امام على(عليه السلام):  عَلَيكُم بِحُبِّ آلِ نَبِيِّكُم، فَإِنَّهُ حَقُّ اللهِ عَلَيكُم وَالموجِبُ عَلَى اللهِ حَقَّكُم .

بر شما باد دوست داشتن خاندان پيامبرتان; زيرا كه آن حقّ خداست بر گردن شما و موجب حقّ شما بر خدا مى شود.

(غرر الحكم : 6169)

تونی بلر به صورت قاچاق و بدون بلیت سوار قطار شد و گیر افتاد!

تونی بلر نخست وزیر سابق انگلستان بعد از پایان دوران نخست وزیری اش با حضور در کنفرانس ها، نگارش کتاب و مشاوره سالیانه میلیونها دلار درامد دارد.
اما همین نخست وزیر سابق، برای رفتن به فرودگاه هیترو لندن به همراه محافظانش به صورت قاچاقی سوار ترن شد! با کنترل بلیت مشخص شد که تونی بلر به صورت قاچاق سوار ترن شده است!
به گزارش وبلاگ ترجمه اخبار ترکیه به نقل از حریت، تونی بلر خواست پول بلیت را در ترن پرداخت کند اما به دلیل آنکه پولی به همراه نداشت و کردیت کارتش نیز همراهش نبود نتوانست هزینه بلیت را پرداخت کند.
با وجود این، مأمور کنترل بلیت برای بلر جریمه درنظر نگرفت و اجازه داد وی به سفر ادامه دهد. نخست وزیر سابق انگلیس از مأمور کنترل بلیت خواست به محافظانش نیز اجازه داده شود بدون بلیت به سفر خود ادامه دهند اما مأمور کنترل این درخواست بلر را قبول نکرد!
بعد از آنکه موضوع توسط روزنامه دیلی میل فاش شد مدیریت خطوط آهن انگلستان تحقیقات در این زمینه را شروع کرد.

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة المؤمنون آيات: 118 محل نزول: مکه

سورة المؤمنون  قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ 1 الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ 2 وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ 3 وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ 4 وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ 5 إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ 6 فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ 7 وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ 8 وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ 9 أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ 10 الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ 11 وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ 12 ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ 13 ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ 14 ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ 15 ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ 16 وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ 17

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید

توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را (به همراه معني آن) با هم بخوانيم.  هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

شعرگونه از مسعود ده نمکی در باب وضع موجود؛
ما اشتباه بودیم، ما اشتباهي انقلاب كرديم!

ما اشتباهي انقلاب كرديم!
از اولش هم ما مافيا نداشتيم
نه در نفت نه در شكر نه پسته!
از اولش هم جنگي بين فقر و غنا نداشتيم
نه در ظفر نه در قطر نه در كيش!
ما اشتباه بوديم
از اولش هم نه خان و خان‌زاده داشتيم نه آقا و آقازاده!
پول نفت را داده‌ايم جدا پول رأي را هم بايد بدهيم سوا!
ما اشتباه بوديم
اين وسط نه چپ بوديم نه راست فقط تو هوا بوديم!
از اولش هم نه چپ داشتيم نه راست
فلان و فلان... حق مسلم ماست!
سيگار و مافيايش
نفت و دوست دارانش
پسته و اقربايش
چاي و اصدقايش
نه چپ دارد نه راست، ما اشتباه بوديم!
اتوبان عدالت از وسط بهشت زهرا مي‌گذرد اگر نگيد ما اشتباه بوديم
نه فاحشه در دبي داريم نه مافيا در نفت
اينها همه توهم اكس است
ما اشتباهي در داد بوديم!
چپ و راست برادرند به كور چشم مافيا
ما اشتباه به عقد دائم يا موقت اين و آن بوديم!

------------------------------------------------------
*عدم توزین برخی از مصارع! از باب قافیه چون تنگ آید عدالتخواه به جفنگ آید!! می باشد.

سلام
در ابتدا عرض كنم كه من يك كارمند ساده هستم كه از سياست هم خوشم نمي آيد. و اما در پاسخ e-mail شما در مجله روزانه مورخ 2/2/87 در خصوص عقدكنان پسر يك رئيس جمهور به عرض برسانم اولاً هنر نيست كه پسر يك رئيس جمهور عقدكنان ساده بگيرد در حاليكه فلان شخص با آن چنان مراسمي ! مهم آن است كه آن شخص داراييهايش از راه درست بدست آمده باشد كه البته من نوعي نمي توانم آن را تعيين كنم . دوماً ساده زندگي كردن يك رئيس جمهور هيچ ربطي به مديريت او بر يك جامعه ندارد مهم آن است كه بتواند اوضاع سياسي جامعه را به جاي درهم ريختگي بهبود ببخشد. در مورد اوضاع اقتصادي نيز اگر نتوانست نرخ تورم را تك رقمي كند لااقل نگذارد به 30% و 40% برسد . ( به عنوان يك مهندس ماهي 400000 تومان حقوق دارم كه البته بعد از كسر كسورات چيزي از آن باقي نمي ماند و به قول بعضي ها تازه زير 600000 تومان دريافتي زير خط فقر است .) تصميمات عجولانه و بدون پيش بيني تمام جوانب كار و تبعات آن نگيرد كه بعداً پشيمان شود مثل تغيير ساعت رسمي كشور و يا تصميم در مورد برداشتن سرويس و مهد كودك و ناهارخوري كارمندان و دوباره اعلام برگرداندن آنها كه البته بطور كامل هم برنگشت . خانمهاي متاهل همكار بعد از تعطيل شدن مهد كودك اداره با مشكلات فراواني روبرو شده اند ازجمله مطابق نبودن ساعت كاري مهد هاي خصوصي با ساعت كاريشان ، سن پذيرش مهدها ، دوري يا نزديكي مهد به محل كار يا منزل و همچنين مهمتر از همه براي نوزاذان شيرخوار كه مادر نمي تواند 1 ساعت حق شيردهي را بين روز براي شير دادن بچه استفاده كند . اين يعني كه خانمها ديگر شاغل نباشند .
دستور مجدد دولت برگرداندن شرايط تسهيلات كارمندان دولت به وضع سابق بوده ولي ظاهراً مسئولان ذيربط ترجيح داده اند كه مهد كودك نداشته باشند و سرويس و ناهارخوري هم با هزينه تقريباً دو برابر كه از كارمند مي گيرند دوباره اجرا شود .
يك مدير لايق هيچ وقت سعي و خطا نمي كند . يعني اول تصميم بگيرد و اجرا كند بعد متوجه شود چه تبعات وحشتناكي پيش آورده از قبيل درهم ريختگي سازمان ادارات ، تاخير كارمندان و اضافه شدن مشكلات آنها و ....

یک اصلاحیه!!!
به خدا ما با کسی مشکل نداریم!

سلام. یه اصلاحیه بزنم:
بعضی از دوستان فکر کردن خدای نکرده ما با نظام و رهبری و ولایت فقیه و دولت و مجلس و قوه قضائیه و ... مشکل داریم.
نه! به خدا این طوری که فکر می کنید نیست. ما از ناعدالتی بعضی مسئولین ناراحتیم. فقط همین. این هم که چیز تازه ای نیست، در همه جای ایران و کلاً هر انسانی از بی عدالتی، چه در رفتار و چه در گفتار ناراحت می شه. مگه مردم به خاطر همین بی عدالتی ها نبوده که در طول تاریخ به انسان های پاک و با عدالت رو می آوردن؟
نمونه ی مذهبیش، بعد از قتل خلیفه سوم که مردم به حضرت علی (ع) رو آوردن و نمونه های تاریخیش هم که ماشاالله کم نیست.
تازه مردم آمریکا که این قدر در کشورشان دم از اصلاحات و دموکراسی زده می شه، ببینید از بی عدالتی های رئیس جمهورشان، مرتب اعتراض می کنند.
هدفم از بیان اون مطالب 3گانه، فقط این بود که بگوییم یک عده جوان در حال سینه زدن برای ابی عبدالله (ع)، در اثر انفجار بمب (یا حالا هرچی!) شهید شدن، مسئولین نذارید خونشان پایمال شود، همین. وگرنه خدای نکرده که ما با کسی مشکلی نداریم!
ان شاءالله به زودی هم حضرت آقا تشریف میارند شیراز، و اون وقت ببینید ان شاءالله چه استقبالی از ایشون می کنیم، به کوری چشم دشمنانمون در ایران و خارج از ایران که منتظر یک سوژه هستند تا از کاه، کوه بسازند و زخم های کهنه چند صد سال پیش!!! رو دوباره تازه می کنند.
ما تا آخر با ولایت و پشت سر ایشان هستیم ان شاءالله، نه یک قدم جلوتر و نه یک قدم عقبتر. تا آخرین قطره خونمان هم از ایشان نه تنها دفاع می کنیم، که اگر ایشان لازم بدانند و اجازه بفرمایند، هرگونه جهادی را انجام می دهیم (علمی، عملی، اخلاقی، نظامی و ...).
حالا دوباره بگید این ها با ولایت مشکل دارن و با نظام مشکل دارن و ... .
حالا دوباره برید از کاه، کوه بسازید تا ببینیم به کجا می رسید (فقط مواظب باشید، چون کاه، هم زود آتش می گیره و هم زود با باد از بین می ره!!!)
تا بعد...
(جناب مبین! ببخشید این رو ارسال کرده بودم، اما احتمالاً موقعی بوده که ایمیل شما مشکل داشته)

خبری راجع به دستور مستقیم وزیر ارشاد در رابطه با کتاب جدید رضا امیرخانی (لینک)

 تصویر روی جلد و عناوین فصل های "بی وتن" لینک و قسمت هایی از آن:
 ... آخر بچه‌ي كربلاي پنج را چه به فيفث اونيو؟ خدايا! من، ارميا معمر، جمعي گردان 24 لشكر 10 سيدالشهدا، توي خيابان پنجم نيويورك چه كار مي‌كنم؟ وسط كربلاي پنج و ميان آن همه دود و دم هيچ كس فكرش حتي به خيابان پل پنجم اهواز هم نمي‌رسيد. چه رسد به خيابان پنجم نيويورك.
 سهراب... سهراب... سهراب دست از سرم برنمي‌داري. توي سرم تلنگر مي‌زند كه: «نه عمو زيادي پرت و پلا مي‌گويي. من يكي خودم اگر توي فكر خيابان نبودم، مثل آدم‌حسابي‌ها شهيد مي‌شدم...» خنده‌ام مي‌گيرد. سهراب! حالا يادم آمد. توي كربلاي پنج يك جا بلند شدي براي آرپي‌جي. گذاشتيش روي شانه و جلو رفتي. پشت كانال‌هاي پرورش ماهي بوديم. نرسيده به نهر جاسم. نمي‌دانم كپ كرده بودي يا گيج شده بودي. ايستاده بودي. اما نمي‌زدي. تي-هفتاد و دوي لامذهب هم ايستاده بود، اما نمي‌زد. تو هميشه فرياد مي‌كشيدي «يا علي» و شليك مي‌كردي، اما مصطفي زير لب مي‌خواند «و ما رميت اذ رميت و لكن الله رمي» يك بار كه خواستي اداي مصطفي را در بياوري، گاف دادي و زدي تو اوت! زدي به كاهدان! نمي‌دانم يادت مي‌آيد يا نه. بعد رو كردي به مصطفي و خنديدي كه: «ديدي! خداتان اشتباه زد.» و من و مصطفي چه قدر مي‌خنديديم به همين كفرگويي‌هاي تو؛ بي‌خيال تانك تي-هفتاد و دويي كه هر لحظه نزديك‌تر مي‌شد... اما اين بار كپ كرده بودي، سهراب. نمي‌زدي. فرياد زدم «يا علي» بل كه به خودت بيايي و كار را تمام كني. برجك تانك آرام آرام، با صداي غيژغيژي‌اش برگشت به سمت تو. لوله‌ي تانك مستقيم سينه‌ي تو را نشانه گرفته بود. يك آن همه‌ي كربلاي پنج را سكوت گرفت. مطمئن بودم كه كارت تمام است. ميخ ايستاده بودي. يك‌هو از جا در رفتم. دست خودم نبود. كَأنّه اسفند روي اگزوز نفربر –كه براي سلامتي ما اُلَغا قبل عمليات دود كرده بودي- پرت شدم هوا و كلاش را مسلح كردم. مي‌خواستم شليك كنم، اما زمان هم كپ كرده بود و همين جوري ايستاده بود. به قول خودت كَأنّه «خوب، بد، زشت». صحنه‌ي پاياني دوئل با موسيقي انيو موريكه كه با سوت مي‌زدي. تو خوب بودي، تانك بد بود، من هم حكماً زشت! بخت يارمان بود كه قصه هَپي اِند شد و تو شليك كردي... سهراب، بچه‌ي كربلاي پنج را چه به خيابان پنجم نيويورك... اما نه. تو بعدها به من گفتي كه چرا كپ كرده بودي. گفتي: «يك آن گيجاويج شدم. رفتم تو محل خودمان. كنار سقاخانه‌ي امام‌زاده يحيي كه ارمني‌ها از ميدان حسن‌آباد مي‌آمدند دورش و شمع نذر مي‌كردند. خانه‌ي ما ته كوچه‌ي سقاباشي بود. يك كوچه‌ي تنگ كه آدم هيكل‌داري مثل حاجيت مجبور بود كج كج توش راه برود. از آن كوچه‌هاي آشتي‌كنان كه اگر صدام و حاج همت از دو طرفش وارد مي‌شدند، سر خرم‌شهر قطع‌نامه امضا مي‌شد. كوچه‌ي ما كوچه نبود كه لامذهب، سوراخ تنگي بود كه به زور، كاشي سقاباشي را سرش چسبانده بودند. اصلش اسم مي‌خواست چه كار؟ جان ارميا كپ نكرده بودم. فقط رفته بودم تو فكر اين كه اگر گلوله‌ي مستقيم تي-هفتاد و دو بخورد به مَشكم، خيلي افت دارد كه اسم اين كوچه‌ي باريك را به نام حاجيت كنند. شهيد سهراب تهرانچي. كسر لاتي داشت. حالا من هيچ، بچه‌محل‌ها هم هيچ، جلوي بچه‌هاي سنگلج و عودلاجان افت داشت. با خودم داشتم فكر مي‌كردم كه اقل كم بايد بيست متريِ پشتِ گذر قلي را به اسمم كنند... دو به شك بودم كه كجا را به اسم من مي‌كنند، و گرنه من و كپ كردن؟ دم شما گرم!

انتخاب تيتر با شما!

ظاهرا در سفری که سید جمال الدین اسدآبادی به غرب داشته، تحت تاثیر پیشرفتهای شگرف و با توجه به نظام عادلانه اجتماعی و رفاه عمومی آنجا مطلبی را عنوان نموده که مشهور است و بدین مضمون که: در آنجا مسلمان دیدم ولی اسلام ندیدم واینجا اسلام می بینم ولی مسلمان نمی بینم!
حدیث پرمعنایی از امام رضا نیز وجود دارد به این مضمون: عبادت خداوند به زیادی نماز خواندن و روزه گرفتن نیست بلکه به زیادی تفکر در امر آفرینش است.
و اما ارتباط دو مطلب بالا بواسطه مطلبی است که در پی می آید! طبق حدیث گرانبهای امام رضا (ع) عبادت خداوند و انجام اعمال عبادی تنها در صورتی با ارزش است که نه کورکورانه و برحسب تکلیف و عادت بلکه آگاهانه ودر جهت شناخت خداوند و آنهم با تفکر در آفرینشهای خداوند چه از لحاظ خلقت آسمانها و زمین و چه مخلوقات گوناگون از نباتات و جانداران و حتی خود خلقت انسان می باشد.
هم اکنون شاهدیم که در غرب از این هم یک گام به جلو برداشته و از مرحله تفکر گذشته و به اقدام عملی در جهت این شناخت گام برداشته اند!
به این خبر توجه فرمایید!!!
دانـشـمـنـدان درمـرز سـوئـیـس وفـرانـسـه تلاش می كنند به علت پیدایش هستی پی ببرند. گروهی از دانشمندان اروپایی به شدت تلاش می كنند یكی از بـزرگـتـریـن مـعـمـاهای جهانی را كه همانا چگونگی ‌پیدایش هستی است، حل كنند .این دانشمندان سالها وقت گذاشتند و میلیاردها دلار روی یك طرح هزینه كرده اند تا ‌پاسخ این معما را پیدا كنند. برخی از منتقدان می گویند، اجرا كردن این طرح آزمایشی درصورت بروز هر گونه ‌اشتباه می‌تواند به یك فاجعه تـبـدیـل شـود و پـیـامـدهـای منفی برای كره زمین داشته باشد.‌ ‌درعمق صد متری زیر زمین در مرز سوئیس و فرانسه گروهی از دانشمندان مستقر شده اند و قصد دارند تاریخ پیدایش ‌جهان را بازسازی كنند. در تونلی كه بین دو كشور احداث شده است لوله ها و سیم ها وتجهیزات پیشرفته زیادی ‌نصب شده است. هدف از نصب این تجهیزات تكرار كردن "انفجار بزرگ" در زمـــــان پــیـــــدایـــــش هــســتـــــی و مــیــكــــرو ثــــانــیــــه‌هــــای بــعــــد از آن است. دانشمندان می گویند، زمانی كه انفجار بزرگ رخ داد جهان هستی شروع به تشكیل شدن كرد.‌ ‌دانشمندان دراین آزمـــایـشـگـــاه زیـــر زمـیـنـــی بـــه كـمــك مـیـلـیــاردهــا ذره كــوچــك مـیـكـــروسـكـــوپـــی كـــه پـــروتـــون نـــام دارنــد، درنـظــر ‌دارنــد ایــن آزمایشها را انجام دهند. دانشمندان در داخل لوله هایی كه درطول این تونل 27كیلومتری ‌كشیده شده اند پروتون ها را دریك لوله به یك سمت و در دیگر لوله ها به طرف مخالف ارسال می كنند این ‌ذرات در یك نقطه كه شبیه یك محفظه است به یكدیگر برخورد می كنند و در زمان برخورد، تعداد ذرات عبوری ‌درمدت یك ثانیه باید 800 میلیون باشد كه این تعداد برای آزمایش بسیار حیاتی است دانشمندان می گویند، "مدت ‌زمان كمتر از یك ثانیه" كه بعد ازبرخورد طی می شود برای پی بردن به علت پیدایش هستی بسیار مهم است. ‌ ‌این طرح كه در آزمایشگاه "سرن"‌ ‌سوئیس به مدت چهارده سال دنبال می شود 8 میلیارد دلار هزینه ‌داشته است. این طرح چند ملیتی است و كشورهای مختلف هزینه های آن را تامین می كنند.‌ ‌اما نگرانی كه وجود دارد این است كه این آزمایش ممكن است سیاه چالی به وجود آورد و باعث شود كه بخش ‌هایی از كره زمین به درون آن كــشــیـــده شـــود.‌ ‌قـــرار اســـت، ایـــن بـــرخـــورد عـظـیــم ذرات درسال2008انجام شود و دوازده ماه بعد ازاین برخورد نتیجه تحقیق ‌اعلام خواهد شد. ‌

چگونه توییتر به آزادی یک دانشجوی زندانی شده در مصر کمک کرد!

نامهء یک هندی به بیل گیتس!

آقای بیل گیتس عزیز:
این نامه از طرف سینک از پنجاب می باشد.
ما برای خانه یک کامپیوتر خریدیم و مشکلاتی پیدا کردیم که بنده برای توجه شما مطرح می کنم.

1-بعد از وصل به اینترنت وقتی می خواهیم ایمیل باز کنیم و فرم هات میل را پر می کنیم در ستون پسوورد تنها چند ستاره ظاهر می شود اما در بقیه ء خانه ها هر چی تایپ می کنیم ظاهر می شودبا این مشکل فقط در پسوورد مواجه می شویم .
ما این مسئله رو با فروشنده (سینگ سانتا) چک کردیم و او گفت : هیچ مشکلی در کیبورد وجود نداردبنابر این ما ایمیل ها رو با پسوورد ******** باز می کنیم من خواهشمندم این مشکل را شما چک کنید چون ما نمی دانیم پسووردمان چی هست؟

2-وقتی ما کلید شات داون را فشار می دهیم قادر به وارد کردن هیچ چیزی نیستیم .

3-اینجا یک دگمه ای بنام استارت است ولی دگمه ای بنام استوپ وجود نداردخودتان این را چک کنید.

4-ما گزینهء "Run"را در منو دیدیم یکی از دوستان ما "run"را کلیک کرد و به Amritsar! دوید لذا خواهشمندیم این Run را به Sit(نشستن)تغییر دهید تا ما موقع کلیک کردن بنشینیم.

5-یک مسئلهءمشکوک اینکه آیا در سیستم روروک(re-scooter) وجود دارد چون من فقط re-cycle""پیدا کردم اما من خودم یک رورورک در خانه دارم.

6-اینجا یک دگمهءfind""است اما احتمالا کار نمی کند چون خانم من کلید منزل را گم کرده بود و ما با این دگمه دنبال کلید گشتیم اما پیدا نکرد.

7-هر شب من بخاطر محافظت ماوس از گربه نمی توانم بخوابم بنابراین پیشنهاد می کنم شما یک سگ برای کشتن گربه فراهم کنید.

8-لطفا زمانی را که شما پولهای ما رو که از بازی کارتها بردیم می دهید و همچنین کی خودتون جهت جمع کردن پولهایتان به منزل ما می آیید را تثبیت کنید .

9-بچه های من میکروسافت "کلمه"(word) را یاد گرفتند و حالا می خواهند میکروسافت "جمله " را یاد بگیرند بنابراین کی شما آنرا فراهم می کنید؟

با احترامات فراوان

بانتا سینگ
متن اصلی در آرشیو فروردین 1387
http://olinda.blogfa.com

بررسي سخنان دكتر عباسي

دكتر عباسي ظاهرا سخناني در رابطه با فوتبال و علي دايي و نشان شجاعت داشته‌اند كه محور كلي اين سخنان قابل تقدير و صحيح بود. همان گونه كه ايشان نيز گفت اين كه علي دايي چقدر پول دارد و چگونه زندگي كرده است، به خود او ربط دارد، نه ما؛ اما اين كه وي نشان شجاعت! را از رئيس جمهور دريافت كرده است، واقعا جاي تعجب دارد! نمي‌دانيم معيار رئيس جمهور محترم براي اعطاي اين نشان چه بوده است؟! اما صحبتي كه ايشان به طور كلي در مورد فوتبال داشته‌اند، جاي تامل دارد. اين كه كسي بيايد به طور كامل فوتبال را تخطئه كند، صحيح نيست. در پاسخ به اين مساله دلايل زير را داريم:
1- فوتبال به هر حال يك ورزش است و امر به ورزش به فرموده امام راحل -رحمة الله عليه- امر به معروف است.
2- فوتبال بازي كردن و نگاه كردن در صورتي كه حساسيت‌هاي بيش از اندازه‌اي كه گاه در بين تماشاگران و هواداران به صورت كاملا غيرمنطقي وجود دارد، منجر به صدمه بدني و نيز كدورت رابطه بين مردم نشود، يك سرگرمي مباح است و همين كه عده‌اي به وسيله آن تفريح كنند و دل خود را شاد نمايند به شرط اين كه مضرات مذكور در بين نباشد، براي جواز آن كافي است.
3- مساله ديگر اين كه اگر قرار بود فوتبال و واليبال و ساير ورزش‌ها جايي در زندگي ما نداشته باشند، رهبر معظم انقلاب -حفظه الله- به هنگام پيروزي تيم ملي فوتبال بر آمريكا و يا به هنگام قهرماني نوجوانان واليباليست براي آن‌ها پيام تبريك نمي‌فرستادند. اين جا است كه بايد حواسمان را جمع كنيم تا از ولايت فقيه پيش نيفتيم و به محض خواندن چهار كعت نماز شب و كسب يك مدرك تحصيلي خود را عقل كل ندانيم و حتي كارهاي ولي فقيه و علما و مراجع را نيز خدايي ناكرده زير سوال ببريم!
4- ورزش هنگامي كه وجهه ملي پيدا مي‌كند و منجر به رقابت‌هاي بين‌المللي مي‌شود، اهميت ويژه‌اي پيدا مي‌كند. برخورد خوب تماشاچيان و ورزشكاران يك كشور آن هم يك كشور مسلمان با مردم ساير كشورها و اديان و نيز كسب افتخارات در عرصه‌هاي بين‌المللي باعث سربلندي مردم آن كشور در نزد جهانيان شده و به نوبه خود استعلاي دين مردم آن كشور را نيز در پي دارد، چرا كه برخوردهاي مناسب و اخلاقي در كنار كسب افتخارات خود مي‌تواند تا حدودي جلوي برخي تفكرات نابجاي غرب در مورد اسلام و ايران را بگيرد و از اين حيث بسيار قابل ستايش است.
5- در اخبار موثق كه بنده در ارتباطي كه با دفتر حضرت آيت‌الله العظمي بهجت -حفظه الله- داشتم تاييد آن را از دفتر ايشان نيز گرفتم، آمده بود كه آقاي علي دايي در پي ناكامي‌هاي پيش آمده براي تيم سايپا به مسجد معظم له مشرف شده و از حضرت آيت‌الله تقاضاي دعا كرده است و حضرت نيز براي وي دعا كرده و موفقيت وي را از خداوند خواستار شدند و اتفاقا تيم سايپا بعد از تشرف آقاي دايي به نحو چشمگيري در نحوه بازي و نتيجه‌هاي كسب شده پيشرفت كرده بود. بنابراين همين آيت‌الله بهجتي كه دكتر عباسي در سخنراني مثال مي‌زنند، خودشان براي همين شخصي كه دكتر عباسي وي را معرفي مي‌كنند و براي تيم فوتبال وي دعا فرموده و بدون شك اين كار ايشان در كنار پيام‌هاي تبريك مقام معظم رهبري براي همه مسلمانان جهان در تجويز فوتبال و ساير ورزش‌هاي متعارف حجت است.
در ضمن در پاسخ به دوستي نيز كه ايشان را به علت ارايه آمار متهم به خوردن رطب و منع آن كرده‌اند، بايد گفت كه اولا اين اطلاعات را با مطالعه اخبار خيلي بهتر از ديدن مي‌توان به دست آورد. به عنوان مثال با ديدن نمي‌توان دين برنده يك مسابقه را تشخيص داد، در صورتي كه در اخبار به اين مساله و مسايل ديگر به راحتي مي‌توان دست يافت. ضمن آن كه اگر كسي براي تنوير فكر مردم و آگاه كردن آن‌ها و گوشزد كردن خطراتي كه متوجه دين است و نظاير آن اقدام به ديدن چنين صحنه‌هايي بكند، اين كار جايز است.

تا کجا ؟!

- که چی ؟؟! تا کی می خوای این جوری سر کنی ؟!؟
- نمی دونم . خب شما می گین ، چی کار کنم ؟!؟ ماه پیش خودش برگشت بهم گفت ، بابا که از زندون اومد ، باید از این محل بریم خب یعنی می دوونه دیگه !!!
- اون جوری کرم پودر نزن . زیر چشمتو نزن . یعنی می دوونه و هیچی نمی گه !؟
- آره به خدا ، می دونه . بابا 3 میلیون و نیم بدهی داشت . هر روز یه چک تازه می آورد و می ذاشت کنار تشک من و ..
- مداد چشم منو بردار . صد دفعه گفتم ، مداد باید حسابی سیاه باشه ! این که مثه آب دهن مرده می مونه .
می ذاشت کنار تشکت که چی ؟!؟
- خوبه ؟!؟ دم خط چشممو بلند بکشم یا کوتاه ؟!؟
- کوتاه ولی پر . بیا این جا ، هزار بار یادت دادم .
- صندلی بیارم ؟!؟
- نه ، صندلی نمی خواد . دو زانو بشین . گفتم ، می ذاشت کنار تشکت که چی ؟!؟
- که پاسشون کنم دیگه ! آخه ، فکر می کرد با حقوقم می تونم همه ی قرض ها رو بدم . فکر می کرد به یه منشیه دیپلمه ، خدا تومن حقوق می دن .
- پلک نزن .
- اولین چک بابا رو که پاس کردم ، فکر کرد از حقوقم دادم ، دومی و سومی رو گفتم مساعده گرفتم . باقی رو دیگه فهمید !!! به روی خودش نیآورد . فقط یه کم باهام سرد شد. دیگه همه باهم سر یه سفره غذا نمی خوردیم .
- اون سایه طوسی رو بده به من . کدوم شال رو سرت می کنی ؟!
- شال سبزه . حاجی عاشق این شال شده . طفلی حاج خانوم !!
- کجاست ؟!؟
- حاج خانوم ؟!؟ رفته مکه . دلم واسش می سوزه .
- دلت واسه هیچکی نسوزه !!! اون هم معلوم نیس تو جوونی چه غلطی می کرده که الان شوهرش داره ، این جوری می ذاره تو کاسه اش .
- پس اون سایه سبزه رو بیار . قلمو کوچیکه رو بده .
- وقتی چک های بابا رو پاس کردم ، مامان گفت باید از این محل بریم . بابا هم نپرسید واسه چی می ریم .
- یعنی دستی دستی گذاشتن این کاره شی ؟!؟
- آره ! مگه خودتون نگفتید تو این دنیا هیچکی دلش واسه اون یکی نمی سوزه . این هم شانس من از مامان و بابا بود .
- تا کی می ری پیش حاج آقا ؟‍؟
- فکر کنم یه دو هفته ی دیگه ای برم .
- می تونی خودتو بهش بندازی ؟!؟
- بندازم ؟!؟
- آره ، بندازی !! یه بچه ای ، دست و پا کن . اون وقت دیگه تامینی !!! تا آخر عمر !
- تونستن که می تونم ، ولی حاج خانوم چی ؟!؟
- گور پدر حاج خانوم . فکر کردی تا کی می تونی به کارت ادامه بدی ؟!؟ کی یه تیکه ی 40 ساله می خواد ؟!؟ مجبوری بری با عمله ها بپری . بعد هم یه مرضی ، کوفتی می ذارن تو دامنت و خدافظ . حالا حاج خانوم واجب تره یا خودت ؟
- راست می گین !
- بلند شو ، برو جلوی آینه ریمل بزن . باز نوک مژه هاتو فقط نزنی . ازریشه بزن .
- چشم . خاله ، رفتی دکتر ؟!
- کی با حاجی قرار داری ؟!؟
- الان دیگه باید پیداش بشه . میاد دنبالم .
- حرفی که زدم یادت نره . گور پدر حاج خانوم .
- چشم . خوب شدم ؟!؟
- آره ، مثله همیشه .
- من رفتم !

زن جواب آزمایش را از کشو بیرون آورد . برگه را توی دستش مچاله کرد . جلوی آینه نشست . رژ لب را برداشت . رژ را به صورتش مالید . برگه ی آزمایش را به آینه پرت کرد .

فرنوش زنگوئی
اردیبهشت 87

Why God Made Mothers

By the time the Lord made mothers, he was into his sixth day of working overtime.
An Angel appeared and said "Why are you spending so much time on this one"?
وقتي خدا مادران را مي آفريد در روز ششم تا ديروقت كار مي كرد.
فرشته‌اي اومد و پرسيد: چرا اينقدر روي اين يكي وقت مي گذاري؟
و خدا پاسخ داد :
مي دوني چه خصوصياتي در نظر گرفتم تا درستش كنم ؟

She has to be completely washable, but not plastic, have 200 movable parts, all replaceable, run on black coffee and leftovers, have a lap that can hold three children at one time , have a kiss that can cure anything from a scraped knee to a broken heart, and do these things only with two hands."
بايد قابل شستشو باشه ولي پلاستيكي نباشه. بيش از 200 قسمت قابل حركت داشته باشه كه قابل تعويض باشند. و بايد بتونه از همه جور غذا استفاده كنه. .بايد بتونه هم زمان سه تا بچه رو در آغوش بگيره . با يه بوسه كه از زانوي زخمي تا قلب شكسته رو شفا بده. و همه اينها رو بايد فقط با دو تا دست انجام بده.

the angel was impressed" just two hands..impossible""
"And that's just on the standard model?" the Angel asked.
"This is too much work for one day. Wait until tomorrow to finish."
فرشته تحت تأثير قرار گرفته بود .
فقط دو تا دست غير ممكنه . مطمئني اين يك مدل درست و استاندارده ؟
اين همه كار براي امروز زياده بقيه‌اش رو بگذار براي فردا و تكميلش كن

"But I can't!" The Lord protested, "I am so close to finishing this creation that is so close to my own heart. She already heals herself when she's sick AND she can work 18 hours a day
نمي تونم ديگه آخراي كارمه. چيزي نمونده كه موجودي را كه محبوب قلبم هست رو كامل كنم.
وقتي بيمار مي شه خودش، خودش رو معالجه مي كنه و مي تونه 18 ساعت در روز كاركنه .

The Angel moved closer and touched the woman, "But you have made her so soft, Lord."
"She is soft," the Lord agreed, "but I have also made her tough. You have no idea what she can endure or accomplish."
فرشته نزديكتر اومد و زن رو لمس كرد:
اين كه خيلي لطيفه!!
بله لطيفه. ولي خيلي قوي درستش كردم . نمي توني تصور كني چه چيزهايي رو مي تونه تحمل كنه و بر چه مشكلاتي پيروز بشه.

"Will she be able to think?", asked the Angel.
The Lord replied, "Not only will she be able to think, she will be able to reason, and negotiate."
The Angel then noticed something and reached out and touched the woman's cheek. "Oops, it looks like you have a leak with this model. I told you that you were trying to put too much into this one."
فرشته پرسيد : مي تونه فكر كنه ؟
خدا پاسخ داد : نه تنها فكر مي كنه مي تونه استدلال و بحث و گفتگو كنه .
فرشته گونه زن رو لمس كرد: ”خدا فكر كنم بار مسئوليت زيادي بهش دادي ! سوراخ شده و داره چكه مي كنه !”

"That's not a leak." The Lord objected. "That's a tear!"
"What's the tear for?" the Angel asked.
The Lord said, "The tear is her way of expressing her joy, her sorrow, her disappointment, her pain, her loneliness, her grief, and her pride."
The Angel was impressed. "You are a genius, Lord. You thought of everything; for mothers are truly amazing!"
خدا اشتباه فرشته رو تصحيح كرد : چكه نمي كنه - اين اشكه .
فرشته پرسيد :به چه دردي مي خوره ؟
اشكها روش او هستند تا غمهاش، ترديدهاش، عشقش ، تنهائيش، رنجش و غرورش را بيان كنه .
فرشته هيجان زده گفت :خداوندا تو نابغه اي فکر تمام چيز هاي خارق العاده رو براي ساختن مادرها کرده اي ..

but there is only one thing wrong with her
she forgets what she is worth...
فقط يك چيزش خوب نيست.
خودش فراموش مي كنه كه چقدر با ارزشه .

-----------------------------------------
pass this on to your lady friends to remind them how fantastic they are ....pass it on to males you
know .sometimes they need to be reminded ..!!!
اين متن رو براي تمام دوستان خانم خودتون بفرستيد تا بدونند كه چقدر فوق‌العاده هستند
و همينطور براي آقايان كه گاهي لازمه بهشون يادآوري بشه. .

آیا غرب واقعا از سم شتر وحشت دارد یا ما زیادی خوشیم !؟

اصلا و ابدا قصد نداشتم که در مورد فیلم فتنه و مطلب دوست گرامی یزدان خان در شماره 925 چیزی بنویسم . اما به آخر مطلب ایشان که رسیدم ، دیدم ایشان بنده را مورد عنایت قرار داده اند و من هم مطلب ایشان را به نقد می کشم .
اما در ابتدا ؛ از طرف مردم هلند نسبت به لطف یزدان عزیز ممنونم . بخاطر اینکه یزدان عزیز با قلم نازنین شان هلندیان را از یک کشور ساده تبدیل به غرب کردند و این کشور را نماینده انسانیت و اسلامیت در زمین و واقعا جای تبریک به یزدان عزیز را دارد که نمی داند در کوچه خودش چند نفر محتاج کار ، چند گرسنه ، چند آدم آبرودار که خجل خانواده هستند و چند ... وجود دارد ، اما از اینکه مردم هلند به اسلام میشتابند ، آمار دقیق دارد و برایش مهم است و عملی معجزه وار . اما برای اینکه آب پاکی را بر روی دستان مبارک و زحمت نکشیده یزدان جان بریزم باید عرض کنم ، اگر این بنده خداهای هلندی که نمی دانم شما از کجا فهمیده اید مهاجر نیستند و اصالت شان هم هلندی است !!! به سمت اسلام کشیده می شوند ، مطمین باشید نه به خاطر محترم بودن ایران عزیز است ، نه به خاطر زحمت های رییس جمهور اصول گرا و نه به خاطر بادنجان دور قاب چین هایی مثل عاشورای عزیز . بلکه به خاطر این است که غرب از چیزی استفاده می کند که نامش مغز است و متاسفانه ما از چیزی استفاده می کنیم که نامش ... است ( می ترسم دوباره نام این عضو محترم را ببرم و دوستان بهم بریزند ! ) . اگر اینها به سمت اسلام کشیده می شوند و با سر و پای پیاده به سمت این دین می دوند ، تنها به این خاطر است که تحقیق می کنند ، منابع اصلی دینی را پیدا می کنند ، جستجو می کند ، قیاس می کنند و تصمیم می گیرند . اما در هیچ جای این گرایش معنوی مطمینا تنها چیزی که مد نظر این عزیزان مشرف نیست ، دیدن مسلمانان و کشورهای اسلامی است ، چون عزیزان مسلمان ( منظور اکثر این عزیزان است ) و بیشتر کشورهای اسلامی ( که منظور بیش از نود درصد این کشورها است ) بیشتر مایه شرمساری هستند تا ایجاد انگیزه . پس نتیجتا فقط و فقط دلیل این گرایش شناخت درست نسبت به قضیه است . پس بیخود شور برمان ندارد که این ها به اسلام گرایش پیدا می کنند ، چون نماز جمعه ما را دیدند و فهمیده اند که گشت ارشاد خیلی گوگولی است و ذوق برشان داشته و بصورت زرشک وار مسلمان شده اند .

دوم ) من که از دید شما جزو کوته فکران گروه هستم ، هر چه فکر کردم که دیدن اعدام ، قمه زدن ، سنگسار ، جفتک ، نارنجک و دیگر دیدنی های زیبای اسلامی ( منظور اعمال دولت های کشورهای اسلامی است ، والا هر آدمی با دو کلاس سواد می داند که اسلام دین محبت و احترام و مشورت و تعقل است و نه جفتک و قمه ) چه تبلیغی می تواند باشد ، والله که نفهمیدم ! می شود توضیح بفرمایید که دیدن این صحنه ها چرا باید غربی ها را به سمت این دین سوق دهد ؟؟؟ چون فرموده اید که از دیدگاه حضرتعالی دیدن این صحنه ها نه تنها ضد تبلیغ نیست بلکه تبلیغ در جهت اسلام است ! این سوال برایم پیش آمد . شرمنده از جسارتم !

سوم ) رشد بیست هزار درصدی شرف به دین اسلام در هلند ، در بین حدود دویست کشور دیگر غربی که از اسلام حالت تهوع بهشان دست می دهد ( باز منظورم تهوع از اعمالی است که در کشورهای اسلامی انجام می شود و نه خود اسلام ) چرا باید اینقدر شادی داشته باشد ؟ مگر هلند ، نماینده کل دنیاست و یا نماینده غرب !!!؟ که از مسلمان شدن مردم آن ، خوشحال شویم و فتوا صادر کنیم که ایهاالناس ، ببینید که اسلام اروپا و غرب را فتح کرده است . جل الخالق ! راستی هزار و چهارصد سال پیش اسلام بدون هیچ فیلم و ماهواره ای تا آفریقا را فتح کرده بود ، به نظرتان کدامین رسانه به لشکر مسلمین کمک کرده بود ؟

چهارم ) کدامین هجوم گسترده غرب برای از بین بردن اسلام منظور شما یزدان عزیز است ؟ یک فیلم پانزده دقیقه ای مستند که اصلا هم حرفه ای نیست و با دوربین خانگی و موبایل و دانلود اینترنتی جمع آوری شده یا چند کاریکاتور یک آدم احمق و نمک پران دانمارکی ؟ یزدان عزیز از کجا فهمیده اید که غرب از اسلام گل و بلبل ما وحشت زده شده است ؟ از همان فیلم ؟ کدامین سند نشان دهنده هجوم گسترده غرب به اسلام است ؟ جمعیت مسلمان شده هلند ؟؟؟!!!؟؟؟ می دانید یزدان عزیز بدی شما ، دولت محبوب تان حکومت مطبوع تان در چیست ؟ اینکه عادت دارید حاشیه ای ترین چیزها را به متن تبدیل کنید و تیتر پرستی کنید . تمام کیفیت را فدای کمیت می کنید و ذوق جنگلی میکنید که ما فلانیم و بهمان . اگر شما که بر خلاف من ( که ناآگاه هستم و دین اسلام را کتمان می کنم ! ) آگاه هستید ، می شود بفرمایید ( البته از قول خودتان نه اعضای محترم مبین ) کدامین وجه زیبای اسلام و اسلامیت در کشورهای اسلامی آنقدر شما را فریفته که از خود بیخود شده اید ؟ عملیات انتحاری و قاتلانه فلسطینی ها ؟ روسپی های سوریه ؟ فرهنگ غنی شیعیان ایران ؟ مجازات های اسلامی وهابیون عربستان ؟ گدا بودن مادی و عقلی مصر ، قاهره ، سودان ، لیبی ، تونس ، الجزایر ؟ پا برهنه های هند ؟ دخترها و شیخان اماراتی ؟ زن باره های کویتی ؟ مفت خورهای بحرینی ؟ وحشی های پاکستانی ؟ غورباقه خورهای اندونزی و مالزی ؟ برای نتیجه گیری عرض کنم خدمت شما دوست محترم و آگاهم که خیلی هم دین دار هستید و مطمینا با پای راست قدم بر سنگ مستراح می گذارید تا در آن دنیا روی پای راست تان حوری زیبایی بنشیند ، که کشورهای اسلامی امروز به جز شرم ساری ، وحشیگری ، بی لیاقتی ، عقب افتاده گی ، گشنگی و هزاران صفت این چنینی هیچ انگیزه ای در هیچ انسانی ایجاد نمی کند که مسلمان شود ، اما غربی ها وجهی از اسلام را می بینند و به آن ایمان پیدا می کنند و مطمینا درهای بهشت هم برای آنان باز می شود که من نا آگاه و شمایی که ستون اسلام هستید اعتنایی به آن نداریم یعنی " وجه تاکیدی خدا ، قرآن ، ائمه که همان استفاده از شعور و عقل است " که من در هیچ کشور اسلامی و هیچ مسلمانی ( منظور اکثریت است ) ندیده و احتمالا هم نخواهم دید . اما چه خوب می شود که شما آماری هم از شیعیان ایرانی بگیرید و مطلبی در همین گروه بگذارید که هنوز نمی دانند نماز صبح چند رکعت است ! اینهم مبحث جالبی است . چون سی سال است که مبلغین مذهبی ما در این مورد ، از هر شش شبکه ، بصورت بیست و چهار ساعته ، بحث احکام روزه و نماز دارند و جالب اینکه هنوز هم مردم شیعه و مسلمان و با ایمان ما نفهمیده اند که آیا باد معده یا خوردن قرص روزه را باطل می کند یا نه !!! واقعا که هر کسی در غرب یک ایرانی را ببیند فریفته اینهمه معنویت می شود ، مخصوصا معنویت از نوع سم شتری که بر پیشانی نقش می زند و هر کسی دمل پیشانی اش بزرگ تر باشد ، احترام و اسلام اش هم بیشتر است . همین .

نگاهي به تكنيكهاي عمليات رواني در رسانه؛
سگ را بجنبان!

قسمت دوم و پاياني

* عرفي سازي يا همراهي
تكنيكي است براي متقاعد كردن مخاطب، با ترويج اين پنداشت كه مواضع مربوط، بيانگر درك عمومي و حس مشترك مردم است. در اين تكنيك، طراحان تبليغات رواني با استفاده از زبان، عادات و آداب مردم عادي (و نيز نوع لباس آنها در ارتباطات رو در رو، شنيداري و ديداري) تلاش مي كنند، ديدگاه مورد نظر خود را متناسب با ذائقه عامه مردم معرفي كنند.
اين تكنيك در مواردي كه جمعيت هدف نسبت به زبان و آداب رسمي يا روشنفكرانه بدگمان است، بسيار مؤثر خواهد بود.
نظام سلطه براي از بين بردن روحيه مقاومت ملتها به خوبي از اين تكنيك استفاده مي كند.
كارول از نويسندگان آمريكايي در سال 1948ميلادي ابراز كرد: سياست خارجي آمريكا تنها در آن صورت موفق خواهد بود كه بتواند مردم ديگر كشورها را متقاعد كند كه اهداف آمريكا همسو و هماهنگ با آرزوهاي آنان درباره صلح، آزادي و حقوق شخصي و فردي است.
به عنوان نمونه، در دهه شصت قرن بيستم، در آمريكا جنبشي قوي ظاهر شد كه هدف آن بيداري شهروندان سياهپوست بود. اين حركت از شعارهايي مانند «سياه زيباست» استفاده مي كرد به گونه اي كه اين شعارها وسيله اي شده بود براي بازسازي روحيه سياهان كه به دست نسلهاي تبعيض نژادي تخريب شده بود.
پايگاه مردمي و گسترش اين حركت و شور و هيجاني كه از سوي مردم ابراز مي شد، موجب شد كه اين گرايشها در همه ابعاد اجتماعي و ارتباطي گسترش يابد. بنابراين، تبليغات و سياستگذاران در آمريكا براي كنترل اين جنبش تا اندازه اي با آن همراهي كردند. در سينما، تبليغات تجاري و مطبوعات نيز احترام به اقليتها و حق برابري آنها را تبليغ كردند.
اما در نيمه اول دهه 1980 همه اين رويكردهاي مثبت نسبت به سياهان از بين رفت؛ چرا كه تبليغات توانسته بود در ميان سياهپوستان اين تحول اعتقادي را به وجود آورد كه مثلاً سياه زيبا نيست بلكه تهديد است. اين تحول در نتيجه اجراي روش تشويق و تنبيه در قبال سياهان به دست آمده بود. به عنوان مثال دانشجويان دانشگاه كاليفرنيا الگوي ويژه اي را براي برخورد تبعيض نژادي اجرا مي كردند. آنها با اتومبيل خود به اتومبيل جوانان سياهپوست مي زدند، پليس نيز همواره راننده سياهپوست را جريمه مي كرد، در نتيجه تصور افتخار به رنگ سياه به سرعت رنگ باخت و كار به جايي رسيد كه مردان سياهپوست جنايتكاران بالقوه تلقي مي شدند و نوعي بدگماني ملي نسبت به آنها شكل گرفته بود.


* تصويرسازي يا انگاره سازي
انگاره سازي يكي ديگر از شيوه هاي عمليات رواني است كه در نبرد رسانه اي از آن استفاده مي شود.
در اين روش، نيروهاي مهاجم سعي مي كنند با ايجاد تصويري مطلوب از خود، تصويري مخدوش و ناموجه از نيروهاي مدافع در اذهان مخاطبان ايجاد كنند.
كارل هوسمن در مورد انگاره سازي رسانه ها مي گويد: رسانه ها، فضايي ساختگي ارايه مي دهند، برداشتي ذهني از جهان كه ضرورتاً با جهان واقعي منطبق نيست. در رسانه ها، خبر، الزاماً همان چيزي نيست كه اتفاق مي افتد بلكه چيزي است كه منبع خبري آن را ارايه مي دهد.
رضوي زاده نيز مي گويد: در انگاره سازي خبري، كارگزاران خبري، آگاهانه و با برنامه ريزي به تصويرسازي خبري يا انگاره سازي خبري دست مي زنند، در انگاره سازي آنچه مهم نيست انعكاس واقعيت و رويداد است. در اينجا هدف و ماهيت كار، استفاده از دستمايه واقعيت رويدادي براي ارايه تفسيري پنهان در لفاف است.
يافته هاي پژوهشگران ارتباطات نشان مي دهد كه محتوي رسانه هاي ارتباط جمعي، برنامه اجتماعي و سياسي عموم را تعيين مي كند.هنري كسينجر وزير خارجه سابق آمريكا درباره قدرت رسانه هاي خبري در تعيين مهمترين مسايل مورد توجه عموم اظهار داشت كه هيچ گاه به محتوي اخبار شب توجه ندارد، بلكه تنها به «آنچه كه مورد پوشش قرار مي دهند علاقمند است تا آن چه در معرض ديد مردم قرار مي گيرند را دريابد.»
برنارد كوهن نيز معتقد است كه رسانه هاي جمعي «شايد اكثر اوقات در تعيين آنچه مردم فكر مي كنند موفق نباشند؛ اما به نحوي حيرت انگيز در تعيين آنچه كه خوانندگان درباره آن فكر مي كنند موفق اند... جهان در نظر افراد مختلف، گوناگون خواهد بود. البته بسته به تصويري كه توسط نويسندگان، ويراستاران و ناشران روزنامه هاي آنان برايشان ترسيم مي شود.»
براي هدايت افكار عمومي از واقعيات، انگاره هايي خلق مي شود كه تنها در راستاي اهداف كارگزاران ارتباطي است. مانند ايجاد انگاره اي از ايران در رسانه هاي آمريكايي و غربي كه درصدد است ايران را كشوري خشونت طلب جلوه دهد. اين انگاره باعث مي شود كه در صورت تجاوز كشوري به ايران، افكار عمومي همسو با آن عمل كرده و به اعمال خلاف ديگران مشروعيت داده شود.
همچنين، رسانه هاي غربي همواره از اسلام تصويري افسانه اي ارايه داده اند، افسانه اي برگرفته از داستانهاي هزار و يك شب كه مملو از حرمسرا، كاخهاي سر به فلك كشيده، فرشهاي پرنده، ثروتهاي بي پايان، مبارزان و جنگجويان خشن و راهزنان بي رحم است.
در تصويري كه رسانه هاي غرب از اسلام ارايه مي دهند، مسلمانان را افرادي بي رحم و با عقايد افراطي معرفي مي كنند.
سالها پيش شايعه اي در گرفت كه به نقل از مايكل براون عنصر وازده سيا مي گفت، در اواخر دهه 80 طرح مبارزه با تشيع و جان نثاري معنوي مسلمانان در اين سازمان مخوف تدوين شده است.
مهم نبود، چقدر اين شايعه صحت داشت، مهمتر تحقق اين شايعه بود.
جنبش جنگ طلب نومحافظه كار آمريكا زمان را مناسب ديد.
زمينه هاي تشكيل و تقويت طالباني گري را طرح ريزي كرد. ملايان افراطي و سنگ صفتي كه آمده بودند تا چهره اي مخوف از اسلام ترسيم كنند. سناريويي كه بر مبناي آن مي توانستند دشمن «شماره يك» براي آمريكا بتراشند.
طالبان رشد كرد و اين غده سرطاني عمق افغانستان را بلعيد.
اكنون هنگام نقطه اوج فيلم دلخواه آمريكايي فرا رسيده بود.
يك نفر بايد كليد را فشار مي داد و 11سپتامبر اين گونه آفريده شد. از 11سپتامبر2001 به اين سو آمريكا هرچه خواست كرد و براي پيشبرد مقاصد يكجانبه گرايانه خود تا توانست، هراس و وحشت از اسلام را ريشه دار كرد. رويكرد مغرضانه رسانه هاي غربي سبب شد، مردم آمريكا و اروپا به اشتباه گروههاي مسلح و تندرويي همچون القاعده را نمايندگان واقعي مسلمانان و دين اسلام بپندارند.
غربيها اسلام را معمايي ناشناخته و پديده اي عجيب و غريب و مملو از افسانه تلقي مي كنند. آنها عقيده دارند اسلام مشوق اعمال و رفتارهاي غيرمنطقي و افراطي است. چنين برداشتي غير از ارايه اطلاعات نادرست درباره اسلام و درك اشتباه از آداب و رسوم و فرامين اين دين، دليل ديگري ندارد.
در ماههاي گذشته، رسانه هاي جهان شاهد انتشار گزارش جنايتي جديد بودند و آن، سر بريدن گروگانهايي با مليت هاي مختلف به بهانه حضور هم ميهنان آنها در عراق بود كه به ويژه انتشار تصاوير اين جنايات از برخي شبكه هاي تلويزيوني، بخش عظيمي از مردم دنيا را تحت تأثير قرار داد. جالب آنكه در اين تصاوير، مردان نقابدار سياهپوشي كه سر مي برند، در پشت خود پرچم «لااله الاا...» و «محمد رسول ا...» نصب كرده و پيش از كشتن گروگانها، فرياد «ا... اكبر» سر مي دادند و روشن است كه اين تصاوير چه تأثير قابل توجهي در ايجاد نفرت از دين اسلام دارد.
كافي است، تصور كنيد، وقتي يك شهروند فيليپيني يا آمريكايي و اروپايي، تنها شناختش از اسلام را با چنين فيلم هايي كه از تلويزيون مشاهده مي كند، دريافت كند، چه ديدي از اسلام و مسلمانان در ذهن خود پيدا مي كند؟
انگاره سازي هاليوود در فيلم 300 نيز در نوع خود قابل ملاحظه است؛ در اين فيلم نظام سياسي هخامنشي قائم به شخص و خشايارشا به نام خداي خدايان معرفي مي شود در حالي كه هخامنشيان اولين نظام فدراتيو را تأسيس كرد و بر اساس اعتقاد به آيين زرتشت، اهورامزدا را خداي خدايان مي دانسته اند. از طرف ديگر، يوناني هاي قبل از ميلاد به چند خدايي مثل خداي آفتاب، خداي سنگ و غيره اعتقاد داشتند اما همانگونه كه كلهر هنرمند ايراني مي گويد: فرمانده اسپارتي ها در انتها در انگاره اي فريبكارانه، مصلوب است و بقيه همچون حواريون نشان داده مي شوند. سراسر مسير نيز نشان دهنده عاشورا است و حتي امام زمان(عج) را نيز نشان مي دهند.
وي در اين باره متذكر مي شود: اسب سفيدي در فيلم ديده مي شود و از آنجايي كه ما معتقديم منجي ما با اسب سفيد مي آيد، اين مي تواند نمادي از امام زمان(عج) باشد. اين مرد، زيباترين جوان اسپارتي را از پشت گردن مي زند و مي رود. در حقيقت اينجا غرب مي خواهد ترس و نفرتي جهاني نسبت به چيزي كه از امام زمان(عج) داريم به وجود بياورد. اين سكانس پيشينه و پس زمينه ندارد و اصرار دارد كه مرد را بدون چهره نشان بدهد، مردي كه بي گناه ترين و معصوم ترين سرباز اسپارتي را از پشت گردن مي زند.
توضيح: تيتر اين مقاله، برگرفته از نام يك فيلم سينمايي جنجالي است كه سالها پيش، پشت پرده و زد و بندهاي رسانه هاي آمريكا را فاش كرد.
در اين اثر آمريكايي كه از تلويزيون كشورمان نيز پخش شده و تعدادي از سرشناسان سينماي اين كشور در آن حضور دارند، ساختگي بودن بسياري از جنجال هاي سياسي و روابط پيچيده ميان سياسيون، نظاميان و رسانه ها به تصوير كشيده شده است.

10 ارديبهشت / 29 آوريل / 22 ربيع الثاني