بخش اول |
مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» |
|
17 آذر
تو قلبی تپنده و تپش قلبی هستی که بشریت نام دارد.
وین دایر فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com ************** اگر در تعقيب اهداف خود جدي نباشيم، عدم اشتياق به ادامه كار در جانمان رخنه مي كند و در نيمه راه ترقي و پيشرفت متوقف مي شويم و در نتيجه قدرت اجراي هر گونه تصميم را براي هميشه از دست مي دهيم. فرستنده:
s_ir62@yahoo.com |
|
|
حديث روزانه
صدقه، خشم پروردگار را فرو مینشاند.
پیامبر اکرم (ص)
|
|
|
نکات ريز خانه داري
لکه رنگ
لکه های رنگ تازه را می توانید با تربانتین پاک نمایید . اما اگر لکه رنگ ، قدیمی بود ، می توانید آن را با تربانتین نرم کرده و سپس با یک تیغ، رنگ را بتراشید . لکه های بتونه را می توان با محلول آمونیاک تمیز کرد.
لکه ظروف
چنانچه درون قابلمه یا ماهیتابه ای که لک شده ، ریواس یا پوست سیب خوراکی بپزید ، لکه های آن ناپدید می شوند .
|
|
فردوسي
baran432002@yahoo.no |
|
جنگ نقشى «تاريخساز» دارد: نبرد با ضحّاك ، كين خواهى
ايرج و سياوش و سرانجامگردنكشى و سرپيچى از بيداد اسفنديار
از همان زمان ضحاك؛
ريختن خون ايرانيان با تجاوز بهايران زمين توأم است. از همين رو
نبردهاى پهلوانان ايرانى انگيزهاى دو گانه دارد، دادخواهى آناناز
ايراندوستى جدا نيست و پاسدارى از اين سرزمين، خود رسالتى
"است در راه " داد
البته«دادخواهى» درونمايه كلى روح شاهنامه است ولى نقش پهلوان هر بار صورت جلوهاىسازگار و برآمده از ساختار داستان يا ماجراى رزمى دارد. مثلاً در كشاكش و درگيرى دراز باافراسياب، سياوش و كيخسرو، رستم و گيو و گودرز، يا فرنگيس و پيران همه داد خواهند و بهجان مىكوشند، اما هر يك بنا بر خويشكارى، انگيزه و جايگاه خود در ماجرا؛ و هر بار دركشمكشى ويژه!
از ایران هرآنکس که گوزاده بود
دلیر و خردمند و آزاده بود
به بالا و سال سیاوش بدند.
خردمند و بیدار و خامش بدند
ز گردان جنگی و نام آوران
چو بهرام و چون زنگه شاوران |
|
|
جمعه: خواندني ها حکایت آن درخت در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.
عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:«دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»
ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی»
منبع:کیمیای سعادت، ص 757 |
|
مصحف
hamed.1360@yahoo.com |
|
هر روز چند آيه قرآن بخوانيم
« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »
سوره: سورة البقرة
آيات: 286
محل نزول: مدینه
|
|
|
|
آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید
توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا
|
|
بخش دوم |
مطالب ارسالی ديگر اعضا |
اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
تو اگر مرغ عشق من باشی بازوانم بدون شک قفس اند ؛ واقعاً حیف اگر که این آغوش تنگ باشد برای پرزدنت
|
|
|
مواظب انديشه ات باش كه گفتارت ميشود مواظب گفتارت باش كه رفتارت مي شود مواظب رفتارت باش كه عادت ميشود مواظب عادتت كه شخصيتت ميشود مواظب شخصيتت باش كه سرنوشتت ميشود |
|
|
تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه ي همسايه
سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را در دست تو ديد
غضب الوده كرد نگاه
و تو رفتي و هنوز
سالهاست كه در گوش من ارام ارام
خش خش گام تو تكرار كنان
مي دهد ازارم
و من انديشه كنان
غرق اين پندارم
كه چرا
خانه ي كوچك ما
سيب نداشت |
|
|
دلائل تاخير در فرج مولايمان امام زمان عج دلائل تاخير در فرج امام زمان عج همان دلائلي است كه منجر به شهادت امام حسين ع و اصحاب و يارانش گرديد و آن چيزي نيست جز اينكه ما اولويت ائمه را بطور مقطعي در زندگي خود قبول داشته و پياده مي كنيم و اين اولويت و ولايت در تمام شئون زندگي ما ديده نمي شود . هرگاه مريض شويم به ياد مي آوريم كه مثلا امام رضا هم داريم و ...
شاهد مثال د ررابطه با اين موضوع بسيار است ولي اگر هركدام از ما به زندگي خود دقيق نگاه كنيم به موارد بيشماري از اين دست بر مي خوريم .
امت زمان امام حسين همه مسلمان ، نماز خوان ، و.... بودند و مهمتر اينكه منتظر امامشان ، درست مثل ما كه منتظر امام هستيم ولي وقتي دفاع از امام را با منافعشان " حفظ جان" مغاير ديدند به سپاه يزيد پيوستند .
و اكنون تا ما وفاداري خود را به خداوندي كه يازده تن از بهترين انسانهارا براي راهنمائيمان فرستاد و ايشان را به شهادت رسانديم!!! ، ثابت نكنيم محال است دوازدهمين ذخيره الهي براي ابراز ناسپاسيمان در اختيار قرار گيرد ...
اللهم عجل لوليك الفرج |
|
|
كاش ميشد به امانت گيرم، بالهاي سبك قمري
را
دورخيزي بكنم ، و به پرواز درآيم در اوج
تا گريزم ز چنين دنيايي ، كه در آن هيچ
كسي ياد دل سوخته دل نيست
كاش ميشد به مثال ماهي ، غرق درياي توهّم
بودم
يا كه جاهل بودم
و نميفهميدم ، خنجر از دست عزيزي خوردن ،
غير معمولي نيست
كاش ميشد كه به هر نوزادي ، در همان بدو
تولد بنمايند كه اين عاقبتت
حال خواهي كه بماني اينجا
يا كه خواهي بروي به همانجا كه همه
بيجانند ؛
كه به حق ميرفتم!! |
|
|
در بیان فضیلت عشق
از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری ای عزیز، هر کس داند حقیقت چیست ، داند که عشق کدام است و عاشق کیست.در این راه مرد باید بود و با دل پر درد باید بود و هر که را رنج بیشتر ، تمتع بیشتر .عاشق باید بی باک باشد ، اگر چه او را بیم هلاک باشد.عشق آدمی خوار است . نه نام دارد و نه ننگ ، نه صلح دارد و نه جنگ .عشق علتی است بر دوام حیات ، نه وسیلتی است بر اهتمام ممات.عشق دردی است که او را دوا نیست و کار عشق هرگز به مدعا نیست.مدعای عشق بی بلا نبود و چون بلایی رسد او را رد بلا نبود.عاشق هم آتش است . هم آب ، هم ظلمت است و هم آفتاب . بی صبری در عشق عذاب جاودانی است و بی اخلاصی در اطاعت وبال زندگانی است . عشق مایۀ آسودگی است .هر چند مایه فرسودگی است .هر چه عاشق نیست ستور است ، روز را چه گنه که شبپره کور است؟ دل عاشق همیشه بیدار است و دیده او گهر بار است.محبت او پیوسته با محنت قرین است .عاشق را صد بلا در پیش و هزار در راه .در این راه گریه یعقوب باید یا ناله مجنون ، یا دل پر درد باید یا ناله پر خون. |
|
|
40 راز دستيابي به آرامش
1- شكرگذار نعمت الهي باشيد. 2- نيايش كنيد. 3- سكوت كنيد و با صداي ملايم صحبت كنيد. 4- باغباني كنيد. 5- به صداي آواز پرندگان گوش بسپاريد. 6- طلوع و غروب خورشيد را تماشا كنيد. 7- گل ها را ببوييد. 8- به دامان طبيعت برويد. 9- ساعت مچي را رها كنيد. 10- شقيقه هايتان را ماساژ دهيد. 11- موهاي خود را شانه بزنيد. 12- موسيقي مورد علاقه خود را گوش دهيد. 13- لبخند بزنيد. 14- نفس عميق بكشيد. 15- هر روز استحمام كنيد. 16- شير بخوريد. 17- ظرفي پراز ميوه را تماشا كنيد. 18- هرروز 8 ليوان آب بنوشيد. 19- تغذيه مناسب داشته باشيد. 20- به ميزان كافي استراحت كنيد. 21- بازي كنيد. 22- با دوستي رازدار؛درد دل كنيد. 23- اشك بريزيد. 24- پاكيزه باشيد. 25- نظم را رعايت كنيد. 26- صادق و رازنگهدار باشيد. 27- به كساني كه دوستشان داريد ابراز علاقه كنيد. 28- همه كائنات را دوست بداريد. 29- به خود و ديگران احترام بگذاريد. 30- مودب و مهربان باشيد. 31- به قول هايتان عمل كنيد. 32- مشكلات و تشويق هاي خود را بنويسيد. 33- ليستي از موفقيتهايي كه تا كنون كسب كرده ايد فراهم كنيد. 34- مثبت انديش باشيد. 35- خود و ديگران را ببخشيد. 36- گذشته را رها كنيد و در اكنون جاودانه زندگي كنيد. 37- بخشش كنيد. 38- براي رسيدن به اهداف خود برنامه ريزي كنيد. 39- اهداف خود را تعيين كنيد. 40- به خدا ايمان داشته باشيد.
|
|
.
|
>>دستور آشپزی هفته<<
خورش زرشک (غذای کردی)
با سلام خدمت تمامی دوستان روزانه و همراهان بخش آشپزی
امیدوارم تعطیلات آخر هفته بسیار خوبی را سپری کرده باشید و هفته ای پر از موفقیت پیش روی شما باشد
هفته پیش در مورد طرز تهیه کاکا براتون نوشته بودم که در خصوص آن ایمیلی داشتم از رزا یکی دوستان خوب روزانه که لازم دیدم توضیحات ایشون رو به اطلاع شما برسانم
*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*
ندا جان سلام و ممنون از زحماتی که میکشید
باید خدمتتون عرض کنم که نوعی شیرینی در گیلان هست که البته به آن کاکا نمیگن؛ میگن کاک و به همین ترتیبی که شما فرمودید و البته با مقدار زیادی کدوتهیه میشه
و در اصل گیلانی است و نوعی شیرینی
از لطفتون ممنون و سپاسگزار
یاعلی – رزا
*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*
من هم از رزای عزیز ممنون هستم؛ طرز تهیه غذا ها و شیرینی هایی که من براتون می نویسم معمولا یا ازکتب و مجلات جمع آوری شده یا جمع آوری شده از تجربیات شخصی من هست؛ مخصوصا در مورد غذاهای محلی ممکن هست در منطقه ایی خاص این غذا با تفاوتهایی طبخ بشه و یا اینکه دانسته های من و یا منابعی که به آنها مراجعه می کنم غلط باشد بنابراین از تمامی دوستان همراه می خواهم که من و دیگران دوستان خود را در تجربیاتشون شریک کنند؛ منتظر پیامهای شما دوستان عزیز هستم.
غذایی که برای این هفته براتون انتخاب کردم یک خورش کردی هست
خورش زرشک (غذای کردی)
مواد لازم
گوشت گوسفندبا استخوان: نیم کیلو
زرشک( ترجیحا زرشک تازه): 250 گرم
لپه: یک دوم پیمانه
پیاز داغ: چهار قاشق سوپخوری
روغن: به میزان کافی
نمک؛ فلفل؛ ادویه و زعفران: به میزان لازم
شکر: در صورت تمایل به میزان لازم
خلال پسته: برای تزئین به میزان لازم
طرز تهیه
ابتدا گوشت گوسفند را به صورت قیمه خرد کرده و همراه با پیاز و نمک و ادویه و فلفل در روغن تفت بدهید. لپه را که در آب نیمه گرم خیس کرده اید در آبکش ریخته بعد از اینکه آبش را گرفتید به گوشت و پیاز اضافه کنید و کمی تفت دهید تا خامی لپه گرفته شود. در انتها زرشک را نیز به مواد افزوده کمی تفت دهید و بعد به آن آب و زعفران اضافه کنید انقدر که روی تمام مواد را آب بگیرد و حرارت را کم کنید و اجازه بدهید تا خورش جا بیفتد و اصطلاحا به روغن بندازد. خورش را در ظرفی که می خواهید سرو کنید بریزید و روی آن را با کمی خلال مغز پسته تزئئن کنید.
این غذا به نسبت ترش بودن زرشک آن تقریبا غذای ترش مزه ایی هست ممکن هست ذائقه شما تمایلی به غذاهای ترش نداشته باشه بنابراین می توانید کمی شکررا درآب حل کرده و به خورش اضافه کنید.
شاد باشيد و برقرار
آشپزباشي ندا
http://www.parsplanet.com
http://delkadeh.parsgig.com
|
|
|
آموخته ام: که اگر در ابتدا موفق نشدم، با شيوه اي جديد تر دوباره بکوشم
آموخته ام: که موفقيت يک تعريف دارد: آنهم باور داشتن موفقيت است
آموخته ام: که تنها کسي مرا شاد ميکند که ميگويد تو مرا شاد کردي
آموخته ام: که گاهي مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام: که هرگز نبايد به هديه اي که از طرف کودکي داده مي شود، نه گفت
آموخته ام: که زندگي مثل طاقه پارچه است. هر چه به انتهاي آن نزديک ميشود، سريعتر ميگذرد
آموخته ام: که هر چه زمان کمتري داشته باشيم، کارهاي بزرگتري انجام ميدهيم
آموخته ام: که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمکش نيستم، دعا کنم
آموخته ام: که زندگي جدي است ولي ما نياز به دوستي داريم که لحظه اي با او از جدي بودن دور باشيم
آموخته ام: که تنها چيزي که يک شخص ميخواهد فقط دستي است براي گرفتن دست او وقلبي براي فهميدنش
آموخته ام: که لبخند ارزانترين راهي است که مي توان نگاه را وسعت بخشي
آموخته ام: که باد با چراغ خاموش کاري ندارد
آموخته ام: که به چيزي که دل ندارد، نبايد دل بست
آموخته ام: که خوشبختي ،جستن آن است نه پيدا کردن آن |
|
|
افزايش ميزان ظرفيت و تحمل
افزايش ميزان ظرفيت و تحمل خود: مى توان با تكنيك هايى مثل سراب دريايى بدون اينكه در مقابل انتقاد ديگران جبهه بگيريم آنها را پذيرفته از خود عبور دهيم و انرژى خود را صرف جدال با همكاران نسازيم.
??ـ سعى درجلوگيرى ازتظاهر: دروغ وتظاهر معمولاً دروغ وتظاهر ديگرى را مى طلبد و سيكل معيوب طى مى شود ودرفرد احساس گناه ايجاد مى كند وانرژى روانى فرد را به هدر مى دهد.
??ـ سعى درجلوگيرى ازعجله وشتابزدگى دركارها: عجله وشتابزدگى دركار معمولاً باعث تضعيف تمركز فرد شده، سلامت كار را زير سؤال مى برد واطمينان وآرامش را ازفرد مى گيرد.
??ـ پرهيز ازمقايسه خود با ديگران : هركدام ازما از نظر هوش، استعداد، تواناييها، جايگاه وموقعيتى كه داريم منحصر به فرد هستيم و تواناييهاى مان با ديگران فرق مى كند پس نتيجه مادى ومعنوى زندگى مان نيز با ديگران متفاوت خواهد بود. مقايسه تمامى فاكتورها ميسر نيست لذا نتيجه را با ديگران مقايسه نكنيم كه باعث تضعيف روحيه خود گرديم.
??ـ با خود رابطه خوب داشتن: خودمان را بپذيريم وبه خودمان احترام بگذاريم.
??ـ خودگويى هاى منفى را كم كردن: ما بدشانسيم، ما محكوميم، سرنوشت غم انگيزى داريم، همه درصدد تضعيف ما هستند واين جور جملات را به كار نبريم.
??ـ خودگويى هاى مثبت را زياد كردن: به خود اميدوارى بدهيم، هميشه هم موقعيت به ضررما نبوده، دراكثر مواقع خوب عمل كرده ايم، خود را تشويق كنيم.
??ـ براى خود انگيزه فراهم كردن: سعى كنيم به يادگيرى هاى جديد بپردازيم و خود را شكوفا كنيم، به كامپيوتر، اينترنت، به موسيقى، به ورزش ، به گل كارى، به تفريح جديد.
??ـ خود را به خلاقيت تشويق كردن: سعى كنيم لحظه به لحظه تازه تر ونوتر عمل كنيم، كارمان را، حرف مان را، حتى كلمات مان را متفاوت ازدفعه قبل ادا كنيم.
??ـ سعى در احساس مفيد بودن ومددكار بودن: با كمك به ديگران هم عاطفه مثبت آنها را برمى انگيزانيم ودرآنها احساس خوشايند ايجاد مى كنيم وهم عزت نفس خود را بالا مى بريم ودركل اجتماع مان را مى سازيم.
www.viskionline.8m.com
|
|
ali_alipour2010@yahoo.com |
|
خودموني
درود
*مبین در هفته ای که گذشت پر بود از اتفاقات جالب و جور واجور.مهمترین آنها افتتاح سایت گروه بود.از اتفاقات جالب دیگر می توان به راه اندازی رادیو روزانه اشاره کرد. و جالب تر از همه دوستانی که فکر می کردند صدای زیبای مبین در اولین پست این رادیو به گوشهایشان لطافت خواهد بخشید و با شوق و ذوقی وصف نا شدنی آن را دانلود کردند ، ضد حالی اساسی خورده و با یک موزیک بی کلام و بی کیفیت رو به رو شدند که احتمالا پس از اتمام مراحل دانلود، مراحل delet را آغاز نمودند. جا دارد از گیر سه پیچ به خاطر توضیحاتی که ندادند تشکر کنم.
*به حول و قوه ی الهی حس خدمت به خلق در مردم ایران روز به روز در حال افزایش است.بطوریکه در شهری که بنده زندگی می کنم به گمانم نیمی از جمعیت موجود، کاندیدای حضور در شورای شهر می باشند.
از این دوستان که هدفی جز خدمت به جامعه و خدمت به خلق الله ندارند، سپاسگزاریم. واقعا که به فکر مردم بودن ، زیادیش هم دردسر ساز است.
*دیروز در قسمت سخن مبین، مبین عزیز در بند 3 سخنان خود ودر جمله ی آخر ، طنزی ظریف به کار بردند. مبین جان ، خنده ی زیاد دل را می میراند پس اندکی هم به فکر ما باش.
*جناب آقای دانشجو (محمد علی پور دارا) مدتی است که دوستان را به کنار آمدن با مشکلات زندگی ، خوشبینی و در نتیجه کمک کردن به دولت دعوت می کنند و می فرمایند بعد از اصلاحات درونی ،از دولت انتظار داشته باشیم. دوست عزیز چه گونه است که تا چند سال پیش کوچکترین لغزشی از سوی دولت برابر بود با ناکارآمدی آن . هیچ کس به فکر اصلاح خود نبود و تمام مشکلات نیز از جانب دولت بود. حال چه شده است که تمام کم و کاستی ها را به ملت نسبت داده و چشم بر روی عملکرد دولت می بندیم. آیا مردم ما طی این چند سال بطور ناگهانی دچار فقر درونی شده اند یا این که دولت کنونی دولتی آسمانی است و شرعا انتقاد بر آن حرام است. باور کنید این همه کمک به کشور های همسایه که به نظر شما اصل مسلّم مسلمانییست ، موجه جلوه نمی کند. چرا دولت ما از مسلمانی فقط کمک های هنگفت مالی به کشورهای مجاور را آموخته است. باور کنید مردم ایران هم مانند مردم لبنان و عراق مسلمانند و محتاج کمک. می فرمایید انفاق واقعی آنست که از آنچه خود به آن محتاجیم ، بخشش کنیم.
ولی چشم خود را بر این واقعیت که خیلی از هموطنانمان شرایط بسیارضعیف تری نسبت به آنچه در لبنان و افغانستان می گذرد، دارند بسته ایم و فقط خود وچند نفر مانند خود را می بینیم. شاید هم مردم لبنان مسلمان ترند. می فرمایید خوشحالید که دنیا به سوی احمدی نژادی شدن در پیش است پس حتما ایشان را می پسندید که اینگونه می گویید ولی در عین حال می فرمایید من مدافع احمدی نژاد نیستم و اعمال ایشان را تایید نمی کنم. حتما خواهید گفت شما خود چه کاری برای این مملکت انجام داده اید که اینگونه انتقاد می کنید؟ دوست عزیز باور کنید شما نیز کاری انجام نداده اید .خوشبینی و راه آمدن با دولت با وجود تمام ضعف های موجود نه تنها دردی از من و شما دوا نمی کند بلکه ممکن است شرایطی به نسبت بحرانی تر ایجاد کند. ضمنا مطمئن باشید که این انتقادها از روی غرض ورزی نبوده ونخواهد بود . همان طور که شما نیز همچین هدفی ندارید.
ودر آخر خدمتتان عرض کنم که من همان cd خانواده ی دکتر ارنست را می خواهم و تام وجری را خودم دارم. پس لطفا خوب در بساط برادرتان که مهد کودک می رود بگردید شاید یافتیدش ( جوینده ، یابنده است)
به امید روزی که تمامی ماژول های سایت مبین فعال شوند
بدرود – علی علی پور |
|
saiaton_sangine_mola@yahoo.com |
|
ويژگيهاى حكومت امام زمان (عليه السلام)
بعد از آنكه مصلحت الهى اقتضاء كرد امام زمان (عليه السلام) از پرده غيبت بيرون مى آيند، دشمنان و ستمگران در مقابل آنحضرت به صف آرايى مى پردازند و جنگهاى سختى پيش مى آيد كه به لطف خداوند و همّت پيروان صديق و وفادارشان آن حضرت در همه وقايع عليرغم تحمّل رنجهاى فراوان به پيروزى نائل مى شوند و حكومت عدل الهى را تأسيس مى نمايند كه در توصيف آن، ام السلمه از پيامير اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)نقل مى كند: كه در سايه حكومت حضرت مهدى (عليه السلام) چنان عدالتى در جامعه مستقر مى شود كه زنده ها آرزو مى كنند اى كاش مرده ها زنده مى بودند و از آن عدالت بهره مند مى گشتند.
و در مورد ديگر ضمن اشاره به اين حقيقت كه حضرت مهدى (عليه السلام) بر دلهاى مردم حكومت خواهند كرد مى فرمايند: شما را به مهدى، مردى از قريش بشارت مى دهم كه ساكنان آسمان و زمين از حكومت و فرمانروايى او خشنودند ...
در دوره حكومت آن حضرت زمين بركات خود را به روى مردم مى گشايد، امنيت بر همه جوامع حاكميت پيدا مى كند، تعليم و تربيت و علم و دانش پيشرفت فوق العاده اى پيدا مى كند، در روابط اجتماعى صفا و صميميّت رواج مى يابد و ...
حضرت كوفه را پايتخت حكومت خود بر مى گزينند و حتى امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: مسجد سهله خانه امام (عليه السلام) خواهد بود يعنى حضرت با خانواده اش در آنجا سكونت خواهند داشت.
در زمينه مدّت حكومت آن حضرت اقوال متفاوتى در روايات وارد شده است; در برخى از روايات مدت حكومت امام زمان(عليه السلام)هفت سال، در برخى ديگر هشت سال و در بعضى ده و بيست و يا حتى هزار سال ذكر شده است كه جمع نمودن بين اين روايات گفته اند سالهاى آن زمان با سالهاى رايج در زمان ما فرق خواهد داشت، چنانكه در بعضى از روايات آمده است كه حكومت حضرت هفت سال است و هر سال آن به مقدار ده سال از سالهاى شماست.
علامه مجلسى در بحارالانوار درباره اختلاف اين روايات مى نويسند: برخى روايات بر تمام مدت حكومت دلالت دارد، برخى بر مدت ثبات و استقرار حكومت، بعضى بر طبق سالها و روزهايى است كه ما با آن آشنائيم و بعضى احاديث ديگر بر طبق سالها و ماه هاى روزگار حضرت است كه طولانى خواهد بود و ...
بااين همه آنچه مسلم است دوره حكومت آنحضرت كوتاه نخواهد بود زيرا با توجه به زحمات فراوانى كه انبياء و ائمه(عليها السلام)در طول تاريخ كشيده اند بعيد است نتيجه اش ايجاد يك حكومت 7 يا 8 ساله باشد، آنهم با اين همه روايات و توصيفاتى كه درباره آن حكومت جهانى از آدم تا خاتم نقل شده است; بهرحال مدّت اين حكومت به اندازه اى خواهد بود كه طعم عدالت به ذائقه بشريت چشانده مى شود و آنان بعد از تحمل قرن ها بى عدالتى و ستم، به يك جامعه جهانى عادلانه دست مى يابند كه مسائلى همچون اقتصاد، بهداشت، امنيت، دانش و صنعت، كشاورزى و ... در حدّ بسيار بالايى از سلامت و رشد و ترقى برخوردار خواهد بود.
|
|
|
يک ايميل دريافتي
با سلام خدمت دوستان عزيز
به يكي گفتن قربون چشمهاي بادوميت يارو گفت من بادوم ميخوام
از آنجائيكه يكي از دوستان در خصوص دست انداز جاده قزوين رشت صحبت كرده بودند پس منم بادوم ميخوام . آقا هيچ به دست اندازهاي تهرون دقت كردين ! هركسي هرجايي كه دلش بخواد با چهار تا آجر و ماسه و سيمان ، اگه هنركنه يه نيمچه آسفالتي هم روش يه دست انداز يا به قول دوستمون تپه درست ميكنه ، به اين ميگن شهر بي قانون ؟
من فكر ميكنم اين دست اندازا توي تهرون از هيچگونه قانون ، استاندارد ، يا ضابطه اي برخوردار نيست وقتي با ماشين خصوصا" توي شب داري رانندگي ميكني جاده ها كه قربونش برم چراغ نداره ، ماشين ما هم كه بوق نداره ، چه ربطي بهم داره من كه نفهيمدم ، خلاصه چشم شيطون كور يه وقت مي بيني ماشين دو متر رفت بالا و اومد پائين تازه ميفهمي كه چه خبره ، يه از خدا بي خبر اومده سر راه يه دست انداز درست كرده كه هيچ جوري هم نميشه ببينيش نه رنگ مشخصي نه سازه درستي كه هر چي يواش هم بري بازم بايد با ماشين يه افتخار پرواز ، بعدشم سقوط آزاد داشته باشي
باز خدا پدرشهرداري و بيامرزه جديدا" لاستيكها رو رنگ ميكنن با چند تا ميخ ميكوبند يه سرعت گير درست ميكنن حداقل رنگش طوريه كه شبها ميشه ديدش و عين قله قاف بلند نيست شيبشم كه بد نيست
نگيد از شهرداري تعريف نميكنن اينم كلي و نصفي تعريف حالا اگه مسئولين شهرداري جنبه داشته باشن ميخوام يه حالي ازشون بگيرم ، آقا من نميدونم اين ميخهاي زرد رنگ
فلزي ، مغناطيسي چيه جديدا" مد شده وسط خيابونها يا حتي توي اتوبان به عنوان سرعت گير ميذارن كه سه چهار متري هم طولشه و وقتي ماشين از روش رد ميشه قلنجش ميشكنه و اگه در روز چهار بار رد شه آخر ماه احتياج به آچاركشي پيدا ميكنه من نميدونم تو كجاي دنيا داخل اتوبان سرعت گير يا چراغ راهنمائي ميكارن كه تهرون داره ميگم مملكت گل و بلبله شما بگيد نه
از شوخي گذشته من فكر ميكنم ماشينها براي اينكه صداي لرزش ماشين كمتر بشه از سرعتشون كم نميكنن كه بيشرشم ميكنن كه لرزش ماشين كمتر احساس بشه و در كل
ميبايست براي اينجور سرعت گيرها اسم ديگه اي بذارن سرعت زياد كن يه همچين چيزي
قربان يو
ba ehtram
safir cabir |
|
|
سلام به همه دوستان گل (البته دیگه م کم به اینکه بعضی ها گل نیستن میرسم اما حالا بی خیال) در طی این 3-2 روزی که گذشته اتفاقاتی برای من افتاد و باعث شد که نتونم که میل بدم به روزانه اما اینکه چه اتفاقی افتاده بماند ( با اینکه بعضی از نزدیکترین دوستانم تو مبین میدونن) اما فقط بگم که خواهشمندم اگه کسی از یک نوشته ای بدش اومد لطفا موادبانه از اون فرد انتقاد کنه تا دچار مشکل نشه..
خوب بعدشم که من این هفته 4 تا امتحان میان ترم دارم که هیچی هم باد نیستم و آماده کردم خودمو که برم و با 0 برگردم!!!
راستی روز من و امثالمن هم مبارک باشه! البته واسه ما که فرقی نداره اما خوب شاید برای بعضی ها فرق کنه....
راستی از همینجا از همه دوستانی که به خاطر کار یک آدمی که اصلا هم ارزشش را نداشت به درد سر افتادن و اون فرد هی بهشون میل میداد معذرت خواهی میکنم ... ایشالله دیگه تکرار نمی شه...
از این گیر هم نهایت تشکر را دارم چون یه چیزیایی به من داده که باعث شده من توپ بشم ( بابا فکر بد نکن مواد نبوده برنامه بوده) بعدشم که ما همچنان منتظریم که این میترا خانوم میل بده به گروه اما انگار تحریم کردن میل دادن رو.... این علی علی پور هم که همش داره درس میخونه من نمی دونم چقدر تو درس میخونی بابا جون. ولش! دانشجو شدی که درس بخونی؟ اینهمه پشت کنکور درس خوندی که بیایی دانشکاه بازم درس بخونی؟ خوب دیگه بریم سراغ میل امروز.... این میل رو من 100% قبول دارم و میشه گفت واسه من نزدیک 95% درست بوده ... حالا دیگه واسه بقیه مردها و زنها رو نمی دونم....
خوب تو این میل فرق بین زنان و مردان گفته شده... بخونید و به جون من دعا کنید که همش دارم بهتون حال میدم...
زنان و مردان در مورد مسائل زیر چه تفکری دارند؟
آينده:
يـك زن تــا زمانيكه ازدواج نكرده نگران آينده است. يك مرد تا زمانيـكـه ازدواج نـــكرده هــــرگز نگران آينده نخواهد بود.
موفقيت:
يــك مرد موفق كسي است كه بيشتر از آنچه هـمــسرش خرج ميكند درآمد داشته باشد. يك زن موفق كسي است كه بتواند چنين مردي را پيدا كند.
ازدواج:
يك زن به اميد اينكه شوهرش تغيير كند با او ازدواج ميكند،ولي تغيير نميكند. يك مــرد به اين اميد با همسرش ازدواج ميكند كه تغيير نكند، ولي تغيير ميكند.
روابط:
اول از همه، يك مرد يك رابطه را يك رابطه بحساب نمي آورد. وقتي رابطه اي تمام ميشود، زن شروع به گريه نموده و سفره دلش را براي دوستان دخترش ميگشايد و نيز شعري با عنوان "همه مردها نادانند" مي سرايد. سپس به ادامه زندگيش ميپردازد. مرد هنگام جدايي اندكی مشكلاتش بيشتر است. 6 ماه پس از جدايي ساعت 3 نيمه شب يك پنجشنبه، تلفن ميزند و ميگويد: "فقط ميخواستم بدوني كه زندگيمو از بين بردي، هيچوت نمي بخشمت، ازت متنفرم، تو يه ديوانه اي، ولي ميخوام بدوني باز هم يه فرصتي برامون باقي مونده." نام اين كار تماس تلفني "ازت متنفرم/عاشقتم" است كه 99 درصد مردان حداقل يك بار آنرا انجام ميدهند. برخی كلاسهاي مشاوره اي مخصوص مردان براي رها شدن از اين نياز تشكيل ميشود كه معمولا تاثيري در بر ندارند.
فيلم كمدي:
فرض كنيد چند زن و مرد در اتاقي نشته اند و ناگهان سريال نقطه چين شروع مي شود. مردها فورا هيجان زده شده و شروع به خنده و همهمه ميكنند، و حتي ممكن است اداي بامشاد را نيز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شكايت منتظر تمام شدنش ميشوند.
دست خط:
مردها زياد به دكوراسيون دست خطشان اهميت نميدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده ميكنند. زنان از قلم هاي خوشبو و رنگارنگ استفاده كرده و به "ي" ها و "ن" ها قوس زيبايي ميدهند. خواندن متني كه توسط يك زن نوشته شده، رنجي شاهانه است. حتي وقتي مي خواهد تركتان كند، در انتهاي يادداشت يك شكلك در انتها آن ميكشد.
حمام:
يك مرد حداكثر 6 قلم جنس در حمام خود داد - مسواك، خمير دندان، خمير اصلاح، خود تراش، يك قالب صابون و يك حوله. در حمام متعلق به يك زن معمولي بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. يك مرد قادر نخواهد بود اغلب اين اقلام را شناسايي كند.
خواروبار:
يك زن ليستي از جنسهاي مورد نيازش را تهيه نموده و براي خريدن آنها به فروشگاه ميرود. يك مرد آنقدر صبر ميكند تا محتويات يخچال ته بكشد و سيب زميني ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خريد ميرود. او هر چيزي را كه خوب بنظر برسر مي خرد.
بيرون رفتن:
وقتي مردي ميگويد كه براي بيرون رفتن حاضر است، يعني براي بيرون رفتن حاضر است. وقتي زني ميگويد كه براي بيرون رفتن حاضر است، يعني 4 ساعت بعد وقتي آرايشش تمام شد، آماده خواهد بود.
گربه:
زنان عاشق گربه هستند. مردان ميگويند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بيرون پرتاب ميكنند.
آينه:
مردها خودبين و مغرور هستند، آنها خودشان را در آينه چك ميكنند. زنان بامزه اند، آنها تصوير خود را در هر سطح صيقلي بازديد ميكنند -- آينه، قاشق، پنجره هاي فروشگاه، برشته كننده ها، سر طاس آقاي زلفيان...
تلفن:
مردان تلفن را به عنوان يك وسيله ارتباطي براي ارسال پيامهاي كوتاه و ضروري به ديگران در نظر ميگيرند. يك زن و دوستش مي توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسيدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت ديگر با هم شروع به صحبت كنند.
آدرس يابي:
وقتي يك زن در حال رانندگي احساس ميكند كه راه را گم كرده، كنار يك فروشگاه توقف كرده و از كسي كه وارد است آدرس صحيح را ميپرسد. مردان اين را به نشانه ضعف ميدانند. آنها هرگز براي پرسيدن آدرس نمي ايستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان ميچرخند و چيزهايي شبيه اين ميگويند: "فكر كنم يه راه بهتر پيدا كردم،" و "ميدونم كه بايد همين نزديكي باشه، اون مغازه طلا فروشي رو ميشناسم."
پذيرش اشتباه:
زنان بعضي اوقات قبول ميكنند كه اشتباه كردند. آخرين مردي كه اشتباهش را پذيرفته 25 قرن پيش از دنيا رفته است.
فرزند:
يك زن همه چيز را در مورد فرزندش مي داند: قرارهاي دكتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزديك و صميمي، قرارهاي رمانتيك، غذاهاي مورد علاقه، اسرار، آرزوها و روياها. يك مرد بطور سربسته و مبهم فقط ميداند برخي افراد كم سن و سال هم در خانه زندگي ميكنند.
لباس شيك پوشيدن:
يك زن براي رفتن به خريد، آب دادن به گلهاي باغچه، بيرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستي لباس شيك مي پوشد. يك مرد فقط هنگام رفتن به عروسي و يا مراسم ترحيم لباس رسمي برتن ميكند.
شستن لباسها:
زنان هر چند روز يك بار لباسهايشان را ميشويند. مردها تك تك لباس هاي موجود در كمد، حتي روپوش و اونيفرم جراحي هشت سال پيش خود را مي پوشند و هنگاميكه لباس تميزي باقي نماند، يك لباس كثيف بر تن نموده و كوه ايجاد شده از لباسهاي چرك خود را با آژانس به خشك شويي منتقل ميكنند.
اسباب بازي:
دختران كوچك عاشق عروسك بازي هستند و وقتي به سن 11 يا 12 سالگي ميرسند علاقه شان را از دست ميدهند. مردان هيچگاه از فكر اسباب بازي رها نميشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازي هايشان نيز گران قيمت تر و پيچيده تر ميشوند. نمونه هاي از اسباب بازيهاي مردان: تلويزيون هاي مينياتوري و كوچك، تلفنهاي اتومبيل، مخلوط كن و آب ميوه گيري، اكولايزرهاي گرافيكي، آدم آهني هاي كنترلي، گيمهاي ويدئويي، هر چيزي كه روشن و خاموش شده، سر و صدا كند و حداقل براي كار كردن به شش باتري نياز داشته باشد.
گل و گياه:
يك زن از شوهرش ميخواهد وقتي مسافرت است به گل ها آب دهد. مرد به گلها آب ميدهد. زن پنج روز بعد به خانه اي پر از گلها و گياهان پژمرده برميگردد. كسي نميداند چرا اين اتفاق افتاده است.
سبيل:
بعضي از مردان مانند هركول پوآرو با سيبيل خوش تيپ ميشوند. هيچ زني وجود ندارد كه با سبيل زيبا بنظر برسد.
اسامي مستعار:
اگر سارا، نازنين، عسل و رويا با هم بيرون بروند، همديگر را سارا، نازنين، عسل و رويا صدا خواهند زند. اگر بابك، سامان، آرش و مهرداد با هم بيرون بروند، همديگر را گودزيلا، بادام زميني، تانكر و لاك پشت صدا خواهند زد.
موقع دريافت صورت حساب هر كدام 10 هزار تومان روي ميز ميگذارند. وقتي دختران صورت حساب را دريافت ميكنند، ماشين حسابهاي جيبي خود را بيرون مي آورند.
پول:
يك مرد 2000 هزار تومان براي يك جنس 1000 توماني مورد نيازش مي پردازد. يك زن1000 تومان براي يك جنس 2000 توماني كه نيازي به آن ندارد مي پردازد.
بگو مگوها:
حرف آخر را در جر و بحث ها زنان ميزنند. هر چيزي كه يك مرد بعد از آن بگويد، شروع يك بگو مگوي ديگر خواهد بود.
محمد-ص (24ساله – دانشجوی مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد واحد قزوین) |
|
|
مسيحيان صهيونيست
كن سيلورستين و مايكل شرر
همراهى محافظهكاران مسيحى با يهوديان صهيونيست، به پيوند و نزديكى بيش از پيش اين دو جامعه و به تبع آن دو دولت آمريكا و اسراييل انجاميدهاست. امروزه در ايالات متحده گروههاى فعال متعددى، براساس انديشههاى اعتقادى، سياسى و اجتماعى، در پى آنند تا به نفوذ و اعتبار يهوديان درجامعه آمريكا بيفزايند كه شواهد آن را مىتوان در تصميمات هيأتهاى حاكمه ايالات متحده به خوبى درك نمود
مك آتير حدود سه دهه پس از كنار گذاشتن شغلش يعنى مديريت بازاريابى در شركت پالموليمو و ايفاى نقش يكى از پدر خواندههاى جريان راستمذهبى مدرن در جامعه آمريكا، چهرهاى چون يك كاسب دارد. چهره وى يادآور سخنرانى لفاظانهاش در معرفى جرى فالول به حضار و از آن جملهرونالد ريگان، مناظرهاش با جسى هلمز و جان آشكراف و همچنين تلاش وى در شكل دادن به جنبش پروتستانها كه مهمترين مؤلفه حزبجمهورىخواه آمريكا محسوب مىشود، مىباشد، اما هيچ موضوعى اين نومسيحى را به اندازه عشق بىحد و حسابش نسبت به جامعه يهود و دولتاسراييل به وجد نمىآورد و از همين رو است كه نقش تأثير گذارش در شكل دادن به جامعه «صهيونيستهاى مسيحى» غيرقابل انكار است.
اين شيفتگى و علاقهاش به جامعه صهيونيست، در سخنرانى وى در مراسمى كه در ماه مى 2002 در حضور بيش از دويست نفر از كاركنان اسراييل درواشنگتن برگزار شد، مشهود است: «من از حضور در اين جمع بسيار مشعوف و خرسندم و در پوست خود نمىگنجم»؛ وى همچنين در جمع برخى ازيهوديان كه در جشنى در تنسى گردهم آمده بودند، از وجد بالا و پايين مىپريد. در همين جلسه، فعالان مذهبى و واعظان يهود كه نقش اساسى درحكومت اسراييل داشتند نيز حضور يافته بودند. مك آتير با درك نقش افراد حاضر در جلسه و تأثير آنها در سياست ايالات متحده، اين سخنان را بهزبان راند: «بهترين دوستان اسراييل آنان هستند كه معتقدند، كتاب مقدس حامل واژهاى به نام خدا نيست بلكه خود نام اين كتاب يعنى خداوند.»
پس از آن كه در سال 1976، تجارت را ترك گفت تا با سامان دادن به جناح راست مسيحى، دست به دست مسيحيان محافظهكار دهد و انديشه دولتاسراييل را در جامعه گسترش دهد، موفقيت وى در باور كسى نمىگنجيد. در آن زمان برخى گروههاى پروتستان، صريحاً از مخالفين يهود محسوبمىشدند، اما امروزه، در نتيجه تلاشهاى وى و همفكرانش، محافظه كاران مسيحى از جمله حاميان دولت اسراييل و به ويژه حزب تندرو ليكود يعنىحزب نخستوزير اسراييل محسوب مىشوند. آنها از جمله مخالفين عقبنشينى اسراييل از سرزمينهاى فلسطين و از حاميان تعطيل نمودن دفاترفلسطينيان در ايالات متحده هستند. همچنين اين گروه روابط نزديكى با رهبران كنگره و گروهى از «بازهاى پنتاگون» كه رهبرى آنها با پل ولفويتزاست، دارد.
به واسطه تأثير اين گروه است كه وجود دفتر امور بين مذهبى در سفارت اسراييل كه همواره پذيراى مسيحيان و جهانگردان و ترتيب دهنده مراسمخاص مىباشد، تعجب برانگيز نيست. در چنين فضايى است كه شاهديم، ديپلماتهاى اسراييلى كه در روابط بينالمللى زبانى غيرمذهبى دارند، در جمعمسيحيان اين گونه بگويند: «شكى نيست كه دعاهايمان براى مسيحيان و يهوديان به يكديگر پيوند خواهد خورد و اجابت خواهد شد». در همين جلسهاست كه موشه فاكس از مسئولين ارشد سفارت اسراييل، مرتباً به نقل عبارتى از تورات پرداخته و از وعدههاى خداوند به يهوديان در فراهم آوردنسرزمينى كه سرشار از شير و عسل است، سخن به ميان مىآورد و در پايان هم از حاضرين مىخواهد تا دعا كنند و در تحقق اين وعده الهى، نهايتتلاش خود را نمايند.
جنگ مذهبى اين دو كشور عليه مخالفانشان سبب شده تا اين دو كشور يعنى ايالات متحده و اسراييل به متحدينى براى يكديگر تبديل شوند. مك آتيردر همين جلسه، اين مسأله را اين گونه مطرح نمود: «من بارها و بارها اين سؤال را مطرح كردهام كه به راستى چرا يك مسيحى پروتستان بايستى دركنار اسراييل بايستد؟ اصلاً بهتر است اين سؤال را اينگونه مطرح كنم كه چرا نبايد در كنار ملتى در خاورميانه كه صاحب دموكراسى است، نايستيم؟ ملتىكه خداوند فرموده، اگر به آنها نيكى كنيد، من به شما نيكى مىكنم و اگر آنها را برنجانيد، مورد لعن من قرار مىگيريد. همين دليل براى من كافى است تادر كنار اين جامعه بايستم و نيازى به هيچ دليل ديگرى وجود ندارد».
در پاسخ به اين صحبت مك آتير، حاضرين همگى آمين گفتند و چشمانشان را بستند و به تأييد سخنان وى پرداختند. بسيارى از حاضرين در اينمراسم كه از مسيحيان دو آتشه بودند، به نحو شگفتانگيزى از جمله حاميان اسراييل محسوب مىشدند، چرا كه به باور آنها، پيروزى نهايى مسيحيتدر گروى حمايت از اسراييل است. آنان معتقدند كه بحران امروز خاورميانه در كتاب مقدس پيشگويى شده است. اينان طبق باورهاى دينىشانمعتقدند كه وقتى مسيح به سرزمين مقدس پاى گذارد، كافران و از جمله يهوديان و مسلمانان در حار مجدون يا همان آخرين نبرد ميان خير و شر درپايان جهان نابود خواهند شد و مسيح، پيروانش را به بهشت هدايت مىكند.
در ايالات متحده، لابى اسراييل به طور سنتى مترادفى براى آيپك يا همان كميته امور عمومى اسراييلىهاى آمريكاست. انجمنى كه توسط يهوديانآمريكا هدايت مىشود و با 130 عضو مهم و هفت شخصيت برجسته از حزب جمهورىخواه و دمكرات آمريكا، سالانه ميليونها دلار صرف فعاليتهاىسياسى اين دو حزب مىكنند. در سالهاى اخير، مسيحيان آمريكا كه همواره شمار يهوديان آمريكا را اندك جلوه مىدهند، نقش مهمى در شكل دادن بهحمايت سياسى اسراييل ايفا كردهاند.
همكارى فعالانه بين مسيحيان پروتستان، سازمانهاى يهوديان آمريكايى و رهبران محافظه كار اسراييل، به زمان نخست وزيرى بگين در سال1977 باز مىگردد. وى و حزب ليكود، در آن زمان با استفاده از استدلالات مذهبى، در راستاى توجيه اشغال و مصادره سرزمين اعراب بهره بردند.اينها نيز همانند مسيحيان پروتستان، در مسائل اجتماعى چون سقط جنين يا مسائل رفاهى، نظرياتى محافظهكارانه داشتهاند تا همراهى آنان را باخود داشته باشند. بگين در ايجاد ارتباط با رهبران مسيحى، تلاشهاى زيادى نمود و از آنجا به بعد بود كه نخستوزيران برخاسته از حزب ليكود، پيوندخود را با مسيحيان آمريكا تداوم بخشيدند و به همين نحو اين روابط را ادامه دادند. در سال 1996، نتانياهو با تشكيل انجمن حمايت از مسيحياناسراييل و فراخواندن هفده رهبر مسيحى به اسراييل، طبق توافقى از آنها تعهد گرفت كه به هيچ وجه آمريكا دست از حمايت از اسراييل بر ندارد.
در ادامه اين روند، در دسامبر سال 2000، پل ولفويتز معاون وقت وزير دفاع آمريكا كه از جمله بازهاى اصلى در دولت بوش محسوب مىشود، در جمعهزاران حامى اسراييل اعلام نمود: «مسيحيان پروتستان از حاميان انجمنهاى ارشد حزب جمهورىخواه و از حاميان پر و پا قرص اسراييلمىباشند».
متعاقب همين جريان، شارون در جمع 1500 مسيحى صهيونيست كه به بيتالمقدس آمده بودند، اعلام نمود كه «ما به شما به عنوان بهترين دوستخود در كره خاكى نگاه مىكنيم».
همه اين حوادث به سالهاى پيش بازمىگردد، اما در زمان حكومت بوش و به ويژه پس از حادثه يازده سپتامبر، محافظهكاران مسيحى در هيأت حاكمهآمريكا، نهايت حمايت سياسى خود را از اسراييل و سياستهاى شارون نشان دادند.
امروزه شاهديم كه شخصيتهاى برجستهاى به اشكال مختلف به حمايت از اسراييل مشغولند. در آوريل 2002، مك آتير به همراه پنج تن ديگر، درنامهاى از بوش خواستند تا در شكست دشمنان مشترك تروريست اين دو كشور، در كنار اسراييل بايستد. از ديگر شخصيتها مىتوان به پيرزنيهودىاى در كانزاس اشاره كرد كه گروههاى صهيونيست را براى تشكيل ائتلاف اتحاد ملى اسراييل فرا خوانده است. وى اين گروه را پس از انتشاريكى از نظرسنجىها كه نشان داد، هفتاد درصد جامعه آمريكا جزو حاميان اسراييل هستند، تشكيل داد. وى در اين باره مىگويد: «من مىدانم كه تنها دودرصد جمعيت آمريكاييان را يهوديان تشكيل مىدهند. پس آن نود و هشت درصد ديگر كه هستند. بايد آنها را نيز به هر نحو ممكن متحد ساخت».
در دوران رياست جمهورى بوش، شاهد شكلگيرى گروهها و خطمشىهايى حتى با نفوذتر از آيپك در آمريكا هستيم كه عمده سياستشان معطوف بهخاورميانه است. بوش برخلاف پدرش كه سياستش در قبال اسراييل، سياستى ملايم بود، شديداً از مخالفين فلسطين و از حاميان جدّى اسراييلمىباشد. نمونه اين سياستها را در آوريل 2002 شاهد بوديم كه پس از انتشار دعوت نه چندان جدّى بوش از شارون براى عقبنشينى نيروهايش ازكرانه باخترى و عدم پذيرش شارون، شاهد انتشار بيانيه كاخ سفيد در محكوميت عرفات و فلسطينيان در ناآرامىهاى اين منطقه بوديم.
جداى از كاخ سفيد، اين گروه از مسيحيان تأثير قابل توجهى بر كنگره و نمايندگان ايالتهايى كه حتى جمعيت كم يهودى دارند، اعمال مىكنند كه نمونهبارز آن، نماينده ايالت تگزاس كه جمعيت يهود آن كمتر از يك درصد است، مىباشد.
جداى از كنگره، نفوذ آنها در سنا نيز قابل تأمل است. شايد يكى از برجستهترين نمايندگان محافظه كار سنا كه از حاميان اسراييل مىباشد، سناتورسانبر وديك از كانزاس است، يعنى ايالتى كه تنها 14/500 يهودى يا به عبارت ديگر 0/5 درصد كل جمعيت راى دهندگان را به خود اختصاص دادهاست.
شرايط امروز به شكلى است كه حتى حمايت كنگره از اسراييل، در مواردى از دولت پيشى گرفته است. چندى پيش، به دنبال ملاقات محرمانه وزيرخارجه آمريكا با محافظه كاران سنا و كنگره، مبنى بر رد قطعنامهاى در حمايت از اسراييل در اشغال اراضى كرانه باخترى و استدلال دولت در وخيمترشدن اوضاع و تحت الشعاع قرار گرفتن مذاكرات صلح و با وجود يك هفته تأخير در رأىگيرى، بالاخره اين قطعنامه به رغم مخالفت كاخ سفيد تصويبشد.
نگاه مك آتير و پيروان اين گروه به اعراب و مسلمانان هم نگاهى جالب توجه است. وى در پايان جلسه مذكور اعلام نمود كه اعراب و مسلمانان هيچگاهمعناى صلح معنوى را درنمىيابند. وى در اين باره مىگويد: «اگر عربى را بيابيم و زيباترين چهره را به او ببخشاييم، عنوانى مناسب و سرمايهاى 50ميليونى، نه اصلاً 100 ميليونى به او بدهيم و هيچوقت هم منابع مالىاش كم نشود و امتياز پنجاه چاه نفت را هم به او بدهيم، بايد چنين فردى، خوشحال وخوشبخت باشد، اما مسأله آن است كه چنين فردى باز هم يك مسلمان است و اگر در قطعه زمينى كوچك به نام اسراييل باشد و با اين شرايط،چشمانش لحظهاى در خيابان به يك يهودى بيفتد، تمام شادىاش رنگ مىبازد و درد و رنج، روحش را فرا مىگيرد.»
|
|