پرسش و پاسخ
نمايندگان امام زمان(عج)
- چرا نواب امام زمان(ع) عليه حكومت جور آن زمان قيام نكردند؟ يا حتيالامكان مردم را تحريك به چنين كاري نكردند؟
مصلحت نبود كه آنان مردم را به شورش عليه حكام جور بخوانند و انقلاب كنند، حتي به طور مخفيانه و غير مستقيم؛ و اين به خاطر حفظ مصالحي بود كه در بين پايگاههاي مردمي داشتند. آنان ميدانستند با توجه به شرايط موجود آن زمان، اين قيام، وضعيت بهتري نسبت به قيامهاي قبلي كه با شكست مواجه شد و در نطفه خفه شد نخواهد داشت. بنابراين، رو آوردن به قيام يا تحريك مردم براي آن، نتيجهاي جز به خطر افتادن حيات نواب امام عصر(ع) و به تبع آن، از بين رفتن پل ارتباطي مردم با امام زمان(ع) نداشت. پايگاههاي مردمي به اندازهاي اهميت داشتند كه نميشد اهميت آن را با تحريك به قيامي كه شكست آن معلوم بود، ناديده گرفت.
علاوه بر آن، اگر آنان به طور مستقل از حضرت مهدي(ع)، مردم را به قيام تحريك ميكردند، طبيعتاً امر صحيحي نبود و با وظيفة اجتماعي ـ اسلامي آنان منافات داشت.
- آيا اراده بر اين بود كه نايب امام(ع) فقيهترين و فرهيختهترين فرد باشد؟
اين امر به افرادي كه به درجة عظيمي از اخلاص رسيده بودند، واگذار ميشد. اين اخلاص به حدي بود كه اگر اعضاي بدنشان را از هم جدا ميكردند و استخوانهايشان را در هم ميشكستند امكان نداشت اخبار امام مهدي(ع) را در اختيار حكومت قرار دهند تا خطري متوجه آن حضرت(ع) شود. البته نايبان امام(ع) براساس اخباري كه به دست ما رسيده به اذن امام(ع) داراي علم غيب نيز بودند و بسياري از پرسشهايافراد را از جانب امام زمان(ع) پاسخ ميگفتند.
- آيا در نيابت خاصه اين اتفاق رخ داد؟ يعني كسي كه علم كمتري داشت، بر اعلم مقدّم شد؟
بله. در برخي از روايات آمده است هنگامي كه نيابت به شيخ ابوالقاسم حسينبن روح، رسيد. عدهاي از ابوسهل نوبختي سؤال كردند چگونه نيابت به شيخ ابوالقاسم بن روح واگذار شد و تو بر اين امر انتخاب نشدي؟ او در جواب گفت: آنها [ائمه اطهار(ع)] و او كه انتخاب شده، بهتر ميداند، امّا فكر ميكنم از آن جهت باشد كه من كسي هستم كه با دشمنان اهل بيت(ع) ملاقات و با آنان [دربارة حقانيت اهل بيت و وجود حضرت مهدي(ع)] مناظره ميكنم. اگر من مكان امام(ع) را ميدانستم، همچنان كه ابوالقاسم ميداند و در مناظره با دشمنان در ارائه برهان و دليلي در ميماندم، چه بسا آنان را به جايگاه امام(ع) راهنمايي ميكردم. اما اگر ابوالقاسم ـ بالفرض ـ امام(ع) را در زير عباي خود پنهان كرده باشد و او را با قيچي تكه تكه كنند امام(ع) را نشان نخواهد داد.
- شيخ عثمان بن سعيد العمري ـ ابوعمرو اسدي ـ كجا دفن شده است؟
طبق اظهارات ابونصير حجةالله بن محمد، شيخ عثمان بن سعيد در غربِ بغداد، در خيابان الميدان، ابتداي محل معروف به «درب جبله»، در مسجد «الارب»، داخل مسجد، سمت راست دفن شده است.
شيخ طوسي (ره) گفته است: قبر را در محلي كه ابونصر ذكر كرده است، ديدم. جلوي قبر ديواري بنا شده كه محراب مسجد در آن قرار دارد. كنار آن ديوار، دري است كه ميتوان از آن داخل شد و كنار سنگ مزار رفت. ما معمولاً داخل ميرفتيم و او را زيارت ميكرديم.
در زمان ابومنصور محمدبن الفرج، با برداشته شدن آن ديوار، قبر آشكار شد و ضريحي به دور قبر كشيدند كه اكنون زير سقف قرار دارد و هر كس بخواهد، ميتواند او را زيارت كند.
شيخ طوسي ادامه ميدهد: اهل محل به زيارتش ميروند و بدون اين كه صاحب قبر را بشناسند، ميگويند او مردي صالح بوده است. برخي ديگر نيز كه از هويت واقعي صاحب قبر مطلع نيستند، ميگويند اين قبر از آن پسر دايه امام حسين(ع) است. [اين اظهار شيخ مربوط به سال 447 ق است].
از ناشناس ماندن حقيقت قبر او براي مردم در زمان شيخ طوسي(ره)، ميتوان به ميزان و تقيهاي كه در مورد نيابت امام عصر(ع) در زمان حيات و بعد از حيات نايب آن حضرت(ع) وجود داشت، پي برد.
- نيابت كدام يك از نواب خاص طولانيتر بود؟
نيابت شيخ بزرگوار، محمد بن عثمان بن سعيد العمري كه مدت چهل سال طول كشيد، طولانيترين دوران نيابت بود. از اين جهت، آن بزرگوار، بيشترين توفيق را در القاي تعاليم حضرت مهدي(ع) به مردم داشت و بيشترين تأثير را بر جامعهاي كه در آن زندگي ميكرد و مأمور رهبري و تدابير امور آن بود، گذاشت.
- شيخ محمد بن عثمان بن سعيد العمري در كجا دفن شده است؟
در كنار مادرش در خيابان «باب الكوفه»، در جايي كه منزل او در آن قرار دارد.
مزار او هماكنون در محلهاي معروف به «خلاّني» است كه زيارتگاه زائران است و بدان تبرك ميجويند.
- چرا پس از پايان نيابت نايب چهارم، نيابت پايان يافت؟
دلايل متعددي در اين زمينه وجود داشت، از جمله:
1. مدت نيابت نايب چهارم، سه سال كامل بود. اين مدت كوتاه، شرايط را براي او فراهم نكرد تا بتواند مثل نايبان گذشته به فعاليتهاي وسيع اقدام كند. در نتيجه او نتوانست مثل نايبان قبلي در پايگاههاي مردمي نفوذ كند. گرچه در اعتقاد به بزرگيِ مقام او و وثاقت او، تفاوتي با ديگر نايبان نبود.
2. سالهايي كه شيخ علي محمد سمري نيابت امام زمان(ع) را بر عهده گرفت، سالهاي پر از ظلم و ستم و خون ريزي بود و اين مسئله، نقش مهمي در جلوگيري از فعاليت و كاهش اقدامات او داشت. زيرا فعاليت اجتماعي، نيازمند وجود فضايي مناسب و فرصتي كافي است. با وجود خفقان و كثرت حوادث و پراكندگي اذهان عمومي، مجالي براي فعاليت نميماند. به همين خاطر، فعاليت او مبتني بر پنهان كاري و كتمان بود.
اين مسئله به خودي خود، از علل اصلي پايان يافتن نيابت پس از وفات «سمري» و عزم امام مهدي(ع) بر انقطاع از مردم، به شمار ميرود. اين حوادث، مردم را از ادامة دسترسي به نايبان آن حضرت(ع) باز داشت.
- نيابت نايب اول، عثمان بن سعيد العمري، چه مدتي طول كشيد و در زمان كدام خليفه بود؟
نيابت او نزديك به پنج سال به طول انجاميد و اين دوره فراتر از دوران خلافت معتمد عباسي نبود. هم چنان كه شهادت امام حسن عسكري(ع) در دورة خلافت اين خليفة عباسي رخ داد، وفات نايب اول نيز در اين دوره واقع شد.
- نيابت نايب دوم، محمدبن عثمان، چه قدر طول كشيد و خلفاي عباسي دوران او چه كساني بودند؟
نيابت نايب دوم نزديك به چهل سال طول كشيد كه با قسمتي از خلافت معتمد عباسي، تمام خلافت معتضد و خلافت مكتفي و همچنين ده سال نخست مقتدر عباسي هم عصر بود تا اين كه در سال 305 ه . ق وفات يافت.
- نيابت نايب سوم، حسين بن روح، چه قدر طول كشيد و وي با كدام خليفه هم عصر بود؟
او مدت بيست و يك سال نايب امام مهدي(ع) بود و دوران نيابتِ او قسمتي از دوران خلافت مقتدر عباسي و قسمتي از خلافت الراضي را شامل ميشد.
- نيابت نايب چهارم، علي بن محمد سمري، چه قدر طول كشيد و با كدام خليفه هم عصر بود؟
نايب چهارم به مدت سه سال عمدهدار امر نيابت بود و در سالي كه خليفه عباسي، الراضي بالله مرد، در همان سال وفات يافت. البته مدت پنج ماه و پنج روز نيز با خليفه بعدي يعني المتقي هم عصر بود.
- برخي بر اين عقيدهاند كه غيبت صغري هفتاد و چهار سال طول كشيد كه و گروهي آن را شصت و نه سال چگونه آن را تفسير ميكنيد؟
اين كه برخي ميگويند غيبت صغري هفتاد و چهار سال طول كشيده است، مبتني بر اين عقيده است كه غيبت صغري از زمان ولادت امام مهدي(ع) در سال 255 ق، يعني پنج سال قبل از شهادت امام حسن عسكري(ع) آغاز شد. اگر اين پنج سال را به شصت و نه سال اضافه كنيم، هفتاد و چهار سال ميشود.
- آيا پنج سال غيبت امام مهدي(ع) پس از ولادت را ميتوان از دوران غيبت صغري به حساب بياوريم؟
خير، زيرا در اين مدت امام مهدي(ع) با پدر بزرگوار خود(ع) هم عصر است و هنوز بر منصب امامت قرار نداشتند، بلكه آن حضرت(ع) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان(ع) عهدهدار امر امامت شدند. ما نيز وقتي از غيبت آن حضرت(ع) بحث ميكنيم، در واقع از غيبت امامي بحث ميكنيم كه طاعتش بر شيعيان واجب بود. امامي كه اگر غيبتي در كار نبود، با شيعيان در ارتباط بود و آنان را رهبري ميكرد و جامعه را در ظاهر و آشكار هدايت ميكرد.
ولي امام مهدي(ع) در زمان حيات پدر بزرگوارشان(ع) چنين مسئوليتي نداشتند. خلاصه كلام اين كه منظور از غيبت صغري، غيبت آن حضرت(ع) در كسوت امامت است كه همراه با نيابت خاصه بود. بنابراين، تفاوت فرض مدت غيبت صغري همان است كه ما گفتيم نه آن كه ديگران ادعا ميكنند.
- نيابت امام مهدي(ع) هيچگاه به علويان نرسيد و به غير از آنان واگذار شد. با اين كه در بين علويان كساني بودند كه در علم و فقه و عبادت ... برترين بودند. دليل آن چه بود؟
تاريخ زندگاني علويان، از زمان قيام امام حسين(ع) تا زماني كه قائم آل محمد(ص) به دنيا آمد و به غيبت صغري ختم شد، دليل اين امر را به روشني بيان ميكند. اين دوران، دوران قيامها بر ضد حكام فاسد و اعتراض به ظلم و طغيان آنان بود. حكومتهاي فاسد آن زمان، ريشه اصلي اين قيامها و اعتراضات را «علويان» ميدانستند. زيرا آنان از دوستداران ائمه اطهار(ع) بودند و در مقابل ظلم و فساد سكوت نميكردند. يا به تعبير ديگر ميتوان گفت آنها بر نظامهاي فاسد به صورتي آشكار قيام مينمودند و تقيه نميكردند.
وقتي كه رويكرد مبارزاتي كسي اين گونه باشد، به شدت تحت مراقبت و تعقيب و شكنجه قرار ميگيرد و مجالي براي فعاليت اجتماعي و عمومي نمييابد. بدين ترتيب، اين گونه افراد، مناسب امر نيابت امام مهدي(ع) كه فقط براي منفعت عمومي مردم و فعاليت اجتماعي در بين آنان ايجاد شده بود، نبودند.
اما در غير علويان كه به نيابت رسيدند، اين گونه نبود. آنها نيز از خواص و دوستداران ائمه اطهار(ع) بودند، اما رويكردشان اين بود كه قول و عمل خود را در سايه «تقيه» پوشش ميدادند كه در اين صورت آزادي عملِ بيشتري داشتند.
|