622

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 622 :: چهارشنبه 6 دی 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

خطر غرق کشتی در ساحل کمتر از درياست.
ولی کشتی را جای در درياست .

از «دل نوشته هاي شخصي»

 

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره دیروز «روزانه» (621) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • عکسها و تصاویر بسیار جالب مخصوص کریسمس 
  • معرفي و دانلود فيلم يک جن زدگي آمريکايي
  • دانلود آلبوم: Gozlerim Bin Yasinda
  • موزيک تيتراژ انتهايی سريال کمکم کن با خوانندگی قاسم افشار
  • GetRight Professional 6.1
  • Best KeyLocker v1.04
  • به بهانه سالگرد زلزله بم
  • یاد خط سه ای ها به خیر!
  • جادوي نفوذ در دلها
  • آسمانيان بي نظير ، زمينيان بي بديل
  • بحران شهري
  • چگونه خدا به فرياد اين بيچاره رسيد
  • من «نيكل» هستم !
  • با عرض معذرت از قیصر امین پور
  • فهرست چك آپ هاي دوره اي
  • گفت وگو با پیمان قاسم خانی، سرپرست نویسندگان «باغ مظفر»
  • درباره هنر «نه» گفتن
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

عکسها و تصاویر بسیار جالب مخصوص کریسمس 
براي اينكه به اسم ايتاليا با خلق و خوي ايرانيها بيشتر آشنا بشيم!
گزارش تصويري از مراسم تشييع ناصر عبداللهي

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

در جلسه علني ديروز مجلس
بررسي طرح الزام دولت به تجديد نظر در همكاري با آژانس آغاز شد

نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بررسي طرح الزام دولت به تجديد نظر در همكاري با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي را آغاز كردند.
نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در ادامه جلسه علني ديروز سه شنبه خود بررسي طرح الزام دولت به تجديد نظر در همكاري با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي را آغاز كردند و ادامه بررسي آن به دليل اتمام وقت جلسه علني ديروز مجلس به جلسه بعدي مجلس يعني امروز موكول شد.
دو فوريت طرح الزام دولت به تجديد نظر در همكاري با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در جلسه علني روز گذشته به تصويب رسيد.
كاظم جلالي مخبر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در خصوص اين طرح گفت: مجلس شوراي اسلامي به عنوان بزرگترين مرجع تصميم گيري بايد تصميمات مقتضي را در مورد صدور قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل بگيرد و واكنش خودرا به جامعه جهاني ارايه كند.
مخبر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس تصريح كرد: با توجه به تسلط لابي قدرت در شوراي امنيت، توجهي به حقوق ايران به عنوان عضو معاهده «ان.پي.تي» نشد، لذا مجلس از دولت مي‌خواهد در مورد همكاري خود با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي تجديد نظر كند كه اميدواريم تصميم شايسته در اين زمينه اتخاذ شود.
حسن كامران نماينده اصفهان در مخالفت با اين طرح دو فوريتي گفت: غربي‌ها به سركردگي آمريكا با جمهوري اسلامي ايران رفتار خصمانه خود را ادامه مي‌دهند.
وي با طرح دو پرسش از محمد البرادعي مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اظهار داشت: آيا جمهوري اسلامي ايران گزارش هزار و 300 صفحه‌اي به اين آژانس ارائه نكرده است، آيا 2 هزار نفر روز بازرسي از مراكز هسته‌اي ايران انجام نشده است؟ اين حجم همكاري جمهوري اسلامي ايران با آژانس همكاري پركاري را نشان مي‌دهد و اين در حالي است كه خروجي آن صدور قطعنامه است.
عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس تصريح كرد: صدور اين قطعنامه نشان مي‌دهد كه البرادعي از آمريكا دستور مي‌گيرد.
كامران با اشاره به معاهده «ان.پي.تي» گفت: در ماده 4 اين پروتكل برحق كشورهاي عضو بر داشتن فعاليت صلح‌آميز هسته‌اي تاكيد شده است.
وي اظهار داشت: اين طرح، طرح قوي و محكمي براي برخورد با ماهيت ضد انساني و بشري امريكا و رژيم صهيونيستي و به اندازه حجم دشمني‌هاي آمريكا عليه ايران نيست و بايد طرحي قوي‌تر به مجلس ارائه شود.
در ادامه سيد كاظم دلخوش نماينده صومعه‌سرا در مجلس به عنوان موافق اين طرح،قطعنامه شوراي امنيت عليه فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را قطعنامه ضد بشري خواند و گفت: در صدور اين قطعنامه مردم هوشيار ايران اسلامي و جهان حرمت شكني دشمنان را شاهد بودند.
نماينده صومعه‌سرا با بيان اين كه ايران به دنبال استيفاي حق قانوني خود در استفاده از انرژي صلح‌آميز هسته‌اي است، تصريح كرد:در شرايطي كه برخي كشورها با قابليت كمتر از ايران به انرژي هسته‌اي دست يافته‌اند، اين ظلم مضاعف به مردم مسلمان ايران است.
وي افزود: جمهوري اسلامي ايران همواره به دنبال تعامل و ايجاد تعادل با ديگر كشورها است و خود را مقيد به حفظ حريم و حرمت حقوق انساني مي‌داند و تاكنون هيچ انحرافي در فعاليت صلح‌آميز هسته‌اي ايران گزارش نشده است.
دلخوش حركت شوراي امنيت سازمان ملل را غيرقانوني، ظالمانه و غيرمنصفانه خواند و اظهار داشت: مجلس در اين طرح دو فوريتي با تاكيد بر حمايت از دانش هسته‌اي صلح‌آميز بومي، از دولت، شوراي عالي امنيت ملي و وزارت امور خارجه خواسته است تا در پاسداري از تداوم مذاكرات بدون شرط تلاش مضاعف كنند.
وي با تاكيد بر اين كه ايران يك قدم از خواسته به حق خود عقب نشيني نمي‌كند، تاكيد كرد: جمهوري اسلامي ايران بايد داد مشروع ملت ايران را به گوش جهانيان برساند و ثابت كند كه استفاده از دانش صلح‌آميز هسته‌اي حق مسلم ايران است.
نماينده صومعه‌سرا تصريح كرد: دولت بايد تمام راهكارهاي حقوقي، سياسي و اقتصادي را براي لغو اين قطعنامه ضد ايراني از طريق مجامع مختلف پيگيري كند.
وي افزود: ما بايد به دنيا ثابت كنيم كه ايران آماده مذاكره و دفاع از حقوق قانوني مردم است و جانانه ايستادگي مي‌كند.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

يک جن زدگي آمريکايي 
An American Haunting

کارگردان: کورتني سالومون. فيلمنامه: برنت موناهان، کورتني سالومون. موسيقي: کين ديويدسون. مدير فيلمبرداري: آدرين بيدل. تدوين: ريچارد کوميو. طراح صحنه: همفري جيگر. بازيگران: دانلد ساترلند[جان بل]، سيسي اسپيسک[لوسي بل]، جيمز دارسي[ريچارد پاول]، ريچل هرد- وود[بتسي بل]، ماتيو مارش[جيمز جانستون]. ٩١ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ آمريکا. نام ديگر: An American Haunting - The Billwitch Story.
با ديده شدن يک گرگ سياه با چشم هايي زرد رنگ در مزرعه خانواده بل، وقايعي غريب شروع به روي دادن مي کند. سپس روحي شرير، جان پدر خانواده و دختر کوچک شان بتسي را هدف خود قرار مي دهد. آزارهاي جسمي و روحي بي رحمانه اي که بر بتسي وارد مي شود، خانواده را مضطرب و پريشان مي کند. مراسم جن گيري و دور کردن بتسي از خانه نيز موثر واقع نمي شود. در پايان تلاش هاي آنها روح شرير شروع به سخن گفتن با اعضاي خانواده مي کند، اما هنوز دليل حضور خود و چرايي آزار آنها را مخفي نگاه مي دارد...

چرا بايد ديد؟
دومين فيلم کورتني سالمون متولد ١٩٧١ تورنتو بر اساس واقعه اي غير طبيعي که در فاصله سال هاي ١٨١٨ تا ١٨٢٠ در تنسي رخ داده و به شکل رسمي تحت عنوانThe Bell Witch of Tennessee ثبت شده و تا امروز دستمايه ٣٥ کتاب بوده، ساخته شده است. جالب اينجاست که اهالي منطقه واقع در کنار رود سرخ معروف هنوز در وحشت بازگشت ارواح به سر مي برند. فيلم با بودجه اي ٢٥ ميليون دلاري و با حضور دانلد ساترلند بازيگر فيلم کلاسيک ترسناک حالا نگاه نکن و سيسي اسپيسک بازيگر فيلم ترسناک کري که هر دو از آثار کلاسيک اين گونه محسوب مي شوند، ساخته شده تا اعتبار آنها را ضميمه فيلم کند.
کورتني سالومون اومين فيلمش را سال ٢٠٠٠ با عنوان سياه چال و اژدها کارگرداني کرد که محصولي نوجوان پسند بيش نبود. يک جن گيري آمريکايي از طرف منتقدان به تئاتري بودن متهم شده، اما باز هم دوستداران فيلم هاي ترسناک دلايلي براي تماشاي آن خواهند يافت! انصافاً از فيلم ترسناک بعدي که معرفي خواهم کرد، بهتر است.
ژانر: درام، ترسناک، راز آميز، تريلر.

لینک دانلود
این فیلم را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید
http://www.filefactory.com/file/26a6c8
http://www.filefactory.com/file/195caf
http://www.filefactory.com/file/d2d22d


را
هنمای دانلود
بعد  از اینکه روی لینک فایل مربوطه کلیک کردید، صفحه ای باز می شود که وارد سای ت Rapidshare می شوید. در صفحه باز شده جدولی را مشاهده می کنید که در انته ای آن دو کلید وجود دارد: Free و Premium
باید رو ی Free کلیک کنید تا صفحه مربوط به دانلود باز شود. در وسط صفحه شمارنده  ای بصورت معکوس از عدد 60 شروع به شمارش می کند. وقتی شمارنده به صفر ر سید، در همان قسمت منوی جدیدی باز می شود، بعد از وارد کردن کد امنیتی که  در همانجا نوشته شده است (و معمولا 3 کاراکتری می باشد)، روی Download From Mirror کلیک کنید تا شروع به دانلود فایل مورد نظرتان کند.
تذکر مهم: در هنگام دانلود از سایت Rapidshare و سایتهای اینچنینی، حتما باید نرم افزار مخصوص دانلود مثل (DAP و ... ) غیرفعال باشند و نباید توسط چنین نرم افزارهای دانلود کنید، چون موفق نخواهید شد!
بعد از دانلود همه قسمتها، فايل قسمت اول را اجرا کنيد، تا فيلم Extract و آماده نمايش شود.

 

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

دانلود مجموعه طنز

باغ مظفر - قسمت بیستم

سریال جدید و  زیبای باغ مظفر کاری از مهران مدیری؛
این سریال هر شب از شبکه سوم تلویزیون دولتی ایران پخش میشه، ما هم سعی میکنیم همزمان برای دانلود براتون بزاریم.

 این قسمت از سریال را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید:

سرور ۱      سرور ۲      سرور ۳

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسی

Gozlerim Bin Yasinda
باصدای Ahmet Kaya

آلبوم زيبای خواننده محبوب ترک Ahmet Kaya به نام Gozlerim Bin Yasinda

برای دانلود روی هر یک از آهنگهای بالا کلیک سمت راست کرده و Save Target As را بزنید.
 


 

تک موزیک

موزيک تيتراژ انتهايی سريال کمکم کن
با خوانندگی قاسم افشار

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

GetRight Professional 6.1

GetRight به نظر من که خودم از این دانلود منیجر استفاده می کنم بهترین هست.این نرم افزار به شما کمک می کنه تا دانلودی کامل و بدون مشکل داشته باشین.شاید شما همیشه به هنگام دانلود نگران این هستین که اینترنت شما اگه قطع شد دانلود شما از بین خواهد رفت؟!اما GetRight قابلیت نگه داشتن دانلود تا هر کجا که دانلود فایل انجام گرفته است رو دارا می باشد و شما به راحتی قادر خواهید بود در هر ساعتی که خواستین به دانلود خودتون ادامه بدین.امیدوارم از آخرین نسخه این دانلود منیجر خوب لذت ببرید.

 لینک دانلود نرم افزار | لینک دانلود کرک
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.
 


 

دنیای موبایل

Best KeyLocker v1.04

نرم افزاری برای قفل کیبورد، برای گوشیهای نوکیا

 لینک دانلود
برای دانلود فقط کافیست روی لینک بالا کلیک کنید.

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده​ایم

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده​ایم
ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت
با چنین گنج که شد خازن او روح امین
لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست
آبرو می​رود ای ابر خطاپوش ببار
حافظ این خرقه پشمینه مینداز که ما

 

از بد حادثه این جا به پناه آمده​ایم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمده​ایم
به طلبکاری این مهرگیاه آمده​ایم
به گدایی به در خانه شاه آمده​ایم
که در این بحر کرم غرق گناه آمده​ایم
که به دیوان عمل نامه سیاه آمده​ایم
از پی قافله با آتش آه آمده​ایم

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»

 

جمله روزانه

6 دی
هیچ کس نمی تواند تو را غمگین کند. هیچ کس نمی تواند تو را نگران کند. هیچ کس نمی تواند احساساتت را جریحه دار کند. هیچ کس نمی تواند تو را به کاری غیر از خواسته درونی ات، وادار کند.
وین دایر

فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com

**************

هر آنچه مرا نكشد، قويترم خواهد ساخت

فرستنده:
s_ir62@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

به مردم بگویید بهتر از آن چیزی كه می خواهید به شما بگویند.
امام محمد باقر (ع)

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

پوست کندن میوه ها و سبزی ها
برای جدا کردن پوست سبزی ها و میوه های پوست نازک به شرح زیر عمل کنید :
میوه های پوست نازک را درون کاسه ای قرار بدهید و روی آن آب جوش بریزید تا آب کاملا" سطح میوه ها را بپوشاند . سپس یک دقیقه میوه ها را در همان حال رها کرده ، آنگاه با یک چاقوی نوک تیز پوست آنها را جدا کنید .
گوجه فرنگی را که مدتی در یخچال نگهداری کرده اید را می توانید به کمک چاقو آسانتر پوست بکنید . برای این کار با پشت چاقو روی همه ی قسمتهای گوجه خط می اندازیم و سپس با نوک چاقو پوست گوشه ای از آن را جدا می کنیم . آنگاه به کمک دست بقیه پوست را می کنیم.
برای آنکه پوست میوه هایی مانند انگور ، گوجه فرنگی یا پرتقال آسانتر کنده شود ، آنها را 2 دقیقه درون آب جوش می گذاریم و سپس از آب جوش بیرون آورده ، داخل آب سرد می اندازیم . پوست آنها به آسانی کنده خواهد شد.
برای آنکه پوست سیب زمینی به راحتی کنده شود می توانید به آب جوش یک قاشق چایخوری جوش شیرین اضافه نمایید .
برای جدا کردن پوست دوم باقلا روی آن نمک بپاشید . پس از 5 دقیقه به راحتی پوست آن را جدا کنید .

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

ناخن جويدن

آيا ناخن جويدن امري شايع و متداول بشمار مي آيد؟
ناخن جويدن عادتي متداول است ولي معمولا يک مشکل جدي براي کودکان بشمار نمي آيد. اين عادت بيشتر در دوران جواني و بلوغ ديده مي شود زمانيکه نيمي از تمام کودکان تا اندازه اي ناخن هايشان را مي جوند.

چه مشکلات و عللي باعث ايجاد اين عادت مي شود؟
اکثر کودکاني که ناخن خود را مي جوند هيچ مشکلي ندارند. در بعضي موارد خود ناخن جويدن ممکن است ايجاد مشکل نمايد.
مانند: 1- عفونت باکتريال 2- ايجاد زگيل اطراف ناخن 3- خون ريزي 4- آسيبهای دائمی و مزمن ناخن ها .
http://lover-than-love.mihanblog.com

 

 

صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com

17- ماركسيسم، دارونيسم و نيچه ايسم در خدمت كه؟

مي دانيم[1] كه غير صهيونيستها طوري تربيت شده اند كه نمي توانند وقايع تاريخي و مشاهدات خود را بدون پيش داوري، تحليل كرده و از اين تحليلها نتيجه عملي بگيرند و استفاده نمايند.
بگذار خود را با اصولي كه ما به نام علم( تئوري) به آنها ديكته كرده ايم سرگرم كنند با توجه به اين هدف ما به ياري مطبوعات( رسانه هاي گروهي) اعتماد غير صهيونيست ها را به صحت اين تئوري ها جلب مي كنيم. روشنفكران غير صهيونيست علوم را بطور مجزا از هم مورد تحقيق قرار مي دهند وبي آنكه خود متوجه باشند، اطلاعات فراوان و نتايج گرانبهائي را فراهم مي آورند ولي آنها را در متن عمل پياده نمي كنند، اما عوامل ما اطلاعات بدست آمده از اينگونه تحقيقات را با هم تلفيق و تركيب كرده تا به يك كل دست يابند و فكر خود را در جهت خواستهاي ما پرورش دهند.
فكر نكنيد آنچه كه در بالا گفته شد تنها يك حرف است.دقت كنيد كه ما چگونه موفق شديم داروينيسم، ماركسيسم و نتيجه ايسم را بال و پر بدهيم. صهيونيست ها بايد بسادگي به اهميت نقش ويرانگر نظريه هاي بالا روي ذهن و انديشه غير صهيونيست ها پي ببرند

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

در همین زمان است که زرتشت آیینی نو می آورد:
خجسته پی و نام او زردهشت
که آهرمن بدکنش را بکشت
به شاه جهان گفت: پیغمبرم
ترا سوی یزدان همی رهبرم
و این پیامبر در نخستین پیام خویش به شاه می گوید که دین و حکومت باید یکی باشد:
بیاموز آیین و دین بهی
که بی دین همی خوب ناید شهی
و شاه نیز همگان را فتوا می دهد که به غیر از دین من:
به آیین پیشینگان منگرید!
در دیار ارجاسب اما داستان را باور نمی کنند و تسلیم دین و شاه نو نمی شوتد و این همه را به مسخره می کیرند، غافل از ان که چه اژدهایی دارد تنوره می کشد:
یکی پیر پیش آمدش سرسری
به ایران به دعوی پیغمبری
همی گوید از آسمان آمدم
ز نزد خدای جهان آمدم
خداوند را دیدم اندر بهشت
مرین زند و استا همه او نوشت
ارجاسب پس از این نامه ای به گشتاسب می نویسد و او را از فریب آیین تازه واز ریشه کن کردن آیین کهن می ترساند:
شنیدم که راهی گرفتی تباه
مرا روز روشن بکردی سیاه
بیامد یکی پیر مهتر فریب
ترا دل پر از بیم کرد و نهیب
سخن گفت از دوزخ و از بهشت
به دلت اندرون هیچ شادی نهشت
تو او را پذیرفتی و دینش را
بیاراستی راه و آیینش را
بیفکندی آیین شاهان خویش
بزرگان گیتی که بودند پیش

شاه نو اما در فکر قدرت است و آیین نو بهترین سرمایۀ این راه. پس لشکر گرد می آورد تا به نبرد با ارجاسب برخیزد. در این میان وزیر دانشمند و فرزانۀ او، اما سخنانی دارد که باید بارها و بارها خواند و از آن درس گرفت

 

 

مشکان
info@moshkan.com

چهارشنبه: پیامبر اعظم

درسهایی از زندگی از پیامبر گرامی اسلام درسال پیامبر اعظم(ص)

91ـ قدرشناسى
پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار وفادار و حق شناس بود، و بر همين اساس ، ثويبه كنيز آزاد شده ابولهب با اينكه بيش از چند روز شير به او نداده بود، آن حضرت بعدها همواره جوياى حال ثويبه مى شد، و به خاطر محبتهاى او در دوران شيرخوارگى ، از او احترام مى كرد. حتى پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه ، براى او (كه در مكه مى زيست ) لباس و هديه هاى ديگر مى فرستاد، ثويبه در سال هفتم هجرت از دنيا رفت . پيامبر صلى الله عليه و آله ، از وفات او غمگين گرديد و از خويشان او جويا شد، تا به آنها محبت كند.

92ـ قرائت قرآن
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله چنان بود كه نمى خفت تا اينكه مسبحات را قرائت مى فرمود. و مى گفت : در اين سوره ها آيه اى وجود دارد كه از هزار آيه برتر است .
پرسيدند: مسبحات چيست ؟ حضرت فرمود: سوره هاى حديد، حشر، صف ، جمعه و تغابن

93ـ كار و تلاش
روزى پيامبر صلى الله عليه و آله با اصحاب خود نشسته بودند. پيامبر جوان نيرومندى را ديد كه اول صبح مشغول كار و تلاش مى باشد. بعضى از حاضران گفتند: اين شايسته تمجيد و ستايش بود، اگر نيروى جوانى خود را در راه خدا به كار مى انداخت ؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: چنين نگوييد، اگر اين جوان كار مى كند تا نيازمنديهاى خود را تاءمين كند و از ديگران بى نياز گردد، در راه خدا گام برداشته و همچنين اگر به نفع پدر و مادر ناتوان و كودكان خردسالش كار كند و آنها را از مردم بى نياز سازد، باز هم در راه خدا قدم برداشته است.

94ـ كاشتن درخت
جابربن عبدالله انصارى (ره ) گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله بر ام مبشر انصارى در نخلستانى كه داشت ، وارد شدند و فرمودند: اين نخل ها را مسلمان كاشته يا كافر؟ عرض كرد: مسلمان آنها را كشت كرده است . فرمودند: مسلمان هر درختى بنشاند، يا زراعتى بكند و آدمى و چهارپايان از آن بخورند براى او صدقه به حساب مى آيد.

95ـ كرامت
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به يكى از خانه هاى خود وارد شد و اصحاب او به محضرش مشرف شدند، تعداد اصحاب بسيار بود و اتاق پر شده بود.
جريربن عبدالله در اين هنگام وارد شد، اما جايى براى نشستن نيافت و در نزديكى درب نشست .
پيامبر صلى الله عليه و آله عباى خود را برداشت و به او داد و فرمود: اين عبا را زيرانداز خود قرار ده . جرير عبا را گرفت ، و بر صورت خود واگذارد و آن را مى بوسيد و گريه مى كرد آنگاه آن را جمع كرد و به پيامبر صلى الله عليه و آله رو كرد و گفت : من هرگز بر روى جامه شما نمى نشينم . خداوند تو را گرامى بدارد، همان گونه كه مرا گرامى داشتى .
پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهى به سمت چپ و راست خود كرد و سپس ‍ فرمود: هرگاه شخص محترمى نزد شما آمد، او را گرامى بداريد، و همچنين هر كسى كه را از گذشته بر شما حقى دارد؛ او را نيز گرامى بداريد.

 

 

مصحف
@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة البقرة آيات: 286 محل نزول: مدینه

الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ 275 يَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ 276 إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ 277 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ 278 فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ 279 وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ 280 وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ 281

 

ترجمه فارسي مکارم

كسانى كه ربا مى‏خورند، (در قيامت) برنمى‏خيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماس شيطان، ديوانه شده (و نمى‏تواند تعادل خود را حفظ كند; گاهى زمين مى‏خورد، گاهى بپا مى‏خيزد) اين، به خاطر آن است كه گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتى ميان آن دو نيست)» در حالى كه خدا بيع را حلال كرده، و ربا را حرام! (زيرا فرق ميان اين دو، بسيار است) و اگر كسى اندرز الهى به او رسد، و (از رباخوارى) خوددارى كند، سودهايى كه در سابق ( قبل از نزول حكم تحريم) به دست آورده، مال اوست; (و اين حكم، گذشته را شامل نمى‏گردد;) و كار او به خدا واگذار مى‏شود; (و گذشته او را خواهد بخشيد) اما كسانى كه بازگردند (و بار ديگر مرتكب اين گناه شوند)، اهل آتشند; و هميشه در آن مى‏مانند «275» خداوند، ربا را نابود مى‏كند; و صدقات را افزايش مى‏دهد! و خداوند، هيچ انسان ناسپاس گنهكارى را دوست نمى‏دارد «276» كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زكات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است; و نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏شوند «277» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و آنچه از (مطالبات) ربا باقى مانده، رها كنيد; اگر ايمان داريد! «278» اگر (چنين) نمى‏كنيد، بدانيد خدا و رسولش، با شما پيكار خواهند كرد! و اگر توبه كنيد، سرمايه‏هاى شما، از آن شماست ( اصل سرمايه، بدون سود); نه ستم مى‏كنيد، و نه بر شما ستم وارد مى‏شود «279» و اگر (بدهكار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانايى، مهلت دهيد! (و در صورتى كه براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا به او ببخشيد بهتر است; اگر (منافع اين كار را) بدانيد! «280» و از روزى بپرهيزيد (و بترسيد) كه در آن روز، شما را به سوى خدا بازمى‏گردانند; سپس به هر كس، آنچه انجام داده، به طور كامل باز پس داده مى‏شود، و به آنها ستم نخواهد شد (چون هر چه مى‏بينند، نتايج اعمال خودشان است) «281»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید

 


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

dorna_na2005@yahoo.com

با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شده ام از بهر خدا
زآن زلف خوشت یک سلسه کن

 

 

baran_sh16@yahoo.com

روزی دروغ به حقیقت گفت :
میل داری با هم شنا کنیم ؟
حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول او را خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند . حقیقت لباسش را در آورد .
دروغ حیله گر فوراً لباسهای او را پوشید .
از آن روز به بعد همیشه حقیقت عریان و زشت است و دروغ در لباس حقیقت زیبا و فریبنده .

 

 

golbarge_maryam@yahoo.com

وقتي هيچ کاري ديگه از دستت ساخته نيست(مستاصل شدي) همه چيزو به خدا بسپار......

 

 

ebliss10@yahoo.com

زندگي اتشگهي درسينه پابرجاست گربيفروزيش رقص شعله اش درهركران پيداست ورنه خاموشي است و خاموشي گناه ماست

*****

كاش واژه حقيقت آنقدر با لبها صميمي بود كه براي گفتنش نيازي به شهامت نبود

 

 
niceboy_1380@yahoo.com

به بهانه سالگرد زلزله بم

دوستان سلام
خيلي وقت بود که مطلبي را نفرستاده بودم، اما امروز مي خوام به بهانه 5 دي، سالگرد زلزله دردناک بم، مثل هميشه يه نکته اي باريک تر از مو (!) را بگم.
دقيقا يادم هست در اون روزها که زلزله بم اتفاق افتاده بود، خاتمي در مصاحبه تلويزيوني با پز فراوان وعده داد که کار بازسازي بم را تا پايان دولت خودش بطور کامل به پايان خواهد رساند (اين مسئله برميگرده به زمستان 82). و اما امروز که يک نيم سال از پايان دولت خاتمي مي گذره، وزير مسکن اعلام کرده که تا به حال فقط 70 درصد بازسازي شهر بم به پايان رسيده است!!
البته وعده هاي آبکي، دروغين و عوام فريبانه در دولت قبلي و از زبان خاتمي بسيار شنيده ايم و اين يک نمونه بود!

 

 

shadow_1352@yahoo.com

(برای ایمان)
خدایا تو نخواهی گذاشت که از مراد دلم دور بمانم.
(برای اوضاع و شرایط درست)
هم اکنون عشق الهی هر گونه اوضاع و شرایط نادرست را در ذهن و تن و امورم نیست و نابود می کند.عشق الهی قدرتمند ترین عنصر عالم است وهرچه را که هم جنس خود نباشد از میان بر می دارد.
(برای رهایی از هر گونه قید و شرط)
من این بار را به دست خدا می سپارم.و خود را آزاد می کنم
(برای برکت)
خدای من خدای وفور و برکت است و اکنون هر ناز ونعمت را که آرزومند یا نیازمند باشم،بیش از آن نیز به من عطا می کند.
(برای ثروت)
من در خرج کردن پول بی باکم و می دانم که خدا روزی رسان بی درنگ و نا متناهی من است.
(برای شادی)
شادمانی ام کار خداست.پس هیچ کس نمی تواند در آن دخالت کند.
(برای عشق)
من با خودم و همه دنیا در آشتی و آرامشم.به همگان عشق می ورزم و همگان به من عشق می ورزند.
(برای از دست دادن چیزی)
انسان چیزی را از دست می دهد که یا حق الهی او نباشد،
و یا آنقدر که باید وشاید عالی نباشد

 

 

alghadr@gmail.com

سخنان بزرگان

-علمي كه طلب آن بر هر مرد و زن مسلمان واجب است، علم نفس است.

-شخص عاقل بايد زماني را براي محاسبة نفس خود قرار دهد.

-هر گاه ديدي كسي بيش از تو تلاش مي كند، خود را توبيخ و سر زنش كن و به تلاش بيشتر تشويق نما.

-كسي كه از خود حساب بكشد، سود مي برد، و كسي كه از آن غافل شود، زيان مي بيند.

- كسي كه از درون براي خود واعظي قرار ندهد، موعظه هاي مردم به او سودي نخواهند رساند.

- بر هر انساني واجب است كه هر روز دربارة عمل آن روز، از خود سئوال كند.

 

.

bidari57@yahoo.com

یاد خط سه ای ها به خیر!

۱- اگر مطلب قبلی ام درباره محسن رضایی و سایت بازتاب موجب رنجش برخی دوستان شده از آنها - و نه سایت بازتاب- عذرخواهی می کنم. اما ضمن احترام به این دوستان ، همچنان بر نظر قبلی ام هستم. سوابق افراد هم به هیچ عنوان ملاکی برای ارزیابی وضعیت کنونی آنها نیست. آقای هاشمی رفسنجانی بالاتر از محسن رضایی فرمانده جنگ بود اما الان نمی توان با توجه به آن سابقه ، باب انتقاد بر ایشان را بست. عبدالله نوری هم نماینده امام در سپاه بود اما الان وضعیتش را دوستان اطلاع دارند که به چه مراحلی رسیده است.

۲- همان طور که قبلا" چند بار نوشتم ، سایت بازتاب را سابقا" یک سایت حرفه ای می دانستم اما الان تبدیل به یک بنگاه باج گیری سیاسی شده است. سیاست گذار اصلی آن هم شخص آقای رضایی است. رویکرد چند ماه اخیر بازتاب در قبال دولت و شخص رئیس جمهور صراحتا" شکل و شمایل لجن پراکنی به خود گرفته است. اگر دوستان یک تحلیل محتوای جدی در خصوص تخریب های صورت گرفته علیه رئیس جمهور داشته باشند روشن می شود که سرمنشاء تقریبا" اکثر تخریب ها بازتاب است. این سایت یک حرکت تخریبی را آغاز می کند و سایت های ضدانقلاب هم دنباله آن را می گیرند.

۳- از قدیم گفته اند کلوخ انداز را پاداش سنگ است. نمی شود به بهانه سوابق آقای رضایی ، سگ ها را آزاد بگذاریم و سنگ ها را ببندیم. شاید تعابیری که بنده در مطلب قبلی بکار گرفتم به نظر برخی دوستان تند باشد اما قطعا" از لجن پراکنی ها و دروغ پردازی های سایت بازتاب علیه احمدی نژاد تندتر نیست. مضافا" اینکه بعضی وقت ها تند بودن لازم است تا طرف مقابل حد یقفی برای تندروی های غیرمنطقی خود بیابد. البته نوشته های این حقیر در این وبلاگ محقر قطعا" نمی تواند پاسخ مناسبی به لجن پراکنی های بازتاب باشد به همین دلیل از برخی دوستان خواستم تا اگر می توانند به این مطلب در سایت ها لینک بدهند که با قدری ملاحظه کاری این کار را کردند و از آنها ممنونم. به هر حال گمانم بر این است که هر کس تلخی می کند باید قدری مزه تلخی را به او چشاند تا از موضع تفرعن پایین بیاید. اگر چه می دانم بازتابی ها از این جایگاه پایین نمی آیند.

۴- در رابطه با نقش طیف آقای محسن رضایی در ایجاد تفرقه بین جریان اصولگرا حرف های زیادی هست که انشاء الله در فرصتی دیگر بدان خواهم پرداخت. فقط دوستان را به این سابقه حوالت می دهم که در ابتدای تشکیل مجلس هفتم ، اولین سنگ بنای اختلاف در اصولگرایان تشکیل گروهی تحت عنوان فراکسیون وفاق و کارآمدی بود که برخی گردانندگان اصلی آن از نیروهای محسن رضایی هستند. بالاخره آقا محسن می خواهد جریان سوم راه بیندازد. یاد خط سه ای ها به خیر!

 

 

didar_bkh@yahoo.com

دختر 9 ساله کودک است مجازاتش نکنید

بر اساس قوانین ایران سن مسئولیت کیفری برای دختران 9سال تمام قمری است و اگر دختر بچه ای که 8 سال و 9 ماه شمسی دارد مرتکب جرمی شود همانند یک فرد بزرگسال به زندان شلاق و حتی اعدام محکوم می شود
بنا بر ماده 49 قانون مجازات کودکان از مسئولیت کیفری معاف هستند و در صورت ارتکاب جرم تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و در موارد لزوم کانون اصلاح و تربیت اطفال می باشد اما این قانون دختر 9 ساله را کودک نمی داند
بنا به تبصره یک این ماده منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد .بلوغ شرعی نیز بنا به تبصره یک ماده 1210قانون مدنی 15 سال تمام قمری برای پسران و 9 سال تمام قمری برای دختران است
قانون گذار مبنای این مواد قانونی را شرع اسلام در نظر گرفته است این در حالی است که در بین فقها یک نظر واحد در این رابطه جود ندارد
برخی از فقها همچون آقای صانعی 13 سال را سن بلوغ شرعی عنوان می کنند و برخی همچون آقای معرفت معتقدند حد بلوغ در اطفال همانگونه که نسبت به جنسیت پسر یا دختر بودن یکسان نیست نسبت به امور مختلف از جمله عبادات معاملات حدود و غیره نیز یکسان نیست
از سوی دیگر بررسی آیات مربوط به بلوغ از سوی پژوهشگران امور دینی نشان می دهد در هیچ یک از آیات سن مطرح نشده و بر نشانه های ذاتی و طبیعی برای تشخیص سن بلوغ تاکید شده است
نسبی بودن بلوغ شرعی تغییر آن در موارد مختلف نیز از دیگر مواردی است که پژوهشگران امور دینی بر آن تاکید کرده اند به گفته آقای فاضل میبدی بلوغ که شرط تکلیف ازدواج اختیار مالی و قوانین کیفری و حقوقی است یک پدیده تکوینی و طبیعی است و شارع نمی تواند آن را در انسان جعل و اعتبار کند و بگوید دختر 9ساله تعبدا بالغ است
بر اساس همین مبانی است که اهل سنت بلوغ دختران را از 15 سالگی به بالا تعیین کرده اند ابوحنیفه 18سال را برای پسران و 17 سال را برای دختران سن بلوغ می داند مالکی ها 18 سال را سن بلوغ می دانند و شافعی ها و حنبلی ها نیز 15 سال را سن بلوغ دختر و پسر معرفی کرده اند
و حال سوال اصلی چرا سن بلوغ دختر نسبت به پسر کمتر و زودتر است؟
و چرا اصلاحات اساسی در قوانین مدنی و شرعی ما صورت نمی پذیرد؟
واز همه مهمتر نباید رابطه ی شرع و قدرت حاکم را فراموش کرد
واما مطلب بعدی من دوستی مطلبی راجع به روز عشق در فرهنگ ایران فرستاده بودند لطفا منبع این مطلب را مشخص کنید

 

 

n_sahra78@yahoo.com

يک ايميل دريافتي .... انتقاد!

با سلام
من واقعاً متاسف شدم و روز به روز بر تاسفم افزوده می شود، مجله اینترنتی مبین محلی از اطلاعات بود و حالا جای خود را به جار و جنجالها و دعواها و گاه یقه گیریهای طرفداران خاتمی و احمدی نژاد داده، چنانچه در گذشته بعد از خواندن آن احساس خوبی داشتم و حالا با حالتی عصبی و ... آن را مطالعه می کنم ، آقای احسان غفاری چطور به خود اجازه می دهند عنوان یادداشت همینجوری هر چه دلشان میخواهد بنویسند؟ کجای آن همینجوری است؟ این که تمام تحقیر و توهین مستقیم و بی تعارف به کسانی است که با هزار آرزو و برای بهتر شدن اوضاع مملکتشان به کسی رأی داده اند و به عشق وطن نفس می کشند، من خود در دوره قبل به آقای خاتمی رأی دادم چون در نظرم از ایشان اصلح تر نبود و در این دوره چون جناح ایشان ( به نظر من) آدم با کفایتی را معرفی نکرده بود به آقای احمدی نژاد رای دادم چون باز در این دوره با اوضاع حاکم از ایشان اصلح تر ندیدم و به هردو انتخابم می بالم و به آن تعصب دارم ،در دوره آقای خاتمی، ایشان به نهایت، کارهایی کردند که جای تقدیر و مباهات ایران و ایرانی است ، کم لطف نباشید و صبر کنید تا آقای احمدی نژاد نیز کارش را بکند مگر آن دوران گرانی و تورم نبود؟ مگر آن دوران همه چیز عالی و همه در رفاه بودند؟ که حالا هنوز یکسال از دوران آقای احمدی نژاد نگذشته این همه هر چیز ساده ( برای ایرانیان دیگر گرانی تخم مرغ و تورم و نان ..... عادی و ساده شده چون ما عادت کرده ایم به چیز های مهمتر بیاندیشیم) در کوس و کرنا نکنید ، چرا طیفی را هرچند از نظر شما حد اقل به تحقیر می نگیرید که دوره قبل نیز ضعف هایی دارد توجه داشته باشید که من خودم طرفدار آقای خاتمی هستم و غیر مغرضانه می گویم کمی صبر و ادب سیاسی هم بد نیست، برای همه کسانی که در این رابطه مینوسند چه این طرفی چه آن طرفی، راجع به سفرهای ریاست جمهوری نیز باید بگویم بزرگترین دستاوردش اگر نمی دانید تخصیص بودجه هایی برای مناطق و مواردی است که قطعاً اگر دولت در تهران و در دفترش باشد هرگز از آنها آگاه نخواهد شد چرا که در مواردی که ما خود شاهد آن هستیم و سالها به طول انجامیده است مثلاً مواردی در مشهد که من خود شاهد آن بوده ام ، گذشته از آن کسی که به مقام ریاست جمهوری می رسد قطعاً آنقدر شعور و درک سیاسی دارد که برای سخن گفتن از هر کشوری لازم به زندگی در کنار مردم و یا عضویت در دولت آن کشور نداشته باشد. چرا بیراه می گویید مگر همه سیاستمداران در همه کشورهایی که در مورد آن حرف می زنند بوده اند چرا نسبت به شخصی این چنین تحقیر آمیز حرف می زنید شما این طور می اندیشدید باشد برای خودتان چرا در یک مجله عمومی ذهن ها مخدوش و متشنج می کنید مسئله مسافرت شخصی آقای احمدی نژاد چه دخلی به دولت و سفرهای آن دارد؟ اگر قلم سیاسی می زنید ادب آن را هم داشته باشید.
در پایان از شما مبین هم می خواهم کمی نوشته ها را مطالعه کنید و اگر مستقیم توهین آمیز است از گذاشتن آن در مجله خودداری کنید من شاهدم که طیفی از اعضای خود را با این کاری که چند وقتی است پیش گرفته اید از دست می دهید یکی طرفدار آقای خاتمی است می آید و هرچه می خواهد به آقای احمدی نژاد می گوید دیگری طرفدار آقای احمدی نژاد است می آید به آقای خاتمی هرچه می خواهد می گوید.....

 

 

gwmorteza@yahoo.com

جادوي نفوذ در دلها

تمام افرادي كه ما با آنها در ارتباطيم به دنبال گمشدة خود در اين دنياي بزرگ مي‌گردند. خود ما نيز به دنبال كسي هستيم كه اگر اوقاتي را با او سپري مي‌كنيم اين دقايق از بهترين‌ها و به ياد ماندني‌ترين لحظات زندگي مان باشد و هر چه شناخت ما از خود و سپس از اطرافيان بيشتر باشد ارتباطمان شكل بهتري به خود مي‌گيرد. اگر بتوانيم در چند برخورد اول مخاطب‌مان را بشناسيم شايد بتوانيم از تنش و درگيري‌هاي بعدي جلوگيري كرده باشيم و يا شايد سرعت برقراري ارتباطمان بيشتر باشد.
افراد را از نظر روحي مي‌توانيم به سه دسته 1 - بصري 2 - سمعي 3 - لمسي تقسيم كنيم و اين از ضروري‌ترين دانستني‌ها مي‌باشد. ممكن است كسي هر سه حالت را داشته باشد اما به طور حتم يكي از اين حالتها غالب است‌. حالا ببينيم كه اين كيفيت‌ها چگونه‌اند:
افراد بصري‌:
اين افراد بيشتر به كيفيت‌هاي ديداري توجه دارند و تصاوير براي آنها اهميت بيشتري دارد. سريع صحبت مي‌كنند و... از حركات دست بسيار استفاده مي‌كنند و هر آنچه را تعريف مي‌كنند به گونه‌اي مي‌گويند كه مخاطب تصوير آن را در ذهن خود ببيند.
افراد سمعي‌:اين افراد بيشتر به شنيده‌ها توجه دارند. كلام و طنين و آهنگ را به خاطر مي‌سپارند. هيجان كمتري دارند. آهسته صحبت مي‌كنند و سعي مي‌كنند كه بيانشان شيوا و رسا باشد.
افراد لمسي‌: اين افراد بيشتر به كيفيت‌هاي لمسي توجه دارند و از آنچه لمس كرده‌اند صحبت مي‌كنند. خيلي آرامند حتي يك نوع رخوت و سستي را مي‌توان در آنها ديد. احساس آنها از ديگران عميق‌تر است‌. براي شناخت اين افراد تنها كافيست اين قصه را به دقت بخوانيد:
سه دوست با كيفيت‌هاي حسي متفاوت با هم به باغي مي‌روند و هنگامي كه برگشتند كافي است كه از هر يك از آنها بپرسيم كه گردش چطور بود؟ نفر اول مي‌گويد: آنقدر زيبا بود كه حد نداشت‌. آسمان آبي و درختها سرسبز، آب آنقدر زلال بود كه كنار رودخانه معلوم بود. كاش با خودمان دوربين برده بوديم‌... آفرين‌، او يك فرد بصري است‌. نفر دوم اينگونه تعريف مي‌كند: آدم واقعاً نياز دارد گاهي از سر و صداي شهر دور باشد و به صداي طبيعت گوش دهد. صداي رودخانه آنقدر لذتبخش بود. باور كن پرنده‌ها قشنگ‌تر مي‌خواندند... درست حدس زديد، او يك فرد سمعي است‌. نفر سوم مي‌گويد: در آن سايه خنك كه روي پوستمان وزش نسيم را كاملاً حس مي‌كرديم و از همه بهتر وقتي بود كه پاهايمان را در آب خنك فرو مي‌برديم‌... اين كه ديگر از همه راحت‌تر بود. او يك فرد لمسي است‌. متوجه شديد كه به راحتي مي‌توان اين حالتها را در افراد مختلف تشخيص داد. حال دانستن اين موضوع شما را در ارتباط قوي‌تر و صميميت و تأثير گذاري بيشتر كمك مي‌كند. با هر تيپي از افراد بايد مثل خودش و براساس كيفيت حسي خودش رفتار كرد. اين به معناي خلاف ميل خود عمل كردن نيست‌، بلكه براي تأثيرگذاري بيشتر است‌. اگر لازم است از رئيس خود چيزي بخواهيد، فرزندتان را در مورد موضوعي نصيحت كنيد و يا همسر خود را راهنمايي كنيد با دانستن اين كه با هر كسي با كيفيت حسي متفاوت چگونه رفتار كنيد، بهتر مي‌توانيد ارتباط برقرار كنيد و اطلاعات لازم را انتقال دهيد.
با بصري‌ها چگونه رفتار كنيم‌؟ افراد بصري به هر آنچه به چشم آيد بيشتر توجه مي‌كنند. بصري‌ها عاشق گل اند. دوستدار هديه دادن و هديه گرفتن هستند. به كاغذ كادو و هديه علاقه‌مندند. به اين كه از ديد ديگران چگونه‌اند، خيلي اهميت مي‌دهند. با بصري‌ها بايد پرشورتر و پرهيجان‌تر بود. بايد خلاصه صحبت كرد. توضيح و تفسير زياد حوصلة آنها را سر مي‌برد. از حركات دست و چهره در هنگام صحبت بهره ببريد. براي بصري‌ها كادو ببريد. رفتاري مؤدبانه و محترمانه داشته باشيد به احترام آنها بلند شويد، آنها از آدم‌هاي شُل و وِل متنفرند و عاشق هيجان‌اند.
با سمعي‌ها چگونه رفتار كنيم‌؟ سمعي‌ها به شنيده‌ها توجه دارند. به گفتار مؤدبانه و محترمانه‌. به اظهار علاقه گفتاري «به دوستت دارم‌.» به موسيقي و صداي خوش توجه نشان مي‌دهند. با سمعي‌ها كمي آرام‌تر از بصري‌ها صحبت كنيد. شمرده و متين باشيد. تشويق‌تان بيشتر كلامي باشد. يك «آفرين‌» و «دوستت دارم‌» براي يك سمعي هزار مرتبه بيشتر از «يك هديه‌» مي‌ارزد. تند صحبت كردن با آنها بي‌ادبي تلقي مي‌شود.
با لمسي‌ها چگونه رفتار كنيم‌؟
لمسي‌ها بسيار ملايم اند. آنقدر كه به نظر بعضي‌ها شل و ولند. اما در ملايمت آنها متانت است‌. لمسي‌ها به آنچه با دست حس مي‌كنند خيلي ميانه گرمي دارند. لمسي‌ها را بايد در آغوش كشيد. دستانشان را به گرمي فشرد. آنقدر كه با نوازش و در آغوش كشيدن و بوسيدن مي‌توان محبت را به لمسي‌ها ابراز كرد با «دوستت دارم‌» و «هديه‌» اين كار ميسر نيست‌. با لمسي‌ها ملايم صحبت كنيد.
مثل اين كه ديگه بهتر از اين نميشه‌، همة عزيزانمان را مي‌توانيم شاد كنيم‌. اما مواظب باشيد درست تشخيص دهيد.

 

 

mohsen0915@yahoo.com

سلام وخسته نباشید
چند روز پیش که داشتم روزنامه مطالعه میکردم خبری خواندم در مورد تر خیص استاد باستانی پاریزی از بیمارستان. استاد از این گله مند بود که دیگر کسی مایل به انتشار کتابهای ایشان نبست بخصوص جوانها. البته حق هم دارد واقعا ما جوانان ایرانی چقدر به تاریخ بخصوص تاریخ 2500 ساله کشورمان آشنا هستیم ؟ اصلا چقدر اهمیت قائل هستیم ؟ آیا برای ما فرقی هم دارد که در گذشته چه بودیم و حال چه هستیم ؟ آیا برای ما مهم هست که در گذشته متمدنترین کشور جهان بودیم و به دنیا علم صادر میکردیم ؟ ما فقط وقتی برای گردش به تخت جمشید میرویم اندکی تاسف میخوریم و البته کمی هم توهین به اسکندر میکنیم که چرا این اثر با شکوه را چنین به ویرانه ائی تبدیل کرده است ، در حالی که خود ما هم از اسکندر مقدونی دست کمی نداریم وقتی برای فرهنگ و تمدن خود ارزشی قائل نیستیم . اصلا ما چقدر ایرانی باقی ماندیم که حال بخواهیم برای فرهنگمان دلسوزی کنیم ؟ آیا دیدن ویرانه های تخت جمشید وسایر بنا های تاریخی کشورمان نباید تلنگری باشد بر احساس و شعور ایرانی ما و اینکه باید دوباره شروع کرد آیا روح بلند ایران این انتظار را از فرزندان خود ندارد که مام میهن را فرزندانی شایسته باشیم آری باید شرمنده باشیم که فرزندانی چنین ناخلف هستیم . واقعا چقدر برایمان مهم بوده است حفظ تمدن و فرهنگ ایرانی ؟ بخدا دین ما فرهنگ ما تمدن ما همه یکصدا از ما علم و شعور میخواهند راستی و درستی را میخواهند ، پویائی و بالندگی را میخواهند . چرا وقتی جوانی از شهرستان به تهران میاید در اولین فرصت سعی به تقلید از لهجه تهرانی میکند ؟ چون فرهنگ و تمدن خود را قبول ندارد و این یعنی فاجعه!!!مگرآداب و رسوم سیستانی ریشه در فرهنگ ایرانی ندارد ؟ مگر رسوم اهالی لرستان ریشه در فرهنگ ایرانی ندارد و همینطور کرد و ترک و ترکمن ؟ چرا از خود گریزانیم چرا وقتی یک ایرانی به فرنگ میرود میشود بهترین شهروند آن کشور؟ چون میداند فرهنگ و تمدن و تاریخ آن کشور بجز علم و شعور را از او قبول نمیکند . در حالی که از تاریخ کشور خود غافلیم ما 2500 سال تاریخ پر فراز و نشیب را داریم اما آیا باندازه پشیزی به خواندن کتابهای تاریخی در مورد کشور خودمان راغب هستیم ؟ مگر چند نفر علاقمند و پا به سن گذاشته . ما جوانان باید که تاریخ کشورمان را مورد مطالعه قرار دهیم و در جهت رسیدن به ایرانی آباد از تجربه های تاریخی پند بگیریم . کاری که همه کشورهای متمدن میکنند . آنها اقتخارشان به داشتن تاریخی است که حتی به اندازه تاریخ سیستان ما شکوفا نیست . . حالا بیائید ببینید که چه کنگره هائی که نمیگیرند و از چه شخصیتها ئی که از چهار گوشه عالم دعوت نمیکنند که هر چه از تاریخ کشور مثلا اتریش میدانند بگویند و بعد با افتخار آن را ضمیمه فرهنگشان میکنند . متاسفانه آنان چنان در باره تاریخ ما اطلاع دارند که حتی بهترین تاریخ نگار ایرانی از آن اطلاع ندارد. و ما معتبرترین کتابهایمان از مولفان اروپا است. مگر بجز این است که آمریکا تاریخ تمامی کشورها را مو به مو مورد توجه قرار داده و این چنین بر دنیا ترکتازی میکند ، ما هم میگوئیم تاریخ مربوط به گذشتگان است و کتابهای تاریخی مربوط به سالخوردگان . وای بر ما
با تشکر محسن

 

 

metemadi1351@yahoo.com

الهی به مردان در خانه ات
به آن زن ذلیلان فرزانه ات
به آنانکه با امر*روحی فداک*
نشینند و سبزی نمایند پاک
به آنانکه مرعوب مادر زنند
ز اخلاق نیکوش دم می زنند
به آن شیر مردان با پیش بند
که در ظرف شستن به تاب و تبند
به آنانکه در بچه داری تکند
یلان عوض کردن پوشکند
به آنانکه بی اذن و امر عیال
نیاید در از جیبشان یک ریال
به آنانکه با ذوق و شوق تمام
به مادر زن خود بگویند مام
به آنانکه دارند با افتخار
نشان ایزو.....نه *زی ذی نه هزار*
به آنانکه دامن رفو میکنند
ز بعد رفویش اتو میکنند
به آنانکه در گیر سوزن نخند
گرفتار پخت و پز مطبخند
به آن قورمه سبزی پزان قدر
به آن مادران به ظاهر پدر
الهی به آه دل زن ذلیل
به آن اشک چشمان *ممد سبیل*
به تن های مردان که از لنگه کفش
چو جیغ عیالاتشان شد بنفش
که ما را بر این عهدکن استوار
از این زن ذلیلی مکن برکنار
به زی ذی جماعت نما لطف خاص
نفرما از این یوغ ما را خلاص

 

 

eshge.mahdi@gmail.com

آسمانيان بي نظير ، زمينيان بي بديل

در محضر حجت الاسلام والمسلمين شيخ حسين انصاريان

سخن از برپاكنندگان حادثه اي بي مانند، واقعه اي عظيم، اتفاقي عبرت آموز و حقيقتي بي شبه و مثل است، كه براي تمام انسانها، در همه ادوار حيات و زندگي، منبعي سرشار از پند و موعظه و نصيحت و درس است.
اهل ملك و ملوك، و ساكنان زمين و آسمان، برپاكنندگان چنين حادثه اي را جز يك بار نديدند و به غير از يك مرتبه واقعه اي بدين صورت و به اين كيفيت در تمام فضاي باعظمت حيات اتفاق نيفتاد
تحقق اين واقعه بي نظير در سرزمين كربلا بر دو طايفه تكيه داشت ،گروهي زميني محض و قومي آسماني خالص.
گروه آسماني در عرصه گاه حيات خود، جز خدامحوري، عشق به حق، اداي مسئوليت در راه رضاي دوست، برپا كردن پرچم حقيقت، روشن نگاه داشتن چراغ فضيلت، برانداختن كاخ ستم و بيداد، ريشه كن كردن شجره خبيثه و سرسبز نگاه داشتن شجره طيبه، انديشه ديگر نداشتند. و آن گروه ديگر، يعني طايفه مادي مسلك و قوم زميني، در جولانگاه زندگي خويش، جز طاغوت محوري، پيروي هواي نفس، تعطيل وظايف اخلاقي، از كار انداختن چرخ انديشه و فكر، دنبال كردن برنامه هاي شكم و شهوت و افتادن در لذات بي در و پيكر حيواني فكر ديگر در سر نمي پروراندند.
آن چهره هاي عرشي و ملكوتي، كه به رهبري حضرت حسين(عليه السلام) به تعداد هفتاد و دو نفر در سرزمين نينوا و عرصه گاه كربلا و سرزمين بهشتي مقام ماريه، خيمه كرامت و شرافت و خرگاه ايمان و استقامت برپا كردند، در عين اين كه در قالب جسم و چهارچوب بدن به سر مي بردند، ولي در عصمت و پاكي، همچون فرشتگان عرش نشين و بلكه به نظر رسول با عظمت اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم) از ملك مقرب و كعبه مشرفه برتر و بالاتر بودند.
آن چهره هاي منحوس و تاريك دل، كه به تعداد سي هزار نفر، در ميدان نينوا به دستور يك بچه سرراهي كه پدري براي او نبود و مادرش با هر بي پدري هم بزم مي شد، يعني: عبيدالله، براي كشتن برترين مردم و پاك ترين انسان ها از شيرخواره و جوان و پير، و آتش زدن خيمه هاي ناموس قرآن، و حرم با حرمت اوليا و به اسارت بردن اسوه هاي عفت و پاكي و عصمت و درستي جمع شدند. طاغوت زدگاني بودند كه به پرستش هوا و هوس، و متابعت از شهوات و دنبال كردن خوي ددمنشي و تعظيم در برابر فاسقي شرابخوار و كافري سگ باز و منافقي ميمون پرست چون يزيد، زندگي مي گذراندند.
آنان در مدرسه بني اميه درس درندگي، غارت، بي رحمي، بي مهري، چپاول، ظلم و ستم، كينه و نفاق و منيت و خودپرستي آموخته بودند.

¤ چهره اي برجسته از گروه حسينيان
از جمله كساني كه با عشق و علاقه و با بصيرت و معرفت، همراه و همراز كاروان نور در زمان خود شد و آثاري برجسته و معنوي از خود به يادگار گذاشت، مرحوم آخوند ملامحمد كاشي (رحمه الله) است.
شخصيت هايي بزرگ، مرداني سترگ همچون آيت الله شهيد مدرس، حاجي شيخ مرتضي طالقاني، حاج آقا رحيم ارباب، آيت الله سيدجمال الدين گلپايگاني، آيت الله العظمي حاج آقاي حسين بروجردي(رحمهم الله) از دست پرورده هاي مرحوم آخوند كاشي بودند.
سيدي كريم النفس و عالمي فرزانه براي اين بنده در شهر اصفهان از قول استادش حاج آقا رحيم ارباب قطعاتي ناب از حيات آخوند كاشي را نقل كرد كه مرحوم ارباب به خاطر رفت و آمد زيادش با آخوند، شاهد قسمتي از آن قطعات بود.
آخوند كه بيش از هفتاد سال غوطه ور در علم و معرفت، تدريس و تعليم، حال و مناجات و زهد و تقوا بود، تمام مدت زندگي را در حجره اي متوسط در مدرسه صدر اصفهان گذراند. او داراي روحي آزاد و سرشار از مناعت طبع و قناعت نفس بود. در تنگدستي و گاهي تهيدستي بسر مي برد. معاش روزمره اش به سختي تامين مي شد، ولي از نظر معني و معنويت دريايي پرجوش و خروش بود. نفس و دمي عيسوي داشت كه توانست آنچنان بزرگاني را تحويل جامعه دهد.
پول و ثروت نداشت و دستش از مال و مكنت خالي بود، ولي شعاع فيوضات و بركات وجودش عجيب و غريب مي نمود.
او در طول عمر نوراني اش تحت تاثير هوا و هوس و شكم و شهوت قرار نگرفت. امكان ازدواج برايش فراهم نيامد، ولي هجوم توفان آمال و آرزو و تندباد شهوات، در برابر اراده الهي و اخلاقي انساني او شكست خورد.
غذايش هفته اي يك بار آبگوشت، و ديگر روزها نان خالي، نان و پنير، نان و آب و يا نان و سبزي بود.
در كارهاي شخصي از كسي كمك نمي گرفت و اجازه كمك هم به كسي نمي داد.
در برابر حوادث خم به ابرو نياورد، از علم و عمل و زهد و تقوا تا لحظه آخر حيات دست برنداشت.
از نعمت هاي الهي تا جايي كه سر سفره اش قرار مي گرفت، به طور مطلوب و شايسته استفاده مي كرد، تا جايي كه در پاك كردن سبزي خوردن وسواس به خرج مي داد، كه مبادا پر سبز قابل استفاده اي از نظر دور بماند. مي گفت: اين پر سبز، هزاران فرسخ راه پر پيچ طبيعت را طي كرده تا به انسان برسد و از انسان به وسيله عبادت به حق نائل گردد.
طلبه تازه واردي به وقت سحر براي نماز شب برخاست، گويي از تمام در و ديوار مدرسه صداي سبوح قدوس رب الملائكه و الروح به گوشش مي خورد. از هوش رفت. صبح به محضر آخوند داستان آن ساعت خود را عرضه داشت، در حالي كه نمي دانست آن ذكر نوراني كه از در و ديوار به گوش مي رسيد، هماهنگي عناصر با ذكر و ورد سحر آخوند بود. آخوند كاشي به او فرمود: تسبيح موجودات جاي تعجب ندارد، عجب از گوش تو است كه اين صداي ملكوتي را از در و ديوار شنيدي
اين است ميوه شيرين حسيني شدن، و ثمره خوشگوار ايمان واقعي، و اخلاق الهي و عمل صالح كه هر كس حسيني مسلك شود، آسماني شده، و هر كس روي از اين كوي بگرداند زميني مي شود و همچون كرم ميان لجن مي لولد تا بميرد.
اگر حسيني نيستيم، تا مرگ ما فرا نرسيده و فرصت در دست است همچون حر بن يزيد، زهير بن قين، وهب بن عبدالله، ابوالحتوف بن حرث و سعد بن حرث، خود را به اين حقيقت برسانيم و مشام جان از بوي آن كوي معطر نماييم.

فقط 24 روز تا محرم باقي مانده،
آماده محرم حسين (ع) هستيم؟

 

 

hasanghorbani@yahoo.com

به راستي اصولگرايي مشكل است!

بسم الله الرحمن الرحيم

ماههاست كه از روي كار آمدن دولت نهم ميگذرد و حوادث تلخ و شيرين فراواني در داخل كشور به وقوع پيوسته است اما آنچه بيش از هرچيز دل نگارنده را به درد آورده است، عملكرد برخي از كساني است كه خود در ميان طيف اصولگرايي، يعني همان تفكر دولت برآمده از رأي ملت، جاي دارند. از ميان اين افراد، به صورت ويژه برادران مؤمن و دانشمندي همچون افروغ و خوش چهره كه پشتوانة علمي و روحية نقادانة ايشان سالهاست مورد تحسين دوستداران نظام و انقلاب بوده است، رويه اي را اتخاذ كردهاند كه براي هر فردي كه خود را منتسب به تفكر اصولگرايي ميداند، ماية بسي تأسف و تعجب! است.


سرور گرامي جناب آقاي افروغ!
اينجانب به عنوان شهروندي كه جريانات مجلس و دولت را دنبال كرده و هيچ وابستگي كاري نيز با اين دو قوه ندارم و به عنوان كسي كه از قبل خدمت شما ارادت داشته و پشت سر شما نماز نيز خوانده ام، متأسفانه نوع مواضع و عملكرد شما و همكاران اصولگرايتان در مجلس را به هيچ عنوان منطبق بر معيارهاي اصولگرايي نمييابم.

به راستي از روزي كه اين دولت عليرغم ميل همة جناح هاي سياسي و براساس خواست مردم روي كار آمده است، نحوة تعامل شما و همكارانتان با اين دولت چگونه بوده است؟ آيا واقعاً پذيرفته ايد كه محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور اسلامي ايران است؟ آيا اگر رقباي ايشان امروز بر مسند اين مسئوليت تكيه زده بودند، باز هم مجلس اصولگراي ما همين رفتار قيم مآبانه را اتخاذ مي نمود؟

برادر عزيز!
تا كنون در تمام مصاحبه هاي خود عنوان كرده ايد كه ما دولت را نقد مي كنيم و حتي اگر تخريب هم صورت گيرد دولت اصولگرا موظف است پاسخگو باشد. نكتة اساسي اينجاست كه آيا شما طرف ديگر سكه را فراموش كرده ايد؟ آيا شرايطي را كه يك منتقد اصولگرا آن هم در جايگاه و شأن والايي چون شما بايد رعايت كند، مراعات نموده ايد؟

به راستي آيا انتقاد مشفقانه، برادرانه، به دور از كينه هاي نفساني، به قصد كمك به دولت و پيشبرد هرچه بهتر امور و مخلصانه و به قصد رضاي خدا، همين است كه شما و همفكرانتان ارائه ميدهيد؟ مگر وظيفة مجلس، قانونگذاري براي اجرا توسط دولت نيست؟ تاكنون جز مصاحبه ها و نطق هاي آتشين در جهت تخريب دولت، چند طرح براساس افكار اصولگرايي خود و به قصد هدايت دولت به سمت جهتگيري هايي كه به نظر شما صحيح است، در مجلس به تصويب رسانده ايد؟

مگر كمكي بالاتر از اين نيز مي توان به دولت اصولگرا نمود؟ نقادي هاي آرمانگرايانه از سوي امثال بنده كه در كنار گود نشسته ام كاري غير طبيعي نيست، اما مگر شما فراموش كرده ايد كه خود نمايندة مردم و مسئول در قبال امور مملكتيد؟ اگر قصد شما واقعاً هدايت دولت است، چه ميزان در راه تصويب اين گونه قوانين موفق بوده ايد؟

جناب آقاي دكتر افروغ!
به راستي، بين مواضع اخير شما در مورد انتخابات، كه خود را جزء عقلاي قوم مي دانيد و ما نيز بر اين امر صحه ميگذاريم، و تفكر اصولگرايي چه نسبتي وجود دارد؟ واقعاً از شما بعيد بود. مگر نه اين است كه همة كانديداهاي اصولگراي شوراي اسلامي، خود را حامي دولت معرفي كردند و از محبوبيت دولت بهره بردند؟ آيا محكوم كردن رئيس جمهور به داشتن تفكرات ماكياولي، دخالت دولت در انتخابات، چرخش رأي مردم از دولت سطحي نگر، احساسي، موج سوار و بسياري توهينها و اتهامات ديگر، در راستاي اصولگرايي و ايجاد اتحاد و همدلي بين مردم و مسئولان براي خدمت بوده است؟

آيا اين سخنان، توهين به انبوه رأي دهندگان فهيم و متفكر در سراسر كشور كه حامي دولت بوده و در انتخابات اخير به هر يك از ليستهاي اصولگرايان رأي دادهاند، نيست؟ اين چه نوع اصولگرايي است كه شما و همفكرانتان در معرض ديد قرار داده ايد؟

آيا انتظار داريد بنده و امثال بنده نيت هاي شما را قربت الي الله فرض كنيم؟ به راستي مگر مي توان قربت الي الله، جنايت كرد؟ در مورد دوستان اصولگراي شما، اگر در دولت، بعضي پست ها به بعضي از آنان نرسيده است، آيا اصولگرايي آنان اينگونه اعمال را اقتضا مي كند كه مثلاً بخواهند دولت را زمين بزنند؟ مگر نه اين است كه در تفكر اصولگرايي، ارزش پست و مقام از ارزش بيني بز هم پايينتر است؟ اگر دغدغة آقايان امور مملكت است، آيا ديگر ناسزا و انگ به احمدي نژاد محلي از اعراب دارد؟ پس انتقادهاي برادرانه و دلسوزانه و هدايتهاي مشفقانه چه شد؟

جناب آقاي افروغ!
در يكي از مصاحبه هايتان خواندم كه گفته بوديد از كودكي مغرور بوده ايد (نقل به مضمون)، آيا زمان آن نرسيده است كه اين صفت را كنار بگذاريد؟ به عنوان يك جامعه شناس متعهد آيا عواقب شكاف عميق درميان اصولگرايان در بدنة كشور را كه با اينگونه سخنان غيرمسئولانة شما و همفكرانتان درشرف ايجاد است پيش بيني نميكنيد؟ فأين تذهبون؟

اينجانب نه از شما، نه از جناب خوش چهره و نه از هيچ يك از كساني كه دم از اصولگرايي مي زنند، به هيچ وجه انتظار چنين رفتارهايي را كه اكنون به اوج خود رسيده است، نداشتم. چه شده است كه از روز 3 تير اينگونه از كوره در رفته ايد؟ به راستي اصولگرايي بسيار مشكل است، مگر نه آقاي افروغ؟

به اميد آنكه خداوند همة ما را به راه راست هدايت فرمايد و ما را در جهت خالص كردن نيتهايمان ياري نمايد.
به اميد آنكه در پيشگاه الهي قادر به دفاع از عملكرد خود باشيم.
والسلام

حسن قرباني، دانشجوي كارشناسي ارشد مخابرات، دانشگاه علم وصنعت ايران

 
 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

6 دی / 27 دسامبر / 6 ذی الحجه

Mobin_s2004@yahoo.com
6 دي ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
زادروز رازي دانشمند بزرگ ايران - نگاهي به دستاوردهاي او

دسامبر ماهي است كه ابوبكر محمد ابن زكرياي رازي دانشمند بزرگ ايران در آن در سال 864 ميلادي در «ري» به دنيا آمد و بسياري از واژگاني كه او در علم شيمي بكار برده است جهاني شده اند از جمله واژه شيمي كه از «كيميا» و الكل كه از «الكحل» گرفته شده اند كه رازي در كتابهاي خود بكار گرفته است.
     رازي (منسوب به ري) در پزشكي، شيمي، رياضي، نجوم و فلسفه تحصيل و مطالعه كرده بود و از پايان دوران جواني نيمي از سال را در بغداد و نيم ديگر را در زادگاه خود، ري، كه به آن دلبستگي فراوان داشت مي گذرانيد و كتاب مهم و معروف خود در دانش پزشكي را به نام منصور ساماني حاكم وقت ري كرد و عنوان «طب منصوري» بر آن گذارد كه نخست در ده جلد به لاتين و سپس ساير زبانهاي اروپايي ترجمه شده است. كتاب مهم ديگر او در پزشكي «حاوي» عنوان دارد كه به صورت دائرة المعارف نوشته شده و همه اطلاعات پزشكي آن زمان در آن گرد آوري شده است. رازي در بغداد رياست بيمارستان «مقتدري» را برعهده داشت. در طول توقف او در ري و بغداد، بيماران و پژوهشگران و دانشجويان پزشكي از سراسر جهان براي درمان و كسب فيض و دريافت پاسخ پرسشهايشان به ديدار ش مي شتافتند. كشف آبله و آبله مرغان و مشخص كردن تفاوت آنها از هم از كارهايي است كه در دانش پزشكي به نام رازي ثبت شده است.
     در دانش شيمي، رازي نخستين دانشمندي بود كه شيمي آلي (ارگانيك) را از شيمي معدني (غير ارگانيك) جدا ساخت و در باره شيمي و واكنش هاي شيميايي چند اثر به زباني بسيار ساده نوشت كه مهمترين آنها «اسرار» است. رازي كاشف چند اسيد از جمله اسيد سولفوريك است كه آنها را جهت مخالف بازها قرار داده و واكنشن هاي شيميايي را كه به تهيه الكل كه يك باز است منجر مي شود به دقت شرح داده است. دويست كار علمي به نام رازي ثبت است و درمقايسه با ساير دانشمندان ايراني، رازي را مي توان همتراز ابن سينا خواند.
     بسياري از پژوهشگران تاريخ علوم زادروز رازي را 27 دسامبر (روزي چون امروز) اعلام داشته اند. دراين روز (ششم دي ماه) در سال 1343 به مناسبت يازدهمين سده تولد رازي مراسم باشكوه در ايران برگزار شد و با اين كه قبلا بسياري از مدارس، بيمارستانها و خيابانها در ايران به نام رازي نامگذاري شده بود شمار اين اماكن به نام او دوبرابر شد. رازي در سال 930 ميلادي درگذشت.

 

ايران قرار داد مرزي 1927 باعراق را غير قابل قبول اعلام كرد

27دسامبر سال 1965 (ششم دي ماه 1344) در پي چند زد و خورد هوايي و زميني مرزي ميان ايران و عراق ازجمله تيراندازي 22 دسامبر همين سال عراقي ها به آبادان و حمله هوايي 24 دسامبر به چند روستاي ايران، وزير خارجه دولت وقت در سناي ايران حاضر شد و اعلام داشت كه قرارداد مرزي سال 1927(كه از سوي انگلستان تحميل شده بود) مخصوصا با ابهاماتي كه در مورد آبراه شط العرب دارد قابل قبول نيست.
     بايد دانست كه انگليسي ها طراح اصلي اين قرار داد بودند كه مانند ساير قرار دادها همه جا استخوان لاي زخم باقي گذارده اند تا سازش و آرامش وجود نداشته باشد كه همان سياست« تفرقه انداز و حكومت كن» آن دولت استعماري است كه به قول «لا روش» سياستمدار آمريكايي اينك گهگاه آن را به آمريكا تلقين مي كند و به دست اين دولت به اجرا مي گذارند و ....
     در پي اظهارات وزير خارجه در سنا، ارتش كنترل مرز با عراق را كه از وظايف ژاندارمري بود برعهده گرفت و ارتش يكم ايران (كرمانشاه) و يكانهاي نيروي دريايي به حالت آماده باش در آمدند . عراق نيز چند روز بعد دست به انتقال نيرو به مرزها زد و ايران را متهم به حمايت از نافرماني كردهاي عراقي به خواست يك دولت ديگر كرد و.... در اين ميان اوريل هريمن سفير سيار آمريكا نيز از ايران ديدن كرد.

 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

06/10/58
ورود نظاميان شوروي به افغانستان همزمان با فشار آمريكا بر ايران.

06/10/59
جبهه جنوب : آتش متقابل خودي و دشمن در پادگان حميد ، آبادان و اهواز .

گزارشي از وضعيت مردم در دزفول كه بارها هدف موشكهاي فراگ عراق قرار گرفته است .

نخست وزير ( آقاي رجايي ) : جنگ عراق با ايران ادامه محاصره اقتصادي آمريكا است .

" مجاهدين صف " ضمن بر عهده گرفتن مسئوليت انفجار بمب در سفارتخانه هاي فرانسه ، آمريكا و عربستان در بيروت ، حمايت كشورهاي مزبور از عراق در جنگ با ايران را علت اين اقدام ذكر كردند .

افزايش صدور نفت عراق از خط لوله تركيه و درخواست از ژاپن براي از سرگيري پروژه هاي در دست اقدام اين كشور در عراق .

06/10/63
ديدار شاذلي قليبي دبيركل اتحاديه غرب پس از ملاقات با سفير آمريكا در تونس با طارق عزيز وزير خارجه رژيم عراق پيرامون اوضاع كشورهاي عربي و جنگ ايران و عراق.

06/10/63
درخواست صدام حسين از رهبران شوروي كه نقش مستقيمي در جهت ايجاد راه حلي در رابطه با جنگ ايران و عراق ايفا كنند.

06/10/65
انهدام اسكله ام‌القصر از سوي ايران.
 

 

 حمله نظاميان شوروي سابق به افغانستان

[6 دي 1358] - نظاميان روسيه با شوروي سابق برخلاف همه قوانين بين المللي به كشور اسلامي افغانستان حمله كردند. دراين حمله برق آسايش از25000نظامي ارتش سرخ مجهزبه سلاحهاي پيشرفته و جديدترين نوع بمب افكن‎هاي قوي اززمين و هوا به افغانستان سرازيرشدند. تجاوزنظامي شوروي به افغانستان به منظورسرنگون شدن حفيظُ الله امين دست نشانده سابق شوروي و روي كارآوردن بَبرَك كارمَل مطابق برنامه مشترك برنامه سه جناح حاكم و مسلط برشوروي سابق يعني حزب كمونيست، ارتش سرخ و سازمان جاسوسي" كا، گ، ب" صورت گرفت. اين سه مجموعه بطور هماهنگ بيش ازيك دهه برآب و خاك اين كشور اسلامي تاختند و به كشتارو ويرانگري پرداختند اما سرانجام درسال1370 شمسي درسايه مبارزات مستمرانقلابيون مسلمان افغانستان نيروهاي اين كشور بتدريج و درچند مرحله ازافغانستان خارج شدند و خاك اين كشور ازسربازان روسي پاك شد.

Mobin_s2004@yahoo.com
27 دسامبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
روزي كه كار ساختن «ايا صوفيه» تكميل شد

اياصوفيه

اياصوفيه

كار ساختن كليساي ايا صوفيا (استانبول) 27 دسامبر سال 537 ميلادي تكميل شد. اين ساختمان به دستور و زير نظر ژوستي نيان يكم امپراتور مقتدر روم شرقي در جاي ويرانه هاي دو كليساي قبلي مربوط به قرن چهارم ميلادي بناشده است كه پس از افتادن قسطنطنيه به دست عثماني ها در سال 1453، با ساختن مناره به صورت مسجد درآمد ولي نام قديمي خود را حفظ كرده است. آتاتورك در دوران حكومت خود در اين بناي تاريخي يك موزه به وجود آورد كه باقي مانده است.

 

قتل پادشاه فرانكها باكمك كليسا

27 دسامبر سال 679 ميلادي داگوبرت دومDagobert پادشاه فرانكها (شمالشرقي و شمال فرانسه امروز) با كمك كليسا و رئيس دربار ترور شد. وي تنها چند سال پادشاهي كرده بود و در همين مدت كوتاه، پايتخت را از « مس Metz» به پاريس انتقال داده بود. چون در ايرلند و انگلستان بزرگ شده بود بينش ديگري نسبت به كليسا داشت و جان خود رابر سر همين اختلاف رفتار گذارد . در آن زمان به رئيس دربار شهردار كاخ مي گفتند . با قتل داگوبرت دوم به عمر دودمان« مرووينيان » كه نوعي « پادشاه ــ كشيش » بودند پايان داده شد .

 

آزمايش نخستين موشك هدايت شونده

نخستين موشك هدايت شونده زمين به زمين 27 دسامبرسال 1942 (دوران جنگ جهاني دوم) كه به دست دكتر ورنر فون براون آلماني ساخته شده بود آزمايش شد . هيتلر با همين موشكها (V-1) و (V-2) لندن را مي زد و منتظر بود كه بمب اتمي آلمان تكميل و بر اين موشكها سوار شود كه ....
    در پايان جنگ دوم جهاني فون براون رئيس تيم موشك سازان آلمان پيش از آن كه به دست شوروي افتد ، از سوي نيروهاي آمريكايي به اين كشور منتقل شد و در يك مركز ويژه در آلاباما ي آمريكا مستقر گرديد و براي آمريكا موشك قاره پيما ساخت و نخستين آمريكاييان را در ماه فرود آورد و مدتي هم رئيس يك قسمت از سازمان ملي فضايي آمريكا ( ناسا ) بود . براوان با اين كه به تابعيت آمريكا درآ مده بود بعدا از اتهامات كمك به ماشين جنگي هيتلر مصون نماند و .... وي كه در 23 مارس 1912 به دنيا آمده بود در14 آوريل سال 1977 در گذشت .
    

 

تحولات 27 دسامبر1979 كابل ، ورود نيروهاي شوروي ، دو دولي هاي بعدي برژنف و تغيير مسير تاريخ جهان

حفيظ الله امين

حفيظ الله امين

بيست و هفتم دسامبر سال 1979‎آغاز عصر تازه اي در خاور ميانه و آسياي جنوبي است كه هنوز ادامه دارد. اين دوران تازه در پي ورود نيروهاي شوروي به كابل، و قتل حفيظ الله امين كه بر ضد نور محمد تره كي رهبر شاخه خلق حزب كمونيست افغانستان و رئيس دولت وقت اين كشور كودتا كرده ، او را كشته و برجايش نشسته بود آغاز شد.
     با قتل امين ، ببرك كرمل رهبر شاخه پرچم حزب كمونيست كه افراطي تر بود به رياست دولت بر گزيده شد و از همين روز رقابت و معارضه شديد آمريكا و شوروي بر سر افغانستان آغاز گرديد.
     پس از بركنار شدن شاه ايران در اوايل سال 1979 و برقرار شدن وضعيتي در اين کشور كه خلاف انتظار و پيش بيني مقامات آمريكايي بود و در نتيجه كوتاه شدن دست آمريكا از ايران، برژنف رهبر وقت شوروي مي دانست كه آمريكا تلاش خواهد كرد كه جاي ايران را به افغانستان بدهد و از اين بابت نگران بود. طبق افشاء گري هاي پس از فرو پاشي شوروي و آشگار شدن اسناد محرمانه اين دولت ، در آن سال با همه مراقبت هاي مسكو ، چند ماه پس از روي كار آمدن« تره كي» به برژنف كه از يك بيماري مزمن( ناشي از افراط در مصرف الكل ) رنج مي برد اطلاع رسيده بود كه « سيا » با حفيظ الله امين معاون تره كي در تماس است. برژنف مانند همه دولتمردان شوروي بعد از استالين در ترديد و دو دلي بود كه امين تحت تلقين هاي « سيا » دست به كودتا زد ، و برژنف نيرو فرستاد و مسئله را پيچيده تر كرد. حال آن كه اگر به موقع تصميم گرفته بود ؛ با بركناري امين ، به اعزام نيرو نياز نبود.

ببرک کرمل

ببرک کرمل

با ورود نيروهاي شوروي به افغانستان و روي کار آمدن ببرک کرمل که در کمونيسم، افراطي از تره کي بود نه تنها اين كه شوروي آماج تبليغات و تحريمات گوناگون قرار گرفت بلكه « سيا » با همكاري دولت پاكستان با بودجه اي بدون حساب برخي از سران قبايل افغان را بر ضد دولت كابل برانگيخت و افغانستان به ميدان جنگي خونين مبدل شد. با وجوداين ، دولت مسكو كشتار هزاران سرباز خود را تحمل كرد و برضد پاكستان كه مسير كمكها و كانون تحريكات بود اقدام شديد نكرد.
    مورخان عقيده دارند كه اگر شوروي مسير كمكها را در پاكستان بمباران و يا موشكباران كرده بود جهان ، امروز مسير ديگري را طي مي كرد و قيافه ديگري داشت.
    
    

برخي ديگر از رويدادهاي 27 دسامبر

  • 537:   كار ساختن كليساي سن صوفيا (ايا صوفيه) در قسطنطنيه (استانبول) اغاز شد.
        

  • 1522:   جزيره تاريخي رودسRhodes به تصرف عثماني درآمد.

  • 1837:   سرخپوستان سمينول Seminole از ارتش آمريكا شكست خوردند و اراضي خود را از دست دادند.
        

  • 1927:   برخلاف وصيت لنين ، تروتسكي به خواست استالين از حزب كمونيست شوروي هم اخراج شد.

  • 1934:   دولت وقت ايران به همه كشورهاي خارجي تاكيد كرد كه درمكاتبات رسمي خود از واژه پرشيا ، پرس و پرسه به جاي واژه ايران كه نام رسمي اين كشور است استفاده نكنند.

  • 1939:   يك زمين لرزه شديد در ارزنجان تركيه بيش از پنجاه هزارتن را كشت.

  • 1943:   دولت فرانسه از بيم بلعيده شدن لبنان توسط انگلستان ، اختيارات كامل به دولت لبنان ، تحت الحمايه ، خود داد.

  • 1953:   تيمور بختيار که چند روز پيش فرماندار نظامي تهران شده بود کار خود را آغاز کرد. وي قبلا با درجه سرتيپي فرمانده واحدهاي زرهي تهران بود.

  • 2004:   در اين روز يك زلزله زير آبي باعث ايجاد امواج سهمگين در منطقه اقيانوس هند شد كه به 12 كشور در اطراف اين اقيانوس آسيب شديد وارد ساخت و بيش از 220 هزار تن كشته شدند.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    6 ذی الحجه هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

    تولد «ابو علي محمد بن هُمام » از علماي بزرگ شيعه

    [6 ذي الحجه 258] -  «ابو علي محمد بن هُمام » از علماي بزرگ شيعه و از محدثان پرآوازهء اسلام متولد شد. او با« ثقة الاسلام »هم اثر بود و در حديث بيش از ديگرعلوم و معارف اسلامي تبحّر داشت. همام شاگردان بسياري تربيت كرد كه بعدها هر يك استادي در علم حديث و ديگر علوم شدند. از مهمترين آثاري كه از همام باقيست اَلاَنوارُ في تاريخِ الاَطهار(ع) را مي توان نام برد.

     

     درگذشت « سيّد علي همداني» از عارفانِ بزرگ و مشهور

    [6 ذي الحجه 786] - «سيّد علي همداني» از عارفانِ بزرگ و مشهور قرن هشتم هجري قمري وفات يافت. نَسَب وي با چند واسطه به امام زين العابدين (ع) مي رسد. سيد علي عمر خود را در سياحت، رياضت و مجاهدت در راه كسب علم گذراند و در اين سفرها چهار صد تن از علماي بنام را ملاقات كرد و بر اندوخته هاي علمي خود افزود. او از پيروان علاء الدّوله سمناني و مريد شيخ محمود فرقاني بود و به توصيه و پيشنهاد شيخ بود كه سفر هاي طولاني و پر مرارت خويش را آغاز كرد. از سيد علي همداني رساله هايي چون« شرحِ اَسماءُ الله؛ انسان كامل؛ شرح فُصوصُ الحِكَم؛ و مقدمه مَشارِبُ الاَذواق» باقيست.

     

     درگذشت سيد نظام الدّين محمّد ترمذي متخلص به نامي

    [6 ذي الحجه 1019] - سيد نظام الدّين محمّد ترمذي متخلص به نامي از شاعران و تاريخ نويسان معروف هند بدرود حيات گفت. او از دانشمندان پر كار زمان خود بود و كتاب هاي ارزشمندي چون طب نامي، مفردات معصومي، و كتابي در تاريخ سند معروف به تاريخ معصومي نوشت.

     

     شهادت مظلومانه زائران خانه خدا به دست ماموران عربستان سعودي

    [6 ذي الحجه 1407] - شهادت مظلومانه زائران خانه خدا به دست ماموران عربستان سعودي

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    چگونه خدا به فرياد اين بيچاره رسيد

    نوشته اند تاجرى در عصر حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله با مال التجاره اش در صحرا مى رفت ، دزدى پيدا شد خواست تاجر را بكشد، تاجر استغاثه نمود، كه مال التجاره را بگير و از قتل من بگذر، دزد گفت غير از قتل چاره اى نيست ، حتما بايد تو را بكشم ، آن مرد بيچاره شروع كرد به تضرع و ناله كردن كه لااقل مرا قدرى مهلت بده كه دو ركعت نماز بجاى آورم ، او را مهلت داد،
    آن شخص پس از نماز دستها را بدرگاه خدا بلند نمود و اين دعا را كه دعاى مجرب و فرج است خواند:
    (( يا و دود يا و دود يا و دود يا ذاالعرش المجيد، يا فعالا لما تريد اسئلك بنور وجهك الذى ملا اركان عرشك ، و بقدرتك التى قدرت بها على خلقك ، و برحمتك التى وسعت كل شى ء يا مغيث اغثنى ، يا مغيث اغثنى .))
    ملكى نازل شد و دزد را كشت ، و به تاجر گفت : من ملكى هستم از فرشتگان آسمان سوم ، زمانى كه اولين بار گفتى (( ((يا مغيث اغثنى )) )) از درهاى آسمان قعقعه صدائى بلند شد، درهاى آسمان گشوده شد، شرارى هم ظاهر گرديد، دفعه سوم كه گفتى : (( ((يا مغيث اغثنى )) )) جبرئيل آمد و گفت : كيست كه اين غمگين را خلاص كند؟ من جواب دادم من حاضرم ، اى بنده خدا بدان هر كسى در وقت شدت و سختى اين دعا را بخواند همان اجابت مى شود.
     

     

     

     

     

     

     

     

     

    بحران شهري
    (داروخانه سابق)

    motlagh3d@yahoo.com

    قسمت اول

    اين نوشته خاص زلزله در تهران نوشته‌شده‌است که به گفته بسياری از کارشناسان حدود بيست و دو سال تأخير داشته‌است و اين تأخير اصلاً خبر خوبی نيست، چون تاخير باعث انباشته‌شدن انرژی می‌شود. انتظار می‌رود زلزله -اگر بيايد- با قدرتی بالاتر از 7 (در مقياس ريشتر) خواهدبود.

    پيش از آن که زلزله اتفاق بيفتد...
    • اول از همه به فکر مکانی باشيد که در آن زندگی می‌کنيد. بسياری از بناهای تهران خصوصاً در مرکز و جنوب شهر قديمی هستند، خانه‌هايی بدون اسکلت فلزی. تا قبل از تصويب قانون ايمن‌سازی منازل در دهه شصت، بسياری از خانه‌هايی که با اسکلت فلزی ساخته‌می‌شدند هم اصول ايمن‌سازی را رعايت نمی‌کردند. ضمن اينکه اصولاً بساز و بفروش‌های تهران افرادی هستند که اصولاً صلاحيت ساخت مسکن را ندارند و غالباً تشکيل شده‌اند از افراد کم‌سواد و سودجو که برای سود بيشتر حاضرند با جان شما معامله کنند. اما چيزی که مسلم است خانه‌های قديمی حتی تاب مقاومت در برابر زلزله پنج ريشتری را ندارند. اگر در چنين مکانی زندگی می‌کنيد حتماً به فکر تهيه يک مکان ايمن باشيد. شايد يک روز معيار انتخاب مسکن مناسب را برايتان نوشتم، اما فعلاً دست‌به‌نقد اگر می‌توانيد نقشه‌ای از گسل‌های تهران تهيه کنيد و به شدت از تهيه مسکن روی مرز گسل‌ها خودداری کنيد. هيچ ساختمانی با هر درجه ضريب ايمنی در مرز گسل‌ها سالم نخواهندماند.
    • شصت درصد زلزله‌ها در نيمه‌شب اتفاق افتاده‌است. بعيد نيست که زلزله تهران هم جزو همين شصت‌درصدی‌ها باشد..
    • همين الان که اين نوشته را تمام کرديد برويد دو تا بطری نوشابه خانواده خالی را از آب پر کنيد و داخل ماشين بگذاريد. حواستان باشد که هميشه آن را پر نگه داريد و دو بطری ديگر هم پر آب کنيد و در مکانی امن در خانه قرار دهيد.
    • مکان‌های امن خانه را از همين الان شناسايي کنيد.
    • يک ساک کوچک تهيه کنيد. سعی کنيد از نوعی باشد که دسته بلند دارند و روی دوش قرار می‌گيرند. يا يکی از اين کوله‌پشتی‌ها که قديم‌ها برای کوه‌نوردی و در حال حاضر برای مدارس استفاده می‌شود. چند تا کنسرو تن ماهی، کمی خشکبار، قند، يک راديوی کوچک و يک چراغ قوه داخل آن بگذاريد. برای تمام اين وسايل باطری تهيه کنيد و حواس‌تان باشد هر دو ماه باطری را عوض کنيد. قوطی‌های تن ماهی را قبل از سررسيد مهلت مصرف عوض کنيد. اگر جا شد بطری‌های آب را هم داخل همين ساک قرار دهيد. پيچ‌گوشتی، شمع، چاقو، سوت، آچار فرانسه را هم داخل همين ساک قرار دهيد. لوازم کمک‌های اوليه را در اين ساک قرار بدهيد. شامل يک قيچی کوچک، باند استريل، چسب، قرص آنتی‌بيوتيک و استامينوفن، قرص اسهال، الکل و داروی مسکن. اگر دارويی داريد که عدم مصرفش باعث مرگتان می‌شود از آنها هم چند تايی در ساک قرار بدهيد. اگر از سوييچ ماشينتان دو تا داريد يکی را داخل ساک قرار دهيد. اگر نداريد برويد يکی تهيه کنيد بعد آن را داخل اين ساک قرار دهيد. يک بسته دستمال کاغذی رولی فراموش نشود. چند متر طناب، حوله کوچک، مقداری پول. (بيخود بارتون رو سنگين نکنين. شايد ناچار بشين روزها اين ساک رو حمل کنين.
    • داخل اتاق خواب را از لوستر و تابلو و اکواريوم و آينه و هر چه وسايل اينطوری است خالی کنيد. تنها يک تخت برای اتاق خواب کافی است و احياناً يک ميز آرايش بدون آينه. همين لوازم را از اتاق خواب بچه برداريد. در مورد اتاق خواب او با سخت گيری بيشتری کار کنيد.
    • با خيال نسبتاً راحت بخوابيد.

    ادامه دارد ....

     

     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى

    املاح و ويتامين ها
    من «نيكل» هستم !

    من در تبادلات مايعات حياتى در بدن شما نقش ميانجى را دارم و براى عمل لوزالمعده نهايت لزوم را دارم و مخصوصا وجود من براى درمان مرض قند مفيد مى باشد من در دنبلان كوهى - سيب زمينى ترش - كلم - اسفناج - كاهو - انجير - انگور گيلك - هويج - سيب زمينى - پياز - گوجه فرنگى - گلابى - گوجه - زردآول - آلو - سبوس گندم - مغز هسته - توت فرنگى - تمشك - پياز - ذرت - زردآلو - بولاغ اوتى - انگور و برنج يافت مى شوم .
    گرسنگى نامرئى سديم
    خوشبختانه ما به علت داشتن معادن نمك و آبهاى شور و كويرهاى پر وسعت كمبود سديم نداريم ولى معذلك در جنوب ايران به علت خشكى زياد و عرق كردن اشخاص اين كمبود مخصوصا در تازه واردين و اشخاص ‍ غير بومى ديده مى شود. هر ليتر عرق انسان دو تا سه گرم كلر و دو سديم دارد و در روزهاى گرم تابستان ميزان عرق به هفت تا ده ليتر مى رسد و به عبارت ديگر روزانه بيست گرم كلروردوسديم از بدن آنها خارج ميشود. حجاج ايرانى كه به مكه ى معظمه مشرف مى شوند مخصوصا در فصل تابستان دچار كمبود اين فلز مى شوند و چاره اى جز خوردن نمك زياد ندارند آنها معمولا ماست كيسه اى نمك زده و غذاهاى شور زياد مى خورند ولى بوميان مخصوصا اعراب بدوى كه با بدنهاى نيمه عريان حركت مى كنند كمتر به اين بيمارى دچار مى شوند.
    طبق مطالعاتى كه در اين مورد شده است ، اشخاص عريان كمتر عرق كرده و با عرق مقدار كمترى نمك خارج مى كنند. در اثر آزمايش هاى مكرر علمى ثابت شده است كه عرق اشخاص عريان پنجاه درصد نمك كمتر از عرق بدن اشخاصى است كه لباس بر تن دارند. حجاج در لباس احرام كمتر عرق كرده و عرق آنها نيز نمك زيادى ندارد و به همين جهت است كه سياهان و اشخاص بومى كه هميشه با بدن عريان كار مى كنند ذخاير املاح معدنى بدن خود را كمتر از دست مى دهد.
     

     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    با عرض معذرت از قیصر امین پور

    اميد مهدي نژاد

    این ترانه بوی نان نمی دهد
    بوی حرف دیگران نمی دهد
    قیصر امین پور

    این ترانه بوی نان نمی دهد
    از قدیم همچنان نمی دهد

    نان همیشه توی سفره است، پس
    پشت سفره بوی نان نمی دهد

    این خبر تکان دهنده است لیک
    آن خبر مرا تکان نمی دهد

    بانک وام ازدواج می دهد
    لیک وام زایمان نمی دهد

    کلّه پز عدالتش صحیح نیست
    مغز می دهد، زبان نمی دهد

    هر که دل به دست این سپرده است
    لاجرم به پای آن نمی دهد

    منطقاً قبول هم نمی شود
    هر کسی که امتحان نمی دهد

    روزگار با تمام ما بد است
    دسته هم به دستمان نمی دهد

    هیچکس برای ارتقای تو
    چار پلّه نردبان نمی دهد

    نردبانی از قضا اگر دهد
    نردبانِ رایگان نمی دهد

    نردبان خوب را کرایه کن
    از کسی که او گران نمی دهد

    یک سوال خوب: وقت فوتبال
    رادیو چرا اذان نمی دهد؟

    هیچ کنگره برای این غزل
    سکّه ای به دستمان نمی دهد
     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    فهرست چك آپ هاي دوره اي

    هر دو جنس:

    1- كلسترول:كلسترول خون خود را از سن 20 سالگي به بعد حداقل هر 5 سال يك بار چك كنيد.LDL،HDL و تري گليسيريد خون نيز اهميت زيادي دارند.

    2- فشار خون: فشار خون خود را هر 2 سال يكبار چك كنيد.

    3- تست ديابت: چنانچه به فشار خون بالا و كلسترول بالا مبتلا ميباشيد تست ديابت بدهيد.

    4- تست سرطان روده بزرگ: از سن 50 سالگي به بعد حتما اين تست را بطور مرتب انجام دهيد.

    5- تست بيماريهاي آميزشي: هرگاه احساس كرديد رابطه جنسي پر خطر داشته ايد حتما اين تست را انجام دهيد به ويژه تست HIV.

    6- آب مرواريد و گلوكوما: از سن 40 سالگي به بعد فشار و سلامتي چشمهاي خود را بطور مرتب چك كنيد.

    7 -قند خون: از سن 40 سالگي به بعد هر 3 سال يكبار قند خون خود را چك كنيد.

    8- واكسيناسيون:

    - واكسن آنفلوآنزا از سن 50 سالگي به بعد سالي يك مرتبه.

    - واكسن كزاز-ديفتري هر 10 سال يكبار.

    - واكسن سينه پهلو يك بار در سن 65 سالگي.

    - واكسن هپاتيت B.

    9- سلامتي لثه و دندانها: هر 6 ماه يكبار حتما به دندانپزشك مراجعه كنيد.

    10- تست بينايي:هر 2 سال يكبار به چشم پزشك مراجعه كرده و از سلامتي چشمان خود مطلع گرديد.

    11-هر 6 ماه يكبار وزن خود را چك كنيد.

    12- نسبت به ضايعات و تغيير رنگ پوست بدن خود حساس باشيد. همچنين توده هاي غير طبيعي و زخمهايي كه نسبت به بهبودي مقاوم ميباشند را ناديده نگيريد چون ممكن است علايم سرطان باشند.

    13- نسبت به سلامتي روان خود نيز بسيار حساس باشيد. افسردگي يكي از شايع ترين اختلالات رواني ميباشد، براي درمان آن حتما به يك روانپزشك مراجعه كنيد.


    ويژه مردان:

    1- تست سرطان پروستات: سالي يك مرتبه از سن 50 سلگي به بعد.


    ويژه زنان:

    1- پاپ اسمير: زناني كه از لحاظ جنسي فعال بوده و سنشان بالاتر از 21 سال ميباشد ميبايست هر 2-1 سال يكبار اين تست را براي تشخيص زود هنگام سرطان دهانه رحم انجام دهند.

    2- ماموگرافي: زنان 39-20 ساله ميبايست هر 2 سال يك بار و زنان با سن بالاي 40 سال سالي يكبار سينه هاي خود را براي تشخيص زود هنگام سرطان سينه مورد آزمايش قرار دهند.

    3- تست پوكي استخوان: پس از يائسگي و يا در سن 60 سالگي حتما تست تراكم استخوان را انجام دهيد .
     
     

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    اطلاعيه جديد ليگ مبين

    سلام. امروز کار شمارش امتیازات اکتسابی اعضا از هفتۀ سول لیگ به پایان رسید و شما می تونید جدول های رده بندی رو فردا در روزانه مشاهده کنین.
    امروز قصد داریم که برنامۀ هفتۀ چهارم لیگ مبین رو اعلام کنیم. همونطور که می دونین، اکثر لیگ های اروپایی به خاطر فرا رسیدن سال نوی میلادی تعطیل هستن و فقط لیگ انگلیسه که در ایام ژانویه هم مسابقاتش برگزار می شن. به همین دلیل، برای هفتۀ چهارم لیگ مبین، دو تا بازی از لیگ انگلیس رو انتخاب کردیم، و سه تا بازی هم از لیگ ایران. بازی های لیگ ایران یکشنبه ( 10 دی/31 دسامبر ) و بازی های لیگ انگلیس دوشنبه ( 11 دی/1 ژانویه ) برگزار می شن. بنابراین شما عزیزان تا ساعت 12 ظهر یکشنبه 10 دی ماه فرصت دارین تا پیش بینی های خودتونو به آدرس لیگ ارسال کنین.
    این هم از بازی های هفتۀ چهارم :


    ( تیم هایی که نامشان در سمت راست نوشته شده است میزبان هستند )

    سپاهان اصفهان - فولاد خوزستان
    پیکان تهران - مس کرمان
    سایپا - استقلال تهران
    لیورپول - بولتون
    نیوکاسل - منچستر یونایتد

    ضمناً اگه هرگونه نظر، انتقاد، و یا پیشنهادی داشتین می تونین به آدرس خصوصی من میل بزنین.
    موفق باشین

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان هفته دوم اینجا را کلیک کنید


    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    گفت وگو با پیمان قاسم خانی، سرپرست نویسندگان «باغ مظفر»

    ایده «باغ مظفر» از کجا و چگونه شکل گرفت؟

    قاسم خانی؛ «باغ مظفر» براساس طرحی از مهران مدیری شکل گرفت. قرار بود ماجرا مربوط به چندتن از نوادگان قاجار باشد به دلایلی طرح عوض شد و تبدیل به داستانی درباره تعدادی از خان های تهران شد و به شیوه معمول کار را شروع کردیم.

    به نظرت چه تفاوتی با کارهای دیگرتان دارد؟

    قاسم خانی؛ تنها تفاوتش در این است که فعلاً داریم به صورت سریالی جلو می رویم و داستان ها به هم مربوط است.

    چی شد تصمیم گرفتید به صورت داستان های دنباله دار و سریالی بنویسید؟

    امیرمهدی ژوله؛ تحت تاثیر نرگس (به شوخی).

    قاسم خانی؛ راستش قبل از اینکه «باغ مظفر» را شروع کنیم، مهران مدیری علاقه مند به داستان های دنباله دار بود.

    کارتان را سخت تر نمی کرد؟

    قاسم خانی؛ حقیقتش نمی شود با این سرعت نوشتن به صورت سریالی پیش رفت. باید طرح داستان را آماده داشته باشیم، شخصیت ها را تعریف کنیم، سریالی نوشتن با این شیوه سرعتی و با چندتا نویسنده، جور درنمی آید.

    منتها الان داریم جلو می رویم ببینیم چه می شود. تا الان البته الان داستان ها خیلی اساسی به هم ربط دارند ولی از این به بعد داستان ها به نوعی به صورت مستقل خواهند بود، اما ارتباط درونی شان را حفظ خواهند کرد. دیگر مانند «پاورچین» و «شب های برره» نخواهد بود که داستان ها کاملاً مستقل باشند. در آن دو مجموعه هر روز با فضا و داستان دیگری روبه رو بودیم. در «باغ مظفر» داریم سعی می کنیم هر 45 قسمت به صورت داستانی و دنباله دار باشد.

    با این اوصاف با شیوه گروهی نوشتن دچار محدودیت نمی شوید؟

    قاسم خانی؛ چرا، کارمان سخت می شود، بچه ها که دارند می نویسند، غر می زنند و از من می خواهند که داستان ها مستقل شود تا بتوانند روی طرح های خودشان کار کنند. تا این جای کار در برابر این خواسته مقاومت کرده ام.

    تا قسمت چندم؟

    قاسم خانی؛ چهاردهم.

    فکر می کنید جواب بهتری بدهد؟

    قاسم خانی؛ اتفاقاً به نظرم روش جالبی است که تماشاگر را تا روز بعد منتظر نگه داشت. حالا باید دید چه می شود.

    آیا حضور پررنگ و مستمر راوی به عنوان تمهیدی برای متصل کردن داستان ها به هم نیست؟ راستش احساس می کنم راوی برخی جاها دارد کاری را انجام می دهد که گویی داستان ها از عهده آن بر نیامده اند و به عبارتی حضور راوی تلاشی است برای ایجاد همان نخ تسبیح معروف.

    قاسم خانی؛ اینطور نیست، در واقع تلاشی در کار نیست. ما از اول برنامه سریالی رفتن را داشتیم و قرار بود راوی حضور داشته باشد. فکر می کنم راوی یکی از جذاب ترین چیزهایی است که داریم. روش فاصله گذاری که مهران مدیری همیشه علاقه مند بوده در کارهایش داشته باشد، آن را داریم با راوی پیاده می کنیم و به نظرم پیشرفته تر و مدرن تر از کارهای قبلی اش است. ضمن اینکه به شیوه داستان گویی نیز کمک می کند. در جاهایی نیز که امکانات زیادی به لحاظ لوکیشن و چیزهای دیگر نداریم، راوی اینها را رد می کند و از رویشان می پرد. بعد از یک مدتی نیز راوی با خودش شوخی می کند و کارهای دیگری می کند که به نظرمان خیلی بامزه است.

    چند قسمت از فیلمبرداری جلوتر هستید؟

    قاسم خانی؛ فاصله یی که تا فیلمبرداری داریم دو قسمت است، یعنی ما دو قسمت از کار جلو هستیم. داریم تلاش می کنیم که به ما نرسند، همیشه در کارهای قبلی به ما رسیده اند و ما به روز می نوشتیم.

    ولی مثل اینکه محراب قاسم خانی در حال حاضر مشغول نوشتن سکانسی برای امروز است و برای همین در حالی که در اتاق حضور دارد، نمی تواند در بحث شرکت کند.

    قاسم خانی؛ این چیزی که می بینید فرق می کند و اتفاق دیگری افتاده است. ما دو قسمت جلو هستیم.

    راوی ایده مهران مدیری بود یا سروکله اش از داستان شما پیدا شد؟

    ژوله؛ ایده محراب بود.

    قاسم خانی؛ راوی کاربردهایی دارد که در آینده خواهید دید. کاراکتر مورد علاقه همه مان است و استفاده های متفاوتی از آن می کنیم.

    با توجه به فاصله اندک اتاق شما با گروه و حضور مستمرتان در حین کار بازیگران و کارگردان تا چه اندازه در فرآیند نوشتن داستان ها دخالت و حضور دارند؟

    قاسم خانی؛ این طور نیست که متن همه چیز کار باشد، گاهی اوقات متن از اینجا بیرون می رود، چیزهایی حذف می شود یا از بین می رود. ولی خیلی وقت ها کار از متن جلوتر بوده و مدیری به وسیله جنس بازی ها، کاراکترهایی ساخته که از آنچه در تصور ما بوده، جذاب تر از کار درآمده. در واقع نه همه چیز از اینجا در می آید و نه همه چیز در بیرون از اینجا ساخته می شود. تعاملی است بین دو طرف و کاری است کاملاً گروهی. همانقدر که بازیگران و کارگردان به متن وفادارند، ما هم از آنها ایده می گیریم، سکانس ها را در حین گرفتن می بینیم و می فهمیم که یک کاراکتر جای کار بیشتری دارد و می تواند به جذابیت سریال اضافه کند. این نشان می دهد که کاملاً یک ارتباط دوطرفه است.

    وقتی کارهای مدیری پخش می شود اغلب متفق القول هستند که باید چند قسمت بگذرد تا کار خوب از آب دربیاید. فکر می کنم این اتفاق وقتی صورت می گیرد که بین تیم نویسنده و تیم سازنده و مخاطب تعامل شکل می گیرد و بده بستان ها باعث قوت کار می شود.

    ژوله؛ این گرفتن و گل کردن کار برای تعاملی نیست که می گویید. فکر می کنم این اتفاق که به حس خود مخاطب برمی گردد که وقتی بعد از چند قسمت کار را می بیند، به شخصیت ها عادت کرده و آنها را می پذیرد. مخاطب به تدریج شخصیت ها را می شناسد و رفتارشان را می داند. دلیل دیگرش هم مربوط به رتوشی است که خودمان انجام می دهیم. بعد از چند قسمت برخی از شوخی ها جواب داده و برخی دیگر نه و ما براین اساس رتوش می کنیم. این اصلاح ها در عین نوشتن صورت می گیرد و هم در بازی بازیگران، کارگردان نیز رتوش های خودش را دارد. این تعامل از اول تا آخر هست و این طور نیست که یک دفعه شکل بگیرد.

    اگر شما به عنوان یک تیم نویسنده هر 45 قسمت را قبل از کلید خوردن سریال و قبل از پخش می نوشتید فکر می کنید این تعامل شکل می گرفت؟

    ژوله؛ در «باغ مظفر» همین اتفاق می افتد. برای همین در قسمت های اول بیشتر اختصاص به معرفی شخصیت ها و فضاها دارد و کمتر فرصت می شود قصه هایی را بگوییم که به خودی خود بامزه است. در قسمت های اول سعی کرده ایم ارتباط شخصیت ها را مشخص کنیم و برای همین امکان دارد کمتر شاهد اتفاقات کمدی و زیاد بامزه باشید.

    خودتان فکر می کنید «باغ مظفر» تا چه اندازه با کارهای دیگرتان با مدیری فرق دارد؟

    قاسم خانی؛ من در واقع تفاوت ماهوی در آن نمی بینم. ما سلیقه همدیگر را می شناسیم و جنس کارهای همدیگر را می دانیم. وقتی مدیری به سراغ من می آید، می دانم که فضای مورد علاقه او با فضایی که مثلاً مورد نظر کمال تبریزی است فرق دارد. جنس کار مدیری را می دانیم که یک کار تلویزیونی با فضاهای محدود است و 100 درصد رئال نیست و همیشه رگه هایی از فانتزی در آن است. تفاوت در داستان ها و شخصیت هاست. ما در «شب های برره» و «پاورچین»یک جغرافیای خاصی خلق کرده بودیم، اما در «باغ مظفر» با جغرافیای ملموسی روبه رو هستیم. دوره معاصر است، اغلب آدم هایش را می شناسیم و جنس روابطش را می دانیم.

    یعنی چی که آدم ها را می شناسیم، منظور این است که روابط و آدم ها الگوبرداری شده اند؟

    ژوله؛ واقعی تر هستند.

    قاسم خانی؛ به جز خان هایی که برایشان تاریخچه دروغی ساخته ایم و وصلشان کردیم به سلسله یی که وجود نداشته اند، به نظرم این کار به «پاورچین» نزدیک تر می شود تا «شب های برره».

    به نظر می رسد «باغ مظفر» نیز مانند کارهای قبلی چندان براساس طرح از پیش تعیین شده شکل نگرفته و خود شخصیت ها بیشتر از هر چیز دیگر با ارتباط هایشان در روند شکل گیری قسمت ها موثر هستند.

    قاسم خانی؛ این نوع داستان ها قاعدتاً باید براساس شخصیت ها باشد. یک آپارتمان، یک محله، یک فرودگاه یا یک دفتر روزنامه تعریف می کنند که این مکان هیچ امتیاز خاصی نیست و این شخصیت ها هستند که کار را جذاب می کنند.

    «باغ مظفر» بر چه اساسی شکل گرفت؟

    قاسم خانی؛ اساس ماجرا بر تضاد بین یک خانواده خیلی غیرعادی، تشریفاتی، خیلی پایبند بر سنت من درآوردی خودشان و یک خانواده که توی باغ این حرف ها نیستند. این خانواده خیلی به اصل و نسب شان اهمیت می دهند و آن خانواده اصل و نسب درست و حسابی ندارند. پسر این خانواده با دختر آن خانواده ازدواج می کند و برخورد این دو خانواده در اصل منبع کمدی ما است. عروسی که به هیچ وجه به این آداب و رسوم محل نمی گذارد، وارد خانه یی می شود که سنت ها در آن حکومت می کنند.

    تیم مهران مدیری را اغلب تعداد بازیگر ثابتی همراهی می کند. می خواهم بپرسم آیا طرح کلی و شخصیت ها نیز بنا بر حضور این بازیگران شکل می گیرد؟

    قاسم خانی؛ یکسری بازیگر ثابت هستند که از اول می دانیم قرار است با آنها کار کنیم، ولی این طور نیست که همه چیز قطعی باشد. قطعاً براساس داشته هایمان می نویسیم. مثلاً واقعاً اگر جایی برای سیامک انصاری نباشد خود او منتظر نیست که حتماً برایش نقشی باشد و اعتراض نمی کند. کمااینکه در «باغ مظفر» نقشی که مناسب رضا شفیعی جم باشد، نداشتیم و نقش به جواد رضویان می خورد. به هرحال ما بازیگرها را تعویض می کنیم البته یکسری بازیگر هستند که دوست داریم در کارمان باشند و حتی برایشان نقش در نظر می گیریم با این حال این داستان است که همه چیز را تعیین می کند.

    ژوله؛ اسمش پارتی بازی است.

    قاسم خانی؛ دروغ نگوییم براساس این موضوع هم هست.

    شده بازیگری را خیلی دوست داشته باشید و جایی برای او در قصه نداشته باشید؟ چه احساسی ممکن است در این جور مواقع داشته باشید؟

    قاسم خانی؛ واقعا ً اگر قرار باشد حضور بازیگری به قصه لطمه بزند الزامی به حضور او در کار نداریم.

    محراب قاسم خانی؛ زن من شقایق دهقان همیشه از دستم شاکی است که چرا قسمت هایی که می نویسیم نقش او در آن زیاد نیست.

    قاسم خانی؛ مثلاً همه ما بازی سیامک انصاری را خیلی دوست داریم. وقتی آدم چنین ستاره یی را دارد ننوشتن برای او بی ذوقی است. ولی هیچ بازیگری چیزی را هیچ وقت به قصه تحمیل نمی کند.

    برخی از کارگردان های تلویزیونی سریال ساز در مقام مقایسه کارهای مهران مدیری را مثال می زنند و می گویند ما اگر بخواهیم مثل آنها دوربین را ثابت بگذاریم و بازیگران بازی شان را بکنند کارمان سرعت بیشتری خواهد داشت. این کارگردان ها برتری کار خود را در قصه های دنباله دار و شخصیت های از پیش طراحی شده و کندی ریتم کارشان را مربوط به دقت و طراحی زمان برشان می دانند.

    ژوله؛ همین که ما به سمت سریال داستانی دنباله دار پیش می رویم و قواعد آن را نیز رعایت می کنیم در عین حال مثل قبل کار می کنیم، نشان می دهد که سریالی نیز می توانیم بدان شکل بنویسیم. اگر به سمت سریال هم نمی رفتیم آن کارگردان ها به نوعی آرزویشان بود که بدین صورت کار کنند. این شیوه تخصص می خواهد. همان طور که خیلی از نویسنده ها، نویسندگان خوبی هستند اما تخصص این طور نوشتن را ندارند، برخی از بازیگران خوب نیز تخصص بازی در این نوع کارها را ندارند. واقعاً آن کارگردان ها بیایند از یک سال قبل شروع کنند برای ساختن یک کار طنز 90 شبی. فکر می کنید باز هم از عهده اش برمی آیند. چند نفرند که می توانند این کار را بکنند، حتی رضا عطاران نیز که کار طنز می سازد، 13 یا 20 قسمتی می سازد، قرارداد 90 شبی بست اما فسخ کرد و گفت نمی تواند بسازد. الان فقط مهدی مظلومی است که طنز 90 شبی می سازد و مهران مدیری. واقعاً یک تخصص است که کار هر کس نیست.

    قاسم خانی؛ لزوماً هم به معنای بهتر یا بدتر نیست. شاید ما هم بلد نباشیم به شیوه آنها سریال بسازیم.

    ژوله؛ اصلاً برخی از کارگردان های سریال ساز، از کار طنز به عنوان فحش استفاده می کنند.

    قاسم خانی؛ این دلیل ارزش کار نیست. این کارهای 2 و 3 دوربینه راندمان کارش خیلی بیشتر از دوستانی است که یک دوربینه می گیرند ولی آن اصلاً دنیایش فرق می کند و چیز دیگری است. من قبلاً هم گفته ام که اصلاً به نظرم نمی آید هیچ کجای دنیا کاری با این سرعت بسازند. شرایط درستی نیست. من این را تایید نمی کنم. شخصاً دوست دارم که وقت داشته باشم ولی این کارها زمانی به ما پیشنهاد داده می شود که سه ماه بعد باید برویم روی آنتن، یعنی همیشه باید با سرعت کار کنیم. ما هم دوست داریم وقت بیشتر داشته باشیم. الان اگر این سکانسی که محراب دارد می نویسد وقت بیشتری داشت، مطمئناً بهتر از کار درمی آمد.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    درباره هنر «نه» گفتن
    «نه نمى توانم»

    در زندگى هر انسانى شرايطى پيش مى آيدكه «نه گفتن» مشكل مى شود. براى مثال، فرض كنيد در يك برنامه ريزى دقيق با دوستانتان، تصميم گرفته ايد تعطيلات آخر هفته را به اسكى برويد اما والدينتان مى گويند ترجيح مى دهند اين هفته را با هم و در كنار هم باشيد. رئيس اداره از شما مى خواهد بعد از اتمام ساعت عادى كار، امروز را بيشتر كار كنيد و به منزل نرويد اما شما اصلاً شرايط اضافه كارى نداريد و براى بعد از ساعات كار برنامه هاى ديگرى چيده ايد يا اينكه استاد دانشگاه از شما مى خواهد همراه با او بر روى پروژه تحقيقاتى كار كنيد، شايد هم يك لباس نو خريده ايد و دوستى مى خواهد آن را قرض بگيرد، كسى از شما مى خواهد با او به مسافرت رويد در حاليكه از او خوشتان نمى آيد.
    ... اگر دائماً مجبور باشيم تسليم اين درخواستها شويم و با آنها موافقت كنيم و به همين خاطر شديداً احساس ناراحتى داشته باشيم، روزى مى رسد كه از خود بپرسيم «چرا نمى توانم نه بگويم دليل به هم زدن برنامه هاى شخصيم، با درخواست ديگران چيست؟ و چرا در جايى كه علاقه به «نه» گفتن دارم با گفتن يك «بله» شرايط سختى به وجود مى آورم؟»
    پاسخ به اين چراها؟
    احتمالاً از قطع شدن يا ضعيف شدن ارتباطات دوستانه خود با سايرين وحشت داريد و به همين خاطر از راه پذيرفتن بدون چون و چراى يك درخواست خود را از اين وحشت رها مى كنيد و يا اينكه آنقدر به شخص يا اشخاصى علاقه داريد كه از نه گفتن به آنها احساس گناه مى كنيد در نتيجه ساده ترين راه را اين مى بينيد كه به احساسات خود لطمه بزنيد و دست از خواسته ها و برنامه هاى شخصيتان بكشيد. شايد هم خود را در مقابل سايرين بيشتر از حد متعارف و معمول مسؤول مى بينيد و خوشبختى و موفقيت ايشان را در گرو پذيرش خود مى يابيد!
    و به همين خاطر رد اين درخواست را خودخواهى و خودمحورى فرض مى كنيد پس باز هم خود و برنامه هاى خود را قربانى اين درخواست مى كنيد.
    گاهى اوقات هم، انجام دادن كارهاى ديگران را از زاويه اى متفاوت مى بينيد و فكر مى كنيد درخواست آنها از شما به معناى مهم و با ارزش بودنتان است و اگر آن را نپذيريد در واقع نبايد هرگز منتظر تكرار چنين شرايطى باشيد.
    تمام موارد ذكر شده نمونه هايى از مزاحمتهاى فكرى بود كه پيش از نه گفتن به يك درخواست از ذهن ما شكل مى گيرند.
    از چه راههايى مى توان «نه گفتن» راه ساده تر كرد؟
    قدم اول: در قدم اول سدها يا موانعى كه از نظر اخلاقى بر سر راهتان مى بينيد را شناسايى كنيد. براى مثال اگر دوستى مى خواهد نوار كاست مورد نظر شما را امانت بگيرد و از آن استفاده كند اگر به او نه بگوييد چه عواقبى خواهد داشت؟
    - آيا مى ترسيد او هرگز پس از اين ماجرا با شما صحبت نكند.
    يا اگر به كارفرمايتان «نه بگوييد» از كار بركنار مى شويد؟
    يا رد درخواست استاد دانشگاه، نمره مناسبى را در پايان ترم، براى شما به همراه ندارد.
    قدم دوم، پس از بررسى خطرات احتمالى از بعد منفى آن، با واقع بينى شرايط احتمالى را در ذهن خود ترسيم كنيد.
    - اگر نه بگويم دوستم كمى ناراحت مى شود اما پايه هاى دوستى ما استوارتر از اين است كه با اين مورد خراب شود. از طرفى شايد دوستم به خاطر شنيدن «نه» صريح و رك من نسبت به دوستى ما اعتماد بيشترى پيدا كند.
    - رئيس اداره حتماً در برابر «نه» گفتن من كمى ناراحت مى شود. اما اگر «بله» بگويم و با توجه به فشار روحى ناشى از به هم خوردن برنامه هايم عصبانى و بى حوصله كار كنم عواقب بدترى پيش خواهد آمد.
    قدم سوم، قطعاً مطالعه شرايط احتمالى از ديدگاهى منطقيتر و خوش بينانه تر اين امكان را بوجود مى آورد كه عدم پذيرش خود را اعلام كنيم.
    در اين مرحله مستقيم و با وضوح كامل «نه» را بگوييد. اجازه دهيد حركات و رفتار ناشى از مخالفت شما با انجام مسأله مورد نظر با كلامتان هماهنگ باشد، پس بهانه تراشى بى مورد نكنيد و به دنبال توجيه ماجرا نباشيد.
    البته از آن جايى كه عادت كرده ايد سالها «بله» بگوييد و هنر «نه گفتن» به موقع را نداشته ايد براى موارد اوليه اين تمرين به مشكلاتى برخورد مى كنيد. كه بهتر است براى تمرين اين مهارت! نخست از موارد ساده تر شروع كنيد و به مواردى «نه» بگوييد كه احتمال خطر و صدمات ناشى از آن كمتر است. به اين ترتيب مى توانيد بعد از مدتى به رئيس يا مافوق خود هم در شريط منطقى نه بگوييد.
    قطعاً شروع نه گفتن به افراد خاص ساده تر است مثلاً دوستان نزديك، خانواده يا غريبه ها... با هر كدام راحتتر هستيد با آنها شروع كنيد (البته فراموش نشود نه گفتنى كه دليل منطقى و حساب شده اى داشته باشد، نه مواردى كه از روى تنبيلى، بى حوصلگى و يا عدم پذيرش مسؤوليت است)
    راههاى متفاوت يك نه گفتن منطقى و معنى دار:
    ۱ - استفاده از روش مستقيم و ساده: وقتى شخصى از شما مى خواهد كارى را انجام دهيد كه امكان آن وجود ندارد، خيلى مختصر و به دور از هرگونه دليل تراشى، مخالفت خود را اعلام كنيد.
    براى مثال دوستى از شما مى خواهد ناهار را با او صرف كنيد.
    اگر امكان اين كار وجود ندارد خيلى ساده بگوييد: نه، نه، متشكرم
    روش بازتابى:
    رضايت و علاقه مندى خود را نسبت به اين پيشنهاد نشان دهيد و به دنبال آن مشخص كنيد در حال حاضر شرايط پذيرش اين درخواست را نداريد.
    «مى دانم كه مى توانيم در حين صرف ناهار مسائل زيادى را با هم حل كنيم و به نقطه نظرات بهترى برسيم. اما شرايط موجود، اجازه نمى دهد ناهار را با هم باشيم.»
    ۳_ گفتن نه همراه با دليل:
    دليل كوتاه و واقعى رد تقاضا را بدون پرداختن به حاشيه و ذكر جزئيات، مطرح كنيد.
    «نمى توانم براى ناهار پيش شما باشم، چون بايد براى فردا كارى را آماده كنم و نياز به وقت دارم.»
    ۴- اين هم يك مورد ديگر از نه گفتن.
    در اين روش با مطرح كردن پيشنهادى ديگر در واقع حسن نيت خود را به درخواست كننده نشان مى دهيد.
    «نمى توانم امروز، ناهار را با شما باشم اما به نظر شما هفته ديگر براى اين كار مناسب نيست؟!»
    ۵- نه همراه با پرس و جو براى يافتن كارى ديگر.
    راه ديگر اين است كه به درخواست كننده نشان دهيم براى انجام امرى ديگر آمادگى داريم و رد كردن اين مورد خاص به منزله رد تمام موارد ارتباطى نيست.
    «نمى توانم قول ناهار را بدهم اما اگر كار ديگرى را براى مبادله نظرات پيشنهاد كنيد مى پذيرم.»
    ۶- و اين هم يك نوع از نه گفتن است درست مانند «نوارى كه سوزنش گير كرده است.» موقعيت ساده و خاص خود را تكرار كنيد. بدون هيچ شرح و توضيح. فقط تكرار
    - نه من نمى توانم با تو ناهار بخورم.
    - اما خواهش مى كنم زياد طول نمى كشد.
    - نه نمى توانم با تو ناهار بخورم.
    - قبول، مهمان من، بيا باهم ناهار بخوريم.
    - نه من نمى توانم با تو ناهار بخورم.
    و...
    يك نه بگوييد و از عواقب احتمالى بله خلاص شويد.
    حتماً داستان كودك عاقلى! را كه با تلاش پى در پى معلم (الف) را نگفت شنيده ايد، او حرف اول را تكرار نكرد تا مجبور نباشد تا آخر حروف الفبا پيش رود.
    گاهى اوقات داستان زندگى هم، همين است. خصوصاً در شرايطى كه خداى ناكرده به بيراهه مى رويم. اگر نه اول را با جرأت بگوييم اسير «بله» همراه با تعارف نمى شويم.
    در ضمن اينكه فراموش نكنيد. اگر هميشه «بله» بگوييد و از نه گفتن پرهيز كنيد. كم كم بله گفتن شما بى معنى مى شود. (شايد به همين خاطر عروس خانمها هيچ وقت بار اول بله نمى گويند و ترجيح مى دهند سر خود را به گل چيدن گرم كنند!)
    وقتى قلباً دوست داريد نه بگوييد، بله گفتن به شما استرس مى دهد و علايم جسمانى اين عدم پذيرش قلبى را به شكل سردرد، كشيدگى عضلات شانه و به هم ريختگى برنامه خواب خواهيد ديد.
    - در نه گفتن دچار گيجى و سردرگمى نشويد، برخى افراد نه گفتن به خواسته يك نفر را نه گفتن به آن شخص و ارتباط با وى مى دانند. نه گفتن به اين معنا نيست كه شما آن شخص را دوست نداريد فقط مفهوم آن «رد خواهش اخير او مى باشد.»
    - باز هم تأكيد مى شود كه صادق، آرام و مؤدب نه بگوييد. اين كار به شما كمك خواهد كرد كنترل كارها را به دست گيريد. ديگران از شنيدن «نه» صادقانه شما خوشحالتر خواهند شد تا اينكه كارى را دودل، بى ميل و با تأخير انجام دهيد.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان