552

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 552 :: شنبه 22 مهرماه 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

... و اما امارات!

مثل هميشه اول سلام!
اواخر هفته گذشته، جرايد داخلي، خبري را با اين مضمون نوشتند:
«ماموران امنيتي امارات ضمن توهين و فحاشي به مسافران ايراني پرواز «پکن-دبي-تهران» چند نفر از مسافران ايراني را بازداشت کرده و دو مسافر ايراني را کتک زدند!»

و اما:
1- حقمان است! بيشتر از اين هم حقمان است! با اين وزارت خارجه اي که ما داريم، با اين کادر ديپلماتيک ايراني مستقر در امارات و با اين سفير و خدم و حشمي که جمهوري اسلامي در امارات دارد، هر کس ديگر به جاي ماموران اماراتي بود، دانه دانه مسافران ايراني را از همان ارتفاع 30 هزار پايي به آبهاي تنگه هرمز پرتاب مي کرد! وقتي وزارت خارجه در قبال وحشي گري ماموران اماراتي حتي يک خميازه هم نکشد، وقتي سفير ايران در امارات به خود زحمت ندهد که براي دفاع از حق تعدادي ايراني به فرودگاه دبي بيايد و هنگامي که ديپلماتهاي ايراني مقيم امارات در قبال توهين به مملکت و هم ميهنانشان مقتدرانه سکوت مي کنند و به امور واجبي مانند گردش در بازار و تفريح و ... مي پردازند ديگر چه توقعي از مقامات و ماموران اماراتي؟ باز خدا پدرشان را بيامرزد که فقط چند نفري را کتک زده و بيخيال بقيه شده اند!
2- اگر سياست دولت در خصوص سيل مسافران ايراني عازم امارات و ناديده گرفتن دائمي وحشي گري ها و توهين هاي ماموران امارات نسبت به مسافران و اتباع ايراني و از همه مهم تر بي خيالي وزارت خارجه در قبال افزون طلبي ها و ادعاهاي اراضي امارات با همين روند کنوني ادامه يابد بعيد نيست که شيخک هاي شهوت ران و شترسوار امارات فردا مرتک غلطهايي شوند که براي ايراني و جمهوري اسلامي حيثيتي باقي نگذارد!

مؤخره: اگر قسمتتون بشه و سري به دبي بزنيد، از چند ماه پيش در فرودگاه بين المللي اين شهر، ورودي و نيز سالن ترانزيت مسافران ايراني (و چند کشور ديگه که احتمالا در ليست سياه قرار دارند!) را از مسافران ديگر کشورها (از ما بهترون!) جدا کرده اند.
فقط ميشه گفت حيف اين همه پولهاي ايرانيان که داره در دبي سرمايه گذاري ميشه! و آخرش اين هم جواب دستت دردنکنه شيخکهاي اماراتي!  کلام آخر اينکه: از ماست که برماست!

زياده عرضي نيست
باقي بقايتان!
مبين

دانلود مجلات خارجي

مجله PC Magazine

تاریخ انتشار: 5 سپتامبر 2006
تعداد صفحات مجله: 71
حجم فایل: 4 مگابايت
رمز فايل: www.mobin-group.com

برای دانلود اینجا را کلیک کنید


 


 

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • گاو سواری آنلاین
  • معرفي فيلم: خانه هيولا
  • دانلود فيلم: بوي خوش زندگي
  • JetAudio 6.2.5 Plus VX
  • 369 Themes for Nokia
  • فيلم مستند فروش کليه در ايران
  • سطح تحصیلات دکتر حسن عباسي
  • شب اشك و توبه
  •  کاش هیچ وقت نمی نوشتیم
  • اسم من «آلبالو» است
  • روغن موتور را بهتر بشناسیم
  • آل کاپون: معروفترین گانگستر و بزرگترین نماد قانون شکنی در آمريکا
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

 

 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

گاو سواری آنلاین
يک ويژه نامه الکترونيکي ديگه در مورد شبهاي قدر
ارايه اينترنت پر سرعت در كشور محدود شد!
(يا بهتره بگم ممنوع شد!)
نماهنگ شهادت امام علي عليه السلام (1)

نماهنگ شهادت امام علي عليه السلام (2)

شعر مرحوم آقاسی درباره امام علی عليه السلام


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نتايج جديدترين نظرسنجي خبرگزاري فارس
58 درصد مردم در انتخابات شوراها شركت مي‌كنند

6/57 درصد مردم اعلام كرده‌اند در انتخابات دور سوم شوراهاي اسلامي شهر و روستا شركت خواهند كرد.
بر اساس پژوهشي كه به سفارش خبرگزاري فارس و توسط يك موسسه سنجش افكار عمومي انجام شده است،2/30 درصد هنوز تصميم نگرفته‌اند و 2/12 درصد نيز اعلام كرده‌اند شركت نمي‌كنند.
بر اساس اين پژوهش كه در اواسط شهريور ماه سال جاري انجام شده است، بالاترين درصد مشاركت در انتخابات شوراها با بيش از 75 درصد، در استان‌هاي گلستان،‌ مازندران و قم و كمترين ميزان مشاركت نيز در استان‌هاي تهران، كردستان و شهر تهران بزرگ بوده است. ميزان مشاركت در اين مناطق در حال حاضر بين 50 تا 55 درصد است.
اين پژوهش كه به روش پيمايشي انجام شده است، همچنين نشان مي‌دهد 6/50 درصد مردم اهميت انتخابات شوراها را در حد بالا، 5/20 درصد در حد متوسط و 8/18 درصد در حد پايين ارزيابي مي‌كنند.
بر اساس اين نظرسنجي، 55 درصد مردم از زمان انتخابات بي اطلاع و 45 درصد مطلع بوده‌اند.
جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه افراد 15 ساله و بالاتر ساكن در شهرهاي استان‌هاي سراسر كشور مي‌باشد.
حجم نمونه اين نظرسنجي 14570 نفر بوده است.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

خانه هيولا
Monster House

کارگردان: جيل کنان. فيلمنامه: دن هارمون، راب اسکراب، پاملا پتلر بر اساس داستاني از هارمون و اسکراب. موسيقي: داگلاس پايپس. مدير فيلمبرداري: پل سي. بابين، زاوير پرز گروبت. تدوين: فابين راولي، آدام اسکات. طراح صحنه: اد وريو. صداها: ميچل موسو[دي. جي]، سم لرنر[چاودر]، اسپنسر لاکه[جني]، استيو بوسمي[نبرکراکر]، مگي جايلنهال[زي]، جيسن لي[بونس]، کوين جيمز[سرکار لندرس]، نيک کانن[سرکار ليستر]، کاترين اوهارا[مادر]، فرد ويلارد[پدر]، کاتلين ترنر[کنستانس]. ٩١ دقيقه. محصول ٢٠٠٦ آمريکا. نام هاي ديگر: Neighbourhood Crimes & Peepers
پدر و مادر دي جي ١٢ ساله قصد دارند تا تعطيلي آخر هفته را با هم بگذرانند، بنابراين از زي- پرستار بچه- مي خواهند تا نزد وي بماند. دي جي و دوست چاق و چله اش مي پندارند حوادثي عجيب در خانه آن سوي خيابان رخ مي دهد و از نبرکراکر پيرمرد بد اخلاق صاحب خانه وحشت دارند. اما افتادن توپ بسکتبال تازه چاودر در حياط خانه پيرمرد باعث بروز درگيري ميان آنها مي شود. پيرمرد هنگام تنبيه دي جي ناگهان بر زمين افتاده و به نظر مي رسد که مرده است. بچه ها که از اين ماجرا وحشت کرده اند، به خانه پناه مي برند. اما دزديده شدن لوازم دختري به نام جني توسط خانه هيولا آن دو را وادار مي کند تا تصميم به ورود به خانه هيولا بگيرند. آنها شب هنگام با استفاده از غفلت زي و دوست پسرش بونز وارد خانه مي شود. اما خانه قصد نابودي آنها را دارد و در لحظه اي که به نظر مي رسد در اين کار موفق خواهد شد، پيرمرد بد اخلاق باز مي گردد. ولي او نيز در واقع با هدف منفجر کردن خانه به آنجا بازگشته، و تنها کسي است که مي تواند دليل رفتار شرورانه خانه را توضيح دهد.

چرا بايد ديد؟
اولين تجربه کارگرداني جيل کنان جوان- متولد ١٩٧٦- که از پرفروش ترين هاي امسال بود و از آن به عنوان معجزه اي تکنيکي در حد داستان اسباب بازي ياد مي شود، فيلمي متعلق به تهيه کنندگانش- رابرت زمه کيس و استيون اسپيلبرگ- است. اما بدعت هاي خانه هيولا در حد پردازش تصاويرش محدود نمي شود، آن چه اهميت دارد نوع پرداخت شخصيت هاست که جدا از شباهت هاي شان به سه شخصيت اصلي سريال هري پاتر- اولي دراز و لاغر[هري]، دومي چاق[ران] و سومي دختري سر و زباندار[هرمايون]- در ميان حوادثي دهشتناک و برازنده يک فيلم ترسناک گير افتاده اند. هر چند در پايان به روال معمول همه اين فيلم ها پيرمرد بداخلاق انساني نيک سرشت از آب در مي آيد، اما شوخي هاي و تکيه کلام هاي به دور از استانداردهاي فيلم هاي کودکان مي تواند براي خيلي ها تکان دهنده باشد. همبن موضوع باعث شده تا درجه نمايش فيلم دچار تغيير شده و در فروش آن تاثير به سزايي بگذارد. اعتراف مي کنم که از برخي شوخي هاي آن واقعاً خنده ام گرفت و حتي کليشه هايي مثل زوج مامورين خنگ هنوز طراوات خود را براي من حفظ کرده بود. پس با توجه به مقررات مميزي و نمايش فيلم به بزرگسالان توصيه مي شود که فيلم را حتماً ببينند و اگر صلاح دانسته شد، همراه فرزندان خود، البته اگر به خراب شدن اخلاق آن توسط يک انيميشن گران قيمت شک ندارند!
ژانر: انيميشن، کمدي، خانوادگي، فانتزي، راز آميز. 

دانلود فيلم

بوي خوش زندگي

پنج قسمت ديگه از سریال زیبای بوي خوش زندگي که از شبکه 5 تلویزیون ایران پخش میشه

لینک های دانلود فیلم:

قسمت یازدهم    سرور ۱       سرور ۲       سرور ۳

قسمت دوازدهم  سرور ۱      سرور ۲        سرور ۳

قسمت سیزدهم  سرور ۱      سرور ۲        سرور ۳

قسمت چهاردهم  سرور ۱     سرور ۲         سرور ۳

قسمت پانزدهم    سرور ۱      سرور ۲         سرور ۳

لينکهای دانلود غير مستقيم مي باشد.

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
در ايام ماه مبارک رمضان، سريالهاي تلويزيوني آخرین گناه، بوی خوش زندگی، صاحب دلان و زیر زمین که از تلويزيون ايران پخش مي گردد را مي توانيد در اين قسمت دانلود کنيد. (هر روز چند قسمت از يک سريال)

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

حضور شهرام ناظری در مراسم بزرگداشت مولانا
 در قونیه

شهرام ناظری برای اجرای موسیقی عرفانی در مراسم "شب عرس" مولانا در قونیه برنامه اجرا می کند.
به درخواست مسئولان برگزاری برنامه های بزرگداشت مولانا در قونیه ، شهرام ناظری به اجرای موسیقی عرفانی می پردازد . این برنامه به مدت سه یا چهار شب در شهر قونیه برگزار می شود.
این برنامه به درخواست احمد چالیشیر، مسئول هماهنگی جشنواره موسیقی اداره کل فرهنگ و جهانگردی قونیه، صورت گرفته است.
پیشنهاد بهره گیری از استادان نامدار موسیقی ایران در این برنامه بین المللی، سال گذشته از سوی سفیر ایران به مسئولین برگزارکننده داده شد و با پیگیریها و مذاکرات رایزنی فرهنگی اکنون به مرحله اجرا رسیده است

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

JetAudio 6.2.5 Plus VX

اینم جديدترين نسخه از برنامه معروف و قوی "JetAudio" که احتیاج به توضیح اضافی نداره و فقط در همین حد بگم که برای اجرای انواع فرمتهای ویدئو و صدا کاربرد داره و کرک هم احتیاج نداره .

 لینک دانلود نرم افزار

لينک دانلود غيرمستقيم مي باشد.

راهنمای دانلود: بعد از اینکه روی لینک فایل مربوطه کلیک کردید، صفحه ای باز می شود که وارد سایت Rapidshare می شوید. در صفحه باز شده جدولی را مشاهده می کنید که در انتهای آن دو کلید وجود دارد: Free و Premium
باید روی Free کلیک کنید تا صفحه مربوط به دانلود باز شود. در وسط صفحه شمارنده ای بصورت معکوس از عدد 60 شروع به شمارش می کند. وقتی شمارنده به صفر رسید، در همان قسمت منوی جدیدی باز می شود، بعد از وارد کردن کد امنیتی که در همانجا نوشته شده است (و معمولا 3 کاراکتری می باشد)، روی Download From Mirror کلیک کنید تا شروع به دانلود فایل مورد نظرتان کند.
تذکر مهم: در هنگام دانلود از سایت Rapidshare و سایتهای اینچنینی، حتما باید نرم افزار مخصوص دانلود مثل (DAP و ... ) غیرفعال باشند و نباید توسط چنین نرم افزارهای دانلود کنید، چون موفق نخواهید شد!

 


 

دنیای موبایل

369 Themes for Nokia

369 تم زیبا برای موبایلهای نوکیا , دانلود کنید و لذت ببرید.

 لینک دانلود
لينک دانلود غيرمستقيم مي باشد.

راهنمای دانلود: بعد از اینکه روی لینک فایل مربوطه کلیک کردید، صفحه ای باز می شود که وارد سایت Rapidshare می شوید. در صفحه باز شده جدولی را مشاهده می کنید که در انتهای آن دو کلید وجود دارد: Free و Premium
باید روی Free کلیک کنید تا صفحه مربوط به دانلود باز شود. در وسط صفحه شمارنده ای بصورت معکوس از عدد 60 شروع به شمارش می کند. وقتی شمارنده به صفر رسید، در همان قسمت منوی جدیدی باز می شود، بعد از وارد کردن کد امنیتی که در همانجا نوشته شده است (و معمولا 3 کاراکتری می باشد)، روی Download From Mirror کلیک کنید تا شروع به دانلود فایل مورد نظرتان کند.
تذکر مهم: در هنگام دانلود از سایت Rapidshare و سایتهای اینچنینی، حتما باید نرم افزار مخصوص دانلود مثل (DAP و ... ) غیرفعال باشند و نباید توسط چنین نرم افزارهای دانلود کنید، چون موفق نخواهید شد!

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


زبان خامه ندارد سر بیان فراق

زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می​سودم
چگونه باز کنم بال در هوای وصال
کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی
بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود
اگر به دست من افتد فراق را بکشم
رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب
چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده​ست
ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ

 

وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان که نهادم بر آستان فراق
که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
ز موج شوق تو در بحر بی​کران فراق
که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق
قرین آتش هجران و هم قران فراق
تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق
مدام خون جگر می​خورم ز خوان فراق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
به دست هجر ندادی کسی عنان فراق

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

tn_sima@yahoo.com

وقتي نسيم ميوزد بوی تورا
ميبويم
وقتي باد فرياد ميکشد آواي ترا ميشنوم

 

 

nazi_jesus2004@yahoo.com

خواسته های آدمی اغلب درآخرین لحظه بر آورده میشوند چون آدمی کار را وانهد. یعنی از استدلال دست میکشد و خرد لاینتاهی مجال کار می یابد.
چه بسیار پیش می آید که به سراغ چیزی می رویم و چیزی دیگر پیدا می کنیم.
بخواهید که به شما داده خواهد شد ، بطلبید که خواهید یافت.
نه هیچ انسانی دشمن توست ، و نه هیچ انسانی دوست تو ، بلکه هر انسانی معلم توست.
ترس تو است که شیر را درنده می کند ، بر شیر بتاز تا ناپدید شود . فرار کن تا دنبالت کند.
از سخنان خود عادل شمرده خواهی شد و از سخنان تو بر تو حکم خواهد شد.
از "وانمود کردن" خسته نشوید . هنگامی که کمتر از هر وقت دیگر انتظارش را دارید میوه اش را خواهید چید.

 

 

shadow_1352@yahoo.com

اگر ميداني در اين جهان كسي هست كه با ديدنش رنگ رخسارت تغيير ميكند و صداي قلبت آبرويت را به تاراج ميبرد، مهم نيست كه او مال تو باشد،
مهم اين است كه فقط باشد:
زندگي كند، لذّت ببرد و نفس بكشد...
رزا

 

 

amir.armita@yahoo.com

طناب

داستان درباره کوهنوردی است که قصد صعود به بلندترین قله ها را داشت.او پس از سالها تمرین و آمادگی ماجراجویی خود را در کوهستان آغاز کرد ، اما به این دلیل که افتخار این حرکت را فقط برای خود می خواست ، تصمیم گرفت تا در این سفر تنها باشد.
ساعتها پس از آغاز مسیر ، شب سایه خود را بر بلندای کوهها افکند،همه جا سیاه بود و هیچ چیز دیده نمی شد . ابرها صورت ماه و ستارگان را پوشانده بودند و کوهنورد قادر به دیدن جایی نبود . در همین حین ، تنها چند قدم مانده به قله کوه پایش لغزید و ناگهان از کوه پرت شد.
به سرعت در حال سقوط بود و در مقابل چشمانش تنها لکه هایی سیاه را می دید. احساس ترس شدیدی تمام وجودش را فرا گرفته بود.در آن لحظات ترسناک ، همانطور که سقوط می کرد ، وقایع تلخ و شیرین زندگیش را به خاطر می آورد.احساس می کرد که مرگ به او نزدیک می شود. ناگهان طنابی که به دور کمرش بسته شده بود به شدت محکم شد و بدنش میان زمین و آسمان معلق ماند.تنها طناب بود که او را نگه داشته بود.
در آن لحظات چاره ای نداشت جز آنکه فریاد بزند:"خدایا کمکم کن " ناگهان صدایی از آسمان پاسخ داد:"از خدای خود چه می خواهی"؟
کوهنورد پاسخ داد: خدایا نجاتم بده! صدا گفت : آیا به اینکه خدا قادر است به تو کمک کند ایمان داری؟
کوهنورد گفت: البته
صدا گفت: پس طنابی که به دور کمرت بسته شده است را پاره کن.
کوهنورد لحظه ای سکوت کرد و سپس با قدرت بیشتری به طناب چسبید
فردای آنروز گروه نجات جسد یخ زده کوهنوردی را یافتند که از طنابی آویزان بود،دستانش محکم به طناب چسبیده بود در حالیکه تنها یک متر از زمین فاصله داشت.
شما چطور؟ تا چه حد به طنابتان دلبسته اید؟
آیا قدرت رها کردن آن را دارید؟
هرگز به یک چیز شک نکنید و آن اینکه خداوند هیچ گاه شما را فراموش نخواهد کرد و هرگز رهایتان نمی سازد . مراقب شما است و همیشه و در همه حال خواسته های از ته دلتان را که صلاح است برآورده می کند.

 

 
ardalan632005@yahoo.com

فيلم مستند فروش کليه در ايران

به نام خدا
با سلام :
اگه ممکنه این فیلم رو قبل از شب قدر تو ویژه نامتون قرار بدین شاید دید خیلیا مثل من نسبت به خیلی چیزا عوض بشه و علاوه بر دعا واسه ی تمام مریض ها .به خاطر این نعمت بزرگ خدا رو شاکر باشند .
فیلم مستند" کلیه جراحی" از تلويزیون سراسری سوئد پخش شد (شبکه ی اس وی تی سوئد) تمامی این فیلم مستند یک ساعته را از طریق وب سایت خود منتشر کرده است که می بینید
این فیلم در باره ی خرید و فروش اعضای بدن انسانها در ایران است. بازاری که در آن تعداد فروشندگان اعضا، از تعداد متقاضیان آن بیشتر است و در نتیجه نرخ و قیمت اعضای بدن در آن " افت " کرده است...
مهرداد و سهیلا دو نفر از صدها هزار جوان و تنگدست در ایران هستند که تصمیم گرفتند که تصمیم گرفتند کلیه ی خود را بفروشند. ایران یکی از معدود کشور های جهان است که فروش کلیه در ان آزاد است و حتی از یارانه های دولتی برخوردار است . مهرداد بیکار است و جهت سقط جنین غیر قانونی همسرش نیاز به پول دارد. سهیلا خرج دو خواهر خود را نیز می دهد .او نیز در تنگ دستی به سر می برد. آنها متوصل به یکی از صدها هززار بنگاه واسطه جهت فروش کلیه می شوند که با تایید دولت در ایران فعال است. فروشندگان اغلب جوان و دارای تحصیلات عالی هستند . جهت کسب اطلاع بیشتر به سایت زیر مراجعه کنین

http://www.iranhealers.com/modules.php?name=News&file=article&sid=1942

بیایم و تو این شبای عزیز ، فقط و فقط ظهور و فرج اماممون رو از خدا بخوایم ....بچه ها واسه ظهور مولامون خیلی دعا کنین .امام منتظر دعای ماست (:برای ظهور من بسیار دعا کنین که فرج و گشایش کار شما نیز در همین دعاست

اللهم عجل مولانا الامام الهادی المهدی
یا حق

 

 

sun1971_h@yahoo.com

سطح تحصیلات دکتر حسن عباسي

 

دکتر عباسی به جهت موضع گیریهای صریحشان و عدم وابستگی ایشان به احزاب و جناح بازیها مورد کینه بسیاری از سیاسیون بوده و هستند و در جایی که در روزنامه های خارجی از ایشان با عنوان های پروفسور جهان اسلام ،مغز متفکر استراتژی اسلامی ، ارشد ترین استرتژیست ایران و ... نام می برند برخی در داخل ایشان را بی سواد ، سیکل و یا مانند آقای روحانی ایشان را دیوانه ای که هیچ مدرکی ندارد خطاب می کند .در جلسات مختلف سخنرانی ایشان معمولآ به این سوال پاسخ نمی دهند و قضاوت را به خود افرا می سپارند در سخنرانی اردیبهشت ۸۵ با عنوان ایران ۱۴۱۴ هم در جواب شخصی که از مدرک ایشان پرسید پاسخ دادند: دیپلم ، سیکل یا هر چیزی که شما بگویید و قضاوت با شماست .
اما چون شخص دیگری هم در مورد مدرک ایشان سوال کردند و اصرار بر پاسخ داشتند بالآخره سکوت را شکستند و پاسخ مفصلی در این رابطه دادند .حتمآ گوش کنید و قدر چنین شخصیت برجسته ای را بدانید و بدانیم

پاسخ به سوالی در مورد تحصیلات دکتر عباسی
http://mabdabdh.persiangig.com/audio/Madrak.mp3

 

 

ashege_shahadat_84@yahoo.com

مناجات

 اي خدا ملاقاتت نور ديده مي‏خواهد
نيمه شب مناجاتت دل بريده مي‏خواهد
اي صفاي نجوايم وي يگانه مولايم
التجاي كوي تو اشك ديده مي‏خواهد
دانه دانه اشكم بين شبنم سرشكم بين
اين دل سيه، وصلت در سپيده مي‏خواهد
اي بهار فرجامم من كه خارم و خامم
گلشن بهارت را گل رسيده مي‏خواهد
شيعه با مناجاتش منتهاي حاجاتش
آبياري سرخ ياس چيده مي‏خواهد
روح زندگي زهراست جاودانگي زهراست
اين دلم دو عالم را زين عقيده مي‏خواهد
راز دل نياز عشق خواندن نماز عشق
حالتي مشابه با آن شهيده مي‏خواهد
هر غم و بلايش را مي‏خرم به جان اما
درك روضه‏ هايش را غم كشيده مي‏ خواهد
اي خدا قبولم كن شيعه بتولم كن
امتحان عشقت را برگزيده مي ‏خواهد
با ابوتراب امشب مي‏كنم نوا يارب
عبد خسته زينب سر بريده مي‏ خواهد
اي اميد افطارم وي نويد اسحارم
طلعت رشيدت را دل نديده مي‏ خواهد

*****

دانلود مراسم شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان مصادف با شب شهادت حضرت امیر المومنین علی (ع) و شب قدر

هيئت: رايت العباس عليه السلام
سخنران: حجت الاسلام ریاضت
مداح: حاج محمود کريمي
 

 

 

sweetanim074@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان .... 98

خاطرات عشقمان در زمستان از خاطرم می گذرد
و آرزو می کنم
باران در دیاری دیگر ببارد
و برف در شهری دور ....ا

آرزو می کنم خدا
! زمستان را از تقویم خود پاک کند
چون نمی دانم چگونه ؛
زمستان ها را بی تو تاب بیاورم

اکنون تو کجایی ؟ بانو !ا
جز دلت در این بیشهء برفی دلی نیافته ام
که مرا در خود جای دهد ....ا

این خاطره ی زمستانی مرا ویران کرد
و نهال گندمی که از لبانم می روید را خشکاند
و عشق را از من دزدید

چگونه با این برودت از خاطره ی اندام توعبور کنم؟
میان پستان هایت دهکده های سوخته
معادن بی شمار
و کشتی های غرق شده
و مردانی که از ایشان خبری باز نیامد

آنان که از میان پستان هایت گذشتند ؛
ناپدید شدند
و آنان که تا سحر ماندند ؛
خود را کشتند !ا

« نزار قبانی »

 

 

mr_gir20@yahoo.com

گير 3پيچ

سلام عليكم ... ( اين يك تكه نان رو حتما ببينيد .. اين هزار بار)
آقا چطورين .. ( من هنوز با جنس مونث چپم ها .. به خاطر اينه زياد تحويلتون نمي گيرم .. )
چه خبر حاجي .. خوشين كه الحمدالله ...
مثل اينكه اون مطلب راجع به طبيعت و اين چيزا خوب حال داده بهتون .. تيريپ عكس مخفي ديگه .. آره عزيز !!!؟؟
ولي من اين چند روزه نه حسش رو داشتم نه حالشو .. نه ..

براي اينكه نه شما بخوره تو حالتون و نه من شرمنده اخلاق ورزشي خودم بشم گشتم تو اين وبلاگ هاي تيريپ چندتا عكس پيدا كردم ..
اين اوليشه ...
طفلي چه ناز رفته تو خواب . اداره اصلا مال اين كاراس .. كي حال داره هي بشينه محاسبات و فرم و ورقه و كاغذ بازي ..
ديلم كه مي دونين چيه ؟ نمي دونين .... متاسفم برات ( ديگه نمي خواد برام بخوني اي دل ساده .. ) برو يه سر به فرهنگ لغت بنداز يه دعايي هم به جون ما بكن ..
يه بار ما رفتيم از اين همسايه مون ديلم بگيريم .. پسرش گفت بابام برده اداره ..... آقا فك ما تا زير كفشمون اومد پايين .. اداره + ديلم = ؟؟؟؟
القصه .. اينم از عكس ...
http://msk2004.persiangig.com/image/IMG_0001.jpg
باز ايول به اين بابا كه راست و حسيني خوابيده و نمي خواد سر كسي شيره بماله .. و تيريپ جاسوس بازي و سركار گذاشتن ملت رو دربياره
يه آقايي تعريف مي كرد كارش به يكي از اين ادارات افتاده .. رفته سراغ اون كارمندي كه بايد كارش رو انجام مي داده .. طرف پاي كامپيوتر بوده و ظاهرا سخت مشغول كار .. و گفته بايد منتظر بموني .... اين رفيق ما گفت از توي شيشه ي عينك اين كارمند به وضوح ديدم كه طرف مشغول چت كردن بوده .. خدا قوت بابايي ...
اين عكس هم از وبلاگ عكس دل به آدرس http://www.aksedel.blogfa.com/ برداشتم .. كلا وبلاگ توپيه ..

فعلا همچنان و مثل هميشه قربون خودم تا بعد ..
 

 

 

mitramrz@yahoo.com

جوابيه

سلام به همه برو بچه های گل گروه
امیدوارم که طاعات همتون قبول در گاه حق باشه.

مژده مژده ، قبل از هر حرف و کلامی می خوام به همه تبریک بگم چون تازگیها پیاز هم قاطیه میوه ها شده و سر از روزانه در آورده !!! بعله منظورم جناب آقای علی علی پور که با دست نوشته هاشون گروه رو منور و مزین می کنن
دوست عزیز چند تا مطلب رو بهتره بدونید
اول – من نیاز به حمایت شما ندارم ( مورچه چیه که کله پاچش چی باشه ، آخه برادر من خودت چی هستی که حمایتت چی باشه ) ولی ممنون که یاد همه گروه انداختید که "فردین زندس"
دوم – گیر سه پیچ و آقا احسان از دوستان عزیزی هستند که نوشته هاشون ارزش خوندن داره و من برای هر دوشون احترام زیادی قائلم و اگر می بینید ما گاهی کل کل می کنیم ، شما جدی نگیرید . مگه نمی دونید که بچه ها نباید خودشونو قاطی حرف بزرگترها بکنند !!!
سوم – من نویسنده هستم نه شاعر . متن هایی که می فرستم مال خودمه نه شعر ها – چند روز بود تو روزانه همه شعرهای تکراری می فرستادند . من این رو فرستادم و اگر شما عینکتون رو می زدید و اون دوگوله رو کار می نداختید ، می دید که من پائین شعر نوشته بودم ، یه شعر داغ و احساسی براتون می فرستم . حالا نمی دونم این تصور که من گفتم این شعر سروده ی منه از کجا به مغز فندقی شما رسیده !! الله اعلم
چهارم – شما بهتره تو همون حال و هوای زمان فتحعلی شاه بمونی ، نمی خواد خودت رو خسته کنی و فرض کنی ، زیاد به مغزتون فشار نیارید . تحمل این همه کار رو نداره بنده خدا !!!

و در آخر یادتون باشه که اگر گیر سه پیچ و یا آقا احسان ، گیر می دن ، حداقل بامزه هستند و حرفی برای گفتن دارن . شما بی خودی خودتو قاطی گیر بازار نکن و ادای این دو دوست عزیز رو در نیار . اگر کار تازه ای داری که هم جالب باشه و هم بامزه ، بسم الله

با عرض معذرت از تمامی دوستان گلم
قربان همگی
میترا

 

 

kh.panji@gmail.com

شب اشك و توبه

دارم از دست مي‌روم. كسي هست به فرياد دل من برسد؟ تا خدا راه درازي دارم. جاده‌اي مي‌خواهم كه قدم‌هاي گريزانم را
به در خانة آن «دوست» برد؛ يك «ميان‌بُر» به حريم بالا؛
نكند مرگ مجالم ندهد.
نكند زنده نباشم، نرسم! نكند عمر كفافم ندهد!
شانه‌ام خرد شده از بار گناه.
فرصتي مي‌خواهم، تا زمين بگذارم.
همه پل‌هاي پشت سر من ويران است.
راه برگشتي نيست. من ماندم و يك سال غم در به دري؛ غم خانه به دوشي، شانه‌اي مي‌خواهم تا يك دل سير بگريم از درد. من شنيدم كه خدا
نردباني دارد.
به بلنداي سعادت، شبي از اين شب‌ها، يك شب مي‌نهد روي زمين.
من شنيدم كه شبي از شب‌ها
مي‌شود يك شبه پيمود ره صد ساله. من پي روزي خود آمده‌ام.
من شنيدم كه ملائك تا صبح
مي‌برند آن بالا
عطر اندوه بني‌آدم را
من به دنبال خودم مي‌گردم.
شب قدر است آيا؟
شب تسبيح و مناجات و سلام.
شب اشك و توبه
شب ويراني من،
شب مهماني «او»
شب بيزاري من از دنيا.
شب دلجويي او از مهمان
شب قدر است آيا؟
من همان بندة از «دوست» فراري هستم
من همان چهرة غمگين پريشان حالم، من همان آدم خاطي و گنه آلوده‌ام
شب قدر است آيا؟
چه كسي مي‌گويد: «شب دراز است و قلندر بيدار»؟
شب، كوتاه است
اين دقايق همگي نايابند. لحظه‌ها مي‌گذرند.
چشم بر هم بزني، سحر از راه رسيد و تو هنوز در خوابي‌. ها، مبادا كه بگويند به تو، سحر از راه رسيده است و قلندر در خواب! جامه را از تن خود خواهم كند
جوشني مي‌پوشم، بند بندش از نور
جوشني مي‌پوشم. همه از جنس عطوفت، احسان
شب قدر است امشب! تا سحر بيدارم
تا سحر دانه به دانه، غم خود مي‌بارم
تا سحر، سر به زانوي «تو» مي‌گريم زار، تا سحر، توبه به درگاه خدا
شب قدر است امشب
حيف اگر در شب قدر، قدر خود نشناسيم!

 

 

alirezamajidi@gmail.com

چه می‌شود، اگر همین الان کشیدن سیگار را متوقف کنید؟

شاید یکی از علل مشکل بودن ترک سیگار این است که تصور می‌شود فواید و مضرات ترک یا ادامه دادن مصرف سیگار خیلی دیر اتفاق می‌افتند.
حتما نظرتان وقتی به جدول زمانی زیر نگاهی کنید ، عوض می‌شود ، بسیاری از فواید ترک سیگار زودرس هستند:

بعد از 20 دقیقه : فشار خون بدن به حد طبیعی برمی‌گردد. (افزایش فشار خونی که به خاطر اثرات سیگار باشد.)
بعد از 8 ساعت : سطح گاز مونوکسید کربن در خون نصف می‌شود و سطح اکسیژن به مقدار طبیعی برمی‌گردد.
بعد از 48 ساعت : احتمال حمله قلبی کاهش خواهد یافت. بدنتان از نیکوتین پاک می‌شود. حس چشایی و بویایی طبیعی می‌شوند.
بعد از 72 ساعت : نایژه‌ها شل می‌شوند ، انرژی بیشتری برای انجام کارهایتان خواهید داشت.
بعد از 2 هفته : مقدار جریان خون افزایش پیدا می‌کند ، و در طی 19 هفته بعد هم جریان خون همچنان به بهتر شدن خود ادامه خواهد داد.
بعد از 3 تا 9 ماه : سرفه ، خس‌خس سینه و مشکلات تنفسی کم می‌شوند ، ظرفیت ریه‌ها 10 درصد بیشتر می‌شود.
بعد از 1 سال : احتمال سکته قلبی نصف می‌شود.
بعد از 5 سال : احتمال سکته مغزی در شما ، درست به اندازه یک فرد غیرسیگاری می‌شود.
بعد از 10 سال : احتمال ابتلای شما به سرطان ریه به اندازه یک فرد غیرسیگاری می‌شود.
بعد از 15 سال : احتمال حملات قلبی در شما به اندازه یک فرد غیرسیگاری می‌شود.

بنابراین می‌بینید که اثرات زودرس ترک سیگار کم نیستند و همین مطلب ، شاید انگیزه شما را برای ترک سیگار بیشتر کند.

منبع : Healthbolt
دکتر عليرضا مجيدي

 

 

hamid_freeboy@yahoo.com

قورباغه ها

روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با
هم مسابقه ی دو بدند
هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود
جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند...
و مسابقه شروع شد....
راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی
بتوانند به نوک برج برسند.
شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید:
"اوه,عجب کار مشکلی!!"
اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند."
یا:
"هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست.برج خیلی بلند ه!"
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند...
بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند...
جمعیت هنوز ادامه می داد,"خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق نمی شه!"
و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته و از ادامه دادن منصرف می شدند
ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر....
این یکی نمی خواست منصرف بشه!
بالاخره بقیه ازادامه ی بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها کسی بود که به نوک رسید!
بقیه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کا ر رو انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟
و مشخص شد که...
برنده ی مسابقه کر بوده!!!
نتیجه ی اخلا قی این داستان اینه که:
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون اونا زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که
از ته دلتون آرزوشون رو دارید!
هیشه به قدرت کلمات فکر کنید.
چون هر چیزی که می خونید یا میشنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره
پس:
همیشه....
مثبت فکر کنید!
و بالاتر از اون
هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهیدرسید کر بشید !
و هیشه باور داشته باشید:
من همراه خدای خودم همه کار می تونیم بکنیم
آدم های زیادی به زندگی شما وارد و از اون خارج میشن... ولی دوستانتون جا پا هایی روی قلبتون جا خواهند گذاشت

 

 

salman_yavar@yahoo.com

... و علي عليه السلام اينگونه
عدالت را برپا مي كرد

قسمت اول

عدالت در معارف بشري، كاربرد بسيار وسيعي دارد با توجه به معاني و كاربردهاي گوناگون آن در حوزه هاي زندگي مردم، مي توان آن را از زاويه هاي گوناگون مورد بررسي قرار داد. يكي از حوزه هاي مورد بررسي «عدالت در حوزه علوم اجتماعي، و وضع قوانين و روابط اجتماعي انسان است.»(1)
قرآن كريم هدف و رسالت پيامبران و امامان عليهم السلام بيان احكام و قوانين الهي و تعليم و تزكيه (2) براي اقامه عدل و قسط در بين مردم معرفي مي كند « و لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط»(3) كه مويد بر پايي عدالت در حوزه اجتماعي زندگي انسانهاست.
«اين مساله (اقامه عدل و داد) با تشكيل حكومت و اجراي احكام و قوانين الهي محقق مي شود. البته مردم هستند كه در پناه حكومت عدالت را برپا مي كنند.»(4)
امام علي علت پذيرش حكومت را جلوگيري از ستم ستمگران معرفي مي كند و مي فرمايد: « سوگند به خدايي كه دانه را شكافت اگر خدا از دانشمندان تعهد نگرفته بود
كه در برابر شكم بارگي ستمگران و گرسنگي ستم ديدگان سكوت نكنند مهار شتر خلافت را بر گردنش انداخته و رهايش مي ساختم.»(5)
بنابراين پذيرش حكومت، ارزش ذاتي ندارد، بلكه ابزاري براي تحقق عدالت مي باشد امام علي در اين باره مي فرمايد: « والله لهي احب الي من امرتكم الا ان اقيم حقا و ادفع باطلا...»(6)
امام علي عليه السلام آثار ستمگري را اين چنين بيان مي كند: « استعمل العدل واحذر العسف والحيف، فان العسف يعود بالجلاء و الحيف يعود الي السيف.»(7)
اما براي ستمگري دو نتيجه برمي شمرد كه عبارتند از: الف- آوارگي مردم، ب- جنگ و خونريزي، عدالت در حوزه اجتماعي زندگي مردم، مصداق ها و معاني گوناگون دارد كه به چند مورد آن اشاره مي كنيم.

1- برپايي حق
حق و باطل دو مفهوم متضاد و متناقض هستند. بودن يكي برابر با نبودن ديگري است. بر پايي حق يكي از مصداق هاي عدالت است. امام علي عليه السلام« بر پايي حق را عامل عزت مندي و پايداري دين و اصلاح روزگار و دوام حكومت بيان مي فرمايد.»(8)

2- برقراري عدالت
برقراري مساوات در بهره مندي از واقعيت هاي گوناگون اقتصادي، سياسي، علمي و ... يكي ديگر از مصداق هاي عدالت است. امام يكي از علل عدم اجراي حق را رويگرداني حاكمان از آن معرفي مي كند « اما بعد فان الوالي اذا اختلف هواه منعه ذلك كثيرا من العدل.»(9)
برقراري مساوات زماني پديد مي آيد كه حاكمان خواهش هاي نفساني خود را كنترل كرده و از دگرگوني راي و انديشه خود جلوگيري كنند.

3- توجه يكسان به مردم
اين حالت حاكمان يكي از مصداق هاي عدالت است. براي اين كه اگر قشري از جامعه مورد توجه حاكمان قرار گيرد دو حالت نامطلوب اجتماعي به وجود مي آيد كه به تداوم حكومت و پايداري زندگي اجتماعي آسيب مي رساند اين دو حالت عبارتند از:
1- سوء استفاده قشر مورد توجه از موقعيت حكومت.
2- فراموش شدن بقيه اقشار جامعه و نااميدي آنها از اجراي عدالت به وسيله حاكمان.
امام علي عليه السلام به محمدبن ابي بكر توصيه مي كند: « در نگاهت به طور مساوي رفتار كن تا بزرگان در ستم كاري تو طمع نكنند و ناتوانان از عدالت تو نسبت به خودشان مايوس نشوند.»(10)

4- بازگرداندن حقوق غصب شده
وقتي كه عدالت رعايت نشود. عده اي با برقراري روابط غير صحيح از اموال عمومي به شكل غيرقانوني بهره مند شده و آن را تصرف مي نمايند. امام علي عليه السلام يكي از علل پذيرش حكومت را « بازگرداندن حقوق غصب شده» بيان مي دارد و مي فرمايد: « به خدا قسم (بيت المال غارت شده) را اگر بيابم كه به وسيله آن زنان به ازدواج درآمده (مهريه زنان شد) و كنيزكان خريداري شده، آن را به صاحبانش باز مي گردانم براي اين كه در عدالت گشايش و رفاه براي عموم است.»(11)
بازگرداندن حقوق غصب دو نتيجه مهم دارد كه امام علي عليه السلام براي آن به خدا قسم مي خورد « و اني اقسم بالله قسما صادقا لئن بلغني انك خنت من في المسلمين شيئا صغير او كبيرا، لا شدن عليك شدة تدعك قليل الوفر، ثقيل الظهر.»(12) و حتي وقتي كه يكي از ياران و پيروان امام «عبدالله بن زمعه» از وي درخواست كمك مالي داشت امام مي فرمايد «اين مال نه مال من و نه مال توست بلكه جزء انفال و فيء است.»(13)
بر پايي عدالت و بازگرداندن حقوق غصب شده رفاه و آسايش عمومي را به دنبال دارد و به تبع آن امنيت رواني در جامعه برقرار مي شود.
امام علي عليه السلام در اين مورد در ارتباط با رفتار نامطلوب يكي از كارگزارانش كه در اموال عمومي خيانت كرده بود با عتاب و خطاب او را بريده از حق و خائن شمرده و مي فرمايد:« از خدا بترس و اموال عمومي را به آنان بازگردان كه اگر چنين نكني و خدا به من فرصت دهد و به درگاه خدا نسبت به تو عذر آورم، با شمشير ضربه اي به تو خواهم زد كه به هر كس ضربه زدم وارد جهنم شد.»(14)
در اين سخنان امام علي عليه السلام نكاتي نهفته است كه توجه به آن راهگشاي اداره جامعه اسلامي ما خواهد شد.
الف – كارگزاران خائن بايد خيانت خود را جبران كنند.
ب – حاكم در برابر كارگزارانش مسئول است و پاسخگوي رفتار آنان در پيشگاه مردم و خدا مي باشد.
ج – براي اين كه كارگزاران مواظب رفتار خود باشند، خائن بايد به نحو شديد مجازات شود.

ادامه دارد ....

 

 

milad_graydays@yahoo.com

واکنش

سلام به همه دوستان عزیز. این اوّلین مطلبیه که من برای گروه خوب و پرمخاطب مبین می فرستم. البته قبل از هر چیزی لازم می دونم از مبین عزیز، به خاطر اینکه مطلب منو توی روزانه قرار داد تشکر کنم.
خب، بریم سر اصل مطلب. اسم من میلاده و الان چند وقتی می شه که عضو مبین هستم. توی این مدت نه چندان طولانی، نوشته های اعضای گروه رو می خوندم و از اینکه می دیدم بقیه ی اعضاء اینقدر راحت راجع به مطالب همدیگه اظهارنظر می کنن و مواضع خودشونو اعلام می کنن خوشم می یومد. رو همین حساب تصمیم گرفتم که منم هر از چندگاهی دست به قلم بشم و مطلبی رو برای گروه بنویسم. ولی اول از همه بهتره که یه توضیحی رو درمورد مطالب خودم بدم. همون طور که دیدید اسم این ستون رو « واکنش » گذاشتم. هدفم هم اینه که هر وقت توی جامعه اتفاق جدید و جالب توجهی افتاد که زیاد با عقل من جور در نمی یومد، نسبت بهش واکنش نشون بدم و نکات مبهمش رو بریزم تو میدون تا هر کسی که می تونه جواب مناسبی براشون پیدا کنه. در ضمن باید بگم که من (حداقل زمانی که می نویسم) طرفدار هیچ فرقه ی خاصی نیستم. نه چپ هستم و نه راست، نه آبی هستم و نه قرمز، نه مسلمان هستم و نه کافر، و نه طرفدار نصرا... هستم و نه طرفدار بوش. فقط سعی می کنم که بعنوان یک آدم بی طرف، هر چیزی رو که می بینم خلاف منطقه به سیخ انتقاد بکشم.
خب دیگه، خیلی حرف زدم. با کسب اجازه از بزرگترای این گروه (بویژه آقا احسان که برای قلمش احترام خاصی قائلم ) کار خودمو شروع می کنم.
برای امروز یه موضوع رو مدّ نظر دارم که البته ممکنه دیگه قدیمی شده باشه، ولی ارزش گفتن داره.

موضوع ) پیشنهاد مناظره ی مستقیم رئیس جمهور ایران به رئیس جمهور امریکا : همون طور که می دونید، چند وقت پیش جناب آقای احمدی نژاد پیشنهادی رو به رئیس جمهوری امریکا، آقای جورج بوش ارائه کردن که باعث جنجال های زیادی در محافل خبری شد. پیشنهاد یک مناظره ی مستقیم و بدون سانسور. همون طور که در جریان هستید آقای بوش با این پیشنهاد مخالفت کرد و این مخالفت به عقیده ی هیئت حاکمه و گروهی از مردم نشان دهنده ی ضعف امریکا و ترس از آشکار شدن چهره ی واقعیش بود. ولی در این بین چند تا سوال وجود داره که جوابشون چندان شفاف و واضح نیست. اولین سوالی که پیش میاد اینه که آیا اصلاً نفس ماجرا حقیقت داشته؟ بیشتر توضیح می دم. همون طور که می دونید کمتر کسی پیدا می شه که از رابطه ی تیره ی ایران و امریکا خبر نداشته باشه و ندونه که الان بیست و هشت ساله که هیچ مقام بلند پایه ی ایرانی با هیچ مقام امریکایی ملاقات نداشته. و حتماً یادتونه که هنگامی که آقای احمدی نژاد برای ایراد سخنرانی به نیویورک و پشت تریبون سازمان ملل رفته بودن، آقای بوش حتی حاضر نشدن که توی سالن حضور داشته باشن و به همراه نماینده ی رژیم صهیونیستی محل کنفرانسو ترک کردن. حالا این سوال به وجود میاد که آیا این پیشنهاد یک نقشه ی از قبل برنامه ریزی شده برای ترسو جلوه دادن رئیس جمهور امریکا در اذهان عمومی نبوده؟ واقعاً آقای احمدی نژاد چه هدفی بغیر از این می تونستن داشته باشن که با علم به مخالفت آقای بوش، یه همچین پیشنهادی رو مطرح کردن؟
نکته ی دیگه ای که وجود داره اینه که آقای احمدی نژاد روی بدون سانسور بودن مناظره تاکید داشتن. ولی این وسط یه چیزی روشن نیست. همون طور که می دونید توی ایران اطلاعات به شدت کنترل و سانسور می شن (مثالش هم اینترنت و ماهواره). اونوقت آقای احمدی نژاد چطوری می تونن دم از مناظره ی بدون سانسور بزنن؟ اونم جلوی رئیس جمهور کشوری که حداقل داشتن ماهواره توش آزاده و اینترنتش هم فیلتر نمی شه؟ (به قول معروف جلوی قاضی و معلق بازی؟) ممکنه بگید که شبکه های داخلی حتماً این مناظره رو پخش می کردن. ولی تحت چه شرایطی؟ آیا این مناظره به تعداد دفعات مناسب پخش می شد تا کسایی که ندیدن بتونن ببینن و کسایی هم که دقت نکردن بتونن دقت کنن؟ گیریم که تمام این شرایط محقق می شد. ولی اگه مناظره به نفع طرف امریکایی تموم می شد چطور؟ آیا تمام شرایط بالا رو تحت پوشش قرار نمی داد؟ آیا جلوی پخش مجدد برنامه گرفته نمی شد؟ می بینید که ما در هر صورتی سانسور خبری داشتیم.
اعضای محترم هیئت دولت، من اصل مناظره رو نفی نمی کنم، ولی خواهش می کنم قبل از دادن یه چنین پیشنهادهایی، یه کمی هم به سوالاتی که برای مردم پیش میاد فکر کنید.
در آخر هم لازم می دونم که یه تشکر ویژه از گیر سه پیچ عزیز داشته باشم که نشست و تا آخر مطلب منو خوند. خیلی ممنونم. ولی باید بگم که من دیگه مثل بقیه نیستم که بتونی بهم گیر بدی و فرار کنی. اگه شما توی پوست کلفتی با کرگدن نسبت دارید، نسب من به استگوسوروس ها می رسه. پس لطفاً خودتونو خسته نکنید.
با تشکر از همه ی کسانی که تحمل کردن و نوشته ی منو خوندن.

میلاد – تا بینهایت

 

 

farnoosh_z66@yahoo.com

 کاش هیچ وقت نمی نوشتیم

- سهراب تو دوست داری بچمون دختر باشه یا پسر ؟
- من دوست دارم .... . مگه فرق هم داره ! فقط خودش و مامانش سالم باشن برام کافیه !
- نه تو رو خدا بگو !
- یه دختر ! اسمش رو هم بذاریم آرزو !
- وای سهراب اون تخته سنگه رو ببین . نگه دار یه یادگاری بنویسیم .
- رو تخته سنگ !
- آره ! اسممون رو ! تا هیچ وقت پاک نشه .
- با چی بنویسیم . بی خیال شو !
- نمی شم ! بنویسیم سهراب و مهرآفرین .
- نه ! مهرآفرین و سهراب ! نه بنویسیم ام . اس .
زن رژش را درآورد و نوشتند : ام.اس برای همیشه !

* * *

- متاسفانه آقای رستمی مبتلا به ام . اس حاد هستند . این بیماری این روزها گریبانه نسله جوان کشور رو گرفته !
- راه درمان هم داره ؟!
- درمان قطعی که خیر ! البته داروهایی مثله ...

ام .اس مثل پتک توی سر زن می کوبید ! کاش اسمشان را روی تخته سنگ ننوشته بودند . کاش نوشته بودند اس. ام . اگر سهراب ام . اس بگیرد چه بلایی سر شاهنامه می آید ! رستم دیگر پسرکش شاهنامه نمی شود ! سهراب دیگر ... . کاش نوشته بودیم اس.ام .

* * *

- مامان اینو برام پست می کنی ؟!
- آرزو مامان برو جا سوزنی صورتی مامانو با پیرهن خانوم یوسفی بیار .
- اینو برام پست می کنی ؟!
- چی رو مامان ؟! اونی که گفتم آوردی ؟!
- برای مسابقه ینامه ای به خدا نوشتم .
- آفرین گلم . برای مامان می خوونی !
- مامان بابا هم گوش می ده ؟!
- آره عزیزم گوش می ده ! بابا به همه ی حرفای ما گوش می ده !

سهراب کنار اتاق روی تشک دراز کشیده بود . دیگر نه دستانش توان کار کردن داشت و نه پاهایش . چشم هایش هم که هیچ وقت بزرگ شدن آرزو را ندید . رستم دیگر دلش نمی آید با این سهراب نبرد کند . فردوسی هیچ وقت از سهراب چیزی نمی نویسد .

- بخوونم ؟!
- آره مامان بخوون .

سلام خدا جون .
منم آرزو ! خدا جون زیاد وقتت رو نمی گیرم . فقط چند تا آرزو دارم که می خوام زود زود زود بهم بدی !
خدا جون من دوست دارم بابام منو ببره پارک . ببره سینما . بره سر کار . شب که از سر کار برمی گرده برام .... . نه هیچی نخره فقط بره سر کار .
خدا جون دوست دارم رنگه چشمای واقعیه مامانو ببینم . تو عکسای قدیمی چشماش آبیه !ولی من همیشه قرمز دیدم .
خدا جون ازت می خوام ما هم بشیم مثله همه مامان و بابا و آرزو .
خب خدا جون مرسی از همه چیز . فعلا خدافظ.

* * *

سهراب نامه را شنید . گریه نکرد . دیگر اشکی برای ریختن نداشت . چشمانش سال ها پیش خشک شده بودند . فکر کرد کاش او هم می توانست به خدا نامه بنویسد و بگوید :

خدایا شکرت که نوشتیم " ام . اس " نه " اس. ام "

 

 

infoazargoshnasp@yahoo.com

ریشه‌های ایران ستیزی پان ترکیست‌ها در ایران

قسمت هشتم

آقای لوئیس لوکا کوالی سفروزا نیز در کتاب مشهور خود ، نوشته است که اثر ژنهای اقوام ترک بر ساکنان ترکزبان کنونی ترکیه بسیار ناچیز است و شمار اشغالگران ترک نسبت به جمعیت بومی چندان نبوده است.
(Luigi Luca Cavalli-Sforza , in “Genes, People and Languages”, 2000, pg 152).

بنابراین جدل های صدساله انجام شده بر سر ریشه هاي مردم آذربايجان را بايد تمام شده تلقي كرد.
اما آقای رزمی مانند تمام قوم گرایان آمارهایی از جمعيت ایران می دهد که هيچ منبع و مرجع موثق و شناخته شده اي آن را تأييد نمي كند.
در سال 1370 آمارگيري بسيار مستندي در مورد جمعيت ايران انجام گرفته است كه شرح آن را در مقالات زير مي توان يافت:
http://khabarnameh.gooya.com/society/archives/010245.php
http://asre-nou.net/1383/ordibehesht/20/m-mohsenian.html

"در مرداد 1370، هنگام صدور شناسنامه براي نوزادان، درباره زبان ٤٩ هزار و ٥٥٨ مادر در سطح كشور سوال مطرح شد كه نتيجه حاكي از سهم حضور ٥٣٬٨ درصدي زبان هاى غيرفارسي در ايران بود. بر اساس نمونه گيري مذكور، توزيع سهم هر يك از زبان ها (به درصد) به اين شرح بود: ٤٦٬٢ فارسي؛ ٢٠٬٦ تركي آذربايجاني؛ ١٠ كردي؛ ٨٬٩ لري؛ ٧٬٢ درصد گيلكي و شمالي؛ ٥٬٣ عربي ؛ ٢٬٧ بلوچي؛ ٠٬٦ تركمني؛ ٠٬١ ارمني؛ و ٠٬٢ ساير زبان ها ". پس اگر گويش‌ها و زبان‌هاي هم خانواده با فارسي را با آمار فوق جمع شود٬ زبان‌هايي كه "آريايي (ايراني)" خوانده مي شوند حدود ۷۶٪ ايران را دربرمي گيرند.
در دانشنامه‌ي عمومي بریتانیکا می خوانیم:
"ایران کشوری است چند‌زبانی که در آن نیمی پارسی‌زبان هستند و یک چهارم ديگر به زبان‌های هندوايرانی ديگر تکلم کنند. حدود يک پنجم جمعيت ايران ترکزبان است".
براساس سرشماری کشور در سال 1335 که داده های آن در کتاب : فرهنگ جغرافیای ایران تحت نظارت سرتیبپ حسینعلی رزم آرا تدوین گشت، جمعیت ایران در سال 1335 حدود 14 ملیون نفر بود. از این 14 ملیون تعداد جمعيت مناطق ترکی زبان 2451061 و تعداد مناطق دوزبانه فارسی-ترکی 877627 و تعداد مناطق سه زبان فارسی-ترکی-کردی 187464 نفر و تعداد مناطق ترکمنی 97491 بوده است. اگر دست بالا را بگیریم و تمام مناطق ترکمنی و فارسی-ترکی و فارسی-ترکی-کردی را با تمام مناطق ترکی زبان بنا بر اطلاعات این کتاب جمع بندی کنیم، حدود 23 تا 24% جمعیت ايران ترکی زبان می شوند.
(بنگرید به مقاله: نگاهی دیگر به داده های زبانی و مذهبی ایران معاصر، احسان هوشمند، فصلنامه گفتگو، شماره 43، مهر 1384) http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=1929&Number=43&Appendix=0
همچنین دولت ايران در 1375 سرشماري هايی نيز در استان هاي كشور انجام داد:
http://www.statoids.com/uir.html

بر طبق این آمار جمعیت استان های ایران به شرح زیر است :
استان / ساکن در شهر / ساکن در روستا
آذربایجان شرقی 2004484- 1320788
آذربایجان غربی 1315161 1181119
اردبیل 568448 596916
اصفهان 2914874 1007087
ایلام 259687 217634
بوشهر 394489 332884
تهران 9404754- 1771306
چارمحال و بختیاری 342905 417005
خراسان 3421937 2622134
خوزستان 2342514 1367945
زنجان 489518 547301
سمنان 342455 158991
سیستان و بلوچستان 794528 908579
فارس 2163119 1598913
قم 777677 75269
کردستان 705715 640668
کرمان 1060075 922883
کرمانشاه 1098282 670459
کهکیلویه و بویر احمد 213563 327685
گیلان 1049980 1191480
لرستان 850016 717059
مازندران 1783218 2237946
مرکزی 701547 527265
هرمزگان 443970 613326
همدان 810640 867115
یزد 564233 186536
مجموع کل جمعیت ایران در سال 75(هجری شمسی) برابر 60055488 نفر بود. حال این آمار را بررسی می کنیم :
استانهایی که با دقت بالاتر از 95 درصد ترك زبان هستند عبارت اند از :
آذربایجان شرقی، زنجان، اردبیل و مجموع جمعیت آن ها برابر است با 4698463 نفر. اگر فرض کنیم 50 درصد جمعیت آذربایجان غربی نیز ترك زبان هستند این عدد به 6361099 نفر می رسد (هرچند که نقشه ها بیشینه مردم آن جا را کردزبان معرفي مي كنند). بنابراین آمار، ايرانيان ترك زباني که در مناطقی زندگی می کنند که درآن ها زبان تركي تکلم می شود حدود 10.5 درصد جمعيت کل کشور را دربر مي گيرند.
البته کسان دیگری هستند که آذربايجاني تبار می باشند ولی در محیط کار و جامعه آنان زبان ترکی حاکم نیست؛ مثل آذريايجاني هاي مقيم تهران. آذربايجاني هاي تهران در آمیزش با فرهنگ های تمام کشور قرار گرفته اند ، بسیاری از آنان با افرادی که از گوشه و کنار کشور در تهران جمع شده اند ازدواج کرده اند. بسياري از آنان حتا تكلم به تركي را نيز نمي دانند.
حال با همه اين احوال اگر 30 درصد جمعيت تهران را هم ترك زبان بدانيم يعني از ۱۲ ميليون ۴ ميليون.
جمعيت مناطق ترك زبان اطراف اراك و قزوين و همدان و گیلان را هم اگر با مراجعه به آمار جمعيتي آن شهرها محاسبه شود، حداكثر حدود يك ميليون مي شود. كه جمع كل آنان مي شود: ۱۱.۳۶۱.۰۰۰
يعني 18.9 درصد جمعيت كل كشور. هرگز آن 30 ميلیون تركزباني كه جناب رزمی برآورد كرده است، از اين آمارهاي رسمي و دقيق بر نمي آيد.

(این مقاله ادامه دارد)

 

 

komeil_fa84@yahoo.com


دعاي روز بيستم ماه مبارک رمضان

الّلهُمّ افتَح لی فيه أبوابَ الجنان
وَ أغلِق عنّی فيه أبوابَ النّيران
وَ وَفّقنی فيه لِتِلاوةِ القـرآن
يَا مُنزِلَ السّکينةِ فی قلوبِ المُؤمنين
 

گلستان رمضان را باغ باغ پيمودم و امروز به بوستان بيستم رسيدم، از هر باغ گلی چيدم و از فراز هر گلبوته آهنگی شنيدم، جانم صفا گرفت و مشامم طراوت يافت، روحم تازه شد و کامم حلاوت يافت. در اين پويش روحانی خويش، اکنون به منزلی رسيده ام که روزنه های بهشت پيش روی من است و درآمدن بدان آرزوی من. بار خدايا! شود آيا که امروز پنجره های مينو را بر من بگشايی و مرا به آرزوی ديرينم رسانی؟ بار الها! شود آيا که امروز نسيمی از باغ بهشتی ات را نصيبم کنی و مرا در کنار خاصان درگاهت بنشانی؟
بيست منزل را پيموده ام و هر روز از آتش سوزان دوزخ دور و دورتر شده ام، بيست منزل را پشت سر گذاشته ام و هر روز از لهيب شعله های جهنم گريخته ام؛ آرامشی يافته ام که پيشتر نداشتم، به اميدی رسيده ام که پيشتر نمی پنداشتم؛ شود آيا که امروز مرا به کرانه ای امن اندازی و اين آتش را يکسره از من دور سازی؟
می دانم اگر امن و آسايش خواهم، اين نام توست که مرا آسوده می کند، و اگر خوشبختی و آرامش خواهم، اين پيام توست که سعادتم می دهد، قرآن کلام جاودان توست و آيه آيه اش سخن نمايان تو. امروز مرا به خواندن کتاب خويش توفيقم ده و مرا در رديف قرآن شناسان نه!
ای که دلهای مردمان باايمان را تو آرام می کنی، و جانهای پاک را تو خوش فرجام می کنی، کبوتر آرامش را بر بام وجود من هم بنشان، سردرگمی و اضطراب را از همه هستی من بگريزان!

--------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------

چهل حديث روزه

  احياء شب قدر
فضيل بن يسار گويد:
امام باقر (عليه السلام) در شب بيست و يكم و بيست‏ سوم ماه رمضان مشغول دعا مي ‏شد تا شب بسر آيد و آنگاه كه شب به پايان مي  ‏رسيد نماز صبح را مى ‏خواند.

وسائل الشيعه، ج 7، ص 260، ح 4



  شب سرنوشت ‏ساز
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مى ‏شود.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 258 ح 8

--------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------

دانلود مراسم عزاداري شهادت حضرت علي (ع)

رديف موضوع مداح زمان حجم دريافت
1 حضرت علي(ع) اين زخم سر زخم سينه راحتم کرد خلج 03:34 334kb
2 حضرت علي(ع) حضرت علي در بستر شهادت حداديان 03:50 359kb
3 حضرت علي(ع) يا علي علي علي کريمي 08:46 817kb
4 حضرت علي(ع) وا مصيب که شب قتل شه مردان است هلالي 02:36 244kb
5 حضرت علي(ع) علي مولا علي مولا هلالي 01:06 104kb
6 حضرت علي(ع) علي علي علي علي هلالي 02:31 237kb
7 حضرت علي(ع) رفتن حضرت علي به مسجد حداديان 20:31 1.86mb
8 حضرت علي(ع) شب بود شبي تلخ تر از بخت سياه کريمي 11:49 1.07mb
9 حضرت علي(ع) اون که غم تو چشماش مي بيني کريمي 03:45 351kb
10 حضرت علي(ع) حيدر حيدر حيدر حيدر هلالي 03:34 334kb
11 حضرت علي(ع) گفتگوي اخر حضرت علي کريمي 11:12 1.01mb
12 حضرت علي(ع) اي اهل دنيا اقام علي مظاومه کريمي 06:38 619kb
13 حضرت علي(ع) اي شهر جفا شير خدا مي رود امشب هلالي 06:13 579kb
14 حضرت علي(ع) من به قربان وجودت که وجودم هلالي 01:29 141kb
15 حضرت علي(ع) ارضي 14:13 2.15mb
16 حضرت علي(ع) ارضي 07:46 1.17mb
17 حضرت علي(ع) ارضي 11:00 1.66mb
18 حضرت علي(ع) ارضي 04:42 728kb

--------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------

... و تو چه داني كه شب قدر چيست؟

شب قدر، كدام شب؟
در اين باره گذشته از گروهي كه شب قدر را شب خاصي از سال نمي شمارند و آن را از مقوله زمان برتر دانسته اند، روايات و اقوال به چند دسته قابل تقسم است:
1ـ شب قدر يكي از شبهاي آخرين دهة ماه مبارك است.
2ـ شب قدر يكي از ليالي مفرد دهة ماه مبارك رمضان است.
“شيخ طوسي به هنگام تفسير سورة قدر مي گويد:
“بدون هيچ اختلافي در ميان شيعه، شب قدر در دهه آخر ماه رمضان و از شبهاي فرد است”.(1)
3ـ شب قدر يكي از شبهاي نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ماه مبارك است.
امام صادق (ع) در پاسخ به يكي از طالبان شب قدر فرمود:
“آن را يكي از شبهاي نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم طلب كن”.(2)
در برخي از روايات به هر سه شب اشاره شده ولكن نه در عرض يكديگر بلكه در طول هم؛ يعني گويي هر كدام ويژگي خاص خود را دارا هستند و گويا اگر كسي چيزي بطلبد بايد از همان شب نوزدهم شروع كند؛ مانند روايت زير:
زرارة ـ رضوان الله عليه ـ از امام صادق (ع) نقل مي كند: “در شب نوزدهم {همه چيز} تقدير و اندازه گيري مي شود، در شب بيست و يكم بسته مي شود و در شب بيست و سوم امضاي نهايي مي گردد.”(3)
ويژگي شب قدر آن است كه آنچه در آن از جانب پروردگار عالم دربارة انسانها مقدر مي گردد، حتمي و قطعي است، با نگاهي اجمالي به كتابهاي مخصوص دعا در اين ماه پر بركت عبارات زير بسيار تكرار شده است:
“اللهم اجعل لي فيما تقضي و تقدر من الامر المحتوم و مما تفرق من الامر الحكيم في هذه الليله، في القضاء الذي لايرد و لايبدل ….”
چنان كه پيداست عبارتهاي “المحتوم” و “لايرد” و “لايبدل” همه دليل عدم تغيير اين تقديرات است. از اين رو در شب بيست و سوم تقديرات امضاء مي شود و قطعيت مي يابد. در نتيجه، اين روايت نيز در واقع تأكيدي بر شب بيست و سوم است.
4ـ دسته اي از احاديث، شب قدر را يكي از شبهاي بيست و يكم و بيست و سوم دانسته اند: مانند احاديث زير:
امام صادق (ع) فرمود:“شب قدر در شب بيست و يكم يا بيست و سوم است”.(4)
“عبد الواحد بن مختار انصاري“ مي گويد: به امام محمد باقر (ع) عرض كردم، مرا از شب قدر آگاه فرماييد. فرمود:“آن را در شب بيست و يكم يا بيست و سوم طلب نما”. عرض كردم: دقيقاً آن را برايم مشخص فرماييد، فرمود: “چه شود دو شب، سخت بكوشي {تا به چنين امر عظيمي دست يابي}.(5)
با ديدن چنين رواياتي به نظر مي رسد كه ائمه بزرگوار عليهم السلام نخواسته اند كه صريحاً و به صورت علني اين شب را مشخص نمايند؛ از اين رو همواره خواسته اند كه مردم، خود با تلاش و عبادت به چنين مرتبة برجسته اي برسند.
ابوبصير ـ رضوان الله عليه ـ نيز مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: جانم به فداي شما باد، آن شبي كه اين همه به آن اميد داريم {و در پي آن هستيم} كدام شب است؟ امام عليه السلام فرمود:
“يكي از شبهاي بيست و يكم و بيست و سوم است”.
عرض كردم: اگر توان احيا و به پا داشتن هر دو شب را نداشتم چه كنم؟ امام عليه السلام فرمود:
“براستي كه زنده نگاه داشتن دو شب در مقايسه با آنچه در پي آن هستي چقدر آسان است!”.(6)
جز اينها روايات ديگري نيز مشخصاً شب قدر را در ميان اين دو شب دانسته اند.
5ـ پاره اي از روايات صريحاً يا در لفافه بر شب قدر بودن شب بيست و سوم دلالت دارند، از جمله:
سيد بن طاووس با سند خود از “سفيان بن سمط” نقل مي كند: از امام صادق عليه السلام خواستم كه شب قدر را مشخصاً برايم بازگو كند، امام عليه السلام فرمود: “شب بيست و سوم“.(7)
“ضمرة انصاري” از پدرش نقل نموده: از پيامبر (ص) شنيدم كه فرمود: “شب قدر، شب بيست و سوم است”. (8)
حديث بعدي حديثي است كه به “حديث جهني” مشهور است. نام اصلي جهني “عبدالرحمن بن انيس انصاري” است. گويند اين شخص داراي شتر و گوسفند بوده است.
جهني براي آن كه دقيقاً شب قدر را بشناسد به خدمت پيامبر اسلام (ص) رسيده عرض كرد: “اي پيامبر خدا (ص) من صاحب شتران، گوسفندان و غلاماني چند هستم، دوست دارم شبي را به من بشناساني كه در ماه مبارك رمضان باشد و من به فضيلت آن شب و نماز در آن نائل شوم”.
پيامبر (ص) از او خواست كه نزديك شود، وقتي كه جهني به نزديك پيامبر (ص) رسيد، پيامبر سخناني در گوش وي گفت. كسي از اين كلمات آگاه نگشت، ولي گويند هنگامي كه شب بيست و سوم ماه مبارك فرا رسيد، جهني به همراه خانواده، خويشاوندان، شتران، گوسفندان و غلامان خود وارد مدينه شد، آن گاه به هنگام صبح از مدينه خارج شد و به جايگاه اصلي اش باز گشت. مضمون اين داستان را امام باقر عليه السلام نقل كرده است و حديث بسيار معتبري است.
سيد بن طاووس مي گويد:
“بدان كه روايات صريحي در اين كه شب بيست و سوم شب قدر است وارد شده كه بوضوح بيانگر اين حقيقت است”.
در روايات است كه امام صادق عليه السلام سخت بيمار شد و در بستر افتاد به گونه اي كه خود قادر به حركت نبود، دستور داد كه در شب بيست و سوم ماه رمضان او را به مسجد منتقل كردند و آن شب را تا صبح در مسجد زنده نگاه داشت. عده اي اين امر را نشانة حساس بودن اين شب و از علايم شب قدر مي شمارند.
در روايت آمده است كه امام صادق عليه السلام در شب بيست و سوم دوبار غسل كرد؛ يك بار در اول شب و يك بار در آخر شب.(9) عده اي نيز اين امر را كه دربارة ديگر شبها نرسيده نشانه اي از شب قدر شمرده اند.
6ـ چندي از روايات، شب قدر را شب نيمه شعبان، معرفي كرده اند.
عارف جليل القدر، ميرزا جواد ملكي تبريزي ـ رضوان الله عليه ـ در كتاب گرانقدر خود “المراقبات” در بخش “فضيلت شبهاي قدر” اگر چه در پيروي از روايات، شب بيست و سوم را بااهميت تر از تمام شبها دانسته اما به شب قدر بودن اين شب نيز تصريح نموده است. آن گاه در سازگار كردن اين شب قدر با شب قدر ماه مبارك مي گويد:
“در برخي از روايات شب نيمه شعبان، شب قدر ائمه معصوم عليهم السلام و شب قدر در ماه رمضان، شب قدر رسول صلي الله عليه و اله شمرده شده است.”(10)
در شب قدر سرنوشت انسانها و نيز فهرستي از تمام حوادث خرد و كلان عالم هستي و مأموريتهاي ساليانه حضرت مهدي عليه السلام به آگاهي او مي رسد. هر چند مطابق روايات بسيار معتبر در پايان هر هفته كارنامه اعمال مؤمنان {و شايد تمام انسانها} به خدمت آن بزرگوار برده مي شود و اصولا آن حضرت محضر اسم “عليم” “سميع”، “بصير” و ديگر اسماي الهي است و همه هر لحظه در محضر اويند و ليكن در شب قدر در سطح بسيار گسترده اي مشخصات دقيق تمام امور و شؤون عالم هستي و جملة انسانها به محضر مباركش ارائه مي شود؛ زيرا ولايت امر در يد قدرت اوست. از اين رو اگر “فرشتگان و روح اعظم در شب قدر خبر تمام امور و وقايع عالم هستي را به پايين مي آورند”
در واقع تمام اين اخبار و سرنوشتها و تقديرات به آگاهي حجت خدا در زمين مي رسد.
مرحوم كليني رحمه الله در كتاب ارزشمند كافي از امام باقر عليه السلام نقل مي كند:
“در شب قدر تفسير امور هر سال بر امام معصوم كه ولي الامر است فرود مي آيد، در اين شب به او گفته مي شود كه چه بايد بكند و همچنين مردم را به چه كاري فرمان دهد”.(11)
همچنين فرمود:
“در شبهاي قدر از جانب خداوند متعال به پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و جانشينان و اوصياي گرامي اش عليهم السلام امر مي شود كه چنين و چنان كن”.(12)
البته بايد دانست كه اين فرمان خداوند وحي شمرده نمي شود و القاي اين علوم و آگاهيها تنها نوعي آگاهي بخشي است. “سيد بن طاووس” در اين باره مي گويد:
“بدان كه القاي اسرار هر سال در شب قدر به ولي الامر عليه السلام در شمار وحي نيست؛ زيرا رشتة وحي با وفات پيامبر صلي الله عليه و اله از هم گسسته شد؛ بلكه اين نوعي آگاهي بخشي است كه امام معصوم عليه السلام از حقيقت آن خبر دارد؛ چنانچه خداوند فرمود: “و اذ أوحيت الي الحواريين” يا فرمود: “و أوحينا الي ام موسي” نيز فرمود: “و اذ أوحي ربك الي النحل” كه هر كدام تأويلي دارند جز حي نبوي است”.(13)
در هر حال با نگاهي گذرا به آيات كريمه و روايات شريفه هيچ ترديدي در پيوند عميق و جدايي ناپذير ليله القدر و امام معصوم عليه السلام باقي نمي ماند، اين امر هنگامي بوضوح درك مي شود كه در عدم جدايي قرآن و معصوم كه در روايات متواتر از خاصه و عامه آمده دقت گردد آن گاه در ليله القدر كه شب نزول قرآن كريم {كه از امام معصوم جدا نيست} است نيز انديشه شود.
پس از ذكر اين دسته از احاديث بايد بگوييم: شبهايي كه احتمال مي رود شب قدر باشند بيش از اينهاست اما با قرائن بسياري به دست آمده كه قطعاً شب قدر در ماه مبارك و يقيناً در ايام فرد دهة آخر اين ماه و بحتم در يكي از شبهاي سه گانه و به احتمال قريب به يقين در شب بيست و سوم ماه رمضان واقع شده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پي نوشتها
1ـ التبيان، ج 1، ص385/2 ـ الميزان، ج 20، ص 333/3و4 ـ كافي، ج 4، ص159/5 ـ مجمع البيان، ج5. ص519/6 ـ كافي، ج 4، ص 156/7 و 8 ـ اقبال الاعمال، ج 1، ص 374/9 ـ وسايل، ج 3، ص 311 /10 ـ ترجمه المراقبات، ج3، ص 107/11 و 12 ـ كافي، ج 1، ص 248/13 ـ اقبال الاعمال، ج 1، صص 151 و 152.
 


 

 

مشکان
info@moshkan.com

شنبه: دیني

چرا به معرفت شناسي عملي يا عبادت به عنوان يك جايگاه با ثبات نگاه مي كنيد؟ به هرحال صدها ميليون انسان بر اين امر دامن مي زنند. اما فايده ي اين كار چيست؟ به نظر مي رسد عبادت نوعي با خود گفت و گو كردن است. چگونه بايد پذيرفت كه عبادت پيوستن به اقيانوس است؟ و اين اقيانوس كجاست كه ما آن را احساس نمي كنيم؟
 

عبادتي كه من به عنوان جايگاه با ثبات مي شناسم با عبادتي كه ديگران انجام مي دهند و شما از آن ياد كرديد ، تفاوت دارد. همان طور كه مشاهده مي كنيد، صدها ميليون انسان بر اين امر دامن مي زنند كه بر اثر فطرت دروني خويش به عبادت مي پردازند كه عمده ي آنها دو دسته هستند : غير الهيون و الهيون و دسته ي سومي وجود دارند كه به طور كلي از هر شكل عبادت ظاهري فارغ هستند؛ اين دسته حس دروني عبادت خود را در وابستگي هاي روزمره ي زندگي و تكيه بر آنها و فلسفه ي ذهني خود تخليه مي سازند و براي شكوفايي عبادت به شكل درست تلاش نمي كنند. اينها تمام توان روحي خويش را در نيازها و وابستگي هاي زندگي مادي خويش مهار مي سازند و روحشان همچون بياباني خشك است و بر اثر نگرش هاي از پيش تعيين شده ي فرهنگي و فلسفه ي فكري در اجتماعات، تخدير شده اند . عواملي در طرز انديشه و نگرش هاي فكري اين دسته وجود دارد كه عملاً آنها را از اصل فطرت خويش دور كرده است.
هر دو دسته ي عبادت كنندگان - الهيون و غير الهيون - به هر حال در ظهور نياز فطري زمينه اي پيدا كرده اند كه اين حسّ نياز عبادت در آنها مشهود است و در بحث روشن سازي نياز به عبادت در انسان بايد از آنها پرسيد و تحقيق كرد كه چرا عبادت را پذيرفته اند ؟ اين بحث بسيار جامعي است كه شايد خيلي از سؤالات شبهه برانگيز به دنبال داشته باشد كه مي توان به تمامي آنها پاسخ روشني داد.
غير الهيون دسته اي هستند كه نياز به عبادت را حس مي كنند و بر اين ميزان باور رسيده اند كه بايد پايگاه محكمي وجود داشته باشد. چه بسا به ترديد هم مي رسند يا در حين حركت، ترديد را نيز عموماً دارند؛ عده اي نيز در پرستش به جهل خويش پيوسته اند. غير الهيون نيروي پرستش خود را به بيراهه مي كشانند و در ذهن خود گرداب درست كرده اند و در، يافتن معبود به اشتباه رفته اند و متحملّ زيان هاي بسياري در زندگي خود شده اند. گاهي در مكتب هاي غير الهي اعمالي مشاهده مي شود كه مي توان فقط به عنوان پست ترين جايگاه از آنها نام برد. اين مكاتب نه تنها در تفكّر خود داراي بيابان خشك هستند بلكه از پرتگاه هاي خطرناكي برخوردارند كه سقوط در آن روح و روان آدمي را نابود مي سازد.
عبادت الهيون ، سلسله وار از يك نقطه شروع شده است. همواره در هر مرحله براي تكميل تعالي انسان ها پيامبري به دنبال پيامبري آمده و بشارت مرحله ي بعد را داده است و مرحله ي نهايي و تكميلي آن دين اسلام مي باشد كه بشارت آن در كتب آسماني پيشين آمده است. در بخش الهيون صحبت از اسلام و عبادت آن مطرح مي شود، زيرا آخرين دين و دستورات عبادي آن كامل ترين است. اسلام برنامه هاي روشني براي عبادت دارد. اين گونه تصوّر نشود كه اگر هركس بخواهد بدون شناخت و توجه قلبي عبادت كند، حتماً به آن نتايج لازم كه موجب تعالي است مي رسد زيرا بدون شناخت و بدون توجه قلبي در عبادت هرگز ارتباط برقرار نمي شود و نمي توان به آن اقيانوس پيوست.
در پاسخ به اين بخش از سؤال كه اين اقيانوس كجاست؟ بايد گفت… (پایان قسمت اول)
به دلیل طولانی نشدن مبحث ادامه مطلب را در قسمت دوم از نظر می گذرانیم.

 


 
arash_new2001@yahoo.com

حديث روزانه

ایمان اقرار است توأم با عمل و اسلام اقرار است بدون عمل.
امام صادق (ع)

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

22 مهر
هر کسی می تواند در هر برهه ای از زندگی تغییر کند؛ تنها اگر گفتگویی درونی با خود انجام دهد.
وین دایر

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

22 مهر / 14 اکتبر / 20 رمضان

Mobin_s2004@yahoo.com
22 مهر ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
مراسم سان و رژه به مناسبت پيروزي نظامي ايران

14 اكتبر سال 579 ميلادي جاركش ها در خيابانهاي تيسفون (مدائن ــ نزديك بغداد) پايتخت آن زمان ايران به راه افتادند تا خبر پيروزي سپاه اعزامي ايران بر رومي ها در سوريه و باز پس گرفتن اين سرزمين را به آگاهي مردم برسانند و بگويند كه خود را براي مراسم سان و رژه و جشن نظامي كه پس از ورود اسيران رومي و پرچمهاي گرفته شده از ايشان به تيسفون برگزار خواهد شد آماده كنند.
    در اين جنگ كه پنجم اكتبر به پيروزي ايران انجاميد (طبق اسناد قسطنطنيه، ششم اكتبر؛ زيرا 6 اكتبر كار شمارش اسيران و زخمي ها پايان يافته بود) 20 هزار سرباز رومي اسير و 27 هزار تن ديگر كشته شده بودند. سپاه اعزامي ايران به اين جنگ مركب از 40 هزار سوار و يكصد هزار پياده بود. خسرو انوشيروان شاه وقت ايران 26 اكتبر، سه هفته بعد از اين پيروزي پس از 48 سال حكومت در گذشت.

 

نخستين روزي كه استعمار غرب پا به تنگه هرمز گذاشت

درياسالار آلبوکرک

14 اكتبر سال 1515 درياسالار پرتغالي آلفونس دا آلبوكركي (آلبوكرك) در آن زمان كه ايران فاقد قدرت دريايي بود (زمان شاه اسماعيل صفوي) با كشتي توپدار و نيروي تفنگدار وارد تنگه هرمز شد و بعدا جزاير استراتژيك آن ناحيه را تصرف كرد. تنگه هرمز دروازه خليج فارس است، خليجي كه 970كيلومتر طول دارد. آلبوكرك نخسين نظامي غرب بود كه از راه دريا به خليج فارس تجاوز مسلحانه كرده است. وي در عين حال نخستين دريا نورد غرب است كه به اهميت استراتژيك خليج فارس به عنوان بازوي اقيانوس هند پي برده بود. آلبوكرك كه از ده سال پيش از آن به تصرف سرزمين هاي مشرق زمين دست زده بود به خوبي مي دانست كه پرتغال يك ميليون و پانصد هزار نفري نمي تواند در همه مناطق متصرفه مهاجرنشين تاسيس كند؛ بنابراين كوشش داشت كه با بكارگيري بوميان هر محل، اقتدار پرتغال را براين مناطق برقرار سازد و حفظ كند.
     آلبوكرك آغازگر تجاوزي شد كه هنوز ادامه دارد و قدرت هاي غرب بدون اين كه حقي داشته باشند در آبهاي كشور هاي دور دست مداخله مي كنند و نام اين مداخله را كه بارها به برخورد نظامي انجاميده است «حفظ منافع حياتي!» خود نام نهاده اند.
     آلبوكرك پس از بازگشت از منطقه هرمز به پايگاه اصلي و دائمي اش در گواي هند با حكم عزل خود كه از پرتغال ارسال شده بود رو به رو شد و از فرط اندوه 16 دسامبر سال 1515 دق كرد و درگذشت!.
     بادرگذشت آلبوكرك، مسئله اشغال ناحيه هرمز حل نشد. بعدا شاه عباس با كمك انگليسي ها ــ رقباي پرتغال ــ ناحيه را پس گرفت، ولي همين اتحاد او با انگليسي ها باعث گسترش نفوذ و بعدا سلطه آنان بر منطقه خليج فارس و امضاي پيمان «تروشيل» در 1820 با شيوخ امارات هفتگانه شد و سلطه خود را رسميت داد كه آثار آن هنوز زدوده نشده است. انگليسي ها به همين دليل، تا نيمه دهه 1930 تلاش بسيار كردند كه ايران داراي نيروي دريايي موثر نشود و ....

Mobin_s2004@yahoo.com
14 اکتبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

سينما

«ارول فلين » دچار حمله قلبي شد و درگذشت

« ارول فلين » بازيگر نيمه قرن 20 فيلمهاي سينمايي هاليوود 14 اكتبر سال 1959 در ونكوور كانادا براثر حمله قلبي در 50 سالگي درگذشت.
    وي در انواع كار نمايش از « اكشن» تا « درام » مهارت داشت و در زمينه هاي مختلف به ايفاي نقش پرداخته بود.
    
    
    

در قلمرو ادب

سالروز در گذشت داستان نگار 50 ميليوني

هرولد رابينز Harold Robbins داستان نگار آمريكايي كه 20 ناول او به 32 زبان ترجمه شد و تا زنده بود جمعا 50 ميليون نسخه فروش داشت 14 اكتبر 1998 در 81 سالگي در گذشت.
    وي نوجواني را در يتيمخانه گذرانيده بود و در بزرگسالي در تجارت ورشكسته شده و پس از درگذشت همسرش براثر يك بيماري مرموز به كارگري پرداخته بود.
    هرولد از نيمه عمر كار داستان نگاري را با نوشتن تجربه هاي خود از زندگاني آغاز كرد كه چون مطالب از دل بر آمده بودند بر دل نشستند و او را به صورت داستان نگاري بلند آوازه درآوردند.
    معروفترين داستانهاي او عبارتند از : « روياي بازرگانان » ، « كارپت بگرز » ،
    « يتيمخانه » ، « غريبه را دوست ندار » ، « مرا ترك نكن» ، « حقيقت زن افسانه اي » و ....

ساير ملل

خروج آلمان از جامعه ملل و كميسيون خلع سلاح

دولت وقت آلمان (هيتلر) جامعه ملل را دستگاهي بي معنا، بي خاصيت، بدون توجه به واقعيت هاي روز و فاقد توان اجرايي اعلام كرد و از عضويت آن خارج شد.
    هيتلر كه از ژانويه اين سال قدرت مطلق را در آلمان به دست گرفته بود اعلام داشت كه در جامعه ملل، به آلمان به چشم كشور درجه 2 نگاه مي كردند و عضويت در چنين مجمعي بي معنا بود. وي در همين روز عضويت آلمان در كميسيون خلع سلاح را لغو كرد و اعلام داشت اين كميسيون هنگامي مفيد است كه همه كشورهاي عضو ان متساويا خلع سلاح شوند، نه فقط بعضي كشورها.
    هيتلر گفت كه آلمان براي دفاع از خود بار ديگر مسلح خواهد شد. او سپس دولتهاي پيشين آلمان، پس از جنگ جهاني اول و پيش از خود، را خائن خواند و گفت كه دولت حزب نازي چيز ديگري است. هيتلر با اين عمل، غرور را به آلماني ها بازگردانيد و آنان را پشت سر خود متحد كرد.

 

روزي كه مارشال رومل خودكشي كرد

رومل

14 اكتبر سال 1944 فيلد مارشال اروين رومل(تلفظ انگليسي آن : رامل) نابغه نظامي و افسر معروف آلمان كه متهم به آگاهي قبلي از توطئه سوء قصد نسبت به جان هيتلر شده بود خودكشي را بر محاكمه شدن ترجيح داد، زيرا كه محاكمه او به تضعيف روحيه نظاميان در حال جنگيدن مي انجاميد و به سود آلمان نبود. طبق پاره اي از گزارشها، در اين روز دو ژنرال آلماني با رومل ملاقات كردند كه يكي از اين دو راه را انتخاب كند: خودكشي و حفظ عنوان قهرماني و دفن با تشريفات نظامي و رعايت احترامات؛ يا محاكمه در دادگاه نظامي و ... و او خودكشي را برگزيد.
     رومل در لحظه سوء قصد به هيتلر دربيمارستان بستري بود زيرا كه در جبهه نرماندي زخمي شده بود. گويا سوء قصدكنندگان قبلا او را از تصميم خود آگاه ساخته و اين عمل را به سود آلمان كه ديگر اميدي به پيروزي اش مگر تكميل سلاح اتمي نبود مي دانستند. رومل 52 سال عمر كرد.

 

كيم جونگ ايل برجاي پدر نشست

14 اكتبر 1980 حزب حاكم جمهوري دمكراتيك خلق كره «كيم جونگ ايل» را بجاي پدر به رهبري كشور بر گزيد. كيم ايل سونگ پايه گذار جمهوري خلق كره بود كه فوت شده بود. گذشت زمان نشان داده است كه كيم جونگ ايل همان سياست پدر را عينا دنبال كرده است.

كيم ايل سونگ ( پدر ) ــــ كيم جونگ ايل ( پسر )

كيم ايل سونگ (پدر) ــــ كيم جونگ ايل (پسر)

تاريخ از نگاهي به تصوير

شانزدهمين فرزند در 39 سالگي

اين عكس و شرح آن 14 اكتبر 2005 در روزنامه هاي آمريكا چاپ و مطلب از شبكه هاي تلويزيوني پخش شده بود. برخي از روزنامه ها آن را در صفحه اول خود منتشر كرده بودند.
     اين گزارش به مناسبت به دنيا آمدن شانزدهمين فرزند بانو «ميشل داگر» 39 ساله در يك بيمارستان شهر ليتل راك در ايالت آركانزاي آمريكا انتشار يافته بود. بانو ميشل (روي تخت در سمت راست عكس) در طول 18 سال زندگي زناشويي داراي اين 16 فرزند شده است كه همه آنان در عكس ديده مي شوند. دو جفت از كودكان او (4 فرزند) دوقلو به دنيا آمده اند. شوهرش، جيم نماينده سابق پارلمان ايالتي آركانزا گفته است كه تنها آرزويش اين است كه تا او زنده است همه فرزندانش حتي پس از ازدواج با او در يك خانه زندگي كنند و چنين خانه اي را كه داراي 18 سويت يك آشپزخانه عمومي (مشابه رستوران ها) و يك ناهار خوري 40 نفره است در دست ساختن دارد. ميشل هم گفته است كه در نظر دارد تا زمان يائسگي فرزند به دنيا آورد و حدس مي زند كه دست كم سه فرزند ديگر داشته باشد. برخي از روزنامه ها نوشته اند كه جيم كه اينك 40 ساله است تز فوق ليسانس خود را درباره نگراني جهان از افزايش نفوس نوشته بود.

برخي ديگر از رويدادهاي 14 اكتبر

  • 1884:   فيلم عكاسي به صورت نوار اختراع شد.

  • 1947:   چوك ييگر خلبان آمريكايي جنگنده با يك هواپيما كه موتور موشكي داشت براي نخستين بار سرعت صوت راشكست و با سرعتي بيش از 1000 كيلومتر در ساعت پرواز كرد

  • تاريخ جاري

    نويسنده مبارز برنده جايزه نوبل در ادبيات شد

    پينترهرولد پينتر Harold Pinter (عكس بالا) نمايشنامه نگار انگليسي 14 اكتبر 2005 برنده جايزه ادبي سال 2005 نوبل شد. وي يك مبارز 75 ساله است. آكادمي سوئد كه هرولد را شايسته دريافت اين جايزه 3/1 ميليون دلاري دانسته گفته است كه هرولد با نوشتن دهها نمايشنامه، اين هنر را زنده كرده و به حالت كلاسيك باز گردانيده است. نمايشنامه هاي هرولد محاوره اي و گفت و شنودي هستند و عمل در آنها كم است و مي توان آنها را در يك اطاق به صحنه درآورد. نمايشنامه هاي هرولد عمدتا زمينه سياسي و موضوع روز دارند. او از مخالفان سرسحت جنگ تعرضي و هرگونه سلطه گري و نقض حقوق ملل و انسانهاست. وي تا كنون چند بار در تظاهرات ضد جنگ عراق شركت كرده است. هرولد شعر هم مي سرايد.

    Mobin_s2004@yahoo.com
    20 رمضان هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     حضرت محمّد(ص) با 10000مرد جنگي بطرف مكه حركت كردند و اين شهرمقدس را فتح نمودند.

    [20 رمضان 8] - حضرت محمّد(ص) با 10000مرد جنگي بطرف مكه حركت كردند و اين شهرمقدس را فتح نمودند. حضرت محمّد(ص) چون به مكه رسيدند اعلام كردند هركس به خانه رود و دررا به روي خود ببندد درامام است و هركس به مسجد الحرام برود درامان است. رسول گرامي اسلام حضرت علي(ع) را با پرچمي پيشاپيش ياران خويش فرستاد و فرمودند:«امروزروز رحمت است» و بدين ترتيب بدون درگيري مكه فتح شد. حضرت محمّد(ص) دو هفته درمكه ماندند و بتهايي را كه دركعبه بود ويران كردند و همچنين بتخانه هاي اطراف مكه را هم ويران كردند و بعد ازسروسامان دادن به كارهاي شهرمكه حركت كردند. رفتارپيامبراكرم(ص) با مردم مكه كه 20سال ازهيچ آزاري نسبت به مسلمانان دريغ نكرده بودند؛ بزرگواري پيامبردين اسلام را درديده مخالفان آشكار ساخت و آنان ازآن پس درمقابل دشمنان اسلام ايستادگي كردند.

     

     درگذشت جغرافيدان شهير اسلامى, شهاب الدين ياقوت بن عبدالله رومى

    [20 رمضان 626] - درگذشت جغرافيدان شهير اسلامى, شهاب الدين ياقوت بن عبدالله رومى (معروف به ياقوت حموى) صاحب معجم البلدان.
    بنا بر روايات , شب بيست و يکم افضل از شب نوزدهم است و غسل احيا و عبادت در اين شب مطلوب است.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    شعر
    يكجوغم ايام نداريم و خورشيم
    گه چاشت گهى شام نداريم و خورشيم
    چون پخته بماميرسد از عالم غيب
    از كس طمع خام نداريم و خورشيم

    بهائى
    عهد جوانى گذشت در غم بود و نبود
    نوبت پيرى رسيد صد غم ديگر فزود
    كاركنان سپهر بر سر دعوى شدند
    و انچه بدادند دير باز گرفتند زود
    نام جنون را بخود داد بهايى قرار
    نيست چه او عاقلى زير سپهر كبود

    باز شيخ بهائى گويد
    حالى دارم زمان زمان درهم تر
    هر لحظه قدم زبار عصيان خمتر
    يارب بگناهم ارنسوزى چه شود
    يك مشت بخاكستر دوزخ كمتر
     

     

     

     

     

     

     

     

    داروخانه مبين

    motlagh3d@yahoo.com

    لوامیزول (LEVAMISOLE)

    گروه دارویی : داروهای ضد انگل
    شکل دارویی : قرص 50 میلی گرمی ، شربت 40 میلی گرمی
    موارد مصرف : در درمان آلودگی به کرم های گرد مثل آسکاریس و کرم های قلابدار .
    مقدار مصرف :
    1- در درمان آسکاریس ، 150 گرم فقط در یک نوبت .
    2- در درمان کرم های قلابدار ، 300 میلی گرم طی یک یا دو روز .
    عوارض جانبی : تهوع ، استفراغ ، سرگیجه ، سر درد ، شکم درد.


    ****************

    آزمون امداد و نجات

    این آزمون با نظارت مستقیم هلال احمر برگزار می شود. و تاریخ برگزاری از روز دوشنبه 17/7/85 لغایت شنبه 22/7/85 مي باشد.
    براي دريافت فايل مربوط به سوالات روي لينک زير کليک کنيد.
    لازم به توضيح است در زمان آزمون Asistan به طور دائم گروه اینترنتی مبین را کنترل خواهد کرد.

    براي دريافت سوالات اينجا را کليک کنيد

    ****************

    دوستان عزیز آماده  پاسخگویی به سوالات داروئی
     شما هستیم
    motlagh3d@yahoo.com

     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى


    اسم من «آلبالو» است

     ما دو برادريم يكى بنام آلبالو و يكى بنام گيلاس .
    براى چاقها نعمت بزرگى هستم .
    در هسته و دمم خواص بسيارى هست
    ماسك برادرم گيلاس براى زيبايان بسيار مفيد است.

    ما دو برادر هستيم يكى به نام آلبالو و ديگرى گيلاس و از تركيبمان آلبالو گيلاس به عمل آمده است . به من آلوبالو و آلو بو على هم گفته اند. رنگ من سرخ است ولى برادرانم گيلاس به رنگهاى صورتى سرخ - زرد و سياه ظاهر شده اند. طعم من ترش و برادرانم شيرين و گاهى ميخوش مى باشند همه ما برادران سرشار از ويتامين هاى آ - ب - د - و ث هستيم موادى مانند منيزيم - كلسيم و آهن زياد داريم و كمى هم داراى سديم و پتاسيم و روى و فسفر مى باشيم . ترشى خون را پائين مى آوريم . ادرار را زياد مى كنيم و براى مبتلايان به نقرس - رماتيسم و مفاصل شراين غذاى مفيدى هستيم .
    برادرم گيلاس سينه را نرم مى كند. معده را ضد عفونى مى نمايد. و تخمير معده را از بين مى برد و از اين رو يبوست را معالجه مى كند و اسهال مخصوصا اسهال خونى را شفا مى بخشد، و بسيار سهل الهضم است . براى مبتلايان به مرض چاقى يك غذاى ايده آل است و مبتلايان و كسانى كه مى خواهند لاغر شوند مى توانند گيلاس را قبل از غذا ميل نمايند. زيرا خوردن گيلاس قبل از غذا شخص را سير مى كند و جلوى اشتها را مى گيرد و در عين حال او را چاق نمى نمايد و اين ، به علت آن است كه قند گيلاس با قند انگور متفاوت است و روى همين اصل ، براى مبتلايان به مرض قند بسيار نافع بوده و خوردنش ضررى ندارد، هيچوقت گيلاس را بعد از غذا و سر سيرى نخوريد. زيرا معده را سنگين و ايجاد تخامه مى نمايد.
    من خودم صفرابر خوبى هستم ، قى و اسهال صفراوى را درمان مى كنم . عطش و التهاب را كم مى كنم و دوست معده و كبد هستم - ميوه ى خشك شده من كمى قابض است .
    چنانچه مغز هسته مرا گرفته با يك دهم وزنش ، رازيانه جوشانده ، و ميل نماييد، سنگهاى كليه و مثانه را از بين ميبرد.
    صمغ درخت من و برادرانم سينه را نرم مى كند و رنگ رخسار را باز كرده ، قلب را جلا مى دهد. براى درمان سرفه بهتر است كه صمغ را گرفته با آب سرد ميل نماييد.
    يكى ديگر از مزاياى برادرم گيلاس آن است كه دم كرده دم آن ادرار را زياد مى كند و اين خاصيت او شهرت جهانى دارد.
    جوشانده برگ گيلاس در شير ملين است .
    ماسك زيبايى كه با گوشت گيلاس تهيه مى شود، پوست را نرم و رنگ رخسار را باز مى نمايد و براى اين كار بهتر است كه از گيلاسهاى درشت خراسانى استفاده كنيد و گوشت آنها را روى صورت بماليد و بگذاريد مدتى بماند.
    گيلاسهاى خراسانى كه در قشم و ميگون كاشته شده و از آب رودخانه شمشك سيراب مى شوند، فسفر بيشترى دارند و روى اين اصل در مقابل آفات نباتى قدرت مبارزه بيشترى دارند و خوردن آنها مغز را تقويت مى نمايد. و در اينجا بد نيست بدانيد كه بزرگترين معدن فسفر دنيا در شمشك قرار دارد.
     

     

     

     

     

     

     

    تاريخ اجتماعى ايران
    از آغاز تا مشروطيت

    دكتر عزت الله نوذرى


    قسمت سي
    دولت اموى (3)

    موالى و بنى اميه
    اصولا بنى اميه حكومت خود را بر محور سيادت عرب بنا نهاده بودند. ايرانيان و ديگر خلق هاى غير عرب در سرزمين هاى اسلامى تا حد برده و بنده (موالى ) تنزل كردند و بنى اميه نسبت به آنان بسيار سخت مى گرفتند. (129)
    موالى نمى توانست به هيچ كار آبرومندى به پردازد، حق نداشت سلاح بسازد، بر اسب بنشيند. اگر يم موالى نژاد ايرانى با دخترى عرب ازدواج مى نمود سرنوشتى جز تازيانه ، زندان در انتظارش نبود. طبقه موالى در دوران امويان و آغاز روزگار عباسيان طبقه خاص از طبقات اجتماعى مسلمانان بشمار مى آمدند.
    در عراق ، موالى كوفه بيش تر از ايرانى بودند و فارسى سخن مى گفتند. در حالى كه ساير مواليان ، زبانشان سريانى بود، در عهد معاويه بيش از بيست هزار تن موالى در كوفه مى زيستند كه بيش ترشان ايرانى بودند و حتى بعضى از واليان عراق به سبب همين كثرت موالى از ناچارى به زبان فارسى آشنايى پيدا نمودند.
    در برابر اين ظلم و ستم و پريشانى ها و شكنجه ها، ايرانيان و خلق هاى غير عرب (موالى )، سرانجام به ستوه آمدند و طغيان نمودند و در هر نهضتى كه عليه حكومت اموى به وجود آمد شركت نمودند. چنان كه در لشكر مختار بن ابو عبيد ثقفى كه به خونخواهى حسين بن على عليه السلام عليه بنى اميه قيام نموده بود، بيش از بيست هزار تن در آن شركت داشتند و چندين برابر اعراب بودند. (130)
    نخستين قيام و شورش ، از درون حكومت اموى آغاز شد و ابن اشعث (حاكم زابل ) به مخالفت با حكومت بنى اميه برخاست .
    علت قيام و خروج ابن اشعث را چنين نوشته اند: عبدالرحمان بن اشعث از جانب حجاج ، در زابل ، امارت داشت . حجاج نامه اى تند به او نوشت كه ، هر چه زودتر در وصول و ايصال ماليات ها اقدام كن و به هند و سند حمله بر و سر عبدالله عامر را فورا نزد من بفرست ... (131)
    ابن اشعث كه در صدد سركشى و طغيان بود، برآشفت و جوابى درشت به حجاج نوشت كه تاختن به هند و سند كنم ، اما ناحق نستانم و خون نريزم .
    ابن اشعث قبل از ابومسلم شورش كرد و بسيارى از نيروهاى توده اى و روشنفكرى و مذهبى را به دور خود جمع نمود. او در جنگ هاى فراوان حجاج را شكست داد و در تمام اين جنگ ها، از سوى شعوبى ها و مخصوصا از روستاييان و رنجبران ايرانى حمايت شد اما سرانجام در جنگ جماجم - پس از صد روز نبرد - شكست خورد و دستگير كرديد و در بين راه خودكشى نمود. (132)
    در هنگام ظلم و ستم حكام غرب و تجاوز و تاراج عمال اموى ، خراسان قلب شورش و نهضت هاى ملى و توده اى بود زيرا كه :
    اولا، از جهت اقتصادى و ظلم و ستم و فشار ماموران حكومتى در اخذ خراج و تحميل ماليات هاى جديد به توده ها، گزارش هاى موجود نشان مى دهد كه خراج خراسان ، بالغ بر نصف خراج كل سرزمين هاى خلافت بود.
    ثانيا به خاطر موقعيت جغرافيايى و دور بودن خراسان از مركز خلافت اموى (دمشق )، كه امكان لشكركشى خليفه و سركوبى قيام هاى مردم را دشوار مى ساخت .
    بدين ترتيب ، ظهور شخصيت هايى مانند بكير بن ماهان ، ابومسلم خراسانى و خداش و در نتيجه ، تشكيل سازمان مخفى طرفداران بنى عباس ، زمينه را براى پيدايش و استقرار يك توازن اجتماعى نوين ، ضرورى ساخت .
    ماهان ، بازرگانى بود كه از ظلم و ستم و فشارهاى مالياتى حكام اموى به ستوه آمده بود و با توجه به خاستگاه طبقاتى او، مى توان گفت كه ماهان در استقرار حكومت بنى عباس ، تامين و تحكيم خود را جست و جو مى كرد.
    خداش نيز داراى پايگاه وسيع طبقاتى در ميان روستاييان خراسان بود و در لفافه ى دعوت به استقرار حكومت بنى عباس ، به تبليغ عقايد اقتصادى - اجتماعى - مزدك مى پرداخت ، او و پيروانش تقسيم زمين و اموال را وعده مى دادند - حاكم خراسان و ماوراء النهر، خداش را تعقيب و دستگير نمود، زبانش را كندند و دست هايش را بريدند و ديدگانش را ميل كشيدند و بعد به قتلش رساندند. (133)

    نهضت شعوبيه
    بزرگ ترين نهضتى كه منجر به انقراض دولت و سيادت عرب در ايران شد، نهضت شعوبيه بود، اين نهضت از اوايل قرن دوم هجرى و بلكه پيش از آن شروع و دنباله ى آن تا قرن ششم هجرى كشيده شد. پيدايش اين مسلك ، جنبش بزرگى را در عالم اسلام و عرب ايجاد كرد و تغييرات عميقى در كليه شئون سياسى و فكرى و ادبى عرب پديد آورد و كار به جايى رسيد كه عده ى زيادى از هر طبقه و ملتى ، حتى خود عرب ها هم به اين فرقه پيوستند. در كتب ادب و تواريخ ، به نام بسيارى از دانشمندان مشهور و شاعران و نويسندگان معروف و امرا و وزراى بزرگ برمى خوريم كه داراى عقيده شعوبى و از هواخواهان جدى اين نهضت بودند. از آن جمله مى توان ، اسماعيل بن يسار نسانى ، بشار بن برد طخارستانى ، ابو ثواس ‍ حكمى ، ابراهيم بن ممشار اصفهانى ، ابوالحسن مهيار ديلمى و عبدالله بن مقفع را نام برد.
    از عهد دولت اموى به بعد، سه مسلك و عقيده مهم در ميان مسلمانان به وجود آمد كه مى توان آن ها را به احزاب سه گانه تغيير كرد. هر كدام از اين احزاب ، داراى آرا و عقايدى مخصوص در موضوع برترى ملتى بر ساير ملل ، يا مساوات اقوام و ملل با يكديگر بود كه عبارتند از:
    1 - برترى عرب بر همه ملت ها و اقوام جهان (اهل التفقيل ) يا (حزب عربى )
    2 - مساوات و برابرى ملت هاى جهان با يكديگر (اهل التسويه ) يا (حزب مساوات )
    3 - برترى عجم بر عرب و تحقير آنان (يا حزب شعوبى ) (134)
    ظهور اين سه مسلك از حيث تقدم و تاخر به ترتيبى است كه ذكر شد.
    اين بحث بعدا در زمان عباسيان مورد تحليل قرار خواهد گرفت .

    ادامه دارد ....

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    روغن موتور را بهتر بشناسیم

    مطلبی که می خوانید شما را با باورهای نادرستی که بیشتر توسط تولیدکنندگان روغن موتور و صاحبان مراکز تعمیرات بوجود آمده و گسترش یافته است، آشنا می کند و می تواند کمک مهمی به نگهداری بهتر از اتومبیل شما بنماید.

    تاریخچه
    از زمانی که سازندگان خودروهای شخصی و مسافربری دارای موتور درونسوز مجبور به تولید موتورهایی کوچکتر، با کاربرد بهتر سوخت، آلایندگی کمتر و بادوام تر شده اند، نیاز موتورها به روغنکاری نیز به طور چشمگیری تغییر کرده است. این تغییرات در موتور موجب تولید روغن موتورهایی شد که برای موتورهایی با پیچیدگی بیشتر، دمای بالاتر و دور موتور سریعتر مناسب باشند.

    این نوع روغنها دارای مواد افزودنی هستند که به خصوص هنگام روشن کردن موتور از فرسودگی آن جلوگیری میکند، چسبندگی بین قطعات را حفظ کرده و با معلق نگهداشتن دوده و مواد آلاینده حاصل از احتراق، به عبور و شسته شدن آنها از بخشهای داخلی موتور کمک میکند. این خواص موجب میشوند که فاصله بین دو تعویض روغن افزایش یابد.

    کثیف شدن
    مهمترین دلیل برای تعویض روغن، جلوگیری از ایجاد لجن در آن است. دانستن دلیل و چگونگی شکل گیری این لجن یا رسوبات گل و لای مانند در روغن و جلوگیری از آن بسیار مهم است.

    چگونه از ایجاد لجن جلوگیری کنیم
    مواد افزوده شده به روغنهای پاک کننده در واقع تمام ذرات آلاینده را از بخشهای داخلی موتور "میشوید" و این ذرات را تا زمان تعویض شدن روغن به صورت معلق درون خود نگه میدارد. دانستن این نکته بسیار مهم است که این ذرات ریزتر از آن هستند که موتور را فرسوده کنند اما موجب تیره شدن رنگ روغن میشوند. پس در عین اینکه تیرگی رنگ روغن دلیل کثیفی فراوان آن نیست، اما راه ساده جلوگیری از لجنی شدن روغن در اثر اشباع شدن از این ریزه های دوده و مواد آلاینده، تعویض به موقع آن است.

    تنها راه تشخیص اشباع شدگی روغن، تجزیه آن است، پس مطمئن ترین کار، رعایت برنامه تعمیرکار یا تعویض روغنی است. به یاد داشته باشید که مواد آلاینده حاصل ترکیب سوخت با هواست و روغنهای ترکیبی یا Synthetic از تولید آن جلوگیری نمیکند. این نوع روغنها شاید از نظر ظرفیت بیشتر نگهداری ذرات معلق بر روغنهای معمولی ارجحیت داشته باشد اما فاصله زمانی دو تعویض روغن را آنقدرها هم طولانی نمیکند.

    از چه روغنی استفاده کنیم
    روغن موتور به انواع مختلف تقسیم میشود که رایج ترین آن روغنی است که از نفت خام گرفته شده و روغن معدنی یا مینرال mineral oil نام دارد. علاوه بر این روغن، انواع دیگری از روغنهای موتور وجود دارند که در اینجا به معرفی کوتاه آنها میپردازیم.

    روغنهای پاک کننده - Detergent oil
    درواقع تمام روغنهای جدیدی که عنوان روغن چند وزنه یا Multi-weight عرضه میشوند (روغنهایی که افزودن پلیمر میتوانند در دماهای مختلف، وزن متفاوتی داشته باشند و در نتیجه در مقابل تغییرات دما مشکلی نخواهند داشت) نوعی روغن پاک کننده هستند، این روغنها دوده را از بخشهای داخلی موتور پاک میکنند و آنها را به صورت معلق در درون خود نگه میدارند.
    این ذرات به قدری ریز هستند که توسط فیلتر روغن گرفته نمیشوند و تا زمات تعویض روغن در آن باقی میمانند. این ذرات هرچند موجب تیره شدن روغن میشوند، اما به موتور آسیبی نمیرسانند. اما اگر روغن از آنها اشباع شود، ذرات اضافه در قسمتهای داخلی موتور باقی میمانند.

    درجه غلظت ، چسبندگی یا Viscosity روغن
    درجه غلظت با دو شماره مشخص میشوند، یک شماره نمایانگر غلظت روغن در سرماست و با حرف W نشانه winter (زمستان) مشخص شده است، شماره بعدی نشانه درجه غلظت روغن در دمای عملیاتی است. هرچه این رقم بزرگتر باشد، غلظت روغن بیشتر خواهد بود.

    مواد تعدیل کننده غلظت
    برای محافظت از موتور در زمان روشن کردن موتور، روغن باید در زمان خنک بودن رقیقتر بوده و به سادگی روان شود. به همین منظور هنگام ساخت روغن مواد تعدیل کننده غلظت هم به آن می افزایند تا روغن در زمان خنکی روانتر شود و در عین حال با داغ شدن بیش از حد رقیق نشود.

    در نظر گرفتن آب و هوا
    به طوری که در کتابچه راهنمای خودرو و همچنین راهنماهای مراکز خدمات اتوموبیل آمده است، در هر آب و هوا، روغن خاصی به کار میرود. در نقاط گرم، روغنی با غلظت 10W30 میتواند جانشین قابل قبولی برای روغن 5W30 باشد و بدون هیچ تاثیر نامطلوبی مورد مصرف قرار گیرد.

    در گذشته و قبل از تولید روغنهای چند وزنه، چنین معمول بود که روغنی مخصوص تابستان و روغنی برای زمستان مصرف شود. اما درحال حاضر دیگر چنین ضرورتی وجود ندارد. با وجود این، اگر شما به دلیل اینکه در مکانی گرم زندگی میکنید، از روغن 10W30 استفاده میکنید و تصمیم دارید به مکانی بسیار سرد سفر کنید، حتما روغن موتور را با نوع 5W30 جایگزین کنید.
     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    معروفترین گانگستر
    و بزرگترین نماد قانون شکنی در آمريکا

    آل کاپون

    آل کاپون معروف ترین گانگستر آمریکا و بزرگترین نماد قانون شکنی در دهه 1920 آمریکاست. آلفونسه گابریل کاپون (Alphonse Gabriel Capone) که با نام Alfonso "Scarface" Capone نیز می شناسند، در 17 ژانویه سال 1899 متولد شد و در 25 ژانویه 1947 زندگی را بدرود گفت.
    هرچند در کارت شناسایی اش به عنوان فروشنده اثاثیه دست دوم معرفی شده بود، اما در واقع یک گانگستر آمریکایی بد نام طی سال های 1920 تا 1930 بود. اصلیت کاپون ناپلی بود، یک ناپلی متولد شده در نیویورک که تبهکاری را از بروکلین آغاز کرد و سپس به شیکاگو نقل مکان کرد و تبدیل به بدنام ترین مجرم این شهر شد.
    در اواخر دهه 1920 در لیست سیاه اداره تحقیقات فدرال آمریکا قرار داشت، نهایتا در سال 1931 توسط حکومت فدرال به جرم فرار از پرداخت مالیات متهم شناخته شده و سقوط کرد.

    نوجوانی کاپون
    پدر آل کاپون، گابریل کاپون یک آرایشگر اهل روستایی (Castellammare di Stabia) در 25 کیلومتری جنوب ناپل بود و مادرش، ترسینا رایولا، خیاط اهل شهر کوچکی در جنوب غربی ایتالیا بود. این زوج که هفت فرزند پسر و دو فرزند دختر داشتند، در سال 1894 به آمریکا مهاجرت کردند و در ویلیامزبورگ (Williamsburg) در نزدیکی بروکلین ساکن شدند.
    آل کاپون از سنین نوجوانی با ارتکاب جرم های کوچک، بزهکاری را آغاز کرد، در 14 سالگی به دلیل درگیر شدن با یکی از معلمان مجبور به ترک دبیرستان شد. در این زمان او به گروه جنایتکاری به نام "Five Points Gang" به رهبری فرانکی یل (Frankie Yale) پیوست و از آن پس به عنوان متصدی بار در یک مهمانخانه به نام Harvard Inn که به یل تعلق داشت مشغول به کار شد.
    در یکی از زد و خوردهایش، قاتلی به نام فرانک گالوچیو (Frank Gallucio)، گونه چپ کاپون را با چاقوی ضامن دار شکاف داد و باعث شد لقب "صورت زخمی" تا آخر عمر با آل کاپون همراه شود.
    او در سال 1918 با یک دختر ایرلندی (به نام Mae Coughlin) ازدواج کرد و در همان سال صاحب پسری شد که او را "آلبرت سانی فرانسیس کاپون" (Albert "Sonny" Francis Capone) نام نهاد. در این ایام کاپون کماکان در خدمت فرانکی یل بود و به اتفاق همسرش یک سال در بروکلین زندگی کرد.
    در پی ارتکاب به دو فقره قتل، یل به ناچار او را به شیکاگو فرستاد تا آب ها از آسیاب بیفتد، این نقل مکان آغازی بود برای یکی از بد نام ترین تبهکاران در تاریخ معاصر کشور آمریکا.

    کاپون در شیکاگو
    کاپون در خانه کوچکی واقع درCicero در حومه شیکاگو، منزل گزید و در تشکیلات یک تبهکار حرفه ای به نام جانی توریو (Johnny Torrio) که رئیس اسبق یل بود، مشغول به کار شد.
    توریو بلافاصله به استعداد کاپون پی برد و کلیه کارهای خلافی را که در زمینه قمار، مشروبات الکلی و ... انجام می داد، به کاپون واگذار کرد. یکی از اقدامات او تقلب در رای گیری انتخاب شهردار Cicero بود، کاپون در پای صندوق های رای مردم را با تهدید وادار به رای دادن به توریو کرد و نهایتا توریو با اکثریت آرایی که با زور بدست آورده بود، موفق به کسب مقام شهرداری شد.
    اما در کمال ناباوری یک هفته بعد او ادعا کرد که کاپون را از شهر اخراج خواهد کرد. کاپون در یک ملاقات خصوصی با شهردار قلابی او را به شدت مضروب کرد.
    سرانجام زمانی که توریو هدف شلیک گلوله یکی از افراد گروه رقیب قرار گرفته و تصمیم به ترک شیکاگو گرفت، کاپون جای او را گرفت و به "رئیس بزرگ" تبدیل شد.

    سقوط کاپون
    کاپون به عنوان یک تبهکار زیرک هیچ مدرکی از کارهای خلاف خود بر جا نمی گذاشت. او یک شبکه جاسوسی بسیار گسترده در شیکاگو داشت و در شناسایی دشمنان تبحر خاصی داشت و قبل از اینکه هر دشمنی بیش از اندازه قدرتمند شود، نقشه قتلش را کشیده بود.
    یکی از معروفترین و وحشیانه ترین کشتاری که توسط کاپون و گروهش انجام شد، قتل عام روز ولنتاین - 14 فوریه - سال 1929 بود، چهار نفر از اعضای گروه کاپون وارد یک گاراژ در خیابان Clark شدند، ساختمان گاراژ در واقع مقر فعالیت قاچاق مشروبات الکلی گروه رقیب کاپون بود.
    دو نفر از افراد کاپون لباس پلیس به تن داشتند و همین امر باعث شد افراد گروه رقیب که 7 نفر بودند با تصور حمله پلیس، اسلحه های خود را به زمین نهاده و پشت به دیوار بایستند، افراد کاپون با دو تفنگ و دو مسلسل، بیش از 150 گلوله به آنان شلیک کردند، شش نفر آنان به قتل رسیدند و نفر هفتم که یکی از اعضای گروه خود آل کاپون بود، به طرز معجزه آسایی از مهلکه گریخت.
    اما سرانجام در سال 1927 تصویب قوانین جدید این اجازه را به دولت داد که او را به جرم فرار از پرداخت مالیات محکوم کند، در این زمان کاپون تصمیم به ترک شیکاگو گرفت و در جستجو هایی که به منظور یافتن مکانی مناسب برای اقامت، دریافت که در آمریکا وجه بسیار پلیدی دارد و توده مردم از او و گروهش تنفر دارند.
    از آن پس بود که تصمیم گرفت چهره اجتماعی محبوبی از خود بسازد، او به فقرا کمک می کرد، در محلات فقیر نشین رستوران های رایگان بر پا میکرد، در امور خیریه شرکت می کرد و حتی کلوپ شبانه خود را در اختیار هنرمندانی چون چارلی پارکر (Charlie Parker) و بینگ کرازبی (Bing Crosby) قرار می داد.
    او بعد از شیکاگو در سال 1928 فلوریدا را برای ادامه زندگی اش برگزید. فرانک ویلسون، تنها ماموری که در پی تعقیب کاپون و کار بر روی پرونده او بود، توانست مدارکی مبنی بر درآمد غیر قانونی کاپون از راه قمار یافته و او را به جرم پرداخت نکردن مالیات بر درآمد دستگیر کند.
    در سال 1931 علی رغم تلاش های بسیار کاپون و اطرافیانش، دادگاه او را به 11 سال زندان و پرداخت جریمه نقدی محکوم کرد. در سال 1932 او به زندان آتلانتا فرستاده شد، دو سال بعد او را تحت مراقبت شدید به زندان آلکاتراز فرستادند، با گذشت زمان او دچار بیماری روانی شد، تا حدی که مدت های مدید سلولش در زندان را ترک نمی کرد. او ماه های آخر محکومیتش را در بیمارستان روانی سپری کرد.
    در سال 1947 او بر اثر ایست قلبی درگذشت و در قبرستان Mount Olivet در شیکاگو در کنار پدر و برادرش به خاک سپرده شد اما در ماه مارس سال 1950 بقایای هر سه عضو این خانواده را به قبرستان Mount Carmel منتقل کردند.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان