22 آذر
جهانی که در آن هستیم، کامل است. آرام باش و از همه چیز لذت ببر.
وین دایر

فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com

**************

زندگي نه يك مسير روان و صيقل يافته است و نه بستري از گلهاي سرخ. به ياد داشته باشيد كه گلهاي سرخ هم پر از تيغ هاي تيز و برنده است

فرستنده:
s_ir62@yahoo.com

آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.
امام حسین (ع)

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

شستشوی میوه و سبزی
برای شستشوی میوه و سبزی به هر لیتر آب یک قاشق جوش شیرین اضافه کنید . این عمل باعث ضد عفونی کردن و ار بین بردن ناخالصی ها می شود . بعد از اینکه حدود 10 دقیقه سبزی و یا میوه را در این محلول قرار دادید آن را با آب سرد بشویید.

اختلالات ناخن

1_ لكه هاي سفيد رنگ: علت آن ميتواند صدمه به ماتريكس و يا كمبود روي باشد اما زياد مهم نبوده و به مرور زمان ناپديد ميگردد.

2_ عفونتها: مي تـواند عامل آن باكتريها و يا قارچها باشند كـه در هـر دو صـورت بايد به پزشك مراجعه شود.

3_ شيار هاي روي ناخن: اين شيارها اغلب ارثي ميـباشند اما اگر يكباره روي ناخنها آشكار گردند علت آن ميتواند ضربه، پيري، روماتيسم و يا بيماري كليه باشد.

4_حفره روي ناخن: علت آن مي تواند اگزما و يا ضربه باشد.

5_ قاشقي شكل شدن ناخن: علت آن كم كاري تـيروئيد، كمبود آهن و كم خوني ميباشد.

6_ شكاف در لبه ناخن: علت آن فرو بردن انگشتان به مدت زياد در آب و همچنين لاك پاك كن ها ميباشند.

7_ تردي و شكنندگي ناخنها: علت آن ميـتواند فـرو بردن دست در آب داغ، اختـلال در جـريان خــون، كمبود ويتامينهاي A ،C ،B6 و نياسين، كمـبود آهن و كلسيم و كم كاري تيروئيد باشد. كم آبي بدن نيز بسيار مهم است بنابراين آب فراوان بنوشيد.

8_ ناخنهاي فرو رفته در گوشت: اين مشكل بيشتر در ناخنهاي پا مشـاهده ميگردد و علت آن كوتاه كردن نامناسب ناخنها و كفش تنگ ميباشد كه باعث مي گردد گوشه ناخن بدرون گوشت فرو رود.

9_ برخي بيماريها از روي ناخنها قابل تشخيص ميباشند: بستر نـاخـن رنگ پريده نشانه كم خوني - بستر ناخن قرمز نشانه بيماري قلبي - ناخـنهاي سفـيد رنگ نشانه بيماري كبدي - ناخن ضخيم و زرد رنگ نشانه بيماري ريوي - سرخـي مختصر در ته ناخن نشانه ديابت و ناخنهاي دو رنگ نيمي سفيد و نيمي صورتي نشانه بيماري كليه ميباشد.

4. خدا در دين يهود

نام خدا در دين يهود يهوه مي باشد. اين نام بسيار محترم مي باشد و آوردن آن حتي از طريق خواندن تورات حرام است يكي ديگر از نامهاي خدا شر آهيه است كه به معناي هستيم آنچه هستيم

هم اینک دوباره داستان نبرد رستم و اسفندیار را مرور میکنیم
بدان جا رسیدیم که رستم راه صلح را پیش گرفت و اسفندیار همچنان در این اندیشه است که رستم را دست و پا بسته اسیر نماید
رستم میگویدهر چه از من می خواهی فرمانبرم ولی با من صحبت از اسارت نکن

ز من هرچ خواهی تو فرمان کنم
به دیدار تو رامش جان کنم
رستم که خود آزادی است میگوید که با من سخن از بند نکن چرا که روشنی روان من، از آزادگی من است

نبیند مرا زنده با بند کس
که روشن روانم براین است و بس

مرا سر نهان گر شود زیر سنگ
از آن به که نامم بر آید به ننگ
بدین ترتیب زمانی که رستم به موضوع آزادی می رسد ؛شاه اهمیت ندارد ؛مقام اهمیت ندارد ،دین دارای اهمیت نیست و زندگی نیز از اهمیت ساقط است و اصولا زیستن در بند و اسارت برای پهلوان آزاده ؛ دارای ارزش نمیباشد
شاهنامه داستان نام و ننگ است { بمیری به نام و نمانی به ننگ } آرمان ؛ نام است و ارزش انسان در نام اوست ؛با ننگ نمیتوان زیست
اسفندیار با درک مطالبی که رستم به آنها اشاره می نماید چنین میگوید

به پاسخ چنین گفت اسفندیار
که ای از گوان جهان یادگار
همه راست گفتی ؛نگفتی دروغ
ز کژی نگیرند مردان فروغ

چهارشنبه: آموزش

ترفندهای جستجو در گوگل (2)

دخالت آشکار:
روی هم رفته گوگل برای تمام کیوردها و عباراتی که شما مشخص می‌کنید، جستجو را انجام خواهد داد (به جز آنهایی که شما با علامت – آن‌ها را نادیده گرفته‌اید) گرچه کلمات معینی وجود دارد که گوگل آنها را به دلیل رواج زیاد در جستجو نادیده می‌گیرد. این لغات به شرح زیر هستند که لغات توقف نامیده می‌شوند.
"I", "a", "the", "of"
شما می‌توانید با اضافه کردن کاراکتر + گوگل را وادار کنید که کلمات توقف را نیز در نظر بگیرد: +the king
همچنین کلمات توقفی که داخل عبارت کوتیشن‌دار نوشته می‌شوند، نادیده گرفته نمی‌شوند مثل:
"the move" glam
که نتایجی دقیقتر از نتیجه زیر دارد:
the move glam
طبعا به خاطر اینکه گوگل کلمه the را در جستجوی اول در نظر گرفته است، اما در دومی آن‌را نادیده گرفته است.

مترادف‌ها:
گاهی اوقات شما احساس می‌کنید که شما از بعضی نتایج مفید بی‌بهره مانده‌اید، زیرا کیورد یا کیوردهایی که شما انتخاب کرده‌اید، تنها راه بیان آنچه که به دنبالش هستید، نیستند. اپراتور مترادف گوگل کاراکتر ~ است که زمانی که هر تعداد کیورد در جستجوی شما بیاید از گوگل می‌خواهد که تنها معادل‌های دقیق را در نظر نگیرد، بلکه آنچه گوگل فکر می‌کند که هم‌معنی و مترادف کیوردها هستند را نیز، در بر گیرد.
مثل جستجو برای:
~ape
که نتایجی را با کلماتی از قبیل میمون، گوریل، شانپانزه و ... (چه به صورت مفرد و چه به صورت جمع) در بر خواهد داشت که میمون یا خویشاوندان متناسب با او را در بر دارد چنانکه گویا شما سرچ کرده‌اید برای:
monkey gorilla chimpanzee
که حتی شامل بعضی چیزها است که حتی فکرش را هم نمی‌کردید. گوگل به صورت الگوریتمی مترادف‌ها را می‌شناسد بنابراین شما از یافتن نتایجی از کلماتی نزدیک، که حتی گنجینه لغات شما آنها را در بر ندارد، شگفت زده خواهید شد. (مترادفات به صورت حروف ضخیم که نزدیک کلمه مورد نظر شما در صفحه نتایج است، نشان داده می‌شوند. بنابراین به راحتی قابل تشخیص‌اند.)

رنج عددی:
یکی از مشکل‌ترین چیزها برای نشان دادن در یک جستجوی اینترنتی مقادیر تاریخ و پول و اندازه و وزن و ارتفاع یا هر جفت ارزش اختیاری است.
اپراتور مقادیر عددی که .. است نتایجی را که در مقادیر عددی معین شده جستجو می‌نماید. آیا به دنبال یک جفت پمپ پرادا با سایز 5 یا 6 هستید؟ این یکی را برای سایز امتحان کنید:
prada pumps size 5..6
شاید شما به دنبال هزینه کرئن 800 تا 1000 دلار برای یک دوربین دیجیتال قشنگ اس‌ال‌آر هستید، سرچ کنید برای:
slr digital camera 3..5 megapixel $800..1000
یک چیزی که باید به خاطر داشت این است که همیشه یکسری راهنما را به عنوان معنی مقادیر تامین نمایید، مثل سایز یا مگاپیکسل یا کیلوگرم و ... شما هم‌چنین می‌توانید دستور مقدار عددی را فقط با یک عدد به کار ببرید که آن‌را به مینیمم یا ماکزیمم عبارت تبدیل می‌کند. آیا شما می‌خواهید خشکی مانتانا که حداقل 500 زمین است بیابید؟ مشکلی نیست:
acres Montana land 500..

جستجوی آسان و جست و جوی با بخت و اقبال:
کلید جستجوی با بخت و اقبال چیز قشنگی است. در برابر دادن یک لیست نتایج جستجو که انتخاب می‌شوند و به شما داده می‌شوند. شما با جاروب آنچه گوگل فکر می کند که بیشتر برای داده جستجو شده شما متناسبند، مواجه خواهید بود. کلمه واشنگتن پست را تایپ کنید و دکمه جستجو با بخت و اقبال را بزنید که شما را مستقیم به washingtonpost.com می‌برد و اگر کلمه پریزیدنت را تایپ کنید شما را مستقيم به سایت whitehouse.gov می‌برد.

حساسیت به وضعیت:
بعضی موتورهای جستجو نسبت به وضعیت حروف حساس هستند، اما گوگل حساس به آن نیست و حروف زیر همگی برای گوگل یکسانند:
Three, three, ThrEE, ThrEE

ادامه دارد ...

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید

توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 ازم پرسيد به خاطره کی زنده هستی؟ با اينکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو"، بهش گفتم : "بخاطر هيچکس" پرسيد : پس به خاطره چی زنده هستی؟ با اينکه دلم داد ميزد "به خاطر دله تو" ، با يه بغض غمگين بهش گفتم "بخاطر هيچّی" ازش پرسيدم : تو بخاطر چی زنده هستی؟ در حالي که اشک تو چشمش جمع شده بود گفت بخاطرکسی که بخاطر هيچ زندست.!

چي مي شه اگه ما از اين مطالب به سادگي بگذريم

چي مي شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما بركت بده چرا كه ديروز ما وقت نكرديم از او تشكر كنيم .
چي مي شد اگه خدا فردا ديگه ما را هدايت نمي كرد چون امروز اطاعتش نكرديم .
چي مي شد اگه خدا امروز با ما همراه نبود چرا كه امروز قادر به دركش نبوديم .
چي مي شد ديگه هرگز شكوفا شدن گلي را نمي ديديم چرا كه وقتي خدا بارون فرستاده بود گله كرديم .
چي مي شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دريغ مي كرد چرا كه ما از محبت ورزيدن به ديگران دريغ كرديم.
چي مي شد اگه خدا فردا كتاب مقدسش را از ما مي گرفت چرا كه امروز فرصت نكرديم آنرا بخوانيم .
چي مي شد اگه خدا در خا نه اش را مي بست چون ما در قلبهاي خود را بسته ايم .
چي مي شد اگه خدا امروز به حرفهايمان گوش نمي داد چون ديروز به دستوراتش خوب عمل نكرديم .
چي مي شد اگه خدا خواسته هايمان را بي پاسخ مي گذاشت چون فراموشش كرديم.
و چي مي شد اگه...
و چي مي شه اگه ما از اين مطالب به سادگي بگذريم

ديروز رفيتم اميركبير. جوجه ماركسيست ها و جماعت شبه تحکیمی تا توانستند شامورتي بازي در آوردند كه جلسه ي احمدي نژاد را بهم بزنند. از پرتاب نارنجك دستي و آتش زدن عكس دكتر ، تا مشت ولگد پراكني و شكستن دور بين صدا وسيما و حمله به دانشجويان هوادار او ،حتي در آخر هم به ماشين اطرافيان رئيس جمهور هم رحم نكردند تا حدود آزادي سیاسی و عقلانيت را بهتر و بهتر و بهتر به نمايش بگذارند.
اما انصافا احمدي نژاد هم آنقدر خونسرد ،قاطعانه و بي مهابا سخن گفت كه دست آخر جماعت شلوغ كار را كلافه كرد و مجبور شدند با انفجار نارنجک صوتی دست از پا دراز تر سالن را ترك كنند.
تا آنجا كه يكي شان به آ ن يكي مي گفت:اين بابا طوري صحبت ميكند كه اگر چند دقيقه ديگر بمانيم يه چيزي هم بدهكار خواهيم شد!!!!!!!
خلاصه ديروز بعد از مدتها كلي نفسمان حال آمد!
برادري ميگفت :فلاني ۱۶آذر ۸۳ را يادت مي آيد ،خاتمي با آن همه ادعاي مدارا و تساهل در برابر دربرابر چند تا تحكيمي معترض زود از كوره در رفت و گفت دستور مي دهدم بيرونتان كنند!!!!!!
به او گفتم فلانی پس حاج آقاي تشخيص را چه مي گويي كه حتي برابر سوال يك طلبه هم طاقت نياورد و سريع قافيه را به هم زد!!!!!
امان از اين روزگار بدکردار....

بعضي ها وقتي كاري داشته باشند دوستت هستند
بعضي ها وقتي گير مي كنند دوستت هستند
بعضي ها نيستند و وقتي هم هستند بهتر است نباشند
بعضي ها نيستند و اداي بودن در مي آورند
بعضي ها در عين بودن هرگز نيستند
بعضي هاي ديگر هم به طور كلي هستند ولي آدم نيستند
آنهاي ديگري هم كه آدم هستند نيستند
ش ب

غلط می‌کنید عکس‌هایش را می‌سوزانید!

تا کی این حماقت ادامه خواهد یافت؟ آن سردسته‌هایتان که یک مویشان به صد تا امثال شما می‌ارزید، حالا برنامه پرکن شوهای احمقانه صدای آمریکا شده‌اند. شما چه خواهید شد، نمی دانم.

عکسش را می‌سوزانید؟(+،+) که چه بشود؟ که تداوم حماقت خودتان را ثابت کنید؟ همان حماقت این چند ساله و خالی گذاشتن میدان برای این منفور دروغگو و امثال او کافی نبود که حالا با آتش زدن عکسش، می‌خواهید ثابت کنید که احمق‌تر از این حرفهایید؟

شما اگر اندکی عقل و تحلیل داشتید، کاری نمی‌کردید که چهره شود؛ نه اینکه توی سر اصلاح‌طلبان و حتی مهندس سحابی و دکتر یزدی بکوبید تا حالا این آقا برایمان رییس‌جمهور شود و شما هم برای آنکه از قافله عقب نمانید و لابد مرزبندی‌تان را با او نشان دهید، عکسش را آتش می‌زنید و دوربین تلویزیون را می‌شکنید!

نه برادر عزیز! نه خواهر فرهیخته! نه کولونی روشنفکران!
نه،نه،نه... احتیاجی به این کارها نیست. مرزبندی شما با امثال احمدی‌نژاد روشن است. شما کاملا با او متفاوت هستید. به اندازه تفاوت یک آدم عاقل و تعدادی احمق!

عاقلی که هر چند آشکارا دروغ می‌گوید و از هر ابزاری برای فریفتن عوام و تحکیم قدرت استفاده می‌کند، اما دست‌کم، می‌داند که چه می‌خواهد و برای خواسته‌اش از کدام راه باید برود.

اما شما چه؟ می‌دانید به دنبال چه هستید؟ فقط به راهی که رفته‌اید، بنگرید! از طرح احمقانه رفراندوم و «کلیک،کلیک-بنگ،بنگ» شروع کردید و به آتش زدن عکس احمدی‌نژاد رسیدید. بگذریم که در این مسیر درخشان(!) چقدر بر سر اصلاح‌طلبان کوبیدید و چقدر پیکر نیمه‌جان اصلاحات را با دلیل و بی‌دلیل، لگدمال کردید.

نه گرانقدران افتاده از دماغ فیل بر سر جامعه ایران! نه عزیزان!
حماقت بس است. این لمپنیسم شایسته دانشجو نیست. بروید به جای این کارها کمی فکر کنید. من توقع زیادی هم ندارم. نمی‌گویم که بروید و کار تئوریک کنید. چون دوباره می‌روید پیش آن استادان عزیزی که در بحبوحه دعواهای عصر اصلاحات، فیل روشنفکری‌شان یاد هندوستان کرده بود و ظاهرا هیچ کاری مهمتر از زیر سؤال بردن شیعه و حکومت پیغمبر نداشتند!

نه برادران و خواهران!
از این کارهای تئوریک نکنید؛لطفا! به جایش بنشینید و مثلا فکر کنید که همین حماسه(!) امروزتان به سود چه کسی شد؟جز کسی که عکسش را آتش زدید؟ اما انصافا از این جهت، کارتان عاقلانه بود. شما مدتهاست کارتان شده آب ریختن به آسیاب امثال احمدی‌نژاد. مدتها این بار آتش ریختید!

رسانه قاليباف دروغگوتر از صهيونيست ها

مراسم ديروز دانشگاه امیر کبیر با واکنش های متفاوتی در میان رسانه ها روبرو شد.
رادیو دولتی انگلستان BBC با ذوق زدگی خبر «شعار مرگ بر ديکتاتور در سخنرانی احمدی نژاد» را درصدر خبرهایش قرار داد.
BBC در گزارشش کوشیده است از این ماجرا برای منافع ملی پادشاهی بریتانیا کلاهی بدوزد.
BBC نوشته است:« سخنرانی محمود احمدی نژاد، رئيس جمهور ايران، در دانشگاه صنعتی اميرکبير (پلی تکنيک) برای مدتی با اعتراض برخی دانشجويان که عکس های وی را آتش زده و شعار مرگ بر ديکتاتور سر داده بودند، به تشنج کشيده شد.»
بي.بي.سي افزوده است:« از زمان به قدرت رسيدن محمود احمدی نژاد در تابستان سال گذشته، اين اولين بار است که يک مراسم سخنرانی وی با اعتراض علنی حاضرين همراه می شود.
رادیو دولتی انگلستان همچنین مدعی شد: در ماه های گذشته سياست های دولت اصولگرای آقای احمدی نژاد در برخورد با برخی استادان - که وی آنها را ليبرال و سکولار ناميده - و همچنين محروم شدن برخی دانشجويان از ورود به تحصيلات تکميلی - که به دانشجويان ستاره دار معروف شده اند - انتقادهايی را در دانشگاه ها و در محافل دانشجويی ايران برانگيخت.»
همچنين خبرگزاري صهيونيستي رويترز از تهران گزارش داد، يك سخنگوي دفتر محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران گفت: « ده ها دانشجو در تلاش براي ايجاد اخلال در سخنراني احمدي نژاد در يك دانشگاه تصاوير وي را سوزاندند و ترقه پرتاب كردند. اين نخستين بار است كه احمدي نژاد كه ژوئن 2005 انتخاب شد در يك رويداد عمومي با چنين خصومت هاي آشكاري روبرو شده است. در عين حال سخنگوي رئيس جمهور گفت احمدي نژاد از سخنراني منصرف نشد و سخنراني خود را تكميل كرد.»
در این میان موضع گیری یک سایت اینترنتی وابسته به شهردار تهران که منابع مالی آن از سوی معاون قالیباف تامین می شود هم قابل توجه بود.
این سایت اینترنتی که به لجن پراکنی علیه رئیس جمهور معروف است, این بار دروغ پردازی را از حد گذراند و رسانه های غربی صهیونیستی را هم شرمنده خود کرد!
این سایت علی رغم اعتراف به این مسئله که خبرنگارش را به مراسم راه نداده اند، گزارشی خیالی از ماجرا تهیه کرده است.
این سایت اینترنتی مدعی شد نیروی انتظامی در ماجرای امروز دانشگاه امیرکبیر وارد صحنه شده و دانشجویان مخالف راسركوب كرده است!!

خودموني

درود
*اول از همه تشکر ویژه از دولت که با قدرت تمام به دو مورد ، همت عالی مبذول داشته اند :
1- در تثبیت نرخ مایحتاج عمومی به وعده ی خود وفا نمودند .
2- نظام هماهنگ پرداخت را برای کارکنان دولت به اجرا گذاشتند.
*دانشجوی گرامی (جناب پور دارا)،همچنان در مسلمان بودن بنده شک دارند. چه جالب .درحالی که کار برای جوانان آرزویی دست نیافتنی است و دلخوشیشان شده باغ مظفر و از این دست خزعبلات و در حالی که مملکت پر از مشکلات ریز و درشت غیر قابل حل است ، اگر کسی از اوضاع مو جود ناراضی باشد، مسلمان نیست . چرا؟ چون بودجه ی ما خیلی خیلی زیاد است و با 120 میلیون دلار که تمام نمی شود . پس بهتر است فعلا ساکت شده و چشم امید به آینده داشته باشیم .(در این مورد ،بعدا ، به تفصیل سخن خواهم راند.)
*پس از گذشت یک هفته از لیگ مبین ، صحبت هایی از شروع به کار جام حذفی به میان آمده است.
احتمالا تا چند روز آینده شاهد راه اندازی جام اتحادیه، جام خیریه، جام صلح و دوستی، جام LG، سوپر جام و ... نیز خواهیم بود.
*همان طور که شاید بدانید پس از سخنرانی جناب آقای احمدی نژاد در رامسر ، عده ای از هموطنان رامسری هنگام خروج از محوطه به علت ازدحام جمعیت زیر دست و پا ماندند. عده ای به دیوار کوبیده شدند ، عده ای له شدند و عده ای نیز روانه ی بیمارستان. این هم یکی دیگر از مزایای بی شمار سفرهای بی شماراستانی.
*احسان عزیز، غاز چگونه می بازد؟ لطفا توضیح دهید. (ضمنا به گیرنده های خود دست نزنید)
*هرچه می خواهم دیگر به صیر صعودی قیمتها پیله نکنم، مگر این تخم مرغ لعنتی می گذارد. در طی دوهفته ی اخیر قیمت تخم مرغ برای سومین بار متوالی افزایش یافت وبه مرز 100 تومان رسید (البته در ده کوره ای که بنده درآن زندگی می کنم، دهات شما را نمی دانم). خوب شد نمردیم ومعنای واقعی تثبیت قیمت ها را هم فهمیدیم. بهتر است دیگر خداحافظی کنم.
بدرود – علی علی پور

با حضور پروفسور جعفریان برگزار می شود،
دوره آموزشی اهمیت تغذیه و پیشگیری از امراض

به دلیل درخواست و استقبال عموم دوره آموزشی سه روزه با موضوع تغذیه با حضور پروفسور منوچهر جعفریان دانشمند و محقق علم تغذيه از كشور سوئيس در مجموعه فرهنگی هنری تهران مجددا تشکیل می شود.
گفتنی است این کلاس آموزشی در روز های یکشنبه،سه شنبه،و پنجشنبه در تاریخ های 26،28 و30 آذر از ساعت 10 الی 12 صبح در مرکز همایشهای این مجموعه بر گزار می شود.آقای جعفریان عناوین زیر را در این دوره تدریس خواهند کرد:عوامل ایجاد سزطان ها و آخرین یافته ها در مورد چاقی بدون رژیم و گرسنگی، سکته ،گرفتگی ها و رسوبات عروقی،اهمیت تغذیه در سلامتی و نقش پروتئین ها در بدن ، اهمیت ویتامین ها در سلامتی و کمبودآنها در بدن.
علاقه مندان برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن های 27-77641125تماس حاصل فرمایند. و یا به نشانی: خیابان شریعتی،روبروی بهار شیراز،مجموعه فرهنگی هنری تهران(سینما ایران)مراجعه نمایند.
ويا به وبلاگ : www.tehranhamayesh.persianblog.com  مراجعه نمايند

زرنگی احمدی نژاد و رسوایی «ستاد فساد»
 

زرنگی احمدی نژاد و رسوایی «ستاد فساد»مدت ها بود منتظر چنین روزی بودم. حضور احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر آن هم در حال و هوای روز دانشجو . می دانستم بالاخره حاج محمود کار خودش را خواهد کرد. آمد و همان شد که فکرش را می کردم. نمی دانید چقدر خوشحال شدم وقتی جوجه فکلی هایی که شعار چپ می دهند اما سرشان در آخور «ستاد فساد» است عکس احمدی نژاد را آتش زدند و ترقه در کردند! خدا را شکر که دشمنان احمدی نژاد در زمره احمق ترین افرادند.
من مطمئنم احمدی نژاد با علم به اینکه عمله و اکره «ستاد فساد» در دانشگاه ، اقدام به چنین حرکاتی می کنند عازم پلی تکنیک شد و دقیقا" هدف او این بود تا طشت رسوایی مدعیان منطق و گفتمان و دمکراسی را از بام به زمین افکند و مانع تراشی های پدرخوانده ها و نیز مظلومیت خویش را به روشنی در مقابل دیدگان ملت قرار دهد. بحمدالله همین طور هم شد.
احمدی نژاد بزرگ شده دانشگاه است. سال ۵۴ وارد دانشگاه شده ، در کوران انقلاب فرهنگی میدان دار بوده و به خوبی می دانست که چطور با کوچک ابدال های ستاد توطئه گر مواجه شود. انصافا" صلابت او ، صبوری او و استدلال های او در مقابل حرکات نکبت بار تحکیم وحشتی ها ، دقیقا" تیر خلاص بر شقیقه پدرخوانده های فاسد آنان بود.
واقعا" زرنگی و کیاست این آدم برایم قابل تحسین است. شاید هیچ سناریوی دیگری نمی توانست اینگونه روشن و صریح مانع تراشی ها و دشمنی های «ستاد فساد» با احمدی نژاد را به ملت نشان دهد. حاج محمود خیلی زیرکانه خط و ربط ها را روشن کرد و به صورت آنلاین به مردم نشان داد کسانی که در دانشگاه اینگونه بی شرمانه در مقابل رئیس جمهور هتاکی می کنند در حیطه های اقتصادی و اجتماعی و رسانه ای نیز می توانند در مسیر اجرای عدالت سنگ اندازی کنند. به نظرم دفتر رئیس جمهور و مشاوران رسانه ای احمدی نژاد باید به صدا و سیما فشار بیاورند تا فیلم این مراسم بدون کوچکترین سانسوری پخش شود. حتم دارم از فیلم «کنفرانس برلین» برای نظام و انقلاب مثمرثمرتر خواهد بود و «ستاد فساد» را بیش از پیش رسوا خواهد کرد.
این فیلم به خوبی روشن خواهد کرد که آیا سویه تخریب ناجوانمردانه متوجه حضرت «ایشان» و لرد «اوشان» است یا متوجه احمدی نژادی که در مقابل رویش عکسش را به آتش می کشند اما به روی مخالفین لبخند می زند و تاکید می کند هیچ کس نباید با منتقدان هتاک برخورد کند. راستی از دو طلبه نگون بختی که روز ۱۵ خرداد امسال در قم ، نه عکسی پاره کردند و نه ترقه ای زدند و تنها چند سئوال از «حضرت استوانه» پرسیدند ، چه خبر؟ در کدامین زندان مشغول مباحثه لمعتین و منطق مظفرند؟!

تکمله:
تحلیل های برخی وبلاگ نویسان وابسته به حزب مشارکت هم به خوبی نشان می دهد که آنها نیز به تلخی دریافته اند که در دانشگاه امیرکبیر همپالگی هایشان چه خبط بزرگی مرتکب شدند و دقیقا" نقشی را ایفا کردند که دکتر احمدی نژاد در سناریوی خود انتظارش را می کشید.

سریال احسان : قسمت دوم

آقای غفاری سلام
نمیدانم چه اصراری بر نیاوردن نام و یا نام خانوادگی من در ایمیل های خود دارید ، بعید می دانم شخصی مثل شما تحمل عقاید مخالف را نداشته باشد و علاقه نداشته باشید نام فرد مخالف شما بیش از این بر زبان ها آورده شود بگذریم برای من که مهم نیست با لفظ یکی از دوستان مورد خطاب واقع شوم و یا آقای پوردارا چون هدف چیز دیگریست ( البته بقیه دوستان در صورت تمایل مرا همان دانشجو صدا بزنند بد نیست ) بگذریم
2- ( در ادامه سریال ) دوست گرامی ( از بس که نوشتم دوست گرامی خسته شدم دارم دنبال یه واژه بهتر میگیردم که صمیمیت کمتری داشته باشه بار منفیش هم زیاد نباشه اگه کسی پیشنهادی داره خوشحال میشم بشنوم ) به نکته قبل ضعف در انتخاب خلاصه برای کل مطلب یک نویسنده بدون خراب کردن مقصود نویسنده ( انشاالله عمدی نباشد ) را اضافه کنید من در نوشته های جائی ندیدم که گفته باشم پیشرفت های مملکت را هم باید دید گرچه حرف منطقی ایه و بد تر از اون برای مطلب به این مهمی جوک تعریف میکنید که احتمالا مجبور شیم آدم خوار شیم
دوست گرامی بحث بحث یس خوندن در گوش شما نیست اما انگار به مذاق شما خوش نمیاد که لااقلکندش یه بار منو از اشتباه در بیاری یا خودت درک کنی که داری اشتباه میکنی و برای حل و پیشبرد یه صورت مسئله سیاسی اجتماعی و از این قبیل نیاز به جوک گفتن نداریم چون کسی که به سیاست علاقه نداشته باشه با طنز هم مشکلش حل نمیشه اگر هم میخواهید بیش از این حال دوشتان گرفته نشه خوب اصلا طرح موضوع نکنید من نمیدونم دیگه به چه زبونی میشه با شما صحبت کرد لام به ذکره که میتونم با عربی و کمی هم انگلیسی صحبت کنم ( یه سوژه برای علی *خودمونی* عزیز / عجیبه که تا به حال گیر سه پیچ با این همه غلط املائی و گفتاری من بهم گیر نداده گیر سه پیچ بابا اون رادیو رو چسبوندی به گوشت که چی بشه به همین روزانه بچسب ) اگه اون طور بهتر متوجه میشید در خدمتم گر چه احتمالا این سریال ادامه داشته باشه و شما همچنان به تنویر افکار عمومی بپردازید و من هم بنا به وظیفه لباس شخصی داستان شما خواهم شد .
البته تا اون جائی که من یادم میاد هدف شما از تیتر یادداشت های همین جوری حاشیه هائی بر ایمیل دوستان بود و نزدیکی روابط بچه ها نه حاشیه هائی بر سیاست و ورزش و آقا مسعود و ....
تا به حال با گلایه و نقد از شما خواسته بودم و الان از شما خواهشمندم مطالب جدی و شوخی خود را از هم تفکیک کنید تا تکلیف خودمون رو بدونیم ، قضیه اون یارو شده که زدن تو گوشش پرسید شوخی بود یا جدی بهش جواب دادن جدی جدی طرف گفت شانس اوردین جدی بود وگرنه من با کسی شوخی ندارم حالا شما داری میزنی تو گوش این و اون و بالعکس میگی شوخی بود هه هه هه بیا با هم بخندیم بیا شمعا رو فوت کن بعدش هم به ریش ملت میخندی که من که حرفمو زدم حالا هر کی میتونه اعتراض کنه آخه به شوخی که نمیشه اعتاض کرد داداش بیا و بی خیال این شوخیا شو برای این که شوخی خونت هم کم نشه بردار اس ام اس بفرست واسه دوستات کلی هم با مزست میتونی از همین ستون سمت چپ استفاده کنی آفرین پسر خوب ببینم با خواهش من چه میکنی جواب ندی هم اصلا ناراحت نمیشم چون عادت کردم به نقد پذیری و تحمل عقاید مخالف اون هم از نوع با کمال متانت و بزرگواری
خوش باشی

محمد علي پوردارا دانشجوي سال آخر مهندسي صنايع
به فكر رنگ سبز فردا باش
حق نگه دارتون

احمدي‌نژاد، خاتمي، دانشگاه

از اصلاح طلبان دوم خردادي بخش‌هاي زيادي ديگر اصلاح طلب نيستند و به دلايل مختلف از اصلاح طلبي فاصله گرفتند، يكي آنها كساني كه اهل توهين به مخالف و عدم تحمل آن هستند، مثل همين بچه‌هاي دانشجويي كه امروز در دانشگاه اميركبير به مخالف ديدگاه فكري خودشان توهين كردند، عكسش را آتش زدند و لنگه كفش به سمتش انداختند.
آيا احمدي‌نژاد مخالف ديدگاه سياسي شما هست يا نه؟ اگر هست حق نداريم به همين علت به او توهين كنيم، همانطور كه آنها حق ندارند به طرفداران حركت اصلاحي توهين كنند. حتي اگر طرف مقابل توهين كرد هم يك اصلاح طلب دست به خلاف اخلاق نمي‌زند، اما ...
حكايت اين دوستان جوان اهانت كننده از كوته فكريشان است كه درك نمي‌كنند اين كار به ضرر 100 درصدي خودشان است، حتي اگر كسي به خاطر اين كارهاي غير اخلاقي و قانوني آنها كاري نداشته باشد و يا از آنها به خاطر جوانيشان بگذرد، اما هر آدم منصفي آنها را محكوم مي‌كند و تصوير احمدي‌نژاد در ذهنش مظلوم جلوه مي‌كند؛ رييس جمهوري كه برنامه‌ي سخنراني‌اش را براي حاميانش مختل كرده‌اند، او را كه يك سال پيش با 17 ميليون راي رييس جمهور شده است ديكتاتور خطاب مي‌كنند و در جلوي چشمش عكسش را پاره كردند و آتش زدند.
چه مي‌شد اين دوستان جوان دوباره به مشي اصلاحي بازگشت كنند، فكر نمي‌كنم كسي بگويد فايده‌اش كمتر از راه كنوني آنهاست، هر چند حركت اصلاحي كمي صبر و تحمل مي‌خواهد.
خودم هر وقت كسي توهين يا مرا خشمگين كند سعي مي‌كنم با تاسي از حضرت علي(ع) كمي صبر كنم، كنترلم را كه به دست آوردم جوابش را منطقي بدهم و به دور از احساسات؛ احتمال مي‌دهم بسياري از اين دوستان جوان عصر يا امشب از كرده‌ي خود پشيمان شده باشند.
اما يك طرف ديگر ماجراي امروز، نحوه‌ي برخورد رييس جمهور با آنهاست؛ در آن جلسه كه برخوردي منطقي و آرام داشت و مي‌تواند آن را به عنوان برگ ماندگاري از آزادي مخالفانش در سخنراني امروز دانشگاه اميركبير در كارنامه‌اش ثبت كند، تا اينجايش با برخورد خاتمي در 16 آذر 83 كه مخالفانش(اتفاقا همين گروه مخالف احمدي‌نژاد) به او انتقاد كردند برابر است، فقط مي‌ماند نحوه‌ي برخورد با مخالفان پس از اتمام جلسه؛ خاتمي كه اجازه نداد به معترضان برخوردي شود، اميدوارم احمدي‌نژاد هم آنچنان عمل كند و از فردا شاهد احضار آن دانشجويان جوان به كميته‌هاي انظباطي نباشيم. هر چند آقاي احمدي‌نژاد خود گفته كه «من حاضر نيستم كه به منتقدانم و كساني كه من را زير سوال مي‌برند يا فحاشي مي‌كنند كوچك‌ترين ضربه‌اي وارد شود و دوست ندارم كه در مسير تعالي و پيشرفت آنها خللي به وجود بيايد». زاهدي وزير علوم هم گفته كه «برخورد با دانشجوی منتقد دولت معنی ندارد / سیاست ما مهرورزی است». خدا كند همين طور باشد.
يك انتقاد هم به سايت ادوار نيوز دارم، اين نامردي است كه اخبار آن جلسه را اينچنين تحريف كنيد، مثلا در هيچ خبري نديدم كه احمدي‌نژاد دانشجويان منتقد را به آمريكايي بودن و پول گرفتن متهم كرده باشد، اما در بخشي از خبرتان نوشته‌ايد: «دانشجویان در ابتدا اجازه‌ي سخنرانی به دکتر رهایی رییس انتصابی دانشگاه امیر کبیر ندادند و با قرار گرفتن احمدی نژاد در پشت تریبون وی را هو کردند که رییس جمهور در واکنش دانشجویان را به آمریکایی بودن و گرفتن پول از بیگانگان متهم کرد اما گفته است که همه‌ي آنها را دوست دارد و با آنها مهرورزی خواهد کرد. رییس جمهور دانشجویان را به بی حیا بودن متهم کرده است».
و جمله‌ي آخر اين كه خاتمي در نقد پذير كردن حاكمان در ايران راهي را گشود كه احمدي‌نژاد امروز آن را ادامه مي‌دهد.

ریپکس آلت تناسلی مردان را تکه تکه میکند

به نقل از استکهلمیان :
مردانی که در سوئد به زنان تجاوز می کنند به زودی یا از این عمل دست خواهند کشید و یا با آلت تناسلی تکه تکه شده مجبور به مراجعه به مراکز پزشکی خواهند شد.این سلاح جدید که در سوئد جلب توجه بسیاری کرده است توسط " سونت اهلرز " بانوی 57 ساله , پزشک و تبعه آفریقای جنوبی طراحی و به جامعه زنان هدیه شده است.سالانه حدود 50 هزار تجاوز به زنان در آفریقای جنوبی صورت می گیرد.
دکتر " اهلرز " در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد اختراع خود و تلاش در جلوگیری از تجاوز به زنان و نیز مجازات مردان تجاوزگر به توضیحات پرداخت.او در پاسخ به سوال خبرنگاران که چگونه به فکر طراحی این اختراع افتاده است گفت :
بیست سال قبل با زنی ملاقات کردم که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود. او به من گفت: ای کاش انجایی که لازم بود دارای دندان بودم.دکتر اهلرز از آن پس در فکر اختراع و تکامل آنچه که امروز " ریپکس " نام گرفته و به مرحله بهره برداری رسیده افتاده است.ریپکس نه تنها جلوی تجاوز به زنان را می گیرد و مردان تجاوزگر را مورد مجازاتی دردناک قرار می دهند , بلکه همچنین از ابتلای احتمالی زنان به ویروس " اچ آی وی " و دیگر بیماریهای مقاربتی در صورت وقوع یک تجاوز نیز محافظت می کند .
بانوانی که مایل به استفاده از ریپکس هستند دستگاهی لوله شکل را در مهبل خود نصب می کنند.این دستگاه لوله ای شکل , در بیرون از ماده ای لاستیکی و انعطاف پذیر ساخته شده است که صدمه ای به بدن زن وارد نکرده و استفاده از آن نیز برای زنان ناخوشایند نخواهد بود.به گفته دکتر اهلرز زنان زیادی به صورت آزمایشی از ریپکس استفاده نموده و راحتی و آسان بودن استفاده از آن را تایید کرده اند. همچنین اثر منهدم کننده ریپکس بر روی ماکتهای به شکل آلت تناسلی مردان نیز آزمایش شده و نتایج آن نیز بسیار رضایت بخش اعلام شده است .
قسمت داخلی ریپکس از جمله با ماده ای طراحی شده است که اولا بمانند یک " کاندوم " عمل کرده و زنان را از ابتلای احتمالی به ویروس ایدز و دیگر امراض جنسی که مرد متجاوز ممکن است به آن مبتلا باشد محافظت می کند و همچنین در صورتی که مردی تلاش کند تا عمل تجاوز را به صورت کامل به انجام برساند , ریپکس به آلت تناسلی مرد تجاوزگر چسبیده و قلابهای میکروسکوپی چسبنده آن وارد عمل می شود. دکتر اهلرز درد وحشتناک این تله را گارانتی کرده و همچنین اضافه می کند که تجاوزگر با آلتی تکه تکه و پوست کنده شده مجبور به مراجعه به مراکز درمانی خواهد شد که آنان نیز به نوبه خود پلیس را در جریان خواهند گذاشت .

واکنش

موضوع : چشم های بسته، دهان باز ( سخنی با آقای محمد علی پوردارا )

با عرض سلام خدمت تمامی دوستان. امیدوارم که دنیا و آخرت همۀ شما عزیزان به کام باشد.
از زمانی که آخرین مطلب خود را برای ستون واکنش فرستادم حدوداً یک ماه می گذرد و علت آن هم این است که پس از پذیرفتن مسئولیت لیگ پیش بینی مبین، قصد نداشتم که مطلبی را برای ستون واکنش ارسال کنم. اما در این چند روز اخیر اتفاقاتی رخ داد که بنده را بعنوان یک ایرانی ناچار به ارسال این مطلب کرد. در هفتۀ گذشته یکی از برادران گرامی، جناب آقای محمد علی پوردارا در ایمیل های ارسالیشان مطالبی را عنوان کردند که با عقل و منطق بشریت فرسنگ ها فاصله داشت. ایشان طی یک اقدام انتحاری و با رعایت کامل اصول دیکتاتوری، از کمک های بلاعوض ( و البته سؤال برانگیز ) دولت ایران به دولت های به ظاهر مسلمان شدیداً حمایت کردند و حتی کارشان به جایی رسید که دعوی مرجعیت راه انداختند و با ادعای اجتهاد مطلق، بر علیه تمامی منتقدان فتوا صادر کرده و در مسلمانی آنان اعلام شک نمودند. بر همین اساس، لازم دیدم تا صحبتی با این مجتهد والا مقام داشته باشم.
برادر من، در ابتدا باید از شما به دلیل بیان نظراتتان تشکر کنم. بنده با نظرات شخصی شما هیچ مشکلی ندارم. چرا که نظر هر شخص برای خودش محترم است. ولی فقط برای خودش! بنابراین حالا که شما در تکاپو برای تحمیل نظر شخصی خود به اکثریت جامعه هستید، من نیز وظیفه دارم که بعنوان عضوی از اکثریت جامعه، در مقابل نظرات شما موضع بگیرم. فقط امیدوارم که در پایان این متن، فقوای جهاد را صادر نکنید!
دوست عزیز! من اصل کمک را نفی نمی کنم. مطمئناً کمک به مستضعفان والاترین عملی است که می توان انجام داد. دستگیری از محرومان آنچنان پاداشی دارد که در تصور خلق هم نمی گنجد. ولی در این بین باید بتوانیم که واژگان " محروم " و " مستضعف " را به درستی معنا کنیم. نمی دانم شما ازدواج کرده اید یا خیر، ولی تصور کنید که همسر و فرزندانتان هر شب و هر روز نان خشک به دندان می گیرند و از آب گل آلود رودخانۀ کنار منزلتان می نوشند، هر شب از سرما به خود می پیچند و از داشتن هرگونه وسیلۀ رفاهی محرومند. فرض کنید به اندازه ای در فقر به سر می برید که حتی هزینۀ تحصیل فرزندانتان را هم نمی توانید تأمین کنید. در چنین شرایطی، مبلغی پول به دست شما می رسد که با استفاده از آن می توانید اندکی به زندگی خود سر و سامان دهید. می توانید فرزندان خود را به مدرسه بفرستید، و به جای نان خشک، نان تازه را بر سر سفرۀ خود بیاورید. آیا شما این پول را هزینۀ مسلمانان دیگر کشورها می کنید؟ آیا به مردم مظلوم و بی دفاع فلسطین کمک می کنید که آن ها هم با این پول شهدای بیشتری را در راه اسلام فدا کنند؟ آیا به مردم افغانستان می دهید که هر ساله میلیون ها تن مواد مخدر را بعنوان پاداش به شما تحویل دهند؟ آیا به مردم عراق می دهید که با پول شما خنجر بخرند و سر زائرین هموطن شما را گوش تا گوش ببرند؟ مسلماً خیر. شما نه تنها پول را برای خود و خانوادۀ خود مصرف می کنید، بلکه حتی یک تف سربالا هم برای این محرومان نمی فرستید.
برادر من! آیا ما ایرانی ها دایه های مهربان تر از مادر هستیم؟ آیا شما در مسلمانی افراد منتقد شک می کنید، ولی مثلاً مردم کشوری مثل عراق را مسلمان می دانید؟ در این صورت واقعاً برای شما متأسفم. برای شمایی که یک مشت عرب جنگ افروز را بر ملت مظلوم و واقعاً محروم خود ارجح می دانید. دوست عزیز، باید به مسلمانی شما شک کرد، نه به مسلمانی افرادی که به فکر هموطنان خود هستند.
جناب دانشجو! شمایی که سنگ مسلمانان دنیا را به سینه می زنی! آیا فقط ملت ایران باید کمرش را زیر بار کمک های هنگفت و بی حساب خم کند؟ این پول هایی که به دولت های به ظاهر مسلمان داده می شود، بر طبق همان اسلامی که شما قبولش دارید، بیت المال و سهم تمام مردم است. واضح است که اگر بخواهید مبلغی از بیت المال را صرف دولت های مسلمان بیگانه کنید، ابتدا باید رضایت صاحب مال را جلب کنید. نه اینکه پول ملت بی اجازه از بیت المال برداشت شود و دولت گرامی نه تنها پاسخگوی نیاز های مردم نباشد، منت هم بر سر مردم بگذارد! براستی که هو شدن بالاترین مقام سیاسی یک کشور در جمع دانشجویان ( که نمایندۀ تفکرات ملت هستند ) و به آتش کشیده شدن تصویر وی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟
حال فرض می کنیم کمک هایی که دولت از جیب مستضعفین ایران بخشیده است قابل توجیه باشد. در این صورت دیگر چرا دولت محترم اقدام به جمع آوری کمک های مردمی می کند؟ مگر ملت ایران به ملت عراق بدهکار است که باید به هر نحو ممکن بدهی اش را صاف کند؟ مگر ملت لبنان هم خر را می خواهند و هم خرما را؟ اصلاً چرا همین سید حسن نصر اللهی که به جان کشور لبنان افتاده و قصد در اختیار گرفتن قدرت را دارد، به جای صرف میلیاردها دلار از پول های ما برای خرید موشک و اسلحه و تجهیزات ردیابی و غیره و غیره، به مسلمانان بی دفاع دنیا کمک نمی کند؟ ( البته شک دارم که ما اجازه دهیم که ایشان برای خرید تسلیحات جنگی خود پولی بپردازند). آیا این همه پولی که از جیب سوراخ کشور ما هدر می رود، باید خرج خورد و خوراک و زن های صیغه ای رهبران سوریه و عراق و حزب الله شود؟ برادر من! شما و تمام دولتمردان در قبال تمامی این اتفاقات مسئولید و اگر به اسلام اعتقاد دارید، مطمئن باشید که در آن دنیا توان پاسخگویی به همسایۀ خود، به همشهری خود، به هموطن خود، به کودک یتیمی که پدرش بر اثر گرسنگی جان باخته است را نخواهید داشت.
دوست عزیز، از شما خواهش می کنم که قبل از اعلام حمایت از تصمیمات دولت، ابتدا چشمان خود را باز کنید و دور و بر خود را خوب بگردید. اگر اطراف خود را بی عیب و بدون ذره ای حق خوری یافتید، می توانید که از تصمیمات دولت حمایت کنید.
به امید اینکه تمام دولتمردان، در فردای قیامت از نفرین محرومان هموطن در امان باشند.
میلاد – تا بینهایت

مناظره تلويزيوني در ايتاليا
به نام خداوندی که که قوي تر از ناوهاي جنگی آمريكاست

قسمت سوم

مجري: بله. اما من فكر مي‌كنم كه بايد براي اين سوالات پاسخي پيدا كنيم. ولي خيلي سريع زيرا وقت ما به تدريج در حال اتمام است. خواهش مي‌كنم قديري خيلي سريع.

قديري: در رابطه با آنچه كه مربوط به عراق مي‌شود، مسئله ارتباطي با سه جزيره ندارد. بلكه يك مسئله اساسي است. همان مسئله‌اي كه شاه داشت و آن ظلم عليه خود مردم ايران بود. و در مورد عراق ظلم عليه خود مردم عراق است. ما مي‌دانيم كه دولتي بر سركار است كه هرگز انتخابات نداشته است، كه به نيروهاي مردمي متكي نيست. اما متكي به قدرت نظامي است.
در حقيقت انقلاب ما كه آزادي، دموكراسي و حاكميت مردمي را براي ايران به ارمغان آورد، بر همه خاورميانه تأثير گذاشت. و آن كشورهايي، آن حكومتهايي كه ديكتاتور هستند از اين مي‌ترسند.
در واقع، بلافاصله بعد از انقلاب، با توجه به اينكه عراق امام خميني را از عراق اخراج كرده بود به دستور شاه جنايتكار.
عراق از روزهاي آغازين بعد از انقلاب شروع به بمب‌گذاري در لوله‌هاي نفت در مناطق مختلف در جنوب ايران كرد.
با تحريك و خواست سرنگوني اين نظام، از اين طريق مي‌خواست مانع يك انقلاب مردمي در درون عراق بشود. بله. اين هست ريشه واقعي مسئله.

مجري: مي‌خواهيد داخل شويد؟ به نظر مي‌رسد كه شما را مستقيماً مخاطب خود قرار داد.

عراقي: من نمي‌خواهم وارد جدل با همكار ايراني خود بشوم. ولي مي‌خواهم يادآوري كنم كه كسي كه دنبال مي‌كند سياست ايران را از زماني كه امام خميني برگشت. كه بيش از يكسال از آن مي‌گذرد.
حقيقتاً مي‌بينيد و من مي‌بينم كه دنباله سياست شاه است.
شاه چه كار مي‌كرد؟ يك سياست خارجي توسعه‌طلب را داشت. به خصوص در خليج عربي. او داشت.

قديري: خليج فارس

عراقي: يك سياست ترور را داشت.
تمام نيروهاي چپي ايراني. امروز چه چيزي را مي‌يابيم؟ مي‌بينيم كه يك رئيس جمهور (بني‌صدر) كه فرقي به نظر من با شاه ندارد. مگر اينكه شاه با لباس نظامي مي‌رفت و بني‌صدر بدون كراوات راه مي‌رود و امام خميني چطور؟ سياست توسعه‌طلبانه و مذهبي را در كشورهاي همسايه ادامه مي‌دهد. ولي فقط او با عمامه است. شاه عمامه نداشت و خميني عمامه داشت.
ما. عراق. همچنين به عنوان حزب بعث عربي سوسياليست، از ابتدا، يعني همچنين در سياست خارجي خود هميشه نهضت هاي آزادي بخش را در سطح بي المللي مورد حمايت قرار داديم.
و با كمك مي كنيم وقتي يك ملتي خود را از رژيم ديكتاتوري آزاد مي كند. و اينكار را انجام داديم با ملت ايران از جمله به خاطر اينكه ملتي است كه ارتباط تاريخي داريم.
خيلي بوديم. نه فقط ما بلكه كمك شد از سوي نيروهاي دموكراتيك در جهان و نيروهاي دموكراتيك ايران كه وجود داشتند.كه شامل ايتاليائي هايي كه حمايت كردند نيروهاي دموكراتيك ايراني را بر عليه شاه. ولي الان سياست توسعه طلبانه را در خليج عربي و در عراق دنبال مي كنند.
بمب هايي را در تهران مشاهده مي كنيم. رئيس جمهور حتي كنترل وزراي خود را ندارد. يك بحران داخلي و اقتصادي است. همچنين در بخش اقتصادي كه براي هر كشوري حياتي است به خصوص با توجه به كميسيون نفت.
ايران ابتدا 6 ميليون تن نفت در روز توليد مي كرد. حالا به 2 ميلون تن در روز كاهش يافته است. فروش اين توليد همانطور كه همه مي دانيم نصف شده است. هم يك بحران داخلي است و هم يك بحران اقتصادي.

مجري: خيل خوب. آقاي فلاميني. يك چيزي هست كه اقاي بنتاتزو گفته بود در باره جنبه انتخاباتي موضع كارتر. شايد هم ...

آمريكايي: ولي اين واقعيت كه كارتر. واضح است كه مسائل خانگي داخلي آمريكايي ها در سال انتخابات دخيل است. واضح است. يك موضوعي است كه به هر حال مي تواند در هر دموكراسي اي در شرايط مشابه اتفاق بيافتد. براي اينكه هر دولت منتخب دو مسئوليت دارد. مسئوليت داخلي بقاء و همچنين ... ولي علاو بر اين من مي گويم كه اروپايي ها با اين رفتار مجزا دارند يك بازي به اندازه كافي خطرناكي را انجام مي دهند. و آن اينكه به عواقب كلي اين واقعه توجه ندارند و اگر ما در اينجا در حقيقت در حال بحث پيرامون مسئله خطري براي جهان هستيم، راه حل اين مسئله،‌يك راه حل مشترك به خصوص براي هم پيمانان است. نبايد فقط به منافع شخصي خود نگاه كنيم. نمي‌توان گفت كه خيلي خوب، اگر ايراني‌ها ناراحت بشوند به ما نفت نخواهند داد زيرا كه اين سياستي است كه خيلي تكرار شده است. من مي‌گويم به نظر من واقعه ديگري وجود دارد كه در ايتاليا خيلي مورد توجه قرار نمي گيرد. جنبه انتخابات وجود دارد ولي يك جنبه ديگري نيز هست و آن مردمي‌اند كه خيلي عصباني هستند. اين داستان گروگانها تأثير خيلي عميقي دارد. من در سال 1963 در ايتاليا بودم و بياد دارم ماجراي قتل 14 ايتاليايي در كيندو را در آن لحظه يك نوع اتحا‌د وجود داشت. يك عكس‌العمل متحد.
در آمريكا در حال حاضر مي‌توان مشابه آن را يافت. در جمع نمي‌گويم كه كشته شدند. خطر كشته شدن وجود دارد.

مجري: من مي‌خواهم براي جمع‌بندي، زيرا به پايان برنامه رسيديم. سريعاً از قديري بپرسم نقطه‌نظرش را در مورد نقش اروپا در اين شرايط.

قديري: آقاي فلاميني در صحبتهايش اذعان كرد كه شاه يك جنايتكار ويك دزد است. همچنين اذعان كرد كه رفتار كارتر از جنبه انتخاباتي نيز برخوردار است و همچنين به اروپا توصيه كرد كه فقط به ميلياردها نيانديشد.
همين توصيه را من به آمريكايي‌ها مي‌كنم و مي‌گويم كه دو جنگ در جريان است. يكي بين ايران و آمريكا و ديگري بين اروپا و آمريكا. زيرا اروپا از قطع روابط ايران و آمريكا سود مي‌برد. آن ارتباط و روابط، روابط سلطه بود و ما برعكس، اكنون از حق حاكميت و آزادي برخورداريم و مي‌خواهيم روابطي براساس برابري و منافع متقابل به طور مثال با اروپائي ها داشته باشيم.
ديگر نفت را در قبال سلاح نمي‌فروشيم، بلكه مي‌خواهيم آنها را در راه توسعه اقتصادي كشور سرمايه‌گذاري كنيم. اين پروژه‌ها زماني آغاز خواهند شد كه پارلمان شكل بگيرد. و اين را هم مي‌گويم كه وقتي آمريكا مردمش از مرگ 14 آمريكايي غمگين شدند چگونه مي‌خواهند كه ما مرگ 60 هزار نفر را فراموش كنيم؟ چگونه مي‌خواهند و چه فرقي است بين آنها؟ آيا 60 هزار ايراني با 14 آمريكايي برابر نيستند؟

مجري: در اين نقطه بايد نتيجه‌گيري كنيم اگر همكاران اجازه دهند از آقاي پيرو بنتاتزو مي‌خواهم، آخرين اظهاراتش را دربارة افق‌هايي از يك نقطه‌نظر اروپايي در رابطه با خروج از اين وضعيت بيان كند و شايد هم از نقطه‌نظر ايتاليا.

ايتاليايي: بله، باز هم تكرار مي‌كنم كه من باور ندارم كه بايد منطق درگيري را بپذيريم. براي اينكه مربوط نيست. من درامي را كه اين 50 نفر در آن قرار دارند تصور مي‌كنم. نه فقط همه ما آن را احساس مي‌كنيم. بلكه همه آن را محكوم كرديم. اما عملاً مي‌بايست به دنبال يك تلاش بود. همانطور كه به نظر من كارتر انجام داده بود. و تلاش براي انتظار براي اينكه اين كشور ساختار خودش را ايجاد كند. وارد يك منطق سازنده فعال شود و در نتيجه، رفتار ديگري با روشي آرام اتخاذ كند، بدون مسائل جبهه‌گيرانه، بدون مسئله . . .

مجري: درگيري قدرت‌ها.
وقت ما كاملاً پايان پذيرفت. من فكر مي‌كنم كه مي‌توان حداقل از ديدگاه من هم نظر بود با نقطه نظرات همكارم پيروبنتاتزو و آروزد كرد كه راه حلي پيدا شود براي اين بحران كه بر فراز همه جهان هست. تكرار مي‌كنم كه همه ما را درگير مي‌كند. نه فقط ملت‌ها و كشورهايي كه مستقيماً در درگيري منافع دارند. بلكه همه را در بر مي‌گيرد. منافع حياتي ما را كه منافع اصلي است. يكشنبه به خير.

ادامه دارد ....

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

22/09/59
جابه جايي نيروهاي عراقي در جبهه سوسنگرد . تداوم درگيري در ايلام ، سومار ، سر پل ذهاب و قصر شيرين .

تحليل كاهش فعاليت دشمن در جبهه جنوب توسط واحد اطلاعات عمليات سپاه خوزستان . بازديد و گزارش مفصل خبرنگار خبرگزاري پارس از جبهه هاي ايلام ، دهلران و مهران .

جمعآوري هشت كشته و شش مجروح عراقي از آبهاي ساحلي كويت ، مرتبط با عمليات دريايي اخير . تقاضاي امارات از سازمان ملل براي مذاكره با ايران دربارة سه جزيره و تاكيد سعدون حمادي بر اينكه سه جزيره ايراني خليج فارس به امارات تعلق دارد .

نقش و منافع آمريكا در جنگ ايران و عراق از نظر برژينسكي ، هرالدتريبيون و وزير اطلاعات رژيم سعودي .

گزارش مشروح لوموند از كردستان ايران : درگيريهاي جاري ـ اهميت درگيري در كردستان ايران براي عراق ـ انشعاب شاخه روسي حزب دمكرات ( به رهبري غني بلوريان ) از اين حزب و آثار آن ـ اظهارات غني بلوريان عليه قاسملو و عراق .

لزوم هوشياريهاي لازم در سخنان امام خميني خطاب به جمعي از فرماندهان سپاه و مسئولين عقيدتي ارتش .

22/09/66
دكوئيار: اكنون زمان آن فرارسيده است كه فروش اسلحه به ايران تحريم شود.

 

 آغاز مهاجرت بزرگ علماي اسلام و آزاديخواهان به تهران

[22 آذر 1283] - مهاجرت بزرگ علماي اسلام و آزاديخواهان تهران آغازشد. دراين مهاجرت سيد عبدالله بهبهاني و سيد طباطبايي پيشروان نهضت مشروطيت با طرفداران و پيروان خود ابتدا به حضرت عبدالعظيم و سپس به قم مهاجرت كردند. اين مهاجرت به منظور جلوگيري از درگيري مردم و نيروهاي دولتي انجام گرفت و نخستين شرط بازگشت سران مشروطيت تأسيس عدالتخانه بود. جالب است كه اين ماجرا در پي ظلم و ستم علاء الدوله حكمران تهران بوقوع پيوست.

 درگذشت «ابن رَشيق قيرواني» شاعر، اديب و منتقد مصري

[21 ذي القعده 456] - «ابن رَشيق قيرواني» شاعر، اديب و منتقد مصري درگذشت. او درسال390هجري قمري درمراكش كنوني متولد شد و ازكودكي تحت مراقبت پدربا فنون زرگري آشنا شد. ابن رشيق را بيشتربواسطه سروده‎هاي وي درمعاني مدح، غزل، هِجا و وصف مي‎شناسيم. او دراشعارخود مراحل مختلف زندگي اجتماعي و ادبي عصرش را به نظم كشيده است. اما مهمترازآن شيوه‎ نقد او درآثارادبي است. او نقد را ازحد ّمقدمه وتوضيح ضمني به درجه مكتبي معتبرو لايق عنايت، اهميت و اعتباربخشيد و خود سلسله جنبان عصرجديدي دراين زمينه شد. دوران تحصيل ابن رشيق بيشتردرمجالس بزرگان و علماي ادب قيروان و پس ازآن مغرب و آندلس گذشت زيرا اين ايام عصرشكوفايي علم وادب دراين مناطق بود؛ و اميران و حاكمان درجذب شاعران و مشاهيرادب به دربارخود بريكديگرپيشي مي‎جستند. ابن رشيق نيزدرسايه نبوغ و استعداد خاصي كه درشعرو ادب داشت مأمورامورديواني دردربارابن باديس شد. ازآثارابن رشيق كه بيشتربصورت چاپي و منسوب به او، بجاي مانده «اَلعُمدَةُ في مَعرفة صِناعَةِ الشِّعر و شعراءِ قيروان» را مي‎توان نام برد.

پايان تأليف كتاب« مَجمَعُ البَيان»

[21 ذي القعده 536] -  تأليف كتاب« مَجمَعُ البَيان» پايان يافت. اين كتاب تأليف« فضل بن طَبرسي» مفسّربزرگ اهل تفرش بود كه به سبب فضيلت و شهرت درعلم فقاهت، حديث و تفسيربه امينُ الاِسلام ملقب شده بود. شيخ طَبرسي شاگردان عاليمقام بسياري تربيت كرد كه هريك دانشمندي مشهوردرعصرخود شدند. ازميان اين علما ابن شهرآشوب و قطب الدّين راوندي را مي‎توان نام برد. مهمترين اثراين عالم جهان اسلام، مجمع البيان است كه ازنظرادبي و حُسن تأليف تفسيري عالي و پرمحتوا بشمارمي‎رود و علماي شيعه و سنّي براي اين تفسيراهميّت و ارزش بسيارقائلند. وي پس ازفراغت ازاين تفسيرجامع به« تفسيركَشّاف تأليف جارُ الله زَمَخشَري» پرداخت و دراين اثربه نكاتي ادبي دست يافت كه درتأليف قبلي خود ذكري ازآنها نكرده بود. طَبرسي اين اثرخود را« جَوامِعُ الجامِع» نام نهاد.

 درگذشت «ابن نفيس »عالم طبيب و مؤلف دمشقي

[21 ذي القعده 687] - «ابن نفيس »عالم طبيب و مؤلف دمشقي بدرود حيات گفت . وي در زادگاهش دمشق نزد علماي برجسته علوم و معارف اسلامي ؛ نحو و منطق را آموخت و طب را نزد مهذب الدين عبد الرحيم فرا گرفت. ابن نفيس به پزشكي علاقه بسيار داشت و استعداد فوق العادهاي در آموختن فنون طبي از خودشان نشان داد . پس از مدتي مطالعه و تحقيق جدي در بيمارستان بزرگ نوري كارآموزي كردو سرانجام رئيس الاطباء شد . ابن نفيس در اواخر عمر خانه و كتابخانه خود را وقف دارالشفاء يا بيمارستان منصوري كرد. از اين عالم و طبيب گرانقدر آثاري با ارزش بجاي مانده كه از آن ميان شرح قانون را در چهار جلد مي توان نام برد. يكي از نخستين كتابهاي ابن نفيس شرح تشريح قانون نام دارد كه اولين اثر در علم پزشكي است و گردش ريوي خون را توصيف كرده است . الشامل ديگر كتاب ابن نفيس درباره جراحي مطالبي جالب توجه دارد وي در اين اثر هر عمل جراحي را شامل سه مرحله يعني تشخيص بيماري ، جريان عمل جراحي و نگهداري و مراقبت يعني بعد از عمل مي داند.

 دريافت امتياز لاتاري توسط ميرزا ملكم خان از ناصر الدين شاه قاجار

[21 ذي القعده 1306] - ميرزا ملكم خان از سياستمداران دوره قاجاريه با پرداخت مقاديري ليره انگليسي امتياز لاتاري را از ناصر الدين شاه قاجار دريافت كرد. شاه قاجار در سومين سفر خود به اروپا درسومين سفرخود به اروپا با ملكم خان ملاقات كرد و ملكم با توطئه‎‎هاي گوناگون امتيازلاتاري را ازشاه ايران گرفت. بعد ازافشاي اين ماجرا شاه قاجارتحت فشارمخالفتهاي وسيع روحانيان و برخي ازرجال سياسي بناچارامتيازرا لغوكرد. ميرزا ملكم خان هم كه امتياز لغو شده را به بانك شركت انگليسي فروخته بود مجبور به پرداخت خسارت شد. ميرزا ملكم خان پس ازاين حوادث روزنامه فارسي زبان قانون درلندن چاپ و منتشر كرد. او دراين روزنامه مطالبي ضد دولت وقت ايران و مفاسد دربار قاجار چاپ و منتشركرد.

 درگذشت حاج سيد يونس اردبيلي از مراجع تقليد قرن اخير

[21 ذي القعده 1377] - حاج سيد يونس اردبيلي از مراجع تقليد قرن اخير در گذشت. اين عالم شيعه كه مبارزي مجاهد و وارسته بود، تحصيلات علوم و معارف را نزد علمايي چون آخوندي ملاسبز علي حكيم و سيد محمد يزدي آموخت و خود در زمره مراجع بزرگ قرار گرفت . آيت الله سيد يونس اردبيلي در واقعه گوهرشاد مشهد همچون ديگر مبارزان به مبارزه با ظلم پرداخت. از اين رو دستگيرو سپس تبعيد شد . از وي يك دوره كامل فقه موجود است.