624

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 624 :: جمعه 8 دی 1385

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش هايي از فيلم حضور معاون رييس جمهور در مراسم رقص و آواز !
 

سلام!
ديروز در سايت خبري «ايرانيوز» خبري را مشاهده کردم که بدون هيچ توضيح اضافي عينا در زير قرار مي دهم. فقط اين را بگم که اين آقا از اينجور دسته گلها کم نداره!

به گزارش ايرانيوز چندي پيش اسفنديار رحيم مشاعي (معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان گردشگري و ميراث فرهنگي) درهمايشي دركشورتركيه شركت مي‌كند.
در حاشيه اين همايش دولتي نمايشگاهي متعلق به بخش خصوصي تركيه برپا بوده است كه هيچ ارتباطي بادولت اين كشور نداشته اما آقاي مشاعي بنابر گفته يك مقام آگاه عليرغم تذكر رايزن فرهنگي ايران در تركيه در اين نمايشگاه حضور مي يابد. اين درحالي است كه در مراسم مذكور هيچ يك مقامات ارشد تركيه و كشورهاي ديگر حضور نداشته‌اند.
جالب آنكه در اين مراسم كه با رقص و پايكوبي زنان و مردان همراه بوده آقاي مشاعي در رديف جلو هم مي نشينند! و البته عليرغم ورود گروههاي مختلف رقص از ترك كردن سالن خودداري مي نمايند.
گفتني است نوع مديريت مشاعي، همراه با برخي عملكرد هاي شبهه برانگيز در اين سازمان باعث شده تا كميسيون فرهنگي مجلس طي نامه اي به رئيس جمهور از عدم نظارت بر فعاليت اين سازمان انتقاد كنند.
اين گزارش آماده ارسال به رئيس جمهور است.

براي مشاهده بخش هايي از فيلم مراسم موصوف روي لينکهاي زير  کليک کنيد:

قسمت اول:
http://video.tinypic.com/player.php?v=2w3qrtw

قسمت دوم:
http://video.tinypic.com/player.php?v=2nvuomb

قسمت سوم:
http://video.tinypic.com/player.php?v=2upz11i

 

آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره دیروز «روزانه» (623) اينجا را کليک کنيد

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • لوگوهای گوگل برای کریسمس
  • معرفي و دانلود فيلم: سوغات فرنگ
  • دانلود آلبوم: سرنوشت
  • آهنگ جدید و زیبای دست خودت نیست میدونم
  • Internet Download Manager v5.07 Beta 4
  • Battery Rebuild And Maintenance
  • جلسه محاكمه عشق
  • از زبان «خاک مکه»
  • >>دستور آشپزی هفته لَوَ نگی مرغ
  • دزد و قاضي
  • تبریک بگید من هم روشنفکر شدم
  • براي همة خوبي هايت‌، متشكرم‌!
  • مناظره جنجالي در دانشگاه شريف
  • سنگسار عشق خیانت
  • با کاروان حسيني
  • من «نمك طعام» هستم !
  • زنها از مردها چه مي‌خواهند؟!
  • 7 راه علاقمند كردن شنوندگان
  • مهران فرزند آخر خانواده مديري‌ها
  • و ....
 

 

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

شناسايي لمپنها در ماجرای دانشگاه امیرکبیر
لوگوهای گوگل برای کریسمس
آبروریزی «ایران خودرو» جهانی شد!!
گزارش مجله معتبر Forbes پیرامون آتش سوزی در پژو405 ساخت ایران خودرو!

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اساسنامه پیشنهادی جدید برای دانشگاه آزاد

کمیته 5 نفره مامور از طرف رییس جمهور برای ترمیم اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی، گزارش خود را تقدیم رییس جمهور کرد .
این کمیته 5 نفره که آبان ماه گذشته از طرف رییس شورای عالی انقلاب اسلامی مامور اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی شده بود، در گزارش خود اساسنامه جدیدی برای دانشگاه آزاد اسلامی پیشنهاد داده است که به موجب آن تعیین رییس واحد های بزرگ دانشگاه آزاد به عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد بود و نقش وزارت علوم در تعیین سیاست های کلان آموزشی این دانشگاه نیز بیشتر خواهد شد .
در این اساسنامه پیشنهادی امور مربوط به ساختار و بودجه دانشگاه در اختیار هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد قرار گرفته است . اساسنامه پیشنهادی این کمیته (زاهدی، لنکرانی، کی نژاد و دزفولی)، در دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته است .
پیش از این در خواست هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی برای تکمیل هیات امنای این دانشگاه (با پیوستن آقای ولایتی، قمی، حسن خمینی و ...) نیز در دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته بود .

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

سوغات فرنگ

کارگردان: کامران قدکچیان
بازیگران: مجید صالحی، شیلا خداداد، رامبد جوان، محسن قاضی مرادی،‌ سیروس ابراهیم زاده، حسام نواب صفوی، آناهیتا نعمتی، شیوا خنیاگر، مهوش وقاری، سعید پیردوست
طراح صحنه و لباس: سحر شهامت
عکس: احمد احمدی
صدابردار: بابک اخوان
تهیه کننده: عبدالله علیخانی

خلاصه داستان: فرشته پس از 19 سال دوری به همراه همسرش فرهاد که به تازگی با هم ازدواج کرده‌اند به ایران باز می‌گردد و در بدو ورود متوجه می‌شود که ...

یادداشت: این فیلم جدیدترین ساخته کامران قدکچیان در مقام کارگردان است.
 

لینکهای مشاهده فیلم

لینک قسمت اول | لینک قسمت دوم

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

دانلود مجموعه طنز

باغ مظفر - قسمت بیست و یکم

سریال جدید و  زیبای باغ مظفر کاری از مهران مدیری؛
این سریال هر شب از شبکه سوم تلویزیون دولتی ایران پخش میشه، ما هم سعی میکنیم همزمان برای دانلود براتون بزاریم.

 این قسمت از سریال را می توانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید:

سرور ۱      سرور ۲      سرور ۳

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسی

سرنوشت
باصدای سام

برای دانلود روی هر یک از آهنگهای بالا کلیک سمت راست کرده و Save Target As را بزنید.
 


 

تک موزیک

آهنگ جدید و زیبای دست خودت نیست میدونم

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Internet Download Manager v5.07 Beta 4

Internet Download Manager یک دانلود منیجر خوب و بی دردسر می باشد.!قابلیت نگه داشتن دانلود و افزایش سرعت دانلود در حد محسوسی از امکانات مثبت آن می باشد و در آخر فایل دانلود شده را در پوشه مخصوص به این نرم افزار به صورت دسته بندی شده ذخیره می شود.

 لینک دانلود نرم افزار | لینک دانلود کرک
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کره و Save Target As را بزنيد.

 


 

دنیای موبایل

Battery Rebuild And Maintenance

برای گوشیهای سونی اریکسون

 لینک دانلود
برای دانلود فقط کافیست روی لینک بالا کلیک کنید.

 

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم

خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم
زاد راه حرم وصل نداریم مگر
اشک آلوده ما گر چه روان است ولی
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد
عشوه​ای از لب شیرین تو دل خواست به جان
تا بود نسخه عطری دل سودازده را
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
بر در مدرسه تا چند نشینی حافظ

 

به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم
به گدایی ز در میکده زادی طلبیم
به رسالت سوی او پاک نهادی طلبیم
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم
مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم
به شکرخنده لبت گفت مزادی طلبیم
از خط غالیه سای تو سوادی طلبیم
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم
خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم

 
 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»

 

جمله روزانه

8 دی
افرادخجالتی، تصاویر این گونه افراد را بارها و بارها در ذهن مرور می کنند و تا زمانی که خودشان را فردی بی پروا نبینند، همیشه مطابق آن تصویری که برای خود خلق کرده اند، رفتار می کنند.

وین دایر

فرستنده:
saheledoosti@yahoo.com

**************

كار بي مطالعه شايد در آغاز به خوبي پيش رود اما زماني فرا مي رسد كه ما با بن بست مواجه مي گرديم و از آنجا كه پيشاپيش چاره اي نينديشيده ايم، دلسرد و نااميد ميشويم و اصل هدف را محكوم مي كنيم و در نهايت آن را به فراموشي

فرستنده:
s_ir62@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
حضرت فاطمه زهرا (س)

 

 

نکات ريز خانه داري
mitramrz@yahoo.com

بخش دوم : نکاتی درباره ی نگهداری و استفاده از مواد غذایی

تخم مرغ و سنجاق
قبل از گذاشتن تخم مرغ در آب جوش ، انتهای آن را با یک سوزن سوراخ کنید ، این کار مانع از شکستن تخم مرغ می شود .

 

 

آرایشی - بهداشتی
amoozesh_v_sh@yahoo.com

فراموش نکنيد که دستهايتان را مرطوب کنيد

از آنجائيکه بيش از 10 درصد از حجم ناخن را آب تشکيل مي دهد. اگر ناخن آب خود را از دست بدهد همانند پوست، قابليت ارتجاعي اش را نيز از دست خواهد داد. ناخن هاي خشک بيشتر در معرض شکستن هستند تا خم شدن.
ناخن هاي بلند بيشتر کثيف و آلوده مي شوند و نسبت به ناخن هاي کوتاه در اين حالت بيشتر احتمال برگشتن ناخن هنگام برداشتن اشيا و ورود آلودگي به داخل بستر ناخن وجود دارد.
پاک کردن مستمر کثيفي و جرم جمع شده درزير ناخنها به مشکل ناخن خواهد افزود. وقتي از مرطوب کننده ها استفاده مي کنيد از بالاي دست شروع کنيد و به سمت ناخن ادامه دهيد و روي ناخن ها را با مرطوب کننده بپوشانيد. بخش کوتيکل ناخن (بخش رشد کننده بيروني) را نيز مرطوب کنيد. بخش کوتيکل ناخن مانعي است براي نفوذ رطوبت به زير ناخن. مقدار بيشتري از مرطوب کننده را بروي لايه ناخن بماليد تا از افتادن ريشه ناخن جلوگيري نمايد.
ناخن انگشتان شما هر روز در معرض آسيب قرار دارند. مواد شوينده ، پوليش کردن ( استفاده از لاک)، چسب ناخن، مواد سفت کننده ناخن و مواد شيميايي خانگي همه جزو مواد آسيب رسان و مضر براي ناخن هستند. همانطور که قبلا نيز اشاره شد شما مي توانيد با استفاده از دستکش هنگام شستن ظروف و لباس ها در اين راه کمک بزرگي به خود نماييد.
http://lover-than-love.mihanblog.com

 

 

صهیونیسم
komeil_fa84@yahoo.com

19- خاطره نماز در دانشگاه كاليفرنيا

سالها پيش از انقلاب كه حقير به قصد ادامه تحصيل به دانشگاه U.C.L.A آمريكا( دانشگاه كاليفرنيا در لوس آنجلس) رفته بودم هر چند به دلائلي كه يكي از آنها همين خاطره اي است كه ذيلاً نقل مي كنم، در آنجا زياد نماندم و برگشتم.
در اولين جمعه اي كه در محوطه وسيع دانشگاه به دنبال مؤمني كه مرا به نماز جمعه دانشجويان هدايت كند مي گشتم به يكي از برادران ايراني برخورد كردم كه گفت نماز جمعه را در فلان ساعت و در فلان كلاس مي خوانيم اما بايد خيلي دقت كني كه آهسته و بي سر و صدا بيائي كه كسي متوجه نشود. پرسيدم چرا مگر نماز خواندن جرم است؟ گفت خير ولي براي اينكه هر روز كلاسها تعطيل و اصحاب هر دين و مذهبي بتوانند آداب و رسوم خاص خود را بر پا كنند مركز ديني (Religious Cehter) ساخته تا هر كس خواست در آنجا عبادت كند و بدين ترتيب نظم كلاسها و دانشگاه به هم نخورد. عرض كردم خوب ما هم به آنجا برويم و نماز بخوانيم چه عيبي دارد؟ برادر ايرانيمان نگاه عاقل اندر سفيهي به من انداخت و لبخندي زد و گفت: خود شما براي هفته هاي بعد وقت بگيريد. اما امروز سر فلان ساعت بيائيد كه نماز را از دست ندهيد.
بنده بعد از برگزاري نماز به آن مركز مراجعه كردم و ديدم انصافاً ساختمان بسيار وسيع و تميز و مجللي است و آن سالن بسيار بزرگ و آبرومندي دارد كه كار مسجد و كليسا و معبد و همه چيز رامي كند.
در اين سالن عظيم چهار نفر يهودي كلاه بر سر دور سالن مي دويدند و چيزي به زبان عبراني مي خواندند. براي جمعه آينده ساعت 11:30 درخواست كردم، مسؤل دفتر را ديد و گفت قبلاً رزرو شده خواستم كه يك ساعت زودتر يا ديرتر وقت بگيرم كه باز گفت رزرو شده گفتم جمعه دو هفته بعد را بدهيد باز نگاه كرد و گفت رزرو شده. بالاخره پس از مدتي پيگيري و چانه زدن بنده معلوم شد برادران يهودي دانشگاه كه قطعاً از يك تا دو درصد جمعيت انبوه دانشجويان بيشتر نبودند البته با برنامه ريزي قبلي از روز اول ژانويه تا روز آخر دسامبر آن سال را همه از صبح تا شب دو ساعت براي خودشان رزرو كرده اند و رأس هر ساعت چهارتايشان مي آيند و كلاههاي يهودي گروه قبلي را مي گيرند و بر سر مي گذارند و شروع به دويدن دور سالن و خواندن تلمود مي كنند و حتماً به جاي 98% بقيه دانشجويان و چندين دين و مذهب و فرقه ديگر به عبادت مي پردازند.
پيشگفتار مترجم كتاب فاتحين جهاني كه از برخوردهاي خود با يهوديان خاطره ايي نقل كرده است. اين خاطره مربوط به سالهائي حدود 1347- 1352 مي باشد.

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

ایرج اما در این میانه می کوشد تا با آخرین نیروی خویش جلوی خونریزی را بگیرد و برادران را از دشمنی باز دارد.
پس، بودا وار بر آن می شود که این قدرت جهنمی را واگذارد و ترک خان و مان گوید:
بسنده کنم زین جهان گوشه ای
به کوشش فراز آورم توشه ای
اما دیگ آز به جوش آمده است. آن نیمه ی قدرت طلب و سلطه جو به طغیان آمده است. جهنم درون شعله می کشد. من کینه خواه و کینه ورز به تکاپو در آمده است. همان نیمه ی ما که بارها در تاریخ سربرآورده است و زمین و زمان را به آشوب کشیده است. پس با دل پرخشم و سر پر زباد:
یکی خنجر از موزه بیرون کشید
سراپای او چادر خون کشید.
داستان به اوج رسیدو طبل آخر. آخرین گوشه ی پنهان بازی!
سر تاجور از تن پیلوار
به خنجر جدا کرد و برگشت کار
آتش خاموشی گرفت. قدرت از خون سیراب شد. پوزه از خون بباید شست! بر پیکر کشته بارگاه باید برافراشت و او را به پرستش گرفت. پس:
بیاکند مغزش به مشک و عبیر
فرستاد نزد جهانبخش پیر
و نخستین بودای خندان ما، چنین به خون می نشیند!

 

 

مشکان
info@moshkan.com

جمعه: ترفند
ظرفيت هارد ديسك

پس از نصب استاندارد، فضايي بيش از 1.5 گيگا بايت از هارد را اشغال مي كند.شما با چند تغيير مي توانيد چند صد مگا بايت را به راحتي از ظرفيت درايو آزاد كنيد. براي اين كار بايد حالت Standby را غير فعال كنيد. اين عملكرد در ويندوز XP ، فايل hiberfil.sys در فهرست اصلي را در پارتيشن سيستم قرار مي دهد. اين موضوع باعث مي شود كه پس از نصب سيستم، حجمي معادل چند صد مگا بايت از ظرفيت هارد اشغال شود. اگر به عملكرد Standby احتياجي نداريد، آن را با دستور زير، غير فعال كنيد:
Start>Settings>Control Panel>Power Options>System Standby
و بعد تيك جلوي “ Standby activate” را برداريد.

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة البقرة آيات: 286 محل نزول: مدینه

وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ 283 لِّلَّهِ ما فِي السَّمَاواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ 284 آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ 285 لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ 286

 

ترجمه فارسي مکارم

و اگر در سفر بوديد، و نويسنده‏اى نيافتيد، گروگان بگيريد! (گروگانى كه در اختيار طلبكار قرار گيرد) و اگر به يكديگر اطمينان (كامل) داشته باشيد، (گروگان لازم نيست، و) بايد كسى كه امين شمرده شده (و بدون گروگان، چيزى از ديگرى گرفته)، امانت (و بدهى خود را بموقع) بپردازد; و از خدايى كه پروردگار اوست بپرهيزد! و شهادت را كتمان نكنيد! و هر كس آن را كتمان كند، قلبش گناهكار است و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهيد، داناست «283» آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست و (از اين رو) اگر آنچه را در دل داريد، آشكار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مى‏كندسپس هر كس را بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، مى‏بخشد; و هر كس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات مى‏كند و خداوند به همه چيز قدرت دارد «284» پيامبر، به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده، ايمان آورده است (و او، به تمام سخنان خود، كاملا مؤمن مى‏باشد) و همه مؤمنان (نيز)، به خدا و فرشتگان او و كتابها و فرستادگانش، ايمان آورده‏اند; (و مى‏گويند:) ما در ميان هيچ يك از پيامبران او، فرق نمى‏گذاريم (و به همه ايمان داريم) و (مؤمنان) گفتند: «ما شنيديم و اطاعت كرديم پروردگارا! (انتظار) آمرزش تو را (داريم); و بازگشت (ما) به سوى توست» «285» خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند (انسان،) هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده; و هر كار (بدى) كند، به زيان خود كرده است (مؤمنان مى‏گويند:) پروردگارا! اگر ما فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن! پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداريم، بر ما مقرر مدار! و آثار گناه را از ما بشوى! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مايى، پس ما را بر جمعيت كافران، پيروز گردان! «286»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید

 


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن. هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي ... التماس دعا

 

 

 

بخش دوم

مطالب ارسالی ديگر اعضا

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

alghadr@gmail.com

 امام علي (ع):

آخرت هيچ جايگزيني ندارد و دنيا بهاي جان آدمي نيست.
ميزان الحكمه

 

 

setayesh_new@yahoo.com

ارزو

ارزو دارم که شمعی باشم و تنها بگریم
ارزو دارم که تنها در دل شبها بگریم
ارزو دارم که دور از دیده بیگانه امشب
دیده را دریا کنم خود بر لب دریا بگریم
ارزو دارم که امشب مثل طفلی نا شکیبا
از غم بی همزبانی با دلی شیدا بگریم
ارزو دارم که همچون کودکی گم کرده مادر
بر سر هر رهگذر پیدا و ناپیدا بگریم
ارزو دارم که امشب را سحر در پی نباشد
تا سیه پوش از غمش در این شب یلدا بگریم
ارزو دارم که دل در سینه ام اتش بگیرد
دل بسوزد من زسوز دل به صد غوغا بگریم
ارزو دارم که در صحرای حسرت همچو مجنون
در دل تاریک شبها از غم لیلا بگریم
ارزو دارم که همچو مجنون راه صحرا بگیرم
روز و شب راه طی کنم تا در دل صحرا بگریم
ارزو دارم که یک شب بی خبر از در در اید
تا در اغوشش ز شادی مست و بی پروا بگریم
ارزو دارم که جان را با غمش سودا نمایم
ارزو دارو به یاد اخرین سودا بگریم

 

 

arshia_arg@yahoo.com.au

چندی قبل در مجلس عروسی که در هتلی برگزار میشد حاضر شدم . برنامه ها اجرا میشد تا نوبت به اجرای
بهروز کریمی رسید و برای اجرای برنامه اش داوطلب میخواست و هیچکس داوطلب نمی شد.سرانجام دو تن از آشنایان داوطلب شدند و از من خواستند تا با آنها روی سن بروم .هیچ علا قه ای به بالا رفتن نداشتم ولی اگر نمیرفتم گمان میشد که بخاطر شغل آینده ام خود را گرفته ام در ضمن چیزها یی هم در رابطه با قدرت تله پاتی کریمی شنیده بودم . به هر حال ادب حکم می کرد تا به دعوت آنها جواب مثبت بدهم . بر روی سن رفتم . پس از انجام برنامه از اینکه مردم شاد بودند احساس خرسندی میکردم چندی بعد متوجه شدم آن دو نفر فقط بخاطر لقبی که ممکن است در آینده پیشوند اسم من قرار بگیرد داوطلب شده اند تا به اصطلاح خودشان.... خنده تلخی بر لبانم نقش بست از اینکه سرانجام متوجه شدم چرا ما جهان سوی هستیم

 

 

amir123369@yahoo.com

ز اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت
مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد؟

 ای روی تو زیبایی بخشیده به زیبایی
                سرو از قد رعنایت آموخته رعنایی
                              جز فکر تو خوبان را نبود سر و سودایی

سودای وصال تو رسوای جهانم کرد
                مهجور ز دین و دل بیگانه ز جانم کرد
                                القصه که هجر تو بی تاب توانم کرد
 

ابوبصیر میگوید:روزی حضرت اما صادق (ع)فرمودند:میخواهید برای شما بگویم آنچه را که خداوند عز و جلّ اعمال بندگان خود را بدون آن قبول نمی کند. عرض کردم بلی بفرمایید.
امام(ع)فرمودند:گواهی دادن به اینکه هیچ معبودی جز خداوند سبحان نیست ، و حضرت محمد (ص) بنده وفرستاده اوست، پذیرش دستورات الهی، دوستی با ما و بیزاری جستن از دشمنان ما اهل بیت، تسلیم بودن در مقابل امامان معصوم(ع)، پرهیزکاری و کوشش با اطمینان و آرامش، و انتظار امام قائم(ع).
سپس فرمود: ما اهل بیت حکومتی داریم که هر زمان خداوند بخواهد آن را می آورد.
وبعد ادامه دادند:هر کس شادمان می شود از اینکه از یاران امام قائم باشد، باید منتظر او باشد و عمل خود را با پرهیزکاری و نیکوییهای اخلاقی همراه سازد، در حالی که منتظر امام زمان است پس اگر از دنیا رفت و امام قائم (ع) بعد از مرگ او ظهور کرد، به او همانند کسی که در رکاب آن حضرت است، پاداش میدهند. پس کوشش کنید و در انتظار ظهور امام باشید. گوارا باد بر شما ای گروهی که درسایه رحمت الهی قرار گرفته اید.

 

 
hesam777_300@yahoo.com

مثل هميشه وقتي رفتم پاي عابر بانك تا پول بردارم دستگاه خراب بود و من مجبور شدم برم داخل بانك!پيش خودم مي‌گفتم آخه بابا زشت آدم به خاطر 20 30 تومان پول بياد داخل!الان يه عده اينجا هستند كه ميليوني پول مي‌گيرن ضايع هست من بخوام برم كارت بكشم مثلا 20 پول بردارم.تو همين افكار بودم و با خودم هي كلنجار مي‌رفتم بالاخره راضي شدم تو صف طولاني سيبا وايستم.همين لحظه ديدم يكي داره ميگه من همش رو ارين چك 100 توماني مي‌خوام!من هم كه چسبيده بودم به سكوي پرداخت ودريافت!ديدم همون آقا با يه فرم ايران چك اومد و گفت آقا ميشه خودكاريتون رو بدين؟خودكارو دادم و حس فضولي من باعث شد يه نگاهي به برگه بندازم كه متوجه شدم مبلغ 3 ميليون ايران چك نوشت!اين رفت يكي ديگه اومد اونهم 5ميليون نوشت و هي به نوبت من نزديكتر ميشد!پيش خودم گفتم ببين ما دورو بر چه كساني داريم زندگي ميكنيم!به خودم گفتم آخه روت ميشه بگي تو هم ميخواي كارت بكشي و پول بگيري؟اصلا تو آدمي؟كلي خودم و باز سرزنيش كردم!هي ناراحت بودم و به زيمن و زمان اعتراض ميكردم كه آخه من چيم كمتره از اينا كه اين همه پول دارن؟من بايد بيام 20 هزيارتومان پول بردارم اما يه عده اينجا هستند كه ميليوني ميان پول برمي‌دارن!آخه اين چه وضعيتيه؟منم پول زياد ميخوام!كم مونده بود گريه‌آم بگيره!از صف زدم بيرون!
خلاصه اينقدر تو اين افكار خودم گم بودم كه متوجه پير زن 70 80 ساله كنار خودم نشدم كه يه چرخ دستي داشت و مي‌گفت آقا همشهري نمي‌خواي،آقا روزنامه ايران هم دارم!...............................

 

 

viski_601@yahoo.com

جلسه محاكمه عشق

جلسه محاكمه عشق بود
و قاضي عقل ،
و عشق محكوم به تبعيد به دورترين نقطه مغز شده بود
يعني فراموشي ،
قلب تقاضاي عفو عشق را داشت
ولي همه اعضا با او مخالف بودند
قلب شروع كرد به طرفداري از عشق
آهاي چشم مگر تو نبودي كه هر روز آرزوي ديدن اونو داشتي
اي گوش مگر تو نبودي كه در آرزوي شنيدن صدايش بودي
و شما پاها كه هميشه آماده رفتن به سويش بوديد
حالا چرا اينچنين با او مخالفيد؟
همه اعضا روي برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترك كردند
تنها عقل و قلب در جلسه مادند
عقل گفت :ديدي قلب همه از عشق بيزارند !
ولي من متحيرم كه با وجودي كه عشق بيشتر از همه تو را آزرده
چرا هنوز از او حمايت ميكني !؟
قلب ناليد:كه من بدون وجود عشق ديگر نخواهم بود
و تنها تكه گوشتي هستم كه هر ثانيه كار ثانيه قبل را تكرار ميكند
و فقط با عشق ميتوانم يك قلب واقعي باشم .
پس من هميشه از او حمايت خواهم كرد حتي اگر نابود شوم...

 

 

zahra4066@yahoo.com

بمناسبت 8 ذي الحجه سالروز حرکت امام حسين(ع) از مکه به سوي عراق
از زبان «خاک مکه»

سالهاست اين زخم را بر تن خود احساس مي کنم. هنوز هم زخمي رفتنت هستم. مني که اشرف خاکهاي زمين بودم. امروز به کربلا حسادت مي کنم. صداي کاروانت در کوچه پس کوچه هايم طنين انداخته بود. مي دانستم آن روز مي دانستم که تو خواهي رفت و رفتنت عطر محمد را از آغوش من بيرون خواهد کشيد. مني که سالهاست محمد (ص) را در قلب خودم پرورانده بودم. مني که شبهاي بسيار با محمد راز و نيازها کرده بودم و از قدوم او متبرک شده بودم. آن شبهاي وحي چقدر به خود مي باليدم، يا روزي که تو قدم در من نهادي .... من به همه خاکهاي زمين مي باليدم اما امشب با من اين جفا را مکن. پاي که از من مي کني انگار دل از نگاهت مي کنم دل از خنده هايت دل از فريادهايت، نمازهايت. آرام تر ... لحظه اي درنگ کن. امشب جان از تن مي بري .... کربلا عمريست که چشم انتظار تست . اما من ... يک امشب را بگذار با تو باشم .... قدم از من برندار که مي دانم اين رفتن چه رفتني است. ببين مرا چگونه به ذلت مي کشاني. من! خاک مکه! اشرف خاکهاي زمين، در موسم حج در ذيحجه که افتخار من است در شب هشتم ذيحجه ببين چگونه غمناکم. انگار طفل شيرخواره اي را از آغوش مادرش جدا مي کنند. من حس آن مادر را دارم که مي دانم طفلم ديگر هواي آغوشم را نخواهد کرد.
مرو حسين ... بي تابم مکن. مي دانم که به حرمت خانه محبوبت از آن دور مي شوي .... تو عشق بازي مي کني اما مرا مي سوزاني ... ببين آسمان چگونه با حسرت نگاهت مي کند. نگاه کن ستاره ها را. حسين جان امشب مرا ببخش و نرو. بگذار قدري ديگر تو را ببويم. بي تابم مکن. دشمنانت لحظه اي ارام ندارند. من اين موسم حج ديگر چشم به راه حاجيان نيستم. من خيالم در توست. کو نسيمي که مرا هم با تو کربلا ببرد. آه ... چه شبي بود آن شب که تو از من تن بردي و دل کندي و من هنوز خمار آخرين حج تو ام.
رفتي و آخرين بهار تنم را با خود بردي من سالهاست که اين زخم را در تن خود احساس مي کنم. هر شب جمعه بوي پيراهنت را از تن فرزندت مي گيرم. نمي داني چه تنهاست. تنهاي او را که مي بينم ياد تنهائي ات مي افتم. فرزندت عين خودت غريب است و فرياد هل من ناصرش گوش کر هيچ بني بشري را توازش نمي کند. شب جمعه اي ديگر رسيده و ياد آن رفتنت افتاده ام. تن فرزندت را هم نمي يابم خدايا دوباره کي صبح مي شود تا ندبه اي ديگر آغاز کنم. به ياد حسين دوباره فرياد بزنم: اين الطالب بدم المقتول بکربلا.

 

.

neda5908@yahoo.com

>>دستور آشپزی هفته<<
لَوَ نگی مرغ
(غذای محلی شهر آستارا)

مواد لازم:
مرغ متوسط : یک عدد
مغز گردو: 150 گرم
پیاز متوسط: 3 عدد
رب آلوچه یا رب انار یا رب ازگیل : به میزان دلخواه
نمک، فلفل؛ دارچین : به میزان لازم
گوجه فرنگی :3 عدد

طرز تهیه:
مرغ را شب قبل شسته و پوست می گیریم و تمام قسمت های آن را با رب مورد نظر (انار؛ آلوچه؛ ازگیل) می پوشانیم؛ پیاز را ریز خرد کرده روی آتش ملایم حرارت می دهیم تا آب آن خشک شود سپس مغز گردوی چرخ شده را به آن اضافه می کنیم و چند تفت می دهیم تا به روغن بیافتد.
رب مورد نظر را بسته به ذائقه و ترش بودن رب از دو تا سه قاشق به همراه نمک و فلفل و دارچین به پیاز و مغز گردوها اضافه می کنیم و خوب هم می زنیم تا خمیر یکدستی شود.
شکم مرغ را کمی نمک می مالیم و درون آن را با خمیر بدست آمده پر می کنیم سپس شکم مرغ را با نخ وسوزن می دوزیم و پاهای مرغ را هم می بندیم تا مواد درون شکمش بیرون نریزد.
در ظرف مناسبی کمی روغن ریخته و مرغ را روی حرارت ملایم سرخ می کنیم وقتی قسمت روی مرغ حسابی برشته شد گوجه فرنگی ها را پوست گرفت و ریز خرد می کنیم و کنار مرغ می ریزیم و می گذاریم تا مرغ با آب گوجه دم بکشد؛ مرغ که نیم پز شد کمی از خمیر رب و گردو روی آن مالیده در فر با حرارت ملایم قرار می دهیم تا رب جذب مرغ شود.
وقتی رنگ آن به رنگ قهوه ای در آمد و کاملا پخت آماده سرو می باشد

 

شاد باشيد و برقرار
آشپزباشي ندا
http://www.parsplanet.com
http://delkadeh.parsgig.com

 

 

empratoor_m@yahoo.com

دزد و قاضي

برد دزدي را سوي قاضي عســس
خلق بسياري روان از پيش و پس
گفت قاضي كاين خطاكاري چه بود
دزد گفت از مردم آزاري چه سـود
گفت بدكردار را بــد كيـــفر اســـــت
گفــت بدكـار از منافــق بهتر است
گفت هان برگوي شغل خويشــــتن
گفت هستم همچو قاضي راهـزن
گفت آن زرها كه بردستي كجاست
گفت در هميان تلبيس شماسـت
گفــــت آن لعل بدخشاني چه شد
گفت ميدانيم و مي‌داني چه شـد
گفت پيش كيست آن روشن نگين ؟
گفت بيرون آر دست از آستين
دزدي پنهان و پيدا كار توست
مال دزدي جمله در انبار توست
تو قلم بر حكم داور مي بري
من ز ديوار و تو از در مي بري
حـد به گــردن داري و حد ميــــزنـي
گر يكي بايــد زدن صــــد مي‌زنـي
مي زنم گر من ره خلق اي رفيق
در ره شرعي تو قطاع الطريق
مي برم من جامه درويش عور
تو ربا و رشوه مي گيري به زور
دست من بســـتي براي يك گليـم
خود گرفتــي خانه از دسـت يتيـم
من ربودم موزه و طشت و نمد
تو سيه دل مدرك و حكم مند
دزد جــاهل گــر يـــكي ابريــــق برد
دزد عــارف دفــــــــتر تحقـــيق برد
ديده هاي عقل گر بينا شوند
خود فروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بســـــتند و دزد ديـن رهيــد
شــحنه ما را ديــد و قاضي را نديد
من به راه خود نديدم چاه را
تو بديدي كج نكردي راه را
مي زدي خود پشت پا بر راستي
راستي از ديگران ميخواستي
ديگر اي گندم نماي جو فروش
با رداي عجب عيب خود مپوش
چيره‌دستان ميــربايند آنچه هسـت
مي‌بـــرند آنگه ز دزد كــاه ، دست
در دل مـا حــرص آلايــش فــــــــزود
نيــت پاكـــان چــرا آلـــوده بـــــــود
دزد اگر شب گرم يغما كردن است
دزدي حكام روز روشن است

 

 

mamaam110@yahoo.com

یادی از شهید حاج احمد کاظمی و شهدای جنگ تحمیلی نماییم با ذکر یک صلوات

باز اينک ياد ياران کرده‌ام

ياد آن پروانه‌هاي سوخته

جبهه سرداران گمنامت کجاست

وه که گوهرهاي خود گم کرده‌ايم

ياد جبهه ، ياد مجنون کرده‌ام

يادجبهه ، ياد شبهاي کمين

ياد اشک و ناله‌هاي نيمه شب

ياد ياران بسيجي کرده‌ام

اسوه‌ي مجذوب ديدار خدا

کاظمي شايسته عشق و لقا

خاکيان را درس مستي ياد داد

گر ز اوج آسمان بر خاک شد

با ولايت وصل در خورشيد شد

اينک اين دل ياد شرهاني کند

ياد همت ، سرفراز دارها

عشق را سر فصل جانبازي کنم

کو ز جام عاشقي سرمست شد

سرنوشت عاشقي يکسربلاست

اشک غم بر گونه‌ها افشانده‌ايم

مرگ ياران ، رمز و راز زندگي‌است

گر به دنيا بهر ما کاشانه نيست

يارب اينک درد ما را چاره کن

ياد گلزار بهاران کرده‌ام

آتشي اندر دلم افروخته

سرخوشان جرعه جامت کجاست

ما برادرهاي خود گم کرده‌ايم

ياد بدر و ياد کارون کرده‌ام

ياد رفتن در ميان دشت مين

ياد بيتابي و عشق سوز شب

ياد شب‌هاي دوئيجي کرده‌ام

کاظمي آن يادگار جبهه‌ها

جلوهاي روشن ز ايثارو وفا

راه عشق و حق پرستي ياد داد

رهسپار عرش و بر افلاک شد

تا ابد پاينده  جاويد شد

ياد خرازي و رداني کند

ياد ايثار جلال افشار‌ها

ياد همت ، ياد خرازي کنم

چون اباالفضل علي(ع) بي‌دست شد

راه‌بيدردان ز راه ما جداست

عاشقان رفتند و ما وا مانده‌ايم

ماندن ما ، معني شرمندگي‌است

بهتر از الطاف صاحب خانه چيست؟

در رهت چون عاشقي ، آواره کن

 

 

sun1971_h@yahoo.com

تبریک بگید من هم روشنفکر شدم

در هر دوره می شه به آسانی آب خوردن روشنفکر شد بسته به حزب سیاسی حاکم و رئیس جمهور وقت دارد. در دوره آقای خاتمی باید هر جمله و کلمه ای که از دهان ایشان بیرون می آمد سوت و کف می زدید و هر کس جمله ای در انتقاد ایشان می گفت باید هو می کردید به همین سادگی شما روشنفکر می شدید اما اگر مثلآ هو نمی کردید شما حتمآ در گروه امل های چماق به دست هیچی نفهم قرار می گرفتید اما در دوره کنونی وضع فرق کرده اما نگران نباشید باز هم روش ساده است برای روشنفکری در حال حاضر باید هر خبری که می شنوید یا حتی هر چیزی که می بینید آن خبر یا آن صحنه را تکرار کرده و در پایان جمله یه فحش هم به احمدی نژاد بدهید تعارف نکنید و خجالت را کنار بگذارید فحش هرچه رکیک تر درجه روشنفکری بالاتر. برای درک بهتر مثال می زنم مثلآ تو خیابان با دوستتان در حال رانندگی هستید ماشین پشت سر بوق می زند اینگونه به دوستتان بگویید : لعنت به احمدی نژاد که تو خیابانهای ایران این طور بوق می زنند . البته لعنت خیلی کم است و نشان می دهد شما امل نیستید و نشان روشنفکری نیست باید مثلا بگویید خاک بر سر احمدی نژاد که که تو خیابانهای ایران بوق می زنند و هر چه فحش رکیک تر خلوص روشنفکری بیشتر . اگر دور و برتان را نگاه کنید می بینید که همه جا پر است از کسانی که با همین روش روشنفکر و دانشمند شده اند تو همین روزانه هم هست مثلآ اگه گفتید احمدی نژاد از روی خیک و نادانی حرف می زند روشنفکرید اما اگر مثلآ مثل آقا میلاد خوب رکیک تر گفتید : "نمی توان انتظار بیشتری داشت. فردی که در سخنرانی خود عنوان می کند که حاضر است لباس محلی مردم پاوه را در جلسات بین المللی خود بپوشد! آقای احمدی نژاد! واقعاً خیال کرده اید که ایران سیرک است، شما دلقک آن، و مردم جهان هم تماشاچی؟ " خوب دیگر یک سر و گردن از روشنفکران هم بالاترید و دانشمند می شوید دقت کنید به دستورالعمل یعنی خبر را تکرار کنید و یک فحش هم به احمدی نژاد یعنی بگویید این احمدی نژاد دلقک خاک بر سر ... می خواهد در یک جلسه رسمی لباس کردی بپوشد باز هم تکرار می کنم فحش هر چه رکیک تر بهتر و اصلآ هم فکر نکنید که احمدی نژاد رئیس جمهور است .اگر هم زمانی در سخنرانی احمدی نژاد حضور داشتید حتمآ همراه خود چند عکس و کبریت ببرید و در حالی که احمدی مشغول سخنرانی است عکس آتش بزنید و فحش بدهید و هو کنید و پایکوبی کنید و از تایید سخنان ایشان اکیدآ خودداری کنید وگرنه شما در حالی که هیچ چماقی در دست ندارید یک عده چماق به دستید که هیچی نمی فهمید .با نوشته های من حتمآ آشنا هستید من در همین گروه چماق به دستان قرار گرفته بودم اما الان به سرعت روشنفکر می شوم به نوشته زیر دقت کنید تا بدانید من با دو جمله روشنفکر می شوم .

خبر: شورای امنیت ما را تحریم کرد و به ما قطعات موشکی و ابزار و فناوری تجهیزات هسته ای نمی دهند
سند روشنفکری من: لعنت به این احمدی نژاد بی ریخت بد قواره با اون کاپشن مسخره اش که از بس دلقک بازی در آورد و از روی خیکش حرف زد که بالآخره ما را تحریم کردند و ما که تخم مرغ نداشتیم بخوریم حالا دیگه سر سفره حتی موشک و ابزار انرژی هسته ای هم نداریم تا بخوریم و از فردا باید گرسنگی بکشیم .
دیدید بی هیچ تعارفی به رئیس جمهور مملکت فحش دادم پس من هم روشنفکرم .

 

 

gwmorteza@yahoo.com

براي همة خوبي هايت‌، متشكرم‌!

«راستي روز مادر، براي مادرت چي خريدي‌؟» «مي‌خواهم براي روز پدر براي پدرم يك ساعت عتيقه بخرم‌.» چقدر جملات آشنايي هستند، همة ما بارها و بارها اين حرفها را شنيده‌ايم و يا خودمان گويندة آن بوده‌ايم‌. براساس تصورات اشتباهي اين انديشه غلط در ذهن ما شكل گرفته است كه اگر مي‌خواهيم كسي را خوشحال كنيم و يا از زحمات و يا خوبي‌هايش تشكر كنيم حتماً بايد هديه گرانبهايي برايش بخريم و غافل از اين كه روح انسان بسيار آسماني‌تر و پاك‌تر از اين است كه بتوان با هديه‌اي زميني آن را خوشحال كرد. ممكن است بسياري از ما از داشتن لباس خوشحال شويم و يا اگر آن كيف چرمي را داشته باشيم احساس خوبي برايمان به ارمغان بياورد اما نكتة اصلي و مهم اين است كه هيچ چيز به غير از يك درك صحيح و انساني روح بشر را شاد نمي‌كند و او را تعالي نمي‌بخشد. در بسياري از اوقات تنها يك لبخند، يك تشكر واقعي و از ته قلب انسان را آنقدر خوشحال مي‌كند كه شايد اگر به او يك سكه طلا مي‌داديد چنين خوشحال نمي‌شد. در روابط انساني توجه و درك آنچه كه ديگران برايمان انجام مي‌دهند و به طور متقابل آنچه كه ما براي ديگران انجام مي‌دهيم‌، تعيين كننده بسياري از حالات روحي ما مي‌باشد. پس از بررسي‌هاي فراوان به اين نتيجه رسيده‌ام كه با ايجاد يك تقابل از محبت در بين انسانها، بسياري از مسايل و مشكلات روحي از بين مي‌رود و از عمده‌ترين مسايلي كه ايجاد ناراحتي شديدي در بين ما مي‌كنند اين است كه احساس كنيم ارزش كارمان درك نمي‌شود و انسان قدرشناسي در اطراف ما نيست‌. در اينجا به بررسي علت‌هاي عدم قدرشناسي مي‌پردازيم كه تنها با كمي دقت مي‌توانيم با رعايت آنها از يك سري روابط مطلوب و دوست داشتني لذت ببريم‌:
1 - بي‌توجهي و عدم دقت‌
من نمي‌توانم ابراز تشكر كنم‌. زيرا اصلاً درك نكرده‌ام كه چه به من داده شده است‌. پس توجه و دقت من كجا بوده است‌؟ هنگامي كه تنها به غُرغُر كردن مشغوليم هيچ كدام از هدايا و موهبت‌هايي را كه زندگي هر لحظه به ما مي‌دهد و يا براي ما آماده ساخته است را دريافت نمي‌كنيم‌.
2 - عدم درك و ديد واقعي از زندگي‌
گاهي اوقات متوجه نيستيم كه چه چيز و يا چيزهايي را دريافت كرده‌ايم‌، تا اين كه كمي وقت گذاشته و به بررسي‌، نگرش و درك زندگي واقع بينانه خود بپردازيم‌. ابتدا بعد از اين كه اين دقت و نيرو را گذاشتيم درك مي‌كنيم كه از چه ويژگي‌ها و نعمت‌هايي در تمام موقعيت‌هاي ويژه زندگي برخوردار بوده‌ايم و قدر تمام زحماتي را كه ديگران در اين مواقع برايمان كشيده‌اند را متوجه مي‌شويم‌. عميق شدن در زندگي باعث مي‌شود تا ما بفهميم تا چه اندازه زندگي‌مان توسط هدايا، محبت و خدمات ديگران پربارتر شده است‌.
3 - ديگران بايد بدانند كه من چقدر قدردان و سپاسگزارم‌
گاهي اوقات احساس قدرداني را نسبت به كسي كه كاري را برايم انجام داده است دارم اما از گفتن آن تنبلي مي‌كنم در صورتي مي‌توانيد چنين رفتار كنيد كه طرف مقابل شما، خيلي صميمي و نزديك باشد و حالات روحي شما را بشناسد و بداند محبتي را كه در حقتان انجام داده است را درك مي‌كنيد در غير اين صورت اگر او را خيلي نمي‌شناسيد حتماً مراتب قدرداني خود را به اطلاعش برسانيد.
4 - فراموشي‌
آنقدر تشكر كردن از كسي را از روي تنبلي به تأخير مي‌اندازم‌، كه فراموش مي‌كنم‌. تهيه يك ليست كوچك از كارهايي كه ديگران برايم انجام داده‌اند، را در اين كار ما را ياري مي‌كند.
آلبرت شوايتزر درخصوص تشكر و قدرداني كردن مي‌گويد: «فردي كه به وي مديون هستيد، نبايد براي شما فردي عادي ميان افراد ديگر باقي بماند، بلكه بايد شخص ويژه‌اي براي شما بشود، مانند چيزي كه مقدس باشد.» قدرشناسي و سپاس بدان معني است كه چشمانمان را براي حمايت‌هاي زيادي كه از محيط اطراف خود دريافت مي‌كنيم باز نگه داشته‌ايم‌. اگر به اين روش زندگي كنيم كمتر فرصت رنج و درد كشيدن را پيدا مي‌كنيم زيرا توجه خود را براي كارهاي بهتري صرف مي‌كنيم‌. بيشتر از قبل به چيزهايي كه به ما داده مي‌شود، پي مي‌بريم و از كمك و ياري كه به ما مي‌شود خشنود مي‌شويم و خودمان هم در عمل به اطرافيان كمك مي‌كنيم و از آنچه كه تاكنون دريافت كرده‌ايم مقداري را هم به ديگران برگردانده‌ايم‌. با ابراز هر تشكر توجه را از خودخواهي دور ساخته و متوجه ديگران مي‌شويم‌. اين توجه ما تعيين كننده نوع زندگي ماست‌.

 

 

salman_yavar@yahoo.com

مناظره جنجالي در دانشگاه شريف

به گزارش رجانيوز، مسئولان متروي تهران در مناظره با كارشناسان و مديران دولتي در همايش ملي صنعت ناوگان ريلي كشور در سالن جابربن حيان دانشكده شيمي دانشگاه صنعتي شريف به درگيري لفظي پرداختند.
در اين مناظره، "كامران حاج نصراللهي" دبيرشوراي عالي وزارت كشور، "محمدرضاعطارزاده" مديرعامل قطارهاي شهري كشور، "صادق محمدي" رئيس جهاد دانشگاهي علم و صنعت، "سيدحميد سيادت موسوي" مديردفترتوسعه متروي تهران و"محسن هاشمي" مديرعامل متروي تهران حضور داشتند.
بنابراين گزارش، پس از سخنان چهار نفر از اعضاي مناظره، محسن هاشمي در سخنان خود خواست تا كسي به حاشيه نرود و همه حاضران حرف اصلي را بيان كنند.
حاج نصراللهي و عطارزاده در اين مناظره تصريح كردند كه مونوريل سيستم بسيار خوبي است و تهران به آن نياز دارد.
محسن هاشمي با بيان اين‌كه نبايد مترو را با مونوريل مقايسه كرد، در پاسخ به اظهارات محمدي كه شركت خارجي طرف قرارداد مترو تهران را بسيار ضعيف و غيركارشناسي توصيف كرده و بر تصميم گيري در خصوص مترو از سوي كارشناسان و نه شوراي شهر تأكير نموده بود، تصريح كرد:بحث ما و پيمانكار خارجي، حكايت پادشاه و نوكر نيست! برخي‌ها بايد بدانند كه تصميم بايد در شورا گرفته شود.
مجري مراسم كه گويي براي اظهارنظرهاي هاشمي حساب و زمان ويژه اي باز كرده بود، هنگاميكه صادق محمدي از مجري برنامه براي پاسخ به اين اظهارات دو دقيقه وقت خواست، با اين درخواست موافقت نكرد و محسن هاشمي نيز فوراً بر اين كه نوبت افراد حاضر در جلسه بايد رعايت شود، محمدي را به سكوت دعوت كرد و افزود: اگر خواستيد در نوبت خود حتي به خواهر و برادرم فحاشي كنيد!
بنابراين گزارش ، پس از اين اظهارات عطارزاده با بيان اين كه توقع برگزاري چنين جلسه‌اي را نداشته و عدالت در اين مناظره رعايت نشده از مجري انتقاد كرد و مجري مناظره در پاسخ در خصوص سياسي شدن مناظره و حضور دست‌هاي پشت پرده در سياسي كردن اين برنامه ابراز تاسف نمود.
اظهارات مجري اين بار با اعتراض محسن هاشمي همراه شد و وي با تاكيد بر اين‌كه اين مساله سياسي نيست، خاطرنشان كرد: اين كه مونوريل به درد تهران نمي خورد حرفي كاملاً منطقي است.
وي تاكيد كرد: من اعلام مي كنم كه پس از10 سال مديرعامل بودن در مترو تهران، هيچ مساله پشت پرده‌اي در اين جريان وجود ندارد.
هاشمي در ادامه استدلال خود براي غيرمفيد بودن مونوريل براي تهران، بدون اشاره به هيچ نظر كارشناسي، تيتر يكي از روزنامه‌هاي رسمي كشور را به حاضرين نشان داد كه نوشته بود "مونوريل اولويت ندارد و بايد مترو ساخته شود" و در ادامه تاكيد كرد: مونوريل گران است چطور مي خواهيد هزينه آن را تامين كنيد، درحالي كه پول نداريد به مترو بدهيد؟
هاشمي اظهار داشت: خوب معلوم است كه وقتي نمي‌خواهيد به ما پول بدهيد بايد اعلام كنيد بهتر است مونوريل بسازيم، برويد بسازيد، مترو نسازيد اما من كه 10 سال مدير عامل مترو هستم آمده‌ام تا از كيان مترو دفاع كنم.
عطارزاده در ادامه از فرافكني هاشمي و سياسي كردن بحث به جاي طرح مسائل كارشناسي انتقاد كرد و گفت: كسي از مفيد نبودن مترو حرفي نزده بلكه مهم برخورد متعصبانه شماست. تهران هم به مترو و هم به مونوريل نياز دارد.
گفتني است كارشناسان هزينه راه اندازي منوريل را به دليل عدم نياز به زيرسازي تقريباً نصف مترو ارزيابي كرده و در مناطقي كه امكان احداث منوريل مي باشد، مقرون به صرفه بودن آن نسبت به مترو قابل انكار نيست.

 

 

s_r58@yahoo.com

تولدی دیگر

همه هستی من آیه تاریکیست
که ترا در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها ورستن های ابدی خواهد برد
من در این آیه ترا آه کشیدم ، آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم

زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد
زندگی شاید
افروختن سیگاری باشد درفاصله رخوتناک دو هماغوشی
یا نگاه گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر برمیدارد
وبه یک رهگذر دیگر با لبخندی به معنی میگوید"صبح به خیر"
زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
که نگاه من درنی نی چشمان تو خود را ویران میسازد
ودر این حسی است
که من آنرا با ادراک ماه و دریافت ظلمت خواهم آمیخت

در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست
دل من
که به اندازه یک عشقست
به بهانه های ساده خوشبختی خود مینگرد
به زوال زیبای گلها در گلدان
به نهالی که تو درباغچه خانه مان کاشته ای
وبه آواز قناری ها
که به اندازه یک پنجره میخوانند

آه ...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من،
آسمانیست که آویختن پرده ای آنرا ازمن میگیرد
سهم من پایین رفتن از یک پله متروکست
وبه چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست
و در اندوه صدایی جان دادن که به من میگوید:
" دستهایت را
دوست میدارم"

دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد ،میدانم ،میدانم ،میدانم
و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت

گوشواری به دو گوشم میاویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
وبه ناخنهایم برگ گل کوکب میچسبانم
کوچه ای هست که درآنجا
پسرانی که به من عاشق بودند ، هنوز
با همان موهای درهم و گردن های باریک و پاهای لاغر
به تبسم های دخترکی می اندیشند که یک شب او را
باد با خود برد
کوچه ای هست که قلب من آنرا
از حمله های کودکیم دزدیده است

سفر حجمی در خط زمان
وبه حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمی از تصویری آگاه
که ز مهمانی یک آینه برمیگردد

و بدینسانست
که کسی میمیرد
وکسی میماند
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی میریزد،مرواریدی صید نخواهد کرد

من پری کوچک غمگینی را
میشناسم که دراقیانوسی مسکن دارد
ودلش را دریک نی لبک چوبین
مینوازد آرام آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه میمیرد
وسحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد.


فروغ فرخزاد

 

 

didar_bkh@yahoo.com

سنگسار عشق خیانت

در این مطلب سعی دارم به اختصار و در حد مقدوراتم به مسئله سنگسار بپردازم .
اول این که حکم سنگسار برای موارد زنای محصنه صادر می شود .زنای محصنه هم یعنی اینکه زن شوهردار یا مرد زن دار با کس دیگری رابطه جنسی برقرار کند .حد و حدود این رابطه جنسی هم بر اساس فقه شیعی که مبنای قانون مجازات اسلامی است تعریف دارد .
دوم اینکه اثبات زنای محصنه کار آسانی نیست .یا باید خود شخص اقرار کند که اگر هر وقت اقرارش را پس بگیرد امکان استفاده از اقرارش به عنوان مستند حکم منتفی است .یا باید چهار شاهد عادل هر دو نفر را حین ارتکاب این عمل ( که اینجا هم کلی اما و اگر وجود دارد که در چه شرایطی دیده شده باشند ) ببینند و هر چهار شاهد با هم در دادگاه حضور پیدا کنند و به این امر شهادت بدهند .
خودتان می بینید که فراهم شدن همه این موارد چه کار نادری است .من از دوستانی که دستشان به کتب معتبر فقهی می رسد خواهش می کنم این موارد را جزیی تر شرح بدهند .
آقای هنوز آبادی می فرمایند که ظاهرا مدتهاست این حکم حتی اگر صادر هم شده عملی نشده است.
به اطلاع ایشان تلفنی رساندم و اینجا هم به اطلاع دوستانم می رسانم که دستور توقف این حکم را چندین سال پیش آقای شاهرودی به خاطر فشارهای بین المللی و تلاش های نهادهای حقوق بشری داخلی و خارجی صادر کردند اما اردیبهشت امسال در شهر مشهد دو مورد حکم سنگسار اجرا شده است .بنابراین در شرایطی که برخی دولتمردان به سیم آخر زده اند و می گویند نظر دنیا برای ما ارزشی ندارد و مایل اند به زیست جزیره ای برگردند دور از انتظار نیست که اجرای این حکم هم با استفاده از این فضا آسان تر شود .
باز هم در نامه ای نوشته اند :ما می دانیم قانونی که پشتوانه مردمی نداشته باشد یا مردم نسبت به اجرایش حساسیت داشته باشند دیر یا زود به قانون فراموش شده تبدیل می شود .بسیاری از قوانینی که در ایران عمل می کند و بخشی از روشنفکران با آن مخالفت دارند برای مردم قابل توجیه و حتی قابل دفاع است .
حرف ایشان بسیار دقیق است اما در این مورد خاص آیا افکار عمومی در سالهایی که این حکم اجرا نمی شده است به صورتی برای اجرای مجدد آن اظهار تمایل کرده اند یا از فقدان آن شکایت کرده اند ؟من هم مثل دوست بزرگوارم پاسخ دقیقی برای این سوال ندارم اما باید بگویم علی القاعده اجرای حکم سنگسار باید توسط مردم و در ملا عام برای عبرت عموم صورت بگیرد و نمی توان مثل اعدام در یک چهاردیواری اجرایش کرد .اما طبق گزارش های دریافتی از شاهدان عینی حکم سنگسار این دو نفر که در مشهد انجام شده در ملا نه چندان عام صورت گرفته است .در شرایط مخفی و تنها با اطلاع رسانی به برخی افراد خاص و در محلی خارج از شهر .اگر حساسیت افکار عمومی نبود این حکم هم مثل اعدام در میادین شهرها صورت می گرفت .
در شهر اهواز که ناامنی مشکل جدی مردم است دیده ام که حکم قطع ید سارقان با اعلام عمومی انجام می شود و خب مردمی هم که از ناامنی جانشان به تنگ آمده و دلیل این ناامنی را حضور این افراد می دانند و بس با اشتیاق به تماشا می روند و البته ناگفته نماند که این هم یکی دیگر از سیاست های نادرست مسئولان ماست .
شادی صدر از وکلای زنان محکوم به سنگسار می گفت در سفری که به نقده داشته از مردم شنیده که چند وقت پیش در شهرشان زنی را سنگسار کرده اند و آنها معتقد بودند از وقتی که آن زن سنگسار شد بلا افتاده توی شهر ما و برکت از شهر رفت .خب این هم یک نوع از اعتقادات همین مردمی است که افکار عمومی را شکل می دهند دیگر؟!
در مورد گفتگو با مردم به زبان خودشان البته حق با علی سید آبادی است .خوشبختانه او راههایی را هم ارائه کرده که برای دوستان فمینیست من کاربردی تر هستند .خواهی نخواهی زیستن در یک جامعه مذهبی می طلبد که استراتژی هایمان را با همین جامعه منطبق کنیم نه کشورهای دیگر .هر چند پذیرفتن کارآمدی این استراتژی ها تلخکاممان کند .
در وبلاگ یکی از دوستان مدتی پیش می خواندم که درتوجیه اتفاقی که منجر به حکم سنگسار می شود از عشق نوشته بود و از منظر عاشقانه به دفاع از کسانی پرداخته بود که مرتکب این عمل شده اند .عشق البته توجیه قشنگی است .اما بگذارید یک بار مساله را مرور کنیم .
آقای الف با خانم ب ازدواج کرده است و در عین تعهدی که شرعی عرفی عاطفی و انسانی به او داده دل و دینش را به خانم جیم می بازد .اگر خودتان را هر سر این مثلث بگذارید کار سختی در پیش دارید و از آن سخت تر آن است که به جای خانم ب باشید .کسی که به پای تعهدش مانده و طرفش نه !
به نظرتان آقای الف چه باید بکند ؟
خانم ب چه باید بکند ؟
خانم جیم چطور؟
می توانید جای خانم و آقا را عوض کنید که از نظر انسانی باز هم تفاوتی نمی کند ولی از نظر قانونی یک تفاوت کوچک هست .فرق قضیه اینجاست که آقای الف در مثال ما می تواند هر وقت خواست همسرش یعنی خانم ب را طلاق بدهد و به روابط عاشقانه اش با خانم جیم بپردازد یا حتی بدتر از آن با حفظ ازدواج اش با این توجیه که حلال خدارا حرام نکرده به عشق دو و سه و چهارم اش برسد .ولی اگر خانم ب عاشق آقای مثلا دال بشود و بخواهد طلاق بگیرد باید هزار سال بدود آیا بتواند طلاق بگیرد آیا نتواند!!
لطفا برای هر کدام از سوال های بالا به جای احساساتی شدن بیایید تلاش کنیم به یک پاسخ انسانی برسیم .
گو اینکه آن اشاره تاریخی هم سر جایش هست که اگر بنا باشد اولین سنگ را کسی بزند که خودش بی گناه باشد دیگر سنگ اندازی باقی نمی ماند .
در پایان این مطلب قسمت هایی از نظرهای دوستانم را در ارتباط با این مقاله برایتان می نویسم:
1_حسین:
ببین من نمی تونم درک کنم چرا شما جماعت فمینیست عوض اینکه پی یاد دادن رفتار درست به هم جنساتون باشین علاقه دارین بر اصلاح عرفی که به حکم طبیعت و ذات جنس ماده از آن گریزی نیست پافشاری کنید؟اگر از این شکایت دارید که چرا خانم ها نمی تونن مثل آقایون همزمان با دو مرد رابطه داشته باشند که آخه این با هزار هزار مقاله و اعتراض و امضای پتیشن قابل حل نیست .خب طبیعتشون این اجازه رو بهشون نمی ده نه قانون های بشری .اما در رابطه با قانون طلاق به خیالم که راههایی برای اینکه زن بتواند از حق و حقوق بیشتری برخوردار شود باشد منظورم اینه که این گلایه شما یک مقداری معقول تره .در ضمن در مورد سنگسار من با شما شدیدا موافقم وبعید می دونم در این دیار مدارک اثبات چنین جرمی به آسانی فراهم شود تا این حکم به مرحله اجرا برسد که اگر چنین بود انجام پنهانی آن چه دلیلی داشت ؟
2_هومان
سنگسار از مواردی است که در اسلام خیلی سخت موجباتش جمع می شود یعنی شرایط اثبات زنا بسیار بسیار سخت است.اما می بینیم که در ایران به راحتی تهمت اش را می زنند و حتی گفتگوی دختر و پسر را زنای تلفنی نام می دهند .امیدوارم با کمی تفکر این موارد کمتر شود و روزی هم رخت ببندد
3_میثم
نمی دونم چی بگم که نه شعار باشه و نه کلیشه !
4_امیر
امیدوارم این مسائل باعث نشه خانم های محقق خانه نشین شوند من جمله شما!

خب حالا نظر شما چیست؟؟

 

 

Aliakbar_313@yahoo.com

با کاروان حسيني
كاروان حسينى در راه عراق

امام حسين (ع ) پس از گذشت بيش از چهار ماه يعنى حدود 125 روز اقامت در مكه، پـس از خـوددارى از بـيعت با يزيد بعد از مرگ معاويه ، از مكه خارج شد. آن حضرت از احـرام عمره بيرون آمد؛ زيرا بيم آن داشت كه در مكه دستگير شود و يا آنكه غافلگيرانه پـيـچيده در اثناى مراسم حج ، به قتل برسد و در نتيجه حرمت خانه خدا شكسته شود. به هـر حـال كـاروان حـسـيـنـى در سـحـرا يـا اوايـل بـامـداد روز هـشـتـم ذى حـجـّه سال شصتم هجرى به سوى عراق رهسپار گشت.
از امروز (8 ذی الحجه) قصد داریم همراه شما عاشقان خاندان عصمت و طهارت، «با کاروان حسینی» از مکه تا کربلا عراق همراه و هم قدم شویم. لذا به امید خدا از این پس هر روز بخشی از سفرنامه کاروان عشق را با هم مرور خواهیم کرد.

هفت نكته پژوهشى

1 ـ مـورخـان درباره دوره خروج امام از مكّه مكرّمه اختلاف نظر دارند. برخى نوشته اند كه خروج آن حضرت در روز سوّم ذى حجّه بود. برخى ديگر تاريخ خروج را هفتم و برخى ديگر دهم اين ماه نوشته اند. ولى تاريخ درست خروج امام (ع ) روزه هـشـتـم ذى حـجـّه مى باشد؛ زيرا خود آن حضرت (ع ) در نامه دومش به مردم كوفه نوشته است : ((... من در روز سه شنبه هشت روز گذشته از ذى حجّه ، روز ترويه ، به سوى شما حـركـت كـردم ...)) هـمـچـنـيـن از امـام صـادق (ع ) چـنـديـن روايـت نـقـل شده است كه امام حسين (ع ) روز ترويه ، يعنى روز هشتم ذى حجّه ، از مكّه مكرّمه بيرون آمد.
2 ـ هنگام خروج امام حسين (ع ) از مكّه ، كسانى كه از مدينه منوّره با ايشان آمده بودند و نيز آنهايى كه در راه مدينه ـ مكّه به ايشان پيوستند، با آن حضرت همراه بودند. بـه جـز مسلم بن عقيل كه حضرت وى را پيش از خود به كوفه فرستاد و نيز سليمان بن رزيـن كـه امـام (ع ) نـامـه اى بـه وسـيـله وى براى رؤ ساى اخماس در بصره فـرسـتاد. همچنين همه افراد مشهورى كه در مكّه به ايشان پيوستند هنگام رفتن بـه عـراق بـا وى هـمـراه بـودنـد، بـجـز قـيـس بن مسهّر صيداوى ، عبد الرّحمن بن عبداللّه اءرحـبـى ، عـمـّارة بـن عـبـيـد اللّه سـلولى ، كـه امـام (ع ) آنـان را هـمـاه مـسـلم بـن عـقيل (ع ) به كوفه فرستاد. و نيز سعيد بن عبداللّه حنفى و هانى بن هانى ، كه حضرت ، پـيـش از فـرسـتـادن مـسـلم بـه كـوفـه ، نامه نخست خويش را به اينان سپرد تا براى كوفيان ببرند.
3 ـ مـفـهـوم خـروج كـاروان حـسـيـنـى از مـكـّه مـكـرّمـه در سـحـرگـاهـان و يـا در اوايـل بـامـداد ايـن نـيـسـت كه كار به طور پنهانى و به دور از چشم سلطه اموى و يا مردم بـوده بـاشـد، چـرا كـه آن حـضـرت تاريخ حركت خويش را در خطبه معروفشان كه طى آن فـرمـود: ((مـرگ بـراى فـرزنـد آدم چون گردنبندى است بر گردن دختران جوان ))، اعلام كـرد. حضرت در پايان همين خطبه فرموده است : ((هر كس در راه ما آماده جانبازى است و آهنگ رسـيـدن بـه لقـاى الهـى را دارد، با ما حركت كند و من به خواست خداوند بامدادان به راه خـواهـم افـتاد.)) امام (ع ) اين خطبه را نه تنها در ميان يارانش ، بلكه در ميان عموم مردم ايراد فرمود.
4 ـ بـه روشـنـى پـيـداسـت ، هـرچـنـد كـه رويـارويـى آشـكـار بـا امـام حـسـيـن (ع ) در داخـل مـكـّه و يـا در حـومـه ايـن شـهر به نفع سلطه اموى نبود و حاكمان اموى نيز آن را به خـوبـى مـى دانـسـتـند، ولى به فرمان يزيد تصميم گرفتند كه امام حسين (ع ) را ترور كـنـنـد، هـرچـند كه به پرده كعبه آويزان باشد. امام با بيرون رفتن امام (ع ) از مكّه نقشه آنـان بـه شكست انجاميد. همان طور كه اين حقيقت بر امام (ع ) نيز پوشيده نبود. دليلش هم ايـن بـود كـه امـوى هـا از مـنـزلت والا و قـداسـت امـام حـسـيـن (ع ) در دل هـاى مـسـلمانان آگاه بودند. بنابراين رويارويى نظامى با آن حضرت در مكّه يا حومه ايـن شـهـر مـوجـب مـى شد كه عموم حاجيان بر ضدّ اموى ها به انگيزش درآيند، امام (ع ) را پشتيبانى كنند، او را يارى دهند و به زير پرچم آن حضرت درآيند و اين همان ((وخيم شدن اوضاع )) بود كه امويان از آن بيمناك بودند.
از ايـن گـذشـتـه اطـرافـيـان امـام (ع ) در دوران حـضور وى در مكّه فراوان بودند، به اين دليل كه كاروان حسينى [ هنگامى ] كه از مكّه خارج شد نسبتاً بزرگ بود.
عـلاوه بـر آن مـكّه نزد عموم مردم از قداست دينى برخوردار بود و نيروى حكومت اموى در آن شـهر نيروى محدودى بود كه تنها كفايت اجرا و انجام امور ادارى و قضايى ، تنظيم حركت حـاجـيـان ، نـگـهـبـانـى از حـاكم و حفظ امنيت داخلى را داشت و قدرتش به اندازه اى نبود كه بـتـوانـد با شورش يا يك حركت انقلابى گروه بزرگى كه داراى قدرت و آمادگى است مـقـابله كند، و اين حقيقت درباره اوضاع مدينه نيز صادق بود. زيرا حكومت بنى اميه براى مـقـابـله بـا هـمـه قـيـام هـاى بزرگى كه در مدينه منوّره يا مكّه مكرّمه روى داد، از نيروهاى اعـزامـى از خـارج [ايـن دو شهر] استفاده كرد. مانند قيام مردم مدينه و واقعه غم انگيز حرّه و نيز مقابله اموى ها با عبداللّه زبير در مكّه .
5 ـ آنچه گفته شد با اين حقيقت كه امام (ع ) از بيم آن كه به دست حكومت اموى ترور شود و حـرمـت خـانـه خـدا بـشـكند ـ پيش ‍ از آغاز اعمال حج از مكّه ـ بيرون رفت ، منافاتى ندارد. زيـرا گـرچـه آنـان در طـول مـدّت اقـامـت ـ نـسـبـتـاً طـولانـى ـ وى در مـكـّه ، بـه دليـل احـتـيـاطـهـاى لازم و هـوشـيـارى آن حـضـرت و حـمـايـت ياران هاشمى ايشان و ديگران ، نتوانستند كه وى را بربايند و يا ترور كنند، امّا مراسم حج فرصت انجام چـنـين كارى و اجراى چنين نقشه اى را به آنان مى داد و امكان موفقيتشان فراوان بود. زيرا امـام (ع ) و يـاران او، بـر فرض ماندن در مكّه به همراه توده هاى حج گزار، بدون سلاح سرگرم انجام اعمال و مراسم عبادى مى گشتند و حضور امام (ع ) در ميان انبوه حاجيان زمينه اجـراى نـيـّات پـليـد و شـرارت امويان را فراهم مى آورد. از اين رو امام حسين (ع )، در روز ترويه ، اقدام به خروج از مكّه فرمود.
6 ـ حـال كه از گفته هاى پيشين دانستيم كه خروج امام (ع ) از مكّه نه براى پنهانى و بى خـبـر خـارج شـدن و نـه از بـيـم مـقابله نظامى آشكار با حكومت اموى در مكّه بوده ، پى مى بريم كه شايد عامل اصلى ديگرى در ميان بوده كه انگيزه حركت امام در سحرگاهان و يا اوايل بامداد و در پرده تاريكى ، گرديده و آن غيرت هاشمى بوده كه اجازه نمى داده است آزاد زنـان خـانـدان عـصـمـت و طـهـارت و ديـگـر زنـان حـاضر در كاروان حسينى در برابر ديدگان مكّيان ، در روز روشن كه مكّه پر از جمعيّت است ، بر مركب هاشان سوار شوند.
و شـايـد بـتـوان گـفـت : ايـن قـوى تـريـن عـامـل ـ اگـر نـگـويـيـم تـنـهـا عـامـل ـ در مـيـان عـوامـلى اسـت كـه امـام حـسـيـن (ع ) را وادار كـرد تـا در سـحـرگـاهـان و يـا اوايل بامداد حركت كند.
7 ـ از بـرخـى كتاب هاى سيره و مقاتل چنين بر مى آيد كه امام (ع ) نخست قصد عمره تمتّع كـرد و سـپـس آن را بـه عـمره مفرده مبدّل ساخت ، زيرا مى دانست كه ستمكاران به وى اجازه اتمام حج را نخواهند داد.
ولى قـول درسـت و تـحـقـيـقى اين است كه امام حسين (ع ) از همان آغاز قصد عمره مفرده كرد. يـعـنـى ايـن كـه عـمـره اش تـمـتـّع نـبـود تـا آن را بـه مـفـرده تبديل كرده باشد.
اين قول را ثمادى از فقيهان ، همانند سيد محسن حكيم ، آيت اللّه خويى و آيت اللّه سبزوارى و ثمارى ديگر پذيرفته اند.
آقـاى حـكـيـم در مـسـتـمـسـك العـروة الوثـقـى مـى گـويـد: امـا آنـچـه در بـرخـى مـقـاتـل آمـده اسـت كـه آن حـضـرت (ع )، عـمـره اش را بـه عـمـره مـفـرده مـبـدّل سـاخـت ، كـه از آن بـر مـى آيـد كـه عـمـره اش تـمـتـع بـود و بـعـد آن را بـه مـفرده تـبـديـل كـرد، چـيـزى نـيـسـت كـه در مـقـابـل اخـبـار ذكـر شـده اى كـه اهل بيت (ع ) آنها را نقل كرده اند، قابل پذيرش و اعتماد باشد.
شيخ محمد رضا طبسى مى نويسد: مشهور ميان اصحاب ـ رضوان اللّه عليهم ـ چنين است كه هـر كس با قصد عمره تمتع وارد مكّه شود، در ماه هاى حج ، نه اجازه دارد كه آن را به عمره مـفـرده تـبـديـل كند و نه آن كه پيش از انجام اعمال حج از مكّه بيرون رود، زيرا عمره تمتّع مـرتبط با حجّ است . بلى ، ابن ادريس معتقد است كه اين كار حرام نيست و مكروه است ، ولى اخبار فراوانى اين گفته را مردود مى سازد.
قـول بـه وقـوع تـبـديـل به عمره مفرده را يك دليل ديگر نيز تضعيف مى كند و آن اين كه چـنـانـچـه ايـن كار به خاطر جلوگيرى و منع ظالم بوده باشد، خروج از احرام شخص منع شـده بـا انـجـام قـربـانـى مـى بـاشـد. هـمـان طـورى كـه شـهـيـد اول در الدروس و شـهـيـد ثـانـى در المـسـالك بـدان اشـاره كـرده انـد. و در هـيچ خبر يا نقلى نيامده است كه امام حسين (ع ) از احرام عمره با قربانى بيرون آمده است .

فقط 22 روز تا محرم حسين (ع) باقي مانده

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

8 دی / 29 دسامبر / 8 ذی الحجه

Mobin_s2004@yahoo.com
8 دي ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
روزي که پوراندخت، شاه وقت ايران، با روم قرارداد صلح امضاء كرد

تصوير پوراندخت بر سكه اش (محفوظ در موزه سن پترزبورگ - روسيه)

تصوير پوراندخت بر سكه اش (محفوظ در موزه سن پترزبورگ - روسيه)

پوراندخت شاه ساساني ايران كه سياست خارجي و داخلي تازه اي در پيش گرفته بود تا امپراتوري ايران را نجات دهد، به نوشته مورخان اروپايي در 25 دسامبر سال 630 ميلادي ( طبق برخي تواريخ: 29 دسامبر) با دولت روم شرقي قرارداد تازه صلح امضاء كرد تا فرصت يابد دست به اصلاحات داخلي بزند. پوراندخت (دختر خسرو پرويز) يكي از دو بانويي كه بر ايران حكومت كردند مي دانست كه ايرانيان از جامعه طبقاتي كه به آنان تحميل شده بود شديدا ناراضي هستند، قضات از عدالت و انصاف دور شده اند و سران ايالات براي خود اختيارات تازه اي خلق كرده و حتي سكه ضرب كرده اند. براي حل اين مسائل بود كه پوراندخت با روم (بيزانس) قرارداد صلح امضاء كرد و دستور رعايت عدالت، بخشودن ماليات عقب افتاده، لغو برتري هاي طبقاتي و اختيارات اضافي فرمانداران را داده و سكه ملي واحد ضرب كرده بود. به نوشته مورخان اروپايي، پوراندخت حمله اعراب مسلمان از عربستان را به قلمرو ايران پيش بيني كرده و به فرماندهان ارتش اندرز داده بود كه اختلافات داخلي را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند. مسلمانان تا آن زمان بر سراسر جزيرة العرب مسلط شده بودند. با وجود تصميمات اصلاحي متعدد، حكومت پوراندخت هم، مانند ساير جانشينان خسرو پرويز دولتي مستعجل بود و اختلافات داخلي و نزاع بر سر قدرت در تيسفون ادامه يافت و ....

 

كازروني ها نيروهاي انگليسي را شكست دادند ، ولي...

مقامات انگليسي كه طبق پيمان سن پترزبورگ نيمه جنوبي وشرقي ايران را به نام منطقه نفود در كنترل داشتند در پي حملات كازروني هاي ميهندوست به تاسيسات انگليسي در اين شهر و نا امن ساختن راههاي اطراف براي جلوگيري از تردد آزادانه انگليسي ها و عوامل آنان، 28 دسامبر سال 1916 دستور دادند كه پانصد تن از نظاميان تحت فرمان آنان مركب از سربازان هندي و افراد « اس پي آر » با چند توپ و مسلسل از شيراز به كازرون بروند و كازروني ها را سركوب كنند .
اين نيرو روز29 دسامبر (هشتم دي ماه 1295 خورشيدي) شيراز را به عزم كازرون ترك كرد. نيروي اعزامي پس از درگيري با كازروني ها كه شماري داوطلب با تجهيزاتي ناچيز بودند با تحمل تلفات سنگين به شيراز بازگشت.
     مجسم كنيد كه اگر در مرداد و شهريور 1320 (25 سال بعد) چند ايراني!! به ميهن خود خيانت نكرده بودند و ارتش چهارصد هزار نفري ايران را مرخص نساخته بودند چگونه انگلستان مي توانست با نزديك به چهار هزار سرباز عمدتا هندي كه از طريق خاك عراق به ايران فرستاده بود وطن ما را كه صدها سال يك امپراتوري مافوق نيرومند بود تصرف كند و شاه آن را به تبعيد بفرستد!. اين ادعا كه تسليم شدن بهتر از تحمل تلفات بود مسخره است. اگر اين استدلال (حرف مفت) درست بود؛ پس روسها به جاي تحمل 27 ميليون كشته بايد استالن را مي گرفتند و تسليم هيتلر مي كردند و به زندگي خود ادامه مي دادند و .... تلفات ايرانيان پس از تحت اشغال در آمدن وطن، از گرسنگي و بيماري و نوكري كردن هاي بعدي بمراتب بيشتر از جنگ بود.

 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

08/10/59
عمليات چريكي خودي در جنوب غربي اهواز .

تحركات دشمن در سوسنگرد و عقب كشيدن بخشي از نيروها به پشت بستان .

جبهه مياني : ادامه تحركات دشمن در دهلران .

گشودن جبهة جديدي در مناطق كردنشين توسط عراق با بكارگيري جدي گروههاي ضد انقلاب داخلي .

جبهه شمالي : نقل و انتقالات عراق در هماهنگي با ضد انقلاب و نيز در درگيري در سردشت .

تمجيد از نقش زنان و دعوت عام به استقامت ، در سخنان امام .

توضيحات رئيس جمهور ( بني صدر ) درباره سكون خودي در جنگ .

وضعيت ساكن و غيرمتحرك جبهه ها ، مشكلات و نارسائيها ، وضعيت تهديدآميز جنگ و عمليات ناشي از سوء سياستهاي برخي مسئولين ، درگيريهاي سياسي داخلي و تبعات آن در گزارش سمينار فرماندهان عملياتي سپاه .

مصاحبة رئيس شوراي اسلامي دربارة خريد سلاح از شوروي و كمكهاي كويت به عراق .

موضع دولتهاي اردن عراق ، سعودي ، كويت و امارات متحده عليه ايران و اطلاع رسمي به آمريكا كه با وجود تمايل به حل بحران گروگانها ، حتّي پس از آتش بس در جنگ عراق و ايران نيز ، اين كشور نبايد به ايران سلاح بفرستد .

موج دستگيريهاي تازه در عراق .

08/10/66
خبرگزاري يونايتدپرس: پايان هشتمين اجلاس رهبران شش كشور نفتي حاشيه خليج فارس پيرامون تعيين يك استراتژي جهت جلوگيري از حملات ايران به خطوط ساحلي و نفتكش‌هاي آنها.

قذافي: عاقبت اين جنگ نابودي دو كشور است و اگر ايران بخواهد بصورت يك قدرت استعماري در خليج فارس درآيد ليبي عليه آن وارد جنگ مي‌شود.

 

 

 تصويب نخستين قانون اساسي ايران توسط اولين مجلس مشروطه

[8 دي 1285] - تصويب نخستين قانون اساسي ايران توسط اولين مجلس مشروطه

 

 بزرگداشت هزارمين سال تدوين شاهنامه فردوسي

[8 دي 1369] - با حضور حجمي از محققان و فردوسي شناسان ايراني و خارجي مراسم بزرگداشت هزارمين سال تدوين شاهنامه فردوسي در مشهد برگزار شد در اين مراسم ضمن تجليل از فردوسي استاد فرزانه طوس ، بخشي از داستانهاي شاهنامه را استاد صادق عليشاه نقال كهنسال خراساني نقل كرد همچنين به مناسبت هزارمين سال تدوين شاهنامه آرامگاه حكيم سخن بازسازي شد و برسر مزار اين شاعر گرانقدر هزار شمع به نشانه بزرگداشت اين روز افروخته شد گفتني است كه داستانهاي شاهنامه فردوسي به صد زبان زنده دنيا ترجمه شده اند.

Mobin_s2004@yahoo.com
29 دسامبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com

در قلمرو ادب

"خوان گارسيا پونسه" داستان نگار بلند آوازه مکزيک درگذشت

« خوان گارسيا پونسه » داستان نگار و نقدنويس ادبي ـ هنري بلند آوازه مكزيك 28 دسامبر 2003 در 71 سالگي درگذشت و فوكس رئيس جمهوري اين كشور در اعلاميه فوت او نوشت كه مكزيك ديروز پربارتر از مكزيك امروز بود زيرا كه امروز، ديگر گارسياي بزرگ و گرانبها را ندارد. گارسيا كه اجازه نداد كتابهايش را به كميسيون ادبي نوبل بفرستند پنجاه داستان و تاليف ديگر ازخود باقي گذارده است. او قضاوت داوران جوائز نوبل را منصفانه نمي دانست ، ولي همه القاب و نشانها و جوائز ادبي آمريكاي لاتين ، دنياي اسپانيائي زبان ، و فرانسه را پذيرفت. تابوت جنازه گارسيا دو روز جهت اداي احترام مكزيكي ها به نويسنده خود در كليساي بزرگ مكزيكو سيتي قرار داده مي شود.

در دنياي تاريخ‌نگاري

انگلستان با اين شمار نظامي آقايي مي كرد!

28 دسامبر ( ديروز ) در سال 1859 «جان فورتسكيو» تاريخنگار و مولف تاريخ ارتش انگلستان به دنيا آمد. وي در يك كتاب خود ارقام دقبق نيروي نظامي انگلستان ازسال 1804 تا 1813 (دوران جنگهاي ناپلئوني ) را با تفصيل و جزئيات آورده است كه نشان مي دهد كه كل نيروي نظامي انگلستان از انگليسي تا خارجي ( مستعمرات و مزدور) ميان 150 هزار و 593 تن در سال 1804 و 255 هزار و 876 تن در سال 1813 بود . از رقم سال 1813 پنجاه و دو هزار و 757 تن خارجي بودند . در همين سال جمع تلفات نظامي انگلستان در همه جنگهااز جمله جنگ با ايالات متحده 24 هزار و 455 تن بوده است.
    ارقام جالب اين كتاب مربوط به شمار نيروهاي انگليسي در مستعمرات اين كشور در همان دوران است . از اين اعداد چنين بر مي آيد كه شمار نيروهاي اشغال كننده هند چند صد ميليوني به 18 هزار تن هم نمي رسيد به اين شرح:
    نيروهاي تحت فرماندهي پايگاه مدرس 9 هزار و 191 تن ، بنگال 5 هزار و 440 و بمبئي 3 هزار و216 نفر.
    با توجه به تسليحات ضعيف آن زمان ، تنها ايجاد ترس و تفرقه و بزرگ جلوه دادن قدرت سلاحها و مهارتهاي نظامي از طريق تبليغات بود كه باعث مي شد انگلستان « آقايي » كند. يكي از موارد اين تبليغات ترساندن مردم سرزمين هاي ديگر از انگلستان و اين كه بدون اراده آن دولت كاري انجام نخواهد شد بود، به گونه اي كه مردم نا آگاه و متفرق در ممالك تحت نفوذ انگلستان هر رويداد كوچكي را نتيجه سياست آن دولت مي دانستند و اين درسي است كه هرگز نبايد فراموش شود.

 

روم باستان و تاريخ 5جلدي انگلستان

در همان روزي كه فورتسكيو به دنيا آمد (28 دسامبر 1859 ) توماس بابينگتن تاريخنگار انگليسي از اين دنيا رفت. از كارهاي مهم او تاليف تاريخ پنج جلدي ميهنش انگلستان است . وي تاريخ روم باستان را به روشي ديگر نوشته است كه تازگي دارد . بابينگتن كه 25 اكتبر 1800 به دنيا آمده بود در تاريخ نگاري روش قياسي را بكار مي برد.
    
    

 

روشنگري با «تاريخ نگاري»

اليسون

29 دسامبر زاد روز «آرچيبالد اليسون» تاريخنگار اسكاتلندي است كه روشنگري را يك رسالت تاريخنگار اعلام داشته و گفته است كه مورخ و مدرس تاريخ كه از زمان هرودوت آموزگار و مروج ميهندوستي به شمار مي رود بايد به موازات اين تكليف مقدس، روشنگر جامعه امروز و فردا و فرداهاي دورتر باشد. به نظر او، وقتي يك تاريخنگار رويدادي را كه در گذشته اتفاق افتاده مي شكافد بايد آن را چنان مجسم سازد كه اشتباهات و غفلتها تكرار نشود، زيرا رويداد هاي از يك طبقه باهم مشابه اند؛ تنها ابزاري كه در آنها بكار گرفته شده است فرق دارد.
     مهمترين اثر «اليسون» كه بيش از يكصد كتاب و رساله و مقاله نوشته است، تاريخ اروپا از انقلاب فرانسه تا باز گشت بوربونها است كه در آن نشان داده است كه چرا عمر انقلاب فرانسه از يك دهه تجاوز نكرد.
     اليسون كه 29 دسامبر سال 1792 به دنيا آمد بسال 1867 در گذشت.

ساير ملل

قتل عام سرخپوستان « سو »

سيتينگ بول

سيتينگ بول

29 دسامبر سال 1890 واحد هفتم سواره نظام امريكا يك اردوگاه سرخپوستان از قبيله « سو » را در ايالت داكوتاي جنوبي در كنار نهر « ووندد ني » مورد حمله قرار داد.اين حمله با شليك توپ همراه بود كه ضمن آن « بيگ فوت» رئيس قبيله و شماري ديگر از زن و مرد و كودك سرخپوست كشته شدند . پاره اي از گزارشها شمار كشته شدگان را 153 تن سرخپوست و 25 نظامي و بعضي گزارشها 300 سرخپوست نشان مي دهد. اين حمله متعاقب قتل«سيتينگ بول» و يازده تن ديگر از سران قبيله « سو » صورت گرفت كه دوهفته پيش از آن در 15 دسامبر روي داده بود.

اوايل دسامبر به مقامات دولتي امريكا گزارش رسيده بود كه سرخپوستان قبيله سو در حال رقص ارواح هستند كه ممكن است پس از آن در صدد پس گرفتن اراضي خود از سفيد پوستان بر آيند و حمله كنند . مقامات دولتي بر پايه خاطره جنگ « سيتينگ بول » با نيروهاي ژنرال كاستر در 25 ژوئن سال 1876 كه ضمن آن كاستر و همه افراد سواره نظام كشته شدند در صدد دستگيري سيتينگ بول برآمدند كه ضمن آن وي و 11 تن ديگر كشته شدند.
     «بيگ فوت » پس از شنيدن اين خبر با بيش از سيصد تن عازم« ووندد ني» شد كه در محاصره واحد هفتم قرار گرفت و با كسانش كشته شد.
    اين آخرين درگيري بزرگ بوميان آمريكا ي شمالي با مهاجران سفيد پوست بود كه از سال 1607 ميلادي پس از ورود انگليسي ها به شمال آمريکا (ويرجينيا) آغاز شده بود.
    به مناسبت كشتار « ووندد ني » هر سال مراسمي از سوي سرخپوستان در اين محل برپا مي شود.
    

 

برج ايفل

برج ايفل كه سازنده آن مهندس الكساندر گوستاو ايفل 28 دسامبر سال 1923 ( روزي چون ديروز ) در 91 سالگي در گذشت 990 فوت (نزديك به 330 متر ) ارتفاع دارد و به مناسبت يكصدمين سالگرد انقلاب فرانسه ساخته شده است .ساختن آن كه در 1886 آغاز شده بود 31 مارس 1889 پايان يافت . براي ساختن اين برج كه يك موسسه غير دولتي انتفاعي است 9 هزار و 547 تن آهن بكار رفته است . ايفل كه يك مهندس ساختمان و شيمي بود قبلا در راه آهن فرانسه كار ساختن پلها را برعهده داشت . هيتلر به خاطر همين زيبايي هاي شهر پاريس از بمباران اين شهر خود داري كرده بود.

 

کارهاي سرهنگ " اوجوك وو " بوي نفت مي دهد

اوجوک وو

در نيمه دوم دهه 1960 اخبار مربوط به جنگهاي« بيافرا » پا به پاي گزارشهاي جنگ ويتنام در رسانه ها به چشم مي خورد . جنگهاي بيافرا كه دو سال و هشت ماه طول كشيد منجر به مرگ يك ميليون نيجريايي شد. اين جنگها را سرهنگ « اوجوك وو » با اعلام استقلال بيافرا ــ منطقه اي در نيجريه كه ساكنان آن عموما از طايفه « ايبو » و مسيحي هستند ــ باعث شده بود ، زيرا كه در بيافرا نفت كشف شده بود و بعضي شركتهاي چند مليتي نفت وي را تحريك به اين كار كرده بودند و مورد حمايت دولتهاي اين شركتها هم بود.
     تجزيه طلبي سرهنگ اوجوك وو كه قبلا در همان منطقه فرماندار نظامي بود از سي ام ماه مه سال 1967 تا ژانويه سال 1970 طول كشيد و از كشور هاي عضو سازمان ملل تنها پنج كشور رژيم او را به رسميت شناختند ، ولي جمع آوري كمك براي او در كشورهاي مسيحي اروپا و آمريكا ، همه جا ، در جريان بود.
    «گوون» نخست وزير وقت فدراسيون نيجريه واحد هاي دولشكر را به بيافرا فرستاد و دستور داد كه« منطقه تجزيه شده» تحت محاصره اقتصادي در آيد كه باعث كمبود شديد مواد غذايي و مرگ مردم از گرسنگي شده بود . جنگ نيروهاي طرفين عمدتا خياباني و پر تلهات بود. بالاخره دولت فدرال نيجريه با سلاحهاي تازه اي كه از شوروي دريافت كرده بود از جمله جت ميگ، سرهنگ « اوجوك وو » را شكست و از كشور فراري داد و با فرار او كار استقلال طلبي هم پايان يافت.
     دولت فدرال نيجريه به دولت امريكا و چند دولت اروپايي قول داد كه از ايبوهاي استقلال طلب انتقام نگيرد.
     از « اوجوك وو » كه اينك 69 ساله است و به طرز مرموزي فرار كرده بود، ديگرخبري نبود كه 28 دسامبر2002 نام او در ميان نامزدهاي انتخابات 19 آوريل سال 2003 رياست جمهوري نيجريه اعلام شد و در سطح جهان شگفتي به وجود آورد .تازه مردم ساير كشورها دانستند كه دولت نظامي پيشين نيجريه او را مورد عفو قرار داده! ، وارد نيجريه شده ، حزبي به نام « اتحاد بزرگ! » تاسيس كرده و مي خواهد رئيس جمهوري كشوري شود كه روزگاري آن را قبول نداشت و كمر به انهدام و تجزيه آن بسته بود. نيجريه 126 ميليوني از سال 1999 داراي دولت غير نظامي شده است ولي چند دستگي مردم همچنان ادامه دارد . در مسائل اخير نيجريه همه جا انگشت شركتهاي نفتي خارجي به چشم مي خورد . نيمي از مردم نيجريه مسلمان هستند .
    مروري برتحولات نيجريه از لحظه اعلام تجزيه طلبي اوجوك وو در مه 1967، پژوهشگر را در برابر علائم متعدد سئوال قرار مي دهد كه يافتن پاسخ برايشان به گذشت زمان بيشتري نياز دارد.

 

تجديد فعاليت آنارشيستها( تروريستها) ي ايتاليايي

Prodi

Prodi

«رومانوپروديRomano Prodi» رئيس ايتاليائي كميسيون اتحاديه اروپا 27 دسامبر 2003 يك كتاب داستان حاوي مواد منفجره كه با پست ارسال شده بود دريافت كرد كه انفجار آن به خانه وي آسيب رساند . قبلا هم پيرامون خانه پرودي در رم دو انفجار صورت گرفته بود. يك گروه كه روزنامه هاي ايتاليا اعضاي آن را آنارشيست هاي تازه خوانده اند(كه در دهه هاي اخير تروريست عنوان گرفته اند) مسئوليت اين انفجارها را برعهده گرفته و اعلام داشته است كه اتحاديه اروپا با ايجاد نظم اروپايي عامل بسط ستمگري و استثمار شده است.

 

تلفات زمين لرزه زير دريايي 26 دسامبر 2004

امواج حاصل از يك زمين لرزه كه26 دسامبر 2004 در عمق اقيانوس هند روي داد در مناطق ساحلي اطراف اين اقيانوس از سومالي در غرب تا سوماترا و تايلند در شرق و هند و سريلانكا در منطقه مركزي تلفات و زيانهاي مالي سنگين وارد ساخت. تا چهارم ژانويه 2005 بيش از 150هزار جسد شمارش شده بود و اين ، در حالي است که هزاران تن هنوز در رديف ناپديدشدگان باقي مانده اند. نگراني از آنجاست كه در پي اين تهاجم امواج، كه « سوناميTsunami » ناميده مي شود، در مناطق آسيب ديده بيماري هاي مسري شيوع يابد. امواج اقيانوس ناشي از اين زلزله شديد تحت البحري به سرعت 800 كيلومتر در ساعت در جهات مختلف به حركت درآمده بودند و در سر راه خود مناطق ساحلي را ويران ساختند. گزارش شده است كه چنين رويدادي كه ممكن است در گردش زمين هم اندكي اثر گذاشته باشد در يك قرن گذشته سابقه نداشته است. با توجه به فاصله زماني رسيدن امواج به ساحل، چنانچه دستگاه كشف و اخطار در منطقه وجود داشت، مي شد دست كم از شماري از تلفات پيشگيري كرد. چنين دستگاهي در منطقه اقيانوس آرام وجود دارد. از تبليغات کمک رساني که در پي اين رويداد در برخي کشورها به چشم مي خورد چنين بر مي آمد که برخي از قدرتها، کوشيده اند از امر کمک رساني براي بسط نفوذ سياسي استفاده کنند.
    چند ماه بعد جمع تلفات (مقتولين) سونامي دسامبر 2004 بيش از دويست و بيست هزار تن اعلام و گزارش شد که بيشترين شمار تلفات را اندونزي ( نطقه سوماترا) تحمل کرده است.

 

بزرگترين رزمايش نظامي جهان

بزرگترين رزمايش نظامي جهان در نيمه سال 2005 در چين برگزار خواهد شد. اين مانور نظامي با شركت انبوه نيروهاي مسلح روسيه و چين صورت خواهد گرفت كه در آن از انواع موشك، زير دريايي و هواپيما و ابزار هاي پيشرفته الكترونيك و ماهواره استفاده خواهد شد. اين نخستين رزمايش مشترك روسيه و چين در طول تاريخ است كه برنگراني رقباي جهاني آنها افزوده است. چين و روسيه در سه سال 2001 تا 2004 بمانند دهه 1950 به يكديگر نزديك شده و به صورت متحد نظامي ـ اقتصادي درآمده اند و ديگر، مانند گذشته اختلاف مرزي ندارند.

برخي ديگر از رويدادهاي 29 دسامبر

  • 1155:   به دستور پاپ يك روحاني مسيحي به نام «آرنولد برسچيا» را که گفته بود يك روحاني از كشيش تا پاپ حق ندارد صاحب مال و منال باشد آتش زدند و باقيمانده جسدش را به رودخانه تيبر كه در حاشيه شهر رم جريان دارد افكندند.

  • 1170:   هنري دوم پادشاه وقت انگلستان پس از اين كه شنيد توماس بكر اسقف اعظم آن كشور ( اسقف كانتربوري ) گفته است كه پادشاه حق مداخله در كار او و قضاوت در باره كارهاي وي را ندارد چهار تن از افسران گارد خود را مامور قتل اسقف اعظم كرد و آنان وارد كليساي كانتر بري شدند و بكر را گردن زدند.

  • 1911:   «سون يات سن» به عنوان نخستين رئيس جمهوري چين اعلام شد که از دو روز بعد پس از رسميت يافتن، کار خود را در اين سمت آغاز کرد.

  • 1813:   نيروهاي انگليسي در جريان جنگ خود با ايالات متحده شهر« بافالو» در ايالت نيويورك را آتش زدند.

  • 1920:   دولت يوگوسلاوي فعاليت حزب كمونيست را در آن كشور غيرقانوني كرد . اين حزب بعدا از سال 1945 تا سال 2000 بر يوگوسلاوي حكومت كرد.

  • 1933:   ( 1312 خورشيدي ) ايران داراي كارخانه سيمان شد ( سيمان شهرري).

  • 1940:   در يك حمله لوفت وافه (نيروي هوايي آلمان) به لندن، در اين شهر بيش از سه هزار تن كشته و هزاران تن ديگر مجروح شدند.

  • 1949:   دولت مجارستان كه به دست حزب كمونيست افتاده بود صنايع و كارخانه هاي اين كشور را ملي كرد . در سال 1989 كه ورق بر گشت بازماندگان صاحبان اين كارخانه ها مدعي استرداد انها شدند.

  • 1955:   (1334 خورشيدي ) دستگاه قضايي ارتش براي نواب صفوي و هفت تن از اعضاي جمعيت فدائيان اسلام كيفرخواست اعدام صادر كرد.

  • 2004:   28 دسامبر 2004 دلار بازهم در برابر « يورو » تنزل كرد و تا هر «يورو» يك دلار و 364 هزارم دلار پايين آمد و در زوريخ گفته شد كه دلار باز هم تنزل خواهد كرد.

  • 1987:   «يوري روماننكوYuri Romanenko» فضانورد شوروي پس از 326 روز اقامت در فضا به زمين بازگشت ولي همزمان، گورباچف با شروع كارهايي كه به فروپاشي شوروي منجر شد، اين افتخار او را كمرنگ كرد.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    8 ذی الحجه هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

     ورود «عُمَرِ بنِ سَعيدِ بن عاص» به بهانه اداي مناسك حج با جماعتي بسيار به شهر مكه

    [8 ذي الحجه 60] - «عُمَرِ بنِ سَعيدِ بن عاص» به بهانه اداي مناسك حج با جماعتي بسيار به شهر مكه وارد شد. اين عده از جانب يزيد مأموريت داشتند كه حضرت امام حسين (ع) را در هر حال دستگير كنند و نزد يزيد ببرند، يا اينكه آن وجود توراني و معصوم را به قتل برسانند. اما سرور و سالار شهيدان حضرت امام حسين (ع) كه از ماجرا آگاه بودند نيّت حجّ را به عمره مُبَدَّل ساختند و پس از طوافِ خانه كعبه و سعي بين صفا و مروه، و اداي فرائض براي جلوگيري از كشتار و قتل عام مسلمانان در خانه خدا با عده اي از ياران و همراهان خويش مكه را ترك كردند. ايشان قصد داشتند كه از اين طريق زمينه مساعدي براي قيام و حركت عظيم خود فراهم آورند. بر اساس اسناد تاريخي در ميان راه حوادثِ بسياري روي داد و از آن جمله هنگامي كه امام حسين (ع) در بين راه بودند به ايشان خبر رسيد كه مُسلِم بن عقيل نماينده آن حضرت و هانيِ بن عُروَه و عَبدُالله بن يَقطُر حاميان راستين ايشان در كوفه به شهادت رسيدند. پس از دريافت اين خبر متأثر كننده، امام حسين (ع) از ياري و همراهي نكردن كوفيان مطلع شدند و بر آن شدند تا با ياران اندك خويش به نبرد با كفار بپردازند.

     

     يوم الترويه - حرکت امام حسين (ع) از مکه به سوي عراق

    [8 ذي الحجه 60] - يوم الترويه - حرکت امام حسين (ع) از مکه به سوي عراق
    شب عرفه از شب هاي مناجات , توبه و استجابت دعا است.

     

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    از کتاب «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    لطيفه
    از فيلسوفى پرسيدند: كه فرق ما بين خنده و گريه چيست ؟ گفت : بينى ، پرسيدند چطور؟ گفت براى اينكه گريه مربوط به چشم است و خنده مربوط به دهن است ، ميان چشم و دهن فارق بينى است .
     

     

     

     

     

     

     

     

    بحران شهري
    (داروخانه سابق)

    motlagh3d@yahoo.com

    قسمت سوم

    بعد از اين که زلزله اتفاق افتاد...
    • بعد از زلزله بسيار دقت کنيد بيشتر آسيب‌ها از اين زمان به بعد شروع ميشود.
    • اول اينکه مراقب هر حرکت خود باشيد. به هيچ وجه از تخت خارج نشويد. احتمالاً اين نوشته را در مورد پاکسازی اتاق خواب از تابلو و آينه زياد جدی نگرفتيد، يا شب قبل پارچ آب و ليوان را کنار تخت گذاشته‌ايد و اينها حالا تبديل شده‌اند به بلورهای زيبای شيشه. بعد از زلزله برق‌ها قطع شده‌است و از نور و اين حرف‌ها خبری نيست. حواستان باشد که يک حرکت اضافی می‌تواند باعث بريدگی بسيار بد در پايتان بشود. باز هم حواستان باشد که در اين شرايط که شهر تبديل شده به تل عظيمی از خاک، زخم بسيار راحت عفونی می‌شود. تا حالا اسم کزاز و قانقاريا به گوشتان خورده؟ دوا و دارو هم که ديگر.... پس حواستان باشد به اين راحتی خودتان را زخمی نکنيد.
    • اگر دمپايی روفرشی‌تان را پيدا نمی‌کنيد، يک تکه از ملافه روی دشکتان را بکنيد و دور پايتان بپيچيد. سعی کنيد قسمت کف را بسيار کلفت بپيچيد. اگر همسر داريد به او هم توصيه کنيد همين کار را بکند. بسيار سريع عمل کنيد اما هول نشويد تا حال هر چه می‌خواست بشود شده.
    • به سرعت فرزند کوچکتان (تا ده سال) را بغل کنيد و به طرف در برويد به همسرتان ماموريت بدهيد به طرف ساک و آب برود. اگر فرزندتان بزرگتر از ده سال است اجازه بدهيد خودش راه برود.
    • احتمالاً چهارچوب در خانه از شکل خارج شده‌است. شايد ناچار شديد با کمی زور آن را باز کنيد. اگر خواستيد با زور شانه آنرا باز کنيد، دقت کنيد که خيلی محکم ضربه نزنيد. هيچ کس از آن سمت در خبر ندارد.
    • زياد نگران بسته‌نشدن در خانه نشويد. نسبت خانه نيمه‌ويران به افراد دزد بيشتر از آن است که به خانه شما هم دستبرد بزنند.
    • به هيچ وجه به اين تصور نباشيد که خانه شما که جلوی زلزله ايستادگی کرده بعد از اين هم جای امنی است. از خانه خارج شويد. حتماً حتماً با لباس گرم خارج شويد. اگر توانستيد يک پتو هم همراه برداريد، سرما هم به اندازه زلزله کشنده است. به گونه‌ای از خانه خارج شويد که گويی بار آخر است که اين خانه را ترک می‌کنيد.
    • شما جلو حرکت کنيد. بعد فرزندتان بعد همسرتان. اگر ناچار شديد کودکتان را در بغل بگيريد بهتر است فردی که کودک را در بغل می‌گيرد از عقب حرکت کند. در حين حرکت بسيار دقت کنيد حتما دستان خود را به ديوار (اگر باقی مانده‌باشد) يا نرده يا به چيزی بگيريد. بسيار احتمال دارد که زير پايتان ناگهان خالی شود و اين دست گرفتن کمک می‌کند که پرتاب نشويد.
    • اگر در طبقات بالا زندگی می‌کنيد به آرامی سقوط را شروع کنيد. چراغ قوه را شما در دست بگيريد و هر قدم را حساب‌شده برداريد و بعد نور را به عقب بيندازيد که همسر و فرزندتان بتوانند شما را تعقيب کند. به هيچ وجه ندويد.
    • اگر بوی گاز شنيديد چراغ قوه را خاموش کنيد و سعی کنيد در تاريکی راهتان را پيدا کنيد. به هيچ عنوان از کبريت يا فندک استفاده نکنيد.
    • اگر در طی حرکت از کنار واحدهای همسايه صدای ناله يا کمک آنها را شنيديد توجه نکنيد. دقت کنيد که در حال حاضر نجات جان خودتان و خانواده‌تان در اولويت قرار دارد. يک مکث کوچک برای نجات جان آنان می‌تواند به قيمت جان افراد خانواده خودتان تمام شود.
    • در حياط آپارتمان بسيار مراقب باشيد. دهانه تمام چاه‌ها حالا ديگر باز شده‌است، ممکن است با کمی آجر يا سيمان پوشيده‌شده‌باشد و شکل کامل يک دام را برای فرو بردن شما تشکيل داده‌باشد. از کنار ديوار حرکت کنيد تا به در برسيد و زياد سرعت نداشته‌باشيد. اگر برايتان امکان دارد همين الان مکان چاه منزلتان را پيدا کنيد و آنرا شناسايی کنيد.
     

    ادامه دارد ....

     

     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى

    املاح و ويتامين ها
    من «نمك طعام» هستم !

    فارسى من نمك است ، اعراب به من ملح و ترك زبانان دوز مى گويند. من همان گرد سفيدى هستم كه شما آنرا به تمام غذاهاى خود بجز شيرينى ها مى زنيد. من علاوه بر طعم شورى كه داشته و غذاهاى شما را خوشمزه و نمكى مى كنم حافظ آنها نيز در برابر فساد مى باشم و به قول شاعر هر چه بگندد نمكش ميزنند، من از تركيب كلر با فلز سديم بدست مى آيم . سرم فيزيولژى كه در موقع كمبود آب بدن و بجاى غذا به بيماران تزريق مى كنند محلول هفت در هزار من مى باشد. يكى از افتخارات من اين است كه رسول اكرم ص به حضرت اميرالمؤ منين (ع ) فرمودند: يا على غذاى خود را با نمك شروع كن و آنرا با نمك ختم نما، كسى كه غذاى خود را با نمك باز كند و به نمك تمام نمايد از هفتاد و دو مرض از جمله جنون ، جذام و برص ‍ محفوظ مى ماند. من اشتها را زياد مى كنم ، رنگ رخسار را باز مى كنم ، به غذا طعمى خوش مى دهم ، خيارشور و غذاهاى نمك پرورده كه با من درست مى شوند مدت زيادى مانده و باطعم خوشى كه دارند مورد علاقه شما مى باشند. در ترشى ها نيز از وجود من براى خوشمزه كردن و رفع ضرر سركه استفاده مى كنند، دندانى كه در اثر خوردن ميوه هاى ترش كند شود با ماليدن گرد و مضمضه ى محلول من كندى آن از بين مى رود. ماليدن من با گوشت هندوانه ى ابوجهل زخم هاى جلدى را درمان مى كند. كوبيده من با مرواريد جهت سفيد كردن دندان و درمان عفونت آن گرد دندان بسيار نافع است ، پاك كننده زخم و تميز كننده ى لوله ى هاضمه و معده مى باشم ، ترشى زياد معده را خنثى مى كنم ، هر چند وجودم براى پيدايش ترشى آن لازم است ضماد من همراه با روغن بذر كتان بر محل نيش عقرب مفيد مى باشد. ماليدن من مخلوط با روغن زيتون جهت خارش - جرب - زخم آبله و جذام مفيد است و با روغن زيتون جهت بند آمدن خون نيز تجويز مى شود. براى تسكين درد عضلات كه در اثر سرماخوردگى و كوفت رفتگى باشد كافى است نمك را گرم كرده لاى دستمال ريخته و بر موضع درد بگذاريد تا ساكت شود.
    بقيه فلزات كانى خود را در جلد دوم معرفى مى كنند.
     

     

     

     

     

     

     

    طنزانه
    طنزگويه هاي اجتماعی «روزانه»

    زنها از مردها چه مي‌خواهند؟!

    شما فكر مي‌كنيد زنها از مردها چه‌ مي‌خواهند؟ اگر زن‌ هستيد يا مرد،حتما مي‌توانيد يك‌ ليست‌ عريض‌ و طويل‌ تهيه‌ كنيد. اما تفاوت‌ اين‌ ليست‌ با هر ليست‌ احتمالي‌ ديگر اين‌ است‌ كه‌... بخوانيد، خودتان‌ مي‌فهميد!

    ليست‌ اصلي‌
    1- خوش‌اندام‌ و قشنگ‌ باشد
    2- جذاب‌ باشد
    3- داراي‌ موقعيت‌ شغلي‌ باشد
    4- شنونده‌ خوبي‌ باشد
    5- شوخ‌ و بذله‌گو باشد
    6- قامت‌ برازنده‌ داشته‌ باشد
    7- خوش‌لباس‌ باشد
    8- قدرشناس‌ باشد
    9- در ذهنش‌ انديشه‌هاي‌ حيرت‌انگيز و شگفت‌آور وجود داشته‌ باشد
    10- عاشق‌ خوبي‌ باشد و اهل‌ خيالپردازي‌ باشد

    ليست‌ بازنويسي‌ شده‌ در 32 سالگي‌
    1- قيافه‌اش‌ خوب‌ باشد(اولويت‌ با كساني‌ كه‌ دچار كچلي‌ يا كم‌مويي‌ نيستند)
    2- در ماشين‌ را براي‌ خانم‌ باز كند و صندلي‌ را براي‌ خانم‌ از پشت‌ ميز بيرون‌ بكشد
    3- به‌ قدر كافي‌ براي‌ خوردن‌ يك‌ شام‌ گران‌ قيمت‌ در خارج‌ از منزل‌ پول‌ داشته‌ باشد
    4- بيش‌ از آنچه‌ حرف‌ مي‌زند، گوش‌ كند
    5- به‌ لطيفه‌هاي‌ خانم‌ بخندد
    6- براحتي‌ بتواند ساكهاي‌ سنگين‌ حاوي‌ مواد خوراكي‌ را حمل‌ كند
    7- حداقل‌ يك‌ كراوات‌ داشته‌ باشد
    8- در قبال‌ خوردن‌ يك‌ غذاي‌ خوب‌ خانگي‌ تشكر كند
    9- تاريخ‌ تولد و سالروز ازدواج‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
    10- حداقل‌ يك‌ بار در هفته‌ حرفهاي‌ عاشقانه‌ بزند

    ليست‌ بازنويسي‌ شده‌ در 42 سالگي‌
    1- خيلي‌ زشت‌ نباشد
    2- قبل‌ از آمدن‌ من‌، با ماشين‌ به‌ راه‌ نيفتد
    3- يك‌ كار ثابت‌ داشته‌ باشد و بتواند حداقل‌ يك‌ بار در سال‌ خرج‌ شام‌ بيرون‌ از خانه‌ را بپردازد
    4- وقتي‌ من‌ حرف‌ مي‌زنم‌ بتواند سرش‌ را تكان‌ بدهد
    5- لطيفه‌هاي‌ كهنه‌ و قديمي‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
    6- به‌ قدر كافي‌ توانايي‌ داشته‌ باشد تا بتواند در جابه‌جاكردن‌ مبلمان‌ كمك‌ كند
    7- پيراهني‌ بپوشد كه‌ برآمدگي‌ شكمش‌ را بپوشاند
    8- شيشه‌ آبليمويي‌ را كه‌ نوار اطمينان‌ درش‌ باز شده‌، تشخيص‌ بدهد و آن‌ را نخرد
    9- به‌ خاطر داشته‌ باشد كه‌ درب‌ محافظ‌ توالت‌ فرنگي‌ را قبل‌ از خروج‌ سر جايش‌ بگذارد
    10- آخر هر هفته‌ صورتش‌ را اصلاح‌ كند

    در 52 سالگي‌...
    1- موهاي‌ گوش‌ و بيني‌اش‌ را كوتاه‌ كند
    2- در اماكن‌ عمومي‌ آروغ‌ نزند و خرخر نكند
    3- خيلي‌ زياد پول‌ قرض‌ نگيرد
    4- وقتي‌ من‌ ابراز محبت‌ مي‌كنم‌ به‌ خواب‌ نرود
    5- لطيفه‌هاي‌ تكراري‌ را هفته‌يي‌ چندبار نگويد
    6- ظاهرش‌ به‌ قدري‌ مناسب‌ باشد كه‌ گاهي‌ آخر هفته‌ها بشود با او به‌ پيك‌نيك‌ رفت‌ والبته‌ حال‌ و حوصله‌ بيرون‌ رفتن‌ را داشته‌ باشد
    7- كمتر جوراب‌ لنگه‌ به‌ لنگه‌ بپوشد و لباسهاي‌ زيرش‌ را زود زود عوض‌ كند
    8- در برابر خوردن‌ يك‌ شام‌ حاضري‌ تشكر كند
    9- اسم‌ و آدرسش‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
    10- چند هفته‌ يك‌ بار در تعطيلات‌ آخر هفته‌ اصلاح‌ كند

    در 62 سالگي‌...
    1- از بچه‌يي‌ كوچك‌ نترسد
    2- به‌ خاطر داشته‌ باشد حمام‌ خانه‌ كجاست
    3- براي‌ منظم‌ و با قاعده‌ بودن‌ او، نياز به‌ خرج‌ كردن‌ پول‌ زيادي‌ نباشد
    4- فقط‌ هنگام‌ خواب‌ به‌ آرامي‌ خرخر كند
    5- به‌ خاطر داشته‌ باشد كه‌ چرا مي‌خندد
    6- آنقدر توانايي‌ داشته‌ باشد كه‌ بدون‌ كمك‌ قادر به‌ ايستادن‌ باشد
    7- معمولاص بتواند بعضي‌ از لباسهايش‌ را بدون‌ كمك‌ ديگران‌ بپوشد
    8- غذاهاي‌ سبك‌ را دوست‌ داشته‌ باشد
    9- به‌ ياد بياورد كه‌ دندانهاي‌ مصنوعي‌اش‌ را كجا گذاشته‌ است
    10- به‌ خاطر داشته‌ باشد كه‌ چه‌ وقت‌ آخر هفته‌ است

    در 72 سالگي‌...
    1- نفس‌ بكشد
    2- كنترل‌... خودش‌ را از دست‌ نداده‌ باشد
     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مسائل زندگي
    کار، مُد، سلامتی، رموز موفقیت و ...

    مردمان

    7 راه علاقمند كردن شنوندگان

    همه ي ما در بعضي مراحل زندگي مجبور به سخنراني کردن مي شويم. مصاحبه اي براي کار جديدتان است؟ سخنراني براي ناظر يا هيئت مديره ي شرکت محل کارتان است؟ بله، همه ي اين ها سخنراني هاي بسيار مهمي هستند و مي توانند آينده ي شما را رقم بزنند. پس نگذاريد که اين فرصت ها از دست بروند بدون اينکه شانس موفقيتتان را بالا ببريد.
    در اينجا به نکاتي اشاره مي کنيم که هنگام سخنراني کردن براي شنوندگاني حرفه اي و متخصص بايد به خاطر داشته باشيد.

    1- شنوندگان را هم درگير کنيد
    شنوندگان هم دوست دارند که وارد ماجرا شوند، نه اينکه فقط گوش کنند و حوصله شان سر برود. شما بايد به آنها براي نشستن و گوش دادن به حرفهايتان دليل بدهيد. 30 تا 90 دقيقه زمان داريد تا بتوانيد توجه آنها را جلب کنيد. مي توانيد همان تکنيک قديمي شروع کردن سخنراني با يک جوک را به کار گيريد. اما...شايد زياد هم ايده ي جالبي نباشد.

    اشتباه نکنيد--مطمئناً دادن يک جنبه ي شوخي آميز به سخنرانيتان قابل قبول است. اما اگر اين جنبه را به صورت کلي وارد سخنراني کنيد با اينکه سخنراني را با يک جوک شروع کنيد بسيار متفاوت است. پس بهتر است که آن را با يک سوال آغاز کنيد. اين تکنيک بسيار جواب مي دهد. چون شنوندگان را هم وارد بحث مي کند. تکنيک ديگري که گه گاه توسط بعضي سخنرانان به کار گرفته مي شود بردن نام بعضي از اشخاص بين حضار است.

    2- سرزنده و با روح باشيد
    بهترين سخنرانان کساني هستند که چه در حرکاتشان و چه در سخن گفتنشان با روح و سرزنده هستند. خوب نيست که خود را پشت سکو پنهان کنيد يا فقط در گوشه اي باستيد. دفعه ي بعد اين کار را امتحان کنيد: وقتي براي يک گروه 20 نفره يا بيشتر سخنراني مي کنيد، حين صحبت کردن بين شنوندگانتان راه برويد. هر از چند گاهي ايستاده و دستتان را روي شانه ي يکي از شنوندگان قرار دهيد. با اين کار باعث خواهيد شد که توجه آنها به شما بيشتر جلب شده و به حرفهايتان دقيق تر گوش کنند.

    3- صدايي تاثيرگذار داشته باشيد
    روي چيزي که مي خواهيد تحويل دهيد، زمان بگذاريد. کسي توقع ندارد که مثل يک گوينده ي تلويزيون بياييد و برويد. بايد بتوانيد صدايي خوشايند و سرگرم کننده تحويل دهيد. هنگام سخنراني به اين چهار نکته توجه داشته باشيد: تن صدايتان را هر از گاهي تغيير دهيد، درجه ي صدا را بالا و پايين ببريد، سرعت صحبت کردنتان را تغيير دهيد، و گاه گاهي براي تاثير گذاري بيشتر سکوت کنيد.

    4- از کارهايي که باعث پرت کردن حواس شنوندگان مي شود دوري کنيد
    هيچ چيز به اندازه ي اين کار نمي تواند يک سخنراني را خراب کند. چند وقت پيش مديري را ديدم که سخنراني اش را فقط به خاطر اينکه با پول خردهاي توي جيبش بازي مي کرد از دست داد. بعد از سخنراني کسي درمورد محتويات سخنراني او حرفي نمي زد، همه فقط مي گفتند که چقدر از صداي جرينگ جرينگ پول خردها اعصابشان خرد شده است. کنار گذاشتن اين عادت ها کار سختي نيست. گه گاه هنگام تمرينات سخنرانيتان فيلمبرداري کنيد و بعد آنرا مرور کرده و پي به عادت هاي آزاردهنده تان ببريد تا بتوانيد آن ها را کنار بگذاريد.

    5- لباس مناسب بپوشيد
    روزي با يکي از مدير عاملان صحبت مي کردم که مي گفت اولين چيزي که در برخورد با يک فرد به آن توجه مي کند لباس هايش است. بايد بتوانيد طوري لباس بپوشيد که حداقل يک پله از حضار بالاتر باشيد. متوجه باشيد که کفش هاي ارزان، شلوار جين و بلوزهاي رنگي مناسب انجام يک سخنراني نيست. به لباس پوشيدنتان خيلي دقت کنيد.

    6- حرف هاي تازه بزنيد
    از تکرار کردن داستان ها و خاطرات هميشگي پرهيز کنيد. حرف هاي تازه بزنيد. سعي کنيد در سخنرانيتان جايي هم براي وقايع روز باز کنيد. حتماً آن روز يا آن هفته اتفاق جديدي افتاده است که در موردش صحبت کنيد. حرف ها و مطالب تکراري شنوندگان را خسته و بي حوصله خواهد کرد. حرف هاي جديد برعکس آنها را راغب به گوش کردن و توجه بيشتر مي کند.

    7- تمرين داشته باشيد
    چندين مرتبه تمرين کردن سخنرانيتان مي تواند باعث موفقيتتان شود چون معمولاً رقبايتان اين کار را نخواهند کرد. معمولاً افراد فقط چند دقيقه قبل از سخنرانيشان نگاهي به نوشته هايشان مي اندازند، اما سخنرانان موفق هميشه براي تمرين آن هم وقت مي گذارند. يک سخنران واقعي از قبل برنامه ريزي مي کند که چطور سخنراني خود را شروع کند و چطور به پايان برساند. مي دانند که چه موقع بين حضار راه بروند و دست روي شانه ي چه کسي بگذارند. مي دانند که چه زماني سکوت کرده و چه زماني تن صدايشان را تغيير دهند. مي دانند که به کجا نگاه کنند. با تمرين کردن مطمئناً سخنراني بهتري ارائه خواهخيد داد.

    موفق باشيد
    ــــــــــــــــــــ

    با اجراي اين نکات مطمئناً موفق خواهيد شد که توجه حضار و شنوندگان را کاملاً به خود معطوف کرده و سخنراني عالي تحويل آنها دهيد. 
     
     

     

     

     

     

     

     

     

    اس.ام.اس روزانه

    roozane_sms@yahoo.com
    روزهاي فرد هفته + جمعه ها منتظر ما باشيد

    دوستاي عزيز سلام .. اميدوارم كه حالتون خوب باشه ..
    يه قسمت ديگه از مسيج ها رو تقديمتون مي كنم :

    381-
    D
    .
    .
    .
    Do
    .
    .
    .
    Doset
    .
    .
    .
    Dosett
    .
    .
    .
    دو سه تا پس گردني كه بخوري آدم مي شي ... (6094-0915)
    382- اين سيب ...بهترين سيب ... شكل سيب .. سر سيب .. كار سيب ... گذاشتن سيب .. يك سيب ...بچه سيب .... دوست داشتنيه سيب ..
    حالا سيب رو حذف كن و دوباره بخون (2530-0912)
    383- ديروز : از پذيرفتن خانومهاي بد حجاب معذوريم ..
    امروز : از پذيرفتن خانومها با شلوار كوتاه معذوريم ...
    فردا : خواهشابا شلوار وارد شويد (2530-0912) از طرف سهيل
    384- پليس به راننده مي گه كارت ماشين ، گواهينامه ، بيمه .. راننده مي گه چيكار كنم ؟ جمله بسازم ؟ (0030-0914)
    385- الو
    الو .....
    برج مراقبت ...
    اگه قلبتون جا داره اجازه فرود مي خوام (5208-0912)
    386- خروسه به مرغه مي گه يه نوك بده .. مرغه مي گه نمي دم .. خروسه مي گه به جهنم .... با خودكار مي نويسم (3533-0918)
    387- پسري از سربازي براي پدرس اين طور تلگراف زد : من كاظم .. پول لازم .. پدرش جواب داد : من تراب .. وضع حراب (6094-0915)
    388- يه بابايي دوتا دزد مي گيره زنگ مي زنه 220 (4231-0917)
    389- .
    ..
    .
    .
    !?
    .
    .
    .
    ?!??
    ..
    .
    .
    .
    .
    A ??!!!
    .
    .
    .
    ?
    .
    .
    يادم رفت چي مي خواستم بگم (9646-0912)


    خب دوستاي گلم اين قسمت هم تموم شد .. نا پس فردا ...
    اميد ( شماره براي ارسال مسيج : 09125698059)

     

     

     

     

     

     

     

     

    ليگ مبين

    football@mobin-group.com 

    نتايج هفته سوم،
    برنامه هفته چهارم

    سلام.
    جدول های رده بندی هفتۀ سوم لیگ آماده شدن که می تونین اونها رو در انتهای این بخش مشاهده کنین.
    نتایجی که برای این هفته رقم خورد زیاد قابل پیش بینی نبود. برای همین تعداد اندکی از اعضا تونستن که امتیاز خوبی بگیرن.
    برنامۀ هفتۀ چهارم رو هم که حتماً می دونین. برای هفتۀ چهارم لیگ مبین، دو تا بازی از لیگ انگلیس رو انتخاب کردیم، و سه تا بازی هم از لیگ ایران. بازی های لیگ ایران یکشنبه ( 10 دی/31 دسامبر ) و بازی های لیگ انگلیس دوشنبه ( به گفتۀ سایت گل ) و یا احتمالاً سه شنبه ( به گفتۀ سایت یوفا ) برگزار می شن. بنابراین شما عزیزان تا ساعت 12 ظهر یکشنبه 10 دی ماه فرصت دارین تا پیش بینی های خودتونو به آدرس لیگ ارسال کنین.
    این هم از بازی های هفتۀ چهارم :


    ( تیم هایی که نامشان در سمت راست نوشته شده است میزبان هستند )

    سپاهان اصفهان - فولاد خوزستان
    پیکان تهران - مس کرمان
    سایپا - استقلال تهران
    لیورپول - بولتون
    نیوکاسل - منچستر یونایتد

    این رو هم بگم که از هفتۀ آینده افرادی که تا حالا پیش بینی ارسال نکردن از لیگ حذف می شن. بنابراین ممکنه که یه تغییراتی توی جدول ها بوجود بیاد و افراد به جدول های دیگه ای منتقل بشن. ( اینو گفتم که بعداً اگه مثلاً از جدول 2 رفتین به جدول 1 نگین چطور شد!)
    ضمناً اگه هرگونه نظر، انتقاد، و یا پیشنهادی داشتین می تونین به آدرس خصوصی من میل بزنین.
    موفق باشین

    آدرس رسمی لیگ :
    football@mobin-group.com
    آدرس خصوصی مسئول لیگ :
    milad_graydays@yahoo.com

    *****

    براي مشاهده نتايج لیگ مبین تا پایان هفته سوم اینجا را کلیک کنید

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    مهران فرزند آخر خانواده مديري‌ها

    مهران مديري كارگرداني كه اين شب‌ها با باغ مظفر مهمان خانه‌هاي مردم است يكي از كارگردان‌هاي موفق تلويزيون و كارهاي متفاوت و طنزهاي روتين او زبانزد خاص و عام است. نوآوري و ارائه كارهاي متفاوت او باعث شده تا بينندگان فراواني با اسم او پاي تلويزيون بنشينند.مهران مديري، بازيگر و كارگردان توانايي است كه در قلب ها تك تك ايرانيان راه پيدا كرده، چه او را از جعبه جادويي ببينيد،‌چه نبينيد... از او چه مي‌دانيد.

    • متولد دي‌ماه سال 1340، پدر و مادرش اراكي هستند اما او در تهران به دنيا آمد.
    • پدرش كارمند وزارت نيرو است و مهران آخرين فرزند يك خانواده شش نفره، او سه برادر بزرگ‌تر از خود دارد.
    • بزرگ‌ترين برادرش از پيانيست‌هاي قابل است و برادر دومش نقاش و گرافيست. در خانواده مديري هنر اهميت فراواني دارد.
    • از پنج سالگي با موسيقي آشنا شد و از 12 سالگي تنها به موسيقي كلاسيك گوش مي‌داد. او يكي از كامل‌ترين آرشيوهاي موسيقي كلاسيك را دارد.
    • در كودكي زياد شر و شور نبود اما بسيار كنجكاو بود، به طوري كه در غياب برادرش به اتاق او مي‌رفت و تمام كتاب‌هاي نقاشي‌اش را زير و رو مي‌كرد.
    • برادر نقاشش (حميد) در سوئد زندگي مي‌كند. هنر و ادب موجب شد تا مهران تاثير فراواني از او بگيرد.
    • اولين تئاتر زندگيش را در دبستان بازي كرد. او در اين تئاتر نقش لوطي را به خوبي ايفا كرد تا نشان بدهد كه هنر در خونش است.
    • همواره به دنبال تجربه و مطالعه بود به طوري كه آشنايي با كارهاي «سالواتور دالي» تاثير زيادي بر روي او گذاشت كه آثار آن هنوز هم در مهران مشهود است.
    • در شانزده سالگي جذب تئاتر شد و اولين كار حرفه‌اي‌اش را تمرين كرد اما اين كار هرگز بر سر صحنه نرفت اما موجب شد تا او بيشتر با تئاتر آشنا شود.
    • همه با حضورش در عرصه هنر موافق بودند. هنوز هم اعضاي خانواده‌اش بهترين كارشناسان و منتقدان كارهايش هستند.
    • با مدرك ديپلم علوم انساني سال 1361 به راديو رفت و در اين رسانه ملي به فعاليت پرداخت.
    • مدت شش، هفت سال گوينده و بازيگر يكي از مجموعه‌هاي پرطرفدار راديو به نام «داستان شب» بود.
    • همزمان با كار راديو از فعاليت‌هاي تئاتر غافل نمي‌شد و چند نمايش را به روي صحنه داشت، كار گويندگي باعث كامل شدن صداي او شد.
    • سال 1366 اولين تئاتر طنزش را بازي كرد. اين تئاتر كه «پانسيون» نام داشت در تئاتر مولوي روي صحنه رفت.
    • در اواخر 1371 در نمايشي در نياوران، نصرا... رادش، سليماني‌فرد و صيادي را كشف كرد كه بعدها در بسياري از كارها با او همكاري داشتند.
    • گروه مديري به سرعت به شهرت رسيد. در سال 1372 با داريوش كاردان اولين برنامه نوروزي خود را ساخت.
    • در سال 1373 طنز متفاوت «ساعت خوش» را ساخت كه با استقبال فراواني از سوي مردم روبه‌رو شد.
    • ساعت خوش يكي از بهترين و پربيننده‌ترين برنامه‌هاي طنز تلويزيوني شد اما به دليل مشكلاتي كه به وجود آمد برنامه تعطيل شد.
    • با وجود دامن زدن مطبوعات به حاشيه‌ها مديري هرگز اسير حواشي مطبوعات و شايعه‌هاي فراوان نشد و كارش را ادامه داد.
    • از ساعت خوش به بعد دور مطبوعات را خط كشيد و بسيار كم مصاحبه كرد. او هنوز هم از مطبوعات دلخور است.
    • فيلم ديدار ساخته محمدرضا هنرمند هم كه قبل از ساعت خوش با بازي مهران مديري ساخته شده بود پاسوز «ساعت خوش» شد و به موقع اكران نشد.
    • اوايل دهه 70 از راديو به تلويزيون رفت و در تلويزيون اولين كارهاي او «نشانه‌هاي نور» و «باغ گيلاس» بودند.
    • مردم كه تا آن زمان با صداي او آشنا بودند در باغ گيلاس با چهره‌اش نيز آشنا شدند. او در اين سريال تا حدودي به شهرت رسيد.
    • در سال 1371 وارد سينماي حرفه‌اي شد. در «ديگه چه خبر» دستيار طراح صحنه بود و عضو گروه كارگرداني تهمينه ميلاني.
    • با نوروز «77» دوباره به جعبه جادويي برگشت اولين تصويرش را مردم بعد از پنج سال نشناختند و موهايش كاملا سفيد شده بود.
    • با جنگ 77 توانست 85 درصد مردم ايران را پاي تلويزيون بنشاند. نبوغ او در عدم تكرار خود و نوآوري‌هاي پايان‌ناپذيرش است.
    • علت موفقيت او ارائه شيوه جديد مجري‌گري و بازيگري و حضور توامان نقش و واقعيت است، با يك دوربين غوغا كرد و به
    شيوه تئاتري كار را بدون قطع مي‌گرفت.
    • اولين كسي است كه طرح برنامه‌هاي نود قسمتي و روتين را اجرا كرد. او اعتقاد دارد بايد با مردم صادق و روراست بود.
    • هنوز هم خيلي‌ها از سوژه‌ها و ايده‌هاي او كپي‌برداري مي‌كنند. مديري در موسيقي و خوانندگي هم دستي‌ بر آتش دارد. حتي كنسرت هم اجرا كرده و تيتراژ شب‌هاي برره و باغ مظفر را خودش خوانده است.
    • او اولين برنامه‌سازي است كه پشت صحنه كارهايش را به مردم نشان داد.
    • صداقت را بزرگ‌ترين صفت آدمي مي‌داند. او معتقد است چرا مردم نبايد حقايق، اشتباهات و تپق‌هاي ما را ببينند.
    • متاهل است و صاحب يك پسر و يك دختر است.
    • در كارش بسيار جدي است و براي كارش زمان مي‌گذارد به طوري كه در طول يك كار كمتر مي‌تواند به خانواده‌اش سر بزند و آنها را ببينند.
    • سال 1378 اولين كاست دكلمه او به بازار موسيقي آمد.
    • «از روي سادگي» اولين آلبوم پاپش بود كه در سال 1378 به بازار آمد و با استقبال طرفدارانش روبه‌رو شد.
    • آشنايي با حميد و مجيد آقاگليان زندگي حرفه‌اي او را عوض كرد و با پاورچين به خلق شاهكاري بدون تكرار رسيد.
    • با جايزه بزرگ در نوروز 1384 ثابت كرد توان مديريت هر كاري را دارد.
    • تنها بازيگر و سازنده تاريخ نمايش ايران است كه صرف نامش در اثري، مردم را پاي تلويزيون ميخكوب مي‌كند. حضور در كنار او مبدل به رمز موفقيت خواهد شد.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان