612

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 612 :: شنبه 25 آذر 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

غيبت ديروز

با هر چه عشق نام تو را مي توان نوشت
با هر چه رود نام تو را مي توان سرود
بيم از حصاريست كه هر قفل كهنه را
با دستهاي مهربان تو مي توان گشود

سلام! اون هم چه سلامي! يه سلام گرم و پرانرژي (مثل اون عکس بالا) تقديم به همه شما دوستان نازنينم.
اولين روز هفته را چطور شروع کرديد؟ اميدوارم گل لبخند برلبانتان و شادي و سرور در دلهايتان هميشه برقرار باشد.
اولا اين را بگم که اون دو بيت بالا را امروز همينجور عشقي نوشتم (چون از اون شعرهايي هست که «خيلي خوشمان مي آيد»!!) و شايد هيچ ربطي به سخناني که الان مي خوام بگم نداشته باشه!
ديروز (جمعه) روزانه منتشر نشد. همينجا جا داره از همه عزيزاني که ديروز منتظر روزانه بودند ولي بدستشان نرسيد، صميمانه پوزش بخوام. راستش روز پنجشنبه يه سري گرفتاريهايي واسم پيش اومد (البته از نوع مثبتش!) لذا نتوستم براي جمعه روزانه را تهيه کنم ... شرمندم. البته در طول اين دوسالي که روزانه داره منتشر ميشه به ندرت پيش اومده که «روزانه» يک روز غايب باشه و ديروز يک از اين روزهاي نادر بود.
البته جاي نگراني نداره، بخشهاي ويژه اي که معمولا روزهاي جمعه نوشته ميشه را در شماره امروز (شنبه) قرار داده ام. آشپزي هفته، فيلم سينمايي ايراني و SMSهاي روز جمعه را مي تونيد در شماره امزوز مشاهده فرمائيد.

باقي بقابتان!

 

 

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره قبلي «روزانه» (611) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • جالبترین کامپیوترهای جهان
  •  دانلود فيلم: مارمولک
  • باغ مظفر - قسمت هشتم و نهم
  • دانلود آلبوم: گرفتار
  • آهنگ زیبای شبهاي انتظار  باصدای عليرضا افتخاري
  • BlindWrite 6.0.1.19
  • بازي پلنگ صورتي
  • حذف کنيد ...
  • سوپ هويج و سيب با پودر کاري 
  • یاران امام مهدی (عج)
  • نامه ای از چارلی چاپلین به دخترش ژرالدین
  • من «آهن» هستم !
  • فدراسیون خبرگان!
  • چگونه دختران مجرد را تشخيص دهيم؟
  • از تهران تا سيدنی  با "ويزای کار و تعطيلات"
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

جالبترین کامپیوترهای جهان
مجسمه هاي يخي
وبلاگ proabbasi مکانی برای دیدن و دریافت فایلهای ویدئویی سخرانیهای مهم دکتر حسن عباسی

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بيانيه انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير

انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير با صدور بيانيه‌اي تصريح كرد: حدود 20 نفر از اغتشاشگران روز قبل، وارد دانشگاه شده بودند و شب را نيز در دانشگاه به طور مخفيانه باقي ماندند.
در اين بيانيه آمده است: در زمان حضور رئيس‌جمهور در دانشگاه صنعتي اميركبير، عده‌اي كه تعداد قابل توجهي از آنان دانشجو نبودند با درگيري با دانشجويان اقدام به ايجاد تشنج در برنامه نمودند و به طرف محل سخنراني رئيس جمهور هجوم بردند كه با مقابله اكثريت دانشجويان مجبور به ترك سالن شدند.
اين بيانيه متذكر شده است: اين عده در حدود 90 نفر متشكل از 30 نفر دانشجوي اميركبير و 60 نفر سايرين و اغلب غيردانشجو بودند و چون مي‌دانستند دانشجويان پلي تكنيكي، حركات اراذل و اوباش‌گونه را در صورت عدم موافقت با سخنران نيز انجام نخواهند داد، عده‌اي از اراذل و اوباش را وارد دانشگاه نمودند و نحوه ورود اين عده به اين صورت بود كه حدود 20 نفر از آنان روز قبل وارد دانشگاه شده و شب را نيز دانشگاه به طرز مخفيانه باقي ماندند و حدود 40 نفر ديگر نيز توسط برخي بدين نحو وارد دانشگاه شدند كه از پشت نرده‌هاي دانشگاه كارتهاي دانشجويي خود را به اينان داده بودند تا اين ارذل و اوباش را با كارت دانشجويي ديگر وارد دانشگاه كنند.
در ادامه اين بيانيه آمده است: تعدادي از اين افراد روز قبل از آن نيز در دانشگاه به هنگام آمدن مقابل انجمن اسلامي حضور داشتند و يكي از افراد كه با قفل و زنجير اقدام به بستن درب انجمن اسلامي نمود نيز دانشجوي اميركبير نبود.
اين بيانيه با بيان اينكه دانشگاه از قبل زمينه‌سازي كرده بود تا همه ديدگاه‌هاي موجود در دانشگاه امكان بيان داشته باشند اما اغتشاشگران در جلسه عكس رئيس‌جمهور را آتش زدند اما پاسخ رئيس جمهور به آنان اين بود كه حاضرم تمام وجودم مانند شهيد رجايي براي مردم بسوزد و خطاب به آنان گفت كه من همه شما را مانند فرزند خودم دوست دارم.
اين بيانيه مي‌افزايد: چه محضك است كه يك غيرپلي تكينكي شعار رهايي استعفا استعفا سر داد، بمب‌هاي صوتي پرتاب كردند و دوربين صدا و سيما را شكستند، آري جمعي محدود، در مقابل رسانه‌ها و جمع 170 نفره از ديگر تشكل‌هاي دانشجويي از دانشگاه‌هاي مختلف كه به عنوان مهمان حضور داشتند آبروي اميركبير را لكه‌دار كردند و هر چند كه مي‌خواستند كاري كنند كه جلسه برگزار نگردد ولي هنگاميكه اكثريت قاطع دانشجويان پلي تكنيكي خواستار ادامه جلسه باشند زهي خيال باطل.
بيانيه مذكور خاطر نشان كرده است: از آنجايي‌كه عده‌اي از اين افراد خود را منتسب به انجمن اسلامي دانشجويان اعلام نموده‌اند، انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير اعلام مي‌دارد حركت خشن و بي‌منطق عده‌اي دانشجونما كه با توهين و هتاكي موجب تخريب وجهه پلي تكيك و پلي‌تكنيكيان در افكار عمومي و رسانه‌ها گرديد هيچ ارتباطي با انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير ندارد.
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير ضمن آنكه انتقادات جدي به عملكرد يكساله دولت نهم دارد كه بخشي از آن نيز در جلسه مطرح گرديد، خشونت‌مداري و قانون گريزي عده‌اي كه موجب فرصت‌سوزي براي طرح مشكلات اساسي جامع دانشگاهي و به خصوص پلي تكنيك عزيز در حضور مسئولين اجرايي مي‌گردد را نيز تقبيح مي‌نمايد.
اين بيانيه با بيان اينكه دانشجويان عزيز و آگاه پلي تكنيك خود مي‌دانند برهم زدن برنامه‌هاي قانوني و هجوم خشن و بي‌منطق نه تنها در شان عضو انجمن اسلامي اميركبير نمي‌باشد، تصريح كرده است: اين رفتار از هيچ پلي تكنيكي و دانشجويي بر نمي‌آيد.
انجمن اسلامي ضمن تاكيد بر آزادي بيان و طرح ديدگاه‌ها و سليقه‌هاي مختلف بر لزوم تحمل انديشه و پرهيز از خشونت‌مداري تاكيد مي‌دارد و ما معتقديم جنبش دانشجويي بايد ضمن حفظ صراحت و شجاعت خود در برابر مسئولين با ايجاد فضايي مملو از احترام و ادب متقابل زمينه گفت‌وگوي انتقادي و بي‌پرده خود را با مسئولين فراهم نمايد،بنابراين حركات خشن و زورمدارانه عده‌اي دانشجونما نه تنها به حل هيچ گره‌اي از مشكلات دانشجويان و ملت عزيز ايران كمك نخواهد كرد بلكه تنها موجب تخريب وجهه دانشجو خواهد گرديد.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

مارمولک

براي مشاهده فيلم اينجا را کليک کنيد

توضيح: با توجه به اينکه ديروز (جمعه) روزانه منتشر نشده بود، سريال ايراني که قرار بود ديروز براي مشاهده آنلاين ارائه شود، امروز (شنبه) تقديم حضورتان مي گردد.

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

دانلود مجموعه طنز

باغ مظفر - قسمت هشتم و نهم

سریال جدید و  زیبای باغ مظفر کاری از مهران مدیری؛
این سریال هر شب از شبکه سوم تلویزیون دولتی ایران پخش میشه، ما هم سعی میکنیم همزمان برای دانلود براتون بزاریم.

 این قسمت از سریال را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید:

قسمت ۸     سرور ۱     سرور ۲

قسمت ۹     سرور ۱     سرور ۲

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسی

گرفتار
باصدای فرشاد امين

 

برای دانلود روی هر یک از آهنگهای بالا کلیک سمت راست کرده و Save Target As را بزنید.
 


 

تک موزیک

آهنگ زیبای شبهاي انتظار
باصدای عليرضا افتخاري

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

BlindWrite 6.0.1.19

BlindWrite نرم فزاری پرطرفداري در زمينه رايت CD ها و DVD ها؛ مخصوصا گرفتن Image از لوح هاي فشرده ي قفل دار و محافظت شده است .از قابلیت های آن می توان به ظاهر آسان نرم افزار كه قابليت انجام تمامي كارها را تنها با چند كليك ساده به كاربر مي دهد؛موتور جديد و قدرتمند تر در خواندن انواع CD ها و DVD ها و گرفتن ايميج از آنها و پشتیبانی و سازگاري با فرمتهاي بسياري از نرم افزار هاي مشابه مانند : BlindWrite 4.x (.BWT), CloneCD (.CCD), Iso images (.ISO), Cuesheet/Binary (.CUE/.BIN), Alcohol (.MDS) .

 لینک دانلود نرم افزار | لينک دانلود کرک
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 


 

دنیای موبایل

بازي پلنگ صورتي

 لینک دانلود
بعد از کليک روي لينک بالا صفحه جديدي باز مي شود که در اين صفحه جديد کافي است دکمه Download  را بزنيد.
اگر برای باز کردن فایل از شما رمز خواست، reza-2006 را وارد کنید.
 

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم

گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم
شراب تلخ صوفی سوز بنیادم بخواهد برد
مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روز
لبت شکر به مستان داد و چشمت می به میخواران
چو هر خاکی که باد آورد فیضی برد از انعامت
نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتد
اگر باور نمی​داری رو از صورتگر چین پرس
وفاداری و حق گویی نه کار هر کسی باشد
رموز مستی و رندی ز من بشنو نه از واعظ

 

ز جام وصل می​نوشم ز باغ عیش گل چینم
لبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم
سخن با ماه می​گویم پری در خواب می​بینم
منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم
ز حال بنده یاد آور که خدمتگار دیرینم
تذرو طرفه من گیرم که چالاک است شاهینم
که مانی نسخه می​خواهد ز نوک کلک مشکینم
غلام آصف ثانی جلال الحق و الدینم
که با جام و قدح هر دم ندیم ماه و پروینم

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»

 

جمله روزانه

24 آذر
بیشتر مشکلات، در واقع مشکل نیستند، بلکه حاصل نوعی نگرش اند که مسائل را مشکل جلوه می دهد.
وین دایر

فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com

**************

نيروي مغز هر يك از ما همچون دينام چند صد هزار ولتي است كه متاسفانه بيش از يك چراغ شمعي، از آن بهره نمي گيريم
انيشتين، نابغه بزرگ علم معاصر نيز تنها 13% از تواناييهاي ذهني خويش را به كار گرفته بود.

فرستنده:
s_ir62@yahoo.com

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

جعفری سبز
برای اینکه جعفری در غذایتان سبز باقی بماند ، کافی است به محض آنکه مایع شروع به جوشیدن کرد ، جعفری را به آن بیفزایید.

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

بيماري هاي ناخن

شکنندگي و ورقه ورقه شدن عمودي از قسمت نوک ناخن
اين حالت در ناخن در اثر تماس مفرط دست با آب و محلولهاي شيميايي بوجود مي آيد. در بيشتر موارد يکي از مشخصه و علائم پيري نيز مي باشد.
همينطور که ما مسن تر مي شويم از رطوبت و چربي طبيعي بستر ناخن کاسته مي شود. اين رطوبت و چربي مانند سيماني است که لايه هاي ورقه ناخن را محکم درکنار هم نگه ميدارد. با ديدن اولين نشانه و علائم ورقه ورقه شدن ناخن ها، آنها را هيدراته (آب رساني) کنيد. مضاف بر آن از ويتامين E و روغن ناخن jojoba که به عنوان دو چربي گياهي هستند استفاده نماييد. Jojoba داراي مولکولهاي بسيار ريزي است که قادر است به راحتي در لايه هاي ورقه ناخن نفوذ نمايد. مولکولهاي موجود در ويتامين E براي نفوذ در لايه سطح پوست و يا لايه هاي ورقه ناخن خيلي بزرگ هستند. روي ورقه ناخن و اطراف کوتيکل را حداقل دو بار در روز چرب کنيد. اگر بيشتر با آب در تماس بوديد به دفعات بيشتري ناخن هايتان را چرب کنيد. هنگام نظافت و شستشو از دستکش استفاده کنيد. بياد داشته باشيد که آب به عنوان "حلال جهاني" در نظر گرفته مي شود و در واقع يک ماده شيميايي است . 

 

 

صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com

6. ساير كتابهاي مذهبي يهوديان

1. تلمود: اين كتاب به معناي آموزش است. تلمود به كتابي بسيار بزرگ كه احاديث و احكام يهود را در بر مي گيرد اطلاق شده.
2. تالموديباموس: اين متن شامل نمونه هائي از فساد و روابط جنسي و… است
3. قباله: اين متن تصوف يهوديان و به معناي آداب و رسوم است

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

تاريخ حماسى شاهنامه، از كودكى فريدون تا مرگ رستم، همه با جنگ آغاز مى‏شود،گسترش مى‏يابد و تمام مى‏شود. مبارزان هر دو گروه ،مانند هر حماسه رزمى ، پهلوانان دلير ونام آورند.
ولى شاهنامه ، تاريخ ايران است نه تاريخ جنگ مبارزان؛ هر چند كه ما همزمان‏سرگذشت اين جنگاوران را نيز درمى‏يابيم. تاريخ و تاريخسازان پيوندى چنان‏هماهنگ يافته‏اند كه با خواندن «تاريخ»، در حال و روز تاريخسازان غوطه ‏ورمی شویم و چون به شرح‏كارها و خصال تاريخسازان روى می آوريم خواه ناخواه در جريان تاريخ شناورمی گردیم؛ اين هماهنگى «فرم» و محتوا، از بركت هنر شاعر، گاه مانند جان و تنى‏يگانه، جدائى‏ناپذير است؛ يكى هر دو و هر دو يكى است

از سوى ديگر، پهلوان " ايرانى و تورانى " فقط بر سر امرى مجرد داد يا بيداد و پديدۀ ‏‏كلى جهاندارى يا كشورگشائى نمى‏جنگد؛ «نام» به منزله سربلندى، شرف و گوهر جسم وجان، آن نيروى فردى، يگانه و بنيان كنى است كه مرد ميدان را بى‏هراس از مرگ به سوى دشمن‏مى‏راند.
بنابراين «كار و كوشش» نام آوران حماسه، انگيزه‏هاى توأمان فردى و همگانى دارد ونبردهاى اخلاقى و متعالى آنان چون در پهنه دو كشور و دو پادشاهى روى مى‏دهد، در حقيقت‏داراى سرشتى سياسى است.
آن نبرد كيهانى اهورمزدا و اهريمن و گيرودار نيك و بدى كه درنهاد جهان است در شاهنامه از راه جنگ به اجتماع انسانى راه مى‏يابد و هستى مى‏پذيرد؛

به همین جهت نبردهاى پهلوانان ايرانى انگيزه‏اى دو گانه دارد، دادخواهى آنان‏از ايراندوستى جدا نيست و پاسدارى از اين سرزمين، خود رسالتى است در راه داد خواهی

به تنها تن خویش جویم نبرد
ز لشکر نخواهم کسی رنجه کرد
کسی باشد از بخت پیروز و شاد
که باشد همیشه دلش پر ز داد

 

 

مشکان
info@moshkan.com

شنبه: جوک

SMS

● يارو مياد تهرون 1 پرشيا ميبينه ميزنه شيششو خورد ميكنه صاحبش مياد ميگه مگه مرض داري ؟ طرف ميگه اه مال تو بود من فكر كردم مال شوكته !!!

● يه روز دل تصميم مي گيره سنگ شه تا ديگه عاشق نشه ميره و سنگ مي شه و ميره قاطي سنگ ها اما اونجاهم عاشق يه سنگي مي‌شه

اگه مردانگي رنگ باخته
اگه عشق فراموش شده
اگه همي مردم نامرد شدن
اگه دخترها بي معرفت شدن
اگه زندگي بي معنا شده
به تو چه مربوطه تو فقط جواب اس ام اس منو بده

● چشمات وقتي زيباست كه مال اشك باشه. اشك وقتي زيباست كه مال عشق باشه. عشق وقتي زيباست كه مال تو باشه. تو وقتي زيبايي كه دستت تو دماغت باشه

● ميگم مرسي، بهش برسي، با کومپرسي، نگي به کسي، منو ميبوسي؟ اگه نبوسي! خيلي لوسي

● اگه يه روز تو خيابون از کنار يه گنجشک رد شدي اون نپريد فکر نکن دوستت داره بدون تو رو آدم حسابت نکرده

● آرزو مي کنم:
زندگي مال تو….مرگ مال من
راحتي مال تو….گرفتاري مال من
شادي مال تو…..غم مال من
همه مال تو ولي تو مال من

● قابل توجه آقا پسراي باحال
خصوصيات دخترا
1. تا زبونشون باز ميشه عوض مامان بابا ميگن شوهر!!
2.حالشون از پسرا به هم ميخوره ولي نمي دونم چرا 666 تا دوست پسر دارن
3.اگه خونشون آتيش بگيره بين بابا و لوازم آرايش حتما لوازم آرايش و انتخاب مي کنن!
4.نون شب ندارن بخورن ولي پول عمل دماغشونو رديف ميکنن!
5.همه خوشکل و خوش هيکلن(خدايا منو بخاطر اين دروغم ببخش)
6. از 8 تا 20 سالگي شونصدتا دوست پسر داشتن که هيچ کدوم درکشون نميکردن
( اميد وارم به خانم ها برنخوره و فقط به اين مطلب به عنوان يک مزاح و شوخي برخورد کنند)

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة البقرة آيات: 286 محل نزول: مدینه

وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ 234 وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاء أَوْ أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَـكِن لاَّ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَن تَقُولُواْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا وَلاَ تَعْزِمُواْ عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّىَ يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ 235 لاَّ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ 236 وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إَلاَّ أَن يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلاَ تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ 237

 

ترجمه فارسي مکارم

و كسانى كه از شما مى‏ميرند و همسرانى باقى مى‏گذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عده نگه دارند)! و هنگامى كه به آخر مدتشان رسيدند، گناهى بر شما نيست كه هر چه مى‏خواهند، در باره خودشان به طور شايسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج كنند) و خدا به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است «234» و گناهى بر شما نيست كه به طور كنايه، (از زنانى كه همسرانشان مرده‏اند) خواستگارى كنيد، و يا در دل تصميم بر اين كار بگيريد (بدون اينكه آن را اظهار كنيد) خداوند مى‏دانست شما به ياد آنها خواهيد افتاد; (و با خواسته طبيعى شما به شكل معقول، مخالف نيست;) ولى پنهانى با آنها قرار زناشويى نگذاريد، مگر اينكه به طرز پسنديده‏اى (به طور كنايه) اظهار كنيد! (ولى در هر حال،) اقدام به ازدواج ننماييد، تا عده آنها سرآيد! و بدانيد خداوند آنچه را در دل داريد، مى‏داند! از مخالفت او بپرهيزيد! و بدانيد خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمى‏كند)! «235» اگر زنان را قبل از آميزش‏جنسى يا تعيين مهر، (به عللى) طلاق دهيد، گناهى بر شما نيست (و در اين موقع،) آنها را (با هديه‏اى مناسب،) بهره‏مند سازيد! آن كس كه توانايى دارد، به اندازه تواناييش، و آن كس كه تنگدست است، به اندازه خودش، هديه‏اى شايسته (كه مناسب حال دهنده و گيرنده باشد) بدهد! و اين بر نيكوكاران، الزامى است «236» و اگر آنان را، پيش از آن كه با آنها تماس بگيريد و (آميزش‏جنسى كنيد) طلاق دهيد، در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كرده‏ايد، (لازم است) نصف آنچه را تعيين كرده‏ايد (به آنها بدهيد) مگر اينكه آنها (حق خود را) ببخشند; يا (در صورتى كه صغير و سفيه باشند، ولى آنها، يعنى) آن كس كه گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد و گذشت كردن شما (و بخشيدن تمام مهر به آنها) به پرهيزكارى نزديكتر است، و گذشت و نيكوكارى را در ميان خود فراموش نكنيد، كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! «237»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید

 


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

salman_yavar@yahoo.com

حذف کنيد ...

براي ديدن کليپ تصويري « حذف كنيد ...» بر روي تصوير كليك كنيد.

 

 

barbod_teh@hotmail.com

هيچ کس وسو سه اش نکرد ؛؛هيچ کس فريبش نداد
او خودش سيب را از شاخه چيد و گاز زد و نيم خورده به زمين اندا خت
او خودش از بهشت بيرون رفت او رفت و شيطان مبهوت نگاهش کرد
او رفت اما نه مثل شيطان تا مغرورانه گناه کند ؛؛
او رفت تا کودکانه اشتباه کند
به زمين آمد و اشتباه کرد بارها و بارها
مثل فرشته ي بازيگوشي که بار ها و بارها دري را بي اجازه باز مي کند
فرشته اي سر به هوا که گاهي سر مي خورد و مي افتد و دست و بالش مي شکند
اشتباهات او مثل لباسي نا مناسب بود که به تن مي کرد و ما هميشه تنها لباسش را ديديم
و هرگز قلب کو چکش را نديديم که زير پيراهنش بود
و ما از اشتباهات او سنگي ساختيم و به سويش پرتاب کرديم
و سنگهاي ما رو حش را خط خطي کرد و ما نفهميديم
اما يک روز او بي آنکه به کسي بگويد لباسش را در آورد و ما ديديم که او
دو بال کوچک نارنجي دارد
و پر زد مثل پرنده اي که به آشيانه برمي گردد
او رفت و حالا هر صبح وقتي خورشيد طلوع مي کند صدايش را مي شنويم
زيرا او قناري کوچکيست که روي انگشت خدا آواز مي خواند !!!!

 

 

ssh_mrf_teh@yahoo.cm

يا فاطمه (س)

فاطمه اوج نگاه حيدر است
فاطمه ناموس دين اكبر است

فاطمه نور تجلي خداست
فاطمه مشكل گشاي كار ماست

فاطمه نور تمام انبياست
فاطمه خود ناظر كردار ماست

فاطمه نام بلند كبرياست
از ازل تا روز محشر با خداست

 

 

metemadi1351@yahoo.com

One person wrote a letter to his wife:

" Dear Sweet Heart,
I can't send my salary this month, so I am sending 100 kisses.
You are my sweetheart"

His wife replied back after some days to her husband:

"Dearest sweetheart,
Thanks for your 100 kisses, I am sending the expenses details.
1. Milk man was agreed on 2 kisses
2. Teacher agreed on 7 kisses
3. Our house owner is coming every day and taking two or threekisses of mine
4. Vegetable and food shop keeper was not agreeing with kisses only, so I have given some other items to him......... ..
5. Others 40 kisses Please don't worry for me, I have balance 35 kisses and I hope I can complete this month. Shall I plan same way for next months.

Please advise,
Your Sweet Heart."

 

 
micel_it1975@yahoo.com

يک ايميل دريافتي

مطلبي در شماره 609 تحت عنوان "بزرگترين افتخار احمدي نژاد" از آقاي حميد با ايميل منتشر كرديد كه وي نيز نقل قول دوستي ظريف بنام محمد حسن روزي طلب را عنوان نمودند
من يك درد دل بسيار كوچك از اين دوستان دارم . و آن اين است كه دوستان بسيار عزيز اتفاقي كه شما از آن ياد كرديد و در وجه كوچك اتفاق افتاد در دوره رياست جمهوري آقاي خاتمي بارها و بارها اتفاق افتاد . ولي در آن موقع بجاي اينكه آنرا افتخار يك فرد بدانيم آنرا نشانه ننگ براي او دانستيم و لبخندي پيروزمندانه بر آن اتفاق زديم . ولي اكنون همين اعتراض از سوي گروهي ديگر را به گونه اي مخالف تعبير ميكنيم و آنرا در بوق و كرنا ميكنيم
من هيچ كاري با آقاي خاتمي و يا آقاي احمدي نژاد ندارم . من ميگويم رئيس جمهور كه با راي اكثريت افراد اين جامعه انتخاب ميشود هركسي كه ميخواهد باشد قابل احترام است چون انتخاب اكثريت جامعه است . پس اگر توهين با رئيس جمهور بد است پس در هر دوره اي بد است و اگر نشانه اعتراض است و قابل احترام پس در هر دوره اي نيز اين چنين است
اگر دانشجوي معترض حقيقت جو و منطقي نيست در هيچ دوره اي نيست
پس كمي به قول آقاي احمدي نژاد حقيقت جو و منطقي باشيم و خود را با حق بسنجيم و نه حق را با خود

 

 

hamid_bazm@yahoo.com

اسلام امریکایی در پلی تکنیک

برخورد بسیار بزرگ‌وارانه‌ی رییس جمهور با هتاکی برنامه‌ریزی شده در سخن‌رانی دانش‌گاه امیرکبیر آن‌قدر بعضی‌ها را عصبانی کرده که کم مانده از ناراحتی قالب تهی کنند.
جوش و خروش عطریان‌فر را از قضیه‌ی دانشگاه امیرکبیر ببینید. چه‌گونه یقه‌درانی می‌کند و می‌گوید: «اين سوال را از آقاي احمدي‌‏نژاد دارم كه با اجازه چه كسي وارد دانشگاه اميركبير شده است كه كانون هيجانات نسبت به عمل‌كرد دولت ايشان در ارتباط با دانشجويان و اساتيد است.»(؟!)
در جای دیگر گفته:«اگر دانشجو صداي‌اش بلند شده، حق داشته است. حضور احمدي‌‏نژاد در دانش‌گاه اميركبير نه مشروع، نه مطلوب و نه قابل دفاع است بنابراين اگر كسي مي‌‏خواهد عذرخواهي كند، بايد او از دانش‌جويان عذر بخواهد.»
پیش‌نهاد می‌کنم مِن‌بعد آقای احمدی‌نژاد و هر یک از مسئولین مملکتی که اصول‌گرا بودند قبل از ورود به مِلک پدری حزب کارگزاران و نهضت آزادی اجازه بگیرند زیرا این کار نه شرعی است نه قانونی!
معلوم می‌شود که حضور احمدی‌نژاد در حیات خلوت سینه‌چاکان اسلام امریکایی بدجوری غیرمنتظره و حال‌گیری بوده است. برای کسانی که سالیان درازی است گوش مردم را از «گفتمان» و «تحمل» و «زنده باد مخالف من» و «همه درست می‌گویند» و «تساهل و تسامح» کر کرده‌اند، این برخورد عاقلانه و دوستانه بسیار سخت و تلخ آمد. مخصوصا که مردم برخوردهای عصبی خاتمی را با دانش‌جویان معترض‌اش از یاد نبرده‌اند.
بد نیست یادآوری حادثه‌ی چند ماه پیش در سخن‌رانی هاشمی که چند طلبه مثل بچه‌ی آدمی‌زاد دست بلند کردند تا حرف بزنند و سخن بگویند؛ به آن‌ها اجازه‌ی سخن گفتن داده نشد که هیچ، بلکه در پیش‌گاه عدالت به مجازات سپرده شدند اما سینه‌چاکان تخریب و توهین اکنون زبان‌شان را به کلی در کام خود فرو برده‌اند. نه صدای عدالتی از مرکز عدالت کشور بلند می‌شود و نه سینه‌چاکان تخریب و توهین و اغتشاش در سخن‌رانی‌ها چیزی می‌گویند. البته طبیعی است چون شما زبانی را که به بیگانه و شیطان اجاره داده باشی نمی‌توانی در اختیار دیگری بگذاری؛ حتی این دیگری اگر وجدان یا عدالت یا انصاف یا حقیقت باشد.
آتشِ عکس احمدی‌نژاد بنا بود زمستانِ سیاسی بعضی نوکرانِ امریکا را بهار کند، اما زمستان امسال گویی سردتر از چیزهایی است که تصورش را کرده بودند. کسانی که در آن جبهه هستند امروز متوجه شدند که این آتش دامان‌شان را گرفت. اگرچه اکثر بازی‌گران بیگانه‌پرست در حال گرم کردن بازار خود از این آتش، از عواقب سخت و تلخ آن برای کشور و خودشان غافل‌اند، کسانی مثل عطریان‌فر زودتر از بقیه فهمید که چه اتفاقی افتاده‌است. او در حال مقصر کردن احمدی‌نژاد در این قضیه است تا باز هم مذبوحانه او مسئول نابودی ته‌مانده‌ی ورشکستگان سیاسی کشور باشد.
به یاد می‌آورم در سال‌های 73 و یا 74 بود که آقا فرمودند اساس ترکیب احزاب و جناح‌ها در کشور از چپ و راست به حزب‌اللهی و غیر حزب‌اللهی عوض شده است. امروز کمی چشم باز کنیم تا این واقعیت را بیش‌تر ببینیم.

 

 

neda5908@yahoo.com

>>دستور آشپزی هفته<<
سوپ هويج و سيب با پودر کاري 

ترکيب هويج، سيب و پودر کاري معجون بسيار دلپذيري مي دهد که طعمي فوق العاده اي خواهد داشت
پيشنهاد ميکنم حتما يکبار امتحان کنيد

مواد لازم :
روغن آفتابگردان 10 ميلي ليتر
پودر کاري 1 قاشق مربا خوري
هويج ريز شده 500 گرم
پياز بزرگ خرد شده 1 عدد
سيب رسيده بزرگ خرد شده 1 عدد
آب مرغ 750 گرم
نمک و فلفل به ميزان دلخواه
ماست چکيده و هويج اسلايس شده براي تزئين

طرز تهيه :
ابتدا روغن را در يک ظرف بزرگ گرم ميکنيم. اين ظرف بهتر است که از جنس فلز باشد. بعد از گرم شدن روغن، پودر کاري را درون ظرف ريخته و براي 2 تا 3 دقيقه تفت مي دهيم.
بعد هويج هاي خرد شده را به همراه پياز و سيب که قبلا پخته ايم اضافه مي کنيم به هم ميزنيم. درب ظرف را گذاشته و براي 15 دقيقه روي حرارت ملايم قرار ميدهيم، در اين مدت گاهي آن را هم مي زنيم به اندازه اي که کاملا اين مواد نرم و پخته شود. بعد کليه مواد را درون غذا ساز ريخته و يا از صافي رد ميکنيم که به صورت پوره درآيد حال مخلوط را درظرف مناسبي قرار داده و آب مرغ را به آن اضافه کرده و روي حرارت قرار ميدهيم تا به نقطه جوش برسد در اين مرحله نمک و فلفل را مي افزائيم.
پس از آن، در ظرفي که ميخواهيم سوپ را سرو کنيم مواد را ريخته و به آرامي با ماست روي آن را تزئين مي نمائيم و با باريکه هاي هويج به صورت پاپيون داخل ظرف ميگذاريم. سوپ براي سرو آماده است.

شاد باشيد و برقرار
آشپزباشي ندا
http://www.parsplanet.com
http://delkadeh.parsgig.com

 

.

mr_gir20@yahoo.com

گير 3پيچ

دوستاي عزيز سلام عليكم  (....) آخرش كسي نفهميد اين چندتا نقطه چي بود داستانش ؟ تا وقتي كه كسي داستانش رو كشف نكنه هم اون نقطه ها رو مي ذارم هم مي پرسم ..

مي بينم كه من كه نيستم اين روزانه اين قدر بي مزه و بي روح مي شه كه اصلا ... ( سانسور شد ) ايـــــش ...

اما من كجا بودم ؟ چيكار داري به من .... مگه كاراگاهي ؟ بچه پررو ..

اما چون من خيلي آدم خوبي هستم مي گم كه اين چند روز براي يه پروژه ي كاري پدم در اومد .. پوست سرم كنده شد .. حالا مدل موهام شده مثل اين كله پوستي ها .. آخر تيريپ ..

اما خدا به دادم برسه .. پروژه ي بعدي برنامه نويسي تو لينوكس با فناوري هاي جديد .. ايران هم كه هميشه ي خدا شونصد سال از دنيا عقبه و مجبوريم با اصطلاخات ياجوج ماجوجي و من درآوري اونوري ها بسازيم و چشامون باباقوري در بياره .. به نظرت من كه ديگه پوستي رو كله ام نيست چه مدلي مي شم بعد از اتمام اين پروژه ي  جديد ؟ ( ارسال نظر )

بگذريم ..

چند وقت پيش رفته بودم براي گرفتن يه مدرك ( باز فضول نشو ... ) بعد از گذروندن يه سري كلاس كابينت ( دري وري ) نوبت آزمون شد .. ما هم مثل بچه مثبتا رفتيم نشستيم ته كلاس .. آخه جاي باحاليه .. هم مي شه مراقب رو زير نظر گرفت ( اين قبيل آدما كه مراقب مراقب هستن آخرشن .. ) هم مي شه با بقيه بچه هاي دور و بر مشورت كرد .. ( فكر نكن كه من مشورت كردم ها ) خلاصه اينكه بلافاصله بعد از پخش برگه ها مشورت به صورت همهمه شروع شد .. خداييش ديگه اونجا نشد عكس از تقلب بچه ها بگيرم .. بعد كه نتيجه ي آزمون مشخص شد و قبولي ها رو ديدم جا خوردم .. آخه بچه ها رو اغلب مي شناختم و مي دونستم كه هر كي چقدر بارشه .. جالب اينكه از اون بچه ها خنگولا كه سر جلسه تقلب كرده بودن چند نفري قبوليده بودن و از اون بچه مثبت ها كه كتاب و جزوه رو جوييده بودن بيشتري ها با كله تو كوزه = رفوزه شده بودن ... ( حاجيتون با نمره اي درخشان قبوليده شدم و كلي از مسئولين اونجا كه به علت سرشناس شدنم منو مي شناختن حاليدن .. ) خلاصه اينكه جونم واستون بگه كلي افسوس خوردم كه اين شيوه ي ارزشيابي سنتي و مزخرف كي مي خواد عوض بشه .. حتي كنكور هم به اون خفني اش مزخرفترين شيوه ي ارزشابي و گل سرسبد اوناس.. ( گل خرزره يا كاكتوس يا ميموني فرقي نداره .. )

خب .. راستي در مورد راديو روزانه خدمتتون طول كنم كه ( فرقي نداره بگي طول يا عرض .. )  به علت مشكلات شخصي بنده هنوز پست جديدي توي راديو نذاشتم .. اما سعي مي كنم اولين چيزي كه اونجا مي ذارم صداي مبين باشه . حتي يه تك سرفه اش هم قبوله .. بعدش يكي از ستون هاي روزانه پيشنهاد داده مطالبش رو براش بخونم .... ما هم چون آخر فردين هستيم قبول كرديم ... ( با توام .. تو كه از ماجرا خبر داري .. نه تو نه .. نفر بغل دستيت رو مي گم .. آره ـآره .. تو رو مي گم .. مگه خنده داره ... مي دونم كه مي دوني .. حالا خصوصي باهم حرف مي زنيم .. بعد از سخنرانيم وايسا كارت دارم ..  ) اما بر و بچي كه از صداشون خيلي راضي هستن ( مثل علي عليپور ..... يا همون عضو شماره ي 2 باشگاه سخت پوستان ) و فكر مي كنن كه صداي نتراشيده و نخراشيده شون از صداي گرم و مخملي من بهتره آستين شون رو بالا بزنن و براي راديو پست صوتي بفرستن ... چطوري .. اي خدا .. من چند بار بايد اين مطلب رو بگم ؟ برو بگر خودت پيدا كن كه چي گفتم .... خسته شدم .. خب . فعلا خوش باشين سوار ... .باشين ..

قربون خودم تا بعد . .  

 

 

soheil_triptooooop@yahoo.co.uk

بسم الله الرحمن الرحیم

یاران امام مهدی (عج)

یاران خاص امام زمان حضرت مهدی (ع) در ابتدا به تعداد جنگاوران جنگ بدر 313 نفر بوده تدریجا بر تعداد آن ها افزوده می گردد تا آنجا که به 10000 نفر می رسد.
این افراد از مقامی بس بلند برخوردار هستند که حتی انبیا و اولیای الهی نیز خواستار آن بوده اند که از یاران حضرت بقیه الله به شمار آیند.
ولی این مقام بلند در پرتوی چه ثفات و کمالاتی نصیب یاران آن حضرت گردیده است؟
اندکی از صفات یاران حضرت بقیه الله ارواحنا فداه آنگونه که از روایات بر می آید به قرار زیر است:

1- عبادت و پارسایی: یاران حضرت مهدی بندگان واقعی خدای متعال بوده اهل عبادت و تقوا هستند. امام صادق (ع) در توصیف آنان می فرمایند:
«آنان مردانی شب زنده دار هستند که شب را به عبادت گذرانیده به هنگام نماز زمزمه ای چون صدای زنبور عسل دارند.
ولی از آن جهت که معمولا دو صفت تلاش و شب زنده داری کمتر در یک فرد گرد می آید در روایت دیگری از آن حضرت این گونه آمده است :
« سجده بر پیشانی آنها اثر گذارده آنان شیران روز و نیایشگران شب اند.»

2- قدرت و تلاش:اصحاب امام زمان (ع) جوان بوده سالخورده در آنان جز اندکی یافت نمی شود. امیر المومنین (ع) فرمودند:
«اصحاب مهدی جوان بوده سالخورده در میان آن نیست مگر به مقدار سرمه در چشم و نمک در غذا.»
جوان بودن رمز توانایی و تلاش و بی باکی و جهادگری آنها است. زیرا آنها وظایف  سنگینی بر عهده دارند که جز با قدرت و شجاعت و خستگی ناپذیری انجام نشدنی
است . امام صادق (ع) می فرمایند:
«هر یک از آنان قدرت چهل مرد را داراست. آنها دلهایی استوارتر از پاره های آهن دارند. تا به آنجا که اگر از برابر کوههای آهنین بگذرند آنرا ریشه کن می کنند .
شمشیرها را غلاف نمی کنند مگر تا آنزمان که خدا خشنود گردد.»
در روایت دیگری از آن حضرت داریم :
« اگر ماموریت سرکوب شهری را داشته باشند آن را ویران ساخته( در سرعت عمل)
همچون عقاب سوار بر اسب می باشند.»

3-ایمان و بصیرت: یاران امام زمان(ع) از ایمانی قوی همراه با علم و بصیرت برخوردار بوده. آنان خدا را به حقیقت معرفت می شناسند و هرگز شبهه ای در مورد خداوند در قلب آنان راه نمی یابد. آنها کسانی هستند که معارف خویش را صرفا از کتاب خدا و روایات معصومین گرفته به هیچ منبع و ماخذ دیگری در کسب علم مراجعه نمی کنند.
آنان فقیه در دین بوده از علمی ژرف برخوردار می باشند. حضرت صادق (ع) در وصف آنها می فرماید:
«مومنینی که خدا مهدی را در میان آنها به پا می دارد افرادی برگزیده و شایسته ی قضاوت وحکومت بوده و فقیه در دین می باشند.»

4- دلبستگی و فرمانبرداری: عشق و علاقه به حضرت مهدی (ع) قلب یاران آن حضرت را
فرا گرفته همچون کنیزی در برابر ارباب خویش فرمانبردار آن حضرت بوده تسلیم فرامین او می باشند و در هیچ شرایطی یاری آن حضرت را رها نمی کنند. امام صادق (ع) فرمودند:
«یاران مهدی دست های خود را بر زین مرکب امام می کشند تا به آن تبرک جویند.
به دور آن حضرت حلقه می زنند و در جنگها جسم و جان خویش را سپر بلای او می کنندوهر آنچه که آن حضرت از آنان بخواهد را انجام می دهند.»
از امام ششم حضرت صادق(ع) نقل شده است:
«کسی که می خواهد از یاران مهدی گردد پس باید انتظار ظهور را کشد و به پاکدامنی و اخلاق نیک عمل کند در حالی که منتظر ظهور آن حضرت است.»
و در پایان به دعایی از امام رضا (ع) بسنده می کنیم:
« خدایا مارا از کسانی قرار ده که دینت را توسط آنان یاری می دهی و یاری ولیت را بوسیله ی آنها بزرگ می گردانی و دیگران را در این مقام جایگزین ما مگردان. »

پس همه با هم بخوانیم
:اللهم عجل لولیک الفرج»

 

 

didar_bkh@yahoo.com

سلام
قبل از هر چیز باید بگم تا آنجا که من خودم یادم می آید تا کنون مطالبی با بار عشقی برای مبین عزیز نفرستادم .پس معلوم می شود که مبین آقا اصلا مطالب ارسالی را نمی خوانند و از این قبیل سهل انگاری ها تاکنون بسیار در این مجله دیده ام
واما در مورد دیدار رئیس جمهور با دانشجویان دانشگاه امیر کبیر قابل ذکر است که دانشجویان در روز دیدار حتی اجازه بردن تلفن همراه به سالن سخنرانی را نداشتند بنابراین چگونه ممکن بود بتوانند با ترقه یا نارنجک دستی وارد سالن شوند آن هم با این سیستمهای حفاظتی .مشخص نیست این اقدام با چه هدفی صورت گرفته است اما خود من به همراه دوستان دانشجو از طرف انجمن انسانشناسی دانشگاه تهران در آنجا بودم و اطمینان دارم این کار از دانشجویان سر نزده است .در حکومت فعلی با تعطیلی انجمن ها به خصوص انجمن اسلامی دانشجویان آنها امکان گفت و گو و اعتراض مدنی ندارند .دانشجویان به شدت تحت فشار هستند و فرصتی برای حرف زدن ندارند در حالی که اگر این انجمن ها امکان فعالیت داشت و دولت وقت کمی انتقادپذیر بود و تحمل داشت و گاهی مسند زورگویی را رها می کرد می توانست به خوبی سمت و سوی اعتراضات را مشخص کند و اعتراض های دانشجویان مدنی تر می شد اما با این وضعیت یک جوان ممکن است دست به هر کاری بزند و بر او نمی توان خرده گرفت
و اما مطلب بعد اینکه ظاهرا رئیس جمهور این مملکت آقای احسان بهرام غفاری است که همه انتقادها پیشنهادها و اندیشه های دوستان ما متوجه ایشان است .تا کنون مطالبی که در روزانه خواندم به غیر از مطالب دوستان عاشق پیشه همه متوجه شخص احسان بهرام غفاری است نه افکار و نظریاتش و بعضا گاهی اوقات دوستان ما اصلا توجه نمی کنند که او چه می گوید و آن لحظه که او حرف می زند دیگران به جای فکر کردن در مغز مبارکشان به دنبال جوابی دندان شکن می گردند
و مورد بعد که از همه اینها بسیار ناراحت کننده تر است و به مبین عزیز برمی گردد اینکه در روز 21 آذر در این مجله دریغ از یک جمله کوتاه در ارتباط با سالروز تولد پدر شعر سپید ایران مرحوم احمد شاملو
دیدار ابراهیمی

 

 

gwmorteza@yahoo.com

اطلاعيه مهم...

روابط عمومي گروه كارخانه جات صنعتي مقصود ، به پيشنهاد دفتر رياست هيات مديره و همكاري واحد بازرگاني ، در نطر داره پروژه طرح بازار سنجي
و آمار گيري بازار كشور رو از طريق نماينده هايي در سرتاسر ايران انجام بده
ما در واقع مي خواهيم در تمام نقاط ايران ( مراكز استانها و شهرها ) نماينده هايي رو داشته باشيم
كه بتونن برامون تحقيقات بازار انجام بدن و ما بتونيم با گزارشي كه از اون ها در دست داريم رو بازار كار كنيم
يعني بگن الان اوضاع و احوال اقتصادي چطوريه و هر شهر و يا استاني چه كشش هاي سرمايه گذاري و يا ايجاد طرح رو داره
مي خواهيم برد محصولات خودمون رو بسنجيم و اطلاعات بازار رو داشته باشيم
ما نياز بازار شهر ها رو مي خواهم بدونيم و اين رو مي خواهيم به جووناي مستعد و فعال بسپريم
اصلا محدوديتي هم نداريم و در قبال اين كار باهاشون قرارداد هايي رو به صورت توافقي مي بنديم و دستزمزدشون رو هم مي ديم
ما به كسايي احتياج داريم كه وقتي به مازنگ مي زنن و از ما اطلاعات مي خوان همون اول نگن قانون كار و بيمه و از اين چرت پرت ها
تلاش كنن و علاقه داشته باشن و ما هم پشتيباني مالي مي كنيم
براي اطلاع بيشتر حتما با اين شماره تماس بگيرن ...
دفتر روابط عمومي مشهد : 5411858-0511
همراه مخصوص اين كار : 09325115679
فكس دفتر كارخانه : 5413600-0511
روابط عمومي - عليرضا ناجي
اين كار به صورت فوري و گسترده از طريق رابطه هاي مستقيم با مراكز بازرگاني و آموزشي در سراسر كشور شروع شده و ما در حال نيرو گيري مي باشيم
جووناي علاقه مند ، اين فرصت رو از دست ندين...!

 

 

omidvurujak@yahoo.com

salam..;)
omidvaram khub v khosh v khoram bashin..;)
belakhare bahaneii dast dad ta betunam ba sahebane in goruhe faal v
besiyar khub hal v ahval bokonam...az in mozou kheili khoshalam..;)
mikhastam shekle sahihe ghazali ro ke az hafez neveshtin barayetan
befrestam..agar mano ba hamin id tuye yahoo360 search konin..mibinin
ke man dorostesho hamin ruza etefaghan unja ham gozashtam..;)

به مژگان سيه کردی هزاران رخنه در دينم
بيا کز چشم بيمارت هزاران درد برچينم
الا ای همنشين دل که يارانت برفت از ياد
مرا روزی مباد آندم که بی ياد تو بنشينم
ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بيار ای باد شبگيری نسيمی زان عرق چينم
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعين
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالينم
صباح الخير زد بلبل کجايی ساقيا برخيز
که غوغا می کند در سر خمار خمر دوشينم
اگر بر جای من غيری گزيند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزينم
جهان پيريست بی بنياد از اين فرهادکش فرياد
که کرد افسون و نيرنگش ملول از جان شيرينم
جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفيل دوست می بينم
رموز عشق وسرمستی زمن بشنو نه از واعظ
که با جام و قدح هرشب قرين ماه و پروينم
حديث آرزومندی که در اين نامه ثبت آمد
همانا بی غلط باشد که حافظ داد تلقينم

arezuye movafaghiyate ruz afzun baraye hameye shoma azizan daram..
khaste nabashin..
omid

 
 

viski_601@yahoo.com

حقیقت اهل تفرقه نیست.
باور ، اما تفرقه می اندازد
و آدم ها را از هم جدا می کند
آموز گار حقیقی با عشق و ایمان به تو اعتماد به نفس می بخشد
و تو را نسبت به خویشتن خویش می آگاهانند
حقیقت آزادی می بخشد و عشق می آفر یند اگر آدم ها به جان هم افتاده اند و
گر گ یکدیگر شده اند دلیلش آن است که حقیقت را ندیده اند و ره افسانه زده اند افسانه ها همان
باورهای آنها ست
آموزگار حقیقی در حوض خانه وجود تو آب نمی ریزد او با عشق اعتماد می آفریند و با اعتماد چشمه های بصیرت تو را می کاود و جاری می سازد
انسان واقعی با اعمال خود صداقتش را ثابت می کند
خدا جو بودن تنها به گفتن نیست شناختن خدا هم به زبان نیست باید به دنبال حقیقت هستی بود
دلی چو دریا داشت وسیع ، مثل آسمان صاف
قطاري كه به مقصد خدا مي رفت
قطاري كه به مقصد خدا مي رفت ، لختي در ايستگاه دنيا توقف كرد و پيامبر رو به جهانيان كرد و گفت:
مقصد ما خداست . كيست كه با ما سفر كند؟
كيست كه رنج و عشق توامان بخواهد ؟
كيست كه باور كند دنيا ايستگاهي است تنها براي گذشتن ؟

قرن ها گذشت اما از بيشمار آدميان جز اندكي بر آن قطار سوار نشدنداز جهان تا خدا هزار ايستگاه بود.
در هر ايستگاه كه قطار مي ايستاد ، كسي كم مي شد قطار مي گذشت و سبك مي شد ، زيرا سبكي قانون راه خداست .
قطاري كه به مقصد خدا مي رفت، به ايستگاه بهشت رسيد . پيامبر گفت اينجا بهشت است . مسافران بهشتي پياده شوند،اما اينجا ايستگاه آخر نيست .
مسافراني كه پياده شدند ، بهشتي شدند .اما اندكي ،باز هم ماندند ،قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند.
آنگاه خدا رو به مسافرانش كرد و گفت :
درود بر شما ،راز من همين بود .آن كه مرا ميخواهد ، در ايستگاه بهشت پياده نخواهد شد .
و آن هنگام كه قطار به ايستگاه آخر رسيدديگر نه قطاري بود و نه مسافري .

خدا چراغی به او داد روز قسمت بودو
خداهستی را قسمت میکرد. خدا گفت: چیزی از من بخواهید هر چه باشد شما را خواهم داد سهمتان را ازهستی طلب کنید زیرا خدا بخشنده است وهرکه آمد چیزی خواست
یکی پري ميخواست برای پروازودیگری پایی برای دویدن و آن يكي جثه ای بزرگ خواست براي عرض اندام و جبران حقارت و آن یکی چشمانی تیزبين وآن یکی دریا را انتخاب کرد و یکی آسمان را طلب ميكرد وهركس به فرا خورخود چيزي از آن خالق يكتا درخواست ميكردند . در این میان کرمی کوچک جلو آمد ومتواضعانه به خدا گفت: خدایا من چیز زیادی از این هستی نمی خواهم نه چشمانی تیزونه جثه ای بزرگ نه پري و نه پایی نه آسماني ونه دریائي
تنها ذره اي ازوجود خودت را به من بده و خدا کمی نوربه او داد. ونام او کرم شب تاب شد. خدا فرمود : هرکه نوری با خود دارد بزرگ است.
حتی اگر به قدر ذره ای باشد. و خطاب به كرم شب تاب فرمود تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگ کوچکی پنهان می شوی و رو به دیگران گفت: کاش می دانستید که این کرم کوچک بهترین را خواست زیرا که از خدا جز خدا نباید خواست

سعي کن زيبايي در نگاه تو باشد نه در چيزي که به آن مي‌نگري

www.viskionline.8m.com

 

 

milad_graydays@yahoo.com

واکنش

موضوع : چشمان بسته، دهان باز

با عرض سلام خدمت جناب دانشجو ( محمد علی پوردارا ) و تمامی اعضای محترم. امیدوارم که حالتان خوب باشد.
آقا محمد، صحبت های شما را خواندم. ولی باور کنید که من هم به مانند آقای غفاری اصلاً نفهمیدم که شما چه می گویید!!! اگر ممکن است در استفاده از کلمات کمی بیشتر فکر کنید تا مثلاً سطر دوم مطلب شما، سطر اول را نقض نکند!
پس از این نصیحت برادرانه، لازم می دانم که پاسخ مطالب مطروحۀ شما را تقدیم کنم و قضاوت را بعهدۀ وجدان بیدار شما و سایر اعضای محترم بگذارم. البته باز هم تأکید می کنم که پاسخ های من، مبتنی بر برداشتی است که از مطلب نامفهوم شما داشته ام.
در ابتدای صحبت باید عرض کنم که اسم من میلاد است، نه امید! حال نمی دانم که نام امید بر چه اساسی در ذهن شما نقش بسته است، ولی به هر حال، امیدوارم از این که مطلب خود را با گاف شروع کردید، راضی و خرسند باشید!
ضمناً پیشنهاد می کنم که اصول بحث دوطرفه را نزد خود فهرست کنید، و به من بگویید که تغییر هویت طرف مقابل، چندمین مادۀ این فهرست است؟!
خب...، تا اینجای کار که شوخی بود. حال می رسیم به بخش اصلی صحبت.
دوست عزیز! باید خدمتتان عرض کنم که بنده به همین دلیل که شما راه برگشت را در نظر خود باز گذاشته اید، به شما سمت مرجعیت را اهدا کردم. طبیعی است که اگر چنین نظر بی محتوایی را بصورت قاطع اعلام می کردید، بنده هم به جای مرجع، به شما لقب پیامبر را می دادم!
برادر من! فکر می کنم که شما از گفته های من برداشت غلطی داشته اید. من هرگز نگفتم که شما به مستضعفان جهان حق استفاده از بیت المال را نداده اید. اولاً بنده با استفادۀ مستضعفان جهان از بیت المال ملت ایران مخالف بودم! و ثانیاً این شما نبودید که از مستضعفان ایران ( روی کلمۀ ایران تأکید می کنم ) حق استفاده از بیت المال را گرفتید؛ دولت گرامی این کار را کرد، و شما هم با حمایت کورکورانه از این عمل دولت، بدهی بزرگی به مستضعفان این مملکت دارید.
جناب دانشجو! نه من دلقک هستم که بخواهم با شوخی های از نظر شما بی مزه جماعتی را بخندانم، و نه شما به آن مرحله از بلوغ فکری رسیده اید که بتوانید تفاوت میان یک طنز اجتماعی و یک شوخی خنده دار را تشخیص دهید. بنابراین بهتر است که وقت خود را بر سر اثبات جنبۀ جدی طنز من برای شما به هدر ندهیم.
در ضمن بنده اگر برای ارسال مطالبم عجله داشتم، همان روز اولی که شما از کمک دولت حمایت کردید، جوابتان را می دادم.
برادر عزیزم، محمد! دولت تنها با استفاده از رأی گیری نیست که می تواند از نظر مردم آگاه شود. نظر مردم در اینگونه مواضع کاملاً مشخص و مبرهن است. فقط یک چشم باز می خواهد برای دیدن. رجوعتان می دهم به خانوادۀ خود. آیا سرپرست خانوادۀ شما، خرید نان را در بین فامیل به رأی می گذارد؟ مسلماً خیر. سرپرست خانواده می داند که اهل خانه به نان احتیاج دارند. حال مثال دیگری می زنم. فرض کنید که شما تصادفاً به سرتان می زند که پول اعضای خانواده را در جوی آب بیاندازید. آیا برای این کار در خانۀ خود رأی گیری می کنید؟ خیر. چرا که مسلماً تمام اعضای خانواده با این کار مخالف هستند.
در این بین مسئلۀ دیگری هم هست. شما وقتی که به یک نفر رأی می دهید، به این معنی نیست که به او اجازۀ دخل و تصرف در اموالتان را داده باشید. آن فرد تنها اجازه دارد که اموال شما را در راه رفاه شما خرج کند.
از کن سؤالی داشتید. پرسیده بودید که آیا هنوز هم فکر می کنم که حرف شما با عقل و منطق بشریت فرسنگ ها فاصله دارد؟ در جواب این سؤال شما با قاطعیت می گویم : بله! و شما را به کلام خودتان رجوع می دهم. همان جایی که خیال کردید مطلب من درمورد آقای غفاری است، و به گفتۀ خودتان کلی ذوق مرگ شدید که بالاخره یکی شما را تحویل گرفته است. برادر من! واقعاٌ فکر می کنید که دلیل اینکه کسی شما و حرف شما را تحویل نمی گیرد، و همه طرز فکری برخلاف عقیدۀ شما دارند چیست؟ آیا جز این است که منطق گنگ شما با منطق بشریت تناقض دارد؟ آیا واقعاً فکر می کنید که تنها کسی که راست می گوید شمایید، و بقیه به سبب داشتن عقل ناقص چیزی نمی فهمند؟ دوست من! باز هم رجوعت می دهم به حرف خودت؛ همان جایی که گفتی به خیال خام خودت خندیده ای. می بینی! خودت هم قبول داری که طرفداری مردم از تو و عقیده ات فقط یک خیال خام است و بس!
دوست عزیز! شمایی که در سنجش سطح زندگی مردم ایران و دیگر کشورهای به ظاهر مسلمان تبحر زیادی دارید! باید خدمت شما عرض کنم که رشتۀ تحصیلی دورۀ کارشناسی من ریاضی است؛ لذا بیشتر از آنچه که شما فکرش را بکنید با علم آمار آشنایی دارم. بر اساس همین منشورهای آماری، اگر بذل و کرم دولت محترم به همین نحو پیش برود، تا چند سال دیگر فراوانی طیف زیر خط فقر جامعه، بیشتر از طیف متوسط آن خواهد شد. برادر! شمایی که خود را مسلمان و دیگران را کافر می دانی! اگر همین طور پیش برودبرای فردا هیچ رنگ سبزی باقی نمی ماند که شما بخواهی به فکر آن باشی. پس بیا و به فکر رنگ زرد فردا باش. شاید توانستی و توانستیم که در برابر این حق خوری ها و نا عدالتی ها بایستسم.
در ضمن من هنوز از جان خود سیر نشده ام که بخواهم به جمع اعراب به دور از انسانیت عراق سفر کنم. شما این کار را بکنید! اگر به هنگام برگشت، سرتان همچنان بر بدنتان بود، آنگاه می توانیم درمورد مقایسۀ سطح زندگی عراقی ها با مردم خود تصمیم گیری کنیم.
ضمناً برای اینکه شما نیز از جریان سطح زندگی مردم کشورمان آگاه شوید ( و یا اگر آگاه هستید، اطلاعات خود را به روز کنید)، می توانید سفری به روستاهای ایران داشته باشید. هرکدام که دلتان خواست. آنوقت به وضوح مشاهده می کنید که میزان کمکی که از طرف دولت به روستائیان کشور می شود، در مقابل خدمتی که آن ها به ایران و ایرانیان می کنند، همانند ارزنی در کیسۀ طلاست. اگر این کار را کردید نیک درمی یابید که لیاقت عرب هایی که سر مردم بیگناه را گوض تا گوش می برند، همان زندگی است که دارند. حتی آن زندگی از سرشان هم زیاد است.
در پایان نیز بار دیگر متذکر می شوم که اگر می خواهید در آن دنیا مدیون مردم نباشید، قبل از بیان نظرات شخصی خود در جمع، اندکی فکر کنید.
ضمناً باب صحبت برای شما برادر عزیز همچنین باز است. ( این را گفتم که برای هزارمین بار پای اصول بحث دوطرفه را به میان نیاوری! )
به امید روزی که وطن عاشق هموطن باشد...

میلاد – تا بینهایت

 

 

aafagh_m51@yahoo.com

نامه ای از چارلی چاپلین به دخترش ژرالدین

ژرالدین، دخترم : این جا شب است؛ یک شب نوئل در قلعه کوچک من، همه ی این سپاهیان بی سلاح خفته اند، برادر و خواهر تو _ حتی مادرت. به زحمت توانستم بی آنکه این پرندگان خفته را بیدار کنم، خودم را به این اتاق نیمه روشن ، به این اتاق انتظار پیش از مرگ برسانم . من از تو بسی دورم ، خیلِی دور ...اما چشمانم کور باد اگر یک لحظه تصویر تو را، از چشمخانه من دور کنند. تصویر تو آنجا روی میز هم هست، تصویر تو اینجا روی قلب من نیز هست. اما تو کجایی؟
آنجا در پاریس افسونگر بر روی صحنه پرشکوه تئاتر(شانزه لیزه) می رقصی. این را می دانم و چنان است که گویی در این سکوت شبانگاهی، آهنگ قدمهایت را می شنوم و در این ظلمات زمستانی ، برق ستارگان چشمانت را می بینم. شنیده ام نقش تو در این نمایش پرنور و پرشکوه نقش آن شاهدخت ایرانی است که اسیر خان تاتار شده است
شاهزاده خانم باش و برقص، ستاره باش و بدرخش،اما اگر قهقهه تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی آور گلهایی که برایت فرستاده اند ، ترا فرصت هشیاری داد، در گوشه ای بنشین و نامه ام را بخوان و به صدای پدرت گوش فرادار
من پدر تو هستم ژرالدین، من چارلی چاپلین هستم ، وقتی بچه بودی شب های دراز به بالینت نشستم وبرایت قصه ها گفتم ، قصه زیبای " گرگ خفته در جنگل" قصه " اژدهای بیدار در صحرا" خواب که به چشمان پیرم میآمد، طعنه اش می زدم و می گفتمش برو؛ من در رویای دخترم خفته ام، رویا می دیدم ژرالدین، رویا... رویای فردای تو، رویای امروز تو، دختری می دیدم دختری می دیدم بر روی صحنه، فرشته ای می دیدم بر روی آسمان، که می رقصد و می شنیدم تماشاگران را که می گفتند، " دختره را می بینی؟ " این دخترهمان دلقک پیره، اسمش یادته؟ " چارلی " آره من چارلی هستم
من دلقک پیری بیش نیستم، امروز نوبت توست، برقص، من با آن شلوار گشاد پاره پاره رقصیدم و تودرجامه ی حریر شاهزادگان می رقصی، این رقص ها و بیشتر از آن، صدای کف زدنهای تماشاگران، گاه ترا به آسمانها خواهد برد
برو، آنجا هم برو، اما گاهی نیزبه روی زمین بیا و زندگی مردمان را تماشا کن زندگی آن رقاصگان دوره گرد کوچه های تاریک را که با شکم گرسنه م رقصند و یا پاهایی که از بینوایی می لرزد، من یکی از اینان بودم
ژرالدین، در آن شبها ی افسانه ای کودکی، که تا با لالایی قصه های من به خواب می رفتی، من باز بیدار می ماندم، در چهره تو "می نگریستم، ضربان قلبت را می شمردم و از خود می پرسیدم : " چارلی آیا این بچه گربه هرگز ترا خواهد شناخت؟
تو مرا نمی شناسی. ژرالدین در آن شبها بس قصه ها با تو گفتم اما قصه خود را هرگز نگفته ام، این هم داستانی شنیدنی است. داستان آن دلقک گرسنه ای که در پست ترین محلات لندن آواز می خواند و می رقصید و صدقه جمع میکرد، این داستان من است. من درد گرسنگی را چشیده ام، من درد بیخانمانی را کشیده ام، و از این بیشترها من درد حقارت آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج میزداما سکه صدقه رهگذر خودخواهی آنرا می خشکاند، احساس کرده ام با این همه من زنده ام و از زندگان پیش از آنکه بمیرتد نباید حرفی زد. داستان من بکار تو نمی آید، از تو حرف بزنیم، به دنبال نام تو نام من است"چاپلین" با این نام چهل سال بیشتر مردم روی زمین را خندانده ام بیشتر از آنچه آنان خندیدند خود گریستم. ژرالدین در دنیایی که تو زندگی می کنی، تنها رقص و موسیقی نیست. نیمه شب هنگامی که از سالن پرشکوه تئاتر بیرون بیایی آن تحسین کنندگان ثروتمند را یکسره فراموش کن، اما حال آن راننده تاکسی را که تو را به منزل میرساند بپرس، حال زنش را هم بپرس و اگر آبستن بود و پولی برای خرید بچه اش نداشت چک بکش و پنهانی توی جیب شوهرش بگذار
به نماینده خودم در پاریس دستور داده ام فقط این نوع خرج های تو را بی چون وچرا قبول کند، اما برای خرج های دیگرت باید صورتحساب بفرستی

گاه به گاه با اتوبوس یا مترو شهر را بگرد، مردم را نگاه کن، زنان بیوه و کودکان یتیم را نگاه کن، و دست کم روزی یکبار باخود بگو " من هم یکی از آنها هستم " تو یکی از آنها هستی دخترم ، نه بیشتر
هنر بیش از آنکه دو بال پرواز به انسان بدهد، اغلب دو پای او را نیز می شکند. وقتی به آنجا رسیدی که یک لحظه خود را برتر از تماشاگران رقص خویش بدانی ، همان لحظه صحنه را ترک کن و با اولین تا کسی خود را به حومه پاریس برسان، من آنجا را خوب می شناسم، از قرنها پیش آنجا گهواره بهاری کولیان بوده است. در آنجا رقاصه های مثل خودت را خواهی دید، زیباتر از تو، چالاکتر از تو، مغرورتر از تو،آنجا از نورکورکننده نورافکن های تئاتر شانزه لیزه خبری نیست. نورافکن رقاصان کولی تنها نورماه است. نگاه کن، خوب نگاه کن، آیا بهتر از تو می رقصند؟ اعتراف کن دخترم، همیشه کسی هست که بهتر از تو می رقصد، همیشه کسی هست که بهتر از تو میزند و این را بدان در خانواده چارلی هرگز کسی آنقدر گستاخ نبوده است که به یک کالسکه ران یا یک گدای کنار رود سن، ناسزایی بدهد. من خواهم مرد و تو خواهی زیست، امید من آنست که هرگز در فقر زندگی نکنی، همراه نامه یک چک سفید برایت می فرستم، هر مبلغی که می خواهی بنویس و بگیر اما همیشه دو فرانک خرج می کنی با خود بگو : " سومین سکه مال من نیست، این باید مال یک مرد گمنام باشد که امشب به یک فرانک نیاز دارد. " جستجویی لازم نیست، این نیازمندان گمنام را اگر بخواهی همه جا خواهی یافت. اگر از پول و سکه با تو حرف میزنم برای آنست که از نیروی فریب و افسون این بچه های شیطان، خوب آگاهم. من زمانی دراز در سیرک زیسته ام و همیشه و هر لحظه بخاطر بندبازانی که از روی ریسمانی نازک را میروند نگران بوده ام اما این حقیقت را با تو بگویم، دخترم؛ مردمان بر روی زمین استوار بیشتر از بندبازان بر روی ریسمان نااستوارسقوط می کنند، نباید که شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان تو را فریب دهد. آن شب این الماس ریسمان نااستوار تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است. شاید روزی چهره زیبای شاهزاده ای تو را گول بزند، آنروز تو بندبازی ناشی خواهی بود و بندبازان ناشی همیشه سقوط میکنند

.دل به زر و زیور نبند، زیرا بزرگترین الماس این جهان آفتاب است و خوشبختانه این الماس بر گردن همه می درخشد
اما اگر روزی دل به آفتاب چهره مردی بستی با او یکدل باش، به مادرت گفته ام در این باره نامه ای برایت بنویسد، او عشق را بهتر از من میشناسد و او برای تعریف یکدلی شایسته تر از من است. کار تو بس دشوار است، این را میدانم که بر روی صحنه جز تکه ای از حریر نازک چیزی بدن تو را نمی پوشاند. بخاطر هنر می توان لخت و عریان روی صحنه رفت و پوشیده تر و باکره تر بازگشت، اما هیچ چیز و هیچکس دیگر در این جهان نیست که شایسته آن باشد که دختری ناخن پایش را بخاطر او عریان کند
برهنگی بیماری عصر ماست، و من پیرمردم و شاید که حرفهای خنده آور میزنم، اما به گمان من تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست می داری، بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال دهسال پیش باشد، مال دوران پوشیدگی، نترس این دهسال ترا پیرتر نخواهد کرد. بهر حال امیدوارم تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره ی لختی ها می شود. میدانم که پدران و فرزندان همیشه جنگی جاودانی با یکدیگر دارند، با من جنگ کن دخترم، من از کودکان مطیع خوشم نمی آید، با این همه پیش ارز آنکه اشک های من این نامه را تر کند، میخواهم یک امید به خود بدهم، امشب شب نوئل است، شب معجزه است و امیدوارم معجزه ای رخ دهد تا تو آنچه را من براستی می خواستم بگویم، دریافته باشی. چارلی دیگر پیر شده است. ژرالدین به زودی به جای جامه های رقص روزی هم لباس عزا بپوشی و بر سر مزار من بیائی، حاضر به زحمت تو نیستم. تنها گاه گاهی چهره ی خود را در آئینه نگاه کن، آنجا من را نیز خواهی دید،خون من در رگهای توست و امیدوارم حتی آن زمان که خون در رگهای من می خشکد، چارلی را، پدرت را فراموش نکنی
من فرشته نبودم اما تا آنجا که در توان من بود تلاش کردم که ادمی باشم، تو نیز تلاش بکن

رویت را می بوسم

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

25 آذر / 16 دسامبر / 24 ذی القعده

Mobin_s2004@yahoo.com
25 آذر ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
تاسيس حزب ايران نوين

16دسامبر سال 1963 (آذرماه 1342 ) حسنعلي منصور حزب ايران نوين را تاسيس كرد و جمعي از مقامات وقت به آن پيوستند. وي ازاواسط دهه 1330 و از زماني كه دبير شوراي عالي اقتصاد بود انجمني از دوستان و همپالكي هاي خود به وجود آورده بود كه در خانه اش در خيابان ايرانشهر تشكيل جلسه مي دادند . اين انجمن به تدريج داراي اساسنامه شد و پايه حزب ايران نوين قرار گرفت كه جاي حزب مليون دكتر اقبال را گرفت و حزب دولت در برابر حزب مردم شد كه موسس آن امير اسدالله علم بود . اين دو دستگاه ، هيچكدام ، به صورت حزب واقعي در نيامدند ، تشكيلات وسيع و ايدئولوژي نداشتند ، تنها نامزد انتخاباتي و متقاضي سمت دولتي معرفي مي كردند و اين و آن را توصيه و سفارش مي كردند و ....
    

 

پس از رد پيشنهاد تاسيس يک روزنامه دولتي که با مخالفت شديد رو به رو شده بود ، تاسيس يک تلويزيون دولتي در ايران جدي شد

پس از دو ــ سه سال بررسي پيرامون امكان تاسيس يك روزنامه و يك تلويزيون دولتي سرانجام در اين روز در سال 1342 خورشيدي (دسامبر 1963 ميلادي) دولت پولي در اختياز اداره انتشارات و راديو قرار داد كه در زمينه ايجاد تلويزيون دولتي كه قطعي خواهدبود بررسي و مطالعه جدي كند.در آن زمان در ايران تنها يك تلويزيون (غير دولتي) وجود داشت كه از 1337 آغاز بکار کرده بود. مطالعات براي تاسيس تلويزيون دولتي ادامه داشت كه دو سال بعد ناگهان هويدا نخست وزير وقت اجراي اين فكر را به عهده رضا قطبي ( پسر دايي فرح پهلوي ) گذارد و عملي شد و ....
    فكر تاسيس يك روزنامه دولتي قبلا كنار گذارده شده بود زيرا که با اين فکر شديدا مخالفت ، و احتمال داده شده بود كه مردم ايران كه نسبت به گذشته درك بيشتري از مطبوعات دارند ، از خريد روزنامه متعلق به دولت خودداري کنند مخصوصا كه در تلقي مردم ، روزنامه يك كالاي غير دولتي بايد باشد . در جلسات منعقده پيرامون امکان انتشار يک روزنامه دولتي در تهران گفته شده بود که آسانترين راه نشان دادن مخالفت با دولت ، نخريدن (تحريم غير مستقيم ) روزنامه دولتي است و بنابراين انتشار روزنامه دولتي به مصلحت نيست و خارجيان معاند نيز از آن براي اثبات ادعاي وجود سانسور در ايران استفاده خواهند کرد که در برخي تعاريف ، انتشار روزنامه دولتي نوعي سانسور خوانده شده و دولتهاي کمونيستي که روزنامه دولتي دارند از اين بابت زير انتقاد هستند و اين روزنامه ها برايشان يک نقطه ضعف شده اند و....

 

روز پژوهش

[25 آذر] - روز پژوهش

 

 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

25/09/59
مهمترين خبر جنگي جبهه جنوب : انهدام دو خودروي عراقي بر اثر برخورد با مينكار گذاشته شده توسط سپاه هويزه در حوالي پاسگاه برزگري . گزارش وضعيت و استعداد دشمن در محور قصر شيرين و سر پل ذهاب توسط ستاد عملياتي سپاه پاسداران در غرب كشور .

جبهه شمالي : ردّپاي ضدانقلاب و احتمال حمله به مناطقي در اطراف پاوه . مصاحبه رئيس ستاد مشترك ارتش ( تيمسار فلاحي ) و توضيح ابهامات موجود درباره عدم تهاجم خودي . قطعنامه پاياني سمينار فرماندهان سپاه .

برنامهريزي براي مراسم روز وحدت روحاني و دانشجو توسط نيروهاي خط امام در پاسخ به حركت جرياني بني صدر در روز عاشورا و سخنراني ميدان آزادي . اعتراض 67 نماينده مجلس به مندرجات كارنامه رياست جمهوري و محكوم كردن آن تحت عنوان افشاي اسرار مجلس به هنگام جنگ و تقاضاي مجازات براي عاملان آن .

25/09/64
سفر صدام به شوروي ديدار با ميخائيل گورباچف و آندره گروميكو

25/09/65
توقيف غيرقانوني يك فروند كشتي تجاري ايران موسوم به بهار در بندر جنوا واقع در شمال ايتاليا.

ايجاد خط مستقيم بين واشنگتن – بغداد و كمكهاي اطلاعاتي سيا به عراق.

 

سالروز خاکسپاري پيکر مطهر شهيد تندگويان

[25 آذر 1370] -  25 آذر 1370 سالروز تشييع پيکر محمد جواد تندگويان وزير نفت دولت شهيد رجايي است. اين وزير بسيجي در 12 آبان 1359 در آبادان به اسارت نيروهاي بعثي در امد و سرانجام در آذر 1370 پيکر پاکش به ميهن اسلامي انتقال يافتحدود دو سال از پيروزي انقلاب اسلامي مي گذشت. شهيد رجايي به نخست وزيري انتخاب شده و در 20 شهريور 1359 كابينه خود را تشكيل داد. در اول مهر همان سال، يعني پس از ده روز محمدجواد تندگويان را به عنوان وزير نفت كابينه اش به مجلس معرفي كرد.مجلس شوراي اسلامي پس از راي گيري با اكثريت موافق، وزارت تندگويان را تاييد كرد و او رسما به عنوان وزير نفت كارش را آغاز كرد.
اين وزير بسيجي در آبان 1359 در حين سرکشي به تاسيسات نفتي آبادان توسط نيروهاي عراقي به اسارت درآمد و در دوران اسارت توسط آنها به شهادت رسيد وجنازه در آذر 1370 تحويل نيروهاي ايراني شد.
25 آذرماه 1370 دانشگاه تهران مملو از جمعيت بود. همه آمده بودند، پير و جوان، زن و مرد و كودك، با استواري و صلابت و عشق آمده بودند. آنها آمده بودند تا براي آخرين بار با جنازه شهيد غريبشان وداع كنند، شهيدي كه يازده سال در غربت، در چنگال فرعونيان، روي آزادي را به خود نديد و تا امروز كسي از لحظه و چگونگي شهادتش خبردار نشد. هرچند كه شواهد بيانگر پايداري و مقاومت و حيات ايشان تا آزادي اسرا بوده است.
گفتني است29 آذر هر سال سالروز بزرگداشت شهيد تندگويان مي باشد.
 

Mobin_s2004@yahoo.com
16 دسامبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

دنياي هنر

زادروز بتهوون

لودويگ وان بتهوون موسيقيدان معروف آلماني 16 دسامبر سال 1770 در بن به دنيا آمد و 57 سال عمر كرد و آثار گرانبهايي از خود به يادگار گذارد . وي تحصيلات موسيقي را در وين تكميل كرد.
    بتهوون علاوه بر ساختن هاي آهنگهاي فراوان و معروف، در نواختن پيانو و ويلن مهارت فراوان داشت ، ولي از نظر شخصي مردي بد خلق و خوي توصيف شده است.
    
    

ساير ملل

طلاق با راي سنا

ناپلئون و ژوزفين

ناپلئون بناپارت امپراتور وقت فرانسه در اوج قدرت از همسرش ژوزفين خسته شده بود و كليساي كاتوليك سدي در برابر طلاق بود . وي به پاپ متوسل شد تا او فتواي طلاق دهد كه پاپ هم مخالفت كرد . ناپلئون برخلاف هنري هشتم نخواست خود پاپ شود و حكم به طلاق بدهد و دست به اقدامي زد كه تا آن زمان سابقه نداشت.وي روز 16 دسامبر سال 1809 به سناي فرانسه رفت . مشكل خودرا علنا براي سناتورها بيان كرد و از آنان خواست كه اگر مايلند براي آزاد كردن او از اين قيد كه نوعي حمايت از اصل آزادي است راي به طلاق ژوزفين دهند. سناتورها با اين كه مي دانستند اقدام انان بر ضد آموزش کليسا است، اكثر انان - احتمالا از ترس - راي به طلاق ژوزفين دادند و اين مصوبه به ژوزفين به عنوان طلاقنامه ابلاغ شد ــ طلاقي كه كلبسا هرگز آن را تاييد نكرد.

 

قتل راسپوتين مرد مرموز روسيه

راسپوتين

16 دسامبر سال 1916 گريگوري راسپوتين مرد مقتدر و مرموز روسيه به دست دو تن از اشراف اين كشور كه گمان برده بودند وي در جهت منافع آلمان گام بر مي دارد و مسئول تلفات نيروهاي روسيه در جبهه هاي جنگ است كشته شد و جسدش را به رودخانه افكندند. اين دو تن كه مي دانستند راسپوتين علاقمند به ديدن زنان زيبا است او را به اين ترتيب فريب دادند و به قتلگاه كشاندند.
    راسپوتين كه يك كشيش سيبريايي بود نخست به عنوان درمان سردرد درمان ناپذير تنها پسر تزار به كاخ او راه يافته بود و بعدا با استفاده از ضعف نفس نيكلاي دوم و حمايت همسر تزار، در دربار روسيه صاحب نفود و قدرت وسيع شده بود و امور دولتي را قبضه كرده بود. روس ها به تدريج نسبت به كارهاي راسپوتين دچار شک و سوء ظن شده بودند و همين بدگماني به قتل او انجاميد.

 

نبرد بالژ

16 دسامبر سال 1944 به تصميم هيتلر كه در انتظار تكميل سلاحهاي تازه اش از جمله سلاحهاي هسته اي بود، سه ارتش آلماني مركب از 20 لشكر با تانكهاي تازه ساز در جبهه بلژيك در خط «آردنزArdennes» دست به يك ضد حمله شديد زدند تا خود را به«آنتورپ Antwerp» برسانند. اين بزرگترين ضدحمله هيتلر در آن سال بود كه پايان كار او را نزديكتر كرد.
    برخلاف تصور هيتلر ، دو ارتش راست و چپ او پس از آغاز تعرض ، بر اثر مقاومت نيروهاي متفقين متوقف شدند و ارتش مياني به يك پيشروي عميق برق آسا نايل آمد ، اما پشت سر خودرا خالي گذارد و به همين سبب اين ضد حمله را « بالژ Bulge » به معناي پيشرفتگي گذارده اند .
    متفقن با فرستادن چتر باز ، از پشت به واحدهاي اين ارتش آسيب فراوان وارد ساختند و نقشه هيتلر که تجربه و اطلاعات کافي نظامي نداشت شکست خورد. اسنادي كه بعد از جنگ به دست آمد نشان داد كه ژنرالهاي هيتلر با اين ضد حمله به صورتي كه انجام گرفت موافق نبودند.

 

انولاگي ـ بمب افكني كه نخستين بمب اتمي را بر هيرو شيما افكند و دهها هزار تن را كشت در موزه قرار گرفت

بمب افكن « بي ـ 29 ( بوئينگ ) » شماره 82 به نام « انولا گي » در موزه اسميت سونين ، در قسمت هواپيما هاي تاريخي ، در نزديكي فرودگاه « دالس » در حومه شهر واشنگتن قرار گرفت و 15 دسامبر گروهي به اين عمل اعتراض كردند و در موزه دست به تظاهرات زدند و به علامت خون، رنگ قرمز پاشيدند و اندك خسارتي به هواپيما وارد ساختند. نيروي هوايي آمريكا با اين هواپيما كه خلبان آن نام مادرخود « انولا گي » را بر بدنه اش نوشته بود ششم اوت 1945 نخستين بمب اتمي بر هيروشيماي ژاپن افكنده شد كه در دم دهها هزار تن كشته شدند و شهر ويران گرديد . جمع تلفات هيروشيما و ناگاساكي كه دومين بمب اتمي بر آن افكنده شد بيش از 230 هزار كشته بود.

برخي ديگر از رويدادهاي 16 دسامبر

  • 1774:   مهاجران انگليسي بندر بوستون به نشانه اعتراض به ماليات تازه بر چاي وارداتي و اين كه واردات چاي به مهاجر نشين ها بايد در انحصار بازرگانان انگليسي باشد 300 صندوق چاي را به دريا ريختند كه در تاريخ به « بوستون تي پارتي » معروف شده و آغاز انقلاب استقلال آمريكا بشمار مي رود.

  • 1950:   ترومن رئيس جمهوري وقت آمريكا در اين كشور براي مبارزه با آن چه كه نامش را امپرياليست كمونيست ( شوروي ) گذارد حالت فو ق العاده اعلام كرد.

  • 1951:   ترومن «ادگار هوور» رئيس اف بي آي (پليس امنيت داخلي آمريكا) را مامور كرد تا اسامي آن عده از كارمندان را كه وفادار نيستند (متمايل به كمونيسم هستند) به او بدهد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    24 ذی القعده هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     درگذشت « ابوالحسن علي بن مسلم سُلَّمي» مشهوربه ابن سُهروردي و ملقّب به جَمالُ الاِسلام

    [24 ذي القعده 553] - «ابوالحسن علي بن مسلم سُلَّمي» مشهوربه ابن سُهروردي و ملقّب به جَمالُ الاِسلام فقيه و رياضيدان قرن ششم هجري قمري ديده ازجهان فروبست. او دانشمند اصولي، فقيه، مفسّر و استاد علم فرائض بود. درعلم رياضي نيزدانشمندي متبحّربشمارمي‎رفت. ازاين رو عمده تأليفاتي كه ازوي بجاي مانده دررياضي است كه ازآن جمله است «اَلمُقَدَّمَةُالكافيَّة في اُصولِ الجَبرو المُقابِلة »نسخه خطي ازاين كتاب موجود است.

     

     درگذشت مظفرالدّين شاه قاجار

    [24 ذي القعده 1324] - مظفرالدّين شاه قاجارازدنيا رفت. او پسرچهارم ناصرالدّين شاه بود و در5 سالگي به وليعهدي انتخاب شد. او مدت 40سال حاكم آذربايجان بود و بعد ازمر گ ناصرالدين شاه به سلطنت رسيد. مظفرالدين ميرزا مردي ساده لوح، ضعيفُ النَّفس و ازسياست كاملاً بي اطلاع بود. دردوران حكومتش ظلم و جور برسراسرايران حاكم بود و بسياري ازمنابع حياتي كشور درمقابل دريافت وام ازبيگانگان به آنان واگذارشد. او درچند سفري كه به اروپا كرد قرضهاي بسياري به جاي گذاشت و براي تأمين مخارج اين سفرها دوبارازروسها تقاضاي وام كرد و درمقابل عوايد گمرك و شيلات شمال را به آنان واگذاركرد. درمقابل اخذ وام ازانگلستان نيزعوايد گمرك جنوب را دراختيارآنان گذاشت. بدين ترتيب كشوربه فقرو فلاكت دچارشد. مهمترين اقدام اين شاه قاجاردردوران حكومتش امضاي فرمان مشروطيت بود كه تحت فشارآزاديخواهان انجام گرفت. او درآخرين روزهاي حياتش يعني در14ذيقعده سال1324هجري قمري 51اصل ازقانون اساسي را كه مجلس تهيه و تنظيم كرده بود امضا كرد و چند روز بعد درتهران ازدنيا رفت.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    حمد امام صادق عليه السلام
    مرحوم شيخ بهائى در كشكول خود جلد سوم صفحه 160از كتاب كشف الغمة روايتى را از امام صادق عليه السلام نقل كرده ، كه آن حضرت فرمود: پدرم قاطرش را گم كرد، پس فرمود: اگر خدا آن را به من برگرداند حمد و ستايشى براى او مى نمايم كه او خشنود شود، چيزى نگذشت كه آن را با زين و لگامش براى آن حضرت آوردند، پس چون بر آن سوار شد و لباس خود را جمع نمود سرش را به طرف آسمان نموده و گفت : الحمدالله (يعنى تمام ستايشها مخصوص خداست ) و بيش از اين چيزى نگفت ، سپس فرمود: چزى را كم و كسر نكردم ، همه حمدها و سپاسها را براى خداى عزوجل قرار دادم ، چون هيچ حمد و ستايشى نيست مگر اينكه آن داخل است در آنچه من گفتم .
     

     

     

     

     

     

     

    داروخانه مبين

    motlagh3d@yahoo.com

    اکسی بوتینین (OXYBUTYNIN)
    نام تجاری : Ditropan

    گروه دارویی : آنتی هیستامین
    گروه درمانی : ضد احتقان و حساسیت (چشمی)
    شکل دارویی : قطره چشمی
    موارد مصرف : پر خونی چشم ، ترشحات بینی ، خارش و قرمزی چشم
    میزان مصرف :یک قطره هر 8 ساعت
    موارد منع مصرف : حساسیت شدید دارویی ، افزایش فشار داخل کره چشم
    عوارض جانبی مهم : سوزش چشم ، حساسیت موضعی
    شرایط نگه داری : در دمای معمولی نگه داری شود .
    توصیه ها :
    1- در قرمزی و خارش چشم استفاده می شود.
    2- در حساسیت های شدید چشمی مصرف می شود .
    3- مصرف بیش از اندازه این دارو مضر است.

     

    دوستان عزیز آماده  پاسخگویی به سوالات داروئی
     شما هستیم
    motlagh3d@yahoo.com

     

     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى

    املاح و ويتامين ها
    من «آهن» هستم !

    فارسى من آهن و عربى من حديد است و يكى از فلزات مشهور مى باشم كه با پيدايش من از نهصد سال قبل از ميلاد مسيح كه عصر آهن شروع مى شود در خدمت صنايع شما مى باشم ولى از ابتداى خلقت در بدن شما به عنوان يك خدمتگزار صديق خدمت كرده ام . قرمزى گويچه هاى سرخ خون شما در نتيجه وجود من در آنها است . با كم خونى مبارزه مى كنم و خون پاك براى شما مى سازم . درمان يرقان هستم ، كمبود من توليد ضعف كرده و رشد اطفال را مختل مى كند و باعث ضعف معده و روده ها مى گردد. خوراكيهايى كه سرشار از من هستند هم اصل حيوانى دارند و هم اصل گياهى در دسته اول مى توان از گوشت مخصوصا ماهيچه ها و قلوه و جگر نام برد و بعد سفيدى تخم مرغ . در جهان گياهان مقدار آهن بر حسب نوع خاكى كه در آن رشد مى كنند تغيير مى كند مثلا، در كاهو مقدار آهن از يك تا 50 ميلى گرم درصد تفاوت مى نمايد. بزرگترين علامت گرسنگى نامرئى من در انسان كم خونى است و نخستين تظاهر اين گرسنگى در سال اول زندگانى نوزادان ديده مى شود و اين به علت كمبود و كمى آهن در شير مادران آنها است اين گرسنگى نامرئى در بيش از پنجاه درصد كودكان دهات ايران در سال اول ديده مى شود و عده اى معتقدند كه در ايران گرسنگى من بيش از گرسنگى كلسيم رواج دارد. يك علت كمبود من در بدن شما وجود طفيلى هاى خونخوار است . در استانهاى ساحلى درياى مازندران هشتاد درصد مردم مبتلا به اين كرمهاى معده و روده اى هستند و عده اى با داشتن كرم معده مبتلا به كم خونى نيستند و در حقيقت در بدن آنها كرم ها اهلى و بى آزار شده اند، طبق تحقيقاتى كه شده است اين طفيلى ها مانند ساير حيوانات خانگى موقعى رام و بى اذيت هستند كه غذاى كافى در دسترس آنها باشد. گربه اى كه در خانه شما زندگانى مى كند اگر به او مرتبا غذا بدهيد و شكم او را سير كنيد هرگز دزدى نمى كند و جوجه هاى مرغ خانه را نمى گيرد و به پرندگان خانگى حمله نمى نمايد و برعكس به سراغ موشها كه دزدان خانگى مى باشند مى رود. گرگ كه يك حيوان درنده و وحشى است . موقعى به انسان حمله مى كند كه گرسنه باشد و به همين دلايل است كه انگلهاى معدى و روده اى فقط آزارشان به بينوايان مى رسد كه خوراك كافى ندارند و در بدن اغنيا كه غذا بيش از اندازه مى خورند رام و بى اذيت مى باشند من در جوانه گندم - مارچوبه - گردو - جو - برنج - اسفناج - قارچ - چغندر - كاهو - ذرت - شاهى - بولاغ اوتى - زردآلو - كلم - گوجه - كرفس - خرما - سيب زمينى - انگور - فلفل - هويج - پياز - كاسنى - آلبالو - سيب و پرتغال پيدا مى شوم مقدار من در زردك كه هويج ايرانى است چندين برابر هويج فرنگى مى باشد و در بعضى از نمونه ها به هفت ميلى گرم درصد مى رسم .
    خوشبختانه با لوله كشى شهرها و روستاها و آشنايى مردم با اصول بهداشت روز به روز از تعداد مبتلايان به بيماريهاى انگلى كاسته مى شود و شر اين ميهمانان ناخوانده مزاحم و خونخوار از سر ما دور مى گردد ولى به هر حال يك انسان بالغ روزانه در حدود شش تا شانزده ميلى گرم آهن احتياج دارد و اين عنصر مفيد را شما بايستى تماما از خوراكيهايى كه مى خوريد اخذ نماييد.
     

     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    فدراسیون خبرگان!

    آقای خاتمی گفته اند:«داور مسابقه انتخابات خبرگان، سوت را رها کرده و به جانبداری از جناحی خاص وارد بازی شده است.»
    با این حال شاید جناح رقیب هم به شکل شعارهای استادیومی بگوید:«سه ی تیر یادت نره.» و ایضا هوادارانش در قسمت های دیگر ورزشگاه بگویند:«روبرو آماده باش.»
    امیدوارم که این تشبیهات فوتبالی و استادیومی، بیشتر وارد فضای سیاسی نشود. مخصوصا در روزهای اخیر که کمیته انضباطی به محض رویت توهین به داور، حتما تماشاچی ها را محروم می کند. بنابر این آقای خاتمی باید خیلی مواظب باشد که از تماشای مسابقات سیاسی محروم نشود. اخیرا، تیم های بزرگ به بوقچی هاشان سفارش کرده اند که به جای تذکرات سنتی به داور که از شیر سماور به عنوان وسیله کمک آموزشی استفاده می شده عبارت مودبانه «داور! دقت کن» را به کار برند.
    این نشان می دهد که فعلا گفتمان «داور، به مثابه مرغ عروسی و عزا» همچنان، علیرغم تغییرات ادبیاتی، به قوت خود باقی است.
    البته مرغ هم انواع و اقسام دارد. از انواع مرغ «شترمرغ» است که وقت باربری «مرغ» است و وقت تخم گذاری «شتر».
    یک نوع مرغ، مرغ خانگی است که وقت تخم گذاشتن، تخم ریز می گذارد ولی خیلی قُدقُد می کند.
    یک نوع مرغ است که اسمش غاز است(که مرغهای خانگی که در خانه همسایه باشند نیز شبیه به آن) تخم می گذارد. هیکل یک مرغ خانگی را دارد و جیک هم نمی زند.
    عده ای از کارشناسان امور مرغی و تخمی، علت این امر را فراخی زیاد محل گذاشتن تخم برای غاز دانسته اند. اما علمای علم تجارت، معتقدند که مرغ خانگی هم به اندازه کافی فراخی دارد اما قُدقُدِ مرغ خانگی را عامل فروش بالای تخم وی اذعان داشته و قُدقُد را نوعی تبلیغات محسوب داشته اند.
    با این حال و فارغ از هرگونه جمعبندی سیاسی، تبلیغات روشی کارآمد است علی الخصوص در آستانه انتخابات و این جای بسی خوشوقتی دارد، مخصوصا اینکه جناب آقای صفار –وزیر محترم ارشاد- گفته اند:«مطبوعات در حال حاضر ، آزادی بیان را به خوبی درک می کنند.»
    به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مولفه های ادراکی آزادی بیان، پس از توقیف روزنامه شرق به مراتب بالاتر رفته است. این کارشناسان معتقدند که اگر همه روزنامه های منتقد، توقیف شوند، آن وقت می شود تمام بندهای تنبیهی قانون مطبوعات را هم حذف کرد تا مطبوعات موافق هر چه دلشان می خواهد بگویند و کسی کاری به کارشان نداشته باشد. هرچند که علمای علم حقوق و کارشناسان این رشته به جد معتقدند قانون، کتابی است که چاپ می شود جهت استحضار و هیچ ارزش قانونی دیگری ندارد.
     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    چگونه دختران مجرد را تشخيص دهيم؟

    دنـیــایی را تصـور کـنید کـه در آن هـمــه ی افراد مجرد روی پـیـشانیـشان نوشته می شد و روی پیشانی افراد متاهل نیز وضعیتشان را می نوشتند. آیا به نظرتان زندگی اینطور شـادتر نبود؟ مسلماً با این کار پیچیدگی زندگی کمتر می شد، مخـصوصـاً بـرای آن افرادی که پیوسته دنبال شخصي هستند تا به اندازه ی خودشـان مشـتاق برای ادامه رابطه باشد.
    بله، اینطـوری انتخاب ها در زندگی بسیار آسان تر میشد. اما حال که دنیا اینطوری نیست، ما باید با این واقعیت روبه رو شـویـم. ایــنکه بدانیم سمت چه کسی برویم که دست رد بـه سیـنـه مـان نـزنـد کـار دشـواری اســت، امـا باید یاد بگیریم.
    کمی روی تکنیک های انتخاب همسر خودتان بیشتر دقت کنید و حرکاتتان را مرور کنید. من به شما کمک می کنم که بتوانید افراد مجرد را از متاهل تشخیص داده و بفهمید چه زمان يك شخص آمادگی لازم را برای برقراری رابطه دارد.

    چه کسی آمادگی لازم را دارد؟
    متاسفانه ما در دنیایی زندگی نمی کنیم که مجرد یا متاهل بودن افراد روی پیشانی هایشان حک شده باشد. تشخیص مجرد یا متاهل بودن بسیار دشوار و نیازمند زمان است و با یک دیدار قطعی نمی شود.
    به خاطر داشته باشید که یک راه معین برای تشخیص این مسئله وجود ندارد. شما باید از ترفندها و راه های زیادی در این زمینه کمک بگیرید.

    حالات ظاهری زنان مجرد
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    به اطراف نگاه می کند: در مهمانی ها و کلوب ها زنان متاهل معمولاً علاقه ای به اینطرف و آنطرف نگاه کردن نداشته و به دنبال همراهی برای خود نمی گردند. اما دخترهای مجرد پیوسته مشغول نگاه کردن به اطراف در جستجوی مردی برای همراهی هستند.
    به شما نگاه می کند و لبخند می زند: نگاه کردن معمولاً جزء اولین علائم علاقه است. و اگر می بینید که زنی شما را عمیقاً نگاه می کند و لبخندی روی لبانش است، به این معنی است که دوست دارد شما را هم امتحان کند. پس جلو بروید.
    با مردها در مهمانی صحبت می کند: اگر می بینید که زنی با مردها در فاصله های مختلف صحبت می کند، نشاندهنده ی این است که طالب گفتگو است. جلو رفته و سر صحبت را باز کنید تا بیشتر در مورد او بفهمید.
    با سایر زوج ها با ناراحتی نگاه می کند: اگر از دور مشغول نگاه کردن به او هستید و می بینید که با ناراحتی به سایر زوج ها نگاه می کند، احتمالاً یاد زمان هایی افتاده است که خود نیز کسی را در کنارش برای همراهی داشته است. اینجاست که شما باید وارد عمل شوید.
    حرکاتش به خوبی بیان می کند که مجرد است: زبان جسماني یک فرد خیلی چیزها می تواند در مورد او بازگو کند. مطمئناً اگر زنی متاهل باشد موهای خود را افشان نمی کند و اینقدر به سادگی سمت مردها نمي رود. اگر اینقدر شجاعت دارید که به او نزدیک شوید، جلو رفته و ببینید که زبان جسماني او چه می گوید:
    کسی که به صندلی تکیه داده و دست به سینه نشسته است: "جلو نیا وگرنه با پاشنه ی کفشم می کوبم توی صورتت."
    کسی که به آرامی بازو و پایش را لمس می کند: " بیا با هم صحبت کنیم."
    زياد صحبت ميكند: اگر مثلاً با یکی از زنان همکارتان شروع به صحبت می کنید، و در یکی از این گفتگوها به شما می گوید که سگی به اسم جولي دارد، آشپزی زیاد می کند، هر هفته به باشگاه می رود، و به کلاس های هنری نیز می رود به این معنی است که مجرد است و همه ی این کارها را برای مشغول نگاه داشتن خود انجام می دهد.
    معمولاً با دخترها برای گردش بیرون می رود: زنان متاهل اگرچه با دوستان دحترشان هم بیرون می روند اما وقت زیادی را هم برای بیرون رفتن با مردشان صرف می کنند. اگر می بینید که زنی فقط و فقط با دخترها بیرون می رود نشان دهنده این است که مردی برای بیرون رفتن با خود ندارد.
    رفتاری بسیار دوستانه دارد: تجربه نشان می دهد که زنان متاهل در مقایسه با زنان مجرد رفتاری کمتر دوستانه با سایر مردها دارند. وقتی می بینید که زنی با همه مردها بسیار دوستانه و مهربانانه برخورد می کند، احتمال این وجود دارد که مجرد باشد.

    خودتان بفهمید...
    ـــــــــــــــــــــــــ

    اگر فرد خاصی را در ذهن خود دارید، لزومی ندارد که همه ی این نکات را تند تند در مورد او امتحان کنید تا بفهمید که مجرد است یا خیر. می توانید این مسئله را خودتان به راحتی با نزدیک شدن به او و درخواست شماره تلفنش متوجه شوید. ممکن است بگوید که دوست پسر دارد، اما شما باید تلاشتان را بکنید.
    اگر چنین چیزی گفت می توانید از او بپرسید که دوست پسرش چطور به او اجازه می دهد که تنها بیرون برود و با عکس العمل او می توانید پی به راست یا دروغ بودن حرفش ببرید.
    در مواجه با یکی از همکاران این کار سختی است. چون نمی توانید مستقیماً جلو رفته و بپرسید دوست پسر دارد یا نه. برای چنین افرادی می توانید از همان راه هایی که قبلاً ذکر شد استفاده کرده و از حرکاتش پی به قضیه ببرید.
    پس اگر دیدید که همه ی علائم در مورد او نشاندهنده ی این بود که مجرد است، همه علاقه و اشتیاق و توان خود را جمع کرده و به سمتش بروید. اگر شما را رد کرد، ناراحت نشوید و فکر کنید که متاهل بوده است. زنان دیگری هم برای انتخاب کردن هستند.
     
     

     

     

     

     

     

     

     

    اس.ام.اس روزانه

    roozane_sms@yahoo.com
    روزهاي فرد هفته + جمعه ها منتظر ما باشيد

    (توضيح: با توجه به اينکه روز جمعه «روزانه» منتشر نشده بود، لذا اس.ام.اس هاي روز جمعه استثنائا امروز نوشته مي شوند.)

    دوستان عزيز سلام ..
    اميدوارم كه حالتون خوب باشه و ايام به كام
    قبل از اينكه مسيج هاي امروز رو خدمتتون عرض كنم اين نكته رو بگم كه اگه مسيجي فرستادين كه متناسب با مناسبتي بود بدون نوبت توي ستون نوشته مي شه .. امروز مثالش رو داريم ...
    321- شرك اومده ايران دنبال خرش .. چقدر مي دي آدرستو بهش ندم (0276-0913)
    322- خطر .. اگه اين مسيج رو بخوني ويروس وارد مغزت مي شه ..
    Load
    10%
    20%
    50%
    90%
    Error 699
    مغزي پيدا نشد .. (3533-0918)مژگان
    323- اگه زنها نباشن بازارها خلوت ، اعصابها آرام ،مخابرات ورشكسته ،شيطان بيكار و همه هم مي رن بهشت (9176-0912)
    324- برو بالا
    .
    ..
    ..
    ..
    گفتم برو بالا
    .
    ..
    ..
    ..
    هنوز نمي دوني بالا كجاست ؟
    .
    ..
    برو بالا ديوونه
    .
    ..
    ..
    .
    داره خوشم مي ياد ازت
    .
    ..
    ..
    ديدي ضايع شدي .. برو بالا ديگه (8185-0913)
    325- دستت رو ببر تو موهات ... بردي ؟ حالا يه تار از موهاتو بگير ... بگير ديگه ... حالا اون يه تار رو نيگا كن .. من اينو با صدتا دنيا عوض نمي كنم (8185-0913)
    326- يه بار به يه آدم فضول مي گن اگه ديگه فضولي نكني نصف دنيا رو مي ديم بهت .. فضوله مي گه نصف ديگه اش رو به كي مي دين ؟ (8185-0913)

    خب دوستان .. روز چهارشنبه اين مسيج به دستم رسيد :
    327- اين اسم ام اس رو تا نه روز ديگه نخون . .
    ..
    ..
    ..
    نرو پايين ..
    .
    ..
    عزيز .. با شمام
    .
    ..
    بي خيال شو
    .
    ..
    پس يادت باشه اولين كسي كه شب يلدا رو بهت تبريك گفت من بودم . ..(5703-0917)
    و پنجشنبه هم اين يكي به دستم رسيد
    328- اين اس ام اس رو تا هشت روز ديگه نخون ..
    ..
    ..
    ..
    نرو پايين
    .
    ..
    آي عمو ...
    ..
    ..
    پس يادت باشه اولين نفري كه شب يلدا رو بهت تبريك گفت من بودم ... (5208-0912)
    خب دوستان گرچه خيلي زوده ولي منم شب يلدا رو از حالا بهتون تبريك مي گم ..

    چند تا مسيج و جك هم براي روز جمعتون مي ذارم ...

    - يه روز يه فرشته سراغم اومد و ازم خواست كه از بين گل و گلدون، يكي رو انتخاب كنم، من هم گلدون رو انتخاب كردم تا تو رو توش بزارم، آخه كودي بهتر از تو پيدا نمي شه!
    - تو مثل خورشید هستی. می دونی چرا؟ چون با همون نگا اولت می شد فهمید که از پشت کوه اومدی!
    - کاش مي توانستم همچون پرنده اي پروبال شکسته باشم... تا در کنج قلبت خانه اي بسازم... تا آنفولانزاي مرغي بگيري، بميري... نکبت!
    - اگه يه روزي بري سفر بري ز پيشم بي خبر فقط سوغاتي يادت نره
    - مئلم اظيضم، برايم ضهمط كشيدي، ديكطح يادم دادي، از طو ممنونم!
    - ال جي شما را به ديدن بقيه ي اس ام اس ها دعوت مي نمايد!!!
    - به يه بابايي میگن چه آرزویی داری؟ میگه کاشکی زنا رو میشد مثله اسکناس خوردشون کرد مثلا یه ۴۰ ساله رو بدی ۲تا ۲۰ساله بگیری
    - میگی عاشق بارونی، ولی وقتی بارون میاد چتر میگیری بالای سرت... میگی عاشق برفی ولی طاقت یه گوله برف رو نداری... میگی پرنده ها رو دوست داری ولی میندازیشون تو قفس... میگی عاشق گلهایی ولی خیلی راحت از شاخه جداشون میکنی....
    انتظار داری نترسم وقتی میگی عاشق مني ؟!!!
    - ازش پرسيدم چه قدر منو دوست داري؟ گفت: به اندازه جوهر خودکارم. گفتم: خيلي نامردي چون جوهر خودکارت يه روز تموم ميشه لبخند زد وگفت:خودکار من اصلا جوهر نداره
    - اگه از کنار یه گنجشک رد شدی نپرید فکر نکن دوست داره!تو رو ادم حساب نکرده
    - اگه فرهاد شيرين رو يادش بره. اگه مجنون ليلي رو يادش بره. اگه پرنده پروازو يادش بره من هيچ وقت.........هيچ وقت پول کارت اينترنتهايي را که خريدم و برات آف گذاشتم يادم نمي ره

    خب دوستان .. اميدوارم كه خوشتون اومده باشه .. تا يكشنبه و قسمت جديد
    اميد ( شماره براي ارسال مسيج : 09125698059)


     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    اعلام نتایج هفته اول و برنامه هفته دوم لیگ

    با عرض سلام خدمت همۀ دوستان عزیز. امتیازات تمام افرادی که برای هفتۀ اول لیگ مبین پیش بینی ارسال کرده بودن محاسبه شده. شما می تونین امتیازات خودتون و هم جدولی هاتون رو از لینکی که در آخر مطلب گذاشته شده مشاهده کنین.
    اگر هر کدوم از شما نسبت به امتیازی که براتون نوشته شده اعتراضی دارین می تونین به آدرس خصوصی من ایمیل بزنین و منو در جریان بذارین تا نسبت به حل مشکل شما اقدام کنم.
    یه مطلب دیگه هم هست. اونم اینکه اگه افرادی که توی هفتۀ اول لیگ شرکت نکردن، توی هفتۀ دوم هم شرکت نکنن از لیگ کنار گذاشته می شن ( قبلاً هم گفته بودم).
    این رو هم بگم که بر طبق آیین نامۀ لیگ، اگر فردی در یک هفته از مسابقات شرکت نکنه یک امتیاز منفی می گیره. ولی چون این هفته هفتۀ اول لیگ بود از دادن امتیاز منفی به افرادی که پیش بینی ارسال نکردن صرف نظر کردم. ولی از هفته های بعدی اگه فردی در مسابقات شرکت نکنه، با ازای هر هفته غیبت یه امتیاز منفی بهش تعلق می گیره. پس سعی کنین که بصورت مستمر توی لیگ شرکت کنین.
    در مورد مسابقات جام حذفی هم باید بگم که از دیروز تا حالا میل های زیادی به دستم رسیده و اعضای گروه پیشنهاد های خوبی رو برای این مسابقات مطرح کردن. من همچنان منتظر پیشنهادات شما هستم. مطمئناً پیشنهادات شما می تونه به بهتر شدن کیفیت جام حذفی کمک کنه. پس پیشنهادات خودتونو به آدرس خصوصی من ارسال کنید.
    آدرس خصوصی :
    milad_graydays@yahoo.com
    ===========

    و اما برنامۀ هفتۀ دوم !!!
    برای هفتۀ دوم بازی های زیر رو براتون انتخاب کردیم. دو بازی از لالیگا و سه بازی از سری A. البته به این دلیل که برنامۀ هفتۀ 13 لیگ ایران در زمان اعلام برنامۀ لیگ مبین نامشخص بود، از این لیگ مسابقه ای رو در نظر نگرفتیم. تموم بازی های این هفته یکشنبه 26 آذر برگزار می شن. مهلت ارسال پیش بینی ها هم تا ساعت 12 ظهر روز یکشنبه 26 آذر هستش. پیش بینی های خودتونو می تونین به آدرس رسمی لیگ ارسال کنین :
    football@mobin-group.com
    ولی چند نکته!!! توی هفتۀ اول عده ای از اعضا با کدهای شناسایی خودشون مشکل داشتن. به همین خاطر هم تصمیم گرفتیم که از این هفته کدهای شناسایی رو حذف کنیم. برای همین هم شما می تونین هر جوری که دلتون خواست پیش بینی خودتون رو ارسال کنین. نتایج رو هم هرجوری که خواستین و با هر زبانی که خواستین بنویسین. فقط سعی کنید که خوانا و قابل فهم باشه. در ضمن هر شخص فقط می تونه با همون آیدی که ثبت نام کرده پیش بینی ارسال کنه. یعنی افراد نمی تونن که با استفاده از یه آیدی برای یه آیدی دیگه پیش بینی بفرستن. لطفاً تو این موضوع دقت کنین.
    بیشتر از این دیگه منتظرتون نمی ذارم. فقط افرادی که هنوز ثبت نام نکردن، می تونن آدرس ایمیل خودشونو برای من ارسال کنن تا نسبت به پذیرش عضویتشون اقدام بشه.
    خب دیگه... این شما و این هم برنامۀ هفتۀ دوم :
    =============

    رئال بتیس - بارسلونا
    اسپانیول - رئال مادرید
    اینتر میلان - مسینا
    آ اس رم - پالرمو
    سیه نا - آتالانتا

    =============
    موفق باشین

    میلاد – مسئول لیگ پیش بینی مسابقات فوتبال
    .....................
    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج هفته اول ليگ اينجا را کليک کنيد

    *****

    ثبت نام کنندگان در ليگ، تا بحال در 12 جدول
     18 نفري قرار داده شده اند

    براي مشاهده همه جدولها اينجا را کليک کنيد

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    از تهران تا سيدنی
    با "ويزای کار و تعطيلات"

    بابک عظيمی از سيدنی


    اشک در چشمان بيشتر اقوام دور و نزديک مجيد که برای بدرقه او به فرودگاه مهرآباد آمده اند، حلقه زده است. مجيد با ظاهری آراسته در حالی که کراواتی زده است، با تک تک بستگان خداحافظی می کند و به سمت در خروجی پروازهای خارجی حرکت می کند. ساعتی می گذرد و هواپيما از باند فرودگاه مهرآباد به پرواز در می آيد و مجيد، يک قدم به تحقق آرزوی ديرينه خود که کار و زندگی در يک کشور پيشرفته است، نزديکتر می شود. او پس از مدتها پيگيری و پرداخت ميليونها تومان پول توانسته ويزای کار در استراليا را بگيرد.
    بسياری از جوانان ايرانی به دلايل مختلفی از جمله اوضاع اقتصادی ايران، معضل بيکاری،‌ به دست آوردن آزاديهای فردی و اجتماعی، ادامه تحصيل و تجربه زندگی در دنيای غرب، تمايل دارند چند صباحی را در خارج از کشور بگذرانند.
    اما انگيزه مجيد از سفر به استراليا بيشتر برآورده ساختن نيازهای مالی بود. او در رشته مهندسی الکترونيک از دانشگاه سراسری فارغ التحصيل شده بود و تصميم زندگی در خارج از کشور را زمانی گرفت که نتوانست در ايران کار مورد نظر خود را دست و پا کند. در حقيقت او به دنبال در آوردن پول بود تا صرف مخارج عروسی و خريد مسکن خود در آينده نزديک کند.
    سفر مرگ
    مجيد در ابتدا قصد داشت تا بطور غير قانونی به استراليا عزيمت کند،‌ اما در رسيدن به هدف خود ناکام ماند. او يک بار به اندونزی سفر کرد تا از طريق دريا به استراليا وارد شود، اما پليس اندونزی او را دستگير کرد و نتوانست به سفر خود ادامه دهد.
    بايد اذعان داشت که دولت استراليا همواره با معضل پناهجويان غيرقانونی دست به گريبان بوده است. بيشتر اين پناهجويان شهروندان کشورهای آسيای شرقی، خاورميانه، آمريکای جنوبی و آفريقا هستند که در ابتدا به مالزی يا اندونزی سفر کرده و سپس قاچاقچيان انسان با دريافت مبالغ گزافی، آنان را از طريق دريا روانه استراليا می کنند.
    در برخی موارد، اين سفرهای دريايی به سفر آخرت تبديل شده و قايقهای کهنه و خارج از استاندارد قاچاقچيان، "مسافران خوشبخت" را به کام مرگ فرستاده است.
    مجيد در سفر قبلی خود مبلغ ۳۰۰۰ دلار به يک قاچاقچی انسان در اندونزی پرداخته بود و قرار بود که با کشتی به همراه تعدادی پناهجوی ديگربه سمت استراليا عزيمت نمايد. اما پس از دستگيری توسط پليس و سپری کردن چند روزی در زندان،‌ او نه تنها نتوانست ۳۰۰۰ دلار خود را پس بگيرد بلکه هزينه های زيادی را نيز بابت هواپيما و هتل پرداخت و سرانجام، دست خالی به ايران بازگشت.
    ورود به استراليا از طريق اندونزی،‌ مسيری بود که بهنام، دوست دوران دبيرستان مجيد به او پيشنهاد کرده بود. بهنام سالهای قبل از طريق عبور از اقيانوس خود را به استراليا رسانده بود و بتازگی توانسته بود از کمپ پناهجويان در استراليا پس از اخذ اجازه اقامت دائم بيرون بيايد.
    پناهجويان ايرانی در استراليا
    بهنام بسيار خوش شانس بود که توانسته بود با قايق خود را به استراليا برساند. بهنام به محض ورود به خاک استراليا توسط پليس دستگير شد و پس از تقاضای پناهندگی به عنوان پناه جو به اردوگاه منتقل شد و چهار سال در آنجا زندگی کرد.
    آمارها نشان می دهد که در حدود سه ميليون ايرانی خارج از ايران زندگی می کنند و تعداد ايرانيان مقيم استراليا ۲۴۵۵۸ نفر است. با توجه به اين که بسياری از ايرانيان هنگام ورود به استراليا به علتهای مختلف مليت خود را ايرانی اعلام نکرده و خود را شهروندان کشورهای ديگر معرفی کرده اند اين آمار دقيق نيست. به هر حال نام ايران در فهرست کشورهايی است که بخش عمده ای از پناهجويان از آنجا به استراليا آمده اند.
    پناهجويان ايرانی، برای جلب نظر مسئولين اداره مهاجرت، دلايلی از جمله مشکلات سياسی و يا آزادی های مذهبی يا اجتماعی را دستاويز گرفتن اقامت دائم خود قرار می دادند و به مرور زمان، دست اندرکاران امور پناهندگی در استراليا دريافتند که در عين حالی که پناهجويان واقعی با دلايل موجه کم نيستند، بخش عمده ای از اين دلايل، خيلی به واقعيت نزديک نبوده و فقط به منظور اخذ اقامت دائم بيان می شدند.
    بهنام هنگامی که در اردوگاه بسر می برد،‌ دليل پناهندگی خود را به استراليا تغيير مذهب عنوان کرده بود. بهنام به مامورين اداره مهاجرت گفته بود که به دليل اينکه در ايران، مجازات اعدام برای کسانی که از اسلام روی برگردانند در نظر گرفته شده،‌ لذا تامين جانی برای او در ايران وجود نداشت و مجبور بوده که ايران را ترک کند.
    بر اساس قانون فعلی، کليه کسانی که پس از ورود به استراليا تقاضای پناهندگی می کنند مجبور هستند تا زمان تکميل فرآيند بررسی پرونده هايشان در اردوگاه ها اقامت گزينند. بررسی تقاضای پناهندگی معمولاً چند ماه به طول می انجامد، گاهی نيز در صورت درخواست تجديد نظر، ممکن است سال ها زمان ببرد. اين مسئله باعث شده برخی از ايرانيانی که در اردوگاههای پناه جويان بسر می بردند به دليل فشارهای روحی بارها دست به خودکشی بزنند و سازمانهای بشر دوستانه، دولت استراليا را تحت فشار قرار داده اند تا هر چه زودتر وضعيت آنها را روشن کند.
    سيل گسترده ورود پناهجويان به استراليا از يک طرف و فشار سازمان های بين المللی غيردولتی و همچنين کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص وضعيت بد پناهجويان در اردوگاهها، مقامات استراليايی را بر آن داشت تا تدبيری در اين خصوص بينديشند.
    اعزام نيروی کار راه حلی برای دو طرف
    مجيد پس از بازداشتش توسط پليس اندونزی و پس از اينکه نتوانست بطور غير قانونی به استراليا بيايد مدام در فکر اين بود تا راهی را برای ورود به خاک استراليا بيابد تا سرانجام در روزنامه ها خواند که تفاهم نامه ای بين ايران و استراليا در خصوص اعزام نيروی کار به امضاء رسيده است.
    در سال ۲۰۰۳ صفدر حسينی وزير کار دولت خاتمی تفاهم نامه ای را با فيليپ رادوک وزير مهاجرت دولت استراليا به امضاء رساند که بر اساس آن، ايران اميدوار بود تا بتواند از طرفی بخشی از نياز استراليا به نيروی کار را تامين نمايد واز طرفی ديگر راه حلی برای معضل بيکاری جوانان ايرانی فراهم آورد.
    چندی نگذشت که پس از امضاء اين تفاهم نامه، استراليا ويزايی خاص را به نام کار و تعطيلات (Work and Holiday) ويژه ايرانيان طراحی کرد که پس از آزمايش موفقيت آميز اين نوع ويزا در ايران، دو کشور تايلند و شيلی نيز به دارندگان اين نوع ويزا پيوستند. اخيراً دولت استراليا موافقت نامه هايی را با کشورهای بنگلادش و ترکيه نيز به امضاء رسانده تا اين ويزا در اين کشورها نيز صادر شود.
    دولت استراليا، شرايط متفاوتی را برای هر کشور در خصوص اعطای اين نوع ويزا در نظر گرفته است و در ايران ‌ فقط به افرادی اعطا می شود که بين ۱۸ تا ۳۰ سال سن داشته و حداقل مدرک فوق ديپلم را دارا باشند و بتوانند در امتحان IELTS حداقل نمره چهار و نيم را کسب نمايند. بر اساس شرايط صدور، اين افراد پس از دريافت ويزا قادرند تا سقف ۱۲ ماه در استراليا کار کرده و يا تا سقف چهار ماه تحصيل نمايند. چنانچه سن آنان کمتر از سی سال باشد ويزای کار و تعطيلات حداکثر تا سه سال قابل تمديد است.
    بر اساس قانون استراليا،‌ دارندگان اين ويزا نمی توانند بيش از سقف ۶ ماه در يک کار باشند ودر ۶ ماه بعدی حتماً بايد محل کار خود را تغيير دهند، ‌در غير اينصورت، ويزای آنان از درجه اعتبار ساقط می شود و بايد استراليا را ترک کنند. گرفتن برگه عدم سوء پيشينه از نيروی انتظامی و داشتن ۵۰۰۰ دلار استراليا در حساب بانکی از ديگر شرايط ويزای کار و تعطيلات است. همچنين متقاضيان بايد از آزمايشات پزشکی سربلند بيرون آيند و از وزارت کار و امور اجتماعی تاييديه دريافت دارند.
    خوشبختاته مجيد تمامی شرايط را دارا بود و در دل خوشحال بود که می تواند به آرزوی ديرينه اش دست يابد و سپس عزم خود را جزم کرد که به هر صورتی شده به استراليا بعنوان نيروی کار اعزام شود.
    ويزای کار و تعطيلات، تجارتی پر سود
    هنگامی که مجيد به وزارت کار مراجعه کرد تا از چگونگی گرفتن ويزا اطلاع حاصل نمايد به او گفته شد که بخش خصوصی متولی رسيدگی و پيگيری پرونده های اعزام نيروی کار است. به مجيد فهرستی از دفاتر کاريابی داده شد. او تمامی مراحل را يکی پس از ديگری طی کرد و در امتحان IELTS شرکت کرد و پس از گرفتن نمره مورد نظر و پرداخت ۷۰۰۰ دلار به يکی از دفاتر کاريابی توانست ويزای استراليا را بگيرد. مجيد مبلغی را که پرداخت شامل هزينه های اقامت ۱۵ روز اول در استراليا و همچنين بابت يافتن کار در رشته مرتبط با تحصيلاتش بود.
    در حقيقت مجيد نمی دانست که دفاتر کاريابی مجاز به گرفتن چنين پولهايی از داوطلبان نيستند و عملاً اين کار غير قانونی است.
    ناصر نادری، مدير کل کاريابی وزارت کار در مرداد ماه سال ۸۵ در واکنش به اخذ پول از داوطلبان توسط دفاتر کاريابی در مصاحبه با ايرنا گفت که متقاضيان در صورت مراجعه به دفاتر کاريابی غير دولتی خارجی جهت ثبت نام و تشريفات اداری تا انعقاد قرارداد از پرداخت هرگونه وجهی با عنوان هزينه صدور ويزا معاف خواهند بود.
    به گفته او کاريابی‌های غيردولتی خارجی فقط مجاز هستند، در صورت انعقاد قرارداد يکساله يا بيشتر با کارفرمای استراليايی، فقط يک ماه حقوق دريافتی کارجو از کارفرما را به عنوان حق‌الزحمه در انتهای سال و يا در مدت يک سال به نسبت يک دوازدهم، دريافت کنند."
    ورود به سيدنی
    در راه سفر به استراليا،‌ مجيد بسيار خوشحال بود که توانسته پس از دوندگی های بسيار مسير ورود قانونی خود به استراليا را هموار کند. او در راه رويايهای زيادی را در سر می پروراند. اما اولين شوک پس از برزمين نشستن هواپيما در فرودگاه سيدنی به او وارد شد،‌ چون هيچ کس به استقبال مجيد نيامد و اين برخلاف قولی بود که دفتر کاريابی به او داده بود. سرانجام مجيد پس از سرگردانی زياد توانست رابط دفتر کاريابی را در سيدنی بيابد،‌ اما چند روز گذشت وهيچ چيز مطابق با شرايط قرارداد پيش نرفت.
    مجيد می گويد: "من در دفتر کاريابی مبلغ ۷۰۰۰ دلار بابت کار آتی خود پرداخت کردم ولی پس از اينکه به سيدنی آمدم نمايندگان دفتر مرا در يک بقالی مشغول به کار کردند و دو هفته بعد صاحبکارم که يک نفر هندی بود مرا از کار اخراج کرد. بعدها فهميدم دفتر کاريابی مبلغ ۴۰۰ دلار به صاحبکارم پرداخت کرده تا بطور صوری دو هفته مرا مشغول به کار کرده و سپس به بهانه ای واهی مرا اخراج کند."
    کاهش شانس مهاجرت
    مجيد قبل از سفر، پيش خود فکر می کرد که پس از ورود به استراليا شانس بيشتری را در گرفتن اقامت دائم پيدا می کند اما نمی دانست از جهاتی، دارندگان طريق ويزای کار و تعطيلات شانس کمتری در گرفتن اقامت دائم دارند.
    يکی از شروط گرفتن ويزای مهاجرت به استراليا داشتن سوابق کار مرتبط با رشته تحصيلی به مدت سه سال است که عملاً با توجه به اينکه ايرانيانی که با ويزای کار وتعطيلات می آيند در کارهايی غير مرتبط با رشته خود مشغول می شوند، به هيچ وجه نمی توانند سابقه کار مفيد ارائه دهند.
    مجيد پس از اينکه نتوانست به کار خود را در بقالی ادامه دهد،‌ مدت مديدی تلاش کرد که کار جديدی برای خود دست و پا کند اما کوشش هايش نتيجه مطلوبی در بر نداشت. متاسفانه تجربياتی که در ايران کسب کرده بود،‌ بهيچ وجه مطابق با استانداردهای کار در استراليا نبود و سرانجام مجبور شد در کارهای ساختمانی مشغول به کار شود تا بتواند هزينه های زندگی در شهر گرانی همچون سيدنی را بپردازد.
    اما واقعيت امر اين بود که کارفرمايان استراليايی تمايل بيشتری برای بکارگيری افرادی دارند که از کشورهايی اروپايی به استراليا برای اقامت کوتاه مدت می آيند؛ چرا که نياز به آموزش کمتری به آنان وجود دارد. اين در حالی است که چنانچه يک ايرانی بخواهد در مشاغل مرتبط با تحصيلات خود مشغول بکار شود ماهها نياز به آموزش دارد.
    سياست کارآمد استراليا
    متاسفانه مجيد بدليل ضعف جسمانی نتوانست به کارهای ساختمانی ادامه دهد و پس از تلاش بسياردر يافتن کار، سرانجام در يک کارواش که متعلق به يک افغانی بود مشغول به کار شد. اما او ديگر آن مجيد اولی نبود بلکه سختی های زندگی در غربت او را هر روز افسرده و افسرده تر می ساخت.
    مجيد پس از گذشت چند ماه،‌ تصميم گرفت به اين وضعيت پايان دهد. چون با اين همه تلاش و صرف ميليونها تومان پول، او نه تنها نتوانسته بود هيچ اندوخته ای برای مخارج عروسی و زندگی آينده اش کنار بگذارد ، ‌بلکه حقوق ناچيزش کفاف مخارج زندگی او را دراستراليا نيز نمی داد. بهمين خاطر عزم خود را جزم کرد و مصمم شد که خود را به عنوان پناهنده معرفی نمايد تا بتواند از مزايای پناهندگان بهره مند شود اما بعد متوجه شد که نمی تواند چنين کاری کند.
    زيرا يکی از شروط اعطای ويزای کار و تعطيلات، ارائه برگه عدم سوء پيشينه از نيروی انتظامی ايران و ديگری تعهد وزارت کار و امور اجتماعی در خصوص داوطلب است. دولت استراليا با اين شروط زيرکانه راه را برای اعلام درخواست پناهندگی سياسی و اجتماعی دارندگان ويزای کار و تعطيلات بست زيرا اولاً ارائه برگه عدم سوء پيشينه بدين مفهوم است که فرد هيچ گونه مشکل سياسی ويا مذهبی با دولت ايران نداشته و ثانياً تاييديه وزارت کار، به منزله آگاهی دولت ايران از خروج چنين فردی از کشور به عنوان نيروی متخصص است.
    از سوی ديگر، دولت استراليا توانست با اعطای چنين ويزايی منافع مادی زيادی را نصيب کشور خود سازد. دارندگان ويزای کار وتعطيلات ميزان بيشتری ماليات نسبت به شهروندان استراليايی - در حدود سی درصد درآمد خود- به دولت می پردازند.
    بازگشت به ايران
    آمارهای اداره مهاجرت استراليا نشان می دهد که از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۰۶ تنها ۱۰۵۰ ويزای کار وتعطيلات برای سه کشور ايران، شيلی و تايلند صادر شده است و چنانچه خوشبينانه سهم ايران را ۶۰ درصد اين ميزان يعنی ۶۳۰ نفر تخمين بزنيم در می يابيم که ساليانه بطور متوسط حدود ۲۰۰ نفر ايرانی تحصيل کرده به استراليا اعزام شده اند تا از سر ناچاری در مشاغلی همچون نقاشی ساختمان، صافکاری، ظرفشويی، پخش تراکت های تبليغاتی ، کارهای ساختمانی و مشاغلی از اين دست مشغول به کار شوند. کارهايی که به هيچ وجه نيازی به داشتن مدرک دانشگاهی ندارد.
    از طرفی ديگر،‌ در حالی که ميليون ها جوان بيکار در ايران وجود دارد،‌ به نظر نمی رسد يافتن ۶۳۰ کار عمدتاً غير مرتبط ، در ظرف مدت سه سال برای ۶۳۰ جوان دانشگاهی ايرانی بتواند گرهی از معضلات بيکاری جوانان باز کند. تازه در اين ميان برخی از دارندگان ويزای کار و تعطيلات،‌ بويژه خانمها ، به علت فشارهای زياد غربت و پس از صرف ميليونها تومان هزينه، چند هفته ای بيشتر در استراليا دوام نمی آورند و به ايران باز می گردند.
    در سالن پروازهای ورودی فرودگاه امام خمينی، ‌خانواده های بيشماری با دسته های گل گرد هم آمده بودند تا به استقبال مسافران خود بروند. سرانجام هواپيمای شرکت امارات به زمين نشست و چندی نگذشت که مجيد بسرعت از هواپيما بيرون آمد و پس از انجام تشريفات اداری و عبور از گمرک به سالن خروجی آمد.
    اما هيچ کس به استقبال او نيامده بود، چون اين خواسته خود مجيد بود تا هيچ کس از بازگشتش به ايران مطلع نباشد. مجيد با قلبی شکسته و چهره ای مغموم در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود سوار بر تاکسی به سمت خانه آمد.
     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان