587

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 587 :: دوشنبه 29 آبان 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

مرد سال 2006 را انتخاب کنيد


سلام!
مجله تايم مطابق سالهاي گذشته، امسال نيز اقدام به راي گيري براي انتخاب فرد سال جهان کرده است. امسال شش شخصيت برای رای گيری معرفی شده:  نانسی پلوسی، احمدی نژاد، کيم جونگ ايل، چاوز، جورج بوش و رايس پنج شخصيت حقيقی اين فهرستند و بروبچز «يوتيوب» هم در کنار آنها در اين فهرست جا گرفته اند (مجموعا شش کانديدا).
يکي از دوستان مي گفت: «هم یوتیوب و هم آقای احمدی نژاد در سال گذشته سر و صدای زیادی کردند. هر دو دنیا را در معرض تحول قرار دادند. فکر میکنم انتخاب بین یکی از آنها مشکل باشد.» 

جهت اطلاع (1) : سايت يوتيوب همون سايتي هست که  ويدئو مربوط به شکنجه دانشجوي ايراني توش بود و ديروز لينکش را براتون گذاشته بودم. معمولا از اينجور فيلمهاي خبري-جنجالي زياد توي «يوتيوب» پيدا ميشه.

جهت اطلاع (2) : اگر اشتباه نکنم تا حالا فقط يکبار، يک فرد ايراني تونسته در اين نظرسنجي به عنوان فرد برگزيده سال انتخاب بشه و اون در سال 1979 بوده که آيت الله خميني انتخاب شد.

براي شرکت در نظرسنجي مجله تايم براي انتخاب فرد برگزيده سال 2006 اينجا را کليک کنيد


راستي اگه يادتون باشه ديروز گفتم که قراره شب 19 نوامبر (ديشب) کانال ديسکاوري آمريکا، فيلمي مستند با عنوان «ايران، خطرناک ترين ملت جهان» را پخش کند. خب دوستاني که ديشب به هر دليلي نتونستند اين فيلم را ببينند، مي تونند با مراجعه به اين آدرس اين فيلم 54 دقيقه اي بصورت آنلاين تماشا کنند.

باقي بقايتان!

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (586) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • سینما از نوع ایرانی!
  • معرفي و دانلود فيلم: بيوولف و گرنديل
  • آلبوم جدید کاوه به نام رقص
  • آهنگ جدید و زیبای رضا خلجی به نام عادت
  • Avant Browser 11 مرورگري کوچک و رايگان با امکانات بسيار
  • Splinter Cell Chaos Theory
  • یادداشت های همین جوری
  • نگاهی به ماجرای تحريم تنباكو از جانب مرحوم ميرزاى بزرگ شيرازى
  • اندر حکایت با کلاس شدگان
  • من «رازيانه» هستم !
  • طیاره های بی سرنشین!!  
  • چگونه با سرما مقابله كنيم؟
  • مصاحبه با اميرهادی انواری
  • و ....
 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

چقدر ثروتمند هستید
سینما از نوع ایرانی!
گفتگو با استاد
با تشکر از مریم خانوم بخاطر ارسال اين لینک

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

هولاكو خان جهان اسلام!

یك پایگاه اینترنتی متعلق به مسلمانان نوشت، دونالد رامسفلد وزیر دفاع سابق آمریكا برای مسلمانان یادآور هولاكو خان یكی از ظالمان تاریخ اسلام است.
به گزارش پایگاه آی ویو، رامسفلد یكی از معماران جنگ عراق و افغانستان است كه همواره در كنار جرج بوش رئیس جمهور آمریكا و دیك چنی معاون وی به عنوان مسئولان رسوایی ابوغریب و گوانتانامو شناخته می‌شود.
به نوشته این پایگاه اینترنتی، رامسفلد با تایید روش‌ها‌ی شیطانی برای بازجویی از مظنونین تروریست عملا حتی مفاد كنوانسیون ژنو را از زندانیان مسلمان خود در گوانتانامو دریغ كرد.
این پایگاه اینترنتی افزود، در جهان اسلام از رامسفلد (و همین طور بوش و چنی) به عنوان هولاكوخان یاد می‌شود، شخصیت ستمگری كه در زمان خود مردم بغداد را به خاك و خون كشید و این شهر را كه زمانی مركز یادگیری در جهان اسلام بود با خاك یكسان كرد.
آی ویو نوشت، رامسفلد مانند رابرت مك نامارا در جنگ ویتنام مسئول مرگ 655 هزار عراقی است.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

بيوولف و گرنديل
Beowulf & Grendel

کارگردان: استورلا گونارسون. فيلمنامه: اندرو راي برزينس. موسيقي: هيلمار اورن هيلمارسون. مدير فيلمبرداري: يان کيسر. تدوين: جف وارن. طراح صحنه: آرني پال يوهانسون. بازيگران: جرارد باتلر[بيوولف]، استلان اسکارسگارد[هروتگار]، اينگوار سيگوردسون[گرنديل]، سارا پولي[سلما]، ادي مارسون[برندان]. ١٠٣ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ کانادا، انگلستان، ايسلند.
گرنديل زال در کودکي شاهد قتل پدرش به دست پادشاه هروتگار و اشغال سرزمين اش مي شود. سال ها بعد او که مردي قوي شده، با کشتن همراهان روتگار شروع به انتقام گرفتن از وي مي کند. روتگار نيز بيکار ننشسته و بيوولف و گروه اش را اجير مي کند تا گرنديل را يافته و از ميان ببرند. اما به زودي شرف سربازي بيوولف مشکلات تازه تري براي هروتگار توليد مي کند...

چرا بايد ديد؟
بيوولف و گرنديل آخرين فيلم استورلا گونارسون يکي از تحسين شده ترين کارگردان هاي سينما و تلويزوين ايسلند بر اساس قديمي ترين اشعار حماسي کهن انگلو ساکسون ساخته شده است. و قرار بوده تا مانند منبع اقتباس اش که همچون شاهنامه به شکلي اپيزوديک به ستايش از جوانمردي و شجاعت بپردازد، اما در مقايسه با فيلم هاي موفق پيشين گونارسون اثري کم جان از آب در آمده که تماشاگر را در نيمه اول فيلم از ادامه تماشاي آن اندکي سرخورده مي کند. اما از نيمه دوم تا پايان آن با ورود پيرنگ عاشقانه سلما همه چيز رو به بهبود مي گذارد. البته به نظر مي رسد که فيلم فقط دست گرمي و تمرين شمشير بازي جرارد باتلر براي بازي در فيلم ٣٠٠ اسپارتي [که قرار است در سال ٢٠٠٧ اکران شود و ماجراي نبرد ٣٠٠ اسپارتي با سپاه خشايارشاه در گردنه ترموپيلروايت مي کند] است. با اين حال اگر از داستانهاي اساطيري انگلو ساکسون اطلاع چنداني نداريد بيوولف و گرنديل مي تواند شروع خوبي براي آشنايي با اين افسانه ها باشد. شخصاً ترجيح مي دهم فيلم قبلي گونارسون پرندگان کمياب را تماشا کنيم. شايد هم به انتظار کار بعدي او بنشينم!
ژانر: اکشن، ماجرايي، درام، فانتزي.

دانلود فیلم
این فیلم را می تونید از آدرسهای زیر دانلود کنید:
http://rapidshare.de/files/25310809/Biowulf_2_reliz_www.whitep.net.part1.rar.html
http://rapidshare.de/files/25335787/Biowulf_2_reliz_www.whitep.net.part2.rar.html
http://rapidshare.de/files/25335826/Biowulf_2_reliz_www.whitep.net.part3.rar.html
http://rapidshare.de/files/25309155/Biowulf_2_reliz_www.whitep.net.part4.rar.html
http://rapidshare.de/files/25309124/Biowulf_2_reliz_www.whitep.net.part5.rar.html
http://rapidshare.de/files/25309194/Biowulf_2_reliz_www.whitep.net.part6.rar.html
http://rapidshare.de/files/25309333/Biowulf_2_reliz_www.whitep.net.part7.rar.html
http://rapidshare.de/files/25310205/Biowulf_2_reliz_www.whitep.net.part8.rar.html

راهنمای دانلود
بعد از اینکه روی لینک فایل مربوطه کلیک کردید، صفحه ای باز می شود که وارد سایت Rapidshare می شوید. در صفحه باز شده جدولی را مشاهده می کنید که در انتهای آن دو کلید وجود دارد: Free و Premium
باید روی Free کلیک کنید تا صفحه مربوط به دانلود باز شود. در وسط صفحه شمارنده ای بصورت معکوس از عدد 60 شروع به شمارش می کند. وقتی شمارنده به صفر رسید، در همان قسمت منوی جدیدی باز می شود، بعد از وارد کردن کد امنیتی که در همانجا نوشته شده است (و معمولا 3 کاراکتری می باشد)، روی Download From Mirror کلیک کنید تا شروع به دانلود فایل مورد نظرتان کند.
تذکر مهم: در هنگام دانلود از سایت Rapidshare و سایتهای اینچنینی، حتما باید نرم افزار مخصوص دانلود مثل (DAP و ... ) غیرفعال باشند و نباید توسط چنین نرم افزارهای دانلود کنید، چون موفق نخواهید شد!
بعد از دانلود همه قسمتها، فايل قسمت اول را اجرا کنيد، تا فيلم Extract و آماده نمايش شود.

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

آلبوم جدید کاوه به نام رقص

Doo Rang

Begoo

feat. Vigen

 Raghs

 Piruozdad & Barzegar - Instrumenta

Eshgham Takeh

برای دانلود روی هر یک از آهنگهای بالا کلیک سمت راست کرده و Save Target As را بزنید.

 


 

تک موزیک

آهنگ جدید و زیبای رضا خلجی به نام عادت

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Avant Browser 11 مرورگري کوچک و رايگان با امکانات بسيار


 

Avant مرورگر وب کوچک، قدرتمند و بسیار محبوبیست که بر پایه ی هسته ی نرم افزار مرورگر اینترنت مایکروسافت یعنی اینترنت اکسپلورر ساخته شده است و امکانات جانبی بسیاری به آن اضافه می کند. این مرورگر زیبا و سریع و در عین حال کاملا رایگان برای 41 زبان زنده دنیا ساخته شده است و بدون هیچ محدودیت و نرم افزار درونی تبلیغاتی، قلبیتهای گوناگون و مفید خود را در اختیار کاربران قرار می دهد و علاقمندان به این مرورگر پس از استفاده و جلب رضایت کامل از آن، درصورت میل می توانند از طریق فرم پشتیبانی سایت سازنده به نویسنده و تیم نرم افزاری آن مبلغ دلخواه خود را به عنوان هدیه به حساب بین المللی آنها واریز نمایید . نسخه ی 11 نرم افزار Avant نیز پس از مدت ها از عرضه نسخه ی 10 آن دو ماه پیش با نام Avant Browser 11 عرضه شد که در ادامه با ویژگی های اصلی این نرم افزار کوچک و مفید بیشتر آشنا می شویم .

قابلیت فیلترینگ انیمیشن های فلش مزاحم - بیش از 85 درصد فایلهای فلش به کار رفته در صفحات وب اینترنتی تبلیغاتی و نامفید هستند و که معمولا  این فایلها از حجم نسبتا بالایی برخوردارند. با استفاده از این قابلیت جدید نرم افزار Avant شما قادر به بالابردن سرعت نمایش صفحات خود به شیوه ی نوین و قابل توجهی هستید .

قابلیت مسدود کردن تبلیغات ناخواسته - امروزه صفحات تبلغاتی و بنر های ناخواسته به یکی از مزاحمت های اینترنتی تبدیل شده اند و نرم افزار متعددی برای مقابله با آنهخا عرضه شده است . آوانت به آسانی هنگام نمایش صفحات، مزاحمت های تبلیغاتی را مسدود کرده و نمایش نمی دهد و تنها آدرس صفحات ممانعت شده را برای شما ذخیره می کند !

قابلیت خواندن RSS/ATOM - با این قابلیت کوچکترین فعالیت از آخرین اخبار وبسایتهای تحت پشتیبانی RSS/ATOM با خبر شوید .

قابلیت های اضافی و متعدد موس - در آوانت موس در مرور صفحات نقش قابل توجهی دارد. برای مثال اگر شما بر روی شک لینک با کلیک میانی موس کلیک کنید، آن لینک در یک صفحه ی جدید برای شما باز خواهد شد.

اجرای تمامی پنجره های وب تحت یک پنجره ی مدیریتی و کلی - این قابلیت بسیار مفید مرورگر ها موجب جلوگیری در سردرگمی و همچنین مصرف بسیار کمتر حافظه ی اصلی سیستم هنگام بازشدن تعداد زیبای صفحات وب است .

موتور های جستجوی قدرتمند درونی - این قابلیت موجب جستجو در میان موتور های قدرتمند جستجوی دنیا و زیر شاخته های اصلی آنها مانند تصویر و ویدیو و گروه و ... با یک کلیک در محیط مرورگر است .

تامین امنیت سیستم - جلوگیری از سرقت اطلاعات شخصی با نابودی تمامی رد پاها و مسیر های به جامانده از گشت و گجذارهای اینترنتی شما .

نمایش به صورت تمام صفحعه -

سازگاری کامل با مرورگر اینترنت اکسپلورر -

نداشتن حفره امنیتی برای نفوذ به سیستم -

پوسته های زیبا و متنوع -

و ....

جزئیات کامل تر به زبان سایت سازنده ...

Avant Browser 11 را می توانید از اینجا :

دانلود کنید نسخه ی 11 ساخت 25 را با حجم حدود 1.8 مگابایت

English Explanations


 

دنیای موبایل

 Splinter Cell Chaos Theory

این بازی برای گوشیهای نوکیا می باشد

 لینک دانلود
براي دانلود، کافي است فقط روي لينک بالا کليک کنيد.

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


به تیغم گر کشد دستش نگیرم

به تیغم گر کشد دستش نگیرم
کمان ابرویت را گو بزن تیر
غم گیتی گر از پایم درآرد
برآی ای آفتاب صبح امید
به فریادم رس ای پیر خرابات
به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
بسوز این خرقه تقوا تو حافظ

 

وگر تیرم زند منت پذیرم
که پیش دست و بازویت بمیرم
بجز ساغر که باشد دستگیرم
که در دست شب هجران اسیرم
به یک جرعه جوانم کن که پیرم
که من از پای تو سر بر نگیرم
که گر آتش شوم در وی نگیرم

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»

 

saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

29 آبان
اگر می خواهی به زندگی ات معنای عمیق تری ببخشی، نمی توان آن را از عقاید یا باورهایی که به تو می دهند، برگیری. آن را باید درون خودت بیابی.
وین دایر

 

 

arash_new2001@yahoo.com

حديث روزانه

به دیدن یكدیگر روید تا یكدیگر را دوست داشته باشید و دست یكدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.
امام رضا (ع)

 

 

ستون وي‍ژه
ebi2959@yahoo.com

*ایتالیا ازابرازآمادگی ایران درهمکاری برای صلح خاورمیانه خبر داده است
دفتر رومانو پرودی نخست وزير ايتاليا ميگويد ايران حاضر است بادولت ايتاليا در باره مسائل صلح خاورميانه همکاری کند. دفتر آقای پرودی روز جمعه، گفت محمود احمدی نژاد رئيس جمهوری ايران اين آمادگی را در نامه ای که به رهبر ايتاليا تسليم شد، مطرح کرده است. جزئيات ديگری از اين نامه فاش نشده است. محمود احمدی نژاد، رئيس جمهور ايران نامه ای برای رومانو پرودی نخست وزير ايتاليا فرستاده و در آن برای همکاری با دولت ايتاليا در تلاش برای برقراری صلح در خاورميانه اعلام آمادگی کرده است.نامه آقای احمدی
نژاد را سعيد جليلی، معاون امور اروپا و آمريکای وزارت امورخارجه ايران به نخست وزير ايتاليا تسليم کرده است و آقای پرودی در ديدار با آقای سعيدی گفته که هيچ مشکلی در گفتگو با دولت ايران نمی بيند اما رهبران ايران بايد نشان دهند که بر! ای حل مشکلات منطقه عزم جدی دارند.رومانو پرودی و ماسيمو دالما، وزيرخارجه ايتاليا طی ديدار با معاون وزيرخارجه ايران که در کاخ کيجی، دفتر نخست وزير ايتاليا نجام گرفت گفتند که خواست ايران را برای شناخته شدن به عنوان قدرتی منطقه ای به رسميت می شناسند و معتقدند که ايران بايد اين خواست را با اتخاذ نقشی مسئولانه ونشان دادن تمايل کامل به همکاری برای حل مسائل عمده منطقه ابراز کند.اين دو مقام ايتاليايی تأکيد کردند که ايران بايد از وزن و نفوذ خود در
جهت برقراری ثبات کامل در منطقه استفاده کند.


*آمريکا دنبال تحريم نفت و گاز ايرا ن نيست
نيکلاس برنز معاون وزارت امورخارجه آمريکا ميگويد تحريم های تنبيهی سازمان ملل متحد عليه برنامه اتمی تهران بايد فعاليت های اتمی و غنی سازی اورانيوم را هدف بگيرد، نه توليد نفت و گاز
ایران. آمريکا ميگويد خواستار تحريم های تنبيهی گسترده و نا محدودی عليه ايران به خاطر برنامه اتمی جنجالی تهران نيست. آقای برنز در عين حال از روسيه و چين خواست به مذاکرات خود در باره پيشنويسی که اروپائی ها برای صدورقطعنامه ای عليه تهران به شورای امنيت ارائه داده اند سرعت
دهند. اين پيشنويس تحريم هائی تنبيهی را عليه برنامه های موشکی و اتمی ايران توصيه می کند. اما روسيه و چين تحريم های پيشنهادی اروپا را شديد توصيف کرده اند.

*خط تولید سمند در ونزوئلا آذرماه بهره‌برداری می‌شود
معاون مركز مهندسی ایران خودرو گفت: یك گروه از كارشناسان شركت ایران خودرو در چارچوب یك برنامه ضربتی همه زیر ساخت های لازم را برای بهره برداری از خط تولید سمند در ونزوئلا فراهم كرده و این پایگاه تولید اواسط آذرماه سال جاری به بهره برداری می رسد. به نقل از روابط عمومی ایران خودرو، كیانوش پور مجیب افزود: یك گروه چهل نفره از مهندسان ایران خودرو در ماه های اخیر سرگرم احداث خط تولید سمند در كشور ونزوئلا بوده اند و طبق زمان بندی اعلام شده قرار است پایگاه تولید سمند در ونزوئلا در آذرماه به بهره برداری برسد. وی ادامه داد: رئیس جمهوری ونزوئلا در بازدید از ایران خودرو تاكید كرد كه این پروژه باید هرچه زودتر به بهره برداری برسد از این رو مركز مهندسی ایران خودرو در یك برنامه ضربتی این پروژه را در زمانی كه مورد نظر رئیس جمهور این كشور بود آماده بهره برداری كرده اند.وی افزود: در این پایگاه تولید قرار است خودروی پراید نیز تولید شود و مهندسان ایران خودرو این سایت را به گونه ای طراحی كردند كه همزمان می تواند علاوه بر سمند خودروی دیگری نیز تولید كند.

*رقابت قیمت تخم‌مرغ و طلا
قیمت تخم مرغ طی چند روز گذشته با افزایش ۵۰ درصدی به حدود ۹۰ تومان رسیده است. گزارش از بازار تهران حاكی است، از اواسط هفته گذشته قیمت تخم مرغ به یك باره افزایش چشمگیر داشته و از حدود ۶۰ تومان به ۹۰ تومان رسیده است.یكی از فروشندگان جزء با تاكید بر این كه قیمت تخم مرغ در كمتر از سه روز به رقم ۸۵ تومان رسیده است، ارزیابی كرد،شروع فصل سرما و افزایش تقاضا موجب افزایش قیمت طی روزهای اخیر شده باشد.فروشنده دیگری در همین خصوص به خبرنگار فارس گفت: آزاد گذاشتن تولید كنندگان برای صادرات محصولاتشان به برخی كشورهای همسایه و افزایش قیمت خوراك مرغ مهمترین دلایل افزایش قیمت تخم مرغ طی روزهای اخیر به حدود ۹۰ تومان می باشد.این درحالی است که وزیر جهاد کشاورزی ازکنترل قیمت تخم مرغ وسایر مواد پروتئینی خبر داده است.

*وجود سرعت گیرها به علت رعایت نشدن قوانین ترافیکی است
معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران اعلام کرد: به علت پایین بودن فرهنگ رانندگی و رعایت نشدن قوانین ترافیکی در ایران برای کنترل سرعت باید از موانع ترافیکی و سرعت گیرها استفاده کرد. مهندس جعفرتشکری هاشمی با اشاره به هزینه های احداث سرعت گیرها و موانع ترافیکی افزود: این هزینه ها و همچنین هزینه های استهلاک خودرو و افزایش مصرف سوخت به علت استفاده از سرعت گیرها همگی نتیجه عدم رعایت قوانین ترافیکی از طرف شهروندان است که در صورت رعایت شدن این قوانین احتیاجی به این موانع در این حجم گسترده وجود ندارد. وی در ادامه وجود هزاران نفر کشته و صدها هزار نفر مجروح و مصدوم حوادث رانندگی را شاهد این موضوع اعلام کرد و گفت: علت عمده این حوادث بی مبالاتی رانندگان و عدم رعایت قوانین است در حالیکه ما با ایحاد موانع فیزیکی باید رانندگان را که به میل خود و بر اساس فرهنگ رانندگی به قوانین پایبند نیستند محدود کنیم.

*تهران بیشتر از منوریل نیازمند تکمیل مترو است
مترو یک پروژه نیمه تمام در تهران است که هنوز بسیاری از خطوط آن به دلیل کمبود اعتبارات یا راه اندازی نشده و یا به ظرفیت و استعداد نهایی خود نرسیده است. مدیرعامل سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران با بیان اینکه هیچ عقل سلیمی یک پروژه نیمه تمام و بسیار سودمند که روی زمین مانده است را ، رها نمی کند و اعتبارات را صرف پروژه های غیر کارشناسی کند ، گفت: هنوز مطالعات بر روی طرح منوریل تهران به پایان نرسیده و مطالعات به درجه ای نرسیده که بتوان با قطعیت به تاثیر گذاری منوریل در ترافیک و بهبود حمل و نقل تهران امیدوار بود.این سخنان درحالی است که احمدی نژاد ازلزوم اجرای منوریل با هزینه ای بسیار کمتر ازمترو خبر داده است.

*افزایش درخواست کارمندان دولت برای انتقال سوابق بیمه ای به تامین اجتماعی
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت: در شرایط فعلی درخواست های کارمندان دولت برای تغییر صندوق بیمه و انتقال سوابق به تامین اجتماعی به لحاظ تسهیلات بیمه ای و بازنشستگی این صندوق ، افزایش یافته است. موسی الرضا ثروتی افزود: با توجه به تسهیلات بیمه ای و بازنشستگی صندوق تامین اجتماعی اغلب کارمندان تمایل به تغییر صندوق بیمه ای و تحت پوشش قرار گرفتن صندوق تامین اجتماعی دارند. وی تصریح کرد: درخواست برای تغییر صندوق بیمه ای و انتقال سوابق بیمه ای طی سال های اخیر افزایش یافته اما این امر بر اساس شرایط خاص صورت می گیرد.

 

 

مشکان
info@moshkan.com

دوشنبه: داستانک
نويسنده!!!

قلمم را گرفتند. نوشتم
.به زندان انفرادی محکوم شدم. نوشتم
.شکنجه دادند. نوشتم
.تهدید کردند. نوشتم
.کشتند. نوشتم
.مغزم را در آوردند. نوشتم
.بدنم را قطعه قطعه کردند. نوشتم
.بر روی سنگ قبرم نوشتند: " نویسنده "

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة البقرة آيات: 286 محل نزول: مدینه

وَلَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ 89 بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُواْ بِمَا أنَزَلَ اللّهُ بَغْياً أَن يُنَزِّلُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ فَبَآؤُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ 90 وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرونَ بِمَا وَرَاءهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاء اللّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ 91 وَلَقَدْ جَاءكُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ 92 وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُواْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُواْ فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُمْ مُّؤْمِنِينَ 93

 

ترجمه فارسي مکارم

و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‏هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‏دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند; لعنت خدا بر كافران باد! «89» ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند; كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى‏كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند و براى كافران مجازاتى خواركننده است «90» و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!»مى‏گويند: «ما به چيزى ايمان مى‏آوريم كه بر خود ما نازل شده است» و به غير آن، كافر مى‏شوند; در حالى كه حق است; و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‏كند بگو: «اگر (راست مى‏گوييد، و به آياتى كه بر خودتان نازل شده) ايمان داريد، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‏رسانديد؟!» «91» و (نيز) موسى آن همه معجزات را براى شما آورد، و شما پس از (غيبت) او، گوساله را انتخاب كرديد; در حالى كه ستمگر بوديد «92» و (به ياد آوريد) زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم; و كوه طور را بالاى سر شما برافراشتيم; (و گفتيم:) «اين دستوراتى را كه به شما داده‏ايم محكم بگيريد، و درست بشنويد!» آنها گفتند: س‏خ‏للّهشنيديم; ولى مخالفت كرديم» و دلهاى آنها، بر اثر كفرشان، با محبت گوساله آميخته شد بگو: «ايمان شما، چه فرمان بدى به شما مى‏دهد، اگر ايمان داريد!» «93»

آیات امروز را می توانید در اینجا هم مطالعه کنید

 


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

s_ir62@yahoo.com

5- "آنكه بيشتر مشاوره مي كند،كمتر دچار اشتباه مي شود"
" كسي كه در امر مهم با ديگران مشورت كند،شريك عقل آنها مي شود"

 

 

dashabbas_2000@yahoo.com

سلام مبين خوبي؟
يه نكته باحال برات داشتم اگه دوست داشتي يه جوري به بقيه اعضا بگو.
به بر و بچ بگو كه برن كلمه NEXT
رو ترجمه كنن با استفاده از نرم افزارBabylon
ترجمه اختصاصي آن براي كامپيوتر نوشته : نكست
قربانت داش عباس

 

 

shadow_1352@yahoo.com

كاروان

عمر پا بر دل من می نهد و مي گذرد ...
خسته شد چشم من از اين همه پاييز و بهار
نه عجب گر نكنم بر گل و گلزار نظر
در بهاری كه دلم نشكفد از خنده يار

چه كند با رخ پژمرده من گل به چمن ؟
چه كند با دل افسرده من لاله به باغ ؟
من چه دارم كه برم در بر آن غير از اشك ؟
وين چه دارد كه نهد بر دل من غير از داغ ؟

عمر پا بر دل من مي نهد و مي گذرد ...
مي برد مژده آزادی زندانی را ،
زودتر كاش به سر منزل مقصود رسد
سحری جلوه كند اين شب ظلماني را .
پنجه مرگ گرفته ست گريبان اميد
شمع جانم همه شب سوخته بر بالينش
روح آزرده من مي رمد از بوی بهار
بی تو خاری ست به دل ، خنده فروردينش

عمر پا بر دل من می نهد و مي گذرد ...
كاروانی همه افسون ، همه نيرنگ و فريب !
سالها باغ و بهارم همه تاراج خزان
بخت بد ، هرچه كشيدم همه از دست حبيب

ديدن روی گل و سير چمن نيست بهار
به خدا بی رخ معشوق ، گناه است ! گناه !
آن بهار است كه بعد از شب جانسوز فراق
به هم آميزد ناگه ... دو تبسم : دو نگاه !

 

 

aminsanie550@yahoo.com

يك گلدان گياه يا چند گل تازه را براي ديدن هاله‎ي آنها مورد مطالعه قرار دهيد. هاله‎اي كه اطراف آنها مي‎
بينيد يك هاله‎ي زنده است. اثر رنگهاي هاله‌اي گلبرگها و برگها را بخاطر بسپاريد. سايه رنگ نارنجي كه در اطراف بخشهاي سبز گياهان مانند ساقه‌ها و برگها مي‎بينيد، مربوط به هاله‎ي رنگ سبز است، همانطور كه در بررسي كتاب سبز، هاله‎اي به اين رنگ را مشاهده كرديد. رنگهاي گلبرگها، هاله‌اي به رنگهاي ديگر ايجاد خواهند كرد.
هاله‌هاي زنده، ظريفتر و مبهم‌ترند و بنابراين ديدن آنها كمي مشكل تر از ديدن يك هاله‎ي تك رنگ است. اگرچه با تمرين مشاهده‎ي هاله‎ي گياهان نيز آسانتر خواهد شد.
هاله‎ي يك درخت را مشاهده كنيد. درختي با اندازه‎ي مناسب انتخاب كنيد، كه بتوانيد آن را بطور مشخص و برجسته در زمينه‎ي آسمان نگاه كنيد. بهترين روش مشاهده‎ي درخت، اين است كه در ساعات اول يا انتهاي روز در حالي كه خورشيد پشت سر شما است به آن نگاه كنيد. اگر نور خورشيد، يا هر بازتاب قوي ديگر به چشمان شما بتابد، ديدن هاله‎ي درخت بسيار مشكل خواهد شد. هاله‌ي اطراف درخت به مراتب باشكوه‌تر و قوي‌تر از يك گياه كوچك است. رنگ هاله‎ي يك درخت، نه تنها به رنگ برگها و پوسته‎ي درخت، بلكه به رنگ آسمان نيز بستگي دارد. در يك روز آفتابي، هاله‎ي يك درخت به صورت سايه‌اي از رنگ آبي به نظر مي‎رسد. در يك روز ابري هاله‎ي درخت به رنگ خاكستري -كرم ديده مي‎شود.
فاصله‎ي مناسب براي ديدن هاله‎ي درخت، بستگي به اندازه‎ي آن درخت دارد. شما بايد بتوانيد تا نوك درخت را بطور كامل در ميدان ديد خود داشته باشيد. حداقل فاصله‎ي شما از درخت، بايد تقريباً سه برابر بلندي آن درخت باشد.
هاله‎ي يك درخت، بسته به اندازه و قدرت آن درخت مي‎تواند عظيم باشد. گاهي مي‎توانيد در بالاترين قسمت هاله‎ي يك درخت، يك جلوه‎ي فواره‎اي مشاهده كنيد، مانند اينكه هاله‎ي درخت، از نوك آن بيرون پاشيده مي‎شود. دقيقاً مشخص نيست كه چه چيزي اين پديده را ايجاد مي‎كند، و در مورد هر درختي هم مشاهده نمي‌شود. بعضي معتقدند كه روح درخت يا روح طبيعت كه درون درخت زندگي مي‎كند اين پديده را ايجاد مي‎كند. به نظر مي‎رسد كه بعضي از درختان داراي نوعي شعور و آگاهي هستند، بنابراين ممكن است اين عقيده صحيح باشد.

 

 
esi.iceboy@gmail.com

4×6

یک خنده ملیح
کمی شرم
به ... به ... چه سورپریزی
نیم رخ
نه ... این طور خوب نیست
یک لحظه ... آه
تیک ، تاک
بسیار خوب
خواننده عزیز آزاد باش
با نور خوب و زاویه مرغوب
عکسی از آنجناب گرفتم
و با این عکس یک لحظه ای عبث ز زندگی ات را
تثبیت کرده ام
اما ، در این میان حماقت خود را نیز
تایید کرده ام ...

اثری از زنده یاد نصرت رحمانی

 

 

baran432002@yahoo.nom

حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسه سرای ایران؛ در میان شاعران بزرگ جهان
تنها شاعری است که تمام عمر خود را صرف نوشتن یک کتاب کرده است
پژوهش , نمايانگر اين برداشت است که زادروز فردوسی چهاردهم ديماه برابر با سوم ماه ژانويه ميباشد
البته تاريخهايی که از شاهنامه بر می آيد، چه تاريخ آغاز و پايان شاهنامه و چه رويدادهای زندگی فردوسی هيچکدام صريح و قطعی نيست و استنباطهايی که ميشود از نوع حدسهای تحقيقی و سنجيده است
زبان فارسی امروز با تحولات طبيعی هزارساله، هنوز دنبالۀ زبان فردوسی است
شاهنامه يگانه کتاب باستانی است که هنوز هم ايرانيان درس نخوانده ؛ آنرا با رغبت می فهمند، در حاليکه متنهای دو قرن بعد از شاهنامه را درس خوانده های دانشکده های ادبيات هم به آسانی نمی فهمند

از نظر زبانی می توان گفت که مفاهیم فلسفی و اخلاقی که فردوسی در شاهنامه بیانگر آن است در وجود واژه های بنیادینی تبلور یافته؛ که پیوسته تکرار می شود مانند :خرد ,دانش ,داد ,راستی ,آزرم ,آز, کژی, کاستی ,ننگ ,تباهی
بینش فردوسی اخلاقی میباشد ,با تکیه بر ارزشهایی جاویدان که امروز نیز معتبرند
در مطالب بعدی در رابطه با واژه های بنیادین شاهنامه بیشتر سخن خواهیم گفت


كنون ای سخن گوی بیدار مغز
یكی داستانی بیارای نغز
سخن چون برابر شود با خرد
روان سراینده رامش برد
كسی راكه اندیشه ناخوش بود
بدان ناخوشی رای اوگش بود
همی خویشتن را چلیپا كند
به پیش خردمند رسوا كن
ولیكن نبیند كس آهوی خویش
ترا روشن آید همه خوی خویش
اگر داد باید كه ماند به جای
بیارای ازین پس بدانا نمای
چو دانا پسندد پسندیده گشت
بجوی تو در آب چون دیده گشت
ز گفتار دهقان کنون داستان
تو برخوان و برگوی با راستان

 

 

ebgh_80@yahoo.com

یادداشت های همین جوری

اول ) تیتر : شماره 586 روزانه !
دوم ) مرحوم مبین سماق دره ! انسانی بود که همواره عدل و داد را رعایت می کرد . باور ندارید نگاهی به سخن مبین بیاندازید . " ... دوستان خوبم در گروه مارشال و مبین ..." . حداقل مبین خان ، اسم خودمونو اول بنویس بابا . یعنی من و حمید خان و حسین خان و گیر و بهزاد و میترا و مطبخ باشی ( ندا ) و سریش و عاشق شهادت و عاشق دینامیت و سلمان یاور و دکتر و داروخانه و آی تی و پوپک گل دره و بهروز و غیره ... نفهمیدم ، کی گفت : نخودی ؟
سوم ) در خبر داغ روز آمده است : " به گفته علیپور ، متهم در تحقیقات مدعی شده است که با هنرپیشه مطرح در این پرونده محرمیت داشته " و در چند سطر پایین تر " از پراکنده گویی و گمانه زنی پرهیز می کنیم " . خداییش حال کردین که چقدر دختر شوکت را به گند نکشیدند با این گمانه زنی ؟
چهارم ) تیتر می زنند بعضی ها ، آمریکایی ها وحشی وحشی وحشی ! بعد دو خط پایین تر تبلیغ فیلم آمریکن دریم می کنند . ما نفهمیدیم این مبین از آمریکایی ها بدش می آید یا پنهانی از طرفشان کمک مالی می شود ؟
پنجم ) قرار شد قسمت قرآن را سرفصل روزانه بکنند مبادا توهینی صورت گیرد . در حال حاضر پس از وین دایر و دانلود شو و فیلم و شبکه مهاجر و فیلم های آمریکایی این بخش قرار داده شده . خداییش حال می کنید اینهمه احترامو ؟ آقا بزارش همون جای قبلی .
ششم ) دو مطلب فوق مهم در مورد روزانه و گروه . گروه مبین دو تا میل می ده به ملت . یکی اسمش روزانه است و یکی هم خبر نامه . دو تن از اعضا محترم گروه مطلب هایی ارسال می کنند که ابدا جایشان در روزانه نیست . یکی حضرت ابی که مطالبش مربوط به خبر نامه می شود و دیگری دکتر مجیدی که مطلبشان مربوط به مجله فرهنگی می شود . از آنجاییکه وظیفه بررسی آثار بر عهده مرحوم مبین است ، خود دوستان لطف کنند ، و به این مورد توجه بفرمایند . ( حداقل آقای دکتر یکبار این مجله فرهنگی ما را بخوانید از بس توش جیغ زدم ، مطالب فرهنگی تان را به نشانی من بفرستید تا ستون ها برای ادامه مطالب خالی شود و دوستان دیگر در صف نمانند . دکتر جان از شما دیگه انتظار نداشتیم ) .
هفتم ) چند تا سوال ریاضی گذاشته بودند تو این شماره ، ما که هر چی تا صبح بد خواب شدیم نتونستیم حلش کنیم . خب پدر آمرزیده مگه خدای نکرده مریضی که جواب ها رو پایینش نمی نویسی ؟ دولتم که بی خیال تعطیلی ها می شه ، این ملت نمی زارن آدم روی کاراش تمرکز کنه . عجب کشوری شده ها !
هشتم ) دوست عزیز ، حمید خان ( آخر نگفتی اسمتونو من درست می گم یا نه ؟ ) سری مطلبی بعنوان ماکیاولیسم خبری می نویسه که همین جا از مطالب و دقت نظرشون تشکر می کنم . ( چرا اینجوری نگاه می کنید ، عادت کردین ما دو نفر بیافتیم به جون هم ها ! ) .
نهم ) خداییش اگر کسی از این سریش و گیر یخ تر سراغ داره ، آدرس بده ، مژدگانی یک یخچال بگیره . در ضمن به بهترین نشانی دهنده ، دو متر نمک هم تعلق می گیرد .
دهم ) یه برادری به اسم شهاب سیستانی مطلبی در مورد آذربایجان نوشته . حالا هی بگین فارس ها با ترک ها اصطحکاک دارند . دیدید حواستون به استان سیستان نبود ! پیشنهاد می شود آقای یاشار آذری ، مطلبی در مورد آب و هوای زابل بنویسند ، مبادا عدالت بهم بریزد !
یازدهم ) آقای شیطونک بعد از سال ها انتظار ، جمعی را از نگرانی در آوردند . ایشان در عملی متحیرالعقول و محیر العقول تر فرموده اند که گی نیستند ! لذا لزبین بودن ایشان از همین مقام تایید و مراتب باطلاع دوستان می رسد . بدین منظور مجلس استریپتیزی در ساعات اداری ، در حوزه اسحفاظی مبینکده برپاست ، حضور شما باعث شادی روزافزون ایشان می شود . از طرف کاکتوسان محل ! ( حالا هی فرز بزن . )
دوازدهم ) دوستی مطلبی در نقد نرگس نوشته اند . به دوستانی که آی دی ایشان را بتوانند بخوانند ، باز هم یخچالی هدیه می شود . خداییش آیدی ایشان را یکبار ببینید ! ( راستی خواهر یا برادر عزیز ، از حق نگذریم اسکندری قشنگ تر از گلدره بازی کرده بود )
سیزدهم ) فلانی قربان خودش برود تا بعد . همین .

 

.

s_th_2006@yahoo.com

تضاد خبری !

از این دو خبر حدس زده می شود:یا اینکه رییس پلیس تهران یک نفرنیست یا رییس پلیس تهران به هر کی می رسه یه چیزی می گه یا ساعت ایشون زمان و تاریخ رو اشتباه نشون می ده یا ایشون بزبان غیر فارسی صحبت میکنن  و مترجمین تو ترجمه فارسی سخنان ایشون مشکل دارن یا هر کی هرچی که میخواد می شنوه!!! 

خبر جدید تر :دستگیری متهم سی‌دی منتسب به یك بازیگر

رییس پلیس امنیت تهران بزرگ از دستگیری متهم پرونده فیلم منتسب به یك بازیگر مقارن ساعت 14 و 30 دقیقه روز پنج‌شنبه هفته گذشته در فرودگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) خبر داد. به گزارش ایسنا، سردار علیپور با اعلام این كه متهم در حالی در فرودگاه امام خمینی (ره) دستگیر شد كه از ارمنستان به تهران عزیمت كرده بود، افزود: این فرد حلقه مفقوده پرونده بود كه با پیگیری‌های پلیس امنیت، مشخص شد در شهر «ایروان» ارمنستان مشغول به كار و تحصیل است. وی افزود: بر خلاف برخی شایعات، متهم كه دستیار یكی از كارگردانان معروف است به دوبی و سوئد فرار نكرده بود و تنها مقارن 27 مهر ماه سال جاری، چند روز پس از انتشار سی‌دی در تهران به ارمنستان متواری شده بود كه پس از دستگیری مدعی شد، در ارمنستان دانشجوست. سردار علیپور خاطرنشان كرد: پیگیری این پرونده با هماهنگی سه دادستان صورت گرفت و تحقیقات پلیس جهت دستگیری فردی كه فیلم را از یك محفل خصوصی به جامعه كشانده، همچنان ادامه دارد. وی افزود: متهم هم اكنون در بازداشت قرار دارد و مشخص نیست كه وی، خود، فیلم را در سطح جامعه منتشر كرده و یا شخص دیگری در توزیع این سی‌دی از منزلش نقش داشته است. رییس پلیس امنیت تهران تاكید كرد: پلیس بین‌الملل در این جریان وارد عمل نشد، چرا كه اطمینان داشتیم، پلیس امنیت خود، متهم را دستگیر خواهد كرد و تمامی مراحل پیگیری‌ منجر به دستگیری متهم توسط پلیس امنیت تهران بزرگ انجام شد. به گفته وی، متهم 25 ساله هم اكنون در بازداشت به سر می‌برد و هنوز با بازیگری كه به ایفای نقش در این فیلم متهم بوده، مواجهه حضوری نشده است. سردار علیپور با اشاره به این كه این موضوع، واكنش افكار عمومی را به دنبال داشته است، خاطرنشان كرد: به همین دلیل باید از پراكنده‌گویی و گمانه‌زنی خود داری كرد. رییس پلیس امنیت تهران بزرگ تاكید كرد: این پرونده تا یك یا دو روز آینده با اطلاعاتی كه متهم دستگیر شده در اختیار پلیس قرار خواهد داد، تكمیل می‌شود.

 *** توضیح : روی سایت ایسنا جستجو کردم این خبر نبود . چگونه به  ایسنا انتساب پیدا کرده ، خدا می دونه ! ***

خبر قبل تر ! :رئيس پليس امنيت تهران اعلام كرد
۷۲ ساعت تا تحويل متهم فرارى فيلم خصوصى يك بازيگر به ايران

گروه حوادث: متهم فرارى فيلم خصوصى يك بازيگر ۷۲ ساعت آينده تحويل دستگاه قضايى خواهد شد.
سردار عليپور، رئيس پليس امنيت تهران با اعلام اين خبر به خبرنگار ما گفت: تمام اقدامات قضايى و پليسى در اين زمينه صورت گرفته و با توجه به همكارى و دستورات دادستان تهران اين شخص تا سه روز آينده دستگير و پس از طى مراحل بازجويى تحويل دستگاه قضايى خواهد شد. وى در ادامه با اشاره به اين كه تا دستگيرى اين شخص نمى توان اظهارنظرى درباره پرونده كرد، افزود: اين شخص حلقه مفقود شده تحقيقات ما است كه با دستگيرى وى تمامى عوامل تكثير و توزيع فيلم خصوصى اين بازيگر تا آخر هفته شناسايى و دستگير خواهند شد.
وى ادامه داد: با همكارى پليس بين الملل محل زندگى اين شخص در ايروان شناسايى و پس از دستگيرى تحويل پليس ايران خواهد شد و پس از دستگيرى وى درباره اين پرونده به مردم اطلاع رسانى خواهد شد.در همين حال رئيس مركز اطلاع رسانى پليس تهران بزرگ با تكذيب خبر دستگيرى متهم فرارى فيلم خصوصى يك بازيگر گفت: مأموران پليس رد اين متهم را در كشور ارمنستان به دست آورده اند اما شامگاه پنجشنبه زمانى كه براى دستگيرى اش وارد عمل شدند موفق به دستگيرى وى نشدند.وى با رد شايعات موجود درباره اين كه متهم پسر يكى از كارگردانان مشهور سينما است افزوداين شخص در حوزه سينما فعاليت دارد، ولى انتسابى به هيچ كدام از كارگردانان سينما ندارد.

 

 

sun1971_h@yahoo.com

دروغهای اینترنتی و ماکیاولیسم خبری
(قسمت هفتم)

تهران شهر ماهواره‌ها
مدتي اين عكس نيز به عنوان عكسي از تهران كه پشت‌بام‌هاي آن را انبوهي از ديش‌هاي ماهواره پوشانده در سايت‌ها و حتي برخي مطبوعات ديده مي‌شد. در نگاه اول به خاطر بافت ساختمان‌ها به نظر مي‌رسد واقعاً تهران باشد اما عكس ظاهراً تصوير شهري در لبنان است.
خود عكس واقعي است. خبر غيرواقعي ضميمه و تيتر آن اين گونه القا كرده كه اينجا زاويه‌اي از تهران است.
 

اينترنت در ايران براي هميشه قطع مي‌شود!
چند سال پيش يك نفر مطلب طنزي نوشت با عنوان: «اينترنت در ايران براي هميشه قطع مي‌شود!» در اين مطلب به مصاحبه‌اي خيالي با دكتر معتمدي وزير سابق ارتباطات اشاره شده كه در آن به طنز عنوان شده بود به خاطر بعضي آسيب‌ها اينترنت را در ايران قطع كرده و تمامي سرويس‌دهنده‌ها را جمع‌ مي‌كنيم. چند روز بعد يكي از سايت‌ها با حذف جمله آخر كه بر خيالي بودن اين مصاحبه تاكيد كرده عين همان مطلب را با اين تيتر منتشر نمود: «جمهوري اسلامي طرحي را براي بستن تمامي مراکز خدماتي اينترنتي در دستور کار قرار داده است»! پس از آن برخي سايت‌هاي ديگر خبري و سياسي اين مطلب را با آب و تاب بيشتر منعكس كرده و تحليل‌هايي نيز در اين رابطه ارائه دادند.
در اينجا هوكس و خدعه‌اي در كار نبوده بلكه يك مطلب طنز موجب شده تا اين گمان واقعي بودن ايجاد شود و نشر آن توسط يك پايگاه خبري و استفاده‌ي سياسي از آن، جنبه‌ي طنزآميز بودنش را از بين برده و جدي نمايش داده است.

يك مثال ديگر
حال اگر محض مزاح يك خبر اين گونه و به نحوي حرفه‌اي تنظيم شود و به دست‌تان برسد يا در يك سايت خبري يا يك وبلاگ بخوانيد چه واكنشي به آن خواهيد داشت و وقتي خبر گسترش يابد اصلاً از كجا خواهيد فهميد كه اصولاً چنين اتفاقي نيفتاده است!؟ (توضيح اين كه تمام اينها غيرواقعي و من‌درآوردي است! لطفاً جدي نگيريد!):

○ گفتگوي مهم تلفني احمدي‌نژاد و مركل
«به نقل از يك منبع موثق در رياست جمهوري، آقاي احمدي‌نژاد صبح روز گذشته حدود يك ساعت با خانم آنجلا مركل صدراعظم آلمان گفتگوي تلفني دوستانه‌اي داشت. اين منبع كه نخواست نامش فاش شود گفت: خانم مركل ضمن قدرداني از نامه‌ي آقاي احمدي‌نژاد اظهار داشته از وي به طور رسمي جهت ديدار در آلمان دعوت به عمل خواهد آورد.
وي گفت: رئيس جمهور نيز ابراز اميدواري كرد كه روابط فيمابين در اين ديدار بهبود يابد. آقاي احمدي‌نژاد ضمن اشاره به روابط تاريخي ايران و آلمان و انتقاد از سياست‌هاي آمريكا و انگليس، نقش مستقل آلمان در اروپا و جامعه‌ي ملل را ستود و گفت آلمان هميشه مهم‌ترين شريك تجاري ايران بوده و اميدواريم بدون فشار قدرت‌هاي بزرگ اين همكاري‌ها ادامه يافته و گسترده‌تر شود.
اين منبع افزود: صدراعظم آلمان در اين گفتگو نسبت به شراكت در برنامه‌هاي هسته‌اي ايران ابراز تمايل كرده و اظهار داشته كه آلمان آمادگي دارد در اين زمينه با ايران همكاري كامل نمايد.
به نظر مي‌رسد برخي كشورهاي اروپايي بدون توجه به موقعيت ايران در آستانه‌ي تحريم قصد دارند روابط غيرعلني و تجاري خود با ايران را همچنان دنبال كنند».
در پايان آقاي احمدي‌نژاد ضمن انتقاد از چاقي خانم مركل وي را به كم كردن وزن تشويق كرد!
با كمي عكس و رنگ و لعاب كمتر كسي متوجه مي‌شود كه متن اين خبر به كلي ساختگي است. عصر انفجار اطلاعات و رشد انواع رسانه‌هاي بومي و مدرن از اين مكافات‌ها نيز دارد! كه تو خود داني اگر زيرك و عاقل باشي...

 

 

shahab-sistani@yahoo.com

حركت آزاديبخش آذربايجان قفقاز
و لزوم شتاب و گسترش آن

قسمت دوم و پاياني

يكي از مهمترين عللي كه در دوران پنجاه ساله ديكتاتوري رضا شاه و پسر وي در ايران ، موجب شده بود ، " حركت آزاديبخش آذربايجان قفقاز " تنها در كتابهاي تاريخي و ادبي و در لايه هاي نخبگان و روشنفكران به حيات آرام وبي صداي خود ادامه دهد ، حساسيت رژيم شاه نسبت به هرگونه حركت سياسي مردمي و بي اعتمادي اين رژيم به اهل قلم بود . بعد از انقلاب اسلامي ، آنچه موجب شده است كه حركت آزاديبخش آذربايجان قفقاز ، اندك اندك در مطبوعات ، محافل ادبي و سياسي يا برگزاري مراسمهاي مختلف آشكارا و علني مطرح شود و فرصت ظهور و بروز يابد ، فضاي آزادي است كه بوجود آمده است . و امروز مي بينيم كه در مطبوعات تبريز يا اردبيل ، حركت آزاديبخش آذربايجان قفقاز ، فلسفه اين حركت ، يا فعاليت هاي آن منعكس مي شود .
علت مهم ديگر كه شتاب خاصي به اين حركت داده است ، فروپاشي شوروي و پيدايش كشوري به نام جمهوري آذربايجان در آن سوي ارس مي باشد . در دوران شوروي ، دستگاه نيرومند تبليغاتي كمونيسم ، تصوير سياه و غير قابل تحملي از ايران و ايراني براي آذريهاي آنسوي ارس ترسيم كرده بود اما فروپاشي شوروي ، گشايش مرزها و سفرهاي گسترده اهالي آن سوي ارس به ايران ، اين تصوير سياه و غير قابل تحمل را از اذهان آنان محو كرد . و علاقه باطني و تاريخي آنان براي پيوستن به ايران احيا شد . از اين رو بود كه دولتهاي ضد اسلام وايران ، مانند دولتهاي آمريكا ، اسرائيل ، انگليس و تركيه با حمايت از دو جريان ضد آزادي و اسلام يعني پان تركيست هاي كهنه كار ، تبليغات وسيعي را عليه ايران و ايراني ها در داخل جمهوري آذربايجان سامان دادند....
سياستهاي ضد ايراني گروه حاكم بر جمهوري آذربايجان ، چه در دوران حاكميت جبهه خلق ، و چه در دوران حاكميت حيدر عليف ( حزب يئني آذربايجان ) ، بخصوص نقش حاكميت ها در اجراي سياست هاي ضد ايراني كشورهاي بيگانه ، ايجاد گروههاي ضد ايراني در جمهوري آذربايجان ، تلاش براي استقرار نيروهاي ناتو و آمريكا در اين كشور و زمينه سازي براي دخالت آمريكا در درياي مازندران و در نهايت تداوم حاكميت ديكتاتوري در شمال ارس و به وجود آمدن سلسله پادشاهي علي اف ، با نشستن الهام عليف به جاي پدرش كه تداوم تيره روزي اهالي مسلمان ومظلوم آن سامان را در پي دارد ، ايجاب مي كند كه حركت آزاديبخش آذربايجان قفقاز ، به فعاليتها ي خود براي آزادي آذربايجان جدا مانده از ايران شتاب و گسترش دهد ....
در مورد چگونگي گسترش فعاليت هاي حركت در داخل جمهوري آذربايجان راهكارهاي متعددي به نظر مي رسد :

1- همكاري با گروهها و احزاب آزاديخواه و مخالف ديكتاتوري در داخل جمهوري آذربايجان .
2- حمايت معنوي ، سياسي و تبليغاتي از مطالبات و آرمانهاي مردم آن كشور براي استقرار حكومتي مردمي و غير وابسته .
3- حركت آزاديبخش آذربايجان قفقاز توسط آذري هاي ايران فعال است ، بايستي زمينه لازم براي فعاليت نخبگان ، روشنفكران و نويسندگان آنسوي ارس در اين حركت به طور جدي فراهم شود .
4- حركت بايد از حالت يك تشكل مردمي و غير رسمي خارج شده و در قالب يك حزب سياسي فعاليت كند .
5- حركت بايستي نشريه اي براي بيان و تبليغ اهداف و اقدامات خود داشته باشد و مردم ايران را به طور مستمر از وضعيت مسلمانان قفقاز بخصوص آذريها آگاه كند .

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

ميرزاي بزرگ شيرازي و فتواي پيروز تحريم تنباكو

در دوران قاجار-و كمى پيش از آن-محور عمده حل و فصل مشكلات‏سياسى،اجتماعى و اقتصادى رژيم حاكم را،سياست موازنه منفى و مثبت(جلب‏رضايت دو ابرقدرت روس و انگليس از طريق اعطاى امتيازات و منافع مختلف به آنها)تشكيل مى‏داده است،تا جائيكه به عنوان شيوه‏اى سهل الوصول براى حفظ و بقاى شاه‏و در برابر تكاثر طلبى استعمارگران بين المللى به كار گرفته مى‏شد.در آن زمان،دودولت روس و انگليس نقش تعيين كننده را در دربار شاه داشتند كه خود به دليل فقدان‏پايگاه مردمى دربار بود.بينش سياسى و فرهنگى مردم در سطح نازلى قرار داشت و ازوسايل ارتباطى آن روزگار(مانند روزنامه‏ها)به نحو قابل توجهى برخوردار نبودند وغالبا در اثر تبليغات انحرافى رژيم شاه،تصور مى‏كردند كه ديگر شاهان جهان تابع شاه‏ايران هستند!مدتى پيش از انعقاد قرارداد امتياز تنباكو«عهدنامه رويتر»در تاريخ‏جمادى الاولى‏1289 ه.ق(1872 م)با«بارون ژوليوس دورويتر»انگليسى كه‏رشوه‏هاى كلان به شاه و صدر اعظم وى(مشير الدوله سپهسالار)پرداخته بود، صورت‏گرفت.در وصف ننگين بودن اين عهدنامه همين بس كه به‏«اعطاى سند مالكيت ايران‏»معروف گشت و«لرد كرزن‏»،آن را«بخشش از طرف ايران‏»خواند.شاه و سپهسالارپس از اين بخشش و با پولى كه به عنوان رشوه از رويتر گرفتند.در سال 1290 ه.ق ازطريق روسيه به فرنگ رفتند.ولى در پايتخت روسيه با اعتراض شديد دولت تزارى‏نسبت‏به اين عهدنامه روبرو شدند كه دنباله اين سفر به اعطاى امتيازات ديگرى به‏روسيه منجر شد.

سفر سوم ناصر الدين شاه به اروپا:
در سفر سوم ناصر الدين شاه به فرنگ و توقف او در انگلستان،پيشنهاد اعطاى‏امتياز توتون و تنباكوى ايران به انگليس مطرح مى‏شود.به اين منظور دولت انگليس‏يكى از اتباع خود به نام‏«ماژور تالبوت‏»را به عنوان طرف قرارداد معرفى مى‏كند.
سرانجام در رجب‏1307 ه.ق مطابق با مارس 1890 ميلادى و پس از مراجعت‏شاه به‏ايران و آمدن تالبوت در راس يك سنديكاى ساختگى و خلق الساعة،قرارداد امتيازانحصار تنباكوى ايران در 15 ماده تنظيم،و به امضاى ناصر الدين شاه رسيد.درفضاحت اين قرارداد همين بس كه رويتر انگليسى گفت:«وقتى كه متن آن در جهان‏انتشار يافت،معلوم شد كه حاوى يك تسليم دربست و غيرعادى كليه منابع صنعتى يك‏كشور پادشاهى به خارجيان است كه حتى در عالم خيال هم تصور نمى‏رفت كه امتيازى‏حتى به مراتب كمتر از آن در تاريخ واگذار شده باشد.»و اعلان فوق در آغاز سال 1308ه.ق و ورود تالبوت و هيات همراه وى به ايران كه در رجب 1308 ه.ق صورت گرفت‏و همچنين انتشار اعلاميه كمپانى رژى كه تمام خريد و فروش تنباكو را از آغاز سال‏1308 ه.ق به خود متعلق مى‏نمود.برخوردهاى ريشه‏دار و شديد محافل مذهبى رانسبت‏به استعمارگران و اهداف شوم نهفته در قرار داد و تبعات آن برانگيخت و به‏مشابه در عثمانى،از سوى برخى از روشنفكران در پى داشت.اما خطر عمده‏اى كه‏علاوه بر به يغما رفتن بنيه مالى ايران،جامعه اسلامى را تهديد مى‏كرد،حضور فرهنگ‏استعمارى و گسترش تهاجم فسادى بود كه به تبع حضور عينى اجانب و دشمنان‏قسم خورده اسلام و مسلمين در ايران رخ مى‏نمود.چندى نگذشته بود كه نشانه‏ها ومصاديق آشكار اين فساد، هويدا گرديد.هجوم فرنگيان به ايران-با آمارى بيش از 200هزار نفر-حتى شكل ظاهرى شهر و بازار و جماعت مسلمين را تغيير داده و از طرف‏ديگر،استضعاف مالى و فرهنگى بسيارى از مردم،آنان را به اجيرى و خدمتگزارى‏فرنگيان مى‏كشاند.طبيعى است در اين موقعيت اشاعه فساد اخلاقى و اجتماعى،و ازبين رفتن قبح مفاسد،و از سوى ديگر،بد رفتارى و سلطه كارگزاران استعمار،ارمغانى‏روز افزون و تباه گرى بود.انگليسيها در هر جا كه مى‏رفتند،سوار و اسب و اسلحه باخود بردند و مزدور اسلحه به دست درست كردند،و اين همان شيوه‏اى بود كه‏انگليسيان در تصرف هند و ايجاد كمپانى هند شرقى و سپس حضور نظامى به بهانه‏حفظ امنيت اين كمپانى و آنگاه مستعمره نمودن هند به كار گرفته بودند.سستى و فسادداخلى حكومت،و پوسيدگى نظام حاكم،به علاوه دست‏اندازيهاى شاه غرق دربى‏خبرى و مست از شكوه سلطنت چهل ساله!به حيطه قدرت علماى دينى به منظورخنثى نمودن نفوذ ايشان و نيز نارضايتى عامه مردم از استبداد«امين السلطان‏»صدراعظم و زمامدار پر سابقه دولت كه در تحريص شاه نسبت‏به اعطاى امتيازات نقش اوليه‏و مؤثرى داشت را بايد به عنوان ديگر زمينه‏هاى بيدارى مردم و تكوين خيزش ملت‏به‏رهبرى روحانيت‏برشمرد.به تدريج نخستين نغمه‏هاى مخالفت،هم زمان با آغاز كاركمپانى در گوشه و كنار كشور بالا گرفت.مبارزه علماى دينى و مردم در ماجراى تنباكو،ابعاد و مراحل گوناگونى را شامل گرديد كه بر طبق ضوابط و شرايط امر به معروف ونهى از منكر شكل يافته است كه در نخستين قدم با تذكر خطاها به دولت آغاز مى‏شود.
ميرزاى شيرازى از سامراء،ميرزاى آشتيانى از تهران،و علماء و مردم تبريز و اصفهان وشيراز و.. .،هر يك اشتباهات دولت را در امر انحصار تنباكو متذكر گرديدند.اما شاه وامين السلطان در قبال اعتراضات،ملت را نادان و غير مطلع از جريانات مى‏خوانند.
طبيعى است در شرايطى كه امتى عزم خود را جزم نموده تا به مقصد نرسيده از پاى‏ننشيند، اين گونه برخوردها مانعى نخواهد بود.لذا مردم نيز خود را براى مراحل بعدى‏نهضت مهيا و آماده مى‏كنند.در شهرهاى مختلف كشور زمينه‏هاى قيام هم فراهم‏مى‏شود.

 

 

mab365@gmail.com

استعمار یا استعمارگری

در لغت به معنای آبادانی خواستن و آباد کردن و در این معنا برابر است با معنای اولیه ((کولونیزاسیون)) که مقصود از آن مهاجرت گروهی از یک کشور و تشکیل یک ماندگاهِ تازه در سرزمین نو یافته و آباد کردن آن است اما معنای دیگر آن که امروزه به کار میرود تسلط سیاسی و/نظامی و / اقتصادی و / یا فرهنگی ملتی قدرتمند بر یک قوم یا ملت ضعیف است. استعمار گری بیشتر کار کشورهایی است که امپراتوری دریایی و نا پیوستگی خاک آنها تشکیل یک واحد سیاسی یکپارچه مانند امپراتوریهای زمینی می شود .چنانکه سرزمینهای آسیایی روسیه را که پیوستگی آنها به خاک شوروی حاصل گسترشگری روسیه تزاری است ،مستعمره نمیخوانند اگر چه در ابتدا با زور تصرف شده اند.
همچنین سرزمینهایی را که روزگاری جزو امپراتوری ایران بوده ((مستعمره))نمیتوان خواند.
مفهوم استعمار امروزه با مفهوم امپریالیسم پیوستگی کامل یافته و استعمار پس از آن قدرت امپریالیستی شناخته می شود یعنی قدرتی که میخواهد از مرزهای قومی و ملتی خود تجاوز کند و سرزمینها و ملتها و اقوام دیگر را زیر تسلط خود در آورند .
از اینرو دو اصطلاح ((استعمار سرخ)) و ((استعمار سیاه)) پدید آمده است که نخستین اشاره به سیاسیت گسترشگری اتحاد شوروی و دومی اشاره به گسترشگری قدرتهای امپریالیستی غرب دارد به همین قیاس پاکستانیها در مورد کشمیر از ((امپریالیسم قهوه ای))یعنی امپریالیسم هندی نام برده اند.
تاریخ استعمار را از دوره باستان تا کنون میتوان به چهار دوره بخش کرد:
1)دوره باستان
2)دوره استعمار جهانی
3)قرنهای 19و 20
4)دوره استعمار نو

1)دوره باستان:
تاریخ استعمارگری با دست اندازیهای فنیقیها بر کرانه های دریای مدیترانه آغاز میشود .فنیقیها در قرنهای یازدهم و نهم پیش از میلاد به استعمار حوزه ی مدیترانه پرداختند.
هدف اصلی ایجاد استعمار،گسترش بازرگانی بود.
همزمان با فنیقیها یونانیها هم به جستجوی مستعمره پرداختند .اما نوع استعمار و انگیزه مستعمره سازی یونانیها با فنیقیها تفاوت عمده داشت .بعضی از ماندگاه های یونانی مانند ماندگاه های فنیقی ،برای تجارت و گسترش بازرگانی بر پا میشد ولی انگیزه های سیاسی و حادثه جویی وفشار افکار عمومی هم از عوامل عمده ی مهاجرت یونانیها از شهرهای یونانی بود.
شیوه استعمارگری روم نیز دگرگونه بود .این دولت بیشتر در خشکی و از راه فتح نظامی به گسترش خاک خود میپرداخت.دردوره امپراتوری روم مستعمره ها ، در واقع پایگاه هایی برای پراکندن فرهنگ رومی بودند .
پایان قسمت اول عنوان استعمار
mab365@gmail.com

 

 

yousef.abrishami@gmail.com

بنام خدا که حق را آفرید و تنها کسی است که آنرا پایمال نمی کند
حمتا اینو بخونین تا بفهمین اطرافمون چه اتفاقایی که نمی افته!!!!!!!!!!!!!

اپیزود اول :
یک روز خوب جمعه !!!
با دوستان و خانواده دوستان !!!
من و همسرم و برادر زنم و دوستمون !!!
یه جای خوب !!!
پارک چیتگر تهران !!!
تفریح به اصطلاح سالم ایرانیا !!!
بعد یک هفته کار و سگ دو زدن !!!
مثلا میریم یه قوایی تازه کنیم !!!
دوچرخه کرایه می کنیم !!!
اونم چه دوچرخه هایی !!!
اینقدر بلد نیستیم تفریح کنیم که تو پا زدن حالمون بد میشه !!!
میزنیم کنار !!!
استراحت می کنیم !!!
حالم بده اینقدر که پا نزدم !!!
باید دراز بکشم !!!
من: همسرم میشه سرمو بزارم رو پات حالم بده ؟!!!
همسرم : آره عزیزم بزار ، چرا حالت بده ؟!!!
دراز می کشم !!!
از سختی مسیر میگیم !!!
گربه داره رد میشه ، سرمون گرم میشه بهش !!!
چه تفریح سالمی !!!

اپیزود دوم :
صدای ترمز ماشین میاد ، لندکروز 89714 نیروی به اصطلاح انتظامی !!!
یکی داره داد میزنه !!!
آهای (...) ها !!!
چرا اینجوری خوابیدی ؟!!!
ناموس مردم اینجا هستن !!!
صدای فریاد میاد !!!
لباس سبز !!!
کلاه پلیس !!! (حسین عبدالهی)
سرمو به سختی میارم بالا !!!
پلیس به اصطلاح امین مردم !!!!!(مسخره س)!!!!! میاد طرف ما !!!
یکی دیگه با کاپشن چرم و بیسیم !!! میلاد قائمی
فریاد می زنن !!!
مگه ما چی کار کردیم ؟!!!
من : درست صحبت کن !!!
پلیس : درست صحبت نمی کنم ببینم چیکار می کنی مثلا !!!
من : مگه چه جرمی کردیم ؟!!!
پلیس : چرا دراز کشیدی اینجا ناموس مردم رد میشن !!!
من : مگه دراز کشیدن جرمه ؟!!!
پلیس : می خوای دراز بکشی برو خونتون دراز بکش !!!
همسرم : حالش بده اقا !!!
برادر همسرم : شما یه درمانگاه بساز اینجا ما میریم اونجا !!!
پلیس : دلم نمی خواد درمانگاه بسازم !!!
همسرم : بابا با اینا درگیر نشین می گیرن می برنتون !!!
کار به جای باریک میکشه !!!
برادر همسرم عصبانی !!!
عصبانی از اینکه چرا با آدما مثل حیوون رفتار میشه !!!
پلیس مملکت با مردم ... !!!
داد و فریاد !!!
مردم جمع میشن !!!
مردم : بابا حق با ایناس مگه چی کار کردن ؟!!!
پلیس : تو چرا سرتو گذاشتی رو پای این خانوم ؟!!!
من : به شما ربطی داره مگه ؟!!!
کار به کلاویز شدن میکشه !!!
پلیس توپش از جای دیگه پره !!!
پلیس : خفه شو دهنتو ببند !!! (واقعا که)!!!!!!!!!!!!!
برادر همسرم عصبانی میره پلاک ماشینو برداره !!!
پلیس : مثلا شماره برمیداری که چه غلطی بکنی ؟!!!
برادر همسرم : اگه این لباس تنت نبود بازم اینجوری حرف می زدی ؟!!!
پلیس : خفه شو احمق !!!
پلیس هولش میده تو لندکروز پلیس !!!
می خواد ببرتش !!!
مردم مداخله می کنن !!!
همسرم میاد جلو داد می زنه که چرا این جوری می کنین !!!
نگران از اینکه برادرشو دارن می برن !!!
همسرم میاد جلو میزنه رو دست پلیس که برادرشو ول کنه !!!
دست دیگه ای میاد میزنه رو دست اون !!!
پسرک حدود 18 ساله ای که اوضاعش مشخصه !!!
پسرک : خانوم مگه شما نا محرم نیستین که به آقا دست میزنین ؟!!!
همه جا یهو تار میشه !!!
چی شده ؟!!!
جناب لباس شخصی دوتا سیلی خوابونده تو گوش من !!!
چرا ؟ شاید بخاطر اینکه حالم بد بوده سرمو گذاشتم روی پای همسرم !!!
عینکم کو ؟!!!
زیر دست و پا ، به خاطر سیلی !!!
آیا حق داشت بزنه ؟!!!
اصلا چرا زد ؟!!!
جرمم چی بود ؟!!!
صدای جیغ اومد !!!
همسرم کو ؟!!!
از شدت عصبیت غش کرده !!!
پلیس هنوز در حال ناسزا گفتن !!!
آب قند بیارین !!!
پلیس باهوش بالاخره فهمید که من و همسرم زن و شوهریم نه دوست دخترو دوست پسر !!!
پلیس : سرباز ، بشین بریم !!!
فقط 3 ثانیه طول کشید تا پلیس ناپدید بشه !!!
اول فحش ، دوم تهمت ، سوم مشخص شدن ماجرا ، چهارم ناپدید شدن !!!
ایران تنها کشوریه که اول مجازات میشن مردمش بعد جرمشون مشخص میشه !!!
چی شد ؟!!!
مردم کمک می کنن !!!
همسرمو بغل می کنم به اولین نیمکت می رسونمش !!!
مردم آب قند میارن !!!
حال همسرم جا میاد یکم !!!
گریه می کنه !!!
هر چهار تامون عصبی !!!
عصبی از اینکه چرا پلیس امین مردم اینجوری مردمو می رنجونه !!!
حالم بدتر میشه !!!
نگران همسرم هستم !!!
حالش یکم بهتر میشه !!!
مردم جمع شدن !!!
هر کی یه حرفی میزنه !!!
مردم : چه حقی داشتن این کار و کنن ؟!!!
مردم : پلیس نیستن که قاتل مردمن !!!
مردم : حافظان امنیت یا برهم زنندگان امنیت ؟!!!
اوضاع آروم میشه !!!
حالمون جا میاد !!!
میریم سمت ماشین !!!
چه تفریحی کردیم ما !!!
اومدیم هوامون عوض شه ... !!!
اینم از تفریحات سالم ایرانیا !!!
به ، به اصطلاح تفریحمون ادامه میدیم ولی با چه حس و حالی !!!
اعصاب خورد !!!
میریم خونه !!!
فردا باید هفته ی دیگه ای رو شروع کنیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا فهمیدین ما داریم کجا و با چه آدمایی زندگی می کنیم ؟!!!
البته که میدونستین !!!

اپیزود سوم :
عزیزان ، دوستان ، هموطنان !!!
تا کی باید این رفتار هارو تحمل کرد ؟ آیا توی خارج از ایران با حیوون های خونگی شون این رفتار میشه که پلیس ما با مردم می کنه ؟!!! چرا توی ایران اول باید آدما شکنجه بشن بعد معلوم شه که چی کار کردن ؟ شاید بی گناه باشن !!! چرا باید به ناحق آدما سیلی بخورن ؟!!! ازتون خواهش می کنم جواب ما و امثال ما رو بدین !!! تو روزانه جوابیه بزارین !!! بگین چرا ؟!!! این رفتارها چرا ؟!!! همه شرکت کنین !!! بذارین به گوش اونایی که باید بشنون ولی نمی شنون یا نمی خوان بشنون برسه که توی این مملکت با آدما چجوری رفتار میشه !!! منتظر اظهار نظراتون هستم !!! حتما اگه می تونین جواب این سریال ادامه دار که تمومی هم نداره رو بدین !!! به امید اینکه دیگه این رفتارارو نبینیم. ولی ...

 

 

mitramrz@yahoo.com

اندر حکایت با کلاس شدگان

قسمت اول

سلام به همه ی دوستای گلم . چه اونایی که گلشون به قول محمد (شیطونک) کاکتوسه ( من عاشق کاکتوسم . گل مقاوم و زیبا و صبور )چه اونایی که گلشون لیلیوم چه اونایی که مریم و رز و ارکیده و حتی اونایی که گلشون گلایول . با هر شکل و رنگ و بویی که باشید فرق نمی کنه . مهم اینه که همتون گل هستید . پس دوباره سلام به همه گل های روزانه.
امروز می خوام براتون راجع به خوش تیپی و با کلاسی حرف بزنم . پس مثل همیشه بدون مقدمه و صغرا کبری چیدن میرم سر اصل مطلب .
آقا دیدی بعضی وقتها فکر می کنی خیلی خفن خوش تیپ شدی و اند کلاسی ؟ بعد یهو یه اوشکولی سرو کلش پیدا می شه و با یه ضد حال مشتی گند می زنه به حال و احوالت ، اون موقع می بینی نه بابا همچین خبری هم نیست ، تازه می فهمی که چقدر ضایع بدتیپی !!!! اگه آدم یه خورده با خودش رو راست باشه می بینه که این اتفاق زیاد واسش پیش اومده !!!! حتما" همتون این احساس دلخراش و جگر سوز رو تجربه کردید !!! حالا ... بعضی وقتها شدیدتر بعضی وقتها ضعیف تر . من جمعه گذشته به طرز فجیع و ناجوری ضایع شدم . قضیه از این قرار بود که یه عروسی دبش دعوت داشتم . فقط یکی دو نفر رو می شناختم و هیچ دیدی نسبت به بقیه آدمهای اون جمع نداشتم . به همین خاطر تصمیم گرفتم مثل همیشه ساده برم . به نظر من قشنگی که تو سادگیه هر چیزی هست قابل مقایسه باهیچ رنگ و لعاب و طرح و بویی نیست ( البته از جمعه یاد گرفتم که نظراتم رو بزارم در کوزه آبشو بخورم تا دیگه این جوری ضایع نشم ). خلاصه آقا ما رفتیم عروسی . از در باغ که رفتم تو دیدم وای وای وای بهشت موعود که میگن همین جاست !!! دهنم باز مونده بود ، یه بی معرفت هم پیدا نمی شد که بیاد دهن منو ببنده . خلاصه رفتم قاطی مهمونا . وقتی حوری های اون بهشت رو دیدم جا خوردم . انگار از فضا اومده بودند ! زمینی نبودند . نه لباسشون ، نه آرایش صورتشون ، نه رفتارشون ، نه گفتارشون و کلا" هیچ چیزشون به آدمیزاد نرفته بود !! من یه نگاه به اونا کردم یه نگاه به سر تا پای خودم و یهو یاد فیلم صمد آقا افتادم که بدون ننه آقاش رفته بود شهرا ! همون قسمت رو می گم ، یادتونه؟ منم تو اون جمع عینهو صمد آقا شده بودم . حوری های اون بهشت هم که انگار تو عمرشون صمد آقا ندیدن همین جوری زل زده بودند به من و با نگاهشون سرزنشم می کردند . خوب حق داشتند من آبروی هر چی لیدی با کلاسه برده بودم دیگه !! منم بر و بر مثل اسبی که به نعل بندش نگاه می کنه به اونا نگاه می کردم . چه عذابتون بدم ، فقط می تونم بگم که از راه نرسیده مهمونی کوفتم شد . از اونجایی که نه کسی رو می شناختم نه همصحبت داشتم و نه از فضا اومده بودم، یه گوشه مثل مرغ پرکنده کز کردم و نشستم (البته بگم زیاد هم بد نبودم ها!!! شلوار کردی و خنجر مرصع نشانم تو کیفم بود ) . از سر ناچاری تو اون هیاهو و بکش بکش که هر کی می خواست زودتر حرکات موزون انجام بده و مدال افتخار رو ببره ؛من تو رفتار و کردار حوری ها و آقایون اونجا دقیق شدم .. داشتم فکر می کردم که زکی ! مارو باش (فله هممون رو میگم ) دلمون خوشه که تو گروه مبین و مارشال و جرقه واسه هم میل می زنیم و راه با کلاس شدن رو به هم نشون می دیم و چرت تحویل هم می دیم . آخه حاجی مگه با یه شلوار کوتاه و دماغ سر بالا آدم با کلاس می شه ؟!! نه خیر . با کلاس شدن خیلی دنگ و فنگ داره . بعد از تحقیق و تفحص در حالات اون مهمونا بالاخره کد با کلاس بودن رو رمز گشایی کردم و از اونجایی که خیلی دوست داشتنی و مهربونم ، به وظیفه ی انسانیم عمل می کنم و اون یافته هارو در اختیار شما عزیزان قرار می دم تا شاید فرجی حاصل بشه و خدا بزنه پس سرتون و با بکش بکش و سلام صلوات 2 زار با کلاس بشید . منکه نتونستم ، خدا کنه شما بتونید !!!
تبصره : گیر سه پیچ نازنین (خیلی مخلصم)و علی آقای گل (علیپور) از این قاعده مستثنی هستند ، درست مثل من . علی آقا که هم دهاتی و هم ولایتیه منه و از 24 ساعت شبانه روز 26 ساعت مشغول فندق پرانیه ، گیر سه پیچ عزیز هم که دست کمی از ما نداره . ولی اشکال نداره بچه ها ناراحت نشید ایشاالله محمد ( شیطونک ) تو عروسیش ما 3 نفر رو دعوت می کنه !! تا اون موقع کلی هم با کلاس شدیم . (مشکل شد 2 تا ، حالا کی به اون زن می ده ؟؟؟ )
ضمنا" یه سوال هم به مغزم خطور کرد که جوابی براش پیدا نکردم . سوالم اینه که : چرا همه ی با کلاسها جزء اقشار کم در آمد این مرز و بوم هستند ؟ !!! باور کن جدی می پرسم . بزار برات مثال بزنم . نگاه کن یکی از این حوری های با کلاسی که من دیدم حدود 160 سانت قدش بود . حداقل 2 متر پارچه باید صرف لباسش می شد (البته من هیچ سر رشته ای از خیاطی ندارم ، فردا میل نزنید گیر بدید که اندازه هارو اشتباه گفتی ها !!! ) ولی این حوری فلک زده نمی تونست هزینه کنه و 2 متر پارچه بخره بخاطر همین 50 سانت پارچه پیچیده بود دور تنش و اومده بود عروسی !!! خوب بیچاره چیکار کنه ؟ از کجا بیاره بره پارچه بخره ؟ اه اه اه چه انتظاراتی از این حوری های بی نوا دارم من !! یا اون یکی حوری بدبخت ، خوب وقتی پول نداره بره یه رنگ لاک بخره و بزنه به ناخنهاش و از سر ناچاری مجبوره هر ناخنش رو با ته مونده ی لاک های خشک شده ی قبلیش یه رنگ دیگه کنه !!! ما باید بخندیم و بگیم لنگه به لنگه شده ؟؟؟ بابا یه جو انصاف هم خوب چیزیه ؟ حالا با کلاس شده حتما" باید تریلیاردر هم بشه ؟ آی انصافت رو شکر!!!!
خوب و حالا راهکارهای با کلاس شدن . خواهشا" توجه کنید چون این راهها به قیمت سرخوردگی اینجانب بدست آمده . با کمی تمرین و تلقین در عرض 1 ماه می تونید " اند" کلاس بشید .
بعد از غور کردن در احوالات آن حوریان دریافتم که :
اول - اگر می خواهید تو یک جمع آدم با کلاسی به نظر بیایید همیشه باید شقیقه هاتون درد بگیره . به این شکل که دو تا آرنجتون رو روی میز تکیه بدید و با دو انگشت سبابه دستتون دو طرف شقیقه هاتون رو به آرامی و با حرکات دورانی مالش بدید .
تبصره : اگر شما از اون دسته آدمهایی هستید که جاهای دیگه ی سرشون درد می گیره و وقتی درد دارن دستشون رو تالاپ می چسبونند رو پیشونیشون ، یا از این بدتر یه دستمال آشپزخونه می بندن دور سرشون و یا روم به دیوار گلاب به روتون زیر دستمال سرشون یه 25 تومنی هم می زارن و فشار میدن ، بدونید که خیلی خفن بی کلاسید .

ادامه دارد

 

 

yazynh@yahoo.com

نقدي بر سريال نرگس

قسمت دوم و پاياني

نكته عيان، اما فراموش شده ديگر، نام كاملا بي‌مسماي سريال است. آن‌جا كه از نام سريال با عبارت به اصطلاح نرگس!! ياد شد، منظور همين بود. چرا نرگس؟ آيا فقط چون نرگس خوب است. خوب مادر او هم خوب بود. احسان سعيدي هم خوب است. شايد دست‌اندركاران فراموش كرده‌اند كه نام سريال چكيده سريال است. آيا شخصيت اول داستان نرگس است؟ اين چه شخصيت اولي است كه در يك قسمت اصلا بازي نكرد و سريال راه خود را پيش گرفت و هيچ خللي احساس نكرد. شايد بتوان گفت سريال دربرگيرنده چند اتفاق مهم بود: ازدواج نسرين با بهروز، ازدواج نرگس با احسان، خروج بهروز، تجديد فراش شوكت، قتل شقايق و تبعات آن و چند اتفاق ديگر. كدام اتفاق يا اتفاق‌ها مهمتر بودند و بيننده با عطش بيشتري آن‌ها را دنبال مي‌كرد؟ بدون شك قبل از ازدواج بهروز و نسرين اولين سوال هر بيننده اين بود كه آيا نسرين بالاخره با بهروز ازدواج مي‌كند و شوكت با اين كار موافقت مي‌كند؟ پس از ازدواج سوال اين بود كه آيا شوكت مي‌فهمد و اگر بفهمد چه مي‌كند؟ پس از فهميدن شوكت بيننده اين مساله را دنبال مي‌كرد كه آيا نسرين و بهروز از بلاهاي پشت‌سرهمي كه شوكت به وجود مي‌آورد جان سالم به سرمنزل مقصود مي‌برند و آيا شوكت از اين موذي‌گري‌ها دست مي‌كشد؟ و پس از آن موضوع خروج بهروز مطرح شد و سوال اصلي اين بود كه آيا بهروز برمي‌گردد؟ پس از بازگشت بهروز سوال اين بود كه آيا او و نسرين دوباره با هم ازدواج مي‌كنند؟ و سريال تمام مي‌شود. اين‌ها اتفاقا از معدود مسايل سريال هستند كه تقريبا همه بينندگان بر سر آن‌ها و اهميتشان اتفاق نظر دارند. ملاحظه مي‌كنيد! بخش عمده سريال موضوعات مختلف مربوط به نسرين و بهروز است و دغدغه اصلي بينندگان مسايل مربوط به آن‌ها. در اين ميان شخصيت نرگس و اتفاقات ديگر مانند قتل شقايق و همسر دوم شوكت مسايلي جانبي در لابلاي قسمت‌هاي سريال هستند و اهميت بسيار كمتري دارند. به راستي اگر نام سريال نسرين و يا نام ديگري، كه مربوط به نسرين و بهروز و اتفاقات بين آن‌دو باشد، مي‌بود بامسمي‌تر و منطقي‌تر نبود؟
و اما مساله ديگر كه در واقع، موضوع اصلي اين نقد پس از پيش‌درآمد ذكر شده است، عشق مقدس است. از اينجا منظور از سيروس مقدم كليه عواملي است كه تنها در موضوع داستان نقش داشته‌اند.
رابطه سيروس مقدم با عشق چيست؟ آيا به راستي او از عشق چيزي مي‌فهمد؟ آيا تا به حال عاشق شده كه هرگز، اما آيا به راستي با اين سن و سال و سابقه هنري كه نه، هنرمندي، هيج عاشقي را نديده كه اينگونه به مبارزه با عشق و عاشقي پرداخته است. او را حتي زخم خورده از عشق نيز نمي‌توان دانست كه عاشق زخم‌خورده مرامي بسيار بيش از اين دارد و هرگز عشق را نمي‌كوبد. بي‌شك امثال سيروس مقدم كه عشق به آنان حتي افتخار استشمام را نيز نداده است، بسي كوچك‌تر و خردتر از آنند كه بخواهند در رابطه با عشق حتي كلامي برانند. به راستي چرا نه فقط در نرگس، كه در تمامي سريال‌هاي سيما، امثال نسرين و بهروز، كه از روي عشق ازدواج مي‌كنند، همواره بدبخت، اگرچه به طور موقت، مي‌شوند و زندگي‌شان به شكست مي‌انجامد، اما امثال نرگس و احسان هماره خوش‌بختند و در زندگي پيروزمند؟ آيا هميشه تمامي عشق‌ها هوسند و زودگذر؟ آيا در كل اين كشور عشق سالم و واقعي يافت نمي‌شود؟ آيا هميشه عشق پس از ازدواج تخريب مي‌شود؟ هرگز، عشق اگر واقعي باشد، نه با ازدواج، نه با مرگ و نه با هيچ چيز ديگري از بين نخواهد رفت. سيروس مقدم! آيا تا به حال خودت، كه قطعا نه، كسي را ديده‌اي كه عشق واقعي داشته است؟ اگر نه، بايد بسي به حالت تاسف خورد كه عشق حتي در لباس ديگري هم افتخار نمايش خود را به تو نداده است؛ كه هنري بودن تنها با بلند كردن محاسن حاصل نمي‌شود و دل را بايد چونان كه بايد. تو شايد هنرمند بزرگي باشي اما هنري نيستي. چرا كه هنرمند كسي است كه با هزينه كم پنجاه ميليون نفر را به خود وامي‌دارد و احتمالا پول كلاني به جيب مي‌زند؛ اما هنري كسي است كه با ماديات بيگانه است و دلي ساخته است مخصوص حال و هواي عشق، عاشق، معشوق و هر آن‌چه كه از خانواده عشق است. اگر نمي‌خواهي هنري باشي نباش! كه دنياي هنر را هم اتفاقا به امثال تو نيازي نيست، اما حق تخريب و توهين به جامعه هنري را هم نداري. سيروس مقدم! آيا تا به حال عاشقي را نديده‌اي كه پس از ازدواج نه تنها عشقش را از دست نداده، كه آن را فزوني ديده و ذره ذره وجودش را آب كرده است؟ آيا تا به حال نديده‌اي عاشقي پس از ازدواج دلش را براي دوري‌هاي گذشته و سوختگي‌هاي پيشين ناشي از عشق تنگ بيند و آن‌ها را با دست خود دوباره تكرار كند؟ آيا نديده‌اي كه عاشقي پس از ازدواج در حالي كه در كنار همسر معشوق خود خوابيده است، خواب وي را ببيند و اشكش در خواب نيز روان شود؟ مي‌داني چرا؟ چون او در خواب احساس دوري از معشوق را دارد؛ نه اينكه به خارج برود، زن دوم بگيرد و بعد از سه سال برگردد. به راستي در سريال تو هنرپيشگان اول داستان عاشق هم بودند؟ اگر كه نه پس چرا بهروز با دلي شكسته برمي‌گردد و همچنان به نسرين علاقه دارد. اگر هم كه آري پس چرا تا به حال بازنگشته بود و حتي آنجا ازدواج نيز كرده بود؟ مگر امكان دارد كسي سه سال اين‌طور كه خود مي‌گويد به همسرش فكر كند و حتي گاهي از فكر زياد سردرد بگيرد، اما بازنگردد و تجديد فراش كند؟ اگر آنجا مانده حتما خوش گذرانده كه در طول سه سال بازنگشته و اگر خوش گذرانده چرا پس از بازگشت افسرده است؟ اگر هم خوش نبوده پس چرا آنجا مانده و برنگشته است؟ اينها تناقضاتي است كه در سريال نرگس فراوان است. مي‌دانم كه تو را توان درك اين‌ها نيست و شايد هرگز هم نتواني درك كني. ما هم نمي‌گوييم درك كن! مي‌گوييم توهين نكن و همين‌قدر كه اينها را خزعبلات نخواني ما را لطف بزرگي نموده‌اي. اگر فقط با يك نفر از اين قوم برخورد مي‌كردي، هرگز دست به چنين اهانتي نمي‌زدي. مجالي بيش از اين براي راندن سخن نيست. اگر زماني افتخار حضور در معيت هنرمندي چون شما را داشتيم، خوشحال مي‌شويم ماجراهاي زندگي‌هاي عاشقانه‌اي را براي شما تعريف كنيم كه اين بار عشقي است نه از آن نوعي كه شما در سريالت به نمايش گذاردي، بلكه نوعي كه مي‌دانم هرگز نديده‌اي و شايد درك نيز نتواني كرد.

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

29 آبان / 20 نوامبر / 28 شوال

Mobin_s2004@yahoo.com
29 آبان ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
اعلام جنگ ايران به روم شرقي

دولت وقت ايران در پس سه اخطار پي در پي به دولت روم که در رعايت تعهداتي که به موجب پيمان صلح سال 442 سپرده است تعلل ورزيده و عمدا در صدد اجراي چند بند از اين پيمان بر نيامده است، 20 نوامبر سال 502 ميلادي به اين دولت اعلان جنگ داد. پس از صدور اين اعلان جنگ، واحدهاي ارتش ايران پايگاه نظامي مقدم روميان در "اميدا" را تصرف و در قلمرو روم شرقي به پيشروي ادامه دادند.

 

تحريم تنباكو از جانب مرحوم ميرزاى  شيرازى

[29 آبان هر سال] - سالروز تحريم تنباكو از جانب مرحوم ميرزاى شيرازى

 

 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

57/08/29
اولاف پالمه (در ديدار با مسئولين جمهوري اسلامي ايران): من ماموريت دارم كه نظرات دو طرف را بهم نزديك كرده و راه حلي براي صلح پيدا كنم. اين اصول عبارتند از اصل منع كاربرد زور براي تسلط بر زمينهاي ديگران ... اصل عدم مداخله در امور داخلي ديگران و اصل آزادي كشتيراني در خليج فارس و آبهاي بين‌المللي.

29/08/58
آمادگي شوروي براي جلوگيري از اقدام نظامي آمريكا در ايران به اطلاع دولت ايران رسيد.

29/08/59
جبهه جنوب : غارت اموال و آزار مردم روستاهاي سوسنگرد توسط عراقيها .

عمليات نفوذي خودي در دب حردان .

استقرار و تقويت نيروهاي عراقي در فارسيات و پادگان حميد .

درگيري در سومار و اجراي آتش در گيلان غرب .

درگيري بين گروههاي مختلف ضدانقلاب در جبهة شمالي .

بمباران فرودگاه اميديه و سرنگوني هواپيماي مهاجم .

سخنان رئيس جمهور ( بني صدر ) دربارة تأثير مثبت حضور وي در جنگ و نقش « ديگران » در ضعيف كردن كشور .

رئيس ديوان عالي كشور : امام فرموده اند در زمينه اختلافات سياس مطلقاً حرفي نزنيد ، تا ايشان اجازه ندهند ، حرفي نخواهم زد .

طرح مسئله گروگانها به عنوان مهمترين موضوع جلسه شوراي سياست خارجي آمريكا توسط مشاور سياست خارجي ريگان و تفسير خبرگزاري فرانسه مبني براينكه برخلاف تصور كارتر ، جنگ ايران و عراق مقامهاي انقلابي ايران را به حل و فصل سريع مسئله گروگانها مجبور نكرد .

ملاقات اولاف پالمه با رهبران ايران و عراق و مواضع دو كشور درباره صلح و نظر ايران مبني براينكه صدام بخاطر شروع جنگ بايد محاكمه شود .

نظر رژيم عراق : تا پذيرش حاكميت عراق بر شط العرب توسط ايران اعلام نشود ، با آتش بس موافقت نخواهد شد .

موضع آمريكا درباره حمله هوايي ايران به العبدلي كويت : اين يك حادثه اتفاقي است ، امّا آمريكا براي آن اهميت فوق العاده اي قائل است .

نفت و جنگ : اظهارات زكي يماني وزير نفت عربستان درباره افزايش توليد نفت كويت ، قطر ، عربستان و امارات براي جبران كاهش صدور نفت ناشي از جنگ و اينكه عربستان در مرز ده ميليون بشكه در روز نيز لزوماً متوقف نخواهد شد و نيز اخبار خط لوله نفتي عراق از تركيه و صادرات نفت ايران .

سازمان چريكهاي فدائي خلق اكثريت : براساس مشاهدات عيني ، حزب دمكرات كردستان كه مهار تمام نيروهاي كرد را عملاً در دست دارد ، روز به روز بيشتر به سمت وابستگي به رژيم جنايتكار عراق كشيده ميشود .63/08/29

ادامه حملات هوايي عراق به ويژه در ايلام و عقبه هاي عمليات ميمك.

ادامه آرامش در دريا عليرغم تحويل موشكهاي مدرن فرانسه به عراق.

ادامه شناسايي ها از موقعيت و مواضع دشمن.

درگيري در منطقه بوكان با نيروهاي ضدانقلاب .

گزارش سپاه از حملات چريكي و شبيخون عراق با همدستي نيروهاي بومي در جاده مهران - دهلران.

ادامه تبليغات عراق براي جذب هر چه بيشتر نيرو با تشويق يك درجه دار كه محل اختفاي دو خواهرزاده فراري خود را اطلاع داده بود.

دادن امكانات جديد به منافقين و تلاش منافقين براي انجام حملات ايذايي ولو بي ارزش در مقابل اين امكانات.

گزارش واشنگتن پست از تصميم غرب مبني بر دخالت در منطقه در صورت انسداد تنگه هرمز و تأييد تلويحي شوروي از اين مسأله.

اجلاس مقدماتي وزراي 6 كشور عربي عضو شوراي همكاري و سخنان وزيرخارجه كويت در اجلاس افتتاحيه در مورد جنگ تحميلي.گزارش راديو بي بي سي از اين اجلاس و بررسي امكان پيشنهاد دوباره جبران خسارات طرفين به هرسيله كشورهاي عضو شورا.

سه گزارش از نشريه داخلي سپاه: مصاحبه مسعود رجوي با مجله الدستور، نقد طرح اقليت توسط منافقين و گروه مهدي سامع و توجيهات پيوستن "مهدي سامع" از اعضاي سابق چريكهاي فدايي خلق به شوراي ملي مقاومت.

وزير مشاور در امور خارجه انگليس وارد عراق شد.

29/08/66
درخواست برخي از اعضاي دولت انگليس از تاچر براي بستن دفتر تجاري ايران در لندن.

 

 

 تصويب اولين قانون جامع ماليات بردرآمد ايران

[29 آبان 1312] - اولين قانون جامع ماليات بردرآمد ايران به تصويب رسيد. دراين قانون بطوركلي اصول مالياتهاي شخصي امروزي رعايت شده و مشمولين ماليات برطبق دوقانون مذكور به پنج طبقه تقسيم مي شدند و ماليات هر طبقه بر طبق نرخ جداگانه و متفاوتي وصول مي شد. درحقيقت قانون سال1312مجموعه اي ازمالياتهاي جداگانه براي هر يك از چندين نوع درآمد بود.

 

درگذشت «حسن مشيرالدوله پيرنيا» دراثر سكته قلبي

[29 آبان 1314] -  «حسن مشيرالدوله پيرنيا» دراثر سكته قلبي درگذشت. او فرزند ميرزا نصرالله خان مشيرالدوله و ازرجال سياسي ايران بود كه بارها به مقام وزارت و نخست وزيري رسيد. مشيرالدوله مؤلف كتاب تاريخ ايران باستان است كه درسه جلد منتشرشده و ازقديم ترين زبان تا انقراض اشكانيان را دربرمي گيرد.

 

 آغاز عمليات نصر8 با رمز يا محمد بن عبدالله(ص)

[29 آبان 1366] - «عمليات نصر8 » با رمز عملياتي يا محمد بن عبدالله(ص) درمنطقه عملياتي ماووت دراستان سليمانيه عراق آغازشد. هدف ازانجام اين عمليات تصرف و تأمين ارتفاعات گرده رش بود كه با موفقيت و رشادتهاي قواي ظفرمند اسلام به پايان رساند.

Mobin_s2004@yahoo.com
20 نوامبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

اديان و روحانيون

ژنو پايگاه پروتستانيسم

ژان کالون

"ژان کالون" فرانسوي و يکي از دو موسس اصلي مذهب پروتستان 20 نوامبر سال 1541 در ژنو يک حکومت مذهبي تشکيل داد تا پايگاهي براي پروتستانيسم اروپا باشد. وي ضمن اعلام تشکيل چنين دولتي تاکيد کرد که پروتستانهاي فراري و آواره سراسر اروپا را در ژنو پناه مي دهد و به اين ترتيب ژنو در برابر رم قرار گرفت که پايتخت پاپ ها بود.
    پاپ وقت "پل سوم" که از افزايش شمار پروتستانها نگران شده بود، پس از اطلاع از اين اقدام يک شوراي شش نفري مرکب از کاردينالهاي ارشد تشکيل داد تا با پروتستان ها (پيروان کالون فرانسوي و لوتر آلماني) مبارزه کنند و اين مبارزه از ژوييه 1542 آغاز شد.
    پاپ کاردينال "کارافانه" را هم فرمانده نظاميان تحت فرمان خود کرد و اين کاردينال اخطار کرد هر کاتوليک که پروتستانها را تحمل کند و يا اين که به حمايت از پروتستانيسم بپردازد مجازات خواهد شد و اين مجازات عبارت از مصادره اموال، تکفير و احيانا زندان خواهد بود و به اين ترتيب خصومت اين دو فرقه مسيحيت آغاز شد که نتيجه اش جنگ هاي مذهبي متعدد و در به دري هاي فراوان بود.

در قلمرو انديشه

روزي که تولستوي انديشمند و نويسنده بزرگ روسيه درگذشت

20 نوامبر سال 1910 "لئو نيکلايوويچ تولستوي" نويسنده شهير و انديشمند روسيه در 83 سالگي در گذشت. او در 28 اوت 1838 در يک خانواده ارباب ملک در منطقه تولي به دنيا آمده بود و در کودکي مادر و در نوجواني پدر خود را از دست داده بود. وي به دليل مخالف بودن با برنامه هاي تکراري و بعضا بي ارتباط، دانشگاه را در سال سوم ناتمام رها کرد. تولستوي همه مراحل زندگي را طي کرد از جملع خدمت نظام وظيفه.
    تولستوي معتقد به "کمال Perfection" بود و مي گفت فرد وقتي به کمال مي رسد که جسما و روحا و اخلاقا سالم باشد. وي اين سه عامل را عوامل شادي بخش زندگاني مي دانست.
    تولستوي مخصوصا بعد از ميانسالي مخالف بهره برداري انسان از انسان شده بود که در روسيه بيش از نقاط ديگر رواج داشت. دوبار سرف هاي املاک خودش را آزاد کرد (روستايياني که با املاک خريد و فروش مي شدند و ضميمه املاک بودند سرف ناميده مي شدند) ولي آنان به دليل ناباوري آنجا را ترک نکردند.
    در زمينه نوشتن داستان عقيده داشت که داستان بايد به گونه اي نوشته شود که خواننده عشق به زندگي پيدا کند و عشق به زندگي يعني عشق به خود و جامعه.
    به باور تولستوي نويسنده داستان بايد آن را شخصا ديده و تجربه کرده باشد و به عبارت ديگر خود او آن را باور داشته باشد. داستان "آنا کارنينا" تجربه عشق خودش به سونيا بود که بعدا باهم ازدواج کردند.
    تولستوي داستانها و نمايشنامه هاي متعدد نوشت از جمله : دوران بچگي، نوجواني، جواني ، آناکارنينا، جنگ و صلح، کوپن جعلي، پدر سرگيوس، آقا و نوکر، قزاقها و ...
    نامه هشدار دهنده او به تزار نيکلاي دوم که در سال 1901 نوشته و ارسال شده و در موزه نگهداري مي شود سند بزرگي است که در آن اوضاع نابسامان روسها منعکس است. تولستوي در اين نامه به تزار هشدار داده بود که اگر آزادي ندهد و دموکراسي برقرار نکند و از شکاف پهناور مان فقير و غني نکاهد و نظام فئودالي را تعديل نکند جنگ داخلي اجتناب ناپذير خواهد بود و روسيه نابود خواهد شد.
    تولستوي در اواخر عمر از زنش قهر کرد و با قطار از زادگاه خود فرار کرد و در تنهايي درگذشت. وي داراي يازده فرزند شده بود.
    

ساير ملل

زادروز سازنده آبراه سوئز

امروز زادروز فرديناند دو لسپس Ferdinand De Lesseps است که در نوامبر 1805 در ورساي فرانسه در يک خانواده ديپلمات به دنيا آمد و 12 ژوييه 1894 درگذشت. وي که هفت سال در مصر زندگي کرده بود پس از روي کار آمدن دوستش سعيد پاشا در آن کشور پيشنهاد ساختن آبراه سوئز را به او داد و اين کار مهم را به انجام رسانيد.
    با گشايش اين آبراه، کشتيران ها از طي کردن راه طولاني و توفاني جنوب آفريقا (دماغه اميد نيک) آسوده شدند و مديترانه بار ديگر رونق عهد باستان را به دست آورد. وي سپس به فکر ايجاد آبراهي ميان دو اقيانوس اطلس و آرام افتاد تا راه کوتاه شود و بهترين محل را پاناما يافت و مشغول به کار شد که آمريکا کمپاني سازنده را خريداري کرد و خود اين آبراه را به پايان رسانيد.

 

راه حل روس ها براي مسئله فرار مغزها

روسها 15 سال پس از آغاز مهاجرت كارشناسان و اتباع ماهر روسيه به ممالك ديگر در صدد كاستن از شتاب اين مهاجرت و اصطلاحا فرار مغزها برآمده اند و از دانش آموختگان علوم كامپيوتر شروع كرده اند. اين بار روسها به جاي گفتن سخناني از جمله « با پول روسيه رشد و تحصيل كرديد، و محصول و ثمره اش را ديگران و رقيبان روسيه ببرند »، از الگوي آمريكا استفاده كرده اند. دميتري ميلووانتسف معاون وزارت تكنولوژي و مخابرات روسيه 20 نوامبر 2004 گفت كه اين دولت تصميم گرفته است يك منطقه عاري از ماليات، براي شكوفا ساختن نبوغ دانش آموختگان و اصحاب استعداد آن كشور در تكنولوژي پيشرفته ـ منطقه اي مشابه « سيليكون ولي » آمريكا ـ تاسيس كند و هر گونه كمك به پيشرفت را در اختيار اين افراد قرار دهد تا نبوغ و برنامه هاي خود را به منصه ظهور برسانند. فرار مغزها از روسيه، پس از فروپاشي شوروي يك ضايعه بزرگ بود.
    

برخي ديگر از رويدادهاي 20 نوامبر

  • 1815:   دولتهاي آلمان روسيه اتريش و انگلستان يک اتحاديه بزرگ تشکيل دادند تا از پيدايش يک ناپلئون ديگر در اروپا جلوگيري کنند.

  • 1866:   در پي جنگ داخلي آمريکا و لغو بردگي در اين کشور دانشگاه "هوارد" در شهر واشنگتن براي تحصيل سياهپوستان تاسيس شد.

  • 1945:   محاکمه 24 تن از سران حزب ناسيونال سوسياليست کارگران آلمان (نازي) و همکاران هيتلر در محکمه فاتحان جنگ در نورنبرگ آغاز شد که به اعدام برخي از آنان انجاميد.

  • 1975:   فرانسيسکو فرانکو ديکتاتور اسپانيا در 82 سالگي در گذشت

  • 1977:   انور سادات رييس جمهوري وقت مصر در پارلمان اسرائيل نطق کرد

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    28 شوال هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     سنايي غزنوي شاعرپرآوازه ايران زمين، درغزنين متولد شد.

    [28 شوال 473] - سنايي غزنوي شاعرپرآوازه ايران زمين، درغزنين متولد شد. سنايي ازاستادان مسلّم شعرفارسي بشمارمي‎رفت. اين شاعرعارف، ذوق و قريحه شاعري خويش را دردربارغزنويان درقالب مديحه آشكاركرد. اما بعد ازتغييرات روحي كه دروي پديد آمد، ديگرمدح دردرباريان و حاكمان را نگفت و تحوّلي شگرف درسروده‎هايش روي داد. سنايي پس ازاين دگرگوني روحي به سفرحج رفت و مرد حقيقت و پيرطريقت شد. اين شاعرعالم بعد از بازگشت ازحج، مدتي دربلخ بسربرد و سپس درسال518هجري به غزنين مراجعت كرد و به خلق آثارخويش پرداخت. ازجمله آثارسنايي «طَريقُ التَّحقيق و حَديقةُ الحَقيقَة» را مي‎توان نام برد. گفتني است كه الهي نامه و مثنوي سِيرُالعِباد اِلَي المَعاد ازيك طرف معرف استادي و مهارت سنايي درسبك خراساني است و ازطرف ديگر مسلك عرفاني و عقيده مذهبي سنايي را نشان مي‎دهد.

     

     « شمس الدين عبدالحميد خسروشاهي» ازحكيمان مشهورايراني درشهردمشق بدرود حيات گفت.

    [28 شوال 652] - «شمس الدين عبدالحميد خسروشاهي» ازحكيمان مشهورايراني درشهردمشق بدرود حيات گفت. وي درحكمت، طب و علوم شرعي ازاستادان زمان خود بود و همواره به مطالعه شخصي و آموزش طالبان علم اشتغال داشت. خسروشاهي درسال580هجري قمري درتبريزبدنياآمد و پس از تحصيل مقدمات ادب، حكمت و كلام نزد امام فخررازي به مُهِتشان رفت. اين حكيم بزرگوارمدتهادردمشق زندگي كرد و ازدانش علماي اين شهربهره برد. ازآثارشمس الدين خسروشاهي مختصرمنطق شفاي ابوعلي سينا را مي‎توان نام برد.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    امان از فقر
    ابن سبابه گفتند: كه زنت از تو بدش مى آيد، و به كس ديگرى رغبت كرده ، او در جواب گفت : زنم به بيگانه كه رغبت كرده است نه براى جمال اوست بلكه براى مال اوست به خدا سوگند اگر عمرم مانند حضرت نوح و پيرى من مانند شيطان و خلقتم مانند نكير و منكر باشد و مال داشته باشم ، پيش او محبوب تر هستم از بدبخت و بيچاره و بى پولى كه در جمال و زيبائى حضرت يوسف و در صورت و خوشروئى مانند حضرت داود و در سن مانند حضرت عيسى و در جود مثل حاتم و در حلم مانند احنف باشد.

    امان از ترس

    در مثل ها است كه گرگى و روباهى با شيرى در بيابان مى رفتند، يك گوره خر و آهو و خرگوشى را شكار كردند، شير به گرگ گفت : شكار را بين ما تقسيم كن ، گرگ گفت : گوره خر مال تو و آهو مال من و خرگوش مال روباه ، شير به خشم آمد و گلوى گرگ را گرفت و سر او را قطع كرد، سپس ‍ روبه روباه كرد و گفت : تو تقسيم كن ، روباه گفت : گوره خر براى نهارت و آهو براى شامت و با خرگوش در شب سر گرم باش ، شير گفت : كى اين تقسيم عادلانه را به تو ياد داده روباه گفت : سر گرگى كه در جلوى روى تو است
     

     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى


    من «رازيانه» هستم !

    اسم من رازيانه است . به من باديان - شمار - شمره - سونف و بسباس هم گفته اند. اعراب مرا معرب كرده رازيانج مى گويند. زادگاه اوليه من ايران و سرتاسر درياى مديترانه و حبشه بوده و اكنون در بيشتر نقاط دنيا كاشته مى شوم . برگ من معطر و طعم آن شيرين و مطبوع است . در بين حيوانات مار به خوردن من علاقه زياد دارد و وقتى مرا مى خورد، چشمهايش براق و درخشان مى شود و روى همين اصل است كه مرا در رديف غذاهاى مخصوص چشم قرار داده اند. ريشه من كه در داروسازى مصرف مى شود، ضخيم و دوكى است . اين ريشه پيشاب آور است . شيره برگ هاى من پوست بدن را قرمز كرده و توليد تاول مى نمايد. بذر من داراى دوازده درصد روغن ، كمى قند - كمى صمغ و چهار تا شش درصد اسانس است و در ماه هاى مهر و آبان مى رسد.
    ميوه من بادشكن - مقوى - ضد كر - قاعده آور - زياد كننده ى شير است و شباهت زيادى به خواص انسيون دارد. براى آنكه گاوها شير زيادى بدهند معمولا به آنها مقدارى برگ رازيانه مى دهند و يا بذر آنرا داخل علوفه ى آنها مى پاشند. ريشه مرا به صورت دمكرده 20 در هزار و بذر من به صورت دمكرده ده در هزار مصرف مى شود. آب مقطر برگ مرا اعراب مقوى ((باء)) مى دانند پاك كننده ى مجارى سينه - طحال - كليه و مثانه است و درد آنها را تسكين مى دهد آب مقطر من اگر تازه باشد باز كننده ى ادرار - قاعده آور مخصوصا اگر آنرا با گل گاوزبان بجوشانند - جوشانده بذر من با پر سياوشان و انجير جهت سرفه و تنگ نفس و شكستن باد و تسكين درد پهلو و تهيگاه و قولنج تجويز شده ، از قى و اسهال جلوگيرى مى نمايد. براى معالجه اسهال مى توانيد مرا به همراه زيره ميل نماييد.
    جوشانده بذر من با عسل جهت تب هاى كهنه و جلوگيرى از قى و التهاب معده مفيد است . در كتابهاى قديم نوشته اند، هر كس از اول نوروز تا اول تير هر روز يك مثقال از تخم من مخلوط با شكر بخورد، تا آخر سال مريض ‍ نخواهد شد. عصاره ى برگ تازه من جهت التهاب چشم و درمان ورم ملتحمه مفيد است ، و براى اين كار عده اى ساقه مرا نزديك آتش نگاه مى دارند و چون در اثر حرارت آب آن خارج شود، آنرا گرفته و در چشم مى چكانند و چنانچه آب ساقه ى مرا گرفته و خشك كرده و در چشم بكشند، نور و جلاى آن را زياد مى كند. صمغ من در افعال مثل عصاره من است . مقدار خوراك بذر من يك مثقال و مقدار خوراك ريشه ى من دو مثقال مى باشد. انيسون و باديان خطايى هم نوعى از من بوده و خواص آنها شبيه من است . در برگ - ساقه و ريشه من هورمون هاى گياهى ، مخصوصا هورمون زنانه زياد است . به اين جهت شهوت زنان را زياد و از التهاب شهوت مردان مى كاهم و چنانچه شيره مرا به صورت بمالند، ريش را ضعيف كرده و از بين مى برد، و خانم هايى كه ريش در آورده اند، معمولا از اين دستور استفاده مى نمايند.
    براى شستشوى چشم مى توانيد از دمكرده بذر من استفاده كنيد، تا چشمانى شفاف و قشنگ داشته باشيد. جوشانده من سياه سرفه را نيز درمان مى كند و ضماد بذر من و كمپرس جوشانده ى آن ورم پستان را باز مى كند. به دخترانى كه به هنگام عادت ماهانه دچار درد شديد مى شوند توصيه كنيد كه حتما از جوشانده ى من استفاده كنند تا درد آنها تسكين و عادت آنها منظم شود. به زنان آبستن كه مى خواهند نوزادشان چشمان شهلا و قشنگ داشته باشد توصيه كنيد كه خوردن بذر مرا فراموش ‍ ننمايند.
     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    طیاره های بی سرنشین!!  

    نظر به حسن مدیریت مسوولین هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با انجام وظایف محوله، سیستم هواپیمایی ایران را باید جهانی کنیم. این ادعا را در حالی مطرح می کنیم که توانسته ایم در امر حمل و نقل و هم چنین ترابری به پیشرفت های چشمگیری نائل شویم. ایران ایر ضمن تبریک این موفقیت، تصمیمات جدید خود را جهت رفاه مردم عزیز اعلام کرد:

    ۱- کلیه افراد متقاضی سفر باید علاوه بر ارائه ی شناسنامه ی عکسدار، یک برگ فتوکپی از وصیت نامه خود را ضمیمه ی بلیط نمایند.

    ۲- تمام اشخاص نسبت به پرداخت بدهی خود به سازمان های دولتی اقدام و در هنگام سوار شدن به هواپیما تسویه حساب مالی کرده باشند.

    ۳- در تمام پروازها مقرر گردید، جهت رفاه حال مسافرین عزیز یک قطعه قبر دو نبش در مزار شهدا اختصاص خواهد یابد.

    ۴- آموزش کادر پرواز و مسافرین به چتر بازی و پاراگلایدر، جهت حفظ ایمنی و انجام ورزش مفرح در هنگام سقوط آزاد.

    ۵- برپایی مراسم مذهبی در داخل هواپیما در حین پرواز جهت ختم به خیر شدن.

    ۶- هم چنین کادر فنی، ملزم به جاسازی جعبه ی سیاه در جای مطمئن برای حفظ و مراقبت بیشتر می شود.

    ۷- کلیه ی واحدهای امنیتی، نظامی، گشتی، اورژانس و بیمارستان های دولتی، تا رسیدن هواپیما به مقصد به حالت آماده باش در می آیند.

    در صورتی که به فرض محال سانحه ای اتفاق افتد، مقرر شد اقدامات ذیل انجام و گزارش نهایی به دفتر ریاست جمهوری انعکاس یابد:

    ۱- آتش نشانی در محل مستقر و نسبت به خاموش کردن لاشه ی هواپیما اقدام نماید.

    ۲- کلیه ی افراد برای یافتن جعبه ی سیاه بسیج شوند. برای ردیابی آسان تر می بایست این جعبه را رنگ آمیزی نمایند.

    ۳- ضمن معرفی خدمه ی پرواز و خلبان به عنوان مقصران اصلی حادثه، جعبه ی سیاه برای رمزگشایی به شرکت سازنده ی هواپیما ارسال شود.

    ۴- پس از رمز گشایی و شنود مکالمات کادر پرواز با برج مراقبت، نتیجه به صورت محرمانه در سازمان هواپیمایی کشور بایگانی گردد.

    ۵- در صورت نیاز به تشخیص هویت، نسبت به اعزام ماموران تشخیص هویت ناجا اقدام شود. (البته با توجه به سوابق اخیر، در این قبیل سوانح چهره مسافران قابل شناسایی نخواهد بود)

    این شرکت ضمن تشکر از مردم برای انتخاب هواپیما برای مسافرت، اعلام می کند هواپیما هنوز امن ترین وسیله ی مسافرت بوده و وقوع حوادث این چنینی در کشور (سالی سه بار) امری کاملا طبیعی است و آمار غیر قابل اعتنایی دارد.

    با تشکر
    شركت هواپيمايي ايرتور
    باهمكاري صميمانه ي سازمان هواپيمايي كشوري

     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    چگونه با سرما مقابله كنيم؟

    درجه حرارت هر ناحيه از بدن بطور مستقيم به ميزان جريان خون آن ناحيه بستگي دارد. هنگامي كه درجه حرارت محيط كاهش مي يابد بدن شما بطور خودكار سبب انقباض عروق خوني نزديك سطح پوست ميشود تا جريان خون را به سوي ارگانهاي حياتي بدن همچون قلب و مغز افزايش دهد.هنگامي كه درجه حرارت محيط كاهش مي يابد بدن شما بطور خودكار سبب انقباض عروق خوني نزديك سطح پوست ميشود تا جريان خون را به سوي ارگانهاي حياتي بدن همچون قلب و مغز افزايش دهد. اين راهكار بدن براي گرم نگه داشتن ارگانهاي حياتي ميباشد. به ويژه دستها و پاها كه حاوي عروق خوني بسياري در سطح پوست مي باشند، نسبت به اين پروسه حساس تر ميباشند. فعاليت بدني در اين ميان موجب افزايش جريان خون گرم گشته و با گرما مقابله ميكند بنابراين:
    1- از جا برخيزيد: ايستادن نسبت به نشستن توليد گرما را در بدن به ميزان 20% افزايش ميدهد.
    2- دستان خود را تكان دهيد: با چرخاندن دستهاي سرد مجددا جريان خون را به دستها افزايش خواهيد داد.
    3- فعاليت بدني داشته باشيد: در محيطهاي سرد بهترين روش گرم نگاه داشتن بدن پرداختن به فعاليت بدني ميباشد.

    تاثير تغذيه در گرم نگه داشتن بدن
    خوردن مواد غذايي يكي ديگر از پادزهرهاي سرما ميباشد. از آنجايي كه فرايند گوارش موجب توليد گرما ميگردد. بنابراين يك نوشيدني داغ بنوشيد. مانند:چاي و يا قهوه داغ. با آنكه با مصرف نوشيدني هاي داغ ميزان گرماي جذب شده اندك ميباشد اما مواد غذايي گرم و نوشيدنيهاي داغ سبب تحريك سيستم عصبي شده و موجب افزايش جريان خون به دستها و پاها ميگردد. غذاهاي ادويه دار و تند نيز چنين خاصيتي دارند. چند نكته ديگر در رابطه با تغذيه در سرما:
    1- مصرف الكل در آب و هواي سرد يك گزينه نامناسب ميباشد. الكل سبب كم شدن آب بدن و سركوب لرزش ميگردد (لرزش انقاباضات غير ارادي عضلات ميباشد كه موجب گرم شدن بدن ميگردند)
    2-غذاهاي پر كالري مصرف كنيد.
    3- سيگار نكشيد: مصرف سيگار سبب انقباض عروق خوني گشته و بدن را سرد ميكند.
    4- گوشت بخوريد: مصرف غذاهاي غني از آهن نظير گوشت قرمز و سبزيجات سبز رنگ به گرم شدن بدن شما كمك ميكند. بدن شما براي ساختن هورمون تيروئيد به آهن نياز دارد. هورمون تيروئيد توليد گرما را در بدن تحريك ميكند.
    5-بهتر است مصرف مواد غذايي و نوشيدنيهاي حاوي كافئين را نيز در سرما كاهش دهيد زيرا كافئين مدر بوده و موجب كم آبي و افزايش اتلاف گرما ميگردد.

    هنر انتخاب لباس گرم
    هواي محبوس شده ميان چندين لايه لباس نازك خاصيت عايق بندي بهتري نسبت به يك لباس قطور تك داراست. بنابراين جاي به تن كردن يك لباس قطور و تك چندين لباس نازك بروي هم بپوشيد. چند نكته ديگر در رابطه با پوشاك:
    1- سر خود را با يك كلاه و شال بپوشانيد. زيرا اكثر گرماي بدن از طريق سر هدر ميرود.
    2-بهتر است جنس پارچه نخستين لايه لباس شما از مواد مصنوعي بوده و روي آن لباس پشمي به تن گردد.
    3-در فصل سرما كفشهاي با كف تخت و غير لغزنده به پا كنيد. 

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    مصاحبه با اميرهادی انواری

    منبع: پارس پلانت

    ايندفعه مصاحبه ايي داريم با يکي از دوستان و همکاران پارس پلانت، اميرهادی انواری که اخيرا" کتابي را به دنياي کتاب پارسي اهدا کرده به نام «شب بخير آقای سرمايه دار»! امير جان خوش آمدی :) البته شما صاحبخونه ای و پارس پلانت خونه شما هم حساب ميشه :) خوش آمد گوی بنده هم فقط آغازيه ای هست برای شروع مصاحبه. قبل از هر صحبتي اجازه بده به شناسنامه ات مراجعه کنيم ، چند سالت هست و کجا بدنيا آمدی و چه کارها ميکني و ... خلاصه بيوگرافي خودت رو برامون بگو.
    امیرهادی: خب، اسمم كه امير هادي انواري، متولد تهران- بيست و پنجم ارديبهشت ماه سال63 هستم. خب، همونطور كه خودت هم خوب ميدوني من تو يه خانواده ي آذري بزرگ شدم. من تو يه خانواده ي متوسط و تو يك محله ي متوسط بدنيا اومدم و بزرگ شدم. تا چند وقت پيش دبير سرويس يك نشريه بودم كه فعلا از اونجا بيرون آمدم. كارهاي طراحي چاپ و طراحي وب انجام ميدم و نوشتن رو هم كه خودت ميدوني و دانشجوی جامعه شناسي هستم!

    سئوال دوم:
    خشايار: من چي بايد صدات كنم؟ امير ... امير هادي... يا هادي؟
    امیرهادی: اقوام نزديك هادي صدام ميكنن. بعضي از دوستان امير و برخي هم امير هادي! شما مثل هميشه امير هادي صدام كن!

    سئوال سوم:
    خشايار: اولين باری که شروع کردی به نوشتن کي بود؟!
    اميرهادی: بعد از هفت سالگي كه كلاس اول دبستان بودم؟ :-)
    خشايار: نه نه، منظورم بعد از هفت سالگي! :-)
    اميرهادی: خب، اولين بار كه مطالبم رو انتشار دادم يادم مياد حدودا 17 سالم بود سال 79 تا 80. به توصيه يكي از دوستان اون وقتها تو يه سايتي يه وبلاگ درست كردم . اون موقع هنوز وبلاگ نويسي تو خودِ ايران زياد باب نبود . فارسي زبان ها بودند اما داخل ايران كمتر كسي بود . بعدا تو پرشين بلاگ وبلاگ فرياد خدا رو درست كردم و بعدش خب به كمك دوستان تونستم نوشته هام تو محفل هايي منتشر كنم.
    اوايل خيلي نا اميد كننده بود. خب اونهايي كه وبلاگ نويس هستن ميدونن كه وبلاگ نويسي و كامنت گذاري متاسفانه يه نوع حركت مافياي هستش! من دوستي نداشتم بعلاوه بر اون خب من يه نوجوان ايراني بودم، وبلاگر هاي اون موقع معمولا تو خارج از كشور دانشجو بودن، همه همديگر رو ميشناختن! پيش مي آمد كه من چند پست مي دادم و حتا يك نظر هم نداشتم! آروم آروم دوستاي خوبي تو وبلاگ نويس ها پيدا كردم كه خيلي به شناخته شدنم كمك كردن. بعد از اون به جاي يك وبلاگ چندين وبلاگ درست كردم. بعد سايتم رو راه اندازي كردم و به دعوت يكي از دوستان وارد سايت زنده رود شدم كه خيلي بهم كمك كرد. از اونجا بود كه با دوستي آشنا شدم كه من رو وارد جمعيت هاي حرفه اي كرد. البته تو زمينه ي نشريه نگاري و مطبوعات. بعد از اون هم به توصيه يكي ديگه از دوستان من به انتشارات درنگ معرفي شدم و قرار بر اين شد كه نوشته هاي پراكنده ام جمع بشه و به صورت يه مجموعه در بياد .

    سئوال چهارم
    خشايار: اميرهادی چرا اصلا مينويسي؟
    اميرهادی: ببين خشايار. هر آدمي هر كجاي دنيا كه باشه نياز به اجتماعي شدن داره. توی اين مسير يعني اجتماعي شدن و اجتماع پذيري باز هم هر آدمي نياز داره كه مطرح بشه. از اينجا به بعد در مورد «چرا» صحبت نميكنيم در مورد «چطور» صحبت ميكنيم. شما ميتوني به عنوان يك ورزشكار، يك بيزينس من و.... خودت رو به جامعه ي خودت معرفي كني. به اينجا كه برسيم يك راه ديگه هم هست به نام نوشتن. من اين راه رو انتخاب كردم. وقتي داشتم خودم رو ميشناختم، راهم رو انتخاب ميكردم ديدم بهترين گزينه ي من براي داشتن يك جايگاه تو اجتماعم اين هستش.
    غير از اين بحث نوشتن راه خيلي خيلي خوبي براي برقرار كردن ارتباط با ديگران هستش. شما وقتي يه متني رو مينويسيد با مخاطبتون كه يك نفر باشه رو در رو نيستيد. بلكه اين متن رو براي چندين مخاطب مينويسيد، بدون اينكه رو در رو باشيد باهاشون. بنابر اين فاكتورهاي كاهنده تو اين ارتباط از بين ميره. مثل رعايت يك سري قراردادهاي معاشرت و ... بنابراين راحت تر ميتونيد حرف بزنيد. حالا تو اين مسير يكي با موسيقي، ديگري با نقاشي و ... يكي هم با نوشتن اين ارتباط رو برقرار ميكنه.

    سئوال پنجم:
    خشايار: من نوشته های و کتابت رو خوندم و همانطور هم که دوستان ميدونن، بخش مخصوص خودت رو هم در پارس پلانت تحت عنوان «يادداشتهای سياه» داری! نوشته های تو خيلي خاص هستن و اين رو خوب ميدونم که مخاطب خاصي هم داری! ميتوني به من بگي دنبال چه نوع مخاطبي هستي و چرا؟!
    اميرهادی: اگر ساده برات بگم، شما يه حرفي داري، حرفت رو ميزني. طبيعي يي دنبال كسي ميگردي كه بتونه برداشتي نزديك به اونچه مد نظر تو بوده از نوشته ات داشته باشه. منم دنبال همين مخاطب ميگردم. اما اگر به انتخاب من بود دوست داشتم هم طبقه هام مخاطب هاي اصليم باشن . من تو محيطي بدنيا اومدم و بزرگ شدم كه مردمش و افرادش از قشر به فرهيخته مآب و مثلا تحصيلكرده واقعا بيزار هستن و دليل خاص خودشون رو هم دارن كه از نظر خود من معقول و سنجيده هست كه اينجا جاي بحثش نيست. اما به هر ترتيب همين بيزاري و عدم انس و علفت با اين طبقه باعث شده اون طبقه از اين قشر، منظورم قشري كه به هر ترتيب با قلم سر كاري دارن نوعي بيگانگي اختيار كنن. به معناي كلمه اش باهاشون قهر كنن. دوست دارم مخاطبم از اين طبقه باشه كه قهر كرده تا بتونم اونها رو‌ آشتي بدم و بگم همه مثل هم نيستن!

    سئوال ششم:
    خشايار: چرا اين نوع سبک رو برای نوشتن انتخاب کردی؟
    اميرهادی: يه نكته ي جالب بهت بگم و اون اينكه تو امتحانات فارسي دوران محصلي هر وقت كه بوده من از بخشي كه مربوط به مفهوم و درك معاني بود نمره ي كامل ميگرفتم. اما هميشه از دستور فارسي فراري بودم. ذاتا" آدم قانون مندي نيستم. هر سبكي رو شما نگاه كنيد تو ادبيات ما يه سري دستور و قاعده داره. در صورتي كه به نظر من براي نوشتن هيچ قاعده اي وجود نداره، البته تو اين حوزه اي كه ما در موردش صحبت ميكنيم.
    به نظر من غير از اين نيست كه هر كسي روحيات خاص خودش رو داره و اون اصل معروف تفاوت هاي فردي. هر فرد به نظر من يك اثر انگشت داره. ممكنه افراد با هم شباهت هايي داشته باشن اما هيچ وقت يكسان نيستند. بنابراين اساسا" چيزي كه من اسمش رو «سبك مذهبي» گذاشتم رو بايد سپرد به كلكسيونر ها.
    من يه فكري دارم، يه شيوه براي بيان كردنش. حتما" كسي پيدا ميشه كه نه عين من فكر كنه و بيان كنه، اما كسي هست كه شباهت داشته باشه با من. بنابرين نوشته هاي منم حتما" مورد اقبال قرار ميگيره. حالا ممكنه كم باشه،ممكنه زياد باشه. اصراري ندارم كسي منو شاعر خطاب كنه!
    نوشته هاي من هر چه اسمش رو بگذارن هست، اما آرزو ميكنم، اونهايي كه انقدر به سبك و شيوه ي نوشتن دقت نظر و توجه دارن كمي هم به مفهوم توجه كنند. همين قواعد و سبك شناسي و دستور گاهي اونقدر دست و پا گير ميشه كه الان شده.
    راحت تر بگم خودت هم خوب ميدوني، حرف زدن و نوشتن رو مثل يك فن پيچيده كردند كه واقعا خيلي ها ميترسن از كنارش رد بشن! حرف دل رو زدن و نوشتن كي به ميرغضب و شاخه ي سيب و دار نياز داشته؟ باور كن بعضي وقتا فكر ميكنم، اگر مثلا نيما وقتي شعر نيمايي رو پايه گذاري ميكرد ميدونست كه امروز انقد شعر نو غامض و پيچيده ميشه هيچ وقت طرفش هم نميرفت! اصولا بعضي ها دانسته، كاملا دانسته دارن از اين راه براي خودشون وجهه و شغلي درست ميكنند كه به نظرم هم به خودشون، هم به جامعه شون دارن خيانت ميكنن!

    سئوال هفتم:
    خشايار: توی نوشته هات ديده ميشه که تشبيه هات هميشه به جنس مونث هست برای نمونه ميتونم اين دست نوشته ات رو مثال بيارم: ...... " حس بدي دارد عقاب، وقتي راه برود به اندازه كافي! حس خوب مي تواني داشته باشي راه نرو وقتي مي تواني پرواز كني. سكه ها ... سكه ها، آي سكه ها كجا هستند! سكه ها كم شدند، سكه ها زياد شدند، سكه ها، اين فاحشه هاي طلايي دست به دست در گردشند، بي تفاوت به نگراني هاي تو! ايمان داشته باش دختر هرزه ثروت كه خواستني هم هست! به دنبال بي تفاوت ترين خواستگاران است به آنچه بايسته توجه است چشم بدوز و به آنچه شايسته ستايش است تملق بگو"...... گاها" اين تشبيه ها خيلي تند و تيزتر هم ميشه! مطمئنا" بيشتر مخاطب هات به اندازه من تو رو نميشناسن و ممکنه اين فکر رو بکنند که تو افکار ضد زن داری! ميتوني در اين مورد توضيح بدی؟
    اميرهادی: باور كن خيلي وقت ها اين اتفاقي هست. اما خب بايد جستجو كرد، پيگيري كرد. نه من، بلکه همه ما انسانها، رفتارهای ما، صحبت هاي ما و عقايد ما همه ناشي از تجربيات تلخ و شيرين مون هست. ببين انكار نميكنم تا حدي اونچه تو «ضد زن» ميدونيش هستم. اما زنها يا بهتر بگم انسان ها همه مثل هم نيستن. من اينو خوب ميدونم، و اون قسمتي رو كه من ضدشون هستم به قول شما نميشه به همه تعميم و عموميت داد.
    من با عقايد يك طبقه اي مخالفم. خب يك فرد از اون طبقه هم ميتونه مرد باشه و هم زن اجباري نيست! اما يك فرد نماينده كل نميتونه باشه! اما با همه ي اينها درست ميگي خودمم تعجب ميكنم و نميوتنم انكار كنم كه گاهي بعضي از نوشته هام خيلي رنگ بوي اونچه تو گفتي رو به خودش ميگيره! واقعيت هم اينه كه با جنس مخالفم زياد رابطه ي خوبي ندارم، نميدونم چرا! جالبه برات بگم، يكبار خيلي سعي كردم يه متن عاشقانه بنويسم در مدح مثلا يك زن، ديدم تواناييش رو ندارم! گذاشتمش كنار. ديدم بيام از نقطه ي مخالفش استفاده كنم، به جاي ستايش نكوهش كنم!

    سئوال هشتم:
    خشايار: دوستان زيادی ميدونن که دست به طنز تو حرف نداره و من بايستي در همين جا اعتراف کنم که واقعا خوب مينويسي که حتي چند هفته پيش هم برنده شيرين ترين خاطره پارس پلانت که در دهکده دوستي برگزار شده بود شدی و 120 هزار تومني هم کاسب شدی :) اول از همه به ما بگو با جايزه ات چه کار کردی و دوم اينکه چرا وقت بيشتری رو صرف طنزپردازی نميکني؟
    اميرهادی: تمام پول جايزه ام رو رفتم و پاستل گچي خريدم و شروع كردم به نقاشي تا روز مسابقه ي نقاشي كه اونم نوشتم دوباره تكرار نشه !!!
    جداي از شوخي ،طنز نوشتن و هزل و هجو هر كدوم موقعيت و موضوع خاص خودشون رو ميطلبه. اينطور نيست كه من سعي كنم فقط تو يه زمينه كار كنم. نه تو موقعيت هايي يادداشت سياه ميتونه بهتر مفهومي رو منتقل كنه. و البته تو موقعيت هاي ديگه طنز و هزل و هجو ميتونن خيلي زيركانه يه موضوعي رو طرح كنن و در موردش بحث كنن بدون اينكه دردسري ايجاد بشه.
    من خيلي خوب قدرت طنز رو ميشناسم و اگر بهت بگم كه طنزهام بيشتر مخاطب داره شايد باورت نشه. اتفاقا نكات و موضوعات خيلي سخت تر رو ميشه با طنز منتقل كرد، حتا مسائل خيلي سياه و طاعوني رو. مخاطب شما گاهي حوصله نداره كه يك متن جدي، يك يادداشت يا يك مقاله ي آسيب شناسي اجتماعي رو بخونه. چه كار ميشه كرد؟ اينجا طنز ميتونه خيلي بهت كمك كنه. از طرفي دوست دارم اين رو بدوني كه حس ميكنم همه دوستان كه به نوعي اهل خوندن هستن از غم هجر و دوري يار و .... خسته شدن. گاهي اوقات يه جوك ساده خيلي خيلي بيشتر از يك شعر ميتونه به داد كسي برسه.
    هميشه براي خودم اين قانون رو داشتم كه اگر فرض كنيم نوشته هاي من تاثير گذار باشند . اگر يكبار خاطر كسي رو با نوشته هام سياه ميكنم، يكبار هم بايد اونو بخندونم.
    به اينجا کليک کنيد تا يکي از نوشته های طنز اميرهادی را بخوانيد

    سئوال نهم:
    خشايار: نظرت راجب کتاب و کتابخوني در بين ايراني ها چيه و چه بايد کرد؟
    اميرهادی: چي بايد بگم؟ بگم خيلي خوبه كه يه دروغ بزرگ گفتم! خودت وضع رو بهتر از من ميدوني اما ميخوام در مورد سوالت بگم كه «ايراني ها» اين وضعيت ناراحت كننده به نظر من تقصير ايراني ها يا به تعبيري جامعه نيست خشايار.
    جامعه هيچ وقت اشتباه نميكنه و اگر چيزي اتفاق ميافته كه ما اون رو اشتباه ميدونيم يا بد ميدونيم ،حاصل گذشته ست. از يه جايي شروع شده و ميدوني ميخوام بگم از كجا شروع شده؟ از اونجا كه عبارت «خواص و عوام» مطرح شد.
    ما ميگيم خواص و عوام دو قشر متفاوت رو قائل ميشيم و خواص ما چه كساني هستند؟ آدمهاي عجيب و غريب، با طرز صحبت عجيب و غريبتر و ژست و تيپهاي از هر دو عجيب و غريبتر. جدا از مردم ، و جالبه كه دلگرفته از مردم! اينها به نظر من خواصي هستن كه خاص بودنشون فقط آب غوره گرفتن از دست مردم هستش!
    ببينيد مخاطب شما، مخاطب كتاب فلان نويسنده، غلام پدري ايشون نيست كه هر چه ميتونه با رفتارش و شيوه ي زندگيش به اون توهين كنه و اون بينوا هم كتاب اون رو بخونه. شما ايران نيستيد اگر بوديد ميگفتم بريد و سري به كتابفروشي هاي بازار كتاب بزنيد. يك كتاب هر چه ضدعوام تر باشه يعني ضد جامعه تر باشه. در مسيري جز جامعه قرار بگيره طرفدارش بيشتره! البته ضد اجتماع نه به معناي اجتماع ستيزي!
    خاص بودن به هر قيمتي به نظرت خوبه؟ نويسنده ي كتاب ما و ناشر ما نگاه نميكنه كجاست؟ اينجا ايرانه، آلمان و سوئد .... نيست و يا اروپاي دهه 60 و70 نيست! راه خودش رو ميره، چيزي كه دوست داره.
    سري به كافي شاپ هاي مجتمع تجاري گاندي و بقيه كافي شاپ هاي شيك بالاي شهر بزنيد حرف من رو متوجه ميشيد. ميبينيد شخصي با ماشين چند ده ميليوني مياد به يك كافي شاپ لباسهاش شايد اندازه در آمد يك سال يه فرد از قشر متوسط باشه و بيشرمانه از حقوق و ... حرف ميزنه!
    رماني نوشته، داستاني نوشته در مورد فلان خانواده زير خط فقر هستن كه حسب اتفاق شرح حال قشر عظيمي از جامعه ما هم هست اما تو عمرش تو يكي از خونه هايي كه ازش حرف ميزنه نخوابيده. منه مخاطب چرا بايد پولم رو كه با زحمت در آوردم خرج كتابي بكنم كه نويسنده ي اون اصلا با من بيگانه ست؟!
    من رو آدم حساب نميكنه، به من و طبقه ي من ميگه عوام! و خودش رو از خواص ميدونه! آقايوني كه لاف روشنفكري ميزنن گويا نميدونن كه بزرگترين مكتب هاي فكري اروپا تو كافه هاي كثيف و بد بو و بين عربده كشاي پاريس و برلين شكل گرفته. همون عوامي كه ازش دم ميزنن به قول خودشون كه توانايي فرهنگ سازي ندارند! چطور ميشه كه موقع معرفي مقصر، ميگيم فرهنگ كتاب و کتابخواني بين ايراني ها. اما موقعي كه ميخوايم از يه اتفاق خوب حرف بزنيم ميگيم فلان رفتاري كه امروز به صورت يك فرهنگ تو جمع در آمده به همت استاد فلان پايه گذاري شده؟
    از ماست كه بر ماست. اگر كتاب من فروش نداره، كسي نميخره، كسي نميخونه من حق ندارم بگم منو نميفهمن، من اونها رو نفهميدم كه نتوسنتم طوري حرف بزنم كه من رو بفهمند. علاقه داشته باشن كارها منو بخونن. شما كاري انجام ميديد كه سودي براتون داشته باشه. چرا بايد كتاب مني رو بخونيد كه يك كلمه به شما سودي نميرسونم. از شما بيگانه ام و شما رو نشناخته در مورد شما حرف ميزنم. همه شعور دارن. چيزي كه خيلي ها نميدونن اينه. همه شعور دارن و همه ناراحت ميشن وقتي به شعورشون توهين بشه.
    فكر كنم كتابهاي جلال آل احمد بعد از اون تحول فكريش بين مردم بيشتر از روشنفكراي ديگه لااقل از اون دسته از كتابهايي هستن كه از اقبال بيشتري برخوردار شدن! كاري با مرام و عقايدش ندارم، در مورد پذيرفته شدنش تو جامعه حرف ميزنم! چرا؟ چون اين مرد هموني كه خوشحال و مسرور از اتفاقي كه براش افتاده بود صحبت ميكرد. ميدوني اون اتفاق چي بود؟ يك مرد اون رو نميشناخته و اون رو با يك كت و شلوار فروش دوره گرد اشتباه گرفته بوده. اون به خوبي ميدونسته كه چقدر از طبقه ي فرهيخته مآب و روشنفكر نما مردم بيزار هستند. اما از يك كت و شلوار فروش دوره گرد بيزار نيستن.

    سئوال دهم:
    خشايار: چرا کتاب نوشتي؟! آيا به جنبه مالي اش فکر کردی و يا فقط ميخواستي نوشته هات رو ديگران هم بخوونن و يا ....
    اميرهادی: فكر كنم خودت تو سوال قبل جواب دادي. فكر ميكني من تو مخيله ام ميگنجه كه اونچنان صاحب اقبال باشم كه همه كتابهام فروش بره و سودي به جيب بزنم؟ وقتي كه من از شروع اين كار تا آخرش گذاشتم رو اگر براي يك موسسه فقط تايپ ميكردم باور كن چندين برابر پول فروش همه ي كتابهام به جيب ميزدم. درسته زياد فكر اقتصادي خوبي ندارم اما اين يه حساب ساده ست.
    فقط نوشتم و ارائه كردم چون حرف زدن رو حق خودم ميدونم. من يه شهروند هستم تو جامعه ي خودم و حق دارم نظر خودم رو ابراز كنم. به روش خودم ، خيلي خوششون نمياد! به من ربطي نداره . منم تو اين جامعه نفس ميكشم حق دارم و از حد اكثر حقوقي كه براي من هستش استفاده ميكنم. نميخوام ادعا كنم و بگم بهم مجوز ندادن ... نه سعي كردم پيگيري كردم مجوز هم گرفتم و تونستم چاپ كنمش!

    سئوال يازدهم:
    خشايار: من اگه 50 ميليون بهت بدم و بگم آقا ديگه ننويس، قبول ميکني؟! تعارف رو هم بذار کنار، حرف دلت رو بگو :)
    اميـرهادی: نميشه هم 50 مليون رو بدي هم بگذاري كه بنويسم؟
    خشايار: نه ديگه بايد يكش رو انتخاب كني! :-)
    اميـرهادی: خب 50 مليون بالاخره تموم ميشه! اما نوشتن من هيچ وقت تموم نميشه. ترجيح ميدم توليد كنم واقعا ميگم، اگر كار ديگه اي بلد بودم غير از نوشتن مطمئن باش پيشنهادت رو قبول مي كردم.

    سئوال دوازدهم:
    خشايار: همانطور که ميدوني جوونهای زيادی هستن که دوست دارند نوشته هاشون زير چاپ بره چه پيشنهادی به اونا داری ... در مورد هزينه هاش و ... مشکلاتش برامون صحبت بکن؟
    اميرهادی: يه داستان كوتاه برات بگم: يه نويسنده ي تازه كاري يك بار نوشته هاش رو برد پيش يك صاحبنظر خيلي معروف! اون استاد نگاهي كرد به نوشته هاي اون نويسنده و گفت: كسي كه اينها رو نوشته خيلي ناشي بوده! نويسنده ي تازه كار ما سرش رو بالا گرفت و با غرور گفت: درست ميگيد اگر ناشي نبود نميداد شما نظر بديد!
    بهترين توصيه ام اينه كه اون نويسنده ي تازه كار باشن و هيچ وقت يادشون نره كه يه روز چه جوابي شنيدن، شايد يه وقتي هم يه نويسنده تازه كار ديگه نوشته هاش رو براي اونها بياره! فكر كنيم، راهمون رو انتخاب كنيم و وقتي ايمان داريم كه درست ميگيم، از هيچ كس حرف شنوي نداشته باشيم، شجاعت عصيان كردن و انكار كردن رو داشته باشيم و به حرفاي آدماي حسود و تنگ نظر توجه نكنيم! سگي كه زياد واق واق كنه هيچ وقت پاچه نميگيره!
    در مورد سختي هاش هم بايد بگم واقعا سخته. وقتي از نوشتن صحبت ميكنيد يك حرفه و وقتي از نشر صحبت ميكنيد صحبتي جدا. نشر هم مثل هر بازار ديگه اي هدفش در آمد بالاتره. پس بنابراين يا بادي پولدار باشن يا يه اراده داشته باشن و يك جفت كفش فولادي كه تو راه رو هاي اداره ي مميزي هي قدم بزنن. چونه بزنن. بعدش تو چاپخونه قدم بزنن و تازه بعد از همه اين حرفها بايد بشينن و زانوي غم به بقل بگيرن كه آيا كتابشون فروش ميره يا نه!
    تمام اين راه مثل يه كوهستان ميمونه. تشبيه ام هميشه اينه. ما هميشه داريم كوهنوردي ميكنيم. هر اندازه از كوه بريد بالا به همون اندازه بايد بياييد پايين. پس هر چه سختي بيشتر بهتر، كه يك عالمه آسايش و لذت پشتش هست.
    هزينه ها هم كه خب بايد با اهل فنش صحبت بشه من نميتونم نظر خاصي بدم. اما اگر كسي يك جفت كفش فولادي و اراده رو داشته باشه كه بتونه مجوز كتابش رو بگيره، مطمئن باشه اونقدر داره كه بتونه چاپش هم بكنه! در مورد پروسه ي زمانيش هم كه البته كار من كمي به مشكل برخورد اما در مورد يه كار كه به مشكل برنخوره از اولين اقدام تا چاپ كتاب فكر كنم چيزي حدود دو فصل طول بكشه.
    توصيه ام هم اينه كه پيش خيلي ها كه بازار نشر رو با بازار بورس اشتباه گرفتن نرن و پيش اونها كه خيلي مبتذل، خيلي مبتذل ميترسن كه دست تو بازارشون زياد بشه حرفي نزنن. شما اگر نياز به تاييد فلان كس داريد اصلا وارد اين داستان نشيد. اما اگر ميخوايد كه حرف بزنيد يه گوشتون در باشه و يك گوش دروازه. يه دستكش بوكس هم از جنس حاضر جوابي دستتون بكنيد. چون بايد بوكسور خوبي باشيد.

    سئوال سيزدهم:
    خشايار: آخرين کتابي که خوندی چي بوده و نويسنده مورد علاقه ات کيه؟
    اميرهادی: آخرين كتابي كه خوندم تحقيق در دين مسيح هستش، نوشته مهندس آشتياني. نويسنده ي مورد علاقه ي من تو وطني ها صمد بهرنگي هستش، جداي از مرام و عقايدش نافذ بودن كلامش رو دوست دارم. از غير وطني ها هم قلم فرانتس فانون برام قابل تحسينه. البته اين روزا ديگه كمي از مد افتاده ولي زياد آدم مدگرايي نيستم!

    سئوال چهاردهم
    خشايار: اميرهادی، شما که نوشته های منو توی دهکده که بحساب کدخدا گذاشته ميشه خوندی! آيا اميدی برای من هست :) به نوشتن ادامه بدم يا برم دنبال کار خودم :)
    اميرهادی: خب بايد بگم خيلي زيبا مينويسي، خيلي جذاب، البته وقتي كه آدمين سايت پارس باشي، در غير اينصورت ميخوام بهت بگم تو نوشتن كدهاي اي اس پي از نوشتن خاطره خيلي بيشتر تبجر داري!
    اما جدي ، جز خاطره هات (واقعا اميدي نيست) پيام هايي كه ميفرستي خيلي ساده و مفهومي هستن ، دوستشون دارم ، البته اگر تا آخر بخونمشون :-)
    خشايار: اميرهادی خان، فراموش نکن که توی خاطرات شيرين ، خاطره من برنده شده بود ولي چون من کدخدا بودم جايزه رو به شما که دوم شده بودی دادم ، مثل اينکه فراموش شده :-) :-)

    سئوال پانزدهم:
    خشايار: نظرت راجب پارس پلانت چيه؟ توی دهکده هم که مقام درويش باشي رو داری و حتــــــــــي شنيده شده که دوريش باشي ميخواد وليعهد کدخدا بشه .... :) راجب اينا برامون توضيح بده :)
    اميرهادی: اولا كه فقط شنيده نشده، من رسما وليعهد کدخدا معرفي شدم :-) اما جدا از شوخي بارها گفتم، دهكده خيلي بالاتر از يه سايت دوستيابي هستش. از نظر امكانات شايد از خيلي از سايتها كم داشته باشه. اما جوي كه برش حاكمه كه بيشتر به يه سحر شبيه ميمونه خيلي خوبه!
    من خيلي از رفاقت هام رو مديون دهكده هستم. دوستان خوبي كه تو دهكده هستن ، هر چند شايد گاهي دلخوريي پيش بياد. من نقدي بشم يا من حقير كسي رو نقد كنم ! شيرينش هم به همينه. ماها اينجا در مورد هم نظر ميديم، صحبت ميكنيم و خيلي وقتها سعي تو اصلاح رفتارهامون ميكنيم. اين چيزيه كه دهكده ي دوستي رو سر پا نگهداشته به نظر من.
    با همه ي اينها، اين دهكده ي قشنگ تا الان دهكده ي دوستي باقي مونده و اميدوارم كه بمونه. هيچ وقت يادم نميره اون شبي رو كه ملودي عزيز به سايت دعوتم كرد و دريا و نداي عزيز بهم خوش آمد گفتن!
    شايد بعضي وقتا امير درويش تند صحبت كنه، اما حافظه ي خوبي داره خصوصا" توی يادآوري لطف دوستان و مهربانيهاشون. اميدوارم ماها قدرت پذيرفتن نقد رو داشته باشيم و خودمون رو كامل ندونيم و هميشه يه جايي ناديده از خودمون رو قبول داشته باشيم كه شايد به چشم ديگران بياد. ديگراني كه عيب ما رو به ما بگن دوست ما هستن! دشمن ما نيستن و اگر اين شخصيت قشنگ نقد پذيري رو براي ما قائل نباشن هيچ وقت به ما نقدي نميكنند. از فرصتي كه در اختيار ما هست استفاده كنيم، بهترين وديعه ي دهكده به نظر من اينه كه ما خودمون رو تو‌اينه ي عكس العمل ديگران ميتونيم ببينيم. در آخر هم ميخوام بگم خيلي خوبه، فقط اگر ميشه امير درويشش رو بيشتر كنيد !! :-)
    خشايار: چشم اميردوريشش رو هم زياد ميکنيم :-) آقا سرت درد نکنه که وقتت رو به ما دادی و با هم گپي زديم، منتظر کتابهای بعديت هستيم.

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان