997

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 997 :: يکشنبه 10 شهريور 1387

Mobin_s2004@yahoo.com

بازگشت
+يک توضيح


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (996) اينجا را کليک کنيد


عناوين برخي از مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • تصاوير بسياز زيبايي از: لندن در شب
  • عکسهایی که دنیا را عوض کرد
  • هر آنچه در مورد یک سایت می‌خواهید بدانید!
  • معرفي و دانلود فيلم : جاده رزوريشن
  • مراسم اختتاميه المپيک 2008 پکن
  • دانلود انيميشن : Legend Of The Sea
  • آلبوم جدید و زیبای ماهان بهرام خان (0111) به نام من هنوز ...
  • آهنگ زيباي صيد و صياد باصداي علي تفرشي
  • مشاهده رمز با نرم افزار Portable See Password 2.05
  • نرم افزار فرهنگ دارویی همراه
  • هشت بازي برتر فلش
  • آداب افطار و سحور
  • آرایش خلیجی
  • ایمیلی که جان کودکی را نجات داد
  • راز زيبايي ستاره هاي هاليوود
  • حسی آشنا در ايران
  • ضريب هوشي بالاتر يعني وفاداري بيشتر زوجين
  • یادداشتی بر نامه دویست نماینده مجلس به رئیس جمهور
  • ترجمه ي دعاي عرفه توسط دكتر علي شريعتي
  • جديدترين شماره از هفته نامه The Economist
  • دوربینی برای حفاظت از بدنه خودرو
  • پسرا و دخترا چه جوری از دستگاه عابر بانك پول ميگيرن؟!
  • آیا برای ثروتمند شدن حاضری؟
  • رابطه سينما و صهيونيسم
  • هاليوود به سبک ايراني
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


تصوير روز

 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

تصاوير بسياز زيبايي از: لندن در شب
دانلود فايلهاي صوتي و تصويري ويژه شبهاي ماه رمضان
عکسهایی که دنیا را عوض کرد
5 سایت خوب برای آپلود فایل
تصاویری زیبا از طبیعت
هر آنچه در مورد یک سایت می‌خواهید بدانید!
تصاوير جالبي از کروبي!
وارونه بنویسید!
تصاويري از شهر زيباي پراگ
مسابقه جهاد مجازي

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

وزير امور اقتصاد و دارايي خبر داد:
اجراي طرح تحول اقتصادي در نيمه دوم سال

وزير امور اقتصادي و دارايي از واگذاري بانك‌هاي تجارت، ملت و صادرات در سال جاري خبر داد و گفت: اجراي طرح تحول اقتصادي در نيمه دوم سال جاري آغاز خواهد شد و تغييري در زمان عملياتي شدن آن رخ نداده است.
 سيد شمس‌الدين حسيني وزير امور اقتصادي و دارايي روز گذشته در حاشيه نوزدهمين همايش بانكداري اسلامي در جمع خبرنگاران اظهار داشت: لوايح دولتي بايد به منظور ارائه در صحن علني مجلس، ابتدا در كميسيون‌هاي دولت بررسي و تصويب شود و در نهايت در مرحله اصلاحات و قوانيني كه به صورت موردي اتفاق مي‌افتد، دستگاه‌ها و بخش‌هاي مختلف با هم همفكري و همكاري مي‌كنند.
وي ادامه داد: در مورد لايحه اصلاح ساختار نظام بانكي هم همين رويه طي خواهد شد و كارگروه ويژه طرح تحول اقتصادي اين لايحه را مورد بررسي قرار خواهد داد و اگر قرار باشد لايحه‌اي به مجلس پيشنهاد شود از همين طريق تقديم خواهد شد.
وزير امور اقتصادي و دارايي در مورد زمان و شيوه تغيير نظام ارزش‌گذاري پول ملي تصريح كرد: اينها مواردي است كه در كارگروه طرح تحول اقتصادي مطرح است و كليات آن در اين كارگروه بررسي و به تصويب رسيده ولي زمان و شيوه اين تغييرات هنوز در دست بررسي است.
حسيني اضافه كرد: سه بانك تجارت، ملت و صادرات پس از اصلاح اساس‌نامه‌هاي خود، در سال جاري واگذار خواهند شد.
وزير امور اقتصادي و دارايي همچنين درباره زمان اجراي طرح تحول اقتصادي، گفت: از ابتدا هم قرار بود اين طرح از نيمه دوم امسال اجرايي شود كه هنوز هم همين قرار به قوت خود باقي است.

براي تدوين اساسنامه صندوق توسعه ملي آماده‌‏ايم
وزير امور اقتصادي و دارايي از انتصاب معاون اصل 44 در اين وزارتخانه خبر داد.
سيد شمس‌‏الدين حسيني در گفت‌‏وگو با خبرنگار ايلنا با بيان اينکه شرح وظايف معاونت امور بانکي، بيمه و شرکت‌‏هاي دولتي در وزارت امور اقتصادي و دارايي اصلاح شده است، اظهار داشت: شرح وظايف اين معاونت اصلاح شده و دفتر جديدي را براي سياست‌‏هاي کلي اصل 44 ايجاد کرديم.
وي افزود: آقاي حميد پورمحمدي که پيش از اين معاونت امور بانکي، بيمه و شرکت‌‏هاي دولتي را بر عهده داشت، به عنوان معاون اصل 44 منصوب شد.
وزير امور اقتصادي و دارايي تصريح کرد: کاراجرايي اين معاونت شروع شده و قرار است علاوه بر اجراي سياست‌‏هاي کلي اصل 44 قانون اساسي، خصوصي‌‏سازي و نحوه اجراي اين قانون توسط اين معاونت پيگيري شود.حسيني درخصوص تدوين اساسنامه صندوق توسعه ملي که اخيرا در مجمع تشخيص مصلحت نظام به تصويب رسيد، گفت: به محض اينکه مصوبه مجمع از سوي رهبري تاييد و ابلاغ شود، وزارت امور اقتصادي و دارايي آمادگي تدوين اساسنامه براساس مصوبه مجمع و سياست‌‏هاي کلي برنامه پنجم را دارد و کار خود را آغاز خواهد کرد.وزير امور اقتصادي و دارايي خاطرنشان کرد: تا تدوين برنامه پنجم وقت داريم و بنابراين اساسنامه را زماني مي‌‏نويسيم که مصوبه به ما ابلاغ شود.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

جاده رزوريشن
Reservation Road

کارگردان: تري جورج. فيلمنامه: جان برنهم شوارتز، تري جورج. موسيقي: مارک ايشام. مدير فيلمبرداري: جان ليندلي. ‏تدوين: نائومي گرافتي. طراح صحنه: فورد ويلر. بازيگران: ژواکين فونيکس[ايتن ليرنر]، مارک روفالو[دوايت آرنو]، ‏جنيفر کانلي[گريس ليرنر]، ميرا سوروينو[روت ولدون]، اله فنينگ[اما ليرنر]، ادي آلدرسون[لوکاس آرنو]، شون ‏کرلي[جاش ليرنر]، آنتوني کورونه[گروهبان برک]، جان اسليتري[استيو]. 102 دقيقه. محصول 2007 آمريکا، آلمان. ‏نام ديگر: ‏Ein Einziger Augenblick‏. ‏
ايتن لرنر و همسرش گريس که از داشتن پسرش 10 ساله شان جاش و دختر کوچک شان اما به خود مي بالند، شبي ‏هنگام بازگشت از رسيتال موسيقي جاش در پمپ بنزيني در جاده رزوريشن توقف مي کنند. اين توقف کوچک به زودي ‏زندگي او را زير و رو مي کند. چون جاش که براي رها کردن کرم هاي شب تاب به کنار جاده رفته، توسط اتومبيلي ‏زير گرفته و کشته مي شود. راننده خاطي مي گريزد و خانواده لرنر را گريان و خشمگين پشت سر مي گذارد. راننده ‏اتومبيل وکيلي به نام دوايت آرنو مي باشد که در حال بازگشت از مسابقه ورزشي همراه پسرش است. او که پس از جدا ‏شدن از همسرش روت تنها روزها آخر هفته را با پسرش مي گذراند، در هراس از دست دادن وي از معرفي خود به ‏پليس خودداري مي کند. ايتن پس از مراجعه به پليس از کند بودن تحقيقات دچار ياس شده و خود تصميم به تحقيق در ‏شهر کوچک خود مي گيرد. پس از دستگير شده به خاطر مزاحمت و رهايي تصميم مي گيرد تا وکيلي براي ادامه ماجرا ‏اجير کند. دست تصادف او را به دفتر حقوقي مي کشاند که آرنو نيز در آنجا کار مي کند. در نتيجه آرنو بايد در مقام ‏وکيل در جست و جوي خود به عنوان ضارب فرزند لرنر باشد. اين اتفاق باعث مي شود آرنو که دچار عذاب روحي و ‏کابوس هاي مکرر شده، پس از اعتراف صادقانه مقابل دوربين ويديويي براي پسرش به اداره پليس مي رود تا خود را ‏تسليم کند. اما موفق به اين کار نمي شود. از سوي ديگر لرنر که دختر کوچکش نزد روت در حال آموختن موسيقي ‏است، تصادفاً هويت آرنو را کشف کرده و بعد از خريد يک اسلحه به سراغ او مي رود. اما در درگيري پيش آمده قدرت ‏کشتن او را در خود نيافته و او را رها کرده و نزد همسرش بازمي گردد. آرنو نيز خود را به پليس معرفي کند.‏

چرا بايد ديد؟
تري جورج فيلمنامه نويس برجسته و کارگرداني معتبر است. بديهي است که چنين شخصي مي تواند از موضوعي ساده ‏يک درام قدرتمند بسازد که اين کار را بار ديگر در جاده رزوريشن تکرار کرده است. البته کساني که فيلم قبلي او هتل ‏رواندا را ديده اند، با مشاهده اين فيلم آن را در مقايسه کوچک تر و جمع و جورتر خواهند يافت. اما بايد بگويم اين درام ‏تکان دهنده از نظر سينمايي قدرتي همپاي هتل رواندا دارد و مشابهت هايي از نظر تم که قابل اعتنا و توجه است. ‏
جاده رزوريشن درباره عدالت و قانون است و انتقام که بر هر دو گزينه پيشين خط بطلان مي کشد. سخن از مرگ يک ‏انسان مي گويد و آن را به مثابه يک تراژدي ارزيابي مي کند. مهم نيست که در اين فيلم بر خلاف هتل رواندا ميليون ها ‏نفر بر اثر نسل کشي نژادپرستانه جان نمي سپارند و فقط يک کودک ناخواسته و بر اثر يک اشتباه به قتل مي رسد. ‏فرجام کار نابودي روح و روان بستگان و تاکيد بر بر اين اصل است که نفس کشته شدن يک انسان و فقدان آن چه بر ‏سر خانواده، جامعه و.... مي آورد. تري جورج از تخريب احساسات آدمي سخن مي گويد و بسيار متين و موقر... او هر ‏دو طرف درگير را وارد بازي مي کند که فرجام آن شک در تمامي اصول است. کند بودن روند اجراي قانون سبب ‏تشکيک در اجراي عدالت مي شود و مگر اجراي عدالت-در اينجا دستگيري و زنداني شدن فرد خاطي- چگونه مي تواند ‏جاي فرزند از دست رفته را پر کند؟‏
لرنر سودازده انتقام مي شود و در طرف مقابل آرنو نيز براي از دست ندادن فرزند تن به پنهان کاري و نپذيرفتن ‏مسئوليت اجتماعي و وجداني خويش مي شود. هر دو براي داشتن و نگهداشتن فرزند و کلاً انساني ديگر دست به ‏تخريبروح خود مي زنند. اما خوشبختانه در پايان هر دو سر عقل مي آيند. همسر لرنر از او مي خواهد تا با پذيرفتن ‏مرگ پسرش، خود را وقف دخترشان کند و سر پا ماندن را ياد بگيرد. روت نيز سرانجام درک مي کند که شوهر سابق ‏و پدر فرزندشان عاري از حس مسئوليت نيست. او نيز به خطاي خود واقف است و در پي جبران آن بر آمده است. ‏
جاده رزوريش هر با وجود داشتن هنرپيشگاني مشهور که نام شان متضمن فروش فيلم هاست، چند در سينماهاي آمريکا ‏شکست سختي خورده است. اما بي اغراق مي گويم که از تماشاي اين درام قدرتمند لذت بردم. ديدار از اين فيلم ‏هوشمندانه، خوش ساخت و به شدت انساني را براي همه توصيه مي کنم. ‏
ژانر: درام، مهيج. ‏

براي مشاهده تصاويري از اين فيلم روي اين لينک کليک کنيد
 

لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال)
http://rapidshare.com/files/101156901/dmt-resroad.part1.rar    
http://rapidshare.com/files/101168712/dmt-resroad.part2.rar 
http://rapidshare.com/files/101182686/dmt-resroad.part3.rar 
http://rapidshare.com/files/101198861/dmt-resroad.part4.rar 
http://rapidshare.com/files/101216212/dmt-resroad.part5.rar 
http://rapidshare.com/files/101246718/dmt-resroad.part6.rar 
http://rapidshare.com/files/101272493/dmt-resroad.part7.rar

رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد
 

دانلود فيلم مستند و ورزشي

مراسم اختتاميه المپيک 2008 پکن

لينکهاي دانلود

part01.rar 
part02.rar 
part03.rar 
part04.rar 
part05.rar 
part06.rar 
part07.rar 
part08.rar 
part09.rar 
part10.rar 
part11.rar 
part12.rar 
part13.rar 
part14.rar 
part15.rar

رمز فايل: ندارد

 

لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد


دانلود انيميشن

Legend Of The Sea

لينکهاي دانلود

lots-xvid-rustle.part1.rar
lots-xvid-rustle.part2.rar
lots-xvid-rustle.part3.rar
lots-xvid-rustle.part4.rar
lots-xvid-rustle.part5.rar
lots-xvid-rustle.part6.rar
lots-xvid-rustle.part7.rar
lots-xvid-rustle.part8.rar

رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

من هنوز...
باصداي ماهان بهرام خان

آلبوم جدید و زیبای ماهان بهرام خان (0111) به نام من هنوز ...
 

براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.


تک موزیک

آهنگ زيباي صيد و صياد
باصداي علي تفرشي

لينک دانلود مستقيم
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

مشاهده رمز با نرم افزار
Portable See Password 2.05

با استفاده از نرم افزار Portable See Password مي توانيد رمزهاي نوشته شده در برنامه هاي مختلف ويندوز و يا حتي رمزهاي نوشته شده در سايتها را که بصورت ستاره يا دايره توپر ديده مي شوند را مشاهده کنيد!
فکر کنم ديگه نيازي به توضيح بيش از اين نيست، خودتون مي تونيد براحتي تست کنيد!
راستي تا يادم نرفته اين را هم اضافه کنم که اين يک نرم افزار
Portable است و نياز به نصب نداره و مي تونيد به راحتي روي cool disk اجرا کنيد.
 

لينک دانلود (حجم فايل حدود 2 مگابايت مي باشد و کرک فايل در داخل فايل زيپ قرار دارد)

رمز فايل: ندارد

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

 

دنياي موبايل

نرم افزار فرهنگ دارویی همراه
(نسخه جدید)

نرم افزار فرهنگ دارویی همراه اطلاعات بسیار جامعی از داروها مانند فواید و عوارض و موارد کاربرد دارو و... را دارا می باشد.در این نسخه از برنامه که به تازگی تحت فرمت جاوا عرضه شده است امکانات بسیار زیادی اضافه شده است.

بخش هایی از نرم افزار:
۱-داروهای ژنریک ایران
۲-داروهای گیاهی
۳-گیاهان دارویی
۴-واکسیناسیون
۵-ویتامین ها
۶-پروتئین ها
۷-مواد معدنی
۸-خوراکیها
۹-مواد اعتیاد آور
۱۰-خواص سنگ ها
۱۱-حجامت و زالو
۱۲-درمان بدون دارو
۱۳-اختصارات آزمایش
و...
 

لينک دانلود مستقيم (حجم فايل حدود يک مگابايت مي باشد)
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

رمز فايل: www.mobin-group.com

نکته: فایل مورد نظر بصورت فشرده با پسوند Zip میباشد. لذا بعد از دریافت فایل، آن را از حالت فشرده خارج و سپس با استفاده از دستگاه بلوتوث یا کابل و یا دستگاه کارت ریدر برروی گوشی موبایل خود Install نمایید.
 

 

معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري

هشت بازي برتر فلش
Top 8 Flash Games

هشت بازي برتر فلش براي PC شامل:

110m Hurdles
Gold Miner
3D Pool
12 Puzzle
Shell Games
Pretty Girl
4Ч4 Rally
Samurai


لينک دانلود (حجم فايل حدود 5 مگابايت مي باشد)

رمز فايل: ندارد
 

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد

 

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

امام علی (ع) فرمودند:

إنَّ النَّدمَ عَلَی الشَّرِّ یَدعو إلَی تَرکِه.

همانا پشیمانی از بدی آدمی را به سوی ترکِ بدی فرا می خواند.

(جهاد با نفس، ح 767)

 

 

دانستني هاي علمي
bimaze2006@yahoo.com

  • آيا ميدانستي که اسيد کربنيک بهترين کشنده ميکرب است ولي نوعي ميکرب درون اين اسيد زندگي ميکند.
  • آيا ميدانستي که رشد کودک در بهار بيشتر است.
  • آيا ميدانستي که يک چهارم خاک روسيه در سال پوشيده از برف است.
  • آيا ميدانستي حس بوياييه مورچه با حس بوياييه سگ برابري ميکند.
  • آيا مي دانستيد بزرگترين ارتش دنيا ، ارتش آزاديبخش چين با دو ميليون و دويست هزار نفر نيرو مي باشد.

 

جديدترين جوک ها و پيامک ها
ali_laila_live@yahoo.com

شب بخیر
ميدوني به يه دختر خوشگل كه لباس خواب پوشيده چي ميگن؟.............. ميگن : شب بخير

برف پاکن
سرهنگه داشته امتحان رانندگي مي‌گرفته. از يارو مي‌پرسه: اگه يه نفر وسط خيابون بود، بوق ميزني يا چراغ؟ طرف ميگه: برف پاك كن جناب سرهنگ! سرهنگه كف مي‌كنه مي‌پرسه: يعني چي؟ يارو ميگه: يعني يا برو اين طرف يا برو اون طرف

پیاده
از طرف مي پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز مي کنن ؟ ميگه : آخه من امتحان كردم..... پياده خيلي راهه

به نام خدا
يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم

هزار پا
يه دفعه دو تا هزار پا همديگر رو بغل ميکنن ميشن زيپ

 

 

آل ياسين
hra62302@yahoo.com

ذخیرۀ خدا

مهدی جان!
آسمان مه آلودۀ شهر آزارم می دهد. اینجا زمین خشک است، اینجا هوا دلگیر است و نفس کشیدن دشوار. اینجا بوی تباهی و فساد، بوی دروغ و نیرنگ دلتنگم کرده است. اینجا هر کس به زرها و زیورها دل ببندد، هر کس به پوچها دل ببندد عاشق است و هر کس به تو دل ببندد و از تو سراغی بگیرد مجنون و دیوانه. اینجا دیگر کار از شکستن بال و پر گذشته که کار به شکستن دلها رسیده، اینجا ایمان را به نان می فروشند و پاکی را به جویی نمی خرند، اینجا سرایی است که نیکی را سر می برند و زشتی را زیبا جلوه می دهند، اینجا هر که دنیایی تر است مقرب تر است و هر که دیندارتر است غریبتر.
اما اینجا برای من آخر دنیا است، اینجا آخرالزمان است، اینجا سرای ماندن نیست و بدون تو نفس کشیدن بر من حرام تر از حرام است. پس از تو میخواهم تمام لحظه های بودنم را بگیری و تنها لحظه ای دیدنت را روزیم کنی، از تو می خواهم اگر هنوز تا آخرالزمان فاصله باقی است بال و پری برای پرواز به من ارزانی کنی که من این فرمودۀ خدا را باور کرده ام:
«بقیة ا... خیرلکم إن کنتم مؤمنون؛ ذخیرۀ خدا برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید»

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

عرب آنروزگار (و هم امروز نیز) مردم را به "عرب"، یعنی کسی که بزبان عربی سخن می‌گوید، و "عجم" یا کسی که گُنگ است و سخن گفتن نمی‌داند، بخش می‌کرد (گفتنی است که بَربَر نیز در نزد یونانیان همین معنی را دارد). بدیگر سخن، عرب زبان خود را چنان می‌ستود که کیستی خود را در آن باز می‌یافت و آن را در جایگاهی چنان فراز می‌دید، که اگر کسی بدین زبان سخن نمی‌گفت، در چشمان او لال و گُنگ می‌بود.
پس پناه جُستن در پشت یک زبان دیگر و آفرینش فرهنگی به این زبان، اورنگ سروری زبان عربی را در هم می‌شکست و در پی آن سروری خود عربان را نیز، چرا که با اینکار زبان عربی – برترین چیزی که عرب بدان می‌بالید – از جایگاه فراز خود فرو می‌افتاد، و فرو افتاد.
دو سده نخستین پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی را باید سده‌های کشتار و ویرانی و ببردگی رفتن خاندانهای ایرانی و نابودی زیرساختهای کشاورزی و بازرگانی دانست.
به گمان من اگرچه با خواندن نوشته‌های تاریخنگاران مسلمان می‌توان به گوشه‌هایی از دژخوئیها و گُرگ خونیهای سپاهیان عرب پی برد، به چرخاندن آسیاب از خون ایرانیان و به گردن زدن هزاران تن در یک روز و به نابودی کتابخانه‌ها و سوزاندن هر آنچه که فرزانگان ایرانی در درازنای سده‌ها گردآورده بودند، ولی این همه داستان نیست و بی بهره ماندن ما از دستآوردهای مادی نیاکانمان ریشه در چیزی جز نابودی سازمان یافته و آماج مند فرهنگ ایرانی نمی‌تواند داشته باشد.
همانگونه که در بخش پیش نیز آوردم، برای انسان خردمند امروزین پذیرفتنی نیست که سپاهیان مسلمان در هزار و چهارسد سال پیش در رویارویی با دستآوردهای فرهنگی نامسلمانان رفتاری بهتر و انسانیتر و متمدنانه تر از القاعده وطالبان و وهابیون داشته بوده باشند. آیا براستی انگاشت اینکه مسلمانان در ایران هر آنچه را که به گونه‌ای با فرمانهای قرآن همخوانی نداشت - برای نمونه تندیس و نگاره زنان - نابود کرده باشند دور از پندار است، آنهم برای ما که نابودی تندیسهای بودا را در سده بیست ویکم با چشمانی شگفت زده و پُرهراس به تماشا نشستیم؟

ادامه دارد...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

بري شنيدن آيه مورد نظر بر روي شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد

سوره: سورة لقمان آيات: 34 محل نزول: مکه
 
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ 20 وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ 21 وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ 22 وَمَن كَفَرَ فَلَا يَحْزُنكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ 23 نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَى عَذَابٍ غَلِيظٍ 24 وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ 25 لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ 26 وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ 27 مَّا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ 28

 

ترجمه فارسي مکارم

آيا نديديد خداوند آنچه را در آسمانها و زمين است مسخر شما كرده، و نعمتهاى آشكار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هيچ دانش و هدايت و كتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مى‏كنند! «20» و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد!»، مى‏گويند: «نه، بلكه ما از چيزى پيروى مى‏كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم!»آيا حتى اگر شيطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان كند (باز هم تبعيت مى‏كنند)؟! «21» كسى كه روى خود را تسليم خدا كند در حالى كه نيكوكار باشد، به دستگيره محكمى چنگ زده (و به تكيه‏گاه مطمئنى تكيه كرده است); و عاقبت همه كارها به سوى خداست «22» و كسى كه كافر شود، كفر او تو را غمگين نسازد; بازگشت همه آنان به سوى ماست و ما آنها را از اعمالى كه انجام داده‏اند (و نتايج شوم آن) آگاه خواهيم ساخت; خداوند به آنچه درون سينه‏هاست آگاه است «23» ما اندكى آنها را از متاع دنيا بهره‏مند مى‏كنيم، سپس آنها را به تحمل عذاب شديدى وادار مى‏سازيم! «24» و هرگاه از آنان سؤال كنى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟» مسلما مى‏گويند: «الله ، بگو: «الحمد لله (كه خود شما معترفيد)!» ولى بيشتر آنان نمى‏دانند! «25» آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست، چرا كه خداوند بى‏نياز و شايسته ستايش است! «26» و اگر همه درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركب گردد، و هفت درياچه به آن افزوده شود، اينها همه تمام مى‏شود ولى كلمات خدا پايان نمى‏گيرد; خداوند عزيز و حكيم است «27» آفرينش و برانگيختن (و زندگى دوباره) همه شما (در قيامت) همانند يك فرد بيش نيست; خداوند شنوا و بيناست! «28»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن) هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد... التماس دعا

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

yaranehossine@yahoo.com

آداب افطار و سحور

یکی از مهمترین این آداب و آیینها خواندن سورۀ مبارکه «قدر» پیش از خوردن  افطار و سحر است و نیز خواندن دعای ارجمند و نورانی «اَللّهٌمَّ رَبَّ النٌورِالعَظیم..»
که در کتاب«اقبال» آمده است، و دربارۀ آن از امام صادق (ع) گزارش شده که حضرت رسول (ص) خواندن این دعا را به حضرت امیر (ع) سفارش می کرد و می فرمود: «جبرئیل نزد من آمد و گفت: هر کس در ماه رمضان پیش از افطار این دعا را بخواند ، خداوند دعایش را پاسخ می گوید، نماز و روزه اش را می پذیرد، ده نیازش را بر می آورد، گناهانش را می آمرزد، اندوهش را می زداید، دلش را می گشاید، خواسته هایش را بر می آورد، اعمالش را با اعمال پیامبران و صدیقان بالا می برد، و روز قیامت با چهره ای چون ماه نو رانی به محشرش می آورد.»

 

 

lovelyqaz@yahoo.com.au

مهر دل

مهر دل ما مدام تقدیم شما
عمری که شود به کام تقدیم شما
پیدا نشد آن هدیه که در شان شماست
یک باغ گل سلام تقدیم شما



حس تو

لبریزتر از هزار پیمانه شدیم
دیوانه تراز هزار دیوانه شدیم
دیدیم گلی به روی ما میخندد
از پیله در آمدیم و پروانه شدیم

http://www.lovelyqaz.coo.ir

 

 

misszalzalak@gmail.com

آرایش خلیجی

هر دختری را دیدی که عینک خیلی خیلی بزرگی به چشمانش زده، شک کن که شاید به خاطر آرایشش باشد.
این روزها آرایش خلیج مد شده است. آرایشی که هر آرایشگری و با لوازم آرایش معمولی قادر به انجام آن نیست و برای همین بسیار گران تمام می‌شود.
ارزان‌ترین آرایش چشم، مدل خلیج با نقاشی‌های کوچک بغل چشم برای مهمانی خودمانی و خانگی حدود هفتاد هشتاد هزار تومن می‌شود. و گران‌ترینش آرایش خلیج برای عروس است که گاهی تا یکی دو‌میلیون تومان آب می‌خورد.
کسی که چند ساعت زیر دست آرایشگر می‌نشیند و برای نقاشی پشت پلک و گونه‌هایش این همه پول پرداخت می‌کند دلش نمی‌آید تا مدت‌ها آن را بشوید.
من دیده‌ام دختری که یک هفته به حمام نرفته مبادا آرایش خلیجی‌اش پاک شود. به آن شکل هم که نمی‌شود در خیابان ظاهر شد پس عینک گنده می‌زند که نصف صورتش را بپوشاند.

 

 

amfadaei@yahoo.com

 

 

ko_maghsoudi@yahoo.com

راز زيبايي ستاره هاي هاليوود

پرونده محرمانه ستاره هاي هاليوود و راز زيبايي و اندام زيباي آنها را گروه سلامتي «نووستي» جمع آوري كرده است كه مي توانيد در اينجا بخوانيد.
"كلاوديا شيفر"، مانكن مشهور كه براي اولين بار از آلمان به آمريكا رفته بود، براي اولين عكس هاي خود مجبور بود 8 كيلو لاغر شود. كلاوديا رژيمي ساده گرفت: آبميوه، آجيل و ماست براي صبحانه؛ سوپ سبزيجات و آبميوه براي نهار؛ غذايي چيني و يا فرانسوي براي شام بدون شيريني جات و كيك.

راز سرزندگي "سندي كروفورد"، مانكن، در نوشيدن دائم شير است.

"مگ ريگان"، بازيگر هاليوود، زماني كه در انتظار ضبط فيلم است، شروع به ورزش مي كند: سه بار در هفته مي دود و تمرينات يوگا انجام مي دهد.

"جنيفر لوپز" خواننده و بازيگر، غذاهاي چرب و خوشمزه دستپخت مادرش را ديگر به كلي فراموش كرده است. او براي صبحانه نان سوخاري و قهوه مي خورد، نهار تنها سبزيجات و براي شام، سالاد سبزيجات با ماهي، جوجه و يا تكه اي گوشت مي خورد. براي دسر نيز ورزش مي كند.

"جنيفر انيستون" بازيگر، هميشه در رژيم است، او متابوليسم خوبي ندارد كه اين نتيجه خوردن ساندويچ و همبرگر و سيب زميني سرخ كرده در گذشته است. اما در عوض او اكنون اندام مناسبي دارد.

زماني كه "بروك شيلدس" مي خواهد سريع لاغر شود، از معجون مخصوص خود يعني ميوه و خميرمايه استفاده مي كند.

"ملاني گريفيتس" اكنون چهل ساله است، اما بسياري مي گويند كه الان بهتر از هر زمان ديگري بنظر مي رسد. او هر روز صبح يك استكان توت، يك قاشق غذا خوري سويا، نصف استكان آب سيب و يك استكان يخ مي خورد. و زماني كه لازم است زياد لاغر شود، فقط ميوه مي خورد.

در سراسر جهان معتقدند كه متخصص اصلي براي حفظ اندام بسيار زيبا "سوفيا لورن" است. او بسيار كم گوشت مي خورد و به مقدار زياد آب مي نوشد. او به چيپس، سيگار و مشروبات الكلي لب نمي زند. پنير، سبزيجات و ميوه، مواد اصلي در رژيم او هستند.

پس مي بينيد كه لاغري و حفظ اندام زيبا نه تنها بسيار ساده و بلكه ارزان نيز هست.

 

 

mafhh.m@gmail.com

به نام خدابا سلام و عرض خسته نباشيد
اين مطلب از وبلاگ «هزار و يک نکته» خدمتتان ارسال مي گردد. با تشکر

هبوط

ديروز تو بقالي سيد، مش حسن ميوه‌فروش رو ديدم(چشمم روشن!). با يه عالمه نون سنگک خاشخاشي دستش. بهم تعارف کرد و گفت «جَوون! خدا بيامرزه شاه رو، نور به قبرش بباره، با پيامبر و آلش محشور بشه!» گفتم «چطور؟» گفت «زمون اون پدر بيامرز نون دونه‌اي يه قَرون بود» گفتم «خب؟» گفت «خب که خب، اما حالا دونه‌اي پنجاه تومنه» گفتم «منظور؟» گفت «منظور اين که همه چي ارزون بود، از شير مرغ گرفته تا جون آدميزاد. آدم شب که سرش رو مي‌ذاشت زمين راحت خوابش مي‌برد. اما حالا چي؟» گفتم «حالا چي؟» گفت «الانه آدم صُب تا شوم جون مي‌کنه آخرشم هيچي به هيچي. تورم و گروني داره جد و آبامون رو در مي‌آره» سيد همينطور که تو دخلش پولا رو جابجا مي‌کرد گفت «مشتي نگو تورم! بگو طمع، بگو حرص مال دنيا، بگو چشم و هم‌چشمي، بگو پول خرج اتينا کردن، بگو بي‌‏برکتي» مش حسن جا خورد. غرولندي کرد و گفت «وا، سيد جون دلت خوشه‌ها، ما چي مي‌گيم شوما چي مي‌گي؟ ما مي‌گيم نره شوما مي‌گي بدوش؟ حالا جاي اين حرفا نيم کيلو پنير بده بريم، تا عيال صداش در نيومده» سيد رفت پنير بياره.
رو کردم به مش حسن و گفتم «مشتي شما هم قياس مع‌الفارق مي‌کني‌ها ! اگه نون سي سال پيش دونه‌اي يک قرون بود حقوق يه کارمند دويست تا تک‌ تومني بود، حالا که نون شده پنجاه تومن، حقوق همون کارمند دويست هزار تومنه، خب موازنه برقراره ديگه» مش حسن نگاه عاقل اندر سفيهي بهم کرد و گفت «اي‌ي‌ي جوون! هنوز جووني دستت نرفته به خرج، بزار دو روز ديگه از عمرت بگذره بهت مي‌گم يه من ماست چقده کره داره» تو دلم حساب کردم، يه من ماست صد گرم کره داره. سيد داشت پنير رو روي وزنش مي‌کشيد. خنده‌اي کرد و گفت «مشتي جون، نقل اين حرفا نيس که، نقل زمونه و آدماشه، خودمون تغيير کرديم داداش» بعد سر نايلون پنير رو بست و ادامه داد «بزرگون مي‌گن خدا تو قرآنش گفته من امتي رو تغيير نمي‌دم مگر اين که خودشون تغيير رو بخوان، ايراد از خودمونه مشتي، باس يه سوزن به خودمون بزنيم يه جوالدوز به ديگرون» مش حسن که حسابي دمغ شده بود سري تکون داد و گفت «چي بگم والا» بعد سيد من را نشون کرد و رو به مش حسن گفت «گذشت اون زموني که جوون يه لا قبايي قتّ اين، سرشو مي‌گرفت بالا و مي‌رفت درِ خونه‌ي مردم، دست دخترشونو مي‌گرفت با يه يا علي مي‌رفتن سي خودشون، به کمترين‌ها هم قانع بودن. اما الانه با اين مهراي سنگين و جهازاي مفصل...» و حرفش رو ادامه نداد.
مش حسن که رفت رو کردم به سيد و گفتم «آقا سيد شما که سني ازت گذشته و دنيا ديده‌اي. حالا الحق و الانصاف بيس سي سال پيش زندگيا بهتر بود يا الان؟» سيد يکم فکر کرد. بعد به نقطه‌ي دوري خيره شد و گفت «راستشو بخواي اون قديم نديما زندگيا گلستون بود. اما نه سي خاطر ارزوني و گروني. همون موقشم خيلي‌ها راه مي‌رفتن غرغر مي‌کردن که چرا فلان چيز گرونه و بيسار چيز گرونه» اونوقت يه آه بلندي کشيد و گفت «زندگياي اون موقع برکت داشت. مردم قانع بودن. قدر چيزايي رو که داشتن مي‌دونستن. از همه مهمتر شکرگزار بودن» بعد دستي برد سمت دفتر و دستکاش و همونطور که اونا رو مرتب مي‌کرد ادامه داد «الانه چند نوع غذا سر سفره‌هاست؛ سوپ و خورش و ماست و سالاد و...؛ اون موقع هر کدوم از اينا يه وعده غذامون بود. ساده مي‌خورديم. ساده مي‌پوشيديم. ساده مي‌گشتيم...»
منم زل زده بودم بهش و هي عجب عجب مي‌کردم. انصافا هم حرفاش عجيب بود. «کمتر از هم توقع مي‌کرديم. بيشتر از اوني که مصرف ‌کنيم کار مي‌کرديم. تو کار خير از هم سبقت مي‌گرفتيم...» مايوس شدم. بهش گفتم «يعني حالا از اين خبرا نيس؟» گفت «چه عرض کنم. البته يه وقت خيال برت نداره که الانه همه گبرن و بي‌خير وبرکت، نه!» گفتم «پس چي؟» ادامه داد «حالاشم خوب و خوبي زياده، اما خب، اون موقع زندگيا يه صفاي ديگه‌اي داشت. تو دلا يه خلوص ديگه‌اي موج مي‌زد. برادر هواي برادرشو داشت. حالا همه سي خودشونن» حرفاش نشست به دلم. هوس کرده بودم بيشتر بشنوم که يهو صداي اذان ريخت تو گوشم. سيد گفت «يادش بخير، صدا اذون که مي‌رفت بالا، کرکره‌ها مي‏يومد پايين» بعد آستيناش رو زد بالا و آب ريخت به صورتش. گفتم «آخه واسه چي زندگياي الان بي‌برکت شده؟» آب ريخت به دست راستش و گفت «ناشکري جوون ، ناشکري. قديميا خوب گفتن شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بيرون کند» وضوش که تموم شد رفت پشت پيشخون. سرمو کج کردم و پرسيدم «اما جدي جدي چرا وضعمون اينطور شده؟» دخلشو قفل کرد و گفت «حقا واسه خودمم سواله. اما يه آقايي ديروز تو راديو مي‌گفت آخرالزمون جلوه‌ي دنيا بيشتر ميشه. نمي دونم چي چيه مردم، آهان! تعلقاتشون زيادتر ميشه. توقعاتشون بيشتر ميشه. شيطان و جنودش بيشتر به کار ميشن تا خلق خدا رو غافل کنند» يهو زد رو دستش و گفت «بسوزه پدر غفلت. همه‌ي دودا از کنده‌ي همين غفلته» بعد کرکره‌ي مغازه رو داد پايين و گفت «خدايا آخر و عاقبتمون رو به خير کن»... همين!

 

 

محفوظ

ماه رمضان نزديکه...

ماه رمضان نزديكه، خدا اين ماه رو براي كمي تغيير ما قرار داده يكسال دزدي كرديم، زيرآب همكارمون رو به ناحق زديم، دختراي همسايه و كوچه و مترو و خيابون رو ديد زديم، پشت سر دختر پاك محله مون بخاطر اينكه شماره تلفن مارو نگرفته بهتان بستيم و... بيايم از اين يكماه يك هفته شو سالم باشيم راه دوري نمي ره.
خيلي اوقات مي گيم چرا همش غم چرا همش عزا من هم موافقم آدم بايد شاد باشه عزاداري زياد روحيه آدم رو خراب مي كنه حتي لباس مشكي براي روحيه اصلا خوب نيست بايد رنگ هاي شاد و متنوع پوشيد اسلام هم غير از اين نگفته، حتي نگفتن تو اين مناسبت هاي شهادت بشينيم و گريه كنيم گريه دردي از ما دوا نمي كنه، ما بايد فكر كنيم، مثلا تو ايام شهادت علي كه در ماه رمضانه فكر كنيم علي كي بود، به حرفاش، نصايحش اصلا بيايم يه كم نهج البلاغه اين مرد رو بخونيم. من هيچ وقت آدم خشك مذهبي نبودم و نسبت به دين منطقي فكر كردم، عظمت اين مرد تمام زندگي منو تحت تاثير قرار داده روز شهادت علي بشينيم و در مورد او فكر كنيم. چند روز پيش كتابي از پائولو كوئيلو مي خوندم من بعضي از نوشته هاي او رو كه تا حالا خوندم بسيار دوست دارم ولي موضوع جالب اين بود بسياري از نتيجه گيري هاش دقيقا مطالبي بود كه علي يا پيامبر 1400 سال قبل اونها رو گفتن.
ما هميشه قدر چيزهايي رو كه داريم نمي دونيم
ماه رمضان فرصتيه براي احياي مجدد ما، اونقدري كه انجام ندادن كار ناشايست و غير اخلاقي در طول روز مهمه، گرسنگي و تشنگي مهم نيست، چرا اينهمه ماه رمضان مي ياد و ميره و ما تغيير نمي كنيم، محرم مياد و ميره و ما تغيير نمي كنيم چون تو اين ماهها داريم بيراهه مي ريم درك نكرديم كه موضوع چيه؟ حرفه اي شديم. چرا رعايت اصول اخلاقي، مردانگي، رعايت حقوق ديگران، نيكي، راستگويي و... از كشورهاي اروپايي و خيلي از كشورهاي ديگه كه نمي دونن اسلام چيه سر در آورده و ما مسلمونا فقط اسم مسلموني رو يدك مي كشيم چون ما نه تنها به تعاليم اسلام عمل نمي كنيم بلكه برعكس عمل مي كنيم. و اين باعث شده از كساني كه اسلام رو نمي شناسن تو بدي ها جلوتر باشيم. هركاري مي خواهيم مي كنيم و بعد مي گيم نماز مي خونيم جبران مي شه، تو ماه رمضان گرسنگي و تشنگي مي كشيم جبران مي شه. پيامبر مي فرمايد: " بجز گرسنگي و تشنگي بهره اي نمي برد كسي كه از محارم خدا تو اين ماه چشم پوشي نكنه" "
يه داستان هم بگم كه از استاد مهدي توكلي شنيدم:
"ذي القرنين حاكم بسيار عادلي بوده كه در قرآن از او ياد شده، خيلي از مفسرين عقيده دارند كه او همان كوروشه، داشت با سپاهش در دل شب از يه منطقه اي مي گذشت يه دفعه دستور مي ده همه سپاه متوقف شن بعد مي گه زير پاي شما يكسري سنگه هر كسي دوست داره از اين سنگ ها برداره هركسي هم نمي خواد برنداره ولي بدونيد چه از اين سنگ ها برداريد چه برنداريد فردا كه آفتاب بزنه پشيمونيد، يكسري مي گن اگه قراره چه برداريم چه برنداريم پشيمون باشيم پس بر نمي داريم يه سري هم گفتن خورجينمون رو پر مي كنيم چه ضرري داره.
فردا صبح كه آفتاب بالا اومد ديدن همه اون سنگ ها جواهر بوده اونهايي كه برنداشته بودن پشيمون بودن كه چرا از اين جواهرات چشم پوشي كردن و اونهايي كه برداشته بودن پشيمون كه چرا بيشتر بر نداشتن"
اين داستان حكايت ماه رمضانه تو اين ماه هرچقدر برداشت كني بازم آخرش پشيموني مي گي كاش بيشتر برمي داشتم پس بيايم سعي كنيم كه تو اين ماه هرچه مي تونيم بيشتر گيرمون بياد، يه ماهه كه چشم بهم بذاري تموم شده و فقط حسرت برا آدم باقي مي مونه.
يا حق
http://roshanimangolaab.blogfa.com

 

.

alirezamajidi@gmail.com

ایمیلی که جان کودکی را نجات داد

Tinypic

ظاهرا رسانه‌های غربی به اخبار تشخیص‌های آنلاین بیماری‌ها بسیار علاقه‌مند هستند، طوری که این اخبار را به سرعت منعکس می‌کنند. یکی از خبرها را امروز خواندم:
برای «مادلین راب»، اصلا آسان نبود که ایمیلی به یک مادر دیگر بفرستد و در آن بنویسد که ممکن است کودک شیرخوار او مبتلا به یک سرطان کشنده باشد. ولی هم خانم راب و هم مادر کودکی که ایمیل را دریافت کرد، از فرستاده شدن چنین ایمیلی بسیار خشنود شدند.
تنها ساعتی بعد از آنکه مادر این کودک یک ساله -مگان سانتوس- اهل «ریورویو»ی فلوریدا، ایمیل را دریافت کرد، با مراجعه به یک پزشک متوجه شد که کودکش واقعا به یک سرطان کشنده به نام «رتینوبلاستوما» مبتلا است.
گرچه پزشکان مجبور شدند برای درمان این کودک، یکی از چشمان او را تخیله کنند، اما مادر او خانم راب را که اهل انگلیس است، قهرمانی می‌داند که با تشخیص آنلاینش باعث نجات جان فرزندش شده است.
اما این دو مادر آمریکایی و انگلیسی چگونه با هم آشنا شدند و چگونه یکی از آنها متوجه شد که فرزند دیگری ممکن است، مبتلا به سرطان شده باشد؟!
سانتوس و راب که هر دو دوران حاملگی را طی می‌کردند از طریق سایتی به نام BabyFit.com با هم آشنا شدند، هر دوی آنها جنین دختری در شکم داشتند و روز زایمان آنها هم تصادفا، یک روز بود. به تدریج آشنایی آنها با هم بیشتر شد، طوری که مدام با هم ایمیل و عکس رد و بدل می‌کردند.
اما وقتی که خانم راب، یکی از عکس‌های ایمیل‌شده فرزند خانم سانتوس را دید، متوجه سایه سفیدی در چشم کودک شد. خانم راب، البته هیچ تحصیلات پزشکی نداشت و یک تحلیل‌گر امور مالی بود، اما عکس غیرطبیعی این کودک او را کنجکاو کرد، طوری که کمی در اینترنت جستجو کرد و متوجه شد که این سایه سفید در چشم ممکن است نشاندهنده یک تومور چشمی مهلک به نام رتینوبلاستوما باشد.
به زودی مشخص شد که این کودک واقعا رتینوبلاستوما دارد، چشم مبتلا تخلیه شد و کودک چند دوره شیمی‌درمانی را طی کرد تا از مرگ حتمی نجات پیدا کند.
در واقع هم سانتوس و هم شوهرش، متوجه تغییرات خفیفی در رنگ چشم کودکشان شده بودند ولی نور فلش دوربین عکاسی، باعث شد، این تغییر رنگ نمایان‌تر شود و از قضای روزگار یک مادر دیگر، همین عکس را دید و متوجه بیماری‌ای شد که پزشکان در معاینه دوره‌ای این شیرخوار در ۹ ماهگی متوجه آن نشده بودند.
رتینوبلاستوما، تومور شبکیه چشم است و می‌تواند یک هر دو چشم را درگیر کند، این تومور می‌تواند از دوره جنینی شروع شود، ولی تا ۵ سالگی هم احتمال بروز آن وجود دارد.
منبع

 

 

mtymeta@gmail.com

چند لينک

بسم الله

- "مثل كسی كه پنج سال دیگر بناست كار بكند، این جوری كار بكنید؛ یعنی تصور كنید كه این یك سال به اضافه چهار سال دیگر در ید مدیریت شماست. با این دید نگاه کنید و کار کنید و برنامه ریزی کنید."
جملات فوق (که فایل صوتی اش از اینجا شده و فیلم اش هم از اینجا قابل دانلود است) قسمت هایی از صحبت های 2 شهریور رهبر عزیز انقلاب بود که در خبر منتشره از دیدار ذکر نشده بود و در بعضی سایت ها سر و صدایی راه انداخته بود.
با مراجعه به این صفحه، قسمت های جالبی از سخنان رهبر انقلاب (که رنگی شده اند و عمدتاً در خبر منتشر شده نبودند) را بخوانید.

-
پاسخ آيت ا... علم الهدي در مورد چگونگي شركت زنان در مسابقات ورزشي جهاني
 

  • اين كه در يك عرصه بين المللي مسئله پوشش را براي يك خانم ورزشكار مطرح كنيم خيلي ارزشمند است ولي بايد ببينيم اين كار به چه قيمتي انجام شده است؛

  • خود مسئولان ورزش بانوان در آن جلسه اعلام كردند ما خانم ها را فقط در مسابقاتي مي توانيم شركت دهيم كه تحركشان كمتر باشد. مثل تيراندازي و شطرنج.

- معرفی کتاب: پشت صحنه ی سفر رهبر به ایستاتیس
 

  • بعضی از مسؤولین خود استان هم باور نمی‌کردند؛ همه‌ش می‌گفتند: «به تهران خبر ندین توقع بی‌جا ایجاد بشه‌ها؛ یزدی‌ها سخت میان پای کار؛ اگه نیان آبرو ریزی میشه!»

  • «همین یک هفته پیش در آمارها خواندم که یک سوم زن‌های دنیا به دستِ مردها کتک می‌خورند!» پسرها زدند زیر خنده. آقا کمی مکث کرد و بعد ادامه داد: «به نظرم این خبر اشک آدم را در می‌آورد!» صدای یک صلوات دخترانه سالن را پر کرد، پشت بندش هم یک کف مرتب زدند تا پسرها، حساب کار بیاید دستشان.

  • 5 تایی، یک طرح دانشجویی توی یزد راه انداخته بودند. یک نفرشان گزارش طرح را از روی کاغذ می‌خواند و آقا با دقت گوش می‌داد. کمی که گذشت آقا حرف‌هایش را قطع کرد و پرسید: «هدفتون از اجرای طرح چی بوده؟» ـ هدفمون؟ کاغذ توی دستش را زمین گذاشت و به صورت آقا نگاه کرد و گفت: «هدف ما لبخند رضایت شما بوده آقا.»آقا خندید، جوان زد زیر گریه.

  • از تفرقه انداختن‌ها شکایت داشت و از اتحاد حرف می‌زد. آخر سر هم خواست تا نماینده‌ای قرار دهند برای رساندن حرف‌هاشان به آقا. آقا هم در جواب گفت: «خوب انجمن اسلامی درست کنید. انجمن اسلامی زرتشتیان!»

- مسابقه جهاد مجازي(بهترين و کارآمدترين طرح هاي جهادي در اينترنت)

-
رحیم پور ازغدی در شست سالانه اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي: همانطوري كه قدرت مشروطه است، ثروت نيز مشروطه است


-
حجت‌الاسلام محمديان:
اسلام آمريكايي از ايمان به خدا شروع مي‌شود و اسلام ناب محمدي(ص) از كفر به طاغوت

- چهارمین شماره نشریه «راه»

-
استان کاشان! و خبرگزاری فارس

- به بهانه ی معرفی وبلاگ یوسفعلی میرشکاک: مقدمه ی دیپلمات نامه
...ثروت به امت موسی داد و فقر به امت جناب لولاک ارواح العالمین له الفدا . گردنفرازی به ایالات متحده - دامت تجاوزاته و مداخلاته – داد و سر به زیری و فروتنی به ممالک اسلامی – دامت افتضاحاتهم - و...

- عکسی از عراق

 

 

arezaee288@yahoo.com

حسی آشنا در ايران

نگاه سياتل تايمز به خاطرات يک جهانگرد آمريکائی
‏‏نانسی پنروز ‏

اولين روز اقامتم در هتل با مزه های آشنائی همراه شد: ماست سرد،غليظ و خامه دار، برنج قد ‏کشيده و آراسته به زعفران، تکه های نان سنگک- نان پهنی که در تنور برشته شده، و گوجه ‏های آبداری که روی آتش پخته شده بودند. همگی در اندازه های مناسب برای قرار دادن در ‏کنار سيخ هائی از کباب آماده شده بودند.
‏اين مزه ها خاطرات را در ذهنم زنده کرد. من را به 50 سال پيش برد: من 5 ساله بودم، يک ‏دختر کوچک آمريکائی در تهران، جائيکه پدرم برای يک دوره دو ساله از سوی بنياد ‏خاورنزديک مأموريت داشت.
‏اکنون در اوت 2008 برای اولين بار به آنجا برگشته ام. بازديد مجدد از اين فصل زندگی ام ‏که سال ها با خاطراتی خوش در قصه های خانوادگی زنده مانده بود، مرا هيجان زده کرده ‏است.
‏قبل از سفرم چيزهائی مرا می ترساند: آيا به عنوان يک جهانگرد آمريکائی با خشونت روبرو ‏خواهم شد؟ آيا از پس پوشيدن روسری برمی آيم؟ قوانين ايران از زنان می خواهد در انظار ‏عمومی روسری به سر کرده و لباس های گشادی که تا مچ دست و پا را می پوشاند به تن کنند.
‏دليلی برای هيچ کدام از ترس هايم وجود نداشت.
‏در سفر دو هفته ایم، هيچوقت با خشونتی روبرو نشدم. حتی به سر داشتن روسری هم آنقدر که ‏فکر می کردم بد نبود. من دوستی بی دريغی را تجربه کردم.
‏ايرانی هائی که من با آنها در بازار، چايخانه ها، مدرسه و بناهای تاريخی گفتگو کردم، از ‏اينکه آمريکائی ها برای ديدار و فراگرفتن چيزهای ابتدائی از کشورشان به آنجا بروند، ‏خوشحال می شوند. رد و بدل شدن يک لبخند، تنها کار لازم برای شروع کردن يک گفتگو ‏بود.
‏پنج زن جوانی را که در بازار شيراز ديدم به خاطر دارم. آنها دانشجو بودند. جزء زنانی که ‏اکثريت صندلی ها در دانشگاه های ايران را به خود اختصاص داده اند. وقتی فهميدند من از ‏‏«آمريکا» آمده ام، خيلی هيجان زده شدند. وقتی برای گرفتن عکس دسته جمعی ايستاديم، ‏بازوهايمان را به هم چسبانديم و دانشجوی بغل دستی در گوشم نجوا کرد: «من خيلی خوشحال ‏هستم.» من هم همان احساس را داشتم.‏
در پايان ديدارم از بنای تخت جمشيد با يک زن به گفتگو نشسته بودم. در آنجا ستون های ‏حکاکی شده از سنگ های آهکیسر به فلک کشیده بودند و امپراطوری عظيم پرشيا را در ‏‏2500 سال پيش به نمايش می گذاشتند. من و آن زن در زير سايه به استراحت مشغول بوديم و ‏او گفت به تازگی از شغلش به عنوان مدير پروژه های صنعتی بازنشسته شده است. من از ‏ديدن او لذت بردم، زيرا نگاه من درباره اينکه زنان در بسياری از صحنه های زندگی ايران ‏فعال هستند را مورد تأييد قرار می داد. ‏
من دانش آموزانی را ديدم که برای گردش محلی عازم چهلستون اصفهان بودند. آنها من را ‏مثل دريائی از توپ های پينگ پنگ دور کردند و فريادزنان می پرسيدند «کجائی هستی؟». ‏من هم فرياد زدم: «آمريکائی» و البته بازهم نوبت به گرفتن عکس دسته جمعی رسيد. هرکدام ‏از بچه ها يک دوربين عکاسی داشتند. فکر می کنم صورتم از بس که لبخند زدم درد گرفته ‏بود.
‏اين خونگرمی و استقبال عميقاً آشنا به نظر می آمد. قصه های خانوادگی که من با آنها بزرگ ‏شده بودم هم پر از ايرانی هائی بودند که به دوستانی ارزشمند و همکاران والدين من تبديل شده ‏بودند.‏
به کمک يک دست نوشته و عکس های رنگ و رورفته، سعی کردم خانه دوطبقه ای در ‏تهران را که در سال های دهه 1950 در آنجا زندگی می کرديم پيدا کنم. اما سراسر آن خیابان ‏نوسازی شده بود و دوباره ساخته شده بود و آن محله پر از برج های چندين طبقه شده است. ‏شهر بزرگ شده است.‏
اما من برای وصل شدن دوباره به ايران، نيازی به پيدا کردن آن خانه نداشتم. مزه ها، بوها، ‏مکان ها و بيشتر از همه، مردم مرا به دوران کودکی ام بردند؛ باوجود اينکه حالا خاطرات ‏دوران بزرگسالی ام را می ساختم. ‏
در شهر خودم، سياتل، يک رستوران ايرانی پيدا کرده ام که عطر برنج آشنائی دارد. مزه اش ‏هم پاسخی به اشتياق من برای بازگشتن به ايران است. ‏

منبع: سياتل تايمز- 10 اوت

 
 

fshassa@yahoo.com

ضريب هوشي بالاتر يعني وفاداري بيشتر زوجين

در ابتدا نگاهي مي اندازيم به جفت گيري حيوانات:
به طور کلي در حيوانات نر قوي تر گروه با بيش از يک ماده جفتگيري نموده تا نسل ايجاد شده از اين جفتگيري از نظر محتويات ژنتيکي قدرتمند تر و صاحب صفات برتر باشد.
نر قوي تر پس از نزاع با ديگر نر هاي دسته و از پاي در آوردن آنها اقدام به جفتگيري با حيوانات ماده گروه مي نمايد.
هدف نزاع پيش از جفتگيري اينست که مسلما حيوان نر پيروز که در مقايسه با نرهاي بازنده صفات ژنتيکي برتري داشته قادر به انتقال اين صفات به نسل آينده از طريق جفتگيري با ماده ها گردد.
لازم به ذکر است که در حيوانات نيز همانند انسان ها تعداد نر ها بيش از تعداد ماده ها مي باشد. اين اختلاف جمعيت در برخي حيوانات مشهود تر از ساير حيوانات است، از جمله در زنبور ها و مورچه ها که تعداد کثيري نر تحت عنوان سرباز و تنها يک ماده يا همان ملکه وجود داشته که در انتها نيز تنها يکي از نر ها با ماده جفتگيري مي کند و آن نري است که قوي تر و دارنده صفات ژنتيکي مرغوب تري نسبت به ساير نر ها باشد.
در حيوانات از آنجا که قدرت فيزيکي يک معيار اصلي است و توانايي تنازع بقا ارتباط مستقيم با قدرت فيزيکي دارد اين گونه جفتگيري از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد.
زيرا که فرزندان نر هاي قوي تر به سبب وراثت ژن هاي مرغوب همواره از قدرت فيزيکي بالاتري در مقايسه با فرزندان نرهاي ضعيف تر برخوردار خواهند بود.
شهر نشيني، انسانيت و بدين جهت کاهش اهميت قدرت فيزيکي در جوامع بشري به طور کلي نياز به چنين روش جفتگيري را از ميان مي برد.
در مورد انسان ها مسلما انسانيت، شرافت، اصالت، قدرت ذهني و معنوي، و ديگر معيار هاي انساني ارزشي بس والا تر از قدرت فيزيکي دارد.

درجه هوشي پايين تر ، وفاداري کمتر و تمايل به برقراري روابط جنسي بيشتر
محققين دانشگاه هاروارد طي تحقيقاتي بر روي درصد موفقيت ازدواج ها نشان داده اند که زوجهايي که داراي درجه هوشي بالاتري هستند در روابط زناشويي خود به مراتب موفق تر از ديگر زوج ها مي باشند.
دانشمندان ثابت کرده اند که بي وفايي همسران نسبت به يکديگر، روابط خارج از رابطه زناشويي و ابراز علاقه به شخص سوم چه از طرف زن و چه از جانب مرد، در ميان زوج هاي با ضريب هوشي بالا به مراتب کمتر از زوج هاي با ضريب هوشي متوسط و زوج هاي با ضريب هوشي پايين مشاهده مي شود.
دانشمندان نشان داده اند که ميزان وفاداري زوجين به يکديگر رابطه مستقيم و معني داري با درجه هوشي زوجين داشته به طوري که زوجين با ضريب هوشي بالا تر به طور چشمگيري بيش از زوجين با ضريب هوشي پايين تر به يکديگر وفادار مي باشند.

ضريب هوشي پايين تر، و عشق و علاقه سطحي تر
عشق و علاقه اي که زوجين به يکديگر نثار مي کنند ارتباط مستقيم و معني داري با ضريب هوشي آنها دارد به طوري که زوجين با ضريب هوشي بالاتر ابراز علاقه بيشتري به همسران خود مبزول داشته و قويا نسبت به روابط خارج از زندگي زناشويي ابراز مخالفت نمودند.
از آنجا که انسان اشرف مخلوقات است و روند تکاملي انسان ها بر آن است که يک فرد را به برترين درجه تکامل معنوي نايل آورد، واضح است که تک همسري به عنوان يک اصل در انسان ها پذيرفته مي شود.
انسان هايي که قويا به اين نکته واقفند که انسان اشرف مخلوقات بوده و روند تکاملي اش معنوي است و نه فيزيکي، در انتخاب زوج بيش از پيش بر معيار هاي معنوي تاکيد داشته و همواره افراد را با درجه انسانيت، شرافت، و استعداد ها و توانايي هاي ذهنيشان مي سنجند و عشق و علاقه خود را نثار يک فرد خواهند نمود.
دانشمندان در بررسي هاي خود نشان داده اند که چنين افرادي همواره کششي به سوي افراد با ضريب هوشي بالا نشان مي دهند، و پر واضح است که اين افراد خود نيز بايد داراي همين صفات باشند چرا که همانند هميشه همانند را جذب مي کند و اين است قانون جذب.

ضريب هوشي پايين تر و روابط جنسي بيشتر و زود هنگام تر
در خصوص ميزان هوش و روابط جنسي قبل از ازدواج مطلعات فراواني انجام گرفته است. دانشمندان با ثبت ضريب هوشي افراد و اينکه آيا قبل ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند يا خير، به نتايج بسيار جالب توجهي دست يافته اند.
بررسي ها نشان داده اند که درصد افراد با ضريب هوشي پايين تر که پيش از ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند به طور قابل توجهي بيش از درصد افراد با ضريب هوشي بالايي است که پيش از ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند.
در يک بررسي که بر روي دختران دانشگاه برکلي، يکي از دانشگاه هاي بسيار معتبر در آمريکا، انجام گرفته است، نشان داده شده که تنها 20 درصد از اين دختران روابط جنسي را تجربه کرده اند، حال آنکه اين رقم در چندين دانشگاه ديگر که دانشجويان آن از نظر تحصيلي و ضريب هوشي در جايگاه پايينتري قرار داشتند بيش از 70 درصد و در برخي ديگر از دانشگاه ها به بيش از 90 درصد نيز مي رسيد.
چنين اختلاف فاحشي به واقع نشان دهنده اينست که افراد با ضريب هوشي بالاتر تمايل کمتري به برقراري روابط جنسي بيهوده با ديگر افراد نشان مي دهند و اهميت بيشتري براي ارزشهاي معنوي قايلند تا ارزشهاي جسماني.
روند کلي چنين است که افراد با ضريب هوشي پايين تر همواره تمايل بيشتري به برقراري روابط جنسي صرف و به دور از عشق و وفاداري از خود نشان مي دهند و بدين جهت راحت تر از افراد با ضريب هوشي بالاتر تن به اينگونه روابط مي دهند.
همچنين در يک بررسي ديگر دانشمندان رابطه ميان رشته تحصيلي و ميزان باکرگي دانشجويان دختر را مورد بررسي قرار دادند. بر اين اساس ميزان باکرگي در دانشجوياني که در رشته هايي که نيازمند به ضريب هوشي بالاتري هستند مشغول به تحصيل اند بيش از ساير دانشجويان مي باشد. بر اساس اين بررسي ها دانشجويان رشته پزشکي، بيوشيمي، و برخي از گرايش هاي مهندسي داراي بالاترين ميزان باکرگي برابر با 83 درصد بودند.
درجه هوشي پايين تر در فرزندان حاصل از ازدواج زن و يا مرد مطلقه با يکديگر
بررسي ها نشان داده اند که کودکاني که حاصل ار ازدواج زنان و يا مردان مطلقه با يکديگر اند نسبت به کودکاني که والدين آنها از ابتدا با يکديگر در پيوند زناشويي بوده اند ضريب هوشي پايين تري دارند. بررسي ها نشان داده اند که در صورتي که فرزندي حاصل از ازدواج زن و مردي باشد که هر دو شان يک طلاق را تجربه کرده اند ضريب هوشي اش به مراتب کمتر از فرزندي خواهد بود که حاصل از ازدواجي است که در آن تنها يکي از والدين سابقا طلاق را تجربه کرده اند. از آنجا که طلاق نشاندهنده حد اقل ميزان وفاداري زن و مرد به يکديگر است، چنين نتايجي کاملا قابل انتظار و از نقطه نظر علم ژنتيک قابل اثبات اند.
حال که ارتباط ميان ضريب هوشي و تمايل به وفاداري بين زوجين از نقطه نظر علم ژنتيک مورد بررسي قرار گرفته، مشهود است که اکثريت کساني که تمايل به برقراري روابط جنسي با افراد خارج از پيوند زناشويي را دارند مسلما از نظر ارزشهاي معنوي در جايگاه پايين تري نسبت به سايرين قرار داشته و ديد آنها بر روي همسرانشان صرفاً ديدي جنسي خواهد بود.

این مطالب از سایت روزنه گرفته شده است .

 

 

shabe_aftabiy@yahoo.com

یادداشتی بر نامه دویست نماینده مجلس
به رئیس جمهور

 یادداشتی بر نامه دویست نماینده مجلس به رئیس جمهور سخنان معاون محترم رئیس جمهور در خصوص دوستی با مردم آمریکا و اسرائیل موجب واکنش شخصیتها و محافل سیاسی گردید. رئیس مجلس در جمع سفرای خارجی اظهار داشت "ما با مردم اسرائيل دوست نيستيم و ايران براي خود منطق مشخصي دارد كه همان چيزي است كه مقام معظم رهبري بيان فرمودند. "متعاقب آن دویست تن از نمایندگان محترم مجلس طی بیانیه ای اعلام کردند که " كساني كه آنها را مردم اسرائيل مي نامد همان اشغالگران خانه هاي ميليون ها فلسطيني مظلوم و آواره هستند و همان كساني هستند كه بدنه ارتش رژيم صهيونيستي را تشكيل مي دهند و همان كساني هستند كه يازده هزار زن و مرد و كودك فلسطيني را در سياه چال ها شكنجه مي نمايند و همان كساني هستند كه رژيم غاصب نامشروع صهيونيستي را به وجود آورده اند."این ارزیابی حق مطلب را ادا نمیکند.درآستانه حمله اسرائیل به لبنان، در 24 ژوئیه 2006 هزاران جوان اسرائیلی در میدان رابین در شهر تل آویو دست به تجمع زدند و به این حمله اعتراض کردند. شعار این تظاهرات این بود "نه کشتن، نه مردن، بخاطر صهیونیسم" و ""نه کشتن، نه مردن، در خدمت آمریکا." ویژه گی بارز این تظاهرات در مقایسه با قبل، شرکت وسیع سازمانهای مردمی عرب ازجمله "حداش" و "بلد" در کنار جوانان اسرائیلی بود.مردخای وانونو این رادمرد اسرائیلی، به جرم افشای برنامۀ تسلیحات اتمی اسرائیل به خیانت محکوم شد و 18 سال در زندان بسر برد که 11 سال آن انفرادی بود. او به هنگام خروج از زندان در تاریخ 19 آوریل 2004 اظهار داشت: "من نه خائن هستم نه جاسوس. فقط میخواستم دنیا بداند چه میگذرد." وانونو در مورد دولت اسرائیل میگوید : "نیازی به دولت یهودی نداریم. احتیاج به یک دولت فلسطینی است." این هزاران بعلاوه یک، دوستان ما هستند. مردم انقلابی ویتنام آخرالامر بهترین یاران خود را در میان همان سربازانی یافتند که علیه شان میجنگیدند. پیوستن خیل عظیم این سربازان به طغیان مردم آمریکا علیه جنگ بود که به پایان یافتن جنگ ویتنام منجر شد. سرباز آمریکایی از فرمان مافوق سر پیچی کرد، جوان آمریکایی به جبهه نرفت و جبهه رفته مدال شجاعت خود را سوزاند.در آن زمان ملت بزرگ آمریکا درخشید.سی سال مبارزه مردم ویتنام آن دستاورد را به ارمغان آورد. این بار قرعه به نام مردم قهرمان عراق اصابت کرد که با مقاومت جانانۀ خود مانع فاجعه ای شدند که همه بشریت را تهدید کرد. واقعه 11 سپتامبر 2001 موقعیتی را بوجود آورد که ظرف کمتر از یک ماه به افغانستان حمله ور شدند. تهاجم به منطقه با جنگهای صلیبی مقایسه شد. دکترین جنگ پیشگیرانه تجویز گردید. محور شیطانی ایران-عراق-کره شمالی اعلام شد و در تاریخ 9 ژوئن 2002، چند ماه پس از اشغال افغانستان، رئیس جمهور آمریکا در جمع افسران دانشگاه نظامی وست پوینت، از آنان خواست تا "برای حمله به گوشه های تاریک جهان" آماده گردند.در ماه مارس 2003 به عراق حمله شد. ارتش مهاجم بسرعت کشور را اشغال و حکومت را سرنگون کرد. مقاومت چندانی صورت نگرفت. تا جائیکه رئیس جمهور آمریکا دوماه بعد و اینبار بر عرشۀ ناو هواپیمابر یو اس اس ابراهام لینکلن، پایان درگیریها و پیروزی آمریکا در جنگ را اعلام کرد.جهان بکام نظامیگری کاخ سفید میگشت.با آنکه تمام نیروهای مسلح عراق تجزیه و متلاشی شد اما نیروهای نظامی سازمان مجاهدین خلق "تحت الحمایه"، مسلح و آماده حفظ شدند. در ایران موج تشنج کشور را فرا گرفت.. تظاهرات تحریک آمیز خیابانی نیمه شبها برگزار شد. اتوبوس ها به آتش کشیده شدند. درگیری جناحی بالا گرفت. اینجا بود که حضور میلیونی مردم چون آب بر این آتش عمل کرد و اعتماد بنفس انقلاب بازگشت. با این همه، تنشها و درگیری در دالان های حکومتی ادامه یافت تا جائیکه در اول فوریه 2004، 123 نماینده مجلس استعفا دادند و گروه مقابل را به توسل به "اسلام طالبانی" متهم کردند. در این زمان روزنامۀ نیویورک تایمز مینویسد "موقعیت سیاسی ایران به سرعت به سمت هرج ومرج میرود." ادامۀ اشغال عراق به موج مقاومت مردم این کشور منجر شد. زمینه برای شکست نظامیگری واشنگتن فراهم گردید. پس زدن این تهاجم موجب تجدید حیات نیروهای انقلابی در کل منطقه گردید. تلفات ناتو در افغانستان بالا گرفت. یورش 33 روزۀ اسرائیل به لبنان ناکام ماند. چنگال اسرائیل بر غزه سست گردید. در ایران این تجدید حیات در قالب پیروزی دکتر احمدی نژاد در انتخابات خود را نمایان ساخت.رایحۀ خوش 22 بهمن بار دیگر فضای کشور را پر کرد.اکنون زمزمۀ تعیین تاریخ خروج ارتش متجاوز از عراق به گوش میرسد لذا سرنوشت دولت صهیونیستی موضوع بحث تمام محافل سیاسی شده است. از این جهت بحث کنونی سرشتی واقعی دارد و از اهمیت ویژه ای بر خوردار است و بایستی به آن دامن زده شود. اظهارات معاون محترم رئیس جمهور پاسخی به این نیاز بود. اگر اظهارات ایشان اشتباه بود، توضیحات یک نماینده کافی میبود، چرا 200 نفر؟ انقلاب ایران از تحدید آزادی بیان سود نمیبرد.روی سخن با کسانی نیست که از آمال انقلابی مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل ادوات کسب ساخته اند، چرا که در جایی که منافع مطرح است، منطق ناتوان است. سخن با کسانی است که بدنبال چگونگی حصول این آمال انقلابی هستند. استقرار رژیم نژاد پرست اسرائیل مرحمی بر پیکر امت ستم دیدۀ یهود نبود بلکه خنجری در پشت آن بود. محو رژیم صهیونیستی از صفحۀ روزگار موجب صلح در منطقه خواهد بود و لذا یک پیشنهاد صلح است. در این پیشنهاد ذره ای دشمنی علیه هیچ مردمی وجود ندارد. علی الخصوص مردم اسرائیل. چرا که برقراری صلحی پایدار در منطقه بدون شرکت گستردۀ مردم اسرائیل قابل تصور هم نیست. در این راستا جلب حمایت مردم اسرائیل یک وظیفۀ انسانی است. آوای دوستی با مردم آمریکا و اسرائیل پیشبرد همه جانبۀ آرمانهای انقلاب اسلامی را در خود دارد.سیاست مهرورزی در این شرائط مطلوب، راه به جلو را نشان میدهد.
هادی ادیب مرادی

 

 

shanaz_am@yahoo.com

ترجمه ي دعاي عرفه توسط دكتر علي شريعتي

اگر به فرض كه هيچ دليلي بر حقانيت و صلاحيت امام حسين (ع) نباشد ,بعد آدم يك بار دعاي عرفه بخواند, مي شود به "حسين" ايمان نياورد؟ نشناسدش؟ عاشقش نشود؟ ديوانه اش نشود؟ آيا چنين چيزي امكان دارد؟

حمد و سپاس خدايي را سزاست كه تير حتمي قضايش را هيچ سپري نمي شكند و لطف و محبت و هدايتش را هيچ مانعي باز نمي دارد و هيچ آفريده اي به پاي شباهت مخلوقات او نمي رسد.
............ . . حهل و ناداني من و عصيان و گستاخي من تو را باز نداشت از اينكه راهنمايي ام كني به سوي صراط قربتت و موفقم گرداني به آنچه رضا و خوشنودي توست.
پس
هر گاه كه تو را خواندم پاسخم گفتي .
هر چه از تو خواستم عنايتم فرمودي.
هرگاه اطاعتت كردم قدرداني و تشكر كردي.
و هر زمان كه شكرت را بر جا آوردم بر نعمت هايم افزودي.
و اينها همه چيست؟
جز نعمت تمام و كمال و احسان بي پايان تو؟!
............ . . من كدام يك از نعمت هاي تو را مي توانم بشمارم يا حتي به ياد آورم و به خاطر سپارم؟
............ . . خدايا!الطاف خفيه ات و مهرباني هاي پنهاني ات بيشتر و پيشتر از نعمتها ي آشكار توست.
............ .. . خدايا!من را آزرمناك خويش قرار ده آن سان كه انگار ميبينمت.
من را آنگونه حيامند كن كه گويي حضور عزيزت را احساس مي كنم.
خدايا!
من را با تقواي خودت سعادتمند گردان.
و با مركب نافرماني ات به وادي شقاوت و بد بختي ام مكشان.
در قضايت خيرم را بخواه.
و قدرت بركاتت را بر من فرو ريز تا آنجا كه تاخير را در تعجيل هاي تو و تعجيل را در تاخير هاي تو نپسندم.
آنچه را كه پيش مي اندازي دلم هواي تاخيرش را نكند.
و آنچه را كه بازپس مي نهي من را به شكوه و گلايه نكشاند.
............ . .. پروردگار من!
............ . .. من را از هول و هراس هاي دنيا و غم واندوه هاي آخرت رهايي ببخش.
و من را از شر آنان كه در زمين ستم مي كنند در امان بدار.
............ . .. خدايا!
به كه واگذارم مي كني؟
به سوي كه مي فرستي ام؟
به سوي آشنايان و نزديكان؟تا از من ببرند و روي برگردانند.
يا به سوي غريبان و غريبه گان تا گره در ابرو بيافكنند و مرا از خويش برانند؟
يا به سوي آنان كه ضعف مرا مي خواهند و خواري ام را طلب مي كنند؟
............ . .. من به سوي ديگران دست دراز كنم؟در حالي كه خداي من تويي و تويي كارساز و زمامدار من.
............ .. .. اي توشه و توان سختي هايم!
اي همدم تنهايي هايم!
اي فرياد رس غم وغصه هايم!
اي ولي نعمت هايم!
............ . ... اي پشت و پناهم در هجوم بي رحم مشكلات!
اي مونس و مامن و ياورم در كنج عزلت و تنهايي و بي كسي!
اي تنها اميد و پناهگاهم در محاصره ي اندوه و غربت و خستگي!
اي كسي كه هر چه دارم از توست و از كرامت بي انتهاي تو!
............ . .. تو پناهگاه مني!
تو كهف مني!
تو مامن مني!
وقتي كه راه ها و مذهب ها با همه ي فراخي شان مرا به عجز مي كشانند و زمين با همه ي وسعتش بر من تنگي مي كند و ...........
............ . ... اگرنبود رحمت تو بي ترديد من از هلاك شدگان بودم.
و اگر نبود محبت تو بي شك سقوط و نا بودي تنها پيشروي من ميشد.
............ . ... اي زنده!
اي معناي حيات! زماني كه هيچ زنده اي در وجود نبوده است.
............ .. ... اي آنكه :
با خوبي و احسانش خود را به من نشان داد.
و من با بدي ها و عصيانم در مقابلش ظاهر شدم.
............ . .. . اي آنكه:
در بيماري خواندمش و شفايم داد..
در جهل خواندمش و شناختم عنايت كرد.
در تنهايي صدايش كردم و جمعيتم بخشيد.
در غربت طلبيدمش و به وطن بازم گرداند.
در فقر خواستمش و غنايم بخشيد.
............ من آنم كه بدي كردم ... من آنم كه گناه كردم.
من آنم كه به بدي همت گماشتم..
من آنم كه در جهالت غوطه ور شدم.
من آنم كه غفلت كردم.
من آنم كه پيمان بستم و شكستم.
من آنم كه بد عهدي كردم .....
و ....... اكنون باز گشته ام.
باز آمده ام با كوله باري از گناه و اقرار به گناه.
پس تو در گذر اي خداي من!
ببخش اي آنكه گناه بندگان به او زيان نمي رساند.
اي آنكه از طاعت خلايق بي نياز است و با ياري و پشتيباني و رحمتش مردمان را به انجام كارها ي خوب توفيق مي دهد.
............ . ... معبود من!
اينك من پيش روي توام و در ميان دست هاي تو.
آقاي من!
بال گسترده و پر شكسته و خوار و دلتنگ و حقير.
نه عذري دارم كه بياورم نه تواني كه ياري بطلبم.
نه ريسماني كه بدان بياويزم.
و نه دليل و برهاني كه بدان متوسل شوم.
چه مي توانم بكنم؟ وقتي كه اين كوله بار زشتي و گناه با من است ؟!
انكار؟!
چگونه و از كجا ممكن است و چه نفعي دارد وقتي كه همه ي اعضا و جوارحم به آنچه كرده ام گواهي مي دهند؟
............ .. .. خداي من!
خواندمت پاسخم گفتي.
از تو خواستم عطايم كردي.
به سوي تو آمدم آغوش رحمت گشودي.
به تو تكيه كردم نجاتم دادي.
به تو پناه آوردم كفايتم كردي.
خدايا!
از خيمه گاه رحمتت بيرونمان مكن.
از آستان مهرت نوميدمان مساز.
آرزوها و انتظارهايمان را به حرمان مكشان.
از درگاه خويشت ما را مران.
............ . .... اي خداي مهربان!
بر من روزي حلالت را وسعت ببخش.
و جسم و دينم را سلامت بدار.
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنيت مبدل كن.
و از آتش جهنم رهايم ساز.
............ . .... خداي من!
اگر آنچه از تو خواسته ام عنايتم فرمايي , محروميت از غير از آن زيان ندارد.
و اگر عطا نكني هر چه عطا جز آن منفعت ندارد.
يا رب! يا رب! يا رب!
............ . .... خداي من!
اين منم و پستي و فرو مايگي ام.
و اين تويي با بزرگي و كرامتت.
از من اين مي سزد و از تو آن ............ ...
.........." چگونه ممكن است به ورطه ي نوميدي بيافتم در حالي كه تو مهربان و صميمي جوياي حال مني."
.......... خداي من!
تو چقدر با من مهرباني با اين جهالت عظيمي كه من بدان مبتلايم!
تو چقدر درگذرنده و بخشنده اي با اين همه كار بد كه من مي كنم و اين همه زشتي كردار كه من دارم..
........... خداي من!
تو چقدر به من نزديكي با اين همه فاصله اي كه من از تو گرفته ام.
....... تو كه اينقدر دلسوز مني! .....
........ خدايا تو كي نبودي كه بودنت دليل بخواهد؟
تو كي غايب بوده اي كه حضورت نشانه بخواهد؟
تو كي پنهان بوده اي كه ظهورت محتاج آيه باشد؟
....... كور باد چشمي كه تو را ناظر خويش نبيند.
كور باد نگاهي كه ديده باني نگاه تو را درنيابد.
بسته باد پنجره اي كه رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود..
و زيانكار باد سوداي بنده اي كه از عشق تو نصيب ندارد..
....... خداي من!
مرا از سيطره ي ذلت بار نفس نجات ده و پيش ازآنكه خاك گور بر اندامم بنشيند از شك وشرك رهايي ام بخش.
........ خداي من!
چگونه نا اميد باشم در حالي كه تو اميد مني!
چگونه سستي بگيرم ,چگونه خواري پذيرم كه تو تكيه گاه مني!
اي آنكه با كمال زيبايي و نورانيت خويش چنان تجلي كرده اي كه عظمتت بر تمامي ما سايه افكنده.
يا رب! يا رب! يا رب!

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن روي اين لينک کليک کنيد.

  • دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

10 شهريور / 31 آگوست / 29 شعبان

Mobin_s2004@yahoo.com
10 شهريور ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
سالروز تقسيم ايران ميان انگلستان و روسيه، شرم آورترين رويداد استعماري قرن 20

محمد علي شاه

در 31 اوت سال 1907 ميلادي قرارداد تقسيم كشور مستقل و باستاني ايران با گذشته تابناكش و 13 قرن يك ابر قدرت، به دو منطقه نفوذ انگلستان و روسيه ميان اين دو قدرت اروپايي در شهر سن پترزبورگ پايتخت آن زمان روسيه امضاء شد. دولت فرانسه براي رسيدن آن دو دولت به اين توافق ماهها تلاش و واسطه گري كرده بود. هدف فرانسه، حل اختلافات روسيه و انگلستان بر سر ايران، افغانستان و تبت بود كه بدون رفع آن تشكيل يك اتحاديه نظامي اين سه كشور به نام «تفاهم سه گانه» در برابر اتحاديه آلمان، اتريش و ايتاليا امكان پذير نبود. فرانسه از تنها ماندن در برابر آلمان وحشت كرده بود.
    «ادوارد گري» وزير امور خارجه وقت انگلستان از حزب ليبرال همين نقشه را داشت ولي از آنجا كه مردي مرموز بود منتظر شد كه فرانسه دست به ميانجيگري بزند تا انگلستان امتياز قابل ملاحظه اي به روسيه ندهد. اختلافهاي كشورهاي اروپايي نتيجه رقابتهاي استعماري آنها بود كه بالاخره به جنگ جهاني اول منجر شد. مورخان از موافقتنامه سن پترزبورگ به نام يك بي شرمي تمام عيار قدرتهاي اروپايي در قرن 20 ياد كرده اند.
طبق موافقتنامه سن پترزبورگ كه ستولي پين نخست وزير وقت روسيه هم از قبل خواهان امضاي آن بود، علاوه بر تقسيم ايران؛ افغانستان در دايره نفوذ انگلستان قرار گرفت تا مطمئن باشد كه هند را از دستش خارج نخواهند ساخت و تبت نيز به چين داده شد كه خود عملا تحت سلطه قدرتهاي اروپايي، ژاپن و آمريكا بود و فقط اسماً استقلال داشت. در آن زمان، در ايران شاه ( محمدعلي شاه قاجار ) به روسيه، و مجلس كه از عمر آن يك سال بيشتر نمي گذشت به انگلستان نزديك بود.
با وجود اين، مجلس پس از دريافت نسخه اي از موافقتنامه آن را فوراً رد كرد و علي اصغر خان اتابك نخست وزير وقت هنگام خروج از مجلس ترور شد. انگلستان بدون اعتناء به تصميم مجلس، در منطقه نفوذ خود به مركزيت كرمان ، به دست ژنرال پرسي سايكس كه «تاريخ ايران» را هم نوشته است !! يك واحد نظامي به نام «اس. پي. آر» ايجاد كرد و روسيه نيز در منطقه نفوذ خويش واحد قزاق به وجود آورد و به دولت مركزي اخطار كرد كه «مورگان شوستر» آمريكايي خزانه كل ايران را كه به توصيه رئيس جمهوري وقت آمريكا براي اصلاح ماليه ايران اعزام شده بود بر كنار كند.
اوضاع بر همين منوال بود تا اين كه در 1917 در روسيه انقلاب شد و « تفاهم مثلث » از ميان رفت و انگلستان از اين فرصت استفاده كرد و در صدد برآمد كه ايران را تماما تحت الحمايه خود قرار دهد. لنين كه متوجه دسيسه انگلستان شده بود همه دعاوي روسيه نسبت به ايران از جمله موافقتنامه سال 1907 سن پترزبورگ را لغو كرد و استقلال و تماميت ايران را به رسميت شناخت.
انگلستان كه قبلا انحصارا امتياز نفت ايران را به دست آورده و بسياري از رجال را مطيع خودساخته و در دست داشت از تصميم خود دست نكشيد. وثوق الدوله نخست وزير وقت و دو تن از وزيرانش كه براي قبول تحت الحمايگي انگلستان رشوه نقدي كلاني گرفته بودند با اين امر كه به قرار داد 1919 معروف است موافقت كردند.
در دهم ژانويه سال 1920 ايران به عضويت جامعه ملل پذيرفته شد و چون انگلستان، ديگر راهي جز پذيرفتن حاكميت ايران نداشت، براي ادامه سلطه خود به طريق ديگر متوسل شد و سرتيپ رضاخان را كه دست پرورده افسران روس بود و پس از خروج قزاقخانه ها از دست روسها به فرماندهي تيپ قزاق منصوب شده بود تشويق و حمايت كرد تا دست به كودتا بزند و اين عمل 20 فوريه 1921 صورت گرفت.
    دولت انگلستان به اين هم قانع نشد و براي اين كه در برابر گامهاي بعدي لنين غافلگير نشود ايران، تركيه و افغانستان را به در پيش گرفتن روشهاي ناسيوناليستي (در برابر روش انترناسيوناليستي مسكو) و ايجاد دوستي و برنامه هاي ديد و بازديد ميان خود تشويق كرد كه مسكو هم بيكار نماند و با افغانستان قرارداد عدم تجاوز و بي طرفي امضا كرد. انگلستان براي تثبيت و توسعه امتياز نفت، دولت رضا شاه را وادار به امضاي قرارداد 28 مه 1933 كرد كه بعدا ملت ايران به رهبري دكتر مصدق آن را لغو و صنعت نفت خود را ملي كرد كه پس از براندازي 28 مرداد دوباره نفت ايران عملا در اختيار خارجي قرار گرفت و ....

Mobin_s2004@yahoo.com
31 آگوست ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
سرخپوستان (بوميان) آمريكا به مناطق محصور فرستاده شدند

31 اوت 1876 دولت آمريكا به سرخپوستان (بوميان اين كشور) دستور داد كه بايد در اراضي محصوري كه برايشان در نظر گرفته شده (Reservations) زندگي كنند. سرخپوستان از هزاران سال پيش از مهاجران اروپايي در قاره آمريكا زندگي مي كردند.

 

آغاز پخش خبر از راديو

31 اوت سال 1920 پخش نخستين برنامه اخبار از راديو آغاز شد. ايستگاه راديويي MK8 مستقر در شهر ديترويت ايالت ميشيگان آمريكا از اين روز پخش خبرهاي شهر، ايالت، كشور (آمريكا) و جهان (ساير كشورها) را هر روز يك نوبت آغاز كرد و از روزنامه هاي آمريكا (صاحبان خبرگزاري آسوشيتدپرس) خواست اجازه دهند نسخه‌يي از همه خبرهاي اين خبرگزاري را جهت پخش همانند يك روزنامه دريافت دارد كه موافقت شد و اين كار مورد اقتباس ساير ايستگاه‌هاي راديويي كه تا آن زمان فقط موسيقي زنده و داستان و آگهي پخش مي كردند قرار گرفت.

 

كنفدراسيون يوگوسلاوي

تيتو باني كنفدراسيون يوگوسلاوي بود كه پس از مرگ او، طولي نكشيد كه اين كنفدراسيون از هم پاشيد

31 اوت 1946 يوگوسلاوي داراي قانون اساسي مشابه اتحاد شوروي شد و به صورت يك كنفدراسيون مركب از شش نيمه كشور درآمد. اين ايالتها عبارت بودند از صربستان، مونته نگرو، مقدونيه، بوسني- هرزگوين، كرواسي و اسلواني. در دهه 1990 چهار ايالت اين اتحاديه جدا شدند و به صورت كشور مستقل درآمدند و يوگوسلاوي اينك مركب از صربستان و مونته نگرو است.

برخي ديگر از رويدادهاي 31 اوت

  • 12:   كاليگولا كه از سال 37 تا 41 ميلادي امپراتور روم بود به دنيا آمد.

  • 1919:   حزب كمونيست آمريكا در شهر شيكاگو موجوديت خود را اعلام داشت و از اين روز آغاز به فعاليت كرد.

  • 1957:   استقلال مالايا كه قبلا مستعمره انگلستان بود قطعيت يافت كه بعدا باني فدراسيون مالزيا گرديد.

  • 1968:   يك زمين لرزه هفت و هشت دهم ريشتري در شمال شرقي ايران روي داد و باعث مرگ بيش از شش هزار تن شد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    29 شعبان هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

    درگذشت «ابن مُنذر» فقيه، مفسّرو محدث مكّي درمكّه معظمه

    29 شعبان 318 - «ابن مُنذر» فقيه، مفسّرو محدث مكّي درمكّه معظمه بدرود حيات گفت. او از فقيهان شافعي مذهب بود و درموارد خود مجموعه فتواهايي داشته كه مبيّن احاطه وي براختلاف اتفاق فقيهان در مسائل گوناگون است و بي‎شك يكي از نكات شايان توجه درشخصيت فقهي اوست. كتاب اَلاِجماع ازمشهورترين آثارابن منذر است.

     

     درگذشت بانوي مجتهده نصرت امين

    29 شعبان 1406 - درگذشت بانوي مجتهده نصرت امين

     

     

     

     

     Ãاطلاعات روزانه

     

    آب و هوا

    تهران

    24
    37

    اهواز

    32
    47

    تبريز

    22
    37

    شيراز

    22
    36

    مشهد

    16
    34

    بندرعباس

    28
    34

    کرمان

    16
    33

    اصفهان

    19
    36

    يزد

    25
    37

    کرمانشاه

    20
    38

    اراک

    18
    34

    رشت

    24
    33

    دبی

    32
    39


     

    نرخ  ارز، سکه و طلا در بازار آزاد

    1414 تومان
    966 تومان
    1795 تومان
    880 تومان
    255 تومان
    264 تومان

    يورو اروپا:
    دلار آمريکا:
    پوند انگليس:
    يکصد ين ژاپن:
    ريال عربستان:
    درهم امارات:

    227000 تومان
    101500 تومان
    52500 تومان
    201000 تومان

    يک بهار آزادی:
    نيم بهار آزادی:
    ربع بهار آزادی:
    طرح جديد:


     

    اوقات شرعی (به افق تهران)

    اذان صبح : 05:07
    طلوع خورشيد : 06:36
    اذان ظهر : 13:04
    غروب خورشيد : 13:04
    اذان مغرب : 19:30
    نيمه شب شرعي : 19:50
     

     

     

     

     

     

    Ãهديه روزانه

    دانلود مجلات و کتب خارجي

    The Economist
    23 آگوست

    جديدترين شماره از هفته نامه
    The Economist

    تاریخ انتشار: 23 آگوست 2008
    تعداد صفحات مجله: 146
    حجم فایل: 4 مگابايت


    لينک دانلود مستقيم

    رمز فايل: www.mobin-group.com

    براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.



     

     

     

     

     

     

     

    Ãتکنولوژي روزانه

    برچسب الکترونیکی
    برای سربازهای آمریکایی

    تا به حال بازی جنگی کرده اید؟ مثلا «کانتر استریک» یا «هالو» در اکثر بازی های جنگی در یک گوشه صفحه یک نقشه وجود دارد که مکان شما و دیگر افراد تیم را نشان میدهد. با استفاده از آن میتوانید بفهمید که هم اکنون دیگر اعضای تیم در کجای صحنه جنگ هستند.

    حالا یک برچسب الکترونیکی توسط «مرکز تحقیقات پیشرفته نظامی وزارت دفاع آمریکا» طراحی شده که همین کار را در میادین واقعی جنگی انجام میدهد. این برچسب که سه اینچ طول دارد به قسمتی از یونیفرم سرباز ها متصل میشود و میتواند با ماشین ها نظامی و ابزارهای دریافت کننده امواج این برچسب ارتباط برقرار کند. به گفته این مرکز، به دلیل اینکه این امواج باید مسیر کمتری را نسبت به سیستم GPS طی کنند عمر باطری بسیار طولانی تری خواهند داشت. با این حال این برچسب قادر است که از فاصله 150 کیلومتری با ماشین مرکزی ارتباط برقرار کند.

    قابلیت مهم دیگر این وسیله امکان برقرار ارتباط با مرکز در شلوغ ترین مکان ها از نظر امواج و پارازیت ها است. نصب این وسیله بر روی یونیفرم سرباز ها سبب میشود که فرمانده درست مانند یک بازی در میدان جنگ بتوانند مکان سرباز ها را ببینید.

    البته سیستمی مشابه این برچسب ها که با استفاده از GPS کار میکند سالها است که در برخی نیروهای ویژه استفاده میشود. اما این یکی طراحی شده تا بر روی سربازها نصب شود.

    چیزی که من را به فکر انداخته این است که طی سال های آینده چقدر بازار هک کردن ابزار های بیسیم داغ خواهد بود. همه چیز در حال بیسیم شدن است. اگر امواج بیسیم کامپیوتر خانه همسایه را هک کنید ممکن است که به برخی اطلاعات وی دسترسی پیدا کنید. در جنگ هم اگر بتوانید امواج بیسیم دشمن را هک کنید، مکان سرباز ها را پیدا خواهید کرد...

    منبع

     

    دوربینی برای حفاظت از بدنه خودرو

    ممکن است برایتان اتفاق افتاده باشد. خودرو خود را در پارکینگ و یا گوشه خیابان پارک میکنید و وقتی برمیگردید ناگهان متوجه می شوید که آینه بغلتان نیست . سپر یا در اتوبوبیل کمی تغییر شکل داده اند! نباید فراموش کنید که همه دوربین ها برای عکاسی کردن از صحنه های زیبا و یا لحظات خوشی نیستند. کمپانی امنیتی Brickhouse Security در یک طرح جالب نوعی دوربین برای حفاظت و کنترل بدنه خودرو  ساخته است. این دوربین  مجهز به G-Sensor می باشد که می تواند وضعیت سرعت اتومبیل , ترمز ها و هر گونه حادثه ای که ممکن است در حین رانندگی و یا توقف اتومبیل رخ دهد همراه با اطلاعاتی نظیر زمان , مکان , و تاریخ وقوع حادثه ثبت و نگه داری کند.
    همچنین قادر است در ضمن بر خورد اتومبیل به موانع و یا اسابت دیگر اتومبیل ها به بدنه خودرو از صحنه حادثه عکس های سه بعدی با ثبت زمان و تاریخ تهیه کند.رزولوشن لنز این دوربین 1.3 مگا پیکسل و از نوع CMOS می باشد وقادر است تصاویری با وضوح و کیفیتی بالا تهیه کند. تمامی اطلاعات مذکور بر روی کارت حافظه SDذخیره خواهد شد و اطلاعات آن بر روی ساده ترین کامپیوتر های رومیزی قابل خواندن و استفاده می باشد. جالب تر آنکه اطلاعات تهیه شده از طریق این دوربین قابلیت تطابق با نرم افزار گوگل ارث را نیز دارا ست.
    یعنی می توانید چهار چشمی مواظب خودرو خود باشید به شرط آنکه از قبل به فکر تجهیز خودرو به سیستم GPS افتاده باشید.به گفته شرکت سازنده , تجهیز خودرو به این دوربین 499.95$ تمام خواهد شد. به نظر من که بعضی از خودروها ارزش این همه مراقبت و نگه داری را دارند . مخصوصا اگر از نوع هیبرید باشند!
    منبع
     

     

     

     

     

     

    Ãطنز روزانه

    پسرا و دخترا چه جوری
    از دستگاه عابر بانك پول ميگيرن؟!

    پسرها:

    ۱- با ماشين ميرن سراغ بانك، پارك ميكنن، ميرن دم دستگاه عابر بانك
    ۲- كارت رو داخل دستگاه ميذارن
    ۳- كد رمز رو ميزنن و مبلغ درخواستی رو وارد ميكنن
    ۴- پول و كارت رو ميگيرن و ميرن


    دخترها:

    ۱- با ماشين ميرن دم بانك
    ۲- توی آينه آرايششون رو چك ميكنن
    ۳- به خودشون عطر ميزنن
    ۴- احتمالا" موهاشون رو هم چك ميكنن
    ۵- توی پارك كردن ماشين مشكل پيدا ميكنن
    ۶- توی پارك كردن ماشين خيلی مشكل پيدا ميكنن
    ۷- بلاخره ماشين رو پارك ميكنن و ميرن دم دستگاه عابر بانك
    ۸- توی كيفشون دنبال كارتشون ميگردن
    ۹- كارت رو داخل دستگاه ميذارن، كارت توسط ماشين پذيرفته نميشه
    ۱۰- كارت تلفن رو ميندازن توی كيفشون
    ۱۱- دنبال كارت عابر بانكشون ميگردن
    ۱۲- كارت رو وارد دستگاه ميكنن
    ۱۳- توی كيفشون دنبال تيكه كاغذی كه كد رمز رو روش يادداشت كردن ميگردن
    ۱۴- كد رمز رو وارد ميكنن
    ۱۵- ۲ دقيقه قسمت راهنمای دستگاه رو ميخونن
    ۱۶- كنسل ميكنن
    ۱۷- دوباره كد رمز رو ميزنن
    ۱۸- كنسل ميكنن
    ۱۹- به دوست پسرشون زنگ ميزنن كه طريقهء وارد كردن كد صحيح رو براشون بگه
    ۲۰- مبلغ درخواستی رو ميزنن
    ۲۱- دستگاه ارور (خطا) ميده
    ۲۲- مبلغ بيشتری رو درخواست ميكنن
    ۲۳- دستگاه ارور (خطا) ميده
    ۲۴- بيشترين مبلغ ممكن رو درخواست ميكنن
    ۲۵- انگشتاشون رو برای شانس روی هم ميذارن
    ۲۶- پول رو ميگيرن
    ۲۷- برميگردن به ماشين
    ۲۸- آرايششون رو توی آينه چك ميكنن
    ۲۹- توی كيفشون دنبال سويچ ماشين ميگردن
    ۳۰- استارت ميزنن
    ۳۱- پنجاه متر ميرن جلو
    ۳۲- ماشين رو نگه ميدارن
    ۳۳- دوباره برميگردن جلوی بانك
    ۳۴- از ماشين پياده ميشن
    ۳۵- كارتشون رو از توی دستگاه عابر بانك برميدارن
    ۳۶- سوار ماشين ميشن
    ۳۷- كارت رو پرت ميكنن روی صندلی كنار راننده
    ۳۸- آرايششون رو توی آينه چك ميكنن
    ۳۹- احتمالا يه نگاهی هم به موهاشون میکنن

    البته بعضی مواقع بعد از انجام گزینه ۲۵ داخل بانک میشن

    به صندوق دار میگن که دستگاه خرابه لطفا از حسابم به من پول بدید.
     

     

     

     

     

     

     Ãدانستنيهاي روزانه

    خانه و خانواده، موفقيت، بهداشت، علم و زندگي، جامعه


    آیا برای ثروتمند شدن حاضری؟

    اگر از مردم بپرسید که چه چیزی را در زندگی بیشتر از چیزهای دیگه می خواهند ،فکر می کنید که اکثر آنها بلافاصله چه جوابی می دهند ؟
    بیشتر آنها یک جواب ساده می دهند ،وآن هم این است ،که آنها می خواهند ثروتمند شوند و یا پول بیشتری می خواهند.بعضی خواهند گفت که می خواهند از نظر مالی راحت باشند،ویا هرگز نمی خواهند از نظر مالی نگرانی داشته باشند و یا اینکه آنقدر پول می خواهند که نیازمند کار اضافه نباشند.و بعضی می خواهند خانواده شان امنیت اقتصادی داشته باشد .بعضی پول می خواهند که قرض هایشان را پس بدهند و برخی می خواهند با آن اتومبیل بخرند و یا خانه رویایی شان را بسازند ،آنها می خواهند توانایی رفتن به مسافرت های هیجان انگیز را در طول سال داشته باشند و یا اینکه می خواهند با این پول در بهترین دانشگاه ها تحصیل کنند.
    بعضی از پاسخ ها محسوس نیستند،مثل پیدا کردن عشق ،ویا شادی و آرامش و یا انجام دادن امور خیر و کارهایی ارضا کننده.اکثریت قریب به اتفاق این خواسته هانیازمند داشتن پول است. بسیاری از مردم فکر می کنند که اگر کمی بیشتر پول می داشتند تمامی مشکلاتشان حل می شد و آنها می توانستند از زندگی لذت ببرند و رویاهایشان رامحقق کنند.اگر پول برای بسیاری از مردم اینقدر مهم هست،پس چرا آنها،این پول را ندارند؟
    خب من در اینجا قصد دارم طرز ثروتمند شدن و بدست آوردن پولی را که نیاز دارید برایتان آشکار کنم.این راز آنقدر ساده است که باعث تعجب شما می شود،ولی نباید اجازه دهیدکه این سادگی شما را بفریبد.دانستن این راز و به کار بستن آن زندگی شمارا تغییر خواهد داد.
    راز ساده ثروتمند شدن این است:شما بایستی واقعا بخواهید که ثروتمند شوید.
    یقینا شما خواهید گفت :خب پس ثروتمند شدن واقعا ساده است ؟و اگر به این سادگی است پس همه مردم ثروتمند خواهند شد.
    آیا واقعا اینگونه است؟
    خب بله ..و نه .هرکس ممکن است آن را بخواهد،هر کسی ممکن است پول بخواهد اما نه به اندازه کافی ؟در اینجا یک تست ساده هست که می توانید آن را انجام دهید،اگر واقعا می خواهید ثروتمند شوید:
    آیا شما یک میل سوزان برای ثروتمند شدن داشته اید،به طوری که هیچ موضوعی نتواند از این اشتیاق جلوگیری کند؟
    آیا شما برای ثروتمند شدن آماده شده اید؟
    آیا شما برای ثروتمند شدن برنامه ریزی و هدف گذاری کرده اید؟
    اگر به سه سوال بالا صادقانه پاسخ مثبت داده باشید،باید بگویم که شما در حال ثروتمند شدن هستید.
    اما ثروت چیست ؟مسلما ثروت فقط جمع آوری پول و افزایش حساب بانکی نیست.من فکر نمی کنم که کسی به خود اسکناس علاقه ای داشته باشد.ما پول را برای این می خواهیم که کیفیت زندگی مان را توسط آن بالا ببریم و از آزادی و امنیت بیشتری برخوردار شویم.
     

     

     

     

     

     

    Ãپاسخ به پرسش هاي شما

    zahra4066@yahoo.com

    رابطه سينما و صهيونيسم


     

    سوال:
    لطفا در مورد ارتباط صهيونيسم و سينما  توضيحاتي بدهيد. در اين رابطه حرفهاي پراکنده زيادي شنيده ام اما ابهامات زيادي در ذهن دارم، سينماي صهيونيسم يعني چي؟
     

    پاسخ:
    صهيونيسم از زمان شكل گيري به عنوان يك جنبش و پس از آن تاسيس رژيم اسراييل با سيطره بر رسانه هاي گروهي و وسايل ارتباط جمعي , افكار جهانيان را به تسخير خود درآورد. يكي از مهمترين ابزارهاي تبليغاتي كه اين جنبش توانست در خدمت خود درآورد , سينما است , زيرا اين مقوله به دليل دارا بودن جذابيت خاص و متنوع بودن موضوعات , مخاطبين بسيار زيادي را در برمي گيرد. صهيونيسم از اين ابزار براي ترويج افكار صهيونيستي و تبليغ براي رژيم اشغالگر قدس استفاده نمود. افكاري كه اصولا بر پايه اقدامات نژادپرستانه پايه گذاري شده است . در اين راستا در مجله « الاخبار المسيحيه الحره » سال 1938 (1317 ) آمده است , « صنعت سينما در آمريكا كاملا يهودي است و يهودي بي آنكه احدي در اين زمينه با او منازعه كند , بر آن حكم مي راند. تمام كارپردازان اين صنعت يا يهودي هستند و يا از دست پروردگان يهودي . »
    سينما از زمان تاسيس در قرن نوزدهم در راستاي دو هدف عمده به كار گرفته شد كه عبارت بودند 1 ـ اهداف مادي و به دست آوردن سودهاي كلان 2 ـ تسخير انديشه انسانها از طريق انتشار افكاري كه مويد اهداف سياسي و اجتماعي آنها باشد كه متاسفانه تاكنون نيز در اين راه موفق بوده است . در اين مطلب ما برآنيم تا به بررسي سينماي صهيونيستي بپردازيم . سينماي صهيونيسم هر چند برخي بر اين گمانند كه منظور از سينماي صهيونيسم , سينماي اسراييل است , اما بايد گفت سينماي صهيونيسم اختصاص به زمان و مكان خاصي ندارد , بلكه سراسر جهان را دربرگرفته است و در حال حاضر بزرگترين شركتهاي سينمايي جهان مانند « متروگولدن ماير » , « كلمبيا » , « وارنر » , « پارامونت » , « فوكس قرن بيستم » , « يونيورسال » و « هاليوود » را در قبضه خود گرفته است . تاريخ حضور صهيونيسم در سينما به كنفرانس صهيونيستي « پازل در 1879 (1258 ) بازمي گردد . زيرا در بند سوم اين كنفرانس بر اهميت رسانه هاي فرهنگي براي ايجاد اسراييل و ضرورت رواج روح ملي بين يهوديان جهان تاكيد مي گردد. از اينجا بود كه صهيونيستها به سينما توجه نشان دادند.
    سينماي صهيونيسم را مي توان به چهار دوره تقسيم كرد دوره اول پس از كنفرانس پازل : در اين دوره صهيونيستها به ساخت فيلمهايي برگرفته از داستانهاي تورات مي پرداختند و به تدريج اين انديشه را القا مي كردند كه فلسطين سرزمين موعود است . بعد از وعده « بالفور » در سال 1917 (1296 ) و اعلام فلسطين به عنوان اسراييل جديد , سينماي صهيونيسم در خلال فيلمهايي مانند « پسر زمين » و « ده فرمان » در سال 1925 (1304 ) و فيلم « صابر » به كارگرداني « الكساندر فورد » يهوديان پراكنده را براي مهاجرت به فلسطين تشويق مي كردند. دوره دوم پس از تاسيس رژيم صهيونيستي : در اين مرحله صهيونيستها كه از تاسيس رژيم اسراييل فارغ شده بودند به ساخت فيلمهايي روي آوردند كه در آن , اين مساله را تلفين مي كرد كه اسراييليها نماينده فرهنگ و تمدن پيشرفته بشريت هستند و در كنار آن اعراب را باديه نشيناني بي فرهنگ با خوي و منش غيرانساني و مسلمانان را افرادي خشن و گروههايي تروريست معرفي مي كردند تا از آنها تصويري نامطلوب در اذهان به وجود آورند. بعد از حمله رژيم صهيونيستي به مصر و محكوميت جهاني اين رژيم حتي از سوي ايالات متحده آمريكا , يهوديان به تهيه فيلمهايي پرداختند كه در آن اعراب را گرگهايي گرسنه معرفي كردند و خود را ملتي با تمدن و داراي فرهنگ اصيل نشان مي دادند. دوره سوم پس از جنگ 1346 : در اين دوره كه دوره طلايي سينماي اسراييل نيز محسوب مي شد , فيلمهايي ساخته شد كه در آن اين مضمون را تلقين مي كرد كه اعراب بايد قضيه فلسطين را فراموش كنند و وجود رژيم صهيونيستي را به خود بقبولانند. مردم جهان نيز بايد اين مساله را بپذيرند كه حق يهود در فلسطين از آنها غصب شده بود كه بعد از چندين سال يهوديان توانسته اند اين حق را اعاده كنند. در اين رابطه مي توان از فيلم « جنگ سينا » در سال 1968 (1347 ) و « نامم را نجوا كن » در سال 1972 (1351 ) به كارگرداني « جيمز كاموللر » را نام برد. دوره چهارم پس از جنگ 1352 : در اين دوره سينماي صهيونيستي شاهد تحولي بنيادين بود. زيرا سينما به سمت ترويج فساد و فحشا پيش رفت .
    در اين دوره كارگردانان به توليد فيلمهايي به ظاهر علمي روي آوردند كه در خلال آن به تبليغ بي بند و باريهاي جنسي و اخلاقي مي پرداختند. پس از مذاكرات « كمپ ديويد » و صلح بين مصر و اسراييل در سال 1976 (1355 ) كه سينما در همه ابعاد زندگي نفوذ كرده بود , سينماي صهيونيست گاهي به تبليغ انديشه يهوديان و قهرماني آنها مي پرداخت كه نمونه آن فيلم « روز استقلال » به كارگرداني « رونالدا ميريچ » در سال 1996 (1375 ) بود كه جوايز بسياري از جشنواره ها را به خود اختصاص داد. بعضي اوقات نيز كارگردانان با ساخت برخي فيلمهاي مربوط به قضيه دروغين « هولوكاست » به برانگيختن احساسات جهانيان و يا به دست آوردن دلار تكيه مي كنند كه بهترين مصداق آن فيلم « فهرست شيندلر » ساخته « استهان اسپيلبرگ » در سال 1994 (1373 ) است . اين فيلم هفت جايزه اسكار را به خود اختصاص داد. سينماي داخل اسراييل سينماي اسراييل تا قبل از جنگ 1967 (1346 ) محدود به سريالهاي كوتاه بود اما از اين سال به بعد با همكاري شركتهاي بزرگ سينمايي آمريكايي چون هاليوود به توليد فيلم روي آورد. ساخت فيلم در اين دوره مدتي به تاخير افتاد زيرا ساخت فيلمي براي مخاطبان اسراييلي چندان آسان نبود به اين علت كه اولا مخاطبان آنها از لحاظ فرهنگ و تمدن يكسان نبودند و فيلمي كه با ارزشهاي فرهنگي يك يهودي آمريكايي تعارض چنداني نداشت با فرهنگ يك يهودي شرقي تبار مغاير بود و حتي ممكن بود آن را توهين به خود تلقي كند. در اصل , وجود و يا پذيرش يك فرهنگ ملي , ريشه دار و مشترك در سينما نمود پيدا مي كند. به عبارت ديگر سينما جزيي از فرهنگ است كه اولين مخاطبان آن دارندگان همان فرهنگ مي باشند. به همين دليل اكنون بعد از پنجاه سال تاسيس , چندان در اين عرصه موفق نبوده است .
    به طور كلي بايد گفت سينماي صهيونيسم در حال حاضر بر سينماي جهان سيطره دارد. يكي از متفكران مسيحي غرب در اين رابطه مي نويسد : « .... يهود به وسيله خبرگزاريهاي جهاني , مغز جهانيان را شستشو داده است . يهود به وسيله فيلمهاي مبتذل افكار جوانان و فرزندان ما را تغذيه مي كند و آنها را از آنچه خود مي خواهد سرشار مي سازد و جوانان را فاسد و تباه مي سازد تا هميشه در خدمت آنها باشند. صهيونيسم در خلال دو ساعت (مدت نمايش يك فيلم سينمايي) آداب و فرهنگي را كه معلم مدرسه، خانواده و مربي طي ماهها تعليم و تربيت در اذهان جوانان ايجاد كرده اند، مي زدايد.» پس جاي شگفتي ندارد اگر مي‌بينيم كه پرچم‌داران صنعت سينماي جهان اغلب يهودي هستند. طبق برخي آمار بيش از 90 درصد كل دست اندركاران عرصه سينما از تهيه كننده و كارگردان تا بازيگر. فيلمبردار و مونتاژگر يهودي هستند. اخيرا شبكه جهاني اينترنت با انتشار سرمقاله اي تحت عنوان « آيا هاليوود يهودي است » فهرست مفصلي از يهوديان شاغل در هاليوود را ارائه داده است . در مقابل اين جهانگيري سينمايي صهيونيستها , متاسفانه در جهان اسلام شاهد نوعي انفعال و بي اعتنايي به اين مقوله هستيم , صهيونيستها با استفاده از اين ابزار توانسته اند قضاياي دروغيني چون يهودي سوزي را به جهان القا كنند اما مسلمانان تاكنون نتوانسته اند از اين رسانه استفاده بايسته اي كرده و به حقوق تاريخي و مسلم خود دست يابند. خبرگزاري قدس تهمينه بختياري منابع و مراجع : 1 ـ « سينما و صهيونيسم » گروه فرهنگي بشري 2 ـ « نفوذ يهوديان بر رسانه هاي گروهي و سازمانهاي بين المللي » نوشته فواد الرفاعي 3 ـ نشريه ندا القدس شماره 12 4 ـ پايگاه اينترنتي « اسلام اون لاين » اگرچه برخي بر اين گمانند كه منظور از سينماي صهيونيسم , سينماي اسرائيل است اما بايد گفت سينماي صهيونيسم اختصاص به زمان و مكان خاصي ندارد , بلكه سراسر جهان را هدف گرفته است در حال حاضر بزرگترين شركتهاي سينمايي جهان مانند « وارنر » , « كلمبيا » , « متروگولدن ماير » , « پارامونت » , « هاليوود » , « يونيورسال » و..... تمام و كمال در اختيار صهيونيستها است سينماي صهيونيسم بوسيله فيلمهاي مبتذل , افكار جوانان را در سراسر جهان تغذيه مي كند و آنان را فاسد و تباه مي سازد تا هميشه در خدمت آنها باشند 90 درصد دست اندركاران عرصه سينماي جهان از تهيه كننده و كارگردان تا بازيگر , فيلمبردار و مونتاژگر يهودي هستند.

    -----------------------------
    منابع: سايتهاي پژوهه و موعود

     

     

     

     

     

     

    Ãمقاله روزانه

    مروري بر نام هاي ايراني فعال در سينماي امريکا
    هاليوود به سبک ايراني

    از دهه 20 که همه از سبک و سليقه ارنست لوبيچ مهاجر در سينماي امريکا سخن مي گفتند، از همان دوراني که مايکل کرتيز و ويکتور شوستروم و به دنبال آنها فريتز لانگ، افولس، داگلاس سيرکف و فرد زينه مان پا به کارخانه هاي روياسازي هاليوود گذاشتند و بعد ها پس از تاثيرات موج نو هاي سينمايي، سينماي امريکا همواره نياز غيرقابل انکاري به حضور و فعاليت خارجي ها داشته تا به واسطه حضور آنها، سينماتوگرافي متفاوت و برتر را خلق کند و اکنون زمان اين رسيده تا مدعي شويم حالا ديگر نوبت آسيايي ها است و طبيعتاً در اين مورد به خصوص ايراني ها سهم خودشان را دارند. از داريوش خنجي و تصاوير و قاب هاي بي بديل او گرفته تا نقش آفريني متفاوت و ستودني همايون ارشادي در فيلم بادبادک باز. حالا ديگر تصور هر کسي به جاي ارشادي محال است. حضوري که در اين دوره و زمانه ( براي سينمايي که بيش از 100 سال عمر دارد) يادآور همان دهه هاي طلايي 20 و 30 است.
    اگر جداي بررسي ها و ارزشگذاري هاي متني به مفهوم «صنعت سينما» دقيق شويم، حضور ايراني ها در اين صنعت عظيم و بي همتا، بي شباهت با کارمند «ناسا» بودن يا دکتر و متخصص فلان بيمارستان بودن نيست اما طبيعي است که جنس و تاثيرگذاري کار متفاوت است. از طرفي هم بايد قبول کرد قرار گرفتن اين افراد بااستعداد و بي همتا در چنين موقعيت هايي هم نرمال و طبيعي است. سينماي امريکا به عنوان مهم ترين و تاثيرگذارترين قطب سينماي جهان، اين حق را دارد تا بهترين ها را انتخاب کند، چه در زماني که «بچه هاي آسمان» را نامزد اسکار کرد و چه حالا که عيار بالاي بازيگران ايراني دستش آمده. بي شک و از اين پس، نقش آفرينان ايراني وارد مرحله تازه يي از فعاليت هاي سينمايي خود خواهند شد، تنها بايد کشف و حمايت شوند. منتقدان و متفکران سينماي غرب هم از راجر ايبرت (در ستايش ارشادي) گرفته تا رزنبام (در ستايش کيارستمي و پناهي) به نوعي سعي کرده اند ارزش هاي سينماي ايران را به ديگران معرفي و گوشزد کنند. مي ماند بالارفتن سطح کيفي سينماي خودمان که در کنار يک حمايت حساب شده، مي تواند اين نوع تاثيرگذاري را چند برابر کند و اين بار به شکلي ديگر ارزش هاي ملي را به نمايش بگذارد تا حمايت هاي داخلي شکلي منسجم به خود نگيرند، اين موقعيت جديد و باارزش چندان رشد نخواهد کرد؛ موقعيتي که بي شک ايران را مطرح خواهد کرد آن هم به شکلي که فرهنگ عامه در جهان امروز از آن غافل است و يادمان باشد که ما بيشتر از هميشه و بيشتر از هر ذهن ديگري بايد حامي اين نوع تفکر و حضور سينمايي باشيم و نگذاريم اين طور باب شود که تنها آنها کاشف ارزش هاي سينماي ما هستند. اکران خارجي آفسايد جعفر پناهي (بدون اکران داخلي) خبر و اتفاق خوشايندي نيست. اگر به دنبال اصالت و تاثيرگذاري بيشتر و ايراني تر هستيم بايد اجازه دهيم اين جاده، نوراني تر و هر چه مسطح تر مسير مناسبي براي رفت و آمد هاي بعدي سينماگران و فرهنگ ملي ما باشد. اما حضور ايراني ها در سينماي امريکا، ظاهراً به دهه هاي 60 و 70 بازمي گردد. رضا بديعي به عنوان يکي از دستياران رابرت آلتمن فقيد، بعد از مدت کوتاهي کار در تلويزيون به يکي از سلاطين عصر طلايي سريال هاي تلويزيوني بدل شد و امروز ايراني هاي زيادي در هاليوود، نقش آفريني مي کنند، فيلمنامه مي نويسند، تصاويري بديع خلق مي کنند، فيلم مي سازند و به عنوان طراح جلوه هاي ويژه فعاليت دارند. در ادامه اين مطلب به معرفي و بررسي آثار اين نمايندگان صحنه هاي خارجي خواهيم پرداخت.

    رضا بديعي

    متولد 1930 تهران. از دهه 60 در سينما و تلويزيون امريکا فعاليت خودش را شروع کرد و طي دهه هاي بعدي و به واسطه کارگرداني سريال هاي پرمخاطب تلويزيوني به شهرت رسيد. قسمت هايي از ماموريت ناممکن، مرد شش ميليون دلاري، استارسکي و هاچ و تيم پليس را او کارگرداني کرده است. او نزديک به 90 کار تلويزيوني و سينمايي در کارنامه خود دارد. معروف است که بديعي از دوستان نزديک رابرت آلتمن بوده و در برخي پروژه هاي سينمايي آلتمن او را همراهي مي کرده است. جنيفر جيسن لي بازيگر هم دخترخوانده اوست که در فيلم هايي چون کانزاس سيتي و راه هاي ميانبر (آلتمن) بازي کرده است. بديعي در دهه هاي 80 و 90 هم سهمي در کارگرداني سريال هاي پيشتازان فضا، بيواچ و نيکيتا (بازسازي فيلم سينمايي) داشته.

    *رسيدن به يک موقعيت خاص و بي رقيب شايد مهم ترين موضوع است.

    شهره آغداشلو

    با نام اصلي پري وزيري تبار. متولد 1952 تهران. او تا پيش از دهه 90 ميلادي در فيلم هاي فيلمسازان مطرحي چون عباس کيارستمي، علي حاتمي و فرهاد اصلاني بازي کرد. دهه 90 آغاز حضور آغداشلو در فيلم هاي تلويزيوني امريکا بود. هر چند که در زمينه تئاتر هم به نقش آفريني مي پرداخت و از سال 2000 به بعد آغداشلو رسماً فعاليت هاي جدي سينمايي اش را آغاز کرد و فوراً به اعتبار و ارزش درخوري رسيد. فيلم مريم (ساخته رامين سري که همين يک فيلم را ساخته) براي آغداشلو سکوي پرتابي شد تا او يک سال بعد در فيلم خانه يي از شن و مه (به قول يکي از دوستان خانه يي از شن و ماسه) بازي کند؛ نقشي که براي او و سينماي ايران اهميتي تاريخي پيدا کرد چراکه او براي بازي در نقش نادي (که خود با خواندن کتاب عاشقانه دوست داشت روزي بازي اش کند) نامزد دريافت جايزه اسکار شد. در واقع تنها ايراني نامزد اسکار براي بازيگري تا به اکنون شهره آغداشلو است. آغداشلو کماکان به نقش آفريني در هاليوود و سينماي مستقل امريکا ادامه مي دهد و انتخاب هاي او نشان اين است که او سواي ارزش هاي هنري و مثلاً نامزدي اسکار به حضوري پيوسته و تداوم کاري هم اهميت مي دهد.

    *بعد از نامزدي اسکار، ديگر نتوانست آن نوع نقش را بازي کند يا نصيبش نشد، اما با تداوم حضور فعلاً به کارش ادامه مي دهد.

    بهار سومخ

    متولد 1975 تهران. سومخ به عنوان بازيگر، حدوداً هفت سالي مي شود که فعاليت اش را آغاز کرده است. از فيلم هاي مهمي که او بازي کرده مي توان به اره (قسمت هاي سوم و چهارم)، ماموريت ناممکن 3، تصادف و سريانا اشاره کرد. او نيز در کنار کار سينما در تلويزيون هم فعاليت دارد و هم اکنون پروژه جديدي را پيش رو ندارد.

    *مي تواند يکي از بازيگران موفق فيلم هاي ترسناک شود. کافي است بهتر ديده شود. اصولاً در وجود مهاجران و غيربومي ها ترس بيشتري براي ارائه وجود دارد.

    کاترين بل

    متولد انگلستان. کاترين سه ساله به همراه مينا مادر ايراني اش به لس آنجلس رفتند. از اويل دهه 90 او کار بازيگري را براي فيلم هاي تلويزيوني آغاز کرد و در فيلمي از رابرت زمه کيس هم به عنوان بدل بازيگران اصلي فيلم ظاهر شد. او در دو فيلم بروس توانمند و ايون توانمند هم بازي کرده است.

    *يک کمدين متناسب با شرايط فيلم هاي کلاسيک دهه 50. ترکيبش با جيم کري جذابيت هاي خودش را داشت.

    داريوش خنجي

    متولد 1955 تهران. سرشناس ترين و بي شک معتبرترين ايراني مقيم هاليوود. البته فعاليت هاي خنجي تنها به سينماي امريکا محدود نمي شود و اصلاً او فعاليت خود به عنوان فيلمبردار و مدير فيلمبرداري را در سينماي فرانسه آغاز کرد. او که به خاطر فيلمبرداري اويتا (ساخته آلن پارکر با بازي آنتونيو باندراس) نامزد اسکار شده، نزديک به دو دهه است که به عنوان يکي از شناخته شده ترين مديران فيلمبرداري فعاليت دارد و با فيلم هفت ساخته ديويد فينچر بود که رسماً قدم به هاليوود گذاشت و فيلمسازان ارزش هاي کار او را شناختند. او سابقه کار با کارگرداناني چون وودي آلن، ژان- پي ير ژنه، برناردو برتولوچي، رومن پولانسکي، سيدني پولاک، وونگ کار واي و ميشائل هانکه را در کارنامه خود دارد و فيلم «چري» به کارگرداني استفن فريرز پروژه بعدي اوست. او همواره تحت تاثير گرگ تولند بوده و کار او در خوشه هاي خشم جان فورد را ستايش مي کند. خنجي آرزو دارد يک نسخه 16 ميليمتري سياه و سفيد از کتاب «در راه» جک کرواک را بسازد.

    *خنجي در کنار ديکنز و چند نفر ديگر، قاب را نقاشي مي کنند. او نور را فراتر از آن چيزي که هست مي تاباند.

    حبيب زرگرپور

    متولد 1964 تهران. در زمينه جلوه هاي ويژه و جلوه هاي بصري و طراحي هاي هنري رايانه يي، بي شک زرگرپور يکي از غول هاي هاليوود است. کافي است به کارهاي او و تيمش نگاهي بيندازيد؛ جنگ ستارگان (قسمت1)، ماسک، جومانجي، گردباد، چشمان مار، نشانه ها و هويت بورن. او در حال حاضر هم مشغول کار روي فيلم ريسمان نقره يي (جيمز اردونز) است. او و تيمش تاکنون دو بار نامزد دريافت اسکار شده اند و دو بار هم جايزه بفتا را به دست آورده اند.

    *يک ايراني بي رقيب با ذهني استثنايي.

    حسين اميني

    متولد 1966 ايران. اميني نخستين بار در سال 1992 بود که با نگارش فيلمنامه «مرگ نور» توانست براي خود اعتباري دست و پا کند و براي همين تله فيلم هم نامزد جايزه بفتا شد. اما اقتباس او از رمان «جود» نوشته توماس هاردي، توانايي هاي او را کاملاً متبلور کرد و فيلم به کارگرداني مايکل وينترباتم يکي از درخشان ترين آثار اوست. اقتباس بعدي او از اثر هنري جيمز يعني «بال هاي قو» يک موفقيت بزرگ بود که نامزدي اسکار، بفتا و چند جايزه معتبر ديگر را به همراه داشت. به زودي از اميني فيلم «شانگهاي» به کارگرداني ميکائيل هافستروم (1408) اکران خواهد شد که در آن گونگ لي، جان کيوسک و کن واتانابه ايفاي نقش مي کنند. اميني نشان داده در زمينه اقتباس هاي کلاسيک، توانا است. کم کاري او را هم به حساب گزينش هاي خاص يک نويسنده متعهد بگذاريد.

    *چند قدمي تا قله مانده که به احتمال فراوان طي مي شود.

    فرهاد صفي نيا

    متولد 1975 تهران. او اعتبار ديگر فيلمنامه نويسان را ندارد اما با همان يک کارش يعني آپوکاليپتو، نشان داده که مي توانيم روي آينده او حساب کرد. او در سن چهار سالگي همراه خانواده اش از ايران خارج شد. بيشتر فعاليت هاي او به دوراني برمي گردد که در کمبريج مشغول کار تئاتر بوده. او سپس به نيويورک رفت و در آنجا محصل سينما شد.

    *آپوکاليپتو براي او يک موفقيت بزرگ است. بهره وري از اين موفقيت خودش مي تواند موفقيت بزرگ تري باشد.

    سيروس نورسته

    يکي ديگر از دست به قلم ها. او تمام تمرکز خود را بر پروژه هاي تلويزيوني گذاشته است. تله فيلم، تله تئاتر و برنامه هاي تلويزيوني که معروف ترين آنها سري «راهي به 11/9» است که به 11 سپتامبر مي پردازد و کار کلينتون را نقد مي کند. نورسته کار خود را در سال 1986 و با نوشتن براي «سي بي اس» آغاز کرد. پروژه «روزي که ريگان کشته شد» در سال 2001 توسط او نوشته و کارگرداني شد که در آن اليور استون مجري طرح بود. نورسته به عنوان سخنگو و نويسنده Libery Film Festival هم فعاليت دارد که در اصل يک فستيوال کاملاً محافظه کار است.

    *يک حرفه يي تمام عيار که کارش را حسابي بلد است. يک منتقد اجتماعي-سياسي که نشان داده از تلويزيون امريکا هم مي توان استفاده هاي ديگر برد.

    رامين بحراني

    متولد 1975. او بعد از پايان درسش سه سالي به ايران آمد و فيلم بيگانگان را ساخت که خود در اين فيلم بازي کرده است. او غير از فيلم کوتاهي درباره بازي «تخته» ، سه فيلم ديگر نيز ساخته که هر سه را خود نوشته و تهيه کرده است. فيلم «قصابي» او چندي پيش در فستيوال فيلم استانبول به نمايش درآمد (اين يکي را خود او تهيه نکرده). در نگارش فيلمنامه هاي دو فيلم اخيرش بهاره عظيمي او را همراهي کرده است. بحراني يکي از همان کارگردانان مستقلي است که نياز به يک جايزه معتبر دارند تا با حمايت ديگران کارهاي بعدي شان را بهتر بسازند. فيلم آخر او «خداحافظ سلو» نام دارد که به زودي به نمايش درمي آيد.

    *بحراني به سبک فيلمسازي فيلمسازان اصيل و کلاسيک سينمايي ايران علاقه دارد و آن مسير را دنبال مي کند.

    بابک شکريان

    متولد 1965 تهران. کارگردان فيلم «امريکاي زيبا» (2001) که در آن شهره آغداشلو و آتوسا لئوني نقش آفريني کرده اند. فيلم به زندگي يکسري مهاجر ايراني مي پردازد که از اين نظر فيلم خانه يي از شن و مه تحت تاثير اين فيلم است. همين جا بد نيست به معرفي آتوسا لئوني هم بپردازيم. بازيگر بادبادک باز که در آن فيلم نقش همسر امير را بازي کرد . او متولد 1983 در برلين است و از دوران کودکي بازيگري را شروع کرده. او به پنج زبان قادر است صحبت کند و از دوستان نزديک شهره آغداشلو و همسرش است.

    *بايد فيلم هاي ديگري بسازد تا نشان دهد براي او سينما مهم تر از هر موضوع ديگري است و ماندگاري در سينما را بايد جست وجو کند.

    کامي عسگر

    متولد 1965 ايران. به عنوان صداگذار و کلاً طراح جلوه هاي صوتي. عسگر يکي از معتبرترين نام هاي سينما و تلويزيون امريکا است. او بارها گفته از اينکه يک ايراني است خوشحال است و به اين موضوع افتخار مي کند. نام او اخيراً به خاطر کار در دو فيلم مل گيبسون، يعني مصائب مسيح و آپوکاليپتو بر سر زبان ها افتاد اما عسگر از اواخر دهه 80 کار خود را به طور رسمي آغاز کرد. عسگر در زمينه فيلم هاي ژانر وحشت تخصص دارد و از ديگر فيلم هاي مهم او مي توانيم به دو ساخته بحث برانگيز الي راث «هاسل» اشاره کنيم. او هم به همراه شان مک کورمک يک بار نامزد دريافت اسکار شده.

    *يک نابغه واقعي. فيلم هاسل را ببينيد، بخشي از کار واقعاً دست اوست. کامي توانا.

    اميد جليلي

    متولد 1965 در چلسي انگلستان. او را بيشتر به عنوان يک کمدين صحنه مي شناسند و يکي از اجراهاي معروف او «پسر کباب فروش چاق» است که براي جليلي اعتبار زيادي به همراه داشت. از امير قطر گرفته تا کلينتون کارهاي او را دوست دارند و دنبال مي کنند. او در سال 2007 به عنوان شصتمين کمدين برتر (از صد نفر) برگزيده شد. اما جليلي در فيلم هاي بسياري هم نقش آفريني کرده که براي غيرانگليسي ها از اين طريق بيشتر شناخته مي شود. در ايران او را بيشتر به خاطر بازي در نقش پيکاسوي فيلم «موديلياني» مي شناسند. از ديگر فيلم هاي مهم او مي توان به گلادياتور، موميايي، دزدان دريايي کارائيب، کازانوا، جاسوس بازي و دنيا کافي نيست اشاره کرد. بخش قابل توجهي از جذابيت کارهاي کمدي او به ميميک چهره جليلي مربوط مي شود.

    *در صحنه يي از فيلم موديلياني او که نقش پيکاسو را دارد و اتفاقاً با موديلياني هم کل کل دارد، به او مي گويد؛ بيا به ملاقات استاد برويم. منظورش رنوار است.

    امير مکري

    متولد 1956 ايران. به عنوان فيلمبردار و مدير فيلمبرداري از اواسط دهه 80 کار کرده و سابقه همکاري با کارگرداني چون کن راسل را در کارنامه دارد. بيشتر کارهايش مربوط به سينماي اکشن است و در کارنامه کاري او آثاري چون سريع و خشمگين، سالار جنگ، درياي سلطون، گنجينه ملي و پسرهاي بد قسمت دوم به چشم مي خورند. در اين چند سال اخير مکري در مسير خوبي قرار گرفته و اگر همين طور پيشرفت کند به درجه هاي بالاتري خواهد رسيد. با شهرام مکري خودمان هم نسبتي ندارد.

    *بي شک مکري به مانند شهرام خودمان يک آينده درخشان را رقم خواهد زد.

    مهدي نوروزيان

    براي فيلم کوتاه «کشتن جو» نامزد دريافت اسکار بهترين فيلم کوتاه شد. تنها يک فيلم بلند ساخته به اسم «لئو» که در آن جوزف فاينس، اليزابت شو و سم شپارد بازي کرده اند.

    *با لئو نشان داده توانايي هاي لازم را دارد. زمان بيشتري نياز دارد.

    بابک فروتن پور

    يکي ديگر از ايرانياني که در زمينه اجرا و مديريت جلوه هاي ويژه فعاليت دارد اما اصلاً پرکار نيست. Space Jam که يکي از کارهاي متفاوت زمان خودش بود و افراد ايکس، تنها کارهاي قابل اشاره فروتن هستند. ظاهراً او آنچنان شيفته کار در سينما نيست.

    *اطلاعات درستي از تولد و زندگي اش در دست نيست. اميدوارم زنده باشد.

    نويد نگهبان

    متولد 1968 ايران. با اينکه از سال 2000 بازيگري در سينما و تلويزيون را آغاز کرده، اما در همين زمان کوتاه در نزديک به 50 فيلم و تله فيلم و سريال حضور داشته. از آن دست بازيگراني است که به خاطر شرايط خاص سياسي و جغرافياي خاص فيلم ها، غالباً در نقش افغاني يا عرب ظاهر شده. حضور در فيلم «جنگ چارلي ويلسن» ساخته مايک نيکولز يکي از آخرين کارهاي اوست که در آن با شان توب همبازي بود. نگهبان در فيلم هاي بعدي با ادوارد نورتن، کالين فارل و فارست ويتاکر هم بازي شده که به زودي به نمايش در خواهند آمد. تا چند سال آينده نگهبان جايگاه ثابت و دست نيافتني براي خود دست و پا خواهد کرد.

    *چهره خاصي دارد و اتفاقاً شبيه يکي از هاليوودي هاي قديم است. با سرعت به پيش مي رود.

    شان توب

    يکي ديگر از تهراني هاي مهاجر. او در منچستر بزرگ شده و از دوران جواني به عنوان شخصيتي شوخ و طناز شناخته مي شده. از اواسط دهه 80 کار بازيگري در تلويزيون را آغاز کرد و هم اکنون يکي از کاراکترهاي سريال پرطرفدار لاست (Lost) است. سال گذشته او با همايون ارشادي در فيلم بادباک باز همبازي بود؛ نقشي که در ابتدا توب به خاطر مسائل مالي حاضر نبود بازي کند و اين نقش مي توانست به يک ايراني ديگر برسد، اما سريعاً تيزهوشي به خرج داد و به پروژه پيوست. البته اين موضوع براي ارشادي تا حدودي دردسرآفرين شد. از فيلم هاي مهم توب مي توان به تصادف، جنگ چارلي ويلسن و سرزمين زيادي (وندرس) اشاره کرد. او در برخي از پروژه هاي نوربخش نظير «راهي به 11/9» هم حضور داشته. او به خاطر نقش آفريني متفاوتش در فيلم تصادف بيشتر مورد توجه قرار گرفت و تاکنون هم نامزد دريافت جايزه يي نشده است.

    *نقطه ضعف کارهاي او بيشتر در انتخاب نقش هايش است.مي تواند از اين هم بهتر باشد.

    بيژن دانشمند

    به خاطر بازي در فيلم بيست انگشت مانيا اکبري بيشتر شناخته شده. اما نقش آفريني در مونيخ اسپيلبرگ واقعاً مايه افتخار است. او در فيلم «مجموعه دروغ ها» ريدلي اسکات هم حضور دارد و به نوعي همبازي گلشيفته فراهاني است. در محدوه سبز پل گرين گرس هم نقش آفريني کرده. دانشمند خود سابقه کارگرداني هم دارد. شروع فعاليت هاي وي از سال 2002 است. 

    * يک چهره متفاوت ديگر که توانايي بازي در نقش هاي مختلف را دارد. از آن آدم هايي که کيانيان آنها را در طبقه اول جاي مي دهد. البته دسته بندي عجيبي است.

    مسي تاج الدين

    يکي ديگر از فيلمنامه نويسان البته کم کار. فيلم «لئو» و «ژاکت» تنها آثاري است که او در مقام نويسنده از خود به جاي گذاشته. چهارشنبه کار بعدي اوست که در سال 2010 به نمايش در خواهد آمد. در نگارش فيلمنامه لئو، امير تاج الدين همکار او بوده است.

    *اميدواريم به کارش به همين خوبي ادامه دهد.

    داريوش کاشاني

    متولد 1969 در تهران. بعد از مهاجرت به نيويورک به سراغ بازيگري رفت و با اينکه تجربه کاري چندان زيادي ندارد، اما سريعاً توانست موقعيت تثبيت شده يي را براي خود فراهم کند که بيشتر به خاطر نقش آفريني هاي تلويزيوني اوست. البته کاشاني به عنوان بازيگر تئاتر کار خود را آغاز کرد، ولي اجراهايي که در نيويورک روي صحنه برد، در موفقيت هاي او بي تاثير نبودند. حضورش در سريال هاي پرمخاطب 24 و لاست هم از طرفي براي او شهرت و اعتباري خاص به ارمغان آورد. کاشاني به تازگي وارد مرحله تازه يي از کار خود شده و سينما را پيش رو دارد. چشمان عقاب (دي جي کارسو) کار سينمايي بعدي و جدي تر اوست که در اين فيلم با بيلي باب تورنتون همبازي است. 

    * يک داريوش ديگر. اگر با خنجي جايي همکاري کند بايد بداند که مهم ترين افتخار زندگي اش خواهد بود.

    باب ياري

    متولد 1962 ايران. او بزرگ شده نيويورک است و چهار شرکت عظيم تهيه فيلم دارد. او يکي از تهيه کنندگان فيلم تصادف است که اسکار برد. ياري تاکنون بيش از 40 فيلم تهيه کرده که همين حالا 10 فيلم به تهيه کنندگي او در مراحل مختلف کاري به سر مي برند. يک حرفه يي تمام عيار و يک سرگرمي ساز بزرگ.

    *يک سلطان واقعي.

    کاوه زاهدي

    مت ولد 1960. به عنوان بازيگر و کارگردان در هاليوود و بيشتر در سينماي مستقل فعاليت دارد. او در دانشگاه فلسفه خوانده و با ديدن سکانس مربوط به حضور او در فيلم Waking Life ريچارد لينک ليتر، مي توان فهميد جهان ذهني او چه سر و شکلي دارد. دوره يي به فرانسه رفت تا تهيه کننده پيدا کند که موفق نشد و معروف است به خاطر علاقه زياد و در راستاي اهداف سينمايي اش ساعت سه صبح به گدار زنگ زده، او دست از پا درازتر به امريکا بازگشت و ايده هاي روشنفکرانه خودش را در پستو پنهان کرد. جالب است بدانيد ساخت يکي از فيلم هايش نزديک به 15 سال طول کشيد. زاهدي در فيلمي از الکساندر پين هم بازي کرده است و فعلاً تصميم دارد بيشتر بازي کند تا ايده هاي عجيب و غريبش را بسازد، شايد هم به پول نياز دارد تا فيلم هايش را بسازد، پس فعلاً بازيگري بهترين چيز است.

    *خيلي دلم مي خواهد بدانم در ساعت سه صبح به گدار چي گفته و از آن طرف گدار به او چي گفته.

    نازنين بنيادي

    متولد 1980 تهران. يکي از تازه واردهاي هاليوود که در فيلم مرد آهني نقش آفريني کرده. فعاليت او از سال 2006 آغاز شده و همه کارهايش تلويزيوني هستند. از او به زودي يک فيلم سينمايي به کارگرداني جعفر محمود اکران خواهد شد. همگان معتقدند او استعداد بسياري دارد و به زودي به مدارج بالاتر دست خواهد يافت.

    *ستاره يي متولد مي شود.

    مارشال منش

    متولد 1950 مشهد. به عنوان بازيگر از اواسط دهه 80 در سينما و تلويزيون امريکا فعاليت داشته. از کارهاي سينمايي او مي توان به «دروغ هاي راست» و «دزدان دريايي کارائيب» اشاره کرد. بيشتر بازي هاي او کمدي هستند و منش به خاطر فيزيک چهره اش نقش هاي منفي را جذاب تر بازي مي کند (شايد در اين يک مورد حق با آن مرد فيلم سلام سينما است). او نيز به مانند خيلي از بازيگران مهاجر، در فيلم هاي رده ب بيشتر حضور دارد.

    هومن خليل

    يک تازه وارد ديگر که در انيميشن ماشين ها صداپيشه بوده و در فيلم کلاورفيلد هم بازي کرده است. تعداد امثال خليلي روز به روز بيشتر مي شود.

    کيوان نواک

    به شکل جالبي با حروف اسم خود، اسم فاميلش را ساخته که يادآور کيم نواک است. بيشتر در فيلم هاي تلويزيوني بازي کرده و فيلم سيريانا از معدود آثار سينمايي معتبر اوست.

    پدرام شهداي

    يکي ديگر از طراحان جلوه هاي بصري که در فيلم آپوکاليپتوي مل گيبسون حضور داشته. بوگي من، غار و سانتاي بد از ديگر کارهاي اوست. کمتر از 5 سال است که در سينماي امريکا مشغول است و به احتمال زياد بيشتر از او خواهيم شنيد. البته اگر کم کار نباشد.

    پدرام گشتاسب پور

    يکي ديگر از بزرگان جلوه هاي بصري. در فيلم هاي اسپايدر من و قسمت دوم همين فيلم به عنوان انيماتور ارشد با تيم عظيم اين دو فيلم پرفروش کار کرده و فيلم هايي چون Jumper، Cyberworld ، Final Fantasy در کارنامه کاري او ديده مي شود. گشتاسب پور متولد 1975 است.

    طاها عليرضا

    يکي از سرمايه گذاران و تهيه کنندگان فيلم قاپ زني گاي ريچي. همين،

    رضا شريفي

    شريفي چندان به هاليوود ربطي ندارد. اما بد نيست بدانيد او يکي از غول هاي باليوود است که از يک دهه پيش و به عنوان طراح صحنه و لباس مشغول است. کارهاي درجه يک هندي هم کم ندارد، براي نمونه دوداس.

    مازيار جبراني

    متولد 1972 تهران. او هم در اصل يک کمدين است که در لس آنجلس داستان هاي هزار و يک شب را طنازانه اجرا مي کند. او از ادي مورفي به عنوان يک منبع الهام ياد مي کند. در سريال 24 و مترجم سيدني پولاک فقيد بازي کرده و بيشتر آثار او تلويزيوني است.
     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان

    دانلودجديدترين . موزيك ها .موزيك ويدئوها . فيلمها . در تك آهنگ