعه و فرم تقاضاي تعويض شناسامه را پر كنند.
عبودي در خصوص صدور كارت ملي گفت: آخرين مهلت صدور كارت ملي براي شهروندان اواخر شهريور امسال است‌، چرا كه از مهر فقط با ارايه كارت ملي خدمات در كشور امكان پذير است.
معاون حقوقي و سجلي سازمان ثبت احوال كشور، مدارك لازم براي دريافت كارت ملي را كپي شناسنامه، يك قطعه عكس، آدرس و كد پستي 10 رقمي عنوان كرد.
عبودي، از شهروندان خواست براي دريافت كارت ملي خود هر چه زودتر اقدام كنند و نگذارند در آخرين روزهاي پاياني شهريور اقدام به دريافت كارت ملي خود كنند.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

زيباي گرفتار
Kráska v nesnázích

کارگردان: يان هرابيک. فيلمنامه: پيتر يارچوفسکي. موسيقي: آلس برژينا. مدير فيلمبرداري: يان مالير. تدوين: ولاديمير باراک. طراح صحنه: ميلان باييچک. بازيگران: آنا گيزلرووا[مارسلا]، رومن لوکنار[ياردا]، يانا بريچووا[مادر مارسلا]، ييري اشميتزر[عمو ريشا]، اميليا واساريووا[مادر ياردا]، يوزف آبراهام[بنش]. ١١٠ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ جمهوري چک. نام ديگر: Beauty in Trouble. برنده جايزه بهترين فيلم اروپايي از جشنواره دنوور، نامزد گوي کريستال و برنده جايزه ويژه هيئت داوران جشنواره کارلو ويواري.
سال ٢٠٠٢. مارسلا و ياردا بعد از واقعه سيل در پراگ خود را با بحران مالي روبرو مي بينند. خانه مسکوني شان در حال فروريختن است و آنها قادر به تعمير آن نيستند. از طرف ديگر موعد بازپرداخت اقساط رهن خانه نيز سر آمده و ياردا توان پرداخت آنها، همچنين تامين خورد و خوراک همسر، فرزند و مادرش را ندارد. از اين رو به حلقه دزدان اتومبيل پيوسته و تعميرگاه اش را تبديل به محل اوراق کردن اتومبيل هاي سرقتي مي کند. مارسلا تصميم شوهرش را عقلاني نيافته و بعد از درگيري با وي به همراه دو فرزندشان به خانه مادر خود مي رود. اما زندگي در خانه مادر مارسلا نيز راحت نيست، چون شوهر ديابتي وي رفتار ناخوشايندي با مارسلا و فرزندانش دارد. پس از رفتن مارسلا، ياردا توسط پليس دستگير مي شود. صاحب اتومبيل مسروقه، فردي به نام بنش است که پس از ٢٥ سال زندگي در ايتاليا به کشور خود بازگشته تا سر و صورتي به خانه موروثي خود بدهد. بنش و مارسلا در اداره پليس با هم برخورد مي کنند. بنش که بسيار مسن تر از مارسلا و فردي آرام و مهربان است به او پيشنهاد مي کند تا زمان رهايي ياردا در منزل اقامت کند. اين اقامت دوستي بي شائبه در کنار تصميم مارسلا مبني بر جدايي از ياردا کم کم شکل تازه اي به خود مي گيرد....

چرا بايد ديد؟
يان هرابيک را با جدا از هم سقوط مي کنيم[٢٠٠٠] به ياد مي آورم. فيلمي تلخ و اومانيستي و در عين حال کميک درباره يکي از تفرقه برانگيزترين دوران تاريخ معاصر چکسلواکي و تنگناهاي اخلاقي زن و شوهري که به يهودي فراري از چنگ نازي ها پناه داده اند. يان هرابيک متولد ١٩٦٧ پراگ است که در ١٩٨٨ با ساختن همه آن چيزهايي که مي خواستيد درباره سکس بدانيد و جرات تجربه کردنش را نداشتيد شروع به کارگرداني کرد. در ١٩٩٣ براي ضربه بزرگ جايزه ويژه داوران جشنواره گيخون و شير چک بهترين کارگرداني را به دست آورد و در ١٩٩٩ جايزه فيپرشي جشنواره کارلو ويواري براي Cosy Dens گرفت. جدا از هم سقوط مي کنيم تحسين شده ترين کار هرابيک تا امروز است که جوايزي از جشنواره هاي پورتلند، سيدني، Cottbus، ونکوور و... دريافت کرده و نامزد دريافت اسکار بهترين فيلم خارجي نيز بوده است. اما زيباي گرفتار براي کساني که هرابيک را نمي شناسند، نمونه خوبي نيست. هرابيک همچون ميلوش فورمن از قابليت ملي خاصي براي بيرون کشيدن خنده از دل موقعيت هاي دردناک و ايجاد تعادلي ظريف ميان شوخ طبعي و تاثر و تراژدي بالقوه و حفظ آن برخوردار است. او تقريبا در همه فيلم هايش کوشيده تا تصوير کننده رفتار باورنکردني انسان ها در دل شرايط غير عادي باشد و همواره کوشيده تا از قضاوت درباره اين رفتارها خودداري کند. اما در آخرين فيلمش غير از چند لحظه درخشان در نيمه دوم فيلم به نظر مي رسد از تک و تا افتاده است. مشکل اصلي زيباي گرفتار يا حسابي توي دردسر سکوت بيش از اندازه شخصيت اصلي-مارسلا- است که دريافت انگيزه ها و درک رفتارهايش را سخت مي کند. اين مسئله درباره بنش نيز صدق مي کند. تنها شخصيت پرورش يافته فيلم عمو ريشاف شوهر دوم مادر مارسلاست که يادآور استيو بوسمي و شخصيت هاي کلبي مسلکي است که بازي مي کند. تاکيد نکردن فيلمنامه و کارگردان روي شخصيت دو بچه از نقاط ضعف فيلم است و در عوض پرداختن به مشکلات زندگي در جمهوري چک امروز را ترجيح مي دهد. پيرنگ فرعي مناسبي که از ويژگي هاي کار هرابيک محسوب مي شود. با اين حال صدمه فراواني که فيلم از فيلمنامه پر پيچ و خم که نه، بهتر بگويم بي سر و ته خود مي خورد با هيچ عملي جبران پذير نيست. حتي رابطه عاشقانه ميان مارسلا و بنش و حتي شوهرش ياردا آن چنان پرداخت نشده باقي مي ماند که تماشاگر را حيران از سالن بيرون مي کند. شخصاً ترجيح مي دهم يک بار ديگر جدا از هم سقوط مي کنيم را تماشا کنم. از شما هم دعوت مي کنم همين کار را بکنيد!
ژانر: کمدي، درام.


لينکهاي دانلود
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part01.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part02.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part02.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part03.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part04.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part05.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part06.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part07.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part07.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part08.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part09.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part10.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part11.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part11.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part12.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part13.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part14.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.part15.rar 
Kraska.v.Nesnazich.2006.DVDRip.Xvid.CZ.sfv
 

لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 

دانلود انيميشن

The Incredibles

 

مجموعه کامل کارتون زيباي  The Incredibles

Also Known As:The Fantastics (USA) (working title)
The Invincibles (USA) (working title)
Untitled Brad Bird Pixar Project (USA) (working title)
MPAA:Rated PG for action violence.
Runtime:115 min
Country:USA
Language:Spanish / English / French
Color:Color
Aspect Ratio:2.35 : 1 more
Sound Mix:DTS-ES / Dolby Digital EX / SDDS
Certification:Malaysia:U / Iceland:L / India:U / Thailand:G / France:U / Argentina:Atp / Australia:PG / Brazil:Livre / Canada:G (Alberta/British Columbia/Manitoba/Québec) / Canada:PG (Nova Scotia/Ontario) / Chile:TE / Finland:K-7 / Germany:6 / Hong Kong:I / Ireland:PG / Japan:U / Netherlands:MG6 / New Zealand:PG / Peru:PT / Philippines:G / Portugal:M/6 / Singapore:PG / South Korea:All / Spain:T / Switzerland:10 (canton of Zurich) / Switzerland:7 (canton of Geneva) / Switzerland:7 (canton of Vaud) / Taiwan:GP / UK:U / USA:PG / Norway:7 / Greece:K
Company:Walt Disney Pictures


براي مشاهده عکسهايي از اين کارتون اينجا را کليک کنيد

لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال، و به زبان انگليسي):

http://rapidshare.com/files/28282844/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28282915/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28283591/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284360/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284362/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284363/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284369/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284370/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284371/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284372/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284373/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284374/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284377/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284379/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284380/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284382/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284387/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284388/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284390/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284394/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284397/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284402/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284403/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284405/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284406/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284408/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284413/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284415/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284424/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284426/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284429/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284430/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284431/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284432/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284433/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284435/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284436/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284437/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284439/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284441/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284442/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284443/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284444/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284447/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284448/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284451/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284453/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284454/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284455/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284456/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284457/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284458/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284460/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284462/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284463/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284465/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284468/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284469/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284471/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284473/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284474/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284478/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284479/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284480/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284481/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284483/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284488/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284489/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284490/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284494/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284495/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284496/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284497/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284499/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284501/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284504/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284505/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284506/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...
http://rapidshare.com/files/28284508/The.Incredibles.2004.720p.HDTV.x264...

  لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

خاطرخواه
باصداي پويابياتي

آلبوم جدید پویا بیاتی به نام خاطر خواه با 2 کیفیت
 

براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

تک موزیک

آهنگ جدید و بسیار زیبای احسان خواجه امیری
به نام شوق سفر

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Chicken Invaders 2

 

اين هم يک بازي پرطرفدار از بازيهاي Arcade که بازي جنگي و جذاب و مانند مدافع ستارگان است. در اين بازي بايد به پرنده هاي کوچک و يا همان جوجه مرغها که در آسمان در حال پرواز هستند حمله کنيد و آنها را از بين ببريد و گوشت آنها را هم اگر بخوريد امتياز بيشتري خواهيد گرفت. اين بازي جذاب مي تونه تا ساعتهاي سرگرمتون کنه!
کي.جن بازي در داخل فايل زيپ قرار دارد. فقط يادتون باشه بعد از نصب و اجراي برنامه بر روي Already Paid کليک کنيد. سپس بر روي I'm not connected to the internet کليک کنيد. کد برنامه را در کي جن قرار دهيد. کد جواب را گرفته و به برنامه منتقل کنيد و بر روي Submit کليک کنيد.

لينک دانلود (حجم فايل در حدود 5 مگابايت مي باشد)
لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 

دنياي موبايل

V-Rally 3D

لينک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی

گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی
شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
صد بار بگفتی که دهم زان دهنت کام
گویی بدهم کامت و جانت بستانم
چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند
چون اشک بیندازیش از دیده مردم

 

چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی
ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی
هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی
چون سوسن آزاده چرا جمله زبانی
ترسم ندهی کامم و جانم بستانی
بیمار که دیده​ست بدین سخت کمانی
آن را که دمی از نظر خویش برانی

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

جمله روزانه
saheledoosti@yahoo.com

2 خرداد
همین امروز می توانی خودت را مبتلا به انواع و اقسام بیماریهای رایج کنی. اگر فردا افکار احساسی متفاوتی داشته باشی، بیماریها از جسم تو بیرون می روند. مساله مهم این است که به چیزهای ناخواسته زیاد توجه نکن. وقتی بدنت احساس خوبی ندارد، فکرت را متوجه جایی دیگر بکن.
ابراهام هیکز

 

 
 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

امام علي (عليه السلا) فرمودند:
مَن تَلَذَّذَ بمعاصِي اللهِ أورَثَهُ اللهُ ذُلاّ.
هر كه زا معاصى خداوند لذّت برد خداوند او را به خوارى افكند.
(غرر الحكم : 8823)

 

 

يک لبخند
toraj_fal@yahoo.com

خواستگار مودبانه پیش پدر دختر آمد و با رعایت منتهای نزاکت دختر او را خواستگاری کرد . پدر دختر برای اینکه وضع اخلاقی او را دریافته باشد پرسید : آیا شما قمار می کنید ؟
خواستگار جواب داد : متشکرم . بگذارید اول تکلیف این موضوع را معلوم کنیم بعد به کارهای دیگر می پردازیم . !!

مادر دختر از خواستگار پرسید : قسم می خورید که تا کنون زن نگرفته اید ؟
خواستگار جواب داد : بله ، خانم ، به جان دو تا بچه ام قسم !!

ظریفی زن بخواست . چون شب را با او گذرانید و صباح شد . یاران او را پرسیدند :
حال چیست و زنت به چه ماند ؟
گفت : به شاخ نرگس مست که سرش سفید است و رویش زرد و ساقش سبز و باریک .

جوانی به خواستگاری دختر مرد ثروتمندی رفت . پدر دختر به او گفت :
بی پرده باید عرض کنم که اگر به طمع اموال و ثروت من می خواهید با دخترم ازدواج کنید ، بدانید که حتی یک دینار هم به او نمی رسد مگر بعد از آنکه من بمیرم .
جوان گفت : مهم نیست ، من حاضرم هفت هشت ماه هم صبر کنم . !!!

 

 
 

آرايشي-بهداشتي
amoozesh_v_sh@yahoo.com

در تابستان رنگ موها ثابت نيستند:
به علت تاثيرات مخرب خورشيد ، گرما و يا آب .شما مي توانيد براي درست كردن خلل و فرج مو و نرم كردن موي خود از نرم كننده هاي مو استفاده كنيد.

وقتي موي بلوند در اثر مواد شيميايي موجود در استخر شنا سبز مي شود:
با استفاده ازرنگهای گرم (قرمز يا طلايي) اين مشكل بر طرف مي شود. همچنين شما مي توانيد از شامپوهاي براق كننده و شفاف كننده هم استفاده نماييد.

يك زمينه سبزمو:
وقتي كه يك رنگ با پايه هاي آبي ،به موي زرد و يا طلايي زده شود در نتيجه رنگ سبز مي شود. با جانشين كردن يك رنگ با پايه بنفش رنگ طبيعي تري خواهد داد.

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

سیاوش مرد جنگ است، ولی نه مرد جنگی بی فرهنگ
او خود آیینه ی تمام نمای فرهنگ ایران است
او می داند که خون بیگناهان را نباید ریخت ،و پیمان بسته شده را نباید شکست ، که جنگ برای کوتاه کردن دست دشمنان است نه برای خون ریختن و نغمۀ شادمانی را از روی زمین برداشتن

زکار پدر دل پر اندیشه کرد
ز ترکان و از روزگار نبرد

همی گفت سد مرد گرد سوار
زخویشان شاهی چنین نامدار

همه نیک خواه و همه بیگناه
اگرشان فرستم بنزدیک شاه

مپرسد نیندشد از کارشان
همانگه کند زنده بر دارشان

به نزدیک یزدان چه پوزش برم
بد آید ز کار پدر بر سرم

سیاوش می داند که شکستن پیمان شکست اهورا مزدا، و پیروزی اهریمن است ، و او مردی نیست که پشت به اهورا مزدا کند وبا شکستن پیمان، خرسندی اهریمن را فراهم آورد.

ادامه دارد ...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة الأنعام آيات: 165 محل نزول: مکه

 
هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيهُمُ الْمَلآئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ 158 إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ 159 مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ 160 قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ 161 قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ 162 لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ 163 قُلْ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ 164 وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ 165

 

ترجمه فارسي مکارم

آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان (مرگ) به سراغشان آيند، يا خداوند (خودش) به سوى آنها بيايد، يا بعضى از آيات پروردگارت (و نشانه‏هاى رستاخيز)؟! اما آن روز كه بعضى از آيات پروردگارت تحقق پذيرد، ايمان‏آوردن افرادى كه قبلا ايمان نياورده‏اند، يا در ايمانشان عمل نيكى انجام نداده‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اكنون كه شما چنين انتظارات نادرستى داريد،) انتظار بكشيد ما هم انتظار (كيفر شما را) مى‏كشيم!» «158» كسانى كه آيين خود را پراكنده ساختند، و به دسته‏هاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند، تو هيچ گونه رابطه‏اى با آنها ندارى! سر و كار آنها تنها با خداست; سپس خدا آنها را از آنچه انجام مى‏دادند، با خبر مى‏كند «159» هر كس كار نيكى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، كيفر نخواهد ديد; و ستمى بر آنها نخواهد شد «160» بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده; آيينى پابرجا (و ضامن سعادت دين و دنيا); آيين ابراهيم; كه از آيينهاى خرافى روى برگرداند; و از مشركان نبود» «161» بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانيان است «162» همتايى براى او نيست; و به همين مامور شده‏ام; و من نخستين مسلمانم!» «163» بگو: «آيا غير خدا، پروردگارى را بطلبم، در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟! هيچ كس، عمل (بدى) جز به زيان خودش، انجام نمى‏دهد; و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمل نمى‏شود; سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است; و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتيد، خبر خواهد داد «164» و او كسى است كه شما را جانشينان (و نمايندگان) خود در زمين ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد; به يقين پروردگار تو سريع العقاب و آمرزنده مهربان است (كيفر كسانى را كه از بوته امتحان نادرست درآيند، زود مى‏دهد; و نسبت به حق پويان مهربان است) «165»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

ashege_shahadat_84@yahoo.com

اتل متل يک بابا
که اومده از سفر
اسم بابام صادقه
اسم مادرم هاجر 
...

براي شنيده ادامه اين شعر زيبا اينجا را کليک کنيد
(حجم: يک مگابايت)

 

 

donya_lotfabadi@yahoo.com

انسان هاي بزرگ دو دل دارند : دلي که درد مي کشد و پنهان است !
دلي که مي خندد و اشکار است

 

 

fmnamp7@yahoo.com

زندگی مثل شطرنج است؛اگر ببازی، می گویند بازی بلد نیست؛
و اگر ببری و خوب بازی کنی،همه می خواهند تو را شکست دهند.

 

 

helia_k48@yahoo.com

NO POINTING FINGERS

A man asked his father-in-law, "Many people praised you for a successful marriage. Could you please share with me your secret?"
The father-in-law answered in a smile, "Never criticize your wife for her shortcomings or when she does something wrong. Always bear in mind that because of her shortcomings and weaknesses, she could not find a better husband than you."
We all look forward to being loved and respected. Many people are afraid of losing face. Generally, when a person makes a mistake, he would look around to find a scapegoat to point the finger at. This is the start of a war. We should always remember that when we point one finger at a person, the other four fingers are pointing at ourselves.
If we forgive the others, others will ignore our mistake too.

 

 

mamani_1385@yahoo.com

باز هم گفتي مي دانم!


گفتم : می مانم تا ابد

تا هر زمان که تو بخواهی

گفتی : می دانم

گفتم : چشمانت را در بهترين نقطه دلم قاب کرده ام برای هميشه هر گوشه دلم
را که می بينم تو هم آن جايی .

گفتی : می دانم

گفتم : برای من از تو دوست داشتنی تر وجود ندارد

باز هم گفتی می دانم .

امروز چندمين روز است که تو رفته ای و من هيچ گاه اين را نمی دانستم
که تو برای من به ياد من و دوست دار من نيستی

باز هم می گويم : منتظرت می مانم شايد فقط شايد روزی برگردی....

 

.

komeil_fa84@yahoo.com

نظر دکتر عباسي در مورد مذاکره با آمريکا
نگذارید قبحش از بین برود...


چند وقتی است که بحث مذاکره با آمریکا پیش آمده؛ ایران اعلام آمادگی کرده و آمریکا هم که از خدا خواسته، آماده مذاکره است. در ایران هم، عده ای از این عمل استقبال کرده اند، بعضی به شدت مخالفت کرده اند و عده ای هم برایشان مهم نیست. آن عده ای که استقبال کرده اند، بیشترشان قشر مرفه اند که عاشق آمریکا هستند و از هرگونه نزدیکی به آمریکا استقبال می کنند و کاری به کار ارزشهای انقلاب و... ندارند. جبهه مخالف هم اکثرأ دانشجویان حزب اللهی هستند و آرمان گرا؛ استناد آنها هم به صحیفه امام (ره) است. اما در این مقاله قصد من، مطرح کردن موضع دکتر عباسی در این زمینه است:
در چند وقت اخیر، بخصوص در مورد اجلاس شرم الشیخ تمام غرب به دنبال ما آمده بود تا رضایت ما را بگیرد برای شرکت در جلسه: بوش به رایس گفته بود در جلسه مودب باشد(!)، خاویر سولانا رسمأ تقاضا کرده بود، گزارش بیکر-همیلتون تصدیق می کرد که ایران باید حضور داشته باشد، کیسینجر گفته بود باید با ایران تعامل کرد، و از طرف دیگر دولت عراق هم مصرّأ از ایران تقاضا می کرد که به این جلسه بیاید و با آمریکا مذاکراتی داشته باشد. تمام این کارها باعث شد که موضع ایران، موضعی مقتدرانه و عزت مدارانه باشد و همه ناز او را بکشند. این موضع، موضعی بوده که تا بحال هیچ وقت برای ایران بدست نیامده بود و فرصتی استثنائی بود؛ و هنوز هم هست چون در شرم الشیخ ما با آمریکا مذاکراتی اساسی نداشتیم، فقط مذاکراتی در حد چند کارشناس بود. اگر ایران در این موقعیت با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند (سر هر موضوعی) بازتاب بسیار خوبی دارد جون برای اولین بار، آمریکایی ها موقعی سر میز می نشینند که در موضع ضعف و تقاضا هستند؛ که این قضیه برای دیگر انقلابها و جنبشهایی که از انقلاب ایران تأثیر گرفته اند روحیه بسیار خوبی ایجاد می کند و الگوی بسیاری از انقلابهای دیگر می شود.
دیگر اینکه این مذاکره اصلأ قرار نیست در مورد ایران و ارزشها و مواضع انقلابی ایران باشد، بلکه قرار است در مورد عراق باشد و طبق سخنان ولی فقیهمان، جلسه ای باشد که به آمریکا تذکر داده شود در مورد امنیت عراق و مسئولیت اشغالگران در مورد عراق. و این وظیفه، موقعی که دولت عراق هم از ما برای این کار (مذاکره) تقاضا کرده است پررنگ تر می شود.
از این نوع مذاکرات -که یک طرف در موضع اقتدار است- روسیه خیلی استفاده کرده و می کند. می رود به آمریکا می گوید: قیمت ایران چنده؟ می گوید: می شوی عضو ناظر اتحادیه اروپا. او هم 6 ماهی ایران را سر قضیه بوشهر سر کار می گذارد. بعد این مدت بدو بدو از ایران طرفداری می کند و از پشت صحنه می رود و دوباره می گوید: ایران چند؟! دوباره امتیازی می گیرد و...
ما هم در این مذاکرات باید برویم و بگوییم: این حزب الله لبنان که هیچی، 25 تا دیگه ش رو هم داریم. قیمت هر کدوم چقدره؟ مثلا میگن: شما نقض حقوق بشر نکردید. میگیم: کمه. میگن: شما آزادی تو کشورتون هست. میگیم : کمه؛ و همینطور امتیاز می گیریم و دوباره آمریکا را سر کار می گذاریم.
کسانی که هم می گویند: اِ، آقا، کی آمریکا را سر کار می تواند بگذارد؟ باید بدانند که از آدم تا خاتم(ص) و از علی تا مهدی(عج) زحمت کشیدند و می کشند که مستضعفین بر مستکبرین غلبه پیدا کنند، و اقتدار ایران اسلامی در این برهه از زمان از جلوه های حرکت خونبار انبیاست.
"ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین" (سوره قصص/آیه 5)
اما خطری که در این میان وجود دارد این است که قبح این قضیه بشکند، و سر میز نشستن با آمریکا تبدیل به اتفاقی عادی شود؛ آقایانی که برای مذاکره می روند جوّ زیبا و فریبنده آنجا بگیردشان و مسئولیت اصلی را فراموش کنند. اگر این اتفاق بیافتد، بعد از مدتی تمام اثرات خوب بالا از بین می رود و امتیازاتی که الان داریم، آن موقع تمامأ از بین خواهد رفت. به همین دلیل هم بود که رهبر اجازه مذاکره با آمریکا را در دولتهای قبلی نمی دادند. اتفاقی هم که دانشجویان باید مواظب آن باشند، همین است که مسئولیت اصلی فراموش نشود و قبح این قضیه نشکند؛ و به نظر من مهمترین چیزی که باید آن را رصد کرد همین است.
و الله خیر الحافظین

 

 

ebgh_80@yahoo.com

یادداشت های همین جوری

تا زمان انتصاب قالیباف به سمت مدیر نیروی انتظامی ، مردم از پلیس دوری می جستند و همواره ترسی نهان با هر بار دیدن ماشین پلیس بر وجودشان مستولی می شد ( به خاطر نوع برخورد کمیته با مردم و خاطره ای که از خود به جا گذاشته بود ) . ولی با انتصاب قالیباف ، نوع نگرش مردم به پلیس عوض شد . پلیسی که همه از آن دوری می جستند ، این بار شد امین مردم و مردم دیگر آن ترس را فراموش کرده بودند . البته موردی که در زمان تصدی قالیباف ، مورد انتقاد شدید من است ، فارغ از تمام حسن هایی که مدیریت ایشان داشت ، برهه زمانی کوتاهی بود که یک سری ماشین سیاه رنگ به همراه چند کماندوی سر و پا مسلح به خیابانها آمدند و دوباره آن خاطره های بد را به خاطر مردم آوردند که خوشبختانه به خیر گذشت ! و خیلی زود شرشان کنده شد . به هر حال ، قالیباف چه از لحاظ ظاهر نیروی انتظامی ( لباس هایی با رنگ روشن ، ادبیات ماموران ، نوع برخورد با مردم ، ماشین بنز و ... ) و چه در داخل این ارگان تحولاتی ایجاد کرد . بطور نمونه ایجاد پایگاه صد و ده یا صد و نود و هفت . اما تمام این رابطه ای که بین مردم و پلیس شکل گرفته بود با انتصاب آقای احمدی مقدم ، بار دیگر خدشه دار شد . نوع برخوردها تماما حالت جبری و هجومی و در برخی موارد حالت وحشیگری بخود گرفت . نوع برخورد نیروی انتظامی در برابر تجمع بانوان ، تجمع معلمین ، تجمع رانندگان شرکت واحد ، دانشجویان و ... و برخورد کاملا سلیقه ای با مساله حجاب و در حال حاضر اراذل و اوباش نمرات منفی ای را برای مدیریت ایشان لحاظ می کند . بطور مثال شما نوع برخورد مامورانی را می بینید که بسیار عاقلانه با بد حجابی برخورد می کنند و با صحبت ، دعوت به رعایت حجاب می کنند ، از طرفی در نقطه ای دیگر ، یک مامور را می بینید که با زور و لگد ، حجاب را گوشزد می کند . و این تنها به این دلیل است که هیچ قانونی یا الگویی برای حجاب در نظر نگرفته شده است و کاملا سلیقه ای و نوع برخورد نیز بستگی به محیطی دارد که مامور در آن رشد پیدا کرده است و فرهنگی که در ذاتش دارد . اما نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم و انتقاد اصلی ام از مدیریت نیروی انتظامی است ، نوع برخورد با اراذل و اوباش است . برخورد و جمع آوری مزاحمین و اراذل و اوباش بسیار مفید است ولی به شرط آنکه الگویی برای اراذل نامیدن داشته باشیم . نیروی انتظامی در این طرح ، چیزی را که اصلا مد نظر ندارد ، فرهنگ سازی است . یعنی با نوع برخوردی که با اراذل می کند ، نه تنها باعث اصلاح آنان نمی شود ، بلکه ترس های پنهانی را هم که مجرم از قانون داشته را از بین می برد . برخورد بسیار وحشیانه و ضرب و شتم مجرمین ( که واقعا و خدا وکیلی معلوم نیست یارو این کاره هست یا نه ! ) نه تنها کمکی به این قضیه نمی کند ، بلکه تمام چارچوب ها توسط مامورین بهم ریخته می شود . باز هم می گویم اصلا و ابدا جمع اوری اینگونه افراد را بد نمی دانم و بسیار هم مفید می دانم ولی به شرط اینکه حداقل قبل از هر نوع برخورد ، از مشاوره یک روانشناس و یک جامعه شناس بهره گرفته شود . نوع بافت محیطی در پرورش افراد بسیار سهیم است . مثلا کودکی که در دروازه غار بزرگ شده با کودکی که در یک محله اصیل رشد پیدا کرده ، کاملا دیدگاه های متمایزی دارند . ولی نیروی انتظامی اصلا این را در نظر نمی گیرد و از یک دروازه غاری انتظار دارد مانند یک لیسانسه یا یک دکتر برخورد کند ! در حالیکه ابتدا باید فرهنگ آن مناطق را اصلاح کند . وقتی نیروی انتظامی ، خودش در مبارزه با این افراد ، خشونت را تبلیغ می کند ، دیگر از مجرمین نباید انتظاری فراتر داشت . به هر حال نیروی انتظامی دوباره دارد به سبک و سیاق کمیته برمی گردد و این بار اگر مردم پلیس را نامحرم بدانند ، برگرداندن و زدودن افکاری که ایجاد شده ، سالها غیر قابل بازگشت است . به هر حال نیروی انتظامی وظیفه اش برقراری امنیت اجتماعی است ولی با نوع برخوردهایی که در حال شکل گیری است ، عملا دارد هر گونه امنیت و آسایشی را سلب می کند . فرض کنید بچه ای یا فرد مسنی صحنه زیر را ( عکس ) ببینند . اولین واکنش شان مطمینا دلسوزی به حال مجرمی است که در حال کتک خوررن به بدترین نوع می باشد . پس نیروی انتظامی به جای اینکه به مردم نشان دهد که امنیت برقرار می کند ، فقط حس ترحم رانسبت به مجرمین بر می انگیزد و بین خودش و مردم فاصله می اندازد . همین .

 

 

hasanalibeigi@gmail.com

آدم به 6 دليل شانس آورد!

adam be 6dalil shans ovord: chon hava nemitunest behesh bege:1man adamet kardam 2boro az shoharaye mardom yad begir 3dishab koja bodi? 4polato dadi mamanet 5mamanamina..... 6chera be on khanum negah kardi

 

 

naghmeh_love_85@yahoo.com

مردی به آرایشگاه رفت تا آرایشگر موهایش را کوتاه کند . آرایشگر که مشغول کار شد طبق عادت همیشگی با مشتری شروع به صحبت کرد . درباره موضوعات گوناگونی صحبت کردند تا موضوع گفتگو به خدا رسید . آرایشگر گفت : من هرگز به خدا اعتقاد ندارم . مشتری پرسید : چرا اینگونه فکر می کنی ؟ آرایشگر گفت : کافی است پایت را از اینجا بیرون بگذاری و به خیابان بروی و دریابی که خدا وجود ندارد . چرا این همه آدم بیمار و فقیر در جهان هست ؟ اگر خدا هست وجود این همه آواره به چه معنی است ؟ دلیل این همه مشکل که مردم دارند چیست ؟
اگر خدا هست پس نباید رنجی وجود داشته باشد . من نمی توانم تصور کنم خدایی که همه را دوست دارد ، اجازه دهد این وضعیت ادامه داشته باشد .
مشتری لحظه ای فکر کرد ولی نخواست جوابش را بدهد که مبادا مشاجره ای در بگیرد .
بعد از اتمام کار وقتی مشتری آرایشگاه را ترک کرد درست همان لحظه مردی را با موهای بسیار بلند و ریش های ژولیده و بسیار کثیف دید. مشتری به آریشگاه برگشت و به آرایشگر گفت : آیا می دانی که در دنیا هرگز آرایشگر وجود ندارد ؟
آرایشگر گفت : چگونه چنین ادعائی می کنی, در حالی که من اینجا هستم و همین چند دقیقه پیش موهای ترا اصلاح کرده ام ؟
مشتری ادامه داد : آرایشگر وجود ندارد چون اگر وجود داشت آدمی به آن شکل و شمایل با آن موهای بلند و ژولیده وجود نداشت و اشاره کرد به همان مرد کثیف و ژولیده که حالا داشت از مقابل آرایشگاه عبور می کرد . آرایشگر گفت : نه, من وجود دارم, چرا آن مرد به پیش من نمی آید ؟
مشتری گفت : و نکته همین جاست , خدا هم وجود دارد. دلیل وجود این همه این مشکلها آن است که مردم به سوی خدا روی نمی آورند و دنبالش نمی گردند.

 

 

salman_yavar@yahoo.com

انگيزه و هدف هاشمي رفسنجاني چيست؟


بي‌گمان ملت ايران از نوع موضع‌گيري‌هاي مانع‌تراشانه و كارشكنانه‌ي هاشمي رفسنجاني پس از پيروزي معجزه‌آساي احمدي‌نژاد، آگاهي كامل دارند. پافشاري سرسختانه‌ي هاشمي به تخريب رئيس‌جمهور و اقدامات و تصميمات دولت نهم، امري است كه تك‌تك ملت با هر ميزان دانش و بينش از آن مطلعند. قيم‌مآبي، خودمحوري، تركتازي و حركت‌هاي فراقانوني يا قانون‌شكنانه‌ي هاشمي در راستاي تقابل با اهداف رئيس‌جمهور از بديهيات است كه وي نمي‌تواند حتي يك لحظه از آن فارغ شود.

بيش و پيش از هر مسأله‌"پريدن نابهنگام و بدون جايگاه او در عرصه‌ي ديپلماسي خارجي" به ويژه "مساله‌ي انرژي هسته‌اي"، ملت را به تأمل و تدبر وا مي‌دارد. تهديد، ارعاب، القاء، و رهنمود دادن به بيگانگان در تقابل با منافع و مصالح ملي و اصول و برنامه‌هاي عزتمند و پيروز احمدي‌نژاد، راهكارهاي دائمي از سوي رفسنجاني است. نكته‌اي كه مقام معظم رهبري نيز آن را "جنگ رواني" به منظور مرعوب‌ساختن ملت" خواندند.

متاسفانه تريبون‌مقدس نمازجمعه، ابزاري براي اين راهكار نامقدس توسط هاشمي گرديده است. به همين جهت در خطبه‌هاي جمعه‌اين هفته نيز وي در يك دست و پا زدن بي‌حاصل اما هدفدار، خط گذشته را ادامه داد. جالب است هاشمي كه معلوم نيست بر چه اساسي به كمتر از تماميت‌خواهي، باج‌گيري و قيم‌مآبي فردي و خانوادگي راضي نمي‌شود، با پراكنده‌گويي‌،‌آرامش و اطمينان روحي و ايستادگي و بالندگي و اتحاد ملي را در به اصطلاح تحليل‌هاي خود به چالش گرفت. كافي است يكي دو جمله از محتواي هدفمند، اما مضطربانه‌ي او اشاره شود.

"گذشته را نبايد اجازه داد به هر دليل زير سؤال ببرند، و كسي به ناحق دوران انقلاب و مسايل انقلاب را به انحراف ببرد."

"در مساله هسته‌اي در سال‌هاي گذشته توانستيم روي پاي خود بايستيم و پيشرفت‌هايي بكنيم"

"كساني كه آثار شكنجه در دوران انقلاب در بدنشان است"

"حمله امريكا به عراق و افغانستان نشان داد كه اگر چه مي‌تواند حمله بكند، اما ..."

عدم پيوند و ارتباط جملات فوق نشان از تشويش ذهني دارد كه به تشويش اذهان و افكار عمومي مي‌پردازد. حال مي‌توان در همين چند جمله سؤالاتي را مطرح نمود:

1. واقعاً چه كساني "به هر دليل" مي‌خواهند انقلاب را زير سؤال ببرند؟ آيا هاشمي رفسنجاني با اتهام زدن به حضرت امام سلام‌الله عليه در برنامه تلويزيوني، يكي از اين افراد و در رأس آن‌ها نيست؟ آيا حسن روحاني با جداسازي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي يك ضلع از مثلت شوم "مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص نيست"؟ آيا خاتمي منادي حقوق بشر و دموكراسي و ليبراليسم امريكايي از سردمداران اين جريان نيست؟ آيا محفل مركز تحقيقات مجمع با تجمع عناصر انقلاب‌ستيز از اين زمره نيستند؟ آيا سعيد حجاريان كه بلندگوي دين‌ستيزي و ايران‌سوزي است و ديگر همپالكي‌هاي پُست گرفته از مثلث هاشمي، خاتمي، روحاني در مركز تحقيقات مجمع در سمينار "دولت مدرن" بيدادهايي امريكايي عليه مباني نظام اسلامي و انقلاب نكردند؟

2. حقيقتاً چه افرادي به ناحق دوران انقلاب و مسايل انقلاب را به انحراف مي‌برند؟ آيا هاشمي رفسنجاني نيست كه "اساس انقلاب" يعني "ولايت فقيه" را روزي با مبناي "مشروعيت مردمي" و نه "الهي" طرح مي‌كند، و روزي ديگر آن را "يك اصل مطرود" مي‌خواند؟ چه كسي جز او جرأت چنين گستاخي به "بنياد ديني انقلاب را دارد" و "كدام انحراف بالاتر از اين مي‌باشد"؟!

3. مساله‌ي هسته‌اي و گذشته‌ي افتخارآميز آن در ديد هاشمي و روحاني و خاتمي! را تنها مي‌توان با دستگيري حسين موسويان به محك گذارد. آيا اين "افتخارات گذشته" با ظاهر 3 سال تعليق داوطلبانه، و باطني كه در "پي‌گيري پرونده حسين موسويان" پرده‌برداري مي‌شود، نبايد زير سؤال برود؟ آيا ظفرمندي‌هاي جهاني "احمدي‌نژاد" در مساله‌ي هسته‌اي را بايد فقط به دليل "باج‌خواهي" هاشمي به نام او نوشت؟

اعلان اين مطلب بيهوده و بي‌جا كه "كساني كه آثار شكنجه در بدنشان هست"،‌چه دردي را دوا مي‌كند؟ اولاً قطعاً هاشمي از آن جمله نيست. ثانياً چه تاواني را ملت، نظام اسلامي، اسلام و انقلاب براي چند روز زنداني‌شدنش، كه آرامش و آسايش آن به قرآن‌پژوهي و فيش‌برداري وي انجاميد، بايد بپردازند؟ آيا 28 سال حاكميت خانوادگي و زراندوزي و قبضه‌ي قدرت بي‌حد و حصر كافي نيست؟ خوب است هاشمي نگاهي به كتاب خاطرات "عزت‌شاهي" بكند، و بداند آثار شكنجه در بدن چه كساني است، و بداند آن افراد نه تنها هيچ سهم و باج و امتيازي از نظام نمي‌خواهند، بلكه با عملكرد امثال هاشمي سال‌هاست در انزوا به سر مي‌برند و با اين وجود خود را بدهكار نظام مي‌دانند.

4. هاشمي بايد بداند با تحليل‌هاي تهديدگونه، ارعاب، فضاسازي فتنه‌گرانه، بالاتر و بيش‌تر از اين نمي‌تواند راه به جايي ببرد. شوراي ضدامنيت سازمان ضدملل، يا چنين رهنمودهايي، قطع‌نامه‌ها، يا به تعبير احمدي‌نژاد، كاغذپاره‌هايي عليه ما صادر كرد و هيچ غلطي نمي‌توانست و نمي‌تواند بكند. احمدي‌نژاد نماد عزتمندي و هويت‌يابي ملت مسلماني است كه تحت زعامت مقام معظم رهبري در صدد جبران گذشته ذلت‌بار است. به همين جهت از "هاشمي رفسنجاني" مي‌خواهد تا دير نشده و صبر ملت لبريز نگرديده، خود، خانواده، مثلث شوم مركز تحقيقات مجمع تشخيص، سايت آفتاب و مافياگران برانداز، به باج خواهي و قيم‌مآبي پايان دهند.

راه امروز ملت سرافرازي و عزت‌طلبي است كه پرچمدار آن احمدي‌نژاد، و فرمانده آن مقام معظم رهبري هستند. ارتجاع گذشته منفور ملت است، پراكنده‌گويي، ارعاب‌آفريني و هر ترفند ديگر در خطبه‌هاي جمعه توسط هاشمي، يا سفرهاي دوره‌اي خاتمي، يا فتنه‌گري‌هاي مثلث مركز تحقيقات و حزب‌هاي منحرف كارگزاران، مشاركت، ضداعتمادملي و غيره راه به جايي نخواهند برد. تهديد "تحليل‌گونه"ي حمله امريكا تنها مي‌تواند مايه‌ي وحشت مافياگراني باشد كه اموال ملت را در سال‌هاي گذشته به يغما برده‌اند و گرنه فرزندان خميني سلام‌الله عليه در صورت واقعيت داشتن اين مسأله "عاشورائياني" هستند كه "كربلاي ايران" را براي لبيك به سرور آزادگان مهياي اقدامات خود مي‌نگرند

 

 

alirezamajidi@gmail.com

پرونده‌ای برای یوتیوب

تحولی که سایت یوتیوب در اینترنت به وجود آورده است را نمی‌توان به هیچ عنوان نادیده گرفت. هرچند که مردد بودم عنوان این پست را با توجه به محدودیت دسترسی به یوتیوب در ایران در بسیاری از نقاط و همچنین سرعت پایین اینترنت که عملا استفاده از این سایت را برای کاربران ایرانی دشوار می‌کند ، «مرثیه‌ای برای یوتیوب» انتخاب کنم.

مقدمه : «توماس کارلایل» فیلسوف بزرگ اسکاتلندی اعتقاد داشت که تاریخ جهان ‏چیزی نیست جز بیوگرافی مردان بزرگ. اما در عصر حاضر این تئوری خدشه جدی پیدا ‏کرده است. از زمانی که توانسته‌ایم با سرعت تبادل اطلاعات کنیم و توانایی آن را پیدا ‏کرده‌ایم که با سرعت دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرهای خود را به اطلاع دیگر انسان‌های کره ‏خاکی برسانیم ، دیگر همه «مهم» شده‌ایم. این مهم بودن تا به آنجا پیش رفت که مجله ‏تایم که بنا به سنتی دیرینه هر سال برترین شخصیت جهان را انتخاب می‌کند ، تک‌تک ‏مردم جهان را به عنوان شخصیت برتر جهان در سال 2006 انتخاب کرد ، همان افراد به ‏ظاهر کوچکی که با وبلاگ‌نویسی ،گذاشتن عکس در فلیکر و جاهای دیگر و درست کردن ‏ویدئوهای آماتوری در یوتیوب در کنار غول‌های بزرگ رسانه‌ای جهان قرار گرفته بودند. اینجا ‏بود که مردم تولیدکننده محتوا بر همه سیاست‌مداران ، توانگران و شرکت‌های بزرگ ‏اقتصادی غلبه کردند و در مرتبه‌ای بالاتر آز آنها قرار گرفتند.‏

بی‌شک در این تحول بزرگ اینترنت و سرویس‌های اینترنتی نقش اساسی را ایفا ‏می‌کنند. یوتیوب یکی از مهم‌ترین سرویس‌های اینترنتی است. ‏

 

داستان یوتیوب : این روزها کمتر کاربر اینترنتی را می‌توانید پیدا کنید که نام سایت ‏یوتیوب (‏http://youtube.com‏)‏‎ ‎‏ را نشنیده باشد و از آن استفاده نکرده باشد. بعد از موفقیت خیره‌کننده سایت فلیکر -سایتی که به منظور اشتراک عکس به وجود ‏آمد- رفته‌رفته لزوم راه افتادن سایتی برای اشتراک ویدئو احساس می‌شد. یوتیوب یک ‏سایت رایگان برای آپلود ، تماشا و اشتراک ویدئو است.‏

یوتیوب به وسیله چاد هرلی ‏Chad Hurley‏ ، استیون چن ‏Steve Chen‏ و جواد کریم، که ‏همگی کارمندان شرکت پی‌پال بودند ، به وجود آمد. قبل از کار در پی‌پال ، هرلی در ‏دانشگاه ایندیانای پنسیلوانیا ، طراحی می‌خواند و چاد و کریم در دانشگاه ایلینویز ، ‏دانشجوی کامپیوتر بودند.‏

چاد هرلی ، استیون چن و جواد ، هرسه زیر 30 سال سن دارند. چاد مسن‌ترین آنهاست ‏و 30 سال سن دارد و استیون و جواد به ترتیب 29 ساله و 28 ساله هستند. البته مدتی ‏است جواد از دو دوست خود جدا شده است.‏ این سه نفر در یک میهمانی شام در سال 2004 در «سلیکون ولی» درباره سهولت ‏ارسال عکس از طریق اینترنت و دشواری ارسال فیلم‌های ویدئویی صحبت می‌کردند که ‏ناگهان فکر بکر راه انداختن یک سایت برای اشتراک ویدئو به آنها الهام شد.‏

دومین ‏YouTube.com‏ دقیقا در 15 فوریه 2005 فعال شد و سایت رفته‌رفته در ماه‌های ‏بعد راه‌اندازی شد. 6 ماه بعد در ماه می 2005 ، سایت به طور رسمی و عمومی افتتاح ‏شد و کار رسمی خود را آغاز کرد.‏

محل اولیه سایت یوتیوب یک دفتر شیک در یک آپارتمان تجاری نبود ، صاحبان سایت در ‏ابتدا محلی بهتر از یک دفتر در بالای یک پیتزافروشی در سان ماتئوی کالیفرنیا برای شروع ‏کار نتوانستند پیدا کنند:

 

در طی ماه‌های بعدی این سایت کاربران زیادی را به خود جلب ‏کرد ، آنها روزانه هزاران ویدئو را تماشا ‏می‌کردند و صدها ویدئو آپلود می‌کردند ، برای ‏تأمین مخارج سایت و پهنای باند آن ، استیو چن و چاد هرلی ، ‏کارت‌های اعتباری خود را ‏گرو گذاشتند. در ماه‌های نخست به موازات گسترش و مشهور شدن یوتیوب ، مؤسسان ‏‏آن احساس دوگانه‌ای داشتند: شعف و ترس ، ترس از بابت اینکه مجبور بودند هزینه ‏زیادی صرف آن کنند.‏


سه مؤسس یوتیوب در حال هم‌فکری و طراحی سایت در گاراژ‏

در طی ماه‌های اول هر چند هفته یک بار ترافیک یوتبوب دو برابر می‌شد ، به همین خاطر ‏استیون و چاد تصمیم ‏گرفتند ، مثل دیگر رقیبان آگهی بگیرند. در نوامبر 2005 ، یک شرکت ‏سرمایه‌گذاری به نام ‏Sequoia‏ ، مبلغ 3.5 میلیون دلار را به یوتیوب اختصاص داد. همین ‏شرکت در آوریل 2006 ، 8 میلیون دلار دیگر به یوتیوب کمک کرد.‏

در 13 نوامبر 2006 ‏، به دنبال موفقیت خیره‌کننده یوتیوب ، گوگل یوتیوب را به مبلغ ‏‎1.65‎‏ ‏میلیارد دلار خرید. از آن زمان گاهی به یوتیوب گوتیوب ‏GOOTUBE‏ هم گفته می‌شود.‏ از ‏‏1.65 میلیارد دلار ، شرکت ‏Sequoia Capital‏ ، که در دو مرحله مجموعا ، 11.5 میلیون دلار ‏سرمایه‌گذاری کرده ، 495 میلیون دلار سهم برد و به هر یک از 3 بنیان‌‌گذار یوتیوب ، تقریبا ‏‏345 میلیون دلار پرداخت شد. آنها با این پول سرمایه‌گذاری مطمئنی کردند که چیزی نبود ‏جز خرید سهام گوگل.‏

 

در آگوست 2006 مقامات یوتیوب اعلام کردند که قصد دارند هر موزیک ویدئویی را که ‏ساخته شده پوشش دهند. در ماه سپتامبر «وارنز موزیک» قراردادی با یوتیوب امضا کرد ‏که بر اساس آن یوتیوب می‌توانست موزیک ویدئوهای وارنر را در سایت قرار دارد و در ‏عوض قسمتی از درآمد حاصل از آگهی‌ها را به شرکت وارنر بدهد.‏ در 9 اکتبر 2006 ، ‏CBS‏‌، شرکت موسیقی یونیورسال و شرکت سونی موافقت کردند که ‏برای یویتیوب ، ویدئوهای اختصاصی فراهم کنند.‏ در آخرین روزهای سال 2006 ، مجله تایم ، یوتیوب را به عنوان برترین اختراع سال انتخاب ‏کرد.‏ در 29 ژاویه 2007 چاد هارلی اعلام کرد که یوتبوب به کاربران فعالش ، پول پرداخت خواهد ‏کرد.‏

یوتیوب و کپی‌رایت : یوتیوب از کاربرانش خواسته است ویدئوهای مشمول کپی‌رایت را ‏به سایت نفرستند ، ولی حجم انبوهی از ویدئوهای کمپانی‌های فیلم‌سازی و موسیقی ‏و برنامه‌های جالب شبکه‌های مختلف تلویزیونی را می‌توان در این سایت پیدا کرد. همین ‏موضوع باعث می‌شود ، یوتیوب گهگاه درگیر مشکلات حقوقی شود. حتی زمانی منقدان ‏از گوگل به خاطر خرید یوتیوب انتقاد می‌کردند و پیش‌بینی می‌کردند یوتیوب با این همه ‏دعوی حقوقی ، به زودی همچون «نپستر» بسته خواهد شد. ولی مقامات یوتیوب ‏توانستند با تعاملات سازنده با این شرکت‌ها حجم مشکلات را کم کنند.‏ در فوریه 2006 ، ‏NBC‏ از یوتیوب برای قرار دادن بعضی از برنامه‌هایش شکایت کرد. ولی در ‏فوریه همان سال با یوتیوب به توافق رسید و کانال اختصاصی ‏NBC‏ در یوتیوب راه افتاد که ‏برنامه‌های منتخب ‏NBC‏ را پخش می‌کرد. یوتیوب در جولای 2006 مشکل مشابهی با ‏CBS‏ پیدا کرد. نام باشگاه فوتبال بایرن مونیخ هم در میان شاکیان یوتیوب دیده می‌شود.‏

اما چالش واقعی رویاروی رسانه‌های قدیمی، حمایت از خود در برابر استفاده بدون اجازه ‏از مطالب گرانبهایشان نیست. آنها در حقیقت بعد از انقلاب یوتیوب به چاره‌جویی افتاده‌اند ‏که چگونه بتوانند چرخ دستگاه سرگرمی‌ساز خود را بچرخانند.
 چاد هارلی می‌گوید: «تو ‏دیگر به چه دردی می‌خوری، اگر مردم خودشان ، خود را سرگرم ‌کنند؟»

یوتیوب و اعداد : مجله وال استریت ژورنال در شهریور ماه سال 85 گزارش جالبی ‏منتشر کرد ، بی‌شک از آن زمان تا کنون همه این اعداد تغییر کرده‌اند ، اما نگاهی به ‏همین اعداد و اطلاعات ، هر کسی را شگفت‌زده می‌کند.‏
‏- تحقیقی درباره تعداد ویدئوهای سایت یوتبوب انجام شده که نشان می‌دهد ، تنها در ‏عرض یک ماه تعداد ویدئوهای این سایت از 5.1 میلیون ویدئو به 6.1 میلیون رسیده است.‏ ‏
- تا به حال ویدئوهای یوتیوب 1.73 میلیارد بار توسط کاربران تماشا شده است.‏ ‏
- اگر در یوتیوب ، زیدان را جستجو کنید ، 2000 ویدئو از وی پیدا خواهید کرد که البته ‏عمدتا به حوادث فینال جام جهانی 2006 اشاره دارند.‏ ‏
- به نظر شما یوتیوب چقدر فضا برای ذخیره ویدئوهایش نیاز دارد؟ 45 ترابایت ، یعنی برابر ‏با فضای هارد پنج هزار کامپیوتر خانگی.‏ ‏- هزینه پهنای باند مورد نیاز یوتیوب در هر ماه چندین میلیون دلار است.‏ ‏
- 70 درصد کاربران ثبت‌نام کرده یوتیوب ، آمریکایی هستند و نیمی از آنها زیر 20 سال ، ‏سن دارند.‏ ‏- جالب است بدانید که پیرترین کاربر فعال یوتیوب ، نام کاربری ‏geriatric1927‎‏ را دارد و یک ‏پیرمرد 79 ساله بریتانیایی است که در مقابل کامپیوترش می‌نشیند و از خاطرات جنگ ‏جهانی دوم تعریف می‌کند.‏
‏- ‏Ernie Rogers‏ یک جوان 23 ساله با نام کاربری ‏lamo1234‎‏ بیش از هر کاربر دیگری تا به ‏حال ویدئوهای یوتیوب را تماشا کرده است ، وی ادعا کرده است 24 ساعته و 7 روز هفته ‏به گشت و گذار در یوتیوب می‌پردازد.‏ ‏
- اما آقای ‏Christy Leigh Stewart‏ ، یک جوان 21 ساله ، بیشتر از همه دریوتیوب ویدئو ‏آپلود کرده است ، یعنی حدود 2000 ویدئو!‏
‏- اگر کل زمانی را که مردم دنیا صرف تماشای یوتیوب کرده‌اند، محاسبه کنیم ، به عدد ‏جالبی می‌رسیم. 9305 سال!‏ ‏ تخمین زده می‌شود تعداد ویدئوهای یوتیوب در حال حاضر 100 میلیون باشد ، این سایت ‏هر ماه 34 میلیون بازدیدکننده جذب می‌کند و هر روز دست‌کم 65 هزار ویدئو به آن اضافه ‏می‌شود. ‏ یوتیوب به تنهایی 44 درصد بازدیدکنندگان سایت‌های اشتراک ویدئو را به خود جذب ‏می‌کند و بعد از آن سرویس ویدئوی ‏myspace‏ با 21 درصد قرار می‌گیرد
.

یوتیوب به روایت سایت الکسا : سایت الکسا ، یکی از بهترین آمارگیرهای اینترنتی ‏است. بر اساس آمار و محاسبات سایت الکسا ، یوتیوب هم ‌اکنون چهارمین سایت ‏پربازدیدکننده جهان است و تنها سایت‌های یاهو ، ‏MSN‏ و گوگل را بالاتر از خود می‌بیند.
‏یوتیوب حتی توانسته سایت محبوب ‏myspace‏ را پشت سر بگذارد. نگاهی به نمودار ‏ترافیک یوتیوب ، نشان دهنده رشد خیره‌کننده و باورنکردنی آن است:‏

‏ کاربران ایالات متحده ، برزیل و ژاپن بیش از بقیه کشورها به این سایت علاقمندند ، آنها ‏به ترتیب 15.9 ، 5.7 و ‏‎5.2‎‏ درصد بازدیدکنندگان سایت را تشکیل می دهند.‏

با اینکه کاربران ایرانی ، به خاطر سرعت پایین دسترسی به اینترنت در ایران ، مشکلاتی ‏زیادی برای تماشای راحت ویدئوهای یوتیوب دارند ولی این سایت در ایران هم محبوب ‏است و باز بر طبق آمار سایت الکسا ، سایت یوتیوب هفدهمین سایت پربازدیدشونده در ‏ایران است و از این حیث یوتیوب بر سایت‌های کلیه خبرگزاری‌های ایران ، برتری دارد.‏ یوتیوب در بسیاری از کشورهای جهان جزو 10 سایت پربازدیدشونده است.‏

تماشای ویدئوهای یوتیوب : یوتیوب از فن‌آوری فلش شرکت ادوب برای نمایش ویدئوها ‏استفاده می‌کند. ویدئوهایی ‏که می‌توانید در این سایت پیدا کنید ، طیف گسترده‌ای دارند ‏، از قطعات فیلم‌ها و ‏کلیپ‌های تلویزیونی گرفته تا ویدئوهای کاملا آماتور و ویدئوکلیپ‌های ‏موسیقی.‏ بعد از ورود به سایت یوتیوب می‌توانید به راحتی ویدئوی مورد نظر خود را ‏جستجو کنید.‏

 
یک عکس تاریخی ، طرحی از شمای کلی که جواد کریم در می 2005 برای سایت ‏یوتیوب کشیده بود. از آن زمان تا کنون سایت چندان تغییر نکرده است.‏

یوتیوب و سیاست : بسیاری از ویدئوهای یوتیوب بازتاب سیاسی گسترده‌ای یافته‌اند:

‏- سال گذشته «مصطفی طباطبائی‌نژاد» دانشجوی دانشگاه ‏UCLA‏ ، در کتابخانه ‏دانشگاه مشغول مطالعه بود که کارت شناسایی از وی درخواست شد ، این دانشجوی ‏ایرانی کارت همراه نداشت ، عکس‌العمل بد و برخورد فیزیکی پلیس آمریکا با وی توسط ‏دوربین موبایل یکی از دانشجویان حاضر در صحنه فیلم‌برداری شد و روی یوتیوب قرار ‏گرفت. این ویدئو میلیون‌ها تماشاگر پیدا کرد و آن چنان بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد که ‏پلیس و فرماندار لوس‌آنجلس مجبور به معذرت‌خواهی شدند. اگر یوتیوب نبود ، این ویدئو ‏فقط در دوربین آن دانشجو باقی می‌ماند.

‏- هیلاری کلینتون ، همسر رئیس جمهور سابق آمریکا و امید آینده حذب دموکرات برای ‏ریاست‌جمهوری آمریکا ، مدت‌هاست که کانالی در یوتیوب دارد. ‏

- سال گذشته ، بوش در حالی که فکر می‌کرد می‌کرد ، میکروفنش قطع است ، در یک ‏اجلاس با تونی بلر حرف‌های خصوصی‌ و نسنجیده‌ای مطرح کرد. این ویدئو بلافاصله روی ‏یوتیوب قرار گرفت.‏ ‏

- فیلمی که با دوربین موبایل از صحنه اعدام صدام حسین گرفته شد ، ده‌ها میلیون نفر ‏تماشاگر پیدا کرد.‏

‏- ال گور معاون رئیس جمهور در زمان کلینتون ، در اسکار 2006 یک جایزه اسکار به خاطر ‏شرکت در ساخت فیلمی درباره گرمایش زمین دریافت کرد. در آن هنگام که وی جایزه ‏اسکار را در دستان خود می دید ، از وجهه‌ای که به آن دست یافته بود از شادی در ‏پوست نمی‌گنجید و هیچگاه تصور نمی‌کرد که چند روز بعد فیلمی در یوتیوب قرار گیرد که ‏منزل شخصی‌اش را همراه با قبض کلان آب و برق و گازش نشان دهد ، فیلمی که ثابت ‏کند که همه آن حرف‌ها که به صورت «نریشن» روی فیلم زده بود و به همه توصیه ‏صرفه‌جویی کرده بود ، فقط در حد حرف بوده است.

(ناگفته پیداست که مثال‌های دیگری هم در مورد این بخش از نوشته وجود داشت!)

دکتر عليرضا مجيدي

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

2 خرداد / 23 مي / 6 جمادي الاول

Mobin_s2004@yahoo.com
2 خرداد ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
سالگشت مرگ شاه اسماعيل صفوي

شاه اسماعيل صفوي موسس دودمان صفويان كه شيعه اثني عشري را مذهب رسمي ايران اعلام كرد 23 مه سال 1524 ميلادي پس از 23 سال سلطنت در گذشت. وي با تلاش خود به ايجاد يك دولت مركزي نيرومند در ايران نائل آمد و حدود ايران را به مرزهاي زمان ساسانيان نزديك ساخت. وي بغداد، نجف و كربلا را متصرف و ازبكان را شكست داد ولي به علت نداشتن اسلحه آتشين و معتقد نبودن به چنين تسليحاتي در جنگ چالدران در سال 1514 از عثماني ها شكست خورد و غم اين شكست را تا پايان عمر فراموش نكرد. او هنگام مرگ 37 ساله بود. دودمان صفوي از تاريخ تاجگذاري شاه اسماعيل اول در 1501 تا سال 1736 به مدت 235 سال بر ايران حكومت كرد.

 

داستان گور يعقوب ليث قهرمان ملي ايرانيان

تجديد ساختمان گور يعقوب ليث صفاري، قهرمان ملي ايرانيان، در منطقه گندي شاپور (خوزستان) را ماه مه سال 1640 ميلادي گزارش کرده اند. يعقوب در سال 878 ميلادي در جريان آزادي سازي وطن از سلطه خلفاي عباسي در شهر باستاني گندي شاپور (جندي شاپور) به مرگ طبيعي فوت شده بود.
     يعقوب كه از سيستان برخاسته بود در طول ربع قرن خراسان بزرگ، كرمان، فارس و خوزستان را از سلطه اعراب خارج ساخته و دستور داده بود كه اسناد دولتي را جز به فارسي به زباني ديگر ننويسد. وي براي برانداختن دستگاه خلافت به سوي بغداد لشكر كشيده بود، ولي بسال 876 در ديرالعاقول به دليل برگرداندن آب دجله به زير پاي سربازان او مجبور به عقب نشيني به گندي شاپور شده بود كه در آنجا دچار بيماري قولنج شد و از همين بيماري در گذشت. يعقوب در همين محل پيشنهاد خليفه را براي صلح رد كرده و به او پيام فرستاده بود كه اگر از بستر بيماري برخيزد جنگ را از سر خواهد گرفت.
    762 سال پس از درگذشت يعقوب، فتحعلي خان حاكم اعزامي از اصفهان به خوزستان (زمان سلطنت شاه صفي صفوي) گور يعقوب را در ميان ويرانه هاي گندي شاپور به دست آورد ، آن را تزيين و مسقف كرد و ساختماني در آنجا ساخت. اين ساختمان با استفاده از مصالح برجاي مانده از ويرانه هاي گندي شاپور ساخته شد كه در طول دو ـ سه قرن ويران شد. فتحعلي خان همچنين از اين مصالح استفاده كرد و دهكده اي ساخت كه يادگار شهر گندي شاپور باشد و نام اين دهده بعدا « شاه آباد » گذارده شد. در نيمه اول قرن جاري هجري براي يافتن آرامگاه يعقوب كه فتحعلي خان آن را ساخته بود تلاشهايي صورت گرفت كه ظاهرا پي گيري نشده است و احتمالا محل قبر يعقوب همان است كه اهالي محل آن را «شاه ابوالقاسم» مي خوانند.
    

 

توقيف نشريات مخالف دولت

چهارم خرداد ۱۲۸۹ دولت وقت ايران نشرياتي را كه تندرو و يا مخالف تلقي مي كرد ممنوع الانتشار ساخت.اين اقدام به دستور رئيس الوزراء وقت صورت گرفت و مديران برخي از اين نشريات به محكمه تسليم شدند.

 

... و به اين سان سيد ضياء طباطبايي از نخست وزيري بركنار شد

سلطان احمد شاه

سلطان احمد شاه قاجار، چهارم خرداد سال ۱۳۰۰ (۲۳ مه ۱۹۲۱) در پي يك مشاجره لظفي كوتاه با سيد ضياءالدين طباطبائي يزدي نخست وزير وقت، وي را از اين سمت بركنار كرد.
    در روزهاي پيش از اين برکناري، گروهي از مردم تهران كه از سياست هاي داخلي دولت سيد ضياء ناراضي بودند در ميدان بهارستان برضد او دست به تظاهرات زده و خواستار بركناريش شده بودند كه شاه وقت از اين فرصت استفاده كرده، وي را به كاخ گلستان احضار و به او تكليف كرد كه كناره گيري كند. سيد ضياء نپذيرفت و ميان آن دو مشاجره لفظي روي داد که شاه وقت بي درنگ وي را برکنار کرد. سيد ضياء با حمايت انگلستان و كودتاي تيپ قزاق در اسفند ۱۲۹۹ بر سر كار آمده بود.

سيد ضياء پيش از <br>ورود به دنياي روزنامه نگاري<br> و سياست، طلبه علوم ديني<br> و معمم بود

سيد ضياء پيش از
ورود به دنياي روزنامه نگاري
و سياست، طلبه علوم ديني
و معمم بود

دولت وقت پس از بركناري سيد ضياء، ۲۵ هزار تومان هزينه سفر به او داد تا كشور را داوطلبانه ترك كند و سيد ضياء از ايران رفت. او سال ها در فلسطين كه توسط انگلستان اداره مي شد اقامت داشت كه پس از اشغال نظامي ايران در شهريور 1320 به كشور بازگشت و از شهر يزد ـ زادگاه خود ـ به نمايندگي مجلس انتخاب گرديد و اعتبار نامه وي برغم مخالفت شديد دكتر مصدق كه او را عامل يك دولت خارجي (انگلستان) اعلام كرده بود تصويب شد.

 

خرمشهر پس گرفته شد

نيروهاي مسلح ايران در اين روز در سال خورشيدي1361 ، و 20 ماه پس از تعرض نظامي عراق، با از جان گذشتگي و فداكاري تحسين آميز و تاريخساز خود خرمشهر را از نيروهاي متجاوز پس گرفتند و مسير جنگ را تغيير دادند. در اين پيروزي - كه براي برخي كه تاريخ پر عظمت ايران را نخوانده اند غير منتظره بود - تلفات سنگيني به عراقي ها وارد آمد و بيش از 30 هزار عراقي به اسارت درآمدند.

.

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

02/03/58
اوضاع خرمشهر و تلاش براي حل و فصل اختلافات موجود بر سر تخليه ساختمان‌هاي دولتي و خلع سلاح عمومي ؛ تمديد تخليه به مدت يك هفته ، اصرار جريان قومي بر حفظ و گسترش مواضع خود ؛ هشدار استاندار خوزستان مبني بر سركوب شديد هرگونه اقدام تجزيه‌طلبانه .

ديدار گروهي تحت عنوان “ نمايندگان خلق عرب مسلمان ايران “ با نخست وزير در تهران و تسليم خواسته‌هايي از قبيل اعتراف به مليت خلق عرب ايران ، تشكيل مجلس محلي در منطقه خودمختار ، مشاركت در مجلس و دولت ، تأسيس دانشگاه و دادگاه‌هاي عربي ، به رسميت شناختن زبان عربي در منطقه ، آزادي بيان ، ايجاد راديو و تلويزيون مستقل محلي به زبان عربي و …
تفسير هفته‌نامه امت ( ارگان جنبش مسلمانان مبارز ) از وقايع خوزستان و تشريح عوامل و چگونگي تكوين و تداوم آن در اين منطقه استراتژيك و نفت‌خيز و تأثيرات آن بر روند انقلاب اسلامي : آنچه كه امروز در خوزستان در حال تكوين است ، نه از جانب مردم غيور و مبارز آن منطقه سرچشمه مي‌گيرد و نه به نفع آنان است بلكه دست‌هاي ارتجاع و حيله‌هاي امپرياليستي دست‌اندر‌كار شده‌اند تا با آشوبي ديگر ، منافع خويش را كه با پيروزي انقلاب در خطر جدي است ، تأمين كنند .

ديدار گروهي از روحانيون و ائمه جماعت و رؤساي عشاير شهرهاي بوكان ، مريوان و كرمانشاه با امام خميني و تسليم قطعنامه‌اي 3 ماده‌اي به امضاي مفتي‌زاده ، به ايشان شامل ضرورت رفع ستم مذهبي از اهل سنت ، شركت دانشمندان سني در تدوين قانون اساسي و ساير قوانين ، اعطاي خودمختاري به خلق‌هاي ايران از جمله به مردم كردستان .
ملاقات و مذاكره شش ساعته مهندس بازرگان به اتفاق وزيران و اعضاي شوراي انقلاب با امام خميني در قم ؛ مصاحبه مطبوعاتي آيت الله طالقاني و مهندس بازرگان درباره مباحث مطرح شده در اين ديدار از جمله : قانون اساسي ، مجلس مؤسسان و شوراها .

تلاش سفارت آمريكا در تهران و برخي مقامات آن كشور براي كاهش احساسات ضد آمريكايي بوجود آمده در سراسر كشور در پي انتشار قطعنامه سناي آمريكا ، از جمله : صدور اعلاميه درباره اقدامات سفارت آمريكا در تهران در خصوص برقراري روابط حسنه بين دو كشور پس از پيروزي انقلاب اسلامي و اظهارات سخنگوي وزارت امورخارجه مبني بر تلاش واشنگتن در برقراري روابط حسنه با ايران و اميدواري به رفع سوء تفاهمات ميان دو كشور پس از معرفي سفير جديد آمريكا در تهران ، تكرار نگراني آمريكا از مسئله حقوق بشر و اعدام‌ها در ايران و در خواست توقف آن ضمن اعلام اينكه آمريكا از هدف‌هاي اصلي انقلاب ايران كه آرزوي عدالت و تأمين دمكراسي است حمايت مي‌كند .
تلگرام سفارت آمريكا در تهران به وزارت امورخارجه آٍن كشور درباره تظاهرات ضدآمريكايي كه در روزهاي سوم و چهارم خرداد برگزار مي‌شود و اظهار نگراني از احتمال اعمال خشونت عليه آمريكايي‌ها و حمله به ساختمان مركزي سفارت يا ساختمان كنسولگري و اقداماتي امنيتي سفارت براي مقابله با حمله احتمالي .

مصاحبه حجت الاسلام سيد محمود دعايي اولين سفير جمهوري اسلامي ايران در عراق با روزنامه كيهان و تشريح مناسبات دو كشور ؛ انقلابي ، ضد امپرياليست و همكيش خواندن عراق و ابراز اميدواري كه عراق قراردادهاي فيما بين را لغو و پيمان‌شكني نكند و براي زوار ايراني همانند مصريان و اتباع ديگر كشورهاي عربي تسهيلات فراهم كند .
02/03/60
اعطاي وام 20 ميليون ديناري از آمريكا به عراق
نگراني امريكا از تحولات جنگ و اظهار اميدواري به حل مسالمت آميز جنگ

ملاقات قاسملو با صدام در بغداد. بررسي آتش بس اعلام شده از سوي عراق
شروع مرحله چهارم عمليات الي بيت المقدس

02/03/65
نشريه انگليسي آبزور ادعا كرد كه ايران اخيراً از انبارهاي اروپايي 10 هواز موشك ضدتانك تاو ساخت امريكا را به بهاي هر يك 16 هزار دلار خريداري كرده.
حسين شاه اردن به تلاشهاي ميانجيگرانه‌اي براي آشتي سوريه و عراق دست زده است و به حافظ اسد قول داده است كه تلاش نمايد حملات تبليغاتي عراق عليه سوريه متوقف گردد.

02/03/66
ژاپن امتناع خود را از حضور در خليج فارس اعلام كرد.
واشنگتن به كشتيهاي جنگي خود دستور داد از نفتكشهاي كويت حمايت كنند.

تهديد صاحبان نفتكش‌ها به تحريم سفر به منطقه خليج فارس
پيام دكتر ولايتي به دبيركل سازمان ملل در رابطه با موضعگيري‌هاي شوراي امنيت در رابطه با استفاده عراق از سلاح شيميايي

اعلام آمادگي انگليس براي حضور در خليج فارس
02/03/67
مانور ذوالفقار 3 در خليج فارس و درياي عمان بعد از درگيري دريايي با آمريكا

 

صدور اعلاميه روحانيان فارس به قيام در برابر انگليسي ها و پليس جنوب

2 خرداد 1297 - روحانيان فارس با صادركردن اعلاميه اي مردم را به قيام در برابر انگليسي ها و پليس جنوب دعوت كردند دولت انگلستان پليس جنوب را به بهانه امنيت جاني و مالي نداشتن اتباعش در جنوب ايران بوجود آورده بود و از دولت وقت ايران نيز درخواست كرده بود كه اين قشون را به رسميت بشناسد اما با مخالفت دولت ايران روبرو شد بدين ترتيب با اعلاميه روحانيان ، مردم مسلمان و غيور كازرون ، تنگستان و دشتستان به پا خاستند و خود را براي بيرون راندن قواي انگليس از فارس ، انحلال پليس جنوب آماده كردند اما آنان با وجود تمام رشادتهاي خود در اين مقطع از مبارزه بي امان شان به طور كامل به نتايج مورد نظر دست نيافتند.

Mobin_s2004@yahoo.com
23 مي ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
پيمان آلمان و ايتاليا

23 مه سال ۱۹۳۹ اتحاد نظامي - سياسي ۱۰ ساله آلمان و ايتاليا معروف به پيمان در فولادين ميان هيتلر و موسوليني امضاء شد.
    

 

«دكترين ترومن» و تشديد مبارزه آمريكا با كمونيسم

هري ترومن

23 ماه مه سال ۱۹۴۷ ترومن رئيس جمهوري وقت آمريكا «دكترين» خود را مبني بر كمك نظامي و مالي به كشورهايي كه مورد تهديد كمونيست ها باشند اعلام داشت که کنگره آمريکا با اختصاص دادن 400 ميليون دلار کمک به ترکيه و يونان بر آن صحه گذارد. طبق دکترين ترومن، دولت آمريکا مکلف شد به کشورهايي که در معرض گسترش کمونيسم هستند کمک مالي و نظامي کند.
     با اين دكترين مبارزه جهاني با كمونيسم اصل اول سياست خارجي آمريكا قرار گرفت كه با همان شدت چهل و چهار سال ادامه داشت و يکي از علل ادامه جنگ سرد بود. با اين كه شوروي و بلوك شرق با سياست هاي گورباچف فرو پاشي كرده اند، به نظر مي رسد که سياست ضد كمونيسم آمريكا ـ البته، نه در اولويت ـ همچنان باقي مانده است.

برخي ديگر از رويدادهاي 23 مي

  • 1430:   ژاندارک توسط بورگونديايي ها (هموطنانش!) دستگير شد.

  • 1498:   جيرولامو ساوونارولا به دستور پاپ الکساندر ششم اعدام شد.

  • 1533:   پاپ ازدواج هنري هشتم پادشاه وقت انگلستان با کاترين شاهزاده خانم اراگون را نامشروع اعلام داشت و فسخ کرد و هنري هشتم به تلافي آن اقدام دست پاپها از کليساي انگلستان را کوتاه و خود را رئيس کليسا هاي اين کشور اعلام داشت.

  • 1805:   ناپلئون امپراتور فرانسه خود را پادشاه ايتاليا نيز اعلام داشت.

  • 1813:   ونزوئلايي ها به سيمون بوليوار قهرمان ملي لاتين هاي قاره آمريکا لقب ال ليبرتادو (آزاديبخش) دادند.

  • 1945:   هنريك هيملر مقام برجسته آلمان نازي و رئيس اس. اس. هاي آلمان در زندان متفقين خودكشي كرد.

  • 1949:   جمهوري فدرال آلمان (مناطق غربي) تاسيس شد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    6 جمادي الاول هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com
    نداريم!

     

     

     

     

     Ãاطلاعات روزانه

     

    آب و هوا

    تهران

    21
    31

    اهواز

    27
    42

    تبريز

    15
    27

    شيراز

    18
    32

    مشهد

    15
    27

    بندرعباس

    26
    39

    کرمان

    13
    29

    اصفهان

    15
    31

    يزد

    20
    33

    کرمانشاه

    15
    31

    اراک

    13
    29

    رشت

    18
    21

    دبی

    29
    37


     

    نرخ  ارز، سکه و طلا در بازار آزاد

    1256 تومان
    928 تومان
    1830 تومان
    760 تومان
    250 تومان
    254 تومان

    يورو اروپا:
    دلار آمريکا:
    پوند انگليس:
    يکصد ين ژاپن:
    ريال عربستان:
    درهم امارات:

    168000 تومان
    78000 تومان
    41000 تومان
    151000 تومان

    يک بهار آزادی:
    نيم بهار آزادی:
    ربع بهار آزادی:
    طرح جديد:


     

    اوقات شرعی (به افق تهران)

    اذان ظهر : 12.01

    اذان مغرب : 19.29

    اذان صبح فردا : 3.13

    طلوع آفتاب فردا : 4.54

     

     

     

     

     

     Ãهديه روزانه

     
    دانلود مجلات و کتب خارجي

    US News & World Report 
    28 مي


     

    جديدترين شماره از هفته نامه خبري
    US News & World Report  

    تاریخ انتشار: 28 مي 2007
    تعداد صفحات مجله: 100
    حجم فایل: 16 مگابايت
    رمز فايل: www.mobin-group.com

    برای دانلود مستقيم فايل اینجا را کلیک کنید


     

     

     

     

     Ãتکنولوژي روزانه


    Tablet PC چیست ؟  

    Tablet PC یک کامپیوتر قابل حمل شبیه نوت بوک یا یک دستگاه لوح مانند است که دارای یک نمایشگر لمسی یا قلمی است که به کاربر خود این امکان را میدهد که به جای موس و کیبرد با دستگاه توسط انگشت دست یا یک قلم مخصوص که Stylus نام دارد کار کند.
    Table PC ها توسط اتصالات بیسیم به شبکه و اینترنت متصل میشوند. شکل لوح مانند این کامپیوتر ها این امکان را میدهد تا آنها در مکان هایی که استفاده از لپ تاپ ها مشکل یا سنگین است قابل استفاده باشند. Tablet PC ها نقطه اوج پیشرفت تکنولوژی سخت افزارهای نوت بوک و راحتی امکان کار و ورود اطلاعات به دستگاه هستند.
    اشکال مشهور Tablet PC :
    Slate : یا لوحی. نوعی از این خانواده که فاقد کیبورد هستند. هرچند که امکان اتصال جداگانه کیبورد USB یا بلوتوث به آنها وجود دارد. این نوع معمولا دارای نمایشگر از نوع LCD با سایز بین 8.4 تا 14.1 اینچ هستند و به عنوان کامپیوتر کار در شغل های ایستاده مانند پزشکی - آموزش و .. بسیار استفاده میشوند.
    Convertibles : انواع Convertible یا همان قابل تبدیل Tablet PC یک بدنه اصلی دارای کیبورد و یک نمایشگر دارند. این نوع شباهت زیادی به لپ تاپ های پیشرفته دارد و اغلب بزرگتر و سنگین تر از نوع Slate هستند. اغلب نمایشگر از طریق یک مفصل به بدنه متصل است. این مفصل به نمایشگر این امکان را میدهد که 180 درجه حول محور خود بچرخد و بتواند به صورت برعکس روی بدنه و کیبورد قرار بگیرد در این حالت همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید یک صفحه تخت قابل نوشتن ایجاد میشود. این قابلیت یک نقطه ضعف هم برای این نوع کامپیوتر محسوب میشود. زیرا این انواع در محل مفصل خود ضعیف هستند و به راحتی آسیب میبینند.البته انواعی از مدل ها با استحکام بالاتر در دسترس است.

    این نوع از Tablet ها در حال حاضر مشهورترین نوع در میان دیگر انواع هستند به دلیل اینکه به افرادی که هنوز به استفاده از قلم یا دست برای کار با کامپیوتر عادت ندارند این امکان را میدهد تا بتوانند از کیبورد استفاده کنند.
    Hybrid : مدل های هیبرید یا دو رگه انواعی هستند که خصوصیات Slate ها و Convertible ها را با هم دارند. این انواع دارای یک کیبورد هستند که قابلیت جدا شدن از دستگاه را دارد. نوع دو رگه نباید با انواع Slate که دارای کیبورد قابل جدا شدن هستند اشتباه گرفته شود. کیبورد های قابل جدا شدن انواع Slate قابلیت چرخش و تبدیل به یک کامپیوتر شبیه Convertible ها را ندارند.
    استفاده ازTablet ها روز به روز در حال گسترش است و با آمدن ویندوز ویستا مدل های جدید مجهز به این سیستم عامل هستند. قیمت این نوع کامپیوتر نیز در حال کاهش است و میتوان با قیمتی کمی بیشتر از یک لپ تاپ .یک Tablet PC خریداری کرد.
    منبع و اطلاعات بیشتر درویکی پدیا
     

     

     

     

     

     Ãکتاب روزانه


    راز يك لبخند
     


    نویسنده: محمدخلیل جمالی .
    تعداد صفحات: 191
    قيمت: 1700 تومان
    شابک: 5 ـ 060 ـ 506 ـ 964
    نوبت چاپ: اول:1385
    شمارگان: 1100



    معرفی کتاب: كتاب حاضر، مجموعه غزل محمدخليل جمالي غزلسراي معاصر است كه در فرم و قالب كهن و نوكلاسيك سروده شده است. عبدالرضا لطف‌الهي دبير انجمن شاعران اتقلاب اسلامي در پاييز 75 مقدمه‌اي بلند بر كتاب نوشته كه ارادت وي را به شاعر مجموعه مي‌رساند، اگر چند مقدمة كتاب در فهم و نقد شعر شاعر براي مخاطب كمك نمي‌كند و چيزي از شاعر هم نمي‌گويد، اما مي‌توان از لابه‌لاي آن خط مشي فكري و گفتمان ادبي شاعر را از زبان دوستش يافت كه مي‌گويد: «حالا باران و حياط پر از نواي دف مي‌شود» مجموعه حاضر، داراي 49 قطعه غزل است كه در آن ردپاي كلاسيك سرايان ادبيات گرانسنگ فارسي و نوپردازان غزلسرا ديده مي‌شود. در غزل تقديمي براي خوب خوبان عبدالرضا لطف‌الهي به «ديدة شاعر» چنين آورده است:

    آبشار از كمر كوه فرو مي‌ريزد
    يا كه از سر به سر دوش تو مو مي‌ريزد
    طرح ديوانگي‌ام دوش به دوش تو نسيم
    با دو صد واسطة حادثه‌جو مي‌ريزد

    و پايان غزل اينكه

    تا جمالي غزل زلف تو آشفته سرود
    دل‌پريشاني‌ام از ديده فرو مي‌ريزد

    خواننده را به حال و هواي شاعران و مداحان كهن مي‌برد كه در پايان شعر جهت درخواست صله گاهي با امضاء شاعرانه نام ممدوح را مي‌آورد.
    در غزل ديگري كه باز تقديم به آقاي لطف‌الهي است به نام «سيب اين باغ» به سراغ وزن و قافيه غزل ترانه‌اي معروف
    جاده و اسب مهيا است بيا تا برويم
    كربلا منتظر ماست بيا تا برويم
    رفته است،
    همسفر اين چه درنگ است بيا تا برويم
    فكر پرواز قشنگ است بيا تا برويم

    كه گويا از غزلهاي معروف معاصر كه به آهنگ و ترانه‌اي شور عاشورايي نيز درآمده غافل نبوده است. جمالي شاعر غزلسرا است كه در غزل دست بالايي دارد. بسياري از غزلهايش با بهترين‌هاي معاصر غزلسرا پهلو مي‌زند.

    اين غزل عاشقانه از وي گوياي اين مدعاست:

    امشب لب و لبخند شكوفايي خويشم
    بيدارتر از چشم تماشايي خويشم
    هرگز نخورم غصه روزي كه ديگر نيست
    تا منتظر دولت فردايي خويشم

    و ...

    بي‌دغدغه دور از همه نزديك دل خويش
    در خلوت شب همدم تنهايي خويشم
    عشق، شب، آيينه، غربت، آفتاب، باغ، آفتاب، جنون

    و... از واژگان است كه شاعر جهان‌بيني‌اش را با آنها متبلور ساخته است. استفاده از عناصر شاعرانه‌ «استعاره، كنايه، تشبيه» و ... در شعر جمالي جاي خوبي دارد و توانمندي وي را در سرايش شعر و استفاده از عناصر شعري نشان مي‌دهد. غزل زيبايي از وي پايان بخش اين نوشته مي‌شود:

    اي شده كاشف راز از لب من
    در مصلي نماز از لب من
    قصه عاشق و معشوقي خويش
    گفته با سوز و گداز از لب من
    اي مرا روح روان فاش بگو
    سخن روح‌نواز از لب من
    من خود ساخته با ني بنواز
    گوش كن شور حجاز از لب من
     

     

     

     

     

     Ãطنز روزانه


    با عرض معذرت از هوشنگ ابتهاج
    (ه. الف. سایه)


    برسان باده که غم روی نمود ای ساقی
    این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی
    هوشنگ ابتهاج

    برسان باده، که غم روی نمود، ای ساقی!
    خانه خالی ست ز بدخواه و حسود، ای ساقی!

    اینقدر لفت نده، می رسد الان زن من
    برسان باده، معطل نشو، زود، ای ساقی!

    برسان باده مرغوب ولی این دفعه
    آن که آندفعه رساندی تو چه بود؟ ای ساقی!

    باده که هست، چه حاجت به مقولات دگر؟
    اینقدر راه نینداز تو دود، ای ساقی؟

    لااقل روشن اگر می کنی آن منقل را
    قبل از این کار بزن دکمه هود، ای ساقی!

    باده را راست بگو چند خودت می خری اش؟
    چقدر می کنی این بین تو سود؟ ای ساقی!

    می ستانی ز من اما دو برابر، نامرد!
    چشم تنگ دودره باز جهود! ای ساقی!

    دردم این است: فروشنده اقلام چنین
    غیر تو نیست در این دور و حدود، ای ساقی!

    دیدی آن یار که بستیم صد امید درو
    تیکه انداخت به ما وقت ورود؟ ای ساقی!

    ضدحالی زد و لو داد مرا فردایش
    و فلان جای مرا کرد کبود، ای ساقی!

    دیدی آن لحظه که طیاره سرش را کج کرد
    چرخ ها باز نشد وقت فرود؟ ای ساقی!

    تشنه خون زمین است فلک (یا بر عکس)
    می کند ما را تبدیل به کود، ای ساقی!

    در فرو بند و مزن داد، عزیزان هستند
    پشت این پنجره مشغول شنود، ای ساقی!

     

     

     

     

     

     Ãزندگي روزانه

    کار، مُد، سلامتی، خانواده، رموز موفقیت و ... (مردمان)


    راهنماي خريد کفش

    با رعايت چند نكته كليدي هنگام انتخاب كفش سلامتي پاهاي خود را تضمين كنيد:

    1-كفشي بخريد كه با فرم طبيعي پاهاي شما مطابقت داشته باشد.

    2-پاها بطور طبيعي در ساعات انتهايي روز اندكي ورم ميكنند به همين خاطر بهترين زمان براي اندازه كردن كفش عصر و پس از غروب آفتاب است.

    3- سايز درج شده بروي كفش را ملاك قرار ندهيد چراكه قابل اطمينان نيستند.

    4-خريد كفش تنگ به اميد اينكه پس از مدتي جا باز خواهد كرد يك اشتباه محض است. هيچگاه يك كفش تنگ را خريداري نكنيد.

    5- كف كفش ميبايست محكم و قابل انعطاف باشد و سطح آجداري نيز داشته باشد. خود كفش نيز بايد سبك باشد.

    6- از به پا كردن كفشهاي پاشنه بلند به مدت طولاني خودداري كنيد. كفشهاي پاشنه بلند لغزيدن و بزمين خوردن، درد كمر و پا و تغيير در فرم پا را بدنبال دارند. سعي كنيد پاشنه كفشتان از 4 سانتي متر بلند تر نباشد. همچنين پاشنه هاي عريض تر نسبت به پاشنه هاي نوك تيز و باريك مناسبتر ميباشند.

    7-هنگام امتحان كفش توجه داشته باشيد كه پاشنه پاهاي شما نبايد درون كفش بلغزد.

    9- سايز پاهاي شما با افزايش سن، تغيير وزن و يا در دوران بارداري تغيير ميكند. بنابراين هنگام خريد كفش نو به سايز پاهاي پيشين خود اتكا نكنيد.

    10-در اغلب افراد سايز يكي از پاهايشان با پاي ديگر متفاوت ميباشد. بنابراين در انتخاب كفش پاي بزرگتر را ملاك انتخاب قرار دهيد.

    11-كفش اندازه كفشي است كه هنگامي كه شما ايستاده ايد ميان نوك بزرگترين انگشت پا (معمولا شست پا) و انتهاي كفش حداقل يك سانتي متر فاصله وجود داشته باشد و شما قادر باشيد انگشتان پاي خود را آزادانه تكان دهيد. همچنين به قوس كف پا نيز توجه كنيد كه مطابق شكل بايد متناسب با قوس كفش باشد.

    12-براي امتحان كردن كفش حتما بندهاي كفش را بطور كامل ببنديد و سپس بايستيد و چند قدم راه برويد تا كاملا از اندازه بدن كفش اطمينان حاصل كنيد.

    13-از خريد كفشهاي پنجه باريك تا حد امكان خودداري كنيد چراكه اينگونه كفشها انگشتان پا را تحت فشار قرار داده و بد فرم ميكند.

    14- كفشهاي تخت، لژ دار و يا پاشنه كوتاه هم راحت ترند و هم ايمن تر.

    15- در هنگام انتخاب كفش به نوع جورابي كه عادت به پوشيدن داريد نيز توجه كنيد. و هنگام خريد نيز همان جوراب را به پا داشته باشيد.

    16- عوارض پوشيدن كفشهاي تنگ شامل: پينه پا، ميخچه، دردهاي مفاصل، درد زانوها و پاشنه پا و خستگي زود رس ميباشد.

    17-به پا كردن كفشهاي گشاد نيز سبب ميگردد تا پاها تاول بزنند و فرد از تعادل كافي هنگام راه رفتن برخوردار نباشد.

    18- از فروشگاههايي خريد كنيد كه تنوع كفش در آنها بالاست تا محدوديت انتخاب نداشته باشيد.

    19-تحت تاثير صحبتهاي فروشنده قرار نگيريد آنها شما را ترغيب ميكنند تا هر كفش تنگ و نامناسبي را خريداري كنيد. اما شما با صبر و حوصله كفش راحت و اندازه پاهاي خود را انتخاب كنيد.

    20-چرم بهترين رويه كفش محسوب ميگردد چراكه مانند پوست تنفس كرده و تهويه دارد.

    21-كفشي بخريد كه بتوانيد سايز آن را اندكي تغيير دهيد يعني كفشهاي بند دار و يا سگك دار.

    22- آستر و پوشش درون كفش ميبايست نرم، فاقد درز و هر گونه برآمدگي باشد.

    23- شما قادر ميباشيد طبق فرمول زير سايز كفش خود را بدست آوريد. ابتدا ميبايست طول پاي خود را اندازه گيري كنيد (از نوك بلندترين انگشت پا (معمولا شست پا) تا پشت پاشنه پا):

    سايز كفش=‌]طول پا(سانتي متر)+2 سانتي متر‍[ * 1.5

    ايـن فـرمـول سـايـز كـفـش اروپايي را مشخص مي كند كه با سايز
    كـفشـهاي كشورمان هماهنگي دارد. نمودار زير نيز مقياس اندازه
    گـيـري سـايز كفش را در كشورهاي مختلف مقايسه مي كـنـد اما
    تـوجه داشته باشيد كه بهتر است به اندازه بودن كفش توجه كنيد
    و نه به سايز آن.

     

     

     

     

     

    Ãداستانک روزانه

    ebgh_80@yahoo.com 


    خانواده خوشبخت من

    مادر بزرگ چند وفت پيش عمرشو داد به شما . رفته بود با همسايه مون مربا بندازن كه سگ همسايه گازش گرفته بود . اون هم نامردی نكرده بود و پای سگ رو چنان گاز گرفته بود كه سگ از حال رفته بود . يك ربع بعد ، پاپی كه به هوش اومده بود ، گردن مادربزرگ رو چنان گازی گرفته بود كه ما از آتش نشانی برای در آوردن سرش كمك گرفتيم و اونها هم مجبور شدند از باغ وحش ، مامور ويژه سگ ها رو بيارند و طي يك سری آموزش خاص به سگ بفهمونند كه سر مادربزرگ من رو از معده اش بالا بياره و به ما پس بده . پدربزرگ كه اين خبر رو شنيده بود ، به سراغ زن همسايه رفته بود و منتظر شده بود تا از خونه در بياد تا با تراكتور از روی صورتش رد بشه ولی از شانس بد پدربزرگم ، اون زن يك تروريست
    بين المللی بوده و هنگام خروج از خانه اش با خود سه كيلو تی ان تی حمل می كرده و الان سه هفته است كه جسد همسايه های سه چهار تا كوچه اينور تر و اونور تر رو دارن از زير آوار در ميارن . عموی من كه پدر و مادرش رو به خاطر اون همسايه از دست داده بود و لازم به ذكر است كه حدود شش ماه هست كه در زندانه و به بيست و نه بار اعدام محكوم شده ، برای گرفتن انتقام ، به اون محل می ره ولی با تعدادی خانه كه خراب شده مواجه می شه . برای اينكه كاری كرده باشه و آبی بر روی اجاق انتقامش ريخته باشد ، سی و هشت سگ رو يك جا بلعيده بوده كه با هجده شكايت از طرف صاحبان سگ ها و انجمن حمايت از حيوانات و جمعيت سبز و انواع و اقسام ان جی او ها ، حكمش همونی می شه كه گفتم .
    پسر عموی بزرگترم برای فراری دادن عمويم از زندان فكر بكری به ذهنش می رسه و در اداره زندان ها بعنوان مسوول تست كلاهك برقی كه روی سر متهمان مي گذارند ، تا با صندلي الكتريكی اعدام شوند ، استخدام می شه . ولی الان اون هم سه ماهی مي شه كه روزی سی و هشت بار ازش برق با ولتاژ سيصد ولت رد می كنند و به كلی هدفشو فراموش كرده و حتی ياد آوری ما هم نتيجه ای نداشته .
    پدر من ، نسبت به بقيه اعضای فاميل ، محترم تر و منطقی تربود ، می گم بود چون متاسفانه چند ماهی می شه كه عمرشو داده به شما . قضيه خيلی ساده بود . مادرم داشت هم زن برقی رو كه باهاش مايه كيك رو هم زده بود ، با زبان ليس مي زد كه پدرم برای شوخي ، اونو به برق زده بود و يك جا ، تمام دندانهای مادرم ، تركيده بود. مادرم شب كه شد ما را از خانه بيرون برد و به هر كدام چهار سكه داد تا باهاش بريم شهر بازی ، وقتی ما از خانه حسابی دور شده بوديم ، انفجاری عظيم را از دور ديديم و حتي برادرم گفت كه سر بابايمان را ديده كه به هوا می رفته ولی ما فقط خنديديم . صبح فردا متوجه شديم كه مادرم در بادمجان های شام ، تی ان تی گذاشته بوده و پدر از همه جا بی خبر من هم چنگالی در يكيشان فرو كرده بوده .
    حالا من با دو برادرم كه يكی بزرگتر و يكی كوچك تر بود ، آواره خيابان ها شده بوديم . خيلی زود برادر بزرگ ترم كه به آثار باستانی و هنری علاقه وافری داشت هم عمرشو داد به شما . يك روز كه زير مجسمه آزادی وايساده بود ، دست مجسمه كنده می شه و با احتساب وزنی حدود هفت تن ، روی سرش ميوفته . برادر كوچك ترم هم ، برای در آوردن جسد برادر بزرگ ترم به كمكش می شتابه كه يك جايی از مجسمه آزادی كه اسمشو نمی تونم بگم ، روی سر اون می يفته و اون هم می ميره . الان من تنها شده ام . احساس خاصی ندارم ، برای آينده می خواهم نقشه بكشم كه پول دار بشم . بعد زن بگيرم . بعد يك كاديلاك مدل هفتاد و دو بخرم كه باهاش برم سفر دور دنيا . الان كه دارم اين ها رو می گم در حال سقوط از بالا پشت بام يكی از برجهای دو قلو هستم . باد خنكی به صورتم می خورد و هنوز هم احساس می كنم كه خانواده خوشبختی دارم . همين .

     

     

     

     

     

     

     Ãستون آزاد

    خواننده‌هاي ميليون‌توماني !


    در يك كلام؛ شهرت! اينكه تب خوانندگي اين روزها اين‌قدر بين جوان‌ها داغ شده، يك دليل واضح دارد؛ شهرت.
    وقتي اوضاع به سمتي رفته كه مي‌شود با داشتن چند ميليون پول مفت خواننده شد، چرا كه نه؟ وقتي مي‌تواني دست توي جيبت بكني و آلبوم بدهي بيرون و كليپ بسازي و به همه نشان بدهي، چرا بايد حسرت بچه معروف‌شدن را در دلت نگه داري؟
    «بنگاه‌هاي خواننده‌سازي» همين‌جوري رشد مي‌كنند و خواننده‌هاي درپيت همين‌جوري بيشتر مي‌شوند. آلبوم‌ها به صورت زيرزميني دست به دست مي‌چرخند و تويي كه تا ديروز اوج شهرتت اين بود كه آقاي گل ليگ محله‌تان هستي، حالا يكشبه شده‌اي پاي ثابت ضبط‌صوت‌هاي ماشين‌هاي كوچه و خيابان.
    تا بوده همين بوده! خوبي‌اش اين است كه امتحان‌كردن اين راه براي رسيدن به شهرت، خيلي راحت‌تر از راه‌هايي مثل فوتباليست‌شدن يا بازيگر شدن است؛ چون نه ذره‌اي استعداد مي‌خواهد و نه دوزار سواد!
    اما هميشه رسيدن به رؤيا اين‌قدر راحت و نزديك نيست. خيلي وقت‌ها آدم‌هاي زرنگ‌تر از تويي وجود دارند كه در چشم به هم‌ زدني پولت را مي‌گيرند و كلاهت را برمي‌دارند و آن‌وقت تو مي‌ماني و حسرت هميشگي شهرت ...
    «ما خودمان اسپانسر مي‌شويم؛ تهيه آلبوم و ساخت كليپ و شعر و آهنگسازي و تنظيم.»، «با بزرگان موسيقي پاپ همراه شويد و صداي خود را باور كنيد»، «فقط با يك آهنگ صدايتان را به بازار عرضه كنيد.» حتي نگاه كردن به اين تبليغات هم آدم را وسوسه مي‌كند.
    اگر چرخي در صفحه نيازمندي‌هاي روزنامه‌ها زده باشيد، متوجه مي‌شويد كه مؤسساتي وجود دارند كه هر روز از شما دعوت مي‌كنند به آنها اعتماد كنيد و سراغشان برويد تا برايتان آلبوم موسيقي تهيه كنند. اصلا هم مهم نيست كه صدايتان مزخرف است يا چيزي از موسيقي نمي‌دانيد؛ مهم اين است كه شما جوانيد و عشق شهرت و احتمالا دوزار هم ته جيبتان پول هست؛ پولي كه حاضريد براي چهره شدن خرجش كنيد؛ رؤيا شروع مي‌شود.

    استوديو يا اتاق‌خواب؟!
    يك خانه 3 طبقه، انتهاي بلوار فرحزادي شهرك غرب؛ نه از تابلو خبري هست نه قيافه ساختمان به استوديوي موسيقي مي‌خورد. طبق قرار قبلي زنگ اول را مي‌زني و در باز مي‌شود. جلوي در ورودي منزل، جوان 22-21 ساله‌اي ايستاده با موهاي بلند و ته‌ريش؛ اين همان پسري است كه شماره‌اش را از روزنامه پيدا كرده‌اي و امروز باهاش قرار گذاشته‌اي تا نمونه كار نشانت بدهد و گوش شيطان كر با هم اولين آلبوم را بدهيد بيرون.
    هيچ‌چيز اينجا شبيه تصور اوليه آدم نيست؛ نه استوديويي، نه منشي‌اي و نه خدم و حشمي؛ فقط و فقط يك خانه ساده كه بوي قرمه‌سبزي ناهار هنوز هم داخلش موج مي‌زند. دفتر كار استاد درواقع همان اتاق‌خوابش است؛ البته بايد منصف بود؛ اتاق به لطف وجود دوتا گيتار و يك كيبورد كمي موسيقايي شده.
    روي ميز آن‌طرف هم كامپيوتري هست كه از نبود يك سيستم صوتي درست و حسابي رنج مي‌برد! روي تخت مي‌نشيني تا ديالوگ‌هاي 2 همكار آينده شروع شود:
    «من روي اين كامپيوتر همه نمونه كاري دارم. فقط شما بگو دوست داري چه سبكي كار كني و بعد فايل‌ها يكي يكي باز مي‌شوند تا سليقه مشتري دست استاد بيايد. اين وسط تو بايد يك دهن هم بخواني؛ نگران نباش! خوب‌بودن صدا خيلي ملاك نيست».
    «يك‌كمي فالش مي‌خواني؛ البته مشكلي نيست، توي استوديو درستش مي‌كنيم».
    و حالا وقت اين است كه هر دو به افق‌هاي دوردست نگاه كنيد: «اگر به توافق برسيم من 3ماهه كار را برايت جمع مي‌كنم؛ چندتا شعر آماده و مجوز گرفته دارم كه ديگر معطل ترانه نماني؛ كيبورد و گيتار را هم خودم مي‌زنم، چرا بيخود پول نوازنده بدهي؟ ماكت اوليه كه حاضر شد. خبرت مي‌كنم بيا وردار ببر خانه، آنجا تمرين كن. بعدش 2 روز مي‌رويم استوديو ضبط مي‌كنيم و تمام!».
    جملات پر است از قوت‌قلب؛ اين‌قدر كه فكر مي‌كني تا خواننده‌شدن يك وجب بيشتر فاصله نداري! او حتي مدعي است كه اين طرف و آن‌طرف آشناهايي دارد كه مي‌توانند سه‌سوته مجوز آلبومت را بگيرند؛ فقط بايد كمي شيتيل را ببري بالا.
    و اما يك پيشنهاد: «شما چون اعتماد به نفس نداري، بهتر است قبل از تهيه آلبوم، يك تك‌آهنگ كار كني ببيني خوشت مي‌آيد يا نه. اگر نتيجه خوب بود كه مي‌رويم برايTrackهاي بعدي».
    استاد درعين‌حال تذكر مي‌دهد كه مي‌شود براي كمتركردن هزينه‌ها بي‌خيال استوديو شد و توي همين اتاق 6 متري سروته قضيه را هم آورد؛ ضمن اينكه براي مشتري‌هاي بي‌حوصله يك راه كم‌دردسر هم هست: «آهنگ آماده هم دارم، شما فقط بايد رويش بخواني. البته اين به درد كساني كه مي‌خواهند كار را ادامه بدهند نمي‌خورد. من كه پيشنهاد نمي‌كنم».

    سلام آقاي مالباخته
    25 سالش است؛ سيامك از آن جوان‌هايي است كه از 4 سال پيش تا الان مدام بين «مؤسسه‌هاي خواننده‌ساز» چرخيده. در طول اين چرخ‌زدن‌ها هم 4 ميليون تومانش را خورده‌اند؛ بدون اينكه حتي آلبومي تهيه شده باشد.
    او حسابي از چم و خم ماجرا باخبر است: «بچه‌هاي ديوانه و بي‌فكر زيادند. دوست دارند مشهور شوند. منتها مسئله اين است كه خيلي‌هايشان پول قلنبه ندارند. من ديده‌ام بچه‌هايي را كه رفته‌اند قرض و قوله كرده‌اند يا حتي وام گرفته‌اند تا بتوانند يك Track آهنگ بسازند.
    چندتا از دوستانم هستند كه هنوز دارند قسط وام مي‌دهند. خيلي‌ها هم براي پس‌دادن قرض‌شان رفته‌اند سراغ كارهاي نامربوط. اين اتفاق خيلي براي بچه‌ها مي‌افتد». روال كار كساني كه قرار است براي آلبوم شما آهنگسازي بكنند اين‌جوري است كه معمولا مبلغ قرارداد را در 3قسط مي‌گيرند؛ اولين قسط قبل از شروع كار، دومي بعد از تهيه ماكت اوليه و سومي بعد از تحويل آهنگ؛ هرچند هيچ‌وقت اوضاع به اين روبه‌راهي نمي‌شود:
    «روزي كه پول را مي‌گيرند، ناپديد مي‌شوند. بعد بايد با هزار بدبختي توي شمال يا توي يكي از اين كافي‌شاپ‌هاي تهران گيرشان بياوري و بروي التماس كني جان هركس كه دوست داري بيا از فردا كار را شروع كنيم!».
    اما وقتي كار به قول خودشان استارت مي‌خورد: «مي‌آيد شروع مي‌كند با كيبورد آهنگ‌زدن؛ لالالا...! وقتي هم بپرسي كه آقا اين ديگر چي است؟ مي‌گويند داريم دمو مي‌سازيم.
    اگر هم يك وقت اعتراض كني شاكي مي‌شوند كه تو چي از موسيقي مي‌فهمي كه حرف مي‌زني و اگر كار بالا بگيرد و نخواهيد باهم كار كنيد؟ «كافي است بگويي پولم را پس بده.
    بلافاصله قرارداد را مي‌كشند جلو و شروع مي‌كنند به حساب و كتاب. همان آهنگ درپيتي را كه جلوي رويت زده، 700هزار تومان باهات حساب مي‌كند؛ يك ميليون پيش‌قسط داده‌اي، براي 300 هزار تومان بقيه‌اش هم يك چك 2ماهه مي‌دهد دستت كه حالا حالاها بايد براي نقدكردنش بدوي!»
    و خب، طبيعي است كه دستت به جايي بند نخواهد بود: «كاري نمي‌تواني بكني چون كسي نيست كه به دادت برسد؛ آن بيرون اگر اتفاقي بيفتد، قاضي هست، محكمه‌اي هست كه مي‌تواني بروي شكايت كني. ولي اينجا بايد بروي سراغ كي براي شكايت؟! اينها جوري قرارداد را تنظيم مي‌كنند كه همه‌چيز به نفع خودشان باشد!»

    گزارش اكشن مي‌شود
    سيامك لابه‌لاي حرف‌هايش سراغ يك مورد خاص هم مي‌رود؛ 2 چهره تقريبا سرشناس كه با استفاده از چهره‌هاشان ملت را جذب مي‌كنند و به بهانه ساخت آلبوم، با آنها وارد معامله مي‌شوند.
    به گفته او، اين 2 نفر كه قبلا بازيگر بوده‌اند، با حضور در يك مسابقه كه مدتي از يك شبكه ماهواره‌اي پخش مي‌شد، حالا براي خودشان دفتر و دستكي راه انداخته‌اند و در زمينه توليد آلبوم فعاليت مي‌كنند: «اينها در آن برنامه يك مسابقه خوانندگي راه انداخته‌ بودند؛ فراخوان مي‌دادند و ملت هم مي‌آمدند؛ چرا نيايند؟ همه عاشق اين كارند؛ عاشق شهرت؛ عاشق ديده‌شدن.
    از هركس بخواهي با كله مي‌آيد. بعد از فراخوان 5 هزار نفر آمدند. يك كيبوردزن درپيت گذاشته بودند آنجا كه از مردم تست مي‌گرفت؛ منتها هر نفر بايد براي تست‌دادن 10 هزار تومان پول مي‌داد».
    ضرب كنيد؛ 5 هزارتا 10 هزار تومان مي‌شود به عبارتي 50 ميليون تومان! سيامك مي‌گويد مسابقه بهانه بوده؛ درواقع آقاي «ف.ن» و خانم «ا.چ» از اين طريق پسرهاي جوان را به خواننده‌شدن و تهيه آلبوم تشويق مي‌كردند: «بابا، اين يارو بازيگر است، اصلا موسيقي نمي‌داند چيست!
    اين قدر همه جا بي‌در و پيكر است كه فقط از چهره بودنش استفاده مي‌كند و براي ساخت هر Track بين 3 تا 4 ميليون تومان مي‌گيرد، در حالي كه بزرگان موسيقي ما هم چنين پولي نمي‌گيرند؛ اصلا خجالت مي‌كشند كه حرف پول را بزنند».
    اين 2 نفر هنوز هم فعال هستند و اتفاقا در تهران دفتر هم زده‌اند: «آقاهه كه موسيقي نمي‌فهمد. 4 تا نوازنده بدبخت دارد كه با 50-40 هزار تومان كار مي‌كنند. يكي را هم كه 20 تا 30 درصد تنظيم بلد است، مي‌آورد.
    همان جا هم خانمش برايت شعر مي‌گويد: «ديگه نمي‌گم بمون برام...» و آخرش يك چيزي تحويلت مي‌دهند در حد آش!».
    مثل اينكه آقاي بازيگر از سابقه‌اش در تلويزيون هم استفاده مي‌كند؛ به اين صورت كه بعضي خواننده‌ها را براي خواندن تيتراژ پاياني سريال به كارگردان‌ها معرفي مي‌كند. اين امتياز ويژه(!) شامل حال سيامك هم شده: «زنگ مي‌زد به فلان كارگردان كه ‌يك خواننده گير آوردم كه برايت آهنگ مي‌خواند و پول هم مي‌دهد! بعد ما را مي‌بردند توي استوديو كه تست بگيرند؛ تو نگو همان جا آهنگ‌ را ضبط مي‌كنند بدون اينكه خبردار شوي مي‌فرستند سازمان. اين جوري تو 2 ميليون پول داده‌اي، كارگردان هم پولش را گرفته، پورسانت آقاي «ف.ن» هم كه رديف است!».

    ورود سوم شخص
    خيلي از اين كساني كه توي روزنامه آگهي مي‌دهند واقعا آدم‌هاي تازه‌كاري هستند كه اكثرشان با استفاده از برنامه‌هاي كامپيوتري آهنگ‌زن شده‌اند: «دستگاه‌هايي هست كه با آنها صداي خواننده خارجي را برمي‌دارند و صداي جديد مي‌گذارند رويش.
    الان هم كه ديگر برنامه‌هايي آمده كه حتي يك بچه هم اگر يك كم كامپيوتر سرش بشود مي‌تواند آهنگ بسازد».
    داريوش خواجه‌نوري با گفتن اين حرف‌ها سر صحبت را باز مي‌كند. به هر حال او سال‌هاست كه در زمينه موسيقي كار مي‌كند و شاگردهاي زيادي هم داشته و دارد. جالب اينكه بسياري از شاگردهاي او حالا دارند به همين صورت براي مردم آهنگ مي‌سازند و پول پارو مي‌كنند:
    «اكثر نوازنده‌هاي من الان آهنگساز شده‌اند. اين ايرادي ندارد اما مسئله اين است كه جديدا شاگردهايي كه فقط چند ماهي است موسيقي را شروع كرده‌اند، توي روزنامه آگهي مي‌دهند و كار مي‌سازند»، شاگردهايي كه براي خودشان دفتر و دستكي درست كرده‌اند و ديگر بي‌خيال ياد گرفتن شده‌اند:
    «آدم از اين تأسف مي‌‌خورد كه شاگردهايي كه شش ماه است گيتار مي‌زنند و هيچي هم از تئوري موسيقي نمي‌دانند و اتفاقا شاگردهاي خوبي هم نيستند، الان آهنگسازي مي‌كنند و پول‌هاي گنده مي‌گيرند».
    خواجه نوري از نمونه‌هايي مي‌گويد كه سرشان كلاه رفته و بعد آمده‌اند سراغ او: «يك آقايي چند وقت پيش آمد سراغ من. مي‌گفت 15 ميليون داده تا با عنوان كشف ستاره و پخش كردن كارهايش در شبكه‌هاي ماهواره‌اي داخلي شش تا آهنگ برايش بسازند.
    اول فكر كردم دارد شوخي مي‌كند. آهنگسازش كسي بود كه من مي‌شناختمش و مي‌دانستم حتي نمي‌تواند آكورد بگيرد! خيلي‌ها از اين راه به نان و نوا رسيدند؛ آدم‌هايي كه اتفاقا مشهور هم نيستند. من تعجب مي‌كنم كه مردم چطور به اينها اطمينان مي‌كنند».
    اما آهنگسازها هميشه هم گمنام و در پيت نيستند. تعداد قابل توجهي از چهره‌هاي آشناي موسيقي هم از اين كارها مي‌كنند؛ اما نه با نام خودشان بلكه به اسم شاگردهايشان. البته رقم‌هاي دريافتي آنها سرسام‌آور است؛ يك چيزي حدود 5 ميليون براي هر track!
    بعضي از مؤسسات هنري نام آشنا هم هستند كه به طور غيرمستقيم در اين جريان دست دارند؛ يعني تعداد زيادي از اين مؤسسه‌هاي خرده‌پا جزو زيرمجموعه‌هاي آنها به حساب مي‌آيند.
    داريوش خواجه‌نوري آخر حرف‌هايش مي‌گويد: «خيلي‌ها مي‌دانند كه اين آهنگ‌ها چطوري ضبط و پخش مي‌شوند؛ جريان كاملا واضح است. فقط نمي‌دانم چرا كسي به روي خودش نمي‌آورد؟ نمي‌فهمم چرا مردم هنوز دنبال اين آدم‌ها مي‌روند؟».
    اما شايد بهترين حرف براي تمام كردن اين گزارش، ‌حرفي باشد كه سيامك مي‌زد: «خيلي‌ها سر اين قضيه لطمه خورده‌اند. شما حداقل 10ميليون تومان هزينه مي‌كني، ‌اما خداحافظ! پولت مي‌سوزد.
    اگر خيلي كارت بگيرد و براي پخشش مشكل نداشته باشي شايد 2ميليونش زنده شود اما قصه همين جا تمام شده.
    براي هيچ كدام از آنها هم مهم نيست كه تو موفق مي‌شوي يا نه».
    و تو كم كم خودت را قانع مي‌كني كه براي مشهور شدن راه‌هاي ديگري هم وجود دارد و رويا همين جا تمام مي‌شود.

    با چقدر پول خواننده‌تان مي‌كنند؟
    بستگي دارد كه كارتان گير كدام دسته بيفتد؛ يك عده تازه‌كارند و تنها كار مي‌كنند؛ از مؤسسه و دفتر هم خبري نيست؛ اينها ارزان‌تر حساب مي‌كنند. اما اگر برويد سراغ آنهايي كه ادا اطوارشان زياد است، بايد چند برابر پول خرج كنيد. اينجا مي‌توانيد حدود نرخ‌هاي هر 2 دسته را ببينيد:
    1 - كر و كثيف‌ها
    شعر: 150 تا 200 هزار تومان. البته اگر چهره سرشناسي برايتان شعر بگويد، اين رقم تا 500 هزار تومان هم مي‌رود. اين راه هم در نظر داشته باشيد كه شعرهاي مجوز گرفته 20 تا 30 هزار تومان گران‌ترند.
    آهنگسازي و تنظيم: براي هر قطعه بين 300 تا 500 هزار تومان، معمولا بروبچ، هزينه نظارت ضبط و اين جور عناوين دهن پركن را هم روي همين پول سرشكن مي‌كنند!
    نوازنده: براي هر ساز، 70 تا 80 هزار تومان.
    استوديو: براي هر track به طور متوسط 50 هزار تومان. البته معمولا آدم‌هايي كه آماتور به حساب مي‌آيند بايد پول بيشتري براي اجاره استوديو بدهند.
    هزينه دوندگي: شامل رفت و آمد براي گرفتن مجوز و جمع و جور كردن نوازنده‌ها و اين جور چيزهاست؛ سرجمع مي‌كند به عبارتي 100 هزار تومان.

    اتوكشيده‌ها
    شعر: از 300 هزار تومان به بالا.
    آهنگسازي و تنظيم: براي هر قطعه از يك ميليون و 700 هزار تومان شروع مي‌شود و گاهي حتي تا 6 ميليون تومان هم مي‌رسد؛ البته براي هر تك آهنگ!
    نوازنده: همان 80 تا 70 هزار تومان.
    استوديو: معمولا هزينه استوديو را سر همان پولي كه براي آهنگسازي گرفته‌اند، حساب مي‌كنند.
    هزينه دوندگي: ندارند چون كليه امور بعد از كامل شدن آهنگ‌ها، برعهده مشتري است!

    اوضاع قمر در عقرب است
    هميشه اين جمله را شنيده‌ايم: «هر ننه قمري آمده خواننده شده!». منظور گوينده‌ها هم البته بيشتر در محدوده موسيقي پاپ است؛ چه آن موقع كه موسيقي پاپ تازه متولد شده بود و چه حالا كه خوانندگان و موزيسين‌ها با آزادي نسبي تقريبا هر چه را دوست دارند، مي‌خوانند.
    يعني هر كس با هر صدايي و با هر لحني و با هر رنگي مي‌تواند آهنگي توليد كند و از طرق مختلف آن را به گوش ملت منتظر برساند.
    اين طرق مختلف هم واقعا در نوع خود نوبرند! اما قبل از رسيدن به اين طرق مختلف، بهتر است در اين باره صحبت كنيم كه پس چگونه اين آهنگ‌ها با استقبال نسبي مواجه مي‌شوند؟ مهم‌تر از همه آهنگ الكترونيكي‌اي است كه سازندگان با حجم و قدرت بالا ضبط مي‌كنند.
    اين آهنگ‌ها بيشتر به واسطه تنظيم ترنس يا ‌هاوس‌شان است كه مورد توجه قرار مي‌گيرند؛ نه شعر آنچناني وجود دارد، نه ملودي چشمگيري و نه صداي خوشي. اما نكته اينجاست كه با تبليغات فراوان از طريق وب‌سايت‌ها و وبلاگ‌هاي واقعا زنجيره‌اي، ناگهان حمله شديدي به گوش مخاطبان آغاز مي‌شود.
    اگر خواننده محترم شغل «بابا پولداري» هم داشته باشد كه ديگر حل است؛ يك كليپ خوش رنگ با دوربين Canon و يك ايده يك خطي هميشگي براي پخش از شبكه‌هاي نيمه مجاز كافي است. تعرفه آهنگ‌ها هم طبق شنيده‌ها، يك ميليون تومان براي 2 هفته است.
    به مشتريان ويژه تخفيف هم داده مي‌شود. اين در حالي است كه مطابق نظر ارشاد، اثر هر خواننده‌اي كه از اين شبكه‌ها پخش شود، نمي‌تواند وارد بازار رسمي‌ شود؛ يعني بازدهي مالي رسمي ‌در حد صفر.
    اما نكته همين‌جاست كه براي اين رفقا، درآمد در درجه n ام اهميت هم قرار ندارد؛ مهم شهرتي است كه بين هم‌دانشگاهي‌ها يا دوستان مهماني‌ها ايجاد مي‌شود. حالا اگر مدت قرارداد با شبكه‌ها هم تمام شد، كسي اين همه وب‌سايت دانلود مجاني را كه نگرفته.
    مي‌شود آلبوم‌ها را براي دانلود در اختيار مديران اين سايت‌هاي زنجيره‌اي گذاشت تا چند هفته‌اي هم نام خواننده معمولا خوش‌تيپ قصه ما در اين سايت‌ها ديده شود؛ چه ديده شدني! اما وب‌سايت‌ها هم جديدا زرنگ‌تر شده‌اند.
    براي پروموت كردن يك خواننده يا آلبوم، هزينه‌اي دريافت مي‌كنند و اين آلبوم تا هفته‌ها در صدر اين وب‌سايت قرار مي‌گيرد و اگر 10 آلبوم ديگر هم در اين مدت منتشر شود، لينك دانلود آلبوم همان‌جا آن بالابالاها مي‌ماند و از جايش تكان نمي‌خورد.
    نكته اينجاست كه در اين وانفسا و در كوران آهنگ‌هاي بد و بسيار بد، اگر كار خوبي هم ارائه شود، فرصت معرفي به مخاطب را از دست خواهد داد و كسي نمي‌تواند خوب را پيدا كند و از بدها جدا شود. اوضاع بايد قمر در عقرب شود كه علياحضرت ننه قمر بتواند خواننده شود؛ ظاهرا شده!

    يكي‌ترانه‌سازميشه يكي ميشه آوازه‌خون
    در سال‌هاي اخير امكانات ساخت، ضبط و انتشار آهنگ‌هاي پاپ آن‌قدر آسان و ارزان در دسترس عموم قرار گرفته كه «خواننده شدن» ديگر يكي از پيش پاافتاده‌ترين شيوه‌هاي خودنمايي پيوستن به كلاب «بچه معروف‌ها» به حساب مي‌آيد!
    از قديم گفته‌اند با يك گل بهار نمي‌شود. ضرب‌المثل با مسمايي است؛ اما اگر به ما ايراني‌ها باشد، با همان «تك گل» خداداد عزيزي 12 بار ديگر به جام جهاني صعود مي‌كنيم و چه حماسه‌ها و خيار چمبرها كه خلق نمي‌كنيم!
    مثلا كجاي دنيا سراغ داريد كه خواننده‌اي با يك آهنگ ناتمام – آن هم بدون تبليغات رسمي بي آنكه كسي چيزي غير از اسم كوچكش بداند – ظرف 2 هفته به معروف‌ترين و محبوب‌ترين خواننده روز بدل شود؛ بعد هم كه آلبومش در بيايد با استفاده از جو موافق برخاسته از همان سينگل جادويي، نه تنها صاحب پرفروش‌ترين و توي بورس‌ترين كاست سال بشود، بلكه يكي از پرمخاطب‌ترين‌هاي تاريخ موسيقي يك مملكت 100 ميليوني از كار در بيايد؟
    براي «بنيامين بهادري» كه اين‌طوري بود. البته خيلي از خواننده‌هاي دنيا هستند كه بين كارهايشان، يكي چنان گل مي‌كند كه با همان تك آهنگ مي‌روند توي تاپ‌ تن‌ها و مي‌شوند هنرمند تاريخساز.
    مثلا آهنگ «هتل كاليفرنيا» - كه تمام كارهاي «ايگلس» يك طرف، اين يك ترانه هم يك طرف – باعث ثبت ‌نام و خاطره خواننده و گروه در قلب مردم چند نسل در همه دنيا شده. يا خواننده خدا بيامرز، ناصر عبداللهي خودمان كه با «ناصريا» مي‌شناسيمش و وقتي كه زنده بود، اسم گروهش را هم همين گذاشته بود...
    اما اينكه كسي با همان اولين تك ترانه‌اش بتواند مثل بنيامين سر و صدا كند، كي ديده، كي شنيده؟! همين امكان استثنايي، هر آدم عشق صحنه و صدا را وسوسه مي‌كند تا شانسش را امتحان كند؛ حتي همين خواهرزاده 17 ساله ما كه انصافا با آن صداي جوجه خروسي و دو رگه‌اش، جايش در pmc و ايران‌موزيك سخت خالي است و سخت در آرزوي يك ميليون تومان پول است تا اولين كليپش را بدهد و معروف شود!
    اين را هم حتما مي‌دانيد كه هم سن و سال‌هاي او علاقه شديد و عجيبي به سبك رپ دارند. شايد باورتان نشود ولي اينها نه تنها به كار خوانندگان ساير سبك‌ها توجهي ندارند، بلكه پاپ‌خوان‌ها را سطح پايين و چيپ مي‌دانند؛ راكرها را در درجه دوم بعد از رپ و سنتي‌ها را هم كه اصلا بي‌خيال!
    از هنر به هنر، شاخه‌اي به شاخه‌اي ديگر
    بعضي‌ها از سر «خوشحالي» خواننده مي‌شوند؛ يعني آن‌قدر حال و اوضاعشان رديف است كه پول و وقت اضافه براي خواننده شدن دارند. حالا خواننده خواننده هم كه نه؛ دست‌كم آلبومي، آهنگي، كليپي بدهند و از رفقا پس نيفتند. توي چشم‌ترين اعضاي اين گروه، بچه معروف‌هاي عالم ورزش (مشخصا فوتباليست‌ها) و بعد هم هنرپيشه‌ها (بازيگرها) هستند.
    اخبار مربوط به آوازخواني اينها را شنيده‌ايد و حتما درباره‌شان گزارش‌هاي متعدد و مختلفي چاپ شده. تازه‌ترين اين هنرمندها، «محمدرضا هدايتي»، بازيگر طنزهاي تلويزيوني است كه آلبوم «برگ و باد»ش يكي از همين روزها منتشر مي‌شود.
    اما خيلي‌هاي ديگر از همين آقا خوشحال‌ها هستند كه شهرت ملي ندارند و معروفيتشان مثلا به محله و شهرك يا پيست ريس و جاهايي از اين دست خلاصه مي‌شود. بعضي‌هاي ديگر هم چون ديده‌اند بضاعتش را دارند و سرشان از كلاه شهرت بي‌كلاه مانده، سعي مي‌كنند خواننده شوند.
    «عباس شادكمالي» يكي از همين دوستان است. او مدت‌هاست كه متوجه شده صدايش از خيلي خواننده‌هاي روز بهتر است. خب، وقتي مايه‌اش را دارد (هم معنوي و هم مادي) و علاقه و گلبول خوانندگي هم از بچگي توي خونش بوده، ديگر چرا نخواند؟
    شادكمالي كارش چيز ديگري است و درست نقطه مقابل چيزي است كه عموما هنر مي‌دانيم؛ هرچند بعيد است خودش با ما هم‌عقيده باشد؛ چرا كه عشق اتول‌ها، اسپرت‌كردن ماشين را يك‌جور هنر مدرن و ستايش‌برانگيز مي‌دانند! عباس‌آقا هم چنين مغازه اي دارد.

    دم را غنيمت شمريد
    «هيربد حسيني» 2 سال پيش كه كليپ «شيما» از شبكه‌هاي ماهواره‌اي پخش شد، 21 ساله بود؛ دانشجوي رشته ادبيات فارسي و مدعي آهنگسازي كه بعد ديد چربش خوانندگي دارد به سمت سن مي‌كشدش. خيلي زود دست به كار بستن آلبومي شد كه تقريبا همه كارهايش را خودش انجام مي‌داد؛ از ساخت موزيك گرفته تا كلام و آواز و بعد هم كه قاعدتا پاي كليپ به ميان مي‌آمد؛ كارگرداني و حتي تدوين موزيك ويدئوهايش را.
    متاسفانه (يا شايد هم برعكس) پروژه هنري هيربد تا امروز در حد همان يك كليپ مانده؛ ويدئويي كه اواخر سال1384 توسط يكي از نشريات به عنوان بدترين كليپ سال انتخاب و معرفي شد. موزيك و اجراي هيربد خب، مثل بقيه كارهاي اين روزها بود.
    اما اين تصاوير پخش شده از شبكه‌هاي ماهواره‌اي بود كه آن عنوان كذايي را براي همه‌كارة آن به ارمغان آورد!
    البته در زمانه‌اي كه خواننده‌اي خوب و حرفه‌اي مثل «رضا يزداني»، كارگرداني كليپ‌هايش را به رفيق ترانه‌سرايش، «يغما گلرويي» مي‌سپارد و به گفته خودش از تجهيزات تصويربرداري آماتور (عين جمله‌اي كه خودش مي‌گويد: «از اين دوربين‌هاي فيلم‌برداري عروسي‌ها!») استفاده مي‌كند يا آدم سن و سال‌داري مثل «بهمن معروفي»، تصاوير سفر توريستي‌اش به چين را به عنوان كليپ به خورد خلق‌الله مي‌دهد، از جوان‌ها و تازه‌كارها چه توقعي مي‌رود؟!
    «اميرحسين» 33 ساله، طبق قوانين بين‌المللي از وقت رسمي جواني‌اش گذشته ولي سخت احساس جواني مي‌كند. خب، كمي هم گريم و لباس‌هاي مد روز به ياري‌اش آمده تا زياد به شناسنامه‌اش توجه نشود.
    خيلي انرژي دارد و در جابه‌جا كردن دوربين و لوازم صحنه به عوامل ساخت كليپش كمك مي‌كند. اگر از او بپرسيد اسم آلبومش چيست، جواب جالبي مي‌دهد: «اسم نداره هنوز، البته اگر آلبوم بدم. هنوز كه تصميم نگرفته‌ام. بذار اول كليپم پخش بشه...».

    محض تبليغ، محض كاسبي
    «كامبيز» بوتيك دارد. اينكه فروشگاهش كجاست مهم نيست؛ مهم اين است كه شغل دومي هم دارد و آن خواندن در مجالس شادي است؛ عروسي، حنابندان، پارتي و... كه وقت آخر هفته‌هايش را حسابي پر كرده و مجبور شده براي باز نگه داشتن بوتيك از همسرش كمك بگيرد.
    آقا كامبيز اخيرا هر جا كه مي‌رود، سي‌دي كليپش را هم همراه دارد و با گشاده‌دستي حتي راننده تاكسي‌ها را هم از كرمش بي‌نصيب نمي‌گذارد. مي‌گويد مبلغ لازم را به حساب ريخته و امروز فردا بايد منتظر پخش ويدئواش از شبكه‌هاي ماهواره‌اي باشيم.
    از حدود يك ماه پيش كه تدوين اين كليپ نهايي شد، اعتماد به نفس دوست خواننده‌ ما بيشتر شده و رقم دستمزدش را بالا برده؛ قبلا بين 150 تا 200 هزار تا مي‌گرفت اما الان به كمتر از يك ميليون راضي نمي‌شود. مي‌گويد افت دارد، حالا ديگر همه ديده‌اندش (ديده‌ايدش؟!) و زشت است «مفت» مجلس قبول كند.
    مي‌گويد: «به جان خودم، اگر كليپ نداده بودم حاضر بودم خيلي جاها بدون منت و مجاني بخوانم. موضوع پول نيست، مي‌گويم آدم وقتي معروف شد بايد قدرش را بداند.
    آبروي خودش را براي چندر غاز نبرد!». گروه‌ها و خواننده‌هاي زيادي هستند كه از همان اول زود گوشي دستشان آمد كه با راه افتادن شبكه‌هاي ماهواره‌اي دوزاري – كه هر پرت و پلايي را با خرج دلار مي‌شود تويشان نشان داد – چه امكان تبليغاتي گيرشان آمده.
    آنها اصلا به آلبوم و كنسرت و مصاحبه و چيزهايي از اين دست كه معمولا عشق خوانندگي‌ها طالبشان هستند، فكر نمي‌كنند؛ برايشان فقط اسم در كردن و معروفيت مهم است، آن هم نه براي اينكه سر چهارراه بايستند و جلوه‌فروشي كنند يا توي جردن با اتول كرايه‌اي بالا و پايين بروند.
    اين دوستان فقط و فقط مي‌خواهند برنامه‌هاي آخر هفته‌شان پر شود و به صورت فشرده و چندمجلسي يك شب، در مهماني‌هاي بيشتري بخوانند و پول بيشتري عايدشان شود. بي‌استثنا كار همه‌شان خال است؛ آهنگ پارتي مي‌خوانند و از تقليد صداي مشاهير ابايي ندارند؛ چه برسد به خواندن آهنگ‌هاي اين و آن!
    جالب توجه‌ترين، خلاق‌ترين(!) و توي بورس‌ترين‌شان اين روزها، همان گروهي است كه به قول رفقا: «آهنگ برره‌اي خوانده‌اند». يكي از دوستان كه ماه پيش در يك عروسي مجلل و افسانه‌اي در منطقه لواسان شاهد اجراي اين گروه بوده مي‌گويد: «كارشان خيلي گرفته و ديگر براي مجلس‌هاي كوچك ناز مي‌كنند. چندتا آهنگ عجيب و غريب خواندند، به علاوه آهنگ‌هاي روز. قيافه‌ها و لباس‌هايشان را كه اصلا نگو! از جلف‌بازي هم چيزي كم نگذاشتند!».
    گروه اسم دركرده ديگر، «0098» است. با كمي تغيير، توصيفات بالا را مي‌شود درباره آنها هم به كار برد. ضمنا چنين هنرمنداني اصلا دنبال گرفتن مجوز نمي‌روند چون اصلا نيازي به آن ندارند. بين خودمان باشد، تفاوتشان با خيلي از خوانندگان مجاز در همين خصوصياتي است كه گفتيم و گرنه بعيد است خيلي راحت مجوز نگيرند؛ آخر موردي ندارند طفلي‌ها، فقط زود به زود دلشان براي ناناي آخر هفته و پول توجيبي كلفت تنگ مي‌شود!
    بعضي از پارتي‌‌دارهايشان حتي به صدا و سيما هم نفوذ كرده‌اند و بايد عرض كنيم اوضاع كاسبي‌شان سكه است، وقت سر خاراندن ندارند، حتي وسط هفته هم. پر هوادارترين عضو اين جماعت، همان آقايي است كه اداي «عارف» را درمي‌آورد و اخيرا در تلويزيون به جايي رسيده كه صاحب حق آب و گل شده. همان را مي‌گوييم كه غير از صدا، حتي طرز لباس‌پوشيدن نسخه آن‌ور آبي‌اش را هم تقليد مي‌كند و براي هربار جلوي دوربين‌رفتن، كلي وقت گريم مي‌كند تا گره ابروها و شكل لب و لوچه‌اش مثل استاد باشد!

    جووني، آي جوون
    طفلي خواهرزاده ما دلش مي‌خواهد يك ميليون تومان بيكار داشته باشد تا به كار بيندازد و با آهنگ و كليپ شخصي‌اش تاخت بزند. (بخوانيد: زمين بزند!) خب، جواني است ديگر. همه‌مان جوان بوديم و گاهي كارهاي مضحك‌ترو بدتر از اين هم كرده‌ايم.
    حالا يا شايد اين نوشته‌ها را بخواند و دستش بيايد كه با يك كليپ چه كاسبي‌ها مي‌شود كرد يا بالاخره كار خودش را مي‌كند و خدا را چه ديده‌ايد! شايد هم روزي اين خواهرزاده ما هم گل كرد.
    ... و این سکه دو رو دارد
    هاینریش بُل، نویسنده آلمانی، وقتی اولین بار نوشته‌هایش را داد به سردبیر یک مجله برای چاپ‌، سردبیر ازش پرسید: «تو برای چی می‌نویسی؟». هاینریش بل که گویا قبلا حواسش به این سؤال نبوده، خودش می‌گوید آن روز برای اولین بار به این سؤال فکر کردم و بعدش صادقانه گفتم: «چون انتخاب دیگری ندارم».
    اما سردبیر آن روز به هاینریش بل خرده نگرفت. بعدها هم تا آنجا که من می‌دانم، منتقدی نیامد که تیشه به ریشه‌ نوشته‌هایش بزند؛ به یک دلیل ساده؛ چون او نوشتن را بلد بود و خوب می‌نوشت.
    اما اگر او نوشتن را بلد نبود و بد می‌نوشت و باز هم می‌گفت: «چون انتخاب دیگری ندارم»، باز هم آیا هیچ‌کس به او خرده نمی‌‌گرفت؟ قبول کنید که خرده می‌گرفتند آن‌وقت.
    از هر نویسنده‌ای انتظار می‌رود چیزکی بداند و اگر نمی‌داند، لااقل قلمی داشته باشد. خوانندگی هم مثل نویسندگی، هیچی هم که نخواهد، یک صدای باشخصیت می‌خواهد.
    برای خواننده‌شدن هم ناچاری که مختصری سواد شعری داشته باشی و اقلا بتوانی متن یک شعر را درست بخوانی و شعر قوی را از ضعیف تشخیص بدهی؛ کمی هم از موسیقی سر در بیاوری و بالاخره شخصیت و حساسیت اجرای یک اثر هنری را داشته باشی.
    در موسیقی پاپِ ما اما انگشت‌شمارند آنهایی که همه این موارد را با هم دارند. بعضی‌ها سه‌تایش را دارند، بعضی‌ها دو تایش را و بعضی‌ها فقط یکی را. اما این وسط، آدم‌های دیگری هم هستند که هیچ‌یک از این چهار تا را ندارند و باز هم دلشان می‌خواهد بخوانند و می‌خوانند.
    انگار که در خوانندگی، چیزی هست که خیلی‌ها را جذب می‌کند. این همان چیزی است که افراد و مؤسسات «خواننده‌ساز» از آن سوءاستفاده می‌کنند و سود می‌برند و این همان چیزی است که حتی فوتبالیست‌ها و هنرپیشه‌های معروفمان را هم هل‌ می‌دهد سمت خوانندگی. اما همه اینها فقط یک روی سکه است که به گمانم کم‌خطرتر است از آن روی سکه.
    یکی از دوستانم که سال‌ها پیش از ایران رفته بود، چندی پیش برگشته بود و می‌گفت آنجا موسیقی روزمان را دنبال می‌کرده و هر از گاهي، پای همان یکی دو تا کانال ماهواره‌ای 24ساعته که کلیپ ترانه‌‌های داخلی را پخش می‌کنند، می‌نشسته.
    از موسیقی روزمان بد می‌گفت و می‌نالید که مضمون ترانه‌هایمان این روز‌ها چه رقت‌بار شده‌. می‌گفت دختران ایرانی چه خطاکار و پیمان‌شکن شده‌اند توی این ترانه‌ها! می‌گفت پسران ایرانی چه همه‌شان دل‌شکسته و خنجر از پشت‌خورده شده‌اند این روزها!
    می‌خواست بداند موسیقی امروزمان واقعا انعکاسی از جامعه امروز است یا نه. می‌گفت این کارها آن‌قدر به هم شبیه‌اند که یکی‌شان را بشنوی، انگار همه‌شان را شنیده‌ای.
    می‌گفت آدم خوشش نمی‌آید این کارها را به اسم موسیقی سرزمینش به این و آن معرفی کند. می‌گفت موسیقی آن‌ورِآب، قوی‌تر از اینها اگر نباشد، ضعیف‌تر ازشان نیست قطعا. می‌گفت...
    دوستم از آن روی سکه می‌گفت؛ از همان رویی که به گمانم خطرناک‌تر است از این روی سکه.

     

     

     

     

     

     

    Ãتبريک روزانه

    faranegah@gmail.com 

    روز تولدتان مبارک!

     

    نام    و نام خانوادگي

    ايميل

    محل سکونت

    روز

    ماه

    سال

    محسن دانادیمان

     

    کرج

    29

    2

    1361

    شمیم شادمان

    Shamim_Shadman

    شیراز

    30

    2

    1355

     سيد مهدي سيد حجازي

    SMS.Hejazi

    تهران

    30

    2

    1363

    فرزانه طربي

    ftarabi@yahoo. com

     

    31

    2

    1357

     

    sepehr_darya_del

     

    1

    3

    1347

    محبوبه مخبری

    monir57b

    شیراز

    1

    3

    1357

    mehdi rezaiei

    shervin_8060

    tehran

    1

    3

    1360

       

    محمدرضا مرادپور

    tanhatarin662 

     

    1

    3

    1362

    هومن خسروی

     

     

    2

    3

    1384

    oscurita_2004

     

    3

    3

    1362

    سولماز عبادی

    so_ebadi@yahoo.com

    تهران

    4

    3

    1360

     

    پيوندتان مبارک!

    نام و نام خانوادگي

    ايميل

    محل سکونت

    روز

    ماه

    سال

    شبنم دوستدار

    shabnam_today

     تهران

    31

    2

    1383

      نیکو تقی زاد

    nikoo_taghizad

     تهران

    31

    2

    1383

    farhad karami

    apadana_834

     

    4

    3

    1384

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان