بخش اول |
مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» |
|
10 آذر
کاری را انجام بده که دوست داری. همانطور که تو در کار کسی دخالت نمی کنی، دیگران هم حق ندارند در کار تو دخالت کنند این یعنی حرف حساب.
وین دایر فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com ************** بزرگترين اشتباه آن است كه از اشتباه كردن بترسيم فرستنده:
s_ir62@yahoo.com |
|
|
حديث روزانه
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
حضرت فاطمه زهرا (س)
|
|
|
نکات ريز خانه داري
لکه گل و لای
این روش ، هم برای بر طرف کردن لکه های تازه و هم لکه های خشک شده کار برد دارد . مقداری پودر شستشو روی محل مورد نظر بریزید و پارچه ای را روی لکه بمالید بعد مقداری سرکه سفید روی آن بریزید و آن را خشک کنید و محل مورد نظر را با آب بشویید.
|
|
فردوسي
baran432002@yahoo.no |
|
حکيم آزاده، فردوسي طوسي
شاهزاده اسفنديار پهلوانی است که مانند رستم از هفت خان ميگذرد و به رويين تنی خود بسيار مغرور است. او ميخواهد که پدرش کنار برود و پادشاهی را به او بسپارد. گشتاسب او را به زابلستان و کابلستان ميفرستد تا جهان پهلوان، رستم تاجبخش را که اصلاً هيچ گناهی ندارد، دست و پا بسته به دربار گشتاسب بياورد
مادر اسفتديار زياد ميکوشد که اسفنديار را از اين ماجراجويی يعنی نبرد با جهان پهلوان باز دارد
کتایون چو بشنید شد پر ز خشم
به پیش پسر شد پر از آب چشم
چنین گفت با فرخ اسنفدیار
که ای از کیان جهان یادگار
ز بهمن شنیدم که از گلستان
همی رفت خواهی به زابلستان
ببندی همی رستم زال را
خداوند شمشیر و گوپال را
ز گیتی همی پند مادر نیوش
به بد تیز مشتاب و چندین مکوش
|
|
|
جمعه: جوک SMS
● من بيمارستانم نگران نشو . من تصادف کردم . تا فردا مرخص ميشم . دکتر ميگه شونت شکسته . ديگه خوب نمي شه بايد برم يه برس ديگه بخرم !
● ميدوني چرا وقتي گريه ميکني چشمت رو مي بندي؟
وقتي ميخواي بخندي،وقتي ميخواي کسي رو ببوسي وقتي ميخواي تو رويا بري چشمت رو مي بندي؟
چون قشنگترين چيزاي اين دنيا ديدني نيستند!
● ايشاالله با هم ميرم بهشت تو بخاطر اينكه روي زمين يه فرشته بودي و من بخاطر اينكه با يه فرشته روي زمين دوست بودم.
● فاصله ها : از نفرت تا علاقه يك محبت . از دشمني تا دوستي يك لبخند . از جدايي تا پيوند يك قدم .
از دوري تا صميميت يك اس ام اس
● از جلوي گل فروشي رد مي شدم ديدم زيبا ترين گلش نيست SMSزدم ببينم کجايي
● اگه به من 60 ثانيه وقت بدي بگي بگو... ميگم تو 10 ثانيه اول به يادم باش و50 ثانيه رو ميدم به تو...تا تو برام حرف بزني چون تو برام مقدسي ● من بيمارستانم نگران نشو . من تصادف کردم . تا فردا مرخص ميشم . دکتر ميگه شونت شکسته . ديگه خوب نمي شه بايد برم يه برس ديگه بخرم !
● ميدوني چرا وقتي گريه ميکني چشمت رو مي بندي؟
وقتي ميخواي بخندي،وقتي ميخواي کسي رو ببوسي وقتي ميخواي تو رويا بري چشمت رو مي بندي؟
چون قشنگترين چيزاي اين دنيا ديدني نيستند!
● ايشاالله با هم ميرم بهشت تو بخاطر اينكه روي زمين يه فرشته بودي و من بخاطر اينكه با يه فرشته روي زمين دوست بودم.
● فاصله ها : از نفرت تا علاقه يك محبت . از دشمني تا دوستي يك لبخند . از جدايي تا پيوند يك قدم .
از دوري تا صميميت يك اس ام اس
● از جلوي گل فروشي رد مي شدم ديدم زيبا ترين گلش نيست SMSزدم ببينم کجايي
● اگه به من 60 ثانيه وقت بدي بگي بگو... ميگم تو 10 ثانيه اول به يادم باش و50 ثانيه رو ميدم به تو...تا تو برام حرف بزني چون تو برام مقدسي
|
|
مصحف
hamed.1360@yahoo.com |
|
هر روز چند آيه قرآن بخوانيم
« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »
سوره: سورة البقرة
آيات: 286
محل نزول: مدینه
|
|
|
|
آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید
توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا
|
|
بخش دوم |
مطالب ارسالی ديگر اعضا |
اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
همانا بدان اي انسان هرانگاه دو روزت يكي باشد، رود بي جاني
رود بي جان مرداب است مرداب مرگ اب است |
|
|
قلبم محکوم شد به ساده بودن ... غرورم محکوم شد به خونسرد بودن ...... احساسم محکوم شد به کم حرف بودن ...دلم محکوم شد به گوشه گیر بودن ..... چشمانم محکوم شد به مهربان بودن ...... دستهایم محکوم شد به سرد بودن .... پاهایم محکوم شد به تنها رفتن ... آرزوهام محکوم شد به محال بودن .... وجودم محکوم شد به تنها بودن .... عشقم محکوم شد به مبحوس بودن .... و اما امروز تو عشق من محکوم میشوی به خاطر اسیر بودن .... و من باز هم مثل همیشه خودم رو محکوم میکنم به عاشق بودن
هيوا از كوردستان عراق
|
|
|
براي من شنيدن اينكه شن هاي ساحل نرم است كافي نيست من مي خواهم اين نرمي را با پاهاي خود احساس كنم |
|
|
خداوندا
بعلمای مامسئولیت, وبه عوام ما علم ,و به مومنان ما روشنایی, و به روشنفکران ما ایمان ,و به متعصبین ما فهم, و به فهمیدگان ما تعصب, و به زنان ما شعور, و به مردان ما شرف, و وبه جوانان ما اصالت ,و به اساتید ما عقیده ,و به دانشجویان ما 000 نیز عقیده, و به خفتگان ما بیداری, و به بیداران ما اراده ,و به مبلغان ما حقیقت, و به دینداران ما دین, و به نویسندگان ما تعهد ,و به هنرمندان ما درد ,و به شاعران ما شعور, و به محققان ما هدف ,و به نومیدان ما امید, و به ضعیفان ما نیرو, و به محافظه کاران ما گستاخی, و به نشستگان ما قیام ,و به راکدان ما تکان, و به مردگان ما حیات ,و به کوران ما نگاه ,و به خاموشان ما فریاد,و به مسلمانان ما قران, و به شیعیان ما علی ,و به فرقه های ما وحدت, و به حسودان ما شفا, و به فحاشان ما ادب, و به مجاهدان ما صبر, و به مردم ما خوداگاهی ,و به همه ی ملت ما همت تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت ببخش 0 دکتر علی شریعتی
|
|
|
سلام خدمت سعید عزیز و بچه های گروه غرض از مزاحمت میخواستم براتون یه سایت معرفی کنم که در این سایت میتوانید برای طرفداران خود کلوب ایجاد کنید و در کلوبهای دیگر نیز عضو شوید من میخواستم کلوب خودم را برای دوستان معرفی کنم و به شما هم پیشنهاد میدم با معراجعه به این سایت برای گروه خود کلوب ایجاد کنید من شخصن اولین عضو کلوب شما میشوم برای این کار به سایت رسمی www.cloob.com مراجعه کنید و بعد از عضو شدن برای خودتان کلوب ایجاد کنید و این یکی از کلوبهای من هست که دوست دارم شما و دوستان در آن عضو بشین تا بیشتر در ارتباط باشیم
چهره هاي مانده گار
www.cloob.com/club.php?id=30026
مدیریت (سید علی نیری)
بياراده متولد ميشويم بياختيارزندگي ميكنيم بدون اينكه بخواهيم ميميريم داريم زندگي مي كنيم و نميتونيم در تولد و مرگ دخالتي داشته باشيم، اما بياييد آنطور كه دوست داريم ديگران را دوست داشته باشيم و کاری بکنیم تا وقتي كه براي هميشه ميرويم خاطرمان در یادها و خاطره ها ماندگار شود |
|
|
بازم جمعه اي ديگر گذشت و نيامدي... باز هم شب جمعهاي ديگر از راه رسيد و ما همچنان در خبر بيخبري از مولايمان به سر ميبريم.امشب را نيز بياماممان طي ميكنيم با آن اميد كه شايد صبح فردا باد صبا خبري از او نزد ما آورد و ما را از سردرگمي در دنيايي كه گويي با تمام آشناييهايش ناآشنا هستيم نجات دهد.امشب دستان پر نيازمان را به آستان يگانه بينياز آنقدر دراز ميكنيم تا شايد مهرباني بياندازه او بياعتنا به تمام بيآبرويي ما دريچهاي از چشم كورمان را به سوي منجياش روشن نمايد.قبل از رفتن به درگاه هميشه باز آن تواناي مطلق چند لحظهاي چشمانمان را ببنديم و جامعهاي را با حضور مهدي مجسم كنيم.اگر بيايد تمام حرفهاي ناگفته خود را به او خواهيم گفت.دردهايمان را يك به يك برايش ميگوييم و دل تنگمان را با تمام زشتيهايش در نزد او خواهيم گشاد. سر پر از غصه خود را بر روي زانوانش ميگذاريم آنقدر گريه ميكنيم تا در آن حالت به سكوت هميشگي بپيونديم. اگر بيايد دست او را ميگيريم و تمام زشتيهاي شهرمان را كه ذره ذره وجودمان را آب كرده است به او نشان ميدهيم. به او ميگوييم تو مملکت اسلامي ما شهيد حرمت خودشو از دست داده. ميگوييم تو مملکت ما زنده نگهداشتن ياد شهدا را مرده پرستي ميدانند.از لبنان و فلسطين و عراق نزد او پرد برميداريم و با غروري بياندازه صاحب مهربانمان را به همه آنان كه ما را بيصاحب ميدانند نشان ميدهيم تا بار ديگر تاريخ تكرار شود. او تنها كسي است كه ميتواند معناي سكوتهاي بيشمارمان را بداند.اگر بياييد تبسمهاي زيباي محمد سكوت چند ساله علي صورت سرخ فاطمه محاسن خونين حسين هيبت زينب صبر حسن و چشمان سرخ ابوالفضل را در وجود مباركش كه انتهاي حجت پروردگار است خواهيم ديد. كمي تند رفتيم .امشب فارغ از تمام خواستههاي دنياييمان بياييد براي ظهورش نه، براي بر ايمان راسخ بودنمان در آن زمان دعا كنيم. |
|
|
آزادي بيان
قسمت ششم مشكل در اينجاست در مسائل فكري عده اي براي خودشان حق تعيين حق و باطل قائلند و معتقدند كه اين حق را بايد اعمال كنند
روشنفكراني كه به حكومت نزديك تر بودند فرصت بيشتري براي نوشتن و بيان داشتند آنان كه دورتر بودند فرصت چنداني براي اين كار نداشتند .كتاب ها گاهي سختگيرانه تر و گاهي آسان گيرانه تر مميزي مي شد پاره اي از افراد مورد تعقيب و اذيت قرار مي گرفتند بعد هم تز تهاجم فرهنگي در كشور ما مطرح شد .تهاجم فرهنگي معنايش اين بود كه عده اي در داخل كشور هستند كه دانسته يا ندانسته آب به آسياب دشمن مي ريزند و افكار براندازانه آنها را در پوشش ها و لعاب هاي تئوريك و زيبا و بزك كرده به جوانان مي فروشند و زهر را در قند مي كنند و در كام آنها مي ريزند و در نتيجه بايد از فعاليت اينها جلوگيري كرد .تئوري عجيبي كه حاكميت ما در ايران داشت و دارد اين بود كه چون دستگاههاي رسمي كشور يعني وزارت ارشاد و دانشگاهها و مساجد و راديو تلويزيون و غيره از عهده حل و رفع تهاجم فرهنگي بر نمي آيند لذا گروههاي غير رسمي كه امروز آنان را در آخرين اسمشان لباس شخصي ها مي نامند و معلوم نيست به كجا بسته اند و از كجا تغذيه مي شوند گر چه اهل نظر مي دانند بايد به وجود بيايند تا در مواقع لازم حمله كنند اجتماعي را بر هم زنند دانشجوياني را سركوب كنند كتاب فروشي را آتش بزنند فيلمي و سينمايي را تعطيل كنند شخصيتي را مورد آزار و اذيت و ضرب و شتم قرار دهند
اينها چنين كارهايي را به وفور مي كردند و دست تصرف و تعقيب احدي هم به ايشان نمي رسيد و نمي رسد يعني كاملا آزادي قانوني دارند و به آنها امن و امان داده شده تا اين حمله ها را صورت بدهند .در واقع وجود اين جريانات به نظر من يك تئوري و يك فلسفه بيشتر ندارد و آن اين است كه آزادي بيان به معني مطلق كلمه مخل و مضر است و بايد از آن جلوگيري شود و اينها هم اجرا كنندگان اين نظر و انديشه هستند
مي رسيم به وضع حاضر
رئيس جمهور هاي جديد كه بر سر كار مي آيند به هر حال در مواضع و شعارهاي خود از حقوق بشر و آزادي بيان و ديالوگ ميان فرهنگ ها سخن مي گويند از اين رو اهل قلم و اهل فكر جاني گرفتند و گمان بردند كه مي توانند در اين دريا يا در اين استخر شنا كنند ولي متاسفانه روياي آنها آشفته و خوابشان تعبير نشد و آنچه رخ داد بر خلاف مراد و مرام و رويا و حسرت آنها بود .روزنامه هايي كه يكي پس از ديگري در آمده بودند و افراد پخته و آزموده در آنها شركت داشتند به سرعت بسته شدند افراد و مسئولان و مديران آنها به زندان افتادند اساتيد و روشنفكران ما عده اي به فراسوي مرزها و عده اي به گوشه ي عزلت پناه بردند اساتيد خوب ما ممنوع التدريس شدند دانشجويان منتصب به لقب ستاره دار شدند و محروم از تحصيل در مقطع هاي تحصيلي و و پاسخ حق گويي شد اخراج اقدام به جدايي سازي دانشجويان دختر و پسر كردند و توهين علني به حيثيت و شرافت انسانها
و وضعيت زنان هم كه تحملي مي خواهد خارج از وصف
اينها همه از جانب حاكميت پايگاه دشمن شمرده شدند تا مي رسيم به امروز كه اين حكم حيرت آور يا اين حكم ننگين از طرف قوه قضائيه جمهوري اسلامي ايران در مورد روزنامه ها و دانشجويان صادر مي شود و همه را در بهت و حيرت فرو مي برد و جهانيان را مي گرياند يا مي خنداند و در هر حال عليه ما مي شوراند
ادامه دارد |
|
.
|
>>دستور آشپزی هفته<<
کاکا با آرد گندم
(غذای گیلانی)
مواد لازم:
آرد گندم الک شده: یک پیمانه
کدو حلوایی پخته و پوست گرفته : یک پیمانه
تخم مرغ : یک عدد
دارچین؛ مغز هل کوبیده شده و نمک: هر کدام یک قاشق چایخوری
گلاب : یک دوم پیمانه
شکر : یک دوم پیمانه
پیکینگ پودر: 1 قاشق چایخوری
روغن: به میزان لازم
طرز تهیه:
کدو حلوایی ها را خوب له کرده و نرم کنید و تمام مواد لازم را با هم مخلوط کنید و به صورت خمیر درآورید. بعد از یک ساعت که در دمای محیط به آن استراحت دادید. آن را با دست به شکل دایره کوچک پهن کنید و در تابه مناسبی روغن بریزید و روی حرارت بگذارید تا روغن داغ شود، سپس کاکا های درست شده را در آن بگذارید و مانند کتلت هر دو روی آن را برشته کنید.
اگر کدوی حلوایی در دسترس نباشه و یا علاقه ای به کدوی حلوایی نداشته باشید می توانید جایگزین کدو از آرد استفاده کنید.
شاد باشيد و برقرار
آشپزباشي ندا
http://www.parsplanet.com
http://delkadeh.parsgig.com
|
|
|
سرهنگ فداکار
"شهيد سرهنگ پاسدار «مراد محبي» در مركز آموزش شهيد همت روانسر كرمانشاه به عنوان مسئول كميته آموزش مشغول خدمت بود و زماني كه در منطقه مخصوص آموزش عملي و در كنار يك گروهان كه بايد كار عملي خود را انجام دهند، مشغول مرور آموزشها و راهنماييهاي لازم براي چگونگي استفاده از نارنجك بود، ناگهان متوجه شد كه يكي از سربازان به اشتباه ضامن نارنجك را آزاد كرده و نارنجك نيز به خاطر اشتباه وي روي زمين افتاده است.
براساس اين گزارش به خاطر آنكه تا لحظه انفجار اين نارنجك جنگي لحظاتي بيشتر باقي نمانده بود و اگر انفجاري صورت مي گرفت تعداد بسياري از سربازان حاضر در آنجا زخمي و يا كشته مي شدند، بايد كسي با فداكاري، ناجي ديگران مي شد كه مراد محبي با حركت سريع به سمت نارنجك و حايل قرار دادن بدن خويش، جان افراد تحت امر خويش را نجات داد."
مطلبی که خوانديد نه داستان بود و نه فيلم .مربوط به زمان جبهه و جنگ ۲۰ سال پيش هم نبود که يا بگوييم خالی بندی و اغراق است و يا کمی منصف باشيم و بگوييم خوب آن زمانها آنگونه بود و ديگرزمان ايثار گذشته .اين مطلب مربوط به ۳۰ آبان ۸۵ يعنی ۶-۷ روز پيش است خبری که به سادگی در يک تيتر کوچک درفقط بعضی خبرگزاريها و نه صدا و سيما گفته شد و از کنار آن عبور شد در حالی که خبر نرسيدن بکهام به عروسی تام کروز يا عطسه فلان هنر پيشه يا ببخشيد دستشويی رفتن فلان فوتباليست تيتر درشت همه سايتها می شود و فلان هنرپيشه جلف يا فلان فوتباليست مو قشنگهای قرتی را الگو می کنند و به خورد ملت می دهند و چپ و راست در وفات يا تولد امامان، همين مو قشنگ ها مهمان صدا و سيما و خانه های ما هستند و از دين و ايمان و ايثار برايمان می گويند بعد هم که حسابی توجيهمان کردند که اينان بهترينند و معصوميند فيلم و عکس پارتيهای خصوصيشان و ... وارد بازار و سايتهای اينترنتی می شود و مراد محبی آرام و بی سرو صدا بی هيچ تقدير و الگو سازی نه برای او که برای ما در خاک آرام می گيرد و مدال شجاعتش هم بر سينه علی دايی چسبانده می شود ..... سرهنگ فداکار روحت شاد.
برا اينکه زحمت آقا احسانم کم کنم همينجوريشم خودم می گم . احسان در يادداشتهای همين جوری : اين سرهنگ شلوار کردی پوش که پريده رو نارنجک احتمالآ جو گير شده و مغز فندق درو کرده اگه بخوان از اين سرهنگ شلوار کردی پوش تقدير کنن ديگه پس کی از انتظامی ها و مشايخی ها و سپهری ها و جعفری ها و ...( يه ۷-۸ تا ديگه از چهره های ماندگار ) تقدير کنه در ضمن بيچاره به مملکتی که رئيس جمهورش به سربازا ياد نمی ده چطوری ضامن نارنجک رو بکشن و کارش شده فقط شعار عليه اسرائيل.
|
|
|
جوابيه
مبین عزیز سلام و خسته نباشید
در جواب دوستمون آقای daneshjou2001@yahoo.com در مبحث آی داداش یواش یواش
باید خدمتتون عرض کنم که همیشه و هر زمان این رسم بوده و هست که هر چقدر ملتی به هم احترام بگذارند و حق یکدیگر رو ضایع نکنند به همان نسبت دیگران هم به خود اجازه نمیدهند که این عمل رو انجام بدهند
از آنجائیکه سالهاست که دولت ما و هر کسی که در این دولت در اینگونه سمتها پست و مقامی دارند با مردم ما چنین رفتارهائی می کنند و همه میدونید و می بینید که در رسانه های خارج از کشور نشان داده میشه، پس چطور میتونیم انتظار داشته باشیم که در خارج از ایران با ما چنین رفتاری صورت بگیره
فراموش ننید که اون دانشجو هم ایرانی بود و اصلا عجیب نیست که چنین رفتاری با اون شده
اگر به خارج از کشور سفر کرده باشید بطوریکه با آفراد به گفتگو بنشینید حتما پیش اومده که از شما سوال کنند که واقعا چنین رفتاری با شما میشه؟؟؟؟!!!! و این اصلا غریب نیست چون با ما چنین رفتاری شده و میشه
سوالم از شما اینه که چرا دفاع میکنید؟؟؟؟ مگه غیر از اینه که با ما چنین میکنند و چه بسا بدتر از اینها که من و امثال من رفتارشده. خدارو شکر که برای شما پیش نیومده و انشاا... که هیچ وقت هم پیش نیاد ولی به قول معروف : نخوردی نون گندم ندیدی دست مردم؟؟؟؟
در مورد قاچاق دختران هم باید بگم که بله خیلی خوبه که کنترل بشه. و این کنترل میتونه راحتتر انجام بگیره مثلا در مورد خود من با یک تلفن به هتل یا آژانس و استعلام گرفتن تکلیف من معلوم میشد و احتیاج به اینهمه دنگ و فنگ نداشت ضمن اینکه کنترل هم شده بود
در کل امیدوارم که شاهد هیچ کدوم از این قضایا نباشیم حتی در خارج از کشور
ولی فراموش نکنیم که تا خودمون درست رفتار نکنیم از دیگران نمیتونیم انتظاری داشته باشیم
یاعلی - رزا
|
|
ali_alipour2010@yahoo.com |
|
خودموني
درود
*به میمنت و مبارکی لیگ فوتبال مبین آغاز به کار نمود. شاخصه ی بارز این لیگ تعدد عناصر ذکور می باشد بطوریکه تاکنون حتی یک عنصر مونث نیز یافت نشده است(البته گمان می کنم). آن وقت همین عناصر مونث شاکی می شوند که چرا اجازه ی ورود به استادیوم ها را ندارند (چه ربطی داشت!)
*باز هم لیگ مبین . استقبال بی سابقه از این لیگ ، مسئولین را بر آن داشت تا به فکرتخصیص جوایزی به نفرات برتر بیفتند. طبق آخرین اخبار دریافتی ، به نفر اول این مسابقات ، یک سال استفاده ی رایگان از پشمک حاج عبدالله تعلق خواهد گرفت. نفرات دوم تا پنجم نیز ول معطلند.
*همان طوری که می دانید 2 روز پیش عابر بانک کشاورزی به جای 1000 تومانی 2000 تومانی تحویل می داد که این امر باعث تجمع و خوشحالی مردم عزیزو فرهنگ دوست شده بود. راستی شما نمی دانید چرا این همه دم از فرهنگ اصیل ایرانی می زنیم؟
* عزیزی سعید نام با آیدی s_ir62@yahoo.com در مطلب دیروزشان به جای کلمه ی پاچه خواری نوشته بودند... خواری.سعید جان ، مگر پاچه ، بی ناموسی است که اینگونه نوشته اید. شاید هم منظورتان عضو دیگری از بدن بوده است. ضمنا ایشان از تمامی اعضای گروه تشکر نمودند ولی متاسفانه جای خالی بنده احساس می شد.حقیر از خودم متشکرم (چشم حسود کور – آمین)
*از جناب محمد علی-پور دارا یا محمد-علی پور دارا (شاید هم تلفظی دیگر) تقاضا دارم اگر cd خانواده ی دکتر ارنست در آرشیو کاملcd هاشان موجود است، هرچه سریعتر یک نسخه از آن را برای اینجانب ارسال دارند .
*سلمان یاورگرامی، لطفا دست از سر کچل سردار قالیباف بردارید. همگی قبول کردیم که ایشان وظایف خود را به خوبی انجام نمی دهند. پس اگر امکان دارد بی خیال شوید.
*ودر آخر اینکه اخیرا برخی از دوستان بنده را به تقلید از احسان محکوم می کنند.خدمت این عزیزان عرض کنم که اولا : احسان از بنده تقلید می کند نه من از احسان( چرا می خندی؟) ثانیا : من از احسان تقلید نمی کنم. حال دیدید بی جهت تهمت می زدید.
با تشکر از شیطونک
بدرود – علی علی پور
|
|
|
هیچ وقت خدا را فراموش نکنید ای مهربانترین مهربانان ... کسی به شوق تو می خواهد پرواز کند تو پروبالش باش ... کسی به شوق تو می روید تو آبش باش ... کسی از سوزش دل با تو سخن می گوید تو زبانش باش ... کسی تو را بی آنکه بداند جستجو می کند تو مقصد و مقصودش باش ... کسی تو را صدا می کند تو ندایش باش ... کسی تو را عشق می ورزد تو معشوقش باش .
خدایا ای نزدیکترین نزدیکان گریه نکن من قول می دهم که به سوی تو جاری شوم برای من غصه نخور من تا تو فقط یک قدم فاصله دارم ای که فاصله ها را بر می داری ای که صدای ضعیف مرا در دل تنهایی شبانه ام می شنوی ای که مشتاق آمدن منی مشتاق دیدن منی من اشکهایم را می آورم، ناله هایم را می آورم ،شکایتهایم را می آورم ... و قول می دهم با تو آشتی کنم ... گریه نکن
خدای ناپیدای پیدا من تو را در تنهایی هایم پیدا کردم من تو را به ساده ترین زبان می خوانم من حرفهای قشنگ بلد نیستم من دلم می خواهد که خوب باشم که آنچنان باشم که تو می خواهی آنچنان باشم که دوستم بداری چون تو آنچنانی که از ته دل دوستت دارم و آرزوی تو می کنم
من به پرواز معتاد شده ام من نمی توانم خیال تو را از سربدر کنم من دیگر از آدم و عالم به سوی تو گریخته ام من از خودم فرار کرده ام من به دنبال دستهای تو از دستهای زیادی سیلی خورده ام من به شوق سر در دامن تو نهادن به پای خیلی ها افتاده ام من در طلب محبت تو تحقیر ها کشیده ام .
ای نازنین دستهای من خسته اند مرا پروازی بده تا دیوانه وار به سویت بشتابم ای کسی که فراموشی های مرا فراموش می کنی ، ای کسی که من به یاد تو نبودم و تو به یاد من بودی ، من با تو قهر کردم تو ناز کشیدی تو به دنبال من آمدی تو مرا صدا می کردی و نشانه هایت را نشانم می دادی و من سعی می کردم که تو را از زندگی کوچک خود بیرون کنم و تو به من التماس کردی که میهمانت شوم و فقط لحظه ای به حرف تو گوش کنم.
ای که بزرگترین گناهان را می بخشی و استخوانهای شکسته را به هم می پیوندی
یا غافر الذنب الکبیر یا جابر العظم الکسیر
ای خدای من که پس از جدایی ات دوستی نداشتم ای خدایی که اگر همه عالم به من مهر بورزند و تو با من نباشی من غریبم و اگر تو با من باشی من در تنهایی هایم هم تنها نیستم .
ای کسی که دانه ها را در تن زمین می رویانی و به سمت نور می بری دانه دل من در تن من دارد می پوسد تو بیا و مرا شکوفا کن تو بیا مرا نورانی کن تو بیا مرا آسمانی کن .
اگر من تا به حال ریشه خودم را می کندم و می پوساندم تو مرا ببخش تو مرا کمک کن که پاهای من ناتوان و خسته اند و دستهای من به سوی تو بلند است ای کسی که اگر هزاران بار از تو رو برگردانم باز هم به سوی من رو می کنی و در ظلمات من نور عشق می افشانی ای مهربانترین که در همه لحظات با من بودی با من نشستی با من شکستی با من غصه خوردی و ماندی.
ای عزیز بیا و مرا دگرگون کن بیا و مرا آینه ای کن بیا مرا عادت سوختن پروانه بیاموز بیا و مرا شیوه عاشقی و تماشا بیاموز بیا و مرا از تارو پود درونم هدایت کن بیا مرا به نام خود روشن کن و راه مرا به چراغ عشق خود نورانی کن من از بی تو بودن می ترسم . ای پناه بی پناهان ... مرا پناه ده مرا در دامن خود بگیر ، مرا تنها نگذار.
من می خوام نماز آشتی بخوانم من می خواهم رشته دوستی با تو را گره بزنم من آمده ام تا گذشته ها را با هم فراموش کنیم من با تو هزار حرف ناگفته دارم هزار نماز ناخوانده ، هزار نامه نا نوشته ، ای کسی که اسرار قلبها بر تو روشن است و راز دل کوچک مرا هم می دانی ... تو می توانی راه مرا به سوی خود هموار کنی ...
ای رها کننده اسیران از بند غم و تنهایی ای مشتاق گناهکاران ای منتظر ما راه گم کردگان ، ای نگران حال غریبان ای کسی که بارانها را می فرستی و مردگان را زنده می کنی ، قلب مرده مرا به باران رحمت و عشق خود زنده کن ای کسی که از مرده زنده می آفرینی .
هزار بار منتظر تو هستم هزار رکعت نماز به پیشواز آمدنت به جا می آورم من همه احساسم را نیمه شبی در سجده ای به درازای ابدیت فریاد می کنم من به تو قول می دهم که دلم را آنطور که تو می خواهی آب و جارو کنم و نقش هر بیگانه را از در دیوار بشویم .
ای بخشنده ترین مرا ببخش که دیر تو را پیدا کردم مرا ببخش که نور تو را در دلم خاموش کردم مرا ببخش که با بازی ها و بازیچه ها تو را فراموش کردم تو را از خانه دل بیرون راندم مرا ببخش که پرواز نکردم که پرشکسته بودم .
هیچ وقت خدارافرا موش نکنید |
|
|
Recently, the concept of "ICE" is catching up quickly. It is simple,
an important method of contact during emergency situations.
As cell phones are carried by majority of the population, all you need
to do is store the number of a contact person or person who should be
contacted at during emergency as "ICE" (meaning In Case of Emergency).
The idea was thought up by a paramedic who found that when they went
to the scenes of accidents, there were always mobile phones with
patients, but they didn't know which number to call.
He therefore thought that it would be a good idea if there was a
nationally recognized name for this purpose.
Following a disaster in London, the East Anglican Ambulance Service
has launched a national "In case of Emergency (ICE)" campaign.
In an emergency situation, Emergency Service personnel and hospital
staff would then be able to quickly contact your next of kin, by
simply dialing the number stored as "ICE".
Please forward this. It won't take too many "forwards" before every
body will know about this.
It really could save your life, or put a loved one's mind at rest.
For more than one contact name simply enter ICE1, ICE2 and ICE3 etc.
A great idea that will make a difference!
Let's spread the concept of ICE by storing an ICE number in our mobile
phones today!
Please forward to all your nearest and dearest.
|
|
|
ضد آفتاب
قسمت دوم نور آفتاب مهمترین عامل ایجادکننده سرطان پوست است که براحتی قابل پیشگیری است. این نور دارای دو نوع اشعه نامرئی خطرناک در طیف اشعه ماوراء بنفش (UV) است که UVA و UVB نام دارند. اشعه UVB بسیار خطرناک است و مراقبت زیادی برای محافظت از آن لازم دارد. لایه ازن قدرت جذب خوبی برای این اشعه دارد که متاسفانه بدلیل آلودگیهای شیمیایی لایه اتمسفر ضخامت این لایه در اکثر نقاط دنیا کم شده و کیفیت جذبی آن کاهش یافته است. به همین دلیل است که امروزه تاکید زیادی به استفاده از ترکیبات ضدآفتاب میشود.
برای محافظت از پوست باید به نکات ذیل توجه کرد:
• ضد آفتاب را به تمام سطوحی که در معرض آفتاب قراردارند به میزان کافی بمالید و هر دوساعت یا بعد از شناکردن و یا تعریق زیاد آنرا تکرار نمایید. حداقل میزان محافظت (SPF) آن 15 باید باشد.
• پوشیدن بلوز آستین بلند، شلوار بلند، کلاه لبه پهن و عینک دودی به این پوشش کمک موثری خواهد بود.
• همواره در سایه راه بروید. بخاطر داشته باشید که شدت آفتاب در بین ساعتهای 10 صبح تا 4 بعدازظهر بیشترین میزان را دارد. حتی در روزهای ابری که گرما زیاد نیست احتمال آفتاب سوختگی وجود دارد.
• مراقبت از آفتاب در کنار آب، برف و شن بسیار بیشتر باید باشد. چونکه انعکاس آفتاب میزان تخریب پوستی را چندین برابر میکند.
• استفاده از ضد آفتاب در بچه ها نیز توصیه میشود.
• برای دریافت ویتامین D نیاز چندانی به تابش آفتاب وجود ندارد و براحتی میتوان آنرا از طریق مکملهای خوراکی دریافت نمود.
• از برنزه کردن پوست خود شدیدا پرهیز نمایید. لازمست بدانید که اشعه ماوراء بنفش (UV) عامل اصلی ایجاد چروک، لک و سرطان در پوست است. اگر نیاز به تغییر رنگ در پوست خود دارید، از ترکیبات موضعی برنزه کننده که اثری موقت دارند و نیازی به UV ندارند استفاده کنید. استفاده از ضد آفتاب در این موارد نیز فراموش نشود چونکه بعد از استفاده از این ترکیبات، پوست مستعد ایجاد لک میباشد.
• هرگونه تغییری در پوست خود را به پزشک نشان دهید. این تغییرات شامل تغییر رنگ، اندازه و ماهیت است مثلا بروز خارش یا خونریزی از یک خال قهوهای. تشخیص سرطان پوست در مراحل اولیه، احتمال درمانش را بیشتر میکند.
استفاده از ترکیبات موضعی برنزه کننده خطری ندارد. این ترکیبات با پروتئین سطح پوست واکنش نشان داده و آنرا نارجی یا تیره تر میکند که براحتی با آب شسته نمیشود. این رنگ دارای پوششی در حد SPF=5 است و استفاده از ضدآفتاب بعد از آن ضروری است.
آدرس ایمیل: DrFBehnia@yahoo.FR |
|
|
چند سوال و جواب
در مورد حضرت مهدي (عج)
سوال: اگر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) در بين مردم ظاهر مي شد چه محذوري پيش مي آمد؟
پاسخ : ممكن است اين چنين بنظر آيد كه اگر حضرت در بين مردم بود، از وجودش استفاده مي كردند و او نيز در موقع مناسب قيام مي كرد بهتر بود.ولي مساله اين چنين نيست ، زيرا پيامبر اكرم و ائمه اطهار عليه السلام كرارا به مردم گوشزد كرده بودند كه دستگاه ظلم و ستم به دست مهدي موعود برچيده مي شود و كاخهاي بيدادگري را واژگون خواهد كرد. از اين جهت وجود مقدس امام همواره مورد توجه دو دسته از مردم واقع مي شد :
دسته اول :مظلومين و ستم ديدگان كه متاسفانه هميشه عده آنها زياد بوده و هست. آنان به قصد تظلم و اميد حمايت دور وجود امام اجتماع كرده و تقاضاي نهضت و دفاع مي كردندو هميشه گروه كثيري اطرافش رااحاطه كرده وانقلاب و غوغايي بر پا بود.
دسته دوم : زورگويان و ستمكاران خون خواري هستند كه بر ملت محروم تسلط يافته و در راه رسيدن به منافع شخصي و حفظ مقام خويش از هيچ عملي پروا ندارند و حاضرند تمام ملت را فداي مقام خود كنند. اين گروه چون وجود امام زمان عليه السلام را سد راه منافع و مقاصد خويش ، تشخيص مي دادند و رياست و فرمانروايي خويش را در خطر مي ديدند ناچار بودند وجودمقدس آن حضرت را از ميان بر دارند و خودشان را از اين خطر بزرگ برهانند. در اين تصميم اساسي كه حياتشان بدان بسته بود با هم متحد شده و تا ريشه عدالت و دادخواهي را قطع نمي كردند هرگز از پاي نمي نشستند.24
سوال: چرا امام از شهادت مي ترسد ؟در واقع سوال اين است كه اگر امام در بين مردم ظاهر بود و در راه اصلاح جامعه و ترويج دين و دفاع از مظلومان كشته مي شد، چه مانعي داشت ؟ مگر خون او از خون پدران و جدش عزيزتر است؟ و اصلا چرا بايد از مر گ بترسد ؟
در پاسخ چنين سوالي بايد گفت كه امام غايب هرگز از كشته شدن در راه دين هراسي نداشته و ندارد ، چرا كه سرانجام به شهادت خواهد رسيد،لكن در عين حال، كشته شدن او به صلاح جامعه و دين نيست، زيرا هر يك از پدرانش كه از دنيا رحلت مي كردند، امام ديگري جانشينش مي شد، اما اگر امام زمان كشته شود جانشيني ندارد و زمين از حجت خالي مي شود و عدم وجود حجت مساوي با فنا و نابودي انسان و نسل بشر است. به علاوه مقدر شده است كه در اين عالم سرانجام حق بر باطل پيروز شود وبه واسطه امام عصر عليه السلام دنيا به كام حق پرستان درآيد.
سوال: آيا خدا قدرت حفظ امام را ندارد ونمي تواند او را از شر دشمنان حفظ كند ؟
در پاسخ بايد گفت كه چرا دارد، با اينكه قدرت خدا نامحدود است ، لكن كارها را بر طبق اسباب و علل و از مجراي عادي انجام مي دهد. بنا نيست براي حفظ وجود انبياء وائمه و وجود امام زمان عليه السلام و ترويج دين از روش عمومي اسباب و علل دست بردارد و خلاف جريان عادي عمل كندو گرنه دنيا دار تكليف و امتحان نخواهد بود.
سوال: اگر امام ظاهر بود آيا ممكن نبود كه ستمگران تسليم او شده و با او بيعت كنند.؟
اصل سوال اين است كه اگر امام ظاهر بود، چون كفار و ستمگران به او دسترسي داشته و سخنانش راگوش مي كردند ، شايد نه تنها درصدد قتلش بر نمي آمدند ، بلكه تسليم او مي شدند وبه او ايمان مي آوردند و از رفتار بدشان دست بر ميداشتند ؟
همه مي دانيم كه همه افراد در مقابل حق و عدالت تسليم نمي شوند. بلكه از آغاز عالم تا حال ، هميشه گروهي در بين بشر وجود داشته اند كه دشمن حق و درستي بوده و براي پايمال كردن آن با تمام قوا كوشيده اند. مگر پيامبران و ائمه اطهار عليه السلام حق نمي گفتند ؟ مگر سخنان حق و معجزاتشان در دسترس ستمكاران نبود؟ با وجود اين در نابود كردن آنان و خاموش نمودن چراغ هدايت از هيچ عملي فرو گذار نكردند. صاحب الامر عليه السلام نيز اگر غايب نمي بود، قطعا به سرنوشت آنان گرفتار مي شود و آن غلبه حق بر باطلي كه مقدر شده بود،انجام نمي گرفت و الان كه حضرت غايب است تاز ماني كه آمادگي پذيرش اودر جوامع بشري حاصل نشود اوظاهر نخواهد شد.
سوال: اگر امام ظاهر بود و با ستمگران پيمان عدم تعرض مي بست چه مي شد؟
پاسخ : كساني كه با مهدويت در اسلام آشنايي دارند، مي دانند كه برنامه مهدي موعود عليه السلام با ساير ائمه اطهار عليه السلام تفاوت دارد. ائمه مامور بودند كه در ترويج و انذار و امر به معروف و نهي از منكر تا سر حد امكان كوشش كنند.ولي مامور به جنگ نبودند، لكن از اول بنا بود كه سيره و رفتار مهدي دادگستر بر خلاف آنان باشد و در مقابل باطل وستم سكوت نكند و با جنگ و جهاد ، جور و ستم و بي ديني را ريشه كن كند و ستمگران را از كاخ خودسري سرنگون سازد . اصلا اين گونه رفتار از علائم و خصايص مهدي شمرده مي شود.
به هر امامي كه گفته مي شد : چرا در مقابل ستمكاران قيام نمي كني ؟ جواب مي داد : اين كار به عهده مهدي ماست. به بعضي از امامان اظهار مي شد : آيا تو مهدي هستي ؟ جواب ميداد، مهدي با شمشير جنگ مي كند و در مقابل ستم ايستادگي مي نمايد، ولي من چنين نيستم و توانايي آن را هم ندارم . به بعضي هم عرض مي شد آيا تو قائم هستي ؟ پاسخ داد : من قائم به حق هستم، لكن قائم معهودي كه زمين را از كفر وستم پاك مي كند، غير من است. هنگامي كه از اوضاع آشفته جهان و ديكتاتوري ظالمان و محروميت مومنان شكايت مي شد . مي فرمودند : قيام مهدي مسلم است در آن وقت اوضاع جهان اصلاح و از ستمكاران انتقام گرفته خواهد شد. وقتي از كمي عدد مومنان و كثرت كفار و قدرت آنان سخن به ميان مي آمد، ائمه عليه السلام شيعيان را دلداري مي دادندو مي فرمودند : حكومت آل محمد (صل الله عليه و اله) حتمي است و پيروزي و غلبه با حق پرستي خواهد بود. صبر كنيد ودر انتظار فرج آل محمد باشيد ودعا كنيد. مومنان و شيعيان نيز با اين نويدها دلخوش بودند و هر گونه رنج و محروميتي را بر خودهموار مي كردند.
با توجه به اين نويدها و خبرها از شما مي خواهيم كه بيان كنيد آيا با اين همه انتظاراتي كه مومنان بلكه بشريت از مهدي موعود داشتند، اين امكان وجود داشت آن جناب با ستمكاران سازش كرده و پيمان مودت و دوستي ببندد ؟ اگر چنين عملي انجام مي گرفت ،آيا ياس و نوميدي بر مومنان چيره نمي شد و آن حضرت را متهم نمي كردند كه با ستمكاران سازش كرده و قصد اصلاح ندارد ؟!
علاوه بر اين ، اگر با ستمكاران قرارداد دوستي و عدم تعرض امضا مي كرد، ناچار بود كه به عهد و پيمان خويش وفادار باشد و در نتيجه ، هيچ وقت اقدام به جنگ نكند، زيرا اسلام عهد و پيمان را محترم شمرده و عمل به آن را لازم دانسته است.
به همين دليل در احاديث ، فلسفه مخفي بودن ولادت حضرت و اسرار غيبت او اين جهت بيان شد كه حضرت ناچار نشود با ستمكاران بيعت كند تا هر وقت خواست نهضت كند، بيعت كسي در گردن او نباشد. از باب نمونه ، حضرت صادق عليه السلام فرمود: ولادت صاحب الامر مخفي مي شود تا اينكه وقتي ظاهر گشت پيمان هيچ كس در گردنش نباشد. خدا كارش را در يك شب اصلاح مي كند.
علاوه برهمه اينها،ستمكاران و زمامداران خودخواه،چون رياست و منافع خودشان را در خطر ميديدند، بااين پيمان ها مطمئن نمي شدند و چاره نهايي را در قتلش تشخيص مي دادند وزمين را بي حجت و امام مي گردانيدند.
|
|