سلام.تشکر فراوان از میلهای ارسالی لینک فوق به نظرم جالب بود برای طرح در روزانه موفق باشید

http://nikfarzand.persianblog.ir

man dar uzbekestan shahre tashkent hastam doste aval az shoma masolin in majale binahayat tashakor mikonam man dar kharej az iran ba majale shoma hal mikonam doste aziz khaheshi ke az shoma daram ine ke be karkhanedaran va kasani ke dastgahhaei tolid mikonad ham adres va kare khod ra moarefi konand man baraei foroshe dastgahhaye irani dar inja moshkelate faravani darim baraei inke hich etelaati az anha nemitavanim dashte bashim majborim az chin va torkeiye va gahaei digar bekharim dar sorati ke iran tamame in dastgahhaye tolidiye mavade ghazaei va.........tolid mikonad khahesh mandam barnamei radif konid ke ma betavanim ba in sherkatha ashena shavim .iran dar in mavared besiyar zaeif mibashad .chin az nazare tablighat dar hade besiyar balaei ast vali dastgahhaye tolide iran kheyli khob vali motaasefane katalog va tablighat kheyli zaeif ,khahesh mandam dar in mored rasidegi farmaeid BAHRAM HOSSEINI tashkent

دانشگاه آزاد اسلامی
به کجا چنین شتابان

امروز پسر عمه ام یه کاری تو دانشگاه آزاد اسلامی(؟)(ها 4 دفعه … اسلامی) داشت باهاش رفتم
دمشون گرم … کاواره باز کردن … رو هر نیمکت یه پسر با یه دختر نشستن که احتمالا همگی یا خواهر و برادرن یا زن شوهر. یا دارن در باره ی مسائل درسی بحث میکنن. یا داره غلط های جزوه اون یکی رو می گیره.
دختره از تهران و آستارا پا میشه می آد جهرم باباهه خوشحال که دخترش اومده دانشگاه… البته به اون دسته از دانشجو های محجب و سنگین و … توهین نشه. البته درسته که هر محجبی خوب نیست و هر بی حجابی بد. یا به اصطلاح ( هر چی قر زیر چادر). بعضی ها چادر رو کردن صلاح و دور کثافت کاری هاشونن . بعضی ها هم در عین این که سالم هستن و پاک اما از روی نادونی بی ریخت میان بیرون . عقل مردم به چشمشون… . یکی بیاد به آقای احمدی نژاد بگه : نمی خواد سر چهارراه ها مامور وایسونی بی حجاب بگیرن بیا در این دانشگاه آزاد رو تخته کن که هر چی مُد از همین مکان مقدس اسلامی بیرون می آد .حالا با خودتون میگین این پسره عقده ای هست... خودش چیزی گیرش نمی آد به این و اون گیر میده ... اگه این جوری فکر می کنید سخت در اشتباهین .

خوب این بحث کافیه…

از امر رهبري تا عمل عدليه!

سعي مي‏كنم برخلاف خيل دوستان وبلاگ‏نويسم درباره احكام قضايي داوري نكنم؛ گرچه اين را مي‏دانم كه دستگاه قضايي گاهي اوقات در برابر فشارهاي سياسي و غيره آن‏چنان سست عمل كرده و يا گاهي اوقات آن‏چنان بي‏حوصله و دريده وارد مسايل شده است كه احتمال هر حرف مفتي درباره اين دستگاه عليه عدليه در حد بيش از 50 درصد است.
آن‏چه امروز بر سر زبان‏ها افتاده است حسين موسويان و اتهام‏هاي سه‏گانه اوست؛ كه البته وظيفه دستگاه قضايي است كه كار خود را به خوبي انجام دهد. اما چيزهايي اين وسط هست كه گويي شخص رياست دستگاه قضايي و مديران ارشد آن مايل به ديدن آن نيستند. چيزهايي كه -تا آن‏جا كه ما شنيده‏ايم و گفته‏اند- بايد مورد توجه ويژه باشند.
اين حرف‏ها را اگر خودمان بزنيم معلوم نيست چه رفتاري ببينيم؛ اما اين چند جمله را از زبان آيت‏الله‏خامنه‏اي بخوانيد:
اگر مردم، قوه قضاييه را به عنوان ملجأ و پناه‏گاه خود احساس کنند و چنين نگاه اميدوارانه‌اي به آن داشته باشند، مي‏توان گفت قوه قضاييه به اهداف خود رسيده و موفق بوده است؛ اما اگر چنين نگاهي وجود نداشته باشد، بايد تلاش بيشتري انجام شود.
كلمات جالبي در اين دو جمله هست؛ ملجأ، پناهگاه، نگاه اميدوارانه. واقعا مسئولان دستگاه قضايي تا حالا براي اين حرف‏ها چند گرم تره خرد كرده‏اند؟ خوش‏بختانه دستگاه قضايي ثابت كرده است كه در هر صورت كار خودش را مي‏كند و هر چه خودش تشخيص بدهد همان است.
توجه داشته باشيد که رهبر انقلاب، بعد از هشت سال از رياست آيت‏الله شاهرودي بر دستگاه قضايي اين سخنان را بر زبان جاري مي‏کنند. البته نيازي به استناد هم نيست؛ چه کسي شک دارد؟ آيا امروز دستگاه قضايي جمهوري اسلامي ملجأ و پناهگاه مردم است يا مايه دست‏درازي قانون‏بازان به همه چيز و همه چيز و همه چيز؟
نمي‏خواهم متن انقلابي و تند بنويسم. اما نمي‏فهمم دستگاه قضايي خود را در قبال اين جمله‏ها مسئول مي‏داند يا نه؟ کاري به هيچ موردي ندارم، دوست دارم احساس عمومي مردم را به رخ قوه قضاييه بکشم. ببينيد:
نبايد به واسطه‌ احتمال‌ جنجال‌آفريني‌، در مقابل‌ مجرمي‌ كه‌ وابسته‌ به‌ جريان‏هاي‌ سياسي‌ است‌، كوتاه‌ آمد. 
نقل اين نكته هم جالب مي‏نمايد كه حضرت ايشان دستگاه قضايي را در حين تحويل رياست به ايشان، به خرابه تشبيه كرده بودند. سوال مي‏كنم؛ جناب آقاي شاهرودي! به نظر خودتان كه لابد دستگاه قضايي امروز در شرايط آرماني آرماني آرماني است. اما مردم نظرشان درباره دستگاه قضايي چيست؟ 

با فلیکرویژن، بیشتر درباره زمین بیاموزید

فرقه صوفيه گنابادي از نگاهي ديگر

صوفيان فرقه نعمت اللهي سلطانعليشاهي (موسوم به گنابادي) يكي از چند شاخه فرقه نعمت اللهي در ايران هستند.همه اين فرقه ها خود را حق مي دانند وقطب خود را ولي وقت.

اما علاوه بر اشتراكات فرقه هاي صوفيه فرقه مذكور ويژگيهايي دارد كه شايد در تصوف ويا ساير فرقه هاي نعمت اللهي بي نظير باشد

۱-مهمترين ويژگي اين فرقه را قدرت طلبي اقطاب آن بايد دانست.تلاش براي حضور در عرصه سياست وقدرت طلبي ويژگي قديمي اين فرقه است

از همان ابتداي تشكيل اين فرقه توسط سلطان محمد بيچاره گنابادي اين فرقه با زد وبند با حكومتهاي وقت ونفوذ در آنها تلاش زيادي كرد تا بتواند بر ساير فرقه ها غلبه كند.

از همان بدو امر عده اي از درباريان وابسته عضو اين فرقه بوده اند

عبد الحسين تيمور تاش وزير دربار رضا خان وجنايتكار معروف،نصيري رئيس سفاك ساواك،سرتيپ پرورش وبرخي ديگر از رجال عصر پهلوي جزو نامداران این فرقه در عرصه سیاستند.

زد وبندهاي سلطانحسين تابنده با محمد رضا پهلوي وبرگزاري مراسم هرساله جشن تولد شاه در بيدخت گناباد وحضور در راهپيمايهاي به نفع شاه نشانگر ماهيت سياسي اين فرقه است

با قطبيت نور علي تابنده عضو فعلي فرقه كه از فعالان سياسي جبهه به اصطلاح ملي اين فرقه وارد فاز جديدي شد.

وي به عنوان يك شخصيت سياسي به دور از تصوف و..ساليان سال فعاليت سياسي كرد وبا سقوط دولت موقت بازرگان به جمع اپوزيسيون نظام پيوست ومانند ساير همقطارانش در اين حزب از هيچ گونه تلاشي براي تضعيف تنها نظام شيعي دنيا فروگذار نكرد

حتي ظاهر وي تا قبل از قطبيت ظاهري غير صوفيانه است.اما با ورود به عرصه قطبيت يكباره ريش وعبا به شخصيت وي اضافه شد ويكشبه از ديدگاه صوفيان مقام خليفه اللهي پيدا كرد

امروز از دراويش اين فرقه به عنوان ابزاري جهت مقابله با نظام استفاده مي شودوعملا اين فرقه به عنوان يك جناح سياسي از جبهه ملي در آمده است

کشف يک محقق ايرانی
 برای نامرئی کردن اجسام

يک محقق ايراني در دانشگاه پنسيلوانيا به کمک يکي از همکارانش نشان داده است که مي‌توان با استفاده از پرتوهاي پلاسمايي اجسام را نامرئي کرد.
ايده نامرئي کردن اجسام تا چندي پيش تنها در سطح داستانهاي تخيلي علمي نظير مرد نامرئي، اچ جي ولز، مطرح بود اما نادر انقطاع و آندرا آلو از دانشگاه پنسيلوانيا شيوه‌اي را پيشنهاد کرده‌اند که با استفاده از آن مي‌توان با فناوريهاي موجود اجسام را تا حد زيادي غيرقابل رويت ساخت. به اعتقاد فيزيکدانان اين روش کاربردهاي متعددي در فناوريهاي نظامي مربوط به مخفي کردن و استتار اجسام خواهد داشت. در گذشته گروههايي از فيزيکدانان کوشيده بودند با روش موسوم به روش آفتاب پرست به استتار اشيا و ااجسام دست يابند. آفتاب پرست در زماني که بر روي يک شاخه قرار مي‌گيرد، براي پنهان کردن خود از چشم دشمنان بدنش را به رنگ شاخه‌اي که بر آن قرار دارد در مي‌آورد. به عنوان مثال ري آلدن از دانشگاه کاروليناي شمالي سيستمي از آشکارسازها و تابش کننده‌هاي نور را پيشنهاد کرد که براي پنهان کردن يک جسم نظير آپارات سينما صحنه‌اي را در پشت سر جسم تصوير مي‌کند و جسم يا شيء مورد نظر را در شلوغي آن صحنه از پيش چشم بيننده محو مي‌سازد. محققان دانشگاه توکيو نيز بر روي نوعي پارچه تحقيق مي‌کنند که بر همين مبنا عمل استتار را انجام مي‌دهد. در داخل اين پارچه دانه‌هايي نظير رشته تسبيح کار گذارده شده که مي‌تواند صحنه‌اي را که بر روي آن تابنده مي‌شود منعکس سازد و جسمي را که اين پارچه بر آن پوشانده شده نظير بدن آفتاب‌پرست به رنگ محيط درآورده و به اين ترتيب آن را نامرئي سازد. اما انقطاع و همکارش از روش موثرتري بهره گرفته‌اند. در شيوه پيشنهادي آنها نوري که از جسم بازتابيده مي‌شود به حداقل کاهش مي‌يابد و از آنجا که رويت اجسام تنها در هنگامي ميسر است که نور بازتابيده از آنها به چشم برسد در غياب اين بازتابش شيء يا جسم عملا نامرئي مي‌شود. جنبه اصلي در مدل پيشنهادي اين دو محقق استفاده از نوعي صفحه يا پرده از جنس پرتوهاي پلاسمايي است که با امواج بازتابيده شده از سطح جسم تداخل مي‌کنند و آنها را از بين مي‌برند. پرتوهاي پلاسمايي از جنس امواج الکترونيکي چگال هستند که زماني به وجود مي‌آيند که الکترونهاي روي يک سطح فلزي با ضرباهنگ خاصي به حرکت درآيند. به گفته اين دو محقق لايه‌اي از اين ماده پلاسمايي مي‌تواند نور بازتابيده شده از سطح جسم را از بين ببرد البته به اين شرط که تواتر نور بازتابيده شده به تواتر تشديد پرتوهاي الکترونيکي نزديک باشد. به گفته انقطاع براي همه نورهايي که در طول موج مريي قرار دارند خود طبيعت بهترين سپر پلاسمايي را فراهم آورده. اين دو سپر عبارتند از پرده‌ها يا سطوحي که از طلا يا نقره ساخته مي‌شوند. در مورد ديگر انواع طول موجها نظير مادون قرمز يا مايکروويو مي توان از ساختارهايي که به صورت مصنوعي و با ترکيب رديفهايي از سيم‌پيچها درست مي‌شوند براي ساختن سپر محافظ استفاده کرد. اين قبيل سپرها داراي خواص غيرمتعارف الکترومغناطيسي خواهند بود. محقق ايراني و همکارش با انجام محاسباتي نشان داده‌اند اجسام کروي يا استوانه‌اي که با اين قبيل سپرها پوشيده شوند عملا نور بسيار کمي از خود باز مي‌تابند. در عمل زماني که اين اجسام در معرض نور مريي قرار داده مي‌شوند نوري که از آنها به چشم مي‌رسد آنقدر اندک است عملا ديده نمي‌شوند. يک محدوديت اين فناوري آن است که هر سپر مخصوص تنها براي يک طول موج خاص کار مي‌کند و به عنوان مثال جسمي که در زير نور قرمز غيرقابل رويت شده اگر تحت پرتوهاي به رنگ سبز يا آبي قرار گيرد قابل مشاهده خواهد بود. نکته ديگر آنکه سپر نامرئي کننده زماني عمل مي‌کند که طول موج با تابيده شده نزديک ابعاد خود جسم باشد. به اين ترتيب در مورد نور مرئي از اين سپر تنها براي مخفي کردن اجسام ميکروسکوپي مي‌توان استفاده به عمل آورد. اجسام بزرگتر تنها هنگامي از ديد پنهان مي‌شوند که پرتوهاي با طول موج بلندتر به آنها تابيده شود. بنابراين با اين فناوري نمي‌توان افراد يا خودروها را نامرئي کرد. اما انقطاع معتقد است که از اين فناوري مي‌توان در زمينه‌هاي ديگر نظير توليد موادي که از برق زدن و درخشش اجسام جلوگيري مي‌کنند استفاده به عمل آورد. اين سپرها همچنين مي‌توانند مانع از تاثير نامطلوب نوري شوند که از اجسام ريز پراکنده مي‌شود و به اين ترتيب مي‌توانند بازده ميکروسکوپ‌ها را افزايش دهند. يک کاربرد ديگر اين روش نامرئي کردن ماهواره‌ها در فضا است.

نقل از فردای دیگر

 فيزيك، از آغاز تا امروز در يك كتاب

کتابی برای همه ی نسلها و همه ی کتابخانه ها

نظر خوانندگان در مورد کتاب فیزیک از آغاز تا امروز

برخي احكام مربوط به نماز

با توجه به اين كه متاسفانه متدينين زياد با رساله شرعيه ميانه‌اي ندارند، چه رسد به غيرمتدينين، بر آن شدم تا برخي احكام عجيب و غريب اين رسائل را بيان نمايم، تا بدانيم كه هيچ نمي‌دانيم و براي رضاي خدا هم كه شده حداقل يك بار رساله مرجع تقليد خود را بخوانيم وسوالات خود را از آن‌ها بپرسيم. متاسفانه حقير در مباحثه با برخي روحانيون محترم كه حتي روحاني كاروان‌هاي زيارتي و يا امام جماعت بودند، متوجه شدم كه حتي عده‌اي از آن‌ها نيز اين مسايل را نمي‌دانند كه امر ارتباط با مرجع تقليد براي آن‌ها به طور قطع لازم‌تر است. در ادامه يادآور مي‌شوم كه لطفا غيرمتدينين اين مسايل را نخوانند تا دوباره متدينين را متهم به تحجر و ارتجاع و نشناختن شعراي ايران زمين و داشتن دغدغه‌هاي غيرضروري و نظاير آن، كه البته اين‌ها لفظ مودبانه‌اش بود، نكنند.
مساله 1: گفتن اذان و اقامه قبل از نماز غيريوميه حرام است، مگر به قصد ورود نباشد.
توضيح: اذان و اقامه را فقط قبل از نمازهاي صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء ادا يا قضا مي‌توان گفت و در غير اين نمازها گفتن حرام است. مگر اين كه به قصد ورود به نماز نباشد و مثلا به قصد ذكر خداوند باشد. مثلا اگر از نمازگزاري كه قبل از نماز يوميه خود اذان يا اقامه مي‌گويد، سوال شود كه چه مي‌گويي، نگويد اذان و اقامه مي‌گويم؛ بلكه بگويد ذكر خدا را مي‌گويم و البته واضح است كه نيت او نيز بايد همين باشد.
مساله 2: گفتن اذان و اقامه قبل از نماز جماعت حرام است، مگر به قصد ورود نباشد.
توضيح: معمولا در نماز جماعت يك نفر با صداي بلند اذان را مي‌گويد و امام جماعت اقامه را قرائت مي‌كند. در اين صورت مامومين حق ندارند، خود اذان و اقامه بگويند، مگر اين كه مانند مساله قبل به قصد ورود به نماز نباشد.
مساله 3: گفتن اذان اعلام در مسجد بيش از يك بار حرام و يا احتياطا حرام است.
توضيح: گاهي موذن در مسجد اذان مي‌گويد و هنوز امام جماعت نرسيده است. بعد به موذن مي‌گويند يك بار ديگر اذان بگو تا امام جماعت برسد، در صورتي كه اذان دوم حرام است و اذان اعلام بايد در مسجد فقط يك بار گفته شود. اما اذان‌هايي كه برخي نمازگزاران در مسجد بدون بلندگو مي‌گويند، اذان اعلام حساب نمي‌شود و مانعي ندارد.
مساله 4: خواندن نمازهاي نافله ظهر و عصر براي مسافر حرام است و براي نماز نافله عشاء بايد به مرجع تقليد خود مراجعه كند.
توضيح: مسافري كه نماز خود را بايد شكسته بخواند، نبايد نماز نافله ظهر و عصر را بخواند. بنابراين مثلا مسافري كه نيت بيش از 10 روز ماندن را دارد، يا كثيرالسفر است و يا به هر دليلي نماز خود را بايد در سفر كامل بخواند، مي‌تواند نمازهاي نافله ظهر و عصر را بخواند. در مورد نماز نافله عشاء براي مسافري كه بايد نماز خود را شكسته بخواند بين فتاواي مراجع معظم تقليد -حفظهم الله- اختلاف نظر است. برخي خواندن نماز نافله عشاء را نيز ساقط مي‌دانند؛ برخي نخواندن آن را از روي احتياط توصيه مي‌كنند؛ برخي به جا آوردن آن را تنها به قصد رجا جايز مي‌دانند؛ ... .

اللّهُمَّ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ
وَ صَلِّ عَلي سَيِّدِ الْاَنْبِياءِ وَ الِهِ الطّاهِرينَ

از امريكا تا...

يك دانشجوي امريكايي در يكي از ايالات اين كشور تحصيل مي نمود و مدت ها بود كه در درون خويش احساس خلأ مي كرد. پس از مدتي با يك دختر دانشجو آشنا شد و ازدواج كرد با اين تصور كه حالت پوچي او رفع خواهد شد اما اين گونه نبود.
پس از مدتي موضوع را با همسر خود در ميان گذاشت و پي برد كه او نيز دچار چنين مشكلي شده است.

از اربابان كليسا تا مرتاضان هندي
آن دو براي حل مشكل خود به كليسا رفتند و با كشيش ها صحبت كردند و به راهكارهاي آنان نيز عمل نمودند؛ اما تاثيري در بهبود حال آنان نداشت. همچنين به روان شناسان و روانكاوان مراجعه كردند و سعي كردند اين مشكل را با تجارب علمي آن ها علاج كنند اما باز هم موفق نشدند.
شنيده بودند كه مرتاضان هند و چين كارهاي شگفت انگيزي انجام مي دهند و از قدرت روحي فوق العاده اي بهره مندند؛ از آمريكا به چين سفر كردند. با چند مرتاض زبده ملاقات كردند و از طريق مترجم حالات روحي و رفتاري خود را بيان كردند. مرتاض به آنها پيشنهاد كرد كه بايد مدتي رياضت بكشيد و چهل شب متوالي بر روي ميخ بخوابيد. اين توصيه ها را اجرا نمودند اما اين حالت پوچي همچنان در اعماق روحشان لانه كرده بود. به هند سفر كردند و با مرتاضان آن ديار نيز ملاقات كرده، مشكل خود را مطرح نمودند ؛ اما هيچ نتيجه اي نداشت. آن ها تصميم گرفتند به امريكا برگردند تا شايد بازگشت به وطن مشكل آن ها را حل كند. در پاكستان توقف كوتاهي داشتند.

ديدار راهگشا
در اسلام آباد پسر دانشجو يكي از همكلاسي هاي خود را مشاهده كردند. او واقعيت را براي دوست خود بازگو كرد تمامي ماجراهاي سفر خود به سرزمين هاي هند و چين و حالات روحي خود را بيان كرد. مرد پاكستاني پس از آنكه تمام ماجرا را شنيد گفت: حالا كه شما مرتاض هاي هندي و چيني را ديده ايد و هيچ كدام از آنها و كشيشان نتوانسته اند مشكل شما را حل كنند بياييد مذهب ما را مورد آزمون قرار دهيد. آن ها اظهار خستگي نمودند اما مرد پاكستاني آن ها را با دين اسلام و مذهب شيعه آشنا كرد و گفت : ما بر اساس اين مذهب عقيده داريم كه پيامبر اكرم (ص) آخرين فرستاده خداوند است كه قرآن بر او نازل شده است. آن ها از او خواستند مطالبي از قرآن برايشان بخواند. مرد قرآن را باز كرد و آيه اول سوره ي جمعه را خواند : يسبح لله ما في السموات و ما في الارض. مرد پاكستاني آيه را معنا كرد و آن ها شگفت زده به سخنان او گوش مي دادند.« هر چه در آسمان ها و زمين است خداوند را تسبيح مي گويد.» آنها گفتند: « يعني اينكه در و ديوار و موجودات خدا را تسبيح مي گويند؟» و او جواب داد آري. آن ها در كمال ناباوري از او خواستند كسي را معرفي كند كه مذهب تشيع را بهتر و بيشتر به آنها معرفي كند و او گفت: بايد به ايران برويد و به شهري به نام مشهد سفر كنيد. آنجا بارگاه باشكوه يكي از امامان شيعه است. آنها گفتند: امام چه كسي است و او پاسخ داد؛ انسان كامل ، كسي كه زنده بودن و مرگش يكي است و او همواره زنده است. سخن شما را مي شنود و قادر به انجام هر كاري است.

در جوار بارگاه قدس رضوي
آنها تصميم گرفتند به مشهد بروند و معناي سخن آن مرد پاكستاني را بفهمند. آنها نقل مي كنند كه به مشهد مقدس آمديم و به سوي آستان قدس رضوي راهنمايي شديم. همين كه به در ورودي حرم رسيديم ما را راه ندادند و گفتند: شما خارجي هستيد؛ هر چه به آنها گفتيم كه ما جهانگرد هستيم، باز هم فايده نداشت.
اين مسئله به 30 سال قبل بر مي گردد. روبروي آن بارگاه يك جوي آب بود آنجا نشستيم و فكر مي كرديم كه بالاخره چه مي شود؟ با خودم فكر مي كردم اگر اين فرد واقعا امام است كه موت و حيات برايش مهم نيست بايد بداند كه من غرض خاصي ندارم و به دنبال حقيقت هستم. با او سخن گفتم كه اگر امام هستي و حرف مرا مي شنوي و از راز دلم خبر داري مرا به درون حرم راه بده. ناگهان بغضم تركيد و اشك ريختم. در همين حالت بودم كه يك نفر دست فروش كه اطراف حرم آينه و شانه و وسايلي از اين قبيل مي فروخت آمد و دستي بر شانه ام زد و مرا با اسمم صدا زد و گفت: چرا ناراحتي؟ او به زبان انگليسي و لهجه ي محلي من سخن مي گفت؛ ولي من آنقدر دنبال كشف حقايق بودم كه رفتار او برايم عجيب نبود. به او گفتم: دور دنيا را گشته ام و حالا كه اينجا آمده ام راهم نمي دهند. گفت: بلند شو برويم. گفتم: نگهبان اجازه ورود نمي دهد.
گفت: نگهبان آن موقع اجازه نداشت؛ ولي حالا اجازه مي دهد. از جا برخاستم و نزديك در ورودي رفتم. به نگهبان نگاه كردم. او هم من را نگاه كرد؛ ولي چيزي نگفت. فكر كردم متوجه من نشده است. برگشتم دوباره نگاه كردم ؛ ولي باز هم اعتراضي نكرد. وارد شدم همه جا شلوغ بود. كسي نمي توانست راه برود ؛ ولي من مشاهده كردم كه اطرافم به حالت دايره اي خاليست. مردم به يكديگر فشار مي آوردند اما دور من مانعي نبود. جلو رفتم و خود را به ضريح رساندم. پرسيدم اينجا كجاست؟ جواب دادند محل دفن امام است. در همان لحظه شخصي خوش رو با سيمايي جذاب جلو ضريح ايستاده بود. ناگهان بيهوش شدم و ديگر چيزي نفهميدم. بعد متوجه شدم كه مرا روي نيمكتي خوابانيده اند و آب به صورتم مي پاشند. از آن جا بيرون آمدم و با همسرم به مسافر خانه اي كه قبلا داشتيم مراجعت كرديم. همه چيز برايمان حل شد. فهميديم كه عالم پوچ نيست و حقيقت دارد و او هم امام است. به حقانيت تشيع نيز پي برديم و تسبيح موجودات را مشاهده كرديم و ديگر احساس پوچي نداريم.

برخي نظرات و انتقادات

مبين: در شماره قبلي روزانه (846) مطلبي با عنوان «غلطهاي اضافي اکبر اعلمي» نوشته شده بود که يکي از اعضا گروه (Salman_yavar) ارسال کرده بودند. بعد از انتشار شماره مذکور، برخي از دوستان با ارسال ايميل انتقادات و نظراتي داشتند که برخي از آنها را به عنوان نمونه در زير قرار داده ام:

saeed.bakhtiarirad@gmail.com مي گويد:
با سلام جای تأسف است اجازه توهین به نماینده مردم-آقای اعلمی-را می دهید چون احتمالا با نظرات شما موافق نیست دیکتاتوری آیا جور دیگری است یادتان باشد اگر باب توهین به نمایندگان باز شود آنگاه برای توهین کنندگان فرقی نخواهد داشت که یک روز به نماینده دلخواه شما فقط به خاطر اختلاف نظر توهین نماید اگر حرف بنده منطقی بود از آقای اعلمی به عنوان نماینده مردم تبریز عذرخواهی کنید اگر نکردید بدانید شما یک دیکتاتور کوچک بیش نیستید مطلب مرا نیز چاپ کنید.

* * *

ak_20202000@yahoo.co.uk مي گويد:
با سلام خدمت مدیر محترم گروه روزانه و مبین
امیدوارم حالتان خوب باشد و در انجام این کار بزرگ و فرهنگی که انجام میدهید موفق باشید.هدف من از این ایمیل اولا تشکر از شما میباشد و دوما در جواب آن دوست عزیز(salman_yavar) که در ایمیلی سراسر توهین و افترا و هتاکی نسبت به آقای اکبر اعلمی نماینده محترم تبریزدر خصوص انتقاد از دولت نهم انچنان براشفته است که همه اداب و سیره انبیا و ائمه معصوم و حتی ادب انسانی را زیر پا گزاشته و سیل اهانت و هتاکی را نثار آقای اعلمی کرده است.من شک دارم که این آقا سلمان) واقعا مرید همان پیامبری است که در جواب توهین های آن زن یهود به عیادت او میرود و از او دلجویی میکن ویا امام علی که جواب شمشیر زهر الود ابن ملجم را با کاسه شیر میدهدد؟ برادرم شما ظاهرا از انتقاد آقای اعلمی نسبت به دولت نهم بیشتر ناراحت شده اید تا آوردن اسم امام حسین،و سعی کرده اید با استفاده ابزاری از ائمه فهش های خود را موجه جلوه دهید.شما به نماینده مردم تبریز توهین میکنید و خورتان به نمایندگی از مردم تبریز حرف میزنید.پیامبر ع و همه امامان در کارها و امور مهم جامعه با مردم مشورت میکردند و به نظر آنان احترام میگذاشتند نمونه آن مشورت پیامبر در جنگ خندق که بر عکس نظر خود نظر اطرافیان خود را در مورد جنگ در بیرون شهر مدینه قبول فرمودند.از همه اعضا محترم گروه و انسانهای آزلده میپرسم این نشانگر چه سیره ای از پیامبران و امامان را میرساند؟اگر تاریخ اسلام را خوانده باشید.شما نمونه ای از یک مومن چشم بسته مثل خوارج هستید خطر شما به مراتب بیشتر از دشمنان به اسلام میباشد.در ادامه هم به همه اعضا گروه توهین کرده اید که کورکورانه و همچون گ... به شماره تلفن آقای اعلمی پیام که همان فحش و نوهین میباشد ارسال نماییم.در آخر از مدیر محترم گروه میخواهم در انتخاب مطالب و نوشته ها دقت بیشتری شود تا به ابهت و وقار ابن مجله آسیبی نرسد.از شما خواهش میکنم این ایمیل را در مجله تان بگذارید.با تشکر فراوان.

* * *

satarkhan2000@yahoo.com مي گويد:
با آرزوی موفقیت برای شما مبین دوست گرامی
از شما خواهشمندم که نوشتۀ مرا در روزانه قرار دهید ؛
با تشکر

آقای سخنور salman_yavar
شما در شماره 846 در صدد هستید یک اعتراضی داشته باشید و نظر خودتان را در آن مورد بخصوص بیان کنید ولی آنقدر صغری و کبری چیده اید که اساسا یادتان رفته است که اصل مطلب این آقایی که شما به قیامت و جوابگویی در آتش جهنم حواله شان داده اید را برای دیگر خوانندگان بیان نمایید
یعنی شما انتظار دارید با دهها خطی که شما نوشته اید و از احساسات مذهبی و دینی مردم سوء استفاده کرده اید ؛ خوانندۀ از همه جا بی خبر یک کاره گوشی تلفن را بردارد و به یک نفر فحش و ناسزا بدهد
اصولا برای ابراز عقیده تان بهتر بود در پشت اسامی پیغمبر و امام و الله و تمامی آنچه برای خودتان بافته اید , پنهان نشوید و کمی از معقولات و اصول اجتماعی و سیاسی استفاده میکردید تا آنکه خواننده در هر سطر خواندن مطلب شما بتواند متوجه شود ؛ طرف دیگر این بحث چه مطالبی گفته است که عرش الهی به لرزه در آمده و استخوانهای مبارزان هموطن آذربایجانی ما که در راه آزادی و عدالت اجتماعی در سینۀ خاک مدفون هستند و درود بر آنها باد , در
قبر به لرزه افتاده است
خواننده بعد از هر سطر با شعار و نفرین و لعن و سخنان تکراری روبرو میشود
دوست محترم
برای دستیابی به حقیقت و حقانیت بهتر است ؛ واقعیات موجود در جامعه مدّ نظر باشد ؛ در غیر اینصورت و با این قبیل تحلیلهایی که شما انجام داده اید ؛ به هیچ طریقی راه بر نخواهید بود
کتایون از تهران

* * *

mehr_abrahimiyan@yahoo.com مي گويد:
سلام دوست من
زماني يك پيشكسوت عرصه قلم به من گفت هر كس كه قلم به دست مي گيرد براي نقد حداقل بايد حرمت قلم را نگاه دارد اول انكه تيتر زدن شما بسيار بي ادبانه بود شايد اگر ادبيات حرمت شكني از سوي نماينده محترم تبريزجناب آقاي اعلمي ( كه اتفاقا فردي بسيار جنجالي در مجلس هستند ) رعايت مي شد شاهد اينگونه انتقادات نبوديم البته منظور تطهير سخنان ايشان و نقد گفتار شما هدف من نيست هدف من ياد اوري ادب گفتار سياسي و حرمت نقد سياسي و اجتماعي است كه ما را وادار مي كند بگوييم فقط با اين تيتر يا اينكه ما را هيجان زده مي كند كه به كابينه حسين بن علي (ع) بپردازيم به كجا مي رويم ؟ روح شهيد باكري شاد باد كه چه پيش بيني هايي در مورد مخلصان مردم كرده بود من و شما و آقاي اعلمي هدف را گم كرده ايم و به دنبال توجيه بكار گيري وسايل مورد استفاده خود هستيم بگذريم كه من هم دواي درد را نمي دانم آنقد ربه هم دروغ مي گوييم و انقدر آسمان و ريسمان مي بافيم تا فقط خودمان را توجيه كنيم بگذاريد منصفانه بگويم من منتقد خودم هستم چون انقدر فرضيات دروغين ديده ام كه حكم راست كردن برايم غير ممكن شده است فقط دعا كنيم منجي بيايد شايد كمتر گناه كنيم ،شايد كمتر دروغ بگوييم ، شايد كمتر حرمت بشكنيم ، شايد كمتر بازي بخوريم ع شايد كمتر احساسات احمقانه در ما غليان كند ، شايد كمتر دنيا را آلوده كنيم
موفق باشيد

* * *

bobek1979@yahoo.com مي گويد:
سلام و خسته نباشید
ابتدا از شما دست اندر کاران مجله دلگیر شدم که چرا چنین نوشته های موهنی را درج کردید و خواهش می کنم جوابیه مرا به آقای سلمان یاور عیناً در همان قسمت بیاورید
آقای سلمان یاور لحن نوشته های شما کاملاً مشخص کننده تراوشات ذهنی شماست و نشان دهنده اینکه این مطالب کاملاً از روی حب و بغض نگاشته شده و شما در حالت تعدل روانی قرار نداشتید که بخود اجازه می دهید به یک نماینده منتخب اینگونه بی احترامی کنید
آقای اعلمی اگر نماینده نا مناسبی بود در زمان دولت آقای احمدی نژاد و انتخابات مجلس که جناح راست در آن پیروزی چشم گیری داشت و شکست اصلاح طلبان محسوس بود رای نمی آورد اگر منظور شما از تحمیل تقلب در انتخابات است باید ایراد کار در دولت جستجو شود و شورای محترم نگهبان یعنی شما با گستاخی تمام افراد فوق را فاقد صلاحیت می دانید
شما که ادعای دین و ایمان و خدا شناسی می کنید به چه جسارتی فقاهای اعلام شورای نگهبان را افرادی نا لایق می دانید
آقای محترم به نظر من شما در همان زمان محمد علی شاه تفکراتتان باقی مانده شما سعی کنید مثل امام راحلمان به روز باشید که از امثال شما بعید می دانم شما همانند خوارجی هستید که پیراهن عثمان علم می کنند و روی به شتر سرخ موی آورده به نبرد رزند اسلام و قران می روند
به اعتقاد بنده بهترین کمکم به شما مطالعات بیشتر در مراجع مختلف از جناح ها و تفکرات مختلف است تا تار تنیده شده به ذهنتان را پاره کنید
از مدیریت محترم نشریه وزین مبین طبق اساسنامه مطبوعات خواشمند است این جوابیه را عیناً در همان قسمت و در شماره بعد درج نمایند
آرزوی موفقیت و شادروزی

واكنش شخصیت های سیاسی كشور
به سخنان موهن اكبر اعلمی
 

به دنبال سخنان موهن یك نماینده اصلاح طلب، برخی شخصیت های فرهنگی و سیاسی كشور به شدت نسبت به آن واكنش نشان دادند.
به گزارش خبرگزاری ها، آیت الله سیداحمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان با اشاره به سخنان اكبر اعلمی نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی گفت: اگر این سخن را این نماینده نگفته باید سریعا تكذیب كند، اما در صورتی كه این مطلب را گفته باشد به نظر اینجانب این مطالب اهانت به مقام والای سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) است و هیچ جای توجیه هم ندارد.
وی ادامه داد: تردید نیست كه نمایندگان مردم و آحاد ملت ایران دراظهار نظر آزادند ولی هیچ كس حق ندارد خطوط قرمز نظام را بشكند؛ مسئله احترام به حریم اهل بیت یك واجب و تكلیف است، علاوه بر این كه یك هنجار ملی است. به عبارتی تمام این كشور چه شیعیان كه عاشق بی قرار امام حسین(ع) هستند، چه برادران اهل سنت و اقلیت های مذهبی؛ همگی عشق خود را به اهل بیت(ع) به ویژه سالار شهیدان ابراز می كنند، لذا این سخنان نادرست و سخیف غیرقابل دفاع است و مطمئنم مردم غیور آذربایجان كه عزاداری های آنها برای امام حسین(ع) نمونه است، از سخنان نادرست این چنینی به شدت منزجر هستند.
امام جمعه موقت تهران و عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان تاكید كرد: از رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم عاشق اهل بیت انتظار واكنش مناسب را دارم كه دیگر كسی جرات ورود به این حریم مقدس را نیابد. از تمام جریان های سیاسی نیز انتظار می رود كه در مباحث سیاسی خود حریم مقدسات را حفظ نمایند.
در همین حال نایب رئیس كمیسیون فرهنگی مجلس نیز خواهان توضیح و اصلاح سخنان اكبر اعلمی شد.
سیدمحمدرضا میرتاج الدینی تاكید كرد: این گونه اظهارات باعث نگرانی افكار عمومی و مردم مذهبی می شود.
وی افزود: از زمان انتشار این مطلب، بعضی از اقشار و گروه های مردم به این سخنان اعتراض كرده و خواستار اصلاح آن شده اند.
نایب رئیس كمیسیون فرهنگی مجلس تصریح كرد: اگر انسان خود را مطلق تلقی كند، بنابراین همه را به باد انتقاد خواهد گرفت و به بازی هایی كشیده می شود كه قابل كنترل نخواهد بود.
میرتاج الدینی كه دیگر نماینده مردم تبریز در مجلس است، گفت: «مطلق انگاری شخصی» آفت هر انسانی است كه در عالم سیاست وارد شده و می خواهد با معیارهای خودش درباره همه چیز قضاوت و اظهارنظر كند.
وی در بخش دیگری از سخنانش این سؤال ها را مطرح كردكه آیا كابینه امام حسین(ع) از حقوق و منافع ملی دفاع نمی كند كه اعلمی بخواهد دفاع كند؟ و یا اگر در میان كابینه امام حسین(ع) كسی بخواهد برخلاف منافع ملی و حقوق ملت اقدامی كند، آیا امام حسین(ع) در برابر او سكوت خواهد كرد؟
همچنین یك عضو شورای عالی حزب همبستگی در واكنش به اظهارات موهن نماینده اصلاح طلب تبریز گفت: اعلمی باید از شیعیان جهان معذرت خواهی كند.
محمدزارع فومنی با اشاره به سخنان اكبر اعلمی تصریح كرد: اگر اعلمی این حرف ها را زده است باید از شیعیان جهان معذرت خواهی كند.
وی افزود: از صحبت های اعلمی متاسف شدم كه به این صورت به اهل بیت توهین كرده، اگر این سخنان صحت داشته باشد یك ضایعه است.
فومنی در ادامه اظهار داشت: وقتی ایشان می گویند من كابینه امام حسین را به مجلس می كشانم، نمی دانند امام حسین معصوم است؟ اعلمی به جای اینكه در مورد مسایل دینی صحبت كند به وظایف نمایندگی خود عمل كند و این حوزه را به عالمان بسپارد.
وی با بیان اینكه اهانت ها به ائمه نابخشودنی است، تصریح كرد: امام حسین را نباید با دولت ها مقایسه كرد زیرا دولت ها غیرمعصوم هستند. این حرف ها پروسه جدیدی است و از جاهایی سازماندهی می شود تا اختلاف را در كشور ایجاد كند.
فومنی در پایان افزود: اعلمی به جای اینكه این بحث را مطرح كند و به مقایسه كردن انسان ها و افراد با اهل بیت بپردازد، به اعمال خود در دوران نمایندگی بپردازد.
 

امام جمعه تبريز: مردم ولايت‌مدار آذربايجان به توهين مذهبي واكنش مناسب نشان خواهند داد

نماينده ولي فقيه در استان آذربايجان شرقي گفت: قطعاً مردم ولايت مدار آذربايجان نسبت به توهين‌هايي كه به مقدسات مذهبي آنان صورت مي‌گيرد،واكنش مناسب نشان خواهند داد.
به گزارش خبرگزاري فارس از تبريز، محسن مجتهد شبستري ديروز در پايان درس خارج خود و در جمع روحانيون و علمايي كه در محكوميت سخنان اكبر اعلمي در مسجد جامع تبريز تجمع كرده بودند، افزود: متاسفانه يكي از نمايندگان تبريز جديداً در يك سخنراني با بيان اين كه به عملكرد دولت‌هاي گذشته و فعلي انتقادهايي دارد گفته است كه حتي اگر امام حسين(ع) هم كابينه تشكيل دهد و با معيارهاي من مطابقت نداشته باشد و از قانون اساسي عدول كند او را هم به مجلس مي‌كشانم، كه اين امرجاي تاسف دارد.
وي اضافه كرد: اين نماينده مجلس متاسفانه بيش از اين نيز به مقام ولايت فقيه تعدي كرده و عنوان داشته بود كه ولي فقيه تنها زائيده فكر و انديشه امام راحل و مرحوم نراقي است.
شبستري سپس اظهار داشت: جاي تاسف است كه اين نماينده اين بار پا را فراتر نهاده و جرات كرده و به ساحت مقدس امام حسين(ع) توهين كرده است.
نماينده ولي فقيه در استان آذربايجان شرقي خاطر نشان كرد: اين فرد اين بار امام معصوم را هم رديف يك رئيس جمهوري قرار داده و در سخنانش طوري وانمود كرده كه قانون اساسي مقدم بر نظرات امام سوم شيعيان است.
شبستري همچنين اظهار داشت: اين قبيل صحبت كردن اهانت آشكار به قلوب مردم ولايت مدار است و قلب‌هاي شيعيان را جريحه‌دار كرده و اگر از روي غفلت و ناداني هم باشد جسارت بزرگي شده است.
وي تاكيد كرد: به اين نماينده تذكر مي‌دهم اگر اين سخنان به وي نسبت ندارد تكذيب كند و اگر دارد از عاشقان امام حسين(ع) بايد عذرخواهي كند و در غيرت اين صورت مردم ولايت‌مدار آذربايجان قطعاً واكنش مناسب نشان خواهند داد.
امام جمعه تبريز در ادامه سخنان خود با بيان اينكه انتقاد حد و مرزي دارد، تصريح كرد: اينكه اين نماينده عنوان كرده اگر مجلس ما مقتدر بود به عدم كفايت سياسي رئيس جمهور راي مي داد، با فرمايشات مقام معظم رهبري مغايرت دارد.
وي خاطر نشان كرد: انتقاد بايد آموزنده بوده و هيچ وقت نبايد به معناي تضعيف دولت دست به انتقاد غير منصفانه برد.
گزارش خبرنگار فارس حاكي است، اكبر اعلمي نماينده مردم تبريز، آذرشهر و اسكو در مجلس شوراي اسلامي در 9 آذرماه در جمع اصلاح طلبان در زنجان گفته بود از دولت امام حسين هم با معيارهاي خودم انتقاد مي كنم و مقلدوار عمل نكرده و كابينه‌اش را به مجلس مي‌كشم.
وي در اين سخنراني به انتقادهاي تند و شديد از احمدي نژاد پرداخته و گفته بود: زمان خاتمي هم انتقاد مي‌كرديم.
اعلمي خاطرنشان كرده بود: امروز هم انتقاد مي‌كنم، من يك معيار دارم آقاي خاتمي كه ببخشيد، امام حسين (ع) هم فردا بيايد اينجا كابينه تشكيل بدهد،براساس معيارهايي كه خودم دارم و به تشخيص خودم، چون قسم خورده‌ام كه از حقوق ملت و از منابع ملي دفاع كنم، مقلدوار عمل نمي‌كنم.

توضيحات بيشتر را در اين آدرس بخوانيد

13 آذر / 4 دسامبر / 23 ذيقعده