27 ارديبهشت
از وسوسه ی بحث و مشاجره و بد خلقی اجتناب کن. اجازه بده که دیگران هم نکات مثبت خود را نشان دهند. با هر کس که روبرو می شوی با صلح و صفا رفتار کن.
تویس اسمیلی

امام على(عليه السلام)  فرمودند:
اتَّقوا معاصي اللهِ فِي الخَلَواتِ، فإنّ الشاهِدَ هُو الحاكِمُ .
از معاصى خدا در تنهايى ها (ى خود) بپرهيزيد; زيرا آن كه شاهد است (يعنى خداوند) همان داور است.
(البحار : 78 / 70 / 25)

تازه داماد به تازه عروس گفت : عزیزم ، من چشمان آبی و قد وبالای دلفریب تو را دوست دارم . تو چه چیز من را می پسندی ؟
دختر جواب داد : حسن سلیقه تو را

ولتر نویسنده مشهور فرانسوی که در گفتار طنز آمیز معروفیت خاصی دارد ، بیکی از خانمهائی که شیفته اخلاق و نوشته های او بود و کرارا از وی تقاضای ملاقات می کرد ، نوشت : امیدوارم پس از تصحـیح اغلاط کتاب تازه ام که زیر چاپ است ،به خدمت برسم و با یک دنیا عذر خواهی ، غلط بزرگ زندگیم را که آشنائی با حضرت علیه بود تصحیح کنم .

روزی یکی از خانم های خود پسند کارتی را به عنوان دعوت برای برنارد شاو فرستاد . زیر آن نوشت : من روز پنجشنبه از ساعت چهار تا شش در منزل خود خواهم بود .
برنارد شاو زیر کارت اضافه کرد : (( من هم همینطور )) و کارت را برای خانم پس فرستاد !!

مردک بیعرضه ای که با زن با عرضه ای ازدواج کرده بود ، به یکی از دوستان خود گفت : تا کنون شش سال از زندگی زناشوئی ما می گذرد و لی در این مدت کوچک ترین دعوا و مرافعه ای و اختلاف نظر میان ما رخ نداده است .
دوستش گفت : خوشا بحالت ، واقعا شانس آورده ای ، معلوم می شود زن ایده آلت را پیدا کرده ای .
مرد جواب داد : نه ، من زن ایده آلم را پیدا نکرده ام . زنم شوهر ایده آلش را پیدا کرده است .    

ادامه دارد ...

ريزش مو را به دو گروه عمده ژنتيکي و غيرژنتيکي تقسيم ميکنند. ريزش موي غير ژنتيکي ميتواند در مرحله رشد مو صورت بگيرد (در مصرف کنندگان بعضي داروها يا در طي شيمي درماني) و يا اينکه در مرحله رکود آن باشد. در نوع اول، با اتمام دوره درمان ، صورت مسئله به کلي پاک ميشود. اما موضوع اين بحث نوع دوم خواهد بود که علل آن به اختصار در زير آمده است:

·         استرسهاي فيزيکي: جراحي، کم خوني، تغيير سريع وزن؛ عفونتهاي شديد نظير حصبه يا مخملک که باعث افزايش شديد حرارت بدن  و انسداد مجاري تغذيه فوليکولي مو ميگردند و بيماريهايي مانند کم کاري غده تيروئيد.

·         استرسهاي روحي: بيماريهاي رواني، اضطراب و يا مرگ عزيزان.

·         داروها: داروهاي ضد فشار خون، ضد نقرس و مصرف مقادير بالاي ويتامين A.

·         تغييرات هورموني: مصرف قرصهاي ضد بارداري، بارداري و يائسگي.

·         رژيم غذايي: کاهش ذخاير آهن بدن به دليل کمبود آهن غذايي و ذفع آهن هنگام خونريزيهاي شديد قاعدگي.

 كاووس از سیاوش‏می خواهد كه نزد « مهربان مادر» رود تا دل خواهرانش آرام گیرد.
سیاوش كه می داند اینها ترفند دیگرى از جانب سودابه است، خود داری می کند كه « بسیار دان، هشیار دل و بدگمان‏است» . اما در برابر فرمان پدر سر فرود مى‏آورد و به شبستان می رود.
شبستان شاه بهشتی بر زمین است. زمین آراسته به دیباى چین، آواى رود و آواز رامشگران‏و مهرویان آراسته كه به پیشواز سیاوش می روند و عقیق و زبر جد بر سر ورویش می ریزند:
شبستان بهشتى بد آراسته‏
پر از خوبرویان و پر خواسته‏

در آن تالار مر مر و عاج، سودابه ی ماهروى، آن « تابان سهیل یمن» با گیسوان شکن در شكن، برتختى زرین نشسته است.
سودابه خرامان از تخت فرود مى‏آید، او را در بر می گیرد و« همى چشم و رویش ببوسید دیر».
سیاوش اما از او می گریزد، حیران و پریشان و نزد پدر باز می گردد.پس سودابه به ترفندی دگر دست می یازد: از شاه می خواهد تا سیاوش را بار دیگر به شبستان‏فرستد تا از میان دختران براى خود همسرى گزیند. سیاوش بار دیگر به شبستان می رود.

ادامه دارد ...

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

دو کارگر
در خیابانی دو کارگر کار می کردند . یکی زمین را می کند و دیگری پر می کرد . شخصی پرسید چرا چنین کار بیهوده ای انجام می دهید ؟ آن دو لحظه ای دست از کار کشیدند و به اطراف نگاه کردند . وبا تعجب گفتند ما سه نفر بودیم . یکی می کند دومی لوله می گذاشت و سومی پر می کرد . گویی نفر دوم مدتیست رفته و ما متوجه نشده ایم .

داستان گربه
در معبدی گربه ای وجود داشت که هنگام مراقبه ی راهب ها مزاحم تمرکز آنها میشد . بنا بر این استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد . این روال سالها ادامه پیدا کرد و یکی از اصول کار آن مذهب شد . سالها بعد استاد بزرگ در گذشت . گربه هم مرد . راهبان آن معبد گربه ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند تا اصول مراقبه را درست به جای آورده باشند . سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای در باره ی اهمیت بستن گربه به درخت در هنگام مراقبه نوشت .

در پادگانی در ایران در جاده ای نسبتا دور افتاده همیشه یک سرباز مسئول نگهبانی در پای درختان بزرگ آن جاده بود . روزی یکی از افسران کنجکاو شد که بفهمد درختان به این بزرگی چه نیازی به نگهبانی دارند . او متوجه شد سالها پیش هنگامی که فرمانده پادگان دستور درختکاری در آن منطقه را داده یک پست نگهبانی هم برای مراقبت از نهال ها در نظر گرفته . مدتها بهد فرمانده رفته اما پست نگهبانی پس از سالیان دراز همچنان در جای خود باقی مانده

حماسه ماندگار

خرمشهر یك‌ نقطه ‌ عطف‌ است‌؛ نه‌تنها در جنگ‌ تحمیلی‌ بلكه‌ درتاریخ‌ ایران ‌. بعد از قرن‌ها، این‌ اظهار وجود ملّی‌ با اتّكای‌ صِرف‌ به‌ قدرت‌ مردمی آن‌ هم‌ در برابر متجاوزی‌ كه‌ تقریباً همه ‌ قدرت‌های‌مطرح‌ در جهان‌ حامی‌ وی‌ بودند، به‌ معنای‌ پایانی‌ بر یك‌ دوره ‌طولانی‌ِ خالی‌ از حماسه‌ و استقلال‌ در تاریخ‌ ایران‌ است‌ و این‌ تنها وتنها از بركت‌ ایثار و ایستادگی بزرگمردانی است كه حماسه جاودانه مقاومت‌ خرمشهر را آفریدند.

خرمشهر، دو حماسه‌ را در خود جای‌ داده‌ است‌: حماسه ‌مقاومت‌ خرمشهر و حماسه ‌ آزادی‌ خرمشهر. آزادی‌ خرمشهر یك‌ حماسه‌ بزرگ‌ است‌؛ زیرا به‌ ملتی‌ آموخت‌كه‌ می‌توانند شكست‌ را مقدمه‌ یك‌ پیروزی‌ِ فراموش‌ ناشدنی‌ قراردهند و باز هم‌، عزت‌، استقلال‌ و آزادی‌ِ تعیین‌ سرنوشت‌ را تجربه‌ كنند.اما در مقایسه‌، اولی‌ عظیم‌تر، مهم‌تر و تعیین‌ كننده‌تر است‌. اصولاًوقوع‌ حماسه ‌ دوم‌ مرهون‌ وقوع‌ حماسه ی‌ اول‌ است‌. اگر خرمشهر بدون‌ مقاومت‌ اشغال‌ می‌شد، سرنوشتی‌دیگر برای‌ جنگ‌ تحمیلی‌ رقم‌ می‌خورد و نوبت‌ به‌ عملیات‌بیت‌المقدس‌ و آزادی‌ خرمشهر نمی‌رسید. اگر بررسی‌ كنیم‌ كه‌ چراجنگ‌ تحمیلی‌ در روندی‌ بر خلاف‌ آن‌ چه‌ طراحانش‌ رقم‌ زده‌ بودندجلو رفت‌، مقاومت‌ خرمشهر مهم‌ترین‌ عاملی‌ است‌ كه‌ ازهمان‌وهله ‌ اول‌، این‌ بررسی‌ را شكل‌ می‌دهد
مقاومت‌ سی‌ و پنج‌ روزه ‌ خرمشهر، اراده ‌ جنگ‌ را در نظامیان‌بی‌محابای‌ عراقی‌ متزلزل‌ كرد و به‌ آنها كه‌ ابتدا تصور برخورد با یك‌وضعیت‌ ساده‌ و متلاشی‌ شده‌ را داشتند فهماند كه‌ اشغال‌ آسان ‌نخواهد بود و در هر قدم‌ باید متحمل‌ خسارات‌ عدیده‌ای‌ شوند.
آری ، خرمشهر شناسنامه یك حماسه است ، حماسه ای ماندگار.

NATAYEJE MOBAREZE BA BI HEJABI
MOBIN JAN SALAM
MOBIN AZIZ AGHE ZAREI SHERAFAT VA VOJDAN DAR VOJODET BASHE (KE MAN IMAN DARAM HAST ) IN EMAILO DAR ROOZANE BEZAR .
VA AMA DOSTANE VA AZA ...... VA BARADARAN ARZESHI !!???.. HATMAN CHESHM HATONO BAZ KONID VA IN VIDEO KOTAHO AZ NATAYEJE MOBAREZE BA BAD HEJABI BEBINID .... BEBINID KE CHE BAR SARE KHAHARAN VA DOKHTARANE PAKE IN SARZAMIN AVARDIM KE CHENIN BE JAN AMADE VA HAZER MISHAVAND DAR KHIYABANHAYE TEHRAN JAME BEDARAND ...... MAN KE VAGHEAN MONGHALEB SHODAM AZ DIDANE IN SAHNE VA FAGHAT MIKHAM BE PORSAM TA KOJA MIKHAHID PISH BERAVID ??????????(HATMAN BE ON BARADARE GHARDAN KOLOFT HAM TAVAJO KONID KE IN KHANOM RA BE MOBAREZE MITALABAD ....BIYA PAEIN KARET DARAM!!!!)

http://www.youtube.com/watch?v=qKtpVYGY9dY

زنهايي که به دنبال برابري با مردها هستند آرزوي بسيار کوچکي دارند ! " تيموتي ليري "
اگر مردها مي توانستند حامله شوند آن وقت سقط جنين ايين مقدسي مي شد ! "فلورانس کندي "
زن بدون مرد مثل يک ماهي بدون دوچرخه است ! "گلوريا استاينم "
شما هميشه مي توانيد براي سالگرد ازدواج ، شوهرتان را غافلگير کنيد . فقط کافي است يادش بياوريد که آن روز سالگرد ازدواج شماست !!! " ال شلاک "
شوهرم گفت به فضاي بيشتري احتياج دارد ، من هم او رابه بيرون خانه فرستادم و در را پشت سرش قفل کردم. "رز آني"
طبقه بندي مردها از نظر مادر من : مرد خوب برايت هر کاري انجام مي دهد ، مرد بد هر بلايي که بتواند به سرت مي آورد . "مارگارت ات وود"
پرسش : وقتي شوهرت با عصبانيت از خانه بيرون مي رود چه کار مي کني ؟ پاسخ : در را پشت سرش مي بتدم ! " آنجلا مارتين "
اگر چه مي دانم دوستمa دارد ، امشب غمگينم ، چون نگاهش به شيريني روياهاي من نبود ." سارا تيزديل "
مردها با يک بيماري وراثتي متولد مي شوند . روانشناسان در تعريف اين بيماري مي گويند : ترس از اينکه اگر به زني وابسته شوي ، مرد مجردي در جاي ديگري ممکن است از زندگي بيشتر از تو لذت ببرد ! " ديو باري "
مردها از صفت " جوان " براي زنهاي زير 18 سال و مردهاي زير 80 سال استفاده مي کنند !!! "نانسي لين دزموند "
اگر زني رنگ شاد بپوشد رژ لب بزند ، و کلاه عجيب و غريبي سرش بگذارد ، شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خيابان مي برد . ولي اگر کلاه کوچکي بر سرش بگذارد و کت و دامن خياط دوز تن کند شوهرش با کمال ميل او را بيرون مي برد و تمام مدت به زني که لباس رنگ شاد پوشيده و کلاه عجيب و غريب سرش گذاشته و رژ لب زده است خيره مي شود !!! "بالتيمور بيکن "
فکر مي کنيد قبل از اينکه يک مرد اعتراف کندکه گم شده است چند راه ديگر را بايد بالا و پايين برود ؟! "نويسنده ناشناس"
تنها 99 درصد مردها هستند که باعث بدنامي 1 درصد باقي مانده مي شوند ! " نويسنده ي ناشناس "
او مثل همان خروسي است که خيال مي کند خورشيد براي اين طلوع مي کند که صداي قوقولي قوقوي او را بشنود . "جرج اليوت "
ما نقاط مشترک زيادي با هم داشتيم ، من عاشق او بودم و او هم عاشق خودش بود !!! " شلي وينترز "
وقتي مردي به من مي گويد که مي خواهد همه ي ورق هايش را رو کند هميشه بي اختيار به آستينش نگاه مي کنم !!! " لزلي بليشا "
اکثر مردها سه گروه را دوست دارند ولي هيچ وقت آنها را درک نمي کنند : افراد مونث ، دخترها و زنها !!! "نويسنده ي ناشناس "
حرفي نيست که زنها کودن هستند، ولي آنها براي اين اين طور آفريده شده اند که بتوانند با مردها برابري کنند! "جرج اليوت"
شما خيلي مردهاي باهوش را مي شناسيد که با زنهاي کودن ازدواج کرده اند ، ولي هرگز زن باهوشي را پيدا نمي کنيد که با مرد کودني ازدواج کرده باشد ! " اريکا جانگ "
مردها داراي قوه ي بينايي هستند ولي زنها از بينش برخوردارند. " ويکتور هوگو "
براي اينکه مردي را واقعا بشناسيد ببينيد که با يک زن ، يک بچه و يک لاستيک پنچر چطور رفتار مي کند . "نويسنده ي ناشناس "
وقتي شما نشسته ايد مردها و بچه ها فکر مي کنند حتما منتظريد تا کسي کاري به شما بدهد تا برايش انجام بدهيد!! " سرنا گري "
هيچ وقت سوار ماشين مردهاي ناشناس نشويد و فراموش نکنيد که همه ي مردها براي شما ناشناس هستند ." رابين مورگان "
زن بودن کار بسيار شاقي است ، چون معمولا مستلزم سر و کله زدن با مردهاست !!!

عشق از زبان بچه های 4 تا 8 ساله

گروه متخصص و محققی در یک تحقیق سوالی را از گروهی کودک خردسال پرسیده بودند که پاسخهایی که بچه ها دادند عمیق ترو متفکرانه تر از تصورات بود
سوال این بود

معنی عشق چیست؟
نظر شما راجع به جوابهای بچه ها چیست؟
وقتی کسی شما رو دوست داره ، اسم شما رو متفاوت از بقیه می گه . وقتی اون شما رو صدا می کنه احساس می کنی که اسمت از جای مطمئنی به زبون آورده شده. بیلی - 4 ساله
مادر بزرگ من از وقتی آرتروز گرفته نمی تونه خم بشه و ناخن هاش رو لاک بزنه پدر بزرگم همیشه این کار رو براش می کنه حتی حالا که دستهاش ارتروز گرفتن ، این عشقه. زبکا - 8 ساله
عشق موقعیکه دختره عطر می زنه و پسره هم ادکلون، و دو تایی می رن بیرون تا همدیگر رو بو کنن. کارل -5 ساله
عشق وقتیه که شما برای غذا خوردن می رین بیرون و بیشتر سیب زمینی سرخ شده خودتون رو می دهید به دوستتون بدون اینکه از اون انتظار داشته باشید که کمی از غذای خودشو بده به شما. کریستی - 6 ساله
عشق یعنی وقتی که مامان من برای بابام قهوه درست می کنه و قبل از اینکه بدش به بابا امتحانش می کنه تا مطمئن بشه که طعمش خوبه. دنی - 7 ساله
عشق اون چیزیه که لبخند رو وقتی که خسته ای به لبت میاره . تری - 4 ساله
عشق وقتیه که شما همش همدیگه رو می بوسید بعد وقتی از بوسیدن خسته شدید هنوز دوست دارید با هم باشید پس بیشتر با هم حرف می زنید. مامان و بابای من دقیقا اینجورین. امیلی - 8 ساله
عشق همون باز کردن کادوهای کریسمسه به شرطی که یه لحظه دست نگه داری و فقط با دقت گوش کنی. بابی - 7 ساله
اگه می خواهی دوست داشتن رو بهتر یاد بگیری ، باید از دوستی که بیشتر از همه ازش متنفری شروع کنی. نیکا 7 - ساله
عشق اون موقعس که تو به پسره می گی که از تی شرتش خوشت اومده ، بعد اون هر روز می پوشتش. نوئل - 7 ساله
عشق مثل یه پیرزن کوچولو و یه پیرمرد کوچولو می مونه که هنوز با هم دوست هستن حتی بعد از اینکه همدیگر رو خیلی خوب می شناسن. تامی - 6 ساله
موقع تکنوازی پیانو ، من تنهایی روی سن بودم و خیلی هم ترسیده بودم . به تمام مردمی که منو نگاه می کردن نگاه کردم و بابام رو دیدم که وول می خوره و لبخند می زد اون تنها کسی بود که این کار رو می کرد. من دیگه نترسیدم. کیندی 8 - ساله
مامانم منو بیشتر از هر کس دیگه ای دوست داره چون هیچ کس دیگه ای شبها منو نمی بوسه تا خوابم ببره. کلر - 6 ساله
عشق اون موقعی هست که مامان بهترین تیکه مرغ رو میده به بابا. الین - 5 ساله
عشق زمانیه که مامان، بابا رو خندان می بینه و بهش میگه که هنوز هم از رابرت ردفورد خوش تیپ تره. کریس - 7 ساله
عشق وقتیه که سگت می پره بقلت و صورتت رو لیس می زنه حتی اگر تمام روز تو خونه تنهاش گذاشته باشی. مری آن- 4 ساله
می دونم که خواهر بزرگترم منو خیلی دوست داره بخاطر اینکه تمام لباسهای قدیمی خودشو می ده به من و خودش مجبور می شه بره بیرون تا لباسهای جدید بگیره. لورن - 4 ساله
وقتی شما کسی رو دوست دارید موقع حرکت از مژه هاتون ستاره های کوچولویی خارج می شن. کارل - 7 ساله
دوست داشتن اون وقتی هست که مامان صدای بابا رو موقع دستشویی می شنود ولی بنظرش چندش آور نمیآد. مارک - 6 ساله
و بالاخره آخریش ؛ تو رقابتی که هدفش پیدا کردن مسئول ترین بچه بوده ، پسر بچه 4 ساله ای برنده می شه . همسایه دیوار به دیوار این آقا پسر یک مرد مسن یود. این آقا به تازگی همسر خودشون رو از دسته داده بودند. پسر بچه وقتی پیرمرد رو تنها در حال گریه کردن دیده بوده به حیاط خانه پیرمرد وارد می شه و می پره بقلش و همونجا می مونه، وقتی مادرش ازش می پرسه که پی کار کردی؟ میگه که هیچی من فقط کمکش کردم تا راحت تر گریه کنه

naghmeh banafshi
shahin shahr(esf

مخالفت با مذاکره با آمریکا بالا گرفت

همزمان با جدی شدن مذکرات ايران و آمريکا که به گفته آمريکائی ها محدود به مسائل عراق خواهد بود موثران دو جناح رقيب سیاسی هیات موتلفه اسلامی و جبهه مشارکت با اين مذاکرات مخالفت کرده و درباره آن ملاحظاتی را مطرح کرده اند.
در دو روز گذشته تنها روزنامه کيهان در مقاله ای با اين مذاکرات مخالفت کرده و آن را رقص با گرگ ها خوانده بود اما بر اساس خبرهائی که روز دوشنبه منتشر شده اين موضوع برداشت‌هاي متفاوت و گاه متناقضي را در ميان فعالان و احزاب سياسي در پي داشته است و هر گروه از دريچهء نگاه حزبي به اين مساله پرداخته‌اند. هیات موتلفه بر مواضع پيشين خود، اين مذاكره را در چارچوب نظريهء تقابل جهان اسلام با غرب ارزيابي كرده و بر اين باورست كه آمريكا به دليل نفرت ذاتي از اسلام سر آشتي با ايران ندارد. در مقابل احزابي همچون جبهه مشاركت نفس مذاکره را بر اساس سیاست تنش زدائی مقبول دانسته اما تاکيد کرده که اين عمل به معناي صرف‌نظر كردن از منافع ملي نيست بلكه مذاكره به منظور تامين منافع ملي براساس حفظ و تامين حيثيت و اعتبار ملي در مناسبات بين‌المللي، بهره‌گيري از پرستيژ ملي براي گسترش تعاملات، متكي بر احترام متقابل در چارچوب قوانين بين‌المللي است
عبدالله رمضان‌زاده، قائم‌مقام دبيركل حزب مشاركت از دريچهء الگويي به اين مساله ‌نگریسته زمان را، زمان مناسبي براي مذاكره بين ايران و آمريكا مي‌داند ولي در خصوص تركيب هيات مذاكره‌كنندهء ايراني هشدار مي‌دهد و دربارهء نتايج اين نشست اظهار نگراني مي‌كند.
رمضان‌زاده مي‌گويد: با توجه به شناختي كه از تيم هدايت‌كنندهء وزارت امور خارجه و توانايي‌هاي آن‌ها در عرصهء ديپلماسي دارم; نسبت به نتايج اين مذاكرات بدبين هستم چرا كه اين تيم ممكن است اصل قضيه را زير سوال ببرند.»وي در عين حال اين اقدام را كه بالاخره پس از سال‌ها مذاكره با آمريكا در دستور كار مسوولان كشور قرار گرفته است; گام مثبتي در سياست خارجهء كشور مي‌داند.
رمضان‌زاده مي‌گويد: مشكل اصلي در روابط ايران و آمريكا اين است كه آمريكايي‌ها حاضر نيستند در يك شرايط برابر با ايران پاي ميز مذاكره بنشينند و اكنون نيز به دليل زمين‌گير شدن در عراق و عدم توانايي در حل بحران‌هاي عراق سبب شده است كه آمريكا دستش را براي مذاكره به سوي ايران دراز كند.

گير3پيچ

دوستاي گل منگليم سلام عليكم (.... )
خوبين
خوشين
امروز ( چهار شنبه ) كه روزانه رو خوندم يه چيز جالب ديدم . همين خانوم محترم رو مي گم .
اول تعجب كردم كه چطور من كه ميل ندادم . بعد كه آيدي رو دقت كردم ديدم هي هي اين يكي ديگه اس .
اول از همه آيديش .. من فكر كنم مي خواسته بذاره miss كه يه s جا مونده و شده اين .. البته شانس آوردي كه mis هم معني داره و خدا بهت رحم كنه كه منظورت اين نبوده و اشتب كردي .
اما متنت .. آقايوني كه تجربه دارن و مي دونن چي به چيه كاملا و خيلي راحت مي تونن اين متن رو ترجمه كنن به زبان سليس و روان :
من اون آقاي باحال و رديف نيستم كه خيلي رديف و توپه . مي خوام با ايشون داراي سنخيت بشم . هدفم هم خدايي نيست . يك دوشيزه ي بي حال و غير منطقي با روح زبر هستم .. همش هم ادعا . آقايون يه نيگا بندازن لطفا . دليل ايميل زدنم هم فضولي بوده و مي خوام تو گروه بچه باحالاي گروه باشم . لطفا ورودم رو بهم تبريك بگين .

اما اگه بخوايم بازم اين رو ساده تر كنيم اين طوري مي شه :
" سلام بچه ها . من يه دختر معمولي هستم كه مي خوام با سوءاستفاده از آيدي آقاي گير سه پيچ خودم رو ييهو معروف كنم . گير دادن هم توي كارم نيست و فقط احساسي مي نويسم .. "

خب .. ما كه بخيل نيستيم و اتفاقا هميشه هم از اين موارد كل كلي استقبال كرديم و كلي هم ميدون داديم ولي متاسفانه همه فرتي رفتن ماستشون رو بخورن و 404 شدن .. در مورد شما هم فكر كنم همين مورد صادق باشه .
ولي خب - حالا چون خيلي ناجور حالت رفت تو قوطي – خوش اومدي .
منتظر ايملات هستم . فقط يه زماني اگه ناجورحالت گرفته شد گريه راه نندازي كوچولو ...
تا بعد ( مجبوري ديگه به امضام اين رو اضافه مي كنم كه اين فينگيلي – mis-gir3pich – هيچ نسبتي با من نداره )

به مناسبت پنجاه و نهمین سالروز اشغال فلسطین
بیت المقدس؛ میراث قدسیه الهی در معرض
59 سال تعرض صهیونیسم

در حالی امروز پنجاه و نهمین سالروز اشغال فلسطین سپری می شود که با وجود تمام تعرض ها به این عطیه الهی، همچنان امیدواری بسیاری برای آزادی بیت المقدس و از بین رفتن نژاد پرستی در این سرزمین وجود دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، در گذشته ای نه چندان دور جهان شاهد یک نیرنگ تاریخی و آن تشکیل یک رژیم نژاد پرستانه بود، لیکن امروز که بیش از نیم قرن از جعل رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین سپری می شود، وقایع و رخدادها نشان از آن دارد که صهیونیسم با کمک استعمار پیر با حیله ای خاص وارد خاورمیانه شد.
طرح استعماری و توسعه طلبانه اسرائیل باعث شد که یک ملت، بهای اقدامات دیگران را بدهد و امروزه مهاجرت از کشورهای مختلف به این سرزمین به ویژه مهاجرینی که نه بدنبال آرمان دینی، بلکه در پی فرصت های جدید سود گرایانه و توسعه طلبانه هستند، نشان از آن دارد که تاسیس رژیمی صهیونیستی تنها یک نیرنگ امپریالستی برای پی گیری یک روند تاریخی چند منظوره بوده است.
پنجاه و نه سال پیش در چنین روزی و پس از پایان جنگ جهانی دوم و ظهور قدرت های جدید و تدوین نظمی متفاوت، قیمومیت انگلیس برسرزمین فلسطین پایان یافت و بلافاصله براساس توافق پیشین صورت گرفته با آمریکا، رژیم جعلی اسرائیل در بخشی از سرزمین فلسطین بوجود آمد.
با گذشت بیش از نیم قرن از اشغال فلسطین و شهر مقدس بیت المقدس همچنان افکار سیاستمداران جهانی بویژه غربی ها نسبت به مصائبی که بر این سرزمین ومردم آن می گذرد، بی اعتنا هستند.
امروز کنیست اسرائیل قرار است به مناسبت آنچه که از آن به عنوان روز یکپارچگی و اتحاد بیت المقدس نام برده می شود و در اصل همان روز اشغال بخش شرقی آن است، نشستی را برگزار کند.
از مهمترین اصول پذیرفته شده در سیاست رژیم اشغالگر قدس همسوئی فکری پیرامون بیت المقدس است و در رابطه با آینده وضعیت بخش شرقی این شهر هیچ اختلاف نظری میان صهیونیست ها وجود ندارد.
از سال 1967 که بیت المقدس شرقی اشغال شد، هدف استراتژیک اسرائیل در رابطه با این شهر، مبنای یک اجماع و توافق عام بین جناح های راست گرا و چپ گرای صهیونیست در حاکمیت سیاسی این رژیم بوده است.
این توافق بر سر این نکته است که اسرائیل باید به منظور کنترل دائمی بر تمامی بخش های بیت المقدس شرقی که در سال 1967 تحت تصرف خود درآورده است، نهایت تلاش خود را انجام دهد، یعنی توافق و اجماع بر سر "یکپارچه ساختن بیت المقدس" آن هم تحت سیطره و کنترل صهیونیست ها.
به موجب این توافق سیاسی، از اولین روزهای پس از اشغال (ژوئن 1967) یک کمیته ویژه پارلمانی در رابطه با بیت المقدس تأسیس شد و این کمیسیون طرح ها و برنامه های مشخص و روشنی در این شهر فلسطینی در زمینه نحوه ایجاد تغییرات اجتماعی، سیاسی و جمعیتی (به نفع صهیونیست ها) تدوین و ارائه نمود.
بخشی از این برنامه ها و تمهیدات که مربوط به ویژگی های جمعیتی بیت المقدس می شود، با هدف محدود کردن رشد جمعیت فلسطینی های ساکن در بیت المقدس شرقی است که از سال 1967 تاکنون عملاً و به شیوه های متنوع پیاده می شود.
هر چند از سال 1967، چهارچوب کلی سیاست های رژیم صهیونیستی در رابطه با بیت المقدس تغییر نیافته است، ولی تجزیه و تحلیل عمیق تر این موضوع نشان می دهد که با شروع مذاکرات سیاسی میان اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) در سال 1991، روش ها و تاکتیک های این رژیم در این رابطه، تحولات قابل توجهی پیدا کرده است.
در سطح سیاست های جمعیتی اسرائیل، عبور از مرحله تثبیت یک اکثریت جمعیتی صهیونیستی یهودی و کنترل یک جانبه اسرائیلی بر این شهر (1991-1967)، به منظور آماده سازی شرایط و زمینه جهت به رسمیت شناخته شدن حاکمیت دائمی صهیونیستی بر هر دو قسمت شهر بیت المقدس توسط فلسطینی ها و محافل بین المللی از استراتژی های ثابت تل آویو بوده است.
بنابراین، ملاحظه می شود که رژیم اشغالگر قدس از سال 1991 تلاش کرده است که اولاً؛ بیت المقدس شرقی را از لحاظ جمعیتی و جغرافیایی از بقیه مناطق فلسطینی در کرانه باختری جدا نماید و ثانیاً؛ در داخل محدوده بیت المقدس یک اقلیت فلسطینی قابل کنترل و نسبت جمعیتی ثابت را در بر گیرد.
نتایج و عواقب سیاست های جمعیتی رژیم صهیونیستی در رابطه با حق اقامت و شهروندی فلسطینی های ساکن در شرق بیت المقدس، بسیار مخرب و حیرت آور بوده است.
در حال حاضر، به خاطر فقدان یک استراتژی فلسطینی که قادر به مقابله با سیاست جمعیتی اسرائیلی باشد، فلسطینی های بیت المقدس احساس می کنند که درون تله افتاده و گیر کرده اند.
رژیم صهیونیستی برای این کار سیاست های و حیله های مختلفی را برای تغییر بافت های مختلف از جمله تغییرات جمعیتی و ساختار سنتی آن به کار می گیرد.
این رژیم با ممانعت از رشد جمعیت فلسطینی ها در شهر به کمک ابزارهای بوروکراتیک تاکنون مدعی است که اکثریتی یهودی را بر پیکره این شهر تزریق کرده است.

To make a woman happy............ .. A man only needs to be:
1. A friend
2. A companion
3. A lover
4. A brother
5. A father
6. A master
7. A chef
8. An electrician
9. A carpenter
10. A plumber
11. A mechanic
12. A decorator
13. A stylist
16. A psychologist
17. A pest exterminator
18. A psychiatrist
19. A healer
20. A good listener
21. An organizer
22. A good father
23. Very clean
24. Sympathetic
25. Athletic
26. Warm
27. Attentive
28. Gallant
29. Intelligent
30. Funny
31. Creative
32. Tender
33. Strong
34. Understanding
35. Tolerant
36. Prudent
37. Ambitious
38. Capable
39. Courageous
40. Determined
41. True
42. Dependable
43. Passionate
WITHOUT FORGETTING TO:
44. Give her compliments regularly
45. Love shopping
46. be honest
47. be very rich
48. Not stress her out
49. Not look at other girls
AND AT THE SAME TIME, YOU MUST ALSO:
50. Give her lots of attention, but expect little yourself
51. Give her lots of time, especially time for herself
52. Give her lots of space, never worrying about where she goes
IT IS VERY IMPORTANT:
53. Never to forget:
* Birthdays
* Anniversaries
* Arrangements she makes

&
HOW TO MAKE A MAN HAPPY:

1. Leave him alone
 

ژان پاول
انسان ها روزی که مادران شان آن ها را به دنیا می آورند متولد نمی شوند،بلکه زمانی به دنیا می آیند که زندگی آن ها را وادار به زایش خویشتن می کند.
گابریل گارسیا مارکز
زندگی مانند کتابی است که ابلهان آن را گذرا ورق می زنندو دانایان آن را با تعمق می خوانند، زیرا می دانند
تنها یک بار فرصت خواندن آن را دارند.
ژان پاول
زندگی را تنها با نگاه به گذشته می توان فهمید و تنها با نگاه به آینده می توان ادامه داد.
کیرکه گارد
زندگی کتابی است که ما همه با هم آن را می نویسیمولو این که دست به قلم نبریم.
فرهاد سلمانيان
انسانها مانند رودخانه هستندهرچه عميق تر باشند آرام ترند فقط یک چیز می دانم ، و آن اینکه چیزی نمی دانم .
سقراط
هرگز کسی را ناامید نکنید ، شاید امید او همه ی دارایی اش باشد .
جکسون براون
بربلندی کوهها نمی توان غالب شد ، مگرازطریق جاده های پیچ درپیچ.
گوته
وصال آغاز هجران است .
ژاپنی
انسان آفریننده سرنوشت خویش است .
زرتشت
معنای « همه چیز دانستن » هیچ چیز ندانستن است .
ایتالیائی
هیاهوی کودکانی که از مدرسه باز میگردند ،زیباترین موسیقی دنیاست .
بوبن
انسانیت به ظاهر نیست ، بلکه به باطن است .
تولستوی
همیشه به یاد داشته باشید که مهم ترین چیز در کارو روابط خانوادگی صداقت است .
براون
از سرزنش دیگران اجتناب کنید و و مسئولیت کارهایتان راشخصاً به عهده بگیرید .هر چه قفس تنگ تر باشد ، آزادی شیرین تر به نظر می رسد .
آلمانی
مردان شخصیت خودراواضحتراز همه،در آنچه که به نظرشان مسخره است نشان می دهند .
گوته
لبخند ، حتی زمانیکه بر لبان یک مرده می نشیند ، باز زیباست .عشق هرگز به رنگ تردید در نمی آید .شما بدون تسلط بر خود نمی توانید فاتح دیگران باشید .
کیم وو چونگ
اگر کسی ترا آنطور که میخواهی دوست ندارد ،به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد .
مارکز
بهترین راه پیش بینی آینده ، ساختن آن است .
برایان تریس
در درون جسارت ، نبوغ و قدرت سحر آمیزی نهفته است .
گوته
هر کجا می روی ، با تمام قلبت برو .آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد ، آزادی خود ماه است که او را پایبند می کند .
تاگور
سرمایه های هر دلی ، حرفهائیه که واسه گفتن داره .زنانیکه می خواهند مرد باشند ، زنانی هستند که نمی دانند زن هستند .
الکساندر دوما
شانس هرگز کافی نیست .
اندرو متیوس
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیردولی قلب ترا لمس کند .
مارکز
قانون احتمالات یادت نره ، بلاخره یک نفر خواهد گفت بله .
آنتونی رابینز
اگر فکر می کنید که موفق می شوید یا شکست می خورید،در هر دو صورت درست فکر کرده اید .
آنتونی رابینز
وقتی انسان آرامش را در خود نیابد ، جستجوی آن در جای دیگر کار بیهوده ای است .
لارو شفوکو
در تاریخ جهان ، هر لحظه عظیم و تعیین کننده ،پیروزی نوعی عشق است .
امرسون
دنبال کسی نگرد که بتوانی با او زندگی کنی ، دنبال کسی باش که بدون او نتوانی زندگی کنی .عشق ، فراموش کردن خود دروجود کسی است کههمیشه و در همه حال ما را به یاد دارد .عشق یعنی ترس از دست دادن تو .
ایتالیائی
موفقیت ، یک درصد نبوغ ، 99 درصد عرق ریختن .
توماس ادیسون
مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم ،مهم این است که در چه راستایی گام بر می داریم .
هولمز
سعی نکنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم ، بکوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم .
مارکوس گداویر
مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانهاکثرمان بیش از یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم .
ویلیام جیمز
تنها بنائی که هر چه بیشتر بلرزه ، محکمتر می شه ، دله . تصميم ها » بيش از « منابع » در توسعه يافتگی کشورها موثرند .
استراتین
به درخت گفتم خدا را به من نشان بده ، درخت شکوفه کرد . سنگ هم ديوار می سازد ، هم پل .
رازهای ما از روحمان حق السکوت می گيرند .
سهراب سپهری
در پی رسيدن به هدف باش نه افتخار .حرفهای خودت ، ترا کر خواهند کرد .
بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید .آنچه را که هنگام قدرت بدست نیاوردی ، با عشق بدست بیاور .گذشته را در آغوش بگیر ، اما در آن زندگی نکن .شیشه را پاک نکن ، نگاهت را تغییر بده .
خدا از آدمهایی که ضعف خود را می خواهندبا خداپرستی جبران کنند بیزار است .
شریعتی
چرا هیچ داوری خطاهای سرنوشت را نمی بیند .
حیدرزاده
از رنگ خاکستری مو نمی شه عمر قلب را شناخت .
بودا
کسانی که هرگز وقت ندارند معمولاً آنهایی هستند که کمترکار می کنند .دلیل عقل تفکر است و دلیل تفکر ، خاموشی .به هر چیزی که بهترین و عالیترین استفاده از وقتتان نیست ،نه بگوئید .بدون تو ، تحمل بهشت ممکن نیست و با تو ،دوزخ دیگر مکانی جهنمی نیست

یادداشت های همین جوری

ببخشید کمی طولانی است ولی چند روزی بود ننوشته بودم و باید همه را یکجا می نوشتم و اما ... بعد از انقلاب جو طوری شده که سیاستمدارها و خدمتگذاران ( بخوانید اربابان ! ) فکر می کنند دنیا فقط هفتاد میلیون گل و بلبل داره و اون هفتاد میلیون هم ایرانی ها هستند . این هفتاد میلیون مستقیم می روند بهشت چون در سواد ، علم ، غیرت ، فهمیده گی ، کسب حلال ، راستی ، صداقت ، شجاعت ، جهاد ، افتادگی و ... حرف اول و آخر را می زنند . اصلا تمام آیات اعظام بر این باورند که فقط بهشت برای این هفتاد میلیون ساخته شده و دین های دیگر همگی مطرود و کافر هستند ( شک نکنید همینطوره ، پیشاپیش معذرت می خوام ولی دیه یک ارمنی اندازه بیضه کامل یک مرد مسلمان هم در این کشور نیست ! و این یعنی ارزش ادیان دیگر نزد مسلمانان از گل بهتر ایران ) . از لحاظ سواد و علم و فرهنگ و تکنولوژی هم که حرف اول و آخر دنیا هستیم . مثلا ما یک چغار زنبیل داریم ، یک تخت جمشید ، یک اصفهان ، بعد می گیم هنر نزد ایرانیان است و بس !!! وضعیت سینماها که مشخصه ( فیلم های روی پرده را ببینید ، بفهمید کجای سینمای دنیا قرار داریم ) ، نگارخانه ها و آتلیه ها که اصلا جای سوزن انداختن ندارند ، کنسرت هایی برگزار می شود که از سال ها قبل باید برایش بلیط تهیه کرد و نمایشگاه کتابی که نصفیش توی شبستان مصلی است و نصفی اش توی فرهنگسرای امیر چخماق و نصف دیگرش توی تپه های ماشالله گدا و ... . توی سیاست هم که حرف آخر دنیاییم . هر کی هر چی می گه یعنی مخالف پیشرفت ایرانه . اصلا برام جالبه وقتی می بینم یکسری آدم سوریالیسم !!! یا بهتر بگویم مازوخیست و سادیستی ، همه چیز را کاغذ پاره و عناد با ما جماعت از ما بهتران را دشمنی می دانند . یادش بخیر تا همین ده پانزده سال پیش ، همین آقایی که الان مدیر روزنامه ای است که اول نامش کاف دارد ، اسمش حسین دیوونه بود و هیچکس جدی اش نمی گرفت ( از باباهاتان بپرسید ) و الان شده تیوریسین سیاسی ! توی مسایل دینی هم که چه بگویم وقتی روشنفکترین و آپ تو دیت ترینش حسنی از ارومیه هست ! که چطور صحبت می کند خداییش دلم برای ایمه کباب می شود . بعد یکسری خدمتگذار و نوکر داریم که دهان مردم را با تیپ و صحبتهای فلسفی شان باز می گذارند . مثلا موهای لاریجانی ، کاپشن احمدی نژاد ، صحبت کردن وزیر مخابرات ، خنده های وزیر بهداشت و ... . یعنی کلکسیون کامل مد و قیافه و تیپ . حالا همه این ها به کنار ، یکسری آدم که در گروه هم نمونه هایی اش داره یافت می شود وجود دارند که احمدی نژاد را با امام حسین قیاس می کنند و خدا می داند چه بر سر ما ملت می رود . بابا احمدی نژاد رفته یک حرفی گفته که توی فلان استانک ، یک بیمارستان می سازه ، این را با قیام عاشورا و امام حسین مقایسه کردن یعنی چی ؟ بابا دین اگر ندارید ، آزاده هم نیستید ، حداقل همین دو زار آبروی ایمه را هم نبرید . اصلا این آقای احمدی نژاد و خاتمی و غیره و ذلک ، باندازه شمشیر امام حسین ارزش دارند ؟ خدا را شاهد بگیرید ببینید این ها کجایند ، امام حسین مقامش کجاست . مگر هر وقت جو گیر می شوید باید هر مزخرفی بگویید . گیرم احمدی نژاد خوب است ، برای چه با ایمه مقایسه اش می کنید ؟
توی همین گروه خودمان بعضی وقت ها مطالبی را می خوانم که احساس می کنم صد رحمت به قرون وسطی و عصر سنگ ! یکی بلند می شه می گه چون زرین کلک ، دست کرده لای مقنعه یکی ، دانشجویان جمع شوند و دانشگاه ها را آتش بزنیم و خودمان را منفجر کنیم که آی مسلمانان آبروی اسلام و ناموس مملکت رفت . بعد یکی نیست به این حضرت بگه روزی ششصد دختر زیر شانزده سال از مرز کراچی خارج می شوند ، چرا خودت را نمی کشی ؟ ( دوبی به جای خود ) . اون یکی می گه چون قراره ایران با آمریکا صحبت کنه سر برادر جون جونیمان عراق ، برویم روی مین که چه ذلتی بالاتر از حرف زدن با رایس ! خوب عزیزم برو روی مین ولی یادت نرود ، وظیفه یک دولت حتی به قیمت خوردن سم و سیانور هم که باشد ، رفاه مردمش است نه عقاید انقلابی و شخصی اش . احمدی نژاد اولین وظیفه اش تامین نیازهای رفاهی این مردم است ، مانند همانروزهایی که نامزد بود و گردن کج می کرد و با صدایی رویایی حرف از جوانان می زد که ای وای ، مگر جوونای ما چی شون از گل کمتره ؟ خدا مرگم بده من چی کار به این نوگل های هستی دارم و حالا با دوشکا و خمپاره روسری سر ملت می کند .
چرا دوستان اصول گرا یادتان می رود کارهای خاتمی را ؟ چرا هر اصول گرایی که در مورد دولت پیشین می نویسد ، جوری از خاتمی نام می برد انگار از یک مشروب فروش و دزد سر گردنه حرف می زند . به خداوندی خدا باید آن دنیا پاسخ گو باشید . اگر سید احترام دارد ، شماها که نگه نداشتید . اصول گرایی اینست که به تمام مردم دنیا فحش بدهیم و به تمام دولت های قبل انواع و اقسام برچسب ها را بزنیم انگار با متجاوزین با ناموسمان حرف می زنیم ؟ باور ندارید از شماره 720 تا همین شماره آخر را بخوانید که برادران عزیزمان بیداری ، سلمان ، اس تی اچ و غیره چگونه صحبت کرده اند . اگر من بگویم احمدی نژاد اشتباه کرده است ، دست نشانده آمریکا و اسراییلم و یادداشت های همین جوری مرکز فساد اخلاقی است و اشاعه دهنده کثافت و دروغ ولی اگر شما بدترین لقب ها را به سید محمد خاتمی بدهید ، اصول گرا هستید و بنده های خاص خدا و یاران و سربازان بی نام و با نام امام زمان . خجالت بکشید . مردم ما از گشنگی دارند می میرند ، دختران این مملکت کرور کرور دارند از ایران می روند برای خودفروشی ، تحریم تمام اقتصاد این مملکت را فلج کرده ، دارو نیست ، میوه و لبنیات و گوشت و مرغ به قیمت خون اجدادمان شده است و هنوز ما می گوییم آقای احمدی نژاد حال ممد هاشمی رو گرفته یا دست فلان سرمایه دار بدبخت که سه میلیون از بانک وام گرفته را رو کرده و به به و چه چه راه می اندازیم که ما سانتریفوژ داریم . برادرای اصول گرا ما امسال یعنی سال دو هزار و هفت هنوز مناطقی را داریم که روزی سه بار برق در آنجاها می رود ، انرژی اتمی می خواهیم چی کار ؟ بابا هنوز توی تهران ، ده تا منطقه از بیست منطقه گاز ندارد ، هنوز تلفن هایمان خط رو خط می شود ، موبایلمان آنتن نمی دهد ، آشغال ها را ساعت نه نمی توانیم جمع کنیم ، بعد می گوییم آمریکا بد است ! خدا وکیلی آمریکا این مشکلات بدوی ما را دارد ؟ آمریکا پیشکش ، تاشکند و سومالی و نپال دارند ؟ انرژی هسته ای چه صیغه ای است ؟ مملکتی که هنوز بلد نیست آشغالهایش را در جوب نریزد ، کمربند ایمنی ببندد ، اورانیوم می خواهد چی کار ؟ ملتی که سالی سه دقیقه مطالعه دارد ، آن هم نه سه دقیقه کتاب درست حسابی ، بامداد خمار می خواند و فهیمه رحیمی و دانیل استیل و چگونه پانزده روزه ، سکس مطلوب داشته باشیم و تفسیر صلوات و شاخه گل نماز و ... . اورانیوم می خواهد چی کار . اصلا بخواهد و حق مسلمش باشد ، به چه قیمت ؟ به قیمت بدبختی مردمش و نان شب نداشتن ؟ آقایان اصول گرا ، اقتدار اسلامی و ایرانی اصول گرایان را دیدم ، وقتی دیک چنی می رود دو تا کشور ملخ خور و فردا شبش ایران مذاکره با آمریکا را می پذیرد ، این نامش قدرت است ؟ یا اینکه فهمیده کاغذ پاره ها دارند جدی می شوند ؟؟؟ وقتی ملک عبدالله که ما بهش می گیم ملخ خور ، برمیگرده و به احمدی نژاد می گه حداقل توی سفرهاتون حرفاتونو یکی کنید ، می دونید یعنی چی ؟ متکی برای خودش حرف می زند ، لاریجانی برای خودش ، شیخ اصول گراها برای خودش و سخنگوی دولت برای خودش ! وقتی پادشاه اردن ( یک کشور که اندازه قم ما هم نیست ) بر می گردد به آمریکا می گوید ایران را پوزه بند بزنید ، این ها نشان قدرت ما است ؟ خودتان را سیاه نکنید و کمی به روز شوید . چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید ، گندم و بنزین و نفتمان را آمریکا می دهد ، لوازم زندگی مان را کره و اندونزی ، پوشاکمان را تایلند و ترکیه و فرهنگ مان را هم مهران مدیری و سیا ساکتی . حالا یک دنیا است و هفتاد میلیون نفر که همه عالم و آدم هم با این هفتاد میلیون بد هستند و دشمنند و می خواهند جلوی پیشرفتمان را بگیرند ! نمی توانند ببینند ما بنز و بی ام و و فراری تولید می کنیم . نمی خواهند ببینند در ورزش مثل چینی ها دویست تا مدال طلا میاوریم . نمی خواهند ببینند که در ادبیات ، هوگو و چخوف دارم . نمی خواهند ببینند سینمایمان ماتریکس و جنگ ستارگان می سازد و نمی خواهند پیکاسو و میکل آنژهایمان را ببینند ... . راستی برای اینکه کمی بخندیم بد نیست از دستگیری این خانومه هم بگم . وزارت اطلاعات تشخیص داده خانم فلان فلانی برای انقلاب کردن و براندازی به ایران آمده و برای همین دستگیرش کرده ، آقا ما شکل این خانوم رو دیدیم مردیم از خنده . یک پیرزن هشتاد و پنج ساله با کلی چروک و لرزش دست و صورت . خدایا ما تنها دولت با اقتدار و مردمی جهان هستیم که از پیرزن ها هم می ترسیم ! این همه عشق به مردم و توفیق خدمت به مردم و اقتدار را از ما نگیر . آمین . همین .

بررسي کامل تمامي دلايلي که باعث کاهش سرعت کامپيوتر ميشوند

قسمت اول

در ابتدا همه چيز به خوبي پيش مي رود : سيستم به سرعت راه اندازي مي شود ، برنامه ها با سرعتي قابل قبول اجراء مي شوند و همه شواهد نشاندهنده يك انتخاب مناسب است . پس از گذشت مدت زماني ، مشكلات شروع مي شود : سرعت سيستم در زمان راه اندازي همچون گذشته نمي باشد ، برنامه ها با سرعتي قابل قبول اجراء نمي شوند و واژه hang جايگاهي خاص را در زندگي روزمره كاربران پيدا مي كند . به دنبال بروز اينگونه مشكلات، سوالات متعددي براي كاربران مطرح مي گردد : چرا سرعت سيستم كاهش پيدا كرده است ؟ چرا سيستم بدفعات با مشكل مواجه مي شود و مجبور مي شويم آن را reset نمائيم و در نهايت اين كه آيا زمان ارتقاء كامپيوتر فرارسيده است؟ تائيد اين موضوع شايد ناگوارترين خبر! براي افرادي باشد كه قرار است هزينه ارتقاء را پرداخت نمايند چراكه آنان به خوبي مي دانند وارد معركه اي مي گردند كه امكان خروج از آن به اين آساني وجود نخواهد داشت و هر از چند گاهي نيز تكرار خواهد شد . كاهش كارائي‌ يك كامپيوتر مي تواند دلايل متعددي داشته باشد . در اين ترفند سعي خواهيم كرد به برخي از مهمترين آنها اشاره نمائيم با اين اميد كه بتوان براي حل مشكل و بهبود كارائي سيستم از روش هائي استفاده نمود كه هزينه ريالي و زماني كمتري را در برداشته باشد.

وجود Spy ware و يا ويروس بر روي كامپيوتر
ويروس ها و spy ware ، از جمله تهديدات امنيتي مهم در دنياي كامپيوتر مي باشند كه مي توانند بطرز كاملا" مشهودي كارآئي كامپيوتر را تحت تاثير قرار داده و آن را كاهش دهند . اولين اقدام مناسب در اين رابطه ، بررسي سيستم با استفاده از نرم افزارهاي آنتي ويروس و آنتي spy ware بهنگام شده است . با استفاده از برنامه هاي فوق مي توان اينگونه كدهاي مخرب را تشخيص و در ادامه آنها را حذف نمود . در صورتي كه استفاده از برنامه هاي آنتي ويروس و آنتي spy ware موفقيت آميز نباشد ، مي توان اقدامات تكميلي زير را انجام داد :
 شناسائي و توقف پردازه هاي مشكوك در حال اجراء از طريق Windows Task Manager
 شناسائي و غيرفعال كردن سرويس هاي مشكوك از طريق Management Console
 شناسائي و غيرفعال كردن سرويس ها و آيتم هائي كه در زمان راه اندازي سيستم اجراء مي شوند ( از طريق System Configuration Utility )
 جستجو و حذف آيتم ها و سرويس هاي مشكوك كه اطلاعات آنها در ريجستري درج شده است .
 شناسائي و حذف فايل هاي مشكوك
 نصب و استفاده از چندين نرم افزار تشخيص Spy ware و ساير ابزارهاي موجود به منظور حذف اينگونه برنامه هاي مخرب
در صورت عدم موفقيت آميز بودن موارد اشاره شده ، ويندوز را با Safe mode فعال و مجددا" عمليات فوق را تكرار نمائيد .

حرارت و دماي پردازنده
پردازنده هاي جديد حرارت بسيار بالائي را توليد مي نمايند و به همين دليل است كه تمامي آنها به نوع خاصي از عناصر خنك كننده نياز دارند . ماشين هائي كه از آنها براي بازي هاي كامپيوتري و يا ساير فعاليت هاي سنگين استفاده مي گردد ، مي بايست از سيستم هاي خنك كننده بيشتري استفاده نمايند. در صورت افزايش حرارت پردازنده ، سرعت سيستم كاهش و رفتار آن تصادفي مي گردد. مادربردهاي جديد قادر به مانيتورينگ حرارت پردازنده بوده و مي توانند وضعيت آن را با استفاده از پتانسيل هاي موجود در BIOS گزارش مي نمايند .
فن پردازنده ممكن است به دلايل متعددي با مشكل مواجه گردد :
 عدم چرخش مناسب و يكنواخت فن به دليل وجود گردو خاك
 بروز مشكل براي موتور فن
 بروز مشكل براي ياطاق هاي فن
در برخي حالات با گوش دادن به صداي كامپيوتر مي توان از وضعيت عملكرد فن پردازنده آگاه گرديد . در صورت بروز مشكل براي فن ( خصوصا" ياطاق هاي آن ) ، سروصداي سيستم غيرعادي و حتي ممكن است باعث ايجاد لرزش در كيس گردد . در بسياري از موارد شايد نيازي به تعويض فن نباشد و بتوان با استفاده از هواي فشرده گردو خاك آن را پاك و زمينه استفاده مجدد از آن را فراهم نمود ( با در نظر گرفتن اين واقعيت كه عمرمفيد فن كاهش يافته است ) . به منظور مانيتورينگ آخرين وضعيت فن و حرارت پردازنده ، مي توان از نرم افزارهاي متعددي استفاده نمود .

ادامه دارد ...